روزنامه صمت شماره 302 - مگ لند
0

روزنامه صمت شماره 302

روزنامه صمت شماره 302

روزنامه صمت شماره 302

‫همهچیزدربارهانتخاباتهفتماسفند‬ ‫هفتهنامهخبری‪،‬تحلیلی‪ /‬سال ششم‪ /‬شماره سیصد و دو‪22/‬اسفند ‪ 308 /1394‬صفحه‪10000/‬تومان‬ ‫اصالحطلبان تندروی میکنند؟‬ ‫اکثریت و اقلیت‪ ،‬نزدیک به هم‬ ‫تهران‪ ،‬کوفه نیست‬ ‫فصل جدید سیاست‬ ‫رقابت بزرگان برای ریاست‬ ‫پیروزی مدرسین‬ ‫عبور از محمود‬ ‫سال‪ 94‬چگونه بر ایرانگذشت؟‬ ‫گفتوگوهای ویژه مثلث با‪ :‬محمدجواد ظریف‪ ،‬سیدعباس عراقچی‪ ،‬احمد توکلی‪ ،‬محمدرضا باهنر‪ ،‬عباس عبدی‪ ،‬نجاتاهلل ابراهیمیان‬ ‫کاظم جاللی‪ ،‬سیدامیرحسین قاضیزاده هاشمی‪ ،‬علیرضا محجوب‪ ،‬مسعود فراستی‪ ،‬بهروز افخمی و علیکفاشیان‬ ‫سالنامه‬ ‫سالنامه‪95‬‬ ‫برجام‪،‬میانهروهارا‬ ‫تقویتمیکند؟‬ ‫برجام از منظر روابط‬ ‫بینالملل‪،‬جامعهشناسی‬ ‫و سیاست داخلی در‬ ‫گفتوگوهاومناظرهمثلث‬ ‫بررسیشدهاست‬ ‫همراه با نوشتهها و گفتههایی از‪:‬‬ ‫بهشتوجهنم‬ ‫منتقدان‬ ‫مناظرهعباسسلیمینمین‬ ‫و محمد قوچانی درباره‬ ‫روحانیومخالفانش‬ ‫عباس ملکی – تقیازاد ارمکی – گلعلی بابایی – بهروز نعمتی – محمدرضا وکیلی – مهدی فضائلی – حسن بهشتیپور – صادق زیباکالم – ابراهیم متقی – سعداهلل زارعی – ناصر ایمانی‬ ‫حمیدرضا ترقی – عبداهلل ناصری – موسی قربانی – محمدسعید احدیان – حسین شیخاالسالم – سیدعلی خرم – داور شیخاوندی – نادر صادقیان – نصرتالله تاجیک – علیرضا میریوسفی‬ ‫احمد دستمالچیان – رضا مجیدزاده – پیرمحمد مالزهی – البرت بغازیان – محمدقلی یوسفی – مهدی تقوی – غالمحسین حسنتاش – محمدحسین مهدویان – سعید روستایی‬ ‫محمدمهدی خبیری – بهمن فروتن – محمد مهدی اسالمی – مهدی جلیلی – علیرضا فرزین – علیرضا مجمع – خدایار قاقانی – سیدحمید حسینی‬ ‫لگرا‬ ‫نهاصالح طلبم‪ ،‬نهاصو ‬ ‫محمدجواد ظریف‬ ‫باهمگفتیممذاکره‬ ‫یکنیم‪،‬ولوقربانیشویم‬ ‫م ‬ ‫سید عباس عراقچی‬ ‫گذشتحاکمیت‬ ‫زیاد است‬ ‫احمد توکلی‬ ‫الریجانیراخردکنیدودوبارهبرگردانید‬ ‫سرجایش‪،‬بازهماصول گراست‬ ‫محمدرضاباهنر‬ ‫سر ریاستمجلسدرگیرنمی شویم‬ ‫کاظم جاللی‬ ‫پروژهاصلیمملکت‬ ‫بازتعریفاصول گراییاست‬ ‫عباس عبدی‬ ‫روحانیریاست جمهوریاینده اشرا‬ ‫یکند‬ ‫قربانی ریاستالریجانینم ‬ ‫سیدامیر حسین قاضی زاده هاشمی‬ ‫مجلسدهم‬ ‫شبیهخودش است‬ ‫علیرضامحجوب‬ ‫نمک نشناسنیستم‬ ‫نجات اهلل ابراهیمیان‬ ‫بدونهزینهنمی توانند‬ ‫تغییرمدهند‬ ‫علیکفاشیان‬ ‫اصالح طلبان‬ ‫دیگرنمی توانندتند رویکنند‬ ‫بهروز افخمی‬ ‫نقدنکنم‪،‬پیرمی شوم‬ ‫مسعودفراستی‬ ‫جلوه‏هاییازاستقامتملت‬ ‫هفته نامه سیاسی‪ ،‬فرهنگی با رویکرد خبری‪ ،‬تحلیلی‬ ‫صاحب امتیاز و مدیر مسئول‪ :‬مصطفی اجورلو‬ ‫سردبیر‪ :‬سعید اجورلو‬ ‫سال‪ 1395‬مبارکباد‬ ‫حلول ســال جدید را به همۀ مســلمین‬ ‫جهان خصوص ًا ملت قهرمان ایران و قشرهای‬ ‫مختلف ملتمان‪ ،‬و ان کسانی که در جبهه‏ها‬ ‫دارند برای اسالم خدمت می‏کنند‪ ،‬کسانی که‬ ‫در پشــت جبهه‏ها خدمت می‏کنند و خانوادۀ‬ ‫شــهدا وخود معلولین و وابستگانشــان و به‬ ‫همه تبریک عرض می‏کنم‪ .‬ان‏شــاءال ّل ‏ه این‬ ‫سال‪ ،‬سال مبارکی باشد برای مسلمین جهان‬ ‫و خدای تبارک و تعالی مقدر بفرماید که دست‬ ‫ایــن ابرقدرتها و کســانی که به انهــا مرتبط‬ ‫هستند قطع بشود و مردم دنیا با ارامش زندگی‬ ‫کنند‪.‬‬ ‫همۀ گرفتاریهــای جهان مال ایــن قدرتهای بزرگی‬ ‫است که ادعا می‏کنند که ما برای صلح این کارها را میکنیم‪.‬‬ ‫اینهمه جنایت می‏کنند‪ ،‬اینهمه کشورها را به خون می‏کشند‬ ‫و ادعا می‏کنند که مــا نمی‏توانیم ببینیم که حقوق بشــر از‬ ‫بین می‏رود‪ .‬اینها ادعایی اســت که انهــا می‏کنند که هیچ‬ ‫واقعیت نــدارد‪ ،‬بلکه خالفــش واقعیت دارد و مســلمین‬ ‫در غفلت هســتند‪ ،‬مســتضعفین جهان غفلت دارند‪ .‬این‬ ‫بارقه‏ای که در ایران پیدا شــد اگر چنانچه ملت‏های سایر‬ ‫کشورهای مســلمین به اینجا ملحق بشــوند و همه با هم‬ ‫دســت به هم بدهند ودر مقابل اینهمه جنایاتی که به بشــر‬ ‫و بشریت می‏شــود‪ ،‬بایســتند کارها اصالح می‏شود‪ ،‬لکن‬ ‫مع‏االسف نشــده اســت این کار و نمی‏دانم که چه خواهد‬ ‫شــد‪ .‬و من امیدوارم که خدای تبارک و تعالــی به ما قدرت‬ ‫‪40- 47‬‬ ‫گفتارها‬ ‫زمانراهنوزدرنیافته ایم‬ ‫روزمحشر‪،‬بامداد‍!‬ ‫تقویتمحورمقاومت‬ ‫ماچرانمی رسیم!‬ ‫‪92- 161‬‬ ‫گفت وگوها‬ ‫نهاصالح طلبمنهاصول گرا‬ ‫باهمگفتیممذاکرهمی کنیمولوقربانیشویم‬ ‫گذشتحاکمیت زیاداست‬ ‫سرریاستمجلسدرگیرنمی شویم‬ ‫‪162- 245‬‬ ‫سیاست‬ ‫مجلس‪،‬جدیدشد‬ ‫پیروزیجامعهمدرسیندرکشور‬ ‫ازاقتصادتاسیاست‬ ‫شکافبرجام‬ ‫تحریریه‪:‬‬ ‫مثلث؛هفتهنامه ایخبری‪،‬تحلیلیاستکهسعیداردروایتیمنصفانهوعادالنه‬ ‫از واقعیت ها ارائه دهد‪ .‬نامش تمثیل و اشــاره ای است به سه ضلع استقالل‪،‬‬ ‫ازادی و جمهوری اسالمی‪ .‬مرامش تقویت گفتمان انقالب اسالمی‪ ،‬چارچوبش‬ ‫اسالم‪ ،‬انقالب‪ ،‬امام و رهبری‪ ،‬ارمانش گســترش و سیادت اسالم خواهی در‬ ‫سراسر جهان و عزت مسلمانان‪ ،‬توسعه و پیشرفت ایران اسالمی و رفاه مردم‬ ‫شریف ایران و رونق گرفتن عدالت‪ .‬مرزش رواداری و تالیف قلوب اهالی انقالب‬ ‫و ایستادگی در برابر مقابالن گفتمانی و عملی نظام و سیاق و مشرب مان نجابت‬ ‫قلم و روزنامه نگاری مومنانه و تالش در جهت رونق گرفتن سنت گفت وگو میان‬ ‫فرهیختگانونخبگانکشوراست‪.‬امیدواریمکهدرروایت مانصادق‪،‬برمرام مان‬ ‫مستمر و دائم‪ ،‬بر چارچوب مان مستقر‪ ،‬بر ارمان مان مومن‪ ،‬بر مرزهایمان مراقب‬ ‫و هوشیار و بر سیاق مان استوار بمانیم‪.‬‬ ‫دبیرتحریریه‪ :‬مصطفیصادقی‬ ‫سیاست‪ :‬مصطفی صادقی(دبیر)‪ -‬علی حاجی ناصری‪ -‬امیدکرمانی ها‬ ‫حنیف غفاری‪ -‬داوود حشمتی‬ ‫تاریخ‪ :‬مصطفی شوقی(دبیر)‬ ‫بین الملل ‪ :‬سعیده سادات فهری (دبیر)‬ ‫دیدار‪ :‬افشین خماند(دبیر)‬ ‫ورزش‪ :‬مهدی ربوشه (دبیر)‬ ‫جامعه شناسی و فکرنو‪ :‬علی حاجی ناصری (دبیر)‬ ‫فرهنگ‪ :‬شایان ربیعی (دبیر)‬ ‫بازار‪ :‬محمد شکراللهی (دبیر)‬ ‫مشاور هنری ‪ :‬نیما ملک نیازی ‬ ‫استقامت بدهد‪ ،‬امروز اســتقامت الزم است‪ .‬پیغمبر اکرم‬ ‫ـ صلی‏ال ّله‏ علیه و اله و ســلم ـ نگران بود راجع به این که ایا‬ ‫ملتش استقامت می‏کنند یا نه؟ تا ان حد که در روایت است‬ ‫ور ُه ُهود[‪]1‬برای این ایه‏ای که امده‬ ‫که فرموده‬ ‫کهشی َب ْتنی ُس َ‬ ‫َّ‬ ‫تاب َم َع َ‬ ‫ک[‪]2‬در عین حال‬ ‫َاس َت ِق ْم َکما ُا ِم ْر َت َو َم ْن َ‬ ‫است کهف ْ‬ ‫که این ایه در سورۀ دیگری هم ـ سورۀ شوری هم ـ امده لکن‬ ‫ان ذیل را ندارد‪ ،‬سورۀ هود که این ذیل را دارد فرموده است‪.‬‬ ‫این به نظر می‏رســد که نگران بوده است از این که ملتش‬ ‫و امتش مبادا خدای نخواسته اســتقامت نکند‪ .‬باید ملت‬ ‫ایران‪ ،‬دولت ایران‪ ،‬ارتش ایران‪ ،‬ســپاه پاسداران ایران‪،‬‬ ‫همه قشرهای ایران توجه کنند که استقامت در مقابل ظلم‪،‬‬ ‫در مقابل این قدرتهای بزرگ از اموری اســت که امر شده‬ ‫است‪ ،‬استقامت در مقابل دشمن است‪ ،‬امر شده‬ ‫‪246- 267‬‬ ‫اقتصاد‬ ‫امانازنفت‬ ‫دردسرنفتی‬ ‫رکود و ما ادراک رکود‬ ‫چهکسی گفتهرکودداریم؟!‬ ‫‪268-277‬‬ ‫بین الملل‬ ‫قمارسلمان‬ ‫خطایاستراتژیکالسعود‬ ‫توطئهسعود‬ ‫تئوریخطرناک‬ ‫‪278-293‬‬ ‫فرهنگ‬ ‫یکمرد‬ ‫مردی کهدشمن رادورمی زد‬ ‫وقتیهمهدروغمی گویند‬ ‫اینهمسیمرغ‬ ‫با تشکر از‪ :‬دکتراسماعیل تبار ‪-‬دکترایت الهابراهیمی‪-‬دکترغالمحسننتاج‬ ‫حسین زندی ‪ -‬احمد طالیی ‪ -‬مهندس صدوقی ‪ -‬حسین مجاهدی ‪ -‬حاج اقاتوکلی‬ ‫هادیانباردار‪ -‬منصور شیخ االسالمی‪ -‬دکتر زارعیان ‪ -‬علیرضا حسن زاده‬ ‫سیدحمیدخالقی‬ ‫همهچیزدربارهانتخاباتهفتماسفند‬ ‫هفتهنامهخبری‪،‬تحلیلی‪ /‬سال ششم‪ /‬شماره سیصد و دو‪22/‬اسفند ‪ 308/1394‬صفحه‪10000/‬تومان‬ ‫اصالحطلبانتندرویمیکنند؟‬ ‫اکثریت و اقلیت‪ ،‬نزدیک به هم‬ ‫تهران‪ ،‬کوفه نیست‬ ‫فصل جدید سیاست‬ ‫رقابت بزرگان برای ریاست‬ ‫پیروزیمدرسین‬ ‫عبور از محمود‬ ‫سال‪ 94‬چگونه بر ایرانگذشت؟‬ ‫گفتوگوهای ویژه مثلث با‪ :‬محمدجواد ظریف‪ ،‬سیدعباس عراقچی‪ ،‬احمد توکلی‪ ،‬محمدرضا باهنر‪ ،‬عباس عبدی‪ ،‬نجاتاهلل ابراهیمیان‬ ‫کاظم جاللی‪ ،‬سیدامیرحسین قاضیزاده هاشمی‪ ،‬علیرضا محجوب‪ ،‬مسعود فراستی‪ ،‬بهروز افخمی و علیکفاشیان‬ ‫سالنامه‬ ‫سازمان اگهی ها‪ :‬تلفن‪0919 - 2341774 :‬‬ ‫چاپ‪ :‬هنر سرزمین سبز ‪ -‬پردازش تصویر رایان‬ ‫توزیع‪ :‬نشر گستر امروز‬ ‫نشانی ‪ :‬تهران‪ ،‬خیابان شهید عباسپور(توانیر)‪ ،‬خیابان نظامی گنجوی‪ ،‬کوچه پناه‪،‬‬ ‫پالک ‪19‬‬ ‫تلفن ‪88198280 :‬‬ ‫سالنامه‪95‬‬ ‫گرافیک و صفحه ارایی‪ :‬فاطمه قنائی ‪ -‬علی اجورلو‬ ‫و افشین جم‬ ‫پردازش تصاویر‪ :‬هومن سلیمیان‬ ‫عکس‪ :‬امیر طالیی کیوان‪ -‬عدنان جعفری و محمد برنو‬ ‫ویرایش‪ :‬ژیال شاکری ‪ -‬امیر عزیزی و نرگس حاجیلو‬ ‫حروفچینی‪ :‬داود حشمتی‬ ‫مدیر مالی‪ :‬محمدرضا پالیزدار‬ ‫سازمان اگهی ها‪ :‬محمد شکراللهی‬ ‫بازرگانی و بازاریابی‪ :‬محمدعلیاجورلو‬ ‫امور اداری‪ :‬علیرضا اسدالهی‪ -‬علی اکبر پیمانی‬ ‫انفورماتیک‪ :‬شهرام زحمتی‬ ‫ناظر چاپ‪ :‬بابک اسکندرنیا‬ ‫طراح جلد‪ :‬مصطفی مرادی‬ ‫عکس ها‪ :‬امیر طالیی‬ ‫برجام‪،‬میانهروهارا‬ ‫تقویتمیکند؟‬ ‫برجام از منظر روابط‬ ‫بینالملل‪،‬جامعهشناسی‬ ‫و سیاست داخلی در‬ ‫گفتوگوهاومناظرهمثلث‬ ‫بررسیشدهاست‬ ‫بهشتوجهنم‬ ‫منتقدان‬ ‫مناظرهعباسسلیمینمین‬ ‫و محمد قوچانی درباره‬ ‫روحانیومخالفانش‬ ‫همراه با نوشتهها و گفتههایی از‪:‬‬ ‫عباس ملکی – تقیازاد ارمکی – گلعلی بابایی – بهروز نعمتی – محمدرضا وکیلی – مهدی فضائلی – حسن بهشتیپور – صادق زیباکالم – ابراهیم متقی – سعداهلل زارعی – ناصر ایمانی‬ ‫حمیدرضا ترقی – عبداهلل ناصری – موسی قربانی – محمدسعید احدیان – حسین شیخاالسالم – سیدعلی خرم – داور شیخاوندی – نادر صادقیان – نصرتالله تاجیک – علیرضا میریوسفی‬ ‫احمد دستمالچیان – رضا مجیدزاده – پیرمحمد مالزهی – البرت بغازیان – محمدقلی یوسفی – مهدی تقوی – غالمحسین حسنتاش – محمدحسین مهدویان – سعید روستایی‬ ‫محمدمهدی خبیری – بهمن فروتن – محمد مهدی اسالمی – مهدی جلیلی – علیرضا فرزین – علیرضا مجمع – خدایار قاقانی – سیدحمید حسینی‬ ‫شماره پیامک‪3000411711 :‬‬ ‫سرمقاله‬ ‫‪26‬‬ ‫مثلث | شماره ‪301‬‬ ‫اسفندماه ایام شهادت‬ ‫محمــد ابراهیــم همــت‬ ‫اســت‪ .‬به همین مناسبت‬ ‫ایــن ســالنامه را تقدیم به‬ ‫روح ایــن شــهید بزرگوار‬ ‫می نماییم‪.‬‬ ‫فصل جدید سیاست‬ ‫سرمقاله‬ ‫در انتخابات هفتم اسفند چه اتفاقاتی افتاد؟‬ ‫سردبیر‬ ‫تکیه انها بر نوعی نمادگرایی‪ ،‬پیغامی است به جامعه که اگر‬ ‫شــرایط رای به رهبران ما مهیا نیست‪ ،‬فعال به نمادهای ما‬ ‫رای بدهید‪ .‬این بازی سر دراز دارد‪.‬‬ ‫ســوم‪ :‬چرا اصولگرایان انتخابات تهران را باختند؟‬ ‫به نظرم یک پاسخ ســاده به این ســوال این است که این‬ ‫فهرســت بیش از حد بوی احمدی نژاد می داد‪ .‬هرچند در‬ ‫پاســخ بگویند که این افراد مدیران اجرایــی احمدی نژاد‬ ‫هســتند نه رفقــای سیاســی او اما ایــن پاســخ در جامعه‬ ‫ی و ســلیمانی و امثال اینها‬ ‫نمی گیــرد‪ .‬داودی و میرکاظم ‬ ‫در جامعه نماد احمدی نژاد هستند و بخش زیادی از مردم‬ ‫تهران فعال تا اطالع ثانوی احمدی نژاد را نمی خواهند‪.‬‬ ‫جامعه شناســان اصولگرا بایــد ایــن را در می یافتند‬ ‫و بــه اطــاع سیاســت مداران جنــاح می رســاندند‪ .‬گویا‬ ‫چنین نکرده اند‪ .‬اینکه اشــکال از جامعه شناســان است یا‬ ‫سیاست مداران‪ ،‬معلوم نیست‪ .‬به هرحال هزینه اش را کل‬ ‫جناح داده است‪ .‬پاسخ دوم به برجام باز می گردد‪ .‬فهرست‬ ‫بوی مخالفت با برجام هم می داد‪ .‬در صورت نبویان و زاکانی‬ ‫و نادران این مخالفت مشــهود بود‪ .‬جامعه پیام مخالفت با‬ ‫برنامه های پسابرجام دولت از فهرست می گرفت‪ .‬هرچند‬ ‫امثال اقــای ابوترابــی هم در فهرســت به عنــوان مدافع‬ ‫برجام دیده می شــد اما پیام فهرست به جامعه طور دیگری‬ ‫مخابره شد‪ .‬دلیل ســوم به ناکارامدی افشاگری روزهای‬ ‫اخر برخی اصولگرایان بر می گردد‪ .‬این افشــاگری کامال‬ ‫احمدی نژادی و براســاس مدل مناظره با موسوی طراحی‬ ‫شده بود و بیش از هرکس روحانی و برادرش را هدف گرفته‬ ‫شکاف ‪ 84‬و ‪ 88‬جای خود را به معادالت عصر ‪ 90‬می دهد‬ ‫که در ان خبری از صورت قدیمی شــکاف طبقه متوســط‬ ‫‪ /‬طبقه پایین نیســت‪ .‬انگار بخشی از طبقه پایین برعکس‬ ‫طبقه متوســط که حــاال رای می دهد اهل تحریم شــده و‬ ‫بخشی هم که رای می دهد بی میل به اصالح طلبان نیست‪.‬‬ ‫انگار طبقه پایین را طبقه متوسط الوده خود کرده باشد‪ .‬جنبه‬ ‫دوم اما پنهان شدن شکاف اقتصادی ذیل شکاف گفتمانی‬ ‫اســت‪ .‬رقابت در تهران به گمانم بیشــتر رقابت گفتمانی‬ ‫اســت‪ .‬گفتمان اصالح طلبی که دو جنبه سلبی و ایجابی‬ ‫داد اکنون و جه سلبی اش به شدت کار کرد پیدا کرده‪ .‬چنین‬ ‫است که «نه ها» تبدیل به رای به اصالح طلبان می شود‪.‬‬ ‫در تهران طبقه متوسط شهری در غیاب اتحاد طبقه پایین‬ ‫شــهری کار خود را پیش می برد‪ .‬تا زمانی کــه طبقه پایین‬ ‫شهری سر پیدا کند‪ ،‬در روی همین پاشنه می چرخد‪.‬‬ ‫سیاســت در ایران لبــاس تازه ای پوشــیده‪ .‬مجلس‬ ‫جدید مجلس متفاوتی خواهد بود‪ .‬ژنرال های اصولگرا مثل‬ ‫ژنرال های اصالح طلب خانه نشــین شــده اند‪ .‬فصل جدید‬ ‫سیاست‪ ،‬فصل خانه نشینی ژنرال ها و هدایت از پشت پرده‬ ‫اســت‪ .‬دوگانه سیاســت ایران فعال به کام اصالح طلبان‬ ‫است‪ .‬شاید پایان ســال ‪ 95‬این وضعیت تغییر کند‪ .‬همه‬ ‫چیز بســتگی به اقتصــاد دارد‪ .‬کســی چه می داند‪ .‬شــاید‬ ‫‪ 96‬سال شــگفتی باشــد اگر اصولگرایان از ‪ 92‬و ‪ 94‬عبرت‬ ‫بگیرند و اثرات احمدی نژاد را از خود دور کنند‪ .‬ان چنان که‬ ‫اصالح طلبــان از ‪ 84‬و ‪ 88‬عبرت گرفتند‪ .‬سیاســت لباس‬ ‫تازه ای پوشیده‪ .‬فصل جدید سیاست فرا رسیده است‪.‬‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫درباره انتخابات چند نکته اساسی به نظرم می رسد‪.‬‬ ‫اول‪ :‬ترکیب ارای تهران‪ ،‬مشــهد و اصفهان به ویژه‬ ‫تهران نشــان می دهد که نظام سیاســی ایران در ســطح‬ ‫انتخابات به ســمت نوعی دو قطبی شــدن در حال حرکت‬ ‫اســت‪ .‬اینکه فهرســت علی مطهری در میان دو فهرست‬ ‫اصلی گم می شــود‪ ،‬اینکه فهرســت ‪ 30+5‬اصولگرایان‬ ‫ابدا دیده نمی شــود و اینکه ‪ 30‬نفــر اول ارا اصالح طلب و‬ ‫‪ 30‬نفر دوم از فهرســت اصولگرایان هستند همگی نشان‬ ‫می دهد که اول از همه تهران به ســمت نوعی نظام حزبی‬ ‫در حرکت است‪ .‬چیزی که شــبیه اش را در انتخابات سال‬ ‫‪ 76‬و ‪ 88‬دیده بودیــم‪ .‬در ان دو انتخابات هم جدال میان‬ ‫جناح چپ و جناح راست سیاســت ایران بود‪ .‬نظمی که در‬ ‫سال های ‪ 84‬و ‪ 92‬کمی برهم ریخت‪ .‬برقراری این نظم در‬ ‫انتخابات ریاست جمهوری اما راحت تر از انتخابات مجلس‬ ‫است‪ .‬پس این گونه اســت که ‪ 7‬اسفند تهران را باید محل‬ ‫تولد معنای جدید در سیاســت ایران بدانیم؛ تولد نظام دو‬ ‫حزبی یا دو قطبی‪.‬‬ ‫درون این نظام دو قطبی اما نوعی جبهه گرایی دیده‬ ‫می شود‪ .‬در طیف راســت کمتر و در طیف چپ بیشتر‪ .‬در‬ ‫طیف راســت‪ ،‬تحول خواهان و ناب گرایان و سنت گرایان‬ ‫درکنار هــم دیده می شــود در غیاب محافظــه کاران جناح‬ ‫راست به نمایندگی علی الریجانی‪.‬‬ ‫در جبهه چپ‪ ،‬اما طیف راســت و چپ اصالح طلبان‬ ‫در کنار اعتدالیون و محافظه کاران راست قرار داشتند‪ .‬این‬ ‫شرایط استثنایی سیاست ایران است‪ .‬در جبهه راست‬ ‫غیر منطقی نیســت که ناب گرایان در بلند مدت راه خود از‬ ‫دو طیف دیگر جــدا کنند‪ .‬گرچه کــه در جبهه چپ جدایی‬ ‫طیف های مختلف محتمل تر اســت و احتمال بازگشت به‬ ‫شــرایط ‪ 84‬و ‪ 92‬ممکن‪ .‬هرچند نــه در کوتاه مدت که در‬ ‫بلند مدت که می تواند در سال ‪ 1400‬باشد‪.‬‬ ‫فعال شرایط اســتثنایی در سیاست ایران برقرار‬ ‫اســت که امیدوارم تبدیل به قاعده شــود‪ .‬سیاســت‬ ‫ایران در سطح احزاب به نظام دو حزبی برسد و جبهه ها‬ ‫کارکرد حزبی خود را ادامه دهند‪ .‬چنین شرایطی احتمال‬ ‫ظهور امثال احمدی نژاد را کم می کند و فرد منتخب یا گروه‬ ‫منتخب به حزب یا جبهه خود پاســخگو هستند و ان جبهه‬ ‫یا حزب هم به جامعه و مردمی که به انهــا اعتماد کرده اند‬ ‫پاسخگوست‪.‬‬ ‫شکل گیری این دایره سیاست ایران را پیش بینی پذیر‬ ‫می کند‪ .‬رقابت را قاعده مند می نمایــد و به جامعه ارامش و‬ ‫امنیت می دهد‪ .‬باید به سمت نظام دو حزبی رفت‪ ،‬هرچند‬ ‫صورتش جبهه باشد‪.‬‬ ‫دوم‪ :‬شیوه پیروزی اصالح طلبان در تهران می تواند‬ ‫به صورت جدی مورد مطالعه قرار گیرد‪ .‬انها در این انتخابات‬ ‫به صورت کامل تر و پیچیده تری نسبت به انتخابات سال‪92‬‬ ‫ذیل جامعه شبکه ای خود را بیان کردند‪.‬‬ ‫انهــا با ســاختن دوگانــه افــراط ‪ /‬اعتدال‪ ،‬بــازی را‬ ‫از ســطح چهره ها به ســطح نمادها کشــاندند و فهرســت‬ ‫خود را ما به ازای خواســت رهبران شــان تعریــف کردند‪.‬‬ ‫نمادهــا را در جامعه شــبکه ای در معرض هــواداران خود‬ ‫اغاز‬ ‫سعید اجورلو‬ ‫قرار دادنــد و با اتــکا به شــبکه های اجتماعی پیــام خود‬ ‫را بــه جامعه رســاندند‪ .‬اساســا محتوای سخن شــان که‬ ‫تاحدودی ســلبی و براســاس «نــه» به طــرف مقابل بود‬ ‫در میان طبقه متوســط شــهری قابل باور جلــوه می کرد‪.‬‬ ‫این مهمترین نکتــه بود‪ .‬حرف شــان در تهــران خریدار‬ ‫داشت‪ .‬مکانیســم اما در وهله دوم پس از محتوا توانست‬ ‫ارا را جمع کند‪ .‬ذیل مثلثی با ســه ضلع؛ رهبران اصالحات‬ ‫– شــبکه های اجتماعــی – طبقــه متوســط شــهری‪.‬‬ ‫اصالح طلبــان با چنین شــیوه ای دو انتخابــات را برده اند‬ ‫و طــرف مقابل هنــوز راه مقابله بــا این شــیوه را نیافته‪ .‬تا‬ ‫اطالع ثانوی انتخابــات در ایران ذیل دو قطبــی و جامعه‬ ‫شبکه ای پیش می رود‪.‬‬ ‫اصالح طلبــان حداقــل در تهــران به انــدازه کافی‬ ‫خواهان دارند و جامعه شبکه ای به سود انها عمل می کند‪.‬‬ ‫بود‪ .‬جامعه اما مشــتاق چنین دوگانه ای نبود‪ .‬جامعه فعال‬ ‫حوصله افشاگری ندارد‪ .‬اصول گرایان تست کردند و‬ ‫پاسخ نداد‪ .‬جناح راست ایران ایام سختی را سپری می کند‪.‬‬ ‫درباره اش بعدها بیشتر خواهم نوشت‪.‬‬ ‫چهارم‪ :‬در تهــران چه روی داد؟ کــه گروهی کوفه‬ ‫نامیدندش و گروهی دیگر مالمــت کردند که تهران کوفه‬ ‫نیست‪ .‬در تهران چه شد؟‬ ‫مــن فکــر می کنــم ارای تهــران نشــان از نوعــی‬ ‫غیرطبقاتی شدن ارا دارد‪ .‬در تهران که روزگاری در ‪ 84‬و ‪88‬‬ ‫رای طبقاتی داده می شد اکنون بساط برچیده شده و شکاف‬ ‫اقتصادی از دوجنبه تغییر شکل داده است‪ .‬جنبه اول این‬ ‫است که جامعه‪ ،‬اصولگرایان را حامی فقرا و اصالح طلبان را‬ ‫حامی طبقه متوسط به صورت مطلق نمی داند و کردیت حل‬ ‫مشکل فقرا را به اصالح طلبان هم می دهد‪ .‬چنین است که‬ ‫‪27‬‬ ‫اغاز‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫‪28‬‬ ‫‪ | ۱۳۹۴/۰۱/۲۰‬بیانات در دیدار مداحان اهل بیت(ع)‬ ‫چندجوانبی تجربه‪،‬امورانکشور[عربستانسعودی]رادردستگرفتندودارندانجنبهتوحش‬ ‫راغلبهمی دهندبرجنبهمتانتوظاهرسازی؛اینبهضررشانتمامخواهدشد‪.‬‬ ‫اردیبهشت‪94‬‬ ‫‪ | ۱۳۹۴/۰۲/۰۹‬بیانات در دیدار جمعى ازکارگران سراسر کشور‬ ‫کلیدحلمشکالتاقتصادیدرلوزانوژنوونیویورکنیست؛درداخلکشوراست‪.‬‬ ‫‪| ۱۳۹۴/۰۲/۱۶‬بیاناتدردیدارجمعىازمعلمانوفرهنگیانسراسرکشور‬ ‫می گوید اگر چنین نشود‪ ،‬چنان نشود‪ ،‬ممکن است ما حمله نظامی به ایران بکنیم؛ اوال که غلط‬ ‫می کنید؛ثانیامندرزمانرئیس جمهورقبلیامریکا‪-‬ان وقتهمتهدیدمی کردند‪-‬گفتمدورانبزن ودررو‬ ‫تمامشده؛این جورنیستکهشمابگوییدمی زنیمودرمی رویم؛نخیر‪،‬پاهایتانگیرخواهدافتادومادنبال‬ ‫می کنیم‪.‬‬ ‫‪| ۱۳۹۴/۰۲/۳۰‬بیاناتدردانشگاهافسرىوتربیتپاسداریامامحسینعلیه السالم‬ ‫گفتیم که اجازه نمی دهیم از هیچ یک از مراکز نظامی هیچ بازرسی ای از سوی بیگانگان صورت‬ ‫بگیرد‪ .‬می گویند بایستی ما بیاییم با دانشمندان شما مصاحبه کنیم یعنی در واقع بازجویی کنیم‪ .‬ما اجازه‬ ‫نمی دهیمبهحریمدانشمندانهسته ایماودانشمنداندرهررشتهحساسومهمی‪،‬اندکاهانتیبشود‪.‬‬ ‫خرداد‪94‬‬ ‫‪| ۱۳۹۴/۰۶/۱۸‬بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم‬ ‫مسئولین کشور جوان های انقالبی را گرامی بدارند؛ این همه جوان های حزب اللهی و انقالبی را‬ ‫برخیازگویندگانونویسندگاننکوبندبهاسمافراطیوامثالاین ها‪.‬جوانانقالبیرابایدگرامیداشت‪.‬‬ ‫مهر‪94‬‬ ‫‪| ۱۳۹۴/۰۷/۰۸‬بیاناتدردانشگاهعلومدریاییامام خمینینوشهر‬ ‫امروزده هاهزارنفرازعزیزانماهنوزدرمکهومدینه‪،‬درمناسکحجند؛اندکبی احترامیبهاین ها‪،‬‬ ‫عکس العملایجادخواهدکرد‪.‬‬ ‫ابان‪94‬‬ ‫‪| ۱۳۹۴/۰۸/۲۰‬بیاناتدردیدارروسایدانشگاه ها‪،‬پژوهشگاه ها‪،‬مراکزرشدوپارک های‬ ‫علموفناوری‬ ‫بعضی ها کار فرهنگی را در داخل دانشگاه با کنســرت و اردوهای مختلط اشتباه گرفته اند؛ خیال‬ ‫می کنندکار[فرهنگی ]ایناست؛می گویندبایددانشجوشادباشد!‬ ‫اذر‪94‬‬ ‫‪| ۱۳۹۴/۰۹/۰۴‬بیانات در دیدار فرماندهانگردان هایبسیج‬ ‫این هایی که در بخش های مختلف‪ ،‬با زبان های مختلف‪ ،‬بسیج را متهم می کنند به تندروی‪ ،‬به‬ ‫افراطی گریوچهوچهوچه‪،‬دارنددرواقعنفوذراتکمیلمی کنند‪.‬‬ ‫‪ | ۱۳۹۴/۰۹/۰۹‬بیانات در ابتداى درس خارج فق ه درباره پیاده روی اربعین‬ ‫[پیاده رویتاکربال]اینحرکت‪،‬حرکتعشقوایماناست؛ماهمازدورنگاهمی کنیمبهاینحرکت‪،‬‬ ‫وغبطهمی خوریمبهحالانکسانی کهاینتوفیقراپیداکردندواینحرکتراانجامدادند‪.‬‬ ‫دی‪94‬‬ ‫‪| ۱۳۹۴/۰۳/۱۴‬بیاناتدرمراسمبیستوششمینسالروزرحلتحضرتامام خمینیرحمه الله‬ ‫مساله فلسطین از دستورکار نظام جمهوری اسالمی خارج نخواهد شد‪ .‬اگر ملت ایران بخواهد به‬ ‫ان هدف ها برسد‪ ،‬بخواهد این راه را ادامه بدهد‪ ،‬باید راه امام بزرگوار را درست بشناسد‪ ،‬اصول او را درست‬ ‫بشناسد‪ ،‬نگذارد شخصیت امام را تحریف کنند‪ ،‬که تحریف شخصیت امام‪ ،‬تحریف راه امام و منحرف‬ ‫کردنمسیرصراطمستقیمملتایراناست‪.‬‬ ‫‪ | ۱۳۹۴/۱۰/۱۹‬بیانات در دیدار مردم قم‬ ‫حتیانکسانی کهنظامراقبولندارند‪،‬برایحفظکشور‪،‬برایاعتبارکشوربیاینددرانتخاباتشرکت‬ ‫کنند‪.‬ممکناستکسیبندهراقبولنداشتهباشد‪،‬عیبیندارداماانتخاباتمالرهبرینیست‪،‬مالایران‬ ‫اسالمیاست‪،‬مالنظامجمهوریاسالمیاست‪.‬‬ ‫‪| ۱۳۹۴/۰۴/۱۳‬بیانات در دیدار اساتید دانشگاه ها‬ ‫طبقامارهایجهانی‪،‬شتابپیشرفتعلمیدرکشور‪،‬سیزدهبرابرمتوسطجهانبود؛اینرامراکز‬ ‫اماریعلمیدنیااعالمکردندکهماهممکررقبالاعالمکردیم‪.‬اینشتاب‪،‬امروزکمشده‪...‬کاریکنید‬ ‫کهشتابرشدعلمیفروکشنکند‪.‬‬ ‫‪ | ۱۳۹۴/۱۰/۳۰‬بیانات در دیدار دست اندرکاران برگزاری انتخابات‬ ‫من می فهمم که بعضی وقتی می گویند تندروی‪ ،‬جریان حزب اللهی و مومن موردنظرشان است؛‬ ‫نه‪ ،‬جریان مومن را‪ ،‬جریان انقالبی را‪ ،‬جوانان حزب اللهی را متهم نکنید به تندروی؛ اینها همان کسانی‬ ‫هستندکه باهمه وجود‪ ،‬باهمه اخالص در میدانحاضرند‪ ،‬انجاییهمکه دفاع از مرزها الزم باشد‪ ،‬دفاع‬ ‫ازهویت ملیالزمباشد‪،‬مسالهجان دادنوخون دادنمطرحباشد‪،‬همین هاهستندکهبهمیدانمی ایند‪.‬‬ ‫تیر‪94‬‬ ‫‪| ۱۳۹۴/۰۴/۱۳‬بیانات در دیدار اساتید دانشگاه ها‬ ‫محیطعلمیکشورراازحاشیه سازی هابرکنارنگهدارید‪.‬‬ ‫‪ | ۱۳۹۴/۰۴/۲۰‬بیانات در دیدار جمعى از دانشجویان‬ ‫اگر مبارزه با استکبار نباشد‪ ،‬ما اصال تابع قران نیستیم‪ .‬مبارزه با استکبار که تمام نمی شود‪ .‬در مورد‬ ‫مصادیقاستکبار‪،‬امریکااتممصادیقاستکباراست‪...‬مبارزهبااستکبارتعطیل پذیرنیست‪.‬‬ ‫‪| ۱۳۹۴/۰۴/۲۷‬خطبه هاینمازعیدفطر‬ ‫این اقا گفته است که می تواند ارتش ایران را نابود کند‪ .‬قدیمى هاى ما این جور حرف ها را «الف‬ ‫درغریبى»می گفتند‪.‬‬ ‫مرداد‪94‬‬ ‫‪| ۱۳۹۴/۰۵/۲۶‬بیاناتدردیداراعضایمجمعجهانیاهل بیتعلیهم السالمواتحادیه‬ ‫رادیووتلویزیون هایاسالمی‬ ‫هر کسی با اسرائیل مبارزه کند و رژیم صهیونیستی را بکوبد و مقاومت را تایید کند‪ ،‬ما از او حمایت‬ ‫می کنیم؛ انواع حمایت هایی که برای ما ممکن باشــد؛ همه جور حمایتی که برای ما ممکن اســت‪ ،‬از‬ ‫هرکسی کهبارژیم صهیونیستیمقابلهکند‪،‬خواهیمکرد‪.‬‬ ‫بهمن‪94‬‬ ‫‪ | ۱۳۹۴/۱۱/۲۸‬بیانات در دیدار مردم اذربایجان شرق ‬ ‫ی‬ ‫رادیویانگلیسیداردبهمردمتهراندستورالعملمی دهدبهفالنیرایبدهید‪،‬بهفالنیرایندهید!‬ ‫معنایاینچیست؟انگلیسی هادل شانتنگشدهبرایدخالتکردندرایران‪.‬‬ ‫‪ | ۱۳۹۴/۱۱/۲۸‬بیانات در دیدار مردم اذربایجان شرقی ‬ ‫اگر مجلس مرعوب غرب باشد‪ ،‬مرعوب امریکا باشد‪ ،‬دنبال حاکمیت جریان اشرافی گری باشد‪،‬‬ ‫ریل گذاریاودراینجهت هاخواهدبود؛کشوررابدبختخواهندکرد‪.‬‬ ‫اسفند‪94‬‬ ‫‪ | ۱۳۹۴/۱۲/۰۵‬بیانات در دیدار مردم نجف اباد‬ ‫از ادبیات دشمن استفاده نکنید‪ .‬دشمنان انقالب از روز اول امدند تعبیر ادبیات تندرو و میانه رو را‬ ‫مطرح کردند؛ فالنی تندرو است‪ ،‬فالن جریان تندرو است‪ ،‬فالن جریان میانه رو است‪ .‬ان روز‪ ،‬از همه‬ ‫تندروترهمازنظرانهاامامبزرگواربود؛امروزهمازهمهتندروتر‪،‬به نظرانهااینبندهحقیرهستم‪.‬‬ ‫‪ | ۱۳۹۴/۱۲/۰۵‬بیانات در دیدار مردم نجف اباد‬ ‫درمقابلمیانه رو‪،‬تندرونیست؛درمقابلمیانه رو‪،‬منحرفاست‪.‬انکسیکهمنحرفازراهومنحرف‬ ‫از جاده است میانه رو نیست؛ اما در جاده‪ ،‬بعضی ها تندتر می روند و بعضی ها کندتر می روند‪ .‬تند رفتن در‬ ‫صراطمستقیمچیزبدینیست‪.‬‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫شهریور‪94‬‬ ‫‪| ۱۳۹۴/۰۶/۱۸‬بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم‬ ‫بعد از اتمام این مذاکرات هسته ای‪ ،‬شنیدم صهیونیست ها در فلسطین اشغالی گفتند فعال با این‬ ‫مذاکراتی که شد‪ ،‬تا‪ ۲۵‬سال از دغدغه ایران اسوده ایم؛ بعد از‪ ۲۵‬سال فکرش را می کنیم‪ .‬بنده در جواب‬ ‫عرضمی کنماوالشما‪ ۲۵‬سالایندهرانخواهیددید‪.‬ان شاءاللهتا‪ ۲۵‬سالدیگر‪،‬بهتوفیقالهیوبهفضل‬ ‫‪ | ۱۳۹۴/۱۰/۳۰‬بیانات در دیدار دست اندرکاران برگزاری انتخابات‬ ‫اینحرکتی کهجوان هایعزیزسپاهپاسدارانمادردریاکردندودرمقابلتجاوزدشمنازخودشان‬ ‫هویت و قدرت نشان دادند ‪ -‬که تا حاال فرصت نشده که از اینها تشکر بکنم؛ و واقعا هم تشکر می کنم از‬ ‫این ها‪-‬کاربسیاردرستیکردند‪.‬‬ ‫اغاز‬ ‫فروردین‪94‬‬ ‫‪ | ۱۳۹۴/۰۱/۰۱‬سخنرانی در حرم مطهررضوی‬ ‫منازهمهدولت هادردورانمسئولیتخودمحمایتکردم؛ازایندولتهمحمایتمی کنم‪.‬هرجا‬ ‫هم الزم باشد تذکر می دهم؛ البته چک سفید امضا هم به کسی نمی دهم‪ .‬نگاه می کنم به عملکردها و‬ ‫برحسبعملکردهاقضاوتمی کنم‪.‬‬ ‫الهیچیزیبه نامرژیم صهیونیستیدرمنطقهوجودنخواهدداشت‪.‬‬ ‫‪29‬‬ ‫مدافعانحرم‬ ‫ســال ‪ ،94‬بهار مدافعان حرم ال الله بود؛ ســالی که در ان‬ ‫تعداد قابل توجهی از رزمندگان دلباخته حسینی و زینبی بال در‬ ‫بال مالئک گشودند و اسمانی شــدند‪ .‬از اغاز تا پایان سال‪ ،‬هر‬ ‫روز خبرهای تازه ای از شــهادت مدافعان حرم اهل بیت(ع) در‬ ‫ســوریه و عراق در رسانه ها منتشر شد که حســی غریب را القا‬ ‫می کرد؛ حسی مرکب از شادی و غم‪ ،‬اشــک و لبخند و تلخی و‬ ‫شیرینی‪ .‬این خاصیت شهادت است که همچون مرگ ماالمال‬ ‫از غم و اندوه نباشد و حسی از شــادی در دل بازماندگان شهید‬ ‫نیز وجود دارد‪...‬‬ ‫فروردین ‪94‬‬ ‫ شانزدهم فروردین‪ ،‬خبر شــهادت جواد علی حسناوی با نام‬ ‫نظامی جواد جهانــی‪ ،‬فرزند مادری ایرانی اهــل خرم اباد و پدری‬ ‫عراقی منتشر شد‪ .‬او در زمســتان ‪ 93‬نقش موثری در ازادسازی‬ ‫شهر بلد که بخشی از استان صالح الدین به شمار می رود داشت‪.‬‬ ‫بیست وهشتم فروردین محســن کمالی از اعضای پایگاه‬ ‫مقاومت بسیج شهیدان جهازی ها مسجد جامع رجایی شهر کرج‬ ‫از مدافعان حرم توسط تکفیری ها به شهادت رسید‪.‬‬ ‫اردیبهشت ‪۹۴‬‬ ‫در نخستین روز اردیبهشت ماه‪ ،‬حاج هادی کجباف‬ ‫در مبارزه با تروریســت های تکفیری طــی عملیاتی که‬ ‫در منطقه بصری الحریر اســتان درعا در سوریه صورت‬ ‫گرفت به فیض شــهادت نائل امد و یــک روز پس از ان‬ ‫نیز ســید جالل حبیب الله پور از رزمندگان سپاه کربال در‬ ‫نبرد با تکفیری ها در سوریه‪ ،‬بال در بال مالئک گشود‪.‬‬ ‫اغاز‬ ‫‪30‬‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫خرداد ‪94‬‬ ‫چهارم خرداد ماه‪ ،‬در سالگرد ازادی جنوب لبنان‪ ،‬حزب الله شهادت ‪ 9‬نفر‬ ‫از رزمندگان خود از جمله یک فرمانده را در درگیری های منطقه قلمون سوریه‬ ‫اعالم کرد‪ .‬این شهدا در عملیات ازادسازی ارتفاعات استراتژیک تله الثالجه‬ ‫در منطقه جرود الفلیطه قلمون سوریه شهید شدند‪ .‬در میان این شهدا‪ ،‬شهید‬ ‫غسان فقیه (ساجد) از فرماندهان میدانی ارشد حزب الله لبنان قرار داشت‪.‬‬ ‫ نهم خرداد ماه‪ ،‬دو مدافع دیگر اســمانی شدند ؛ ســعید قارلقی از کرج و‬ ‫سید جاسم نوری از خوزستان در دفاع از حرم اهل بیت(ع) و مقابله با نیروهای‬ ‫تکفیری به کاروان شهدای مدافع حرم پیوستند‪.‬‬ ‫‪ 25‬خردادماه‪ ،‬مرتضی ســواری از مدافعان حــرم اهل بیت(ع) از خطه‬ ‫سوسنگرد در عراق به شهادت رسید و به خیل شهدای مدافع حرم پیوست‪.‬‬ ‫‪ 28‬خردادماه‪ ،‬شــهید محمد عبدالرحمــن االطرش از اهالی روســتای‬ ‫دیرانطار در جنوب لبنان بود که حین وظیفه جهادی در سوریه به شهادت رسید‪.‬‬ ‫تیر ‪94‬‬ ‫پنجم تیرماه شهید امین شوکی از جوانان خوزستانی حین مبارزه با گروه تروریستی داعش در عراق‬ ‫به شهادت رسید‪.‬‬ ‫شانزدهم تیرماه و در استانه شب قدر‪ ،‬شهید علی محمود عوده از رزمندگان جوان حزب الله در نبرد‬ ‫با تروریست ها در شهر الزبدانی در منطقه قلمون سوریه به شهادت رسید‪.‬‬ ‫جواد کوهساری بسیجی ‪ 29‬ساله مشهدی در ‪ 26‬تیرماه‪ ،‬در منطقه عملیاتی فلوجه محور صقالویه‬ ‫بال در بال مالئک گشود‪.‬‬ ‫‪ 29‬تیرماه‪ ،‬کریم صاحب السعیدی ملقب به ابویاســر که فرماندهی نیروهای نظامی سپاه بدر در‬ ‫کربال را برعهده داشت‪ ،‬در نبرد با تروریست های داعش در منطقه الفتحه در استان صالح الدین عراق‬ ‫شهید شد‪.‬‬ ‫شهریور ‪94‬‬ ‫مرداد ‪94‬‬ ‫شانزدهم مردادماه‪ ،‬محمد عادل‬ ‫ابوالحسن ملقب به «کمیل» در نبرد با‬ ‫تروریست ها در شهر الزبدانی سوریه به‬ ‫شهادت رسید‪.‬‬ ‫سی ام مردادماه‪ ،‬علی خضر الوز‪،‬‬ ‫محمد جودات جمعه‪ ،‬سلیمان حسن‬ ‫جعفر و میثم محمد العایق چهار رزمنده‬ ‫جــوان حزب الله در نبرد بــا گروه های‬ ‫تروریســتی در ســوریه بــه شــهادت‬ ‫رسیدند‪.‬‬ ‫مهر ‪94‬‬ ‫چهارم شــهریورماه‪ ،‬احمد حیاری‬ ‫فرمانده گردان امام حسین(ع) شوش در‬ ‫درگیری با تروریست ها در شهر الذقیه به‬ ‫خیل شهدای مدافع حرم پیوست‪.‬‬ ‫هفتم شهریورماه‪ ،‬علی مازح یکی‬ ‫دیگــر از رزمنــدگان حزب الله در شــهر‬ ‫الزبدانی سوریه به قافله شهدای حزب الله‬ ‫پیوست‪.‬‬ ‫بیســت وپنجم شــهریورماه نیز پنج‬ ‫نفر دیگر از رزمنــدگان حزب الله در نبرد با‬ ‫تروریست های تکفیری در شهر الزبدانی‬ ‫سوریه به شهادت رسیدند‪.‬‬ ‫هفتم مهرمــاه‪ ،‬غالب کمال نعیــم از رزمنــدگان حزب اللــه در نبرد با‬ ‫تروریست ها در سوریه به شهادت رسید‪.‬‬ ‫شانزدهم مهرماه‪ ،‬سردار سرتیپ پاسدار حسین همدانی در سوریه به‬ ‫شهادت رسید‪ .‬او از فرماندهان سپاه پاسداران و از مستشاران ارشد نظامی‬ ‫ایران در دفاع از حرم عقیله بنی هاشم حضرت زینب(س) بود‪ .‬شهید همدانی‬ ‫از فرماندهان دوران دفاع مقدس و فرمانده سپاه محمد رسول الله تهران بزرگ‬ ‫بود که در حومه شهر حلب به دست تروریست ها به شهادت رسید‪.‬‬ ‫بیســت ویکم مهرماه‪ ،‬چهار نفر از رزمندگان حزب الله در استان حماه‬ ‫سوریه به شهادت رسیدند‪.‬‬ ‫بیست ودوم مهرماه‪ ،‬سرهنگ پاسدار فرشــاد حسونی زاده و سرهنگ‬ ‫پاســدار حمید مختاربند از مدافعــان حرم حضرت زینــب(س) حین انجام‬ ‫ماموریت مستشاری در سوریه به شهادت رسیدند‪.‬‬ ‫بیست وششــم مهرماه‪ ،‬سرهنگ پاسدار شهید مســلم خیزاب یکی از‬ ‫افسران سپاه پاسداران که سال ها مسئولیت فرماندهی گردان یا زهرا(س)‬ ‫لشکر ‪ 14‬امام حسین(ع) را بر عهده داشت ‪ ،‬حین انجام ماموریت مستشاری‬ ‫در سوریه به شهادت رسید‪.‬‬ ‫بیست وهفتم مهرماه‪ ،‬شهید محمد حسن صفا یکی دیگر از رزمندگان‬ ‫حزب الله در سوریه به شهادت رسید‪.‬‬ ‫بیست وهشتم مهرماه مهدی علیدوست از لشکر عملیاتی ‪ 17‬علی بن‬ ‫ابیطالب(ع) قــم و مجتبی کرمی و مجید صانعی از بســیجیان گردان های‬ ‫‪ 161‬امام حسین(ع) و ‪ 154‬تکاور حضرت علی اکبر(ع) همدان در سوریه به‬ ‫شهادت رسیدند‪ .‬در این روز همچنین خبر شهادت رضا دامرودی مدافع حرم‬ ‫حضرت زینب(س) از اهالی شهرستان ســبزوار در حسکه سوریه و مجتبی‬ ‫کرمی و مجید صانعی دو بسیجی همدانی نیز منتشر شد‪.‬‬ ‫نخســتین روز ابان ماه‪ ،‬خبری منتشــر شــد که حکایت از شــهادت محافظ محمود‬ ‫احمدی نژاد در سوریه داشت‪ .‬عبدالله باقری نیارکی در حلب سوریه و در دفاع از حرم عقیله‬ ‫بنی هاشم حضرت زینب(س) به شهادت رسید‪.‬‬ ‫ی مدافع حرم حضرت زینب(س) در سوریه به‬ ‫سوم ابان ماه‪ ،‬محمد استحکامی جهرم ‬ ‫درجه رفیع شهادت نائل امد‪ .‬در این روز همچنین ســجاد طاهرنیا و سید روح الله عمادی به‬ ‫شهادت رسیدند‪.‬‬ ‫پنجم ابان ماه‪ ،‬ابوذر امجدیان چهارمین شــهید کرمانشــاهی مدافع حرم همزمان با‬ ‫عاشورای حسینی(ع) در سوریه به شهادت رسید‪ .‬محمدرضا عسگری فرد از اهالی خرمشهر‬ ‫سرباز دیگری بود که در این روز جان خود را در راه دفاع از حرم حضرت زینب(س) فدا کرد‪.‬‬ ‫ ششم ابان ماه‪ ،‬مهدی کائینی در عملیات محرم در سوریه به خیل شهدای مدافع حرم‬ ‫پیوست‪ .‬ستوان دوم پاسدار مسلم نصر از اعضای تیپ هوابرد ‪ 33‬المهدی‪ ،‬خانعلی یوسفی‬ ‫از اهالی افغانستان و ساکن جهرم‪ ،‬سید سجاد حسینی‪ ،‬عزت الله سلیمانی‪ ،‬حجت اصغری‬ ‫شربیانی از پاسداران سپاه استان تهران‪ ،‬محسن فانوسی از همدان‪ ،‬اسماعیل زاهدپور از‬ ‫گلستان‪ ،‬محمدحسین خانی از یزد‪ ،‬موسی جمشیدیان از نجف اباد‪ ،‬محمدجواد قربانی از‬ ‫اهالی حاجی ِ‬ ‫ اباد «شاهین شهر»‪ ،‬محمدرضا دهقان‪ ،‬سیدمصطفی موسوی‪ ،‬احمد اعطایی‬ ‫و مسعود عسگری از بسیجیان تهران‪ ،‬از دیگر شهدای این عملیات بودند که تا پایان ابان‬ ‫ماه‪ ،‬خبر شهادت انها در رسانه ها منتشر شد‪.‬‬ ‫چهاردهم ابان ماه‪ ،‬روح الله قربانی و قدیر ســرلک در دفاع از حرم حضرت زینب(س)‬ ‫به شهادت رسیدند‪ .‬خودروی این دو مدافع حرم در نزدیکی حلب مورد اصابت موشک قرار‬ ‫گرفت‪.‬‬ ‫هفدهم ابان ماه‪ ،‬سید اسماعیل سیرت نیا از فعاالن فرهنگی مذهبی شهرستان رشت به‬ ‫شهدایمدافعانحرمپیوست‪.‬میثممدواریوعلیتمام زادهنیزدرهمینروزبهشهادترسیدند‪.‬‬ ‫بیســت ونهم ابان ماه‪ ،‬ســومین روحانــی مبارز بــه شــهدای مدافع حرم پیوســت‪.‬‬ ‫حجت االسالم صالح حسن زاده از خرمشهر که چند سالی در نجف مشغول تحصیل در حوزه‬ ‫بود‪ ،‬در مبارزه با تروریست ها به شهادت رسید‪.‬‬ ‫اذر ‪94‬‬ ‫بهمن ‪94‬‬ ‫علی عبداللهی از بسیجیان شهر تهران در نخستین روز بهمن ماه به شهادت رسید‪.‬‬ ‫سوم بهمن ماه‪ ،‬خبر شهادت عباس اسمیه منتشر شد‪ .‬او بیست ویکم دی ماه در استان حلب در‬ ‫شمال سوریه به فیض شهادت نائل امد‪.‬‬ ‫ششم بهمن ماه‪ ،‬شهید رضا عباسی از کرمانشاه در دفاع از حرم حضرت زینب(س) در سوریه‬ ‫به شهادت رسید‪.‬‬ ‫شهید سعید علیزاده از پاسداران تیپ ‪ 12‬قائم (عج) سپاه استان سمنان بود که سیزدهم بهمن‬ ‫ماه‪ ،‬حین عملیات مستشــاری در سوریه به شهادت رســید‪ .‬در این روز مهدی (حامد) کوچک زاده‬ ‫از سپاه رشت‪ ،‬حســن رزاقی‪ ،‬حجت االسالم شــیخ مصطفی خلیلی‪ ،‬حبیب رحیمی منش و محمود‬ ‫اسکندری نیز که برای مبارزه با تروریست های تکفیری به سوریه رفته بودند به شهادت رسیدند‪.‬‬ ‫چهاردهم بهمن ماه‪ ،‬سردار محســن قاجاریان فرمانده تیپ یک امام رضای نیشابور‪ ،‬رحمان‬ ‫پایی‪ ،‬ایمان اذربویه‪ ،‬رضا عادلی‪ ،‬محسن کوالبادی‪ ،‬احمد الیاسی و احمد امجدی در سوریه حین‬ ‫مبارزه با تروریست های تکفیری شهید شدند‪.‬‬ ‫هجدهم بهمن ماه‪ ،‬سه نفر از پاســداران ایرانی در نبرد با تروریســت های تکفیری در استان‬ ‫حلب سوریه شهید شدند‪ .‬ابوذر داودی‪ ،‬ستار اورنگ و حسین رضایی در عملیات شکست محاصره‬ ‫شهرهای نبل و الزهرا به شهادت رسیدند‪.‬‬ ‫عبدالصالح زارع بهنمیری ســومین شهید مدافع حرم اهل روســتای کریم کالی شهر بهنمیر‬ ‫شهرستان بابلسر‪ ،‬نوزدهم بهمن ماه در سوریه به شهادت رسید‪ .‬در این روز همچنین کرمانشاه سجاد‬ ‫ی را به عنوان هشتمین شهید مدافع حرم‪ ،‬تقدیم حراست از حرم اهل بیت(ع) کرد‪.‬‬ ‫حبیب ‬ ‫بیست ویکم بهمن ماه‪ ،‬شهید عباس کردونی از اهالی شهر کوت عبدالله مرکز شهرستان کارون‬ ‫خوزستان در سوریه به شهادت رسید‪.‬‬ ‫بیست وچهارم بهمن ماه‪ ،‬تقی ارغوانی از استان تهران در ســوریه به فیض شهادت نائل امد‬ ‫در این روز علی قربانی نام خود را به عنوان چهارمین شهید مدافع حرم از اندیمشک به ثبت رساند‪.‬‬ ‫بیست وپنجم بهمن ماه شــهید صالح صالحی از شهرستان رامشیر خوزستان به جمع شهدای‬ ‫مدافع حرم پیوست‪.‬‬ ‫بیست وششم بهمن ماه‪ ،‬فخرالدین تقوی یکی دیگر از رزمندگان اسالم که برای جهاد در راه‬ ‫خدا به سوریه رفته بود‪ ،‬به شهادت رسید‪.‬‬ ‫بهمن ماه با خبر شهادت حمیدرضا انصاری از اراک به پایان رسید‪.‬‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫چهارم اذرماه‪ ،‬سید حســین هاشــمی از تیپ فاطمیون در دفــاع از حرم حضرت‬ ‫زینب(س) به دست تروریست ها به درجه رفیع شهادت نائل امد‪.‬‬ ‫ هشتم اذرماه‪ ،‬خبر شهادت سه مدافع اهل ســنت حرم ال الله منتشر شد‪ .‬سلمان‬ ‫بامری‪ ،‬عمــر مالزهی و مراد عبداللهی ســه شــهی د ســرافرازی بودند کــه در مبارزه با‬ ‫تروریست های تکفیری به فیض شهادت رســیدند‪ .‬در این روز عبدالرشید رشوند نیز به‬ ‫لشکر شهدای مدافع حرم پیوست‪.‬‬ ‫چهاردهم اذرماه‪ ،‬حاج رضا موالیی مدافع حرم و از یادگاران دفاع مقدس‪ ،‬در سوریه‬ ‫به درجه رفیع شهادت نائل شد‪ .‬در این روز میثم نجفی نیز که در شهر حلب سوریه مجروح‬ ‫شده بود‪ ،‬پس از چند روز کما به شهادت رسید‪.‬‬ ‫هفدهم اذرمــاه‪ ،‬محرم علی مرادخانــی از تنکابن‪ ،‬مصطفی شیخ االســامی از‬ ‫چالوس‪ ،‬روح الله صحرایــی از امل و عبدالرحیم فیروزابادی از نکا به کاروان شــهدای‬ ‫حریــم اهل بیت(ع) در ســوریه پیوســتند‪ .‬در این روز ســتار محمودی نیــز در دفاع از‬ ‫حریم ال الله طی عملیات مستشاری در ســوریه به شهادت رسید‪ .‬او برادر شهید رسول‬ ‫محمودی شهید دوران دفاع مقدس و محمد محمودی نورابادی نویسنده مطرح ادبیات‬ ‫دفاع مقدس است‪.‬‬ ‫هجدهم اذرمــاه‪ ،‬ســید مجتبی ابوالقاســمی از نیروهای فعال بســیجی دزفول‬ ‫و مداح اهل بیــت(ع) در درگیری بــا نیروهای تکفیری در ســوریه به یاران شــهیدش‬ ‫پیوست‪ .‬خبر شهادت احســان فتحی اهل بهبهان‪ ،‬حبیب روحی چوکامی اهل خمام‪،‬‬ ‫حجت االسالم ســید اصغر فاطمی تبار (چرغندی) از شــهر جایزان شهرستان امیدیه و‬ ‫احسان فتحی نژاد از بهبهان نیز در این روز منتشر شد‪.‬‬ ‫بیست ودوماذرماه‪،‬سردارشهیدحسینفرداییازفرماندهانارشدلشکرافغانستانی‬ ‫فاطمیوندرحلبسوریهودرمبارزهباتروریست هایتکفیریبهشهادترسید‪.‬دراینروزخبر‬ ‫شهادتاکبرشیرعلیوشهیدمحم دهادی نژادازشهرستاناغاجاریخوزستانوهمچنین‬ ‫ایوبرحیم پورازشهرستانامیدیهنیزدررسانه هامنتشرشد‪.‬‬ ‫ذوالفقار محمدی مدافع حرم حضرت زینب(س) از لشکر فاطمیون در بیست وسوم‬ ‫اذرماه در درگیری با نیروهای تکفیری در سوریه به شهادت رسید‪ .‬یک روز پس از ان نیز‬ ‫محمد شالیکار جانباز مدافع حرم فریدونکناری‪ ،‬به شهادت رسید‪.‬‬ ‫اسفند ‪94‬‬ ‫هشتم اسفندماه‪ ،‬حاج مهدی قاسمی از فرماندهان بسیج و‬ ‫رزمندگان دفاع مقدس برای دفاع از حــرم اهل بیت(ع) و مبارزه با‬ ‫نیروهای تکفیری در سوریه به شهادت رسید‪.‬‬ ‫سیزدهم اســفندماه مهدی ثامنی راد از پاسداران شهرستان‬ ‫ورامین در نبردهای استان حلب سوریه به فیض شهادت نائل امد‪.‬‬ ‫احمد رضایی اوندری از نیشابور نیز در پانزدهم اسفندماه در‬ ‫سوریه به شهادت رسید‪.‬‬ ‫اغاز‬ ‫ابان ‪94‬‬ ‫دی ‪94‬‬ ‫سجاد عفتی‪ ،‬اسماعیل خانزاده و امیر لطفی که برای دفاع از حرم حضرت زینب(س)‬ ‫عازم سوریه شده بودند در نخســتین روز زمســتان حین مبارزه با تروریست های تکفیری به‬ ‫شهادت رسیدند‪.‬‬ ‫سوم دی ماه‪ ،‬سردار شهید عباسعلی علیزاده به عنوان ســیزدهمین شهید مدافع حرم‬ ‫مازندران و نخستین شهید مدافع حرم شهرستان جویبار در نبرد با داعش در سوریه به شهادت‬ ‫رسید‪ .‬یک روز بعد نیز حمیدرضا اسداللهی از فعاالن فرهنگی به درجه رفیع شهادت نائل امد‪.‬‬ ‫چهاردهم دی ماه‪ ،‬عبدالله قربانی از ناوساالران سوم سپاه پاسداران استان فارس و میثم‬ ‫فوالدی از پاسداران کرمانشاهی در دفاع از حرم عقیله بنی هاشم به دست نیروهای تکفیری در‬ ‫ن نیز به شهادت رسید‪.‬‬ ‫سوریه به شهادت رسیدند‪ .‬در این روز خداکرم رضایی مدافع حرم افغا ‬ ‫بیست ویکم دی ماه‪ ،‬بسیجی شهید مهرداد قاجاری از ایل قشقایی‪ ،‬طایفه دره شوری‬ ‫و اهل شهر خومه زار از توابع شهرستان نوراباد ممسنی از اســتان فارس نام خود را به عنوان‬ ‫نخستین شهید مدافع حرم از ایل قشقایی ثبت کرد‪.‬‬ ‫بیست ودوم دی ماه نیز خبر شهادت مدافع حرم مرتضی کریمی ‪ ،‬جانشین گردان امام‬ ‫حسن(ع) ناحیه مســلم بن عقیل منطقه ‪ 18‬تایید شــد‪ .‬در این روز علیرضا مرادی و حسین‬ ‫امیدواری از بسیجیان تهران نیز در دفاع از حرم به شهادت رسیدند‪.‬‬ ‫بیست وچهارم دی ماه‪ ،‬سردار سعید ســیاح طاهری از فرماندهان جنگ هشت ساله و‬ ‫مدافع حرم حضرت زینب(س) به شــهادت رســید‪ .‬مجید قربانخانی و محمد کامران نیز از‬ ‫شهدای این روز بودند‪.‬‬ ‫‪31‬‬ ‫هفتم اسفند‬ ‫سیاست‬ ‫سال ‪ 94‬انچنان تمام شده که اهل سیاست می گویند بخشی از نسخه سال ‪ 96‬نیز در‬ ‫همین روزهای اخر زمستان پیچیده شده است‪ .‬براین مبنا که انها نتایج انتخابات مجلس را در‬ ‫تهرانوسراسرکشورنشانهومدلیمی گیرندبرایتحلیلانچهدرنیمهاولسال‪ 96‬رخخواهد‬ ‫داد‪ .‬کنش های سیاسی ‪ ،‬نزدیک شدن ها و دور شــدن های طیف ها و تصمیمات کنشگران‬ ‫سیاسی درهمینکانتکسدیدهمی شود‪.‬انتخاباتهفتماسفندحرف هایزیادیداشت‪.‬‬ ‫پرون‬ ‫د‬ ‫ه‬ ‫اول‬ ‫مجلس‪ ،‬جدید شد‬ ‫سیاست‬ ‫‪162‬‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫انتخاباتهفتماسفند‪،‬ارایشسیاسیپارلمانراتغییردادهاست‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫سیاست‬ ‫اقلیت و اکثریت نزدیک به هم‬ ‫مجلس دهم چه ارایشی‬ ‫خواهد داشت؟‬ ‫ممکن است عارف و الریجانی‬ ‫با هم رقابت کنند‬ ‫عبدالله ناصری از اینده ائتالف اصالح طلبان‬ ‫با اعتدالیون در مجلس می گوید‬ ‫عبور از محمود‬ ‫چقدر از نتایج تهران حاصل‬ ‫عملکرد احمدی نژاد بوده است؟‬ ‫‪163‬‬ ‫‪1‬‬ ‫پارلمان‬ ‫اخرین ماه از سال ‪ 94‬همراه شد با دو انتخابات بسیار‬ ‫م مجلس دهم و خبرگان پنجم‪ .‬یک رقابت تنگاتنگ در‬ ‫مه ‬ ‫سراسر کشور که البته نتایج متفاوتی هم داشت‪.‬‬ ‫ان گونه کــه اخبار و امــار روایت می کنــد نزدیک به‬ ‫‪ 80‬درصد ترکیب مجلس تغییر کــرده و اکنون نمایندگانی‬ ‫جدید با گرایش های مختلف راهی بهارستان شده اند‪.‬‬ ‫نگاهی به میزان مشارکت مردم‬ ‫مشارکت مردم در انتخابات در طول ‪ 37‬سال گذشته‬ ‫در جمهوری اســامی از جهات مختلف در داخل و خارج‬ ‫از کشــور حائز اهمیت بوده؛ در این میان مشارکت مردم‬ ‫در انتخابــات ادوار مختلــف مجلس شــورای اســامی‬ ‫نیــز تعیین کننــده بــوده اســت‪ .‬وزیــر کشــور به عنوان‬ ‫مجــری برگــزاری انتخابات امار مشــارکت مــردم در این‬ ‫دور از انتخابــات را در کل کشــور ‪62‬درصــد و در تهران‬ ‫‪50‬درصد اعالم کرد که نشــانگر افزایش میزان مشارکت‬ ‫پایتخت نشــین ها در انتخابات‪ ،‬مجلــس از دوره پنجم به‬ ‫بعد است‪ .‬مقایسه میزان مشارکت مردم در انتخابات ادوار‬ ‫مختلف مجلس شورای اســامی نشان می دهد مجالس‬ ‫هفتم و هشتم کمترین میزان مشــارکت و مجالس پنجم‬ ‫و ششم بیشــترین میزان مشــارکت مردمی را داشته اند‪.‬‬ ‫نکته قابل توجه در مقایسه میزان مشــارکت مردم در کل‬ ‫کشور با میزان مشــارکت مردم تهران این است که درصد‬ ‫مشــارکت تهرانی ها همــواره از درصد مشــارکت مردم در‬ ‫کل کشــور کمتر بوده و تنها در دوره اول مجلس شورای‬ ‫اسالمی درصد مشــارکت مردم تهران نسبت به کل کشور‬ ‫بیشتر بوده است‪.‬‬ ‫هویت شناسی منتخبان‬ ‫سیاست‬ ‫‪164‬‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫حاال که انتخابات مجلس تمام شده مهمترین مساله‬ ‫این اســت که ترکیب راه یافتــگان چه ارایشــی را در این‬ ‫پارلمان جدید ایجاد خواهد کرد‪ .‬واقعیت این است که برای‬ ‫دســته بندی منتخبان ابتدا باید نوع حضــور گرایش های‬ ‫مختلف را بررسی کرد‪.‬‬ ‫از همین زاویه می توان گفت یک طیف از حاضران‬ ‫در انتخابات اصولگرایانی بودند که تحت عنوان ائتالف‬ ‫فراگیر اصولگرایان در سراسر کشور در یک لیست حضور‬ ‫داشتند‪ .‬طیف دیگر‪ ،‬اصالح طلبان بودند که تحت عنوان‬ ‫لیست امید در سراسر کشور و اکثر حوزه ها فهرست منتشر‬ ‫کردند‪ .‬یک لیســت دیگر هم وجود داشــت کــه از ان به‬ ‫صدای ملت یاد می کردند‪ .‬این لیســت تحــت هدایت و‬ ‫نظارت علی مطهری در سراسر کشور منتشر شده بود‪ .‬این‬ ‫نکته قابل ذکر اســت که برخی از اسامی میان فهرست ها‬ ‫مشــترک بود ‪ .‬طیف دیگر نیز مســقل ها بودنــد که بدون‬ ‫حضور در لیست خاصی در این رقابت شرکت کردند‪ .‬انچه‬ ‫اما در نهایت از نتیجه انتخابات می شد فهمید این بود که‬ ‫ا ز ‪ 221‬نامزدی که موفق شدند در دور اول راهی مجلس‬ ‫شوند‪ 87 ،‬نفر نامشان فقط در فهرست امید بوده است‪.‬‬ ‫‪ 64‬نفر هم نامزد اختصاصی فهرســت اصولگرایان‬ ‫و ‪ 53‬نفر هم نام شــان در هیچ فهرستی نبوده که می توان‬ ‫انها را مستقل خواند که خود‪ ،‬به دو گروه تقسیم می شوند‪،‬‬ ‫نخســت نامزدهایی که گرایش جناحی دارند اما به دلیل‬ ‫خارج از لیست اصلی جناح خود ماندن به صورت انفرادی و‬ ‫خارج از لیست وارد انتخابات شد و به بهارستان راه یافته اند‬ ‫و دوم گروهــی که تعلق جناحــی ندارند‪ .‬عــاوه بر این‪،‬‬ ‫فهرست صدای ملت با ریاســت علی مطهری ‪ 12‬کرسی‬ ‫به دست اورده است‪ .‬البته از انجایی که رقابت اصلی بین‬ ‫دو فهرســت اصولگرایان و امید بود‪ ،‬نامزدهای مشترک‬ ‫بین صدای ملت و اصولگرا به نام اصولگرا یاد می شــوند‬ ‫و نامزدهای مشترک بین صدای ملت و فهرست امید هم‬ ‫به نام فهرست اصالح طلبان قید می شوند‪ .‬مضاف بر این‬ ‫اگر نامزدهای فهرســت صدای ملت و فهرست امید را با‬ ‫عنوان کرســی اعتدالگرایان فرض کنیم‪ ،‬ســهم انها ‪99‬‬ ‫کرسی و حدود ‪ 45‬درصد می شود‪ .‬در همین حال به گفته‬ ‫علی پورعلی مطلق‪ ،‬دبیر ستاد انتخابات کشور ‪ 138‬نامزد‬ ‫هم به مرحله دوم راه یافتند که در نیمه دوم فروردین سال‬ ‫اینده برای کسب ‪ 69‬کرسی باقی مانده رقابت خواهند کرد‪.‬‬ ‫از میان راه یافتــگان به مرحلــه دوم ‪ 34‬نامزد از ان‬ ‫فهرست امید است و سهم ائتالف اصولگرایان ‪ 35‬نامزد‬ ‫اســت‪ 60 .‬نامزد اساسا نام شــان در فهرست های اصلی‬ ‫نیامده و نام ‪ 9‬نفر در فهرست صدای ملت امده است‪.‬‬ ‫ناکامان انتخابات‬ ‫و اما تغییرات جــدی در ترکیب نمایندگان هر دوره از‬ ‫مجلس نیز ان قدرها برای برخی مسئوالن طبیعی است که‬ ‫علی الریجانی رئیس مجلس شــورای اسالمی می گوید‪:‬‬ ‫«وقتی بررسی می کنیم می بینیم در هر دوره حدود دوسوم‬ ‫نمایندگان در مجلس تغییر کردند‪ ،‬بنابراین حادثه عجیبی‬ ‫نیست که در این دوره هم شاهد تغییراتی بوده ایم‪».‬‬ ‫در این دوره از انتخابات نیز شاهد تغییرات جدی در‬ ‫ترکیب مجلس نهم بودیم تا بخش عمده ای از نمایندگان‬ ‫دور قبل به مجلس دهم راه پیدا نکنند که این امار نزدیک‬ ‫به ‪ ۶۶‬درصد براورد شده است‪.‬‬ ‫بــا نهایی شــدن نتایج حــوزه انتخابیه تهران شــاید‬ ‫بزرگ تریــن ناکام هــای ایــن دوره از انتخابــات را بایــد‬ ‫نمایندگان پایتخت در مجلس نهم شورای اسالمی نامید تا‬ ‫چهره هایی مانند غالمعلی حدادعادل‪ ،‬مرتضی اقا تهرانی‪،‬‬ ‫علیرضــا زاکانی‪ ،‬سید محمدحســن ابو ترابی فــرد‪ ،‬احمد‬ ‫توکلی‪ ،‬اسماعیل کوثری‪ ،‬فاطمه رهبر‪ ،‬مهرداد بذرپاش‪،‬‬ ‫الیاس نادران و‪ ...‬از راهیابی به مجلس دهم بازبمانند‪.‬‬ ‫اوضاع در اســتان ها و حوزه های انتخابیه دیگر نیز‬ ‫همین طور اســت‪ ،‬در اســتان فارس نیز تنهــا یک چهارم‬ ‫نمایندگان فعلــی دوباره راهی مجلس شــدند تا شــاهین‬ ‫محمدصادقــی در شهرســتان کازرون‪ ،‬الیاس طاهری از‬ ‫اقلید‪ ،‬محمدحسین دوگانی نماینده شهرستان فسا‪ ،‬موسی‬ ‫موســوی از المرد و مهر‪ ،‬نادر فریدونی نماینده فیروزاباد‪،‬‬ ‫فراشبند و قیر و کارزین و نیز عنایت الله هاشمی سپیدان در‬ ‫مسیر دستیابی مجدد به کرسی سبز مجلس ناکام باشند‪.‬‬ ‫حســن کامران و نیره اخــوان نیز کــه در چهار دوره‬ ‫گذشته همواره جزو نخستین منتخبان مردم اصفهان برای‬ ‫حضور در مجلس شورای اسالمی بودند امسال نتوانستند‬ ‫به مجلس راه پیدا کننــد و عباس مقتدایی نیــز که در دور‬ ‫قبلی در مجلس نهم حضور داشــت امســال از راهیابی به‬ ‫بهارستان بازماند‪ .‬حجت االســام غضنفر ابادی در حوزه‬ ‫بم و شهرستان های شرقی کرمان‪ ،‬حجت االسالم امیری‬ ‫در حوزه کهنوج و شهرستان های جنوبی از نمایندگان ناکام‬ ‫کرمان در مسیر حضور در مجلس بودند‪.‬‬ ‫مقــداد نجف نــژاد از حــوزه انتخابیــه بابلســر و‬ ‫فریدون کنــار‪ ،‬منصور حقیقت پــور و مصطفی افضلی فرد‬ ‫دو نماینده مــردم اردبیل‪ ،‬نمیــن‪ ،‬نیر و ســرعین‪ ،‬یونس‬ ‫اسدی از حوزه انتخابیه مشگین شــهر‪ ،‬جلیل جعفری بنه‬ ‫از حوزه انتخابیــه خلخال و کوثر‪ ،‬فرهاد بشــیری نماینده‬ ‫فعلی پاکدشــت‪ ،‬عبدالوحید فیاضی از حوزه انتخابیه نور‬ ‫و محموداباد‪ ،‬حمیدرضا مشــهدی عباســی نماینده فعلی‬ ‫دماوند و فیروزکــوه‪ ،‬جواد جهانگیر زاده نماینده ســه دوره‬ ‫مجلس از ارومیــه‪ ،‬عابد فتاحی نماینــده دو دوره مجلس‬ ‫شورای اسالمی از ارومیه و موید حســینی صدر نیز دیگر‬ ‫نمایندگان بازمانده از راهیابی به مجلس بودند‪.‬‬ ‫ایرج عبدی نماینده خرم ابــاد‪ ،‬بهرام بیرانوند نماینده‬ ‫بروجرد‪ ،‬علی کائیدی نماینده پلدختر‪ ،‬عباس قائد رحمت‬ ‫نماینده دورود و ازنا و محمدتقی توکلــی نماینده الیگودرز‬ ‫ازجمله نمایندگان اســتان لرســتان در مجلس نهم بودند‬ ‫که به مجلس دهــم راه پیدا نکردنــد‪ .‬محمد صالح جوکار‬ ‫نماینده یزد‪ ،‬حجت االسالم دخیل عباس زارع زاده نماینده‬ ‫مهریز و بوشهر‪ ،‬عبدالکریم جمیری نماینده گناوه و دیلم‪،‬‬ ‫حجت االسالم موسی احمدی نماینده کنگان و دیر و جم و‬ ‫سلیمان عباسی نماینده گنبدکاووس از دیگر ناکامان این‬ ‫دوره از انتخابات لقب گرفتند‪.‬‬ ‫ابوالقاســم جراره جوانترین نماینــده مجلس نهم از‬ ‫حوزه انتخابیه بندرعباس‪ ،‬سید عبدالکریم هاشمی از حوزه‬ ‫انتخابیه میناب‪ ،‬رودان‪ ،‬ســیریک‪ ،‬جاســک و بشاگرد و‬ ‫پارلمان‬ ‫منصور ارامی از حوزه انتخابیه بندرعباس نیز نتوانستند بار‬ ‫دیگر اعتماد مردم را جلب کنند‪.‬‬ ‫ناصر عاشوری در فومن‪ ،‬ایرج ندیمی در الهیجان و‬ ‫ســیاهکل‪ ،‬محمد مهدی رهبری املشی در حوزه انتخابیه‬ ‫رودســر و املش‪ ،‬حمید رضا خصوصی در صومعه ســرا از‬ ‫جمله نمایندگانی بودند که هرچند در برخی موارد اختالف‬ ‫رایشــان با کاندیدای منتخب کم بود اما دوباره نشــینی بر‬ ‫کرسی بهارستان نصیبشان نشــد‪ .‬اما عالوه بر نمایندگان‬ ‫دوره نهم‪ ،‬برخی از کاندیداهایی که سابقه نمایندگی ادوار‬ ‫مجلس را داشتند این دوره نتوانستند اعتماد مردم را برای‬ ‫حضور مجدد در مجلس کسب کنند که در این فهرست نیز‬ ‫ی از گرگان‬ ‫می تون نام کاظم فرهمند از مهریز‪ ،‬عیسی امام ‬ ‫و اق قال‪ ،‬رحمت الله نوروزی از علی ابا د و سید سلماس ذاکر‬ ‫از ارومیه را جای داد‪.‬‬ ‫از اعضای هیات رئیسه مجلس نهم چند نفر راهی‬ ‫مجلس دهم شدند؟‬ ‫نگاهی به امار نشــان می دهد کــه از میان ‪ 12‬عضو‬ ‫هیات رئیسه سال چهارم مجلس نهم‪ ،‬تنها ‪ 5‬نفر رای الزم‬ ‫را برای حضور در مجلس دهم کسب کردند‪ .‬از میان انها‬ ‫البته وضعیــت نهایی دو نفر هم در مرحلــه دوم انتخابات‬ ‫مشخص خواهد شد‪ .‬همچنین محمدرضا باهنر هم از ابتدا‬ ‫در انتخابات مجلس دهم کاندیدا نشده بود‪ .‬در جدول زیر‬ ‫اسامی هیات رئیسه سال چهارم مجلس نهم و وضعیت انها‬ ‫در انتخابات مجلس دهم را می بینید ‪( .‬جدول‪)1‬‬ ‫تکلیف ‪69‬کرسی مجلس مشخص نشد و انتخابات‬ ‫در ‪ 54‬حــوزه انتخابیــه به دور دوم کشــیده شــد‪ .‬در بین‬ ‫کاندیداهای دور دومی‪ ،‬تعداد مســتقل نسبت به سایرین‬ ‫بیشتر اســت‪ .‬برای انتخابات مجلس شــورای اسالمی‬ ‫در هفتم اســفند‪ ،‬ســه لیســت اصلی منتشر شــد‪ ،‬لیست‬ ‫ائتالف اصولگرایان‪ ،‬لیســت امید و لیست صدای ملت‪.‬‬ ‫‪ 57‬نفــر از کاندیداهــای دور دومی به صورت مســتقل پا‬ ‫به عرصه گذاشــته بودند‪ 31 .‬نفر نامشــان تنها در لیست‬ ‫اصولگرایان امده بود و ‪ 27‬نفر نامشان تنها در لیست امید‬ ‫(اصالح طلبــان و حامیــان دولت)‪ .‬لیســت صدای ملت‬ ‫تنها هفــت کاندیدای اختصاصی در دوردوم دارد اما ســه‬ ‫کاندیدای این لیســت با اصولگرایان و هفــت کاندیدای‬ ‫این لیســت با اصالح طلبان مشترک هســتند‪ .‬دو لیست‬ ‫اصالح طلبان و اصولگرایــان هیچ کاندیدای مشــترکی‬ ‫ندارند و بالطبع نام هیچ کاندیدایی در هر سه لیست نیست‪.‬‬ ‫جدول زیر وضعیــت کاندیداهایی که بــرای رقابت‬ ‫به دور دوم رفته اند را مشــخص می کند و نام لیست هایی‬ ‫که از کاندیداها حمایت کرده اند‪ ،‬در برابــر نام کاندیداها‬ ‫نوشته شده است‪ .‬کاندیداهایی که نامشان در هیچ لیستی‬ ‫نیست‪ ،‬مستقل در نظر گرفته شده اند‪( .‬جدول‪)2‬‬ ‫نتایج انتخابات در شیراز‪ ،‬اصفهان و مشهد‬ ‫امــا نتیجــه انتخابات در چند شــهر مهــم نیز قابل‬ ‫دو نفر از محصوران رای دادند‬ ‫اما یکی از اتفاقات این دوره از انتخابات این بود که‬ ‫بر اســاس برخی گزارش ها برخی محصوران در انتخابات‬ ‫شرکت کرده بودند‪.‬‬ ‫وزیر کشــور در این مورد به خبرنگاران گفته اســت‪:‬‬ ‫«دو نفر از کسانی که در حصر بودند توانستند رای خود را به‬ ‫صندوق بیندازند‪ ،‬یکی از انها نیز چون اخر وقت بود موفق‬ ‫به این کار نشد‪ ».‬‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫‪ 57‬نفــر از کاندیداهــای دور دومــی به‬ ‫صورت مســتقل پا بــه عرصه گذاشــته‬ ‫بودند‪ 31 .‬نفر نامشــان تنها در لیســت‬ ‫اصولگرایان امده بود و ‪ 27‬نفر نامشــان‬ ‫تنها در لیست امید‪ .‬لیست صدای ملت‬ ‫تنهــا هفــت کاندیــدای اختصاصی در‬ ‫دوردوم دارد اما سه کاندیدای این لیست‬ ‫بــا اصولگرایــان و هفت کاندیــدای این‬ ‫لیست با اصالح طلبان مشترک هستند‬ ‫اما بعد از اعالم نتایج انتخابات تحلیل های متفاوتی‬ ‫از ارایــش این مجلس مطرح شــده اســت‪ .‬به ایــن معنا‬ ‫که اصولگرایــان می گویند اکثریت مجلس با انهاســت و‬ ‫طرفداران دولت هم می گویند که بیشــتر کرسی ها به انها‬ ‫رسیده است‪.‬‬ ‫چنان که غالمحسین کرباسچی در خصوص گرایش‬ ‫سیاســی مجلس اینده اظهار داشت اســت‪« :‬حدود ‪80‬‬ ‫درصد مجلــس فعلی تغییر پیــدا کرده و تعــداد زیادی از‬ ‫نماینــدگان مجلس نهم در مجلس اتی حضــور ندارند‪» .‬‬ ‫وی افزود‪« :‬نیروهایی که به مجلس دهم اضافه خواهند‬ ‫شد با برنامه ها و طرح های دولت برخالف نمایندگان این‬ ‫دوره موافق هســتند‪ ».‬دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی‬ ‫در پاســخ به ســوالی مبنی بر اینکه مجلس دهــم با دولت‬ ‫همراهی خواهد داشــت؟ گفت‪« :‬دولت با مجلس دهم‬ ‫مشکالت کمتری خواهد داشــت و همراهی میان دولت‬ ‫و مجلس ایجاد خواهد شد‪ ».‬کرباسچی با اشاره به اینکه‬ ‫همراهی دولت و مجلس پس از توافقات بین المللی مفید‬ ‫اســت‪ ،‬تاکید کرده اســت‪« :‬طرفداران دولت در مجلس‬ ‫اینده اکثریت هســتند‪ ».‬وی در پاسخ به ســوال دیگری‬ ‫مبنی بر اینکه تصمیمات اصولگرایان یا اصالح طلبان در‬ ‫مجلس اینده موثر تر خواهد بود؟ بیان کرد‪« :‬بســتگی به‬ ‫تعریف اصالح طلبی و اصولگرایی دارد‪ ،‬اما در تصمیمات و‬ ‫موضوعات مختلف تفاوت دارد‪ ».‬دبیرکل حزب کارگزاران‬ ‫سازندگی در پایان خاطر نشــان کرد‪« :‬در بخش سیاسی‪،‬‬ ‫اقتصادی و توسعه ای اصالح طلبان اکثریت قابل توجهی‬ ‫که با تدبیر در جهت توسعه حرکت کند‪ ،‬دارند‪».‬‬ ‫اما در اظهارنظری متفاوات اسماعیل کوثری گفته‬ ‫است‪« :‬باتوجه به امار اعالم شــده از سوی وزارت کشور‬ ‫اکثریت مجلس بــا اصولگراها خواهد بــود‪ ».‬وی ادامه‬ ‫داد‪« :‬باتوجه به اینکه در تهران لیســت مقابل رای اورده‬ ‫است اما اکثریت مجلس دهم با اصولگرایان خواهد بود و‬ ‫مجلس هم بر همان اساس تشکیل خواهد شد‪».‬‬ ‫عضو کمیســیون امنیت ملی در مورد رای نداشــتن‬ ‫اصولگرایان در تهران افزود‪« :‬در حال پیگیری این مساله‬ ‫سیاست‬ ‫دور دومی ها‬ ‫توجه اســت‪ .‬از جملــه اینکه در شــیراز مســعود رضا یی‬ ‫(اصالح طلــب)‪ ،‬علــی اکبــری (اصالح طلــب)‪ ،‬جعفر‬ ‫قادری (اصولگرا) و ســید احمدرضا دستغیب (اصولگرا)‬ ‫در مرحلــه دوم انتخابات مجلس شــورای اســامی در‬ ‫حوزه انتخابیه شــیراز بر سر دو کرســی با یکدیگر رقابت‬ ‫خواهند کرد‪ .‬اما در مشهد اتفاق دیگری رخ داده است‪.‬‬ ‫براساس ارا امیرحسین قاضی زاده با ‪ 384‬هزار و ‪ 77‬رای‪،‬‬ ‫حجت االسالم نصرالله پژمانفر با ‪ 337‬هزار و ‪ 734‬رای‪،‬‬ ‫حجت االسالم حسین حسین زاده بحرینی با ‪ 353‬هزار و‬ ‫‪ 118‬رای‪ ،‬رضا شیران خراسانی با ‪ 343‬هزار و ‪ 722‬رای‬ ‫و جواد کریمی قدوسی با ‪ 324‬هزار و ‪ 450‬رای به عنوان‬ ‫منتخبین مردم مشــهد و کالت بــه دهمین دوره مجلس‬ ‫شورای اسالمی راه یافتند‪.‬‬ ‫هر پنج نفر از اصولگرایان هستند که اکثریت ارای‬ ‫مردم مشهد را کسب کرده و به مجلس دهم راه یافتند‪ .‬اما‬ ‫پس از شمارش و جمع بندی ارا ‪ 849‬صندوق شهرستان‬ ‫اصفهــان افراد زیر حائــز اکثریت ارا شــدند و به مجلس‬ ‫دهم راه یافتند‪:‬‬ ‫‪ -1‬حمیدرضا فوالدگر (اصولگرا)‬ ‫‪ -2‬ناهید تاج الدین (اصالح طلب)‬ ‫‪ -3‬مینو خالقی (اصالح طلب)‬ ‫‪ -4‬حیدر علی عابدی (اصالح طلب)‬ ‫‪ -5‬احمد سالک کاشانی (اصولگرا)‬ ‫بدیــن ترتیب از ‪ 19‬کرســی اصفهان ‪ 15‬کرســی به‬ ‫اصولگرایان رسید و در شهرستان اصفهان نیز دو اصولگرا‬ ‫به همراه ‪ 3‬اصالح طلب راهی بهارستان شدند‪.‬‬ ‫کدام جناح پیروز شد؟‬ ‫‪165‬‬ ‫پارلمان‬ ‫هستیم و این طور نیست که از ســی نفر حتی یک نفر هم‬ ‫مثل اقــای حدادعادل رای نیــاورد و اینکه ایشــان از نفر‬ ‫سوم به سی و یکمین نفر بیاید‪ ،‬باید از راه قانونی پیگیری‬ ‫شود‪».‬‬ ‫افرادی که دوباره به انها اعتماد شد‬ ‫سیاست‬ ‫‪166‬‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫همان قدر که لیســت ناکامــان انتخابات پــر تعدا د‬ ‫بود در طرف مقابــل بودند نمایندگانی که بــار دیگر مردم‬ ‫برای حضور در مجلــس به انهــا اعتماد کردنــد از جمله‬ ‫علی مطهری در حــوزه انتخابیه تهران‪ .‬در اســتان های‬ ‫دیگر نیز الهیار ملکشــاهی از حوزه انتخابیه کوهدشــت‪،‬‬ ‫عبدالرضا مصری از کرمانشاه‪ ،‬شمس الله شریعت نژاد از‬ ‫حوزه انتخابیه تنکابن‪ ،‬رامســر و عباس اباد‪ ،‬امیر خجسته‬ ‫ن و غالمرضا کاتب از‬ ‫از همدان‪ ،‬محمدرضا تابش از اردکا ‬ ‫گرمسار و ارادان ازجمله افرادی بودند که توانستند دوباره‬ ‫رای مردم را بگیرند‪ .‬در میان نامزدهای منتخب اذربایجان‬ ‫شرقی‪ ،‬محمد حســن نژاد‪ ،‬مهدی دواتگری‪ ،‬علی علیلو‪،‬‬ ‫محمد اسماعیل سعیدی‪ ،‬علیرضا منادی‪ ،‬محمدحسین‬ ‫فرهنگی و مســعود پزشــکیان در مجلس نهم نیز حضور‬ ‫داشــتند و به عبارتی ‪ ۲۵‬درصد نامزدهای منتخب نماینده‬ ‫مردم استان در مجلس نهم بودند‪.‬‬ ‫احمــد امیرابادی فراهانــی از قم نیز بــرای دومین‬ ‫بار‪ ،‬علی الریجانی از قم برای ســومین بار و سید حســین‬ ‫نقوی حسینی که سابقه نمایندگی دوره هشتم و نهم مجلس‬ ‫از حوزه انتخابیه ورامین‪ ،‬پیشــوا و قرچک را دارد از دیگر‬ ‫افرادی هستند که در این لیست قرار می گیرند‪.‬‬ ‫نادر قاضی پور نماینده دو دوره مردم ارومیه‪ ،‬قاســم‬ ‫احمدی از نوشــهر‪ ،‬چالوس و کالردشت‪ ،‬حسین امیری‬ ‫در حوزه زرند و کوهبنان‪ ،‬شــهناز حســن پور از سیرجان‪،‬‬ ‫محمدرضــا پور ابراهیمــی و محمدمهــدی زاهــدی از‬ ‫کرمــان و راور‪ ،‬حمیدرضــا فوالدگــر از اصفهــان ‪،‬احمد‬ ‫ســالک کاندیدای دور نهم مجلس شــورای اســامی از‬ ‫اصفهــان‪ ،‬حســینعلی حاجی دلیگانی از شاهین شــهر‪،‬‬ ‫حجت االسالم موسوی الرگانی از فالورجان و ابوالفضل‬ ‫ابوترابی از نجف اباد از دیگــر نمایندگانی بودند که مجددا‬ ‫راهی مجلس دهم شــدند‪ .‬داریوش اســماعیلی نماینده‬ ‫خرامه‪ ،‬کوار و سروستان‪ ،‬محمدمهدی برومندی نماینده‬ ‫مرودشت‪ ،‬ارسنجان و خرامه‪ ،‬سید راضی نوری از شوش‪،‬‬ ‫عبدالله ســامری از خرمشــهر و عبــاس پاپــی از دزفول‪،‬‬ ‫جمشــید جعفر پــور نماینــده الرســتان‪ ،‬خنــج و گراش‪،‬‬ ‫محمدرضا رضایی کوچی نماینده شهرستان جهرم و رحیم‬ ‫زارع نماینده مردم اباده‪ ،‬بوانــات و خرم بید بار دیگر راهی‬ ‫بهارستان شدند‪ .‬حجت االسالم ســید محمدباقر عبادی‬ ‫نماینده کنونــی بیرجنــد‪ ،‬درمیان و خوســف‪ ،‬علی اصغر‬ ‫یوسف نژاد در حوزه انتخابیه ســاری‪ ،‬عزت الله یوسفیان‬ ‫از امل‪ ،‬حشمت الله فالحت پیشــه و فرهاد تجری از حوزه‬ ‫انتخابیه قصر شیرین‪ ،‬ســرپل ذهاب و گیالنغرب‪ ،‬حسن‬ ‫ارایش سیاسی مجلس جدید‬ ‫بستگی به نوع ائتالف هایی دارد‬ ‫که پس از این حاصل خواهد شد‬ ‫ســلیمانی از حوزه انتخابیــه صحنه‪ ،‬هرســین و کنگاور‪،‬‬ ‫محمــد اشــوری تازیانی از حــوزه انتخابیــه بندرعباس و‬ ‫ســید کمال الدین شــهریاری از حوزه دشــتی و تنگستان‬ ‫از دیگر افرادی بودنــد که با ســابقه نمایندگی مجلس در‬ ‫دوره های قبلی به مجلس دهم پای می گذارند‪.‬‬ ‫البته برخی نمایندگان دوره های قبل نیز با کسب ارای‬ ‫مردم توانستند به دور دوم راه پیدا کنند که در میان انها نام‬ ‫عالءالدین بروجردی چهره شاخص جریان اصولگرایی و‬ ‫نماینده چهار دوره مردم بروجرد به چشم می خورد‪.‬‬ ‫حسین نیاز اذری نماینده فعلی مردم بابل‪ ،‬سید شریف‬ ‫حسینی و سید شکرخدا موسوی در اهواز و حبیب اقاجری‬ ‫در ماهشــهر‪ ،‬علی محمد احمدی نماینده مردم دهلران‪،‬‬ ‫ابدانــان‪ ،‬دره شــهر و بــدره در مجلس نهــم‪ ،‬محمدرضا‬ ‫ملکشــاهی راد نماینده خرم اباد در مجلس هشتم‪ ،‬هادی‬ ‫مقدسی نماینده بروجرد در دوره هشتم‪ ،‬سید علی طاهری‬ ‫از گرگان و اق قال و ابراهیم نکو نماینده کنونی رباط کریم و‬ ‫بهارستان از افرادی هستند که در این لیست قرار می گیرند‬ ‫و باید چشم به مرحله دوم انتخابات داشته باشند‪.‬‬ ‫زنانی که به مجلس راه یافتند‬ ‫در فهرســت خانم هایی که به مجلس راه پیدا کردند‬ ‫سهم تهرانی ها بیشتر بوده است به طوری که در این حوزه‬ ‫انتخابیه سهیال جلودارزاده‪ ،‬فریده اوالدقباد‪ ،‬سیده فاطمه‬ ‫حسینی‪ ،‬پروانه سلحشوری‪ ،‬فاطمه سعیدی‪ ،‬پروانه مافی‪،‬‬ ‫فاطمه ذوالقدر و طیبه سیاوشی شاه عنایتی در فهرست ‪۳۰‬‬ ‫کاندیدای منتخب در این حوزه انتخابیه قرار دارند‪.‬‬ ‫در حوزه انتخابیه بوشهر نیز سکینه الماسی به مجلس‬ ‫راه پیدا کرد تا اولین خانمی باش د که به عنوان نماینده مردم‬ ‫این حوزه انتخابیه راهی مجلس می شــود‪ .‬هاجر چنارانی‬ ‫نیز از حوزه انتخابیه نیشابور و سید حمیده زرابادی از حوزه‬ ‫انتخابیه قزوین راهی مجلس دهم شدند‪ .‬ناهید تاج الدین‬ ‫و مینو خالقی از اصفهان و زهرا سعیدی مبارکه از شهرستان‬ ‫مبارکــه نمایندگان منتخب اســتان اصفهــان در مجلس‬ ‫دهم هســتند‪ .‬عالوه بر ‪ ۱۴‬خانمی که به طور مستقیم در‬ ‫انتخابات هفتم اســفندماه راهی مجلس شدند تعدادی از‬ ‫بانوان نیز راهی مرحله دوم شدند تا شانس افزایش سهم‬ ‫خانم ها در کسب تعداد کرسی های مجلس دهم همچنان‬ ‫وجود داشــته باشــد‪ .‬اعظم محمدی نیا از حوزه انتخابیه‬ ‫خرم ابــاد‪ ،‬فاطمه مقصــودی از حوزه بروجــرد‪ ،‬معصومه‬ ‫اقاپور از حوزه انتخابیه شبستر‪ ،‬شهال میرگلو بیات از حوزه‬ ‫انتخابیه ساوه و زرندیه‪ ،‬سارا فالحی از ایالم‪ ،‬زهرا ساعی از‬ ‫حوزه انتخابیه تبریز‪ ،‬خدیجه رفیعی از حوزه انتخابیه بروجن‬ ‫و سمیه محمودی از شهرستان شهرضا‪ ،‬دهاقان و دره شور‬ ‫بانوانی هستند که به دور دوم انتخابات راه پیداکرده اند که‬ ‫اگر توسط مردم انتخاب شوند شــانس افزایش بانوان در‬ ‫مجلس دهم به ‪ ۲۲‬نماینده وجود دارد‪.‬‬ ‫اقلیت ها‬ ‫در مــورد نماینــدگان اقلیت های مذهبی در کشــور‬ ‫نیز‪ ،‬در حــوزه انتخابیه کلیمیان؛ ســیامک مره صدق با ‪2‬‬ ‫هزار و ‪ 449‬رای‪ ،‬در حوزه انتخابیه زرتشــتیان اســفندیار‬ ‫اختیاری کسنویه یزد با ‪ 3‬هزار و ‪ 966‬رای‪ ،‬در حوزه انتخابیه‬ ‫مسحیان اشوری و کلدانی؛ یوناتن بت کلیا با ‪ 2‬هزار و ‪212‬‬ ‫رای‪ ،‬در حوزه انتخابیه مسیحیان ارمنی شمال ایران؛ کارن‬ ‫خانلری با ‪8‬هزار و ‪ 631‬رای و در حوزه انتخابیه مسیحیان‬ ‫ارمنی جنوب ایران ژرژیک ابرامیان با کسب ‪2‬هزار و ‪290‬‬ ‫رای از مجموع ‪2‬هزار و ‪ 290‬رای توانستند وارد بهارستان‬ ‫شوند‪ .‬از نکات جالب توجه در این دوره از انتخابات‪ ،‬کسب‬ ‫ارای صددرصدی تو سط نماینده منتخب مسیحیان ارمنی‬ ‫جنوب ایران است‪.‬‬ ‫اقلیتواکثریت‬ ‫نزدیکبه هم‬ ‫مجلس دهم چه ارایشی خواهد داشت؟‬ ‫‪2‬‬ ‫ارایش سیاسی کشور تغییر کرده است؛ این را می توان‬ ‫از نتیجه انتخابات کشور فهمید‪ .‬این انتخاباتی که پشت سر‬ ‫گذاشتیم اگر چه بررسی شــکلی این نکته را بیشتر نمایان‬ ‫می کند کــه اصولگرایان همچنــان در اکثریت هســتند و‬ ‫بنابر پیش بینی ها اقلیتی قابل شــمار از اصالح طلبان هم‬ ‫به مجلس راه یافته اند اما در ســطح دیگــری از تحلیل به‬ ‫این نتیجه می رسیم که اتفاقاتی رخ داده و باید از این پس‬ ‫ارایش نیروهای سیاسی را به گونه ای دیگر منظور کرد‪.‬‬ ‫اصولگرایان‬ ‫ن گفتنی است اینکه انها در‬ ‫انچه در سطح اصولگرایا ‬ ‫ماجرای برجام و برخی مسائل مربوط به دولت به دو شکل‬ ‫متفاوت فکــر می کردند‪ .‬یک بخش نظرشــان این بود که‬ ‫این برجام با مصالح کشور همسان نیست و البته ضمن ان‬ ‫برخی از مواضع دولت باید با نقد و اعتراض مواجه شــود‪.‬‬ ‫این وســط برخی از همین طیف نظرشــان این بــود که از‬ ‫همین برجستگی اختالف نظرها می توان یک قطب ایجاد‬ ‫کرد و در مواجهه با دولت مســتقر‪ ،‬شکلی از سیاست ورزی‬ ‫پدید اورد که در یک دو قطبی تعیین کننده شانس بازگشت‬ ‫به قوه مجریه یا حفظ پارلمان را بــرای انها ایجاد کند‪ .‬این‬ ‫اما همه ماجرا نبود‪ .‬یک طیف دیگر اصولگرایان باورشان‬ ‫این بود که باید با دولت مستقر همراه شد و ان را دو دستی‬ ‫تقدیم رقیب یعنــی اصالح طلبان نکرد‪ .‬به یــک معنا این‬ ‫طیف معتقد بود بــا همراهی گرایش هایــی از دولت که به‬ ‫پارلمان‬ ‫اصالح طلبان‬ ‫یکی از وزرای عضو حزب اعتدال و توسعه‪ ،‬تلفنی به‬ ‫یکی از اعضای خارج از دولت این حزب گفته بود بر مبنای‬ ‫اخرین تصمیم گیری انجام شده‪ ،‬از طرف حزب در جلسه‬ ‫شورای عالی سیاســتگذاری اصالح طلبان شرکت نکنید‪.‬‬ ‫این عدم شــرکت موجب شــد خیلی ها فکر کننــد روحانی‬ ‫نخواســته خودش را بــه اصالح طلبــان در انتخابات گره‬ ‫بزنند‪ .‬از یک شکاف بزرگ روایت شد و تحلیل هایی از گذار‬ ‫اصالح طلبان از روحانی و بالعکس هم جان گرفت‪ .‬اما گذر‬ ‫زمان شکل سیاست ورزی در این طیف را هم تغییر داد‪.‬‬ ‫نسخه مطهری‬ ‫این وســط علی مطهری هم ســاز خود را مــی زد‪ .‬او‬ ‫در حالی که در همــان ابتدای فهرســت اصالح طلبان جا‬ ‫خوش کرده بود اما برای خودش نظرات دیگری داشــت‪.‬‬ ‫او می خواست خط سوم باشــد‪ .‬صبر کرد تا اصالح طلبان‬ ‫لیست شــان را بدهنــد ان وقت ادم هــای متفاوتــی را در‬ ‫لیست خودش جا بدهد‪ .‬این چنین بود که حتی حاضر نشد‬ ‫انچه اما در نهایت در روزهای اخر رخ داد این بود که‬ ‫این سه ضلعی به هم رســیدند؛ «اصالح طلبان ‪ /‬حامیان‬ ‫دولــت‪ /‬حامیان الریجانــی» با این ائتالف شــکل رقابت‬ ‫تغییر یافت‪ ،‬نتیجــه هم البته تغییرکرد به نســبت انچه در‬ ‫ابتدا تصور می شد‪.‬‬ ‫مجلس جدید‬ ‫اما از ترکیــب منتخبان چه تصویری از شــکل جدید‬ ‫سیاست در پارلمان حاصل می شود؟ واقعیت این است که‬ ‫اگر مبنای تقســیم بندی همان اصالح طلب ‪ /‬اصولگرای‬ ‫قبلی باشد می توانیم بگوییم به طور قطع از تعداد منتخبان‬ ‫می توان به این نتیجه رســید که اصولگرایــان انتخابات‬ ‫مجلس را برده و اکثریت پارلمان را به دســت اورده اند‪ .‬اما‬ ‫اگر بر منظر این محاسبه کنیم که در دو قطبی شکل گرفته‬ ‫چند ماه اخیر چگونه می توان ارای تازه را ترســیم کرد باید‬ ‫بگوییم شرایط فرق کرده اســت‪ .‬از حاال به بعد باید منتظر‬ ‫تصمیم گرایش های مختلف راه یافته به مجلس باشیم و‬ ‫ببینیم که ایا ان ائتالف قبل از انتخابات همچنان پابرجاست‬ ‫یا مثل ائتالف مجلس نهم خواهد شــد کــه اصولگرایان‬ ‫وقتی پای انتخابات هیات رئیسه رسیدند قطب های تازه را‬ ‫ایجاد کرده و فراکسیون های مجزا تشکیل دادند‪.‬‬ ‫به نظر می رســد که انتخابات همان جلســه روز اول‬ ‫خیلی چیزها را مشخص خواهد کرد‪ .‬تا ان زمان البی های‬ ‫سنگین وجود خواهد داشت‪.‬‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫«همه حرف بر ســر این بــود که باید لیســت کامال‬ ‫اصالح طلبانــه بدهیــم‪ ».‬ایــن را عــارف و طرفدارانش‬ ‫می گفتند‪ .‬این صدا از بنیاد باران بلند می شد‪ .‬ان سوتر اما‬ ‫حرف های دیگری زده می شد‪ .‬کارگزارانی ها و برخی عقالی‬ ‫تصمیم ساز ان جناح بر این اصرار داشتند که باید با بخشی از‬ ‫جناح اصولگرا ائتالف تاکتیکی داشت‪ .‬انها این را می گفتند‬ ‫چون معتقد بودند ساخت قدرت و تحوالت چند سال اخیر‬ ‫فعال برای انهــا عرصــه بلند پروازی ها را فراهــم نکردند‪.‬‬ ‫می گفتند بایــد به این پارلمان فقط به عنــوان معبری برای‬ ‫حامیان دولت‬ ‫تصمیم اخر‬ ‫سیاست‬ ‫دیدگاه های اصولگرایان نزدیک اســت می توان در نیمه‬ ‫دهه ‪ 94‬به سیاست ورزی مشغول بود و از گود رقابت ها هم‬ ‫بیرون نرفت‪.‬‬ ‫ایــن تفــاوت در دیدگاه ها موجب شــد کــه امکان‬ ‫همنشــینی فهرســتی در هفت اســفندماه فراهم نشــود‪.‬‬ ‫دعوت ها نتیجه نداد و ان طیف دوم خــود را از طیف اول‬ ‫جدا کرد‪ .‬فهرست طیف دوم در سراسر کشور منتشر شد‪.‬‬ ‫انها تقریبا در همه حوزه ها دارای نماینده بودند‪ .‬برای طیف‬ ‫دوم یــک اتفاق دیگر هم افتــاد‪ .‬انها اوال در همه کشــور‬ ‫دارای نامزد نبودند و از همه مهمتر اینکه بخشــی از دامنه‬ ‫نامزدهای انها نیز با مســاله عدم تاییــد صالحیت مواجه‬ ‫شــدند‪ .‬انها به همین دلیل و البته بر اســاس یک تصمیم‬ ‫که علــی الریجانــی و دیگرانــی همچون کاظــم جاللی‬ ‫گرفتند‪ ،‬به این نتیجه رسیدند که نباید فهرست مجزایی از‬ ‫اصولگرایان بدهند‪ .‬حاال دو راه مانده بود یا مستقل بیایند یا‬ ‫اینکه جذب فهرست های دیگر شوند‪ .‬به قول کاظم جاللی‬ ‫قرار بر این شد که همان ائتالف رهروان در پارلمان اینجا در‬ ‫انتخابات هم تکرار شود‪ .‬با این تفاوت که این بار کار دست‬ ‫اصالح طلبان بود و انها در اکثریت بودند‪.‬‬ ‫عبور از این وضعیت که چند سال است در ان گرفتار شده اند‬ ‫نگاه کرد‪ .‬این جدال نظری تا همیــن اواخر هم میان انها‬ ‫ادامه داشت‪ .‬حتی محمد رضا عارف به عنوان رئیس شورای‬ ‫عالی سیاســتگذاری اصالح طلبان گفته بود که رایزنی ها‬ ‫فایده نداشــته و منتظر یک لیســت کامــا اصالح طلبانه‬ ‫باشید‪ .‬این تفاوت نظر اما یکباره رنگ باخت‪ .‬البته نه در پی‬ ‫تفاهم اصالح طلبان بلکه پس از اعالم لیســت افراد تایید‬ ‫صالحیت شده‪ .‬اصالح طلبان اگر می خواستند هم دیگر‬ ‫نمی توانستند لیست مستقل بدهند‪ .‬یک راه باقی مانده بود؛‬ ‫ائتالف‪ .‬همان راهی که طیف راست اصالح طلبان از ابتدا‬ ‫روی ان نظر داشتند‪.‬‬ ‫محمد رضا عارف را هم در لیســت خودش قرار دهد‪ .‬انجا‬ ‫می شــد هم خوش چهره را دید و هم حسن سبحانی را‪ .‬اما‬ ‫باز تاریخ برای علی مطهری تکرار شد‪ .‬فقط خودش از این‬ ‫لیست به مجلس رفت‪.‬‬ ‫‪167‬‬ ‫ممکن است عارف و الریجانی‬ ‫با هم رقابت کنند‬ ‫سیاست‬ ‫‪168‬‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫عبدالله ناصری از اینده ائتالف اصالح طلبان با اعتدالیون در مجلس می گوید‬ ‫امید کرمانی ها‬ ‫خبرنگار‬ ‫به نظر شــما در دهمین دوره انتخابات مجلس‬ ‫شورای اسالمی چه اتفاقی افتاد که در حوزه انتخابیه‬ ‫تهران لیست ائتالف امید رای اورد؟‬ ‫هیچ کس بدون تردید پیش بینی چنین نتیجه ای‬ ‫را چه در انتخابــات خبــرگان و چه در انتخابــات مجلس‬ ‫شــورای اســامی در تهران نمی کــرد‪ .‬معتقــدم عوامل‬ ‫مختلفی را باید تحلیل کرد اما یــک واکاوی جدی باید در‬ ‫مورد این مساله شود که بخشی از ان منوط به این است که‬ ‫میزان ارای مناطق مختلف کشور و از جمله مناطق مختلف‬ ‫تهران‪ ،‬ری‪ ،‬شمیرانات و اسالمشهر به تفکیک در اختیار‬ ‫پژوهشگر قرار بگیرد تا بتواند یک تحلیل جامعه شناختی‬ ‫انجام دهد‪ .‬طبق گزارش غیررســمی فرمانداری تهران و‬ ‫شهر ری بخشــی از مناطق جنوبی شــهر تهران که تقریبا‬ ‫حاشیه نشــین هســتند و مردم محروم و مستضعف جامعه‬ ‫محسوب می شــوند نســبت به ادوار قبلی انتخابات تعداد‬ ‫قابل توجهی پــای صندوق های رای امدنــد‪ ،‬به طوریکه‬ ‫میانگین مشارکت صندوق ها ‪ 50‬درصد بود‪ .‬ضمن اینکه‬ ‫باالخره نســبت به مباحث اقتصادی و معیشــتی مردم در‬ ‫وهله اول یا اساســا نســبت به میزان اعتمــاد و باور مردم‬ ‫نســبت به کارایی مجالس و حتی دولت ها می توان بحث‬ ‫و ارزیابی داشت‪ .‬به عنوان یک شهروند بیرونی و کسی که‬ ‫خودم در انتخابات مجالس ادوار هفتم به بعد ردصالحیت‬ ‫شــدم اگر بخواهــم ارزیابی کنــم فــارغ از تعصب حزبی‬ ‫و سیاســی اعالم می کنم مجلــس نهم پر مســاله ترین و‬ ‫پرهزینه ترین مجلس برای کشــور بود‪ ،‬عــاوه بر اینکه‬ ‫کارکرد مشــخصی در حوزه های مورد نیاز مردم نداشــت‪.‬‬ ‫مخصوصا در دو ســال اخیر مجلــس در مواجهه با پرونده‬ ‫برجام که پرونده کالن نظام و تحت اراده و حاکمیت کالن‬ ‫کشور بود عملکرد نسبتا مساله دار و جنجال امیزی داشت‬ ‫که نهایتا با مدیریت صورت گرفته این مســاله حل شــد‪.‬‬ ‫برگردم به اینکه انچه روز جمعه هفتم اســفند اتفاق افتاد‬ ‫‪3‬‬ ‫عبدالله ناصــری تاکید می کنــد‪« :‬جریان اقای‬ ‫الریجانــی بــا اصالح طلبــان ائتــاف نکــرد‪ .‬اقــای‬ ‫الریجانی در تهران لیســت مســتقلی نمی خواســت‬ ‫بدهد‪ .‬طبیعتا نیروهای حامــی دولت پذیرفتند دو نفر‬ ‫از نیروهای همســو با اقای الریجانی در لیســت قرار‬ ‫بگیرند تا انها لیســت جدیدی ندهند و اصالح طلبان‬ ‫هم این قاعده را پذیرفتند‪ ».‬عضو شــورای مشورتی‬ ‫جبهه اصالحات یاداور شــد‪« :‬با رای نیــاوردن اقای‬ ‫حدادعــادل‪ ،‬باید به طــور جــدی رقابت ســنتی بین‬ ‫اصولگرایــان و اصالح طلبان برای ریاســت مجلس‬ ‫شــکل گیرد و طبیعتا اصالح طلبان از نامــزد اصلی و‬ ‫رئیــس فراکســیون اصالح طلبی یعنی اقــای عارف‬ ‫حمایت خواهند کرد‪».‬‬ ‫در یک فضای کامال نابرابر مثل دوره های قبل انتخابات‬ ‫مجلــس شــورای اســامی اصالح طلبــان بــا نیروهای‬ ‫دســته چندم وارد عرصه رقابت در حــوزه انتخابیه تهران‪،‬‬ ‫ری‪ ،‬شمیرانات و اسالمشهر شدند و ان طرف اصولگرایان‬ ‫با ان همه هزینه تبلیغاتی سنگین که اصال قابل مقایسه با‬ ‫وضعیت تبلیغاتی اصالح طلبان نیســت‪ ،‬شهر تهران را پر‬ ‫کرده بودند و با همه نیروهای اصلی وارد میدان شدند‪ .‬این‬ ‫نشان می دهد در جامعه هنوز اقبال به رویکرد اصالح طلبی‬ ‫برای ایجاد مدیریت کشور و رونق اقتصادی بیشتر است‪.‬‬ ‫خیلــی از تصمیمــات جامعه ایــران غیرقابــل پیش بینی‬ ‫است اما میزان مشــارکتی که در بعد از ظهر روز انتخابات‬ ‫به بعد داریم بســیار بســیار متفاوت از صبح تــا بعد از ظهر‬ ‫است‪ ،‬این نشان می دهد که یک تحرک اجتماعی جدی‬ ‫صورت گرفت و بسیاری از کسانی که ما الاقل پیش بینی‬ ‫نمی کردیم که در عرصه انتخابات وارد شوند و رای بدهند‬ ‫وارد انتخابات شــدند‪ .‬یک نمونه را بدون انکه نام ببرم از‬ ‫شخصیت ها و مشاهیر دانشــگاهی و جامعه علمی کشور‬ ‫که در هیچ انتخاباتی شرکت نکرده بود و شناسنامه اش هم‬ ‫نمی دانست داخل منزل کجاســت اما ان قدر جست وجو‬ ‫کرد تا شناســنامه را پیدا کرد و رای داد‪ .‬این اتفاق نشــان‬ ‫می دهد در ایــن دوره مردم تصمیم گرفتــه بودند که یک‬ ‫رفتار دیگری را نشان دهند و رویکرد دیگری را برگزینند‪ .‬این‬ ‫دقیقا همان طور که اصالح طلبان نامگذاری کردند یعنی‬ ‫گام دوم واقعا به معنای واقعی کلمه محقق شد‪ .‬گام اول‬ ‫انتخابات ریاست جمهوری سال ‪ 92‬و گام دوم در انتخابات‬ ‫مجلس شورای اسالمی و انتخابات مجلس خبرگان رهبری‬ ‫سال ‪ 94‬برداشته شد اما اینکه یک لیست کامل از صندوق‬ ‫بیرون اید و یک لیست با ان همه هزینه تبلیغاتی رای نیاورد‬ ‫این دور از تحلیل های هر سیاستمدار و جامعه شناسی بود‬ ‫و صادقانه باید به ان اعتراف کرد‪ .‬الاقل من خودم چنین‬ ‫تصوری نداشــتم و اتفاق بســیار بزرگ و عبرت اموز برای‬ ‫اینده برنامه ریزی کشور است‪.‬‬ ‫شــاهد بودیــم شــبکه های خارجــی همچــون‬ ‫ بی بی ســی و صدای امریکا و ســایر شبکه های‬ ‫فارســی زبان ماهواره ای کــه در ادوار گذشــته‬ ‫انتخابات خیلی تاکید بر تحریــم می کردند این‬ ‫دوره رویکردشــان برعکس بود حتی تشویق به‬ ‫شــرکت می کردند‪ .‬این مســاله در نتیجه گیری‬ ‫لیست ائتالف امید چقدر موثر بود؟‬ ‫خیر‪ ،‬به هیچ وجــه نباید پدیده هــای غیرمترقبه‬ ‫و غیرمنتظــره و غیرقابل پیش بینی مثل روز هفتم اســفند‬ ‫را به این نوع مباحث ربــط داد و ان را با تک عامل خارجی‬ ‫نگاه کرد‪ .‬همان طور که گفته شد در انتخابات گذشته هم‬ ‫رسانه های خارجی فارســی زبان تحریم انتخابات را تبلیغ‬ ‫کردند اما اساســا تحریم جواب نــداد‪ .‬ان اقلیتی هم که‬ ‫در بخش هایی از الیه های جامعه قبل از ســال ‪ 88‬دنبال‬ ‫تحریم بودند امروز بعد از انتخابات ســال های ‪ 92 ،88‬و‬ ‫‪ 94‬به این نتیجه رســیدند که باید پای صندوق رای بیایند‬ ‫و من نمونه هــای زیادی را ســراغ دارم از کســانی که در‬ ‫خیلی از انتخابات دو ســه دهه اخیر حتی انتخابات سال‬ ‫‪ 92‬به هیچ وجه شــرکت نکرده بودند اما در این انتخابات‬ ‫شرکت کردند‪ .‬به نظر می رســد جامعه ما در تهران و سایر‬ ‫شهرســتان ها خیلی نگاهش به تبلیغات خارجی نیســت‪.‬‬ ‫امروز فضــای مجازی فضــای موثری در روشن ســازی و‬ ‫تحریک افکار عمومی برای مشارکت در انتخابات است‪.‬‬ ‫ما هنوز در بین تعداد زیادی از همکاران دانشگاهی داریم‬ ‫خانواده هایی که روشــنفکر هستند از نســل اول انقالب‬ ‫هم هســتند بچه هایشان هم بزرگ شــدند و قدرت تجزیه‬ ‫و تحلیــل دارند اما ماهــواره در خانه ندارند و شــبکه های‬ ‫خارجی را نگاه نمی کنند‪ .‬اتفاقا بایــد این طور تحلیل کرد‬ ‫که هنوز نظرسنجی ها می گوید قریب به ‪ 80‬درصد جامعه‬ ‫ما اگاهی های خود را از طریق شــبکه های مختلف رادیو‬ ‫و تلویزیــون داخلی دریافــت می کنند‪ .‬باتوجــه به انفعال‬ ‫خیلی چشــمگیری که رادیو و تلویزیون خودمان داشــت‬ ‫بنابراین باید نتیجه عکس می گرفتیم و مشــارکت بســیار‬ ‫پایینی رقم می خورد اما مشارکت بسیار نسبت به دوره قبل‬ ‫گســترده تر بود‪ .‬این اتفاق را نباید پدیده ای ســاده تلقی‬ ‫کرد چون انتخابات مجلس شــورای اسالمی و انتخابات‬ ‫مجلس خبرگان روی یکدیگر سایه انداخته بود‪ .‬در برخی‬ ‫مناطق کشــور شــاهد اتفاقا معنی دار مختلفی بودیم که‬ ‫هرکدام مســتعد تحلیل اســت اما درباره تهران می گویم‬ ‫عوامل اصلی که تاثیرگــذار بودند دوباره مثــل انتخابات‬ ‫ریاست جمهوری ســال ‪ 92‬نقش خود را نشان دادند و این‬ ‫مهم اســت که باید حاکمیت بپذیرد‪ ،‬چه کســانی به رغم‬ ‫محدودیت ها و تنگناهایی که برای شــان ایجاد می شــود‬ ‫حضور دارند و می توانند به رغم محدودیت ها یک بســیج‬ ‫عمومی را شکل دهند‪ .‬اگر بخواهم در یک کالم جمله ام‬ ‫را خالصه کنم در این اتفاق بی نظیری که در تهران رخ داد‬ ‫و بر دیگر حوزه های انتخابیه کشور هم تاثیرگذار بود‪ ،‬پیام‬ ‫و درخواست شخص سیدمحمد خاتمی را بی شک و تردید‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫نقش اول برایش قائلم و بعد هم چون اتفاق خبرگان امسال‬ ‫اتفاق معنی داری بود باید حتما تاثیر ان را در تحلیل ها مدنظر‬ ‫قرار داد‪ .‬نفس رد صالحیت یادگار امام و شــخصیت هایی‬ ‫مثل ایت الله بجنوردی و دیگرانی که حق شان نبود‪ ،‬دوگانه‬ ‫رفتار کردن‪ ،‬اینها همــه عواملی بود که تاثیرگــذار بود اما‬ ‫ بی شک نقش سید محمد خاتمی در بســیج افکار عمومی‬ ‫برای شرکت در انتخابات نقش اول بود‪.‬‬ ‫تلگرام و فضای مجازی؛ خیلی از اصالح طلبان‬ ‫از این روش برای تبلیغات خودشــان اســتفاده‬ ‫کردند‪.‬‬ ‫بله چون منبع مالی نداشــتند و طبیعتا منابع مالی‬ ‫بســیار بســیار محدود بود‪ .‬در کنار امکانات ایجابی که در‬ ‫جبهه اصالحات برای بســیج جامعه و رای اوری لیســت‬ ‫اصالحات دســت به کار شــد عوامل ســلبی هم در جبهه‬ ‫اصولگرا بسیار بسیار زیاد بود که خودش جای بحث دارد‪.‬‬ ‫از جمله عوامل ســلبی جبهه اصولگرایان هزینه تبلیغاتی‬ ‫بسیار بسیار گسترده انها در سطح شهر تهران بود‪.‬‬ ‫عنوان «گام دوم» در لگوی لیســت امید وجود‬ ‫داشت‪ ،‬گام سوم چیست؟‬ ‫گام ســوم فکر می کنم از االن همــان انتخابات‬ ‫ریاست جمهوری ‪ 96‬باشــد که دولت اقای روحانی تثبیت‬ ‫شود‪ .‬معتقدم در بخشــی از جریان اصولگرایی که نشان‬ ‫دادنــد در برخورد با برجــام چه در مجلس و چــه در بیرون‬ ‫مجلس چه کسانی هســتند‪ ،‬خواهان یک دوره ای شدن‬ ‫دوره ریاست جمهوری اقای روحانی هستند‪ .‬اصالح طلبان‬ ‫مصرانه‬ ‫در انتخابات ریاست جمهوری ســال ‪ 96‬مصمم و ّ‬ ‫در پی ان هســتند کــه مانع پیشــگیری چنیــن رخدادی‬ ‫شــوند‪ .‬اقای روحانی به عنوان رئیس جمهوری با گفتمان‬ ‫اصالح طلبی پیروز شــد‪ ،‬مهمتر انکه او تا ســال ‪ 96‬باید‬ ‫بتواند بخشــی از وعده های انتخاباتی سال ‪ 92‬خودش را‬ ‫که معتقد بود مجلس مانع پیش برد انها بوده محقق کند‪.‬‬ ‫یک سال پایانی ریاست جمهوری اقای روحانی با مجلس‬ ‫دهم تالقی دارد‪ ،‬انشاءالله او با امید و رای بیشتری در سال‬ ‫‪ 96‬بتواند مرحله دوم ریاست جمهوری خودش را اغاز کند‬ ‫اما قطعا می گویم این متضمن این است که دولت بتواند‬ ‫باتوجه به اینکه ماهیت مجلس تغییر کرده از این فرصت‬ ‫استفاده کند‪ .‬به نظر می رســد مجلس اینده بسیار همسو‬ ‫و همراه تر با دولت خواهد بــود در عین حال که جنبه های‬ ‫قانونــی و نظارتی خود را دنبــال خواهد کــرد‪ .‬امیدواریم‬ ‫دولت بتواند فارغ از بهانه گذشته دست به کارهای مهمی‬ ‫ در راســتای رونق اقتصادی و امید افرینی برای جامعه به‬ ‫ویژه نســل جدید و جوان بزند چون معتقــدم جامعه امروز‬ ‫به ویژه در شــهرهای بزرگ بخش قابل توجهــی از پایگاه‬ ‫رای اصالح طلبان و طرفداران دولت نسل جوان بوده که‬ ‫مطالبات و خواسته هایی دارند‪.‬‬ ‫اگــر اصولگراها ترکیــب لیست شــان را عوض‬ ‫می کردند و از همین ظرفیت رایی که طیف اقای‬ ‫الریجانی امد در ائتالف اصالح طلبان و حامیان‬ ‫دولت‪ ،‬انها هم اســتفاده می کردند مثال در مقام‬ ‫تقویت لیســت صدای ملت بر می امدنــد و ان را‬ ‫به عنوان لیست خودشان قرار می دادند ان زمان‬ ‫چه نتیجه ای رقم می خورد؟ یعنی دیگر مطهری‬ ‫و کاظم جاللی و بهروز نعمتی در لیســت ائتالف‬ ‫امید قرار نمی گرفتند‪ ،‬در این صورت چه اتفاقی‬ ‫می افتاد؟‬ ‫فارغ از گرایش سیاسی خودم‪ ،‬اساسا بر این تاکید‬ ‫می کنم که بدترین لیستی را که اصولگرایان می توانستند‬ ‫ببندند‪ ،‬بســتند‪ .‬برجام یک نقطه عطــف در ذهن تاریخی‬ ‫جامعه است و خیلی دور نیست که بگوییم حافظه تاریخی‬ ‫کوتاه مدت مردم ان را فراموش کرده باشد‪ .‬می بینیم که در‬ ‫لیست تهران اصولگرایان قریب ‪ 10‬نفر از کسانی که رسما‬ ‫با برجام مخالفت کردند و مقابل خواســت مردم ایستادند‬ ‫حضور داشتند حال انکه برجام مســاله بسیار مهمی بود و‬ ‫جامعه علمی برای این مصوبه جشن گرفت و دنیا نسبت به‬ ‫این مصوبه عکس العمل جدی نشان داد اما در لیستی که‬ ‫دوستان اصولگرا بستند‪ ،‬قریب به ‪ 10‬نفر افراد چهره های‬ ‫مخالف جشــن ملی بودند که طبیعی اســت این مســاله‬ ‫تاثیرگذار اســت اما به هر صورت اتفاق روز جمعه ‪ 7‬اسفند‬ ‫و انتخابات مجلس مهم و فراتر از این اســت‪ .‬انتخابات‬ ‫مجلس و انتخابات خبرگان به هــم گره خورد و پیام کلی و‬ ‫پیام اصلی در این گره خوردگی اســت‪ .‬شاید اگر تعدادی‬ ‫از چهره های رادیکال را در لیست شــان نمی گذاشتند باز‬ ‫هم این امکان وجود داشت که دوباره این اتفاق بیفتد که‬ ‫اعضای لیســت اصولگرایان در رتبه هــای ‪ 31‬به بعد قرار‬ ‫بگیرند‪ .‬فارغ از همه اینها به عنوان یک کارشناس کوچک‬ ‫عرض می کنم لیســت اصولگرایان و نحوه تبلیغات شان‬ ‫بســیار بســیار بد و تحریک برانگیز برای افــکار عمومی‬ ‫جامعه بود‪.‬‬ ‫فکــر می کنیــد ائتالفــی که بیــن طیــف اقای‬ ‫الریجانی‪ ،‬حامیان دولت و اصالح طلبان شــکل‬ ‫گرفت در مجلس بتواند یک فراکسیون تشکیل‬ ‫دهد یــا خیر هر ســلیقه به دنبال رویــه و رویکرد‬ ‫سیاسی خود می رود؟‬ ‫تاکید کنم جریان اقای الریجانی با اصالح طلبان‬ ‫ائتالف نکرد‪ .‬اقای الریجانی در تهران لیســت مستقلی‬ ‫نمی خواست بدهد‪ .‬طبیعتا نیروهای حامی دولت پذیرفتند‬ ‫دو نفر از نیروهای همسو با اقای الریجانی در لیست قرار‬ ‫بگیرند تا انها لیست جدیدی ندهند و اصالح طلبان هم این‬ ‫قاعده را پذیرفتند اما در سراسر کشــور این اساسا صورت‬ ‫نگرفت و اگر در شهر قم سه نامزد اصالح طلب می داشتیم‬ ‫که رای اوری شــان از نظر مــا قطعی بــود و رد صالحیت‬ ‫نمی شدند حتما لیست مستقل می دادیم ولی طبیعتا چون‬ ‫عمده نیروهای شــاخص ما در سراســر کشور حذف شده‬ ‫بودند بنا را بر این گذاشته بودیم که در بعضی جاها به طور‬ ‫جدی در رقابت بیــن عناصــر رادیکال و عناصــر معتدل‬ ‫جبهه اصولگرایی که نمودش را در امثال اقای مطهری و‬ ‫الریجانی می بینیم از انها حمایت کنیم و از طرفداران مان‬ ‫بخواهیم که به انها رای دهند‪ ،‬این اتفاق هم افتاد‪ .‬االن‬ ‫جز کسانی که به مرحله دوم رفتند‪ ،‬مرحله اول حکایت از‬ ‫این می کند که بین اصولگرایان و اصالح طلبان و حامیان‬ ‫دولت یک نســبت و یک موازنه مثبتی برقرار اســت‪ .‬یک‬ ‫تعداد محدودی هم نماینده به عنوان مستقل انتخاب شده‬ ‫است که مستقلین را هم من بیشتر به جبهه اصالح طلبان‬ ‫و حامیان دولت متعلق می دانم‪ .‬ضمن انکه باالخره قریب‬ ‫‪ 130‬نفر نیز برای ‪ 65‬کرســی برای مرحله دوم رقابت کنند‬ ‫که این هم تعیین کننده است‪ .‬البته در بعضی جاها رقابت‬ ‫بین دو نامزد اصالح طلب است بعضی جاها رقابت بین دو‬ ‫نامزد اصولگرا است و بعضی جاها رقابت بین اصالح طلب‬ ‫و اصولگرا ‪ ،‬یعنی ملغمه چندوجهی را در مرحله دوم داریم‬ ‫ان باید نتیجه اش بیاید تا بتوانیم با قاطعیت بگوییم کدام‬ ‫جبهه اکثریت را دارد اما من هیچ گونــه ائتالفی را انکار یا‬ ‫نفی نمی کنم‪ .‬برای اینکه معتقدم اصالح طلبان در سال ‪92‬‬ ‫با انتخاب اقای روحانی نشان دادند که برای مصالح کشور‬ ‫حاضرند از نامزد اصلی خود عبور و از عضو جامعه روحانیت‬ ‫مبارز کــه نزدیکترین گفتمان را به اصالح طلبان داشــت‬ ‫حمایت کنند‪ .‬اصولگرایان معتدل هم امروز در انتخابات‬ ‫مجلس نشــان دادند که به طور جدی باید خرج شان را از‬ ‫جریان تندرو جدا کنند‪.‬‬ ‫به نظر شما در مجلس شورای اسالمی اینده یک‬ ‫فراکسیون مشترک شــکل می گیرد به طوریکه‬ ‫اقای عارف و الریجانی در یک فراکسیون باشند؟‬ ‫ایــن را نمی تــوان پیش بینــی کــرد‪ .‬انچــه خیلی‬ ‫نگران کننده بود که برطرف شــد‪ ،‬خبرهای موثقی بود که‬ ‫جریان رادیکال به طور جــدی از اقای الریجانی عصبانی‬ ‫است و می خواست ریاست اقای حدادعادل را در مجلس‬ ‫اینده تثبیت کند‪ ،‬اما امروز با رای نیاوردن اقای حدادعادل‬ ‫از این بابت نگرانی وجود نــدارد بنابراین باید به طور جدی‬ ‫رقابت سنتی بین اصولگرایان و اصالح طلبان شکل گیرد‪.‬‬ ‫البته طبیعتا اصالح طلبان نامزد اصلی خودشان و ریاست‬ ‫فراکسیون اصالح طلبی خودشان را حمایت خواهند کرد‪.‬‬ ‫حاال چه تعداد کرســی را با تمام شــدن مرحله دوم داشته‬ ‫باشــند جای بحث اســت یعنی ما از ریاســت اقای عارف‬ ‫حمایت خواهیم کرد‪ .‬اما گفتم این عملکرد اصالح طلبان‬ ‫نشان داده که در بزنگاه های حساس اگر شرایط عمومی‬ ‫و مصالح عمومی اقتضا کند‪ ،‬شــاید تصمیمات جدیدتری‬ ‫گرفته شود‪.‬‬ ‫یعنی اگر شرایط عادی باشــد یک رقابت را بین‬ ‫اقای الریجانی و عارف در صحن خواهیم دید؟‬ ‫فکر می کنم باتوجه به اینکه دیگر نگرانی وجود‬ ‫ندارد می تواند یک رقابت خوبی بیــن اقای عارف و اقای‬ ‫الریجانی شــکل بگیرد اما این را انکار نمی کنم که رقابت‬ ‫می تواند تبدیل به یک ائتالف و هماهنگی هم شود که این‬ ‫را باید به خود دوستانی که داخل مجلس هستند واگذار کرد‬ ‫و این تصمیمی است که انها باید بگیرند‪.‬‬ ‫برنامه اصالح طلبان برای ترکیب هیات رئیســه‬ ‫و مدیریــت کمیســیون های تخصصی مجلس‬ ‫چه خواهد بود؟‬ ‫اوال به طور کلی این تصمیم درون مجلسی است‪.‬‬ ‫شورای عالی ائتالف به هیچ وجه درباره ان تصمیم نخواهد‬ ‫گرفت‪ .‬همین جا اعالم می کنم تقریبا ماموریت شــورای‬ ‫عالی ائتالف تمام شد و بخش محدودی از شورای ائتالف‬ ‫کار خودش را برای مرحله دوم در بعضی حوزه های انتخابیه‬ ‫پیــش خواهد بــرد‪ .‬اما شــورای عالی ائتــاف ماموریت‬ ‫سازمانی و تشکیالتی خودش را تمام شده تلقی می کند و‬ ‫دیگر کاری به ان معنا نخواهد داشت و از این به بعد دیگر‬ ‫نمایندگان رای اورده و خود اقای عارف و شخصیت هایی‬ ‫مثل اقای الریجانی در جبهه اصولگرایی هستند که درباره‬ ‫این قضیــه تصمیم می گیرنــد‪ .‬ما در جریــان اصالحات‬ ‫که بیرون مجلس قــرار داریم تصمیم گیر و تصمیم ســاز‬ ‫نخواهیم بــود و این را به خــود نماینــدگان اصالح طلب‬ ‫واگذار می کنیم‪ .‬البته این یک واقعیت است و باید بدانیم‬ ‫و همه هــم در جریان اصولگرای معتــدل و هم در جریان‬ ‫اصالح طلب باور کردند و پذیرفتند که مدیریت اگر بخواهد‬ ‫چه در حوزه کمیسیون ها و چه در حوزه هیات رئیسه مجلس‬ ‫دست عناصر تندرو بیفتد حتما اصالح طلبان و اصولگرایان‬ ‫معتدل مانع این کار خواهند شد‪.‬‬ ‫اقای الریجانی نخواست از ظرفیت وزن سیاسی‬ ‫خودش برای لیست ائتالف اصولگرایان استفاده‬ ‫کند و گفت من مســتقل می ایــم‪ ،‬باتوجه به این‬ ‫قضیه و ایــن تقابلی کــه پایداری ها همــواره در‬ ‫مجلس هشــتم و نهم با اقای الریجانی نشــان‬ ‫دادند حتی تعبیر عصبانیت را شــما برای انها به‬ ‫کار بردیــد‪ ،‬در مجلــس اینده رای بــه حمایت از‬ ‫ریاست اقای الریجانی می دهند چون تک چهره‬ ‫اصولگراســت یا مثــل انتخابات هیات رئیســه‬ ‫مجلس نهم رای سفید می دهند اما به الریجانی‬ ‫رای نخواهند داد؟‬ ‫من درباره پایداری ها و ان تعــداد محدودی که‬ ‫امدند‪ ،‬نمی دانــم‪ .‬مدیران اقــای احمدی نــژاد هم وارد‬ ‫مجلس شدند که جزو جبهه پایداری نیستند‪ ،‬البته تحلیل‬ ‫خودم این است که بخش قابل توجهی از این مدیران که‬ ‫جزو اصولگرایان سنتی هستند و قبال هم سابقه نمایندگی‬ ‫داشتند یا حتی انها که سابقه نمایندگی نداشتند با اتفاقاتی‬ ‫سیاست‬ ‫پارلمان‬ ‫‪169‬‬ ‫سیاست‬ ‫‪170‬‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫پارلمان‬ ‫کــه در دوره دوم ریاســت جمهوری اقــای احمدی نــژاد‬ ‫افتاد کم کم در مجلس اینده خودشــان را بــه حوزه جبهه‬ ‫اصولگرایی منتقل خواهند کرد که نمادش اقای الریجانی‬ ‫خواهد بود و بنابراین می گویم خیلی پدیده یک فراکسیون‬ ‫قدرتمند ضدالریجانی ما در جبهــه اصولگرایی نخواهیم‬ ‫داشــت چون همه این تالش ها در دو جبهــه اصولگرای‬ ‫معتدل و جبهه اصالح طلب صورت گرفت که جریان تندرو‬ ‫وارد مجلس نشود و این اتفاق تا حدود زیادی محقق شد و‬ ‫برای عموم مردم بسیار خوشحال کننده است‪.‬‬ ‫فکر می کنید ریاســت چرخشی در مجلس دهم‬ ‫بین اقای الریجانی و عارف اتفاق بیفتد؟‬ ‫یک رقابت یــا ائتالف معنــی دار می تواند بین دو‬ ‫جریان اصالح طلب و اصولگرا و روســای انهــا که اقایان‬ ‫الریجانی و عارف هستند شکل بگیرد‪ .‬در ریاست چرخشی‬ ‫ممکناستچنیناتفاقیرخبدهداماهمهگمانه هاییاست‬ ‫که ما می زنیم که بیرون مجلس قرار داریم این اتفاقی است‬ ‫که باید درون مجلس رقم بخورد‪ .‬در مســاله ریاست چون‬ ‫االن ممکن است در این شرایط سوءتفاهمی هم ایجاد کند‬ ‫اصالح طلبان پرهیز دارند که بخواهد این سوءتفاهم برای‬ ‫اصولگرایان معتدل و حتی اصالح طلبان ایجاد شود بنابراین‬ ‫به هیچ وجه وارد این موضوع نمی شوند تا انتخابات مرحله‬ ‫دوم نتیجه اش مشخص شود و در واقع وزن اصالح طلبان‬ ‫در مجلس اینده به طور نهایی مشخص می شود‪ .‬ان وقت‬ ‫تصمیماتی متناسب با شرایط توســط خود افرادی که رای‬ ‫اوردند و وارد مجلس شدند گرفته خواهد شد‪.‬‬ ‫ما بعد از انتخابــات دوم خــرداد ‪ ،76‬انتخابات‬ ‫مجلس ششم را داشتیم که یک شور سیاسی ان‬ ‫دوران بر فضای سیاسی کشور حاکم شد‪ ،‬اما از‬ ‫سال ‪ 80‬به بعد یعنی انتخابات شورای شهر اول‬ ‫در سال ‪ ،82‬انتخابات مجلس هفتم در سال ‪ 83‬و‬ ‫انتخابات ریاست جمهوری نهم در سال ‪ 84‬شاهد‬ ‫ بی تفاوتی قشر یا ارای خاکستری در رقابت های‬ ‫سیاســی بودیــم و اصالح طلبان یکــی پس از‬ ‫دیگری کرسی های قدرت را در حاکمیت از دست‬ ‫دادند‪ ،‬امروز نمایندگان منتخب اصالح طلب راه‬ ‫یافته به مجلس دهم چه رویه ای را دنبال خواهند‬ ‫کرد باتوجه به اینکه ‪ 30‬نامزد لیست ائتالف امید‬ ‫در تهران یکدست وارد مجلس شــدند و احیانا‬ ‫توفیقاتی را هم در ترکیب هیات رئیســه مجلس‬ ‫به دست می اورند‪ ،‬چه طور می خواهند مدیریت‬ ‫کنند تا دوباره تاریخ برای انها تکرار نشود؟‬ ‫این نکته مهمی اســت که فکر می کنم جریانات‬ ‫سیاســی کشــور از این دو انتخابــات ریاســت جمهوری و‬ ‫مجلس دهــم درس های جــدی گرفته باشــند‪ .‬باتوجه به‬ ‫اینکــه نزدیک به چهار دهــه از عمر جمهوری اســامی را‬ ‫پشت سر گذاشتیم‪ ،‬حتما باید مراقبت کرد که اتفاقاتی رخ‬ ‫ندهد چون واقعیت ان است که همان طور که مردم نشان‬ ‫دادند برای این دو انتخابات و مخصوصا انتخابات مجلس‬ ‫دهــم و انتخابــات خبرگان پنجــم به طور جــدی غیر قابل‬ ‫پیش بینی هســتند بنابراین باید بــه دور از هر گونه گرایش‬ ‫سیاســی مصالح عمومی کشــور و مردم و جامعه را باید در‬ ‫نظر گرفت‪ ،‬البته تبلیغات در ایجاد فضای ســرد یا ایجابی‬ ‫برای انتخابات موثر اســت اما ایــن خیلی در برابــر اراده و‬ ‫خواست و پیام مردم اثرگذار نیست‪ ،‬خب این واقعیت را هم‬ ‫در نظر بگیریم که اصالح طلبان جریان چپ تاریخی بعد از‬ ‫جمهوری اسالمی نشــان دادند که در کارهای تشکیالتی‬ ‫و رقابت های انتخاباتی در کنار محدودیت های زیادی که‬ ‫دارند اما به جهت برنامه ریزی و نــواوری و خلق یک پدیده‬ ‫می توانند موثر باشند‪ ،‬همچنان که یک پیام ساده ویدئویی‬ ‫به اعتراف همه تحلیلگران سیاســی اجتماعی توانســت‬ ‫تاثیرگذار باشد‪.‬‬ ‫تهران‪ ،‬کوفهنیست‬ ‫درحالی که اکثر اصول گرایان قواعد سیاسی را پذیرفتند‬ ‫اقلیتی به سوی مردم تهران حمله کردند‬ ‫احسان رستگار‬ ‫روزنامه نگار‬ ‫‪4‬‬ ‫انتخابات مجلس تمام شــد‪ .‬بســیاری از افراد مشهور‬ ‫اصولگرایان ‪ -‬که در تهران‪ ،‬مغلوب مطلق انتخابات بودند ‪ -‬به‬ ‫رقیب احترام گذاشتند و از مشــارکت باال و حضور مردم تشکر‬ ‫کردند‪ ،‬اما برخی از افراد که بعضا در حاشیه جریان قرار داشتند‪،‬‬ ‫در کمال تعجب‪ ،‬مردم تهران را «اهل کوفه» نامیدند‪ ،‬بعضی‬ ‫«غربزده» و برخی هم تیر خالص را بر پیکر تهرانی زدند و انها‬ ‫را «بی دین» و «ضد انقالب » خطاب کردند‪.‬‬ ‫«تلک االیام نداولها بین الناس»؛ این ایه شریفه ‪۱۴۰‬‬ ‫ســوره ال عمران‪ ،‬زیباترین عکس العمل در مقابل شکست‬ ‫در انتخابات مجلس دهم بود‪ .‬احمد توکلی ســپاس نامه اش‬ ‫را با این ایــه اغاز کرد‪ .‬یعنی می شــود متدین بود و شکســت‬ ‫را پذیرفت‪ .‬می تــوان حزب اللهی بود و باخــت را قبول کرد‪.‬‬ ‫می توان اصولگرا و انقالبی بــود‪ ،‬ولی به اصل گردش قدرت‬ ‫اعتقاد داشــت‪ .‬می توان به اصل گردش قدرت باور داشت‪،‬‬ ‫حتی مبتنی بر ایات قران کریم‪ .‬یعنی می توان اعتقاد داشت‬ ‫که هر امدنی را رفتنی اســت‪ .‬هر پیروزی را شکســتی است و‬ ‫هر مغلوبی ممکن است روزی فاتح شود‪ .‬اتفاقا ایمان همین‬ ‫جاست که محک می خورد‪.‬‬ ‫شکســت یک اتفاق مترتب در عرصه سیاســت است‪.‬‬ ‫ان شخص که اماده شکست نیست‪ ،‬نباید پا به میدان مبارزه‬ ‫بگذارد؛ اگر جز این باشد‪ ،‬از یک سو ممکن است بشود مانند‬ ‫ان طیف اصالح طلبان در سال ‪ ۸۸‬یا ممکن است بشود مانند‬ ‫همین طیف در سال‪ .۹۴‬هیچ توفیری هم نمی کند؛ یکی برای‬ ‫توجیه شکست خود‪ ،‬نظام را متقلب می خواند و رای مردم را به‬ ‫نفع خود مصادره می کند و دیگری بالعکس‪ .‬بالعکس چون در‬ ‫دوران پسافتنه‪ ،‬وقتی طیفی از اصالح طلبان‪ ،‬نظام را متهم به‬ ‫تقلب در شمارش اراء کردند‪ ،‬اصولگرایان‪ ،‬انها را نقد کردند ‪ -‬که‬ ‫البته ان نقد وارد هم بود ‪ -‬و در نتیجه‪ ،‬طیفی که همان نقد را به‬ ‫رقبای خود در سال ‪ ۸۸‬وارد کرده اند‪ ،‬نمی توانند خود مرتکب‬ ‫همانخطاشوند‪،‬اماازمنظرنگارنده‪،‬هیچیکفرقینمی کند‪.‬‬ ‫اتهام تقلب به نظام یا اتهام ضدانقالب زدن به مردم‪ ،‬یکی از‬ ‫دیگری بدتر است‪ .‬باجی به هم نمی دهند این دو اتهام‪ .‬حتی‬ ‫ان اصولگرایانی که این شکست بی ســابقه در تهران را یک‬ ‫مصیبت ارزیابی کرده بودند ‪ -‬که البته این چنین نیست و گردش‬ ‫قدرت در سیاست امری است گریز ناپذیر ‪ -‬می توانستند با تاسی‬ ‫از این حدیث نبوی‪ ،‬صبر پیشه کنند‪:‬‬ ‫صیب ِه‪َ ،‬و َص ٌبر َع َلى ّ‬ ‫اع ِه و‬ ‫الط َ‬ ‫« َا َّ‬ ‫لص ُبر ثَالث ٌَه‪َ :‬ص ٌبر ِعندَ ُ‬ ‫الم َ‬ ‫ِ‬ ‫عصیه»‬ ‫الم‬ ‫ََص ٌبر َع ِن َ‬ ‫صبر ســه نوع اســت‪ :‬صبر در هنگام مصیبت‪ ،‬صبر بر‬ ‫طاعت و صبر بر ترک گناه‪.‬‬ ‫کافى(ط‪-‬االسالمیه) جلد ‪ ،۲‬صفحه ‪ ،۹۱‬حدیث ‪۱۵‬‬ ‫«اصالح طلبــان ظرفیــت شکســت را ندارنــد»‪،‬‬ ‫«اصالح طلبــان هــر وقــت می بازنــد می زننــد زیــر میز»‪،‬‬ ‫«اصالح طلبان اگر خود پیروز انتخابات نشوند می گویند تقلب‬ ‫شده و اگر پیروز شوند می گویند رای مردم درست شمرده شد»؛‬ ‫این نظرات را همه ما کمابیش شــنیده ایم‪ ،‬مخصوصا پس از‬ ‫فتنه ‪ .۸۸‬اگرچه قطعا تمامــی اصالح طلبان این گونه نبوده و‬ ‫نیســتند‪ ،‬ولی تعداد و طیف کثیری از انان‪ ،‬نتیجه انتخابات‬ ‫ریاســت جمهوری دهم را به رسمیت نشناختند و نظام را متهم‬ ‫به تقلب کردند‪ .‬تهمتی که همه تا سال ها پس از فتنه مستقیما‬ ‫هزینــه ان را دیده اند و بلکه هنوز به طور غیرمســتقیم‪ ،‬اثرات‬ ‫سوء چنین اتهام سنگینی به نظام را شاهدیم‪ .‬این نقدی است‬ ‫که به بســیاری از اصالح طلبان در مورد فتنه ‪ ۸۸‬رواست‪ .‬نقد‬ ‫وارده به طیف قابل توجهی از اصالح طلبان‪ ،‬این بود که پس‬ ‫از شکست‪ ،‬بدون اسناد و مدارک‪ ،‬نظام را متهم کردند به تقلب‬ ‫و دالیلی هم که طی جلســه ای با رهبری از جانب نمایندگان‬ ‫ستادهای دو نامزد معترض‪ ،‬ارائه شد مبنی بر تقلب‪ ،‬عمدتا به‬ ‫پیش از برگزاری انتخابات و بیشــتر معطوف بود به صالحیت‬ ‫نداشتن نامزد پیروز‪.‬‬ ‫اتفاقی کــه بعــد از انتخابــات ‪ ۸۸‬و در زمان شکســت‬ ‫اصالح طلبــان رخ داد‪ ،‬پــس از انتخابات ریاســت جمهوری‬ ‫یازدهم‪ ،‬هیچ اثری از ان نبود‪ .‬نامزد مورد حمایت اصالح طلبان‬ ‫به پیروزی رســیده بود ولی طیف مقابل چه ان نامزدهایی که‬ ‫می گفتند جریان ســوم هســتند و چه نامزدی که خود را نماد‬ ‫اصولگرایی می دانســت‪ ،‬هیچ کدام هیچ اعتراضی به نتیجه‬ ‫انتخابات نداشــتند‪ .‬اگر تنهــا هفت دهم درصــد ارای نامزد‬ ‫پیروز کمتر می بود‪ ،‬انتخابات به دور دوم کشــیده می شد‪ ،‬اما‬ ‫رقبا بالفاصله پس از اعالم نتایج‪ ،‬به رقیبشــان تبریک گفتند‬ ‫و اصلی ترین رقیب نامزد پیــروز‪ ،‬عمده برنامه های اقتصادی‬ ‫و اجرایی خود را که توسط تیم مشــاورانش اماده شده بود‪ ،‬به‬ ‫دفتر ریاست جمهوری ارسال کرد تا مورد استفاده دولت جدید‬ ‫قرار گیرد‪ .‬این رفتار توســط بســیاری از تحلیلگران‪ ،‬رجال و‬ ‫مســئوالن از طیف های مختلف سیاسی‪ ،‬مورد تحسین واقع‬ ‫شد‪ .‬مردم نیز احساس کردند تبریک گفتن اقای ناطق نوری‬ ‫به رئیس جمهور اســبق پس از شکســت از وی در انتخابات‬ ‫ریاست جمهوری هفتم‪ ،‬تنها یک خاطره نبوده و به تاریخ سپرده‬ ‫نشده‪ ،‬بلکه هنوز هم می توان در این کشور رقابت کرد و پس‬ ‫از پایان رقابت انتخاباتی‪ ،‬پیروز انتخابات در سمت جدیدش‬ ‫و شکســت خورده ها نیز در هر انجا که مفیدترنــد‪ ،‬به فعالیت‬ ‫خود ادامه دهند‪ .‬انتخابات مجلس دهم برگزار شد‪ .‬هیچ کس‬ ‫حتی خود اصالح طلبان‪ ،‬پیروزی در این حد مطلق در تهران‬ ‫را انتظار نمی کشیدند‪ .‬تهران‪ ،‬ری‪ ،‬شمیرانات‪ ،‬اسالمشهر و‬ ‫پردیس به عنوان نماد انتخابات و نماد رقابت های سیاســی و‬ ‫نیز به مثابه مهم ترین حوزه های انتخابیه‪ ،‬برای همه جریانات‬ ‫سیاسی از دیگر حوزه ها مهم تر و حیثیتی تر محسوب می شد‪.‬‬ ‫نه اصولگرایان گمان می کردند این گونه شکستی در تهران‬ ‫برایشــان رقم بخورد و نه اصالح طلبان توقــع چنین پیروزی‬ ‫مطلقی را داشتند؛ ‪ ۰-۳۰‬در مجلس و ‪ ۱-۱۵‬در خبرگان‪.‬‬ ‫به رغــم چنین شکســتی‪ ،‬افــراد مهم ائتــاف فراگیر‬ ‫اصولگرایان‪ ،‬شکســت را پذیرفتند و به رای مردم تهران‪ ،‬چه‬ ‫به انان باشــد یا رقبای انــان ‪ -‬که البته وظیفه هــر نماینده ای‬ ‫اســت ‪ -‬ادای احترام کردند‪ .‬زیباترین پیامی که منتشــر شد‪،‬‬ ‫سپاس نامه احمد توکلی بود که پس از نام خدا و ذکر ایه شریفه‬ ‫‪ ۱۴۰‬سوره ال عمران «تلک االیام نداولها بین الناس»‪ ،‬این‬ ‫گونه اغاز می شد‪:‬‬ ‫«هم وطنان عزیز و بزرگوارم در تهران‪ ،‬ری‪ ،‬شمیرانات‪،‬‬ ‫اسالمشهر و پردیس‬ ‫سالم و رحمت خداوند بر شما‬ ‫بهتشخیصوخواستشماسهدورهبه عنواننماینده تان‬ ‫در مجلس شورای اسالمی انجام وظیفه کردم‪ .‬سپاسگزارم که‬ ‫مرا معتمد خود دانستید و برای خدمتگزاری برگزیدید‪».‬‬ ‫و در اواخر این سپاس نامه می خوانیم‪:‬‬ ‫ن که اکثریت شما رای دهندگان و موکالن گرامی‬ ‫«اکنو ‬ ‫ و بزرگوارم برای ایفای وظایف نمایندگــی خود به چهره های‬ ‫جدیدی رای داده اید و این خادم را از بار سنگین وکالت رهایی‬ ‫پارلمان‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫اکثر جریان ها‪ ،‬چه انها که رای اورده اند و چه نه‪ ،‬به رای مردم احترام گذاشته و معتقدند که‬ ‫مردم به هر دلیلی‪ ،‬اعتمادشان نسبت به طیفی کم رنگ و به طیفی دیگر پر رنگ تر شده‪ ،‬در‬ ‫تهران به یک صورت و در شهرستان ها به صورتی دیگر‪ ،‬در یک شهر بیشتر اصولگرایان را‬ ‫برگزیده اند و در شهری دیگر بیشتر اصالح طلبان را‬ ‫سیاست‬ ‫بخشــیده اید‪ ،‬باادب و احترام و خلوص باطن‪ ،‬سپاسگزارتان‬ ‫هستم و برایتان بهترین ها و بازهم بهترین ها را ارزو می کنم و از‬ ‫سر تکریم قانون و اعتقاد قلبی به مردم ساالری دینی صمیمانه‬ ‫به منتخبان محترم شادباش می گویم‪».‬‬ ‫اینمی شودمراماصیلیکاصولگرایاصیل؛چهمردم‬ ‫او را انتخاب کنند و چه نکنند‪ ،‬قدردان اعتماد مردم است و به‬ ‫انتخاب انان احترام می گذارد‪ .‬از همان ابتدا مشخص است‬ ‫که مفهوم چرخش قدرت در ذهن شخصی مانند احمد توکلی‪،‬‬ ‫چقدرعمیقانهادینهشدهکهحتیازمنظراوبرایاصلچرخش‬ ‫قدرت‪ ،‬می توان از سنت های الهی که در قران مجید امده بهره‬ ‫برد! کسی اگر این پیام را بخواند‪ ،‬حس می کند که او از ته دل‬ ‫نه ناراحت است و نه خوشحال و معتقد است که مقدر الهی این‬ ‫بوده و الخیر فی ما وقع و چه بسا خیر او و هم فهرستی هایش‪،‬‬ ‫ممکن بوده در حالتی رقم بخورد جز مجلس که هم مفیدتر به‬ ‫حال مردم باشد و هم خود انها‪.‬‬ ‫برخی دیگر از اصولگرایــان نیز به درســتی‪ ،‬این گونه‬ ‫موضع گیری کردند که «رای مردم را نباید به خوب و بد تقسیم‬ ‫کرد»‪ .‬اما در کمــال تعجب‪ ،‬طیفی ‪ -‬که اقلیتی هســتند ولی‬ ‫ی به رای مردم‪ ،‬همان اشتباهی را‬ ‫پر ســر و صدا ‪ -‬با بی احترام ‬ ‫مرتکب شدند که برخی اصالح طلبان در انتخابات ‪ ۸۸‬انجام‬ ‫دادند‪ ،‬با این تفاوت که ان اصالح طلبان انگشت اتهام خود را‬ ‫بهسمتنظامنشانهرفتندواینطیف‪،‬دراقدامی عجیب‪،‬مردم‬ ‫را متهم کردند! بخشی از فرضیه ای که این طیف در راستای‬ ‫توضیح و تبیین علل شکســت اصولگرایــان ارائه می دهند‪،‬‬ ‫مبتنی بر این فرضیه است که تهران شهر بی اخالقی شده و بر‬ ‫همین اساس این ارا طبیعی است‪».‬‬ ‫این اظهارنظر از دو منظر عجیب است؛ اولی از حیث نوع‬ ‫و جنس نگاه به مردم و دومی استدالل و ادعاهایی که خالف‬ ‫امار و ارقام است‪.‬اول‪ -‬این طیف به رغم اینکه خود را عامل به‬ ‫خط امام و رهبری و طابق النعــل بالنعل گفتمان امام و رهبری‬ ‫می دانند‪ ،‬از یک ســو فراموش کرده اند که «میزان رای ملت‬ ‫اســت» یعنی چه؛ میزان رای ملت است چه با ما باشد و چه بر‬ ‫ما باشد‪ ،‬میزان رای ملت اســت چه به اصولگرایان باشد‪ ،‬چه‬ ‫به اصالح طلبان و چه به جریان های دیگری که در چارچوب‬ ‫قوانین جمهوری اســامی ایــران فعالیت می کننــد‪ ،‬میزان‬ ‫رای ملت اســت‪ ،‬چه دیروز‪ ،‬چه امروز و چه فردا‪ .‬برخی گمان‬ ‫کرده اند که این «میزان رای ملت است» فقط از حیث قانونی‬ ‫و حقوقی موضوعیت دارد‪ ،‬حال انکه میزان رای ملت است‪،‬‬ ‫یک وجه مهم از گفتمان انقالب اسالمی ایران است که ان را‬ ‫«جمهوریت»می نامیم‪.‬یعنیاگرمردمبهطیفیکهبههردلیل‬ ‫و با هر کم و کیف‪ ،‬مورد تایید جناح دیگر نبوده اند رای دادند‪،‬‬ ‫نه می توان ان مردم را سرزنش کرد و نه هر گونه بی احترامی یا‬ ‫تحقیربهانهارواست‪،‬چراکهناگهانویکشبهاینتغییراتفاق‬ ‫نیفتاده است و بهتر و عاقالنه تر ان است که انها که مورد تایید‬ ‫رای اکثریت مردم قرار نگرفته انــد‪ ،‬به دنبال دلیل و ضعف در‬ ‫خود باشند‪ ،‬نه الزاما در رای مردم‪ .‬پیام رهبر انقالب را هر کس‬ ‫که پیرو حقیقی خط امام و رهبری اســت اگر کنار ان جمالت‬ ‫پرخاشگرایانه و هجمه های علیه مردم بگذارد‪ ،‬نمی تواند حق‬ ‫را به ان پرخاشگری ها بدهد‪ .‬رهبری در بخش ابتدایی پیامشان‬ ‫به مناسبت حضور پرشکوه مردم در انتخابات مجلس شورای‬ ‫اســامی و مجلس خبرگان رهبری می فرمایند‪« :‬خداوند دانا‬ ‫مصمم‬ ‫و توانا را سپاس که در ازمون بزرگی دیگر‪ ،‬ملت اگاه و ّ‬ ‫ایران را به پیروزی رسانید؛ انان توانستند برای سی و ششمین‬ ‫بار از اغاز انقالب اســامی‪ ،‬در انتخاباتی سراســری‪ ،‬با عزم‬ ‫راسخ و شور و نشاط به یادماندنی حضور یابند و سرنوشت کشور‬ ‫را در مقطع کنونی رقم بزنند؛ نمایندگان خود را برای تشکیل دو‬ ‫مجلس پر قدرت و پر اهمیت برگزینند و بار دیگر مردمساالری‬ ‫را در چهره درخشــان و پر اقتدار خود به جهانیان نشان دهند‪.‬‬ ‫مقرراتی که‬ ‫ایران اسالمی به ملت خود می بالد و به استحکام ّ‬ ‫این فرصت های مغتنم را برای قد برافراشــتن و تجدید قوای‬ ‫ملی فراهم اورده است‪ ،‬سر می افرازد‪.‬‬ ‫اینجانب وظیفه خود می دانم کــه از این لبیک عمومی‬ ‫به فراخوان نظام اسالمی سپاسگزاری کنم و پاداش و هدایت‬ ‫الهی برای مردمی که این جمعه پر کار و پر شــکوه را افریدند‬ ‫مسالت نمایم‪»...‬‬ ‫دوم‪ -‬اگر این اظهارنظرهای عجیب‪ ،‬از حیث امار و ارقام‬ ‫هم مورد مداقه قرار گیرند‪ ،‬مشخص می شود که خدای ناکرده‬ ‫نه مردم عوض شــده اند‪ ،‬نه عوضی شــده اند‪ ،‬نه ضدانقالب‬ ‫شده اند‪ ،‬نه بی بند و بار و غرب زده شده اند‪ ،‬بلکه سالیقشان را‬ ‫متناسب با نتایج و عملکردها تغییر داده اند‪ ،‬همین‪.‬‬ ‫امار مشارکت مردم ایران در انتخابات دور گذشته مجلس‬ ‫یعنی مجلس نهم ‪ ۶۴‬درصد بوده است‪ ،‬یعنی دو درصد بیشتر‬ ‫از انتخابات امسال‪ .‬امار مشــارکت مردم تهران در انتخابات‬ ‫مجلس قبل (نهم) ‪ ۴۸‬درصد بوده و در ایــن دور‪ ۵۰ ،‬درصد‪.‬‬ ‫یعنی دو درصد مشارکت کشوری کاهش و دو درصد مشارکت‬ ‫در تهران افزایش یافته اســت‪ .‬حال ســوال این جاســت که‬ ‫چطور که ‪ ۴‬ســال قبل‪ ،‬وقتی همین مردم تهــران به اکثریت‬ ‫قریب به اتفاق اصولگرایان رای می دهند‪ ،‬توسط همین طیفی‬ ‫که امسال مردم تهران را مورد توهین قرار داده اند‪ ،‬به عنوان‬ ‫مردم بابصیرت‪ ،‬انقالبی و در مسیر انقالب و اسالم نام گرفته‬ ‫بودند‪ ،‬اما ناگهان بعد از ‪ ۴‬ســال‪ ،‬همان مردم انقالبی شدند‬ ‫ضد انقالب؟ ایا رای مردم شــاقول و شــاخص اســت یا یک‬ ‫طیف خاص که خود را ســنگ محک انقالبی بودن خواص‬ ‫و عوام می داند؟‬ ‫پنج ســال قبل که همین مردم تهران‪ ،‬یوم الله ‪ ۹‬دی را‬ ‫رقم زدند‪ ،‬بیانیه پشت بیانیه توسط همین طیف صادر می شد‬ ‫مبنی بر اینکه مردم تهران و ایران علیه فتنه صف کشیده اند‪،‬‬ ‫اما حال که همان مردم‪ ،‬ســلیقه انتخاباتی خــود را این گونه‬ ‫اعالم کرده اند‪ ،‬باید طوری توســط این جریان معرفی شــوند‬ ‫که ضدانقالب و غرب زده اند؟! طی چهار ســال یا پنج ســال‬ ‫مگر می شود مردم دچار اســتحاله ایدئولوژیک و شخصیتی‬ ‫ان هم در این حد شــوند؟ اکثر جریان ها‪ ،‬از اصولگرا گرفته‬ ‫تا مســتقلین‪ ،‬چه انها که رای اورده اند و چه نه‪ ،‬به رای مردم‬ ‫احترام گذاشته و معتقدند که مردم به هر دلیلی‪ ،‬اعتمادشان‬ ‫نســبت به طیفی کم رنگ و به طیفی دیگر پر رنگ تر شده‪ ،‬در‬ ‫تهرانبهیکصورتودرشهرستان هابهصورتیدیگر‪،‬دریک‬ ‫شهر بیشتر اصولگرایان را برگزیده اند و در شهری دیگر بیشتر‬ ‫اصالح طلبان را و در برخی موارد هم مستقلین را‪.‬‬ ‫اما جریانی همیشه هســتند که مقصر را همیشه در هر‬ ‫تو جو می کنند جز خود؛ ســوالی که پیش می اید این‬ ‫جا جس ‬ ‫است که مثال به هر دلیل و به هر ترتیب و با هر کم و کیفی‪ ،‬اگر‬ ‫مثال در انتخابات شورای شهر پنجم در سال ‪ ۹۶‬و یا انتخابات‬ ‫مجلس یازدهم و یا ریاســت جمهوری دوازدهم یا سیزدهم‪،‬‬ ‫مردم تهران به نامزدی که مورد حمایت این جریان است رای‬ ‫دادند‪ ،‬چه پاسخی به این جنس استدالل ها و تفسیر رای مردم‬ ‫خواهند داشت؟ ایا ان موقع مردم انقالبی قلمداد می شوند؟‬ ‫مثال خواهند نوشت که «بعد از دو سال (یا چهار سال) دوری‬ ‫مردم تهران از ارزش های انقالب و اســام‪ ،‬دوباره به دامان‬ ‫انقالب اسالمی بازگشتند»؟!‬ ‫نه مردم تهران کوفی اند و نه فهرست امید یک «لیست‬ ‫انگلیســی» بود‪ .‬اشــتباه اول برخی اصولگرایان این بود که‬ ‫به رقیب تهمت انگلیســی بودن زدند و غلــط دوم این بود که‬ ‫مســئوالن‪ ،‬مردمی را که ولی نعمتــان انان هســتند‪ ،‬کوفی‬ ‫نامیدنــد‪ .‬مردم حتی زمانی کــه در انتخاب بنی صدر اشــتباه‬ ‫کردند‪ ،‬امام خمینی (ره) از گل نازک تر به انان خطابی نکرد!‬ ‫ان هم امامی که اکثریت قریــب به اتفاق مردم‪ ،‬جان فدایش‬ ‫بودند و اگر به انان عتاب هم می کرد‪ ،‬نه می شوریدند و نه از امام‬ ‫دلگیر می شدند‪ ،‬بلکه از تصمیم اشتباه خود بر می اشفتند‪ ،‬اما‬ ‫امام مگر می توانست مردم را مورد عتاب قرار دهد؟ از دو جهت‬ ‫خیر؛ اوال چون بنی صــدر با اجازه امام پا بــه عرصه انتخابات‬ ‫گذاشــته بود و ثانیا امام نیز خود حکم او را تنفیذ کرده بود‪ .‬اما‬ ‫در مجال این یادداشت‪ ،‬موضوعیت ذکر این برگ از تاریخ از‬ ‫این باب بود که ان امام با ان جایگاهش‪ ،‬به خود اجازه نمی داد‬ ‫تا مردم را سرزنش کند‪ ،‬ان وقت چطور افرادی که در بهترین‬ ‫حالت‪ ،‬سرباز صفرهای امام بوده اند یا حتی برخی شان در ان‬ ‫زمان شیرخواره بوده اند‪ ،‬به خود اجازه می دهند که این گونه با‬ ‫مردم سخن برانند؟ نظام عوض شده‪ ،‬دور از جان مردم عوضی‬ ‫شــده اند و یا نکند این افراد‪ ،‬ســلوک و مرام امام را به رسمیت‬ ‫نمی شناسند؟!‬ ‫یک روز باید فرا رسد که ان طیف انحصار طلب که همه‬ ‫را متهم به ضدوالیت فقیه بودن و الیت مدار نبودن می کنند‪،‬‬ ‫پاســخ دهند که چطور این گونــه موضع گیری هایــی پس از‬ ‫انتخابات ‪ ۹۴‬انجام دادند در حالی که مواضع رهبری بالعکس‬ ‫انان‪ ،‬فقط و فقط در جهت قدردانی از حضور پرشــور مردم در‬ ‫انتخابات بوده است؟‬ ‫خود کرده را تدبیر نیست؛ افراطی ها و برچسب زنان‪ ،‬باید‬ ‫به تذکرات دوستان خود توجه می کردند‪ .‬همان موقعی که دو‬ ‫هفته پیش از انتخابات‪ ،‬برخی دلســوزان اصولگرا‪ ،‬به بعضی‬ ‫دیگر از اصولگرایانی که رقیبشــان را به «انگلیســی بودن»‬ ‫تهمت زدند‪ ،‬نصیحت کردند که خودتــان را می خواهید ضد‬ ‫انگلیسی بنامید‪ ،‬بنامید اما رقیبتان را انگلیسی ندانید‪ .‬وقت ان‬ ‫رسیده تا بسیاری بفهمند که پیام انتخابات مردم در‪ ۷‬اسفند‪۹۴‬‬ ‫چه بود؛ پیام مردم این بود که «به ما هم حق انتخاب بدهید»‪،‬‬ ‫پیام این بود که «ما نظر خود را اعمال و اعالم می کنیم که به‬ ‫کدام طیف نزدیک تر است»‪ ،‬پیام این بود که «همان طور که‬ ‫یک دور ممکن است به اصولگرایان رای دهیم‪ ،‬به هر دلیلی‪،‬‬ ‫ممکن اســت این دور بخواهیم اصالح طلبــان وارد مجلس‬ ‫شــوند»‪ .‬پیام مردم این اســت که «من رای می دهم و رای‬ ‫من همیشه میزان اســت»‪ .‬میزان‪ ،‬همیشه رای ملت است‪،‬‬ ‫چه اصولگرایان از صندوق در بیایند و چه اصالح طلبان و چه‬ ‫جریان سوم‪ .‬صندوق اراء‪ ،‬هر چه باشد‪ ،‬صدای ملت است؛ نه‬ ‫صدای انگلیس است‪ ،‬نه صدای ضدانقالب است و نه صدای‬ ‫اهل کوفه است‪ .‬میزان‪ ،‬صدای ملت است‪.‬‬ ‫‪171‬‬ ‫پارلمان‬ ‫اصالح طلبانتجربهمتفاوتیازمجلسششمراخلقمی کنند؟‬ ‫سیاست‬ ‫‪172‬‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫از نا امیدی تا امید‬ ‫پارلمان‬ ‫اختالف و ائتالف‬ ‫محمد رضا عارف لیدر جریان اصالح طلب در‬ ‫مجلس دهم به شمار می رود‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫اصالح طلبان ماه های عجیب و غریبی پشــت ســر‬ ‫گذاشته اند‪ .‬انها در مرحله اول یک سازماندهی گسترده در‬ ‫سراسر کشور تشکیل دادند و تالش کردند ان سازماندهی‬ ‫را از تهران کنترل کنند‪ .‬زمان که گذشــت اصالح طلبان‬ ‫بر این عقیده شــدند که باید شــورای عالی سیاستگذاری‬ ‫را تشــکیل دهند ؛ کارگروهی که بنا بود مســاله انتخابات‬ ‫مجلس را برای انها مدیریت کند‪ .‬انها ریاست این شورا را به‬ ‫محمد رضا عارف سپردند‪ .‬در این میان اما همچنان می شد‬ ‫در اظهارنظرها رگه هایی از یک اختالف ریشه ای را میان‬ ‫حزب کارگزاران سازندگی و حامیان عارف و بنیاد باران دید‪.‬‬ ‫این خبر کــه در فضای مجازی منتشــر شــده بود‪،‬‬ ‫چنیــن بــود‪« :‬بــروز اختالفات جــدی در شــورای عالی‬ ‫سیاســت گذاری اصالح طلبان در روزهای اخیر جدی تر‬ ‫شــده تا جایی که یکی از اعضای ارشــد حزب کارگزاران‬ ‫سازندگی‪ ،‬علیه رئیس این شورا تهدید به افشاگری کرده‬ ‫است‪ .‬وی در جلسه ای گفته است به زودی در این باره که‬ ‫عارف در سال ‪ ۷۶‬در ســتاد انتخاباتی ناطق نوری حضور‬ ‫داشته‪ ،‬دست به افشــاگری خواهد زد‪ .‬به گفته این عضو‬ ‫ارشد حزب کارگزاران ســازندگی عارف به دلیل وجود این‬ ‫سوابق نمی تواند ادعای رهبری جریان اصالحات را داشته‬ ‫باشد‪ .‬شــنیده شــده که این تهدید پس از ان انجام شده‬ ‫است که عارف درباره ترکیب لیســتی که نهایتا باید به نام‬ ‫جریان اصالحات منتشر شود‪ ،‬با طیف کارگزاران شورای‬ ‫عالــی سیاســت گذاری اصالح طلبان‪ ،‬دچــار اختالفات‬ ‫جدی شــده اســت‪ ».‬اما در حالی که انتظار می رفت این‬ ‫خبر با ســکوت یا تکذیب محمد رضا عارف مواجه شــود‪،‬‬ ‫رئیس شورای عالی سیاستگذاری اصالح طلبان به نوعی‬ ‫ان را تایید کرد‪ .‬او گفته بود‪« :‬شــاید انتقاداتی به ترکیب‬ ‫شــورای عالی سیاســتگذاری اصالح طلبان باشــد که ما‬ ‫هم این اصالحــات را انجام خواهیــم داد‪ ».‬حتی کار به‬ ‫انجا رسید که برخی می گفتند کارگزارانی ها رسما راه خود‬ ‫را از بنیاد باران جدا خواهند کــرد‪ .‬در همین زمینه روزنامه‬ ‫اصالح طلب ارمان که البته از حامیان کارگزاران است و با‬ ‫محمد رضا عارف زاویه دارد نوشته بود‪« :‬اخبار ضدونقیضی‬ ‫درباره ارائه لیســت جداگانه از ســوی این دو حزب شنیده‬ ‫می شود‪ ،‬بدین معنا که حزب اعتدال و توسعه و کارگزاران‬ ‫ائتالف کنند و لیستی مجزا از لیست اصالحات بدهند که‬ ‫البته ممکن است همپوشانی هایی هم داشته باشد‪ ».‬اما‬ ‫نگاهی به مواضع کرباســچی به خوبی نشان می دهد که‬ ‫زاویه کارگزاران با عارف تا چه اندازه اســت‪ .‬دبیرکل حزب‬ ‫کارگزاران سازندگی معتقد بود که اصالح طلبان نیازمند یک‬ ‫گزینه معتدل مانند الریجانی برای ریاست مجلس هستند‪.‬‬ ‫کرباسچی در همین راستا در یکی از نشست های خود در‬ ‫قم در خصوص قرار گرفتن علی الریجانی در لیست مورد‬ ‫حمایــت اصالح طلبان و اعتدالیون‪ ،‬گفتــه بود‪« :‬از نظر‬ ‫من اقای الریجانی شخصیتی است که در جایی که بحث‬ ‫منافع ملی باشــد‪ ،‬به بحث حزب و گــروه توجه نمی کند و‬ ‫برای مثال در بحث برجام و توافق هسته ای انصافا منافع‬ ‫سیاست‬ ‫‪5‬‬ ‫خودشان هم باورشان نمی شــود؛ نتیجه انتخابات‬ ‫هفتم اســفند را هرگز این گونه تصور نمی کرده اند‪ .‬انها در‬ ‫شــراطی که در غیاب چهره های مطرح شان به انتخابات‬ ‫نگاه حداقلی داشــتند حاال دارای عددی قابــل توجه در‬ ‫پارلمان شده اند‪ .‬این جمالت همگی در توصیف وضعیت‬ ‫اصالح طلبان است‪.‬‬ ‫اصالح طلبــان همــه ‪ 30‬کرســی تهران را کســب‬ ‫کرده اند‪ ،‬در شهرستان ها تعدادی کرســی دارند و در دور‬ ‫دوم هم نمایندگانی برای رقابت نگه داشــته اند‪ .‬مجلس‬ ‫دهم حاال برای انها یک نقطه سیاســت ورزی مهم شــده‬ ‫است‪ .‬اما انها چگونه به این شرایط رسیدند؟‬ ‫ملی را مورد توجه قرار داد؛ و از این رو عده ای اعتقاد دارند‬ ‫که ایشان صالحیت پست فعلی خود را دارد‪ ».‬این مسائل‬ ‫نشــان می داد ان رابطه عارف – کارگزاران به همان سیاق‬ ‫انتخابات ‪ 92‬برقرار است‪.‬‬ ‫اما اعالم نتایج بررسی صالحیت کاندیداها همه چیز‬ ‫را تغییر داد‪ .‬اوضاع چنان شد که حتی محمد رضا عارف که‬ ‫می گفت باید لیســت کامال اصالح طلبانه بدهیم چاره ای‬ ‫جز ائتــاف نمی دیدیــد‪ .‬از همیــن جا بحث هــا در مورد‬ ‫ائتالف اغاز شد‪.‬‬ ‫محمد جــواد حق شــناس در همین مورد به ســایت‬ ‫مثلث انالین گفته بود که یک ائتالف ‪ 4‬وجهی در انتخابات‬ ‫هفتم اسفند به وجود خواهد امد‪ .‬او گفته بود‪« :‬بخش اول‬ ‫نامزدهای اصالح طلب تایید صالحیت شده‪ ،‬بخش دوم‬ ‫نامزدهای اعتدالگرای حامی دولت‪ ،‬بخش سوم نامزدهای‬ ‫مســتقل و بخش چهارم نامزدهای اصوالگــرای معتدل‬ ‫همچون حلقه نزدیک بــه اقای الریجانــی مجموعه ای‬ ‫چهارگانه را تشــکیل می دهند که می تــوان از انها تحت‬ ‫عنوان جبهه نجات ایران نام برد‪».‬‬ ‫البته قبل از او غالمعلی دهقان هم از ائتالف سخن‬ ‫گفته بود‪ .‬او که ســخنگوی حزب اعتدال و توســعه است‬ ‫پیش تر در گفت وگو با هفته نامه مثلث از شکل گیری چنین‬ ‫ائتالفی ســخن به میان اورده بود و حــاال در جدیدترین‬ ‫اظهارنظرش در این مورد گفته است‪« :‬ان طور که شواهد‬ ‫و قرائن نشان می دهد‪ ،‬تمام اصالح طلبان‪ ،‬اعتدالیون و‬ ‫حتی معتدلین اصولگرا و مستقلین اعتدال گرا در انتخابات‬ ‫پیش رو چاره ای جز وحدت کلمه و ارائه لیســت مشترک‬ ‫ندارند‪».‬‬ ‫در این میان کرباسچی هم در پاسخ به سوالی درباره‬ ‫احتمال ارائه لیســت مشــترک از ســوی اصالح طلبان و‬ ‫اصولگرایان معتدل باتوجه بــه رد صالحیت ها گفته بود‪:‬‬ ‫«ممکن است دوستان باتوجه به شرایط به چنین نتیجه ای‬ ‫برسند و لیســت مشــترکی را ارائه کنند‪ ».‬اما در میان این‬ ‫اظهارنظرها محمد عطریانفر به گونه ای دیگر به این مساله‬ ‫نگاه می کند‪ .‬او گفته‪« :‬اگر اصالح طلبان و حامیان دولت‪،‬‬ ‫پس از بررسی های شورای نگهبان در حوزه های انتخابیه‬ ‫به تعداد نمایندگان مــورد نیاز‪ ،‬به قدر کفایــت نامزد مورد‬ ‫حمایت داشته باشند‪ ،‬به صورت مستقل حضور پیدا خواهند‬ ‫کرد‪ .‬در چنین شــرایطی‪ ،‬رهــروان والیت نیــز به صورت‬ ‫مستقل حضور خواهد داشت و رقابت خوب وخوب تر شکل‬ ‫خواهد گرفت؛ رقابتی کــه من به تازگــی ان را بارها مورد‬ ‫تاکید قــرار داده ام و گفته ام باید تالش شــود رقابت های‬ ‫پارلمانی بیــن احزاب‪ ،‬میان خوب و خوب تر تلقی شــود‪،‬‬ ‫درحالی کــه در گذشــته صورت بندی عمومــی رقابت ها‪،‬‬ ‫‪173‬‬ ‫پارلمان‬ ‫میان خوب و بد تفسیر می شده است‪ .‬فکر می کنم رهروان‬ ‫والیــت و تیم معتدلی کــه از درون اصولگرایان منشــعب‬ ‫شده اند‪ ،‬منظومه ای هستند که با شرافتمندی و عزت نفس‬ ‫می توانند با اصالح طلبان رقابــت کنند‪ .‬در فرض دوم‪ ،‬در‬ ‫برخی حوزه های انتخابیه‪ ،‬اصالح طلبان نامزد انتخاباتی‬ ‫تایید شده یا کســی که پیروزی او قرین به موفقیت باشد‪،‬‬ ‫نداشته باشــند و در ان حوزه‪ ،‬شــخصیتی از اصولگرایان‬ ‫معتدل مطرح باشد‪ ،‬منطق اصالح طلبی حکم می کند برای‬ ‫اینکه تندروها به پیروزی نرســند‪ ،‬به طرفداران اصالحات‬ ‫توصیه شود در مقام انتخاب میان دو نامزد از جبهه پایداری‬ ‫یا اصولگرای معتــدل‪ ،‬رای خود را به ســمت اصولگرای‬ ‫معتدل هدایت کنند‪ .‬اجرای چنین مدلی نشــان می دهد‬ ‫ما به نسبی گرایی در عرصه سیاسی قائلیم و اعتقاد و عمل‬ ‫به ان را مشروع می دانیم‪ .‬اصالح طلبان نمی توانند در هر‬ ‫شــرایطی منطق مطلق گرا باشــند‪ ،‬منطق مطلق گرایی‪،‬‬ ‫اصالح طلبان‪ ،‬حامیان الریجانی و حامیان دولت شــکل‬ ‫گرفت‪ .‬انها یک لیست ‪ 30‬نفره در تهران منتشر کردند‪.‬‬ ‫در واقع از نکات این لیست ان بود که اصالح طلبان‬ ‫با اعتدال و توسعه هم به ائتالف رسیدند‪ .‬محمد رضا عارف‬ ‫که بارها می گفت باید لیست مستقل ارائه دهیم حاال چند‬ ‫روز مانده به انتخابات چنیــن می گفت‪ « :‬به دلیل ائتالف‬ ‫میان جبهه اصالحات و جریــان حامی دولت باید تبریک‬ ‫گفت‪ .‬حماســه خرداد ‪ 92‬یک نهال نوپا بود که اگر غفلت‬ ‫می شد خشــکیده می شــد‪ ،‬به همین دلیل ما برنامه ریزی‬ ‫برای انتخابات ‪ 94‬داشتیم و سعی کردیم مسیر انتخابات‬ ‫گذشــته را تقویت کنیم‪ .‬ائتالف اصالح طلبان و حامیان‬ ‫دولت با برگزاری جلسات متعدد در چهار ماه گذشته شکل ‬ ‫گرفت‪ .‬اگرچه در این مسیر ما در حال تهیه لیست خودمان‬ ‫نیز بودیم‪ ».‬عارف با بیان اینکه در هیات رئیسه شورا بحث‬ ‫اجماع با جریــان حامی دولت مطرح شــد‪ ،‬گفت‪« :‬برای‬ ‫بســیاری از دســتاوردها را از بیــن خواهد بــرد‪ ».‬روزنامه‬ ‫اصالح طلب افتاب یزد هم در تحلیلی در این مورد نوشته‬ ‫بود‪« :‬به نظر می رسد از انجایی که در داخل و خارج شرایط‬ ‫حساسی را ســپری می کنیم اصالح طلبان ناچارند از مدل‬ ‫دوم یعنی مدل ‪ 1392‬پیروی نمایند‪ .‬اگر هم بناست گردش‬ ‫نخبگانی صورت گیرد یا کادرســازی ای انجام شــود بهتر‬ ‫است در حوزه های دیگری و در شــرایط بهتری رخ دهد‪.‬‬ ‫این نکته را هم نباید از نظر دور داشت که در همین مجلس‬ ‫نهم‪ ،‬نمایندگانی که بــا نام اصالح طلبی حضور داشــتند‬ ‫بسیار ضعیف تر و کم فروغ تر از نمایندگانی بودند که به نام‬ ‫اصولگرای معتدل می شــناختیم‪ .‬فقط کافی است برای‬ ‫نمونه عملکرد محمدرضا تابش با علی مطهری مقایســه‬ ‫شــود تا بتوان بر این ادعا صحه گذاشــت‪ .‬اولین مدعی‬ ‫اصالح طلبی است و دومی مدعی اصولگرایی ارزشی‪ .‬ختم‬ ‫کالم انکه تز ائتالف اصالح طلبان و اصولگرایان معتدل‬ ‫قابل بحث و بررسی است‪».‬‬ ‫پیش بینی ها محقق شــد‪ .‬یک مثلــث انتخاباتی از‬ ‫این منظور یک کارگروه چهارنفره تشــکیل شد که اختیار‬ ‫تام داشت تا با حامیان دولت مذاکره کند‪ .‬پس از برگزاری‬ ‫هفت جلســه لیستی که لیســت ائتالفی اســت براساس‬ ‫اصول تهیه شد‪».‬‬ ‫عارف با بیان اینکه برخی اعتقاد دارند با قرار گرفتن‬ ‫اشــخاصی در لیســت ائتالفی اصالح طلبان هویت این‬ ‫جریان زیر سوال رفته‪ ،‬تصریح کرد‪« :‬ما با جریانی ائتالف‬ ‫کردیم که حامی دولت است و با این کار هویت ما زیر سوال‬ ‫نرفته است‪».‬‬ ‫«شما اعالم کرده بودید کسانی که در لیست اصالح طلبان‬ ‫قرار می گیرند باید منشور این جریان را امضا کنند و ایا اینکه‬ ‫اشــخاصی مانند کاظم جاللی و بهروز نعمتی در لیســت‬ ‫شما قرار گرفته اند منشــور را امضا کرده اند؟»‪ ،‬گفته بود‪:‬‬ ‫«کسانی که حامی دولت بودند وارد لیست شدند و انها نیاز‬ ‫به امضای منشــور اصالح طلبی ندارند‪ ».‬تــا اینجای کار‬ ‫که اصالح طلبان و رهروانی ها به یک همنشــینی سیاسی‬ ‫رســیده اند‪ .‬باید دید ســرانجام این ائتــاف تاکتیکی در‬ ‫مجلس دهم چگونه خواهد بود‪ .‬‬ ‫پیروزی متفاوت در تهران‬ ‫تقریبا از عصر شــنبه خبرها حکایت از ان داشت که‬ ‫جمعیت قابــل توجهی به اصالح طلبــان رای داده اند‪ .‬به‬ ‫ یک معنا روایت ها حکایت از ان داشــت درصد مشــارکت‬ ‫باال ست و مردم هم لیستی رای می دهند‪ .‬شنیده می شد که‬ ‫قشر بیشتری به لیست اصالح طلبان رای داده اند‪ .‬این خبر‬ ‫تقریبا با گذر زمان بیشتر رنگ واقعیت به خود می گرفت‪.‬‬ ‫اخرین نتایج حاکی از این شــد که در تهــران همه ‪ 30‬نفر‬ ‫رای اوردند‪ ،‬در اســتان هم اصالح طلبان صندلی هایی را‬ ‫به خود اختصــاص دادند و تعــدادی از اصالح طلبان هم‬ ‫به دور دوم رفتند‪.‬‬ ‫سیاست‬ ‫‪174‬‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫چه کسی رئیس می شود؟‬ ‫ورود رهروان‬ ‫اما قبل از هر چیزی در لیست اصالح طلبان این نام‬ ‫کاظم جاللی و بهروز نعمتی بود که خود نمایی می کرد‪ .‬انها‬ ‫از چهره های ارشد فراکســیون منسوب به علی الریجانی‬ ‫بودند که اگر چه قرار بود لیستی مجزا منتشر کنند اما دست‬ ‫اخر در لیست اصالح طلبانه جای گرفتند‪ .‬محمد رضا عارف‬ ‫د ر تازه ترین اظهارنظرش در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه‬ ‫با اینکه زمــان زیادی از انتخابات مجلس نگذشــته‬ ‫و البته زمان زیادی به تشــکیل مجلس جدید باقی مانده‬ ‫بحث ها در مورد ریاست پارلمان دهم باال گرفته است‪ .‬در‬ ‫این میان برخی ماننــد عالء الدین بروجردی‪ ،‬رئیس فعلی‬ ‫کمیسیون امنیت ملی و سیاســت خارجی مجلس با بیان‬ ‫اینکه مجلس دهم مجلســی با قالب اصولگرایی اســت‪،‬‬ ‫عنوان کرد‪« :‬شرایط برای ریاست دکتر الریجانی همچنان‬ ‫فراهم است‪».‬‬ ‫از ســویی محمدرضا عــارف‪ ،‬رئیس شــورای عالی‬ ‫سیاستگذاری اصالح طلبان و کاندیدای مجلس دهم در‬ ‫پاسخ به سوالی درباره اظهارات اخیر یونسی درباره احتمال‬ ‫کنار رفتن عارف به نفع الریجانی در صورت حضور هر دو‬ ‫در مجلس دهم برای جایگاه ریاست مجلس‪ ،‬اظهار کرده‬ ‫که کسی از طرف من اصوال وکالت ندارد‪ .‬وی افزود‪« :‬تا‬ ‫ترکیب مجلس مشخص نشود بحث درباره ریاست مجلس‬ ‫بحث حاشیه ای است‪ ،‬بنابراین باید ببینیم چه فراکسیونی‬ ‫اکثریت را به دســت می اورد و سپس بنشــینیم درباره این‬ ‫موضوع صحبت کنیم‪».‬‬ ‫موضــوع دیگر این اســت که رئیــس فعلی مجلس‬ ‫یعنی علی الریجانی رتبه نخست خود در انتخابات قم که‬ ‫برای دو دوره متوالی به دست اورده بود‪ ،‬از دست داد و این‬ ‫شاید برای کســانی که بخواهند در قامت رقیب در مقابل‬ ‫الریجانی قد علم کنند‪ ،‬شاید امتیازی مثبت محسوب شود‪.‬‬ ‫در یک اظهارنظــر دیگر در این مــورد‪ ،‬علی تاجرنیا‬ ‫گفته اســت‪« :‬اقای عارف در روی کار امدن دولت تدبیر‬ ‫و امید نقش مهم و اســتراتژیکی داشت و اخالق سیاسی‬ ‫حکم می کند این حرکت ایشان را ارج بگذاریم‪ .‬چه بسا اگر‬ ‫ایشان در انتخابات سال ‪ 92‬کنار نمی کشیدند اکنون دولت‬ ‫تدبیر و امیدی وجود نداشــت و به تبع ان فضای مجلس‬ ‫هم متفاوت می شــد و در جایگاهی که امــروز قرار داریم‬ ‫نبودیم‪ ».‬وی تصریح کرد‪« :‬بنابراین ضمن احترام کامل‬ ‫به اقای الریجانی و همراهی ایشان با دولت و به خصوص‬ ‫در موضوع برجام من فکر می کنم اولویت ریاست مجلس‬ ‫اینده با اقای عارف است‪».‬‬ ‫باید منتظر دوره جدید سیاســت ورزی اصالح طلبان‬ ‫باشــیم‪ .‬ایا انها واقعا معتدل شده اند و مدل مجلس ششم‬ ‫را برای همیشــه ترک گفته اند یــا ورود به قــدرت از انان‬ ‫اصالح طلبان متفاوتی خواهد ساخت؟ باید منتظر بود‪.‬‬ ‫پارلمان‬ ‫امید کرمانی ها‬ ‫روزنامه نگار‬ ‫‪6‬‬ ‫محمدعلی وکیلی‪ ،‬صاحب امتیاز و مدیرمســئول‬ ‫روزنامه ابتکار و منتخب مجلس شــورای اســامی در‬ ‫حوزه تهران‪ ،‬ری‪ ،‬شــمیرانات و اسالمشهر می گوید‪:‬‬ ‫«پیروز شدن در تهران اسان است اما پیروز ماندن در‬ ‫تهران خیلی سخت است‪ .‬اینکه مجموعه ای بتواند در‬ ‫عهدش با مردم باقی بماند‪ ،‬اینکه مجموعه ای بتواند‬ ‫اعتماد مردم را خدشــه دار نکند‪ ،‬اینکه مجموعه ای در‬ ‫کارنامه عملکردش مردم را فراموش نکند‪ ،‬مجموعه ای‬ ‫از مولفه هاست که اگر یک جریان از ان غفلت کند‪ ،‬به‬ ‫تبع ان پایگاه رایش را هم از دست می دهد‪».‬‬ ‫چون معتقد بودم ارایش سیاســی در بدنه اجتماعی به هم‬ ‫ریخته است و در روز انتخابات هفتم اسفند نیز شاهد بودیم‬ ‫که برای اولین بار صف رای در شمال تهران زودتر از جنوب‬ ‫تهران شــکل گرفت و ابتدای روز صف ها در شمال و مرکز‬ ‫تهران طوالنی تر از جنوب تهران بــود‪ .‬اولین بار بود که ما‬ ‫در پایگاه سنتی اصولگرایان رای برابر گرفتیم و حتی بیشتر‬ ‫از دوســتان اصولگرا در پایگاه سنتی شــان رای گرفتیم‪.‬‬ ‫مجموعه تغییرات سیاسی که در بدنه اجتماعی اتفاق افتاد‬ ‫ت دست به دست هم داد تا این نتیجه متفاوت را‬ ‫در این مد ‬ ‫ما در تهران شاهد باشیم‪.‬‬ ‫این برای اولین بار در حوزه انتخابیه تهران‪ ،‬ری‪،‬‬ ‫شــمیرانات و اسالمشــهر بود که کل نامزدهای‬ ‫یک لیســت از صندوق بیرون امدند و به مجلس‬ ‫راه یافتند‪ ،‬از نظر شما اساســا این اتفاق مهمی‬ ‫ است یا خیر؟‬ ‫مهم است‪ ،‬از این جهت که تهران است و تهران‬ ‫تاثیرگذار بر کلیت ایران اســت‪ .‬اگر چه همه نمایندگان در‬ ‫مجلس با هم وضعیت برابر و یکســانی دارند و بین میزان‬ ‫تاثیرگذاری رای یک نماینده بــا رای نماینده دیگر تفاوتی‬ ‫نیســت‪ ،‬یعنی نماینده و نماینده تر در مجلــس نداریم ولی‬ ‫انتخاب و رویکرد مردم پایتخت کشور تاثیرگذار در رویکرد‬ ‫کلیت کشــور اســت‪ .‬از جهت دیگر انکه ‪ 30‬نفــر نماینده‬ ‫تهران وقتی از یک لیســت به مجلــس راه می یابند قدرت‬ ‫تصمیم گیری و اجماع شان بر مدیریت شهری امکان پذیرتر‬ ‫اســت تا اینکه ترکیبی از نماینــدگان در جریانات مختلف‬ ‫حضور داشته باشند‪ .‬به عنوان نمایندگان تهران از این جهت‬ ‫حتما مهم است و یک نقطه عطف در انتخاب مردم تهران‬ ‫محسوب می شود‪.‬‬ ‫به نظر شما چرا اصولگراها رای نیاوردند؟‬ ‫ما که انتخاب شــدیم و مورد اقبال قرار گرفتیم‪،‬‬ ‫عمدتا به دلیل مزیدهای خودمان نیست بلکه بیشتر به دلیل‬ ‫نگاه سلبی است که مردم نسبت به رقیب ما اعمال کردند‪.‬‬ ‫در تهران این بار این مســاله وجود داشــت‪ .‬مردم موضع‬ ‫سلبی در قبال لیست ائتالف اصولگرایان داشتند و طبیعتا‬ ‫لطفش شامل حال لیســت ائتالف امید شد‪ .‬تعداد زیادی‬ ‫از نامزدهای لیســت ائتالف امید ناشــناخته بودند‪ ،‬به هر‬ ‫حال این لیست را ناجی خودشان در «نه» به لیست مقابل‬ ‫می دانستند اما اینکه مردم چرا از کسانی عبور می کنند‪ ،‬به‬ ‫نظر من مجموعه عملکرد ان جریان است که عامل حذف‬ ‫می شــود‪ .‬یک جریان سیاســی اگر ارتباط مردمی اش را‬ ‫درست نکند و در نگاه مردم صادق نباشد و براساس مقیاس‬ ‫مولفه های معیشــت‪ ،‬ارامش و غیره از مــردم نمره قبولی‬ ‫نگیرد‪ ،‬مردم شوخی ندارند‪ .‬مردم روزی اعتماد می کنند اما‬ ‫خیلی زود هم اعتمادشان را پس می گیرند‪ .‬پیروز شدن در‬ ‫تهران اسان اســت اما پیروز ماندن در تهران خیلی سخت‬ ‫اســت‪ .‬اینکه مجموعه ای بتواند در عهدش با مردم باقی‬ ‫بماند‪ ،‬اینکه مجموعه ای بتواند اعتماد مردم را خدشه دار‬ ‫نکند‪ ،‬اینکــه مجموعه ای در کارنامه عملکــردش مردم را‬ ‫فراموش نکند‪ ،‬مجموعه ای از مولفه هاســت که اگر یک‬ ‫جریان از ان غفلت کنــد‪ ،‬به تبع ان پایــگاه رایش را هم از‬ ‫دست می دهد‪ .‬االن به نظر من برای جریان اصولگرا حتما‬ ‫و حتما مهم است بنشیند و اسیب شناسی کند‪ ،‬نه فقط برای‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫دهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسالمی‬ ‫ هفتم اسفند برگزار شد‪ ،‬انتظار داشتید چنین نتیجه ای ‬ ‫رقم بخورد و همه ‪ 30‬نامزد حاضر در لیست ائتالف امید‬ ‫به خانه ملت راه پیدا کنند؟‬ ‫اوال به مردم و نظام تبریک می گویم به واسطه این‬ ‫حضور پرشوری که در روز هفتم اسفند شاهدش بودیم‪ ،‬ثانیا‬ ‫بله‪ ،‬من شخصا فکر می کردم که مردم این بار یک حماسه‬ ‫متفاوتی را خلق خواهند کرد اما اینکه همه ‪ 30‬نامزد عضو‬ ‫لیست امید در تهران مورد لطف مردم باشند و لیست را کامل‬ ‫تا اخر بنویســند‪ ،‬خیر‪ ،‬چنین چیزی را احتمــال نمی دادم‬ ‫اما اینکه مردم حتما به دنبال یک تغییر اساســی در تهران‬ ‫هستند تحلیل داشتم‪.‬‬ ‫ان زمانی که نتیجه بررسی صالحیت ها اعالم شد‬ ‫به نوعی در جبهه اصالحات یک ناامیدی به وجود‬ ‫امد‪ ،‬اصالح طلبان چطور توانســتند سازماندهی‬ ‫مجدد کنند و با رویکرد جدیدی وارد صحنه شوند؟‬ ‫االن مدتی اســت کــه ایــن عــادت در اردوگاه‬ ‫اصالح طلبان به وجود امده که توانستند ظرف ‪ 48‬ساعت‬ ‫مانده به زمان انتخابات مجتمع شوند و نتیجه را تعیین کنند‪،‬‬ ‫در انتخابات ریاست جمهوری ســال ‪ 92‬این تجربه شکل‬ ‫گرفت؛ وقتی نامزد اول و اصلی اصالح طلبان ردصالحیت‬ ‫شد کمتر از ‪ 48‬ساعت به رغم ناامیدی که در فضای عمومی‬ ‫بود‪ ،‬ناگهان موجی راه افتاد و بنابراین اقای روحانی پیروز‬ ‫میدان شد‪ .‬این دفعه هم همین طور بود‪ ،‬معتقد بودیم ما با‬ ‫ادم های حداقلی ولی در حالت مشارکت حداکثری نتیجه‬ ‫می گیریم که این اتفاق افتاد‪ .‬البته پیش بینی تحلیلگران‬ ‫این بود که اگر مشــارکت به بــاالی ‪ 60‬درصد برود ممکن‬ ‫است ما شــانس ‪ 30‬نفر را در تهران داشــته باشیم‪ ،‬کمتر‬ ‫کسی مشارکت کمتر از ‪ 60‬درصد را در موفقیت ‪ 30‬نفر کافی‬ ‫می دانست ولی خودم به این ایمان داشتم و اتفاق هم افتاد‬ ‫گفت وگوی مثلث با محمدعلی وکیلی‬ ‫سیاست‬ ‫اصول گرایان پایگاه رای سنتی شان را از دست داده اند‬ ‫‪175‬‬ ‫سیاست‬ ‫‪176‬‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫پارلمان‬ ‫اینکه چرا رای نیاورده بلکه چرا پایگاه سنتی خودش را هم‬ ‫از دست داده است‪.‬‬ ‫نکته ان اســت که جریــان اصالحــات در ارائه‬ ‫لیســت امید از ظرفیــت رای اصولگرایان طیف‬ ‫اقای الریجانی هم استفاده کرد‪ .‬باالخره اقایان‬ ‫مطهری و جاللی و نعمتی کســانی هستند که در‬ ‫مجلس نهم همسو با دولت عمل کردند تا دولت‬ ‫روحانی در پیشبرد سیاست هایش موفق باشد‪،‬‬ ‫این مســاله چقــدر در رای اوری لیســت ائتالف‬ ‫اصالح طلبان موسوم به امید موثر بود؟‬ ‫نمی شــود گفت این تاثیر تعیین کننده ای داشت‬ ‫اما این ائتالف یک پیام دیگری داشت و ان اینکه ظرفیت‬ ‫رقابت را از دوقطبی اصالح طلــب‪ -‬اصولگرا به برجامیان‪-‬‬ ‫نابرجامیان تبدیل کرد‪ ،‬طبیعتا چتر برجامیان گســترده تر‬ ‫از اصالح طلبی است‪ .‬برجامیان از ظرفیت عینی بیشتری‬ ‫برخوردار اســت و مــردم نتیجه برجام را روی زندگی شــان‬ ‫دارند‪ ،‬می بینند و دارند حس می کنند و تاثیر نابرجامی را در‬ ‫زندگی بیشتر‪ .‬بنابراین وقتی دو قطبی برجام‪-‬نابرجام شکل‬ ‫می گیرد ظرفیت اجتماعی بیشــتری به برجامیان سوق و‬ ‫اقبال می کنند تا انکه رقابت دو قطبــی حول اصولگرایی و‬ ‫اصالح طلبی باشد‪.‬‬ ‫اگر اصولگرایان می امدند و از ظرفیت رای طیف‬ ‫اقــای الریجانی اســتفاده می کردنــد در واقع با‬ ‫تقویت لیســت صدای ملت ان لیست را نماینده‬ ‫گفتمان خود در انتخابات مجلس شورای اسالمی‬ ‫اعالم می کردند‪ ،‬نتیجه انتخابــات طور دیگری‬ ‫رقم نمی خورد؟‬ ‫خیر‪.‬‬ ‫یعنی اگر اقای مطهری در لیســت اصالح طلبان‬ ‫نبود و در لیســت رقیــب قرار می گرفــت نتیجه‬ ‫تغییر نمی کرد؟‬ ‫به نظر من اگر اقای مطهــری در کنار پایداری ها‬ ‫قرار می گرفت‪ ،‬اسیب جدی می دید‪ .‬گاهی اقای مطهری‬ ‫در کنار مجموعه ای قرار می گیرد و ظرفیت خودش را منتقل‬ ‫می کند اما گاهی در یک مجموعه ای قرار می گیرد و مزیت‬ ‫خودش را از دســت می دهد‪ .‬اقای مطهــری مزیتش این‬ ‫بود که در مجلس در نقطه مقابل جریــان پایداری تعریف‬ ‫می شــد‪ .‬اگر او در لیست منســوب به جریان پایداری قرار‬ ‫می گرفت‪ ،‬حتما و حتما مزیت خودش را از دســت می داد‬ ‫ضمن انکه بر مزیت ان لیست هم نمی افزود‪.‬‬ ‫منظور انکه اگر اصولگرایــان می امدند پایداری‬ ‫را جدا می کردند و به جای ان از نامزدهای همسو‬ ‫با اقــای الریجانی در لیســت ائتالف اســتفاده‬ ‫می کردند ‪ ،‬همین نتیجه رقم می خورد؟‬ ‫این یــک بحث دیگر اســت‪ ،‬ان وقــت پایداری‬ ‫لیست جدا می داد و سه لیست می داشتیم؛ لیست ائتالف‬ ‫اصالح طلبــان‪ ،‬لیســت ائتــاف اصولگرایان و لیســت‬ ‫پایداری ها‪ .‬در این حالــت نیز تقســیم ارای اصولگرایان‬ ‫بین دو لیست اتفاق می افتاد و همچنان شانس موفقیت با‬ ‫لیست اصالح طلبان بود‪.‬‬ ‫اما ان زمــان پیــروزی اصالح طلبــان در تهران‬ ‫صد در صدی نبود؟‬ ‫نه‪ ،‬معلوم نیست‪.‬‬ ‫صدر لیســت ائتــاف امیــد واژه گام دوم وجود‬ ‫داشت‪ ،‬گام سوم چیست؟‬ ‫گام سوم ان شاءالله پیگیری و تحقق برجام های‬ ‫داخلی اعــم از برجام اقتصادی‪ ،‬برجــام اجتماعی‪ ،‬برجام‬ ‫فرهنگی و برجام سیاسی است‪ .‬ما االن مشکالت اقتصادی‬ ‫متعددی داریم‪ ،‬معیشــت مردم با مشــکالت و گرفتاری‬ ‫به بن بســت های زیادی رسیده اســت‪ .‬حتما باید با برجام‬ ‫اقتصادی گره از معیشــت مردم باز شود‪ .‬برجام اقتصادی‬ ‫گاهی اقــای مطهری در کنــار مجموعه ای‬ ‫قرار می گیــرد و ظرفیت خــودش را منتقل‬ ‫می کنــد امــا گاهــی در یــک مجموعــه ای‬ ‫قرار می گیــرد و مزیت خودش را از دســت‬ ‫می دهد‪ .‬مطهــری مزیتش این بــود که در‬ ‫مجلــس در نقطه مقابــل پایــداری تعریف‬ ‫می شد‪ .‬اگر او در لیست منسوب به پایداری‬ ‫قرار می گرفت‪ ،‬حتما و حتما مزیت خودش‬ ‫را از دست می داد‬ ‫این اســت که ما حتما اشــتغال ایجاد کنیم و حتما جلوی‬ ‫فساد اقتصادی را بگیریم‪ .‬در مسائل اجتماعی هم نیاز به‬ ‫ی اعتیاد را‬ ‫برجام داریم و باید در قالب ان جلوی سیل سونام ‬ ‫سد کنیم‪ ،‬این بلبشوی فرهنگی باید به سامان برسد‪ .‬حتما‬ ‫باید هنرمندان ما نشاط شان را پیدا کنند و حق رایت اثارشان‬ ‫برای انها محفوظ بماند و حقوق مالکیت معنوی شــان به‬ ‫رسمیت شناخته شــود‪ .‬وزن تیراژها چه در کتاب‪ ،‬روزنامه‬ ‫و محصوالت فرهنگی حتما بایــد تغییر کند‪ .‬االن به لحاظ‬ ‫سرانه فرهنگی وضعیت بسیار نا بهنجار است‪ ،‬بنابراین نیاز‬ ‫به یک برجام فرهنگی داریم و ما در فضا و ساحت عمومی‬ ‫سیاسی نیاز به برجام سیاسی داریم‪ ،‬یعنی گفت وگ و و تفاهم‬ ‫ملی اتفاق بیفتد‪ .‬نیــاز داریم در داخل به تفاهم و اشــتی‬ ‫ملی برســیم‪ .‬وحدتی که مدنظر مقام معظم رهبری است‬ ‫با برجام سیاسی به ان دست پیدا کنیم‪ .‬نقشه ای برای حل‬ ‫سوءتفاهم های ملی باید داشته باشیم که ظرفیت انسانی‬ ‫به جای اینکه در مقابل هم باشند و یکدیگر را خنثی کنند ‪،‬‬ ‫در خدمت نظام و مردم برای حل مشکالت کشور باشند‪.‬‬ ‫در مجلس کرســی ریاســت به اقــای الریجانی‬ ‫می رسد یا عارف؟‬ ‫اینها بحث های حاشــیه ای و فرعی است ‪ .‬مهم‬ ‫نیست چه کســی باال می نشــیند‪ ،‬مهم این اســت که چه‬ ‫رویکردی در مجلــس حاکــم می شــود‪ .‬کاری باید کنیم‬ ‫مجلس وزانــت خود را به دســت اورد‪ ،‬مجلس بــه کارکرد‬ ‫نظارتی خود بازگردد‪ ،‬تا با کارکــرد نظارت حداکثری بتواند‬ ‫موجب سد فساد سیســتمی و اقتصادی و ضعف کارامدی‬ ‫در دستگاه های اجرایی شود‪ .‬ما به این مجلس نیازمندیم‬ ‫حاال اینکه چه کســی این مجلــس را اداره کند به نظر من‬ ‫اهمیت چندانی ندارد‪.‬‬ ‫به نظر شــما رقابتی بین اقــای الریجانی و اقای‬ ‫عارف در صحن مجلس شکل می گیرد یا خیر؟‬ ‫به نظر من با این تفاهمی که وجود دارد ما صحنه‬ ‫رقابت سیاســی برای کســب کرســی ریاســت مجلس را‬ ‫نخواهیم داشت و سعی می کنیم با یک گفت وگو و تفاهم‬ ‫ضمنی به اجماع برسیم‪.‬‬ ‫احتمال ریاست چرخشی وجود دارد؟‬ ‫ممکن اســت ولی هنوز برای ایــن گمانه زنی ها‬ ‫زود است‪.‬‬ ‫ایــا در قالــب همین ائتــاف امید فراکســیونی‬ ‫بــا ترکیــب اصالح طلبــان‪ ،‬حامیــان دولــت و‬ ‫اصولگرایان رهروانی در مجلــس اینده خواهید‬ ‫داشــت؟ یــا انکــه هــر طیفــی دنبال تاســیس‬ ‫فراکسیون همنام با سلیقه خودش خواهد رفت؟‬ ‫فکر می کنم ایــن تفاهم تاثیرگــذار بود و فضای‬ ‫سیاســی کشــور را تلطیف و ان دو قطبی کاذب را تضعیف‬ ‫کرد‪ .‬بر همین اساس نمایش حداکثری در جامعه رقم خورد‪،‬‬ ‫بنابراین سعی می کنیم این ائتالف را حفظ کنیم‪.‬‬ ‫تــا انتخابــات ریاســت جمهوری ایــن ائتــاف‬ ‫دستخوش تغییر می شود یا خیر؟‬ ‫فکر نمی کنم‪.‬‬ ‫نزدیــک انتخابــات مجلس و ایام اسم نویســی‬ ‫کاندیداها شــاهد اختالف بین حامیــان دولت و‬ ‫اصالح طلبان بودیم‪ .‬بعد که ردصالحیت ها اتفاق‬ ‫افتاد باعث شد تعداد زیادی از چهره های این دو‬ ‫سلیقه بیرون از گود رقابت بمانند و حاضر شدند‬ ‫همچون انتخابات ریاست جمهوری‪ 92‬در ائتالف‬ ‫با یکدیگر بمانند‪ ،‬به نظر شما رسیدن به قدرت در‬ ‫ائتالف امید ایجاد شکاف نمی کند؟‬ ‫ما نتیجه محســوس این ائتــاف را دیدیم چون‬ ‫هــر دو جریــان اصالح طلبان و جریــان دولــت و جریان‬ ‫اصولگرایان معتــدل از عقالنیــت الزم برخوردارند و بازی‬ ‫برد‪-‬برد را در دســتورکار خــود دارند بنابرایــن مجلس اینده‬ ‫عاقل و مردمگرا خواهد بود‪ ،‬بنابراین از بلوا و غوغاساالری‬ ‫حتمــا دوری می کنــد‪ ،‬در نتیجه فکر نمی کنم به مشــکل‬ ‫جدی بر بخوریم‪.‬‬ ‫در هیات رئیســه و کمیســیون های تخصصــی‬ ‫جایگاه در همین ائتالف حفظ می شود یا به طرف‬ ‫مقابل هم میدان می دهید؟‬ ‫باالخره باید وزن کشی میدانی کرد‪ ،‬نماینده های‬ ‫دور دوم هــم بیاینــد ارایش مجلس روشــن تر شــود‪ .‬بعد‬ ‫براساس ارایش مورد سوال را پیش بینی کرد‪.‬‬ ‫شــما ضرورت حفظ این ائتالف را داخل مجلس‬ ‫می بینید؟‬ ‫حتما در پیشبرد منویات دولت و نظام این ائتالف‬ ‫می تواند دستاورد بهتری داشته باشد تا تجزیه شدن و وارد‬ ‫بازی چند قطبی شدن‪ ،‬بنابراین فکر نمی کنم جریان اقای‬ ‫الریجانی دیگر با جریان بخش رادیکال اصولگرایی پیوند‬ ‫بخورد‪.‬‬ ‫اگر فراکسیون مشــترکی تشکیل شــود از بین‬ ‫اقایان الریجانی و عارف هر کدام رئیس مجلس‬ ‫شــوند دیگــری رئیــس فراکســیون مشــترک‬ ‫می شود؟‬ ‫االن هنوز برای این اســم گذاری ها زود اســت‪.‬‬ ‫اراده شکل گیری چنین فراکســیونی وجود دارد اما درباره‬ ‫نحوه چینش برای مدیریت مجلس بعدا به تفاهم خواهیم‬ ‫رسید‪.‬‬ ‫برای اولین بار صف رای در شمال تهران زودتر از جنوب تهران شکل گرفت و ابتدای روز صف ها‬ ‫در شمال و مرکز تهران طوالنی تر از جنوب تهران بود‬ ‫پارلمان‬ ‫عبور از محمود‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫سیاست‬ ‫چقدرازنتایجتهرانحاصلعملکرداحمدینژادبودهاست؟‬ ‫‪177‬‬ ‫‪7‬‬ ‫پارلمان‬ ‫وقتی پای تحلیــل و پیش بینی به میــان می امد کم‬ ‫نبودند کسانی که می گفتند محمود احمدی نژاد یا خودش‬ ‫نامزد انتخابات مجلس می شود یا یک فهرست را برای این‬ ‫انتخابات معرفی می کند‪ .‬از میان افــراد نزدیک به او هم‬ ‫اخبار ضد و نقیضی منتشر می شــد‪ ،‬برخی مثل عبدالرضا‬ ‫داوری با قطعیت می گفتند که احمدی نژاد هیچ نقشــی در‬ ‫این انتخابات نخواهد داشت و برخی دیگر هم می گفتند که‬ ‫او از این انتخابات نخواهد گذشت‪ .‬این گمانه ها البته وقتی‬ ‫که اعالم شد حزب یکتا بنا دارد لیست مستقل ارائه دهد از‬ ‫همیشه بیشتر شد‪ .‬کمی که کار جلوتر رفت یکتا وارد ائتالف‬ ‫با اصولگرایان شد و دیگر این گزاره از بین رفت که لیست‬ ‫احمدی نژاد با عنوان یکتا منتشــر خواهد شــد‪ .‬اما در این‬ ‫میان یک اتفاق دیگر هم افتاد‪ ،‬برخی وزرای احمدی نژاد‬ ‫به همــراه مدیران عالی رتبــه او در حوزه هــای مختلف در‬ ‫انتخابات ثبت نام کردند‪ .‬حاال باز گمانه ها شــدت گرفت‪.‬‬ ‫می گفتند او اگر چه خودش نامزد نشده اما با همین افرادش‬ ‫یک لیست معرفی خواهد کرد‪.‬‬ ‫حرف هایی که تکذیب نشد‬ ‫در این میان ام ا یکباره یک متن از سخنان منسوب به‬ ‫احمدی نژاد در سرار کشور منتشر شد که البته هرگز از سوی‬ ‫شخص احمدی نژاد تکذیب نشد‪ .‬در این متن رئیس جمهور‬ ‫سابق در تازه ترین موضع گیری سیاسی خود پیش بینی کرده‬ ‫بود اصولگرایان در انتخابات مجلس شکســت ســنگینی‬ ‫خواهند خورد‪ .‬وی گفته بود‪ « :‬از نظر من اصولگرایی مرده‬ ‫اســت و باید خون تازه ای در جریان حامــی انقالب دمیده‬ ‫شــود‪ .‬عده ای به اســم اصولگرا دور هم نشســته اند و به‬ ‫خودشان ســهمیه می دهند و انتظار دارند مردم هم به انها‬ ‫رای دهند‪ ،‬در حالی که حداکثر از این فهرســت ‪ ۳۰‬نفره‪،‬‬ ‫‪ ۷‬تا هشــت نفر بیشــتر به مجلس راه پیدا نخواهند کرد‪ .‬با‬ ‫اینکه اصالح طلب هــا و اغلب رقبای جــدی اصولگرایان‬ ‫رد صالحیت شــده و از گردونه انتخابات حذف شــده اند‪،‬‬ ‫اما همیــن افراد درجه ســه اصالح طلب و طرفــدار دولت‬ ‫هم‪ ،‬اصولگرایان را کامال شکســت خواهند داد‪ .‬ائتالف‬ ‫اصولگرایان فاقــد چهره های کاریزماتیــک در انتخابات‬ ‫است و برخی از نامزدهای انها نیز امتحان خود را قبال داده‬ ‫و مردود شــده اند‪ .‬دور هم می نشینند و فهرست می بندند و‬ ‫فکر می کنند مردم به انها رای خواهند داد‪ ».‬بر اساس این‬ ‫گزارش احمدی نژاد با بیان اینکه اینها اصولگرایی را خراب‬ ‫کرده اند‪ ،‬گفته بود‪« :‬انها نه شعار دارند و نه برنامه‪ .‬از نظر‬ ‫من اصولگرایی مرده اســت و باید خون تازه ای در جریان‬ ‫حامی انقالب دمیده شود‪».‬‬ ‫سیاست‬ ‫‪178‬‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫فردای انتخابات‬ ‫اینکــه احمدی نــژاد ایــن حرف هــا را زده بــود یــا‬ ‫نه هنوز معلوم نیســت امــا نتیجه انتخابات موجب شــد تا‬ ‫احمدی نژادی ها موضعی بگیرند که نشان دهند این سخنان‬ ‫می توانسته اظهارات احمدی نژادی ها باشد‪.‬‬ ‫انها انتقادات بسیار تندی به اصولگرایان انجام داد ند‬ ‫و با کنایه‪ ،‬حرف های انها را در مورد مخالفت با احمدی نژاد‬ ‫یاداوری می کردنــد‪ .‬برای مثال ســایت نزدیک به جریان‬ ‫احمدی نژاد و هواداران رئیس دولــت نهم و دهم در قالب‬ ‫یادداشتی به تحلیل نتایج انتخابات هفتم اسفند پرداخت‬ ‫که طی ان نویسنده‪ ،‬انتخابات هفتم اسفند را نه «شکست»‬ ‫بلکه «سرنگونی» اصولگرایان دانست‪.‬‬ ‫محمد حسین حیدری‪ ،‬نویسنده این یادداشت نوشت‪:‬‬ ‫«مهمترین زمینه برای اصــاح اصولگرایی و جلوگیری از‬ ‫وقوع فجایع بزرگتر‪ ،‬بررســی تحول سیاســی هفتم اسفند‬ ‫در تراز پدیده ای چون «سرنگونی» است نه «شکست»‪.‬‬ ‫اصولگرایان در تهران «شکست» نخوردند‪« ،‬سرنگون»‬ ‫شدند‪ .‬اگر فردای «شکســت» ‪ 24‬خرداد ‪ ،92‬ماله کشی‬ ‫سیاســی اصولگرایان در القای گــزاره «اصولگرا خواندن‬ ‫حسن روحانی» متجلی شد‪ ،‬امروز مصداق ماله کشی چیزی‬ ‫جز اعتراف به «شکست» به جای بررسی علل و زمینه های‬ ‫«سرنگونی» نیست‪ .‬باید متوجه بود ناکامی اصولگرایان در‬ ‫اوردگاه هفتم اسفند صرفا در ساحت «سیاست ورزی» رقم‬ ‫نخورده است‪ .‬انچه «شکست» را تا سر حد «سرنگونی»‬ ‫ارتقاء می دهد‪ ،‬رقم خوردن ناکامی در ساحت «ایدئولوژی‬ ‫سیاســی» و فراتر از ان «الهیات سیاسی» است‪ .‬سه ماه‬ ‫قبل در جریان کوشــش برای ارائه تعریفی از اصولگرایان‬ ‫متذکر شدیم‪« :‬اصولگرا کسی اســت که با تمام توان در‬ ‫برابر «فهمیدن» مقاومت می کند و پس از انکه حقیقت را‬ ‫فهمید با تمام توان بر موضع قبلی خود پافشاری می کند‪.‬‬ ‫اصولگرایی اردوگاه نزاع با فهم حقیقت است و اصولگرایان‬ ‫در پیکارهای سیاســی به جای رقابت با رقیب به زد و خورد‬ ‫با سرچشــمه های معرفت و دانســتن می پردازند‪ ».‬نتایج‬ ‫انتخابات هفتم اسفند میزان مشروعیت و دایره شمول این‬ ‫تعریف را عیان تر کرد‪ .‬با علم به این مساله‪ ،‬اسیب شناسی‬ ‫اصولگرایی همچنان موضوعیت دارد‪ .‬به ویژه اگر بدانیم‬ ‫باز شدن مسیر برای نقش افرینی جدی تر جوانان انقالبی‬ ‫یکی از نتایج طبیعی و در عین حال ارزشمند «سرنگونی»‬ ‫پدرخوانده های اصولگرایی اســت‪ .‬از این حیث بررســی‬ ‫زمینه های بروز حادثه ‪ 7‬اسفند از منظر «سیاست ورزی» و‬ ‫«ایدئولوژی سیاسی» امری است ضروری‪».‬‬ ‫عاقبت کابینه احمدی نژاد‬ ‫اگرچــه احمدی نــژاد چندیــن بــار قبــل از برگزاری‬ ‫انتخابات مجلس دهم اعالم کرده بود که در این انتخابات‬ ‫نقش افرین نخواهد بود امــا برخــی وزرای وی نامزد این‬ ‫انتخابات شــدند‪ .‬چهار تــن از اعضای کابینــه وی موفق‬ ‫شدند یک ضرب وارد مجلس شوند‪ .‬حمیدرضا حاجی بابایی‬ ‫وزیر اموزش و پرورش دولت دهم‪ ،‬نماینده همدان شــد‪.‬‬ ‫محمدمهــدی زاهــدی وزیــر علوم دولــت نهــم نماینده‬ ‫کرمان شــد و محمود بهمنی رئیس بانک مرکزی در دولت‬ ‫احمدی نژاد نیز نماینده ساوجبالغ شد‪ .‬عبدالرضا مصری‬ ‫وزیر رفاه دولت احمدی نژاد هم از کرمانشاه نماینده مجلس‬ ‫شــد‪ .‬محمدرضا میرتاج الدینی هم که از کرسی نمایندگی‬ ‫تبریز در مجلس راهی معاونت پارلمانی دولت دهم شــده‬ ‫بود‪ ،‬بار دیگر شــانس خود را در این انتخابات ازمود‪ .‬او از‬ ‫جمله ســه نماینده همین حوزه انتخابیه است که به مرحله‬ ‫دوم راه یافته اســت‪ .‬البته ‪ 9‬تن دیگــر از اعضای کابینه و‬ ‫یاران احمدی نژاد با اینکه از سوی شــورای نگهبان تایید‬ ‫صالحیت شدند هم نتوانستند از مردم رای بگیرند‪ .‬اگرچه‬ ‫چهره هایــی همچون پرویــز داوودی معــاون اول دولت‬ ‫نهم‪ ،‬محمد ســلیمانی وزیر ارتباطات دولت نهم‪ ،‬مسعود‬ ‫میرکاظمی وزیــر بازرگانی و نفت دولت هــای نهم و دهم‪،‬‬ ‫محمــد ناظمی اردکانی وزیــر تعاون دولت نهــم‪ ،‬مرضیه‬ ‫وحید دســتجردی وزیر بهداشــت دولت دهم‪ ،‬لطف الله‬ ‫فروزنده معــاون پارلمانــی دولت دهم و مهــرداد بذرپاش‬ ‫رئیس سازمان ملی جوانان در دولت دهم در لیست ائتالف‬ ‫اصولگرایان در تهران قرار گرفتند‪ ،‬اما نتوانستند از اهالی‬ ‫پایتخت رای بگیرند‪ .‬محمد حسینی وزیر فرهنگ و ارشاد‬ ‫اصلی ترین مســاله ای که همــه باید به‬ ‫ان توجــه کنند این اســت کــه انچه در‬ ‫انتخابــات ســال ‪ 92‬و ســال ‪ 94‬رخ‬ ‫داده و ان ســرمایه اجتماعــی کــه از‬ ‫اصولگرایان کاسته شده یک دلیل اصلی‬ ‫دارد؛«عملکرد محمود احمدی نژاد»‬ ‫اسالمی احمدی نژاد هم از رفســنجان نامزد شده بود‪ ،‬اما‬ ‫رای نیاورد‪ .‬پرویز کاظمی وزیر رفاه دولت نهم هم مستقل‬ ‫از حــوزه تهران نامزد شــد امــا او هم رای نیــاورد‪ .‬فاطمه‬ ‫واعظ جوادی و صادق خلیلیان رئیس سازمان محیط زیست‬ ‫و وزیر جهادکشاورزی دولت احمدی نژاد هم قصد داشتند از‬ ‫تهران وارد مجلس شوند که نشد‪.‬‬ ‫دو تن دیگر از وزرای احمدی نژاد هم نیامده از عرصه‬ ‫رقابــت رفتند‪ .‬نخســت علی نیکــزاد وزیر مســکن دولت‬ ‫دهم که اساســا ثبت نامش در انتخابــات را تکذیب کرد و‬ ‫دوم محمد عباســی وزیر ورزش دولت دهم که چون مورد‬ ‫حمایت اصولگرایان قرار نگرفت‪ ،‬از حضور در رقابت های‬ ‫انتخاباتــی‪ ،‬انصــراف داد‪ .‬در میــان اســتانداران دولت‬ ‫احمدی نژاد نیز دو نفر به مجلس دهم راه یافتند‪ .‬نخســت‬ ‫علیرضا بیگی از تبریز و دوم حبیب الله دهمرده از زابل‪.‬‬ ‫بازگشت به احمدی نژاد ؟‬ ‫حاال اما بــا به پایان رســیدن رقابت هــای انتخابات‬ ‫مجلس یــک بحث دیگــر پیرامون محمــود احمدی نژاد‬ ‫در گرفته است‪ .‬ماجرا از این قرار اســت که برخی حامیان‬ ‫رئیس جمهور ســابق می گویند زمان بازگشت احمدی نژاد‬ ‫فرا رسیده و او را برای این رقابت تشویق می کنند‪ .‬از سوی‬ ‫دیگر اما برخــی از اصولگرایان که بیشــتر در میان جبهه‬ ‫پایداری دیده می شود بر این باورند که اصولگرایان باید به‬ ‫احمدی نژاد بازگردند‪ .‬دلیل انها این است که این محمود‬ ‫احمدی نژاد است که با رای باالی خود در جامعه می تواند‬ ‫با جریان مستقر رقابت کنند‪ .‬انها نامزدهای د یگر اصولگرا‬ ‫را مهیای حضور در این رقابت نمی دانند و چنین اســت که‬ ‫نسخه بازگشت به احمدی نژاد را تجویز می کنند‪ .‬صریح تر‬ ‫بگوییم اکنون گزینه بازگشت به احمدی نژاد یکی از راه های‬ ‫محتمل پیش روی جریان سیاســی اصولگراست‪ ،‬هرچند‬ ‫باید دو پیش فــرض را در نظر گرفت‪ ،‬یــک اینکه محمود‬ ‫احمدی نژاد خود‪ ،‬تمایل به بازگشت به قدرت داشته باشد‬ ‫و دو انکه‪ ،‬بتواند در شــورای نگهبان مورد تایید صالحیت‬ ‫قرار گیرد‪ .‬با در نظر گرفتن ایــن دو پیش فرض‪ ،‬می توان‬ ‫بازگشت به احمدی نژاد را مورد تحلیل قرار داد‪ .‬همان گونه‬ ‫که گفته شد زمزمه این بازگشت زمانی بلندتر شده که برخی‬ ‫نتیجه به دست امده در هفت اسفند را به عنوان زنگ خطری‬ ‫برای انتخابات اینده در نظر گرفته اند و باتوجه به سال ‪92‬‬ ‫و عدم توفیــق هیچ یک از نامزدهای اصولگرا و شکســت‬ ‫در برابر حسن روحانی‪ ،‬بهترین فرد را برای عرض اندام در‬ ‫برابر رئیس جمهور کنونی احمدی نــژاد در نظر می گیرند‪.‬‬ ‫نکته اما این است که بهترین راهکارها در زمان باقیمانده‬ ‫برای جریــان اصولگرایی‪ ،‬نوســازی و بازســازی نیروها و‬ ‫ساختارهاســت‪ .‬انتخابــات ‪ 92‬و ‪ 94‬می تواند به عنوان دو‬ ‫ازمون مهم اصولگرایی‪ ،‬در اینده به کار ایند‪ .‬برای خیزهای‬ ‫بلند باید چندگام به عقب برداشت و سپس رو به جلو حرکت‬ ‫کرد‪ .‬در انتخابات ‪ 92‬اصولگرایان شکســت خوردند اما در‬ ‫ســال ‪ ،94‬شکســتی در کار نبود اما پیام های هشدار امیز‬ ‫و جدی به همراه خود داشــت‪ .‬اصلی ترین مســاله ای که‬ ‫همه باید به ان توجه کنند این اســت که انچه در انتخابات‬ ‫سال ‪ 92‬و سال ‪ 94‬رخ داده و ان ســرمایه اجتماعی که از‬ ‫اصولگرایان کاسته شده یک دلیل اصلی دارد ؛«عملکرد‬ ‫محمود احمدی نــژاد»‪ .‬به یک معنا کســانی که نســخه‬ ‫بازگشــت احمدی نژاد را تجویز می کننــد می خواهند علت‬ ‫اصلی شکست اصولگرایان در ســال ‪ 92‬را نادیده بگیرند‪.‬‬ ‫در ان انتخابــات در واقع رقابت بین حامیــان وضع وقت و‬ ‫حامیان تغییر بود‪.‬‬ ‫محمــود احمدی نــژاد هزینه هــای ســنگینی بــه‬ ‫جناح اصولگــرا وارد کرده اســت‪ .‬باید این گونــه به اینده‬ ‫ سیاست ورزی اصولگرایان نگاه کنیم‪ .‬بازگشت به عقب فقط‬ ‫یک نتیجه دارد‪« :‬ثبت یک شکست سنگین»‪.‬‬ ‫پارلمان‬ ‫برگشت به احمدی نژاد‪ ،‬تحلیلی برعکس است‬ ‫نیره ساری‬ ‫خبرنگار‬ ‫چهارم‪ ،‬دولت با مجلس همراه شــد (اشــاره بــه اصولگرا‬ ‫بودن هاشــمی در زمان دولت سازندگی)‪ .‬همچنین وقتی‬ ‫در سال ‪ ،76‬خاتمی به ریاســت جمهوری رسید با مجلس‬ ‫پنجم همراه بود اما دو ســال بعد مجلس ششــم با شاکله‬ ‫اصالح طلب کامال در اختیار دولت بــود‪ .‬این موضوع در‬ ‫زمان ریاست احمدی نژاد در سال ‪ 84‬نیز صدق می کند که‬ ‫دو سال بعد یعنی سال ‪ ،86‬مجلس هفتم اصولگرا همراه با‬ ‫رئیس جمهور شدند و اینگونه این داستان تکرار می شود‪.‬‬ ‫بر همین اساس می توان نتیجه گرفت مردم تهران با نگاه‬ ‫سیاسی به کسانی رای می دهند که منتقد و مخالف دولت‬ ‫نباشــند و رئیس جمهور بعدی نیز از هر جناحی که باشــد‪،‬‬ ‫مجلس بعــدی همــراه وی خواهد بود مگر انکه شــرایط‬ ‫تغییر کند‪.‬‬ ‫سوم‪ :‬باتوجه به حضور ‪ 12‬ساله اصولگرایان‪ ،‬مردم‬ ‫خواهان این هســتند تا تغییرات جدیدی مشــاهده کنند‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫اقای ایمانی ! نتیجه انتخابات تهران را چگونه ارزیابی‬ ‫می کنید؟‬ ‫مــردم تهــران بر خالف مردم ســایر اســتان ها‪،‬‬ ‫نگاه سیاســی به انتخابات دارند و رای سیاسی می دهند‪،‬‬ ‫به خصوص این مورد برای انتخابات مجلس بیشتر صدق‬ ‫می کند چراکــه در شهرســتان ها عموما مســائل قومی و‬ ‫منطقه ای مطرح است اما برای مردم تهران‪ ،‬رای سیاسی‬ ‫قابل اهمیت است‪.‬‬ ‫اما دلیل عدم موفقیــت اصولگرایان در راهی کردن‬ ‫یک کاندیدا از تهران به بهارستان در ‪ 5‬محور مورد بررسی‬ ‫قرار می گیرد‪:‬‬ ‫یکم‪ :‬این نتیجه نه تنها برای اصولگرایان بلکه برای‬ ‫اصالح طلبان‪ ،‬مردم تهران و حتی سیاسیون افراطی جناح‬ ‫اصالح طلب نیز جالب توجه بود و در همین راســتا نه تنها‬ ‫اصولگرایان بلکه حتی مردم نیز بــاور نمی کردند که یک‬ ‫کاندیدا از تهران هم راهی بهارستان نشود و نتیجه ‪ 30‬بر‬ ‫صفر به پایان برسد‪.‬‬ ‫دوم‪ :‬باتوجه به نگاه سیاسی مردم تهران در انتخاب‬ ‫کاندیداهای خود‪ ،‬انها ترجیح می دهند کسانی را انتخاب‬ ‫کنند کــه در اوایل کار دولــت‪ ،‬همراه بــا کابینه باشــد تا‬ ‫رئیس جمهور بتواند شــعارها و سیاســت های وعده داده‬ ‫شده خود را عملیاتی سازد‪ .‬چنان که تاریخ سیاسی نیز شاهد‬ ‫این ماجراســت و زمانی که شــخص هاشمی رفسنجانی‬ ‫به ریاســت جمهوری منصوب شــد‪ ،‬با مجلس سوم رو به‬ ‫رو شــد که به تعبیر رهبــر معظم انقالب چــوب الی چرخ‬ ‫دولت می گذاشــتند اما دو ســال بعد با انتخــاب مجلس‬ ‫‪8‬‬ ‫ناصــر ایمانــی می گوید‪« :‬بازگشــت به ســمت‬ ‫احمدی نژاد به هیچ عنوان از سوی اصولگرایان مطرح‬ ‫نیست و چنین اظهاراتی جنگ روانی است تا جناح هایی‬ ‫چــون پایداری هــا‪ ،‬تعزیه گردانی میــان اصولگرایان‬ ‫کننــد‪ .‬میــزان دلخــوری اصولگرایــان از احمدی نژاد‬ ‫کمتر از اصالح طلبان که جریان رقیب است‪ ،‬نخواهد‬ ‫بود و بازگشت اصولگرایان به ســمت احمدی نژاد دور‬ ‫از واقعیــت اســت و هرگز اتفــاق نمی افتد‪ ».‬بــا او در‬ ‫مورد انتخابــات مجلس در تهران و احتمال اســتقبال‬ ‫اصولگرایان از بازگشت احمدی نژاد بعد از این تحوالت‬ ‫گفت وگو کرده ایم‪.‬‬ ‫و اتفاقی تازه رخ دهد البتــه این را مجدد تکــرار باید کرد‬ ‫که مردم تهران بر خالف سایر اســتان ها که نگاه قومی‪،‬‬ ‫منطقه ای و قبیله ای دارند‪ ،‬با نگاه سیاسی رای می دهند که‬ ‫این اتفاق عجیبی نیست و بارها و بارها این نگاه سیاسی در‬ ‫انتخاب کاندیداها تکرار شده است‪.‬‬ ‫چهارم‪ :‬به امضا رســاندن برجام‪ ،‬تنهــا اقدام دولت‬ ‫روحانی بود و این موضوع برای مردم بســیار قابل اهمیت‬ ‫اســت‪ ،‬در اینجا باید از زبان مردم گفت که کســب وجهه‬ ‫سیاســی‪ ،‬بهبود روابط با دنیا‪ ،‬از بین بردن هر گونه تحقیر‬ ‫جهانی و رفاه و حل مشکالت اقتصادی را در برجام دیدند‬ ‫و زمانی که عده ای به مخالفت برخاســتند‪ ،‬ناخشنودی را‬ ‫برای انان به همراه اورد‪ .‬بر همین اســاس اقدام به حذف‬ ‫مخالفین کردند تا سد راه برجام نباشند‪.‬‬ ‫پنجم‪ :‬حوادث ســال ‪ ،88‬رد صالحیت هاشمی در‬ ‫انتخابات ریاســت جمهوری‪ .‬رد صالحیت ها در این دوره‬ ‫موجب شــد تا مردم تهران‪ ،‬به اتفاقات پس از سال ‪ 88‬به‬ ‫بعد واکنش نشــان دادند که البته باید گفت این به معنای‬ ‫تایید و قبولی نیســت اما مردم تهران در صدد دلجویی بر‬ ‫امدند و عکس العمل روانی نسبت به این مهم نشان دادند‪.‬‬ ‫مجموعه عوامل ذکر شده دالیل عدم راهی ساختن‬ ‫حتی یک کاندیــدای اصولگرا از ســوی مــردم تهران به‬ ‫بهارستان بود‪.‬‬ ‫برخــی معتقدنــد عملکرد اقــای احمــدی نژاد‬ ‫همانقدر که در انتخابات ریاست جمهوری سال‬ ‫‪ 92‬تاثیر داشــت ‪ ،‬تاثیرش را در انتخابات هفتم‬ ‫اسفند هم نشان داد ‪ .‬شما این را قبول دارید؟‬ ‫اســتدالل احمدی نژادی هــا ایــن اســت که در‬ ‫صورت حضور ما همه چیز در صحنه مهیا اســت و در غیر‬ ‫این صورت مهیا نیســت اما این نگاه درستی نخواهد بود‬ ‫سیاست‬ ‫گفت وگوی مثلث با ناصر ایمانی‬ ‫‪179‬‬ ‫سیاست‬ ‫‪180‬‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫پارلمان‬ ‫و خودمحوری کامال سیاســی است‪ .‬احمدی نژاد در سایر‬ ‫استان ها به نسبت شهر تهران ارای باالتری داشت و پایگاه‬ ‫بهتری نیز دارد اما در مجموع طیف احمدی نژاد در سراسر‬ ‫کشور مقبولیت پایینی پیدا کرده است و حتی در این راستا‬ ‫اصولگرایان نیز خواهان بازگشت وی نیستند‪.‬‬ ‫اما حامیــان احمدی نــژاد معتقدند کــه جدایی‬ ‫اصولگرایان از رئیس جمهور سابق موجب پدید‬ ‫امدن این نتیجه شده است‪...‬‬ ‫این خط احمدی نژاد اســت که گاهــی در محافل‬ ‫خصوصی مطرح می کند اما مســتندا قابل اســتناد نیست‪.‬‬ ‫اتفاقا در لیست اصولگرایان تعداد قابل توجهی از مدیران‬ ‫و مجریان وی حضور داشــتند که اصطالحا جبهه پایداری‬ ‫نامیده می شوند و دقیقا اصولگرایان از این جهت مورد نقد‬ ‫بودند که چرا از کسانی که قبال با احمدی نژاد کار کردند در‬ ‫لیست قرار دادید‪ ،‬بنابراین اگر قرار بود در تهران گرایشی به‬ ‫سمت احمدی نژاد وجود داشته باشد حداقل باید همان چند‬ ‫نفر در لیســت رای می اوردند‪ ،‬در حالی کــه دقیقا همان ها‬ ‫جزو پایین ترین امار تهران بودند بنابراین این ادعا را تکذیب‬ ‫می کنم‪.‬‬ ‫سوالم این است که اکنون احمدی نژاد در سطح‬ ‫سرمایه اجتماعی چه وضعی دارد؟‬ ‫احمدی نــژاد در تهــران پایگاه اجتماعی بســیار‬ ‫کمتری نسبت به سایر مناطق ایران دارد البته قبال قوی تر‬ ‫از این بود اما با اســتناد به انتخابات ‪ 88‬بــه بعد باید گفت‬ ‫احمدی نژاد در ســال ‪ 88‬موفق به گرفتن رای تهران نشد‬ ‫اما در بقیه اســتان ها رای باالتری نســبت به سایر رقبای‬ ‫خود داشت و این نشان می دهد جایگاهی در تهران ندارد‪.‬‬ ‫برخی اصولگرایان چند روزی اســت که نســخه‬ ‫بازگشت به احمدی نژاد را تجویز می کنند ‪ .‬نظر‬ ‫شما در این مورد چیست؟‬ ‫این نظریه کامال غلط اســت و میان اصولگرایان‬ ‫اصال و ابدا بازگشت به ســمت احمدی نژاد مطرح نیست‪،‬‬ ‫البته باید این را گفت که اصولگرایان در شــهرهای بزرگ‬ ‫مثل مشهد تمامی کرسی ها و شــهرهایی چون اصفهان‬ ‫نیمی از کرسی ها را کســب کردند و فقط امار تهران صفر‬ ‫بر ‪ 30‬شد‪.‬‬ ‫اساسا برگشت به سمت احمدی نژاد تحلیلی بر عکس‬ ‫است چراکه بسیاری از افراد نســبت به حضور وابستگان‬ ‫احمدی نژاد در لیســت ائتــاف اصولگرایــان اعتراض‬ ‫داشتند و اصال شاید اصولگرایان علت شکست را بر همین‬ ‫اساس بدانند‪ ،‬بنابراین بازگشــت به سمت وی فرضیه ای‬ ‫مردود است‪.‬‬ ‫احمدی نژاد به دلیل رویکردهای بعد از ‪ 88‬همچون‬ ‫ایستادگی مقابل رهبر معظم انقالب (‪ 11‬روز خانه نشینی‬ ‫و عزل مشایی از معاونت اول) مورد نکوهش اصولگرایان‬ ‫اســت و حتی فرض بر محال جهت تمایل اصولگرایان به‬ ‫ســمت وی‪ ،‬ترس از تکرار چنین اشتباهاتی مجددا وجود‬ ‫دارد و انها می ترســند اگر وی قدرت را به دســت گیرد باز‬ ‫هم اشتباهات قبلی تکرار شود‪ ،‬بنابراین بازگشت به سمت‬ ‫احمدی نژاد بــه هیچ عنوان از ســوی اصولگرایان مطرح‬ ‫نیســت و چنین اظهاراتی جنگ روانی است تا جناح هایی‬ ‫تعزیه گردانی میــان اصولگرایان کنند‪ .‬میــزان دلخوری‬ ‫اصولگرایــان از احمدی نــژاد کمتــر از اصالح طلبان که‬ ‫جریان رقیب اســت‪ ،‬نخواهد بود و بازگشت اصولگرایان‬ ‫به سمت احمدی نژاد دور از واقعیت اســت و هرگز اتفاق‬ ‫نمی افتد‪.‬‬ ‫نظر احمدی نژاد درباره انتخابات هفتم اسفند را‬ ‫چگونه ارزیابی میکنید؟‬ ‫احمدی نژاد در صورت شکست چه اصولگرایان‪،‬‬ ‫چه اصالح طلبان‪ ،‬چه اعتدالیون و چه جریان هاشــمی‪،‬‬ ‫خوشحال خواهد شد‪.‬‬ ‫احمدی نژاد زیاد داریم‬ ‫اصولگرایان اصال به بازگشت محمود احمدی نژاد فکر نمی کنند‬ ‫حمید رضا ترقی‬ ‫عضو شورای مرکزی موتلفه‬ ‫‪9‬‬ ‫مهم تریــن مســاله در ترکیب ارایش مجلــس اینده‬ ‫ارای نمایندگان کل کشــور اســت‪ .‬طبق قانون اساســی‬ ‫هــر نماینــده ای‪ ،‬نماینــده کل ملــت ایــران محســوب‬ ‫می شــود بنابراین به طور طبیعی رای بین نماینده تهران و‬ ‫شهرستان ها تفاوتی ندارد‪ .‬در انتخابات سال ‪ 88‬نیز طیف‬ ‫موسوی چنین اشتباهی را انجام دادند که موفقیت خود را‬ ‫به کل کشور تعمیم دادند چراکه تصور می کردند موفقیت‬ ‫انها در تهــران به لحاظ تعداد ارا‪ ،‬در ســایر اســتان ها نیز‬ ‫وجود دارد اما باتوجه به عدم صحت چنین نگاهی‪ ،‬دست به‬ ‫اشوب زدند و مشکالتی را برای کشور پدید اوردند‪ .‬هرچند‬ ‫که رای تهران پیشانی ارا و انتخابات است اما رای تهران‬ ‫قابل تعمیم به سطح کشور نیست اگرچه مهره های اصلی‬ ‫هر جریان سیاسی در تهران تبلور پیدا می کند‪ .‬بنابراین به‬ ‫نظر می رسد بر همین اساس رفتار شناسی مردم تهران برای‬ ‫انتخابات قابل تامل و توجه است و اگر اشراف کافی به این‬ ‫رفتار ها نشود به ریشه این مساله در ارای تهران نمی توان‬ ‫دست یافت‪.‬‬ ‫در انتخابــات ســپری شــده‪ ،‬بر اســاس رهنمــو د‬ ‫مقام معظم رهبری کــه فرمودند حتی انها که بــه من یا به‬ ‫نظام اعتقاد ندارند برای کشور و نظام در انتخابات شرکت‬ ‫کنند‪ ،‬بستری فراهم شد تا با فعال ســازی شبکه اجتماعی‬ ‫اصالح طلبان‪ ،‬حتی کســانی که با صندوق های رای قهر‬ ‫کرده بودند‪ ،‬اعتماد خود را باز یافتند و به پای صندوق های‬ ‫رای امدنــد و این جمعیت در سرنوشــت انتخابات تهران‪،‬‬ ‫تاثیر مستقیم داشت‪.‬‬ ‫از ســوی دیگر صالحیــت طراحــی شــده در مورد‬ ‫برخی نامزدها و عدم احراز صالحیت سید حســن خمینی‪،‬‬ ‫طراحی پروژه مظلوم گرایی را بــرای اصالح طلبان رقم زد‬ ‫و در واقع یک نتیجه مشــخصی را در ارا گذاشــت چراکه‬ ‫خرد جمعی اصولگرایان راضی نمی شود‬ ‫گفت وگوی مثلث با محمد مهدی اسالمی درباره بازگشت احمدی نژاد‬ ‫نیره ساری‬ ‫خبرنگار‬ ‫‪10‬‬ ‫نتیجــه انتخابــات تهــران را از ایــن زاویــه که‬ ‫اصولگرایــان نتواســتند حتی یک نفــر را راهی‬ ‫بهارستان کنند چگونه ارزیابی می کنید؟‬ ‫به نظرم بسیار طبیعی و قابل پیش بینی بود‪ .‬اراده‬ ‫متاثر ســاختن انتخابات از نتیجه برجام از میانه سال ‪93‬‬ ‫مشــخص بود و در میان نقل قول های جســته و گریخته‬ ‫در اخبار داخلی و خارجی شــنیده می شــد‪ .‬صدق و کذب‬ ‫این ادعا‪ ،‬واقعیت اثربخشــی برجام بــر انتخابات را تغییر‬ ‫نخواهد داد‪.‬‬ ‫برجام البته در نقاط جغرافیایــی گوناگون و در میان‬ ‫مشاغل مختلف اثر متفاوتی داشت که می تواند موضوع‬ ‫پژوهش جامعه شناسی شهری قرار گیرد‪ .‬به عنوان نمونه‬ ‫باغداری که میوه هایش مقهور واردات پســابرجامی شده‬ ‫و به فروش نرفت‪ ،‬درک متفاوتی از شــهروندی داشت که‬ ‫تجارت پیشــه بود و به رفت و امد دیپلماتیک پسابرجامی‬ ‫ دل خوش کرده است ؛ یا جوانی که می شنید قرار است برند‬ ‫مطلوبش در ایران نمایندگی فروش بزند‪.‬‬ ‫با چنین انــگاره ای باخــت اصولگرایــان در تهران‬ ‫محتمل ترین گــزاره منطقی بــود‪ .‬حتی در شــرایطی که‬ ‫اصولگرایان پس از چند دوره واگرایی نهایت همگرایی را‬ ‫نشان دادند‪ .‬البته این تنها دلیل نبود‪ .‬فقدان گفتمان نو و‬ ‫اعتمادساز هم در مصاف با شعارهایی همچون «گام دوم»‬ ‫و «برجام‪ »2‬بی اثر نبود‪.‬‬ ‫«یک فهرست‪ ،‬یک صدا» یا شــعار کلی «امنیت‪،‬‬ ‫معیشت‪ ،‬پیشرفت» حرف های تازه اصولگرایان پس از ‪12‬‬ ‫سال حضور در مجلس را نشان نداد‪ .‬طبیعی است که یک‬ ‫شهروند گرفتار معیشت را با بیان لغت «معیشت» در شعار‬ ‫نمی توان متقاعد کرد که فهرســت ما بــرای بهبود زندگی‬ ‫او کارامد است‪ .‬این فقدان توضیح شــعار‪ ،‬در حوزه های‬ ‫انتخابیه کوچکتر به واسطه امکان مواجهه چهره به چهره‬ ‫بیشتر و شــکل متفاوت تبلیغات جبران شد و اثر متفاوتی‬ ‫بروز داد‪.‬‬ ‫این پدیده را تا چه حد می تــوان ادامه نوع نگاه‬ ‫مردم تهران به احمدی نژاد ارزیابی کرد‪ .‬به این‬ ‫معنا که می گویند مردم‪ ،‬احمدی نژاد و عملکرد او‬ ‫را به پای احمدی نژاد می دانند و همچنان که یکی‬ ‫از علت های نتیجه انتخاب ســال ‪ 92‬مخالفت با‬ ‫روش های احمدی نژاد بوده‪ ،‬ایــن انتخابات در‬ ‫تهران هم به نوعی در همان راســتا بوده است‪.‬‬ ‫نظر شما در این مورد چیست؟‬ ‫به نظــرم تمایــز احمدی نــژاد از اصولگرایان به‬ ‫ویژه مجلس نهم ان قدر اشــکار است که نیازی به تشریح‬ ‫نداشته باشد‪ .‬کافی است میزان سوال و استیضاح مبدله‬ ‫شــده میان مجلس نهــم و دولت دهــم را با دیگــر ادوار‬ ‫مقایسه کنیم‪.‬‬ ‫برخی رســانه ها و افــراد نزدیک و منســوب به‬ ‫احمدی نژاد هم این شکست را در تهران به دلیل‬ ‫جدایی اصولگرایان از احمدی نژاد دانســته اند‪.‬‬ ‫حتی به همین دلیل حمالت تندی را به غالمعلی‬ ‫حدادعادل انجام داده اند‪ .‬این مســاله را چگونه‬ ‫تحلیل می کنید؟‬ ‫بــه گمانــم اثبــات صحــت و ســقم ادعاهــای‬ ‫این چنینی‪ ،‬محال است‪ .‬چون شرایط مشابه ازمایشگاهی‬ ‫وجود ندارد تا با ثابت نگه داشــتن همه متغیرها این گزینه‬ ‫را بررســی کنیم‪ .‬اما فــارغ از ارزیابی این ادعــا؛ معتقدم‬ ‫اصولگرایان اگر خطوط قرمز خود را رعایت نکنند‪ ،‬هویت‬ ‫خود را از دســت داده اند‪ .‬حتی اگر این ادعا درســت باشد‬ ‫ائتالف بــا جریــان انحرافی ضــرری عمیق تــر به اصل‬ ‫اصولگرایی وارد می کــرد‪ .‬اگر هم منظــور از چهره هایی‬ ‫غیر از جریان انحرافی دولت قبل است‪ ،‬افراد متعددی از‬ ‫دو دولت قبل در فهرســت بودند که یکی از شاخص ترین‬ ‫انها معاون اول دولت نهم بود‪.‬‬ ‫ایا محمود احمدی نژاد همچنان در تهران و مراکز‬ ‫اســتان ها بدنه اجتماعی دارد؟ اگر جواب مثبت‬ ‫اســت این بدنه بیشــتر در کدام بخش است و‬ ‫در همین مراکز اســتان ها‪ ،‬طبقه متوسط در چه‬ ‫نسبتی با او قرار دارند؟‬ ‫سوال شــما از نگاه من دچار چند اشکال است‪.‬‬ ‫نخســت انکه بدنــه اجتماعی را بــرای یک جریــان باید‬ ‫جســت وجو کرد و نه یک فــرد؛ به نظر من افــراد محک‬ ‫خوبی برای سنجش دیدگاه ها نیستند‪ .‬چه انکه بسیاری از‬ ‫افراد دچار تطور فکری یا تغییر جریان سیاسی می شوند‪.‬‬ ‫مثال اقای علی مطهری با سهمیه رایحه خوش خدمت به‬ ‫مجلس هشتم راه یافت و امروز اصلی ترین جریان مقابل‬ ‫ان تفکر اســت‪ .‬اقای کاظم جاللی در بسیج دانشجویی‬ ‫چهره متمایزی از چهره تبلیغاتی این انتخابات داشــت یا‬ ‫اقای کوچک زاده زمانی تفکرات اصالح طلبانه داشــته و‬ ‫امروز از جبهه پایداری هم عبور کرده است‪.‬‬ ‫دوم اینکه تهران یک «کل به هم پیوسته» نیست‪.‬‬ ‫اساسا یک اشــتباه بزرگ این روزها رایج شده و چنین القا‬ ‫می کنند که اصولگرایان در تهــران پایگاهی ندارند‪ .‬زیرا‬ ‫نه «لیســت امید» عبیدالله بن زیاد است‪ ،‬نه اصولگرایان‬ ‫لشــکر مقابلش‪ .‬اختالف نظر ما بــا اصالح طلبان جدی‬ ‫است؛ اما انها دشمن نیســتند‪ .‬نگرانی ما از این است که‬ ‫«غرب دوستی» زیاد انها راه دشــمن را باز نکند‪ .‬نه اینکه‬ ‫خودشان دشمن باشند‪ .‬تلقی ‪ 0 - 30‬هم اشتباه است‪ .‬در‬ ‫این انتخابات ســبد ارای اصالح طلبان و اصولگرایان در‬ ‫تهران هر دو پر بار بود‪ .‬اگر سرلیســت را شــاخص اقبال‬ ‫بدانیم‪ ،‬بایــد بگوییم ‪ 2-3‬شــده ایم‪ .‬البته مــا مثل اقای‬ ‫روحانی ‪ 2-3‬را برد ‪ -‬برد نمی دانیــم و قبول داریم به دالیل‬ ‫نقاط ضعفمان‪ ،‬مورد اقبال مردم قرار نگرفته ایم‪ .‬امیدوارم‬ ‫که نتایج این انتخابات کمک کند دور بعد‪ ،‬حرفی که حق‬ ‫می دانیم را بهتر بیان کنیم‪.‬‬ ‫اما در پاسخ به بخش دوم سوال شما باید گفت تعلق‬ ‫خاطر متفاوت اقشــار مختلف جامعه به جریانات سیاسی‬ ‫انکارناپذیــر اســت‪ .‬اما این گونه نیســت کــه بتوان یک‬ ‫تقسیم بندی جغرافیایی انجام داد‪ .‬همان گونه که اختالف‬ ‫جریان اصولگرا و اصالح طلب ریشه در جهان بینی متفاوت‬ ‫انها و باورهای اعتقادی متمایز دارد؛ باید انتظار داشــت‬ ‫که اثر این باور در سبک زندگی افراد دیده شود و در نتیجه‬ ‫افرادی با گرایش زندگی متفاوت‪ ،‬گرایش سیاسی مختلف‬ ‫داشــته باشــند‪ .‬اما تکرار می کنم‪ ،‬این یک تقسیم بندی‬ ‫مطلق نیست‪ .‬چه بسا فردی با سبک زندگی ناشی از تفکر‬ ‫سکوالر به دلیل برخی ریشه های عقیدتی برجای مانده در‬ ‫ذهنش به فهرست اصولگرایان رای داده باشد یا فردی با‬ ‫سبک زندگی ایرانی – اســامی که به او از نهاد خانواده به‬ ‫ارث رسیده است‪ ،‬دل به جناح مقابل بسته باشد‪.‬‬ ‫این احتمال وجود دارد کــه حاال که اصولگرایان‬ ‫در تهران و شــهرهای بزرگ انتخابات را واگذار‬ ‫کرده انــد بخش هایــی از ایــن جناح فکــر کنند‬ ‫اکنون بهترین راه مواجهه با رقیب بازگشــت به‬ ‫احمدی نژاد اســت‪ .‬این فرضیــه از انجا مطرح‬ ‫می شــود که می گویند تنها اوســت که می تواند‬ ‫قطب مقابل هاشمی و روحانی باشد‪ .‬چه اینکه دو‬ ‫بار این مساله ازموده شده و پاسخ مثبت داشته‬ ‫اســت‪ .‬ایا این رجعت به محمود احمدی نژاد در‬ ‫عالم واقعیت و خارج از نظریه پردازی امکان پذیر‬ ‫اســت؟ هزینه هــای ان چیســت؟ ایا جنــاح در‬ ‫مجموع حاضر به این کار هست؟‬ ‫فردی که بــا الگوگیری از مــدل پوتین‪-‬مدودف‬ ‫دست در دست مشایی او را برای ثبت نام همراهی می کند؛‬ ‫در عمل می گوید قدرت برای من حائز اهمیت است‪ .‬از این‬ ‫رو نمی توان احتمال عالقه احمدی نژاد به بازگشت را از نظر‬ ‫دور داشــت‪ .‬اما بعید می دانم خرد جمعی اصولگرایان به‬ ‫همراهی با او راضی شود‪ .‬اقای احمدی نژاد خصلت هایی‬ ‫از خود را در دولت دهم اشکارتر کرد که ناقض اصولی بود‬ ‫که ستون های اصولگرایی بر ان استوار است‪.‬‬ ‫با شــناختی که از اقای احمدی نــژاد دارید او از‬ ‫نتیجه حاصله انتخابات چه برداشــتی دارد و از‬ ‫این پس چگونه به سیاست ایران نگاه می کند؟‬ ‫جز ئی تر اینکه ایا او از این نتیجه به بازگشتش به‬ ‫قدرت امیدوار تر شده یا نا امید تر؟‬ ‫ترجیــح می دهــم از پیشــگویی و ذهن خوانــی‬ ‫خودداری کنم‪ .‬پاسخ این سوال را باید از خود او بپرسید‪.‬‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫بــا مظلوم گرایی می تــوان ارای مردم را جــذب کرد و این‬ ‫فرمول در انتخابات ســال ‪ 92‬نیز به کار برده شــد چراکه با‬ ‫رد صالحیت هاشمی رفسنجانی‪ ،‬مظلوم گرایی اتخاذ شد و‬ ‫هاشمی با پشت سر قرار گرفتن حسن روحانی‪ ،‬ارای خود را‬ ‫به سبد روحانی ریخت‪.‬‬ ‫همچنین رفتار شناســی مردم تهران نشــان می دهد‬ ‫که به لیســت رای خواهنــد داد و این امر نیازمند شــناخت‬ ‫تمامی لیســت نبود بلکه شــناخت سرلیســت مالک قرار‬ ‫گرفته و بر اساس سر لیست رای خود را به صندوق انداختند‬ ‫در حالیکه در شهرســتان ها لیست مالک نیســت و رفتار‬ ‫انتخاباتی مردم متفاوت با تهران است‪.‬‬ ‫اما اینجا باید یک نکته را هم بگویم و ان اینکه ایجاد ‬ ‫ترس در جامعه یکــی از رفتارهای مشــهود در مورد مردم‬ ‫تهران بود‪ .‬زمانی که این ارعاب برای طرفداران یک جناح‬ ‫ایجاد شود‪ ،‬مردم به سمت منجی ناشناخته خواهند رفت‪.‬‬ ‫تبلیغات دو سال و نیمه دولت به طور کامل علیه دولت قبل و‬ ‫اصولگرایان بود و با سیاه نمایی های دولت و اصالح طلبان‬ ‫علیه احمدی نژاد‪ ،‬اثار مخربی به وجود امد در حالی که در‬ ‫شهرستان ها اینگونه نیست و در اکثر استان ها نامزدهای‬ ‫حامی احمدی نژاد به جز چند نفــر ما بقی رای اوردند و این‬ ‫نشان می دهد بدنه جامعه که از نزدیک رفتار دولت قبل را‬ ‫دیده و لمس کر د با انچه در تهران می گذرد‪ ،‬متفاوت است‪.‬‬ ‫تخریب اصولگرایان‪ ،‬دولت قبل و مجلس نهم خصوصا در‬ ‫مورد برجام بسیار گسترده در طی این چند سال انجام شد‬ ‫و مجلس فعلی را مانعی در راســتای اجــرای برجام دولت‬ ‫جا انداختند و موجب تغییر افکار جامعه شد‪.‬‬ ‫من دربــاره اینکــه برخی رســانه ها و افــراد نزدیک‬ ‫و منســوب به احمدی نژاد این شکســت در تهــران را به‬ ‫دلیل جدایی اصولگرایان از احمدی نژاد دانســته اند باید‬ ‫بگویم که اگر این شرایط در ســطح کشور رخ می داد این‬ ‫استدالل قابل پذیرش بود اما شرایط تهران متفاوت بود‪.‬‬ ‫احمدی نژاد حتی در ســال ‪ 88‬کمتر از موسوی در تهران‬ ‫رای داشت بنابراین در تهران نوع رای دادن متفاوت است‪.‬‬ ‫بر اســاس امار قشر مستضعف مشــارکت پایینی داشتند و‬ ‫ ترجیح دادند تا سکوت اتخاذ کنند که این در جنوب و پایین‬ ‫شهر ملموس بود‪.‬‬ ‫حاال سوال این است که ایا این شکست واقعا ارتباطی‬ ‫به احمدی نژاد دارد؟ در پاســخ باید بگویم که این ســوال‬ ‫بر مبنــای یک تحلیــل واقع بینانــه نیســت‪ ،‬هر چند جمع‬ ‫اصولگرایان در پازل رقیب عمل کردند اما تردید نیست نوع‬ ‫برخورد اصولگرایان موجب تخریب عملکرد مثبت و منفی‬ ‫احمدی نژاد شــد بنابراین در نهایــت در کارنامه خود عمل‬ ‫منفی قرار دارند و این حرف قبول اســت کــه اصولگرایان‬ ‫نباید تخریب در مورد احمدی نژاد را تا انجا پیش می بردند‬ ‫که عملکرد مثبتــی در دولت قبل دیده نشــود‪ ،‬اما جدایی‬ ‫اصولگرایان از احمدی نژاد و شکست در تهران فرضیه ای‬ ‫باطل است‪.‬‬ ‫با این تفاسیر اصوال برگشت به سمت احمدی نژاد در‬ ‫ذهن اصولگرایان خطور هم نمی کند‪ .‬در میان اصولگرایان‬ ‫نیروهایی که بتوانند مشــی احمدی نــژاد در دولت نهم را‬ ‫دنبال کنند‪ ،‬کم نیســتند تا با تبعیت از رهبر معظم انقالب‬ ‫به ارمان های اصیل انقالب نیز پایبند باشــند و با دوری از‬ ‫اشــرافی گری‪ ،‬پرتالش و پر قدرت مدیریت داشــته باشند‬ ‫بنابراین ضرورتی برای رفتن ســمت احمدی نژاد نیست و‬ ‫این بازگشت ها جواب هم نداده اســت‪ .‬اما باید از فرصت‬ ‫مجلس اینــده و عبرت گیــری از شــرایط انتخابات تهران‬ ‫برای انتخابات اتی اســتفاده شــود‪ .‬من معتقــدم باید از‬ ‫حضور مردم تقدیر و تشــکر کرد که به ندای رهبر انقالب‬ ‫لبیک گفتند و دشــمن را مایوس کردند‪ ،‬بنابراین تعابیری‬ ‫مبنی بر توســعه یافتگی سیاســی صددرصد در مورد مردم‬ ‫تهران یا ‪50‬درصدی در شهرستان ها از سوی برخی افراد یا‬ ‫اهانت هایی چون کوفی بودن مردم تهران‪ ،‬درست نیست‪.‬‬ ‫اوال موافق و مخالف‪ ،‬باید تابع رای مردم باشند و دوم اینکه‬ ‫درجه بندی مردم به یک و دو سه‪ ،‬غیر منطقی است بنابراین‬ ‫باید مردم را با این خصوصیات و ویژگی ها قبول داشت و در‬ ‫برابر رای انها سر تعظیم فرود اورد‪.‬‬ ‫سیاست‬ ‫پارلمان‬ ‫‪181‬‬ ‫‪182‬‬ ‫سیاست‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫پارلمان‬ ‫هزینهبرجام‬ ‫‪11‬‬ ‫چرا علی الریجانی رای کمتری از دوره قبل کسب کرده است؟‬ ‫علی الریجانــی حتما یکی از پدیده هــای انتخابات‬ ‫هفتم اسفند است ‪ ،‬چه در معادالت قبل از انتخابات و چه‬ ‫بعد از اعالم نتایج‪.‬‬ ‫او حاضر نشد خود و حامیانش را وارد ائتالف فراگیر‬ ‫اصولگرایان کند و تحوالت انتخاباتی را با این تصمیمش‬ ‫تحت تاثیر قــرار داد‪ .‬بعد از انتخابات هــم از اعالم نتایج‬ ‫مشخص شد که او با یک ریزش رای مواجه شده‪ ،‬البته در‬ ‫تحولی عجیب تر به عنوان نفر دوم قم به مجلس راه یافته‬ ‫اســت‪ .‬این اتفاقات پیرامون او وقتی مشخص است که‬ ‫یکی از مهمترین مولفه های شــکل گیری ارایش سیاسی‬ ‫مجلس دهم است حتما اهمیت بیشتری می یابد‪.‬‬ ‫داد که چون رئیس قوه اســت تصمیم گرفته وارد ســاز و‬ ‫کار ائتالف اصولگرایان نشــود‪ ،‬باز باب تحلیل های تازه‬ ‫را گشــود‪ .‬همزمان برخی نزدیکان او می گفتند الریجانی‬ ‫خود را از جناح منفک کرده و می خواهد لیدر جریان ســوم‬ ‫در کشور باشد!‬ ‫با یک تصمیم تعیین کننــده در نهایت اما یک اتفاق‬ ‫دیگر افتاد‪ .‬علی الریجانی ترجیح داد در سراســر کشــور‬ ‫لیست ســوم دیگری منتشــر نکند‪ .‬این البته در حالی بود‬ ‫که طرفداران او فشــارهای زیادی اوردند که او فهرستی‬ ‫تحت عنوان رهروان را منتشر کند‪ .‬او اما حاضر نشد چنین‬ ‫اقدامی را انجام دهد‪.‬‬ ‫پارلمان‬ ‫داد‪ .‬حامیان الریجانی که نتوانستند لیست مستقل معرفی‬ ‫کنند و البته حاضر به قرار گرفتن در لیست اصولگرایان هم‬ ‫نبودند اکنون باید چاره ای برای حضور در یک لیست پیدا‬ ‫می کردند‪ .‬انچه در نهایت رخ داد ایــن بود که تعداد قابل‬ ‫توجهی از این افراد در لیست اصالح طلبان قرار گرفتند‪.‬‬ ‫یک ائتالف از جنس فراکسیون رهروان با این تفاوت که‬ ‫این بار‪ ،‬اصالح طلبان در راس امور بودند‪.‬‬ ‫ریزش ارا‬ ‫اما اگر چه برخی از حامیان علی الریجانی در تهران‬ ‫توانستند به سبب حضور در لیست اصالح طلبان رای خوبی‬ ‫به دست اورند اما این ماجرا برای الریجانی و برخی حامیان‬ ‫او از جمله عالءالدین بروجردی به گونه ای دیگر رقم خورد‪،‬‬ ‫چه اینکه انها با ریزش معنادار ارای خود مواجه شدند‪.‬‬ ‫علی الریجانی که در دو دوره هفتم و هشتم به عنوان‬ ‫گزینه اول مردم قم به مجلس شــورای اسالمی راه یافته‬ ‫سیاست ورزی اقای رئیس !‬ ‫داستان یک حزب‬ ‫ائتالف با اصالح طلبان‬ ‫در روزهای منتهی به انتخابات اما یک اتفاق دیگر رخ‬ ‫حاال که انتخابات تمام شــده مهمترین‬ ‫مساله این اســت که علی الریجانی چه‬ ‫تصمیمی برای ادامه سیاست ورزی اش‬ ‫در پارلمان خواهــد گرفت‪ .‬ایا می خواهد‬ ‫یک فراکسیون مشــترک با اصولگرایان‬ ‫تشــکیل دهــد یــا ترجیــح می دهــد در‬ ‫جبهــه حامیــان دولت قــرار گرفتــه و با‬ ‫اصالح طلبان ائتالف کند؟‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫هر چه به زمان برگزاری انتخابات نزدیک تر می شدیم‬ ‫تحوالت انتخاباتی صورت دیگری بــه خود می گرفت‪ .‬از‬ ‫وقتی که خبر امــد علی الریجانی جلســاتی در قالب گروه‬ ‫چهار داشــته و با علی اکبر والیتــی و علی اکبر ناطق نوری‬ ‫نشســته اســت و البته بعد از ان هم خــودش گفته بود که‬ ‫برای حزبش دیدارهایی داشته است‪ ،‬بازار حدس و گمان‬ ‫داغ تر شد که او بنای یک ائتالف جداگانه از اصولگرایان‬ ‫را دارد‪ .‬اگر چــه زمان زیادی طول نکشــید که او هم ترمز‬ ‫حزبش را کشید و هم جلسات گروه چهار را متوقف کرد اما‬ ‫همین که در فرمانداری قم گفت که مستقل وارد انتخابات‬ ‫خواهد شد و تلفنی هم به ایت الله موحدی کرمانی اطالع‬ ‫انچه رخ داد این بود‪« :‬ارائه لیســت از ســوی این‬ ‫فراکسیون منتفی شد‪ .‬قرار اســت رایزنی هایی برای قرار‬ ‫گرفتن اســامی اعضای فراکســیون در لیست های دیگر‬ ‫صورت گیرد‪ .‬هیات رئیسه و شورای مرکزی رهروان والیت‬ ‫تصمیم بر پشتیبانی الزم از اعضای فراکسیون در تهران‬ ‫و شهرســتان ها را گرفته و از هر کدام از اعضا که مایل به‬ ‫پشتیبانی باشند این کار انجام می شــود‪ .‬اقای الریجانی‬ ‫هم به عنوان رئیــس مجلس و عضو فراکســیون رهروان‬ ‫قول مســاعد برای حمایــت از اعضای فراکســیون را در‬ ‫کل کشور داده اند و انها در صورت تمایل از حمایت های‬ ‫رئیس مجلس از راه هایی همچون دادن یادداشت و پیام‬ ‫برخوردار خواهند شد‪ ».‬این اظهارنظر یکی از نزدیکان به‬ ‫علی الریجانی بود‪.‬‬ ‫بود‪ ،‬در اوردگاه هفتم اســفند با ناباوری‪ ،‬دوم شد‪ .‬حمایت‬ ‫جامعــه مدرســین حــوزه علمیــه‪ ،‬اصولگرایان ســنتی و‬ ‫اصالح طلبــان هم نتوانســت مانع از ریــزش ارای رئیس‬ ‫مجلس شورای اسالمی شــود‪ .‬او که به عنوان کاندیدای‬ ‫مستقل و اصولگرا پای به رقابت انتخاباتی گذاشته بود‪ ،‬با‬ ‫کاهش ‪ ۷۹‬هزار و ‪ ۵۳‬رای نسبت به انتخابات دوره نهم‪ ،‬در‬ ‫سیاست‬ ‫برای تحلیل رفتار سیاســی علی الریجانی باید نوع‬ ‫سیاســت ورزی او را در این چند ماه اخیر زیــر ذره بین قرار‬ ‫دهیم‪ .‬در ابتدا با رئیس مجلســی مواجه می شویم که بعد‬ ‫از امدن رئیس جمهــور جدید قرابت زیادی بــا او یا الاقل‬ ‫بدنه اجتماعی نزدیک به او داشته اســت‪ .‬به این معنا که‬ ‫اگر علی الریجانی در سال های قبل به صراحت از عملکرد‬ ‫ال یکباره به‬ ‫حسن روحانی در مذاکرات انتقاد کرده بوده‪ ،‬حا ‬ ‫مدافع تمام عیار تیم هسته ای تبدیل شده و تمام قد مقابل‬ ‫مخالفان برجام در پارلمان می ایستد و هر قدر هم که الزم‬ ‫باشد در این زمینه هزینه پرداخت می کند‪ .‬این همان چیزی‬ ‫اســت که روحانی می خواهد؛ این همان چیزی است که‬ ‫بدنه اجتماعی رئیس جمهور مستقر انتظار دارند و درست در‬ ‫همین راستاست که برای عدم استیضاح وزرا تالش می کند‬ ‫و جلوی سوال ها را می گیرد‪ .‬درست برخالف ان روشی که‬ ‫در دوران دولت قبل از او شاهد بودیم‪.‬‬ ‫این اما همه ماجرا نیست‪ .‬او از سر ماجراهای رقابت‬ ‫بر سر ریاست مجلس نهم صاحب یک فراکسیون شد که‬ ‫حامیان او را که از قضا فقط از اصولگرایان هم نیستند در‬ ‫خود جای داده بود‪ .‬به همین سبب است که می توان گفت‬ ‫او مزیت هایی نســبت به برخی دیگر از بازیگران سیاسی‬ ‫پیدا کرد‪ .‬به این شــکل که شــبکه ای از حامیــان خود را‬ ‫(الاقل در داخل پارلمان) ســامان داد هر چند فعال و بنا به‬ ‫دالیل قابل شماری امکان حزب شــدن این حامیان پدید‬ ‫نیامد‪ .‬این شــبکه حامی او اقلیتی از اصالح طلبان را نیز‬ ‫به همراه داشت‪.‬‬ ‫علی الریجانــی در دو ســال اخیر یــک قالب جدید‬ ‫سیاســت ورزی برای خــود پیــدا کــرده بود و بر اســاس‬ ‫مشــاهدات مــا در دو ســال و چند مــاه اخیــر‪ ،‬او با حفظ‬ ‫دیسیپلین اصولگرایی‪ ،‬خود را همراه گفتمان دولت جدید‬ ‫هم نشان می داد‪.‬‬ ‫‪183‬‬ ‫پارلمان‬ ‫جایگاه دوم قرار گرفت‪.‬‬ ‫ریزش ارای الریجانی در قم که این دوره در فهرست‬ ‫اصالح طلبان نیز قرارگرفته بود‪ ،‬یک شوک انتخاباتی برای‬ ‫تحلیلگران مسائل سیاسی و انتخابات محسوب می شود و‬ ‫دالیل زیادی برای ان مطرح می شود‪ .‬بعضی از تحلیلگران‬ ‫انتخابات معتقدنــد که پــاس گل محمدرضا اشــتیانی‪،‬‬ ‫نماینده ســه دوره پیشین مجلس شــورای اسالمی‪ ،‬سبد‬ ‫ارای ذوالنوری را پربارتر کرده است‪.‬‬ ‫اشتیانی یک روز قبل از برگزاری انتخابات در نامه ای‬ ‫به فرماندار قم رئیس هیات اجرایی انتخابات‪ ،‬خواســتار‬ ‫کناره گیری از رقابت های انتخاباتی به نفع مجتبی ذوالنوری‬ ‫شده بود‪ .‬این انصراف به سرعت در شبکه های اجتماعی‬ ‫دست به دست شد و با وجود ممنوعیت تبلیغات انتخاباتی‪،‬‬ ‫هواداران مجتبی ذوالنوری‪ ،‬اســتعفانامه حجت االسالم‬ ‫اشــتیانی را در تیراژ باال منتشر و در ســطح استان نصب و‬ ‫توزیع کردند‪.‬‬ ‫از عجایــب انتخابات این بــود که هیــات نظارت‪،‬‬ ‫کناره گیری محمدرضا اشــتیانی را نپذیرفت و سعید لطفی‬ ‫رئیس هیات نظارت بر انتخابات در شب انتخابات‪ ،‬نامه ای‬ ‫به فرماندار قم نوشــت و اعــام کرده که اســتعفای این‬ ‫کاندیدا پذیرفته نشده اســت‪ .‬دفتر اشتیانی هم بالفاصله‬ ‫اطالعیه ای مبنی بر حضور ایــن کاندیدا در جمع مدعیان‬ ‫انتخابــات مجلس صــادر کرد و ایــن اطالعیه مــدام در‬ ‫شبکه های اجتماعی بازنشر داده شد‪.‬‬ ‫پاس گل حجت االسالم اشتیانی به قیمت دورشدن‬ ‫وی از صندلی سبز بهارستان تمام شد‪ .‬او که در دوره قبلی‬ ‫انتخابات‪ ،‬با کسب ‪ ۱۶۴‬هزار و ‪ ۲۱۹‬رای به عنوان دومین‬ ‫گزینه مردم قم به مجلس نهم راه یافته بود‪ ،‬این بار ریزش‬ ‫‪ ۱۴‬هزار و ‪ ۷۳۹‬رای را تجربه کرد و چهارم شد‪.‬‬ ‫امــا ریــزش ارای عالءالدیــن بروجــردی در حوزه‬ ‫انتخابیه بروجرد و اشــترینان نیز یکی دیگر از نکات قابل‬ ‫توجه بــود ‪ .‬بروجردی در طــول ‪ ۱۶‬ســال نمایندگی مردم‬ ‫بروجرد همــواره به صورت مســتقیم و کســب حداکثر ارا‬ ‫راهی مجلس شده بود و هیچ گاه سابقه نداشته که وی در‬ ‫رقابت های انتخاباتی به دور دوم برود‪.‬‬ ‫بنابراین گزارش‪ ،‬عالءالدیــن بروجردی در مجلس‬ ‫نهم با ‪ ۴۱‬هزار و ‪ ۱۵۳‬رای به همراه بهــرام بیرانوند راهی‬ ‫مجلس شد‪ ،‬این در حالی اســت که در دور قبل انتخابات‬ ‫مجلس بیش از ‪ ۵۳‬هزار رای را کسب کرده بود‪.‬‬ ‫ریزش ‪ ۱۲‬هزار رای بروجردی در مجلس نهم نسبت‬ ‫به مجلس هشــتم و این بار نیز ریزش حدود ‪ ۱۱‬هزار رای‬ ‫نشــانه خوبی برای وی و طرفدارانش نیســت‪ ،‬درحالی که‬ ‫بروجــردی در چهــار دوره ششــم‪ ،‬هفتم‪ ،‬هشــتم و نهم‬ ‫به صورت مستقیم از سوی مردم بروجرد و اشترینان راهی‬ ‫مجلس شورای اسالمی شده است‪ .‬ریزش ارای بروجردی‬ ‫در حالی رخ داد که وی در جریان رقابت انتخاباتی بارها در‬ ‫ســخنرانی ها‪ ،‬بیانیه ها و فیلم های منتشرشده از تخریب‬ ‫خودش از سوی اصالح طلبان سخن گفته بود‪.‬‬ ‫سیاست‬ ‫‪184‬‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫رئیس ائتالفی‬ ‫حاال کــه انتخابات تمــام شــده مهمترین مســاله‬ ‫این اســت که علی الریجانــی چه تصمیمی بــرای ادامه‬ ‫سیاست ورزی اش در پارلمان خواهد گرفت‪ .‬ایا می خواهد‬ ‫یک فراکسیون مشــترک با اصولگرایان تشــکیل دهد یا ‬ ‫ترجیح می دهــد در جبهه حامیــان دولت قــرار گرفته و با‬ ‫اصالح طلبان ائتالف کند؟‬ ‫شــاید هــم او بخواهــد بــه همــراه حامیانش یک‬ ‫فراکســیون جداگانه داشــته باشــد‪ .‬ایــن تصمیم علی‬ ‫الریجانی حتما در شــکل و ارایش مجلس دهم مهمترین‬ ‫تاثیر را خواهد داشت‪ .‬احتماال بر مبنای همین تصمیم هم‬ ‫معادالت هیات رئیسه جدید رقم خواهد خورد‪.‬‬ ‫ممکن است عارف و الریجانی در‬ ‫یک فراکسیون باشند‬ ‫گفت وگوی مثلث با بهروز نعمتی‬ ‫امید کرمانی ها‬ ‫خبرنگار‬ ‫رقابت سیاســی هفتم اســفند به پایان رسید‪،‬‬ ‫به طوری کــه حتی تحلیلگــران اصالح طلب نیز‬ ‫اعــام کردنــد پیش بینــی رقم خــوردن چنین‬ ‫نتیجه ای را نداشــتند و بــه نوعــی راهیابی ‪30‬‬ ‫نامزد حاضر در فهرســت ائتالف امید به مجلس‬ ‫برای شان غیرمنتظره بوده است‪ ،‬شما به عنوان‬ ‫کسی که خود در فهرست یادشده حضور داشتید‬ ‫و از حــوزه انتخابیــه تهران‪ ،‬ری‪ ،‬شــمیرانات و‬ ‫اسالمشــهر به خانه ملت راه یافتیــد‪ ،‬بفرمایید‬ ‫نظر شما چیست؟ شما هم غافلگیر شدید یا انکه‬ ‫انتظار این پیروزی را داشتید؟‬ ‫یادم می اید هفته قبل از انتخابات با نشریه مثلث‬ ‫مصاحبه داشتم و این مســاله را اعالم کردم که شانس ما‬ ‫صد در صدی اســت و تمامی نامزدهای فهرســت ائتالف‬ ‫امید در تهران رای می اورند‪.‬‬ ‫چطور این قدر دقیق ارزیابی داشتید‪ ،‬حال انکه‬ ‫حتی بعد از اعالم نتیجه هم خیلی از تحلیلگران‬ ‫اصالح طلب از شــگفتی و غافلگیری خودشان‬ ‫سخن گفتند؟‬ ‫با توجــه بــه ترکیب ائتالفــی که شــکل گرفت‬ ‫رقم خوردن چنین نتیجه ای را پیش بینی می کردم‪.‬‬ ‫ ســوالی حین ایام تبلیغات دهمین دوره مجلس‬ ‫شورای اســامی در ذهن مردم مطرح می شد و‬ ‫ان اینکه چــرا برخی اصولگراها همچون شــما‪،‬‬ ‫اقای کاظم جاللی و اقای علی مطهری در لیست‬ ‫اصالح طلبان بودید؟‬ ‫ما ائتالف کردیم و این ائتالف هم نتیجه داد‪.‬‬ ‫ایا اســم این ائتالف را می تــوان ائتالف جریان‬ ‫اقــای الریجانی‪ ،‬اصالح طلبــان و جریان دولت‬ ‫گذاشت؟‬ ‫ما اصولگرایان مستقل بودیم‪ ،‬بنابراین ائتالفی‬ ‫که شــکل گرفت ائتالف مســتقل ها‪ ،‬حامیــان دولت و‬ ‫اصالح طلبان بود‪.‬‬ ‫اینکه گفته می شود جریان اقای الریجانی جز و‬ ‫اضالع ائتالف امید نبود و نام شما‪ ،‬اقای جاللی‬ ‫و اقای مطهری از کانال حزب اعتدال و توســعه‬ ‫وارد لیست ائتالف امید شد چقدر صحت دارد؟‬ ‫ایــن را تازه االن می شــنوم‪ .‬ائتالف همان ســه‬ ‫ضلعی را داشت که گفتم‪.‬‬ ‫‪12‬‬ ‫می کنند‪ .‬این دوره هم همین طور شد‪ .‬البته از قبل معلوم‬ ‫و مشخص بود که مردم خیلی نگاهی به مجموعه ائتالف‬ ‫اصولگرایان ندارند ولی اتفاقی که افتاد باتوجه به عملکرد‬ ‫هر مجموع ه رقم خورد‪.‬‬ ‫اگر اصولگراها می امدنــد از ظرفیت طیف اقای‬ ‫الریجانی استفاده می کردند یعنی هما ن لیست‬ ‫صدای ملت تقویت می شد و مقابل لیست ائتالف‬ ‫اصالح طلبان و حامیان دولت قرار می گرفت باز‬ ‫هم نتیجه کار همین بود؟‬ ‫روی فرض ها و اگرها نمی توان تحلیل کرد‪ .‬باید‬ ‫چنین اتفاقی می افتاد و واکنش و بازخــورد ان در فضای‬ ‫جامعه مشاهده می شــد‪ ،‬بعد قابل ارزیابی بود‪ .‬وقتی این‬ ‫طور نشــده بنابراین جای تحلیل هم ندارد‪ .‬امروز معمای‬ ‫دهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسالمی حل شده‬ ‫است و راهی برای بازگشت به گذشته هم وجود ندارد‪.‬‬ ‫یــک تحلیل وجود دارد که جنبه ســلبی لیســت‬ ‫اصولگراها به توفیق لیســت امیــد خیلی کمک‬ ‫کرد‪ ،‬ایا این تحلیل را می پذیرید؟‬ ‫همان طور که گفتم خیلی از عوامل به کمک هم‬ ‫امد تا این نتیجه حاصل شد‪.‬‬ ‫وضعیت ائتــاف امید پس از تشــکیل مجلس‬ ‫دهم به چه صورت می شود؟ ایا همچنان حامیان‬ ‫دولت‪ ،‬اصالح طلبان و اصولگرایان رهروانی در‬ ‫ائتالف با یکدیگــر باقی می مانند یا هــر کدام با‬ ‫تشکیل فراکسیون اختصاصی رویه خاص خود‬ ‫را پیش می گیرند؟‬ ‫به نظرم درباره تشکیل فراکسیون صحبت کردن‬ ‫هنوز زود اســت‪ .‬انتخابات دهمین دوره مجلس شــورای‬ ‫اسالمی تازه تمام شده است و ســه ماه تا اغاز به کار دوره‬ ‫اینده نهــاد قانونگــذاری فاصله داریم‪ ،‬حتمــا دوباره بین‬ ‫طیف ها مذاکراتــی انجــام و بحث هــای مختلفی طرح‬ ‫خواهد شــد‪ ،‬بنابراین تا مباحث و مذاکرات یادشده انجام‬ ‫نشود صحبت از موضوع مورد سوال و تشکیل فراکسیون‬ ‫در مجلس خیلی زود اســت و اظهارنظر درباره ان قرین به‬ ‫واقع نخواهد بود‪.‬‬ ‫برای تعییــن ترکیــب هیات رئیســه و مدیریت‬ ‫کمیســیون های تخصصــی مجلــس شــورای‬ ‫اســامی اضالع ائتــاف امید چه رویکــردی را‬ ‫دنبال می کنند؟ مشــترک تصمیم می گیرند یا با‬ ‫هم رقابت می کنند؟‬ ‫من فکر می کنــم االن واقعا وقــت این حرف ها‬ ‫نیست‪ .‬این مجموعه شامل کسانی است که اهل مذاکره‬ ‫و گفتمان هســتند‪ ،‬تا هفتم خرداد ‪ 5 9‬قریب سه ماه زمان‬ ‫داریم‪ ،‬بنابراین در این فاصله زمانی خیلی مســائل پیش‬ ‫می ایــد‪ ،‬بنابراین االن بحــث درباره ایــن موضوعات زود‬ ‫است‪.‬‬ ‫االن برخی ها گزینه ریاست چرخشی مجلس را‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫امــا یکــی از چهره هــای حاضــر در شــورای‬ ‫سیاســتگذاری اصالح طلبــان اعــام کــرد که‬ ‫ائتالفــی میــان اصالح طلبــان و جریــان اقای‬ ‫الریجانی اتفــاق نیفتــاده‪ ،‬بلکه فقــط با حزب‬ ‫اعتــدال و توســعه ائتــاف انجام شــد و برای‬ ‫انکه انها لیســت جداگانه ندهنــد اصالح طلبان‬ ‫پذیرفتند که چند نفر از نزدیکان اقای الریجانی‬ ‫را در فهرســت خود قــرار دهند‪ ،‬ایــا همین طور‬ ‫است؟‬ ‫من این را نشــنیدم و بعید هــم می دانم این طور‬ ‫باشد‪.‬‬ ‫هم اکنون در برخی رســانه ها جلــوی گرایش‬ ‫سیاســی شــما‪ ،‬اقای مطهری و اقــای کاظم‬ ‫جاللــی عنــوان اصال ح طلــب در ج شــده‬ ‫اســت‪ ،‬حال انکه شــما در مجلــس نهم عضو‬ ‫فراکســیون اصولگرایــان رهــروان والیــت‬ ‫بودید‪ ،‬االن چــه گرایش سیاســی دارید؟ ایا‬ ‫اصالح طلب شدید؟‬ ‫ما مستقلیم‪ ،‬پیشینه سیاسی ما مشخص است‪ .‬ما‬ ‫اصولگرایان معتدلی بودیم که با داشتن هویت مشخص‬ ‫مستقل هستیم‪.‬‬ ‫با همین رویکرد مســتقل در مجلس دهم ادامه‬ ‫می دهید یا گرایش سیاسی پیدا می کنید؟‬ ‫حتما و حتما با دوستان مختلف خواهیم نشست‬ ‫و جلسات مختلفی خواهیم گذاشــت و مجموعه خوب تر‬ ‫از ائتالف امید تشــکیل خواهیم داد و این اتفاق می افتد‬ ‫تا ان شــاءالله یــک مجلس کارامــد‪ ،‬عقالنــی و خردورز‬ ‫داشته باشیم‪.‬‬ ‫توفیقی که لیست ائتالف امید کسب کرد حاصل‬ ‫چه مولفه هایی بود؟‬ ‫همگرایی که بین گروه های مختلف اتفاق افتاد‪،‬‬ ‫بحث از خودگذشتگی برخی نامزدها‪ ،‬کنار هم قرار گرفتن‬ ‫سلیقه های سیاسی حامی دولت‪ ،‬حمایت همه سیاسیون‬ ‫از مجموعه ائتالف و حضور پرشور مردم پای صندوق های‬ ‫رای در نتیجه ای که شکل گرفت اثرگذار بود‪.‬‬ ‫برخی چهره هــای اصالح طلب پیــام ویدئویی‬ ‫اقای خاتمی را در شــکل گیری موج اجتماعی و‬ ‫توفیق لیســت ائتالف امید موثر می دانســتند‪،‬‬ ‫نظر شما چیست؟‬ ‫این پیام هم موثر بود‪.‬‬ ‫تعیین کننده بود یا فقط موثر بود؟‬ ‫خیلی از عوامل دست به دســت هم دادند و این‬ ‫پیام هم موثر بود‪.‬‬ ‫دو قطبی که بین لیســت ائتالف امیــد و ائتالف‬ ‫اصولگرایان شــکل گرفت چه ماهیتی داشــت؛‬ ‫برخی می گویند دو قطبی برجامیان ‪ -‬نابرجامیان‬ ‫بود‪ ،‬ایا همین طور است؟‬ ‫فکر می کنم متعدد فاکتورهایی در شــکل گیری‬ ‫این موضوع نقش داشت‪ ،‬می تواند برجام‪ ،‬خواست مردم‪،‬‬ ‫ترکیب ائتــاف و موضوعات دیگر عامــل وقوع دوقطبی‬ ‫انتخاباتی هفتم اســفند باشــد‪ .‬در واقع اقشار و الیه های‬ ‫مختلفی از جامعه به حوزه های اخذ رای امدند و رای خود‬ ‫را به داخل صندوق انداختند‪ ،‬هر کــدام از انها از زاویه ای‬ ‫مختص به خود به موضــوع انتخابات هفتم اســفند نگاه‬ ‫می کردند‪ ،‬بنابرایــن نمی توان رقابت ایجاد شــده بین دو‬ ‫لیست را تک عاملی دانست‪.‬‬ ‫به نظــر شــما چــرا هیــچ نامــزدی از ائتــاف‬ ‫اصولگرایــان مو فق نشــد در جمــع ‪ 30‬نماینده‬ ‫منتخب شهر تهران قرار گیرد؟‬ ‫باالخره حضــور مــردم تعیین کننده بــود‪ .‬مردم‬ ‫همیشه تحلیلگران و سیاســیون را در انتخابات غافلگیر‬ ‫بهروز نعمتــی‪ ،‬منتخب مــردم تهران‪ ،‬ری‪،‬‬ ‫شــمیرانات و اسالمشــهر در مجلــس شــورای‬ ‫اسالمی ائتالف امید را دارای سه ضلع اصولگرایان‬ ‫مستقل‪ ،‬اصالح طلبان و حامیان دولت خواند و بر‬ ‫همین اســاس این ادعا که گفته می شود ائتالفی‬ ‫میان اصالح طلبان و جریان علی الریجانی اتفاق‬ ‫نیفتاد‪ ،‬بلکه فقط با حزب اعتدال و توسعه ائتالف‬ ‫انجام شد تا انها لیست جداگانه ندهند و از کانال‬ ‫این حزب چند نفر از نزدیکان علــی الریجانی در‬ ‫فهرست ائتالف امید قرار گرفتند را تکذیب کرد‪.‬‬ ‫مطرح می کنند‪ ،‬ایا احتمال وقــوع چنین حالتی‬ ‫وجود دارد؟‬ ‫من چنین موضوعی را نشنیدم‪.‬‬ ‫سابقه ریاست چرخشی در ادوار گذشته مجلس‬ ‫وجود نداشته‪ ،‬به نظر شما امکان دارد برای دور‬ ‫اینده چنین شیوه ای برای مدیریت قوه مقننه در‬ ‫پیش گرفته شود؟‬ ‫تصمیم گیــری در مجلس بر مبنــای رای گیر ی‬ ‫اســت‪ ،‬حتی درباره ترکیــب کمیســیون های تخصصی‬ ‫نمایندگان حاضر در شعبی که در روز نخست اغاز کار دوره‬ ‫تشکیل می شود نظر می دهند‪ ،‬بنابراین فارغ از موضوعات‬ ‫حاشیه ای که برخی با هدف شیطنت مطرح می کنند باید به‬ ‫موضوعات نگاه واقعی داشت‪.‬‬ ‫با توجه به اینکه اقای حدادعادل جز و ‪ 30‬نماینده‬ ‫منتخب مردم تهران نیســت‪ ،‬هم اکنون ائتالف‬ ‫امید رقیــب جدی خــود را در مجلــس اینده چه‬ ‫کسی می داند؟‬ ‫با همفکری و تعامل و همکاری‪ ،‬مجلس اینده را‬ ‫اداره خواهیم کرد‪.‬‬ ‫احتمال دارد اقای الریجانی و اقای عارف در یک‬ ‫فراکسیون مشترک قرار بگیرند؟‬ ‫در سایه مذاکرات هر اتفاقی ممکن است‪.‬‬ ‫هدف لیســت انتخاباتی ائتالف امید برداشــتن‬ ‫گام دوم بود‪ ،‬گام سوم چیست؟‬ ‫ان شاءالله ریاست جمهوری است‪.‬‬ ‫اما بعضی اعضای ائتالف امید می گویند تحقق‬ ‫برجام داخلی موضوع گام سوم است‪ ،‬یعنی شما‬ ‫نظر دیگری دارید؟‬ ‫برجــام داخلی بعد از برگــزاری انتخابات مجلس‬ ‫شورای اسالمی شروع شده است‪.‬‬ ‫یک اتفاقی که در دهمین دوره انتخابات مجلس‬ ‫شــورای اســامی افتاد این بــود کــه حامیان و‬ ‫نیروهای سیاســی نزدیــک به اقــای الریجانی‬ ‫حاضر نشدند با نامزدهای جبهه پایداری در یک‬ ‫لیســت مشــترک قرار بگیرند‪ ،‬بعد از انتخابات‬ ‫چطور می شــود؟ باتوجه به اینکه اصالح طلبان‬ ‫اعالم کردنــد بــرای مدیریت مجلس شــورای‬ ‫اســامی برنامه دارند این احتمال وجود دارد که‬ ‫فراکســیونی با ترکیب حامیان اقای الریجانی و‬ ‫نمایندگان همســو با پایداری در مجلس تشکیل‬ ‫شــود تا ریاســت مجلــس همچنــان در اختیار‬ ‫اصولگراها باقی بماند‪ ،‬یعنی اختالفات گذشــته‬ ‫را کنار بگذارند؟‬ ‫این موضوع را نشنیدم و فعال هم برای طرح این‬ ‫مباحث زود است‪ ،‬بنابراین اظهارنظر نمی کنم‪.‬‬ ‫اقای حدادعادل‪ ،‬رئیس فراکسیون اصولگرایان‬ ‫مجلس نهــم بــود‪ ،‬از انجا که در مجلــس اینده‬ ‫حضور ندارد اقای الریجانی در جایگاه ریاســت‬ ‫ایــن فراکســیون قــرار می گیــرد؟ ایــا چنیــن‬ ‫فراکسیونی تشکیل می شود؟‬ ‫نمی دانم‪.‬‬ ‫تکلیف فراکسیون رهروان در مجلس اینده چه‬ ‫می شود؟‬ ‫فراکسیون رهروان هم همین شرایط را دارد‪.‬‬ ‫یعنی ممکن اســت نام فراکسیون ها در مجلس‬ ‫شورای اسالمی تغییر کند؟‬ ‫فعال معادالت مجلس اینده روشن نیست‪ ،‬تکلیف‬ ‫‪ 64‬کرسی در انتخابات دور دوم مشخص می شود‪ ،‬ضمن‬ ‫انکه باید بــاب مذاکــرات و گفت وگوها باز شــود و وقتی‬ ‫تبادل نظرها انجام شــد می توان دربــاره این موضوعات‬ ‫اظهارنظر کرد‪.‬‬ ‫سیاست‬ ‫پارلمان‬ ‫‪185‬‬ ‫خبرگان پنجم‬ ‫سیاست‬ ‫پنجمین دوره انتخابات خبرگان حتما متفاوت اســت از ادوار گذشته ‪ .‬هیچ وقت اینطور‬ ‫نبوده که جامعتین دو لیســت مجزا برای این رقابت اعالم کنند‪ .‬حال انکه این بار عالوه بر این‬ ‫موضوعیکلیستدیگرهمبهاینرقابتاضافهشد‪.‬نتیجهاینانتخاباتاگرچهترکیبخبرگان‬ ‫را با تفاوت چندانی مواجه نکرد اما موجب شد ایات یزدی و مصباح یزدی وارد مجلس خبرگان‬ ‫نشوند‪ .‬یک نکته دیگر درباره این مجلس معادالت تازه درباره هیات رئیسه جدید است‪.‬‬ ‫پرون‬ ‫د‬ ‫ه‬ ‫دوم‬ ‫چهنتایجیازانتخاباتمجلسخبرگانحاصلشد؟‬ ‫سیاست‬ ‫‪186‬‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫پیروزی جامعه مدرسین درکشور‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫سیاست‬ ‫رقابت بزرگان‬ ‫از ایت الله امینی‪ ،‬ایت الله موحدی کرمانی و ایت الله مومن‬ ‫به عنوان نامزدهای ریاست خبرگان نام برده می شود‬ ‫چه کسی رئیس می شود؟‬ ‫گفت وگوی مثلث‬ ‫با موسی قربانی‬ ‫‪187‬‬ ‫‪1‬‬ ‫سیاست‬ ‫ایــن دوره انتخابات مجلــس خبرگان از همیشــه‬ ‫متفاوت تر بوده اســت‪ .‬صریح تر بگوییم شاید هیچ وقت‬ ‫این رقابت سیاســی تا این حد رقابتی نبوده است‪ .‬به یک‬ ‫معنا این بار انتخاب خبرگان بســیار مورد توجه و استقبال‬ ‫قرار گرفت‪ .‬پدیده ها در این انتخابات قابل شمار است‪.‬‬ ‫برای اولین بار لیســت جامعتیــن مجزا بــود و حتی چند‬ ‫لیست دیگر هم منتشــر شــد؛ مهمتر از همه انها لیست‬ ‫منسوب به اکبر هاشمی رفسنجانی‪ .‬انتخابات در تهران‬ ‫از همه شــهرهای دیگر داغ تر و حســاس تر شــده بود‪.‬‬ ‫علمای تراز اول از این حوزه انتخابیه نامزد شده و تفاوت‬ ‫لیســت ها هر چند در حد چند نفر بود ســطح رقابت را باال‬ ‫برده بود‪ .‬نتیجــه انتخابات هم البتــه ویژگی ها و نکاتی‬ ‫به همراه داشت‪.‬‬ ‫سیاست‬ ‫‪188‬‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫رقابت داغ‬ ‫نکته این انتخابات در حوزه انتخابیه تهران این بود‬ ‫که یک رقابت میان برخی علما شــکل گرفته بود‪ .‬رقابتی‬ ‫که البته پیش تر در دوره های قبل در داخل مجلس خبرگان‬ ‫بر اساس برخی اختالف عقاید وجود داشت اما در چند سال‬ ‫اخیر شــدت یافته و حتی کار را به انجا رســاند که طرفین‬ ‫ ترجیح دادند لیست مجزا معرفی کنند‪.‬‬ ‫از چند هفته پیش‪ ،‬خبرهایی امــده بود که در جامعه‬ ‫روحانیت اختالف نظرهایی در مورد قرار دادن نام هاشمی‬ ‫در لیســت وجود دارد امــا همزمان خبرهایی هــم بود که‬ ‫جامعه مدرسین به این نتیجه رسیده است که نام هاشمی‬ ‫نباید در لیست باشــد‪ .‬در این میان البته خبرهایی هم بود‬ ‫که برخی مخالف قرار دادن نام حســن روحانی در لیست‬ ‫جامعه مدرسین هســتند‪ .‬عدم مشــخص بودن وضعیت‬ ‫نامزدها در این دو لیست همراه شــد با این شایعه که اکبر‬ ‫هاشمی رفسنجانی بنا دارد یک لیست مختص خود را برای‬ ‫انتخابات معرفی کند‪.‬‬ ‫ایــن از پدیده هــای انتخابــات دوره پنجم اســت‬ ‫که لیســت جامعتین متفاوت بوده و یکــی از چهره های‬ ‫شاخص این فهرست هم لیست سومی اورده بود‪ .‬روایت‬ ‫این تفاوت نظر جامعتین در لیســت خبــرگان هم جالب‬ ‫اســت‪ .‬مصباحی مقدم با اشــاره به لیســت منتشره مورد‬ ‫حمایت این تشــکل در انتخابات خبــرگان رهبری گفته‬ ‫است که جامعتین در مورد ‪ 80‬نفر توافق و در مورد هشت‬ ‫نفر اختالف نظر داشته اند‪ .‬به گفته وی جامعه روحانیت‬ ‫مبارز در تهران اکبر هاشــمی بهرمانی و جامعه مدرسین‬ ‫حوزه علمیه قم علی مومن را مورد حمایت قرار داده اند‪.‬‬ ‫وی همچنین گفته بود‪« :‬علی فالحیان از حوزه انتخابیه‬ ‫خوزستان‪ ،‬سیداسماعیل نوری زنجانی از حوزه انتخابیه‬ ‫زنجان‪ ،‬سیدعلی حسینی از حوزه انتخابیه گیالن‪ ،‬هاشم‬ ‫نیازی و احمد مبلغی از حوزه انتخابیه لرستان کاندیداهای‬ ‫اختصاصی مورد حمایت جامعه روحانیت مبارز هستند‪».‬‬ ‫وی همچنین یاداور شده است که سیدکاظم نورمفیدی و‬ ‫عبدالهادی مرتضوی شاهرودی از حوزه انتخابیه گلستان‬ ‫کاندیداهای مورد حمایت جامعه روحانیت مبارز هستند و‬ ‫جامعه مدرسین حوزه علمیه قم کسی را در این حوزه مورد‬ ‫حمایت قرار نداده اســت‪ .‬اما جامعه مدرسین ترجیح داد‬ ‫در مورد لیســتی که منتشــر کرده بیانیه دهد و معیارهای‬ ‫انتخاب نامزدهایش را اعالم کند‪ .‬در این بیانیه امده بود‪:‬‬ ‫«این نظر مشورتی جامعه مدرســین پس از طی مدت ها‬ ‫رایزنی و شناســایی در سراسر کشــور صورت گرفته و در‬ ‫این میان مالک هایی چون «خبرویت و روشن ضمیری‪،‬‬ ‫دلسوزی و ارادت قلبی و عملی نسبت به انقالب اسالمی‪،‬‬ ‫امام راحل و رهبری معظم انقالب‪ ،‬برخورداری از اگاهی‬ ‫و صالحیت هــای علمــی‪ ،‬مخالفت عینی با دنیاپرســتی‬ ‫و مقام خواهــی‪ ،‬رعایــت بی االیشــی و برخــورداری از‬ ‫زی طلبگی و در یک کالم به فرموده امام راحل مخالفت‬ ‫با اســام امریکایی (اســام مرفهین بی درد و قاعدین)‬ ‫و التزام به اســام ناب محمدی (صلی اللــه علیه و اله و‬ ‫ســلم)» از جمله خصوصیات بارز مد نظــر تهیه کنندگان‬ ‫این فهرست بوده است‪».‬‬ ‫جنجال بر سر یک لیست‬ ‫در ایــن میــان امــا ارائــه فهرســت از ســوی‬ ‫هاشمی رفســنجانی بــا جنجال هــای فراوان رســانه ای‬ ‫وسیاسی مواجه شد‪ .‬او فهرســت مدنظرش را همزمان با‬ ‫سخنرانی خود در صداوسیما منتشر کرد‪ .‬نام این فهرست‬ ‫«خبرگان ‪ - ٩٤‬خبــرگان مردم» بوده که شــامل ‪ ١٦‬نام در‬ ‫اســتان تهران و حدود ‪ 30‬نفر در سایر حوزه های انتخابیه‬ ‫بود‪ .‬د ر این لیســت نــام افــراد ی را می توان د یــد که د ر‬ ‫لیست جامعه مد رسین حضور نداشــتند و البته این لیست‬ ‫اشتراکاتی هم با لیست جامعه مد رسین داشت‪.‬‬ ‫د ر ایــن لیســت عــاوه بــر هاشمی رفســنجانی‬ ‫که به عنوان سر لیســت قرار داشــت نام افــراد ی چون‪،‬‬ ‫حســن روحانی‪ ،‬ابراهیم امینی‪ ،‬محمد امامی کاشــانی‪،‬‬ ‫محمود علوی‪ ،‬محمد علــی موحد ی کرمانی‪ ،‬ابوالفضل‬ ‫میرمحمد ی‪ ،‬محمد محمد ی نیک(ری شهری)‪ ،‬محسن‬ ‫قمی‪ ،‬محمد علی تسخیری‪ ،‬محمد سجاد ی عطا اباد ی‪،‬‬ ‫قربانعلی د ری نجف اباد ی‪ ،‬هاشم بطحایی‪ ،‬محمد حسن‬ ‫زالی (فاضل گلپایگانی)‪ ،‬نصرا‪ ...‬شــاه اباد ی و محسن‬ ‫اســماعیلی به چشــم می خورد ‪ .‬نکته جالب د ر این لیست‬ ‫حضور محســن اســماعیلی تنها کاند ید ای غیر ملبس د ر‬ ‫انتخابات خبرگان د ر لیســت مورد حمایت هاشــمی بود‪.‬‬ ‫د ر ان ســوی رقابت اگر به لیســت جامعه مد رسین قم د ر‬ ‫تهران نگاهی بیند ازیم افراد ی د ر این بین مشترک بودند‬ ‫و افراد ی متفاوت‪ .‬د ر لیســت جامعه مد رسین چهره هایی‬ ‫همچون احمد جنتی‪ ،‬محمد تقــی مصباح یزد ی‪ ،‬محمد ‬ ‫یزد ی‪ ،‬علیرضا اعرافی‪ ،‬محمد باقر باقری کنی‪ ،‬غالمرضا‬ ‫مصباحی مقــد م‪ ،‬ســید محمد رضا مد رســی یزد ی‪ ،‬علی‬ ‫مومــن‪ ،‬حســن روحانــی‪ ،‬ابراهیــم امینــی‪ ،‬محمد علی‬ ‫موحد ی کرمانی‪ ،‬ســید ابوالفضل میر محمد ی‪ ،‬محســن‬ ‫قمــی‪ ،‬محمــد محمــد ی ری شــهری‪ ،‬قربانعلــی د ری‬ ‫نجف اباد ی و محمد امامی کاشانی قرار داشتند‪.‬‬ ‫امــا در ادامه تحــوالت ایــن انتخابات یــک اتفاق‬ ‫مهم رخ داد‪ .‬بی بی ســی‪ ،‬رســانه تحت مدیریت کشــور‬ ‫انگلســتان در دخالتی اشکار در مســائل داخلی ایران به‬ ‫حمایــت از لیســت هاشمی رفســنجانی پرداخت‪ .‬همین‬ ‫اتفاق موجب شــد موج واکنش ها نســبت به این لیســت‬ ‫باال بگیرد‪ .‬منتقدان هاشمی رفســنجانی از این فهرســت‬ ‫به عنوان لیست انگلیسی یاد می کردند‪ .‬کار به انجا رسید‬ ‫که هاشمی رفسنجانی در مواجهه با موج واکنش با اشاره‬ ‫به اینکه لیست منتشر شــده به نام من‪ ،‬لیست من نیست‪،‬‬ ‫گفت‪« :‬گروهی از نخبگان و خبرگان داخل و خارج مجلس‬ ‫خبرگان این لیست را تهیه کرده اند و از بنده و اقای روحانی‬ ‫خواستند سرلیست ان باشیم‪».‬‬ ‫این اما تمــام ماجرا نبود‪ .‬یکباره یــک موج دیگر راه‬ ‫افتاد که برخی اعضای این لیست به قرار گرفتن نامشان‬ ‫در فهرست هاشمی معترض بودند‪ .‬در همین راستا بود که‬ ‫ایت الله موحدی کرمانــی‪ ،‬دبیرکل جامعه روحانیت اعالم‬ ‫کرد‪« :‬من اصال راضی نبودم و نیستم که اسمم در لیست‬ ‫اقای هاشمی باشد و به همین دلیل هم می گویم که مردم‬ ‫بدانند‪ ،‬من فقــط عضو لیســت جامعتین هســتم‪ .‬برخی‬ ‫می گویند که من از این لیست خارج شوم که این بی معنی‬ ‫است چون من خودم در لیست نرفتم که حاال خارج شوم و‬ ‫ابتدائا در این لیست نبودم که حاال بگویم من از این لیست‬ ‫خارج می شــوم‪ .‬اقایان بدون اینکه اجــازه از من بگیرند‪،‬‬ ‫نامم را در لیســت خود قرار دادند و حاال اعالم می کنم که‬ ‫در این لیست (لیســت مورد حمایت هاشــمی) نیستم‪».‬‬ ‫وی در مصاحبه دیگری هم گفته بود‪« :‬شــنیده ام که این‬ ‫اصالح طلبان هم اسم من را در لیستشان گذاشته اند‪ .‬من‬ ‫راضی به زحمتشــان نبودم! هم انها می دانند و هم مردم‬ ‫می دانند که من گروه خونی ام به ایــن جریان نمی خورد و‬ ‫به این جریان نمی چسبم‪ .‬من انقالبی و والیتمدار هستم‬ ‫و پایبند به اصول‪».‬‬ ‫ایت اللــه دری نجف ابادی هم فــرد دیگری بود که‬ ‫اعالم کرد فقط در لیســت جامعتین حضــور دارد‪« :‬من‬ ‫به کســی نگفتم اســمم را در لیســت بگذار و جز لیست‬ ‫جامعتین در لیســت دیگری نیســتم؛ حاال یک کســانی‬ ‫من را در لیستشان گذاشــته اند که من اصال خبر ندارم‪،‬‬ ‫اما مشخص اســت از این حرکت که انگلیس دنبال این‬ ‫اســت که بنزین بریزد در انتخابــات‪ ،‬کار انگلیس تفرقه‬ ‫انداختن است‪».‬‬ ‫نفر بعدی‪ ،‬ایت الله تســخیری بــود که از حضور در‬ ‫این لیســت اعالم برائت کــرد‪ .‬او گفت‪« :‬مــن خارج از‬ ‫تهران بودم و بعدا دیدم اسم من در لیست اقای هاشمی‬ ‫است‪ ،‬با من هیچ کس مشــورت و صحبت نکرد و دلیلی‬ ‫نیســت که ذیل این گــروه و ان گــروه باشــیم‪ .‬صریحا‬ ‫می گویم که اصولگرا هستم و معتقدم که خط صحیح خط‬ ‫اصولگراســت و خط دیگران اصالح طلب یا اعتدال گرا‬ ‫خط صحیحی نیست‪».‬‬ ‫ایت الله تســخیری در پاسخ به ســوالی در رابطه با‬ ‫مواضع سال های اخیر هاشــمی تصریح کرد‪« :‬صحیح‬ ‫نیســت که بنده در جلسه ای درباره اشــخاص نظر بدهم‬ ‫ولی بنــده مخالف خیلــی از موضع گیری های هاشــمی‬ ‫هســتم‪ ،‬از جمله موضع گیری که علیه شــورای نگهبان‬ ‫داشت‪».‬‬ ‫ایت الله مدرســی یزدی‪ ،‬از لیستی که اصالح طلبان‬ ‫حامی ان هســتند هم از کســانی بــود که نســبت به عدم‬ ‫موضع گیری هاشمی رفسنجانی در قبال حمایت بی بی سی‬ ‫اعتراض کرد‪« :‬چرا برخی در طرح هایی که دشمن برای‬ ‫ملت اماده می کنند عامل می شوند و خالهای دشمن را پر‬ ‫می کنند؛ رسما اعالم کنید‪ ،‬و به دهن انگلیس و بنگاه های‬ ‫تبلیغاتی انان بزنید و از انها تبری بجویید؛ هرکس صادقانه‬ ‫تبری جســت می تواند مورد تایید ملت قرار گیرد و هرکس‬ ‫تبری نجست ملت ایران نباید روی خوشی به او نشان دهد‪.‬‬ ‫ارائه فهرســت از سوی هاشمی رفســنجانی با جنجال های فراوان‬ ‫رسانه ای وسیاسی مواجه شــد‪ .‬او فهرست مدنظرش را همزمان با سخنرانی‬ ‫خود در صداوسیما منتشر کرد‬ ‫سیاست‬ ‫اما وقتی نتایــج انتخابات اعالم شــد همه اعضای‬ ‫فهرست هاشمی غیر از یک نفر توا نستند از حوزه انتخابیه‬ ‫تهران وارد این مجلس شــوند‪ .‬چنان کــه می توان گفت ‬ ‫بین منتخبین‪ ،‬جامعه روحانیت‪ ،‬بیشــترین سهم را دارد و‬ ‫با ‪ 66‬منتخب بیشترین کرســی را به خود اختصاص داده‬ ‫اما جالب است که هیچ کدام از این افراد نامزد اختصاصی‬ ‫جامعه روحانیت نیستند و نامشان دست کم در یک لیست‬ ‫دیگر هم امده است‪.‬‬ ‫جامعه مدرســین در رتبــه دوم قــرار دارد و نام ‪64‬‬ ‫منتخب در لیســت های این جریان امده بــود که در بین‬ ‫انها سه منتخب‪ ،‬نامزد اختصاصی انها بودند که نامشان‬ ‫تنهــا در لیســت جامعه مدرســین بــود‪ .‬لیســت خبرگان‬ ‫مردم ‪ 55‬منتخب را به مجلس خبرگان فرســتاده اســت‪.‬‬ ‫این لیســت بیشــترین تعداد نامزد اختصاصــی را دارد و‬ ‫‪ 16‬عضــو دور بعدی مجلــس خبرگان‪ ،‬نامشــان تنها در‬ ‫لیســت خبرگان مردم امده بود‪ .‬جالب اســت که ایت الله‬ ‫هاشمی رفســنجانی در بیــن این ‪ 16‬نفر نیســت‪ ،‬چراکه‬ ‫نام او در لیســت جامعه روحانیت هم امده بود‪ .‬اســامی‬ ‫ نامزدهــای پیروز ایــن انتخابــات در تهــران از این قرار‬ ‫اســت‪ :‬اکبر هاشــمی بهرمانی ‪ 2301492‬رای‪ -‬محمد‬ ‫اقاامامی ‪ 2286483‬رای‪ -‬حســن روحانــی ‪2238166‬‬ ‫رای‪ -‬محســن قمــی ‪ 2229759‬رای‪ -‬محمدعلــی‬ ‫موحــدی ‪ 2134963‬رای‪ -‬قربانعلــی دری نجف ابــادی‬ ‫‪ 2056427‬رای‪ -‬سید ابوالفضل میرمحمدی ‪1962944‬‬ ‫رای‪ -‬محمــد محمدی نیــک ‪ 1952563‬رای‪ -‬ابراهیــم‬ ‫حاج امینی نجف ابــادی ‪ 1904524‬رای‪-‬ســید محمود‬ ‫علوی ‪ 1706855‬رای‪ -‬نصرالله شــاه ابادی ‪1445142‬‬ ‫رای‪-‬محمدعلــی تســخیری ‪ 1442224‬رای‪ -‬محســن‬ ‫اسماعیلی ‪ 1422935‬رای‪ -‬محمدحسن زالی ‪1354756‬‬ ‫رای‪-‬سید هاشــم بطحا یی ‪ 1324344‬رای‪ -‬احمد جنتی‬ ‫‪ 1321130‬رای‬ ‫خداحافظی دو ایت اهلل‬ ‫اجالســیه اخر در مجلس قدیم شورای اسالمی‪،‬‬ ‫در شرایطی برگزار شــد که هنوز مباحث پســاانتخاباتی‬ ‫انتخابات هفتم اســفند پایان نگرفته اســت؛ انتخاباتی‬ ‫کــه در ان دو چهره اصلی ایــن دوره از خبــرگان‪ ،‬یعنی‬ ‫ایت الله محمد یــزدی‪ ،‬رئیس فعلی خبــرگان و ایت الله‬ ‫تقی مصباح یزدی از راهیابی بــه دوره پنجم باز ماندند‪.‬‬ ‫چند روز پــس از روشن شــدن نتایــج ارا‪ ،‬شــایعاتی در‬ ‫فضای مجازی دست به دســت چرخید که از اســتعفای‬ ‫اعضای منتخــب این دوره بــه نفع ایت الله یــزدی خبر‬ ‫می دادند‪ .‬هر بار هــم نام یکی از اعضا مطرح شــد و در‬ ‫جدیدترین فضاسازی‪ ،‬نام ایت الله بطحایی مطرح شده‬ ‫است‪ .‬این شایعات البته در شرایطی مطرح می شود که‬ ‫اصوال با اســتعفای هیچ عضوی از خبرگان‪ ،‬اعضایی که‬ ‫رای الزم را به دســت نیاورده و در زمره ‪ 16‬نفر اول ارای‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫تهران نبوده اند‪ ،‬نمی توانند وارد مجلس شــوند؛ چرا که‬ ‫نمایندگی مجلس خبــرگان‪ ،‬عضو علی البــدل ندارد که‬ ‫بر این اساس در صورت اســتعفای برخی از نمایندگان‪،‬‬ ‫اعضای بازمانده بخواهند وارد مجلس شوند‪ .‬با این حال‬ ‫حجم این شــایعات تا جایی باال گرفت کــه هم ایت الله‬ ‫بطحایی را وارد ماجرا کرد و هم یکی از نزدیکان ایت الله‬ ‫یزدی را‪ .‬سید هاشم بطحایی شایعات مطرح شده درباره‬ ‫کناره گیری اش از پنجمین دوره مجلس خبرگان رهبری‬ ‫را تکذیب کرد و گفت‪« :‬ملــت ایران و به خصوص مردم‬ ‫شریف تهران بزرگ‪ ،‬حماسه ای تاریخی افریدند و امروز‬ ‫شــایعه هایی مطرح می شــود که من می خواهم استعفا‬ ‫بدهم‪ .‬مگر من خائن به رای مردم هســتم که رای مردم‬ ‫را از دســت بدهم؟ من اگر می خواستم انصراف بدهم‪،‬‬ ‫اصال شــرکت نمی کردم‪ .‬چرا قدر ملت شریف را ندانیم؟‬ ‫دشمن شایعه هایی درســت می کند و خودش هم به انها‬ ‫جــواب می دهد‪ ».‬بطحایــی ادامــه داد‪« :‬بنده در یک‬ ‫صورت اســتعفا می دهم که خدا مرگ من را برساند تا در‬ ‫قید حیات هستم‪ ،‬نســبت به امانت مردم پایبند و وفادار‬ ‫هســتم و وظیفه خود را بر حســب بندگی انجام خواهم‬ ‫داد‪ ».‬ســایت تابناک تهران هم به نقل از یک منبع اگاه‬ ‫از قول ایت الله یزدی گفت که ایشــان نتیجه انتخابات‬ ‫خبرگان را قبول دارد‪ .‬به گزارش این سایت‪ ،‬پیرو تماس‬ ‫یک منبــع مطلــع و نزدیک بــه ایت الله یزدی‪ ،‬ایشــان‬ ‫درخصوص احتمال اســتعفای برخی از اقایان به منظور‬ ‫راهیابی معظم له به مجلس خبرگان پنجم موکدا تصریح‬ ‫کردند‪« :‬من بــه هیچ وجه راضی نبوده و نیســتم و هیچ‬ ‫فردی از طرف اینجانب د ر این خصوص نباید رایزنی کند‬ ‫و من نتیجه انتخابات خبرگان را که اعالم شــده است‪،‬‬ ‫قبول دارم‪ .‬همچنین‪ ،‬حجت االســام علی ابراهیمی‪،‬‬ ‫رئیس دفتر جامعه مدرسین حوزه علمیه قم‪ ،‬انتشار اخبار‬ ‫جهت دار و مغرضانه درباره ایت الله یزدی را فضاســازی‬ ‫رســانه ای برخی جریان های خاص سیاسی عنوان کرد‬ ‫و گفــت‪« :‬ایت الله یــزدی اعــام کردند بنــده به رای‬ ‫مردم احتــرام می گذارم‪ ».‬رئیس دفتر جامعه مدرســین‬ ‫حــوزه علمیه قم انتشــار برخــی اخبار جهت دهی شــده‬ ‫در زمینه انصــراف برخی از نماینــدگان منتخب مجلس‬ ‫خبرگان رهبری به منظــور راه یافتن ایت الله یزدی به این‬ ‫مجلــس را صرفا بازی رســانه ای و جریان ســازی برخی‬ ‫جریان هــای خاص سیاســی دانســت و تاکیــد کرد که‬ ‫نباید به این فضاســازی ها توجهی کرد‪ .‬حجت االسالم‬ ‫ابراهیمی ســیریزی گفــت‪« :‬حضــرت ایت اللــه یزدی‬ ‫تاکید کردند که بنده به رای مردم احترام می گذارم و اگر‬ ‫کســی هم تحت هر عنوانی از جملــه خیرخواهی دنبال‬ ‫این مساله باشــد‪ ،‬بنده نمی پذیرم‪« .‬او گفت‪« :‬حضرت‬ ‫ایت الله یزدی همچنین تاکید کردند قبول این مسئولیت‬ ‫در مجلس خبرگان بر اســاس تکلیفی بوده که بر دوش‬ ‫من گذاشته شده‪ ،‬حال که این مســئولیت از دوش من‬ ‫برداشته شده‪ ،‬خدا را شاکرم‪».‬‬ ‫به نظر می رسد ترکیب مجلس خبرگان چندان تغییری‬ ‫نکرده اســت اما باید منتظر تغییرات هیات رئیسه در دوره‬ ‫جدید باشیم‪.‬‬ ‫سیاست‬ ‫نتیجه متفاوت‬ ‫ترکیب مجلس خبرگان چندان تغییری‬ ‫نکرده است اما باید منتظر تغییرات هیات رئیسه در‬ ‫دوره جدید باشیم‬ ‫‪189‬‬ ‫سیاست‬ ‫رئیس جدید‬ ‫رقابت بزرگان‬ ‫از ایت الله امینی‪ ،‬ایت الله موحدی کرمانی و ایت الله مومن به عنوان نامزدهای‬ ‫ریاست خبرگان نام برده می شود‬ ‫‪2‬‬ ‫حاال که ایت الله یزدی نتوانسته وارد مجلس خبرگان‬ ‫پنجم شود‪ ،‬مهمترین سوال برای اهل تحلیل این است که‬ ‫رئیس مجلس خبرگان چه کسی خواهد بود‪ .‬مجلس فعلی‬ ‫اخرین اجالسیه اش را برگزار کرده و در مجلس جدید بناست‬ ‫پس از اولین جلســه برای هیات رئیســه رای گیری شود‪.‬‬ ‫اکنون نگاه ها دوخته شــده به گزینه هایی که ممکن است‬ ‫در این رای گیری شــرکت کرده و خود را در معرض ریاست‬ ‫این مجلس پراهمیت قرار دهند‪.‬‬ ‫سیاست‬ ‫‪190‬‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫صندلی اول‬ ‫در مجلس خبرگان به دلیل شان علما و افرادی که در‬ ‫ان حاضرند غالبا این گونه بوده که بر سر صندلی ها رقابت‬ ‫اشکاری ایجاد نمی شــده‪ ،‬غیر از موارد استثنا‪ .‬چه اینکه‬ ‫از همان زمان اغاز به کار مجلس خبرگان تا ســال ‪،1386‬‬ ‫نماینــدگان این مجلس معتقــد بودند ایت الله مشــکینی‬ ‫بهترین گزینه برای ریاســت اســت‪ .‬چنین بود که تا زمان‬ ‫حیات ایشــان هیچ کس برای این صندلی کاندیدا نشــد‬ ‫درگذشت ایت الله در تابستان ســال ‪ 86‬و درست دو سال‬ ‫بعد از به قدرت رســیدن محمود احمدی نژاد‪ ،‬باعث شــد‬ ‫تا ریاســت مجلس خبرگان رهبری وارد فاز جدیدی شود و‬ ‫برای اولین بار شاهد رقابتی سخت برای کسب این کرسی‬ ‫مهم باشیم‪.‬‬ ‫هاشــمی پس از درگذشــت ایت الله علی مشــکینی‬ ‫در سال ‪ ،۱۳۸۶‬در ‪ ۱۳‬شــهریور ‪ ۱۳۸۶‬به ریاست خبرگان‬ ‫انتخاب شد‪ .‬در این انتخابات که محمد یزدی و احمد جنتی‬ ‫و اکبر هاشمی رفسنجانی مطرح بودند‪ ،‬یزدی به نفع جنتی‬ ‫نامزد نشــد‪ .‬بدین ترتیب انتخابات میان جنتی و هاشــمی‬ ‫برگزار شد که پس از شــمارش رای ها هاشمی رفسنجانی‬ ‫‪ ۴۱‬رای و جنتــی ‪ ۳۴‬رای بــه دســت اورد‪ ،‬گرچــه یکی از‬ ‫اعضای مجلس خبرگان رهبری در اثر اشتباه دو رای داد و‬ ‫برگزارکنندگان انتخابات برای جبران این اشتباه دو رای از‬ ‫مجموع ارا (یکی از هاشمی و یکی از جنتی) را برای رعایت‬ ‫عدالت حذف کردند‪ .‬پس از پایان رای گیری و تعیین رئیس‬ ‫جدید‪ ،‬رسما دو فراکســیون سیاســی در مجلس خبرگان‬ ‫رهبری اعالم موجودیت کردند؛ یکی متمایل به نامزد پیروز‬ ‫و دیگری نزدیک بــه نامزد رای نیــاورده‪ .‬همچنین محمد‬ ‫مومن بــا ‪ ۳۷‬رای و محمود هاشمی شــاهرودی با ‪ ۳۳‬رای‬ ‫نایب رئیس مجلس شدند‪.‬‬ ‫پــس از ان در موعدی دیگر در نشســت ‪ ۲۰‬اســفند‬ ‫‪ ۱۳۸۷‬خبرگان هاشمی رفســنجانی برای دو سال دوباره به‬ ‫ریاست خبرگان برگزیده شــد‪ .‬برای ریاست محمد یزدی و‬ ‫اکبر هاشمی رفســنجانی نامزد شــدند که یزدی ‪ ۲۶‬رای و‬ ‫هاشمی رفســنجانی ‪ ۵۱‬رای از ‪ ۷۹‬رای اوردند‪ .‬دو رای نیز‬ ‫ممتنع بود‪ .‬برای نایب رئیسی هاشمی شاهرودی با ‪ ۶۴‬رای‬ ‫نایب رئیس نخست شد و یزدی با ‪ ۵۶‬رای نایب رئیس دوم‬ ‫شد‪ .‬ایت الله نمازی نیز ‪ ۲۸‬رای اورد‪.‬‬ ‫در اجــاس ‪ ۱۷‬اســفند ‪ ۱۳۸۹‬و پــس از حــوادث‬ ‫انتخابات ریاست جمهوری دهم هم محمدرضا مهدوی کنی‬ ‫برای دو ســال به ریاســت خبــرگان انتخاب شــد‪ .‬در این‬ ‫انتخابات هاشمی رفسنجانی به نفع مهدوی کنی کنار رفت‬ ‫و وی که تنها نامزد بود با ‪ ۸۳‬رای رئیس جدید خبرگان شد‪.‬‬ ‫اما در پی درگذشــت ایت الله مهدوی کنی در سال ‪،۱۳۹۳‬‬ ‫در نشست خبرگان در تاریخ ‪ ۱۹‬اسفند ‪ ۱۳۹۳‬محمد یزدی‬ ‫جانشین وی شد ‪ .‬محمد مومن و اکبر هاشمی رفسنجانی و‬ ‫محمد یزدی برای ریاست نامزد شــده بودند‪ ،‬سید محمود‬ ‫هاشمی شــاهرودی به دلیل تعداد زیاد نامــزدان انصراف‬ ‫داده بود‪ .‬این نخستین باری بود که انتخابات هیات رئیسه‬ ‫به دور دوم کشیده شد‪.‬‬ ‫حاال اما مهمترین ســوال این اســت که چه کســی‬ ‫رئیس مجلس خبرگان جدید خواهــد بود‪ .‬از مجموع ارا به‬ ‫نظر می رسد ترکیب مجلس خبرگان جدید چندان تغییری‬ ‫نکرده است اما به هر حال شرایط سیاسی تغییراتی کرده که‬ ‫گمان می رود این مساله در انتخاب هیات رئیسه هم اندکی‬ ‫تاثیر داشته باشد‪.‬‬ ‫ایا هاشــمی رئیس می شــود؟ ایــن حتمــا یکی از‬ ‫گزینه های مورد پرسش اســت‪ .‬می گویند هدف هاشمی‬ ‫از تهیه ان لیست و تالش برای عدم ورود ایت الله یزدی‬ ‫بیشــتر برای رسیدن به پســت ریاســت مجلس خبرگان‬ ‫بوده است‪ .‬اگر این گزاره درست باشد و یادمان بیاید که‬ ‫هاشمی در دور قبلی انتخابات هیات رئیسه با وجود انکه‬ ‫می دانست رای چندانی ندارد اما کاندیدا شد‪ ،‬ساده ترین‬ ‫تحلیل این اســت که بگوییم او البد نامزد این انتخابات‬ ‫هم خواهدشد‪ .‬گفته می شود هاشمی شاهرودی که یکی‬ ‫از گزینه های احتمالی برای ریاســت خبرگان اســت و در‬ ‫صورت نامزدی هاشمی کاندیدا نخواهد شد‪ .‬اما از جانب‬ ‫دیگر اگر معادالت را بر این پایه استوار کنیم که شاید از‬ ‫مجموع ارا هاشــمی فکر کند که نمی توانــد رای الزم را‬ ‫بیاورد‪ ،‬ان وقــت باید به این تحلیل برســیم که او از یک‬ ‫فرد حمایــت خواهد کرد‪ .‬به نظر می رســد‪ ،‬ایات امینی‪،‬‬ ‫هاشمی شاهرودی‪ ،‬امامی کاشانی و حتی حسن روحانی‬ ‫افــراد دلخــواه هاشمی رفســنجانی باشــند‪ .‬در نگاهی‬ ‫جز ئی تر اگــر هاشمی رفســنجانی برای ایــن انتخابات‬ ‫نامزد نشود‪ ،‬می شود هاشمی شاهرودی و امامی کاشانی‬ ‫را محتمل تریــن نامزدهای این جریان بــرای انتخابات‬ ‫رئیس مجلس خبرگان دانســت‪ .‬اما این فقط یک سوی‬ ‫میدان است‪.‬‬ ‫یکی از رقبای جدی هاشمی‪ ،‬ایت الله جنتی است که‬ ‫اتفاقا او توانسته از حوزه تهران وارد این مجلس شود‪ .‬شاید‬ ‫جامعتین تالش کند بعــد از ایت الله یزدی‪ ،‬دبیر شــورای‬ ‫نگهبان را به کرسی ریاســت مجلس خبرگان برساند‪ .‬این‬ ‫طیف از مجلس خبرگان البته ایت الله املی الریجانی را نیز‬ ‫برای ریاست مجلس دارد‪.‬‬ ‫گمانه زنیاحمدخاتمیبرایریاستخبرگانپنجم‬ ‫سیداحمد خاتمی در گفت وگو با برنامه «من طهران»‬ ‫در شبکه العالم‪ ،‬در پاســخ به سوالی درباره شروع رایزنی ها‬ ‫درباره ریاست اینده مجلس خبرگان گفت‪« :‬هنوز کاری در‬ ‫این زمینه صورت نگرفته است؛ اما رئیس مجلس خبرگان‬ ‫پنجم‪ ،‬باتوجه به اینکه برای انتخاب هیات رئیســه‪ ،‬چهار‬ ‫بار انتخابات وجود خواهد داشــت‪ ،‬دســت کم در دو سال‬ ‫اول از جنس ایت الله مشــکینی‪ ،‬ایت اللــه مهدوی کنی‪،‬‬ ‫ایت الله یزدی و امثال اینها خواهد بود‪ ».‬خاتمی در ادامه‬ ‫درباره گمانه زنی هــا درباره برخــی افراد‪ ،‬از جملــه اقایان‬ ‫جنتی‪ ،‬شاهرودی‪ ،‬روحانی‪ ،‬رفســنجانی و امامی کاشانی‬ ‫برای ریاست خبرگان‪ ،‬گفت‪« :‬درباره این شخصیت ها من‬ ‫اظهارنظر نمی کنم‪ ،‬هر شخصی هرچه می گوید گمانه زنی‬ ‫اســت‪ ،‬این در واقع ساخته و پرداخته رســانه ها‪ ،‬گروه ها‪،‬‬ ‫روزنامه نگاران و بعضا برای جوســازی و فضاسازی است؛‬ ‫ان چنان که در دو ســال اخیر یا حدود یک سال اخیر برای‬ ‫انتخاب رئیس جدید شــاهد این فضا ســازی ها بودیم و به‬ ‫یاری خداوند این فضا سازی ها در خبرگان بی تاثیر خواهد‬ ‫بود‪».‬‬ ‫هر چه هســت به نظر می رســد این بار رقابت بر ســر‬ ‫هیات رئیســه بســیار جدی و داغ خواهد بــود‪ .‬باید منتظر‬ ‫ماند و دید کــه دو طیف اصلی این مجلــس جدید چگونه‬ ‫سیاســت ورزی خواهند کرد و ایــا رقابت بــه صحن علنی‬ ‫کشیده می شود یا یک توافق سرنوشت رئیس را مشخص‬ ‫خواهد کرد‪.‬‬ ‫گفت وگوی مثلث با موسی قربانی‬ ‫امید کرمانی ها‬ ‫خبرنگار‬ ‫چون مردم حق انتخــاب پیدا می کنند‪ ،‬منتهــا این رقابت‬ ‫خیلی فراگیر نبود‪ .‬شاید اوج رقابت در تهران رخ داد‪ .‬البته‬ ‫تهران هم اصل رقابت روی سه تا چهار نامزد بود ‪ .‬معتقدم‬ ‫اگر رقابت سالمی رخ دهد خوب است‪ .‬البته رقابتی که االن‬ ‫رخ داد و فضای انتخابات را دو قطبی کرد قدری با رفتارهای‬ ‫ناشایست و ناپسند هم همراه بود که باید برطرف شوند‪ .‬در‬ ‫ایام نام نویسی که یک دورخیز وسیع برای ثبت نام صورت‬ ‫گرفت‪ ،‬سپس فضاسازی برای اســتفاده از رانت با هدف‬ ‫تایید صالحیت شــدن اتفاق افتاد‪ ،‬همچنین شاهد برخی‬ ‫تخریب های نامزدها علیه یکدیگر بودیم که خوب نبود اما‬ ‫اصل اینکه رقابت جدی شد‪ ،‬خوب بود‪.‬‬ ‫ایا نقدهــای دیگری هم به ایجــاد رقابت در این‬ ‫دوره از انتخابات مجلس خبرگان وجود دارد؟‬ ‫خبرگان یــک نهاد مقدس اســت‪ ،‬تخریب افراد‬ ‫برای رســیدن به کرســی مجلس خبرگان با جایگاه اصلی‬ ‫این نهاد سازگار نیست‪ .‬اینکه برخی افراد با رانت بخواهند‬ ‫از شورای نگهبان تایید صالحیت بگیرند‪ ،‬با اهداف مجلس‬ ‫خبرگان ســازگار نیســت‪ .‬مقدمه و نحوه راهیابــی به نهاد‬ ‫مقدس خبرگان باید همسو با اهداف مقدسی باشد که این‬ ‫مجلس دنبال می کند‪ .‬اینکه مجتهدان برای رای اوری و‬ ‫ورود به مجلس خبرگان اقدام به تخریــب یکدیگر کنند‪،‬‬ ‫پسندیده نیست بنابراین حواشی و مقدمات تلخی که این‬ ‫دفعه بود باید حذف شود اما اصل رقابت خوب است‪.‬‬ ‫انتخابات مجلس شــورای اســامی در ســایه‬ ‫انتخابات مجلس خبرگان بود یا انتخابات خبرگان‬ ‫در سایه انتخابات مجلس؟‬ ‫شاید مجلس ســایه انداخته بود‪ ،‬چون انتخابات‬ ‫مجلس شــورای اســامی برای مردم حساسیت بیشتری‬ ‫داشت بر همین اســاس به خودی خود مساله اول کشور‬ ‫شــد‪ .‬حاال در بعضی حوزه های انتخابیه همچون تهران‬ ‫یک شــخصیت هایی در خبرگان کاندیــدا بودند که برای‬ ‫جریان های سیاســی رای اوری انها مهم بــود‪ ،‬به همین‬ ‫علت می توان گفت شاید در تهران خبرگان مقدم شد ولی‬ ‫اقای جنتی‪ ،‬مومن و هاشمی شاهرودی‬ ‫قبال کاندیدا بودند و می تواننــد در دوره اینده برای‬ ‫ریاست مجلس خبرگان مطرح باشند‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫پنجمین دوره انتخابات مجلس خبرگان رهبری‬ ‫ هفتم اســفند ماه ‪ 1394‬همزمان با دهمین دوره‬ ‫انتخابات مجلس شــورای اســامی برگزار شد‬ ‫که یکسری ویژگی های خاص خود را در مقایسه‬ ‫با ادوار گذشــته داشــت‪ ،‬همان طور که یاد شد‬ ‫نخستین ویژگی این دوره همزمانی با انتخابات‬ ‫مجلس شورای اسالمی بود‪ ،‬به نظر شما این دو‬ ‫رقابت چه تاثیر ی بر یکدیگر گذاشتند؟‬ ‫اینکــه انتخابات خبــرگان و انتخابــات مجلس‬ ‫شورای اســامی همزمان شد براســاس مصوبه مجلس‬ ‫هفتم بــود‪ .‬ان دوره که در مجلس حضور داشــتم طرحی‬ ‫به تصویب رســید تا دیگر نیاز نباشــد مردم هرســال پای‬ ‫صندوق های رای بروند بلکــه برگــزاری انتخابات هر دو‬ ‫سال یک بار انجام شود‪ ،‬بر همین اســاس پنجمین دوره‬ ‫خبرگان برای نخســتین بــار با انتخابات مجلس شــورای‬ ‫اسالمی همزمان برگزار شــد و ویژگی که مدنظر ان طرح‬ ‫بود‪ ،‬یعنــی افزایش مشــارکت مــردم اتفاق افتــاد‪ .‬البته‬ ‫مشــکالتی هم داشــت مثال برخی کاندیداهای خبرگان‬ ‫دل شان می خواست از نامزدهای مجلس شورای اسالمی‬ ‫حمایت کنند امــا به جهت انکه خودشــان رای فراجناحی‬ ‫بگیرند‪ ،‬در این مساله محدودیت داشتند و ستادهایشان را‬ ‫طوری تشکیل دادند که تعبیر حمایت از نامزدی خاصی در‬ ‫مجلس نکند‪ .‬این مساله هم مثبت بود و هم منفی‪ .‬منفی‬ ‫از این نظر برخی ارا را از دســت دادند‪ .‬مثبت این نظر که‬ ‫یکسری ارای فراجناحی را کســب کردند‪ .‬در مجموع هم‬ ‫نامزدهای مجلس شورای اسالمی و هم نامزدهای خبرگان‬ ‫در حمایت از نامزدهای انتخابات دیگر محدودیت داشتند‪.‬‬ ‫یک ویژگی دیگر این بود که دولتی ها به میدان امدند‪ ،‬این‬ ‫حرکت ناگوار از اول انقالب وجود داشت یعنی از مجلس‬ ‫اول که بنی صدر وارد شــد تا مجلس را تسخیر کند و دفتر‬ ‫همکاری هــای رئیس جمهور و مــردم را راه انداخت و بعد‬ ‫هم انها کاندیدا در سراسر کشور معرفی کردند؛ بعد اقای‬ ‫هاشمی رفســنجانی با راه اندازی حزب کارگــزاران چنین‬ ‫رویکردی را پیش گرفت‪ ،‬اقای خاتمی با راه اندازی حزب‬ ‫مشارکت و دیگر احزاب اصالح طلب دنبال تسلط بر مجلس‬ ‫بود‪ ،‬احمدی نژاد نیز همین نگاه را داشت اما موفق نشد‪.‬‬ ‫امروز اقای روحانی هم دنبال همین بحــث بود که اتفاق‬ ‫خوبی تلقی نمی شــود‪ .‬در واقع حضور دولت در انتخابات‬ ‫مجلس خبرگان بد و در انتخابات مجلس شورای اسالمی‬ ‫بدتر اســت‪ .‬البته اینکه چقدر موفق شدند‪ ،‬نمی دانم‪ .‬در‬ ‫کل اتفاق خوبی نبود‪ .‬معتقــدم باید احزاب را تقویت کرد‪،‬‬ ‫حاال شاید یک حزبی متمایل به دولت باشد اشکال ندارد‬ ‫اما اینکه رئیس جمهور در جمع استانداران و برگزارکنندگان‬ ‫انتخابات بگوید ما دلمان می خواهــد اعتدال رای بیاورد‬ ‫پیام خیلی بدی دارد که متاسفانه اتفاق افتاد‪.‬‬ ‫ اتفاق متمایزی که در مقایســه با ادوار گذشــته‬ ‫انتخابات مجلس خبرگان رهبری افتاد‪ ،‬دو قطبی‬ ‫شــدن فضای این انتخابات بود‪ ،‬حــال انکه در‬ ‫دوره های گذشــته جامعتین لیســت می دادند و‬ ‫مردم به همان لیست رای می دادند‪ ،‬این ویژگی‬ ‫را چه طور ارزیابی می کنید؟‬ ‫رقابت خوب است‪ ،‬شــاید یکی از دالیل افزایش‬ ‫مشارکت نیز در انتخابات مجلس خبرگان رقابت جدی بود‪،‬‬ ‫‪3‬‬ ‫موسی قربانی معتقد است‪:‬‬ ‫«فــارغ از برخی حواشــی منفی‬ ‫که در انتخابات مجلس خبرگان‬ ‫رهبــری رخ داد‪ ،‬ایجــاد فضای‬ ‫دو قطبــی در وقــوع مشــارکت‬ ‫حداکثری تاثیرگــذار بود‪ ».‬با او‬ ‫درمورد رقابت لیســت ها در تهــران ‪ ،‬راه نیافتن برخی‬ ‫چهره ها به مجلس خبرگان و نیز معادالت هیئت رئیسه‬ ‫جدید گفت و گو کرده ایم‪.‬‬ ‫در خیلی حوزه های انتخابیه دیگر خبرگان تحت الشــعاع‬ ‫مجلس بود‪.‬‬ ‫یک تحلیــل وجــود دارد و ان اینکــه انتخابات‬ ‫ریاست جمهوری ســال ‪ 92‬وقتی اقای هاشمی‬ ‫نامزد شــد اما شــورای نگهبان صالحیت او را رد‬ ‫کرد و این یک موج اجتماعی ســلبی نســبت به‬ ‫کاندیداهای رقیب ایجاد کرد و باعث شــد وقتی‬ ‫اقای هاشمی پشت سر اقای روحانی قرار گرفت‪،‬‬ ‫این ظرفیت رای بــه نفع او معــادالت انتخابات‬ ‫را تغییر دهد و پیروز ان رقابــت لقب گرفت‪ .‬در‬ ‫انتخابات مجلس خبرگان هــم می گویند چنین‬ ‫اتفاقی افتاد که وقتی سید حســن اقای خمینی‬ ‫ردصالحیت شــد یک ظرفیت رای برای ائتالف‬ ‫امید به وجود اورد‪ ،‬نظر شما چیست؟ چقدر این‬ ‫تحلیل را قرین به واقع می دانید؟‬ ‫این فراگیر نیست‪ ،‬ولی هستند کسانی در کشور‬ ‫ما که یک حالت گریز از مرکز دارند‪ .‬یعنی نگاهشان به این‬ ‫است که حاال چه کسی ممکن است با مرکزیت نظام قدری‬ ‫زاویه داشته باشــد‪ ،‬به ســمت او گرایش پیدا کنند‪ ،‬منتها‬ ‫درصدش کم اســت‪ .‬این درصد به رای عــادی و معمولی‬ ‫افراد که اضافه می شود معنا پیدا می کند‪ .‬از طرفی باالخره‬ ‫بعضی اوقات این لجبازی و خودی نشــان دادن و اظهار‬ ‫وجود کردن به وجــود می ایــد‪ .‬از اول انقالب همین طور‬ ‫بود‪ ،‬بعضی اتفاقات که هضمــش برای مردم راحت نبود‪،‬‬ ‫هرچند یک اقــدام قانونی صورت گرفت و براســاس یک‬ ‫چارچوب قانونی فردی صالحیتش تایید نشــده است اما‬ ‫اگر این عدم تایید صالحیت برای بعضی مردم قابل هضم‬ ‫نبود‪ ،‬انها نظرشان را با رای دادن به دوستان چنین ادمی‬ ‫ ابراز می کنند تا به نوعی واکنش نشان دهند‪ .‬این در جامعه‬ ‫وجود دارد‪ ،‬فرقی هم نمی کند چه کسی باشد‪ .‬یک زمانی‬ ‫رای های این چنینــی را احمدی نژاد می گیرد‪ .‬دوســتان‬ ‫اقای هاشمی ســال ‪ 84‬احمدی نژاد را به تمسخر گرفتند‬ ‫و او را در مناظرات تلویزیونی به حســاب نیاوردند و معتقد‬ ‫بودند احمدی نژاد وزنی نیست که بخواهد با اقای هاشمی‬ ‫رقابت کند‪ .‬این رفتارهای تمســخرامیز باعث شد مردم به‬ ‫ضرر اقای هاشمی رای بدهند و ‪ 5‬میلیون رای احمدی نژاد‬ ‫در مرحله اول انتخابــات ریاســت جمهوری‪ ،‬در دور دوم‬ ‫انتخابات به ‪ 18‬میلیون رای رسید‪ .‬اینها طبیعی است که‬ ‫مردم در برابر اینکه فکر می کنند‪ ،‬حاال یک کســی حقش‬ ‫در حال ضایع شــدن اســت گارد می گیرند‪ ،‬فرق نمی کند‬ ‫راســت باشــد یا چپ‪ .‬برداشــتی که االن اصالح طلبان‬ ‫می خواهند بکنند به نظرم نادرست است‪ ،‬اینها نباید اتفاق‬ ‫یادشده را به نفع خود مصادره کنند چون در گذشته عکس‬ ‫این اتفاق افتــاد؛ در واقع همان مردمی کــه در انتخابات‬ ‫ریاست جمهوری سال ‪ 84‬علیه اقای هاشمی گارد گرفتند‬ ‫بخشی از ان مردم امروز به نفع اقای هاشمی گارد گرفتند‪.‬‬ ‫اینها اتفاقاتی اســت که وقتی یک حرکتی اتفاق می افتد‬ ‫و مردم ان را نمی پســندند و هضم نمی کنند مقابلش گارد‬ ‫می گیرند‪ .‬این اتفاق در همه ادوار انتخابات وجود داشته‬ ‫اســت‪ ،‬اقای خاتمــی از چنین ظرفیــت رایی بهــره برد و‬ ‫سیاست‬ ‫چه کسی رئیس می شود؟‬ ‫سیاست‬ ‫‪191‬‬ ‫سیاست‬ ‫‪192‬‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫سیاست‬ ‫رئیس جمهور شــد‪ ،‬اقای احمدی نــژاد همین طور‪ ،‬علی‬ ‫مطهری که کل رایش چنین ماهیتی دارد یعنی کسی نیست‬ ‫که رای ایجابی داشــته باشد یکســری مواضعی گرفت و‬ ‫برخی سیاسیون به او انتقادهای تندی کردند ضمن انکه‬ ‫این دوره می خواستند ردصالحیتش کنند و همین عوامل‬ ‫باعث شد که رای او بیشتر شود بنابراین این نوع رای دهی‬ ‫مردم به راســت و چپ مربــوط نمی شــود‪ ،‬اصالح طلبان‬ ‫نباید بهره برداری نادرستی از این انتخابات بکنند‪ .‬همین‬ ‫مردمی که روزی مقابل اقای هاشــمی گارد گرفتند و به او‬ ‫رای ندادند‪ ،‬همین مردم امروز به او رای دادند‪.‬‬ ‫جامعه مدرســین حوزه علمیه قــم برای مجلس‬ ‫خبرگان تهران لیست داد که نام اقای هاشمی در‬ ‫ان نبود اما جامعه روحانیت مبارز تهران نام اقای‬ ‫هاشمی را در لیست خود قرار داد‪ ،‬در واقع در این‬ ‫دوره تمایز لیست جامعتین را برای نخستین بار‬ ‫شاهد بودیم چرا؟‬ ‫اثرگذار است‪ ،‬اقای هاشــمی رسما عضو جامعه‬ ‫روحانیت مبارز تهران اســت و هنوز کســی تصمیم به لغو‬ ‫عضویت او نگرفته است‪ .‬پس حمایت جامعه روحانیت از‬ ‫او طبیعی به نظر می رسد‪ ،‬ضمن انکه جامعه مدرسین هم‬ ‫براساس شاخص های خودش تصمیم گرفت‪ .‬این هم در‬ ‫میزان رای می توانسته اثرگذار باشد‪.‬‬ ‫ایــن اختالفی که میــان جامعــه روحانیت مبارز‬ ‫تهران و جامعه مدرسین حوزه علمیه قم به وجود‬ ‫امد در اینده بیشتر نخواهد شد؟‬ ‫خیر‪ ،‬اختالف کلی نبوده انها یک مصالحی پشتش‬ ‫بوده که االن معلوم می شــود اتفاق خوبی رخ داد‪ .‬باالخره‬ ‫این قدر اختالفات یک امر طبیعی است و در حول خبرگان‬ ‫هیچ وقت اختالفی صورت نمی گیرد‪ ،‬به هر حال در مجلس‬ ‫خبرگانی که االن حاکمیت دارد و روزهای اخرش است این‬ ‫حرف ها بود‪ .‬همانجا اقای هاشمی رئیس شد و سال بعدش‬ ‫از ریاســت افتاد‪ .‬من فکر نمی کنم مجلــس اینده از جهت‬ ‫تقسیم بندیجناحیکهبخواهیمانجامدهیمکفطرفداران‬ ‫اقایهاشمیافزایشپیداکردهباشد‪.‬یکروندطبیعیاست‬ ‫که تا به حال وجود داشته و در اینده هم خواهد بود‪.‬‬ ‫احزاب و جناح های سیاســی وارد لیســت دادن‬ ‫خبرگان شــدند‪ .‬لیســت ائتالف امید که شامل‬ ‫اصالح طلبــان و اعتدالیــون بود بــرای خبرگان‬ ‫یک لیســت ‪ 16‬نفره دادند‪ .‬این حرکت را چگونه‬ ‫می بینید؟‬ ‫انهــا هــدف نهایی شــان خبــرگان نبــود‪ ،‬میان‬ ‫جریان های سیاسی کشور با مالک حامی یا مخالف دولت‬ ‫روحانی بودن یک صف بندی وجود دارد‪ .‬انها می خواستند‬ ‫یک جوری کفه حامیان دولت را تقویت کنند‪ .‬غرض شان‬ ‫هم خیلی خبرگان نیست‪ ،‬بلکه می خواستند اقای هاشمی‬ ‫را تقویــت کنند و بگوینــد خیلی در جامعه بــه تمایل اقای‬ ‫هاشمی است تا در انتخابات ریاست جمهوری از این مساله‬ ‫بهره برداری کنند‪ .‬همین هایی که نام شــان در لیست ‪16‬‬ ‫نفره ائتالف امید برای خبرگان بود‪ ،‬مواضع سیاسی بیش‬ ‫از ‪70‬درصد انها با مواضع سیاســی ارائه دهندگان لیست‬ ‫امید فرق دارد ولی در عین حال نام شــان در لیســت بود‪.‬‬ ‫تدوین کنندگان این لیست عمدتا می خواستند خودی برای‬ ‫اقای هاشمی نشان دهند واال شخصیت های مثل ایت الله‬ ‫امامی کاشانی فرقی با بقیه اعضا ندارند ولی نام او در لیست‬ ‫بود‪ .‬در واقع یک عده از جریان های سیاسی که در خارج از‬ ‫خبرگان هستند‪ ،‬هدف انها تقویت جریانات سیاسی نزدیک‬ ‫به خودشان بود حال انکه خبرگان برای شان مهم نبود‪.‬‬ ‫رفتار اقای هاشــمی را در این انتخابات چگونه‬ ‫دیدید؟‬ ‫رفتــار اقــای هاشــمی همان طور کــه برخی از‬ ‫سیاسیون بزرگ مطرح کردند نسبت به گذشته خیلی فرق‬ ‫کرده اســت‪ .‬ان زمانی کــه اقای هاشــمی رئیس جمهور‬ ‫بود تا حاال که نیســت خیلی رفتارش متفاوت شده است‪،‬‬ ‫همین مســاله باعث شــده کســانی که عالقه شدیدی به‬ ‫اقای هاشمی داشتند قدری دچار تردید شوند‪ .‬همان طور‬ ‫که مقام معظم رهبری بارها گفتند ایــن انقالبیون واقعی‬ ‫و انهایی که در روز مبادا به درد کشــور می خورند را نباید با‬ ‫برچســب تندروی طرد کرد اما اقای هاشــمی به این بلیه‬ ‫گرفتار شده است‪ ،‬یعنی االن برخی ادم ها را که طرفداران‬ ‫واقعی نظام هستند به بهانه برخی تندروی ها از دست داده‬ ‫است‪ ،‬امیدواریم هیچ گاه خطری نظام را تهدید نکند اما در‬ ‫زمان خطر همان هایی که امروز با اتهام تندروی از صحنه‬ ‫خارج می کنیم‪ ،‬انها هستند که از نظام دفاع می کنند‪ ،‬انها‬ ‫که در جریــان فتنه و جنگ های احتمالــی پیش می ایند‪،‬‬ ‫پس نباید به بهانه های مختلف انها را از صحنه خارج کرد‪،‬‬ ‫بلکه باید با انها برخوردی پدرانه داشت ‪ .‬مقداری رفتار اقای‬ ‫هاشمی درباره این قشر از جامعه متفاوت از گذشته است‬ ‫که این اتفاق خوبی نیست‪.‬‬ ‫اقای هاشمی در سالگرد بازگشت امام به کشور‬ ‫انتقادهــای تنــدی به شــورای نگهبــان درباره‬ ‫ردصالحیت سید حســن اقای خمینی وارد کرد‪،‬‬ ‫شما این اقدام اقای هاشمی را چطور دیدید؟‬ ‫این هم مصداق ان اســت که او برخی افراد را با‬ ‫این حرف ها از دست می دهد ‪ .‬اقای هاشمی برخی مواضع‬ ‫را نباید بگیرد‪ .‬منافاتی ندارد که اقای هاشمی از سیدحسن‬ ‫اقای خمینی دفاع کند اما این دفاع نباید طوری باشــد که‬ ‫اقای جنتی را از دســت بدهد یا امثال اقای جنتی را که در‬ ‫این کشور زحمت کشیدند و همه از نقش انها در پاسداری‬ ‫از نظام اگاهند‪.‬‬ ‫رفتار سیدحسن اقای خمینی بعد از ردصالحیت‬ ‫چطور بود؟‬ ‫او البته اقدام نسنجیده ای نکرد اما از این بهتر هم‬ ‫می توانســت رفتار کند‪ .‬به هر حال رفتار معترض گونه ای‬ ‫داشــت ولی من قبل از انتخابات خبرگان و قبل از ثبت نام‬ ‫کاندیداها نیز گفتم ثبت نام او به مصلحت نیســت‪ .‬وقتی‬ ‫که ثبت نام شــد به هر گزینه ای که ختم شود گزینه خوبی‬ ‫نیست‪ .‬ردصالحیت شود بد است‪ ،‬بیاید اما رای نیاورد بدتر‬ ‫است‪ ،‬رای کمی بیاورد بد است‪ ،‬در خبرگان هر اتفاقی که‬ ‫بیفتد‪ ،‬به او مسئولیت بدهند یا ندهند همه موارد اتفاقات‬ ‫خوبی تلقی نمی شد‪ ،‬یعنی تمام گزینه هایی که درباره ورود‬ ‫او به صحنه انتخابات بود را به نوعی زیبنده نمی دانستم‪،‬‬ ‫بنابراین مصلحت در این بود که او همان توصیه امام را که‬ ‫وارد این جریانات نشود را گوش می کرد یا حداقل این دوره‬ ‫برای مجلس خبرگان ثبت نام نمی کرد‪ .‬ضمن انکه مجرای‬ ‫قانونی را می پذیرفت بهتر بود‪ .‬در کل او حرکت ناشایست‬ ‫نداشت ولی می توانست بهتر از این هم رفتار کند‪.‬‬ ‫اینکه گفتیــد برخی می خواســتند از رانت برای‬ ‫تایید صالحیت گرفتن استفاده کنند منظورتان‬ ‫سیدحسن اقای خمینی بود؟‬ ‫بیشتر از سیدحســن اقای خمینی مورد داشتیم‪،‬‬ ‫خیلی ها بودند‪.‬‬ ‫مثل اقایان امجد و بجنوردی؟‬ ‫رفتار اقای هاشــمی همان طور که برخی از‬ ‫سیاســیون بزرگ مطرح کردند نســبت به‬ ‫گذشته خیلی فرق کرده است‪ .‬ان زمانی که‬ ‫اقای هاشــمی رئیس جمهور بود تا حاال که‬ ‫نیست خیلی رفتارش متفاوت شده است‪،‬‬ ‫همین مساله باعث شده کسانی که عالقه‬ ‫شــدیدی به اقای هاشمی داشــتند قدری‬ ‫دچار تردید شوند‬ ‫مثال‪ ،‬افــراد مختلفی بودند که با دالیلی جلســه‬ ‫امتحان را نرفتند‪ .‬من متوجه نمی شوم که چرا برخی پرهیز‬ ‫دارند که جلســه امتحان را نروند‪ ،‬مجتهــدی که از عهده‬ ‫امتحان بر می اید دلیل ندارد که این همه اصرار برای تایید‬ ‫گرفتن از مسیر دیگری کند‪ .‬این پرستیژهای غیرواقعی را‬ ‫باید در نظام از بین ببریم‪ .‬نباید برای خودمان پروتکل های‬ ‫خاص قائل شــویم‪ .‬همه مســائل بایــد روی روال عادی‬ ‫خودش باشد‪.‬‬ ‫ترکیب مجلــس خبرگان اینــده را چطور ارزیابی‬ ‫می کنید؟‬ ‫خیلی تفاوتی نمی کند‪ .‬نگاهی به رای اورندگان‬ ‫در مجلس خبرگان رهبری دوره پنجم نشــان می دهد که‬ ‫عمده راه یافتگان به این مجلس از لیست جامعه مدرسین‬ ‫حوزه علمیه قم و جامعــه روحانیت مبارز تهران هســتند‪.‬‬ ‫کافی اســت ‪ 50‬نفر از نامزدهای جامعه مدرســین داشته‬ ‫باشیم به تبع همین ها اکثریت هستند و می توانند رئیس و‬ ‫هیات رئیسه را انتخاب کنند‪.‬‬ ‫به نظر شــما چــرا اقایــان مصباح و یــزدی رای‬ ‫نیاوردند؟‬ ‫افزایش مشارکت در استان تهران وجود داشت‪،‬‬ ‫انهایی که این دوره امدند و رای دادنــد که خیلی وقت ها‬ ‫نمی امدند‪ ،‬دو انگیزه ایجابی و ســلبی داشــتند‪ .‬ایجابی‬ ‫برای اینکه چه کسانی از حوزه انتخابیه تهران وارد مجلس‬ ‫خبرگان رهبری شوند و سلبی برای اینکه چه کسانی راه پیدا‬ ‫نکنند؛ هر دو برای شــان مدنظر بود‪ .‬البته ایت الله یزدی‬ ‫دفعه اولی نبود که این اتفاق برایش رخ داد‪ ،‬یک بار او بعد‬ ‫از انتخابات مجلس سوم این قدر تخریب شد که رای نیاورد‬ ‫و جالب این اســت که حضرت امام ان زمان در قید حیات‬ ‫بودند و خیلی از اقای یزدی دلجویــی کردند‪ ،‬حتی حکم‬ ‫انتصاب اقای یزدی را در شــورای نگهبان صادر کردند‪.‬‬ ‫اقای یزدی فراز و نشیب داشت‪ ،‬در دوره بعد نامزد خبرگان‬ ‫شد رای اورد اما این دوره هم کسانی انگیزه داشتند که او‬ ‫به مجلس خبرگان پنجم راه پیدا نکند‪.‬‬ ‫اقای مصباح یزدی چطور؟‬ ‫دیدگاه هــای اقای مصباح و یــزدی خیلی به هم‬ ‫نزدیک و شبیه است‪ ،‬در واقع رقبا برای حذف هر دو انگیزه‬ ‫جدی داشتند که این دو نفر بیفتند‪.‬‬ ‫با توجه به اینکه اقای یزدی دیگر رئیس نخواهد‬ ‫بود چون به مجلس خبرگان اینده راه پیدا نکرد‪،‬‬ ‫چه کسی ظرفیت و پتانسیل دارد که رئیس شود؟‬ ‫البته برانداز نکردم ببینم چه کسی در سطح رئیس‬ ‫است‪ ،‬گزینه ها فراوان هستند‪ .‬خود اقای جنتی‪ ،‬مومن و‬ ‫هاشمی شاهرودی قبال کاندیدا بودند و می توانند در دوره‬ ‫اینده برای ریاست مجلس خبرگان مطرح باشند‪.‬‬ ‫اقای هاشــمی می تواند از ظرفیــت عدم اجماع‬ ‫روی سه شخصیتی که نام بردید استفاده کند و‬ ‫بر کرسی ریاست بنشیند؟‬ ‫اینها بســتگی دارد چقدر بقیــه بتوانند متحد کار‬ ‫کنند‪.‬‬ ‫اینــده مجلــس خبــرگان را چطــور پیش بینــی‬ ‫می کنید؟‬ ‫ان شاءالله خدا حافظ رهبری باشد ‪ .‬در این هشت‬ ‫ســالی که در پیش اســت امیدواریم هیچ زمینــه ای برای‬ ‫اعمال اختیــارات مجلس خبرگان فراهم نشــود‪ .‬من هیچ‬ ‫دغدغه و نگرانی نسبت به اینده ندارم‪ ،‬اینها نیروهای انقالب‬ ‫هستند‪ ،‬شاید اختالفاتی با هم پیدا کنند اما زمان لزومش که‬ ‫برسد همه در یک صف پشــت هم می ایستند و در راستای‬ ‫منافع انقالب حرکت می کنند‪ .‬هیچ خطر و ضرری در اینده‬ ‫احتمالش وجود ندارد و هیچ جای نگرانی نیست‪ .‬هر وقتی‬ ‫که نظام نیاز بــه همفکری و همکاری تمــام نیروهای خود‬ ‫داشته باشد‪ ،‬دور هم جمع شدند و اتفاقی نیفتاده است‪.‬‬ ‫مخافان اقای پرزیدنت‬ ‫سیاست‬ ‫هر رئیس جمهوری در دوره خودش مخالفان و منتقدانی دارد و اتفاقا در بسیاری از‬ ‫اوقات چالش بین این دو است که بسیاری از تحوالت رقم می خورد‪ .‬حسن روحانی هم‬ ‫از این قاعده مستثنی نبوده است‪ .‬او مخالفانی گاه سرسخت دارد که بارها او را به چالش‬ ‫کشیده اند‪،‬اماروحانیهمتاکتیک هایویژهخودشراداشتهبرایمواجههبااینطیف‪.‬‬ ‫پرون‬ ‫د‬ ‫ه‬ ‫س‬ ‫وم‬ ‫نگاهیبهمخالفاندولتروحانیدرسالیکهگذشت‬ ‫سیاست‬ ‫‪194‬‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫از اقتصاد تا سیاست‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫سیاست‬ ‫بهشت و جهنم منتقدان‬ ‫عباس سلیمی نمین و محمد قوچانی‬ ‫درباره شیوه مواجهه دولت روحانی با‬ ‫مخالفانش بحث کردند‬ ‫نقدهای دوره دوم را‬ ‫در دوره اول می شنویم‬ ‫گفت وگو با دکتر تقی ازاد ارمکی‬ ‫‪195‬‬ ‫‪1‬‬ ‫سیاست‬ ‫«اســمان برای مخالفان اندک توافق تپیده»؛ این‬ ‫هم بخشــی از منظومه جمالتی اســت که از سوی حسن‬ ‫روحانی خطاب به مخالفانش بیان شده است‪ .‬انها‪ ،‬یعنی‬ ‫حسن روحانی و مخالفانش سالی سخت و جنجالی را پشت‬ ‫سر گذاشتند‪ .‬شرایط برای هر دو گروه سخت و دشوار بوده‬ ‫است‪ .‬یک سوی میدان‪ ،‬یعنی انجا که حسن روحانی قرار‬ ‫داشــته‪ ،‬تالش های فراوانی صورت گرفت که به جامعه‬ ‫گفته شــود حرف هایی که مخالفان می زننــد انگیزه های‬ ‫سیاسی دارد و سوی دیگر میدان هم با فکت های مختلف‬ ‫فنی خالف جهت دولت حرکت می کردند‪.‬‬ ‫انچه رخ داده اما اکنون در اسفند ماه این چنین است‬ ‫که حسن روحانی بعد از رسیدن به توافق هسته ای ارام تر‬ ‫از گذشته شــده اســت‪ .‬لحن او در مواجهه با منتقدانش‬ ‫تغییر کــرده اگر چه همچنــان طعنه هایی را می شــود در‬ ‫ســخنرانی هایش دیــد‪ .‬مخالفان هــم بعــد از انتخابات‬ ‫هفتم اســفند هنوز نمودی عینی در حوزه نقد نداشــته اند‬ ‫تا مشخص شــود چه راهی را انتخاب خواهند کرد‪ .‬مرور‬ ‫انچه در سال گذشته بین منتقدان و حسن روحانی گذشته‬ ‫و نیز رفتار شناســی دو طرف می تواند تصویری درست از‬ ‫ماجرا ارائه کند‪.‬‬ ‫رئیس پراگماتیست‬ ‫برخی مخالفان روحانی انتقاداتشان فراتر از عملکرد‬ ‫دولت اوست‪ ،‬انها به کلی با شخص روحانی مشکل دارند‪،‬‬ ‫او را یک پراگماتیســت می دانند که حتی حاضر اســت با‬ ‫مک فارلین وارد مذاکره شــود یا مجمع عقــا راه بیندازد‬ ‫تا موضوع پایان جنگ را پیگیری کند‪ .‬حســن روحانی در‬ ‫گفت وگو با ماهنامه نسیم بیداری درباره جلسه عقال گفته‬ ‫بود‪« :‬ما از مجلس دوم تا پنجم‪ ،‬جمعی با عنوان «عقالی‬ ‫مجلس» داشتیم‪ .‬تعداد اعضا حدود سی و چند نفر بود‪ .‬اما‬ ‫خیلی خطی و جناحی نبود و هر دو جناح در ان عضو بودند‪.‬‬ ‫ما می گفتیم هرکس صاحب نظر‪ ،‬فکر و اندیشه‪ ،‬سابقه و‬ ‫اشنایی با مسائل اســت و تاثیر دارد‪ ،‬عضو ان جمع باشد‪.‬‬ ‫ابتدا هم در مجلــس دوم به دلیل بررســی موضوع جنگ‬ ‫این جمع تشکیل شــد‪ .‬در ابتدا به طور مثال اقای کروبی‬ ‫عضو جلســه بود‪ ،‬اقای یزدی هم بود؛ اقای بیات زنجانی‬ ‫عضو بود‪ ،‬اقای موحدی کرمانی هم حضور داشت که این‬ ‫جلسات تا دوره پنجم مجلس ادامه داشت‪».‬‬ ‫اما مخالفــان روحانی نــگاه مثبتی بــه مجمع عقال‬ ‫ندارند و هــر بار کــه روحانی در ســخنانش اشــاره ای به‬ ‫مجمع عقال می کند‪ ،‬در رســانه های مخالــف او به انتقاد‬ ‫از این مجمــع می پردازنــد‪ .‬اوج انتقادات ایــن طیف در‬ ‫مســتند «من روحانی هســتم» تجلی پیدا کرد‪ .‬این فیلم‬ ‫مســتند به کارگردانی معصومه نبوی و تهیه کنندگی گروه‬ ‫چندرسانه ای شفق تولید شــد که به زندگی سیاسی حسن‬ ‫روحانی می پرداخت‪ .‬این مســتند همزمان با سالروز تولد‬ ‫حسن روحانی‪ ،‬در روز ‪ ۹‬دی ماه ‪ ،۱۳۹۲‬برای اولین بار از‬ ‫شبکه اجتماعی افسران اکران شد‪.‬‬ ‫سیاست‬ ‫‪196‬‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫دلواپسان هسته ای‬ ‫مخالفان دولت در حــوزه سیاســت خارجی‪ ،‬بیش‬ ‫از سایر حوزه ها فعالیت منسجم داشــتند‪ .‬نمو د اصلی از‬ ‫فعالیت انها حدود ‪ 9‬ماه پس از اغاز دولت یازدهم نمایان‬ ‫شــد ؛ انجا که حامیــان دولت قبل به ســاختمان ســابق‬ ‫ســفارت امریکا در ایران رفتند و همایش «دلواپســیم»‬ ‫را برگزار کردنــد ‪ .‬محمود نبویان‪ ،‬حمید رســایی‪ ،‬مهدی‬ ‫کوچک زاده‪ ،‬ســعید زیباکالم‪ ،‬جواد کریمی قدوســی‪،‬‬ ‫وحید یامین پور و مهدی محمدی از جمله کسانی بودند‬ ‫که در ایــن همایش فعال ظاهر شــدند‪ .‬انهــا می گفتند‬ ‫مذاکره بــا امریــکا منافع کشــور را به خطــر می اندازد و‬ ‫با مذاکــرات هســته ای مخالف بودنــد‪ .‬به دنبــال ان‪،‬‬ ‫کریمی قدوســی هر از چندی‪ ،‬پای ظریف را برای پاسخ‬ ‫به ســوالی به مجلــس باز می کــرد و حتی کار بــه جایی‬ ‫رســید که طرحی ســه فوریتی علیه مذاکرات اماده کرد‬ ‫که برای امضا گرفتن از ســایر نمایندگان مجلس به انها‬ ‫از ترفندهایی اســتفاده کرد‪ .‬مهدی کوچــک زاده نیز در‬ ‫مجلس‪ ،‬ظریف را خائن خوانده بــود؛ ماجرایی که فیلم‬ ‫ان منتشر شــد و ســروصدای زیادی در فضای رسانه ای‬ ‫برپا کرد‪ .‬این ماجرا همراه شــد با واکنش های گســترده‪،‬‬ ‫چنان که ایت الله جنتی در یکــی از خطبه های نمازجمعه‬ ‫تهران گفتــه بود‪« :‬یــک عــده در این مملکــت در حال‬ ‫ساختن شبکه های زیرزمینی برای رابطه با امریکا هستند‬ ‫و من نمی دانــم اینها از کوزه ای که امریکا از ان نوشــیده‬ ‫چه خورده اند که به دنبالش می روند‪ .‬ایا شــما چهار تا ادم‬ ‫می خواهید با امریکا رابطه برقرار کنیــد یا مردم؟ مردم نه‬ ‫امریکا را قبول دارند و نه شما را‪ .‬چرا راهتان را از مردم جدا‬ ‫می کنید؟ این کار شما باطل اســت‪ ،‬به نتیجه نمی رسد و‬ ‫هر چقدر در جلسات مخفی تان پیام بگذارید‪ ،‬مردم با شما‬ ‫نیستند و تا مردم هم نخواهند کاری صورت نمی گیرد‪ ».‬‬ ‫مخالفان سیاست داخلی؛ از اصالح طلب تا اصولگرا‬ ‫مخالفان دولت در حوزه سیاست داخلی به یک طیف‬ ‫محدود نمی شود‪ .‬غیراعتدالی ها از اصالح طلب و اصولگرا‬ ‫به ان نقد دارند‪ .‬اصالح طلبان در زمــان انتخابات‪ ،‬برای‬ ‫پیروزی در انتخابات ارای خود را از ســبد عارف برداشتند‬ ‫و به سبد روحانی ریختند اما پس از روی کار امدن دولت‪،‬‬ ‫از تعیین مصداق متصدی سیاســت داخلــی دولت یعنی‬ ‫رحمانی فضلی چندان راضی به نظر نمی رســیدند‪ .‬انتقاد‬ ‫اصلــی اصالح طلبان بــه تعامل دولــت با احزاب اشــاره‬ ‫داشت‪ .‬البته رحمانی فضلی در واکنش به انتقادها گفته بود‬ ‫که دولت محل تاخت و تاز اصالح طلبان نیست‪.‬‬ ‫هنر‪ ،‬نقطه افتراق‬ ‫حوزه هنر اما یکی از بخش هایی بوده که با انتقادات‬ ‫گسترده طیف منتقد دولت مواجه شــده است‪ .‬در یکی از‬ ‫این اظهارنظرها ایت الله یزدی خطاب به علی جنتی گفته‬ ‫بود که با رانت پدر به وزارت رسیده و نسبت به عملکرد دولت‬ ‫در زمینه موســیقی تذکر داده و تاکید کرده که موسیقی در‬ ‫اسالم حرام اســت‪ .‬ایت الله مصباح یزدی نیز در انتقاد به‬ ‫عملکرد هنری دولت گفته بود‪« :‬در این دولت به صراحت‬ ‫بیان شــده که وظیفه ما اعتالی هنر است و کاری به دین‬ ‫نداریم؛ ثمره این رفتارها یعنی کاشتن نهالی که ثمره اش‬ ‫فتنــه ای خطرناک تر از فتنــه ‪ 88‬را رقم می زنــد‪ .‬برخی از‬ ‫مســئوالن فرهنگی کشور دور شــدن از فرهنگ اسالمی‬ ‫را نشانه پیشرفت دانســته و برخی از مصادیق ان را ترویج‬ ‫می کنند اما بهترین کار در این زمینه‪ ،‬تالش برای اشنایی‬ ‫افراد با ارزش های اسالمی اســت و در این راه باید از همه‬ ‫روش ها‪ ،‬از ســخنرانی تا فیلم و رمان اسالمی و غیره بهره‬ ‫جست‪ ».‬‬ ‫ایت الله جنتــی نیز به علی جنتی تذکــر داد و گفت‪:‬‬ ‫«باید توجه کرد که ارشــاد و وزارت فرهنگ باید اسالمی‬ ‫باشد‪ .‬باید اســامی فکر کنند‪ ،‬تصمیم بگیرند و با مسائل‬ ‫برخورد کنند‪ .‬نباید به کتابی که ضداســامی است مجوز‬ ‫چاپ داده شود‪ .‬کتاب نویسنده بی پروا‪ ،‬بی اعتقاد و الابالی‬ ‫نباید منتشر شود‪ ».‬‬ ‫در واکنشی دیگر ایت الله علم الهدی‪ ،‬خطیب جمعه‬ ‫مشــهد در یکی از ســخنرانی های خود گفته بود‪« :‬اقای‬ ‫وزیر ارشاد در مصاحبه خود گفته به اقایان مراجع خبرهای‬ ‫غلط می دهند‪ .‬مرجعیت را زیر سوال می برید‪ .‬کار به اینجا‬ ‫رسیده که ارزش یک زن اوازه خوان در یک مملکت انقالبی‬ ‫از مراجع تقلید باالتر شــده!؟ به افراد ولنــگار و الابالی در‬ ‫جامعه امید می دهید که زن اوازه خوان ازاد شد‪ ».‬‬ ‫یک قطب جدید‬ ‫امــا ماجــرای روحانــی و مخالفانش را می تــوان از‬ ‫زاویه ای دیگر هم دید ‪ .‬به این معنا که می توان گفت‪ ،‬در‬ ‫سالی که گذشت به صورت محسوسی نسبت اصولگرایان‬ ‫با دولت حســن روحانی تغییر کرد‪ .‬به بیــان دیگر اگر در‬ ‫روزهای ابتدایی تشــکیل دولت یازدهم و تــا چند ماه بعد‬ ‫از ان اصولگرایان تمام تالش شــان این بــود که در عین‬ ‫نقد‪ ،‬به قطب مقابل دولت مســتقر تبدیل نشــوند ‪ ،‬نسبت‬ ‫اصولگرایان با دولت حســن روحانی تغییر کرده این حاال‬ ‫یک واقعیت است‪.‬‬ ‫ در سال ‪ 94‬اما در بخش های موثری از اصولگرایان‬ ‫عالوه بــر تمدید و تشــدید نقــد‪ ،‬میلی قابــل توجه برای‬ ‫تشکیل قطب مقابل دیده شد‪.‬‬ ‫پاشنه اشیل‬ ‫همه به این مســاله اعتقاد داریم که حســن روحانی‬ ‫تمام تخم مرغ هایش را در ســبد مذاکرات هسته ای چیده‬ ‫بــود؛ از ابتدای تشــکیل دولتش تــا زمانی کــه برجام به‬ ‫نتیجه رسید‪ .‬او که می خواســت تکلیف پرونده هسته ای‬ ‫را در مدت زمان یک ســال یکســره کند در نیمه دوم سال‬ ‫‪ 94‬به ان ر سید‪ .‬او اگر با همان جمله «می خواهیم کاری‬ ‫کنیم که هم سانتریفیوژ ها بچرخد و هم چرخ کارخانه ها»‬ ‫توانست در دو قطبی ایجاد شده‪ ،‬فرد پیروز باشد‪ ،‬در طول‬ ‫مدت تشــکیل دولتش اما همچنان با چرخ کارخانه هایی‬ ‫مواجه بود که به سبب تحریم کند می چرخیدند و البته چرخ‬ ‫سانتریفیوژهایی که به جهت تداوم مذاکرات از حرکت باز‬ ‫ایستاده بودند‪.‬‬ ‫به یک معنا همــان نقطه قوت اقــای رئیس جمهور‬ ‫اکنون به پاشنه اشیل دولت او تبدیل شده بود‪ .‬درست در‬ ‫همین میانه بود که طیفی از اصولگرایان نه لزوما به دلیل‬ ‫رقابت های سیاســی که بر پایه تقابل برخی سیاست های‬ ‫هســته ای دولت با اصولی که انها به ان اصرار داشــتند و‬ ‫البته نگاه ارمانگرایانه‪ ،‬به قطب مقابل دولت تبدیل شدند‪.‬‬ ‫اگر شــیب حرف های این قطب در ماه هــای متعددی از‬ ‫زمان بعــد از انتخابات ‪ 24‬خرداد کم بــود‪ ،‬هر چه به پایان‬ ‫مذاکرات نزدیک می شدیم این شــیب تندتر می شد‪ .‬اگر‬ ‫سعید جلیلی در تمام ماه های بعد از انتخابات سکوت پیشه‬ ‫کرده بود و ترجیح می داد مقابل دولت مســتقر‪ ،‬خاطرات‬ ‫مناظره هســته ای با حســن روحانی را باز تعریف نکند‪ ،‬در‬ ‫کمیســیون برجام اما او ناگفته هایی پر حــرف و حدیث و‬ ‫جنجالی را بر زبان اورد‪.‬‬ ‫او رک و صریــح گفــت‪« :‬انانــی که ادعــا می کنند‬ ‫سیاســت خارجی عرصه ارمان ها نیســت‪ ،‬یــک نمونه از‬ ‫کشــورهای غربی را نشان دهند که سیاســت خارجی انها‬ ‫براساس ارمان هایشان طراحی نشده باشد‪ .‬اینکه در توافق‬ ‫ژنو می گویند ایران باید براســاس نیازهــای عملی که انها‬ ‫تشخیص می دهند‪ ،‬فعالیت هسته ای داشته باشد‪ ،‬دقیقا‬ ‫برمبنای ارمان انهاســت‪ .‬ارمانی کــه در کتاب ژان الک‪،‬‬ ‫در بحث شــهروند درجه یک و دو به ان اشاره شده و حفظ‬ ‫مالکیت فعلی برای شهروند درجه یک را جزو توصیه های‬ ‫جدی خود مطرح کرده و گفته که باید بــه بقیه تنها در حد‬ ‫نیازهایش امتیاز داده شــود‪ ».‬رئیس تیــم مذاکره کننده‬ ‫سابق کشورمان با ذکر خاطره ای از دوران مذاکرات قبلی‬ ‫یاداور شد‪« :‬طی شش ســالی که بنده مسئول مذاکرات‬ ‫هســته ای بودم‪ ،‬در اواســط مذاکرات‪ ،‬همه دولت های‬ ‫غربی طرف مذاکره‪ ،‬یک دور کامل عوض شــدند و اتفاقا‬ ‫در انتخابات هایی که در ان کشور ها انجام شد‪ ،‬رقبای انها‬ ‫به مسند قدرت رســیدند مثال در امریکا بوش رفت و اوباما‬ ‫با شعار تغییر در سیاست خارجه بر ســر کار امد اما در روند‬ ‫مذاکراتی انها کمتریــن تغییری ایجاد نشــد؛ چرا؟ چون‬ ‫سیاست‬ ‫مختصات یک قطب‬ ‫پس تا اینجــای کار می تــوان به این نتیجه رســید‬ ‫که طیفی از اصولگرایان بنا داشــتند قطب مخالف دولت‬ ‫شــوند‪ .‬به یک معنا انچه رخ داد این بــود که اصولگرایان‬ ‫برای مواجهه با حســن روحانی د ِر سیاست ورزی شان را از‬ ‫پاشنه سیاســت خارجی چرخاندند‪ .‬محور سیاست خارجی‬ ‫اما طیف هایی از اصولگرایان را متحد کرد و در عین حال‬ ‫طیف هایی از انها را از یکدیگر دور کرد‪.‬‬ ‫حسن روحانی بعد از انتخابات تمام توان خود را روی‬ ‫پرونده هسته ای متمرکز کرد‪ .‬پرونده هسته ای را از شورای‬ ‫امنیت به وزارت خارجه اورد و با تمــام توان برای به نتیجه‬ ‫رساندن ان مذاکره کرد‪ .‬حتی او ترجیح داد قبح شکنی کند‬ ‫و از گوشی تلفن ان هم از خاک امریکا شنونده حرف های‬ ‫رئیس جمهــور ایاالت متحده باشــد‪ .‬از همــان روزها اما‬ ‫مخالفت با برخی اقدامــات روحانی در مــورد مذاکرات و‬ ‫سیاســت خارجی موجب هم نوایی اصولگرایان شد‪ .‬انها‬ ‫بیشتر از مجلس همصدا با هم به نقد می پرداختند‪ .‬کنش‬ ‫انها که به واکنش حسن روحانی منجر می شد‪ ،‬صف شان‬ ‫را صاف تر و منظم تر می کرد‪.‬‬ ‫انجا که علیرضا زاکانی و مهرداد بذرپاش در مجلس‬ ‫نطق هــای منتقدانه ایــراد می کردند‪ ،‬حســن روحانی در‬ ‫دانشگاه و سفر استانی پاسخ های تن د روانه منتقدان می کرد‬ ‫و در میانه همین مجادالت بود که پای رســانه ها به میان‬ ‫می امد تا در یک صف ارایی مشخص‪ ،‬موافقان و مخالفان‬ ‫رئیس جمهور نمایان شــوند‪ .‬از همین جا می شــد دید که‬ ‫اصالح طلبان جانب حســن روحانی را گرفته اند و متقابال‬ ‫اصولگرایان به قامت منتقد در امده اند‪.‬‬ ‫سرهنگ و حقوقدان‬ ‫قبــل از انتخابــات‪ ،‬محمد باقر قالیباف در بســیاری‬ ‫از نظرســنجی ها نفر اول بود‪ .‬خیلی ها معتقد بودند که او‬ ‫شانس اول رســیدن به صندلی ریاست جمهوری است اما‬ ‫خیلی های دیگر که تحرکات سیاسی او را در سال ها اخیر‬ ‫رصد کــرده بودند اعتقاد داشــتند که ممکن اســت برخی‬ ‫اشــتباهات تاکتیکی انتخابات همانند سال ‪ 84‬موجبات‬ ‫رئیس جمهــور نشــدن او را فراهــم اورد‪ .‬حــاال اما برخی‬ ‫معتقدند بخشی از ریزش ارای محمد باقر قالیباف به همان‬ ‫مواجهه کالمی او با حســن روحانی باز می گشــت‪ ،‬دقیقا‬ ‫همان جا که حسن روحانی گفت «من سرهنگ نیستم‪ ،‬من‬ ‫حقوقدانم!» از ان زمان تا همین چندی پیش محمد باقر‬ ‫قالیباف تمام تالشش را کرد تا قطب مقابل حسن روحانی‬ ‫نباشد و خاطره ان روز سخت انتخابات فراموش شود‪.‬‬ ‫پیش تر از محمد باقر قالیباف البته این سعید جلیلی‬ ‫است که به تکرار حرف های سال ‪ 92‬می پردازد‪ .‬او میان‬ ‫طیف حزب اللهــی و اصولگرایان طرفــداران خاص خود‬ ‫را دارد و اگــر در اینده باز هــم بنا بر تشــکیل یک قطب با‬ ‫مختصات مواجهه از پاشنه سیاســت خارجی باشد‪ ،‬قطعا‬ ‫دبیر سابق شــورای عالی امنیت ملی اســت که می تواند‬ ‫کاراکتر نفر اول را به عهده بگیرد‪.‬‬ ‫او در نقدی از اوضاع حاضر گفته است‪« :‬در توافق‬ ‫نهایی مذاکرات باید منافع کشــور و ملت به بهترین شکل‬ ‫استیفا شــود‪« .‬فکت شیت» امریکا نقشــه راه این کشور‬ ‫را در مذاکرات نشــان می دهد‪ .‬در بحــث نظارت‪ ،‬اژانس‬ ‫طبق ان پی تــی نظارت را انجــام می دهــد‪ .‬در مذاکرات‬ ‫سال ‪ 82-84‬تعلیق غنی ســازی و اجرای پروتکل الحاقی‬ ‫به طور داوطلبانه انجام گرفت که مجلس اجرای پروتکل‬ ‫را متوقف کرد‪ .‬در بیانیه لــوزان‪ ،‬نظارت های غیرمتعارفی‬ ‫مطرح کرده اند که قابل قبول نیست‪».‬‬ ‫او حتی درســت در شــرایطی که حســن روحانی به‬ ‫صورتی قاطع به دفــاع از ان پی تی می پــردازد به نقد این‬ ‫پروتکل پرداخته است‪« :‬در ان پی تی برای اعضا تکالیف‬ ‫و حقوقی تعیین شده است‪ .‬هر معاهده ای هم وقتی توازن‬ ‫دارد که بین حقوق و تکالیف ان توازن وجود داشته باشد؛‬ ‫یعنی اگر تکالیفی را طرفی انجام داد اما نتوانست از حقوقی‬ ‫برخوردار باشــد‪ ،‬این معاهده بی معناست‪ .‬تکالیفی انجام‬ ‫می شود تا از حقوقی برخوردار شــود‪ .‬مطابق با ان پی تی‪،‬‬ ‫یکی از حقوق هسته ای اعضا این اســت که می توانند از‬ ‫تاسیساتی که سوخت هسته ای دارند‪ ،‬استفاده کنند؛ مثل‬ ‫نیروگاه بوشــهر‪ .‬اما این کف حقوق است‪ .‬همین نیروگاه‬ ‫بوشــهر را قرار بود المان ها انجام بدهند‪ .‬اما با ســرنگون‬ ‫شــدن دیکتاتور و بــه وجود امــدن جمهوری اســامی‪،‬‬ ‫مساله اقای دکتر!‬ ‫این تحلیل حتما یک ســویه خواهد بود اگر بگوییم‬ ‫همه اصولگرایان به چنین رویکــردی در مواجهه با دولت‬ ‫رســیده بودند‪ .‬نکته این اســت که ما در بخش مهمی از‬ ‫اصولگرایان با پدیده ای به نام علی الریجانی مواجه شدیم‬ ‫که اکنون نزدیک ترین رابطه با حسن روحانی را دارد‪ .‬او در‬ ‫مقاطع فراوانی به یاری او رفته و حتی هزینه های حمایت‬ ‫از دولت را هــم پرداخته اســت‪ .‬او در روزهــای تصویب‬ ‫برجام در مجلس همه کار بــرای دولت یازدهم انجام داد‪.‬‬ ‫خیلی ها اعتقــاد دارند اگر علی الریجانــی رئیس مجلس‬ ‫نهم نبود برجام نمی توانســت الاقل به این زودی از مانع‬ ‫پارلمان رد شود‪.‬‬ ‫هر چه هســت حاال که توافق هســته ای بــه نتیجه‬ ‫رســیده‪ ،‬روحانی و مخالفانش حتما یک زمین بازی جدید‬ ‫تعریف خواهند کرد‪ .‬البته این به این معنا نیســت که این‬ ‫زمین بازی در حوزه سیاست خارجی نخواهد بود بلکه شاید‬ ‫این حوزه سر رشته ای باشد بر شکل گیری یک میدان تازه‬ ‫رقابت‪ .‬ســال ‪ 95‬برای هر دو طرف این ماجرا بسیار مهم‬ ‫است‪ .‬ســال قبل از انتخابات اســت‪ .‬روحانی می خواهد‬ ‫بماند و مخالفانش می خواهند او از پاستور برود‪.‬‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫اکنون در اســفند ماه این چنین است‬ ‫که حســن روحانی بعد از رســیدن به‬ ‫توافق هســته ای ارام تر از گذشــته‬ ‫شــده اســت‪ .‬لحــن او در مواجهه با‬ ‫منتقدانــش تغییــر کــرده اگر چــه ‬ ‫همچنــان طعنه هایی را می شــود در‬ ‫سخنرانی هایش دید‬ ‫انتقادهای اقا سعید‬ ‫سیاست‬ ‫براساس ارمان هایشان پشت میز مذاکره می نشینند‪».‬‬ ‫این اظهارنظر می توانست واکنشی باشد به این جمله‬ ‫حسن روحانی که گفته بود‪« :‬تهدیدها‪ ،‬فرصت ها و منافع‬ ‫مشترک اســاس بحث سیاست خارجی اســت و اصول و‬ ‫ارمان در سیاست خارجی بحث نمی شود‪ .‬مگر ما در مرحله‬ ‫اول در توافق ژنو ارمان و اصول را معامله کردیم؟ ما با هم‬ ‫حرف زدیم و توافق کردیم‪».‬‬ ‫در سال ‪ 94‬اما در برخی مواقع دیده شد که محمد باقر‬ ‫قالیبــاف یاد مناظره هــا را زنده کــرده اســت‪ .‬محمد باقر‬ ‫قالیباف‪ ،‬شــهردار تهران بــا انتقاد از برخــی رویکردهای‬ ‫کنونی دولــت یازدهــم گفته بــود‪« :‬از امام یــاد گرفتیم‬ ‫دســتمان را روی زانوی خودمان بگذاریم و بلند شــویم‪.‬‬ ‫درســت اســت که تحریم هــا اقتصادمان را تحت فشــار‬ ‫قــرار داده ولــی این فقط بــه خاطــر تحریم ها نیســت‪.‬‬ ‫بی برنامگی و ضعف مدیریت در این دولت و دولت پیشین‬ ‫از تحریم ها هم موثرتر اســت‪ .‬امریکا نباید احساس کند‬ ‫که ما وابسته به تصمیم و اراده او هستیم‪ .‬انقالب و جنگ‬ ‫ثابت کرده که ما وابســته بــه هیچ کس نیســتیم‪ .‬بعضی‬ ‫دلشــان می خواهد همه چیز را دوقطبی کننــد‪ .‬باور کنیم‬ ‫مسائل اصلی کشور دوقطبی نیست‪ .‬ان چنان که در زمان‬ ‫انتخابات‪ ،‬مســائل کالن نظام را دوقطبی کردند و کاش‬ ‫نمی کردنــد‪ .‬نباید دوران «بگم بگم» بــه دوران «تقصیر‬ ‫قبلی هــا بود» تبدیل شــود‪ .‬معتقــدم با در پیــش گرفتن‬ ‫یک راهبرد صحیح اقتصــادی‪ ،‬رســانه ای و منطقه ای‪،‬‬ ‫دولت می توانســت به یکی از بهتریــن توافق های تاریخ‬ ‫ایران دســت یابد اما متاســفانه رویکرد مدیریتی دولت در‬ ‫دو سال گذشــته شــرایط را به گونه ای رقم زده که جامعه‬ ‫حس می کند انرژی مســئوالن به جای حل مشکالت انها‬ ‫صرف مساله سازی هایی می شــود که هدف از ان وابسته‬ ‫کردن کشــور به مذاکرات هســته ای و گریزناپذیر نشان‬ ‫دادن توافق به هر قیمت اســت‪ .‬گویی هدف دولت برای‬ ‫دســتیابی به توافق‪ ،‬رفع تحریم ها نیست بلکه جلب ارای‬ ‫سیاسی برای پیروزی در انتخابات اتی است‪».‬‬ ‫شهردار تهران البته اضافه کرده بود‪« :‬ما باید تاریخ‬ ‫را ایینه عبرت خود کنیم‪ .‬تاریخی که به ما می گوید گره زدن‬ ‫همه امور کشــور به راضی کردن بیگانــگان نتیجه ای جز‬ ‫سرنگونی دولت ملی دکتر مصدق نداشت‪» .‬‬ ‫مدعیان دموکراسی تعهد را یکطرفه لغو کردند‪ .‬پس از انکه‬ ‫قرار شد روس ها وارد کار شوند‪ 10 ،‬دور مذاکره بین ال گور‬ ‫معاون اول رئیس جمهــور وقت امریکا‪ ،‬با نخســت وزیر‬ ‫وقت روســیه برگزار شــد تا بتوانند مانع حضور روس ها در‬ ‫بوشــهر بشــوند‪ .‬اینها صرفا برای یک نیروگاه با ســوخت‬ ‫هســته ای که از جای دیگری بیاید اتفاق افتاد‪ .‬اما نکته‬ ‫مهمتر این اســت که مطابق با ان پی تــی همه اعضا حق‬ ‫داشــتن چرخه سوخت هســته ای را دارند‪ ،‬چرخه سوخت‬ ‫هسته ای یعنی چه؟ مختصرا یعنی اینکه کیک زرد‪ ،‬انچه‬ ‫از معدن می اورند‪ ،‬تبدیل به ‪ UF6‬و گاز می کنند‪ ،‬سپس در‬ ‫دستگاه های سانتریفیوژ غنی سازی شــود و پس از ان به‬ ‫صفحه سوخت تبدیل و مورد استفاده قرار گیرد‪ .‬برای این‬ ‫حق هم در ان پی تی هیچ گونــه محدودیتی وجود ندارد‪.‬‬ ‫تنها دو قید وجود دارد؛ یکی اینکه این غنی سازی باید زیر‬ ‫نظر اژانس باشــد و دوم اینکه مصرف ان صلح امیز باشد‪.‬‬ ‫ممکن است کشوری مثال برای مصرف سوخت زیر دریایی‬ ‫نیاز به غنی سازی ‪ 50‬در صد داشته باشد‪ .‬از نظر ان پی تی‬ ‫داشــتن ان هیچ ایرادی ندارد و ممنوع نبــوده و حق همه‬ ‫اعضاست‪ .‬نکته مهم دوم این است که اعضا بنابر ان پی تی‬ ‫می توانند هر قدر تاسیســات بخواهند بسازند‪ .‬تنها قیدی‬ ‫هم که اینجا وجود دارد‪ ،‬این است که این تاسیسات باید‬ ‫زیر نظر اژانس ساخته شود‪ .‬این زیر نظر اژانس بودن هم‬ ‫ضابطه هایی دارد‪ .‬این گونه نیست که اگر امروز تاسیساتی‬ ‫را می خواهی بسازی از همین امروز باید اژانس را در جریان‬ ‫بگــذاری‪ 180 .‬روز قبل از تزریق گاز‪ ،‬کشــور باید اژانس‬ ‫را مطلع کند‪ .‬نکته جالبی که اینجا در رابطه با تاسیســات‬ ‫وجود دارد‪ ،‬این اســت که طرف مقابل مــا می گوید فردو‬ ‫نباید وجود داشته باشد‪ .‬می گویند فقط نطنز وجود داشته‬ ‫باشد ولی فردو نباشد‪ .‬می گوییم مگر نطنز زیر نظر اژانس‬ ‫و دوربین هــا و بازرس هــای ان نیســت؟ می گویند چرا‪.‬‬ ‫می پرسیم پس فرق نطنز با فردو چیســت؟ چرا می گویید‬ ‫فردو نباید باشد؟ پاســخی که می دهند این است که فردو‬ ‫چون زیر کوه است‪ ،‬اگر بمبارانش کنیم خراب نمی شود‪.‬‬ ‫به صراحت چنین می گویند که این نشــان دهنده وقاحت‬ ‫دشمن است‪ .‬اینکه عنوان می شود چرا بی اعتمادید؟ باید‬ ‫گفته شود که طرح فردو نشان دهنده بی اعتمادی است‪ .‬در‬ ‫فکت شیت امریکایی ها نوشته در فردو نباید حتی یک گرم‬ ‫مواد هسته ای باشــد‪ .‬می گویند در اینجا نباید غنی سازی‬ ‫صورت بگیــرد‪ .‬مگر غنی ســازی و تاسیســات حق همه‬ ‫اعضا نیست‪».‬‬ ‫‪197‬‬ ‫سیاست‬ ‫بهشت و جهنم منتقدان‬ ‫سیاست‬ ‫‪198‬‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫عباس سلیمی نمین و محمد قوچانی درباره شیوه مواجهه دولت روحانی با مخالفانش بحث کردند‬ ‫مثلث‪ :‬با تشــکر از دو میهمان محترم‪ ،‬بنا داریم‬ ‫در این مناظره به موضوع مخالفان اقای روحانی‬ ‫بپردازیم و از این زاویه‪ ،‬مسائل پیش امده میان‬ ‫رئیس جمهــور و منتقدانش در دوســال اخیر را‬ ‫بررسی کنیم‪.‬‬ ‫سلیمی نمین‪ :‬من از جناب اقای قوچانی و مجله‬ ‫تشکر می کنم که به مساله بسیار مهمی پرداختید‪ .‬این یک‬ ‫بحث بسیار ریشه ای اســت‪ .‬واقعیت این است که سامانه‬ ‫سیاسی کشور‪ ،‬مولد نیست‪ ،‬یعنی ما در قبال هزینه هایی که‬ ‫نسبت به چرخش قدرت و نسبت به غایت سیاسی گروه های‬ ‫مختلف پرداخت می کنیم بهره بــرداری الزم را نداریم‪ .‬در‬ ‫قبال این سرمایه گذاری برای سالیق مختلف علی القاعده‬ ‫باید تولید فکر و تولید اندیشه داشته باشیم‪ .‬کجای کار ایراد‬ ‫دارد که ما از ِق َبل این فعالیت ها بهره الزم را نمی بریم؟ ما در‬ ‫مقام نقد دولت کنونی برمی اییــم‪ ،‬مرادمان قطعا به دولت‬ ‫اقای روحانی نیست‪ .‬این بحث به گذشته هم برمی گردد‪.‬‬ ‫فکر می کنم منتقدین اقای روحانی را می توانیم به دو دسته‬ ‫اکثریــت و اقلیت تقســیم کنیم‪ .‬اکثریــت منتقدین اقای‬ ‫روحانی‪ ،‬اقتصادی و اجتماعی هستند و اقلیت منتقدین‪،‬‬ ‫سیاسی به شــمار می روند‪ .‬حتی ان اقلیت سیاسی هم به‬ ‫نظر من خاستگاه شان را از طریق مسائل اقتصادی پیگیری‬ ‫می کنند‪ .‬این اکثریت را می توانیم به دو دسته تقسیم کنیم ؛‬ ‫ی جریانات مردم نهــاد اجتماعی و دیگــری مجموعه‬ ‫یکــ ‬ ‫کارشناسان اقتصادی که نســبت به مدل اقتصادی اقای‬ ‫روحانی ایراداتی دارند‪ .‬پس ان اکثریت یکی از جانب قشر‬ ‫توده های مردم است که در قالب نهادهای مردمی مسائلی‬ ‫را مطرح می کند و دیگری کارشناســانی کــه واقعا فقط از‬ ‫منظر نگاه کارشناسی نقدی ارائه می دهند و هیچ خاستگاه‬ ‫سیاسی هم در این زمینه ندارند‪ .‬اما اقلیتی که منتقد اقای‬ ‫روحانی هستند‪ ،‬قطعا بحث هایی در مورد مطالبات قدرت‬ ‫دارند‪ .‬یعنی در خاستگاه شان بحث صرفا مسائل نقد نیست‪.‬‬ ‫یعنی نگاهی به قدرت دارند و در قالب چالش قدرت‪ ،‬مسائل‬ ‫سیاسی خودشــان را پیگیری می کنند‪ .‬این ها هم بخشی‬ ‫از منتقدین اقای روحانی محسوب می شوند‪ .‬بنابراین اگر‬ ‫خواسته باشــیم از لحاظ طبقاتی بگوییم‪ ،‬عمده منتقدین‬ ‫اقای روحانــی را می توانیــم در قالب مســائل اجتماعی و‬ ‫اقتصادی تعریف کنیم‪ .‬اینکــه در مقدمه خدمتتان عرض‬ ‫کردم که ما بهره نمی گیریم به خاطر اینکه دولت ها دوست‬ ‫ دارند بالفاصله همه منتقدین خودشان را در یک چارچوب‬ ‫قرار دهنــد و بعد یک حکم برایشــان صــادر کنند‪ .‬همین‬ ‫امر‪،‬مشکلی جدی به وجود اورده است‪ .‬اگ ر منتقدین اقای‬ ‫روحانی از هم تفکیک شوند و برخورد متفاوتی با انها صورت‬ ‫گیرد‪ ،‬وضعیت مان خیلی متفاوت از انچه االن هست‪ ،‬بود‪.‬‬ ‫متاسفانه از گذشته با این شیوه که دولت اقای روحانی دنبال‬ ‫می کند اشنا هستیم‪ .‬یعنی اقای احمدی نژاد ‪ ،‬اقای خاتمی‬ ‫و اقای هاشمی هم اینگونه برخورد می کردند‪ .‬سعی می کرند‬ ‫با منتقدین دلسوز و منتقدینی که نگاه به قدرت دارند یعنی‬ ‫درواقع خاســتگاه قدرت دارند و در چالش قــدرت با او نقد‬ ‫می کنند با همگی به یک صورت و یک شیوه برخورد کنند‪.‬‬ ‫اقای خاتمی هر ‪ 9‬روز یک بحران را مطرح می کرد‪ .‬اقای‬ ‫هاشمی بارها و بارها بحث اینکه علیه من توطئه می کنند را‬ ‫به میان می اورد‪ .‬حتی کارهای بسیار لطیف دانشجویی را‬ ‫برنمی تابید یا الاقل با دیگــران با هم پیوند می زد‪ .‬بنابراین‬ ‫مشــکل اصلی درمورد نقد به این برمی گــردد که دولت ها‬ ‫قبل از روی کار امدن این ظرفیت را در خودشــان شــکل‬ ‫نمی دهند که حکومتداری و اداره دولت‪ ،‬سختی هایی دارد‬ ‫و برای این سختی ها باید بردباری ها و تحمل هایی را در خود‬ ‫به وجود اورده و نهادینه کنند تا بتوانند از نقد به عنوان یک‬ ‫فرصت استفاده کنند‪ .‬نسبت به نقد‪،‬نگاه «فرصت بودن»‬ ‫نداریم‪ .‬حتی نقدهای غیرمنطقی هم می تواند برای دولتی‬ ‫که هدفش رشــد جامعه اســت‪ ،‬یک فرصت باشد‪ .‬دولت‬ ‫باتوجه به امکاناتی که دارد‪ ،‬رسانه هایی که در اختیار دارد‪،‬‬ ‫امکانات مالی که در اختیــار دارد‪ ،‬می تواند حتی نقدهای‬ ‫غیرمنصفانه را تبدیل به یک فرصت برای پاســخ دادن به‬ ‫انها کند و هم سطحی بودن نگاه انها را برای جامعه روشن‬ ‫کند و هم در قالب پاسخ دادن اطالعاتی را به جامعه عرضه‬ ‫دارد که این برای جامعه یک ظرفیت در مقام قضاوت بین‬ ‫نقد و یک پاسخ باشد و بتواند باعث رشد جامعه شود‪ .‬امروز‬ ‫عالوه بر اینکه به نقد یک نگاه بســیار منفی دارند به دلیل‬ ‫شکنندگی که در دولت ها ایجاد می شــود‪ ،‬حتی نسبت به‬ ‫نقدهای منصفانه و معقــول هم گاردگیــری و بی اعتنایی‬ ‫وجود دارد‪ .‬در این مورد بدتر از همــه‪ ،‬اصال اعتنا نکردن‬ ‫اســت‪ .‬وقتی به عنوان نخبه به دولتی نامه ای می نویسید‬ ‫علی القاعده اگر ان دولت ادعای توجه به نخبگان را داشته‬ ‫باشد باید پاسخ دهد‪ .‬ولو اینکه پاسخ بسیار مختصری دهد‬ ‫و تشکر کند از اینکه نقطه نظراتتان را منعکس کردید‪ .‬ولی‬ ‫بارها در دولت کنونی دیدیم که به نخبگان هم جواب داده‬ ‫نمی شود‪ .‬یعنی در سطح نخبگان هم پاسخی که احساس‬ ‫شود دولت قدردان تذکری یا انتقال نظری هست را دریافت‬ ‫نمی کنیم‪ .‬بنابراین تبعات و مشکالتش می تواند قابل رصد‬ ‫در همه بخش های جامعه باشد‪.‬‬ ‫قوچانی‪ :‬من هم از اقای سلیمی و هم از مجله مثلث‬ ‫برای برگزاری این جلسه تشــکر می کنم‪ .‬فکر می کنم که‬ ‫موضوع مناظره‪ ،‬بحــث مهمی اســت‪ .‬به خصوص که ما‬ ‫درســال ‪ 95‬اماده انتخابات ریاســت جمهوری می شویم و‬ ‫اقای روحانــی و حامیان اقای روحانی دوبــاره باید در مورد‬ ‫این موضــوع یعنی تداوم دوره ریاســت جمهوری ایشــان‬ ‫فکر کنند‪ .‬عطف به فرمایشــات جناب اقای سلیمی اگر ما‬ ‫بخواهیم فقط به یک دولت توجه کنیم‪ ،‬قاعدتا نمی توانیم‬ ‫خیلی جواب درســتی پیدا کنیــم‪ .‬چون این رفتــار‪ ،‬رفتار‬ ‫مشترکی است که حداقل بین دولت هایی که بعد از جنگ‬ ‫در این کشور سر کار امدند وجود داشته است‪ .‬اجماال هم‬ ‫می توان پذیرفت که دولت ها بعضی اوقات در برابر حمالت‬ ‫‪2‬‬ ‫اتحــاد حقیقی رهبری و ریاســت جمهوری تضعیف شــده‬ ‫کشور اسیب دیده است‪ .‬در دوره اقای خاتمی هم حداقل‬ ‫تا ســال ‪ 79‬و ‪ 80‬دوره بسیار خوبی داشــتیم‪ .‬اما متاسفانه‬ ‫پس از ان به علت تندروی برخی اصالح طلبان و کارشکنی‬ ‫اصولگرایان و دامن زدن به حاکمیت دوگانه این هماهنگی‬ ‫کم شد‪ .‬البته رهبری همیشــه از دولت ها به عنوان جایگاه‬ ‫حقوقی حمایــت کرده اند ولی رابطه شــخصی ایشــان با‬ ‫دولت های اصالح طلب هم رابطه بسیار خوبی بوده است‪.‬‬ ‫اوج این تمایز در دوره اقای احمدی نژاد بود که با رفتاری که‬ ‫او برای خانه نشینی انجام داد‪ ،‬شکل دیگری گرفت و اگر‬ ‫به یاد داشته باشــید این بحث به صورت جدی مطرح شد‬ ‫که نظام جمهوری اسالمی به ســمت نظام پارلمانی برود‪.‬‬ ‫حداقل به ســمت نظام نیمه پارلمانی رود و حتی بخشی از‬ ‫نمایندگان مجلس که به جریان اصولگرا نزدیک هستند‪،‬‬ ‫گفتند که ما طرحی را امــاده کردیم گرچــه در نهایت این‬ ‫موضوع رها شد‪ .‬به نظرم تا زمانی که این خالء حقوقی وجود‬ ‫دارد باید از راه حقیقی ان را پر کرد‪ .‬یعنی تا زمانی که رهبری‬ ‫حامی رئیس جمهور باشــند (مانند ماجرای برجام) امکان‬ ‫این اسیب وجود نخواهد داشــت اما تالش ما باید تقویت‬ ‫این رابطه حقیقی باشــد نه تضعیــف ان و ایجاد حاکمیت‬ ‫دوگانه‪ .‬این بحث حقوقی ماجرا‪ .‬مساله دوم ساختار سیاسی‬ ‫و تشکیالتی کشور است‪ .‬مساله دوم‪ ،‬بحث فقدان حزب‬ ‫در کشــور ماســت‪ .‬دولت های ما اکثرا منکر این شدند که‬ ‫ما حزبی هستیم و این را با افتخار به هم اعالم می کردند‪.‬‬ ‫شــاید تجربه بد حزب توده و همینطور تجربه ناخوشــایند‬ ‫حزب جمهوری اسالمی و تضادی که به وجود اورد‪ ،‬باعث‬ ‫شد که‪...‬‬ ‫سلیمی نمین‪ :‬پایان ناخوشایند‪.‬‬ ‫قوچانی‪ :‬بــه هرحال ایــن اتفاقی کــه به وجود‬ ‫امد باعث شــد که هم مــردم ما و هــم سیاســتمداران از‬ ‫حزبی نامیدن خودشــان ابا کننــد‪ .‬اما مشــکل اصلی که‬ ‫وجود دارد دو پدیده است؛ نخســت به وجود امدن احزاب‬ ‫معروف به دولت ساخته و دوم‪ ،‬به وجود امدن دولت هایی‬ ‫که خودشــان را در مقام حزب می بینند‪ .‬یعنــی به هر حال‬ ‫(باز هم با اینکــه نمی خواهم خیلی به اقــای احمدی نژاد‬ ‫بپردازم ولی بــاب هر بحثی کــه باز می شــود می بینم که‬ ‫حادترین شــکلش در دوره ایشــان رخ داده است!) وقتی‬ ‫رئیس دولت وقــت (اقای محمــود احمدی نژاد) دســت‬ ‫معاون و رئیس دفتر خودش (اقای اسفندیار رحیم مشایی)‬ ‫را می گیرد و می گوید من یک ســاعت مرخصی گرفته ام و‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫و انتقادات بی تاب می شــوند و این بی تابی شــان را گاهی‬ ‫اوقات به شــیوه هایی بروز می دهند که شــاید خیلی مورد‬ ‫پســند مخالفان و منتقدانشان نباشــد‪ .‬فکر می کنم خیلی‬ ‫نباید وقتمان را صرف این جزئیات کنیم‪ .‬بعضی هایشــان‬ ‫به نظر من اگر قابل دفاع نباشد‪،‬قابل درک است و بعضی ها‬ ‫هم قابل دفاع یا حتی درک هم نیســت‪ .‬ولی اگر بخواهیم‬ ‫به این موضوع بپردازیم که چــرا نهاد دولت ‪ ،‬یعنی هر چند‬ ‫رئیس جمهوری که در این ادوار داشتیم‪ ،‬دچار یک موقعیتی‬ ‫می شوند که امیزه ای از «حاکمیت و اپوزیسیون» است‪ ،‬به‬ ‫نظرم باید در دو سرفصل صحبت کنیم؛ اول ساختار حقوقی‬ ‫و قانونی کشــور و دوم ساختار سیاســی و حزبی کشور‪ .‬در‬ ‫بحث اول من فکــر می کنم مــا نیازمند تدقیــق در قانون‬ ‫اساسی هستیم‪ .‬از نظر بنده (که فکر می کنم خیلی ها هم‬ ‫این نظر را دارند) قانون اساسی‪ ،‬ما را در یک وضعیتی قرار‬ ‫می دهد که دولت ها در ان دچار بحران موقعیت می شوند‬ ‫یعنی هم مســئولیت دارند و هم ندارند! هــم قدرت دارند و‬ ‫هم قدرت ندارند! مسئولیت دارند اما قدرت ندارند و قدرت‬ ‫دارند اما مسئولیت ندارند! ان مباحثه هایی که در ماه های‬ ‫اخیر به خصوص راجــع به نقش رئیس جمهــور در اجرای‬ ‫قانون اساسی با بعضی از مقامات دیگر به خصوص رئیس‬ ‫قوه قضائیه و مقامات دیگر پیش امده‪ ،‬مباحثات بی ربطی‬ ‫نیســتند‪ .‬ما یک مشــکلی در دهه ‪ 60‬بین نخســت وزیر و‬ ‫رئیس جمهور داشــتیم کــه در مقاطع مختلف بــروز پیدا‬ ‫می کرد‪ .‬فــرق هم نمی کــرد که رئیس جمهور چه کســی‬ ‫باشد یا نخست وزیر چه کسی باشــد‪ .‬به نظر من ربطی هم‬ ‫به فردیت این افراد نداشت بلکه بر اساس ساختاری که در‬ ‫قانون اساسی تعریف شده بود‪ ،‬وضعیت به گونه ای شکل‬ ‫می گرفت که این تضاد به وجود می امد‪ .‬این تضاد فی نفسه‬ ‫خودش هم مهم نیســت بلکه اطرافیان و کســانی که دور‬ ‫و بر این دســتگاه ها قرار می گیرند انها را در موقعیتی قرار‬ ‫می دهند که دچار این تضادها می شــوند‪ .‬البته این قاعده‬ ‫عام اجتماعی است و در همه حکومت ها هم صدق می کند‪.‬‬ ‫در جمهوری فرانسه سال ها این بحث وجود داشت و قانون‬ ‫اساســی ما هم که ملهم از نظام فرانســه بود چنین است‪.‬‬ ‫به نظرم در مورد بحث رئیس جمهور بعــد از جنگ هم این‬ ‫اتفاق افتاده یعنی ضمن اینکه قانون اساسی ما اختیارات‬ ‫رئیس جمهور را افزایش داده اســت جز در مقاطعی که در‬ ‫سطوح عالی حاکمیت‪ ،‬همدلی کاملی وجود داشته (که به‬ ‫نظرم در سال های اول دوره ریاست جمهوری اقای هاشمی‬ ‫بوده) در مقاطع دیگر به شکلی به وجود امده که شخصی‬ ‫که خــودش را در مقام رئیــس دولت می بینــد ‪ ،‬خودش را‬ ‫همزمان اپوزیسیون هم می بیند‪ .‬در واقع افرادی بوده اند‬ ‫که سعی کرده اند به این موقعیت دامن بزنند و از درون این‬ ‫نظم حقوقی یک حاکمیت دوگانه به وجود اورند‪ .‬این یک‬ ‫ُبعد است که به لحاظ حقوقی به نظرم قابل بحث است‪ .‬به‬ ‫نظرم در اغاز دهه چهارم انقالب نیازمند این هستیم که به‬ ‫این موضوع فراتــر از اتهام تجدیدنظرطلبــی و براندازی و‬ ‫اینها فکر کنیم‪ .‬همان طور که در ســال ‪ 68‬به این موضوع‬ ‫فکر کردیم اگر دقت بفرمایید در اواخــر دوره احمدی نژاد‬ ‫این اختالفات به اوج خودش رسید اما جالب اینجاست که‬ ‫اتفاقا در دوره اصالح طلبان این مناسبات خیلی تضاد پیدا‬ ‫نکرد‪ .‬چون شــکاف های حقوقی را با اتحاد حقیقی میان‬ ‫رهبری و ریاســت جمهوری پر می کردیم‪ .‬به نظرم یکی از‬ ‫بهترین دوره های هماهنگی بین رهبری و ریاست جمهوری‬ ‫در دوره اقــای هاشــمی و به خصوص در چهار ســال اول‬ ‫دوره اقای هاشــمی بود‪ .‬ان جمله ای کــه رهبری در مورد‬ ‫اقای هاشمی در پایان دوره ریاست جمهوری شان گفتند‪،‬‬ ‫جمله مهمی است که «هیچکس برای من اقای هاشمی‬ ‫نمی شود»‪ .‬شاید برخی بگویند این یک رابطه شخصی بود‬ ‫اما به هر حال ما همیشه از رابطه شخصی سازنده رهبری و‬ ‫ریاست جمهوری به نفع کشور سود برده ایم و همیشه وقتی‬ ‫مناظره عباس ســلیمی نمین و محمد قوچانی را‬ ‫می توان از ان جهت حائز اهمیت دانست که هرکدام‬ ‫از این دو نفــر به نوعــی نماینده یک نــوع از تفکر در‬ ‫جامعه سیاسی امروز ما به شــمار می روند‪ .‬یک طرف‬ ‫این مناظره بر این باور است که حسن روحانی توجهی‬ ‫به حرف های منتقدان ندارد و از این منظر او دچار یک‬ ‫نقطه ضعف است‪ .‬طرف دیگر اما اصرار دارد که حسن‬ ‫روحانی تاکنون با منتقدانش خوب تا کرده و اتفاقا این‬ ‫منتقدان هستند که در مواجهه با رئیس جمهور مستقر‬ ‫زیاده روی می کنند‪ .‬انها یعنی محمد قوچانی و عباس‬ ‫ســلیمی نمین مناظره ای داغ‪ ،‬جنجالی و پایان ناپذیر‬ ‫در تحریریه مثلث داشتند‪ .‬حتی زمانی که در اواسط‬ ‫مناظره برای استراحت توقفی داده شد‪ ،‬انها همچنان‬ ‫به بحث مشغول بودند و این مناظره حتی بعد از پایان‬ ‫جلسه هم ادامه یافت‪ .‬از انها برای وقتی که در اختیار‬ ‫هفته نامه مثلــث قرار دادند متشــکریم‪ .‬نــام برخی‬ ‫رسانه ها در این مناظره اورده شده که می توانند پاسخ‬ ‫خود را در اختیار مثلث قرار دهند‪.‬‬ ‫می خواهم ایشان را به عنوان نامزد ریاست جمهوری مطرح‬ ‫کنم روشن است که یک خالء سیاســی یا قانونی در ایران‬ ‫وجود دارد‪ .‬مــن اصل ایــن کار را رد نمی کنم‪ .‬معتقدم که‬ ‫این حق اقای احمدی نژاد به عنوان یک سیاستمدار بوده‬ ‫که این کار را انجام دهد اما ســاختاری که درســت شــده‪،‬‬ ‫ساختار مناسبی نیســت‪ .‬اســتفاده از دولت به عنوان یک‬ ‫حزب کار غلطی است‪ .‬یعنی اگر حزبی وجود داشت و اقای‬ ‫احمدی نژاد به جــای اینکه اینقدر حــزب را تحقیر کرده و‬ ‫زیر سوال ببرد از یک حزب سیاسی خاص دفاع می کرد یا‬ ‫حتی یک حزب سیاسی تاسیس می کرد هیچ نیازی نبود که‬ ‫رئیس جمهور از نهاد ملی دولت خرج کند‪ .‬به نظرم ما باید‬ ‫ن از درون نظام جمهوری‬ ‫به این عارضه های نیاز طبیعی ما ‬ ‫اسالمی پاسخ دهیم‪ .‬نظام جمهوری اسالمی یک مبنای‬ ‫اعتقادی دارد که ثابت اســت و یک ظاهر اجرایی دارد که‬ ‫باید ان را بهینه کرد‪...‬‬ ‫سلیمی نمین‪ :‬هم ثابت ها جایگاه قانونی دارد و‬ ‫هم متغیرها جایگاه قانونی دارد‪.‬‬ ‫قوچانــی‪ :‬بلــه‪ ،‬قانونی اســت‪ .‬به یــاد دارم که‬ ‫نقل شــده بود اقای خاتمی حضور رهبری بــرای نامزدی‬ ‫ریاست جمهوری در سال ‪1376‬رســیدند و گفته بودند که‬ ‫من والیت فقیه را در چارچوب قانون اساسی قبول دارم‪ .‬ما‬ ‫باتوجه به همین چیزهایی که از ِ‬ ‫خود دوســتانمان شنیدیم‬ ‫البته نمی دانم که چقدر موثق باشد اما از رهبری نقل شده‬ ‫بود ؛ بله من هم این ایده شــما را قبــول دارم اما رهبری در‬ ‫چارچوب قانون اساسی هم اختیارات بسیار زیاد و تعریف‬ ‫شده ای دارد و این از نظر اصالح طلبان یک حرف حقوقی‬ ‫پذیرفته شده است‪ .‬یعنی اتفاقا ما اینجا با این بخش از نظم‬ ‫سیاسی حقوقی هیچ مشکلی نداریم‪ .‬مساله ای که وجود‬ ‫دارد تنظیم مناســبات سیاســی و حقوقی میان نهادهای‬ ‫قانونی کشــور اســت که به نظر من افرادی سعی می کنند‬ ‫خارج از این ساختار ان را بر هم بزنند که اشاره می کنم‪.‬‬ ‫سلیمی نمین‪ :‬نخیر‪ ،‬ایشان اصال در همین جمله‬ ‫می گویند که رهبری بیشتر از دیگران موظف است خودش‬ ‫را در چارچوب قانون ببیند‪.‬‬ ‫قوچانی‪ :‬ان چیزی که وجود دارد بخشــی از این‬ ‫تنش ها به نظر من به کسانی برمی گردد که سعی می کنند‬ ‫این روابط را مشوش کنند و این بیش از همه به اصولگرایان‬ ‫برمی گردد‪.‬‬ ‫سلیمی نمین‪ :‬نه‪ ،‬نه‪ .‬می خواهم بگویم جزئیات‬ ‫این بخش هرچه باشد شما هم البته نظراتتان قطعا محترم‬ ‫است‪ .‬این با بحث روی میز خیلی تفاوت دارد‪ .‬بحث روی‬ ‫میز ما االن‪...‬‬ ‫مثلث‪ :‬اقای قوچانــی که بحث اقــای روحانی را‬ ‫بگویند به بحث برمی گردند‪.‬‬ ‫ســلیمی نمین‪ :‬خب‪ ،‬ایــن چیزهایــی که االن‬ ‫ایشــان فرمودند‪ ،‬پاســخ مرا می طلبد و بعد ما می کشیم و‬ ‫می رویم وارد یک وادی دیگر می شویم‪ .‬یعنی من راجع به‬ ‫فرمایشات ایشان قطعا توضیحاتی دارم که بحث به طرف‬ ‫دیگری می رود‪.‬‬ ‫مثلث‪ :‬فکر می کنم اقای قوچانــی راجع به اقای‬ ‫روحانی بگویند و شما هم نکات تان را بفرمایید‪،‬‬ ‫دوباره به بحث برمی گردیم‪.‬‬ ‫قوچانــی‪ :‬ما ادامــه می دهیم شــما اگر صالح‬ ‫دانستید ادامه می دهیم و اگر هم دوستان صالح دانستند‬ ‫این بخش را حذف می کنند‪.‬‬ ‫ســلیمی نمین‪ :‬نــه‪ ،‬مــن می گویم ایــن بحث‬ ‫دستخورده می شود درحالی که بحث بسیار خوبی است‪.‬‬ ‫مثلث‪ :‬اقای قوچانی شــما توضیح دهید؛ مثلث‬ ‫می تواند یکبار دیگر راجــع به این موضوع بحث‬ ‫کند و همان را به مثابه پاسخ می گذارد‪.‬‬ ‫قوچانی‪ :‬ایشــان هرجا الزم داشــتند جواب مرا‬ ‫سیاست‬ ‫سیاست‬ ‫‪199‬‬ ‫سیاست‬ ‫بدهند اما بحث من کامال با موضوع جلســه مرتبط است‪.‬‬ ‫ببینید! در خالء حقوقی موجود درباره اختیارات دولت و نیز‬ ‫در خالء سیاسی موجود ارباب فقدان نظام حزبی در کشور‬ ‫یک اتفاق در سال های پس از ‪ 1368‬به بعد به خصوص از‬ ‫‪ 1388‬به بعد رخ داده و ان رویداد این است که اصولگرایان‬ ‫چون خود را صاحب «گفتمان انقالب اسالمی» می دانند‬ ‫و خــود را عین نظــام می پندارند می خواهنــد مثل «حزب‬ ‫حاکم» در یک نظام تک حزبی عمل کنند درحالی که این‬ ‫با ماهیت نظام جمهوری اســامی در تضاد اســت‪ .‬اینکه‬ ‫برخی نظریه پــردازان اصولگرا می گویند ما راســت و چپ‬ ‫نداریم بلکه انقــاب و ضدانقالب داریم ناشــی از همین‬ ‫تحلیل اســت که خود را در مرکز انقــاب و حریف را عین‬ ‫ضدانقالب می دانند درحالی کــه اتفاقا یکی از مزیت های‬ ‫سیاسی انقالب اســامی و جمهوری اســامی نسبت به‬ ‫رژیم سابق در این بود که جناح بندی سیاسی در ان بی ریشه‬ ‫و «حکومت فرموده» نبوده و نیســت‪.‬محمدرضا شاه انجا‬ ‫یک زمانی به ایــن نتیجه رســید که یک حــزب اقلیت به‬ ‫وجود اورد و یک حزب اکثریت! یک نمایش شــاه فرموده‬ ‫به شــوخی می گفتند‪« :‬حزب ایران نوین زنــده باد‪ ،‬اندکی‬ ‫هم حزب مردم پاینده باد!» امــا دو جریان اصالح طلب و‬ ‫اصولگرا در جریان انقالب و جمهوری اسالمی دو جریان‬ ‫اجتماعی سیاسی اند‪.‬‬ ‫می خواهیــم بگوییم چپ و راســت یــا اصالح طلب‬ ‫و اصولگــرا یــا هــر چیــز دیگــر نمی توانیــم ایــن اصل‬ ‫جامعه شناختی تکثر سیاســی را منکر شویم‪ ...‬اینکه یک‬ ‫جریان سیاسی می کوشــد برخالف مشــی رهبری خود را‬ ‫حزب نظــام جلوه گر کنــد و دیگری را حزب اپوزیســیون‪،‬‬ ‫ریشه بحران سیاسی در کشور است‪ .‬ایران هرگز مثل چین‬ ‫یا شوروی نیست که یک حزبی شــود‪ .‬حزب رستاخیز هم‬ ‫موفق نبود و به انقالب انجامید‪ .‬اگر گروهی فکر می کنند‬ ‫وقتی اقای روحانی به مخالفش‬ ‫می گوید که بروید به جهنم‪ ،‬ایا روابط‬ ‫عمومی در این قضیه مقصر است؟‬ ‫یعنی چه که دولت روحانی انتظار‬ ‫دارد صداوسیما بشود روابط عمومی‬ ‫رئیس جمهوری؟‬ ‫سیاست‬ ‫‪200‬‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫من قبول ندارم که اصالح طلبان‬ ‫نیروهــای جنجالی شــان را تعدیــل‬ ‫کرده اند‬ ‫قــوه مجریه مهم تریــن نهادی‬ ‫اســت کــه می توانــد اســتبداد رای‬ ‫ایجاد کند‬ ‫اصولگرایی مثل حزب خلق چین است اشتباه می کنند‪ .‬ان‬ ‫هم حزبی که همیشه در به دست اوردن دولت ها ناکام بوده‬ ‫و در نتیجه نقش اپوزیسیون از موضع باالی دولت اعم از‬ ‫ی و روحانی و حتی احمدی نژاد‬ ‫موسوی و هاشــمی و خاتم ‬ ‫را بازی می کند و حتی مســئولیت احمدی نژاد را که خود را‬ ‫اصولگرا می دانست نمی پذیرد‪ .‬این جریان است که با تصور‬ ‫حزب حاکم اما منتقد مناســبات سیاســی را در ایران برهم‬ ‫می زند و میان مقامات عالیه کشور اختالف ایجاد می کنند‪.‬‬ ‫سلیمی نمین‪ :‬این تصور کیست؟‬ ‫قوچانی‪ :‬من فکر می کنم کــه اکثریت چهره ها‬ ‫جریان های اصولگرا با ایــن منطق با جریان مقابل برخورد‬ ‫می کنند‪.‬‬ ‫سلیمی نمین‪ :‬به طور مشخص کی؟‬ ‫قوچانــی‪ :‬ایــن یــک تفکــر غالــب در جریا ن‬ ‫اصولگرایی است اما فکر می کنم جبهه پایداری و جمعیت‬ ‫ایثارگران نماد ان هستند‪.‬‬ ‫ســلیمی نمین‪ :‬اقای توکلی با این فکر مخالف‬ ‫است‪ ،‬بنده مخالفم و بارها موضع گرفتیم و گفته ایم برخی‬ ‫از نیروهایی کــه در جریان اصالح طلب هســت‪ ،‬بســیار‬ ‫اصولگراتر از‪...‬‬ ‫قوچانی‪ :‬شــما به همیــن تعبیر خودتــان دقت‬ ‫بفرماییــد‪ :‬می گوییــد بعضی هایشــان اصولگراتــر از‬ ‫اصالح طلب ها هســتند! یعنی معیار اصولگرایی اســت و‬ ‫اصل اصولگرایی است و اصالح طلبی فرع است!‬ ‫سلیمی نمین‪ :‬اصول یک مبانی است که مردم‬ ‫حول ان اتحاد و اتفــاق کرده اند‪ .‬یک مبانی اولیه که حاال‬ ‫این مبانی هم از اسالم گرفته شده و موجب وحدت جامعه‬ ‫شده است‪.‬‬ ‫قوچانــی‪ :‬حتی فهــم ما از اســام هــم با فهم‬ ‫اصولگرایان متفاوت است‪...‬‬ ‫سلیمی نمین‪ :‬یک سری مبانی یک قدرت ملی‬ ‫را در ایران شکل داده است‪ .‬هر ان کس که در ایران‪...‬‬ ‫قوچانی‪ :‬این مبانی چیســت؟ چــرا مبهم و کلی‬ ‫حرف می زنید؟ کسی در این کلیات حرفی ندارد‪ ،‬اختالف‬ ‫در جریانات است‪...‬‬ ‫ســلیمی نمین‪ :‬ایــن مبانی عدالت اســت‪ ،‬این‬ ‫مبانی موضع داشــتن در برابر تجاوزات بیگانگان و اصال‬ ‫ظلم ستیزی است‪.‬‬ ‫قوچانی‪ :‬اجازه می دهید که درباره اینها یک مقدار‬ ‫جزئی تر و عینی تر صحبت کنیم؟‬ ‫سلیمی نمین‪ :‬اشکالی ندارد‪.‬‬ ‫قوچانی‪ :‬سخن گفتن از اسالم و ایران و عدالت‬ ‫به عنوان اصول کلی به طرح بحث ما کمک نمی کند چون‬ ‫همه جناح های درون نظــام انها را قبول دارنــد اما از همه‬ ‫انها تفاسیر متفاوتی وجود دارد‪ .‬انچه به حل مساله کمک‬ ‫می کند تعیین این ارزش ها در قانون است که هر دو جریان‬ ‫ان را قبول دارند یا حداقل ادعا می کنند قبول دارند‪...‬‬ ‫سلیمی نمین‪ :‬اصال اینها در مبانی هم هست‪ .‬در‬ ‫قانون اساسی هم اینها هست‪.‬‬ ‫قوچانی‪ :‬ایــن ارزش ها صــورت ارمانــی دارند‬ ‫و برای اجــرا باید به صــورت قانون درایند‪ .‬مــن می گویم‬ ‫گفتمان انقالب اســامی محدود به اصولگرایان نیست‪.‬‬ ‫همه کسانی که سال ‪ 1357‬در صف انقالب بوده اند حتی‬ ‫نهضت ازادی در چارچوب گفتمان انقالب اسالمی هستند‪.‬‬ ‫شما فیلم های اول انقالب را ببینید در کنار امام چه کسانی‬ ‫هستند‪ .‬چطور می شود گفت مهندس بازرگان و دکتر یزدی‬ ‫و اقای هاشمی ضدگفتمان انقالب اسالمی هستند‪ .‬ممکن‬ ‫است شــما تعبیرات انها را قبول نداشته باشــید‪ .‬اما تاریخ‬ ‫را نمی توانید انکار کنید‪ ...‬حداقــل ان موقع در چارچوب‬ ‫بودند‪...‬‬ ‫سلیمی نمین‪ :‬نه‪ ،‬همان موقع هم در ان چارچوب‬ ‫نیست‪ ،‬دقت کنید! من این توضیحات بعدی ایشان را هم‬ ‫خارج از موضوع می بینم‪ .‬یعنی ببینید این درواقع پرداختن‬ ‫به یک موضوع دیگری است که در چارچوب بحث ما نیست‬ ‫البته باز هم بحث خوبی است‪ .‬اما اصال بحث هایی که در‬ ‫مورد اقــای روحانی داریم را نمی توانیم بــا این مدل پیش‬ ‫ببریم‪ .‬رکود یک مفهوم دارد و نمی توانید بگویید که شــما‬ ‫از رکود یک برداشت می کنید و ایشان یک برداشت دیگر‪.‬‬ ‫قوچانی‪ :‬چرا قطعا این هم می شود‪ .‬حتی از رکود‬ ‫هم می تواند چند قرائت داشت‪ .‬در علوم انسانی امر قطعی‬ ‫مانند علوم طبیعی و مهندسی وجود ندارد‪...‬‬ ‫سلیمی نمین‪ :‬نخیر‪ ،‬نخیر‪ .‬ولی توسعه سیاسی‬ ‫و مردمساالری مواردی اســت که هرکسی می تواند از انها‬ ‫تفسیری داشته باشد‪.‬‬ ‫قوچانــی‪ :‬تازمانــی که نســبت دولــت و نظام‪،‬‬ ‫مشخص نشــود‪ ،‬به نظر من هر بحثی کش دار و غیرقابل‬ ‫تفسیر است‪.‬‬ ‫ســلیمی نمین‪ :‬این بحــث از نظــر دولت اقای‬ ‫روحانی از ان قاعده که شما می گویید‪ ،‬خارج است‪ .‬یعنی‬ ‫بحث هایی که االن با اقای روحانی داریم این نیست که چه‬ ‫برداشتی از ازادی و چه برداشتی از توسعه سیاسی داریم‪.‬‬ ‫قوچانی‪ :‬نه‪ ،‬در باب رکود هم این مشــکل وجود‬ ‫دارد‪.‬کافی است به مباحث دکتر مسعود نیلی و دکتر احمد‬ ‫توکلی دقت کنید‪ .‬این دولت (دولت دکتر روحانی) نسبت به‬ ‫دولت اقای خاتمی‪ ،‬عینی تر است ولی همان موضوعات‬ ‫عینی هم االن محل بحث است‪.‬‬ ‫سلیمی نمین‪ :‬نه‪ ،‬االن بحث این نیست‪ .‬وقتی‬ ‫از رکود یا تــورم حرف می زنیم نمی توانیــد بگویید که تورم‬ ‫تعریف دیگــری دارد‪ .‬درحالــی که از مردمســاالری یکی‬ ‫مردمساالری امریکایی درمی اورد و دیگری مردمساالری‬ ‫اســامی از خودش درمــی اورد‪ .‬اما مشــکالتی که االن‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫اقایان در سواالتشان مطرح کردند که باید بدان بپرداریم‪،‬‬ ‫بحث های بسیار روشن و عینی است‪ .‬در مباحث عینی این‬ ‫بحث هایی که شما اضافه می کنید به نظرم بحث را از مسیر‬ ‫خارج می کند‪.‬‬ ‫قوچانی‪ :‬به هر حال به عنوان مقدمه که بخواهیم‬ ‫به این موضوع برسیم‪ ،‬خیلی خوب است‪ .‬بحث عینی که‬ ‫شما می فرمایید‪ ،‬اقای خاتمی درباره مردمساالری و امیزش‬ ‫ان با دین داری صحبت می کرد که می شد ساعت ها راجع‬ ‫به این موضوع بحث فلســفی کرد‪ .‬اما اقای روحانی راجع‬ ‫به نامزدی افراد در انتخابات صحبت می کند که ما االن با‬ ‫انتخاباتی مواجه هســتیم که نحوه بررسی صالحیت ها در‬ ‫ان محل بحث بوده است‪ .‬دولت عینی اینجاست که یک‬ ‫بحث نظری درباره دموکراسی را عینی می کند‪ ،‬ایا شما این‬ ‫عینیت را قبول دارید؟‬ ‫ســلیمی نمین‪ :‬نه‪ ،‬ان یک بحث دیگر اســت‪.‬‬ ‫اینکه ایشان در مورد نظرش راجع به یک فرد اسناد را دیده‬ ‫ی فرق می کند‪.‬‬ ‫باشد یا ندیده باشد خیل ‬ ‫قوچانــی‪ :‬اصال راجع به همین رکودی که شــما‬ ‫می فرمایید‪.‬‬ ‫سلیمی نمین‪ :‬االن دولت اقای روحانی یکسری‬ ‫شعارهای بسیار عینی داده که با شعارهای اقای خاتمی فرق‬ ‫دارد‪ .‬یکی از ایراداتی که به ســواالت شما داشتم‪ ،‬همین‬ ‫بود‪ .‬چون مقایسه دولت اقای خاتمی با دولت اقای روحانی‬ ‫قیاس مع الفارق است‪.‬‬ ‫مثلث‪ :‬بحث مخالفانشان البته‪.‬‬ ‫ســلیمی نمین‪ :‬اصــا بحث مخالفانشــان هم‬ ‫همین طور است‪.‬‬ ‫مثلث‪ :‬یعنی مخالفان اقای خاتمی تئوریک بودند‬ ‫و اینجا عملی هستند؟‬ ‫ســلیمی نمین‪ :‬بله اینجا اصال بحث بیشــتر ما‬ ‫چالش هایی اســت که او ایجاد می کند‪ .‬گفتم بحث هایی‬ ‫تفسیرپذیر است که هرکس می تواند تفسیر کند‪ .‬اما درمورد‬ ‫اقای روحانی راحت تر می توانیم بحث کنیم چون مسائلش‬ ‫عینی است‪.‬‬ ‫مثلث‪ :‬خب عیبی ندارد بحث کنید‪.‬‬ ‫سلیمی نمین‪ :‬اما دو موضوعی که جناب قوچانی‬ ‫بحــث می کنند کامــا بحــث را از جریان خــودش خارج‬ ‫می کند‪.‬‬ ‫مثلث‪ :‬اقای قوچانــی! مخالفان اقای روحانی در‬ ‫یک ظرف نمی گنجند‪ .‬شما مخالفان اقای روحانی‬ ‫را چگونه دسته بندی می کنید؟‬ ‫قوچانی‪ :‬همان حزب و جناح بندی را هم برای این‬ ‫مطرح کردم‪ .‬ما دریک جلسه ای از دو جریان اصالح طلب‬ ‫و اصولگرا خدمت اقای روحانی بودیم که اقای حدادعادل‬ ‫امدند و صحبت کردند‪ .‬گفتند که ما اختالفمان سر چیست؟‬ ‫در دهه ‪ 60‬جناح اصولگرا طرفدار اقتصــاد ازاد و بازار بود‪.‬‬ ‫شــماها ان موقع چپ بودید و دولتی‪ .‬االن شماها هم که‬ ‫اینجور (طرفدار اقتصاد ازاد) شده اید‪ .‬پس اختالفمان سر‬ ‫چیست؟ من فکر می کنم نســبت جریان اصولگرا با اقای‬ ‫روحانی را دقیقا در همین موضوع می توان دید‪ .‬دلیلی هم‬ ‫که ان بحث های اول را عرض کردم‪ ،‬همین موضوع است‪.‬‬ ‫برخالف فرمایش اقای حدادعادل جنــاح امروز اصولگرا‬ ‫تبار دیروز خود را از دســت داده و از راست به چپ غلتیده و‬ ‫نیروهایی مانند دکتر روحانی را از دست داده و به همین علت‬ ‫عصبانی است و در عین حاکم بودن اپوزیسیون دولت شده‬ ‫است درحالی که خود را مغز استخوان نظام می داند و این‬ ‫دوری از دولت ها را نمی تواند تحمل کند‪ .‬به نظر من تا زمانی‬ ‫که نسبت ســه رکن حزب‪ ،‬دولت و نظام با همدیگر تعریف‬ ‫نشــود‪ ،‬تا زمانی که فکر کنند که حزب‪ ،‬رقیب نظام است و‬ ‫دولت ها فکر کنند که بایــد از حزب پرهیز و گریز کنند‪ ،‬این‬ ‫اتفاقی می افتد که االن رخ داده است‪ .‬دولت ها مستقل از‬ ‫نخبگان می شوند و کار جمعی شکل نمی گیرد‪.‬‬ ‫سلیمی نمین‪ :‬یعنی واقعا نپذیرفتن انتقاد اقای‬ ‫روحانی به این برمی گردد که با نظام مشکل دارد؟‬ ‫قوچانــی‪ :‬اگــر ایــن حــرف شــما را در مــورد‬ ‫انتقادناپذیری شــان بپذیریــم! بله‪ .‬در ایــران هم دولت‪،‬‬ ‫اپوزیسیون است و هم این جناح اصولگرای حاکمیت که‬ ‫ســهم اصلی قدرت را در اختیار دارد‪ ،‬اپوزیسیون است! و‬ ‫هیچ کدام هم به بدنه اجتماعی خود پاسخگو نیستند چون‬ ‫رابطه تشکیالتی ندارند‪.‬‬ ‫ســلیمی نمین‪ :‬یعنی شــما واقعــا معتقدید که‬ ‫انتقادپذیر است؟‬ ‫قوچانی‪ :‬بله‪ ،‬من معتقدم که اقای دکتر روحانی‬ ‫انتقادپذیر است‪.‬‬ ‫ســلیمی نمین‪ :‬پس این توهین هــ ا به منتقدین‬ ‫چیست؟‬ ‫قوچانی‪ :‬اجــازه دهیــد ان را در جــای خودش‬ ‫صحبت کنیم‪.‬‬ ‫ســلیمی نمین‪ :‬اگر ایشان خواســته باشد که به‬ ‫انتقادات ادم هایی مثل اقای توکلی در این کشــور جواب‬ ‫ندهد‪ ،‬انتقادپذیر اســت واقعا؟ یعنی اقــای توکلی نامه به‬ ‫ایشان می نویسد اما اصال جواب نمی دهد و اعتنا نمی کند‪.‬‬ ‫درحالی که ایشان بین نمایندگان مجلس جزو برجستگان ما‬ ‫هستند‪ .‬یعنی دو خط نمی نویسد که نامه شما دریافت شد‪.‬‬ ‫قوچانی‪ :‬البته من روابط عمومی ریاست جمهوری‬ ‫نیستم که بگویم این حرف غلط است یا نه؟‬ ‫سلیمی نمین‪ :‬اخر ایشان گفتند که اقای روحانی‬ ‫انتقادپذیر است‪.‬‬ ‫قوچانی‪ :‬من به بحث خودم برمی گردم و جواب‬ ‫شــما را از همین راه می دهم ؛ ما در کشــورمان ســامان و‬ ‫مســئولیت حزبی نداریم‪ .‬اصولگرایان چون خود را نقطه‬ ‫مرکزی ایدئولوژی نظام سیاسی می دانند علیه همه دولت ها‬ ‫موضع اپوزیسیونی می گیرند که در عین حال ارکان اصلی‬ ‫قدرت در اختیار انهاســت و این دولت ها را کالفه می کند‪.‬‬ ‫احمدی نژاد ظاهــرا اصولگرا بود امــا اصولگرایان تا عزل‬ ‫او در دوره دوم پیش رفتند چون بــه حرف این جناح گوش‬ ‫نکرد‪ .‬هاشمی در دولت دوم با محافظه کاران همکاری کرد‬ ‫اما امروز ببینید نسبت اصولگرایان و هاشمی به کجا کشیده‬ ‫شده است‪ .‬خاتمی و موسوی که جای خود دارند‪.‬‬ ‫اقــای روحانی عضــو موثر شــورای مرکــزی جامعه‬ ‫روحانیت مبارز بود اما در ســال ‪ 1392‬ایــن نهاد از روحانی‬ ‫حمایت نکــرد چون متحدان انهــا اقای روحانــی را قبول‬ ‫ندارند‪ .‬اقایان خود را اصولگرا می دانند اما ببینید چه اندازه‬ ‫اصولشــان تغییر کرده اســت ؛ همین جناح سیاسی که در‬ ‫دهه‪ 60‬طرفــدار اقتصاد بازار‪ ،‬روابط بــاز خارجی و برخورد‬ ‫کم تر ســخت گیرانه با مردم و‪ ...‬بود اکنــون خود به جناح‬ ‫چپ دهه ‪ 60‬بیشــتر نزدیک اســت‪ ...‬خــب در نبود یک‬ ‫هویت حزبــی اتفاقا فردی مثل روحانــی وقتی می بیند که‬ ‫دوستان ســابقش تغییر مســیر داده اند و از موضع چپ با‬ ‫او برخورد می کنند هم با انان برخــورد می کند‪ .‬افرادی که‬ ‫حرف خود را به اقتضــای قدرت عــوض می کنند‪ .‬همین‬ ‫جناح راســت ســابق که مخالف قیمت گذاری بود و معتقد‬ ‫بود با شــیطان در قعر جهنــم باید مذاکره کــرد و مخالفان‬ ‫مذاکره با غرب را به صاحبان مســجد ضرار تشبیه می کرد‬ ‫حاال چپ تر از همه شده است! در مورد ایرادات جزئی جزء‬ ‫به جزء می توان بحث کرد‪ .‬مثــا در مورد نامه اقای توکلی‬ ‫چون خودم شخصا با اقای دکتر توکلی در این مورد صحبت‬ ‫کردم‪ ،‬معتقدم که فقــدان روابط عمومــی قدرتمند‪ ،‬جزو‬ ‫ی است‪ .‬یعنی ما می توانیم‬ ‫ایرادات دولت اقای دکتر روحان ‬ ‫بنشینیم اینجا و نقد اساســی بکنیم‪ .‬اتفاقا اقای خاتمی با‬ ‫همین معیارهای شــما بســیار ادم خوش برخوردی بوده و‬ ‫روابط عمومی بســیار خوبی هم داشته است‪ .‬ایشان سالی‬ ‫یکبار با موتلفه دیدار می کرد‪ .‬همین االن راجع به مواضع‬ ‫اقای بادامچیان یــا موتلفه با اقای خاتمی بررســی کنید‪،‬‬ ‫ضمن نقد فکری اقای خاتمی ولی به لحاظ اخالقی خیلی‬ ‫ایشــان را تائید می کنند و می گویند که ما رابطه داشــتیم‪.‬‬ ‫حتی اقای عسگراوالدی‪ ،‬بادامچیان و دیگران‪ .‬خلقیات‬ ‫ی کامال سیســتماتیک است‪ .‬یعنی‬ ‫شــخصی اقای روحان ‬ ‫اقای روحانی‪ ،‬ادمی است که در مجموع ترجیح می دهد با‬ ‫ادم ها از موضع مکتوب صحبت کند‪ .‬این خلقیات شخصی‬ ‫اســت و می توانیم نقد کنیم یا بپذیریم‪ .‬مــن این انضباط‬ ‫فکری رئیس جمهور را بسیار می پســندم و فکر می کنم ما‬ ‫کمتر مقام اجرایی در این حد داشــته ایم که مکتوب باشد‬ ‫و فرهنگ کتبی بر فرهنگ شفاهی در او غلبه داشته باشد‪.‬‬ ‫اما همه چیز که برعهده شخص رئیس جمهور نیست‪ .‬این‬ ‫فرهنگ ماست که انگار باید همیشه یک نهاد تظلم خواهی‬ ‫باشــد‪ .‬شــخص روحانی تنها رئیس جمهوری است که در‬ ‫این دو ســال مکرر با ســران احزاب و گروه های اجتماعی‬ ‫و صنفی از نزدیــک دیدار داشــته اســت‪ .‬افطارهای ماه‬ ‫رمضــان رئیس جمهور در ایــن باره خیلی جالب اســت اما‬ ‫روابط عمومی مجموعه دولت هم بســیار ضعیف اســت‪.‬‬ ‫اینجا به عنوان یک روزنامه نگار خدمتتان عرض می کنم که‬ ‫دولت نه تنها در مورد منتقدین و مخالفین خودش‪ ،‬که حتی‬ ‫در مورد دوســتان و هواداران خودش هم دچار این ضعف‬ ‫هســت‪ .‬به دلیل اینکه این دولت برامده از یک مناســبات‬ ‫حزبی و سیاسی از پیش تعیین شده نیســت‪ .‬مثال درمورد‬ ‫اقای احمدی نژاد‪،‬فکــر می کنید عقال و نخبگان اصولگرا‬ ‫نشستند به این جمع بندی رسیدند که به جای اقای الریجانی‬ ‫یا قالیباف‪ ،‬اقــای احمدی نژاد را معرفی کننــد؟ نه‪ ،‬اقای‬ ‫احمدی نژاد امد و حرف هایی زد و رئیس جمهور شد‪ .‬دلیل‬ ‫اینکه بحث های اول را طرح می کنم همین اســت‪ .‬یعنی‬ ‫ربط ان بحث به اینجا این اســت که در نظام سیاســی مان‬ ‫در انتخابات نتوانســتیم – مــن به جای حزب بهتر اســت‬ ‫بگویم نخبگان‪ ،‬دولت و نظام‪ -‬ســاختار حقوقی و حقیقی‬ ‫مناسبی برقرار کنیم‪ .‬اقای هاشــمی‪ ،‬اقای خاتمی‪ ،‬اقای‬ ‫روحانی و اقای احمدی نژاد هیچ کدام خودشــان را متکی‬ ‫به جناح اصولگرا یا اصالح طلب یا یک ســاختار سیاســی‬ ‫که اینها را پشــتیبانی کند‪ ،‬نمی دانند‪ .‬اقای هاشمی وقتی‬ ‫رئیس جمهور شد با اینکه جامعه روحانیت از ایشان حمایت‬ ‫کرد‪ ،‬ولی ریاست جمهوری خودش را به دلیل حمایت انها‪،‬‬ ‫نمی دانســت‪ .‬اقای خاتمی با اینکه بیــش از همه ارتباط‬ ‫جناحی داشت‪ ،‬به عنوان یک فرد مستقل نامزد انتخابات‬ ‫شــد‪ .‬اقای احمدی نژاد هم مستقل نامزد شــد و هم بارها‬ ‫گفته که من اصال اصولگرا نیســتم! درمورد اقای روحانی‬ ‫هم همین اتفاق افتاده است‪ .‬می خواهم خدمت شما عرض‬ ‫کنم که مشکل مان را با نق د اخالقی و شخصی حل نکنیم‪.‬‬ ‫من می توانم اینجا برای شما بنشــینم و ساعت ها در مورد‬ ‫ایرادات این دولت صحبت کنم‪.‬‬ ‫سلیمی نمین‪ :‬بحث نقد اخالقی نیست‪.‬‬ ‫قوچانی‪ :‬می گویم نقد سیستماتیک کنیم‪.‬‬ ‫ســلیمی نمین‪ :‬نخیــر‪ ،‬هم باید سیســتماتیک‬ ‫بحث کنیم و هم بحث خصوصیات فردی را داشته باشیم‪.‬‬ ‫ایا خصویات فردی در ارتباط با مسائل تاثیر دارد یا ندارد؟‬ ‫قوچانی‪ :‬نه‪ ،‬واقعا فکر می کنید مــا باید میزگرد‬ ‫بگذاریم راجــع به خصوصیات فردی یــک رئیس جمهور‬ ‫صحبت کنیم؟ من خودم را در این جایگاه نمی بینم‪.‬‬ ‫سلیمی نمین‪ :‬خب اگر نمی بینید به نظر من‪...‬‬ ‫قوچانی‪ :‬من نقد سیستماتیک می کنم‪.‬‬ ‫ســلیمی نمین‪ :‬نخیر‪ ،‬شما یک مالحظاتی را در‬ ‫نظر دارید‪.‬‬ ‫قوچانی‪ :‬نه‪ ،‬مــن در مورد همــه ادم ها همینم‪.‬‬ ‫حتی در مورد اقای احمدی نژاد ایــا می توانم بگویم اقای‬ ‫احمدی نــژاد ادم متکبری بوده یا نبوده؟ بــه نظرم این نقد‬ ‫سیاست‬ ‫سیاست‬ ‫‪201‬‬ ‫سیاست‬ ‫‪202‬‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫سیاست‬ ‫سیاسی نیست‪ .‬نقد اخالقی نیست و من هم معلم اخالق‬ ‫نیستم‪.‬‬ ‫ســلیمی نمین‪ :‬قطعا باید بگوییــم و نمی توانیم‬ ‫نگوییم‪ .‬مگر می شــود؟ شــما می خواهیــد‪ ،‬ارتباطات و‬ ‫انتقادپذیری و عدم انتقادپذیری را نقد کنید اما بدون بیان‬ ‫خصلت ها نمی شود‪.‬‬ ‫قوچانی‪ :‬نقد شــخصی فرع بر نقد سیستماتیک‬ ‫است‪...‬‬ ‫سلیمی نمین‪ :‬هم مناسبات کالن و هم مناسبات‬ ‫جزء هر دوی اینها در کنار هم معنا پیدا می کند‪ .‬نمی توانیم‬ ‫بگوییم ما در این قضیه به دلیل مالحظات‪...‬‬ ‫سلیمی نمین‪ :‬اینطوری اصال بحث میزگرد تمام‬ ‫می شود و پس می توانیم بگوییم اقای روحانی اصال روابط‬ ‫عمومی ضعیفی دارد و به توافق می رسیم‪.‬‬ ‫قوچانــی‪ :‬می توانیــم بگوییم که دولــت اقای‬ ‫روحانی روابط عمومی ضعیفی دارد‪.‬‬ ‫سلیمی نمین‪ :‬این بیچــاره روابط عمومی را شما‬ ‫قربانی می کنید‪ .‬این چیزها سیاسی است و هنر نیست‪.‬‬ ‫قوچانی‪ :‬می خواهم بدانم ایراد پرداختن از این‬ ‫زاویه چیست؟ چرا نمی توانید این بحث را ادامه دهید؟‬ ‫ســلیمی نمین‪ :‬همیشــه یک بدبخت بیچاره را‬ ‫برمی دارنــد و قربانی می کنند و می گویند که یک مســئول‬ ‫روابط عمومی مشــکل اساســی اســت‪ .‬وقتی ایشــان به‬ ‫مخالفش می گوید که بروید به جهنــم ایا روابط عمومی در‬ ‫این قضیه مقصر است؟‬ ‫قوچانی‪ :‬بله‪ ،‬بی تردید‪.‬‬ ‫سلیمی نمین‪ :‬این بحث به خصلت من برمی گردد‬ ‫که من منتقد خودم را می خواهم به جهنم بفرستم که اصال‬ ‫خفه شود و حرف نزند‪.‬‬ ‫قوچانــی‪ :‬اخر اقــای روحانی اگر هــم بخواهد‬ ‫منتقد خودش را به جهنم هم بفرســتد‪ ،‬که نمی تواند! این‬ ‫اصولگرایانند که می توانند منتقدین خودشــان را به جهنم‬ ‫بفرستند!‬ ‫سلیمی نمین‪ :‬از قضا تنها کسی است که چنین‬ ‫ادعایی کرده واال هیچ کســی تا حاال از رئیس جمهورهای‬ ‫قبلی این جوری نسبت به مخالفین موضع نگرفته اند‪.‬‬ ‫قوچانی‪ :‬اما رئیس جمهــور قبلی همه مخالفین‬ ‫خودش را لت و پار کرده دیگر‪.‬‬ ‫ســلیمی نمین‪ :‬من نمی خواســتم در این مورد‬ ‫صحبت کنم‪ .‬من به شما امید داشــتم اما متاسفم از اینکه‬ ‫شما به عنوان یک ادم صاحب قلم و به عنوان کسی که اینده‬ ‫روزنامه نگاری کشــور نه از منظر احــزاب و گروه ها بلکه از‬ ‫منظر انتقال اطالعات به جامعه هستید خیلی زود خودتان را‬ ‫در چارچوب مالحظات قرار دادید‪ .‬ببینید! یکی از مشکالت‬ ‫ی امروزمان در کشور همین است؛ به محض اینکه من‬ ‫جد ‬ ‫روزنامه نگار به جایی می رسم و یک مقدار مطرح می شوم‪،‬‬ ‫از وادی تعهدمــان به مردم خارج شــده و به وادی دیگری‬ ‫می رویم‪ .‬این یکی از مشکالت جدی است واال اگر مردم را‬ ‫بتوانیم مسلط بر سیاسیون بکنیم؛ یعنی دانش و اطالعات‬ ‫سیاسی شــان را البته هنرمندانه و مــن نمی خواهم بگویم‬ ‫مثال هزینه خودمان را خیلی باال ببریم ولی در عین حال ما‬ ‫وظیفه داریم که جامعه را به این اطالعات برسانیم که ما با‬ ‫رئیس جمهوری مواجهیم که امروز این خصوصیات‪ ،‬این‬ ‫صفات‪ ،‬این اخالقیات و این خلقیات را دارد‪.‬‬ ‫قوچانــی‪ :‬اتفاقــا از منظــر همــان روزنامه نگار‬ ‫خدمت تان عــرض می کنم کــه وظیفه یــک روزنامه نگار‬ ‫پرداختن به خصلت های فردی و اخالقی افراد نیست‪ .‬این‬ ‫کار پاپاراتزی هاست که وارد حوزه خصوصی افراد می شوند‬ ‫که هم از نظر شــرعی ایراد دارد و هــم از نظر حرفه ای کار‬ ‫مبتذلی اســت‪ .‬انچه شــما می گویید نهایتا بایــد در دفتر‬ ‫خاطرات افراد نوشته شود و به عنوان یک قضاوت شخصی‬ ‫که ممکن است درست باشد یا نباشد اما یک تحلیل عقلی‬ ‫و علمی نیست‪...‬‬ ‫ســلیمی نمین‪ :‬پس چرا راجع به روابط عمومی‬ ‫می توانید بگویید که محصول اوست‪.‬‬ ‫قوچانــی‪ :‬من راجع به مســئول روابــط عمومی‬ ‫صحبت نکردم‪ .‬من راجع به مفهــوم روابط عمومی حرف‬ ‫زدم یعنی ارتباطات و تعامالت دولــت اقای روحانی کافی‬ ‫نیســت‪ ...‬منظــورم روشــن بود کــه به شــخص خاصی‬ ‫نیست‪...‬‬ ‫سلیمی نمین‪ :‬اما می توانید راجع به مسئول روابط‬ ‫عمومی صحبت کنید که او تنبلی کرده و ارتباطات ندارد اما‬ ‫راجع بــه رئیس جمهور چنین قضاوتــی نمی کنید‪ .‬این جز‬ ‫مالحظات سیاسی چیز دیگری نیست‪.‬‬ ‫قوچانی‪ :‬ببخشــید من اصال کلمه «مســئول»‬ ‫روابط عمومی را به کار نبــردم و گفتم روابط عمومی دولت‬ ‫ضعیف است‪.‬‬ ‫سلیمی نمین‪ :‬خب‪ ،‬مسئولش کیست؟‬ ‫قوچانی‪ :‬اجازه بفرمایید‪ .‬ایــن روابط عمومی از‬ ‫شخص رئیس جمهور تا رئیس دفتر رئیس جمهور و اعضای‬ ‫دولت است و ربطی به کارمندان روابط عمومی ندارد‪.‬‬ ‫ســلیمی نمین‪ :‬حاال الحمدلله یــک گام جلوتر‬ ‫رفتیــم‪ .‬االن گفتید اقــای رئیس جمهور روابــط عمومی‬ ‫ندارد‪ ،‬یعنی راجع به خصلت هایش صحبت کردید‪ .‬درست‬ ‫هســت یا نه؟ یک دقیقه قبل گفتید که ما نمی توانیم راجع‬ ‫به خصلت های رئیس جمهور صحبت کنیم‪ .‬االن که کمی‬ ‫پیش رفتیم و گفتیــم که این مظلوم را قربانی نکن‪ ،‬شــما‬ ‫می گویید که اقای روحانی خودش هم‪...‬‬ ‫قوچانــی‪ :‬صــدای ایــن مصاحبه وجــود دارد و‬ ‫می توانیم رجــوع کنیم‪ .‬گفتم روابط عمومــی دولت‪ ،‬این‬ ‫اصطالحی است که برای تنظیم مناسبات دولت با جامعه‬ ‫مدنی و رســانه ای و مطبوعاتی و اقتصادی کشــور به کار‬ ‫می رود‪ .‬این ضعف در مورد دولت اقای روحانی به صورت‬ ‫جدی وجود دارد همان طور که درمورد اقای خاتمی کمتر‬ ‫وجود داشت‪.‬‬ ‫ســلیمی نمین‪ :‬شــما چیزی فرمودید که اقای‬ ‫روحانی را هم دربرمی گیرد ؛« روابط عمومی ندارد»‪ .‬روابط‬ ‫عمومی ندارد یعنی چی؟ یعنی یک ضعف خصلتی‪.‬‬ ‫قوچانی‪ :‬من دارم راجع به سازمان دولت صحبت‬ ‫می کنم‪ .‬سازمان دولت اقای روحانی به دلیل ضعف هایی‬ ‫کــه در بوروکراســی فرهنگی خــود دارد‪ ،‬فاقــد ارتباطات‬ ‫تشکیالتی منظم و درست با جامعه مدنی است‪ .‬این مشکل‬ ‫دولت اســت و من ابایی از گفتن این ندارم‪ .‬همان طور که‬ ‫شــاید اقای احمدی نژاد هم می امد در یک ســفر استانی‬ ‫در یک خیابانی دســت یــک نفر را می گرفــت و صورتش‬ ‫را هم می بوســید و او را کارمند نهاد ریاســت جمهوری هم‬ ‫می کرد! مواردی اینطور وجود دارد که ایشان به افرادی از‬ ‫شهرستان ها گفته که به نهاد ریاست جمهوری بیایید و بعد‬ ‫طرف استخدام شده اســت‪ .‬و حاال نهاد ریاست جمهوری‬ ‫با تراکم نیرو روبه روســت‪ .‬البد از نظر شما این یک دولت‬ ‫مردم مدار است‪ .‬این می شــود روابط عمومی به یک معنا‪،‬‬ ‫اما دولت اقای روحانی همیشه با یک سازمان و سیستمی‬ ‫قوچانی معتقد اســت که سازمان دولت‬ ‫اقــای روحانی بــه دلیــل ضعف هایی که‬ ‫در بوروکراســی فرهنگی خود دارد‪ ،‬فاقد‬ ‫ارتباطات تشــکیالتی منظم و درست با‬ ‫جامعه مدنی اســت‪ .‬این مشــکل دولت‬ ‫است و من ابایی از گفتن این ندارم‬ ‫ برخورد کرده که بر همین مبنا فاصله ای بین شخص اقای‬ ‫روحانی و دیگران وجود داشته اســت‪ .‬در باب خوب یا بد‬ ‫بودن این هم االن قضاوت نمی کنم‪ ،‬اما انچه مسلم است‬ ‫ضعفی را به وجود اورده که مربوط به ارتباط دولت اســت‪.‬‬ ‫مگر من گفتم کــه ضعف ندارد؟ شــما از مســئول روابط‬ ‫عمومی حرف می زنید ولی من اصال کاری به ان ندارم‪.‬‬ ‫مثلث‪ :‬اقای ســلیمی هم بحث شــما و هم بحث‬ ‫اقای قوچانی روشــن اســت‪ .‬فکــر می کنم اگر‬ ‫بخواهیم این بحث را ادامه دهیم مثل همان بحث‬ ‫اول به جاهای دیگر می رویم‪ .‬می توانیم در مورد‬ ‫مخالفان صحبت کنیم‪.‬‬ ‫قوچانی‪ :‬همین تعریضی که ایشان درمورد بحث‬ ‫قاچاق به کار بردند و مساله درست کرده‪ ،‬اگر یادتان باشد‬ ‫اقای احمدی نژاد هم به کار بــرد و در دولت های دیگر هم‬ ‫این وجود داشته اســت‪ .‬دلیل اینکه این مشکل به وجود‬ ‫می اید این است که دولت احساس کند ِیله و ره ا بخشی از‬ ‫بار مسئولیت را بردوش دارد و نهادهایی که مسئول نیستند‪،‬‬ ‫اصولگرایانی که بیشتر اختیارات دارند‪ ،‬در مقابل ان دولت‬ ‫از موضع اپوزیســیون قرار می گیرند‪ ،‬با وجود رسانه هایی‬ ‫که روزبــه روز رشــد می کننــد و تریبون هایی کــه به وجود‬ ‫می اید‪ .‬شــما دقت بفرمایید که جنس روابط صداوسیما با‬ ‫روسای جمهور چه جور بوده است؟ یعنی به جایی می رسد‬ ‫که رئیس جمهور طبق قانون اساسی نفر دوم کشور است و‬ ‫قاعدتا اگر قرار باشد بعد از رهبری کسی تشخیص مصلحت‬ ‫دهد که ایا حرفی را بزند یا نزد این فرد اوست‪ .‬اقای سلیمی‬ ‫ ان حــرف اولی که زدم اینجــا به درد می خورد‪ .‬شــما یک‬ ‫نظام انتخاباتی دارید که یک فردی با رای مســتقیم مردم‬ ‫انتخاب می شود‪ .‬در کشور ما االن فردی وجود دارد که این‬ ‫سیســتم درمورد او صدق می کند‪ .‬این به ان فرد موقعیتی‬ ‫می دهد که می توانید نامش را هرچه بگذارید ولی اگر قرار‬ ‫باشد کسی به نمایندگی از اکثریت مردم صحبت کند‪ ،‬این‬ ‫فرد همان اوســت‪ .‬این فرد وقتی می بیند که خودش هم‬ ‫مشمول سانسور‪ ،‬توهین و برخورهایی می شود که قابلیت‬ ‫دفاع ندارد و مثل من شهروند عادی با او برخورد می شود ؛‬ ‫یعنــی رئیس جمهور به جایی می رســد که یکــی از اقایان‬ ‫می گویند که ایشــان فقط در حد یک بازوی اجرایی است‪،‬‬ ‫احســاس تحقیر و توهین می کند و این واکنش طبیعی به‬ ‫همین صورت است‪.‬‬ ‫ســلیمی نمین‪ :‬عذر می خواهم اقای قوچانی‪.‬‬ ‫شــما باز تمایل دارید به همــان بحث خودتــان برگردید‪،‬‬ ‫اشکالی هم ندارد‪.‬‬ ‫قوچانی‪ :‬فردی که نمی خواهم نامش در مصاحبه‬ ‫اورده شــود گفتند که رئیس جمهور‪ ،‬بــازوی اجرایی نظام‬ ‫است و نه بیشتر‪ ...‬خب با این بار مســئولیت انتظار دارید‬ ‫رئیس جمهور در برابر این سخن چه واکنشی نشان دهد‪...‬‬ ‫ســلیمی نمین‪ :‬این حرف‪ ،‬نادرست است‪ .‬اگر‬ ‫او بازوی اجرایی است‪ ،‬بعد خودش پاسخگو نخواهد بود‪.‬‬ ‫رئیس جمهور کسی اســت که هم اختیارات دارد‪ ،‬هم باید‬ ‫پاسخگو باشد‪.‬‬ ‫قوچانی‪ :‬این حرف شما هم می تواند درست باشد‬ ‫چون در قانون اساسی ما هر دو فرضش صحیح است‪.‬‬ ‫ســلیمی نمین‪ :‬به نظرم این برداشت از صحبت‬ ‫ان فــرد برنمی ایــد که برخــی احســاس کننــد اختیارات‬ ‫رئیس جمهور در چارچوب قانون اساســی کم است‪ .‬البته‬ ‫حدس می زدم که اینجوری باشد‪ .‬یعنی گرایش شما به این‬ ‫است که خیلی راجع به رئیس جمهور صحبت نکنیم‪ .‬برویم‬ ‫راجع به بحث های دیگری صحبت کنیــم‪ .‬این بحثی که‬ ‫شما باز دوباره دارید احیاء می کنید و تاکید دارید این است‬ ‫که رئیس جمهور در چارچوب قانون اساسی مشکالتی دارد‬ ‫و به این دلیل شکننده می شود؟‬ ‫قوچانی‪ :‬یکی از دالیل این اســت‪ .‬اگر به تعبیر‬ ‫نمی کنیم‪ ،‬صورت مساله مان نوع مواجهه اقای‬ ‫روحانی بــا منتقدینش اســت‪ .‬چــه تفاوتی بین‬ ‫مواجهه اقــای احمدی نژاد بــا منتقدینش وجود‬ ‫دارد؟ ما ان موقع منتقد اقای احمدی نژاد بودیم‪.‬‬ ‫االن نمی توانیم دفاع کنیم‪.‬‬ ‫ســلیمی نمین‪ :‬من یک توضیحــی بدهم؛ من‬ ‫به عنوان یک روزنامه نگار باسابقه‪ ،‬همه رئیس جمهورها را‬ ‫درک کردم و با انها مکاتبه داشتم‪ .‬درحالی که مدیرمسئول‬ ‫یک هفته نامه بودم به اقای هاشمی نامه می نوشتم و اقای‬ ‫هاشــمی جواب و دســتور پیگیری می داد‪ .‬از دستگاهش‬ ‫با من تمــاس می گرفتنــد‪ .‬مثال درمورد وام هــای خارجی‬ ‫به اقای هاشــمی نامه نوشــتم که اقای مهــدی نواب که‬ ‫هم دوره ما در خارج از کشــور بود‪ ،‬وام های خارجی را برای‬ ‫زمینه هایی مثل تجهیز دانشگاه ازاد به کار می گیرد‪ .‬گفتم‬ ‫که تجهیز دانشگاه ازاد نیاز به وام خارجی ندارد که ما را زیر‬ ‫بار استقراض وام خارجی ببرد‪ .‬اقای هاشمی به من جواب‬ ‫و دستور پیگیری دادند‪ .‬اقای خاتمی هم همینطور بود‪ .‬من‬ ‫نامه می نوشــتم جواب می داد‪ .‬اما من خودم االن چندین‬ ‫نامه به اقای روحانی نوشتم که اصال اعتنا نمی کند‪.‬‬ ‫مثلث‪ :‬اقای احمدی نژاد هم جواب نمی داد؟‬ ‫سلیمی نمین‪ :‬ما با احمدی نژاد درگیر شدیم‪.‬‬ ‫بعضی از نقدها غیرمنصفانه و غیرعادالنه است‪ .‬اما کسی‬ ‫که در قدرت اســت باید بداند وقتی در ســکوی قدرت قرار‬ ‫می گیرد هم با انتقادات منصفانه مواجه می شود و هم‪...‬‬ ‫قوچانی‪ :‬بحث ما در قدرت بودن است‪ .‬وقتی که‬ ‫مهمترین رسانه یک مملکت یعنی صداوسیما علیه دولت‬ ‫عمل می کند‪...‬‬ ‫سلیمی نمین‪ :‬چه اشکالی دارد؟‬ ‫قوچانــی‪ :‬یعنی اشــکالی ندارد که یک رســانه‬ ‫حاکمیتی علیه مهم ترین رکن حاکمیت یعنی دولت عمل‬ ‫کنند‪...‬‬ ‫سلیمی نمین‪ :‬وقتی که ساعت ها مسئوالن‪ ،‬انجا‬ ‫می روند و صحبت می کنند‪...‬‬ ‫قوچانی‪ :‬واقعا شــما نحوه برخورد صدا و سیما را‬ ‫مالحظه بفرمایید‪...‬‬ ‫سلیمی نمین‪ :‬شما اولین مناظره بعد از انتخابات‬ ‫را دیدید که من در ان شرکت داشتم؟‬ ‫قوچانی‪ :‬همین برنامه اقای حیدری؟‬ ‫سلیمی نمین‪ :‬بله‪ ،‬ان را دیدید؟‬ ‫قوچانی‪ :‬نه‪ ،‬من االن یادم نیست‪.‬‬ ‫سلیمی نمین‪ :‬اولین مناظره ای که گذاشتند و ما‬ ‫برای اولین و اخرین بار در ایــن مناظره رفتیم‪ .‬دیگر اصال‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫شما خصلت های اخالقی را یکی از دالیل بدانید‪ ،‬به نظرم‬ ‫ظرفیت های حقوقی مشکل جدی تری است‪.‬‬ ‫مثلث‪ :‬به نظــر باید بحث این باشــد کــه ما یک‬ ‫اقای روحانی داریم با همه مشــخصاتی که یک‬ ‫رئیس جمهور بعد از کسب رای دارد‪ .‬اقای روحانی‬ ‫در این دو ســال و انــدی که رئیس جمهــور بوده‬ ‫با طیفی از مخالفینش مواجه بوده اســت‪ .‬حاال‬ ‫بعضی به قــول اقای ســلیمی نمین‪ ،‬خاســتگاه‬ ‫قدرت داشــتند و بعضی از جامعــه بودند‪ .‬اقای‬ ‫روحانی یک نــوع رفتــار خاصی بــا مخالفینش‬ ‫داشته؛ خوب یا بد‪ .‬یک شکل رفتاری داشته که‬ ‫من شخصا معتقدم تا قبل از برجام به یک شکلی‬ ‫بوده و بعد از برجــام اقای روحانی یــک مقدار با‬ ‫مخالفش مهربان تر شــده! یا الاقل ان حرف ها‬ ‫را به هر دلیلی دیگر از ایشــان نمی شنویم‪ .‬حتی‬ ‫یکی از روزنامه نگاران خوب مــا موقعی که اقای‬ ‫روحانی گفته بود بروید به جهنم! سرمقاله ای در‬ ‫اعتماد نوشته بود‪« :‬اقای روحانی ما از شما یک‬ ‫احمدی نژاد دیگر نمی خواهیم و به همین دلیل به‬ ‫شما نقد وارد است‪ ،‬کمااینکه ممکن است اینجا‬ ‫با شما هم عقیده باشــیم که مخالفین تان دارند‬ ‫زیــاده روی می کنند‪ ».‬اقای قوچانی‪ ،‬مشــخصا‬ ‫بفرمایند کــه رفتار اقای روحانــی را در مواجهه با‬ ‫مخالفین شــان چگونه ارزیابی می کنند و اگر هر‬ ‫فرد دیگری جای ایشان بود باز هم فکر می کردید‬ ‫که باید همیــن رفتار را می داشــت؟ بــا همه این‬ ‫ضعف های قانــون اساســی و هر داســتانی که‬ ‫هســت‪ .‬شــما مشــخصا راجع به اقای روحانی‬ ‫بفرمایید که نوع مواجهه ایشان با مخالفین شان‬ ‫را در این مدت چگونه ارزیابی می کنید؟‬ ‫قوچانی‪ :‬من فکر می کنم در مجموع اقای روحانی‬ ‫برخورد خوبی با مخالفین خودش داشته است‪ .‬یعنی جدا از‬ ‫بعضی از نقدهایی که ممکن اســت به برخی از مواجهه ها‬ ‫وجود داشــته باشــد در مجموع مخالفان ایشان در حدی‬ ‫هســتند که همین امروز که در خدمت شما هستیم روزنامه‬ ‫کیهان جمله ای از معاون اول رئیس جمهور چاپ می کند‬ ‫در باب اینکه انها که بابک زنجانی را بــه وجود اوردند باید‬ ‫پاسخگو و شرمنده باشــند‪ .‬زیر این تیتر‪ ،‬روزنامه کیهان‪،‬‬ ‫روزنامه ای که یک روزنامه حاکمیتی تلقی می شود و نه یک‬ ‫روزنامه بخش خصوصی‪ ،‬عکس اقای روحانی را گذاشته‬ ‫که به اقای بابک زنجانی جایزه می دهد! خب‪ ،‬اگر این واقعا‬ ‫گویای واقعیت است که اقای روحانی‪ ،‬بابک زنجانی ها را‬ ‫به وجود اورده‪ ،‬به نظرم بیاییم راجــع به ان صحبت کنیم‪.‬‬ ‫ولی مثال شما رفتار روزنامه وطن امروز را در این ایام ببینید‪.‬‬ ‫همین امروز تیتری کــه وطن امروز زده اگــر ما همین کار‬ ‫را با اقای احمدی نژاد در دوره ریاســت جمهوری ایشــان‬ ‫انجام می دادیــم یا با بعضی افراد دیگــری ک ه در رده های‬ ‫رئیس جمهور هستند‪ ،‬شــما که روزنامه نگارید‪ ،‬دقیقا فکر‬ ‫می کنید با اینها چکار می کردند؟‬ ‫مثلث‪ :‬زمان اقای احمدی نژاد هم خیلی برخوردها‬ ‫بــا اقــای احمدی نــژاد از ســمت روزنامه هــای‬ ‫اصالح طلب شد‪ .‬همه چیز گفتند‪.‬‬ ‫قوچانی‪ :‬در نشــریات قانونی منتشر کردند؟ این‬ ‫حرف ها در شــبکه های مجــازی و ســایت ها و ماهواره ها‬ ‫بود و اگر نشــریه ای این کار را می کــرد دودمانش را به باد‬ ‫می دادند‪...‬‬ ‫مثلث‪ :‬بله منتشــر کردند‪ .‬من از ان کار دوستان‬ ‫اصالح طلب یا کاری کــه وطن امروز هم می کند‪،‬‬ ‫دفاع نمی کنم‪ .‬بحثم این اســت کــه وقتی این‬ ‫اتفاق افتاد‪ ،‬اقای احمدی نــژاد چه برخوردهایی‬ ‫می کرد؟ حرف هایش را می شنیدیم و در مواجهه‬ ‫با خارج می گفت که اب بریزید انجا که می سوزد‬ ‫و در مواجهه با داخــل هم حرف هــای بدتری به‬ ‫مخالفین مــی زد‪ .‬اقــای قوچانی! مــن هم مثل‬ ‫شــما در زمان اقــای احمدی نــژاد منتقــد رفتار‬ ‫رئیس جمهور وقــت با مخالفینش بــودم‪ .‬من و‬ ‫شــما در حوزه نقد این نوع از رفتار در یک جبهه‬ ‫بودیم‪ .‬حتی خیلــی از اصولگرایــان هم مخالف‬ ‫بخشی از رفتارهای اقای احمدی نژاد بودند‪ .‬اما‬ ‫االن می گویم اینکه اقای روحانی می گوید بروید‬ ‫جای دیگر بلرزید‪ ،‬به جهنم‪ ،‬به درک یا حرف های‬ ‫بدتر از این‪ ،‬این تکرار همان روش است‪.‬‬ ‫قوچانی‪ :‬کل اینها مال یک سخنرانی است که ان‬ ‫هم قابل بحث است‪ .‬من گفتم ما معلم اخالق نیستیم و از‬ ‫عالم سیاست حرف می زنیم جواب قدرت‪ ،‬قدرت است‪ .‬تنها‬ ‫قدرت است که قدرت را محدود می کند و من همان موقع‬ ‫گفتم که روحانی ثابت کرد کــه رئیس جمهور‪ ،‬تدارکاتچی‬ ‫نیست و این اتفاقا قدرت روحانی است‪ .‬حاال یک جمله را‬ ‫بزرگ کردن‪ ،‬کار درستی نیست‪.‬‬ ‫مثلث‪ :‬خیر! جداولی وجود دارد که نشان می دهد‬ ‫این ادبیات در یک دوره زمانــی و به تناوب به کار‬ ‫برده شده است‪ .‬ما االن راجع به منتقدین بحث‬ ‫قوچانی‪ :‬شــما باید در طول مناظــره یک فرد از‬ ‫نهاد ریاست جمهوری دعوت می کردید که راجع به مطالب‬ ‫خودتان صحب کنند‪.‬‬ ‫مثلث‪ :‬اقای قوچانی نحوه مواجهه اقای روحانی‬ ‫با منتقدین شان را بد نمی دانند‪.‬‬ ‫سلیمی نمین‪ :‬خیلی خب‪ ،‬نظرشان محترم است‪.‬‬ ‫قوچانی‪ :‬من معدل رفتار اقای روحانی در عرصه‬ ‫سیاســی و اجتماعــی را می گویم که بســیار خــوب بوده‬ ‫است‪...‬‬ ‫مثلث‪ :‬ایشــان نســبی می گویند یعنی باتوجه به‬ ‫منتقدین شان می گویند که خوب بوده است‪.‬‬ ‫قوچانی‪ :‬بله‪ ،‬مجموع رسانه هایی که وجود دارند‬ ‫و رســانه هایی که ضددولت عمل می کنند‪ ،‬خیلی زیادند‪.‬‬ ‫حرف من این اســت که منتقدین اقای روحانی کم نیستند‬ ‫و امنیت سیاســی و اقتصادی دارند و اتفاقــا این مدافعین‬ ‫رئیس جمهور هستند که در فشار هستند‪.‬‬ ‫ســلیمی نمین‪ :‬من راجــع به فرمایش ایشــان‬ ‫توضیح دهم که این جوری صحبت کنیم که نقدها تند است‬ ‫و چون نقدها تند است بنابراین برخی برخوردهای ناشایست‬ ‫رئیس جمهور با منتقدینش را موجه بدانیم اصال راه درستی‬ ‫نیســت‪ .‬من که خودم در توضیحات اولیــه عرض کردم؛‬ ‫سیاست‬ ‫سیاست‬ ‫‪203‬‬ ‫سیاست‬ ‫سیاست‬ ‫‪204‬‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫متوقف کردند و بحث ها پی گرفته نشد‪ .‬ان موقع انتقاد من‬ ‫به اقای روحانی این بود که گفتم برخورد ایشان با حزب غلط‬ ‫است‪ .‬اصال با سکوی حزب اعتدال و توسعه باال امده االن‬ ‫به یکبــاره می گوید که کرکره های حزب را پایین بکشــید‪.‬‬ ‫گفتم این برخورد غلطی اســت‪ .‬بحث هایی را انجا مطرح‬ ‫کردیم‪ .‬به خاطر این مناظره به صداوســیما فشار اوردند‪،‬‬ ‫درحالی که اقای شیخان هم در ان بود‪.‬‬ ‫قوچانی‪ :‬ان قدر شــخصی اش نکنیــد‪ .‬ما اینجا‬ ‫نیامده ایم که درباره مسائل شخصی شما و دولت صحبت‬ ‫کنیم‪...‬‬ ‫سلیمی نمین‪ :‬یعنی چی شخصی اش نکنید؟‬ ‫قوچانــی‪ :‬بحــث ما شــخصی نیســت‪ .‬من هم‬ ‫می توانم هزاران موارد بگویم که خالف حرف شما باشد‪.‬‬ ‫یعنی دولت به منتقدانش توجه کرده است‪.‬‬ ‫سلیمی نمین‪ :‬قضاوت هم با خواننده خواهد شد‪.‬‬ ‫قوچانی‪ :‬دادگاه باید در این مورد قضاوت کند نه‬ ‫خواننده‪ .‬چون بعضی از مواردی که شــما می گویید اتهام‬ ‫است و طرف دعوای شما هم در این مناظره حضور ندارد‪...‬‬ ‫سلیمی نمین‪ :‬چرا‪ ،‬خواننده هم می تواند قضاوت‬ ‫کند‪ .‬یا نگویید یا وقتی می گویید‪ ،‬ادامه دهید‪ .‬شما دیدید‬ ‫ســاعت ها مســئول دفتر رئیس جمهور یــا وزرا امده اند و‬ ‫صحبت کرده اند‪ .‬یعنی چه کــه دولت اقای روحانی انتظار‬ ‫دارد صداوسیما بشود روابط عمومی رئیس جمهوری؟ این‬ ‫مطلوب انهاست؟‬ ‫قوچانی‪ :‬اوال که صداوسیما طبق قانون اساسی‬ ‫ما یک نهاد حاکمیتی اســت و چون نهاد حاکمیتی است‬ ‫نســبت به مهمترین رکن حاکمیت یعنی دولــت باید رفتار‬ ‫حمایتی داشته باشد‪ .‬ممکن است بگویید این ایراد قانون‬ ‫اساسی است‪ .‬ولی واقعیت این است که اگر صداوسیمای‬ ‫از نظر من روابــط عمومی دولت‬ ‫بسیار ضعیف است‬ ‫معــدل رفتار روحانــی در عرصه‬ ‫سیاسی و اجتماعی بسیار خوب بوده‬ ‫است‬ ‫االن طیف اصلــی اصولگرایان‪،‬‬ ‫پایداری و ایثارگران هستند‬ ‫دوســتان چپ اصالح طلب ما با‬ ‫روحانــی برخورد تاکتیکــی دارند ولی‬ ‫کارگــزاران بــا روحانــی الفــت فکری‬ ‫احساس می کند‬ ‫نهــاد والیــت فقیــه یــک نهــاد‬ ‫ضددیکتاتوری است که می تواند میان‬ ‫دو جناح حکم باشد؛ ما این حکمیت را‬ ‫قبول داریم‬ ‫ضعف دولــت در ارتبــاط برقرار‬ ‫کردن با منتقدین منصفش است‬ ‫ما غیردولتی و غیرحاکمیتی بود و بودجه بخش خصوصی‬ ‫داشــت‪ ،‬فرمایش شــما کامــا صحیح بــود‪ .‬اگــر واقعا‬ ‫صداوســیمای ما نهادی بود کــه اداره ان توســط بخش‬ ‫خصوصی انجام می شــد‪ ،‬می گفتیم که یک رسانه است و‬ ‫حق دارد‪ .‬نمی شود که شما منصوب باشید‪ ،‬کامال از حمایت‬ ‫حاکمیتی برخوردار باشــید‪ ،‬در عرض دولت قرار بگیرید‪،‬‬ ‫بودجه هم بخواهید و از ان طرف به عنوان اپوزیسیون دولت‬ ‫هم رفتار کنید‪ .‬البته منظور من این نیســت که صداوسیما‬ ‫تبدیــل به روابــط عمومی شــود‪ .‬مــن کال با ایــن ترتیب‬ ‫صداوسیما مخالفم‪ .‬معتقدم که حداقل با این قانون اساسی‬ ‫باید در صداوسیما حق انتن از حاکمیت باشد و برنامه سازی‬ ‫به بخش خصوصی وگذار شود و صداوســیما تنها نظارت‬ ‫کند مانند وزارت ارشــاد کــه به مطبوعات مجــوز می دهد‬ ‫صداوسیما هم مجوز می دهد و نهایتا بر شبکه ها نظارت کند‬ ‫تا از حدود قانون خارج نشوند‪ .‬عین وزارت ارشاد و نسبتش‬ ‫با مطبوعات‪ .‬اما این صداوسیمایی که در دوره دولت دهه‬ ‫‪ ،60‬حتی در دوره دولت اول اقای هاشمی‪ ،‬تریبون دولت‬ ‫بود ‪ ،‬نمی شــود که به ارگان ضددولت بدل شــود‪ .‬این جور‬ ‫نیست که حتی اگر وقت به یک پنجم دولت اختصاص پیدا‬ ‫کرده بود من کامال با شما موافق بودم‪ .‬ولی االن واقعیت‬ ‫این اســت که رســما یکی از کارکردهای صداوســیما نقد‬ ‫رفتارهای دولت شده است‪ .‬یکی از اقایان اصولگرا در روز‬ ‫‪ 22‬بهمن در صداوسیمای جمهوری اسالمی‪ ،‬شبکه اول‬ ‫همان شبکه ای که ســخنرانی رئیس جمهور را در همایش‬ ‫زنان و اعتدال به دلیل اینکه ممکن اســت شائبه این باشد‬ ‫که ایشــان نامزد انتخابات خبرگان هســت‪ ،‬ناقص پخش‬ ‫می کند‪ ،‬رسما دولت و حتی خانواده امام را به عنوان مصداق‬ ‫و مجــرای نفوذ مطــرح کرده اند و هیچ کس هــم از دولت‬ ‫نیست که انجا جواب ایشــان را بدهند و حتی مجری هم با‬ ‫او همدلی می کند‪...‬‬ ‫سلیمی نمین‪ :‬اسم بردند از کسی؟‬ ‫قوچانی‪ :‬اســم نبردند‪ ،‬بحث حقوقی هم نیست‬ ‫که بعد بخواهند جوابیــه برایش پخش کننــد‪ .‬یک نمونه‬ ‫اینکه رهبری به فرماندهان سپاه ما مدال داده و بسیار هم‬ ‫کارشان قابل تقدیر بوده اســت‪ .‬رئیس جمهور هم به وزیر‬ ‫امور خارجه مدال داده است‪ .‬در همین برنامه اعالم می شود‬ ‫که می خواهیم این کلیپ را ببینیم که به فرماندهان ســپاه‬ ‫مدال می دهند‪ .‬اقای زرشــناس می گویند بسیار کار خوبی‬ ‫بود البته این روزها مدال زیاد می دهند‪ .‬ان مدال هایی که به‬ ‫دیپلمات ها می دهند‪ ،‬ارزشی ندارد‪ .‬چون در چارچوب نظام‬ ‫جهانی است‪ ...‬این جز تالش برای ایجاد تقابل ساختگی و‬ ‫دوگانگی و حاکمیت دوگانه چیست؟ این چه فرقی با تالش‬ ‫شبکه‪ BBC‬می کند؟ مگر رهبری مشوق دکتر ظریف نیستند‬ ‫و مگر رئیس جمهور مدافع سپاه نیست؟‬ ‫سلیمی نمین‪ :‬تعجب می کنم این اقای قوچانی‬ ‫چه زود عوض شده؟ اقای قوچانی واقعا جای تعمق است‬ ‫که شــما به عنوان روزنامه نگار‪ ...‬حاال ایشــان نظرش را‬ ‫داده‪...‬‬ ‫مثلث‪ :‬من باید عرض کنم که مجری حداقل نباید‬ ‫با ان فــرد همنوایی کند‪ .‬فرد منتقــد حق دارد که‬ ‫حرفش را بزند اما برنامه باید جوری چیده شــود‬ ‫که روبه روی فــرد منتقد هم همفکرش نباشــد‪،‬‬ ‫بلکه کســی باشــد که او را نقد کند‪ .‬اگر هم او را‬ ‫نگذاشتیم ولی مجری باید بی طرفی خود را حفظ‬ ‫کند‪ .‬ولی واقعا در این برنامه این جور نبود‪ .‬حتی‬ ‫اگر من موافق یا مخالف این حرف باشم‪ ،‬پالس و‬ ‫عالمت خوبی به جامعه نمی داد‪.‬‬ ‫ســلیمی نمین‪ :‬یعنی صداوســیما ضــد دولت‬ ‫است؟ این مصداقی است برای اینکه بگویید صداوسیما‬ ‫ضددولت است‪.‬‬ ‫قوچانی‪ :‬بنده هم اگر طرف مشورت اقای روحانی‬ ‫در ان جلســه قرار می گرفتم‪ ،‬می گفتم که بــا این ادبیات‬ ‫صحبت نکنید‪ .‬اما اجازه بدهید رئیس جمهور را درک کنم‪.‬‬ ‫روسای جمهور را که باری از مشــکالت بر سرشان ریخته‬ ‫و در عیــن حال برخــی از نهادهای حاکمیتی نظام ســعی‬ ‫می کنند در روابط دولت و حاکمیت اختــال ایجاد کنند‪.‬‬ ‫این اپوزیسیون شــدن دولت ها فقط خواست خودشان یا‬ ‫هوادارانشان نیست‪ .‬تالش مخالفین شان هم هست‪ .‬بدتر‬ ‫از «دولت اپوزیسیون»‪ ،‬اپوزیسیونی است که از موضع و‬ ‫جایگاه حاکمیت با دولت برخــورد می کند‪ :‬هم قدرت دارد‬ ‫و هم طلبکار اســت و حتی دولت را به عدول از نظام متهم‬ ‫می کند و با ان برخــورد می کند‪ .‬وقتی دولتــی را دارید که‬ ‫برنامه ای مثل برجام را در مجلس به ثمر می رساند‪ ،‬ان نحوه‬ ‫برخورد با رئیس ســازمان انرژی اتمی اتفاق می افتد‪ ،‬خب‬ ‫شما حق بدهید که صدایش را بلند کند‪ .‬شما برخورد اقای‬ ‫ظریف با اقای کوچک زاده را به یاد دارید که با وزیر معتمد‬ ‫رهبری از موضع باال حرف می زند؟ خب صدای ظریف هم‬ ‫بلند می شود‪...‬‬ ‫ســلیمی نمین‪ :‬بلند کند‪ ،‬من نمی گویم که بلند‬ ‫نکند‪ .‬اما اینکه بودجه اش را قطع کند‪ ،‬نشان دهنده استبداد‬ ‫اســت‪ .‬من می گویم صدایش را بلند کنــد و او هم حرفش‬ ‫را بزند‪.‬‬ ‫قوچانــی‪ :‬دولــت بودجــه صداوســیما را قطع‬ ‫نکرده است‪ .‬به تعبیر رئیس صداوســیما حتی یک درصد‬ ‫بودجه اش رشد داشته است‪.‬‬ ‫ســلیمی نمین‪ :‬در دوره اقــای احمدی نژاد هم‬ ‫صورت گرفته است‪ .‬این نشان از این دارد که نمی خواهد‬ ‫مخالف خودش را تحمل کند‪.‬‬ ‫قوچانی‪ :‬یعنی دولــت پول دهد که بهش فحش‬ ‫دهند؟! پول بدهد که دولت را ضد نظام نشان دهند؟ پول‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫بدهد که حاکمیت دوگانه ایجاد کنند؟‬ ‫سلیمی نمین‪ :‬اوج استدالل شما در صداوسیما‬ ‫این است که فردی گفته که سایر مدال ها ارزش ندارد‪.‬‬ ‫قوچانی‪ :‬نه این اوجش نیســت‪ .‬فقط یک مثال‬ ‫است‪ ...‬از کجا فکر می کنید این اوج است؟‬ ‫ســلیمی نمین‪ :‬حــاال اوجــش را بگوییــد ببینم‬ ‫چیست ‪.‬‬ ‫قوچانــی‪ :‬اگر می دانســتم موضــوع مناظره ما‬ ‫صداوسیماست که یک پوشه برایتان تدارک می دیدم‪...‬‬ ‫گرچه ان موقع هم شــما احتماال می گفتید خارج از بحث‬ ‫است! کافی است همین مناسبات صداوسیما با روحانی را‬ ‫با مناسبات ان با احمدی نژاد مقایسه کنید‪.‬‬ ‫سلیمی نمین‪ :‬شما در وادی بدی افتادید‪.‬‬ ‫قوچانی‪ :‬شــما ایــن را نفرمایید‪ .‬شــما به عنوان‬ ‫روزنامه نگار و ســردبیر کیهــان هوایــی از زدن و برخورد با‬ ‫منتقدان دفــاع می کردید! به هر حال پرونده ســازی های‬ ‫کیهان هوایی را به یاد داریم‪...‬‬ ‫سلیمی نمین‪ :‬اگر یک مورد اوردید که من دفاع‬ ‫کردم همه حرف هایم را پس می گیرم‪.‬‬ ‫قوچانی‪ :‬مثــال از برخوردهای شــما بــا کانون‬ ‫نویســندگان یا نهضــت ازادی یا ایت الله منتظری بســیار‬ ‫است‪ ...‬البته خیلی خوب است که من از حکومت جمهوری‬ ‫اسالمی دفاع کنم و شما منتقدش باشید‪.‬‬ ‫سلیمی نمین‪ :‬شما از حکومت جمهوری اسالمی‬ ‫دفاع نمی کنید‪ .‬شــما از شــکل گیری اســتبداد رای دفاع‬ ‫می کنید‪.‬‬ ‫قوچانی‪ :‬نه‪ ،‬اصال این جور نیســت‪ .‬شما نهادی‬ ‫را به اســتبداد رای متهم می کنیــد که نــه می خواهد و نه‬ ‫می تواند این گونه باشــد‪ .‬دولت جمهوری اسالمی منشاء‬ ‫استبداد نیست‪.‬‬ ‫ســلیمی نمین‪ :‬امروز اقای قوچانی که در مقابل‬ ‫خود دارم می گوید که صداوســیما گفته که ما این جایزه را‬ ‫نمی پسندیم‪ .‬این شد گناه کبیره؟‬ ‫قوچانی‪ :‬من به موی سپید شما احترام می گذارم‬ ‫ولی مغلطه نفرمایید‪ .‬من یک مثال گفتم‪ .‬شــما می گویید‬ ‫مثال بگو‪ ،‬من هم مثال گفتم‪ .‬اما مثال مرا تعمیم می دهید‪.‬‬ ‫سلیمی نمین‪ :‬مثالتان بسیار تاسف بار است‪.‬‬ ‫قوچانی‪ :‬همان افکار عمومی که شما می گویید‬ ‫بیایند و درمورد صداوســیما قضاوت کنند که موافق دولت‬ ‫اقای روحانی است؟ یا حتی بی طرف یا مخالف دولت اقای‬ ‫روحانی است؟‪...‬‬ ‫سلیمی نمین‪ :‬االن مشکل ما این است که اقایان‬ ‫دست اندرکار مظلوم اند؟‬ ‫قوچانی‪ :‬فکر می کنم درمجموع جریان اصولگرا‬ ‫یک طیفی هستند که به شدت قابل احترام هستند که البته‬ ‫من ترجیح می دهم از این واژه اصولگرا‪ ،‬برای توصیف شان‬ ‫خیلی استفاده نکنم‪ .‬راستش را بخواهید واژه محافظه کار‬ ‫را که دوســتان ما خیلی نمی پســندند‪ ،‬واژه ای اســت که‬ ‫در ادبیات علوم سیاسی بیشــتر جواب می دهد‪ .‬اما چون‬ ‫خودشــان دوســت ندارند و این را تعبیــری مقابل انقالب‬ ‫و انقالبی گــری می دانند‪ ،‬بــه کار نمی برم‪ .‬این دوســتان‬ ‫یک جریان هســتند که به نظرم محافظه کاران قدیمی یا‬ ‫اصولگرایان سنتی هستند‪ ،‬اینها مبنا دارند‪ .‬به نظر من اگر‬ ‫مبنایشــان را تحت تاثیر یک فضای سیاسی‪ ،‬اجتماعی از‬ ‫دست ندهند‪ ،‬در افرادی مثل اقای دکتر والیتی‪ ،‬الریجانی‪،‬‬ ‫ناطق نــوری و برخــی از بــزرگان روحانیت دیده می شــود‬ ‫و این طرز تفکری اســت کــه در برخورد با دولــت با اقای‬ ‫روحانی جزو نیروهای اصلی هستند که به نظرم نقش شان‬ ‫در مجلــس اینــده و در اینده سیاســی ایران‪ ،‬بیشــتر هم‬ ‫خواهد شــد‪ .‬اینان همان متحدان شریف اصالح طلبان و‬ ‫اعتدالگرایان هستند‪ .‬بخش دیگری به نظر من وجود دارد‬ ‫که از اصولگرایانی هســتند که اینها خودشان را به عنوان‬ ‫تحولخواه می دانند و فکــر می کنم توجهشــان به ازادی‬ ‫بیشــتر از جریان های دیگر اصولگراســت‪ ،‬حتی نســبت‬ ‫به همان جریان سنتی شان‪ .‬حاال شــاید در این مجموعه‬ ‫شــاخص ترین فرد اقای توکلی اســت‪ .‬یعنی اقای توکلی‬ ‫با وجودی که خیلی از دیدگاه هایــش در عرصه اقتصادی‬ ‫را ممکن است شخص بنده قبول نداشــته باشم ولی فکر‬ ‫می کنم در اقــای توکلی یک حریت و ازادگــی وجود دارد‪.‬‬ ‫اقای ســلیمی نمین! من یکــی از ایرادات دولــت را عدم‬ ‫توجه به این طیف می دانم‪ .‬یعنی اتفاقا دولت با طیف اول‬ ‫ارتباطات خوبی دارد ولی در مورد ایــن طیف دوم که یک‬ ‫وجه حریتی هم در ان وجود دارد‪ ،‬به نظرم اگر بخواهم به‬ ‫دولت اقای دکتر روحانی انتقادی وارد کنم‪ ،‬در بخش روابط‬ ‫عمومی و نه مسئوالن روابط عمومی‪ ،‬ارتباط برقرار نکردن‬ ‫و به رسمیت نشــناختن این جنس مخالفان که نجیب اند‪،‬‬ ‫هســت‪ .‬اما هیچ کدام از این دو جریان‪ ،‬متاسفانه گفتمان‬ ‫اصلی جریان اصولگرایی را در دست ندارند و ان چیزی که‬ ‫االن به عنوان جریان اصولگرایی شناخته می شود و در این‬ ‫لیست انتخاباتی که در زمان انتشــار این مصاحبه‪ ،‬قاعدتا‬ ‫تکلیف ان معلوم شــده‪ ،‬به نظر می رسید در سمت و سوی‬ ‫این جریان دارنــد نقش بازی می کننــد؛ جریان هایی مثل‬ ‫جبهه پایداری‪ ،‬جمعیت ایثارگران و جریان هایی هســتند‬ ‫که نوع برخوردشان با اقای روحانی به هیچ وجه منصفانه‪،‬‬ ‫اصولگرایانه و اخالقی نیســت‪ .‬این افراد با اقای روحانی‬ ‫یک اختــاف تاریخی در دهــه ‪ 60‬دارند کــه ان را به این‬ ‫دهه هم تسری می دهند‪ .‬اگر گفتمان جریان اصولگرایی‬ ‫همچنان دست این جریان بماند‪ ،‬این اختالفات شدیدتر‬ ‫و بدتــر می شــود‪ .‬از ان طرف‪ ،‬دولــت باید قدم بــردارد‪.‬‬ ‫به خصوص ارتباطــش را با ان بخش میانــی اصولگرایان‬ ‫تقویت کند‪ .‬اما اگر این اتفاقی که دارد می افتد‪ ،‬به همین‬ ‫شــکل پیش رود‪ ،‬این طرف می توانــد منتقدی مثل اقای‬ ‫توکلی باشــد که مثال در مــورد رای کابینــه‪ ،‬دیدگاه های‬ ‫خودش را داشت و وقتی متوجه شد که بعضی جاها ممکن‬ ‫است اشتباه کرده باشد‪ ،‬این شجاعت و صراحت را داشت‬ ‫که ان را بیان کرد‪ .‬ولی یک جریانی برخورد سیاسی می کند‪،‬‬ ‫جریانی که حتی به نظرم برخــورد محتوایی نمی کند یعنی‬ ‫بر ســر برنامه اختالف ندارد بلکه اختالفش بر ســر منافع‬ ‫اســت‪ .‬در خیلی از موضوعات محتوایی‪ ،‬جریان راست‪،‬‬ ‫محافظه کار یا هرچه اسمش را بگذاریم‪ ،‬ارتباطش با اقای‬ ‫روحانی خیلی قوی تر و جدی تر اســت و می تواند ســابقه‬ ‫تاریخی خودش را اینجا تقویت کنــد‪ .‬از ان طرف‪ ،‬بخش‬ ‫عمــده ای از جریان اصالح طلــب با اقــای روحانی رابطه‬ ‫خوبی دارد که بخشــی از این رابطه‪ ،‬اســتراتژیک است و‬ ‫بخشی ممکن است تاکتیکی باشد‪ .‬البته اقای سلیمی در‬ ‫گفت وگویی که در مورد کارگزاران با مجله شــما داشــتند‪،‬‬ ‫سعی کردند که جریان چپ را خیلی تحریک و تشویق کنند‬ ‫نســبت به کارگزاران و مشــکل را کارگزاران معرفی کنند نه‬ ‫جریان چپ! اما تحلیل را دادند‪ .‬دوستان چپ اصالح طلب‬ ‫ما در مجموع بــا اقای روحانــی برخورد تاکتیکــی دارند‪.‬‬ ‫یعنی این برخورد‪ ،‬فکری و اصولی و ایدئولوژیک نیســت‪.‬‬ ‫یعنی فکر نمی کنند به لحاظ مبانــی فکری با اقای روحانی‬ ‫بتوانند الفت ایجاد کننــد ولی به نظرم در انتخابات ســال‬ ‫‪ -96‬و بعــد از ان هم بــرای اقای روحانــی اتفاقی نخواهد‬ ‫افتاد‪ -‬در مقابل اقای روحانی نمی ایســتند یعنی جناح چپ‬ ‫اصالح طلبان به این عقالنیت رســیده که در مجموع باید‬ ‫در جبهه اصالحات حرکت کند‪ .‬کارگزاران با اقای روحانی‪،‬‬ ‫الفت فکری احســاس می کند یعنی حتــی اولین جریانی‬ ‫که ریاســت جمهوری اقای روحانی را مطرح کرد‪ ،‬جریان‬ ‫کارگزاران بود‪ .‬همان دوره ای که دوستانمان مطرح می کنند‬ ‫که اقای هاشــمی را برای تمدید ریاست جمهوری مطرح‬ ‫کردند‪ ،‬در مصاحبه اقای مهاجرانی موضع شخصی شــان‬ ‫به طور کامل گفته شــده که اگر می شــد قانون اساسی را‬ ‫تغییر داد که اقای هاشمی مناســب ترین فردند‪ ،‬اما چون‬ ‫چنین چیزی امکان ندارد‪ ،‬مناسب ترین فرد‪ ،‬اقای روحانی‬ ‫است‪ .‬این سخن ایشان در ســال ‪ 74‬یا ‪ 73‬است‪ .‬جریان‬ ‫کارگزاران درحقیقت‪ ،‬مجموعا جریان میانه ر و اصالح طلبان‬ ‫اســت‪ .‬جریان اصالحات خودشــان را در تقابــل با اقای‬ ‫روحانی نمی بینند امــا یک جریان دیگری وجــود دارد که‬ ‫خارج از کل این مناسبات درون حاکمیت است و نامش را‬ ‫می توان جریان تجدیدنظرطلب یا انحالل طلب گذاشت‪.‬‬ ‫به نظــرم این تعبیــر نه توهین امیز اســت و نــه غلط‪ .‬این‬ ‫جریان الحمدلله در جریان اصالح طلب کامال اچمزشده و‬ ‫بیرون رانده شده است‪ .‬برخالف اصولگراها که تندروهای‬ ‫خودشــان را به خودشــان غالب کردند‪ .‬یعنی انتقادی که‬ ‫من می توانــم بکنم‪ ،‬در جریان اصالح طلــب الحمدلله از‬ ‫ســال‪ 92‬به این طرف همان جریانی که نگذاشــت ما در‬ ‫انتخابات مجلس نهم وارد شــویم‪ ،‬ولی به این نشانی که‬ ‫ما در انتخابات مجلــس دهم حتی با این شــرایط ضیق‪،‬‬ ‫وارد شــدیم‪ .‬من فکر می کنم بهترین سیســتمی که باید‬ ‫اقای روحانی پیش بگیرد این است که بتواند این پتانسیل‬ ‫خودش را به عنوان یک جریان فراگیــر به کار گیرد‪ .‬یکی‬ ‫از کارهای خوب اقای روحانی در جهت گشــایش فضای‬ ‫سیاسی و پرهیز از اســتبداد رای این بود که نیامد خودش‬ ‫حزبی راه بیندازند‪ .‬ان چیزی کــه به عنوان حزب اعتدال و‬ ‫توسعه پیش امد‪ ،‬از قبل وجود داشت‪ .‬نهایتا اقای روحانی‬ ‫وقتی درمورد مجلس هم صحبت کردند‪ ،‬گفتند که من دلم‬ ‫می خواهد مجلس معتدل داشته باشیم‪ .‬این اعتدال هم در‬ ‫راست قابل تعریف است و هم در چپ‪ .‬االن هم که درحال‬ ‫برگزاری انتخابات هستیم‪ ،‬لیســتی که به عنوان فهرست‬ ‫حامیان دولت منتشر شــده‪ ،‬هم جریان اصولگرا را شامل‬ ‫می شود‪ ،‬هم اصالح طلب و هم میانه رو‪ .‬من فکر می کنم‬ ‫اقای روحانی باید این ســرمایه را برای خودش حفظ کند و‬ ‫توجه کند این جریان اصولگرای معتدلی که وجود دارد فقط‬ ‫منحصر به جریان سنتی اصولگرا نیست‪ .‬به نظرم در جریان‬ ‫تحولخواه هم اقای روحانی باید به جذب اینها بپردازد‪.‬‬ ‫ســلیمی نمین‪ :‬خب‪ ،‬خیلی ممنون‪ .‬یک مقدار‬ ‫بحــث در وادی خودش افتاد‪ .‬من یک مشــکل اساســی‬ ‫می بینم‪ .‬نقش افرینی هایی در هــر دو جریان می بینم که‬ ‫از اینکه نیروهای ســنجیده و معقول پرچــم دار گروه ها و‬ ‫جریانات شــوند‪ ،‬جلوگیری می کنند‪ .‬یعنی بیشــتر جلودار‬ ‫می شوند و تابلو و عناصر جنجالی تشکیل می دهند‪ .‬اینکه‬ ‫شما فرمودید جریان اصالح طلب خودش در مقامی برامده‬ ‫که نیروهای جنجالی را تعدیل کند ‪ ،‬اجازه دهید که من چنین‬ ‫چیزی را قبول نکنم‪ .‬اگر یک خطای فاحش موجب شــده‬ ‫که بعضی از این عناصر تندرو در حاشیه قرار گرفتند‪ ،‬نه به‬ ‫دلیل عزم شما بوده بلکه یک خطای فاحش باعث شده که‬ ‫برخی از نیروهای تندرو کنار زده شــوند‪ .‬اما برعکس ان در‬ ‫جریان اصولگرا‪ ،‬این اراده وجود دارد؛ اینکه در اوج قدرت‬ ‫بعضی از عناصر تندرو را کنار بگذارند و نــه در حالت انزوا‪.‬‬ ‫این دوره الاقل کنار گذاشــتن اقای کوچک زاده نشان از‬ ‫یک عزم است‪ .‬کنار رفتن اقای رسایی‪ ،‬نشان از یک عزم‬ ‫اســت‪ ،‬یا الاقل عدم دفاع از او و اینکه کسی در این وادی‬ ‫از او دفاع نکرد‪ ،‬این نشــان از یک عزم است‪ .‬اما من قائل‬ ‫به یک نوع ارتباط در این مساله هستم‪ .‬اگر یک تندروی در‬ ‫یک جریان صورت گرفت‪ ،‬قطعا تاثیر ان در جریان مقابل‬ ‫هم محسوس خواهد بود‪ .‬یعنی انجا هم مجبور خواهند بود‬ ‫که یک ســری ادم های تند را جلو بیاورند‪ .‬وقتی این طرف‬ ‫مثال فرض کنید‪ ،‬کارهای غیرمنطقی هنجارشکنانه انجام‬ ‫دهد‪ ،‬طبیعتا ادم منطقی اهل قلــم و فکر نمی اید خودش ‬ ‫را با ادم های رادیکال سیاســی مواجه کند‪ .‬انها هم سعی‬ ‫می کنند‪ ،‬از صندوق خانه شان ادم های رادیکال را بیاورند‬ ‫تا انها بتوانند با اینها مواجهه داشته باشند‪ .‬بنابراین هر نوع‬ ‫سیاست‬ ‫سیاست‬ ‫‪205‬‬ ‫سیاست‬ ‫‪206‬‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫سیاست‬ ‫تندروی اگر در یک گروه مهار نشود‪ ،‬این نتیجه مقابل دارد‪.‬‬ ‫اقای روحانی حرفی بسیار ناپخته زد و عنوان کرد که «یک‬ ‫دســتگاه فاســد»‪ .‬اقای رئیس جمهور چرا باید این جوری‬ ‫صحبت کند و مثل اقای احمدی نژاد بگم‪ ،‬نگم شروع کند؟‬ ‫اقای روحانی االن دارند ایــن تاکتیک ها را به کار می برند‪.‬‬ ‫اگر اقای روحانی ادله ای در دســتگاه فاسد سراغ دارد باید‬ ‫ان را به دســتگاه قضا ارائه دهد و اگر دســتگاه قضا عمل‬ ‫نکرد ان موقع ادامه بدهد‪ .‬اشــکالی ندارد! بگوید که من‬ ‫روند قانونی را هم طی کردم و دستگاه قضا عمل نکرد‪ .‬اما‬ ‫اینکه بیایید‪ ،‬فضا را تند کنید‪ ،‬طبیعتــا من که جلوی اقای‬ ‫روحانی در این جبهه نمی روم‪ ،‬یک کســی مــی رود که او‬ ‫هم بتواند بگوید دزد فالنی است! شــما اگر به این بگویی‬ ‫دزد‪ ،‬او هم بلند می شــود و می گوید دزد فالنی است‪ .‬چرا‬ ‫جلوی این فضا را نمی گیرید؟ نمی دانم اقای روحانی متاثر‬ ‫از چه چیزی در استانه انتخاباتی که ِ‬ ‫خود انتخابات التهاب‬ ‫دارد‪ ،‬هســت‪ .‬قبول دارید که خود انتخابات التهابی را در‬ ‫جامعه به وجود می اورد‪ .‬عقال باید بگویند که اقای روحانی!‬ ‫مباداشما به این التهاب دامن بزنید‪ .‬مبادا بیایید بدون نام‬ ‫بردن‪ ،‬به صورت نامشــخص اتهامی بزنید کــه به همه جا‬ ‫بتوانیم این قضیه را نسبت دهیم‪ .‬ایا این به تندروی دامن‬ ‫می زند یا نمی زند؟ این تندروی از کجا شروع می شود؟ من‬ ‫می خواهم بگویم خوشبختانه ما گام های خوبی در جهت‬ ‫مهار تندروی ها در کشور برداشته ایم‪ .‬باز دارد اراده ای شکل‬ ‫می گیرد و این اراده نمی تواند تاثیرگذار باشــد اال اینکه از‬ ‫طرف دولت و کسانی که در قدرت هستند‪ ،‬به وجود بیاید‪.‬‬ ‫درباره این مطلب می توانم شــاخص های متعددی را ارائه‬ ‫دهم که متاسفانه چه در دانشــگاه ها و چه در محیط های‬ ‫دیگر دارند به گونه ای عمل می کنند که این فضا‪ ،‬فضایی‬ ‫حاد شود‪ .‬اگر فضا حاد شــد‪ ،‬طبیعتا جریان این طرف هم‬ ‫می گوید که ما برای چه اقای رســایی را جمع کنیم؟ بگذار‬ ‫اقای رســایی بیاید و وقتی که انها فحش دادند او هم یک‬ ‫فحش سیاســی بدهد‪ .‬اینها با هم ارتباط تنگاتنگی دارد‪،‬‬ ‫بنابراین این درخواست زیادی نیســت که بگوییم کسانی‬ ‫که به دولت نزدیک هستند دولت را دعوت به برخوردهای‬ ‫عقالنی کنند‪ .‬دعوت به اعتدالی که شعارش را دادند کنند‬ ‫و به ان پایبند باشند‪ .‬اگر این صورت بگیرد به نظر من ما در‬ ‫زمینه پذیرش انتقاد به کمال می رسیم‪ .‬ضمن اینکه انچه‬ ‫شما می گویید نسبت به بعضی ادم های منطقی بی تفاوتی‬ ‫شده را در این حد قبول ندارم‪ .‬ببینید! ما در ساختار اجرایی‬ ‫کشــور‪ ،‬یک ضعف هایی داریم که می خواستم بیان کنم ‬ ‫چون دســتگاه اجرایی بعد از مدتی که ســوار بر کار شــد‪،‬‬ ‫احســاس می کند می تواند قدرت خودش را افزایش دهد‪.‬‬ ‫وقتی احســاس کرد که می تواند قدرت خودش را افزایش‬ ‫دهد‪ ،‬به ویژه اگر کســانی مرتبا در گوشــش بخوانند یا این‬ ‫را نجوا کنند به راحتی در صدد دست اندازی به بخش های‬ ‫ثابت نظام برمی اید‪ .‬در کشــور ما برخالف کشورهایی که‬ ‫سابقه طوالنی در چرخش قدرت دارند‪ ،‬اختیارات قوه مجریه‬ ‫را خیلی خیلی زیاد کردیم‪ .‬در برخی از کشــورها اصال قوه‬ ‫مجریه نمی تواند در وزارتخانه ها دخل و تصرف کند‪ .‬یعنی‬ ‫حتی نمی تواند کارمندها را جابه جــا کند‪ .‬فقط یک معاون‬ ‫حزبی می تواند بگذارد‪ .‬درحالی که االن می بینید قوه مجریه‬ ‫تمام وزارتخانه ها را از صدر تا ذیل از جای دیگر برمی دارد‬ ‫و می اورد و اصال نگاهی به سلســله مراتب رشــد ندارد که‬ ‫کارمندی بعد از ‪ 5‬سال یا ‪ 10‬ســال کار باید ارتقا پیدا کند‪.‬‬ ‫بعد از این ارام ارام بتواند از سلسله مراتب اداری به معاون‬ ‫وزیر برساند‪ .‬اما شما نگاه می کنید‪ ،‬می بینید که یک سری‬ ‫نیروهای کارشناس انجا هستند که معاون و مدیرکل و همه‬ ‫را بدون اینکه سابقه ای در ان وزارتخانه داشته باشند از جای‬ ‫دیگر وارد می کنند‪ .‬این میزان تغییرات یک احساس غلطی‬ ‫را در قوه مجریــه ایجاد می کند که حاال کــه من می توانم‬ ‫ان قدر چرخــش قدرتی در کشــور ایجــاد کنــم از وزارت‬ ‫اطالعات گرفته تا وزارت دفاع و همه بخش های کشــور‬ ‫را ‪-‬که تازه اینها باید بخش های ثابت باشــد ‪ -‬دســتخوش‬ ‫تغییرات اساســی کنم‪ ،‬بعــد به نظرم این احســاس ایجاد‬ ‫می شود که چرا مثال صداوسیما را در اختیار خودم نگیرم؟‬ ‫این احساس ایجاد می شود که چرا فالن نهاد را نتوانم؟ من‬ ‫که ابزار مالی در اختیار دارم و می توانم از این طریق انها را‬ ‫به نوعی مجبور کنم که منویات مرا دنبال کنند‪ .‬به نظر من‬ ‫این مشکل اساسی در بحث ساختار سیاسی کشور است که‬ ‫در جای خودش اگر دوستان یک جلسه ای بگذارند‪ ،‬بحث‬ ‫خیلی خوبی است که به این بپردازیم که این میزان حدود و‬ ‫اختیارات در ارتباط با قوه مجریه ایا ناگزیر قوه مجریه را به‬ ‫این سو سوق می دهد یا نه؟ یا درواقع دچار یک نوع نوسانات‬ ‫ذهنی می کند یا نه؟ قطعا به نظر من می کند‪ .‬یعنی ما باید در‬ ‫این قضیه به لحاظ رشدیافتگی سیاسی فضایی ایجاد کنیم‬ ‫که دولت هــا‪ -‬نه تنها این دولت بلکه دولــت احمدی نژاد و‬ ‫دولت قبلی هم همین طور‪ -‬احساس نکنند‪ ،‬می توانند منشی‬ ‫دفترش را به عنوان رئیس یک سازمان بگذارد‪ ،‬هیچ کس‬ ‫هم نمی تواند به انها ایرادی بگیرد که این منشــی دفتر در‬ ‫ان سازمان اصال چه ورودی دارد؟ به کرات در دولت های‬ ‫گذشته این کار صورت گرفته که اصال در چرخش دولت به‬ ‫نظامات اداری توجه نمی کنند‪ .‬یا باید جلوی این مساله را به‬ ‫لحاظ اگاهی بخشی به جامعه بگیریم که اصال واقعا دولت‬ ‫جرات نکند‪ ،‬براســاس منافع حزبی خودش‪ ،‬انگار که یک‬ ‫کشــور را فتح کرده‪ ،‬عمل کند‪ .‬هر دولتی که رای می اورد‬ ‫فکر می کند کشــور را فتح کرده و باید لشگرکشــی کرده و‬ ‫دیگران را قلع و قمع کند و چینش جدیدی براســاس قبیله‬ ‫و دارودســته خودش ایجاد کند‪ .‬این به نظرم یک مشکل‬ ‫اساسی است‪ .‬علت عمده درگیر شــدن با برخی نهادها به‬ ‫خاطر این است که احساس می کند می تواند دست اندازی‬ ‫کند‪ ،‬می تواند اعمــال نفوذ کند و می توانــد یک کارهایی‬ ‫بکند و در این قضیه ابزارهایی دارد‪ .‬درحالی که در محدوده‬ ‫خودش هم اگر بتوانیم برایش یک مقدار مالحظات منافع‬ ‫ملی را پررنگ کنیم که این مالحظــات منافع ملی موجب‬ ‫این قدر تغییرات در کشور نشود‪ ،‬طبیعتا انتقادپذیری دولت‬ ‫خیلی فرق خواهد کرد ‪ .‬دولتی که در جهت بسط قدرت خود ‬ ‫قرار می گیرد‪ ،‬تحملش خیلی کمتر می شــود‪ .‬دقت کنید!‬ ‫دولتی که قانع به یک حدود و اختیارات است خیلی راحت تر‬ ‫تحمل می کند‪ .‬ولی برای اینکه بتواند قدرت خود را بســط‬ ‫دهد باید خودش را خیلی قهرمان جلو ه دهد‪ .‬باید خودش‬ ‫را خیلی فوق العاده به نمایش دراورد تا بتواند این احساس‬ ‫را دنبال کند که لیاقت این را داریم که خیلی جاهای دیگر‬ ‫را هم اداره کنیم‪ .‬بنابراین اینجا انتقادپذیری اش خیلی کم‬ ‫می شــود‪ .‬چون دارد در این وادی مــی رود که می خواهد‬ ‫خودش را بیش از انچه هست‪ ،‬جلوه گر کند‪ .‬بعد به محض‬ ‫اینکه به او انتقاد می کنید‪ ،‬اصــا به هیچ وجه این انتقاد را‬ ‫برنمی تابد چون اگر این چیزی که خودش را متورم می کند و‬ ‫ش خیلی سخت‬ ‫باد می کند را بخواهید با انتقاد کم کنید‪ ،‬برای ‬ ‫است‪ .‬بنابراین یکی از مشکالت جدی ما این است که در‬ ‫واقع خود اقایان نمی خواهند‪ .‬اصال برعکس از انتقادهای‬ ‫اصولی بیشتر رنج می برند‪ .‬دقت کنید! یعنی با انتقاد اصولی‬ ‫ســلیمی نمین‪ :‬اکثریــت منتقدیــن‬ ‫اقای روحانی‪ ،‬اقتصادی و اجتماعی‬ ‫هســتند و اقلیت منتقدین‪ ،‬سیاسی‬ ‫به شــمار می روند‪ .‬حتــی ان اقلیت‬ ‫سیاسی هم به نظر من خاستگاه شان‬ ‫را از طریق مسائل اقتصادی پیگیری‬ ‫می کنند‬ ‫که مردم را با خودش همراه می کند‪ ،‬بیشتر مشکل دارند‪،‬‬ ‫برعکس از ادم های منتقد جنجالی بیشتر استقبال می کنند‪.‬‬ ‫چرا؟ چون او می تواند ضد این مطلب این پیام را به جامعه‬ ‫بدهد که منتقدان من یک سری ادم های بی منطق هستند‪.‬‬ ‫بنابراین برعکس عمل می کنند‪ .‬منتقدین منصف را ُهل داده‬ ‫و در جرگه منتقدین غیرمنصف قرار می دهند‪ .‬این هنرمندی‬ ‫است‪ ،‬این نشان از این است که می دانند‪.‬‬ ‫قوچانی‪ :‬البته نیت خوانی می کنید!‬ ‫سلیمی نمین‪ :‬شــما ببینید تعبیری که اقایان در‬ ‫مقابل منتقدین به کار می گیرند همه را ادم های بی منطق و‬ ‫بیسواد اطالق می کنند‪ .‬بله‪ ،‬بعضی از منتقدین‪ ،‬بیسوادند‪.‬‬ ‫وقتی شــما خصوصیاتی را در مورد منتقدین تان می گویید‬ ‫که متوجه ادم های ضعیف در انتقاد است‪ ،‬یعنی منتقدین‬ ‫منصف تان را دوست دارید در ان وادی بیندازید تا برد کالم‬ ‫انها کم شود‪.‬‬ ‫قوچانی‪ :‬من خیلی خوشــحال شدم که شما هم‬ ‫به بحث ســاختاری توجه کردید ولی دوباره به سوی بحث‬ ‫مصداقی رفتید‪ .‬بحث ساختاری خیلی بحث مهمی است و‬ ‫من کامال با نظر شما موافقم‪.‬‬ ‫ســلیمی نمین‪ :‬من قبول دارم ولــی کامال یک‬ ‫بحث مستقلی است‪.‬‬ ‫قوچانی‪ :‬اتفاقا شما راجع به ان صحبت کردید‪.‬‬ ‫سلیمی نمین‪ :‬نه‪ ،‬چون شــما اشاره کردید‪ ،‬من‬ ‫گفتم‪.‬‬ ‫قوچانی‪ :‬من فکر می کنم که اتفاقا اسیب شناسی‬ ‫را از همین بخش ســاختاری باید صحبت کنیم‪ .‬االن شما‬ ‫طوری صحبت کردید که مشکل اصلی ما نهاد دولت است‪.‬‬ ‫نهاد دولت ســه ویژگی دارد؛ انتخابی است‪ ،‬موقتی است‬ ‫و انتقاد از ان رایج اســت و حداقل در قانون همه اصل ان‬ ‫را پذیرفته اند‪ .‬از دهه ‪ 70‬بــه بعد نقد رئیس جمهور و هیات‬ ‫دولت کار معمولی در ایران بوده اســت‪ .‬به خصوص که با‬ ‫نظر رهبری مبنی بر کفایت دو دوره ریاست جمهوری عمال‬ ‫دیگر مقام ریاست جمهوری حتی به صورت نامزدی مجدد‬ ‫بعد از چهار سال از نظر عرفی محدود شده است و این تدبیر‬ ‫رهبری هم خوب بود‪.‬‬ ‫سلیمی نمین‪ :‬اما خیزش‪...‬‬ ‫قوچانــی‪ :‬تقریبا به نظــر من این دیگــر دارد جا‬ ‫می افتد که رئیس جمهور نهایتا دو دوره‪...‬‬ ‫سلیمی نمین‪ :‬نه‪ ،‬خیر هست یا نیست؟‬ ‫قوچانی‪ :‬ببینید! به لحاظ قانونی این امکان وجود‬ ‫دارد‪ ،‬به لحاظ اجتماعی هم شــاید میل وجود دارد ولی به‬ ‫لحاظ سیاسی به نظرم دیگر امکان ندارد‪.‬‬ ‫سلیمی نمین‪ :‬چه چیزی جلوی این خیز را گرفته؟‬ ‫قوچانی‪ :‬من گفتم رهبری به عنوان یک عرف این‬ ‫محدودیت را پایه گذاری کرده اند و به نظرم مردم هم چندان‬ ‫دنبال ریاست جمهوری ابدی یک فرد نیستند و این کار البته‬ ‫خیلی مثبت است‪.‬‬ ‫ســلیمی نمین‪ :‬اظهــارات اقــای عطاءاللــه‬ ‫مهاجرانی دقیق نبود‪.‬‬ ‫قوچانی‪ :‬من دقیقــش را دارم و برای دوســتان‬ ‫می اورم‪.‬‬ ‫سلیمی نمین‪ :‬من هم دقیقش را دارم از قضا‪ .‬بعد‬ ‫از ان اظهار یک گفت وگوی نیم ســاعته با ایشان داشتم‪.‬‬ ‫همان صبحــی که در روزنامــه ایران نیوز چاپ شــده بود‪،‬‬ ‫«ســام» هم ترجمه کرد و زد‪ ،‬من هم بالفاصله با ایشان‬ ‫صحبت کردم‪ .‬اصال ایشان نظرشان این نبود که اگر بشود‬ ‫از لحاظ قانونی‪ .‬ایشان می گفت که قانون را تغییر دهیم‪.‬‬ ‫قوچانی‪ :‬اقای سلیمی! ان چیزی که در مصاحبه‬ ‫منتشر شده‪ ،‬همین اســت‪ .‬مواضع من هم روشن است‪.‬‬ ‫من هم در سال ‪ 84‬با نامزدی مجدد اقای هاشمی مخالف‬ ‫بودم و از اقای کروبــی حمایت کردم و هم در ســال ‪ 88‬با‬ ‫کشورمان هستیم‪ .‬حتی این بحث های اعتقادات اخالقی‬ ‫که شــما مطرح می کنید‪ ،‬بخشــی از انها بایــد به صورت‬ ‫خصوصی به افراد منتقل شود‪ ،‬بخشی باید ساختار قانونی‬ ‫درست شود و بخشــی را هم باید احزاب مدیریت و کنترل‬ ‫کنند‪ .‬اگر کسی رئیس جمهور می شود و اگر کسی در مقام‬ ‫ســخنگویی یک جریانی قرار می گیرد او درحقیقت حرفی‬ ‫که می زند‪ ،‬عوارض و عواقبش بــرای افراد ان جریان هم‬ ‫هست‪ .‬همان طور که جریان اصولگرا به سختی می تواند‬ ‫خودش را از احمدی نژاد جدا کند‪ ،‬جریان اصالح طلب هم‬ ‫هیچ وقت نخواسته و نمی تواند خودش را از اقای خاتمی‬ ‫جدا کند‪ .‬باید کم و بیش بیــن ان فرد و ان جریان فکری و‬ ‫سیاســی که از ان دفاع می کنند‪ ،‬یک نسبتی برقرار باشد‪.‬‬ ‫این نسبت می تواند تشکیالتی باشد یا می تواند گفتمانی‬ ‫باشــد اما یک جا باید تعریف شــود‪ .‬ما این را در کشورمان‬ ‫نداریم‪.‬‬ ‫ســلیمی نمین‪ :‬نه‪ ،‬ببینید! در ارتباط با بحث ما‬ ‫یک اختــاف مبنایی داریم‪ .‬شــما قوه مجریــه را درواقع‬ ‫ناتوان از ایجاد استبداد رای می دانید‪.‬‬ ‫ســلیمی نمین‪ :‬اصال قیاس مع الفارق اســت‪،‬‬ ‫اصال قابل مقایســه نیســت‪ .‬چرایش را می گویم؛ دست‬ ‫قوه قضائیه رو به دولت دراز است‪ .‬یعنی درواقع بودجه اش‬ ‫دست اوست‪ .‬به گذشته اشــاره می کنم ؛الاقل خیز اقای‬ ‫احمدی نژاد برای ماندن در قدرت‪ ،‬خیز اقای هاشمی برای‬ ‫ماندن در قدرت‪ ،‬نشــان از این دارد کــه اگر کنترل جدی‬ ‫نشــود‪ ،‬این تمایل و این میزان از قدرت این وسوسه را در‬ ‫انها به طور جدی ایجاد می کند‪.‬‬ ‫قوچانی‪ :‬من در این بخش با شما هم نظرم ولی‬ ‫حرف شما همه حقیقت نیست‪...‬‬ ‫ســلیمی نمین‪ :‬اگــر هــم نظریــد مــا کجا در‬ ‫قوه قضائیه داشــتیم که بخواهد تمام قــدرت را در اختیار‬ ‫بگیرد؟ کجا در سایر قوا داشتیم که تمایلی برای به دست‬ ‫گرفتن کل قدرت در کشــور باشــد؟ این وسوســه ها را در‬ ‫کجا می بینید؟ اینکه می گویید دفاع نشــد‪ ،‬اقای عطاالله‬ ‫مهاجرانی به صراحت گفت و اقای هاشمی هم اصال به ان‬ ‫موضع نگرفت و تمایل جدی داشت که در قدرت بماند‪ .‬در‬ ‫این هیچ تردیدی نداریم‪ .‬در قدرت بماند یعنی چی؟ یعنی‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫نامزدی مجدد اقای خاتمی مخالف بودم و باز هم از اقای‬ ‫کروبی حمایت کردم‪ .‬حتی در ســال ‪ 86‬و ‪ 87‬مقاله نوشتم‬ ‫و گفتم بهتر است روســای جمهور سابق رئیس جمهورساز‬ ‫باشــند تا دوباره رئیس جمهور شــوند که این اتفاق باالخره‬ ‫در ســال ‪ 92‬رخ داد‪ .‬من می گویم مشــکل ازادی بیان در‬ ‫ایران در دولت جمهوری اسالمی نیست‪ .‬البته دولت ها هم‬ ‫فی نفسه می توانند مشکل باشند اما فعال مشکل نیستند و با‬ ‫این سنتی که رهبری گذاشتند هم چون دولت ها رفتنی اند‬ ‫امکان استبداد در انها اندک است مثل دولت احمدی نژاد‬ ‫که باالخره رفت! مشکل اصولگرایانی هستند که در روابط‬ ‫نهادهای عالی نظام با دیگران اختالل ایجاد می کنند و به‬ ‫نمایندگی از انها حرف می زنند‪ .‬زمانی برخی اصالح طلبان‬ ‫به دنبال حاکمیت دوگانه بودند و حاال بعضی اصولگرایان در‬ ‫پی ایجاد حاکمیت دوگانه هستند‪ .‬نهاد والیت فقیه در ایران‬ ‫به تعبیر مهندس موســوی که خود برگرفته از امام خمینی‬ ‫بود‪ ،‬یک نهاد ضددیکتاتوری اســت و برخالف دوســتان‬ ‫اصولگرا که فکر می کنند ما می خواهیم ان را فقط نمادین‬ ‫کنیم یک نهــاد نهایی حل منازعه و سیاســتگذاری کالن‬ ‫است که می تواند میان اصالح طلبان و اصولگرایان حکم‬ ‫و داور باشد‪ .‬ما این حکمیت را قبول داریم‪...‬‬ ‫اما درباره حجم دولت که شــما به درستی می گویید‬ ‫باید کوچک شود من یک پیشنهاد دارم که می تواند مکمل‬ ‫پیشنهاد شما باشد‪ ،‬واقعا ان حجم نهاد دولت در کشور ما‪،‬‬ ‫حجم عجیب و غریبی است که هم بار مالی دارد و همه به‬ ‫لحاظ اداری مشــکل پیدا می کند و هم به لحاظ سیاســی‬ ‫همان طور که شما اشاره کردید‪ .‬اما به نظر من این مکمل‬ ‫ســومی هم می خواهد‪ .‬یعنی اتفاقا از اول مصاحبه در پی‬ ‫این موضوع هستم‪ .‬اول بحث ثبات نهاد رهبری است که‬ ‫من معتقدم واقعا باید دید ملی بــه رهبری و نهادهای تابع‬ ‫رهبری داشت‪ .‬رهبری‪ ،‬سپاه پاسداران انقالب اسالمی‪،‬‬ ‫ارتش جمهوری اسالمی و نهادهایی مثل مجمع تشخیص‬ ‫مصلحت نظام یا نهادهای دیگر که همه برای حل منازعه‬ ‫درست شده اند‪ .‬یعنی مجمع تشخیص برای این به وجود‬ ‫امد که از اختالف بین مجلس و شورای نگهبان جلوگیری‬ ‫کند و کارکــردش را هم نوعا انجام داده اســت‪ .‬حداقل ما‬ ‫دیگر بــرای ان بحران یــک راه حلی داریم حــاال در دوره‬ ‫اقای احمدی نژاد نظام مجبور شد که شورای حل اختالف‬ ‫دیگری هم درســت کند‪ ،‬بمانــد‪ .‬اما این یــک بعد قضیه‬ ‫اســت که می توانیم به عنوان یک اصل بپذیریم‪ .‬مساله‬ ‫دوم سیاست زدایی از بورکراسی کشور است که این را هم‬ ‫به عنوان یک اصل می توانیم بپذیریم‪ .‬ولی مساله سوم‪،‬‬ ‫ساماندهی نظام حزبی در کشور است‪ .‬اقای سلیمی! همه‬ ‫کشورهای پیشرفته دنیا‪ -‬این پیشــرفته را به عنوان حسن‬ ‫نمی گویم‪ -‬همه کشــورهایی کــه نزاع و درگیــری ندارند‪،‬‬ ‫اتفاقی مثل سال ‪ 88‬مشابه اش در امریکا سال ‪ 2000‬هم‬ ‫به وجود امد‪ .‬یعنی بیــن اقای جرج بــوش و اقای ال گور‬ ‫همین اختالف به وجود امد‪ .‬خب اتفاقی که افتاد این بود‬ ‫که در ان سیســتم‪ ،‬چون دو حزب سیاسی وفادار به نظام‬ ‫سیاســی امریکا وجود دارد‪ .‬یعنی ایــن را به عنوان ضعف‬ ‫نظام سیاسی امریکا بیان می کنیم اما ببینید ما با دو تا مدل‬ ‫مواجهیم‪ .‬یک مدل انارشیســتی اســت‪ .‬مثل چیزی که‬ ‫تقریبا در اول انقالب داشــتیم‪ .‬یکباره در فضای سیاسی‬ ‫صدحزب به این کشــور اضافه شد و هر کسی یک دفتری‬ ‫زد و نشریه زد و حزب و تشکیالتی درست کرد‪ .‬یک زمانی‬ ‫نظام های تک حزبی اند مثل ان چیزی که در بلوک شــرق‬ ‫اتفاق می افتاد‪ .‬ولی واقعیت امر این است که هر جامعه ای‬ ‫فارغ از اینکه نامش را چه بگذاریم به دو یا ســه طرز تفکر‬ ‫اصلی تقسیم می شــود‪ .‬این طرز تفکر اصلی‪ ،‬الزاما طرز‬ ‫تفکر حزبی نیستند‪ ،‬می توانند جبهه ای باشند‪ .‬همان طور‬ ‫که اصولگرایان و اصالح طلبان در ایران این طوری اند‪ .‬در‬ ‫امریکا هم همین طور اســت و در فرانسه هم به طریقی به‬ ‫وجود امده و حتی در کشوری مثل فلسطین بین حماس و‬ ‫فتح به عنوان دو طرز تفکر زنده کــه هر دوتا هم می توانند‬ ‫به وجــود بیایند‪ .‬من می گویــم اگر بخواهیــم برای همه‬ ‫فرمایشات شما یک راهکار پیدا کنیم‪ ،‬باید بنشینیم سر یک‬ ‫سندی با هم صحبت کنیم‪ .‬در کشوری مثل بریتانیا‪ ،‬قانون‬ ‫اساسی مکتوب وجود ندارد اما سندی به اسم «ماگناکارتا»‬ ‫دارند یا حتی در فرانســه اعالمیه حقوق شهروندی وجود‬ ‫دارد و در خیلی از کشورها یک سند ملی رقابت وجود دارد‪.‬‬ ‫امده اند اصول قواعد و رقابت سیاسی را با همدیگر تعریف‬ ‫کردند‪ .‬امده اند اصول رفتار سیاسی شــان اینکه چطور با‬ ‫همدیگر برخورد کنند را تعریف کردند و بعد ان دو جریان یا‬ ‫سه جریان‪ -‬البته عددش باید عدد کنترل شده ای باشد که‬ ‫به هرج و مرج منتهی نشــود‪ -‬این نمایندگی را به خودشان‬ ‫داده اند که نمایندگی طیف هــای مختلف فکری جامعه را‬ ‫برعهده بگیرند‪ .‬می توانند با همدیگر بنشینند اصول تعریف‬ ‫کنند‪ .‬هم در جریان شــما و هم در جریــان اصالح طلب‪،‬‬ ‫افرادی وجود دارند که این حرف بنده را نمی پذیرند و این را‬ ‫یک نوع نظام کنترل کردن دموکراسی می دانند‪ .‬واقعیت‬ ‫امر این است که ان جریان ها به خاطر اینکه سهم شان در‬ ‫فضای واقعی جامعه ان قدر نیست که ادعا می کنند‪ -‬مثل‬ ‫جریان اقای احمدی نژاد یا این طرف هم جریان هایی که‬ ‫در اصالحات وجود دارند و اقلیت محســوب می شوند اما‬ ‫به اندازه اکثریت حرف می زنند‪ -‬مانع از شــکل گیری این‬ ‫اجماع می شوند‪ .‬ما نیازمند یک سند ملی رقابت سیاسی در‬ ‫قوچانی‪ :‬نــه‪ ،‬ناتوان نمی دانــم‪ .‬می گویم تنها‬ ‫نهادی نیست که در ان امکان استبداد رای وجود دارد‪.‬‬ ‫ســلیمی نمین‪ :‬از قضا‪ ،‬مهمترین نهاد اســت‪.‬‬ ‫چون توزیع قدرت اقتصادی دســت اوســت‪ .‬یعنی توزیع‬ ‫ثروت دست اوســت‪ .‬چون توزیع ثروت دست اوست‪ ،‬او‬ ‫می تواند این کار را انجام دهد‪.‬‬ ‫قوچانی‪ :‬من می گویم اوال االن در شرایط فعلی‬ ‫مملکت ما دولت تنها نهادی نیســت که توزیع ثروت را در‬ ‫دست دارد‪ .‬ثروت به دلیل خصوصی سازی غلط و نادرستی‬ ‫که اتفاق افتاده در دوره های گذشــته که در جای خودش‬ ‫می توان نقد کــرد‪ ،‬حتی در دولت اقای هاشــمی جاهای‬ ‫دیگری پخش شده‪...‬‬ ‫سلیمی نمین‪ :‬من نگفتم که اصال کانون های‬ ‫قــدرت اقتصادی وجــود ندارد‪ .‬مــن گفتــم توزیع ثروت‬ ‫عمومی‪ .‬یعنی هر جامعه ای هر ســاله یک ثروت دارد که‬ ‫این ثروتش را قوه مجریه توزیع می کند‪.‬‬ ‫قوچانــی‪ :‬دوم؛ نهادهــای امنیتــی‪ ،‬نظارتی و‬ ‫قضایی وجــود دارند که به شــدت در این قــدرت نظارت‬ ‫می کنند و به دلیل کار درســتی هم که به عنوان برخورد با‬ ‫فساد می شود واقعا دست دولت در این زمینه باز نیست‪.‬‬ ‫ســلیمی نمین‪ :‬بگذارید به یک تفاهمی در این‬ ‫قضیه برســیم‪ .‬ایا قوه مجریه می تواند در مســیر استبداد‬ ‫رای قرار بگیرد یا نه؟‬ ‫قوچانی‪ :‬همان طور که قوای دیگر می توانند‪.‬‬ ‫سیاست‬ ‫سیاست‬ ‫‪207‬‬ ‫سیاست‬ ‫سیاست‬ ‫‪208‬‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫تبدیل به یک استبداد شود‪ .‬زمزمه های قبلی ها را ببینید‪.‬‬ ‫من خودم در زمان اقای هاشمی‪ ،‬مدیر رسانه بودم و چون‬ ‫با رســانه های غربی هم کار می کردیم‪ ،‬رسانه های غربی‬ ‫بارها عنوان کرده بودند که دوســت داریــم در ایران یک‬ ‫جریان انتن باشد که مرادشان اقای هاشمی بود که بتوانند‬ ‫با او مراوده راحت تر داشته باشند‪ .‬بنابراین انچه پیش روی‬ ‫ماست این است که با این میزان اختیارات در قوه مجریه‪،‬‬ ‫این وسوسه همیشه در اقایان هست‪.‬‬ ‫قوچانی‪ :‬این وسوســه در همه ادم ها وجود دارد‬ ‫اما امکانش در ریاست جمهوری عمال منتفی است‪ ...‬یعنی‬ ‫پیشنهاد شما دقیقا این است که اختیارات قوه مجریه حتی‬ ‫در این موارد هم کم شود؟ پس برای این شیر بی یال و دم‬ ‫به نام دولت دیگر چه اقتداری می ماند که مردم به ان رای‬ ‫بدهند و از ان انتظار تحول داشته باشند؟‬ ‫ســلیمی نمین‪ :‬نخیر این پیشــنهاد من نیست‪.‬‬ ‫شما جوش میزان قدرت این اقایان را نزنید‪.‬‬ ‫قوچانی‪ :‬وقتی در انگلستان یک کسی سه دوره‬ ‫به مدت ‪ 12‬ســال هم نخست وزیر می شــود هیچ اتفاقی‬ ‫نمی افتد‪ .‬یعنی الزاما طوالنی بودن زمان سبب استبداد رای‬ ‫نمی شود‪ .‬اصل بر موقتی و انتخابی بودن و نیز انتقادپذیر‬ ‫بودن است‪...‬‬ ‫سلیمی نمین‪ :‬اختیاراتش بســیار کم است‪ .‬در‬ ‫وزارتخانه های عادی هم نمی تواند دخل و تصرف کند‪.‬‬ ‫قوچانی‪ :‬به خاطر اینکــه انجا بخش خصوصی‬ ‫قوی است‪.‬‬ ‫ســلیمی نمین‪ :‬فقط یــک معاون وزیــر و یک‬ ‫معاون حزبی را‪.‬‬ ‫قوچانی‪ :‬من از موضع دیگری با شما هم نظرم‪.‬‬ ‫باید از حوزه قدرت بروکراتیک دولت کاســته شود‪ .‬اصال‬ ‫من اگر باشــم‪ ،‬نهــاد ریاســت جمهوری را بالــکل منحل‬ ‫می کنم و به نظرم با ‪ 50‬نفر به راحتی انجا قابل اداره است‪.‬‬ ‫وزارت کشور ‪ 18‬طبقه به راحتی با ‪ 100‬نفر قابل اداره است‪.‬‬ ‫ســلیمی نمین‪ :‬اصال صحبت من این نیســت‪.‬‬ ‫بحث مــن بروکراتیک نیســت کــه با کاهش حل شــود‪.‬‬ ‫اصال می گویم دخل و تصرف نمی توانند داشــته باشــند‪.‬‬ ‫در کشــورهای دیگر حتی در چارچوب دموکراسی‪ ،‬اجازه‬ ‫تغییرات اساسی وجود ندارد‪.‬‬ ‫قوچانــی‪ :‬بله به شــرطی که بدنه انجــا‪ ،‬کامال‬ ‫بروکرات باشــد‪ .‬هر وزارتخانه یک مدیرکل داشــته باشد‬ ‫که ان فــرد مدیــرکل مثل یــک تکنوکرات فقــط عوامل‬ ‫سیاستگذاری ان دولت باشــد‪ .‬واال مردم اصال برای چی‬ ‫می روند رای دهند؟ مردم رای می دهند که تغییر سیاست ها‬ ‫اتفاق بیفتــد‪ .‬اما وقتی کــه اقای احمدی نــژاد برای این‬ ‫دولت بدنه ای درســت کرده که اگر اخراج کند‪ ،‬می شــود‬ ‫اقای سلیمی! کی و کدام‬ ‫شخص به جرم توهین به‬ ‫روحانی یا برخورد بازداشت یا‬ ‫توقیف یا دستگیر شده است؟‬ ‫دولت ظالمــی که می خواهد مردم را اذیــت کند‪ .‬اگر نگه‬ ‫دارد که نمی توانــد حقوق انها را بدهــد‪ ...‬هنوز در دولت‬ ‫اقای روحانی‪ ،‬بسیاری از مدیران میانی در فرمانداری ها‪،‬‬ ‫بخشــداری ها و ســازمان ها از دوره اقــای احمدی نــژاد‬ ‫مانده اند و دســت نخورده انــد‪ .‬چون اقــای احمدی نژاد‬ ‫سیســتمی را به وجود اورده که نتوانند کســی را بردارند‪ .‬با‬ ‫این نظر شما موافقم که این قدرت را از دولت ها بگیریم که‬ ‫بی رویه افراد را استخدام نکنند و سیستمی به وجود نیاورند‬ ‫که غیر قابل تغییر باشد‪ .‬ولی ساختار دولت این کشورها‪،‬‬ ‫کوچک است‪ .‬دولتشان‪ ،‬دولت تکنوکرات است‪ .‬مدیرانی‬ ‫دارند که نســبت به منافع ملــی و امنیت ملی کشورشــان‬ ‫پایبند ند نه اینکه منافع جناحی ندارند‪ .‬حرف من هم همین‬ ‫بود اقای سلیمی!‬ ‫سلیمی نمین‪ :‬من می خواهم به رشدی که االن‬ ‫اشاره می کنید‪...‬‬ ‫قوچانی‪ :‬شما عامدا از صورت مساله فرار می کنید‬ ‫و در نهایت انچــه رخ می دهد یک حاکمیــت تغییرناپذیر‬ ‫اســت که حتی با رای مردم هــم هیچ تغییــر و تحولی در‬ ‫ان رخ نمی دهد‪ .‬اما مخاطب من شــبه دولت هایی است‬ ‫که از دولت ها بــرای ازادی خطرناک ترند‪ .‬در این کشــور‬ ‫جریان هایی به وجود می اید که دارند دولت پنهان تشکیل‬ ‫می دهند و من می گویم برای اینکــه چنین اتفاقی نیفتد‪،‬‬ ‫ما یکســری نهادهای ملی مثل رهبری‪ ،‬سپاه و نهادهای‬ ‫حاکمیتی داریم که ستون نظام اند انجاست که باید استوار‬ ‫باشــند و هیچ اسیبی هم نبینند‪ .‬یکســری نهادهای متغیر‬ ‫داریم مثل دولت ها‪ ،‬قوه قضائیه و مجالس‪ ،‬اینها باید در‬ ‫طول زمان تغییر و تحول کنند و بروکراسی شان هم بسیار‬ ‫کوچک باشد‪ .‬همین االن شورای نگهبانی دارید که قرار‬ ‫بــوده ‪ 12‬نفر برای بررســی صالحیت ها کار کننــد‪ .‬ببینید‬ ‫شــورای نگهبان چه تعداد کارمند و نیرو و ساختار دارد اما‬ ‫شــما راجع به این صحبت نمی کنید‪ ،‬سیستمی که دائمی‬ ‫ است‪ ،‬سیســتمی که می توان امار کامل کارمندهای این‬ ‫نهادها را به دست اورد‪ .‬ان وقت‪...‬‬ ‫سلیمی نمین‪ :‬بحث من اصال بحث بروکراتیک‬ ‫نیست‪ .‬ببینید! بحث من و این جلسه هم همین بود که ما‬ ‫چگونه می توانیم قدرت مجریه را به تحمل پذیرش ارای‬ ‫دیگران عادت دهیم؟‬ ‫قوچانــی‪ :‬اقای ســلیمی! کی و کدام شــخص‬ ‫به جرم توهین به روحانی یا برخورد بازداشــت یا توقیف یا‬ ‫دستگیر شده است؟‬ ‫سلیمی نمین‪ :‬اجازه دهید که عرضم تمام شود‪.‬‬ ‫رئیس جمهور ابزارهایی دارد که می تواند ســاکت کند‪ .‬با‬ ‫ان ابزارها می تواند‪.‬‬ ‫قوچانی‪ :‬شما از یک کشــور خیالی که صحبت‬ ‫نمی کنید!‬ ‫ســلیمی نمین‪ :‬نه‪ ،‬دقیقا همان چیــزی که در‬ ‫خارج از ضبط گفتم‪ .‬ببینید! ما امدیم اینجا بررســی کنیم‬ ‫که چگونــه می توانیــم رئیس جمهور را در مســیر اصالح‬ ‫رویه و تحمل انتقادات اصولی‪ ،‬قــرار دهیم اما بعضی ها‬ ‫با ایجاد دعواهای کاذب‪ ،‬می خواهند نه تنها چنین امری‬ ‫صورت نگیرد که هم ایده ال هم شماســت و هم من که ما‬ ‫در کشور سامانه سیاســی مان اصالح شود‪ .‬اول عرایضم‬ ‫گفتم که یکی از مشــکالت ما ســامانه سیاسی است که‬ ‫در مسیر درســت خودش قرار ندارد بنابراین مولد نیست‪.‬‬ ‫چگونه دولت می تواند به شــکل گیری این سامانه درست‬ ‫کمک کند که از درون ایــن منازعات فکری چیزی دراید؟‬ ‫اینکه اقای احمدی نــژاد می گوید برادران قاچاقچی من!‬ ‫اقای روحانی هم از دستگاه فاســد حرف می زند‪ ،‬چه چیز‬ ‫به جامعه می دهد؟ اگر روحانی واقعا در این قضیه صادق‬ ‫اســت و حرفی دارد و یا اقای احمدی نژاد صادق اســت‪،‬‬ ‫بیایند و بگویند این سندها راجع به این مساله است‪ .‬تو که‬ ‫از برادران قاچاقچی حرف می زنی اما اســم نمی بری که‬ ‫کسی از تو سند نخواهد‪ .‬ببینید! ایا این رویه سامانه سیاسی‬ ‫کشــور را اصالح می کنــد؟ این فقط یکســری دعواهای‬ ‫کاذب را شکل می دهد‪.‬‬ ‫قوچانی‪ :‬قطعــا من با ایــن رویه در هــر دولتی‬ ‫مخالفم‪ .‬من می خواهم بگویم اگر ساختار را اصالح کنیم‬ ‫و اگر دولتی وجود داشته باشــد که مبتنی بر یک پشتوانه‬ ‫سیاسی‪ -‬اجتماعی باشد‪ ،‬هر حرف بی مسئولیتی نمی زند‪.‬‬ ‫سلیمی نمین‪ :‬چرا نمی زند؟‬ ‫قوچانی‪ :‬چون وجود ندارد‪.‬‬ ‫سلیمی نمین‪ :‬اقای روحانی اگر شما دستگاهی‬ ‫را فاسد می دانید چرا مثل احمدی نژاد عمل می کنید؟ من‬ ‫تعجب می کنم شماها هرموقع می خواهید شری را مطرح‬ ‫کنید‪ ،‬دولت احمدی نژاد را مطرح می کنید منتها خودتان‬ ‫رویه ای که در دولت روحانی می بینید دقیقا نعل به نعل رویه‬ ‫دولت احمدی نژاد است‪.‬‬ ‫قوچانی‪ :‬این رفتار از ســوی هــر دولتی‪ ،‬رفتار‬ ‫نادرستی است و برای اصالح ان باید ساختار درست شود‪.‬‬ ‫اما تفاوت دولت روحانی و احمدی نژاد از زمین تا اســمان‬ ‫است‪...‬‬ ‫سلیمی نمین‪ :‬خب ســاختار درست کنید‪ .‬االن‬ ‫شما در حاکمیت اید‪ ،‬ساختار درست کنید‪.‬‬ ‫قوچانی‪ :‬دارم همین پیشنهاد را می کنم‪.‬‬ ‫ســلیمی نمین‪ :‬من که دارم توصیــه می کنم و‬ ‫می گویم اگر می خواهید ســاختار درست کنید‪ ،‬نیروهای‬ ‫دلسوز منتقد را با نیروهای غیردلسوز یکی نکنید‪.‬‬ ‫قوچانــی‪ :‬ما کــه یکی نکردیــم‪ .‬بنــده هم در‬ ‫حاکمیت نیستم‪ .‬اقای سلیمی! بین حزب‪ ،‬دولت و نظام‬ ‫باید یک رابطه شــفاف و علنی وجود داشته باشد که افراد‬ ‫به صفت شخصی شــان وقتی هر حرفــی را نزنند‪ .‬این در‬ ‫مورد همه روســای جمهور و همه دولت ها صدق می کند‪.‬‬ ‫حرف من همین اســت‪ .‬مصداق می توانــد همین حرف‬ ‫مربوط به قاچاق یا برخورد با مخالفین باشد‪ .‬باید احزاب ما‬ ‫بتوانند از دولت ها مطالبه گری کنند وقتی دولت ها متکی‬ ‫به احزاب نباشــند درباره هیچ رفتاری پاسخگو نیستند‪ .‬نه‬ ‫احمدی نژاد به اصولگرایان پاســخ می دهد و نه خاتمی به‬ ‫اصالح طلبان‪ ...‬انها اصال به نصایح مــا نیاز ندارند‪ .‬این‬ ‫به عنوان پیشنهاد من اســت و دوم اینکه می گویم گرچه‬ ‫همه دولت ها می توانند انگیزه های اســتبداد داشته باشد‬ ‫اما در عمل‪...‬‬ ‫سلیمی نمین‪ :‬می تواند؟‬ ‫قوچانی‪ :‬بله‪ ،‬می تواند‪.‬‬ ‫ســلیمی نمین‪ :‬نــه‪ ،‬نگوییــد می توانــد‪ .‬ایــن‬ ‫به عنوان یک احتمال است که در اینده‪...‬‬ ‫قوچانی‪ :‬بله‪ ،‬می تواند نه اینکه هست‪ .‬یعنی شما‬ ‫معتقدید که دولت های جمهوری اســامی‪ ،‬دولت اقای‬ ‫روحانی‪ ،‬اقای احمدی نژاد استبدادی بودند؟‬ ‫ســلیمی نمین‪ :‬من گفتم گرایش به اســتبداد‪.‬‬ ‫دولتــی که می خواهــد بعــد از خــودش رئیس دفترش را‬ ‫رئیس جمهور کند گرایش به استبداد دارد‪ .‬دقت کنید!‬ ‫قوچانی‪ :‬رفتار اقای احمدی نــژاد در بلندکردن‬ ‫دست اقای رحیم مشایی فقط به لحاظ ساختار اداری غلط‬ ‫بود‪ .‬اقای احمدی نژاد می توانست در فضای حزبی برای‬ ‫خودش جانشــینی معرفی کنــد و از طرفدارانش بخواهد‬ ‫که به او رای دهند‪ .‬این واقعیت اجتماعی اســت اما نباید‬ ‫از امکانات دولتی برای ان کار اســتفاده کنــد‪ .‬تنها ایراد‬ ‫همین قضیه است‪.‬‬ ‫سلیمی نمین‪ :‬ایراد بیشتر از این است‪.‬‬ ‫قوچانی‪ :‬ایراد بیشتر از این چیست؟‬ ‫ســلیمی نمین‪ :‬درواقــع بحــث مانــدگاری در‬ ‫قدرت اســت‪ .‬این نیســت که یک حزب و تفکر داشته و‬ ‫سیاست‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫مشکلی که ما داریم بی توجهی‬ ‫دولت به برخی از منتقدین‬ ‫منصفش است‪ .‬یعنی ضعف‬ ‫دولت در برقرارکردن ارتباط‬ ‫است نه اینکه الزاما برخورد‬ ‫سیاست‬ ‫می خواهد که تفکر اســتمرار پیدا کند‪ ،‬نــه‪ .‬در این قضیه‬ ‫شــخص محوری است و شخص محوری اســتبداد ایجاد‬ ‫می کند‪.‬‬ ‫قوچانی‪ :‬اقای سلیمی! اگر مردم بپذیرند کسی‬ ‫مثل ژنرال دوگل ـ البته دور از جان اقــای احمدی نژاد ـ با‬ ‫رای مردم به قدرت برسد چه اشکالی دارد؟‬ ‫ســلیمی نمین‪ :‬در قــوه مجریــه اگــر زمینــه‬ ‫شــخص محوری را دیدیــد قطعا بدانیــد که به اســتبداد‬ ‫می رسد‪.‬‬ ‫قوچانی‪ :‬اصال شخص محوری نیست‪ .‬واقعیت‬ ‫امر این است که افراد در هر کشوری ظرفیت هایی دارند‬ ‫که فکر می کنند این ظرفیت ها می تواند در صورت های‬ ‫دیگر تداوم پیدا کند‪ .‬بنده خودم کســی بــودم که وقتی‬ ‫اقــای خاتمی مجــددا نامزد ریاســت جمهوری شــدند‪،‬‬ ‫مخالفت کــردم‪ .‬هم در ســال ‪ 84‬مخالفت کــردم و هم‬ ‫سال ‪ ،88‬مخالفتم را هم نوشــتم‪ .‬در مورد اقای خاتمی‬ ‫نوشــتم که ما طرفدار خاتمیســم هســتیم امــا طرفدار‬ ‫خاتمی نیســتیم که خاتمی دوباره نامزد شود‪ .‬اینکه این‬ ‫مشرب تبدیل شود همان طور که در فرانسه دوگل‬ ‫به یک َ‬ ‫توانست یک ســنت سیاســی پایه گذاری کند‪ ،‬اما الزاما‬ ‫اقای ســارکوزی یا ویلپن و ان طرز تفکــر نبودند‪ .‬بعضی‬ ‫از افراد نماد یک طرز تفکر می شوند‪ .‬هیچ ایرادی ندارد‬ ‫شــما چه بخواهید و چه نخواهید‪ ،‬احمدی نژاد و خاتمی‬ ‫در این کشــور دو نوع طرز تفکر و ســبک سیاست ورزی‬ ‫دارند و ممکن اســت که افرادی بخواهنــد در ادامه ان‬ ‫سیاســت ورزی کار و رفتــار کننــد‪ .‬همان طــور که اقای‬ ‫روحانی در تداوم اقای هاشمی اســت‪ .‬به همین دلیل با‬ ‫امدن اقای هاشمی در سال ‪ 84‬مخالف بودم‪ .‬من طرفدار‬ ‫اقای کروبــی بودم و همــان موقع هم به اقای هاشــمی‬ ‫پیشــنهاد کردیم که از فردی مثل اقای نجفی طرفداری‬ ‫کند‪ .‬فردی باشــد در همان طــرز تفکر‪ .‬مــا نمی توانیم‬ ‫طبیعت را انــکار کنیم‪ .‬جامعــه به یکی‪ ،‬دو طــرز تفکر‪،‬‬ ‫عالقه دارد ما باید برایش سیســتمی به وجود بیاوریم که‬ ‫شخص محوری مدنظر شما به تفکرمحوری تبدیل شود‪.‬‬ ‫این ساختار حزبی است‪.‬‬ ‫ســلیمی نمین‪ :‬نه الزاما ! تاکیدم این اســت که‬ ‫بحثمان منجر به این شــود که چگونه می توانیم ســامانه‬ ‫تولیــد فکر را ایجــاد کنیم؟ وقتــی شــما رئیس جمهور را‬ ‫تشویق می کنید که ســامانه را خوب اداره می کند درحالی‬ ‫که فاجعه امیز دارد اداره می کند‪...‬‬ ‫قوچانی‪ :‬این اصال یک بحث دیگر است‪.‬‬ ‫سلیمی نمین‪ :‬شما نمره مثبت به ان می دهید؟‬ ‫قوچانی‪ :‬بله‪ ،‬من نمره مثبت می دهم‪.‬‬ ‫سلیمی نمین‪ :‬پس دیگر ســامانه شکل نمی گیرد‪.‬‬ ‫از شما به عنوان مشاور مطبوعاتی یا کسی که مطبوعاتی‬ ‫هستید‪ ،‬انتظار می رود‪ ...‬‬ ‫قوچانی‪ :‬به من حــق دهید که من دیدگاه خودم‬ ‫را داشته باشم‪.‬‬ ‫سلیمی نمین‪ :‬من هم حق دارم که دیدگاه شما‬ ‫را نقد کنم‪.‬‬ ‫قوچانی‪ :‬من معتقدم که اقای روحانی در مجموع‬ ‫در اداره کشور موفق عمل کرده است‪.‬‬ ‫ســلیمی نمین‪ :‬بحث ما اداره کشور نبود‪ .‬بحث‬ ‫نوع مواجهه با انتقاد اســت‪ .‬نوع مواجهه با انتقاد ایشان‬ ‫ایا سامانه تولید فکر را تقویت می کند یا تضعیف می کند؟‬ ‫قوچانــی‪ :‬اقــای ســلیمی چــرا ایــن حــرف را‬ ‫می فرماییــد؟ ایا با شــکایت و اعتــراض و برخــورد اقای‬ ‫روحانی کســی محدود شده اســت؟ ممکن است به یک‬ ‫برخورد کالمی اقای روحانی انتقاد کنید‪ .‬ایا به دستور اقای‬ ‫روحانی کسی بازداشت شده است؟ به دستور اقای روحانی‬ ‫نشریه ای بسته و حزبی تعطیل شده است؟‬ ‫ســلیمی نمین‪ :‬من بــه طرح شــکایتش کاری‬ ‫ندارم‪ .‬به ‪ 9‬دی مثال‪ .‬اصال برای من خیلی مهم نیست‪.‬‬ ‫قوچانــی‪ 9 :‬دی را هیات نظارت بــر مطبوعاتی‬ ‫تعطیل کرده که اکثریت ان با اصولگرایان بوده اســت نه‬ ‫دولت اقای روحانی‪...‬‬ ‫سلیمی نمین‪ :‬می خواهم بگویم اوال این طوری‬ ‫نیست‪.‬‬ ‫قوچانی‪ :‬خب ان اقایان بیایند و جواب دهند‪.‬‬ ‫ســلیمی نمین‪ :‬اصال من نمی خواهم وارد این‬ ‫مساله شوم‪.‬‬ ‫قوچانــی‪ :‬ســوالم مشــخص اســت‪ .‬اقــای‬ ‫روحانی‪...‬‬ ‫سلیمی نمین‪ :‬ایا اقای روحانی به سامانه تولید‬ ‫فکر در جامعه کمک می کند یا تضعیف می کند؟‬ ‫قوچانی‪ :‬اینجا که می رسیم بحث های انتزاعی‬ ‫می کنید‪« .‬سامانه تولید فکر» یعنی چه؟ من عینی از شما‬ ‫سوال می کنم‪ .‬ایا به دستور اقای روحانی کسی بازداشت‪،‬‬ ‫رسانه ای توقیف یا حزبی تعطیل شده؟‬ ‫سلیمی نمین‪ :‬اوال جهت اطالع شما بگویم که‬ ‫ما در کشــور یک ســری ادم های کم تحمل عقب افتاده و‬ ‫یک سری کم تحمل پیشرفته داریم‪.‬‬ ‫قوچانی‪ :‬پس جواب مرا نمی دهید! یا بله است‬ ‫یا نه‪.‬‬ ‫ســلیمی نمین‪ :‬دقیقــا می خواهم جواب شــما‬ ‫را بدهــم‪ .‬عناصــر کم تحمــل پیشــرفته مکانیزم هــای‬ ‫کنترلی شان خیلی حساب شده و ســنجیده تر است‪ .‬ما در‬ ‫بعضی قوا مکانیزم های‪...‬‬ ‫قوچانی‪ :‬شــما فقط نیت خوانــی می کنید اقای‬ ‫ســلیمی‪ .‬یعنی مواردی که نه می شــود رد و نه می شــود‬ ‫اثبات کرد‪.‬‬ ‫سلیمی نمین‪ :‬قضاوت این با خواننده‪.‬‬ ‫قوچانی‪ :‬شــما می گویید که اقــای روحانی ادم‬ ‫پیچیده ای اســت که برخوردهای دیگری می کند‪ .‬اقای‬ ‫رسایی را شورای نگهبان رد کرد‪ ،‬ربطی به دولت نداشت‪.‬‬ ‫ســلیمی نمین‪ :‬مگر من گفتم ربطــی به دولت‬ ‫داشته؟‬ ‫قوچانی‪ :‬در هیات اجرایی این انتخابات حتی از‬ ‫جناح اصولگرا یک نفر مخالف اقای روحانی ردصالحیت‬ ‫نشــد‪ .‬در هیات نظارت بر مطبوعاتش‪« ،‬رمز عبور» یک‬ ‫نماد این نشریات است‪ ،‬یک نشریه ای که سرتاپای دولت‬ ‫را می گویــد‪ ،‬کل توقیفش یک ماه شــد و بعــد از یک ماه‬ ‫هم منتشر شــد‪ .‬شــما در برخورد دولت با کیهان‪ ،‬برخورد‬ ‫دولت با وطن امروز و درمورد احزاب مخالفش ببینید‪ .‬نوع‬ ‫برخوردی که جبهــه پایداری با رئیس مجلس این کشــور‬ ‫داشتند را مقایسه بفرمایید و ببینید به جرم حمایت از دولت‬ ‫نوع برخورد این جریان با رئیس مجلس چه بوده است‪ .‬من‬ ‫می گویم دولت می تواند مستبد باشد و این ظرفیت طبیعی‬ ‫را انکار نمی کنم‪ .‬در همــه ما زمینه اســتبداد وجود دارد‪،‬‬ ‫در دولتمردان بیشــتر‪ ،‬بنده و شــما هم برویم انجا همین‬ ‫می شــود‪ .‬ما باید جلوی این را بگیریم ولــی دولت متهم‬ ‫ردیف یک نیست‪.‬‬ ‫سلیمی نمین‪ :‬اقای هاشــمی هم با مخالفینش‬ ‫برخورد می کرد به نوعی که پدرشــان را درمی اورد اما هیچ‬ ‫نشانی از خودش نبود‪.‬‬ ‫اکبر گنجی را له کرد امــا‪ ...‬اقای عباس عبدی را له‬ ‫کرد‪ ،‬اما از طریق اقای مرتضوی‪.‬‬ ‫قوچانی‪ :‬من خیلی خوشحالم که شما از اقایان‬ ‫گنجی و عبدی دفاع می کنید!‬ ‫ســلیمی نمین‪ :‬ما دو نــوع شــیوه داریــم‪ .‬یک‬ ‫شــیوه ای داریم که مخالــف را لــه می کند امــا از طریق‬ ‫ابزارهای‪...‬‬ ‫قوچانی‪ :‬معیار قانون اســت‪ .‬اگر شکل قانونی‬ ‫قضیه را بگویید‪ .‬بگذارید من اختالف خودم را با شــما در‬ ‫یک کلمه بگویــم؛ من می گویم دولــت متهم ردیف یک‬ ‫نیست‪ .‬من همین را می گویم‪ .‬من می گویم مساله ازادی‬ ‫بیان در ایران‪ ،‬دولت نیست‪.‬‬ ‫ســلیمی نمین‪ :‬اینجــا بحــث تعییــن متهــم‬ ‫و جلســه محاکمه نیســت‪ .‬مــا می گوییم کــه ایا اقای‬ ‫روحانی در مسیر تقویت ســامانه تولید سیاسی و فکری‬ ‫هست یا نه؟‬ ‫قوچانی‪ :‬پاســخ من مثبت اســت اما خیلی خب‬ ‫استدالل خود را بگویید‪.‬‬ ‫ســلیمی نمین‪ :‬من معتقدم بــه دالیل مختلف‬ ‫ایشــان در جهت تقویت ســامانه فکری در جامعه نیست‪.‬‬ ‫اینده هم این مطلب را ثابت خواهد کرد‪.‬‬ ‫قوچانی‪ :‬من نشاط سیاسی و فرهنگی در جامعه‬ ‫ایران را به مراتب بیش از دوره اقای احمدی نژاد می بینم‪.‬‬ ‫یعنی تعداد نشریاتی که موافق و مخالف منتشر می شوند‪،‬‬ ‫احزابی که فعالیت می کنند‪ ،‬وزارت اطالعات اقای روحانی‬ ‫را با وزارت اطالعات اقای احمدی نژاد مقایســه بفرمایید‬ ‫ البته انتقاداتی به ان وارد است‪ -‬ولی مجموعا برخوردی‬‫که این دو دولت نسبت به مقوله ازادی بیان دارند‪ ،‬کامال‬ ‫متفاوت است‪.‬‬ ‫ســلیمی نمین‪ :‬بعضی موا قع خیلی حرفه ای و‬ ‫اشکار و بعضی مواقع‪...‬‬ ‫قوچانی‪ :‬من مثل شما نیت خوانی نمی کنم‪.‬‬ ‫ســلیمی نمین‪ :‬می گویم اشکار عمل می کنند‪.‬‬ ‫من این فرمایش شما را قبول دارم اما در پیچیدگی می دانم‬ ‫نه در ارتباط با اینکه اصال کســی که این قــدر از مخالف‬ ‫عصبانی می شــود قطعا بــا ابزارهای غیرمســتقیمش کار‬ ‫خودش را دنبال می کند‪.‬‬ ‫قوچانی‪ :‬حاال من امیدوارم زمانه شــهادت دهد‬ ‫مواردی که فکر می کنید با پیچیدگی با دشمنانشان برخورد‬ ‫کردند را ببینیــم‪ .‬ببینیم که مصداق هایش کجاســت‪ .‬یا‬ ‫مخالفینش‪...‬‬ ‫سلیمی نمین‪ :‬تعداد اندکی‪...‬‬ ‫قوچانی‪ :‬مشکلی که ما داریم بی توجهی دولت‬ ‫به برخی از منتقدین منصفش است‪ .‬یعنی ضعف دولت در‬ ‫برقرارکردن ارتباط است نه اینکه الزاما برخورد‪ .‬اتفاقا این‬ ‫دولت از منظر برخی از دوســتان اصالح طلب ما به شدت‬ ‫محل انتقاد اســت که انجاهایی که الزم اســت از حدود‬ ‫و کیان خودش دفــاع نمی کند‪ .‬اتفاقا اصــا هم پیچیده‬ ‫نیست و به شیوه ضعف روابط عمومی نمی تواند دفاع کند‬ ‫و واقعیت امر این است‪.‬‬ ‫سلیمی نمین‪ :‬ضعف روابط عمومی؟‬ ‫‪209‬‬ ‫سیاست‬ ‫علی حاجی ناصری‬ ‫دبیر گروه جامعه شناسی‬ ‫نقدهای دوره دوم را‬ ‫در دوره اول می شنویم‬ ‫سیاست‬ ‫‪210‬‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫گفت وگوبادکترتقیازادارمکی‬ ‫اقای دکتــر! ما در ســال های اخیر بــا پدیده ای‬ ‫تحت عنوان «مخالفان دولــت روحانی» مواجه‬ ‫هستیم‪ .‬البته همواره به طور سنتی همه دولت ها‬ ‫مخالفانی داشته اند و این مساله‪ ،‬مختص دولت‬ ‫فعلی نیست‪ .‬دولت فعلی هم از جناح رقیب و هم‬ ‫در سطح جامعه‪ ،‬مخالفانی دارد که عملکرد او را‬ ‫نقد می کنند و معتقدند که مطالبات شان براورده‬ ‫نشده است‪ .‬جریانی که از جناح رقیب است‪ ،‬از‬ ‫جنبه سیاسی با دولت مخالفت می ورزد و جریان‬ ‫اجتماعی منتقــد دولت از منظر براورده نشــدن‬ ‫خواسته های خود که اغلب معیشتی دولت را نقد‬ ‫می کند‪ .‬مخالفان سیاسی دولت بیشتر روی این‬ ‫مســاله تمرکز می کنند که دولت به فکر معیشت‬ ‫مردم نیســت و سیاســت هایی همچون حذف‬ ‫یارانــه‪ ،‬تک نرخی کردن قیمت ارز و ازادســازی‬ ‫قیمت سوخت را دنبال می کند‪ .‬عده ای معتقدند‬ ‫که این طیــف‪ ،‬جامعــه را علیه دولــت تحریک‬ ‫می کند و موجب می شــود که جامعه نگاه مثبتی‬ ‫نسبت به عملکرد دولت نداشته باشد‪ .‬سوالی که‬ ‫در اینجا مطرح می شود این است که این جریان‬ ‫تا چه حدی توانسته در این مسیر موفق باشد؟‬ ‫اغازگر موضوع بسیار خوبی بودید که دو مولفه نقد‬ ‫دولت و نقد رئیس جمهور را در برمی گیــرد‪ .‬یک جریان‪،‬‬ ‫جنــاح رقیب اســت و دیگری جنــاح غیررقیبی اســت که‬ ‫براســاس انتظارات عمل می کند‪ .‬در رابطه با قسمت اول‬ ‫باید عرض کنم که این جناح به میزانی توانسته است دولت‬ ‫را زیرسوال ببرد که مخالفان دولت احمدی نژاد‪ ،‬خاتمی و‬ ‫دولت های دیگر توانستند اثرگذار باشند‪ .‬علت این مساله‬ ‫این است که تعبیری حداکثری از موضوعی تحت عنوان‬ ‫«عدالت اجتماعی» در ایران مطرح شــده که گریبانگیر‬ ‫همه دولت ها بوده اســت‪ .‬کمتر دولتی دارای این قدرت‬ ‫بوده است که تعریفی معین و مشهود از عدالت اجتماعی‬ ‫ارائه دهــد‪ .‬عموما در دوره هــای انتخابــات و دوره های‬ ‫مشابه که مباحث سیاسی باال می گیرد گروه هایی به ارائه‬ ‫تعریفی گذرا از این موضــوع پرداخته اند اما از انجایی که‬ ‫دیده اند نمی توانند ان را در جامعه پیاده کنند‪ ،‬این کلیشه در‬ ‫اختیار جریان رقیب قرار گرفته و دولت را مورد نقادی قرار‬ ‫داده است‪ .‬این فضای بازی اســت و ما در فلسفه سیاسی‬ ‫ اجتماعی این مساله را داریم و به این زودی از ان نجات‬‫نخواهیم یافــت‪ .‬در واقع هم ظهور دولت هــا و هم پایان‬ ‫فعالیت انها وابسته به این موضوع بوده است‪.‬‬ ‫ایا می توان زمانــی را پیش بینی کرد که دولت ها‬ ‫بتوانند از این معضل نجات پیدا کنند؟‬ ‫بلــه؛ زمانی کــه دولتی مــدرن بیاید و براســاس‬ ‫عقالنیت مدرن سیاسی و محدودیت وظایف خود‪ ،‬برنامه‬ ‫و تعریف معینــی از عدالت اجتماعــی‪ ،‬برابری اقتصادی‬ ‫و‪ ...‬ارائــه دهد‪ .‬چنین دولتــی در ایران نبوده‪ ،‬نیســت و‬ ‫احتمال بســیار اندکی وجــود دارد که در اینــده روی کار‬ ‫بیاید‪ .‬اما اینکه اســتفاده جناح رقیب از این کلیشــه تا چه‬ ‫حدی به موفقیتش منجر شــده‪ ،‬باید گفت که گروه رقیب‬ ‫توانســته اســت خود را توجیه و تصدیــق (‪ )Justify‬کند‪.‬‬ ‫گروه رقیب به عنــوان بازنده میدان یک رقابت سیاســی‪،‬‬ ‫توانسته است خود را از تنگنایی که در حال نابودی بوده‪،‬‬ ‫نجات دهد‪ .‬مشــکالت اقتصادی در ایران به قدری زیاد‬ ‫اســت که رقیب و منتقــدان دولــت روحانی ‪ -‬کــه عمدتا‬ ‫پایه گذاران سیاســت های اقتصــادی دولت احمدی نژاد‬ ‫بودند ‪ -‬توانســته اند از ان فضا فاصله بگیرند‪ .‬به نظر من‪،‬‬ ‫این اتفاقی مثبت برای گروه رقیب است‪ .‬احساس من این‬ ‫‪3‬‬ ‫« طبقه پایین و ضعیف جامعه‪ ،‬مشــکل معیشتی‬ ‫دارد امــا اصولگرایــان به عنــوان گروه رقیــب دولت‪،‬‬ ‫پاســخ معیشــتی به این گروه نمی دهد و هیچ راه حلی‬ ‫برای مشــکالت اقتصادی مردم ارائــه نمی کند‪ ،‬بلکه‬ ‫ان را تبدیل بــه موضوعی تحت عنوان «اســیب های‬ ‫اخالقی و اجتماعی» می کند‪ .‬اصولگرایان بیشــترین‬ ‫صحبتی که در این حوزه می کننــد‪ ،‬تاثیر ناکارامدی یا‬ ‫بدکارامدی دولت در ظهور ناهنجاری های اجتماعی و‬ ‫سیاسی است؛ انها می گویند جامعه با فقر مواجه است‬ ‫اما موضــوع مهم تــری تحت عنوان فســاد اجتماعی‬ ‫وجود دارد‪ ».‬این عقیده دکتر تقی ازاد ارمکی اســت‪.‬‬ ‫این استاد دانشــگاه نظرات خاص خود را درباره طیف‬ ‫منتقدان روحانی دارد و البتــه در مورد این هم صحبت‬ ‫می کند که اظهارات مخالفان رئیس جمهور چه تاثیری‬ ‫بر سرمایه اجتماعی اقای روحانی داشته است‪.‬‬ ‫استثنایی در ایران مواجه هســتیم و ان گذر کردن جامعه‬ ‫از بازی حوزه سیاســی اســت‪ .‬از انجایی کــه دغدغه من‬ ‫جامعه شناسی است‪ ،‬استدالل و اســتنباطم این است که‬ ‫درگیری حوزه سیاسی در جامعه واکنش دارد اما خود بستر‬ ‫جریان اجتماعی را تولید نمی کند‪.‬‬ ‫چرا؟‬ ‫دلیل این صحبت بسیار روشــن است‪ .‬ما به طور‬ ‫مکرر حرفی را در جامعه می شنویم و ان‪ ،‬این است که همه‬ ‫اینها مثل همدیگر هستند و تفاوتی با یکدیگر ندارند؛ این‬ ‫سخن مهمی است که از سوی جامعه بیان می شود‪ .‬مساله‬ ‫دیگر این اســت که جامعــه به ســوی تصمیم گیری برای‬ ‫عمل خود حرکت کرده اســت؛ جامعه هزینه می پردازد تا‬ ‫خود را مدیریت می کند و از دولت کمک نمی گیرد‪ .‬جامعه‬ ‫ایران‪ ،‬هیچ بخشــی از کاری را که انجام می دهد به اقدام‬ ‫دولت واگذار نکرده است‪ .‬امروز با کمتر خانواده ای مواجه‬ ‫هســتیم که خود را به سیاســت های دولت وابسته بداند؛‬ ‫فارغ از دارا و نــدار بودن‪ ،‬گذران زندگــی می کنند و پیش‬ ‫می روند‪ .‬البتــه از فرصت هایی که دولــت ایجاد می کند‪،‬‬ ‫بهره می برند اما این گونه نیســت که برنامــه زندگی خود را‬ ‫به سیاســت های دولت پیوند زده باشــند و احساس کنند‬ ‫که زندگی شــان با روی کار امدن دولت جدید‪ ،‬دستخوش‬ ‫تغییر و تحوالت گســترده می شــود‪ .‬این جریان‪ ،‬منتظر‬ ‫نقدهای سیاســی رادیکال به دولت نیست و تصمیم خود‬ ‫را گرفته است‪.‬‬ ‫تصمیم این جریان اجتماعی چیست؟‬ ‫این اســت که کنش سیاسی پیشــین خود را پی‬ ‫می گیرد و در جایی هم انتظار می کشــد اما عمل سیاسی‬ ‫خود را متوقــف نکرده و نمی خواهد ان را بــه برنامه دولت‬ ‫پیوند بزند؛ این شرایط بسیار خوبی است‪ .‬البته این جریان‬ ‫اجتماعــی صــدای انتقاد مخالفــان دولت را می شــنود؛‬ ‫همان گونه که شــنوای صدای موافقان دولت است‪ .‬اما‬ ‫در عین حال‪ ،‬این مســاله بدین معنا نیست که صدای بلند‬ ‫مخالفان دولت منشا و زمینه ساز کنش اجتماعی عمده ای‬ ‫برای این جریان باشد‪.‬‬ ‫جامعه ای که ما از ان صحبــت می کنیم‪ ،‬دارای‬ ‫طیف های گوناگونی اســت‪ .‬بخشــی از جامعه‪،‬‬ ‫طبقه پایین جامعه اســت که انتظارات معیشتی‬ ‫دارد و ممکن اســت تحت تاثیــر مواضع جریان‬ ‫منتقــد دولت قــرار بگیرد و بخــش دیگر‪ ،‬طبقه‬ ‫متوسط اســت‪ .‬طبقه متوســط از سوی جریان‬ ‫منتقد دولت به شــدت مورد هجمه قرار می گیرد‬ ‫و‪...‬‬ ‫دو نکته مهم در سوال شــما وجود دارد که بسیار‬ ‫قابل اعتنا هســتند‪ .‬نکته اول این اســت کــه طبقه پایین‬ ‫و ضعیف جامعه‪ ،‬مشــکل معیشــتی دارد اما اصولگرایان‬ ‫به عنوان گروه رقیب دولت‪ ،‬پاسخ معیشــتی به این گروه‬ ‫نمی دهد و هیچ راه حلی برای مشــکالت اقتصادی مردم‬ ‫ارائه نمی کند‪ ،‬بلکه ان را تبدیل به موضوعی تحت عنوان‬ ‫«اسیب های اخالقی و اجتماعی» می کند‪ .‬اصولگرایان‬ ‫بیشــترین صحبتی کــه در ایــن حــوزه می کننــد‪ ،‬تاثیر‬ ‫ناکارامدی یا بدکارامدی دولــت در ظهور ناهنجاری های‬ ‫اجتماعی و سیاســی اســت؛ انها می گوینــد جامعه با فقر‬ ‫مواجه اســت اما موضــوع مهم تری تحت عنوان فســاد‬ ‫اجتماعی وجود دارد‪ .‬کسانی که ندارند و با فقر دست وپنجه‬ ‫نرم می کنند‪ ،‬لزوما مساله شــان فســاد اجتماعی نیست؛‬ ‫چراکه فســاد اجتماعی یک پکیج ایدئولوژیک است که‬ ‫مربوط به نظام سیاســی اســت تا مردم‪ .‬مردم پشت این‬ ‫قضیه‪ ،‬راه حل اقتصادی نمی بینند و به همین دلیل‪ ،‬طبقه‬ ‫پایین جامعه امکان تحرک بخشــی (‪ )Mobilization‬از‬ ‫سوی طیف اصولگرا پیدا نمی کند‪.‬‬ ‫چه چیــزی ایــن جریــان اجتماعــی را تحریک‬ ‫می کند و ان را سامان می دهد؟‬ ‫فرض کنید فساد اقتصادی پیش امده و پولی حرام‬ ‫شده است یا امکانی به وجود امده و از ان به درستی استفاده‬ ‫نشده است‪ .‬چنین مســائلی وقتی به صورت عینی باشد‪،‬‬ ‫تاثیر بســزایی بر ذهن مردم این طبقات می گذارد‪ .‬برای‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫حسن روحانی در برخی تجمعات دانشجویی با برخوردهای منتقدانش مواجه شده است‬ ‫سیاست‬ ‫است که بعد از انتخابات مجلس‪ ،‬گروه رقیب به طور معین‬ ‫بر ناتوانی اقتصادی دولت و عدم توانایی در ســاماندهی‬ ‫اقتصادی تمرکــز خواهد کــرد‪ .‬انها دولت را بــا عناوینی‬ ‫همچون «دولت شیوخ» خطاب می کنند و ان را متهم به‬ ‫حرکت یک بعدی در عرصه سیاســت خارجی و عدم کنترل‬ ‫تورم می کنند؛ چراکه داب دولت فعلی این بوده اســت که‬ ‫همه مشکالت را به گردن دولت پیشین بیندازد‪ .‬من فکر‬ ‫می کنم که این داستان تا حدود زیادی خاتمه یافته است؛‬ ‫یعنی هم افکار عمومی حساســیت خود را نسبت به مقصر‬ ‫بودن دولت پیشــین در همه عرصه ها از دست داده است‬ ‫و هم اینکه فضا تغییر کرده اســت‪ .‬جریــان رقیب از این‬ ‫پس به دنبال این مســاله خواهد رفت که ناتوانی دولت را‬ ‫از منظر اماری شمارش کند و به ناتوانی دولت و کارگزاران‬ ‫ان در حــوزه اقتصــادی اشــاره نماید‪ .‬ایــن گام جدیدی‬ ‫است که اگر دولت نتواند برخی مســائل همچون بحران‬ ‫اشتغال‪ ،‬ساماندهی نابسامانی های اجتماعی و‪ ...‬را حل‬ ‫کند‪ ،‬ممکن است قافیه را به رقیب واگذار کند و چه بسا در‬ ‫انتخابات ریاســت جمهوری اینده سرنوشــت دیگری رقم‬ ‫بخورد‪ .‬اما اگر تغییری رخ دهد‪ ،‬ماجرا متفاوت خواهد بود‪.‬‬ ‫تغییر عمده ای که می تواند رخ دهد این است که گشایشی‬ ‫در کار اقتصادی در حــوزه تجارت بین الملــل رخ دهد یا‬ ‫سرمایه ای در سطح کالن وارد شود و مشاغل سطح پایین‬ ‫در کشور ایجاد شود‪ .‬منظور از مشــاغل سطح پایین این‬ ‫است که برای مثال صنعت فرش‪ ،‬صنایع دستی‪ ،‬خشکبار‪،‬‬ ‫حبوبات و‪ ...‬توسعه یابد و بخشی از جامعه بتواند از طریق‬ ‫ان به درامدزایی برســد‪ ،‬حوزه هایی همچون مســکن نیز‬ ‫گشایش خواهد یافت‪ .‬اگر چنین اتفاقی رخ ندهد‪ ،‬دولت‬ ‫همچنان مورد تهاجم بی رحمانه تری قرار خواهد گرفت؛‬ ‫چراکه اصولگرایان می دانند اگــر نتوانند دولت اینده را در‬ ‫اختیار بگیرند‪ ،‬ممکن است هشت سال دیگر نیز دولت از‬ ‫دستشان خارج شود‪ .‬برای اینکه چنین اتفاقی رخ ندهد‪،‬‬ ‫تالش می کنند دولت فعلی را دولــت ناکارامد جلوه دهند‬ ‫و این مســاله را به جامعه القا کنند‪ .‬برنامه بعدی این است‬ ‫که اگر بار دیگر دولت روحانی ابقا شــود‪ ،‬دولتی باشد که‬ ‫همواره در خطر فروپاشی قرار دارد‪.‬‬ ‫ایا ایــن اتفاقــات و رفتارهــا و انچه شــما از ان‬ ‫تحت عنــوان نقــد اماری دولــت یــاد می کنید‪،‬‬ ‫می تواند باعــث توقف دولت فعلــی در میانه راه‬ ‫شود یا از رسیدن به دوره دوم باز بماند؟‬ ‫این اتفاق می تواند رخ دهد‪ .‬شاید بدترین دوره ای‬ ‫که دولــت در ایران طی کــرده ‪ ،‬دوره فعلی باشــد؛ چراکه‬ ‫نقدهایی کــه بایــد در دوره دوم دولت صــورت بگیرد‪ ،‬در‬ ‫دوره نخســت صورت می گیرد‪ .‬علت این مساله‪ ،‬انباشت‬ ‫انتظارات در دوره های پیشین به خصوص دوره هشت ساله‬ ‫احمدی نژاد است‪ .‬در اینجا انتظارات متراکم شده و کسی‬ ‫نپذیرفته است که این مساله به دلیل سیاست های دولت‬ ‫پیشین است‪ .‬برخی این مســاله را به فعل دولت کنونی و‬ ‫انچه هم اکنون در کشور جاری است‪ ،‬معطوف کرده اند‪.‬‬ ‫ما اکنون نقدهایی را می شــنویم که دولت های پیشین در‬ ‫دوره دوم می شنیدند و این یک وضعیت استثنایی است‪.‬‬ ‫کســانی که با دولت همراهی دارند باید در این زمینه یک‬ ‫بازی اجتماعی‪ ،‬بازی فکری و بازی زبانی راه بیندازند و بعد‬ ‫بتوانند از این وضعیت گذر کنند؛ در غیر این صورت ممکن‬ ‫است دولت دوره پایانی خود را طی کند‪.‬‬ ‫در کنار منتقدین دولت‪ ،‬جامعه نیز بخش دیگری‬ ‫از ماجراســت؛ یعنی انهــا نیز نقش خــود را ایفا‬ ‫می کننــد‪ .‬جامعه تا چه حــدی بــه انتقاداتی که‬ ‫از ســوی جریان سیاســی منتقــد دولت مطرح‬ ‫می شود اعتماد دارد و با ان همراهی می کند؟‬ ‫جامعه امروز ایران به وضعیتی رسیده که از حوزه‬ ‫سیاسی گذر کرده اســت‪ .‬ما پیرامون جامعه‪ ،‬با شرایطی‬ ‫سیاست‬ ‫‪211‬‬ ‫سیاست‬ ‫‪212‬‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫سیاست‬ ‫مثال‪ ،‬اگر نکته ای که احمدی نژاد درباره اقای هاشــمی‬ ‫ مطرح کرد و او را نماد اشــرافیت اقتصــادی خواند درباره‬ ‫دولت روحانی نیز مطرح شــود‪ ،‬جامعــه خواهد گفت که‬ ‫احمدی نژاد به اشرافیت اقتصادی هاشمی پیونده خورده‬ ‫و اجازه نداده اســت قطره ای به مردم برسد‪ .‬اصولگرایان‬ ‫بیشــتر بــه ســراغ فســاد اخالقــی می رونــد تــا ناتوانی‬ ‫و عدم کارامــدی اقتصــادی؛ چراکه یکــی از مهم ترین‬ ‫مشکالت اصولگرایان این است که فاقد تئوری اقتصادی‬ ‫هستند‪ .‬البته این اشکال را اصالح طلبان و اعتدالگرایان‬ ‫نیز دارند و تئوری اقتصادی ندارند کــه بتوانند نابرابری ها‬ ‫را کاهــش دهنــد‪ .‬از همین روســت کــه اصولگرایان به‬ ‫مساله اسیب های اجتماعی می پردازند‪ ،‬درحالی که طبقه‬ ‫پایین جامعه اهمیتی بــه این موضوع نمی دهد‪ .‬اســیب‬ ‫اجتماعی مربوط به طبقه متوســط است؛ طبقه ای که هم‬ ‫از ســوی جریان اصولگرا و هم از ســوی دولــت اعتدالی‬ ‫تحت فشار قرار دارد‪ .‬این طبقه از یک سو نیازهایی همچون‬ ‫دموکراســی خواهی را از ســوی دولت اعتدالگرا بی پاسخ‬ ‫می بینــد و از ســوی دیگــر‪ ،‬اصولگرایان مســاله اخالق‬ ‫عمومی را بی پاسخ گذاشته اند‪ .‬اما اتفاق مهمی در رابطه‬ ‫با طبقه متوسط رخ داده اســت که هم از دولت اعتدالگرا‬ ‫عبور کرده و هــم از اصولگرایــان؛ «این طبقه به ســوی‬ ‫جامعــه مدنی حرکت کــرده و ان را دســتکاری می کند‪».‬‬ ‫طبقه متوســط در افکار‪ ،‬عالیق‪ ،‬ارزش هــا و قانون طبقه‬ ‫پایین دست می برد و ارزش های خود را به ارزش های عام‬ ‫و فراگیر تبدیل می کند‪ .‬درست است که ارزش های طبقه‬ ‫پایین اقتصادی است اما استفاده از امکانات مدرن برای‬ ‫این طبقه به شدت اهمیت می یابد؛ چراکه جامعه ما دارای‬ ‫بیشــترین جمعیت در فضای مجــازی‪ ،‬تلفن های همراه‬ ‫و مصرف اســت‪ .‬اینها همان حوزه هایی اســت که طبقه‬ ‫متوسط در انها حضور فعال دارد‪ .‬طبقه متوسطی که مورد‬ ‫هجمه اصولگرایــان قرار می گیرد در ایــن نقطه مقاومت‬ ‫خود را نشــان می دهد و طبقه پایین را کــه به ارزش های‬ ‫طبقه متوسط الوده شده‪ ،‬به مقاومت در برابر اصولگرایی‬ ‫وا می دارد‪ .‬جریان های دخیل در سیاســت گذاری اعم از‬ ‫اصولگرایان‪ ،‬اعتدالگرایان و اصالح طلبان درکی از بازی‬ ‫و نقش طبقه متوسط ندارند و تصور می کنند از انجایی که‬ ‫طبقه متوســط در دموکراســی خواهی محدود شــده اند‪،‬‬ ‫موضع منفی گرفته و به حاشــیه رفته اند؛ بنابراین باید دوز‬ ‫دموکراســی خواهی را باال برد‪ .‬این همان کاری است که‬ ‫اصالح طلبان انجام می دهند‪ .‬در مقابل‪ ،‬اصولگرایان این‬ ‫سیاســت را دنبال می کنند که دز دین گرایــی و دینداری را‬ ‫باال ببرند‪ .‬این دوگانه‪ ،‬دوگانه ای نیست که طبقه متوسط‬ ‫براســاس ان عمل کند‪ ،‬بلکــه وارد حیطه هایی همچون‬ ‫زندگی مردم‪ ،‬ساحت مدنی و فراگیر کردن ارزش های خود‬ ‫شده است‪ .‬طبقه متوسط می تواند هر لحظه در چارچوب‬ ‫این حوزه هــا‪ ،‬حادثه ایجاد کند و این همان چیزی اســت‬ ‫که تفاوت میان طبقه پایین و طبقه متوسط را رقم می زند‪.‬‬ ‫از چه منظری؟‬ ‫از همین منظری که به ان اشــاره کــردم؛ چراکه‬ ‫ارزش های خود را فراگیــر کرده و در حــوزه جامعه مدنی‬ ‫ایفای نقش می کند‪ .‬ســینما‪ ،‬تئاتر‪ ،‬موســیقی‪ ،‬استادان‬ ‫دانشــگاه‪ ،‬فعاالنه حوزه مــد‪ ،‬فعاالن تولید افــکار مدرن‬ ‫و ســنتی در تمام جامعــه تاثیرگــذار هســتند و می توانند‬ ‫ساحت اینده را رقم بزنند‪ .‬راه حل چیست؟ یا اصولگرایان‬ ‫باید با طبقه متوســط کنار بیایند یا جریــان دولت‪ .‬جریان‬ ‫اصولگرایی که ســر اشتی با طبقه متوســط ندارد؛ چراکه‬ ‫دغدغه اش به طبقه پاییــن نزدیک اســت و از قضا برای‬ ‫تهییج طبقه پایین به طبقه متوســط حملــه می کند؛ البته‬ ‫که اشتباه می کند‪ .‬پس یک ظرفیت و توانایی بسیار ساده‬ ‫برای دولت اعتدالگرا و جریــان اصالحات وجود دارد که‬ ‫به بازی با طبقه متوســط ادامه دهد؛ طبقه متوســطی که‬ ‫میانداری می کند و در قبال طبقه پایین جامعه‪ ،‬نقش خود‬ ‫را ایفا می نماید‪ .‬این بدین معناست که بازی طبقه متوسط‬ ‫معطوف به طبقه پایین جامعه است اما الزاما تز برابری در‬ ‫ان نقش ندارد‪ ،‬بلکه توســعه و فراگیر کــردن ارزش های‬ ‫زندگی حائز اهمیت است‪.‬‬ ‫یا می توان گفت که طبقه متوسط بیشتر خود را‬ ‫به موضــوع دموکراســی خواهی معطوف کرده و‬ ‫طبقه پایین به ســمت ایدئولوژیک کردن زندگی‬ ‫خود حرکت کرده است‪.‬‬ ‫من چنیــن حرفی نــزدم‪ .‬طبقه متوســط دو بازی‬ ‫همزمان‪ ،‬همراه‪ ،‬پیوسته و ترکیبی دارد که یک نوع بازی‪،‬‬ ‫سیاست پیشــگی و ارمانخواهی در مورد خودش اســت‪.‬‬ ‫این حرکت طبقه متوســط برای ان اســت که طبقه پایین‬ ‫جامعه را با خود برای اســتفاده از امکانــات زندگی مدرن‬ ‫همراه کند‪ .‬این بازی دوگانه بســیار مهم که طبقه متوسط‬ ‫به طــور توامان انجــام می دهد‪ ،‬قدرت اصلــی اجتماعی‬ ‫را در اختیار ایــن طبقه می گذارد‪ .‬اگــر اصولگرایی این را‬ ‫بپذیرد‪ ،‬احتماال می تواند دغدغه زندگی را از طریق طبقه‬ ‫متوسط در اختیار بگیرد‪ .‬البته اصولگرایی نمی تواند طبقه‬ ‫متوسط را فعال کند اما می تواند نمایندگان این طبقه را در‬ ‫راستای خواسته های خود در اختیار بگیرد تا بتواند انها را‬ ‫در کنار تز نابرابری اقتصادی‪ ،‬همراه کند و انها را به عناصر‬ ‫گفتمانی برساند‪ .‬البته باور من این است که اصولگرایان‬ ‫به دغدغه های طبقه متوســط توجهی نمی کنند‪ ،‬در عین‬ ‫حال‪ ،‬طبقه متوســط به بازی دوگانه خــود ادامه می دهد‪.‬‬ ‫گروه و جریانی که بازی دوگانه طبقه متوسط را به رسمیت‬ ‫بشناسد‪ ،‬برنده فردای سیاست در ایران است‪.‬‬ ‫برداشــتی کلی در جامعه وجــود دارد و ان‪ ،‬این‬ ‫اســت که طبقه پایین و بخــش قابل توجهی از‬ ‫توده ها به دلیل ایدئولوژی جریان اصولگرا از این‬ ‫جریان حمایت می کنند و شــعارهای معیشــتی‬ ‫جریان اصولگــرا‪ ،‬ذیل این دلیل قــرار می گیرد‪.‬‬ ‫شما تا چه حدی این تعبیر را قبول دارید؟‬ ‫به نظر من این طور نیست‪ .‬همان بخشی از طبقه‬ ‫پایین جامعه شــعارهای اصولگرایان را دنبال می کنند که‬ ‫تاکنون دنبال کرده اند و ان چیزی جز قدرت بیست درصد‬ ‫جامعه نیســت؛ بخش اعظم جامعه‪ ،‬این شعارها را دنبال‬ ‫نمی کند‪ .‬ســنت گرایان جامعــه ایران مخاطبان ســنتی‬ ‫و تاریخــی اصولگرایان هســتند‪ .‬بقیه جامعــه در اختیار‬ ‫کسانی اســت که بتوانند ان را به خوبی مدیریت کنند؛ ‪15‬‬ ‫تا ‪ 20‬درصــد جامعه در اختیار کســانی اســت که دغدغه‬ ‫دموکراســی خواهی دارند و ســطح میانی جامعه کســانی‬ ‫هســتند که دغدغه زندگی دارند‪ .‬مخاطــب این جریان‪،‬‬ ‫طبقه متوسط است که نمی تواند با اصولگرایی اشتی کند‬ ‫و با ان تضاد دارد‪.‬‬ ‫این جریان هیچ گاه به ســمت اصولگرایی نمی رود؛‬ ‫یا عمل نمی کند و یا اینکه از طبقه متوسط تبعیت می کند‪.‬‬ ‫متاســفانه عقالنیتی در جریان اعتدال گرا و اصالح طلب‬ ‫وجود ندارد که بخواهد ظرفیت طبقه متوسط را به رسمیت‬ ‫بشناســد یا نیرویی تولید کند که بتواند چنین ارتباطی را با‬ ‫یکی از ضعف های بزرگ دولت این است‬ ‫که بر نظام سازمانی بوروکراسی موجود‬ ‫در کشور حاکم نیست‪ .‬البته این ضعف به‬ ‫دولت فعلی اختصاص ندارد و قابل تعمیم‬ ‫به همه دولت هاست؛ بوروکراسی موجود‬ ‫در کشــور کار خــود را انجــام می دهد و‬ ‫نه تنهــا در اختیــار دولــت نیســت بلکه‬ ‫معارض دولت هم هست‬ ‫این بخش و تفکر که قدرت تحرک بخشی جامعه را دارد‪،‬‬ ‫برقرار کند‪.‬‬ ‫شــما می گویید که قرار اســت طبقه متوسط از‬ ‫اینجای کار به بعد نقش بسیار مهمی را در جامعه‬ ‫ایفا کند و‪...‬‬ ‫تا امروز همیــن کار را کرده اســت‪ .‬اصولگرایان‬ ‫هیچ گاه اجــازه نداده بودند که فــردی مانند اقای روحانی‬ ‫که خــود ریشــه در جریــان اصولگرایی دارد‪ ،‬بــه مراتب‬ ‫باالیی در عرصه سیاست برســد‪ .‬چه کسی زمینه حضور را‬ ‫فراهم کرد؟ طبقه متوسط‪ .‬چه کسی باعث پوست اندازی‬ ‫روحانی می شود؟ باز هم همین طبقه متوسط‪ .‬چهره های‬ ‫سیاســی بســیاری وجود دارند که چنین اتفاقی برای انها‬ ‫رخ داده و پوســت انداخته اند‪ .‬این فشــار همان ایده ها‪،‬‬ ‫خواســته ها‪ ،‬ارمان هــا و دغدغه هایی اســت کــه طبقه‬ ‫متوسط به طور فراگیر در جامعه دنبال می کند‪ .‬من جامعه‬ ‫فردا را جامعــه ارزوهای طبقه متوســط می دانم و معتقدم‬ ‫نیروی تحول افرین فردای ایران‪ ،‬طبقه متوســط اســت‪.‬‬ ‫رئیس جمهور فردای ایران برخاسته از طبقه متوسط خواهد‬ ‫بود و دغدغه های این طبقه را دنبال می کند‪.‬‬ ‫سوال اینجاست که این طبقه متوسط چه نگاهی‬ ‫نســبت به جریان منتقــد دولــت دارد؛ جریانی‬ ‫که تــاش می کند خود را به عنــوان طیف اصلی‬ ‫مخالف دولت به جامعه معرفی کند‪.‬‬ ‫یکی از ویژگی های مهم طبقه متوسط این است‬ ‫که رادیکال و ایدئولوژیک نیســت؛ از این رو‪ ،‬ایدئولوژی‬ ‫تولید نمی کند‪ .‬طبقه متوســط‪ ،‬رادیکال نیست و در برابر‬ ‫منتقدان رادیکال می ایســتد‪ ،‬به همین دلیل در مقایســه‬ ‫در قبال جریانی که معترض به اوســت‪ ،‬واکنش اعتراضی‬ ‫انجام نمی دهد و به گروه و جریان سیاسی تبدیل نمی شود‪.‬‬ ‫طبقه متوســط قدرت در موضــع نقد قرار گرفتــن دارد اما‬ ‫درصدد پاسخ اعتراضی نیست‪.‬‬ ‫چرا چنین اقدامی انجام نمی دهد؟‬ ‫هم دلیل تجربــه تاریخی و هم به ایــن دلیل که‬ ‫موقعیت اجتماعی که در ان قــرار دارد‪ ،‬به موضوع زندگی‬ ‫بازمی گــردد‪ .‬طبقــه متوســط می فهمــد و به خوبی درک‬ ‫می کند که اصل داستان کجاست‪ .‬به همین دلیل‪ ،‬عموم‬ ‫دولت هایی که امده انــد‪ ،‬تالش کرده اند که یک «شــبه‬ ‫طبقه متوسط» بســازند‪ .‬تمام تالش دولت احمدی نژاد‪،‬‬ ‫ساختن یک طبقه متوسط جدید بود؛ چراکه طبقه متوسط‬ ‫به خواســته های دولت وقت تــن نداد‪ .‬این دولت شــبه‬ ‫طبقه متوسط نساخته اما متاسفانه نسبت به طبقه متوسط‬ ‫بی اعتناســت‪ .‬من فکــر می کنم کــه طبقه متوســط تن‬ ‫نمی دهــد و انتقــادات جریــان مخالف دولت را اســاس‬ ‫تحلیل های خود قرار نمی دهد امــا درعین حال می تواند‬ ‫به نوعی موردهجمه قرار بگیرد‪ .‬این هجمه زمانی صورت‬ ‫می گیرد که طبقه متوســط بیاید و گفتمانــی ترکیبی میان‬ ‫ارزش های زندگــی مــدرن و گــذر از نابرابــری از طریق‬ ‫اصولگرایی ساخته شود‪.‬‬ ‫البته من احتمــال اندکی می بینم کــه اصولگرایی‬ ‫به ارزش هــای طبقه متوســط تــن بدهد؛ کســانی که به‬ ‫ارزش های طبقه متوســط بها می دهند‪ ،‬وضعیت موجود‬ ‫را به رسمیت شــناخته اند و از ســاحت ایدئولوژیک خارج‬ ‫شده اند‪ ،‬خیلی زود از جریان اصولگرایی خارج می شوند‪.‬‬ ‫اگر چنین اتفاقی رخ دهد‪ ،‬رخداد مثبتی است و اصولگرایی‬ ‫مدرن شکل می گیرد‪.‬‬ ‫حمله مخالفان دولت به طبقه متوسط تا چه حدی‬ ‫انها را به دولت روحانی نزدیک می کند؟‬ ‫طبقه متوسط برچســب روحانی و دولت اعتدالی‬ ‫است‪ .‬طبقه متوســط می تواند دولت اعتدالی را به دولتی‬ ‫اصالحی تبدیل کنــد و جایگزین دولــت روحانی‪ ،‬دولتی‬ ‫مشابه خاتمی اســت‪ .‬یک اتفاق مهم می تواند این باشد‬ ‫علیرضا زاکانی به عنوان نماینده‬ ‫تهران و رئیس کمیسیون برجام‬ ‫انتقادات تندی به دولت وارد‬ ‫کرده است‬ ‫رسانه های منتقد دولت توجه به‬ ‫مسائل معیشتی مردم را محور‬ ‫انتقادات خود قرار داده اند‬ ‫کرده و این تکثر به ایجاد حفره های متفاوت منجر شــده‬ ‫اســت‪ .‬کنشــگری این جریان به حل مســائل بســیاری‬ ‫انجامیده اســت‪ .‬برای مثال‪ ،‬بســیاری از مــردم در باب‬ ‫کاهش فقر‪ ،‬سرطان‪ ،‬اعتیاد‪ ،‬کودکان خیابانی و زندانیان‬ ‫نیازمند منسجم شده اند‪ .‬این کار را دولت و جریان اصولگرا‬ ‫انجام نمی دهند اما مردم انجام نمی دهند‪.‬‬ ‫اگر بخواهیم دولــت را در برخورد بــا منتقدان و‬ ‫جریان مخالف دولت نقد کنیم‪ ،‬به چه نتیجه ای‬ ‫می رســیم؟ ممکن اســت در برخی موارد دولت‬ ‫برخورد تندی با مخالفان خــود انجام دهد اما در‬ ‫برخی موارد نیز سکوت اختیار کرده است‪.‬‬ ‫دولت قیل و قال کرده؛ توانایی ســازمانی در حل‬ ‫مســاله ندارد‪ .‬در برخی موارد رئیس جمهور‪ ،‬ســخنگوی‬ ‫دولت یا یکی از اعضای کابینه عصبانی شــده اند و کاری‬ ‫بیــش از ایــن نکرده اند‪ .‬علت این مســاله این اســت که‬ ‫قوه قضاییه وظیفه مجازات و برخورد با متخلفان را دارد اما‬ ‫چنین اقدامی نکرده است‪ .‬علت دیگر‪ ،‬بوروکراسی اداری‬ ‫است؛ یکی از ضعف های بزرگ دولت این است که بر نظام‬ ‫سازمانی بوروکراســی موجود در کشور حاکم نیست‪ .‬البته‬ ‫این ضعف به دولت فعلی اختصاص ندارد و قابل تعمیم به‬ ‫همه دولت هاست؛ بوروکراسی موجود در کشور کار خود را‬ ‫انجام می دهد و نه تنها در اختیار دولت نیست بلکه معارض‬ ‫دولت هم هست‪.‬‬ ‫دلیل ســومی هم وجود دارد و ان این است که همه‬ ‫ظرفیت دولت در اختیار رئیس جمهور قرار داده شــده و او‬ ‫به تنهایی کار خود را پی می گیرد؛ درحالی که باید الیه ای‪،‬‬ ‫نیرویی یا یک عقل منفصلی وجود داشت و او این وضعیت‬ ‫را پی می گرفت‪.‬‬ ‫چرا چنین اتفاقی رخ نداده است؟‬ ‫زیرا تشخیص دولت این اســت که چنین نیرویی‬ ‫می تواند در کار دولت اختالل ایجــاد کند؛ همان طور که‬ ‫در دولت خاتمی و احمدی نژاد این اتفــاق رخ داد‪ .‬دولت‬ ‫به این نتیجه رسیده اســت که از خیر و شر این نیرو بگذرد‬ ‫اما نمی داند که همه بار بر گردن خود دولت است‪ .‬همین‬ ‫اتفاق باعث می شــود کــه رئیس جمهور عصبانی شــود؛‬ ‫درحالی کــه این اتفاق شایســته دولتی نیســت که دارای‬ ‫دســتگاه بوروکراســی اســت و نیروهایی در اختیــار دارد‬ ‫که می توانند ایــن کار را انجام دهند و دولــت فقط بر انها‬ ‫نظارت کند‪.‬‬ ‫وزارت دادگستری دولت تعطیل است‪ ،‬وزارت علوم‬ ‫در دفاع از دانشجویان و اســاتید طبقه متوسط و صاحبان‬ ‫فکر و اندیشــه تعطیل اســت‪ .‬این درحالی است که این‬ ‫وزارتخانه ها می توانند کار خود را انجام دهند و کار به جایی‬ ‫نرسد که رئیس جمهور عصبانی شود‪.‬‬ ‫نکته اخر این اســت که برخی معتقدند دولت از‬ ‫چنین اتفاقی اســتقبال می کنــد؛ یعنی پذیرای‬ ‫جریان منتقدی اســت که علیه او موضع گیری‬ ‫می کند و دربــاره همه اتفاقات‪ ،‬دولــت را مقصر‬ ‫جلوه می دهد تا بگوید ما راه حل داریم و می توانیم‬ ‫در اینده شرایط را تغییر دهیم‪ .‬دولت می خواهد‬ ‫این اتفاق منجر به شکل گیری یک دوقطبی شود‬ ‫و از تکرار دولتی که مردم خاطره خوشــی از ان‬ ‫ندارند‪ ،‬جلوگیری کند‪.‬‬ ‫من فکر نمی کنم کــه چنین هوشــمندی در این‬ ‫دولت وجود داشته باشــد‪ .‬اینکه دولت فعلی مخالف خود‬ ‫را تقویت کند تا به واســطه ان گفتمان خود را تقویت کند‪،‬‬ ‫در این دولت دیده نمی شــود‪ .‬همه وزرای این دولت اول‬ ‫در مقابل مخالفانشــان کوتاه امده اند نــه در برابر حامیان‬ ‫خود‪ .‬نکته دیگر این اســت که هیچ کدام از عناصر دولت‬ ‫توانایی ایجاد چنین چالشــی را نداشته و ندارند‪ .‬پس یک‬ ‫نیروی مخالف دولت که ضعف های دولت را نمایندگی کند‬ ‫تا قوت های دولت نمایان شود‪ ،‬در این دولت پیش نیامده‬ ‫است‪ .‬شاید برخی مطبوعات منتقد جریان اصولگرا چنین‬ ‫کاری را انجام می دهند‪ ،‬زیرا نمی دانند چه رفتاری در قبال‬ ‫دولت در پیش بگیرند‪.‬‬ ‫مطبوعات جریان اصالح طلب؟‬ ‫بلــه‪ .‬عمر دولت در دوره نخســت در حــال اتمام‬ ‫اســت اما انها هنــوز نمی دانند بایــد چه رفتــاری در قبال‬ ‫دولت در پیش بگیرند‪ .‬این درحالی است که اصولگرایان‬ ‫از روز نخســت ایســتاده بودند که چرا این دولت ســرکار‬ ‫امده اســت‪ .‬اصولگرایی این گونه وانمــود می کند که در‬ ‫انتخابات مجلس به پیروزی رســیده اســت اما من چنین‬ ‫اتفاقی را بعید می دانم‪ .‬اگر چنیــن اتفاقی در مجلس رخ‬ ‫داده باشد‪ ،‬اعتدالیون برنده بازی هستند‪ .‬یعنی اگر با این‬ ‫ردصالحیت ها اکثریت مجلس از ان اصولگرایان شــود‪،‬‬ ‫دولت از هم اکنون پیروز انتخابات اینده اســت؛ چراکه با‬ ‫جامعه پیوند می یابد‪ .‬برخی تصور می کنند که اگر اکثریت‬ ‫مجلس اینده اصولگرا باشــد‪ ،‬دولت ســرنگون می شــود‬ ‫درحالی که این مساله به طور معکوس جلوه خواهد کرد‪.‬‬ ‫البته در انتخابات اخیر مجلس‪ ،‬مشارکت نسبت‬ ‫به دوره های گذشــته به شــدت افزایش یافت؛‬ ‫اتفاقی که رای جریان اصالح طلب و اعتدال گرا‬ ‫را به طور قابل توجهی افزایش داد‪.‬‬ ‫منطق باال رفتن مشارکت در انتخابات اخیر‪ ،‬همان‬ ‫فعال شدن بخش جامعه ای اســت که طبقه متوسط او را‬ ‫فعال کرده و به او منطق مشارکت داده است‪ .‬طبقه متوسط‬ ‫این مساله را به شــهروندان گوشزد کرد که سرنوشت شما‬ ‫در این است که مشارکت کنید تا اصولگرایان پیروزمیدان‬ ‫نباشند‪ .‬این مساله‪ ،‬مصداق ســخن من در باب اثرگذاری‬ ‫طبقه متوسط است‪.‬‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫که طبقه متوســط به دلیــل ناکارامــدی دولــت فعلی در‬ ‫ساماندهی طبقه متوســط‪ ،‬بعد از روحانی به سراغ دولتی‬ ‫برود که از جنس اصالح طلبی باشد‪ .‬نشانه هایی برای این‬ ‫اتفاق وجود دارد؛ این طبقه معتقد اســت که دولت فعلی‬ ‫هیچ یک از ارمان های طبقه متوســط را دنبال نمی کند و‬ ‫به دغدغه دموکراســی خواهی بی اعتناســت‪ .‬این اتفاق‬ ‫ممکن است منجر به ان شــود که این طبقه به دنبال تفکر‬ ‫و چهره جدیدی باشد که به اصالح طلبی نزدیک تر است‪.‬‬ ‫ممکن است پیش از انکه اصولگرایی از روحانی عبور کند‪،‬‬ ‫الیه ای از طبقه متوســط از رئیس جمهور عبــور کند؛ این‬ ‫اتفاق محتمل است‪.‬‬ ‫ایا این اتفاق در کنار رهبری جامعه از سوی طبقه‬ ‫متوســط و فرهنگ ســازی در جامعه‪ ،‬می تواند‬ ‫توده های جامعه را با انها همراه کند؟‬ ‫برخالف تصور اصولگرایان‪ ،‬توده های جامعه ما‬ ‫مجموعه سازمان یافته‪ ،‬تمرکزگرا و سنتی نیستند‪ .‬ما دچار‬ ‫تکثر نیروهای اجتماعی شده ایم و به جایی رسیده ایم که‬ ‫طبقه پایین جامعه نیز دچار همین معضل شده است‪ .‬این‬ ‫اتفاق سبب شده است که طبقه متوسط ارمان های خود را‬ ‫به شکل متفاوتی در نظام اجتماعی بازتولید کند‪ .‬حاصل‬ ‫این اتفاق نوعی تکثر است و ممکن است بخشی که جامعه‬ ‫هدف اصولگرایان است‪ ،‬به ســمت جریان مقابل تمایل‬ ‫پیدا کند‪ .‬البته ممکن است عکس این اتفاق نیز رخ دهد‪.‬‬ ‫نکته مهمی که وجود دارد این است که ما از عصر رهبران‬ ‫نمادها و رهبــران واحد تاریخــی در ایران گــذر کرده ایم‬ ‫و رهبران و کنشــگران گروهی داریم‪ .‬ایــن همان چیزی‬ ‫است که اصولگرایی درک ان را ندارد؛ چراکه گفتمانش‪،‬‬ ‫گفتمان عام و مرکزیت انسان های اصلی و واحد است‪.‬‬ ‫در ماجــرای گفتمان جامــع طبقه متوســط‪ ،‬تکثر‬ ‫رهبــران وجــود دارد و شــما نوعــی ســردرگمی را در باب‬ ‫تشخیص این مساله می بینید که ممکن است در اینجا هم‬ ‫اتفاق بیفتد‪ .‬برای مثال برخی همچنان به دنبال این هستند‬ ‫که افراد مهــم ورزش یا ســینما را دنبال کننــد درحالی که‬ ‫لحظه به لحظه‪ ،‬پوست می اندازند‪ .‬این اتفاق در ورزش‪،‬‬ ‫سینما‪ ،‬دانشــگاه و‪ ...‬رخ می دهد و به همین دلیل است‬ ‫که اصولگرایی را به رســمیت نمی شناســند‪ .‬بخش سنتی‬ ‫جامعه که با اصولگرایی همراهی می کند‪ ،‬همان ‪ 15‬تا ‪20‬‬ ‫درصد جامعه است‪.‬‬ ‫یعنی شما معتقدید که پایگاه های سنتی همچون‬ ‫مساجد‪ ،‬هیات های مذهبی و‪ ...‬قدرت سابق را‬ ‫در برابر طبقه متوسط ندارند؟‬ ‫انهــا همچنان قــدرت اولیــه و حداقلــی خود را‬ ‫دارند امــا این قدرت‪ ،‬ســازمان یافته اســت‪ .‬ایــن مراکز‬ ‫به مراکــز ســازمان یافته تبدیــل شــده اند و انعطاف پذیر‬ ‫نیستند؛ امکان پذیرش ایده های جدید را ندارند و به همان‬ ‫ایده های تعریف شده پیشین بســنده می کنند‪ .‬این مساله‬ ‫با انعطاف پذیــری عمومی و جابه جا شــدن مکرر چهره ها‬ ‫متفاوت است‪.‬‬ ‫این جریان سازمان یافته اســت و در همه جا فعالیت‬ ‫می کند و به دلیل فراگیر بودن و بلند بودن صدایش‪ ،‬قدرت‬ ‫ظاهری فراوانی دارد‪ .‬البته اصالح طلبی و اعتدال گرایی‬ ‫نیز می تواند به همین معضل دچار شــود؛ یعنی به صورت‬ ‫متجســد عمل کند‪ .‬انچه این موضوع را موردســوال قرار‬ ‫داده طبقه متوسط است که به الیه های غیرسازمان یافته‬ ‫و نیمه سازمان یافته دسترسی دارد‪ .‬چگونه دسترسی دارد؟‬ ‫حزب و روزنامه ندارد اما ایده های خود را از طریق تلویزیون‬ ‫منتقل می کند‪ .‬برای مثال‪ ،‬ســریال کیمیا‪ ،‬معمای شاه‪،‬‬ ‫شهرزاد یا یک موسیقی جدید ســنتی یا پاپ همین کار را‬ ‫انجام می دهد‪.‬‬ ‫تا دیروز اقای شجریان بود و امروز همایون شجریان‬ ‫است‪ .‬این همان ظرفیتی اســت که نظام اجتماعی پیدا‬ ‫سیاست‬ ‫سیاست‬ ‫‪213‬‬ ‫تقابل نمادها‬ ‫سیاست خارجی‬ ‫شکاف برجام‬ ‫برجام یک نماد در سیاست خارجی ایران است‪ ،‬برخی این نماد را نشانه ای از تمایل ایران برای‬ ‫ادغام در نظام جهانی تصور می کنند و برخی در مقابل برجــام را مصالحه ای تاکتیکی برای عبور از‬ ‫دورانسختتعبیروتفسیرمی کنند‪.‬ازهمینرودرفردایاجرایبرجامتقابلمیاندوجریانلیبرال‬ ‫وانقالبیدررابطهباالزاماتسیاست خارجیایراندردورهپسابرجامدرگرفت‪ .‬هنوزمشخصنیست‬ ‫سمتوسویتحوالتمنطقهتوازنرابهسمتکدامیکازایندوجریانداخلیتغییرخواهدداد‪.‬‬ ‫سیاست خارجی‬ ‫‪214‬‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫برجامچهتاثیریبرسیاستایرانمی گذارد؟‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫سیاست خارجی‬ ‫برجام چگونه‬ ‫به تصویب رسید؟‬ ‫ائتالف دموکرات ها ‪ -‬میانه روها‬ ‫برجام برای تقویت میانه روها بود؟‬ ‫مهدی فضائی و حسن بهشتی پور‬ ‫درباره نقش برجام در سیاست ایران‬ ‫با یکدیگر مناظره کردند‬ ‫کار روحانی بعد از برجام‬ ‫سخت تر شد‬ ‫گفت وگوی مثلث‬ ‫با محمدسعید احدیان‬ ‫‪215‬‬ ‫سیاستخارجی‬ ‫‪1‬‬ ‫انچه اکنون بیش از هر چیز دیگری صحنه سیاست‬ ‫ایران را تحت تاثیر خــود قرار داده؛ «برجام » اســت‪ .‬در‬ ‫همین ابتدای نوشــتار هم می تــوان بر همیــن مبنا ادعا‬ ‫کرد که فعال و البتــه تا اطالع ثانوی ایــن مولفه اصولگرا‬ ‫و اصالح طلب نیســت که نیروهای سیاســی ایــران را از‬ ‫یکدیگر متمایز می کند‪ .‬انچه اکنون وجه تمایز کنشگران‬ ‫سیاست ایران شــده موافقت و یا مخالفت با برجام است‪.‬‬ ‫همان پدیده ای که می توان ان را «پیداش دوقطبی دالور‪/‬‬ ‫دلواپس» نام نهاد‪ .‬به دیگر سخن اینکه صورت سیاست‬ ‫ایــران در نیمه دوم دهه نود به شــکل دیگــری رخ نمایی‬ ‫می کند و البته در همین کانتکس هم می توان به تحلیل و‬ ‫پیش بینی همنشینی ها و جدا شدن های نیروهای سیاسی‬ ‫پرداخت‪.‬‬ ‫پایان دو قطبی سنتی‬ ‫سیاست خارجی‬ ‫‪216‬‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫وقتی مســجل شــد که اکبــر هاشمی رفســنجانی‬ ‫نمی توانــد یکــی از حاضــران در رقابــت انتخابــات‬ ‫ریاست جمهوری سال ‪ 92‬باشــد‪ ،‬تحلیلگران به این فکر‬ ‫می کردند که انتخابات ‪ 92‬بر اساس رقابت چه گفتمان ها‬ ‫و چه قطب هایی شکل خواهد گرفت‪.‬‬ ‫انها از یک ســو با چنــد اصولگرا در صحنــه مواجه‬ ‫بودند که صرف نظــر از دیدگاهای متفاوتشــان در برخی‬ ‫موضوعات‪ ،‬تقریبــا همگی (الاقل از دید مــردم) مدافع‬ ‫وضع مو جود به شــمار می امدند‪ .‬ان ســوی میدان رقابت‬ ‫هم دو نفر حضور داشــتند که اگر چه می شــد انها را منتقد‬ ‫وضع موجود نامید اما سابقه بازیگری سیاسی انها چندان‬ ‫نشــانه ها و کدهایی به تحلیلگران نمــی داد که برای انها‬ ‫شانسی برای ایجاد یک قطب منظور کنند‪ .‬اما یکباره همه‬ ‫چیز تغییر کرد‪.‬‬ ‫زمین بازی تازه ای طراحی شــد و در دوسوی میدان‬ ‫یک میل به وجود امد برای ایجاد یــک دو قطبی تازه؛ چه‬ ‫بهانه ای بهتر از نامزدی دو مسئول ســابق و وقت پرونده‬ ‫هســته ای ایران‪ .‬یک طرف ســعید جلیلی و مقابلش هم‬ ‫حسن روحانی‪ .‬وقتی این دو قطبی پدیدار شد دیگر کسی نه‬ ‫به شانس باالی محمد باقر قالیباف در نظرسنجی ها توجه‬ ‫داشت و نه کسی به این فکر می کرد که معاون اول دولت‬ ‫سید محمد خاتمی هم یکی از نامزدهای انتخابات است‪.‬‬ ‫سعید جلیلی در یک تصمیم غیر منتظره وارد رقابتی‬ ‫مهم شده بود و تازه از همین جاست که اکت های مهم از‬ ‫دوران سیاست ورزی او را می بینیم‪ .‬انجا که او به جای نامزد‬ ‫پیشین جبهه پایداری راهی اتاق کار ایت الله مصباح یزدی‬ ‫می شــود و پس از یک مذاکره مهم نمــازش را به ایت الله‬ ‫اقتدا می کند و تبدیل می شــود به کاندیدای مورد حمایت‬ ‫رئیس موسسه امام خمینی(ره)‪ .‬این تازه اغازی است بر فاز‬ ‫جدید زندگی سعید جلیلی‪ .‬او در مناظره ها به همراه حسن‬ ‫روحانی یک دوقطبی ایجاد می کند تا نتیجه انتخابات ‪92‬‬ ‫چیزی شود که تقریبا هیچ تحلیلگری الاقل تا قبل از خرداد‬ ‫ان را پیش بینی نمی کرد‪.‬‬ ‫از نتیجه انتخابات که بگذریم حاصل ان دو قطبی‪،‬‬ ‫تغییراتی مهم را در جانشــینی نیروهای سیاسی پی ریزی‬ ‫کرد که وقتی با ادامه مذاکرات هسته ای و نتایج حاصل از‬ ‫ان همراه شد خیلی از مولفه های تعیین کننده را تغییر داد‪.‬‬ ‫شاید تصور تحلیلگران این بود که رسیدن موعد انتخابات‬ ‫مجلس و از تب و تاب افتادن ماجراهای توافق هسته ای‬ ‫تا اســفند ماه موجب شــود که اصولگرایان باز به یکدیگر‬ ‫نزدیک شده و تاریخ مصرف دوقطبی دالور –دلواپس تمام‬ ‫شود‪ .‬این گمانه البته از هم نشــینی های بزرگان اصولگرا‬ ‫برای تهیــه لیســت انتخاباتــی تقویت می شــد‪ .‬اما گویا‬ ‫اتفاقات دیگری هم در راه بود‪.‬‬ ‫کمیسیونی ویژه‬ ‫کمیســیون برجام یک بار دیگر رقابــت داغی میان‬ ‫موافقــان و مخالفان برجــام ایجــاد کرد‪ .‬حــاال که این‬ ‫کمیسیون به وجود امده بود دیگر چیزی برای پنهان کردن‬ ‫وجود نداشت‪ .‬یک رقابت سخت درگرفته بود‪ .‬همه امده‬ ‫بودند‪.‬‬ ‫همه می خواســتند حرف بزنند‪ .‬همه می خواســتند‬ ‫سیاســت ایران را تحت تاثیر قرار دهند‪ .‬همین جا بود که‬ ‫شــکاف دالور و دلواپس بیش از همیشه نمایان شد‪ .‬یک‬ ‫واقعیــت همین جا رخ نمایــی کــرد‪ .‬اصولگرایان همگی‬ ‫مانند سعید جلیلی فکر نمی کردند‪ .‬میان انها دیدگاه های‬ ‫متفاوتی هم وجود داشت‪ .‬این را می شد به سادگی از متن‬ ‫مذاکرات کمیسیون برجام فهمید‪.‬‬ ‫به همین دلیل هم بود که ابواترابی فرد‪ ،‬عالءالدین‬ ‫علی اکبر صالحی و محمدجواد‬ ‫ظریف روزهای سختی در‬ ‫پارلمان داشتند‬ ‫بروجــردی‪ ،‬علی اکبر والیتی‪ ،‬علــی الریجانی و دیگرانی‬ ‫مانند انها این قدر صریح و شــفاف از برجام و محمد جواد‬ ‫ظریف دفاع می کردند و ابایی هم نداشــتند از اینکه سعید‬ ‫جلیلی را مورد ســوال قرار دهند‪ ،‬حتی اگر این سوال انها‬ ‫زینت بخش ویترین رسانه های اصالح طلب و رقیب باشد‪.‬‬ ‫ســعید جلیلی اما وقتی دوباره به کمیســیون برجام‬ ‫رفت خاطره دو ســال پیش را زنده کرد‪ .‬چند روز بعد از ان‬ ‫هم البته اتفاقات مهم تری در صحن علنی افتاد‪ .‬انجا که‬ ‫دیگر اصالح طلبان به جهت تعداد قلیل شــان در مجلس‬ ‫نمی توانســتند اکتی تاثیر گذار در پروســه تصمیم گیری‬ ‫داشــته باشــند این علی الریجانی و همراهانش بودند که‬ ‫تمام قد روبه روی رفقای سیاســی ســابق خود ایستادند و‬ ‫برجام را از مانع پارلمان رد کردند‪ .‬ان روز جنجالی مجلس‬ ‫باز نشان داد که دیگر این دو قطبی اصولگرا ‪ /‬اصالح طلب‬ ‫نیســت که صحنه سیاست ایران را شــکل می دهد‪ .‬دوره‬ ‫تازه ای جــان گرفتــه؛ دو قطبــی دالور ‪ /‬دلواپس شــکل‬ ‫گرفته است‪.‬‬ ‫پارلمان جدید‬ ‫ان دو قطبــی دالور‪ /‬دلواپــس حتمــا از مهمتریــن‬ ‫مولفه های به وجود امدن نتیجه انتخابات هفتم اسفند بوده‬ ‫است‪ .‬علی الریجانی‪ ،‬حامیان دولت و اصالح طلبان یعنی‬ ‫سه ضلعی که جبهه موافقان برجام را تشکیل می دهند حاال‬ ‫با جمعیتی قابل توجه وارد مجلس شده اند و از اتفاق‪ ،‬این‬ ‫مخالفان برجام در تهران هستند که نتوانستند حتی یک نفر‬ ‫را به پارلمان بفرستند‪.‬‬ ‫حاال تحلیلگران‪ ،‬سخن قالبشان این است که همین‬ ‫دو قطبی موافقان برجام و مخالفان ان اســت که شــکل‬ ‫سیاســی داخل پارلمان را ســامان خواهــد داد‪ .‬بر همین‬ ‫مبنا هم هســت که انها می گویند خیلی بعید است که علی‬ ‫الریجانی فراکســیون اصولگرایان را پدید اورد که درون‬ ‫ان بتــوان مخالفان برجــام را نیز جــای داد‪ .‬تحلیلگرانی‬ ‫هم هســتند که می گویند همین موافقت با برجام باردیگر‬ ‫الریجانی و اصالح طلبان را همنشین یکدیگر خواهد کرد‬ ‫تا پدیده ای تازه شکل گرفته و فراکسیون هایی متولد شوند‬ ‫که مجلس دهم را متفاوت تر از پارلمان های گذشته کند‪.‬‬ ‫رفتار شناسی اقای رئیس جمهور !‬ ‫حاال که توافق هســته ای حاصل شده‪ ،‬تحلیلگران‬ ‫سیاســی چشم شــان را به این دوخته اند که رئیس دولت‬ ‫مســتقر چــه تغییری در دیســیپلین خــود ایجــاد خواهد‬ ‫کرد‪ .‬به یک معنا صورت مســاله برای انها این اســت که‬ ‫حســن روحانی که بــه باور بســیاری از کارشناســان همه‬ ‫تخم مرغ هایــش را در ســبد مذاکرات چیده بــود‪ ،‬اکنون‬ ‫دســتورکار خود در حوزه هــای مختلــف را چگونه تعریف‬ ‫خواهد کرد و ما از این پس با چــه رئیس جمهوری مواجه‬ ‫هستیم‪ .‬اجازه دهید جز ئی تر بحث کنیم؛ باید دقیقا به این‬ ‫بپردازیم که در حوزه نظری و عملی اقای رئیس جمهور چه‬ ‫گزاره هایی پیش رو دارد و از میان انها کدام یک را برخواهد‬ ‫گزید‪ .‬در اینکه حســن روحانــی ذاتا یــک محافظه کار و‬ ‫راستگراست کسی شک ندارد‪ .‬این راستگرا بودن در اینجا‬ ‫البته از منظر سیاسی مطرح نمی شود بلکه منظور نوع نگاه‬ ‫او به مسائل اجتماعی و سیاسی است‪.‬‬ ‫او حتمــا در این مــورد فاصلــه قابل توجهــی دارد‬ ‫با اصالح طلبــان‪ .‬امــا دقیقا همین جــا در رد ایــن مدعا‬ ‫گفته می شــود که حســن روحانی حرف های دیگری زده‬ ‫اســت در این دو ســال‪ ،‬متفاوت از اصولگرایان‪ ،‬همسو‬ ‫بــا اصالح طلبان‪ .‬پــس در بخــش نظری چنــدان دور از‬ ‫انتظار نیســت که حســن روحانی بیشــترین نزدیکی را با‬ ‫اصالح طلبان داشته باشــد‪ .‬اما نکته این است که حسن‬ ‫روحانی در دو سال گذشته نشــان داده که اگر چه ممکن‬ ‫سیاستخارجی‬ ‫محافظه کاری می گوید ان چیزی را که به دست اورده ای‬ ‫با چیز دیگــری تعویض نکن و باز می گویــد ان چیز دیگر‬ ‫را به داشــته ات اضافه کن! بر مبنای همین دید است که‬ ‫می توان گفت حســن روحانی حتی حاال که توافق نهایی‬ ‫حاصل شده هم انچه از اصالح طلبان به دست اورده را رها‬ ‫نخواهد کرد و ان را البته با چیز دیگری هم عوض نخواهد‬ ‫کرد‪ .‬او ســرمایه اجتماعی اصالح طلبــان را حفظ خواهد‬ ‫کرد ولــو با تکرار همیــن حرف هــای اصالح طلبانه که از‬ ‫ابتدای صدارتش تا کنون مطرح کرده اســت‪ .‬او می داند‬ ‫اصالح طلبان فعال به او نیاز دارند و بعید است که او دست‬ ‫نیاز انها را پس بزنند‪.‬‬ ‫‪ -2‬ایا روحانی به رقیب سرسخت اصولگرایان تبدیل‬ ‫می شود؟ برای پاسخ به این سوال حتما باید اصولگرایان‬ ‫را به دو د سته حکومتی ها و غیر حکومتی ها تقسیم کرد‪.‬‬ ‫روحانی نشــان داده اســت کــه برخــاف محمود‬ ‫احمدی نژاد چندان تمایلی ندارد که با ساخت های قدرت‬ ‫در افتد و تعاریف رســمی امور را به چالش بکشــد‪ .‬پس او‬ ‫حتما علم رقابت و قطب بودن مقابل اصولگرایان حاکمیتی‬ ‫برنخواهد برداشــت‪ .‬یعنی اینکه او هرگز ایــن پالس را به‬ ‫جامعه نمی دهد که من با فالن بخش از حاکمیت مشکل‬ ‫دارم و اینجا و انجا مقابل من ایســتاده اند‪ .‬اگر چه شــاید‬ ‫گاهی حرف هایی زده باشــد که چنین تصویــری را ایجاد‬ ‫کرده باشد!‬ ‫اما روحانی با ا صولگرایان دیگری هم مواجه است که‬ ‫چندان شــمایل حاکمیتی ندارند اما منتقدان سرسخت او‬ ‫هستند‪ .‬او اتفاقا تمایل دارد خود را قطب مقابل انها معرفی‬ ‫کند‪ .‬اما نکته مهم این است که او در این قطب خوانی هرگز‬ ‫تمایل نداشته برای خود شــریک بتراشد‪ .‬یعنی اینکه اگر‬ ‫مقابل دلواپســان تند و تیز صحبت کرده به جامعه ادرس‬ ‫نداده که در ایــن اوردگاه همراه اصالح طلبان اســت‪ .‬او‬ ‫می خواهد از این بازی خود همه فایده ها را جمع کند و برای‬ ‫اصالح طلبان عنصر جمع کردن سرمایه نشود‪.‬‬ ‫‪ -3‬اینجا محور دیگــری هم وجــود دارد و ان اینکه‬ ‫همه اصولگرایان (چه حکومتی و چه غیر حکومتی) رقیب‬ ‫روحانی نیستند؛ افراد دیگری هم وجود دارند که روحانی را‬ ‫موتلف یا هم حرف خود می دانند‪.‬‬ ‫حاال اجازه دهید اندکــی مصداقی تر صحبت کنیم‪.‬‬ ‫حســن روحانی انتخابات مجلس را همین گونه پشت سر‬ ‫گذاشــت‪ .‬هم به ســمت محمد رضا عارف خود را متمایل‬ ‫نشان داد و هم به علی الریجانی روی خوش نشان داد‪.‬‬ ‫او و علی الریجانــی الاقل در این چند مــاه اخیر به‬ ‫یک همچسبی سیاسی رسیده اند که می توان نشانه های‬ ‫اشکارش را در حمالت تند و تیز الریجانی در قامت رئیس‬ ‫مجلس به مخالفان روحانی دید‪ .‬اتفاقی که از شخصیت‬ ‫محافظه کار الریجانی بعید بوده است‪ .‬او غیر از ماجرای‬ ‫مقابله با محمود احمدی نژاد کجا این چنین تند و شــفاف‬ ‫سیاست ورزی کرده است؟‬ ‫حســن روحانــی البتــه در ایــن همچســبی از او‬ ‫محافظه کار تر بوده و چندان نشــانه های قابل استناد را رو‬ ‫نکرده اســت! نکته قابل ذکر این اســت که اکنون زمان‬ ‫اکت های مشترک علی الریجانی و حسن روحانی است‪.‬‬ ‫پس شاید بتوان به این تصویر رسید که حسن روحانی‬ ‫دو پلن را برای اینده سیاســی اش همزمان پیش می برد ؛‬ ‫ اول‪ :‬حمایــت از ائتــاف حامیــان خود و حامیــان علی‬ ‫الریجانی و کمک به رئیس مجلس ماندن او‪.‬‬ ‫دوم‪ :‬بــاز کرد ن فضــا بــرای فعالیــت راحت تــر‬ ‫اصالح طلبان‪ ،‬نه به جهت ترجیح او به اصالح طلبان بلکه‬ ‫برای اماده کردن شــرایطی که اصولگرایان تند و تیز را از‬ ‫تحرک باز دارد‪.‬‬ ‫واقعیت این است که حسن روحانی چندان تمایلی به‬ ‫نزدیک شدن به محمد رضا عارف ندارد‪ .‬او حتی زمانی که‬ ‫بخش مهمی از اصالح طلبان خواستار معاون اول شدن‬ ‫عارف بودند تن به این خواسته نداد و ترجیح داد محمدرضا‬ ‫عارف بیرون از دولت به سیاست ورزی اش ادامه دهد‪.‬‬ ‫جان کالم اینکه دکتر حســن روحانــی دلش با دکتر‬ ‫علی الریجانــی اســت‪ .‬او رئیس مجلس مطلــوب اقای‬ ‫رئیس جمهور است؛ همین ‪.‬‬ ‫این رئیس جمهور جدید از اتفــاق در دوره ای ظهور‬ ‫کرده که دو قطبی دالور و دلواپس جمعیتی از اصولگرایان‬ ‫و اصالح طلبان را حول او جمع کرده است‪.‬‬ ‫سال تعیین کننده‬ ‫ســال ‪ 95‬برای سیاســت ایران بســیار تعیین کننده‬ ‫اســت‪ .‬در همین سال شــکاف دالور و دلواپس که از این‬ ‫پس در مقابل موافقین دولــت و مخالفینش ظاهر خواهد‬ ‫شد‪ ،‬جانشــینی و جا گیری های تازه را پدید خواهد اورد و‬ ‫اغاز سال اخر ریاست جمهوری حسن بر اهمیت این سال‬ ‫خواهد افزود‪.‬‬ ‫باید منتظر ماند و دید این دوقطبی سرنوشت روحانی‬ ‫را چگونه رقم خواهد زد‪ .‬ایا کنش های سیاسی این دوقطبی‬ ‫از حسن روحانی‪ ،‬اولین رئیس جمهور یک دوره ای خواهد‬ ‫ساخت یا او را با قدرت بیشتری در پاستور نگه می دارد‪.‬‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫روحانی نشــان داده اســت که برخالف‬ ‫محمــود احمدی نــژاد چنــدان تمایلــی‬ ‫ندارد که با ســاخت های قدرت د ر افتد و‬ ‫تعاریف رســمی امور را به چالش بکشد‪.‬‬ ‫پس او حتما علــم رقابــت و قطب بودن‬ ‫مقابل اصولگرایــان حاکمیتی برنخواهد‬ ‫برداشت‬ ‫مخالفان برجام در قالب‬ ‫دلواپس ها میزگردها و‬ ‫همایش های متعددی را برگزار‬ ‫کردند‬ ‫برخی معتقدند جنجال هنگام‬ ‫سخنرانی علی اکبر صالحی‬ ‫نقش موثری در تصویب برجام‬ ‫در مجلس داشته است‬ ‫سیاست خارجی‬ ‫است حرف هایش رایحه اصالح طلبی داشته باشد اما طعم‬ ‫ان اصولگرایی است‪ .‬او اگر چه نظراتی را اعالم کرده (که‬ ‫لزوما همه اش در تقابل با نظرات اصولگرایان نبوده است)‬ ‫اما در عمل هرگــز خود را مقابل نهادهــای حاکمیتی قرار‬ ‫نداده است‪ .‬سوال تعیین کننده در این بخش اینکه با این‬ ‫توضیح حاال او چرا باید از این به بعد خود را با ساخت های‬ ‫قدرت در ایران بر ســر چنین مســائلی درگیر کنــد ؟ او که‬ ‫در مدل توافق هسته ای توانست نشــان دهد می توان با‬ ‫همراهی همه حاکمیت به نتیجه قابل قبولی رسید‪.‬‬ ‫اما شاید مهم تر از حوزه نظری برای تحلیلگران روشی‬ ‫است که حسن روحانی در تداوم سیاست ورزی خو د خواهد‬ ‫گزید‪ .‬اینکه او به کدام سو می رود؛ بخشی از اصالح طلبان‬ ‫می شود یا به اصولگرایان باز می گردد؟ خط سومی ایجاد‬ ‫می کند و ان را لیدری می کند یا در میانه دو جناح به فراخور‬ ‫شرایط تبدیل به باالنسر می شود؟‬ ‫باید برای رسیدن به پاسخ این سوال شرایط پیرامونی‬ ‫او را کاوش کرده و ان وقت به نتیجه گیری بپردازیم‪.‬‬ ‫او اکنون بعد از توافق هسته ای حتما جایگاه خوبی ‬ ‫مردم پیدا کرده و به یک عنصر عملگرای حکومتی تبدیل‬ ‫شده است‪ .‬یعنی جامعه او را یک فرد حاکمیتی می داند که‬ ‫به وعده ای که داده بوده عمل کرده است‪ .‬ساده تر بگوییم‬ ‫مردم اکنون روحانی را فردی می بینند که در تالشی فراگیر‬ ‫ایران را از شــر قطعنامه ها و تحریم ها رهانده اســت‪ .‬این‬ ‫جامعه البته چندان به جستار جز ئیات و چگونگی رسیدن به‬ ‫این توافق نمی پردازد‪ .‬به قولی مردم سفره خود را می بینند‬ ‫و دخلشــان را! این یعنی اینکه جامعه ذاتــی عملگرا دار د‬ ‫و البد نتیجه گرا‪ .‬حاال چرا این ســخن گفته شد؛ واقعیت‬ ‫این اســت که حســن روحانی انچه می خواســت در مورد‬ ‫ســرمایه اجتماعی به دســت اورده‪ ،‬به دست اورده است‪.‬‬ ‫الاقل اکنــون جامعه از او راضی اســت و او یــک کارگزار ‬ ‫دلخواه است‪.‬‬ ‫درست همین جا باید جای بحث دیگری را باز کنیم‪.‬‬ ‫یکی از افــراد اهل تحلیل می گفت حســن روحانی بعد از‬ ‫توافق دیگر نیاز چندانی به اصالح طلبان ندارد‪ .‬او خود به‬ ‫تنهایی می تواند سرمایه اجتماعی مورد نیاز برای رای اوری‬ ‫مجدد را جذب کند‪ .‬پس دیگر چــه نیاز به اصالح طلبان و‬ ‫براورده کردن خواست های انان؟!‬ ‫اما درســت همین جا برخی دیگــر تحلیل می کردند‬ ‫که اصولگرایان در یک قمار سیاسی خود را رقیب روحانی‬ ‫کردند که اگر او بــازی را در مذاکرات باخــت‪ ،‬انها قطب‬ ‫پیروز دنیای سیاست باشــند‪ .‬بر مبنای چنین ایده ای حاال‬ ‫که روحانی توافق را مــورد اجماع تقریبــی حاکمیت قرار‬ ‫داده است وقت ان است که روحانی دســت باال را مقابل‬ ‫رقیب گرفته و با حمایت از اصالح طلبان‪ ،‬اصولگرایان را‬ ‫زاویه نشین کند‪.‬‬ ‫در درســتی ازمایی این گزاره هــا حتما بایــد به این‬ ‫محورها توجه کرد‪:‬‬ ‫‪ -1‬روحانــی یــک محافظــه کار اســت‪ .‬ذات‬ ‫محافظه کاری می گویــد چیزی را که به دســت اورده ای‬ ‫از دســت مده و اگر توانســتی به ان بیفزای‪ .‬همین ذات‬ ‫‪217‬‬ ‫اقتصاد‬ ‫سیاست‬ ‫خارجی‬ ‫سیاسی‬ ‫ائتالف دموکرات ها ‪ -‬میانه روها‬ ‫برجام چگونه به تصویب رسید؟‬ ‫حنیف غفاری‬ ‫سیاست خارجی‬ ‫‪218‬‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫‪2‬‬ ‫روزنامه نگار‬ ‫ســرانجام در تیرمــاه ســال ‪ 1394‬و پــس از ماه ها‬ ‫مذاکرات مستقیم و فشــرده میان ایران و اعضای ‪،5+1‬‬ ‫شاهد جمع بندی مشــترک مذاکرات هســته ای از سوی‬ ‫طرفین و متعاقبا تصویب و اجرایی شدن سند برجام بودیم‪.‬‬ ‫از همان زمــان جمع بندی برجام‪ ،‬شــاهد اتخــاذ مواضع‬ ‫مختلفی از ســوی کشــورها و بازیگران مختلف در حوزه‬ ‫بین الملل بودیم‪ .‬عربستان سعودی و رژیم اشغالگر قدس‬ ‫نمی توانستند خشــم و نارضایتی خود را نسبت به تصویب‬ ‫و اجرایی شــدن برجــام کتمــان نمایند‪ .‬از ســوی دیگر‪،‬‬ ‫جمهوریخواهان و حتــی برخی دموکرات هــای افراطی‬ ‫در امریکا (افرادی نظیر ســناتور باب منندز و بن کاردین)‬ ‫مخالفت خود را با اجرایی شدن برجام اعالم کردند‪.‬‬ ‫پس از شکســت البی های عربی و صهیونیستی در‬ ‫جلوگیری از به ثمر رسیدن برجام‪ ،‬انها در صدد یارگیری در‬ ‫سنای امریکا جهت عدم تصویب توافق هسته ای بر امدند‬ ‫و جمع بندی مشترک مذاکرات هســته ای در تیرماه سال‬ ‫‪ 1394‬بدترین خبر ممکن برای نتانیاهو و همراهانش بود‪.‬‬ ‫رژیم صهیونیســتی تالش های خود برای جلوگیری‬ ‫از اجرایی شــدن برجــام را بر بــاد رفته می دیــد‪ .‬بنیامین‬ ‫نتانیاهو‪ ،‬نخســت وزیر رژیم اشــغالگر قدس که به عنوان‬ ‫بازنــده بزرگ اجرایی شــدن برجــام مورد شناســایی نظام‬ ‫بین الملل قرار گرفته و بیش از پیش بر ضریب انزوای وی‬ ‫افزوده شده بود‪ ،‬در همان تیرماه سال ‪ 1394‬در بیانیه ای‬ ‫توهم الــود که نشــان از نارضایتی و خشــم شــدید وی از‬ ‫اجرایی شدن برجام اســت اعالم کرد‪« :‬اسرائیل اجرای‬ ‫این توافق نامه را زیر نظر خواهد داشــت‪ .‬ایران حتی بعد‬ ‫از امضــای توافق نامه هســته ای جاه طلبی هــای خود را‬ ‫برای دســتیابی به سالح هســته ای کنار نگذاشته است و‬ ‫به تالش برای بی ثبات کردن خاورمیانه و گســترش ترور‬ ‫در جهان با نقض تعهدات بین المللی خود ادامه می دهد‪.‬‬ ‫قدرت های جهان باید فعالیت در تاسیســات هســته ای و‬ ‫دیگر سایت های ایران را از نزدیک زیر نظر داشته باشند تا‬ ‫این کشور به تالش مخفیانه برای ساخت سالح هسته ای‬ ‫ادامه ندهد‪».‬‬ ‫واقعیت امر این اســت که در ان برهــه و حتی پس‬ ‫از ان صــدای نتانیاهــو به گوش کســی نمی رســید‪ .‬در‬ ‫جریان سلســله مذاکرات هســته ای میان ایران اعضای‬ ‫‪ 5+1‬نتانیاهــو بارها تالش کــرد تا مانــع از تحقق توافق‬ ‫هسته ای میان ایران و اعضای ‪ 5+1‬شود‪ .‬او رایزنی های‬ ‫گسترده ای در این خصوص صورت داد و حتی در جریان‬ ‫امضای توافق نامه موقــت ژنو نیز یک بــار از طریق وزیر‬ ‫امور خارجه فرانسه مانع از امضای توافق موقت شد‪ .‬پس‬ ‫از امضــای توافق نامه موقت ژنو‪ ،‬نتانیاهو ســیگنال های‬ ‫منفی و بازدارنده ای را به ســوی اعضــای ‪ 5+1‬و در راس‬ ‫انها واشــنگتن و تروییکای اروپایی مخابره کرد‪ .‬نتانیاهو‬ ‫از تمامی ظرفیت های خود در راســتای بر هم زدن توافق‬ ‫هســته ای اســتفاده کرد‪ .‬در ایــن خصوص ریــاض نیز‬ ‫به عنوان یکی از بال های رژیم صهیونیســتی عمل کرده‬ ‫و در کنار تل اویو نقش مخرب و بازدارنده ای را ایفا کرد‪.‬‬ ‫پس از شکســت البی های عربی و صهیونیستی در‬ ‫جلوگیری از به ثمر رسیدن برجام‪ ،‬انها در صدد یارگیری در‬ ‫سنای امریکا جهت عدم تصویب توافق هسته ای بر امدند‬ ‫و جمع بندی مشترک مذاکرات هســته ای در تیرماه سال‬ ‫‪ 1394‬بدترین خبر ممکن برای نتانیاهو و همراهانش بود‪.‬‬ ‫پس از ان بود که تل اویو در صدد جذب ارای سناتورهای‬ ‫دموکرات و جمهوریخواه جهت جلوگیری از تصویب نهایی‬ ‫ان بر امد اما در دستیابی به این هدف خود نیز ناکام ماند‪.‬‬ ‫اعالم اجرایی شــدن برجام با قرائت بیانیه مشترک اقای‬ ‫ظریف‪ ،‬وزیــر امور خارجه کشــورمان و فدریکا موگرینی‪،‬‬ ‫مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا به مثابه نقش بر اب‬ ‫شدن ارزوهای نتانیاهو برای جلوگیری از به فعلیت رسیدن‬ ‫توافق هسته ای میان ایران و اعضای ‪ 5+1‬بود‪.‬‬ ‫شــاید تصور شــود تالش هــای نتانیاهو بیشــتر در‬ ‫جلوگیری از جمع بندی مشــترک مذاکرات متمرکز شــده‬ ‫بود اما باید این نکته را اضافه کرد که عالوه بر این تالش‬ ‫اشــکار‪ ،‬تالش های مخفــی نتانیاهــو بــرای بر هم زدن‬ ‫پروسه اجرایی شدن توافق هسته ای نیز برای وی و دولت‬ ‫ائتالفی و شکننده وی در سرزمین های اشغالی هزینه بسیار‬ ‫زیادی داشته است‪ .‬نتانیاهو سرمایه گذاری های هنگفت‬ ‫سیاســی و اقتصادی خود را در قبال برجام از دســت رفته‬ ‫می دید‪ .‬از دست رفتن این سرمایه ها بر اعتبار نخست وزیر‬ ‫رژیم صهیونیستی تاثیر معکوس گذاشــت‪ .‬او تعهد داده‬ ‫بود که به هر نحو ممکن جلوی اجرایی شدن برجام و حتی‬ ‫جمع بندی مشترک مذاکرات هسته ای را خواهد گرفت‪.‬‬ ‫در حال حاضر نیز نتانیاهو روی بر هم خوردن برجام‬ ‫از ســوی رئیس جمهور بعدی ایاالت متحــده امریکا یا از‬ ‫سیاستخارجی‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫صهیونیست ها سنگ اندازی های‬ ‫زیادی علیه برجام انجام دادند‬ ‫سیاست خارجی‬ ‫طریق وضع تحریم های جدید کنگــره امریکا علیه ایران‬ ‫حساب ویژه ای باز کرده اســت‪ .‬در این خصوص نتانیاهو‬ ‫روی همکاری نمایندگان و سناتورهای امریکایی حساب‬ ‫ویژه ای باز کرده است‪ .‬همچنین اظهارات افرادی مانند تد‬ ‫کروز‪ ،‬مارک روبیو‪ ،‬دونال د ترامپ (نامزدهای جمهوریخواه‬ ‫انتخابات ایاالت متحده امریکا) در مخالفت با برجام انگیزه‬ ‫نتانیاهو برای بر هم زدن توافق هسته ای طی ماه های اتی‬ ‫را دوچندان ساخته است‪.‬‬ ‫در نهایــت اینکــه نتانیاهو از این پــس انرژی اندک‬ ‫باقیمانده خود را صرف بر هم زدن اجرای توافق هسته ای‬ ‫خواهد کرد‪ .‬او در این خصوص روی سناتورها‪ ،‬نمایندگان‬ ‫و دولت بعدی امریکا ســرمایه گذاری خواهد کرد‪ .‬با این‬ ‫حال نتانیاهــو به خوبی می دانــد که هدایت بــازی از این‬ ‫پس نســبت به قبل به مراتب سخت تر است‪ .‬نخست وزیر‬ ‫رژیم صهیونیســتی به خوبی می داند که هزینه بر هم زدن‬ ‫بازی در حــال حاضر به شــدت باالســت‪ .‬هزینه هایی که‬ ‫حتی برخی مخالفان توافق هســته ای در امریکا نیز توان‬ ‫پرداخت ان را ندارند‪.‬‬ ‫نکته دیگر اینکه با اجرایی شــدن توافق هســته ای‬ ‫میان ایران و اعضای ‪ 5+1‬در ژانویه سال ‪ 2015‬میالدی‬ ‫(دی ماه سال ‪ )1394‬عمال دوران پسابرجام اغاز گردید‪.‬‬ ‫در دوران پسابرجام شاهد افزایش همکاری های اقتصادی‬ ‫ایران و اعضــای ‪ 5+1‬و تالش طرف هــای مذاکره کننده‬ ‫برای اجرایی شدن توافق هسته ای بودیم‪ .‬در عین حال‪،‬‬ ‫وضع قانون جدید کنگره ایاالت متحده امریکا در خصوص‬ ‫ایجاد محدودیت ویزای امریکا تقویت کننده بی اعتمادی‬ ‫به واشنگتن در مسیر اجرایی شدن برجام بود‪.‬‬ ‫به موجب این طرح‪ ،‬اتباع ‪ 38‬کشوری که تا به حال‬ ‫از گرفتن روادید امریکا معاف بودند و دارای تابعیت یکی‬ ‫از کشــورهای ایران‪ ،‬عراق‪ ،‬سوریه و ســودان نیز باشند‪،‬‬ ‫یا ان دسته از اتباع این ‪ 38‬کشــور که از سال ‪ 2011‬بدین‬ ‫ســو به یکی از چهار کشــور یاد شده ســفر کرده باشند‪ ،‬از‬ ‫این پس برای ســفر به امریکا باید بــا مراجعه حضوری به‬ ‫نمایندگی های دیپلماتیک امریکا روادید بگیرند‪.‬‬ ‫همچنین مصوبه مجلس نمایندگان و سنای امریکا‬ ‫درخصوص وضــع تحریم های جدید علیه کشــورمان در‬ ‫حوزه حقوق بشــر و توان موشــکی نشــان دهنده تالش‬ ‫واشــنگتن برای بی اثر کردن نقاط مثبت برجام محسوب‬ ‫می شود‪.‬‬ ‫از سوی دیگر‪ ،‬میان تل اویو و ریاض نیز در روزهای‬ ‫نخست اجرایی شدن برجام شــاهد تقسیم کاری مشترک‬ ‫بودیم‪ .‬این بازی موازی همچنان ادامه داشــته و در سال‬ ‫جدید نیز شــاهد اســتمرار ان خواهیم بود‪ .‬در استراتژی‬ ‫موازی که از سوی عربستان سعودی و با هماهنگی تل اویو‬ ‫اجرا می شــود‪ ،‬موضوع «مهار تبعات توافق هســته ای»‬ ‫مد نظر قــرار گرفته و جنگ روانی ال ســعود با تهران طی‬ ‫ماه های اخیر وارد مرحله شدیدی شده است‪ .‬ال سعود پس‬ ‫از به شهادت رساندن شــیخ نمر‪ ،‬رهبر شیعیان عربستان‬ ‫سعودی‪ ،‬در صدد تشــدید منازعات تبلیغاتی و روانی خود‬ ‫علیه ایران در منطقه بر امد و بدیهی اســت که این اقدام‬ ‫ال سعود به صورتی هدفمند صورت گرفته است‪.‬‬ ‫با این حال تالش عربســتان ســعودی جهت مهار‬ ‫تبعات توافق هســته ای میان ایــران و اعضای ‪5+1‬تنها‬ ‫جنبه ای روانی ندارد‪ .‬این موضوع دارای جنبه ای اقتصادی‬ ‫نیز اســت‪ .‬کاهش شــدید قیمت نفت اوپک سیاستی از‬ ‫ســوی ال ســعود در راســتای جلوگیری از افزایش ســود‬ ‫اقتصــادی و نفتی ایران در دوران پســا برجام محســوب‬ ‫می شود‪ .‬بر این مبنا؛ سیاســت نفتی بازدارنده ال سعود در‬ ‫اوپک همچنان ادامه دارد و خط کشی برجام با شبکه های‬ ‫نفت‪ ،‬هدفگذاری مقطعی ال سعود در این برهه را تشکیل‬ ‫می دهد‪.‬‬ ‫در نهایت اینکه میان تل اویو و ریاض در روز اجرایی‬ ‫شدن برجام تقسیم کار مشترکی صورت گرفته که بر اساس‬ ‫ان بتوانند اثار برجام را هم به صورت ماهوی و ذاتی و هم‬ ‫به صورت تبعی از بین برده و مهار کنند‪ .‬در چنین شرایطی‬ ‫دستگاه سیاســت خارجی ما باید بازی هوشــمندانه ای را‬ ‫در مقابل توطئه مشــترک رژیم صهیونیســتی و عربستان‬ ‫ســعودی صورت دهد‪ .‬اصلی ترین پیش شــرط این بازی‬ ‫هوشــمندانه‪ ،‬امادگــی بــرای همــه گزینه هــا در مقابل‬ ‫کارشکنی های بعدی دشمنان منطقه ای جمهوری اسالمی‬ ‫ایران است‪ .‬ضمن انکه کارشــکنی های احتمالی ایاالت‬ ‫متحده امریکا تحت تاثیر البی های تل اویو و ال ســعود را‬ ‫نمی توان نادیده انگاشت‪.‬‬ ‫در این میان اتحادیه اروپا فعال در صدد حفظ برجام‬ ‫و توافق هسته ای با ایران است‪ .‬در این خصوص مقامات‬ ‫اروپایی ســعی دارنــد در کســوت یک واســطه گر عمل‬ ‫کرده و ضمن اســتقبال از تبعات اجرایی شــدن برجام‪ ،‬با‬ ‫اعزام هیات های رســمی و تجاری به کشــورمان مانع از‬ ‫کارشکنی های بیشتر تل اویو‪ ،‬واشنگتن و ریاض در تقابل‬ ‫با برجام شــوند‪ .‬با این حال حتی در این برهه نمی توان به‬ ‫مقامات اروپایی نیز خوشبین بود! بدیهی است که هر گونه‬ ‫نگاه خوش بینانه و احساســی در برهه فعلی و فارغ شدن‬ ‫از احتماالتی که ممکن اســت پیش روی ما قــرار گیرد‪،‬‬ ‫می تواند به پاشــنه اشــیل برجام طی ماه های اتی تبدیل‬ ‫شــود‪ .‬از این رو الزم است گارد بســته جمهوری اسالمی‬ ‫ایران در برابر ایاالت متحده امریکا و بازیگران منطقه ای‬ ‫مخالف برجام حفظ شود‪.‬‬ ‫از سوی دیگر‪ ،‬یکی از الزاماتی که هم در سال ‪1394‬‬ ‫و هم در ســال پیش رو باید در خصوص برجام و معادالت‬ ‫سیاســت خارجی مترتب بر ان مدنظر قرار داد‪ ،‬رصد بازی‬ ‫عمیق ایاالت متحده امریکا و مقابله با ان است‪.‬‬ ‫در حوزه سیاســت خارجــی و در دوران پســا برجام‪،‬‬ ‫واشنگتن در صدد اســت ضمن دفرمه کردن استراتژی ها‬ ‫و ثوابت بازی ما در قبال منطقه و جهان‪ ،‬اســتراتژی های‬ ‫جدیدی را جایگزین انها نماید‪ .‬نخســتین گام دشــمنان‬ ‫نظــام در این مســیر‪« ،‬قابــل معامله جلــوه دادن اصول‬ ‫کالن سیاســت خارجی» کشــور اســت‪ .‬به عبارت بهتر‪،‬‬ ‫ایــاالت متحده امریــکا و دیگر دشــمنان نظــام در وهله‬ ‫نخست‪ ،‬ثوابت و اصول سیاســت خارجی کشورمان (که‬ ‫انها نیز منبعث از ارمان های انقالب اســامی هستند) را‬ ‫به تاکتیک هایــی قابل انعطاف تقلیــل می دهند و پس از‬ ‫شکستن پوسته و هسته سخت این اصول‪ ،‬انها را بر اساس‬ ‫اهداف خود انعطاف پذیر می سازند‪.‬‬ ‫در این خصوص بازی واشــنگتن و متحدانش بسیار‬ ‫پیچیده است‪ .‬حتی انها در مواردی حاضر هستند «پوسته‬ ‫ظاهری» اصول سیاست خارجی کشورهای مخالف انها‬ ‫حفظ شود اما «هسته درونی» ان را نرم و منعطف می کنند‪.‬‬ ‫حتی انهــا بــر دیالوگ هایی کــه در داخل کشــور و میان‬ ‫طرفداران و مخالفانشان در این خصوص صورت می گیرد‬ ‫نیز نظارت کرده و دست به شــکل دهی گفتمانی می زنند‬ ‫که پذیرای تزئینی و ویترینی کردن استراتژی ها و از درون‬ ‫تهی کردن انها باشد‪.‬‬ ‫در نهایــت اینکــه جمع بندی مذاکرات هســته ای‪،‬‬ ‫تصویب برجــام و اجرایی شــدن برجــام کــه جملگی در‬ ‫پروســه ای حدودا شــش ماهه و در ســال ‪ 1394‬صورت‬ ‫گرفــت‪ ،‬اول راه پیچیــد ه ای اســت کــه در صــورت‬ ‫اجرایی شدن کامل و بی نقص برجام حدود ‪ 10‬سال ادامه‬ ‫پیــدا خواهد کرد؛ مســیر پیچیده ای که بایــد در قبال ان‬ ‫رفتار‪ ،‬عمل و گفتار هوشــمندانه ای را در عرصه سیاست‬ ‫خارجی خود صورت دهیم‪.‬‬ ‫‪219‬‬ ‫سیاستخارجی‬ ‫منا‬ ‫ظ‬ ‫ر‬ ‫ه‬ ‫برجام برای تقویت میانه روها بود؟‬ ‫سیاست خارجی‬ ‫‪220‬‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫مهدیفضائلیوحسنبهشتی پوردرباره‬ ‫نقشبرجامدرسیاستایرانبایکدیگرمناظرهکردند‬ ‫‪3‬‬ ‫اهواز و تبریز داشته است‪ .‬پس خالصه اینکه من معتقدم‬ ‫بیم و امید این طور در مردم زنده شــده که یک مجلســی‬ ‫داشته باشیم‪ ،‬بدون حاشیه‪ .‬یک مجلسی داشته باشیم که‬ ‫اوال تعامل بین خودمان را تمرین کنیم‪ .‬چون اگر بتوانیم‬ ‫تعامل بیــن خودمان را تمرین کنیم‪ ،‬یعنی بین ان کســی‬ ‫که خودش را اصولگرا می داند با اصالح طلب یک تعامل‬ ‫سازنده باشد و در راستای منافع ملی کشورمان تحت رهبری‬ ‫مقام معظم رهبری‪ ،‬این تعامــل در درون موجب افزایش‬ ‫قدرت و اقتدار ملی ما می شود‪ .‬منجر به تعامل با بیرون و‬ ‫عمل متقابل براساس منافع شــود‪ .‬بدون اینکه بخواهیم‬ ‫برای کشور هزینه ایجاد کنیم و بدون شعارهایی که معموال‬ ‫هزینه اش از جیب ملت پرداخت می شــود‪ .‬بیانش خیلی‬ ‫ساده اســت و بدون اینکه توجه داشته باشــیم که اثرات‬ ‫حرف هایی کــه می زنیم‪ ،‬چه عواقبی برای کشــورمان به‬ ‫وجود می اورد‪ .‬در هر صورت فکــر می کنم برای تعامل با‬ ‫دنیا باید اول خودمان با هم تعامل را درســت تعریف کنیم‬ ‫و بعد با دنیا هم تعامل داشته باشیم‪ ،‬بدون اینکه نگران از‬ ‫دســت رفتن ارزش ها‪ ،‬ارمان ها و اصولمان باشیم‪ .‬برجام‬ ‫به ما این الگو را می دهد که می شود محکم بر سر مواضع‬ ‫اصولی مان بایســتیم اما با دنیا هم تعامل داشــته باشیم‪.‬‬ ‫به نظرم ایــن در داخل کشــور هم قابل اجراســت‪ .‬نتایج‬ ‫انتخابات به گونه ای تفســیر و تبیین شــود که گروه های‬ ‫مختلف با هم تعامل کرده و دوستی و رفاقت کنند در عین‬ ‫حال که از موضع خود کوتاه نیایند‪ .‬قرار نیست که بگوییم‬ ‫به خاطر تعامل اصالح طلبان مثل اصولگراها و اصولگراها‬ ‫مثل اصالح طلبان شوند! ولی اینها به نظر مشترکاتی دارند‬ ‫که بتوانند با همدیگر کار خوب کنند‪ .‬یکی از مهمترین انها‬ ‫هم تبعیت از رهبری است‪ .‬یعنی پذیرش اینکه این کشور‬ ‫یک نظام و راســی دارد که با او می توانند هماهنگ کنند و‬ ‫سر بزنگاه ها که باید حرف اخر زده شــود‪ ،‬فردی باشد که‬ ‫همه از او تبعیت کنند‪ .‬در این مدل فکر می کنم‪ ،‬می توان‬ ‫تعامل را تعریف کرد‪.‬‬ ‫فضائلی‪ :‬من مقدمتا کلیاتــی راجع به انتخابات‬ ‫داشته باشــم و بعد به برجام برســیم‪ .‬همان طور که اقای‬ ‫دکتر بهشتی پور هم اشاره کردند‪ ،‬برگزاری چنین انتخاباتی‬ ‫با این حجم مشارکت در کل کشــور و با شور و نشاط قابل‬ ‫توجه که فضای رقابتی هم در ان کامال مشهود بود‪ ،‬برای‬ ‫مجموعه نظــام یک توفیق و دســتاورد بزرگ محســوب‬ ‫می شــود‪ .‬از دید رهبری نظام همان طور که ایشان هم در‬ ‫انتخابات های قبل و هم در همین انتخابات بحث مشارکت‬ ‫حداکثری و دعوت بــه انتخابات را تاکید کــرده بودند که‬ ‫هرکس حتی اگر نظام را قبــول ندارد اما به خاطر کشــور‬ ‫مشارکت داشته باشــد و حضور پیدا کند‪ ،‬این مشارکت از‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫مثلث‪ :‬تشکر از اینکه قبول زحمت کرده و در این‬ ‫مناظره شرکت کرده اید‪ .‬موضوع ما برجام است اما‬ ‫نه از زاویه بررسی ابعاد فنی‪ .‬بیشتر می خواهیم‬ ‫به مباحث پیرامونی برجام در سیاســت داخلی و‬ ‫سیاســت خارجی و بحث از منظر جامعه شناسی‬ ‫ان بپردازیم‪ .‬همیــن امروز که در حــال برگزاری‬ ‫مناظره هستیم نتایج انتخابات مجلس در تهران‬ ‫هم اعالم شــده اســت‪ .‬اگر بخواهیم انتخابات‬ ‫تهران را در نظر بگیریم شاید بد نباشد که مناظره‬ ‫را با این سوال اغاز کنیم که چقدر برجام در نتیجه‬ ‫انتخابات تهران موثر بوده است؟‬ ‫بهشــتی پور‪ :‬بســم الله الرحمن الرحیم‪ .‬اوال‬ ‫مقدمتا بایــد بگویم که برگــزاری چنیــن انتخاباتی باعث‬ ‫سرافرازی و افتخار یک نظام است که ان قدر می تواند یک‬ ‫فضای جدی رقابتی برای جامعه فراهم کند تا ادم ها واقعا‬ ‫در یک فضــای رقابتی بیایند و رقابت کننــد و از ان مهمتر‬ ‫نتیجه را متمدنانه بپذیرند‪ .‬بعد به جای اینکه کف خیابان‬ ‫بریزند و برخورد پیش اید‪ ،‬رای را هرچه هست‪ ،‬تمکین کنند‬ ‫و طبق چارچوب قانونی جلو بروند‪ .‬این افتخار یک سیستم‬ ‫اســت که می توانیم ایجاد کنیم تــا این مــوارد به خوبی‬ ‫انجام شــود‪ .‬حاال در این میان‪ ،‬اینکه یک عده بخواهند‬ ‫به خاطر رد صالحیت عده ای‪ ،‬عملکرد شورای نگهبان را‬ ‫زیر سوال ببرند‪ ،‬حاشیه ای بر متن است‪ .‬متن اصلی این‬ ‫است که یک نظام توانسته چنین انتخاباتی برگزار کند‪ .‬از‬ ‫نظر امنیت و پتانســیل‪ ،‬هر رای یک انرژی برای سیستم‬ ‫ایجاد می کند‪ .‬وقتی ‪ 33‬میلیون نفر در انتخابات شــرکت‬ ‫می کنند‪ ،‬حدود ‪ 70‬میلیون رای به صندوق ها ریخته شود‪،‬‬ ‫برای نظام انــرژی تولید می کند و می توانــد اقتدار ملی را‬ ‫باال ببرد‪ .‬به نظرم اینها چیزهایی است که اصل است‪ .‬در‬ ‫فرع هم مساله این است که چه گروهی و چه جناحی برده‬ ‫و چگونه می تواند تعامل کند‪ .‬یعنی سه قوه به سمتی بروند‬ ‫که روزبه روز فضــای بهتری برای فعالیت های سیاســی‪،‬‬ ‫اقتصادی‪ ،‬اجتماعی وفرهنگی جامعه در چهار سال اینده‬ ‫فراهم کنند‪ .‬اما درخصوص ارتباط این انتخابات با برجام؛‬ ‫فکر می کنم موضوع برجام یک نقطــه عطف برای تاریخ‬ ‫کشور ما بود‪ .‬با حمایت صهیونیست ها و پرونده سازی هایی‬ ‫که با حمایت اتحادیه اروپا و بعضا چین و روســیه به وجود‬ ‫امده بود فضای بســیار بــدی را برای ایــران فراهم کرده‬ ‫بودند که برجام توانســت این فضا را بهبود دهد‪ .‬در تمام‬ ‫قرائن و شواهدی که می بینم وضعیت ما به مراتب از نظر‬ ‫شکســتن توطئه ها و خنثی کردن جوسازی هایی که علیه‬ ‫ما می کردند‪ ،‬بهتر از سال‪ 2‬است‪ .‬بنابراین مردمی که این‬ ‫برجام را دیدند‪ ،‬یک عده از انها‪ ،‬ان را به عنوان الگویی که‬ ‫می شود با دنیا تعامل کرد بدون اینکه از اصول مان عدول‬ ‫کنیم‪ ،‬می بینند‪ .‬یک عده ای هم ســعی دارند و می گویند‬ ‫که هر نوع تعامل با دنیا مســتلزم عدول کــردن از مواضع‬ ‫انقالبی است‪ .‬نمی دانم چند نفر مثل بنده فکر می کنند اما‬ ‫من معتقدم ما در عین حالی که می توانیم با دنیا تعامل کنیم‬ ‫که در دنیا امریکا هم هســت‪ -‬اما اصــول خودمان را هم‬‫حفظ کنیم‪ .‬یکی از اصول ما این است که امریکا دشمن‬ ‫ماســت‪ .‬یکی از اصول ما این اســت که ما بایــد به عدم‬ ‫وابســتگی افتخار کنیم و اصل قرار دهیم‪ .‬به هیچ قیمتی‬ ‫استقالل را از دســت ندهیم‪ .‬نباید دوگانه ای درست کنیم‬ ‫که اال و بالله هرکس با امریکا مذاکره یا تعامل کرد‪ ،‬حتما از‬ ‫مواضع انقالبی اش عدول کرده است‪ .‬من جزو منتقدین‬ ‫این فکر بودم و همچنان هم هســتم‪ .‬معتقدم می شود با‬ ‫امریکا تعامل کرد اما از موضع انقالبی و اصولی خودمان‬ ‫کوتاه نیاییــم‪ .‬در جامعه به ایــن فکر رای داده شــده که‬ ‫می توان تعامل کرد‪ .‬درصدش هرقدر باشد چه ‪ 40‬درصد‬ ‫یا ‪ 60‬درصد بنده معتقدم که این برجام تاثیر تعیین کننده ای‬ ‫به ویژه در شهرهای کالن مثل تهران‪ ،‬شیراز‪ ،‬اصفهان‪،‬‬ ‫حسن بهشــتی پور و مهدی فضائلی از‬ ‫موافقان و منتقدان منصف برجام به شــمار‬ ‫می رونــد‪ .‬این را می شــود از اظهــارات این‬ ‫دو شــخصیت در طــول دوره ای کــه دولت‬ ‫مشغول مذاکره بر سر برنامه هسته ای ایران‬ ‫بوده حس کرد‪ .‬برای بحــث در مورد دوران‬ ‫پسابرجام و البته تاثیری که توافق هسته ای‬ ‫بر صحنه سیاســی ایران گذاشــته‪ ،‬این دو‬ ‫شــخصیت را در قالب یک مناظره روبه روی‬ ‫یکدیگر قرار دادیم تا با بیان نقطه نظراتشان‬ ‫تصویری روشن تر از این دوره جدید را برای‬ ‫مخاطبان ترســیم کنند‪ .‬در این مناظره البته‬ ‫تالش شده تا نقاط مبهم سیاست خارجی ای‬ ‫که حســن روحانی ان را دنبــال می کند مورد‬ ‫بحث قرار گیرد‪.‬‬ ‫ناحیه نظام به معنای یک بلوغ قابل توجه سیاسی و امادگی‬ ‫در سطح باال برای اداره کشور است‪ .‬از طرف مردم هم باز‬ ‫نشانه بلوغ و درک درســت برای انجام وظیفه و در حقیقت‬ ‫امادگی برای مشــارکت اســت‪ .‬این در همه دنیا پذیرفته‬ ‫شده است که وقتی مردمی در نظام سیاسی شان مشارکت‬ ‫می کنند و در شــکل گیری نهادهای قانونی ان سهم ایفا‬ ‫می کنند‪ ،‬معنای ان در وهلــه اول یعنی پذیرش ان نظام و‬ ‫بعد از ان است که بحث های سیاسی داخل کشور مطرح‬ ‫می شود‪ .‬اگر االن به میزان مشــارکت توجه داشته باشیم‬ ‫چه در دوره های قبل و چه در این دوره از میانگین مشارکت‬ ‫در دنیا باالتر اســت‪ .‬این همراهی مردم با مجموعه نظام‬ ‫و پذیرش اینکه اگر قرار اســت رقابتی هــم صورت بگیرد‬ ‫در درون این ســازوکار سیاسی که توسط نهادهای قانونی‬ ‫درحقیقت برنامه ریزی و اجرا می شــود‪ ،‬صورت می گیرد‪.‬‬ ‫مجموعه اینها نشــان دهنده این بلوغ هــم از ناحیه نظام‬ ‫و هم از ناحیه مردم اســت‪ .‬همین جا به نظرم شاید اشاره‬ ‫به این مســاله بد نباشد و چه بســا ضروری هم باشد که هر‬ ‫برخوردی که جریان های سیاسی در این دوره انتخابات با‬ ‫هم داشتند‪ ،‬صرف نظر از جزئیاتی که شاید قابل اغماض‬ ‫هم باشــد در صحنه امدند و به رغم بعضــی از گالیه ها که‬ ‫داشــتند‪ ،‬رقابت کردند‪ .‬امروز هم می بینیم که نســبت به‬ ‫نتیجه ای که حاصل شــده کامال همراهی می کنند‪ .‬این‬ ‫اتفاق در انتخابات سال ‪ 92‬هم افتاد که به رغم اینکه اقای‬ ‫روحانی با رای اندکی باالتر از سایر نامزدها رئیس جمهور‬ ‫شدند‪ ،‬همه نامزدها به ایشان تبریک گفتند‪ .‬این خودش‬ ‫باز نشان دهنده طی مراحل رشد و بالندگی است‪ .‬بیایید این‬ ‫موضوع را مقایسه کنیم با انچه در ســال ‪ 88‬اتفاق افتاد‪.‬‬ ‫یک جریانی متوهم شــده بود نســبت به اینکه انتخابات‬ ‫را برنده شــده و ان خسارت های ســنگین را به کشور وارد‬ ‫کردند‪ .‬اینکــه ان جریــان این گونه در ذهنش باشــد که‬ ‫هروقت پیروز شود‪ ،‬انتخابات قانونی است و درست انجام‬ ‫شــده و مردم‪ ،‬مردمی با شــوق و بافهمی هســتند و هرگاه‬ ‫اقبالی نســبت به ان صورت نمی گیــرد و در این رقابت ها‬ ‫جا می مانــد‪ ،‬فرایند انتخابات و نظام و مردم را زیر ســوال‬ ‫ببرد‪ ،‬نکته ای اســت که ما باید به ان توجه داشته باشیم‪.‬‬ ‫ان کســانی که این هزینه را پرداخت کردند‪ ،‬متوجه باشند‬ ‫مادامی که نســبت به ان هزینه عذرخواهی نکنند‪ ،‬طبیعتا‬ ‫نمی توانند انتظار و توقع بازگشت را داشته باشند‪ .‬باز همین‬ ‫جا این اشاره را بکنم؛ ِ‬ ‫خود دعوت کشوری مثل انگلستان‬ ‫توسط رسانه اش که مردم را به انتخابات فراخواندند و حتی‬ ‫اینکه گفتند به چه کسی رای ندهید‪ ،‬مفاهیمی در درونش‬ ‫نهفته دارد که ما به ان کمتر توجه کردیم‪ .‬این یعنی دعوت‬ ‫به مشارکت‪ ،‬یعنی مشارکت موثر‪ .‬اگر مشارکت موثر نبود و‬ ‫انها می گفتند اینها صوری و فیلم و نمایشی است‪ ،‬دعوت‬ ‫نمی کردند‪ .‬دوم اینکه ان قدر این فرایند را سالم می بینند که‬ ‫حتی می توانند در ان کسانی که ناظر انتخابات هستند‪ ،‬از‬ ‫نگاه انها رای نیاورند و دعوت کردند که به اینها رای ندهید‪.‬‬ ‫همه اینها به نظر من نقاط قوتی است که در مجموعه نظام‬ ‫وجود دارد و نباید از کنارش راحت گذشت‪.‬‬ ‫اما در ارتباط با بحث تاثیــر برجام در رای مردم‪ ،‬بله‪،‬‬ ‫من هم معتقدم کــه موثر بوده اســت‪ .‬چون اساســا این‬ ‫‪ 37‬ســال و انتخابات های مختلفی که برگزار شــده تقریبا‬ ‫همه این طوری بوده که وقتی دولتی سر کارامده‪ ،‬طبیعتا‬ ‫مردم به کســی به عنوان رئیس جمهور رای می دادند و او‬ ‫دولت تشکیل می داده است‪ .‬ما نداریم که در مورد دولت‬ ‫و مجلــس بعدی اش‪ ،‬پارلمــان مخالف ان دولت باشــد‪.‬‬ ‫باالخره با یک فاصله ای که االن دو ســاله و گاهی اوقات‬ ‫کمتر است‪ ،‬مطالبه ای در جامعه ایجاد می شود‪ .‬توقعات‬ ‫و انتظاراتی که هســت تا یــک مدتی ادامــه دارد‪ .‬مردم‬ ‫درحقیقت تالش می کننــد که اتمام حجتی بــا ان دولت‬ ‫کنند‪ .‬به همین دلیل می خواهند شرایط برایش فراهم شود‬ ‫سیاست خارجی‬ ‫سیاستخارجی‬ ‫‪221‬‬ ‫سیاستخارجی‬ ‫سیاست خارجی‬ ‫‪222‬‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫تا مطالباتشان را بگیرند‪ .‬این فرایند در همه ادوار انتخابات‬ ‫بوده و شاید از این منظر‪ ،‬میزان رای و همراهی این مجلس‬ ‫به نســبت دوره های قبل یک مقدار کمتر هم باشد‪ .‬یعنی‬ ‫میزان رای مردم بــه نیروهای اصولگرا که در کل کشــور‬ ‫دادند‪ ،‬شاید به نسبت مجالسی که در دوره های قبل بعد از‬ ‫انتخابات ریاست جمهوری برگزار شده‪ ،‬یک مقدار نصاب‬ ‫همراهی به لحاظ موضعی و سیاستی و جهت گیری های‬ ‫مختلف متفاوت تر باشد یعنی ان قدر همسان و هماهنگ‬ ‫با دولت شاید نباشد‪ .‬این خودش جای تحلیل مستقلی دارد‬ ‫که می تواند نشان دهنده ان باشد که باالخره مردم نسبت به‬ ‫دولت گالیه های جدی دارند که کامال وضعیت مجلس را‬ ‫منطبق با شرایط دولت نکردند‪ .‬در این همراهی یک اتفاق‬ ‫خیلی مهمی که افتــاده و جزو وعده های اقــای روحانی‬ ‫هم در مرحله انتخابات بوده‪ ،‬بحث هســته ای اســت‪ .‬در‬ ‫بحث هســته ای‪ ،‬اختالف نظری با مباحث مطرح شــده‬ ‫توسط جناب بهشتی پور دارم‪ .‬ما احساس می کنیم خیلی‬ ‫درمورد بحث برجام بزرگنمایی می شــود‪ .‬حقیقتا برجام نه‬ ‫خودش به لحاظ فنی‪ ،‬بلکه به عنوان نقطه اغاز یک پروسه‬ ‫است‪ .‬من این دومی را مهم تر می دانم‪ .‬یعنی برجام را یک‬ ‫نقطه نمی دانم که بخواهیم درمــوردش حرف بزنیم‪ .‬اگر‬ ‫بخواهیم حرف بزنیم‪ ،‬حرف ها عوض می شود‪ .‬برجام یک‬ ‫بحث حساســیت برانگیز و پراهمیتش این بوده و هســت‬ ‫که نقطه اغاز یک روند اســت از ناحیــه امریکایی ها‪ .‬انها‬ ‫می گویند که روند تکامل اجتماعی ایران که نقطه اغازش‬ ‫برجام است و بحث پارادایم جنگ سرد که باز نقطه اغازش‬ ‫برجام اســت‪ .‬انها معتقدند پلی باید زده می شد که حلقه و‬ ‫قدم اول این پل‪ ،‬بحث برجام اســت‪ .‬از این نظر متفاوت‬ ‫می شود و به ان سمت می رویم که حضرت اقا فرمودند پس‬ ‫از برجام مهم تر است که در ادامه بحث به ان می پردازیم‪.‬‬ ‫پس برجام با رای مردم ارتباط داشت‪ .‬مردم درحقیقت‬ ‫همان طور کــه در جریــان برجام اجمــاال از بابــت اینکه‬ ‫احســاس می کردند این برجــام می تواند گشــایش های‬ ‫اقتصادی برایشــان ایجاد کند‪ ،‬خوشــحال بودند‪ .‬وعده‬ ‫دولت هــم همینطــور بوده کــه مــا کاری کنیــم که هم‬ ‫ســانتریفیوژ بچرخد و هــم چرخ زندگی مــردم‪ .‬تحریم ها‬ ‫برداشــته شــود این اتفاقات می افتد‪ .‬مردم این شرایط را‬ ‫برای دولت فراهم کردند‪ .‬همان طور که رهبری و مجموعه‬ ‫ما احساس می کنیم خیلی درمورد بحث‬ ‫برجام بزرگنمایی می شود‪ .‬حقیقتا برجام‬ ‫نه خودش به لحــاظ فنی‪ ،‬بلکه به عنوان‬ ‫نقطه اغاز یک پروســه اســت‪ .‬من این‬ ‫دومی را مهم تــر می دانــم‪ .‬یعنی برجام‬ ‫را یــک نقطــه نمی دانــم کــه بخواهیم‬ ‫درموردش حــرف بزنیم‪ .‬اگــر بخواهیم‬ ‫حرف بزنیم‪ ،‬حرف ها عوض می شود‬ ‫نظام این کار را کرده اســت‪ .‬یعنی مجموعه نظام هم این‬ ‫شــرایط را برای نظام فراهم کــرده تا بتوانــد در چارچوب‬ ‫اختیارات قانونی که دارد ان وعده هایش را عمل کند و اگر‬ ‫می تواند کشــور را یک قدم به جلو ببرد‪ .‬این شرایطی که‬ ‫فراهم شد و مردم به لحاظ روانی خوشــحال بودند و البته‬ ‫منتظر نتایج عملی اش هســتند‪ ،‬طبیعتا اگر احساس کنند‬ ‫که مجموعه ای در مقابل این می ایســتد و احتمال بدهند‬ ‫که به دولت اجازه ندهد کارهای اینده اش را انجام دهد و به‬ ‫وعده هایش عمل کند‪ ،‬مردم در رای شان نظرشان را اعمال‬ ‫می کنند و به نظرم تا یک حدودی در شهر تهران خیلی به‬ ‫وضوح این کار اتفاق افتاد‪ .‬از بابت اینکه شــرایط را برای‬ ‫دولت فراهم تر کنند تــا ببینند اتفاقی کــه باید می افتاده‪،‬‬ ‫می افتد یا نه‪.‬‬ ‫مثلث‪ :‬از بخشــی از صحبت های اقای فضائلی‬ ‫اســتفاده می کنیم که اگر امریکایی هــا برجام را‬ ‫یک نقطه شروع تصور کرده باشند‪ ،‬ایا این بحث‬ ‫درست است که دالیل اصلی پذیرفته شدن برجام‬ ‫از ســوی انها این بــوده که به طیف موســوم به‬ ‫میانه رو در ایران کمک کنند؟‬ ‫بهشــتی پور‪ :‬امریکایی هــا که خیلــی کارها را‬ ‫دلشان می خواهد انجام دهند و انجام می دهند‪ .‬نمی دانم‬ ‫اطالع دارید که بزرگترین موسســات تحقیقاتی در جهان‬ ‫در امریکاســت و فاصله اش هم با مراکز تحقیقاتی سایر‬ ‫کشــورها از نظر بودجه و تولید امکانات خیلی زیاد است‪.‬‬ ‫اینکه اینها می نشینند‪ ،‬فکر می کنند‪ ،‬برنامه ریزی می کنند‬ ‫و ما را با دقت رصد می کنند‪ ،‬حرف درســتی اســت‪ .‬برای‬ ‫ما هم نقشــه های خیلی زیادی می کشــند چــون از نظر‬ ‫من‪ ،‬دشمن ایران هســتند‪ .‬اما اینکه ما باید این فکرها و‬ ‫برنامه ریزی های انها را رصد کنیم‪ ،‬کار خیلی درستی است‪.‬‬ ‫باید انها را رصد کنیم که چه می گویند‪ ،‬چه فکری می کنند و‬ ‫چگونه راجع به مسائل می نویسند‪ .‬اما نکته اساسی اینکه‬ ‫ما باید چه کار کنیم؟ حاال انها این نقشــه ها را می کشــند‪،‬‬ ‫برنامه ریزی هایشــان را می کنند‪ ،‬بعضی از خواســته های‬ ‫درونی شــان را هم می گویند و بعضی را هــم نمی گویند‪.‬‬ ‫یعنی یک سیاســت اعالنی دارند و یک سیاست اعمالی‪.‬‬ ‫همه اینها را قبــول می کنیم اما باید ببینیم مــا باید چه کار‬ ‫کنیم؟ اگر امریکا برای ما بعد از برجام نقشه دارد پس ما رو‬ ‫به قبله برویم و دراز بکشــیم که یک عده نفوذی در داخل‬ ‫پیدا کردند و باید عزا بگیریم! یا اینکه باید برویم با این کار‬ ‫سیاستخارجی‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫واقعا این حرف که ما می توانیم با امریکا در‬ ‫زمینه هاییکهبهنفع مانهستتعاملداشته‬ ‫باشــیم بدون اینکه از ارزش ها و اصولمان‬ ‫پایین بیاییم‪ ،‬یک شــعار است؟ یک شعار‬ ‫به معنی نشــدنی است یا شــدنی است؟‬ ‫بنده معتقدم که شدنی است‪ .‬به شرطها و‬ ‫شروطهاهمان طورکهشمافرمودید‪.‬مااول‬ ‫خودمانراباورکنیمیعنیمامی توانیمرا‬ ‫سیاست خارجی‬ ‫مقابله کنیم؟ به نظرم باید اول فهم درست از نقشه دشمن‬ ‫داشته باشیم نه ان چیزی که در ذهن ماست‪ .‬متاسفم که‬ ‫یک عده در ذهنیت خودشــان یک چیزهایی می سازند و‬ ‫همان ذهنیت را هم انتقال می دهند و همان ذهنیت را هم‬ ‫منبع برای قضاوت قرار می دهند‪ .‬من می گویم اوال امریکا‬ ‫و نقشه هایش را باید با دید دشمن شناسی به دقت مطالعه‬ ‫کنیم نه اینکه یک خبر را از زمان کلینتون منتشر کنیم که‬ ‫اســاس اش جک و خنده بوده اســت‪ .‬این نشان می دهد‬ ‫که من ان جامعه را درست نشناختم که خانم کلینتون علنا‬ ‫بگوید ما می خواهیم غزه را نابود کنیم و یک کشتار عظیم‬ ‫در غزه راه بیندازیم‪ .‬این گونه موارد خیلی زیاد اســت که‬ ‫ما ذهنیت خودمان را راجــع به امریکا نقــل می کنیم و نه‬ ‫واقعیت ها و سیاست های امریکا را‪ .‬سیاست های امریکا‬ ‫علیه ایران است‪ ،‬اما باید به دقت ابعادش سنجیده شود‪.‬‬ ‫تحلیل محتوا شود و دقیقا بدانیم چه چیز را نقل می کنیم‪.‬‬ ‫بعضی وقت ها متاســفم از اینکه حتی برای مسئوالن مان‬ ‫نقل قول هایی را می گویند که اصال اساس اش اشتباه بوده‬ ‫و اصال چنین چیزی نبوده است‪ .‬مکرر هم از این مثال ها‬ ‫در ارشیو شخصی ام دارم‪ .‬حاال نکته مهم این است که ما‬ ‫باید خودمان را تجهیز کنیم‪ .‬ببینیم چگونه در برابر دشمن‬ ‫بدکردار جامعه را مقاوم سازی کنیم و اجازه ندهیم او بتواند‬ ‫اینجا بر ما مســلط شــود‪ .‬اینکه امریکایی ها خوشــحال‬ ‫می شــوند از اینکــه ادم هایی بر ســر کار بیاینــد که کمتر‬ ‫ضدامریکایی هســتند‪ ،‬بله‪ ،‬صددرصد همین طور است‪.‬‬ ‫اما ما ببینیم واقعا کسانی که در ظاهر شعار ضدامریکایی‬ ‫می دهند در عملشــان و نتیجه علمشــان به منافع امریکا‬ ‫کمک کردند یا به ضرر امریکا؟ این به نظرم جای بررســی‬ ‫دقیق و علمی و به دور از حــب و بغض جناحی دارد‪ .‬یعنی‬ ‫یک موسســه کامال علمی و فراجناحی باید بررسی دقیق‬ ‫کند کــه در این ســال های اخیر کســانی که شــعارهای‬ ‫ضدامریکایی دادند‪ ،‬عمال‪ ،‬بــه منافع امریکا ضربه زدند؟‬ ‫چه در بیرون کشور یا درون کشور‪ .‬اینکه علیه امریکا شعار‬ ‫دادند و افشــاگری کردند نتیجه اش به نفــع منافع امریکا‬ ‫و خدمت به امریکا بوده اســت؟ ما باید این را دقت کنیم‪.‬‬ ‫نکته بعدی که خیلی مهم اســت اینکه ابعــاد برجام انچه‬ ‫مکتوب امده و مشــخص اســت چه خدمتی به ما کرده؟‬ ‫اینکه ‪ PMD‬از سرفصل گزارشات اقای امانو حذف شده‪،‬‬ ‫ایا این خدمت به جامعه ما هســت یا نیست؟ ‪ PMD‬حذف‬ ‫شــده و در ســرفصل گزارش اخیر دیگر ‪ PMD‬نداریم‪ .‬ایا‬ ‫باز هم بگوییم که این دروغ اســت و اینهــا می خواهند که‬ ‫دروغ بافی کنند؟ مثال دارند ما را فریب می دهند! اینکه ‪12‬‬ ‫قطعنامه ای که در شورای حکام تصویب شده بوده و برای‬ ‫اینکه ما را محکوم کنند‪ ،‬در ســازمان های بین المللی مبنا‬ ‫قرار گرفته شده بود تا برایمان پرونده سازی کنند‪ ،‬مختومه‬ ‫اعالم شد‪ ،‬ایا پوششی برای حقه بازی است یا اینکه واقعا‬ ‫کنار گذاشته شده اســت؟ اگر چنین چیزی درست است‪،‬‬ ‫بنابراین خواهشــم این اســت که ما واقعیت وزن برجام را‬ ‫ببینیم که چه کار کرده اســت؟ حاال در انتخابات هر اثری‬ ‫داشته‪ ،‬داشته باشد اما انچه مهم است تاثیر ان در جامعه‬ ‫ماست‪ .‬خواهشم این اســت که واقع بین باشیم‪ .‬واقعیت‬ ‫این اســت که ما بعد از برجام می توانیم مواضع انقالبی و‬ ‫اصولی خودمــان را محکم حفظ کنیم ولــی در عین حال‬ ‫یک نوع تعامل هم با دنیا داشته باشیم که منافع خودمان‬ ‫را به حداکثر برسانیم‪ .‬صرف اینکه انها می گویند ما فالن‬ ‫نقشه ها را برای شما کشیدیم‪ ،‬پس اول به خودمان بدبین‬ ‫شویم‪ ،‬نباشد بلکه باید اول خودمان را اصالح کنیم و بین‬ ‫خودمان یک پادزهر قوی ایجاد کنیم که میکروب نتواند‬ ‫وارد شود‪.‬‬ ‫فضائلی‪ :‬کلیت این حرف درســت است که باید‬ ‫نقشه دشمن را بفهمیم‪ .‬دشــمن را رصد کنیم و در مقابل‬ ‫نقشــه دشــمن اقدام و تصمیم مناســب داشــته باشیم‪.‬‬ ‫امریکایی هــا‪ ،‬مطابق منافع خودشــان کارهــای زیادی‬ ‫می خواهنــد انجام دهنــد ولی الزامــا به این معنا نیســت‬ ‫که بتوانند انجام دهند‪ .‬ولی درحقیقت ســوال شــما این‬ ‫بود که ایا بنــای امریکایی ها در برجــام تقویت یک طیف‬ ‫در داخل بوده اســت یا نبــوده؟ باید عرض کنــم که این‬ ‫تصدیق حــرف انهاســت‪ .‬مقامات امریکایــی به صورت‬ ‫صریح در تحلیل هایشان در اندیشکده های مختلف یا در‬ ‫مصاحبه های اقــای اوباما این را نشــان داده اند‪ .‬در واقع‬ ‫مطرح شــده که یکی از اهــداف برجام‪ ،‬تقویــت جریانی‬ ‫است که انها به عنوان میانه رو و عملگرا از ان یاد می کنند‪.‬‬ ‫پس انهــا چنین قصــدی دارند و قصدشــان را هــم بیان‬ ‫کردند‪ .‬یا انها در خالء حرف می زنند یــا یک مابه ازایی در‬ ‫کشــور ما دارد‪ .‬طبیعتا انها در خالء حــرف نمی زنند پس‬ ‫یک مابه ازایی دارند‪ .‬موضع داخل کشــور مــا مقابل این‬ ‫حرف چه بوده اســت؟ ایــا اصال موضعی گرفته اســت؟‬ ‫‪223‬‬ ‫سیاستخارجی‬ ‫اینکه می فرمایید ما باید موضع انقالبی داشــته باشــیم‪،‬‬ ‫اصال حرف سر همین است که ایا موضع انقالبی که باید‬ ‫اتخاذ می شد یا باید بشود‪ ،‬انجام شــده یا نشده است؟ ایا‬ ‫جریانی که به هر حال در داخل به عنوان جریان میانه رو‪،‬‬ ‫شناخته می شود و خودش هم از به کار بردن چنین تعبیری‬ ‫ابایی ندارد و چه بسا می برد‪ ،‬در مقابل تمایل امریکایی ها‬ ‫چه واکنشی از خودش نشان داده اســت؟ ایا یک موضع‬ ‫انقالبــی گرفته که مــا به دهن امریــکا می زنیــم و اجازه‬ ‫نمی دهیم انها بخواهند به ما چشم طمعی داشته باشند یا‬ ‫اینکه همراهی کرده اســت؟ اقای بهشتی پور می فرمایند‬ ‫که ببینیــم عملکرد جریانی که شــعار ضدامریکایی داده‪،‬‬ ‫چه بوده است؟ می خواهم بگویم خود امریکایی ها قاعدتا‬ ‫این را ارزیابی کرده اند‪ .‬خودم هیچ وقت طرفدار شعارهای‬ ‫الکی و هوچی بــازی در این ماجرا نبوده ام و نیســتم‪ .‬ولی‬ ‫می خواهم بگویم اگر امریکا را یک مجموعه ای که اشاره‬ ‫کردند و واقعیت هم دارد کــه مراکز مطالعاتی‪ ،‬تحقیقاتی‬ ‫و پژوهشی و چه و چه دارند‪ ،‬اوضاع و احوال ایران را رصد‬ ‫می کنند‪ ،‬اگر ان جریانی که شعار ضدامریکایی می دهد‪،‬‬ ‫به نفع امریکایی ها بود پس چرا می خواهند جریان مقابلش‬ ‫را در ایران تقویت کنند؟ چرا همین جریان که عملکردش‬ ‫به نفع امریکایی ها بوده‪ ،‬تقویت نمی کنند؟ چرا می خواهند‬ ‫یــک جریانــی تقویت شــود که قاعدتــا مفهــوم مخالف‬ ‫صحبت های اقای بهشتی پور می شود که اگر بیایند منافع‬ ‫امریکایی ها به خطــر می افتد؟ یعنــی امریکایی ها دارند‬ ‫تالش می کنند که یک جریانی را در ایران تقویت کنند که‬ ‫اگر ان جریان تقویت شود‪ ،‬منافع امریکا را در ایران به خطر‬ ‫می اندازد و از ان طرف علیه جریانی کار می کنند که علیه‬ ‫امریکا شــعار می دهند که اتفاقا انها منافع امریکا را تامین‬ ‫می کنند‪ .‬من این را نمی فهمم که این معادله چگونه قابل‬ ‫حل است؟‬ ‫بحث تعامل با دنیا را هم بیان کنم که به نظرم دنیا را‬ ‫معادل امریکا قرار دادن‪ ،‬کوچک کردن دنیاســت‪ .‬اینکه‬ ‫امریکا یک کشــور بزرگ‪ ،‬قدرتمند و صاحب نفوذ اســت‪،‬‬ ‫جای خودش اما جمهوری اسالمی ایران هیچ وقت از اول‬ ‫به‬ ‫ش‬ ‫ت‬ ‫ ‬ ‫یپور‬ ‫اگر امریکا برای ما بعد از برجام نقشه دارد پس‬ ‫ما رو به قبله برویــم و دراز بکشــیم که یک عده‬ ‫نفوذی در داخل پیدا کردند و باید عزا بگیریم! یا‬ ‫اینکه باید برویم با این کار مقابله کنیم؟‬ ‫‪224‬‬ ‫در واقع مطرح شده که یکی از اهداف برجام‪،‬‬ ‫تقویت جریانی است که انها به عنوان میانه رو و‬ ‫عملگرا از ان یاد می کنند‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫سیاست خارجی‬ ‫اینکــه امریکایی هــا خوشــحال می شــوند‬ ‫از اینکــه ادم هایی بر ســر کار بیاینــد که کمتر‬ ‫ضدامریکایی هســتند‪ ،‬بلــه‪ ،‬صددرصد همین‬ ‫طور اســت‪ .‬اما ما ببینیــم واقعا کســانی که در‬ ‫ظاهر شــعار ضدامریکایی می دهند در عملشان‬ ‫و نتیجه علمشــان به منافع امریکا کمک کردند‬ ‫یا به ضرر امریکا؟‬ ‫اگــر ان جریانــی کــه شــعار ضدامریکایــی‬ ‫می دهــد‪ ،‬بــه نفــع امریکایی هــا بود پــس چرا‬ ‫می خواهند جریان مقابلــش را در ایران تقویت‬ ‫کنند؟‬ ‫ایاالت متحده امریکا در موضعی قرار دارد که‬ ‫هم با دولت ها و هم با اپوزیسیون هایشــان کار‬ ‫می کند و سبدش را خالی نمی گذارد‬ ‫انقالب‪ ،‬مشکلی با دنیا نداشته است‪ .‬در زمان امام همین‬ ‫بحث مطرح شد و بعد از امام هم همین بحث مطرح بوده‬ ‫که او هم به دنبال منافع خودش اســت‪ .‬اگر مــا با امریکا‬ ‫مذاکره و نشست و برخاست می کنیم‪ ،‬تحلیل مان از منافع‬ ‫کشور است‪ .‬تحلیل مان این است که در این گفت وگوها‬ ‫منافع تامین می شود یا نمی شــود؟ اما اختالف اینجاست‬ ‫که برخی اقایان می گویند با حفظ همــه ارزش های نظام‬ ‫جمهوری اســامی می توانیم ان منافع را ایجــاد کنیم و‬ ‫تفکر دیگری می گوید که ما در این شرایط نمی توانیم‪ .‬یک‬ ‫وقت هست که ان قدر قدرتمند می شویم که می توانیم همه‬ ‫جوانب را مدیریت کنیم و مذاکره هم می کنیم ولی با اینکه‬ ‫بخشی شعار دادن اســت که ما فکر می کنیم‪ ،‬می توانیم‬ ‫همه انچه در ایــن صحنه اســت در مقابل شــیطنت ها و‬ ‫مکرهای او مدیریت کنیم که به مذاکره کنندگان ما بستگی‬ ‫دارد‪ ،‬به تــوان تبلیغاتی و رســانه ای ما بســتگی دارد‪ ،‬به‬ ‫شرایط بین المللی و منطقه ای بستگی دارد و مجموعه ای‬ ‫از عوامل اینجا دخیل هســتند تا ببینیــم مذاکراتی که در‬ ‫هر زمان از جمله موضوع هســته ای هم انجام می شود‪،‬‬ ‫می توانــد به نفع ما تمام شــود یا نه؟ اینکــه درمورد برجام‬ ‫ارزیابی داشته باشیم که ایا مذاکرات به نفع ما تمام شود‪،‬‬ ‫به نظرم محل بحث دارد‪.‬‬ ‫بهشتی پور‪ :‬یکی از مشکالت ما در همین نکته‬ ‫اســت که همیشــه وقتی یک موضوعی مطرح می شود‪،‬‬ ‫الزام نیست که عکس ان صحیح باشــد‪ .‬این را در منطق‬ ‫هم داریم‪ .‬اینکه مــن می گویم فرضا کســانی بودند و به‬ ‫اسم ضدامریکایی شعار دادند و بعد نتیجه عملشان به نفع‬ ‫امریکا تمام شده به این معنا نیست که انها که علیه امریکا‬ ‫شعار نمی دهند و با امریکا تعامل دارند حتما به زیان امریکا‬ ‫کار کردند‪ .‬این الزامی نــدارد و در هر پدیده ای می توانیم‬ ‫وجوه مختلفش را در شــرایط‪ ،‬مکان و زمان های مختلف‬ ‫تحلیل کنیم و نتایجش را بگیریم‪ .‬همان طور که من ادعا‬ ‫ندارم که تمام شعارهای ضدامریکایی اشتباه بوده و منجر‬ ‫به وابستگی بیشــتر می شــده‪ ،‬بلکه معتقدم شعار مقدمه‬ ‫شــعور اســت‪ .‬اگر شــعار را کنار بگذاریم ممکن است در‬ ‫شعورمان هم شک کنیم‪ .‬اما اگر شــعار در حد شعار بماند‬ ‫گاهی منجر به این می شــود که امریکایی ها نفع می برند‪.‬‬ ‫این متاســفانه در عمل بارها حداقل به بنده ثابت شــده‪،‬‬ ‫بنابراین ما باید حواسمان جمع باشد‪ .‬ضدامریکایی بودن‬ ‫به معنای این نیست که فقط شعار امریکایی بدهیم‪ .‬ما باید‬ ‫در عمل‪ ،‬در روش و سبک و زندگی و همه موضوعات مان‬ ‫امریکا را خوب بشناسیم و بدانیم چگونه با دشمنی ها مقابله‬ ‫کنیم‪ .‬پس قســمت دوم می مانــد که ایا تعامــل با امریکا‬ ‫می تواند با اصول و روش ها باشد؟‬ ‫فضائلی‪ :‬نه قسمت دوم این است که ایا امریکا‬ ‫به دنبال تقویت یک جریانی هست یا نه؟‬ ‫بهشــتی پور‪ :‬اول ایــن را توضیــح دهم؛ پس‬ ‫نکته دوم که به نظر خیلی مهم اســت واقعا این حرف که‬ ‫ما می توانیم با امریکا در زمینه هایی که به نفع مان هست‬ ‫تعامل داشــته باشــیم بدون اینکه از ارزش ها و اصولمان‬ ‫پایین بیاییم‪ ،‬یک شعار است؟ یک شعار به معنی نشدنی‬ ‫است یا شدنی اســت؟ بنده معتقدم که شــدنی است‪ .‬به‬ ‫شرطها و شــروطها همان طور که شــما فرمودید‪ .‬ما اول‬ ‫خودمان را باور کنیم یعنی ما می توانیم را‪ .‬درســت اســت‬ ‫که او قدرت مســلط و هژمونی اســت و در زمینه رسانه ای‬ ‫و دانشــمندان مختلف ســرامد اســت ولی این شعار «ما‬ ‫می توانیم» فقــط در صنعــت و فناوری نیســت‪ ،‬بلکه در‬ ‫سیاست هم هست‪ .‬یعنی خودمان را باور کنیم‪ ،‬خودمان‬ ‫را گم نکنیم و خودمــان را در مقابل او ذلیل و خوار نبینیم‪.‬‬ ‫عزتمندانه عمل کنیم و بدانیم که از پشتیبانی ‪ 80‬میلیون‬ ‫ادم برخورداریم‪ .‬اگر چنین ادم هایی داشته باشیم‪ ،‬محکم‬ ‫و استوار می توانند در مقابل این دشمن بدکردار کار درست‬ ‫انجام دهند که مــن مطمئنم در مورد برجــام تا حد زیادی‬ ‫انجام داده انــد و ثابــت کرده اند که می شــود انجام داد‪.‬‬ ‫منتها تحت رهبری فرد خردمندی کــه در یک اصول و در‬ ‫یک جاهایــی‪ ،‬روش هایی را تصحیــح می کردند و به انها‬ ‫تذکر داده می شد‪ .‬به امید خدا رها نشده بودند که هرکار و‬ ‫ابتکار کردند‪ ،‬خودشان کرده باشند‪ .‬خودشان هم واقفند‬ ‫و بارها هم اعالم کرده اند که در یک جاهایی از طرف یک‬ ‫رهبر خردمند به اینها خط داده می شد که باید اصالح روش‬ ‫می کردند‪ .‬البتــه با همه اینها نمی تــوان صد درصد گفت‬ ‫که برجام از همه جهت دســتاورد خوبی بوده است‪ .‬خیلی‬ ‫جاها هم به زیان ماست اما بارها گفته ام که برایند کلی ان‬ ‫به نفع جمهوری اســامی ایران اســت‪ .‬اما به یک سوال‬ ‫مهم بپردازیم؛ یکی از ویژگی های قدرت هژمون اوست‪.‬‬ ‫در طول تاریخ بشــر وقتی قدرت های این گونه را تجزیه و‬ ‫تحلیل می کنیم‪ ،‬ذاتش این اســت که اصــوال با همه کار‬ ‫می کننــد‪ .‬یعنی تــاش می کنند بــا دولت و اپوزیســیون‬ ‫و حتــی غیراپوزیســیون کار کنند‪ .‬مثال در کشــوری مثل‬ ‫اذربایجــان هم با الهام علــی اف و هم با عیســی قنبر کار‬ ‫می کنند که مخالفش هســتند‪ .‬در اوکراین هم با موافقین‬ ‫دولت ســال ها کار کردند و هم با مخالفینش کار می کنند‪.‬‬ ‫یعنی تــاش ایاالت متحــده امریکا این اســت که حتی‬ ‫با متحدینش مثل عربســتان کار می کند‪ ،‬با اپوزیســیون‬ ‫عربســتان هم کار می کند‪ .‬این رویکرد برایش دو حســن‬ ‫دارد؛ موقعی کــه با اپوزیســیون عربســتان کار می کند‪،‬‬ ‫می تواند روابطش را تنظیم کند و هرجا عربستان خواست‬ ‫شاخ و شانه بکشد از طرف اپوزیسیون به او فشار می اورد‪.‬‬ ‫یک جای دیگر هم به نفعش اســت که اگر اپوزیســیون‬ ‫به قدرت رســید با او از قبل هماهنگ بوده است‪ .‬بنابراین‬ ‫ایاالت متحــده امریــکا در موضعی قــرار دارد کــه هم با‬ ‫دولت ها و هم با اپوزیسیون هایشان کار می کند و سبدش‬ ‫را خالی نمی گذارد‪.‬‬ ‫فضائلی‪ :‬با چه شرایطی؟‬ ‫بهشتی پور‪ :‬با شرایطی که به نفعش باشد‪.‬‬ ‫فضائلی‪ :‬مثال بــا حزب الله لبنان حاضر اســت‬ ‫که کار کند؟‬ ‫بهشتی پور‪ :‬بله‪.‬‬ ‫فضائلی‪ :‬ممکن است که به نفع حزب الله باشد!‬ ‫نه‪ ،‬دیگر نه‪ .‬شــرطش این اســت که به نفع امریکا باشد‪.‬‬ ‫پس دیگر ان حزب الله‪ ،‬حزب الله نیست‪ .‬حزب اللهی که‬ ‫با امریکا تعامل کند و به حرف امریکا باشد دیگر حزب الله‬ ‫نیست‪.‬‬ ‫بهشــتی پور‪ :‬اگر تعامل حزب الله بــا امریکا به‬ ‫وابستگی حزب الله به امریکا تبدیل شود‪ ،‬اگر در بلندمدت‬ ‫ابزار امریکا شــود‪ ،‬صد درصد دیگر حزب الله نیســت‪ .‬اما‬ ‫اگر مثال در یک مقطعی به نفعش شده که گوش داعش را‬ ‫بپیچاند و حزب الله هم علیــه داعش کار می کند‪ ،‬دو تایی‬ ‫بر سر داعش می زنند این را به فرض می گویم که وابستگی‬ ‫به امریکا نمی شود‪ .‬تنها در یک مقطعی که وابستگی‪...‬‬ ‫فضائلی‪ :‬من می گویم که منافع امریکا نباشــد‪،‬‬ ‫منافع حزب الله باشــد‪ .‬اینطور که ما منافع مشترک داشته‬ ‫باشیم مثل اتفاقی است که در عراق با امریکایی ها داشتیم‬ ‫یا اتفاقی که در مقطعی با افغانستان داشتیم‪ .‬اینجا تقابل‬ ‫منافع نیست‪ ،‬منافع مشترک تعریف می شود‪ .‬اگر جایی که‬ ‫تقابل منافع هســت‪ .‬پس اگر امریــکا می گوید که از یک‬ ‫جناح حمایت می کند‪ ،‬پس یک منافع مشترکی با هم دارند‪.‬‬ ‫بهشتی پور‪ :‬ما باید اول ببینیم که منافع مشترک‬ ‫چیست؟ ما باید اول دقت کنیم‪.‬‬ ‫فضائلی‪ :‬اول اصلش را بپذیریــد که این منافع‬ ‫مشترک است بعد بگوییم کجا؟‬ ‫بهشتی پور‪ :‬من با این مخالفم که منافع مشترک‬ ‫دارند‪ .‬شما فرمودید که قبل از این دولت هم انها با امریکا‬ ‫سیاستخارجی‬ ‫ف‬ ‫ضائ‬ ‫لی‬ ‫انچه مهم است اینکه ان جناح باید حواسش‬ ‫باشــد که منافع ملی کشــورش را فــدای منافع‬ ‫اجنبــی نکند‪ .‬متاســفم کــه بعضی هــا رنگش‬ ‫را عــوض می کننــد؛ چــه در اصولگراهــا چه در‬ ‫اصالح طلبان‪ .‬می بینند که این کار بد است یک‬ ‫رنگ دیگری به ان می زنند‬ ‫شــما برای من نمونه بیاورید کــه امریکایی ها‬ ‫بگویند ما به دنبال تقویت جریان اصولگرا هستیم‬ ‫شــما یک مورد بیاورید که غربی ها بگویند ما‬ ‫دنبــال تقویت مثــا امام خمینــی در ایرانیم! یا‬ ‫تقویت رهبری در ایرانیم!‬ ‫ان کســانی کــه تمام قد بــا برجــام مخالفت‬ ‫می کردند و بعضا تعابیری را درمورد اقای ظریف‬ ‫و تیم مذاکره کننده داشتند؛ ضمن اینکه اهانت‬ ‫و غیرمنصفانه بــود‪ ،‬طبیعتا با نــگاه رهبری هم‬ ‫تطبیق نداشــت‪ ،‬به رغم اینکه ادعا می کردند ما‬ ‫در مسیر رهبری قدم برمی داریم‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫جریانی که مخالــف برجام بــود و صدایش هم‬ ‫بلندتر بود و جریان اصولگرایی که اسم بردید مثل‬ ‫اقای الریجانی‪ ،‬من رای هیچ کدام از این دو را رای‬ ‫صوابینمی بینم‪.‬یعنیمعتقدمهرکدامنسبتبه‬ ‫موضعیکهرهبرینظامداشتند‪،‬فاصلهداشتند‬ ‫سیاست خارجی‬ ‫وارد مذاکره شدند‪ .‬چرا در دولت احمدی نژاد با امریکا وارد‬ ‫مذاکره شدند؟ دلیلش چه بود؟‬ ‫فضائلی‪ :‬دلیلش این اســت که انها تصورشان‬ ‫این است که‪...‬‬ ‫بهشتی پور‪ :‬همین تصورات است دیگر‪ .‬در مورد‬ ‫اقای روحانی هم همین تصورات امریکاست‪ .‬برای اینکه‬ ‫من فکر می کنم باالی ســر اقای روحانی کسی هست که‬ ‫اجازه نمی دهد ما منافع مان را به امریکا بفروشیم‪.‬‬ ‫فضائلی‪ :‬خود این جریان را یک نظام هوشــمند‬ ‫مراقبت می کنــد و وظیفه اش هــم طبق قانون اساســی‬ ‫محافظت اســت‪ ،‬درســت‪ .‬اما ِ‬ ‫خود این جریــان چه کار‬ ‫می کند؟‬ ‫بهشتی پور‪ :‬خود این جریان هم اوال یک طیف‬ ‫نیستند‪ .‬ما اینجا امدیم یک بحث دوستانه و برادرانه کنیم‪.‬‬ ‫می خواهم بگویم نمی خواهم به کســی اتهام بزنم‪.‬‬ ‫ایاالت متحده امریکا دنبال منافع خودش اســت و ایران‬ ‫هم دنبــال منافع خــودش‪ .‬اما یــک جاهایی کــه منافع‬ ‫مشترک دارند‪ ،‬شرایطی پیش می اید‪ .‬در بوسنی و هرزگوین‬ ‫صرب هایی که مســلمانان را ســرکوب می کنند و ایران از‬ ‫حقوق مسلمانان بوسنی حمایت می کند‪ ،‬امریکا هم برای‬ ‫نفع خودش تشــخیص داده که علیه حکومت باشــد و در‬ ‫اینجا به اقای عزت بگوویچ کمک می کند‪ .‬اینجا به صورت‬ ‫تاکتیکی ما با هم منافع مشترک پیدا می کنیم‪ .‬پس ما راجع‬ ‫به منافع مشــترک با هم بحثی نداریم‪ .‬اما انجا که راجع به‬ ‫منافع امریکا هست ولی منافع ایران نیست یا منافع ایران‬ ‫هست یا منافع امریکا نیست نمی توانیم اصال با هم تعامل‬ ‫کنیم‪ .‬مگر اینکه نوع تعریف یک تعریف جدیدی باشــد‪.‬‬ ‫یک موضوعات جدیدی را روی میز بگذاریم‪ .‬سیســتم ما‬ ‫طوری است که هر دولتی باشــد مجبور است به ان منافع‬ ‫توجه کند‪ .‬این مجموعه اســتیت نه گاورمنت اســت که‬ ‫علیــه امریکا قد علم می کنــد و می گوید منافــع من اینجا‬ ‫اقتضا می کند که منافع مرا به رســمیت بشناسی‪ .‬حاال ان‬ ‫جریان میانه رو یک جاهایی ممکن اســت از شعاری که او‬ ‫برای جذب یک عده و افکاری که می دهد‪ ،‬استفاده کند اما‬ ‫خوب حواسش هست که اگر به خیانت متهم شود و منافع‬ ‫ملی اش را به خاطــر منافع ایاالت متحده بفروشــد‪ ،‬پوچ‬ ‫می شود‪ .‬مثل کف روی اب از بین می رود‪ .‬تاریخ ما این را‬ ‫ثابت کرده است‪ .‬یعنی ملت ایران به شدت به اجنبی و نوکر‬ ‫اجنبی حساس اســت‪ .‬اینکه بگویند این لیست انگلیسی‬ ‫اســت‪ ،‬با این چیزی درست نمی شــود‪ ،‬چیزی هم اثبات‬ ‫نمی شود‪ .‬انچه مهم اســت اینکه ان جناح باید حواسش‬ ‫باشد که منافع ملی کشــورش را فدای منافع اجنبی نکند‪.‬‬ ‫متاســفم که بعضی ها رنگــش را عوض می کننــد؛ چه در‬ ‫اصولگراها چه در اصالح طلبــان‪ .‬می بینند که این کار بد‬ ‫است یک رنگ دیگری به ان می زنند‪.‬‬ ‫فضائلی‪ :‬اینکه یک جریانی مورد طمع دشــمن‬ ‫قرار بگیرد‪ ،‬حسن ان جریان است یا عیبش؟‬ ‫بهشتی پور‪ :‬دشــمن در هر صورت طمع دارد‪.‬‬ ‫مگر به اصولگرایان طمع ندارند؟‬ ‫فضائلی‪ :‬نه‪ ،‬ندارند!‬ ‫بهشــتی پور‪ :‬مــن چند مقالــه بیاورم کــه اینها‬ ‫می گویند ما باید روی اصولگراها هم کار کنیم‪ .‬انها دنبال‬ ‫این هســتند که اتفاقــا بتوانند در اصولگراهــا نفوذ کنند و‬ ‫ضربه را در اصولگراها بزنند‪.‬‬ ‫فضائلی‪ :‬شما برای من نمونه بیاورید که بگویند‬ ‫ما به دنبال تقویت جریان اصولگرا هستیم‪.‬‬ ‫بهشتی پور‪ :‬تقویت نه‪.‬‬ ‫فضائلی‪ :‬تقویت هم یک نوع طمع است‪.‬‬ ‫بهشــتی پور‪ :‬تقویت یک موضوع است و یکی‬ ‫دیگر اینکه من بروم تجزیه و تحلیل کنم که اصولگراها چه‬ ‫طیف هایی هســتند‪ ،‬چند طبقه اند و چگونه می شود با انها‬ ‫کار کرد و در میانشان نفوذ کرد‪ .‬طمع یعنی اینکه می شود‬ ‫با این ادم ها هم کار کرد‪.‬‬ ‫فضائلی‪ :‬به نظرم طمع کلمه روشنی است‪ .‬یعنی‬ ‫امید داشتن‪ .‬امید دارند به اینکه بتوانند در این ادم ها نفوذ‬ ‫کنند و ضربــه بزنند‪ .‬یک مقدار معذرت می خواهم‪ .‬شــما‬ ‫عالقه مند هستید که در کلمات بچرخید‪ .‬انها می گویند که‬ ‫ما دنبال تقویت این جریان هستیم‪ .‬چرا تابه حال نگفتند که‬ ‫دنبال تقویت جریان اصولگرایی هستیم؟‬ ‫بهشــتی پور‪ :‬چرا‪ ،‬قبال گفته اند‪ .‬مثال پنج سال‬ ‫پیش‪.‬‬ ‫فضائلی‪ :‬شــما یک مورد بیاورید کــه بگویند ما‬ ‫دنبال تقویت مثال امام خمینی در ایرانیم! یا تقویت رهبری‬ ‫در ایرانیم!‬ ‫بهشتی پور‪ :‬تکلیف امام خمینی و رهبری روشن‬ ‫اســت‪ .‬نباید اصولگرایــی را با امام خمینی یکــی بدانیم‪.‬‬ ‫اصولگرایی با رهبری یکی نیســت‪ .‬برای همین تکلیفش‬ ‫روشن است‪ .‬خود رهبری هم فرموده اند که هرچه گفته اند‬ ‫همین است و دیپلمات هم نیستم و هرچه فرموده اند موضع‬ ‫صریح و روشــن دارد و دقیقا هم معلوم است‪ .‬اینها خواب‬ ‫و خیال است که انها بتواند با رهبری کاری انجام دهند‪.‬‬ ‫فضائلی‪ :‬افرین! ما هم همین را می گوییم‪.‬‬ ‫بهشتی پور‪ :‬اما در اصولگرایی‪.‬‬ ‫فضائلی‪ :‬من می گویم جریانی که به همین معنا‬ ‫طمع دشمن و امیدواری دشمن در جهتی که بتواند با او کار‬ ‫کند و از ناحیه اش همراهی داشته باشد‪ ،‬چرا اتفاق افتاد؟‬ ‫اتفاق افتاده یا نیفتاده؟ یعنی ما داریم تهمت می زنیم؟‬ ‫بهشــتی پور‪ :‬نه‪ ،‬انها از اول انقالب این کار را‬ ‫می کردند‪ .‬از ‪ 37‬سال پیش‪ .‬یک زمانی مهندس بازرگان‬ ‫بود و یک زمانــی بنی صدر و یک زمانی بــوده که گفته اند‬ ‫بیاییم با شهید بهشــتی کار کنیم! یک زمانی بین شورای‬ ‫امنیت ملی امریکا اقای برژینســکی و وزیر خارجه شــان‪،‬‬ ‫دعوا بوده که در خاطراتشــان به صورت مکتوب اســت‪.‬‬ ‫برژینسکی ان موقع می گفت که اساسا اینها همه فناتیکند‬ ‫و اصال نمی شود با اینها کار کرد‪ .‬اینها اصال قابل مذاکره‬ ‫نیستند‪ .‬نفر مقابل او می گوید که شما اشتباه می کنید و با‬ ‫همین ادم ها می شود کار کرد‪ .‬ما دومرتبه باید اقتدار امریکا‬ ‫را در ایران احیا کنیم‪ .‬ما نباید جلــوی این حرکت انقالبی‬ ‫بایســتیم و باید با این حرکت انقالبی همســو شویم‪ .‬این‬ ‫حرف ها ثبت و ضبط هم شده است‪ .‬از اول انقالب از سال‬ ‫‪ 57‬برای ما نقشه کشیده اند تا همین سال ‪ 94‬و جریان های‬ ‫مختلف هم همیشه مورد توجهشان بوده است‪.‬‬ ‫فضائلی‪ :‬من عرضم این است که اگر می پذیریم‬ ‫امریکایی ها این مطامع را مطابق منافع خودشان دارند باید‬ ‫چگونه واکنش نشــان دهد؟ باید تقویــت کند یا ناامیدش‬ ‫کند؟‬ ‫بهشــتی پور‪ :‬باید صددرصد به ایــن توجه کند‬ ‫که عملکرد منافع ایران به نفع مملکت ما هســت یا به نفع‬ ‫امریکا‪ .‬هرجــا دید که با عملکردش نان در کاســه امریکا‬ ‫می گذارد‪ ،‬بدانید که دارد خطا می کند‪ .‬هر جا دید که واقعا‬ ‫برای ســرافرازی و کمک به ملت ایــران حرکت می کند‪،‬‬ ‫محکم بایستد‪ .‬معیار دارد‪.‬‬ ‫فضائلی‪ :‬معیارش چیست؟‬ ‫بهشــتی پور‪ :‬مثال من یک سخنرانی علیه یک‬ ‫جریان خاص می کنم‪ ،‬یک درصد فقط بیمه لوز کشتیرانی‬ ‫لندن را باال می برم که این میلیون ها دالر صدمه به کشورم‬ ‫بوده است درحالی که اسمش هم این بوده که علیه او شعار‬ ‫داده ام‪ .‬خب ایــن یعنی چه؟ این یعنی اینکــه ما در درون‬ ‫یک نظام ســلطه بین المللی هســتیم که این نظام سلطه‬ ‫بین المللی‪ ...‬معیارش در درجه اول منافع ملی است‪.‬‬ ‫فضائلی‪ :‬منافع ملی یک کلیت است‪.‬‬ ‫بهشتی پور‪ :‬مگر منافع ملی را متوجه نمی شوید؟‬ ‫فضائلــی‪ :‬منافع ملــی که من تعریــف می کنم‬ ‫ممکن است با شما فرق داشته باشد!‬ ‫بهشتی پور‪ :‬منافعی که منافع اکثریت ملت ایران‬ ‫را تامیــن می کند و نفع اکثریت ملت در ان حرکت اســت‪.‬‬ ‫شــاخص دیگر هم دیدگاه های رهبری اســت که ایشان‬ ‫چــه فرموده اند و راجع بــه این موضوع چه خط مشــی ای‬ ‫داشته اند‪ .‬منظورم کالن اســت‪ .‬در جزئیات اصال مایل‬ ‫نیســتم همه چیز را خرج رهبری کنیم‪ .‬در کلیات و کالن‬ ‫کشور و انجاها که تصمیم ســازی می شود‪ .‬اینکه بشود یا‬ ‫نشود‪ .‬شما می خواهید جهت را ببینید و جهت گیری کنید‪.‬‬ ‫به نظرم نظرات مقام معظم رهبری در انجا خیلی می تواند‬ ‫راهگشا باشد‪ .‬بعد هم اساس اسالم‪ .‬اگر کاری اساس دین‬ ‫را روی هوا می برد ولو اینکه منافع ملی هم تامین شود نباید‬ ‫باشد‪ .‬انقالب ما اسالمی بوده و ما برای انقالب اسالمی‬ ‫در صحنه امدیم‪.‬‬ ‫فضائلی‪ :‬یکی از معیارها هم ِ‬ ‫خود دشمن است‪.‬‬ ‫اگر دشمن بگوید که این کار به نفع است‪...‬‬ ‫بهشتی پور‪ :‬نه‪ ،‬این الزاما نیست‪ .‬گاهی وقت ها‬ ‫فریب اســت‪ .‬واقعــا خودمان کــه ادم های هوشــمندی‬ ‫هســتیم‪ .‬ما باید ببینیم اخر ان قصه به نفــع امریکایی ها‬ ‫تمام شد یا نه؟‬ ‫فضائلــی‪ :‬ممکــن اســت امریکایی هــا از یک‬ ‫جریانی حمایت کنند که به نفع شان نباشد‪.‬‬ ‫بهشتی پور‪ :‬الی ماشاءالله این کارها را کرده اند‪،‬‬ ‫قبال‪.‬‬ ‫فضائلی‪ :‬نمونه ای از یــک جریانی بفرمایید که‬ ‫مخالف انهاست‪.‬‬ ‫بهشــتی پور‪ :‬بــه صــورت تاکتیکــی از یــک‬ ‫جریان مخالــف حمایت می کنند بــرای اینکــه بتوانند از‬ ‫قبل بــه جریانی که تعییــن کردند‪ ،‬ضربه بزننــد‪ .‬اصال ما‬ ‫خودمان ادم های هوشــمندی هســتیم‪ .‬مــن می گویم‬ ‫معیارمان‪ ...‬اینجا باید تشخیص دهیم که ته این داستان‬ ‫و برنامه ریزی ها منافــع امریکا را تامین کــرد یا نکرد‪ .‬اگر‬ ‫‪225‬‬ ‫سیاست خارجی‬ ‫‪226‬‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫سیاستخارجی‬ ‫منافعش را تامین کــرد به طور قطع ما باید بــه همه کاری‬ ‫که کردیم شک کنیم‪ .‬چون معلوم می شــود که ما فریب‬ ‫خوردیم‪ .‬ما نباید منافع امریکا را تامین کنیم‪ .‬ما باید منافع‬ ‫خودمــان را تامین کنیم‪ .‬پس اگــر او تاکتیکی فیلم بازی‬ ‫کرد و یک جاهایی موضع گرفــت‪ ،‬این موضع گیری نباید‬ ‫ما را فریب دهد‪ .‬اما ما باید ببینیم که عمال کاری و خدمتی‬ ‫کردیم که پولی را به بانک های امریکا رساندیم‪ ،‬موقعیت‬ ‫امریکا را در یک جا تقویت کردیم یا بچه های مســلمان و‬ ‫انقالبی را تضعیف کردیم که دشمن امریکا بودند‪ ،‬اینها را‬ ‫می توانیم روی کاغذ بنویســیم‪ .‬من می گویم ما باید اینجا‬ ‫تشــخیص دهیم که ایا در عمل این به نفع امریکا شــد یا‬ ‫نشد؟ وگرنه حرف اینکه ببینیم امریکا از چه حمایت می کند‬ ‫و ما عکس ان عمل کنیم‪ ،‬من می خواهم بگویم‪ -‬این را به‬ ‫امام خمینی هم نسبت می دهند که در سال ‪ 57‬فرموده اند‪-‬‬ ‫در عمل نباید به حرف امریکا توجه کنیم بلکه باید به عمل‬ ‫امریکا توجه کنیم‪ .‬به منافع امریکا‪.‬‬ ‫فضائلی‪ :‬منافع امریکا در عمل است‪.‬‬ ‫بهشــتی پور‪ :‬برخی ساده اندیشــانه به محض‬ ‫اینکــه رادیو امریــکا راجع بــه جریانــی موضع گیری کرد‬ ‫می گوینــد که طرف امریکایی اســت‪ .‬درحالــی که رادیو‬ ‫امریکا به صورت تاکتیکی ممکن اســت در یک مقطعی‬ ‫علیه خودش تبلیغ کند و این کار رسانه است‪.‬‬ ‫فضائلی‪ :‬اگر او تاکتیکی این کار را کرد و طرف‬ ‫نمی کنند‪ .‬ولــی من می خواهم بگویــم موضوع اقتصاد و‬ ‫منافعش مثل یک ایرباس نیســت‪ .‬مثالش این است که‬ ‫من یک موضع انقالبی می گیرم و اصــا توجه ندارند که‬ ‫ممکن است این موضوع یکباره کشتیرانی مرا بخواباند‪.‬‬ ‫فضائلی‪ :‬ولــی این هم می تواند پــول در جیب‬ ‫انها بگذارد‪.‬‬ ‫بهشتی پور‪ :‬بله‪ ،‬همچنان که عکس ان هست‪.‬‬ ‫می توانید موضع انقالبی و سازشــکارانه هم بگیرید و پول‬ ‫در جیب انها بریزید‪ .‬هر دو هست‪.‬‬ ‫مثلث‪ :‬ما در بحث سیاســت داخل اگر بخواهیم‬ ‫بحث کنیم در نوع مواجهه اصولگرایان با برجام‬ ‫در داخل کشور دو صدا شنیدیم؛ یک صدا طیف‬ ‫حامیان اقای الریجانی و دوستانشــان بودند که‬ ‫تقریبا همراه بودند‪ .‬البته گاهی نقد داشتند ولی‬ ‫قاطبه شان همراه بودند‪ .‬یک صدا از اصولگرایان‬ ‫هم که گاهی هــم بلندتر از صدای طــرف مقابل‬ ‫یعنی طیف دیگر اصولگرایان شنیده می شد که‬ ‫مخالف برجــام بود‪ .‬به نظر می رســد این صدای‬ ‫بلند یک طیف از اصولگرایان این پیام را به جامعه‬ ‫داد کــه اصولگرایــان اوال همین ها هســتند که‬ ‫صدایشان بلندتر است‪ .‬ثانیا این پیام را مخابره‬ ‫کرد که اصولگرایان مخالف برجام هستند‪ .‬انگار‬ ‫طیفی که صدای بلندتری داشته یک استراتژی‬ ‫هم سکوت بکند؟ مردم حق دارند‪...‬‬ ‫بهشتی پور‪ :‬چرا؟ مردم حق دارند هرکاری دلشان‬ ‫خواست بکنند‪ .‬اما من باید بگویم ما در قضاوت به عنوان‬ ‫یک تحلیلگر باید این فرمول را بدانیم که رسانه ها ممکن‬ ‫است به صورت تاکتیکی موضع های مختلف در راستای‬ ‫اهدافی که دارند‪ ،‬بگیرند‪ .‬اما انچه دیگر نمی شود کسی را‬ ‫فریب داد در عمل است‪.‬‬ ‫فضائلی‪ :‬اگر بحث منافع مالی باشــد با این نگاه‬ ‫یک عده ای هم می گویند با قرارداد نفتی و هواپیما و خودرو‬ ‫اینها دارند پولی در جیب غربی ها می گذارند‪.‬‬ ‫بهشتی پور‪ :‬منظور از منافع اینکه چه می دهیم‬ ‫چه می گیریم؟ منافع داریم تا منافع‪ .‬ما می دانیم که ناوگان‬ ‫هواپیمایی ما به هواپیما نیاز دارد‪ .‬ما می دانیم که سال ها‬ ‫تالش کردیم که هواپیمایی را بسازیم‪ .‬فقط حداکثرش این‬ ‫است که عده ای می گویند این در اولویت ما نیست‪ .‬وگرنه‬ ‫اقای منطقی هم که خودش سال ها راجع به این پروژه هوا‬ ‫و فضا کار می کنــد تا بتواند موتور هواپیما را بومی ســازی‬ ‫کند‪ ،‬این کارها را با بســتن قرارداد با یک ایرباس متوقف‬ ‫داشته برای اینکه تولید قطب مخالف مقابل دولت‬ ‫مستقر بکند‪ .‬درواقع تالش می کرد که خودش را‬ ‫تبدیل به قطب مقابل کند و برای این قطب مقابل‬ ‫شــدن‪ ،‬بهترین وســیله برجام بوده است‪ .‬حاال‬ ‫که جمع بندی می کنم حرفم این می شود که یک‬ ‫طیف برای اینکه تولید قطب مخالف کند از برجام‬ ‫اســتفاده می کند و به جامعه این پیــام را منتقل‬ ‫می کند اصولگرایان مخالــف برجام اند‪ .‬یک) ایا‬ ‫االن جامعه فکر می کند کــه اصولگرایان مخالف‬ ‫برجام بودند؟ دو) ایا این اســتراتژی کار درستی‬ ‫بود که ما به جامعه بگوییم مــا مخالف برجامیم؟‬ ‫سه) این مخالف برجام بودن و این قطب سازی به‬ ‫ضرر جریان اصولگرایی تمام شد یا خیر؟‬ ‫فضائلــی‪ :‬اوال اینکــه ان دو جریانی که اشــاره‬ ‫کردیــد‪ ،‬جریانی کــه مخالف برجــام بــود و صدایش هم‬ ‫بلندتر بود و جریان اصولگرایی که اســم بردید مثل اقای‬ ‫الریجانــی‪ ،‬من رای هیچ کــدام از ایــن دو را رای صوابی‬ ‫نمی بینیم‪ .‬یعنــی معتقدم هر کدام نســبت به موضعی که‬ ‫رهبری نظام داشتند‪ ،‬فاصله داشتند‪ .‬شخصا منطقی ترین‬ ‫نظر و نگاه را نگاه رهبری می دانــم‪ .‬یعنی نگاه جامعی که‬ ‫به شدت نســبت به منافع کشور و نســبت به دستاوردهای‬ ‫کشور در حوزه هســته ای که محصول زحمات بسیار زیاد‬ ‫دانشــمندان بــوده و در حوزه های دانــش دیگرمان تاثیر‬ ‫داشــته اســت‪ .‬یعنی اگر ما تعصب نمی ورزیدیم نســبت‬ ‫به نگه داشــتن دســتاوردمان در موضوع هســته ای‪ ،‬در‬ ‫موضوعات دیگر هم دانشــمندان رغبت شــان را از دست‬ ‫می دادند‪ .‬این تعصب یــک تعصب کامال مثبــت و قابل‬ ‫دفاع و عالمانه ای است که اجازه ندهیم دستاوردهایمان‬ ‫به راحتی از دستمان خارج شود‪ .‬ضمن اینکه برای دولت‬ ‫فرصت فراهم کردند که مذاکره کنند و از تیم مذاکره کننده‬ ‫بارها و بارها حمایت کردند‪ .‬صفاتــی به کار بردند که کمتر‬ ‫در مورد دیگــران شــنیدیم‪ .‬یعنی یک نگاهــی که کامال‬ ‫مشخص است اقا این تیم را افراد عالقه مند به منافع کشور‬ ‫می دانند‪ .‬البتــه تمام تالش شــان را کردند اما توانشــان‬ ‫را محــدود می دانســتند و در همین حد می توانســتند‪ .‬از‬ ‫ناحیه انها حداکثر تالش بود ولی نســبت به ان چیزی که‬ ‫باید باشد ممکن بود که فاصله داشــته باشد‪ .‬ولی باالخره‬ ‫واقعیت صحنه ایــن بود که ایــن دولت اســت و این تیم‬ ‫مذاکره کننده اش و این شــرایط کشــور و رهبری هم بستر‬ ‫را فراهم کردند که این کار انجام شود‪ .‬بنابراین من این را‬ ‫بهترین و عادالنه ترین و منصفانه ترین نوع نگاه می دانم‪.‬‬ ‫طیف های مختلف اینجــا هر کــدام فاصله هایی کمتر یا‬ ‫بیشتر داشتند‪ .‬جریانی که شما نام بردید و اشاره کردید که‬ ‫صدای بلندتری داشــتند قطعا ان صدا را صدای درست و‬ ‫منطقی نمی دانستم‪ .‬یعنی ان کسانی که تمام قد با برجام‬ ‫مخالفت می کردند و بعضا تعابیری را درمورد اقای ظریف و‬ ‫تیم مذاکره کننده داشتند؛ ضمن اینکه اهانت و غیرمنصفانه‬ ‫بود‪ ،‬طبیعتا با نگاه رهبری هم تطبیق نداشت‪ ،‬به رغم اینکه‬ ‫ادعا می کردند ما در مســیر رهبری قــدم برمی داریم‪ .‬این‬ ‫دو قطبی که شما گفتید متاســفانه ایجاد شد و این صدا در‬ ‫جریان اصولگرایی غلبه پیدا کرد‪ ،‬یعنی مردم چنین تصور‬ ‫و نگاهی پیدا کردند که همه اصولگرایان با این گفت وگوها‬ ‫و جریان مخالف هستند‪ .‬بله‪ ،‬من این را قبول دارم که این‬ ‫برداشت در افکار عمومی صورت گرفت و رفتاری که این‬ ‫دوستان ما داشتند‪ -‬البته نیت خوانی نمی کنم که اینها دنبال‬ ‫این بودند یا دنبال ان نبودند‪ -‬تنها رفتار دوستان خودمان را‬ ‫نقد می کنم ‪ ،‬رفتار درستی نبود و برای جریان اصولگرایی‬ ‫هزینه ایجاد کرد‪ .‬یک بخشی از واکنش هایی که مردم در‬ ‫انتخابات به خصوص در شهر تهران نشان دادند‪ ،‬به نظرم‬ ‫تحت تاثیر این رفتارها بوده و جریان دیگری هم که به اقای‬ ‫الریجانی برمی گردد یک جاهایی قابل نقد است‪ .‬یعنی از‬ ‫یک جایی اقای الریجانی با دولت یک هماهنگی باالیی‬ ‫پیدا کرد‪ .‬با محاسبات سیاسی که یک مقدار معنادارتر هم‬ ‫شد‪ .‬یعنی اقای الریجانی هم اگر می خواست مواضعش‬ ‫را منطبق با نگاه رهبری تنظیم کند‪ ،‬به نظرم می توانســت‬ ‫هم در مجلس و هم در شورای عالی امنیت ملی بهتر عمل‬ ‫کند‪ .‬به هر حال اینها گذشته بنابراین می خواهم بگویم اگر‬ ‫رفتار دوســتانی که خیلی پررنگ مقابل برجام صف ارایی‬ ‫کردند را نقد می کنــم‪ ،‬رفتاری که اقــای الریجانی انجام‬ ‫داد را هم تائید نمی کنم‪ .‬معتقدم هر کدام از اینها با موضع‬ ‫رهبری فاصله داشــت‪ .‬ان طرف ماجرا هــم دولت بود که‬ ‫نقدهای زیادی به او وارد اســت‪ .‬دربــاره عملکرد دولت و‬ ‫تیم مذاکره کننده به شدت معتقد به این هستم که اگر تیم‬ ‫مذاکره کننده این قدر نســبت به مذاکرات عطش نشــان‬ ‫نمی داد‪ ،‬حتما می توانســتیم امتیازات بیشتری بگیریم‪.‬‬ ‫اینکه امریکایی ها در دولت گذشته برای مذاکرات اقدام‬ ‫کردند‪ ،‬بخش زیادی ناشــی از نیاز انها به این مســاله بود‬ ‫و ما به نیاز انها بی توجــه بودیم و خودمان را خیلی تشــنه‬ ‫این مذاکرات نشــان دادیم و انها هم سعی کردند حداکثر‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫اســتفاده را از این موضــوع بکنند که در غیــر این صورت‬ ‫می توانستیم شــرایط بهتری در مذاکرات داشته باشیم و‬ ‫متاسفانه فرصت ها را از دست دادیم‪.‬‬ ‫مثلــث‪ :‬در همین زمینه در بخــش اصالح طلبان‬ ‫دیده شــد که گاهی وقت ها اصالح طلبان حاضر‬ ‫نیســتند حمایت صددرصدی بکننــد‪ .‬در همان‬ ‫ســخنرانی اقای روحانــی که بیشــتر این جمله‬ ‫دیده شد که گفت «بیسوادان امده اند و ما را نقد‬ ‫می کنند»‪ .‬قبل از ان بــه مدافعانش می گوید که‬ ‫شما کجا هستید که حرف نمی زنید و اینها امده اند‬ ‫و دارنــد نقد می کننــد‪ .‬ما در مجلــس نمایندگان‬ ‫اصالح طلب را ندیدیم که بخواهند نطق یا حمایت‬ ‫انچنانی از اقای ظریف کنند‪ .‬اما از ان طرف اقای‬ ‫کوچک زاده را می بینیم که خیلی تند نطق می کند‪.‬‬ ‫چرا اصالح طلبان حاضر نشــدند صددرصدی از‬ ‫اقای هاشمی و روحانی و تیم شان حمایت کنند؟‬ ‫بهشــتی پور‪ :‬اوال که باید این ســوال را از خود‬ ‫اصالح طلبان بپرســید‪ .‬من چه می دانــم که تحلیل های‬ ‫درونی شــان چه بوده؟ من واقعــا با انها ارتباط و تماســی‬ ‫نــدارم‪ .‬ولی به عنــوان یــک تحلیلگر سیاســی می توانم‬ ‫این طور بگویم که واقعا اصالح طلبان در این زمینه موضع‬ ‫واحدی ندارند‪ .‬برخی موضوع هســته ای را یک موضوع‬ ‫ملی می دیدنــد و مقاله هم می نوشــتند و مســائلش را در‬ ‫چارچوب کالن کشور می دانستند و درخصوص این مساله‬ ‫دفاع می کردند ولی برخی هم اصــا این را در هزینه و جز‬ ‫اینکه زیان کشور بدانند‪ ،‬چیز دیگری ارزیابی نمی کردند‪.‬‬ ‫بعضی هــم بینابین بودند‪ .‬اینها را براســاس مقاالتشــان‬ ‫می گویم‪ ،‬مقاالتــی که چاپ و منتشــر کردنــد‪ .‬بنابراین‬ ‫واقعیت این است که انتظار اقای روحانی از اصالح طلبان‬ ‫نبود‪ ،‬بلکــه از کل جامعه بود‪ .‬نگاه اقــای روحانی این بود‬ ‫که این موضوع‪ ،‬یک موضوع ملی اســت و ان کسانی که‬ ‫قائل به این هستند که انرژی هسته ای حق مسلم ماست‬ ‫و باید محکم در برابر امریکا بایســتیم اما به شــیوه ای که‬ ‫اقای روحانی می گوید چــرا کاری نمی کننــد‪ .‬یعنی ما در‬ ‫عین حال که ســانتریفیوژمان باید بچرخد‪ ،‬چرخ اقتصاد‬ ‫کشــورمان هم باید بچرخد‪ ،‬اینها که این را قبول داشتند‪،‬‬ ‫انتظار داشــت با هر گرایشــی دارند حاال بیایند و حمایت‬ ‫کنند‪ .‬واقعیت این اســت که ما فضای نقد را در کشورمان‬ ‫هنوز فراهم نکرده ایم‪ .‬این همه حضرت ایت الله خامنه ای‬ ‫در مورد کرســی ازاداندیشــی فرمودند که در دانشگاه ها‬ ‫صحبت کنید‪ ،‬ولی ِ‬ ‫خود بنده را در دانشگاه دعوت می کنند‬ ‫و فحش و فضاحت می دهند بــرای اینکه از برجام حمایت‬ ‫می کنم! چون اساســا در تحمــل ان دانشــگاهی که مرا‬ ‫دعوت کرده بود‪ ،‬نبود‪ .‬در یک محیط دانشگاهی بنشینید‬ ‫و نقد کنید‪ .‬در ان طرف هم در دانشــگاه دیگری‪ ،‬کسانی‬ ‫برجام را نقد می کردند اما اجازه نمی دادند که حرف بزنند‪.‬‬ ‫درحالی که مــا بایــد در مکان های علمــی بتوانیم راحت‬ ‫صحبت کنیــم و ابعاد موضــوع را به دور از احساســات و‬ ‫فقط بر اســاس منافع مان تشــریح و تبیین کنیم‪ .‬بنابراین‬ ‫واقعیت این اســت که هنوز این فضای نقد و گفت وگوی‬ ‫سالم را بین خودمان ایجاد نکردیم‪ .‬نه راجع به برجام بلکه‬ ‫درمورد چیزهای دیگر هم همین طور اســت‪ .‬این صفر و‬ ‫صد دیدن برای ما خیلی مشکل ساز می شود‪ .‬ما باید واقعا‬ ‫ببینیــم در موضوعات چگونه می توانیم یــک نقد عالمانه‬ ‫درمورد مســیرهایی که در کشــور مطرح می شود‪ ،‬داشته‬ ‫باشــیم‪ .‬االن یکی از موضوعات مهم خزر است یا موانع‬ ‫اجرایی برجام یا راجع بــه موضوعات رابطه با عربســتان‬ ‫سعودی یا مساله سوریه‪ .‬باید فرصت الزم به وجود بیاید تا‬ ‫اینجور موضوعات را در محیط های علمی‪ ،‬دانشگاهی و‬ ‫پژوهشی نقد کنیم و بخشی از ان را رسانه ای کنیم یا بخشی‬ ‫را رسانه ای نکنیم‪ .‬اما هنوز چنین فضایی در کشور ما وجود‬ ‫ندارد‪ .‬یا صد درصد حمایت می کنیم یا صد درصد مخالفت‬ ‫می کنیم‪ .‬کمتــر پیش می اید که منصف باشــیم‪ .‬یکی از‬ ‫مسائلی که همیشه عالقه مند بودم به اقای فضائلی اینکه‬ ‫همیشه سعی می کنند در درون موضع گیری‪ ،‬موضع گیری‬ ‫منصفانه باشــد و انصاف را در نقد بگذارد‪ .‬این خیلی مهم‬ ‫اســت تا اینکه در نظر نگیریم چه کارهایی انجام می شود‬ ‫و اصال برای چه هست‪ .‬فقط هم درمورد برجام نمی گویم‬ ‫و کال این خیلی مهم است که ما منصفانه نقد کنیم‪ ،‬حاال‬ ‫بیطرفانه که هیچ!‬ ‫مثلث‪ :‬اقــای فضائلی! گویا برجــام یک عنصر و‬ ‫مولفه تاثیرگذار در ارایش سیاســی شده است‪.‬‬ ‫یعنی می توانم الاقل بگویم که ارایش سیاســی‬ ‫اصولگرایان را کامــا به هــم زد‪ .‬االن به صورت‬ ‫شکلی ارایش سیاســی ما چگونه شــده است؟‬ ‫می توانیــم بگوییــم دو قطبــی دالور و دلواپس‬ ‫داریم؟ یا در یک سطح کالن تر بگوییم حاال از این‬ ‫به بعد موافقین دولت و مخالفین دولت داریم؟‬ ‫فضائلی‪ :‬هیچ کدام‪ .‬می شود این کار را کرد ولی‬ ‫فکر می کنم بحث یک مقدار ریشه ای تر از این هست و ما‬ ‫هم نباید سطح بحث را اینقدر پایین بیاوریم‪ .‬اینکه ارایش‬ ‫سیاســی به هم خورده فقط در جریــان اصولگرایی به هم‬ ‫نخورده‪ .‬اینکه شما امروز می بینید سه جریان در انتخابات‬ ‫با هم ائتالف می کنند؛ یعنی اصالح طلبان‪ ،‬دولت و یک‬ ‫بخشی از اصولگرایانی که در مجلس باالخره انها اصولگرا‬ ‫شناخته می شوند‪ .‬حاال اینکه از کجا شروع کردند و امروز‬ ‫شرایطشان چه هست‪ ،‬در دســته بندی های سیاسی جزو‬ ‫جریان اصولگرایی محسوب می شدند‪ .‬اینها کنار همدیگر‬ ‫در یک لیست قرار می گیرند‪ .‬در لیست خبرگان سه تا وزیر‬ ‫اطالعات قــرار می گیرند که حداقل دو نفرشــان از طرف‬ ‫جریان اصالح طلب مورد شدیدترین حمالت بودند‪ .‬متهم‬ ‫به قتل هــای زنجیره ای و مفاســد بودند‪ .‬اینها در لیســت‬ ‫خبرگان می ایند و جریان اصالحات از این لیست حمایت‬ ‫می کند! اینکه شما در لیست جریان اصالحات ادم هایی را‬ ‫می بینید که مثال در خارج از این لیست کارد و پنیرند! مثال‬ ‫کواکبیان و کاظم جاللی در شــاهرود و سمنان حتی پنج‬ ‫دقیقه هم نمی توانستند کنار هم بنشینند‪ .‬در انتخابات های‬ ‫قبلی چه مواضعی نســبت به هم داشــتند اما اینجا در کنار‬ ‫همدیگر در یک لیســت قرار می گیرند‪ .‬این را شما چگونه‬ ‫می تواند تفسیر کنید؟‬ ‫بهشــتی پور‪ :‬اگــر شــورای نگهبان انهــا را رد‬ ‫صالحیت نمی کرد اینها کنار هم نمی نشستند‪ .‬به خصوص‬ ‫در لیست خبرگان اگر حســن خمینی‪ ،‬بجنوردی‪ ،‬امجد و‬ ‫غرویان بودند دیگر اینها را در لیست نمی گذاشتند‪ .‬خیلی‬ ‫راحت و روشن معلوم بود که کی در مقابل کی هست‪.‬‬ ‫فضائلــی‪ :‬اینکه واقعــا اگر این اتفــاق می افتد‬ ‫لیست چیزی دیگری بود‪ ،‬بحث دیگری است‪ .‬اما اتفاقی‬ ‫که افتاده‪ ،‬چطور؟ پس معنای حرف شما این است که به‬ ‫صورت ذهنی اگر یک ادم سلطنت طلب هم تائید می شد‪،‬‬ ‫در لیست می گذاشتند؟‬ ‫بهشتی پور‪ :‬کلیتش را که شورای نگهبان تائید‬ ‫کرده‪ .‬یک جریان سیاسی است که می خواهد انتخاب کند‬ ‫و انتخابــات خودش را می گوید‪ .‬من کاره ای نیســتم و در‬ ‫درونشان هم نیستم‪ .‬اما می گویم او در این بازی سیاسی‬ ‫قدرت انتخابش محدود شده و امده دو نفر که بهتر بوده را‬ ‫گذاشته است‪.‬‬ ‫فضائلی‪ :‬مگر مجبور بوده که ‪ 16‬نفر بگذارد؟‬ ‫بهشتی پور‪ :‬بله‪ ،‬دیگر‪.‬‬ ‫فضائلی‪ :‬مگر صدای ملت ‪ 20‬اسم نداد؟‬ ‫بهشتی پور‪ :‬انها صدای ملت اند‪.‬‬ ‫فضائلی‪ :‬اینها چه هستند؟‬ ‫بهشــتی پور‪ :‬مــن چــه می دانــم! صــدای‬ ‫اصالح طلب ها‪.‬‬ ‫فضائلی‪ :‬جریان اصالح طلبی که حاضر اســت‬ ‫کسانی را که تا دیروز بدترین ناسزاها را می گفتند در لیست‬ ‫بگذارد‪...‬‬ ‫بهشــتی پور‪ :‬مگــر اقــای هاشــمی را دفــع‬ ‫نمی کردند؟‬ ‫فضائلی‪ :‬ان هم حاال در راس اش‪.‬‬ ‫بهشتی پور‪ :‬اینها کارهای سیاسی است‪ .‬این را‬ ‫شورای نگهبان تائید کرده است‪.‬‬ ‫فضائلــی‪ :‬ببینیــد پس چــرا نیامدند از لیســت‬ ‫اصولگراها بگذارند؟ چرا پایداری را نگذاشتند؟‬ ‫بهشتی پور‪ :‬چون اصال با پایداری زاویه دارند‪.‬‬ ‫نگاهشان زاویه دارد‪.‬‬ ‫فضائلی‪ :‬من همین را می خواهم بگویم‪.‬‬ ‫بهشتی پور‪ :‬اما شــما ببینید از لیست روحانیت‬ ‫مبارز و مجمع مدرسین در لیست خود دارند‪ .‬هشت لیست‬ ‫به صورت مشترک دارند‪.‬‬ ‫فضائلــی‪ :‬مــن روی ان هشــت نفر کــه بحثی‬ ‫ندارم‪ .‬روی کسانی که مشترک نیســتند‪ ،‬بحث دارم‪ .‬این‬ ‫جریان اصالحاتی که یک روز مردم را علیه اقای فالحیان‬ ‫می شــورانید یا علیه اقای دری نجف ابادی‪ ،‬امروز دعوت‬ ‫می کند کــه بیایید و بــه اینهــا رای دهید‪ .‬باالخــره مردم‬ ‫نباید‪...‬‬ ‫بهشتی پور‪ :‬یعنی این به نظر شما مثبت نیست‬ ‫که االن فهمیده اشتباه کرده؟‬ ‫فضائلی‪ :‬ایا گفتند که ما اشتباه کردیم؟‬ ‫بهشتی پور‪ :‬من نمی دانم‪ .‬من حدس می زنم که‬ ‫اینها در عملشان فهمیدند‪.‬‬ ‫فضائلی‪ :‬یعنی همین ادم هایی که به قول شــما‬ ‫بازی سیاســی انجام می دهند اگر فــردا دومرتبه یک ذره‬ ‫عوض شود‪ ،‬بد و بیراهه می گویند‪.‬‬ ‫بهشتی پور‪ :‬شما مطمئن باشید اگر فردا دومرتبه‬ ‫امدند و همــان بازی های مجلس ششــم را تکرار کردند و‬ ‫همان بازی هایی که اقای هاشمی را روسیاه کردند‪ ،‬تکرار‬ ‫کردند‪ ،‬دومرتبــه یک تودهنــی محکمــی از طرف ملت‬ ‫می خورند و من مطمئنم‪.‬‬ ‫فضائلی‪ :‬عرضم این است که االن یک صحنه‬ ‫بلبشویی اســت‪ .‬یعنی ما در یک شــرایطی هستیم که به‬ ‫نظرم ارایش سیاســی حتما نیازمند یک نوطراحی اســت‬ ‫و با جریــان اصولگرا و اصالح طلب و اینهــا فکر می کنم‬ ‫خیلی دیگــر نمی توانیم صحنه را درســت تحلیل کنیم‪.‬‬ ‫اینکه مبنا چیست را فکر می کنم‪ ،‬مبنا مکتب امام است‪.‬‬ ‫اگــر بخواهیم مبنای درســتی را برای دســته بندی های‬ ‫سیاســی تعریف کنیــم‪ ،‬مهمتریــن مبنــا‪ ،‬اصولی ترین‬ ‫و مســتحکم ترین چیــزی کــه می تــوان مطــرح کــرد‬ ‫اینکه مکتــب امام را به عنــوان مبنای دســته بندی های‬ ‫امروز کشــور قرار دهیــم‪ .‬یک جریان یــا بخش هایی از‬ ‫طیف های مختلف سیاســی که بخشــی از اصولگرایان‬ ‫و اصالح طلبــان و دولــت را دربــر می گیرد‪ ،‬نســبت به‬ ‫مکتب خط امــام یک برداشــتی دارند و امــروز به نوعی‬ ‫رفتار می کننــد و جریانات دیگر هم نگاهشــان به مکتب‬ ‫و خط امام طــور دیگری اســت‪ .‬باز نمی خواهــم بگویم‬ ‫جریان اصولگرایی بــه معنای جریان سیاســی که امروز‬ ‫مطرح است‪ ،‬االن دارند کامال منطبق بر مکتب امام عمل‬ ‫می کنند‪ .‬معیار و شــاخص مکتب امام امروز در جامعه ما‬ ‫ســلوک و رفتار رهبری است‪ .‬کامال مشــخص است که‬ ‫ایشــان چارچوب های ان مکتب را براســاس محکمات‬ ‫خط امام ترســیم کردند و بارها و بارها تبیین کردند و االن‬ ‫به نظرم مشــکل روی استکبارســتیزی و توجــه به مردم‬ ‫مســتضعف جامعه و ارزش های دینی و انقالبی اســت‪.‬‬ ‫االن فاصله ها و دسته بندی ها روی این چیزهاست‪.‬‬ ‫سیاست خارجی‬ ‫سیاستخارجی‬ ‫‪227‬‬ ‫سیاستخارجی‬ ‫گ‬ ‫ف ‬ ‫ت‬ ‫و‬ ‫گ‬ ‫و‬ ‫کار روحانی بعد از برجام سخت تر شد‬ ‫سیاست خارجی‬ ‫‪228‬‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫گفت وگوی مثلث با محمدسعید احدیان‬ ‫اقای احدیان! یکی از مهمترین اتفاقات سال ‪94‬‬ ‫برجام است‪ .‬در مورد بخش فنی ان بسیار بحث‬ ‫شده اســت‪ .‬ما می خواهیم از یک منظر دیگر به‬ ‫ایــن ماجرا بپردازیم‪ .‬ســوال اولم اســت که چرا‬ ‫امریکایی ها خواستند که برجام اجرایی شود؟ انها‬ ‫حتی موقعی که‪ 5+1‬هم تشکیل نشده بود‪ ،‬جلوی‬ ‫این قضیه را گرفتند‪ .‬چه اتفاقات و تحوالتی رخ‬ ‫دادند که انها موافق توافق هسته ای شدند؟‬ ‫جواب این سوال ساده نیست و تحلیل پیچیده ای‬ ‫دارد‪ .‬به نظر من شروع ماجرا یک بحث است و فرایند ماجرا‬ ‫یک بحث دیگر‪ .‬شاید د ر ابتدا امریکایی ها با یک نیت شروع‬ ‫کرده باشند ولی در ادامه مسیر به نظرم فرایندش به گونه ای‬ ‫تغییر کرد که نتوانستند جلوی ان مسیر را بگیرند‪ .‬ما به جایی‬ ‫رسیده بودیم که توانســته بودیم از پیچ و خم های زیادی‬ ‫بگذریم و یک مولفه های قدرتی را در خودمان تقویت کرده‬ ‫بودیم که انها را به این سمت پیش می برد که باالخره باید با‬ ‫ی برسند‬ ‫ایران به یک تفاهمی برسند‪ .‬اما اینکه به چه تفاهم ‬ ‫را توضیح خواهم داد‪ .‬ما از حیث صنعت هسته ای پیشرفت‬ ‫کرده و توانسته بودیم از همه ان نقطه های حساس ماجرا‬ ‫بگذریــم‪ .‬به عنوان مثال غنی ســازی ‪ 20‬درصــد و تبدیل‬ ‫میله های سوختی برای استفاده های پزشکی از هسته ای‬ ‫اگر اتفاق نیفتاده بود ما نمی توانســتیم به نتیجه برســیم‪.‬‬ ‫چون ما به فناوری هسته ای نیازمند می شدیم و در عمل انها‬ ‫می توانستند به ما فشار بیاورند‪ .‬ما از همه این پیچ ها گذشته‬ ‫بودیم یعنی مساله هســته ای ما به یک پیشرفت غیر قابل‬ ‫بازگشت رسیده بود‪ .‬از حیث قدرت نظامی‪ ،‬جنگ ‪ 33‬روزه‬ ‫تجربه کرده بودنــد و اقدامات بعدی ثابت کــرده بود که از‬ ‫حیث نظامی نمی توانند با ایران مقابله کنند‪ .‬ماجرا جزئیات‬ ‫زیاد دارد‪ .‬در ماجرای ترور دانشمندان هسته ای ما قدرت و‬ ‫نفوذ ایران را دیده بودند‪ .‬ما یک ضرب شســت محکمی به‬ ‫انها نشان دادیم که از گفتن ان در مصاحبه علنی معذورم‪.‬‬ ‫دیده بودند که ضریب نفوذ ایران برای توان ناامن سازی اش‬ ‫بیشتر از تصوری است که انها دارند‪ .‬از حیث اقتصادی هم‬ ‫دچار چالش جدی شده بودیم ولی اینگونه نبود که به تعبیر‬ ‫خودشان ما فلج شده باشیم‪ .‬کشور داشت مسیر خودش را‬ ‫طی می کرد‪ .‬از حیث سیاســت های داخلی هم فتنه ‪ 88‬به‬ ‫نتیجه نرســیده و براندازی نظام منتفی شده بود‪ .‬انتخابات‬ ‫‪ 92‬با یک شــور باالیی اتفاق افتاد و خیلی از کســانی که‬ ‫تا چند وقــت پیش به عنوان معارض نظــام درحال فعالیت‬ ‫بودند‪ ،‬عمال در ســازوکارهای همین نظام امدند مطالبات‬ ‫خودشــان را با رای دادن به اقای روحانــی پیگیری کنند‪.‬‬ ‫یعنی ســاختار دموکراتیک ایران را عمــا پذیرفتند‪ .‬اینها‬ ‫همه باعث اقتدار ایران اســت‪ .‬در اصطالح علوم سیاسی‬ ‫قدرت مشروع می گوییم که باعث اقتدار ایران چه در داخل‬ ‫و چه در نظام بین الملل شــد‪ .‬یعنی مجبور شدند بپذیرند‪.‬‬ ‫البته باید بگویم که قدرت منطقه ای ایران هم باعث تقویت‬ ‫این وضع شد‪ .‬به عنوان مثال عدم شکست بشاراسد به این‬ ‫ماجرا خیلی کمک کرد‪ .‬کل ایــن معادله امریکا را به اینجا‬ ‫رساند که باالخره باید با ایران به تفاهم برسد وگرنه نمی تواند‬ ‫جلوی ایران را بگیرد‪ .‬انها برای حل بعضی از مشکالتشان‬ ‫به ایران نیاز داشتند‪ .‬اتفاقی که در برجام افتاد در شروع این‬ ‫بود که ســیگنال هایی که دولت از خودش بروز داد انها را‬ ‫امیدوار کرد‪ .‬از جمله رای دادن مردم به اقای روحانی انها‬ ‫را امیدوار کرد بتوانند به تفاهمی برسند که به نفع خودشان‬ ‫باشد‪ .‬یعنی مذاکرات را به امید اینکه این فرایند برد‪-‬باخت‬ ‫را به نفع خودشان شروع کنند‪ ،‬اغاز کردند‪ .‬این تحلیل من‬ ‫اســت‪ .‬امدند و گفتند که ما با ایرانی که بعــد از انتخابات‬ ‫‪ 92‬هست‪ ،‬شــروع کردیم‪ .‬یک تحلیل اشتباه هم از جمله‬ ‫«نرمش قهرمانانه» رهبری کردند و برداشت شان به اشتباه‬ ‫عقب نشــینی بود‪ .‬درحالی که اینطوری نبــود‪ .‬در تحلیل‬ ‫محتوا اشــتباه کردند‪ .‬فکر کردند ایران اماده عقب نشینی‬ ‫است‪ .‬شروع به مذاکره کردند و در این فرایند عقیده داشتند‬ ‫با فشاری که وارد می کنند بتوانند خواسته های خودشان را‬ ‫محقق کنند‪ .‬ظاهری در صنعت هســته ای هم به ما بدهند‬ ‫که ما هم برای ابروداری بتوانیم ان را حفظ کنیم‪ .‬انها هم‬ ‫خواسته خود را عملی کنند و به یک جمع بندی خوب برسند‪.‬‬ ‫شــاهد این ادعا هم این اســت که اینها اگر می خواستند‬ ‫به یک تفاهم خوب و منطقی برســند به نفعشان بود که در‬ ‫وین ‪ 1‬که یک سال بعد از ژنو بود به جمع بندی برسند‪ .‬چون‬ ‫هنــوز جمهوریخواهان کنگره را در دســت نگرفته بودند و‬ ‫تمام نظرسنجی ها هم حاکی از این بود که انها انتخابات را‬ ‫خواهند برد‪ .‬اصال منطق حکم می کرد که اگر می خواهند با‬ ‫ایران به تفاهم برسند وقتی کنگره در دست دموکرات هاست‬ ‫کار را جمع کنند‪ .‬اما دیدیم که مذاکرات را فنی اغاز کردند‬ ‫و در جاهایــی در موضوعــات مختلــف تقریبا مســائل را‬ ‫حل کردند اما ناگهان از مســقط که چند هفته قبل از وین‬ ‫بود‪ ،‬معادله عوض شد‪ .‬مواضع شــان را عوض کردند‪ .‬در‬ ‫مذاکرات وین‪ ،‬عربستان را خواستند و با هم مذاکره کردند‪.‬‬ ‫در هواپیما اقای جان کری با اقای سعودالفیصل صحبت‬ ‫‪4‬‬ ‫رئیس جمهور چه کرده است؟ ایا این سرمایه که‬ ‫از سال ‪ 92‬تا یک مقطعی معلق بود حاال که توافق‬ ‫اجرایی شده به صورت ثابت و قطعی در سبد اقای‬ ‫روحانی قــرار گرفته یا از حاال به بعــد باید منتظر‬ ‫ریزش باشیم؟‬ ‫به نظر می رسد که این سرمایه اجتماعی که ایجاد‬ ‫شــده در فراینــد میان مدت از بیــن می رود‪ .‬این ســرمایه‬ ‫اجتماعی به چند دلیل نتوانست به حداکثر خودش برسد؛‬ ‫یک دلیل رفتار امریکایی ها بود که دوباره بی اعتمادی ها را‬ ‫برگرداند‪ .‬یک دلیل هم به رهبری و ادبیاتی که ایشان ایجاد‬ ‫کردند برمی گردد‪ .‬اینکه اجازه ندادند در کشــور خوشبینی‬ ‫بی مورد ایجاد شود‪ .‬این مدل مبتنی بر احکام مالک اشتر‬ ‫بود که اگر صلح با دشمنت هســت‪ ،‬بپذیر اما مراقب باش‬ ‫که از پشت به تو خنجر نزند‪ .‬مراقب باش چون ممکن است‬ ‫بازی باشد‪ .‬ایشان توانســتند این فضا را ایجاد کنند و حاال‬ ‫جامعه دارد در این عدم اطمینان نسبت به اینده برجام سیر‬ ‫می کند‪ .‬مشکل اصلی دولت اقای روحانی و به طور طبیعی‬ ‫جریان اصالحات همین است‪ .‬خودشان را با برجام پیوند‬ ‫زدند‪ .‬البته این را هم بگویم که جریان اصالحات تا قبل از‬ ‫انتخابات تالش کرد که خودش را از برجام دور نگه دارد و‬ ‫حمایت مدنی جدی از برجام نکرد‪ .‬مساله این است که اگر‬ ‫برجام بخواهد خودش را در اقتصاد نشان دهد نیاز به یک‬ ‫فعالیت جدی اجرایی دارد تا این فعالیت های جدی بتواند‬ ‫از ظرفیت هایی که برجام بعد از تحریم ها ایجاد کرده‪ ،‬یک‬ ‫اقتصاد جدی و پویای خوب ایجاد کند‪ .‬به نظر نمی رسد با‬ ‫این دولت سنگین و خسته از حیث اجرایی‪ ،‬بتواند به نتیجه‬ ‫خوبی برسد‪ .‬بنابراین به نظرم دولت این سرمایه اجتماعی‬ ‫را نخواهد داشــت‪ .‬چالش دولت تازه از این به بعد شــروع‬ ‫می شود‪ .‬مشــکلی که خواهد داشــت اینکه چگونه سطح‬ ‫توقع باالیی که خودش ایجاد کرده را پاســخ دهد‪ .‬ان هم‬ ‫با قیمت نفت پایین که باالخره در بهترین حالت نمی تواند‬ ‫برایشان گشایش مالی داشته باشد‪ .‬به نظر می رسد که اقای‬ ‫روحانی مشکل اساسی با حفظ ســرمایه اجتماعی خواهد‬ ‫داشت و به ســختی بتواند ان را حفظ کند مگر اینکه سراغ‬ ‫همان حرف های قدیمی و چالش های حرف های سیاسی‬ ‫و بحران های خودساخته برود تا بتوانند افکار عمومی را از‬ ‫مسائل معیشتی دور کنند‪.‬‬ ‫یعنی می خواهید بگویید ممکن است این ریزش‬ ‫ســرمایه اجتماعی حتــی منجر به یــک دوره ای‬ ‫شدن اقای روحانی شود؟‬ ‫به نظر مــن این احتمــال خیلی باالســت‪ .‬اقای‬ ‫روحانــی کال ‪ 50‬درصد از ســرمایه اجتماعی را توانســت‬ ‫برای خودش کســب کند‪ .‬یعنی در اوج محبوبیت خودش‬ ‫که روسای جمهور در شروع کارشان خواهند داشت‪ ،‬یک‬ ‫ســرمایه ‪ 50‬درصدی بوده که خیلی شــکننده اســت‪ .‬ان‬ ‫‪ 50‬درصد االن به دلیل برجام باال رفته است اما چسبندگی‬ ‫کمی دارد‪ .‬چســبندگی که مبتنی بر موج های اتفاق افتاده‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫کرد و قرار شد قیمت نفت را پایین بیاورند و کال زیر میز زدند‪،‬‬ ‫یعنی مذاکره را به هم زدند‪ .‬این شاهد ادعای من است که‬ ‫اینها دنبال توافقی شبیه اینکه االن داریم‪ ،‬نبودند‪ .‬درواقع‬ ‫دنبال توافق برد‪ -‬باخت بودند منتها فشار اوردند به این امید‬ ‫که بعد از مذاکرات ایران مجبور به پذیرش خواهد شد‪.‬فکر‬ ‫می کردند زمینه پذیرش را دارد‪ .‬به نظر من دو اتفاق بعد از‬ ‫ان افتاد؛ اتفاق اول این بود که اروپایی ها فهمیده بودند که‬ ‫ایران اماده داشتن یک صنعت هسته ای صلح امیز است‪.‬‬ ‫پیش از این‪ ،‬فکر می کردند که ایران دنبال بمب اتم است‪.‬‬ ‫ظاهر رفتار هسته ای ما این را به انها نشان می داد‪ .‬چون ما‬ ‫‪ 18‬هزار ســانتریفیوژ تولید کرده بودیــم درحالی که به درد‬ ‫صنعت هســته ای نمی خورند و جز بــرای تولید بمب مفید‬ ‫نیستند‪ .‬اینها را تولید کرده بودیم که در اینده امتیاز بگیریم‬ ‫ولی در واقعیت کســی کــه از بیرون نــگاه می کند‪ ،‬چنین‬ ‫تصوری دارد‪ .‬منطقی بــرای نیروگاه اراک و اب ســنگین‬ ‫پیدا نمی کردند‪ .‬حجم تولید اورانیوم به درد نیروگاه هایمان‬ ‫نمی خورد و هنوز استانداردســازی نشــده بــود‪ .‬پس چرا‬ ‫اینها را تولید می کنیم ؟ عدم دیپلماســی قوی در دوره های‬ ‫قبل باعث شــده بود که اروپاییان فکر کننــد ما دنبال بمب‬ ‫هسته ای هســتیم‪ .‬در طول فرایند مذاکرات دریافتند که‬ ‫ایران اماده پذیرش یک صنعت هسته ای صلح امیز است‬ ‫و حاضر اســت هر گونه اطمینانی را برای نرفتن به ســمت‬ ‫فعالیت های نظامی ارائه کند‪ .‬اروپایی ها مسیرشان را کم کم‬ ‫از امریکایی ها جدا کردند‪ .‬اتفاق دوم بعد از وین‪ ،‬یمن بود‪.‬‬ ‫ماجرای یمن اتفاق مهمی بود کــه به فاصله چند هفته بعد‬ ‫از شکست مذاکرات وین رخ داد‪ .‬ما توانستیم یک دست‬ ‫قدرت جدی تری در یک منطقه مهم و سوق الجیشی پیدا‬ ‫کنیم‪ .‬جمع بندی امریکایی ها این شد که دیگر نمی شود با‬ ‫ایرانی که اینقدر قدرت منطقه ای اش مستحکم شده‪ ،‬کنار‬ ‫امد و مقابله کرد مخصوصا که متحدانشــان دچار سوال و‬ ‫ابهام بودند و شروع به فشــار اوردن کردند‪ .‬همزمان خطر‬ ‫داعش دیده می شد و اروپایی ها می دانستند که جز با کمک‬ ‫ایران نمی توانند از مساله داعش خودشان را نجات دهند‪.‬‬ ‫شاهد مهم این ادعای من درمورد داعش به سند راهبردی‬ ‫مصوب پارلمان اتحادیه اروپا برمی گردد‪ .‬ان سند صراحتا‬ ‫تصویب می کند ما باید در مقاطــع مختلف با ایران مذاکره‬ ‫کنیم‪ .‬این زمانی است که امریکایی ها می گویند ما نباید وارد‬ ‫معامالت منطقه ای با ایران شویم‪ .‬در همان زمان صراحتا‬ ‫می نویسند که باید مسیر مستقلی از کشورهای هم پیمانمان‬ ‫پیش برویم؛ منظورشــان امریکاســت‪ .‬می خواستند یک‬ ‫بازی باخته را تبدیــل به برد کنند‪ .‬این از ان جنس اســت‪.‬‬ ‫شــاهد اصلی معادله ام همین است که عرض کردم؛ اینها‬ ‫اگر دنبال این بودند چــرا در وین ایــن کار را نکردند تا اثار‬ ‫اقتصادی برجــام بتواند در انتخابات ‪ 94‬خودش را نشــان‬ ‫دهد؟ چرا به تاخیر انداختند و چرا اینقدر طوالنی شد؟ هنوز‬ ‫کنگره و جمهوریخواهان سر کار نیامده بودند‪ .‬می توانستند‬ ‫به راحتی طراحی کننــد و به میوه و نتیجه اش هم ســریع‬ ‫برســند‪ .‬چرا اینقدر تاخیر افتــاد و در نهایــت در این تاخیر‬ ‫فرصت بهره برداری فراهم نشــد؟ یا به عنــوان مثال دیگر‬ ‫در همین معادالت بعد از تصویب برجام‪ ،‬مصوبه مربوط به‬ ‫ویزا و روادید که خود دموکرات ها هم تائیدش کردند‪ ،‬اقای‬ ‫اوباما هم امض ا کرد‪ ،‬چرا انجام شد؟ چرا پاسخ منفی به افکار‬ ‫عمومی داخل ایران دادند؟ نظرســنجی اخیر که به تازگی‬ ‫منتشر شده نشان می دهد که بی اعتمادی ایران به امریکا‬ ‫نسبت به گذشته تغییری نکرده است‪ .‬چرا نکرده؟ چون انها‬ ‫ســیگنال های خیلی منفی از خودشان ارائه کردند‪ .‬پس با‬ ‫اینکه هدفگذاری این بوده‪ ،‬موافق نیستم اما اینکه از این‬ ‫مساله تالش می کنند استفاده کنند‪ ،‬موافقم‪.‬‬ ‫وقتی در مــورد برجــام بحث می کنیم و ســطح‬ ‫گفت وگــو را بــه جامعــه می اوریــم ســوال این‬ ‫می شــود که این برجام با سرمایه اجتماعی اقای‬ ‫محمدســعید احدیــان کــه مدیرمســئول‬ ‫روزنامه خراسان است اگرچه نقدهایی به برخی‬ ‫از بندهــای برجام دارد اما در زمره کســانی بوده‬ ‫که از مذاکــرات هســته ای دفاع کرده اســت‪.‬‬ ‫او بر این باور اســت که ممکن اســت ســرمایه‬ ‫اجتماعی حســن روحانی کاهش یافته و بر اثر‬ ‫این کاهش حتی ما با پدیده یک دوره ای شــدن‬ ‫رئیس جمهور هم مواجه شویم‪ .‬او معتقد است‬ ‫سرمایه اجتماعی روحانی پس از برجام افزایش‬ ‫یافته اما چسبندگی این سرمایه اندک است‪.‬‬ ‫است‪ .‬حفظ این سرمایه خیلی سخت است و با این شرایط‬ ‫پیش بینی من از انچــه از عملکرد دوســاله دولت روحانی‬ ‫می بینم این است که نخواهد توانست پتانسیل را به عرصه‬ ‫اقتصاد و معیشت ملموس مردم سوق دهد‪ .‬در نتیجه این‬ ‫سرمایه اجتماعی را خیلی سریع از دست می دهد‪ .‬اگر طرف‬ ‫مقابل بتواند یک سیاست ورزی هوشمندانه را طراحی و اجرا‬ ‫کند‪ ،‬به نظرم اقای روحانی پس از برجام شرایطش سخت تر‬ ‫خواهد بود تا قبل از تصویب برجام‪.‬‬ ‫اقای احدیــان! برجــام در بعد سیاســت داخلی‬ ‫تاثیراتی مهم روی اصولگرایان داشت‪ .‬در واقع‬ ‫می توان گفت در ایــن جناح دو طیــف جداگانه‬ ‫پدید اورد‪ .‬برخی از جمله اقای الریجانی و یارانش‬ ‫طرفدار برجام شــدند و برخی دیگر مخالف ان‪.‬‬ ‫سوالم این است که این برجام در نهایت با ارایش‬ ‫سیاســی اصولگرایان چه خواهد کرد؟ ایا ممکن‬ ‫است به حالت قبل از برجام بازگردیم؟‬ ‫طیف ســومی هم در جریان اصولگرایان هستند‪.‬‬ ‫طیف اول اصولگرایــی در این ماجرای برجام مشــخص‬ ‫اســت که منتقدین برجام هســتند کــه فعال و بــا ادبیات‬ ‫کارشناســی اقدام کردند و با تمام قدرتشان هم وارد شدند‬ ‫و توانســتند تاثیر زیادی هم بــه صورت مثبــت در فرایند‬ ‫چانه زنی پیدا کننــد‪ .‬البته در جاهایی هم بــه نتیجه برجام‬ ‫لطمه زدنــد‪ .‬طیف دوم‪ ،‬گروهی اســت که هــم به برجام‬ ‫اعتقاد داشتند و هم تمایالتی به دیدگاه های دولت داشتند‪.‬‬ ‫طیف سومی هم هستند که حامی برجام اند ولی نه به مدلی‬ ‫که اقای الریجانی پیــش رفت‪ .‬در نگاه کالن بر حســب‬ ‫دید مصلحت گرایانه برداشت شــان این بــوده که رهبری‬ ‫نگاهشان مثبت اســت و االن هم برداشت شان از بیانات‬ ‫حضرت اقا و نامه و غیره این بوده که برداشت شان درست‬ ‫بوده است‪ .‬این طیف اصولگرایی از برجام حمایت می کند‬ ‫اما حمایتــش از حیث نگاه کالن اســت و همین زاویه ان‬ ‫را پذیرفته اســت‪ .‬طیف اول که منتقد برجام است‪ ،‬چون‬ ‫برجام را یک نتیجه فاجعه بار برای کشور می داند‪ ،‬به تمام‬ ‫مسببان برجام نگاه منفی دارد؛ چه اصالح طلب باشند‪ ،‬چه‬ ‫دولت باشــند‪ ،‬چه اصولگرا‪ .‬طبیعتا لطمه ای که به جریان‬ ‫اصولگرایی می زند این اســت که نســبت به کســانی مثل‬ ‫اقای الریجانی یک خط کشی خیلی شفافی برای خودش‬ ‫ایجاد می کند‪ .‬به گونه ای که اصال طیف اقای الریجانی را‬ ‫اصولگرا نمی دانند‪ .‬باالخره برجام کار بزرگی بوده و طبیعتا‬ ‫شکاف هایی که در جریان اصولگرایی ایجاد کرده که به این‬ ‫سادگی ها به فراموشی سپرده نخواهد شد‪.‬‬ ‫در فرایند تصویب برجام و در دوره زمانی که دولت‬ ‫مشــغول مذاکره در داخــل و خارج بــرای نهایی‬ ‫شدن توافق بود اصالح طلبان در حالت سکوت‬ ‫بودند‪ .‬انها تمایل نداشتند چندان هزینه ای برای‬ ‫دولت در این حــوزه پرداخت کنند‪ .‬ایــن ماجرا را‬ ‫چگونه ارزیابی می کنید؟‬ ‫دو دلیل داشــت؛ دلیــل کم اهمیت تــر این بود‬ ‫که می دانســتند برجام به دلیل عــدم کار امدی اقتصادی‬ ‫باعث تضعیف دولت می شــود و نمی خواســتند در هزینه‬ ‫دولت بعد از تصویب برجام شریک باشند‪ .‬ولی مهم تر این‬ ‫بود که برجام را مایه ایجاد ســرمایه اجتماعی برای اقای‬ ‫روحانی و جریان اعتدال می دانســتند‪ .‬اطمینان نداشتند‬ ‫که اعتدالیون چگونه از منافع برجام استفاده خواهد کرد‪.‬‬ ‫نمی خواستند خودشان دردســری برای اصالحات ایجاد‬ ‫کنند‪ .‬انها در این زمینه دچار نگرانی جدی بودند و هنوز هم‬ ‫هستند‪ ،‬چون اقای روحانی را از جنس خودشان نمی دانند‪.‬‬ ‫اینها دولت اعتدال را دولت اصالح طلب نمی دانند بلکه از‬ ‫دولت برای رســیدن به اهداف جریان خودشان استفاده‬ ‫می کننــد ولی نــه به عنــوان دولتی که دولــت اصالحات‬ ‫محسوب شود‪.‬‬ ‫سیاست خارجی‬ ‫سیاستخارجی‬ ‫‪229‬‬ ‫سیاستخارجی‬ ‫برجام نمی تواند دولت روحانی را نجات دهد‬ ‫تو گوی مثلث با صادق زیباکالم‬ ‫گف ‬ ‫سیاست خارجی‬ ‫‪230‬‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫امید کرمانی ها‬ ‫خبرنگار‬ ‫مذاکرات هسته ای ایران و ‪ 5+1‬در دولت یازدهم‬ ‫به نتیجه رســید و دو طرف در قالب برنامه جامع اقدام‬ ‫مشترک موسوم به برجام توافق کردند تا در یک پروسه‬ ‫زمانی وضعیت پرونده ایران به حالت عادی در اید و تمام‬ ‫تحریم های گذشــته در موضوع هســته ای لغو شود‪،‬‬ ‫این مذاکــرات دو پایه داشــت؛ یک طرف ایــران بود و‬ ‫طرف دیگر امریکا‪ ،‬به نظر شــما چه شد دو کشوری که‬ ‫تا پیش از این حاضر نبودند حتی در محافل چندجانبه‬ ‫دیپلماتیک کنار هم قرار بگیرند بر سر برجام به اشتراک‬ ‫نظردستیافتند؟‬ ‫درباره ایران خیلی ها معتقدند که خراب شدن وضع‬ ‫اقتصادیدرنتیجهتحریم هاوفشارهایبین المللیباعثشد‬ ‫که ایران عمال تصمیم بگیرد تا پشت میز مذاکره با ‪ 5+1‬به‬ ‫ویژه امریکا بنشیند‪ .‬من معتقدم درست است که فشارها روی‬ ‫ایران زیاد بود و تحریم ها اقتصاد کشور ما را فلج کرده بود اما‬ ‫اینطورنبودکهایرانپرچمسفیدتسلیمدستشگرفتهباشد‬ ‫و ان را باالی ســر تکان دهد چون اگر این طور بود نزدیک‬ ‫شش سالی که اقای سعید جلیلی داشــت مذاکره می کرد‪،‬‬ ‫ به او گفته می شد که تسلیم شود و هرچه گفتند قبول کند تا‬ ‫قال قضیه کنده شود‪ ،‬این دلیل اولم است که ایران هیچ گاه‬ ‫تسلیم فشارهای بین المللی نشد‪ .‬دلیل دیگر اینکه اگر بنا به‬ ‫تسلیم بود و اقای دکتر ســعید جلیلی هم این کار نمی کرد‪،‬‬ ‫دکتر محمد جواد ظریف می دانست که برنامه تسلیم است‬ ‫پسبایدبهمحلمذاکراتبرودوهرچهانهاگفتند‪،‬امضاکند‬ ‫وبرگرددامااینطورنبودچونباایننوعمذاکرهدیگرنیازنبود‬ ‫که دو سال دو طرف بنشــینند و با هم گفت وگو کنند‪ .‬همان‬ ‫دور اول نهایتا دور دوم سند توافق امضا می شد و مذاکرات‬ ‫به پایان می رسد ولی شاهد بودیم که ‪ 21‬ماه مذاکرات طول‬ ‫کشــید و بارها و بارها ســاعت ها اقای محمدجواد ظریف با‬ ‫اقای جان کری دو نفری می نشستند و حداقل در چهار مورد‬ ‫بیش از ‪ 10‬ساعت پشــت درهای بســته با یکدیگر مذاکره‬ ‫می کردند‪ .‬شــاید وســط مذاکره اســتراحت چند دقیقه ای‬ ‫برای صرف ناهار و چای داشتند اما دوباره بر می گشتند و به‬ ‫مباحث خود ادامه می دادند‪ .‬صدها ساعت مذاکره انجام شد‬ ‫و اگر قرار بود صرفا این مباحث فرمالیته باشد و ایران تسلیم‬ ‫شود‪ ،‬دیگر دلیلی برای صدها ساعت مذاکره نبود‪ .‬حداقل‬ ‫در چند نوبت از طریق طرف مذاکره کنندگان ایرانی و هم از‬ ‫طریق مذاکره کنندگان امریکایی گفته شد که مذاکره عمال‬ ‫دیگر تا به بن بست رسیدن تار مویی بیشتر فاصله نداشت‪،‬‬ ‫یعنی هم ایرانی ها داشــتند می رفتند دنبال چمدان شان تا‬ ‫برگردند و هم امریکایی ها‪ ،‬در واقع مذاکره به تار مو رســید‬ ‫اما پاره نشد‪ .‬همه اینها نشان می دهد که اصال مذاکره یک‬ ‫حالت تعارف و دکوری و نمایشی نداشت و خیلی جدی پیش‬ ‫رفت‪ .‬اصال این طور نبود که ایران به صورت تسلیم پای میز‬ ‫مذاکره بیاید ‪ .‬بله‪ ،‬فشار بود و تحریم ها واقعا کار را برای ایران‬ ‫ســخت کرده بودند ولی این طور نبود که ایــران صد درصد‬ ‫تسلیمشود‪.‬ایرانحاضربودکهامتیازهاییرابدهدولینکته‬ ‫مهم این بود که یک چیزهایی را می خواست نگه دارد‪ ،‬اگر‬ ‫غربی ها و امریکایی ها فقط می خواستند صد درصد امتیازها‬ ‫را از ایران بگیرند عمال ما به بن بست می رسیدیم یا اگر ایران‬ ‫هیچ امتیازی را حاضر نبود بدهد به بن بســت می رسیدیم‪.‬‬ ‫فکر می کنم یــک مقدار زیــادی نقش تیــم مذاکره کننده‬ ‫سرنوشت ســاز بود‪ .‬فکر می کنم اگر به جای اقای ظریف‪،‬‬ ‫‪5‬‬ ‫صــادق زیبــاکالم معتقد اســت‪« :‬انچــه باعث‬ ‫می شود روحانی بتواند برای دور دوم مجددا پیروز شود‬ ‫فقط و فقط بهبود وضعیت اقتصادی است واال گفتن‬ ‫اینکه مــا تنش زدایی کردیم‪ ،‬ما با اتحادیــه اروپا رابطه‬ ‫برقرار کردیم‪ ،‬ما برجام را به ســرانجام رساندیم‪ ،‬هیچ‬ ‫کدام مانع از رویگردانی مردم از روحانی نمی شــود‪».‬‬ ‫الم نشــده ای‬ ‫وی با بیان اینکه اصالح طلبان رقابت اع ‬ ‫با روحانــی دارنــد می گوید‪«:‬خیلــی از اصالح طلبان‬ ‫بر این باورند بهشــت و دوزخ روحانی بــه انها مربوط‬ ‫نیست‪ .‬مردم اسباب بازی اصالح طلبان نیستند‪ .‬باید‬ ‫یاد بگیریم که مســئوالنه و متعهدانه عمــل کنیم واال‬ ‫اعتبارماننزدمردمازبینمی رود‪».‬اینتحلیلگرمسائل‬ ‫سیاسی اعالم می کند‪« :‬اصالح طلبان به این سادگی‬ ‫نمی توانند بگویند روحانی خیلی خوب کار نکرد‪ ،‬حاال‬ ‫برویمسراغهمانعارفخودمان‪.‬اگرتحولیدراقتصاد‬ ‫کشــور به وجود نیاید عارف هم نمی تواند در انتخابات‬ ‫ریاست جمهوری سال ‪ 96‬رای بیاورد‪».‬‬ ‫تیمقبلیهمچناناعضایتیممذاکره کنندهما بودندمذاکره‬ ‫هیچ گاه به نتیجه نمی رسید‪ ،‬شش سال که سهل است ‪60‬‬ ‫سال نیز ادامه پیدا می کرد به جایی نمی رسید‪ .‬فکر می کنم‬ ‫اساسا اقای سعید جلیلی و تیمش و دولت اقای احمدی نژاد‬ ‫به دنبال ارمان هایی بودند‪ .‬انها اساسا مساله هسته ای را یک‬ ‫نوعمبارزهباغربوامریکاواستکبارجهانیمی دیدنددرحالی‬ ‫که اقای ظریف اصال این نوع نگاه را نداشت‪ .‬اقای ظریف‬ ‫و اقای روحانی مساله هســته ای را یک «بگرد تا بگردیم»‬ ‫ایدئولوژیک با امریکا نمی دیدند و واقعا می خواستند این را به‬ ‫یک سرانجامی برسانند‪ .‬به همین دلیل بود که موفق شدند‪،‬‬ ‫البته این مساله دارای یک ســری ملزومات هم بود‪ .‬تسلط‬ ‫اقای ظریف به انگلیسی‪ ،‬شناختی که از دیپلماسی امریکا‬ ‫داشــت و تخصصش در حوزه بین الملل همــه اینها کمک‬ ‫می کرد که بتواند کار را به نتیجه برساند‪ .‬یک بار در این مدت‬ ‫ندیدیم که اقای عباس عراقچی یــا مجید تخت روانچی یا‬ ‫دکترظریفعصبانیشدهباشد‪،‬انهابابردباریوتحملکاررا‬ ‫جلو بردند‪ .‬باالخره همه این شواهد و قرائن نشان می دهد که‬ ‫امریکایی ها جدا از مسائل سیاسی و ایدئولوژی و عقیدتی‪،‬‬ ‫برای تیم مذاکره کننده ایران به ویژه برای دکتر محمدجواد‬ ‫ظریف واقعا احترام قائل بودند و او را یک دیپلمات حرفه ای‬ ‫می دانســتند که دنبال شــعار و هوچی گری سیاسی نیست‬ ‫و واقعا امده که مســاله را حل کند‪ ،‬بنابراین انها هم مســاله‬ ‫را کامال جدی گرفتند و حاصلش رســیدن به توافق شــد‪.‬‬ ‫اخرین نکته ای که باید درباره برجام اشاره کنم اینکه دولت‬ ‫و وزارت خارجه اقای روحانی هیچ وقت ســعی نکردند که از‬ ‫موضوعهسته ایبهره برداریسیاسیکنند‪،‬درحالیکهاقای‬ ‫احمدی نژاد از روز اول که امد مســاله هسته ای برایش یک‬ ‫ابزار سیاسی و کسب معروفیت بود‪ .‬او می خواست خودش‬ ‫را با ابزار هســته ای به عنوان یک چهره جهانی معرفی کند‪،‬‬ ‫به همین خاطر هنوز به پاســتور وارد نشده بود که گفت تیم‬ ‫مذاکره کننده قبلی خیانت کرد چون واقعا اقای احمدی نژاد‬ ‫به مساله هسته ای با نگاه یک ابزار ایدئولوژیک و رویارویی‬ ‫با غرب و امریکا و همچنین کسب محبوبیت در داخل کشور‬ ‫نگاه می کرد؛ حاال اینکه بر سر منافع ملی چه مصیبتی وارد‬ ‫شــود خیلی برای او مطرح و مهم نبود‪ .‬درباره امریکایی ها‬ ‫نیز باید بگویم انها واقعا می خواســتند مساله هسته ای حل‬ ‫و فصل شود و دســت کم پیروزی سیاسی برای دموکرات ه ا‬ ‫و یک دســتاورد ارزنده ای برای اقای اوباما باشد‪ .‬به عالوه‬ ‫امروز اخباری که بیرون امده و اخبار گزارشات نسبتا موثقی‬ ‫هم اســت و در نیویورک تایمز و واشنگتن پســت ظرف چند‬ ‫ماه گذشته به چاپ رسید این بود که اگر مذاکرات به نتیجه‬ ‫نمی رسیدامریکایی هاواقعابه دنبالحملهنظامیبهتاسیسات‬ ‫هسته ای ما بودند‪ .‬از کار انداختن شبکه برق و حمله به نطنز‬ ‫و اب سنگین اراک در دستورکارشان بود‪ .‬البته خیلی مطمئن‬ ‫نبودند که چقدر بتوانند به فردو حملــه کنند اما در عین حال‬ ‫امریکایی هامی دانستندکهایراندسترویدستنمی گذارد‬ ‫و اولین موشــکی که از روی ناو امریکا به سمت نطنز بیاید‪،‬‬ ‫ایران تالفی می کند‪ ،‬در واقع می دانستند ایران بی اعتنایی‬ ‫نمی کند‪ .‬طبیعی اســت که امریکایی ها نمی خواستند این‬ ‫سناریو انجام شود و ترجیح می دادند یک امتیازاتی به ایران‬ ‫بدهندوبه شکلمحدودیفعالیت هایهسته ایایرانادامه‬ ‫پیدا کند‪ ،‬یعنی امریکایی ها قطعا ترجیح شان این بود که کار‬ ‫بهحملهنظامیبهتاسیساتهسته ایایراننکشدوازطریق‬ ‫مذاکره حل و فصل شود‪ ،‬بنابراین امتیازاتی هم به ایرانی ها‬ ‫دادند و متقابال ایران امتیازاتی بــه امریکایی ها داد تا نهایتا‬ ‫توافق صورت گرفت‪ .‬در کل هم در امریکا توافق مخالفان‬ ‫زیادی دارد‪ ،‬هم در ایران توافق مخالفان زیادی دارد‪ .‬تمام‬ ‫کسانی که در ایران هسته ای برای شان یک ابزار رویارویی‬ ‫با امریکا بود و بخشی از امریکاســتیزی بود‪ ،‬االن دلخور و‬ ‫ناراحت هستند که چرا برجام به نتیجه رسید‪ .‬در امریکا هم‬ ‫االن جمهوریخواهان و کســانی که نمی خواهند جمهوری‬ ‫اسالمی با شد‪ ،‬ناراحت هســتند که چرا تحریم ها و فشارها‬ ‫ادامه پیدا نمی کنــد‪ ،‬چرا دیگر حمله نظامی به تاسیســات‬ ‫هسته ای ایران در دستورکار نیست‪ .‬در واقع دارند می بینند‬ ‫که برجام دارد به نفع جمهوری اسالمی ایران عمل می کند‪.‬‬ ‫عربستان و اسرائیلی ها از همین ناراحت هستند‪ ،‬همان طور‬ ‫که از تندروهای امریکا ناراحت هستند که چرا توافق به وجود‬ ‫امده است‪.‬‬ ‫معادالتداخلامریکابااجرایبرجامچقدرجابه جا‬ ‫شد‪ ،‬ایا توانست معادالت سیاسی را در ان کشور‬ ‫باال و پایین کند؟‬ ‫خیر معادل ه اتی را تغییر نداد‪ .‬انچه مسلم است اگر‬ ‫به جای اقای اوباما و جان کری‪ ،‬اقای ترامپ رئیس جمهور‬ ‫بود بعید به نظر می رسید که توافقی می شد‪ ،‬همان طور که‬ ‫اگر همچنان احمدی نژاد رئیس جمهور در ایــران بود یا در‬ ‫انتخابات ‪ 24‬خرداد ‪ 92‬ســعید جلیلــی رای اورده بود‪ ،‬فکر‬ ‫می کنم پرونده هسته ای همچنان با مشکل مواجه می شد و‬ ‫دیگر برجامی در کار نبود‪ ،‬بنابراین هم در ایران یک تغییری‬ ‫به وجود امد و یک جریان میانه رو توانست قوه مجریه را از ان‬ ‫خود کند و هم در امریکا میانه روها سرکار بودند‪.‬‬ ‫ایا اینکــه امریکا پذیرفت برجام به نتیجه برســد‬ ‫و اجرا شــود‪ ،‬با هــدف کمک به جنــاح اعتدال در‬ ‫ایران بود؟‬ ‫خیر‪ ،‬اینها تحلیل های دایی جان ناپلئونی است که‬ ‫پایداری ها راه انداختند که امریکایی ها با برجا م به این دلیل‬ ‫موافقت کردند که دولت اقای روحانی تقویت شــود‪ .‬انها با‬ ‫دولت قبل روحانی هم می خواستند به توافق برسند‪ ،‬منتها‬ ‫احمدی نژاد کسینبودکهدلشبااینکارباشد‪.‬امریکایی ها‬ ‫از همان اول متوجه شدند که با احمدی نژاد به هیچ توافقی‬ ‫نمی توانند برســند چون احمدی نژاد هدفــش بهره برداری‬ ‫سیاسی از موضوع هسته ای است‪ .‬همچنین متوجه شدند‬ ‫که با اقای ســعید جلیلی هم هیچ امکان مصالحه نیســت‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫اما دیدند که تیم جدید مذاکره کننده ایران واقعا می خواهد‬ ‫مساله را حل کند‪.‬‬ ‫به نظرشمااالنسرمایهاجتماعیاقایروحانیبعد‬ ‫ازاجرایبرجامبیشترشدهیامعلقومنتظرنتیجه‬ ‫اجرای برجام است؟‬ ‫به نظرم پایگاه اجتماعی او خیلی بیشــتر شــده و‬ ‫حاصلش را هم در انتخابات هفتم اسفند دیدیم‪ .‬حداقل بین‬ ‫اقشار و الیه های تحصیلکرده ســرمایه اجتماعی او خیلی‬ ‫بیشترشدهاست‪.‬‬ ‫یعنی چقدر سهم از پیروزی ائتالف اصالح طلبان‬ ‫و حامیان دولت را در هفتم اسفند متاثر از اجرای‬ ‫برجاممی بینید؟‬ ‫بههرحالبخشیاینبودولیبخشمهمترپیروزی‬ ‫اصالح طلبان و لیســت خبرگانی اقای هاشمی رفسنجانی‬ ‫«نه» بزرگ به اصولگرایان بود تا انکه بلی به اصالح طلبان‬ ‫و لیست خبرگانی اقای هاشمی با شــد‪ .‬واقعا سی نفر لیست‬ ‫ائتالف امید تهران را کســی نمی شناخت به جز دکتر عارف‬ ‫و اقای علی مطهری‪ ،‬ســهیال جلودارزاده و اقای محجوب‬ ‫‪ 26‬نفر دیگر بــرای ‪ 80‬تا ‪ 90‬درصد رای دهندگان ناشــناس‬ ‫بودند‪.‬حتی اصحابرسانه وکسانیکه دررسانهکار می کنند‬ ‫و خبرنگار هســتند اینها را نمی شــناختند اما رفتند به لیست‬ ‫امید رای دادند‪ ،‬البته خیلی ها با اکــراه این کار را کردند ولی‬ ‫می خواستندلیستاصولگرایاندرانتخاباتمجلسشورای‬ ‫اسالمی و اقایان جنتی‪ ،‬مصباح و یزدی در انتخابات خبرگان‬ ‫رهبری رای نیاورند‪ ،‬بر همین اســاس حاضر شدند به اینها‬ ‫رای دهند‪.‬‬ ‫برخی می گویند برجام انتخابات هفتم اسفند را به‬ ‫دو قطبیدالور‪-‬دلواپسیاموافقانبرجام‪-‬مخالفان‬ ‫برجام تبدیل کرد و این نتیجه رقم خورد‪ ،‬نظر شما‬ ‫چیست؟‬ ‫خیر‪ ،‬راحت بگویم حتی اگر برجام هم اتفاق نیفتاده‬ ‫بود یعنی همچنان مشکالت هســته ای ادامه پیدا می کرد‬ ‫یا همچنان اقای ظریف داشت مذاکره می کرد و دور بعدی‬ ‫مذاکره قرار بود بعد از عید در فروردین ماه باشد مطمئنا نتیجه‬ ‫انتخاباتهمین می شد‪.‬یعنی اینکهفکرشود به خاطر برجام‬ ‫این اتفاق افتاد‪ ،‬داریم خودمــان را گول می زنیم‪ .‬به خاطر‬ ‫برجام نبود به خاطر «نه» بزرگــی بود که مردم به رادیکال ها‬ ‫دادند‪ .‬هفتم اسفند نشــان داد که تمام انچ ه در این ‪ 6‬سال‬ ‫گذشته تحت عناوین و اتهام های مختلف‪ ،‬اصولگرایان به‬ ‫اصالح طلباننسبتدادهبودند‪،‬مردمهیچیکرانپذیرفتندو‬ ‫باورنکردند‪.‬اینمعنیرایهفتماسفندبود‪،‬البتهدریک سری‬ ‫از حوزه هــای انتخابیــه به ویــژه شهرســتان های کوچک‬ ‫تعیین کننده نتیجه انتخابــات معادالت قومــی و قبیله ای‬ ‫بود‪ .‬در این حوزه های انتخابیه اساســا بحث اصولگرایی و‬ ‫اصالح طلبیمطرحنیست‪.‬‬ ‫به نظر شما برجام ریاست جمهوری اقای روحانی‬ ‫را دو دوره ای کرد؟‬ ‫خیر‪ ،‬اگــر اقای روحانــی نتواند در ســال ‪ 95‬که‬ ‫سال اصلی و اخر دوره ریاست جمهوری او است‪ ،‬گام های‬ ‫اقتصادی بلندی بردارد به طوری که مردم احســاس کنند‬ ‫این اقدامات روی زندگی شــان اثر مثبت گذاشــته است‪،‬‬ ‫نتیجه طور دیگری می شــود‪ .‬من همیشــه گفتم اقتصاد‬ ‫پاشنه اشیل دولت روحانی است‪ .‬اوایل امسال کارشناسان‬ ‫خود دولت اقای روحانی گفتند ‪ 7‬میلیون بیکار داریم‪ .‬یقینا‬ ‫این هفت میلیون امروز ‪ 8‬میلیون و در ســال ‪ 95‬می شوند‬ ‫‪ 9‬میلیون‪ .‬اگر اقای روحانی نتواند یک درصد معنی داری‬ ‫از ایــن ‪ 9‬میلیون را در معرض فرصت شــغلی قــرار دهد با‬ ‫مشکل کسب رای در انتخابات ریاست جمهوری ‪ 96‬مواجه‬ ‫می شود‪ .‬خیلی از صنایع و واحد های تولیدی خوابیده اند‪.‬‬ ‫انبارهایشان پر از محصوالتی است که تولید کرده اند ولی‬ ‫به خاطر رکود به فروش نمی رسد‪ .‬خیلی از صنایع ما به جای‬ ‫انکه سه یا دو شــیفت کار کنند به زحمت دارند یک شیفت‬ ‫کار می کنند و امروز انها تعطیل شــده اند اینها مشــکالت‬ ‫کمی نیســت‪ .‬دولت حدود ‪ 500‬هزار میلیارد تومان بدهی‬ ‫دارد‪ .‬قیمت نفت ایران زیر ‪ 25‬دالر رفته‪ 75 ،‬درصد بودجه‬ ‫دولت صــرف هزینه های جــاری می شــود یک چهارم به‬ ‫بخش عمرانی تخصیص می یابد‪ .‬بودجه عمرانی امسال‬ ‫‪ 37‬هزار میلیارد تومان بود‪ .‬در هشــت ما ه اول ســال فقط‬ ‫حدود هشــت هزار میلیارد تومان اختصــاص یافت چون‬ ‫دولت پول نداشت‪ ،‬در چهار ماه بعدی هم به فرض که چند‬ ‫هزار میلیارد تومان دیگر خرج شود اما فقط حدود یک سوم‬ ‫بودجه عمرانی عملیاتی خواهد شــد و دو سوم مابقی فقط‬ ‫روی کاغذ می مانــد‪ .‬دولت به زمین و زمان بدهکار اســت‬ ‫به ســازمان تامین اجتماعی‪ ،‬بیمه و بانک ها و پیمانکاران‬ ‫بدهکار اســت‪ .‬در خیلی جاها دولت حتی نتوانسته حقوق‬ ‫کامل کارمندان و موسسات بزرگ خود را بدهد‪ .‬وضع دولت‬ ‫از نظر اقتصادی اصال مناســب نیست‪ .‬اگر روحانی نتواند‬ ‫گام های جدی بــرای اقتصاد بردارد فکــر می کنم که دور‬ ‫دومی شدنش زیر عالمت سوال می رود‪.‬‬ ‫خریداری ‪ 138‬هواپیمای ایرباس و ای تی ار برای‬ ‫نوسازی ناوگان هوایی شرکت ایران ایر بالفاصله‬ ‫بعد از اجرای برجام را چقدر بجا و چقدر تبلیغاتی‬ ‫می دانید؟‬ ‫فکر می کنم بخشی از ان واقعا نیاز است چون من‬ ‫برای سخنرانی در دانشگاه ها زیاد مسافرتمی کنم‪،‬می بینم‬ ‫واقعا وضع هواپیماهای ما افتضاح است‪ ،‬به ندرت صندلی‬ ‫سالم در هواپیماها پیدا می شود‪ .‬واقعا وضع هواپیماهای ما‬ ‫اصال مساعد و مناسب نیست و باید یک حرکت جدی برای‬ ‫نوسازی ناوگان هواپیمایی کشور اتفاق می افتاد‪ .‬کما اینکه‬ ‫باید یک سرمایه گذاری بزرگ در بخش صنعت ریلی‪ ،‬شبکه‬ ‫راه های کشور و صنعت پتروشیمی و نفت ایران انجام شود‪.‬‬ ‫متاسفانه دولت به مســائل زیربنایی توجه نکرده چون پول‬ ‫نداشته است‪.‬‬ ‫فکــر می کنیــد در معــادالت سیاســی امریکا و‬ ‫انتخابات ریاســت جمهوری پیش رو برجام تاثیر‬ ‫داشته باشد؟‬ ‫نه‪ ،‬فکر نمی کنــم‪ .‬در عین حال اگر ایران برســر‬ ‫توافق بمانــد و اژانس هم تاییــد کند حتی اگــ ر ترامپ هم‬ ‫انتخابشودیعنیبدترینحالتبرایایران‪،‬فکرنمی کنمکه‬ ‫بیاید برجام را لغو کند چون کاخ سفید با این کار خودش را در‬ ‫برابراروپاوافکارعمومیامریکاقرارمی دهد‪.‬اگرایرانبهانه‬ ‫به دست تندروهای امریکا دهد ان وقت چه ترامپ انتخاب‬ ‫شــود یا یک جمهوریخواه دیگــر و چه هیــاری کلینتون‬ ‫انتخاب شود ان وقت می توانند برجام را هوا کنند‪.‬‬ ‫به نظر شما برجام در معادالت سیاسی داخل ایران‬ ‫و ارایش درون جناح ها چه تاثیری گذاشــت؟ چرا‬ ‫اصولگرایان را به دو دســته مخالفــان و موافقان‬ ‫تقسیمکرد؟‬ ‫اصولگراها مدت ها اســت که دو دســته شده اند‪،‬‬ ‫منتهابرجاممثلکاتالیزورشد‪.‬اختالفیکهمیاناصولگرایان‬ ‫در زمان احمدی نژاد به وجود امد و خیلــی عمیق بود بر اثر‬ ‫برجام علنی شد‪ .‬اصولگرایان مدت هاست که به دو جریان‬ ‫واقع بین و ایدئولوژیک گرای غرب ستیز تقسیم شده است و‬ ‫برجاممثلکاتالیزوریشدکهعمقاختالف هارانمایانکرد‪.‬‬ ‫سیاست خارجی‬ ‫سیاستخارجی‬ ‫‪231‬‬ ‫سیاست خارجی‬ ‫‪232‬‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫سیاستخارجی‬ ‫ن بعضی مواقع از دولت روحانی در‬ ‫ چرا اصالح طلبا ‬ ‫زمان مذاکرات حمایت و گاهی اوقات هم سکوت‬ ‫می کردند؟ ‬ ‫اصالح طلبان موافق برجام بودند‪ .‬اصالح طلبان‬ ‫هرچه باعث شــود اعتدال و میانه روی در کشــور شــانس‬ ‫بیشتریپیداکندوتقویتشودازانحمایتمی کنند‪،‬بنابراین‬ ‫اصالح طلبانهمازسیاست خارجیروحانیحمایتمی کنند‬ ‫چون یک جورهایی یاداور سیاســت تنش زدایی اســت که‬ ‫در زمان اصالحات شروع شــد‪ ،‬منتها اصالح طلبان رقابت‬ ‫اعالم نشده ای هم با روحانی دارند‪.‬‬ ‫برجام در اینده سیاست داخلی کشور چه نقشی‬ ‫خواهد داشت؟‬ ‫به نظر من نقشی ندارد‪ ،‬اال اینکه فقط در یک افق‬ ‫کلی باعث تقویت میانه روها می شود‪ .‬برجام اگر نتواند منجر‬ ‫به دستاوردهای اقتصادی ملموس برای مردم شود‪ ،‬اوضاع‬ ‫سیاسی کشــور طور دیگری می شــود‪ .‬االن در هر خانه ای‬ ‫باز شــود یک جوان بیکار که فارغ التحصیل دانشگاه است‬ ‫در ان خانه زندگی می کند‪ .‬د ر خیلــی از خانواده ها یکی‪ ،‬دو‬ ‫نفر شغل شــان را به علت تعدیل نیرو از دست دادند ‪ .‬به نظر‬ ‫من اگر اقای روحانی نتواند گام های جدی و اساسی بردارد‬ ‫برجام نمی توانــد اقای روحانی را نجات دهــد و انچه باعث‬ ‫می شود روحانی بتواند برای دور دوم مجددا پیروز شود فقط‬ ‫و فقط بهبود وضعیت اقتصادی اســت‪ ،‬واال گفتن اینکه ما‬ ‫م و ما با اتحادیه اروپا رابطه برقرار کردیم‪،‬‬ ‫تنش زدایی کردی ‬ ‫ما برجام را به سرانجام رســاندیم هیچ کدام مان ع رویگردانی‬ ‫مردم از روحانی نمی شــود‪ .‬بنابراین حتما روحانی باید برای‬ ‫اقتصاد کاری کند تا خیلی از مردم دوباره بیایند و در سال ‪96‬‬ ‫به او رای دهند‪.‬‬ ‫اصالح طلبان چطور؟ اگر حالت دوم اتفاق بیفتد و‬ ‫روحانینتواندتحولاقتصادیدرکشورایجادکند‬ ‫ان زمان چه رویکردی را دنبــال می کنند؟ ایا نامزد‬ ‫اختصاصی معرفی می کنند تا اثار اقتصادی برجام‬ ‫را با رویکرد اصالح طلبی به مردم نشان دهند؟‬ ‫اصالح طلبان دربــاره رابطه با روحانــی دو گروه‬ ‫هســتند‪ .‬خیلی از اصالح طلبان معتقدند که ما با روحانی‬ ‫خیلــی کاری نداریم و بده بســتانی با روحانــی نداریم که‬ ‫ســعید حجاریان و عباس عبدی چنین فکــری دارند‪ ،‬این‬ ‫دســته می گویند ما تا انجا که می توانستیم کمک کردیم‬ ‫ولی دیگر بهشت و دوزخ روحانی به ما مربوط نیست‪ .‬من‬ ‫خودم به شــخصه اصال این نظر را نــدارم‪ ،‬معتقدم مردم‬ ‫اســباب بازی ما نیســتند‪ .‬ما نمی توانیم به مــردم بگوییم‬ ‫مردم در ‪ 24‬خرداد ســال ‪ 92‬بیایید به روحانی رای دهید و‬ ‫بعد بگوییم حاال دیگر نتیجه به ما مربوط نیست‪ ،‬بنابراین‬ ‫ما در قبال مردم مســئولیت داریم‪ .‬اگر ما از مردم دعوت‬ ‫کردیم که بیایند به روحانی رای دهند و خیلی ها به روحانی‬ ‫رای دادند بعد نمی توانیم بگوییم هر کاری دولت روحانی‬ ‫کرد به ما مربوط نیســت بلکه به ما مربوط می شــود چون‬ ‫مردم به اعتبار اصالح طلبان امدند‪ ،‬اصالح طلبان پشــت‬ ‫چک روحانی را امضا کردند مردم به اعتبار امضای پشــت‬ ‫چک قبــول کردند بــه روحانــی رای دهنــد‪ .‬همین االن‬ ‫اصالح طلبان در قبال ‪ 30‬نفری که از تهران وارد مجلس‬ ‫شدند مسئولیت دارند‪ .‬نمی توانند بگویند به ما ربطی ندارد‪،‬‬ ‫مردم می توانستند به انها رای ندهند‪ .‬عملکرد تک تک ‪30‬‬ ‫نفر به اصالح طلبان مربوط می شــود‪ .‬باید یاد بگیریم که‬ ‫مســئوالنه و متعهدانه عمل کنیم واال اعتبارمان نزد مردم‬ ‫از بین می رود‪ .‬فکر می کنم اصالح طلبان به این ســادگی‬ ‫نمی توانند بگویند روحانی خیلی خوب کار نکرد‪ ،‬حاال برویم‬ ‫سراغ همان عارف خودمان‪ .‬اگر تحولی در اقتصاد کشور‬ ‫به وجود نیاید فکر می کنم عارف هم نمی تواند در انتخابات‬ ‫ریاســت جمهوری ســال ‪ 96‬رای بیاورد چون مردم به انها‬ ‫رای نمی دهند‪.‬‬ ‫مضراتهمزیستیباسرمایهداریجهانی‬ ‫دکترنادرصادقیانازضربهخوردنطبقهمتوسطپسازبرجاممی گوید‬ ‫مردم منتظر نتیجه هســتند و چنانچه این‬ ‫نتیجه محقق نشــود‪ ،‬به یک جریان و یک‬ ‫روندمعکوستبدیلخواهدشد‪.‬یعنیدقیقا‬ ‫امیدبهناامیدیوتدبیربهبی تدبیریتبدیل‬ ‫می شود‪ .‬حاال این تا چه حد درست است یا‬ ‫نه‪،‬بحثدیگریاستمامی خواهیمبه طور‬ ‫عینیببینیمکهدقیقاتاثیروتاثراینمباحث‬ ‫با هم چگونه اســت؟ تاکنون چنین اتفاقی‬ ‫نیفتادهاست‬ ‫مردم به همه دولت ها یک فرصت ایفای نقش‬ ‫می دهند و اگر کارامدی و توفیق را نبینند‪،‬‬ ‫طبیعتا نظرشان را عوض می کنند‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫حاال این امیــد و انتظار تا چه حد بــا واقعیت منطبق‬ ‫اســت بســتگی به پیامدهای عینی و تاثیــرات ملموس و‬ ‫مستقیم این توافق بر زندگی اقتصادی‪ ،‬معیشتی و روزمره‬ ‫توده مردم دارد‪ .‬این مقوله هنوز ان گونه که باید‪ ،‬تاثیرات‬ ‫ملموســی نداشــته‪ ،‬یعنی از لحاظ اماری کاهشی در روند‬ ‫گرانی‪ ،‬تــورم‪ ،‬بیکاری و‪ ...‬مشــاهده نمی کنیم‪ ،‬در واقع‬ ‫بیشــتر در وجه سیاســی یک اتفاقی افتاده اســت‪ .‬مردم‬ ‫منتظر نتیجه هستند و چنانچه این نتیجه محقق نشود‪ ،‬به‬ ‫یک جریان و یک روند معکوس تبدیل خواهد شد‪.‬‬ ‫یعنی دقیقا امید بــه ناامیدی و تدبیر بــه بی تدبیری‬ ‫تبدیل می شود‪ .‬حاال این تا چه حد درست است یا نه‪ ،‬بحث‬ ‫دیگری اســت ما می خواهیم به طور عینی ببینیم که دقیقا‬ ‫تاثیر و تاثر این مباحث با هم چگونه است؟ تاکنون چنین‬ ‫اتفاقی نیفتاده است‪ .‬از سوی دیگر جمع بندی دیدگاه های‬ ‫کارشناسی خیلی علمی و دقیق که خیلی هم سیاسی نباشد‬ ‫و بیشتر کارشناسانه باشد من ندیدم‪ .‬یعنی ارائه نشده و هر‬ ‫چه هست بیشــتر به کلیات اشــاره می کنند‪ .‬درواقع االن‬ ‫افکار عمومی در یک حالت تعلیق‪ ،‬ســرگردانی و تا حدی‬ ‫ابهام به سر می برند‪ .‬عده ای می خواهند همچنان خودشان‬ ‫را دلگرم و امیدوار نگه دارند‪ ،‬عده ای هم نشانه ها و عالئم‬ ‫انها را بــه اینجا می رســاند که گویا این عالئم و نشــانه ها‬ ‫چندان واقع بینانه نیست چون نشــانه هایش را نمی بینند‪.‬‬ ‫وضع معیشــتی و اقتصادی تعداد قابل توجهی از اقشــار‬ ‫اجتماعی حــاد و بحرانی اســت‪ ،‬انها خیلــی تحمل این‬ ‫قضیه را ندارند‪.‬‬ ‫اگر در ســطح مــردم و جامعــه بخواهیم بحث‬ ‫را ادامــه دهیــم یک نکته این اســت کــه برخی‬ ‫می گویند فقط به خاطــر مباحث اقتصادی نبوده‬ ‫که مردم به اقای روحانــی رای دادند‪ .‬این افراد‬ ‫می گویند بخشــی از این ســرمایه اجتماعی که‬ ‫به سمت اقای روحانی شــیفت کرد از مذاکرات‬ ‫هســته ای یک امیدواری بــرای بهبــود رابطه با‬ ‫غرب یا امریکا داشــت‪ .‬شــما موافــق این طرز‬ ‫تفکر هستید؟‬ ‫نه‪ ،‬اصال اینطور نیست‪ .‬اینها که این را می گویند‬ ‫باید بــا یــک کار پیمایش میدانــی و علمی‪ ،‬حرفشــان را‬ ‫ثابت کنند‪ .‬مــردم حداقل حقوق و رفاه و اســتانداردهای‬ ‫اقتصادی را می خواهند و ما منابعش را داریم‪ .‬کارشناسان‬ ‫هم می گویند و شما هم می دانید که ‪ 20‬درصد این بحران‬ ‫محصول برجام است‪ .‬یعنی منشا بیرونی دارد‪ .‬اینها را مردم‬ ‫می بینند و می خوانند‪.‬‬ ‫االن میلیون هــا ایرانــی تحصیالت عالیــه دارند‪.‬‬ ‫میلیون هــا ایرانی به رســانه دسترســی دارنــد و پیگیری‬ ‫می کنند‪ .‬میلیون ها ایرانی سالها است که هزینه داده اند‪.‬‬ ‫این ساده ســازی اســت و به نظر می رســد که مصادره به‬ ‫مطلــوب باشــد‪ .‬سوءاســتفاده سیاســی از یــک معضل‬ ‫اقتصادی است‪ .‬انها که این را طرح می کنند‪ ،‬می خواهند‬ ‫اقتصاد را اهرم و وســیله ای برای بهره برداری سیاســی‪-‬‬ ‫ اعتقادی کنند‪.‬‬ ‫درصورتی که این طور نیســت و مســلما کسانی که‬ ‫مردم ایران و اقتدار را دوست داشته باشند‪ ،‬فکر نمی کنم‬ ‫خیلی عالقه مند باشــند که نان شان را کســی از بیرون به‬ ‫انها بدهد درحالی که کشور فقیری هم ندارند‪ .‬منابع ما هم‬ ‫فراوان است و بحث سر مدیریت است‪ .‬فکر می کنم همه‬ ‫اینها یک سری اظهارنظرهای جریان های سیاسی است‪.‬‬ ‫کسانی که این مقوله را مدیریت کردند فرصت زیادی هم‬ ‫ندارند‪ .‬مدت زیادی طول نخواهد کشــید که مردم عمال‬ ‫به جمع بندی می رســند و تاثیراتش را در تحوالت اینده به‬ ‫جا می گذارد‪.‬‬ ‫یعنی همان عاملی که شــاید بتوان گفت مهمترین‬ ‫منبع و علت اســتقبال بخش قابل توجهی از مردم از ایده‬ ‫دولت برای رسیدن به یک نوع گشایش اقتصادی شد‪ ،‬این‬ ‫اگر اتفاق نیفتد‪ ،‬دقیقا به عکس خودش تبدیل می شود و‬ ‫این دفعه به مهمترین علت و عامل عدم حمایت و استقبال‬ ‫مردم از این جریان مدیریتی تبدیل می شود‪ .‬مردم به همه‬ ‫دولت ها یک فرصت ایفای نقش می دهند و اگر کارامدی‬ ‫و توفیــق را نبینند‪ ،‬طبیعتا نظرشــان را عــوض می کنند‪.‬‬ ‫این جمالت حاشیه ای بیشــتر به نظر می رسد و یک نوع‬ ‫مصادره به مطلوب سیاســی‪ -‬ایدئولوژیک است که خیلی‬ ‫به واقعیت های زندگی مردم ربطی ندارد‪.‬‬ ‫برخی می گوینــد مردم ایران مقــداری زودخواه‬ ‫هستند و از تحوالت انتظار سریع نتیجه را دارند‪.‬‬ ‫از منظر کارشناسی اگر فکر کنیم‪ ،‬زمان زیادی از‬ ‫اجرای برجام نگذشته‪ ،‬فکر می کنید مردم این را‬ ‫درک می کنند که به هر حال وقتی توافق صورت‬ ‫می گیــرد و قراردادها بســته می شــود‪،‬باالخره‬ ‫تا حصول نتیجــه زمان می طلبد‪ .‬فکــر می کنید‬ ‫مردم این را متوجه می شوند یا نه همان داستان‬ ‫زودخواهی کار دست دولت می دهد؟‬ ‫نه‪ ،‬بایــد بگویم که این برداشــت کامال اشــتباه‬ ‫است‪ .‬این طرز تفکر سیاسی‪ -‬اقتصادی از سال ‪ 68‬به بعد‬ ‫در دولت و قوه مجریه ما حاکم است‪ .‬اتفاقا مردم ما خیلی‬ ‫دیرخواه و بسیار صبورند‪ .‬ساخت اقتصادی الزاما ربطی به‬ ‫سیاست خارجی و مقوله برجام ندارد‪ .‬بنده هم اقتصاددان‬ ‫نیســتم ولــی اقتصاددانــان می گویند کــه ‪ 80‬درصد ان‬ ‫به مقوله ســاختارهای اقتصــادی ما برمی گــردد‪ .‬اینکه‬ ‫می گویند مردم زودخواه هستند‪ ،‬درست نیست‪.‬‬ ‫متجاوز از ربع قرن اســت که مردم منتظرند‪ ،‬ایا این‬ ‫زودخواهی اســت؟ اتفاقا مــردم ما خیلــی نجیب و خیلی‬ ‫صبورند‪ .‬به اعتقاد بنده اصال این دو موضوع به هم ربطی‬ ‫ندارد‪ .‬دولت هــم نمی اید یک تعهد ســنجش پذیر عینی‬ ‫پیاده کند‪.‬‬ ‫بنده در گفت وگوی پیشــین با مثلث به این مســاله‬ ‫اشــاره کردم که دولت به جای اینکه پاســخ سنجش پذیر‬ ‫اقتصادی و اماری بدهد به نفی رقیــب ان را ارجاع داده و‬ ‫در کانال چالش سیاسی می اندازد‪ .‬درحالی که نگاه مردم‬ ‫به این مقوله خیلی سیاسی نیست‪ .‬دولت بگوید که چقدر‬ ‫توقع داشــته باشند و کامال مشــخص عدد بدهد اما از ان‬ ‫گریزان اســت و نمی دهد‪ .‬مردم می بینند ‪ 45‬میلیارد برای‬ ‫خرید هواپیمایی که تنها در سه فرودگاه امکان فرود دارد‪،‬‬ ‫هزینه می شــود و از این مقوله شــاید ‪ 4 ،3‬درصد جمعیت‬ ‫هم بیشــتر اســتفاده نمی کنند بالفرض اگر این میزان در‬ ‫حوزه مسکن هزینه می شد‪ 200 ،‬صنف با این حوزه درحال‬ ‫ارتزاق هســتند‪ .‬میلیون هــا ایرانی از طریــق این صنعت‬ ‫می توانند زندگی کنند‪.‬‬ ‫اگر این مبلغ در قالب تسهیالت بانکی بدون بهره و با‬ ‫کارمزد بسیار پایین تزریق می شد‪ ،‬شما ببینید چه رونقی در‬ ‫کسب و کار و اقتصاد ایجاد می شد‪ .‬هنوز امضاهای برجام‬ ‫خشک نشده قراردادهای چند ده میلیاردی با بیرون بسته‬ ‫سیاست خارجی‬ ‫اقای صادقیان! شــما فکر می کنیــد مردم ما در‬ ‫ســال ‪ 94‬چگونه به برجام نگاه می کنند؟ ایا شما‬ ‫هم موافقید که همین توافق هســته ای و تمایل‬ ‫مردم به انجام ان بود که موجب شد اقای روحانی‬ ‫رئیس جمهور شوند؟‬ ‫البته جواب دقیــق به این موضوع مســتلزم این‬ ‫اســت که یک پیمایــش و کار میدانی انجام شــود‪ ،‬ولی‬ ‫به عنوان فردی کــه در جامعــه زندگی می کنــم و با افراد‬ ‫مختلف گفت وگو دارم‪ ،‬نظر شخصی هم می توانم در این‬ ‫زمینه ابراز کنم ‪.‬‬ ‫بدون شــک به زعم بنده جواب ســوال شــما مثبت‬ ‫است‪ .‬امید به بهبود مسائل اقتصادی باعث شد که اجماال‬ ‫معدل کلی نگاه مــردم قبل از اینکه برجام اجرایی شــود‪،‬‬ ‫مثبت باشد‪ .‬ولی این یک امید و یک انتظار بوده است‪.‬‬ ‫‪6‬‬ ‫نادر صادقیان‪ ،‬جامعه شــناس و استاد دانشگاه‬ ‫معتقد اســت که « کــه اگــر در تحوالت پســا برجام‬ ‫گشــایش و تحول اقتصادی در زندگــی مردم حاصل‬ ‫نشــود‪ ،‬دقیقا و قطعا مهمترین عامــل فرصت و منبع‬ ‫قوت و مثبت دولــت به مهمترین عامــل منفی تبدیل‬ ‫خواهد شــد‪ » .‬با او در مــورد تاثیر برجام در ســرمایه‬ ‫اجتماعی حسن روحانی گفت وگو کردیم‪.‬‬ ‫سیاستخارجی‬ ‫‪233‬‬ ‫سیاست خارجی‬ ‫‪234‬‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫سیاستخارجی‬ ‫می شود ولی در راستای منافع کار‪ ،‬اشتغال و صنوف داخلی‬ ‫هیچ چیزی نمی بینیم‪ .‬مردم اینها را می بینند و می فهمند‪.‬‬ ‫ایا می توانیم از همین نکته ای که اشــاره کردید‬ ‫به این نتیجه برســیم که اقای روحانی به شکلی‬ ‫درحال ســرمایه گذاری روی طبقه متوسط است‬ ‫و تالش می کنــد کارهایی بکند که انها دوســت‬ ‫دارند‪ .‬در حالی که اقــای احمدی نژاد اگر چنین‬ ‫پولی در اختیار داشــت‪ ،‬جامعه هدفش درواقع‬ ‫طبقه ضعیــف جامعــه بــود و در قالــب یارانه یا‬ ‫وام هــای زودبازده یا بــه هر شــکل دیگری این‬ ‫را در جامعه تقســیم می کرد‪ .‬اقــای روحانی اما‬ ‫الاقل شاید بتوان از قراردادهای جدیدش این را‬ ‫فهمید که به نحوی تالش می کند خواست های‬ ‫طبقه متوســط را پاســخ دهــد و به چشــم انها‬ ‫بیاید‪.‬‬ ‫من معتقــدم براینــد رفتارهای اقتصــادی دولت‬ ‫مستقر در جهت امحاء و کوچک شــدن طبقه متوسط در‬ ‫ایران است‪.‬‬ ‫در واقع روزبه روز از کمیت و کیفیت طبقه متوســط‬ ‫کاســته می شــود‪ .‬بنده معتقــدم کنش های ایــن دولت‬ ‫معطوف به منافع سرمایه داری تجاری‪ -‬داللی خارج است‪.‬‬ ‫ان بخشی از ســرمایه داری که صرفا سرمایه داری مالی و‬ ‫دوم‪ ،‬تجاری‪ -‬داللی خارجی اســت‪ .‬بیشتر سیاست های‬ ‫لیبرالی دولت هم در راستای منافع شرکت ها و کمپانی های‬ ‫خارجی است‪ .‬فکر می کنم دولت جدید درحال امتیازدهی‬ ‫است تا مشروعیت سیاســی بگیرد و نهایتا شــاید به زعم‬ ‫خودش به دنبال اهداف امنیت ملی اســت و بیشــتر برای‬ ‫یک نوع همزیستی به ســرمایه داری جهانی پالس و پیام‬ ‫می دهد‪.‬‬ ‫اساســا ربطی بــه طبقه متوســط ندارد‪ .‬مــن تصور‬ ‫می کنم طبقه متوسط هم از توان استفاده های این چنینی‬ ‫حذف شــده است‪ .‬بیشــتر یک رابطه ســوداگرانه است‪.‬‬ ‫تجار خارجی و ایرانیانی که در این حوزه فعالند‪ ،‬می توانند‬ ‫بهره ببرند و ربطی به طبقه متوســط ندارد‪ .‬شاید بخشی از‬ ‫شــعارهای ایدئولوژیک و فرهنگی اش می توانســت این‬ ‫باشــد که ان قدر بحران اقتصادی شــدید شــده که همه‬ ‫مطالبات فرهنگی هم به حاشــیه رفته است‪ .‬بخش سنتی‬ ‫طبقه متوســط هم به دالیل اعتقادی‪ ،‬سیاسی و فرهنگی‬ ‫با دولت زاویه دارد‪.‬‬ ‫بخش طبقه متوســط شــهری هم بیشــتر مطالبات‬ ‫سیاســی‪ ،‬فکری‪ ،‬فرهنگی دارد که دولتــی که خودش را‬ ‫میانه رو معرفی می کند‪ ،‬خیلی نماینده این موضوع نیست‪.‬‬ ‫یک حاشــیه امنی همین قدر که اینها لطمه نبینند‪ ،‬ایجاد‬ ‫شــده که فکر می کنم توقعشــان از این دولت حداقلی و‬ ‫معطوف به تضمین امنیت شان است‪.‬‬ ‫ایا ممکن است برجام به پاشــنه اشیل دولت در‬ ‫ســال ‪ 96‬تبدیل شــود و اقای روحانــی را اولین‬ ‫رئیس جمهور یک دوره ای کند‪.‬‬ ‫اشاره کردم که اگر گشایش و تحول اقتصادی در‬ ‫زندگی مردم حاصل نشــود‪ ،‬دقیقا و قطعا مهمترین عامل‬ ‫فرصت و منبع قوت و مثبت دولت به مهمترین عامل منفی‬ ‫تبدیل شده و دقیقا برمی گردد و معکوس می شود‪.‬‬ ‫دولت در رقابت های داخلی و سیاسی ممکن است با‬ ‫چالش های درونی خیلی جدی مواجه شود و در سطح افکار‬ ‫عمومی در انتخابات های بعدی خودش را نشان دهد‪.‬‬ ‫این خودش را چگونه نشان خواهد داد؟ گرایش‬ ‫به جریان قبل از این دولت‪ ،‬یا یک جریان جدید؟‬ ‫االن قضاوت برای الترناتیو دولت جدید قدری زود‬ ‫اســت‪.‬باید جریانی با گفتمانی به روز داشته باشیم‪ .‬روند‬ ‫تحوالت خیلی ســریع اســت باید دید رقبا چه چیزی برای‬ ‫رقابت خواهند داشت‪.‬‬ ‫در نقد جامعه تقدیری‬ ‫تو گو با دکتر شیخاوندی‬ ‫نگاه به جامعه پس از برجام در گف ‬ ‫اقایشیخاوندی!درخیلیازتحلیل هامی خوانیم‬ ‫که ریاست جمهوری اقای روحانی در واقع نتیجه‬ ‫رقابت دوقطبــی موافقان و مخالفان رســیدن به‬ ‫توافق هسته ای است‪ .‬برجام اکنون چه تاثیری‬ ‫روی طرفداران اقای روحانی داشته است؟‬ ‫اوال که ان موقع که شــعار «می خواهیم هم چرخ‬ ‫سانتریفیوژها بچرخد و هم چرخ کارخانجات» را دادند من‬ ‫به طورکلی به همه وعده هایشــان شــک داشتم‪ .‬به همین‬ ‫دلیل هم در یکی از مجالت نوشــتم که مردم باید شــکیبا‬ ‫باشــند‪ .‬منظورم این بود که این مســاله به این سادگی حل‬ ‫نمی شود‪.‬‬ ‫به همین جهت هم نزدیک به دو ســال و اندی طول‬ ‫کشیدتابهنتیجهبرسد‪.‬اماایشانباکلیدبزرگشانوعده های‬ ‫متعــددی دادند‪ .‬بخشــی هم همیــن مســاله گفت وگو با‬ ‫کشــورهای اروپایی و امریکا درمورد برجــام بود‪ .‬در نتیجه‬ ‫در عمل نتوانستند خیلی از کارها را فعال کنند‪ .‬به خصوص‬ ‫موفق نشدند وعده های بخش سیاسی را تحقق بخشند‪.‬‬ ‫می خواهم تاکیــد کنم که هنوز هم برجــام الاقل در‬ ‫قســمت عمده اش که در ماه های اخیر روی ان تکیه کرده‬ ‫بودند‪ ،‬اثرات خیلی مسلم و ملموسی نداشته‪ ،‬شاید هم این‬ ‫مســاله تا اواخر بهار به طول بینجامد‪ .‬یعنی اینکه طبیعتا با‬ ‫برداشته شدن تمام محدودیت ها و به جریان انداختن بخش‬ ‫اقتصادی و اجتماعی اثراتش در جامعه ایران نمایان شده‬ ‫باشد‪ .‬به همین مناســبت من انچه فعال به وقوع پیوسته را‬ ‫موفقیت های صوری‪ ،‬تشــریفاتی‪ ،‬مبادالتی و مصاحباتی‬ ‫می دانم‪.‬‬ ‫اثرات ان را هنوز جامعه ایرانی احساس نکرده است‪.‬‬ ‫ممکن اســت عده ای به خاطر انتشــار این خبر به خیابان‬ ‫امده و ابزار شادمانی و خردسندی کرده باشند ولی انها فکر‬ ‫می کردند که خیلی زود برجام و اثراتش به ثمر خواهد رسید‪.‬‬ ‫حاال عمال دیده اند که این طور نبوده و احتماال تا شب عید‬ ‫هم خیلی این اثرات برجام ملموس نخواهد بود‪ ،‬مگر اینکه‬ ‫برای ماه های بعدی بهار بماند‪.‬‬ ‫به هر حال دولتی ها می گویند ما در بخش سیاست‬ ‫خارجی وعده هایــی داده بودیم که عملی شــده‬ ‫اســت‪ .‬انها این پیام را مرتب بــه جامعه مخابره‬ ‫می کنند‪.‬‬ ‫خب‪ ،‬این قبول اســت اما وعده هایــی هم درمورد‬ ‫سیاست داخلی دادند که عمال موفق نشدند‪ .‬از این منظر‬ ‫در داخل نتوانستند موفق شوند‪ .‬کل سنگینی کارشان را روی‬ ‫مذاکرات بین المللی گذاشتند که ان هم خیلی طول کشید‪.‬‬ ‫اثرات ان هم همان طور که گفتم در سال جاری فقط به‬ ‫صورت صوری دیده شد‪ .‬مردم تنها به صورت خبری شنیدند‬ ‫و خوشحال شدند‪.‬‬ ‫به هر حال یک امید ایجاد شد و بر اثر این امید هم‬ ‫حتما یک سرمایه اجتماعی حاصل می شود‪ .‬یعنی‬ ‫بخشــی از جامعه تبدیل به ســرمایه ای می شود‬ ‫که اقــای روحانــی می تواند خــودش را به چنین‬ ‫سرمایه ای مستظهر کند‪ .‬این سرمایه اجتماعی‬ ‫که شاید از خرداد ‪ 92‬شــکل گرفته‪ ،‬االن که ما در‬ ‫اسفند ‪ 94‬هستیم‪ ،‬از جمعیت و حجمش کاسته‬ ‫شده یا اضافه شده است؟ یا این سرمایه اجتماعی‬ ‫هنوز در یک حالت تعلیق به سر می برد که تصمیم‬ ‫بگیرد‪ ،‬برود یا بماند‪ ،‬شیفت کند یا همین جا ثابت‬ ‫باشد؟‬ ‫اول من این لغت را تصحیح می کنم که در ِا ِشــل‬ ‫سرمایه جامعتی منظور کل کشــور است‪ .‬اجتماعی بیشتر‬ ‫همان اجتماع محدود خانگــی و قبیله حرف می زند و چون‬ ‫ایران شمول است پس جامعتی یا سوسیال و جامعه کالن‬ ‫اســت‪ .‬البته این مساله معلق اســت و موارد دیگری پیش‬ ‫امده که مربوط به انتخابات اســت‪ .‬درنتیجه احتماال این‬ ‫معلق شــدنش از مثبت اصوال به کمتر شــدن این سرمایه‬ ‫جامعتی به معنای اســتقبال و پذیرش یک جامعه بزرگی به‬ ‫نام ایران برمی گردد‪.‬‬ ‫یعنی شــما می گویید به ســمت کاســته شــدن‬ ‫می رود؟‬ ‫ظاهرا تا اینجا از ان خیلی زیاد کاســته شده است‪.‬‬ ‫برجام بالفاصلــه اثراتش ملموس نشــده و به خصوص که‬ ‫انتخابات هم خیلی به این مساله کمک نکرده است‪ .‬اصوال‬ ‫از قبل هم معلوم بود که به این سادگی و به سرعت هم انجام‬ ‫نمی گیرد‪.‬‬ ‫چرا جامعه نمی پذیرد که برای رسیدن به نتیجه در‬ ‫برجام و در واقع برای ملموس شدن اثرات برجام‬ ‫باید صبر کند؟‬ ‫اوال که جامعه به کلیات اندکی فکر می کند و لغت ها‬ ‫را به همان عنــوان ترتیب که بیان و تبلیغ می شــود‪ ،‬قبول‬ ‫می کند‪.‬البتهفقطباحرفویککلیدنمی توانهمهمطالب‬ ‫را بیان کرد و وعده داد‪ .‬انها هم انتظاری بیش از این ندارند و‬ ‫سیاستخارجی‬ ‫تقدیری هستند و جامعه ما متاسفانه مردم را تقدیری کردند‪.‬‬ ‫در مصاحبه ای اخیرا بیان کردم که تبلیغات تلویزیون و مواد‬ ‫خوراکی شرایط را تقدیری تر می کند‪ .‬یعنی اختیار خودشان‬ ‫نیســت‪ .‬نیروهای دیگر در کارند یا خداونــد باید لطف کند‬ ‫یا نظر کرده باشــند‪ .‬از دوره احمدی نژاد ایــن تقدیر امده و‬ ‫جا خوش کرده اســت‪ .‬روی این اصل نیروی طبقه متوسط‬ ‫ان چنان نیســت که زمینی فکر و واقعا زمینــی عمل کند‪.‬‬ ‫اندیشه سیاسی اش هم بالیده نشده است‪ ،‬نه بالنده که اسم‬ ‫فاعل است‪ .‬افراد و پیشگامانی هم زیاد این اندیشه را بالنده‬ ‫نکردند‪ .‬روی این اصل اینها همین طور تقدیری مانده اند و‬ ‫می گویند که خداوند چنین کرده و احتماال چنان خواهد کرد‬ ‫و سرنوشت ما این است و در داستان های تاریخی ماست‪.‬‬ ‫اجازه ندادند که طبقه متوسطی هم باشد و سازمان پیدا کند‪.‬‬ ‫طبقه متوسط با حزب خودش‪ ،‬با خواسته اش‪ ،‬با دستوراتش‬ ‫و اهداف به میدان می اید‪ .‬همین طوری گفتن طبقه متوسط‬ ‫براساس مشاغل شان قابل پذیرش نیست‪ .‬اینها که سازمان‬ ‫پیدا نکردنــد تحزبی وجود نــدارد که بتواند سیاســت ها و‬ ‫خواسته هایطبقاتیخودراارائهدهند‪.‬اصوالچنیننیستو‬ ‫بخش اعظم طبقه مهم دولت هم وابسته به دولت یا حواشی‬ ‫دولت اند‪.‬چوندردولتنفوذکردهوغیردولتیعملمی کنند‬ ‫و همین طوری این پول هایی که این طرف و ان طرف گم‬ ‫امکان نقض برجام‬ ‫توسط رئیس جمهور بعدی امریکا‬ ‫فواد ایزدی‬ ‫دانشیار دانشگاه تهران‬ ‫‪8‬‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫در شرایطی که بیش از یک ماه است که برجام (برنامه‬ ‫جامع اقدام مشترک) میان ایران و گروه ‪ 5+1‬به مرحله اجرا‬ ‫درامده و در ایــن مدت نیز ایران بــه تعهداتش عمل کرده‬ ‫است‪ ،‬اما شاهد ان هســتیم که از زمان امضای برجام در‬ ‫ماه جوالی‪ ،‬کنگره ده ها طرح برای باطل کردن این توافق‬ ‫معرفی کرده است‪ .‬سناتور تد کروز گفته ان را باطل می کند‬ ‫و این در حالی است که باراک اوباما کمتر از یک سال دیگر‬ ‫به عنوان رئیس جمهور در کاخ سفید حضور خواهد داشت‪.‬‬ ‫از انجایی که تحریم ها بازه زمانی دارد‪ ،‬رئیس جمهور بعدی‬ ‫امریکا هیچ الزامی بــرای اجرای تعلیق نــدارد‪ .‬همچنین‬ ‫چون برجــام در داخل امریکا اختالف ایجــاد کرده و یکی‬ ‫از فعالیت های اصلی دولت باراک اوباما بوده است‪ ،‬مورد‬ ‫موضع گیری و حساسیت کاندیداها قرار گرفته است‪.‬‬ ‫باید توجه داشــت که امریکا برای ادامه برجام تعهد‬ ‫حقوقی نداشــته و امکان نقض ان توســط رئیس جمهور‬ ‫بعدی وجود دارد‪ ،‬از این رو موضوع مناظره های کاندیداها‬ ‫بر سر همین مور د همواره ادامه داشته و نامزدهای مختلف‬ ‫با وعده هایی مبنی بر نقض برجام سعی در کسب ارا دارند‪.‬‬ ‫سرنوشت برجام در دوره اتی ریاست جمهوری امریکا‬ ‫بســتگی به این مســاله دارد که چه کســی رئیس جمهور‬ ‫امریکا شــود‪ ،‬کاندیداهای حــزب جمهوریخواه اشــکارا‬ ‫اعالم کرده اند که در صورت دســتیابی به قدرت‪ ،‬برجام را‬ ‫لغو خواهند کرد‪ ،‬در مقابل هیالری کلینتون نامزد پیشــتاز‬ ‫حزب دموکــرات اعالم کرده اســت که برجام را مشــروط‬ ‫پذیرفته است‪ .‬به عبارت دیگر‪ ،‬وی برجام را به عنوان بخشی‬ ‫از یک بســته بزرگتر برای اعمال فشار بیشــتر علیه ایران‬ ‫پذیرفته است‪ .‬در واقع نکته ای که دولتمردان ایران متوجه‬ ‫نشــده اند‪ ،‬این اســت که دولت امریکا به دنبال سرنگونی‬ ‫نظام جمهوری اسالمی ایران است‪ .‬طرف مقابل به دنبال‬ ‫سرنگونی حکومت ماست و دوستان در دولت تصور می کنند‬ ‫که انها به دنبال تعامل با کشور ما هستند‪ .‬این تصور ناشی از‬ ‫عدم اشنایی با طرح طرف مقابل است‪ .‬این گونه تصورات‬ ‫در اینده باعث بروز مشکالت جدی در کشور خواهد شد‪.‬‬ ‫باید بدانیم با انجام توافق هسته ای دشمنی امریکا با‬ ‫جمهوری اسالمی ایران از بین نرفته است‪ ،‬در واقع تلقی‬ ‫واشــنگتن از برجام این اســت که توافقی بــرای مدیریت‬ ‫هسته ای ایران انجام گرفته اســت‪ .‬امریکا بعد از برجام‪،‬‬ ‫در تالش اســت که ایران را در حوزه های دیگر مانند حوزه‬ ‫موشــکی نیز مدیریت کند‪ .‬بر همین اســاس طرح اعمال‬ ‫تحریم های جدید علیــه ایران به دلیل ازمایش موشــک‬ ‫عماد را مطرح کرده است‪ .‬اما همه این اتفاقات اخیر قابل‬ ‫پیش بینی بــود و من پیــش از تصویب برجــام این دوران‬ ‫پســابرجام را پیش بینی کــرده بودم‪ .‬چون خــود مقامات‬ ‫امریکایی چه در کاخ سفید و چه در کنگره پیش از دستیابی‬ ‫به توافق هسته ای مطرح می کردند که حتی پس از برجام‬ ‫نیز ایران را در حوزه های دیگر تحریم کرده و تحت فشــار‬ ‫قرار خواهند داد‪.‬‬ ‫متاســفانه دوســتان ما در دولت ایــران در ان زمان‬ ‫اعالم می کردند که این اظهــارات مقامات امریکایی تنها‬ ‫مصرف داخلی دارد و در اینده به واقعیــت تبدیل نخواهد‬ ‫شد‪ ،‬اما این گونه نشد‪ .‬بر همین اساس می توان گفت که‬ ‫سیاســت های دولت بر پایه واقعیت نبوده ‪ ،‬بلکه بر اساس‬ ‫تفکرات مجذوب شــده به غرب اســت که در ذهن برخی‬ ‫مسئوالن وجود دارد‪.‬‬ ‫اکنون مشــخص شــده اســت که عدم اشــنایی با‬ ‫طرح های طرف مقابل‪ ،‬باعث بروز چنین شرایطی می شود‪.‬‬ ‫کاش ان زمــان که مــا این وضعیــت را پیش بینــی کرده‬ ‫بودیم‪ ،‬به جای اینکه ما را به بیسوادی متهم می کردند‪ ،‬به‬ ‫حرف های مان گوش می کردند‪.‬‬ ‫سیاست خارجی‬ ‫می گوینددراینده اینزدیکبهاینترتیبممکناستشش‬ ‫ماه طول بکشد و بعد معلوم شود که تا سال اینده هم به طول‬ ‫خواهدانجامید‪.‬یعنیعمالاین طوریشدهوبههمینجهت‬ ‫می توانم ادعا کنم که خوش بینی اولیه درحال نزول و کاهش‬ ‫است‪ .‬به نظر من عده ای زودتر و عده ای دیگر یواش یواش‬ ‫بیدار می شوند‪ .‬مثل اینکه زیادی خوش بودند و حاال زیادی‬ ‫طول کشــیده مگر اینکه به نحوی از انحــا در ماه فروردین‬ ‫بخشی از اینها تا حدی حل شده باشد و وارد جامعه شود‪ ،‬به‬ ‫جیب جامعه‪ ،‬به زندگی جامعه و به نحوه زیست جامعه و در‬ ‫نتیجه انها هم دوباره به احســاس خودشان گرما ببخشند‪.‬‬ ‫وگرنه ســردی زمســتان تاثیر زیادی در کاهش موفقیت و‬ ‫شادابی و شادانی و رضایت بسیاری از مردم داشته است‪.‬‬ ‫اگرقرارباشددرهمینسطحجامعه شناسیبحث‬ ‫کنیم‪ ،‬این تعبیر درست اســت که اقای روحانی‬ ‫بیشتر روی طبقه متوسط ســرمایه گذاری کرده‬ ‫و خیلی کاری به طبقه ضعیف ندارد‪ .‬شــما این را‬ ‫حس می کنید؟‬ ‫اوال که طبقه متوســط ما خیلی قوی نیست‪ .‬طبقه‬ ‫متوســط ما خیلی واقعا شهری نیســت‪ .‬تازه شهری شده و‬ ‫بیشــتر به نظر من روستایی اســت‪ .‬در مهاجرت های اخیر‬ ‫یک قســمتی از طبقه متوســط مهاجرت کرده و رفته اند‪.‬‬ ‫به طور کلی ِ‬ ‫خود طبقه متوســط تضعیف شده و ادعاهایش‬ ‫هم تضعیف شده اســت‪ .‬روابطش هم مثل طبقه متوسط‬ ‫یک نوع خواست مطلوب در حوزه سیاسی است‪ .‬به همین‬ ‫جهت هم گوش به فرمان اینهاست و از نظر سیاسی خیلی‬ ‫قدرت زیادی هم ندارد‪ .‬یعنی اصال خیلی وارد فاز سیاســی‬ ‫نشدند‪.‬انهاتوقعاتخودراخیلیبه عنوانطبقهمتوسطبازگو‬ ‫نکردند‪ .‬بازمانده ای از طبقات قبلی هستند که کمی اینها را‬ ‫عنوان کردند‪ .‬به صورت اصالح گر و عناوین مشابه ادرس‬ ‫می دهند و خودشــان را به این طریق معرفی می کنند‪ .‬ولی‬ ‫اگربهبنیادریشهطبقاتی شاننگاهکنیمبهنظرمنخیلیهم‬ ‫متوسط نیستند‪ .‬در مقابل ان سنتی ها هم کماکان سنتی تر و‬ ‫کمیجدال کنندههستند‪.‬رویایناصلفکرمی کنمکهاوال‬ ‫امکاناتی نداشت و طبقه پایین هم خیلی مواقع در اصطالح‬ ‫‪7‬‬ ‫دکتــر شــیخاوندی‬ ‫کــه اســتاد دانشــگاه‬ ‫اســت و جامعه شــناس‬ ‫می گویــد‪« :‬باتوجــه بــه‬ ‫موضع گیری های مخالفین‬ ‫از سویی و تاخیر در جبران‬ ‫تعهدها و وعده ها از سوی‬ ‫دیگر‪ ،‬احتمــال اینکه دوباره اقــای روحانی انتخاب‬ ‫شــود‪ ،‬با این جو حاکمی کــه داریم‪ ،‬تا حــدی بعید‬ ‫است‪ ».‬با او در این مورد گفت وگو کرده ایم‪.‬‬ ‫شده و «کی بود کی بود‪ ،‬من نبودم» همین طور ادامه دارد و‬ ‫ی هم برای طبقه متوسط‬ ‫درنتیجه یک جریان اقصادی مهم ‬ ‫اتفاق نیفتاده است‪.‬‬ ‫چنانچه بخواهیم با شیوه ای که شما می فرمایید‪،‬‬ ‫فکر کنیم؛ این طبقه متوسط و این طبقه ضعیفی‬ ‫کــه االن داریم می بینیــم و نامــش را تقدیری یا‬ ‫هرچیز دیگری بگذاریم‪ ،‬ایا در ســال ‪ 9 6‬ترجیح‬ ‫می دهد که همچنان اقای روحانی رئیس جمهور‬ ‫بماند یا فکر می کند که باید تغییرش دهد‪.‬‬ ‫فکر می کنم با این وضعی که االن داریم صحبت‬ ‫می کنیم باتوجه به موضع گیری های مخالفین از ســویی و‬ ‫تاخیر در جبران تعهدها و وعده ها از ســوی دیگر‪ ،‬احتمال‬ ‫اینکه دوباره اقای روحانی انتخاب شود‪ ،‬با این جو حاکمی‬ ‫ که داریم‪ ،‬تا حدی بعید است‪.‬‬ ‫واقعا؟‬ ‫من این گونه فکر می کنم‪ ،‬البتــه با این روندی که‬ ‫فعال هست‪ .‬همان طور که گفتم باید ببینیم که در ماه های‬ ‫اخر بهار‪ ،‬دولــت چه شــگردهایی پیش می گیــرد‪ .‬چون‬ ‫اخرین سال است ممکن است اتفاقاتی بیفتد و تا حدودی‬ ‫راهگشایی کند‪.‬‬ ‫یعنی برجام هم نتواست راهگشا باشد؟‬ ‫برجام فعال حرفی بیش نیســت‪ .‬هنــوز اثراتش را‬ ‫نمی بینیم‪ .‬مساله این اســت و تاخیر در دسترسی به نتایج‬ ‫برجام‪ ،‬ان قدر زیاد است که فرصت های بسیار کمی دارد که‬ ‫اقای روحانی و گروهش و کسانی که در کابینه دولت هستند‬ ‫و طرفداران ایشان بتوانند سازمان پیدا کنند تا برای دور دوم‬ ‫موفقیت هایی به دســت اورند‪ .‬مگر اینکه همه اینها را انبار‬ ‫کنند‪ .‬البته خواهی نخواهی انبار خواهد شد برای ماه های‬ ‫اخرش‪ ،‬ولی تقریبا دیر است‪ .‬به ویژه اینکه تا از باال به بطن‬ ‫جامعه و همان طورکه گفتید فقرا برسد‪ .‬سرمایه گذاری الزم‬ ‫است‪ ،‬همه اینها طول می کشد تا اینکه بیکاری طبقه پایین‬ ‫جامعه را جبران کنند‪ .‬در نتیجه احتمالش کم اســت‪ ،‬مگر‬ ‫اینکه باز بگوییم تقدیر مثبت عمــل کند و خیلی گره ها را در‬ ‫عرض چند ماه باز کند‪.‬‬ ‫‪235‬‬ ‫سیاستخارجی‬ ‫گ‬ ‫ف ‬ ‫ت‬ ‫و‬ ‫گ‬ ‫و‬ ‫دوره اوباما _کری‬ ‫تکرار نخواهد شد‬ ‫گفت وگویمثلثبادکترعباسملکی‬ ‫سیاست خارجی‬ ‫‪236‬‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫سعیده سادات فهری‬ ‫خبرنگار‬ ‫دکتر ملکی! اکنون در دوران پســابرجام به ســر‬ ‫می بریم و بیش از یک ماه است که برنامه جامع‬ ‫اقدام مشترک وارد فاز اجرایی شده است‪ ،‬کمی‬ ‫راجع به تاثیرات این توافق بگویید‪.‬‬ ‫مهمترین تاثیری که برجام بر سیاست خارجی ایران‬ ‫بر جای گذاشت‪ ،‬این اســت که وضعیت ایران را به حالت‬ ‫عادی برمی گرداند‪ .‬البته این بدان معنا نیست که تمام درها‬ ‫به روی ایران باز است یا بدون هیچ گونه تالشی می توان از‬ ‫مزیت های تجارت‪ ،‬اقتصاد و روابط بین الملل استفاده کرد‪.‬‬ ‫شاید به نوعی بتوان گفت ایران به کشوری می ماند که تازه‬ ‫متولد شده است‪ .‬بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی‪،‬‬ ‫کشــورهایی را شــاهد بودیم که بــه اصطــاح در حقوق‬ ‫بین الملل به انها می گویند همراه با والدت مطهر بوده اند‪.‬‬ ‫منظور از این تازه متولد شــدن این نیست که بخواهم کل‬ ‫تاریخ ایران را نادیده بگیرم یا تجربیات تاریخی مردمان و‬ ‫یا تمدن مان را دست کم بگیرم‪ ،‬بلکه منظور این است که‬ ‫پس از برجام و پس از انتخابات مجلس شــورای اسالمی‬ ‫و مجلس خبرگان‪ ،‬به نقطه ای رســیده ایم که کشــورهای‬ ‫دیگر هســتند‪ .‬از این به بعد قاعده بازی از تحریم‪ ،‬فشار و‬ ‫جلوگیــری از فعالیت های ایران به قاعده بــازی به صورت‬ ‫رقابت‪ ،‬کار بیشتر و طراحی سیاســتگذاری های مناسب و‬ ‫شایسته سوق داده می شــود‪ .‬بنابراین امروز در ایران راه و‬ ‫کار زیادی در پیش داریم‪.‬‬ ‫در این شرایط ایران در سیاست خارجی اش باید‬ ‫به چه سمتی پیش برود؛ غرب‪ ،‬شرق‪ ،‬منطقه یا‬ ‫همه طرف ها را با هم در اولویت قرار دهد؟‬ ‫در مورد پســابرجام اگــر دولت ایران بــه دکترین‬ ‫پیشــین خود یعنی همــان منطقه گرایــی وفــادار بماند‪،‬‬ ‫مناسب تر است‪ .‬منطقه گرایی با تعریف مبسوط و گسترده‬ ‫ان بدان معناســت که ایــران به تدریج خود را یک کشــور‬ ‫اســیایی بداند و برای الزامات یک کشور اســیایی‪ ،‬تفکر‬ ‫اســتراتژیک داشــته باشــد‪ .‬همچنین این رویکــرد بدان‬ ‫معناســت که ما نگاه به شرق داشته باشــیم و یا همان طور‬ ‫کــه قزاقســتان پیشــنهاد کــرده‪ ،‬هویــت اســیایی یکی‬ ‫از پارادایم هــای ذهنی ایران باشــد‪ .‬البتــه منطقه گرایی‬ ‫فقط به معنای اسیایی بودن نیســت؛ یک بار از یک مقام‬ ‫امریکایی پرسیدم که اگر تحریم ها برداشته شود ایا ایران‬ ‫در دریای خزر می تواند فعالیت زیادی به خصوص در بحث‬ ‫سرمایه گذاری در نفت و گاز داشته باشد‪ .‬او گفت ایران مانند‬ ‫غولی می ماند که یک پایش روی خلیج فارس و پای دیگرش‬ ‫روی دریای خزر است‪ .‬بنابراین ما تاجایی که بتوانیم اجازه‬ ‫نخواهیــم داد ایران پــای دومش را محکم کنــد‪ .‬منظور‬ ‫این مقام امریکایی‪ ،‬دریای خزر بــود‪ .‬البته امروز که با هم‬ ‫صحبت می کنیم وضعیت دریای خزر‪ ،‬با ســال های بعد از‬ ‫فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی متفاوت شده است اما به هر‬ ‫حال در برابر فرصت هایی که برای سیاست خارجی ایران در‬ ‫پسابرجام وجود دارد چالش ها‪ ،‬تهدیدات و محدودیت ها را‬ ‫نیز نباید فراموش کرد‪.‬‬ ‫امروز روســیه و ایــران در برخــی حوزه ها چون‬ ‫سوریه همکاری هایی با یکدیگر دارند و از سال ها‬ ‫پیش نیز مسکو در سیاست خارجی ایران جایگاه‬ ‫ویژه ای داشــته اســت‪ .‬در دوره فعلی مسکو در‬ ‫سیاست خارجی ایران باید از چه جایگاه و اولویتی‬ ‫برخوردار باشد؟‬ ‫روسیه‪ ،‬بزرگترین کشــور جهان به لحاظ سرزمین‬ ‫و وسعت سرزمینی اســت‪ .‬همچنین این کشور‪ ،‬بزرگترین‬ ‫قدرت نظامی جهان را از نظر نیروی دریایی و پدافند هوایی‬ ‫و ضدهوایی دارد‪ .‬از سوی دیگر روســیه بزرگترین دارنده‬ ‫منابع طبیعی جهان محسوب می شود‪ .‬از همه مهمتر اینکه‬ ‫روسیه همسایه ایران است و با همسایه باید ساخت‪ .‬من به‬ ‫مشــکالت و محدودیت هایی که جمهوری اسالمی ایران‬ ‫در روابط با روسیه روبه روســت تا اندازه ای واقف هستم اما‬ ‫اگر بخواهم به صورت عمومی و کلی عــرض کنم‪ ،‬باید با‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫را برطرف کند‪ .‬ایران کشوری است که طی این سال ها به‬ ‫تحریم و فشــار قدرت های بزرگ عادت کرده بود و شــاید‬ ‫کمتر به این موضوع فکر می کنیم که چگونه ممکن است‬ ‫تاثیرات نیروهای خارجی بر یک کشور مهم باشد‪ .‬هر کس‬ ‫که به روسیه برود متوجه می شود که مساله کوچکی که در‬ ‫اوکراین و شــبه جزیره کریمه پیش امد‪ ،‬تا چه حد روسیه را‬ ‫تحت فشار گذاشته است‪ .‬در این خصوص کاهش ارزش‬ ‫پول رایج روســیه یعنی روبل‪ ،‬کاهش سرمایه گذاری های‬ ‫خارجی در این کشور و مساله ارســال گاز به اروپا قابل ذکر‬ ‫اســت‪ .‬باوجودی که در مورد تحریم روسیه تمام کشورها‬ ‫از امریکا تبعیت نکردند اما نباید فراموش کرد که امروز این‬ ‫کشور تحت فشار است و در این فشار بازهم به دنبال راه حلی‬ ‫برای تحویل اس ‪ 300‬است‪ .‬به نظر من حتی اگر اس ‪300‬‬ ‫تحویل داده نشــود در اصل روابط ایران و روسیه تغییری‬ ‫ایجاد نخواهد شــد‪ .‬زیرا روابط دو کشور ان قدر گسترده و‬ ‫متنوع است و مسائل مختلف را شامل می شود که تنها یکی‬ ‫از انها اس ‪ 300‬است‪.‬‬ ‫با توجه به تمایل کشورهای اروپایی برای توسعه‬ ‫روابط سیاسی و اقتصادی با ایران‪ ،‬در حال حاضر‬ ‫ایران باید چه نگاه و سیاســتی نســبت به غرب‬ ‫داشته باشد؟‬ ‫با توجه به تجربیاتی که داریم تا به امروز چندین بار‬ ‫به اتحادیه اروپا اعتماد کرده ایم اما انها در پاسخ به اعتماد‬ ‫ما انچه را باید انجام می دادنــد‪ ،‬ندادند‪ .‬یکی از مهمترین‬ ‫دوره ها میان ایران و اتحادیه اروپا در زمان دولت اصالحات‬ ‫بود که به دلیل سیاست خارجی ان دوره و ویژگی هایی که‬ ‫رئیس دولت های هفتم و هشــتم داشــت روابط با اروپا به‬ ‫خوبی پیش می رفت‪ .‬در ان مقطع ایران به تدریج داشت به‬ ‫عضویت منشور انرژی درمی امد و همچنین در حال نهایی‬ ‫کردن قرارداد همــکاری و تجارت با اروپــا بودیم‪ .‬اگر این‬ ‫دو گام را برمی داشتیم در سازمان جهانی تجارت نیز عضو‬ ‫می شــدیم‪ .‬اما تمام این اقدامات به یک باره متوقف شد و‬ ‫همگان به خاطر داریم که مســاله هسته ای چه انعکاسی‬ ‫در روابط ایران و اروپا داشت‪ .‬این اتفاقات باید به ما بیاموزد‬ ‫که از این پس در خصوص روابط با اروپا حساسیت بیشتری‬ ‫داشته باشــیم؛ در این حساســیت باید روابط با اروپا را جلو‬ ‫ببریم و یک ســفیر در اتحادیه اروپا داشته باشیم و انها نیز‬ ‫در ایران سفیر و نماینده داشته باشــند‪ .‬ما باید از امکانات‬ ‫بازار مشترک اروپا‪ ،‬شــورای اروپا‪ ،‬پارلمان اروپا و اتحادیه‬ ‫اروپا که به صورت کلــی‪ ،‬اروپای متحد خوانده می شــود‬ ‫اســتفاده کنیم‪ .‬در عین حــال ایران باید برای هر کشــور‬ ‫اروپایی به صورت مستقل استراتژی داشته باشد‪ .‬زیرا برخی‬ ‫کشــورهای اروپایی در پاره ای موضوعات با اتحادیه اروپا‬ ‫دارای زاویه هستند‪ .‬به عنوان مثال در مورد روسیه‪ ،‬المان‬ ‫با اتحادیه اروپا زاویه دارد خب چرا بــا ایران به این صورت‬ ‫نباشــد‪ .‬یعنی اگر المان مایل اســت با ایران رابطه بهتری‬ ‫داشته باشــد‪ ،‬ان را به هر شــکلی به پیش ببرد‪ .‬همچنین‬ ‫روابط با کشــورهایی مانند ایتالیا‪ ،‬اتریش و فرانســه را که‬ ‫دارای تمدن قدیمی تری هستند باید جدای از اتحادیه اروپا‬ ‫در دستورکار قرار دهیم‪ ،‬زیرا این کشورها بهتر می توانند با‬ ‫ایران همکاری داشته باشند‪.‬‬ ‫روابط با امریکا را باید به چه صورت دنبال کنیم و‬ ‫ایا ممکن است روی کار امدن یک رئیس جمهور‬ ‫جمهوریخواه روابط بــا ایران یا بحــث برجام را‬ ‫تحت تاثیر قرار دهد؟‬ ‫در ایاالت متحده امریکا عدم قطعیت زیاد اســت‬ ‫و هنوز نمی دانیم چه اتفاقی خواهــد افتاد‪ .‬بنابراین باید تا‬ ‫ماه نوامبر منتظر بمانیم و ببینیم که کدام کاندیدا در نهایت‬ ‫به ریاســت جمهوری نایل خواهد شد‪ .‬با این دست فرمانی‬ ‫که دونالد ترامپ‪ ،‬نامزد جنجالی جمهوریخواهان در حال‬ ‫پیشروی در انتخابات اســت بعید نیســت که او پیروز این‬ ‫انتخابات شود‪ .‬چون انتخابات نیز مانند باقی موضوعات‬ ‫در امریــکا دارای فرهنگ هــای مختلف اســت؛ فرهنگ‬ ‫روشــنفکری‪ ،‬فرهنگ هاروارد که باراک اوباما برخاســته‬ ‫از ان اســت‪ ،‬فرهنگ نیکســون که تاحدودی واقع گرایی‬ ‫خشن تجاری را دنبال می کند و در نهایت فرهنگ تگزاسی‬ ‫و گاوچرانی نیز در انتخابــات امریکا وجود دارد که نماینده‬ ‫ان همین ترامپ اســت‪ .‬دور از تصور نیســت که ترامپ با‬ ‫عوامفریبی و شعارهای پوپولیستی بتواند ارای خوبی کسب‬ ‫کند و پیروز شــود‪ .‬در امریکا نیز مانند دیگر کشورها میان‬ ‫رای یک استاد دانشگاه و یک مزرعه دار در تگزاس تفاوتی‬ ‫وجود ندارد‪ .‬حتی ممکن است ارای گروه دوم بیش از گروه‬ ‫اول باشــد و شــخصی مانند ترامپ موفق به کسب کرسی‬ ‫ریاست جمهوری در کاخ سفید شود‪.‬‬ ‫اگر ترامپ رئیس جمهور شــود می تواند برجام و‬ ‫توافق هسته ای را برهم زند؟‬ ‫به نظر من برجام و توافق را بر هم نخواهد زد‪ ،‬زیرا‬ ‫محافظه کارها و جمهوریخواهان در امریکا به نقش ایران در‬ ‫مساله نفت و انرژی‪ ،‬نقش ایران در مساله امنیت خاورمیانه‬ ‫و خلیج فارس و به طــور کل نقش ژئوپلتیــک ایران واقف‬ ‫هستند‪ .‬اما هیچ تردیدی نیســت که ما به هر حال دیگر با‬ ‫حسن نیت اشخاصی چون باراک اوباما‪ ،‬جان کری و ویلیام‬ ‫برنز روبه رو نخواهیم شد‪.‬‬ ‫اگر یک دموکــرات روی کار بیاید بــه چه صورت‬ ‫است؟‬ ‫حتی اگر یک دموکرات مانند هیالری کلینتون روی‬ ‫کار بیاید باز هم شرایطی که در زمان ریاست جمهوری باراک‬ ‫اوباما حاکم بود را شاهد نخواهیم بود‪.‬‬ ‫پس دوره اوباما یک دوره طالیی برای ایران بوده‬ ‫است؟‬ ‫بلــه بنابراین مــا بایــد تــا اوبامــا‪ ،‬رئیس جمهور‬ ‫سیاست خارجی‬ ‫روسیه روابط خوبی داشت‪ .‬مسکو در سال هایی که گذشت‬ ‫نشــان داد که می تواند یک دوســت مورد اعتمــاد ایران‬ ‫باشد؛ این بدان معنا نیست که روســیه متحد استراتژیک‬ ‫ایران اســت‪ .‬زیرا ایران به صورت کلــی نمی تواند متحد‬ ‫استراتژیک داشته باشد‪ .‬ایرانیان یک قومیت و ملیت تنها‬ ‫در ســطح جهان هســتند و در اطراف ما اغلب کشورها به‬ ‫مناطق ژئوپلتیکی دیگر وابسته هستند؛ بنابراین ما هستیم‬ ‫و ما‪ .‬البته غرض از عنوان کردن این مساله این نیست که‬ ‫ما نباید رابطه خوبی با همســایگان مان داشته باشیم بلکه‬ ‫برعکس اگر یک کشور تنها هستیم بنابراین برای ارتقای‬ ‫امنیت ملی کشور باید بهترین رابطه را با همسایگان داشته‬ ‫باشــیم‪ .‬به نظر من ایران یکی از درخشان ترین دوره های‬ ‫همزیستی مسالمت امیز با همســایگانش را از سال ‪1368‬‬ ‫به بعد یعنــی بعد از پایــان جنگ عراق علیه ایــران تجربه‬ ‫کرده اســت‪ .‬از ان زمان با تمام نامالیمت هایی که وجود‬ ‫داشــته طرف ایرانی تالش کرده مشکالت را حل و فصل‬ ‫کنــد و با کشــورهای دیگر رابطه داشــته باشــد‪ .‬این یک‬ ‫مبنای فلســفی در خصوص روابط ایران و روســیه است‪.‬‬ ‫بنابراین چه روسیه روابطش با ایران را در سطح استراتژیک‬ ‫در نظر بگیرد یا در ســطح پایین تر‪ ،‬در هر حــال ایران باید‬ ‫روابط خوبی با این کشور داشــته باشد‪ .‬اگر این سیاست را‬ ‫در پیش بگیریم پیامدهای مثبتی خواهد داشــت‪ .‬به نظر‬ ‫من اولین پیامد این رویکرد در اسیای مرکزی دیده خواهد‬ ‫شد؛ ایران و ترکیه هر دو در اســیای مرکزی فعال هستند‪،‬‬ ‫اما ترکیه سرمایه گذاری بیشتری کرده و دولت ترکیه بیشتر‬ ‫از دولت ایران از بازرگانان‪ ،‬تجار و مردمانش در این منطقه‬ ‫حمایت کرده اســت‪ .‬امروز اگر به حضور ایران و ترکیه در‬ ‫اســیای مرکزی نگاهی بیندازیم‪ ،‬به نظر من ایران بخش‬ ‫وسیع تری از اسیای مرکزی را پوشش می دهد‪ ،‬زیرا ایران‬ ‫با تمام کشــورهای این منطقه رابطه خوب و نزدیک دارد‪.‬‬ ‫همین طــور در قفقــاز‪ ،‬ایران رابطــه خوبی با ارمنســتان‪،‬‬ ‫اذربایجان و گرجســتان دارد‪ .‬این روابط خوب نخست به‬ ‫دلیل عقالنیت در سیاست خارجی ایران و دوم اعتمادی که‬ ‫روسیه به سیاست ایران دارد‪ ،‬حاصل شده است‪ .‬مسکو این‬ ‫اعتماد را به کشورهای دیگر ندارد بنابراین محدودیت های‬ ‫کشورهای دیگر در جمهوری های خودمختار شمال قفقاز‬ ‫به خوبی قابل مشاهده است‪ .‬نکته دیگر اینکه پیامد روابط‬ ‫خوب با روسیه بر دریای خزر نیز اثرگذار خواهد بود‪ .‬گرچه‬ ‫میزان نفت و گاز حاصل از دریای خزر قابل مقایسه با نفت‬ ‫و گاز حاصل از خلیج فارس نیست اما به لحاظ تنوع گرایی‬ ‫که در مســاله امنیت انرژی وجود دارد‪ ،‬ایــن دریا اهمیت‬ ‫بسزایی دارد‪ .‬بنابراین دریای خزر از نظر انرژی‪ ،‬حمل و نقل‪،‬‬ ‫محیط زیست‪ ،‬موجودات زنده و ژئوپلتیک نقش مهمی در‬ ‫جهان انرژی ایفا می کند‪ .‬اهمیــت ژئوپلتیک دریای خزر‬ ‫از باقی مسائل بیشتر اســت زیرا باالخره یک جایی در دنیا‬ ‫هســت که امریکا نمی تواند در انجا نفوذ کند‪ .‬دریای خزر‬ ‫میان چین‪ ،‬روسیه و ایران واقع شده و به همین خاطر هنوز‬ ‫امریکا نتوانســته در این منطقه جای پــای محکمی برای‬ ‫خود داشته باشد‪.‬‬ ‫شما به اعتماد روســیه به ایران اشاره کردید‪ .‬اما‬ ‫باتوجه به سیاست هایی که مسکو در قبال ایران‬ ‫دنبال کرده به عنوان مثال بحث تحویل ســامانه‬ ‫دفاعی اس ‪ ،300‬انگار ان اعتماد نزد ایرانیان به‬ ‫روسیه وجود ندارد‪ .‬نظر شما چیست؟‬ ‫به نظر من همکاری های دفاعی ایران و روســیه‬ ‫بخش مهمی از روابط دو کشور را تشکیل می دهد؛ در این‬ ‫مورد باید حساس بود و به درســتی مسائل را پیگیری کرد‪.‬‬ ‫باید توجه داشــت ســامانه اس ‪ 300‬تمــام همکاری های‬ ‫دفاعی ایران و روسیه نیست بلکه تنها بخشی از ان است‪.‬‬ ‫همان طور که مطلع هســتید طرف ایرانی در حال پیگیری‬ ‫تحویل اس ‪ 300‬است و طرف روسی نیز تالش دارد موانع‬ ‫‪9‬‬ ‫دکتر عباس ملکــی‪ ،‬معاون امــور بین الملل مرکز‬ ‫تحقیقات اســتراتژیک‪ ،‬عضــو هیات مذاکــره کننده‬ ‫ایران برای پایان جنگ‪ ،‬رئیس موسسه مطالعات دریای‬ ‫خزر‪ ،‬استاد دانشگاه و عضوپیوسته رابرت ویلهلم مرکز‬ ‫مطالعات بین المللی موسســه تکنولوژی ماساچوست‬ ‫معروف بــه ام ای تی‪ ،‬بدون شــک حرف هــای زیادی‬ ‫در مورد سیاســت خارجــی ایران دارد‪ .‬قــرار گفت وگو‬ ‫در دانشگاه صنعتی شــریف بود و دکتر ملکی در طول‬ ‫مصاحبه بــا روی خندان به ســواالت پاســخ داد‪ .‬این‬ ‫دیپلمات و اســتاد دانشــگاه در گفت وگو با «هفته نامه‬ ‫مثلث» به تحلیل دوران پســابرجام در ایران پرداخت‬ ‫و گفت مهمترین تاثیر برجام این اســت که سیاســت‬ ‫خارجی ایران را به حالت عادی بازگرداند‪ .‬او معتقد است‬ ‫در مورد پســابرجام اگر دولت ایران به دکترین پیشین‬ ‫خود یعنی همان منطقه گرایی وفادار بماند‪ ،‬مناسب تر‬ ‫است‪ .‬این اســتاد دانشــگاه درباره روابط با روسیه در‬ ‫دوره فعلی ضمن انکه تاکید کرد که باید با روسیه روابط‬ ‫خوبی داشته باشیم‪ ،‬افزود‪« :‬مسکو در سال هایی که‬ ‫گذشت نشان داد که می تواند یک دوست مورد اعتماد‬ ‫ایران باشد‪ ».‬اما او معتقد اســت که اروپا قابل اعتماد‬ ‫نیست و روابط با کشورهای اروپایی در دوره پسابرجام‬ ‫را باید با حساســیت جلو ببریم‪ .‬ملکی همچنین درباره‬ ‫روابط با امریکا و اینده برجام در این کشــور گفت هنوز‬ ‫به واسطه دوران پیش از انتخابات ریاست جمهوری در‬ ‫این کشــور قطعیت وجود ندارد‪ ،‬اما در عین حال تاکید‬ ‫کرد که دیگر با حسن نیت اشخاصی چون باراک اوباما و‬ ‫جان کری روبه رو نخواهیم شد و باید از دوره باقی مانده‬ ‫بــرای فیصله دادن به مســائل دیگری که در راســتای‬ ‫منافع ملی مان است‪ ،‬بهره ببریم‪.‬‬ ‫سیاستخارجی‬ ‫‪237‬‬ ‫سیاست خارجی‬ ‫‪238‬‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫سیاستخارجی‬ ‫امریکاست‪ ،‬موضوعات دیگری که در راستای امنیت ملی‬ ‫ایران است را مطرح کرده و فیصله دهیم‪ .‬باید توجه داشته‬ ‫باشــیم که مصوبه اخیر پارلمان اروپا در جهت منافع ایران‬ ‫است که عربستان را تحریم تســلیحاتی کرده است حال‬ ‫پرسش اینجاست که چرا امریکا این کار را نکند‪ .‬ایران باید‬ ‫از این فرصت استفاده کرده و امریکا را نیز متقاعد کند که‬ ‫باید عربستان تحریم تســلیحاتی شود‪ .‬در مورد سوریه نیز‬ ‫ایران باید در یک چارچوب بزرگتر و با حضور امریکا به حل‬ ‫و فصل مساله بپردازد‪ .‬به نظر من گروهی مانند اوباما‪-‬کری‬ ‫که تا بدین حد نسبت به ایران خوشبین باشند تاکنون در دنیا‬ ‫خیلی کم بوده است‪ .‬به عنوان مثال جک استراو در بریتانیا‪،‬‬ ‫یوشــکا فیشــر در المان یا روالند دوما در فرانســه همین‬ ‫رهیافت ها را نسبت به ایران داشــته اند‪ .‬باید توجه داشته‬ ‫باشــیم که حتما تمام دیپلمات ها منافع ملی کشورشان را‬ ‫دنبال می کنند اما انچه در ذهن یک دیپلمات می گذرد نیز‬ ‫خیلی مهم اســت‪ .‬به عنوان مثال یک دیپلمات امریکایی‬ ‫یا بریتانیایی چقــدر در مورد ایران اطالعــات دارد یا تاریخ‬ ‫ایران را دیده و با ان اشنا است‪ .‬به همین خاطر دیپلمات ها‬ ‫و سیاستمدارانی مانند اوباما و کری فرصتی برای ایران بوده‬ ‫و هستند که باید از ان بهره برد‪.‬‬ ‫دکتر ملکی! سوال اخر راجع به بحث روابط ایران‬ ‫با عربستان است؛ روابط دو کشور به دلیل برخی‬ ‫مسائل و تنش ها وارد دوره ای جدید از خصومت‬ ‫شده است‪ .‬به نظر شــما ایران باید چه سیاستی‬ ‫را در قبال عربســتان که همســایه ما نیز هست‬ ‫دنبال کند؛ برخی معتقد به مدارا با ریاض هستند‬ ‫و برخی نیز می گویند که در برابر ال سعود باید با‬ ‫صدای بلند پاسخ داد تا بتوانیم انها را مهار کنیم‪.‬‬ ‫نظر شما چیست؟‬ ‫در پاسخ به این پرسش یک مثال ذکر می کنم؛ در‬ ‫نظر بگیرید در خیابان با کسی دچار اختالف شده ایم ایا اگر‬ ‫صدای تان را باال ببرید مساله حل خواهد شد؟! در رابطه با‬ ‫عربستان نیز باید همین نگاه را داشت به خصوص که داریم‬ ‫در رابطه با دیپلماســی حرف می زنیم کــه صدای بلند یک‬ ‫راه حل دیپلماتیک نیست‪ .‬به نظر من در مورد عربستان تمام‬ ‫شواهد و اثار نشان می دهد که باید با این کشور دوباره باب‬ ‫گفت وگو را باز کنیم‪ .‬اصال مهم نیست که انها چه نظری در‬ ‫این خصوص دارند بلکه اهداف ایران اهمیت دارد‪ .‬اهداف‬ ‫ایران در خلیج فارس‪ ،‬جلب رضایــت مردم از ان جهت که‬ ‫می خواهند به حج بروند و سیاست منطقه گرایی ایران حکم‬ ‫می کند که یک بار دیگر تالش هایــی را برای یافتن منافع‬ ‫مشــترک با ریاض دنبال کنیم‪ .‬البته باید توجه داشــت که‬ ‫سیاستمداران و حاکمان فعلی ریاض هیچ یک مانند ملک‬ ‫عبدالله پادشاه درگذشته عربســتان نخواهند شد؛ چرا که‬ ‫ملک عبدالله از کودکی با ایران اشنا بود‪ .‬یک زمانی او برای‬ ‫اجالس سران کشورهای اسالمی به ایران سفر کرده بود‬ ‫و در برنامه ها دیدار با وزیر دفاع وقت ایران اقای شمخانی‬ ‫نیز گنجانده شده بود‪ .‬اقای شــمخانی در این مالقات به‬ ‫زبان عربی صحبت می کند و ملک عبدالله تعجب می کند‬ ‫و به مسئول تشریفاتی می گوید قرار بود با وزیر دفاع ایران‬ ‫صحبت کنم چرا یک وزیر عرب امد‪ .‬شــمخانی در پاســخ‬ ‫می گوید من ایرانی هســتم اما زبان عربی می دانم‪ .‬او در‬ ‫ابتدا باور نمی کرد ولی بعدتر فهمید که ایرانی بودن یعنی چه‬ ‫و سیستم در ایران به چه صورت است‪ .‬اما در هر حال امروز‬ ‫ملک عبدالله دیگر وجود نــدارد بنابراین ما باید با حاکمان‬ ‫موجود کنــار بیاییم‪ .‬البتــه زمان به دیپلمات هــا اموزش و‬ ‫تجربه زیــادی می دهد‪ .‬به نظــر من دیــدگاه وزیر خارجه‬ ‫کنونی عربستان با سال گذشــته متفاوت است‪ .‬درواقع در‬ ‫منطقه ای مانند خاورمیانه که تا بدین حد نیروهای داخلی و‬ ‫فرامنطقه ای فعال هستند بهبود روابط تهران‪-‬ریاض کاری‬ ‫دشوار اما شدنی است‪.‬‬ ‫در زمین بازنده ها بازی نکنیم‬ ‫گفت وگوی مثلث با علیرضا میریوسفی‬ ‫موضوع بحــث ما این اســت که اینده سیاســی‬ ‫ایران در پســا برجام چگونه خواهد بــود و اینکه‬ ‫تحلیل شما از جهت گیری سیاست خارجه ایران‬ ‫چیست؟‬ ‫به هر حال برجام یک فرصت برای ایران به حساب‬ ‫می اید‪ .‬برای انکــه اهمیت برجــام را درک کنیــم و اینکه‬ ‫چرا برخی از کشــورها از برجام ناراحت هستند بد نیست به‬ ‫مقاله ای که اقای ام جــی روزنبرگ چندی قبــل در گلوبال‬ ‫اژانس نوشته بود‪ ،‬اشاره کنیم‪ .‬اقای روزنبرگ که از مدیران‬ ‫ارشد سابق شورای روابط یهودیان امریکا یا ایپک بود‪ ،‬در‬ ‫این مقاله نشان داد که چطور ایران هراســی در تبلیغات و‬ ‫رسانه های همســو با ایپک جایگزین عرب هراسی شامل‬ ‫عربستان و سایر کشور های عربی شد‪ .‬اقای روزنبرگ بیان‬ ‫می دارد که بعد از یازده ســپتامبر ‪ 2001‬کــه یک جو بدی‬ ‫علیه عربستان ایجاد شده بود‪ ،‬ملک عبدالله‪ ،‬ولیعهد وقت‬ ‫عربستان که باتوجه به بیماری ملک فهد کفیل پادشاهی‬ ‫عربســتان هم به حســاب می امد طرحی را با عنوان طرح‬ ‫صلح عربی در ســال ‪ 2002‬میان اعراب و رژیم اســرائیل‬ ‫پیشــنهاد داد که همان زمان در اجالس اتحادیه عرب به‬ ‫تصویب رســید‪ .‬برای انکه این طرح صلــح عربی به پیش‬ ‫برود و زمینه های ســازش میان اعراب و اســرائیل فراهم‬ ‫شــود‪ ،‬می بایســت چاره ای هم برای جو عرب ستیزی که‬ ‫در امریکا برای دهه ها وجود داشــت می اندیشیدند و باید‬ ‫با عامل دیگری ان را جایگزین می کردند‪ .‬به همین خاطر‬ ‫در سال ‪ 2003‬زمانی که پرونده هســته ای ایران رسانه ای‬ ‫شد‪ ،‬جریان ایپک و رسانه های همسو با ان از این موضوع‬ ‫اســتقبال زیادی کردند‪ ،‬چرا که راه بســیار مناســبی برای‬ ‫اجرایی شــدن این پــروژه پیدا کــرده بودند‪ .‬ایــن بحران‬ ‫دوازده ساله از ســال ‪ 2003‬شروع و تا ســال ‪ 2015‬ادامه‬ ‫داشــت و با اجرای برجام فعال متوقف شــده است‪ .‬در این‬ ‫مدت رسانه های ایپک و رســانه های همسو با ان به همراه‬ ‫البی های کشورهای عربی تالش کردند یک جریان متحد‬ ‫ضد ایران ایجاد کنند و سعی می کردند که با ایران هراسی و‬ ‫دامن زدن به بحث های فرقه ای علیه ایران جو سازی کنند‪.‬‬ ‫برای مثال در سال ‪ 2004‬ادعا شد که ایران به دنبال تشکیل‬ ‫هالل شیعی اســت که این مطلب را ملک عبدالله پادشاه‬ ‫اردن مطــرح کرد‪ .‬ایــن در حالی بود کــه اصطالح هالل‬ ‫شیعی اولین بار توسط موسسه واشنگتن که از نزدیکترین‬ ‫موسسات پژوهشی امریکا به رژیم اسرائیل است‪ ،‬مطرح‬ ‫شــده بود‪ .‬مجموع این موضوعات نشان می دهد که یک‬ ‫پروژه خطرناک علیه ایران شــکل گرفته بود که هوشیاری‬ ‫مقامات ایران و همچنین پایداری و مقاومت ملت ایران در‬ ‫دوازده سال گذشته باعث شد که این سیاست ها به نتیجه ای‬ ‫نرســد و مجبور به تغییر این سیاست ها شــدند‪ .‬به نظر من‬ ‫مهمترین عاملی که حصول بــه برجام را ممکن کرد همان‬ ‫مقاومت مردم ایران در این دوازده ســال بوده است‪ .‬در دو‬ ‫نامه ای که اقای اوباما به مقام معظم رهبری نوشت‪ ،‬خیلی‬ ‫صریح عنوان کرد که سیاســت امریکا سیاست تغییر رژیم‬ ‫نیست و از تغییر سیاست امریکا صحبت کرد‪ .‬این موضوع‬ ‫اصلی ترین علت برقراری برجام بوده اســت‪ .‬این موضوع‬ ‫یک گشــایش بزرگ برای روابط خارجی ایران محســوب‬ ‫می شــود که یک بحران ســاختگی را بعد از دوازده ســال‬ ‫خاتمه داد‪ .‬مزیت دیگری که برجام دارد بحث زمان وقوع‬ ‫ان اســت‪ .‬در حال حاضر قیمت نفت به یک پنجم کاهش‬ ‫یافته و اکثر کشور های نفتی با بحران کسری بودجه شدید‬ ‫مواجه هستند‪ .‬ایران به دو علت فضای متفاوتی دارد؛ یکی‬ ‫اینکه در دوران تحریم ها به مدیریت کشور با بودجه به شدت‬ ‫کاهش یافته نفتی پرداخت و امادگی بیشتری برای تحمل‬ ‫کاهش قیمت ها دارد و دوم اینکه منابع ازاد شده در شرایط‬ ‫کاهش قیمت نفت یک موهبت الهی برای ایران است که‬ ‫به ایران برتری نسبی نسبت به بقیه کشورهای نفتی منطقه‬ ‫می دهد‪ .‬ایران می تواند با این منابع سیاست های خودش‬ ‫‪10‬‬ ‫اغاز سال ‪ 94‬با توافق لوزان همراه بود و ماه های‬ ‫پایانی اش با اجرای برجام گره خورد‪ .‬برجامی که این‬ ‫روزها کارشناسان در خصوص تاثیرات مهم ان در ابعاد‬ ‫مختلف سیاســی‪ ،‬اقتصادی و اجتماعی تحلیل های‬ ‫متعــددی را ارائه می کنند‪ .‬یکی از پرســش های مهم‬ ‫و کلیدی بعد از حل پرونده هســته ای ایران از طریق‬ ‫دیپلماســی و مذاکره‪ ،‬در شــرایط کنونی ان است که‬ ‫سیاست خارجی ایران در پســابرجام چه خواهد بود‪.‬‬ ‫علیرضا میریوسفی‪ ،‬استاد روابط بین الملل دانشگاه‬ ‫در گفت وگو با «مثلث» با بیان اینکه برجام یک فرصت‬ ‫برای ایران به حســاب می اید‪ ،‬معتقد است که اجرای‬ ‫برجام یک گشــایش بزرگ برای روابط خارجی ایران‬ ‫محسوب می شــود که به یک بحران ساختگی بعد از‬ ‫دوازده ســال خاتمه داد‪ .‬بعد از برجام یک تغییر نگاه‬ ‫اســتراتژیک از سمت غرب نســبت به ایران به وجود‬ ‫امده که این نگاه باید دنبال شود‪.‬‬ ‫موانع را نیز بر می دارد و روابط طبیعی ایران با کشــور های‬ ‫شرقی مانند چین و روسیه به حال طبیعی بازخواهد گشت‪.‬‬ ‫امیدواریم در دوران پسا برجام روابط ســازنده ای در هر دو‬ ‫سوی شرق و غرب برقرار شود و ایران دارای روابط متوازنی‬ ‫در سطح جهان هم با کشور های اروپایی و هم با کشور های‬ ‫شرقی باشد‪ .‬لزومی ندارد گســترش روابط با یکی به ضرر‬ ‫روابط با طرف دیگر تعبیر شود‪.‬‬ ‫در ســفرهایی که بعد از برجام و حتــی قبل از ان‬ ‫در زمان تحقق توافق اتمی ایران شــاهد بودیم‪،‬‬ ‫تمایل شدید اعضای اتحادیه اروپا به ایران بود‪.‬‬ ‫بعد از توافق هســته ای شاهد ســفر وزرای امور‬ ‫خارجه کشورهای فرانسه‪ ،‬المان‪ ،‬اتریش و اخیرا‬ ‫هم سفر رئیس جمهور ســوئیس بودیم‪ .‬برخی‬ ‫معتقدند که این سفرها تنها با مقاصد اقتصادی‬ ‫صورت گرفته است‪ ،‬حال انکه این سفرها تاثیرات‬ ‫دیپلماتیک بســیاری نیــز دارد‪ .‬اگر امــکان دارد‬ ‫رونــد دیپلماتیــک و تاثیــرات ان را در این حوزه‬ ‫بیان کنید‪.‬‬ ‫اوال تفکیک روابط سیاسی و اقتصادی بسیار کار‬ ‫دشواری است‪ .‬روابط اقتصادی ضامن تداوم روابط سیاسی‬ ‫است و بالعکس روابط سیاسی می تواند مشوقی باشد برای‬ ‫روابط اقتصادی‪ .‬برای مثال هفته گذشته شاهد سفر وزیر‬ ‫خارجه عمان به ایران بودیم‪ .‬روابط سیاسی ایران و عمان‬ ‫در حد بسیار باالیی است ولی روابط اقتصادی متناسب با ان‬ ‫رشد نکرده و این عدم تناســب باید به شکلی برطرف شود‪.‬‬ ‫مقامات هر دو کشور هم در جریان سفر اخیر بر این موضوع‬ ‫تاکید داشــتند که روابط سیاســی و اقتصادی باید همگام‬ ‫هم شکل بگیرند‪ .‬قطعا بخشــی از انگیزه های روابط میان‬ ‫کشور ها روابط اقتصادی اســت؛ چه با کشور های شرقی‬ ‫مانند چین و چه با کشور های اروپایی مانند المان‪ ،‬فرانسه‬ ‫و سوئیس‪ .‬ولی معموال کشــور ها تالش می کنند که روابط‬ ‫متوازنی هم از نظر سیاســی و هم اقتصادی داشته باشند‪.‬‬ ‫روابط اقتصادی گسترده مستلزم رشد روابط سیاسی است‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫اگر بخواهیم تجدید نظر سیاست های‬ ‫امریکا را مورد مطالعــه قرار دهیم به نظر‬ ‫من یکی از نقاط عطف این تجدید نظر در‬ ‫دسامبر ســال ‪ 2006‬اتفاق افتاد‪ .‬زمانی‬ ‫که گــزارش دو حزبــی همیلتــون ‪ -‬بیکر‬ ‫در کنگره امریکا قرائت شــد ‪ ،‬در انجا به‬ ‫امریکایی ها گفته شد که امکان اجرایی‬ ‫کردن سیاست های یکجانبه و زورگویانه‬ ‫این کشور در خاورمیانه وجود ندارد‬ ‫و معموال مهمترین البی های سیاسی البی های اقتصادی‬ ‫هســتند‪ .‬یعنی البی هایی که تالش می کنند مشکالت را‬ ‫برطرف کنند همین البی های اقتصادی هســتند که تاثیر‬ ‫بسیار زیادی در گسترش روابط سیاسی هم دارند‪.‬‬ ‫موضوع دیگری کــه وجــود دارد‪ ،‬نگرانی رقبای‬ ‫منطقه ای ایران از اجرایی شدن برجام است‪ .‬در‬ ‫چنین شرایطی ایران باید چه اقداماتی انجام دهد‬ ‫که از این نگرانی ها کاسته شود و در سطح منطقه‬ ‫هم یک توازن برقرار شود؟‬ ‫دو موضوع را باید از هم تفکیک کرد؛ یکی موضوع‬ ‫همزمانی برخی رویدادهای مســتقل از هم است و دیگری‬ ‫موضوع اثار و تبعات برجام‪ .‬گاهی دو اتفاق به طور تصادفی‬ ‫به صورت همزمان اتفاق می افتد ولــی لزوما به هم ارتباط‬ ‫مســتقیمی ندارند‪ .‬برای مثال اینکه گفته می شود تشدید‬ ‫تنش های منطقــه ای حاصل برجام اســت؛ در صورتی که‬ ‫چنین ارتباطی را به صورت مستقیم نمی توان برقرار کرد‪ .‬به‬ ‫نظر من افزایش تنش با عربستان و دیگر کشور های منطقه‬ ‫به دلیل تحول و نقطه عطف ایجاد شــده در سوریه بوده و‬ ‫این موضوع با حصول به برجام همزمان شــده است‪ ،‬ولی‬ ‫لزوما حاصل برجام نیست‪ .‬از سال ‪ 2011‬که بحران سوریه‬ ‫شروع شد کشور های مختلف و مخالف دولت سوریه خیلی‬ ‫سعی کردند که این بحران را از یک بحران منطقه ای به یک‬ ‫بحران جهانی ارتقا دهند تا امریکا یا ناتو را وارد بحران سوریه‬ ‫کنندمانندکاریکهدرموردلیبیانجامشد‪.‬درسپتامبر‪2015‬‬ ‫دقیقا عکس این اتفاقات انجام شد و یک قدرت جهانی به‬ ‫نام روسیه وارد بحران سوریه شد و سطح این بحران را یک‬ ‫بحران جهانی به نفع دولت ســوریه و به ضرر کشــورهای‬ ‫مخالف ان ارتقا داد‪ .‬طبیعی است که کشور های مخالف از‬ ‫این وضعیت عصبانی شــوند و سعی کنند ضرباهنگ ایجاد‬ ‫شده بعد از قطعنامه ‪ 2254‬شــورای امنیت درباره سوریه را‬ ‫تخریب کنند‪ .‬نکته دوم این اســت که خیلی از تنش هایی‬ ‫که نســبت به ایران وجود دارد بیشتر تنش های ساختگی و‬ ‫عمدی هستند‪ .‬همان طور که گفته شد از سال ‪ 2002‬پروژه‬ ‫ایران هراســی جایگزین پروژه عرب هراسی شده و در حال‬ ‫حاضر هم کشور هایی مانند عربســتان که سیاست مشت‬ ‫اهنین در قبال تحوالت و چالش های داخلی و منطقه ایشان‬ ‫را دنبــال می کننــد به دنبال این هســتند که این سیاســت‬ ‫خودشان را تحت لوای تنش با ایران توجیه کنند‪ .‬به هر حال‬ ‫این دو موضوع باید مد نظر تحلیل قرار گیرد‪.‬‬ ‫به عنوان سوال اخر به نظر شما ایران در شرایط‬ ‫کنونی باید چه سیاســتی را در پیش بگیرد که در‬ ‫راستای منافع ملی عمل کند؟‬ ‫مهمترین سیاستی که ایران باید در پیش بگیرد این‬ ‫است که در زمین بازی کســانی که می خواهند به این تنش‬ ‫ساختگیدامنبزنندبازینکند‪.‬یعنیبههرحالتوسطکسانی‬ ‫که دارای چالش های داخلی و منطقه ای هســتند تحریک‬ ‫نشود‪،‬کشور هاییکهخودشانرابازندهتحوالتدههگذشته‬ ‫می بینند وســعی می کنند با تحریک ایران بهانه هایی برای‬ ‫نمایش بحران با ایران را به دســت بیاورند تا به ایران هراسی‬ ‫مد نظرشان دامن بزنند‪ .‬این موضوع مانند مسابقات ورزشی‬ ‫سنتی ایران با تیم های عربی است‪ .‬خیلی از تیم های عربی‬ ‫کهدرزمینمسابقهحریفایراننیستندسعیمی کنندجوروانی‬ ‫مصنوعی با عصبانی کردن بازیکنان ایرانی و وادار کردن انها‬ ‫بهانجامکارهایغیر منطقیایجادکنندوچیزهاییکهدریک‬ ‫رقابتمنطقیویکرقابتعادالنهنمی توانندبه دستبیاورندبا‬ ‫چنین ترفند هاییکسبنمایند‪.‬مانندهمانکاراحساسیکهدر‬ ‫حملهبهسفارتوکنسولگریعربستانانجامشدوبهانهخوبی‬ ‫بهعربستانبرایتوجیهسیاست هایمخربشدرمنطقهداد‪.‬‬ ‫بنابراین ادامه یک سیاست متین و منطقی و غیر احساسی از‬ ‫سویایرانوهوشیاریدرمقابلاینتنش هامی تواندراهکار‬ ‫مناسبیباشدتاوارداینتنش زایی هانشویم‪.‬‬ ‫سیاست خارجی‬ ‫را با جدیت بیشتری دنبال کند و در عین حال در جهت رفاه‬ ‫مردم گام بردارد‪.‬‬ ‫ایا به دنبال ایــن اتفاق می توان گفــت که روابط‬ ‫ایران با غرب و شرق نسبت به گذشته تغییرات‬ ‫چشمگیری خواهد داشت؟‬ ‫یقینا همین طور خواهد شــد‪ .‬تمام صحبت های‬ ‫من نیز به همین معنی بــود‪ .‬بعد از برجام یــک تغییر نگاه‬ ‫استراتژیک از سمت غرب نسبت به ایران به وجود می اید‪.‬‬ ‫به هر حال بعد از سی و هفت ســال مقاومت مردم ایران و‬ ‫ بی نتیجه بودن سیاســت های دنبال شده انها این موضوع‬ ‫قابل انتظار است‪ .‬اما اگر بخواهیم تجدید نظر سیاست های‬ ‫امریکا را مورد مطالعه قرار دهیم به نظــر من یکی از نقاط‬ ‫عطف این تجدید نظر در دسامبر سال ‪ 2006‬اتفاق افتاد‪.‬‬ ‫زمانی که گزارش دو حزبی همیلتون ‪ -‬بیکر در کنگره امریکا‬ ‫قرائت شــد ‪ ،‬در انجا به امریکایی ها گفته شــد که امکان‬ ‫اجرایی کردن سیاست های یکجانبه و زورگویانه این کشور‬ ‫در خاورمیانه وجود ندارد و هزینه های بسیار زیادی خواهد‬ ‫داشــت و باید تغییری در ایــن رویکرد ایجاد شــود‪ .‬بعد از‬ ‫ان بــا روی کار امدن اقای اوباما با شــعار تغییر و همچنین‬ ‫تحوالت بیداری اسالمی باعث شد که این احساس و نظر‬ ‫در داخل امریکا تقویت شود‪ .‬اینکه واقعا چنین تغییری در‬ ‫سیاست های امریکا رخ خواهد داد یا خیر موضوعی است‬ ‫که زمان ان را مشــخص می کند‪ .‬همچنیــن می توان این‬ ‫انتظار را داشت که تغییرات کلیدی در روابط خارجی ایران با‬ ‫سایر حوزه های قدرت شامل اروپا‪ ،‬چین‪ ،‬روسیه و حتی هند‬ ‫را در اینده شاهد باشیم‪.‬‬ ‫یکی از موضوعات مهم در شــرایط کنونی رابطه‬ ‫میان ایران و روسیه است که کارشناسان در این‬ ‫زمینــه رویکردهای متفاوتی را مطــرح می کنند‪.‬‬ ‫برخی معتقدند که ایران باید روابط خود را با غرب‬ ‫اســتحکام ببخشــد و برخی دیگــر معتقدند که‬ ‫روابط با همه جهان باید به صورت متوازن برقرار‬ ‫باشــد‪ .‬به نظر شما سیاســت ایران باید به کدام‬ ‫طرف باشد؟‬ ‫چند موضوع در این رابطه باید از هم تفکیک شود‪،‬‬ ‫اول اینکه کشور های اروپایی تمایلی به قطع روابط یا کاهش‬ ‫روابط با ایران نداشــتند و حقیقتا همراهی این کشــور ها با‬ ‫تحریم های ضد ایرانی به دلیل فشار امریکا بوده است‪ .‬این‬ ‫تحریم ها هم هزینه های سنگینی را به خود امریکا وارد کرد‬ ‫و هم به کشــور های اروپایی‪ .‬بنابراین مشکل اصلی روابط‬ ‫ایران و اروپا در درجه اول به فشار های امریکا مربوط بود‪.‬‬ ‫به همین خاطر در مذاکرات بــا ‪ 5+1‬نیز اصلی ترین طرف‬ ‫مذاکراتی ایران امریکایی ها بودنــد‪ .‬اما در این مورد که ایا‬ ‫سیاست جدید امریکا یک سیاست واقعی و با دوام است یا‬ ‫خیر‪ ،‬باید تامل کرد‪ .‬در این مورد در ایران شک و تردید هایی‬ ‫در دو مورد وجــود دارد‪ .‬یکی اینکه واقعا اراده سیاســی در‬ ‫این تغییر وجود دارد یا خیر؟ همچنین تردید هایی در مورد‬ ‫توانایی دولت امریکا در تداوم این تغییر مطرح می شــود‪.‬‬ ‫به هر حال این تغییر می تواند یک عملیات فریب باشد و به‬ ‫همین دلیل مذاکرات ایران و ‪ 5+1‬هیچ گاه بر اساس اعتماد‬ ‫نبوده اســت‪ ،‬بلکه بر اساس راســتی ازمایی این مذاکرات‬ ‫انجام شد‪ .‬چیزی که در متن برجام مشخص است این که‬ ‫انعطاف هایی نشان داده شده و تغییراتی در رویکرد امریکا‬ ‫در سیاست ها مشــاهده می شــود‪ .‬با این حال‪ ،‬همان طور‬ ‫که در انتخابات ریاست جمهوری امریکا مشاهده می کنید‬ ‫برخی از کاندیدا ها اعالم می کنند توافق را لغو خواهند کرد‪.‬‬ ‫بنابراین درباره اینکه هیات حاکمه امریکا می توانند این تغییر‬ ‫سیاست را ادامه دهند یا خیر شک و تردید هایی وجود دارد‪.‬‬ ‫در مورد روابط با شــرق باید گفت که اگر روابط با شرق هم‬ ‫مشکلی داشته یا با موانعی روبه رو شده‪ ،‬بیشتر تحت تاثیر‬ ‫فشــار ها و تحریم های امریکایی بوده است که برجام این‬ ‫سیاستخارجی‬ ‫‪239‬‬ ‫سیاستخارجی‬ ‫دیپلماسی اجبار‬ ‫ایران با چالش های جدید در سیاست خارجی خود مواجه می شود‬ ‫ابراهیم متقی‬ ‫‪11‬‬ ‫استاد دانشگاه تهران‬ ‫سیاست خارجی‬ ‫‪240‬‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫دیپلماســی هســته ای ایران با فرایندهای سیاست‬ ‫خارجی و اولویت های وزارت امورخارجه جمهوری اسالمی‬ ‫پیوند یافته است‪ .‬رئیس جمهور اســامی ایران براساس‬ ‫حکمی‪ ،‬روند مذاکرات هســته ای را به وزارت امورخارجه‬ ‫محــول کــرد‪ .‬چنین حکمــی ماهیــت نمادین داشــته و‬ ‫زمینه های الزم برای تغییر در روند سیاستگذاری هسته ای‬ ‫ایران را اجتناب ناپذیر ســاخته اســت‪ .‬روندهای گذشته‬ ‫دیپلماسی هســته ای ایران معطوف به نقش یابی شورای‬ ‫عالی امنیت ملی در موضوعات راهبردی بوده است‪.‬‬ ‫انتقال موضــوع راهبردی بــه حــوزه بوروکراتیک‪،‬‬ ‫به مفهــوم امادگی ایــران بــرای نقش یابی‪ ،‬مشــارکت و‬ ‫همکاری راهبردی با کشــورهای گروه ‪ 5+1‬بوده اســت‪.‬‬ ‫چنیــن اقدامــی به مفهوم ان اســت کــه نشــانه هایی از‬ ‫عملگرایی در روند مذاکرات دیپلماتیک ایران زمینه الزم‬ ‫برای نهایی سازی دیپلماسی هسته ای و تنظیم برنامه جامع‬ ‫اقدام مشترک را به وجود می اورد‪ .‬نهایی شدن دیپلماسی‬ ‫هســته ای انعــکاس «عملگرایی بوروکراتیــک» در روند‬ ‫راهبرد سیاست هســته ای ایران تفســیر می شود‪ .‬چنین‬ ‫اقدامی در قالب فرایندهای اطمینان بخش در سیاســت‬ ‫هسته ای ایران و در فضای مذاکرات چند جانبه و دو جانبه‬ ‫شکل گرفته است‪.‬‬ ‫فرایند و نتایج حاصل از دیپلماسی هسته ای ایران و‬ ‫کشورهای ‪ 5+1‬را می توان به عنوان یکی از خبرسازترین‬ ‫موضوعات سیاست بین الملل در سال ‪ 1394‬دانست‪ .‬در‬ ‫این ارتباط‪ ،‬شــرایطی حاصل شــد که ایران و قدرت های‬ ‫بزرگ جهانــی به «نقطــه تعادلی مطالبــات» در ارتباط با‬ ‫فعالیت هسته ای ایران‪ ،‬قابلیت های راهبردی جمهوری‬ ‫اســامی و روند پایــان دادن بــه تحریم ها نائل شــدند‪.‬‬ ‫درباره نتایج حاصل از دیپلماسی هســته ای ایران و ‪5+1‬‬ ‫رویکردهای مختلفی ارائه شده است‪.‬‬ ‫جنجال و ارزیابی انتقادی نتایج حاصل از برنامه جامع‬ ‫اقدام مشــترک در ایران و امریکا بیش از ســایر کشورها‬ ‫بوده اســت‪ .‬علت ان را می توان انعکاس و پیامد ناشــی‬ ‫از توافق هســته ای برای اینده امنیت ملی ایران و ایاالت‬ ‫متحده دانست‪ .‬در این فرایند‪ ،‬تحلیل برنامه جامع اقدام‬ ‫مشترک با رویکردهای مختلفی انجام پذیرفت‪ .‬کارگزاران‬ ‫اجرایــی دولــت‪ ،‬وزارت امورخارجه و تیــم مذاکره کننده‬ ‫در فرایند دیپلماســی هســته ای امیدوار بودند که با پایان‬ ‫فرایند دیپلماتیک‪ ،‬زمینه بــرای تحقق اهداف اقتصادی‬ ‫و راهبردی ایران در شرایط همکاری جویانه فراهم خواهد‬ ‫شد‪.‬‬ ‫‪ .1‬تاثیــر برنامه جامع اقدام مشــترک بر قابلیت‬ ‫راهبردی ایران‬ ‫اگرچــه نشــانه هایی از امید بــرای اعــاده موقعیت‬ ‫اقتصــادی و اجتماعــی ایــران در تعامل موثر و ســازنده‬ ‫با سیاســت بین الملل مشــاهده می شــود‪ ،‬اما بســیاری‬ ‫از فرایندهــای اعمال شــده علیــه ایــران بیانگــر اغــاز‬ ‫محدودیت های جدید در برابــر الگوهای کنش راهبردی‬ ‫ایران خواهد بود‪ .‬در این فرایند‪ ،‬اقتدار سیاســی و امنیتی‬ ‫ایران در فضای لوایح تنظیم شــده از سوی کنگره امریکا‬ ‫به چالش فراخوانده شده است‪ .‬خروج اورانیوم غنی شده‬ ‫در قالب اکسید اورانیوم‪ ،‬صفحه ســوخت و هگزافلوراید‬ ‫اورانیوم تمامی نگرانی احتمالی جهان غرب درباره قدرت‬ ‫و گریز راهبردی ایران را پایان داده است‪.‬‬ ‫هم اکنون ایران در شــرایط فــارغ از گریز راهبردی‬ ‫قرار دارد‪ .‬تجربه سیاســت بین الملل نشــان می دهد که‬ ‫هرگاه کشوری در چنین وضعیتی قرار گیرد‪ ،‬با چالش های‬ ‫محدودشــونده جدیــد و فرایندهای نوینی از دیپلماســی‬ ‫اجبار روبه رو خواهد شد‪ .‬ســاختار سیاسی و قانون گذاری‬ ‫امریکا در دســامبر ‪ 2015‬ســه موضوع محدودکننده را در‬ ‫قالب الیحه هــای قانونی برای تحقق اهــداف راهبردی‬ ‫گروه هــای محافظــه کار‪ ،‬البی هــای اســرائیل محور و‬ ‫البی های عرب محور قرار داده اســت‪ .‬این گونه لوایح در‬ ‫سال ‪ 2016‬موج جدیدی از محدودیت های راهبردی را در‬ ‫قالب دیپلماسی اجبار امریکا اعمال خواهد کرد‪.‬‬ ‫موضوعات محدودکننده جدید کنگــره امریکا علیه‬ ‫ایران درباره ازمایش های موشــکی و روندهایی است که‬ ‫از ان به عنوان نقش ایران در حمایت از تروریسم نام برده‬ ‫می شود‪ .‬هر یک از این اقدامات دارای ریشه های تاریخی‬ ‫خاص خود بوده و زمینه های الزم برای ایجاد محدودیت‬ ‫علیه ایران در گذشته را به وجود اورده است‪ 225 .‬نماینده‬ ‫کنگره امریکا از رئیس جمهور درخواست کردند که از منابع‬ ‫مالی توقیف شــده ایران مبلغ ‪ 1/7‬میلیارد دالر برداشــت‬ ‫شود تا زمینه توزیع ان بین افرادی به وجود اید که در سال‬ ‫‪ 1982‬و در روند انفجار مقر تفنگــداران دریایی امریکا در‬ ‫لبنان کشته شدند‪.‬‬ ‫ایــن درخواســت متعاقــب الیحــه بودجــه ‪2016‬‬ ‫امریکاست که از محل درامدهای دولت امریکا به عنوان‬ ‫جریمه شرکت هایی که با ایران روابط اقتصادی در دوران‬ ‫تحریم داشــته اند‪ ،‬مبالغی اختصاص یافته است‪ .‬قانون‬ ‫تحریم جدید ایران به موجب قطعنامه ‪ 2231‬و در ارتباط با‬ ‫فعالیت موشکی ایران به ویژه ازمایش موشکی عماد انجام‬ ‫گرفته اســت‪ .‬مقامات ایرانی بر این اعتقادند که قطعنامه‬ ‫‪ 2231‬ارتباطی با برنامــه جامع اقدام مشــترک ندارد‪ .‬در‬ ‫حالی که نگرش امریکایی ها کامال متفاوت بوده و انان بر‬ ‫این موضوع تاکید دارند که مقامات رسمی ایران قطعنامه‬ ‫‪ 2231‬را براساس ماده ‪ 25‬منشور ملل متحد پذیرفته اند‪.‬‬ ‫در ســند امنیت ملی ‪ 2015‬امریکا‪ ،‬سیاســت های ایران‬ ‫به عنوان عامل بی ثبات سازی منطقه ای و در روند حمایت‬ ‫از گروه های تروریستی تفسیر شده است‪.‬‬ ‫قرار دادن ایران در لیست گروه های حامی تروریسم‪،‬‬ ‫محدودیت هــای اقتصــادی و راهبردی زیــادی را برای‬ ‫جمهوری اســامی به وجود اورده اســت‪ .‬به طور کلی هر‬ ‫کشوری که در لیست حامیان تروریســم امریکا قرار گیرد‬ ‫با محدودیت های ناشــی از «قانــون کمک های خارجی‬ ‫مصوب ‪« ،»1961‬قانــون کنترل تســلیحات ‪،»1976‬‬ ‫«قانون مدیریت صادرات ‪ »1979‬و «قانون ضدتروریسم‬ ‫‪ »1996‬روبه رو خواهد شــد‪ .‬اگر ایران خواســته باشد از‬ ‫محدودیت های تحریم های اقتصادی مربوط به حمایت از‬ ‫تروریسم عبور نماید‪ ،‬الزم است که رئیس جمهور امریکا به‬ ‫کنگره گواهی دهد که در شش ماه گذشته کشور مورد نظر‬ ‫هیچ حمایتی از عملیات تروریســتی در جهان نداشــته و‬ ‫در اینده نیــز چنین کاری انجام نخواهــد داد‪ .‬در حالی که‬ ‫رئیس جمهور امریــکا بعد از برنامه جامع اقدام مشــترک‪،‬‬ ‫محدودیت های ســاختاری علیه ایران به دلیل حمایت از‬ ‫تروریسم را به مدت یک سال دیگر تمدید کرده است‪.‬‬ ‫روند بررســی برنامه جامع اقدام مشترک در مجلس‬ ‫ســنا و نمایندگان امریکا نشــان داد که اعضــای کنگره‬ ‫نســبت به توافق حاصل شده رضایت نداشــته و تالش‬ ‫دارند تــا از ســازوکارهای دیگری همانند سیاســت اجبار‬ ‫و محدودســازی راهبــردی در مقابله با ایران اســتفاده‬ ‫نمایند‪ .‬اگرچــه بخشــی از تحریم هــا براســاس برنامه‬ ‫جامع اقــدام مشــترک کاهــش یافته یا حذف می شــود ‬ ‫اما واقعیت ان اســت که شــکل جدیدی از تحریم های‬ ‫موشــکی و راهبردی وجــود دارد که با زیرســاخت های‬ ‫دیپلماســی منطقه ای و بین المللی امریکا پیوند داشــته‬ ‫و زمینه اثرگذاری بر تداوم و اعــاده برخی از تحریم ها در‬ ‫ردیف های جدید را اجتناب ناپذیر می سازد‪.‬‬ ‫سیاستخارجی‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫از نظر ابراهیم متقی توافق جامع اقدام مشترک به پایان تحریم ها‬ ‫و فشارهای همه جانبه امریکا علیه تهران منجر نمی شود‬ ‫‪ .3‬برنامه جامع اقدام مشــترک در نگرش کنگره‬ ‫ایاالت متحده‬ ‫کنگره امریکا همواره سیاســت محافظه کارانه تری‬ ‫در مقایسه با دولت ایاالت متحده در برخورد با کشورهایی‬ ‫همانند ایران نشــان داده اســت‪ .‬اگرچه کنگره در دوران‬ ‫دولت بوش نقش موازنه کننده سیاست تهاجمی علیه ایران‬ ‫را عهده دار بــو د اما در دوران باراک اوبامــا چنین فرایندی‬ ‫با تغییرات مشــهود و در جهت متفاوت همراه شده است‪.‬‬ ‫کنگره امریکا حساسیت زیادی در ارتباط با موضوع فعالیت‬ ‫هسته ای ایران نشــان داده و ان را به منزله کاهش اقتدار‬ ‫امریکا در محیط راهبردی می داند‪.‬‬ ‫به همین دلیل اســت که کنگره امریکا تالش دارد تا‬ ‫محدودیت های اعمال شده علیه ایران تا زمان شفاف سازی‬ ‫همه جانبه ادامــه پیدا کنــد‪ .‬در چنین فراینــدی از طریق‬ ‫رژیم های بین المللی و نهادهایی همانند اژانس بین المللی‬ ‫ی علیه ایران پیش بینی‬ ‫انرژی اتمی محدودیت های بیشتر ‬ ‫شده اســت‪ .‬طبیعی اســت که در چنین فرایندی اژانس از‬ ‫امادگی راهبردی الزم برای ایفای چنین نقشــی برخوردار‬ ‫اســت‪ .‬مذاکرات قبلی ایــران و امانو نشــان می دهد که‬ ‫مشــکالت ادراکی‪ ،‬تحلیلی و راهبــردی در روابط ایران و‬ ‫اژانس همچنان باقی مانده است‪.‬‬ ‫‪ .4‬نتایج حاصل از دیپلماسی هسته ای در فرایند‬ ‫مناظره تبلیغاتی کاندیدای ریاست جمهوری امریکا‬ ‫مناظره جمهوریخواهان توسط شبکه فاکس نیوز در‬ ‫‪ 6‬اگوست ‪ 2015‬سازماندهی شد‪ .‬شاید بتوان برگزاری این‬ ‫مناظره را به عنوان تالشی سازمان یافته برای محدودسازی‬ ‫اوباما در روند تصویب توافق هســته ای با ایران دانســت‪.‬‬ ‫فاکس نیوز در زمره شبکه های خبری و رسانه ای محسوب‬ ‫می شود که دارای نگرش محافظه کارانه بوده و تالش دارد‬ ‫تا بر سیاســت کنگره در ارتباط با توافق هســته ای اوباما با‬ ‫ایران تاثیر به جا گذارد‪ .‬انجام چنین مناظره ای را می توان‬ ‫به عنــوان بخشــی از رقابت هــای انتخاباتی دانســت که‬ ‫هم اکنون در کمپ جمهوریخواهان و دموکرات ها مشاهده‬ ‫می شــود‪ .‬در این فرایند طبیعی است که جمهوریخواهان‬ ‫از انگیزه بیشتری برای موفقیت در انتخابات نوامبر ‪2016‬‬ ‫برخوردارند‪.‬‬ ‫ادبیــات بســیاری از کاندیــدای ریاســت جمهوری‬ ‫امریکا به ویژه از حزب جمهوریخــواه‪ ،‬در مقابله با ایران و‬ ‫نتایج حاصل از دیپلماســی هســته ای بوده است‪ .‬جدیت‬ ‫و سرســختی حقیقی و مایوســانه روایت ایران ســتیزی را‬ ‫می تــوان در اندیشــه های محافظــه کاری امریــکا حتی‬ ‫در مقابلــه با رویکــرد جان کری و بــاراک اوبامــا در فرایند‬ ‫دیپلماسی هسته ای با ایران مشــاهده کرد‪ .‬نتیجه چنین‬ ‫روایتی را باید در الیه های پنهانی «فرهنگ سیاسی غلبه»‬ ‫جست وجو کرد‪ .‬گروه های اسرائیل محور در کنگره امریکا‬ ‫همواره فشارهای سیاســی جدیدی را علیه سیاست های‬ ‫راهبردی ایــران منعکس می ســازند‪ .‬نشــانه های جدال‬ ‫عاطفی و سیاســی بین گروه های رقیــب در کنگره امریکا‬ ‫و ریاســت جمهوری را می تــوان در تهدیــدات نظامــی و‬ ‫محدودیت های اقتصادی علیه ایران مشاهده کرد‪.‬‬ ‫رویکــرد افــرادی هماننــد «دونالد ترامــپ»‪،‬‬ ‫«ویک پری»‪« ،‬اســکات واکر»‪« ،‬ســناتور رند پاول»‪،‬‬ ‫«ماک هاچبــی» و «کارلــی فیورینا» نشــان می دهد که‬ ‫تضادهای حــزب جمهوریخواه و گروه هــای محافظه کار‬ ‫نه تنها با ایران گسترش یافته بلکه انان برای نیل به موفقیت‬ ‫سیاست خارجی‬ ‫‪ .2‬نتایج دیپلماسی هســته ای در تفکر ساختار‬ ‫دولت و حوزه اجرایی ایاالت متحده‬ ‫اگر چه در بسیاری از مقاطع تاریخی‪ ،‬امریکایی ها از‬ ‫ادبیات کنش تهاجمی علیه ایران استفاده کرده ان د اما این‬ ‫امر در دوران ریاست جمهوری اوباما با تغییراتی رو به رو شده‬ ‫است‪ .‬ضرورت های سیاســت تغییر اوباما‪ ،‬زمینه بازنگری‬ ‫در الگوهای رفتــاری امریکا نســبت به ایــران را به وجود‬ ‫اورده است‪ .‬در این بخش تالش می شود تا سیاست های‬ ‫پیشنهادی مراکز پژوهشی ایاالت متحده در ارتباط با ایران‬ ‫مورد بررســی قرار گیرد‪ .‬بی شــک راهکارهای پیشنهادی‬ ‫را می توان به عنوان بخشــی از الگوهای رفتاری نســبت‬ ‫به ایران دانســت‪ .‬اجرای هریک از ایــن گزینه ها نیازمند‬ ‫توجه به ابزارهای دیگری است که ایران یا سایر متحدان‬ ‫منطقه ای اش می توانند برای موازنــه در برابر امریکا از ان‬ ‫بهره مند شوند‪.‬‬ ‫نگرش راهبردی امریکا در روند مذاکرات هســته ای‬ ‫معطــوف بــه تبییــن نشــانه هایی اســت کــه الگوهای‬ ‫انعطاف پذیری را در دیپلماســی هســته ای ایران به وجود‬ ‫اورد‪ .‬دیپلمات های امریکایــی در گزارش های راهبردی‬ ‫خود بر این موضوع تاکید داشته اند که‪« :‬بسیاری از رهبران‬ ‫ایران نسبت به سیاست های امریکا بدبین و ترسان هستند‪.‬‬ ‫عناصری از سیاســت عملگرایانه در میان رهبــران ایران‬ ‫شکل گرفته اســت‪ .‬این رویکرد‪ ،‬بدبینی و ترس را به امید‬ ‫برای همکاری تبدیل کرده است»‪ .‬چنین نگرشی بر تفکر‬ ‫انان در روند دیپلماسی هسته ای تاثیر به جا گذاشته است‪.‬‬ ‫واقعیت های راهبردی نشــان می دهد که ســاختار‬ ‫سیاسی امریکا براساس نشانه هایی از موازنه و کنترل شکل‬ ‫گرفته اســت‪ .‬بیان چنین شاخص های ســاختاری نشان‬ ‫می دهد که قدرت تصمیم گیــری در اختیار رئیس جمهور‬ ‫یا هر نهاد سیاســی دیگری قرار نــدارد‪ .‬عموما نهادهای‬ ‫سیاسی و ســاختاری امریکا تالش دارند تا زمینه های الزم‬ ‫برای ایجاد موازنه بیــن مراکز مختلف قــدرت را به وجود‬ ‫اورند‪ ،‬در حالی که اگر موضوعات راهبردی مورد توجه قرار‬ ‫گیرد‪ ،‬در ان شرایط رئیس جمهور و کنگره تالش می کنند‬ ‫تا به نتایج نسبتا مشترکی دست یابند‪ .‬الگوی رفتار کاندیدا‬ ‫و همچنین ادبیات انان نشــان می دهد که فضای موجود‬ ‫حزب جمهوریخواه و رویکرد انان در مقابله با ایران ماهیت‬ ‫تهاجمی داشته و از سیاست های اسرائیل حمایت به عمل‬ ‫می اورد‪.‬‬ ‫اگرچه توافق لوزان‪ ،‬وین و ژنو هیچ گونه نشانه ای از‬ ‫پایان تحریم ها را نشــان نمی دهد‪ ،‬اما برخی از کارگزاران‬ ‫دیپلماســی هســته ای ایران امیدوارنــد که زمینــه برای‬ ‫عادی شــدن روابط و جایگاه ایران در سیاســت بین الملل‬ ‫به وجود اید‪ .‬طبعــا چنین رویکردی از ســوی گروه هایی با‬ ‫تحلیل متفاوت از نتایج دیپلماســی هســته ای‪ ،‬دورنمای‬ ‫امیدوارکننــده ای را منعکس نمی ســازد‪ .‬بــه همین دلیل‬ ‫است که کنگره امریکا در ‪ 14‬اوریل ‪ 2015‬حساسیت خود‬ ‫را نسبت به هرگونه احتمال انعطاف پذیری دیپلماتیک در‬ ‫برابر ایران نشان داد‪.‬‬ ‫ادبیات دیپلماتیک باراک اوباما و جان کری معطوف‬ ‫به بهره گیری از مفاهیمی برای متقاعدســازی ایران بوده‬ ‫اســت‪ .‬کنگره امریکا چنین ادبیاتی را نیــز برنمی تابد‪ .‬به‬ ‫همین دلیل اســت که فشــارهای سیاســی جدیدی علیه‬ ‫ایران در دستورکار قرار خواهد داشت‪ .‬در این فرایند انان از‬ ‫سازوکارهای دیپلماسی اجبار بهر ه گرفته اند‪ .‬به گونه ای که‬ ‫اشتون کارتر‪ ،‬وزیر دفاع امریکا در ‪ 10‬اوریل ‪ 2015‬بار دیگر‬ ‫ایران را تهدید بــه کاربرد ابزار نظامی در شــرایطی کرد که‬ ‫مذاکرات دیپلماتیک به نتیجه مطلوب نرسد‪ .‬عدم توازن‬ ‫در مذاکرات و نتایج حاصله‪ ،‬امکان شــکل گیری شــرایط‬ ‫پرمخاطره تری را در اینده اجتناب ناپذیر می سازد‪.‬‬ ‫اکثر مقامــات اجرایــی وزارت امورخارجــه امریکا با‬ ‫استناد به مفاد «طرح جامع اقدام مشترک» بر این موضوع‬ ‫تاکید داشــتند که اوال ایــران تخفیف تحریمی به دســت‬ ‫می اورد‪ .‬ثانیا فرایند کاهش تحریم ها ماهیت تدریجی دارد‪.‬‬ ‫ثالثا تحریم ها در شرایطی حذف می شوند که راستی ازمایی‬ ‫از تاسیســات ایران انجام پذیرد‪ .‬رابعــا اژانس بین المللی‬ ‫انرژی اتمی تایید نماید که ایــران تمامی گام های کلیدی‬ ‫مرتبط با راستی ازمایی را برداشته است‪ .‬در چنین شرایطی‬ ‫اســت که اژانس بین المللی انرژی اتمی نقش محوری در‬ ‫راستی ازمایی و کاهش تحریم ها خواهد داشت‪.‬‬ ‫درباره چگونگی و فرایند حذف تحریم ها رویکردهای‬ ‫مختلفی ارائه شده اســت‪ .‬اصلی ترین شاخص گفتاری و‬ ‫اجرایی گروه ‪ 5+1‬در ارتباط با تحریم ها ان است که حذف‬ ‫تحریم ها مربوط به شرایطی است که ایران اقدامات الزم در‬ ‫ارتباط با پروتکل الحاقی را به انجام رسانده باشد‪ .‬اگر حذف‬ ‫تحریم ها را به عنوان اصلی ترین هدف دیپلماسی هسته ای‬ ‫ایران بدانیم‪ ،‬نتایــج حاصل از مذاکرات لوزان ســوئیس‬ ‫نشان می دهد که هنوز هیچ گونه نتیجه عملی در این ارتباط‬ ‫حاصل نشده است‪ .‬در مصوبه کمیته روابط خارجی سنای‬ ‫امریکا موضوع مربوط به پروتکل الحاقی به منزله بازرسی‬ ‫از تاسیسات راهبردی ایران در دستورکار قرار گرفته است‪.‬‬ ‫‪241‬‬ ‫سیاستخارجی‬ ‫در انتخابات نوامبر ‪ 2016‬تالش دارنــد تا حزب دموکرات‬ ‫را در وضعیــت اتهام قرار دهنــد‪ .‬در حالی که اکثر مقامات‬ ‫اجرایی وزارت امورخارجه امریکا با اســتناد به مفاد «طرح‬ ‫جامع اقدام مشترک» بر این موضوع تاکید داشتند که اوال‬ ‫ایران تخفیف تحریمی به دست می اورد ‪ ،‬ثانیا فرایند کاهش‬ ‫تحریم ها ماهیت تدریجی دارد ‪ ،‬ثالثا تحریم ها در شرایطی‬ ‫حذف می شوند که راستی ازمایی از تاسیسات ایران انجام‬ ‫ی تایید نماید که‬ ‫پذیرد‪ .‬رابعا اژانس بین المللی انــرژی اتم ‬ ‫ایران تمامی گام هــای کلیدی مرتبط با راســتی ازمایی را‬ ‫برداشته است‪ .‬‬ ‫روندهای موجود در سیاست گروه های محافظه کار‬ ‫امریکایی نشان می دهد که مقابله گرایی با ایران بخشی از‬ ‫ت گروه هایی‬ ‫ادبیات سیاســی گروه های جمهوریخواه اس ‬ ‫که بخش قابــل توجهی از تــاش خود را برای به دســت‬ ‫اوردن کاخ ســفید متمرکز کرده اند‪ .‬واقعیت ان اســت که‬ ‫چنین ادبیاتی را نمی توان به عنوان محور اصلی سیاســت‬ ‫نخبگان امریکایی تلقــی کرد‪ .‬همــواره در روند انتخابات‬ ‫ریاســت جمهوری امریکا ادبیات تنــد و افراطی در جهت‬ ‫انتقاد از حزب حاکم به عمل می اید‪.‬‬ ‫ترامپ در زمره جمهوریخواهانی است که هم اکنون‬ ‫از موقعیت ویژه ای در نظرسنجی های امریکایی برخوردار‬ ‫اســت‪ .‬ترامپ به همراه «ویک پری» بر این اعتقادند که‬ ‫باید مانع از لغو تحریم ها شــد‪ .‬ویک پــری این موضوع را‬ ‫مورد تاکید قــرار داد که اگر رئیس جمهور امریکا شــود از‬ ‫طریق همکاری و مشارکت با کشــورهای اروپایی بار دیگر‬ ‫تحریم هــای جدیدی را علیــه ایران اعمــال خواهد کرد‪.‬‬ ‫طیف قابل توجهی از کاندیداهای ریاست جمهوری امریکا‬ ‫بــرای انتخابات نوامبــر ‪ 2016‬تالش دارند تا دیپلماســی‬ ‫هسته ای جان کری و سیاست خارجی باراک اوباما را مورد‬ ‫انتقاد قرار دهند‪.‬‬ ‫سیاست خارجی‬ ‫‪242‬‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫‪ .5‬اینده برنامه جامع اقدام مشترک و دولت جدید‬ ‫امریکا‬ ‫ساختار سیاسی امریکا براساس نشانه هایی از موازنه‬ ‫و کنترل شــکل گرفته اســت‪ .‬بیان چنین شــاخص های‬ ‫ســاختاری نشــان می دهد که قــدرت تصمیم گیــری در‬ ‫اختیار رئیس جمهور یا هر نهاد سیاسی دیگری قرار ندارد‪.‬‬ ‫عموما نهادهای سیاسی و ساختاری امریکا تالش دارند تا‬ ‫زمینه های الزم برای ایجاد موازنه بین مراکز مختلف قدرت‬ ‫را به وجود اورند‪ ،‬در حالی که اگر موضوعات راهبردی مورد‬ ‫توجه قرار گیرد‪ ،‬در ان شرایط رئیس جمهور و کنگره تالش‬ ‫می کنند تا به نتایج نسبتا مشترکی دست یابند‪.‬‬ ‫انچه در طــرح ریچارد مندز در کمیتــه روابط خارجی‬ ‫سنای امریکا مطرح شده نشــان می دهد که کنگره تالش‬ ‫محدودیت های جدید امریکا‬ ‫در حوزه موشکی و تسلیحاتی‬ ‫خواهد بود‬ ‫دارد تا قــدرت چانه زنی و فشــار رئیس جمهور بــر ایران را‬ ‫افزایــش دهد‪ .‬بســیاری از نمایندگان کنگــره در ماه های‬ ‫گذشــته بر این موضــوع تاکید داشــتند که دولــت اوباما‬ ‫نمی تواند حقوق هسته ای با رویکرد راهبردی برای ایران در‬ ‫نظر گیرد‪ .‬به همین دلیل است که در روزهای بعد از «برنامه‬ ‫جامع اقدام مشــترک» زمینه برای شــکل گیری فرایندی‬ ‫به وجود امده که فشارهای کنگره علیه رئیس جمهور برای‬ ‫تداوم تحریم ها علیه ایران را اجتناب ناپذیر می سازد‪.‬‬ ‫براساس شکل بندی های قدرت ساختاری در امریکا‬ ‫تصمیم گیری درباره هرگونه تحریم اقتصادی کشــورها از‬ ‫سوی دولت امریکا نیازمند ان اســت که زمینه های توجیه‬ ‫و متقاعدسازی کنگره به وجود اید‪ .‬اگرچه نگرش بنیادین‬ ‫رئیس جمهور اوباما با گروه های محافظه کار در سیاســت‬ ‫امنیتی امریکا نســبتا مشــترک اســت‪ ،‬اما چنین فرایندی‬ ‫به منزله ان تلقی نمی شود که رئیس جمهور از ازادی عمل‬ ‫برای محدودسازی تحریم ها علیه ایران برخوردار باشد‪ .‬در‬ ‫چنین شرایطی کنگره امریکا باید رضایت الزم را در ارتباط‬ ‫با موافقت نامه های خارجی اعــام نماید‪ .‬انچه در مصوبه‬ ‫کمیته روابط خارجی امریکا در ‪ 14‬اوریل ‪ 2015‬مطرح شده‬ ‫را می توان انعکاس چنین وضعیتی در اینده روابط کنگره و‬ ‫رئیس جمهور در ارتباط با سیاست هســته ای ایران و روند‬ ‫کاهش تحریم ها دانست‪.‬‬ ‫ادبیات جدید امریکا برای انتقاد از قابلیت موشکی و‬ ‫سیاست نهضتی ایران در روزهای بعد از تنظیم موافقت نامه‬ ‫هســته ای ماهیت تهاجمی پیدا کرده است‪ .‬حتی رویکرد‬ ‫اشــتون کارتر نیز نشــان می دهد که روی دیگر سیاســت‬ ‫راهبردی امریکا در برخورد با ایران نشــان داده می شــود‪.‬‬ ‫واقعیت ان است که ادبیات تاکتیکی را می توان در ذهنیت‬ ‫و سیاست کارگزاران راهبردی امریکا مشاهده کرد‪ .‬در این‬ ‫ارتباط‪ ،‬باراک اوباما در روزهای بعد از تنظیم موافقت نامه‬ ‫لوزان بر این موضــوع تاکید دارد که تنها راه بهینه ســازی‬ ‫موقعیت ایران ان است که سیاســت های بنیادین خود را‬ ‫در مورد قابلیت های موشــکی و حمایت از سیاســت های‬ ‫نهضتی باید تغییر دهد‪ .‬واقعیت ان است که نتایج حاصل‬ ‫از دیپلماســی هســته ای دارای اثار ســاختاری در ایاالت‬ ‫متحده خواهد بــود‪ .‬اگرچــه کاندیداهای رقیــب در روند‬ ‫فعالیت تبلیغاتــی خود تالش دارند تــا از ادبیات و مفاهیم‬ ‫هیجانی در ضرورت قدرت ســازی امریکا استفاده نمایند‪،‬‬ ‫اما واقعیت های موجود بیانگر ان اســت که چنین ادبیاتی‬ ‫در دوران اســتقرار دولت جدید به کار گرفته نخواهد شد‪.‬‬ ‫کنگره در سال ‪ 2016‬محدودیت های جدیدی را در ارتباط‬ ‫با ایران اعمال خواهد کرد‪.‬‬ ‫موضوع تحریم ها به عنوان یکی از نشانه های ابهام‬ ‫در اینده اقتصادی و راهبردی ایران در سیاست بین الملل‬ ‫محسوب می شود‪ .‬بحران های منطقه ای‪ ،‬تحرک راهبردی‬ ‫ایران را در منطقه افزایش می دهد‪ .‬به همین دلیل اســت‬ ‫که کنگــره و گروه هــای محافظــه کار ایــاالت متحده از‬ ‫ســازوکارهای الــزام اور برای محدودســازی ایــران بهره‬ ‫خواهند گرفت‪ .‬چنین روندی را می توان به عنوان بخشی‬ ‫از اینده سیاســت خارجی و الگوی راهبردی امریکا نسبت‬ ‫به ایران دانســت‪ .‬اگرچه دولت بــر مطلوبیت برنامه جامع‬ ‫اقدام مشترک تاکید دارد اما ابهام در اینده اقتصادی ایران‬ ‫و چگونگی گذار از رکود به عنوان اصلی ترین نشــانه برای‬ ‫موفقیت دولت در برجام محســوب می شــود‪ .‬کارگزاران‬ ‫سیاست خارجی و اقتصادی ایران برای دستیابی به نتیجه‬ ‫نســبتا متوازن در برابر هزینه های ســنگین و تعهداتی که‬ ‫متقبل شــده اند‪ ،‬نیازمند بهینه ســازی موقعیت اقتصادی‬ ‫کشــور در ســال ‪ 1395‬خواهند بود‪ .‬عبور از رکود و رشــد‬ ‫اقتصادی پیش بینی شــده از ســوی دولت بدون توجه به‬ ‫ازادسازی منابع مالی و بهینه ســازی ان در روند برنامه های‬ ‫اقتصادی دولت امکان پذیر نخواهد بود‪.‬‬ ‫پایاندشمنی؟‬ ‫توازن میان شرق و غرب در‬ ‫سیاست خارجی پسابرجام‬ ‫سید علی خرم‬ ‫‪12‬‬ ‫استاد دانشگاه‬ ‫با اجــرای برجام و برداشته شــدن کامل تحریم های‬ ‫بین المللی علیه ایران‪ ،‬روزی نو در تاریخ سیاست خارجی و‬ ‫دیپلماسی ایران رقم خورده است و مسئوالن روابط خارجی‬ ‫ایران می توانند به خوبی شاهد به ثمر رسیدن تالش های‬ ‫شبانه روزی شان برای به سرانجام رساندن برجام در دو سال‬ ‫گذشته باشند‪ .‬شاید بتوان گفت که پس از سه دهه‪ ،‬اکنون‬ ‫ایران بــدون دغدغه ای می تواند به فکر روابط گســترد ه و‬ ‫همه جانبه با همه کشــورهای جهان باشد‪ .‬هر کشوری که‬ ‫تمایل به رابطه بــا ایران داشته باشــد می تواند بدون هیچ‬ ‫نگرانــی از تحریم یا مقررات دســت و پا گیــر بین المللی‪،‬‬ ‫بر اساس منافع متقابل و خواست مشترک با توان و ظرفیت‬ ‫کامل در همه زمینه ها با ایران وارد همکاری مشترک شود‪.‬‬ ‫تحریم ها و قطعنامه ها که با اجــرای برجام‪ ،‬اجرای‬ ‫انها متوقف شــد‪ ،‬فقط جنبه های اقتصادی نداشتند‪ .‬این‬ ‫تحریم ها به نوعی‪ ،‬حصاری سیاسی و دیپلماتیک در اطراف‬ ‫ایران پدید اورده بودند و باعث شــده بودند ایران نه تنها به‬ ‫هرکــدام از قدرت هــای جهانــی هم‬ ‫که تصمیم داشــته باشــند در کنــار ایران‬ ‫قرار گیرنــد و از فضــای پســا برجام برای‬ ‫همکاری هــای اقتصادی‪ -‬صنعتــی و حتی‬ ‫سیاسی امنیتی اســتفاده نمایند‪ ،‬عضوی‬ ‫از گروه ‪ 5+1‬هستند که برای رسیدن به هر‬ ‫هدفی‪ ،‬نیازمند به اجــرا در امدن توافقات‬ ‫هسته ای وین می باشند‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫لحاظ مالی‪ ،‬تجاری و اقتصــادی تحت تحریم قرار گرفته ‬ ‫باشد‪ ،‬بلکه بسیاری از روابط سیاسی و دیپلماتیک و سیاست‬ ‫خارجی ایران نیز تحت تحریم های بین المللی قرار بگیرد‪.‬‬ ‫پس از برجام باید با درک شــرایط منطقه و خودمان‪،‬‬ ‫سیاســت های خاورمیانه ای را با تدبیر گزینش و انتخاب و‬ ‫شــرایط را فراهم کنیم‪ .‬اگر چین با سیاست و کیاست این‬ ‫شرایط را فراهم می کند که در اسیا‪ ،‬فقط و فقط چین باشد‪،‬‬ ‫خودش هســت که شــرایط را فراهم می کند و نه دیگران‪.‬‬ ‫جمهوری اسالمی ایران باید به طور خزنده شرایط سیاسی‬ ‫را برای بروز و ظهور قدرتمندانه خود فراهم کند‪ .‬ایران باید‬ ‫هم با شرق و هم غرب همزمان روابط داشته باشد نه فقط با‬ ‫روسیه و چین‪ ،‬تا بتوانیم از بهترین های روسیه‪ ،‬چین‪ ،‬اروپا‬ ‫و امریکا بهره مند شویم‪ .‬قدرت منطقه ای باید بتواند خودش‬ ‫را با تارهایی متصل به همــه قدرت های جهانی‪ ،‬همچون‬ ‫یک بندباز ماهر در هوا معلق و متعادل نگه دارد‪ .‬پس باید‬ ‫همه این اهرم ها را فراهم کنیم و اگــر در اختیار داریم باید‬ ‫درست بسنجیم و از شتابزدگی پرهیز کنیم‪.‬‬ ‫هنگامــی که ایــران مذاکــرات هســته ای به قصد‬ ‫کســب نتیجه را انتخاب کــرد‪ ،‬در ذهن خود بــه اینده ای‬ ‫می اندیشــید که در ان اگرچه تالش برای تکمیل صنعت‬ ‫هســته ای خود را ادامه می دهد ولی قصد ســاخت سالح‬ ‫هســته ای را ندارد زیرا جدا از سخنان شــعارگونه‪ ،‬درواقع‬ ‫امنیت منطقه ای و جهانی جمهوری اســامی ایران نه از‬ ‫طریق سالح هسته ای بلکه در ابعاد دیگر باید جست وجو‬ ‫شود‪ .‬در ســال های اخیر‪ ،‬ایران بیشــتر متوجه تحوالت‬ ‫و پیشــرفت های اقتصادی بوده و شــعارهای سال که در‬ ‫ایام نوروز اعالم می شود‪ ،‬به این موضوع اختصاص پیدا‬ ‫کرده بود‪ .‬این نشــان می دهد پرداختن بــه فعالیت های‬ ‫اقتصادی و ارتقا ی صنعت کشــور و جبران کندروی ایران‬ ‫در این عرصه‪ ،‬در ذهن جمهوری اسالمی ایران به خوبی‬ ‫جایگاه پیدا کرده و از اهداف تعیین شــده کشــور به شمار‬ ‫می رود‪ .‬متاسفانه دوران دولت های نهم و دهم‪ ،‬سال های‬ ‫عقبگرد در اقتصاد و صنعــت و تولید به شــمار می رود که‬ ‫با تحریم های اقتصادی همراه شــد و ایران که در ســال‬ ‫‪ 1384‬مقام چهارم اقتصادی را در منطقه داشــت به مقام‬ ‫سیزدهم در ســال ‪ 1392‬تنزل پیدا کرد‪ .‬در زمینه سیاست‬ ‫خارجی هم همین دوران که اســتثناء بر قاعده دولت های‬ ‫پنجم تا هشــتم بعد از جنــگ بود‪ ،‬با سیاســت تهاجمی و‬ ‫تنش زا ان چنان عرصه را بر کشور تنگ کرد که بسیاری از‬ ‫قدرت های جهانی و منطقه ای هوس بازکردن جبهه نظامی‬ ‫با ایران را در سر می پروراندند که عربستان و داستان زدن‬ ‫سر مار و ترغیب امریکا و اسرائیل به حمله نظامی به ایران‬ ‫از ان جمله اند‪.‬‬ ‫از این زاویه «برجــام» قابل مشــاهده و قابل لمس‬ ‫اســت و برجام می باید پایانی بر این دوران که هیچ گاه در‬ ‫استراتژی جمهوری اسالمی ایر ان جایگاهی نداشته‪ ،‬قرار‬ ‫گیرد‪ .‬سند چشم انداز ‪ 1404‬که ســند راهبردی جمهوری‬ ‫اسالمی ایران به شمار می رود و تمام ارکان نظام تا رهبری در‬ ‫تدوین و تایید ان شرکت داشته اند‪ ،‬نشان می دهد کشورمان‬ ‫از یک سو به سیاست تعامل ســازنده در جامعه بین المللی‬ ‫می اندیشیده و از ســوی دیگر هدف قدرت اول اقتصادی‬ ‫در منطق ه را در ســر می پرورا نده اســت‪ .‬این اســتراتژی با‬ ‫سیاست های دولت های پنجم تا هشتم و یازدهم هماهنگی‬ ‫دارد ولی در تناقض با سیاست های دولت های نهم و دهم‬ ‫است‪.‬‬ ‫بنابراین برجام در دیدگاه نظــام‪ ،‬بای د مهر پایان بر ان‬ ‫اســتثنا زده و به قاعده خود بازگــردد‪ .‬هنگامی که انقالب‬ ‫اسالمی در ایران پیروز شد‪ ،‬یعنی حوالی سال های ‪1360‬‬ ‫چین و کر ه جنوبی استراتژی توسعه اقتصادی صنعتی خود‬ ‫را شروع کردند‪ .‬در ان زمان هر دو کشور چین و کره جنوبی‬ ‫از نظر اقتصادی و صنعتی از ایران عقب تر بودند‪ ،‬به ترتیبی‬ ‫که به طــور مثال در ســال های ‪ 1362-4‬مقامــات چین از‬ ‫مقامات اقتصادی و صنعتی ایــران دعوت می کردند که با‬ ‫سفر خود به ان کشور توصیه های الزم برای ارتقا ی جایگاه‬ ‫اقتصادی صنعتی به چین بدهند ولی در عرض همین ‪37‬‬ ‫ســال‪ ،‬چین و کره جنوبی به ان درجه از رشــد اقتصادی و‬ ‫صنعتی رسیده اند که خیابان های تهران پر از اتومبیل ها و‬ ‫کاالهای این دو کشور شده است‪.‬‬ ‫اکنون بعد از ‪ 37‬سال‪ ،‬موقعیت برای در مسیر صحیح‬ ‫قرار گرفتن اقتصاد و صنعت ایران از نظر داخلی و خارجی‬ ‫فراهم شده است و برجام سمبل ان است‪ .‬چنانچه برخی در‬ ‫داخل کشور مانع تراشی کنند و به بهانه های مختلف اجازه‬ ‫ندهند کشور در مسیر طبیعی رشد و توسعه خود قرار گیرد‪،‬‬ ‫دوباره کشــور برای چند دهه از راه اصلی خــود بازمی ماند‬ ‫و افســردگی مردم و فعــاال ن اقتصادی‪ -‬صنعتی کشــور‬ ‫باعث خدشه به وحدت ملی و افزایش نیروی گریز از مرکز‬ ‫متخصصین و تحصیلکرده ها می گــردد‪ .‬بنابراین عقالی‬ ‫کشور باید بیش از انچه به جزئیات برجام بپردازند به پیام و‬ ‫جایگاه برجام بیندیشید و مغز گردو را رها نکر ده و به پوسته‬ ‫ان بپردازند‪ .‬برخی که منافع خود را بر منافع کشــو ر ترجیح‬ ‫می دهنــد و در دولت قبلــی دارای جایــگاه و منفعت هایی‬ ‫از نظر سیاســی یا اقتصادی بوده اند‪ ،‬تــاش می نمایند با‬ ‫سیاه نما یی از طریق بوق های تبلیغاتی و تریبون هایی که‬ ‫متاسفانه در اختیار دارند‪ ،‬برجام را ضد دستاورد برای مردم‬ ‫ایران جا بیندازند‪.‬‬ ‫در این میان‪ ،‬کالن سیاســت های جهانی و به ویژه‬ ‫کالن سیاســت های امریــکا و ایران در موفقیــت یا عدم‬ ‫موفقیت پروســه اتخاذ شــده‪ ،‬دخیل خواهند بــود‪ .‬ایران‬ ‫و امریکا نســبت به هم بی اعتماد هســتند‪ ،‬بنابراین در هر‬ ‫بزنگاهی قصد دارند یکدیگر را متهم سازند که در پی نقض‬ ‫توافقات هسته ای قرار دارند‪ .‬از سوی دیگر در یک فضای‬ ‫دشمنی و تقابل هیچ گاه نمی توان یک توافق بین المللی‬ ‫را پیش برد‪ .‬اگر ایران و امریکا در فضای دشمنی نسبت به‬ ‫یکدیگر تنفس کنند دیر یا زود به بهانه ای متوسل می شوند‬ ‫تا توافق را نقض کنند‪ .‬به عالوه اگر در کمیسیون مشورتی‪-‬‬ ‫نظارتی برجام که در چارچوب ‪ 5+1‬به شــکایات رسیدگی‬ ‫می کند‪ ،‬به جای دوست‪ ،‬دشــمن ما نشسته باشد‪ ،‬یقینا به‬ ‫نفع ما حکم نخواهد داد‪ .‬پس هر دو کشور بای د فکری برای‬ ‫این فضای دشمنی بنمایند و بر عهده دولتمردان دو کشور‬ ‫است که تنفر و بی اعتمادی را بین دو کشو ر ترویج و تشویق‬ ‫نکنند‪ .‬برخی در دو کشور اصوال با این نیت روز برجام را شروع‬ ‫ن را نقض کنند و تقصیر را‬ ‫می کنند که بتوانند با اولین بهانه ا ‬ ‫به گردن طرف مقابل بیندازند زیرا انها متعهد به تالش های‬ ‫چند ساله و دستاوردهای ان نیستند‪.‬‬ ‫هرکدام از قدرت های جهانی هم که تصمیم داشــته‬ ‫باشــند در کنار ایران قرار گیرند و از فضای پسا برجام برای‬ ‫همکاری های اقتصادی‪ -‬صنعتی و حتی سیاســی امنیتی‬ ‫اســتفاده نمایند‪ ،‬عضوی از گروه ‪ 5+1‬می باشند که برای‬ ‫رســیدن به هر هدفی‪ ،‬نیازمند به اجرا در امــدن توافقات‬ ‫هسته ای وین می باشند بنابراین فضای خصومت بین ایران‬ ‫و امریکا به نفع هیچ کس نیســت که شــامل مثل معروف‬ ‫«یکی بر ســر شــاخ و ُبن می برید» می گــردد‪ .‬زیرا طرف‬ ‫اصلی ایران در پرونده هســته ای کماکان امریکاست‪ .‬تا‬ ‫زمانی که امریکا رسما چراغ سبز به اروپا‪ ،‬چین و بقیه ندهد‪،‬‬ ‫سرمایه گذاری ان کشورها در ایران صورت نمی گیرد و اگر‬ ‫هم صورت بگیرد‪ ،‬قابــل دوام نخواهد بود و تــا زمانی که‬ ‫ســرمایه گذاری خارجی در ایران صورت نگیرد‪ ،‬اقتصاد و‬ ‫صنعت ایران از حالت رکود خارج نمی شوند‪ ،‬بازسازی صنایع‬ ‫فرسوده ایران صورت نمی گیرد‪ ،‬تولیدات در ایران افزایش‬ ‫پیدا نمی کند و شــغل در حد تاثیرگذاری شگرف بر بیکاری‬ ‫عظیم‪ ،‬ایجاد نمی شود‪ .‬پس دشمنی های تاکتیکی هم باید ‬ ‫با محاسبات دقیق صورت گیرد که اثار مخرب استراتژیکی‬ ‫بر جامعه در حال انتظار و پر از بیم و امید ایران نگذارد‪.‬‬ ‫پرونده هسته ای به هر کجا برســد‪ ،‬سیاست خارجی‬ ‫دکتر روحانی مبتنی بر تعامل سازنده با جهان امتحان خود‬ ‫را برای چندمین بار پس داده که فقط از این طریق است که‬ ‫می توان اهداف سیاست خارجی جمهوری اسالمی ایران را‬ ‫به منصه ظهور رساند و از قضا منطبق بر دستور العملی است‬ ‫که سند چشم انداز ان را به دولت نهم و دهم الزام کرده بود‬ ‫ولی برعکس ان عمل شد و جایگاه قدرت اقتصادی ایران‬ ‫در منطقه ظرف ده سال اول سند چشم انداز از مقام چهارم‬ ‫در سال ‪ ،1384‬به مقام سیزدهم در سال ‪ 1392‬تنزل یافت‪.‬‬ ‫امید اســت سرنوشــت ایران و ایرانی به دســت ازمایشات‬ ‫سعی و خطا و شعار زدگی سپرده نشود و بیش از این زمان از‬ ‫دست نرود که ایران شدیدا تشنه احیای اقتصاد و صنعت و‬ ‫شکوفا یی رشد و توسعه درخشان است و این شایسته مردم‬ ‫ایران خواهد بود‪.‬‬ ‫سیاست خارجی‬ ‫سیاستخارجی‬ ‫‪243‬‬ ‫اثاراقتصادیاجرایبرجامدرکوتاهمدتظاهرنمی شود‬ ‫عصرگشایش؟‬ ‫پیشابرجام‬ ‫رضا مجیدزاده‬ ‫نویسنده و پژوهشگر اقتصاد سیاسی توسعه‬ ‫‪13‬‬ ‫برجام‪ ،‬اجرایی شــده و امضای چند قرارداد تجاری با‬ ‫فرانسه و ایتالیا‪ ،‬از مهمترین پیامدهای ان به شمار می رود‪.‬‬ ‫ طی دوره اجــرای برجام‪ ،‬اقتصــاد ایران شــاهد لغو کامل‬ ‫ت چهار سرفصل تجارت‪ ،‬تکنولوژی‪ ،‬مالی‬ ‫تحریم های تح ‬ ‫و انرژی خواهد بود‪ .‬البته تمامی اثــار اقتصادی برجام‪ ،‬به‬ ‫صورت یکباره و در کوتاه مدت‪ ،‬مشاهده نخواهد شد و در این‬ ‫یادداشت‪ ،‬اثار محقق برجام تا کنون‪ ،‬ارزیابی خواهد شد‪.‬‬ ‫سیاست خارجی‬ ‫‪244‬‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫برجام‬ ‫در بند ‪ 19‬ســرفصل تحریم ها در این توافق نامه ذکر‬ ‫شده است که اتحادیه اروپایی همه مفاد «مقررات اتحادیه‬ ‫اروپایی» را لغو خواهد کرد که مهمترین انها شامل تمامی‬ ‫ تحریم ها و تدابیر محدودکننده در حوزه های نقل و انتقاالت‬ ‫مالی بین اشخاص و نهادهای اروپایی‪ ،‬فعالیت های بانکی‪،‬‬ ‫شــامل ایجاد روابط کارگزاری بانکی جدید و افتتاح شعب و‬ ‫بانک های تابعه بانک های ایرانی در قلمرو کشورهای عضو‬ ‫اتحادیه‪ ،‬ارائه خدمات بیمه و بیمــه اتکا یی‪ ،‬ارائه خدمات‬ ‫پیام رسانی مالی (از جمله سوئیفت) برای افراد و اشخاص‬ ‫حقوقی شــامل بانک مرکــزی جمهوری اســامی ایران و‬ ‫موسســات مالی ایرانی‪ ،‬حمایت مالی از تجــارت با ایران و‬ ‫صادرات نرم افزار برای یکپارچه سازی فرایندهای صنعتی‬ ‫خواهد بود‪.‬‬ ‫طبق بند ‪ 21‬این توافق نامه نیز ایاالت متحده منطبق‬ ‫با این برجام اعمال تحریم های مشخص شده در پیوست ‪2‬‬ ‫ت توافق شده‏مرتبط‬ ‫را با اثربخشی همزمان با اجرای اقداما ‬ ‫با برنامه هســته ای توســط ایران به نحو مشخص شده در‬ ‫پیوست‪ 5‬که توسط اژانس راستی ازمایی شده باشد‪ ،‬متوقف‬ ‫ساخته و به این توقف ادامه خواهد داد‪.‬‬ ‫این تحریم ها شــامل حوزه های معامــا ت بانکی و‬ ‫مالی‪،‬محدودیت هایتجارتدوجانبه‪،‬خریدیاپذیره نویسی‬ ‫دیــون حاکمیتــی ایــران از جملــه اوراق قرضــه دولتی‪،‬‬ ‫ســرمایه گذاری مشــترک‪ ،‬بازاریابی نفت‪ ،‬صادرات نفت و‬ ‫فر اورده هایپتروشیمی‪،‬معامالتبابخش هایکشتیرانی‪،‬‬ ‫خرید و فروش فلزات گرانبهــا‪ ،‬فلزات خام‪ ،‬فروش‪ ،‬عرضه‬ ‫یا انتقال کاالها و خدمات مورد اســتفاده در ارتباط با بخش‬ ‫خودروســازی ایران و تحریم های راجع به خدمات تبعی در‬ ‫مورد هریک از گروه های فوق است‪.‬‬ ‫برای درک اثار اقتصادی محقق برجام الزم اســت تا‬ ‫بررسی شــود که تحریم های بین المللی از چه ابعادی روی‬ ‫لو نقــل و بازرگانی اثر‬ ‫بخش های بانکــداری‪ ،‬بیمــه‪ ،‬حم ‬ ‫می گذاشتند ‪.‬به طورکلیسهگونهاثرگذاریرویبخش های‬ ‫اقتصادی از یکدیگر تفکیک شده اند که عبارتند از کاهش‬ ‫فعالیت‪ ،‬جایگزینی طرف مبادله یا هزینه مبادالتی و افزایش‬ ‫هزینه های تولید کاال و خدمات‪ .‬از دست دادن بازارها از دو‬ ‫بعد اهمیت دارد ؛ بازارهای برگشت پذیر و بازارهای به سختی‬ ‫برگشت پذیر یا برگشــت ناپذیر‪ .‬چنانچه بازار‪ ،‬برگشت پذیر‬ ‫باشدمدتیزمانالزماستتاجایگاهقبلیدرانتثبیتگردد‪.‬‬ ‫اما اگر بازار‪ ،‬به سختی برگشــت پذیر یا برگشت ناپذیر باشد‬ ‫به این معناست که جایگاه بین المللی یک کشور در عرصه‬ ‫مناسبات جهانی از دست رفته است‪.‬‬ ‫کاهش فعالیت به معنــای افزایش ظرفیــت بیکار و‬ ‫به دنبال ان کاهش تولید در کنار افزایش بیکاری اســت که‬ ‫به از دست دادن بازار‪ ،‬جایگاه بین المللی و در مواردی افت‬ ‫کیفیت تولید به دنبال کاهش فشار رقابت و محدود شدن به‬ ‫بازار داخلی یعنی رقابت کمتر در شرایط تحریم می انجامد‪.‬‬ ‫جایگزینی طرف مبادله از دو منظر داخلی و خارجی اهمیت‬ ‫دارد که تغییر طرف مبادله خارجی به معنای افزایش درجه‬ ‫نااطمینانی و افزایش هزینه الزم بــرای انجام امور مربوط‬ ‫به تولید و تقاضای خدمات در کنار افزایش زمان الزم برای‬ ‫فعالیتاست‪.‬مسائلمالی‪،‬خریدهنهاده هایتولید‪،‬تعمیر‪،‬‬ ‫نگهداری و نوســازی‪ ،‬فناوری و حمل و نقــل از مهمترین‬ ‫ابعاد چنین خسارت هایی هستند که بر اقتصاد ملی تحمیل‬ ‫شــد‪ .‬محدودیت های مالی و حمل و نقل در این فهرست‪،‬‬ ‫بیشترین نمود را داشــتند‪ .‬برای نمونه بازرگانان ناچار شدند‬ ‫تا در بســیاری از موارد به بانک های دیگر کشورها‪ ،‬مبلغی‬ ‫اضافی گاهی در حد ‪ 60‬دالر برای هر معامله بپردازند تا برای‬ ‫انها اعتبار اسنادی بگشایند‪ .‬به ویژه بانک های کشورهای‬ ‫تحریم ها طبقه متوســط در جامعه را از‬ ‫بین برد و بخــش خصوصی را بــه نفع بخش‬ ‫دولتی به حاشیه راند‪ .‬عالوه بر این‪ ،‬تحریم ها‬ ‫تجارت را از سیســتم بانکداری رسمی خارج‬ ‫و به سمت شبکه های زیرزمینی متمایل کرد‬ ‫روسیه‪ ،‬ترکیه و امارات متحده عربی برای انجام امور مربوط‬ ‫به گشــایش اعتبار اســنادی این مبالغ اضافــی را دریافت‬ ‫می داشتند‪.‬‬ ‫معضالت مالی‪ ،‬در قالب افزایــش بهره‪ ،‬مخاطرات‬ ‫ناشــی از تحریم برخــی از شــرکت های بیمه بــرای بیمه‬ ‫محموله ها و کشتی های ایرانی‪ ،‬انتقال ارز‪ ،‬گشایش اعتبار‬ ‫اسنادی و افزایش زمان دسترســی به خدمات مالی خود را‬ ‫نشــان دادند‪ .‬برای خرید نهاده ها نیز تولیدکنندگان ناگزیر‬ ‫شــدند تا از نهاده های کشــورهای دیگر خریداری کنند که‬ ‫نسبت به کشــورهای مبدا اولیه کیفیت بســیار پایین تری‬ ‫داشتند‪ .‬اما نکته مهمی که باید در نظر گرفته شود‪ ،‬نوسازی‬ ‫و تعمیر تجهیزات و ماشین االتی اســت که قطعات انها از‬ ‫کشورهای اتحادیه اروپا و امریکای شــمالی وارد می شد‪.‬‬ ‫مثال تجهیزات نیروگاهی یا فرودگاهی و هواپیمایی از این‬ ‫منظر اســیب زیادی دید و بخش مهمی از ابعاد تحریم‪ ،‬به‬ ‫فرســودگی تجهیزات و عدم امکان تعمیر یا نوســازی انها‬ ‫مربوط می شود‪.‬‬ ‫می توان اثار اقتصــادی تحریم هــای بین المللی یا‬ ‫پیشابرجام را طبق فهرست زیر در نظر گرفت‪:‬‬ ‫‪ .1‬عدم پذیرش اعتبارات اســنادی گشایش شده در‬ ‫بانک های ایرانی توسط فروشــندگان و بانک های خارجی‬ ‫و توقف خطوط اعتباری توسط بانک های خارجی و اعمال‬ ‫محدودیت های زیاد در گشایش ‪ L/C‬و صدور ضمانت های‬ ‫بانکی‬ ‫‪ .2‬نیاز به اخذ مجوز صادرات به ایران برای اکثر کاالها‬ ‫‪.3‬عدمهمکاریشرکت هایبیمهجهتدادنپوشش‬ ‫بیمه ای به فروشندگان برای معامالت با ایران‬ ‫‪ .4‬عدم صدور ضمانت نامه بانکی توسط بانک های‬ ‫فروشندگان در مقابل پیش پرداخت‬ ‫‪ .5‬گشــایش و بازدید فیزیکــی کاال و محموله های‬ ‫ارسالی به ایران توسط گمرک کشورهای فروشنده‬ ‫‪ .6‬درخواست فروشندگان و سازندگان کاال و تجهیزات‬ ‫برای پرداخت وجه کاال قبل از حمــل و تحویل ان در بندر‬ ‫کشور سازنده‬ ‫‪ .7‬عدم عالقه اکثر فروشــندگان به معاملــه با ایران‬ ‫باتوجه به مقصد حمل کاال‬ ‫‪ .8‬عدم عالقه تعدادی از فروشندگان نسبت به فروش‬ ‫برخی از کاالها به ایران‬ ‫‪ .9‬زمانبــر بــودن پروســه خریــد کاال از طریق ترک‬ ‫تشــریفات مناقصه که این موضوع نیاز به دریافت مصوبه‬ ‫خاص دارد‬ ‫‪ .10‬تقاضــای پیش پرداخــت بیــش از ‪ ۲۵‬درصد و‬ ‫ل از حمل‬ ‫پرداخت بیشتر از ‪ ۹۰‬درصد وجه کاال قب ‬ ‫سیاستخارجی‬ ‫پسابرجام‬ ‫ایجاد فضای روانــی توام با ارامــش در حوزه اقتصاد‬ ‫کشــور و لغو تحریم های اقتصادی در حوزه بانک‪ ،‬بیمه و‬ ‫حمل و نقل‪ ،‬محدودیت خرید انواع و اقسام کاالهای مورد‬ ‫نیاز کشور‪ ،‬مهمترین اثار محقق پس از اجرای برجام بود‪.‬‬ ‫اما دربــاره ‪ 26‬مورد پیش گفته اثار اقتصادی پســابرجام به‬ ‫شرح زیر است‪:‬‬ ‫‪ .1‬با برقراری ســوئیفت برای بانک های ایرانی‪ ،‬این‬ ‫مورد رفع شده است‪.‬‬ ‫‪ .2‬پس از اجرای برجــام‪ ،‬این مورد نیز منتفی شــده‬ ‫است‪.‬‬ ‫‪ .3‬ضمن حل این معضل‪ ،‬شرکت های بیمه خارجی از‬ ‫جمله ایتالیایی‪ ،‬مایل به فعالیت در ایران شده اند‪.‬‬ ‫‪ .4‬این مورد نیز پس از اجرای برجام‪ ،‬حل و فصل شد‪.‬‬ ‫‪ .5‬این مورد نیز پس از اجرای برجام‪ ،‬حل و فصل شد‪.‬‬ ‫‪ .6‬این مورد نیز پس از اجرای برجام‪ ،‬حل و فصل شد‪.‬‬ ‫‪ .7‬این مورد نیز پس از اجرای برجام‪ ،‬حل و فصل شد‪.‬‬ ‫‪ .8‬این مورد نیز پس از اجرای برجام‪ ،‬حل و فصل شد‪.‬‬ ‫‪ .9‬این مورد نیز پس از اجرای برجام‪ ،‬حل و فصل شد‪.‬‬ ‫‪ .10‬این مورد نیز پس از اجــرای برجام‪ ،‬حل و فصل‬ ‫شد‪.‬‬ ‫‪ .11‬این مورد نیز پس از اجــرای برجام‪ ،‬حل و فصل‬ ‫شد‪.‬‬ ‫‪ .13‬این مورد نیز پس از اجرای برجام‪ ،‬در بلندمدت‪،‬‬ ‫حل و فصل خواهد شد‪.‬‬ ‫‪ .14‬این مورد نیز پس از اجرای برجام‪ ،‬در بلندمدت‪،‬‬ ‫حل و فصل خواهد شد‪.‬‬ ‫‪ .15‬این مورد نیز پس از اجــرای برجام‪ ،‬حل و فصل‬ ‫شد‪.‬‬ ‫‪ .16‬این مورد نیز پس از اجرای برجام‪ ،‬در بلندمدت‪،‬‬ ‫حل و فصل خواهد شد‪.‬‬ ‫‪ .17‬این مورد نیز پس از اجرای برجام‪ ،‬در بلندمدت‪،‬‬ ‫حل و فصل خواهد شد‪.‬‬ ‫‪ .18‬این مورد نیز پس از اجرای برجام‪ ،‬در کوتاه مدت‪،‬‬ ‫حل و فصل خواهد شد‪.‬‬ ‫‪ .19‬این مورد نیز پس از اجرای برجام‪ ،‬در کوتاه مدت‪،‬‬ ‫حل و فصل خواهد شد‪.‬‬ ‫‪ .20‬این مورد نیز پس از اجرای برجام‪ ،‬در بلندمدت‪،‬‬ ‫حل و فصل خواهد شد‪.‬‬ ‫‪ .21‬این مورد نیز پس از اجــرای برجام‪ ،‬حل و فصل‬ ‫شد‪.‬‬ ‫‪ .22‬این مورد نیز پس از اجــرای برجام‪ ،‬حل و فصل‬ ‫شد‪.‬‬ ‫‪ .23‬این مورد نیز پس از اجرای برجام‪ ،‬در میان مدت‪،‬‬ ‫حل و فصل خواهد شد‪.‬‬ ‫‪ .24‬این مورد نیز پس از اجرای برجام‪ ،‬در میان مدت‪،‬‬ ‫حل و فصل خواهد شد‪.‬‬ ‫‪ .25‬این مورد نیز پس از اجرای برجام‪ ،‬در میان مدت‪،‬‬ ‫حل و فصل خواهد شد‪.‬‬ ‫‪ .26‬این مورد نیز پس از اجرای برجام‪ ،‬در بلندمدت‪،‬‬ ‫حل و فصل خواهد شد‪.‬‬ ‫افزون بر موارد باال‪ ،‬باید توجــه کرد که ورود دوباره به‬ ‫بازارهای برگشت پذیر و بازارهای به سختی برگشت پذیر‪ ،‬در‬ ‫میان مدت و بلندمدت‪ ،‬رخ می دهد وباتوجه به عقب افتادگی‬ ‫دوره ‪ 10‬ســاله‪ ،‬الزم است تا اســتراتژی های حسابگرانه و‬ ‫منطقی اتخاذ شــود در غیر این صــورت‪ ،‬تثبیت جایگاه در‬ ‫این بازارها یا دســتیابی به جایگاه قبلی‪ ،‬با دشواری زیادی‬ ‫همراه خواهد بود‪ .‬مهمترین اثــر اقتصادی برجام‪ ،‬امکان‬ ‫ی ترغیب‬ ‫دوباره سرمایه گذاری خارجی و بســتر مساعد برا ‬ ‫نخبگان (اقتصادی و فکری) کوچنده به بازگشت به ایران‬ ‫است تا در کنار ورود سرمایه خارجی‪ ،‬و با افزایش امید سرمایه‬ ‫انسانی داخلی‪ ،‬موجب شود تا اقتصاد ایران در پسابرجام به‬ ‫مختصاتی فراتر از مختصات کنونی که همتراز ‪1384/1/1‬‬ ‫است دست یابد‪.‬‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫با اجرای برجام‬ ‫سرمایه گذاری خارجی در ایران افزایش می یابد؟‬ ‫سیاست خارجی‬ ‫‪ .11‬عدم شرکت بسیاری از ســازندگان و فروشندگان‬ ‫خارجی در مناقصات برگزار شده‬ ‫‪ .12‬ورود شرکت های واسطه در معامالت و تقاضای‬ ‫پیش پرداخت بیش از ‪ ۲۵‬درصد بدون ارائه تضمین بانکی‬ ‫‪ .13‬خــروج شــرکت های معتبر تهیــه و تامین کننده‬ ‫تجهیزات‪ ،‬لوازم و خدمات‬ ‫‪ .14‬مشــکالت متعدد در تامین تجهیزات فنی مورد‬ ‫نیاز به عنوان مثال باتوجه به اینکه کاال و تجهیزات مربوط‬ ‫به حفاری چاه های میدان پارس جنوبی (به علت ترکیب گاز‬ ‫موجود در ان) تقریبا در دنیا شناخته شده است و غیر از ایران‬ ‫فقط در بخش قطر این میدان مورد مصرف دارد بنابراین اگر‬ ‫شرکتی نیز توانا یی تامین ان را داشته باشد چون مقصد ان‬ ‫منطقه خلیج فارس است‪ ،‬کامال مشخص و مشکل خروج‬ ‫کاال از مبد ا و ارسال ان به مقصد (از نظر تحریم بین المللی)‬ ‫وجود دارد‪.‬‬ ‫‪ .15‬افزایش قابل توجه هزینه تامین اقالم و تجهیزات‬ ‫و خدمات فنی موردنیاز به دلیل ایجاد محدودیت و انحصار‬ ‫از سوی برخی شرکت های خارجی خاص حاضر به فعالیت با‬ ‫ایران و نیز برخی شرکت ها و سازندگان داخلی‬ ‫‪ .16‬عدم افزایش ضریــب بازیافت در میادین نفتی و‬ ‫عدم تولید صیانتی از مخازن هیدروکربــوری به دلیل عدم‬ ‫حضور و مشــارکت شــرکت های طراز اول جهان به لحاظ‬ ‫فناوری و دانش فنی مورد نیاز جهت اجرای مطالعات افزایش‬ ‫ضریب بازیافت موسوم به ‪EOR‬‬ ‫‪ .17‬محرومیــت از نظــام مدیریتــی متناســب بــا‬ ‫مگاپروژه ها و مشکالت متعدد در مدیریت انها بدلیل عدم‬ ‫حضور شرکت های مطرح جهانی‬ ‫‪ .18‬کاهــش میــزان ســرمایه گذاری خارجــی در‬ ‫صنعت نفت و گاز و تامین بخشــی از منابع مالــی موردنیاز‬ ‫پیش بینی شده از محل منابع خارجی و منابع داخلی‬ ‫‪ .19‬افزایــش چند برابــر هزینه توســعه میادین نفت‬ ‫و گاز کشــور با شــرکت های نه چندان مطرح چینی و سایر‬ ‫شرکت های داخلی و خارجی‬ ‫‪ .20‬مشــکالت متعدد برای انتقــال درامد حاصل از‬ ‫صادرات نفت خــام ایران از برخی کشــورها نظیر هند طی‬ ‫ماه های اخیر‬ ‫‪ .21‬کاهش تدریجی خرید نفت خام ایران از ســوی‬ ‫مشتریان سنتی ایران نظیر ژاپن‪ ،‬هند و کشورهای اروپایی‬ ‫و جبران کاهش خرید نفت خام ایران با نفت خام عربستان و‬ ‫سایر کشورهای منطقه خلیج فارس‬ ‫‪.22‬افزایشمصرففراورده هاینفتینظیرنفتکوره‬ ‫و نفت گاز به دلیل راندمان پایین نیروگاه های کشور در نتیجه‬ ‫تحریم های اعمال شده بر صنعت برق‬ ‫‪ .23‬افزایش مصرف گاز طبیعی در بخش نیروگاهی‬ ‫و ســایر بخش های مصرف کننــده به دلیل عدم اســتفاده‬ ‫از فناوری های نو و عدم دسترســی به تجهیزات پیشــرفته‬ ‫مورد نیاز‬ ‫‪ .24‬استراتژی تحریم رشد اقتصادی و صنعتی ایران‬ ‫را کاهش داده‪ ،‬سرمایه گذاری های خارجی را محدود کرده‪،‬‬ ‫ریال را ضعیف کرده‪ ،‬نرخ تورم را چند برابــر کرده و تولید و‬ ‫صادرات نفت و گاز را کاهش داده است‪.‬‬ ‫‪ .25‬ایاالت متحده نیز در خالل سیاست تحریم ها‪،‬‬ ‫نفوذ شرق در ایران را زمینه ساز شد‪ .‬از سال ‪ ،2001‬صادرات‬ ‫چین به ایران تقریبا شش برابر شد‪ .‬هرچند اروپا در سال های‬ ‫‪ ،1990‬حدود‪ 50‬درصد از اقتصاد ایران را تشکیل می داد‪ ،‬به‬ ‫واسطه تحریم ها‪ ،‬جایگاه خود را از دست داد‪ .‬به بیان دیگر‪،‬‬ ‫غرب راه را برای ورود رقبایی مانند چین‪ ،‬روسیه و هند باز کرد‪.‬‬ ‫در واقع تحریم ها‪ ،‬جهت تجارت بین المللی ایران را از غرب‬ ‫به شرق تغییر داد‪.‬‬ ‫‪ .26‬تحریم ها طبقه متوســط در جامعه را از بین برد و‬ ‫بخشخصوصیرابهنفعبخش دولتیبه حاشیهراند‪ .‬عالوه‬ ‫بر این‪ ،‬تحریم ها تجارت را از سیستم بانکداری رسمی خارج‬ ‫و به سمت شبکه های زیرزمینی متمایل کرد‪.‬‬ ‫شد‪.‬‬ ‫‪ .12‬این مورد نیز پس از اجــرای برجام‪ ،‬حل و فصل‬ ‫‪245‬‬ ‫طالی سیاه و سفید‬ ‫اقتصاد سیاسی‬ ‫نفت در سال ‪ 94‬دوچهره داشــت‪ .‬یک روی ان به کمک امریکا و عربستان امد تا با دستکاری‬ ‫در قیمت جهانی نفت فشارهای سیاسی و امنیتی را علیه روسیه و ایران تشدید کنند اما روی دیگر‬ ‫ان کاهش وابستگی امریکا به نفت خاورمیانه بود و همین مساله منجر به این شد که ایاالت متحده‬ ‫سیاســت نوینی را در منطقه خاورمیانه مورد پیگیری قرار دهد این سیاست مبتنی بر عدم مداخله‬ ‫پرهزینهومستقیمدربحران هایامنیتیاست‪.‬واشنگتنسعیمی کندازطریقالگویتوازنتحوالت‬ ‫ومناسباتمنطقه ایراکنترلومدیریتکند‪.‬‬ ‫پرون‬ ‫د‬ ‫ه‬ ‫اول‬ ‫امان از نفت‬ ‫اقتصاد سیاسی‬ ‫‪246‬‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫جهاندرسال‪ 94‬رنگطالیسیاهرابه خودگرفت‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫اقتصاد سیاسی‬ ‫ان قرنی که عصر نفت بود‬ ‫دیگر رفته است!‬ ‫کاهش قیمت نفت چه اثار اقتصادی برای‬ ‫ایران و کشورهای خاورمیانه داشته است؟‬ ‫ریاض‪ ،‬مسکو و تهران را‬ ‫هدف گرفته است‬ ‫گفت وگوی مثلث با غالمحسین‬ ‫حسن تاش‪ ،‬استاد دانشگاه‬ ‫دردسر نفتی‬ ‫گفت وگوی مثلث با رئیس‬ ‫سابق کمیسیون اصل ‪44‬‬ ‫اتاق بازرگانی ایران‬ ‫‪247‬‬ ‫اقتصادسیاسی‬ ‫سالحاستراتژیک‬ ‫در سال ‪ 94‬عربستان و امریکا از قیمت نفت برای اعمال فشار بر روسیه و ایران استفاده کردند‬ ‫محمد صالحی‬ ‫روزنامه نگار‬ ‫‪1‬‬ ‫نفت واژه ای نیست که به راحتی بتوان از دایره لغات‬ ‫اقتصادی کشور ان را حذف کرد‪ .‬نفت از روزی که در ایران‬ ‫کشف شد تا امروز به تدریج خود را به اقتصاد ایران تحمیل‬ ‫کرد‪ .‬در ادوار مختلف‪ ،‬چه دولت های قبل از انقالب و چه‬ ‫دولت های بعد از انقالب‪ ،‬درامدهای نفتی همواره توانسته‬ ‫است مشکالت و کاســتی های درامدی دولت ها را مرتفع‬ ‫کند‪ .‬امــروز درامدهای نفتــی به عنوان یکــی از پایه های‬ ‫اصلی درامدی دولت محسوب می شود و به قدری حضور‬ ‫پررنگی در اقتصاد کشور دارد که نمی توان بودجه ساالنه‬ ‫کشــور را بدون حضور درامدهای نفتی تصور کرد‪ .‬همین‬ ‫حضور پررنگ درامدهای نفتی در اقتصاد کشور سبب شده تا‬ ‫طالی سیاه در اقتصاد ایران محل اختالف بین کارشناسان‬ ‫اقتصادی شود‪ .‬نفت در اقتصاد ایران دوستان و به همان‬ ‫تعداد دشمنان فراوانی دارد‪ .‬هستند بسیاری از کارشناسان‬ ‫اقتصادی که نفت و درامدهای نفتی را بسان نعمتی برای‬ ‫کشور می دانند و در نقطه مقابل کارشناسانی هستند که نفت‬ ‫را نقمتی برای اقتصاد تصور می کنند‪ .‬با تمام این احوال به‬ ‫نظر می رسد تمام کارشناسان حوزه اقتصاد روی یک اصل‬ ‫توافق دارند و ان اینکه درامد های نفت را به راحتی نمی توان‬ ‫از اقتصاد کشور حذف کرد و در اینده نزدیک بودجه ساالنه‬ ‫دولت بدون درامدهای نفتی قابل تصور نیســت‪ .‬نفت در‬ ‫سال ‪ 94‬یکی از پرتالطم ترین سال های اخیر خود را سپری‬ ‫کرد‪ .‬بخشــی از این تالطم ها محصول اتفاق های داخل‬ ‫کشور و بخشی هم ناشی از شرایط بین المللی بود‪.‬‬ ‫اقتصاد سیاسی‬ ‫‪248‬‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫قیمت نفت در سراشیبی‬ ‫سال ‪ 94‬به لحاظ درامدهای نفتی به هیچ وجه سال‬ ‫خوبی برای کشور نبود‪ .‬اگر نگاهی به میانگین قیمت نفت‬ ‫در چند سال اخیر بیندازیم متوجه می شویم که در سال ‪94‬‬ ‫درامد های نفتی کشور با چه افت قابل مالحظه ای روبه رو‬ ‫بوده است‪ .‬میانگین قیمت نفت ایران در بازارهای جهانی‬ ‫در ســال ‪ 106/8 ،90‬دالر به ازای هر بشــکه بوده است‪.‬‬ ‫این مبلغ در سال ‪ ،91‬با اندکی افزایش به رقم ‪ 108/2‬دالر‬ ‫در بشکه رســید‪ .‬ســال ‪ ،92‬که اغاز فعالیت دولت یازدهم‬ ‫بــود‪ ،‬میانگین قیمــت نفــت در بازارهای جهانــی به رقم‬ ‫‪ 103/3‬به ازای هر بشکه رسید‪ .‬شــروع جدی افت قیمت‬ ‫نفت از سال گذشته‪ ،‬یعنی سال ‪ ،93‬اغاز شد‪ .‬در این سال‬ ‫میانگین قیمت هر بشــکه نفت ایران در بازارهای جهانی‬ ‫در حدود‪ 84‬دالر بود‪ .‬این قیمت نسبت به میانگین قیمت‬ ‫سال ‪ ،92‬با کاهش ‪ 19‬دالری به ازا ی هر بشکه روبه رو شد‪.‬‬ ‫یعنی قیمت نفت در ســال ‪ 93‬به نسبت ســال ‪ ،92‬نزدیک‬ ‫به ‪18‬درصد با کاهش قیمت روبه رو شــد‪ .‬این روند کاهش‬ ‫قیمتی که از ســال ‪ 91‬با شیب کم اغاز شــده بود‪ ،‬در سال‬ ‫‪ 94‬با شیب تند تری ادامه پیدا کرده است‪ .‬میانگین قیمت‬ ‫نفت در ســال ‪ ،94‬به رقم ‪ 46‬دالر به ازای هر بشکه رسید‪.‬‬ ‫این کاهش قیمت به نسبت ســال ‪ ،93‬رقمی در حدود ‪38‬‬ ‫دالر در هر بشکه بود‪ .‬این کاهش قیمت به این معنا ست که‬ ‫سال ‪ 94‬به نسبت ســال ‪ 93‬میانگین قیمت نفت با کاهش‬ ‫‪ 45‬درصدی همراه بوده اســت‪ .‬همچنین اگر این مقایسه‬ ‫را بین ســال های ‪ 92‬و ‪ 94‬انجام دهیم متوجه می شــویم‬ ‫که قیمت نفت در سال ‪ 94‬به نسبت ســال ‪ ،92‬با کاهشی ‬ ‫حدود ‪ 57‬دالر به از ای هر بشــکه روبه رو بوده است‪ .‬یعنی‬ ‫میانگین قیمت نفت طی ‪ 2‬ســال با کاهش نزدیک به ‪55‬‬ ‫درصدی روبه رو بوده است‪ .‬کاهش قیمتی به میزان بیش‬ ‫از‪ 50‬درصد به این معناست که درامدهای نفتی طی دو سال‬ ‫نصف شده است‪ .‬باتوجه به اینکه درامدهای نفتی یکی از‬ ‫پایه های اصلی درامدی کشور اســت‪ ،‬هنگامی که با این‬ ‫میزان کاهش روبه رو شود‪ ،‬بی تردید روی تمام بخش های‬ ‫بودجه ای و هزینه ای کشور اثر منفی می گذراند‪.‬‬ ‫به ثمر نشستن برجام‬ ‫سال ‪ 94‬در شــرایطی اغاز شــد که همه مردم کشور‬ ‫منتظر بودند تــا نتیجه نهایی مذاکرات هســته ای ایران و‬ ‫گروه ‪ 5+1‬مشخص شود‪ .‬این مذاکرات باالخره همان طور‬ ‫که رئیس جمهور در پیام تو ئیتری خود در روز اجرایی شدن‬ ‫برجام اشــاره کرد‪« ،‬برجام به فرجام رســید»‪ .‬بی شک به‬ ‫فرجام رســیدن برجام را شــاید بتوان نقطه عطف کارنامه‬ ‫اقتصادی دولت یازدهم و شخص حســن روحانی نامید‪.‬‬ ‫هر چند به نتیجه رســیدن برجام یک پیــروزی تک بعدی‬ ‫نیســت‪ .‬زیــرا در کنــار بعــد اقتصــادی ان‪ ،‬دارای ابعاد‬ ‫بین المللی‪ ،‬سیاسی هم هست‪ .‬در واقع برجام را می توان‬ ‫عالوه بر نقطه عطــف کارنامه اقتصــادی دولت یازدهم‪،‬‬ ‫نقطه عطف کارنامه سیاسی و همچنین نقطه عطف کارنامه‬ ‫دستگاه دیپلماسی دولت تدبیر و امید قلمداد کرد‪ .‬بی تردید‬ ‫یکــی از بخش های اقتصادی کشــور که از به ســرانجام‬ ‫رســیدن برجام نفع برد‪ ،‬صنعت نفت و گاز کشور بود‪ .‬گروه‬ ‫تو گاز در اقتصاد‬ ‫‪ 5+1‬هم به دلیل جایگاهی که صنعت نف ‬ ‫ایران داشــت‪ ،‬این صنعت را در همه زمینه هــا‪ ،‬چه در بعد‬ ‫تجارتی و چه در بعد انتقال فن اوری و ســرمایه گذاری‪ ،‬با‬ ‫تحریم های گسترده مواجه کردند‪.‬‬ ‫هر چنــد ایــران در بخــش ســرمایه گذاری و از بعد‬ ‫فن اوری توانســت تــا حــدودی موفقیت هایی را کســب‬ ‫کند‪ .‬در ایــن زمینه فاز ‪ 15‬و ‪ 16‬پــارس جنوبی‪ ،‬با تکیه به‬ ‫توانمندی های داخلی ساخته شد و مورد بهره برداری قرار‬ ‫گرفت‪ .‬اما متاســفانه در بعد تجارتی دست دولت بسته‬ ‫بود‪ .‬به جز معدودی از کشورها‪ ،‬ایران بخش بزرگی از‬ ‫بازارهای خود را در اروپا و اسیا از دست داده بود و ان‬ ‫معدود بازارهایی را هم که برای خود حفظ کرده بود‪،‬‬ ‫با مشکل نقل و انتقال پول و همچنین مشکل تامین‬ ‫بیمه برای محموله های نفتی خود مواجه بود‪ .‬عدم‬ ‫حضور پررنگ ایران در بازار نفت سبب شد تا سایر‬ ‫کشورهای تولید کننده نفت‪ ،‬چه عضو اوپک و چه‬ ‫غیر اوپک‪ ،‬به سرعت جای ایران را در بازار نفت پر‬ ‫کنند‪ .‬در این میان شاید بیشــترین نفع را همسایه‬ ‫غربی مان یعنی عراق برد‪ .‬این کشــور توانســت‬ ‫به ســرعت جای ایران را در بازار کشورهای عضو‬ ‫اوپک از ان خود کند‪ .‬حال که برجام وارد فاز اجرایی‬ ‫شد ‪ ،‬یکی از معضل ها یی که بازار نفت در سال جدید‬ ‫با ان روبه رو اســت‪ ،‬برگشــت ایران به بازارهای نفت‬ ‫وزارت نفت در اخرین ماه از فصل پاییز از‬ ‫الگوی جدید قراردادهای نفتی وزارت نفت با‬ ‫سرمایه گذاران خارجی رونمایی کرد‪ .‬هر چند‬ ‫هنوز این قراردادها اجرایی نشد ه و وزارت نفت‬ ‫هیچ قراردادی را با شرکای خود بر اساس این‬ ‫فرمت جدید به امضا نرسانده است‬ ‫بین المللی است ؛ اقدامی که به نظر سایر کشورهای‬ ‫عضو اوپک باعث بی ثبات تر شــدن بــازار نفت و‬ ‫کاهش هر چه بیشــتر قیمت نفــت در این بازار‬ ‫خواهد شد‪ .‬هر چند خود ایران هم از کاهش‬ ‫بیشــتر قیمت نفت متضرر خواهد شد اما‬ ‫به نظر می رســد کــه مســئوالن وزارت‬ ‫نفت چنــدان اهمیتی بــه تهدیدها یا‬ ‫درخواست های کشــورهای عضو‬ ‫اوپــک مبنی بــر خویشــتنداری‬ ‫ایران در افزایــش تولید خود‬ ‫برای رسیدن به سقف تولید‬ ‫ش نمی دهــد‪.‬‬ ‫گذشــته ا ‬ ‫اقتصادسیاسی‬ ‫قراردادهای جدید نفتی‪ ،‬جدال موافقان‬ ‫و مخالفان‬ ‫وزارت نفــت در اخریــن ماه از فصــل پاییز از‬ ‫الگوی جدیــد قراردادهــای نفتــی وزارت نفت‬ ‫با ســرمایه گذاران خارجی رونمایــی کرد‪ .‬هر‬ ‫چند هنــوز ایــن قراردادها اجرایی نشــده و‬ ‫وزارت نفــت هیچ قراردادی را با شــرکای‬ ‫خود بر اساس این فرمت جدید به امضا‬ ‫نرسانده است‪ .‬اما بحث های فراوانی‬ ‫بین موافقــان و مخالفان این نوع‬ ‫از قراردادهــا به وجــود امد و در‬ ‫جریان است‪.‬‬ ‫تقابل عربستان و ایران در میدان نفت‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫مسائل منطقه ای یکی از شاخص های اثرگذار بر بازار‬ ‫نفت بود‪ .‬بحران های متعددی که منطقه با ان مواجه بود ‪،‬‬ ‫مثل بحران سوریه‪ ،‬عراق‪ ،‬یمن و حضور داعش در منطقه‬ ‫سبب شــد تا برخالف دوران جنگ عراق و کویت که سبب‬ ‫شد تا قیمت نفت به دلیل بحران در منطقه با افزایش روبه رو‬ ‫شود‪ ،‬این بار وجود بحران در منطقه نه تنها باعث افزایش‬ ‫قیمت نفت نشد که اختالف نظر بین کشورهای منطقه در‬ ‫مورد بحران موجود سبب شــد تا قیمت نفت کاهش یابد‪.‬‬ ‫معمای قیمت نفت در بودجه سال اینده‬ ‫تعیین قیمــت نفــت در بودجــه ســال ‪ ،95‬یکی از‬ ‫دغدغه های اصلی دولت بود‪ .‬این دغدغــه به میزانی بود‬ ‫که دولت یازدهم را که همواره شعار قانونمداری می دهد‪،‬‬ ‫مجبور کرد تا الیحه بودجه را در زمان مقرر شده یعنی نیمه‬ ‫اذرماه به مجلس ارائه ندهد‪ .‬دولت یازدهم الیحه بودجه را‬ ‫با حدود یک ماه تاخیر در اختیار نمایندگان ملت قرار داد‪.‬‬ ‫البته دولتمردان دو دلیل برای توجیه این تاخیر اوردند ؛ اول‬ ‫بحث همزمانی تهیه و تنظیم الیحه برنامه ششم توسعه و‬ ‫دوم نهایی شدن بحث برجام و اینکه برجام وارد فاز اجرایی‬ ‫شــود‪ .‬هر چند دولتمردان ایــن دو دلیل را بــا اقناع کردن‬ ‫افکار عمومی و نمایندگان مجلس بیان کردند اما بی تردید‬ ‫می توان در این تاخیر تردیدهای دولت برای تعیین قیمت‬ ‫نفت را هم جست وجو کرد‪.‬‬ ‫دولت تالش کرد در سایه اســتدالل های خود برای‬ ‫ارائه با تاخیر الیحه بودجه ســال ‪ 95‬به مجلس‪ ،‬بازار نفت‬ ‫را بیشــتر رصد کند تا بتواند قیمت واقعی تری برای نفت در‬ ‫بودجه ســال اینده قرار دهد‪ .‬هر چنــد در نهایت قیمتی در‬ ‫بودجه به ازا ی هر بشکه نفت قرار گرفت که چندان با شرایط‬ ‫حاکم بر بازار نفت هماهنگی ندارد و متاسفانه نشانه ای هم‬ ‫برای رسیدن به نفت ‪ 40‬دالری‪ ،‬قیمتی که به ازا ی فروش‬ ‫یک بشــکه نفت در بودجه ســال اینده تعیین شده است‪،‬‬ ‫وجود ندارد‪ .‬بر اساس الیحه بودجه‪ ،‬دولت می بای د در سال‬ ‫‪ 267 ،95‬هزار میلیارد تومان درامد کســب کند که ســهم‬ ‫فروش نفت خام از این درامد بر اســاس بودجه ارائه شــده‬ ‫به مجلس‪ 66 ،‬هزار میلیارد تومان اســت‪ .‬تنها امیدواری‬ ‫که کارشناســان در ارتباط بــا تحقق این ‪ 66‬هــزار میلیارد‬ ‫تومان دارند‪ ،‬نه فروش نفت به قیمت بیش از ‪ 40‬دالر‪ ،‬بلکه‬ ‫افزایش تولید است‪.‬‬ ‫کارشناســان امیدوارند تا دولتمــردان‪ ،‬به خصوص‬ ‫مســئوالن وزارت نفت‪ ،‬بتوانند از شــرایط به وجود امده در‬ ‫پسابرجام نهایت استفاده را ببرند و با افزایش تولید و نزدیک‬ ‫کردن میزان تولید نفت در کشور به سقف تولید در شرایط‬ ‫پیش از تحریــم‪ ،‬بتوانند رقــم ‪ 66‬هزار میلیــارد تومانی را‬ ‫محقق کنند‪.‬‬ ‫در مجموع می توان امیدوار بود که ســال اینده برای‬ ‫صنعت نفت کشور‪ ،‬ســال خوبی همراه با موافقیت‪ ،‬چه در‬ ‫ی باشد‪.‬‬ ‫بعد سرمایه گذاری و چه در بعد تجارت ‬ ‫اقتصاد سیاسی‬ ‫مســئوالن وزارت نفت با جدیت در حال برنامه ریزی برای‬ ‫افزایش تولید و رســیدن به میــزان تولید نفــت‪ ،‬پیش از‬ ‫تحریم ها هستند‪.‬‬ ‫مخالفان این نوع از قراردادها را با قراردادهای دوره‬ ‫قاجار مقایسه می کنند و مدعی هستند در این نوع قراردادها‬ ‫در واقع دســت باال را در اختیار طرف بیگانه قرار می دهد‬ ‫و سبب می شود که کشــورهای خارجی به منابع ما مسلط‬ ‫شــوند‪ .‬مخالفان معتقد هســتند که وزارت نفت با بســتن‬ ‫این نوع از قراردادها با شــرکای خارجی‪ ،‬در عمل دســت‬ ‫خود را می بندد و چنانچه مســائلی بــه مراتب کوچک تر از‬ ‫تحریم های اقتصادی هم برای کشــور پیش بیاید‪ ،‬سبب‬ ‫می شود تا وزارت نفت طبق این نوع قراردادها مجبور شود تا‬ ‫چندین سال به شرکای خود غرامت پرداخت کند‪ .‬در طرف‬ ‫مقابل موافقان این قراردادها معتقد هستند که شیوه قبلی‬ ‫که بر قراردادها حاکم بود دیگر جذاب نیست و شرکت های‬ ‫فعال در حوزه نفت و گاز حاضر نیســتند با نوع قراردادهای‬ ‫گذشــته در صنعت نفت و گاز ایران ســرمایه گذاری کنند‪.‬‬ ‫موافقان معتقد هستند اگر چه شرکت های بین المللی فعال‬ ‫در حوزه نفت و گاز به علت تحریم های اقتصادی میادین‬ ‫نفتی ایران را ترک کردند و دیگر حاضر به سرمایه گذاری در‬ ‫حوزه نفت و گاز کشور نبودند اما بخشی از این عدم عالقه به‬ ‫سرمایه گذاری در صنعت نفت و گاز ایران مربوط می شود به‬ ‫نوع قراردادهایی که تا پیش از این میان شرکت های نفتی و‬ ‫وزارت نفت منعقد می شد‪.‬‬ ‫موافقان معتقد هستند در شــرایط پسا تحریم ایران‬ ‫برای اینکه بتواند جایگاه از دست رفته در بازار بین المللی‬ ‫نفت را بــار دیگر بــه دســت اورد‪ ،‬باید به ســمتی برود که‬ ‫قراردادهای خود را برای شرکای خارجی جذاب کند و قطعا‬ ‫با قراردادهای پیشین نمی تواند جذابیت را برای شرکت های‬ ‫فعــال در حوزه نفت و گاز بــه وجــود اورد‪ .‬موافقان معتقد‬ ‫هستند که این مخالفت های مطرح شده منطبق با شرایط‬ ‫حاکم بر اقتصاد کشــور نیست‪ .‬در شــرایطی که در برنامه‬ ‫ششم توسعه رشد ســاالنه ‪ 8‬درصدی برای اقتصاد کشور‬ ‫هدفگذاری شده نمی توان برای رســیدن به این میزان از‬ ‫رشد اقتصادی تنها به منابع داخلی اتکا کرد‪ .‬بی تردید برای‬ ‫رسیدن به رشد هشــت درصدی هدفگذاری شده در برنامه‬ ‫ششم توسعه نیاز است که از منابع خارجی و سرمایه گذاری‬ ‫خارجی هم در کشور استفاده شــود‪ .‬در میان بخش های‬ ‫مختلف اقتصادی کشور صنعت نفت از این مزیت برخوردار‬ ‫است که مورد توجه بیشتر شــرکت های بین المللی بوده و‬ ‫این امکان را به دولت می دهد تا ان میزان سرمایه گذاری‬ ‫مورد نیــاز که باید از منابــع خارجی تامین شــود را به این‬ ‫بخش منتقــل کند‪ .‬موافقــان بارها اعــام کرده اند که‬ ‫بخشــی از مخالفت ها با این نوع از قراردادها بیشتر از‬ ‫اینکه کارکارشناســی باشــد‪ ،‬هیاهو برای تحت فشار‬ ‫قرار دادن دولت است‪ .‬این امکان وجود دارد که این‬ ‫قراردادها در بخش هایی نیازمند اصالح باشــد اما در‬ ‫مجموع این قراردادها می تواند راهگشــای شــرایط‬ ‫فعلی حاکم بر صنعت نفت و گاز کشــور باشد‪ .‬باتوجه‬ ‫به این شرایط وزارت نفت طی دو سال توانست به این‬ ‫مدل از قراردادها برسد‪ .‬حال به نظر می رسد که وزارت‬ ‫نفت منتظر می ماند تا مجلس دهم تشکیل شود و کار‬ ‫کارشناسی نهایی باتوجه به استدالل های موافقان و‬ ‫مخالفان توسط قوه مقننه انجام شود‪.‬‬ ‫ایران و عربستان به عنوان دو قدرت منطقه ای و همچنین‬ ‫دو عضو فعال در اوپک‪ ،‬نســبت به بحران های موجود در‬ ‫منطقه نقطه نظرها و دیدگاه های متفاوتی داشتند ‪ .‬متاسفانه‬ ‫دامنه دیدگاه های مخالف ایران و عربستان به اوپک کشیده‬ ‫شد و همین مساله سبب شد تا اوپک نتواند در مورد کاهش‬ ‫قیمت نفت موضع واحدی اتخاذ کند و همین عدم وحدت‬ ‫و گاهی انفعالی که از ســوی اوپک در مورد کاهش قیمت‬ ‫نفت وجود داشت سبب شد که اعضای اوپک‪ ،‬به خصوص‬ ‫عربســتان‪ ،‬به جای اینکه برای تعادل در عرضه و تقاضا‪،‬‬ ‫تولید نفت خــود را کاهش دهند تــا از این طریــق بتوانند‬ ‫قیمت ها را با عرضه کم‪ ،‬بهبود ببخشند‪ ،‬بی جهت بر افزایش‬ ‫تولید اصرار ورزند و همین مساله موجب شد تا قیمت نفت‬ ‫سقوط بیشتری را تجربه کند‪.‬‬ ‫البتــه ایــن امیــدواری وجــود دارد تا با حل شــدن‬ ‫بحران هــای منطقــه ای به خصــوص بحــران ســوریه و‬ ‫یمــن و همچنین جلوگیــری از نفــوذ داعــش در منطقه‪،‬‬ ‫اختالف نظرهای دو قدرت بزرگ منطقه ای و اوپک‪ ،‬یعنی‬ ‫ایران و عربســتان‪ ،‬از میان برود‪ .‬بی شک با نزدیک شدن‬ ‫دیدگاه های ایران و عربســتان و اتخاذ تصمیم های واحد‬ ‫در ارتباط با بازار نفت این امیدواری وجود دارد که شــرایط‬ ‫حاکم بر بازار نفت به نفع تولید کنندگان تغییر کنند و شرایط‬ ‫قیمتی بهبود یابد‪.‬‬ ‫‪249‬‬ ‫ان قرنیکه عصر نفت بود‪ ،‬دیگر رفته است!‬ ‫کاهش قیمت نفت چه اثار اقتصادی بر ایران و کشورهای خاورمیانه داشته است؟‬ ‫رضا مجیدزاده‬ ‫نویسنده و پژوهشگر اقتصاد سیاسی توسعه‬ ‫‪2‬‬ ‫‪250‬‬ ‫دورنمای قیمت نفت‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫اقتصاد سیاسی‬ ‫قیمــت نفــت‪ ،‬در مقایســه با اواســط دهــه ‪1380‬‬ ‫خورشــیدی‪ ،‬به شــدت نزول کرده و به حــدود یک پنجم‬ ‫باالترین قیمت ان دوره سقوط کرده است؛ هرچند قیمت‬ ‫حاضر‪ ،‬نزدیک به ســه برابر میانگین قیمــت نفت در دهه‬ ‫‪ 1350‬خورشیدی‪ ،‬یعنی دوران دو شوک اول قیمتی نفت یا‬ ‫دوران به اصطالح طالیی اوپک است اما در حال حاضر‪،‬‬ ‫چنین قیمتی‪ ،‬بسیار اندک قلمداد شده و برای کشورهای‬ ‫فروشنده نفت خام‪ ،‬خوشایند نیســت‪ .‬این سطح قیمتی‪،‬‬ ‫برای ایران و ســایر کشــورهای فروشــنده نفت خام‪ ،‬اثار‬ ‫اقتصادی قابل توجهی به دنبال خواهد داشت که در محور‬ ‫توجه نوشتار حاضر قرار گرفته اند‪.‬‬ ‫دو متغیر قیمت انتظاری نفت خام و نرخ بهره انتظاری‪،‬‬ ‫در ترســیم دورنمای قیمت نفت خام موثرنــد و اثر عوامل‬ ‫سیاســی‪ ،‬اقتصادی در این دو متغیر‪ ،‬هویداســت‪ .‬البته‬ ‫کشورهای فروشنده نفت خام (خصوصا اعضای اوپک)‪،‬‬ ‫تنها روی مقدار تولید کنترل دارند و پایه تصمیمات خود را‬ ‫روی همین دو متغیر استوار می سازند‪ .‬اگر قیمت انتظاری‬ ‫از نرخ بهره انتظاری‪ ،‬بزرگتر باشد‪ ،‬یعنی فروشنده نفت خام‪،‬‬ ‫برای حداکثرسازی ارزش حال ذخایر نفت خود‪ ،‬از فروش‬ ‫واحدهای بیشتر خودداری می کند تا از افزایش انتظاری در‬ ‫اینده‪ ،‬بهره مند شود و برعکس‪.‬‬ ‫ طی چند سال اخیر‪ ،‬قیمت های نسبتا باالتر نفت خام‬ ‫ب شده تا تولید برای رقبایی مانند نفت شیل‪ ،‬به صرفه‬ ‫موج ‬ ‫شــود و از این روی‪ ،‬چشــم انداز بازار به سمت چربش نرخ‬ ‫بهره انتظاری بــر قیمت انتظاری تغییر کرده اســت‪ .‬برای‬ ‫همین فروشــندگان بزرگ منطقه مانند عربستان سعودی‬ ‫ ترجیح می دهند تا در کوتاه مدت‪ ،‬قیمت های کمتر را تحمل‬ ‫کنند اما در بلندمدت با خروج رقبایی مانند شــیل از صحنه‬ ‫رقابت‪ ،‬امکان افزایش قیمت نفت ایجاد شود‪ .‬انها بر این‬ ‫باورند که افول قیمت نفت در ســال های اخیر تعدادی از‬ ‫عرضه کنندگان نفت به خصوص نفت شیل را از بازار خارج‬ ‫خواهد کرد و عرضه نفت‪ ،‬روندی نزولی خواهد گرفت‪ .‬وزیر‬ ‫نفت عربستان گفته است که نیروهای بازار عرضه و تقاضا را‬ ‫متعادل خواهند کرد و قیمت ها را ان قدر پایین خواهند اورد‬ ‫که باعث کاهش تولید بیرون خاورمیانه خواهد شد؛ یعنی‬ ‫جایی که برخی پروژه ها برای ســوددهی به نفت بشکه ای‬ ‫‪ 60‬دالر یا بیشــتر نیاز دارند‪ ،‬تولیدکنندگان فاقد بهره وری‬ ‫و غیراقتصادی باید از بازار بیرون بروند‪ .‬ما می توانیم نفت‬ ‫‪ 20‬دالری را تحمل کنیم‪ .‬خواســته ما این نیست ولی اگر‬ ‫مجبور شویم‪ ،‬این کار را خواهیم کرد‪ .‬در بودجه سال ‪2016‬‬ ‫عربستان‪ ،‬هزینه های دولت نسبت به سال ‪ 2015‬تا ‪13 /8‬‬ ‫درصد کاهش یافته است‪ .‬گر چه مرکز بارکلیز این کاهش‬ ‫هزینه ها را نزدیک به پنج درصد پیش بینی کرده اســت‪ ،‬با‬ ‫وجود این فرض هم کسری بودجه عربستان در سال ‪2016‬‬ ‫بالغ بر ‪ 12 /9‬درصد تولید ناخالص داخلی این کشور خواهد‬ ‫شد‪ .‬با وجود کاهش هزینه ها‪ ،‬عربستان سعودی تولید نفت‬ ‫را افزایش داده و ان را به بیش از ‪ 10‬میلیون بشــکه در روز‬ ‫در فصل چهارم سال ‪ 2015‬رسانده است‪ .‬در شرایطی که‬ ‫افزایش تولید نفت عربستان سعودی کمی به مشکالت این‬ ‫کشور می افزاید‪ ،‬بر مازاد تولید جهان نیز می افزاید‪ .‬سازمان‬ ‫بین المللی انرژی پیش بینی کرده تولید جهانی نفت در نیمه‬ ‫نخست سال ‪ 2016‬به ‪ 95‬میلیون بشکه در روز برسد‪.‬‬ ‫البته پیش بینی ها عمدتا به این صورت اســت که تا‬ ‫ســال ‪ ،2018‬قیمت نفت از ‪ 50‬دالر تجــاوز نخواهد کرد‪.‬‬ ‫افزایش تولید نفت ایران‪ ،‬به واسطه رفع تحریم ها‪ ،‬نیاز به‬ ‫زمان دارد و در ســال ‪ 2016‬افزایش تولید رخ نخواهد داد‬ ‫بلکه افزایش فــروش حدود نیم میلیون بشــکه در روز و از‬ ‫منابع ذخیره شــده خواهد بود‪ .‬طبق گزارش بانک جهانی‪،‬‬ ‫بازگشــت پایدار روزانه ‪ 500‬هزار بشــکه از نفــت ایران به‬ ‫بازارهای نفتی جهان‪ ،‬چشم انداز بهبود اهسته قیمت های‬ ‫جهانی نفت در ســال ‪ 2016‬میالدی که قبــا پیش بینی‬ ‫شــده بود را تغییر خواهد داد‪ .‬بخشــی از مازاد تولید نفت‬ ‫جهان مربوط بــه تولید نفت ایران خواهد بــود که در مورد‬ ‫مقدار ان عدم قطعیت وجود دارد‪ .‬بخشی از عدم قطعیت‬ ‫این نظر مربوط به زمانبندی‪ ،‬ســاختار و اجرای مدل جدید‬ ‫قراردادهای نفتی ایران است‪.‬‬ ‫افت قیمت نفت و اقتصاد کشورهای نفتی‬ ‫در یک رده بندی کلی و کالسیک‪ ،‬کارل پوالنی سه‬ ‫نوع سیستم اقتصادی را بر شمرده است ؛ رقابتی‪ ،‬بازتوزیعی‬ ‫اقتصادسیاسی‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫اقتصاد سیاسی‬ ‫و خوش و بش‪ .‬سیستم های خوش و بش‪ ،‬تقریبا منسوخ‬ ‫شــده اند اما در برخــی از نواحی قبیله ای افریقــا‪ ،‬بقایایی‬ ‫از انها به چشــم می خورد؛ جوامعی که ســهم از شــکار را‬ ‫بر اســاس نزدیکی به رئیس یا رهبر قبیله تقسیم می کنند‪.‬‬ ‫سیســتم های رقابتی‪ ،‬اقتصادهای پیشــرفته ای هستند‬ ‫کــه در انها‪ ،‬رقابت‪ ،‬نظــام حقوقی کارامــد‪ ،‬انگیزه رقابت‬ ‫اقتصادی برای فعالیت های مولد را ایجاد کرده و همراه با‬ ‫اجرای موثر‪ ،‬سیستم به معنای واقعی در جهت ترجیحات‬ ‫افراد جامعه‪ ،‬شکل یافته است‪ .‬سیستم بازتوزیعی عمدتا‬ ‫مختص کشورهایی اســت که کل اقتصادشان متکی به‬ ‫یک ماده خام است‪ .‬در چنین سیستم هایی‪ ،‬بهره مالکانه‬ ‫منبع ماده خام‪ ،‬سبب می شــود تا دولت استخراج و فروش‬ ‫این مــاده را به عهده بگیــرد و پول حاصــل از فروش این‬ ‫ماده‪ ،‬بــه اقتصاد ان کشــور تزریق شــود‪ .‬در مواردی که‬ ‫این پــول‪ ،‬بدون توجه بــه ظرفیت جذب اقتصــاد‪ ،‬به ان‬ ‫تزریق می شود‪ ،‬تقاضای کل را می افزاید اما به دلیل عدم‬ ‫امکان پاســخگویی طرف عرضه در کوتاه مــدت‪ ،‬تورم‪،‬‬ ‫ارزانی نسبی کاالهای وارداتی (منقول) نسبت به کاالهای‬ ‫تولید داخل‪ ،‬صرفه ســفته بازی روی کاالهای غیرمنقول‬ ‫(مانند مستغالت) و افت شدید تولید داخل به نفع واردات‬ ‫کاالهای مشابه‪ ،‬رخدادهایی هستند که به ترتیب مشاهده‬ ‫می شــوند‪ .‬دولت برای افزایش مقبولیت‪ ،‬بودجه عمومی‬ ‫خود را افزایش می دهد‪ .‬اما به محض افت قیمت این ماده‬ ‫خام‪ ،‬در اینجا نفت‪ ،‬کســری بودجه دولت‪ ،‬بحران صنایع‬ ‫وابسته به پول تزریقی از فروش نفت (صنایع به اصطالح‬ ‫نوپایی که نوپایی دیرپایی دارند و انگل رانت نفت شده اند)‪،‬‬ ‫بیکاری‪ ،‬تنش اجتماعی‪ -‬سیاســی و مهاجرت گســترده‪،‬‬ ‫رخ می نمایند‪ .‬کل این عــوارض‪ ،‬در قالب عارضه هلندی‬ ‫مطرح می شــود‪ .‬بــه استثنای کشــورهایی از خاورمیانه‬ ‫مانند امــارات متحده عربی کــه طی چند دهــه‪ ،‬با اتکا به‬ ‫موقعیــت منطقه ای خود تــاش کرده اند تــا به یک هاب‬ ‫بزرگ تبدیل شوند‪ ،‬دیگر کشورهایی که همچنان سیستم‬ ‫بازتوزیعی خــود را حفــظ کرده اند‪ ،‬ایــن پیامدهای منفی‬ ‫را به شــدت متحمل می شــوند‪ .‬وابستگی شــدید اقتصاد‬ ‫این کشورها به نفت و اســتفاده نکردن درست و منطقی از‬ ‫درامدهای نفتی در گذشته‪ ،‬به مشکالتی مانند باال بودن‬ ‫نرخ بیکاری‪ ،‬بدهی های باال‪ ،‬کمبود خدمات و تاسیسات‬ ‫برای رویارویی با رشد تقاضا بوده اســت و همه اینها سبب‬ ‫افزایش هزینه های زندگی و استانداردهای پایین زندگی در‬ ‫کشورهای حاشیه خلیج فارس می شد‪ .‬تنها راهی که برای‬ ‫تکرار نشدن شکست های گذشته وجود دارد‪ ،‬تسریع‬ ‫اصالحات اقتصادی مانند خصوصی سازی‪ ،‬کاهش‬ ‫میزان بیکاری و برداشــتن موانع ســرمایه گذاری‬ ‫خارجی در بخش هــای زیرســاختاری اقتصادی‬ ‫اســت‪ .‬به هــم خــوردن تعــادل بودجــه ای در‬ ‫کشورهایصادر کنندهنفتبه خصوصکشورهایی‬ ‫که حجم زیادی از بودجه جــاری و عمرانی خود را‬ ‫از طریق فروش نفت به دســت می اورند‪ ،‬مهمترین‬ ‫وجه منفی کاهش بهای نفت به شــمار می رود چون طبق‬ ‫محاســبات صندوق بین المللی پول‪ ،‬جهــت تنظیم یک‬ ‫بودجه متعادل و بدون کسری‪ ،‬قیمت نفت در کشورهای‬ ‫مختلف باید از عدد معینی پایین تر نرود‪ .‬به عنوان مثال این‬ ‫رقم برای عراق که عالوه بر بودجه جاری خود‪،‬‬ ‫نیازمند بودجه عظیمی نیز برای بازســازی‬ ‫است‪ ،‬نباید از ‪111‬دالر کمتر شود‪.‬‬ ‫همچنیــن در مــورد ایران‬ ‫نیــز کــه بالفاصله پس‬ ‫از عراق‪ ،‬وابســته ترین‬ ‫کشــور بــه درامدهای‬ ‫نفتی در منطقه محسوب می شــود قیمت نفت نباید از‪90‬‬ ‫دالر کمتر باشــد‪ ،‬در غیر این صورت‪ ،‬این کشورها شدیدا‬ ‫دچار کسری بودجه شده و این کسری بودجه اگر از مجاری‬ ‫رایجی مانند چاپ اسکناس توسط بانک مرکزی جبران شود‬ ‫باعث افزایش بیشــتر نرخ تورم می شود‪ .‬همچنین ناتمام‬ ‫ماندن یا عملی نشــدن طرح ها و پروژه هایی که بر اساس‬ ‫فروش نفت به قیمت های باالتــر‪ ،‬برنامه ریزی و طراحی‬ ‫شده اند نیز از دیگر اثرات منفی کاهش بهای نفت برشمرده‬ ‫می شود‪ .‬از طرف دیگر کاهش قیمت نفت‪ ،‬باعث می شود‬ ‫تا تولید و اســتخراج این مــاده در بعضــی مناطق‪ ،‬عمال‬ ‫غیر اقتصادی شود زیرا طبق اظهارنظر کارشناسان صاحب‬ ‫نظر در حوزه انرژی‪ ،‬هزینه تولید یک بشکه نفت در بعضی‬ ‫مناطق حدود ‪ 60‬دالر است‪.‬‬ ‫در یک نگاه موشــکافانه تر خصوصا بــرای اقتصاد‬ ‫ایران‪ ،‬باتوجه به اینکه قطع وابســتگی بــه پول حاصل از‬ ‫فروش نفت‪ ،‬خصوصا در الیحه پیشــنهادی برنامه ششم‬ ‫توسعه کشور‪ ،‬در حد یک شــعار و بدونی مکانیزمی کارامد‬ ‫باقی مانده است‪ ،‬افت قیمت نفت و دورنمای عدم افزایش‬ ‫ان‪ ،‬موجب می شــود تــا کســری بودجه‪ ،‬بــرای کاهش‬ ‫هزینه های جاری و تخصیص حسابگرانه تر هزینه عمرانی‪،‬‬ ‫فشار اورد‪ .‬البته دولت یازدهم با انتشــار اوراق مشارکت‪،‬‬ ‫سنت دستکاری نرخ ارز و تضعیف ریال برای تامین کسری‬ ‫بودجه را کنار گذاشــت و در صــورت اســتمرار این رویه‪،‬‬ ‫نگرانی بابــت اختالل در بــازار ارز و در نتیجه‪ ،‬اثار مخرب‬ ‫تورم مهارگسیخته ناشی از تضعیف ریال‪ ،‬محتمل نیست‪.‬‬ ‫اما ســاختار تخصیص بودجه هــای عمرانی‪ ،‬محل‬ ‫نگرانی است؛ در ســال های اخیر بســیاری از طرح های‬ ‫عمرانی کشــور به دلیل اختصاص نیافتــن اعتبارات الزم‬ ‫یا تخصیص نامناســب در مکانــی نابجا در رکــودی چند‬ ‫ساله مانده اند یا روند تکمیل انها در بازه زمانی طوالنی رخ‬ ‫داده اســت‪ .‬از ســوی دیگر بنا به نظر کارشناسان باتوجه‬ ‫به رشد جمعیتی کشــور و نیاز روز افزون به توسعه زیربناها‬ ‫و زیرســاخت ها نوع عملکرد فعلی پاســخگوی نیاز جامعه‬ ‫نیســت‪ .‬در ســال ‪ 1394‬نزدیک به ســه هزار هــزار پروژه‬ ‫عمرانی نیمه کاره در کشور وجود دارد که قلمروی فعالیت‬ ‫‪ 34‬هزار پیمانکار بوده است‪ .‬در حالی که طبق قانون بودجه‬ ‫سال ‪ ،94‬سرفصل تملک دارایی های سرمایه ای یا بودجه‬ ‫عمرانی کشــور برابر ‪ 477‬هــزار میلیارد‬ ‫ریال است اما این نشان‬ ‫می دهد برای انجام سه هزار طرح عمرانی نیمه کاره که از‬ ‫دولت قبل باقی مانده است به همین میزان اعتبار باید بسنده‬ ‫کرد‪ .‬با توجه به چنین ســاختاری‪ ،‬اولویت بندی طرح های‬ ‫عمرانــی بر اســاس معیارهای توســعه پایــدار‪ ،‬مدیریت‬ ‫بهینه تخصیص منابع کمیاب کشور و جلوگیری از اتالف‬ ‫منابع ضرورت دارد‪ .‬در ماده ‪ 61‬قانون برنامه ســوم توسعه‬ ‫اقتصادی‪ ،‬اجتماعی و فرهنگی کشــور نیز دولت ملزم به‬ ‫این کار شــده بود اما تنها معیار مهم در ایــن ماده‪ ،‬توجیه‬ ‫فنی‪-‬اقتصادی و اهمیت راهبردی طرح است که معیاری‬ ‫عملی برای تعیین اولویت پروژه ها نیست چون معیار توجیه‬ ‫فنی ‪ -‬اقتصادی تنها ناظر به ســوداوری پروژه یا عدم زیان‬ ‫در ان است که معیارهای توسعه را لحاظ نمی کند‪ .‬ضمن‬ ‫اینکه همین معیار نیز در عمل رعایت نشــده و طرح های‬ ‫عمرانی بر اساس قدرت چانه زنی نمایندگان و در جهت جلب‬ ‫رضایت رای دهندگان از عملکرد انها تخصیص می یابند‪.‬‬ ‫در واقع منافع موقتی و اختصاصی اســتانی‪ ،‬به منافع ملی‬ ‫ ترجیح داده شــده و اولویت بندی و تخصیص منابع مشاع‬ ‫کشــور‪ ،‬بر اســاس معیارهای بهینگی صورت نمی پذیرد‪.‬‬ ‫در این صورت‪ ،‬با کاهش قیمت نفت‪ ،‬امکان کشــمکش‬ ‫برای تعیین اولویت طرح های عمرانی نیمه کاره‪ ،‬بیشــتر‬ ‫خواهد شد‪.‬‬ ‫از منظــر مالحظــات انگیزشــی‪ ،‬شــرایط ایــران با‬ ‫دوره های تاریخی افت شدید قیمت نفت یا حتی قطع کامل‬ ‫ان‪ ،‬تفاوت های چشــمگیری دارد؛ در دوران ملی شــدن‬ ‫صنعت نفت ایران در اواخر دهه ‪ 1320‬خورشیدی‪ ،‬بودجه‬ ‫دولت‪ ،‬وابستگی خاصی به نفت نداشت و از این روی هنوز‬ ‫کانون توزیع رانت نفت و کارافرینــان نفتی‪ ،‬ظهور نکرده‬ ‫بودند‪ .‬به همین علت بــود که پس از قطــع فروش نفت‪،‬‬ ‫کارافرینان خالقی همچون میرمصطفی عالی نســب‪ ،‬از‬ ‫قطعات لوله های انتقال نفت‪ ،‬کمک گرفتند و محصوالت‬ ‫صنعتی ساختند که تا چندین دهه‪ ،‬بازاری پرفروش داشت‪.‬‬ ‫در حال حاضر‪ ،‬چنین طبقه ای از کارافرینان خالق مشاهده‬ ‫نمی شود که بدون اتکا به رانت پول نفت بتوانند چرخ تولید‬ ‫را بچرخانند و این نگرانی از مســاله کسری بودجه دولت‪،‬‬ ‫بسیار مهمتر است‪ .‬به همین خاطر باید توجه کرد که عصر‬ ‫طالیی نفت سپری شده و شوربختانه‪ ،‬برای ورود به عصر‬ ‫دانایــی‪ ،‬امادگی کافی وجود ندارد‪ .‬اگرچه اســتمرار افت‬ ‫قیمت نفت‪ ،‬فشــار الزم برای این گذار را ایجاد می کند اما‬ ‫اقتصاد ایران طی بیش از یک دهه‪ ،‬سرمایه انسانی انباشته‬ ‫خود را به راحتی و به سمت کشورهای پیشرفته کوچ داده‬ ‫است‪ .‬نبود زیرساخت های نهادی اقتصاد دانایی از جمله‬ ‫حقوق مالکیــت فکری‪ ،‬از فرار مغزها مخرب تر اســت که‬ ‫بدون توجه به ان نیز‪ ،‬امکان عبور سالمت از پیله اقتصاد‬ ‫نفتی به ســمت پروانه اقتصــاد دانایی به شــدت کاهش‬ ‫می یابد‪ .‬اقتصاد ایران‪ ،‬فربه از رانت نفت اســت و اگر بال‬ ‫پروانــه دانایی هم روی بدنه ان رشــد کند‪ ،‬بــه خاطر وزن‬ ‫سنگین‪ ،‬امکان پرواز (رشد مســتمر) ندارد‪ .‬از این روی‪،‬‬ ‫مهم است که در برنامه توســعه‪ ،‬خصوصا در برنامه ششم‬ ‫توسعه‪ ،‬به قطع وابستگی نفتی و ترک اعتیاد کل سیاست و‬ ‫اجتماع ایران به پول نفت‪ ،‬فکر شود و برای ان‪ ،‬مکانیزمی‬ ‫ واقعی و سازگار لحاظ گردد‪.‬‬ ‫‪251‬‬ ‫اقتصادسیاسی‬ ‫ریاض‪ ،‬مسکو و تهران را هدف گرفته است‬ ‫گفت وگوی مثلث با غالمحسین حسن تاش‪ ،‬استاد دانشگاه‬ ‫اقتصاد سیاسی‬ ‫‪252‬‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫محمد صالحی‬ ‫روزنامه نگار‬ ‫همان طور که می دانید بازار نفــت در مقاطعی با‬ ‫بحران کاهش قیمت مواجه بوده است‪ ،‬در حال‬ ‫حاضر هم بازار نفت در این شــرایط قــرار دارد و‬ ‫قیمت نفت ســقوط کرده اســت‪ .‬به نظر شــما‪،‬‬ ‫دالیلی کــه در مقطع فعلی باعــث کاهش قیمت‬ ‫نفت شد ه چیســت؟ کاهش قیمت نفت در زمان‬ ‫حاضر با دوره های گذشته دارای چه شباهت ها و‬ ‫تفاوت هایی است؟‬ ‫علت اصلی کاهش قیمت‪ ،‬فزونی عرضه نسبت به‬ ‫تقاضا و باال بودن سطح ذخیره سازی های نفتی خصوصا در‬ ‫کشورهای صنعتی است‪ .‬از سو یی به دلیل امکان پذیر شدن‬ ‫استخراج نفت خام های غیر متعارف ناشی از توسعه فناوری‬ ‫و اقتصادی شدن استخراج این نوع نفت خام ها‪ ،‬تولید انها‬ ‫خصوصا در ایاالت متحده در ســال های گذشته افزایش‬ ‫یافت و از سوی دیگر به دلیل بحران در اقتصاد کشورهای‬ ‫صنعتی تقاضای نفت متناســب بــا ان افزایــش نیافت و‬ ‫بنابراین قیمت رو به کاهش گذاشت‪.‬‬ ‫در گذشــته در بســیاری از مقاطع بازار نفــت با مازاد‬ ‫ظرفیت تولید و مازاد عرضه روبه رو بوده است اما در خیلی‬ ‫از این موارد سازمان اوپک به عنوان تنظیم کننده بازار عمل‬ ‫کرده و تولید اعض ا را کاهش داده و باالنس عرضه و تقاضا‬ ‫را برقرار و ثبات نســبی را به قیمت ها برگردانده است اما در‬ ‫دوره اخیر کاهش قیمــت ‪ ،‬اوپک تا ایــن لحظه حاضر به‬ ‫تاثیرگذاری نبوده و نیســت‪ .‬علت اصلی هم این است که‬ ‫عربستان سعودی به عنوان بزرگترین تولید کننده محوری‬ ‫اوپک حاضر به همکاری نیســت و از این حیث این دوره را‬ ‫می توان با سقوط قیمت نفت در سال ‪ 1986‬مقایسه کرد ‪.‬‬ ‫در ان سال هم عربستان به بهانه کسب سهم بازار‪ ،‬تولیدش‬ ‫را افزایش داد و حاضــر به همکاری در کنترل بازار نشــد و‬ ‫بعدها انتشار اسناد سازمان ســیا نشان داد که مساله سهم‬ ‫بازار بهانه ای بیش نبود و عربســتان می خواست با هدایت‬ ‫امریکا یی ها از طریق کاهش قیمت نفت درامد نفتی ایران‬ ‫و شوروی سابق را کاهش دهد و ایران را وادار به پایان جنگ‬ ‫کند و فرایند فروپاشی شــوروی را تســهیل کند‪ .‬امروز نیز‬ ‫عربستان همان مساله سهم بازار را مطرح می کند و به نظر‬ ‫می رسد که می خواهد اثار مثبت اقتصادی برجام برای ایران‬ ‫را با کاهش قیمت نفت خنثی کند و بعضی هم معتقدند که‬ ‫فشار به روسیه هم هدف بعدی است‪.‬‬ ‫در حال حاضر صنعت نفت در دوره پسا برجام قرار‬ ‫دارد و تحریم ها برداشته شده‪ ،‬به نظر جنابعالی‬ ‫دولتمردان در این دوره باید چه رویکردی داشته‬ ‫باشــند و اولویت هایی که در این زمینه باید مورد‬ ‫توجه قرار دهند‪ ،‬چیست؟‬ ‫به نظر من صنعت نفت از مشکل برنامه ریزی رنج‬ ‫می برد‪ .‬برنام ه جامع توسعه منابع هیدروکربنی روشن نیست‬ ‫و اولویت ها تبیین نشده است‪ .‬بعضا طرح ها یی بی مطالعه‬ ‫و شــتابزده مثل پاالیشگاه های ســیراف مطرح می شود و‬ ‫این بی برنامه گی و شــتابزدگی در تعریــف طرح ها موجب‬ ‫می شود که ســرمایه گذاری ها به هدف ننشیند‪ .‬متاسفانه‬ ‫صنعت نفت از نظر نرم افزاری یعنی مطالعه و تصمیم سازی‬ ‫و تصمیم گیری بسیار تضعیف شده است و برای رسیدن به‬ ‫برنامه های درست و اســتفاده از فضای پس از برجام باید‬ ‫هرچه زودتر این نرم افزار ها تقویت شــود و استراتژی ها و‬ ‫برنامه های درستی تدوین شود و اولویت ها مشخص شود‬ ‫تا از هرز رفت منابع و سرمایه ای که احیانا قابل جذب است‬ ‫جلوگیری شود‪ .‬ســرمایه گذاران و عرضه کنندگان خارجی‬ ‫علی القاعده دنبال منافع خود هستند اما بازار ایران بازاری‬ ‫بزرگ و برای ایشان غیرقابل صرفنظر کردن است‪ ،‬بنابراین‬ ‫این ما هستیم که باید انها را به مسیرها یی هدایت کنیم که‬ ‫منافع ملی ما را تضمین کند‪.‬‬ ‫مو ‬ ‫برنامــه صنعــت نفت به عنــوان یک صنعــت مه ‬ ‫محــوری باید بــه گونه ای باشــد که عــاو ه بــر افزایش‬ ‫ظرفیت های تولید نفــت و گاز و فراورده های ان‪ ،‬منجر به‬ ‫توسعه ظرفیت های ملی هم بشود‪.‬‬ ‫چندی پیــش رئیس جمهور محتــرم مطلبی را قریب‬ ‫به این مضمــون گفتند کــه‪« :‬شــرکت های خارجی باید‬ ‫بدانند که این بار ورودشــان به ایران باید به گونه ای باشــد‬ ‫که ظرفیت هــای تولید داخلی ما توســعه یابــد‪ ،‬نه اینکه‬ ‫بخواهند در اینجا فقط کاالیشــان را بفروشند»‪ ،‬این حرف‬ ‫رئیس جمهور بسیار مهم است و اگر دولت بتواند ساز و کار‬ ‫این را فراهم کند بسیار اثر بخش خواهد بود‪.‬‬ ‫همان طور که مستحضر هســتید‪ ،‬صنعت نفت‬ ‫در دو مقطع بــا محدودیت های جــدی در زمینه‬ ‫سرمایه گذاری مواجه بود‪ ،‬اولین دوره مربوط به‬ ‫دوران جنگ هشت ســاله با عراق است و مقطع‬ ‫دوم تحریم های اقتصادی که از سوی امریکا و‬ ‫اتحادیه اروپا به صنعت نفت و گاز کشور تحمیل‬ ‫شد‪ .‬به نظر شما چطور می توان از تجربه های به‬ ‫دست امده در دوران جنگ هشت ساله در شرایط‬ ‫فعلی بهره برد؟‬ ‫یکی از بحران های ما در کشــور بحــران تدوین‬ ‫اســت‪ .‬مــا در ایــران در مدون کــردن تجربیاتمــان و در‬ ‫تبدیل کردنتجربهبهدانشضعیفهستیم‪.‬قطعاتجربیات‬ ‫بسیاری هست که بتوان از ان استفاده کرد‪ ،‬مثال همانگونه‬ ‫که در پاسخ به ســوال اول اشــاره کردم در سال ‪ 1986‬که‬ ‫عربســتان توطئه کاهش قیمت نفت را اجرا کرد ما موفق‬ ‫شــدیم یک فشــار دیپلماتیک را روی عربســتان به وجود‬ ‫اوریم و موفق شــدیم افکار عمومی جهــان عرب و جهان‬ ‫اســام را علیه عربستان بســیج کنیم و این موجب شد که‬ ‫عربستان با تعویض وزیر وقت نفتش یعنی اقای زکی یمانی‬ ‫که بیســت و چند ســال وزیر بود‪ ،‬گناه را به گردن او اندا زد‬ ‫و سیاســتش را قدری تعدیل کنــد‪ .‬ما در بدترین شــرایط‬ ‫تحریم هایبین المللیتوانستیمباهماهنگیمنسجممیان‬ ‫وزاتخانه های نفت و بازرگانی و خارجه‪ ،‬نفتمان را بازاریابی‬ ‫کنیم و از مجموعه ظرفیت های صنعت نفت حداکثر بهره ‬ ‫را برای سرپا نگهداشتن تولید و صادرات ببریم‪ .‬متاسفانه‬ ‫این تجارب کمتر ثبت و ضبط شده است‪.‬‬ ‫بازار نفت در حال تغییر اســت‪ ،‬دو نشــان ه جدی‬ ‫در این زمینــه را می توان حضور گســترده نفت‬ ‫شــیل امریکا در بازار و همچنین توجه گســترده‬ ‫به انرژی های ن و دانســت‪ .‬به نظر شما در شرایط‬ ‫فعلی سیاست های نفتی باید به چه سمتی برود‬ ‫تا نفت ایران در این شرایط بتواند همچنان برای‬ ‫مشتریان دارای جذابیت باشد؟‬ ‫واقعیت این است که به طور کل بازار انرژی در حال‬ ‫تغییر جدی است‪ .‬نفت شیل و گاز شیل و به عبارت کلی تر‬ ‫ت و گاز غیرمتعارف که بر خالف ذخا یر متعارف در خیلی‬ ‫نف ‬ ‫از کشــورهای جهان وجود دارد جغرافیای ذخا یر انرژی را‬ ‫تغییر داده اند‪ ،‬عالوه بر ایــن فناوری های نوظهوری مانند‬ ‫‪3‬‬ ‫عربســتان در ســال ‪ 1986‬به بهانه حفظ سهم‬ ‫بازار نفتی خود‪ ،‬تولید را افزایش داد‪ .‬بعدها در اسناد‬ ‫منتشره سازمان سیا مشخص شد این افزایش تولید‬ ‫نفت عربســتان‪ ،‬نه برای حفظ ســهم بــازار نفت ان‬ ‫کشور‪ ،‬بلکه برای فشار وارد کردن به ایران برای پایان‬ ‫جنگ با عراق و همچنین تحت فشار قرار دادن اقتصاد‬ ‫شوروی سابق از طریق کاهش قیمت نفت بوده است‪.‬‬ ‫امــروز هم بازار نفت شــرایط بحرانی را ســپری‬ ‫می کند‪ .‬قیمت ها روند کاهشی را در پیش گرفته اند‪.‬‬ ‫کشــورهای عضو اوپک هیچ برنامه مشــخصی برای‬ ‫بهبود بازار نفت ندارند‪.‬بحران هــای متعدد منطقه را‬ ‫فرا گرفته اســت‪ .‬در کنار این مســائل شاهد هستیم‬ ‫که انرژی های جدید و نو ظهور در مقابل منابع متعارف‬ ‫انرژی هــای فســیلی صــف کشــیده اند‪ .‬در ارتباط با‬ ‫شــرایط حاکم بر بازار نفت و همچنین وضعیت نفت‬ ‫ایــران در شــرایط پســا تحریم با سید غالمحســین‬ ‫حســنتاش‪ ،‬اســتاد دانشــگاه و عضو هیائــت علمی‬ ‫ موسســه مطالعات بین المللی انــرژی و عضو انجمن‬ ‫اقتصاد انرژی ایران به گفت وگو پرداختیم‪.‬‬ ‫انچه شما اشاره کردید و نیز تولید مصنوعی گاز متان و امثال‬ ‫ان چشــم اندازهای جهانی را تغییر داده اســت‪ .‬اگر همه‬ ‫اطالعات را کنار هم بگذاریم واقعیت این است که دوران‬ ‫ت و گاز برای ما به سرعت در حال سپری شدن است‪.‬‬ ‫نف ‬ ‫به این معنا که ما شــاید روزگاری فکــر می کردیم که‬ ‫باالخره هر چه هم بشــود دنیا به نفت و گاز نیاز دارد و عمده‬ ‫ذخا یر نفت هم در خاورمیانه است و مجبورند در هر شرایطی‬ ‫نفت ما را ببرند و حداقل درامدی داشــته باشیم و مجبورند‬ ‫حداقل امنیتی را برای منطقه خاورمیانه و خلیج فارس حفظ‬ ‫کنند که امنیت انرژی شان به خطر نیفتد و بعد هم شاید فکر‬ ‫می کردیم که حاال اگر نفتمان هم تمام شد دومین ذخا یر‬ ‫گازی جهان را داریم و درامد گاز را جانشین نفت می کنیم‪.‬‬ ‫اما امروز این تصور به ســرعت در حال تغییر اســت شــاید‬ ‫حداکثر تا ‪10-15‬سال اینده دیگر کسی نیازی به نفت و گاز‬ ‫ما نداشته باشــد یا ان قدر رقابت در عرضه انرژی زیاد شود‬ ‫که حداقل دیگر مزیتی در این زمینه نداشــته باشیم‪ .‬این‬ ‫زمان و فرصت بســیار محدودی اســت‪ .‬حاال دیگر مساله‬ ‫خالص شدن اقتصاد از وابستگی به نفت و گاز تنها مساله‬ ‫اجتناب و گریز از پدیــده نفرین منابع و بیمــاری هلندی و‬ ‫امثال ان (که البته به نوبه خود بسیار مهم و کلیدی بودند)‬ ‫نیست‪ ،‬مساله این است که یک مزیت اقتصادی‪ -‬سیاسی‬ ‫و امنیتی در شرف از دست رفتن است‪ .‬اگر در این فرصت‬ ‫کوتاه اقتصادمان را متنوع نکنیم‪ ،‬اگر ظرفیت های تولید‬ ‫امروز تعــداد شــرکت های زیر مجموعه‬ ‫صنعت نفــت را بــه دشــواری می توان‬ ‫شــمارش کرد‪ .‬بخش باالدستی صنعت‬ ‫نفــت نیــز بــه شــرکت های متعــددی‬ ‫تقسیم شــد‪ .‬مناطق نفت خیز جنوب به‬ ‫شرکت تبدیل شــد‪ .‬در این دوره چندین‬ ‫شــرکت کارفرما یــی و چندیــن شــرکت‬ ‫پیمانکاری دیگر نیز به جمع شرکت های‬ ‫زیر مجموعه صنعت نفت اضافه شد‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫م و اگر بهره وری اقتصاد را باال نبریم در‬ ‫ملی را توسعه ندهی ‬ ‫اینده نزدیک با بحران های جدی تر از امروز روبه رو خواهیم‬ ‫بود‪ .‬من اگر مسئول بودم می گفتم در این فرصت باقیمانده‬ ‫اوردن درامد نفت در بودجه جاری ممنوع است و درامد نفت‬ ‫تنها باید صرف توسعه ظرفیت های تولید ملی بشود ان هم‬ ‫ظرفیت هایی که با بهره وری باال بتواند در صحنه پر رقابت‬ ‫جهانی حضــور پیدا کند‪ .‬ایــن بهره وری مســتلزم مطالعه‬ ‫و دقت فوق العاده و ارتقا ی نرم افزار ها ســت‪ .‬بســیاری از‬ ‫سرمایه گذاری های بزرگ ما فاقد حداقل مطالعات است و‬ ‫طبعا در زمان به تولید رسیدن بهره ور نخواهد بود‪ .‬به عنوان‬ ‫مثال همین پاالیشــگاه های ســیراف را که قبال هم اشاره‬ ‫کردم ذکر می کنم‪ .‬چنین ســرمایه گذاری عظیمی چندین‬ ‫سند مطالعاتی می خواهد ‪ ،‬شامل‪ -1 :‬سند تامین خوراک‪،‬‬ ‫ایا این پاالیشــگاه در طول عمر مفیدش مــاده اولیه یا به‬ ‫اصطالح خــوراک الزم را خواهد داشــت؟ وضعیت تولید‬ ‫خوراکش چه خواهد بود؟‬ ‫‪-2‬ایا بازار محصوالتش مطالعه شده است؟ مطالعات‬ ‫بازار جزو اولین ضرورت های هر ســرمایه گذاری تولیدی‬ ‫اســت‪ -3 .‬اســکیل و ســایز اقتصــادی یک پاالیشــگاه‬ ‫میعانات گازی چیســت؟ ایا این ظرفیتی که برای هر یک‬ ‫از این پاالیشگاه ها پیش بینی شــده است ظرفیت بهینه و‬ ‫اقتصادی است؟ ‪ -4‬ایا سند زیســت محیطی و مکان یابی‬ ‫وجود دارد؟ ایا مطالعه شده اســت که اثار زیست محیطی‬ ‫ســاخت این پاالیشــگاه خصوصا از نظر میــزان مصرف‬ ‫اب و تاثیر بر منابع ابی که مســاله بســیار بحرانی کشــور‬ ‫است چیســت؟ و مکان مناسب ساخت کجاســت؟ ‪ -5‬ایا‬ ‫سند پدافندی دارد؟ ایا فشــرده کردن این همه تاسیسات‬ ‫در یــک منطقه به مصلحت اســت؟ ‪ -6‬ایا ســند اجتماعی‬ ‫دارد؟ اثــار این پروژه بــر بافت اجتماعی منطقه چیســت؟‬ ‫نیروی انسانی چگونه باید تامین شود؟ و موارد دیگری که‬ ‫ممکن اســت اهل فن اضافه کنند‪ .‬چنین مطالعاتی برای‬ ‫تک پتروشــیمی ها و دیگر پروژه ها نیز الزم است‪ .‬اگر این‬ ‫بررسی ها نشود و در اینده پاالیشگاه ها و پتروشمی ها و‪ ...‬به‬ ‫علت یکی از این مسائل مطالعه نشده زیر ظرفیت کار کنند‪،‬‬ ‫یعنی سرمایه گذاری تلف شده اســت‪ .‬شما در مورد همین‬ ‫پاالیشگاه سیراف این مطالعات را درخواست کنید اگر وجود‬ ‫داشت بنده همه حرف هایم را پس می گیرم‪.‬‬ ‫یکی از مواردی که همواره در اســناد باالدســتی‬ ‫به ان توجه شده است‪ ،‬کاســتن از خام فروشی‬ ‫و تبدیل نفت خام به محصــوالت با ارزش افزوده‬ ‫باال ســت‪ .‬به نظر جنابعالی‪ ،‬دالیلــی که تا کنون‬ ‫ســبب شــده تا حرکت در این مســیری با کندی‬ ‫صورت بگیرد‪ ،‬بیشتر ناشــی از عدم اراده کافی‬ ‫ بین مدیــران نفتی کشــور بوده یــا در این زمینه‬ ‫نیاز است تا زیر ساخت های حقوقی تغییر کند و‬ ‫قوانین جدیدی در این زمینه ایجاد شود؟‬ ‫ابتــدا الزم می دانــم تاکید کنم کــه گاهی تصور‬ ‫غلطی از واژه احتــراز از خام فروشــی وجــود دارد ‪ .‬باید از‬ ‫خام فروشی تعریف درستی ارائه شود‪ .‬همان طور که گفتید‬ ‫انچه مهم است برگردان ارزش افزوده به کشور است و این‬ ‫هم نیاز به مطالعه‪ ،‬بررسی و کارشناسی و اینده نگری دارد‪.‬‬ ‫مثال بعضی از پتروشــیمی های ما ارزش محصوالتشان از‬ ‫مواد اولیه شان کمتر است‪ ،‬اینکه فایده ندارد‪ .‬برای اجتناب‬ ‫از خام فروشی ما باید توسعه یافته بشویم‪ ،‬مشکل قوانین و‬ ‫مقررات نیست‪ .‬مشکل این اســت که مسیر توسعه را پیدا‬ ‫نکرده ایم‪ .‬ما باید تبدیــل به قدرت اقتصادی بشــویم که‬ ‫تولیدات و صادراتمان متنوع باشد و همه نفت و گازمان را‬ ‫به صنایع دارای ارزش افزوده باال ببریم و خودمان مصرف‬ ‫کنیم ‪ .‬در این صورت حتی اگر نفتی هم برای صادر کردن‬ ‫نداشته باشــیم یا صادرات محدودی داشته باشیم‪ ،‬هیچ‬ ‫اشکالی ندارد‪ .‬مگر کشورها یی مثل چین و کره جنوبی که‬ ‫صادرات قوی و متنوع و اقتصاد قوی دارند و وارد کننده نفت‬ ‫هستند‪ ،‬ضعیف هستند؟ مهم مسیر و برنامه توسعه است که‬ ‫ظاهرا بعضی اصال اعتقادی به ان ندارند‪.‬‬ ‫شــما در یکی از مصاحبه های خود درباره صنعت‬ ‫نفت اشــاره ای بــه دو مقطع مختلف داشــتید‪.‬‬ ‫ابتدا به ســال ‪ 76‬تا ‪ 84‬اشــاره کردید و گفتید در‬ ‫این مقطع تغییرات ســاختاری بــدون مطالعه و‬ ‫ بی ضابطه اعمال شده است‪ .‬مقطع بعدی مربوط‬ ‫به سال ‪ 84‬تا ‪ 92‬است‪ .‬در این دوران معتقد بودید‬ ‫که مدیریت صنعت نفت به شدت تضعیف شده‬ ‫است‪ .‬به طور کلی نظر شم ا درباره انچه بر صنعت‬ ‫نفت بعد از انقالب گذشته چیست؟‬ ‫(دوران جنگ ‪ 8‬ســاله با عراق‪ ،‬دوران سازندگی‪،‬‬ ‫دوران اصالحات و دوران عدالت محور اقای احمدی نژاد)‬ ‫من چهارسال پیش مقاله ای تحت عنوان «ساختارسازمانی‬ ‫صنعت نفت؛ تحوالت و مشکالت» نوشتم که روی وبالگم‬ ‫موجود اســت و در انجــا عمده ترین تحوالت ســاختاری‬ ‫صنعت نفت را در دوران های مختلف توضیح داده ام که نیاز‬ ‫ت اما اگر خالصه کنم باید گفت‬ ‫به تکرار ان در اینجا نیســ ‬ ‫تغییرات ساختاری در دوران جنگ محدود بود و به نظر من‬ ‫صنعت نفت در ان دوران از نظر بهره وری رکورد زد و می توان‬ ‫این بهره وری را در بازسا زی های مستمر و سرپانگهداشتن‬ ‫صنعت نفت در شــرایطی که هدف محوری دشــمن بود‪،‬‬ ‫مالحظه کرد‪ .‬در دوره ‪ 76‬تا ‪ 84‬یک تفکر شرکت سازی در‬ ‫صنعت نفت حاکم شد و دیدگاه این بود که تا حد ممکن همه‬ ‫بخش ها‪ ،‬مدیریت ها و فعالیت ها به شرکت های جداگانه‬ ‫تبدیل شوند‪.‬‬ ‫تا قبل از ان فقط شرکت ملی صنایع پتروشیمی بود که‬ ‫از دیرباز و بر اســاس طراحی که از ابتدا صورت گرفته بود‪،‬‬ ‫همه واحدهای تولیدی اش به صورت شرکت های مستقل‬ ‫اداره می شــدند‪ .‬اما امروز تعداد شرکت های زیر مجموعه‬ ‫صنعت نفت را به دشــواری می توان شمارش کرد‪ .‬بخش‬ ‫باالدستی صنعت نفت نیز به شرکت های متعددی تقسیم‬ ‫شد‪ .‬مناطق نفت خیز جنوب به شــرکت تبدیل شد‪ .‬در این‬ ‫دوره چندین شرکت کارفرما یی و چندین شرکت پیمانکاری‬ ‫دیگر نیز به جمع شــرکت های زیر مجموعــه صنعت نفت‬ ‫اضافه شد‪ .‬شرکت های متعددی که به عنوان زیر مجموعه‬ ‫بخش سرمایه گذاری امور بازنشستگی صنعت نفت تاسیس‬ ‫گردیدند را نیز باید به این فهرست اضافه کرد چون تاسیس‬ ‫ان شرکت ها نیز خارج از تب شرکت ســازی این دوره نبوده‬ ‫است‪( .‬گسترش انفجارگونه سازمانی و شرکت سازی‪ ،‬اداره‬ ‫صنعت نفت و به ویژه بخش باالدستی ان را بسیار دشوار کرد‬ ‫و مدیریت باالی صنعت نفت در اواخر دوره بر ان شد که از‬ ‫مشاور بین المللی برای بررســی و پیشنهاد اصالح ساختار‬ ‫صنعت نفت بهره گیرد (که البته بعدا این بررســی به شرکت‬ ‫ملی نفت ایران و در واقع بخش باالدستی محدود شد)‪ ،‬در‬ ‫گزارش ان مشــاور هم بی ضابطه بودن و بی مطالعه بودن‬ ‫بسیاری از این تغییرات تائید شده است‪.‬‬ ‫سازمان های اداری برای انجام و تحقق یک ماموریت‬ ‫و رسیدن به یک رشته اهداف طراحی می شوند و تغییرات‬ ‫و تحوالت انها نیز طبعا تابعــی از تغییر در ان ماموریت ها و‬ ‫اهداف اســت‪ .‬تغییر ماموریت می تواند ناشی از تغییرات‬ ‫محیطی‪ ،‬تغییرات بــازار و فضای کســب و کار‪ ،‬تغییر در‬ ‫چشــم اندازهای اتی یا تغییر در راهبردهای یک ســازمان‬ ‫باشد که همه این موار د معموال در مطالعات راهبردی مورد‬ ‫توجه قرار می گیرند‪ .‬امــا اغلب قریب بــه اتفاق تحوالت‬ ‫ســازمانی انجام شــده در صنعت نفت‪ ،‬مبتنی بر مطالعات‬ ‫راهبردی نبوده اســت و طبعــا بهره وری را کاهــش داده و‬ ‫گردش امور را پیچیده کرده است‪.‬‬ ‫در دولت اقای احمدی نژاد ظاهرا عزم و اراده بر این‬ ‫بود که هر کســی که در دولت های موســوم به ســازندگی‬ ‫و اصالحات در هر ســطحی از مدیریت بوده اســت برکنار‬ ‫و جایگزیــن شــود‪ .‬در ایــن دوره فکــر می کنــم بیش از‬ ‫تو پنجاه مدیر تغییر کردند و افرادی جایگزین شدند‬ ‫دویس ‬ ‫که صالحیت ها وشرایط احراز الزم را نداشتند‪ .‬من در دوران‬ ‫وزارت اقای میرکاظمی که این ســونامی تغییرات شــروع‬ ‫شد‪ ،‬در مصاحبه ای تذکرات مشفقانه ای را راجع به تغییرات‬ ‫مدیریتــی و اثار و تبعــات ان بر انگیزش نیروی انســانی و‬ ‫مالحضاتی که باید در تغییرات لحاظ شود‪ ،‬دادم ولی ایشان‬ ‫به جای استقبال از ان بنده را به کمیسیون تخلفات اداری‬ ‫فرستادند که نتیجه ای هم نگرفتند‪.‬‬ ‫به طور کلی به نظــر من‪ ،‬ما در دوره بعــد از انقالب با‬ ‫صنعت نفت رفتار خوبی نداشــته ایم و خصوصا ســاختار و‬ ‫منابع انسانی صنعت را تضعیف کرده ایم‪.‬‬ ‫در دوران پسا برجام بســیاری از اعضای اوپک‪،‬‬ ‫ایران را به خویشــتنداری دربــاره افزایش تولید‬ ‫دعوت می کنند و از ایران می خواهند تا نفت خود‬ ‫را در این شرایط یکباره وارد بازار نکند ‪ .‬استدالل‬ ‫انها این است که در این مقطع چنانچه نفت ایران‬ ‫یکباره وارد بازار شود‪ ،‬قیمت نفت باز هم کاهش‬ ‫خواهد یافت‪ .‬به نظر شما‪ ،‬ایران در این زمینه باید‬ ‫چه راهکاری را در پیش گیرد ؟ باید راه خود را برود‬ ‫یا با اعضای اوپک وارد تعامل شود و به نوعی نظر‬ ‫اعضای اوپک را لحاظ کند؟‬ ‫ایران تحت تحریم ها یی بوده اســت که بسیاری‬ ‫از انها نیــز عادالنه نبــوده و به هرحال در شــرایط ویژه ای‬ ‫تولیدش کاهش یافته بوده بنابراین این حق ایران است که‬ ‫تولید خود را افزایش دهد و کسی نمی تواند چنین چیزی از‬ ‫ایران بخواهد ‪ .‬عراق به دنبال ســال هایی که درگیر جنگ‬ ‫و مناقشات تولیدش کم شده بود‪ ،‬اما هنوز خود را خارج از‬ ‫نظام سهمیه بندی اوپک می داند‪ .‬به نظر من باید همزمان‬ ‫با پیشرفت برجام با هماهنگی وزارتین نفت و خارجه برای‬ ‫باز کردن جای برگشــت تولیــد ایران به بــازار نفت تالش‬ ‫دیپلماتیک می شــد اما از موضع طلبکارانه‪ .‬در عین حال‬ ‫دلیلی نیست که ما در شرایط تزلزل بازار مانور تبلیغاتی روی‬ ‫این مساله بدهیم‪.‬‬ ‫در دوران پسا تحریم و باتوجه به منازعه هایی که‬ ‫در منطقه با برخی از کشورها داریم به نظر شما چه‬ ‫راهکاری باید در رابطه با میادین مشترک در حوزه‬ ‫نفت و گاز پیش بگیریم تا منافع حداکثری کشور‬ ‫در این بخش تامین شود؟‬ ‫تردیدی نیســت که میادین مشــترک همیشه در‬ ‫اولویت بوده و هســتند و البتــه باتوجه به کثــرت میادین‬ ‫مشــترک به نظر من خود انها نیز باید اولویت بندی شــوند‬ ‫و درباره میادینی که از کشــور رقیب عقب تر هســتیم و او‬ ‫فعال تر است‪ ،‬ما هم باید فعال تر باشیم‪ .‬این مساله ربطی‬ ‫هم به منازعات ندارد‪ .‬در مورد برداشت از میادین مشترک‬ ‫هیدروکربنی قاعــده و قانونی وجود ندارد کــه تحت تاثیر‬ ‫منازعات و دوســتی قرار گیرد‪ .‬هر طرف در قســمت خود‬ ‫می تواند هر چه بخواهد برداشت کند که البته طبعا فرصت‬ ‫از دیگری گرفته می شــود و اتفاقا به همین دلیل است که‬ ‫باید شتاب کنیم‪.‬‬ ‫اقتصاد سیاسی‬ ‫اقتصادسیاسی‬ ‫‪253‬‬ ‫اقتصاد سیاسی‬ ‫دردسر نفتی‬ ‫اقتصاد سیاسی‬ ‫‪254‬‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫گفت وگوی مثلث با رئیس سابق کمیسیون اصل ‪ 44‬اتاق بازرگانی ایران‬ ‫در حال حاضر شــرایط خوبی بر بازار نفت حاکم‬ ‫نیســت و قیمت نفــت روند کاهشــی را در پیش‬ ‫گرفته است‪ .‬باتوجه به اینکه شما از اعضای فعال‬ ‫در اتحادیه نفت‪ ،‬گاز و پتروشیمی هستید ‪،‬تاثیر‬ ‫این کاهش قیمت نفت را بر صنعت پتروشــیمی ‬ ‫کشور چطور ارزیابی می کنید؟‬ ‫کاهش قیمت نفت همواره بــر تمام بخش های‬ ‫اقتصــادی و به طــور کلی بــر کالن اقتصاد کشــور تاثیر‬ ‫می گذارد‪ .‬در حالی که در سال ‪ 93‬نشانه هایی دال بر رشد‬ ‫اقتصادی در اقتصاد کشور مشاهده می شد‪ ،‬کاهش سریع‬ ‫قیمت نفت در سال ‪ 94‬سبب شــد تا بسیاری از برنامه های‬ ‫دولت در بخش های مختلف اقتصادی بــا چالش مواجه‬ ‫شــود و دولت نتوانــد ان طور کــه می خواهــد برنامه های‬ ‫اقتصادی خود را اجرایی کند‪ .‬در بعــد بین المللی هم این‬ ‫کاهش قیمت ســبب شــد تا ســایر بخش ها از جمله مواد‬ ‫معدنی‪ ،‬فلزات و مواد پتروشــیمی به شــدت کاهش پیدا‬ ‫کند‪ .‬در واقع کاهش قیمت نفت در عرصه بین الملل سبب‬ ‫شد تا اقتصاد بین المللی وارد رکود شود‪ .‬هنگامی که رکود‬ ‫در عرصه بین الملــل اتفاق می افتد‪ ،‬این رکــود تاثیرش را‬ ‫روی اقتصاد کشــور هم می گــذارد‪ .‬اولیــن تاثیر کاهش‬ ‫نفت را می توان در بخش درامد های ارزی کشور مشاهده‬ ‫کرد‪ .‬کاهش درامدهای ارزی دولت ســبب شــد تا اقتصاد‬ ‫کشور دوباره در شرایط رکود قرار بگیرد‪ .‬در ارتباط با بخش‬ ‫پتروشــیمی کاهش قیمت نفت چندان تاثیــری روی این‬ ‫بخش نداشته اســت‪ .‬دلیل اصلی این مســاله این است‬ ‫که خوراک اصلی واحدهای پتروشیمی در داخل کشور را‬ ‫عمدتا گاز تشکیل می دهد‪ .‬کاهش قیمت نفت ب ر قیمت گاز‬ ‫هم اثر گذار بوده و باعث شده تا قیمت گاز هم کاهش بیابد‪،‬‬ ‫در نتیجه پتروشــیمی ها خوراک خود را با قیمت مناسب تر‬ ‫دریافت می کنند‪ .‬بنابراین بخش عمده ای از پتروشیمی ها‬ ‫ی ها هم‬ ‫مشکلی در این زمینه ندارند‪ .‬ان دسته از پتروشیم ‬ ‫که خوراک اصلی انها نفت یا میعانات نفتی است ‪ ،‬نوسان‬ ‫قیمت نوسان بر کار انها اثر گذار است‪.‬‬ ‫البته چندان متضرر نمی شود‪ .‬این بدان علت است که‬ ‫خوراک را با قیمت پایین تر دریافت می کنند و محصوالت‬ ‫خــود را هم با قیمــت پایین تــر عرضه می کنند‪ .‬شــاید در‬ ‫مجموع گردش مالی انها و به تبع سود انها کاهش بیابد اما‬ ‫ی و تولید کنندگان‬ ‫ضرر چندانی متوجه واحد های پتروشیم ‬ ‫این بخش نمی شــود‪ .‬تنها مساله ای که شــاید واحدهای‬ ‫پتروشیمی تا حدودی در نوسانات قیمتی متضرر می شوند‬ ‫ این است که معموال شرکت نفت با تاخیر قیمت ها را اعمال‬ ‫می کند و همین مســاله ســبب می شــود تا مدتی با اینکه‬ ‫قیمت های محصوالت و مواد اولیه در بازار جهانی با کاهش‬ ‫روبه رو شده اســت ولی واحدهای پتروشــیمی مجبورند تا‬ ‫خوراک واحدهای خود را به نرخ های قبلی تهیه کنند‪ .‬البته‬ ‫این مســاله زمانی هم که قیمت محصوالت پتروشیمی و‬ ‫خوراک در بازار با افزایش روبه رو می شود‪ ،‬وجود دارد‪ .‬این‬ ‫ی ها خوراک خود را‬ ‫بدان معناست که در مقاطعی پتروشیم ‬ ‫ارزان تر دریافت می کنند ولی محصوالت را با قیمت بیشتر‬ ‫در بازار به فروش می رســانند‪ .‬بنابراین همان طور که اشاره‬ ‫کردم در مجموع کاهش قیمت نفت در بازار تاثیر چندانی‬ ‫روی واحدهای پتروشیمی ندارد‪.‬‬ ‫از انجایی که بخش عمده ای از صادرات غیر نفتی‬ ‫ما را محصوالت پتروشیمی تشــکیل می دهند و‬ ‫از طرف دیگر بخشــی از واردات کشور مستقیم‬ ‫یا غیر مســتقیم با محصــوالت پتروشــیمی در‬ ‫‪4‬‬ ‫بازار نفت در سال ‪ 94‬با فراز و فرودهای مختلفی‬ ‫روبــه رو بــود‪ .‬بی تردید هر زمــان بازار نفــت متالطم‬ ‫باشــد‪ ،‬اقتصاد کشــورهای نفتی از جملــه ایران هم‬ ‫با تالطم هایــی همراه خواهــد بــود‪ .‬در زمینه کاهش‬ ‫قیمت نفت و تاثیر ان بر اقتصاد ایران با ســید حمید‬ ‫حسینی‪ ،‬از بنیانگذاران اصلی اتحادیه صادر کنندگان‬ ‫فراورده های نفتی به گفت وگو نشستیم‪.‬‬ ‫ارتباط اســت فکر می کنید‪ ،‬کاهش قیمت نفت‬ ‫چه تاثیری برو صادرات و واردات کشــور در این‬ ‫بخش دارد؟‬ ‫متاسفانه امار دقیقی از میزان واردات محصوالت‬ ‫پتروشیمی به کشور در دست نیست‪ .‬سال گذشته مصرف‬ ‫محصوالت پتروشیمی در داخل کشور‪ ،‬حدود ‪ 13‬میلیون‬ ‫تن بوده است‪ ،‬در حالی که سال گذشته حدود ‪ 26‬میلیون‬ ‫تن محصول پتروشیمی در داخل کشور تولید شده است‪.‬‬ ‫این در حالی است که در ســال های گذشته مجموع تولید‬ ‫محصوالت پتروشــیمی در داخل کشــور حــدود چهار تا‬ ‫پنج میلیون تن بوده اســت‪ .‬در ان زمان سیاســت در این‬ ‫بخش بیشــتر بر این مبنا بوده اســت که نیــاز محصوالت‬ ‫پتروشــیمی از طریق واردات محصوالت پتروشــیمی و از‬ ‫طریق خطوط اعتباری یا همان فاینانس تامین شود و کمتر‬ ‫ی از داخل کشور‬ ‫تمایلی برای خرید محصوالت پتروشــیم ‬ ‫وجود داشت‪ .‬بنابراین به نظر می رسد موازنه بین صادرات و‬ ‫واردات در این بخش چندان مثبت نباشد‪.‬‬ ‫طبق براورد من کشور ســاالن ه حدود ‪ 10‬میلیارد دالر‬ ‫ی دارد‪ ،‬این در حالی است ک ه حدود‬ ‫صادرات مواد پتروشیم ‬ ‫شش تا هفت میلیارد دالر واردات مواد اولیه و محصوالت‬ ‫ی به داخل کشو ر داریم بنابراین درامد کشور در این‬ ‫پتروشیم ‬ ‫بخش با کاهش مواجه شده‪ ،‬در حالی که به دلیل کاهش‬ ‫قیمت محصوالت وارداتی ارز کمتری در این بخش هزینه‬ ‫شده است‪.‬‬ ‫به دیگر ســخن در بخش صادرات بــا کاهش درامد‬ ‫ارزی روبه رو شده ایم و در نقطه مقابل در بخش واردات هم‬ ‫ارز کمتری هزینه کرده ایم‪ .‬اگر نگاهی به امار گمرک در ‪9‬‬ ‫ماهه اول امسال نگاهی بیندازیم متوجه می شویم‪ ،‬حجم‬ ‫واردات به کشور حدود ‪ 22‬درصد کاهش داشته است‪ .‬این‬ ‫کاهش ‪ 22‬درصدی نشان دهنده این است که در حدود ‪10‬‬ ‫میلیارد دالر کمتر در این بخش به نسبت مدت مشابه سال‬ ‫قبل هزینه کرده ایم‪ .‬البته بخشــی از این کاهش‪ ،‬در واقع‬ ‫کاهش ارزشی اســت‪ .‬به طور مثال ما ســال گذشته گندم‬ ‫وارد می کردیم‪ ،‬امسال هم گندم وارد می کنیم اما به دلیل‬ ‫کاهش قیمت جهانی گنــدم‪ ،‬هزینه کمتری در این بخش‬ ‫پرداخت می کنیم‪.‬‬ ‫این مســاله در بخش های دیگر مانند مــواد اولیه و‬ ‫محصوالت پتروشــیمی و همچنین در بخش فوالد وجود‬ ‫دارد‪ .‬در نقطه مقابل صادرات از کشــور هم بر اساس امار‬ ‫ک حدود ‪ 15‬درصد با کاهش روبه رو بوده است‪ .‬بخشی‬ ‫گمر ‬ ‫عمده ای از این کاهش ‪ 15‬درصد مربوط به کاهش ارزشی‬ ‫است‪ ،‬به طور مثال سال گذشــته حدود ‪ 10‬میلیارد دالر از‬ ‫صادرات میعانات گازی ارز به اقتصاد کشــور تزریق شده‬ ‫است‪ .‬این در حالی اســت که امســال این درامد ارزی به‬ ‫نصف کاهش یافته است‪.‬‬ ‫شــما اشــاره کردید که کاهش قیمت نفت و گاز‬ ‫تاثیر چندانی روی واحدهای پتروشــیمی کشور‬ ‫ندارد‪ ،‬ایا می توان یکی از دالیل این تاثیر پذیری‬ ‫کم را در ایــن نکته جســت وجو کرد کــه قیمت‬ ‫خوراک پتروشیمی ها در کشور چندان باال نیست‬ ‫ی در داخل‬ ‫و این امکان را برای واحدهای پتروشیم ‬ ‫کشور مهیا می کند تا محصول را با قیمت کم تولید ‬ ‫کنند و با قیمت باال عرضه کنند؟‬ ‫گاز در کشــور ذاتا ارزان اســت‪ .‬ایــن ارتباطی با‬ ‫قیمت گذاری شرکت نفت ندارد‪ .‬کشور دارای منابع عظیم‬ ‫گاز اســت‪ .‬در زمینه بحــث گاز باید به این توجــه کرد که‬ ‫نقل و انتقال و صادرات گاز از نقطــه ای به نقطه ای دیگر‬ ‫بسیار هزینه بر اســت‪ .‬گاز مانند نفت خام نیست که به طور‬ ‫مثال اختالف قیمتش در اینجا و ژاپن در هر بشــکه ‪ 2‬دالر‬ ‫باشد‪ .‬این در حالی است که برای انتقال گاز به ژاپن احتیاج‬ ‫است تا گاز را طی فرایندی به ال‪ .‬ان‪ .‬جی تبدیل کنیم‪ ،‬در‬ ‫مخازن و کشــتی های مخصوص حمل کنیم و همه اینها‬ ‫باعث می شود قیمت به شــدت با افزایش روبه رو شود‪ .‬اگر‬ ‫شــما بخواهید گاز را از یک کشور به کشــور ثانی منتقل و‬ ‫ ترانزیت بکنید هر هزار کیلومتر ‪ 2‬الی ‪ 3‬سنت به قیمت گاز‬ ‫افزوده می شود‪ .‬گاز بر خالف نفت برای جا به جایی و انتقال‬ ‫نیازمند ســرمایه گذاری زیــاد دارد و همچنیــن باید به این‬ ‫نکته هم توجه کرد که به جز بــازار اروپا که در ان گاز گران‬ ‫است‪ ،‬در ســایر نقاط دنیا گاز ارزان اســت‪ .‬در حال حاضر‬ ‫گاز در ایاالت متحده ارزان تر از نرخی است که واحدهای‬ ‫ی با ان خوراک خود را تهیه می کنند‪.‬‬ ‫پتروشیم ‬ ‫در بحث قیمت گذاری گاز باید به این نکته هم توجه‬ ‫شــود که گاز قیمت نقطه ای دارد‪ ،‬بنابر این اینکه بگوییم‬ ‫بنا به قیمت گاز به عنوان خوراک واحدهای پتروشیمی ارز‬ ‫در اختیار انها قرار می گیرد‪ ،‬حرف درست و منطقی نیست‪.‬‬ ‫وزارت نفت برای قیمت گذاری خوراک پتروشیمی ها ابتدا‬ ‫قیمت متوســط ‪ 4‬هاب بین المللی یعنی امریــکا‪ ،‬کانادا‪،‬‬ ‫هلند و انگلســتان را محاســبه کرده و ‪ 50‬درصد در قیمت‬ ‫ی لحاظ کرده‪،‬‬ ‫خوراک داده شــده به واحدهای پتروشــیم ‬ ‫به عالوه قیمت متوســط گاز داخلی یعنــی گاز صادراتی‪،‬‬ ‫گاز وارداتی‪ ،‬گاز برای مصارف صنعتی و گاز برای مصارف‬ ‫خانگی را هم یک متوسط گیری کرده و از این طریق به یک‬ ‫فرمولی رسیده است که بر اساس این فرمول قیمت گازی‬ ‫که به عنوان خوراک پتروشیمی ها در اختیار این واحد ها قرار‬ ‫می گیرد که چیزی حدود هر متر مکعب هشت سنت براورده‬ ‫می شود‪ .‬بنابراین این بحث ها در مورد اینکه خوراک ارزان‬ ‫ی قرار می گیرد بیشتر از اینکه‬ ‫در اختیار واحدهای پتروشیم ‬ ‫بحث های اقتصادی باشــد به نظر می رسد که بحث های‬ ‫سیاسی و جناحی است که با اهداف دیگری غیر از بررسی‬ ‫مباحث اقتصادی در این زمینه مطرح می شود‪ .‬باید به این‬ ‫نکته توجه کرد که در هر جای دنیا برای اینکه در هر بخشی‬ ‫بتوانند سرمایه گذاری جذب کنند یا اینکه در بخشی رونقی‬ ‫ایجاد کنند‪ ،‬تســهیالت و امکاناتی را به بخش های مورد‬ ‫نظر اختصاص می دهند‪ .‬در بخش پتروشیمی ها کشور این‬ ‫امکان را به صورت ذاتی دارد تا گاز را با قیمت مناسب تر در‬ ‫ی قرار دهد‪.‬‬ ‫اختیار واحدهای پتروشیم ‬ ‫در بعد بین المللی یکی مسائلی که معموال روی قیمت‬ ‫نفت تاثیر می گذارد‪ ،‬مباحث امنیتی است‪ .‬در حال حاضر‬ ‫در منطقه خاورمیانه مشاهده می کنیم که حضور داعش در‬ ‫عراق و ســوریه که منجر به بحرانی شدن این مناطق شده‬ ‫و همچنین جنگ در یمن ســبب شــده تا امنیت در منطقه‬ ‫خاورمیانه تا حدودی کاهش پیدا کنــد اما این عدم امنیت‬ ‫هم نتوانســته جلوی کاهش قیمت نفت را بگیرد‪ ،‬در حالی‬ ‫که این گمان وجود دارد تا در زمان کاهش امنیت در منطقه‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫خاورمیانه باید قیمت نفت افزایش یابد‪.‬‬ ‫علت این مساله را در چه چیز می بینید؟‬ ‫نفــت سیاســی ترین کاال در دنیا ســت‪ ،‬از این رو‬ ‫بحث امنیت مناطق دارای نفت علی الخصوص خاورمیانه‬ ‫به عنوان منطقه ای که انرژی دنیا را تامین می کند بســیار‬ ‫حائز اهمیت اســت‪ .‬امنیت انرژی یکی از شــاخص های‬ ‫مهم در اقتصاد بین المللی و تعیین قیمت نفت است و این‬ ‫بحث از مباحث استراتژیک در این حوزه محسوب می شود‪.‬‬ ‫بنابرایــن هنگامی که عدم امنیــت انرژی وجــود دارد ولی‬ ‫باوجود این عدم امنیت همچنان قیمت نفت روند کاهشی‬ ‫را پشت سر می گذارد‪ ،‬باید به عوامل اثرگذار دیگر در زمینه‬ ‫تعیین قیمت نفت توجه کــرد‪ .‬زیرا تنها بحث امنیت انرژی‬ ‫در تعیین قیمت نفــت تاثیرگذار نیســت‪ .‬از دیگر عواملی‬ ‫که بر قیمت نفت اثر گذار اســت می توان به بحث عرضه و‬ ‫تقاضا اشاره کرد‪ .‬از طرف دیگر مبحثی که در قیمت نفت‬ ‫تاثیر گذار اســت وضعیت ذخایر اســتراتژیک قدرت های‬ ‫بزرگ اقتصادی اســت‪ .‬به طور مثال وقتی اعالم می شود‬ ‫که ذخایر استرا تژیک ایاالت متحده امریکا ‪ 500‬میلیون‬ ‫بشکه است این مســاله تاثیر منفی روی بازار نفت و به تبع‬ ‫ان قیمت نفت خواهد داشت‪ .‬بحث های منطقه ای که بین‬ ‫ایران و عربســتان در چند وقت اخیر به وجود امده و سبب‬ ‫شده تا کشــورهای صادر کننده نفت با هم تصمیم مشترک‬ ‫بگیرند و سیاست واحد در زمینه نفت اتخاذ نکنند‪ ،‬سبب شده‬ ‫تا قیمت نفت در بازارهای بین المللی با کاهش روبه رو شود‪.‬‬ ‫عربستان با تمام توان سعی در جلوگیری از بازگشت ایران‬ ‫به بازار بین المللی دارد‪ .‬عراق هم چندان مایل نیست تا نفت‬ ‫ایران بار دیگر وارد بازار شود‪ .‬این رقابت های مخرب که بین‬ ‫کشورهای منطقه از یک طرف و همچنین مباحثی که بین‬ ‫اعضای اوپک و غیر اوپک شکل گرفته سبب شده تا قیمت‬ ‫جهانی نفت روندی نزولی را طی کند‪ .‬از انجایی که هیچ افق‬ ‫روشنی برای حل این مباحث در اینده نزدیک وجود ندارد‪،‬‬ ‫همین مساله سبب شده تا قیمت نفت با کاهش روبه رو شود‪.‬‬ ‫از دیگر عوامل تاثیرگذار بر قیمت نفت می توان به انقالب‬ ‫فناوری در این زمینه اشاره کرد‪ .‬در حال حاضر امریکا این‬ ‫توانایی را پیدا کرده تا روزانه با اســتفاده از تکنولوژی های‬ ‫نوین‪ 5 ،‬میلیون بشکه نفت از سنگ ریزه ها تولید کند‪ .‬این‬ ‫نفت امریکا در بازار به شیل نفت مشهور است‪ .‬در مجموع‬ ‫می توان گفت که این تولید ازاد در کنار نبود افق روشن برای‬ ‫همکاری بین اعضای اوپک و همچنین بین کشــورهای‬ ‫عضو اوپک و غیر اوپک سبب شــده تا بحث امنیت انرژی‬ ‫در حال حاضر کمرنگ شود و قیمت جهانی نفت با کاهش‬ ‫همراه شود‪.‬‬ ‫همان طــورکه شــما هم اشــاره کردیــد‪ ،‬یکی از‬ ‫ی برکاهش قیمت نقت‬ ‫مسائلی که تاثیر مستقیم ‬ ‫داشته‪ ،‬تنش هایی است که در منطقه بین ایران‬ ‫و عربســتان به وجود امده اســت‪ .‬به نظر شــما‬ ‫چشــم اندازی وجود دارد تا در اینــده نزدیک این‬ ‫تنش ها از میان برود؟‬ ‫هفته گذشته شاهد نشــانه های امیدوار کننده ای‬ ‫در ایــن ارتباط بودیــم‪ .‬کاهش قیمت نفت باعث دردســر‬ ‫کشورهای صادر کننده نفت شده اســت‪ .‬جلسه ای که در‬ ‫این ارتباط بین کشورهای روسیه‪ ،‬عربستان‪ ،‬قطر و ونزوئال‬ ‫به میزبانی دوحه تشکیل شــد و همچنین بعد از این جلسه‬ ‫هیات هایی از کشــورهای ونزوئال‪ ،‬قطر و عراق به منظور‬ ‫رایزنی با ایران به کشــورمان ســفر کردنــد‪ .‬خروجی این‬ ‫دیدارها این بود که اعضای اوپک تصمیم گرفتند که تولید‬ ‫خود را افزایش ندهند و تولید را در همین سطح فعلی حفظ‬ ‫کنند همگی از نشــانه های روشــنی بود که این امیدواری‬ ‫را ایجاد می کردند کــه تنش ها کاهش یابد و کشــورهای‬ ‫صادر کننده نفت اعم از اوپک و غیر اوپک به راهکارهایی‬ ‫جهت خروج بازار نفت از رکود دست پیدا کنند‪ .‬این دیدارها‬ ‫از طرف دیگر نشان دهنده این موضوع بود که کشورهای‬ ‫منطقه و صادر کننده نفت این پتانســیل را دارا هســتند که‬ ‫باتوجه به برخــی اختالف نظرها در مســائل گوناگون در‬ ‫بحث مشکالت و موانع پیش روی بازار نفت تفاهم هایی را‬ ‫انجام دهند و این تفاهم ها منجر به این شود تا جلوی کاهش‬ ‫قیمت نفت با این سرعت گرفته شود‪ .‬بعد از این دیدارها با‬ ‫اینکه هنوز هیچ توافق نامه ای در این زمینه بین کشورهای‬ ‫نفت خیز به امضا نرسیده بود‪ ،‬تنها با اعالم حمایت ایران از‬ ‫این گفت وگو ها قیمت نفت با ‪ 7‬درصد افزایش قیمت مواجه‬ ‫شد و به ‪ 36‬دالر رسید‪ .‬باید کشــورهای عضو اوپک و غیر‬ ‫اوپک به این جمع بندی برســند که باید با وجود تنش های‬ ‫موجود و اختالف دیــدگاه در وورد مســائل بین المللی در‬ ‫زمینه نفت به یک اتفاق نظر برسن د تا سود این مساله به همه‬ ‫کشورهای صادر کننده نفت برسد‪.‬‬ ‫کشــور ما هم به عنوان یکی از اعضای اوپک باید از‬ ‫این تالش ها حمایت کند‪ .‬من فکر می کنم باتوجه به شرایط‬ ‫موجود در منطقه و توافق هایی که در ارتباط با بحران سوریه‬ ‫در حال شکل گیری اســت‪ ،‬این امکان را ایجاد می کند تا‬ ‫افق های روشنی برابر بازار نفت قرار بگیرد‪.‬‬ ‫مســاله توسعه صنعت نفت در پســا برجام یکی‬ ‫از مسائل مورد اهمیت در شــرایط کنونی است‪.‬‬ ‫باتوجه به اینکه شما یکی از اعضای فعال در زمینه‬ ‫نفت‪ ،‬گاز و پتروشــیمی هســتید و با چهره های‬ ‫بین المللــی در ایــن زمینــه در ارتباط هســتید ‪،‬‬ ‫بفرمایید که طرف های خارجی برای مشارکت در‬ ‫توسعه صنعت نفت کشور چه دغدغه هایی دارند‬ ‫و ایا در همین مــدت که از اجرایی شــدن برجام‬ ‫می گذرد ایا اراده ای در داخل کشور وجود دارد تا‬ ‫به این دغدغه ها پاسخ مثبت دهند؟‬ ‫ی دارای‬ ‫ایــران در حــوزه نفــت‪ ،‬گاز و پتروشــیم ‬ ‫تعدادی شــریک ســنتی اســت‪ .‬از شــرکت های اروپایی‬ ‫می توان به توتال‪ ،‬شل‪ ،‬استایل اویل‪ ،‬انی و‪ ...‬اشاره کرد‪.‬‬ ‫این شرکت ها از قدیم در بازار نفت ایران فعال بوده اند و بازار‬ ‫نفت ایران را به خوبی می شناســند و نیز به حوزه های نفتی‬ ‫ایران اشنایی دارند‪ .‬این شرکت ها بعد از رفع تحریم ها ابراز‬ ‫عالقه کردند که مجددا فعالیت خــود را در بازار نفت ایران‬ ‫از ســر بگیرند‪ .‬البته در این زمینه باید به شرکت های چینی‬ ‫عالقه مند به فعالیت در بازار نفت ایران هم اشاره کرد‪ .‬باید‬ ‫به این نکته هم توجه داشــت که شــرکت های بین المللی‬ ‫که از بازار نفت ایران رفتند تنها به دلیل وضع تحریم های‬ ‫بین المللی نبود که سرمایه گذاری در صنعت نفت کشور را‬ ‫متوقف کردند‪ .‬بخشی از این مساله بر می گردد به نارضایتی‬ ‫این شــرکت ها از نــوع قرار دادهایی که در ز مینه توســعه‬ ‫صنعت نفت با ایران منعقد می کردند‪ .‬دیگر قراردادهای بیع‬ ‫متقابل یا ‪ BY BACk‬برای شرکت های بین المللی جذابیت‬ ‫ندارد و انها حاضر نیســتند با این نوع قراردادها در صنعت‬ ‫نفت ایران ســرمایه گذاری کنند‪ .‬از ایــن رو احتیاج بود که‬ ‫در قراردادهای نفتی بازنگری صورت بگیرد و قراردادهای‬ ‫نفتی برای این شرکت ها جذاب شــود‪ .‬شرکت نفت در این‬ ‫زمینه کار خوبی انجام داد و دو سال مطالعه در زمینه نحوه‬ ‫تغییر در قرار دادهــای نفتی منجر به یافتــن الگویی برای‬ ‫ایجاد تغییراتی در قراردادهای نفتی با شرکت های خارجی‬ ‫شــد‪ .‬وزارت نفت در این مطالعات تمام نوع قراردادهایی‬ ‫که در این بخش مورد استفاده قرار می گیرد را مورد بررسی‬ ‫قــرار داد‪ .‬در این بیــن قراردادهای خدماتی عــراق مورد‬ ‫اســتقبال در دنیا واقع شده اســت‪ .‬با اینکه این قرار دادها‬ ‫ت اما عراق‬ ‫مشارکت در مخزن یا مشارکت در حوزه نفت نیس ‬ ‫تالش کرده تــا در این قراردادها مــدت باز پرداخت پول را‬ ‫افزایش دهد و شرکت های فعال در حوزه نفت را به صورت‬ ‫طوالنی مدت تــری در حوزه های نفتی خود نگــه دارد‪ .‬به‬ ‫نظر می رسد این نوع قراردادها هم با استقبال شرکت های‬ ‫فعال در حوزه نفت و گاز بین المللی همراه بود ه و در مجموع‬ ‫این قراردادها بــا اقبال همراه بوده و تجربــه موفقی از کار‬ ‫درامده است‪ .‬در حال حاضر عراق دارد به این سمت حرکت‬ ‫می کند که ‪ PRODUCT SHARING‬را بپذیرد‪ .‬این زمزمه‬ ‫در عراق شــنیده می شــود که دیگر قرار دادهای خدماتی‬ ‫هم برای انها جذابیتی ندارد و عــراق این امادگی را دارد تا‬ ‫شرکت های دارای فن اوری و صاحب تکنولوژی را در بخش‬ ‫نفت و گاز خود شریک کند‪ .‬پیش از عراق توسط بسیاری‬ ‫از کشورها از جمله روســیه این روش در صنعت نفت مورد‬ ‫استفاده قرار گرفته‪ .‬در ایاالت متحده امریکا تمام مخازن‬ ‫در اختیار بخش خصوصی است و دولت امریکا هیچ نقش‬ ‫مســتقیمی در بهره برداری از مخازن نفت بر عهده ندارد‪.‬‬ ‫تنها دولت امریکا از شــرکت های نفتی این کشور مالیات‬ ‫اقتصاد سیاسی‬ ‫اقتصاد سیاسی‬ ‫‪255‬‬ ‫اقتصاد سیاسی‬ ‫‪256‬‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫اقتصاد سیاسی‬ ‫و بهره مالکانه می گیرد‪ .‬این مالیــات و بهره مالکانه حدود‬ ‫‪70‬درصد از درامد دولت امریکا را تشکیل می دهد اما دولت‬ ‫ایاالت متحده امریکا هیچ نقش مستقیمی در بهره برداری‬ ‫از مخازن نفتی این کشور به عهده ندارد و هیچ محدودیتی‬ ‫هم برای بخش خصوصی بــرای ورود به این عرصه ایجاد‬ ‫نکرده است‪ .‬بنابراین این امیدواری وجود دارد که بعد از دو‬ ‫سال کار کارشناسی روی الگوی قراردادهای جدید نفتی که‬ ‫توسط وزارت نفت صورت پذیرفته است‪ ،‬بعد از نهایی شدن‬ ‫نتیجه انتخابات مجلس این الگو نهایی بشود و اختالفاتی‬ ‫که بر سر جزییات این قرار دادها در حال حاضر وجود دارد‬ ‫از میان برود‪.‬‬ ‫کشور ما جزو ان دســته کشورهایی اســت که حتی‬ ‫باتوجه به رکود قیمتی که بر بازار نفت حاکم اســت‪ ،‬باز هم‬ ‫استخراج و فروش نفت توجیه اقتصادی دارد و کشور باید‬ ‫از این مزیت به نحوی شایسته استفاده کند‪ .‬در حال حاضر‬ ‫هزینه تولید هر بشــکه نفت در ایران به صــورت میا نگین‬ ‫در حدود ‪ 5‬دالر است‪ .‬این شــرایط برای کشور عربستان‪،‬‬ ‫قطر‪ ،‬کویت‪ ،‬عراق هم وجود دارد‪ ،‬در حالی که کشورهای‬ ‫افریقایی‪ ،‬امریکای جنوبی‪ ،‬اروپایی‪ ،‬خلیج مکزیک و حتی‬ ‫نفت شــیل امریکا با این رکود قیمتی که بر بازار بین المللی‬ ‫نفت حاکم شده اســت نمی توانند دوام بیاورند‪ .‬بنابراین و‬ ‫باتوجه به این شرایط بسیاری از شرکت های بزرگ در صنعت‬ ‫نفت و گاز اعالم امادگی کرده اند که به ســرعت و با ایجاد‬ ‫فضای مناســب و امادگی ایران برای بســتن قراردادهای‬ ‫جدید نفتی این امادگی را دارند که دوباره در صنعت نفت و‬ ‫گاز کشور سرمایه گذاری کنند‪.‬‬ ‫با توجه به این شــرایطی که شــما به ان اشــاره‬ ‫کردید ‪ ،‬به نظر می رسد که شــرکت های فعال در‬ ‫حوزه نفت و گاز بیــش از انکه به خاطر تحریم ها‬ ‫حاضر به ســرمایه گذاری در صنعــت نفت و گاز‬ ‫کشور نباشند‪ ،‬این عدم تمایل بیشتر ناشی از نوع‬ ‫قراردادهای نفتی بوده که تا پیش از این در میان‬ ‫ایران و شرکت های بین المللی فعال در این صنعت‬ ‫به امضا می رسیده است ‪.‬‬ ‫بحث عدم سرمایه گذاری شرکت های بین المللی‬ ‫نفتی به خاطر تحریم های صنعت نفت و گاز ایران توســط‬ ‫ایاالت متحده امریــکا همچنان اصلی تریــن دلیل برای‬ ‫عدم ســرمایه گذاری در صنعــت نفت و گاز ایران اســت‪.‬‬ ‫شــرکت های نفتی هنــوز بــه دلیــل وجــود تحریم های‬ ‫نفتــی نمی توانند از بانک هــای بزرگ دنیا بــرای فاینانس‬ ‫پروژه های ایران اســتفاده کنند و بانک هــای بزرگ بعضا‬ ‫مجوز ســرمایه گذاری از امریکا دارند‪ ،‬بنابراین نمی توانند‬ ‫به راحتی ســرمایه گذاری در پروژه های نفتــی ایران را‪ ،‬به‬ ‫دلیل تحریم ها تامین کنند‪ .‬این بانک ها هنوز نتوانسته اند‬ ‫خود را با شــرایط جدید تطبیق بدهند و هنــوز اماده حضور‬ ‫و تامین مالــی پروژه های ایران نیســتند‪ .‬باتوجــه به این‬ ‫شرایط شــرکت های متوســط حاضر در صنعت نفت و گاز‬ ‫دنیا از امکان کمتری برای حضور در پروژه های نفتی ایران‬ ‫برخوردار هستند‪ .‬در این شرایط ما باید به دنبال شرکت های‬ ‫بزرگ نفتــی ماننــد زیمنس برویــم و این قبیل شــرکت ها‬ ‫باتوجه به اینکه دارای بانک هســتند این امکان را دارند تا‬ ‫خود به صورت مســتقل بتوانند منابع مالی مــورد نیاز خود‬ ‫را تامین کنند‪ .‬راه دیگری که در این شــرایط می توانیم به‬ ‫ان تکیه کنیم استفاده از پوشش های بیمه ای است مانند‬ ‫بیمه هروس در المان یا بیمه ســاچی در ایتالیــا‪ ،‬بنابراین‬ ‫ما هنوز برای جذب ســرمایه و ســرمایه گذاری بین المللی‬ ‫در پروژه های صنعت نفت و گاز مشــکل تحریم ها را پیش‬ ‫رو داریم‪.‬‬ ‫با توجــه به اینکــه بعــد از اجرایی شــدن برجام‬ ‫کشــورهای مختلف در راس هیات های بلند پایه‬ ‫سیاســی و اقتصادی بــه ایران ســفر کرده اند‪،‬‬ ‫ایا در خــال این ســفرها صحبتی جــدی برای‬ ‫ســرمایه گذاری در صنعت نفــت و گاز ایران بین‬ ‫هیات های اقتصادی این کشورها با ایران صورت‬ ‫پذیرفته است؟‬ ‫در بعــد اقتصــادی بعــد از اجرایی شــدن برجام‬ ‫مبادله های تجاری برقرار شده است‪ .‬در بخش نفت و گاز‬ ‫می توان به صف شکنی شرکت توتال فرانسه اشاره کرد‪ .‬این‬ ‫شرکت برای اولین بار بعد از اجرایی شدن برجام‪ ،‬نفت ایران‬ ‫را خریداری و به مقصد اروپا بار گیری کرد‪ .‬سایر شرکت های‬ ‫نفتی مانند ویتــول و چاینا اویــل به بازار ایران برگشــتند و‬ ‫در حال حاضر مشــغول انجــام کارهای تجاری بــا ایران‬ ‫هستند‪ .‬به نظر می رســد این قبیل کارها‪ ،‬مقدمه ای است‬ ‫برای ســرمایه گذاری در حوزه نفت و گاز ایــران‪ .‬اما اینکه‬ ‫بخواهیم بــا اطمینان بگوییم که این شــرکت ها در بخش‬ ‫نفت و گاز ایران ســرمایه گذاری می کننــد این بر می گردد‬ ‫به نحو ه اســتفاده از پوشــش بیمه ای در پروژه های نفت و‬ ‫گاز کشــور و همچنین مذاکراتی که با امریکا در این زمینه‬ ‫انجام می گیرد‪.‬‬ ‫شما به بحث قراردادهای نفتی به عنوان یکی از‬ ‫پارامترهای مهم در زمینه جذب ســرمایه گذاری ‬ ‫خارجی در صنعت نفت و گاز کشور اشاره کردید‪.‬‬ ‫قراردادهای جدید نفتی که توســط وزارت نفت‬ ‫طراحی و ارائه شده ‪ ،‬منجر به صف بندی موافقان‬ ‫و مخالفان این قراردادها شــده است‪ .‬باتوجه به‬ ‫مخالفت های صــورت گرفته با ایــن قراردادها‪،‬‬ ‫ایا قراردادها این امــکان را می یابند که به مرحله‬ ‫اجرا برسند؟‬ ‫بی تردید مخالفان و موافقان این قراردادها دارای‬ ‫نقطه نظرها و اســتدالل هایی در این زمینه هستند که نیاز‬ ‫است در یک فضای ارام مطرح شود و مورد تجزیه و تحلیل‬ ‫قرار بگیرد‪ .‬بی شک برای اینکه تحلیل درستی درباره این‬ ‫نقدها انجام شود و مباحث مطرح شده در این زمینه از سوی‬ ‫موافقان و مخالفان به نتیجه برســد‪ ،‬نیاز اســت تا مرجعی‬ ‫به عنوان حکم مشــخص شــود تا نقدها و نقطه نظر های‬ ‫دو طرف را بشــوند تا در مورد ایــن قراردادها به جمع بندی‬ ‫برسد‪ .‬به عنوان نمونه بســیاری از مخالفان این قراردادها‬ ‫معتقد هســتند که این قراردادها با اصل ‪ 44‬قانون اساسی‬ ‫در تضاد است‪ .‬من به عنوان کسی که چهار سال به عنوان‬ ‫رئیس کمیسیون اصل ‪ 44‬اتاق بازرگانی فعالیت می کردم‪،‬‬ ‫می توانم بگویم که ایــن نوع قراردادها که توســط وزارت‬ ‫نفت طراحی شــده هیچ تضادی با اصل ‪ 44‬ندارد‪ .‬در هیچ‬ ‫ جا از قانون به صراحت نگفته اســت که بخش خصوصی‬ ‫نمی تواند در باالدســتی حضور نداشــته باشــد‪ .‬در قانون‬ ‫ پنج توسعه کشــور به صراحت گفته شــده که وزارت نفت‬ ‫باید اجــازه دهد و مجوزهــای الزم را بــرای حضور بخش‬ ‫خصوصی در صنعت نفت و گاز کشــور صادر کند‪ .‬بنابراین‬ ‫به نظر می رسد که این بحث ها بیشتر به صورت کلی بیان‬ ‫می شــود و مصرف دیگری دارد‪ .‬بی تردیــد این قراردادها‬ ‫نیازمند اصالح هســتند اما اینکه برخی دوستان به صورت‬ ‫کلی می گوینــد که وزارت نفــت در بحث ســرمایه گذاری‬ ‫نباید به طرف خارجی ها برود و اساس این نوع قراردادها را‬ ‫عربستان با تمام توان سعی در جلوگیری‬ ‫از بازگشــت ایران بــه بــازار بین المللی‬ ‫دارد‪ .‬عراق هــم چندان مایل نیســت تا‬ ‫نفت ایران بار دیگر وارد بازار شــود‪ .‬این‬ ‫رقابت هــای مخرب که بین کشــورهای‬ ‫منطقه از یک طــرف و همچنین مباحثی‬ ‫که بین اعضای اوپک و غیر اوپک شکل‬ ‫گرفته سبب شــده تا قیمت جهانی نفت‬ ‫روندی نزولی را طی کند‬ ‫زیر سوال می برند‪ ،‬به نظر نمی اید که اقدام درستی باشد‪.‬‬ ‫مخالفان این قراردادها می گویند وزارت نفت باید خود کار‬ ‫بهره برداری از میادین نفتــی و گازی را انجام دهد‪ ،‬این در‬ ‫شرایطی است که این کار نیازمند سرمایه گذاری است و در‬ ‫حال حاضر این ســرمایه در اختیار وزارت نفت قرار ندارد‪.‬‬ ‫وزارت نفت در حال حاضر ‪ 50‬میلیارد دالر از منابع صندوق‬ ‫توسعه ملی را در اختیار داشته اما متاسفانه در حال حاضر ‬ ‫ترازنامه اش با مشکل مواجه اســت و این امکان را ندارد تا‬ ‫این مبلغ را پرداخت بکند‪ .‬باتوجه به برنامه ششم توسعه و‬ ‫همچنین ســخنان مقام معظم رهبری مبنی بر رشد ساالنه‬ ‫هشت درصدی نیازمند این هستیم تا ســاالنه حدود ‪250‬‬ ‫میلیارد دالر در کشور ســرمایه گذاری کنیم‪ .‬بخشی از این‬ ‫ســرمایه باید از بودجه دولت بیاید‪ ،‬بخشی از نظام بانکی‪،‬‬ ‫بخشــی از صندوق توســعه ملی‪ ،‬بخشــی از بازار سرمایه‬ ‫اما نهایتــا ‪ 50‬میلیــارد دالر از این مبلغ هم بایــد از طریق‬ ‫سرمایه گذاری خارجی در کشور تامین شود‪ .‬بنابراین به نظر‬ ‫می رسد برخی از دوســتان واقعیت های موجود در اقتصاد‬ ‫کشور و ضرورت ها در این زمینه را نمی بینند و می گویند چه‬ ‫احتیاجی است تا خارجی ها بیایند و در حوزه صنعت نفت و‬ ‫گاز کشور حضور داشته باشــند و سرمایه گذاری کنند؟ این‬ ‫در حالی اســت که به نظر من ضرورت هــا و واقعیت های‬ ‫اقتصادی‪ ،‬خود را بــه ما تحمیل می کنند و ما را به ســمت‬ ‫استفاده از سرمایه گذاران و دارندگان تکنولوژی در بخش‬ ‫نفت و گاز سوق می دهند‪.‬‬ ‫با توجه به پایان سال ‪ ،94‬پیش بینی شما از حوزه‬ ‫ی در سال ‪ 95‬چیست؟‬ ‫نفت و گاز و پتروشیم ‬ ‫کارشناســان شــرایط اقتصادی جهان را در سال‬ ‫‪ 2016‬چنــدان امیدوار کننده پیش بینــی نکرده اند‪ .‬به نظر‬ ‫این کارشناسان متوســط رشــد اقتصادی جهان در حدود‬ ‫‪ 3.8‬درصــد خواهد بود‪ .‬یکــی از اقتصادهایــی که به نظر‬ ‫کارشناســان با کاهش رشد در ســال ‪ 2016‬مواجه خواهد‬ ‫شد‪ ،‬اقتصاد چین است‪ .‬باتوجه به اینکه چین در حال حاضر‬ ‫اولین شریک تجاری ما‪ ،‬چه در صادرات و چه در واردات‪،‬‬ ‫محســوب می شــود‪ ،‬این امکان وجود دارد تا این کاهش‬ ‫رشــد اقتصادی چین روی اقتصاد ما هم تاثیرگذار باشــد‪.‬‬ ‫کارشناســان همچنین پیش بینی می کنند که این احتمال‬ ‫وجود دارد تا بازارهای مالی بین المللی با بحران روبه رو شود‬ ‫و بحران های مالی سال ‪ 2008‬بار دیگر برگردد و بر اقتصاد‬ ‫جهانی تاثیر بگــذارد‪ .‬از طرف دیگر ایــن امیدواری وجود‬ ‫دارد تا با کاهش تنــش در منطقه‪ ،‬به خصــوص در عراق و‬ ‫سوریه‪ ،‬این زمینه به وجود بیاید که ایران و عربستان به هم‬ ‫ی با هم داشته باشند‪.‬‬ ‫نزدیک تر شوند و بتوانند همکاری های ‬ ‫این مساله منجر به این خواهد شد تا نفت به کانال ‪ 40‬تا ‪50‬‬ ‫دالر به ازا ی هر بشکه برگردد‪ .‬از طرف دیگر این امکان برای‬ ‫کشور در حال شکل گیری است تا بتواند کاالهای تولید شده‬ ‫و همچنین خدمات فنی و مهندســی خود را به کشــورهای‬ ‫منطقه و همســایه خود صادر کند‪ .‬این مســاله می تواند به‬ ‫اقتصاد کشــور کمک خوبی کند‪ .‬طبق براورد موسسه های‬ ‫بین المللی در سال اینده ایران این امکان را خواهد داشت‬ ‫تا حدود شش الی هفت درصد رشد اقتصادی داشته باشد‪.‬‬ ‫برنامه ای هم که دولت برای سال اینده تدارک دیده به نظر‬ ‫می رسد برنامه جامع و کاملی باشــد‪ .‬دولت تالش کرده به‬ ‫صورت اسیب شناسانه این برنامه را تهیه کند‪ .‬برنامه دولت‬ ‫برنامه مساله محور و موضوع محور است‪ .‬دولت تالش کرده‬ ‫تا بحران های مختلفی که کشور با ان مواجه خواهد شد از‬ ‫ب و بحران محیط زیســت را در برنامه ببیند‪.‬‬ ‫جمله بحران ا ‬ ‫بنابراین هر چند اقتصاد جهانی در سال اینده شرایط مناسبی‬ ‫را نداشته باشــد اما این امیدواری وجود دارد تا پای اقتصاد‬ ‫کشور باتوجه به فضای مناسبی که به واسطه اجرایی شدن‬ ‫برجام ایجاد شده ‪ ،‬دوباره به مسیر توسعه باز شود و ما شاهد‬ ‫رشد اقتصادی کشور در سال اینده باشیم‪.‬‬ ‫پاشنهاشیل‬ ‫اقتصاد سیاسی‬ ‫انچه هنوز گریبان اقتصاد ایرانراسفتفشارمی دهدرکود است‪.‬انهمرکودیکههمراه‬ ‫شــده با تورم‪ .‬دولت حاال که به توافق هسته ای رســیده امیدهای زیادی دارد که بتواند از این‬ ‫شرایطخالصشود‪.‬اگرچهبسته هاییبرایعبورازبحراننیزتدارکدیدهشدهبوداماهیچ کدام‬ ‫نتوانستهدارویایندردباشد‪.‬‬ ‫پرون‬ ‫د‬ ‫ه‬ ‫دوم‬ ‫‪258‬‬ ‫رکودهمچناندولتیازدهمراازارمی دهد‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫اقتصاد سیاسی‬ ‫رکود و ما ادراک رکود‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫اقتصاد سیاسی‬ ‫در ریکاوری به سر می بریم‬ ‫گفت وگوی مثلث با البرت بغازیان‬ ‫فقط باید دعا کنیم‬ ‫گفت وگوی مثلث با محمدقلی یوسفی‬ ‫چه کسی گفته رکود داریم؟!‬ ‫گفت وگوی مثلث با دکتر مهدی‬ ‫تقوی‬ ‫‪259‬‬ ‫اقتصاد سیاسی‬ ‫محمد مهدی صدرزاده‬ ‫روزنامه نگار حوزه اقتصاد کالن‬ ‫‪1‬‬ ‫اقتصاد ایران روزهای سختی را پشت سر می گذارد‪.‬‬ ‫یک شــرایط پر از بیم و امید که حاال در دوران پســا برجام‬ ‫با اینده مبهمی مواجه اســت‪ .‬برخی از اغاز دوران رشــد و‬ ‫شکوفایی اقتصاد سخن به میان می اورند و از سوی دیگر‬ ‫برخی از ورود به فاز تازه ای از معضالت اقتصادی به دلیل‬ ‫رویکردهای دولت مستقر روایت می کنند‪.‬‬ ‫«زیست در دوران رکود تورمی»؛ این گزاره‪ ،‬تفسیری‬ ‫از مختصــات اقتصادی شــرایط حاضر اســت کــه غالب‬ ‫اقتصاد دان های ما روی ان به اشــتراک نظر رســیده اند‪.‬‬ ‫این شرایط چه تعریفی دارد؟ چرا در چنین وضعیتی گرفتار‬ ‫شده ایم؟ ما چه زمانی از ان خارج خواهیم شد؟ این نوشتار‬ ‫تالش می کند پاسخ این سوال ها را بررسی کند‪.‬‬ ‫هویت شناسی شرایط فعلی‬ ‫‪260‬‬ ‫علی طیب نیا از جمله وزرایی بود‬ ‫که به حسن روحانی نامه نوشت‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫اقتصاد سیاسی‬ ‫رکود تورمی شرایطی است که در ان سطح قیمت ها‬ ‫و بیکاری توامان افزایــش می یابد‪ .‬دلیل رکــود تورمی از‬ ‫منظر اقتصاد کالن‪ ،‬کاهش عرضه کل بیشــتر از افزایش‬ ‫تقاضای کل است که به نوبه خود از منظر مکاتب مختلف‬ ‫اقتصادی دالیل و ریشــه های متفاوتی دارد‪ .‬به طور مثال‬ ‫از منظر مکتب اقتصادی نئوکینزی ها تورم ناشی از سمت‬ ‫عرضه یا فشــار هزینه تورمی (شــامل سیاست های مالی‬ ‫دولت مانند مالیات بر عوامل تولیــد یا کمبود منابع طبیعی‬ ‫به ســبب جنگ) عامل بروز رکود تورمی است‪ .‬اما از منظر‬ ‫پول گرایان و کینزی های جدید‪ ،‬انتظارات تورمی ناشی از‬ ‫افزایش دستمزد کارگران باعث بروز رکود تورمی می شود‪.‬‬ ‫نئوکالســیک ها عدم توانایــی دولت در تنظیــم قوانین و‬ ‫کاهش بهره وری نیروی کار را دلیل اصلی بروز رکود تورمی‬ ‫ دانســته‪ ،‬درصورتــی که کالســیک های جدیــد تغییر در‬ ‫سیاست های پولی مصلحت گرایانه را که باعث بروز پدیده‬ ‫ناسازگاری زمانی (تغییر در ترجیح های تصمیم گیرندگان‬ ‫اقتصادی در طول زمان) می شود‪ ،‬دلیل اصلی می دانند‪.‬‬ ‫از منظر مکتب اتریشی‪ ،‬افزایش خلق پول درونی یا اعتبار‬ ‫با رشــدی بیشــتر از رشــد تولید کاالها‪ ،‬عامل بروز پدیده‬ ‫یادشده است‪ .‬از منظر مطالعات کاربردی‪ ،‬برخی مطالعات‬ ‫مانند برونو و ســاچ‪ ،‬روگر و کیلیان عامل بــروز رکود تورمی‬ ‫ در اقتصاد را تغییرات در نوسانات قیمت نفت می دانند که‬ ‫متاثر از تفکرات نئوکینزی اســت‪ .‬در مقابــل‪ ،‬برخی مانند‬ ‫بارســکی و کیلیان و هانت اعتقاد دارند عوامل دیگری به‬ ‫غیر از نوســانات قیمت نفت مانند بهــره وری پایین نیروی‬ ‫کار‪ ،‬سیاســت های مصلحت گرایانه پولــی و خلق پول به‬ ‫ی شده اند‪ .‬بر‬ ‫میزان بیشتر از رشد تولید باعث بروز رکود تورم ‬ ‫پایه این پژوهش ها‪ ،‬با دیدگاه های نئوکینزی و کینزی جدید‬ ‫نمی توان با تــورم رکودی مقابله کرد‪ ،‬بلکــه باید راهکارها‬ ‫را در ســایر مکاتب اقتصادی جســت وجو کرد‪ .‬بنابراین‪،‬‬ ‫اگرچه از منظر مطالعات کاربردی انجام شــده درخصوص‬ ‫رکود تورمی اجمــاع وجود ندارد و باتوجه به شــرایط حاکم‬ ‫بر اقتصاد هرکشــور باید راهکار خاص ان تحلیل شود‪ ،‬اما‬ ‫می توان نوسانات قیمت نفت‪ ،‬روش های مصلحت گرایانه‬ ‫اتخاذ سیاست های پولی و مالی توسط دولت‪ ،‬خلق اعتبار‬ ‫مــازاد بر تولید و بهــره وری پاییــن نیــروی کار را به عنوان‬ ‫مهمترین دالیل مشاهده شده از رکود تورمی بر پایه تجارب‬ ‫و مطالعات جهانی نام برد‪ .‬باتوجــه به روند امارهای کالن‬ ‫در اقتصاد ایران مشــاهده می شــود که هر کدام از دالیل‬ ‫مذکور می توانند عامل اصلی بروز رکــود تورمی در اقتصاد‬ ‫ایران باشند‪.‬‬ ‫عوامل بروز رکود در ایران‬ ‫تحریم های اقتصادی شــامل تحریم نفتی‪ ،‬تحریم‬ ‫مالی و تحریم شرکت های ایرانی‪ ،‬در مجموع از مهم ترین‬ ‫عوامل بروز رکود شدید اقتصادی طی سال های اخیر بوده‬ ‫و کماکان از مهم ترین عوامل تداوم رکود اقتصادی است‪.‬‬ ‫این تحریم ها از چند مســیر به رکود اقتصــاد ایران منتهی‬ ‫شده که از جمله می توان به کاهش شدید درامدهای نفتی‪،‬‬ ‫جهش نــرخ ارز و بی ثباتی ان‪ ،‬حاکمیــت نظام چندنرخی‬ ‫ارز‪ ،‬سخت تر شــدن مبادالت مالی و کاالیی با کشورهای‬ ‫خارجی و افزایش ریســک و نااطمینانــی و کاهش امنیت‬ ‫اقتصادی اشاره کرد‪.‬‬ ‫کاهش شــدید درامدهای نفتــی‪ :‬تجربه اقتصاد‬ ‫ایران نشــان داده اســت که واکنش تولید و رشــد اقتصاد‬ ‫ایران نسبت به نوسان درامدهای نفت‪ ،‬نامتقارن است؛ به‬ ‫این معنا که کاهش درامد نفت نسبت به افزایش ان‪ ،‬اثرات‬ ‫شــدیدتری بر تولید و رشــد اقتصادی می گــذارد‪ .‬درواقع‬ ‫واکنش عملکرد اقتصاد ایران نســبت به نوســانات درامد‬ ‫نفت‪ ،‬شــبیه واکنش یک فرد معتاد به مصرف مواد مخدر‬ ‫است‪ .‬مصرف ماده مخدر تنها فرد را سرپا نگه می دارد اما‬ ‫عدم دریافت مواد مخدر‪ ،‬فرد معتــاد را از پای درمی اورد‪.‬‬ ‫به صورت مشابهی‪ ،‬هنگامی که درامدهای نفتی باال ست‪،‬‬ ‫اقتصاد کشور نیز سرپا ست؛ اما به محض کاهش قابل توجه‬ ‫درامدهای نفتی‪ ،‬اقتصاد با یک شوک منفی مواجه می شود‬ ‫و نرخ رشد اقتصادی با کاهش شــدید روبه رو می شود‪ .‬بر‬ ‫این اساس‪ ،‬تحریم نفتی از مسیر کاهش شدید درامدهای‬ ‫روحانی می داند عدم درمان رکود‬ ‫می تواند برایش در انتخابات‬ ‫اینده دردسرساز شود‬ ‫نفتی‪ ،‬اثرات رکودی شدیدی را طی دو سال اخیر بر اقتصاد‬ ‫ایران بر جای گذارده است‪.‬‬ ‫جهش نــرخ ارز و بی ثباتــی ارزی‪ :‬جهش نرخ ارز‬ ‫اگرچه از مسیر افزایش قدرت رقابتی تولیدکنندگان داخلی‬ ‫در برابر رقبای خارجی در بازارهای داخلی و خارجی می تواند‬ ‫به افزایش تولید و بهبود رشد اقتصادی کمک کند‪ ،‬اما در‬ ‫مقابل با افزایش شدید هزینه های تولید اثرات رکودی قوی‬ ‫دربردارد‪ .‬مســاله مهم این اســت که اثرات منفی ناشی از‬ ‫افزایش هزینه های تولید‪ ،‬به ســرعت و با قــدرت اقتصاد‬ ‫را تحت تاثیر قــرار می دهد؛ اما بروز اثرات مثبت ناشــی از‬ ‫افزایش قدرت رقابتی‪ ،‬زمانبر بوده و به مرور بروز می یابد‪.‬‬ ‫عالوه بر جهش نرخ ارز‪ ،‬بی ثباتی ارزی نیز از مســیر‬ ‫ایجاد نااطمینانی های گسترده‪ ،‬اثرات رکودی در پی داشته‬ ‫اســت؛ بنابراین در کوتاه مدت جهش ها و بی ثباتی ارزی‪،‬‬ ‫درنهایت اثرات رکودی سریع و قوی را در اقتصاد کشور بر‬ ‫جای گذارده است‪.‬‬ ‫ســخت تر شــدن مبــادالت مالــی و کاالیــی با‬ ‫کشــورهای خارجی‪ :‬تحریم نفتی تنها یکی از جنبه های‬ ‫تحریم های دوران قبل از برجام بوده اســت‪ .‬تحریم مالی‬ ‫از مسیر تحریم شبکه بانکی کشــور و به ویژه تحریم بانک‬ ‫مرکزی و همچنین تحریم از سوی بسیاری از شرکت های‬ ‫خارجی در این چند سال موجب شده است نه تنها مبادالت‬ ‫مالی و کاالیی با خارج از کشــور بسیار ســخت‪ ،‬زمان بر و‬ ‫پرهزینه شود‪ ،‬بلکه در مواردی عمال غیرممکن نیز باشد‪.‬‬ ‫درواقع در شرایط فعلی محدودیت های مقداری در تجارت‬ ‫خارجی اثرات به مراتب مخرب تری نســبت به محدودیت‬ ‫قیمتی نرخ ارز دارند‪ .‬برای مثال عدم امکان واردات قطعات‬ ‫خاصی‪ ،‬می تواند صنایع را با مشکالت شدیدی مواجه کند‬ ‫که نمونه بارز ان را در صنعت خودرو می توان دید‪ .‬باتوجه‬ ‫به مراودات مالی و کاالیی گسترده اقتصاد ایران با خارج از‬ ‫کشور‪ ،‬این امر به طور طبیعی اثرات رکودی قوی بر اقتصاد‬ ‫ایران داشته است‪.‬‬ ‫افزایش ریســک و نااطمینانــی و کاهش امنیت‬ ‫اقتصادی‪ :‬یکی از ملزومات رونق تولید و رشــد اقتصادی‬ ‫در هر کشوری‪ ،‬حاکمیت اطمینان و امنیت اقتصادی برای‬ ‫فعاالن اقتصادی است‪ .‬تشــدید تحریم های اقتصادی و‬ ‫افزایش تنش در روابط خارجی از مسیر تشدید نااطمینانی‬ ‫و کمرنگ کردن امنیت اقتصادی‪ ،‬ریسک سرمایه گذاری‬ ‫بــرای تولیــد را افزایش داده و طبیعی اســت کــه این امر‬ ‫درنهایت اثرات منفی بر تولید ملی و سرمایه گذاری بر جای‬ ‫گذارده است‪.‬‬ ‫فاکتور مهم افزایش پایه پولی‬ ‫اگرچه اغلب اعضای تیم اقتصادی دولت‪ ،‬خواسته یا‬ ‫ناخواسته به مکتب پولی (نئوکالسیک لیبرال) گرایش دارند‬ ‫و مدام بر اهمیت کنترل رشد نقدینگی به عنوان لنگر ثبات‬ ‫در اقتصاد کالن تاکید و تکرار دارند‪ ،‬ولی در عمل رویکرد و‬ ‫عملکرد انها‪ ،‬افزایش رشد باالی نقدینگی است‪.‬‬ ‫به طور مشخص از زمان روی کار امدن دولت یازدهم‪،‬‬ ‫یعنی در دوسال اول فعالیت ان نه تنها رشد نقدینگی کاهش‬ ‫نیافته‪ ،‬بلکه رشد فزاینده ای نیز داشته است‪ .‬به گونه ای که‬ ‫باوجود کاهــش ‪ ۵‬درصدی پایــه پولی در ســه ماهه اول‬ ‫ســال ‪ ۱۳۹۲‬این مولفه در ‪ ۹‬ماهه بعد (یعنی فصول دوم‪،‬‬ ‫سوم و چهارم)‪ ۲۳ ،‬درصد رشــد داشته است که در نهایت‬ ‫(به دلیل کاهــش ‪ ۵‬درصدی در فصل اول ســال) یکی از‬ ‫باالترین رشدها یعنی رشــد ‪ ۱۸‬درصدی پایه پولی را برای‬ ‫ســال ‪ ۱۳۹۲‬به ارمغــان اورده که حاصل ان رشــد باالی‬ ‫‪ ۲۹‬درصدی نقدینگی بوده اســت‪ .‬حتی در ســال اجرای‬ ‫هدفمندسازی یارانه ها‪ ،‬رشد پایه پولی در سطح‪ ۱۱/۴‬درصد‬ ‫کنترل شد‪ .‬البته رشــد فزاینده نقدینگی در سال ‪ ۱۳۹۳‬نیز‬ ‫ادامه یافته است‪ ،‬به طوری که در سال ‪ ۱۳۹۳‬نیز نرخ رشد‬ ‫اقتصاد سیاسی‬ ‫شرایط خروج از رکود اقتصادی‬ ‫از انجا کــه مهم تریــن عوامل بروز رکــود اقتصادی‬ ‫فعلی‪ ،‬از طرف عرضه اقتصاد و ناشی از تحریم اقتصادی‬ ‫بوده است‪ ،‬طبیعتا شرایط خروج از رکود اقتصادی نیز بیش‬ ‫و پیــش از اینکه از طــرف تقاضای اقتصاد تامین شــود‪،‬‬ ‫عمدتا باید از طرف عرضه اقتصاد تامین شــود‪ .‬در چنین‬ ‫تو سویی‬ ‫فضایی‪ ،‬جهت خروج از رکود اقتصادی‪ ،‬چه سم ‬ ‫در سیاست گذاری اقتصادی باید اتخاذ شود؟‬ ‫اعمال سیاست های محافظه کارانه در راستای حفظ‬ ‫ثبات پولی و مالی‬ ‫اقتصاد دان هــای دولت امــا می گویند کــه عبور از‬ ‫شــرایط فعلی تحریک تقاضا بدون رفــع محدودیت های‬ ‫سمت عرضه اثر معناداری بر تولید نخواهد گذاشت و تنها‬ ‫رشد قیمت ها را در پی دارد‪ .‬اما در شرایطی که تکانه های‬ ‫مثبت در سمت عرضه اقتصاد منجر به تحرک اولیه برخی‬ ‫بخش های اقتصادی شــده و این تحرک به شکل مناسبی‬ ‫به ســایر بخش ها انتقال یابد‪ ،‬فعال کــردن تقاضا‪ ،‬باعث‬ ‫تحرک بیشــتر ســمت عرضه و تولید در دوره هــای اتی از‬ ‫طریق افزایش سطح تقاضا خواهد شد‪ .‬البته به دلیل اتخاذ‬ ‫رویکرد کاهش تورم با هدف ایجاد ثبات اقتصادی‪ ،‬تحریک‬ ‫سمت تقاضا با استفاده از رشــد نقدینگی همچنان ناکارا و‬ ‫ناصحیح بوده و دو جهت گیری متناقض و ناســازگار تلقی‬ ‫می شود‪ .‬از این روی تســهیل و تشویق صادرات‪ ،‬کاهش‬ ‫مالیات‪ ،‬افزایش مخارج عمرانی دولت و حفظ رقابت پذیری‬ ‫بنگاه های داخلی از طریق اتخاذ سیاســت های مناســب‬ ‫ارزی به عنوان مجموعه اقداماتی که می تواند بدون ایجاد‬ ‫تورم‪ ،‬منجر به فعال کردن ســمت تقاضای اقتصاد شود‪،‬‬ ‫در نظر گرفته شده اســت‪ .‬این اقدامات عالوه بر انکه در‬ ‫کوتاه مدت می توانند تحرک سمت تقاضا و در نتیجه تولید‬ ‫را در پی داشته باشند‪ ،‬با سیاســت های اقتصاد مقاومتی و‬ ‫برنامه دولت در بلندمدت نیز که همانــا ایجاد بخش های‬ ‫تولیدی و صنعتی صادراتی‪ ،‬برون گرا و رقابت پذیر است‪،‬‬ ‫همخوانی کامل دارد‪.‬‬ ‫ایــن اقتصاد دان هــا پیشــنهاد می دهند کــه برای‬ ‫فعال کردن تقاضای کل بــدون ایجاد تورم بــه موارد زیر‬ ‫پرداخته شود‪:‬‬ ‫الف‪ -‬تسهیل و تشویق صادرات‬ ‫ب ‪ -‬کاهش مالیات‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫در شــرایط فعلی اقتصاد ایران‪ ،‬سیاست های کالن‬ ‫طرف تقاضا مانند سیاســت های پولی و مالی انبساطی از‬ ‫کارایی چندانی برای تحریک رشــد اقتصــادی برخوردار‬ ‫نیست‪ .‬هر چند سیاســت های پولی و مالی به طور معمول‬ ‫از مســیر تحریک طرف تقاضــا می توانــد در کوتاه مدت‬ ‫محرک رشد اقتصادی باشد؛ اما در شرایط فعلی که اقتصاد‬ ‫ت محدودیت های گسترده طرف عرضه به دلیل‬ ‫کشور تح ‬ ‫پیامدهای ناشــی از تشــدید تحریم ها قــرار دارد‪ ،‬اعمال‬ ‫سیاست های پولی و مالی انبساطی نه تنها نمی تواند کمک‬ ‫چندانی به خروج از رکود اقتصادی کند‪ ،‬بلکه از مسیر تشدید‬ ‫تورم و اختــاالت قیمتــی می تواند اثــرات تقویت کننده‬ ‫بر رکود اقتصادی نیز بــر جای گــذارد‪ .‬در مقابل انقباض‬ ‫نسخه دولتی ها‬ ‫اقتصاد سیاسی‬ ‫نقدینگی حدود ‪ ۳۱/۵‬درصد شــده اســت‪ .‬البته مسئوالن‬ ‫بانک مرکزی هیچ گاه گزارش عملکرد دو ســال گذشــته‬ ‫را شفاف نکرده اند که می تواند دالیل زیر را داشته باشد‪:‬‬ ‫‪ )۲-۱‬حکایت از تناقض رفتار (سیاســت‪-‬عملکرد) با‬ ‫گفتار انها دارد‪.‬‬ ‫‪ )۲-۲‬بیانگر عدم توفیق در مدیریت نقدینگی‪ ،‬حتی‬ ‫در مقایسه با دولت های قبل است‪.‬‬ ‫‪ )۲-۳‬نشــان از تحکیم و تقویت سلطه مالی دولت بر‬ ‫بخش پولی دارد‪ ،‬چرا که بیشتر رشد پایه پولی سال ‪۱۳۹۲‬‬ ‫ناشــی از افزایش حدود ‪ ۱۲۰‬درصدی خالص دارایی های‬ ‫خارجی بانک مرکزی است که علت ان وصول ریال توسط‬ ‫دولت از بانک مرکزی بابت ارزهای نفتی اســت که در بازار‬ ‫ارز فروخته نشده اند و در واقع مصداق بارز برداشت دولت‬ ‫از خزانه بانک مرکزی یا سلطه مالی دولت بر بانک مرکزی‬ ‫است‪.‬‬ ‫‪ )۲-۴‬اگرچه عامل اصلی رشــد پایــه پولی و افزایش‬ ‫نقدینگی‪ ،‬برداشــت دولت یا تامین مالــی دولت به روش‬ ‫پولی است‪ ،‬لیکن سایر اجزای موثر پایه پولی به ویژه بدهی‬ ‫بانک ها به بانک مرکزی افزایش یافته است‪ .‬بدهی بانک ها‬ ‫به بانک مرکزی تنها در سال ‪ ،۱۳۹۳‬به میزان ‪ ۴۲‬درصد رشد‬ ‫داشته و این در شرایطی است که با وجود افزایش حجم و‬ ‫نرخ رشد نقدینگی‪ ،‬پروژه های اقتصادی‪-‬اجتماعی مهمی ‬ ‫چون مســکن مهر نیز به دلیل عدم حمایت دولت و بانک‬ ‫مرکزی به سمت توقف گرویده اند‪.‬‬ ‫‪ )۲-۵‬با معلوم شدن نرخ باالی پایه پولی و نقدینگی در‬ ‫ی یا حتی پیمانکاران با‬ ‫دو سال گذشته‪ ،‬بنگاه های اقتصاد ‬ ‫این ابهام جدی مواجه شــده اند که چرا به رغم رشد باالی‬ ‫نقدینگی‪ ،‬تعطیلی مســکن مهــر و …‪ ،‬انها نیــز با کمبود‬ ‫نقدینگی مواجه هســتند‪ ،‬پس این حجم باالی نقدینگی‬ ‫نصیب چه کسانی شده است‪.‬‬ ‫‪ )۲-۶‬چگونه به رغم غلبه دیدگاه پولی بر تیم اقتصادی‬ ‫دولت و اذعان بــه این نکته که «علت رشــد تورم‪ ،‬رشــد‬ ‫نقدینگی است»‪ ،‬با وجود رشــد باالی نقدینگی در دوسال‬ ‫گذشته‪ ،‬مسئوالن دولتی می گویند که تورم در سایه انضباط‬ ‫پولی‪ -‬مالی در حال کاهش است؟‬ ‫مطابق دیــدگاه مکتب پولــی‪ ،‬تورم از تفاوت رشــد‬ ‫نقدینگی و رشــد اقتصــادی به دســت می اید‪ .‬بنــا به امار‬ ‫اعالم شده‪ ،‬رشد نقدینگی در سال ‪ ۱۳۹۲‬بیش از ‪ ۲۹‬درصد‬ ‫و در ســال ‪ ،۱۳۹۳‬باالی ‪ ۳۱/۵‬درصد بوده اســت‪ .‬رشــد‬ ‫اقتصادی نیز در ســال ‪ ۱۳۹۲‬منفی ‪ ۲‬درصد اعالم و برای‬ ‫سال ‪ ۱۳۹۳‬نیز رشد پایینی پیش بینی شده است‪ .‬بنابراین‬ ‫سیاست پولی موثری برای کاهش تورم اتخاذ نشده است‪.‬‬ ‫البته تغییرات پی در پی امار توسط مسئوالن از جمله‬ ‫در حوزه پولی سبب ابهام و سردرگمی در فضای کارشناسی‬ ‫و رسانه ای می شــود‪ .‬به طور مثال قائم مقام بانک مرکزی‬ ‫تو پنجم) سیاســت های پولی و‬ ‫در همایــش اخیر (بیســ ‬ ‫ارزی‪ ،‬رشد نقدینگی سال ‪ ۱۳۹۳‬را باالی ‪ ۲۲‬درصد اعالم‬ ‫کرده است که برای اعالم این رشــد‪ ،‬ناگزیر به اعالم رشد‬ ‫‪ ۳۹‬درصدی نقدینگی در ســال ‪ ۱۳۹۲‬است‪ .‬به هر ترتیب‬ ‫نقدینگــی از ‪ ۴۶۰‬هزار میلیــارد تومان در ســال ‪ ۱۳۹۱‬به‬ ‫‪ ۷۸۲‬هزار میلیارد تومان در پایان سال ‪ ۱۳۹۳‬رسیده است‬ ‫که حکایت از رشد ‪ ۷۰‬درصدی در دو ســال فعالیت دولت‬ ‫یازدهم دارد‪.‬‬ ‫پولی و مالی نیز می تواند اثرات مخربی بر تعمیق و تشدید‬ ‫رکود اقتصادی دربرداشــته باشــد؛ بنابراین بهترین گزینه‬ ‫سیاست پولی و مالی در شرایط فعلی‪ ،‬اعمال سیاست های‬ ‫محافظه کارانه (نه انبســاطی و نه انقباضی) در راســتای‬ ‫دستیابی به ثبات پولی و مالی است‪ .‬اعمال سیاست انبساط‬ ‫پولی ‪ -‬اعتبــاری‪ ،‬ان هم به طور محــدود‪ ،‬صرفا در جهت‬ ‫تامین سرمایه در گردش بنگاه های اقتصادی می تواند به‬ ‫خروج از رکود کمک کند‪.‬‬ ‫‪261‬‬ ‫اقتصاد سیاسی‬ ‫ج ‪ -‬افزایش مخارج عمرانی دولت‬ ‫د ‪ -‬حفظ رقابت پذیــری بنگاه های داخلــی از طریق‬ ‫اتخاذ سیاست های مناسب ارزی‬ ‫مساله ارز‬ ‫در شــرایط فعلی‪ ،‬حفظ ثبات ارزی از مســیر کاهش‬ ‫نااطمینانی هــا و جلوگیــری از افزایــش بیــش از پیــش‬ ‫هزینه های تولید‪ ،‬می تواند کمــک بزرگی به خروج از رکود‬ ‫اقتصــادی کند‪ .‬بــر این اســاس‪ ،‬اعمال سیاســت ارزی‬ ‫محافظه کارانه در راستای محدود کردن نوسانات نرخ ارز‬ ‫و حفظ ثبات ارزی در کوتاه مدت و استفاده منطقی از ذخایر‬ ‫ارزی‪ ،‬می تواند یکی از مهم ترین شــرایط را برای خروج از‬ ‫رکود اقتصادی فراهم کند‪.‬‬ ‫سیاست خارجی‬ ‫از انجا که مهم ترین عامل بروز و تداوم رکود اقتصادی‬ ‫فعلی‪ ،‬اعمال تحریم های اقتصادی بوده اســت‪ ،‬طبیعتا‬ ‫مهم ترین شرط خروج از رکود اقتصادی و بازگشت اقتصاد‬ ‫ایران به مدار رشد اقتصادی نیز رفع تحریم های اقتصادی‬ ‫است‪ .‬بر این اساس به نظر می رسد برجام که حاال در سال‬ ‫‪ 94‬توافق بر سر ان حاصل شده کمک بزرگی بر سر رسیدن‬ ‫به این اهداف خروج از از رکود است‪.‬‬ ‫پیش بینی اتاقی ها‬ ‫مطمئنا یکــی از اصلی ترین سیاســت ها‪ ،‬اهداف و‬ ‫دستاوردهای اقتصادی دولت یازدهم طی دو سال گذشته‬ ‫کنترل و مهارم تورم بوده اســت اما تعمیق و ادامه رکود در‬ ‫بخش هــای مختلف صنعتــی و تولیدی در ســال جاری‪،‬‬ ‫نگرانی هایی را در بین فعاالن اقتصادی ایجاد کرده است‪.‬‬ ‫ادامه و تشدید شرایط رکود اقتصادی در سال جاری‬ ‫سبب شــد که تولیدات صنعتی در سه ماهه ابتدایی امسال‬ ‫شرایط مطلوبی نداشته باشــد و طبق گزارش پژوهشکده‬ ‫پولی و بانکی تولیدات صنعتی به غیر از بخش خودرو شرایط‬ ‫مطلوبی نداشته است‪.‬‬ ‫بر اســاس این گزارش‪ ،‬براوردهایی که با استفاده از‬ ‫اطالعات شرکت های بورســی انجام شده نشان می دهد‪،‬‬ ‫که رشــد تولید صنعتی در فصل اول ‪ ۱۳۹۴‬نسبت به مدت‬ ‫مشابه سال قبل با کاهش مواجه شده است که این برخالف‬ ‫روند تولید صنعتی در ســال ‪ ۱۳۹۳‬اســت که رشد مثبت را‬ ‫نشان می داد‪.‬‬ ‫بر این اساس رشــد تولید صنعتی بدون فراورده های‬ ‫نفتی نسبت به فصل مشابه سال قبل ‪ -7/6‬درصد و نسبت به‬ ‫فصل قبل ‪ 5/9‬درصد است‪ ،‬در این فصل عملکرد صنعت‬ ‫فراورده های نفتی ضعیف تر از ســایر صنایع بود‪ ،‬از طرف‬ ‫دیگر عملکرد صنعت خــودرو همچنان رو به بهبود اســت‬ ‫و فصل اول ‪ ۱۳۹۴‬نیز نســبت به مدت مشــابه رشد داشته‬ ‫است‪.‬‬ ‫همچنین در ماه های نخست سال‪ ۱۳۹۴‬ارزش دالری‬ ‫صادرات و واردات کشور با کاهش مواجه شده است‪ ،‬البته‬ ‫باتوجه به اینکه کاهش صــادرات کمتر از کاهش واردات‬ ‫بوده است‪ ،‬تراز تجاری غیرنفتی در سه ماهه نخست مثبت‬ ‫شده است‪.‬‬ ‫در این زمینه نماینــدگان بخش خصوصی و اعضای‬ ‫هیات نمایندگان اتاق بازرگانی به طور کلی معتقدند کاهش‬ ‫تقاضا‪ ،‬عدم پرداخت بدهی های دولت به بخش خصوصی‪،‬‬ ‫نبود تحرک کافی در بخش مســکن و البتــه رکود عمومی‬ ‫در فضای اقتصــادی از جمله مهمترین دالیلی اســت که‬ ‫تولیدات صنعتی با رشــد منفی روبه رو شــد ه و اساســا رشد‬ ‫مطلوب اقتصادی را در سال جاری با مخاطره روبه رو کرده‬ ‫است‪.‬‬ ‫مسعود خوانساری‪ ،‬رئیس اتاق بازرگانی تهران معتقد‬ ‫اســت که وضعیت رشــد اقتصادی در ســال جاری بسیار‬ ‫نامطلوب بوده و اگر با رشــد اقتصادی منفی مواجه نشویم‬ ‫در خوشبینانه ترین حالت رشــد‪ ،‬نیم درصد رشد اقتصادی‬ ‫خواهیم داشت‪ .‬به گفته خوانساری بعید است که در سال‬ ‫جاری حضور هیات های تجاری خارجی در ایران تاثیری در‬ ‫وضعیت اقتصادی ایجاد کند‪.‬‬ ‫مهدی پورقاضی‪ ،‬رئیس کمیسیون صنعت و معدن‬ ‫اتاق بازرگانی تهران معتقد است که رکود عمومی حاکم بر‬ ‫اقتصاد دلیل اصلی برای منفی شدن رشد تولیدات صنعتی و‬ ‫به طور کلی بخش تولید در ماه های گذشته باشد‪.‬‬ ‫وی درباره دالیــل ادامــه روند رکــود در بخش های‬ ‫مختلــف اقتصــادی تصریح می کنــد که بخشــی از رکود‬ ‫عمومی اقتصاد به شــرایط داخلی بر می گردد؛ منابع مالی‬ ‫و همچنین قدرت خرید محدود شــده است‪ ،‬از طرفی هم‬ ‫بانک ها اعتبارات پرداخت نمی کننــد و مصوباتی که برای‬ ‫خرید مسکن یا خرید خودرو لحاظ شده اجرایی نمی شود‪.‬‬ ‫همچنین بخشی از رکود عمومی فعلی مربوط به بدهی های‬ ‫قفل شــده دولت به بخــش خصوصی اســت‪ .‬پورقاضی‬ ‫همچنین پیش بینی می کند که رشــد اقتصادی در نهایت‬ ‫حدود صفر درصد باشد‪.‬‬ ‫اما مهدی جهانگیــری‪ ،‬نایب رئیس اتــاق بازرگانی‬ ‫تهران پیش بینی می کند که رشد اقتصادی تا پایان اسفند‬ ‫منفی نخواهد بود اما باتوجه به شــرایط اقتصادی به عدد‬ ‫قابل قبولی نخواهد رسید‪ .‬به گفته وی در سه سال گذشته‬ ‫نوســان زیادی در رشــد اقتصــادی وجود داشــته و طی‬ ‫ســال های ‪ 1391‬و ‪ 1392‬با رشــد اقتصادی منفی روبه رو‬ ‫بودیم اما در سال گذشته نیز با اقداماتی که دولت در حوزه‬ ‫انضباط مالی انجام داد و همچنین فضایی که برای کشور‬ ‫به وجود امد‪ ،‬رشد اقتصادی مثبت شد‪.‬‬ ‫به اعتقاد جهانگیری انچه در شــرایط پساتحریم در‬ ‫حال رخ دادن است‪ ،‬امیدی اســت که با باز شدن فضای‬ ‫اقتصادی‪ ،‬فضای کسب و کار‪ ،‬چرخش نقدینگی و چرخش‬ ‫منابع مالی برای کسب و کار ازاد و رقابتی ایجاد شده است‪.‬‬ ‫همچنین محمدرضا بهرامن‪ ،‬عضو هیات نمایندگان‬ ‫اتاق بازرگانی تهران نسبت به ادامه وضعیت رکود در اقتصاد‬ ‫ابراز نگرانی می کند‪.‬‬ ‫به گفته وی برای اینکه جریان سالمی در روال تولید‬ ‫ن به سمت‬ ‫کشور ایجاد شــود باید تمام توان‪ ،‬اراده و قوانی ‬ ‫خروج از رکود سوق داده شــود؛ همان گونه که امار نشان‬ ‫می دهد نیمه اول امسال بخش تولید شرایط مثبتی نداشته‬ ‫ و در نیمه دوم سال به ویژه در سه ماه اخر سال تولید‪ ،‬شیب‬ ‫مالیم تری به خود گرفت و برای همین با افت بیشتری در‬ ‫بخش تولید مواجه شده ایم‪.‬‬ ‫یکی از اصولی که امروز برای بهبود وضعیت تولیدات‬ ‫صنعتینیازمندانهستیمتزریقنقدینگیدرجهتتحریک‬ ‫ل مطلوبی انجام‬ ‫تقاضاســت‪ ،‬اگر تحریک تقاضا به شــک ‬ ‫نشود نمی توان به تنهایی تولید را تقویت کرد‪ ،‬چراکه اگر در‬ ‫این شرایط تولید را افزایش دهیم اما نتوانیم عرضه متناسب‬ ‫با تولید داشته باشیم مشکالت مضاعفی برای بخش تولید‬ ‫ایجاد می شود‪.‬‬ ‫بهرامن معتقد است که یکی از فضاهایی که به سرعت‬ ‫می تواند منجر به تحرک تقاضا می شود رونق صنعت ساخت‬ ‫و ساز به ویژه ساختمان های کوچک است‪ .‬به گفته وی باید‬ ‫نقدینگی در جهت ساخت و ساز ســوق داده شود تا بتوان‬ ‫تقاضا را برای واحد های تولیدی افزایش داد‪.‬‬ ‫بهرامن تصریح می کنــد که اگر صنعت ســاختمان‬ ‫شــرایط عادی پیدا کند و جریان تقاضا در بخش تولیدات‬ ‫باال برود زمینه برای خروج از رکود فراهم می شــود چرا که‬ ‫بیش از ‪ 200‬نوع ماده تولیدی در کشــور وابسته به صنعت‬ ‫ساختمان است‪.‬‬ ‫اقتصاد سیاسی‬ ‫‪262‬‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫افق زمانی خروج از رکود اقتصادی‬ ‫ب هر غم نقدهای موجود به سیاســت های اقتصادی‪،‬‬ ‫سیاست های جدید‪ ،‬بهبود فرایند سیاست گذاری اقتصادی‬ ‫و مهم تر از همه موفقیت سیاســت خارجی در دستیابی به‬ ‫توافق در مذاکرات هسته ای و اجرای برنامه اقدام مشترک‪،‬‬ ‫زمینــه کاهش ریســک های اقتصــاد ایــران را به صورت‬ ‫قابل توجهی طــی مدتی کوتاه فراهم کرده اســت‪ .‬بر این‬ ‫اســاس انتظار می رود اقتصاد ایران در سایه فراهم شدن‬ ‫ثبات اقتصادی و سیاسی‪ ،‬از مسیر تحرک تولید‪ ،‬افزایش‬ ‫مصرف خصوصی‪ ،‬بهبود تجارت خارجی‪ ،‬افزایش تولید و‬ ‫صادرات نفت و افزایش سرمایه گذاری داخلی‪ ،‬فرایند خروج‬ ‫از رکود اقتصادی را به تدریج اغاز کند‪.‬‬ ‫پیش بینی می شود فرایند خروج از رکود در اینده البته‬ ‫نه چندان نزدیک دست یافتنی باشد‪.‬‬ ‫در ریکاوری به سر می بریم‬ ‫گفت وگوی مثلث با البرت بغازیان‬ ‫معصومه خلیلی‬ ‫روزنامه نگار‬ ‫البته در این حال و احوال هم سود بانکی خودش را با تورم‬ ‫دچار دســت انداز و باالرفتن کرد‪ .‬بعــد از ان اخالق کاری‬ ‫به هم خورد و احتکارها و بازارســازی ها و ایجــاد کمبود را‬ ‫داشــتیم و خودمان به خودمان لطمه زدیم که حاصل ان‬ ‫رکود تورمی شد‪.‬‬ ‫اما حاال حتما مهمترین ســوال این است که چگونه‬ ‫باید این مشــکل را حل کــرد؟ درمورد چگونگــی حل این‬ ‫مشکل باید دید که بیمار چه خورده و مصرف کرده تا طبق‬ ‫ان نســخه بپیچیم‪ .‬به نظرم باید ماجــرا را از زاویه دیگری‬ ‫دید‪ .‬دقت کنید! باتوجه به کاهــش و رفع تحریم ها و ورود‬ ‫قطعات‪ ،‬دیگر واسطه ای در کار نیست و قطعات در اختیار‬ ‫ما قرار می گیرد‪ ،‬بنابراین تولید خــودرو باید به میزان قبلی‬ ‫رسیده باشــد‪ .‬مگر نمی گفتند که ‪ 50‬درصد تولید کم شده‬ ‫اســت؟ بنابراین باید قیمت را دو برابر کنیم‪ .‬حاال که تولید‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫اقای بغازیان! در این گفت وگو بنا داریم در مورد‬ ‫رکود در دولت یازدهم‪ ،‬شــرایط و علــل پیدایش ان و‬ ‫چشــم انداز زمانی خــروج از ان صحبــت کنیم‪ .‬برای‬ ‫شروع بفرمایید که اصال ما چرا در چنین شرایطی قرار‬ ‫گرفته ایم؟‬ ‫اینکه رکود فعلی از کجا شروع شده‪ ،‬به چند منشا‬ ‫برمی گردد؛ نخســت‪ ،‬بحث تحریم ها است که تا حدودی‬ ‫سنگین تر شد‪ .‬برای مثال در بخش صنعت در ابتدا نرسیدن‬ ‫قطعات موردنیاز چندان محسوس نبود‪،‬چون از کانال هایی‬ ‫این قطعات را تامین کرده و تحریم ها را دور می زدیم‪ .‬این‬ ‫دور زدن ها اما در شرایطی بود که ارز هزار و دویست تومان‬ ‫قیمت داشــت‪ .‬متاســفانه وقتی به دلیل قفل شدن منابع‬ ‫و تشــدید تحریم ها‪ ،‬ارز گران و کمیاب شــد‪ ،‬ماجرا شکل‬ ‫دیگری گرفت‪.‬این قیمت باال رفت و به سه هزار و خرده ای‬ ‫هم رســید‪ .‬نتیجه چنین رخدادی‪،‬دوبرابر شدن قیمت ها‬ ‫بود‪ .‬به همین دلیل هم هزینه تولیــد باال رفت‪ .‬در اقتصاد‬ ‫به این پدیده‪ ،‬شــوک عرضه می گویند‪ .‬یعنــی با باالرفتن‬ ‫هزینه تولید‪ ،‬هم قیمت باال رفته و هــم تولید کم صرفه تر‬ ‫می شــود‪ ،‬چرا که خرید کم می شــود‪ .‬به این اتفاق‪ ،‬رکود‬ ‫تورمــی می گویند‪ .‬یعنی چیــزی که به عنــوان پدیده رکود‬ ‫می شناسیم‪ ،‬می توانست از دو کانال ایجاد شود‪ .‬االن در‬ ‫اروپا و امریکا هم صحبت از رکود اســت اما رکود انها ناشی‬ ‫از کاهش تقاضاست‪ .‬یا اینکه عرضه جلو افتاده اما درمورد‬ ‫ما برعکس و مربوط به رکود ناشی از افزایش هزینه و عرضه‬ ‫عقب افتاده است‪ ،‬به همین دلیل هم این شرایط منجر به‬ ‫ی به دلیل تحریم ها شده است‪ .‬تبعات تحریم ها‪،‬‬ ‫رکود تورم ‬ ‫افزایش هزینه دورزدن و رساندن قطعات و ارز گرانتر بود و‬ ‫‪2‬‬ ‫چرا به شــرایط رکود تورمی رســیده ایم و مهمتر‬ ‫از ان اینکــه چگونه می توانیم از این شــرایط خالص‬ ‫شویم‪ .‬این موضوع را محل بحث و گفت وگو کرده ایم‬ ‫با دکتر«البرت بغازیان» که اقتصاد نظری خواند ه و در‬ ‫اقتصاد بین الملل و بخش عمومی دکترای تخصصی‬ ‫دارد‪ .‬او درباره یکــی از دالیل به وجود امدن شــرایط‬ ‫اقتصــادی فعلی می گویــد‪« :‬ما بایــد نقدینگی که به‬ ‫جامعه تزریق و بــه صورت تقاضا تبدیل می شــد را به‬ ‫سمت تولید و طرح های اولویت دار هدایت می کردیم‪.‬‬ ‫اقای دکتر نیلی می گفتند که ما اولویت بندی کرده ایم‬ ‫و این طر ح ها ان قدر ارز می گیرنــد و این طر ح ها ارز‬ ‫نمی گیرند ولی در عمــل هیچ اتفاقی نیفتــاد‪ .‬همه با‬ ‫چانه زنی توانســتند ارز را بگیرند ولی به بخش تولید‬ ‫نرفت‪».‬‬ ‫زیاد شده نباید قیمت کم شــود؟ ولی برگشت ناپذیر است و‬ ‫تقارن ندارد‪ ،‬چون نمی خواهنــد کاهش پیدا کند‪ .‬بنابراین‬ ‫خودروی خارجی هم به خاطر ارز دوبرابر شد و از این طرف‬ ‫هم خودروی داخلی نمی تواند نصف شــود‪ ،‬پس این رویه‬ ‫همینطور حفظ می شــود‪ .‬نرخ ارز هم که نوســان دارد و از‬ ‫طرف دیگر هم قرار اســت پول های بلوکه شــده ازاد و ارز‬ ‫هم وارد شود‪ ،‬اینها همه رفع مشکالتی بود که ایجاد تورم‬ ‫رکودی کرد ولی اتفاقی نیفتاد‪.‬‬ ‫در این بحــث‪ ،‬مســاله نقدینگی را چقــدر موثر‬ ‫می دانید‪ .‬برخــی امار می دهند کــه دولت میزان‬ ‫نقدینگــی را دوبرابر کرده و بــه ‪450‬هزار میلیارد‬ ‫رسانده است‪ .‬ایا دولت به این سمت حرکت کرده‬ ‫بود؟ و اگر چنین بوده این تصمیم بر اســاس چه‬ ‫منطقی حاصل شده است؟‬ ‫هیچ شکی نیست که هم دولت قبلی و هم دولت‬ ‫فعلی‪( ،‬هرچند در این دوره با شــدت کمتر بوده است) در‬ ‫افزایش نقدینگی هیچ ابایی نداشــتند‪ ،‬ولی باید گفت که‬ ‫یک موقع ایجــاد نقدینگــی می کنید به ایــن خاطر که به‬ ‫دست تولید برسد‪ ،‬ولی شما تولید نقدینگی کردید و به جای‬ ‫تولید در تقاضا رفت و تقاضا را باال برد‪ .‬تبدیل به پروژه های‬ ‫نیمه تمامی شد که پول ان تبدیل به حقوق و دستمزد شده‬ ‫و در بازار برای خریــد صرف می شــود‪ ،‬درحالی که قیمت‬ ‫باال می رود‪ .‬ان نقدینگی باید به سمت تولید می رفت‪ .‬اما‬ ‫مقصر کیست؟ من صراحتا می گویم که مقصر اول‪ ،‬بانک‬ ‫مرکزی است‪ .‬بانک مرکزی است که سیاست های پولی را‬ ‫اعمال می کند و متولی تورم اســت‪ .‬نقدینگی مثل دریاچه‬ ‫ارومیه نیست که یکباره متوجه شویم‪ ،‬که ای وای خشک‬ ‫شــد! یا این پول چقدر زیاد شــد‪ .‬این هــر روز قابل پایش‬ ‫است‪ ،‬چون در حساب های بانکی تعریف دارد‪ .‬پس مقصر‬ ‫بانک مرکزی و بعد از ان دولت است‪ .‬چون بانک مرکزی از‬ ‫سیاست های انبساطی دولت تبعیت کرده و پول را در اختیار‬ ‫دولت قرار داده‪ ،‬پس ان استقالل هم وجود نداشته یا اینکه‬ ‫بانک مرکزی کفایت این کار را نداشــته است‪ .‬سوم‪ ،‬ورود‬ ‫پول های کثیف است که به ریال تبدیل می شود و ریال هم‬ ‫با چرخش خود با ضریب افزایش پول چندبرابر می شــود‪.‬‬ ‫این را باز بانک مرکزی باید پایش کند که در زمینه پولشویی‬ ‫و افزایش نقدینگی از کانال بانک هایی که خودشان ایجاد‬ ‫نقدینگی کردند‪ ،‬یعنی وام هایی را بدون جابجاشــدن پول‬ ‫می دهند و این ذخیره قانونی را هم نگــه نمی دارد و با ارائه‬ ‫وام تبدیل به بدهی و مطالبات معوق شده است‪ .‬االن این‬ ‫مطالبات معوق کجاســت؟ تبدیل به طال و مسکن شده و‬ ‫ارز هم احتکار شده است‪ .‬بانک هم به دنبال مطالبه بدهی‬ ‫است‪ .‬درحالی که وام گیرنده از نداشتن می گوید‪ .‬اما وقتی‬ ‫یک وام گیرنده عادی درخواســت وام می کنــد باید تمام‬ ‫شجره نامه اش را گرو بگذارد!‬ ‫برخــی از منتقدیــن اقتصــادی اقــای روحانی‬ ‫می گویند که رونق اقتصادی همراه با تورم بسیار‬ ‫بهتر از رکود با افزایش تورم اســت‪ .‬نظر شما در‬ ‫این مورد چیست؟‬ ‫در اقتصاد دو شــاخ تورم و بیکاری یــا رکود وجود‬ ‫دارد‪ .‬رکود یعنی کاهش تولید‪ ،‬رشد اقتصادی منفی که در‬ ‫نتیجه منجر به بیکاری شده و تورم هم رشد قیمت هاست‪.‬‬ ‫چگونه می توان اینها را برطرف کرد؟ اگر می خواهیم رکود‬ ‫را کاهش دهیم ولی تورم را داشته باشیم یعنی تنها شاخ تورم‬ ‫به ما بخورد ولی رکود را برطرف کنیم‪ ،‬راهش سیاست های‬ ‫انبساطی اســت‪ .‬یعنی نقدینگی و حقوق ها را زیاد کرده و‬ ‫کسر بودجه ایجاد کنیم و به بازار رونق دهیم‪ .‬ولی این رونق‬ ‫ایجاد تورم بیشتری می کند‪ .‬پس ممکن است بتوانید رکود‬ ‫را کاهش دهید و رونق ایجاد کنید‪ ،‬ولی تورم را خورده اید‪.‬‬ ‫شاخ دوم‪ ،‬رکود است و می خواهید قیمت ها را کم کنید پس‬ ‫حاضرید که از شاخ رکود ضربه بخورید‪ ،‬ولی تورم کم شود‪.‬‬ ‫اقتصاد سیاسی‬ ‫اقتصاد سیاسی‬ ‫‪263‬‬ ‫اقتصاد سیاسی‬ ‫‪264‬‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫اقتصاد سیاسی‬ ‫برای اینکه تورم کم شــود می بینید که نقدینگی زیاد شده‬ ‫بنابراین جلوی نقدینگــی را می گیریــد و بی خودی هزینه‬ ‫نمی کنید که به ان سیاســت های انقباضی می گویند‪ .‬اگر‬ ‫انقباضی عمل کردید ممکن اســت بتوانید تورم را کاهش‬ ‫دهید ولی به خاطر انقباضی شدن پول کم شده و به تولید‬ ‫ضربه می خورد و رکود عمیق تر می شود‪ .‬این حرفی است که‬ ‫این دو جناح می زنند یا باید قید رکود را بزنید و تورم را کم کنید‬ ‫یا باید تورم را رها کرده و رکود را بچسبیم‪.‬‬ ‫ایا تیم اقتصادی اقای روحانی در حال حاضر راه‬ ‫درستی را می رود؟‬ ‫تیم اقتصادی اقای روحانی ابتدا کار درستی انجام‬ ‫داد‪ .‬اگر بخواهیم منصفانه قضاوت کنیم‪ ،‬متاسفانه وزرای‬ ‫اقتصادی و مشــاورین اقتصادی رئیس جمهــور به جای‬ ‫اینکه همین الفبای ساده اقتصاد را یعنی دو منحنی عرضه و‬ ‫تقاضا‪ ،‬رکود و رونق را مطرح کنند در هوا صحبت می کنند‪.‬‬ ‫من و شما نمی توانیم در مورد جراحی یک قلب و رفع لخته‬ ‫خون نظر دهیم همان طور هم افراد عادی نباید به تحلیل‬ ‫اقتصادی ورود پیدا کنند‪ .‬پس چرا او دکترای این رشــته را‬ ‫گرفته و نامش کارشناس است؟ دولت قبلی به منظور ایجاد‬ ‫رونق‪ ،‬نقدینگی را باال برد‪ .‬از کجا؟ از پول هایی که بیرون‬ ‫مانده بود‪ ،‬بانک مرکزی ریال هایــش را داد‪ .‬بنابراین پول‬ ‫بیرون مال بانک مرکزی و ری ال ها دست دولت و اینجاست‪.‬‬ ‫این پایه پولی و نقدینگی را باال برد کــه به جای اینکه وارد‬ ‫تولید شــود‪ ،‬در تقاضا رفته و تبدیل به تورم شد‪ .‬همه چیز‬ ‫رونق داشت‪ ،‬من و شما می توانستیم خرید کنیم و مسکن و‬ ‫خودرویمان گران می شد و همه فکر می کردیم که در حال‬ ‫سودبردن هســتیم‪ .‬همه فکر می کردند چه رونقی است!‬ ‫هرچه می خریم روز بعد یک مشــتری برایش پیدا می شود‬ ‫که بیشــتر حاضر اســت پول بپردازد‪ .‬نتیجــه همان تورم‬ ‫‪ 35‬درصدی شــد‪.‬این تورم وقتی از جانــب هزینه تولید به‬ ‫تولید خورد‪ ،‬تبدیل به رکود شــد؛ این یعنی رشد اقتصادی‬ ‫منفی‪ .‬دولت اقای روحانی در ابتدا ان قسمت را قطع کرده‬ ‫یعنی عاملی ایجاد کــرد که این بیماری یعنــی نقدینگی را‬ ‫کنترل کردند‪.‬‬ ‫یعنی می خواهیــد بگویید درواقع بــه نوعی هم‬ ‫هدایت و هم سالم سازی کردند‪...‬‬ ‫بله‪ ،‬یعنی به نوعی همــان انضباط مالی که اقای‬ ‫دکتر طیب نیا که واقعا در کارشــان استادند گفتند‪ ،‬که هم‬ ‫در درس شــان یاد گرفتم و هم امروز که صحبت می کنند‪.‬‬ ‫بانک مرکــزی بــا وزارت اقتصــاد اب شــان در یک جوی‬ ‫نمی رود و هماهنگ نیستند‪ .‬اینجا به نظر می رسد که بانک‬ ‫مرکزی سوتی داده است‪ .‬یعنی یک دانشجوی اقتصاد هم‬ ‫می توانســته به ان ایراد بگیرد درحالی کــه وزارت اقتصاد‬ ‫هیچ اشتباهی نداشته اســت‪ .‬ولی مجبورند باالخره کاری‬ ‫کنند‪ .‬بنابراین دولت اقای روحانی نقدینگی را کنترل کرد و‬ ‫تزریق به جامعه کم شد‪ .‬این رکود را عمیق تر کرد‪ .‬پروژه ها‬ ‫باید تکمیل می شد ولی هنوز به تولید نرسیده و حاال که به‬ ‫تولید رسیده‪ ،‬قیمت تمام شده اش باالست و ارز کم اورده و‬ ‫گران است‪ .‬بنابراین تبدیل به رکود عمیق تر شد‪ .‬ولی تورم‬ ‫به ‪ 11‬تا ‪ 13‬درصد رسید‪ .‬راه حل چه بود؟ ما باید ان نقدینگی‬ ‫که به جامعه تزریق و به صورت تقاضا تبدیل می شــد را به‬ ‫ســمت تولید و طرح های اولویــت دار هدایت می کردیم‪.‬‬ ‫اقای دکتر نیلی می گفتند که ما اولویت بندی کرده ایم و این‬ ‫طرح ها ان قدر ارز می گیرند و این طرح ها ارز نمی گیرند ولی‬ ‫در عمل هیچ اتفاقی نیفتاد‪ .‬همه با چانه زنی توانستند ارز را‬ ‫بگیرند ولی به بخش تولید نرفت‪ .‬این بود که رکود عمیق تر‬ ‫و تورم کنترل شد‪ .‬اصال تورم باید منفی شود نه اینکه تورم‬ ‫‪ 35‬به ‪ 13‬برسد و بگوییم که تورم را کم کردیم بلکه تورم باید‬ ‫منفی شــود‪ ،‬یعنی قیمت ها باید کم شود نه اینکه قیمت ها‬ ‫تثبیت شود‪.‬‬ ‫اما دولت تالش هایی داشــته بــرای اینکه از این‬ ‫تیم اقتصادی اقــای روحانــی ابتدا کار‬ ‫درســتی انجام داد‪ .‬اگر بخواهیــم منصفانه‬ ‫قضاوت کنیم‪ ،‬متاســفانه وزرای اقتصادی و‬ ‫مشــاورین اقتصادی رئیس جمهــور به جای‬ ‫اینکه همین الفبای ســاده اقتصاد را یعنی دو‬ ‫منحنی عرضه و تقاضا‪ ،‬رکود و رونق را مطرح‬ ‫کنند در هوا صحبت می کنند‬ ‫وضعیت خالص شود‪ .‬شــاید نمونه ان را بتوان‬ ‫همین بســته اخیر اقتصادی دانســت‪ .‬اما نکته‬ ‫این اســت که ان بســته اصال کارامد نبود‪ .‬ایا باز‬ ‫همان ناهماهنگی های اقتصادی جلوی پیشبرد‬ ‫سیاست های کالن را گرفت؟‬ ‫ببینید! بســته هم مثــل همان بســته های قبلی‬ ‫عجوالنه تهیه شد که نه طرف تقاضا بود و نه طرف عرضه‪.‬‬ ‫یعنی از یک طرف می گویید که من وام می دهم ولی با چه‬ ‫نرخی و به چه تعداد؟ وام خودرو چه مقدار و با چه نرخی که‬ ‫ان هم تمام شــد‪ .‬از طرفی من کارت اعتباری می دهم که‬ ‫بانک ها گفتند اصال پولش را ندارند که بانک مرکزی بیاید‬ ‫ان را شارژ کند‪ .‬یعنی عمال سه طرح که می توانست به خوبی‬ ‫پیاده شود درحالی که در کشورهای دیگر پیاده شده و جواب‬ ‫داده اما در کشــور ما جواب نداد‪ ،‬چــون در بدترین موقع‬ ‫این کار انجام شــد‪ .‬قبل از اینکه ببینیم چند تا غذا داریم‪،‬‬ ‫میهمان دعوت کردیم! مردم دیگر نســبت به این طرح ها‬ ‫بی اعتماد شده اند‪.‬‬ ‫دولت به توافق برجام دست پیدا کرده و طبیعتا‬ ‫یکســری قراردادها درحال بسته شــدن است و‬ ‫صاحبــان و مدیــران بعضی از شــرکت ها درحال‬ ‫سفر به ایران هستند و تجار ما هم برنامه های تازه‬ ‫و گســترده تری دارند‪ .‬این تحــرکات چه اتفاقی‬ ‫در رکــود ما حاصــل می کند؟ یعنی به ســمت حل‬ ‫رکود می رود یا حتی ممکن اســت کــه ان را بدتر‬ ‫هم بکند؟‬ ‫برجام‪ ،‬ســمت تولید و عرضه اســت‪ .‬یعنی وقتی‬ ‫تحریم ها بــه عرضــه لطمــه زد و ایــن عرضــه تبدیل به‬ ‫گرانی به اضافه رکود شــد‪ ،‬برجام عکس ان است ولی این‬ ‫زمانبر اســت‪ .‬درست اســت که ســکته یکباره می اید ولی‬ ‫ریکاوری ان زمان می برد‪ .‬این مرحله در سی سی یو ماندن‬ ‫همین دوره ای اســت که بایــد بگذرانیم و عجلــه نکنیم‪.‬‬ ‫متاسفانه چنان انتظارات توسط هیات دولت و رئیس جمهور‬ ‫باال رفت که همه فکر کردند از فردایی که امضاء شد همه‬ ‫چیــز پایین می ایــد‪ .‬درحالی کــه تنها چیزی کــه متوقف‬ ‫شــد‪ ،‬نرخ ارز بود که ان قدر پایین امد و متاسفانه یکسری‬ ‫از مردم‪ ،‬عرضه کردند و خریدند و بــاال رفت‪ .‬دوباره پایین‬ ‫می اید و باز هم باال مــی رود و در این فاصله ســودی برده‬ ‫می شود بدون اینکه تولیدی حرکت کرده باشد چون تثبیت‬ ‫نمی شود‪ .‬دولت باید اول‪ ،‬نرخ ارز را تثبیت کند و برای مدتی‬ ‫بتواند جواب دهد که هیچ محدودیتی نداشته باشد که تازه‬ ‫می شود تک نرخی‪ .‬بعد حاال سراغ نرخ سود بانکی می رود‬ ‫که ببیند چون نرخ ارز را کنترل کرده‪ ،‬تورم باید کنترل شود‪.‬‬ ‫بعد نرخ سود بانکی را مشخص کند‪ .‬یعنی سود بانکی بهینه‬ ‫یعنی هدف این است که چه چیز را می خواهیم زیاد یا کم‬ ‫کنیم؟ ما می خواهیــم منابع بانکی را زیــاد کنیم‪ ،‬اقتصاد‬ ‫بانکی بپرد بــاال ولی اگــر بخواهیم هزینه تولیــد را پایین‬ ‫بیاوریم باید نرخ سود بانکی پایین بیاید‪ .‬سرمایه گذاری را‬ ‫باید تشویق کنیم‪.‬پس مشکلمنابعخارجیاست‪.‬تاموقعی‬ ‫که منابع خارجی و بانک های خارجی نیایند که به اینجا پول‬ ‫بیاورند نه اینکه بیایند شعبه بزنند و باز یکسری از پول های‬ ‫بانک صادرات به انجا برود بلکه پول بیاورند و پروژه هایمان‬ ‫را تامین مالی کنند‪ ،‬تا دولت سمت بانک ها و بورس دست‬ ‫دراز نکند‪ ،‬ان موقع تولید زیاد می شود بنابراین نتیجه برجام‬ ‫سمت تولید‪ ،‬سمت عرضه است نه سمت تقاضا‪ .‬ولی مردم‬ ‫می گویند که فردا ماشین وارد می شــود و ما می خریم! اما‬ ‫اصال قرار نیســت که ایران بازار مصرف شود‪ .‬باید تولید و‬ ‫صادر شود‪ .‬هر قراردادی که بعد از برجام و پساتحریم بسته‬ ‫می شود‪ ،‬باید سمت تولید باشد‪ .‬تکنولوژی را به ما بدهند‪،‬‬ ‫قول دهند بومی ســازی و منتقــل می کنند و ان را توســعه‬ ‫می دهند بعد صادرکننده هم شوند به ان کیفیتی که شرکت‬ ‫را بین المللی و جهانی کند‪ .‬حاال باید ببینیم در قراردادهای‬ ‫جدید چه اتفاقاتی می افتد؟‬ ‫ایا می توانیم امیدوار باشــیم که در پایان دولت‬ ‫یازدهم از شرایط رکود خارج می شویم؟‬ ‫به نظرم مــا االن از رکود خارج شــده ایم! مریض‬ ‫ســکته کرده و حاال درحال ریکاوری شدن است‪ .‬بنابراین‬ ‫االن تحت کنترل اســت‪ .‬یعنی اگر تعریف کنیم االن رشد‬ ‫منفی اقتصادی داریم‪ .‬حاال نگوییم کــه بیکار می بینم یا‬ ‫کارخانه اش مشــکل دارد‪ ،‬همه اینها اتفاق افتاده و االن‬ ‫درحال عادی شدن اســت و ا ز رشد منفی شــش درصد را‬ ‫داشــتیم‪ ،‬حاال یک درصد مثبت شده اســت و دیگر منفی‬ ‫نیست‪.‬‬ ‫شرایط رکود کنترل شده و می توانیم به اوضاع امیدوار باشیم؟‬ ‫اقتصاد سیاسی‬ ‫فقط باید دعا کنیم‬ ‫محمد خلجی‬ ‫روزنامه نگار‬ ‫رونق پیدا کرده بــود‪ .‬بنابراین من فکــر می کنم کاری که‬ ‫دولت جدید انجــام داد از این نظر حائز اهمیت اســت که‬ ‫توانست تنش های بین المللی را از بین ببرد و به دنیا نشان‬ ‫دهد که ایران یک کشــور متمدن و یک کشور تاریخ ساز و‬ ‫مسئولیت پذیر است و می تواند در حل مسائل بین المللی‬ ‫فعاالنه مشارکت کند و احساس مسئولیت می کند‪ .‬در عین‬ ‫حال دولت شرایطی را فراهم کرد که کشور بتواند با تعامل‬ ‫ســازنده با دنیا ارتباط اقتصادی‪ -‬تجاری داشته باشد و این‬ ‫بســیار ارزشــمند اســت‪ .‬ما وضعیت نامطلوب کشورهای‬ ‫همسایه را می بینیم‪ .‬بیشــترین قربانیان بحران هایی که‬ ‫در منطقــه وجود دارد‪ ،‬مردم هســتند‪ .‬خوشــبختانه ایران‬ ‫مبتال به این بحران ها نشــده و از این نظر مســئوالن گام‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫اقای یوســفی! ما اکنون در وضعیت اقتصادی‬ ‫خاصی هســتیم که بیشــتر ان نتیجه سیاست های‬ ‫اخیر دولت اقای روحانی است‪ .‬کارشناسان اقتصادی‬ ‫ی گذاشــته اند‪ .‬برخی‬ ‫نام ایــن شــرایط را رکود تورمــ ‬ ‫اقتصاددان ها اما می گویند که مــا از دوره بحران عبور‬ ‫کرده ایم و در حال خارج شدن از شرایط رکود هستیم‪.‬‬ ‫به نظر شــما شــرایطی که ما اکنون در ان قرار داریم‬ ‫مختصات کامل رکود را دار د؟‬ ‫بله! من هم معتقدم ما در وضعیــت رکود‪ -‬تورمی‬ ‫ هســتیم‪ .‬یعنی هم رکود و هم تورم داریــم‪ .‬این اما چیزی‬ ‫نیست که به تازگی به وجود امده باشد‪ .‬این شرایط محصول‬ ‫سیاست های غلط است که ســال های متمادی در کشور‬ ‫ما حاکم بوده است‪ .‬سیاست های اقتصادی که بزرگترین‬ ‫قربانی ان مردم هستند و بیشترین لطمه را هم بخش های‬ ‫تولیدی به خودش دیده اســت‪ .‬اینهــا درحقیقت به خاطر‬ ‫ندانم کاری‪ ،‬سوءمدیریت یا به دلیل مسائل سیاسی است‪.‬‬ ‫می خواهم تاکیــد کنم که متاســفانه منابع کشــور صرف‬ ‫مســائلی غیر از اهداف اقتصادی برای مردم شده است‪.‬‬ ‫نکته این است که در دولت جدید هم همان روند ادامه پیدا‬ ‫کرد‪ ،‬با این تفاوت که این دولت سعی کرد کارهایی انجام‬ ‫دهد که برای کشور بســیار حائز اهمیت است‪ .‬برای مثال‬ ‫یکی از مشکالت اقتصادی ما‪ ،‬تحریم ها بود که بی ثباتی و‬ ‫تنش بین المللی ایجاد می کرد و البته مانع از سرمایه گذاری‬ ‫بلندمدت می شد‪ .‬در این میان هم منابع صرف فعالیت های‬ ‫داللی و واســطه گری برای واردات کاالهای واسطه ای و‬ ‫سرمایه ای می شد‪ .‬در چنین شرایطی بخش های تولیدی‬ ‫با مشــکل مواجه می شــدند‪ ،‬ان هم درحالی کــه واردات‬ ‫‪3‬‬ ‫محمدقلــی یوســفی در مقطع دکتــرای اقتصاد‬ ‫صنعتــی بــا گرایــش بین الملــل از دانشــگاه پنجاب‬ ‫هندوستان فار غ التحصیل شــده و عضو هیات علمی‬ ‫ دانشــکده اقتصاد دانشــگاه عالمه طباطبایی است‪.‬‬ ‫وقتی بــا او در مورد شــرایط اقتصادی فعلــی ایران و‬ ‫قرار گرفتــن در دوران رکود صحبت می کنیــم و از او‬ ‫می پرسیم که به عنوان یک اقتصا ددان چه نسخه ای‬ ‫برای خروج از این شرایط دارد‪ ،‬می گوید‪« :‬االن دیگر‬ ‫دیر است‪ .‬زمانش گذشته است‪ .‬شما باید بیمار را قبل‬ ‫از اینکــه وضعیت وخیم به خود بگیــرد معالجه کنید‪.‬‬ ‫وقتی که بیماری حاد شد‪ ،‬نمی توانید به او یک نسخه‬ ‫دهید‪ .‬فقط باید دعا کنید که وضع بهتر شود‪ ،‬همین‪.‬‬ ‫من االن واقعا نسخه ای ندارم‪ ،‬چون وضعیت بحرانی‬ ‫اقتصادی ایران االن به گونه ای است که هرکاری بکنید‬ ‫به جایی لطمه می خورد‪».‬با این استاد دانشگاه در مورد‬ ‫رکود تورمی گفت وگو کرده ایم‪.‬‬ ‫ارزشمندی برداشته اند که الاقل نگذاشته اند کشور ایران‬ ‫هم با بیماری و مشکالت معتنابهی که االن در کشورهای‬ ‫همســایه وجود دارد‪ ،‬مواجه باشــد‪ .‬بنابراین فکر می کنم‬ ‫این کار رئیس جمهور بسیار ارزشمند است که توانست این‬ ‫تهدیدها و تنش های بین المللی را کم کند و فرصت هایی را‬ ‫در سطح بین المللی فراهم کند که ما بتوانیم از انها استفاده‬ ‫کنیم‪ .‬این بحث برجام گام ارزشمندی بود که برداشته شد‪،‬‬ ‫اما استفاده از این فرصت ها باز به خود ما برمی گردد‪ .‬مسلما‬ ‫سیاست های خوب خارجی باید با سیاست های خوب داخلی‬ ‫منطبق شود‪ .‬هیچ وقت سیاســت خوب خارجی جایگزین‬ ‫سیاســت خوب داخلــی نیســت‪ .‬انچه در داخــل صورت‬ ‫می گیرد‪ ،‬متاسفانه سیاست های اقتصادی نامناسب است‪.‬‬ ‫به نظر من به همان اندازه که دولت در ســطح بین المللی‬ ‫موفقیت هایی برای کشور بدست اورده به همان میزان به‬ ‫اقتصاد داخلی لطمه زده است‪.‬‬ ‫از نظر شما مشــخصا کدام بخش از تصمیمات‬ ‫دولت در حوزه اقتصاد اشــتباه بوده که منجر به‬ ‫رکود شده است؟‬ ‫ببینید! اوال سیاســت های پولی و بانکی به شدت‬ ‫غلط و متناقض‪ ،‬نامناسب با شرایط ایران دنبال شد‪ .‬بانک‬ ‫مرکزی خــودش را در حد یک بانــک خصوصی رقیب قرار‬ ‫داد و وارد فروش اوراق مشــارکت شــد‪ .‬نرخ سود بانکی را‬ ‫بی معنی افزایش داد‪ ،‬منابع بانکی را به سمت مسکن هدایت‬ ‫کرد و بخش وسیعی از منابع در بخش مسکن بلوکه شدند‪.‬‬ ‫بخشی از انها به سپرده گذاران یا مشتریان ویژه منابع مالی‬ ‫اختصاص داده شد و بخشــی از انها را به دولت داد‪ .‬االن‬ ‫سیستم بانکی در تنگنای پولی بسیار جدی قرار دارد‪ .‬نرخ‬ ‫ارز به شدت بی ثبات بود و با نگاهی به بخشنامه های بانک‬ ‫مرکــزی درمی یابیم که به صورت مرتب و مــاه به ماه تغییر‬ ‫کرده اســت‪ .‬این نشــان می دهد که ما یک سیاست پولی‬ ‫اقتصاد سیاسی‬ ‫گفت وگوی مثلث با محمدقلی یوسفی‬ ‫‪265‬‬ ‫اقتصاد سیاسی‬ ‫اقتصاد سیاسی‬ ‫‪266‬‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫باثبات نداشــتیم‪ .‬وقتی که سیاســت پولی باثبات نباشد‪،‬‬ ‫تبعات منفی بر کل اقتصاد می گــذارد‪ .‬نرخ ارز هم همین‬ ‫وضعیت را دارد‪ .‬در بعد دیگر سیاســت های دولت در مورد‬ ‫یارانه ها‪ ،‬کارت های اعتباری یا سایر ویژگی هایی که تا االن‬ ‫دولت دنبال کرده نشــان می دهد که دولت یک سیاست را‬ ‫نتوانسته برای دوره زمانی شــش ماه نگه دارد و بالفاصله‬ ‫ان را عوض کرده اســت‪ .‬این نشــان می دهد تصمیمات‬ ‫حساب شــده نبودند‪ .‬از طرف دیگر بخش هــای تولیدی‬ ‫صنعت و کشــاورزی در کما هســتند و واقعا با شوک هایی‬ ‫که به انها وارد شــده‪ ،‬در بحران های اقتصادی بیشترین‬ ‫لطمه را خوردند‪ .‬این اما در حالی اســت کــه تجارت رونق‬ ‫پیدا کرده است‪ .‬معلوم نیست هدف از این سیاست ها چه‬ ‫بوده و دولت می خواسته به چه مســیری برود‪ .‬به هر حال‬ ‫فکر می کنم اهدافی که دولت تعیین کرده بود‪ ،‬سیاســی‬ ‫ی نبودند‪ .‬اینکه‬ ‫بودند و به هیــچ عنوان اقتصادی و مردمــ ‬ ‫می گویند رشد اقتصادی معلوم نیست یعنی چه و منظورشان‬ ‫چیســت؟ تاکید می کنم رشــدی که مردم از ان نفع نبرند‪،‬‬ ‫بی معنی است‪ .‬معلوم نیست چه شــاخصی به عنوان تورم‬ ‫در نظر گرفته شده است و اگر مردم بیکار و بیمار بمانند و در‬ ‫عین حال قیمت ها باال رود و سطح درامدشان پایین بماند‪،‬‬ ‫اینده ای نداشــته باشند پس منابع کشــور کجا هزینه شده‬ ‫است؟ به نظر می رسد که دولت تصمیم روشنی را در زمینه‬ ‫بخش های تولیدی‪ ،‬صنعت و کشاورزی نداشته است‪.‬‬ ‫برخــی از منتقــد ان دولــت می گویند کــه رونق‬ ‫اقتصادی همراه با تورم خیلی بهتر از رکود با تورم‬ ‫کمتر است‪ .‬شما این را قبول دارید؟‬ ‫من مجبور نیستم به سوال غلط‪ ،‬جواب غلط بدهم‬ ‫یا به ســوال غلط‪ ،‬جواب درســت بدهم‪ .‬این سوال غلط‬ ‫است حاال به وسیله هر کسی هم که طرح شده و هر کسی‬ ‫هم که جواب داده باشد‪ .‬ما با وضعیت رکود تورمی عمیقی‬ ‫مواجه هستیم‪ .‬حاال اینکه در تئوری چه مسائلی می تواند‬ ‫وجود داشته باشد‪ ،‬هر چیزی می تواند باشد‪ .‬شما راجع به‬ ‫ایران از من ســوال کردید و من هم راجع به ایران به شــما‬ ‫جواب می دهم‪.‬‬ ‫نسخه ای که شــما برای خروج از این وضع رکود‬ ‫تورمی تجویز می کنید‪ ،‬چه مشخصه هایی دارد؟‬ ‫االن دیگر دیر است‪ .‬االن زمانش گذشته است‪.‬‬ ‫شما باید بیمار را قبل از اینکه وضعیت وخیم به خود بگیرد‬ ‫معالجه کنید‪ .‬وقتی که بیماری حاد شــد‪ ،‬نمی توانید به او‬ ‫یک نســخه دهید‪ .‬فقط باید دعا کنید که وضع بهتر شود‪،‬‬ ‫همین‪ .‬مــن االن واقعا نســخه ای ندارم‪ ،‬چــون وضعیت‬ ‫بحرانی اقتصادی ایران االن به گونه ای است که هر کاری‬ ‫بکنید به جایی لطمه می خورد‪ .‬این مشکالت را قبال بارها‬ ‫و بارها گفته ایم اما گوش شــنوایی نبوده یا بوده و توجهی‬ ‫تیم اقتصادی دولت چندان‬ ‫هماهنگ نیست‬ ‫نشده اســت‪ .‬االن هم هر کسی یک ادرس غلط می دهد‪.‬‬ ‫مشکل ما‪ ،‬مشکل تولید است‪ .‬هیچ اقتصادی بدون تولید‬ ‫صنعت و کشاورزی و ایجاد اشتغال برای مردم و ایجاد امید‪،‬‬ ‫توسعه پیدا نمی کند‪ .‬بنابراین اینکه به چه شکل می خواهید‬ ‫این را پیاده کنید و به وضعیت اقتصادی برسید‪ ،‬تنها با رشد‬ ‫اقتصادی نمی توانید‪ .‬چون رشــد می تواند بد باشــد‪ .‬این‬ ‫را باید به همه گفت‪ .‬متاســفانه به علت اینکه یا تخصص‬ ‫الزم را ندارند یا به دلیل گرایشات سیاســی یا به هر دلیلی‬ ‫فکر می کنند اگر رشــد اقتصادی صورت بگیرد‪ ،‬مشــکل‬ ‫حل است‪ .‬در حالی که رشــد می تواند خیلی بد باشد‪ .‬اگر‬ ‫چیزهایی که نباید رشــد کنند‪ ،‬رشــد کردند‪ ،‬در ان صورت‬ ‫کشور باید هزینه بسیار هنگفتی را خرج کند‪.‬منابع را صرف‬ ‫کند تا رشد بد را به رشــد خوب تبدیل کند‪ .‬ما به رشد خوب‬ ‫نیاز داریم‪ .‬رشدی که ناشی از صنعت و کشاورزی‪ ،‬ارتقا ی‬ ‫کارایی و بهــره وری‪ ،‬ایجاد اشــتغال و افزایــش صادرات‬ ‫غیرنفتی باشد‪ .‬این رشد مهم اســت‪ ،‬اگر هیچ کدام اینها‬ ‫افزایش پیدا نکرده اند که تاکنون افزایش پیدا نکردند‪ ،‬رشد‬ ‫اقتصادی هیــچ معنی به جز نشــان دهنده وخامت اوضاع‬ ‫برای کشور ندارد‪.‬‬ ‫ایا برجام نمی تواند ایــران را از رکود خارج کند‪،‬‬ ‫برخی معتقدند بــا ورود دارایی های بلوکه شــده‬ ‫مشکالت حل خواهد شــد‪ .‬یعنی در واقع سوالم‬ ‫این است که برجام می تواند همچون معجزه ای‬ ‫باشــد برای اقتصاد دان هــای دولت کــه از این‬ ‫وضعیت رهایی پیدا کنند؟‬ ‫سخت بر این عقیده اصرار دارم که برجام فقط یک‬ ‫فرصت فراهم می کند و اینکه بتوانیم از این فرصت استفاده‬ ‫کنیم به خودمانبرمی گردد‪ .‬تاکنون سیاست هایی که اتخاذ‬ ‫شــده نشــان نمی دهد که ما در این زمینه واقعا بخواهیم از‬ ‫فرصت هااستفادهکنیم‪.‬حتییکموردسرمایه گذاریخارجی‬ ‫در کشــور صورت نگرفته‪ .‬ما نیاز به فاینانس و واردات کاال‬ ‫نداریم‪.‬اینکهخارجی هادرداخلفقطفروشندهباشندبرایما‬ ‫کافی نیست‪ .‬ما نیاز به سرمایه گذاری داریم‪ ،‬سرمایه گذاری‬ ‫ن هم بــا تولیدکننــدگان داخلی؛ حــاال دولت یا‬ ‫مشــترک ا ‬ ‫بخش خصوصی‪ .‬اگر این فراهم شد‪ ،‬می توانیم بگوییم که‬ ‫سیاست هایاقتصادیدرحالحرکتبهسمتدرستیاست‪.‬‬ ‫امااگراینهااتفاقنیفتد‪،‬مسلماخیلیکمکینمی کند‪.‬‬ ‫با این تفاسیر ایا می توانیم بگوییم که شما بسته‬ ‫اقتصادی که امســال دولت ارائه داد را مناســب‬ ‫نمی دانید؟‬ ‫من بسته ای نمی بینم که متناسب با شرایط کشور‬ ‫باشــد‪ .‬این نشــان دهنده این است که ریشــه مشکالت‬ ‫شناسایی نشــده است‪ .‬مشکل ما مشــکل عرضه است نه‬ ‫تقاضا‪ .‬در ابتدایی که دولت بر ســر کار امد اشتباها عنوان‬ ‫کرد که مشــکل ما به خاطر زیادی تقاضاســت چون تورم‬ ‫ایجاد شــده‪ ،‬پول هایی خرج شده‪ ،‬مســکن مهر هست‪،‬‬ ‫یارانه هاست که اینها تقاضا و بحران ایجاد کرده اند‪ .‬ما باید‬ ‫سعی کنیم که تقاضا را کم کنیم بنابراین سیاست های دولت‬ ‫در جهت مهار تقاضا بود‪ .‬حاال می گویند که مشکل ما کمبود‬ ‫تقاضاست و دارند منابع را تقلیل می کنند و این نشان می دهد‬ ‫که غلط هست و هر دوی اینها نشان دهنده عدم درک درست‬ ‫از ریشه مشکالت اقتصادی ایران است‪.‬‬ ‫پس با ایــن توضیح ما حاالحاالهــا از رکود خارج‬ ‫نمی شویم‪.‬‬ ‫ما وضعیت رکود‪ -‬تورمی داریم‪ .‬شما هر سیاستی‬ ‫که دنبال کنید‪ ،‬یکی را تشــدید می کنــد‪ .‬اینکه چه زمانی‬ ‫ضریب و وزن رکود بیشتر شود و زمانی وزن تورم‪ ،‬متناسب‬ ‫با وضع تورم تغییر می کند اما تنها راه حل این است که ما با‬ ‫هر دو معضل به طور همزمان مبارزه کنیم‪ .‬نمی توانیم یکی‬ ‫را بر دیگری برتری دهیم‪ .‬شرایطی به وجود امده که غیر از‬ ‫این راهی وجود ندارد‪.‬‬ ‫چهکسی گفته‬ ‫رکود داریم؟!‬ ‫گفت وگوی مثلث با‬ ‫دکتر مهدی تقوی‬ ‫موضوع گفت وگوی ما بحث رکود اســت‪ .‬برای‬ ‫شروع به عنوان یک اقتصاددان بفرمایید چرا ما‬ ‫در دولت یازدهم با پدیده رکود مواجه شده ایم؟‬ ‫اوال انها کــه گفته اند رکود‪ ،‬غلــط گفته اند‪ .‬من‬ ‫ســال ها در مقطع دکترا تدریس کــرده ام‪ .‬معتقدم که ما‬ ‫االن در وضعیت رکود نیستیم؛ اصال چه کسی گفته که ما‬ ‫رکود داریم؟ زمانی که اقای احمدی نژاد رفت‪ ،‬نرخ رشــد‬ ‫منفی ‪3-4‬درصد بود‪ .‬اقــای روحانی در ســال اول ‪15/5‬‬ ‫درصد رشد داشــت‪ .‬وقتی نرخ رشــد منفی است‪ ،‬اقتصاد‬ ‫سرپا یینی می رود که به این رکود می گویند‪ .‬اقای روحانی‬ ‫که رشدها را مثبت کرد‪ ،‬اقتصاد در سرباالیی افتاد‪ .‬وقتی‬ ‫در سرباالیی می افتید‪ ،‬نامش رونق است نه رکود‪ .‬ممکن‬ ‫اســت در بخش هایی رکود وجود داشته باشــد مثل اینکه‬ ‫مردم خودرو نمی خریدند و صنعت خودرو گرفتار بود‪ .‬چند‬ ‫وقت پیش هم شــاخص ها در بورس پایین می امد‪ .‬االن‬ ‫شاخص های بورس رو به افزایش است و اگر شاخص کل‬ ‫بعضی از شرکت ها‪ ،‬افزایش یافته و قیمت سهم شان پایین‬ ‫می اید‪ ،‬اینها سود تقسیم کرده اند‪ .‬این به خاطر این نیست‬ ‫که فعالیت شان سرپایینی بوده است‪ .‬بنابراین اولین مساله‬ ‫این است که اصال االن شرایط در وضعیت رکود نیست‪.‬‬ ‫تقوی می گوید‪ :‬بورس از حالت رکود‬ ‫خارج شده و شرایط خوبی دارد‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫استاد! یعنی شما رکود در تولید را قبول ندارید؟‬ ‫این چیزی است که خود دولتی ها هم به ان اشاره‬ ‫و اذعان دارند‪.‬‬ ‫وقتــی راجع به رکــود و رونق صحبــت می کنید‪،‬‬ ‫راجع به اقتصاد کالن و کل اقتصاد حرف می زنید‪ .‬وقتی‬ ‫نرخ های رشــد در اقتصاد دارید به معنای این است که در‬ ‫رکود نیســتید و از منفی ها بیرون امدید‪ .‬اگر نرخ رشد ‪10‬‬ ‫درصدتان‪ 3 ،‬درصد شده بود‪ ،‬می توانستیم بگوییم که رکود‬ ‫است اما از نرخ های رشد منفی دوران احمدی نژاد به رشد‬ ‫مثبت و سرباالیی رسیدیم که این رونق است‪.‬‬ ‫اما همان طور کــه خودتان اشــاره کردید هم در‬ ‫بازار ســرمایه و هم در بازار مســکن و تولید رکود‬ ‫داشتیم‪.‬‬ ‫نه‪ ،‬رکود در تولید؟ پس نرخ رشد مثبت یعنی چه؟‬ ‫یعنی تولید درامد و تولید داخلی سرانه ات درحال افزایش‬ ‫اســت‪ .‬بنابراین نام این را رونق می گذارم‪ .‬االن ســه جلد‬ ‫کتابی که تالیف کرده ام در ‪ 1800‬صفحه جلوی رویم است‬ ‫که ســال ها هم این را درس داده ام‪ .‬اگر از دانشــجویان‬ ‫دکترای عالمه بپرســید‪ ،‬همگی اینها را خوانده اند‪ .‬اینکه‬ ‫می گویند رکــود وجــود دارد ممکن اســت در یک بخش‬ ‫اقتصاد وجود داشته باشد اما در کل اقتصاد‪ ،‬از نرخ های‬ ‫رشد منفی به مثبت رســیده ایم‪ .‬بنابراین رکود نداریم‪ .‬این‬ ‫اقتصاددانانی که معلوم نیست کجا درس خوانده اند! اینها‬ ‫از رکود حرف می زنند‪.‬‬ ‫اقای تقوی! خود اقای روحانی هم معتقد است‬ ‫که االن در حالت رکود هستیم و باید از ان خارج‬ ‫شویم‪.‬‬ ‫او اقتصاددان نیســت‪ .‬اقای روحانی باید بگوید‬ ‫در بعضی از بخش ها در اقتصاد رکود وجود دارد و ما سعی‬ ‫می کنیم ان بخش ها را از رکود دراوریم ‪ ،‬مثل کمپین خرید‬ ‫خودر و ایرانی که به دلیل رکود در صنعت خودرو به راه افتاد‪.‬‬ ‫اگر صنعت ساختمان در رکود است به خاطر پیش بینی های‬ ‫خوشــبینانه خیلی بدجور برخی بوده که انبوه ســازی شده‬ ‫است درحالی که مردم توان خرید با سطح درامد پا یین شان‬ ‫را ندارند‪.‬‬ ‫پــس نــام وضعیتــی کــه االن در ان هســتیم‬ ‫چیست؟‬ ‫نامش رونق اقتصادی است‪.‬‬ ‫برخی منتقدان می گویند سیاست های اقتصادی‬ ‫دولت قبل هر بدی و هزینه ای که داشــت الاقل‬ ‫میزان رکود تا این اندازه نبود‪.‬‬ ‫انها اشــتباه می کنند! در دوران احمدی نژاد رکود‬ ‫تورمی داشــتیم‪ .‬به خاطر گران کــردن عامل های انرژی‬ ‫رکود تورمی ایجاد شد‪ .‬تورم به ‪ 40‬درصد رسید و نرخ رشد‬ ‫منفی را شاهد بودیم‪ .‬االن که از باال رفتن قیمت صحبت‬ ‫می شود و تورم داریم‪ ،‬این تورم را در دوره دکتر روحانی با‬ ‫دکتر احمدی نژاد مقایسه کنید‪ .‬حداقل ‪ 26‬درصد تورم را‬ ‫پایین اورده است‪.‬‬ ‫بیکاری چطور؟‬ ‫وقتی نرخ رشــد مثبت داریم یعنی یک عده مشغول‬ ‫کار شــده اند‪ .‬وقتی تولید بنگاه ها افزایــش پیدا می کند‪،‬‬ ‫نیروی کار اضافی می خواهیم‪.‬‬ ‫اقای روحانی در دوران پسابرجام با چه وضعیتی‬ ‫مواجه می شود؟‬ ‫عالی! با ایــن کار سیاســی که اقای ظریــف انجام‬ ‫داد‪ ،‬اقای روحانــی در وضعیت خیلی خوبی قــرار گرفته‬ ‫اســت‪ .‬ببینید چقــدر پول های بلوکه شــده داریــم‪ .‬دکتر‬ ‫ســیف از صدمیلیــارد دالر صحبت کرد که بخشــی از ان‬ ‫ضمانت هاست ولی انچه خالص اســت حدود ‪ 22‬میلیارد‬ ‫پول ازاد اســت‪ .‬این میزان کم کم وارد اقتصاد می شــود‬ ‫و درحالی که تحریم ها لغو شــده‪ ،‬می توانیم از خارج کاال‬ ‫وارد کنیم پــس قیمت ها با ان نســبت باالتــر نمی روند‪.‬‬ ‫اقای روحانــی امیدوار اســت که تــا اخر امســال تورم را‬ ‫تک رقمی کند‪ .‬وقتی تورم تک رقمی شود‪ ،‬درواقع هم تورم‬ ‫پایین امده و هم چون رشد مثبت شده‪ ،‬رونق وارد اقتصاد‬ ‫شده اســت‪ .‬اگر کســی حرف از رکود می زند باید این سه‬ ‫جلد کتاب مرا بخواند تا دریابد وضعیت فعلی رکود نیست‪.‬‬ ‫در مورد رکود بازار مسکن هم صحبت می کنید؟‬ ‫حدود یک ماه پیش یکی از دوستان من از ساخت‬ ‫ساختمان های زیادی حرف می زد که صاحبان ان به دلیل‬ ‫اخذ وام ها با بانک ها مشکل پیدا کرده بودند و االن توانایی‬ ‫بازپرداخت اقساط وام ها را ندارند و درواقع از من چاره جویی‬ ‫می کرد‪ .‬گفتم که با دکتر عبده تبریزی که اســتاد مدیریت‬ ‫مالی و مشــا ور وزیر مســکن اســت‪ ،‬صحبت کنید و از او‬ ‫راهکار بخواهید تا برای تامین مالی شما را راهنمایی کند‪.‬‬ ‫وقتی شما زیادتر از حد کاالیی را تولید کنید‪ ،‬قیمت پایین‬ ‫خواهد امد و در این صورت یک عده از تولیدکنندگان از رده‬ ‫خارج می شوند‪ .‬اما این برای یک بخش است درحالی که‬ ‫کال نرخ رشد اقتصاد مثبت است‪.‬‬ ‫شما به بازار ســرمایه و بورس هم اشاره کردید‪.‬‬ ‫این حوزه با چه شرایطی مواجه خواهد شد؟‬ ‫االن قیمت ها باال رفته است‪ .‬شاخص ها و قیمت‬ ‫ســهامی را هر روز نگاه کنیــد‪ .‬مثــا اقتصادنوین از ‪190‬‬ ‫تومان به ‪ 241‬تومان رسیده است‪.‬‬ ‫اینکــه می گوینــد دولــت یازدهــم دولــت رکود‬ ‫است‪...‬‬ ‫اشــتباه می کننــد! بایــد دوبــاره احمدی نــژاد‬ ‫رئیس جمهور شود تا با مشکل مواجه شــوند و بفهمند که‬ ‫اقای روحانی چقدر خوب عمل کرده است‪.‬‬ ‫اقای روحانــی از این به بعد بایــد در اقتصاد چه‬ ‫کار کند؟‬ ‫اقــای روحانی فقط یک اشــکال دارد؛ مشــاور‬ ‫اقتصــادی اولــش‪ ،‬هــم اقــای رفســنجانی را در تــورم‬ ‫‪49/5‬درصد انداخت که بعد از پایان ریاست جمهوری اش‬ ‫در انتخابات مجلس که کاندیدا شــده بود نفر ســی ام هم‬ ‫نشــد! یک بار هم این گــروه‪ ،‬احمدی نــژاد را انداختند‪.‬‬ ‫بنابراین اقای روحانی باید دقت کند که طرف مشــورتش‬ ‫کیست؟ اگر مقاله های مرا بخواند‪ ،‬وضعش خوب است‪.‬‬ ‫باید به جای اقای نیلی بخوانــد و ببیند من اقتصاددان که‬ ‫هفتــه ای هفت مقالــه در روزنامه ها و مجــات دارم‪ ،‬چه‬ ‫می نویســم‪ .‬دائما درحال راهنمایی کــردن اقای روحانی‬ ‫هستم‪.‬‬ ‫اقایانــی کــه االن مشــاورین اقتصــادی اقای‬ ‫روحانی هستند را قبول دارید؟‬ ‫نه‪.‬‬ ‫چرا؟‬ ‫برای اینکــه تحصیالت اقتصادی مــن از اقای‬ ‫نیلی خیلی باالتر اســت‪ 45 .‬ســال اســت که فقط استاد‬ ‫دانشــگاه هســتم و هیچ کار دیگری نمی کنــم‪ .‬ولی این‬ ‫گروه بود که اقای هاشمی رفسنجانی را در سیاست تعدیل‬ ‫اقتصادی انداخت‪ .‬همین گروه هــم اقای احمدی نژاد را‬ ‫در سرهم بندی هدفمندی یارانه ها انداخت‪ .‬اقتصاددانانی‬ ‫مثل من مخالف این بودیم‪.‬‬ ‫یعنی مشــاور ان اقتصادی اقــای احمدی نژاد و‬ ‫روحانی یکی هستند؟‬ ‫نه‪ ،‬االن مشــاور اقای روحانی‪ ،‬دکتر نیلی است‬ ‫و ان موقع هم احمدی نژاد از اینهــا خط می گرفت و عقل‬ ‫خودش به چگونگی هدفمندی یارانه ها نمی رســید‪ .‬وزیر‬ ‫اقتصادش هم (حسینی) در دانشــگاه عالمه دانشجوی‬ ‫من بود اما درواقع اصال در حد وزیر اقتصاد نبود و او را هم‬ ‫خراب کرد‪.‬‬ ‫اقتصاد سیاسی‬ ‫‪4‬‬ ‫دکتــر مهــدی تقــوی دوره حســابداری را در‬ ‫لندن در ســال های ‪ ،1347-1346‬کارشناسی ارشــد‬ ‫مدیریــت را از پلــی تکنیک کینگســتون انگلســتان‬ ‫در ســال ‪ 1348-1347‬کارشناسی ارشــد بازرگانــی‬ ‫را از دانشــگاه بیرمنگام انگلســتان در ســال ‪-1348‬‬ ‫‪ 1350‬دکتــرای اقتصاد دانشــگاه تهران را در ســال‬ ‫‪ 1362-1355‬در کارنامه اموزشی خود دارد‪ .‬این استاد‬ ‫دانشگاه و اقتصاد دان برجســته برخالف برخی دیگر‬ ‫از اقتصاد دان هــای حاضر بــر این باور اســت که در‬ ‫شــرایط فعلی اصال نمی توانیم بگوییم که رکود وجود‬ ‫دارد‪ .‬این عضو هیات علمی دانشگاه عالمه طباطبایی‬ ‫تاکیــد می کند که دولت در شــرایط رونــق اقتصادی‬ ‫به سر می برد‪.‬‬ ‫اقتصاد سیاسی‬ ‫‪267‬‬ ‫دوئل سرد‬ ‫بین الملل‬ ‫‪268‬‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫بین الملل‬ ‫ایران و عربستان در طول ‪5‬سال گذشته ســناریوی جنگ نیابتی را برای تحقق منافع خود در‬ ‫خاورمیانه پیگیری کرده اند اما اعدام ایت الله نمر و نوع واکنش تهران باعث شــد عربســتان نوعی‬ ‫رویارویی مستقیم و بی واسطه با تهران را برگزیند‪ .‬اما این سیاست به دلیل عدم کشش ژئوپلتیک و‬ ‫ژئواستراتژیک عربستان در منطقه به ثمر ننشست و بسیاری از کشورهای عربی حاضر نشدند روابط‬ ‫دیپلماتیک خود را با ایران کاهش دهند و یــا حتی در مرحله ای فراتر از ان قطــع کنند‪ .‬با این حال‬ ‫سرنوشتروابطایرانوعربستاندرهاله ایازابهامفرورفتهاست‪.‬‬ ‫قمارسلمان‬ ‫معنایرادیکالیسمسعودیعلیهتهرانچیست؟‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫بین الملل‬ ‫خطای استراتژیک ال سعود‬ ‫تغییرات نسلی‪ ،‬سیاست خارجی‬ ‫عربستان را رادیکال کرده است‬ ‫سیاست صبر و خویشتنداری ایران‬ ‫کاردار پیشین ایران در عربستان‬ ‫در گفت وگو با مثلث‬ ‫تئوری خطرناک‬ ‫عربستان به نمایندگی از امریکا‬ ‫علیه ایران برنامه ریزی می کند‬ ‫‪269‬‬ ‫بین الملل‬ ‫الگویتقابلی‬ ‫بحران سوریه سرنوشت روابط ایران و عربستان را روشن می کند‬ ‫کامران کرمی‬ ‫پژوهشگر خلیج فارس‬ ‫‪1‬‬ ‫یک روز پس از حمله برخی به ســفارت عربســتان در‬ ‫تهران و کنسولگری این کشور در مشهد‪ ،‬عادل الجبیر‪ ،‬وزیر‬ ‫خارجه ســعودی در تصمیمی متاثر از فضای به وجود امده‪،‬‬ ‫قطع روابط دیپلماتیک با ایران را اعالم کرد‪ .‬در هماهنگی با‬ ‫اینتصمیمبحرین‪،‬سودان‪،‬سومالی‪،‬جیبوتیوکومورروابط‬ ‫خود با تهران را قطع و امارات متحده عربی نیز روابط خود را به‬ ‫سطح کاردار تنزل داد‪ .‬برخی دیگر از دولت های عربی چون‬ ‫کویتنیزسفیرخودرابرایپاره ایازمشورت هافراخواند‪.‬در‬ ‫این نوشتار با تبیین علل و دالیل قطع روابط عربستان با ایران‬ ‫بهروندهایموجودوچشم اندازپیشروپرداختهواینموضوع‬ ‫برجسته شده که کنش عربستان سعودی در قبال ایران متاثر‬ ‫از الگوی رفتاری جدیدی است که این بازیگر در قبال ایران‬ ‫صورت بندیکردهکهمبتنیبربازیباحاصلجمعصفروصد‬ ‫کردن نفوذ منطقه ای ایران درپسابرجام است‪.‬‬ ‫بین الملل‬ ‫‪270‬‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫سناریوی قطع روابط‬ ‫در چهار سال اخیر یعنی بعد از خیزش های اعتراضی‬ ‫جهان عرب در ســال ‪ 2011‬و به خصوص در یک سال اخیر‬ ‫و از زمان روی کارامدن ملک سلمان و تیم سیاسی‪-‬امنیتی‬ ‫جدیداو‪،‬حجمتنش هایایرانوعربستانبهمیزانیافزایش‬ ‫پیداکردهکهدرچهاردههاخیربی سابقهبودهاست‪.‬تحوالت‬ ‫اعتراضی بحرین‪ ،‬بحران سوریه‪ ،‬حمله عربستان به یمن‪،‬‬ ‫توافق هسته ای ایران و ‪ ،5+1‬کا هش قیمت نفت‪ ،‬تعرض‬ ‫به دو نوجوان ایرانی در فــرودگاه جده‪ ،‬مرگ نزدیک به ‪500‬‬ ‫حاجی ایرانی در مراســم حج عمره‪ ،‬اعدام شیخ باقر النمر و‬ ‫حمله به مراکز دیپلماتیک عربســتان در ایران از جمله این‬ ‫موضوعات بود که به فعال تر شدن گســل ها میان تهران و‬ ‫ریاض دامن زده اســت‪ .‬اگرچه حمله به ســفارت عربستان‬ ‫ی احساسی بود و‬ ‫در تهران و کنسولگری در مشــهد‪ ،‬اقدام ‬ ‫بالفاصله با واکنش تند رئیس جمهوری و دیگر مقامات ارشد‬ ‫نظامهمراهش دامادرتحلیلوتبیینحوادثقبلازاینرخداد‬ ‫باید گفت که عربســتانی ها از مدت ها قبل به دنبال طراحی‬ ‫سناریوییبودندکهبتوانندایرانرامقصرسردیروابطدوجانبه‬ ‫جلوه دهنــد و این طور وا نمود کنند که ایــران در امور داخلی‬ ‫دولت هایعربیمداخلهمی کند‪.‬‬ ‫در واقع مرور رفتار سیاســت خارجی عربستان پس از‬ ‫تحوالت بهار عربی در سال ‪ ٢٠١١‬تاکنون نشان می دهد که‬ ‫ل گفت وگو با ایران را سد کرده‬ ‫عمال عربســتان هرگونه کانا ‬ ‫و عالوه بر ان به کارشــکنی های روشن در توافق هسته ای‬ ‫پرداخته اســت‪ .‬همزمان‪ ،‬با حمایت های مالی و معنوی از‬ ‫جبهه تروریست ها در سوریه بر شراره های بحران نیز دمیده‬ ‫اســت‪ .‬گرچه گاه اظهارنظرهای پراکنده و مثبتی از ســوی‬ ‫ســعود الفیصل‪ ،‬وزیر خارجه فقید و اخیرا جانشین او عادل‬ ‫الجبیر در مورد بهبود روابط با ایران زده می شــ د اما در عمل‬ ‫عربستانی ها به این تصمیم رسیدند که باید در مقابل ایران به‬ ‫نحودیگریایستاد‪.‬‬ ‫نقش متغیرهای سه گانه‬ ‫در واقع باید گفت که در این تصمیم عربســتان ســه‬ ‫سطحازمتغیرهانقشدارد‪:‬داخلی‪،‬منطقه ایوبین المللی‪.‬‬ ‫در ســطح داخلی روی کارامدن ملک سلمان و تیم سیاسی‬ ‫امنیتی اوکه متعلق به جناح بازها در عربستانهستند‪ ،‬نقش‬‫مهمی در ذهنیت مقامات سعودی در تصمیم سازی و رفتار با‬ ‫ایرانومحیطپیرامونی شانداشت‪.‬حداقلدرموردشخص‬ ‫وزیــر خارجه باید گفت کــه او از زمانی کــه موضوع ترورش‬ ‫به عنوان ســفیر عربســتان در امریکا کلید خورد‪ ،‬تاکنون بر‬ ‫مدار همان ذهنیت به ایران و رفتار سیاست خارجی تهران در‬ ‫منطقه نگاه می کند‪ .‬در سطح منطقه ای حجم بحران های‬ ‫به وجود امده که منجر به خلق هزینه برای عربســتان بدون‬ ‫در برداشتن نتیجه ملموسی شده است‪ ،‬بیشترین نقش را در‬ ‫تهاجمی شدنسیاستخارجیعربستانداشتهوسعودی ها‬ ‫مدام در فرافکنی‪ ،‬ایران را عامل بی ثباتی در منطقه قلمداد‬ ‫می کردند‪ .‬ناکارامدی سیاســت اتخاذی در ســوریه‪ ،‬یمن‬ ‫و عراق نمونه هایــی از معادالت منطقه ای اســت که در ان‬ ‫سعودی ها نه تنها دست برتررا پیدا نکرده‪ ،‬بلکه روند بهسمت‬ ‫برتری رقبا و خلق هزینه های میلیارد دالری بوده اســت‪ .‬در‬ ‫سطح سوم یعنی ســطح بین المللی نیز شــکاف در رابطه با‬ ‫امریکا و تغییر نگاه امریکایی ها و عدم تمایل به درگیر شدن‬ ‫در بحران های خاورمیانه‪ ،‬سعودی ها را به این نتیجه رساند‬ ‫که باید بدون همراهی با امریکا‪ ،‬گلیم خود را از اب گل الود‬ ‫خاورمیانه بیرون بکشــند‪ .‬به خصوص که توافق هسته ای‬ ‫و اراده امریکایی هــا برای رســیدن به معامله هســته ای با‬ ‫ایران نیز عربستانی ها را بیشــتر به این سمت هدایت کرده‬ ‫است‪ .‬شاید مقاله بندر بن سلطان‪ ،‬رئیس سابق استخبارات‬ ‫عربستان ســعودی گویای این معادله در حال شکل گیری‬ ‫باشد‪.‬بندردرفاکس نیوزنوشت‪«:‬دوستانامریکابایدبیشتر‬ ‫از دشمنانش از او بترســند»‪ .‬این اظهارات اگرچه متعلق به‬ ‫شخص بن سلطان است‪ ،‬اما نمایانگر و نمایه ای از ذهنیت‬ ‫کارگزاران ال سعود از روند معادله در حال شکل گیری است‬ ‫که نمی تواند به سان قبل‪ ،‬به ســعودی ها اطمینان بخشی‬ ‫الزم را بدهد‪.‬‬ ‫تغییر روند معادالت‬ ‫در این وضعیت ســعودی ها به دنبال بهانــه ای بودند‬ ‫تا بتوانند با مقصر جلوه دادن ان‪ ،‬توجیــه خوبی برای ادامه‬ ‫سیاســت های خود و به خصوص شــکل دهی یک ائتالف‬ ‫عربی‪-‬سنیداشتهباشند‪.‬نکتهجالبتوجهاینبودکهحمالت‬ ‫تروریســتی پاریس‪ ،‬افکار عمومی جهان را به این ســمت‬ ‫هدایت کرد که همچون حمالت یازده ســپتامبر‪ ،‬عربستان‬ ‫عامل و منشــا بســیاری از این رفتارها ســت‪ .‬این موضوع‪،‬‬ ‫عربستان را در تنگنا قرار داد‪ .‬به خصوص که روسیه و امریکا‬ ‫نیز با شکل دهی به گفت وگوهای وین ‪ ١‬و ‪ ٢‬در مورد سوریه‬ ‫بر مبارزه جدی با داعش تاکید کردند‪ .‬این وضعیت مطلوب‬ ‫سعودی ها نبود‪ .‬بالفاصله مقامات ال سعود در یک حرکت‬ ‫ناگهانی طرح تشکیل ائتالف سنی برای مبارزه با تروریسم‬ ‫را طراحی کردند که ترکیه در این معادله نقش اساســی ایفا‬ ‫می کرد‪ .‬روشن بود که عربســتان و ترکیه از سرکوب داعش‬ ‫درسوریه ناراضیهستند‪ .‬بنابرایناردوغان‪،‬رئیس جمهوری‬ ‫ترکیه در سفر ماه گذشــته خود به ریاض در این خصوص به‬ ‫گفت وگو نشســت‪ .‬خروجی این تصمیمات اگرچه روشــن‬ ‫ت اما همکاری بیشــتر در سوریه و شــکل دهی به یک‬ ‫نیس ‬ ‫پیمانعربی‪-‬سنیمحتمل ترینتصمیمی بودکهمقاماتدو‬ ‫کشور بر ان تاکید کردند‪ ٢٤.‬ساعت بعد از سفر اردوغان و در‬ ‫اغاز سال نو میالدی‪ ،‬وزارت کشور عربستان از اعدام‪ ٤٧‬نفر‬ ‫بهجرماخاللدرامنیتکشورخبردادکهشیخنمرباقرالنمر‪،‬‬ ‫روحانی شــیعی استان قطیف و شــهر العوامیه از جمله این‬ ‫افرادبودکهباواکنش هایتنددرایرانهمراهشد‪.‬موضوعی‬ ‫که به نظر می رسید ســعودی ها منتظر ان بودند تا بالفاصله‬ ‫با بهره برداری از ان بر موج ان ســوار شوند و روند تحوالت را‬ ‫به سمتی که مدنظرشــان بود‪ ،‬هدایت کنند‪ .‬در واقع حمله‬ ‫به سفارت این بهانه را به دست ســعودی ها داد تا بالفاصله‬ ‫از موضع انفعال به خاطر اعدام شیخ نمر به موضع فعاالنه و‬ ‫طلبکارانه تغییر جهت دهند‪ .‬مرور این حوادث نشان می دهد‬ ‫که سعودی ها به نوعی این سناریو را از مدت ها قبل طراحی‬ ‫کرده بودند‪ ،‬به خصوص که می دانستند اعدام روحانی شیعه‬ ‫که از مدت ها قبل مقامات ایران درخصوص ان هشدار داده‬ ‫بودند‪،‬می تواندمنجربهاینواکنش هاواعتراضاتشود‪.‬‬ ‫چشم انداز پیش رو‬ ‫به نظر می رسد که قطع روابط عربستان با ایران حاوی‬ ‫ی در روابط دوجانبه و به خصوص در ســطح‬ ‫پیام های مهمــ ‬ ‫منطقه ای اســت‪ .‬به دلیل گســتره بازی تهران و ریاض در‬ ‫خاورمیانه‪ ،‬میــزان همگرایــی و واگرایی ایــن دو پایتخت‬ ‫ل یا تشــدید بحران ها در ســطح منطقه‬ ‫تاثیرات جدی بر ح ‬ ‫خواهد گذاشت‪ .‬در مقطع کنونی و با یارگیری های سیاسی‬ ‫که عربستان در شورای همکاری خلیج فارس‪ ،‬اتحادیه عرب‬ ‫و سازمان همکاری اسالمی انجام داد‪ ،‬بعید به نظر می رسد‬ ‫که در کوتاه مدت بتوان برای برقراری تماس ها امیدوار بود‪.‬‬ ‫بنابراین باتوجه به این بحران حادث شــده و باتوجه به‬ ‫فضایموجود‪،‬سعودی هادرادامهاقداماتخودبه دنبالچند‬ ‫موضوع بوده و خواهند بود‪:‬‬ ‫‪ .1‬هدایت بازیگران شــورای همکاری خلیج فارس و‬ ‫اتحادیه عرب به سمت قطع روابط یا کاهش روابط سیاسی‬ ‫با ایران؛‬ ‫‪ .2‬تالش برای اعــاده حیثیت درخصوص ماجراهای‬ ‫سفارتازمجراهایدیپلماتیکبه خصوصدرشورایامنیت‬ ‫سازمانملل؛‬ ‫‪ .3‬شــکل دهی به ائتالف عربی‪-‬سنی به خصوص در‬ ‫موضوعسوریه‬ ‫‪ .4‬به چالش کشیدن گســتره بازی ایران در خاورمیانه‬ ‫به خصوص درسوریه ویمن؛‬ ‫‪ .5‬فعال تــرکــردن البی هــای عربی در کشــورهای‬ ‫ی به خصوص در کنگره امریکا برای طراحی طرح های‬ ‫اروپای ‬ ‫ضدایرانیبه ویژههم راستاباتوافقهسته ای‪.‬‬ ‫در پایــان باید گفت کــه اگرچه عربســتان بــه دلیل‬ ‫ضعف هــای امروزین جهان عــرب که به شــدت ضعیف‪،‬‬ ‫چند پاره و گسسته شده است‪ ،‬می تواند با قدرت مالی خود‪،‬‬ ‫به یارگیری های سیاسی اقدام کند و رفتار تهاجمی بیشتری‬ ‫از خود نشان دهد اما حجم بحران هایی که امروز این کشور‬ ‫در گستره خاورمیانه با ان درگیر است‪ ،‬موضوعی نیست که‬ ‫بتواندبهبرتریعربستاندراینروندبینجامد‪.‬به خصوصکه‬ ‫خلقهزینه هایمیلیارددالریدرزمانیکهاینکشورباکسری‬ ‫شدید بودجه دست به گریبان است و داعش و فعالیت های‬ ‫تروریســتی هم به نوعی متوجه خودش شده اند‪ ،‬موضوع را‬ ‫در نهایت برای تصمیم گیرندگان این کشور سخت تر خواهد‬ ‫کــرد‪ .‬از طرفی هم نباید ایــن نکته را از نظر دور داشــت که‬ ‫گســترش روابط ایران با اتحادیه اروپا خود موازنه ای در این‬ ‫کارشکنی عربستانی ها ایجاد خواهد کرد‪ ،‬به خصوص که به‬ ‫نظر نمی رسد خود امریکایی ها نیز به دلیل توافق هسته ای‬ ‫تمایلی برای همراهی با عربستان در دمیدن در این بحران و‬ ‫تصاعدانداشتهباشند‪.‬‬ ‫ازاینرودرکوتاه مدتاگرچهبرخیدولت هایمیانجی‬ ‫وواسطهمچونپاکستان‪،‬عراقوالمانبه دنبالمیانجیگری‬ ‫در روابط دو کشور بودند و این تمایل را نشان داده اند‪ ،‬اما بعید‬ ‫به نظر می رسد تا پیدا شــدن دورنمای روشن تری از بحران‬ ‫ســوریه بتوان برای برقراری تماس های اولیه میان ایران و‬ ‫عربستان خوشبین بود‪.‬درواقعبحرانسوریهتکلیفبحران‬ ‫روابط ایران و عربستان را روشن خواهد ساخت‪.‬‬ ‫بین الملل‬ ‫تغییرات نسلی‪ ،‬سیاست خارجی عربستان را رادیکال کرده است‬ ‫نصرت اهلل تاجیک‬ ‫‪2‬‬ ‫سفیر سابق ایران در اردن‬ ‫امریکا به دلیل کاهش وابستگی نفتی خود به منطقه خلیج فارس‬ ‫سیاست مستقل تری را نسبت به ریاض پیگیری می کند‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫مجموعه تحــوالت خاورمیانــه در زمینــه رقابت بین‬ ‫قدرت های منطقه ای به سمت اقدامات نظامی و گسترش‬ ‫دیــد امنیتی به خواســت های مــردم‪ ،‬اعمــال زور و حذف‬ ‫یکدیگر به جای مصالحه و استفاده از کارکردهای سیاسی‬ ‫پدیده های اجتماعی به پیش رفته اســت‪ .‬این امر باعث به‬ ‫وخامت گرا ییدن اوضاع سیاســی اجتماعی منطقه خواهد‬ ‫شد و پسرفتی خطرناک برای مردم این منطقه خواهد بود‪.‬‬ ‫زیرا در تحوالت سیاسی ‪-‬اجتماعی اعم از داخلی و خارجی‬ ‫نگاه حذفی تنها به تشدید منازعات منتج می شود و حداقل‬ ‫راه حل دراز مدت نیست‪ ،‬اگر چه در کوتاه مدت ممکن است‬ ‫به صورت مسکن عمل کند‪ .‬با این وصف‪ ،‬اوضاع خاورمیانه‬ ‫هر روز به سمت پیچیده تر شدن در حرکت است و تداوم ان‬ ‫می تواندوضعیتخطرناکیرابرایمنطقهرقمبزند‪.‬معادالت‬ ‫و منحنی تحــوالت خاورمیانه غیر خطی و عمومــا از درجه‬ ‫چندم و متغیرها یش نیز بسیار زیاد هستند ؛ متغیرهایی نظیر‬ ‫فساد‪ ،‬توسعه نیافتگی‪ ،‬بیسوادی‪ ،‬فقر‪ ،‬غارت منابع طبیعی‬ ‫در کنار ثوابتی همچون میزان باالی استبداد و دیکتاتوری‬ ‫در بخش سیاست و حکومت‪ ،‬غیبت ســازمان های مدنی‪،‬‬ ‫دولت ملی و عقلگــرا‪ .‬بنابراین برای تجزیــه و تحلیل روند‬ ‫تحوالت این منطقه به طور عام و کشــورها و بازیگران مهم‬ ‫و تاثیر گــذار ان به طور خــاص توجه به دو دســته عوامل و‬ ‫متغیرهایداخلیوخارجیمفیداست‪.‬دربعدداخلیتحوالت‬ ‫منطق ها ی و درونی کشورهای بازیگر‪ ،‬انگیزه ها‪ ،‬سیاست ها‪،‬‬ ‫دیدگاه ها‪ ،‬نیازها و دغدغه های انــان در زمینه امنیت ملی و‬ ‫منافع و مصالح ملی انها و در بعد خارجی‪ ،‬منافع قدرت های‬ ‫فرامنطقه ای ‪ ،‬سیاست ها و تعامالت انان برای ایجاد توازن‬ ‫تاثیر گذارهستند‪.‬بنابراینتحوالتکنونیمنطقهونقش یابی‬ ‫کشورهای ان از جمله ایران‪ ،‬عربستان و ترکیه را بدون توجه‬ ‫به گزاره ها‪ ،‬فرضیات و نظریه های باال و بدون درک تحوالت‬ ‫بین المللی و فرادستی و شکل گیری توازن جدید قدرتی در‬ ‫جهانومنطقهبینروسیهوامریکاوتحوالتداخلیوخارجی‬ ‫و اهداف این دو کشور و از همه مهمتر تاثیر و تاثر کشورهای‬ ‫منطقه و به عبارتی جاری شــدن قانون ظــروف مرتبطه بین‬ ‫کشورهای منطقه نمی توان درک کرد‪ .‬یعنی در دوران بهار‬ ‫عربی و در شرایطی که منجر به حذف نقش کشورهایی نظیر‬ ‫مصر و سوریه شــده اســت‪ ،‬برای تجزیه و تحلیل تحوالت‬ ‫سیاســی‪ -‬اجتماعی هر یک از ســه بازیگر مهم منطقه ای ‬ ‫ایران‪ ،‬عربستان و ترکیه نمی توان تحوالت دو کشور دیگر و‬ ‫اقداماتی که باعث تحریک نه تنها حواس پنجگانه می شود‬ ‫بلکهحسششمکشورسومرابرمیانگیزدازنظردورداشت‪.‬‬ ‫ترکیه ابستن حوادثی است و در چند ســال اخیر روند خوبی‬ ‫را طی نکرده اســت‪ .‬ایران نیز تحوالت شگرفی داشته که‬ ‫ بی شک بر تحوالت دو کشــور دیگری تاثیر بسزا یی داشته‬ ‫اســت ولی در این مقاله امکان بررسی همه تحوالت نیست‬ ‫و فقط بــه جنبه های مهمــی از معادالت کنونی عربســتان‬ ‫می پردازیم کــه مخاطراتی در اینده برای این کشــور دارد‪.‬‬ ‫برای اشاره به مهمترین تحوالت داخلی سعودی نگاهی به‬ ‫مصاحبهمحمدبنسلمانباتوماسفریدمن(العربیهفارسی‪،‬‬ ‫نامه ای از پادشاهی سعودی‪ ،‬یکشــنبه ‪ 29‬نوامبر ‪2015‬م)‬ ‫خالی از لطف نیست‪ .‬وی می گوید‪« :‬خیلی ها پادشاهی ما‬ ‫را اشتباه فهمیده اند‪ ،‬اینجا مانند اروپا نیست‪ ،‬این پادشاهی‬ ‫قبیله ای است که قبایل و طایفه های بسیاری در مناطق به‬ ‫راس هرم متصل هستند‪ ».‬خواسته ها و سلیقه انها را باید در‬ ‫نظرگرفت‪.‬قبالنوشته امکهسیاستلحمی لحمکودوبال‬ ‫جهان اسالم با عربستان در پرتو تحوالت کنونی در سیاست‬ ‫ی با غرب جوابگو‬ ‫خارجی ایران و حل مشــکالت هســته ا ‬ ‫جامعها یوحکومتیبرامدهازان‬ ‫ ‬ ‫نیست‪.‬بنابراینبایدباچنین‬ ‫بسیار محتاط و سنجیده و به دور از شتابزدگی برخورد کرد‪ .‬در‬ ‫حدیکهمسایهوبرای بی ضررکردندشمنی هایشو سوال‬ ‫اصلیمابایداینباشدایاجامعهسعودیوسیاستوحکومت‬ ‫ی ما کمک کند یا خیر؟‬ ‫در این کشور می تواند به روند توسعه ا ‬ ‫خطای اســتراتژیک عربســتان از انجا اغاز شــد که‬ ‫خواســت برای انکه توفان ســهمگین بهار عربی و خیزش‬ ‫مردم مسلمان منطقه را از سر رد کند به مقابله با افزایش نقش‬ ‫سیاستخارجیایراندرمنطقهونوعبازیگریایرانبپردا زدو‬ ‫انگشتبرموضوعسوریهگذاشتهوخواهانبرکناریبشاراسد‬ ‫شد تا ایران را تضعیف کند‪ .‬اما کشورهای اروپایی و امریکا به‬ ‫این نکته پی برده‪‎‬اند که نباید با طناب پوسیده سعودی داخل‬ ‫چاه شوند‪ .‬متاســفانه حدود چهار سال اســت که عربستان‬ ‫سعودی در حوزه مسائل خاورمیانه به خصوص در برابر ایران‬ ‫از حد مخالفت گذشــته و به تقابل رسیده و این رویکرد برای‬ ‫ایندهمنطقهوتاحدیجهانچندانسودمندوسازندهنیست‪.‬‬ ‫هر دو کشور می توانند اختالف دیدگاه داشته و در پی اهداف‬ ‫ومنافعملیخودحرکتکنندامااینکهیککشوربخواهداین‬ ‫اختالف دیدگ اه ها را به تقابل و خشونت علیه دیگری تبدیل‬ ‫کند‪،‬چندانخوشایندنیست‪.‬‬ ‫عربستان با مرگ پادشاه پیشین‪ ،‬شاهد تغییر نسل در‬ ‫این کشور است که نسل جدید روی چندین گسل مانند گسل‬ ‫نســلی‪ ،‬سیاســی‪ ،‬تضاد های اجتماعی و درگیری اعضای‬ ‫خاندان در داخل این کشور اشاره کرد ولی پیش بینی اینکه‬ ‫کدام یک از این گسل ها زودتر از بقیه فعال خواهد شد نیاز‬ ‫به بررسی عمیق تری دارد‪ .‬اشکال عربستان وجود پادشاهی‬ ‫قبیل ها ی نیست‪ ،‬بلکه در این کشــور دولتی عرفی‪ ،‬سنتی‪،‬‬ ‫خانوادگی‪ ،‬غیر مدرن و بــا ظرفیت های محدود در مواجهه‬ ‫با بحران‪‎‬های گسترده و دامنه دار حاکم است؛ یعنی دولتی‬ ‫محافظه کا ر و به شــدت اســیب پذیر‪ .‬و ســوال مهم دلیل‬ ‫برداشتن خیز بزرگ حذف رقیب توسط چنین دولتی است‪.‬‬ ‫عربســتان در حال گذراندن یکــی از متزلزل‪‎‬تریــن دوران‬ ‫حیات خود است‪ .‬مهمترین مشــکل عربستان تهدیدات و‬ ‫اسیب پذیری هایداخلیناشیازگسل هایبرشمردهشدهدر‬ ‫بین الملل‬ ‫خطای استراتژیک ال سعود‬ ‫ باالستامااینوضعیتاسیب پذیرزمانیتشدیدمی شودکه‬ ‫عربستانخودرادرمحیط هایچند الیهپیرامونی‪،‬منطقه ای‬ ‫و جهانی در معرض چالش ها‪ ،‬خطــرات و بحران هایی قرار‬ ‫داده که می توانست از انها پرهیز نماید‪ .‬بنابراین مشکالت‬ ‫سیاسیوامنیتیعربستانحاصلدومولفهاست؛یکیبیشتر‬ ‫جنبه ادراکی داشته و ناشی از نوع تلقی حاکمان این کشور از‬ ‫فرایند تحوالت سیاسی ‪-‬اجتماعی منطقه و کشورهای درون‬ ‫ت و بخش دیگر بحرانی که گریبانگیر عربستان شده‬ ‫ان اس ‬ ‫اســت ناشــی از رفتار‪ ،‬انگیزه و عال یق دولتمردان سعودی‬ ‫در سیاســت های داخلی و خارجی اســت‪ .‬تغییرات نسلی‪،‬‬ ‫موج بیداری و اعالم درخواســت مطالبات و تحولخواهی‪،‬‬ ‫خودکشی ناشی از ترس از مردن‪ ،‬گسل های متعدد سیاسی‪-‬‬ ‫اجتماعی همراه توســعه فن اوری اطالعــات و ارتباطات‪،‬‬ ‫تحوالتاجتماعیرادریکجامعهسنتیوایدئولوژیکنظیر‬ ‫عربستان شتاب بخشیده است که ممکن است به تغییرات‬ ‫سیاســی نیز بینجامد‪ .‬شــکاف های عمیقی در میان بافت‬ ‫اجتماعی با ساخت سیاسی کشــور پدید امده و موج بیداری‬ ‫و تحول اجتماعی‪ ،‬سراســر کشــورهای عربی و اسالمی را‬ ‫فرا گرفته است‪ .‬از ســوی دیگر‪ ،‬تحوالت ژئواستراتژیک‪،‬‬ ‫ژئوپلیتیک و ژئو اکونومیک پیچیدگی نقشــه محیط رقابت‬ ‫قدرت ها و امنیت منطقه را به شــدت تحت تاثیــر قرار داده‬ ‫است‪ .‬از دیدگاه ادراکی به زعم سیاســتمداران عربستان‪،‬‬ ‫ی نه تنها ســراغازی برای تر میم مناســبات‬ ‫توافق هســته ا ‬ ‫ایران و امریکا بلکه نشــان دهنده بی میلی و یا حداقل تردید‬ ‫واشــنگتن به حمایت بی قید و شــرط و تداوم روابط ویژه با‬ ‫عربستان ســعودی اســت‪ .‬یعنی هر انچه سعودی ها رشته‬ ‫بودن د یکباره پنبه شده است‪ .‬سعودی ها می دانند اگر امریکا‬ ‫یبیفتد‬ ‫بخواهددرمسیرتحققوبرقراریموازنه هایمنطقه ا ‬ ‫و عربستان را در ظرفیتی که دارد ببیند‪ ،‬در ان صورت ایران‬ ‫ان هیوالیی نخواهد بود که در ترسیمش تالش های فراوان‬ ‫شده است و تهدید چندان هولناکی نیست‪ .‬البته سعودی ها‬ ‫در این احساس که امریکا دیگر همچون گذشته در اعتقاد‬ ‫به موضوعات خلیج فارس در عصر کاهش وابســتگی های‬ ‫امنیتیواقتصادیبهاینمنطقهژئواستراتژیک‪،‬ژئوپلیتیک‬ ‫و ژئو اکونومیک جهان عالقه مند نیست یا در سطح گذشته‬ ‫ســرمایه گذاری نخواهد کرد‪ ،‬تنها نیســتند‪ .‬اما سعودی ها‬ ‫از اینکه امریکا اگر در ایند ها ی نه چندان دور مانند گذشــته‬ ‫تکیه گاه خود را بر عربســتان بگــذارد بیمناک انــد‪ .‬البته با‬ ‫تحوالتی که در سیاست خارجی کشورهای منطقه و از جمله‬ ‫ایران صــورت گرفته و در صــورت تداوم انهــا وقوع چنین‬ ‫تغییراتیدرچشم اندازاستراتژیکامریکادورازفهمنیست‪.‬‬ ‫مهمترین عوامل تاثیر گذار بر اینده کشورها و منطقه نیروی‬ ‫انسانی همراه و عالقه مند به تحوالت و تغییر‪ ،‬ثبات سیاسی‪-‬‬ ‫اجتماعی‪ ،‬منابع قابل دسترسی ثروت‪ ،‬نبود گسل های قابل‬ ‫فورانوموقعیتژئوپلیتیکهستند‪.‬‬ ‫‪271‬‬ ‫بین الملل‬ ‫سیاست صبر و‬ ‫خویشتنداریایران‬ ‫بین الملل‬ ‫‪272‬‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫کاردارپیشینایراندرعربستاندرگفت وگوبامثلث‬ ‫به دنبال اغاز تحوالت در میان کشــورهای عربی‬ ‫مانند مصر‪ ،‬تونس‪ ،‬لیبی‪ ،‬یمن و سوریه‪ ،‬به نظر‬ ‫می رســد در اغلب موارد عربستان سیاست های‬ ‫اشــتباهی را در دســتورکار خود قرار داده است‪.‬‬ ‫ارزیابی شما از سیاست خارجی ال سعود در قبال‬ ‫کشورهای منطقه چیست؟‬ ‫این تحوالت از بهار عربی یا خیزش عربی اغاز شد‪.‬‬ ‫انچ ه در بهار عربی اتفاق افتاد یک پتانسیل بسیار بزرگ بود‬ ‫که طی سالیان متمادی توسط دیکتاتورها و افراد وابسته‬ ‫به غرب و ایجاد خفقان به وجود امده بود‪ .‬این انرژی نهفته‬ ‫شــده بود بنابراین این خیزش انجام شد و دیکتاتورها یکی‬ ‫پس از دیگری سرنگون شــدند‪ .‬در این مقطع با دو اتفاق‬ ‫مهم مواجه بودیم؛ نخســت اینکه امریکا می دانســت که‬ ‫انرژی و پتانســیل نهفته ای در منطقه وجود دارد و انفجار‬ ‫ان بسیار خطرناک است‪ .‬در ثانی امریکا اگاه بود که عمر‬ ‫حکمرانی دیکتاتور های وابسته چون معمر قذافی‪ ،‬صدام‪،‬‬ ‫ی و علی عبدالله صالح به سر امده و از‬ ‫حسنی مبارک‪ ،‬بن عل ‬ ‫انجایی که اینها کارایی حاکمیتی خود را از دســت داده اند‬ ‫باید تغییــر کنند تــا منطقه بی ثبــات نشــود‪ .‬در این میان‬ ‫واشنگتن با یک تیر دو نشان زد؛ نخست مهره های از رده‬ ‫خارج شده فاسد را دور انداخت و در گام بعدی این انرژی ها‬ ‫را برای جلوگیری از یک انقالب زیربنایی و خشــن‪ ،‬تخلیه‬ ‫کرد‪ .‬در واقع با نظارت و کنترل امریکا‪ ،‬انرژی ها تخلیه شد‪،‬‬ ‫دیکتاتورها کنار رفتند و در بسیاری از کشورها ساختار برهم‬ ‫نخورد‪ .‬اگر در کشورهایی نیز ســاختار برهم خورده است‪،‬‬ ‫امریکا روی روندها تسلط دارد‪ .‬در این وضعیت یک خالء‬ ‫قدرت به ناگهان در خاورمیانه و غرب اسیا ایجاد شد و توازن‬ ‫قدرت برهم ریخت‪ .‬در این توازن قدرت که فضا خالی شده‬ ‫بود یک بی ثباتی حاکم شــد و در این بی ثباتی عربســتان‬ ‫احساس خطر کرد ‪ ،‬چرا که می دانست اگر نتواند این روند را‬ ‫کنترل کند خودش نیز درگیر این موج خواهد شد‪ .‬بنابراین‬ ‫ریاض به انجــام اقدامات معکوس روی اورد‪ .‬عربســتان‬ ‫با مســائلی همچون بحران داخلی‪ ،‬نزاع قدرت‪ ،‬مطالبات‬ ‫شیعیان در مناطق شرقی و همچنین تنش شدید بین طبقه‬ ‫مدرن و سنتی مواجه بوده و هست‪ .‬این فضا باعث شد که‬ ‫عربســتان به فرافکنی در خارج از مرزهایش روی بیاورد و‬ ‫اولین گامش نیز در سوریه بود‪ .‬چرا که از یک سو سوریه از‬ ‫موقعیت ژئوپلتیک و استراتژیک خاصی به دلیل همسایگی‬ ‫با رژیم صهیونیستی برخوردار است و از سوی دیگر حامی و‬ ‫از محورهای اصلی مقاومت به شمار می رود‪.‬‬ ‫ریاض گمان می کــرد که می تواند ماننــد مدل لیبی‬ ‫در ســوریه نیز بی ثباتی ایجاد کند تا مردم تظاهرات کرده‬ ‫و نظام حاکم را ســرنگون کنند‪ .‬از این رو‪ ،‬بــا ترکیه و قطر‬ ‫ائتالفی علیه دولت بشار اسد تشکیل دادند و امید داشتند‬ ‫که بتوانند به اهداف شان نایل شوند‪ .‬اما باتوجه به هشیاری‬ ‫مردم در سوریه و کارایی ارتش و همچنین پشتیبانی ایران‬ ‫و مقاومت‪ ،‬نقشه انها نقش بر اب شد‪ .‬در نتیجه شکست ها‬ ‫و بن بســت های متعدد عربســتان در منطقــه از همین جا‬ ‫اغاز شــد و قابل بحث اســت‪ .‬از طــرف دیگر بســیاری از‬ ‫کشورهای منطقه در دوران گذار به سر می برند؛ دوران گذار‬ ‫ویژگی های خاص خودش را دارد و از جمله ویژگی های ان‬ ‫این است که فضا به شدت ناامن و مملو از خشونت است‪.‬‬ ‫چرا که ساختارهای سنتی و نظام های قدیمی از بین رفته اند‬ ‫و دیگر قدرت مسلط و برتری در کشــورهای منطقه وجود‬ ‫ندارد‪ .‬بنابراین بی ثباتی و درگیری های طایفه ای و مذهبی‬ ‫شدت می گیرد‪ .‬همچنین در این دوران جنگ های نیابتی‬ ‫و سربازگیری از قدرت های رقیب در منطقه اغاز می شود‪.‬‬ ‫پس یکی از دالیل رفتارهای فعلی عربستان‪ ،‬عدم‬ ‫موفقیتش در سیاست های منطقه ای است؟‬ ‫بله‪ ،‬عربستان به چند دلیل از وضعیت فعلی ناراحت‬ ‫و عصبانی است‪ .‬نخســتین دلیل ان این است که ریاض‬ ‫نتوانسته در هیچ یک از پرونده هایی که داشته حتی یکی‬ ‫از اهدافش را نیز به سرانجام برســاند‪ .‬بنابراین امروز تنها‬ ‫چیزهایی که برای عربستان باقیمانده عبارت است از؛ ‪-1‬‬ ‫هزینه های سرسام اور‪ -2‬از میان رفتن حیثیتش‪ -3‬انزجار‬ ‫افکار عمومــی و بی ثباتــی در داخل این کشــور‪ .‬امروزه‬ ‫بسیاری در داخل عربســتان این پرسش را مطرح می کنند‬ ‫که چرا کشورشان هزینه های سرسام اوری در یمن داشته‬ ‫و چرا هنــوز نتیجه ای نگرفته ان د که می خواهد در ســوریه‬ ‫وارد شــود‪ .‬اخیرا نیز فرماندهان عالی ارتش عربستان به‬ ‫ولیعهد نامه ای با این مضمون نوشتند‪ .‬در خصوص سوریه‬ ‫نیز عربستان وارد یک مسیر اشتباه شد؛ باید توجه داشت‬ ‫تحوالتی که از روز نخست تا به امروز در سوریه کلید خورده‪،‬‬ ‫تحوالت تعیین کننده ای است که اینده منطقه و جهان به‬ ‫ان وابســته اســت و اهمیت ان بدین خاطر است که تمام‬ ‫قدرت های موثر در منطقه و جهــان در این بحران حضور‬ ‫دارند و صف کشــی کرده اند‪ .‬اما نقش اصلی که امروز در‬ ‫منطقه ایفا می شود‪ ،‬نقش رقابتی‪ ،‬تنگاتنگ و فشرده میان‬ ‫تهران و ریاض است‪.‬‬ ‫همچنین عربستان بسیار عصبانی است که چرا نقش‬ ‫ایران به طور روزافزون در حال گسترش است‪ .‬به ویژه بعد‬ ‫از برجــام و موفقیت بی نظیری که ایران توانســت در برابر‬ ‫ابرقدرت های بزرگ دنیا به دســت اورد‪ ،‬عربســتان بسیار‬ ‫ناراحت اســت‪ .‬ریاض مایل بود که ایران همچنان توسط‬ ‫اروپا و امریکا بایکوت باشد و همچنان در انزوا به سر ببرد‪.‬‬ ‫اما این اتفاق نیفتاد و برجام‪ ،‬نقش‪ ،‬توسعه و نفوذ ایران را‬ ‫در منطقه افزایش داد‪.‬‬ ‫نکته دیگــر اینکــه عربســتان بــا اقدامات بســیار‬ ‫وحشیانه ای که در یمن انجام دا د یا تکفیری ها را در سوریه‬ ‫و عراق تجهیز کرد‪ ،‬موجب شد که افکار بین المللی بسیار‬ ‫متاثر و خشمگین شوند‪ .‬شاهد بودیم که بعد از اعدام شیخ‬ ‫نمر موجی از تبلیغات منفی علیه عربســتان در غرب به راه‬ ‫افتاد و حتی دولت های همپیمان عربستان مانند امریکا‪،‬‬ ‫انگلیس و فرانسه نیز از این اقدام ریاض ابراز ناخشنودی‬ ‫کردند‪ .‬عربســتان خود را در باتالقی فرو بــرده که امکان‬ ‫بیرون امدن از ان سخت شده است‪ .‬عربستان باخته ‪ ،‬چون‬ ‫دیگر حامیان استراتژیکش مثل امریکا و انگلیس و فرانسه‬ ‫همانند گذشته به ان اعتنایی ندارند‪ .‬در قضیه شهادت شیخ‬ ‫النمر شاهد واکنش های عجیب و غریب سیاسی و تبلیغاتی‬ ‫در باالترین سطح در غرب بودیم به نحوی که موج رسانه ای‬ ‫غرب‪ ،‬اقدامات وحشی عربستان را برای گردن زدن افراد‬ ‫به شــدت محکوم کرد‪ .‬بــرای بنده عجیب بــود که دیوید‬ ‫کامرون‪ ،‬نخست وزیر بریتانیا سفرش به عربستان سعودی‬ ‫را به دلیل اعدام ها لغو کن د یا عربستان را در لیست ناقضان‬ ‫حقوق بشــر قرار دهد‪ .‬این واکنش ها و اقدامات از سوی‬ ‫غرب در قبال عربستان‪ ،‬قابل تصور نبود‪.‬‬ ‫بنابرایــن امروز عربســتان ایــن هزینه هــا را داده و‬ ‫نتوانسته ما به ازای ان را بگیرد که این مساله برای ریاض‬ ‫سنگین اســت اما در مقابل ایران روز به روز به لحاظ نقش‬ ‫و پرستیژ بین المللی صعود داشته است‪ .‬طبیعی است که‬ ‫ریاض در خصوص نقش خــودش در منطقــه بازی مرگ‬ ‫و حیــات را در پیش بگیرد و بــه همین دلیل نیــز به انجام‬ ‫اقدامات غیرمســئوالنه روی اورده است؛ عربستان بسان‬ ‫غریقی می مانــد که به هر چیزی چنــگ می انداز د تا غرق‬ ‫نشود‪.‬‬ ‫عربســتان در خصوص ایران به دنبال چیست و‬ ‫چرا این سیاست های خصمانه را در پیش گرفته‬ ‫است؟‬ ‫عربستان اکنون با تمام قدرت و وجودش احساس‬ ‫می کند که ایران یک رقیب خطرناک برای ان کشور است‬ ‫و بنابراین تالش دارد که جلوی توسعه نقش روزافزون ایران‬ ‫اگر عربستان دست به اشتباه‬ ‫استراتژیک در رابطه با ایران‬ ‫بزند با مرگ و حیات خودش بازی‬ ‫کرده است‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫وضعیت بی ثبــات و متزلزلی دارد‪ .‬عربســتان به کشــتی‬ ‫طوفان زده ای می ماند که کنترل ان بسیار دشوار است‪.‬‬ ‫ممکن اســت در اینده دو کشور به سمت جنگ و‬ ‫تنش بیشتر پیش بروند؟‬ ‫گزینــه نظامــی را رد نمی کنم ولی اگر عربســتان‬ ‫دست به این اشتباه استراتژیک بزند با مرگ و حیات خودش‬ ‫بازی کرده است‪ .‬در واقع اگر روابط به سمت گزینه نظامی‬ ‫و جنگ پیش برود بدون شــک شــروع کننده ان عربستان‬ ‫خواهد بود و از این وضعیت بسیار بسیار متضرر خواهد شد‪.‬‬ ‫اگر چنین اتفاقی روی دهد‪ ،‬غرب چه واکنشــی‬ ‫خواهد داشت؟‬ ‫به باور من غرب خود را وارد چنین منازعه حساسی‬ ‫نخواهد کرد‪.‬‬ ‫اما اسرائیل ریاض را همراهی خواهد کرد؟‬ ‫اگر اســرائیل دســت از پــا خطا کنــد‪ ،‬بچه های‬ ‫مقاومت در حماس و حزب الله پاسخ اســرائیل را خواهند‬ ‫داد و اصال نیازی به ایران نیست‪ .‬همچنانکه در جنگ های‬ ‫‪ 33‬روزه‪ 22 ،‬روزه و ‪ 55‬روزه بــا این رژیــم برخورد کرده اند‪.‬‬ ‫باید توجه داشت که تمام وجود اسرائیل این بوده و هست‬ ‫که از خود یک اسطوره شکست ناپذیر در باور عموم مردم‬ ‫بســازد‪ .‬تمام تبلیغات این رژیم در این راســتا بــود ه که تز‬ ‫شکســت ناپذیری اش را در اذهان مردم دنیا جای دهد‪ .‬به‬ ‫همین دلیل نیز چند ارتش عربی را شکست داد تا بگوید که‬ ‫توانایی دارد‪ .‬اما از زمانی که حزب الله به صحنه امد و برای‬ ‫نخستین بار ارتش جرار اسرائیل را مجبور به اخراج از لبنان‬ ‫کرد‪ ،‬از همان جا تز امنیتی ایــن رژیم فرو ریخت‪ .‬در جنگ‬ ‫‪ 33‬روزه‪ ،‬اسرائیل با تمام امکانات حاضر شد تا اثبات کند که‬ ‫می تواند حزب الله را شکست دهد‪ .‬اسرائیل وقتی در انجا‬ ‫خلع سالح شد امد که با حماس درگیر شود؛ اما حماس این‬ ‫قدرت تازه پا گرفته در باریکه نوار غزه انها را از پای دراورد‪.‬‬ ‫مجددا اسرائیل در جنگ ‪ 55‬روزه خواست عرض اندام کند‬ ‫اما باز هم ناموفق بود‪ .‬بنابراین اسرائیل چنین وضعیتی دارد‬ ‫و اگر درگیری میان ایران و عربستان صورت گیرد و اسرائیل‬ ‫وارد شــود با این نیروها مواجه خواهد شــد‪ .‬در نهایت اگر‬ ‫عربستان دست به چنین حماقتی بزند بی تردید گور خود را‬ ‫کنده است‪ .‬اوال جمهوری اسالمی ایران به لحاظ نظامی‪،‬‬ ‫سیاسی‪ ،‬ثبات و حمایت مردمی یک قدرت مطرح در منطقه‬ ‫اســت ثانیا اینکه فرض کنید در ســاعات اولیه تاسیسات‬ ‫حیاتــی عربســتان مانند دســتگاه های اب شــیرین کن‪،‬‬ ‫تاسیســات برقی و نفتی هدف قرار گیرد عربســتان بسیار‬ ‫مستاصل خواهد شــد‪ .‬در جنگ یمن نیز شاهد بودیم که‬ ‫عربستان یک ســری مزدور را از کشــورهای دیگر به ویژه‬ ‫کشورهای افریقایی خرید و به جنگ یمن فرستاد‪ .‬البته که‬ ‫در یمن نیز بسیار ناموفق بود و فقط و فقط هزینه و حیثیتش‬ ‫ی عربستان نیز قدرتی ندارند و‬ ‫از بین رفت‪ .‬کشورهای حام ‬ ‫در همان ‪ 24‬ساعت نخست فروخواهند ریخت‪ .‬البته این‬ ‫گزینه که عربستان و ایران به ســمت گزینه نظامی حرکت‬ ‫کنند خیلی دور از تصور است و به احتمال بسیار زیاد در سال‬ ‫جدید دو کشور به سمت کاهش تنش پیش خواهند رفت‪.‬‬ ‫بنابراین عربستان دو راه بیشــتر ندارد یا باید به واقعیت ها‬ ‫بازگردد و رویکرد همکاری را برگزیند یا از بین خواهد رفت‪.‬‬ ‫در نهایت شما چه اینده ای را برای منطقه و به ویژه‬ ‫ایران و عربستان متصور هستید؟‬ ‫به باور مــن چــون ایاالت متحده امریکا نســبت‬ ‫به اوضاع منطقه و عربســتان اگاه اســت در اینده نزدیک‬ ‫تحوالت بزرگی رخ خواهد داد‪ .‬به احتمال بســیار قوی در‬ ‫ساختار داخلی عربســتان شــاهد تغییراتی خواهیم بود تا‬ ‫جریان عاقل و سیاستمدار روی کار بیایند‪ .‬این نزاع قدرت‬ ‫داخل خاندان حاکم به این دلیل است که طیفی که امروز در‬ ‫قدرت هستند و در راس انها محمد بن سلمان که سمت وزیر‬ ‫دفاع را دارد قرار گرفته بســیار بی تجربه هستند‪ .‬در نتیجه‬ ‫امروز نزاع شدیدی میان محمد بن نایف‪ ،‬ولیعهد که فردی‬ ‫باتجربه تر است و سالیان طوالنی در راس امور امنیتی این‬ ‫کشور قرار داشته و محمد بن ســلمان وجود دارد‪ .‬این نزاع‬ ‫داخلی با دخالت امریکا حل و فصل خواهد شد‪.‬‬ ‫همچنین در چنین شرایطی جمهوری اسالمی ایران‬ ‫باید در نهایت حساسیت و هوشیاری حوادث منطقه را رصد‬ ‫کرد و با چشمانی باز مراقب تنش های ال سعود باشد‪ .‬مسلما‬ ‫جمهوری اسالمی در این برهه زمانی بیش از گذشته نیازمند‬ ‫درک عمیق و فهم همه جانبه از شــرایط پیش رو اســت تا‬ ‫بتواند با اتخاذ بهترین سیاست ها‪ ،‬راه خود را از ال سعود جدا‬ ‫کند‪ .‬در عین حال فرماندهی این بحران حساس در داخل‬ ‫باید منسجم‪ ،‬هماهنگ و موزون عمل کند‪.‬‬ ‫بین الملل‬ ‫در منطقه را بگیرد‪ .‬هدف ریاض از پیگیری این سیاست ها‬ ‫ان است که کشورش را حفظ کند و حاکمان سعودی بتوانند‬ ‫بر ســر قدرت باقی بماننــد‪ .‬امروز حاکمیت عربســتان در‬ ‫معرض تهدید اســت‪ .‬در این میان ریاض به اشــتباه فکر‬ ‫می کند که ایران مقصر این اتفاقات است‪.‬‬ ‫عربســتان برای انکه از این فضا خارج شود باید‬ ‫چه سیاستی را دنبال کند؟‬ ‫عربستان باید به سیاست های اعتدالی و همکاری‬ ‫مسالمت امیز با جمهوری اسالمی ایران بازگردد‪ .‬عربستان‬ ‫همین االن و با وجود این همه جنایت هایی که مرتکب شده‬ ‫اگر بازگردد و اظهار پشــیمانی کند‪ ،‬بــه نظر من جمهوری‬ ‫اســامی ایران خواهد پذیرفت‪ .‬زیرا عربستان یک کشور‬ ‫مهم اسالمی است‪ ،‬حرمین شــریفین در انجا واقع شده و‬ ‫ایران هیچ گاه نه تمایل داشته روابطش با ایران کشور برهم‬ ‫ریزد و نه خواهان ان بوده که عربســتان بی ثبات شود‪ .‬در‬ ‫واقع ایران همواره امادگی همکاری با عربســتان را داشته‬ ‫و دارد و طی ایــن دوران تنــش نیز بارهــا رئیس جمهور و‬ ‫وزیر امور خارجه ســخنانی مبنی بر تمایل برای گفت وگو با‬ ‫ریاض داشتند‪.‬‬ ‫اما این رویکــرد ایران هیچ گاه بــا واکنش مثبت‬ ‫ریاض مواجه نبوده است؟‬ ‫این رویکرد ریاض نیز اشــتباه استراتژیکی است‬ ‫که در پی اشــتباهات اســتراتژیک گذشــته عربستان رخ‬ ‫داده است‪ .‬به نظر من عربستان امروز پا در مسیر اشتباهی‬ ‫گذاشــت ه که اگر این مســیر را اصالح نکند هر روز بیش از‬ ‫گذشته در باتالق اشتباهاتش فرو خواهد رفت‪.‬‬ ‫ایــران بایــد چــه سیاســتی را دنبــال کنــد کــه‬ ‫نتیجه بخــش باشــد؟ ظاهــرا سیاســت های‬ ‫مســالمت جویانه ایران در قبال عربستان خیلی‬ ‫پاسخگو نیست‪ .‬نباید ما نیز کمی جدی تر در قبال‬ ‫ریاض ظاهر شویم؟‬ ‫چند نکته را باید مدنظر داشت؛ نخست اینکه ایران‬ ‫به هیچ وجه قصد رویارویی با عربســتان را ندارد مگر اینکه‬ ‫از سوی عربستان به ایران حمله شود ‪ ،‬سپس اینکه ایران‬ ‫باید تا جایی که ممکن است سیاست صبر و خویشتن داری‬ ‫را اتخاذ کند زیرا ایران همیشه معتقد بوده که جهان اسالم‬ ‫باید با هم متحد باشــند‪ .‬اما اگر این خویشــتنداری از یک‬ ‫حدی فراتر برود که منافع جهان اسالم به خطر بیفتد مانند‬ ‫ورود عربستان به ســوریه یا در معرض تهدید قرار گرفتن‬ ‫امنیت ملی جمهوری اسالمی یا محور مقاومت‪ ،‬قطعا ایران‬ ‫واکنش قاطع تری از خود نشــان خواهــد داد‪ .‬بارها اعالم‬ ‫شد ه که ایران از اصول اســتراتژیکش کوتاه نخواهد امد‪.‬‬ ‫ایران همواره در خط نخســت حمایت از محور مقاومت در‬ ‫برابر جنایت های رژیم صهیونیستی قرار داشته است‪ .‬دفاع‬ ‫از جان‪ ،‬مال و نوامیس مردم مسلمان جزء اصول اسالمی‬ ‫ماست‪ .‬به هر حال ایران با سعه صدر و خویشتنداری امورات‬ ‫خود را در منطقه پیش می برد و اهدافی را برای خود تعیین‬ ‫کرده که در راســتای رســیدن به انها گام برمــی دارد‪ .‬این‬ ‫عربستان است که در کار خود وامانده است‪ .‬به نظر من دو‬ ‫راه بیشتر پیش روی عربستان نیست؛ یا باید به سیاست های‬ ‫مســالمت امیز بازگردد‪ ،‬با هدف همکاری های منطقه ای‬ ‫دست دوستی و روابط مسالمت امیز به سوی ایران دراز کند و‬ ‫دست از حمایت تکفیری ها بکشد یا اینکه اگر می خواهد در‬ ‫سراشیبی سقوط قرار بگیرد همین سیاست ها را دنبال کند‪.‬‬ ‫امروز عربستان وضعیت بسیار متزلزلی دارد ‪ ،‬داخل خاندان‬ ‫ســعودی رقابت ها بر ســر نزاع قدرت بسیار شــدید است؛‬ ‫وضعیت اقتصادی این کشور افول داشته‪ ،‬مردم عربستان‬ ‫در اصناف مختلف مانند روشنفکران‪ ،‬دانشگاهیان و سایر‬ ‫اقشار مطالباتی دارند که به انها توجه نمی َشود‪ ،‬همچنین‬ ‫بانوان که هیچ حقی بــرای انها در عربســتان وجود ندارد‬ ‫امروزه مطالباتی دارند که مطرح می کنند؛ بنابراین عربستان‬ ‫‪3‬‬ ‫احمــد دســتمالچیان‪ ،‬کاردار پیشــین ایــران‬ ‫در عربســتان و ســفیر ســابق در لبنــان و اردن در‬ ‫گفت وگویــی تفصیلی بــا هفته نامه مثلث به بررســی‬ ‫دالیل سیاست های خصمانه عربستان در قبال تهران‬ ‫پرداخت و گفت امروز عربستان بسیار عصبانی است‪،‬‬ ‫زیرا بعد از حصول برجام و موفقیت بی نظیری که ایران‬ ‫توانســت در برابر ابرقدرت های بزرگ دنیا به دســت‬ ‫اورد‪ ،‬نقش ایران به طور روزافزون در حال گســترش‬ ‫اســت‪ .‬به گفته این کارشــناس‪ ،‬ریاض مایل بود که‬ ‫ایران همچنان توســط اروپا و امریکا بایکوت باشــد‬ ‫و در انزوا به ســر ببرد‪ .‬اما این اتفــاق نیفتاد و برجام‪،‬‬ ‫نقش‪ ،‬توســعه و نفــوذ ایــران را در منطقــه افزایش‬ ‫داد‪ .‬دســتمالچیان معتقد اســت که ریــاض به دلیل‬ ‫عدم توفیق در سیاست های منطقه ای اش امروز بازی‬ ‫مرگ و حیات را در پیش گرفته و از همین رو به انجام‬ ‫یک سری اقدامات و تحرکات غیرمسئوالنه روی اورده‬ ‫است‪ .‬او افزود‪ «:‬عربستان بسان غریقی می ماند که‬ ‫به هر چیزی چنگ می انداز د تا غرق نشــود‪ ».‬کاردار‬ ‫پیشــین ایران در عربســتان همچنیــن در خصوص‬ ‫سیاســت ایران در قبــال عربســتان تاکیــد کرد که‬ ‫ایران باید تا جایی که ممکن اســت سیاســت صبر و‬ ‫خویشتن داری را اتخاذ کند زیرا ایران همیشه معتقد‬ ‫بوده که جهان اســام باید با هم متحد باشند‪ .‬اما اگر‬ ‫این خویشــتنداری از یک حدی فراتر بــرود که منافع‬ ‫جهان اســام به خطر بیفتد مانند ورود عربستان به‬ ‫ســوریه یا در معرض تهدید قرار گرفتــن امنیت ملی‬ ‫جمهوری اســامی یــا محــور مقاومت‪ ،‬قطعــا ایران‬ ‫واکنش قاطع تری از خود نشان خواهد داد‪.‬‬ ‫بین الملل‬ ‫‪273‬‬ ‫بین الملل‬ ‫توطئهسعود‬ ‫باید روابط تنش امیز با عربستان را مدیریت کرد‬ ‫حسین شیخ االسالم‬ ‫مشاور امور بین الملل رئیس مجلس شورای اسالمی‬ ‫بین الملل‬ ‫‪274‬‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫‪4‬‬ ‫از زمانی که اســتکبار‪ ،‬در قدیم اســتعمار انگلیس و‬ ‫اکنون امریکا‪ ،‬بــه اهمیت منطقه پی بــرد‪ ،‬تالش کرد به‬ ‫نوعی برای مصالح سیاسی خود از ان بهره برداری کند‪ .‬انها‬ ‫برای این کار‪ ،‬سیاست های خود را بر اسرائیل‪ ،‬عربستان‬ ‫و رژیم شاه در ایران متمرکز کردند‪ .‬قبل از پیروزی انقالب‬ ‫اسالمی شاه سر سپرده امریکایی ها بود اما بعد از پیروزی‬ ‫انقالب اســامی دیگر سیاست های کشــور همانند دوره‬ ‫شاهنشــاهی نبود‪ .‬در این میان عربستان در کنار اسرائیل‬ ‫نقشــی اساسی در پیشــبرد اهداف سیاســی امریکایی ها‬ ‫داشت‪ .‬با این حال امام خمینی(ره) با اعالم برائت در روز‬ ‫ششم حج در عربستان‪ ،‬باعث از بین رفتن طاقت استکبار‬ ‫شــد‪ .‬امام خمینی(ره) در جریان گفت وگو با عربستان به‬ ‫اقــای والیتی گفتند که بایــد در چهار زمینــه قیمت نفت‪،‬‬ ‫اســرائیل‪ ،‬امنیت و حج گفت وگو کرد‪ .‬امــام خمینی(ره)‬ ‫درک و درایت بسیاری داشتند چرا که امروز تمام این چهار‬ ‫موضوع میان ایران و عربســتان وجود دارد‪ .‬ســعودی ها‬ ‫هیچ گاه سیاست مستقلی را دنبال نکرده اند‪ .‬از این رو انها‬ ‫پس از انقالب رقیب سرسخت ما شدند‪ .‬در برخی زمینه ها‬ ‫توانستیم علیه انها موفق شویم‪ .‬مثال در عراق به رغم اینکه‬ ‫سعودی ها نزدیک به ‪ 50‬میلیارد دالر به عراقی ها علیه ما در‬ ‫جنگ کمک کردند ولی در نهایت ما موفق شدیم‪ .‬اکنون‬ ‫این رقابت در سوریه به اوج رسیده است‪ .‬خاندان سلطنتی‬ ‫عربستان نژاد پرست رسمی هستند‪ .‬انها در سوریه با تکبر‬ ‫توانسته اند اپوزیســیون و مخالفان اسد را جیره خوار خود‬ ‫کنند‪ .‬این نژاد پرستی عربستان به خصوص سعود الفیصل‬ ‫در حال حاضر به نفع اسد تمام شده و باعث تقویت او شده‬ ‫است‪.‬دعوای ما با سعودی ها در حقیقت از فلسطین اغاز‬ ‫شد‪ .‬زمانی که ملک فهد خودکشی سیاسی کرد و طرح خود‬ ‫را در این زمینه ارائه داد‪ ،‬در ان موقع اســد حاضر نشد که‬ ‫به مراکش برای مذاکره بر ســر طرح ملک فهد سفر کند‪.‬‬ ‫انها هم به تالفی این عدم حضور در سال ‪ 1982‬علیه اسد‬ ‫طرح حماه را پیاده کردند‪ .‬پس از ان حافظ اسد برای مهار‬ ‫مشکالت داخلی مجبور شد در نشست «فاس دو» شرکت‬ ‫کند‪ .‬سناریوی سرنگونی اســد در حقیقت از ان موقع اغاز‬ ‫شده است‪ .‬خیانت سعودی ها فقط به انجا ختم نمی شود‪.‬‬ ‫انها تمام تالش خود را برای شکســت خط مقاومت ادامه‬ ‫داده اند ولی تاکنون در اکثر موارد شکســت خورده اند‪ .‬در‬ ‫مصر نیز به رغم هزینه های سنگینی که سعودی ها کردند‪،‬‬ ‫اما پیروزی به دست نیاوردند‪.‬‬ ‫امروزه اســتکبار فهمیده که نمی تواند با اسالم وارد‬ ‫جنگ شــود بنابراین از تمام جهان مسیحیت و غرب برای‬ ‫مقابله با اسالم کمک گرفته است‪ .‬پس از تالش های زیاد‬ ‫برای ایجاد جنگ و توطئه علیه ایران و مبارزه با گســترش‬ ‫انقالب اسالمی در کشورهای مسلمان توسط عربستان‪،‬‬ ‫امریکا و رژیم صهیونیستی‪ ،‬انها نتوانستند به اهداف خود‬ ‫برسند و نیروهای مقاومت اسالمی در لبنان‪ ،‬فلسطین و‪...‬‬ ‫باعث شکست انها شد‪ .‬پس از گسترش بیداری اسالمی در‬ ‫تونس‪ ،‬لیبی‪ ،‬مصر‪ ،‬یمن و سوریه استکبار سعی می کرد از‬ ‫این موضوع به نفع خود استفاده کند اما نتوانست به هدف‬ ‫خود برسد که نمونه بارز ان شکســت در مورد سوریه بود‪.‬‬ ‫استکبار می گفت که ایران نباید در سوریه دخالت کند‪ ،‬اما‬ ‫در کنفرانسی که با موضوع سوریه در وین برگزار شد‪ ،‬ضمن‬ ‫دعوت از ایران برای حضور در این کنفرانس‪ ،‬از موضع خود‬ ‫کناره گیری کردند و حرف ایران مبنی بر اینکه «سرنوشت‬ ‫سوریه باید توسط خود مردمش تعیین شــود»را بپذیرند‪.‬‬ ‫دو هفته بعد دوباره جلسه ای با موضوع سوریه در نیویورک‬ ‫برگزار شــد که در ان ایران بر برقراری حکومت مردمی در‬ ‫سوریه تاکید کرد و در نهایت حکومت مردم ساالر در سوریه‬ ‫مصوب شد که به یکی از بندهای قطعنامه شورای امنیت‬ ‫تبدیل شد؛ تاکید اســام و امام(ره) این بود که حکومت‬ ‫باید بر مبنای برقراری نظام مردم ساالری باشد که ساختار‬ ‫حکومت در ایران نیز بر این اســاس شــکل گرفته است‪.‬‬ ‫سعودی ها در ســوریه بیش از هر جایی با ما درگیر هستند‪.‬‬ ‫این درگیری به اوج خود رسیده و فعال ما پیروز این میدان‬ ‫شده ایم ولی هنوز نمی توان با قاطعیت گفت که نتیجه این‬ ‫رویارویی چه خواهد شــد‪ .‬باید منتظر ماند و دید که نتیجه‬ ‫به کجا خواهد انجامید‪ .‬با این حال عربســتان از گذشته‬ ‫دور براســاس سیاست هایی که کشــورهای غربی برایش‬ ‫طراحی کرده اند با ایران دشمنی دارند که در سال جاری نیز‬ ‫در راستای این اهدافشان شاهد مسائل بسیاری بودیم‪.‬‬ ‫حمله به یمن‬ ‫یکــی از موضوعاتــی که همیشــه ایران نســبت به‬ ‫ان اعتــراض داشــته‪ ،‬جنگ افروزی های عربســتان در‬ ‫منطقه و کشتار ادم های بی گناه در کشورهایی چون یمن‬ ‫اســت‪ .‬مردم یمن پس از اعتــراض به شــرایط حکومت‬ ‫منصور هــادی و اقدام عملــی در برکناری وی و تشــکیل‬ ‫ائتالفی مردمی برای اداره این کشور‪ ،‬دچار برخی اشوب ها‬ ‫شد که دخالت مستقیم عربستان در این تحوالت که خالف‬ ‫تمامی معاهدات بین المللی‪ ،‬منشــور کنفرانس اسالمی‬ ‫و خالف منشــور اتحادیه عرب اســت‪ ،‬اوضاع یمن را هم‬ ‫غیرقابل پیش بینی و هم غیرقابــل کنترل کرد‪ .‬این اقدام‬ ‫عربســتان ضررهای بســیاری برای منطقه‪ ،‬نابسامانی در‬ ‫عربستان و تشنج در باب المندب را در پی دارد‪.‬‬ ‫عربستان پس از عدم کارایی حمله هوایی به یمن و‬ ‫غیرموثر بودن حمله نظامی روی مردم این کشــور‪ ،‬دست‬ ‫بین الملل‬ ‫به دامان کشورهایی شده که نیروهای نظامی انها برایشان‬ ‫ارزشــی ندارد تا بتواند مردم یمن را به زانو دراورد‪ .‬البته در‬ ‫این بین شاهد بودیم برخی کشورها مانند پاکستان جواب‬ ‫رد به این ائتالف «سعوی‪ ،‬امریکایی‪ ،‬اسرائیلی» دادند‪.‬‬ ‫نیروهای ســعودی به خصوص نیروی هوایی این کشــور‬ ‫با پشتیبانی مســتقیم اطالعاتی و عملیاتی امریکا پای به‬ ‫این جنگ گذاشــته اســت‪ .‬امریکا غیر از اینکه از ارتش‬ ‫عربستان حمایت اطالعاتی می کند‪ ،‬وظیفه سوخت رسانی‬ ‫به جنگنده های ســعودی روی هــوا را نیز برعهــده دارد‪.‬‬ ‫این یک نقشــه مشترک و اقدام مشــترک بین عربستان و‬ ‫امریکاست‪ .‬خیلی ساده لوحانه اســت که بگوییم امریکا‬ ‫بدون برنامه وارد این جنگ شده‪ ،‬قطعا این اقدام مشترک‬ ‫طبق یک برنامه ریزی برای دستیابی به اهداف منطقه ای‬ ‫عربستان‪ ،‬امریکا و اسرائیل است‪.‬‬ ‫انها در قضیه یمــن نیز به دروغ بــر دخالت ایران در‬ ‫یمن تاکید کردند و اینکه ایران اتفاقــات یمن را مدیریت‬ ‫می کند‪ ،‬حال انکه این گفته ها دروغ بزرگی بوده و هست‪.‬‬ ‫یمن هیچ گونه تهدیدی برای عربســتان ایجاد نکرد بلکه‬ ‫این عربستان است که جنگ را به مردم یمن تحمیل کرد‪.‬‬ ‫جنبش مردمی یمن در ابتدای حرکت خود‪ ،‬دولت مرکزی‬ ‫را به گفت وگو دعوت کــرد‪ .‬حتی حوثی هایــی که خنجر‬ ‫به کمربند خود می بســتند‪ ،‬خنجر خــود را از غالف خارج‬ ‫کرده و با غالف خالی وارد این تظاهرات می شــدند‪ .‬انها‬ ‫در اقدامی که باعث سقوط صنعا شــد‪ ،‬از اسلحه استفاده‬ ‫نکردند‪ .‬این مردم‪ ،‬مردمی صلح طلب هســتند‪ .‬متاسفانه‬ ‫رژیم شاهنشــاهی ســعودی فقط قدرت تخریب داشته و‬ ‫به دنبال سازندگی نیســت‪ ،‬حال انکه ایران همواره حامی ‬ ‫ملت های مظلوم در جهان بوده و هســت‪ .‬رژیم ال سعود‬ ‫تروریسم را در منطقه ایجاد کرده و به همین واسطه تاکنون‬ ‫زیرساخت های کشورهای بسیاری ازجمله یمن را به ورطه‬ ‫نابودی کشانده است‪ .‬در مقابل ایران در برابر خشونت های‬ ‫پیش امده در منطقه از ملت های مظلوم دفاع کرده است‪.‬‬ ‫از این رو هر کشور طاغوتی و شاهنشاهی در مقابل ما قرار‬ ‫می گیرد و هر کشوری که مردمســاالر است دوست ایران‬ ‫اســت‪ ،‬زیرا ایران به حاکمیت و خواســت مردمی اعتقاد‬ ‫دارد همانند انچه مردم یمن امروز برای ان مقاومت کرده و‬ ‫اماج حمالت ال سعود قرار گرفته اند‪ .‬ال سعود در باتالق‬ ‫خود فرو خواهد رفت‪.‬‬ ‫حادثه منا‬ ‫قطع رابطه یک طرفه‬ ‫چند ماه پس از اشتباه ال سعود که منجر به حادثه منا‬ ‫شد‪ ،‬رژیم ال سعود با به شهادت رساندن روحانی شیعه شیخ‬ ‫باقرالنمر قصد داشت که به ایجاد جنگ بین شیعه و سنی‬ ‫بپردازد و ان را تبدیل به مســاله اصلی جهان اسالم کند‪.‬‬ ‫مشخص است که اعدام شــیخ نمر بدون دلیل بود‪ .‬شیخ‬ ‫نمر در حالی به اعدام محکوم شــد که تنها گناهش سخن‬ ‫گفتن درباره عدالت خواهی بود و هیچ گاه اسلحه به دست‬ ‫نداشــت‪ .‬عربســتان می خواهد درگیری بین مسلمانان و‬ ‫شکل گیری گروه تروریستی داعش به مساله دوم در جهان‬ ‫اسالم تبدیل شــود و جنگ بین شیعه و سنی مساله اصلی‬ ‫جهان اسالم باشد‪ .‬در عربســتان خانواده شاهنشاهی در‬ ‫باالترین ســطح اجتماعی و سیاســی قرار دارنــد و برخی‬ ‫ســمت ها تنها متعلق به این خانواده است و این ها حاکم‬ ‫مطلق کشــور هســتند و شایسته ســاالری به هیچ وجه در‬ ‫عربستان وجود ندارد‪ .‬قبال فلســطین و اشغال ان توسط‬ ‫رژیم صهیونیستی مساله اول جهان اسالم بود اما با جریان‬ ‫تروریستی که توسط استکبار در جهان اسالم به وجود امد‬ ‫و باعث شــد بین مســلمانان درگیری ایجاد شــود‪ ،‬مساله‬ ‫فلسطین در اولویت دوم قرار گرفت‪.‬‬ ‫عربستان فکر می کند با قطع رابطه با ایران می تواند‬ ‫ضربه ای به ما وارد کند در حالی که نمی د اند کشــورهایی‬ ‫مانند امریکا در تالش هســتند تــا روابط خود را با کشــور‬ ‫ما برقرار کنند و منتظر پاســخ ما هســتند که البته ما هنوز‬ ‫پاســخی برای این نوع روابــط به امریــکا نداده ایم‪ .‬هیچ‬ ‫یک از اقدامات حکومت جدید عربســتان صحیح نبوده و‬ ‫همین جابه جایی در داخل خانواده ســعودی خالف همه‬ ‫سنت ها بوده است‪ .‬ما می توانیم دوستان را انتخاب کنیم؛‬ ‫ولی همسایگان به ما تحمیل شــده اند و در هر حال باید با‬ ‫همسایگان تعامل داشته باشــیم و رفتاری اتخاذ کنیم که‬ ‫مبتنی بــر رفتار یک همســایه کم عقل و مدافع دشــمنان‬ ‫ماست‪ .‬عربســتان در بســیاری موارد با امریکا و اسرائیل‬ ‫هم پیمانی واضح و روشــنی داشــته که ما در قضیه برجام‬ ‫چند ماه پس از اشتباه ال سعود که منجر‬ ‫به حادثــه منا شــد‪ ،‬رژیم ال ســعود با به‬ ‫شهادت رســاندن روحانی شــیعه شیخ‬ ‫باقرالنمر قصد داشت که به ایجاد جنگ‬ ‫بین شیعه و سنی بپردازد و ان را تبدیل به‬ ‫مساله اصلی جهان اسالم کند‬ ‫اینده روابط ایران و عربستان‬ ‫از پیروزی انقالب اسالمی ایران‪ ،‬عربستان سعودی‬ ‫با ایــران دچار چالش بــوده اســت‪ .‬این چالــش از جایی‬ ‫سرچشــمه می گیرد که نظام شاهنشــاهی عربستان مرگ‬ ‫خود را در گســترش مردمســاالری دینی می بیند و تمایلی‬ ‫برای مردمساالری و ارائه واقعیت های دینی به مردم خود‬ ‫و سایر عرب زبانان منطقه ندارد‪ .‬ترس خانواده شاهنشاهی‬ ‫عربستان از دو مورد است؛ اول اینکه گروه دیگری قدرت‬ ‫بگیرند و بی دینی این خانواده را ثابــت کنند‪ .‬دومین ترس‬ ‫خانــواده شاهنشــاهی عربســتان شــکل گیری حکومت‬ ‫مردم ساالر در کشورهای اســامی است‪ .‬وقتی حکومت‬ ‫مردم ساالر در عراق تشــکیل شد‪ ،‬عربستان با ایجا د ترس‬ ‫و وحشــت و ناامنی در عراق تــاش کرد مانــع از برقراری‬ ‫دموکراسی در ان کشــور شــود‪ .‬هزینه مالی عربستان در‬ ‫جنگ هشت ساله علیه ایران‪ ،‬کشتار حجاج در سال ‪1366‬‬ ‫و حادثه منا در سال جاری‪ ،‬بی عرضگی عربستان و خصومت‬ ‫این کشــور را نســبت به انقالب اسالمی نشــان می دهد‪.‬‬ ‫عربستان و رژیم صهیونیستی با پرداخت پول فراوان تالش‬ ‫می کردند که مانع از تصویب برجام در کنگره امریکا شوند‬ ‫کهخوشبختانهاین گونهنشد‪.‬همهمستضعفینوپابرهنگان‬ ‫جهان چشم شان به انقالب اســامی است و این انقالب‬ ‫تاکنون به درستی پیش رفته است‪ .‬جمهوری اسالمی ایران‬ ‫طی ســال های بعد از پیروزی خود با عملکــردش به مردم‬ ‫مسلمان منطقه نشان داده اســتراتژی های انتخاب شده‬ ‫توسط سران مرتجع کشورهای عربی نه تنها توجیه مذهبی‬ ‫ندارد بلکه عمال در مغایرت با اصول و موازین شرعی است‬ ‫بنابراین جمهوری اســامی به صراحت به پادشاهی های‬ ‫ی توانسته‬ ‫مستبدانه ان در منطقه نه گفته است و با روشنگر ‬ ‫توجیــه مذهبی را از عربســتان بگیرد‪ ،‬از این رو ال ســعود‬ ‫چیزی برای عرضه کردن ندارد و ناچار به مقابله با ارزش های‬ ‫اســامی و تفکرات ناب شیعی ایران اســامی است‪ .‬در‬ ‫حال حاضر فرصت خوبی در اختیار مســئوالن عربستان و‬ ‫سیاست گذاران این کشــور قرار دارد که اشتباهات شان را‬ ‫در قبال جهان اسالم و به ویژه سوریه و عراق تغییر دهند‪.‬‬ ‫سیاست های عربستان با امریکا و صهیونیست ها در بحث‬ ‫پرونده هسته ای ایران و کاهش قیمت نفت‪ ،‬باعث تاسف‬ ‫است‪ .‬گسترش روابط با عربستان در صورتی ممکن است‬ ‫که انها از روش های فعلی دســت بردارنــد و به روش های‬ ‫ملی گرایانه و ضدصهیونیسم روی بیاورند و از ملت فلسطین‬ ‫و مقاومــت حمایت کننــد‪ .‬در هر صورت چون عربســتان‬ ‫همسایه ما محسوب می شود باید با مدیریت درست با انها‬ ‫تعامل کنیم‪ .‬در حــال حاضر با دولت خشــونت طلب این‬ ‫کشور تنها باید مدیریت شده رفتار کرد‪ .‬کاری که این کشور‬ ‫بر اثر خصومت با قیمت نفت کرد‪ ،‬همه را انگشت به دهان‬ ‫گذاشــته اســت‪ .‬فعالیت انها در حوزه نفت که با همکاری‬ ‫صهیونیســت ها انجام دادند از عجایب روابط دیپلماتیک‬ ‫و سیاسی است‪ .‬انها پول های بی حســاب و کتابی را برای‬ ‫برنامه های نادرست در منطقه خرج می کنند‪ .‬در هر صورت‬ ‫رژیم ال سعود اشتباهات بسیاری دارد که دامن خود را گرفته‬ ‫است‪ .‬این کشور همســایه ماســت بنابراین باید با درایت‬ ‫مخصوصی با انها رفتار کنیم زیرا مسئوالن شاهنشاهی این‬ ‫کشور هیچ گونه درایتی ندارند‪.‬‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫یکی از موضوعاتی که در سال جاری منجر به تنش‬ ‫میان روابط ایران و عربستان شــد‪ ،‬حادثه منا بود‪ .‬در این‬ ‫حادثه که در مکــه مکرمه صورت گرفت تعــداد زیادی از‬ ‫مســلمانان در مراســم حج تمتع مجروح و جــان باختند‪.‬‬ ‫در حالی که بی کفایتی ال ســعود منجر به این حادثه شــد‬ ‫اما دولت عربســتان که میزبانی حجــاج بیت الله الحرام‬ ‫و اداره اماکن مقدس مســلمین را در طول تاریخ تاکنون‬ ‫بر عهده داشــته اســت‪ ،‬پاســخگو نبود‪ .‬در واقــع دولت‬ ‫سعودی باید درباره این جنایت بزرگ به جهان اسالم و همه‬ ‫کســانی که مدعی حمایت از حقوق بشر هستند پاسخگو‬ ‫باشد‪ .‬عربستان سعودی کارنامه ســیاهی در کشته شدن‬ ‫مسلمانانی دارد که برای زیارت خانه خدا به سرزمین وحی‬ ‫سفر می کنند‪ .‬در سال های اخیر عدم مدیریت سعودی ها‬ ‫در برگزاری مراســم حج بارها از ســوی فعاالن سیاســی‪،‬‬ ‫مذهبی و رسانه ای گوشزد شده است اما گویا تا زمانی که‬ ‫فاجعه ای بزرگ رخ ندهد‪ ،‬مقامات کشــورهای اســامی‬ ‫چنین هشــدارهایی را جدی نمی گیرند‪ .‬بــا رخ دادن این‬ ‫فاجعه انســانی انها نه تنها باید در جــواب بی کفایتی خود‬ ‫به جهان اسالم پاســخ دهند بلکه باید به مدعیان دفاع از‬ ‫حقوق بشر نیز پاســخ دهند‪ .‬نگاهی به تاریخچه حوادث‬ ‫مرگبار در جریان مناســک حج نشــان می دهد طی چهل‬ ‫سال اخیر ‪ 15‬مورد از این دست حوادث رخ داده که ‪ 8‬مورد‬ ‫ان در جریان رفت و امد حجاج به رمی جمرات در منا بوده‬ ‫است‪ .‬حادثه ســقوط جرثقیل نزدیک ترین اتفاقی است‬ ‫که گویای بی تدبیری انان است‪ .‬سقوط یک جرثقیل چند‬ ‫تنی با وزش باد در صحن مســجدالحرام کــه به دنبال ان‬ ‫‪ 107‬زائر خانه خدا جان باختند و چند روز پس از ان‪ ،‬کشته‬ ‫شــدن دو هزار نفر از حجاج در روز عیدقربان و در مناسک‬ ‫مذهبی فجیع ترین حادثه ای اســت کــه تاکنون رخ داده‬ ‫است‪ .‬وقوع این حوادث مرگبار نشــان دهنده بی کفایتی‬ ‫ال سعود در میزبانی میلیونی مراسم حج است‪ .‬فاجعه منا‬ ‫نشان دهنده سوء مدیریت ال سعود بود‪ .‬اولویت این نظام‬ ‫برگزاری مراسم حج نبوده‪ ،‬بلکه اولویت اصلی انها پیگیری‬ ‫جنگ در منطقه است‪ .‬راه انداختن جنگ خونین یمن که‬ ‫چندین هــزار بی گناه را به خــاک و خون کشــید تا حادثه‬ ‫بی سابقه اخیر نشــان دهنده ان است که ال سعود به جان‬ ‫کســی اهمیت نمی دهد و اتش افــروزی در ذات خاندان‬ ‫ال سعود است‪.‬‬ ‫بر این هم پیمانی پیروز شــدیم‪ .‬امروز که داعش مســاله‬ ‫مهم منطقه اســت‪ ،‬این ها می خواهند به جنگ شــیعه و‬ ‫ســنی دامن بزنند و اگــر بخواهیم عقل و تدبیری پشــت‬ ‫عمل بچگانه عربســتان بگذاریم باید بدانیم موساد یا سیا‬ ‫عربستان را به سمت چنین کاری هل داده اند‪ .‬طبیعی است‬ ‫که باید اقدامــی متقابل انجام دهیم و اینکه این مشــکل‬ ‫چگونه حل شــود‪ ،‬نیازمند کار و وقت بســیار است ولی در‬ ‫عرف بین المللی نیازمند اقدامی متقابل هستیم‪.‬‬ ‫‪275‬‬ ‫بین الملل‬ ‫مقتضیات یک رابطه‬ ‫ایران و عربستان باید به سمت کاهش تنش ها حرکت کنند‬ ‫رابطه میان ایران و عربستان هر چند طی سال های‬ ‫اخیر دچار چالش هایی شده اما در سال ‪ 94‬به دلیل مسائل‬ ‫مختلف بســیار در ســطح منطقه این چالش هــا افزایش‬ ‫یافــت‪ ،‬به طوری که بــه قطع روابــط دو کشــور انجامید‪.‬‬ ‫درباره رابطه میان این دو کشور دو مساله وجود دارد؛ اول‪،‬‬ ‫رقابتی که میان ایران و عربســتان بر سر الگوی اسالمی‬ ‫قدرت وجود دارد‪ .‬به این معنا که در ایران قدرت مشــروع‬ ‫در غیاب امام عصر (عج) قدرت ولی فقیه نامیده می شــود‬ ‫و در عربستان ســعودی قدرت مشــروع در قالب خالفت‬ ‫اسالمی دیده شده است‪ .‬در شــرایط کنونی جهان اسالم‬ ‫سه تفکر وجود دارد که سه الگوی قدرت متفاوت را مطرح‬ ‫می کنند؛ ایران‪ ،‬عربســتان و جریان اخوان المسلمین که‬ ‫حال محاصره عربستان سعودی به وســیله هالل شیعی‬ ‫اســت‪ .‬این برداشت به شــکل طبیعی مناســبات ایران و‬ ‫عربستان ســعودی را تا حدود زیادی تحت تاثیر قرار داده‬ ‫است‪ .‬اعدام روحانی شیعه شــیخ نمر در عربستان و حمله‬ ‫به ســفارت عربستان ســعودی در تهران و کنسولگری در‬ ‫مشهد به قطع مناسبات میان دوکشور انجامید‪ .‬در هر حال‬ ‫واقعیت این است دو کشور بر ســر الگوی اسالمی قدرت‬ ‫رقابت دارند‪ ،‬دلیل اصلی تشدید رقابت ها میان انهاست که‬ ‫خطرش در این است که این موضوع در قالب شیعه و سنی‬ ‫تعریف می شــود‪ .‬انچه امروز در عراق و سوریه در جریان‬ ‫است اثراتش بر پاکستان و افغانستان که مسلمانان شیعه‬ ‫و ســنی در کنار هم زندگی می کنند‪ ،‬وضعیت انها را هم در‬ ‫خطر انداخته است‪.‬‬ ‫در هر صورت‪ ،‬این دو کشــور باید بــه طرف کاهش‬ ‫تنش هــا از طریــق مذاکرات حرکــت کننــد و حل و فصل‬ ‫بحث های ایدئولوژیک را در ســطح حوزه ها و دانشگاه ها‬ ‫و در سطح متفکرین اسالمی پیگیری کنند‪ ،‬کشاندن این‬ ‫حزب عدالت و توسعه در ترکیه نیز همین خط فکری را دارد‪.‬‬ ‫در زمان مرسی و پیروزی اخوانی ها در مصر که با کودتای‬ ‫نظامی روبه رو و ناکام شدند به عنوان الگوی اسالمی قدرت‬ ‫مطرح شد‪ .‬بنابراین در حال حاضر‪ ،‬پشت پرده یک رقابت‬ ‫میان ایران و عربســتان وجود دارد که قدرت مشــروع در‬ ‫دنیای اسالم چه نوع قدرتی اســت‪ .‬اهمیت این بحث در‬ ‫این اســت که این موضوع به نوعی درگیری در ســوریه و‬ ‫عراق کشیده شده که درواقع عربستان سعودی فکر می کند‬ ‫ایران برای پیشــبرد اهداف راهبردی خود و تثبیت الگوی‬ ‫اســامی قدرت از دیدگاه شــیعه در حال شکل دهی یک‬ ‫هالل شیعه ای است که عربستان سعودی را در محاصره‬ ‫قرار می دهد‪ .‬در این زمینه باید به یمن و تحوالت حوثی ها‬ ‫اشــاره کرد که به شــکلی ایران از انها حمایت می کند؛ در‬ ‫بحرین‪ ،‬عراق و سوریه‪ .‬انها تفکرشان این است که ایران‬ ‫برای پیشبرد الگوی اسالمی قدرت که به ان باور دارد‪ ،‬در‬ ‫موضوعات به رســانه ها و ســطح عمومی جز اینکه باعث‬ ‫تخریب چهره اسالمی در دنیای اســام شود‪ ،‬هیچ نفعی‬ ‫نخواهد داشــت‪ .‬این دو کشــور نمی تواننــد تنش ها را در‬ ‫ســطحی باال ببرند که به برخورد نظامی کشــیده شود‪ ،‬نه‬ ‫عربستان ســعودی دنبال این اتفاق است و نه ایران چنین‬ ‫خواسته ای دارد‪.‬‬ ‫این دو کشــور ناچارند در مقطع کنونی با هم مذاکره‬ ‫کرده و تنش ها را کاهش دهند و ارتباطات سیاسی را از سر‬ ‫بگیرند‪ ،‬چون برنده این تنش ها و بحران ها‪ ،‬اسرائیل است‬ ‫که در منطقه به دنبال جنگ فرقه ای اســت تا کشــورهای‬ ‫اســامی نتوانند با یکدیگر اتحاد داشته و حتی ملت های‬ ‫یک کشــور به جان هم بیفتند و این کشــورها تجزیه شده‬ ‫و ثابت شــود که وقتی مســلمانان نمی توانند بــا خود کنار‬ ‫بیایند چگونه می توانند در کشــور واحدی مثل فلســطین‬ ‫کنار هم باشند‪.‬‬ ‫پیرمحمد مالزهی‬ ‫کارشناس مسائل منطقه‬ ‫بین الملل‬ ‫‪276‬‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫‪5‬‬ ‫بحث این است که عربستان سعودی خود را محور‬ ‫کشورهای اهل سنت می داند ولی در یارگیری کشورهای‬ ‫اهل ســنت‪ ،‬ضعیف بود‪ ،‬به طوری که وقتی مســاله یمن‬ ‫مطرح شد‪ ،‬پاکستان نزدیک ترین مناسبات را با عربستان‬ ‫دارد‪ ،‬حاضر نشدند تا نیروهای نظامی به یمن بفرستند تا‬ ‫این نیروها در کنار عربستان بجنگند‪ .‬یک سری مقتضیاتی‬ ‫در روابط وجود دارد و به گونه ای نیســت که ســعودی ها‬ ‫هر چــه بگویند ســایر کشــورها ان را قبول کننــد‪ .‬نیاز به‬ ‫میانجی گری وجود دارد‪ .‬وقتی دو کشور به شکل مستقیم‬ ‫نمی تواننــد مذاکره کننــد‪ ،‬امکان دارد یک کشــور ثالث‬ ‫واسطه شــود‪ .‬به همین دلیل حضور نواز شریف در ایران‬ ‫هم به همین دلیل بود‪ .‬پاکستان کشوری است که هم با‬ ‫ایران و هم با عربستان سعودی از مناسبات خوبی برخوردار‬ ‫اســت و به همین دلیل شــاید نتیجه گیری صورت گیرد‪.‬‬ ‫شرایط زود اســت برای اینکه یک میانجی گیری مناسبی‬ ‫را شاهد باشــیم‪ .‬هنوز ثبت تغییرات در ایران و عربستان‬ ‫سعودی علیه یکدیگر زیاد اســت‪ .‬تنها مساله سیاسی در‬ ‫مورد تنش های بین دو کشور عربستان و ایران نیست‪ ،‬بلکه‬ ‫این بحران جنبه ایدئولوژیک نیز دارد که بسیار خطرناک‬ ‫هم هست‪ ،‬چون در قالب شیعه و سنی مطرح خواهد شد‬ ‫و این موضوع کل دنیای اسالم را در بر خواهد گرفت‪ .‬از‬ ‫این زاویه من فکر می کنم‪ ،‬یک مقدار کــه زمان بگذرد‪،‬‬ ‫شرایط برای میانجی گری هم اماده خواهد شد‪ ،‬کشورهای‬ ‫مختلفی چون روســیه و چین بــرای میانجی گری اعالم‬ ‫امادگی کرده اند‪ ،‬ظرفیت های کشــوری چون پاکستان‬ ‫شاید بهتر از سایر کشورها بتواند در این مورد عمل نماید‪.‬‬ ‫کشــوری مثل اندونزی که کشوری اســامی است و در‬ ‫بسیاری از مناقشات منطقه ای معموال حضور ندارد‪ ،‬برای‬ ‫میانجی گری شاید مناسب باشد‪.‬‬ ‫در هر صورت به نفع هر دو کشــور و دنیای اســام‬ ‫نیست که تضاد بین ایران و عربســتان ادامه پیدا کند‪ .‬به‬ ‫نظر می اید هر دو طــرف به دنبال این هســتند که کم کم‬ ‫فضا مساعدتر شود و دیدگاهی که نسبت به یکدیگر دارند‬ ‫را کاهش دهند‪ ،‬زیرا دو کشــور اســامی مهــم که هر دو‬ ‫تولیدکننده اصلی نفت در منطقه هستند تضادشان سبب‬ ‫شده نفت از ‪ 130‬دالر به ‪ 35‬دالر برســد و هر دو کشور در‬ ‫حال ضرر هســتند‪ .‬از طرف دیگر تضاد شیعه و سنی اگر‬ ‫تشدید شود کل دنیای اسالم را تحت تاثیر قرار می دهد و‬ ‫این موضوعی است که به سود کشورهایی چون اسرائیل‬ ‫و دنیای غرب است که تمایل دارند تضاد در دنیای اسالم‬ ‫به وجود بیاید و کشور های اســامی را به تجزیه قومی و‬ ‫مذهبی بکشانند بنابراین به نظر می اید دو کشور در سطح‬ ‫حاکمیت و دولت به دنبال ان هستند که تنش ها را کاهش‬ ‫دهند‪ .‬این تنش بــه وجود امده موقتی اســت و اگر برای‬ ‫موضوعاتی مثل یمن‪ ،‬سوریه و عراق راه حل سیاسی پیدا‬ ‫شود در هر صورت بعد از حل این بحران ها‪ ،‬مناسبات ایران‬ ‫و عربستان نیز عادی خواهد شد‪.‬‬ ‫از انجا که هر دو کشــور ایران و عربستان مسلمان‬ ‫هستند در این میان مولفه های دیگری چون حج نیز اثرگذار‬ ‫است‪ .‬در حال حاضر عربستان ســعودی نسبت به اینکه‬ ‫حجاج ایرانی به سفر حج بروند نه تنها به لحاظ سیاسی بلکه‬ ‫از نظر مادی نیز منتفع می شود‪.‬‬ ‫از سوی دیگر محروم کردن ایرانیان به خصوص در‬ ‫حج واجب یک مســاله ایدئو لوژیک است که مردم ایران‬ ‫نمی توانند بپذیرند که به حج نروند و برای عربستان سعودی‬ ‫نیز جنبه منفی دارد که مسلمانان یک کشور اسالمی را از‬ ‫حج محروم کرده است‪ .‬در حالی که به لحاظ شرعی وظیفه‬ ‫عربستان ســعودی اســت که شــرایط را برای مسلمانان‬ ‫متحول به مسلمانان نیازمند‪ ،‬تســهیل کند‪ .‬بنابراین این‬ ‫موضوع نیز می تواند به هر دو کشورکمک کند که مناسبات‬ ‫خود را عادی کنند‪.‬‬ ‫تئوریخطرناک‬ ‫بین الملل‬ ‫عربستان به نمایندگی از امریکا علیه ایران برنامه ریزی می کند‬ ‫کارشناس مسائل منطقه‬ ‫‪6‬‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫از زمان پیروزی انقالب اسالمی ایران‪ ،‬روابط تهران‬ ‫و ریاض دستخوش تحوالت گسترده ای شده است ‪ .‬دلیل‬ ‫این امر این است که دولت عربســتان دولت های ایران را‬ ‫برای حکومت و سیاســت های منطقه ای خود یک تهدید‬ ‫اساســی و بنیادی تلقی می کند و از همــان زمان در مقابل‬ ‫قدرت منطقه ای ایران قــرار گرفت و روابط این کشــور با‬ ‫ایران پرتنش و ناپایدار بوده اســت اما در مقاطعی که رفتار‬ ‫پادشاهان عربســتان مانند دوره پادشاهی ملک عبدالله از‬ ‫یک منطق نسبی برخوردار بود‪ ،‬روابط دو کشور سیر ارامتری‬ ‫را دنبال کرد‪ .‬در عین حال در دوره ملک عبدالله نیز تنش ها‬ ‫افزایش یافت‪ ،‬به خصوص در دوران اغاز بیداری اسالمی یا‬ ‫بهار عربی‪ ،‬دولت عربستان با نگرانی از تحوالت پیش امده و‬ ‫با تصور اینکه بانی و پیشگام این سلسله تحوالت در جهان‬ ‫عرب‪ ،‬ایران بــوده و این تحوالت می توانــد برای خاندان‬ ‫ال سعود بسیار خطرناک باشد ‪ ،‬تهدید علیه تهران را شروع‬ ‫کرد‪ .‬بعــد از مرگ ملــک عبدالله در ژانویــه ‪ ،2015‬ملک‬ ‫سلمان و در پی ان محمد بن سلمان بر سر کار امدند و از ان‬ ‫زمان تاکنون ما شاهد روند تصاعدی تنش افرینی از سوی‬ ‫ریاض بوده ایم و با گذشت بیش از یک سال از قدرت وی‪،‬‬ ‫هنوز این تنش افرینی هــا در روابط دو جانبه با کشــورمان‬ ‫ادامه دارد‪.‬‬ ‫اصرار دولت عربســتان بر ســرنگونی بشــار اســد‪،‬‬ ‫رئیس جمهوری ســوریه و دولت متحد جمهوری اسالمی‬ ‫ایران در دمشق و تداوم حضور نظامی عربستان در یمن به‬ ‫مناقشات علیه ایران دامنه گسترده تری داده است‪ .‬امروز‬ ‫شاهد هستیم که سعودی ها با اعمال فشار شدید بر شیعیان‬ ‫و به شهادت رساندن برخی از رهبران شیعه مانند شیخ النمر‬ ‫فشارها را بر ایران به اوج رسانده است‪.‬‬ ‫با توجه به تحــوالت کنونی بر این بــاورم که در دوره‬ ‫حکومت ملک سلمان تنش بیشــتری را در روابط دو کشور‬ ‫شاهد باشیم‪ .‬این مساله نشان می دهد که در اینده نزدیک‬ ‫نمی توانیم شاهد از ســرگیری روابط میان دو کشور باشیم‬ ‫اما این بدین معنا نیســت که برای بهبود روابط با عربستان‬ ‫سعودی از ســوی ایران اقدامی انجام نمی گیرد‪ ،‬بلکه در‬ ‫طول ســالیان گذشــته از زمان پیروزی انقالب اســامی‬ ‫تاکنون تالش های گسترده ای از سوی مقامات ایران در‬ ‫دولت های مختلف برای مهار تنش با عربســتان سعودی‬ ‫و ارام ســازی فضا انجام گرفته اما ایــن تالش ها به جایی‬ ‫نرسیده است‪ .‬همچنین یکی از دالیلی که مقامات سعودی‬ ‫تنش افرینی های خود را علیه ایران دنبال می کنند این است‬ ‫که نمی خواهند در تحوالت منطقه ای مســئولیت بپذیرند‪.‬‬ ‫این در حالی اســت که بر اســاس قران‪ ،‬در دنیای اسالم‪،‬‬ ‫کشور خواهان تنش با کشور دیگر اسالمی فتنه گر خوانده‬ ‫شــده و به دلیل تالش برای تیرگی روابط در افکار عمومی‬ ‫مسلمانان در جهان اسالم محکوم می شــود‪ ،‬با این حال‬ ‫خاندان سعودی به بحران سازی های خود در منطقه علیه‬ ‫ایران ادامه می دهد‪ .‬در همین راســتا مقامات سعودی از‬ ‫جمله عادل الجبیر‪ ،‬وزیر خارجه عربستان پس از قطع روابط‬ ‫دیپلماتیک میان دو کشور‪ ،‬با دروغ پراکنی و اتهام زنی علیه‬ ‫ایران‪ ،‬مقامات کشــورمان را به بحران افرینــی در منطقه‬ ‫محکوم می کنند‪ .‬این در حالی اســت که ایــران در طول‬ ‫بین الملل‬ ‫سعد اهلل زارعی‬ ‫دولت های مختلف خود تالش کرده است که بتواند روابط‬ ‫خوب و مناسبی با خاندان عربســتان سعودی داشته باشد‬ ‫اما باید به این نکته توجه داشــت که گسترده شدن تنش با‬ ‫عربستان ســعودی به یک طرح بیرونی باز می گردد‪ .‬زیرا‬ ‫امریکایی ها در ایجاد تنش علیه ایران با شکســت مواجه‬ ‫شده اند و مشــاهده کرده اند که هر گونه اقدام بین المللی‬ ‫علیه ایران بی نتیجه باقی مانده اســت‪ ،‬بر همین اســاس‬ ‫تالش می کنند که بر اساس تئوری مبتنی بر اینکه از طریق‬ ‫تنش منطقه ای بهتر از هرگونه تنــش بین المللی می توان‬ ‫قدرت ایــران را مهار کــرد‪ ،‬رفتار کنند‪ .‬به همیــن دلیل به‬ ‫موازات برخی گفت وگوها و مذاکرات با ایران‪ ،‬شاهد تنش‬ ‫در منطقه بوده ایم‪.‬‬ ‫بر اساس این تئوری عربستان سعودی به نمایندگی‬ ‫از امریکا با یک دستورکار مشخص و برنامه ریزی شده علیه‬ ‫جمهوری اسالمی ایران وارد عمل شــده است‪ .‬بر همین‬ ‫اســاس نقش ریاض در تنش های منطقه ای به خصوص‬ ‫برای ایجاد خلل در خط مقاومت علیه ایران افزایش یافته‬ ‫و می یابد‪ .‬عربستان به دنبال سرنگون کردن دولت سوریه‬ ‫و دولت یمن‪ ،‬درگیر کردن حزب اللــه در لبنان و ممانعت از‬ ‫دســتیابی مردم بحرین به حقوق خود‪ ،‬اعمال فشــار علیه‬ ‫شــیعیان پاکســتان‪ ،‬افغانســتان و تنش افرینی در روابط‬ ‫تهران‪ -‬باکو و تحت فشــار قرار دادن شــیعیان جمهوری‬ ‫اذربایجــان و علوی ها در ترکیه اســت‪ .‬همه این تحوالت‬ ‫نشان می دهد که سعودی ها به دنبال تشدید فشارها علیه‬ ‫جبهه مقاومت در منطقه هستند‪.‬‬ ‫همچنین برخی تحلیلگران بــر این باورند که رویکرد‬ ‫اخیر و تخاصمی عربستان ســعودی علیه ایران‪ ،‬به دلیل‬ ‫وقوع سلسله تحوالتی در ماه های اخیر در راستای ارتقای‬ ‫جایگاه ایــران در عرصه منطقه ای و بین المللی اســت‪ ،‬از‬ ‫جمله حصول توافق هســته ای میان ایران و گروه ‪ 5+1‬و‬ ‫به دنبال ان لغو تحریم ها و کاهــش تنش ها میان تهران و‬ ‫غرب به خصوص واشنگتن دست کم در مساله هسته ای و‬ ‫رشد توان بازیگری ایران در عرصه منطقه ای و بین المللی و‬ ‫در مقابل نگرانی از کاهش جایگاه ال سعود در خاورمیانه ‪ .‬در‬ ‫این باره باید گفت که این تحلیل را دوستانی اعالم می کنند‬ ‫که بر این باورند کــه اختالفات ایــران و جامعه بین الملل‬ ‫حل و فصل شده است و با رفع بیشتر تنش ها میان تهران‬ ‫و کاخ سفید سعودی ها دچار نگرانی شده و بر همین اساس‬ ‫علیه ایران تنش افرینی می کنند ‪ .‬در درجه اول در این باره‬ ‫باید اعالم کرد که این گونــه تحلیل روند تحوالت و تیرگی‬ ‫روابط دو جانبــه میان ریاض و تهران نشــان دهنده نوعی‬ ‫سطحی نگریاست‪.‬سیاست هایتنش امیزعربستانعلیه‬ ‫ایران نیابتی اســت نه ذاتی‪ .‬هر وقت که رویکر تخاصمی‬ ‫ ریاض علیــه تهــران افزایــش می یابد‪ ،‬مقامات رســمی‬ ‫واشنگتن به صراحت از موضع عربستان علیه ایران حمایت‬ ‫می کنند‪ .‬از ســوی دیگر بر خالف انچه برخی در داخل بر‬ ‫کاهش خصومت امریــکا علیه ایران تبلیــغ می کنند‪ ،‬باید‬ ‫گفت که در واقعیت‪ ،‬پس از امضای برجام نه تنها خصومت‬ ‫امریکایی ها کاهش نیافته‪ ،‬بلکه ما شاهد صدور قطعنامه ها‬ ‫و اقدامات پی در پی امریکایی ها علیه کشورمان هستیم‪.‬‬ ‫همچنین اگر بخواهیم توافق هسته ای را یک نوع پیروزی‬ ‫برای ایران بدانیم‪ ،‬بهتر اســت این توافق را ان طور که در‬ ‫دنیای غرب مطرح شــده است‪ ،‬مورد بررســی قرار دهیم‪.‬‬ ‫بر همین اساس متوجه می شــویم که ایران در این توافق‬ ‫امتیازاتی را داده اما در مقابل هیچ امتیازی دریافت نکرده‬ ‫و این به معنــای کاهش قدرت تهران هــم در منطقه و هم‬ ‫در جهان بین الملل اســت و این مســاله کامال یک اتفاق‬ ‫مطلوب برای عربستان سعودی است‪.‬‬ ‫همچنیــن برخی دیگــر بر ایــن باورند که سیاســت‬ ‫ی و تخاصمی ریاض علیه تهران ناشی از اختالفات‬ ‫تهاجم ‬ ‫درونی میان خاندان ســعودی اســت‪ .‬در این بــاره باید در‬ ‫درجه اول تنش های داخلی در خاندان سعودی را در دایره‬ ‫وسیع تری مورد بررسی قرار دهیم‪ .‬در واقع ملک سلمان و‬ ‫پسرش برای افزایش قدرت خود و خاندان ال سعود در این‬ ‫کشــور تنش زایی را به نفع خود می دانند و معتقدند با ایجاد‬ ‫تنش می توان بر قدرت عربســتان در پرونده های مختلف‬ ‫منطقه ای افزود و هم در راه گســترش قــدرت منطقه ای‬ ‫ایران مانع تراشی کرد‪ .‬بنابراین این مســاله بیش از اینکه‬ ‫نشــان دهنده اختالفات داخلی ال ســعود باشــد‪ ،‬بیشتر‬ ‫اختالفات خاندان سعود بر سر استراتژی منطقه ای است‬ ‫که شــخصیت هایی محمد بــن نایف‪ ،‬ولیعهد عربســتان‬ ‫ارام سازی فضا را به نفع ریاض می داند اما محمد بن سلمان‬ ‫راه افزایش قدرت عربستان و عبور از مشکالت داخلی را در‬ ‫ایجاد تنش در منطقه ارزیابی می کند‪.‬‬ ‫‪277‬‬ ‫درباره احمد متوسلیان‬ ‫فرهنگ‬ ‫پرون‬ ‫د‬ ‫ه‬ ‫اول‬ ‫پرونده ایدربارهفیلم«ایستادهدرغبار»‬ ‫فرهنگ‬ ‫‪278‬‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫یک مرد‬ ‫در ایران مستند زیاد ساخته اند‪ .‬درباره دفاع مقدس هم همین طور اما اینکه‬ ‫یک مستند انقدر خوب و درست روایت کند که تو را تمام فیلم و تا اخرین لحظه روی‬ ‫صندلی نگه دارد‪ ،‬حتما ان اثر‪ ،‬حرفه ای است‪« .‬ایستاده در غبار» که زندگی احمد‬ ‫متوسلیانراروایتمی کندبههمینصورتاست‪.‬‬ ‫باورپذیری مخاطب به سینمای‬ ‫داستانی کم شده است‬ ‫گفت وگو با محمد حسین مهدویان‬ ‫کارگردان فیلم ایستاده در غبار ‬ ‫مردی که دشمن را دور می زد‬ ‫گفت وگوی مثلث با سردار گلعلی‬ ‫بابایی درباره احمد متوسلیان‬ ‫ایستاده در غبار هم به دفاع مقدس‬ ‫وفادار است‪ ،‬هم به سینما‬ ‫علیرضا فرزین از ویژگی های شاخص‬ ‫روایت در فیلم مستند ‪ -‬داستانی‬ ‫محمدحسین مهدویان می گوید‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫فرهنگ‬ ‫‪279‬‬ ‫باورپذیری مخاطب به سینمای داستانی‬ ‫کم شده است‬ ‫فرهنگ‬ ‫‪280‬‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫گفت وگو با محمد حسین مهدویان‪ ،‬کارگردان فیلم ایستاده در غبار ‬ ‫اقای مهدویان! بسیاری از منتقد ان معتقدند که‬ ‫بخش های قابل توجه از این فیلم چنان که باید و شاید‬ ‫دیده نشد و مورد توجه قرار نگرفت‪ .‬می خواهم نظر خود‬ ‫شما را در این باره بدانم‪ .‬فکر می کنید چه بخش هایی‬ ‫می توانست بیش از انچه اتفاق افتاد مد نظر داوران یا‬ ‫حتی منتقدان و رسانه ها باشد‪.‬‬ ‫؟؟؟؟ خــب البته من به ایــن موضوع فکر کــرده ام‪ .‬به‬ ‫نظرم بیش از هر چیز فیلمبرداری کار و بازی های درخشان‬ ‫بازیگران دیده نشــد‪ .‬من تصورم این بود که دست کم این‬ ‫دو بخش مــورد توجه بیشــتر قرار بگیرد‪ .‬جالب ان اســت‬ ‫که فیلمبرداری کار به نظرم یکــی از نقاط قوت کار ما بود‪،‬‬ ‫حتی در ردیف نامزدهای جشنواره هم قرار نگرفت‪ .‬بیشتر‬ ‫منتقدانی که نظرشان را درباره فیلم خوانده‪ ،‬بر این موضوع‬ ‫صحه گذاشته اند که کار فیلمبردار ایســتاده در غبار قابل‬ ‫توجه است‪ .‬بازی ها هم همین طور‪ .‬بازی خوب بازیگران‬ ‫ما به ویژه نقش اول کار دیده نشد‪ .‬البته خب جشنواره فجر‬ ‫است دیگر‪ .‬تعدد ستاره های ســینمای حاضر در جشنواره‬ ‫ممکن است باعث شود تا برخی از بازی های خوب چنان که‬ ‫باید و شاید به چشم نیایند‪ .‬به نظرم مزد کار خوب بازیگران ما‬ ‫این بود که به چشم نیایند‪ .‬در واقع ان قدر خوب ظاهر شدند‬ ‫که حتی به چشم هم نیامدند‪.‬‬ ‫بله‪ ،‬طعنــه خوبی بــود‪( .‬هر دوی مــا می خندیم‪.‬‬ ‫به نظر می رســد دل اقای مهدویــان از اینکه کار‬ ‫با قوت ایستاده در غبار از سوی داوران دیده نشده‬ ‫است به کلی پر اســت) البته داوران معتقد بودند‬ ‫که اگرچه بیشــتر جوایز به فیلم دیگری رسید اما‬ ‫بهترین فیلم‪ ،‬ایستاده در غبار بوده است‪.‬‬ ‫ بله‪ ،‬این اتفاق ممکن است‪ .‬مثال در جایزه اسکار‬ ‫فیلم مدمکس بیشتر جایزه ها را درو کرد اما بهترین فیلم‪،‬‬ ‫فیلم دیگری بود؛ اسپات الیت‪.‬‬ ‫‪1‬‬ ‫شاید بیراه نباشــد اگر فیلم «ایستاده در غبار» را‬ ‫ســهل و ممتنع ترین فیلم دوره سی و چهارم جشنواره‬ ‫فیلم فجر بدانیم‪ .‬فیلمی کــه روایتی منحصربه فرد در‬ ‫بیان داستان دارد‪ .‬نه ان قدر مستند است که شیوه های‬ ‫بیان داســتان و دکوپاژش به چشــم نیاید و نه ان قدر‬ ‫داستانی است که به سادگی بتوان گفت این یک فیلم‬ ‫مســتند نیســت‪ .‬به هر حال ایســتاده در غبار یک اثر‬ ‫قابل توجه و تازه در ســینمای ایران است که بی تردید‬ ‫می تواند موجــی از روایت های متفاوت ســینمایی را با‬ ‫خود به ســینمای کشــور بکشــاند‪ .‬گفت وگویی که در‬ ‫ادامــه می خوانید در همین راستا ســت و اســتدالل ها‬ ‫و دغدغه های کارگــردان را در مورد این شــیوه روایت‬ ‫بیان می کند‪ .‬محمد حســین مهدویان به غایت فروتن‬ ‫و مسئولیت پذیر اســت‪ .‬به همین واسطه خوش قول‬ ‫اســت و از سر رفع مســئولیت نیســت که به سوال ها‬ ‫پاســخ می دهد‪ .‬ســعی می کند تــا نظم ذهنــی کاملی‬ ‫در پاســخ به پرســش ها داشــته باشــد‪ .‬این موضوع‬ ‫به مصاحبه گــر کمک می کند تــا بتوانــد از انجام یک‬ ‫گفت وگوی خــوب و اثرگــذار مطمئن شــود‪ .‬بنابراین‬ ‫گفت وگویی کــه در ادامــه می خوانید بــه احتمال زیاد‬ ‫برایتان کسالت اور یا تفننی نیست‪.‬‬ ‫مد مکس ‪ 9‬تا اسکار نگرفت اما‪.‬‬ ‫به هر حال این نظر داوران بوده است‪.‬‬ ‫منظورم این اســت که چطور می شــود بهترین‬ ‫فیلم جشــنواره حتی یکــی از جایزه های بخش‬ ‫کارگردانی‪ ،‬نویسندگی یا بازیگری را نگیرد‪ .‬دقیقا‬ ‫منظورشان از بهترین فیلم چه بوده است؟‬ ‫ کار داوری در واقــع مبتنی بــر رای گیری دا وران‬ ‫اســت‪ .‬من اطالع دقیقــی از جزئیات انتخابشــان ندارم‬ ‫اما این را می دانم کــه باالخره در نمونه هــای خارجی هم‬ ‫اتفاق می افتد که گاهی بهترین فیلم یک جشــنواره الزاما‬ ‫همانی نیست که بیشترین جوایز را درو کرده است‪ .‬طبیعتا‬ ‫حساب و کتاب های تخصصی خود داوران است که چنین‬ ‫نتیجه ای از ان بیرون می اید و من شخصا به این موضوع‬ ‫ایرادی نمی گیرم‪.‬‬ ‫البته یکی از نکاتــی که داوران جشــنواره بر ان‬ ‫تاکید بسیاری داشتند‪ ،‬شــیوه روایت فیلم شما‬ ‫بود‪ .‬تازگی و تفاوت در ســبک فیلمســا زی شما‬ ‫باتوجه به این فیلم گویا مهمترین امتیازی بوده‬ ‫که نه تنها داوران بلکه منتقدان بسیاری هم به ان‬ ‫توجه کرده اند‪.‬‬ ‫بله‪ ،‬شیوه مستند مانند روایت در فیلم ایستاده در‬ ‫غبار شیوه و سبکی تازه است که به ان دست پیدا کرده ایم‪.‬‬ ‫البته این شــیوه باید مدام کامل تر و جذاب تر شود‪ .‬به هر‬ ‫حال یک رویکرد تازه در فیلمســازی اســت و من شــخصا‬ ‫عالقه ویژه ای به این شیوه دارم‪.‬‬ ‫ بله‪ ،‬اتفاقا شــما یک ســریال هم تقریبا با همین‬ ‫شیوه ساخته اید‪ .‬این نشــان می دهد که عالقه‬ ‫خاصی بــه مســتندنگاری دارید‪ .‬مــن می توانم‬ ‫پیش بینــی کنم کــه با ایــن اوصاف حتمــا فیلم‬ ‫اینده تان را هم با تکیه بر همین شــیوه خواهید‬ ‫ساخت‪.‬‬ ‫دقیقا پیش بینی درســتی اســت‪ .‬من معتقدم که‬ ‫میزان باورپذیری مخاطب نسبت به فیلم کاهش پیدا کرده‬ ‫است‪ .‬از این نظر باید شیوه های تازه ای در روایت کشف و‬ ‫تجربه کنیم‪ .‬این کمک می کند تــا مخاطبان هم رضایت‬ ‫بیشتری از فیلم ها داشته باشند‪.‬‬ ‫در جشنواره امسال البته تالش برای دست یافتن‬ ‫به چنین روایت مســتندگونه ای دست کم در دو‬ ‫فیلم «اژدها وارد می شــود» و «النتوری» وجود‬ ‫داشــت‪ .‬فکر می کنید مخاطــب ایرانــی تا این‬ ‫حد از ســینمای داستانی دلزده شــده که یکباره‬ ‫فیلمسازها به مستندنگاری گرایش پیدا کرده اند؟‬ ‫البته این اتفاق مختص به سینمای ایران نیست‪.‬‬ ‫من فکر می کنم به طور کلی تماشاگران سینما به مرز اشباع‬ ‫در باورپذیری نسبت به فیلم های داستانی رسیده اند‪ .‬منظور‬ ‫اشباع فرمی است‪ .‬شــما اگر به دوران شکل گیری سینما‬ ‫نگاه کنید می بینید کــه اولین فیلم تاریخ ســینما که برای‬ ‫مردم به نمایش درامد «ورود قطار به ایســتگاه» بود که با‬ ‫امدن قطار مردم از سالن سینما فرار کردند‪ .‬ان زمان تا این‬ ‫حد قدرت تصویر مسحور کننده بوده است‪ .‬اما االن بیش از‬ ‫یک قرن از ان زمان می گذرد‪ .‬فرهنگ تصویری مخاطب‬ ‫از شیوه های روایت گذشته اشــباع شده است‪ .‬االن دیگر‬ ‫خیلی فیلم مستند را هم باور نمی کنند‪ .‬این نشان می دهد که‬ ‫تماشاگران ذهن تربیت شده ای در مواجهه با تصویر دارند‪.‬‬ ‫بر این اساس دیگر شیوه های روایت گذشته نمی تواند باور‬ ‫و اعتماد مخاطب را با خود همراه کنــد‪ .‬بنابراین ما نیازمند‬ ‫ابداع شیوه های تازه ای در روایت هستیم تا این نقیصه را که‬ ‫گفتم‪ ،‬جبران کنیم‪ .‬فیلم «اژدها وارد می شود» هم دقیقا‬ ‫همین تالش را کرده اســت‪ .‬می خواهد به تماشاگر بگوید ‬ ‫دارد یک داستان واقعی را دنبال می کند‪.‬‬ ‫اما خب در ســینمای جهان می توان نمونه هایی‬ ‫را مثــال زد که نــه تنهــا واقعــی بــه واقعیــت یا‬ ‫مستند نگاری نمی نهند‪ ،‬بلکه فضایی به طور کامل‬ ‫غیرواقعــی را روایت می کننــد و البته پرفروش و‬ ‫پرمخاطب هم هستند‪ .‬برای مثال همین فیلمی‬ ‫ که نام بردید؛ مد مکس!‬ ‫من وقتی از تالش برای شــیوه های تازه روایت‬ ‫صحبت می کنم منظورم این نیست که تمام سینمای جهان‬ ‫یک مستند خاص‬ ‫درباره ایستاده در غبار‬ ‫‪2‬‬ ‫ایســتاده در غبار‪ ،‬نخســتین ساخته ســینمایی بلند‬ ‫محمد حسین مهدویان اســت‪ .‬او دانش اموخته سینما و‬ ‫متولد ســال ‪ 1360‬است‪ .‬مهدویان ســاخت مستندهای‬ ‫اســتخوان الی زخم‪ ،‬دیکتاتور بزرگ‪ ،‬ســه سوی میدان‬ ‫جنگ‪ ،‬ثنا‪ ،‬اخریــن روزهای زمســتان‪ ،‬کوتاه داســتانی‬ ‫مرگ در نیمه تابســتان‪ ،‬پدر‪ ،‬ملک الموت و تخت خواب‬ ‫یک نفره را در کارنامه دارد‪ .‬فیلم سینمایی ایستاده در غبار‬ ‫در روزهای پایانی شــهریور ماه ابتدا در شــهرک سینمایی‬ ‫دفاع مقدس و پس از ان در بخش هایی از نوار مرزی کشور‬ ‫از جمله در اندیمشــک جلــوی دوربین رفت‪ .‬بســیاری از‬ ‫منتقدان این فیلم را اغاز گر جریان تازه در روایات فیلم های‬ ‫دفاع مقدس توصیف کرده اند‪ .‬این فیلم محصول سازمان‬ ‫هنری و رســانه ای اوج اســت‪ .‬در «ایســتاده در غبار» از‬ ‫صدای بسیاری از شــهیدان که از زمان جنگ به جا مانده‬ ‫استفاده شده است‪.‬‬ ‫خالصه داستان‬ ‫ایــن فیلــم زندگــی احمــد متوســلیان یکــی از‬ ‫شخصیت های اثر بخش در هشت ســال دفاع مقدس را‬ ‫بیان می کند‪ .‬از زمان کودکی تا زمان گم شــدن در غبار‪.‬‬ ‫غباری مبهم در سال ‪ . ۶۱‬او پس از اعزام به لبنان دیگر به‬ ‫وطن بازنگشت‪ .‬در انتهای فیلم مادرش مانند تمام مادرانی‬ ‫که فرزندشان از جنگ باز نگشته هنوز چشم انتظار است!‬ ‫بازیگران‪ :‬هادی حجازی فر‪ ،‬امیر حسین هاشمی‪،‬‬ ‫ابراهیم امینی‪ ،‬فرهاد فداکار‪ ،‬عماد محمدی‬ ‫مدیــر فیلمبرداری‪ :‬هــادی بهروز‪ ،‬تدوین‪ :‬ســجاد‬ ‫پهلوان زاده‪ ،‬طراح صحنه و لباس‪ :‬محمد رضا شجاعی‪،‬‬ ‫طــراح چهره پردازی‪ :‬شــهرام خلــج‪ ،‬موســیقی‪ :‬حبیب‬ ‫خزایی فر‪ ،‬طراحی‪ ،‬صدا گذاری و ترکیب صدا‪ :‬مهرشــاد‬ ‫ملکوتی‪ ،‬عکاس‪ :‬ســحاب زریباف‪ ،‬انتخــاب بازیگران‪:‬‬ ‫ابراهیم امینی‪ ،‬مهدی زمین پرواز‪ ،‬طراح تیتراژ‪ :‬حســین‬ ‫جمشــیدی گوهری‪ ،‬جلوه هــای ویــژه میدانــی‪ :‬ایمان‬ ‫کریمیان‪ ،‬مجری طرح‪ :‬موسسه فردایی دیگر‪ ،‬جانشین‬ ‫تهیه کننده‪ :‬امیر بنان‪ ،‬تهیه کننده‪ :‬حبیب والی نژاد‬ ‫نویسنده و کارگردان‪ :‬محمد حسین مهدویان‬ ‫حضور در جشنواره فیلم فجر‬ ‫حاشیه ها‬ ‫پس از پایــان مراســم اختتامیــه جشــنواره فیلم‬ ‫فجر‪ ،‬برادر احمد متوســلیان در حضور رئیس ســازمان‬ ‫ســینمایی ضمن تشکر از ســاخت چنین فیلمی در عین‬ ‫حال گالیــه کرد که با خانــواده او در ســاخت این فیلم‬ ‫مشورتی نشده است‪.‬‬ ‫تحلیل وضعیت اکران‬ ‫در جریــان یک پژوهــش میدانی که در یک ســال‬ ‫گذشــته با بررســی ‪ 50‬فیلم پرفروش ســینمای ایران در‬ ‫چهار دهه اخیر انجام شده‪ ،‬چند شاخص قابل توجه برای‬ ‫موفقیت یک فیلم در گیشــه به دســت امده اســت‪ .‬این‬ ‫شــاخص ها باتوجه به اثرگذاری اثبات شده ای که دارند‪،‬‬ ‫می توانند در موفقیت یا شکست اکران یک فیلم عاملیت‬ ‫کافی داشــته باشــند‪ .‬باتوجه به ضریب اثر هر یک از این‬ ‫شاخص ها‪ ،‬امتیاز انها نیز متفاوت خواهد بود‪ .‬برای مثال‬ ‫حضور بازیگران چهره در یک فیلم بیشتر از موسیقی همان‬ ‫فیلــم در میزان فروش موثر اســت‪ .‬از این نظر شــاخص‬ ‫حضور بازیگران چهره با پنج ســتاره و موسیقی با دو ستاره‬ ‫سنجیده می شود‪.‬‬ ‫در نهایت در بخش جمع بندی امتیاز نهایی یک فیلم‬ ‫که امکان پیش بینی فروش را معین می کند‪ ،‬ارائه خواهد‬ ‫شد‪ .‬در این بخش هر امتیاز که با یک ســتاره نشان داده‬ ‫می شــود معادل رقمی معادل ‪ 500‬میلیون تومان خواهد‬ ‫بود‪ .‬برای مثال فیلمی که در بخش جمع بندی ســه ستاره‬ ‫داشته باشــد‪ ،‬در گیشه دســت کم دو و نیم تا ســه میلیارد‬ ‫تومان فروش خواهد داشت‪.‬‬ ‫در جدول زیر این شــاخص ها برای فیلم «ایستاده‬ ‫در غبار» براساس متدی که در پژوهش میدانی نامبرده به‬ ‫دست امده است‪ ،‬امتیاز بندی شده است‪.‬‬ ‫شاخص ها‬ ‫کشش داستانی‬ ‫کارگردان شناخته شده‬ ‫بازیگران چهره‬ ‫موسیقی‬ ‫جذابیت بصری‬ ‫تازگی در روایت‬ ‫جریان سازی رسانه ای و‬ ‫تبلیغاتی‬ ‫پوستر‬ ‫توصیه منتقدین‬ ‫درگیری نوستالژیک با‬ ‫مخاطب‬ ‫امتیازهای جشنواره ای‬ ‫جمع بندی‬ ‫امتیاز کل‬ ‫امتیاز‬ ‫ایستاده در غبار‬ ‫***‬ ‫*‬ ‫‬‫**‬ ‫***‬ ‫***‬ ‫**‬ ‫**‬ ‫***‬ ‫****‬ ‫*‬ ‫**‬ ‫***‬ ‫****‬ ‫‪-‬‬ ‫*‬ ‫*****‬ ‫*****‬ ‫***‬ ‫*****‬ ‫**‬ ‫****‬ ‫****‬ ‫****‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫ایســتاده در غبار مورد توجه عمــوم و منتقدین قرار‬ ‫گرفت و ســیمرغ بلورین بهترین فیلم جشنواره فیلم فجر‬ ‫را از ان خود کرد‪.‬‬ ‫نقدها‪ :‬این فیلم به واســطه شــیوه جدید در روایت‬ ‫تحســین بســیاری از منتقدان را برانگیخت این در حالی‬ ‫است که انتقادهای متعددی را نیز در پی داشته است‪.‬‬ ‫مجید مجیدی‪ ،‬کارگردان شــناخته شــده ســینما‬ ‫پس از اکران ایــن فیلم در جشــنواره فجر‪ ،‬با انتشــار‬ ‫نامه ای خطــاب به مهدویان‪ ،‬کارگردان ان‪ ،‬نوشــت‪:‬‬ ‫«شــادمانم چون به خوبی و تمام قد توانســته ای غبار‬ ‫فراموشی را از ساحت اســطوره های بی بدیل سرزمینم‬ ‫برداری‪.‬حســین جــان تــو در ایــن فیلــم چیزهایی را‬ ‫دید ه ای که خود به چشم ندید ه ای و این دشواری کار‬ ‫تو را عیان می کند‪.‬‬ ‫راســتش را بگویم برای فرداهایت نگرانم‪ .‬تو اولین‬ ‫گام هایت را اســتوار و متین برداشــته ای امــا می دانم و‬ ‫امیدوارم تو هم بدانی که دشوارتر از گام برداشتن در یک‬ ‫مســیر‪ ،‬ثبات قدم در راهی اســت که پیش گرفته ای‪ .‬در‬ ‫این خلوص ماندن دشواری فرداهای توست‪ .‬اسطوره ها‬ ‫و قهرمانان سرزمینمان به گواهی همین فیلمت مانده اند‬ ‫و اســتوارند‪ .‬امیدوارم در این مســیر تو نیز استوار و خوب‬ ‫بمانی‪».‬‬ ‫اما برخی از منتقدان دیگر نیز از جمله جمیل رستمی‪،‬‬ ‫مستندســاز و منتقد ســینما‪ ،‬در نقد این فیلم گفته اســت‬ ‫که روایت هــای تاریخی این فیلــم چنان که به واســطه‬ ‫مستندنگاری توقع ایجاد می کند‪ ،‬واقعی نیست و این فیلم‬ ‫تمام و کمال به تاریخ وفادار نیست‪.‬‬ ‫فرهنگ‬ ‫ یکباره دارد تالش می کنــد‪ .‬به جای این فیلــم می توانید‬ ‫فیلم ســینمایی «برنی» را مورد توجه قــرار دهید‪ .‬یا حتی‬ ‫فیلم اخر ایناریتو که جوایز زیادی هم کســب کرده است؛‬ ‫«بازگشــته »؛ در این فیلم از نور طبیعی‪ ،‬لوکیشــن طبیعی‬ ‫و شــیوه فیلمبرداری فیلم مســتند اســتفاده شــده است‪.‬‬ ‫اینها همه تالش برای مســتند نشــان دادن فیلم اســت‪.‬‬ ‫دقیقا همان چیزی که ســعی دارد باورپذیــری مخاطب را‬ ‫تحریک کند‪ .‬فیلم مد مکس که شــما مثال اوردید اصوال‬ ‫نه شخصیت پردازی شده و نه داســتانی برای روایت دارد‪.‬‬ ‫ایــن فیلــم مجموعــه ای از جذابیت های بصری اســت‪.‬‬ ‫شخصیت های مثبت از ابتدا تا انتها مثبت هستند و منفی ها‬ ‫هم منفی‪ .‬اصوال تماشاگر هم با این پیش فرض وارد سینما‬ ‫می شــود که از دیدن صحنه های اکشــن و جذابیت های‬ ‫تصویری فیلم لذت ببرد و برگردد‪.‬‬ ‫به شــخصیت پردازی اشــاره کردید‪ ،‬نکته قابل‬ ‫توجهی که تحسین بسیاری از منتقدان و مردم‬ ‫را برانگیخــت‪ ،‬این بــود که بر خــاف فیلم های‬ ‫دفاع مقدس‪ ،‬فیلم شــما در شــخصیت پردازی‬ ‫به شــیوه های معمول‪ ،‬اسطوره سازی و تقدیس‬ ‫شخصیت نداشــت‪ .‬این در واقع بخشی از نگاه‬ ‫شمابه عنوانمولفبهشخصیت ها ستیابخشی‬ ‫از شیوه جدید روایت برای باورپذیری است‪.‬‬ ‫نه‪ ،‬اینها اعتقاد شخصی خود من است که البته‬ ‫در فرم کار هم می تواند به باورپذیری بیشــتر کمک کند‪.‬‬ ‫واقعیت این اســت که ما باید دریابیم که این شخصیت ها‬ ‫واقعی بوده اند‪ ،‬االن هم وجود دارنــد و در میان ما زندگی‬ ‫می کنند‪ .‬انها دور و ناپیدا و غیرملموس نبودند و نیســتند‪.‬‬ ‫شخصیت احمد متوسلیان شخصیت دور از ذهنی نیست‬ ‫که بتوان در سینما از ان یک موجود دور از دسترس ساخت‪.‬‬ ‫از قضا مواجهه درست با واقعیت به باور پذیری مخاطب هم‬ ‫کمک می کند‪.‬‬ ‫البته تا جایی که اطالع دارم کار پژوهش این کار‬ ‫نزدیک به دو سال طول کشیده است‪ .‬با این وجود‬ ‫درک شــخصیتی مثل احمد متوســلیان که طبق‬ ‫روایات عمدتا شــخصیتی درون گراســت چقدر‬ ‫برای شما به عنوان کارگردان و نویسنده کار ساده‬ ‫یا دشواری بود؟‬ ‫واقعیــت این اســت کــه بخش مهمــی از زمان‬ ‫پژوهش و تولید کار همچنان که شما گفتید دو سال طول‬ ‫کشید و برای ارتباط گرفتن دقیق تر من با شخصیت ایشان‬ ‫گذشــت‪ .‬بله‪ ،‬واقعیت این اســت که شــخصیت او یک‬ ‫شخصیت گوشه گیر و درون گرا بود و به سختی می توانستم‬ ‫به الیه های درونی تر راه یابم‪ .‬اما به مرور زمان که در ذهن‬ ‫خودم می توانســتم رفتارهایش را تحلیل کنم‪ ،‬احســاس‬ ‫می کردم دارم به درک بیشتری از شخصیتش می رسم‪ .‬به‬ ‫بیان دقیق تر زمانی کار تولید را شروع کردیم که احساس‬ ‫می کردم به اندازه کافی توانســته ام با شــخصیت ایشان‬ ‫ارتباط برقرار کنم‪.‬‬ ‫البته روایــت چنین شــخصیتی در ســینمای دفاع‬ ‫مقدس که برای بیشــتر مخاطبان ســینما دیگــر این نوع‬ ‫سینما کدگشایی شده‪ ،‬کار دشــواری بود اما از این جهت‬ ‫که عالقه شخصی به کار داشتم و شیوه روایت مستند گونه‬ ‫فیلم را به صورت مداوم در ذهنم پرورش می دادم‪ ،‬تصورم‬ ‫این بود که می توان کار متفاوت و قابل توجهی ارائه کرد‪.‬‬ ‫ایا ممکن اســت کــه کار بعدی تان هــم در حوزه‬ ‫سینمای دفاع مقدس باشد؟‬ ‫واقعیتش این اســت که نمی دانــم و هنوز معلوم‬ ‫نیست‪ .‬اما چیزی که می دانم این است که در هر صورت‪،‬‬ ‫سعی می کنم شیوه های تازه تری برای تکامل مستندنگاری‬ ‫در روایت فیلم داســتانی بیابم و از انهــا در کار بعدی حتما‬ ‫استفاده کنم‪.‬‬ ‫فرهنگ‬ ‫‪281‬‬ ‫فرهنگ‬ ‫جامعه شناسیتحولدرژانرسینمایدفاعمقدس‬ ‫فرهنگ‬ ‫‪282‬‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫مهدی جلیلی از تعریف ژانر تازه ای در حوزه جنگ سخن می گوید‬ ‫اقای دکتر! دفاع مقــدس به عنوان یک موضوع‬ ‫ویژه در سینمای ایران همیشه مطرح بوده است‪.‬‬ ‫با این وجود در ســال های اخیــر پرداختن به این‬ ‫نوع سینما کمتر شــده‪ .‬فکر می کنید این اتفاق‬ ‫ناشی از تغییر ذائقه مخاطبان است یا تغییرذائقه‬ ‫فیلمسازان؟‬ ‫اجازه بدهید با پیش فرض سوالتان مخالف باشم‪ .‬از‬ ‫نظر من تولید فیلم های سینمای دفاع مقدس در سال های‬ ‫اخیر نه تنها کمتر نشده بلکه حتی شاید بتوان گفت افزایش‬ ‫نیز داشته است‪ .‬مساله را باید با این مقدمه پیش ببریم که‬ ‫ژانر دفاع مقدس به عنوان یک ساختار روایی در فیلم در چند‬ ‫باید و شاید به خاطر نیاورد‪ .‬این نسل جنگ را از نزدیک تجربه‬ ‫نکرده اســت‪ .‬در جنگ شرکت نداشــته و گلوله ای شلیک‬ ‫نکرده یا گلوله ای نخورده است‪ .‬نه فیلمساز چنین تجربه ای‬ ‫داشــته و نه مخاطب! بنابراین منطقا قابل پذیرش است که‬ ‫فیلمسازانجوانوحتیقدیمی هموقتیبرایایننسلفیلم‬ ‫می سازند بیشتر از انکه به جنگ و به ماهیت جنگ بپردازند به‬ ‫عوارض و پیامدهای جنگ توجه کنند‪ .‬برای مثال فیلم های‬ ‫بوسیدن روی ماه‪ ،‬شیار‪ 143‬و‪ ...‬فیلم های ژانر دفاع مقدس‬ ‫هستند‪ .‬اما گلوله ای در انها شلیک نمی شود و انچه مورد ذم‬ ‫فیلم ها قرار می گیرد جنگ است نه الزاما «دیگری»‪ .‬ما امروز‬ ‫وقتی از ژانر دفاع مقدس به ویژه در سینما حرف می زنیم باید‬ ‫سال اخیر دچار دگرگونی های بسیاری شده است‪ .‬نه تنها‬ ‫در ایران بلکه در همه کشورهایی که درگیر جنگ های بزرگ‬ ‫بوده اند‪ ،‬همیشــه روایت هایی که در زمان وقوع جنگ در‬ ‫سینما وجود داشته است‪ ،‬روایت هایی متفاوت بوده با انچه‬ ‫پس از گذشت سال‪‎‬ها و دهه ها شکل گرفته است‪ .‬همزمان‬ ‫مشتریان و مخاطبان فیلم های جنگی نیز تغییر کرده اند‪.‬‬ ‫نقطه اغاز این تغییر را نمی توان صرفا در یکی از دو گزینه‬ ‫فیلمسازان یا مخاطبان جســت وجو کرد‪ .‬در واقع تغییرات‬ ‫اجتماعی و شکل گیری نسل های جدید در جوامع موجب‬ ‫تحول های فرایندی در نگاه به جنگ شده است‪ .‬در ایران‬ ‫نیز این اتفاق به همین شکل رخ داده است‪ .‬برای مثال اگر‬ ‫به فیلم های دو‪ ،‬سه دهه گذشته نگاه کنید در می یابید که‬ ‫عمده این فیلم ها با محوریت یک اصل ایدئولوژیک ساخته‬ ‫شده اند؛ به بیان ساده تر این فیلم ها عمدتا دربردارنده یک‬ ‫نوع قضاوت هســتند و در نهایت قرار اســت ثابت کنند که‬ ‫دیگری شر است و ما خیر‪ .‬این قضاوت و دسته بندی طبیعتا‬ ‫در بستر جنگ که خشونت بسیاری در ان وجود دارد‪ ،‬روایت‬ ‫می شود‪ .‬اما کارهای متاخر بیشتر از اینکه به دسته بندی خیر‬ ‫و شر در میان خود و دیگری بپردازند‪ ،‬سوژه اصلی را به عنوان‬ ‫امر شر تغییر می دهند‪ .‬در فیلم های متاخر انچه شر است‬ ‫جنگ است نه الزاما دیگری‪.‬‬ ‫فکر می کنید چرا این اتفاق افتاده است؟‬ ‫طبیعتا به خاطر اینکه هم فیلمساز و هم مخاطب در‬ ‫یک کالم جامعه با گذشت زمان توانسته موضوع جنگ را از‬ ‫فاصله ای دورتر نگاه کند‪ .‬ابعاد بیشتری از موضوع جنگ را‬ ‫مشــاهده کند و طبعا تحلیل و روایتی فراگیرتر از جنگ ارائه‬ ‫کند‪ .‬اصوال نسل جدید حتی ممکن است جنگ را چنان که‬ ‫نگاهمان متوجه این نوع از فیلمســازی درباره دفاع مقدس‬ ‫باشــد نه الزاما فیلم هایی که دوباره به روال ســابق تانک و‬ ‫خمپاره را نشــان می دهند‪ .‬به نظر می رســد کــه فیلم های‬ ‫راوی وجوه خشن جنگ را باید تحت عنوان فیلم ژانر جنگ‬ ‫بشناسیم نه فیلم دفاع مقدس‪ .‬زیر این گونه فیلم ها عمدتا به‬ ‫جذابیت هایبصریدرروایتفیلم هایاکشنمتکیهستند‬ ‫اتفاقی که به احتمال بسیار ‪ ،‬در نهایت انها را از ویژگی های‬ ‫ژانر دفاع مقدس منفک می کند‪.‬‬ ‫به نظرم این موضوع بیشتر باید باز شود ‪ ،‬در واقع‬ ‫نسل جدید تعریف متفاوتی از دفاع مقدس دارد‬ ‫اما درک اینکه باالخره در دفاع مقدس جنگی رخ‬ ‫داده و گلوله شلیک شده‪ ،‬دشوار نیست‪ .‬چگونه‬ ‫می توان گفت که ژانر تازه ای شکل گرفته که به‬ ‫جنگ و متعلقات یک جنگ بــزرگ نمی پردازد اما‬ ‫همزمان فیلم دفاع مقدس است‪.‬‬ ‫باید یک نکتــه را مورد توجــه قرار دهیــم‪ .‬اینکه‬ ‫فیلمسازاندو‪،‬سهدههگذشتهبهجنگبه عنوانیکتجربه‬ ‫زیسته نگاه می کردند! طبیعتا تجربه زیسته از این جهت که‬ ‫پیوند عمیقی با نوستالژی ها و خاطرات یک کارگردان دارد‪،‬‬ ‫ روایت عاطفی و احساسی در فیلم ها را تقویت می کند‪ .‬این‬ ‫یک امر طبیعی اســت‪ .‬بنابراین چنین کارگردانی حتی اگر‬ ‫بخواهد یک قضاوت منطقی درباره جنگ داشته باشد‪ ،‬باز‬ ‫هم درگیر تنش هــای روانی و عاطفی اســت‪ .‬مضافا اینکه‬ ‫در زمانی که جنگ در حال وقوع اســت‪ ،‬فضــای حاکم بر‬ ‫روح جمعی جامعه ‪ ،‬فضایی اســت که امکان شــکل گیری‬ ‫روایت های شخصی را محدود می کند‪ .‬به این معنی که اگر‬ ‫کسی بخواهد بیرون از دایره تعریف جنگ در ذهن جامعه‪،‬‬ ‫‪3‬‬ ‫مهدی جلیلی‪ ،‬مستندســاز و مــدرس ارتباطات‬ ‫در دانشــگاه عالمه طباطبایی است‪ .‬او شاخص های‬ ‫سینمایی ســینمای جنگ را به ویژه در یک دهه اخیر‬ ‫مطالعه کرده و ژانر منحصربه فــرد دفاع مقدس را در‬ ‫سینما به خوبی می شناسد‪ .‬جلیلی معتقد به تغییرهای‬ ‫بنیادین در ساخت و بافت ژانر دفاع مقدس به ویژه در‬ ‫یک دهه اخیر است‪ .‬گفت وگوی پیش رو عمدتا به این‬ ‫موضوع می پردازد که چه تغییرهایی در این دوره زمانی‬ ‫در تعریف و تبیین فیلم های دفاع مقدسی ایجاد شده‬ ‫و مخاطبان این نوع سینما با چه شاخص های تازه ای‬ ‫در روایت دفاع مقدس روبه رو شده اند‪.‬‬ ‫فیلم بســازد نمی تواند موفقیتی قابل توجهی کســب کند‪.‬‬ ‫ضمن اینکه همان طور که گفتم فیلمســازان ان دوره هم‬ ‫خود درگیر جنگ بوده اند و این موضوع برایشــان به عنوان‬ ‫یک تجربه زیسته مطرح بوده اســت‪ .‬اما برای فیلمسازان‬ ‫جوان‪ ،‬جنگ دیگر یک تجربه زیســته به ان معنی نیست‪.‬‬ ‫بلکه جنگ یک پدیده تاریخی اســت‪ .‬موضوعی است که‬ ‫برای ساخت فیلمی درباره ان کارگردان باید به کتابخانه ها‬ ‫ســر بزند‪ ،‬مطالعه کند‪ ،‬پژوهش کند و‪ ...‬نه اینکه به روال‬ ‫سابقبتواندعمدتاباتکیهبرداشته هاوخاطراتشداستانیرا‬ ‫در بستر جنگ روایت کند‪ .‬ضمن اینکه مهمتر از این موضوع‬ ‫باید بگویم که جنگ و به ویژه دفاع مقــدس در ایران برای‬ ‫نسل های جدیدتر حاوی موضوعات ناگفته بسیاری است‪.‬‬ ‫موضوع هایی که نه صرفا در میدان نبرد و خط مقدم جبهه‪،‬‬ ‫بلکه در شــهر‪ ،‬در خانه‪ ،‬در ســازمان‪ ،‬در اداره و‪ ...‬اتفاق‬ ‫می افتد‪.‬درستاستکهدراینفیلم هایمتاخرجنگکمتر‬ ‫حضور تصویری دارد اما رشته اصلی پیوند داستان ها در این‬ ‫فیلم ها ‪ ،‬جنگ اســت‪ .‬از این نظر است که می گویم بدون‬ ‫جنگ‪ ،‬می توان فیلم دفاع مقدسی ساخت‪.‬‬ ‫فکــر می کنید بــا ایــن اوصاف‪ ،‬ســینمای دفاع‬ ‫مقدس هنوز هم مخاطب داشته باشد که بتوان‬ ‫دربــاره اش فیلم ســاخت؛ فیلم هایی کــه بنا به‬ ‫تعریف شما در ژانر دفاع مقدس باشند؟‬ ‫بلــه‪ ،‬اتفاقا به نظــرم این ژانر مخاطبــان خاص و‬ ‫پر تعدادی دارد‪ .‬منتها در این باره بایــد به یک نقیصه هم‬ ‫توجه کنیــم‪ .‬روایت هایی که نســل جــوان از جنگ دارند‬ ‫روایت های جذابی اســت‪ .‬در همین فیلم ایستاده در غبار‬ ‫اگرچه فیلــم در مناطق جنگی می گذرد امــا موضوع مهم‬ ‫در این فیلم ‪ ،‬یک فرمانده و شــخصیت انســانی اوســت‪.‬‬ ‫در این فیلم هــم با همان قضاوت کلیشــه ای خیر و شــر‬ ‫روبه رو نیســتیم‪ .‬این جذابیت در روایت و تغییرها‪ ،‬مدیون‬ ‫شــکل گیری نگاه های تازه اســت‪ .‬به نظرم افت سینمای‬ ‫دفاع مقدس سفارشی بودن ان است‪ .‬اگر ما اجازه بدهیم‬ ‫که سینماگران جوان جنگ هشت ســاله را همان طور که‬ ‫می بینند روایت کنند مطمئن باشــید تعداد فیلم هایی مثل‬ ‫ایستاده در غبار که پس از گذشت بیش از دو دهه از جنگ‬ ‫هنوز هم جذاب هســتند‪ ،‬بیشتر و بیشــتر خواهد بود‪ .‬نظر‬ ‫من این است که باید دست فیلمســاز را در این موضوع باز‬ ‫گذاشــت‪ .‬موضوع های بســیاری را هنوز می توان با تکیه‬ ‫بر یک اتفاق بســیار بزرگ مثل دفاع مقــدس روایت کرد‪.‬‬ ‫از قضا روایت های متاخر بســیار انســانی تر شــده است‪.‬‬ ‫کشش دراماتیک روایت های متاخر از جنگ بسیار بیشتر‬ ‫از روایت های گذشــته اســت‪ .‬در واقع در فیلم های جدید‬ ‫جنگ پشت دوربین اتفاق می افتد‪ ،‬میزان خشونت کاهش‬ ‫یافته و انچه مــورد توجه قــرار می گیرد تحــوالت درونی‬ ‫شخصیت هاست‪ .‬اتفاقا این موضوع باعث شده در پرداخت‬ ‫شــخصیت ها هم امــکان و فرصت بروز شــخصیت های‬ ‫تازه در قالب ژانر دفاع مقدس بیشــتر شــود‪ .‬به نظرم باید‬ ‫از شــکل گیری این اتفاق خوشحال باشــیم و همزمان از‬ ‫گسترش ان استقبال کنیم‪.‬‬ ‫فرهنگ‬ ‫مردی که دشمن را دور می زد‬ ‫گفت وگوی مثلث با سردار گلعلی بابایی درباره احمد متوسلیان‬ ‫داوود حشمتی‬ ‫خبرنگار‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫ادامه دهید‪.‬‬ ‫در ان زمان خط و خطوط بازی زیاد بود‪ .‬چند خطی‬ ‫در سپاه و در کل کشور حاکم بود‪ .‬هر کدام از اینها به نوعی‬ ‫برای تثبیت خودشان کارهایی را انجام می دادند‪ .‬از جمله‬ ‫این افراد ملی گراها بودند که حاج احمد به شدت درگیر بود‪.‬‬ ‫ملی گراها از طرف دولت وقت به کردســتان رفته بودند و‬ ‫قصد داشتند هر طور شــده ســر و ته ماجرا را هم بیاورند و‬ ‫نیروهای انقالبی را از انجا خارج کنند و در واقع خودمختاری‬ ‫را به انها واگذار کنند‪ .‬اینجا حاج احمد در مقابل انها به شدت‬ ‫می ایستد‪ .‬حاج احمد با صباغیان که از طرف دولت به انجا‬ ‫رفته بود درگیر می شــود و مقاومت می کند‪ .‬از طرف دیگر‬ ‫خطی دیگری وجود داشــت از سوی ســازمان مجاهدین‬ ‫فرهنگ‬ ‫به عنوان ســوال اول بفرمایید اساسا حاج احمد‬ ‫متوســلیان چه ویژگی های فردی و شــخصیتی‬ ‫داشــت که در میان جوانان جبهه و جنگ و حتی‬ ‫تا امروز به عنوان یک چهره شــاخص شــناخته‬ ‫می شود؟ باتوجه به اینکه طول مدت فرماندهی و‬ ‫حیاتش در جنگ چندان زیاد هم نبود و برخالف‬ ‫برخی فرماندهان که حتی تــا پایان جنگ حضور‬ ‫داشتند و امروز چندان نامی از انها نیست اما هنوز‬ ‫راجع به حاج احمد حرف زده می شود‪.‬‬ ‫احمد متوســلیان موســس و اولین فرمانده تیپ‬ ‫‪ 27‬محمد رســول الله(ص) بــود‪ .‬تیپی که بیشــتر متعلق‬ ‫به بچه های تهران بود و در ســپاه به این شــکل جا افتاد‪.‬‬ ‫حاج احمد کســی اســت که از ابتدای غائله کردستان در‬ ‫شــهرهای مختلف این اســتان از جمله پاوه‪ ،‬مهاباد و در‬ ‫اخر مریوان جنــگ را در ان مناطــق فرماندهی کرده بود‪.‬‬ ‫از این گذشــته فرماندهی گردان های ســپاه تهران را نیز‬ ‫برعهده داشــت‪ .‬حاج احمد به همراه برخی از فرماندهان‬ ‫بزرگ سپاه تهران از جمله شــهید همت‪ ،‬شهید همدانی و‬ ‫شهبازی توانست تیپ ‪ 27‬محمد رسول الله(ص) را تشکیل‬ ‫ دهند و کمتــر از یک ماه بعد از تشــکیل این تیــپ انها در‬ ‫عملیات فتح المبین حضور پیدا می کنند‪ .‬در همین عملیات‬ ‫می توانند پیروزی های بزرگی به دست بیاورند و در کنار ان‬ ‫پاتک های دشــمن را نیز دفع کنند‪ .‬انها در شب پیشروی‬ ‫بسیار خوبی داشتند که در مراحل اخر این عملیات اتفاقی‬ ‫می افتد که حتی احتمال این به وجود می اید که صدام هم‬ ‫به اســارت نیروهای ایران در بیاید‪ .‬یکی از افســران ارشد‬ ‫عراقی که در ان عملیات اسیر شــده بود گفته بود اگر نیم‬ ‫ساعت زودتر به تپه های قرقاضه رسیده بودید‪ ،‬صدام را هم‬ ‫دســتگیر می کردید‪ .‬این عملیات را انها با چنین شرایطی‬ ‫به پایان می رسانند و در کمتر از یک ماه در عملیات بزرگتر‬ ‫بیت المقدس شــرکت می کنند‪ .‬در این عملیات براســاس‬ ‫انچه فرماندهــان ارتش و ســپاه اذعان می کنند‪ ،‬از ســه‬ ‫عامل و نقطه پیروزی دو عامل ان در دست شهید احمدی‬ ‫متوســلیان بود‪ .‬مرحله اول کــه عبــور از رودخانه کارون‬ ‫و طــی مســافت ‪ 18‬کیلومتر و رســیدن به جاده اســفالت‬ ‫اهواز ‪ -‬خرمشهر است و در مرحله بعدی جنگ رودررو برای‬ ‫تثبیت موقعیت به دست امده‪ .‬دشمن وقتی دید خرمشهر را‬ ‫دارد از دست می دهد‪ ،‬همه نیروهای خودش را متمرکز کرد‬ ‫در شلمچه و از ان منطقه پاتک های بسیار شدیدی می زد‪.‬‬ ‫در ان منطقه هم باز این نیروهای احمد متوسلیان بودند که‬ ‫این پاتک ها را دفع می کردند‪ .‬در این باره گفته می شد که‬ ‫به قول معروف سر کیسه ان منطقه بسته شد‪ .‬اگر خرمشهر‬ ‫را مانند یک کیسه فرض کنیم‪ ،‬شــلمچه حکم سرکیسه را‬ ‫داشت و ان منطقه توسط نیروهای حاج احمد بسته شد‪ .‬این‬ ‫دو عملیات موفق را بگذارید در کنار عملیات های موفقی که‬ ‫در کردستان غرب داشــت‪ .‬در نهایت هم او به عنوان یک‬ ‫فرمانده مقتدر از ایران به سوریه می رود‪.‬‬ ‫در همین بخش که در ایران بود خاطره ای وجود‬ ‫دارد که حاج احمد با درخواســت به تهران می اید‬ ‫و خدمت امام(ره) می رســد‪ ،‬در انجا امام ایشان‬ ‫را در مقابــل اتهاماتــی کــه گفته می شــد منافق‬ ‫است‪ ،‬تایید می کند‪ .‬از او سوال می کنند‪ :‬به شما‬ ‫می گویند منافق هستید؟ حاج احمد هم می گوید‬ ‫بله و بعد گزارشی ارائه می کند‪ .‬در نهایت حضرت‬ ‫امام به او می گوید کــه بروید و به کارتان با قدرت‬ ‫‪4‬‬ ‫سردار گلعلی بابایی‪ ،‬متولد سال ‪ 1339‬در روستای‬ ‫برار از توابع شهرســتان چالوس اســت‪ .‬وی از جمله‬ ‫رزمندگان دفاع مقدس اســت که پــس از پایان جنگ‬ ‫رســالت خود را به عنــوان نویســنده و با ثبــت و ضبط‬ ‫خاطــرات و تجلی بخشــیدن به صحنه های حماســی‬ ‫دفاع مقدس دنبال کرده اســت‪ .‬همپــای صاعقه‪ ،‬د ر ‬ ‫هاله ای از غبار‪ ،‬غ‍رب‍ت ه‍ور‪ ،‬از الوند تا قراویز‪ ،‬ح‍ک‍ای‍ت‬ ‫م‍ردان م‍رد‪ ،‬نبردهای جنوب اهواز‪ ،‬ح‍ک‍ای‍ت م‍ردان م‍ه‍ر‬ ‫و ن‍ق‍طه ره‍ای‍ی تنها بخشی از اثار منتشر بابایی هستند‪.‬‬ ‫اما دو کتــاب وی یعنی همپای صاعقــه و در هاله ای از‬ ‫غبار بیش از همه بوی حاج احمــد دارد‪ .‬کتاب همپای‬ ‫صاعقه که با همکاری حســین بهزاد نگاشــته شــده‪،‬‬ ‫همان کتابی اســت که حضرت ایت الله خامنه ای پس‬ ‫از مطالعــه ان در تقریظی که بر این کتاب نوشــته اند‬ ‫ان را منبع غنــی و ارزشــمندی برای اســتخراج ده ها‬ ‫کتاب در گونــه زندگینامه و فیلمنامه دانســتند‪ .‬گلعلی‬ ‫بابایی خــودش از جمله افــرادی بود که در لشــکر ‪27‬‬ ‫محمدرسول الله جنگیده بود و همه اینها بهانه ای شد‬ ‫برای گفت وگــو با وی درباره حاج احمد متوســلیان‪ .‬به‬ ‫اعتقاد او حاج احمد متوســلیان همیشــه قلب مواضع‬ ‫دشمن را هدف می گرفت اما در تاکتیک ها قائل به این‬ ‫بود که باید دشمن را دور زد‪.‬‬ ‫‪283‬‬ ‫فرهنگ‬ ‫‪284‬‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫فرهنگ‬ ‫انقالب اسالمی که بین حزب و سپاه یکی را انتخاب کنید‪.‬‬ ‫بعضی ها این کار را نکرده بودند و با همان عالیق حزبی شان‬ ‫در ســپاه فعالیت می کردند‪ .‬این افراد هم کارکردن احمد‬ ‫را نمی پســندیدند؛ اینکه یک جوان انقالبی بتواند به این‬ ‫راحتی کار کرده و کادر سازی کند‪.‬‬ ‫یکی از مهمترین کارهای حاج احمد کادرسازی های‬ ‫او بود‪ .‬تا اخــر جنگ می بینیم که در لشــکر ‪ 27‬کســانی‬ ‫مســئولیت دارنــد کــه از اول جنــگ نیروهایــی بودنــد‬ ‫کــه حاج احمــد انهــا را تربیت کــرده بــود‪ .‬به طــور کلی‬ ‫ایستادگی های او خصوصا در کردستان و کادرسازی های‬ ‫او به مذاق بسیاری خوش نمی اید و به او برچسب می زدند‪.‬‬ ‫در کنار این حاج احمد ادم زودرنجی بود‪ .‬این باعث می شود‬ ‫که خدمت امام برود و بعد از ان دیــدار البته بر می گردد و با‬ ‫قدرت بیشتری کار را ادامه می دهد‪.‬‬ ‫خب چه اتفاقــی افتاد که انها به ســوریه رفتند؟‬ ‫ایا ایــران تصمیم گرفت در انجــا جبهه جدیدی‬ ‫ایجاد کند؟‬ ‫بعد از عملیات های موفقی که در ایران داشــتند‪،‬‬ ‫و عزل بنی صدر که هــم رئیس جمهور بود و هــم فرمانده‬ ‫کل قوا‪ ،‬یــک تغییــر و تحوالتی در ســطح تصمیم گیری‬ ‫ایجاد شده بود‪ .‬از جمله اینکه در شورای عالی امنیت ملی‬ ‫برخی عملیات ها به تصویب رســید کــه اولین ان عملیات‬ ‫ثامن االئمه بود که منجر به شکستن حصر ابادان شد‪ .‬این‬ ‫عملیات هفتم مهر سال ‪ 60‬انجام گرفت‪ .‬به فاصله کمتر‬ ‫از سه ماه بعد از ان یک عملیات گسترده تری ایران انجام‬ ‫داد به عنوان طریق القدس که منجر به ازادسازی بستان و‬ ‫سوسنگرد و هویزه شد‪.‬‬ ‫بعد از ان در اواخر اسفند و اولین روز سال ‪ 61‬عملیات‬ ‫فتح المبین انجام شد که منجر به ازادسازی بخش زیادی‬ ‫از مناطق کشور شد‪ .‬شهرهایی مثل دزفول و اندیمشک از‬ ‫برد توپخانه های دشمن در امان می شوند‪ .‬باز هم به فاصله‬ ‫کمتر از یک مــاه عملیات بیت المقــدس انجام می گیرد و‬ ‫بخش وسیعی از مناطق اشــغالی سمت خرمشهر و جنوب‬ ‫اهواز ازاد می شود‪ .‬خرمشهر برای عراقی ها اهمیت زیادی‬ ‫داشت‪ .‬باید توجه کنیم که به تعبیر فرماندهان ارتش عراق‪،‬‬ ‫خرمشهر مانند بالشتی بود که بصره به ان تکیه داده بود‪ .‬به‬ ‫اعتقاد انها اگر خرمشهر را از دست می دادند یعنی بصره را از‬ ‫دست داده بودند‪ .‬وقتی خرمشهر از دست رفت‪ ،‬کشورهای‬ ‫طرفدار صدام به این اعتقاد رسیدند که شرایط جنگ تغییر‬ ‫کرده اســت‪ .‬در همین زمان بود که رژیم صهیونیســتی به‬ ‫جنوب لبنان حمله می کند و دولت این کشور از کشورهای‬ ‫اسالمی استمداد می کند که برای کمک به لبنان بیایید‪ .‬در‬ ‫این وضعیت اولین کشوری که اعالم امادگی کرد ایران بود‪.‬‬ ‫در همین راستا تعداد زیادی نیرو به منطقه اعزام می شود تا‬ ‫اماده حمله به سمت صهیونیست ها شوند‪.‬‬ ‫پس برنامه ایران کمک به لبنان بود برای دفاع در‬ ‫مقابل رژیم صهیونیســتی نه بازکردن جبهه ای‬ ‫جدید؟‬ ‫خیر هــدف باز کــردن جبهــه جدید نبــود‪ .‬در ان‬ ‫زمان تصمیم بر ایــن بود که رودررو با رژیم صهیونیســتی‬ ‫بجنگند‪ .‬حتی اقای محســن رضایی تعریــف می کند که‬ ‫وقتی حاج احمــد را می برند خدمــت رئیس جمهور وقت و‬ ‫رئیس شورای عالی امنیت ملی‪ ،‬حضرت ایت الله خامنه ای‪،‬‬ ‫تعریف می کند که وقتی به حاج احمــد این ماموریت داده‬ ‫شد برقی در چشمانش درخشید که یعنی این لیاقت را پیدا‬ ‫کردم که با رژیم صهیونیستی بجنگم؟ و انجا حضرت اقا به‬ ‫ایشان می گویند بله‪.‬‬ ‫اینها به انجــا می روند‪ ،‬در ان زمان دولت ســوریه در‬ ‫میان کشــورهای عربی تنها مانده بود و هیچ کشوری هم‬ ‫از انها حمایت نمی کرد‪ .‬ســوریه دنبال این نبود که واقعا با‬ ‫اسرائیل وارد جنگ شــود‪ .‬برای همین دنبال سر دواندن‬ ‫نیروها بودنــد که قضیه را طــوری جمع و جــور کنند و این‬ ‫نیروها به ایران برگردند‪ .‬این البتــه در ذهنیت حاج احمد و‬ ‫بچه های جنگ نمی رفت‪ .‬به همین دلیل با رافت اسد که‬ ‫در ان مقطع از معاونان رئیس جمهور ســوریه بود و االن از‬ ‫معارضین سوریه است‪ ،‬جدال لفظی در می گیرد‪ .‬حاج احمد‬ ‫به انها می گوید فکر نکنید با ما می توانید بازی کنید‪ .‬همت‬ ‫به او می گوید اگر می خواهی بدانی که ما چرا امدیم اینجا‬ ‫برو از نجارهای بازار دمشق سوال کن‪ .‬ما چهارصد تابوت‬ ‫سفارش دادیم‪ .‬یعنی برای ما مســجل شده که وارد جنگ‬ ‫می شویم و شــهید خواهیم شــد و برای این اماده هستیم‬ ‫که بتوانیم پیکرهــای اینها را انتقال بدهیــم‪ .‬ما را از مرگ‬ ‫نترســانید‪ .‬اگر قرار اســت کارهایتان را از مجاری سیاسی‬ ‫انجام بدهید که ما نیســتیم‪ .‬همت انجا به او می گوید که‬ ‫ما خودمان در ایران درگیر جنگ هستیم و کلی از مناطق و‬ ‫نیروهای ما در دست دشمن است‪.‬‬ ‫حاال به هر دلیلی حضرت امام با حضور نیروها در انجا‬ ‫مخالفت کرده و اعالم می کنند که این افراد باید برگردند‪.‬‬ ‫اینها در تدارک برگشتن هستند که حاج احمد به همراه کاردار‬ ‫ایران در لبنان (اقای سیدحسین موسوی) به سمت لبنان‬ ‫می روند که در انجا ربوده می شوند‪.‬‬ ‫از ســوریه به ســمت لبنان می روند؟ مگر کاردار‬ ‫ایران در لبنان در سوریه بود؟‬ ‫بله‪ ،‬از سوریه به لبنان می روند که در مسیر رفتن در‬ ‫یک پست بازرسی به اسم قرقازه اسیر فاالنژها می شوند و‬ ‫فاالنژها اینها را می برند و دیگر خبری از انها نمی شد‪.‬‬ ‫این شبهه همیشــه در بیان خاطرات این مقطع‬ ‫تاریخی مطرح است که در ان زمان حضرت امام‬ ‫محسن رفیق دوست با‬ ‫اصرارهای فراوان حاج احمد‬ ‫حاضر شد به او اجازه سفر از‬ ‫سوریه به لبنان را بدهد‬ ‫تالش های کوچک محسنی‬ ‫برای گروگانگیری و تبادل چند‬ ‫اسیر با حاج احمد متوسلیان‬ ‫ناکام ماند‬ ‫نظرشان به برگشت این نیروها بود اما حاج احمد‬ ‫متوســلیان به جای بازگشت از ســوریه به لبنان‬ ‫می رود؟ برخی معتقدند که با همان اشتیاقی که‬ ‫شــما هم فرمودید حاج احمد می خواست رودررو‬ ‫با اســرائیلی ها بجنگد و نشــان بدهد که قابلیت‬ ‫ضربه زدن به اسرائیل وجود دارد‪.‬‬ ‫این اتفاق که قبل از ایــن می افتد‪ .‬اینها در همان‬ ‫مقطــع بیســت روزه کــه در انجا بودنــد اقداماتــی انجام‬ ‫می دهند‪ .‬مثال نیروهای ایرانی می روند و تصاویر حضرت‬ ‫امام را می چسبانند روی خودروهای زرهی اسرائیلی ها و انها‬ ‫می فهمند که ایرانی ها برای جنگ به انجا امده اند‪ .‬اما زمانی‬ ‫که امــام فرمودند راه قدس از کربال می گــذرد‪ ،‬حاج احمد‬ ‫دستور بازگشت نیروها را صادر می کند‪ .‬اما خودش می رود‬ ‫که کارهای دیگر را انجام بدهد که این اتفاق می افتد‪.‬‬ ‫این کارهای دیگری کــه می فرمایید چه کارهایی‬ ‫بود؟‬ ‫در ان مقطع ســفارت ایران در لبنــان در محاصره‬ ‫قرار داشت و اسناد در انجا وجود داشت‪ .‬این امکان وجود‬ ‫داشت که این اسناد به دست نیروهای مهاجم بیفتد و این‬ ‫درخواســت را کاردار ســفارت ایران در لبنان از حاج احمد‬ ‫می کند که بروند و این مســاله را حل کنند‪ .‬ضمن اینکه در‬ ‫همین مدت که در سوریه بودند چند مالقات با مبارزان لبنانی‬ ‫از جمله سیدعباس موسوی داشتند؛ نیروهایی که در تدارک‬ ‫ایجاد یک هسته مقاومت برای لبنان بودند‪ .‬هسته ای که‬ ‫امروز به عنوان حزب الله انها را شــاهد هستیم و می بینیم‬ ‫چه کارهایــی انجام می دهند‪ .‬این هســته و نطفه اولیه در‬ ‫زمان حضور حاج احمد متوسلیان بسته شد‪ .‬به عبارت دیگر‬ ‫اگر بخواهیم بگوییم رفتن این نیروها به لبنان چه ثمره ای‬ ‫داشت ‪ ،‬می توانیم بگوییم که حضور کوتاه مدت حاج احمد‬ ‫و نیروهای لشکر محمدرسول الله در انجا منجر به تشکیل‬ ‫حزب الله لبنان شــد که امروز به حمدالله مشغول مبارزه با‬ ‫اسرائیل است‪.‬‬ ‫دربــاره ماجرای تبادل اســرا نیز مــوارد متفاوتی‬ ‫نقل می شــود‪ .‬از جمله اینکه گفته می شود چند‬ ‫بار امــکان ایــن جابه جایی وجود داشــت‪ ،‬حتی‬ ‫هســته های مقاومت پیشــنهاد می کنند که یک‬ ‫ســری از افراد را بگیرنــد و با این افــراد معاوضه‬ ‫کنند‪ .‬حتی بعضی دستگیری ها هم انجام شده‬ ‫و چند امریکایی نیز دســتگیر شده بودند و قصد‬ ‫معاوضه داشتند‪ .‬اما در نهایت این اتفاق صورت‬ ‫نمی گیرد‪ .‬چرا این اقدامات به سرانجام نرسید؟‬ ‫در مورد اتفاقی که در مــورد حاج احمد و بقیه افتاد‬ ‫هیچ کس در لبنان پاسخگو نبود‪ .‬هیچ کس ماجرا را گردن‬ ‫نمی گرفت و مشخص نبود که با چه کسی باید طرف شد‪.‬‬ ‫ان قدر ایــن کار رذیالنه بــود که هیچ کــس ان را بر عهده‬ ‫نمی گرفت‪.‬اقایمنصورکوچک محسنیکهفرماندهنیروها‬ ‫بعد از حاج احمد بود‪ ،‬می گوید ما حتی کســانی را به عنوان‬ ‫گروگان دستگیر کردیم و برای تبادل اعالم موضع کردیم‪.‬‬ ‫اما طرف مقابلی وجود نداشــت که حاضر باشد تبادل اسرا‬ ‫کند‪ .‬اینها یک مشــت مزدور فاالنژ بودنــد که پول گرفتند‬ ‫تا برای اســرائیل کار کنند‪ .‬بالفاصله هم اینها به اسرائیل‬ ‫منتقل می شوند تا دست کســی به انها نرسد‪ .‬به طور کلی‬ ‫خیلی افراد در این زمینه کارهایی انجام دادند اما در نهایت‬ ‫به جایی نرســید‪ .‬حتی این افراد که دستگیر شده بودند به‬ ‫مدت طوالنی نیز نگهداری شدند اما هیچ اتفاقی نیفتاد‪.‬‬ ‫اسرائیلی ها هیچ وقت د ر این باره حرفی نزدند یا‬ ‫زیر بار اینکه این کار را انها کردند نرفتند؟‬ ‫خیر انهــا هیچ وقــت در این بــاره حرفــی نزدند‪.‬‬ ‫همیشــه هم اظهار بی اطالعی می کردند‪ .‬به این علت که‬ ‫انها خودشــان این اقدام را انجام نداده بودنــد و از طریق‬ ‫فاالنژها این کار را انجام داده بودند‪ ،‬خودشان اعالم برائت‬ ‫فرهنگ‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫فرهنگ‬ ‫می کردند‪ .‬بنابراین نکته این بــود که هیچ کس در این باره‬ ‫اعالم موضع نمی کرد‪ .‬هیچ وقت کسی اعالم نکرد که در‬ ‫مقابل این افراد خواسته ای دارد یا حاضر به معامله است‪.‬‬ ‫همیشــه هم نقل قول ها در این باره بســیار پراکنده بود که‬ ‫مثال از یک تاجر اسرائیلی شــنیدم که در اورشلیم زندانی‬ ‫بود و گفته این چهار نفر را در زندان دیده است‪ .‬نقل قول ها‬ ‫از این دست بود که هیچ وقت نمی شد به انها استناد کرد‪.‬‬ ‫ادعاهایی بود که طرفین ذکر می کردند‪.‬‬ ‫بعدها یک جوی نیز راه افتاد که ایران نخواست‬ ‫در ایــن زمینــه کاری انجام دهــد‪ .‬خصوصا این‬ ‫مساله از ســوی مخالفان اقای هاشــمی به طور‬ ‫مســتمر بیان می شــود که ایشــان این ماجرا را‬ ‫درســت پیگیری نکرد‪ .‬در حالی کــه در جاهایی‬ ‫می توانستدرقضیههواپیما رباییبهامریکایی ها‬ ‫فشــار بیاورد تا انها موضوع را پیگیری کنند و در‬ ‫نهایت مساله به ســرانجام برسد‪ .‬اگر قرار باشد‬ ‫یک نمونه بــه روز ان را مثال بزنیــم می توانیم به‬ ‫ماجرای دستگیری رهبر شاخه النصره اشاره کنیم‬ ‫که عامل اصلی حمله به ســفارت ایران در ســال‬ ‫‪ 92‬بود‪ .‬فردی که گفته شد اطالعاتش از طریق‬ ‫امریکایی ها منتشر و منجر به دستگیری وی شد‬ ‫و در نهایت به طرز مشــکوکی در بیمارستانی در‬ ‫لبنان کشته شد‪ .‬همین افراد به اظهارات سردار‬ ‫کوچک محسنی هم اشاره می کنند که در مقطعی‬ ‫از دمشــق او را ســوار هواپیمــا می کننــد و به او‬ ‫می گویند که باید برگردی به ایران‪ .‬درحالی که او‬ ‫مدعی بود که به مرحله تبادل اسرا رسیده است‪.‬‬ ‫اقای کوچک محسنی که تا مدت ها در سوریه بود‬ ‫برنگشته بود‪ .‬ببینید پیچیدگی سیاسی در لبنان بسیار زیاد‬ ‫است‪ .‬همین میشــل عون که یکی از متهمان اصلی این‬ ‫ماجراست در حال حاضر در دسته بندی های سیاسی لبنان‬ ‫جزو متحدان حزب الله لبنان است‪ .‬این پیچیدگی ها و افراد‬ ‫پیچیده ای مانند میشل عون و سمیر جعجع که مرتبا رنگ‬ ‫عوض کرده و تغییر می کنند هیچ وقت حرف راست نمی زنند‬ ‫که بتوان به ان اطمینان کــرد‪ .‬اما اینکه دولت ها کوتاهی‬ ‫کرده باشند چنین چیزی را فکر نمی کنم‪.‬‬ ‫من برای نوشتن کتاب همپای صاعقه با دکتر والیتی‬ ‫مصاحبه ای انجام دادم‪ .‬ایشان اصال اطالع جزئی درباره‬ ‫این ماجرا نداشــت که چه اقداماتی در این بــاره بعد از ان‬ ‫ماجرا انجام شده اســت‪ .‬در واقع یک واقعه ای بود که در‬ ‫بوته فراموشی سپرده شــده بود‪ .‬هر پیگیری که انجام شد‬ ‫بعدها از طرف خانواده ها بود‪ .‬بیشترین تالش در این زمینه‬ ‫را هم خانواده سیدحسین موسوی‪ ،‬کاردار سفارت ایران در‬ ‫لبنان انجام داد‪ .‬ایشان پسری داشــت که بعد از سن بلوغ‬ ‫به شــدت این ماجرا را پیگیری کرد‪ .‬برادر ایشــان هم که‬ ‫مسئولیت هایی داشتند‪ .‬پسر سیدحسین موسوی حتی به‬ ‫لبنان می رفت و می امد و همســرش که لبنانــی بود در این‬ ‫زمینه پیگیری هایی را انجام داد‪ .‬ولی پیگیری های دولتی‬ ‫هیچ وقت در این باره علنی نشــد که تا چــه حد پیش رفته‬ ‫بودند‪ .‬یک ســری پیگیری ها هم توسط نیروهای مردمی‬ ‫ صورت گرفت‪ .‬فرضا در مقطعی دانشجویان پیرو خط امام‬ ‫نامه ای نوشــتند به دبیرکل وقت ســازمان ملل و خواستار‬ ‫تعیین سرنوشت این افراد شده بودند‪.‬‬ ‫ایــن بخشــی کــه در مــورد بازگشــت اقــای‬ ‫کوچک محســنی عرض کــردم دقیــق ان‪ ،‬این‬ ‫اســت که فردی به اســم کنعانی به همراه اقای‬ ‫رفیق دوســت از طرف اقای محســن رضایی به‬ ‫ســوریه می روند‪ .‬در انجا جانشــین حاج احمد را‬ ‫منصــوب می کند و اقــای رفیق دوســت به اقای‬ ‫کوچک محسنیگفتهبودکهشمادیگرمسئولیتی‬ ‫ندارید‪ .‬امــا اقای کوچک محســنی گفته بود که‬ ‫قرار است فردا مبادله صورت بگیرد‪ .‬اجازه بدهید‬ ‫تا ما فردا این مبادله را انجــام دهیم و حاج احمد‬ ‫را ازاد کنیــم‪ .‬اقای رفیق دوســت امــا می گوید‬ ‫دیگر شما مســئولیتی ندارید و خودمان این کار‬ ‫ن اقای رفیق دوســت‬ ‫را انجام می دهیم‪ .‬همچنی ‬ ‫به کوچک محســنی گفته بود که همین االن باید‬ ‫به ایران برگردد‪ .‬اقای کوچک محسنی هم گفته‬ ‫بود ما قصد داریم سمیر جعجع را بگیریم اما اقای‬ ‫رفیق دوست او را به فرودگاه دمشق برده و راهی‬ ‫تهران می کنــد‪ .‬این در مقطعی اســت که دیوید‬ ‫دوج‪ ،‬رئیس دانشگاه امریکایی بیروت را گرفته‬ ‫بودند‪ .‬انها قصد داشتند دیوید دوج را با حاج احمد‬ ‫مبادله کنند‪ .‬این ماجرا از طرف کسانی بیشتر در‬ ‫این سال ها مطرح می شود که اساسا نگاهشان‬ ‫این بود که دولت وقت در ایران به سراغ امام رفت‬ ‫و امام را راضی کــرد ان جمله «راه قدس از کربال‬ ‫می گذرد» را بیان کند و مانع از ایجاد رویارویی ما‬ ‫با امریکا و اسرائیل شد‪ .‬این نگاه بیشتر از سوی‬ ‫کسانی مطرح می شود که به سیاست های اقای‬ ‫هاشمی انتقاد دارند در این ســال ها‪ .‬تفکری که‬ ‫این نگاه را دارد معتقد اســت که اقای هاشــمی‬ ‫راضی نبود که با همین شیوه های گروگان گیری‬ ‫و غیره امریکایی ها را تحت فشار قرارداده و مبادله‬ ‫کنیم‪ .‬شما این نظر را درست می دانید یا نه‪.‬‬ ‫در مورد این موضوع به این شــکل به طور قطعی‬ ‫نمی توانم نظر بدهم‪ .‬خود اقای کوچک محسنی زنده است‬ ‫و می تواند درباره ان نظر بدهد‪ .‬ممکن است این اتفاقات بعد‬ ‫از ‪ 6‬ماه افتاده باشد‪.‬‬ ‫اما من با اقای رفیق دوســت هم کــه مصاحبه کردم‬ ‫معتقد بود که به این نتیجه رســیده بودند که بعد از مدت ها‬ ‫نگه داشتن این افراد بی فایده است‪ .‬اقای کوچک محسنی‬ ‫هم در مصاحبه با خود من در کتاب گفته‪« :‬حوالی غروب‬ ‫روز یکشــنبه عصری بود که حاج احمد ما را برای جلسه ای‬ ‫دور هم جمع کرد‪ .‬محل جلســه دفتر اقــای عباس عبدی‬ ‫بود کاردار اول سفارت ایران در سوریه که در منطقه بعلبک‬ ‫لبنان واقع شده بود‪.‬‬ ‫در ان جلسه عالوه بر مسئوالن سپاه محمدرسول الله‪،‬‬ ‫کاردار اول سفارت‪ ،‬اقای عباس عبدی‪ ،‬کاردار دوم سفارت‪،‬‬ ‫اقای سیدحسین موســوی و افرادی از نیروهای مقاومت‬ ‫حضور داشتند که از میان انها حجت االسالم عباس موسوی‬ ‫را می توان نام برد‪ .‬در پایان مذاکرات ان جلسه‪ ،‬حاج احمد‬ ‫اخرین تصمیماتش را در این باره در اتاق دیگری در همان‬ ‫دفتر به ما ابالغ کــرد‪ .‬مهمترین ســرخط این تصمیمات‬ ‫عبارت بــود از‪ – 1 :‬نفراتی از مســئوالن و قــوا که انتخاب‬ ‫شــده اند باید همچنان باقی بمانند و به کارهای اموزشــی‬ ‫و تبلیغــی بپردازند‪ – 2 .‬بــرادر کوچک محســنی به عنوان‬ ‫مســئول قوای ایرانی مستقر در ســوریه معرفی می شود‪.‬‬ ‫‪ – 3‬مابقی نیروهای موجود در ســوریه بایــد هرچه زوتر به‬ ‫تهران منتقل شوند‪.‬‬ ‫کوچک محسنی ادامه می دهد که در انجا حاج احمد‬ ‫گفت که خود من هم برای بررسی اخرین وضعیت پیشروی‬ ‫اسرائیل در بیروت و تهیه گزارش از وضعیت به همراه کاردار‬ ‫سفارت اقای موسوی به لبنان سفر می کنم‪ .‬حاج احمد بعد‬ ‫از این ختم جلسه را اعالم می کند‪.‬‬ ‫چیزی که از مصاحبه اقای کوچک محسنی با شما‬ ‫هم مشــهود اســت این که حاج احمد معتقد بود‬ ‫باید مســاله را تمام کرده و فقط برخی افراد برای‬ ‫کارهای فرهنگی اموزشی باقی بمانند و مابقی به‬ ‫تهران بازگردند‪.‬‬ ‫البته اقای رفیق دوست حرف دیگری در این زمینه‬ ‫می زد‪ .‬من درمصاحبه ای که با او در کتاب انجام دادم این‬ ‫واقعه را شرح داد‪ .‬اقای رفیق دوست می گفت حضرت امام‬ ‫طی سخنرانی معروفی در ‪ 31‬خرداد استراتژی ادامه جنگ‬ ‫را با فرمــول راه قدس از کربال می گــذرد اعالم کردند‪ .‬ان‬ ‫روزها ما برای اداره کارهایی دفتری در شهر دمشق گرفته‬ ‫بودیم‪ .‬خوب یادم هست صبح روز ‪ 14‬تیرماه (همان روزی‬ ‫که حاج احمد مفقود شــد) در دفتر نشســته بودم که اقای‬ ‫محتشمی پور‪ ،‬ســفیر وقت ســوریه به من تلفن زد و گفت‬ ‫که هر چه زودتر خودت را به ســفارتخانه برســان‪ .‬مطلب‬ ‫مهمی هســت که می خواهم ان را به شــما بگویــم‪ .‬وارد‬ ‫سفارت که شدم دیدم حاج احمد‪ ،‬کوچک محسنی‪ ،‬اخوان‬ ‫و سیدحسین موسوی در انجا نشسته اند‪ .‬تا وارد شدم اقای‬ ‫محتشــمی پور گفت‪« :‬این اقای متوسلیان می خواهد به‬ ‫لبنان برود‪ ».‬من خطاب به حاج احمد گفتم ببین احمد اگر‬ ‫سیدحســین به لبنان برود رفتن او توجیــه دارد‪ ،‬چون دبیر‬ ‫سفارت است و مسئولیت دارد در انجا‪ .‬از مصونیت سیاسی‬ ‫هم برخوردار است‪ .‬اما تو حاج احمد متوسلیان هستی‪ .‬یک‬ ‫فرمانده شناخته شده ایرانی‪ .‬قطعا حضورت در کشور لبنان‬ ‫خطر دارد‪ .‬حاجی گفت مــن تصمیم گرفتم به لبنان بروم‪.‬‬ ‫به او گفتم‪« :‬حاج احمد اینجا فرمانده تو کیست‪ ».‬گفت‪:‬‬ ‫«شــما» گفتم‪« :‬اگر من بگویم نرو تو چه کار می کنی؟»‬ ‫گفت‪« :‬ان قدر سربه سرت می گذارم تا اجازه بدهی بروم‪.‬‬ ‫اما لطفا دستور به نرفتن نده‪».‬‬ ‫حاج احمد به رفیق دوست می گوید می خواهم بروم و‬ ‫وضعیت شیعه نشینان جنوب لبنان را از نزدیک بررسی کنیم‬ ‫تا ببینم چه کاری می شــود انجام داد‪ .‬اقای رفیق دوســت‬ ‫می گوید اجازه بده اســتخاره کنم‪ .‬با تســبیح که استخاره‬ ‫می کرد حاج احمد فهمید اخرش خوب نمی اید دســتش را‬ ‫می گیرد و اجازه نمی دهد استخاره را تمام کند و می گوید‪:‬‬ ‫«من تصمیم دارم بــروم و می روم‪ ».‬در ایــن لحظه اقای‬ ‫رفیق دوست بلند می شود و او را در اغوش می گیرد‪ .‬و دیگر‬ ‫از حاج احمد خبری نمی شود که نمی شود‪.‬‬ ‫اقای متوسلیان خانواده داشت؟ بچه کدام منطقه‬ ‫تهران بود؟‬ ‫بچه محله سیداسماعیل تهران بود و ازدواج نکرده‬ ‫بود‪ .‬قبل از انقالب وارد دانشگاه شده و در کارهای انقالب‬ ‫مشارکت داشت‪.‬‬ ‫ایا قبل از انقالب مانند ســایر افراد چون محسن‬ ‫رضایی فعالیت تشکیالتی داشت؟‬ ‫سندی در این باره که او عضو تشکیالتی در قبل از‬ ‫انقالب بوده باشــد وجود ندارد‪ .‬اما در کل در انقالب فعال‬ ‫بود‪ .‬مدتی را در یک شــرکت خصوصی مشغول به کار بود‬ ‫و به خرم اباد می رود‪ .‬به صورت خودجوش اعالمیه پخش‬ ‫می کرد و حین پخش کردن اعالمیه ها دستگیر می شود‪.‬‬ ‫مدتی را نیز در زندان فلک االفالک لرستان زندانی بود که‬ ‫با وقوع انقالب ازاد می شود‪.‬‬ ‫نکته دیگری وجــود دارد که در مــورد حاج احمد‬ ‫متوسلیان که کمتر دیده شده باشد و شما تمایل‬ ‫داشته باشید ان را بیان کنید؟‬ ‫من بعد از نوشــتن همپای صاعقه زندگی نامه او را‬ ‫د ر کتاب «هاله ای از غبار» نوشتم‪ .‬تقریبا همان چیزهایی‬ ‫بود که در همپای صاعقه نوشته بودم‪ .‬درانجا ابعاد نظامی‬ ‫را اورده بــودم و در این کتاب ابعــاد خصوصی زندگی حاج‬ ‫احمد را‪.‬‬ ‫می توانم بگویم او ادمی بود جسور‪ ،‬اهل فکر‪ ،‬اهل‬ ‫مبارزه‪ .‬او در همه عملیات هایی هم که انجام داد همیشه‬ ‫قلب مواضع دشمن را مدنظر داشت و به ان فکر می کرد‪.‬‬ ‫اما همیشه دشمن را دور می زد و هیچ وقت با دشمن رودر رو‬ ‫مبارزه نمی کرد‪ .‬استراتژی نظامی او این بود چون هیچ وقت‬ ‫امکانات نظامی برابری با دشمن نداشت و از این رو معتقد‬ ‫بود باید دشــمن را دور زد‪ .‬در انجام این هدف نیز همیشه‬ ‫موفق عمل کرده بود‪.‬‬ ‫‪285‬‬ ‫فرهنگ‬ ‫‪5‬‬ ‫علیرضــا فرزین‪ ،‬عکاس و کارشــناس ســینما‬ ‫اســت‪ .‬او در یک دهه گذشــته تجارب قابل توجهی‬ ‫در حوزه عکاســی مســتند و همچنین نقد ســینمایی‬ ‫داشــته اســت‪ .‬فرزیــن هم اکنون مدرس عکاســی‬ ‫و فوتوژورنالیســم در دانشــکده علــوم ارتباطــات‬ ‫دانشگاه عالمه طباطبایی است‪ .‬او همچنین در حوزه‬ ‫دفاع مقدس نیز اطالعات قابل توجهی دارد‪ .‬از این نظر‬ ‫باتوجه به این مقدمه با وی درباره فیلم «ایســتاده در‬ ‫غبار» به گفت وگو نشستیم‪ .‬فرزین از مدافعان جدی‬ ‫این فیلم به شــمار می اید و معتقد اســت که ایستاده‬ ‫در غبار توانســته راه تازه ای در روایت سینمایی دفاع‬ ‫مقدس باز کند‪.‬‬ ‫ایستاده در غبار هم به دفاع مقدس‬ ‫وفادار است‪ ،‬هم به سینما‬ ‫فرهنگ‬ ‫‪286‬‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫علیرضا فرزین از ویژگی های شاخص روایت در فیلم مستند ‪ -‬داستانی‬ ‫محمدحسین مهدویان می گوید‬ ‫اقــای دکتر! دربــاره فیلــم «ایســتاده در غبار»‬ ‫گزارش ها و نقدهای متعــددی به عنوان یک اثر‬ ‫منحصربه فردنوشتهشدهاست ‪،‬بهنظرشماانچه‬ ‫این فیلم را از ســایر فیلم های ژانر دفاع مقدس‬ ‫متمایز می کند‪ ،‬چیست؟‬ ‫فیلم ایستاده در غبار از این جهت که حرف نویی در‬ ‫سینمای ژانر دفاع مقدس دارد‪ ،‬قابل توجه است‪ .‬واقعیت‬ ‫این است که تا پیش از این ســینمای دفاع مقدس گرفتار‬ ‫یک ساختار کلیشــه ای در روایت و شخصیت پردازی شده‬ ‫بود‪ .‬در واقع طوری بود که فیلم های دفاع مقدس در تمام‬ ‫جهات قابل پیش بینی بود‪ .‬در روایت قصه‪ ،‬شــخصیت ها‬ ‫و حتی نــام شــخصیت ها‪ ،‬حتی کارگردان های شــاخص‬ ‫و بزرگ این حــوزه حرف تازه ای برای گفتن نداشــتند‪ .‬اما‬ ‫محمدحســین مهدویان با یک ایده خوب توانست اعتبار‬ ‫ســینمای دفاع مقدس و اعتمــاد مخاطب به ایــن نوع از‬ ‫فیلمسازی را بازگرداند‪ .‬این کارگردان جوان با شناختی که‬ ‫از مدیوم سینما از یک سو و دفاع مقدس از سوی دیگر دارد‬ ‫و همچنین با محوریت ایده خالقانه ای که برای روایت فیلم‬ ‫داشت توانست مخاطبش را شگفت زده کند‪ .‬البته پیش از‬ ‫این نیز در کار «اخرین روزهای زمســتان» ایــن ایده را به‬ ‫صورتی ابتدایی تر تجربه کرده بود و پرورش ان در قالب یک‬ ‫اثر سینمایی بی تردید با امکاناتی که سینما دارد‪ ،‬توانست راه‬ ‫نویی در ژانر دفاع مقدس ایجاد کند‪.‬‬ ‫البته بدیهی اســت که مشــابه این ایده در برخی از‬ ‫کارهای ســینمایی در گســتره جهانی وجود داشت اما در‬ ‫ایران چنین کاری تا کنون انجام نشده بود‪ .‬همان طور که‬ ‫می دانید چنین کاری نیاز به هماهنگی ویژه ای در کارگردانی‬ ‫و نویسندگی دارد و طبیعتا زمان و دقت زیادی باید صرف این‬ ‫کار شود‪ .‬به نظرم مهدویان در مقام کارگردان و پژوهشگر به‬ ‫خوبی توانسته ایده اش را در فیلم اجرایی کند‪.‬‬ ‫ایده ای که شما به ان اشاره می کنید از نظر برخی‬ ‫تماشاگران باعث شــده بود تا مرزهای بین یک‬ ‫فیلم داستانی و مستند را به هم بریزد‪ .‬در این باره‬ ‫چه نظری دارید؟ فکر می کنید ایســتاده در غبار‬ ‫توانسته هم یک فیلم داســتانی باشد و همزمان‬ ‫یک فیلم مستند؟‬ ‫به نظر من فیلم انچه را باید به عنوان یک فیلم به‬ ‫مخاطب یک فیلم سینمایی ارائه کند‪ ،‬داشت‪ .‬به این معنی‬ ‫که از پس رســالتش به عنوان یک اثر ســینمایی داستانی‬ ‫برامده است‪ .‬برای تحلیل این حرف می توانیم بحث کنیم‪.‬‬ ‫درباره قصه‪ ،‬کشش قصه‪ ،‬شــخصیت پردازی و تخیل در‬ ‫فیلم صحبت کنیم‪ .‬ایســتاده در غبار قصه دارد‪ ،‬در روایت‬ ‫قصه مخاطب را با خود در گیر می کند و فــراز و فرود دارد‪.‬‬ ‫قهرمان دارد اما قهرمانش به غایت واقعی و زمینی است‪.‬‬ ‫بلندپروازی در پرورش قهرمانــش ندارد‪ .‬اصوال فیلم درگیر‬ ‫کلیشه ها نیست و کار خودش را پیش می برد‪ .‬اگر به سایر‬ ‫فیلم های داســتانی امســال هم توجه کنیم می بینیم که‬ ‫شــاخص ها و پایه هایی که درام قصه ها بر پایه انها استوار‬ ‫است‪ ،‬در این فیلم هم به طرز مشخصی وجود دارد‪.‬‬ ‫نکته مهمی کــه باید در روایت قصه بــه ان بپردازیم‬ ‫شــیوه کارگردانی کار و نماهایی اســت که به نظر به خوبی‬ ‫توانسته شــخصیت های داســتان را برای ما معرفی کند‪.‬‬ ‫البته در ایــن مورد نبایــد کار بی نظیــر هادی بهــروز را در‬ ‫تصویربرداری بســیار خوب این کار نادیده گرفت‪ .‬بخشی‬ ‫به کارگردانی ارتباط دارد و بخشــی هم به کار تصویربردار‪.‬‬ ‫همان طور که می دانیــد در این فیلم از دوربین ســوپر ‪16‬‬ ‫استفاده شــده و با کمک لنز تالش شده تا تصویر خروجی‬ ‫از دوربیــن یک تصویــر باور پذیر برای مخاطب باشــد که‬ ‫سال های دهه شصت را بیشتر تداعی کند‪.‬‬ ‫دربــاره شــخصیت ها صحبــت کردید! بــه نظر‬ ‫می رســد که قهرمان پــروری در ایــن کار اگرچه‬ ‫به قول شــما دقیق و درســت کار شــده و درگیر‬ ‫کلیشه ها وتیپ ها نشده اما به نظر می رسد که غیر‬ ‫از شخصیت اصلی کار‪ ،‬مابقی کاراکترهایی که در‬ ‫فیلم روایت می شوند عموما تیپیکال هستند! در‬ ‫واقع همه چیز انگار در خدمــت تبیین و پرورش‬ ‫شخصیت اصلی است‪.‬‬ ‫فرهنگ‬ ‫نگاه یک دهه شصتی‬ ‫به ایستاده در غبار‬ ‫مصطفی داننده‬ ‫روزنامه نگار‬ ‫‪6‬‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫ایستاده در غبار باعث شــد تا کمی از دنیای سیاست‬ ‫فاصله بگیرم و برای یک اثر فوق العاده ســینمایی دســت‬ ‫به قلم ببرم و بنویسم چرا این فیلم را دوست دارم‪ .‬راستش‬ ‫را بخواهید وقتی قرار شد فیلم های جشنواره فجر را برای‬ ‫دیدن انتخاب کنم بــه راحتی از روی نام ایســتاده در غبار‬ ‫گذشــتم‪ .‬فیلمی در مورد دفاع مقدس‪ ،‬ان هــم به حالتی‬ ‫مستندگونه قطعا برای من جذاب نبود‪ .‬به سراغ فیلم های‬ ‫دیگر رفتم از ابد و یک روز تا بادیگارد‪ .‬اما وقتی جشــنواره‬ ‫تمام شد و داوری ها را دیدم و نقدها را خواندم حسرتی بزرگ‬ ‫به دلم نشست که چرا ایستاده در غبار را ندیدم‪.‬در این میان‬ ‫شانس با من بود و به لطف یک دوست و در یکی از نهادهای‬ ‫دولتی به تماشای ایستاده در غبار نشستم‪.‬‬ ‫اما چرا ایســتاده در غبار را دوست دارم؟ قطعا نباید از‬ ‫یک نویسنده سیاسی انتظار داشته باشید که برای یک فیلم‬ ‫نقد سینمایی بنویســم بلکه من می خواهم از نگاه خودم یا‬ ‫بهتر بگویم از نگاه یک دهه شصتی این فیلم را بررسی کنم‪.‬‬ ‫دفاع مقدس برای نســل مــن تصویری تار اســت‪.‬‬ ‫تصویری متعلــق به دوران کودکی‪ .‬می تــوان گفت که ما‬ ‫دهه شــصتی ها و نســل بعد از ما هشت ســال جنگ را در‬ ‫تلویزیون و سینما شناختند‪ .‬دفاع مقدس برای ما خالصه در‬ ‫فیلم های مالقلی پور‪ ،‬حاتمی کیا‪ ،‬کمال تبریزی‪ ،‬سیف الله‬ ‫داد‪ ،‬درویش و‪ ...‬می شــود‪ .‬بــه خاطر همیــن رزمندگان‬ ‫دفاع مقدس برای ما انسان های دســت نیافتنی بودند که‬ ‫بدون هیچ خطایی و با اخالق اســمانی به جنگ با دشمن‬ ‫غاصب می رفتند‪ .‬این نگاه اما در ایستاده در غبار برای من‬ ‫ی ادمی را دیدم که به شدت زمینی‬ ‫شکست‪ .‬من در این فیلم ‬ ‫بود‪ .‬عصبانی می شــد‪ ،‬صورت می تراشید‪ ،‬دعوا می کرد و‬ ‫ساده بگویم از جنس ما بود‪.‬‬ ‫احمد متوسلیان فیلم ایستاده در غبار یک ادم زمینی‬ ‫بود که بعد اسمانی شد‪ .‬در این فیلم برای اولین بار دیدم که‬ ‫یک فرمانده دفاع مقدس بر سر نیروهایش داد می زند‪ ،‬انها‬ ‫را تنبیه می کند‪ ،‬قهر می کند و‪ ...‬حتی کار به جایی می رسد‬ ‫شهید وزوایی از دست او دلخور می شود و تصمیم می گیرد‬ ‫برای شکایت از احمد متوسلیان به تهران برود‪.‬‬ ‫تا قبل از دیــدن ایســتاده در غبار احمد متوســلیان‬ ‫برایم یک فرمانده دســت نیافتنی بود اما حاال به واســطه‬ ‫این فیلم «حاج احمد» برای من تبدیل به یک قهرمان در‬ ‫دسترس شده است‪ .‬همه به یاد داریم وقتی می خواستند از‬ ‫شهیدی برای ما بگویند او را این گونه معرفی می کردند‪«:‬او‬ ‫در خانــواد ه ای مذهبــی چشــم برجهــان گشــود‪ .‬در‬ ‫کودکــی ویژگی هــای منحصر به فردی نســبت بــه دیگر ‬ ‫هم سن وساالن خود داشت‪ .‬هرکســی او را می دید‪ ،‬اینده‬ ‫درخشانش را پیش بینی می کرد و ‪»...‬‬ ‫روایت ایســتاده در غبار از احمد متوسلیان این گونه‬ ‫نبود‪ .‬احمد کودکــی بود مانند همه مــا‪ .‬حتی هیچ کس از‬ ‫دوســتان و خانواده او فکر نمی کردند کــه احمد خجالتی‬ ‫دوران نوجوانــی تبدیل بــه یکی از بزرگتریــن فرماندهان‬ ‫جنگ ایران شود‪.‬‬ ‫ایستاده در غبار اصال ساخته شده تا نگاه ما را نسبت‬ ‫ به دفاع مقدس عوض کند و این حماسه را برای نسل سوم‬ ‫انقالب باور پذیر کند‪ .‬ایســتاده در غبار برای من به شدت‬ ‫شــبیه به کتاب « ســفر به گرای ‪ 270‬درجه» نوشته احمد‬ ‫دهقان بود‪ .‬در این کتاب که به شــدت توصیه می کنم ان‬ ‫را مطالعه کنید‪ ،‬هم م ا ترس می بینیم و هم شــجاعت‪ .‬هم‬ ‫لبخند می زنیم و هم گریه می کنیم‪.‬‬ ‫این فیلم و ان کتاب به ما از واقعیت های دفاع مقدس‬ ‫می گویند‪ .‬در دفاع مقدس همه ویژگی های اخالقی یک‬ ‫انسان در بین رزمندگان اسالم وجود داشته است‪ .‬اگر ترس‬ ‫را درست معرفی کنیم تازه می فهمیم چه شجاعتی داشته اند‬ ‫سربازان وطن‪ .‬یا وقتی از بداخالقی های احمد متوسلیان‬ ‫می گوییم می خواهیم شیرینی بخشش و روح بزرگ او را به‬ ‫رخ بکشــیم‪ .‬در این میان بازی های فوق العاده و باور پذیر‬ ‫بازیگــران‪ ،‬بازســازی های بی نظیــر تهــران و جبهه های‬ ‫دفاع مقدس و همچنین اســتفاده از صدای واقعی احمد‬ ‫متوسلیان و دیگر فرماندهان جنگ‪ ،‬کمک زیادی به این‬ ‫فیلم برای باور پذیر نشان دادن احمد متوسلیان می کند‪.‬‬ ‫«ایستاده در غبار» جذاب تر از همه فیلم هایی بود که‬ ‫در جشنواره دیدم و برای احمد متوســلیان و فیلم ایستاده‬ ‫در غبار ایستاده کف می زنم و کاله از سر بر می دارم و ارزو‬ ‫می کنم روزی در کنار احمد متوســلیان ایســتاده در غبار را‬ ‫ببینم‪.‬‬ ‫فرهنگ‬ ‫همان طور که گفتم ایســتاده در غبار یک فیلم با‬ ‫محوریت روایت زندگی یک قهرمان اســت‪ .‬طبیعی است‬ ‫که بار پرورش شخصیت در چنین فیلمی بر دوش شخصیت‬ ‫اصلی اســت‪ .‬اصوال قرار اســت که همه فیلــم در خدمت‬ ‫روایت این شخصیت‪ ،‬انتخاب ها و تصمیم هایش باشد‪.‬‬ ‫اما باتوجه به تمایل فیلم به مستندنگاری در این‬ ‫موضوع ممکن است باز درگیر همان کلیشه هایی‬ ‫بشــود که درباره ســایر فیلم های دفــاع مقدس‬ ‫گفتید‪.‬‬ ‫بله‪ ،‬در این موضوع می توان بحــث را باز کرد‪ .‬ما‬ ‫در این فیلم با شــخصیت هایی مواجهیم که بیشتر انها را‬ ‫در زندگی واقعــی و روزمره مان دیده ایم و می شناســیم‪ .‬از‬ ‫قضا در این فیلم این شــخصیت ها به انــدازه ای پرداخت‬ ‫می شوند که قضاوت نهایی و پیشین ما را درباره انها تغییر‬ ‫بنیادین ندهد‪ .‬در واقع فیلم بر داشته های پیشین ما قبل از‬ ‫دیدن فیلم نیز تکیه کرده است‪ .‬این می تواند بر اساس یک‬ ‫نگاه ساختارگرایانه و فیلم شناختی یک ضعف باشد‪ .‬اما باید‬ ‫توجه داشته باشــید که در نهایت همان طور که گفتم فیلم‬ ‫شخصیت محور است‪ .‬ما قرار است در این فیلم با یک نفر‬ ‫که قهرمان داستان است همراه شویم‪ ،‬با او همذات پنداری‬ ‫کنیم و او را بشناسیم‪ .‬فیلمی شخصیت محور با طول مدت‬ ‫یک ساعت و نیم که بیشتر از این امکاناتی برای پرداخت‬ ‫شخصیت ندارد‪.‬‬ ‫درباره واقع گرا بودن فیلــم در واقع به این معنی‬ ‫که فیلم می خواهد در مرز میان داستانی و مستند‬ ‫حرکت کند‪ ،‬انتقادهای جــدی وجود دارد‪ .‬برخی‬ ‫از منتقدان روایت تاریخی این فیلم را به ویژه در‬ ‫ماجرای مریوان و‪ ...‬نمی پذیرند‪ .‬اما فرم فیلم و‬ ‫شیوه مستندانگارانه ان باعث شده تا کمتر کسی‬ ‫دست روایت و ذهنیت کارگردان را در این قضیه‬ ‫ببیند‪ .‬ایا می توان گفت که کارگردان تالش کرده‬ ‫تا روایت خــود را به عنوان روایــت نهایی واقعی‬ ‫غالب کند؟‬ ‫ایده این فیلم اســتفاده از برخی صداهای واقعی‬ ‫است‪ .‬صدا چون حامل پیام و معناست طبیعتا داستان فیلم‬ ‫را هم به دنبال خود می کشــاند‪ .‬از این نظر می توان گفت‬ ‫که براســاس همین ایده اصلی می توان امیــدوار بود که‬ ‫واقعیت نگاری تاریخ در این فیلم نیز به واقعیت نزدیک تر‬ ‫باشد‪ .‬من پیش از این فیلم‪ ،‬کار پیشین اقای حاتمی کیا‪،‬‬ ‫«چ» را دیده بــودم‪ .‬در «چ» روایت کارگــردان بر واقعیت‬ ‫ارجح است‪.‬‬ ‫در واقع ما در فیلم «چ» با یک روایت داستانی و یک‬ ‫فیلم داستانی صرف مواجهیم‪ .‬بنابراین منطقا نیازی نیست‬ ‫که فیلم حتما بر مبنای وقایع باشــد‪ .‬اما در فیلم ایســتاده‬ ‫در غبــار ‪ ،‬وضعیت کمی متفاوت اســت‪ .‬دیالوگ هایی که‬ ‫از صدای ضبط شــده واقعی گرفته شــده هم در پرداخت‬ ‫شــخصیت ‪ ،‬هم در چینش قصه ها و روایت و هم در روایت‬ ‫کارگردان اثر دارد‪ ،‬از این نظــر امکان قلب واقعیت در این‬ ‫فیلم کمتر اســت‪ .‬اما در ســایر وجوه نباید انــکار کرد که‬ ‫فیلم سینمایی داســتانی همان قدر که ســعی دارد واقعی‬ ‫باشد همان اندازه هم خوداگاه یا ناخوداگاه درگیر ذهنیت‬ ‫کارگردان اســت‪ .‬بنابراین امکان دارد که همه وجود فیلم‬ ‫دقیقا مبتنی بر انچه واقعیت اســت‪ ،‬نباشــد‪ .‬امــا تا جایی‬ ‫که من اطــاع دارم فیلــم بر اســاس پژوهش های متقن‬ ‫ساخته شده است‪ .‬دو ســال در کار پژوهشی زمان صرف‬ ‫شده و اینها کمک می کند تا میزان اعتماد مخاطب به کار‬ ‫کارگردان بیشتر شود‪ .‬من باتوجه به اطالعاتی که از تاریخ‬ ‫دفاع مقدس دارم ‪ ،‬به نظرم کمترین دخل و تصرف در روایت‬ ‫جنگ در فیلم ایســتاده در غبار انجام شــده و در این زمینه‬ ‫بی تردید با فیلم واقعی تری نسبت به فیلم هایی مثل «چ»‬ ‫مواجه هستیم‪.‬‬ ‫‪287‬‬ ‫حکم ابد‬ ‫فرهنگ‬ ‫یک فیلم ساخته که همه در موردش حرف می زنند‪ .‬سیمرغ جشنواره را هم گرفته است‪ .‬ان هم با‬ ‫اولین ساخته اش‪ ،‬فیلمنامه ان قدر پیچ و خم دارد که هر جور تعبیری در موردش می توان کرد‪ .‬از جمله‬ ‫این که مسعود فراستی در تندترین انتقادش ان را فیلمی تلخ خوانده و البته ان خانه را تشبیه کرده به‬ ‫وطن‪ .‬خوب یا بد هر چه هست حاال سعید روستایی یک کارگردان مهم شده است‪ .‬فیلمش با استقبال‬ ‫مواجه شده که می توان امیدوار بود درگیشه هم از ان فیلم های درجه یک باشد‪.‬‬ ‫پرون‬ ‫د‬ ‫ه‬ ‫دوم‬ ‫وقتی همه دروغ می گویند‬ ‫فرهنگ‬ ‫‪288‬‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫چرا حکم ابد و یک روز صادرمی شود؟‬ ‫این هم سیمرغ‬ ‫نگاهی به ابد و یک روز‬ ‫ابد و یک روز «فعال» فیلم خوبی است‬ ‫باید منتظر نظر مردم باشیم‬ ‫کسب ‪ 9‬سیمرغ نتیجه گاف‬ ‫داوران بود نه موفقیت فیلم‬ ‫گفت وگو با علیرضا مجمع‪ ،‬منتقد‬ ‫سینما درباره فیلم ابد و یک روز‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫فرهنگ‬ ‫‪289‬‬ ‫فرهنگ‬ ‫گفت وگو با سعید روستایی‪،‬کارگردان فیلم ابد و یک روز‬ ‫نه برای اسکار فیلم می سازم نه برای سیمرغ‬ ‫فرهنگ‬ ‫‪290‬‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫‪1‬‬ ‫سعید روســتایی یک جوان بیست وشش ساله‬ ‫بسیار خوش مشرب است‪ .‬کمی بد قول است و تجربه‬ ‫زیــادی در گفت وگــو نــدارد‪ .‬از همیــن رو گفت وگو با‬ ‫کســانی مثل او از یک نظر جذاب اســت چون معموال‬ ‫صداقت بیشتری در گفته هایشــان وجود دارد‪ .‬اما از‬ ‫یک روی دیگر این چنین گفت وگوهایی معموال دشوار‬ ‫است‪ .‬از این رو دشــوار اســت که قرار است برخی از‬ ‫اندیشــه های یک جوان را مســتند کند و در برگه های‬ ‫تاریخ بنگارد‪ .‬برای تنظیم چنین گفت وگویی باید اینده‬ ‫مصاحبه شونده را نیز در نظر داشت‪ .‬از این رو هرچقدر‬ ‫که مصاحبه شــونده تمایل به گفتن واقعیات داشــته‬ ‫باشد یا حتی خود را مجبور ببیند که واقعیات بسیاری‬ ‫را برمال کنــد‪ ،‬مصاحبه کننده بایــد از ضرب گفته های‬ ‫او بکاهد و در تنظیم متن مصاحبــه وزن تعادل را نگاه‬ ‫دارد‪ .‬به هر حــال گفت وگو بــا جوان تریــن کارگردان‬ ‫پدیده ساز در جشنواره ســی و چهارم فیلم فجر نکات‬ ‫جالب توجهی دارد‪ .‬خواندن این مصاحبه کوتاه کمک‬ ‫می کند تا با دنیای این فیلمســاز و اتفاقاتی که ذهن او‬ ‫فیلم شــما هم تــا حــدودی رگه های شــفافی از‬ ‫ساخت و بافت فیلم های فرهادی دارد‪ .‬این طور‬ ‫نیست؟‬ ‫من سینمای واقع گرا را خیلی دوست دارم؛ طیف‬ ‫واقع گرایی در سینما هم به شدت گســترده است‪ .‬طبیعی‬ ‫است که در این میان فیلمســازان بزرگی را بتوان به عنوان‬ ‫الگوهایی برای تاثیر پذیــری انتخاب کرد‪ .‬یــا حتی بهتر‬ ‫است بگویم گاهی انتخابی در کار نیست‪ ،‬چون اثرپذیری‬ ‫از اثار کارگردانان بزرگ گاهی ناخوداگاه روی می دهد‪ .‬من‬ ‫از همان زمانی که کارهای کوتاه می ســاختم‪ ،‬حس کرده‬ ‫بودم که کارم به فیلم های اقای فرهادی شباهت دارد و این‬ ‫شباهت بیشــتر در زمینه دکوپاژ بود تا فیلمنامه‪ .‬البته اقای‬ ‫فرهادی اول میزانســن را می چیند و بعــد دوربین را داخل‬ ‫میزانسن می برد؛ اما من معموال سعی می کنم که میزانسن‬ ‫را بچینم و دوربین را به خارج از میزانســن ببرم‪ .‬با این حال‬ ‫به خاطر عالقه خاصی که به اقای فرهادی و سینمای رئال‬ ‫دارم‪ ،‬این تاثیرپذیری مشهود است‪.‬‬ ‫انتخاب قصه بــرای بازگویی در فیلم برای شــما‬ ‫چگونه اتفاق می افتد؟ از چه نکات برجسته ای در‬ ‫زندگی کمک می گیرید تا قصه ای را برای روایت‬ ‫کردن پیدا کنید‪ ،‬پرورش بدهید ؟ در واقع منظورم‬ ‫این است که چه چیزی در زندگی شــما را به این‬ ‫اقناع می رســاند که درباره اش دست به ساخت‬ ‫یک فیلم بزنید؟‬ ‫من تا جایی که در خاطر دارم‪ ،‬همیشه فیلم هایی‬ ‫را دوســت داشــتم که در انها زندگی جریان داشته باشد؛‬ ‫فیلم هایــی مثل دوازده مرد خشــمگین‪ .‬همیشــه تالش‬ ‫می کنم تا در فیلم های خودم هم زندگی جریان داشته باشد‪.‬‬ ‫برای همین ســینمای قصه گو و پر از جزئیــات را انتخاب‬ ‫می کنم؛ چرا که زندگی پر از جزئیات اســت‪ .‬هر گوشــه از‬ ‫زندگی می تواند یک تلنگــر به ذهن بزنــد‪ .‬ان تلنگر اولیه‬ ‫معموال تا اخر ساخت فیلم با من همراه است‪ .‬شاید نتوانم‬ ‫به صورت دقیق دســته بندی کنم که بگویم چه حوادث و‬ ‫اتفاق هایی در زندگــی روزمره برای من اهمیت بیشــتری‬ ‫دارند و بیشتر نگاهم و توجهم را می دزدند‪ .‬به هرحال گاهی‬ ‫اوقات یک مساله چنان در ذهن شــکل می گیرد که ادم را‬ ‫رها نمی کند‪ .‬به محض شکل گرفتن این ایده اصلی و ان‬ ‫مســاله که گفتم دیگر همه چیز در خدمت بیان ان مساله‬ ‫قرار می گیــرد‪ .‬در واقع به محض شــکل گرفتن یک ایده‬ ‫اصلی ذهن از هر چیزی در دنیــای بیرون کمک می گیرد‬ ‫تا در یک قالب سینمایی بتواند ان مساله را به خوبی روایت‬ ‫کند‪ .‬برای مثال درباره فیلم ابد و یک روز تا اخرین لحظه که‬ ‫قرار بود فیلم کلید بخورد روی فیلمنامه کار کردیم‪ ،‬این در‬ ‫حالی اســت که از مدت ها پیش طرح این فیلمنامه و حتی‬ ‫نوشته شده ان را هم در اختیار داشتم‪ .‬ولی به علت پاره ای‬ ‫از مسائل و مشکالت این امر محقق نشد اما خب در ادامه‬ ‫به سفارش یکی از دوستانم با اقای سعید ملکان به عنوان‬ ‫تهیه کننده اشنا شدم و با هم کار کردیم‪.‬‬ ‫همان طور که گفتم من به ســینمای واقع گرا عالقه‬ ‫خاصی دارم‪ .‬این فیلم هم ریشه در واقعیت ها و بنیادهای‬ ‫را برای ســاخت فیلم مهیا کرده بیشــتر اشنا شویم‪.‬‬ ‫روایت یک اتفاق در یک خانواده با شــیوه های خاصی‬ ‫در دکوپاژ را می گویند ارثیــه اقای اصغر فرهادی برای‬ ‫ســینمای ایران در ‪ 10‬ســال اخیر‪ ،‬چیزی که بسیاری‬ ‫از فیلمسازان را در یک دهه اخیر تحت تاثیر قرار داده‬ ‫ی می گویند شــکوفایی نســلی از جوانان‬ ‫اســت‪ .‬برخ ‬ ‫در ســینمای ایران مدیون این شــیوه تــازه در روایت‬ ‫قصه های ســینمایی اســت که فرهادی به ما معرفی‬ ‫کرده است‪.‬‬ ‫این هم سیمرغ‬ ‫نگاهی به ابد و یک روز‬ ‫‪2‬‬ ‫فیلم سینمایی «ابد و یک روز» در روزهای پایانی ابان‬ ‫ماه ســال‪ 94‬در غرب تهران جلوی دوربیــن رفت‪ .‬این فیلم‬ ‫اولین ساخته بلند سعید روستایی کارگردان ‪ 26‬ساله و جوان‬ ‫تهرانی اســت‪ .‬این کارگردان پیش از این چنــد کار کوتاه از‬ ‫جملهفیلمکوتاه«ایستگاه»راساختهودرچندجشنوارهفیلم‬ ‫کوتاه نیز از وی تقدیر شــده بود‪ .‬این فیلم عمدتا در ژانر درام‬ ‫اجتماعیدسته بندیمی شود‪.‬نکتهجالبدربارهاینفیلمان‬ ‫اســت که گویا در ابتدا قرار بوده ایده اصلی ان صرف ساخت‬ ‫یک مستند شــود‪ ،‬اما با قبول تهیه کنندگی این فیلم از سوی‬ ‫سعیدملکان‪ ،‬درنهایت‪ ،‬ابدویکروزتبدیلبهیکفیلمبلند‬ ‫داستانیشدهاست‪.‬‬ ‫خالصه داستان‬ ‫اعتیاد‪،‬داستاناصلیفیلماستکهخانواده ایرادرگیر‬ ‫کرده‪ ،‬خانواده ای پریشان و ســردرگم که این بار می خواهند‬ ‫معامله ای را بر ســر خواهــر دم بخت خویش انجــام دهند‪.‬‬ ‫برادر بزرگ خانواده که پس از ترک اعتیاد به دلیل تنگدستی‬ ‫می خواهد خواهرش را در یــک معامله به عقد فردی متمول‬ ‫ولی با ملیت افغان در اورد تا شاید از او مقداری پول بگیرد و به‬ ‫زندگی بی سر و سامانشان‪ ،‬سامانی بدهد‪ .‬اما برادر کوچکتر‬ ‫کههنوزمعتاداستبااینازدواجمخالفاستوسعیمی کند‬ ‫نقشه برادر بزرگش را افشا کند ولی روابط در این خانواده انقدر‬ ‫ بی اساس و بنیان است که کسی حرف هایش را باور نمی کند‬ ‫و در روزی که خانواده افغان بــرای بردن دختر می ایند او را در‬ ‫حالی که شدیدا مقاومت می کند تحویل ماموران کمپ ترک‬ ‫اعتیادمی دهند‪.‬دختربههمراهخانوادهدامادمی روددرحالی‬ ‫کههنگامخداحافظیفقطبانگاهواشک هایشحرفمی زند‬ ‫و برادر را از معامله ای که بر ســر او کرده‪ ،‬شــرمنده می کند‪.‬‬ ‫دختر (سمیه)پسازطیمسیریباخانوادهدامادبادیدنبرادر‬ ‫کوچکشکهدانش اموزنمونهمدرسهاست‪،‬پشیمانمی شود‬ ‫و دوباره به خانه بر می گردد و تن به سرنوشــت محتومش در‬ ‫خانه ای می دهد که شیرازه ان را تاکنون فقط او توانسته بود‬ ‫حفظکند‪.‬‬ ‫بازیگران‬ ‫پیمان معادی‪ ،‬نوید محمد زاده‪ ،‬پرینــاز ایزد یار‪ ،‬ریما‬ ‫رامین فر‪ ،‬شــبنم مقدمی‪ ،‬شــیرین یزدان بخش‪ ،‬معصومه‬ ‫رحمانی‪ ،‬مهدی قربانی‪ ،‬محمد علی محمدی و اســماعیل‬ ‫گرجی‪.‬‬ ‫مدیرفیلمبرداری‪:‬علیقاضی‪ ،‬تدوین‪:‬بهرامدهقانی‪،‬‬ ‫طراحچهرهپردازی‪:‬سعیدملکان‪ ،‬صدابردار‪:‬امینشکاری‪،‬‬ ‫طراحصحنه‪:‬محسننصراللهی‪،‬طراحلباس‪:‬غزالهمعتمد‪،‬‬ ‫عکاس‪ :‬امیر حســین شــجاع‪ ،‬صدا گذار‪ :‬علیرضا علویان‪،‬‬ ‫موسیقی‪:‬امیدرئیسدانا‪.‬‬ ‫نویسندهوکارگردان‪:‬سعیدروستایی‬ ‫حضور در جشنواره فیلم فجر‬ ‫نقدها‬ ‫فیلم ابد و یک روز با انتقادهای مثبت و منفی متعددی‬ ‫روبه روشد‪.‬درعیناینکهبر خیازمنتقدانوتماشاگرانسینما‬ ‫از انبه عنوانیکشاهکاریادمی کردند‪ ،‬برخیازمنتقداننیز‬ ‫تحلیل اکران‬ ‫در جریان یک پژوهش میدانی که در یک سال گذشته‬ ‫با بررسی‪ 50‬فیلم پرفروش سینمای ایران در چهار دهه اخیر‬ ‫شده‪،‬چندشاخصقابلتوجهبرایموفقیتیکفیلمدر‬ ‫انجام ‬ ‫گیشهبهدستامدهاست‪.‬اینشاخص هاباتوجهبهاثرگذاری‬ ‫اثبات شــده ای که دارند‪ ،‬می توانند در موفقیت یا شکســت‬ ‫اکرانیکفیلمعاملیتکافیداشتهباشند‪.‬باتوجهبهضریب‬ ‫اثر هر یک از این شاخص ها‪ ،‬امتیاز انها نیز متفاوت خواهد‬ ‫بود‪.‬برایمثالضریباثرحضوربازیگرانچهرهدریکفیلم‬ ‫بیشتر از موسیقی همان فیلم در میزان فروش است‪ .‬از این‬ ‫نظرشاخصحضوربازیگرانچهرهباپنجستارهوموسیقیبادو‬ ‫ستارهسنجیدهمی شود‪.‬درنهایتدربخشجمع بندیامتیاز‬ ‫نهایییکفیلمکهامکانپیش بینیفروشرامعینمی کند‪،‬‬ ‫ارائهخواهدشد‪.‬دراینبخشهرامتیازکهبایکستارهنشان‬ ‫ی معادل ‪ 500‬میلیون تومان خواهد بود‪.‬‬ ‫داده می شود رقم ‬ ‫برای مثال فیلمی که در بخش جمع بندی ســه ستاره داشته‬ ‫باشد‪ ،‬در گیشــه دست کم‪ 5/2‬تا ســه میلیارد تومان فروش‬ ‫خواهد داشت‪ .‬در جدول زیر این شاخص ها برای فیلم «ابد‬ ‫و یک روز» براساس متدی که در پژوهش میدانی نامبرده به‬ ‫دستامدهاست‪ ،‬امتیازبندیشدهاست‪.‬‬ ‫شاخص ها‬ ‫کشش داستانی‬ ‫کارگردان شناخته شده‬ ‫بازیگران چهره‬ ‫موسیقی‬ ‫جذابیت بصری‬ ‫تازگی در روایت‬ ‫جریان سازی رسانه ای و‬ ‫تبلیغاتی‬ ‫پوستر‬ ‫توصیه منتقدین‬ ‫درگیری نوستالژیک با‬ ‫مخاطب‬ ‫امتیازهای جشنواره ای‬ ‫جمع بندی‬ ‫امتیاز‬ ‫کل‬ ‫*****‬ ‫***‬ ‫*****‬ ‫**‬ ‫****‬ ‫****‬ ‫****‬ ‫امتیاز‬ ‫ابد و یک روز‬ ‫***‬ ‫*‬ ‫****‬ ‫*‬ ‫**‬ ‫*‬ ‫***‬ ‫**‬ ‫***‬ ‫****‬ ‫*‬ ‫**‬ ‫*‬ ‫****‬ ‫‪-‬‬ ‫****‬ ‫*******‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫ابدویکروزدرطولنمایشموردتوجهعمومومنتقدین‬ ‫قرار گرفت و توانســت‪ ۹‬سیمرغ بلورین (‪ ۶‬سیمرغ در بخش‬ ‫اصلی‪ ۲ ،‬ســیمرغ ‪ -‬بهترین فیلم و بهتریــن کارگردانی ‪ -‬در‬ ‫بخشنگاهنووسیمرغبهترینفیلمازنگاهتماشاگران)سیو‬ ‫چهارمیندورهجشنوارهفیلمفجررابه دستاورد‪.‬‬ ‫باشدتهرچهتمام تراینفیلمرابه عنوانیکاثربدوغیرقابل‬ ‫دفاع توصیف می کردند‪ .‬همچنین برخــی دیگر از منتقدان‬ ‫فیلمســاز این فیلم را متهم به نژاد پرســتی کرده اند‪ .‬مسعود‬ ‫فراستی‪،‬منتقدمشهورسینما‪،‬دربارهاینفیلمدرجشنوارهفیلم‬ ‫فجر گفته است که «ابد و یک روز» بدترین و خطرناک ترین‬ ‫فیلم جشنواره فجر امسال است‪ .‬این فیلم از نظر هنری هیچ‬ ‫جایگاهی ندارد چرا که ســیاهی در ان موج می زند اما از نظر‬ ‫نگاهسیاسیفیلمقابلتوجهیاستودربرابرچنیناثاریباید‬ ‫نقد هنری و فرهنگی و تند داشت نه اینکه شعار سیاسی داد‪.‬‬ ‫اینمنتقدسینمابااشارهبهاینکهنقددرسترابایدازتصویری‬ ‫که فیلم از جامعه ایران در دنیای غرب می سازد دریافت کرد‪،‬‬ ‫ادامه داد‪« :‬اگــر این فیلم به جشــنواره های خارجی راه یابد‬ ‫قطعا جوایزی را دریافت خواهد کرد چرا که نگاه سیاه نمایی و‬ ‫وطن فروشی در ان به وفور دیده می شود و دنیای غرب نیز به‬ ‫اثارمانگاههنریندارد‪».‬بااینوجودسعیدروستاییدرمقابل‬ ‫ایننقدهاگفتهاستکههر گزنگاهیبهجشنواره هایخارجی‬ ‫نداردوفیلمشمبتنیبرداستان هاییواقعیاستکهاوخوددر‬ ‫زندگیشخصیباانهامواجهبودهاست‪.‬‬ ‫فرهنگ‬ ‫واقعی زندگی مــا دارد‪ .‬جایی گفته بودم ایــن فیلم ان قدر‬ ‫واقعی اســت که می توانم «ابد و دو روز و ابد و سه روز» را‬ ‫بسازم‪ .‬از اساس ایده اصلی این فیلمنامه که تبدیل به فیلم‬ ‫شد قرار بود سر از سینمای مســتند در بیاورد‪ .‬به این دلیل‬ ‫است که عرض می کنم این فیلم یک فیلم واقعی است‪.‬‬ ‫البته اینکه شما اصرار دارید این فیلم را واقع گرا‬ ‫بدانید که البته هست اما گاهی گریزهای نمادینی‬ ‫هم در کار هست که نمی توان نادیده اش گرفت‪.‬‬ ‫دســت کم برخی منتقدان اعتقــاد دارند که فیلم‬ ‫«ابد و یــک روز» مملو از نشــانه ها و نمادها برای‬ ‫روایــت چیزی فراتر از قصه فیلم اســت‪ .‬شــاید‬ ‫مشهورترینشان این باشد که می گویند ان خانه‪،‬‬ ‫نماد ایران است و شخصیت های هر یک به نوعی‬ ‫قرار است بخشــی از گروه های اجتماعی جامعه‬ ‫ایرانی را نمایندگی کند‪.‬‬ ‫ی ساخته می شود‬ ‫واقعیت این است که وقتی فیلم ‬ ‫هر نقدی درباره ان می تواند نقد درســتی باشــد و همزمان‬ ‫نقدی نادرست‪ .‬این موضوع به فهم و دریافت منتقد از فیلم‬ ‫بستگی دارد‪ .‬من شخصا نمی خواهم به این موضوع ورود‬ ‫کنم و به نظرم حق منتقد است که درباره فیلم روایت هایی‬ ‫را که ممکن است برمال سازد‪ .‬اما قرار نیست نقد یک منتقد‬ ‫الزاما در حال واکاوی ذهن کارگردان باشد‪ .‬من این موضوع‬ ‫را که شما در سوال گفتی شنیده ام‪ ،‬البته هرگز سعی نکرده ام‬ ‫پاســخ بدهم‪ .‬چون به نظرم این یک موضوع حاشــیه ای‬ ‫است‪ .‬فیلم من داستان یک خانواده را روایت می کند‪ .‬اغاز و‬ ‫پایان فیلم هم مشخص است‪ .‬دیگر نیازی به این نیست که‬ ‫درباره سکانس ها و لوکیشن و‪ ...‬توضیحی بدهم‪.‬‬ ‫نکته این است که البته این نقدها گاهی صرفا یک‬ ‫نقد سینمایی نیســت‪ .‬چون درگیر منطق درونی‬ ‫اثر نمی شود‪ .‬برخی از این منتقدها می گویند که‬ ‫تعدادی از فیلمسازها سعی داشته و دارند که به‬ ‫هر صورت ممکن روایت تلخی از زندگی در ایران‬ ‫ارائه کنند تا در جشنواره های خارجی با استقبال‬ ‫روبه رو شــوند‪ .‬این نقد به فیلم شما هم به گمانم‬ ‫در نهایت بــا چنیــن اتفاقی مواجه شــود‪ .‬یعنی‬ ‫شما متهم بشوید به اینکه می خواستید در فالن‬ ‫جشنواره خارجی جایزه ببرید‪.‬‬ ‫نه ‪ ،‬به هیچ وجــه‪ .‬ببینید من وقتــی فیلمی را کار‬ ‫می کنم به هیچ جشــنواره و جایزه ای فکــر نمی کنم‪ ،‬من‬ ‫حتی نمی دانستم که در جشنواره فجر هم قرار است چنین‬ ‫اســتقبالی از فیلم شــود‪ .‬می خواهم این را بگویم که من‬ ‫واقعیت را ساخته ام که به شدت وجود دارد‪ ،‬چون با پدری‬ ‫روبه رو شدم که هشت پسر معتاد داشت‪ .‬یا با مردی روبه رو‬ ‫شدم که مواد مخدرش را در جیب فرزندان دوقلویش پنهان‬ ‫می کرد تا پلیس او را دستگیر نکند‪ ،‬البته من تمام صداها و‬ ‫فیلم هایی را که در این موارد داشتم از ترس و نیز به خاطر‬ ‫ان ادم ها پاک کردم‪ .‬اما پاک کردن فیلم که باعث نمی شود‬ ‫این اتفاق ها در ذهن من هم پاک شود‪ .‬ما باید این امکان‬ ‫را داشته باشــیم که تلخی های جامعه را هم روایت کنیم‪.‬‬ ‫گرچه من معتقــدم فیلم من یک فیلــم اجتماعی مبتنی بر‬ ‫یک ســری واقعیات مستند اســت نه یک فیلم تلخ‪ .‬حتی‬ ‫گاهی در ســالن نمایش دهنده فیلم در جشــنواره برخی از‬ ‫تماشاگران به ســکانس هایی از فیلم می خندیدند‪ ،‬لبخند‬ ‫می زدند و‪ ...‬این یعنی انکه دســت کم فیلم ابد و یک روز‬ ‫به ان معنا که دوستان می گویند فیلم تلخ سیاه نما نیست‪.‬‬ ‫ضمن اینکه من یاد گرفته ام که اگرچه دوست دارم جوایز‬ ‫بزرگ سینمای جهان را به دست بیاورم اما هرگز به خاطر انها‬ ‫فیلم نمی سازم‪ .‬اصوال فیلمســازی که نگاه مستند گونه به‬ ‫سینما دارد چگونه می تواند رسالت اجتماعی اش را از یاد ببرد‬ ‫و برای جایزه فیلم بسازد؟ من نه برای اسکار فیلم می سازم‬ ‫و نه برای سیمرغ‪.‬‬ ‫فرهنگ‬ ‫‪291‬‬ ‫فرهنگ‬ ‫کسب ‪ 9‬سیمرغ نتیجه گاف داوران بود‬ ‫نه موفقیت فیلم‬ ‫گفت وگو با علیرضا مجمع‪ ،‬منتقد سینما درباره فیلم ابد و یک روز‬ ‫فرهنگ‬ ‫‪292‬‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫ اقای مجمع! فیلم ابد و یک روز یک پدیده شاید در‬ ‫تمام سال های جشنواره فیلم فجر است‪ .‬دریافت‬ ‫همزمان سیمرغ برای یک فیلم اولی سوای اینکه‬ ‫یک اتفاق خارق العاده بود ‪ ،‬توقع تماشاگر را نیز از‬ ‫دیدن این فیلم باال می برد‪ .‬به نظر شما تماشاگری‬ ‫که با این اطالعات ســراغ دیدن فیلم می رود‪ ،‬با‬ ‫دیدنش در سینما جا می خورد یا اینکه فکر می کند‬ ‫توقع هایش براورده شده است؟‬ ‫خب در این باره یک نکته وجود دارد‪ ،‬اینکه بدانیم‬ ‫ایا برخوردی که با این فیلم در جشنواره شد با برخورد مردم در‬ ‫اکران همسو خواهد بود یا خیر‪ .‬برای دریافتن این موضوع‬ ‫بهتر است گریزی به خود جشــنواره بزنیم‪ .‬به نظرم یکی از‬ ‫ی که فیلم ابد و یک روز در جشــنواره تا این حد‬ ‫دالیل مهم ‬ ‫مهم جلوه داده شد‪ ،‬ناشــی از گاف تاریخی هیات داوران‬ ‫بود‪ .‬در واقع داوران جشنواره ســی و چهارم فجر در اعالم‬ ‫نامزدهای بخش های مختلف به ویژه نامزدهای سه بخش‬ ‫اصلی فیلمنامه‪ ،‬کارگردانی و بهترین فیلم دچار یک گاف‬ ‫بزرگ شدند‪ .‬من معتقدم که در این دوره به خاطر یک سری‬ ‫تسویه حساب های شخصی میان اعضای هیات داوری و‬ ‫برخی از فیلمسازانی که در جشــنواره حاضر بودند‪ ،‬اعالم‬ ‫نامزدهای ســه بخش اصلی که نام بردم‪ ،‬شگفتی اور بود‪.‬‬ ‫امسال برای اولین بار در طول ســی و چهار دوره جشنواره‬ ‫فجر پنج فیلم به طور ثابت در هر ســه بخــش اصلی نامزد‬ ‫شد‪ ،‬یعنی نامزدهای هر سه بخش تنها پنج فیلم بودند که‬ ‫مرتب در این ســه بخش تکرار می شدند‪ .‬اعالم نامزدها تا‬ ‫اعالم منتخبان هم حدود یک روز فاصله داشــت‪ .‬در واقع‬ ‫داوران با اعالم نامزدها تحت فشــار رســانه ها و منتقدان‬ ‫قرار گرفتند و دیدند که گاف بزرگی در اعالم نامزدها وجود‬ ‫داشته است‪ .‬بازخوردها درباره نامزدها به شدت منفی بود‪.‬‬ ‫بنابراین برای تعدیل این فضا داوران باید به یک استراتژی‬ ‫ویژه متمسک می شــدند که از میزان فشارها بکاهد چون‬ ‫دیگر امکانی وجود نداشــت که در نامزدها تغییری ایجاد‬ ‫شــود‪ .‬به نظرم هیات داوران در نهایت بــه این جمع بندی‬ ‫رسیده است که برای گریز از انتقادهای متعدد‪ ،‬سعی کند‬ ‫توجه ها را به جنبه دیگری از موضوع جلب کند‪ .‬از این نظر‬ ‫بود که انها تصمیم گرفتند تا به ظاهر با پــر و بال دادن به‬ ‫یک جوان بیست وشش‪ ،‬هفت ساله هم گافشان را پشت‬ ‫تظاهر به جوانگرایی جشــنواره پنهان کننــد و هم اینکه از‬ ‫میزان انتقادها بکاهند‪ .‬البته باید بگویم که فیلم ابد و یک‬ ‫روز به عنوان فیلم اول یک کارگردان قابل قبول است و حتی‬ ‫سرسخت ترین منتقدان هم به این موضوع اذعان دارند اما‬ ‫واقعیت این اســت که من فکر می کنــم دریافت این همه‬ ‫سیمرغ ناشی از همان گافی است که عرض کردم‪.‬‬ ‫البته یک نکته دیگر هم هســت‪ .‬ان هــم مدیریت‬ ‫نادرست دبیر جشــنواره اســت‪ .‬نگاه کنید در تقسیم بندی‬ ‫فیلم ها بر اســاس ســاختار جشــنواره که دو بخش عمده‬ ‫سودای سیمرغ و نگاه نو داشــت‪ ،‬مشکل بزرگی با اهدای‬ ‫این جوایز پیش امد‪ .‬ما یک بخش بزرگ در جشنواره داریم‬ ‫با نام سودای سیمرغ‪ ،‬یک بخش زیر مجموعه هم داریم با‬ ‫نام نگاه نو‪ .‬حاال دو فیلم داریم که هر دو فیلم اولی هستند؛‬ ‫یکی ابد و یک روز و دیگری ایستاده در غبار‪ .‬طبیعتا وقتی‬ ‫فیلــم در بخــش بزرگتر یعنی در بخش ســودای ســیمرغ‬ ‫به عنوان بهترین فیلم مطرح می شــود‪ ،‬منطقا اگر همان‬ ‫فیلم در بخش نگاه نو هم وجود داشــته باشد‪ ،‬باید بهترین‬ ‫‪3‬‬ ‫علیرضا مجمــع‪ ،‬دانش اموختــه ارتباطــات و از‬ ‫منتقدان پرســابقه سینمای ایران اســت‪ .‬او نویسنده‬ ‫و منتقد ثابت ماهنامه دنیای تصویــر از ابتدا تاکنون و‬ ‫همچنین منتقد بســیاری دیگر از نشــریات سینمایی‬ ‫از جملــه فرهنگ و ســینما‪ ،‬فیلــم و ســینما و‪ ...‬بوده‬ ‫اســت‪ .‬مجمع همچنین در شــبکه جام جم برنامه نقد‬ ‫ســینمایی ایــران را نیــز در کارنامــه دارد و از این نظر‬ ‫می توان گفت که او در بیســت سال گذشــته فعالیت‬ ‫جدی در حوزه ســینما و نقد ســینمایی داشــته است‪.‬‬ ‫گفت وگو با ایــن منتقد ســینمایی از ان رو اهمیت دارد‬ ‫که وی معموال ســعی دارد تــا درگیر جریانســازی های‬ ‫رسانه ای درباره فیلم ها نشود‪ .‬مرور نقدهای او در این‬ ‫چند سال نشــان می دهد که نگاهش به ســینما و فیلم‬ ‫مســتقل از جوایز جشــنواره ها و فضاسازی حاشیه ای‬ ‫پیرامون فیلم هاست‪ .‬او معموال صریح صحبت می کند‬ ‫و نقدهای درون متنــی و فرامتنی فیلــم را به همدیگر‬ ‫پیوند می دهد‪.‬‬ ‫مجمع درباره فیلم ابد و یک روز ضمن دفاع از فیلم‬ ‫به عنوان اولین ساخته کارگردان اعتقاد دارد که تقدیم‬ ‫جوایز به این فیلم ناشی از یک اتفاق فرامتنی است‪.‬‬ ‫فیلم باشد‪ .‬منتها ما در جشنواره امسال دیدیم که در بخش‬ ‫سودای سیمرغ بهترین «ایســتاده در غبار» شد و در نگاه‬ ‫نو ابد ویک روز‪ .‬خب این اتفاق با ساختار و مذاق جشنواره‬ ‫جور در نمی اید‪ ،‬جز اینکه بگویــم این موضوع و این نقص‬ ‫فاحش‪ ،‬ناشی از گاف داوری است‪.‬‬ ‫به نظرم می توانســتند همان طور که قرار است هنر و‬ ‫تجربه هم داوری مستقل داشته باشد و‪ ...‬بخش نگاه نو هم‬ ‫داوری مستقلی پیدا می کرد و منجر به این همه گونه گونی‬ ‫و اشتباه هم نمی شد‪.‬‬ ‫به هر حال اگر بخواهم با این مقدمه به ســوال شــما‬ ‫پاسخ بدهم باید بگویم که تماشــاگر در سینما از این فیلم‬ ‫ناراضی نخواهد بود اما بعید است انتظاری که از یک فیلم‬ ‫با نه سیمرغ دارد با دیدنش محقق شود‪.‬‬ ‫به نظر شــما چرا ممکن اســت بــه انتظارهایش‬ ‫فرهنگ‬ ‫ابد و یک روز «فعال» فیلم خوبی است‬ ‫باید منتظر نظر مردم باشیم‬ ‫خدایار قاقانی‬ ‫مستندساز و منتقد سینما‬ ‫‪4‬‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫اهمیت فیلــم ابد ویک روز برای من بیشــتر یک امر‬ ‫فرامتنی اســت‪ .‬به این معنی که بیش از هر چیز به عنوان‬ ‫اولین فیلم ساخته یک جوان باید به ابد و یک روز نگاه کرد‪.‬‬ ‫واقعیت این است که ما تا پیش از این عادت کرده بودیم که‬ ‫فیلم ها را با نام کارگردان هایشــان بشناسیم‪ .‬در دوره های‬ ‫دورتر جشــنواره فیلــم فجر معمــوال با دیدن اســم برخی‬ ‫کارگردان ها صف های طوالنی برای دیدن فیلم هایشــان‬ ‫در برابر ســینماها شــکل می گرفت‪ .‬گاهی اوقات یا بهتر‬ ‫است بگویم بیشتر اوقات از همین کارگردان های مشهور‬ ‫و شناخته شــده فیلم هایی می دیدیم که ناامید کننده بود‪.‬‬ ‫ی را از کارگردان صاحب نامی‬ ‫بســیار پیش می امد که فیلم ‬ ‫ می دیدیم و می فهمیدیــم که فیلم ‪ 30‬ســال پیش همان‬ ‫کارگردان بسیار از فیلم های متاخرش اثرگذارتر و معتبرتر‬ ‫بوده اســت‪ .‬این اتفاق وقتی چند بار تکرار می شد‪ ،‬به طور‬ ‫کلی می توانست اعتماد به نام ها را از سینما بگیرد‪ .‬به نظرم‬ ‫یکی از ویژگی های بسیار خوب فیلم ابد و یک روز‪ ،‬درست‪،‬‬ ‫مهم و خوب بودن فیلم اســت در عین اینکه اولین تجربه‬ ‫فیلمساز نیز هست‪ .‬این موضوع تماشاگر ایرانی را به شیوه‬ ‫دیگری تربیت می کند‪ .‬این گونه که دریابد کارگردان های‬ ‫جوان نیز می توانند فیلم قابل اعتنا و قابل اعتماد بسازند‪.‬‬ ‫این فیلم نشان داد که خون تازه ای به سینمای ایران تزریق‬ ‫شده و می توانم بگویم عادت دیرینه تماشاگران ایرانی که‬ ‫برای مدتی نزدیک به دو‪ ،‬سه دهه باعث شده بود تا عموما‬ ‫فیلم کارگردان های شــناخته شــده مورد توجه قرار گیرد‪،‬‬ ‫با برجسته شــدن این فیلم تا حد زیادی از بین رفته است‪.‬‬ ‫به نظرم هوشــمندی و ذکاوت داوران جشنواره در دیدن و‬ ‫توجه کردن به این فیلم و همچنین جسارتشان در برگزیده‬ ‫کردن ان در بخش های مختلفی که انصافا حقش هم بود‪،‬‬ ‫ستودنی است‪ .‬البته همه ما می دانیم که جوایز جشنواره ها‬ ‫به ویژه در جشــنواره فیلم فجر‪ ،‬معموال ضامن خوب بودن‬ ‫فیلم هم نیســتند و اصوال اهمیت داشــتن و جریان ســاز‬ ‫بودن یک فیلم در تاریخ سینما نسبت وثیقی با جایزه های‬ ‫جشنواره ای ندارد‪ .‬اما در مورد فیلم ابد و یک روز خوشحالم‬ ‫که این اتفاق افتاد و فیلمی که در مقایسه با رقبایش بسیار‬ ‫بیشتر قابل توجه بود‪ ،‬به جوایزی که حق داشت رسید‪.‬‬ ‫با این اوصاف البتــه باید در نظر داشــت که تعریف‬ ‫و تمجید من از فیلم سعید روســتایی‪ ،‬ضامن اهمیت این‬ ‫فیلم به لحاظ هنری در تاریخ سینما نیست‪ .‬همان طور که‬ ‫گفتم این فیلم در رقابت با رقبایش در سی و چهارمین دوره‬ ‫جشــنواره فیلم فجر‪ ،‬توانســت بهتر از همه باشد اما برای‬ ‫اینکه دریابیم ایا این فیلم در اینــده هم حرفی برای گفتن‬ ‫دارد یا نه‪ ،‬طبیعتا باید منتظر گذر زمان و رســیدن روزهای‬ ‫اینده باشیم‪ .‬بنابراین در این مورد صرفا توجه داوران و حتی‬ ‫منتقدانسینمانمی تواندضامنمهمومعتبربودنیکفیلم‬ ‫در تاریخ سینما باشد‪ .‬برای مثال می توانم فیلم «در دنیای‬ ‫تو ساعت چند است» کار اقای صفی یزدانیان را مثال بزنم‬ ‫که سال گذشته در جشنواره بسیار مورد توجه قرار گرفت‪.‬‬ ‫عموما نقدهای مثبتی هم درباره اش در رسانه ه ا و مجالت‬ ‫تخصصی فیلم نگاشته شد اما با گذشت زمانی کوتاه دیدیم‬ ‫که این اثر دیگر حرفی برای گفتن ندارد‪ .‬همین اتفاق برای‬ ‫فیلم «به رنگ ارغوان» حاتمی کیا هم افتاد‪ .‬این فیلم بعد‬ ‫از مدت ها به گمانم در سال ‪ 89‬بود که اکران شد‪ ،‬فیلم در‬ ‫زمانی که از تولید تا اکرانش گذشته بود‪ -‬و البته زمانی نسبتا‬ ‫طوالنی بود‪ -‬کارایی اش را از دســت داده بود‪ .‬درو اقع فیلم‬ ‫دیگر تنها سندیت تاریخی داشت نه اهمیت و جریان سازی‬ ‫تاریخی‪ .‬اما واقعیت این است که در همان زمان هم سر و‬ ‫صدای زیادی به پا شد و نقدها و گزارش های مفصلی درباره‬ ‫این کار اقای حاتمی کیا نوشتند‪.‬‬ ‫در مورد فیلم ابــد و یــک روز نیز تنهــا در زمان حال‬ ‫می توان گفت که فعال این فیلــم ارزش و اعتبار یک فیلم‬ ‫خوب را دارد اما اگر این فیلم دو سال دیگر‪ 10 ،‬سال دیگر و‬ ‫حتی بیشتر حرفی برای گفتن نداشته باشد‪ ،‬دیگر نمی توان‬ ‫از فیلم دفاع کــرد‪ .‬در واقع می توانم بگویــم که فیلم مثل‬ ‫کتاب است‪ .‬کتاب را برای یک سال یا دو سال نمی نویسند‬ ‫که چاپ بشــود و بعد برای همیشــه در کتابخانه ها خاک‬ ‫بخورد‪ ،‬کتاب یک منبع اگاهی بخش طوالنی مدت است‪.‬‬ ‫اما یک گزارش خبری در رســانه ها ذاتا برای اســتفاده در‬ ‫زمان کوتاه تری نوشته می شود‪ .‬فیلم هم همین خاصیت‬ ‫را دارد‪ ،‬چون فیلم هم باید به عنوان یک منبع اگاهی بخش‬ ‫ن یا نویسنده‬ ‫طوالنی مدت تعریف شود‪ .‬ازا ین نظر کارگردا ‬ ‫یک فیلم در مقام یک مولف کتاب با جامعه و مخاطبانش‬ ‫مواجه می شود‪ .‬تالیفات نویســندگان بزرگ را می توان در‬ ‫سال های طوالنی حتی پس از مرگشان دوباره خوانی کرد و‬ ‫هربار نکات تازه ای از موضوع های مختلف در ان جست‪.‬‬ ‫فیلم اگر خالی از این ویژگی باشد مثل یک ساندویچ است‪.‬‬ ‫خورده می شود و تمام‪ .‬تمام‪.‬‬ ‫فرهنگ‬ ‫نرســد‪ .‬چــه چیــزی در فیلــم مانــع می شــود؟‬ ‫می خواهم بحث را برای تکیه بر نقد درون متنی‬ ‫فیلم ادامه بدهیم‪.‬‬ ‫فیلم چند نکته قابل توجه دارد که باید مورد بحث‬ ‫قرار گیرد‪ .‬یکی فیلمنامه اســت‪ .‬فیلمنامه چند ایراد بزرگ‬ ‫دارد و به نظر من به شــدت نقص دارد‪ .‬یکی این است که‬ ‫شخصیت ها در فیلم ابد و یک روز تخته ای هستند‪ .‬غیر از‬ ‫شخصیت اصلی داستان که سمیه نام دارد و البته پرداخت‬ ‫شــده اســت‪ ،‬باقی کاراکترهــا در حد یک تیــپ پرداخت‬ ‫شده اند‪ .‬هیچ حرکت و رشــدی در پرورش شخصیت های‬ ‫دیگر داســتان دیده نمی شــود‪ .‬کارگردان هم بــا تکیه بر‬ ‫نماهای مدیــوم این اجــازه را بــه بیننده نمی دهــد که به‬ ‫شخصیت ها نزدیک شــود و فیلم هم به این شخصیت ها‬ ‫نزدیک نمی شــود‪ .‬این یــک حالت معلق وار بــرای درک‬ ‫شخصیت ها ایجاد می کند که به نظر ضعف اصلی فیلمنامه‬ ‫هم همین است‪.‬‬ ‫نکته دیگری کــه به نظرم باید دربــاره این فیلم گفته‬ ‫شــود‪ ،‬بافت کلی روایت اســت‪ .‬نگاه نژادپرســتانه و سیاه‬ ‫فیلم به کلی مخاطب را ازار می دهد‪ .‬در بخشی از فیلم این‬ ‫موضوع روایت می شود که افغان ها قصد دارند با پرداخت‬ ‫پول به پســر خانوده‪ ،‬خواهر او را بگیرند‪ .‬خب این بســیار‬ ‫حساسیت برانگیز اســت‪ .‬از این جهت می گویم که گویی‬ ‫کارگردان یا نویسنده اصرار داشــته حتما طرف مقابل این‬ ‫ماجرا یک افغان باشد‪ .‬من از شما می پرسم برای مثال اگر‬ ‫یک فرد ایرانی بود‪ ،‬خللی در داســتان ایجاد می شد؟ این‬ ‫موضوع به سختی مخاطب جدی سینما را ازار می دهد‪ .‬نه‬ ‫حتی صرفا مخاطب جدی سینما‪ ،‬بلکه هر کسی که بخواهد‬ ‫فیلم را ببیند ممکن است با این مساله مواجه شود که گویا‬ ‫کارگردان کار قرار است یک پیام نژادپرستانه در فیلمش به‬ ‫مخاطب القا کند‪.‬‬ ‫خب البته خود کارگردان معتقد اســت که ســعی‬ ‫کرده مبتنی بر یک داســتان واقعــی این فیلم را‬ ‫بسازد‪.‬‬ ‫به هر حال وقتی فیلمی ســاخته می شود‪ ،‬دنیای‬ ‫خودش را می ســازد‪ ،‬منطق درونی متن بایــد منطق یک‬ ‫جهان کامل نشانه شناختی بر اساس گفتمان اصلی فیلم‬ ‫باشــد‪ .‬اینها خب البته به فیلمنامه ارتباط دارد‪ .‬من گمان‬ ‫می کنم در کارگردانی هم ایرادهــای بزرگی وجود دارد‪ .‬از‬ ‫این جهت به موضوع کارگردان هم اشاره می کنم که ابد و‬ ‫یک روز هم سیمرغ متن را گرفته و هم سیمرغ کارگردانی‬ ‫را‪ .‬من معتقدم که ســعید روســتایی در این فیلم به جای‬ ‫کارگردانی‪ ،‬نان شلوغ بازی اش را خورده است‪ .‬فیلم پر از‬ ‫تنش و درگیری است و بیشتر بار دکوپاژ هم در این تنش ها‬ ‫روی مدیوم شات است‪ .‬انتخاب نمای مدیوم البته می تواند‬ ‫به درک فضایی که دارد روایت می شود کمک کند‪ ،‬اما خب‬ ‫توالی مدیوم شات های متعدد امکان شناخت شخصیت ها‬ ‫را بــه مراتب تضعیف می کنــد‪ .‬به همین خاطر اســت که‬ ‫می گویم نــه فیلمنامه کمکی به شــناخت شــخصیت ها‬ ‫کرده‪ ،‬نه حتی کارگردانی‪ .‬نــگاه کنید دادن جایزه ای مثل‬ ‫ســیمرغ کارگردانی به یک کارگردان جوان نه حتی با این‬ ‫اســتدالل که در مقابــل کار خوب و دقیــق حاتمی کیا به‬ ‫لحاظ کارگردانی در فیلم بادیــگارد و دیگران بلکه باتوجه‬ ‫به این نکته که کار اول یک کارگردان جوان است‪ ،‬درست‬ ‫نیست‪ .‬شما فکر کنید که چنین کارگردانی باید فیلم دومش‬ ‫را چگونه بســازد که هم انتظارها و توقع ها را پوشش بدهد‬ ‫و هم اینکه با فیلم دومش بتواند از تصمیم هیات داوران‬ ‫که به فیلم اولش سیمرغ دادند‪ ،‬دفاع کند؟ به هر حال من‬ ‫فکر می کنم اگرچه ابد و یــک روز به عنوان فیلم اول یک‬ ‫کارگردان جوان قابل قبول و قابل توجه است‪ ،‬اما اتفاقی‬ ‫که منجر به کســب جوایز متعدد برای این فیلم شــد‪ ،‬در‬ ‫جشنواره افتاد نه در فیلم‪.‬‬ ‫‪293‬‬ ‫ماموریت جانشین بالتر‬ ‫ورزش‬ ‫پرون‬ ‫د‬ ‫ه‬ ‫اول‬ ‫اینفانتینو چگونه رئیس فیفا شد‬ ‫‪294‬‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫ورزش‬ ‫انقالب در زوریخ‬ ‫جیانیاینفانتینودبیرکلسابقیوفاحاالمهمترینپستفیفارابه دستاوردهوجانشین‬ ‫سپ بالترشدهاست‪.‬ایاحضوراینمردسوئیسیدرفیفا پایانیبرفسادگستردهدراینسازمان‬ ‫خواهد بود؟ این سوالی است که برای رسیدن به پاسخ ان باید کمی صبر کنیم‪ .‬به خصوص‬ ‫اینکهعده ایمعتقدندقرارگرفتنهمکارسابقمیشلپالتینیدراینپست‪،‬قرارنیستاتفاق‬ ‫امیدوارکننده ایمحسوبشود‪.‬‬ ‫ورزش‬ ‫شیخ سلمان قابل اعتماد نبود‬ ‫فیفا در سالی که گذشت به متن حاشیه‬ ‫تبدیل شد‬ ‫ماموریت غیرممکن جانشین بالتر‬ ‫اینفانتینو با قانون بورژوایی نمی تواند فساد در‬ ‫فیفا را ریشه کن کند‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫‪295‬‬ ‫‪1‬‬ ‫ورزش‬ ‫بهتر است از ساختار فیفا شــروع کنیم؛ کنفدراسیون‬ ‫فوتبال جهان ‪ ۲۰۹‬عضو دارد‪ .‬یعنی اعضای فیفا بیشــتر از‬ ‫سازمانمللمتحدهستند‪.‬‬ ‫کشورهایاروپاییعضویوفا‪،‬کشورهایافریقاییعضو‬ ‫«کاف»‪ ،‬کشورهای امریکای شــمالی و مرکزی و کارائیب‬ ‫عضو«کونکاکاف»‪،‬کشورهایاسیاییعضو«ای افسی»‪،‬‬ ‫کشورهای امریکای جنوبی عضو «کونمبول» و کشورهای‬ ‫اقیانوسیههمعضو«اوافسی»هستند‪.‬‬ ‫تمام‪ ۲۰۹‬عضو در کنگره فیفا شرکت می کنند و در واقع‬ ‫کنگرهباالتریننهادقانون گذاریاست‪.‬بدانمعناکهتصویب‬ ‫قوانین جدید‪ ،‬پذیرش عضو تازه‪ ،‬برگزاری انتخابات‪ ،‬از جمله‬ ‫انتخاب رئیس و همچنین از سال ‪ ۲۰۱۱‬میالدی‪ ،‬انتخاب‬ ‫میزبانبازی هایجام جهانیوظایفکنگرهبه شمارمی رود‪.‬‬ ‫هر عضو حق یک رای دارد و منابع مالی هم بر اســاس‬ ‫ظرفیت فوتبال هر کشور تقسیم می شود‪ .‬اگر چه انتخابات‬ ‫درایننهاددموکراتیکاستامابرخیبرابریرایکشورهای‬ ‫کوچکوبزرگراعاملایجادفسادمی دانند‪.‬به طورمثالرای‬ ‫جزیرهکوچک مونتسرات با المانیکی است‪.‬کمیته اجرایی‬ ‫زیر مجموعهکنگرهاست‪.‬اینکمیتهمسئولبرگزاریبازی ها‬ ‫ورشدوشکوفاییفوتبالاست‪.‬‬ ‫زمزمه فساد در فیفا‬ ‫زمزمه فساد در فیفا از زمان ریاست ژائو هاوه النژ شروع‬ ‫شد؛مردیکه‪ ۲۴‬سالریاستفیفارابر عهدهداشتوهمیشه‬ ‫اتهاماتیعلیهاومطرحبود‪.‬‬ ‫بر اســاس مــدارک دادگاه ســوئیس او و دامــادش‬ ‫ریکاردو تیکسیریا‪ ،‬رئیس پیشــین فدراسیون فوتبال برزیل‬ ‫با سوءاســتفاده از قدرت و واگــذاری غیر قانونی حق پخش‬ ‫تلویزیونی میلیون ها دالر به جیب زدند امــا اتهام او هرگز به‬ ‫اثباتنرسید‪.‬‬ ‫سپ بالتر‪ ،‬دبیرکل فیفا جانشــین هاو ه النژ شد‪ .‬البته‬ ‫خیلی ها معتقدند که پیش از ریاست بالتر فیفا در مسیر فاسد‬ ‫شــدن قرار گرفته بود اما پس از حضور بالتر این فساد ابعاد‬ ‫دیگریبهخودگرفت‪.‬‬ ‫‪296‬‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫ورزش‬ ‫میزبان های دردسرساز‬ ‫اعطای میزبانی به روسیه و قطر؛ حساسیت اف بی ای‬ ‫از همین جا شروع شد‪ .‬وقتی پلیس فدرال امریکا‪ ،‬اف بی ای‬ ‫به کمک همتایان سوئیســی خود تحقیقاتی را درباره نحوه‬ ‫انتخاب میزبان های جام جهانــی ‪ ۲۰۱۸‬و ‪ ۲۰۲۲‬اغاز کرد‪.‬‬ ‫در این میان چاک بلیزر‪ ،‬عضو ســابق هیــات اجرایی فیفا با‬ ‫همکاری اف بی اینقشمهمی درروندتحقیقاتداشت‪.‬‬ ‫اوپیش ترزندگیاشرافیداشت‪.‬استفادهازهواپیمای‬ ‫شخصی‪ ،‬دوســتان معروف‪ ،‬زندگی در یک اپارتمان در برج‬ ‫ ترامپ که کرایه ان ماهی ‪ ۱۸‬هزار دالر است و صرف هزینه‬ ‫شــش هزار دالر در ماه بــرای گربه اش بخشــی از زندگی او‬ ‫بود‪ .‬او در مدت ‪ ۲۰‬سال کار میلیون ها دالر پول به جیب زد‪.‬‬ ‫پرداخت نکردن مالیات به مدت ‪ ۱۰‬سال موجب شد تا توجه‬ ‫ی ای و اداره مالیات امریکا به او جلب شود‪ .‬او‬ ‫مقام های اف ب ‬ ‫درسال‪ ۲0۱۱‬میالدیاتهامفساد‪،‬تبانی‪،‬پولشوییوداشتن‬ ‫حساب هایغیر مجازراپذیرفت‪.‬‬ ‫اما یکی دیگــر از چهره هــای مورد اتهام جــک وارنر‬ ‫بود‪ .‬او حق پخش تلویزیونی بازی های جام جهانی ‪ ۲۰۱۰‬و‬ ‫‪ ۲۰۱۴‬میالدی را ‪ ۹۵‬درصد ارزانتــر از قیمت واقعی خرید و‬ ‫ان را به مراتب گرانتر فروخت و سود هنگفتی به دست اورد‪.‬‬ ‫او همچنین اعتراف کرد کــه رای خود برای انتخاب میزبان‬ ‫جام جهانیرادرازایدریافتمبلغ‪ ۱۰‬میلیوندالربهافریقای‬ ‫جنوبیفروختهاست‪.‬‬ ‫فساد در فیفا چه ارتباطی به امریکا داشت؟‬ ‫فوتبــال در امریــکا ورزش محبوبی نیســت‪ ،‬ولی چرا‬ ‫مقام های این کشــور در پی مبارزه با فســاد در فیفا هستند؟‬ ‫فیفا و زیر مجموعه ان از طریق فروش تبلیغات و حق پخش‬ ‫تلویزیونــی رقابت های مختلــف درامد هنگفتی به دســت‬ ‫می اورند‪ .‬شــرکت های مختلف هــم برای برنده شــدن در‬ ‫مناقصه ها به مقام های فیفا رشــوه می دهند‪ .‬حال برخی از‬ ‫این پرداخت رشــوه ها در امریکا بود ه یا از طریق بانک های‬ ‫امریکایی انجام گرفته اســت‪ .‬جیمــز کومی‪ ،‬رئیس پلیس‬ ‫فدرال امریکا‪ ،‬اف بی ای‪ ،‬گفته اگر در خاک این کشور یا از‬ ‫طریق بانک های این کشور فسادی انجام گیرد‪ ،‬نهاد تحت‬ ‫امرشدخالتخواهدکرد‪.‬مقام هایامریکاییبهقانونمبارزه‬ ‫با فساد ســازمان یافته «ریکو اکت» استناد می کنند‪ .‬رودی‬ ‫جولیانی با استفاده از این قانون در دهه ‪ ۸۰‬سران پنج فامیل‬ ‫مافیاییرادستگیرکرد‪.‬‬ ‫در سال ‪ ۲۰۱۵‬میالدی‪ ۴۱ ،‬شخص حقیقی و حقوقی‬ ‫مرتبط با فیفا‪ ،‬در امریکا تحت پیگرد قانونی قرار گرفتند‪۱۲.‬‬ ‫نفر از ‪ ۲۴‬عضو هیات اجرایی که قطر و روســیه را به میزبانی‬ ‫جام جهانی انتخاب کردند به فســاد و تبانی متهم شدند‪ .‬در‬ ‫میان انها نام سپ بالتر‪ ،‬رئیس فیفا و میشل پالتینی‪ ،‬رئیس‬ ‫یوفادیدهمی شود‪.‬‬ ‫فیفابه عنوانیکسازمانغیر انتفاعیسودقابلتوجهی‬ ‫بهدستمی اورد‪.‬امامهمترینمنبعمالیفیفاکجاست؟مسلما‬ ‫جام جهانــی مهم ترین منبع درامد فیفا ســت‪ .‬فیفا می گوید‬ ‫برگزاری جام جهانی ســال ‪ ۲۰۱۴‬در برزیل بسیار موفق بوده‬ ‫اســت‪ .‬از نقطه نظر مالی این رویداد بین سال های‪ ۲۰۱۱‬تا‬ ‫‪ ۲۰۱۴‬حجم کل درامد فیفا را به رقم ‪ ۴‬میلیارد و ‪ ۸۰۰‬میلیون‬ ‫دالر رسانده است‪ .‬اما دقیقا این حجم از پول از کجا می اید؟‬ ‫قسمت عمده ان به فروش حق پخش رویدادها از تلویزیون‬ ‫مربوطمی شود‪.‬‬ ‫امابدنیستنگاهیبهتقسیم بندیشرکایمالیتجاری‬ ‫فیفا داشته باشــیم‪ .‬شــرکای مالی تجاری فیفا به سه دسته‬ ‫تقسیم می شوند‪ :‬در راس انها شــش شرکت وجود دارد که با‬ ‫فیفا روابط تجاری بسیار نزدیکی دارند و می توانند حامی مالی‬ ‫همه رویدادها باشند‪ .‬به لیســت مربوط به جام جهانی سال‬ ‫‪ ۲۰۱۴‬توجه کنید‪ .‬قراردادهای چندین ساله برای این رویداد‬ ‫منعقدشد‪:‬ادیداس‪،‬کوکاکوال‪،‬هیوندای‪-‬کیاموتورز‪،‬شرکت‬ ‫هواپیماییامارات‪،‬سونیوویزا‪.‬‬ ‫شــرکت ســونی و کمپانی هواپیمایی امارات رابطه و‬ ‫همکاریخودبافیفاراقطعکردند‪.‬انهاازعدمتمایلخودبرای‬ ‫تمدید قرارداد پس از سال‪ ۲۰۱۴‬خبر دادند‪.‬‬ ‫گروه دوم شــرکت هایی هســتند که برای یک رویداد‬ ‫ی یا جام کنفدراسیون ها با فیفا قرارداد‬ ‫خاص‪ ،‬یک جام جهان ‬ ‫همکاریتجاریمی بندند‪.‬‬ ‫و اخرین گروه حامیان ملی نام گرفته است‪ .‬این گروه با‬ ‫حامیان مالی در کشورهایی که رویداد ورزشی را سازماندهی‬ ‫می کنند ارتباط دارد‪ .‬اما برگزاری یک رویداد برای کشورهای‬ ‫میزبانبهغیرازافتخارچهمنفعتیدارد؟‬ ‫کشورها برای به دســت اوردن میزبانی پرطرفدارترین‬ ‫رویدادورزشیجهانبایکدیگررقابتسختیدارند‪.‬برندهاین‬ ‫رقابت باید خود منابع مالی مربوط به زیرساخت های ضروری‬ ‫و ساخت مکان های مسابقه را تامین کند‪ .‬هزینه های مربوط‬ ‫به برگزاری جام جهانی برزیل حــدود ‪ ۱۵‬میلیارد دالر ارزیابی‬ ‫شدهاست‪.‬ازاینرقمتنها دومیلیارددالرازصندوقفیفاخارج‬ ‫شدهاست‪.‬ایننهاداعتقادداردهزینه هایمرتبطباساختارها‬ ‫مستقیمابههزینه هایبرگزاریجام جهانیمربوطنمی شود‪.‬‬ ‫بین ســال های ‪ ۲۰۱۱‬تا ‪ ۲۰۱۴‬میــادی ‪ ۵‬میلیارد و‬ ‫‪ ۷۱۸‬میلیــون دالر درامد منهــای ‪ ۵‬میلیــارد و ‪ ۳۸۰‬میلیون‬ ‫مخارج مساوی است با ‪ ۳۳۸‬میلیون دالر‪ .‬از این رقم مالیات‬ ‫پرداختی فیفــا ‪ ۷۵‬میلیون دالر بوده اســت‪ .‬این رقم معرف‬ ‫‪ ۲۲‬درصد درامد این نهاد است‪ .‬اما این میزان از مالیات تنها‬ ‫حدود یک درصد حجــم کلی درامد فیفا در یــک دوره چهار‬ ‫ساله است‪ .‬بنابراین جام جهانی رویدادی است که بیشترین‬ ‫میزان سوددهی را برای فیفا که سازمانی غیرانتفاعی است‬ ‫در پی دارد‪.‬‬ ‫اگر این پول از کشور میزبان بیاید ایا فیفا مالیات خود را‬ ‫به حساب این کشور واریز می کند؟ خیر‪ ،‬زیرا برای جام های‬ ‫جهانی مالیات به فیفــا تعلق نمی گیرد و ایــن نهاد معاف از‬ ‫پرداختمالیاتبرایجام هایجهانیاست‪.‬‬ ‫فساد فراگیر در فوتبال جهان‬ ‫بســیاری از مردم در سراســر جهان هرگز باور نداشتند‬ ‫که مراســم توپ طالی فیفا‪ ،‬ســاختگی باشــد‪ .‬کسی باور‬ ‫نمی کرد امتیاز میزبانی کشوری‪ ،‬چهارسال قبل از رای گیری‬ ‫از فدراســیون ها قطعی شــده باشــد‪ .‬برای هیچ کس قابل‬ ‫هضم نبود که کره جنوبی و ژاپن برای میزبانی و تعیین نتایج‬ ‫جام جهانی‪ ۲۰۰۲‬رشوهدادهباشند‪.‬‬ ‫شاید در حدود یک دهه به صورت نامنظم و گاه پنهانی‬ ‫از فساد در خانه فوتبال نوشته شد‪ .‬خبرنگار گاردین را به مرگ‬ ‫تهدید کردند‪ .‬نویسنده گلوبال اسپورتک جریمه نقدی شد‪.‬‬ ‫روزنامه دپورتیستا ســهمیه دولتی کاغذ خود را از دست داد‪.‬‬ ‫مارکا‪ ،‬نویسنده ســتون فوتبال زنان مادرید را برای سه ماه به‬ ‫گرفتن مرخصی بدون حقوق محکوم کرد‪ .‬شــاید همه این‬ ‫محافظه کاری هابرایاینبودکهافشاکنندگانسندیدرخور‬ ‫اثبات مدعای خود در اختیار نداشتند یا از قدرت کافی برای‬ ‫مبارزهباخیانتکارانبرخوردارنبودند‪.‬‬ ‫چه کسی قبول می کرد برزیل به دلیل حق السکوتش‪،‬‬ ‫به میزبانی جام جهانی‪ ۲۰۱۴‬دست پیدا کرده باشد؟ چگونه‬ ‫دومیلیون یورو پاداش بدون فاکتور و رسید از جیب بالتر به‬ ‫جیب پالتینی سرازیر شد؟ چگونه بیش از‪۴۰‬میلیون یورو از‬ ‫حسابارزیبارسلونابهدوبانکبزرگدرتل اویوواریزشد؟‬ ‫بیش از ‪۵۰۰‬میلیون یورو‪ ،‬معادل نیم میلیارد یورو‪ ،‬در‬ ‫مدتدوسالدرساختمانفیفامسیرپولشویی‪،‬تقلبوفریب‬ ‫مالیاتی را طی کرد و هیچ اتفاقی رخ نداد‪ ،‬تا اینکه امریکا در‬ ‫یک غفلت تاریخی از سوی بالتر به حق خودش نرسید‪ .‬این‬ ‫شاید اولین باری بود که امریکا سرش بی کاله می ماند‪ .‬این‬ ‫کشورتامدتیصبرکردتاشایدپیرمردفرصت طلباشتباهش‬ ‫راجبرانکند‪،‬اماهمیشهاتفاقاتهمان طوریپیشنمی رود‬ ‫کهشمامی خواهیدواینتنهایکمعناداشت؛دومینویفساد‬ ‫درفوتبالجهانبهکارافتادهبود‪.‬‬ ‫در ماه می‪۱۴ ،۲۰۱۵‬نفر از جملــه تعدادی از مقامات‬ ‫عالی رتبهفیفا بهاتهامفسادمالیدرزوریخسوئیسبازداشت‬ ‫شدند‪ .‬حکم جلب این افراد به درخواست وزارت دادگستری‬ ‫ایاالت متحده توسط دادگاهی در نیویورک صادر شد‪ .‬اتهام‬ ‫انها اخاذی‪ ،‬کالهبرداری و پولشویی عنوان شده بود‪ .‬اتهام‬ ‫ورزش‬ ‫تابلوی نقا شی پیکاسو در دستان پالتینی‬ ‫این ســازمان را زیر نظر داشــت‪ .‬دادســتانی ایاالت متحده‬ ‫مدارکی در دســت دارد کــه در انتخابــات ریاســت فیفا در‬ ‫سال‪ ،۲۰۱۱‬یکی از نامزدها پاکت های حاوی مبلغ ‪40‬هزار‬ ‫دالر را به نهادهای واجد شــرایط داده تــا از او حمایت کنند‪.‬‬ ‫حمایت مالی یک شرکت لباس ورزشی از تیم برزیل نیز یکی‬ ‫دیگر از موارد اتهامی بود که مقام هــای فیفا در ان متهم به‬ ‫دریافت رشــوه بودند‪ .‬مقام های اتحادیــه فوتبال امریکای‬ ‫شــمالی و مرکزی و کارائیب‪ ،‬موســوم به کونکاکاف و فیفا‪،‬‬ ‫متهمبهدریافتبیشاز‪۱۵۰‬میلیون دالررشوهبرایدادنحق‬ ‫پخشتلویزیونیبرایچندین دورهمسابقاتازجملهدوره های‬ ‫متوالی جام جهانی و کوپا امریکا(‪ )Copa America‬بودند‪.‬‬ ‫نکته جالب در این میان‪ ،‬این بود که وقتــی به روزنامه های‬ ‫اروپایی مراجعه می شد‪ ،‬ردپایی از این فسادها دیده نمی شد‪.‬‬ ‫درســت در روزی که بالتر هم بعد از فــراز و فرودی طوالنی‪،‬‬ ‫بازداشت می شد‪ ،‬تیتر اول بخش فوتبال روزنامه میرر‪ ،‬ترمیم‬ ‫چمننیوومبلیبودوتیتراولروزنامهمارکایاسپانیابهضیافت‬ ‫شامی در فدراسیون این کشــور مربوط می شد‪ ،‬اما وقتی به‬ ‫سراغ روزنامه های مســتقل یا الاقل نیمه مستقل در اروپای‬ ‫شرقیمی رفتیم‪،‬متوجهمی شدیمکهاوضاعکمیبهتراست‬ ‫وتیترهاهمان طورکهبایدباشند‪،‬حکمی شدند‪».‬‬ ‫از طرفی‪ ،‬جزئیات اقرارهای چاک بلیزر‪ ،‬مقام بلندپایه‬ ‫ســابق فیفا‪ ،‬در جریان یک جلسه دادگاه در ســال‪ ۲۰۱۳‬در‬ ‫نیویورک به عنوان بخشی از اســناد دادگاه منتشر شد‪ .‬بلیزر‬ ‫که امریکایی است‪ ،‬البته در ارتباط با جام جهانی‪ ۱۹۹۸‬رشوه‬ ‫دریافت کرد‪ .‬امریکا یک پرونده بزرگ جنایی درباره فساد در‬ ‫فیفا تشکیل داد‪ .‬وزارت دادگستری مدعی بود که این افراد‬ ‫طی یک دوره‪۲۴‬ســاله در مجموع بیش از‪۱۵۰‬میلیون دالر‬ ‫رشوهگرفته اند‪.‬‬ ‫بلیزر از ‪۱۹۹۰‬تــا‪ ۲۰۱۱‬دومین مقــام بلندپایه بخش‬ ‫امریکای شــمالی و مرکــزی و حــوزه کارائیب فیفا بــود و از‬ ‫‪۱۹۹۷‬تــا‪ ۲۰۱۳‬در کمیتــه اجرایی فیفا عضویت داشــت‪.‬‬ ‫براســاس ان اســناد‪ ،‬بلیــزر در دادگاه گفــت‪« :‬از حوالــی‬ ‫ســال‪2۰۰۴‬تا‪ ،۲۰۱۱‬من و دیگــران در کمیتــه اجرایی با‬ ‫پذیرش رشوه برای انتخاب افریقای جنوبی به عنوان میزبان‬ ‫جام جهانی‪ ۲۰۱۰‬و پذیرش رشــوه و پول زیرمیزی برای حق‬ ‫پخشوسایرحقوقکاپ هایطالیی‪،۲۰۰۰،۱۹۹۸،۱۹۹۶‬‬ ‫‪ ۲۰۰۲‬و‪( ۲۰۰۳‬قهرمانی هایمنطقه ایبرایتیم هایملی)‬ ‫موافقتکردیم‪».‬سایراقرارهادرمیان ‪ 10‬اتهاماوکهدریک‬ ‫سند‪۴۰‬صفحه ایثبتشدهشاملفرارازپرداختمالیاتبود‪.‬‬ ‫درواقعموضوعفسادفیفامربوطبهیکی‪،‬دوسالنمی شد‪.‬در‬ ‫ایندستگیری هایگستردهفساد‪20‬سالاخیربررسیشد‪.‬‬ ‫در گزارشی که روزنامه امریکایی نیویورک تایمز منتشر‬ ‫کرد‪،‬کمیتهاجراییفیفابهجرمگرفتنرشوهوحقکمیسیون‬ ‫متهم شده و زدوبند گسترده ای برای دادن امتیاز میزبانی به‬ ‫ن گذشته کمیته بازاریابی‬ ‫کشورهای مختلف داشته اند‪ .‬از ای ‬ ‫هم به جرم البی با شــبکه های تلویزیونی مختلف‪ ،‬متهم به‬ ‫گرفتنرشوه هایمتعددشد؛اینموضوعهمان طورکهگفته‬ ‫شد‪،‬تازگینداشتومربوطبهفساد‪20‬سالاخیردرفیفابود‪.‬‬ ‫تعلیق بالتر و همراهانش‬ ‫پس از افشای فساد در فیفا کمیته اخالق فیفا با صدور‬ ‫بیانیه ای‪،‬چهارعضوارشدفدراسیونجهانیفوتبالراتعلیق‬ ‫کرد‪ .‬کمیته اخالق فیفا ضمن صــدور این بیانیه اعالم کرد‬ ‫که ســپ بالتر رئیس‪ ،‬ژروم والکه دبیرکل‪ ،‬میشل پالتینی‬ ‫نایب رئیس و رئیس یوفــا و چونگ مونگ جون‪ ،‬نایب رئیس‬ ‫سابق فیفا به مدت مشخصی از پست خود تعلیق یا محروم‬ ‫ی که جلوی حضور هر چهار عضو در ریاســت‬ ‫شــدند؛ حکم ‬ ‫فیفاراگرفت‪.‬‬ ‫این احکام در صورتی صادر شد که بالتر و والکه دلیلی‬ ‫برای ادامــه حضور در فیفا نداشــتند اما دو نفــر دیگر هر دو‬ ‫برای حضور در انتخابات نامزد شــدند و با صــدور این حکم‬ ‫نمی توانستنددیگردرانتخاباتشرکتکنند‪.‬‬ ‫در ایــن بیانیه امــده بود‪« :‬هانــس یو اخیــم اکرت‪،‬‬ ‫رئیس کمیته اخالقی فیفا‪،‬ســپ بالتر رئیس فیفا‪ ،‬میشل‬ ‫پالتینی‪ ،‬رئیس یوفا و نایب رئیس فیفا و ژروم والکه‪ ،‬دبیرکل‬ ‫فیفا را با محرومیتــی ‪ 90‬روزه روبه رو کرده اســت‪ .‬دوره این‬ ‫محرومیت ممکن است در ادامه افزایش پیدا کند‪ .‬همچنین‬ ‫چونگ مونگ جون‪ ،‬نایب رئیس سابق فیفا نیز با محرومیتی‬ ‫شش ساله و پرداخت ‪ 100‬هزار فرانک سوئیس روبه رو شده‬ ‫است‪ .‬تحقیقات بر این پرونده ها توسط کمیته اخالقی فیفا‬ ‫انجام شده است‪ .‬این تحقیقات به رهبری دکتر کرنل بوربلی‬ ‫اغازشدهومسئولتحقیقاتدررابطهبابالتر‪،‬اریاالیروبرت‬ ‫تورس و مسئول تحقیقات راجع به پالتینی‪ ،‬خانم ونسا االرد‬ ‫بوده است‪ .‬همچنین تحقیقات راجع به چونگ مونگ جون‬ ‫نیز در ژانویه ‪ 2015‬پــس از انجام تحقیقات و دســتیابی به‬ ‫گزارشاتیمبنیبررشوهبرایدریافتحقمیزبانیجام جهانی‬ ‫‪ 2022‬شروعشد‪.‬کمیتهاخالقینمی توانددربارهجزئیاتاین‬ ‫تصمیممطلبیمنتشرکندتاوقتیاینحکم هانهاییشود‪».‬‬ ‫اما حکــم نهایی صادر شــد‪ .‬کمیته اخالقــی فیفا در‬ ‫ماه دســامبر به علت اقدام بالتر در پرداخت غیرقانونی مبلغ‬ ‫دو میلیوندالرازمحلحساب هایفیفابهپالتینی‪،‬ایندونفر‬ ‫رابهمدتهشتسالازهرگونهفعالیتدرفوتبالمحرومکرد‪.‬‬ ‫با صدور حکم جدید کمیته استیناف‪ ،‬بالتر که به مدت‬ ‫‪ 18‬سال رئیس فیفا بود و پالتینی رئیس اتحادیه فوتبال اروپا‬ ‫نمی توانستنددرکنگرهحضورپیداکنند‪.‬‬ ‫بااینحالدرشرایطیکهفیفابهدنبالاجرایاصالحات‬ ‫بود و از اعضای فیفا می خواست از اصالحات استقبال کنند‪،‬‬ ‫استدالل کمیته اســتیناف به اعتقاد خیلی ها برای کاهش‬ ‫محرومیتایندونفرمایهشرمندگیبود ؛‬ ‫هرچنداتاقتفحص کمیت هاخالقفیفااعالمکردبرای‬ ‫تبدیل محرومیت هشت ساله بالتر و پالتینی به محرومیت‬ ‫مادام العمر‪،‬درخواستمی دهد‪.‬‬ ‫کمیت هاخالقاعالمکردکهحکمهشتسالمحرومیت‬ ‫بالتروپالتینیبرایاتهامانهاکماست‪.‬پیشازایننیزاتاق‬ ‫تفحص کمیت ه اخالق‪ ،‬درخواســت محرومیت مادام العمر‬ ‫برای این دو نفر داده بود و بعد از محرومیت هشت ساله انها‪،‬‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫ساندیتایمزادعاکردکهوالدیمیرپوتین‪،‬رئیس جمهور‬ ‫روســیه‪ ،‬در موفقیــت این کشــور بــرای کســب میزبانی‬ ‫جام جهانی‪ ۲۰۱۸‬نقش عمده ای داشــت و حتی توانســت‬ ‫ســپ بالتر‪ ،‬رئیس فیف ا را در البی گری برای کسب ارا به کار‬ ‫گیرد‪ .‬ادعای دیگر این بود که مسئوالن روسیه با هدیه دادن‬ ‫یک تابلوی نقاشی که گفته می شد اثر پیکاسو بوده‪ ،‬حمایت‬ ‫میشلپالتینی‪،‬رئیسفدراسیوناروپ اراهمجلبکردند‪.‬قطر‬ ‫هم از نفوذی که به عنوان یک صادرکننده عمده گاز در بازار‬ ‫جهانی انرژی دارد‪ ،‬برای کســب میزبانی جام جهانی‪۲۰۲۲‬‬ ‫استفادهکرد‪.‬‬ ‫اما اوضاع اسفناک تر از ان بود که بالتر و اطرافیانش‬ ‫تصور می کردنــد‪ .‬وقتی پله هم وارد میدان شــد‪ ،‬خانه فیفا‬ ‫به واقع لرزید‪ .‬پله از سپ بالتر خواست درباره اتفاقاتی که در‬ ‫دوران ریاست او در سازمان جهانی فوتبال افتاده‪ ،‬صداقت‬ ‫داشته باشــد‪ .‬بدین ترتیب اتهامات بسیاری علیه مسئوالن‬ ‫یبرایبارپنجمبهریاست‬ ‫ارشدفیفامطرحشد‪.‬بالتردرماهم ‬ ‫فیفا برگزیده شد‪ ،‬ولی بالفاصله استعفای خود را اعالم کرد‪.‬‬ ‫ایناقدامدرپیمتهمشدن‪ ۹‬نفرازهمکاراناوبهپولشوییو‬ ‫رشوه گیریصورتگرفت‪.‬‬ ‫اسطورهفوتبالبرزیل‪،‬توصیهویژه ایبهرئیس‪۷۹‬ساله‬ ‫فیفا کرد‪ .‬پله گفت‪« :‬فرانتس بکن باوئــر از من دعوت کرد‬ ‫که به فیفا کمک کنم‪ .‬ما دو‪ ،‬ســه سال با یکدیگر همکاری‬ ‫داشتیم‪ .‬مشاهده رسوایی های اخیر بســیار تاسف برانگیز‬ ‫اســت‪ ».‬وی در ادامه به شــبکه ایتالیایی اسکای اسپورت‬ ‫گفت‪« :‬من دقیقا نمی دانم که چه اتفاقی افتاده است‪ ،‬ولی‬ ‫چیزهایزیادیبهگوشمی رسد‪.‬بعدازماجراهایاخیر‪،‬من‬ ‫بهبالترتوصیهمی کنمکهباصداقتبهانچهرخدادهاعتراف‬ ‫کند‪.‬این‪،‬همبرایاوبهتراستوهمبرایجامعهفوتبال‪».‬‬ ‫فشاردرحالیبیشترمی شدکهیکیازمقاماتامریکایی‬ ‫ومنبعاطالعاتیقابلاعتمادکهاسماوفاشنشد‪،‬بهروزنامه‬ ‫نیویورک تایمز‪ ،‬وال استریت ژورنال‬ ‫و خبرگزاری رویترز گفت‪:‬‬ ‫«فــرد با نفــوذ و‬ ‫رده باالیــی که در‬ ‫پرداخــت مبلغ‬ ‫مذکــور بــه‬ ‫اقــای وارنر‬ ‫نقشداشته‪،‬‬ ‫جروم والکه‪،‬‬ ‫د بیــر کل‬ ‫فیفــا بــوده‪.‬‬ ‫فیفا به شــدت‬ ‫اتهام هایمرتبطبا‬ ‫والکه و دیگر مدیران‬ ‫این نهاد را رد کرد‪ .‬بنابراین‬ ‫حملهامریکابهخانهفوتبال‪،‬‬ ‫یک شــبه صورت نگرفت‪.‬‬ ‫پلیس فدرال(اف بی ای) از‬ ‫چندسال پیش فعالیت های‬ ‫سپ بالتر مرد جنجالی فیفا‬ ‫باالخره کنار رفت‬ ‫پالتینی حاال همکار سابق اش را‬ ‫در راس فیفا می بیند‬ ‫ورزش‬ ‫دستگیرشدگان‪،‬مربوطبهمواردگستردهسوءاستفادهمالیدر‬ ‫فیفا ازجمله‪۱۰۰‬میلیون دالر رشوه‪ ،‬درخواست های میزبانی‬ ‫جام جهانیوحقپخشبازی هادر‪۲۰‬سالگذشتهبود‪.‬‬ ‫سپ بالتر‪ ،‬رئیس فدراســیون بین المللی فوتبال‪ ،‬به‬ ‫رسواییفسادبزرگمالیدرایننهادورزشیواکنشنشانداد‬ ‫و گفت‪« :‬اتهامات وارد شده به فیفا‪ ،‬باعث خجالت و تحقیر‬ ‫شدهاست‪.‬اعتمادیراکهداشتیم‪،‬ازدستداده ایموبایدان‬ ‫رادوبارهبهدستاوریم‪.‬چندماهایندهبرایفیفااساننخواهد‬ ‫گذشت‪.‬اطمیناندارمکهخبرهایبدبیشتریمنتشرخواهد‬ ‫شد‪،‬امااینبرای بازگرداندن اعتماد الزم است‪».‬‬ ‫‪297‬‬ ‫ورزش‬ ‫ماموریت غیرممکن جانشین بالتر‬ ‫اظهارنارضایتیکردهبود‪.‬سخنگویاتاقتفحصدراینباره‬ ‫گفت‪« :‬تایید می کنم که ما درخواست خواهیم داد‪ .‬بالتر اما‬ ‫قصدداردعلیهحکماعالمشدهاعتراضکند‪ .‬اودراینمدت‬ ‫هموارهانجامهرگونهعملخالفقانونیراردکردهاست‪».‬‬ ‫اینفانتینو با قانون بورژوایی نمی تواند فساد در فیفا را ریشه کن کند‬ ‫‪298‬‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫ورزش‬ ‫نهمین رئیس فیفا کیست؟‬ ‫جیانی اینفانتینو‪ ۴۵‬ساله که متاهل و دارای چهار فرزند‬ ‫دختر است‪ ،‬روز جمعه ‪ ۲۶‬فوریه در دومین دور رای گیری در‬ ‫نشستفوق العادهفیفادرسالن هالناشتادیونشهرزوریخ‪،‬‬ ‫باکسب‪ ۱۱۵‬رایاکثریتمطلقارا ‪،‬بهمدتسهسالریاست‬ ‫اینفدراسیونرابرعهدهگرفت‪.‬‬ ‫این وکیل ایتالیایی االصــل که به پنج زبان بین المللی‬ ‫مسلطاست‪،‬درسال‪ ۲۰۰۰‬میالدیوارداتحادیهفوتبالاروپا‬ ‫موسوم به یوفا شده و در موضوعات قانونی و تجاری مرتبط با‬ ‫فوتبالاروپابهکارگماردهشد‪.‬‬ ‫او به سرعت در این سازمان رشــد کرد و در سال ‪۲۰۰۹‬‬ ‫میالدیبهدبیرکلییوفامنصوبوعمالبهدستراستمیشل‬ ‫پالتینی‪ ،‬رئیس پیشین کنفدراسیون یوفا تبدیل شد‪ .‬پس از‬ ‫انکهپالتینیبهاتهامسوءاستفادهازقدرتبهمدتششسال‬ ‫از انجام هرگونه فعالیت مرتبط با فوتبال محروم شد‪ ،‬او خود را‬ ‫برایکسبپستریاستبرفیفانامزدکرد‪.‬‬ ‫اینفانتینو کــه مصمم به پیروزی در انتخابات ریاســت‬ ‫فیفا بود‪ ،‬پس از اعالم نامزدی خود برای این پست‪ ،‬به بیش‬ ‫از هفتاد کشور عضو فیفا از جمله ایران سفر و با ‪ ۱۵۰‬رئیس‬ ‫فدراسیونمالقاتکرد‪.‬اینفانتینوبه دنبالاناستکهاعتبار‬ ‫فیفارا بازگرداندهوتصویرانرانزدافکار عمومیاصالحکند‪.‬‬ ‫او تا سال‪ ۲۰۱۹‬میالدی فرصت دارد تا به برنامه هایش جامه‬ ‫عملبپوشاند‪.‬جیانىاینفانتینوکهنهمینرئیسفیفادرتاریخ‬ ‫‪ ۱۱۲‬ساله این سازمان محسوب می شود‪،‬بعد از این پیروزی‬ ‫در سخنانی کوتاه در جمع ‪ 207‬عضو فیفا گفت‪« :‬احساسم‬ ‫را نمی توانــم وصف کنم‪ .‬ســفر خاطره انگیزی بــه خیلی از‬ ‫کشور هاداشتم‪.‬‬ ‫فوتبال روزهــای بدی را گذرانــد‪ .‬می خواهم بار دیگر‬ ‫روی این بازی زیبا متمرکز شویم‪ .‬از همه شما تشکر می کنم‪،‬‬ ‫می خواهیم با هم کار کنیم‪.‬در محیــط فوتبال تنها مباحث‬ ‫فوتبالی مطرح خواهد شــد‪ .‬اجــازه دخالت های سیاســی‬ ‫نمی دهم زمان اغتشــاش در فوتبال به پایان رسیده است‪.‬‬ ‫تمامتالشمرابهکارخواهمبستتاثباتدرفوتبالپیداشود‪.‬‬ ‫ما تالش می کنیم که فیفا را به جایگاه اصلی اش برگردانیم‪.‬‬ ‫از امروز من رئیس تمام اعضای فیفا هستم؛ چه کسانی که‬ ‫به من رای دادند و چهکسانیکه رای شانفرد دیگری بود‪ ».‬‬ ‫همچنینویدراولیننشستمطبوعاتیخودباحضور‬ ‫نمایندگانرسانه هایبین المللیضمنادایاحترامبهمیشل‬ ‫پالتینی یاداور شد که چیزهای بسیاری از او اموخته و به این‬ ‫دلیلسپاسگزاراوست‪.‬‬ ‫رئیسجدیدفیفاکهبه دنبالایجاداصالحاتاست‪،‬در‬ ‫بخشی از سخنانش گفت‪« :‬ما به طور خستگی ناپذیری کار‬ ‫خواهیمکرد‪.‬چنینکاریابتداازخودمنشروعمی شودوتمام‬ ‫فدراسیون ها و کارکنان فیفا را دربرمی گیرد‪ .‬تا مطمئن شویم‬ ‫کهفوتبالرادوبارهبهفیفاوفیفارابهفوتبالبازگردانده ایم‪.‬این‬ ‫کاریاستکهبایدانجامدهیموچیزیاستکهمی خواهیم‪.‬‬ ‫ماتصویرفیفارابازسازیخواهیمکردومطمئنخواهیمشدکه‬ ‫همهازانچهانجامداده ایمراضیهستند‪».‬‬ ‫ایــا اینفانتینــو می تواند اعتبار از دســت رفتــه فیفا‬ ‫را بازگرداند؟ ایــا کنار زدن بالتــر و پالتینــی از معادالت‬ ‫ریاســت فوتبال جهان می تواند ضامــن محکمی برای از‬ ‫میان برداشتن فساد در فیفا باشــد؟ ایا در صورت اعطای‬ ‫میزبانی های مهم جهانی به معترضانــی چون انگلیس و‬ ‫امریکا انها باز هم در خصوص افشــای فساد گسترده در‬ ‫فیفا پیشقدم خواهند شد؟ اینها ســواالتی است که برای‬ ‫رسیدن به پاسخ ان باید صبر کنیم‪.‬‬ ‫بهمن فروتن‬ ‫‪2‬‬ ‫مربی فوتبال‬ ‫ما در تعریف سیستم ها از باز و بسته بودن انها حرف‬ ‫می زنیم ‪ .‬عده ای می گویند فوتبال یک سیستم باز است‪.‬‬ ‫انها تعریف شان این است که می گویند اگر ما یک شوت به‬ ‫سمت دروازه بزنیم و به پای مدافع حریف بخورد وارد دروازه‬ ‫نمی شــود‪ .‬بنابراین عناصری هســتند که باعث می شوند‬ ‫سیستم ما به هم بخورد‪ .‬چون عنصری به نام مدافع حریف‬ ‫اجازه گلزنی را از ما می گیرد‪ .‬یعنی سیستم ما ان عملکردی‬ ‫که مدنظر ما اســت را نــدارد‪ .‬اما فوتبال یــک جاهایی به‬ ‫سیستم بسته تبدیل می شود‪ .‬جایی که استادیوم تماشاگر‬ ‫را از برخــی اتفاقاتــی کــه درون باشــگاه ها می افتد جدا‬ ‫می کند و به طور کلــی فوتبال به درون اتاق ها و جلســات‬ ‫محرمانه می رود‪ .‬اینجا دیگر فوتبال ما یک سیستم بسته‬ ‫دارد‪ .‬فوتبال در وابســتگی متقابل با بقیه سیستم ها ست ؛‬ ‫سیستم هایی مثل اقتصاد و سیاست‪.‬‬ ‫من در سیستم سیاســی یک فکت از ماکیاولی پدر‬ ‫سیاستمداران جهان می اورم که می گوید هدف وسیله را‬ ‫توجیه می کند‪ .‬یعنی اینکه تو برای رســیدن به یک هدف‬ ‫شــرافتمندانه می توانی از راهی غیرشرافتمندانه استفاده‬ ‫کنی و این البته در دنیای سیاست مرسوم است‪ .‬اینکه برای‬ ‫رسیدن برای یک هدف شریف حتما راه شرافتمندانه ای را‬ ‫هم انتخاب کرد در سیاست نئولیبرالی جهانی هیچ جایی‬ ‫ندارد‪ .‬چون سیاســت نئولیبرالی می گوید هدف وســیله‬ ‫را توجیه می کند‪ .‬من تعجب می کنم‪ .‬از برخی دوســتان‬ ‫ورزشــی تعجب می کنم کــه می گویند خوب اســت که ما‬ ‫بگوییم به هــر دو نامزد فیفا رای داده ایــم‪ .‬این چه کاری‬ ‫اســت؟ جز اینکه اگر بگوییم بــه هر دو نامــزد انتخابات‬ ‫ریاست فیفا رای داده ایم به نوعی در مسیر ماکیاولی قرار‬ ‫گرفته ایم؟ جز اینکه برای رســیدن به هدف وسیله را هم‬ ‫توجیه کرده ایم‪ .‬حال انکه ما این اجازه را داریم که اصال‬ ‫نگوییم که به چه کســی رای داده ایم‪ .‬منفعت خودمان را‬ ‫گویی در این می بینیم که بگوییم هم به شیخ سلمان رای‬ ‫داده ایم هم به اینفانتینو‪ .‬بــا این کار مثال می خواهیم هم‬ ‫‪ AFC‬را دوســت نگه داریم هم فیفا را‪ .‬المــان ها هم رای‬ ‫دادند‪ .‬اما چگونه برخــورد کردند؟ ایا در جهــان جار زدند‬ ‫که ما هم به شیخ ســلمان رای دادیم هم به اینفانتینو؟ در‬ ‫عیم حال که انها تعیین کننده سیاســت نئولیبرالی جهان‬ ‫هستند‪ .‬انها چنین کاری نمی کنند اما ما در این مسیر قرار‬ ‫می گیریم‪ .‬این سیاســت از ان کشــورهایی مثل ما ست‪.‬‬ ‫چون ما در فوتبال اســتقالل شــخصیتی نداریــم‪ .‬ما در‬ ‫ورزش کشورمان یک پهلوانی داشتیم به نام پوریای ولی‪.‬‬ ‫او نماد شــرافت و وجدان بود‪ .‬شرافت مساله ای است که‬ ‫قدیم و جدید ندارد‪ .‬خیلی ها می گوینــد معادالت فوتبال‬ ‫طوری اســت که اصــا شــرافت و اخالق نمی شناســد‪.‬‬ ‫می گویند رقابت مهم اســت نه رفاقت چون فوتبال جهان‬ ‫حرفه ای است‪ .‬در صورتی که اتفاقا همان حرفه ای ها هم‬ ‫اگر میان شــان رفاقتی در کار نباشــد موفقیتی را به دست‬ ‫نمی اورند‪ .‬بنابراین مــا باید به جامعه مــان درس بدهیم‪.‬‬ ‫درس صداقت بدهیم‪ .‬درس حرفه ای گــری بدهیم‪ .‬اگر‬ ‫رای مان را به طور کلــی مخفی کنیم اصول حرفه ای گری‬ ‫را رعایت کرده ایــم و اگر طــوری وا نمود کنیــم که به هر‬ ‫دو نامــزد رای داده ایــم در حالــی که اصــا چنین کاری‬ ‫نکرده ایم‪ ،‬دروغ را نهادینه کرده ایم‪ .‬اگر شــیخ ســلمان‬ ‫تیر اهنی نیســت که بتواند ســاختمان فیفا را حفظ کند و‬ ‫پاکدســتی را به این ســاختار برگرداند باید ان قدر شجاع‬ ‫باشیم که به این موضوع اعتراف کنیم‪ .‬شما فکر می کنید‬ ‫انهایی که کرســی های مهم را در فوتبال جهان به دست‬ ‫اورده اند همگی اهل فریب و دروغ و دودوزه بازی هستند؟‬ ‫نه‪ .‬انها موضــع دارند‪ .‬مقابل جریانــات ضعیف و مدیران‬ ‫ضعیف در دنیای فوتبال محکم می ایستند و می گویند ما‬ ‫شــما را قبول نداریم‪ .‬این طوری می شود که در معادالت‬ ‫قدرت جایی برای خودشــان باز می کنند‪ .‬بنابراین فوتبال‬ ‫ما نباید از امثال شیخ سلمان بترسد‪ .‬در فیفایی که بالتر از‬ ‫فساد هاوه النژ و اینفانتینو از فســاد بالتر خبر داشته اند ما‬ ‫نگران چه چیزی هســتیم؟ از چه چیزی می ترسیم؟ البته‬ ‫اینفانتینو در نخســتین واکنش خود گفته که می خواهد با‬ ‫فساد گسترده در درون فیفا مبارزه کند‪ .‬اما حرف من اصال‬ ‫اینفانتینو نیســت‪ .‬اصال از بالتر نمی خواهم حرف بزنم‪.‬‬ ‫من می گویم موضع ما بعــد از رای دادن در انتخابات فیفا‬ ‫طوری نبود که جامعه فوتبال مان ا ز اقایان درس صداقت‬ ‫بیاموزد‪ .‬فوتبال به شــفافیت و قاطعیت نیــاز دارد‪ .‬اجازه‬ ‫بدهید منظورم را با این مثال بیشتر توضیح بدهم؛ المان ها‬ ‫می گویند افرادی که بین دو صندلی می نشینند هرگز موفق‬ ‫نخواهند شد‪ .‬اقای کفاشیان بین دو صندلی نشسته و تایید‬ ‫هم گرفته است‪ .‬باید بگویم خندند بر ان دیده کینجا نشود‬ ‫گریان! نگویید بهمن فروتن قدیمی است و فوتبال موضوع‬ ‫جدیدی است‪ .‬من می گویم شجاع باشیم‪ .‬مگر می شود به‬ ‫دو نفر رای داد‪ .‬شما قاعدتا به یک نفر رای داده اید‪ .‬شیخ‬ ‫ســلمان حرف های خنده داری زد‪ .‬ما نبایــد در کنار چنین‬ ‫مدیر متوهمی بایســتیم و از او دفاع کنیم‪ .‬مصاحبه کرده‬ ‫و گفته وحدت فاسدین باعث شد تا من نتوانم رئیس فیفا‬ ‫شوم‪ .‬این حرف اساسا خنده دار اســت‪ .‬چون اگر فوتبال‬ ‫جهان فاسد است در همه جای دنیا این فساد وجود دارد‪.‬‬ ‫در ‪AFC‬این فســاد هســت همان طور که در اروپا و افریقا‬ ‫و امریکا این فساد وجود دارد‪ .‬در ســوی مقابل من اصال‬ ‫به دنبال تطهیر اینفانتینو نیستم‪ .‬چون معتقدم انها هم در‬ ‫مقام تخریب شیخ سلمان کامال شیوه ماکیاولی داشتند‪.‬‬ ‫گفتند شیخ سلمان مقابل جنبش ازادیخواه بحرین قد علم‬ ‫کرده و برچســب هایی به او زدند تا شخصیت او را تخریب‬ ‫کنند و اتفاقا موفق هم شدند‪ .‬اینفانتینو دبیرکل یوفا بوده‪.‬‬ ‫مگر می شود او از فساد فیفا یا یوفا خبر نداشته است؟ برای‬ ‫متوجه شدن این موضوع که در سازمانی فساد وجود دارد‬ ‫مدت زمان زیادی الزم نیســت‪ .‬اینفانتینو سال ها دبیرکل‬ ‫یوفا بوده‪ .‬اینفانتینو در اظهارنظری گفته می خواهم با فساد‬ ‫مبارزه کنم و در مصاحبه دیگری گفته می خواهم پالتینی‬ ‫را برگردانم و از او به بهترین شــکل ممکن استفاده کنم‪.‬‬ ‫او گمان کرده که می تواند با سیاست بورژوایی به مبارزه با‬ ‫فساد در فیفا بپردازد‪ .‬قوانین بورژوایی همه چیز را می تواند‬ ‫زیر پا بگذارد‪ .‬همین قوانین بورژوایی باعث می شــود که‬ ‫جنایتــکاران و مافیاهــای مختلف ازادانه کار خودشــان‬ ‫را انجام دهنــد‪ .‬می خواهم بگویم اگــر پالتینی محکوم‬ ‫شــده و اگر او چهره فاسدی اســت دیگر چرا می خواهند‬ ‫او را برگردانند؟ این تناقض چیســت؟ بنابرایــن اینفانتینو‬ ‫در داخل همین سیستم بزرگ شــده است‪ .‬در کنار همین‬ ‫عناصر فاسد رشد کرده و البی هایش را تقویت کرده است‪.‬‬ ‫اینفانتینو راجع به بالتر و پالتینی حرفی نمی زند‪ .‬او دبیرکل‬ ‫بوده‪ .‬ریشه ایتالیایی هم دارد‪ .‬تا جایی که می دانم معنی‬ ‫اسمش یعنی کودکانه ؛ بچگانه‪ .‬امیدوارم که خودش عقاید‬ ‫بچگانه ای نداشته باشد و فوتبال دنیا را به بازی نگیرد‪.‬‬ ‫فیفادرسالیکهگذشتبهمتنحاشیهتبدیلشد‬ ‫شیخ سلمان قابل اعتماد نبود‬ ‫دکتر مهدی خبیری‬ ‫نایب رئیس سابق فدراسیون فوتبال‬ ‫‪3‬‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫مهم ترین موضوعی که گریبان این نهاد بین المللی‬ ‫را گرفت فســاد بــود‪ .‬با کنــار رفتــن بالتــر و پالتینی که‬ ‫مهم ترین مقام های فوتبال در دنیا محســوب می شدند‪،‬‬ ‫شــرایط برای انتخاباتی حساس فراهم شــد و همان طور‬ ‫که می دانید در نهایت این اینفانتینوی سوئیسی بود که به‬ ‫جای بالتر نشست؛ یک سوئیسی به جای یک سوئیسی‪.‬‬ ‫بعد از انتخاب اینفانتینو اما ســوال های متعددی در مورد‬ ‫فیفا مطرح می شود‪ .‬شاید بهتر است با این سوال ها شروع‬ ‫کنیم؛ ایا فساد در فیفا نهادینه شده است؟ ایا با تغییر رئیس‬ ‫فیفا‪ ،‬این فساد برطرف خواهد شد؟ باید بگویم مساله فساد‬ ‫معموال وقتی رسانه ای می شود که سند و مدرک محکمی‬ ‫برای ان وجود داشته باشــد‪ .‬مجمع فیفا هر ساله تشکیل‬ ‫جلســه می دهد و یکی از اصلی تریــن وظایف این مجمع‬ ‫ارائه تراز مالی فیفا ســت که باید کامال شــفاف باشد و از‬ ‫همین جهت نمی شود بدون مدرک حرف از فساد در نهادی‬ ‫مانند فیفا زد‪ .‬در دوره قبل از بالتر و در زمان هاوه النژ هم‬ ‫فساد در فیفا وجود داشــت‪ .‬مخصوصا در موضوع فروش‬ ‫حق پخش تلویزیونــی‪ .‬اما هیچ وقت نتوانســتند به دلیل‬ ‫نبود مدرک و ســند‪ ،‬هاوه النژ را محکوم کنند‪ .‬چه اتفاقی‬ ‫رخ داد؟ فقط عده ای کــه در ان پرونده به خصوص داللی‬ ‫می کردند‪ ،‬محروم شدند‪.‬‬ ‫امــا مایلم به نقــش دو کشــور انگلیــس و امریکا در‬ ‫افشا شدن فساد در فیفا اشاره کنم‪ .‬کشورهایی که به نوعی‬ ‫از بالتر به خاطر برخی تصمیماتــش دلخور بودند‪ .‬در واقع‬ ‫افشای پرونده فساد در فیفا‪ ،‬موضوعی بود که بعد از دادن‬ ‫میزبانیجام جهانیبهروسیهوقطرازسویانگلیسوامریکا‬ ‫کلید خورد‪ .‬این دو کشور شدیدا دنبال این بودند که میزبانی‬ ‫جام جهانی ‪ 2018‬و ‪ 2022‬را به دست بیاورند که در این امر‬ ‫ناموفق بودند‪ .‬موضوع به این شــکل بود که بعد از اعطای‬ ‫میزبانی به روسیه و قطر‪ ،‬حجم باالیی از پول به حساب فیفا‬ ‫واریز می شــد که بســیار بحث برانگیز بود‪ .‬ضمن اینکه در‬ ‫ تراز مالی فیفا هم این پول هــا نمی امد‪ .‬کمیته اخالق فیفا‬ ‫با کمک پلیس بین الملل و با تحریک انگلیس و امریکا به‬ ‫خوبی به این موضوع ورود کرد و سپس با کمک این دو کشور‬ ‫اسناد زیادی که اتفاقا علیه بالتر هم بود فاش شد و شرایط‬ ‫به گونه ای پیش رفت که در نهایت منجر به محرومیت افراد‬ ‫سرشناسی مانند بالتر و پالتینی شد‪ .‬به نظرم این اتفاقات‬ ‫خیلی هم به موقع رخ داد و باعث شد تا انتخابات ریاست فیفا‬ ‫با چشم باز انجام شود‪.‬‬ ‫اماحاالموضوعمهمانتخاباینفانتینوبه عنوانرئیس‬ ‫فیفا است‪ .‬من خودم در چهار انتخابات فیفا حضور داشتم و‬ ‫رقابت نامزدها با یکدیگر را دیده بودم و باید بگویم انتخابات‬ ‫اخیر کــه اینفانتینو پیــروز ان بود‪ ،‬یکــی از پرچالش ترین‬ ‫انتخابات تاریخ فیفا بــود که خوشــبختانه در نهایت هم با‬ ‫پیروزی کســی به پایان رســید که بهترین گزینــه در میان‬ ‫نامزدها بود و از این حیث می شــود گفــت ادم خوبی برای‬ ‫ریاست فیفا انتخاب شد‪ .‬اینفانتینو به واسطه سال ها حضور‬ ‫در یوفا‪ ،‬تجربه اجرایی بسیار باالیی دارد و ادمی است که در‬ ‫نهاد پیچیده ای مانند یوفا بسیار بی سر وصدا کار کرده است‪.‬‬ ‫منمعتقدمکهیوفانسبتبهفیفاسازمانپیچیده تریاستو‬ ‫بههمیندلیلتجربهاجراییکهانیفانتینوازکارکردندریوفا‬ ‫کسب کرده ‪ ،‬در فعالیت او در فیفا بسیار تاثیرگذار خواهد بود‬ ‫و رئیس جدید می تواند گام های مهمی برای فوتبال بردارد‪.‬‬ ‫نباید فراموش کرد که رئیس جدید فیفا یک حقوقدان است‬ ‫و به ‪ 6‬زبان زنده دنیا تسلط دارد و اینها همه مواردی است که‬ ‫نشان می دهد در میان نامزدها او از همه بهتر و قوی تر بوده‬ ‫است و باید خوشحال بود که چنین فردی برای ریاست فیفا‬ ‫انتخابشدهاست‪.‬البتها ینفانتینودرمقایسهبابالترازلحاظ‬ ‫مدیریتی در ســطح پایین تری قرار دارد و دلیل ان هم این‬ ‫است که بالتر ‪ 20‬سال در فیفا دبیرکل بود و از نظر من ادم‬ ‫نابغه ای بود که متاسفانه این مواردی که در انتهای ریاستش‬ ‫رخ داد شخصیت او را زیر سوال برد‪.‬‬ ‫اما در این بیــن نباید از موضوع مهــم دیگری که رخ‬ ‫داد غافل شویم؛ انتخاب نشدن شیخ سلمان در انتخابات‬ ‫ریاستفیفا‪.‬معتقدمبااینکهشیخسلماندرظاهرباماخوب‬ ‫بود و کفاشــیان هم رابطه خوبی با او داشت‪ ،‬ولی در مساله‬ ‫عربستان ابدا قانون را رعایت نکرد و از نظر من در این پرونده‬ ‫رد شد‪ .‬او به جای رعایت قوانین و برخورد با عربستان‪ ،‬تحت‬ ‫تاثیر فشار عرب ها قرار گرفت و حل موضوع را به عهده خود‬ ‫ما گذاشت و به شکل واضحی در این زمینه تخلف کرد‪ .‬ما‬ ‫همیشه مخصوصا پس از جنگ میزبانی مسابقات مختلف‬ ‫را بر عهده داشــتیم که حتی در یک مورد هم خطا نداشتیم‬ ‫و به بهترین شکل ممکن میزبان بودیم‪ .‬حتی کشورهایی‬ ‫مانند عراق و ســوریه به دلیل امنیتی که اینجــا وجود دارد‬ ‫مســابقات خود را با تایید کنفدراســیون فوتبال اسیا و فیفا‬ ‫در کشــور ما برگزار کردند و اینکه کنفدارسیون فوتبال اسیا‬ ‫و شیخ ســلمان در پرونده ادعای عربســتان با این شکل با‬ ‫ما برخورد کردند‪ ،‬نمونه بارز بی قانونی بود‪ .‬من به شــخصه‬ ‫اصال فکر نمی کردم که شیخ ســلمان اینقدر راحت تسلیم‬ ‫فشار عربستان شود‪ .‬او باید طبق قانون به عربستان اعالم‬ ‫می کرد که اگر نمایندگانش به ایران نروند‪ ،‬نتیجه بازی های‬ ‫انها با تیم های ما ســه برصفر به ســود ایران خواهد شــد‪.‬‬ ‫حاال خیلی ها می گویند که شیخ سلمان دوست ما بود و اگر‬ ‫انتخاب می شد‪ ،‬به نفع ما بود‪ .‬اما من به هیچ وجه این حرف‬ ‫را قبول ندارم و معتقدم فردی که در ان پرونده به این شکل با‬ ‫ما برخورد کرد‪ ،‬به هیچ وجه ادم قابل اعتمادی نبود که بشود‬ ‫روی دوستی اش حساب کرد و به همین دلیل می گویم قطعا‬ ‫انتخاب او نفعی برای ما نداشت‪ .‬ما باید خوشحال باشیم که‬ ‫اینفانتینو رئیس فیفا شد‪.‬‬ ‫اما سوال دیگری هم درباره انتخابات فیفا مطرح است‬ ‫که به رای ما برمی گردد؛ اینکه مخفی بودن رای فدراسیون‬ ‫فوتبال کشورمان در انتخابات فیفا‪ ،‬کار درستی است یا خیر؟‬ ‫بایدبگویممخفیبودنرایماخوباست‪.‬کاردرستهمین‬ ‫اســت که رای ما مخفی بماند و نباید کسی بداند کفاشیان‬ ‫به چه کســی رای داده اســت‪ .‬در زمانی که مــن خودم در‬ ‫متن یکی از این انتخابات حضور داشــتم و فعال بودم‪ ،‬در‬ ‫یک رای گیری در ‪ AFC‬فردی که ما به وی رای داده بودیم‬ ‫انتخاب نشد و کسی انتخاب شد که ما رای نداده بودیم‪ .‬اما‬ ‫می دانید مخفی بودن رای ما چگونه به ما کمک کرد؟ نتیجه‬ ‫این شد که بعد از پایان انتخابات فردی که انتخاب شده بود‬ ‫از اولین کسانی که تشکر کرد ما بودیم چون فکر می کرد به‬ ‫او رای داده ایم‪ .‬ما هم اصال نگفتیم که به چه کســی رای‬ ‫دادیم‪ .‬در این طور قضایا بهترین شیوه همین است و صالح‬ ‫به این است که رای مخفی باشــد‪ .‬من نمی دانم کفاشیان‬ ‫به چه کسی رای داده اســت ولی کار خوبی که انجام دادند‬ ‫همین بود که نگفتند به چه کسی رای داده اند و با هر دو نامزد‬ ‫اصلی هم رابطه خوبی داشتند‪.‬‬ ‫اما انتخابــات فیفا از منظــری دیگر نیــز قابل بحث‬ ‫اســت؛ انتخاب اینفانتینو چه نفعی برای فوتبال ما خواهد‬ ‫داشــت؟ ایا می توانیم با انتخاب او در فیفا صاحب کرسی‬ ‫شویم؟ باید بگویم نباید هیجان زده به موضوع رئیس شدن‬ ‫اینفانتینو نگاه کنیم‪ .‬در فیفا یکسری چارچوب ها وجود دارد‬ ‫که نمی شــود انها را چندان تغییر داد و توقع داشــت که به‬ ‫زودی کرسی خاصی را کسب کنیم‪ .‬ما در کمیته های فیفا‬ ‫ی داریم‪ ،‬ولی ریاست اینفانتینو برای‬ ‫همیشه دو سه تا کرس ‬ ‫م یا گرفتن امتیاز دیگر هیچ‬ ‫گرفتن کرسی های خاص و مه ‬ ‫تاثیری نخواهد داشت و اینها البی هایی است که خود ما باید‬ ‫در کنفدراسیون فوتبال اسیا و فیفا برقرار کنیم‪ .‬البته در فیفا‬ ‫معموال نمی توانیم به این مهم دستیابیمچونمعموالبرای‬ ‫عضویت در کمیته اجرایی فیفا باید از طریق کنفدراســیون‬ ‫فوتبال اسیا انتخاب شویم که در این بخش هم همان طور‬ ‫که می دانید باید البی های خاصی داشته باشیم‪ .‬البته این‬ ‫البی ها را نداریم و بنابراین انتخاب اینفانتینو هم نفعی در این‬ ‫زمینه برای ما نخواهد داشت‪.‬‬ ‫ورزش‬ ‫ورزش‬ ‫‪299‬‬ ‫پدیده های فصل پانزدهم‬ ‫ورزش‬ ‫پرون‬ ‫د‬ ‫ه‬ ‫دوم‬ ‫تازه رسیده هاییکهپدیدهمی شوند‬ ‫‪300‬‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫ورزش‬ ‫و ناگهان ستاره‬ ‫لیگ پانزدهم همچنان به متن اتفاقات غیرمنتظره تبدیل شــده است‪ .‬اتفاقاتی که‬ ‫عمدتا بازیکنان جوان لیگ انها را رقم می زنند‪ .‬در فصل جاری فوتبال بازیکنان و مربیان‬ ‫جوانی حضــور دارند که اتفاقــات بزرگی را برای تیم هایشــان رقم زده انــد‪ .‬مثلث به مرور‬ ‫پدیده های لیگ پرداخته است‪.‬‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫سیاسی‬ ‫ورزش‬ ‫اقتصاد‬ ‫برگ برنده یحیی‬ ‫چیزهایی درباره یک مرد‬ ‫خیلی خونسرد‬ ‫سهم ویسی‬ ‫در التیام دردهای خوزستان‬ ‫استقالل خوزستان‬ ‫لستر سیتی ایران است‬ ‫مربیانی که فضا می خواهند‬ ‫باید به نسل جدید اعتماد کنیم‬ ‫‪301‬‬ ‫‪1‬‬ ‫ورزش‬ ‫لیگپانزدهمحاالبهحساس ترینروزهایخودرسیده‬ ‫است‪ .‬لیگی که جنگ رســیدن به قهرمانی میان تیم های‬ ‫صدرنشین را در شدیدترین شکل ممکن به رخ می کشد‪ .‬در‬ ‫پایین جدول لیگ نیز اوضاع چندان تفاوتی با باالی جدول‬ ‫ندارد و تیم هایی که خطر سقوط انها را تهدید می کنند رقابت‬ ‫بسیار سختی با یکدیگر دارند‪ .‬در این بین تیم های حاضر در‬ ‫لیگ امسال پدیده هایی دارند که روی خالقیت انها حساب‬ ‫ویژه ای باز کرده اند‪ .‬اگر قرار باشــد لیگ امســال را با لیگ‬ ‫چهاردهم مقایســه کنیم‪ ،‬به خوبی متوجه می شویم که در‬ ‫لیگ پانزدهم پدیده ها تا حدود زیادی جای شــان را نفرات‬ ‫جدید داده اند‪.‬‬ ‫پدیده های لیگ چهاردهم‬ ‫گ پربرخــوردی بــود‪ .‬لیگی‬ ‫لیــگ چهاردهــم‪ ،‬لیــ ‬ ‫پرســروصدا و پرحاشــیه توام با معرفی مردان تــازه وارد به‬ ‫فوتبال ایران‪.‬‬ ‫مردان این تیم منتخب با دو معیار برگزیده شــده اند‪:‬‬ ‫اول‪ ،‬افرادی که لیگ سال جاری اولین جوالنگاه انها برای‬ ‫معرفی و درخشــش بوده (لیگ اولی هــا) و دوم اینکه این‬ ‫نفرات‪ ،‬در حال حاضر کمتر از ‪ 23‬سال داشته باشند‪ ،‬یعنی‬ ‫متولدین اول خرداد سال ‪ 71‬به بعد‪.‬‬ ‫دروازه بان‪ :‬محمدرضا اخباری (سایپا)‬ ‫گلر جوان تراکتور متولد ‪ 26‬بهمن ‪71‬‬ ‫است و شناســنامه اش او را شایسته‬ ‫حضوردربرزیل‪ 2016‬نشانمی دهد‪.‬‬ ‫میانگین گل هــای دریافتی اخباری‬ ‫خوب است‪ .‬او رفته رفته با درخشش‬ ‫زیاد‪ ،‬حامد فالح زاده را کنار گذاشته‪،‬‬ ‫و در فصل قبل مرد اول سنگر سایپا شد‪.‬‬ ‫در دروازه هــای لیگ برتــری اخبــاری تنها گزینــه زیر ‪23‬‬ ‫سال ماست اما چهره هایی مثل رشــید مظاهری (ذوب) و‬ ‫سیدحسین حســینی (ملوان) هم بدکار نکردند اگرچه سن‬ ‫انها باالتر از حد امید است‪.‬‬ ‫دفاع راست‪ :‬یوسف وکیا (فوالد)‬ ‫متولد‪ 8‬مهرماهسال‪ 72‬استواخرین‬ ‫ســتاره از اســمان تابناک پدیده ها و‬ ‫جوان های فوالد بود‪.‬‬ ‫مردانی که با نســل مبعلــی و کعبی و‬ ‫علوی تا پژمــان منتظــری و بختیار‬ ‫رحمانی‪ ،‬مهــرداد جماعتــی و ارش‬ ‫افشین استارت زده و ادامه دادند‪.‬‬ ‫‪302‬‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫ورزش‬ ‫دفاع میانی‪ :‬محمدحسین کنعانی زادگان (ملوان)‬ ‫متولد ‪ 3‬فروردین سال ‪ 73‬است و در‬ ‫حال حاضر ‪ 21‬سال و ‪ 2‬ماه دارد‪ .‬در‬ ‫تیم پرسپولیس کارش را شروع کرده و‬ ‫در ملوان امســال چهره کــرد و یک‬ ‫دفاع میانی مستحکم و منطقی بود‪.‬‬ ‫مردی که برای اینده‪ ،‬فریاد می زند‪.‬‬ ‫دفاع میانی‪ :‬محمد نژادمهدی (پدیده مشهد)‬ ‫نژادمهدی در پدیده چهره شد و در این‬ ‫تیم بدل بــه یک بازیکن موثر شــد‪.‬‬ ‫متولد ‪ 27‬مهر ‪ 71‬اســت‪ ،‬نژادمهدی‬ ‫کــه ناباورانه به تیم ملــی هم دعوت‬ ‫شده‪ ،‬باالتر از سیاوش یزدانی پدیده‬ ‫پیــکان قــرار می گیــرد‪ .‬رقیبــی که‬ ‫یک سال از نژادمهدی بزرگتر است و به همین دلیل در تیم‬ ‫منتخب ما حضور ندارد‪.‬‬ ‫دفاع چپ‪ :‬سعید قائدی فر (سپاهان)‬ ‫بازیکن ‪ 22‬ســاله و یاسوجی االصل‬ ‫باالتر از چهره هایی مثل رضاعلیاری‬ ‫و ســعید اقایی در این فهرســت قرار‬ ‫گرفته است‪ .‬او امسال در سپاهان در‬ ‫ی از بازی ها به میدان‬ ‫نزدیک به نیمــ ‬ ‫رفت‪.‬‬ ‫هافبک دفاعی‪ :‬احمد نوراللهی (پرسپولیس)‬ ‫احمــد نوراللهی مــردی که بــا ‪140‬‬ ‫میلیــون تومــان قــرارداد بــرای‬ ‫سرخپوشــان‪ ،‬ارزشــی بیشــتر از‬ ‫بازیکنــان ‪ 950‬میلیونــی ایــن تیم‬ ‫داشــت‪ .‬متولد ‪ 22‬بهمن ‪ 71‬است و‬ ‫شایستگی اش را در لیگ ثابت کرده‬ ‫است‪ .‬محمدستاری هافبک دفاعی راه اهن هم که در زمان‬ ‫حمید استیلی خوب کار می کرد می توانست در این فهرست‬ ‫باشد‪.‬‬ ‫هافبک وسط‪ :‬احمد عبدالله زاده (فوالد)‬ ‫در اغــاز لیــگ‪ ،‬درخشــش های‬ ‫فوق العاده اشاورابهسرعتبهتیم ملی‬ ‫رساند‪ .‬متولد‪ 16‬اردیبهشت‪ 72‬است و‬ ‫شاید اگر حذفش در نتیجه مشکالت‬ ‫خدمت سربازی نبود‪ ،‬امروز ستاره لیگ‬ ‫ایران شده بود‪ .‬به جز او فرشید باقری از‬ ‫صباهممی توانستدرتیممنتخبپدیده هاباشد‪.‬‬ ‫هافبک چپ‪ :‬میالد محمدی (راه اهن)‬ ‫بــا وجــود انکــه در نیم فصــل اول‪،‬‬ ‫شایســته تر کار کــرد امــا او و بــرادر‬ ‫دوقلویش که متولد هفت مهرماه ‪72‬‬ ‫هستند ان قدر خوب بودند که جزو تیم‬ ‫منتخب پدیده ها هستند‪.‬‬ ‫هافبک راست‪ :‬دانیال اسماعیلی فر (ذوب اهن)‬ ‫از اوجگمنامی به نهایت اعتبار رسیده‪،‬‬ ‫مردی که متولد هفت اســفند ‪ 71‬و از‬ ‫مردان شایسته ایران در مسابقات اتی‬ ‫انتخــاب المپیک اســت‪ .‬او ‪ 4‬هفته‬ ‫متوالی در تیــم منتخب لیگ حضور‬ ‫یافت‪.‬محسنکریمی‪ ،‬هافبکجوان‬ ‫اســتقالل هم در این پســت مد نظر بود اما اسماعیل زاده‬ ‫ بی رقیب کار کرد‪.‬‬ ‫مهاجم‪ :‬مهدی طارمی (پرسپولیس)‬ ‫متولد‪ 27‬تیر‪ 71‬است‪،‬حیفکهسنش‬ ‫به تیم ملی امید نمی رسد‪ ،‬قدرت بدنی‬ ‫بــاال و تمرکز فوق العــاده‪ ،‬اعتماد به‬ ‫نفسی شایسته و اخالقی خوب دارد‪.‬‬ ‫طارمی به دلیل اولین سال حضور در‬ ‫لیگ در تیم پدیده ها حضور دارد و اال‬ ‫سنش باالتر از امید است‪.‬‬ ‫مهاجم‪ :‬ارسالن مطهری (نفت تهران)‬ ‫فرصت طلبوشایستهاست‪،‬رکورددار‬ ‫گلزنــی در ‪ 5‬دقیقه اخر بازی اســت‪.‬‬ ‫ارسالن مطهری ‪ 6‬گل از ‪ 8‬گل خود را‬ ‫در این مقاطع از زمان زده اســت‪ .‬او‬ ‫متولد ‪ 29‬اســفند ‪ 71‬اســت‪ .‬در خط‬ ‫حملهامیندرویشیورضاکرمالچعب‬ ‫نیز حضور شایسته ای در لیگ داشتند‪ .‬برخی از این پدیده ها‬ ‫اما به روند رو به رشد خود در لیگ پانزدهم نیز ادامه دادند ؛‬ ‫بازیکنانی مثل مهدی طارمی‪ .‬برخی دیگر نیز از لیگ های‬ ‫دسته دو و دسته یک خود را به لیگ برتر رسانده اند و در فصل‬ ‫جاری فوتبــال بازی های خیره کننــده ای از خود به نمایش‬ ‫می گذارند‪.‬‬ ‫مهدی طارمی‬ ‫طارمی؛مهاجمترکه ایپرسپولیسی ها‬ ‫که اگــر قــدر موقعیت های خــود را‬ ‫می دانســت اکنون در جای غیرقابل‬ ‫دسترسی قرار می گرفت‪ .‬طارمی که تا‬ ‫اینجای کار امتیاز باالیی را از ســوی‬ ‫کارشناسان فوتبال دریافت کرده‪ ،‬اگر‬ ‫تمام پنالتی هــای این فصل سرخ پوشــان را خــود به ثمر‬ ‫می رساند و موقعیت های متعددی که برای خود در بازی های‬ ‫مختلف می سازد (همچون بازی برابر استقالل اهواز) را به‬ ‫گل تبدیل می کرد‪ ،‬از همین االن می توانست خیال خود را‬ ‫بابت کسب بهترین بازیکن لیگ پانزدهم راحت کند‪.‬‬ ‫او متولــد ‪ 27‬تیــر ‪ 71‬اســت‪ .‬بازیکــن جوانــی که‬ ‫اردیبهشــت ‪ ۱۳۹۳‬به باشــگاه فوتبال پرســپولیس تهران‬ ‫پیوست‪ .‬طارمی همچنین سابقه بازی در تیم های شاهین‬ ‫بوشهر و ایرانجوان بوشهر را دارد‪.‬‬ ‫نخستین درخشش او در پرســپولیس در تاریخ ‪ ۲‬اذر‬ ‫‪ ۱۳۹۳‬و در هفتادونهمین شهراورد تهران مقابل استقالل‬ ‫بود که در ان پرســپولیس با نتیجه ‪ ۱–۲‬به پیروزی رسید‪ .‬او‬ ‫در ان بازی دیدنی گلی نز د اما به عنوان یک بازیکن تعویضی‬ ‫نقش موثری در گل اول داشــت و با پاس حساب شــده او‬ ‫محمد نوری گل اول و مساوی پرسپولیس را به ثمر رساند‪.‬‬ ‫وی در تاریــخ ‪ ۱۹‬فروردیــن ‪ ۱۳۹۴‬و در حضــور‬ ‫بیش از صدهزار هزار تماشــاگر ورزشــگاه ازادی تهران با‬ ‫به ثمررســاندن تک گل بــازی از روی نقطــه پنالتی با یک‬ ‫ضربه چیپ مقابل النصر عربستان در مرحله گروهی لیگ‬ ‫قهرمانان اســیا ‪ ۲۰۱۵‬و خوشحالی خاص اش پس از گل‪،‬‬ ‫به یک قهرمان در بین تماشــاگران پرسپولس بدل شد‪ .‬او‬ ‫‪ ۲۶‬اردیبهشت ‪ ۱۳۹۴‬برای اولین بار به تیم ملی ایران توسط‬ ‫کی روش دعوت شد‪ .‬طارمی در جشــن برترین های لیگ‬ ‫برتر چهاردهم (‪ )۹۴–۹۳‬به عنوان برترین مهاجم لیگ ایران‬ ‫انتخاب شد‪ .‬او در این مراسم در چهار رشته از جمله مرد سال‬ ‫فوتبال ایران که قاسم حدادی فر موفق به دریافت ان شد‪،‬‬ ‫کاندیدای دریافت جایزه بود‪ .‬او نخســتین بازی ملی خود‬ ‫را در یک بازی دوستانه در برابر ازبکســتان در سال ‪۲۰۱۵‬‬ ‫انجام داد‪ .‬او در ســومین بازی ملی خود پایش به گلزنی باز‬ ‫شــد و در چارچوب مقدماتی جام جهانی ‪ ۲۰۱۸‬دو بار برابر‬ ‫گوام گلزنی کرد‪.‬‬ ‫ی در چهارمین بازی ملی خود نیز درخشان ظاهر‬ ‫طارم ‬ ‫شد و در جریان پیروزی سه بر صفر بر هند‪ ،‬با سماجت خود‬ ‫یک پاس گل برای اندرانیک تیموریان ساخت و گل سوم را‬ ‫نیز به ثمر رساند‪.‬‬ ‫شهباززاده‬ ‫یکی دیگر از پدیده های لیگ امسال‬ ‫ســجاد شــهباززاده اســت؛ مهاجم‬ ‫استقالل تهران‪ .‬یکی از نمایش های‬ ‫خیره کننده او در بازی برابر گســترش‬ ‫فوالد تبریز رقم خورد‪ .‬او موفق شد در‬ ‫‪ 2‬بازی رفت و برگشت برابر گسترش‬ ‫فوالد ‪ 2‬گل که دقیقا به یک شکل به ثمر رسید را وارد دروازه‬ ‫شاگردان فراز کمالوند کند‪ .‬سجاد شهباززاده در بازی برگشت‬ ‫ش عالی و البته‬ ‫استقالل برابر گسترش فوالد روی یک چرخ ‬ ‫ضربه از پشت محوطه جریمه دروازه حریف را باز کرد تا یکی‬ ‫بیت سعید‬ ‫مهاجملیگیکیاستقاللخوزستان‬ ‫که امسال با حضور در این تیم نام خود‬ ‫را در فوتبال ایران مطرح کرده است‬ ‫تاکنون توانسته گل های ارزشمندی‬ ‫بــرای تیمش بــه ثمر برســاند‪ .‬بیت‬ ‫سعید؛ بی تردید او یکی از پدیده های‬ ‫لیــگ پانزدهم اســت‪ .‬بازیکن سوســنگردی اســتقالل‬ ‫خوزستان متولد ‪ 69‬اســت‪ .‬از خصوصیات بیت سعید این‬ ‫است که وی با تکنیک نابی که دارد‪ ،‬به راحتی حریف را به‬ ‫هم می ریزد و دستی به سر و روی جایگاه خود در جدول رده‬ ‫گلزنان و ارزشمندترین بازیکنان لیگ می کشد‪.‬‬ ‫او درباره توجهی که رســانه ها نســبت به ســتاره ها و‬ ‫پدیده های استقالل یا پرسپولیس نشان می دهند واکنش‬ ‫جالبی دارد؛ «فوتبال در بازی برای پرســپولیس‪ ،‬استقالل‬ ‫و تیم های بزرگ خالصه نمی شــود و من بــه فکر موفقیت‬ ‫و پیشرفتم هستم‪ ،‬ممکن اســت این پیشرفت بازی در هر‬ ‫تیمی باشد‪».‬‬ ‫اما پیش از بیت ســعید‪ ،‬خوزستانی های زیادی اقای‬ ‫گل لیگ شــده اند که اخرین انهــا رضا نوروزی اســت که‬ ‫اصلیت ایذه ای دارد‪.‬‬ ‫* صفر ایرانپاک‪ :‬اقای گل لیگ سال ‪50‬‬ ‫* غالمحســین مظلومی‪ :‬اقای گل لیگ سال ‪ 52‬و‬ ‫‪ 53‬و ‪55‬‬ ‫* کریم باوی‪ :‬اقای گل لیگ استانی ‪65‬‬ ‫*رضا نوروزی‪ :‬اقای گل لیگ برتر سال ‪90/89‬‬ ‫حسن بیت سعید که حاال در ‪ 25‬سالگی پله های لیگ‬ ‫دســته دو‪ ،‬یک و برتر را باال امده تــا مهارت هایش را به رخ‬ ‫بکشد یکی از پدیده های لیگ پانزدهم به شمار می رود‪.‬‬ ‫نکتــه جالب توجه اینکه بیت ســعید در ســال ‪۱۳۹۴‬‬ ‫به عنوان بهترین بازیکن فصل دسته یک انتخاب شد‪.‬‬ ‫ مهرداد محمدی؛ در تالش برای رهایی از طلسم‬ ‫مهاجم راه اهنی هــا پس از حضور در‬ ‫برنامه زنده نود تاکنون نتوانســته ان‬ ‫درخشش همیشگی را داشته باشد ‪.‬‬ ‫محمدی که یکی از دو قل راه اهنی ها‬ ‫محسوبمی شودتامیانه هایلیگبا‬ ‫قدرتپیشامدونظرهارابهخودجلب‬ ‫کرده بود اما چند هفته ای است که استپ کرده و نتوانسته‬ ‫توقعات ایجاد شده را در بازی های اخیرا انجام شده براورده‬ ‫کند‪ .‬مهرداد که در تیم ملی امید هم عضویت دارد تاکنون ‪6‬‬ ‫بار گلزنی کرده و‪ 2‬پاس گل نیز ارسال کرده تا هنوز هم هشت‬ ‫امتیازی بماند‪.‬‬ ‫محسن یوسفی‬ ‫هافبک باتجربه پدیده ای ها در بیشتر‬ ‫بازی های این تیم توانسته به همراه‬ ‫زوج خــود در خــط میانی ایــن تیم‪،‬‬ ‫حســین بادامکی کارساز شــود و هر‬ ‫چندبــازی یک بار ســورپرایزی برای‬ ‫برگ برنده یحیی‬ ‫چیزهایی درباره یک مرد خیلی خونسرد‬ ‫‪2‬‬ ‫علیرضا کردی‬ ‫روزنامه نگار ورزشی‬ ‫جالل الدین علی محمدی‬ ‫این بازیکن صبایی ها که در بازی های‬ ‫لیــگ گذشــته نیــز توانســته بــود‬ ‫نشــانه هایی از خود بــروز بدهد‪ ،‬در‬ ‫بازی های این تیــم در لیگ پانزدهم‬ ‫نهایت تالش خود را به کار بســته تا‬ ‫جایی بین بازیکنان باتجربه حاضر در‬ ‫تیم صبا برای خود دست و پا کند و البته موفق هم شده است‪.‬‬ ‫او ارام ارام و بدون جلب توجه به کارش می پردازد‪.‬‬ ‫غالمرضا رضایی‬ ‫مهاجــم ســابق پرسپولیســی‬ ‫نارنجی پوشان این روزها بازیکن ثابت‬ ‫تیمش در خــط حمله اســت و البته‬ ‫توانســته امتیازات خوبــی نیز برای‬ ‫یاران جاللی جمع کند‪.‬‬ ‫کاوه رضایی‬ ‫یکی از ســه مهاجــم تاثیرگــذار این‬ ‫روزهــای ذوبی هــا در تیم ملــی نیز‬ ‫توانسته خود را به کارلوس کی روش‬ ‫تحمیــل کند‪.‬این بازیکنــان در کنار‬ ‫برخــی دیگــر از پدیده هــای لیــگ‬ ‫پانزدهــم تــا اینجــای کار‬ ‫ارزشمندترین های فصل جاری لیگ برتر بوده اند‪ .‬باید دید‬ ‫انها در ادامه رقابت های لیگ می تواننــد از اعتباری که به‬ ‫دست اورده اند دفاع کنند یا خیر؟‬ ‫خونســرد بود‪ ،‬طوری که بعضی ها فکر می کردند بی خیال‬ ‫است! بیشتر با هوشــش به جنگ مهاجمان می رفت تا با‬ ‫فیزیک بدنی اش‪ .‬نجابت خاصی داشت و کمتر دنبال منافع‬ ‫مالی خود بود و شــاید بشــود همین نجابت را دلیل اصلی‬ ‫محبوبیت او نزد مردم دانست‪ .‬محبوبیتی که بعد از اخراج‬ ‫از پرسپولیس و رفتن به فوالد هم از بین نرفت‪ .‬مرد خاص‬ ‫فوتبال ایران در اهواز یکباره پوست اندازی کرد و در مدت‬ ‫زمان کوتاهی تبدیل به یکی از بهترین های فوتبال ایران‬ ‫شد‪ .‬اتفاقی که با درخشش در صبا با تری و سپس تیم ملی و‬ ‫گلزنی در جام جهانی به اوج رسید‪.‬‬ ‫گل محمدی از ان دست بازیکنان بود که می توانست‬ ‫در اروپا هم بازی کند ولی متاســفانه در ان زمان دفاع های‬ ‫جلو زن کمتر در بورس بودند‪ .‬خیلی ها اشــک هایش را بعد‬ ‫از بازی با ایرلند فراموش نمی کنند و حداقل به خاطر او هم‬ ‫که شده بود دوست داشــتند تیم ملی به جام جهانی صعود‬ ‫می کرد؛ اتفاقی که متاسفانه نیفتاد‪.‬‬ ‫اما در عرصه مربیگری اولین حضــورش در نیمکت‬ ‫یک تیم لیگ برتری با اخرین تیم دوران حرفه ای اش یعنی‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫شاید در اواسط دهه هفتاد که خط دفاعی پرسپولیس‬ ‫پر بود از بازیکنان دانه درشــت و یاغی‪ ،‬از مجتبی محرمی ‬ ‫گرفته تا بهروز رهبری فر و مهدی هاشمی نسب‪ ،‬کمتر کسی‬ ‫می توانست تصور کند مدافعی مانند یحیی گل محمدی با‬ ‫ان چهره یخــی و بی تفاوت‪ ،‬روزی به جایی برســد که جدا‬ ‫از تصاحب بازوبند کاپیتانــی تیم ملی‪ ،‬در عرصه مربیگری‬ ‫نیز بدرخشد‪.‬‬ ‫مدافع میانــی سرخپوشــان در دهه هفتــاد‪ ،‬هرگاه‬ ‫برای تیمش به میدان می رفت‪ ،‬به رغم اینکه با همه وجود‬ ‫بازی می کــرد‪ ،‬اما به دلیل بی حاشــیه بــودن و کم حرفی‬ ‫ذاتی که داشــت‪ ،‬هیچ گاه در ذهن هواداران ان روزهای‬ ‫پرسپولیس در قد و قواره دیگر مدافعان این تیم که جملگی‬ ‫از فوتبالیست های ســرکش ان دوران بودند قرار نگرفت‪.‬‬ ‫حتی در ان برهه ای کــه درگیر تب مالت بــود و مدت ها از‬ ‫میادین دور مانده بود هم جای خالــی او در جمع مدافعان‬ ‫مستحکم پرســپولیس در ان زمان احساس نمی شد‪ .‬اما‪،‬‬ ‫به رغم این‪ ،‬یحیی با اعتماد به نفس مثال زدنی و پشــتکار‬ ‫فوق العاده ای که داشت‪ ،‬به مرور زمان و در عرض کمتر از‬ ‫چند سال‪ ،‬به جایی رسید که یک روز غیبتش در خط دفاعی‬ ‫تیم ملی نیز به چشــم می امد و تبدیل به مهره ای غیرقابل‬ ‫انکار در فوتبال ما شده بود‪.‬‬ ‫یحیی گل محمدی در دوران فوتبالش فوتبالیســت‬ ‫فوق العاده ای بود؛ یــک دفاع جلو زن مــدرن‪ ،‬با تکنیک‬ ‫مناسب‪ ،‬سرزنی موفق و مهم تر از همه احساس و شم عالی‬ ‫برای وارد شدن به حمله‪ .‬یحیی در دوره بازیگری مدافعی‬ ‫مهاجری داشــته باشــد و به همیــن دلیل خــود را به صدر‬ ‫تاثیرگذاران این تیم رسانده است‪.‬‬ ‫ورزش‬ ‫از زیباترین گل های لیگ را به اسم خود ثبت کرده باشد‪ .‬این‬ ‫دقیقا شبیه گلی بود که او در بازی رفت به این تیم زده بود با‬ ‫یک تفاوت کوچک‪ ،‬گل او در بازی رفت از داخل محوطه‬ ‫جریمه به ثمر رسید‪.‬‬ ‫جالب اســت که ســجاد شــهباززاده دو گل به سبک‬ ‫بازیکنان فوتسال به گســترش فوالد زد‪ .‬یکی از رایج ترین‬ ‫گل هایی که در فوتسال زده می شود دور زدن دفاع و ضربه‬ ‫به سمت دروازه است که به نظر می رسد شهباززاده استاد به‬ ‫ثمر رساندن این گل ها ست‪ .‬سجاد شهباززاده اردبیلی است‬ ‫و متولد ‪ 3‬بهمن ‪ 68‬است‪.‬‬ ‫پس از وارد کردن ‪ ۲‬گل به دروازه تیم باشــگاه فوتبال‬ ‫گسترش فوالد تبریز در هفته ‪ ۱۲‬لیگ برتر توسط کارلوس‬ ‫کی روش بــه تیم ملی دعوت شــد اما در لیســت بازیکنان‬ ‫کارلوس کی روش در جام ملت ها جایی نداشت‪ .‬شاید دلیل‬ ‫عدم حضور او را بتوان تعداد زیاد لژیونرهای ایرانی در پست‬ ‫وی دانست‪ .‬شهباززاده در سال ‪ ۱۳۹۳‬با قراردادی ‪ ۳‬ساله به‬ ‫استقالل تهران پیوســت‪ .‬وی در مسابقات لیگ برتر سال‬ ‫‪ ۹۴-۹۳‬بهترین گلــزن ایرانی این مســابقات لقب گرفت‪.‬‬ ‫همچنین وی همواره از موثرتریــن بازیکن های لیگ برتر‬ ‫برای تیم استقالل بوده است‪.‬‬ ‫‪303‬‬ ‫ورزش‬ ‫‪304‬‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫ورزش‬ ‫صبا با تری بود‪ .‬در همان زمان هم از نحوه دو زانو نشستنش‬ ‫در کنار زمین معلوم بود که می خواهد متفاوت باشد و شد و‬ ‫خوب هم شد‪.‬‬ ‫در مورد یحیی شاید به جرات بتوان گفت که از همان‬ ‫ابتدای ورودش به دنیای مربیگری‪ ،‬می شد احساس کرد‬ ‫او خمیرمایه تبدیل شــدن به یک مربی باکالس و مدرن را‬ ‫دارد‪ .‬چیزی که خیلی زود با عملکردش ان را به همه ثابت‬ ‫کرد و در مــدت زمان کوتاهی به جایی رســید که به اعتقاد‬ ‫اکثر کارشناســان فوتبال‪ ،‬حاال یحیــی برترین مربی حال‬ ‫حاضر فوتبال ایران اســت‪ .‬مربی که با اعتقــاد به فوتبال‬ ‫شناور و مبتنی بر مالکیت توپ‪ ،‬تیم هایش نه تنها فوتبالی‬ ‫جذاب و تاکتیکی را ارائه می دهند‪ ،‬بلکه نتایج خوبی را هم‬ ‫کسب کرده اند‪.‬‬ ‫گل محمدی از تیمش‪ ،‬ذوب اهن‪ ،‬نسبت به شرایط‬ ‫و امکانــات ایران فوق العــاده بازی می گیــرد و تیم تحت‬ ‫هدایت او فوتبالی تمیز و برتر را ارائه می کند؛ با اینکه همه‬ ‫حاشــیه های فوتبال را می داند و واقف است که بعضی از‬ ‫تیم ها و مربیان با بهره گیری از راه های دیگری به موفقیت‬ ‫می رســند‪ .‬ولی یحیی بر تز خود مصمم است و می خواهد‬ ‫تنها و تنها با انجام فوتبال سالم به موفقیت برسد‪ .‬او اتوریته‬ ‫خوبی برای خود ایجاد کرده است و نشان داده اجازه ورود‬ ‫حاشــیه به تیمش‪ ،‬چه از جانــب بازیکنان و چــه از طرف‬ ‫دیگران را نمی دهد‪.‬‬ ‫فوتبال امــروز ذوب اهن هم با بقیــه تیم ها متفاوت‬ ‫است؛ انها پاس می دهند‪ ،‬منسجم هستند‪ ،‬با انگیزه بازی‬ ‫می کنند و ســعی می کنند فوتبال مدرنــی را در زمین پیاده‬ ‫کنند‪ .‬نظم تیمی فوق العاده ای دارند‪ ،‬نترس بازی می کنند‪،‬‬ ‫اعتماد به نفس شان باالست و با حداکثر قدرت و سرعت در‬ ‫حمله و دفاع وارد می شوند‪ .‬به نحوی که می توانیم بگوییم‬ ‫ذوبی ها تنوع حمله ای از نوع بارسا و بایرن را دارند و همین‬ ‫طور استحکام و قدرت تاکتیکی تیم های مورینیو را‪.‬‬ ‫بدون شک اینها غلو نیســت و فقط باید شرایط ایران‬ ‫را در نظــر بگیریم و حواس مان باشــد که این تیــم دارد با‬ ‫ظرفیت های بازیکنان ایرانی و متناسب با لیگ ایران چنین‬ ‫عملکرد درخشانی را به نمایش می گذارد‪.‬‬ ‫به عقیده خیلی هــا ذوب اهن قهرمــان واقعی لیگ‬ ‫فصل پیش اســت ؛ تیمی که در نیم فصل اول در انتهای‬ ‫جدول قرار داشت اما در نیمه دوم لیگ با جا افتادن عقاید‬ ‫سرمربی جوان در تیمش‪ ،‬یکباره اوج گرفت و اگر امتیازات‬ ‫فراوان از دســت رفتــه در دور رفــت نبود‪ ،‬قطعــا به مقام‬ ‫قهرمانی می رسید‪.‬‬ ‫عنوانی که لیاقتش را داشت‪ .‬البته یحیی و ذوب اهن‬ ‫چند هفته پس از اتمــام لیگ‪ ،‬با قهرمانــی در جام حذفی‬ ‫و کســب یکی از ســهمیه های لیگ قهرمانان اســیا‪ ،‬به‬ ‫حداقل ترین چیزی که الیقش بودند رسیدند‪ .‬البته شاهکار‬ ‫یحیی در فصــل پیش‪ ،‬نــه قهرمانــی در جام حذفی بلکه‬ ‫متحول کردن ذوب اهن بود‪.‬‬ ‫اتفاقی که با تغییر شــرایط روحــی و روانی بازیکنان‬ ‫از یک تیم بازنده به یک تیم برنــده ان هم در کمتر از یک‬ ‫نیم فصل رخ داد‪ .‬اتفاقی که در نوع خود شــاهکار است و‬ ‫ی میان بازیکنان و‬ ‫نشان دهنده اثرگذاری باالی گل محمد ‬ ‫تاروپود تیم ذوب اهن است‪.‬‬ ‫با توجه به همه این مسائل و با نگاه کردن به فوتبال‬ ‫تیــم ذوب اهــن‪ ،‬باید گفــت که بســیاری از هــواداران‬ ‫ســختگیر فوتبال ایران که به مربی بزرگ ان هم فقط از‬ ‫نوع خارجی اش رضایت می دهند احتماال حاال می توانند‬ ‫لباس اولیــن مربــی بومــی پرطرفــدار و در اندازه های‬ ‫استاندارد را در قامت یحیی گل محمدی ببینند و پرو کنند!‬ ‫مربی بومی که نه تنها سنتی نیســت‪ ،‬بلکه اهمیت بسیار‬ ‫زیادی برای علم فوتبال قائل اســت و در ذهن او به روز‬ ‫بودن تفکرات در عرصه مربیگری جایگاه ویژه ای دارد ؛‬ ‫مســاله ای که به نوعی اصلی ترین دلیل تفاوت یحیی با‬ ‫ســایر مربیان حاضر در لیگ اســت‪.‬یحیی گل محمدی‬ ‫یکی از ســرمایه های مربیگری فوتبال ایران است‪ .‬همه‬ ‫شرایط هم برای او مهیاســت‪ .‬او این توانایی را دارد که‬ ‫روزی به عنوان ســرمربی روی نیمکت تیم ملی بنشــیند؛‬ ‫اتفاقی که بــه هیچ وجــه دور از ذهن نیســت‪ .‬اما برای‬ ‫رســیدن به ان جایگاه همه باید به یحیــی کمک کنیم‪.‬‬ ‫به مرد خونســرد و متین فوتبال ایران‪ .‬کســی که لیاقت‬ ‫بهترین بودن را دارد‪.‬‬ ‫سهم ویسی‬ ‫در التیام دردهای‬ ‫خوزستان‬ ‫استقاللخوزستان‬ ‫لستر سیتی ایران است‬ ‫امیر حاج رضایی‬ ‫کارشناس فوتبال‬ ‫‪3‬‬ ‫عبدالله ویســی؛ زمانی که ســرمربی پیکان بود یک‬ ‫نیم فصل با ایشان کار کردم‪ .‬او انسانی پاکدل و احساساتی‬ ‫است‪ .‬در ان دوره مربیگری به هر دلیلی موفق نشد که نتایج‬ ‫خوبی را با پیکان کسب کند‪ .‬طبیعی هم هست‪ .‬گاهی این‬ ‫اتفاق رخ می دهد و شــما هر چقدر که صبر می کنید نتایج‬ ‫خوب از راه نمی رسند‪ .‬خیلی با تعصب بود‪ .‬احساساتی که‬ ‫می گویم از همین جهت است‪ .‬او بعد از باخت تیمش واقعا‬ ‫به هم می ریخت‪ .‬طوری ناراحت می شــد کــه من نگران‬ ‫سالمتی اش می شدم‪ .‬عبدالله ویسی همیشه همین طور‬ ‫بوده‪ .‬همه وجودش را به تیمش می دهد‪ .‬از سلوک و رفتار‬ ‫او واقعا خوشم می اید‪ .‬مرد با غیرتی که نماد مبارزه و مقاومت‬ ‫است‪ .‬مبارزه با انچه نمی خواهد او به موفقیت برسد‪ .‬یکی‬ ‫از ویژگی های مهم ویســی به نظر من ساده دلی او است‪.‬‬ ‫این ویژگی در فوتبالی که مختصاتــش را همه ما به خوبی‬ ‫می شناســیم حکم کیمیا را دارد‪ .‬در ســالی کــه در پیکان‬ ‫حضور داشت‪ ،‬اگر چه نتایج دلخواه را کسب نمی کرد اما این‬ ‫مساله باعث نمی شد که اعتمادش نسبت به جوان ها را از‬ ‫دست بدهد‪ .‬او همواره به بازیکنان جوان و با انگیزه اعتماد‬ ‫ید اد و هنگامی که تیمش‬ ‫می کرد و به انها فرصت اشتباه م ‬ ‫بازنده از زمین بیرون می امد مســئولیت باخت را شجاعانه‬ ‫به گردن می گرفت‪ .‬ما مربیانی با ایــن ویژگی را خیلی کم‬ ‫داریم‪ .‬شــاید عده ای حرف از مســئولیت پذیری بزنند اما‬ ‫اینکه یک مربــی همواره در همه شــرایط پــای بازیکنان‬ ‫جوانش بایســتد به واقع کار دشواری اســت که در فوتبال‬ ‫ایران کمتر شــاهد ان بوده ایم‪ .‬یکی دیگر از ویژگی های‬ ‫این مربی احترامی است که برای بزرگترهایش قا ئل است‪.‬‬ ‫همان طور کــه می دانید وضعیــت نامناســب فرهنگی در‬ ‫فوتبال ما باعث شــده تا خیلی از مسائل طور دیگری جلوه‬ ‫کند‪ .‬خیلی حرمت ها شکســته شــود و ناهنجاری ها عمق‬ ‫بیشتری به خود بگیرد اما ویســی یکی از مربیانی است که‬ ‫همواره سعی کرده حرمت همکاران و دیگر اعضای فوتبال‬ ‫را نگه دارد و تا جایی که امکان ندارد وارد مسائل حاشیه ای‬ ‫نشود‪ .‬این موضوع مهمی است‪ .‬وقتی یک مربی انرژی و‬ ‫توانش را صرف مسائل حاشیه ای نمی کند‪ ،‬این فرصت را‬ ‫پیدا می کند که در مورد مسائل مهم تری بیندیشد‪ .‬در واقع‬ ‫این فرصت را پیــدا می کند که تمرکزش را صرف مســائل‬ ‫فنی تیمش کند‪ .‬این ویژگی ها باعث شده تا جامعه فوتبال‬ ‫و به طور کلی همه ما به عبدالله ویسی نمره قبولی بدهیم‪.‬‬ ‫من شــخصا به ویســی عالقه مندم چون او موفق شده از‬ ‫بســیاری جهات در فوتبال ما هنجار شکنی کند‪ .‬او امسال‬ ‫تیمی را مهیای لیگ برتر کرده که نه تنها فوتبال زیبا و رو به‬ ‫جلویی ارائه می کند‪ ،‬بلکه در کــورس قهرمانی قرار گرفته‬ ‫است‪ .‬استقالل خوزســتان حاال به مثابه لسترسیتی لیگ‬ ‫برتر ما اســت‪ .‬تیمی جوان و با انگیزه کــه می بینیم چطور‬ ‫برای رسیدن به پیروزی می جنگد و تالش می کند‪ .‬ویسی‬ ‫تیمی ساخته که تن قهرمان های ســنتی فوتبال ایران به‬ ‫ورزش‬ ‫لرزه افتاده اســت‪ .‬انها می دانند که اســتقالل خوزستان‬ ‫تیمی نیست که ان را دســت کم بگیرند‪ .‬به محض اینکه‬ ‫غفلت می کنند این تیم به صدر می رود‪ .‬هر چند این موضوع‬ ‫ی که دیگر رقبا‬ ‫و سختکوشی استقالل خوزستان از احترام ‬ ‫نزد من دارند کم نمی کند اما به طور کلی می خواهم بگویم‬ ‫سختکوسی تیم ویســی قابل احترام و ارزشمند است‪ .‬من‬ ‫در خوزستان در کنار ویســی نیستم و نمی دانم دقیقا در چه‬ ‫فرایندی تیمش را اینگونه مهیای لیگ برتر کرده است‪ .‬اما‬ ‫شک ندارم که او با استفاده از جوان ها و البته اعتماد به انها‬ ‫تیم خوبی ســاخته که برای همه ما قابل احترام است‪ .‬در‬ ‫کنار این موضوعات باید سختکوشی و پرکاری خود او را نیز‬ ‫مورد توجه قرار دهیم‪ .‬این سه عامل باعث شده تا ویسی با‬ ‫استقالل خوزستان بتواند تا اینجای کار موفق باشد‪ .‬خیلی‬ ‫برای خوزستان خوشحالم‪ .‬انها سه تیم در لیگ برتر دارند‬ ‫که دو تای انها به هر دلیلی نتوانســته اند از اعتبار فوتبال‬ ‫خوزستان دفاع کنند اما استقالل خوزستان نماینده ممتازی‬ ‫برای فوتبال ان منطقه است و این موضوع بی تردید باعث‬ ‫ی مردم فوتبالدوســت خوزســتان است‪ .‬تیم ویسی‬ ‫دلگرم ‬ ‫در واقع عزت نفس و حیثیت فوتبال خوزســتان را زنده نگه‬ ‫داشته است و این به نظرم ادای دینی است به خوزستان‪.‬‬ ‫شــهری که فوتبال ما مدیون ان است‪ .‬به خصوص قبل از‬ ‫انقالب انها خدمات بسیاری به فوتبال ما داشتند و البته انها‬ ‫مظلوم هستند‪ .‬انها جنگ را به خود دیده ان د و سختی جنگ‬ ‫را بیش از همه ما چشیده اند‪.‬‬ ‫من برای ویسی خوشحالم‪ .‬او در دو وجه موفق بوده‬ ‫اســت‪ .‬هم از نظر اخالقی و هــم از نظر فنــی‪ .‬این باعث‬ ‫افتخار اســت‪ .‬نکته ای که در مورد اســتقالل خوزســتان‬ ‫باید بدانیم این است که خیلی ها منتظر افتادن تیم ویسی‬ ‫بودنــد‪ .‬می گفتند ایــن هفتــه می افتد‪ .‬هر هفتــه همین‬ ‫پیش بینی را تکرار می کردند اما ایــن اتفاق رخ نداد‪ .‬حتی‬ ‫ی تا‬ ‫این تیم را به برق شــیراز تشــبیه می کردند که در فصل ‬ ‫هفته هــای متوالی صدرنشــین بود اما ناگهــان از کورس‬ ‫قهرمانی افتاد و فاصله اش با رقبا بیشــتر شــد‪ .‬اما ویسی‬ ‫و بازیکنــان جوانش نشــان دادند که لسترســیتی فوتبال‬ ‫ایران هستند‪ .‬انها در باالنشینی خودشان استمرار زیادی‬ ‫داشــته اند و این کار دشــواری اســت‪ .‬این موضوع نشان‬ ‫می دهد کــه میان انها وحدت و انســجامی شــکل گرفته‬ ‫است‪ .‬این انسجام از کجا می اید؟ به نظرم ساده دلی ویسی‬ ‫و البته صمیمی بودن این مربی با شاگردانش خیلی در این‬ ‫مساله موثر بوده است‪ .‬او رابطه خیلی خوبی با تیمش دارد و‬ ‫تا اینجا که هفته بیست و دوم لیگ برتر پایان یافته انها کار‬ ‫بزرگی انجام داده اند و شایســته قدردانی هستند‪ .‬در مورد‬ ‫همین جوانگرایی باید به موضوع دیگری هم اشاره کنم‪ .‬به‬ ‫خاطر دارم وقتی ویسی سرمربی پیکان بود خانواده اش را به‬ ‫شهرستان فرستاده بود تا تمرکز بیشتری روی تیمش داشته‬ ‫باشد‪ .‬من با او صحبت کردم‪ .‬به او گفتم از نظر عاطفی شاید‬ ‫ضربه بخوری و این خوب نیست اما او این گونه پاسخ می داد‬ ‫که قصد دارد با همه تمرکزش تیمــش را هدایت کند‪ .‬این‬ ‫موضوع ارزشمندی است‪ .‬ویسی از ان دسته مربیانی است‬ ‫که خیلی خوب می تواند با جوان ها کار کند‪ .‬بازیکنان جوان‬ ‫تیم وقتی صفای باطن ویســی را می بینند به خواسته های‬ ‫فنی او تن می دهند و با همه وجود برای تیم بازی می کنند‪.‬‬ ‫شاید اگر به جای این جوان ها بازیکنانی با او کار می کردند‬ ‫که گاهی خودخواهانه برخورد می کنند ویسی نمی توانست‬ ‫چندان موفق شــود‪ .‬چون برخی از ستاره ها اساسا کاری با‬ ‫صفای دل مربی شان ندارند‪ .‬به طور کلی می خواهم بگویم‬ ‫عالقه مندم که ویســی با استقالل خوزســتان به قهرمانی‬ ‫برسد‪ .‬فارغ از قهرمانی ها عالقه مندم که فوتبال خوزستان‬ ‫همواره در شرایط خوبی باشد‪ .‬مردم خوزستان همین االن‬ ‫هم زجرهای زیادی را متحمل می شوند‪ .‬در میان همه این‬ ‫گرفتاری ها و رنج ها باز هم یک چیز خوبــی وجود دارد که‬ ‫می تواند مرهم زخم ان مردم باشــد ؛ فوتبالی که استقالل‬ ‫خوزســتان بازی می کند و قطعا ویســی در این مورد سهم‬ ‫ویژه ای دارد‪ .‬من به او و تیمش تبریک می گویم‪.‬‬ ‫مربیانی که فضا می خواهند‬ ‫محسن اثیمی‬ ‫روزنامه نگار‬ ‫‪4‬‬ ‫شای د بین مربیان جوان هم باشــند افرادی که این کارها را‬ ‫می کنند‪ -‬ان وقت بعد از چند شکســت دیگر مجالی برای‬ ‫کار پیدا نمی کنند‪ .‬به طور حتم اگر مدیــران فوتبال ایران‬ ‫مدیرانی صبور و برنامه محور باشــند مربیان جوان زیادی‬ ‫می توانند خود را اثبات کنند و در غیر این صورت باید پشت‬ ‫خط مربیانی بمانند که تحت هر شــرایطی‪ ،‬چه ببرند و چه‬ ‫ببازنند؛ می ماندند‪.‬‬ ‫فوتبال ایران اگر می خواهد موفق باشــد باید فضای‬ ‫کار را بــرای مربیان جوان که پتانســیل و قابلیت موفقیت‬ ‫دارند فراهم کند‪ ،‬در غیر این صورت دور باطل مربیگری در‬ ‫فوتبال کشورمان همچنان وجود خواهد داشت‪.‬‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫نســل جدید مربیان چند سالی اســت که سری میان‬ ‫سرها بلند کرده اند و با نتایج شان می گویند که «ما هستیم»‪.‬‬ ‫نیازی ندارند که حنجره شان را پاره کنند و فریاد بزنند و حاشیه‬ ‫درســت کنند‪ ،‬انها به معنای واقعی «حرف شان را در زمین‬ ‫می زنند»؛ در مستطیل ســبز؛ در جایی که باید خودشان را‬ ‫ثابت کنند‪.‬‬ ‫اگر چه هنوز چرخه معیوب فوتبال ایران فرصتی است‬ ‫برای کار کــردن مربیان ناکام و اگر چــه این چرخه طوری‬ ‫اســت که اهمیتی ندارد فالن مربی چــه نتایجی می گیرد‬ ‫چرا که از االن تیم ســال اینده اش «رزرو» شده است؛ اما‬ ‫مربیانی هستند که نان نتایج شان را می خورند‪.‬‬ ‫در فوتبالی که هزار جایش ایــراد دارد یک مربی باید‬ ‫حواسش به همه چیز باشــد‪ .‬حواسش باشد به اینکه چک‬ ‫بازیکنش برگشــت نخــورد و او را امــاده کند بــرای بازی‪،‬‬ ‫حواســش باشــد به اینکه برخــی اتفاقات خــارج از زمین‬ ‫می تواند سرنوشــت تیم ها را تغییر دهد‪ ،‬حواسش باشد به‬ ‫اطرافش و حواسش باشد به نداشتن پول و زمین تمرین‪.‬‬ ‫در این فوتبال کسب نتایج مطلوب اما برگ برنده ای است‬ ‫برای یک مربی‪ .‬در فوتبال ایران مربیانی امده اند که شاید‬ ‫به خاطر ارام و بی حاشیه بودشــان کســی تصور نمی کرد‬ ‫مرفق شوند‪ .‬انها اما موفق شدند تا دریچه ای تازه در دنیای‬ ‫مربیگری گشوده و این باور تقویت شود که می توان جوان‬ ‫بود‪ ،‬به روز بود‪ ،‬تالش کرد و نتیجه گرفت‪.‬‬ ‫به نظر می رسد نســل جدید مربیان در فوتبال ایران‬ ‫می توانند سال های سال بمانند‪ ،‬نتیجه بگیرند‪ ،‬موفق باشند‬ ‫و البته بر شمار انها نیز افزوده شود‪ .‬همه اینها اما منوط به‬ ‫این است که مدیران باشگاه ها به انها اعتماد کنند که اگر‬ ‫اعتماد مدیران نبود امروز یحیی گل محمدی ها و عبدالله‬ ‫ویسی ها نبودند‪ .‬فوتبال نتیجه گرای ایران مدیران را وادار‬ ‫می کند پس از چند شکست دست به تغییرات بزنند‪ .‬اینجا‬ ‫صبر و تحمل کم اســت و برخی مدیران که سررشته ای از‬ ‫فوتبال ندارند تصور می کنند تغییــرات پیاپی و نابجا‪ ،‬کلید‬ ‫موفقیت است غافل از اینکه انها راه موفقیت را نمی شناسند‬ ‫و در مسیری دیگر گام بر می دارند‪.‬‬ ‫برخــی مدیــران می ایند که بــه هر قیمتــی بمانند و‬ ‫در این راه‪ ،‬نتیجه حــرف اول و اخر را می زنــد و اگر مربی‬ ‫جوانی باشــد که راه های کثیف نتیجه گرفتن را بلد نباشد‪-‬‬ ‫ورزش‬ ‫باید به نسل جدید اعتماد کنیم‬ ‫‪305‬‬ ‫سال به روایت تصویر‬ ‫ایران در سال ‪1394‬‬ ‫‪1‬‬ ‫دیپلماسی بالکن‬ ‫‪4‬‬ ‫نگاه به شرق‬ ‫‪5‬‬ ‫اتش در خانه عربستان‬ ‫‪6‬‬ ‫تصویب در ‪ 20‬دقیقه‬ ‫‪7‬‬ ‫دست روی سر‬ ‫‪2‬‬ ‫مرهم‬ ‫حس خوب این عکس ‪ ،‬این عکس را در میان برترین عکس های خوب ســال قرار‬ ‫م ی دهد‪ .‬فرزند شــهید مدافع حرم با همیــن واکنش کودکانه نشــان می دهد که‬ ‫م ی داند‪ ،‬حتی اگر پدری نباشــد از این پس دست مهربانی بر سرش بکشد‪ ،‬پدری‬ ‫مهربان تر دارد که حواسشــان به او هســت و هیچ گاه او را تنها نمی گذارند ‪.‬فرزند‬ ‫خردسال شهید شیرخانی ‪-‬که در ‪ ۱۴‬تیرماه ‪ ۱۳۹۳‬در سامرا به شهادت رسیده بود‪ -‬در‬ ‫اغوش رهبر انقالب دیده م ی شود‪.‬‬ ‫بالکــن هتل کوبــورگ ویــن هــم خــودش را به‬ ‫جغرافیای سیاســی ایــران الصاق کــرد‪ .‬در این‬ ‫بالکن بود که هــر از گاهی محمد جــواد ظریف‪،‬‬ ‫عباس عراقچی و سایر تیم مذاکره کننده ایران‬ ‫با خبرنگارانی که داستان مذاکرات ایران و ‪ 5+1‬را‬ ‫دنبال می کردند ؛ ارتباط خبری ایجاد می کردند‪،‬‬ ‫در روزهایی که داســتان برجام یکــی از اتفاقات‬ ‫مهم خبری بود ‪ ،‬هتل کوبــورگ و عکس هایی از‬ ‫این دست هم بارها و بارها منتشر می شد‪.‬‬ ‫والدیمیر پوتین در سال ‪ 94‬یک سفر بسیار مهم‬ ‫به تهران انجــام داد‪ .‬ان هم درســت در بحبوحه‬ ‫تحوالت ســوریه و ماجراهــای برجام‪.‬بعد از این‬ ‫سفر گفت ه شــد که ائتالف شرق قدرت بیشتری‬ ‫یافته و ان تصور که ایران بعد از توافق هست ه ای‬ ‫نگاهش را به غرب دوخته است رنگ باخت‪.‬‬ ‫بــه دنبال شــهادت شــیخ نمــر ب ه دســت دولت‬ ‫عربستان معترضان در تهران شــبانه در مقابل‬ ‫سفارت عربســتان تجمع کردند‪ ،‬که با حمله به‬ ‫سفارت و دخالت پلیس پایان یافت‪.‬معترضان با‬ ‫سردادن شــعارهایی علیه ال سعود‪ ،‬این سفارت‬ ‫را مــورد هجــوم قــرار دادنــد و علی رغــم تالش‬ ‫نیروی انتظامی برای ممانعــت‪ ،‬گروهی از مردم‬ ‫وارد سفارت عربستان شــدند و به اتاق های این‬ ‫ســفارتخانه رفتند‪.‬معترضــان بخــش هایی از‬ ‫سفارت را تخریب و به اتش کشیدند‪.‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪3‬‬ ‫نمایندگان مجلس شورای اسالمی در یک جلسه‬ ‫علنــی جزئیات طرح اقــدام متناســب و متقابل‬ ‫دولت جمهوری اســامی ایران در اجرای برجام‬ ‫را به تصویب رســاندند‪.‬این جلسه علنی ساعت‬ ‫‪ 8‬و ‪ 30‬دقیقه اغاز شــد و جزئیات طرح برجام در‬ ‫ساعت‪ 8‬و ‪ 50‬دقیقه به تصویب رسید‪ .‬این جلسه‬ ‫حاشیه های زیادی داشت ‪ ،‬که یکی از انها تهدید‬ ‫صالحی رئیس سازمان انرژی اتمی بود‪ ،‬صالحی‬ ‫این مساله را پشت تریبون اعالم کرد‪.‬‬ ‫یکبــار دیگر ایــران و امریکا به مصــاف یکدیگر‬ ‫رفتند‪ .‬این بار اما در دریــا‪ .‬تفنگداران امریکایی‬ ‫که وارد اب های ایران شد ه بودند توسط نیروهای‬ ‫سپاه پاسداران بازداشت شدند‪ .‬اتفاقی که از ان‬ ‫به عنوان تحقیر امریکا ســه دهه بعد از تسخیر‬ ‫سفارت این کشور در تهران یاد م ی کنند‪.‬‬ ‫‪3‬‬ ‫غم سردار‬ ‫خبر رسید‪،‬سردار حســین همدانی از فرماندهان ســپاه پاسداران در سوریه به شــهادت رسید‪ .‬سردار‬ ‫حســین همدانی یکی از فرماندهان قدیمی ســپاه پاســداران انقالب اســامی در جنگ تحمیلی بود و‬ ‫مدتی نیز فرماندهی لشکر ‪ 27‬محمدرسول الله(ص) را برعهده داشت‪.‬پس از تبدیل این لشکر به سپاه‬ ‫محمد رسول الله (ص) فرماندهی این سپاه نیز برعهده سردار همدانی بود‪.‬سردار همدانی پس از دوران‬ ‫دفاع مقدس هم همچنان در خدمت ارمان های نظام بود و در جبهه های مختلف حضور جدی داشــت‪.‬‬ ‫سردارهمدانی دریک عملیات شناسایی به ارزوی دیرین خود رسید‪.‬‬ ‫‪32‬‬ 1 45 67 33 ‫سال به روایت تصویر‬ ‫جهان در سال ‪1394‬‬ ‫‪2‬‬ ‫خون و شمشیر‬ ‫‪4‬‬ ‫حادثه در پاریس‬ ‫‪5‬‬ ‫اشک اوباما‬ ‫‪7‬‬ ‫لگد وحشیانه‬ ‫‪7‬‬ ‫لگد وحشیان‬ ‫دستان ســعودی ها به خون شیخ نمر باقر النمر‬ ‫رهبر شــیعیان عربســتان الوده شــد‪ .‬او در پی‬ ‫اعتراضات شــیعیان عربســتان در ســال ‪2012‬‬ ‫بازداشت شد و در ‪ 23‬مهرماه ‪ 1393‬دادگاه جنایی‬ ‫عربستان ســعودی شــیخ نمر را به اتهام اقدام‬ ‫علیه امنیت ملی و محاربه‪ ،‬به «اعدام با شمشیر و‬ ‫بهصلیبکشیدهشدندرانظارعمومی»محکوم‬ ‫کرد‪.‬علی رغم همه اعتراضات ایــن حکم اجرا و‬ ‫موجی از خشم را ایجاد کرد‪.‬‬ ‫در شــبی که تیم های ملــی فرانســه و المان در‬ ‫استاددو فرانس پاریس مقابل هم قرار گرفتند‪،‬‬ ‫در میانه مســابقه فوتبال صدای گلوله به گوش‬ ‫رســید‪ ،‬هی چ کــس نمی دانســت کــه در بیرون‬ ‫ورزشگاه چه خبر اســت ‪ ،‬انچه بیرون ورزشگاه‬ ‫رخ داد ‪ ،‬یک حمله تروریســتی همــه جانبه بود‬ ‫که به مــرگ ده ها نفــر ختم شــد‪ .‬در این عکس‬ ‫پدری را می بینیم که ســعی دارد فرزندان خود را‬ ‫محافظت کند‪.‬‬ ‫باراک اوبامــا رئیس جمهوری امریــکا در جریان‬ ‫یک کنفرانس خبری در کاخ سفید درباره موضوع‬ ‫اعمال محدودیت های جدید علیــه قانون حمل‬ ‫ســاح در امریکا بــه هنــگام پخش تیــزری از‬ ‫تیراندازی سال ‪ 2012‬در دبستان «سندی هوک»‬ ‫در ایالت کانتیکت که منجر به مرگ‪ 20‬دانش اموز‬ ‫شد‪ ،‬گریه کرد‪.‬‬ ‫یک پناهنده ســوری همراه با ســایر پناهندگان‬ ‫در حالی که کودک خود را در اغوش گرفته بود‪ ،‬با‬ ‫سرعت می دوید اما خبرنگار مجارستانی به عمد‬ ‫او را لگد زد و باع ث شــد همراه بــا کودکش نقش‬ ‫بر زمین شود‪.‬مرد سوری اســامه عبد المحسن‬ ‫الغضب نام داشــت ‪ ،‬او در ســوریه مربی فوتبال‬ ‫بوده و با تیم الفتوه سوریه در لیگ برتر این کشور‬ ‫همکاری داشته است‪.‬‬ ‫انگال مرکل صــدر اعظم المــان در حال صحبت‬ ‫با بــاراک اوباما رئیس جمهور امریکا در حاشــیه‬ ‫نشست سران هفت کشور صنعتی (جی هفت)‬ ‫در المــان دیده می شــود‪ .‬ایــن عکــس یکی از‬ ‫تصویرهای پــر بیننده جهــان در ســال ‪ 94‬بود‪.‬‬ ‫نشســت جی هفــت این بار بــه جای روســیه در‬ ‫منطقه خوش اب و هوای پارت ن کیرشــن واقع در‬ ‫جنوب المان برگزار شد‪.‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪6‬‬ ‫میلیاردر پرحاشیه‬ ‫رونالد ترامپ ب ه عنوان یک پوپولیســت‬ ‫تمام عیار وارد انتخابات امریکا شد‪ .‬او با‬ ‫حرف های جنجالی و هزین ه های سنگین‬ ‫خــودش را در میــان گزین ه هــای جدی‬ ‫ریاس ت جمهوری امریکا جای داد‪.‬‬ ‫‪6‬‬ ‫‪1‬‬ ‫درد وجدان‬ ‫او ارام خوابیده بود ‪ ،‬این خواب پایان همه دردهایی بود که علی رغم ســن کمش به‬ ‫او رســیده بود‪ .‬عکس او وجدان همه را به درد اورد‪ .‬ایالن و خانواده اش اهل کوبانی‬ ‫بودند‪ .‬پسرک سه ساله با برادر پنج ساله و با پدر و مادرش از سوریه جن گ زده رهسپار‬ ‫یک جزیره در یونان بود‪ .‬قایقشــان که غرق شــد‪ ،‬برادر و مادرش هم جانشان را از‬ ‫دست دادند‪ .‬ایالن خیلی زود نماد همه ان چیزی شد که در خاورمیانه رخ می داد‪.‬‬ ‫‪3‬‬ ‫شیخ نیجریه‬ ‫«شیخ ابراهیم زکزاکی» رهبر جنبش اســامی نیجریه است که در حمله ارتش این کشور به‬ ‫خان ه اش مجروح و بازداشت شد‪ .‬او تاکنون شش پسرش را در راه اسالم فدا کرده است‪ .‬شیخ‬ ‫زکزاکی از مریدان و پیروان امام خمینی (ره) است که خودش بعدها به خاطر عشق و عالقه به‬ ‫بنیان گذار جمهوری اسالمی ایران شیعه شد و بعدها توانست میلیون ها نفر از هموطنانش‬ ‫را شیعه کند‪.‬‬ ‫‪3 2‬‬ ‫‪5 4‬‬ ‫‪78‬‬ ‫سال به روایت تصویر‬ ‫ورزش در سال ‪1394‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪2‬‬ ‫رئیس تازه‬ ‫‪3‬‬ ‫قهرمانی شیرین‬ ‫‪4‬‬ ‫کی روشی ها‬ ‫‪5‬‬ ‫اشک تونی‬ ‫‪6‬‬ ‫مسی مشمایی‬ ‫‪7‬‬ ‫داد بهداد‬ ‫جیانــی اینفانتینــو رقابــت را از شــیخ ســلمان‬ ‫بحرینی بــرد و به عنــوان رئیس فیفــا انتخاب‬ ‫شد ‪ ،‬اینفانتینو که در تنها سفر انتخاباتی خود‬ ‫به تهران ســفر کــرده بود‪،‬به عنوان جانشــین‬ ‫بالتر وظیفه ســنگینی برای بازگشت اعتماد به‬ ‫فوتبال دارد‪.‬‬ ‫تیم ملی فوتســال بانــوان ایــران ‪ ،‬کاری کرد که‬ ‫همــه را حیــرت زده کرد‪ .‬ایــن تیم با درخشــش‬ ‫اســتثنایی توانســت در اســیا قهرمان شــود و‬ ‫ما دانســتیم قهرمان هــای دیگری هــم داریم ‪،‬‬ ‫ستاره هایی مثل فرشته کریمی و فرزانه توسلی‬ ‫‪...‬قهرمانی فوتسال بانوان یکی از شیری ن ترین‬ ‫قهرمان ی های سال بود‪.‬‬ ‫کارلوس کی روش ســالی پر از جنجال را پشــت‬ ‫ســر گذاشــت ‪ ،‬او مصاحبه های تند زیادی علیه‬ ‫خیل ی ها داشــت‪ .‬کی روش در این ســال در کنار‬ ‫اســدی و مایلی کهن باید به منتقدان جواب می‬ ‫داد که غیبت رحمتی را درست نمی دانستند ‪ ،‬او‬ ‫جواب این منتقدان را با اوردن همه سرمایه دروازه‬ ‫بانی ایران به کنفرانس مطبوعاتی داد‪.‬‬ ‫پیر مرد پرتغالی وقتی دانست که به همین اسانی‬ ‫قهرمانی را از دست داده است ‪ ،‬تا مرز سکته پیش‬ ‫رفت ‪ .‬هیچ گاه معلوم نشــد کــه در تبریز دقیقا‬ ‫چه اتفاقی افتاد‪،‬امــا هرچه بود تراکتور ســازی‬ ‫قهرمانی را از دست داد‪.‬‬ ‫مرتضی احمدی با ان پیراهن مشــمایی که اسم‬ ‫لیونل مسی در پشت ان حک شــده بود ‪ ،‬یکی از‬ ‫چهره های معروف سال بود ‪ .‬این پسرک افغان‪،‬‬ ‫عاقبت یک پیراهن اصل مسی را دریافت کرد‪.‬‬ ‫وقتی بهداد سلیمی از درد فریاد می کشید‪ ،‬همه‬ ‫ما در این درد سهیم بودیم ‪ .‬قهرمان وزنه برداری‬ ‫ایران در یک حرکت تمرینی در اردو ‪ ،‬وزنه هایی را‬ ‫شــاهد بود که بر تنش اوار شدند و مدال المپیک‬ ‫ایران را هدف گرفته بودند‪.‬‬ ‫یاد هادی‬ ‫یک روز صبح پرسپولیســی ها همه لباس سیاه‬ ‫پوشیدند‪ ،‬یک روز برای همه شماره‪ 24‬مهم شد ‪.‬‬ ‫یک روز دیگر هادی نوروزی کاپیتان خوش اخالق‬ ‫و ب ی حاشــیه پرســپولیس دیگر نبود و دل همه‬ ‫برایش تنگ شــد‪ .‬هانی نوروزی یادگار هادی را‬ ‫می بینید ‪.‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪3 2‬‬ ‫‪54‬‬ ‫‪7‬‬ ‫‪6‬‬ ‫سال به روایت تصویر‬ ‫فرهنگ در سال ‪1394‬‬ ‫‪1‬‬ ‫دقیقا کجایی‬ ‫‪2‬‬ ‫ابد و یک روز‬ ‫‪3‬‬ ‫پرواز هما‬ ‫‪4‬‬ ‫بازگشته‬ ‫‪5‬‬ ‫جایزه مهاجر‬ ‫یکی از رفتگان سال فرج الله سلحشور کارگردان‬ ‫متعهد بود‪ .‬سلحشــور پس از مدت هــا بیماری‬ ‫ما را تنها گذاشــت و رفت ‪ .‬زیر پیکــر حاج فرج‬ ‫یکی دیگــر از کارگردانان متعهــد یعنی ابراهیم‬ ‫حاتم ی کیا را می بینیم ‪ ،‬حاتمی کیا این بار فیلم‬ ‫بادیگارد را به جشنواره اورد‪.‬‬ ‫‪1‬‬ ‫در ابتدای جشنواره هیچ کس باورش نمی شد که‬ ‫فیلم ابد و یک روز اولین ساخته سعید روستایی‬ ‫تا این اندازه خوش بدرخشد و سیمرغ ها را یکی‬ ‫پس از دیگری به خود اختصــاص دهد‪ ،‬ابد و یک‬ ‫روز پدید جشنواره فجر بود‪.‬‬ ‫اگر فقــط و فقط فیلــم « از کرخه تا رایــن » را در‬ ‫کارنامه داشت ‪ ،‬بازهم خداحافظی با هما روستا‪،‬‬ ‫بازیگر توانــای ســینما و تئاتر و همســر حمید‬ ‫سمندریان برای جامعه هنری ایران سخت بود‪،‬‬ ‫چه رســد به این کــه او کلی نقش مانــدگار دیگر‬ ‫هم داشت ‪.‬‬ ‫‪3 2‬‬ ‫لئوناردو دی کاپریو باالخره به مجســمه اســکار‬ ‫رســید ‪ ،‬این بازیگر توانا چندیــن و چند بار نامزد‬ ‫این جایزه شــده بود اما همواره ناکام می ماند‪ ،‬تا‬ ‫عاقبت فیلم بازگشته ایناریتو طلسم را شکست‪.‬‬ ‫بنکسی هنرمند معترض بریتانیایی اخرین اثر‬ ‫هنری خود را بر دیوار کمپ جنگل در شــهر کاله‬ ‫خلق کرد‪ ،‬تا دیــدگاه منفی مردم دربــاره هزاران‬ ‫مهاجر ســاکن این محــل را به نقد بکشــد‪ .‬او در‬ ‫این تصویر به صورتی زیرکانه به اصالت ســوری‬ ‫بنیان گذار اپل اشاره کرد‪.‬‬ ‫‪4 5‬‬ ‫سال به روایت‬ ‫تصویرتصویر‬ ‫روایت‬ ‫سال به‬ ‫جامعه در سال ‪1394‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪1‬‬ ‫ماتم منا‬ ‫‪3‬‬ ‫بخیه تلخ‬ ‫‪4‬‬ ‫غواصی در اشک‬ ‫‪5‬‬ ‫هدیه به خودروسازان‬ ‫ان روز اعداد معنای خبر شــومی را می دادند‪ ،‬ان‬ ‫روز هر چــه عددها زیادتر می شــد‪ ،‬خانواده های‬ ‫بیشتری بودند که رخت عزا را بیرون می اوردند‪.‬‬ ‫ان روز فاجعه ای رخ داد‪ ،‬همــه خانواده هایی که‬ ‫پشت سر حاجی های خود اب ریختند تا همیشه‬ ‫جای خالی ان ها را سیاه می پوشند‪.‬منا سندی بود‬ ‫برای ان که نشان دهد ‪ ،‬میزبانی زائران خانه خدا‬ ‫کفایت می خواهد‪.‬‬ ‫پســر بچ ه ای به نام « صــدرا زاهدپــور » به دلیل‬ ‫جراحت چانه به بیمارســتان اشــرفی اصفهانی‬ ‫واقع در خمین ی شــهر در حالــی مراجعه م ی کند‬ ‫که به دلیل عدم تــوان مالی خانــواده این کودک‬ ‫برای پرداخت هزینه بخیه‪ ،‬پزشک معالج پس از‬ ‫بخیه زدن بر روی زخم صورت این کودک دستور‬ ‫بازکردن بخیه را م ی دهــد و این کودک را در همان‬ ‫حالت رها م ی کند‪ .‬ایــن ماجرایی بود که خیلی ها‬ ‫را شــوک زده کرد‪ ،‬هر چند بعد ها قدری داســتان‬ ‫تعدیل شد‪.‬‬ ‫یادتان هست یک روز همه با هم با اشک هایمان‬ ‫به اســتقبال ان ها رفتیم ‪ ،‬روایت ان ‪ 175‬شهید‬ ‫غواص که در دریای عشق اخرین عملیات خود را‬ ‫انجام دادند‪ .‬ان حکایت ‪ ،‬حکایت دلدادگی ما بود‬ ‫و شقاوت دشمن ‪ ،‬هیچ انســانی نبود که بتواند‬ ‫در مقابل این قصه مقاومت کند و اشک نریزد‪.‬‬ ‫رکود طوالنــی مدت در بازار خودرو موجب شــد تا‬ ‫دولت با اختصاص تسهیالت جدید خرید خودرو‬ ‫بازار را رونق ببخشد‪ .‬تسهیالت خرید خودرو که‬ ‫در بســته جدید خروج از رکود دولت رونمایی شد‬ ‫از همــان اول مورد نقد کارشناســان قرار گرفت‪.‬‬ ‫باوجود همــه نقدها صــف های طوالنــی مقابل‬ ‫بان ک ها کشیده شد و خیلی زودتر از تصور وام ها‬ ‫به سقف رسید‪.‬‬ ‫‪6‬‬ ‫دیوار مهربانی‬ ‫«نیاز نــداری بذار‪،‬نیــاز داری بردار»‬ ‫این جمله را در میــان نقش خانه ای‬ ‫که روی دیوار طرح زده شــده است ‪،‬‬ ‫م ی توان دید‪ ،‬طرحی به رنگ ابی که‬ ‫از ان بوی خوش سخاوت را می شود‬ ‫حس کرد‪ .‬دیوارهــای مهربانی یک‬ ‫پدید اجتماعی ارزشمند بود که همه‬ ‫را به تحسین وا داشت ‪.‬‬ ‫‪6‬‬ ‫‪2‬‬ ‫خندوانه‬ ‫خندوانه خــودش باالتر از یک برنامــه تلویزیونی که یک‬ ‫اتفاق اجتماعی بود‪ .‬استقبال از برنامه ای که تنها بر اساس‬ ‫خنده بنیان می گرفت ‪ ،‬گسترده شد و جناب خان یکی از‬ ‫دوست داشتنی ترین چهره های سال لقب گرفت‪.‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪43‬‬ ‫‪5‬‬ ‫‪7‬‬ ‫‪7‬‬ ‫اعدام بابک را دور زد‬ ‫یک حکم بســیار مهم ان هم در انتهای ســال؛‬ ‫بابــک زنجانی بــه اعــدام محکوم شــد‪ .‬او که‬ ‫معروف بود تحری م ها را دور م ی زند حاال بااعدام‬ ‫مواجه شده هرچند که هنوز مهر سکوت بر لب‬ ‫دارد و برخــی چیزهایی را که بایــد بگوید پنهان‬ ‫کرده است‪.‬‬ ‫گفتارها‬ ‫سال جدید‬ ‫ســال ‪ 94‬را در حالی به پایان می بریم که در حوزه های مختلف با تحوالت قابل‬ ‫توجهی مواجه بوده ایم ‪ .‬نکته اما این است که سال تازه ‪ ،‬حرف های تازه ای هم برای ما‬ ‫دارد ‪ .‬باید منتظر رویدادهای جدید باشــیم‪ .‬در این چند صفحه نویسندگان مثلث از‬ ‫سال‪ 94‬و‪ 95‬نوشته اند‪.‬‬ ‫زمان را از دست داده ایم‬ ‫فرصت هابه سرعتازدستمی روند‬ ‫سید مصطفی هاشمی طبا‬ ‫گفتارها‬ ‫‪40‬‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫معاون سابق رئیس جمهور‬ ‫به راســتی که اگــر حکمــت کالم موال علــی(ع) را‬ ‫دریافته بودیــم روزگارمان مطلوب تر می شــد‪ .‬موال علی‬ ‫می فرماید‪« :‬فرصت ها چون ابر به ســرعت می گذرند‪ ».‬‬ ‫اگر این کالم را درمی یافتیــم و برایمان ملکه ذهن بود نیز‬ ‫درمی یافتیم که همیشــه فرصت ها دوباره مهیا نمی شود‬ ‫زیرا زمــان می گذرد و برنمی گردد‪ .‬هــر لحظه از عمر یک‬ ‫ملت‪ ،‬یک حکومت و یک جامعه یک فرصت است که ان‬ ‫را در همان لحظه باید پاسداری کرد‪ .‬اگر درک زمان و تاثیر‬ ‫اقدامات در یک برهه زمانی به اینده و ایندگان را درک کنیم‬ ‫در راه صواب گام گذارده ایم‪ ،‬و گرنه خسارت های بسیار از‬ ‫این بابت به ملت و حکومت وارد می شود که جبران ناپذیر‬ ‫اســت‪ .‬فراموش نکنیم که اداره کشوری مثل ایران امری‬ ‫بسیار مشکل و بغرنج اســت‪ .‬تنها اداره سیستم برق‪ ،‬گاز‪،‬‬ ‫سوخت رسانی که شریان های کشور هستند نیروی عظیم و‬ ‫دقت فراوانی را می طلبد‪ .‬پاسداری از اسمان‪ ،‬دریا و مرزها‬ ‫و مراقبت از توطئه هــای عوامل بیگانــه در داخل‪ ،‬خود‪،‬‬ ‫کاری سترک اســت‪ .‬این از این باب بیان نمی شود که به‬ ‫دلیل صعوبت اداره کار‪ ،‬توقــع‪ ،‬ملت از دولت را کم کنیم‪،‬‬ ‫بلکه برای ان است که تعادل بین توقعات ملت و امکانات‬ ‫دولت برقرار شود و نیز دولت به جای انکه تسلیم توقعات‬ ‫روزافزون شود با ســبک کردن بار مالی خود توقعات بجا و‬ ‫ممکن را گردن نهد‪.‬‬ ‫در ســال ‪ 94‬میراث باقی از دولت هــای نهم و دهم‬ ‫همچنان به تخریب مشــغول بوده است‪ .‬سال نود و چهار‬ ‫فرصتی بود تا دولت با شجاعت تداوم عملکرد این میراث‬ ‫را بشــکند و چرخ های دولــت و مدیریت جامعــه را بر ریل‬ ‫درست بگذارد‪.‬‬ ‫به زودی فرصت های جدید هم چون سحاب می گذرد‬ ‫و زمان را هنــوز در نیافته ایم‪ .‬ســنگینی بــار مالی دولت‪،‬‬ ‫ناکارامدی بخش دولتی از استفاده از توان داخلی در امر‬ ‫اقتصاد و تداوم رکود همچنان پابرجاســت و برخورد با ان‬ ‫شجاعت و جسارت و جدا شــدن از مفاهیم پوپولیستی را‬ ‫می طلبد‪ .‬به راستی شهید رجا یی درست گفت که نگوییم‬ ‫انقالب برای ما چه کرد‪ ،‬بلکه بگو ییم ما برای انقالب چه‬ ‫کرده ایم‪.‬‬ ‫این جمله بسیط مفاهیم مرکبی را در خود دارد و اینکه‬ ‫انقالب را چه معنــا کنیم‪ .‬ایا انقالب را به معنی شــورش و‬ ‫دگرگونی نظام قبلی حاکم معنی کنیم یا انقالب را بازسازی‬ ‫معنوی و مادی جامعه و برپای خویش ایستادن بفهمیم ؟‬ ‫انچه در اندیشــه و کالم امام راحل و نیز رهبر فرزانه‬ ‫انقالب می اید اعتقاد به مفهوم دوم است‪.‬‬ ‫دولت نهم و دهم کوشــید تا مفهوم اول را در جامعه‬ ‫مطرح کند و اینکه شعار دهد که سفره مردم گسترده شود و‬ ‫دولت به مردم مهر ورزد و بین مردم به تساوی پول تقسیم‬ ‫کند‪ ،‬بگذریم که پــول کالن را انــدک رانتخوارها بردند و‬ ‫خرده ریزها را نزد مردم اوردند‪.‬‬ ‫دولــت یازدهم یک فرصت اســت‪ .‬فرصتــی که در‬ ‫یک مورد خاص یعنی برجام به ثمر نشســت‪ .‬شــجاعت‪،‬‬ ‫صراحت و دوراندیشی رئیس جمهور این امر را سامان داد‬ ‫هر چند این فرصت‪ ،‬قبل ها نیــز به وجود امده بود اما از ان‬ ‫اســتفاده نکردیم‪ .‬هر قدر ظریف و صالحی و یارانشان از‬ ‫خود میهن دوســتی برای پایداری ارمان هــای انقالب و‬ ‫میهن نشــان می دهند‪ ،‬در کالم و چهره سخنگوی دولت‬ ‫همان مقدار چهره رئیس جمهور سابق دیده می شود با این‬ ‫تفاوت که ظاهر امر لبخند دار‪ ،‬مودب و حق به جانب است‪.‬‬ ‫انچه در سال ‪ 94‬در دولت گذشــت شجاعت برخی‬ ‫از اعضا و تداوم چهره پوپولیســتی در برخی دیگر است‪.‬‬ ‫دولت یازدهم یک فرصــت عالی را قدر نهــاد اما به دلیل‬ ‫ ترس از تغییــرات و احتمال بــروز مخالفت هــا و تنش در‬ ‫جامعه فرصت ها را یکی پس از دیگری از دست داده است‬ ‫و سیاســت های اقتصــادی و اجتماعی همچنــان برپایه‬ ‫دولت های نهم و دهم می چرخد‪.‬‬ ‫برنامه ای که دولت برای پنج ســال اینده داده است‬ ‫هم بــر همین تداوم سیاســت های پوپولیســتی اســت و‬ ‫حاوی ارزوها و امیالی است که هرگز به تحقق نمی رسد و‬ ‫فقط در اینده خواهند گفت که ما می خواستیم ان کارها را‬ ‫انجام دهیم ولی نگذاشتند‪ .‬غافل از انکه ماهیت این نوع‬ ‫برنامه ها یعنی همه چیز را با هم خواستن «نشدن» است‪.‬‬ ‫همه اینها در حالی است که به رغم همه پیشرفت های‬ ‫علمی‪ ،‬فنی و اقتصادی که منتشر می شود‪ ،‬کشور دارای‬ ‫چالش اســت و از نتایج ان گســیل خیل مردمان روستاها‬ ‫و شــهرهای کوچک به شــهرهای بــزرگ و بحران های‬ ‫اقتصادی و اجتماعی خواهد بود‪.‬‬ ‫فرصت های سال ‪ 94‬با یک استثنا گذشته و سوخته‬ ‫است و اینک فرصت های ســال ‪ 95‬در پیش است که ان‬ ‫را هم به ســادگی از کف خواهیم داد‪ .‬برنامه داده شــده و‬ ‫بودجه ارائه شده حسب سنت معهود بیشتر شبیه انشا های‬ ‫تکراری است و کاری جدید و ضروری در ان دیده نمی شود‬ ‫و ظاهرا نه می خواهند و نه می توانند به جز ان اقدامی کنند‪،‬‬ ‫روز محشر‪ ،‬بامداد‍!‬ ‫چند خط درباره هجرت‪ ،‬از «خود» به «خدا»‬ ‫مصطفی صادقی‬ ‫دبیر تحریریه‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫این روزهای پایان سال یک چیزهایی هست که ذهن‬ ‫روزمرگی‪،‬‬ ‫مرا به خود مشغول کرده؛ ان هم وسط این همه‬ ‫ّ‬ ‫شلوغی و‪...‬‬ ‫دل ادم که مشــغول می شــود‪ِ ،‬هی گریز می زند‪ .‬در‬ ‫تاکسی نشسته ای یک دفعه ِدلت می ریزد؛ تکان می خورد‪ .‬‬ ‫ترجیح می دهــی یک بخشــی از راه را پیاده بــروی و فکر‬ ‫کنی؛ حتی اگر بدانی دیر شــده و باید مثل هر روز به همان‬ ‫ روزمرگی هایت برسی‪ .‬گاهی هم شب‪ ،‬وقتی همه خوابند‬ ‫ّ‬ ‫و تو مانده ای و ســفیدی ســقفی که به ان خیره شده ای‪،‬‬ ‫ان هم در ان ظلمت و تاریکی‪ ،‬به این فکر می کنی که ان‬ ‫دلمشغولی ات را چگونه باید ارام کنی؟ ان قدر فکر می کنی‬ ‫و فکر می کنی که اصال نمی فهمی چه شد و یکباره همان‬ ‫سقف سفید ارام ارام سیاه می شــود و بعد چیزی نمی گذرد‬ ‫که از تیغ افتاب که چشمانت را می خراشد می فهمی صبح‬ ‫شده و تو دیشب وسط ان همه دلمشــغولی خوابت برده و‬ ‫باز روز از نو‪...‬‬ ‫همان تاکســی‪ ،‬همان پیــاده رو و همــان گریزهای‬ ‫هر روزه‪...‬‬ ‫گفتارها‬ ‫اما برای گفتن هم که شده به برخی نکات که البته اجرای‬ ‫ان اعتقاد و درایت و شــجاعت و حتی گذشــتن از ابروی‬ ‫خود می خواهد‪ ،‬اشــاره می کنم و یقیــن دارم که درایت و‬ ‫صالحیــت و تدبیر رهبــری چنانچه همراه ان شــود – هم‬ ‫چنان که در برجــام بود ‪ -‬شــجاعت دولتمــردان را پربار و‬ ‫پرثمر می سازد‪.‬‬ ‫بی گمــان پس از موضــوع خنثی کــردن تهاجمات‬ ‫خارجی‪ -‬چه فرهنگی و چه نظامــی‪ -‬اولویت برتر دولت در‬ ‫حفظ ســرزمین ایران اســت و به مصداق چو ایران نباشد‬ ‫تن من مباد‪ ،‬اگر سرزمین ما از دســت برود و به یک زمین‬ ‫سترون تبدیل شــود انگاه ایرانیان در چه جایی می توانند‬ ‫زندگی کنند؟‬ ‫برنامه ششم توسعه باید برنامه نجات سرزمین ایران‬ ‫باشــد‪ .‬ســال های دراز رودخانه ها را الــوده‪ ،‬تاالب ها را‬ ‫خشک‪ ،‬جنگل ها را ُتنُک و کوچک و اب های زیرزمینی را‬ ‫مکیدیم و به مرحله بحران رسیده ایم‪.‬‬ ‫استاد محمد حسین شهریار در حسرت سرزمین خود‬ ‫یعنی در قصیده سالم بر حیدربابا چنین سروده است‪.‬‬ ‫حیدر بابا وقت هجوم تندر‬ ‫جوش و خروش سیل غول پیکر‬ ‫نظاره گلچهرگان دلبر‬ ‫بر ان شکوه تو سالم ها باد‬ ‫ما را هم از الطاف خویش کن یاد‬ ‫در لحظه پرواز کبک هایت‬ ‫رم کردن خرگوش تیزپایت‬ ‫گلخند باغ سبز و با صفایت‬ ‫گر افتد از ما نیز یاد فرما‬ ‫دل های سرد و مرده شاد فرما‬ ‫چون باد االچیق می تکاند‬ ‫گل ها به عشوه هوش می ستاند‬ ‫ابر سپیدت رخت می چالند‬ ‫خوش باشد از ما هر کسی کند یاد‬ ‫االم مان همتای کوه ها باد‬ ‫فلســطینی ها برای یــک وجب خاک اشغال شــده‬ ‫می جنگند و صدهــا هزار شــهید و جانبــاز و ازاده ما برای‬ ‫حفظ سرزمین و ناموس مان به خاک افتاده اند و اینک ایا‬ ‫پاسداری از خون شهدا از دست دادن ماهیت سرزمین مان‬ ‫است؟‬ ‫حفظ سرزمین مان تنها برنامه اجرا یی دولت در برنامه‬ ‫ششم باید باشد و البته مستلزم رعایت نکاتی از جمله موارد‬ ‫زیر است‪:‬‬ ‫الف‪ -‬کوچک کردن دولت و هزینه های دولت و حذف‬ ‫قاطعانه پرداخت های غیرعادالنه همسان و همزمان با ان‬ ‫حل مشکالت محرومان واقعی؛‬ ‫ب‪ -‬عــدم تخصیــص اعتبــار بــه تمــام طرح های‬ ‫ســرمایه ای دولت و واگــذاری ان به بخــش غیردولتی با‬ ‫شرایط سهل همراه با اخذ تعهد انجام و اتمام طرح ؛‬ ‫ج‪ -‬اختصاص اعتبــارات دولتی فقط بــرای احیای‬ ‫سرزمینی؛‬ ‫د‪ -‬انجام طرح هــای عمرانی‪ ،‬صنعتی‪ ،‬کشــاورزی‬ ‫صرفا با تائیدیه زیست محیطی و امایش سرزمینی ؛‬ ‫هـ‪ -‬حذف همه مــوارد غیرقانونــی از قبیل چاه های‬ ‫غیرمجاز‪ ،‬انتقال صنایع اب بر به منطقه مطلوب و اصالح‬ ‫اب کشاورزی؛‬ ‫و‪ -‬برخــورد قاطعانــه بــا قاچــاق‪ ،‬رانتخــواری و‬ ‫فراهم کردن درامــد دولت با جانشــین قانونی و همچنین‬ ‫سایر مواردی که باید در راستای موضوع احیای سرزمینی‬ ‫صورت گیرد و صــد البته همه اینها طــرح و برنامه و تدبیر‬ ‫و شــجاعت و قاطعیــت الزم دارد و در راس همــه اینهــا‬ ‫گذشتن از خویشتن به خاطر عمل در راه خدا برای مردم و‬ ‫سرزمین مان ایران‪.‬‬ ‫‪41‬‬ ‫گفتارها‬ ‫اصال می دانی! ماجرا این است که ِد َلت مشغول شده‬ ‫و این ارامی ندارد تا جوابی پیدا کنی‪.‬‬ ‫اما این دلمشــغولی از کجا امده؛ ایــن گریزها و این‬ ‫مکث ها‪...‬‬ ‫چند وقت اســت خودم را جای بعضی ها می گذارم‪.‬‬ ‫جای ادم هــای خاص؛ جای یــک فرمانده‪ .‬نــه ادم های‬ ‫معمولی که همیشه هستند و وقتی هم که نیستند نبودشان‬ ‫و بودنشــان هیچ فرقی با هم ندارد؛ نبودنشــان را نه کسی‬ ‫می فهمد و نه برای کسی مهم است‪.‬‬ ‫درک معــادالت ذهنی افراد خــاص‪ ،‬فهمیدن حس‬ ‫درونی شان خیلی سخت است‪ ،‬الاقل من که هنوز خالص‬ ‫نشــده ام‪.‬یک جور کاراکتر های خاص هســتند‪ ،‬تک اند‪،‬‬ ‫شــبیه هیچ کاراکتر دیگری نیستند؛ شــبیه خودشان هم‬ ‫نیستند‪ .‬هر کدام شان یک جورند‪.‬‬ ‫اصال بگذارید با همه مختصاتش بگویم که مساله ام‬ ‫چه چیزهایی شده است‪.‬‬ ‫گفتارها‬ ‫‪42‬‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫حاج احمدی که نمی شناختم!‬ ‫دروغ چرا! من اصال احمد متوسلیان را نمی شناختم‪.‬‬ ‫از قدیم یک چیزهایی تــه ذهنم بود؛ یــک فرمانده که در‬ ‫بحبوحه جنگ به لبنــان رفته و در یــک ماجرایی که هنوز‬ ‫چند و چونش انچنان معلوم نیست‪ ،‬مفقود شده و احتماال‬ ‫شــهیدش کرده اند‪ .‬همین و نه بیشــتر از این! شکل این‬ ‫داســتان اصال مســاله ام نبــود‪ ،‬دروغ نگویــم‪ ،‬هنوز هم‬ ‫مساله ام نیســت‪ .‬یعنی در واقع این چیزی نیست که ذهنم‬ ‫را درگیر خودش کرده باشــد‪ .‬من مســاله ام این اســت که‬ ‫چه طور می شــود یک ادمی‪ ،‬مثل من نباشــد؛ مثل خیلی‬ ‫از ماها نباشد‪.‬‬ ‫مساله اینجا‪ ،‬یک کاراکتر است که می شود مصداق‬ ‫«والذین هاجروا فی سبیل الله ثم قتلوا»‪ .‬من فکر می کنم‬ ‫در این ایه شــریفه منظور از «هاجــرو» اصال هجرت حاج‬ ‫احمد متوســلیان از ایران به لبنان نبوده؛ نه‪ ،‬اصال! اینجا‬ ‫حتما منظور این بوده که برخی کاراکتر ها هجرت می کنند؛‬ ‫از «خود» شان به «خدا»! این هجرت «اکبر» خیلی فرق‬ ‫دارد بــا ان هجرت «اصغر» کــه ما را قلمــدوش می کنند‬ ‫می برند بهشــت زهرا و در ردیف فالن و قطعه بهمان مثل‬ ‫خیلی های دیگر خاکمان می کنند‪ .‬حرف من این است که‬ ‫این هجرت امادگی می خواهد‪ ،‬زمان هم که نداری باید زود‬ ‫بجنبی‪ ،‬همین حاال هم خیلی عقبی! دنبال وســایل سفر و‬ ‫کارت ســخت شده‬ ‫هجرت هم که می افتی تازه می فهمی َ‬ ‫ی شرط اول‬ ‫اســت‪ .‬اداب ســفر را که می خوانی‪ ،‬می فهم ‬ ‫هجرت این است که باید همه چیز را بذاری و بروی‪ .‬وقتی‬ ‫می گویی همه چیز یعنی همه چیز‪ .‬همه متعلقاتت را! پدرت‬ ‫را‪ ،‬مادرت را‪ ،‬همسرت را و بچه ات را‪ .‬یعنی همه انانی که‬ ‫به دســت اورده ای و همه انانی که تو را به دست اورده اند‪.‬‬ ‫ان وقت می شــوی مصداق همانــی که امام ســجاد(ع)‬ ‫ِ‬ ‫راحل الی الله شــد و تعلقاتش را‬ ‫می گوید‪« :‬اگر انســان‪،‬‬ ‫پشــت ســر انداخت‪ ،‬پیروزی اش نزدیک اســت‪( .‬دعای‬ ‫ابوحمزه)‪ ».‬نوشتنش اسان است اما این هجرت از «خود»‬ ‫به «خدا» مگر به همین سادگی حاصل می شود‪ .‬باید باور‬ ‫کنی که «و هو معکم این ما کنتم»‪.‬‬ ‫این مساله من با احمد متوسلیان است‪ .‬مساله او اصال‬ ‫متعلقات نبود؛ مســاله اش «خدا» بود‪ .‬خود خود «خدا»‪،‬‬ ‫همین! نه یک کلمه کم و نه یک کلمه زیاد و این ســخت‬ ‫اســت‪ .‬اینکه می گویم حاج احمد متوسلیان نه اینکه فقط‬ ‫مساله ام حاج احمد متوسلیان باشد‪ .‬از این حاج احمد ها که‬ ‫کم نیست‪ .‬گفتم که شکل داستان رفتن و نیامدن او مساله‬ ‫من نیست! نکته این است که چگونه می توان این جوری‬ ‫دنیا را دید‪ .‬این جوری بود و قاطی هیچ چیز دیگری هم نشد‪.‬‬ ‫چطور می شــود که «بگذری »و بی خیال همه چیز شوی‪.‬‬ ‫مساله ام این «گذشتن» است‪ .‬دارم به این نتیجه می رسم‬ ‫که اگر مقصد «خدا» باشد‪« ،‬وطن» ات‪ ،‬عوض می شود‪.‬‬ ‫وطن می شود انجا که خدا هســت‪ .‬انجا متعلقات اصلی را‬ ‫پیدا می کنی‪ .‬همه چیز هست‪ .‬اصال مثل اینکه مقصد که‬ ‫خدا باشد هیچ چیز را نمی فهمی‪ ،‬سختی از دست دادن ها‪،‬‬ ‫ِ‬ ‫ســت «خدا» می شوی‪ .‬یک وقت‬ ‫سختی دل کندن ها‪َ .‬م‬ ‫بیدار می شوی‪ ،‬می فهمی قیامت شده‪ ،‬حتی شاید برزخ را‬ ‫هم نفهمی‪ .‬به قول سعدی‪:‬‬ ‫َمستِ ِمی ‪ ،‬بیدار شود نیم شب‬ ‫َمستِ ساقی‪ ،‬روز محشر‪ ،‬بامداد‬ ‫این همان مقام خاص است‪ .‬این سخت است‪ .‬دارم‬ ‫به این چیزها فکر می کنم‪ .‬همین چیزهاست که دل ادم را‬ ‫می لرزاند‪ .‬فطرت ادم را تکان می دهد‪.‬‬ ‫این را تنهایی نمی توانی به دست اوری‪ .‬باید شفاعتت‬ ‫کنند؛ ان هم نه شفاعت توسط هر کسی ! فقط هر کسی که‬ ‫به ان مقام رسیده باشد‪َ .‬‬ ‫َاع َه ِا َّل َم ِن ات ََّخ َذ‬ ‫یم ِل َ‬ ‫کون الشَّ ف َ‬ ‫«ل ْ‬ ‫الر ْح َم ِن َع ْهدا‪ /‬از شفاعت بی نصیبند‪ ،‬مگر ان کس که‬ ‫ِعندَ َّ‬ ‫با خدای رحمان پیمانی بسته باشد‪».‬‬ ‫پس اول باید شــرط ســفر را مهیا کنی و «بگذری»‪،‬‬ ‫تــازه اگــر دل کندی ان وقــت به ایــن فکر نکنــی که ای‬ ‫خدا! من چگونــه از «خودم» به «خودت» برســم‪ .‬نه! تو‬ ‫ماشین و وسیله ســفرت را روشــن کرده ای‪ .‬دیگر تعلقی‬ ‫هم نداری که بخواهی بمانی یا رفتن برایت ســخت باشد‪.‬‬ ‫وطن ات جای دیگری شــده؛ دلت می تپد برای هجرت‪.‬‬ ‫دیگر اصال نمی خواهی که بمانی‪ .‬حــاال که دلت لرزیده‪،‬‬ ‫« َو ِا َل ِ‬ ‫ون» شده ای ! فقط باید لحظه شماری کنی که‬ ‫ ترج ُع َ‬ ‫یه َ‬ ‫به وطن تازه ات زود برسی‪« :‬لیدخل ّنهم مدخال یرضونه ‪ /‬در‬ ‫بهشت منزلی عنایت کند که بســیار به ان راضی و خوشنود‬ ‫باشند‪».‬‬ ‫باز پیاده روها‪ ،‬تاکسی ها و خیابان ها وسیله ای شده اند‬ ‫برای فکر کردن من؛ همه اش با خودم زمزمه می کنم‪:‬‬ ‫خدای من! چقدر از تو دورم‪ .‬همیشه فکر می کردم که‬ ‫تو باید جانشین نداشته های من باشی‪ .‬هر جا کم می اورم‬ ‫مثل همه بگویم خدا که هســت! اما نه‪ ،‬تمام عمر راه را به‬ ‫خطا رفته ام‪ .‬خدا باید جانشین تمام داشته های من شود!‬ ‫تقویتمحور‬ ‫مقاومت‬ ‫جهان در سالی که گذشت‬ ‫حنیف غفاری‬ ‫روزنامه نگار‬ ‫سال ‪ 1394‬با تمامی فرا ز و نشــیب های خاص خود‬ ‫رو به پایان است‪ .‬بدیهی اســت که هرگونه اینده نگری در‬ ‫خصوص نظام بین الملل و تحوالت مربوط به ان‪ ،‬در گرو‬ ‫چهره پردازی و توصیفی دقیق از گذشته است‪ .‬اصلی ترین‬ ‫شــاخصه تحوالت نظام بین الملل در یک سال اخیر‪ ،‬بروز‬ ‫شــکاف های تازه در جهان و اغاز دگردیســی بنیادین در‬ ‫مناسبات شرق و غرب است‪ .‬هرچند این دگردیسی هنوز به‬ ‫مرحله تکامل خود نرسیده است‪ ،‬اما بروز شکاف های تازه‬ ‫میان امریکا‪ ،‬اتحادیه اروپا و روسیه نشان دهنده خیزی تازه‬ ‫جهت بر هم زدن چارچوب های فعلی حاکم بر مناســبات‬ ‫جهان است‪ .‬در این خصوص الزم می دانیم به برخی وقایع‬ ‫مهمی که طی یک ســال اخیر رخ داده اســت ( با نگاه به‬ ‫اینده ) اشاره کنیم ‪.‬‬ ‫توافق هســته ای میان ایران و اعضای ‪ ،5+1‬یکی‬ ‫از مهم ترین رخدادهای جاری در ســال ‪ 1394‬محســوب‬ ‫می شود‪ .‬ســرانجام در تیرماه سال ‪ 1394‬و پس از سال ها‬ ‫رایزنی فشرده و مستمر‪ ،‬طرفین به جمع بندی مشترکی در‬ ‫خصوص مذاکرات هسته ای رسیدند‪ .‬پس از ان نیز توافق‬ ‫هســته ای به تصویب کنگره امریکا و همچنیــن به تایید‬ ‫مجلس شورای اسالمی ایران رســیده و در نهایت اجرایی‬ ‫گردید‪ .‬هم اکنون در فاز اجرایی شــدن توافق هســته ای‬ ‫قرار داریم‪ .‬با این حال کارشکنی هایی که از سوی ایاالت‬ ‫متحده امریکا در نقــش ماده ‪ 29‬برجام صــورت می گیرد‬ ‫( از جمله وضع محدودیت های ویزا و یا تحت فشــار قرار‬ ‫دادن بانک های اروپایی برای تعامل با ایران ) موضوعاتی‬ ‫نیست که بتوان به سادگی از کنار ان گذشت‪ .‬این روند در‬ ‫سال اتی نیز ادامه پیدا خواهد کرد‪ .‬از این رو اینده پژوهی‬ ‫در قبال واقعه صورت گرفته یا همــان توافق نهایی بالقوه‬ ‫با اعضای ‪ ۵+۱‬یک «ضرورت غیر قابل انکار » محســوب‬ ‫می شود‪ .‬متاسفانه طی دو ســال اخیر و مخصوصا پس از‬ ‫امضای توافقنامه موقت ژنو این « اینــده پژوهی » به طور‬ ‫کامل فراموش شد‪ .‬از اذرماه ســال ‪ ۱۳۹۳‬تا کنون بخش‬ ‫اعظم انرژی و تــوان مدافعان‪ ،‬منتقدان‪ ،‬کارشناســان و‬ ‫تحلیلگران حوزه انرژی هسته ای و سیاست خارجی کشور‬ ‫صرف پیش بینی «به ثمر رســیدن» یا «به ثمر نرسیدن»‬ ‫توافق گردید‪.‬‬ ‫اگر ما توافق نهایی احتمالــی میان ایران و اعضای‬ ‫ ‪ 5+1‬را به عنوان «واقعه ای قطعــی و غیر قابل تغییر» در‬ ‫سیاست خارجی‪ ،‬اقتصاد و سیاست داخلی خود محسوب‬ ‫کنیم‪ ،‬با هرگونه تغییری در راهبرد‪،‬رفتار و حتی گفتار طرف‬ ‫مقابل دچار اشــفتگی خواهیم شــد‪ .‬در چنین معادله ای‬ ‫ضریب اسیب پذیری ما در برابر امریکا و حتی دیگر اعضای‬ ‫‪ ،5+1‬که به صورت بالقوه توان بر هــم زدن توافق نهایی‬ ‫را دارنــد‪ ،‬افزایش خواهــد یافت‪ .‬این دقت بایــد در حوزه‬ ‫سیاســت خارجی ما بیشــتر خود را هویدا ســازد‪ .‬در حوزه‬ ‫راهبرد پردازی‪ ،‬تنهــا نقاطی می تواند حکــم «نقطه ثقل‬ ‫راهبردی» ما را داشته باشند که «غیر قابل تغییر» و بسیار‬ ‫محکم باشــند‪ .‬اگرچه توافق هســته ای با اعضای ‪5+1‬‬ ‫می تواند یک «نقطه عطف تاکتیکی» در سیاست خارجی‬ ‫گفتارها‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫گفتارها‬ ‫ما باشــد اما یاد کــردن از ان به عنوان یــک «نقطه گذار‬ ‫راهبردی» خطایی سخت و جبران ناپذیر خواهد بود‪.‬‬ ‫تقویت محور مقاومت در منطقــه‪ ،‬موضوع دیگری‬ ‫است که در قبال تحوالت جهان در سال ‪ 1394‬باید بر ان‬ ‫تکیه نماییم‪ .‬در کشور سوریه‪ ،‬پیشروی ارتش و نیروهای‬ ‫ن تروریست ها‬ ‫مقاومت ادامه داشته و در حلب و الذقیه توا ‬ ‫روز به روز بیشــتر تحلیــل می رود‪ .‬به رغم تــاش غرب و‬ ‫مهره های ان در منطقــه ( مخصوصا ال ســعود) برای بر‬ ‫هم زدن اتش بس اخیر ایجاد شده در ســوریه در راستای‬ ‫حمایت از داعــش و النصره‪ ،‬ارتش ســوریه با صالبت به‬ ‫مقابله با تکفیری هــا ادامه می دهد‪ .‬بی دلیل نیســت که‬ ‫رسانه های غربی صراحتا از شکست غرب و ارتجاع عرب‬ ‫در سوریه خبر می دهند‪ .‬گروه های تکفیری و تروریستی در‬ ‫سوریه هر روز خود را در موقعیتی سخت تر و تنگنایی بیشتر‬ ‫می بینند‪ .‬روندی که تا نابودی کامــل گروه های تکفیری‬ ‫ادامه خواهد یافت‪.‬‬ ‫راه اندازی تجاوز به یمن از سوی ال سعود‪ ،‬موضوع‬ ‫دیگری بود که از فروردین ماه سال ‪ 1394‬تاکنون شاهد ان‬ ‫هســتیم‪ .‬در یمن‪ ،‬تجاوز ال سعود و متحدانش علیه ملت‬ ‫مظلوم و بی دفاعی که تنها سالحشــان ایمان و اعتقاد به‬ ‫عدم مداخله اجانب است‪ ،‬یک ساله شده است‪ .‬عربستان‬ ‫ســعودی تصور می کرد در عرض ده روز خواهد توانســت‬ ‫صنعا و عدن را به کنترل کامل خود در اورده و نظام مردمی‬ ‫ شکل گرفته در یمن را ســرنگون کند‪ .‬اما نتیجه یک سال‬ ‫تجاوز ســعودی ها‪ ،‬چیزی جز شکست ســنگین ریاض و‬ ‫هالکت تعداد زیادی از نیروهای متجاوز و از همه مهم تر‪،‬‬ ‫بقای انقالب یمن نبوده است‪ .‬صنعا و عدن و مارب امروزه‬ ‫به نمادهای شکست ال سعود در یمن تبدیل شده اند‪.‬‬ ‫حتی ال سعود با بهره گیری از کمک های القاعده نیز‬ ‫نتوانسته اند اقدامی در خصوص مصادره انقالب ملت یمن‬ ‫و نابودی این حرکت عظیم مردمی صورت دهند‪ .‬به اسارت‬ ‫گرفته شدن بیش از یکصد نظامی سعودی توسط نیروهای‬ ‫مردمی و ارتش یمن بــرگ زرینی در کارنامــه ملت مقاوم‬ ‫یمن محسوب می شــود‪ ،‬ملتی که توانسته است ال سعود‬ ‫را تحقیر کرده و شکاف های موجود در دربار سعودی ها را‬ ‫از این طریق تشدید کند‪.‬‬ ‫کالین پاول‪ ،‬وزیر امور خارجه اســبق ایاالت متحده‬ ‫امریکا‪ ،‬در اواســط امســال به صورتی صریح عربستان را‬ ‫بازنده و شکست خورده جنگ یمن دانست‪ .‬بسیاری دیگر از‬ ‫تحلیلگران غربی و منطقه ای نیز دیگر نمی توانند چشمان‬ ‫خود را روی شکست سنگین سعودی ها در یمن بسته و به‬ ‫توجیه این ناکامی بزرگ بپردازند‪.‬‬ ‫اســتمرار پیروزی های ملت عراق در مقابل داعش‪،‬‬ ‫به رغم کارشــکنی های واشــنگتن و بازیگران منطقه ای‬ ‫وابسته به ان موضوع دیگری اســت که در این خصوص‬ ‫باید مدنظر قرار داد‪.‬‬ ‫در عراق نیــز همچنان پیشــروی نیروهای مردمی و‬ ‫ارتش این کشــور علیه تکفیری ها ادامه دارد‪ .‬ملت عراق‬ ‫به خوبی در جریان نقشــه شــوم ایاالت متحده امریکا در‬ ‫خصوص تجزیه این کشور قرار گرفته و با تمام توان با این‬ ‫طرح غربی ‪ -‬عبری مواجهه کرده است‪ .‬جو بایدن‪ ،‬معاون‬ ‫رئیس جمهور ایــاالت متحده امریکا مبــدع طرح تجزیه‬ ‫عراق به سه منطقه سنی نشــین‪ ،‬شیعه نشین و کرد نشین‬ ‫بوده و در حال حاضر نیز خمیرمایه اســتراتژی واشــنگتن‬ ‫در قبال عراق را همین طرح خطرناک تشکیل می دهد‪.‬‬ ‫ناارام ســازی منطقه‪ ،‬ایجــاد اختالف میــان اقوام‬ ‫و گروه هــای عراقــی‪ ،‬حمایــت از گروه هــای تکفیری و‬ ‫اســتفاده از مهره هــای خود فروخته منطقــه ای از جمله‬ ‫اقداماتی اســت که واشــنگتن جهت نیل به اهداف خود‬ ‫انها را صورت می دهد‪ .‬با این حال ملت عراق و ارتش این‬ ‫کشور هوشیارانه و اگاهانه در مقابل این توطئه ها ایستاده‬ ‫و ضمن حضور پررنــگ در کانون درگیری هــای نظامی‪،‬‬ ‫در مواجهه تبلیغاتی و روانی نیــز در مقابل ایاالت متحده‬ ‫ایستادگی می کند‪.‬‬ ‫وقوع بحران های امنیتی‪ ،‬اقتصــادی‪ ،‬اجتماعی و‬ ‫سیاسی در اروپای واحد موضوع دیگری بود که در یک سال‬ ‫اخیر شاهد ان بوده ایم‪ .‬یکی از مهم ترین بحران هایی که‬ ‫اروپای واحد در ســال ‪ 2015‬میالدی با ان دست و پنجه‬ ‫نرم کرد‪ ،‬بحران اقتصادی در منطقه یورو و دیگر نقاط اروپا‬ ‫بود‪ .‬هم اکنون ما بــا تعدد کانون های بحــران اقتصادی‬ ‫و اعتباری و بانکی در منطقه یورو مواجه هســتیم‪ .‬تشدید‬ ‫بحــران بدهی هــای برخی کشــورهای اروپایــی نیز این‬ ‫وضعیت را سخت تر ساخته است‪.‬‬ ‫امروز منطقه یورو با کشــورهای بحران زده مختلفی‬ ‫مانند یونان‪ ،‬اســپانیا‪ ،‬قبرس‪ ،‬پرتغال و‪ ...‬مواجه است‪.‬‬ ‫در این میان حتی بازیگران اصلی منطقه یورو مانند المان‬ ‫و فرانســه نیز از بحــران اقتصــادی مصــون نمانده اند‪.‬‬ ‫بی اعتمادی ‪ 80‬درصد از شهروندان المانی نسبت به اینده‬ ‫اقتصادی این کشور در سال ‪ 2016‬میالدی نشان می دهد‬ ‫در ســال گذشــته وعده های مقامات المانی در خصوص‬ ‫بهبود وضعیت اقتصادی این کشور راه به جایی نبرده است‪.‬‬ ‫افزایش تعداد افراد بیــکار در المان به باالی یک میلیون‬ ‫نفر موید همین مساله است‪.‬‬ ‫از ســوی دیگر‪ ،‬وقوع بحران پناهجویــان در اروپا و‬ ‫حضور بیــش از یک میلیون پناهجوی بی پنــاه (که اتفاقا‬ ‫قربانی سیاســت های غــرب در منطقه بوده انــد) در قاره‬ ‫ســبز منجر به ظهور گروه های افراطــی در جوامع غربی‬ ‫شده است‪.‬‬ ‫ایــن گروه هــای افراطــی و فاشیســتی کــه ضــد‬ ‫پناهجویان فعالیت می کنند‪ ،‬در قالب تشکل های اجتماعی‬ ‫(مانند پگیدا در المان) یا تشکل های سیاسی (مانند جریان‬ ‫راست افراطی در کشورهای اسکاندیناوی) فعالیت کرده و‬ ‫هر روز شرایط را علیه مهاجرین و پناهجویان بدتر می کنند‪.‬‬ ‫اصلی ترین هدف این جریان ها‪ ،‬تغییر بافت اجتماعی اروپا‬ ‫از «نهاد گرایی» به ســوی «درون گرایی مخرب» است‪.‬‬ ‫بخش اعظمی از نگاه تهدیدمحوری که علیه پناهجویان‬ ‫در اروپا شکل گرفته است‪ ،‬معلول فعالیت های اجتماعی و‬ ‫بحران سازی های جریان های راست افراطی در کشورهای‬ ‫اروپایی است‪.‬‬ ‫در این میــان نه تنها نهادهای امنیتــی اروپا در مهار‬ ‫گروه هــای افراطــی اقدامی صــورت نمی دهنــد‪ ،‬بلکه‬ ‫در برخی موارد بــا انها همــراه و همگام هســتند‪ .‬به نظر‬ ‫می رسد گروه های افراطی جدید در غرب توانسته ان د میان‬ ‫دســتگاه های امنیتی و دولتی این کشور ها یارگیری هایی‬ ‫صورت دهند‪.‬‬ ‫از ســوی دیگر‪ ،‬فارغ از بحران پناهجویان‪ ،‬به سبب‬ ‫بحران های اقتصادی و امنیتی رخ داده در اروپا‪ ،‬احتمال‬ ‫تغییر بافت اجتماعی در کشورهای این منطقه زیاد است‪.‬‬ ‫از ان جا که معادالت اجتماعی تابعی از معادالت اقتصادی‬ ‫و امنیتی است‪ ،‬تشــدید بحران ها در این دو حوزه بر حوزه‬ ‫روابط اجتماعی شهروندان اروپایی با یکدیگر و جامعه نیز‬ ‫تاثیرگذار خواهد بود‪.‬‬ ‫نکته دیگر سال ‪ ،1394‬نقطه اوج بحران امنیتی در‬ ‫اروپای واحد طی سال های گذشته و اخیر بود‪ .‬وقوع حادثه ‬ ‫تروریستی پاریس و کشته و زخمی شدن حدود ‪ 450‬نفر در‬ ‫این حمالت‪ ،‬اروپای واحد را وارد فاز امنیتی تازه ای کرده‬ ‫است‪ .‬چهره امنیتی اروپا پس از حوادث پاریس به طور کلی‬ ‫دگرگون شده اســت‪ .‬هم اکنون پلیس و نیروهای امنیتی‬ ‫در کشــورهای مختلف اروپایی در حالت اماده باش به سر‬ ‫می برند و این روند تا مدتی نامعلوم ادامه خوا هد داشت‪.‬‬ ‫طی هفته هــای اخیر برخی منابــع اروپایی از تالش‬ ‫ت تروریستی خبر داده اند‪ .‬به عنوان‬ ‫برای وقوع برخی حمال ‬ ‫مثال اخیرا متروی شهر مونیخ در پی تهدیدات تروریستی‬ ‫فعالیت روزانه خود را به حالت تعطیل در اورد‪ .‬مشــابه این‬ ‫تهدیدات را در فرودگاه های کشــورهای مختلف اروپایی‬ ‫نیز شاهد هستیم‪.‬‬ ‫ضریب اسیب پذیری امنیتی اروپا طی یک سال اخیر‬ ‫به شدت افزایش یافته است‪ .‬با این حال در مصدریابی این‬ ‫موضوع باید دقت خاصی کرد‪ .‬واقعیت امر این اســت که‬ ‫مصدر و خاستگاه وقوع بحران های امنیتی در اروپای واحد‬ ‫را باید در خود این کشورها جست و جو کرد‪ .‬سیاست های‬ ‫حمایتی غــرب و متعاقبا کشــورهای اروپایی از گروه های‬ ‫تکفیری و تروریستی در منطقه منجر به بازگشت تهدیدات‬ ‫به داخل حوزه شنگن شده است‪.‬‬ ‫در حوزه سیاسی نیز بافت اروپای واحد در سال ‪2015‬‬ ‫میالدی تا حدود زیادی دســتخوش تغییر شــد‪ .‬پیروزی‬ ‫پگیــدا در انتخابات یونان‪ ،‬درخشــش حــزب ضد یوروی‬ ‫پودموس در انتخابات سراسری اسپانیا‪ ،‬کاهش محبوبیت‬ ‫احزاب ســنتی راست میانه و سوسیالیســت در کشورهای‬ ‫مختلــف اروپایی و تشــدید اعتراض های سیاســی علیه‬ ‫نهادگرایی سیاسی موجود در اتحادیه اروپا سبب شده است‬ ‫تا سیاستمداران ارشد اروپایی نسبت به فروپاشی سیاسی‬ ‫این اتحادیه هشدار دهند‪.‬‬ ‫دامنه اختالفــات اجتماعــی‪ ،‬اقتصــادی و امنیتی‬ ‫کشــورهای مختلف اروپایی به حوزه سیاســی نیز کشیده‬ ‫شــده و منجر به تقابل احزاب ســنتی اروپا با یکدیگر شده‬ ‫اســت‪ .‬در چنین فضایی احزاب جدید که اکثرا رویکردی‬ ‫ملی گرایانه و افراطی (در قبال مهاجرین) دارند توانسته اند‬ ‫تا حدود زیادی گوی سبقت را از احزاب سنتی ربوده و برای‬ ‫حضور در قدرت خیز بردارند‪ .‬خشم شهروندان اروپایی از‬ ‫سیاستمداران و نهادهای ســنتی اروپا این روند را تسریع‬ ‫کرده است‪.‬‬ ‫مجموع این عوامل و بحران ها ســبب شــده اســت‬ ‫تا اروپا ســال دشــواری را پشــت سرگذاشــته و وارد سال‬ ‫دشوارتری شود‪ .‬سال ‪ 2016‬میالدی سالی ارام برای قاره‬ ‫سبز نخواهد بود؛ موضوعی که تحلیلگران امور اقتصادی ‪،‬‬ ‫سیاسی و اجتماعی نسبت به ان اذعان دارند‪.‬‬ ‫انچه مسلم است اینکه غرب در ســال جدید‪ ،‬یعنی‬ ‫ســال ‪ 1395‬به تالش خود جهت تاثیرگــذاری معکوس‬ ‫بر نهضت های اســامی در خاورمیانه ادامه خواهد داد‪.‬‬ ‫تقویت گروه هــای تروریســتی و تکفیری‪ ،‬وارد ســاختن‬ ‫دوباره طالبان به معادالت امنیتی و سیاســی افغانستان و‬ ‫پاکســتان‪ ،‬برنامه ریزی دوباره برای اجرای سیاست های‬ ‫کالن ناتــو در اوکرایــن‪ ،‬خاورمیانه و شــبه قاره هند و‪...‬‬ ‫جملگی اقداماتی اســت که رصد هوشــمندانه دســتگاه‬ ‫دیپلماسی کشــورمان را می طلبد‪ .‬به عبارت بهتر‪ ،‬شواهد‬ ‫موجود به خوبی نشان می دهد که ایاالت متحده امریکا و‬ ‫برخی کشــورهای اروپایی به رویکرد تقابلی و تهدید محور‬ ‫خود نســبت به جمهوری اســامی ایران و جهان اســام‬ ‫ادامه خواهند داد‪.‬‬ ‫در چنین شرایطی باید با گاردی بسته در مقابل غرب‬ ‫حرکت کرد‪ .‬در این میان دســتگاه دیپلماســی کشورمان‬ ‫باید ضمن درک تهدیدات‪ ،‬فرصت ها و شکاف هایی که در‬ ‫نظام بین الملل به وجود امده است‪ ،‬بهترین تصمیم گیری‬ ‫و اقدام ممکن را در راســتای تقویت استراتژی ها و مبانی‬ ‫ثابت سیاســت خارجی جمهوری اســامی ایران صورت‬ ‫دهد‪ .‬در این خصوص الزم است دستگاه دیپلماسی نسبت‬ ‫میان جمهوری اســامی ایران و تحــوالت بنیادین نظام‬ ‫بین الملل را به طور دقیق محاســبه کرده و هرگونه رفتار‪،‬‬ ‫کنش و واکنش خود را بر اساس چنین محاسبه ای صورت‬ ‫دهد‪ .‬بدیهی اســت که در این صورت غــرب نیز قدرت و‬ ‫جرات ورود بــه خطوط قرمز ترسیم شــده از ســوی نظام‬ ‫جمهوری اسالمی ایران را نخواهد داشت‪.‬‬ ‫‪43‬‬ ‫گفتارها‬ ‫ماچرانمی رسیم!‬ ‫رسیدن به نوروز ‪ ،‬نو شدن است‬ ‫یاسر هدایتی‬ ‫گفتارها‬ ‫‪44‬‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫ مدرس دانشگاه‬ ‫خدایا !! «کدام پل‪ /‬در کجای جهان‪ /‬شکسته است‪/‬‬ ‫که هیچکس به خانه اش نمی رسد!‪»1‬‬ ‫پرســش من از روزگارم در ســال هزار و سیصد و نود‬ ‫چهار هجری خورشیدی چیزی شبیه همین بند پایانی این‬ ‫شعر کوتاه بود‪ .‬می گویم بود و یادم هست که «بود» فعلی‬ ‫ماضی است و من هنوز که این سطرها را می نویسم و شما‬ ‫که این سطر ها را می خوانید البته شاید «هنوز» در سال ‪94‬‬ ‫هستید و فعل هایتان همه «مضارعند»‪ .‬اما کدام مضارعی‬ ‫است که به طرفه العینی به ماضی ها نپیوندد که‪« :‬مصطفی‬ ‫فرمود دنیا ساعتیست‪.»2‬‬ ‫اما چرا هیچ کس به خانه اش نمی رسد؟ انقدر که گویی‬ ‫جایی از جهان‪ ،‬پلی که همه باید از ان بگذرند شکسته است‬ ‫و چنین اســت که هیچ کس به خانه اش نمی رسد‪ .‬حاال در‬ ‫این روزهای پر شتاب اســفند ماهی‪ ،‬پرسشــم را با شما به‬ ‫اشتراک می گذارم‪ .‬با شمایی که این نرسیدن را می بینید و‬ ‫بلکه شاید تجربه می کنید!‬ ‫به نظر من اما این «نرســیدن» مفهومی است که با‬ ‫همه تلخی هایش باید ان را به عنــوان یک واقعیت زندگی‬ ‫پذیرفت‪ .‬شبیه بسیاری از واقعیت های دیگری که هرچقدر‬ ‫هم نخواهیم ان را بپذیریم‪ ،‬باز ناگزیر و ناگریز از رویارویی با‬ ‫ان هستیم‪ .‬مثل مفهوم «پیری» مثل «مرگ» که گویی «ز‬ ‫مادر همه مرگ را زاده ایم‪« .»3‬نرسیدن» همه چیزی شبیه‬ ‫مرگ است‪ .‬از مادر گویی با ان زاده شده ایم‪ .‬با این تفاوت‬ ‫که محتوم بودن نرسیدن در زندگی اشکارگی ای مثل مرگ‬ ‫ندارد‪ .‬هرچند در اعتقاد من مرگ هم اشــکارگی یکســانی‬ ‫برای همگان ندارد‪ .‬ان ســان که یکی فریاد می کند«اگر‬ ‫مرگ دادست بیداد چیســت‪ /‬ز داد این همه بانگ و فریاد‬ ‫چیست‪ »4‬و دیگری زمزمه می کند« مرگ اگر مرد است گو‬ ‫نزد من ای ‪ /‬تا در اغوشش بگیرم تنگ تنگ‪.»5‬‬ ‫«نرســیدن» مفهومی اســت که بــا متعلقــش معنا‬ ‫می شود‪ .‬وقتی از «نرسیدن» می گوییم در واقع نرسیدن به‬ ‫چیزی را مراد می کنیم‪.‬متعلق نرسیدن هم می تواند چیزی‬ ‫باشــد و هم معنا و مفهومی‪ .‬در واقع متعلق نرسیدن گاهی‬ ‫یک ابژه اســت مثل خیلی از خواســتنی های ما در دوران‬ ‫زندگی؛ خودرو‪ ،‬خانه‪ ،‬شــغل و گاهی این خواســتنی های‬ ‫ما یک عیــن مشــخص نیســت‪،‬مثل عشــق‪ ،‬پرســتیژ‬ ‫اجتماعی‪،‬شهرت و‪....‬‬ ‫برخی از خواســتنی های ما اما ماهیتی دو گانه دارند‬ ‫گویی معلق میــان چیزی بــودن و نبودنند‪ .‬مثل داشــتن‬ ‫خانواده‪ ،‬که در هــم تنیده چیزی بــودن و حضور فیزیکی‬ ‫افراد و در عین حال معنا داشتن و ارتباطات نزدیک است‪.‬‬ ‫برای درک نرســیدن اما فهم خواســتنی هایمان هم‬ ‫مهم است‪ .‬اینکه برخی از خواستنی های ما با جبلت انسانی‬ ‫در امیخته است‪ .‬ان گونه که فیلسوفان معتقد به فطرت ان‬ ‫را امیال فطری می خوانند و برخی دیگر از خواستنی های ما‬ ‫با غریزه مان همسو هســتند و برخی دیگر نیز تنها ریشه در‬ ‫عرف و مطلوب های عرفی شده دارند‪.‬‬ ‫با این وصف نرســیدن هم انواعی دارد‪ .‬اما این تنوع‬ ‫در ذات نرســیدن نیست‪ .‬که هر نرســیدنی به حد ذاته تلخ‬ ‫است و غم انگیز‪.‬‬ ‫نرسیدن یعنی ناکامی و هنگامی که این ناکامی امری‬ ‫محتوم باشد به مثابه یک فرجام اســت‪ .‬و فرجام تلخ‪ ،‬تلخ‬ ‫است هرچند با هزاران شهد شیرین در امیخته شده باشد تا ما‬ ‫تلخی اش را نفهمی م و این خود رنج است‪.‬شاید رنج خواندن‬ ‫زندگی نیز ناظر بر همین حقیقت است که فرجام زندگی یعنی‬ ‫نرسیدن و نرسیدن‪ ،‬رنج است‪.‬‬ ‫تعبیر اخیر از رنج خواندن زندگی اما صرفا یک اموزه‬ ‫بودایی نیســت‪ .‬ان گونه که بودا از جهان اموخته بود و به‬ ‫مردم جهان می اموخت که زندگی رنج اســت‪ .‬رنجِ زیستن‬ ‫اموزه مهم همه ادیان اســت و می توان گفت شــالوده هر‬ ‫نگاه عمیق به جهان‪ .‬ایه شریفه چهار سوره بلد را برای هر‬ ‫که کس اســت یاداوری می کنم‪ .‬وقتی می فرمایــد « َلق َْد‬ ‫خَ َل ْقنَا ْ ِ‬ ‫کب ٍد »و به تعبیر معلم کبیر قران مرحوم‬ ‫الن‬ ‫َ‬ ‫ْســان ِفی َ‬ ‫طالقانی؛ « ظرف «فى کبد» این حقیقت را مى‏رســاند که‬ ‫انسان در ظرف و متن درد و رنج فشــرنده‪ ،‬افریده شده»‪.‬‬ ‫بــاری! در خانــه اگر کس اســت‪ ،‬یک حرف بس اســت‪.‬‬ ‫نرسیدن فرجام زندگی است اما همه شــتاب دارند‪ .‬این از‬ ‫رازهای زندگی است‪ .‬وقتی قرار نیست کسی برسد و اصال‬ ‫مگر قرار اســت به چه برســد؟ این راز بزرگتر از ان دیگری‬ ‫است ! ان قدر بزرگ تر که از وقتی که انسان خواسته با دین‬ ‫و فلســفه و هنر راهی به بیرون از رنج زیستن و رهایی از ان‬ ‫پیدا کند‪ ،‬به ان می اندیشیده است‪ .‬می اندیشیده و گریزی‬ ‫می جسته اســت‪ .‬این چارچوب راز تراژیک زندگی است‪.‬‬ ‫اینکه همه قصدت رسیدن است‪ ،‬اما بنا بر نرسیدن است‪.‬‬ ‫دردمشــترکی اســت مثل درد قیس بنی عامر که در‬ ‫وصف لیالیش می سرود‪َ :‬قضاها ِلغَیری َو ِاب َتالنی ِب ُح ِّبها‪...‬‬ ‫ســویه تراژیک تر ایــن ماجــرا امــا به وجهــی دیگر‬ ‫باز می گردد‪ .‬اینکه انسان نمی داند این شتاب برای چیست؟‬ ‫این ندانســتن البته به این صراحت و اشــکارگی نیســت‪.‬‬ ‫همچنان که هرکسی در پاســخ از چرایی شتابش‪،‬پاسخی‬ ‫در استین دارد‪ ،‬اما فقط کافی است سقراط وار چند پرسش‬ ‫پی در پی کنیم از چند و چون انچه برای ان چنین شتابناک‬ ‫است‪ .‬در واقع او در کنه واقعیت شتابش نمی داند قرار است‬ ‫به چه چیزی برسد و ایا این رسیدن او را راضی خواهد کرد؟‬ ‫پس او می شتابد برای رسیدن به چیزی که نمی داند چیست‬ ‫و نمی رسد به چیزی که همچنان نمی داند؟‬ ‫این شــتاب بی وقفه و بی ســامان برای انسان مدرن‬ ‫برای رسیدن به چیزی که دقیقا نمی داند چیست و نرسیدن‬ ‫به ان دیگر به مشخصه ذاتی او بدل شده است‪ .‬انسانی که‬ ‫از سرچشمه های الهوتی زندگی اش فرسنگ ها نه که قاره ها‬ ‫فاصلهگرفتهاست‪.‬سرچشمه هایی کهشبیهچشمه هایبقا‬ ‫گویی او را در برابر ندانستن هایش روئینه می کرد‪.‬‬ ‫شــتاب برای رسیدن و نرســیدن ؛را ز تراژیک زندگی‬ ‫ادمی است‪ .‬تراژیک است چون محتوم و غم انگیز است و‬ ‫راز است چون ان قدر در پیچیده الیه‪،‬الیه است که گاه خود‬ ‫انسان نیز در طی این شتاب و نرسیدن متوجه و اگاه نیست‪.‬‬ ‫اســفند ماه برای ما ایرانی ها ماهی پرشتاب تر از بقیه‬ ‫سال است‪ .‬شتابی که گویی برای رسیدن به رخوت فروردین‬ ‫است‪ .‬همه در شتابند‪ ،‬برای رســیدن به لحظه ای که قرار‬ ‫است سال کهنه را تحویل بدهند و سالی نو بستانند‪ .‬سالی‬ ‫نو بر مدار اعتدال ربیعی‪ .‬ما ایرانیان و حدود ‪ 11‬کشور دیگر‬ ‫جهان در یک گستره جغرافیایی پهناور این داد و ستد ملی‬ ‫ایرانی را جشن می گیریم‪ .‬جشن رسیدن به روز نو‪ .‬به نوروز‪.‬‬ ‫پس این همه شتاب برای رسیدن به نوروز است‪ .‬اما‬ ‫واقعا همه کس از پس این همه شــتاب به نوروز می رسند‪.‬‬ ‫با این توجه که رســیدن به نوروز تنها نشســتن بر سر سفره‬ ‫هفت سین وگوش به بانگ تحویل ســال دادن و چشم در‬ ‫چشم ماهی قرمز تنگ بلور سفره انداختن نیست‪.‬رسیدن‬ ‫به نوروز‪،‬انچنان که رسیدگان فرهنگ ما یادمان داده اند‪،‬‬ ‫ن نوروزی‬ ‫نو شدن است‪.‬مثل خود روز‪،‬خود جهان‪ .‬به امید ا ‬ ‫همه رسیده باشند و نرسیده ای نماند‪....‬که‬ ‫«سالی ‪ /‬اری ‪ /‬بی گاهان‬ ‫نوروز‪ /‬چنین ‪ /‬اغاز خواهد شد‪»6‬‬ ‫حرف هایی که صاحبش دیگران بوده اند‪:‬‬ ‫‪ -1‬گروس عبدالملکیان‬ ‫‪ -2‬حضرت موالنا‬ ‫‪3‬و‪ -4‬حکیم فرخنده پی توس‬ ‫‪ -5‬حضرت موالنا‬ ‫‪ -6‬احمد شاملو‬ ‫چشم ها و گوش ها را باز کنیم‬ ‫چرا عده ای تهرانی ها را به ضدانقالبی بودن متهم می کنند؟‬ ‫احسان رستگار‬ ‫روزنامه نگار‬ ‫دل نوشته سیاسی سال‬ ‫حتی اگــر بخواهی از ســال ‪ ،۹۴‬یک دل نوشــته ‪ ،‬نه‬ ‫یک تحلیل سیاسی بنویسی‪ ،‬مگر می شود از کنار انتخابات‬ ‫مجلس دهم و خبرگان پنجم در‪ ۷‬اسفند بگذری؟‬ ‫شنبه ‪ ۸‬اسفند بود‪ .‬همه چشــم انتظار نتیجه شمارش‬ ‫بودند‪ .‬گفته بودند دو‪ ،‬ســه روز طول می کشد‪ ،‬ولی معموال‬ ‫همان نتایج اولیه روز اول‪ ۹۰ ،‬درصد واقعیت اســت‪ .‬نتایج‬ ‫اولیه خبرگان همــه را غافلگیر کــرد‪ .‬ایت الله احمد جنتی‪،‬‬ ‫دبیر شــورای نگهبان در اواخر ‪ ۱۶‬نفر بــود‪ .‬ایت الله محمد‬ ‫یزدی‪ ،‬رئیس مجلس خبرگان رهبری هم وضعیتی مشــابه‬ ‫ایت الله جنتی داشــت‪ .‬ایت الله مصباح یزدی هم از ‪ ۱۶‬نفر‬ ‫افتاده بــود پایین تر‪ .‬برخی حدس می زدند که اقای حســن‬ ‫روحانی از ایت الله هاشــمی رای بیشتری داشته باشد‪ ،‬ولی‬ ‫رای او نیز برای بسیاری قابل انتظار نبود‪ .‬بین دوم و سوم در‬ ‫حال جا به جایی بود‪ .‬پیرو نتایــج دور از انتظار خبرگان‪ ،‬اکثرا‬ ‫گمان می کردند نتایج مجلس متفاوت خواهد‬ ‫بود‪« .‬دیگه حداد که بین ســه نفر اوله! شــک‬ ‫نکن!» این جمله ای بود که از اصالح طلبان تا‬ ‫اصولگرایان‪ ،‬اکثرا ان را تکرار می کردند‪ .‬حوالی‬ ‫بعدازظهر‪،‬یکیازدوستانمکهباستادانتخابات‬ ‫در ارتباط بود‪ ،‬یک نتیجه عجیب را پیامک کرد‪.‬‬ ‫اقایحدادعادلدرچهارنفراولنبود!زنگزدم‪،‬‬ ‫گفت گویا در شش نفر اول هم نیست!‬ ‫بعد از دو روز‪ ،‬مشــخص شــد کــه از بین‬ ‫ایت الله جنتی‪ ،‬ایت الله یزدی و ایت الله مصباح‬ ‫یزدی‪ ،‬فقط ضلع «ج» مثلــث «جیم» ان هم‬ ‫به عنواننفرشانزدهمواردمجلسخبرگانپنجم‬ ‫شده است‪ .‬اقای حدادعادل هم اولین نفر بعد از‬ ‫‪ ۳۰‬نفر ابتدایی یعنی سی ویکم شد‪ .‬او نتوانست‬ ‫نظر اکثریت مردم تهران را برای ورود به مجلس‬ ‫دهم جلب کنــد‪ .‬حدادعادل‪ ،‬نامــزد انصرافی‬ ‫انتخابات ریاســت جمهوری یازدهم در ســال ‪ ،۹۲‬در ذهن‬ ‫بســیاری‪ ،‬رقیب دیگر نامزد انصرافی همان انتخابات یعنی‬ ‫محمدرضاعارف‪،‬برایبهدستاوردنکرسیریاستمجلس‬ ‫دهمبهشمارمی رفت‪.‬یکسهضلعیهمبرایریاستوجود‬ ‫داشت؛ مثلث «الریجانی‪ ،‬عارف و حداد»‪ .‬ضلع اخر حتی‬ ‫نتوانستبه عنوانسیامینانتخابمردمواردمجلسشود‪.‬‬ ‫حتی خود اصالح طلبان هم غافلگیر شده بودند‪ .‬برای اولین‬ ‫بار پس از پیروزی انقالب‪ ،‬حتی نفر ســی ام انتخابات حوزه‬ ‫انتخابیه تهران‪ ،‬ری‪ ،‬شــمیرانات‪ ،‬اسالمشــهر و پردیس‪،‬‬ ‫رای باالی یک میلیون را توانست کسب کند! هر سی نفر از‬ ‫فهرســت ائتالف اصالح طلبان و حامیان دولت! در تهران‬ ‫مجلس‪ ۰-۳۰‬شد و خبرگان‪ ۱-۱۵‬به نفع اصالح طلبان‪.‬‬ ‫و اما بعد‪...‬‬ ‫دل نوشته فرهنگی سال‬ ‫و اما قبل تــر از انتخابات مجلس و خبــرگان‪ ،‬دو هفته‬ ‫قبل تر‪ ،‬می رویم به یک ساحت دیگر‪ ،‬عرصه فرهنگ و هنر و‬ ‫سی و چهارمینجشنوارهفیلمفجر‪.‬‬ ‫درکاخجشنوارهواقعدربرجمیالدفیلم هارامی دیدیم‪.‬‬ ‫سالن نمایش اهالی رسانه و هنرمندان مثل همیشه انجا بود‪.‬‬ ‫فقط یک فیلم را مجبور شدم و نتوانستم ایستاده نبینم؛ بیش‬ ‫از‪ ۹۰‬دقیقه ایستاده تماشا کردم‪.‬‬ ‫اشــک ریختم و لذت بــردم‪ .‬به معنــای واقعی کلمه‬ ‫«فیلم » بود‪ .‬ســالن نمایش برج میالد در مــورد هیچ فیلم‬ ‫دیگری چنان فضایــی را به خــود ندیده بــود‪« .‬بادیگارد»‬ ‫فیلم ترین فیلم جشنواره سی و چهارم بود‪ .‬در جشنواره فیلم‬ ‫فجر‪ ۹۴‬نیز اتفاقاتی افتاد که دور از حد انتظار اکثر منتقدان و‬ ‫مردم بود‪ .‬یک فیلم به تنهایی در ‪ ۱۰‬مورد نامزد شد‬ ‫و جوایز اصلی را از ان خود کرد‪ ،‬اما ابراهیم سینمای‬ ‫ایران باز هم بیرحمانه مورد بی مهری قرار گرفت؛‬ ‫حرف «بادیگارد» را نخواستند بشنوند‪.‬‬ ‫از شــعارهای جشــنواره امســال مانند سال‬ ‫گذشــته‪ ،‬مبــارزه با اســتعمال دخانیات و ســیگار‬ ‫کشــیدن بود‪ ،‬اما بیش از هر ســال دیگری شاهد‬ ‫سیگار کشیدن در اکثر فیلم های جشنواره بودیم‪.‬‬ ‫رکورد سیگار کشــیدن در فیلم ها امســال جا به جا‬ ‫شد‪ .‬رکورد سوژه های تلخ امسال جا به جا شد‪ .‬رکورد‬ ‫غریب نوازی هم شکسته شــد؛ فیلمی جوایز را درو‬ ‫کرد که ایران را انگونه نشــان می دهد که اســکار‬ ‫می پســندد‪ .‬امده تــا دورخیز کند بــرای جلب نظر‬ ‫اسکار‪ .‬اســکاری که چهار ســال پیش و در دوران‬ ‫«جدایی نــادر از ســیمین» هم نگارنــده پیش از‬ ‫برگزاری اسکار‪ ،‬پیش بینی کرده بود که قطعا جایزه‬ ‫بهترین فیلم خارجــی را از ان خود خواهد کــرد و چنین هم‬ ‫شد‪ .‬اسکاری که پس از تعظیم به فرهادی‪ ،‬بسیاری گفتند‬ ‫که «ما البی کردیم تا فرهــادی جایزه بگیرد» و دیگران هم‬ ‫گفتندکهاینفیلمباعثاعتالیسینمایایرانشد‪.‬هرکس‬ ‫هم که می گفت که ان فیلم‪ ،‬ایران را ســرزمینی برای رفتن‬ ‫نشان می دهد‪ ،‬می گفتند که شما پیام زده تفسیر می کنید‪.‬‬ ‫سال بعدش‪ ،‬اسکار را وقتی میشل اوباما به ارگو تحویل داد‪،‬‬ ‫قیافه همان ها دیدنی بود؛ چون نمی توانســتند ماله کشی‬ ‫کنند بر ان حرف های غیرواقع بینانه گذشــته شان‪ .‬اقایان‬ ‫علی جنتی و حجت الله ایوبی در افتتاحیه جشنواره فیلم فجر‬ ‫گفتند که به دنبال برجام سینمایی هســتند؛ ان شاء الله که‬ ‫برجام سینمایی این دولت‪ ،‬به مثابه کج دهانی و بی محلی به‬ ‫«بادیگارد»ها و «حاتمی کیا»ها و معرفی فیلم هایی مانند‬ ‫«ابدویکروز»بهاسکارنباشد‪ .‬اگربرجامسینماییبهمعنای‬ ‫معرفی ایران به شــکلی غیردوست داشتنی و تاریک است‪،‬‬ ‫همان بهتر که پرونده ان هر چه زودتر بسته شود‪ .‬خیلی غلط‬ ‫استکهبرخیساحتمتعالیفرهنگراذیلسیاستتعریف‬ ‫کنند و اگر راه حلی مانند برجام در مقوله مذاکرات هسته ای‬ ‫و سیاست خارجی ‪ -‬اگر ‪ -‬رهگشا بوده اســت‪ ،‬دلیلی ندارد تا‬ ‫نسخه سیاسی برای عرصه فرهنگ پیچیده شود‪ ،‬ان هم به‬ ‫این ترتیب!‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫نه اینکه بگویی فقــط اگر من برنده باشــم داوری درســت‬ ‫بوده اســت‪ .‬اما دقیقا این بار همان نقدی که متوجه برخی‬ ‫اصالح طلبان بود‪ ،‬برای برخی اصولگرایان مصداق یافت‪.‬‬ ‫بعضی اصالح طلبان زیر میز زدند و بعضی اصولگرایان هم‬ ‫انگشت اتهام را به سمت مردم نشانه رفتند‪.‬‬ ‫این چالشی عجیب و جدید در چارچوب نظام ‪ ۳۷‬ساله‬ ‫ماست‪.‬یعنیبرخیازمسئوالنبه جاییرسیده اندکهبه جای‬ ‫تامل در کنش هــا و واکنش های خود‪ ،‬خــود را جزو اصول‬ ‫انقالب‪ ،‬مبانی دین و ارکان نظــام تلقی می کنند و اگر مردم‬ ‫به انها اقبال نشــان ندهند‪ ،‬متهم به انگلیسی پسند بودن‪،‬‬ ‫غربزدگی و ضدانقالب بودن می شــوند‪ .‬حال انکه مردم به‬ ‫دلیل پالس ها و سیگنال های دشمن به ان دو فهرست رای‬ ‫نداده اند‪ ،‬بلکه پیــش از ان اقدام بی بی ســی هم میل اکثر‬ ‫تهرانی ها به ســمت اصالحات بوده اســت‪ .‬انگلیسی ها بنا‬ ‫بر ذائقه سنجی ها و نظرسنجی های دقیقی که دارند‪ ،‬عمال‬ ‫روی اسب برنده شرط بســتند و روغن ریخته را نذر امامزاده‬ ‫کردند‪.‬یعنیانهاچونمی دانسته اندکهمانندسال‪ ۹۲‬موجی‬ ‫ازجانبرئیس جمهوراسبقوایت اللههاشمیجهتحمایت‬ ‫از افرادی ذیل دو فهرست به راه خواهد افتاد‪ ،‬در نتیجه انها‬ ‫یک زمین بازی هوشــمندانه طراحی کردند تا خود پیروز ان‬ ‫باشند و بعد بتوانند وانمود کنند که مردم تهران بیش از انکه از‬ ‫برخیمسئوالنحرفشنویداشتهباشند‪،‬از بی بی سیحرف‬ ‫شنوی شان بیشتر است‪ .‬حال انکه این دروغی است بزرگ‬ ‫ولیبرخیدرداخلاشتباهاوناخواستهدرراستایتعبیرشدن‬ ‫بازیانگلیسی هاگامبرداشتند‪.‬‬ ‫بد نیســت برای یک بار هم که شــده‪ ،‬همــه وقایع را‬ ‫همان طور که هســت ببینیم و تحلیل کنیم نــه ان طور که‬ ‫دوســت داریم‪ .‬بهتر است چشــم ها و گوش ها را باز کنیم و‬ ‫درســت و دقیق و عمیق ببینیم و بشــنویم و حس کنیم و بو‬ ‫بکشــیم تا بهتر دریابیم که چرا جامعه به ســمت یک طیف‬ ‫می روند و چرا از طیفی دیگر دور می شوند‪.‬‬ ‫گفتارها‬ ‫اکثر اصولگرایان دو روز اول مبهوت بودند؛ مانده بودند‬ ‫بینموضعگرفتنیاسکوت‪.‬سکوتممکننبود‪.‬ازیکشنبه‬ ‫مواضع یکی پس از دیگری شروع شد‪ .‬برخی از اصولگرایان‬ ‫می گفتند که «رای خوب و بد نداریم‪ .‬باید به رای مردم هرچه‬ ‫باشد احترام گذاشت‪ ».‬این نظر یک بازنده محترم و معقول‬ ‫می تواندباشد‪.‬امابرخیاینگونهموضع گیریکردند‪«:‬مردم‬ ‫تهران ضدانقالبند» یا «تهرانی ها چــون از نظر فرهنگی و‬ ‫اجتماعی‪ ،‬از ارزش های اسالمی و انقالبی فاصله ای بسیار‬ ‫دارند‪ ،‬به اصالح طلبان اقبال نشــان داده اند‪ ».‬حق داشتند‬ ‫اینگونهموضع گیریکنند؛چونبیشترازانهمینفهرست‬ ‫مجلس و خبرگانی که پیروز شــد را «لیســت انگلیســی» و‬ ‫فهرستمجلسوخبرگانخودشانرا«لیستضدانگلیسی»‬ ‫نامیده بودند‪ .‬خب وقتی مردم به محبوب انگلیســی ها رای‬ ‫دهند ‪،‬منطقیاستکهضدانقالبخطابشوند!‬ ‫اما سوال اینجاست که چگونه ممکن است مردم طی‬ ‫چهار سال‪ ،‬ضدانقالب شــوند؟! همین مردم تهران که در‬ ‫انتخاباتمجلسنهمبهاکثریتقریببهاتفاقاصولگرایان‬ ‫رای دادند‪ ،‬انقالبی بودند‪ ،‬اما حال که به اصالح طلبان رای‬ ‫داده اند‪ ،‬ضدانقالب شده اند؟! یا مثال اگر دو سال بعد به هر‬ ‫دلیل و به هر ترتیبی‪ ،‬مثال در انتخابات شورای شهر‪ ،‬اکثرا به‬ ‫اکثریتی از اصولگرایان رای دهند‪ ،‬دوباره ناگهان بعد دو سال‬ ‫انقالبیخواهندشدویامثالناگهاندل هایشانبهارزش های‬ ‫اسالمی و انقالبی نزدیک تر شده است؟‬ ‫بعــد از ‪ ،۸۸‬برخــی از اصولگرایــان‪ ،‬بحــق‪ ،‬به قول‬ ‫رئیس جمهور اقای حسن روحانی‪ ،‬اردوکشی های خیابانی‬ ‫را محکوم و اصالح طلبان را به زدن زیر میز متهم می کردند‪.‬‬ ‫حرفشــان منطقی بود‪ .‬بعد از باخت باید باخــت را پذیرفت‬ ‫گفتارها‬ ‫‪45‬‬ ‫گفتارها‬ ‫جهالت مدرن‬ ‫نوع جدیدی از جهالت‪ ،‬جهان را فراگرفته است‬ ‫امام محمد غزالی (‪ 505 -450‬ه‪.‬ق) معتقد اســت‪:‬‬ ‫«همه چیز‪ ،‬وجــود ناقصش از عدم محض‪ ،‬بهتر اســت‪،‬‬ ‫جز علم و دانش؛ یعنی انسان کم ســواد از انسان بیسواد‬ ‫بدتر است» شاید دلیل این ادعا ان باشــد که انسانی که‬ ‫بهره کمی از علم برده اســت در معــرض جهل مرکب قرار‬ ‫دارد‪ .‬رشد علمی بشر در سال های اخیر به صورت فزاینده‬ ‫و با ســرعت پیش رفته اســت اما در کنار این پیشرفت ها‪،‬‬ ‫اندیشــه دیگران و خروج از مطلق انگاری است‪ .‬به همین‬ ‫دلیل با انکه رشــد علمی وجود داشــته اســت اما به دلیل‬ ‫خــود مطلق انگاری ها‪ ،‬رشــد عقلــی تحقق نیافته اســت‬ ‫و همین ســبب پیدایش جهالت مدرن اســت کــه اثار ان‬ ‫دوری از معنویــت و اخالق اســت‪ .‬همچنیــن در جهالت‬ ‫مدرن اصالت لذت بر سایر شــئون انسانی چیره می شود‪.‬‬ ‫متاســفانه جاهلیت مدرن به ســاح علــم و دانش مجهز‬ ‫گشته و ســرعت اثار تخریبی اش بیش از دوران جاهلیت‬ ‫بدوی است‪ .‬در دوران جهالت بدوی‪ ،‬اثار تخریبی جهالت‬ ‫از خود فرد و اطرافیان و نیز تا حدودی از منطقه اش فراتر‬ ‫نمی رفت اما جهالت مدرن امروز فراگیر شده و جهان را در‬ ‫اخالق و صلح در جهان به قهقرا کشانده شده است‪ .‬سال‬ ‫‪ 1394‬سالی پر از اشــوب در منطقه ما بود‪ .‬در ابتدای این‬ ‫سال مقام معظم رهبری در سالروز بعثت پیامبر اکرم(ص)‬ ‫ِ‬ ‫مدرن امــروز‪ ،‬جاهلیتی خشــن‪،‬‬ ‫فرمودنــد‪« :‬جاهلیــت‬ ‫مجهز به انواع و اقسام ابزارها است؛‬ ‫بی رحم‪ ،‬قسی القلب و ّ‬ ‫هوشیارانه باید با این مقابله کر د ‪».‬‬ ‫به نظر می رســد مبارزه با جهالت مدرن و بازگشت به‬ ‫خرد و معنویت دو راه اساســی برای نیل بــه چنین هدفی‬ ‫به شمار ایند‪.‬‬ ‫الف) مبارزه با جهالت مدرن‬ ‫مهمترین ویژگی عقل‪ ،‬شناخت حقایق و تشخیص‬ ‫حق از باطل اســت و فقــدان ان در روایات اســامی به‬ ‫فقر تعبیر شده اســت ‪ .‬یکی از مظاهر جهالت مدرن‪ ،‬خود‬ ‫مطلق انگاری و گاه خود خدا پنداری اســت‪ .‬انســان خود‬ ‫مطلق انــگار خود را جــای خدا می نشــاند و قضاوت های‬ ‫قطعــی خــود را مقدس شــمرده و انجــام انهــا را فریضه‬ ‫می پندارد‪ .‬انگاره هــای خود مطلق انــگاری‪ ،‬جایی برای‬ ‫نیاز و احترام به اندیشه دیگران باقی نمی گذارد و در چنین‬ ‫وضعیتی صلــح از دایره انگاره های فرد خــود مطلق پندار‬ ‫بیرون می رود‪ .‬زیرا پیش فرض صلــح‪ ،‬پذیرش احترام به‬ ‫کام خود فرو برده اســت‪.‬در فرهنگ اســامی‪ ،‬رفتارهای‬ ‫انسان از باورهای او سرچشــمه می گیرد‪ .‬به همین دلیل‬ ‫دین اســام ابتدا باور انســان ها را به خداونــد و اخرت؛ با‬ ‫ارجاع به فطرت خداجویــی تقویت می کند و ســپس انها‬ ‫را به ســوی اعمال صالح هدایت می کنــد‪ .‬یکی از اعمال‬ ‫صالح؛ صلح است‪ .‬صلح هم از طریق فعل و هم ترک فعل‬ ‫می تواند محقق شــود‪ .‬فرمان دین به صلح متاثر از فرمان‬ ‫عقل به صلح و همزیستی مســالمت امیز است‪ .‬پیامبران‬ ‫اساسا برای اینکه خردپنهان مانده انســان ها را بر انگیزند‬ ‫نازل شده اند‪ .‬عقل الوده نشــده به جهالت و شهوات یعنی‬ ‫عقل پاک‪ ،‬هیــچ گاه صلح را به مثابه شــر تلقی نمی کند و‬ ‫ان را خیر می انگارد‪ .‬در قران کریــم در بیش از یکصد ایه‬ ‫به طور مستقیم یا غیر مســتقیم به صلح اشاره شده است‪.‬‬ ‫در یکی از ایات امده اســت که صلح خیر است‪ .‬اساسا در‬ ‫فرهنگ اســامی اصالت با صلح اســت‪ .‬همچنین قران‬ ‫کریم مومنان را به صلح و اشتی دعوت کرده و می فرماید‪:‬‬ ‫«اى کســانى که ایمان اورده‏اید! همگى در صلح و اشتى‬ ‫درایید و از گام هاى شــیطان‪ ،‬پیروى نکنید که او دشــمن‬ ‫اشکار شماست‏»‪.‬‬ ‫بنا بر ایــن جهالت مــدرن در عصر کنونــی مهمترین‬ ‫دکتر ابوذر ابراهیمی ترکمان‬ ‫گفتارها‬ ‫‪46‬‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫استاد دانشگاه‬ ‫عامل دوری انســان از صلــح و مدارا اســت‪ .‬از همین رو‬ ‫وظیفه عالمان و کسانی که سخنانشــان در دیگران نافذ‬ ‫اســت این اســت که بــه زدودن جهالــت از پندار وکردار‬ ‫جوامــع بیندیشــند و راه های عملــی بــرای برون رفت از‬ ‫چنین وضعیتی را تبیین کنند‪ .‬تــداوم چنین وضعیتی اثار‬ ‫بســیار زیانباری را در پی خواهد داشــت‪ .‬ایــا هیچ یک از‬ ‫دانشمندان کنونی سی ســال پیش می توانستند وضعیت‬ ‫کنونــی جهان را کــه غرق در خــود مطلق انگاری اســت‬ ‫پیش بینی کنند و اثار زیانبار کنونی را حدس بزنند ؟ جهان‪،‬‬ ‫ناباورانه در چنین وضعیتی گرفتار شده است‪ .‬در سال های‬ ‫اخیر خشــونت های ســازمان یافته‪ ،‬در بســیاری از نقاط‬ ‫جهان رو به گسترش بوده که متاســفانه‪ ،‬مرتکبین چنین‬ ‫خشونت هایی برای کاستن از رنج های بعدی‪ ،‬کوشیده اند‬ ‫تا با بهره گیری از اموزه های دینی و ایینی‪ ،‬به مقدس سازی‬ ‫چنین خشونت هایی روی اورند‪ .‬حق حیات‪ ،‬حقی است که‬ ‫خداوند به انســان عنایت می کند و جز در مواردی که هم‬ ‫او تعیین کر ده است‪ ،‬نمی توان ان را باز ستاند‪ .‬متاسفانه‬ ‫برخی از انسان ها خود را در باز ستاندن حق حیات دیگران‪،‬‬ ‫جای خدا می نشــانند‪ .‬چنین پنداری نتیجه جهالت مدرن‬ ‫است‪ .‬باید کوشید تا از نهادینه شــدن و استقرار جاهلیت‬ ‫مدرن جلوگیری کرد‪.‬‬ ‫ب) بازگشت به خرد و معنویت‬ ‫توجه بــه مظاهر چشــم نواز دنیــوی‪ ،‬انســان را از‬ ‫اندیشیدن به خویشــتن خود بازداشته است‪ .‬درست مانند‬ ‫کســی که درد دارد اما با منحرف کردن توجــه خود از درد‬ ‫خویش به یک موضوع دیگر‪ ،‬ســعی می کند تا مدتی درد‬ ‫را فراموش کند‪ .‬توجه وافر بشــر کنونی بــه لذایذ دنیوی‪،‬‬ ‫غفلت او از خویشتن و توجه به احکام خرد را به دنبال اورده‬ ‫اســت‪ .‬خرد حکم به زیبایی و زشــتی افعال می کند ولی با‬ ‫نادیده گرفتن ان از سوی بشر‪ ،‬رسانا بودن خود را از دست‬ ‫می دهد و پــس از مدتی صدای خرد به گوش نمی رســد‪.‬‬ ‫صــدای اب دریا پس از مدتــی به گوش ســاکنین حریم‬ ‫دریاها و رودخانه ها نمی رسد زیرا رسانایی این صدا از بین‬ ‫می رود‪ .‬اکنــون و در عصر ما همه به نیکــی صلح‪ ،‬حکم‬ ‫می کنند و خرد نیز ان را زیبــا می پندارد اما توجه به مظاهر‬ ‫چشم نواز دنیوی صدای خرد را نارسا کرده و در یک غفلت‬ ‫عمومــی‪ ،‬این صدا به گوش نمی رســد‪ .‬انســان به دنبال‬ ‫ارامش اســت و می داند که با روی اوری به معنویت به این‬ ‫ارامش دســت می یابد‪ .‬اما به جای انکه بــه ارامش های‬ ‫معنوی بیندیشد‪ ،‬فریفته ارامش های ناپایدار دنیوی شده‬ ‫است‪ .‬اندیشه ناصحیح دوام بقا در دنیا نیز بر سرعت چنین‬ ‫فروغلطیدنی در غفلت‪ ،‬موثر بوده اســت‪ .‬در منطق قران‬ ‫کریم نیز غفلت از باطن دین به عنوان علت عدم پایبندی به‬ ‫دین و در نتیجه عدم ارتکاب اعمال صالح ذکر شده است‪.‬‬ ‫خــروج از غفلــت با مــدد بازگشــت به خــردورزی و‬ ‫اندیشیدن به نیک و بد اثار غفلت ممکن است‪ .‬انسان برای‬ ‫درست زیستن به خرد نیازمند است اما برای ارام زیستن نیاز‬ ‫به توجه به معنویت دارد‪ .‬بازگشــت توام به خرد و معنویت‬ ‫می تواند غبار غفلت را از جان ادمی بروبد و اندیشه محبت‬ ‫به دیگران را در وجود او به اندیشه برتر مبدل کند و صلح و‬ ‫همزیستی مسالمت امیز را به دنبال بیاورد‪ .‬انسان به دست‬ ‫خود‪ ،‬خود را در رنج بی شمار فرو می غلطان د و با خود دشمنی‬ ‫می کند و کسی که با خود دشمن باشد نمی تواند با دیگران‬ ‫در صلح باشد‪ .‬پس باید ابتدا انسان را با خودش اشتی داد‬ ‫و سپس انتظار صلح از او داشت و اشتی انسان با خود تنها‬ ‫با بازگشت به خرد و معنویت میسر است‪.‬‬ ‫گفتارها‬ ‫از ما چه می ماند جز مشتی جوک‬ ‫در نقد دانایی جامعه ایران‬ ‫افشین خماند‬ ‫روزنامه نگار‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫خوش بــه حالمــان اســت کــه در کنار‬ ‫ابن ســینا‪ ،‬فارابــی‪ ،‬خوارزمــی‪ ،‬رازی‪،‬‬ ‫مالصــدرا‪ ،‬ســهروردی و‪ ...‬بــه مــا هم‬ ‫ایرانی می گویند و کم نیســتند که وقتی‬ ‫این اسامی را می شــنوند یاد یک خیابان‬ ‫و ترافیک همیشگی انها می افتند‬ ‫گفتارها‬ ‫زنگ خطــر را مســابقه «ثانیه ها» به صــدا در اورد‪،‬‬ ‫داریــوش کاردان در میانــه شــرکت کنندگان می چرخید و‬ ‫سوال هایی ابکی و ســاده می پرســید و با هر پرسش کلی‬ ‫خوراک برای لطیفه سازی در فضای مجازی تولید می کرد‪.‬‬ ‫نگاه بهت الود شرکت کننده شماره چند‪ ،‬در مقابل سوالی در‬ ‫این سطح که مثال همسایگان شمالی ایران چه کشورهایی‬ ‫هستند را می توان یک سونامی نااگاهی تعبیر کرد‪ ،‬اغراق‬ ‫می کنم می دانم اما گاهی به نفع همه ماست که دل به این‬ ‫بزرگنمایی بدهیــم و این بزرگنمایی را به قیاس بکشــانیم‪.‬‬ ‫«مســابقه هفته» را یادتان هســت؟ ان روزها که منوچهر‬ ‫نوذری با برگه های سوال بین شــرکت کنندگان می چرخید‬ ‫و از انها می خواســت که مشــخص کنند که از کی بپرسد؟‬ ‫ان روزها برای حذف شــرکت کننده شــماره چنــد؛ گاهی‬ ‫خود نــوذری هم باید وارد میدان می شــد و بــا هول کردن‬ ‫شرکت کننده ها‪ ،‬انها را به اشتباه وادار می کرد‪ .‬ان روزها به‬ ‫شکل عجیبی احساس می کردی که همه جواب سوال ها‬ ‫را می دانند و این روزها انگار هیچ کس جواب ســوال ها را‬ ‫نمی دانند‪ ،‬زنگ خطر باالتر از این؟‬ ‫راستش در این شــرایط اســت که باید شک کنیم به‬ ‫همه مدارک دانشــگاهی که ایــن روزها بیشــتر از همه در‬ ‫جیب جامعــه ایرانی ریخته شــده‪ ،‬مدارکــی که هیچ کس‬ ‫را به فرهیختگی نمی رســاند و فقط یک گواهی شــده اند‬ ‫بــرای اینکه یک نفر‪ ،‬یــک تعداد واحد مشــخص را پاس‬ ‫کرده اســت‪ ،‬بماند اینکه نمرات چگونه و با چه ترفندی به‬ ‫مدرک دانشگاهی منتهی شده اند‪ .‬شــاید باور این انتقاد از‬ ‫دانشگاه ها هم در این نهفته اســت که ما فرهنگ سازی را‬ ‫کار دانشگاه ها می دانیم و از یک اصل کلی غافل هستیم‬ ‫که فرهنگ عمومی جامعه ایران با همان اغراق به ســوی‬ ‫یک انحطاط ملموس پیش می رود‪.‬‬ ‫وقتی پای ادعــا پیش می اید‪ ،‬ما میــراث داران یک‬ ‫تمدن قدیمی هســتیم که چندین هزار ســال قدمت دارد‪،‬‬ ‫برای کــوروش یقــه می درانیم‪ ،‬امــا دیگر کم کم‪ ،‬نســل‬ ‫ادم هایی کــه بدانند کوروش یک ماشــین دزدی جمالت‬ ‫زیبا در جهان نبــوده دارد منقــرض می شــود‪ .‬وقتی پای‬ ‫فخر فروشی وسط می اید‪ ،‬ما هم به عالمان مسلمان ایرانی‬ ‫می بالیم‪ ،‬انها که فرهنگ ساز بودند‪.‬‬ ‫خوش به حالمان اســت که درکنار ابن سینا‪ ،‬فارابی‪،‬‬ ‫خوارزمی‪ ،‬رازی‪ ،‬مالصدرا‪ ،‬سهروردی و‪ ...‬به ما هم ایرانی‬ ‫می گویند و کم نیســتند که وقتی این اســامی را می شنوند‬ ‫یاد یک خیابان و ترافیک همیشــگی انها می افتند و البته‬ ‫شعر‪ ،‬این لطیف ترین مایه مباهات ایرانی ها در همه تاریخ‪،‬‬ ‫این مظلوم ترین کاالی فرهنگی ایــن روزها‪ ...‬اخر وقتی‬ ‫می بینی که در کشــور حافظ‪ ،‬ســعدی‪ ،‬فردوسی و خیام‪،‬‬ ‫کسی حافظ‪ ،‬سعدی‪ ،‬فردوسی و خیام نمی خواند‪ ،‬چه کار‬ ‫باید بکنی‪ ...‬ســرت را به دیوار بکوبی؟ به هر خانه ای که‬ ‫می روی‪ ،‬نفیس ترین دیوان ها را می بینی اما دیگر در کالم‬ ‫هیچ کس شعر این بزرگان جاری نیست‪ ،‬انگار نه انگار که‬ ‫ما مردمانی بودیم که باشعر متولد می شدیم‪ ،‬با شعر عاشق‬ ‫می شدیم و با شعر می مردیم‪ ...‬حاال کارمان به جایی رسیده‬ ‫که کار همه ان ابیات را چند استیکر پر می کند‪ ،‬سعدی علیه‬ ‫الرحمه چه می دانســت که الزم نیســت که برای عاشقانه‬ ‫گفتن‪ ،‬کلی زحمت بکشد و بنویسد‪« :‬من از ان روز که دربند‬ ‫توام ازادم»؛ همه این کالم را می توان در یک قلب کوچک‬ ‫قرمز رنگ در یک تاچ لحظه ای خالصه کرد‪ .‬این روزها همه‬ ‫احساسات را در شــکلک ها بروز می دهند و کم کم کلمه ها‬ ‫دارند‪ ،‬کم می اورند و مبارزه را می بازند‪.‬‬ ‫از ما چه یادگار می ماند برای نســل های بعدی؟ این‬ ‫ســوال را در ذهن خود تکرار کنید‪ ،‬ما بدترین میراث داران‬ ‫فرهنگی همه تاریخ هستیم‪ ،‬نســل های قبلی از رودکی تا‬ ‫همه یک نسل قبل که شعر اخوان و شاملو‪ ،‬فروغ و سهراب‬ ‫را رو کردند‪ ،‬همه میراث گذشــتگان را می گرفتند‪ ،‬چیزی‬ ‫بر ان می افزودند و به بعدی ها انتقال می دادند‪ .‬ما در این‬ ‫میانه چه چیزی می خواهیم‪ ،‬به بعدی ها انتقال دهیم؟ برای‬ ‫انکه سرمایه ای برای انتقال داشته باشیم‪ ،‬باید قبل از ان‬ ‫به تعبیر قدیمی ها خوشه چینی کرد‪ ،‬باید مطالعه کرد‪ ،‬باید‬ ‫عمیق تر بود‪ ...‬انچه ما می کنیم‪ ،‬چک کردن گوشی های‬ ‫تلفن همراه است‪.‬‬ ‫همه ان وقتی که باید برای دانســتن صرف شــود‪،‬‬ ‫صرف می شــود اما نــه برای ان چیــزی کــه باید‪...‬همه‬ ‫خواندن ها خرج چیزهایی می شود که تاریخ مصرف دارند‪،‬‬ ‫چیزهایی که روز بعد اطالعات سوخته محسوب می شود‪،‬‬ ‫خبرهای هیجانی و مسلســل وار که ان قدر پشــت سر هم‬ ‫می ایند و می روند که حتی فرصت اینکه راســت و دروغ ان‬ ‫را مشخص کرد‪ ،‬وجود ندارد‪ .‬واکنش ها در سطح می ماند‬ ‫و کنه ماجرا را هیچ کس در نمی یابد‪ .‬در دنیای کامنت ها و‬ ‫الیک ها‪ ،‬حافظه بیکاره ای بیش نیســت و اگر هم چیزی‬ ‫را جذب می کند‪ ،‬مشتی اطالعات عبث است‪ .‬اطالعاتی‬ ‫که مایــه فرهیختگی نیســت‪ .‬در مجموعــه علوم فضای‬ ‫مجازی‪ ،‬ادم ها کم کم همه مثل هم حرف می زنند‪ ،‬گاهی‬ ‫به دو گروه موافق و مخالف تقسیم می شوند اما مخالفت ها‬ ‫و موافقت ها هم شــبیه است‪ ،‬همه ســوار موج می شوند و‬ ‫نمی خواهند از قافله عقب بمانند‪ .‬موج ها گاه حتی عقالنیت‬ ‫را هم غرق می کند‪.‬‬ ‫از مــا چه یــادگار می ماند بــرای نســل های بعدی؟‬ ‫شــاخصه اصلی چیزی کــه این روزهــا بــرای خواندن در‬ ‫دسترس قرار دارد‪ ،‬طنز است‪ .‬هر اتفاقی که رخ می دهد‪،‬‬ ‫با هجمه ای از خالقیت غریب روبه رو هستیم که قادر است‬ ‫از دل هر ماجرایی‪ ،‬شــوخی های بکــر و درجه یک بیرون‬ ‫بکشد‪ .‬این شــوخی ها ان قدر جذاب است که می توان به‬ ‫انها دل بست اما این شوخی ها هم افسوس تاریخ مصرف‬ ‫دارند و فردای حادثه دیگر حتی به اندازه یک نیشخند هم‬ ‫ارزش ندارند‪ .‬در دنیای گم شدن غول ها‪ ،‬این شوخی هاست‬ ‫که می تواند نماد عصر ما باشد‪ ،‬اتفاق بدی نیست‪ ...‬طنز‬ ‫شــاخصه ای برای جامعه مدرن است اما برای انکه میراث‬ ‫ما تنها جوک نباشد‪ ،‬محبت کنید این قدر مدرن نباشید!‬ ‫‪47‬‬ ‫چهره ها‬ ‫مروری بر چهره های سال ‪94‬‬ ‫سیاست‬ ‫برای نامــزدی سید حســن رونمایــی کرد‪ ،‬در یــک دیدار‬ ‫سیاســی خبر نامزدی خمینی جوان اعالم شد‪« .‬خبر دارم‬ ‫که برادر بزرگوارمان جناب حاج حسن اقای خمینی به تبع‬ ‫دعوت های گسترده ای که توسط گروه ها و اقشار مختلف از‬ ‫ایشان صورت گرفته و باتوجه به مشورت هایی که با بزرگان‬ ‫و صاحبان اندیشه انجام داده است تصمیم شان را گرفته اند‬ ‫و برای انتخابات خبرگان ثبت نام خواهند کرد‪».‬‬ ‫چالش ازمون‬ ‫چالش ازمون‬ ‫سید حسنخمینی‬ ‫نتوانستنامزدانتخابات‬ ‫خبرگانباشد‬ ‫‪1‬‬ ‫سید حســن خمینــی ؛ او حتمــا یکــی از مهمتریــن‬ ‫پدیده های انتخابات هفتم اســفند اســت حتی بــا اینکه‬ ‫شــورای نگهبان اجازه ورود او به این رقابت بســیار مهم را‬ ‫صادر نکرد‪ .‬از وقتی اعالم نامزدی کرده حجم واکنش ها‬ ‫ان چنان بــاال بوده کــه تیتر یــک ویترین رســانه ها‪ ،‬چه‬ ‫اصالح طلب و چه اصولگرا بارها به او اختصاص یافت‪ .‬او‬ ‫بنا داشت سیاست ورزی را در سطح قدرت رسمی اغاز کند‪.‬‬ ‫پیش از این شاید گاهی زمزمه هایی برای احتمال حضور او‬ ‫در انتخابات ریاست جمهوری و شاید هم‍ پارلمان مطرح بود‬ ‫ت دنبال کند؛‬ ‫اما او قدرت را در ایران از زاویه ای دیگر خواس ‬ ‫از مجلس خبرگان‪ .‬اما او به مشــکل برخــورد؛ یک چالش‬ ‫جدی که او را از تصمیمی که برای ورود به دنیای سیاست‬ ‫گرفته الاقل بــرای مدتی دور نگه خواهد داشــت‪ .‬این بار‬ ‫برای خبرگان شــرط ازمون گذاشــتند و سید حسن خمینی‬ ‫غایب این امتحان بود‪ .‬او به همین دلیل نتوانســت مجوز‬ ‫حضور در انتخابات را دریافت کند‪.‬‬ ‫داستان یک نامزدی‬ ‫«امیــدوارم سید حســن خمینی کاندیــدای خبرگان‬ ‫شــود‪ ».‬این را اکبر هاشمی رفســنجانی گفته بود‪ ،‬ماه ها‬ ‫قبل از اینکه بحث نامزدی سید حسن خمینی جدی شود‪.‬‬ ‫چند ماه بعد از ان مصاحبه که هاشــمی از میل باطنی خود‬ ‫ناگهان اما یک اتفاق دیگر رخ داد‪ .‬شورای نگهبان‬ ‫در بیانیه ای اعــام کرد که برخــی از نامزدهای انتخابات‬ ‫باید در ازمون فقهی این شورا شرکت کنند‪ .‬در مواردی که‬ ‫شــورای نگهبان ذیل نامه خود اورده بود می شــد استنباط‬ ‫کرد که سید حســن خمینی هم برای حضــور در انتخابات‬ ‫بایــد ازمون دهــد‪ .‬هر چنــ د حامیــان او معتقــد بودند که‬ ‫سیدحســن خمینی یک مجتهد اســت و نیــازی به ازمون‬ ‫نیست‪ .‬شــاید همین عقیده بود که موجب شد سید حسن‬ ‫خمینی روز امتحان خبرگان‪ ،‬کالس درسش را تعطیل نکند‬ ‫تا برای ازمون راهی تهران شــود‪ .‬موضوعی که حســین‬ ‫شریعتمداری البته ان را جور دیگری دیده است‪« :‬امتحان‬ ‫نداده تــا بهانه ای برای عــدم حضور در انتخابات و فشــار‬ ‫حامیانش داشته باشد!» ‬ ‫اظهارنظری که البته بــا واکنش های فراوانی مواجه‬ ‫شد‪ .‬کیهان و حســین شــریعتمداری که مخالفتشان را با‬ ‫نامزدی سید حسن خمینی از همان فردای اعالم نامزدی او‬ ‫با این تیتر «بازی با نام ها اسم رمز تخریب و تحریف امام»‬ ‫نشــان داده بودند بعد از عدم شرکت سید حسن در امتحان‬ ‫موضوع را از زاویه دیگر هم دیدند‪ .‬شریعتمداری نوشت که‬ ‫یکی از فقهای شورای نگهبان تلفنی از سید حسن خمینی‬ ‫برای ازمون دعوت کــرده بوده؛ این ادعــا البته در تماس‬ ‫رسانه ها با دفاتر این فقها تکذیب شد‪.‬‬ ‫هر چه بود شــورای نگهبان در دو مرحلــه اعالم کرد‬ ‫که سید حســن خمینی نمی توانــد در انتخابــات خبرگان‬ ‫شــرکت کند‪ .‬او واکنش هایی به این تصمیم داشت و حاال‬ ‫باید منتظر ماند و دید که ایا او همچنان به سیاســت ورزی‬ ‫مشتاق است؟‬ ‫برادرکوچکتر‬ ‫چهره ها‬ ‫‪50‬‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫‪2‬‬ ‫حسین فریدون فرد پر نفوذ پاستور است‬ ‫اگر چه از زمانی که حسن روحانی رئیس جمهور شده‬ ‫برادر کوچکتر او هماره در کنارش حضور داشــته اما نقش‬ ‫او انگاه با اهمیت جلوه کرده که همــراه تیم مذاکره کننده‬ ‫راهی وین و لوزان شد تا در روند رسیدن به توافق هسته ای‬ ‫حضور داشته باشد‪ .‬او پیش از این فرماندار نیشابور و پس‬ ‫ب و سفیر سابق ایران در‬ ‫از ان فرماندار کرج در اوایل انقال ‬ ‫مالزی بوده است‪ .‬فریدون در اغلب جلسات هیات دولت‬ ‫شــرکت کرده و غالبا در کنار حسن روحانی است‪ .‬بر اساس‬ ‫خاطرات حسن روحانی‪ ،‬حسین فریدون در‪ ۱۲‬بهمن‪۱۳۵۷‬‬ ‫در زمان بازگشت امام خمینی به ایران‪ ،‬جز و تیم حفاظتی و‬ ‫امنیتی بوده است و مسئولیت برقراری نظم و مدیریت مراسم‬ ‫ی از فرودگاه مهراباد به بهشت زهرا(س) را‬ ‫انتقال امام خمین ‬ ‫بر عهده داشته اســت‪ .‬او در بازه یازده روزه پیروزی انقالب‬ ‫اســامی ایران‪ ،‬بــه وظایف حفاظتــی و امنیتــی خود در‬ ‫نگهداری از زندانیان سیاســی و اعضای ارشــد ساواک‪،‬‬ ‫مشغول بوده است‪.‬‬ ‫البته اولین بار که حسین فریدون در کنار محمد جواد‬ ‫ظریف در جریان پرونده هسته ای دیده شد‪ ،‬همان دیداری‬ ‫است که در ســازمان ملل میان وزرای خارجه ایران و گروه‬ ‫‪ 5+1‬برگزارشــد و جان کــری و محمد جــواد ظریف برای‬ ‫اولین بار با یکدیگر روبه رو شدند‪.‬‬ ‫در پاســتور این جمله ای مشــهور و معروف است که‬ ‫برای رسیدن به حسن روحانی‪ ،‬تنها یک کانال وجود دارد و‬ ‫ان یک کانال هم حسین فریدون است که همیشه همراه‬ ‫رئیس جمهور دیده می شود‪ .‬نفوذ معنوی فریدون در دفتر‬ ‫ریاست جمهوری ایران تا به انجاست که برخی از پیام های‬ ‫رئیس جمهور بــه چهره هــای مختلــف و نامه نگاری ها با‬ ‫حسن روحانی از کانال او می گذرد و دیده شده که در برخی‬ ‫مراسم های رســمی به جای رئیس جمهور شــرکت داشته‬ ‫اســت‪ .‬بنابراین این شــاید برای اندک موردهایی باشد که‬ ‫تصویر حســین فریدون در غیاب رئیس جمهوری و جایی‬ ‫بسیار دورتر از برادر بزرگ تر منتشر شده است‪.‬‬ ‫در این مدت هــر جایی که حســن روحانــی حضور‬ ‫داشــته‪ ،‬چهره حســین فریدون را در پس زمینه عکس ها‬ ‫می یافتید و بی دلیل نیســت کــه غربی ها او را «چشــم و‬ ‫گوش» رئیس جمهوری ایران می دانند‪.‬‬ ‫سیاست‬ ‫سال سیاست ورزی‬ ‫سعید جلیلی در سال ‪ 95‬چگونه رفتار خواهدکرد؟‬ ‫‪3‬‬ ‫خیلی ها اعتقــاد دارند که نتیجه انتخابات ســال ‪92‬‬ ‫حاصل دو قطبــی پدید امده میان ســعید جلیلی و حســن‬ ‫روحانــی اســت‪ .‬او خیلــی دیــر وارد پروســه انتخابــات‬ ‫ریاســت جمهوری یازدهم شــد امــا خیلی از معــادالت را‬ ‫تحت تاثیر حضورش قرار داد‪.‬‬ ‫سعید جلیلی که جایگزین علی الریجانی در مسئولیت‬ ‫دبیری شــورای عالــی امنیت ملی بــود‪ ،‬معــاون امریکا و‬ ‫اروپای وزارت امور خارجه هم بوده است‪ .‬وی از گزینه های‬ ‫جدی برای تصدی وزارت امور خارجه هنگام تعیین دولت‬ ‫احمدی نژاد بود‪.‬‬ ‫سعید جلیلی ‪50‬ساله متولد سال‪ 1344‬در شهر مشهد‬ ‫است‪ .‬او دانش اموخته دانشگاه امام صادق (ع) در مقطع‬ ‫دکترای علوم سیاسی و از پرسنل باسابقه وزارت امور خارجه‬ ‫بوده است‪.‬‬ ‫پایان نامــه مقطــع دکتــرای جلیلــی در خصــوص‬ ‫سیاست خارجی اسالمی به صورت کتاب منتشر شده و در‬ ‫کشور لبنان نیز به زبان عربی ترجمه و انتشار یافته است‪.‬‬ ‫او به زبان های عربی و انگلیســی اشناست و از سال‬ ‫‪ 1368‬در مسئولیت های اجرایی بســیاری فعالیت داشته‬ ‫که از جمله انها‪ ،‬وابســته سیاسی در ســال ‪ ،1368‬رئیس‬ ‫اداره بازرسی در ســال ‪ ،1370‬دبیر ســوم در سال ‪،1371‬‬ ‫دبیر دوم در سال ‪ 1373‬و دبیر اول در سال ‪ 1374‬و رایزن‬ ‫ســوم در ســال ‪ 1376‬بوده اســت‪ .‬همچنین او به عنوان‬ ‫معاون اداره امریکای شــمالی و مرکزی در ســال ‪،1376‬‬ ‫رایزن دوم در ســال ‪ ،1377‬مشــاور رئیس جمهور در سال‬ ‫‪ 1383‬و معــاون اروپا و امریــکای وزارت خارجه در ســال‬ ‫‪ 1384‬مشغول بوده است‪ .‬سعید جلیلی اما از انتهای دوره‬ ‫محمود احمدی نژاد ترجیح داد وارد دنیای سیاست شود‪ .‬او‬ ‫به انتخابات ریاست جمهوری امد و با حسن روحانی رقابتی‬ ‫داغ حول محور پرونده هسته ای را شکل داد‪ .‬او البته پیروز‬ ‫این انتخابات نبود اما این مساله موجب نشد که او از عزمش‬ ‫برای ورود به دنیای سیاست دست بکشد‪.‬‬ ‫جلیلی چند سخنرانی داشته که از مواضعش می توان‬ ‫فهمید او همچنان در راس قطب فکری و گفتمانی مقابل‬ ‫دولت قرار دارد‪ .‬باید دید ایا او بنــا دارد که نامزد انتخابات‬ ‫سال ‪ 96‬باشد؟‬ ‫دیپلمات‬ ‫خوش پوش‬ ‫صادق خرازی یک بار‬ ‫استعفا داد‪ ،‬نامزد‬ ‫انتخابات هم نشد‬ ‫‪4‬‬ ‫صادق خرازی بدون شــک یکــی از چهره های مهم‬ ‫سال ‪ 94‬بوده اســت‪ .‬او یک مصاحبه جنجالی با هفته نامه‬ ‫مثلث انجام داد و حاشــیه های این مصاحبــه انچنان زیاد‬ ‫بود که حتی او ترجیح داد از حزب تازه تاسیس خود استعفا‬ ‫دهد‪ .‬یک رویداد غیرمنتظره برای حزب تازه تاســیس ندا‬ ‫که با امیدهای فراوانی به انتخابات مجلس نگاه می کرد‪.‬‬ ‫داستان یک استعفا‬ ‫امد‪ ،‬اما کاندیدا نشد!‬ ‫چهره ها‬ ‫به زمان نام نویســی نامزدها که نزدیک شدیم خبرها‬ ‫حکایت از قطعی شــدن نامــزدی صادق خرازی داشــت‪.‬‬ ‫حتی گفته می شد که حزب ندا بنا دارد به صورت مستقل در‬ ‫سراسر کشور لیست منتشــر کند‪ .‬در روز ثبت نام اما اگر چه‬ ‫صادق خــرازی در میان اعضای حزبش راهی ســاختمان‬ ‫خیابان فاطمی شد اما برخالف هم حزبی هایش او ترجیح‬ ‫داد که ثبت نام نکند‪.‬‬ ‫صادق خــرازی درباره ایــن اقدامش گفته اســت‪:‬‬ ‫«به خاطر جوان هایی که در کشــور وجود دارند و برای بها‬ ‫دادن به انها امثال من باید کنــار برویم و به همین دلیل بنا‬ ‫ندارم در انتخابــات اینده مجلس کاندیدا شــوم‪ .‬خودم ر ا‬ ‫ریزه خوار خوان گسترده جوان های سرزمین مان می دانم‬ ‫و معتقدم تا جوان های با فضیلت در کشور وجود دارند انها‬ ‫باید بیایند و نقش خود را ایفا کنند‪».‬‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫همه چیــز از یک مصاحبه شــروع شــد؛ گفت وگوی‬ ‫صادق خرازی با هفته نامه مثلــث‪ .‬جایی از مصاحبه که او‬ ‫گفته بــود‪« :‬من اصالح طلبی که نمادش خارج از کشــور‬ ‫باشــد و پول بگیرد را قبول ندارم‪ .‬اینکه بروند و اتهام بزنند‬ ‫و بد و بیراه بگویند و شــانتاژ کنند را قبول ندارم‪ .‬کســانی را‬ ‫یادم است که در دورانی که سفیر بودم با خارجی ها مذاکره‬ ‫می کردند و به دشــمن گرا می دادند؛ من انهــا را به عنوان‬ ‫اصالح طلب قبول ندارم‪ .‬لیست شان را هم دارم و اگر قرار‬ ‫باشــد روزی ارائه دهم‪ ،‬ارائه خواهم داد‪ .‬منتها به سیستم‬ ‫امنیتی نخواهم داد و اگــر بخواهم بدهم بــه مردم ایران‬ ‫ارائه می دهم که بدانید این اقا در دوره اصالحات با فالن‬ ‫مقام ارشد اروپایی یا فرانسوی یا فالن مقام ارشد امریکایی‬ ‫پنهانی مذاکره کرده و گرا داده است‪ ».‬بعد از این مصاحبه‬ ‫حمالت سنگینی از سوی چهره های رادیکال اصالح طلب‬ ‫به صــادق خرازی وارد شــد و کار به انجا رســید که صادق‬ ‫خرازی در مصاحبه بــا روزنامه اعتماد گفــت که منظورش‬ ‫از این جمالت اصالح طلبان نبوده اســت‪ .‬او توضیحات‬ ‫کاملی در این مورد و البته چنــد روز بعد در مصاحبه دیگری‬ ‫به صورت شــفاف تر مواضعش را در مورد اصالح طلبان و‬ ‫خاتمی هم بیان کرد‪ .‬اینها البته موجب نشــد که از حجم‬ ‫حمالت کاسته شود‪.‬‬ ‫ماجرا انجا بعد بیشتری به خود گرفت که محمد علی‬ ‫ابطحی و احمد پورنجاتی و عبداللــه رمضان زاده حمالت‬ ‫جدیدی علیه این چهره سیاسی انجام دادند‪ .‬یک مجادله‬ ‫رسانه ای راه افتاد و دست اخر باز صادق خرازی زیر ذره بین‬ ‫رســانه ها و اهل سیاســت قرار گرفــت‪ .‬او موضوع بحث‬ ‫شده بود‪.‬‬ ‫انچــه در نهایــت رخ داد ایــن بــود کــه بــه صورت‬ ‫غیرمنتظره ای ناگهان نامه استعفای او منتشر شد‪ .‬متنی که‬ ‫صادق خرازی در ان چنین نوشته بود‪«« :‬ندا» قائم به یک‬ ‫فرد و یک فکر نیست؛ ندا خواســت جوانان اصالح طلبی‬ ‫اســت که نه در فکر نفی و نه در اندیشــه نقض دیگران‪ ،‬با‬ ‫هدف یاری رساندن به تحقق ارمان های بزرگ اصالحات‬ ‫گام نهادند‪ .‬برای من در این میانه عمر‪ ،‬لذتی بزرگ و درسی‬ ‫اموزنده بود حضــور در جمع نداییان و بالیــدن به اعتماد و‬ ‫اعتبارشان و بر این خادمیت و خدمت نیز رشک و مباهات‬ ‫ورزیده و بــر اراده اســتوارتان درود می فرســتم‪ .‬اما برای‬ ‫گام های بزرگ نیاز به هموار کردن زمین است‪ .‬شما جوانان‬ ‫بزرگ این مرز و بوم که همیشــه تاریخ حماســه افریدید‪،‬‬ ‫این بار هم خالق فرصت های بــزرگ خواهید بود‪ .‬بودن یا‬ ‫نبودن یک فرد‪ ،‬خللی در این عزم جمعی به سوی اینده ای‬ ‫مشــحون از بردبــاری‪ ،‬اخالق گرایی‪ ،‬تحمــل مخالف و‬ ‫اعتالی ارزش های اجتماعی پدید نخواهد اورد‪ .‬با این باور‬ ‫ســترگ‪ ،‬با این دل امیدوار و با این دیده منتظر‪ ،‬از ریاست‬ ‫شورای مرکزی حزب ندای ایرانیان استعفا می دهم‪».‬‬ ‫این یــک اتفــاق مهم در جنــاح اصالح طلــب بود‪.‬‬ ‫حاال اقاصادق یک گام جلوتر از منتقــدان افتاده بود‪ .‬اما‬ ‫بالفاصله سخنگوی حزب ندای ایرانیان در گفت وگویی به‬ ‫انتشار خبر استعفای دکتر صادق خرازی از ریاست شورای‬ ‫مرکزی حزب ندای ایرانیان دست زد‪.‬‬ ‫حسنیونسیگفتکهبحثمربوطبهاستعفایرئیس‬ ‫شورای مرکزی از این ســمت صحت دارد که البته مطابق‬ ‫روال اساســنامه و ایین نامه‪ ،‬شــورای مرکزی حزب ندای‬ ‫ایرانیان درخصــوص پذیرش یا عدم پذیرش این اســتعفا‬ ‫تصمیم می گیرد‪ .‬این استعفا البته در نهایت پذیرفته نشد‪.‬‬ ‫‪51‬‬ ‫سیاست‬ ‫مجادله با محمود!‬ ‫اسحاق جهانگیری از چهره های سال ‪ 94‬است‬ ‫چهره ها‬ ‫‪52‬‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫‪5‬‬ ‫اســحاق جهانگیری از چهره های مهم دولت حسن‬ ‫روحانی اســت‪ .‬او نزدیکترین فرد در دولت حسن روحانی‬ ‫به هاشمی رفســنجانی به شــمار مــی رود و عضویتش در‬ ‫حزب کارگزاران ســازندگی هم بر وجهه حزبــی او افزوده ‪،‬‬ ‫البته حزبی که بدنه سیاسی هاشــمی رفسنجانی به شمار‬ ‫می رود‪ .‬اما اسحاق جهانگیری امسال از جهات دیگری هم‬ ‫خبر ساز بوده است‪ .‬بعد از ماجرای جدال او و حمید بقایی که‬ ‫منتهی به بازداشت معاون رئیس جمهور سابق شد‪ ،‬محمود‬ ‫احمدی نژاد شخصا وارد میدان شــد و رسما از معاون اول‬ ‫دولت حسن روحانی شکایت کرد‪.‬‬ ‫ماجرا از این قرار بود که یک سایت نزدیک به محمود‬ ‫احمدی نژاد اعالم کــرد رئیس دولت های نهــم و دهم از‬ ‫معاون اول حســن روحانی به قوه قضائیه شــکایت کرده‬ ‫ت بهار نوشــته بود که این شکایت نامه از سوی‬ ‫است‪ .‬سای ‬ ‫عادل حیدری‪ ،‬وکیل احمدی نژاد ارائه شــده اســت‪ .‬این‬ ‫سایت دلیل شکایت را «اســتمرار افتراها و اکاذیب نسبت‬ ‫داده شده از سوی اقای اســحاق جهانگیری‪ ،‬معاون اول‬ ‫دولت یازدهــم علیه دولت های نهم و دهــم» اعالم کرد‪.‬‬ ‫وکیل احمدی نــژاد در این باره گفته بود‪« :‬اقای اســحاق‬ ‫جهانگیری در ســال های اخیر با هــدف تخریب باورهای‬ ‫مردم و تشویش در اذهان عمومی‪ ،‬اقدام به طرح اتهامات‬ ‫ بی اســاس علیه دولــت قبل کرده که در ســطح وســیعی‬ ‫در رســانه های مکتوب و شــبکه های مجــازی و صوتی و‬ ‫تصویری منتشر شده اســت‪ ».‬از قرار معلوم این شکایت‬ ‫بر ســر «اظهارات جهانگیری درباره واردات ‪ ٧٢٠‬میلیارد‬ ‫دالری در طول هشــت ســال دولت هــای نهــم و دهم و‬ ‫سرنوشت ‪ ٩٥٠‬میلیارد دالر درامد ارزی» است‪ .‬این شکایت‬ ‫و رسانه ای شــدن ان موجب شد اســحاق جهانگیری هم‬ ‫واکنش نشان دهد‪ .‬دفتر او اعالم کرد‪« :‬از طرح شکایت‬ ‫اقای احمدی نــژاد در دســتگاه قضایی اســتقبال کرده و‬ ‫مستندات تخلفات و سوءمدیریت های اقای احمدی نژاد‬ ‫را به مرجع قضایی تسلیم خواهیم کرد‪».‬‬ ‫از شواهد پیدا بود که دو طرف گویا از اینکه با یکدیگر‬ ‫به مجادله بپردازند راضی هســتند‪ .‬به یک معنا گویا هر دو‬ ‫طرف از این پلن پدید امده اهدافی را متصور شده بودند که‬ ‫می تواند برای اینده سیاسی شان ره توشه داشته باشد‪ .‬شاید‬ ‫اگر به زبان حسن روحانی بخواهیم تعبیر کنیم البد این یک‬ ‫بازی برد‪ -‬برد بوده است‪.‬‬ ‫در مورد دالیل پیروزی حســن روحانــی در انتخابات‬ ‫حتما باید گفت انتقادات او از محمــود احمدی نژاد و البته‬ ‫وضع وقت‪ ،‬یکــی از مهمتریــن مولفه ها بوده اســت‪ .‬او‬ ‫خودش بارها دولت قبل را مورد نقد قرار داده است‪ .‬اما از او‬ ‫که بگذریم این اسحاق جهانگیری است که میان دولتی ها‬ ‫بیشــترین انتقادات را به احمدی نژادی ها داشــته است‪.‬‬ ‫او در یکی از ســخنرانی هایش که با بازخوردهای فراوانی‬ ‫مواجه شد‪ ،‬گفته است‪« :‬دهه ‪ 80‬فرصت بی نظیری برای‬ ‫صنعتی شدن ایران بود که متاسفانه سوءمدیریت ها باعث‬ ‫شد این فرصت را از دست بدهیم‪ .‬بین سال های ‪ 84‬تا ‪92‬‬ ‫درامدهای ارزی کشــور به ‪ 950‬میلیارد دالر رسید و این در‬ ‫حالی بود که در زمان تبدیل حساب ذخیره ارزی به صندوق‬ ‫توســعه ملی‪ ،‬موجودی این حســاب صفر بــود‪ ،‬در حالی‬ ‫که باید بیش از ‪150‬میلیارد دالر موجودی حســاب ذخیره‬ ‫می داشتیم‪».‬‬ ‫معاون اول رئیس جمهور با طرح این سوال که پس‬ ‫‪ 950‬میلیارد دالر درامد ارزی کشــور چه شد‪ ،‬اظهار داشته‬ ‫اســت‪« :‬ما معتقدیم ‪ 700‬میلیارد دالر صرف واردات شده‬ ‫که این مساله بهترین دفاع از دولت گذشته است‪ ،‬اگر برخی‬ ‫اصرار دارند که واردات در ان زمان کم بوده پس مسئوالن‬ ‫وقت باید پاسخ دهند که بقیه منابع ارزی کجاست‪».‬‬ ‫واکنش رسانه ها و افراد نزدیک به احمدی نژاد در این‬ ‫مورد نیز البته جالب اســت‪ .‬انها در انتقاد از این اظهارنظر‬ ‫جهانگیری که اتفاقا در کنفرانس خبری روحانی نیز تکرار‬ ‫شــده بود‪ ،‬نوشــته اند‪« :‬در خصــوص ‪ 950‬میلیــارد دالر‬ ‫درامدهای ارزی هم باید گفت کــه دولت های نهم و دهم‬ ‫به رغم عملکرد ضعیفی که در برخی از بخش های اقتصاد‬ ‫کشور از خود به نمایش گذاشتند‪ ،‬در بخش درامدهای ارزی‬ ‫با وجود شدت گرفتن تحریم ها توانستند ‪ 950‬میلیارد دالر‬ ‫درامد ارزی برای کشور خلق کنند که این نکته بسیار مهم و‬ ‫حائزاهمیت است‪ .‬این مسئوالن دولت تدبیر و امید هستند‬ ‫که باید پاسخ دهند چرا به رغم اینکه داعیه تعامل با جهان‬ ‫را دارند نتوانســته اند قیمت نفت را ان طور که می خواهند‬ ‫تنظیم کنند و در این زمینه با ســایر کشورهای عضو اوپک‬ ‫که ادعای دوســتی و تنش زدایی در قبال انها را داشــتند‪،‬‬ ‫تعامل کنند‪ .‬بنابراین می توان بــه ‪ 950‬میلیارد دالر درامد‬ ‫ارزی طور دیگری هم نگاه کرد و این مقدار درامد تنها جنبه‬ ‫منفی ندارد و می توان به ان افتخار هم کرد‪ .‬اما نکته بعدی‬ ‫که به نظر می رســد‪ ،‬دولتمردان تدبیــر و امید به خصوص‬ ‫اقای جهانگیری که ســابقه حضور در دســتگاه اجرایی در‬ ‫ســال های گذشــته هم را در کارنامه خود دارد به ان توجه‬ ‫نکرده‪ ،‬این است که هزینه های ارزی یا ارزبری لزوما مربوط‬ ‫به دولت نیست‪ .‬اینکه این واژه ‪ 720‬میلیارد دالر واردات در‬ ‫سال های ‪ 84‬تا ‪ 91‬انجام شده را نمی توان تماما به دولت‬ ‫نسبت داد‪».‬‬ ‫در بخش دیگــری از این دفاعیه که در ســایت های‬ ‫احمدی نژادی منتشر شده امده است‪« :‬نکته بعد که اقای‬ ‫جهانگیری و دوستانش در دولت باید به ان پاسخ دهند این‬ ‫است که ایا واردات فی نفسه خوب است یا بد؟ ما نباید نقش‬ ‫واردات را در فرایندهای تجاری نادیده بگیریم‪ ،‬چیزی که‬ ‫بیش از حجم واردات مهم اســت‪ ،‬ترکیب واردات است‪.‬‬ ‫دولتمردان برای تحلیل سال های گذشــته‪ ،‬باید تحلیلی‬ ‫ارائه دهند که در دولت قبل ترکیب واردات و موارد استفاده‬ ‫ان چه بوده اســت‪ .‬مثال دولت گذشــته معتقد اســت که‬ ‫پروژه هــای عمرانی و صنعتــی زیادی را کلیــد زده و تعداد‬ ‫زیادی را هم به اتمام رســانده اســت‪ .‬این نشان می دهد‬ ‫بخشی از درامدهای ارزی صرف تامین کاالهای سرمایه ای‬ ‫و تجهیزات این گونه پروژه ها شده است‪ .‬بنابراین مشخص‬ ‫می شــود که توجه دولت و بخش خصوصی در ان زمان به‬ ‫تکمیل ظرفیت های تولید و ســرمایه گذاری های صنعتی‬ ‫بوده است‪ .‬به یاد داریم در ســال های گذشته به رغم نقاط‬ ‫ضعفی که دولت قبل داشــت‪ ،‬ظرفیت عظیمی در فوالد و‬ ‫سیمان به وجود امد‪ .‬ســیمان که ما وارد کننده ان بودیم‪،‬‬ ‫تبدیل به رتبه یک صادرکنندگان شدیم‪».‬‬ ‫کنایه های ارزی‬ ‫اما هفتم اردیبهشــت ســال ‪ ۹۴‬نیــز بار دیگــر این‬ ‫جهانگیری بود که با اشاره به ایجاد حساب ذخیره ارزی در‬ ‫برنامه سوم توسعه در همایش ملی کار گفت‪« :‬وقتی دولت‬ ‫هشتم این حســاب را به دولت نهم تحویل داد حدود ‪ ۱۰‬تا‬ ‫‪ ۱۲‬میلیارد دالر موجودی نقدی حساب ذخیره ارزی بود‪ .‬اما‬ ‫استفاده بی رویه از این حساب سبب شد مجمع تشخیص‬ ‫مصلحت به این نتیجه برسد که به جای حساب ذخیره ارزی‬ ‫صندوق توسعه ملی زیر نظر روسای قوا شکل بگیرد‪ .‬اخیرا‬ ‫گزارشی از دســتگاه نظارت دیدم که در ان گفته شده بود‬ ‫طبق قوانین برنامه و بودجه سوم و چهارم می بای د موجودی‬ ‫حســاب ذخیره ارزی در زمان ایجاد صندوق توســعه ملی‬ ‫‪ ۱۷۰‬میلیارد دالر باشــد اما زمانی که این صندوق تشکیل‬ ‫شــد‪ ،‬هیچ ارزی در ان نبــود و در واقع موجــودی ان صفر‬ ‫شده بود!»‬ ‫همچنین اســحاق جهانگیــری ‪ ۱۸‬خرداد امســال‬ ‫در مراســم اغاز عملیات اجرایی پاالیشــگاه های میعانات‬ ‫گازی سیراف درباره نحوه اجرای سیاست های کلی اصل‬ ‫‪ ۴۴‬قانون اساســی در دولــت قبل گفت‪« :‬در ســال های‬ ‫قبــل واگذاری هایی انجام شــد‪ .‬پولش را هــم گرفتند که‬ ‫مــا نمی دانیم ایــن پول ها چه شــد؟ هیچ کــس هم هیچ‬ ‫وقت رســیدگی نخواهد کرد‪ .‬بیش از صد میلیــارد دالر از‬ ‫کارخانه های مهم در بخش های مختلف از جمله مخابرات‪،‬‬ ‫فوالد‪ ،‬پاالیشــگاه‪ ،‬نیروگاه و معــادن مــس را فروختند و‬ ‫ان شاءالله که پولش را در راه پیشــرفت کشور هزینه کرده‬ ‫باشــند!» اما ‪ ۳۰‬تیرماه نیــز معــاون اول رئیس جمهور در‬ ‫جلسه ســتاد هماهنگی مبارزه با مفاســد اقتصادی گفت‪:‬‬ ‫«پرونــده بابــک زنجانــی‪ ،‬پرونــده ای منحصر به فــرد‬ ‫بود که بــه دلیــل ســوء مدیریت و بی تدبیری در گذشــته‬ ‫ایجاد شد‪».‬‬ ‫سیاست‬ ‫سال سخت‬ ‫‪6‬‬ ‫علی اکبر والیتی از مدافعان سرسخت تیم هسته ای بوده است‬ ‫منصفانه این اســت که بگوییم در کنــار محمد جواد‬ ‫ظریف این علی اکبر والیتی بوده است که تمام تالشش را‬ ‫برای حمایت از تیم هسته ای انجام داده است‪ .‬او از همان‬ ‫ابتدای مذاکرات مقابل مخالفان تیم هســته ای ایستاد و‬ ‫حتی به دلیل همیــن مواضعش چند بار بــا انتقادهای تند‬ ‫دوستان هم جناحی اش مواجه شد‪.‬‬ ‫او البته فقط یک دیپلمات نیست‪ .‬والیتی در خردادماه‬ ‫ســال ‪ ۱۳۷۶‬از کاندیداتوری علی اکبر ناطق نوری حمایت‬ ‫کــرد‪ .‬در ســال ‪ ۱۳۸۴‬تصمیم گرفت خــودش کاندیدای‬ ‫انتخابات ریاست جمهوری شود ولی به محض نامزد شدن‬ ‫اکبر هاشمی رفســنجانی به نفع اکبر هاشمی رفســنجانی‬ ‫کناره گیری کرد‪.‬‬ ‫در ســال ‪ ۱۳۹۲‬در یازدهمیــن دوره انتخابــات‬ ‫ریاست جمهوری او نیز نامزد انتخابات شد و با کسب حدود‬ ‫شش درصد ارا در میان شش نامزد حاضر در این انتخابات‬ ‫در رتبه پنجم قرار گرفت‪ .‬در این انتخابات والیتی به همراه‬ ‫محمدباقر قالیباف و غالمعلی حدادعــادل ائتالفی به نام‬ ‫‪ ۲+۱‬تشکیل داده بودند که سخنگوی ان حسین مظفر بود‪.‬‬ ‫از این ائتالف غالمعلی حدادعادل کنــار رفت و در نتیجه‬ ‫والیتی و محمدباقر قالیباف باقی ماندند‪ .‬در این انتخابات‬ ‫وی عالءالدیــن بروجــردی را به عنــوان رئیــس کارگروه‬ ‫سیاسی‪ ،‬محمد نهاوندیان استاد برجسته دانشگاه و رئیس‬ ‫اتاق بازرگانی ایران را به عنوان رئیس کارگروه اقتصادی و‬ ‫نوید ادهم دبیر شورای عالی اموزش و پرورش را به عنوان‬ ‫رئیــس کارگروه فرهنگی و حســین انتظامــی عضو هیات‬ ‫نظارت بر مطبوعات را به عنوان ســخنگوی خود منصوب‬ ‫کرده بود‪ .‬والیتی همچنین در ســومین مناظره انتخاباتی‬ ‫با محوریت سیاســت داخلی و خارجی‪ ،‬انتقادات شدیدی‬ ‫از عملکرد ســعید جلیلی‪ ،‬دبیر شــورای عالــی امنیت ملی‬ ‫کرد و حتی اظهار داشت مذاکرات سعید جلیلی نتیجه ای‬ ‫جز تشدید تحریم ها نداشته اســت‪ .‬در این مناظره والیتی‬ ‫تلویحا از اقدامات انجام شــده در دوره ریاســت جمهوری‬ ‫هاشمی رفســنجانی و حجت االسالم سید محمد خاتمی و‬ ‫عملکرد دکتر حسن روحانی در شــورای عالی امنیت ملی‬ ‫حمایت کرد‪.‬‬ ‫در انتخابــات اخیر هم علی اکبر والیتــی در ائتالف‬ ‫اصولگرایان حاضر شد و از این اقدام اصولگرایان حمایت‬ ‫کرد‪.‬‬ ‫تهدید به سیمان ریختن‬ ‫‪7‬‬ ‫علی اکبر صالحی سال ‪ 94‬را پرچالش پشت سرگذاشت‬ ‫علی اکبر صالحی در ســال ‪ 94‬از جمله افرادی بوده‬ ‫که مورد توجه رسانه ها قرار گرفته است‪ .‬شاید کسی فکر‬ ‫نمی کرد روزی علی اکبر صالحی را ایــن چنین برافروخته‬ ‫و عصبانــی و در حال فریاد زدن ببینیم‪ .‬شــاید همه عادت‬ ‫داشتند همیشــه او را به رســم سا ل های گذشــته‪ ،‬بدون‬ ‫حاشیه ببینند‪ .‬فردی با طبع لطیف که با همه طیف ها کنار‬ ‫امده و در دولت های متفاوتی مسئولیت داشته است‪ .‬اما‬ ‫او و بهارستان در سال گذشــته لحظات بسیار متفاوتی را‬ ‫سپری کردند‪ .‬او در مورد اتفاقات کمیسیون برجام چندبار‬ ‫واکنش های متفاوتی نشان داد و در مهمترین واکنش خود‬ ‫در روز جنجالی مجلس یکباره پای تریبون رفت و با صدای‬ ‫بلند از تهدید شدنش به قتل سخن گفت‪.‬‬ ‫درباره اقای دیپلمات‬ ‫روز عجیب اقای صالحی!‬ ‫اما ماجــرای جنجال اقــای صالحــی در مجلس که‬ ‫مخالفان دولت از ان به عنوان فیلم هندی و موافقان دولت‬ ‫از ان به عنوان حرکت شــجاعانه صالحی یاد می کنند‪ ،‬چه‬ ‫بود؟ ماجرا از این قرار است که در جریان بررسی کلیات طرح‬ ‫مربوط به نحوه اجرای برجام‪ ،‬صالحی به نمایندگی از دولت‬ ‫پشت تریبون حاضر شــد و گفت ‪« :‬مذاکرات در چارچوب‬ ‫انجام شــده تا امروز ســکوت کردم اما چند روز پیش برای‬ ‫من در تلویزیــون ارزوی مرگ کردند‪ .‬اقایــی در تلویزیون‬ ‫گفت که ‪ 10‬ســال برنامه داریم‪ .‬این در حالی است که من‬ ‫‪ 66‬سال دارم و متوسط عمر ‪ 72‬سال است‪ .‬یعنی برای من‬ ‫ارزوی مرگ کردند‪ .‬برادر عزیزی در مجلس اینجا امد و خیلی‬ ‫عجیب با قسم جالله می گوید سیمان روی تو می ریزیم و تو‬ ‫را می کشــیم‪ .‬ایا این نحوه صحبت برای کسانی است که‬ ‫می خواهند خدمت به نظام کنند و بگویند سیمان‬ ‫روی شما می ریزیم و در قلب راکتور اراک دفن تان‬ ‫می کنیم؟» صالحی که از خدشه دار شدن مسائل‬ ‫در اظهارات برخی نمایندگان ســخن می گفت‪ ،‬با‬ ‫فریاد خطاب به انان که قصد بر هم زدن نظم جلسه‬ ‫مجلس را داشتند‪ ،‬گفت‪« :‬گوش کنید و حرف حق‬ ‫را بشنوید! ما که قرار است سیمان رویمان ریخته‬ ‫شود‪ ،‬دست کم حرفمان را گوش کنید!»‬ ‫حاال همه دنبال این بودند که چه کسی این‬ ‫تهدید را علیه صالحی مطرح کرده اســت‪ .‬مجید‬ ‫انصاری این تهدیــد را تایید کرد امــا از بردن نام‬ ‫نماینده خودداری کرد‪ .‬زمان زیادی طول نکشید‬ ‫که پیرموذن اعالم کرد این فرد کســی نبوده جز‬ ‫روح الله حسینیان‪.‬‬ ‫چهره ها‬ ‫چه کسی تهدید کرد؟‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫صالحی پس از اخذ دیپلم متوســطه‪ ،‬در سال ‪۱۹۶۸‬‬ ‫میالدی(‪ )۱۳۴۷‬به دانشــگاه امریکایی بیروت‬ ‫رفت و سه ســال بعد (‪ )۱۳۵۰‬لیســانس فیزیک‬ ‫گرفت ‪ .‬وی یک ســال بعد فوق لیسانس فیزیک‬ ‫خود را در ســال ‪ ۱۳۵۱‬خورشــیدی در دانشگاه‬ ‫‪ AUB‬گذرانــد و نهایتــا در ‪ ۱۳۵۶‬از ‪ MIT‬امریکا‬ ‫درجه دکترا در رشــته مهندسی هسته ای گرفت‪.‬‬ ‫پس از پیروزی انقالب‪ ،‬در سال ‪ ۱۳۵۸‬قائم مقام‬ ‫معاون اموزشــی دانشــگاه صنعتی شریف شد‪.‬‬ ‫اواسط دهه شصت همراه هیاتی به امریکا رفت‬ ‫تا از میان ایرانی های مقیم برای دانشــگاه های‬ ‫کشــور‪ ،‬هیات علمی جذب کنــد‪ .‬مدتی معاون‬ ‫اموزشی وزیر وقت علوم (دکتر ایرج فاضل) شد‪.‬‬ ‫اما پس از مدتی استعفا کرد و به بخش مهندسی‬ ‫هسته ای دانشکده مهندسی مکانیک دانشگاه‬ ‫شریف بازگشت‪ .‬صالحی در سال ‪ ۱۳۶۷‬به عنوان‬ ‫اولین رئیس دانشــگاه بین المللی اسالمی امام‬ ‫خمینی(ره) قزوین انتخاب شد‪ .‬اما به دلیل بیماری‪ ،‬رئیس‬ ‫وقت دانشگاه صنعتی شریف نتوانست در این سمت بماند‬ ‫و مجددا به ریاست دانشگاه صنعتی منصوب شد‪ .‬وی بین‬ ‫سال های ‪ ۱۳۶۱‬تا ‪ ۱۳۶۴‬و ‪ ۱۳۶۸‬تا ‪ ۱۳۷۲‬ریاست دانشگاه‬ ‫صنعتی شریف را برعهده داشت‪ .‬او پس از دو دوره ریاست بر‬ ‫این دانشگاه‪ ،‬به عنوان نماینده ایران در اژانس بین المللی‬ ‫انرژی اتمی انتخاب شــد که تا ســال ‪ ۱۳۸۲‬در این سمت‬ ‫مشغول کار بود‪.‬‬ ‫صالحی مســلط بــه زبان هــای انگلیســی‪ ،‬عربی و‬ ‫اســپانیولی اســت و با زبان های ترکی‪ ،‬فرانسوی و المانی‬ ‫اشــنایی دارد‪ .‬پــروژه غنی ســازی ‪ ۲۰‬درصدی ســوخت‬ ‫هسته ای و تبدیل ان به صفحات سوخت برای به کارگیری‬ ‫در راکتور تحقیقاتی‪ ،‬بنا به پیشنهاد دکتر صالحی اغاز و با‬ ‫موفقیت به انجام رسید‪ .‬او که در کارنامه اش وزارت خارجه‬ ‫دولت محمود احمدی نژاد را هم دارد در حساس ترین دوران‬ ‫ســازمان انرژی اتمی عهد ه دار ریاســت این سازمان شده‬ ‫اســت‪ .‬او از ماه های پایانی مذاکرات به تیم مذاکره کننده‬ ‫پیوســت و اگرچه هر از گاهی شایعاتی از اختالف او با تیم‬ ‫وزارت خارجه به گوش می رسد اما اکنون یکی از مدافعان‬ ‫تند و تیز و سخت توافق وین است‪.‬‬ ‫‪53‬‬ ‫بینالملل‬ ‫جنابدیپلمات‬ ‫محمدجواد ظریف توافق هسته ای را با ‪ 5+1‬امضا کرد‬ ‫عبدالرضا فرجی راد‬ ‫استاد ژئوپلتیک دانشگاه‬ ‫‪1‬‬ ‫طبیعی اســت در هــر کشــوری وزارت امــور خارجه‬ ‫نقش اساســی در پیشــبرد روابط خارجی دارد‪ ،‬معموال هر‬ ‫کشوری در روابط خارجی خود یک اســتراتژی دارد و این‬ ‫راهبرد در مسائل مختلف به نظر مقامات باالتر وزارت خارجه‬ ‫می رســد و اجرایی می شــود‪ .‬به نظر می رســد ایران هنوز‬ ‫به ان مرحله نرســیده که بتوانــد در کلیــت روابط خارجی ‬ ‫خود براســاس یک اســتراتژی عمل کنــد‪ .‬درواقع ایران‬ ‫باتوجه به سابقه ای که از قبل داشته تاکنون نتوانسته یک‬ ‫اســتراتژی درازمدت را تدوین کند اما در ارتباط با مسائلی‬ ‫مانند خاورمیانه یعنی مساله عراق‪ ،‬اسرائیل‪ ،‬روابط با غرب‬ ‫و‪ ...‬تا حدودی توانســته برخی راهکارهــا را تدوین کند‪.‬‬ ‫شاید از اول انقالب این راهکارها باتوجه به صحبت های‬ ‫حضرت امام مشخص شــد‪ .‬در دولت جدید که نزدیک به‬ ‫سه سال است روی کار امده و اقای محمد جواد ظریف نیز‬ ‫مسئولیت وزارت امور خارجه ان را برعهده دارد‪ ،‬یک راهکار‬ ‫میان مدت برای مسائل مهمی ‬ ‫که در روابط خارجی مان‬ ‫با انها چالش داشتیم‪،‬‬ ‫ایجــاد کــرد‪ .‬ایــن‬ ‫راهــکار به گونــه ای‬ ‫است که بتواند ما را به‬ ‫سرانجام مثبتی برساند‬ ‫و اقای ظریف در طول‬ ‫چنــد ســال گذشــته‬ ‫براساس این راهکار میا ن مدت مســائل سیاست خارجی‬ ‫ی که اقای‬ ‫کشور را در پیش گرفته است‪ .‬یکی از موار د مهم ‬ ‫ظریف با موفقیت ان را پیش برد‪ ،‬این است که در راستای‬ ‫پیشبرد روابط خارجی از تنش پرهیز کرده است‪ .‬حال انکه‬ ‫معموال برخی اوقات اتفاق می افتاد که در روابط خارجی‪،‬‬ ‫وزارت خارجه برای اینکه کاری را پیــش ببرد با ارگان های‬ ‫مختلفی که به نحوی نقشــی در روابط خارجی داشــتند‪،‬‬ ‫اختالف نظر پیدا می کرد و این موضوع طبیعتا روی اجرایی‬ ‫شدن کار تاثیر می گذاشت‪ .‬یکی از نکات مثبت در دولت‬ ‫فعلی و وزارت امور خارجه دولت یازدهم وجود دارد‪ ،‬اینکه‬ ‫هماهنگی های اولیه در داخل کشــور صــورت می گیرد و‬ ‫هنگامی که هماهنگی ها انجام شــد‪ ،‬پیشبرد کار صورت‬ ‫می گیرد که در ســرعت اجرایی شدن امور بســیار اثرگذار‬ ‫بوده است؛ بعضا نیز نتایج مثبتی نیز داشته است‪ .‬از جمله‬ ‫در مســاله برجام و توافق هســته ای نیز شــاهد بودیم که‬ ‫ایشان جزء به جزء با مقامات ارشد کشور و با دستگاه های‬ ‫ذی ربط و حتی با نمایندگان و افرادی که ذی نفع در قضیه‬ ‫بودند‪ ،‬مشــورت می کرد و در واقع ظریــف تالش می کرد‬ ‫نظرات انها را بگیــرد و یک اجماع در رابطه با این مســاله‬ ‫به وجــود بیاید و این اجمــاع منجر بــه نتیجه گیری مثبت‬ ‫به عمل شد‪ .‬در توافق هســته ای به این موضوع رسیدیم‬ ‫که در حال حاضر نیز مســیر خود را پیش می رود‪ ،‬هر چند‬ ‫فراز و نشــیب هایی طی اجرای طوالنی مدت از هشــت تا‬ ‫‪ 15‬سال خواهد داشــت‪ .‬با این حال مهم ان است که این‬ ‫موضوع در حــال حرکت بر ریل اســت‪ .‬دومین موضوعی‬ ‫که وزارت امور خارجه ما توانست به ان دست یابد‪ ،‬تعریف‬ ‫جایگاه خود در کشور بود‪ .‬متاسفانه در گذشته به خصوص‬ ‫در دولت گذشــته وزارت امور خارجه نقشــی در سیاســت‬ ‫خارجه یعنی مساله هســته ای و رابطه با کشورها نداشت؛‬ ‫بیشــتر این موضــوع از جانب ریاســت جمهــوری مطرح‬ ‫می شــد و مســائلی که وزارت خارجه قصد داشت‬ ‫انهــا را اجرایی کند‪ ،‬جلــوی ان گرفته‬ ‫می شد؛ از سوی دیگر وزارت امور‬ ‫خارجــه نیز در ســطح مدیریتی‬ ‫ان قدر قــوی نبود کــه بتواند‬ ‫کارها را به صورت گســترده‬ ‫بــا مشــورت و گرفتــن نظر‬ ‫ن پیش ببرد ؛ در واقع ‬ ‫دیگرا ‬ ‫سیاست اقناعی نداشت‪.‬‬ ‫حال انکه اقای دکتر ظریف یک سیاســت اقناعی دارد‪ ،‬با‬ ‫همه دست اندرکاران مرتبط با حوزه روابط خارجی مشورت‬ ‫می کند‪ ،‬روابــط عمومی بســیار باالیی دارد و ایــن روابط‬ ‫عمومی کمک می کند به اینکه مسائل را پیش ببرد‪ .‬موضوع‬ ‫مهم دیگر اینکه ایشان تسلط بسیار عالی به زبان انگلیسی‬ ‫دارند‪ ،‬به همین دلیل با مخاطب خود ارتباط بهتری برقرار‬ ‫می کند‪ .‬به همین دلیل در مذاکرات هسته ای و‪ ...‬موفق‬ ‫بوده است‪ .‬یک نکت ه که نباید از ان غفلت کرد این است که‬ ‫مذاکرات‪ ،‬تشریفات خاص خود را دارد و این مذاکرات ما‬ ‫با کشورهای قدرتمند جهانی براساس تشریفات بین المللی‬ ‫باید صورت بگیرد‪ ،‬اما الزم است یک وزیر یا معاون وزیر از‬ ‫خودش ه م ابتکاراتی داشته باشد که این ابتکارات بتواند در‬ ‫پیشبرد طرح یا نکته ای که در ذهن دارد‪ ،‬او را کمک کند‪.‬‬ ‫این بسیار مهم است‪ .‬در واقع شــخصیت فردی یک وزیر‬ ‫ب و ایجاد‬ ‫این است که چگونه بتواند نظر طرف مقابل را جل ‬ ‫دوستی کند و از این دوستی در راستای منافع ملی استفاده‬ ‫کند‪ .‬اقای دکتر ظریف این ویژگــی را دارد‪ .‬ما در ارتباط با‬ ‫برخی از کشورها حتی سفرایی داریم که این نکته را در خود‬ ‫می بینند و از این استفاده می کنند که طبیعتا روابط بهتری را‬ ‫با مقامات ان کشو ر پیش می برند‪ .‬اینها همان نکاتی است‬ ‫که یک دیپلمات همچون وزیر امور خارجه باید داشته باشد‬ ‫که در طول سه سال گذشته چنین بوده است‪ .‬هر چند وزیر‬ ‫امور خارج ه در مساله هسته ای که موضوعی بسیار شاخص‬ ‫در روابط خارجی کشور است‪ ،‬موفق بوده اما مسائل دیگر‬ ‫نیز در کشور وجود داشته که از جمله انها می توان به مسائل‬ ‫خلیج فارس‪ ،‬روســیه‪ ،‬اروپا‪ ،‬خاورمیانــه و‪ ...‬توجه کرد‪.‬‬ ‫اقای ظریف موفق بودند بنابراین نمی توان گفت که در این‬ ‫رابطه همه پشــتوانه وزارت امور خارجــه و همه انهایی که‬ ‫ایشان را حمایت می کنند در همان راستا و با همان سرعت‬ ‫حرکت می کنند‪ .‬طبیعی است که حفره هایی وجود دارد که‬ ‫باید این حفره ها پوشیده شــود تا بتوانیم از این فرصت به‬ ‫وجود امده بهره ببریم و عقب ماندگی کشــور در زمینه های‬ ‫مختلف را از بین ببریــم‪ .‬در این زمینه هنــوز به مرحله ای‬ ‫نرسیدیم که بتوانیم در سطح جهانی رابطه مان را با تک تک‬ ‫کشورها پیش ببریم‪ .‬به نظر می رسد اقداماتی در پیش است‬ ‫و احتمال می رود که بعد از توافق هسته ای و گفت وگوها با‬ ‫کشورهای اروپایی و مسائل مربوط به خاورمیانه از جمله در‬ ‫خصوص ســوریه و عراق بتوانیم فعال تر برخورد کنیم‪ .‬به‬ ‫نظر می رسد که فعالیت ها در ســطح رضایت بخشی وجود‬ ‫دارد‪ ،‬بنابراین با همان سرعت و قوتی که مساله هسته ای‬ ‫کشور دنبال شــد باید سایر مســائل دیگر به صورت جدی‬ ‫مورد پیگیری قرار گیرد تا بتوانیم عقب ماندگی ‪ 10‬ســاله را‬ ‫نه تنها جبران کنیم بلکه مســائل کشــور را به نحوی پیش‬ ‫ببریم کــه بتوانیم یک تحول اساســی در کشــور به وجود‬ ‫بیاوریم‪ .‬به عنوان مثال در حال حاضر نزدیک به یک سالی‬ ‫می شود که رابطه خوب ما با ترکیه دچار چالش شده است‪.‬‬ ‫هر چند این مشکل از سوی ترکیه صورت گرفته و اشتباهات‬ ‫این کشور است‪ .‬با این حال سفر نخست وزیر ترکیه باید به‬ ‫بهتر شدن اوضاع میان دو کشور منجر شود‪ .‬این موضوع‬ ‫نیازمند ابتکاراتی از سوی وزارت امور خارجه است‪ .‬بنابراین‬ ‫با طرح موضوعی ابتکاری از سوی کشــورمان و براساس‬ ‫سیاست اقناع باید مشکالت حل شود‪ ،‬تا انها احساس کنند‬ ‫ما به دنبال ضربه زدن به منافع ملی انها نیستیم‪.‬‬ ‫باتوجه به اشتباهاتی که انها داشتند‪ ،‬ایران می تواند‬ ‫از اشــتباهات انها گذر کند و این موضــوع نیازمند طراحی‬ ‫و نگاه جدید است که از سفر نخســت وزیری این کشور به‬ ‫ایران و ســفر وزیر امور خارجه به ترکیه و‪ ...‬نشــان دهنده‬ ‫ان اســت که چنین موضوعی مدنظر هر دو کشــور است‪.‬‬ ‫محمد جواد ظریف نیز توانمندی و دانش الزم برای حل این‬ ‫موضوع در قالب ابتکار جدید را دارد که در سایر زمینه ها نیز‬ ‫مسلما صورت خواهد گرفت‪.‬‬ ‫بینالملل‬ ‫مرد متوهم‬ ‫امنیت‪ ،‬اردوغان را برنده کرد‬ ‫سیامک کاکایی‬ ‫کارشناس مسائل ترکیه‬ ‫‪2‬‬ ‫چهره ها‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫رجب طیب اردوغان در سال ‪ ۱۹۵۴‬در شهر استانبول‬ ‫به دنیا امد‪ .‬خانــواده او جــز و مهاجران گرجــی در ترکیه‬ ‫بودند‪ .‬اردوغان پس از چندبار ناکامی برای ورو د به پارلمان‬ ‫ترکیه‪ ،‬در نهایت توانســت با ورود حزب رفاه به پارلمان‪ ،‬از‬ ‫منطقه اســتانبول به عنوان نماینده پارلمان انتخاب شود‪.‬‬ ‫سه سال بعد‪ ،‬وی شهردار استانبول شد و در طول این مدت‬ ‫توانســت با اقداماتش نظر افکارعمومی ترکیــه را متوجه‬ ‫خود کند و در ‪ ۱۴‬مارس ‪ ۲۰۰۳‬به عنوان رهبر حزب عدالت‬ ‫و توسعه بیست و هفتمین نخست وزیر ترکیه شد و در نهایت‬ ‫اردوغان در انتخابات ریاست جمهوری ترکیه در سال ‪۲۰۱۴‬‬ ‫موفق شــد با شکســت دادن رقبایش‪ ،‬به عنوان نخستین‬ ‫رئیس جمهور این کشور با رای مستقیم مردم انتخاب شود‪.‬‬ ‫اردوغان شخصیت کاریزماتیکی داشته و خود یکی از‬ ‫موسسان حزب عدالت و توسعه است‪ .‬در گذشته در ترکیه‬ ‫پیش از حزب اک پارتی‪ ،‬احزاب اسالمگرایی مانند فضیلت‬ ‫و رفاه فعالیــت می کردند که بعدها از میان انها شــاخه ای‬ ‫ایجاد شد که از ان به عنوان شاخه تکنوکرات ها نام بردند‪.‬‬ ‫افرادی مانند اردوغان و عبدالله گل در این شــاخه حضور‬ ‫داشتند که نهایتا با حزب عدالت و توســعه در سال ‪2003‬‬ ‫وارد صحنه سیاسی شد و از ان زمان تاکنون در این صحنه‬ ‫حضور دارد‪.‬‬ ‫اردوغان در سه دوره نخســت وزیر این کشور بوده و‬ ‫اکنون در کاخ ریاست جمهوری ترکیه به عنوان رئیس جمهور‬ ‫این کشــور حضور دارد‪ .‬اما این نهاد نمی تواند روح ناارام‬ ‫سیاســی اردوغان را تامین کند‪ ،‬بر همین اساس اکنون با‬ ‫گذشت بیش از یک سال از ریاست جمهوری وی‪ ،‬اردوغان‬ ‫تالش می کند که یک رئیس جمهور در حاشــیه نباشد‪ .‬در‬ ‫همین راستا‪ ،‬در صدد است که ساختارهای سیاسی ترکیه‬ ‫را از طریق ایجاد یک قانون اساســی جدید تغییر دهد‪ .‬او‬ ‫این تغییرات را با هدف تغییر سیســتم پارلمانی به سیستم‬ ‫ریاســت جمهوری برای ایجاد اختیارات بیشــتر برای خود‬ ‫دنبال می کنــد‪ .‬وی به دنبال شــیوه حکومتــداری همانند‬ ‫سیســتم ریاســت جمهوری در امریکا ســت‪ .‬بنابراین این‬ ‫اقدامات اردوغان را باید در راســتای شــکل دهی نگرش‬ ‫فکری و سیاسی خود در حکومت ترکیه تلقی کرد‪.‬‬ ‫با این وجود بسیاری از منتقدان چه در سطح داخلی‬ ‫و چه در سطح بین المللی بر این باورند که اردوغان رویکرد‬ ‫انحصارگرایی قدرت را در اداره کشور در پیش گرفته است‪.‬‬ ‫حتی برخی از رهبــران احزاب اپوزیســیون در ترکیه مانند‬ ‫کمال قلیچدار اوغلو‪ ،‬رهبر حزب مردم جمهوریخواه از لفظ‬ ‫«دیکتاتوری» علیه اردوغان استفاده می کنند‪.‬‬ ‫در صحنه سیاست خارجی و در عرصه بین المللی نیز‬ ‫اردوغان تالش کرده که به عنوان رئیس جمهور همچنان‬ ‫در مدار سیاســتگذاری و طراح خط مشی ترکیه قرار گیرد‪.‬‬ ‫به همین دلیل برخی از تحلیلگران در این باره می گویند که‬ ‫اردوغان نه تنها یک رئیس جمهور در حاشــیه نبوده‪ ،‬بلکه‬ ‫خود گرداننده سیاست خارجی کشور است‪.‬‬ ‫همچنین برخی از تحلیلگــران معتقدند که اردوغان‬ ‫در راس حــزب عدالت و توســعه به دنبال اجــرای رویکرد‬ ‫نوعثمانگــر در ترکیه اســت‪ .‬در این باره باید بــر این نکته‬ ‫تاکید کرد که در چند ســال اخیر تحوالت منطقه ای بسیار‬ ‫و تاثیرگذاری رخ داده است ‪ .‬در گذشته اردوغان بر اساس‬ ‫اولویت های سیاست خارجی کشور به دنبال نو عثمان گری‬ ‫از نظــر فرهنگی و معنــوی در جامعه ترکیه بــود اما اکنون‬ ‫تحوالت منطقه ای سیاست خارجی ترکیه را درگیر خود کرده‬ ‫اســت‪ ،‬به خصوص بحران سوریه بر سیاســت های انکارا‬ ‫بسیار تاثیرگذار بوده است‪ .‬بر همین اساس همچنان شاهد‬ ‫رویکرد تهاجمی از سوی ترکیه در منطقه هستیم‪.‬‬ ‫در ســطح داخلی نیز یکی از دغدغه های پیشــروی‬ ‫ترکیه فتح الله گولــن‪ ،‬روحانــی در تبعید ترکیــه در ایالت‬ ‫پنســیلوانیای امریکا و اقدامــات پیروان وی اســت‪ .‬اگر‬ ‫بخواهیم سیاســت اردوغان درباره گولن و جنبش وابسته‬ ‫به وی را مورد تجزیه و تحلیل قرار دهیم در درجه اول باید‬ ‫بگوییم که اردوغان سیاستمدار بســیار زیرکی است‪ .‬وی‬ ‫پس از تاسیس حزب عدالت و توســعه برای تحکیم جای‬ ‫پای حزب حرکت کرد و در این مسیر با گروه های همفکر و‬ ‫ی را گرد هم اورد‪ .‬در همین راستا با‬ ‫همسو با اصول اک پارت ‬ ‫برخی از گروه های فضیلتی و جنبش های مذهبی‪ -‬اجتماعی‬ ‫روابط حســنه ای ایجاد کرد که یکی از این گروه ها جنبش‬ ‫خدمت به رهبری فتح الله گولن بود‪ .‬د ر پی این دوستی‪ ،‬در‬ ‫ان دوران که احمد داووداوغلو وزیر خارجه وقت ترکیه بود‬ ‫به سفارتخانه این کشور در کشورهای خارجی اعالم کرد که‬ ‫از این جنبش و اقدامات انها حمایت کنند‪ .‬اما پس از مدتی‪،‬‬ ‫اردوغان در مسیر حکومتداری و تحکیم قدرت خود پله پله‬ ‫به مخالفت و ریشــه کن کردن این جریان های سیاســی‪،‬‬ ‫نظامی و اجتماعی مانند به حاشیه راندن نظامیان در سطح‬ ‫جامعه ترکیه پرداخت‪ .‬در همین راستا زمانی که افراد وابسته‬ ‫به گولن در دســتگاههای امنیتی‪ ،‬نظامــی و قضایی کنار‬ ‫گذاشته شدند‪ ،‬اختالف های فاحشــی میان دیدگاه های‬ ‫اردوغان و گولن پدیدار شد‪.‬‬ ‫پس از اینکه اردوغان راه خــود را از برخی جریان ها‬ ‫به خصوص فتح گولن جدا کرد‪ ،‬بســیاری بر این باور بودند‬ ‫که اردوغان با این اقدامات خود در انتخابات و اینده ترکیه‬ ‫نمی تواند همانند گذشته خوش بدرخشــد اما به رغم تمام‬ ‫تصورات مبنی بر کاهش ارای حزب عدالت و توسعه‪ ،‬وی‬ ‫بازی شــطرنج صحنه سیاســی ترکیه را به گونه ای چید که‬ ‫حزب حاکم در اقتدار باقی ماند‪ .‬اکنون اردوغان معادالت‬ ‫سیاسی را در سطح داخلی ترکیه به گونه ای تغییر داده که‬ ‫جنبش گولن دیگر قدرت چندانی در برهم زدن بازی دلخواه‬ ‫اردوغان‪ ،‬در ترکیه ندارد‪.‬‬ ‫همچنیــن برخی بر ایــن با ورند کــه اختالفات میان‬ ‫رجب طیب اردوغــان‪ ،‬رئیس جمهوری ترکیه بــا برخی از‬ ‫اعضای درون حزبی و موسســان ان همانند عبدالله گل‪،‬‬ ‫رئیس جمهور پیشین ترکیه بسیار است و این مساله نشان‬ ‫دهنده انحصارطلبی و خودکامگی اردوغان است‪ .‬دراین باره‬ ‫نیز در درجه اول باید به این نکته اشــاره کــرد که برخی از‬ ‫مطالب منتشر شده درباره این مســاله تنها جنبه رسانه ای‬ ‫داشته و چندان منطبق با واقعیات نیست‪ .‬زمانی که در سال‬ ‫‪ 2014‬رجب طیب اردوغان در انتخابات ریاست جمهوری‬ ‫به پیروزی رسید‪ ،‬بر اســاس قانون اساسی از حزب عدالت‬ ‫و توسعه خارج شد و ریاســت حزب را به احمد داوود اوغلو‬ ‫واگذار کرد ‪ .‬پس از این اتفاق بســیاری بر ایــن باور بودند‬ ‫که میزان محبوبیت و جایگاه سیاســی این حزب در سطح‬ ‫ترکیه کاهش می یابد‪ .‬زیرا داووداوغلو شخصیتی همانند‬ ‫شــخصیت کاریزماتیــک اردوغان نداشــت‪ ،‬در واقع وی‬ ‫یک فرد اکادمیک و دانشــگاهی بوده و بیشــتر به عنوان‬ ‫طراح سیاســت خارجی فعالیت کرده بــود‪ .‬به همین دلیل‬ ‫بر خالف قانون اساسی ترکیه‪ ،‬اردوغان با وجود انتقادات‬ ‫بسیار گســترده علیه وی‪ ،‬وارد صحنه شــد و در بسیاری از‬ ‫کمپین های انتخاباتــی انتخابات پارلمانی به شــهرهای‬ ‫مختلف رفته و خود در میتینگ های حزبی سخنرانی کرد‪،‬‬ ‫در واقع به عبارتی دیگر می تــوان گفت که اردوغان طراح‬ ‫سیاســت های داخلی و خارجی حزب حاکم است و همین‬ ‫مساله به صورت اشکار نشان می دهد که اردوغان با وجود‬ ‫اینکه پست ریاســت جمهوری را پذیرفته است و بر اساس‬ ‫قوانین ترکیه نباید کار حزبی کند اما حزب عدالت و توسعه‬ ‫را رها نکرده و همچنان میداندار اصلی این حزب است‪.‬‬ ‫البته باید این نکته را خاطر نشــان کــرد که در درون‬ ‫حزب عالت و توســعه اختالف نظرهایی وجود دارد اما این‬ ‫مساله نمی تواند نشان دهنده انحصار گرایی مطلق قدرت‬ ‫در دســتان اردوغان و اختالف جدی میان وی با گل باشد‬ ‫زیرا هنوز گل برخالف انتشار برخی شایعات مبنی بر اینکه‬ ‫به دنبال تشــکیل حزبی با اعضای ســابق حزب عدالت و‬ ‫توسعه اســت‪ ،‬به عنوان یکی از موسسان حزب حاکم نام‬ ‫برده می شود‪.‬‬ ‫‪55‬‬ ‫بینالملل‬ ‫بانویاهنین‬ ‫بحران مهاجرت برای مرکل بدیمن بود‬ ‫عباس لقمانی‬ ‫کارشناس مسائل بین الملل‬ ‫چهره ها‬ ‫‪56‬‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫‪3‬‬ ‫«ما از عهده اش برخواهیم امد»؛ سخنی که اکنون بر‬ ‫دوش خانم انگال مرکل بسیار سنگینی می کند؛ صدراعظم‬ ‫المان هنگامی که ســیل پناهندگان به ســوی این کشــور‬ ‫ســرازیر شــد‪ ،‬با گفتن این ســخن نه فقط امید تازه ای به‬ ‫پناهندگانی داد که از مسیر اروپای شرقی و دریای مدیترانه‬ ‫به ســوی اروپا روان بودند‪ ،‬بلکه بحثی را در المان به میان‬ ‫کشــید که پیامدهــای ان ممکن اســت دوران‪ 10‬ســاله‬ ‫حکومتش را نیز به مخاطره اندازد‪.‬‬ ‫مرکل هنگامی که در ســال ‪ ٢٠٠٥‬بر مسند صدارت‬ ‫ی المان نشست به عنوان دست پرورده هلموت کهل‬ ‫اعظم ‬ ‫صدراعظم پیشین از او نام برده می شد‪ .‬او که متولد سال‬ ‫‪ ١٩٥٤‬در هامبورگ است در دوران طفولیت با خانواده اش‬ ‫به المان شرقی کوچ کرد؛ پدرش کشیش بود‪ .‬او در المان‬ ‫شرقی به دانشــگاه رفت و دکترای فیزیک گرفت‪ ،‬پس از‬ ‫فروپاشی المان شرقی او که عضو حزب دمکرات مسیحی‬ ‫بود به سرعت پله های ترقی را در حزب پیمود‪ ،‬پس از چند‬ ‫ی رسید که صدراعظم‬ ‫پست وزارت‪ ،‬هنگامی به صدر اعظم ‬ ‫گرهارد شــرودر از حزب سوســیال دموکرات اکثریت را در‬ ‫بوندس تاگ از دست داد‪.‬‬ ‫حتی خوشبین ترین افراد در ان زمان به دوران طوالنی‬ ‫صدارت اعظمی انگال مرکل فکر نمی کردند ولی خانم مرکل‬ ‫به مرور زمان با کنار گذاشــتن رقیبان توانســت پایه های‬ ‫حکومتش را به سرعت تثبیت کند‪ .‬خانم مرکل که معروف‬ ‫است در تصمیم گیری های خود بسیار با تعلل عمل می کند‪،‬‬ ‫به مرور زمان کسانی را در کابینه خود وارد کرد که دنباله رو ‬ ‫سیاست های او بودند‪.‬‬ ‫در اتحادیه اروپا‪ ،‬او وزنه اقتصادی و سیاســی المان‬ ‫را به رخ دیگر اروپاییان کشاند و سعی کرد در سیاست های‬ ‫کلی اروپا بسیار تاثیرگذار باشد‪ .‬حزب دمکرات مسیحی در‬ ‫این دوران هرچند با حزب سوسیال دمکرات و چندی باحزب‬ ‫دموکرات ازاد حکومت را تشــگیل داده بــود ولی با افولی‬ ‫که در حزب سوســیال دموکرات پس از صــدارت «گرهاد‬ ‫شــرودر» پیش امده بود نظر رای دهندگان حزبی را نیز به‬ ‫خود جذب کرد و حزب دموکرات مسیحی گوی سبقت را در‬ ‫صحنه سیاسی المان از حزب رقیب سوسیال دموکرات ربود‬ ‫ی در المان مطرح شد‬ ‫و خانم «مرکل» به عنوان صدر اعظم ‬ ‫که رقیبی در احزاب مخالف در انتخابات نداشت و در حزب‬ ‫دموکرات مسیحی نیز کســی که بتواند جای او را بگیرد در‬ ‫صحنه نبود‪.‬‬ ‫انــگال مــرکل کــه در ســال های اخیــر در اروپــا‬ ‫به صدراعظــم اهنین معروف شــده بود‪ ،‬حتــی به عنوان‬ ‫سیاستمدار سال نیز تیتر مجله تایم شد‪.‬‬ ‫در ماه های اخیر و پس از ســرازیر شــدن پناهندگان‬ ‫به المان‪ ،‬دیدگاه خوشبینانه حاکم بر جامعه المان در مورد‬ ‫پناهندگان نیز به مرور رنگ باخت و به همین نسبت انتقاد ها‬ ‫به مرکل نیز باال گرفت‪ .‬در ایالت باواریا این انتقاد ها تا نجا‬ ‫پیش رفت که نخست وزیر این ایالت سیاست دولت مرکل در‬ ‫مورد پناهندگان را به سخره گرفت و اعالم کرد که مرزهای‬ ‫این ایالت که با اتریش هم مرز است روی پناهندگان کامال‬ ‫باز نخواهد گذاشت‪.‬‬ ‫بحث پناهندگان و مقاومت هایی که در ماه های اخیر‬ ‫در جامعه المان با ورود بی رویه پناهندگان در گرفته است‪،‬‬ ‫برای نخستین بار در ســال های اخیر موقعیت خانم مرکل‬ ‫را به خطر انداخته و کم وبیــش صدای مخالفان مرکل هم‬ ‫باال رفته است‪.‬‬ ‫خانم مــرکل دیگــر صدراعظم بی رقیــب در حزبش‬ ‫نیســت و از گوشــه و کنار ایالت های المان فــدرال و هم‬ ‫حزبی های او نیز صدای مخالف با سیاست های او شنیده‬ ‫می شود‪.‬‬ ‫چند وزیر از جمله وزیر اقتصــاد و وزیر دفاع به عنوان‬ ‫کسانی که ممکن است جای او را در مسند صدارت بگیرند‬ ‫مطرح شده اند‪ ،‬حتی در ماه های اخیر پشت در های بسته‬ ‫موضوع تحصیل مرکل در المان شرقی و اینکه چرا او اجازه‬ ‫نداده است سابقه او در المان شرقی علنی مورد بازبینی قرار‬ ‫گیرد نیز مطرح شده است‪.‬‬ ‫مخالفان مرکل عنوان می کنند کــه رابطه او با حزب‬ ‫کمونیســت المان شــرقی در دورانی که او به تحصیل در‬ ‫المان شرقی مشغول بود نیز باید روشن شود و به این پرسش‬ ‫باید پاسخ داده شود که ایا او با استفاده از رانت های حزب‬ ‫کمونیست اجازه تحصیل دکترا را داشته و چگونه بوده است‬ ‫که در جامعه بسته المان شرقی حزب کمونیست به او این‬ ‫امتیاز را داده است‪.‬‬ ‫همه این بحث ها هنگامی مطرح می شود که صندلی‬ ‫صدارت اعظمی خانم مرکل به لرزه افتاده است ‪ .‬صدراعظم‬ ‫ انگال مرکل که زندگی خصوصی ساده ای دارد برای بسیاری‬ ‫تاکنــون به عنوان شــخصی مطــرح بود که عزمی راســخ‬ ‫داشــت ودر تصمیم گیری ها بســیار پخته عمل می کرد‪،‬‬ ‫گفته می شود که او شنونده خوبی نیز هست و هنگامی که‬ ‫ادعایی را مطرح می کند پیامدهای ان را نیز در نظر گرفته‬ ‫ی که او با ورود‬ ‫است‪ ،‬همین موضوع باعث شــد که هنگام ‬ ‫موج نخست پناهندگان گفت که ما از عهده اش برخواهیم‬ ‫امد بسیاری این ســخن او را پذیرفتند‪ ،‬ولی ورق به سرعت‬ ‫برگشت و در جامعه المان مخالفت ها اوج گرفت‪.‬‬ ‫بادی که به بادبان حزب های دســت راستی وزیدن‬ ‫گرفت‪ ،‬حزب خانم مرکل را نیز بیشتر به سمت راست متمایل‬ ‫کرد‪ ،‬انــان که به فکر انتخابــات ایالتی بودنــد درک کرده‬ ‫بودند که مخالفت با گشــودن دروازه های المان می تواند‬ ‫رای بیشــتری را برای انها بــه ارمغان بیــاور د‪ .‬مخالفت با‬ ‫گشــودن مرزهای المان برای پناهنــدگان عمال به معنی‬ ‫مخالفت با سیاست های خانم مرکل بود و دیگر بسیاری از‬ ‫هم حزبی های او ابایی از مخالفت با او نداشتند‪.‬‬ ‫صدراعظم مرکل که ماهای پیش مطــرح کرده بود‬ ‫که حتی ممکن است در سال اینده میالدی بار دیگر نامزد‬ ‫پست صدارت اعظمی شود با بلند شدن زمزمه های مخالفت‬ ‫دیگر به نظر می رسد تمایلی به این کار نداشته باشد‪.‬‬ ‫او در زندگی سیاسی هنوز حرف هایی برای گفتن دارد‬ ‫و کسی که توانسته باشد هم حزبی های قدرتمند خود را از‬ ‫صحنه سیاسی خارج کند و بی رقیب حکومت کند‪ ،‬همچنان‬ ‫برگ های زیادی در استین دارد‪.‬‬ ‫حزب دموکرات مسیحی در هفته های اینده با چندین‬ ‫انتخابات ایالتی روبه روست؛ تاکنون برگ برنده این حزب‬ ‫در همه انتخابات صدراعظم مــرکل بود ولی اکنون به نظر‬ ‫می رســد هم حزبی هــای او در ایالت های المــان ترجیح‬ ‫می دهند با اســتفاده ا ز ترس المان ها از هجوم پناهندگان‬ ‫بیشتر به سوی راست متمایل شوند و دیگر صدراعظم مرکل‬ ‫برگ برنده انان نیست‪.‬‬ ‫در اخرین نظرســنجی که مجله فوکوس انجام داده‬ ‫اســت‪ ،‬فقط کمی بیش از ‪ ٤٥‬درصد مردم المان خواستار‬ ‫باقی مانــدن او در قــدرت هســتند و ‪ ٣٩‬در صد خواســتار‬ ‫کناره گیری اش از قدرتند‪ ،‬این بدترین نتیجه ای است که‬ ‫در چند سال اخیر برای وی به دست امده است‪.‬‬ ‫ارزیابی های مختلف از این نظر سنجی نشان می دهد‬ ‫که سیاســت های او در مورد پناهندگان علت اصلی افول‬ ‫ستاره این صدراعظم ‪ ٦١‬ساله اســت‪ ،‬در این میان المان‬ ‫برای نخســتین بــار در چندین دهــه از لحــاظ اقتصادی‬ ‫گام هایی اساســی برداشته است و نخســتین بار است که‬ ‫در امدهــای مالیاتی بیــش از رقم کل هزینه هــای جاری‬ ‫دولت است‪.‬‬ ‫نگاهی گذرا به جامعه المان نشان می دهد که افکار‬ ‫عمومی در این کشورهرچند از وضع موجود راضی است ولی ‬ ‫ترس از اینده هنوز هم فاکتوری بسیار تعیین کننده در این‬ ‫جامعه به حســاب می اید و هنگامی که در جامعه احساس‬ ‫شــود به عللی اینده اقتصادی در خطر است نظر ها یکباره‬ ‫تغییر مسیر می دهند ‪ .‬به این احساس احزاب دست راستی‬ ‫تازه به میدان امده هم دامن می زنند و در ذهن مردم باتوجه‬ ‫به هجوم پناهندگان به المان این توهم را به وجود اورده اند‬ ‫که اینده اقتصادی ورفاه المان در خطر است ‪ .‬همه تبلیغات‬ ‫دولتی که امدن پناهندگان به المان را باتوجه به امکان به‬ ‫کار گرفتن انــان در چرخه اقتصاد المــان به عنوان گامی‬ ‫ مثبت تلقی می کنند‪ ،‬با تبلیغات انها خنثی شده است‪.‬‬ ‫جامعه المان در برابر تغییر بســیار حســاس اســت و ‬ ‫ترس از تغییــر در هر مــوردی می تواند ضربه به کســانی‬ ‫باشد که ممکن است عامل این تغییر شوند و در این میان‬ ‫صدراعظم تا مدتی پیش بســیار پرطرفدار المان نیز از ان‬ ‫مصون نیست‪.‬‬ ‫ســال جاری میالدی ســال جدال انگال مرکل با هم‬ ‫حزبی های خود است‪ ،‬هم حزبی هایی که اکنون انتقاد های‬ ‫خود را علنی کرده اند ولی هنوز نتوانســته اند رقیبی برای او‬ ‫به صحنه بیاورند‪.‬‬ ‫ پشــت چهره ارام و سخن های شــمرده انگال مرکل‬ ‫سیاستمداری نهفته اســت که توانسته در مدت زمامداری‬ ‫خود با ترفندهای سیاســی گوناگون همه رقیبان سیاسی‬ ‫خود را به انزوا بکشد و یا انان را با دادن پست هایی که بدور‬ ‫از برلین است تا مدت زمانی از صحنه سیاسی حذف کند ‪ .‬او‬ ‫هنوز در برلین بی رقیب است ولی همه ظواهر نشان می دهد‬ ‫که او قادر نخواهد بود رکورد پانزده ساله صدر اعظمی سلف‬ ‫هم حزبی خود هلموت کهل را بشکند‪.‬‬ ‫غولپوپولیست‬ ‫میلیاردر نیویورکی چگونه پدیده شد؟‬ ‫امیر علی ابوالفتح‬ ‫کارشناس مسائل امریکا‬ ‫‪4‬‬ ‫انتخابــات ســال ‪ 2016‬ریاســت جمهوری ایــاالت‬ ‫متحده امریکا فارغ از اینکه چه کسی برنده ان خواهد شد‪،‬‬ ‫با «پدیده ترامپ» عجین شده است‪ .‬پدیده ای که در ان‪،‬‬ ‫میلیاردی غیر سیاسی‪ ،‬برای نشستن بر صندلی عالی ترین‬ ‫ســمت اجرایی ایــاالت متحــده و یکی از حســاس ترین‬ ‫ســمت ها در جهان دور خیز کرد و به شــکل ناباورانه ای از‬ ‫چهره های سرشــناس و با نفوذ حزب جمهوریخواه امریکا‬ ‫پیشی گرفت‪.‬‬ ‫ترامپ‪ ،‬غول مالی‬ ‫دونالد ترامــپ در دهه های اخیــر مواضع متناقض‬ ‫سیاسی را اتخاذ کرده اســت‪ .‬در این سال ها‪ ،‬ترامپ خود‬ ‫را طرفــدار حزب جمهوریخــواه‪ ،‬حزب دموکــرات‪ ،‬حزب‬ ‫اســتقالل و حزب رفورم معرفی کرده اســت‪ .‬بر اســاس‬ ‫گزارش های کمیسیون فدرال انتخابات‪ ،‬ترامپ همچون‬ ‫اغلب تجار و ثروتمندان این کشــور‪ ،‬در طول دو دهه‪ ،‬در‬ ‫انتخابات امریکا به کمپین های هــر دو حزب دموکرات و‬ ‫جمهوریخواه کمک مالی کرده اســت‪ .‬وی در سال های‬ ‫‪ ،۲۰۰۴ ،۱۹۸۸‬و ‪ ۲۰۱۲‬بــرای شــرکت در انتخابــات‬ ‫ریاســت جمهوری و در ســال های ‪ ۲۰۰۶‬و ‪ ۲۰۱۴‬بــرای‬ ‫انتخابات فرمانــداری نیویورک ابراز عالقه کــرد؛ اما وارد‬ ‫هیچ یک از ایــن رقابت ها نشــد‪ .‬ترامپ تا پیش از ســال‬ ‫‪ ،2015‬فقط یک بار و ان هم در ســال ‪ 2000‬شانس خود‬ ‫را بــرای شــرکت در انتخابــات ریاســت جمهوری امریکا‬ ‫امتحان کرد‪ .‬وی در ان ســال برای کســب نامزدی حزب‬ ‫رفورم وارد انتخابات ریاست جمهوری سال ‪ ۲۰۰۰‬شد و در‬ ‫انتخابات مقدماتی این حزب در ایالت کالیفرنیا به پیروزی‬ ‫رسید‪ .‬در ســال ‪ 2012‬بار دیگر نام ترامپ برای شرکت در‬ ‫انتخابات ریاست جمهوری بر ســر زبان ها افتاد‪ .‬در مارس‬ ‫ان سال‪ ،‬نظرســنجی ها از پیشــتازی ترامپ در برابر دیگر‬ ‫نامزدهای حزب جمهوریخواه حتی میــت رامنی حکایت‬ ‫داشــت‪ .‬حتی گفته شــد فاصله ترامــپ با بــاراک اوباما‪،‬‬ ‫رئیس جمهوری دموکرات امریکا خیلی زیاد نیست‪ .‬با این‬ ‫حال‪ ،‬ترامپ در نهایــت از ورود به رقابت هــای انتخابات‬ ‫ریاست جمهوری صرف نظر و از میت رامنی حمایت کرد‪.‬‬ ‫وی پیش از این‪ ،‬با زیر سوال بردن محل تولد باراک اوباما‪،‬‬ ‫رئیس جمهوری امریکا را واداشــت تا گواهی تولد خود در‬ ‫ایالت هاوایی را منتشر کند‪ .‬با انتشار ان سند‪ ،‬سروصداها‬ ‫در مورد فقــدان صالحیت اوبامــا برای ادامه مســئولیت‬ ‫ریاست جمهوری امریکا فروکش کرد‪.‬‬ ‫ترامپ در ارزوی کاخ سفید‬ ‫چهره ها‬ ‫در ‪ ۱۶‬ژوئن ‪ ،۲۰۱۵‬دونالد ترامپ ســرانجام پس از‬ ‫‪20‬ســال کمک به نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری‬ ‫امریکا‪ ،‬راســا وارد رقابت های انتخاباتی شــد‪ .‬وی در این‬ ‫روز‪ ،‬در مقر امپراتوری مالی خود‪ ،‬برج ترامپ‪ ،‬شــرکت در‬ ‫انتخابــات مقدماتی جمهوریخواهان بــرای معرفی نامزد‬ ‫نهایی در انتخابات ریاست جمهوری سال ‪ 2016‬را اعالم‬ ‫کرد‪ .‬ترامپ شــعار « ما کشــورمان را دوباره عالی خواهیم‬ ‫کــرد» را برگزیــد و وعــده داد از لحاظ اشــتغال‪ ،‬بهترین‬ ‫رئیس جمهوری باشــد که خدا تــا به حال افریده اســت‪.‬‬ ‫عمده مواضع انتخاباتی دونالد ترامپ عبارتند از ضدیت با‬ ‫مهاجران غیر قانونی؛ درخواست برای احداث دیوار مرزی‬ ‫با مکزیک؛ مخالفت با سقط جنین در اواخر بارداری جز در‬ ‫موارد تجاوز‪ ،‬مخالفت با زنا با محارم و ترس از ســامتی؛‬ ‫مخالفت با ازدواج همجنســگرایان؛ حمایت از حق حمل‬ ‫ازادانه ســاح؛ مخالفت با قانون بیمه های درمانی ارزان‬ ‫قیمت موســوم به (اوباماکــر )؛ مخالفت بــا قانونی کردن‬ ‫استعمال تفریحی ماریجوانا؛ حمایت از منع ورود مسلمانان‬ ‫به امریکا؛ نظارت بر مساجد در امریکا؛ مخالفت با افزایش‬ ‫حداقل دستمزدها؛ حمایت از ورود امریکا به جنگ زمینی‬ ‫با تروریســت های داعش؛ مخالفت با برنامه های مقابله با‬ ‫کاهش گازهای گلخانه ای‪.‬‬ ‫ترامپ برای نشســتن بر صندلی ریاســت جمهوری‬ ‫امریــکا روی توان اقتصــادی خود‪ ،‬فقدان وابســتگی به‬ ‫حامیان مالی حزبی‪ ،‬صراحت لهجه و حمالت بی پروا علیه‬ ‫سیاســتمداران واشنگتن نشین حســاب ویژه ای باز کرده‬ ‫است‪ .‬وی با حمله به نظم مستقر که از سوی خیل کثیری از‬ ‫مردم امریکا قابل دفاع نیست‪ ،‬نامزدی ضد سیستم شناخته‬ ‫می شود که ابایی از سنت شــکنی های مرسوم سیاسی در‬ ‫امریکا ندارد‪ .‬به همین دلیل نیز ترامپ با وجود فقدان‬ ‫ســابقه حتی یک روز تجربه کاری برای دولت های‬ ‫فدرال یا ایالتــی در امریکا‪ ،‬ایــن چنین به صندلی‬ ‫عالی ترین مقام این کشــور نزدیک شــده است‪.‬‬ ‫وی از محبوبیت فراوانی میان دست راســتی های‬ ‫خشــمگین از وضع موجود برخوردار است؛ هرچند ‬ ‫هنوز ســران و کادر رهبــری حــزب جمهوریخواه ‪-‬‬ ‫نمایندگان غیرمتعهد کنوانسیون ملی حزب ‪ -‬از ترامپ‬ ‫حمایت نکرده اند‪ .‬با این حال‪ ،‬این میلیاردر جنجالی‬ ‫تهدید کرده که اگر ســران حزب جمهوریخواه‬ ‫بخواهند برخالف نظر هــواداران حزبی و نتایج‬ ‫انتخابات مقدماتی‪ ،‬نامزد دیگری را برای شرکت‬ ‫در مرحله پایانی انتخابات ریاســت جمهوری نوامبر‬ ‫سال جاری معرفی کنند‪ ،‬راســا و به عنوان نامزدی از‬ ‫احزاب سوم در انتخابات شرکت خواهد کرد‪ .‬عمل به‬ ‫چنین تهدیدی‪ ،‬برای جمهوریخواهان که قصد دارند‬ ‫کاخ سفید را بعد از ‪ 8‬سال از دســت دموکرات ها خارج‬ ‫کنند‪ ،‬کابوســی هولناک خواهد بود‪ .‬این موضوع نشان‬ ‫می دهد که ترامپ بعد از ســال ها تالش های پشــت پرده‬ ‫سیاست امریکا‪ ،‬تصمیم گرفته است با جمهوریخواهان یا‬ ‫بدون انان بر کرسی ریاست جمهوری این کشور بنشیند‪.‬‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫دونالد جــان ترامپ در ‪ ۱۴‬ژوئــن ‪ ۱۹۴۶‬در نیویورک‬ ‫و در خانــواده ای مهاجر تبــار (پــدر المانی تبــار و مــادر‬ ‫اسکاتلندی تبار) به دنیا امد‪ .‬پدر و پدر بزرگ دونالد در رشته‬ ‫ساختمان سازی و امالک فعالیت می کردند و دونالد هم در‬ ‫همین حوزه مشغول کار شد‪ .‬وی پس از فارغ التحصیلی‪،‬‬ ‫در شرکت امالک پدرش که بر مسکن اجاری طبقه متوسط‬ ‫در نیویورک متمرکز بود‪ ،‬شروع به کار کرد‪ .‬دونالد ترامپ با‬ ‫بهره مندی از ثروت شخصی و جســارت ذاتی‪ ،‬پروژه های‬ ‫ساختمان سازی معروف و پر سر و صدایی را به اجرا گذاشت‬ ‫تا جایی که چندین بار از سوی وزارت دادگستری به نقض‬ ‫ی طی دو دهه به‬ ‫«قانون مسکن منصفانه» متهم شــد‪ .‬و ‬ ‫یکی از غول های مســکن و امالک بــازار امریکا‪ ،‬به ویژه‬ ‫در نیویورک بدل شد‪ .‬در سال ‪ ،1988‬ترامپ کازینوی تاج‬ ‫محل را در شهر اتالنتیک ســیتی‪ ،‬مرکز قمار شرق امریکا‬ ‫خرید که البته ورشکستگی مالی را برای وی به دنبال اورد‪.‬‬ ‫چند سال بعد ترامپ با واگذاری نیمی از سهام این قمارخانه‬ ‫پراوازه و فروش برخــی دیگر از اموالــش نظیر یک قایق‬ ‫تفریحی بسیار مجلل‪ ،‬از ورشکستگی رهایی یافت‪ .‬با این‬ ‫اقدام‪ ،‬دونالد ترامپ مجددا و این بار به با گام های محکم تر‬ ‫به فعالیت در امالک بازگشت و برج ‪ 72‬طبقه ترامپ ورلد را‬ ‫در مجاورت با ساختمان سازمان ملل در نیویورک احداث‬ ‫کرد‪ .‬ترامپ پاالس و هتل و برج بین المللی ترامپ از دیگر‬ ‫ساختمان های معروف دونالد ترامپ به شمار می ایند‪.‬‬ ‫ترامپ عالوه بــر فعالیت های اصلــی در زمینه‬ ‫امالک‪ ،‬هتلــداری و صنایع تفریحی‪ ،‬در بســیاری‬ ‫دیگر از رشــته های اقتصادی و تجــاری فعالیت‬ ‫دارد که عمده انان عبارتند از ترامپ فایننشــال‬ ‫(در زمینه وام مســکن)‪ ،‬فروش و اجاره ترامپ‬ ‫(فــروش مســکن)‪ ،‬رســتوران های ترامپ‪،‬‬ ‫بوفه ترامپ‪ ،‬تهیه غذای ترامپ‪ ،‬بســتنی پارلر‬ ‫ترامپ‪ ،‬مجموعه امضای ترامپ‪ ،‬عطر دونالد‬ ‫ترامپ‪ ،‬گلــف ترامپ‪ ،‬مجله ترامپ‪ ،‬شــکالت‬ ‫ترامپ‪ ،‬خانه ترامپ‪ ،‬تولیدات ترامپ‪ ،‬موسسه‬ ‫ترامپ‪ ،‬کارت بــازی ترامپ‪ ،‬غــول امالک‬ ‫ترامــپ (بازی شبیه ســازی کســب و کار)‪،‬‬ ‫کتاب های ترامپ‪ ،‬مدیریت مانکن ترامپ‪،‬‬ ‫شــاتل ترامپ‪ ،‬یخ ترامپ‪ ،‬ودکای ترامپ و‬ ‫استیک های ترامپ‪.‬‬ ‫البتــه شــهرت ترامــپ صرفــا مرهون‬ ‫فعالیت های اقتصادی و تجاری وی نبوده است ‪،‬‬ ‫بلکه حضور در برخــی از پربیننده ترین برنامه های‬ ‫ســرگرمی در امریکا‪ ،‬نام دونالد ترامپ را بر ســر زبان ها‬ ‫انداخت‪ .‬به عنوان مثال‪ ،‬ترامپ از سال ‪ 1996‬تا ‪2015‬‬ ‫مالک مسابقات ملکه زیبایی و دوشیزه جهان بود‪ .‬این دو‬ ‫برنامه ســاالنه صدها میلیون بیننده را در داخل و خارج از‬ ‫امریکا به خود جلب می کنــد‪ .‬برنامه تلویزیونی کاراموز که‬ ‫از سال ‪ ۲۰۰۴‬در شبکه ان بی سی پخش می شود‪ ،‬ترامپ‬ ‫را بیش از پیــش در مقابل دیدگان شــهروندان امریکایی‬ ‫قرار داد‪ .‬در این برنامه یک شــغل مدیریتی ســطح باال در‬ ‫یکی از ســازمان های متعلق به ترامپ به مسابقه گذاشته‬ ‫می شود و برنده نهایی‪ ،‬شغل مورد نظر را به دست می اورد‪.‬‬ ‫نقش دونالــد ترامپ در صنعت ســرگرمی امریــکا چندان‬ ‫چشمگیر بوده است که نام وی بر یکی از چند صد ستاره در‬ ‫«پیاده روی شهرت هالیوود» نقش بسته است‪.‬‬ ‫‪.‬‬ ‫ترامپ در عرصه سیاست‬ ‫بینالملل‬ ‫‪57‬‬ ‫اقتصاد‬ ‫‪1‬‬ ‫وزیرپرحاشیه‬ ‫عباس اخوندی مخالفان سرسختی دارد‬ ‫وقتی حســن روحانی به عنوان ر ئیس جمهور ایران‬ ‫انتخاب شــد ‪ ،‬خیلی هــا پیش بینی می کردند کــه افرادی‬ ‫نزدیــک به تیــم تکنوکرات هــا و مدیــران دولتــی دوران‬ ‫ریاســت جمهوری هاشمی رفســنجانی دوباره پشــت میز‬ ‫ی ر ا بر عهده بگیرند‪.‬‬ ‫وزارتخانه ها برگردند و سمت های اجرای ‬ ‫وقتی فهرست وزرای پیشنهادی مطرح شد ‪ ،‬روشن شده بود‬ ‫که بیشتر اعضای اقتصادی کابینه تجربه مدیریت در دوران‬ ‫هاشمی را پشت سر گذاشــته اند‪ .‬یکی از مهم ترین شان‪ ،‬‬ ‫عباس اخوندی بود؛ گزینه پیشنهادی برای وزرات مسکن‬ ‫و راه که قبال وزیر راه دولت هاشمی رفسنجانی بود‪.‬‬ ‫عبــاس اخونــدی متولــد ‪ 1336‬اســت‪ ،‬از جملــه‬ ‫سیاســتمدارانی که محل تولدشــان خارج از ایران است‪ ،‬‬ ‫فرزند ایت اللــه علی احمد اخوندی‪ ،‬در نجــف به دنیا امده‬ ‫اســت‪ .‬او نوه دختری عالمه عبدالحســین امینی است و‬ ‫با دختر ایت الله سید هاشم رســولی محالتی ازدواج کرده‬ ‫است‪.‬‬ ‫بعد از تمــام کردن تحصیــل در مدرســه ابتدایی در‬ ‫مدرســه علوی هــای عــراق‪ ،‬تحصیالت متوســطه اش‬ ‫را در قم و تهران پشــت ســر گذاشــته و در دانشکده فنی‬ ‫دانشگاه تهران‪ ،‬کارشناسی ارشد مهندسی راه و ساختمان‬ ‫گرفته اســت‪ .‬بعد از ان‪ ،‬راهی انگلســتان شــد تا در کالج‬ ‫رویال هالووی لندن‪ ،‬علم اقتصاد بخواند‪.‬‬ ‫وی دکترای خــود را در اقتصاد سیاســی گرفت و در‬ ‫دانشــگاه تهران‪ ،‬عضو هیات علمی دانشــکده مطالعات‬ ‫جهان در حوزه بریتانیا ست‪.‬‬ ‫جهاد ســازندگی یکی از نهاد هایی است که اخوندی‬ ‫در شــکل گیری ان حضور داشــته و از طرف ســید محمد‬ ‫بهشتی‪ ،‬به عنوان عضو شــورای مرکزی ان انتخاب شد‪.‬‬ ‫ســال ‪ ،61‬اغــاز فعالیت های سیاســی اخوندی بــا قبول‬ ‫مســئولیت معاون سیاســی و اجتماعی وزیر کشــور بود‪.‬‬ ‫دبیری شورای امنیت کشور‪ ،‬ریاست شــورای تامین ویژه‬ ‫غرب کشور‪ ،‬ریاست ســتاد مرزها‪ ،‬ریاست ســتاد مبارزه با‬ ‫مواد مخدر‪ ،‬ریاست شورای هماهنگی امور افاغنه‪ ،‬برگزاری‬ ‫انتخابات اولین دوره مجلس خبــرگان‪ ،‬برگزاری چهارمین‬ ‫دوره ریاست جمهوری ایران و دومین دوره مجلس شورای‬ ‫اسالمی از جمله ســمت های سیاسی اســت که او در این‬ ‫دوران به عهده داشت‪.‬‬ ‫ورود او به سیاستگذاری در مورد ساخت و ساز مسکن‬ ‫و راه‪ ،‬با انتخــاب به عنوان مشــاور رئیس بنیاد مســکن و‬ ‫مسئول بازسازی مناطق سیل زده و در بهمن ‪ ۱۳۶۶‬به عنوان‬ ‫رئیس بنیاد مســکن ا نقالب اتفاق افتاد‪ .‬در همان دوران‬ ‫تصدی بنیاد مســکن‪ ،‬زلزله رودبار رخ داد که در نتیجه ان‬ ‫حدود ‪ 500‬هزار نفر بی خانمان شده بودند و تقریبا ‪ 200‬هزار‬ ‫واحد مسکونی نابود شده بود و باید بازسازی می شد؛ اقای‬ ‫اخوندی که مســئولیت ستاد بازسازی را شــخصا به عهده‬ ‫چهره ها‬ ‫‪58‬‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫‪2‬‬ ‫داشت توانست با جلب توجه بین المللی و توجیه نهاد هایی‬ ‫مانند بانک جهانی اعتبــاری ‪ 200‬میلیون دالری برای این‬ ‫کار فراهم کند‪.‬‬ ‫بعد از این تجربه ‪ ،‬در سال ‪ ،72‬از اخوندی دعوت شد‬ ‫تا مسئولیت وزارت مسکن و شهرسازی را به عهده بگیرد‪.‬‬ ‫در این ســمت او کارنامه ای دارد که هر چنــد از دید برخی‬ ‫نماینــدگان مجلس نهم مــورد قبول نبوده ‪ ،‬امــا در نهایت‬ ‫پایه بســیاری از مقررات گذاری های حال حاضر در عرصه‬ ‫مدیریت ساخت و ساز اســت‪ ،‬از ان جمله نظام پس انداز‪،‬‬ ‫انبوه ســازی و کوچک ســازی تحــت عنوان طــرح پاک‪ ،‬‬ ‫اجرای طرح های امایش سرزمینی‪ ،‬منطقه ای و ناحیه ای ‬ ‫و همچنین تدوین قانون ســازمان نظام مهندسی و کنترل‬ ‫ساختمان است ‪.‬‬ ‫در اغاز کار دولت روحانــی‪ ،‬در مجلس نهم‪ ،‬حضور‬ ‫اخوندی با این ســابقه در دولــت یازدهم‪ ،‬یکــی از موارد‬ ‫ اعتراض برخی نمایندگان راستگرای مجلس بود‪ .‬در جریان‬ ‫بررسی صالحیت وزرا ‪ ،‬نمایندگان مخالف گزینه پیشنهادی‬ ‫برای وزارت راه می گفتند که اقای اخوندی برای وزارت راه‬ ‫و مسکن گزینه مناسبی نیست چرا که طرح خاصی در حوزه‬ ‫مسکن ندارد و ایده هایش در وزارت راه هم در دوران قبلی‬ ‫وزارت عملی نشده است‪.‬‬ ‫در عین حال اظهــارات عباس اخونــدی ‪ ،‬وزیر راه‪،‬‬ ‫مسکن و شهرســازی در مورد اثار اجرای طرح مسکن مهر‬ ‫بر تورم‪ ،‬روی دیگر «مهــرورزی» احمدی نژاد و مردانش‬ ‫را اشکار کرد‪.‬‬ ‫اخوندی در نخستین روزهایی که کلید وزارت مسکن‬ ‫را تحویل گرفته بود‪ ،‬در جریــان یک برنامه تلویزیونی و در‬ ‫پاسخ به پرسشــی پیرامون سرنوشت مســکن مهر‪ ،‬چنین‬ ‫گفت‪« :‬بر اساس گزارش محمود بهمنی‪ ،‬رئیس کل بانک‬ ‫مرکزی‪ ،‬بیش از ‪ 40‬درصد افزایش پایه پولی کشور ناشی از‬ ‫طرح مسکن مهر است‪ ،‬یعنی حدود ‪ 40‬درصد تورم بیش از‬ ‫‪40‬درصدی فعلی ناشــی از این حوزه است‪».‬همچنان که‬ ‫گفته شد در حال حاضر رکود در بازار مسکن ‪ ،‬دستمایه اصلی‬ ‫فشــار های دنباله دار بر وزیر راه و شهرســازی بوده است ؛ ‬ ‫موضوعی که بســیاری از کارشناســان صنعت ساختمان‬ ‫معتقد هســتند که تنها یکی از عوارض تالش دولت برای‬ ‫کنترل تورم افسار گسیخته در سال های اخیر بوده و وزارت‬ ‫راه و شهر سازی چندان ابتکار عملی در مورد ان ندارد‪.‬‬ ‫مشارکتپنهان‬ ‫محمد نهاوندیان به مذاکرات هسته ای رفت‬ ‫اگر وضعیت بغرنج اقتصاد ایران این زمزمه را بر ســر‬ ‫زبان ها انداخته بود که این بار یــک اقتصاددان زمام امور‬ ‫اجرایی کشور را در دست می گیرد‪ ،‬این زمزمه ها در انتخابات‬ ‫و در سیاست رنگ واقعیت به خود نگرفت‪ .‬اما فردی کسوت‬ ‫ریاست جمهوری را بر تن کرد که اغلب همراهان خود را از‬ ‫میان اقتصاددانان برگزید‪ .‬ان گونه که در کنار تعدادی از‬ ‫وزرا که از فارغ التحصیالن رشته اقتصاد انتخاب شده اند‪،‬‬ ‫معاون اول اشنا به مسائل اقتصادی‪ ،‬سخنگوی اقتصاددان‬ ‫و مسئول دفتر اقتصاددان نیز در تیم او مشاهده می شود‪.‬‬ ‫«محمــد نهاوندیــان» کــه در قامت مســئول دفتر‬ ‫رئیس جمهوری به نهاد ریاســت جمهوری امد و رفت دارد‪،‬‬ ‫در روزگاری نه چندان دور به عنــوان رئیس پارلمان بخش‬ ‫خصوصی شناخته می شد‪ .‬نهاوندیان با انتخاب روحانی از‬ ‫پارلمان بخش خصوصی به دولت کوچ کرد‪ .‬این عزیمت او‬ ‫البته با حاشیه های بسیاری همراه بود‪ .‬نهاوندیان که پیش‬ ‫از استقرار دولت یازدهم‪ ،‬همکاری خود را با رئیس جمهوری‬ ‫اغاز کرده بود‪ ،‬پس از اســتقرار این دولت‪ ،‬مسئولیت رتق‬ ‫و فتق امــور دفتر رئیس جمهــوری را که بــه مدیریت یک‬ ‫وزارتخانه تشبیه می شود‪ ،‬بر عهده گرفت‪ .‬در این مقطع‪،‬‬ ‫گروهی از فعــاالن اقتصادی خواســتار کناره گیــری او از‬ ‫ریاست اتاق شــدند و گروهی نیز خواهان تداوم حضور او‬ ‫در راس اتاق بودند‪.‬‬ ‫فعاالن بخش خصوصی نهاوندیــان را نماینده خود‬ ‫در دولت و نیز نقطه اتصال میان دولت و بخش خصوصی‬ ‫قلمداد می کردنــد‪ .‬اما حضور نهاوندیــان در اتاق بیش از‬ ‫سه ماه دوام نیاورد و او از ریاست پارلمان بخش خصوصی‬ ‫کناره گیری کرد‪ .‬نکته قابل توجه اما این است که نهاوندیان‬ ‫اگر چه رئیس دفتر حسن روحانی است اما فرد مورد اعتماد‬ ‫او در بخش اقتصاد هم به حســاب می اید‪ .‬چه اینکه او در‬ ‫زمان رســیدن به توافق نهایی در وین خود را به هتل محل‬ ‫مذاکرات رساند و در بخش اقتصادی این مذاکرات شرکت‬ ‫کرد‪.‬‬ ‫اقتصاد‬ ‫بابک ‪ -‬حکم‪ :‬اعدام‬ ‫‪3‬‬ ‫بابک زنجانی بارها از زندان به دادگاه رفت‬ ‫عنوان «پدیــده اقتصادی» در ســالی که گذشــت‬ ‫برازنده «بابک زنجانی» اســت! مردی با موهای خرمایی‬ ‫که در عکس ها و تصاویــر لبخندی مرموز بــر چهره دارد‪.‬‬ ‫معلوم نیست نخســتین بار چه کســی نام زنجانی را بر سر‬ ‫زبان ها انداخت‪ ،‬اما در جلســه جنجالی اســتیضاح «علی‬ ‫شیخ االسالم» وزیر کار‪ ،‬تعاون و رفاه‪ ،‬به او و شرکت تحت‬ ‫مدیریتش اشاره شــد‪ .‬وقتی احمدی نژاد ان قطعه فیلم را‬ ‫در صحن علنی مجلس به نمایش گذاشت‪ ،‬ظاهرا فاضل‬ ‫الریجانی برادر روســای قــوای مقننه و قضائیــه ایران در‬ ‫حال مذاکره برای رفع موانع اجرای معامله سازمان تامین‬ ‫اجتماعی با زنجانی بود‪ .‬او ظرف چند ماه چنان معروف شد‬ ‫که هر کجا‪ ،‬رد پایی از خود به جا گذاشته بود‪ ،‬لو می رفت‪.‬‬ ‫کلیپ رقــص او در کنار دختران تاجیکــی‪ ،‬بازدیدکنندگان‬ ‫بســیاری در شــبکه های اجتماعی پیدا کرد‪ .‬او مدعی بود‬ ‫در شرایط تحریم‪ ،‬درامدهای نفتی ایران را با گذر از موانع‬ ‫تحریم کننــدگان به کشــور منتقل کرده اســت‪ .‬در ســال‬ ‫‪ 2012‬نام زنجانی در فهرســت تحریم های اتحادیه اروپا‬ ‫قرار گرفت و البته این شائبه وجود دارد که خود خواسته به‬ ‫تحریم های اروپا و امریکا و بلوکه شدن پول هایش تن داد‬ ‫تا بهانه ای برای بازنگرداندن پول ها به ایران داشته باشد‪.‬‬ ‫پس از انکه بیژن نامدار زنگنه در وزارت نفت مستقر شد‪ ،‬نام‬ ‫بدهکاران این وزارتخانه را از بایگانی دراورد؛ زنجانی یکی‬ ‫از این بدهکاران بود که به گفته زنگنه‪ ،‬پنج رقم این بدهی‬ ‫‪2/5‬میلیارد یورو بود‪ .‬حساسیت ها روی زنجانی به انجا رسید‬ ‫که تعدادی از نمایندگان دســت به قلم بردنــد و با نگارش‬ ‫نامه ای به ســران قوا خواستار دســتگیری زنجانی شدند‪.‬‬ ‫دادستانی نیز در ‪ 9‬دی ماه ‪ 1392‬او را به اوین منتقل کرد‪.‬‬ ‫زنگنه‪ ،‬وزیر نفت دولــت یازدهم در ایــن مدت بارها‬ ‫بابک زنجانی را زیر تیغ انتقاد برده است‪ .‬او یکبار به داستان‬ ‫فروش نفت و ماجــرای بابک زنجانی گریــزی زده و گفته‬ ‫است‪« :‬من مشکلی ندارم که شرکت های بخش خصوصی‬ ‫ایرانی بیایند و نفت بفروشند‪ .‬برای فروش نفت و فر اورده ها‬ ‫معتقدم شرکت ها باید تقویت شوند و در فروش نفت سهیم‬ ‫شــوند اما به غیر از قوا عد بابک زنجانی؛ اینکه بگویم یک‬ ‫نفر پسر خوب و کار کننده مثبتی اســت پس می تواند برود‬ ‫نفت بفروشــد‪ ،‬این قا عده اشتباهی اســت‪ .‬ما حتما دنبال‬ ‫این هســتیم که هیچ بابک زنجانی دیگری به وجود نیاید‪.‬‬ ‫خدا را شــکر می کنم که در این دوره بابــک زنجانی ایجاد‬ ‫نشده است‪.‬گاهی وقتی صحبت از بابک زنجانی می شود‬ ‫تا دو هفته فحش می خوریم‪ .‬نیازی نیســت بابک زنجانی‬ ‫پول را بدهد‪ ،‬فقط بگوید این پول ها در کدام حساب است‪.‬‬ ‫یک حسابی که بانک خصوصی یا دولتی ما موجودی ان را‬ ‫تایید کند‪ .‬راضی هســتیم که پول ما قفل باشد ولی بدانیم‬ ‫کجاست‪ .‬زنجانی دروغ می گوید‪ .‬او نمی گوید پ ول ها کجا‬ ‫هستند‪».‬‬ ‫اما در تازه تریــن اظهارنظر در مورد بابــک زنجانی‪،‬‬ ‫«عبــاس جعفری دولت ابادی»‪ ،‬دادســتان تهــران گفته‬ ‫ی مدت دو سال به طول انجامید‬ ‫است‪« :‬پرونده بابک زنجان ‬ ‫تا به دادگاه برود و همه افکار عمومی منتظر بودند ببینند تا‬ ‫دستگاه قضایی با وی چگونه برخورد می کند و این در حالی‬ ‫است که وکیل زنجانی اخیرا بیان کرده که موکلش بدهکار‬ ‫بانکی است؛ اما هرگز اینگونه نیســت‪.‬بابک زنجانی یک‬ ‫متهم بزرگ است که محاکمه شده و امیدواریم دادگاه زودتر‬ ‫حکم را صادر کند‪ ،‬ما صدها جلد پرونده دادیم و محاکمه دو‬ ‫ماه به طول انجامید و می گوید که زنجانی بدهکار اســت‪،‬‬ ‫اینها فرافکنی اســت‪ .‬همــه بدهکاران بزرگ و مفســدین‬ ‫اقتصادی که بــه غارت بیت المــال پرداخته اند‪ ،‬بدانند که‬ ‫نمی توانند از چنگال عدالت رهایــی یابند‪ .‬اینکه وکیلی به‬ ‫خود اجازه دهد کــه بگوید این فرد کــه در دادگاه محاکمه‬ ‫شده بدهکار است در اینجا مردم چه خواهند گفت ‪ .‬پرونده‬ ‫بابک زنجانی بزرگترین پرونده اقتصــادی بود که روی ان‬ ‫بسیار کار شد‪».‬‬ ‫در اخرین تحول در این مورد معاون اول قوه قضائیه‬ ‫از صدور حکم اعدام برای او خبر داده است‪.‬‬ ‫مردپرمشغله‬ ‫‪4‬‬ ‫اکبر ترکان همچنان علیه احمدی نژاد و برخی وزرایش سخن می گوید‬ ‫چهره ها‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫اما وقتی سخن از «نعمت زاده» و «ستاد انتخاباتی»‬ ‫و «حسن روحانی» به میان می اید‪ ،‬باید یادی هم از «اکبر‬ ‫ترکان» کرد‪ .‬مردی که در تصاویــر تبلیغاتی به جامانده از‬ ‫روزهای باقــی مانده به انتخابات‪ ،‬دوشــادوش نعمت زاده‬ ‫دیده می شــد‪ .‬تصور ناظران این بود کــه روحانی یکی از‬ ‫وزارتخانه ها را برای ترکان در نظر گرفته است‪ .‬اما فهرست‬ ‫پیشنهادی وزرا‪ ،‬خط بطالنی بر این گمانه کشید‪ .‬سخنان‬ ‫ضد و نقیضی به گوش می رســید کــه او به دلیــل بیماری‬ ‫کلیوی از پذیرش پیشــنهاد وزارت ســر باز زده اســت‪ .‬اما‬ ‫پست هایی که در مدت زمانی اندک به او سپرده شد‪ ،‬خیلی‬ ‫زود‪ ،‬منتقدان دولت روحانی را به واکنش واداشــت و انان‬ ‫به تالفی انچه در مورد «غالمحســین الهام» مطرح بود‪،‬‬ ‫عنوان «مرد چند شــغله دولت» را به ترکان اطالق کردند‪.‬‬ ‫او مشــاور ارشــد رئیس جمهور ایران بود و دبیری شورای‬ ‫هماهنگی مناطق ازاد تجاری‪ -‬صنعتی و ویژه اقتصادی را‬ ‫نیز بر عهده داشت‪ ،‬عضویت در شورای اقتصاد و سرپرستی‬ ‫موقت سازمان فضایی ایران‪ ،‬شورای عالی امور ایرانیان‪،‬‬ ‫معاونت امور بین الملل ریاست جمهوری و دبیرخانه جنبش‬ ‫عدم تعهد‪ ،‬مناصبی بود که ترکان مسئولیت ان را بر عهده‬ ‫داشــت‪ .‬البته او به ریاست ســازمان نظام مهندسی کشور‬ ‫منصوب شده بود‪ .‬اما انچه ترکان را به چهره جنجالی دولت‬ ‫تبدیل کــرد‪ ،‬ســخنان او در مورد فســاد های میلیاردی در‬ ‫دولت های نهم و دهم بــود‪ .‬او در اظهار نظری‪ ،‬مدعی بود‬ ‫که به اسنادی در خصوص فسادهای مالی در مناطق ازاد‬ ‫دست پیدا کرده است‪.‬‬ ‫به هر حال تــرکان را با مصاحبه های عجیب و غریب‬ ‫و جنجالی اش می شناســند‪ .‬درگیری هایش با حمید بقایی‬ ‫بر سر دانشگاه ایرانیان و مصاحبه های جنجالی اش درباره‬ ‫مناطق ازاد از او شخصیتی ساخته که برای افکار عمومی‬ ‫جذاب است‪ .‬یکی از اقدامات جنجالی ترکان اما انتقاد تند‬ ‫به نامه نگاری اقتصادی ‪ 4‬وزیر کابینه به روحانی بود‪.‬نامه‬ ‫چهار وزیر‪ ،‬کار‪ ،‬صنعت‪ ،‬دفاع و اقتصاد به رئیس جمهور که‬ ‫چندی قبل رسانه ای شــد با موضع گیری جالب اکبر ترکان‬ ‫همراه بود‪ .‬او ابتدا در مصاحبه ای با خبرگزاری تســنیم در‬ ‫مورد اهداف وزرایی که این نامه را نوشــتند‪ ،‬گفت‪« :‬انها‬ ‫ی بودند و هر‬ ‫به دنبال رانت خــوراک ارزان برای پتروشــیم ‬ ‫کدامشان به یک دلیلی این نامه را امضا کردند» و به نوعی‬ ‫با ایــن صحبت هایش چهار وزیــر مورد اشــاره را متهم به‬ ‫رانت خواری کرد‪.‬‬ ‫وی در ادامه همین مصاحبه گفت‪« :‬اما در این میان‬ ‫سوال پیش می اید که انگیزه اقای دهقان و اقای ربیعی‪،‬‬ ‫وزیر کار چــه بود؟ ‪ 90‬درصد پتروشــیمی ها بــرای این دو‬ ‫وزارتخانه و تحت مدیریت این دو وزیر است‪ ،‬پس دوست‬ ‫دارند خــوراک ارزان بگیرند‪ .‬مگر چه کســی از پول مفت‬ ‫بدش می اید؟ همه خوش شان می اید‪ .‬بنابراین انها با این‬ ‫انگیزه ها نامه را امضا کردند‪» .‬‬ ‫او بعد از متهم کردن چهــار وزیر کابینــه روحانی به‬ ‫رانت خــواری و مفت خــواری در مصاحبه با یــک روزنامه‬ ‫اصالح طلب تصریح کرد‪« :‬من هیچ گاه نگفته بودم چهار‬ ‫وزیری که نامه به روحانی را امضا کــرده بودند‪ ،‬مفت خوار‬ ‫یا رانت خــوار بودند‪ .‬در دولت یازدهــم و هیات دولت هیچ‬ ‫اختالفی وجود ندارد»‪...‬‬ ‫‪59‬‬ ‫اقتصاد‬ ‫ساکن ساختمان باب همایون‬ ‫علی طیب نیا از وزرای موفق کابینه است‬ ‫‪5‬‬ ‫امــا اخبــار و وقایــع اقتصــادی ســال ‪ 1394‬را که‬ ‫مــرور می کنیم‪ ،‬نام مردی به چشــم می خورد کــه یکی از‬ ‫چهره های صدر نشــین اقتصاد ایران در یک سال گذشته‬ ‫به شــمار می اید‪ .‬او را در گرماگرم بررسی صالحیت وزرا‪،‬‬ ‫«طبیب تــورم» توصیف کردنــد‪ .‬این عنــوان‪ ،‬متعلق به‬ ‫«علی طیب نیا»ســت‪ .‬وزیر اقتصاد دولــت یازدهم که در‬ ‫کســب ارای موافق پارلمان نشینان در ســه دهه گذشته‪،‬‬ ‫رکورد شکســت‪ .‬البته مجلســی ها چندان به این رای خود‬ ‫وفادار نماندند و دیری نپایید که با دعوت از طیب نیا و چند‬ ‫پرسش و پاسخ کارت زرد را به او نشان دادند‪ .‬به این ترتیب‪،‬‬ ‫وزیری کــه باالترین رای کابینــه را از ان خود کــرده بود‪،‬‬ ‫به عنوان نخستین وزیر روحانی‪ ،‬کارت زرد نیز دریافت کرده‬ ‫اســت‪ .‬طیب نیا تخصص خود را در حوزه «تورم ساختاری‬ ‫در اقتصاد ایران» کسب کرده و گفته می شود روحانی نیز با‬ ‫اولویت مهار تورم‪ ،‬طبابت اقتصاد ایران را به او سپرده است‪.‬‬ ‫طیب نیا در شرایطی کلید ساختمان باب همایون را تحویل‬ ‫گرفت که تشدید تحریم ها‪ ،‬تورم باال‪ ،‬رکود بی سابقه و نیز‬ ‫رشــد منفی‪ ،‬گریبان اقتصاد ایران را می فشرد‪ .‬مرد شماره‬ ‫یک تیم اقتصادی روحانی از پدیدار شدن نشانه های رشد‬ ‫در اقتصاد سخن می گوید‪.‬‬ ‫حلقه نیاوران‬ ‫در بین اقتصاددانان حلقه های فکری مختلفی وجود‬ ‫دارد که از این جملــه می توان به حلقه دانشــگاه عالمه‪،‬‬ ‫حلقه نیاوران‪ ،‬حلقه دانشگاه بهشتی و از این دست اشاره‬ ‫کرد‪ .‬در بین ایــن حلقه ها پرکارترین انهــا در حوزه اجرایی‬ ‫را می توان حلقه نیاوران دانســت که در دوران سازندگی و‬ ‫به ســرکردگی محمد طبیبیان فعالیت کردند‪ .‬برنامه اول و‬ ‫دوم و سوم توسعه توســط این حلقه فکری تدوین شد‪ .‬در‬ ‫ادامه حلقه نیاوران می توان به محمدباقر نوبخت‪ ،‬نماینده‬ ‫اقتصادی حسن روحانی اشاره کرد‪ .‬سابقه همکاری حسن‬ ‫روحانی با نوبخت به همکاری در مجمع تشخیص مصلحت‬ ‫نظــام و مرکز تحقیقات اســتراتژیک بر می گــردد‪ .‬در این‬ ‫بین نیم حلقه دیگری نیز در بیــن نیاورانی ها وجود دارد که‬ ‫در انتخابات ســال ‪ 92‬گرد عارف جمع شــده بودند‪ .‬چهره‬ ‫شــاخص انها علی طیب نیا بود‪ .‬طیب نیا در دولت خاتمی‬ ‫هاشمی و احمدی نژاد حضور داشته و در هر سه دولت نیز‬ ‫گرایش نزدیک به جریان حاکمیت بازار را داشــته اســت‪.‬‬ ‫طیب نیا در دولــت احمدی نژاد با امدن رهبــر که از رفقای‬ ‫خوابگاهی و دانشــجو یی او بوده‪ ،‬به معاونت برنامه ریزی‬ ‫رسید‪ .‬احمدی نژاد وقتی بر ســر کار امد با توصیه داوودی‬ ‫تالش کرد برنامه چهارم توســعه را که با گرایش لیبرال ها‬ ‫نوشته شــده بود تغییر دهد که طیب نیا حاضر نشد این کار‬ ‫را انجام دهد و بعد هم به دال یل دیگری دولت را ترک کرد‪.‬‬ ‫طیب نیا به لحاظ شخصیتی بسیار اخالقی و ارام است‪ .‬او‬ ‫البته روی مباحث کارشناســی و علمی بسیار حساس است‬ ‫و اهل بحث‪ .‬طیب نیا اواســط امســال در نشســت هیات‬ ‫دولت‪ ،‬دچار ناراحتی قلبی شده و به بیمارستان منتقل شد و‬ ‫بعد از سه ساعت از بیمارستان مرخص شد‪ .‬تا کنون دو بار‬ ‫شایعه استعفای او در رسانه ها منتشر شده است ؛ یکبار در‬ ‫روزی اعالم شد که او از مجلس کارت زرد گرفت‪ .‬یکی از‬ ‫نمایندگان همان روز به رسانه ها گفت‪« :‬بعد از کارت زردی‬ ‫که مجلس به وزیر اقتصاد نشان داد وی به اقای انصاری‬ ‫اعالم کرده بود که اســتعفا خواهم داد‪ .‬این درحالی است‬ ‫که وزیر اقتصاد باید ســعه صدر بیشتری داشــته باشد و با‬ ‫هماهنگی در پی حل مشکالت باشد‪ ».‬یکبار دیگر ان نیز‬ ‫زمانی است که او و ســه چهره دیگر به روحانی در وضعیت‬ ‫اقتصادی کشور نامه نوشتند‪.‬‬ ‫شایعه دوم با این متن منتشر شد که در جلسه هیات‬ ‫دولت مباحثه ای در مورد این نامه صورت گرفته که طیب نیا‬ ‫هم گفت ه استعفا خواهد داد‪ .‬این شایعات البته هرگز جدی‬ ‫نشــد و چهــره ارام و علمی کابینه همچنان در ســاختمان‬ ‫باب همایون مشغول به کار است‪.‬‬ ‫ایستاده در برابر باد!‬ ‫چهره ها‬ ‫‪60‬‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫‪6‬‬ ‫محمدرضا نعمت زاده همچنان وزیر مانده است‬ ‫اما یکی دیگر از وزرای کابینــه روحانی که می توان‬ ‫نشــان «چهره ســال ‪ »1394‬را بــرای او در نظــر گرفت‪،‬‬ ‫بی شک «محمدرضا نعمت زاده» اســت‪ .‬روحانی او را که‬ ‫پیش از انتخابات‪ ،‬ریاســت ســتادش را بر عهده داشــت‪،‬‬ ‫به عنوان وزیر پیشــنهادی وزارت صنعت‪ ،‬معدن و تجارت‬ ‫به مجلس معرفی کــرد‪ .‬اما روز بررســی صالحیت وزرای‬ ‫پیشنهادی‪ ،‬روز خوبی برای نعمت زاده نبود‪ .‬مخالفانش او‬ ‫را برای تصدی وزارت صنعت‪ ،‬معدن و تجارت‪ ،‬سالخورده‬ ‫می پنداشــتند و عضویــت در هیات مدیــره شــرکت های‬ ‫خصوصی را به عنوان یکی از نقاط ضعف او برشمردند‪ .‬در‬ ‫یک کالم‪ ،‬مخالفان برای جلوگیری از صدارت نعمت زاده‬ ‫از هیچ تالشــی دریغ نکردند‪ .‬یکــی از مخالفــان وزارت‬ ‫نعمت زاده‪ ،‬بر این عقیده بود که او توان بازدید و رسیدگی به‬ ‫پروژه ها را ندارد و عده ای نیز عملکرد وزارت او را در دولت‬ ‫سازندگی مورد انتقاد می دانســتند‪ .‬نعمت زاده نیز البته در‬ ‫دفاع از خویش و در واکنش به کســانی که سن و سال او را‬ ‫مبنای مخالفت خود قرار داده بودند گفت‪« :‬تا این سن حتی‬ ‫ک بار هم سکته نکرده ام‪ ».‬اما نعمت زاده‪ ،‬مخالفانی هم‬ ‫ی ‬ ‫در میان بازرگانان و فعاالن حوزه بازرگانی داشت؛ اما وجود‬ ‫این مخالفت ها نیز مانعی بــرای ورود نعمت زاده به وزارت‬ ‫صنعت‪ ،‬معدن و تجارت نشد‪ .‬مخالفان مجلس نشین‪ ،‬هنوز‬ ‫شمشیرهایشان را برای او غالف نکرده اند‪.‬‬ ‫نعمت زاده در سال ‪ ۱۹۶۸‬کارشناسی خود در مهندسی‬ ‫محیط زیســت را از دانشــگاه ایالتی کالیفرنیا در سن لوئی‬ ‫ابیسپو دریافت کرد‪ .‬سپس تحصیل مدیریت در دانشگاه‬ ‫کالیفرنیا‪ ،‬برکلی را نیمه کاره رها کرد و به ایران برگشت ‪ .‬پس‬ ‫از انقالب او ‪ ۱۰‬ماه در سال ‪ ۱۳۵۸‬وزیر کا ر و بین سال های‬ ‫‪ ۱۳۵۹‬تا ‪ ۱۳۶۰‬و ســپس از ‪ ۱۳۶۸‬تا ‪ ۱۳۷۶‬بــه ترتیب در‬ ‫دولت های محمدعلی رجایی و اکبر هاشمی رفســنجانی‬ ‫وزیر صنایع بوده اســت‪ .‬نعمت زاده معاونت وزارت نفت در‬ ‫امور پتروشیمی در دولت اول و دوم سید محمد خاتمی بود‪.‬‬ ‫او سمت هایی چون معاونت ســازمان صنایع دفاع‪ ،‬رئیس‬ ‫هیات مدیره و مدیرعامل توانیر را نیز برعهده داشته است‪.‬‬ ‫نعمت زاده معاونت وزارت نفت و مدیرعامل پتروشــیمی در‬ ‫دوران ریاســت جمهوری محمد خاتمــی بــود و به دلیــل‬ ‫اقدامات توســعه ای در ایــن دوره‪ ،‬پدر پتروشــیمی ایران‬ ‫لقب گرفت‪.‬‬ ‫او توسط وزیر نفت کابینه اول احمدی نژاد به عنوان‬ ‫معاون وزیــر در امور پخــش و پاالیــش و مدیریت عامل‬ ‫شــرکت ملی پاالیش و پخــش فرا ورده های نفتــی ایران‬ ‫منصوب شد و مسئول اجرای برنامه ســهمیه بندی بنزین‬ ‫(بزرگ ترین پروژه ‪ IT‬کشور) در تابستان ‪ ۱۳۸۶‬بود‪ .‬پس از‬ ‫اتمام پروژه‪ ،‬وزیر او را به ســمت مشاور عالی خود منصوب‬ ‫کرد‪.‬نعمت زاده پس از مصاحبه بــا روزنامه اعتماد و انتقاد‬ ‫از عملکرد احمدی نــژاد و متفاوت دانســتن وی با رجایی‬ ‫بالفاصله از ســمت مشــاور ارشــد وزیر نفت برکنار شده و‬ ‫بازنشسته شد‪.‬او اما پس از انتخاب حسن روحانی به عنوان‬ ‫رئیس جمهور بــه وزارت صنعت رفت‪ .‬رابطــه او با مجلس‬ ‫نهم همیشــه پر از چالش بــوده اســت‪.‬در ‪ ۲۴‬تیر ‪،۱۳۹۳‬‬ ‫نعمت زاده به دلیل عدم پرداخت مســتمری بازنشستگان‬ ‫صنعت فوالد از مجلس شورای اسالمی کارت زرد گرفت‪.‬‬ ‫پیش از وی علی طیب نیــا‪ ،‬رضا فرجی دانــا‪ ،‬علی جنتی‪،‬‬ ‫علی اصغر فانی و عبدالرضا رحمانی فضلی از مجلس کارت‬ ‫زرد گرفته بودند ‪ ۹ .‬دی ‪ ،۱۳۹۳‬نعمت زاده برای دومین بار‬ ‫برای پاسخ به سواالت نمایندگان در مجلس حضور یافت‬ ‫که این بار نیز با کســب ‪ ۱۰۲‬رای موافق‪ ۸۹ ،‬رای مخالف‬ ‫و ‪ ۱۵‬رای ممتنــع از مجموع ‪ ۲۱۸‬رای ماخوذه نتوانســت‬ ‫نمایندگان را قانع کنــد‪ .‬در ‪ ۱۶‬اذر ‪ ،۱۳۹۴‬نعمت زاده برای‬ ‫سومین بار برای پاسخ به سوال حمید رسایی مبنی بر دلیل‬ ‫عضویت نعمت زاده در هیات مدیره ده ها شرکت خصوصی‪،‬‬ ‫در مجلس حضور یافت اما این بار نیز نمایندگان از پاسخ وی‬ ‫قانع نشدند و با ‪ ۷۳‬رای موافق‪ ۱۰۶ ،‬رای مخالف و ‪ ۱۰‬رای‬ ‫ممتنع از مجموع ‪ ۱۸۹‬رای ماخوذه‪ ،‬سومین کارت زرد را به‬ ‫وزیر صنعت دادند‪ .‬پیش از نعمت زاده‪ ،‬علی طیب نیا‪ ،‬وزیر‬ ‫اقتصاد دولت یازدهم نیز سه کارت زرد از مجلس دریافت‬ ‫کرده بود‪ .‬نعمت زاده ایجاد کننــدگان کمپین خرید خودرو‬ ‫صفر ممنوع را که یــک کمپین خودجوش بــرای تحریم‬ ‫محصوالت دو خودروساز ایران خودرو و سایپا ست‪ ،‬خیانت‬ ‫به کشور قلمداد کرده بود‪ .‬این اظهارنظر وی دردسرهای‬ ‫ش ایجاد کرد‪.‬‬ ‫زیادی برای ‬ ‫اقتصاد‬ ‫زنگنه‪ :‬عاشق انگلیس نیستم‬ ‫‪7‬‬ ‫وزیر نفت سال سختی پیش رو دارد‬ ‫چهره ها‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫در تمام این مدتی که مذاکرات هسته ای در جریان‬ ‫بود اتفاقات عجیب و غربی هم برای نفت افتاد؛ از ماجرای‬ ‫کرسنت گرفته تا تالطم قیمت ها‪ .‬حاال هم که مدتی است‬ ‫با خباثت سعودی ها قیمت ان قدر پایین امده که می گویند‬ ‫یک بشکه اب گرانتر از طالی سیاه ما شده است!‬ ‫بیژن زنگنــه در این مدت ایده های متعددی داشــته‬ ‫برای عبــور از چالش های مهم این حــوزه‪ .‬حامیان دولت‬ ‫می گویند اگر کسی بتواند ایران را از این شرایط سخت عبور‬ ‫دهد بهتر از زنگنه نمی توان فردی را پیدا کرد‪ .‬مخالفانش‬ ‫امــا می گویند هر وقت زنگنه وزیر شــده اوضــاع خرابتر از‬ ‫همیشه شده است‪.‬‬ ‫اما بیژن زنگنه کیست؟ او در دولت جنگ شش سال‬ ‫وزیر جهاد ســازندگی بود‪ ،‬در دولت هاشــمی رفســنجانی‬ ‫هشــت ســال به عنوان وزیر نیرو فعالیت کــرد و در دولت‬ ‫محمد خاتمی هشت سال عهده دار وزارت نفت بود‪ .‬زنگنه‬ ‫به جهت سابقه طوالنی در مدیریت کالن اجرایی و حضور‬ ‫در وزارتخانه های دولت های مختلف ایران (‪ 24‬ســال) به‬ ‫«شیخ الوزراء» مشهور است‪ .‬بیژن زنگنه در سال ‪ ۱۳۵۰‬به‬ ‫رشته مهندسی عمران دانشــگاه تهران راه یافت و در سال‬ ‫‪ ۱۳۵۶‬با درجه کارشناسی ارشــد مهندسی عمران با کسب‬ ‫رتبه ممتــاز فارغ التحصیل شــد‪ .‬زنگنه از ســال ‪ ۱۳۵۶‬به‬ ‫عضویت هیات علمی دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین‬ ‫طوســی درامد و به تدریس در این دانشــگاه پرداخت و در‬ ‫سال ‪ ۱۳۸۵‬در جایگاه استاد تمام و عضو هیات علمی این‬ ‫دانشگاه بازنشسته شــد‪ .‬بیژن زنگنه گرایش اصالح طلبی‬ ‫دارد و البتــه دارای ســابقه عضویــت در حــزب کارگزاران‬ ‫ســازندگی و بنیاد باران‪ .‬او فعالیت سیاســی خود را از سال‬ ‫‪ ۱۳۵۹‬در جایــگاه معاونت فرهنگی وزیر فرهنگ و ارشــاد‬ ‫اســامی اغاز کرد‪ .‬زنگنه عالوه بر پیشینه ‪ ۲۴‬سال وزارت‬ ‫(تا سال‪ )۱۳۹۴‬در دولت های چهارم‪ ،‬پنجم‪ ،‬ششم‪ ،‬هفتم‪،‬‬ ‫هشتم و یازدهم ایران‪ ،‬همچنین از ســال ‪ ۱۳۶۲‬تا ‪۱۳۸۴‬‬ ‫عضو شــورای اقتصاد بود و در فاصله ســال های ‪ ۱۳۷۵‬تا‬ ‫‪ ۱۳۹۰‬نیزبه عنوانیکیاعضایمجمعتشخیصمصلحت‬ ‫نظام فعالیت کرد‪.‬‬ ‫حسن روحانی در اذر ‪ ۱۳۸۱‬و از جایگاه دبیر شورای‬ ‫عالــی امنیت ملی با ارســال نامــه ای خطاب بــه خاتمی‪،‬‬ ‫رئیس جمهور وقت‪ ،‬به عملکرد بیژن زنگنه‪ ،‬وزیر نفت کابینه‬ ‫اصالحات اعتراض کرد و اقدام وی در انعقاد قرارداد نفتی‬ ‫کرسنت با شرکت کرسنت پترولیوم را غیرقانونی و از طریق‬ ‫واسطه دانسته و این قرارداد را دارای اثار منفی فراوان برای‬ ‫جمهوری اسالمی ایران دانسته بود‪ .‬روحانی اما در جلسه‬ ‫رای اعتماد مجلــس به وزرای دولــت یازدهم ضمن دفاع‬ ‫از عملکرد زنگنــه در وزارت نفت‪ ،‬به مخالفــان اعالم کرد‬ ‫که مولف نامه مذکور شخص وی اســت‪ .‬در خالل جلسه‬ ‫بررسی رای اعتماد به زنگنه‪ ،‬احمد توکلی‪ ،‬نماینده تهران‬ ‫ضمن اعالم نظر مخالف خود به وزارت زنگنه‪ ،‬انتخاب او را‬ ‫برای وزارت نفت ایران مفید دانسته و گفته بود‪« :‬در وزارت‬ ‫نفت به خاطــر اینکه چند دوره صــدارت غیرنفتی ها اتفاق‬ ‫افتاد‪ ،‬یک نوع دلخوری و به نوعی سرافکندگی به طور کلی‬ ‫وجود دارد و وقتی اقای زنگنه خواست وزیر بشود نشاطی‬ ‫در کارکنان نفت ایجاد شد که ممکن بود کارایی را باال ببرد‪.‬‬ ‫حتی گروه های وطن دوست استقالل طلب نفتی جنوب هم‬ ‫اکثرشان از ایشــان حمایت کردند‪ ».‬روحانی هم در پایان‬ ‫دفاعیات خود از وزرای پیشــنهادی‪ ،‬در دفــاع از عملکرد‬ ‫زنگنه به نمایندگان مجلس یاداوری کرد که حتی یک هفته‬ ‫اداره وزارت نفت تحت نظر سرپرست‪ ،‬هزینه های سنگینی‬ ‫برای کشور خواهد داشــت و از نمایندگان خواست به وی‬ ‫رای اعتماد بدهند‪ .‬در پایان جلسات بررسی رای اعتماد به‬ ‫کابینه پیشنهادی حسن روحانی‪ ،‬بیژن نامدار زنگنه با ‪۱۶۶‬‬ ‫رای موافــق‪ ۱۳ ،‬ممتنع و ‪ ۱۰۴‬مخالف‪ ،‬موفق به کســب‬ ‫رای اعتماد نمایندگان مجلس نهم شد و برای سومین بار‬ ‫به عنوان وزیر نفت در دولت های ایران انتخاب شد‪ .‬او در‬ ‫لو اندی از عمر وزارتش با اتفاقات سختی مواجه‬ ‫این دوسا ‬ ‫شده و اکنون که ایده تازه ای برای قراردادهای نفتی داده‬ ‫حتما روزهای پرچالشــی را پیش رو دارد‪ .‬او در این مدت با‬ ‫انتقادات تند و تیزی مواجه شده است‪.‬‬ ‫او یک بــار در واکنــش بــه انتقادهــا گفتــه‬ ‫است‪ «:‬بعضی ها می گویند زنگنه عاشق انگلیسی ها ست‬ ‫و اصال خودش انگلیسی است و اوامر انگلیسی ها را اجرا‬ ‫می کند و حاضر نیست با ایرانی ها کار کند‪ .‬می گویند برای‬ ‫ســرمایه گذاری برویم از صندوق توســعه پول بگیریم اما‬ ‫مگر واقعا صندوق توســعه چقدر پول دارد؟ ما برای اینکه‬ ‫صاحب برند شــویم و محصولمان را صادر کنیم باید حتما‬ ‫تعامل داشته باشیم و برون زا عمل کنیم‪ .‬ریش و موهایم در‬ ‫جمهوری اسالمی سفید شــده است‪ .‬من دنبال محبوبیت‬ ‫نیســتم‪ .‬دنبال مرده باد‪ ،‬زنده باد نیستم‪.‬دائم به من فشار‬ ‫می اورند که قیمــت را پایین بیاور‪ .‬قیمــت را باال ببر‪ .‬من‬ ‫بلندمــدت را می بینم‪ .‬تنها هدفم این اســت کــه مردم در‬ ‫بلندمدت منتفع شوند‪».‬‬ ‫او یکبار دیگر هم گفته است که نزدیک بوده او را به‬ ‫زندان ببرند ؛« برای تشکیل شــرکت پتروپارس در وزارت‬ ‫نفت نیز تا مرز به زندان انداختن من پیش رفتند‪ ،‬در حالی‬ ‫که هم اکنون بسیاری مدعی اند شــرکت پتروپارس با‬ ‫تالش انها شکل گرفته است‪».‬‬ ‫زنگنــه بــا دعــوت از منتقــدان بــرای ارائــه‬ ‫پیشــنهادهای جایگزیــن گفته اســت‪« :‬در‬ ‫زمانی که با طرحی در مجلس مخالفت می شود‪ ،‬بالفاصله‬ ‫پیشــنهاد جایگزین مطــرح می شــود و بر این اســاس از‬ ‫منتقدان می خواهیم پیشنهادهای کارگشای خود را بیان‬ ‫کنند‪».‬‬ ‫وزیر نفت ادامه داد‪« :‬من هم دوست دارم که امتیازی‬ ‫به شرکت های خارجی ندهم و انها به صورت رایگان بیایند‬ ‫و میلیاردها دالر در ایران سرمایه گذاری کنند‪ ،‬اما متاسفانه‬ ‫قبول نمی کنند و اصل و سود ســرمایه گذاری خود را طلب‬ ‫خواهند کرد‪».‬‬ ‫امــا اظهارنظرهای زنگنــه همواره بــا واکنش هایی‬ ‫هم مواجــه بوده اســت‪ .‬او گاهی حرف هایــی می زند که‬ ‫زمینه را برای ایجاد یک جدال رسانه ای ایجاد می کند‪ .‬از‬ ‫جمله اینکه گفته است‪«:‬واژه یارانه نقدی برای من خیلی‬ ‫عذاب اور است‪».‬‬ ‫وی از پرداخــت یارانه نقدی همچــون وزیر اقتصاد‬ ‫به عنوان یک مصیبــت بزرگ یاد کرده و با اشــاره به اینکه‬ ‫تقریبا ‪ ٨٠‬تا ‪ ٩٠‬درصد درامد ناشــی از فروش شرکت گاز و‬ ‫‪ ٨٠‬درصد درامد شرکت پاالیش و پخش فراورده های نفتی‬ ‫از محل فروش فراورده ها به هدفمندی یارانه ها اختصاص‬ ‫می یابد‪،‬گفته است‪« :‬جمع کردن پول هدفمندی و رساندن‬ ‫به موقع انها واقعا «عذاب الیمی» اســت و همان طور که‬ ‫اقای طیب نیــا وزیر اقتصاد نیز گفته انــد‪ ،‬واقعا عذاب اور‬ ‫است‪.‬‬ ‫برهمین اساس‪ ،‬بســیاری از شب ها از نگرانی اینکه‬ ‫چطور باید پول هدفمندی یارانه هــا را تامین کنیم‪ ،‬خوابم‬ ‫نمی برد‪ .‬انچه در طول سال های گذشته درباره هدفمندی‬ ‫یارانه ها اجرا شد‪ ،‬خالف قانون بود و پرداخت یارانه ها اصال‬ ‫طبق قانون اجرا نشد‪ ،‬ضمن اینکه اگر هدفمندی‬ ‫یارانه ها براســاس قانون اجرا می شد‪ ،‬دیگر‬ ‫مشکلی نداشــتیم؛ منتها انچه اجرا شد‪،‬‬ ‫اصال با نص قانون متفاوت بود‪».‬‬ ‫هــر چه هســت حــاال کــه توافق‬ ‫هسته ای انجام شده ‪ ،‬نگاه های بسیاری از‬ ‫محمد جواد ظریف دور شده و به سوی او‬ ‫دوخته شده است‪ .‬او باید قفل فروش‬ ‫نفت و باال رفتن بهای ان را با‬ ‫کلیدی خاص باز کند‪.‬‬ ‫‪61‬‬ ‫فرهنگ‬ ‫متولد ماه مهر‬ ‫ابراهیم حاتمی کیا با بادیگارد بازگشته است‬ ‫چهره ها‬ ‫‪62‬‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫‪1‬‬ ‫ابراهیم حاتمی کیا‬ ‫متولد اول مهرماه ‪1340‬‬ ‫اهل تهران‬ ‫تحصیالت‪ :‬لیسانس فیلمنامه نویسی‬ ‫زمینه کاری‪ :‬سینما‬ ‫اثار شناخته شده ‪ :‬فیلم های سینمایی از کرخه تا راین‪،‬‬ ‫بوی پیراهن یوسف ‪ ،‬اژانس شیشه ای‪ ،‬ارتفاع پست‪ ،‬چ‪.‬‬ ‫دلیل انتخــاب‪ :‬رکورد انتشــار بیــش از ‪ 2700‬متن‬ ‫رســانه ای در رابطه با تولید اخرین فیلمــش؛ «بادیگارد»‬ ‫یو چهارمین جشنواره فیلم فجر‪.‬‬ ‫و حاشیه های ان در س ‬ ‫ابراهیم حاتمی کیا یکــی از پرجایزه ترین کارگردانان‬ ‫ســینمای ایران در طول تاریخ جشــنواره فیلم فجر است‪.‬‬ ‫او برنده ‪ 9‬سیمرغ بلورین‪ ،‬دو دیپلم افتخار و دو جایزه ویژه‬ ‫هیات داوران در دوره های مختلف جشنواره بین المللی فیلم‬ ‫فجر شده است‪ .‬معروف ترین اثر او که در میان گروه های‬ ‫مختلف اجتماعی شــهرت و محبوبیتی خــاص دارد فیلم‬ ‫سینمایی «اژانس شیشــه ای» است‪ .‬برخی نظرسنجی ها‬ ‫نیز فیلم سینمایی «روبان قرمز» را به عنوان محبوب ترین‬ ‫فیلم حاتمی کیا پس از اژانس شیشه ای معرفی کرده اند‪.‬‬ ‫به هر روی ابراهیم حاتمی کیا در بررســی موضوع شناسی‬ ‫پایان نامه های دانشگاهی ایران‪ ،‬یکی از محبوب ترین ها‬ ‫بوده اســت‪ .‬اثار او موضوع بررســی و مطالعه تعداد قابل‬ ‫توجهی از پایان نامه های دوره کارشناسی‪ ،‬کارشناسی ارشد‬ ‫و دکتر ا بوده است‪ .‬شمار مقاالت علمی ‪ ،‬پژوهشی و علمی‪،‬‬ ‫ ترویجی با کلیدواژه «ابراهیم حاتمی کیا» در دانشگاه های‬ ‫تهران به بیش از ‪ 80‬عنوان می رسد‪ .‬حاتمی کیا در جشنواره‬ ‫یو چهارم فیلم فجر با اخرین اثرش «بادیگارد» حاضر‬ ‫ســ ‬ ‫شــد‪ .‬حضور این فیلم و متن و حاشــیه های مربوط به ان‬ ‫یکی از خبرسازترین اتفاقات طول تاریخ سینمایی ایران در‬ ‫سال گذشته بوده است‪ .‬بســیاری از منتقدان معتقد بودند‬ ‫که فیلم هجدهم حاتمی کیا در نقد دولت یازدهم اســت و‬ ‫طعنه های قابل توجهــی را در این فیلم متوجه دولت کرده‬ ‫است‪ ،‬اما حاتمی کیا این موضوع را رد کرد‪ .‬این کارگردان‬ ‫اگرچه در «بادیــگارد» توانســت توانمندی های بســیار‬ ‫قابل توجه خود را در دکوپاژ و روایت فیلم به رخ بکشــد و با‬ ‫یاری گرفتن از تجربه ســی ســاله اش در فیلمسازی‪ ،‬یک‬ ‫اثر قابل توجه در کارگردانی به جشــنواره عرضه کند اما در‬ ‫کمال تعجب از ســوی هیات داوران این دوره از جشنواره‬ ‫حتی به عنوان نامزد جایــزه کارگردانی نیز انتخاب نشــد‪.‬‬ ‫این موضــوع واکنش های انتقــادی و بعضا تند بســیاری‬ ‫از منتقدان و رســانه ها را برانگیخت‪ .‬چنان که بر اســاس‬ ‫بررســی های میدانی بیش از ‪ 2700‬مطلــب اعم گزارش‪،‬‬ ‫خبر‪ ،‬گفت وگو‪ ،‬یادداشت و نقد درباره فیلم او در رسانه ها و‬ ‫شبکه های اجتماعی منتشر شد که از این مجموع‪ ،‬بیش از‬ ‫نیمی از متن های رسانه ای نامبرده در تمجید از کارگردانی‬ ‫فیلــم بادیگارد یــا نقد هیــات داوران در انتخــاب نکردن‬ ‫ان بوده اســت‪ .‬جالب ان اســت که این حجم گسترده از‬ ‫مطالب عمدتا در فاصله سه هفته ای دهم بهمن ماه تا اول‬ ‫اسفندماه منتشر شده که در نوع خود یک رکورد قابل توجه‬ ‫به شمار می اید‪.‬‬ ‫نگاهی به کارنامه کارگردان محبوب دفاع مقدس‬ ‫ابراهیم حاتمی کیا یکی از فیلمسازانی است که پس‬ ‫از انقالب اســامی ایران خــود را در بدنه ایــن هنر تثبیت‬ ‫کرد و بر پایه اعتقادات مومنانه و شخصی خود و همچنین‬ ‫نگاه به قهرمانان جنگی و حماســه های انان پای به سینما‬ ‫گذاشــت و همه او را با دغدغه های مــردان و زنان جنگ‬ ‫به خاطر دارند که از اولین فیلم خود در ســال ‪ ۱۳۶۴‬با نام‬ ‫«هویت» در شبکه دو ســیما به دنبال انها بوده است‪ .‬این‬ ‫فیلمســاز در ابتدای راه با حضور در جغرافیــای جنگ زده‬ ‫کشور و در واقع به عنوان یک ناظر و شاهد در میدان جنگ‪،‬‬ ‫نگاه متمرکزتری بر عینیت های جسورانه قهرمانان جنگ و‬ ‫رشادت های میهن پرستانه مردان کارزار تحمیلی دارد و با‬ ‫به تصویر کشــیدن روایت های تلخ و قهرمانانه انان توجه‬ ‫ویژه و نگاه و اعتقاد خود را به ارزش های معطوف به وجود‬ ‫ذاتی این انســان ها به تصویر می کشــد و خود را به عنوان‬ ‫فیلمســازی جوان با دغدغه هایی از جنس همــان روزگار‬ ‫معرفی می کند‪.‬‬ ‫او این مسیر را با همین نگاه دنبال می کند و پا به سینما‬ ‫می گذارد و باز هم با همان رویکرد تصویرگری واقع گرایانه‬ ‫احواالت مردان دفاع مقدس و ایســتادگی انــان در برابر‬ ‫زورگویی و تجاوز دشــمن‪« ،‬دیده بان» را در سال ‪ ۱۳۶۷‬و‬ ‫«مهاجر» را در سال ‪ ۱۳۶۸‬می سازد‪.‬‬ ‫او پس از این فیلم «وصل نیکان» را روی پرده اورد‬ ‫و در ســال ‪ ۱۳۷۱‬با «از کرخــه تا راین» به عنــوان یکی از‬ ‫شاخص ترین اثارش از لحاظ فیلمنامه و کارگردانی مطرح‬ ‫و در جشنواره فیلم فجر در میان صاحب نظران و مخاطبان‬ ‫با استقبال مواجه می شود‪ .‬این مسیر با فیلم هایی همچون‬ ‫«خاکستر سبز» و« بوی پیراهن یوسف» و «برج مینو» در‬ ‫زمان دولت سازندگی تداوم می یابد‪.‬‬ ‫با تغییر شرایط سیاسی کشور و روی کار امدن دولت‬ ‫جدید با محور اصالحات و شــعار ازادی بیان و اهمیت به‬ ‫فرهنگ و هنر‪ ،‬گویی لحــن حاتمی کیا هم تغییر می کند و‬ ‫این فضای سیاسی حاکم‪ ،‬بر شخصیت ها و اثار او نیز تاثیر‬ ‫می گذارد‪ .‬ســال ‪ ۱۳۷۶‬به زعم بسیاری از صاحب نظران و‬ ‫منتقدان یکی دیگر از نقطه های عطف کارنامه ســینمایی‬ ‫حاتمی کیا ســت کــه بــا «اژانــس شیشــه ای» به عنوان‬ ‫مهمترین اثــر در کارنامه کاری خود تثبیت می شــود‪ .‬این‬ ‫فیلم از جهت ساختار فیلمنامه و قهرمان ها و شخصیت ها‬ ‫و همچنین کارگردانی حاتمی کیــا فاصله ای میان او و اثار‬ ‫قبلی می اندازد‪ .‬این خط روایی در دیگر اثارش مانند «روبان‬ ‫قرمز»‪« ،‬موج مرده» و «ارتفاع پست» نیز ادامه می یابد‪.‬‬ ‫حاتمی کیا در سال ‪ ۸۳‬و در اواخر دولت اصالحات «به رنگ‬ ‫ارغوان» را می سازد‪ .‬حساسیت فضا و پیرنگ سیاسی‪ ،‬فیلم‬ ‫را تا چهار سال به محاق توقیف می برد و در نهایت در بیست و‬ ‫هشتمین جشنواره فیلم فجر و در دولت محمود احمدی نژاد‬ ‫به نمایش درامده و سیمرغ بلورین بهترین اثر از نگاه مردم‬ ‫را دریافت می کند‪.‬‬ ‫براســاس چیزی که شــاید بتوان دلخوری از شرایط‬ ‫توجه به سینمای جنگ و دفاع مقدس و اصطکاک فکری با‬ ‫مدیران وقت سیستم سینمای کشور خواند‪،‬حرکت معکوس‬ ‫و مخالف با مسیر کلی سینما خود‪،‬با یک موضوع حساس‬ ‫اجتماعی در قالب تجربه ای اپیزودیک با پرداختن به سقط‬ ‫جنین در فیلم «دعوت» وارد فاز جدیدی شد‪.‬‬ ‫حاتمی کیا در سال ‪ ۱۳۸۹‬و پس از التهابات سیاسی‬ ‫انتخابات ریاســت جمهوری در ســال ‪ ۱۳۸۸‬ســراغ یک‬ ‫موضوع سیاســی اجتماعی رفت و «گزارش یک جشن»‬ ‫را ساخت و در بیست و نهمین جشــنواره فیلم فجر حضور‬ ‫یافت‪ ،‬اما دوباره این فیلم در دولت دهم توقیف شد‪.‬‬ ‫پس از تمام این اتفاقات و تولیــد این فیلم و نمایش‬ ‫در جشنواره و حاشــیه های فراوان و گفتمان ها و نظریات‬ ‫سیاسی که حول «گزارش یک جشــن» بود خبر رسید که‬ ‫حاتمی کیا به ســراغ شهید چمران و برشــی از حضور او در‬ ‫جبهه های غرب رفته اســت‪«.‬چ» همه را به یاد پارتیزان‬ ‫انقالبی بولیوی‪ ،‬ارنســتو چگوارا و فیلمی که سودربرگ با‬ ‫همین نام از او ساخته بود‪ ،‬می انداخت‪.‬‬ ‫فرهنگ‬ ‫‪2‬‬ ‫ســاالر عقیلی اوایل بهمن ماه ســال‪ 94‬بــا حضور در‬ ‫یکی از برنامه هــای یک کانال ماهــواره ای از برنامه هایش‬ ‫در کنســرت انگلســتان خبر داد‪ .‬اما حضور او در این کانال‬ ‫ماهواره ای که به واســطه انتشــار برنامه هایی جهت دار ‪ ،‬به‬ ‫شبکهسلطنت طلبانشهرتدارد‪،‬درگیرحاشیه هایبسیاری‬ ‫شد‪ .‬همزمان با انتشار تصویر او از قاب تلویزیون این کانال‪،‬‬ ‫یو چهارمموسیقی‬ ‫خبرهاییبهنقلازستاداجراییجشنوارهس ‬ ‫فجردررسانه هامنتشرشدکهحاکیازحذفناماینخواننده‬ ‫در اجراهای جشنواره بود‪ .‬پیش از این قرار بود ساالر عقیلی‬ ‫به عنوان خواننده در گروه وزیری به سرپرستی کیوان ساکت‬ ‫در روز ‪ 23‬بهمن ماه در قالب جشــنواره فجر برنامه اجرا کند‪.‬‬ ‫خبر حذف عقیلی از جشنواره اما چندان که به نظر می رسید‬ ‫دوام و قوام نداشــت‪ .‬پس از اعالم ممانعت از حضور ساالر‬ ‫عقیلی در جشنواره موسیقی فجر‪ ،‬داریوش پیرنیاکان ‪ -‬دبیر‬ ‫و سخنگوی خانه موسیقی ‪ -‬از اعتراض این نهاد صنفی خبر‬ ‫داد‪.‬پیرنیاکاندر بارهاعالمممنوعیتاجرایساالرعقیلیدر‬ ‫جشنواره موسیقی فجر درپی حضور او در یکی از شبکه های‬ ‫ماهواره ای‪،‬گفت‪«:‬اول باید این موضوعکامال بررسی و بعد‬ ‫اینتصمیمگرفتهشود‪.‬می توانستندوقتیاقایعقیلیازسفر‬ ‫برگشت‪،‬باایشانصحبتکنندوبعددراین بارهتصمیم گیری‬ ‫شــود؛ اما امروز بدون هیچ صحبتی با اقای عقیلی حکمی‬ ‫ صادر کرده اند مبنی بر اینکه در جشــنواره شرکت نکند‪ .‬این‬ ‫برای ما اصال قابل قبول نیســت‪ ».‬پــس از این اعتراض ها‬ ‫وزارت ارشــاد نیز در ایــن مورد موضع گیری کــرد و تصمیم‬ ‫نهاییرابهپسازبازگشتعقیلیوبررسی هایبیشترموکول‬ ‫کردند‪ .‬حســین نوش ابادی‪ ،‬ســخنگوی وزارت فرهنگ و‬ ‫ارشاد اسالمی درباره این ماجرا گفت‪« :‬عقیلی از خوانندگان‬ ‫محبوب کشورمان است که حضورش در شبک ه ماهواره ای‬ ‫ضدانقالبباعثشگفتیهمهشدهاست‪.‬ایناتفاقنهقابل‬ ‫دفاع و نه قابل توجیه است‪ .‬پس از بازگشت عقیلی به ایران‬ ‫ساز جدایی‬ ‫استعفای پر سر و صدای حسین علیزاده‬ ‫‪3‬‬ ‫استعفای حسین علیزاده‪ ،‬نوازنده پیشکسوت و برجسته‬ ‫تار و سه تار از سمت دبیری شــورای عالی خانه موسیقی یکی‬ ‫از پرحاشــیه ترین اتفاق های ســال ‪ 94‬بود که با واکنش های‬ ‫متفاوتی از ســوی چهره های موسیقی کشــور مواجه شد‪ .‬او‬ ‫روز شانزدهم دی ماه با انتشار متن استعفای خود در رسانه ها‪،‬‬ ‫نوشت‪« :‬بنا بر تجربه ای که طی سه ســال گذشته در شورای‬ ‫عالی خانه موسیقی داشــته ام‪ ،‬روحیات و اصول فکری خود را‬ ‫در راستای ان ندیده‪ ،‬بنابراین بدون انکه کتبا استعفایی تقدیم‬ ‫کنم‪ ،‬بدون جنجال از ان کناره گیــری کرده ام‪ .‬با کمی دقت به‬ ‫بیان رسمی شورای عالی خانه موســیقی‪ ،‬به روشنی می توان‬ ‫دریافتکهاعضایشورادرجریانتمامامورخانهنیستند‪.‬نمونه‬ ‫ان عدم اطالع مسئوالن خانه موسیقی از غیبت اینجانب است‬ ‫کهپسازگذشتحدود‪ 18‬ماههمان طورکهدربیانیهدرجشده‬ ‫(خرداد ‪ 93‬اخرین جلسه شورا) ان را در وب سایت رسمی خانه‬ ‫و شــنیدن توضیحاتش درباره علت حضور او در این شــبکه‬ ‫صهیونیستی گزارشی تهیه و منتشر می شود‪ ».‬نوش ابادی‬ ‫تاکیدکرد‪«:‬مقرراتودستورالعمل هااجازهنمی دهدکهافراد‬ ‫با شبکه های ضدانقالب همکاری کنند‪ ،‬چه این همکاری در‬ ‫قالب ارسال عکس‪ ،‬صوت‪ ،‬فیلم‪ ،‬تیزر تبلیغاتی و یا حضور‬ ‫و مصاحبه باشد‪ ».‬ســخنگوی وزارت ارشاد درباره چگونگی‬ ‫برخوردباساالرعقیلیگفت‪«:‬فقطبرخوردهایسلبیکفایت‬ ‫نمی کند و این موارد باید اسیب شناسی شود‪ .‬نمی خواهیم به‬ ‫این اسانی حوزه هنر اسیب ببیند‪ .‬باید موانع داخلی را برطرف‬ ‫کنیمتاهیچارتباطیمیانهنرمندانوشبکه هامعاندبهوجود‬ ‫نیاید‪ ».‬نوش ابادی درباره حذف ســاالر عقیلی از جشــنواره‬ ‫موسیقی فجر گفت‪« :‬براســاس اخرین صحبتی که با وزیر‬ ‫فرهنگوارشاداسالمیداشتمایشانهرگونهتصمیم گیری‬ ‫دراین بارهرابهبررسی هایبیشترموکولکردند‪».‬دراینزمان‬ ‫ساالر عقیلی نیز در نامه ای که از طریق رسانه ها منتشر کرد‪،‬‬ ‫درباره حضورش در این کانال ماهواره ای گفت‪« :‬از انجایی‬ ‫که فرد سیاسی نیســتم و با گرایش های سیاسی شبکه های‬ ‫ماهواره ای اصوال اشنایی نداشته و ندارم‪ ،‬هدفم صرف ا ترویج‬ ‫وشناساندنهنرمبودهوهرگزغیرازراههنروتلمذهنرموسیقی‬ ‫اصیل‪،‬راهدیگرینپیموده ام‪.‬سعی امبراینبودکههموارهدر‬ ‫کشورهای مختلف به عنوان سفیر فرهنگی ایران‪ ،‬موسیقی‬ ‫کشور عزیزم را ترویج داده و نیتی غیر از این نداشتم‪ .‬تصورم‬ ‫این است که هیچ نکته ای خالف شان ایران عزیز و ساحت‬ ‫هنر و هنرمند ابراز نکردم و همواره افتخارات کشورم را پاس‬ ‫داشــته و جوانان ایران عزیز را چه در داخل و چه در خارج با‬ ‫موسیقی اصیل و فاخر‪ ،‬همراه با اشعار بزرگانی مانند موالنا‪،‬‬ ‫حافظ‪ ،‬سعدی‪ ،‬جامی و‪ ...‬بیش از پیش اشنا نموده ام‪ ».‬او‬ ‫همچنین درباره عکس هایی کــه از وی در کنار مجریان این‬ ‫کانالماهواره ایمنتشرشد‪،‬نوشتهاست‪«:‬بادرنظرگرفتن‬ ‫ایننکتهکهاکثرهموطنانعزیزبهاینبندهحقیرلطفداشته‬ ‫اعالن داشته اند‪ ».‬این موسیقیدان ایرانی که سال پیش از ان‬ ‫ضمن عدمپذیرش نشانهشوالیه ادبوهنر دولتفرانسه‪،‬خود‬ ‫را بی نیاز از دریافت پیشوند و پسوند دانسته بود ‪ ،‬چند موضوع را‬ ‫علتاصلیاستعفایشاعالمکردکهمهمترینانهاطبقتاکید‬ ‫ویدرنامهاستعفایشعبارتبودندازعدماثرگذاریاینشورادر‬ ‫حلموضوعاتخانهموسیقیوعدم بیطرفیاندر«مسائلریز‬ ‫و درشت موسیقی کشور»‪.‬پنج روز پس از این استعفا حمیدرضا‬ ‫نوربخش‪ ،‬مدیرعامل خانه موســیقی درباره استعفای حسین‬ ‫علیزاده گفت‪« :‬شورای عالی به زودی تشکیل جلسه می دهد‬ ‫و درباره استعفای ایشان تصمیم گیری می کند‪ ».‬وی در پاسخ‬ ‫بهاینپرسشکهایاباتوجهبهنامهمنتقدینمبنی برعدمشرکت‬ ‫درجلسه«نقدوبررسیخانهموسیقی»‪،‬اینجلسهبرگزارخواهد‬ ‫شــد یا خیر نیز گفت‪« :‬ما با گروه خاصی طرف نیســتیم‪ .‬این‬ ‫جلسه‪ ،‬یک جلسه ازاد نقد است که هر منتقدی می تواند در ان‬ ‫شرکت داشته باشد‪ ».‬مدیرعامل خانه موسیقی گفت‪« :‬ضمن‬ ‫اینکه نامه ای که منتشر شد‪ ،‬هیچ امضایی نداشت‪« .‬جمعی از‬ ‫منتقدین»کهدراننامهمورداشارهقرارگرفته اند‪،‬معلومنیست‬ ‫چهکسانیهستند‪.‬طبعانمی توانبراینامه ایکهامضاندارددر‬ ‫مقامپاسخگوییبرامد‪.‬هرکسیکهنامهرادادهبایدمسئولیتان‬ ‫رانیزبپذیرداماایننامههیچامضاییندارد‪».‬‬ ‫پذیرش استعفا‬ ‫گفت وگویجنجالیخواننده‬ ‫محبوب با کانال ماهواره ای‬ ‫ومعموالانتظاردارندباگرفتنعکس‪،‬اینجانبراموردعنایت‬ ‫خود قرار دهند‪ ،‬دور از انصاف و اخالق هنری می بینم که از‬ ‫اینکارممانعتنمایم‪».‬ویهمچنیندرپایاناینیادداشت‬ ‫افزوده اســت‪« :‬هیچ تصمیمی برای مهاجــرت و ماندن در‬ ‫خارج از کشور ندارم و به زودی به اغوش میهن عزیزم ایران‬ ‫بازخواهمگشتوتاجاندربدندارمبرایوطنماین«شکوه‬ ‫پابرجا»می خوانم‪».‬همزمانبابازگشتعقیلیازانگلستان‪،‬‬ ‫با توضیحاتی که در این باره ارائه شد ‪ ،‬او توانست به جشنواره‬ ‫بازگردد و در گــروه وزیری اجرا کند‪ .‬جالــب انکه از مجموع‬ ‫تصانیف اجرا شده توسط ســاالر عقیلی در جشنواره‪ ،‬تعداد‬ ‫بســیار قابل توجهی با مضمون وطن بوده است‪ .‬او شاید به‬ ‫اینواسطهتالشداشتهتاازمخاطبانشدلجوییکند‪.‬‬ ‫موسیقی با انتشار خبری در رسانه ها از پذیرش این استعفا خبر‬ ‫داد‪ .‬در این خبر امده بود که در نخســتین جلسه که‪ 26‬دی ماه‬ ‫تشکیل شد‪ ،‬انتخابات دوره جدید و استعفای حسین علیزاده از‬ ‫موسیقیدانان کشور از سمت دبیری و سخنگویی شورای عالی‬ ‫خانه موسیقی‪ ،‬بررسی شده و اعضای شورا با پذیرش استعفای‬ ‫حسینعلیزادهموافقتکردند‪.‬ایننشستباحضورمحمدرضا‬ ‫شــجریان‪ ،‬مصطفی کمال پورتراب‪ ،‬داوود گنجه ای‪ ،‬فرهاد‬ ‫فخرالدینی‪،‬هوشنگکامکار‪،‬محمدسریروحمیدرضانوربخش‬ ‫تشکیل شــده بود‪ .‬پس از انتشــار این خبر ‪ ،‬رقابت رسانه ها در‬ ‫پیگیری ماجرای اســتعفا و پذیرش ان اغاز شد و واکنش ها به‬ ‫این ماجرا روز به روز بیشتر می شــد‪ .‬میان واکنش های متعدد‬ ‫چهره هایموسیقیکشوربهماجرااستعفایعلیزاده‪،‬مهمترین‬ ‫واکنشبهاظهارنظراستادمحمدرضاشجریان‪،‬خوانندهبرجسته‬ ‫موسیقیایرانیمربوطمی شد‪.‬‬ ‫واکنش رئیس شورای عالی خانه موسیقی‬ ‫چهره ها‬ ‫محمدرضاشجریانکهریاستشورایعالیخانهموسیقی‬ ‫رابرعهدهدارد‪،‬درواکنشبهاینموضوعگفت‪«:‬شورایعالی‬ ‫ازایناتفاقمتاسفومتاثراستواینکهچراایشانکهنخستین‬ ‫مدیرعامل این خانه بوده و در این سال ها نیز به عنوان سخنگو‬ ‫و دبیر شــورای عالی فعالیت می کردند‪ ،‬به اینجا رســیده که از‬ ‫خان ه موسیقی استعفا بدهند‪ ،‬تاسف برانگیز است‪ ».‬شجریان‬ ‫بیان کرد‪« :‬در این مدت ایراداتی به خان ه موســیقی وارد شده‬ ‫است و می گویند شــورای عالی و هیات مدیره غیرقانونی است‬ ‫که این مســاله به هیچ عنوان صحت نــدارد‪ .‬همه چیز قانونی‬ ‫استوحقوقداناننیزبهاینمسالهصحهمی گذارندکهفعالیت‬ ‫هیات مدیرهوشورایعالیتااسفندماهسال‪ 94‬قانونیاستودر‬ ‫اینتاریخبایددوبارهانتخاباتبرگزاروشورایعالیوهیات مدیره ‬ ‫جدیدانتخابشوند‪».‬‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫اســتعفای علیــزاده کــه در اســتانه برگزاری جشــنواره‬ ‫یو چهارمموسیقیفجراتفاقافتادهبود‪،‬درنخستیننشست‬ ‫س ‬ ‫شورایعالیخانهموسیقیپسازایناستعفا‪-‬که‪ 10‬روزپساز‬ ‫انبرگزارشدهبود‪-‬مطرحوموردبحثوبررسیاعضاقرارگرفت‬ ‫اما نتیجه این بررسی ها رسانه ای نشد‪ .‬از همین رو تا نزدیک به‬ ‫دو ماه پس از اســتعفای علیزاده‪ ،‬رسانه ها به چند و چون ماجرا‬ ‫ورود نکردند‪ .‬اما روز پنجم بهمن ماه بود که روابط عمومی خانه‬ ‫دردسر «ساالر»‬ ‫‪63‬‬ ‫فرهنگ‬ ‫خداحافظیزودهنگام؟‬ ‫شایعاتی درباره احتمال کناره گیری محمد سرافراز مطرح شده است‬ ‫چهره ها‬ ‫‪64‬‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫‪4‬‬ ‫محمد سرافراز‬ ‫متولد ‪1340‬‬ ‫اهل استانه اشرفیه‬ ‫تحصیالت‪ :‬دکترای علوم سیاسی‬ ‫زمینه کاری‪ :‬مدیریت فرهنگی و سیاسی‬ ‫ســوابق کاری ‪ :‬رئیس ســازمان صدا و سیما‪ ،‬عضو‬ ‫شورای عالی فضای مجازی‪.‬‬ ‫دلیل انتخاب‪ :‬ایجاد تغییرات گســترده در سازمان‬ ‫صدا وسیما ‪.‬‬ ‫شایعه اســتعفا در دومین ســال کاری ریاست محمد‬ ‫سرافراز بر سازمان صدا وسیما از شنبه ‪ 17‬ابان ‪ 93‬اغاز شد‪.‬‬ ‫سرافراز بیش از ‪ ۲۰‬سال سابقه فعالیت در صد او سیما دارد‪.‬‬ ‫او از زمان محمد هاشمی در ســازمان صدا و سیما حضور‬ ‫داشته و قدیمی ترین مدیر این رسانه است‪.‬‬ ‫ســرافراز شــبکه پرس تــی وی‪ ،‬العالــم‪ ،‬ای فیلم و‬ ‫هیسپان تی وی را در سال های اخیر در مجموعه سازمان‬ ‫صدا و سیما راه اندازی کرده است‪.‬‬ ‫او معاون برون مرزی رســانه ملی و مدیر شبکه های‬ ‫پرس تی وی و هیســپان تی وی نیز بوده است‪.‬او کتابی به‬ ‫زبان عربی با موضوع تکفیری ها نوشــته که در دهه ‪ 80‬در‬ ‫بیروت منتشر شده است‪.‬‬ ‫بــرادر بــزرگ او جــواد ســرافراز مســئول دفتــر‬ ‫دکترسید محمد بهشتی بود و به همراه وی در انفجار دفتر‬ ‫حزب جمهوری اسالمی در سال ‪ ۱۳۶۰‬به شهادت رسید‪.‬‬ ‫برادر دیگر وی نیز در جنگ ایران و عراق شهید شد‪.‬‬ ‫پدر وی ابوالفضل ســرافراز نیز نماینــده ولی فقیه در‬ ‫هواپیمایی جمهوری اسالمی ایران بود‪.‬‬ ‫او در همان روزهای نخستین مدیریتش تحول های‬ ‫بسیاری در رســانه ملی ایجاد کرد‪ .‬بازگشت برخی مدیران‬ ‫به صدا وســیما و عزل و نصب های متعدد در این سازمان‬ ‫نخستین خبرهایی بود که در این باره از رسانه های مختلف‬ ‫منتشــر شــد‪ .‬ســرافراز در همان روزهای اغاز ریاســتش‬ ‫خیلی زود اســتین ها را باال زده و در مراســم معارفه خود از‬ ‫سیاست های جدید صدا و سیما حرف زد‪.‬‬ ‫درست یک ماه پس از تغییر رئیس سازمان‪ ،‬تغییرات‬ ‫گسترده این سازمان اغاز شد و جز شبکه خبر‪ ،‬تمام مدیران‬ ‫شبکه های سراسری سیما تغییر کردند‪ .‬از روزهای نخست‬ ‫ریاست محمد ســرافراز بر بزرگ ترین نهاد رسانه ای کشور‬ ‫نقل قول های متفاوتی درباره تحوالت رسانه ملی به گوش‬ ‫می رسید‪.‬‬ ‫پیش از این ســرافراز گفته بود که باید وزن و جایگاه‬ ‫رسانه در سبد رسانه ای مردم افزایش پیدا کند و تاکید کرد‬ ‫که مولفه های قدرت در دنیا تغییر کرده اند و دیگر بمب های‬ ‫هســته ای و تکنولوژی برتر ابزار ابرقدرت ها نیستند‪ ،‬بلکه‬ ‫این قدرت ارتباطات است که حرف اول را می زند‪ .‬سرافراز‬ ‫راه حل برون رفت از شــرایط فعلی را تشــکیل اتاق فکر با‬ ‫حضور نخبگان دانسته بود تا رسانه ملی از انفعال دور بماند‪.‬‬ ‫تشــریح سیاســت های جدید در همان روزهای نخست و‬ ‫انتخاب علی اصغر پورمحمدی به عنوان معاونت سیما که‬ ‫دوسال پیش تر به دلیل اختالف با علی دارابی‪ ،‬معاون وقت‬ ‫سیما برکنار شده بود از جراحی رسانه ملی خبر می داد و حاال‬ ‫بعد از گذشــت یک ماه و یک هفته از شــروع فعالیت های‬ ‫سرافراز‪ ،‬گام جدی این جراحی انجام شده بود‪.‬‬ ‫بعد از انتخــاب پورمحمدی به عنوان معاون ســیما‬ ‫واکنش های زیادی صــورت گرفت و حتــی ‪ 520‬هنرمند‬ ‫سرشناس به ســرافراز نامه نوشتند و خوشــحالی خود را از‬ ‫این انتخاب ابراز کردند‪ .‬میان کســانی که ان نامه را امضا‬ ‫کرده بودند نام هایی به چشــم می خورد که در ســال های‬ ‫اخیر همکاری خود با رســانه ملی را قطع کرده بودند و حاال‬ ‫تمایل خود برای همکاری دوباره بــا تلویزیون را به تصویر‬ ‫می کشــیدند‪ .‬پورمحمدی هم در اولیــن گفت وگوی خود‬ ‫بعد از این انتصاب خواستار همراهی همه هنرمندان برای‬ ‫کمک به اوضاع رسانه ملی شده بود و گفته بود‪« :‬بنده برای‬ ‫اعتال و پویایی ســیما خواهان همراهــی و همکاری همه‬ ‫هنرمندان هستم‪ .‬لطفا همه بیایید‪ ».‬به دنبال تغییر رویکرد‬ ‫رسانه ملی معاون جدید سیما هم دست به کار شد و مدیران‬ ‫شــبکه های ســیما را تغییر داد‪ .‬علی اصغر پورمحمدی با‬ ‫صدور احکامی‪ ،‬قائم مقام معاون سیما و برخی از مدیران‬ ‫شــبکه ها و مراکز ســیما را منصوب کرد که در این بین نام‬ ‫محمد احســانی و محمد رضــا جعفری جلوه هم به چشــم‬ ‫می خورد‪.‬‬ ‫براســاس اعالم معاونــت ســیما‪ ،‬ایــن تصمیم ها‬ ‫در راســتای ســاماندهی و بازتعریف ماموریت شــبکه ها و‬ ‫کانال های ســیما‪ ،‬اصالح و نوســازی ســاختار شبکه ها‬ ‫متناسب با کارکرد و هویت تعریف شــده در دوره ماموریتی‬ ‫جدید رسانه ملی انجام شده بود‪.‬‬ ‫علی اصغر پورمحمدی در همــان زمان ضمن اعالم‬ ‫تغییرات سازمانی‪ ،‬از ادغام شبکه های تلویزیونی خبرداد‪.‬‬ ‫به گفته او قرار شد تا شبکه تماشا و نمایش با هم ادغام‬ ‫ شوند‪ .‬پورمحمدی گفت که ادغام دو شبکه تماشا و نمایش‬ ‫در راستای برنامه ریزی برای افزایش کیفیت در شبکه های‬ ‫سیما انجام می شود‪ .‬با ادغام شبکه تماشا در شبکه نمایش‪،‬‬ ‫ل فراهم‬ ‫فرصت حضور شبکه نسیم در گیرنده های دیجیتا ‬ ‫شد‪ .‬همچنین باتوجه به درخواست بینندگان سیما در دیگر‬ ‫نقاط کشور‪ ،‬شــبکه های جام جم که مخاطب برون مرزی‬ ‫دارند از گیرنده های دیجیتال حذف و شبکه افق جایگزین‬ ‫ان شــد‪ .‬همچنین حذف داوطلبانه برنامه های پرهزینه‪،‬‬ ‫کم اثر و کم بیننده از جــدول برنامه ها از دیگر تغییراتی بود‬ ‫که در همان زمان قرار بود ایجاد شود‪.‬‬ ‫اما این تازه اغــاز تغییرات بنیادین در ســازمان بود‪.‬‬ ‫در استانه ورود به دومین ســال مدیریت سرافراز بر صدا و‬ ‫سیما‪ ،‬تغییرات متعدد دیگری نیز در چارت سازمانی صد ا و‬ ‫سیما اغاز شد‪ .‬فرایند یک ساله تغییر و تحول‏ها در سازمان‬ ‫صداوسیما و برنامه های رادیویی و تلویزیونی این مجموعه‬ ‫ابان ماه امسال با حضور محمد سرافراز‪،‬‏رئیس این سازمان‬ ‫در مجلس شــورای اسالمی‪ ،‬وارد حاشــیه‏های تازه شد تا‬ ‫حذف‪ 798‬سمت مدیریتی صداوسیما نیز به انبان حاشیه ها‬ ‫اضافه شود‪ .‬به هر روی‏افزون بر این موارد‪ ،‬در همان زمان‬ ‫مدیر گروه اجتماعی شــبکه یک ســیما نیز با اعالم برخی‬ ‫تغییرها و تحوالت در برنامه های پرمخاطب سیما از جمله‬ ‫برنامه «صبح بخیر ایران» و «سیمای خانواده»‪ ،‬چوب به‬ ‫اتش حاشــیه ها انداخت تا زمان کوتاهی پس از اظهارات‬ ‫رئیس صداوسیما‪ ،‬دوباره بحث حاشیه های این سازمان‪،‬‬ ‫در رسانه ها رونق بگیرد‪ .‬البته در این میان از بین برنامه هایی‬ ‫که ناگهان حذف شدند‪ ،‬برنامه سینمایی «هفت» با شکل‬ ‫و شمایل و عوامل جدیدی به شبکه سه بازگشت و تکلیف‬ ‫برنامه موسیقایی «دستان» که قرار بود با تغییرات و رعایت‬ ‫کردن شروطی روی انتن برگردد‪ ،‬مشخص نشد‪ .‬بسیاری‬ ‫برنامه های دیگر نیز از جمله برنامه محبوب «رادیو هفت»‬ ‫از شبکه اموزش حذف شد‪.‬‬ ‫شایعه استعفا‬ ‫ دهم اسفندماه سال ‪ 94‬انتشار یک خبر ‪ ،‬رسانه ها را به‬ ‫جست و خیز واداشت‪ .‬براســاس شنیده ها در کنار جدی تر‬ ‫شدن شــایعه کنار ه گیری مدیر رســانه ملی؛ خبر انتصاب‬ ‫غالمعلی حدادعادل به سمت ریاست سازمان صداوسیما‬ ‫نیز شدت گرفته اســت‪ .‬گرچه صحت و سقم و دالیل این‬ ‫اســتعفای احتمالی نامشــخص اســت اما بازهم شــنیده‬ ‫می شود؛ رئیس فعلی سازمان صداوسیما به دلیل ماجرای‬ ‫شهرزاد میرقلی خان تحت فشار قرار گرفته است‪.‬‬ ‫میرقلی خان بازرس ویژه ســرافراز بود کــه به تازگی‬ ‫به عمان مهاجــرت کرده و مطالــب و عکس هایی مغایر با‬ ‫شئون اسالمی را منتشر کرده بود‪ .‬اما دیگر دلیلی که برای‬ ‫استعفای محمد سرافراز عنوان می شود؛ با جانشینی حسن‬ ‫خجســته به جای محمد سرافراز مرتبط شــده است‪ .‬گویا‬ ‫مســائل مالی صداوســیما و ناکافی بودن بودجه سازمان‬ ‫و برخی اختالفات بر ســر بودجــه میان دولت و ســازمان‬ ‫صداوســیما دلیل این استعفاســت‪ .‬از همین رو ســرافراز‬ ‫تصمیم گرفته صندلی ریاســت این ســازمان را به معاون‬ ‫سابق سازمان واگذار کند‪ .‬حســن خجسته ‪ ،‬معاون سابق‬ ‫سازمان صداوسیما در امور صدا‪ ،‬نایب رئیس اتحادیه رادیو‬ ‫تلویزیون های اسیا و اقیانوســیه (‪ )ABU‬در سال ‪ ۲۰۰۷‬و‬ ‫معاون نظارت و برنامه ریزی صداوسیماست‪.‬‬ ‫فتح شبکه خانگی‬ ‫فرهنگ‬ ‫ساخته جدید حسن فتحی در بازار فروش موفق بوده است‬ ‫‪5‬‬ ‫حسن فتحی‬ ‫متولد ‪ 10‬شهریور ‪1338‬‬ ‫اهل تهران‬ ‫تحصیالت‪ :‬لیســانس روانشناســی‪ -‬فوق لیسانس‬ ‫کارگردانی سینما‬ ‫زمینه کاری‪ :‬سینما و تلویزیون‬ ‫اثار شناخته شده ‪ :‬سریال های پهلوانان نمی میرند‪،‬‬ ‫روشن تر از خاموشی‪ ،‬مدار صفر درجه و شب دهم‬ ‫دلیــل انتخــاب‪ :‬ســاخت ســریال «شــهرزاد» و‬ ‫بازگرداندن اعتبار به شبکه نمایش خانگی‬ ‫نام حسن فتحی با کارنامه بیســت ساله فعالیتش در‬ ‫صدا وسیما بیشتر برای عالقه مندان سریال های تلویزیونی‬ ‫اشنا ست‪ .‬فتحی عالقه خاص خود به تاریخ دویست ساله‬ ‫این مرزوبوم را با استفاده از داستان های ملودرام و عاشقانه‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫کارگردان سریال های محبوب‬ ‫چهره ها‬ ‫بی تردید یکــی از مهم ترین چهره هــای فرهنگی در‬ ‫سال ‪ 94‬حسن فتحی است‪ .‬او با ساخت سریال «شهرزاد»‬ ‫توانست اعتبار از دست رفته شبکه توزیع و نمایش خانگی‬ ‫در میــان مــردم را ترمیم کند‪ .‬روز بیســت ویکــم مهرماه‬ ‫همزمان با توزیع نخستین دی‪.‬وی‪.‬دی مجموعه شهرزاد‬ ‫که همراه با شــگردهای تبلیغاتی ویژه ای انجام شد‪ ،‬بازار‬ ‫نمایش خانگی جــان دوباره گرفــت و رفته رفته به شــمار‬ ‫مخاطبان این ســریال افزوده شــد‪.‬این در حالــی بود که‬ ‫پیش از ایــن حتی حضــور چهره های برجســته ای چون‬ ‫مهران مدیری‪ ،‬جواد رضویــان‪ ،‬داوود میرباقری‪ ،‬مهدی‬ ‫ی و‪ ...‬نتوانســته بود اعتبــار این شــبکه توزیعی‬ ‫مظلومــ ‬ ‫را تقویت کند‪ .‬شکســت های متعدد ســریال های شــبکه‬ ‫نمایش خانگی‪ ،‬باعث شــده بود تا تهیه کنندگان‪ ،‬اعتماد‬ ‫چندانی به سرمایه گذاری در این بخش نداشته باشند و این‬ ‫موضوع حتی باعث شد برخی سریال سازان دوباره به انتن‬ ‫صداوســیما برگردند‪ .‬نمونه بارز این اتفاق مهران مدیری‬ ‫بود که با ساخت سریال طنز «در حاشیه» بار دیگر به شبکه‬ ‫سوم سیما کوچ کرد‪.‬‬ ‫با این همه همچنان که گفته شــد‪ ،‬حســن فتحی با‬ ‫درک اهمیت ژانر درام در شــبکه خانگی و ارتقای ســطح‬ ‫کیفی تولید در این شبکه‪ ،‬شهرزاد را ساخت تا در فرایندی‬ ‫دو‪ ،‬سه ماهه‪ ،‬اقبال به خرید این ســریال رکورد بسیاری از‬ ‫پرفروش ها را بشکند‪.‬‬ ‫و با بســتری جنایی به خورد مخاطب عــام می دهد‪.‬او که‬ ‫یکی از کارگردان های مهم در عرصه سریال ســازی در دو‬ ‫دهه گذشته سیما به حســاب می اید با عالقه وافر خود به‬ ‫فرهنگ معاصر نشان داده است که می توان سریال های‬ ‫پر مخاطب را در سبک و سیاق متفاوت بر صفحه جادویی‬ ‫تلویزیون در حالی منعکس کرد که مخاطب با کاراکترهای‬ ‫داستان همدلی قابل قبولی نشان دهد‪ .‬شاخصه مهم اثار‬ ‫تلویزیونی او دیالوگ های خاص با ضرباهنگ مناســب و‬ ‫اســتفاده بجا از انها در بســتر فیلمنامه ای قابل قبول و در‬ ‫بسیاری از لحظات ساختار شکن اســت‪ ،‬البته در کنار این‬ ‫موضوع حتما باید به استفاده از موسیقی های جالب برای‬ ‫تیتراژ بندی ســریال ها اشــاره کرد؛ اتفاقی کــه همواره و‬ ‫تقریبا در تمام کارهایش به یک شــاخص ثابت برای جلب‬ ‫حداکثری مخاطبانش تبدیل شده است‪.‬‬ ‫مجموعه های تلویزیونی «همسایه ها»‪« ،‬پهلوانان‬ ‫نمی میرند»‪« ،‬فردا دیر است»‪« ،‬روشن تر از خاموشی»‪،‬‬ ‫«شب دهم» و «میوه ممنوعه»‪« ،‬مدار صفر درجه» و‪...‬‬ ‫حاصل دو دهه حضور و فعالیت مســتمر حســن فتحی در‬ ‫عرصه برنامه سازی تلویزیونی است‪ .‬نام او نخستین بار در‬ ‫تیتراژ مجموعه تلویزیونی همسایه ها (زمستان ‪ )1372‬در‬ ‫مقام کارگردان دیده شد‪ .‬مجموعه ای که برای ماه رمضان‬ ‫ان سال تدارک دیده شده بود و هرچند‬ ‫سریال درخشــانی در کارنامه‬ ‫او بــه حســاب نمی امــد‬ ‫اما مخاطب شناســی‬ ‫فتحــی ســبب شــد‬ ‫ایــن مجموعــه‬ ‫اســتانداردهایی بــه‬ ‫مراتب باالتر از اکثر مجموعه های ان زمان ســیما داشته‬ ‫باشد‪.‬‬ ‫فتحی با ســاخت مجموعه «پهلوانــان نمی میرند»‬ ‫در ســال ‪ 1375‬در اولین گام سریال ســازی با خلق اثری‬ ‫که نیم نگاهی به زندگی عامه مردم در زمان قاجار داشت ‪،‬‬ ‫گوشه ای از عالیق خود به فرهنگ گفتاری و ادبیات کوچه‬ ‫بازاری ان دوران را نشــان داد‪.‬او در بازسازی کاراکترهای‬ ‫که دم از پهلوانی و مردانگی می زنند بسیار موفق عمل کرد‪.‬‬ ‫در ادامه فتحی در نــوروز ‪ 1380‬یکی از ماندگارترین‬ ‫و با کیفیت ترین اثار کارنامه کاری اش را ساخت‪ .‬فتحی در‬ ‫شب دهم با اســتفاده از تقارن نوروز با ماه محرم ظرافت و‬ ‫طنازی قلم خود را به رخ کشید‪ .‬نگاه خاص او در این سریال‬ ‫به مقوله عشق و بازسازی دراماتیک قصه با بستری دینی‪،‬‬ ‫نوع نگاه خاص او به فلســفه تعزیه را منعکس می کند‪ .‬او‬ ‫در این سریال با روایت داستانی عاشــقانه نگاه تازه ای به‬ ‫هنر تعزیه داشــت و به ظرافت دو مقوله عشق و دین را در‬ ‫قالب داستانی مخاطب پسند به خورد تماشاگر مشتاق داد‪.‬‬ ‫او در ادامه روند رو به رشــد خود در ســریال ســازی‬ ‫تاریخی مجموعه «روشن تر از خاموشی» را در سال ‪1381‬‬ ‫ساخت‪ .‬او با ساخت این مجموعه عالوه بر اینکه به بررسی‬ ‫و تصویر فیلسوف بزرگ ایرانی مالصدرا پرداخت‪ ،‬از عالیق‬ ‫خود در حیطه فلسفه و بررســی ایدئولوژی های اعتقادی‬ ‫پرده برداشت‪.‬‬ ‫فتحی در سال ‪ 1386‬ســریالی را به پخش تلویزیون‬ ‫رساند که یکی از مهمترین اثار کارنامه او از دیدگاه سیاسی‬ ‫و فلســفی اســت‪« .‬مدار صفر درجه» او پس از چند سال‬ ‫سکوت در تلویزیون و گذشــت سه سال تحقیق‪ ،‬به پایان‬ ‫رسید‪ .‬این بار عشاق او پسری ایرانی ‪ -‬فلسطینی و دختری‬ ‫فرانسوی بودند‪ .‬او داســتان تلخ سریال را به فلسفه ظهور‬ ‫صهیونیسم پیوند زد و با اســتفاده از بازیگران بین المللی‬ ‫یکــی از ماندگارتریــن اثار ســریالی‬ ‫تلویزیون را ساخت‪.‬‬ ‫‪65‬‬ ‫ورزش‬ ‫‪1‬‬ ‫پسری که زود ستاره شد‬ ‫سال ‪ 94‬فوتبال ایران شــاهد ظهور پدیده ای به نام‬ ‫مهدی ترابی بود‪ .‬کسی که پله های ترقی را به سرعت طی‬ ‫کرد و در عرض کمتر از یک سال با بازی های درخشانی که‬ ‫در تیم سایپا‪ ،‬تیم ملی و تیم امید انجام داد‪ ،‬تبدیل به یکی‬ ‫از ستاره های فوتبال کشورمان شد‪.‬‬ ‫ماجرای مهدی ترابی و سیر پیشرفت او جالب است‪.‬‬ ‫از تیم فوتسال استان البرز تا تیم ملی فوتبال ایران‪ ،‬تنها در‬ ‫عرض چهار ســال! ترابی که زمانی با سر توپ زدن هایش‬ ‫در سالن همه را مجذوب خود می کرد‪ ،‬حاال روی چمن هم‬ ‫فوتبالیســت قابلی اســت‪ .‬ان قدر که کی روش چشم روی‬ ‫تمام ســتاره هایش بســته و او را در ترکیب اصلی تیم ملی‬ ‫قرار می دهد‪.‬‬ ‫ترابی متولد سال ‪ 1373‬اشــتهارد کرج است و تمام‬ ‫ی خود را در این شهرستان سپری کرده است‪.‬‬ ‫دوران کودک ‬ ‫خود او در مورد پیشرفتش در فوتبال می گوید‪« :‬فوتبال را‬ ‫دوست داشــتم اما فکر نمی کردم اینقدر زود در لیگ برتر‬ ‫بازی کنم‪ .‬در فوتسال داشتم پیشرفت می کردم‪ .‬مرا برای‬ ‫تیم ملی جوانان انتخاب کردند اما اقای سلطانی‪ ،‬مربی ام‬ ‫در جوانان سایپا گفت که باید فوتسال را رها کنی و تمرکزت‬ ‫را روی فوتبال بگذاری‪ .‬دیگر هم سمت فوتسال نرفتم و در‬ ‫فوتبال ماندم‪».‬‬ ‫او راجــع به اولین تجربــه حضــورش در تیم ملی نیز‬ ‫می گوید‪« :‬ابتدا اصال باورم نمی شــد بــه تیم ملی دعوت‬ ‫شدم‪ .‬یکی از دوستان با من تماس گرفت و گفت نامت در‬ ‫لیست نهایی تیم ملی است‪ .‬ابتدا فکر کردم می خواهند من‬ ‫را سر کار بگذارند‪ ،‬اما بعد که سایت های خبری را چک کردم‬ ‫متوجه شدم واقعا نامم در لیست تیم ملی قرار دارد‪ .‬از اقای‬ ‫کی روش تشکر می کنم که این فرصت را در اختیارم قرار داد‬ ‫تا خودم را به فو تبا ل ایران نشان دهم‪».‬‬ ‫ترابی که حاال جزو امیدهای فوتبــال ایران در اینده‬ ‫است‪ ،‬در مورد رویاهای خود در مســتطیل سبز نیز عنوان‬ ‫می کند‪« :‬همیشه ســعی می کنم به تنهایی درباره اینده ام‬ ‫تصمیم گیری نکنم‪ .‬از پدر و مادرم و کســانی که در کنارم‬ ‫هستند و البته مجید جاللی هم کمک می گیرم تا بهترین‬ ‫تصمیمات را بگیرم‪ .‬من به بازی در پر سپولیس و استقالل‬ ‫فکر نمی کنم و هدفم بازی در تیم های اروپایی اســت‪ .‬در‬ ‫ایران فعال به سایپا فکر می کنم و در اروپا دوست دارم روزی‬ ‫در لیگ اسپانیا بازی کنم‪».‬‬ ‫مرد تمام نشدنی‬ ‫فوتسال‬ ‫کسی وجود ندارد که در فوتسال به اندازه شمسایی عناوین‬ ‫قاره ای و عناوین انفرادی کسب کرده یا بیشتر از او گل زده‬ ‫باشد‪ .‬وحید شمسایی با ‪ 390‬گل زده در بازی های ملی یکی‬ ‫از گلزن ترین فوتسالیســت های جهان اســت‪ .‬او حاال ‪39‬‬ ‫ساله است اما بدون شک یکی از ستاره های بی چون وچرای‬ ‫این بازی سالنی است‪ .‬شمســایی در مسابقات ماه اگوست‬ ‫فوتسال قهرمانی باشگاه های اســیا با بازی تاثیرگذار خود‬ ‫تیم تاسیسات دریایی را قهرمان کرد و توانایی های خود را‬ ‫تو گو با فصلنامه‬ ‫بار دیگر به اثبات رساند‪ .‬این بازیکن در گف ‬ ‫کنفدراسیون فوتبال اسیا درباره دوران جوانی خود می گوید‪:‬‬ ‫«من در ‪ 20‬ســالگی به کار تجارت مشــغول بــودم و وزنی‬ ‫معادل ‪ 106‬کیلوگرم داشــتم‪ .‬خیلی چاق بودم‪ .‬یک بار که‬ ‫برای فوتســال بازی کردن رفته بودم‪ ،‬مربی مرا دید و گفت‬ ‫که کشــتی کاری می کنی یا وزنه بــرداری؟ از همان موقع‬ ‫تصمیم گرفتم که وزنم را کم کنم و در عرض شــش ماه ‪30‬‬ ‫کیلوگرم وزن کم کــردم و از همانجا بود که ماجراجویی من‬ ‫برای تبدیل شده به بهترین بازیکن اسیا اغاز شد‪ ».‬اما دوران‬ ‫حرفه ای شمسایی از سال ‪ 1999‬شروع شد و یک سال پس‬ ‫از ان بود که او به تیم ملی فوتســال ایــران کمک کرد تا در‬ ‫مسابقات فوتسال قهرمانی اسیا در بانکوک تایلند از عنوان‬ ‫قهرمانی خود دفاع کند‪ .‬وحید با هشــت عنوان قهرمانی با‬ ‫ایران نام خود را خیلی زود در فوتســال جهان مطرح کرد‪.‬‬ ‫او دو بار به عنوان بهترین بازیکن فوتسال اسیا دست یافت‬ ‫و به طور مرتب به عنوان بهترین بازیکن تورنمنت فوتســال‬ ‫قهرمانی اسیا رسید‪ .‬شمسایی بیشتر دوران حرفه ای خود را‬ ‫در ایران سپری کرد و تنها مقطع کوتاهی را در تیم فوتسال‬ ‫التزیوی ایتالیا و پس از انشن ژنچینسپریکرد‪.‬سرمربی‬ ‫تاسیسات دریایی می گوید‪« :‬وقتی به عنوان بازیکن کارم را‬ ‫شروعکردم‪،‬کسیمن رانمی شناختامااینهوادارانبودند‬ ‫که مرا به همگان معرفی کردند‪ .‬خیلــی از ایرانیان زندگی‬ ‫دشواری دارند و سعی کردم تا با بازی خودم انها را خوشحال‬ ‫کنم و بهترین عملکردم را به خاطر انها به نمایش بگذارم‪.‬‬ ‫همین باعث شد تا با مردم رابطه خاصی داشته باشم‪ .‬ایجاد‬ ‫انگیر ه در خودم برایم خیلی مهم است و در هر تورنمنت سعی‬ ‫می کنم تا در خودم ایجاد انگیره کنم و به سطح باالیی برسم و‬ ‫همیشهمی خواهمکهقهرمانبشوم‪.‬همیشهبرایپیشرفت‬ ‫و رو به جلو گام برداشــتن انگیزه دارم‪ ».‬وحید شمسایی در‬ ‫عرصه فوتسال سال ها است که موفق شده خود را در شرایط‬ ‫ایده ال نگه دارد‪ .‬او تمام نشــدنی است و همچنان تصمیم‬ ‫ندارد که از فوتسال و دنیای بازیگری خداحافظی کند‪.‬‬ ‫‪2‬‬ ‫وحید شمســایی بی تردیــد یکــی از چهره های مهم‬ ‫ورزشی در سال‪ 94‬است؛ بزرگترین فوتسالیستی که تاکنون‬ ‫اســیا به خود دیده‪ ،‬بازیکنی اســت که در بازی های سالنی‬ ‫توانایی باال و کلکسیونی از افتخارات را در کارنامه اش دارد‪.‬‬ ‫چهره ها‬ ‫‪66‬‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫‪3‬‬ ‫مرد خبرساز فوتبال‬ ‫محمد مایلی کهن؛ مگر می شــود او جزو چهره های‬ ‫سال نباشد؟ حاجی مایلی اگر چه برای فوتبال ایران زحمات‬ ‫زیادی کشیده اســت و هیچ کس در پاکدســتی این مربی‬ ‫فوتبال تردیدی ندارد اما با زبان تندش حاشیه های فراوانی‬ ‫را در سال ‪ 94‬باعث شد‪ .‬این حاشیه ها گریبان تیم ملی امید‬ ‫را هم گرفت‪ .‬او حاال منتقد شماره یک کی روش محسوب‬ ‫می شــود‪ .‬هر چند او رابطه خوبی با عادل فردوسی پور هم‬ ‫ندارد و هر گاه درباره کی روش سخن می گوید عادل را هم‬ ‫از تیغ انتقادهایش بی نصیب نمی گذارد‪ .‬مایلی کهن در کنار‬ ‫حبیب کاشانی و خاکپور جدی ترین جبهه ضد کی روش را‬ ‫در سالی که گذشت تشکیل دادند اما این ائتالف ناخواسته‬ ‫هرگز موفق نشد از فرصت طالیی که فدراسیون فوتبال در‬ ‫اختیار کادر تمام ایرانی تیم ملی امید قرار داده بود به درستی‬ ‫بهره ببرد‪ .‬نتیجه اما حذف تیم امید و عدم راهیابی امیدها‬ ‫به المپیک ریو بود‪ .‬مایلی کهن امــا همچنان در ماه های‬ ‫اخیر به انتقادهایش علیه کی روش ادامه می دهد؛ «زمانی‬ ‫وقتی من به داور اعتراض کردم همه به من انتقاد کردند که‬ ‫انتقادها هم درست بود اما وقتی سرمربی تیم ملی شدم جام‬ ‫اخالق هم گرفتیم با این حال انــگار ارزش ها تغییر کرده‬ ‫چون وقتی کی روش ان حرکت زشــت را مقابل مربی کره‬ ‫انجام داد نماد تعصب ایرانی شد ولی اگر من چنین رفتاری‬ ‫می کردم من را دار می زدند! کفاشیان می گوید کی روش از‬ ‫ایرانی ها ایرانی تر است‪ .‬اگر این حرکت زشت نماد ایرانی‬ ‫است پس حتما من اصال ایرانی نیستم و ضد ایرانی هستم‪.‬‬ ‫ان حرکت کی روش فرهنگ چند هزار ساله ایران و ایرانی را‬ ‫زیر سوال برد‪ ».‬جالب اینکه حاجی مایلی به طرح انتقاد در‬ ‫مطبوعات هم اکتفا نکرده و از رئیس سازمان صدا و سیما‬ ‫خواســته تا در تلویزیون برایش وقتی بــرای انتقاد کردن‬ ‫اختصاص بدهند؛ «البته ریشــه و تیشه دســت ادم های‬ ‫مافیایی نیســت‪ ،‬اگر بود اکنون اســتخوان هایم هم پودر‬ ‫شده بود‪ .‬بدون اجازه خودش برگی از درخت نمی افتد‪ .‬البته‬ ‫تیم امید هم حریفان ناجوانمردی داشــت‪ .‬من نمی گویم‬ ‫کادرفنی امید اشتباه نداشت ما اشتباه هم داشتیم‪ .‬با این‬ ‫حال از جناب سرافراز مدیرکل محترم صدا وسیما می خواهم‬ ‫که به من فرصت صحبت کردن در رسانه ملی را بدهد‪ ».‬به‬ ‫نظر می رسد مایلی کهن همچنان یکی از چهره های خبرساز‬ ‫فوتبال ایران باشــد‪ .‬او نمی تواند انتقاد نکند‪ .‬به خصوص‬ ‫انتقاد نکردن از کی روش و فردوسی پور برایش کار سختی‬ ‫شده است‪ .‬باید دید او دفعه بعدی که به سراغ سوژه هایش‬ ‫می رود به چــه بهانه ای قرار اســت انتقادهــای تندش را‬ ‫مطرح کند‪.‬‬ ‫‪4‬‬ ‫وقتی مرگ باالتر از سرطالیی پرید‬ ‫همایون بهزادی‪ ،‬بازیکن و مربی فوتبال بازنشســته‬ ‫فوتبال ایران بود که پیش تر در تیم ملی فوتبال ایران بازی‬ ‫می کرد و بیشتر دوران باشگاهی اش را هم در پرسپولیس‬ ‫گذراند‪ .‬بهزادی دارای مدرک کارشناســی ادبیات فارسی‬ ‫هم بود‪ .‬خانواده بهزادی تهرانی هســتند و او به واســطه‬ ‫شغل نظامی پدرش در سفر بود و چندی بعد همراه خانواده‬ ‫به تهران نقل مکان کرد‪ .‬او تنها ‪ ۱۲‬ســال داشــت که در‬ ‫تیم هــای زیرگروه شــاهین عضو شــد‪ .‬تیم هــای کودک‬ ‫شاهین‪ ،‬کوالک‪ ،‬ســیمرغ و باالخره بزرگساالن شاهین‪،‬‬ ‫مســیر ترقی او بود‪ .‬بهزادی از همان اول کارش در زمین‬ ‫فوتبال‪ ،‬ستاره بود‪ .‬همایون در سال ‪ ۱۳۳۷‬توانست به تیم‬ ‫بزرگساالن باشگاه شاهین برسد‪ .‬بهزادی زمانی چهره شد‬ ‫و حســابی مورد توجه قرار گرفت که در مسابقات مقدماتی‬ ‫المپیک ‪ ۱۹۶۴‬توکیــو‪ ،‬مثلث رویایی خــط حمله تیم ملی‬ ‫شــامل همایون بهــزادی‪ ،‬حمیــد شــیرزادگان و مرحوم‬ ‫دهداری حسابی معروف شدند‪ .‬ایران با قدرت نمایی مثلث‬ ‫هنرمند شــاهین به المپیــک صعود کرد‪ .‬در ســال ‪۱۳۴۵‬‬ ‫تیم ملی ایــران‪ ،‬نایب قهرمان بازی های اســیایی ‪۱۹۶۶‬‬ ‫بانکوک شــد و همایون بهزادی در ‪ ۲۵‬سالگی برای اولین‬ ‫بار حضور در یک فینال مهم اسیایی را تجربه کرد‪.‬همایون‬ ‫بهزادی می خواست به عقاب یا پاس برود‪ ،‬اما تشکیل تیم‬ ‫پرسپولیس که شــالکه اصلی اش از بازیکنان شاهین بود‪،‬‬ ‫باعث شد تا بهزادی به پرسپولیس برود‪ .‬همایون بهزادی‬ ‫برای اولین بــار در روز ‪ ۱۶‬فروردین ســال ‪ ۱۳۴۷‬در حالی‬ ‫که ‪ ۲۶‬سال و سه ماه داشت پیراهن پرسپولیس را در بازی‬ ‫دوستانه مقابل تاج بر تن کرد‪ .‬خیلی ها همایون بهزادی را‬ ‫با گلزنی اش در دربی شــش تایی ها به یاد می اورند‪ .‬در ان‬ ‫بازی رویایی تاج شش بر صفر شکســت خورد که همایون‬ ‫بهزادی ســه گل از شــش گل را برای پرســپولیس به ثمر‬ ‫رساند و هت تریک کرد‪ .‬بهزادی در ابان ‪ ۵۴‬در جریان دیدار‬ ‫تیم های پرسپولیس و نفتیانیک باکو‪ ،‬در حالی که ‪ ۳۳‬سال‬ ‫و ‪ ۱۰‬ماه داشت برای همیشه از فوتبال خداحافظی کرد تا‬ ‫بازگشتپروفسور‬ ‫ورزش‬ ‫جایش را به جوان ها بدهد و البته بهزادی در جشن قهرمانی‬ ‫حضور نداشت‪ .‬پس از ان بهزادی مربی تیم جوانان باشگاه‬ ‫جوانان شهباز شد و کال کار در رده های پایه را جدی گرفت‪.‬‬ ‫همایون بهزادی تا سال ‪ ۵۷‬در تیم های پایه باشگاه شاهین‬ ‫فعالیت کــرد و فعالیت مجــدد در فوتبال را از ســال های‬ ‫ابتدایی دهه ‪ ۷۰‬با حضور در مدارس فوتبال از سر گرفت و‬ ‫بعدها عضو و رئیس کمیته پیشکسوتان فدراسیون فوتبال‬ ‫و البته عضو کمیته پیشکسوتان باشگاه پرسپولیس هم شد‪.‬‬ ‫روحش شاد و یادش گرامی باد‪.‬‬ ‫هادی رفت‬ ‫‪6‬‬ ‫چهره ها‬ ‫نهم مهرمــاه ‪ 94‬میلیون ها عالقه مند بــه فوتبال در‬ ‫غم فوت هادی نوروزی به ســوگ نشستند‪ .‬پرسپولیسی ها‬ ‫و استقاللی ها در اندوه بزرگی به ســر می بردند‪ .‬هیچ کس‬ ‫مرگ کاپیتان جوان پرسپولیس را باور نداشت‪ .‬اما خبری که‬ ‫بامداد‪ 9‬مهر در شبکه های اجتماعی دست به دست می شد‪،‬‬ ‫صحتداشت؛ هادینوروزیدرگذشت‪.‬کاپیتانپرسپولیس‬ ‫یکی از با اخالق ترین بازیکنان فوتبال ایران بود‪ .‬او تعصب‬ ‫خاصی نسبت به پرسپولیس داشت و اگر چه به عنوان یک‬ ‫مهاجم نمی شد او را ایده ال دانست‪ ،‬اما انچه باعث می شد‬ ‫نوروزی به چهره ای محبوب نزد هواداران تبدیل شود تعصب‬ ‫این بازیکن به پیراهن سرخ ها بود‪ .‬تعصب و اخالق؛ اینها‬ ‫اصلی ترین ویژگی های نوروزی بود‪.‬‬ ‫در واقع هیچ کس باور نمی کــرد بازیکنی که در بازی‬ ‫پرســپولیس مقابل پدیده در فصل ‪ ۱۳۹4–۱۳۹5‬گل دوم‬ ‫تیمش و زیباتریــن گل فصــل پرســپولیس را وارد دروازه‬ ‫پدیده کرد‪ ،‬در همان شــروع پاییز تیم محبوبــش را بدون‬ ‫کاپیتان بگذارد و دیده از جهان فرو ببنــدد‪ .‬هادی نوروزی‬ ‫هفت سال در باشگاه فوتبال پرســپولیس تهران بازی کرد‬ ‫و در ســال اخر حضور در این تیم‪ ،‬توانست کاپیتان اصلی‬ ‫پرسپولیس شود‪ .‬همچنین او سابقه بازی در تیم ملی فوتبال‬ ‫ایران و باشگاه های پرسپولیس قائمشهر‪ ،‬پاسارگاد‪ ،‬فجر‬ ‫سپاه تهران‪ ،‬داماش ایرانیان و نفت تهران را داشت‪ .‬شاید‬ ‫جان کالم را برانکو دربار ه هادی نوروزی به زبان اورد‪ ،‬وقتی‬ ‫بالفاصله پس از شنیدن خبر مرگ کاپیتان تیمش اینگونه‬ ‫نسبت به این خبر تلخ واکنش نشان داد‪« :‬این تراژدی بزرگ‬ ‫را به جامعه ورزش ایران تسلیت می گویم‪ .‬ما یک ورزشکار‬ ‫جوان‪ ،‬ممتاز‪ ،‬خوش اخالق و متعصب را از دســت دادیم‬ ‫و من کلمــه ای در توصیف این فقدان بزرگ نــدارم‪ .‬برای‬ ‫خانواده نوروزی صبر ارزو می کنم و امیدوارم روح او در شادی‬ ‫تهادینوروزی‬ ‫وارامشباشد‪».‬واکنش هانسبتبهدرگذش ‬ ‫اما بی ســابقه بود‪ .‬شــاید به این دلیل که هیــچ کس مرگ‬ ‫کاپیتان خوش اخالق ســرخ های پایتخت را باور نداشت‪.‬‬ ‫از علی دایی گرفته تا علی پروین‪ .‬از برانکو گرفته تا کارلوس‬ ‫ن هادی اظهارنظر‬ ‫کی روش همگی ناباورانه در خصوص رفت ‬ ‫می کردند ‪ .‬هادی ان قدر دوست داشــتنی و خوش اخالق‬ ‫بود که استقاللی ها نیز در مراســم سوگواری او سنگ تمام‬ ‫گذاشتند‪ .‬او در زادگاه خود‪ ،‬بابل به خاک سپرده شد‪ .‬حاال‬ ‫هواداران پرسپولیس بیش از هر زمان دیگری نام و یاد هادی‬ ‫را زنده نگه می دارند‪ .‬نــام او را در دقیقه ‪ 24‬همه بازی های‬ ‫پرسپولیسفریادمی زنند‪.‬مهاجمانمهم ترینگل هایخود‬ ‫ن هادی‬ ‫را به کاپیتان فقیدشان تقدیم می کنند و رو به اسما ‬ ‫نوروزی را فریاد می زنند و با دست هایشان قلب می سازند‪ .‬در‬ ‫دربی که هادی دیگر در بین ما نبود هواداران پرسپولیس و‬ ‫استقالل یکپارچه او را تشویق کردند‪ .‬هادی نوروزی با رفتن‬ ‫خود پاییز را برای همه عالقه مندان به فوتبال تلخ کرد‪ .‬داغ‬ ‫او هنوز تازه است‪ .‬اما بی تردید نام و یاد او تا همیشه در قلب‬ ‫هواداران عالقه مند به فوتبال باقی خواهدماند‪.‬کاپیتانیکه‬ ‫با تمام توان می جنگید‪ .‬خوش اخالق بود و می دانست برای‬ ‫نفوذ به قلب سرخ ها می بایست چگونه مردی باشد‪ .‬روحش‬ ‫شاد و یادش گرامی‪.‬‬ ‫‪5‬‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫خیلی ها منتظر بودند تــا او را دوبــاره در فوتبال ایران‬ ‫ببینند؛ مردی که پس از جام جهانــی ‪ 2006‬دیگر هرگز وارد‬ ‫ایران نشــد‪ .‬همواره با احترام درباره مردم ایــران و مدیران‬ ‫فوتبال ایران سخن می گفت اما به کشورمان سفر نمی کرد‪.‬‬ ‫یک مربی با کالس که مــردم خاطره تلخی از او نداشــتند‬ ‫چون او بود که تیم ملی ایران را به جام جهانی ‪ 2006‬المان‬ ‫برد؛ اقای برانکو ایوانکوویچ؛ بازیکن سابق و مربی فوتبال‬ ‫کروات‪ .‬ســرمربی تیم ملی فوتبــال ایران در جــام جهانی‬ ‫فوتبال ‪ ۲۰۰۶‬و البته ســرمربی تیم فوتبال امید ایران که در‬ ‫بازی های اسیایی ‪ ۲۰۰۲‬به عنوان قهرمانی رسید‪ .‬برانکو با‬ ‫سابقه ای درخشان به پرسپولیس امد‪ .‬او تیمی را از درخشان‬ ‫تحویل گرفت که تقریبا همه چیــزش را باخته بود‪ .‬حتی در‬ ‫لو انتقاالت خیلی ها اعتقاد داشــتند پرســپولیس‬ ‫فصل نق ‬ ‫هرگز نتوانسته موفق ظاهر شود‪ .‬برانکو اما از تیمی که بسته‬ ‫بود دفاع می کرد‪ .‬حتی وقتی پرسپولیس بازی های فراوانی‬ ‫را به تیم های حاضر در لیگ برتر واگذار می کرد این برانکو‬ ‫بود که مصمم تر از هر زمان دیگری تاکید داشت تیمش به‬ ‫مرور زمان بهتر خواهد شــد‪ .‬خیلی ها منتقــد برانکو بودند و‬ ‫حتی اعتقاد داشــتند در صورت ادامه همکاری پرسپولیس‬ ‫با این مربی ســرخ ها کاندیدای ســقوط به لیگ دسته یک‬ ‫هم خواهد شد اما این اتفاق هرگز رخ نداد‪ .‬برانکو تیمش را‬ ‫جمع کرد‪ .‬به بازیکنان جوانش جنگیدن را یاد داد‪ .‬بازیکنانی‬ ‫که حتی هواداران پرســپولیس هم امیدی بــه احیای انها‬ ‫نداشــتند و تصور می کردند پرســپولیس قرار اســت فصل‬ ‫کابوس واری را پشت سر بگذارد‪ .‬اما برانکو با صبوری خاص‬ ‫خودتیمیساختکهحاالهمهبهاناحتراممی گذارند‪.‬نکته‬ ‫جالب توجه اینکه برانکو بر خالف دوره سرمربیگری اش در‬ ‫تیم ملی فوتبال ایران این بار در عرصه مربیگری در باشگاه‬ ‫ی و زیبا را‬ ‫پرطرفداری مثل پرسپولیس فوتبالی کامال هجوم ‬ ‫در دستورکار شاگردانش قرار داده است‪ .‬فوتبالی کهخیلی ها‬ ‫اعتقاد دارند از سطح فنی فوتبال ایران باالتر است‪ .‬فوتبالی‬ ‫که هواداران پرســپولیس را حتی امیدوار به قهرمانی کرده‬ ‫است‪ .‬پرسپولیس‪ ،‬تیم برانکو حاال یکی از بهترین تیم های‬ ‫کنونی ایران اســت و مدعــی قهرمانی اســت‪ .‬از زمانی که‬ ‫برانکو به این تیم امده این تیم فوتبال متفاوتی ارائه می کند‬ ‫و به نوعی متحول شده است‪ .‬نکته مهمی که برانکو را امروز‬ ‫به یکــی از محبوب ترین مربیان فوتبال ایــران تبدیل کرده‬ ‫به موضع گیری های این مربی برمی گــردد‪ .‬انجا که موفق‬ ‫شــده رابطه صمیمانه و در عین حال حرفه ای را با رســانه ها‬ ‫و هواداران برقرار کند‪ .‬او اگر چــه در این زمینه فاصله قابل‬ ‫توجهیباکی روشداردامانزدپرسپولیسی هاانقدرمحبوب‬ ‫اســت که او را یکی از کاندیداهای احتمالی ســرمربیگری‬ ‫تیم ملی در سال های اینده بدانند و تمام قد از این مربی دفاع‬ ‫کنند‪ .‬برانکو ایوانکوویچ در طول مدتــی که در فوتبال ایران‬ ‫بوده سعی کرده در شرایط بحرانی ارامش را به تیمش منتقل‬ ‫کند‪.‬برانکودرسخت ترینروزهایکمربیارامومنطقینشان‬ ‫دادهاستواینبرایفوتبالیکهسراسرخشموپرخاشگریو‬ ‫بداخالقیاستموهبتبزرگیمحسوبمی شود‪.‬‬ ‫‪67‬‬ ‫ورزش‬ ‫تجربه تلخ خاکپور‬ ‫‪7‬‬ ‫محمد خاکپور یکی از مربیان با اخالق فوتبال ایران‬ ‫سال بدی را پشت سر گذاشت‪ .‬او سرمربی تیم امیدی بود‬ ‫که خیلی ها به صعودش به رقابت های المپیک ریو دل بسته‬ ‫بودند‪ .‬تقریبا همه چیز برای او و دیگر همکارانش در کادر‬ ‫فنی تیم امید فراهم بود که انتظار بحق مردم را براورده کند‬ ‫و با رســاندن امیدها به المپیک ریو به حسرت چند دهه ای‬ ‫فوتبال ایران پایان دهــد اما این اتفاق هرگــز رخ نداد‪ .‬او‬ ‫در بازی های انتخابی مرتکب اشــتباهاتی شد که بعدها در‬ ‫مقام توجیــه ان برامد‪ .‬محمد خاکپور قبــل از بازی با ژاپن‬ ‫مدعی شده بود با بازیکنانی که در اختیار دارد نگرانی بابت از‬ ‫پیش رو برداشتن ژاپن ندارد اما در عمل تیم این مربی چیز‬ ‫دیگری نشان داد و با شکست ‪ 3‬بر صفر از رسیدن به نیمه‬ ‫نهایی بازماند تا تنها با یک عذرخواهی از مردم ایران پرونده‬ ‫فعالیتش در امیدها را ببندد‪ .‬او پس از ناکامی در رساندن تیم‬ ‫امید به المپیک اما اینگونه درباره شکســت بزرگش سخن‬ ‫گفت‪« :‬بعد از باخت به قطر و وقتی هنــوز ما درگیر مرحله‬ ‫گروهی بودیم این هجمه اغاز شــد پس مطمئن بودم بعد‬ ‫از ان هم ادامه خواهد داشــت‪.‬بعد از باخت به ژاپن دیدید‬ ‫که هجمه ها اغاز شد و بازیکنان و کادر فنی را چگونه مورد‬ ‫انتقاد قرار دادنــد‪ .‬من کاری به انتقادات و اهداف پشــت‬ ‫این انتقادات ندارم چون مطمئنم اگر ژاپن را هم می بردیم‬ ‫این انتقادات ادامه داشــت‪ .‬باور کنید اگر تغییر تاکتیک‬ ‫نمی دادیم و با نتیجه یک برصفر از زمین خارج می شدیم باز‬ ‫هم عده ای می گفتند که چرا همه جانبه به سمت دروازه ژاپن‬ ‫حمله نکردید‪ .‬ما هر کاری می کردیم باز هم عده ای انتقادها‬ ‫می کردند‪ .‬همان طور که گفتم مقصر اصلی من هستم‪».‬‬ ‫محمد خاکپور اما پس از این ناکامی از سمت سرمربیگری‬ ‫تیم امید کنار گذاشــته شــد‪ .‬مربی که البته در طول دوره‬ ‫همکاری اش با فدراســیون فوتبال نتوانست رابطه خوبی‬ ‫با علی کفاشیان برقرار کند و حتی وقتی رئیس فدراسیون‬ ‫در مراســم بدرقه تیم امید شــرکت کرد به فرودگاه نرفت و‬ ‫بالفاصلــه در مصاحبه ای دلیل عدم حضورش در مراســم‬ ‫بدرقه را حضور کفاشیان در فرودگاه خواند‪ .‬باید دید محمد‬ ‫خاکپور برای ادامه فعالیت خود در فوتبال ایران در اینده چه‬ ‫راهی را انتخاب خواهد کرد؟ ایا با مربیگری در لیگ دسته‬ ‫یک یا لیگ برتر به فوتبال برمی گردد یا قصد دارد سطح خود‬ ‫را همچنان در سطح مربیگری ملی حفظ کند‪».‬‬ ‫خانمپرچمدار‬ ‫چهره ها‬ ‫‪68‬‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫‪8‬‬ ‫بعد از جلســه ای که در هیــات اجرایــی کمیته ملی‬ ‫المپیک داشــتیم‪ ،‬تصمیــم بر این شــد کــه پرچمداری‬ ‫بازی های المپیک ریو به زهرا نعمتی اهدا شــود و قرار شد‬ ‫اهدای پرچمداری وی طی مراســم خاصی توســط بهداد‬ ‫سلیمی‪ ،‬اخرین پرچمدار بازی های اسیایی اینچئون به وی‬ ‫داده شود و این اتفاق رخ داد‪.‬‬ ‫پرچمداری زهرا نعمتی برای کاروان ورزش کشورمان‬ ‫بازتاب بسیار گســترده و مثبتی داشــت‪ .‬بازتاب خوبی که‬ ‫پرچمداری زهرا نعمتی در بازی های المپیک ‪ 2016‬ریو در‬ ‫جامعه ورزش جهان داشــت تا حدی بود که تمام جهانیان‬ ‫نســبت به حضور یک بانوی محجبه و مســلمان به عنوان‬ ‫پرچمدار دیدگاه مثبتی داشتند و ما شاهد بازتاب وسیعی در‬ ‫این زمینه در جامعه ورزشی جهان بودیم‪.‬‬ ‫باید بگویم تا امروز در تاریخ ورزش دنیا ما فردی مثل‬ ‫زهرا نعمتی نداشــتیم که بــا وجود معلولیــت بتواند رقبای‬ ‫سرشناس خود را کنار بزند و سهمیه المپیک را در تیر و کمان‬ ‫کسب کند و این مســاله باعث شــد تا بازتاب خوبی در این‬ ‫زمینه در سطح جهان داشته باشیم‪ .‬من به زهرا نعمتی خسته‬ ‫نباشید می گویم و از تالش های وی تقدیر و تشکر می کنم‪.‬‬ ‫ما کمتر ورزشکاری داریم که اینقدر انگیزه و پشتکار‬ ‫خوب داشــته باشــد تا بتواند به تمام اهدافی که در ورزش ‬ ‫ترسیم کرده بود‪ ،‬دســت پیدا کند‪ .‬بدون شک دستیابی به‬ ‫این هدف و کســب ســهمیه المپیک و پاراالمپیک بدون‬ ‫حمایت های همسر وی و حمایت های فدراسیون تیروکمان‬ ‫و فدراســیون جانبــازان و معلولین امکان پذیــر نبود‪ .‬من‬ ‫یقین دارم با انگیزه ای که نعمتی دارد قطعا در المپیک نیز‬ ‫یکی از مدال اوران خواهد بود‪ .‬من به عنوان رئیس کمیته‬ ‫ملی المپیــک از تالش های وی تقدیر و تشــکر می کنم و‬ ‫همچنین از مجموعه ورزشی فدراسیون جانبازان و معلولین‬ ‫و فدراســیون تیروکمــان که تا بــه امروز در جهت کســب‬ ‫ســهمیه المپیک و پاراالمپیــک از او حمایت های زیادی‬ ‫داشتند تشکر می کنم‪ .‬البته زهرا نعمتی همین که توانست‬ ‫سهمیه المپیک را کسب کند از نظر ما یک قهرمان است‪.‬‬ ‫نعمتی کار بزرگی انجام داده و امروز این افتخار را داشته که‬ ‫به عنوان پرچمدار المپیک معرفی شــود‪ .‬البته پرچمداری‬ ‫کار وی را ســخت تر خواهد کرد اما با انگیزه و پشــتکاری‬ ‫که این ورزشــکار دارد و با تالش هایی که برای رسیدن به‬ ‫اهداف پیش بینی شــده خود انجام داده‪ ،‬مــن یقین دارم‬ ‫در المپیک نیز می تواند یکی از ورزشکاران موفق کاروان‬ ‫ایران باشد اما اعتقاد ندارم که ورزشکار را برای مدال اوری‬ ‫تحت فشار قرار داد‪ .‬زیرا المپیک رویداد بزرگی است و تمام‬ ‫بهترین های دنیا با هم به رقابت می پردازند‪ .‬به هر شکل اگر‬ ‫امروز وی به عنوان پرچمدار انتخاب شود‪ ،‬نشان از اعتماد‬ ‫جامعه ورزش به زهرا نعمتی است و اینکه معتقد هستند وی‬ ‫از توانایی های باالیی هم در المپیک و هم در پاراالمپیک‬ ‫برخوردار است‪.‬‬ ‫خداحافظی‬ ‫کاپیتاننکو‬ ‫‪9‬‬ ‫ســاعتی بعد از پایان بازی دوســتانه ایران و ســوئد‪،‬‬ ‫رسانه ها خبر خداحافظی جواد نکونام را هم منتشر کردند‪.‬‬ ‫کاپیتان ‪ ۳۴‬ســاله تیم ملی بعــد از پانزده ســال حضور در‬ ‫تیم ملی با گل زنی در اخرین بازی ملی خداحافظی خود را با‬ ‫پیراهن و بازوبند تیم ملی رسانه ای کرد‪ .‬کناره گیری کاپیتان‬ ‫تیم ملی که رابطه نزدیکی با ســرمربی پرتغالــی تیم دارد‪،‬‬ ‫نشان می دهد که تصمیم کی روش برای جدایی از تیم ملی‬ ‫قطعی اســت‪ .‬کاپیتان جواد نکونام در حالی که در بازی با‬ ‫شیلی با ثبت یکصد و پنجاهمین بازی ملی خود‪ ،‬رکورددار‬ ‫تعداد بازی ملی در تیم ملی ایران شــده بود‪ ،‬تنها با اضافه‬ ‫کردن یک بازی به رکورد خود از بازی های ملی خداحافظی‬ ‫کرده بود‪ .‬جواد نکونام که پیش از جام ملت ها‪ ،‬شایعه شده‬ ‫بود قصد خداحافظی از تیم ملی را دارد‪ ،‬با حذف در مرحله‬ ‫یک چهارم نهایی‪ ،‬گویا از تصمیم خود منصرف شد و در دو‬ ‫دیدار دوســتانه تیم ملی بعد از این تورنمنت هم به میدان‬ ‫رفت و در هر دو دیدار هم موفق به گلزنی شد‪ .‬کاپیتان ‪۳۴‬‬ ‫ساله تیم ملی که متولد ‪ ۱۵‬مهر ‪ ۱۳۵۹‬است‪ ،‬در رقابت های‬ ‫جام ملت های اسیا در سال ‪ 94‬و در دیدار برابر عراق‪ ،‬تعداد‬ ‫بازی های ملی خود را به ‪ ۱۴۹‬رساند و با رکورد علی دایی در‬ ‫این زمینه برابری کرده بود‪ .‬حضور او در دیدار برابر شیلی‪،‬‬ ‫موجب شد تا او با ‪ ۱۵۰‬بازی ملی‪ ،‬رکورددار بازی های ملی‬ ‫شــود و با انجام یک بازی دیگر برابر ســوئد ضمن گرفتن‬ ‫جای لوتار ماتئوس در رده هفدهــم رکورد داران بازی های‬ ‫ملی ایستاد‪ .‬همچنین جواد نکونام با دو گلی که در دو بازی‬ ‫اخر خود برای تیم ملی به ثمر رساند‪ ،‬با زدن ‪ ۳۹‬گل سومین‬ ‫گلزن تاریخ تیم ملی فوتبال ایران شد‪ .‬نکونام در پانزده سال‬ ‫حضورش در تیم ملی ایران در ‪ ۱۵۱‬بازی رســمی و ‪ ۶‬دیدار‬ ‫غیررسمی شرکت داشــت و ‪ ۳۹‬مرتبه هم دروازه حریفان را‬ ‫باز کرد‪ .‬البته وی در دیدار تدارکاتی برابــر غنا که با برتری‬ ‫‪ ۴‬بر ‪ ۲‬ایران همراه شــد‪ ،‬هم یک گل به ثمر رســاند که به‬ ‫دلیل اینکه این تیم‪ ،‬تیم زیر ‪ ۲۳‬ســال غنا بود‪ ،‬بازی و گل‬ ‫ملی برای این بازیکن محسوب نشد‪ .‬تا کنون چهار بازیکن‬ ‫ایرانی در جمع باشگاه صدتایی های تیم ملی حضور دارند‪.‬‬ ‫جواد نکونام با ‪ ۱۵۱‬بازی ملــی و ‪ ۳۹‬گل زده اولین بازیکن‬ ‫این باشگاه اســت و بعد از او علی دایی با ‪ ۱۴۹‬بازی ملی و‬ ‫‪ ۱۰۹‬گل زده در رده بعدی قــرار دارد و علی کریمی با ‪۱۲۷‬‬ ‫بازی و ‪ ۳۸‬گل در رتبه سوم قرار دارد‪ .‬مهدی مهدوی کیا با‬ ‫‪ ۱۱۱‬بازی ملی و ‪ ۱۳‬گل زده‪ ،‬سیدجالل حسینی با ‪ ۹۱‬بازی‬ ‫ملی و ‪ ۶‬گل زده و کریم باقری با ‪ ۸۷‬بازی ملی و ‪ ۵۰‬گل زده‬ ‫رده های بعدی را به خــود اختصاص داده اند‪ .‬همچنین در‬ ‫جدول رکوردداران گلزنی در تیم ملــی بعد از علی دایی که‬ ‫با ‪ ۱۰۹‬گل زده اقای گل فوتبال ایران و جهان است‪ ،‬کریم‬ ‫باقری با ‪ ۵۰‬گل در رده دوم قرار دارد و جواد نکونام هم با ‪۳۹‬‬ ‫گل زده ســومین گلزن تاریخ تیم ملی ایران است‪ .‬نکونام‬ ‫برای همه عالقه مندان به فوتبال یاداور خاطرات خوشــی‬ ‫است‪ .‬او یکی از تاثیرگذارترین بازیکنان فوتبال ایران بود و‬ ‫احتماال در دنیای مربیگری نیز با اراده مثال زدنی اش طعم‬ ‫موفقیت را خواهد چشید‪.‬‬ ‫‪10‬‬ ‫ورزش‬ ‫برکناری مربی قهرمان‬ ‫حســین فرکی دو ســال پیش تیم فوالد خوزستان را‬ ‫به مقام قهرمانی رســاند و در فصل گذشــته فوتبال ایران‬ ‫‪ ۱۳۹۳–۹۴‬نیز موفق شد تیم ســپاهان اصفهان را به مقام‬ ‫قهرمانی برساند تا طی دو ســال‪ ،‬دو تیم مختلف را به مقام‬ ‫قهرمانی در مسابقات لیگ برتر فوتبال ایران رسانده باشد‪.‬‬ ‫بنابراین او بی تردید یکی از چهره های شاخص فوتبال ایران‬ ‫به شــمار می رود‪ .‬اما انچه باعث می شــود حسین فرکی را‬ ‫یکی از چهره های سال ‪ 94‬بدانیم تنها قهرمانی او به همراه‬ ‫سپاهان نیســت‪ .‬او در لیگ پانزدهم نیز کارش را با همین‬ ‫تیم در لیگ برتر شروع کرد اما حواشی زیادی که برای او در‬ ‫سپاهان به وجود امد باعث شد تا وی عطای کار در اصفهان‬ ‫را به لقایش ببخشد‪ .‬اختالف شــدید محرم نویدکیا با این‬ ‫مربی با سابقه باعث شد تا فرکی بیش از هر زمان دیگری در‬ ‫سپاهان تحت فشار قرار بگیرد‪ .‬نویدکیا هفته های متوالی‬ ‫با فرکی و سپاهان قهر بود و به گفته خودش «تقریبا با همه‬ ‫مشــکل داشــت» اما پس از کناره گیری حســین فرکی از‬ ‫ســپاهان به مرد اول این تیم تبدیل شد‪ .‬خیلی ها معتقدند‬ ‫مدیران این باشگاه اصفهانی در دعوایی که میان فرکی و‬ ‫نویدکیا رخ داد از کاپیتان تیم خود حمایت کردند و به نوعی‬ ‫در حق فرکی اجحاف شد‪ .‬هر چند مدیران این باشگاه تغییر‬ ‫مربی را حق حرفه ای خودشان می دانستند اما با کنار زدن‬ ‫این مربی با اخالق نیز موفق نشــدند بــه نتایج قابل قبولی‬ ‫دست پیدا کنند‪ .‬اما چهره بودن فرکی در سال گذشته دقیقا‬ ‫به همین دلیل اســت؛ اینکه او از ســوی مدیران باشــگاه‬ ‫اصفهانی به شکل نامناسبی طرد شد‪ .‬مربی قهرمان لیگ‬ ‫سیزدهم و چهاردهم خیلی زود از سوی باشگاه سپاهان کنار‬ ‫گذاشته شد‪ .‬این تصمیم در حالی عجیب به نظر می رسید‬ ‫که در ادوار گذشــته مدیران باشگاه ها به مربیان قهرمان‪،‬‬ ‫حداقل یک ســال ضمانت حضوری می دادنــد‪ .‬فرکی در‬ ‫چهار ســال گذشــته صاحب دو قهرمانی و عناوین سوم و‬ ‫چهارم شده است‪ .‬مربی که در سپاهان نیز اصول حرفه ای‬ ‫خود را حفظ کرد‪ .‬هر چند خیلی هــا معتقدند او نباید مقابل‬ ‫نویدکیا نرمش نشان می داد اما فرکی در این مورد هم توجیه‬ ‫خاص خودش را داشت و تاکید می کرد که او بیش از انکه‬ ‫به خودش بیندیشد به شرایط سپاهان فکر کرده است و به‬ ‫همین دلیل نویدکیایی که بارها با کنایه هایش حاشیه هایی‬ ‫را در سپاهان باعث شد را به تمرینات راه داد و از او استقبال‬ ‫کرد‪ .‬حســین فرکی یکی از مربیان با اخالق فوتبال ایران‬ ‫مربی ناکام‬ ‫به طارمی زمان بدهید‬ ‫‪11‬‬ ‫فرشاد پیوس‬ ‫‪12‬‬ ‫پیشکسوت پرسپولیس‬ ‫چهره ها‬ ‫من معتقدم مهدی طارمی فوتبالیست با کیفیتی است‬ ‫اما برای اینکه روزی به یک مهاجم همه فن حریف تبدیل‬ ‫شــود باید به او زمان بدهیم‪ .‬نباید فکرش را به هم بریزیم‪.‬‬ ‫نباید او را تحت فشــار بگذاریم‪ .‬فوتبالیست وقتی در زمین‬ ‫فشــار روانی داشته باشــد نمی تواند به درســتی چارچوب‬ ‫دروازه را ببیند‪ .‬اعتقاد دارم که طارمی یکی از بهترین های‬ ‫امروز فوتبــال ما اســت‪ ،‬می دانم که انرژی بســیار باالیی‬ ‫دارد اما نباید این انرژی را هدر دهد‪ .‬منظور من شیوه بازی‬ ‫طارمی است؛ این خوب است که طارمی زیاد می دود و زیاد‬ ‫توپ گیری می کند اما بهتر است که این انرژی را در محوطه‬ ‫جریمه خرج کند و فرصت طلبــی و دقت در زدن ضربه اخر‬ ‫را در دســتورکارش قرار بدهد‪ .‬تحت فشــار قرار دادن گلر‬ ‫و مدافعــان حریف وظیفه ای اســت که طارمــی به خوبی‬ ‫انجامش می دهد و این خیلی خوب اســت کــه او تعریف‬ ‫تیمی مناسبی از پست خودش دارد‪ .‬اما فراموش نکنیم کار‬ ‫یک مهاجم در نهایت این است که گل بزند‪ .‬علی پروین به‬ ‫من می گفت فرشاد حق نداری عقب بیایی و باید همان جلو‬ ‫دعوا کنی و شوت بزنی و ما را جلو بیندازی‪ .‬پروین می گفت‬ ‫فرشاد هر جای هجده قدم توپ را گرفتی‪ ،‬به سمت دروازه‬ ‫بزن‪ .‬همین‪ .‬توصیه مــن هم به طارمی این اســت‪ .‬بازی‬ ‫زیاد با توپ باعث می شــود که طارمی نتواند بازدهی الزم‬ ‫را داشته باشد‪.‬‬ ‫به نظر من مهدی طارمی باید در شناسایی چارچوب‬ ‫دروازه حد و اندازه های خودش را باال ببرد‪ .‬در این صورت‬ ‫بیشــتر از اینها او را در اوج خواهیم دیــد‪ .‬حتی به نظرم در‬ ‫هفته باید یک جلسه والیبال و یک جلسه بسکتبال بازی کند‬ ‫تا از فوتبال دور شود‪ .‬این کارها باعث می شود استرس را از‬ ‫خودش دور کند و از نظر روحی در شرایط بهتری قرار بگیرد‪.‬‬ ‫معتقدم طارمی باید تمرین گلزنی اش را بیشــتر کند چون‬ ‫تمام زحمات بچه های پرسپولیس به او ختم می شود‪ .‬البته‬ ‫ی کمی مغرور شده و فکر‬ ‫در مقطعی احساس کردم که طارم ‬ ‫کرده گلزنی به همین راحتی اســت اما با او صحبت کردم‪.‬‬ ‫دوســتانه هم با او حرف زدم‪ .‬به او گفتم گلزنی کار سختی‬ ‫اســت‪ .‬به او گفتم که بدترین چیز برای یک مهاجم غرور‬ ‫اســت‪ .‬اینکه فکر کند مدافعان حریف کاری از دستشان‬ ‫برنمی اید‪ .‬با همه این حرف ها شــک نکنید که او امســال‬ ‫اقای گل می شــود اما باید از نظر روحی بهتر شود‪ .‬طارمی ‬ ‫کمی مغرور شده و باید بیشتر اســتراحت کند و به خودش‬ ‫بیاید تا گلزن خوبی شود‪.‬‬ ‫ی قرار‬ ‫به هر حال ما تجربیات خودمان را در اختیار طارم ‬ ‫می دهیم تا بتواند فوتبالیست بزرگی شود‪ .‬یک بار به او گفتم‬ ‫اگر می خواهی در اینده ستاره شوی‪ ،‬باید حاشیه ها را کنار‬ ‫بگذاری و فقط به فوتبال فکر کنی‪ .‬طارمی اگر می خواهد‬ ‫به ســتاره بزرگی تبدیل شود باید ســه یا چهار سال متوالی‬ ‫اقای گل شود‪ .‬همه ما او را دوست داریم چون پسر مودب‬ ‫و با اخالقی اســت‪ .‬اما باید بداند که در پرســپولیس خیلی‬ ‫بیشتر از اینها باید از خودش مراقبت کند‪.‬‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫علیرضا منصوریان یکی از چهره های ناکام سال ‪94‬‬ ‫بود‪ .‬او در فینال لیگ برتر می توانست همراه با نفت تهران‬ ‫قهرمانی را از ان خود کند اما در تبریز نتوانست تراکتورسازی‬ ‫را شکســت دهد‪ .‬در اصفهان اما ســپاهان بــازی خود را با‬ ‫پیروزی پشت ســر گذاشت تا تراکتورســازی و نفت تهران‬ ‫فینالیست هایناکاملیگچهاردهملقببگیرند‪.‬منصوریان‬ ‫در فصل گذشته تیم خوبی ساخته بود و بازی های بزرگی را با‬ ‫پیروزی پشت سر گذاشت اما انچه باید برای قهرمان شدن‬ ‫به دست می اورد را هرگز کسب نکرد؛ جاه طلبی‪ .‬او اگر چه‬ ‫به عنوان یک مربی جوان در سال های اخیر عملکرد خوبی‬ ‫داشته است اما در سال ‪ 94‬یکی از ناکام های بزرگ فوتبال‬ ‫ایران بود‪ .‬او قهرمانی را در روز پایانی لیگ از دســت داد تا‬ ‫برای رســیدن به نیمکت اســتقالل نیز دچار مشکل شود‪.‬‬ ‫قهرمان نشــدن او با نفت تهران مدیران استقالل را به این‬ ‫نتیجه رســاند که او تا تبدیل شــدن به یــک مربی قهرمان‬ ‫مدت زمان زیادی الزم دارد‪ .‬او به اســتقالل نرســید و این‬ ‫ناکامی دوم او بود‪ .‬منصوریان سعی کرد تمرکزش را باز هم‬ ‫به نفت تهران معطوف کند اما لیگ پانزدهم هرگز برای او و‬ ‫تیمشخوش یمننبود‪.‬اونتایجضعیفیبانفتتهرانکسب‬ ‫کرده و البته چندی پیش از رقابت های لیگ قهرمانان اسیا‬ ‫نیز حذف شد‪ .‬منصوریان حاال ســعی دارد لیگ پانزدهم را‬ ‫در شرایطی ابرومندانه ای به پایان برساند‪ .‬یکی از رویاهای‬ ‫بزرگ او رسیدن به نیمکت استقالل است که البته باتوجه به‬ ‫نتایجی که با نفت تهران کسب کرده بعید به نظر می رسد این‬ ‫رویا حداقل تا یکی دو سال دیگر محقق شود‪ .‬به خصوص‬ ‫اینکه پرویز مظلومی با استقالل نتایج خوبی کسب کرده و‬ ‫ابی ها را در کورس قهرمانی نگه داشته است‪.‬‬ ‫است که در سال ‪ 94‬حتی به رغم بی مهری هایی که نسبت‬ ‫به او صورت گرفت‪ ،‬هرگز واکنش تندی نسبت به مدیران‬ ‫باشگاه سپاهان نشان نداد‪ .‬او در تازه ترین موضع گیری خود‬ ‫در خصوص نتایج ضعیف سپاهان با استیماچ به ذکر همین‬ ‫جمله بسنده کرد که ای کاش مدیران سپاهان تا نیم فصل‬ ‫رقابت های لیگ به من فرصــت می دادند‪ .‬اعتراض نرمی ‬ ‫که قرار نبود به جایی بربخورد‪ .‬فرکی این روزها به کارهای‬ ‫شخصی اش مشغول اســت و فعال مربیگری هیچ تیمی را‬ ‫نپذیرفته است‪.‬‬ ‫‪69‬‬ ‫بررسی وقایع سال ‪94‬‬ ‫رویدادها‬ ‫سیاست‬ ‫چراغ سبز به برجام‬ ‫سال گذشته روزهای عجیب و غریب در پارلمان روی داد‬ ‫‪1‬‬ ‫پس از جنجال های متعدد برجام باالخره ســال ‪ 94‬از‬ ‫مجلس چراغ سبز گرفت‪ .‬در جریان بررسی توافق هسته ای‬ ‫پارلمان چند روز جنجالی و کم سابقه را پشت سر گذاشت و‬ ‫صحنه هایی از مجادله های تند و تیــز موافقان و مخالفان‬ ‫توافق هسته ای را به خود دید‪ .‬وقتی بعد از تحوالت مربوط‬ ‫به قرائت گزارش برجام و رد فوریت طرح منســوب به علی‬ ‫الریجانی‪ ،‬طرح هسته ای مجلس به کمیسیون امنیت ملی‬ ‫رفت‪ ،‬همه در انتظار اغاز هفته کاری جدید مجلس و امدن‬ ‫این طرح به صحن علنی برای تصمیم گیری نهایی بودند‪.‬‬ ‫یک جلسه عجیب و پرحاشــیه که رسانه های اصالح طلب‬ ‫و نزدیک بــه دولت از ان به عنوان یکشــنبه تلخ یاد کردند ؛‬ ‫اگر چ ه فرجام این جلسه در نهایت با موفقیت حامیان توافق‬ ‫هسته ای همراه بود‪.‬‬ ‫رویدادها‬ ‫‪72‬‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫صحن شلوغ!‬ ‫پارلمان در ان روزها جلســات عجیبی داشــت؛ پر از‬ ‫اعتراض‪ ،‬پــر از فریاد‪ ،‬پر از جنجــال‪ .‬موافقان و مخالفان‬ ‫برجام از همه وجودشان مایه گذاشــته بودند‪ .‬محمد جواد‬ ‫ظریف هــم امده بــود به همــراه عباس عراقچــی و مجید‬ ‫تخت روانچی‪ .‬اندکی ان سو تر علی اکبر صالحی هم امده‬ ‫بود تا همراه تیم مذاکره کننده باشــد‪ .‬از همان دقایق اول‬ ‫حاشیه ها اغاز شد‪ .‬درحالی که نشســت علنی به تازگی اغاز‬ ‫شده بود‪ ،‬داد و فریاد کریمی قدوســی علیه ظریف و برجام‬ ‫بلند شــد‪ .‬در این حین الریجانی گفت که کریمی قدوسی‬ ‫بنشیند و شــلوغ نکند‪ .‬پس از این تنش‪ ،‬حمید رسایی طی‬ ‫تذکری خواستار ارائه الیحه برجام به مجلس شد‪ .‬روح الله‬ ‫حســینیان‪ ،‬نماینده مردم تهران گفت‪« :‬چرا مجلس باید‬ ‫وارد کاری شــود که از اصل خالف قانون اساســی است و‬ ‫چرا می خواهنــد این گونه مجلــس را در مقابل عمل انجام‬ ‫شده قرار دهند؛ چرا که این موضوع از اساس خالف اصول‬ ‫‪ ۷۷ ،۱۵۲‬و ‪ ۱۲۵‬قانون اساسی است‪ .‬تمامی عهدنامه ها و‬ ‫موافقت نامه ها باید به تایید مجلس برسد و اگر به تایید نرسد‬ ‫قانونی و درســت نیســت‪ .‬از این رو این طرح حاشیه ای بر‬ ‫متن است که خالف قانون اساسی بوده و همه می دانند که‬ ‫عهدنامه ها در طرف های مذاکره کننده به توافق می رسد‪.‬‬ ‫ی دو فوریت ان در‬ ‫ ایین نامــه اجازه می دهد کــه اگر طرحــ ‬ ‫مجلس رای نیاورد‪ ،‬حداقل یک فوریت ان در کمیســیون‬ ‫تخصصی طی ‪ ۱۰‬روز مورد بحث قرار گیرد و مجلس در این‬ ‫خصوص تا حدی دستپاچه است زیرا برخالف رویه معمول‬ ‫تنها دو ساعتطرح درکمیسیونامنیتبدون درنظرگرفتن‬ ‫نظر سایر کمیسیون ها مورد بحث قرار گرفته است‪ ،‬بنابراین‬ ‫این مســاله واقعا در طول تاریخ به عنوان ترکمانچای دوم‬ ‫و گلستان سوم خواهد ماند‪ .‬چرا مجلس می خواهد دست‬ ‫بسته و چشم بسته موردی را تصویب کند‪ ،‬بنابراین به اعتقاد‬ ‫بنده پشت قضیه جریانی قرار دارد که می خواهد مجلس را‬ ‫مقابل عمل انجام شده قرار دهد‪ ».‬روح الله حسینیان گفت‪:‬‬ ‫«چرا به ما می گویید کاسبان تحریم؟ من نه تاکنون منافعی‬ ‫داشــته ام و نه در اینده منافعی خواهم داشت‪ ،‬اگر منافعی‬ ‫داشــتم‪ ،‬برای مثال اگر االن حقوقم قطع شود‪ ،‬یک ریال‬ ‫پس انداز ندارم و ماه اینــده نمی توانم ادامه زندگی دهم‪».‬‬ ‫این حرف البته شاید واکنشی بود به سخنان حسن روحانی‬ ‫که بارها گفته است کسانی که مخالفت می کنند می ترسند‬ ‫کاسبی شان کساد شود‪.‬‬ ‫فریادهای اقای رئیس‬ ‫رئیس کمیســیون ویــژه بررســی برجام کــه هنگام‬ ‫رای گیری برای بررسی خارج از نوبت و با اولویت طرح اجرای‬ ‫برجام به همراه سایر مخالفان این طرح با نشان دادن عدد‬ ‫دو مخالفت می کرد‪ ،‬در ادامه بررســی کلیات با فریادهای‬ ‫تذکر‪ ،‬تذکر اجازه صحبت می خواســت‪ .‬هنگام رای گیری‬ ‫بررســی خارج از نوبت و با اولویت طــرح یک فوریتی اقدام‬ ‫متناسب و متقابل دولت جمهوری اسالمی ایران در اجرای‬ ‫برجام برخی اعضای کمیسیون برجام و همچنین تعدادی از‬ ‫مخالفان این طرح با نشاندادن عدددوبااینطرحمخالفت‬ ‫کردند‪ .‬پس از ان نیز علیرضا زاکانی بارها با مخالفان طرح در‬ ‫جای جایمجلسصحبتمی کرد‪.‬پسازاینسخناننوبت‬ ‫بهرای گیریدرخواستتغییردستوررسید‪.‬درخواستیبا‪١٣٣‬‬ ‫رای موافق‪ ٩٦،‬رای مخالف و‪ ١٠‬رای ممتنع از مجموع‪٢٤٤‬‬ ‫نماینده حاضر مورد قبول نمایندگان واقع شد و تازه مجلس‬ ‫به قســمت اصلی کار خود ورود کرد؛ ورودی که با اعتراض‬ ‫شدیدتعدادیازنمایندگانطیفمخالفهمراهبود‪.‬روح الله‬ ‫حســینیان بعد از رای گیری همفکران خود را برای خروج از‬ ‫صحن مجلس تشــویق کرد و لی نتوانست موافقت جمعی‬ ‫بیشتر از ‪ ٢٠‬تا ‪ ٣٠‬نفر را جلب کند‪ .‬جمعی که البته تا دقایقی‬ ‫طوالنیبهنشانهاعتراضدرمقابلجایگاههیات رئیسهتجمع‬ ‫کردند‪ .‬بعد از ان هم در پی تذکر مهرداد الهوتی مبنی بر الزام‬ ‫ایین نامه برای رسیدگی به طرح ها و لوایح مهم به مدت سه‬ ‫ســاعت در مجلس‪ ،‬الریجانی این تذکر را وارد دانست و از‬ ‫مجلس نظرخواهی کرد کــه از ‪ ٢٤٥‬نماینــده حاضر‪١٤٦ ،‬‬ ‫نماینده این تذکر را وارد دانستند‪ .‬بعد از ان هم علی الریجانی‬ ‫اعالم کرد که قبل از رای گیری بر ســر کلیــات طرح‪ ،‬چهار‬ ‫نماینده موافق و چهــار مخالف فرصت نطــق و اظهارنظر‬ ‫دارند‪ .‬هر چه بود اکثریت نمایندگان موافقت کردند که این‬ ‫طرح خارج از نوبت و به صورت اولویت دار برر سی شود و این‬ ‫اولین ناکامی مخالفان برجام بود که تالش می کردند مقابل‬ ‫مطرح شدن این طرح ایستادگی کنند‪.‬‬ ‫اعتراضات زاکانی‬ ‫علیرضــا زاکانی‪ ،‬حســینعلی حاجی دلیگانی و حمید‬ ‫رسایی خود همچنان برای روند بررسی این طرح با فریادهای‬ ‫مکرر از صندلی اجازه ارائه تذکر می خواســتند‪ .‬الریجانی‬ ‫در واکنش به سخنان حســینیان که می گفت توافق مانند‬ ‫سلطه بیگانگان است‪ ،‬گفت‪« :‬چنین چیزی صحت ندارد‬ ‫و توافق‪ ،‬ســلطه بیگانگان نیســت‪ ».‬زاکانی ضمن انتقاد‬ ‫شــدید از الریجانی گفت‪« :‬شــما یک تنه در حال دفاع از‬ ‫برجام هستید‪ ».‬زاکانی افزود‪« :‬شــما فرمودید که طرح را‬ ‫به رهبری داده ام اما اقا گرفتند و نظــر ندادند‪ ».‬الریجانی‬ ‫در واکنش به این اظهارات گفت‪« :‬من گفتم با ایشــان در‬ ‫مورد برجام صحبت کردم و اقا بنایی برای دخالت ندارند‪».‬‬ ‫وی ضمن انتقاد از مخالفت های بی مــورد گفت‪« :‬برجام‬ ‫بحث ملی است و برخی طوری می گویند که انگار من نفعی‬ ‫از ان می برم‪».‬‬ ‫ ‬ ‫دفاع جاللی از برجام‬ ‫کاظم جاللی به عنــوان موافق طرح برجام‪ ،‬پشــت‬ ‫پرده تدوین این طرح را بیان کرده و خطاب به زاکانی گفت‪:‬‬ ‫«چطور است که اقای الریجانی که سال هاست در جلسات‬ ‫می روند و از نزدیک در ارتباط با دفتر رهبری هستند و مسائل‬ ‫را دنبال می کنند‪ ،‬مواضــع رهبری را نمی فهمنــد اما برخی‬ ‫دوستان که با واسطه هایی رابطه دارند می فهمند؟! رهبری‬ ‫دستور دادند در بحث هسته ای جامعه را ب ه دو قطبی تبدیل‬ ‫نکنید‪ .‬بر همین اساس اقای الریجانی زمانی که درباره طرح‬ ‫با من حرف زدند گفتند که حتما با فراکســیون اصولگرایان‬ ‫و همین طور دبیرخانه شــورای عالی امنیت ملی هماهنگ‬ ‫باشــید‪ ».‬اخرین ناطق مدافــع این طرح هــم عالءالدین‬ ‫بروجردی بود که پیش از هر چیز تاکید داشت‪« :‬در موضوع‬ ‫هســته ای‪ ،‬امنیت ملی و دفاع اولین الزمه است‪ .‬به همین‬ ‫دلیل هم ساختار شورای عالی امنیت ملی همیشه مبنا بوده‬ ‫اســت‪ ».‬در ادامه وقتی کار به رای گیــری برای کلیات این‬ ‫طرحرسید‪،‬طیفمخالفانبرجامپیشنهادیرامطرحکردند؛‬ ‫رای گیریبابرگهواسمنمایندگان‪.‬پیشنهادیکهتوسطعلی‬ ‫الریجانی به رای گذاشته شد اما موافقت نمایندگان را در پی‬ ‫نداشت‪ ،‬تا نهایتا رای نمایندگان به همان صورت قبلی اخذ‬ ‫شود‪ .‬در نهایت هم کلیات طرح هســته ای مجلس با ‪١٤٩‬‬ ‫رای موافــق‪ ٧٠ ،‬رای مخالــف و ‪ ١٦‬رای ممتنع به تصویب‬ ‫رسید‪ .‬در حالی که تا اخرین ساعات باقیمانده به جلسه جدید‬ ‫مجلس گمانه ها و شــایعاتی شنیده می شــد مبنی بر اینکه‬ ‫اقلیت برنامه ای بــرای تغییر در نتیجه طرح برجــام دارد اما‬ ‫مجلس جلسه ای متفاوت را تجربه کرد‪ .‬قبل از جلسه علنی‬ ‫یک جلسه غیر علنی برگزار شد و بعد از ان علی الریجانی با‬ ‫مدیریت خاص خود به مخالفان اجــازه هیچ تحرکی نداد و‬ ‫جزئیات برجام را به تصویب رساند ؛ مساله ای که با انتقادات‬ ‫تندمخالفانمواجهشد‪.‬‬ ‫از اخبار تایید نشده این چنین استنباط می شود که گویا‬ ‫علیالریجانیبنابرتصمیمگرفتهشدهدرجلسهقراربودهکه‬ ‫تغییراتی را در طرح ایجاد کند تا برخی نگرانی های مخالفان‬ ‫هم لحاظ شود‪ .‬گویا علی الریجانی در جلسه بنا بر استنباط‬ ‫شخصی و مدیریت جلســه ترجیح می دهد این کار را انجام‬ ‫ندهد‪ .‬تنها یک روز بعد از مصوبه مجلس سخنگوی شورای‬ ‫نگهبانازتاییدطرحاقداممتناسبومتقابلدولتدراجرای‬ ‫برجام خبر داد‪.‬‬ ‫سیاست‬ ‫«یکتا » و «اتحاد ملت» دو نورسیده سیاست ایران‬ ‫‪2‬‬ ‫اگر بنا باشــد این فرض را بپذیریم که تولید نیروهای‬ ‫سیاسی در ایران خلق الساعه است‪ ،‬اعالم موجودیت یکتا‬ ‫نیز می تواند نشانه ای از درستی این ادعا باشد‪ .‬چند ماه قبل‬ ‫از انتخابات مجلس شورای اســامی‪ ،‬دو تشکل سیاسی‬ ‫جدید متولد شد و مهمترین مساله برای تحلیلگران سیاسی‬ ‫رسیدن به چیستی سیاسی و چرایی پدید امدن این «تازه از‬ ‫راه رسیده ها» بوده است‪.‬‬ ‫ ‬ ‫یکتا امد‬ ‫اما یکی از این حزب ها که در سال جاری پایه های انها‬ ‫گذاشته شد‪« ،‬یکتا» بوده است‪ .‬تشکلی که از یاران سابق‬ ‫احمدی نژاد به وجود امده بود‪ .‬انچه انهــا در بیانیه اعالم‬ ‫موجودیت خود اورده و تالش کرده بودنــد ان را به عنوان‬ ‫تصویری که تمایل دارند از انها باز نشــر شود عنوان کنند‪،‬‬ ‫این گزاره است‪« :‬صراحتا می گوییم در تشکیل و پیوستن‬ ‫به این مجموعه به هیچ فرد یا گروهی وابسته نبوده و به جز‬ ‫دین به نظام اســامی‪ ،‬امام و رهبری و شهیدان گر ان قدر‬ ‫خود را وامدار کســی نمی دانیم‪ .‬افراد و خادمان گذشته و‬ ‫حال را بــا معیارهای والیت پذیری‪ ،‬دلســوزی‪ ،‬کارامدی‪،‬‬ ‫خدمت خالصانه برای ملت‪ ،‬عدالــت ورزی و عزت افرینی‬ ‫در صحنه های داخلی و خارجی می سنجیم و در تصمیمات‬ ‫کالن همگرایــی با اندیشــه والیتمدارانــه اصولگرایان و‬ ‫همراهی با روحانیت دلســوز و انقالبی کشور را شرط مهم‬ ‫انسجام و موفقیت همه عناصر متدین کشور می دانیم‪».‬‬ ‫از چنین تصویری کلی حتما نمی توان به چیستی و هویت‬ ‫کامل یکتا پی برد‪.‬‬ ‫اندکی قبل از نخستین همایش این نشست پیامکی‬ ‫از سوی مسعود زریبافان با این مضمون به برخی چهره های‬ ‫سیاسی ارسال شــده بود‪« :‬از جنابعالی دعوت می شود در‬ ‫اولین نشست جمعی از خادمان دولت نهم و دهم با عنوان‬ ‫یاران کارامــدی و تحول ایران اســامی (یکتا) شــرکت‬ ‫فرمایید‪ ».‬این پیامک و نیز اســامی افراد حاضر در هیات‬ ‫موسس و شورای مرکزی می تواند اغازی مناسب باشد برای‬ ‫بحث در مورد هویت سیاسی این گروه‪.‬‬ ‫یاران اقای رئیس‬ ‫ ‬ ‫مهاجرت به حزب جدید‬ ‫ســال ‪ 94‬یک اتفاق قابل توجه میان اصالح طلبان‬ ‫رخ داد؛ انها اکنــون یک حزب تازه دارند کــه البته رفقای‬ ‫قدیمی ان را تشکیل داده اند‪ .‬ترکیب این حزب چنان است‬ ‫که برخی گفته اند مشــارکت ‪ 2‬به وجود امده اســت‪ .‬انچه‬ ‫پدیدار شــده در واقع این اســت که در پایان دومین سال‬ ‫ریاست جمهوری حسن روحانی ‪ ،‬پس از مدت ها چهره های‬ ‫مهمی از اصالح طلبان در یک گعده نشینی که اتفاقا اولین‬ ‫کنگره حزب اتحاد ملت ایران بوده است دور هم جمع شدند ‬ ‫و برای اینده سیاست ورزی جناح اصالح طلب برنامه ریزی‬ ‫کردند‪ .‬تشــکیل این حزب البته از جهــات مختلفی مورد‬ ‫توجه قرار گرفته و حاال تحلیلگران به چیســتی سیاســی‬ ‫این حزب می اندیشند و البته به انچه اعضا و پشت صحنه‬ ‫ان در سر دارند‪ .‬بعد از مراسم افتتاحیه این حزب و پس از‬ ‫انتخاب اعضای شورای مرکزی نوبت به معرفی نامزدهای‬ ‫احراز پست دبیرکلی از سوی این شورا رسید‪ .‬شورای مرکزی‬ ‫نام اذر منصوری و علی شکوری راد را به عنوان گزینه های‬ ‫احراز پســت دبیرکلی به مجمع عمومی معرفــی کرد‪ ،‬اما‬ ‫پیش از اغاز رای گیری‪ ،‬اذر منصــوری با اعالم اینکه خود‬ ‫به شــکوری راد رای خواهد داد‪ ،‬ارای خود را به سمت سبد‬ ‫شکوری راد روانه کرد و به این ترتیب شکوری راد با اکثریت‬ ‫قاطع ارا به عنوان اولین دبیرکل حزب اتحاد معرفی شــد‪.‬‬ ‫حاال همه به چیســتی سیاســی حزب جدید فکر می کنند‪.‬‬ ‫نکته قابل توجه در مورد این حزب این اســت که مرامنامه‬ ‫و اساسنامه این حزب شــباهت هایی ساختاری و مفهومی‬ ‫ با حزب مشارکت دارد‪ .‬این البته در حالی است که اعضای‬ ‫نکته قابل توجه دیگر این اســت که اعضای شورای‬ ‫مرکزی این حزب تفاوت چندانی با ترکیب «حزب مشارکت»‬ ‫ندارند؛ حتی در دوره جدید مشــارکتی سهمی هم به فرزند‬ ‫رئیس دولت اصالحات داده شــد و او هم به عضویت این‬ ‫حزب پیوســت‪ .‬نگاهی به فهرســت اعضای اصلی نشان‬ ‫می دهد اذر منصوری‪ ،‬عضو شورای مرکزی جبهه مشارکت‪،‬‬ ‫علی تاجرنیا عضو حزب منحله مشــارکت‪ ،‬هادی خانیکی‬ ‫عضو حــزب منحله مشــارکت‪ ،‬محمد کیانــوش راد عضو‬ ‫شورای مرکزی جبهه مشارکت‪ ،‬حمیدرضا جالیی پور عضو‬ ‫حزب منحله مشارکت‪ ،‬حســین کاشفی عضو حزب منحله‬ ‫مشارکت‪ ،‬ولی الله شجاع پوریان عضو سابق دفتر سیاسی‬ ‫حزب مشــارکت‪ ،‬علی شــکوری راد عضو حزب مشارکت‪،‬‬ ‫فاطمه راکعی عضو حزب مشارکت‪ ،‬غالمرضا انصاری عضو‬ ‫حزب مشــارکت‪ ،‬جالل جاللی زاده عضو حزب مشارکت‪،‬‬ ‫مرتضی مبلغ عضو حــزب مشــارکت‪ ،‬عمادالدین خاتمی‬ ‫فرزند ســیدمحمد خاتمی رئیس دولت اصالحات‪ ،‬اشرف‬ ‫بروجردی عضو حزب کارگزاران سازندگی‪ ،‬حجت االسالم‬ ‫مصطفی درایتــی عضو شــورای مرکزی جبهه مشــارکت‬ ‫ایران اسالمی‪ ،‬سیدمحمود حسینی عضو حزب مشارکت‪،‬‬ ‫شــمس الدین وهابی عضو حزب مشــارکت‪ ،‬علی صوفی‬ ‫وزیرتعاون دولت خاتمی‪ ،‬رضا باوفا‪ ،‬حسین عبادی عضو‬ ‫حزب مســتقل کار‪ ،‬حســین نقاشــی دبیر اســبق انجمن‬ ‫اسالمی دانشجویان دانشگاه تهران و علوم پزشکی تهران‬ ‫وعلی محمدحاضریعضوحزبمشارکت‪،‬باکسباکثریت‬ ‫ارا به شورای مرکزی راه یافتند‪ .‬پس با چنین تصویری اینکه‬ ‫می گویند اتحاد ملت ایران جلد دوم جبهه مشــارکت است‬ ‫چندان بیراه نیست‪ .‬مگر اینکه فکر کنیم مشارکتی ه ا تغییر‬ ‫چهره داده و اکنون به گونه ای دیگر می اندیشند‪.‬‬ ‫«اتحاد ملت» با حضور اعضای‬ ‫سابق جبهه مشارکت تشکیل‬ ‫شده است‬ ‫«یکتا» با حضور برخی یاران‬ ‫محمود احمدی نژاد به وجود‬ ‫امده است‬ ‫ ‬ ‫تولد اتحاد ملت‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫مهمترین نکته یکتــا حضور چهره هــای نزدیک به‬ ‫محمود احمدی نژاد است‪ .‬وزرا و معاونین حاال کنار هم جمع‬ ‫شده اند تا بار دیگر سیاست ورزی کنند‪ .‬عبدالرضا داوری‪،‬‬ ‫فرد رسانه ای نزدیک به او چنین سخن گفته است‪« :‬جدای‬ ‫از محمد نجار‪ ،‬دوستان دیگری مثل اقایان طریقت منفرد‪،‬‬ ‫فریدون عباسی‪ ،‬مسعود زریبافان‪ ،‬حمیدرضا حاجی بابایی‪،‬‬ ‫کامــران دانشــجو‪ ،‬کامــران باقری لنکرانــی و‪ ...‬در این‬ ‫مجموعه حضور دارند ‪ .‬این موضــوع را تاکید کنم افرادی‬ ‫که در این مجموعه هســتند‪ ،‬اصال با محمود احمدی نژاد‬ ‫در ارتباط نیســتند و اقای زریبافان هــم در مصاحبه ای که‬ ‫اخیرا انجام داده حرف های تندی درباره اقای احمدی نژاد‬ ‫زده اســت‪ .‬احمدی نژاد هیچ اراده ای برای ورود به عرصه‬ ‫سیاسی ندارد‪ .‬اینکه برخی رسانه ها نوشته اند اخراجی های‬ ‫دولت احمدی نژاد این حزب را تشکیل داده اند‪ ،‬این گونه‬ ‫نیســت چراکه اقای حاجی بابایی و زریبافان تا اخرین روز‬ ‫دولت دهم مسئولیت داشته اند‪».‬‬ ‫برخی تحلیلگران اما به گونه ای دیگر فکر می کنند‪.‬‬ ‫باور انــان این اســت که یکتا حتمــا با توصیه و خواســت‬ ‫رئیس جمهور سابق پدید امده است‪ .‬می گویند احمدی نژاد‬ ‫می داند هنوز در جامعه طیف هایی عالقه مند به او هستند‬ ‫اما او این را هم به خوبی می داند که برای کار سیاسی فقط‬ ‫نمی توان به سرمایه اجتماعی اکتفا کرد‪ .‬او نیاز به یک بدنه‬ ‫سیاسی دارد ؛ بدنه ای که بتواند برای او چانه زنی کند و کار‬ ‫تشکیالتی انجام دهد‪ .‬او می داند فضای رقابت تفاوت های‬ ‫فراوانی با سال ‪ 84‬کرده است‪ .‬برای او بهترین راه این است‬ ‫که از میــان اصولگرایان برای خود یارگیــری کند‪ .‬رفقای‬ ‫سابق از کنارش رفته اند و در میان اصولگرایان هم تمایل‬ ‫چندانی دیده نمی شــود که روی او حساب کنند‪ .‬پس حاال‬ ‫باید یک تشــکل جدی میان او و اصولگرایــان پدید اید‪.‬‬ ‫افرادی از او که رابطه ای با اســفندیار رحیم مشایی ندارند‬ ‫و البته چندان هم تند و رادیکال نیســتند باید میانه میدان‬ ‫را بگیرند و عامل رفاقت و همنشینی یاران و رفقای پیشین‬ ‫شوند‪ .‬نگاهی به اعضای یکتا نمایان می سازد که همگی‬ ‫افرادی هســتند که به میانــه روی شــهره اند و روزگاری از‬ ‫چهره های مورد وثوق احمدی نژاد بوده اند‪ .‬ایا رئیس جمهور‬ ‫سابق تکنوکرات هایش را به صف کرده برای روز مبادا؟‬ ‫رویدادها‬ ‫تولد دو حزب‬ ‫حزب جدید تالش می کنند تا ســایه حزب مشــارکت را در‬ ‫فضای عمومی از روی حزب اتحاد ملت بردارند و ان را یک‬ ‫حزب تازه تصویر کنند‪ .‬تالشــی که البته باتوجه به ماهیت‬ ‫سیاسی حزب جدید و البته هویت اعضای ان ناکام خواهد‬ ‫ماند‪ .‬نگاهی به چیســتی سیاسی حزب مشارکت و مقایسه‬ ‫ان با مرامنامه و اساســنامه حزب جدید به خوبی این نکته‬ ‫را نمایان می سازد که چگونه مشــارکت از دل حزب اتحاد‬ ‫ملت بیرون امده اســت‪ .‬به عنوان مثال جبهه مشارکت در‬ ‫شعارهایی مانند ایجاد جامعه مدنی‪ ،‬قانونگرایی‪ ،‬تنشزدایی‪،‬‬ ‫توســعه سیاســی و فرهنگی از نظر تئوری های سیاســی‬ ‫همانند دیدگاه های احزاب سوســیال‪ -‬دموکرا ت در غرب‬ ‫اســت‪ .‬در مرامنامه این حزب به عدالت گستری و قسط و‬ ‫تبعیض زدایی و ایجاد فرصت های مساوی و ایجاد امکانات‬ ‫برابر برای همه افراد جامعه به عنــوان مواضع اقتصادی و‬ ‫احترام به ازادی قانونی افراد و مشارکت مردم در حق تعیین‬ ‫سرنوشــت خود به عنوان مواضع سیاسی ‪ -‬اجتماعی اشاره‬ ‫شــد که خود تا حدودی مبین دیدگاه هــای جامعه گرایانه‬ ‫(سوسیالیسم) و مردمساالری (دموکراتیک) بود‪.‬‬ ‫‪73‬‬ ‫سیاست‬ ‫رویدادها‬ ‫‪74‬‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫‪3‬‬ ‫از زندان به محمود‬ ‫حمید بقایی بازداشت و ازاد شد‬ ‫یکی از مهمترین اتفاقات ســال ‪ 94‬بازداشت حمید‬ ‫بقایی بوده اســت‪ .‬او دومین معاون محمــد احمدی نژاد‬ ‫بود که کارش به زندان کشیده شد‪ .‬حمید بقایی فرد بسیار‬ ‫مهمی در تشــکیالت محمــود احمدی نژاد بوده اســت‪.‬‬ ‫برخی حتی معتقدند اگــر اهمیت او بــرای رئیس جمهور‬ ‫سابق بیشتر از اسفندیار رحیم مشــایی نباشد‪ ،‬حتما کمتر‬ ‫هم نخواهد بود‪.‬‬ ‫او از حواریونــی بــود که حتــی بعد از پایــان دوران‬ ‫ریاســت جمهوری احمدی نژاد در کنار او مانــد و از جمله‬ ‫افرادی بود که با صراحت تمام مقابــل حمالت نزدیکان‬ ‫روحانی به دولــت قبل موضع گیری می کــرد‪ .‬برخی البته‬ ‫می گویند علت ایــن موضع گیری تنها بــه عالقه بقایی به‬ ‫احمدی نژاد باز نمی گردد و بقایی به دلیل زیر سوال بودن‬ ‫خودش این چنین تند موضع می گیرد‪.‬‬ ‫بقایــی از اوایل ســال ‪ ۱۳۹۰‬خورشــیدی تــا پایان‬ ‫دولت محمود احمدی نــژاد (مرداد ‪ )۹۲‬معــاون اجرایی‬ ‫رئیس جمهــور بــود‪ .‬او پیــش از ورود به کابینــه ایران از‬ ‫مدیران رادیو و از همــکاران محمود احمدی نژاد در زمان‬ ‫تصدی اش بر شــهرداری تهران بود‪ .‬در ایــن دوره بقایی‬ ‫رئیس دفتر اســفندیار رحیم مشایی در ســازمان فرهنگی‪-‬‬ ‫هنری شهرداری بود‪ .‬بقایی در دوره دوم ریاست جمهوری‬ ‫احمدی نژاد جانشــین اسفندیار رحیم مشــایی در سازمان‬ ‫میراث فرهنگی و گردشــگری و رئیس این ســازمان شد‪.‬‬ ‫او مدتی هم سرپرستی نهاد ریاســت جمهوری را بر عهده‬ ‫داشت‪.‬‬ ‫پیش از او اســفندیار رحیم مشــایی سرپرست نهاد‬ ‫ریاســت جمهوری بود‪ .‬اواخر اردیبهشت ‪ ،۱۳۹۰‬یک ماه‬ ‫پس از ارتقای مقام بقایــی در دولت محمود احمدی نژاد‪،‬‬ ‫دیوان عدالت اداری‪ ،‬به علت ارتکاب «برخی تخلفات»‬ ‫در سمت ریاست ســازمان گردشــگری‪ ،‬بقایی را به مدت‬ ‫چهار ســال از هرگونه خدمت دولتی محروم کرد‪ ،‬اما پس‬ ‫از مدتی این حکم توسط قضات دیوان نقض و مجددا به‬ ‫دادگاه تجدید نظر ارجاع شد‪ .‬مدتی بعد گزارش شد که یکی‬ ‫از شعبه های دیوان عدالت اداری‪ ،‬این حکم را نقض کرده‪،‬‬ ‫اما مقامات این دیوان از «اشتباه» بودن این رای و بررسی‬ ‫مجدد پرونده خبر دادند‪.‬‬ ‫رئیس دیوان عدالــت اداری درباره طوالنی شــدن‬ ‫مرحلــه تجدیدنظرخواهی ایــن پرونــده در تیرماه ‪۱۳۹۰‬‬ ‫گفته بــود‪« :‬اقایــان در این مرحلــه از بنــد «پ» (کنایه‬ ‫از پارتی بــازی) اســتفاده کردنــد‪ ».‬یک ســال بعــد و در‬ ‫خردادماه سال ‪ ،۱۳۹۱‬پس از گذشت یک سال و چند ماه‬ ‫از تجدید نظر خواهی بقایــی‪ ،‬رئیس دیوان عدالت اداری‬ ‫ایران گفت که محکومیت معــاون اجرایی رئیس جمهور‬ ‫به چهار سال انفصال از خدمات دولتی منتفی شده است‪.‬‬ ‫گفته می شود که حمید بقایی در ســال های پایانی جنگ‬ ‫ایران و عراق‪ ،‬در وزارت اطالعات و در ســتاد «مدیریت‬ ‫مناطق بحران» که مسئولیت ان با اسفندیار رحیم مشایی‬ ‫بود‪ ،‬مشغول کار شد‪.‬‬ ‫رحیم مشــایی در ان هنگام مســئول سیاستگذاری‬ ‫وزارت اطالعات در مورد اقلیت ها از جمله کردهای غرب‬ ‫کشــور بود‪ .‬بقایی در مجمــوع از کم حرف ترین نزدیکان‬ ‫احمدی نژاد محســوب می شــد‪ ،‬اما گفته هــای او درباره‬ ‫نقش ترکیه در کشــتار ارامنــه در زمانی کــه نماینده ویژه‬ ‫رئیس جمهور در امور اســیا بود‪ ،‬باعث تنش میان ایران و‬ ‫ترکیه شد‪.‬‬ ‫منوچهــر متکــی‪ ،‬وزیــر امــور خارجه وقــت ایران‬ ‫گفته های اقای بقایی را دخالــت در وظایف وزارت خارجه‬ ‫توصیف و شدیدا از ان انتقاد کرده بود‪.‬‬ ‫چرا زندان؟‬ ‫یــک روز قبل از انکــه معاون محمــود احمدی نژاد‬ ‫بازداشت شــود او مصاحبه ای تند با یک خبرگزاری انجام‬ ‫داده و با رد برخــی اتهامات مالی‪ ،‬اســحاق جهانگیری را‬ ‫تهدید به شــکایت کرده بود‪ .‬این مصاحبــه بازخوردهای‬ ‫فراوانی داشــت و همین مســاله موجب شــد تا برخی در‬ ‫ابتدا بیان کننــد علت بازداشــت شــکایت دولتی ها بوده‬ ‫است‪ .‬حتی محســنی اژه ای هم که خبر بازداشت بقایی را‬ ‫رســانه ای کرد چیزی درباره دالیل این اقدام مطرح نکرد‬ ‫اما در همین زمینه یــک منبع اگاه قضایــی در واکنش به‬ ‫ادعاهای مطرح شــده درباره علت و نحوه بازداشت حمید‬ ‫بقایی به مشرق گفت‪« :‬اقای بقایی از مدت ها قبل توسط‬ ‫دســتگاه قضایی احضار شــده بــود اما به ایــن احضاریه ‬ ‫بی توجهی می کرد که در نهایت این بی توجهی به احضاریه‬ ‫و خودداری از حضور در مرجع قضایی‪ ،‬منجر به بازداشت‬ ‫وی شد‪».‬‬ ‫در این میان سخنگوی دولت هم ترجیح داد از علت‬ ‫بازداشــت بقایی چیزی نگوید اما از اظهارات سربســته او‬ ‫می شــد فهمید که پای دولــت در این بازداشــت در میان‬ ‫است‪.‬‬ ‫دفاعیه محمود !‬ ‫در این میان اما یک رفتــار متفاوت دیگر هم تجربه‬ ‫شــد‪ .‬محمود احمدی نژاد که در مورد بازداشت رحیمی‪،‬‬ ‫معاون اولش به رد انتساب اتهامتش به دولت خود اقدام‬ ‫کرده و به تعبیر برخی‪ ،‬معاونش را تنها گذاشته بود‪ ،‬این بار‬ ‫تمام قد به میدان امد و توســط دفتــرش بیانیه هم صادر‬ ‫کرد‪ .‬در ایــن بیانیه امده بود‪« :‬فرصت طلبان با اســتفاده‬ ‫از شــرایط‪ ،‬انواع اتهامات کــذب و ناجوانمردانــه را نثار‬ ‫کسی می کنند که در حبس اســت و امکان پاسخگویی و‬ ‫دفاع از خود را ندارد‪ ،‬در حالی که مســتند به مبانی حقوقی‬ ‫و اخالقی‪ ،‬در فرایند اطالع رســانی بایــد عکس ان عمل‬ ‫شــود‪ .‬الزم به تاکید نیست که مســئولیت حفظ سالمت‬ ‫اقای بقایی و فراهم اوردن فرصت بایسته و شایسته برای‬ ‫استفاده ایشــان از تمامی حقوق قانونی و شهروندی خود‬ ‫برعهده مسئوالن ذی ربط است‪ .‬رئیس جمهور دوره های‬ ‫نهم و دهم بر اساس مبانی اخالقی و انسانی‪ ،‬دفاع از حق‬ ‫و حقیقت را وظیفه خود می داند و به طــور قاطع از پاکی‪،‬‬ ‫پاکدستی و حقانیت جناب اقای بقایی تا اخر دفاع خواهد‬ ‫کرد‪ ».‬همسو با احمدی نژاد‪ ،‬علی اکبر جوانفکر نیز واکنش‬ ‫تندی به بازداشت بقایی نشان داد‪ .‬او که اتهاماتی را متوجه‬ ‫دستگاه قضا کرده بود‪ ،‬ادعا کرد‪« :‬سفر هفته پیش محمود‬ ‫محمود احمدی نژاد که در مورد بازداشت‬ ‫رحیمی‪ ،‬معاون اولش به رد انتساب اتهامتش‬ ‫به دولت خود اقــدام کرده و بــه تعبیر برخی‪،‬‬ ‫معاونش را تنها گذاشــته بود‪ ،‬این بار تمام قد‬ ‫به میدان امــد و توســط دفتــرش بیانیه هم‬ ‫صادر کرد‬ ‫احمدی نژاد به همدان و استقبال بی سابقه مردم از ایشان‪،‬‬ ‫نمی توانست بدون تبعات باشد‪».‬‬ ‫ازادی اقای معاون‬ ‫امــا اواخر دی ماه امســال حمیــد بقایی ازاد شــد‪.‬‬ ‫ســخنگوی قوه قضاییه در مورد ازادی او گفته است‪«:‬در‬ ‫مورد بقایی ســه بار بازداشت موقت تمدید شــد که در این‬ ‫مدت تحقیقات صورت گرفت که بخشــی از ان در اختیار‬ ‫سیســتم اطالعاتی و بخشــی در اختیار سیســتم قضایی‬ ‫بود‪ ».‬وی با بیان اینکــه بازپرس به تناســب اتهامات در‬ ‫پرونده قرار را صادر می کند گفته است‪« :‬قرار باید متناسب‬ ‫با میــزان اتهامات‪ ،‬شــخصیت فــرد و احتمال فــرار یا از‬ ‫دسترس خارج شدن او باشد و معیار ثابتی ندارد که بگوییم‬ ‫در این پرونده باید چه قراری صادر شــود کــه حتی به این‬ ‫قرار هم متهم یا وکیلش می توانند اعتراض کنند‪ .‬در مورد‬ ‫ایشان از دادستان سوال کردم گفتند ابتدا قرار وثیقه صادر‬ ‫می شود و بعد قرار تبدیل به کفالت و وجه الوکاله می شود‪».‬‬ ‫وی با بیــان اینکه تحقیقات مقدماتی به اتمام رســیده اما‬ ‫قرار مجرمیت صادر نشده‪ ،‬گفت‪« :‬باید منتظر تحقیقات‬ ‫بعدی باشیم‪».‬‬ ‫بازگشت به محمود‬ ‫بقایی که زمان بازداشتش با حمایت محکم محمود‬ ‫احمدی نژاد مواجه شده بود حاال بعد از ازادی از زندان در‬ ‫کنار محمود احمدی نژاد دیده شده است‪.‬‬ ‫سیاست‬ ‫جدال درصحن‬ ‫محمد جواد ظریــف و مهدی کوچــک زاده برخورد‬ ‫تندی در مجلس داشتند‪ .‬مجلس سال گذشته با اتفاقات‬ ‫غیرمنتظره ای در زمینه پرونده هسته ای مواجه بود‪ .‬یکی‬ ‫از انها جدال عجیــب میان محمد جــواد ظریف و مهدی‬ ‫کوچک زاده بود‪ .‬خبری که ابتدا توسط خبرنگارانی مخابره‬ ‫شد که بالفاصله بعد از پایان جلسه غیر علنی مجلس وارد‬ ‫جایگاه خبرنگاران در باالی صحن شده بودند‪ .‬انها دیدند‬ ‫که مهدی کوچک زاده با صدای بلند و چهره ای بر افروخته‬ ‫با محمدجواد ظریف مواجه شده اســت‪ .‬مخابره این خبر‬ ‫این تحلیــل را به وجــود اورد که مجلس جلســه تلخی را‬ ‫پشت سر گذاشــته و باید منتظر واکنش متقابل بهارستان‬ ‫و پاستور درباره پرونده هســته ای و البته اثرات ان بود‪ .‬اما‬ ‫این بار هم شبکه های اجتماعی گوی سبقت را از خبرنگاران‬ ‫ربودنــد‪ .‬مجادله ظریــف و کوچک زاده که همراه شــد با‬ ‫حاشــیه ای مهم پیرامون اظهارات ســید عباس عراقچی‬ ‫در صحن غیر علنی مجلس از طریق اینســتاگرام طرفین‬ ‫ماجرا تبدیل به یک مباحثه جدی در فضای مجازی شد‪.‬‬ ‫از روایت حضار تا روایت کوچک زاده‬ ‫ماجرای ان یکشنبه جنجالی از این قرار بود که وزیر‬ ‫امور خارجه برای ارائه گزارش اخرین روند مذاکرات ایران‬ ‫با ‪ 5+1‬در جلســه غیر علنی مجلس به همراه ســید عباس‬ ‫عراقچی عضو ارشــد تیم مذاکره کننده هســته ای حضور‬ ‫ف هنگام خروج درگیری‬ ‫یافت که پس از اتمام سخنان ظری ‬ ‫لفظی کوچک زاده با ظریف حاشیه ساز شد‪.‬‬ ‫ظریف پس از اتمام سخنانش‪ ،‬به سوی در خروجی‬ ‫حرکــت کــرد و در میانــه مســیر‪ ،‬در حــال خداحافظی با‬ ‫نماینــدگان بود که یکبــاره مهدی کوچــک زاده خود را به‬ ‫وزیر خارجه رســاند و با لحنی تند گفــت‪« :‬در منطقه گند‬ ‫زدید»‪ ،‬کوچک زاده سپس فریاد کشید که رهبری دستور‬ ‫داده مذاکــرات را متوقف کنیــد! پــس از داد و فریاد این‬ ‫نماینده مجلس‪ ،‬وزیر خارجه بــه او گفت‪[« :‬رهبری] چه‬ ‫موقع دســتور داده اند؟» براســاس فایل تصویری منتشر‬ ‫شــده کوچک زاده ادامه داد اقای ظریف اگر وحدتی که‬ ‫در کشــور اســت به دلیل کارهای شــما به هم بریزد اول‬ ‫کســانی که ضرر می کنند خود شــمایید و وزیر خارجه هم‬ ‫در واکنش می گوید من دارم وحدت را به هم می زنم یا ان‬ ‫فردی که به من می گوید خائن؟ و کوچک زاده با اشاره به‬ ‫صحبت های مقام معظم رهبری فریاد می زند ان کسی که‬ ‫به شما می گوید با مذاکره زیر سایه تهدید موافق نیستم‪.‬‬ ‫ورود به اوین‬ ‫مهدی هاشمی برای اجرای حکم‬ ‫به زندان رفته است‬ ‫‪5‬‬ ‫توصیه های مدبرانه رهبری‬ ‫نمایندگان مجلس شــورای اســامی چنــد روز بعد‬ ‫به دیــدار رهبر معظم انقالب رفتند‪ .‬ایشــان در این دیدار‬ ‫توصیه هــای مهمــی بــه نماینــدگان مجلس داشــتند‪.‬‬ ‫حضرت ایت الله خامنه ای با تاکید بــر اینکه مواضع ما در‬ ‫مسائل هســته ای همان مطالبی است که علنا برای مردم‬ ‫بیان کرده ایــم‪ ،‬فرمودند‪« :‬مذاکره کنندگان با پافشــاری‬ ‫بر مواضع اساسی مصلحت کشــور را تامین کنند‪ ».‬رهبر‬ ‫انقالب اســامی در این فرمایشــات خود یکــی از لوازم‬ ‫«حســن ظن» دانســتند و خاطرنشــان کردند‪:‬‬ ‫تعامل را ُ‬ ‫«تعامل با سوءظن و بنا را بر سازش‪ ،‬خیانت و سوءاستفاده‬ ‫طرف مقابل گذاشــتن به وجود نخواهد امد‪ ،‬ضمن انکه‬ ‫حســن ظن به معنــای خوش بــاوری و فریب خــوردن نیز‬ ‫نیست‪».‬حضرت ایت الله خامنه ای با تاکید بر اینکه تعامل‬ ‫با گروکشــی متفاوت اســت‪ ،‬گفتند‪« :‬مبنای نمایندگان و‬ ‫وزرا در تعامل‪ ،‬باید وظیفه قانونی و مصالح کشور باشد نه‬ ‫گروکشی از یکدیگر‪ ».‬ایشــان برخورد محترمانه و همراه‬ ‫با ادب با وزرا به خصــوص در کمیســیون ها را یکی دیگر‬ ‫از ضروریات تعامل برشــمردند و افزودند‪« :‬نه نمایندگان‬ ‫باید نگاه تحقیرامیز و همراه با اهانت داشــته باشــند و نه‬ ‫دولت و وزرا‪ ،‬نگاه سلطنت مابانه‪ .‬در همه مراحل باید ادب‬ ‫رعایت شود‪».‬‬ ‫ظریف با تعجب می پرســد؛ او به من می گوید خائن؟ که‬ ‫این نماینده مجلس بــا فریاد بیان می کند مــن از زبان او‬ ‫(مقام معظم رهبری) می گویــم و وزیر خارجه با عصبانیت‬ ‫خطاب به کوچک زاده پاســخ می دهد‪ « :‬بیجا می کنی از‬ ‫زبان او (رهبری) حرف می زنی‪ .‬ایشــان خــود زبان ُب ّرا ی‬ ‫این نظام است‪».‬‬ ‫این رویداد البته با یک پدیده جالب هم مواجه شد‪.‬‬ ‫یکــی از نمایندگان که هنوز هم معلوم نشــده چه کســی‬ ‫اســت به صورت پنهانی از این مجادله فیلمبرداری کرده‬ ‫بود؛ فیلمی که البته بعد از اظهــارات مهدی کوچک زاده‬ ‫منتشر شد‪.‬‬ ‫کوچک زاده که با موج اخبــار مختلف در مورد نحوه‬ ‫برخوردش با وزیــر خارجه مواجه شــده بود‪ ،‬بــه یکی از‬ ‫خبرگزاری ها ماجرا را این گونــه روایت کرد‪« :‬گفت وگوی‬ ‫من با اقای ظریف ارام البته چالشــی بود و محتوای ان‪،‬‬ ‫این بود که گفتم شــما با این رویه تان بــه حرف اقا توجه‬ ‫نمی کنیــد و موجب خدشــه در وحدت جامعه می شــوید‬ ‫و خودتــان فرمودید که داعــش در منطقه چــه می کند و‬ ‫کشــورهای منطقه خیلی با ما بد هســتند ‪ .‬در این شرایط‬ ‫به وحدت احتیاج داریم و جز مســیر اقا نمی شود‪ .‬در این‬ ‫هنگام اقای ظریف داد کشید که به من می گویند خائن‪.‬‬ ‫شــما چرا این را نمی نویسید که اول ایشــان داد کشید؟‬ ‫چرا می نویسید کوچک زاده فریاد زد؟ این درست نیست‪.‬‬ ‫بله‪ ،‬بعد از این اصوال فضای گفت وگو بلند صحبت کردن‬ ‫بود‪ ،‬نه دعوایی بود و نه کسی به کسی فحش داد‪ ،‬ایشان‬ ‫اتفاقات ان روز جنجالی مجلس البته با بازخوردهای‬ ‫فراوانی میان مســئوالن هم مواجه شــد‪ .‬در یکــی از این‬ ‫اظهارنظرها ایت اللــه املی الریجانی گفــت‪« :‬توهین به‬ ‫تیم مذاکره کننده یا انتشــار مذاکــرات غیرعلنی مجلس با‬ ‫تیم مذاکره کننده هیچ کمکی بــه روند مذاکرات نمی کند و‬ ‫وجهی ندارد و امیدواریم توصیه های مشفقانه در خصوص‬ ‫حمایت از مذاکرات و همدلی در این زمینه مورد پذیرش واقع‬ ‫شــود‪ ».‬رئیس قوه قضائیه همچنین گفــت‪« :‬طرف های‬ ‫مذاکره کننده ایران بایدبدانندیکمجلسبیدارواگاهدرکنار‬ ‫مردم با بصیرت و رهبری هوشیار و مقتدر و معتقد به صالبت‬ ‫و اقتدار مردم پشــت این مذاکرات و ناظر به ان هســتند و‬ ‫دشمنان خیال نکنند مردم ما گرفتار مشکالت شده اند پس‬ ‫حاضرند به هر نوع مذاکره ای تن بدهند!»‬ ‫رسیدگی مجدد اغاز شد‪ .‬قرار بود متهم به اتفاق وکالیش‬ ‫برای دریافت ابالغ حکم بــه دادگاه انقالب مراجعه کنند‬ ‫اما وی و وکالیش تا ســاعت ‪ ۱۵‬روز ‪ ۲۳‬اســفند ‪ ۱۳۹۳‬به‬ ‫دادگاه مراجعه نکردند‪ .‬با حکم شــعبه ‪ ۲۸‬دادگاه انقالب‬ ‫اســامی تهران‪ ،‬مهدی هاشمی به حبس‪ ،‬جزای نقدی‪،‬‬ ‫رد مال و انفصال از خدمات دولتی محکوم شد‪ ۲۴ .‬اسفند‬ ‫‪ ۹۳‬حجت االســام محســنی اژه ای در این مــورد گفت‪:‬‬ ‫«در رابطه بــا یک بخــش از اتهامات «م‪ .‬ه» به اســتناد‬ ‫ماده ‪ ۳‬قانون تشــدید مجازات مرتکبان ارتشا و اختالس‬ ‫و کالهبــرداری‪ ،‬حکم به حبس‪ ،‬جزای نقــدی و انفصال‬ ‫صادر شده است‪ .‬همچنین در خصوص اتهام دیگر متهم با‬ ‫استناد به تبصره ‪ ۲‬ماده ‪ ۵‬همان قانون‪ ،‬حکم حبس و جزای‬ ‫نقدی و رد مال و انفصال صادر شده است و درباره مسائل‬ ‫امنیتی‪ ،‬این فرد به حبس محکوم شــده اســت‪ ».‬مهدی‬ ‫هاشمی چندی پیش برای معالجه از زندان مرخص شد اما‬ ‫پس از درمان باز به زندان بازگشته است‪ .‬‬ ‫تذکر قاضی القضات‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫امسال هم یکی از فرزندان اکبر هاشمی رفسنجانی‪،‬‬ ‫یعنی پسر دوم او زیر ذره بین رســانه ها بوده است‪ .‬مهدی‬ ‫هاشمی رفسنجانی ‪ ۲۱‬خرداد ‪ ۱۳۹۴‬به جرم های اختالس‪،‬‬ ‫ارتشــا و مباحث امنیتی به ‪ ۱۰‬ســال زندان محکوم شد و‬ ‫در تاریخ ‪ ۱۸‬مرداد ‪ ۱۳۹۴‬برای اجــرای حکم روانه زندان‬ ‫اوین شــد‪ .‬پرونده مهدی هاشــمی با کیفرخواستی ‪۱۲۵‬‬ ‫صفحــه ای‪ ۱۵ ،‬اردیبهشــت ‪ ۱۳۹۲‬از ســوی دادگاه بــه‬ ‫دادسرای تهران بازگردانده شد تا ایرادات ان برطرف شود‬ ‫و در نهایت ‪ ۱۱‬مردادماه ‪ ۱۳۹۳‬و پس از گذشت ‪ ۶۷۹‬روز‬ ‫ بی جهت صدا را بــرد باال و بی ادبی کــرد و جوابش را هم‬ ‫گرفت و رفت‪ ».‬‬ ‫رویدادها‬ ‫‪4‬‬ ‫محمد جواد ظریف و مهدی کوچک زاده برخورد تندی در مجلس داشتند‬ ‫‪75‬‬ ‫بین الملل‬ ‫رویدادها‬ ‫‪76‬‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫‪1‬‬ ‫دوئل اخر‬ ‫ترامپ و کلینتون سرنوشت انتخابات امریکا را تعیین می کنند‬ ‫پیــروزی هیــاری کلینتــون و دونالــد ترامــپ در‬ ‫رای گیری های درون حزبی سه شــنبه بزرگ مســیر این دو‬ ‫کاندیدای پیشــتاز دموکرات هــا و جمهوریخواهان برای‬ ‫شــکل گیری رقابت نهایــی انتخابات ریاســت جمهوری‬ ‫امریکا را هموارتر کرد‪ .‬با احتساب نتایجی که در رای گیری‬ ‫سه شنبه بزرگ رقم خورد‪ ،‬هیالری از مجموع رای گیری ها‬ ‫در ‪ 15‬ایالت توانست در ‪ 10‬ایالت بر برنی سندرز چهره تازه‬ ‫اوج گرفته که دیدگاهی سوسیالیستی دارد پیروز شود‪ .‬به‬ ‫این ترتیب رقابت نســبتا نزدیکی میان کلینتون و سندرز در‬ ‫جریان است اما اگر شــگفتی رخ ندهد بانوی اول سابق و‬ ‫وزیر خارجه دولت اول اوباما کاندیدای نهایی دموکرات ها‬ ‫کلینتــون در نوادا‪ ،‬نگرانی هــای او را در خصــوص ادامه‬ ‫رقابت های انتخاباتی در امریکا تقویت کرده است‪ .‬در حالی‬ ‫که پیش بینی می شــد کلینتون در این رقابت‪ ،‬با اختالفی‬ ‫‪ 20‬درصدی بر ســندرز غلبــه پیدا می کنــد‪ ،‬وی در نهایت‬ ‫توانســت حدود ‪ 52‬درصد ارا را به دست اورده و با اختالف‬ ‫چهار درصد بر رقیب خــود فائق اید‪ .‬این موضــوع نه تنها‬ ‫روی تقسیم وکال و نمایندگان دو نامزد انتخاباتی تاثیرگذار‬ ‫خواهد بود‪ ،‬نشان دهنده عدم اعتبار نظرسنجی هایی است‬ ‫که پیروزی اسان هیالری کلینتون در رقابت های انتخابا تی‬ ‫را پیش بینی می کنند‪ .‬هیالری کلینتون به خوبی می دانست‬ ‫که وی در ایالت نوادا به علت ارای باالی سفیدپوستان پیروز‬ ‫خواهد بود و کابوس شکست در رقابت مقدماتی که از سال‬ ‫‪ 2008‬هیالری را رها نمی کرد‪ ،‬تکرار نمی شــود‪ .‬با نگاهی‬ ‫به نتایج رای گیری هایی که تا سه شــنبه بزرگ برگزار شــد‪،‬‬ ‫نقاط ضعف برنی سندرز اشکارتر می شود‪ .‬برنی سندرز برای‬ ‫ایالت های جنوبی که سنتی تر از ایالت های شمالی هستند‬ ‫و نیز رنگین پوستان بیشــتری نیز در این ایالت ها سکونت‬ ‫دارند هیچ اســتراتژی مشــخصی ندارد و امیدهای خود را‬ ‫در ایالت های شــمالی و شــرقی جســت وجو می کند‪ .‬این‬ ‫ایالت ها در مجموع از تعداد نمایندگی های کمتری نسبت به‬ ‫ایالت های جنوبی و غربی برخوردارند و همین نکته تاکنون‬ ‫به ضرر سندرز تمام شده است‪ .‬انچه تاکنون مشخص شده‬ ‫ن که اکثریت زنان و رنگین پوســتان رای خود را در جبهه‬ ‫ای ‬ ‫دموکرات ها به صندوق هیالری خواهند ریخت و سندرزی‬ ‫که بیشــتر به حضور در نشســت های دانشــگاهی و میان‬ ‫جوانان رغبت دارد در نهایت از این رویکرد خود ضربه خواهد‬ ‫خود‪ .‬اما در ان سو هم هیالری کلینتون نقاط ضعفی دارد‬ ‫که سندرز امیدوار به استفاده از انهاست‪ .‬خانواده کلینتون با‬ ‫اینکه در امریکا محبوبیت دارد اما تقریبا به همان میزان هم‬ ‫حمایت انها از نهاد های مالی ثروتمند و پرنفوذ مورد انتقاد‬ ‫قرار دارد و پس از بحران مالی ســال ‪ 2008‬و ورشکستگی‬ ‫بسیاری از نهاد های مالی این انتقاد ها به کلینتون ها شدت‬ ‫یافته اســت‪ .‬در رای گیری های درون حزبی هم هیالری‬ ‫انچنان با صالبت ظاهر نشــده و همین امر موجب نگرانی‬ ‫مشابه انچه در ســال ‪ 2008‬و شکســت از باراک اوباما در‬ ‫رای گیری درون حزبی رخ داد‪ ،‬شده است‪ .‬پیروزی کمرنگ‬ ‫میدان است‪ .‬از این رو اصلی ترین هدف وزیر امور خارجه‬ ‫سابق امریکا پیروزی در نوادا نبود‪ ،‬بلکه وی در صدد جبران‬ ‫شکست سنگین خود در نیوهمپشایر بود‪ .‬این مهم در حالی‬ ‫صورت می گرفت که هیالری کلینتــون بتواند با اختالفی‬ ‫حداقل ‪ 10‬درصدی ســندرز را شکست دهد‪ .‬اما هم اکنون‬ ‫هیالری کلینتون در نوادا نیز به سرنوشت ایالت ایووا دچار‬ ‫شده است‪.‬در ایالت ایووا نیز پیروزی میلی متری کلینتون‬ ‫بر ســندرز عمال برای وی حکم یک شکست را داشت‪ .‬در‬ ‫جریان رقابت هــای انتخاباتی ایووا بر همگان محرز شــد‬ ‫که ســندرز با جهــش فوق العاده خود در نظرســنجی های‬ ‫انتخاباتی خواهد توانســت کلینتون را به چالش کشیده و‬ ‫حتی وی را شکســت دهد‪ .‬با پیروزی ســندرز در انتخابات‬ ‫ایالتی نیوهمپشایر‪ ،‬این بار معادله کامال به ضرر کلینتون‬ ‫تغییر یافت‪ ،‬زیرا ســندرز توانســت با اختالفــی بالغ بر ‪10‬‬ ‫درصد ارا بر وزیر امور خارجه ســابق دولت اوباما غلبه پیدا‬ ‫کند‪ .‬هم اکنون انتخابات نوادا بــرای هیالری کلینتون به‬ ‫مثابه یک شکست و برای سندرز به مثابه یک پیروزی نسبی‬ ‫بعد از نتایج سه شنبه بزرگ همه از نتایج‬ ‫فاجعه بار روبیو ســخن گفتند و از سوی‬ ‫دیگر عموم تحلیل ها حاکی از ان اســت ‬ ‫ترامپ در میان جمهوریخواهان تنها در‬ ‫صورتی شکست می خورد که روبیو به نفع‬ ‫کروز کنار رود‬ ‫است زیرا او به جای انکه میدان را با اختالفی زیاد به رقیب‬ ‫خود واگذار کند‪ ،‬توانســت حدود ‪ 48‬درصــد ارا را به خود‬ ‫اختصاص دهد و عمال اثر پیروزی فاحــش خود در ایالت‬ ‫نیوهمپشایر را همچنان پررنگ نگاه دارد‪.‬هم اکنون سندرز‬ ‫و هیالری کلینتون چشم به ادوار دیگر رقابت های انتخابات‬ ‫درون حزبی دارند‪ .‬در حال حاضر این موضوع برای کلینتون‬ ‫محرز شده اســت که گردش ارای دقایق پایانی انتخابات‬ ‫درخصوص کســانی که تصمیم خــود را تــا لحظات اخر‬ ‫برای رای دادن به وی یا ســندرز نگرفته اند به ســود نامزد‬ ‫سوسیالیســت حزب دموکرات به گــردش در خواهد امد‪.‬‬ ‫نتایج انتخابات نوادا دقیقا ماننــد نتایج انتخابات در ایالت‬ ‫ایووا زنگ خطر را برای هیــاری کلینتون به صدا در اورده‬ ‫ و پیروزی در سه شنبه بزرگ نباید باعث غرور هیالری شود‪.‬‬ ‫مسیر هموارت ر ترامپ‬ ‫در ان ســو امــا حضــور دونالــد ترامــپ در کمپین‬ ‫جمهوریخواهــان به حدی جنجالی شــده که ســران این‬ ‫قدیمی ترین حزب سیاســی امریکا پیروزی احتمالی او در‬ ‫انتخابات ریاســت جمهوری امریکا را باعث ســرافکندگی‬ ‫حزب و حتی ســقوط جمهوریخواهــان می دانند‪ .‬ترامپ‬ ‫وضعیتی به مراتب ساده تر در اردوی جمهوریخواهان دارد‪.‬‬ ‫این چهره جنجالی که بارها با اظهارات خود علیه مهاجران‬ ‫مکزیکی‪ ،‬مسلمانان و رقبای خود باعث بروز تنش و جنجال‬ ‫شده اســت با احتساب رای گیری های سه شــنبه بزرگ در‬ ‫‪ 15‬رای گیری درون حزبی شــانس خود را ازمــوده و مانند‬ ‫هیالری کلینتون در ‪ 10‬رای گیری پیروز بوده است‪ .‬تفاوت‬ ‫شــرایط ترامپ با هیالری در این اســت که دونالد ترامپ‬ ‫میلیاردر با فاصله ای بیشتر نســبت به رقبای خود در صدر‬ ‫قرار دارد و تقریبا کار رقابت داخلی در این حزب را باید تمام‬ ‫شده دانســت‪ .‬نکته جالب اینکه نقاط ضعف دونال د ترامپ‬ ‫شباهت زیادی با ضعف های سندرز دارد‪ .‬با اینکه وضعیت ‬ ‫ترامپ بر خالف سندرز در ایالت های جنوبی نسبت به رقبای‬ ‫ضعیف خود بهتر اســت‪ ،‬اما زنان و رنگین پوستان کمتری‬ ‫تاکنون به این چهره جنجالی روی خوش نشــان داده اند‪.‬‬ ‫بر این اســاس اوضاع بــرای دونالد ترامپ ایــده ال پیش‬ ‫می رود و ادامه رقابت همزمان روبیو و تد کروز کار را برای او‬ ‫ساده تر خواهد کرد‪ .‬بعد از نتایج سه شنبه بزرگ همه از نتایج‬ ‫فاجعه بار روبیو سخن گفتند و از سوی دیگر عموم تحلیل ها‬ ‫حاکی از ان است ترامپ در میان جمهوریخواهان تنها در‬ ‫صورتی شکست می خورد که روبیو به نفع کروز کنار رود‪ .‬در‬ ‫ان صورت شــاید کروز بتواند با تجمیع ارای خود و سناتور‬ ‫جوان فلوریدا‪ ،‬میلیاردر نیویورکی را به چالش بکشد ؛ اتفاقی‬ ‫که شاید خیلی هم محتمل نباشد و نوع برخورد روبیو چندان‬ ‫از کنار رفتن او حکایت نمی کند‪.‬‬ ‫رویارویی کلینتون و ترامپ‬ ‫پــس از رای گیــری سه شــنبه بــزرگ نظرســنجی‬ ‫ســی ان ان نشــان می دهد که هیالری کلینتون و دونالد ‬ ‫ترامپ تقریبا دو برابر بیشــتر نســبت به ســایر رقبای خود‬ ‫پیشــی گرفته اند‪.‬میزان حمایــت مردم امریــکا از دونالد ‬ ‫ترامپ نامــزد جمهوریخواه به بیش از ‪ 49‬درصد رســیده و‬ ‫وی نسبت به مارکو روبیو نزدیک ترین رقیب خود ‪33‬درصد‬ ‫پیشی گرفته است‪.‬هیالری کلینتون نیز حمایت ‪55‬درصد‬ ‫رای دهندگان دموکــرات را در اختیــار دارد و نســبت بــه‬ ‫برنی ســندرز ‪ 17‬درصد پیشــی گرفتــه اســت‪ 68 .‬درصد‬ ‫جمهوریخواهــان نیز اعــام کرده اند که قطعــا ا ز ترامپ‬ ‫حمایت خواهند کــرد و ‪ 32‬درصد نیــز گفته اند که ممکن‬ ‫است نظر خود را تغییر دهند‪ .‬در طرف دموکرات ها نیز ‪67‬‬ ‫درصد اعالم کرده اند که به طــور کامل از کلینتون حمایت‬ ‫می کنند و ‪ 33‬درصد انها نیز گفته اند که ممکن اســت نظر‬ ‫خود را تغییر دهند‪.‬‬ ‫بین الملل‬ ‫سطح روابط کاهش یافته یا قطع می شود‪ ،‬دولت ها در حال‬ ‫ابالغ پیام به یکدیگر هستند‪.‬‬ ‫عوامل موثر بر تجدید رابطه ‬ ‫تنش زدایی تهران به بازگشایی سفارت بریتانیا منجر شد‬ ‫سید جالل ساداتیان‬ ‫دیپلمات و کارشناس روابط بین الملل‬ ‫‪2‬‬ ‫سال ‪ ۹۴‬سال شــکوفایی در عرصه سیاست خارجی‬ ‫ایران بود؛ عالوه بر به نتیجه رسیدن مذاکرات هسته ای و‬ ‫دستیابی به برجام‪ ،‬روابط تهران با بسیاری از کشورها نیز به‬ ‫سمت عادی شدن و بهبود پیش رفت که یکی از انها بریتانیا‬ ‫بود‪ .‬در تاریخ یکم شــهریور ماه بود کــه همزمان با حضور‬ ‫فیلیپ هاموند‪ ،‬وزیر امور خارجه بریتانیا در تهران سفارتخانه‬ ‫ان کشور پس از گذشت نزدیک به چهارسال بازگشایی شد‪.‬‬ ‫البته داستان بســتن و بازگشایی ســفارتخانه های ایران و‬ ‫بریتانیا سابقه دار است‪ .‬در دوران معاصر‪ ،‬پیش از کودتای‬ ‫‪ 28‬مرداد و به دنبال اقدامات مربوط به ملی شــدن صنعت‬ ‫نفــت‪ ،‬در پی حرکــت مردم به ســمت خیابان فردوســی و‬ ‫برداشتن تابلوی سفارت ان کشور‪ ،‬عمال سفارت بریتانیا در‬ ‫تهران تعطیل می شود تا انکه در‪ 14‬اذر سال‪ 1332‬با انتشار‬ ‫اعالمیه مشــترک در زمان فضل الله زاهدی‪ ،‬نخست وزیر‬ ‫وقت‪ ،‬روابط دو کشــور مجدد برقرار می شود‪ .‬دانشجویان‬ ‫دانشــکده فنی دانشــگاه تهران تجمع اعتراضــی انجام‬ ‫می دهند و با حمله پلیس سه نفر از انان شهید می شوند‪.‬‬ ‫حمله به سفارت بریتانیا در تهران ‬ ‫برقراری مجدد رابطه ‬ ‫به دنبــال مذاکرات هســته ای با نماینــدگان ‪ 5+1‬و‬ ‫دســتیابی به توافق موســوم به برجام‪ ،‬بریتانیا ابراز عالقه‬ ‫کرد تا روابطــش با ایران را مجددا برقرار کرده و ســفارتش‬ ‫را بازگشایی کند‪ .‬این در حالی است که دولت بریتانیا خود‬ ‫خواستار تعطیلی ســفارتش شــده و دیپلمات های خود را‬ ‫فراخوانده بود و کارکنان سفارت ایران در لندن را نیز اخراج‬ ‫کرده بود‪ .‬بنابراین در حاشــیه مذاکرات مربــوط به برجام‬ ‫گفت وگوهایی بین وزرای خارجه دو کشور ایران و بریتانیا‬ ‫صــورت گرفت و طرفیــن توافــق کردند با تعییــن کاردار‬ ‫غیرمقیم‪ ،‬مقدمات بازگشایی ســفارت ها انجام شود‪ .‬پس‬ ‫از چندی‪ ،‬طرفین توافق کردند کــه کارداران به «مقیم»‬ ‫تبدیل شــوند‪ .‬طی ســفر وزیر خارجه ایران به لندن برای‬ ‫شرکت در اجالس «کمک به ســوریه» نیز دو وزیر توافق‬ ‫کردند که بریتانیا صدور ویزا برای اتباع ایرانی را که مدت ها‬ ‫متوقف کــرده و ان را در کشــو های ثالث انجــام می داد‪،‬‬ ‫در تهران از ســرگیرد‪ .‬در واقع در برهه فعلــی‪ ،‬لندن برای‬ ‫پیگیری روابطش با ایران از بحث بازگشایی سفارت ها گام‬ ‫پیش گذاشت و ایران نیز برای پیگیری منافع ملی خودش‬ ‫نمی تواند همچنان با کشوری چون بریتانیا در حالت تعلیق‬ ‫روابط دیپلماتیک به ســر ببرد‪ .‬بنابراین دو کشــور در برهه‬ ‫فعلی‪ ،‬منافع اقتصادی‪ ،‬سیاسی و امنیتی را در بهبود روابط‬ ‫با یکدیگر دنبال می کنند‪.‬‬ ‫باید توجه داشــت روابط دیپلماتیــک ضرورتی برای‬ ‫کشورها جهت تامین منافع و امنیت ملی است‪ .‬هر کشوری‬ ‫از زاویه منافع و امنیتش در تالش است تا در دنیای امروز‪،‬‬ ‫مراودات خود را توسعه و بر مدار ان در ابعاد مختلف فناوری‪،‬‬ ‫اقتصادی‪ ،‬سیاسی و حتی نظامی به گفت وگوی مستقیم و‬ ‫رودررو بپردازد‪ .‬اما در پاره ای مواقع‪ ،‬حوادثی رخ می دهد‬ ‫که در کوتاه مدت یا بلند مدت‪ ،‬از کاهش روابط تا قطع ان در‬ ‫راستای بیان خواسته ها بهره برداری می شود‪ .‬در واقع هرگاه‬ ‫عوامل تاثیر گذار بر روابط ‬ ‫در دوره هــای مختلف روابط با جهــان ‪ ،‬تئوری های‬ ‫گوناگون بر نوع رابطه ایران با جهان خــارج حاکم بوده یا‬ ‫حاکم شده اســت‪ .‬شعار «نه شــرقی‪ ،‬نه غربی‪ ،‬جمهوری‬ ‫اسالمی» ایران خط مشی و استراتژی ایران را از بدو اغاز‬ ‫جنبش مردمی منتهی به پیروزی انقالب اسالمی بر تارک‬ ‫نظام اســامی ایران به عنوان راهبرد اساســی سیاســت‬ ‫خارجی نشانده است‪ .‬با تکیه بر این شعار‪ ،‬برقراری ارتباط با‬ ‫همه نظام های مشروع در دنیا خط مشی برگزیده نظام بوده‬ ‫و هست و در شرایط پســا تحریم‪ ،‬تکیه بر راهبرد «موازنه‬ ‫مثبت» یعنی برقراری تعادل در ارتبــاط با همه قطب های‬ ‫قدرت بــه منظور برخــورداری از تــوازن رقابتــی انها‪ ،‬امر‬ ‫پذیرفته شده ای اســت که اثار مثبت ان را باید به زودی در‬ ‫همه شئون اقتصادی و رفع موانع اقتصادی و حتی سیاسی‬ ‫نظام شاهد باشیم‪ .‬اســتقبال و ایجاد ارتباط دیپلماتیک با‬ ‫بریتانیا نیز می تواند در این چارچوب مورد توجه قرار گیرد‪.‬‬ ‫چشم انداز روابط ‬ ‫رابطه با بریتانیا‪ ،‬به رغم ظلم های روا داشــته شــده‬ ‫انان در گذشــته نســبت به ملک و میهن و مــردم ایران‪،‬‬ ‫امروزه همانند رابطه با ســایر کشورهای جهان به خصوص‬ ‫کشــورهای پیشــرفته در شــرایط پســا تحریم‪ ،‬می تواند‬ ‫اینده ای روشن از همکاری های بین المللی‪ ،‬در همه ابعاد‬ ‫دیپلماتیک‪ ،‬بین المللــی‪ ،‬اقتصادی‪ ،‬فنــی‪ ،‬تکنولوژی‪،‬‬ ‫علمی‪ ،‬دانشگاهی و بازرگانی و حتی فرهنگی و گردشگری‬ ‫و‪ ...‬را در برگیــرد‪ .‬ظرفیت های زیر بنایی فــراوان ملی ما‬ ‫هماننــد انگیزه های قوی نیــروی انســانی اموزش دیده‪،‬‬ ‫معادن و انرژی فراوان‪ ،‬ماشــین االت و وسا یل مورد نیاز و‬ ‫ســرزمین گســترده و حاصلخیز و‪ ...‬می تواند ضامن رشد‬ ‫سریع همه جانبه و شکوفایی بیشتر نسل جوان کشور باشد‬ ‫و اینده ای پر امید را نوید دهد‪.‬‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫در دوره اخیر نیز در تاریخ ‪ ۸‬اذر ‪ ۱۳۹۰‬توسط عده ای‬ ‫به سفارت بریتانیا تعرض می شود‪ .‬این افراد وارد ساختمان‬ ‫ســفارت شــدند‪ ،‬پرچم بریتانیا را پایین کشــیدند و بعضی‬ ‫مدارک را از درون ســاختمان ســفارتخانه به بیرون پرتاب‬ ‫کردند‪ .‬در اقدامی مشــابه در همــان روز و در حمله به باغ‬ ‫ســفارت بریتانیا در منطقه قلهک‪ ۶ ،‬کارمند انگلیســی به‬ ‫گروگان گرفته شــدند که پــس از چند ســاعت و با حضور‬ ‫پلیس دیپلماتیک ازاد شــدند‪ .‬ظاهرا مشــکالت حقوقی‬ ‫ی بود که‬ ‫در مورد اســناد مالکیت باغ قلهک از مسائل مهم ‬ ‫در مشکالت به وجود امده نقش اساســی داشت‪ .‬به رغم‬ ‫حضــور ماموران امنیتــی‪ ،‬تجمع کنندگان‪ ،‬به ســاختمان‬ ‫سفارت بریتانیا سنگ و کوکتل مولوتوف پرتاب کرده و پس‬ ‫از هجوم به دفاتر سفارت‪ ،‬برخی مدارک را به پایین پرتاب‬ ‫کردند‪ .‬دانشجویان پس از ورود به ساختمان سفارت بریتانیا‬ ‫در خیابان فردوسی تهران پرچم این کشور را پایین کشیده و‬ ‫ان را اتش زدند و به جای ان پرچم ایران را بر سر در سفارت‬ ‫بریتانیا به اهتزاز دراوردند‪ .‬پس از تعطیلی سفارت های دو‬ ‫کشور در پایتخت های یکدیگر‪ ،‬ســفارت سوئد در تهران‬ ‫حافظ منافع دولت بریتانیا و درمقابل سفارت عمان در لندن‬ ‫به عنوان حافظ منافع دولت ایران تعیین شدند‪.‬‬ ‫رویدادها‬ ‫اشتی کنان‬ ‫بــه نظــر می رســد انچــه بریتانیــا را متقاعــد کرده‬ ‫تا در شــرایط کنونی نســبت به برقــراری رابطه سیاســی و‬ ‫دیپلماتیک اش با ایــران تجدید نظر کــرده و تمایل خود‬ ‫را برای برقــراری رابطه نشــان دهد‪ ،‬تحوالتی اســت که‬ ‫پس از خرداد ‪ 1392‬و انتخاب حســن روحانــی به عنوان‬ ‫رئیس جمهور و همچنین برگزیده شــدن دکتر محمد جواد‬ ‫ظریف به عنوان وزیــر خارجه ایــران‪ ،‬رخ داد‪ .‬در مســیر‬ ‫مذاکرات موسوم به برجام که وزیر خارجه بریتانیا‪ ،‬به عنوان‬ ‫یکی از اعضای تیم مذاکره کننده و عضو دائم شورای امنیت‬ ‫سازمان ملل متحد در ان حضور فعال داشت‪ ،‬با دیدگاه ها‬ ‫و نظرات وزیر خارجه ایران بیشتر اشنا شد‪ .‬بریتانیا عالیق‬ ‫سایر کشورها برای فعال شدن در ایران با هدف برخورداری‬ ‫از بازار پرظرفیت اینده ایران و نیز پتانسیل های بالقوه ایران‬ ‫برای تبدیل شدن به سر پل ارتباطی با بازارهای منطقه ای و‬ ‫کشورهای همسایه را به خوبی درک کرد؛ امری که بریتانیای‬ ‫تاجر مسلک هیچ گاه نخواسته و نمی توانسته ان را از دست‬ ‫بدهــد‪ .‬متقابال ایران هم بــه همکاری بریتانیــا در جریان‬ ‫مربوط به مذاکرات هسته ای‪ ،‬روابط دو جانبه‪ ،‬فراهم کردن‬ ‫تسهیالت برای دریافت ویزا و رفت و امد های اسان تر اتباع‬ ‫ایرانی مقیم در بریتانیا اعم از دانشجویان یا خانواده های‬ ‫مقیم و همچنین برخورداری از تکنولوژی های روز به همراه‬ ‫سرمایه گذاری در صنایع برای تولیدات ضروری در کشور‪،‬‬ ‫به خصوص نفت و گاز و پتروشیمی و مواردی از این دست‬ ‫نیازمند بوده و به برقراری روابط عادی و بلکه توسعه یافته با‬ ‫همه کشورهای جهان از جمله بریتانیا عالقه مند است‪.‬‬ ‫‪77‬‬ ‫بین الملل‬ ‫کیش و مات امریکا‬ ‫چرا روسیه در سوریه حضور نظامی تمام عیار یافت؟‬ ‫احمد وخشیته‬ ‫دانشجوی دکترای علوم سیاسی‬ ‫در دانشگاه دوستی ملل مسکو‬ ‫‪3‬‬ ‫بدون شــک اگر تحلیلگــری در حــوزه بین الملل به‬ ‫بررسی فراوانی موضوعاتی که در میان رسانه های دیداری‬ ‫و شنیداری داخلی و خارجی طی ســال جاری منتشر شده ‪،‬‬ ‫بپردازد با درخشش بحران ســوریه مواجه خواهد شد و اگر‬ ‫کلیدواژه ها را مورد بررســی قرار دهد با کلمه داعش رو به رو‬ ‫می شود‪ .‬ســال ‪ 1394‬با فراز و نشــیب های خود در عرصه‬ ‫بین الملل و بــه ویژه منطقه غرب اســیا رو به پایان اســت؛‬ ‫سالی که اگرچه شروع ان با به نتیجه رسیدن طوالنی ترین‬ ‫مذاکرات تاریخ شــیرین بو د اما با گره خــوردن به مذاکرات‬ ‫سوریه و ادامه جنایات انسانی و بحران سیاسی تا پای جنگ‬ ‫میان برخی کشورها در منطقه پیش رفت‪ .‬فدراسیون روسیه‬ ‫اگرچه دیگر همچون دوران شــوروی یکــی از قدرت های‬ ‫بزرگ جهانی به حســاب نمی اید‪ ،‬اما یکی از بازیگران مهم‬ ‫منطقــه ای و فــرا منطقه ای اســت که در طول ســال های‬ ‫گذشــته تالش کرده با کارت ایران در موضوع هسته ای به‬ ‫خوبی بازی کند و امتیازاتی کسب نماید‪ .‬این در حالی است‬ ‫که پس از روی کار امــدن دولت جدید در ایــران و برقراری‬ ‫گفت وگوهای مســتقیم با امریکا‪ ،‬از نقش روس ها کاسته‬ ‫شــد‪ ،‬به گونه ای که تحلیل های گوناگونی از رویکردهای‬ ‫مسکوپسازگفت وگویمستقیمایرانوامریکادرمذاکرات‬ ‫لوزان و وین وجود دارد‪ .‬اما انچه مسلم است مسکو پس از به‬ ‫نتیجهرسیدن مذاکراتهسته ای ایرانتالشکرد درسوریه‬ ‫نقش محوری پیــدا کند و کمرنگی نقش خــود در مذاکرات‬ ‫لوزان و وین را در حل بحران سوریه جبران نماید‪ .‬از همین‬ ‫رو مقامات روسی دیدارهایی با گروه های مخالف بشار اسد‬ ‫داشتند و تالش کردند تا ارتباط خود با عربستان سعودی را‬ ‫نیز گسترش دهند‪ .‬یادداشت پیش رو به بازخوانی و بررسی‬ ‫عملکرد فدراسیون روسیه در سوریه طی سال‪ 94‬می پردازد‪.‬‬ ‫رویدادها‬ ‫‪78‬‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫عصر جدید همکاری های روسیه و عربستان‬ ‫پس از امضای توافق میان ایران و ‪ 5+1‬موازنه قدرت‬ ‫درمنطقهتاحدودیبهسمتجا به جاییپیشرفتتاانجاکه‬ ‫شاهزاده «محمد بن سلمان» وزیر دفاع و جانشین ولیعهد‬ ‫عربســتان ‪ 27‬خرداد در پاســخ به دعوت دولت روســیه به‬ ‫سنت پترزبورگ سفر کرد تا عربستان سعودی و روسیه پس از‬ ‫مدت ها بر سر یک میز بنشینند‪ .‬کرملین که به واسطه اشغال‬ ‫کریمهباتحریم هایبین المللیمواجهشدهبود‪،‬می توانست‬ ‫از منابع مالی ال سعود بهرهچشمگیری ببرد و در مقابلریاض‬ ‫که پس از سوریه‪ ،‬اکنون به باتالق یمن ورود پیدا کرده بود‬ ‫نیز می توانســت از ظرفیت های دیپلماتیک روس ها بهره‬ ‫جوید‪ .‬در این دیدار مسکو تالش کرد تا پنجره ای برای نقش‬ ‫میانجیگری خود در ســوریه با طرف عربی بگشاید و خود را‬ ‫محورگفت وگوهاقراردهد‪.‬پسازدیداروزیردفاععربستان‬ ‫بارئیس جمهورروسیه‪،‬برخیمنابعخبریازسفرژنرال«علی‬ ‫مملوک» رئیس دفتر امنیت ملی سوریه به ریاض خبر دادند‬ ‫کهبهموجبان‪،‬وی با«محمد بنسلمان»جانشینولیعهد‬ ‫و وزیر دفاع سعودی دیدار و گفت وگو کرده است‪ .‬این سفر‬ ‫اگرچه توســط هیچ کدام از مقامات دو کشــور تائید یا حتی‬ ‫تکذیب نشــد‪ ،‬اما مســکو در صدد بود به نقش خود در حل‬ ‫بحران سوریه در رسانه ها اشاره کند‪.‬‬ ‫مثلث های دیپلماتیک‬ ‫دوشــنبه ‪ 12‬مرداد مثلث روســی‪ -‬امریکایی‪-‬عربی‬ ‫تشکیل شد و دوحه میزبان ســرگئی الوروف‪ ،‬جان کری‬ ‫و عادل الجبیر‪ ،‬وزیران خارجه روســیه‪ ،‬امریکا و سعودی‬ ‫بود؛ نشست ســه جانبه ای که به گفته اسپوتنیک‪ ،‬سوریه‬ ‫و افراطی گرایی داعــش در منطقه موضــوع گفت وگوی‬ ‫طرف ها بوده اســت‪ .‬نکته مورد توجه در این گفت وگوها‬ ‫انجاســت که ترکیه به عنوان هم پیمان عربســتان در نبرد‬ ‫با بشار در این نشســت حضور نداشــت‪ .‬تنها یک روز بعد‬ ‫مثلث روســی‪ -‬ایرانــی ‪ -‬ســوری در ایران شــکل گرفت و‬ ‫تهران میزبــان میخائیــل باگدانوف‪ ،‬معــاون وزیر امور‬ ‫خارجه و نماینده ویژه پوتیــن در امور خاورمیانــه و افریقا‬ ‫و ولیــد المعلم‪ ،‬وزیــر خارجه ســوریه بــود‪ .‬در پایان این‬ ‫نشســت حســین امیرعبداللهیان از تغییر استراتژیک در‬ ‫نگاه بازیگران منطقه ای در قبال ســوریه خبر داد‪ .‬در این‬ ‫برهه به نظر می رسد اگرچه در چهار سال گذشته بسیاری‬ ‫از بازیگــران خارجی توســل به جنــگ را راهکار ســوریه‬ ‫می دانستند‪ ،‬اما اکنون بخش عمده ای از بازیگران توسل‬ ‫و تمرکز بر راه حل سیاســی را مناسب ترین روش برای حل‬ ‫بحران عنــوان می کننــد‪ .‬همچنین در ایــن مذاکرات دو‬ ‫نکته حائز اهمیت بود؛ نخســت انکه روسیه ای که تالش‬ ‫می کند محور گفت وگو و منجی سوریه باشد در هر دو محور‬ ‫گفت وگوها حضور دارد و نکته دیگر اینکه پس از چهار سال‬ ‫تمامی طرفین در تقابل با دشمنی واحد قرار گرفته اند که‬ ‫همه انها را تهدید می کند و در مورد لزوم شکســت داعش‬ ‫به توافق رسیده اند‪ .‬اما مساله اساسی انجاست که در مورد‬ ‫چگونگی مقابله توافقی حاصل نمی شود‪.‬‬ ‫مسکو‪ ،‬داعش را خطری جدی در برابر خود می داند؛ از‬ ‫همین ر وترجیحمی دهدحاکمیتموجوددردمشقراتقویت‬ ‫کند تا با افراط گرایی در خارج سرزمین های شوروی به مبارزه‬ ‫برخیزد‪ .‬از این رو به رغم عواقب و خطرات‪ ،‬به گسترش نقش‬ ‫نظامی خود در سوریه می پردازد‪ .‬مردم روسیه هنوز شکست‬ ‫ارتش کشورشان را در افغانستان فراموش نکرده اند و تبعات‬ ‫ان را بــه خاطر دارن د امــا مهمتر از مدیریــت این موضوع‪،‬‬ ‫عواقب رودررویی با امریکا و متحدانش در سوریه است‪.‬‬ ‫سوریه؛ علت اشتی پوتین با اوباما‬ ‫اگرچه طی سال های گذشــته تفاوت در منافع سبب‬ ‫شد روابط مسکو ـ واشنگتن تیره شــود و این تیرگی تا انجا‬ ‫پیش رفت که روسای جمهور دو کشــور به مدت دو سال با‬ ‫یکدیگردیدارنداشتن دامااخیراروس هابازیجدیدیراپیش‬ ‫گرفتند؛ بازی ای که در راستای استراتژی و منافع ملی انها‬ ‫ی ترنین چند هفته‬ ‫در خاورمیانه است‪ .‬موضوعی که دمیتر ‬ ‫پیش از اجالس ساالنه سازمان ملل در یادداشتی در نشنال‬ ‫اینترســت به ان اشــاره کرده بود و حضور نظامی روسیه در‬ ‫سوریهرابهانه ای دانستکهازطریقانپوتیندرصدداست‬ ‫با همتای امریکایی خود مذاکره کند‪ .‬رئیس جمهور روسیه‬ ‫برایاولینبارجهتشرکتدرمجمععمومیسازمانمللبه‬ ‫نیویورک سفر کرد تا پس از دو سال دستان همتای امریکایی‬ ‫خود را بار دیگر بفشارد و از مبارزه با داعش در سوریه سخن‬ ‫بگوید‪ .‬امریکا و روســیه که بیش از چهار سال و نیم درباره‬ ‫موضوع سوریه با یکدیگر اختالف داشتند‪ ،‬حال یکباره در‬ ‫رابطه با مشارکت روسیه در عملیات نظامی علیه داعش به‬ ‫گفت وگو و مذاکره می نشینند‪.‬‬ ‫اگرچه مشــخص نیســت به موجب این مذاکره چه‬ ‫امتیازهایی داده و گرفته شــده که روســیه تنها دو روز پس‬ ‫از این گفت وگو حمالت هوایی خود به داعش را اغاز کرد؛‬ ‫حمالت هوایی که به ادعای مخالفان‪ ،‬نه تنها داعش بلکه‬ ‫ی نیروهای مخالف دولت بشــار اسد در ان هدف قرار‬ ‫تمام ‬ ‫گرفته اند‪.‬‬ ‫پاسخ داعش به حمالت هوایی کرملین ‬ ‫کمتر از دو ماه از اغاز حمالت هوایی روسیه به مواضع‬ ‫داعش‪ ،‬بشار اسد ســفری یک روزه به مســکو انجام داد و‬ ‫با همتای روس خــود دیــدار و گفت وگو داشــت که نوعی‬ ‫قدرتنمایی روس ها در تامین امنیت برای سفر رئیس جمهور‬ ‫ســوریه بود‪ .‬اما چند روزی از این اقتدار بیشتر نگذشته بود‬ ‫که هواپیمای مســافربری «ایرباس ای‪ »۳۲۱‬روسیه که از‬ ‫شرم الشیخمصربهمقصدسنت پترزبورگباندفرودگاهراترک‬ ‫کردهبود‪،‬تنهاپساز‪ ۲۳‬دقیقهپروازدراسمانصحرایسینا‬ ‫منفجرشدوهمه‪ ۲۲۴‬سرنشینانکشتهشدند(‪ 9‬ابان)‪.‬پس‬ ‫از این رویداد‪ ،‬داعش در صفحات اجتماعی خود فیلم انفجار‬ ‫هواپیما در اسمان را منتشر کرد و نوشت‪« :‬سرنگون کردن‬ ‫این هواپیما‪ ،‬اغازی برای این است که روسیه بهای دشمنی‬ ‫خودعلیهمسلمانانبهصورتکلیوبهویژهداعشرابپردازد؛‬ ‫به ویژه پس از کشتارهای دســته جمعی که در دوما‪ ،‬حلب و‬ ‫الباب سوریه رقم زده است‪».‬‬ ‫چشم انداز حضور روس ها در اسمان سوریه‬ ‫سوریه برای هر یک از طرفین گفت وگوها فرصت ها‬ ‫و چالش هایــی را در پیــش دارد؛ روس ها در ابتــدا به دنبال‬ ‫تحکیمحکومتبشارنبودندوخطقرمزانهاتنهاحفظپایگاه‬ ‫نظامی شان در طرطوس بو د اما قوت گرفتن داعش و تبدیل‬ ‫ان به عنوان خطــری بالقوه در خارج نزدیــک و حتی داخل‬ ‫مرزهای فدراسیون روسیه نگاه کرملین به بحران سوریه را‬ ‫تحت الشعاع قرار داد؛ از همین رو پس از حوادث تروریستی‬ ‫پاریس‪ ،‬روس ها بر شدت حمالت خود افزودند‪.‬‬ ‫روس ها کــه تالش هایشــان در تابســتان برای حل‬ ‫بحران ســوریه از طریق گفت وگــو و مذاکره بــا محوریت‬ ‫کرملین به نتیجه نرسیده بود‪ ،‬تصمیم گرفتند از ابزار نظامی‬ ‫بهره ببرند و به گونه ای برق اســا به بهانه حملــه به مواضع‬ ‫داعش و النصره‪ ،‬دیگر گروه های مخالف را نیز هدف قرار‬ ‫دهند و حاکمیت بشــار را تثبیت کنند تا این بــار از موضعی‬ ‫باالتر با کشورهای مقابل خود به مذاکره بنشینند‪ .‬اما گمان‬ ‫نمی کردند انکارا زمین بازی شان را بر هم زند و نه تنها جنگنده‬ ‫نظامی روس ها را مورد هدف قرار دهد‪ ،‬بلکه انها را محکوم‬ ‫به نقض حریم هوایی ترکیه نیز کند و درصدد باشــد روسیه‬ ‫را در تقابــل با ناتو قــرار دهد‪ .‬اما به رغم حمــات هوایی و‬ ‫مانورهای روسیه در اسمان سوریه طی ماه های اخیر‪ ،‬این‬ ‫ابزار نیز نتوانست خواسته های روسیه را فراهم سازد و این‬ ‫روزها ســخن از اتش بس به گوش می رسد؛ پرچم سفیدی‬ ‫که نمی توان مدعی بود خواسته روسیه است و برای انها به‬ ‫منزله پیروزی است‪.‬‬ ‫نتیجه گیری ‬ ‫پشتیبانی کرملین از حاکمیت ســوریه در اغاز بحران‬ ‫(سال‪)2012‬بهمنزلهحفظپایگاهنظامیاینکشوردرسوریه‬ ‫بود و خط قرمزهایی متفاوت از ایران برای حمایت از بشــار‬ ‫ت اما با گذر زمان و کوچ مسلمانان افراطی روسیه‬ ‫اسد داشــ ‬ ‫بهسوریهوپیوستنانهابهداعشاستراتژیمسکوتغییرکرد‬ ‫و امنیت خود را در تقویت شخص بشــار اسد دانست و از این‬ ‫رو منافع راهبردی نزدیک تری با ایران پیدا کرد‪ .‬اما از سوی‬ ‫دیگر باید توجه داشت که دشمن ایران در منطقه (اسرائیل)‬ ‫دوستروسیهبهشمارمی ایدکهاینموضوعنیزبرپیچیده تر‬ ‫شدنمعادالتمی افزاید‪.‬بدونشکروس هابهاینموضوع‬ ‫می اندیشندکهاگربحرانسوریهپایانیابد‪،‬مسلمانانافراطی‬ ‫که با کوله بــاری از تجربه جنگ به ســوی خانه های خود در‬ ‫اسیایمرکزیوقفقازباز می گردندبهچهمیزانتهدیدیبرای‬ ‫امنیتفدراسیونروسیهبهشمارمی ایند‪.‬‬ ‫بازی برنده ها‬ ‫بین الملل‬ ‫قدیر گلکاریان‬ ‫استاد روابط بین الملل دانشگاه خاور نزدیک قبرس‬ ‫‪4‬‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫ترکیــه به عنــوان یکــی از عمده ترین کشــورهای‬ ‫تاثیر گذار در امنیت سیاســی و نظامی منطقه خاورمیانه و‬ ‫به لحاظ برخورداری از موقعیت و امتیــازات ژئو پلیتیکی و‬ ‫ژئو استراتژیکی قابل توجه می نماید‪ .‬به ویژه‪ ،‬این کشور به‬ ‫دلیل وجود مرزهای حســاس و همگرایی در سیاست های‬ ‫راهبردی ‪-‬امنیتی با ایران و اهمیت جا گیری این کشــور در‬ ‫مختصات جغرافیایی ‪-‬سیاسی جاده ابریشم و قفقاز بیش از‬ ‫هر همسایه دیگری برای کشورمان دارای اهمیت است‪.‬‬ ‫از این رو هر گونه رخداد اقتصــادی‪ ،‬اجتماعی و باالخص‬ ‫سیاســی در این کشــور‪ ،‬به نوعی و نســبت به حساسیت‬ ‫موضوع ایران را نیز تحت تاثیر قرار می دهد‪.‬‬ ‫در یک سال گذشته و از اغاز سال ‪ 1394‬تا پایان ان‪،‬‬ ‫ترکیه بر خالف سال های پیشین که دارای امنیت سیاسی‪-‬‬ ‫اجتماعی بوده و جهش های فرهنگی‪ ،‬اقتصادی و مهمتر‬ ‫از همه حرکتی رو به جلــو در موضوع دموکراتیزه شــدن را‬ ‫پیش گرفته و می رفت تا با ابتکارات سیاسی‪ -‬اجتماعی خود‬ ‫به عنوان کشوری الگو برای سایر کشورهای منطقه باشد‪ ،‬به‬ ‫ناگاه حرکتی پسگرا را پیش گرفت و امروز ترکیه در فهرست‬ ‫ن و انجمن‬ ‫ارزیابی دیده بان حقوق بشر‪ ،‬جامعه روزنامه نگارا ‬ ‫دفاع از حقوق مدنی به عنوان کشــوری کــه حقوق ازادی‬ ‫بیان و اندیشــه را محدود و محصور ســاخته‪ ،‬با مشکالت‬ ‫جدی مواجه گردیــده اســت‪ .‬در کنار این رویکرد بســیار‬ ‫متفاوت حکومت فعلی در صحنه سیاست داخلی و خارجی‬ ‫که با حاکمیت حزب عدالت و توســعه دوام دارد‪ ،‬پیوسته‬ ‫زیان های جبران ناپذیری را برای ترکیه فراهم اورده است‪.‬‬ ‫از یک ســو تغییر رفتار و عملکرد دولت ترکیه در حل‬ ‫مناقشــه با کردها و به بایگانی ســپردن پرونده گشایش بر‬ ‫بحران کردی که از اغاز ســال ‪ 1394‬رقم خــورد‪ ،‬ترکیه را‬ ‫در شــرایط کنونی به بحران جدی امنیتی کشــانده است‪.‬‬ ‫به طوری که هنوز جنگ داخلــی در مناطق جنوب و جنوب‬ ‫شــرقی ترکیه در برخی از شهرهای اســتان دیاربکر مانند‬ ‫شــیرناک‪ ،‬جیزره‪ ،‬صور و برخی از شــهرهای دیگر ادامه‬ ‫دارد و ماحصل این نبردهای خونین‪ ،‬ویرانی شهرها و قتل‬ ‫و کشتار انسان های عادی و فلج شــدن سیستم معیشتی‬ ‫و زیستی در این مناطق شده اســت‪ .‬حاکمیت شرایط منع‬ ‫امد و شــد‪ ،‬جنگ هایی که منجر به کشته شدن نظامیان و‬ ‫همچنین کردهای شورشی شده اســت‪ ،‬فضای ارامش را‬ ‫در دیگر شــهرهای ارام و امن غرب ترکیــه نیز تحت تاثیر‬ ‫قرار داده اســت‪ .‬به طوری که بروز ناامنی ها و انفجارهای‬ ‫رخ داده در شهرهای انکارا و استانبول باعث شده که میزان‬ ‫بسیار محسوسی از ورود گردشگران به ترکیه به میزان بسیار‬ ‫محسوسی کاسته شود‪.‬‬ ‫در کنار ایــن‪ ،‬ترکیه ای که با نظریه پردازی سیاســی‬ ‫احمد داوود اوغلو‪ ،‬نخســت وزیر فعلی ترکیــه می رفت تا‬ ‫مسائل و مشکالت خود را در صحنه بین المللی و به ویژه در‬ ‫مناسبات خود با همسایگان تابع سیاست «رسیدن به نقطه‬ ‫سفر تنش ها» ادامه دهد‪ ،‬اکنون از چهار سو با بحران شدید‬ ‫و مناقشــه های جدی چه در قالب فضای سرد دیپلماسی‬ ‫و چه در شکل ادبیات تنش الود ســرد سیاسی و ریتوریک‬ ‫دوئل گونه با کشــورهای منطقه و همســایگان خود مانند‬ ‫روسیه‪ ،‬عراق‪ ،‬سوریه و ایران قرار دارد‪.‬‬ ‫اغاز بحران میان روســیه و ترکیه با سقوط یک فروند‬ ‫جنگنده هوایی روسیه در خاک ســوریه توسط هواپیمای‬ ‫ترکیه‪ ،‬اکنون به مرحله ای از اوج تنش رســیده اســت که‬ ‫عالوه بر نظریه پــردازان‪ ،‬افراد برجســته سیاســی مانند‬ ‫خانم فدریکا موگرینی‪ ،‬فرانســوا اوالند‪ ،‬مارتین شــولتز و‬ ‫فرانک والتــر اشــتاین مایر در ماه های اخیر مــدام از بروز‬ ‫جنگ احتمالی جدی میان دو کشور ترکیه و روسیه اظهار‬ ‫بیم کرده بودند‪.‬‬ ‫در همین حال اغاز تحریم های اقتصادی علیه ترکیه‬ ‫توسط روسیه منجر به رکود شدید اقتصادی در ترکیه شده‬ ‫است ‪ ،‬به طوری که طبق اظهار روسای اتحادیه های زرگران‬ ‫و جواهر فروشان ترکیه بیش از ‪75‬درصد واحدهای فعال در‬ ‫این بخش در شهرهای جذب توریست مانند انتالیا‪ ،‬موغال‬ ‫و … تعطیل شــده یا بخش تولید و صــادرات محصوالت‬ ‫چرمی با ‪80‬درصد رکود و بیکاری بیش از ‪ 3500‬نفر مواجه‬ ‫شــده اســت‪ .‬در همین حال رئیس اتحادیه هتل داران و‬ ‫اژانس های توریستی نیز خبر از فروش و واگذاری بیش از‬ ‫‪ 1300‬هتل در شهرهای توریستی می دهد‪ .‬در همین حال‬ ‫دولت ترکیه برای تشویق و جلب توریست در تابستان سال‬ ‫‪ 2016‬اقدام به تعرفه های تشویقی برای پروازهای چارتری‬ ‫و کاهش بیش از ‪60‬درصد بهای هتل ها کرده است‪.‬‬ ‫این در شــرایطی اســت که بخش کشــاورزی نیز به‬ ‫دلیل عــدم امکان صــادرات محصوالت خــود دچار رکود‬ ‫شدید اقتصادی شده است‪ .‬ساالنه ‪ 4.5‬میلیون گردشگر‬ ‫از روسیه وارد ترکیه می شد و بالغ بر ‪ 12‬میلیارد دالر به دلیل‬ ‫تحریم روسیه زیان مالی گریبانگیر ترکیه شده است‪.‬‬ ‫مهمترین بحرانی که ترکیه با ان مواجه شــده است‪،‬‬ ‫اغاز فضای شدید مناقشه میان ترکیه با کشورهای متداخل‬ ‫در بحران سوریه اســت‪ .‬با تغییر رویکرد جامعه جهانی به‬ ‫استنثای کشــورهای عربستان ســعودی‪ ،‬قطر‪ ،‬اسرائیل‬ ‫(به طور غیر مستقیم) و بعضا جبهه گیری اردن به حل بحران‬ ‫سوریه از طریق گفتمان سیاسی‪ ،‬جو تناقض دیدگاهی در‬ ‫این زمینه میان کشورهای ائتالف در مبارزه با تروریسم در‬ ‫سوریه از یک سو و مخالفت با خاســتگاه سیاسی‪ -‬امنیتی‬ ‫ترکیه از سوی امریکا و جامعه اروپا از سوی دیگر باعث شده‬ ‫ ترکیه شدیدا در انزوای سیاسی قرار بگیرد‪ .‬باالخص تمایز‬ ‫نیروهای کرد سوری از سایر معارضان در سوریه و تروریست‬ ‫نشماردن این گروه از سوی امریکا‪ ،‬باعث شده که فضای‬ ‫دوئل لفظی سیاسی نیز در میان ترکیه و امریکا اغاز شود و‬ ‫ن تردید سیاسی امریکا نسبت به ترکیه اغاز شده است‪.‬‬ ‫اکنو ‬ ‫سوال این است که چرا ترکیه به شرایط کنونی رسید؟‬ ‫طبیعی اســت که تمامی ایــن بحران ها هــم علت داخلی‬ ‫دارد و هم دلیل خارجی‪ .‬دالیل داخلی را می توان از حمله‬ ‫انتحاری شش ژانویه ‪ 2015‬به پاســگاه پلیس در سلطان‬ ‫احمد دانســت‪ .‬از همین ایام ترکیه گــروه پ کاکا را عامل‬ ‫انفجــار دانســته و ان را متهم به نقض اتش بــس تا پایان‬ ‫نتیجه روند مذاکرات صلح میان دولت و کردها تلقی کرد‪.‬‬ ‫با تاثیر تبلیغات رســانه ای‪ ،‬نبردهای متعصبانــه در میان‬ ‫گروه ارمانگراهای ترک وابسته به حزب حرکت ملی ترکیه‬ ‫با دانشجویان کردی در دانشگاه ها باال گرفت و در نتیجه‬ ‫در ‪ 20‬فوریه یکی از دانشــجویان این گروه در دانشگاه اژه‬ ‫کشــته شــد‪ .‬اما بعد از ان داعش حادثه بمب انتحاری را‬ ‫برعهده گرفت و عامل را فردی به نــام دایانا رامازوا معرفی‬ ‫کرد‪ .‬دو روز بعد از ان داعش با گسترش حوزه حاکمیت خود‬ ‫ن به داخل خاک سوریه هجوم برد‬ ‫به سمت مقبره شاه سلیما ‬ ‫که ترکیه برای دفاع از انجا عملیات «شاه فرات» را با کمک‬ ‫نیروهای نظامی کرد سوریه انجام داد‪ .‬ان زمان این گروه‬ ‫در نگاه ترکیه تروریست محسوب نمی شد‪ .‬در‪ 28‬فوریه روند‬ ‫مذاکرات صلح کردها با دولت ادامه داشــت و وارد مرحله‬ ‫جدیدی از تحول شــده بو د تا اینکه با اغاز تبلیغات پیش از‬ ‫انتخابات پارلمانی ژوئن‪ ،‬توسعه و اوج موفقیت و محبوبیت‬ ‫حزب دموکراتیک خلق ها از سوی کردها و سایر نهادهای‬ ‫مردمی و کنشگران سیاسی و عقیدتی از ان زنگ خطر برای‬ ‫دولت ترکیه به صدا در امد‪ .‬زیرا مانیفست این حزب مخالفت‬ ‫با سیستم تغییر قانون اساسی و گذار از سیستم پارلمانی به‬ ‫ریاستی بود که همین دیدگاه از سوی اپوزیسیون احزاب نیز‬ ‫ادعا می شد‪ .‬تا اینکه در هفتم مارس ‪ 2015‬رئیس جمهوری‬ ‫ترکیه در کمال ناباوری در ســخنرانی خود در شــهر قاضی‬ ‫انتپ از نیاز به ‪ 400‬نماینده مجلس برای حل بحران های‬ ‫ترکیه سخن به میان اورد‪.‬‬ ‫دقیقا بعد از ان‪ ،‬نامالیمات سیاسی و امنیتی در ترکیه‬ ‫باال گرفت و با کنار گذاشته شدن پرونده مذاکرات با کردها‬ ‫در ‪ 27‬مارس‪ ،‬تنش های جدی میان دولت با کردها شدت‬ ‫گرفت‪ .‬با پیروزی حزب دموکراتیــک خلق ها در انتخابات‬ ‫مجلس در نوبت اول‪ ،‬حزب عدالت و توســعه با شکســت‬ ‫سیاســی مواجه شــد و نتوانســت به عنوان دولت مستقل‬ ‫وارد عمل شــود‪ .‬در طول ماه ژوئن تا ‪ 1‬نوامبر (مرحله دوم‬ ‫انتخابات) بروز بمب گذاری ها‪ ،‬باال رفتن نرخ ارز‪ ،‬کاهش‬ ‫تولید‪ ،‬رکود در بخش گردشــگری و معامالت بورس و داد‬ ‫و ســتد عادی باعث شــد مردم ترکیه راه چــاره را در اقتدار‬ ‫مطلق حزب دانســته و در مرحله دوم انتخابات اک پارتی‬ ‫توانست به کســب ارایی قریب به ‪5‬درصد دولت مستقلی‬ ‫را تشــکیل دهد‪ .‬اما با تمام این اوصاف اغاز به کار دولت‬ ‫جدید با بروز بحران پناهجویان سوری‪ ،‬تنش های قومی در‬ ‫کشور‪ ،‬بحران جدی با همسایگان و در نهایت شکست در‬ ‫سیاست های خارجی خود در خصوص سوریه و اشکار شدن‬ ‫خالء دور اندیشی و سراسیمگی سیاسی و ترجیحی در ترکیه‬ ‫حاکی از ریزش دومینوی پروژه نئو عثمانی مبتنی بر تئوری‬ ‫طرح ‪ 2023‬حزب عدالت و توسعه همراه شده است‪.‬‬ ‫رویدادها‬ ‫جنگ داخلی‪ ،‬حزب عدالت و توسعه را نجات داد‬ ‫‪79‬‬ ‫فرهنگ‬ ‫اشتیاق به«محمد(ص)»‬ ‫اکران گران ترین فیلم تاریخ سینمای ایران‬ ‫رویدادها‬ ‫‪80‬‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫‪1‬‬ ‫فیلم سینمایی محمد (ص) رسول الله‪ ،‬که با هزینه ای‬ ‫حدود صد میلیارد تومان برای تولیــد‪ ،‬پر هزینه ترین فیلم‬ ‫تاریخ ســینمای ایران لقب گرفته اســت‪ ،‬سرانجام چهارم‬ ‫شــهریور ماه روی پرده رفت و باتوجه به استقبال گسترده‬ ‫مردم و درخواســت های عمومی تقریبا در تمام استان ها و‬ ‫بیشتر شهرستان های کشور اکران شد‪.‬‬ ‫در ســاخت این مجموعه همچون ســایر فیلم های‬ ‫تاریخی سال های اخیر ایران نظیر ملک سلیمان از عوامل‬ ‫خارجی و در سطح سینمای روز جهان استفاده شده است‪.‬‬ ‫فیلمبرداری این اثر بر عهده ویتوریو اســتورارو و موسیقی‬ ‫متن ان ساخت ه ای‪ .‬ار‪ .‬رحمان است که هر دو از هنرمندان‬ ‫برنده جایزه اسکار به شمار می ایند‪.‬‬ ‫این فیلم در شهرک سینمایی پیامبر اعظم (ص) که‬ ‫در ‪ ۵۵‬کیلومتری شهر قم قرار دارد‪ ،‬ساخته شده است‪ .‬در‬ ‫این شهرک‪ ،‬ماکت شــهرهای مکه و مدینه با مشخصات‬ ‫‪ ۱۴۰۰‬ســال قبــل‪ ،‬در مقیاس یــک به یــک (مختصات‬ ‫واقعی) طراحی و ساخته شده است و قرار است پس از پایان‬ ‫فیلمبرداری‪ ،‬از این دکور تحت عنوان شــهرک ســینمایی‬ ‫پیامبر اعظم برای دیگر پروژه های ســینمایی درباره تاریخ‬ ‫اســام اســتفاده شــود‪ .‬بخش هایی از این فیلم (مربوط‬ ‫به واقعه جنگ اصحــاب فیل) در کشــور افریقای جنوبی‬ ‫فیلمبرداری شده است‪.‬‬ ‫فیلــم محمد رســول اللــه در تهــران در ‪ ۴۰‬ســالن‬ ‫ســینما به نمایش درامد و با فــروش ‪ ۱۷۰‬میلیونی روز اول‬ ‫اکران خود در ســینماهای تهران باالتریــن میزان فروش‬ ‫برای افتتاحیه یــک فیلم ســینمایی در ایــران را رقم زد‪.‬‬ ‫این فیلم پیــش از تولد پیامبر اســام (تا ‪۱۲‬ســالگی) او‬ ‫را در بــر می گیــرد و البته بخش هــای قبل از ‪ ۵۰‬ســالگی‬ ‫حضرت محمد(ص) نیز به صورت فالش بک نشــان داده‬ ‫می شود‪.‬‬ ‫فیلم محمد رسول الله پیش از اکران عمومی و حتی‬ ‫پس از اکران با استقبال برخی کشورهای عربی و مخالفت‬ ‫برخی دیگر مواجه شده اســت‪ .‬مجید مجیدی‪ ،‬کارگردان‬ ‫این فیلم در پاســخ به برخی مخالفین اعالم کــرده که در‬ ‫نگارش فیلمنامه از روایت ها و منابع مورد تایید مســلمانان‬ ‫و نه تنها شیعیان بهره برده است‪ .‬مجیدی در زمینه ساخت‬ ‫این فیلم گفت‪« :‬باعث افتخار اســت که هشــت سال از‬ ‫عمرم را صرف پروژه ای با نام مقدس پیامبر عظیم الشــان‬ ‫اسالم کرده ام‪».‬‬ ‫این فیلم به عنوان نماینده سینمای ایران در جشنواره‬ ‫اسکار سال ‪ ۲۰۱۶‬میالدی اعالم شد اما به فهرست نهایی‬ ‫جایزه اسکار راه نیافت‪.‬‬ ‫فیلم سینمایی محمد(ص) تا هفته نخست اسفندماه‬ ‫توانست رکورد بی نظیری در میزان فروش سینمای ایران به‬ ‫جای بگذارد‪ .‬این فیلم در مدت اکرانش تا این زمان بیش‬ ‫از ‪ 14‬میلیارد و ‪ 467‬میلیون تومان فروخت‪.‬‬ ‫درباره رقم فروش این فیلم باید در نظر داشــت که در‬ ‫روزهای یکشنبه و سه شنبه در تهران بلیت های این فیلم به‬ ‫صورت نیم بها فروش رفت و قیمت بلیت ان در شهرستان ها‬ ‫نیز گاهی تا ‪ 1500‬تومان گزارش شده است‪.‬‬ ‫چرا بزرگ ترین پروژه سینمای ایران؟‬ ‫خب شاید هزینه ای که برای فیلم شده پاسخی کافی‬ ‫برای این ســوال باشــد‪ .‬باتوجه به عظمت پروژه‪ ،‬حرف و‬ ‫حدیث های زیادی بر سر هزینه های فیلم وجود داشت‪ .‬این‬ ‫شایعات از صد تا ‪ 150‬میلیارد تلورانس داشتند‪ .‬اما شرکت‬ ‫نور تابان در شــفاف ترین اندازه ای که می شد هزینه های‬ ‫تولید این فیلم را رســانه ای کرد‪ :‬هزینه ساخت دکورهای‬ ‫شهر مکه ‪ 141‬میلیارد ریال‪ ،‬شــهر مدینه با ‪ 19‬هکتار ‪42‬‬ ‫میلیارد ریال و ساخت و ساز ساختمان اداری ‪ 2.12‬میلیارد‪،‬‬ ‫‪ 3‬میلیــارد ریال هزینــه فیلمنامــه‪ 6 ،‬میلیارد ریــال هزینه‬ ‫مطالعات اجرایی‪ 152،‬میلیارد ریال هزینه پیش تولید‪310،‬‬ ‫میلیارد ریال هزینه تولیــد‪ 151 ،‬میلیارد ریال هزینه پس از‬ ‫تولید و در مجموع ‪ 623.3‬میلیارد ریال برای این فیلم هزینه‬ ‫شده که با یک حساب سرانگشتی می توان گفت حدود پنج‬ ‫برابر فیلم «رســتاخیز» که خودش یکــی از پرهزینه ترین‬ ‫فیلم های تاریخ سینمای ایران است‪ ،‬هزینه صرف ساخت‬ ‫«محمد رسول الله (ص)» شده است‪.‬‬ ‫چه شد که فیلم «محمد رسول اهلل» ساخته شد؟‬ ‫جالب است بدانید ابتدا قرار بود مصر و مراکش میزبان‬ ‫دکورهای فیلم باشــند کــه در یک اقدام کامــا منطقی و‬ ‫اینده نگرانه ترجیح داده شد این فیلم در ایران ساخته شود‬ ‫تا دکورهای مورد اســتفاده ان بعدا به درد ســینمای ایران‬ ‫بخورد‪ ،‬این شــهرک در جاده تهران قم ‪ -‬نزدیک روستای‬ ‫الهیار و در مساحتی ‪ 220‬هکتاری ساخته شده است‪.‬‬ ‫سال ناکوک خانه موسیقی‬ ‫فرهنگ‬ ‫خانه موسیقی روزهای ناارامی داشت‬ ‫خ مسئوالن خانه موسیقی‬ ‫پاس ‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫خانه موســیقی پس از اعتــراض حســین علیزاده و‬ ‫اعالم استعفای خود از شورای عالی‪ ،‬جلسه ای به ریاست‬ ‫محمدرضا شجریان تشــکیل داد که محوریت اصلی ان‬ ‫اظهارات اخیر علیــزاده بود‪.‬مصطفی کمال پورتراب یکی‬ ‫از کســانی بود که در این جلسه حضور داشــت‪ .‬او درباره‬ ‫اســتعفای حســین علیزاده گفت‪« :‬ما برای اقای علیزاده‬ ‫احترام قائلیم‪ .‬اما اقای علیزاده در صحبت هایشــان گفته‬ ‫بودند اگر همه اعضای خانه موسیقی حق عضویت پرداخت‬ ‫کنند؛ خانه موســیقی نیازمند حمایت دولت نمی شود؛ اما‬ ‫ایشان از موضع باال صحبت می کنند‪ .‬اگر علیزاده نیاز مالی‬ ‫داشت‪ ،‬صحبت هایش فرق می کرد‪ .‬کسی که شکمش پر‬ ‫است‪ ،‬از شکم خالی چه خبری دارد‪ .‬در بند بیست وچهارم‬ ‫اساسنامه خانه موسیقی اورده شــده‪ :‬غیبت غیرموجه سه‬ ‫جلسه متوالی‪ ،‬فوت یا بیماری صعب العالج و سفر بیش از‬ ‫شش ماه هر یک از اعضا در حکم استعفا تلقی شده و یکی‬ ‫از اعضای علی البدل به تشخیص رئیس شورا جانشین او‬ ‫خواهد شد‪».‬‬ ‫اما این همه ماجرا نبود‪ ،‬خانه موســیقی حاشیه هایی‬ ‫بیش از این داشت‪ .‬در پی شــکایت خانه موسیقی از دکتر‬ ‫رویدادها‬ ‫‪2‬‬ ‫شــاید کمتر نهاد‪ ،‬ارگان یا موسسه فرهنگی و هنری‬ ‫وجود داشته باشــد که به اندازه خانه موسیقی منتظر پایان‬ ‫یافتن سال ‪ 94‬باشد؛ سالی که بیشترین خبرهای تنش زا از‬ ‫این نهاد در رسانه ها منتشر شد‪ .‬در واقع شاید پر بیراه نباشد‬ ‫اگر بگوییم سال‪ 94‬در تاریخ خانه موسیقی ایران‪ ،‬یک سال‬ ‫ بی نظیر به لحاظ تعدد حاشیه ها باشد‪.‬‬ ‫خانه موســیقی ایــران‪ ،‬یــک تشــکیالت صنفی‪،‬‬ ‫غیردولتی و غیرسیاســی در ایران است که با هدف حفظ‪،‬‬ ‫گسترش و معرفی موسیقی و موســیقی دانان ایرانی بنیان‬ ‫گذاشته شده است‪ .‬خانه موســیقی ایران‪ ،‬در تاریخ ‪ ۹‬مهر‬ ‫‪ ۱۳۷۸‬اعــام موجودیت کرد و در تاریــخ ‪ ۱۶‬مرداد ‪۱۳۷۹‬‬ ‫به عنوان موسسه ای فرهنگی و هنری به ثبت رسمی رسید‪.‬‬ ‫این نهاد موسیقایی‪ ،‬دارای بیش از ‪ ۱۴‬هزار عضو از سراسر‬ ‫کشور است‪.‬‬ ‫تقریبا همه چهره های برجسته موسیقی ایران در این‬ ‫خانه مسئولیت داشته یا دارند‪ .‬در این دوره مدیرعاملی خانه‬ ‫موسیقی بر عهده حمیدرضا نوربخش است که در جشنواره‬ ‫سی و چهارم موســیقی فجر نیز سمت مدیریت جشنواره را‬ ‫بر عهده داشت‪.‬‬ ‫اگرچه از زمان تاسیس این موسسه‪ ،‬همواره در بحث‬ ‫انتخابات و‪ ...‬حاشــیه هایی وجود داشته است اما به نظر‬ ‫نمی رسد که هیچ گاه این حاشیه توانسته باشد در گستردگی‬ ‫و تعدد به رکورد سال ‪ 94‬برسد‪.‬‬ ‫ اواسط تابســتان ســال ‪ 94‬با برگزاری اولین سری از‬ ‫برنامه «گفتمان ضــرب اصول» ‪ ،‬خانه موســیقی پس از‬ ‫سال ها به شکل گسترده ای مورد توجه رسانه ها قرار گرفت‪.‬‬ ‫با برگزاری دو جلسه نقد خانه موسیقی و بازتاب گسترده ان‬ ‫در رسانه ها‪ ،‬عده ای هم دست به قلم بردند و نکاتی درباره‬ ‫عملکرد ‪ 15‬ساله این خانه گوشزد کردند‪.‬‬ ‫بعــد از برگزاری جلســه اول نقــد خانه موســیقی در‬ ‫«گفتمان ضرب اصول»‪ ،‬حمیدرضا نوربخش طی نشستی‬ ‫در خانه موسیقی به عنوان مدیرعامل این نهاد‪ ،‬مسائلی را‬ ‫مطرح کرد کــه کمی بحث برانگیز شــد و گروهی از اهالی‬ ‫موسیقی را واداشت تا در واکنش‪ ،‬نامه ای اعتراض امیز به‬ ‫سخنان مدیرعامل خانه موسیقی بنویسند ؛ این نامه را ‪130‬‬ ‫نفر امضا کردند‪.‬‬ ‫در این نامه به حضور کمرنگ بیش از ‪ 15‬هزار نوازنده‬ ‫ل موســیقی در ایران در خانه موســیقی و برنامه های‬ ‫و فعا ‬ ‫این موسسه اعتراض شده بود‪ .‬این عده از اهالی موسیقی‬ ‫عمدتا در سبک هایی غیر از موسیقی ملی ایرانی فعال بوده‬ ‫و تدریس می کردند‪.‬‬ ‫اما شاید مهمترین اتفاقی که در سال ‪ 94‬موجب شد‬ ‫تا نام خانه موســیقی مکررا بر ســر زبان ها بیفتد‪ ،‬ماجرای‬ ‫استعفای حسین علیزاده بود‪ .‬ماجرای انتقادهای درگوشی‬ ‫از حســین علیزاده‪ ،‬موســیقیدان و نوازنده برجســته تار و‬ ‫سه تار‪ ،‬زمانی شروع شد که وی از پذیرش نشان شوالیه از‬ ‫سوی دولت فرانسه امتناع کرد‪ .‬امتناع از پذیرش این نشان‬ ‫از ســوی علیزاده با این توضیح که «ضمن تبریک به تمام‬ ‫بزرگان ایران و جهان که نشــان با ارزش شوالیه را دریافت‬ ‫کرده اند‪ ،‬خــود را بی نیاز از دریافت هر نشــانی دانســته‪،‬‬ ‫همچنان اندر خم کوی دوست و به شوق عشق تا اخر عمر‬ ‫خواهم ایستاد»‪ ،‬طعنه و کنایه سنگین و جنجال برانگیزی‬ ‫را متوجه کسانی کرد که این نشان را دریافت کرده بودند‪.‬‬ ‫به هرحال نزدیک به یک ســال پس از این ماجرا‪ ،‬اســتاد‬ ‫تار ایران ضمن طرح سه پرســش از اعضای شورای عالی‬ ‫خانه موســیقی‪ ،‬در نامه اســتعفای خود گفت‪« :‬اعضای‬ ‫شــورا در جریان تمام امور خانــه نیســتند‪ ».‬در متن نامه‬ ‫استعفای حسین علیزاده خطاب به شوراى عالى موسیقى‬ ‫امده اســت‪« :‬بنا بر تجربه ای که طی سه سال گذشته در‬ ‫شــورای عالی خانه موسیقی داشــته ام‪ ،‬روحیات و اصول‬ ‫فکری خود را در راســتای ان ندیده‪ ،‬بنابرایــن بدون انکه‬ ‫کتبا استعفایی تقدیم کنم‪ ،‬بدون جنجال از ان کناره گیری‬ ‫کرده ام‪ .‬با کمی دقت به بیانیه رســمی شــورای عالی خانه‬ ‫موســیقی‪ ،‬به روشــنی می توان دریافت که اعضای شورا‬ ‫در جریان تمام امور خانه نیســتند‪ .‬نمونــه ان عدم اطالع‬ ‫مسئوالن خانه موسیقی از غیبت اینجانب است که پس از‬ ‫گذشت حدود هجده ماه همان طور که در بیانیه درج شده‬ ‫(خرداد ‪ 93‬اخرین جلسه شــورا) ان را در وب سایت رسمی‬ ‫خانه اعالن داشــته اند‪ .‬اینجانب با ارادت و عالقه ای که‬ ‫نسبت به اعضای شورای عالی خانه موسیقی دارم‪ ،‬اشارات‬ ‫مختصری را به شرایط مربوطه بیان می کنم‪».‬‬ ‫ساســان فاطمی‪ ،‬جمعی از اهالی موسیقی کشور با انتشار‬ ‫بیانیه‏ ای این اقدام را محکوم کردند‪ .‬اساتیدی چون کیانی‪،‬‬ ‫علیزاده‪ ،‬طالیی‪ ،‬کلهر و بسیاری دیگر از چهره های اشنای‬ ‫موسیقی ایران متن این بیانیه را امضا کردند و تعداد امضاها‬ ‫به بیش از ‪ 600‬هم رسید‪.‬‬ ‫در ابتدای این نامه با اشاره به شکایت خانه موسیقی‬ ‫از ساسان فاطمی‪ ،‬نوشته شــده بود‪« :‬موسیقی ایران در‬ ‫ِ‬ ‫رویــداد نامبارک و‬ ‫روزهای اخیر‪ ،‬با بهت و حیرت‪ ،‬شــاهد‬ ‫ناپسندی شده است که در طول تاریخ کشور‪ ،‬اگر بی سابقه‬ ‫نباشد‪ ،‬بی شک کم نظیر است‪.‬‬ ‫در این رویداد تاریخی‪ ،‬مدیران خان ه موسیقی به جای‬ ‫پاسخگویی به شبهاتی که در خصوص عملکردشان مطرح‬ ‫شده است‪ ،‬بهشکل غیر مستقیم‪ ،‬باتوسلبهتنظیمشکایت‬ ‫در محاکم قضایی به‏خاطر انتقاداتی که از انها شده است‪،‬‬ ‫اشــکارا می کوشــند اعضای این نهاد مدنی را تحت فشار‬ ‫بگذارند تا از پیگیری مطالبات قانونی خود منصرف شوند‪».‬‬ ‫در ادامه واکنش های اهالی موســیقی به شــکایت‬ ‫قضایی خانه موســیقی از بعضی از هنرمندان‪ ،‬محمدرضا‬ ‫درویشی استاد شناخته شــده موسیقی‪ ،‬بیانیه ای را منتشر‬ ‫کرد‪.‬‬ ‫درویشی بیانیه خود را در قالب طرحی پنجگانه برای‬ ‫حل و فصل ماجراها و اتفاقاتی که پیرامون خانه موسیقی و‬ ‫منتقدان ان در جریان بود‪ ،‬منتشر کرده و خواستار انحالل‬ ‫هیات مدیره خانه موسیقی شد‪.‬‬ ‫‪81‬‬ ‫فرهنگ‬ ‫سرنوشتدراماتیک‬ ‫رویدادها‬ ‫‪82‬‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫‪3‬‬ ‫بازارکتاب در سال ‪ ۹۴‬پرفراز و نشیب بوده است‬ ‫سال ‪ ۹۴‬برای حوزه نشر سال بســیار پر فراز و نشیبی‬ ‫بود‪ .‬حتی به نظر می رسد که بتوان گفت کتاب و به طورکلی‬ ‫حوزه نشــر پرتالطم ترین بخش فرهنگی کشــور در سال‬ ‫‪ ۹۴‬بوده اســت‪ .‬ازاین رو که تلخ ترین و البته شیرین ترین‬ ‫خبرهای ممکن در این حوزه در فاصلــه همین دوازده ماه‬ ‫سال ‪ ۹۴‬منتشرشده است‪.‬‬ ‫روزهای نخستین سال برای حوزه نشر به طور کامل‬ ‫تو هشــتمین دوره نمایشــگاه‬ ‫تحت تاثیــر برگــزاری بیس ‬ ‫بین المللی کتاب در تهران بود‪ .‬نمایشگاهی که بر اساس‬ ‫اما ر رسمی منتشرشده از سوی ستاد برگزاری اگرچه توانست‬ ‫بیش از ‪ 500‬هزار نفر از کتاب دوستان را به مصال بکشاند‬ ‫اما نتوانست رکورد سال گذشته را تکرار کند‪ .‬در سال ‪ ۹۳‬و‬ ‫تنها در روز پنجشــنبه هجدهم اردیبهشت ماه جمعیتی در‬ ‫حدود ‪ 270‬هزار نفر تنها در یک روز به نمایشــگاه رفتند تا‬ ‫پرجمعیت ترین روز در تاریخ برگزاری نمایشگاه کتاب به نام‬ ‫این روز ثبت شود‪.‬‬ ‫به هرحال نمایشگاه امســال اگر چه در امار بازدیدها‬ ‫رکورد سال گذشــته را جابه جا نکرد اما در بخش مهم تری‬ ‫توانست استانداردهای کل بیســت وهفت دوره پیشین را‬ ‫ارتقا دهد‪ .‬بنا بر امار رسمی ستاد برگزاری نمایشگاه کتاب‬ ‫سال ‪ ۹۴‬در یک اتفاق بی نظیر ســقف فروش را به مرز رقم‬ ‫‪ 100‬میلیــارد تومانی نزدیک کــرد تا رکــورد جدید فروش‬ ‫با فاصله بســیار قابل توجهی نســبت بــه میانگین فروش‬ ‫سال های گذشته و همچنین نسبت به کل فروش سال قبل‬ ‫از ان به نام سال ‪ ۹۴‬ثبت شود‪.‬‬ ‫اما ســالی که نکو بود از بهــارش پیدا نبــود‪ .‬فروش‬ ‫بی نظیــر در نمایشــگاه کتاب بــه همــان‪ 10‬روز برگزاری‬ ‫خالصه شد و امیدواری ناشــران دوام چندانی نداشت‪ .‬در‬ ‫روزهای پایانــی فصل بهار همه طول تابســتان و روزهای‬ ‫اغازین پاییز یکی از بدترین دوران فروش کتاب در کشور‬ ‫تجربه شد‪ .‬پرفروش ترین کتابفروشی ها در شهر تهران که‬ ‫پرجمعیت ترین شهر کشور است‪ ،‬در این دوران که حدودا‬ ‫نیمی از ســال را تشــکیل می داد‪ ،‬به طور میانگین روزانه‬ ‫کمتر از چهل جلد کتاب می فروختند‪ .‬نکته قابل توجه ان‬ ‫است که در نمایشگاه کتاب کسانی که امکان برپایی غرفه‬ ‫دارند ناشران هستند نه کتاب فروش ها؛ بنابراین اگر فروش‬ ‫نمایشــگاه هم خوب بوده باشــد این موضــوع ارتباطی با‬ ‫کتاب فروش ها نخواهد داشت‪ .‬از این رو می توان گفت که‬ ‫کتاب فروش ها در سال ‪ ۹۴‬تقریب ا ‪9‬ماه از سال را در بدترین‬ ‫روزهای فروش سپری کردند‪.‬‬ ‫اما باتوجه به این اتفاق‪ ،‬احمد مسجد جامعی‪ ،‬عضو‬ ‫شورای شــهر تهران‪ ،‬از نویســندگان‪ ،‬فرهنگیان و عموم‬ ‫تو هشت ابان ماه با‬ ‫مردم دعوت کرد تا روز پنجشــنبه بیس ‬ ‫حضور در کتابفروشــی ها و خرید کتاب از انان‪ ،‬به اقتصاد‬ ‫بی رمق ایــن صنف کمک کننــد‪ .‬این دعوت با اســتقبال‬ ‫گسترده گروه های مختلف اجتماعی و از جمله هنرمندان و‬ ‫مسئوالن فرهنگی کشور روبه رو شد و پنجشنبه پاییزی سال‬ ‫‪ ۹۴‬در میان رســانه ها و مردم با عنوان «روز کتاب گردی»‬ ‫شهرت پیدا کرد‪.‬‬ ‫میانگین فروش روزانه کتابفروشی ها در این یک روز‬ ‫به طور قابل توجهی افزایش یافت‪ .‬برخی کتابفروشــی ها‬ ‫در این روز رکورد فروش هزار و پانصد جلدی کتاب را نیز از‬ ‫ســر گذراندند‪ .‬این در حالی بود که میانگین فروش در کل‬ ‫کتابفروشی های کشور نیز تا حد قابل توجهی ارتقا یافت‪.‬‬ ‫روز کتاب گردی در سال ‪ ۹۴‬دومین تجربه حضور گروه های‬ ‫مختلف اجتماعی در کتابفروشی ها به دعوت مسجدجامعی‬ ‫بود‪ .‬این اتفاق سال گذشته نیز برای کمک به اقتصاد صنف‬ ‫کتاب فروشان شکل گرفته بود‪.‬‬ ‫اما این تمام ماجرا نبود؛ اوایل بهمن ماه گزارشــی از‬ ‫سوی موسسه خانه کتاب منتشر شــد که امار ناامیدکننده‬ ‫ل ‪9‬ماه اول سال ‪ ۹۴‬علنی‬ ‫وضعیت فروش در کشور را در طو ‬ ‫کرد‪ .‬بر اساس این گزارش گردش مالی و فروش بازار نشر‬ ‫در ایران ‪ ۱۵۰‬میلیارد تا ‪ ۲۰۰‬میلیارد تومان اعالم شده است‬ ‫در حالی که قیمت پشت جلد مجموع کتاب های منتشرشده‬ ‫در این مدت بیش از یک هزار و ‪ ۳۵۰‬میلیارد تومان است‪.‬‬ ‫همین یک بخش از گزارش مفصــل خانه کتاب به تنهایی‬ ‫می تواند وضعیت بغرنج فروش را نشان دهد‪.‬‬ ‫با این اوصاف و با پرداخت رسانه ها به این موضوع‪،‬‬ ‫فضایــی حمایتــی در کشــور و به ویــژه در میــان کاربران‬ ‫شــبکه های اجتماعی شــکل گرفت که منجر به تشکیل‬ ‫یک کمپین حمایتــی از اقتصاد کتاب در اســتانه تحویل‬ ‫سال جدید شد‪.‬‬ ‫این کمپین با عنوان «عیدی کتاب هدیه بدهیم» در‬ ‫طی کمتر از دو هفته توانست به سرعت گسترش پیدا کند‪.‬‬ ‫استقبال عمومی از این کمپین دولت را نیز بر ان داشت تا با‬ ‫ایجاد تسهیالت و در نظر گرفتن تمهیداتی ضمن تشویق‬ ‫مردم بــه هدیــه دادن کتــاب‪ ،‬از کتاب فروش ها حمایت‬ ‫مالیاتی و یارانه ای داشته باشد‪.‬‬ ‫مجموع این اتفاق ها در ســال ‪ ۹۴‬حوزه کتاب را پر از‬ ‫فراز و نشــیب کرد؛ اما باز هم خبرهای مهمی در این حوزه‬ ‫وجود داشت‪ .‬مهم ترینشان اما انتقال نمایشگاه بین المللی‬ ‫کتاب تهران از مصال به شهر افتاب در حاشیه تهران است‪.‬‬ ‫انتقالی که به گفته همه کارشناســان حوزه نشر‪ ،‬می تواند‬ ‫میزان اســتقبال و خرید از نمایشــگاه را تــا نصف کاهش‬ ‫دهد‪ .‬باید بنشــینیم و ببینیم که ایا رونق نصفه و نیمه بازار‬ ‫کتاب به واسطه این تصمیم در ســال ‪ ۹۵‬از دست خواهد‬ ‫رفت یا خیر؟‬ ‫فرهنگ‬ ‫شوک روی سن‬ ‫و چه در مقام بازیگــر در این ســالن های خصوصی روی‬ ‫صحنه رفته اند‪.‬‬ ‫تئاتر شــهر که تا این زمان رقبای قدرتمندی هم داشــت‪،‬‬ ‫دیگر مقصــد یگانه تاکســی ها و اتوبوس هایــی نبود که‬ ‫تماشاگران تئاتر را به اجراهای تئاتر می رساند‪.‬‬ ‫رشــد تعداد ســالن های خصوصی اجــرای تئاتر در‬ ‫پنج ســال گذشــته به صورت فزاینده ای وجود داشــته و‬ ‫امســال که از سوی مســئوالن فرهنگی کشــور به عنوان‬ ‫«ســال تئاتر» لقــب گرفتــه در ‪ 9‬مــاه اخیــر‪ ،‬در افتتاح‬ ‫ســالن های خصوصی از ســال های گذشــته نیز جلو زده‬ ‫بــه نظــر می رســد باتوجــه بــه میانگیــن حداقلی‬ ‫‪100‬میلیون تومانی هزینه های تولیــد و اجرای هر تئاتر‬ ‫در پایتخــت و اجرای ماهانــه حدود ‪ 30‬تئاتــر در تهران‪،‬‬ ‫می توان گفت که دست کم هر ماه سه میلیارد تومان پول‬ ‫است‪ .‬سالن های خصوصی تازه تاسیس تئاتر در تهران که‬ ‫بخش بزرگشان در یکی دو ســال اخیر فعالیت خود را اغاز‬ ‫کرده اند‪ ،‬خیلی زود توانســته اند به جایگاهی تثبیت شده‬ ‫دست یابند‪.‬‬ ‫در همین راستا‪ ،‬الزم اســت نگاهی اماری به تعداد‬ ‫ســالن های خصوصی که در یکی‪ ،‬دو ســال اخیر افتتاح‬ ‫شــده و می شــود و همچنین نمایش هایی که هر هفته در‬ ‫این سالن ها اجرا می شود‪ ،‬بیندازیم تا متوجه شویم اینکه‬ ‫بعضی معتقدنــد عمال این روزها بار هنرهای نمایشــی در‬ ‫پایتخت را سالن های خصوصی به دوش می کشند‪ ،‬حرفی‬ ‫به گزاف نیست‪.‬‬ ‫ســالن هایی که امروز دیگــر تنها میزبــان کارهای‬ ‫دانشجویی نیستند و کم کم پای هنرمندان حرفه ای تئاتر‬ ‫نیز به انها در حال باز شدن اســت و تاکنون نیز هنرمندان‬ ‫مطرحی همچون الهام پاوه نژاد‪ ،‬ســیامک صفری‪ ،‬صابر‬ ‫ابر‪ ،‬اتیال پسیانی‪ ،‬لیلی رشــیدی‪ ،‬فاطمه معتمداریا‪ ،‬پیام‬ ‫دهکردی‪ ،‬منیژه محامدی‪ ،‬مرتضی ضرابی‪ ،‬رضا بهبودی‪،‬‬ ‫همایون غنــی زاده‪ ،‬بابک مهــری‪ ،‬ازاده صمدی‪ ،‬کاظم‬ ‫هژیرازاد‪ ،‬نادر برهانی مرند و‪ ...‬که چه در مقام کارگردان‬ ‫در بخش تئاتر کشــور به چرخش درمی اید که این رقم در‬ ‫یک سال دســت کم به بیش از ‪ 30‬میلیارد تومان می رسد‪،‬‬ ‫البته در این تعریف دو ماه از سال به دلیل تعطیالت رسمی‬ ‫و مناســبت های مختلف در نظر گرفته نشده است‪ .‬با این‬ ‫اوصاف‪،‬‏می توان دریافت که سال تئاتر‪ ،‬توانسته است در‬ ‫کنار حواشی‏های گاه و بیگاه‪ ،‬رونق این هنر و کسب وکار‬ ‫فعاالن این هنر را تا حدود قابل توجهی تامین کند و از این‬ ‫نظر باید توجه داشــت که هرچه چرخــش مالی یک حوزه‬ ‫گسترده تر و پررونق تر شود‪ ،‬حاشیه ها و اتفاقات پیرامونی‬ ‫ان نیز بیشتر می شود‪.‬دستیابی به رقم تقریبی ‪30‬میلیارد‬ ‫تومانی چرخــش مالی تئاتــر پایتخت‪ ،‬از یکســو مدیون‬ ‫نامگذاری سال تئاتر به واســطه نظر وزیر فرهنگ و ارشاد‬ ‫اسالمی است و از ســوی دیگر مدیون حضور چهره های‬ ‫بزرگ تئاتر ایران بر صحنه اســت‪.‬به هر حــال رونق بازار‬ ‫تئاتر در ایران‪ ،‬در چند سال گذشته موجب افزایش تعداد‬ ‫سالن های خصوصی شده است‪ .‬به نحوی که شاید بتوان‬ ‫گفت تئاتر نخستین هنری است که حیطه اقتصادی خود را‬ ‫از حمایت های دولتی خارج کرده و وارد بازار رقابتی بخش‬ ‫خصوصی شده است‪.‬‬ ‫چرخه مالی تئاتر در سال ‪94‬‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫رویدادها‬ ‫‪4‬‬ ‫سال ‪ 94‬بی تردید پرخبرترین ســال برای تئاتری ها‬ ‫بوده است‪ .‬ســالی که از همان ابتدا نام «سال تئاتر» را از‬ ‫علی جنتی؛ وزیر فرهنگ و ارشاد اسالمی هدیه گرفت‪ .‬در‬ ‫این سال افت و خیزهای زیادی در حوزه تئاتر وجود داشته‬ ‫که شــاید از مهم ترین خبرهای این حــوزه یکی افزایش‬ ‫بی ســابقه اجرای گروه های مختلف تئاتری در پایتخت و‬ ‫دیگری افزایش تعداد سالن های خصوصی بود‪ .‬خبر دوم‬ ‫که مربوط به افزایش تعداد ســالن ها اســت‪ ،‬باعث شد تا‬ ‫رونق اجراهای تئاتر پایتخت نسبت به زمان مشابه در سال‬ ‫و سال های گذشته رشد بسیار چشــمگیری داشته باشد و‬ ‫فضای فرهنگی پایتخت تحت تاثیر رونق تئاتر‪ ،‬چابک تر‬ ‫و شاداب تر به نظر برسد‪.‬‬ ‫اما این اتفاق ها خود زمینه ساز بروز رویدادهای دیگر‬ ‫بود که در روند توسعه تئاتر پایتخت می تواند به عنوان یک‬ ‫کاتالیزور عمل کند‪ .‬قضیه این اســت که بــا ورود بخش‬ ‫خصوصــی به عرصــه ساخت و ســاز ســالن های نمایش‬ ‫حاال دیگر همه راه ها برای اهالی تئاتر به تئاترشــهر ختم‬ ‫نمی شود‪.‬‬ ‫بــر این اســاس بایــد گفت کــه مهمتریــن تحولی‬ ‫کــه در تئاتر ایــران در ایــن ســال رخ داد‪ ،‬تســریع روند‬ ‫خصوصی سازی بود که به صورت فزاینده ای در ‪ 9‬ماه اول‬ ‫سال به صورت منظم انجام شد‪ .‬از همان ابتدای سال علی‬ ‫جنتی‪ ،‬وزیر ارشاد قول داد که در طول سال حمایت های‬ ‫ویژه ای از حوزه تئاتر انجام شود تا این هنر بتواند روی پای‬ ‫خودش بایســتد؛ قولی که با اغاز افتتاح سالن های متعدد‬ ‫بخش خصوصی در نیمه اول سال ثمربخش شد و بسیاری‬ ‫از ســالن های نوپای بخش خصوصی توانســتند با جذب‬ ‫گروه های تئاتری و اســتقبال مردمی‪ ،‬روزهــای خوبی را‬ ‫پشت سر بگذارند‪.‬‬ ‫این اتفــاق در جشــنواره ســی و یکــم تئاتــر فجر‬ ‫خود را نشــان داد و بخش جنبــی این جشــنواره در یکی‬ ‫از تماشــاخانه های بخش خصوصی با اســتقبال بســیار‬ ‫قابل توجهی برگزار شــد‪ .‬اگرچه اختتامیه این جشنواره از‬ ‫چند نظر به ویژه از نظر کم ارزش بــودن جوایز اهدایی به‬ ‫لحاظ ریالی مورد انتقاد گسترده تئاتری ها قرار گرفت‪ ،‬اما‬ ‫به صورت کلی‪ ،‬بیشتر قریب به اتفاق فعاالن بخش تئاتر از‬ ‫تغییرهای ایجاد شــده به ویژه در بخش فعال شدن بخش‬ ‫خصوصی در تئاتر اعالم رضایت کردند‪.‬‬ ‫به هر حال اگرچه حضور بخش خصوصی را در اجرای‬ ‫تئاتر می توان به ســال های دور مســبوق کرد و اجراهای‬ ‫خصوصی و نیمه خصوصی در برخی سالن های شخصی را‬ ‫به عنوان نشانه به یاد اورد؛ اما واقعیت این است که فعالیت‬ ‫رســمی ســالن های خصوصی تئاتر‪ ،‬دور و دراز نیســت و‬ ‫عمرش به زحمت به پنج سال می رسد و نتیجه فعالیت های‬ ‫کژدارو مریز بخش خصوصی در تئاتر ایران‪ ،‬در یک سال‬ ‫گذشــته به ثمر نشسته و نتیجه بخش شــده است‪ .‬اوایل‬ ‫ســال ‪ 89‬بود که بحث ها دربــاره اغاز فعالیت یک ســالن‬ ‫غیردولتی تئاتر باال گرفت و در همان ســال تماشــاخانه‬ ‫«پارین» در «تماشاگه زمان»‪ ،‬ســنگ بنای ورود بخش‬ ‫خصوصی به ســاخت و مدیریت ســالن های تئاتر را روی‬ ‫زمین گذاشت‪.‬‬ ‫پارین مدت زیادی تنها نمانــد و تنها مدت کوتاهی‬ ‫بعد‪ ،‬چند ســالن خصوصی دیگــر نیز میزبــان گروه های‬ ‫تئاتری شدند‪ .‬در واقع از سال ‪ 89‬به بعد‪ ،‬مرکزیت چهارراه‬ ‫ولیعصر برای تئاتری ها دســتخوش تغییر شد و مجموعه‬ ‫«تئاتر » خوشحال شده است؟‬ ‫‪83‬‬ ‫اقتصاد‬ ‫رویدادها‬ ‫‪84‬‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫‪1‬‬ ‫مسکن مهر جزو پروژه های بسیار پر س رو صدای دولت‬ ‫نهم و دهم بود‪ .‬کار ان از این ایده ســاده اغاز شد که چون‬ ‫بخش عمده ای از قیمت مســکن را قیمت زمین تشــکیل‬ ‫می دهد‪ ،‬اگر دولت قیمت زمیــن را حذف کند‪ ،‬خرید خانه‬ ‫در دســترس همه مردم و به خصوص اقشار کم در امد قرار‬ ‫خواهد گرفت و مشکل مســکن برای همیشه حل خواهد‬ ‫شد‪.‬‬ ‫طرح مســکن مهر‪ ،‬با همین ایده اغاز شــد که دولت‬ ‫می تواند با حذف قیمت زمین و طرح اجاره های ‪ 99‬ساله‪،‬‬ ‫که مردم را بدهکار دولت می کند‪ ،‬مالکیت قطعی را مشروط ‬ ‫ و به خانه دار شدن مردم کمک کند‪ .‬در برنامه ها دیده شده‬ ‫بود که تا دو میلیون و ‪ 300‬هزار واحد مســکن در سر تا سر‬ ‫کشور در حاشیه شهر های مختلف ساخته و به متقاضی ها‬ ‫واگذار شود‪.‬‬ ‫دولت احمدی نژاد در اغاز وقتی سر مست درامد های‬ ‫افســانه ای نفتی بود ‪ ،‬با خوش بینی برای برخی پروژه های‬ ‫مسکن مهر دست به دامن پیمانکار های خارجی می شود‬ ‫و بــرای انهایــی کــه از شــهر های بــزرگ دور تــر بودند‪ ،‬‬ ‫پیمانکار هــای ایرانی پیدا کرد و با ســر و صدای بســیار از‬ ‫مردمی که شــرایط خاص برای‬ ‫دریافــت واحد هــای مســکونی ‬ ‫داشتند دعوت به ثبت نام کرد‪.‬‬ ‫احمدی نژاد هــم برای هر‬ ‫سفر اســتانی یک پروژه خوب و‬ ‫وسیع برای افتتاح داشت و مردم‬ ‫هم از اینکه تنها بــه رقمی کم تر‬ ‫از ‪ 15‬میلیــون تومــان به عنوان‬ ‫قسط او ل می توانند صاحب خانه‬ ‫شوند‪ ،‬راضی بودند‪.‬‬ ‫امــا خیلــی زود کمبــود و‬ ‫نقاط ضعــف ایــده مســکن مهر‬ ‫روشــن شــد‪ .‬دولت که در ابتدا‬ ‫تصور می کرد می تواند با اجرای‬ ‫طرح مســکن مهر در هر ســال‬ ‫یک ونیم میلیون واحد مســکن‬ ‫تولید کند‪ ،‬بعد از گذشت دو سال‬ ‫از اغاز پروژه و ثبت نام بیش از سه‬ ‫میلیون نفر در طرح مسکن مهر‬ ‫متوجه شد دستش ان قدر ها هم‬ ‫باز نیست‪.‬‬ ‫وزیر مســکن دولت نهم از روشــن نبودن ابعاد پروژه‬ ‫برای خود مســئوالن وزارت راه و شهر سازی صحبت کرد و‬ ‫روشن شد که پروژه در همان ســال های ابتدایی با مشکل‬ ‫فراهم کردن زمین و تســهیالت بانکی وعده داده شده به‬ ‫متقاضی ها‪ ،‬رو به رو بوده اســت‪ .‬مکان یابی مجتمع های‬ ‫مســکونی که در قالب مســکن مهر قرار بود احداث شود‬ ‫نگرانی در مورد بروز یک نوع حاشیه نشینی جدید را افزایش‬ ‫داد و حتی نگرانی در مورد درخواست مردم برای پس گرفتن‬ ‫پول های سرمایه گذاری شده در این پروژه هم باال گرفت‪.‬‬ ‫همزمان با کاهش توان اقتصــادی دولت و کاهش‬ ‫نقدینگی در دســت دولت‪ ،‬روند افتتاح پروژه های مسکن‬ ‫ی که رقم ناچیز‬ ‫مهر هم کند تر شــد ‪ .‬از طرفی فشــار مردم ‬ ‫پس اندازشــان را به امید خانه دار شــدن به حســاب پروژه‬ ‫مســکن مهر واریز کرده بودند روی دوش دولت سنگینی‬ ‫می کرد و فشار افتتاح سریع تر پروژه هایی را ایجاد می کرد‬ ‫کــه پیمانکار ها هم می دانســتند هنوز امــاده بهره برداری‬ ‫خانه ای روی اب‬ ‫مسکن مهر همچنان بالتکلیف است‬ ‫نیست‪ .‬با این حال‪ ،‬افتتاح پروژه هایی که گاهی اب و برق‬ ‫و فاضالب نداشــتند و گاهی زیر ســاخت های دیگر مانند‬ ‫مدرسه‪ ،‬کالنتری‪ ،‬فضای سبز‪ ،‬بیمارســتان و مرکز خرید‬ ‫و حتی راه های دسترسی به شــهر هایی که در حاشیه انها‬ ‫قرار داشتند‪ ،‬پیش بینی نشده بود‪ ،‬در دستورکار قرار گرفت‬ ‫و بعد ها به یکــی از مهم ترین نقاط حســاس و مورد انتقاد‬ ‫دولت تبدیل شد‪.‬‬ ‫با این حال ‪ ،‬شعار های مردم پسند در مورد پروژه مسکن‬ ‫مهر به قدری قوی بود که در تمام طول تبلیغات انتخاباتی‬ ‫کاندیدا های ریاست جمهوری یازدهم حتی در صورتی که به‬ ‫این پروژه اعتقاد نداشتند هم سعی کردند از ان دفاع کنند و‬ ‫کل موضوع را زیر سوال نبرند ‪ ،‬قول ادامه پروژه مسکن مهر‬ ‫و تکمیل ان ‪ ،‬در کنار پرداخت یارانه ها‪ ،‬پروژه های نیمه تمام‬ ‫عمرانی‪ ،‬حل منازعات بین المللی و ســر و سامان دادن به‬ ‫شرایط اقتصادی کشور‪ ،‬یکی دیگر از میراث هایی بود که‬ ‫برای هر کسی که بعد از دولت دهم به کاخ ریاست جمهوری‬ ‫می رفت باقی مانده بود‪.‬‬ ‫در چنین شرایطی بود که دولت یازدهم روی کار امد که‬ ‫برای مدیریت شرایط اقتصادی کشور ناچار بود تا حد امکان‬ ‫ی مالی را در دســتورکار خودش قرار‬ ‫سیاســت های انقباض ‬ ‫بدهد‪ ،‬ضمن اینکه دولت متعهد شده بو د به قول های دولت‬ ‫قبلی در مورد مسکن مهر هم عمل کند و پروژه را نیمه تمام‬ ‫نگذارد؛ هر چند همزمان حسن روحانی وعده داد که دولت‬ ‫برنامه هایی برای حل مشکل مسکن در نظر دارد که در زمان‬ ‫مناسب انها را اعالم خواهد کرد‪.‬‬ ‫دولت اظهار نظر در مورد مســکن مهر را بــه وزیر راه‬ ‫و شهر ســازی واگذار کرد ؛ وزیری که به سختی از مجلس‬ ‫رای اعتماد گرفته بود حــاال باید چالــش توقع ها در مورد‬ ‫ادامه پــروژه ای را مدیریــت می کرد که وزیــر به صراحت‬ ‫در جلســه تودیع و معارفه اش گفته بــود ان را قبول ندارد‪.‬‬ ‫اما عباس اخوندی ‪ ،‬کســی نبود که خودش را پشــت پرده‬ ‫اظهارنظر های دو پهلو پنهان کند ‪ .‬او که در جریان تالش‬ ‫برای به دســت اوردن رای اعتماد مجلس از طرحی به نام‬ ‫«مســکن اجتماعی» برای کمک به حل مشــکل اقشار‬ ‫کم در امد در مورد تامین سر پناه حرف زده بو د چند ماه بعد از‬ ‫ن پشت میز وزارت را هو شهر سازی صراحتا گفت که به‬ ‫نشست ‬ ‫نظر او مسکن مهر طرح مزخرفی است‪ .‬این اظهارنظر موج‬ ‫انتقاد ها به خصوص از طرف نمایندگان مجلس و حامیان‬ ‫سیاست های دولت قبلی را برای وزیر فعلی به دنبال داشت‪.‬‬ ‫وزیر پیش از این هم بار ها گفته بود که به پروژه مسکن‬ ‫مهر انتقاد هایی دارد‪ ،‬با این حال این مخالفت ان طور که‬ ‫برخی مطبوعات و جریان های سیاســی جلــوه می دادند‪،‬‬ ‫نبود ‪ .‬اخونــدی بارها اعالم کــرده بود که انتقــاد به پروژه‬ ‫مســکن مهر به معنی رد تعهد کلی دولت بــه اتمام پروژه و‬ ‫پرداخت حقوق افــرادی که در این پروژه ســرمایه گذاری‬ ‫کرده اند نخواهد بود‪.‬‬ ‫اخوندی اولین بار در جلســه معارفه اش در این مورد‬ ‫ بی پــرده صحبت کــرد‪« :‬انتقاداتی به پروژه مســکن مهر‬ ‫دارم اما ایــن انتقادات هیچ وقت به معنای توقف مســکن‬ ‫مهر نیســت ‪ ۱۲۰ .‬هزار میلیارد تومان اعتبــار برای اتمام‬ ‫پروژه های را هو شهرسازی نیاز است که تامین ان از راه های‬ ‫گذشته امکان پذیر نیســت‪ ،‬به طور قطع اعتقاد به توسعه‬ ‫پایــدار در بخش مســکن داریم کــه این موضــوع بدون‬ ‫پس انداز و تجهیز منابع توسط ســپرده گذاران غیرممکن‬ ‫است‪ .‬خانه دار شدن افراد بدون‬ ‫پس انداز یک تصور ذهنی است‬ ‫و افراد و مدیران ایــن موضوع را‬ ‫به طور شفاف برای مردم توضیح‬ ‫ندادند‪ ،‬در صورتی که برای خرید‬ ‫خانه نیاز به پس انــداز در خانوار‬ ‫است‪».‬‬ ‫وزیــر راه و شهرســازی بــا‬ ‫اظهارات ناامید کننده مسکن مهر‬ ‫را طرحی مزخرف یا حاشیه نشینی‬ ‫مدرن نامیده است و سهم بسزایی‬ ‫در ایجاد یاس و ناامیدی مردم و‬ ‫مسئوالن و مدیران استانی نسبت‬ ‫به مسکن مهر داشته است‪ .‬اتمام‬ ‫مســکن مهر به پایان ســال ‪۹۵‬‬ ‫موکول شد که روند فعلی مسکن‬ ‫مهر نشان دهنده عدم تحقق این‬ ‫وعده است‪ .‬وزیر راه و شهرسازی‬ ‫تنها ســه دیدار از پروژه مســکن‬ ‫مهر داشته و در مجموع از ابتدای‬ ‫دولت یازدهم‪ ،‬کمتــر از ‪ ۱۰‬بار از‬ ‫مسکن مهر بازدید به عمل اورده اند‪».‬‬ ‫انتقاد هــای مجلــس بــه وزیر چنــدان مــورد قبول‬ ‫نیفتاد ‪ ،‬تنهــا چند روز بعد از قرائت ایــن گزارش در مجلس‬ ‫شورای اســامی‪ ،‬در پایــان هفتــه اول اردیبهشــت ماه‪ ،‬‬ ‫قائم مقام وزیــر راه در یک کنفرانــس مطبوعاتی خبر داد‬ ‫که تا پایان سال ‪ ،94‬دو میلیون و ‪ 100‬هزار واحد به اتمام‬ ‫می رســد‪ .‬اگر اماری کــه قائم مقام وزیر راه و شهر ســازی‬ ‫داده واقعا محقق شــود ‪ ،‬چیز زیادی از عمر مساله تحویل‬ ‫واحد های مسکن مهر به مردم باقی نمانده است‪ .‬باتوجه‬ ‫به اینکه چیز زیادی هم از عمر مجلس فعلی باقی نمانده‪،‬‬ ‫بعید است که شانس دیگری برا ی دعوت دوباره از وزیر راه‬ ‫و شهر ســازی در این مورد وجود داشته باشــد‪ .‬تبعات کل‬ ‫ماجرای ســاخت و ساز شــهرک های اپارتمانی در حاشــیه‬ ‫شهر ها و اسکان گروه های بزرگی از مردم کم درامد در نقاط‬ ‫مشخصی از حومه ها‪ ،‬چیزی اســت که در اینده مشخص‬ ‫خواهد شد‪.‬‬ ‫فرش قرمز برای پژو‬ ‫‪2‬‬ ‫از مهمترین قرار دادهای حوزه اقتصادی که در دوران‬ ‫پسا برجام منعقد است‪ ،‬توافق ایران با شرکت پژوی فرانسه‬ ‫اســت‪ .‬ایران خودرو و پژو پس از ماه ها مذاکــره‪ ،‬باالخره‬ ‫قرارداد خود را با یکدیگر امضا کردند تا پس از سه سال قطع‬ ‫رابطه‪ ،‬شراکتی جدید را از سر بگیرند ؛ شراکتی که باتوجه‬ ‫به جزئیات قرارداد مربوطه‪ ،‬نشان از تفاوت رفتار دو طرف‬ ‫در قبال هم دارد‪.‬‬ ‫بدون شــک یکی از تفاوت های اصلی قرارداد جدید‬ ‫ایران خــودرو و پــژو‪« ،‬جوینــت ونچر» بودن ان اســت؛‬ ‫به نحوی کــه دو طــرف قصد دارند شــرکتی مشــترک را با‬ ‫سهام برابر تاسیس و اجرای مفاد قرارداد را از انجا مدیریت‬ ‫کنند‪ .‬به عبارت بهتر‪ ،‬در این شرکت قرار است امور مربوط‬ ‫به پیگیــری و اجرای مفــاد قــرارداد منعقد شــده‪ ،‬انجام‬ ‫شود؛ تقریبا چیزی شــبیه رنوپارس (شرکت مشترک میان‬ ‫خودروســازان ایرانی و رنوی فرانســه) ؛ منتها متفاوت تر‪.‬‬ ‫یکی از نکات قابل توجه تشکیل این شرکت‪ ،‬چرخشی بودن‬ ‫مدیرعامل و هیات مدیره ان اســت‪ ،‬چه انکه هر دو ســال‬ ‫یک بار‪ ،‬مدیرعامل و اعضای هیات مدیــره تغییر خواهند‬ ‫کرد‪ .‬بر این اساس‪ ،‬برای دو ســال‪ ،‬هیات مدیره در دست‬ ‫فرانســوی ها خواهد بود‪ ،‬اما مدیرعامــل از ایران انتخاب‬ ‫می شود و در دوره دو ساله بعدی‪ ،‬ایرانی ها وارد هیات مدیره‬ ‫می شــوند و مدیرعامل‪ ،‬فرانسوی اســت‪ .‬این روند (تغییر‬ ‫چرخشی اعضای هیات مدیره و مدیرعامل) در طول اجرای‬ ‫قرارداد ایران خودرو و پژو‪ ،‬دنبال خواهد شد‪ .‬با تشکیل این‬ ‫شرکت و باتوجه به اینکه قرارداد از نوع جوینت ونچر است‪،‬‬ ‫امکان انتقال فناوری و تکنولوژی پژو به ایران خودرو فراهم‬ ‫خواهد امد‪.‬‬ ‫پژو اما در حالی از عرضه ســه محصــول به نام های‬ ‫‪ ۲۰۸ ،۳۰۱‬و ‪ ۲۰۰۸‬در ایران خبــر داده که برخی معتقدند‬ ‫این خودروها قدیمی بوده و باید مدل هــای جدیدتری در‬ ‫نظر گرفته می شــد‪ .‬با این حال‪ ،‬منابع اگاه تاکید می کنند‬ ‫که اگرچه این سه خودرو‪ ،‬به لحاظ سال طراحی و ساخت‪،‬‬ ‫محصوالت جدیدی در سبد تولیدی پژو به شمار نمی روند‪،‬‬ ‫اما قرار نیســت مدل های قدیمــی و چند ســال پیش انها‬ ‫میهمان بازار کشــور شــوند‪ .‬به عبارت بهتر‪ ،‬طبق توافق‬ ‫ایران خودرو و پژو‪ ،‬مدل های به روز و ارتقا یافته ‪ ۳۰۱‬و ‪۲۰۸‬‬ ‫و ‪ ۲۰۰۸‬روانه بازار خودرو ایران می شوند نه انها که سال ها‬ ‫اقتصاد‬ ‫فرانسوی ها به صنعت خودرو ایران بازگشتند‬ ‫پیش توسط پژو به تولید رســیده اند‪.‬اما در حالی که گمان‬ ‫می رفت پژویی ها با حضور دوباره در ایران‪ ،‬به بهبود کیفی‬ ‫مدل های ‪ ۴۰۵‬و ‪ ۲۰۶‬بپردازند‪ ،‬جزئیــات جدید از قرارداد‬ ‫ایران خودرو و پژو نشــان می دهد این شرکت برنامه ای در‬ ‫مورد خودروهــای مذکور ندارد‪ .‬بر این اســاس‪ ،‬پژو تمرکز‬ ‫خــود را روی تولید محصــوالت جدیــد در ایــران خواهد‬ ‫گذاشت و اینکه ‪ ۲۰۶‬و ‪ ۴۰۵‬بمانند یا بروند‪ ،‬بستگی به میل‬ ‫ایران خودرو داشته و این ابی های جاده مخصوص هستند‬ ‫که در مورد سرنوشــت انها (‪ ۴۰۵‬و ‪ )۲۰۶‬تصمیم خواهند‬ ‫گرفت‪ ۴۰۵ .‬نزدیک به سه دهه اســت که در ایران خودرو‬ ‫به تولیــد می رســد و پیش تر گفته شــده تیراژ ان از ســال‬ ‫‪ ۹۶‬به تدریــج پایین امده و ایــن خودرو در نهایــت با جاده‬ ‫مخصوص وداع خواهد کرد‪.‬‬ ‫در مورد پــژو ‪ ۲۰۶‬اما اوضاع فــرق می کند‪ ،‬چه انکه‬ ‫این محصول در مقایسه با ‪ ۴۰۵‬دیرتر وارد بازار ایران شده‬ ‫و بعید به نظر می رســد ایران خودرو به این زودی ها قید ان‬ ‫را بزند‪ .‬هرچه هســت‪ ،‬ظاهرا پژو اختیــار ‪ ۲۰۶‬و ‪ ۴۰۵‬را به‬ ‫ایران خودرویی ها داده و با این حســاب نباید منتظر اتفاق‬ ‫جدیدی بود‪.‬این قرار داد البته با واکنش هایی هم در ایران‬ ‫مواجه بوده اســت‪.‬برای مثال امیررضا واعظی اشتیانی با‬ ‫تاکید بر اینکه قرارداد با پژو را باید ترکمانچای صنعت خودرو‬ ‫دانسته‪ ،‬از مجلس و سایر نهادهای نظارتی خواسته است‬ ‫مانع از بین رفتن حقوق مردم و اجرای قرارداد شوند‪.‬‬ ‫معاون اســبق وزیر صنعت گفته اســت‪« :‬قرارداد با‬ ‫پژو ‪ 400‬میلیون یورو ســرمایه گذاری اســت و بناست که‬ ‫شرکت پژو ساالنه ‪ 200‬هزار دستگاه خودرو در ایران تولید‬ ‫کند‪ .‬در سال ‪ 2020‬به استناد این افزایش تولیدی که پژو‬ ‫انجام می دهد؛ تولید ایران به یک میلیون و چهارصد هزار‬ ‫دســتگاه و بعد از مدتی به دو میلیون دســتگاه می رســد‪.‬‬ ‫این ماحصــل قرارداد اســت و ســه خــودرو ‪2008 ،208‬‬ ‫و ‪ 301‬که به طور متوســط شــش تا هشــت ســال از عمر‬ ‫تولید انها می گذرد ‪ ،‬قرار بر این اســت کــه ‪ 40‬درصد این‬ ‫محصوالت تولید داخلی باشــد‪ .‬منتها گفته نشده که این‬ ‫‪ 40‬درصد از کی و چه زمانی باید شــروع شود‪ .‬نکته مهمتر‬ ‫این است که وقتی قطعه سازان بین هفت تا ‪ 10‬هزار میلیارد‬ ‫تومان از خودرو ســازان طلب دارند و مقــدار قابل توجهی‬ ‫از نقدینگی شــان جز و دیون خودرو ســازان است ‪ ،‬چگونه‬ ‫قطعه ســازان می تواننــد ســرمایه گذاری در قطعات این‬ ‫خودرو ها را داشــته باشــند و بتوانند هزینه قالب سازی این‬ ‫خودرو ها را کــه پژو دارد بحثش را می کنــد انجام دهند‪ .‬از‬ ‫سوی دیگر قطعه سازان بدهی های کالن معوقه به بانک ها‬ ‫دارند‪ ،‬ایا تدابیری برای این قضیه اندیشیده شده است؟ »‬ ‫اما وزیر صنعت که در سفر روحانی به فرانسه حضور داشته‬ ‫است‪ ،‬دفاع سفت و سختی از قرار داد با پژو داشته است‪ .‬او‬ ‫گفته‪« :‬در قرار داد پژو مشــارکت‪ 50 -50‬خواهیم داشت‪.‬‬ ‫مدل های خودرو پژو که در ایران تولید خواهد شد‪ ،‬حداکثر‬ ‫باید سه سال از عرضه انها گذشته باشد و برخی از خودروها‬ ‫هم تازه می خواهند عرضه شــوند و جدید هســتند‪ .‬حدود‬ ‫‪15‬ماه برای تولید این خودرو ها زمان در نظر گرفته شد ه که‬ ‫تالش می کنیم ان را به ‪12‬ماه کاهش دهیم‪».‬‬ ‫‪3‬‬ ‫باز اســت‪».‬اما زمان زیادی از برگزاری کنفرانس تهران و‬ ‫رونمایی از مدل قراردادهای جدید نفتی ایران موســوم به‬ ‫‪ IPC‬نگذشته بود که واکنش های داخلی اغاز شد‪ .‬بعضی‬ ‫از مسئوالن و کارشناسان نفتی‪ ،‬مدل قراردادهای خدماتی‬ ‫را با وجود ابهاماتی که دارد یک فرصت ایده ال برای جذب‬ ‫سرمایه گذاری شرکت های بین المللی و تامین کننده منافع‬ ‫ملی ارزیابی می کنند و برخــی هم ان را ترکمنچای دیگری‬ ‫می خوانند که نــه تنها هیچ نفعی برای کشــور ندارد‪ ،‬بلکه‬ ‫طولی نمی کشد که به وابستگی شــدید صنعت نفت و گاز‬ ‫کشور منجر شــود‪ .‬به نظر می رسد در ســال ‪ 95‬با اجرایی‬ ‫شدن این توافق ها باید منتظر جدال بزرگ دولت و منتقدان‬ ‫اقتصادی اش باشیم‪.‬‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫یکی از مهمتریــن جدال های روحانــی و منتقدان‬ ‫اقتصادی اش بحث بر ســر قراردادهای نفتی بوده است‪.‬‬ ‫ماجرا از این قرار اســت که پس از مدت ها بحث ها و حرف‬ ‫و حدیث هــای طوالنی‪ ،‬صبــح روز هفتم اذرماه در ســالن‬ ‫اجالس ســران از مدل جدیــد قراردادهــای صنعت نفت‬ ‫موســوم به ‪ IPC‬رونمایی شــد‪ .‬زنگنه در این مراسم گفت‪:‬‬ ‫«انتظار می رود قراردادهای جدیــد نفتی ایران ‪ IPC‬حدود‬ ‫‪ 25‬میلیارد دالر سرمایه جدید برای صنعت نفت جذب کند‪».‬‬ ‫بیژن زنگنــه در ایــن کنفرانــس از ســرمایه گذاری‬ ‫امریکایی در بخش انرژی ایران استقبال کرد و گفت‪« :‬ما‬ ‫هیچ مخالفت و مشکلی با مشارکت شرکت های امریکایی‬ ‫نداریــم‪ .‬راه حضور این شــرکت ها در صنعــت نفت ایران‬ ‫اتش زیر خاکستر‬ ‫رویدادها‬ ‫موج واکنش ها به قراردادهای جدید نفتی‬ ‫‪85‬‬ ‫اقتصاد‬ ‫معلق در میانه زمین و هوا‬ ‫روحانی از بازار ارز چه می خواهد؟‬ ‫‪4‬‬ ‫در جریــان تبلیغــات نامزدهــای انتخابــات‬ ‫ریاست جمهوری یازدهم‪ ،‬تمام نامزدها از برقراری ثبات در‬ ‫بازار ارز به عنوان یکی از برنامه های خود یاد کرده و در این‬ ‫میان حسن روحانی نیز اعالم کرد که باید بازار ارز به ثبات‬ ‫برسد‪ .‬او البته می گفت مهمترین برنامه اش این است که با‬ ‫کنترل نرخ ارز و نوسانات ان ارامش به بازار بازگشته و در کنار‬ ‫ان تورم کنترل شود‪ .‬با پیروزی حسن روحانی در انتخابات‬ ‫ریاست جمهوری فضای روانی حاکم در بازار موجب شد تا‬ ‫ت ارز تا‬ ‫نوسان قیمت ها در بازار ارز نزولی شده و کاهش قیم ‬ ‫مرز سه هزار تومان هم تجربه شد که بسیاری از کارشناسان‬ ‫نیز این نوسان را اسیب دیگری برای اقتصاد عنوان کردند‬ ‫و اعالم کردند که افت قیمت ها منطقی نیست‪.‬‬ ‫روند افت قیمت ها در بــازار ارز پــس از اغاز فعالیت‬ ‫دولت یازدهم نیــز ادامه داشــت و در زمان ســفر روحانی‬ ‫به نیویورک و به واســطه افزایش احتمال برقــراری رابطه‬ ‫دیپلماتیک با کشــورهای دیگر‪ ،‬قیمت ارز به کمتر از سه‬ ‫هزار تومان رسید‪.‬‬ ‫در ان زمان رئیس کل بانــک مرکزی در اظهارنظری‬ ‫اعالم کرد که افت قیمت ارز در شرایط فعلی منطقی نیست‬ ‫و قیمت ارز باید بر اســاس فعالیت های اقتصادی کاهش‬ ‫یابد‪ .‬این اظهارنظر باعث شــد تا بار دیگر قیمت دالر وارد‬ ‫کانال سه هزار تومان شود و البته انتقادهای فراوانی نیز در‬ ‫این زمینه مطرح شد‪ .‬اما پس از گذشت کمتر از یک ماه از‬ ‫این اظهارنظر و به واسطه اغاز مذاکرات ایران و گروه ‪،5+1‬‬ ‫بازار ارز بار دیگر به این اتفاق سیاســی واکنش نشان داد و‬ ‫قیمت ارز وارد محدوده ‪ 2900‬تومان شــد و پس از این نیز‬ ‫برخی اظهارنظرها نتوانست قیمت دالر را افزایش دهد‪ .‬در‬ ‫شرایطی که بسیاری انتظار داشتند توافق هسته ای ایران‬ ‫و گروه ‪ 5+1‬موجب کاهش قیمت ارز در بازار خواهد شــد‬ ‫این اتفاق رخ نداد و خبری از نوسان قیمت ارز نبود و دالر در‬ ‫محدوده ‪ 2940‬تومان باقی ماند‪ .‬به نظر می رسد برنامه ویژه‬ ‫دولت در بازار ارز نگه داشتن قیمت ارز در محدوده قیمت‬ ‫فعلی تا پایان سال بود که البته این موضوع نیز انتقادهایی‬ ‫را به همراه داشته است‪.‬‬ ‫دلیل اصلی منتقدان ثابت نگه داشتن دستوری قیمت‬ ‫ارز نیز این است که در ســال های اخیر قیمت ارز در ایران‬ ‫ثابت نگه داشته شد و زمانی دیگر توانایی ثابت نگه داشتن‬ ‫قیمت ارز وجود نداشت‪ .‬همین موضوع باعث افت شدید‬ ‫ارزش پول ملی و نوسان فراوان قیمت ارز شد ه و باتوجه به‬ ‫این تجربه نباید دیگر نرخ ارز را با دستور ثابت نگه داشت‪.‬‬ ‫هر چه بود دالر چند روز بعد از مذاکرات هسته ای وین نرخ‬ ‫‪ 3600‬تومان را بــرای یک روز تجربه کــرد و پس از ان بار‬ ‫دیگر به ســطح ‪ 3400‬تومان بازگشــت‪ .‬برخــی منتقدان‬ ‫مدعی هستند که می توان شواهدی از دخالت دولت در این‬ ‫افزایش قیمت را مشاهده کرد‪.‬‬ ‫اما انچه اکنون در دولت حسن روحانی دیده می شود‪،‬‬ ‫تمایل به افزایش نرخ ارز است‪ .‬مساله ای که با شعار دولت‬ ‫برای کاهش نرخ تورم در تناقض است‪ .‬چند ماهی است که‬ ‫دولت سیاست های ارزی متفاوتی را تجربه و اجرا می کند‪.‬‬ ‫انتظار برای افزایش نرخ دالر به باالی ‪ ۳۰۰۰‬تومان از مدتی‬ ‫پیش وجود داشــت و این اقدام بانک مرکزی در باال بردن‬ ‫قیمت رسمی نرخ ارز اصلی دور از انتظار نبود‪ .‬با این وجود‬ ‫برخی از تحلیلگران اقتصادی این اقدام بانک مرکزی را در‬ ‫راســتای تک نرخی کردن ارز می دانند و می گویند که این‬ ‫ک مقدمات ارز تک نرخی است‪ .‬از سوی‬ ‫بانک در حال تدار ‬ ‫دیگر فعاالن بازار ارز هم مطــرح می کنند که افزایش نرخ‬ ‫دولتی دالر از ســوی بانک مرکزی بــه افزایش نرخ دالر در‬ ‫بازار ازاد منجر خواهد شد‪ ،‬زیرا نرخ های بازار ازاد از نرخ های‬ ‫دولتی دالر تبعیت می کند بــه این نحو که همواره اختالف‬ ‫قیمتی بین نرخ دالر بانک مرکزی با نرخ دالر صرافی های‬ ‫بانکی وجــود دارد و صرافی های بانکــی‪ ،‬ارزهای خود را‬ ‫گران تر از ارزهای بانک مرکزی می فروشند‪ .‬در عین حال‪،‬‬ ‫نرخ ارزهای صرافی های ســطح بازار هم با نــرخ ارزهای‬ ‫صرافی های بانکی اختالف دارد و با افزایش نرخ ارز فروشی‬ ‫در صرافی بانک ها‪ ،‬نرخ ارز صرافی های سطح بازار هم از‬ ‫ان تبعیت کرده و باال می رود و همین امر به افزایش نرخ دالر‬ ‫در بازار ازاد منجر خواهد شد‪ ،‬مگر اینکه بانک مرکزی تدابیر‬ ‫و تصمیمات دیگری را برای جلوگیری از افزایش نرخ های‬ ‫ارز در بازار ازاد گرفته باشد‪.‬‬ ‫نامه نگاری از پاستور به پاستور‬ ‫رویدادها‬ ‫‪86‬‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫‪5‬‬ ‫اتفاقی در ســال ‪ ۱۳۹۴‬برای اقتصاد ایــران رخ داد‬ ‫کــه در تاریــخ دولت های جمهوری اســامی بی ســابقه‬ ‫بوده اســت؛ نوشــتن نامه چهار وزیر به رئیس جمهوری‪.‬‬ ‫جالب انکه ایــن وزرا برای بحــران رکود بــه روحانی نامه‬ ‫نوشــته بودند؛ در حالی کــه همین ها تا کنــون در دولت‪،‬‬ ‫سیاست های ضد تورمی را دنبال می کردند‪ .‬اقتصاد ایران‬ ‫رکود تورمــی را تجربه می کنــد و انتخاب یکــی به معنای‬ ‫قربانی کردن ان دیگری است‪ .‬دولت روحانی‪ ،‬هرچند در‬ ‫کنترل تورم موفق عمل کرده اما بحران نرخ رشد اقتصادی‬ ‫وضع را نگران کننده کرده است‪.‬‬ ‫دوازدهم مهر ماه بود که خبرگــزاری مهر خبری را بر‬ ‫خروجی خود گذاشــت که حکایت از «نامــه چهار وزیر به‬ ‫رئیس جمهوری» داشت‪ .‬این نامه در ظاهر نگرانی «علی‬ ‫طیب نیا‪ ،‬وزیر اقتصاد»‪« ،‬علی ربیعی‪ ،‬وزیر تعاون و کار»‪،‬‬ ‫«محمدرضا نعمت زاده‪ ،‬وزیر صنعت و معدن» و «حسین‬ ‫دهقان‪ ،‬وزیر دفــاع» را در مــورد رکود اقتصادی نشــان‬ ‫می داد‪ .‬در بخشــی از این نامه امده بود‪« :‬دستاوردهای‬ ‫بزرگ هسته‪‎‬ای اگرچه موقعیت بسیار ممتازی برای کشور‬ ‫ایجاد کرده است و پیامدهای اقتصادی مثبت فراوانی در‬ ‫اینده به همراه خواهد داشت لیکن کاهش تقاضا در بازار به‬ ‫چهار وزیر به روحانی نامه نوشتند‬ ‫دلیل انتظار در کاهش قیمت کاالها مشهود است‪ .‬ضمن‬ ‫اینکه توقع در بازار سرمایه ورود رقبای جدید خارجی برای‬ ‫شرکت‪‎‬های بورسی است و این نکته خود صنایع داخلی را با‬ ‫چالش مواجه کرده و می‪‎‬بایست برای ان سیاست شفافی‬ ‫اتخاذ و اعالم شــود‪ ».‬وزیر امور اقتصادی و دارایی چند‬ ‫ساعت پس از انتشار این نامه گفت‪« :‬این نامه در راستای‬ ‫تقویت بازار سرمایه و ارائه گزارشی از واقعیت‪‎‬های این بازار‬ ‫به رئیس جمهور محترم بوده و اتفاق جدید و ویژه ای نبوده و‬ ‫نیست‪».‬علی طیب‪‎‬نیا گفت‪« :‬رصد شاخص‪‎‬های اقتصاد‬ ‫کالن و ارائه پیشــنهادهای الزم پیرامــون ان از وظایف‬ ‫اصلی ماســت و این نامه هم در همین راســتا صادر شده‬ ‫است‪ .‬رئیس‪‎‬جمهور دستورهایی صادر کردند که نتیجه ان‬ ‫تدوین بسته‪‎‬ای ویژه از سوی تیم اقتصادی دولت براساس‬ ‫ساماندهی بازار سرمایه بود و بســته سیاستی جامع شامل‬ ‫سیاست های پولی‪ ،‬مالی و تجاری تنظیم شد که همه این‬ ‫سیاست ها متمرکز و معطوف به رشد اقتصادی است‪».‬‬ ‫هرچند این نامــه در بطن خود حمایــت از دو بخش‬ ‫خودرو و پتروشیمی را دنبال می کرد ‪ ،‬فضای متشنج پس از‬ ‫انتشار نامه سرانجام منتهی به یک تصمیم مهم در کابینه‬ ‫شد‪« :‬وقتی سیاســت های تنبیهی و وضع تعرفه ها نتیجه‬ ‫نمی دهد باید سیاســت های تشــویقی در پیش گرفت‪».‬‬ ‫دولت هم این موضوع را پس از شکســت سیاســت وضع‬ ‫تعرفه خودرو به خوبــی درک کرد و به همیــن دلیل اواخر‬ ‫ابان ماه از سیاستی رونمایی کرد که با نام «سیاست های‬ ‫تسریع رونق» شناخته شــد‪ .‬سیاست هایی که اگرچه قرار‬ ‫بود با تحریک تقاضا‪ ،‬تولید داخل را به حرکت وا دارد اما در‬ ‫عمل فقط تمهیدی برای ســرکوب کردن کمپین خودرو و‬ ‫به فروش رساندن خودروهای انباری بود‪.‬‬ ‫غول پیکرها روی باند‬ ‫‪6‬‬ ‫یکــی از مهمتریــن تحــوالت اقتصادی ســال ‪94‬‬ ‫قراردادهای دولت در مورد ورود هواپیما به کشــور و بهبود‬ ‫وضعیت ناوگان هوایی ایران است‪ .‬این قرار دادها با ایرباس‬ ‫در جریان سفر به فرانسه بسته شد‪.‬‬ ‫ماجرا از این قرار است که در بهمن ماه قرارداد خرید‬ ‫‪ 118‬فرونــد هواپیمای ایربــاس بین شــرکت هواپیمایی‬ ‫جمهوری اســامی ایران و ایرباس فرانســه امضا شــده‬ ‫است‪ .‬با توافق طرف فرانسوی قرار شد تا سال ‪ 2024‬یعنی‬ ‫هشت ســال اینده ‪ 110‬فروند انواع هواپیمای ایرباس به‬ ‫ناوگان هوایی هما افزوده شود‪ .‬با بررسی های کارشناسی‬ ‫صورت گرفته‪ ،‬چهار مدل از انــواع هواپیماهای ایرباس‬ ‫خریداری شده که باتوجه به جدول زمان بندی تعیین شده‬ ‫به مرور به نــاوگان ایران ایر اضافه می شــوند‪ .‬در مجموع‬ ‫‪ 118‬فروند هواپیما شامل ‪ 45‬فروند ایرباس ‪ 45 ،320‬فروند‬ ‫ایرباس از سری ‪ 330‬و ‪ 16‬فروند ایرباس ‪ 350‬و همچنین‬ ‫‪ 12‬فروند ایرباس ‪ 380‬خریداری شــد‪ .‬خریــد هواپیماها‬ ‫به صورت اجاره به شرط تملیک است که کشورمان متعهد‬ ‫ت ‪10‬سال پول هواپیماها را پرداخت کند‪.‬‬ ‫می شود در مد ‬ ‫مدیرعامل شــرکت هواپیمایی جمهوری اســامی‬ ‫درباره جزئیات قرارداد ‪10/5‬میلیارد دالری خرید ‪ 118‬فروند‬ ‫هواپیمای ایرباس گفته است‪« :‬این مبلغ در طول چند سال‬ ‫باید به نسبت پرداخت شــود که بخش اعظم ان از طریق‬ ‫فاینانس تامین می شود‪ ».‬فرهاد پرورش افزوده است ‪« :‬از‬ ‫گذشــته مذاکرات خود را با تعدادی از کارخانجات سازنده‬ ‫هواپیما از جمله ایرباس انجام داده بودیم تا بعد از اجرای‬ ‫برجام و لغو تحریم ها فرصت زیادی را بــرای مذاکرات از‬ ‫دســت ندهیم و وارد مذاکرات نهایی برای خرید شــویم‪.‬‬ ‫ ایرباس نیز برای فــروش هواپیما به ایــران اظهار تمایل‬ ‫کرده بود‪».‬مدیرعامل شرکت هواپیمایی جمهوری اسالمی‬ ‫(هما) گفــت‪« :‬هواپیماهایی که در قــرارداد اولیه منظور‬ ‫شــد در مجموع ‪118‬فروند هواپیما ایرباس اســت که ‪45‬‬ ‫فروند هواپیما از خانواده ایرباس ‪( 320‬اعم از ‪ 320‬و ‪)321‬‬ ‫هســتند که این حق انتخاب با ایران است که چه تعداد از‬ ‫این ‪ 45‬فروند ‪ 320‬و چه تعداد نیز ایرباس ‪ 321‬باشد و تعیین‬ ‫ان با نظر تخصصی کارشناسان شــرکت هواپیمایی هما و‬ ‫نیاز بازار مشخص خواهد شد‪ .‬هواپیماهای ایرباس ‪ 320‬و‬ ‫‪ 321‬بیشتر برای پروازهای داخلی و منطقه ای است؛ البته‬ ‫تعدادی از این تایپ هواپیماها در حــال حاضر در ناوگان‬ ‫شرکت هواپیمایی هما عملیاتی هستند‪ .‬همچنین‪ 45‬فروند‬ ‫اقتصاد‬ ‫ایران قرارداد سنگینی با ایرباس بسته است‬ ‫هواپیمای دیگر از نوع ایرباس ‪ 330‬برای پروازهای میانبرد‬ ‫و هواپیماهای میانبرد نزدیک به دور برد اســت‪ ».‬اما این‬ ‫قرار داد با واکنش های شدید در ایران توسط مخالفان دولت‬ ‫مواجه شد‪.‬شاید حسن روحانی وقتی خرسند از به سرانجام‬ ‫رسیدن توافق هسته ای راهی ایتالیا و فرانسه شد تا اولین‬ ‫سفر اروپایی اش را در مقام رئیس جمهور ایران داشته باشد‬ ‫هرگز فکر نمی کرد که بعد از ورودش به تهران با این موج از‬ ‫انتقادها مواجه شود‪ .‬منتقدان حسن روحانی اکنون در دو‬ ‫سطح با او مواجه شده اند ؛ در سطح اول یک طیف با کلیات‬ ‫قراردادهای او مخالفند‪ .‬انهــا می گویند نباید بعد از دوران‬ ‫تحریم به ســمت اروپا می رفتیم و موجــب رونق بازارهای‬ ‫انها و کسادی صنعت خودمان می شدیم‪ .‬طیف دیگر اما‬ ‫در مورد جز ئیات نقد دارند‪ .‬انها با اشــاره به بخش هایی از‬ ‫قراردادها معتقدند که دولت در این مورد اشتباه کرده است‪.‬‬ ‫حسن روحانی اکنون مواجه اســت با برخی افراد که‬ ‫به باورشــان دولت یازدهم بعد از برجــام در جهت اقتصاد‬ ‫مقاومتــی حرکت نمی کنــد و مصــداق ان را هــم همین‬ ‫قراردادهای اخیــر می دانند‪ .‬بدون شــک تندترین انتقاد‬ ‫را در این مورد سردار نقدی داشــته است‪ .‬او گفته‪« :‬سفر‬ ‫رئیس جمهور بــه رم و فرانســه خنجری به پیکــر اقتصاد‬ ‫مقاومتی بود و ضربه ســنگینی به این اقتصاد وارد ساخت‬ ‫که اگر بر این اســاس جلو برویم باید دانشگاه های فنی در‬ ‫کشــور تعطیل و به جای ایجاد مراکز علمی و پژوهشی در‬ ‫کشور کارگرانی را تربیت کرده و برای کار به خارج از ایران‬ ‫بفرستیم‪ ».‬وی گفته است ‪« :‬فرانســه از اول انقالب با ما‬ ‫دشمنی کرده‪ ،‬پناهگاه اصلی منافقین بوده است‪ ،‬در جریان‬ ‫فتنه حامی اصلی فتنه گــران و در تحریم ها نیز بی تقصیر‬ ‫نبوده و در مذاکــرات ‪ 5+1‬گاهــی تندتــر از امریکایی ها‬ ‫برخورد می کــرده؛ چــرا باید پول نفــت را در اختیارشــان‬ ‫بگذاریم و چرا برای فرانســه ای که در حال ورشکســتگی‬ ‫قرار دارد ایران را بازاری برای ان‬ ‫کنیم‪ .‬این کشورها خدمت های‬ ‫ما را این گونه جــواب می دهند‬ ‫که در همان هفته ای که‬ ‫رئیس جمهور کشــورمان در فرانسه اســت به ضد انقالب‬ ‫ایرانی جایزه شــوالیه می دهند و در استقبال رئیس جمهور‬ ‫کشورمان وزیر خارجه شان را می فرستند‪ .‬با رئیس جمهور‬ ‫در ایتالیا زیر چکمه مجسمه فردی که متجاوز به ایران بود‬ ‫مصاحبه می کننــد؛ اینها ثمره کار همین نفوذی ها ســت‪.‬‬ ‫ایا این اقتصاد مقاومتی اســت که ‪ ۱۲۸‬میلیــارد دالر پول‬ ‫برای خرید ایرباس بدهیم ؟ خرید ایربــاس چه تحولی در‬ ‫اقتصاد داشته که تیتر این روزهای اخبار ما می شود؟ مگر‬ ‫نباید دانشــگاه ها و مراکز پژوهشــی مــا راه بیفتند؟ » این‬ ‫انتقاد البته با واکنش دولت مواجه شــده اســت‪ .‬اسحاق‬ ‫جهانگیری‪ ،‬معاون اول روحانی در این مورد گفته اســت‪:‬‬ ‫«اینکه بگویند ســفر به فرانســه و ایتالیا خنجر از پشت به‬ ‫اقتصاد مقاومتی بود‪ ،‬ظلم به اقتصــاد مقاومتی و رهبری‬ ‫اســت‪ ».‬معاون اول رئیس جمهور همچنین با بیان اینکه‬ ‫عده ای در کشور مشغول چوب الی چرخ گذاشتن هستند‪،‬‬ ‫اظهار کرد‪« :‬در کشور دو دسته از مسئوالن حضور دارند‪.‬‬ ‫عده ای مسئولیت شــان حل و فصــل امور مردم اســت و‬ ‫عده ای دیگر مسئولیت شــان نق زدن و چــوب الی چرخ‬ ‫گذاشتن امور است‪ .‬دسته دوم همواره از خوشحالی مردم‬ ‫ناراحت می شوند‪ ».‬وی ادامه داده است‪« :‬این افراد زمان‬ ‫مذاکرات می گفتند مگر می شود که مذاکرات را به نتیجه‬ ‫رساند و امریکا تحریم ها را بردارد؟ پس از به نتیجه رسیدن‬ ‫مذاکرات و هنگامی که تحریم ها در روز اجرای برجام لغو‬ ‫شد این افراد بار دیگر مدعی شدند که طرف مقابل هیچ گاه‬ ‫حاضر نمی شود امتیازاتی به ایران بدهد‪».‬‬ ‫جهانگیری با اشــاره به انعقاد قرارداد خرید هواپیما‬ ‫با فرانسه‪ ،‬خاطرنشــان کرد‪« :‬طی ‪ 37‬ســال اخیر زمانی‬ ‫که مــا هواپیماهای دســت دوم را از یک کشــور دســت‬ ‫چندم می گرفتیم و از ان در ناوگان هوایی کشــور استفاده‬ ‫می کردیم بسیاری خوشحال می شــدند که باال خره کشور‬ ‫مالک تعدادی هواپیمای دست دوم است اما در سفر اخیر‬ ‫رئیس جمهور دیدیم که مهمترین شرکت خارجی که حتی‬ ‫پیش از اعمال تحریم های هســته ای نیز فروش هواپیما‬ ‫به کشــورمان را تحریم کرده بود ‪ 118‬هواپیمــا ان هم با‬ ‫تســهیالتی ویژه به ما داده‪ ».‬معــاون اول رئیس جمهور‬ ‫اظهار کــرد‪« :‬حاال که ایــن توافقات انجام شــده در این‬ ‫شرایط ان برخی می گویند که ایا اولویت اول کشور هواپیما‬ ‫بوده است؟»‬ ‫ورزش‬ ‫‪1‬‬ ‫ماجراهای اقای کارلوس‬ ‫یکی از رویدادهای مهم سال ‪ 94‬به مشاجره رسانه ای‬ ‫کــی روش و علیرضا اســدی برمی گردد‪ .‬یکی ســرمربی‬ ‫تیم ملی و دیگری دبیر فدراسیون فوتبال که اتفاقا همسو‬ ‫با سیاســت های وزارت ورزش حرکت می کنــد‪ .‬در طول‬ ‫چند هفته کی روش و اســدی انواع و اقسام مصاحبه های‬ ‫تند علیه یکدیگر را رســانه ای کردند‪ .‬تا جایی که باالخره‬ ‫علی کفاشــیان با ورود به این نزاع از دو طرف خواست که‬ ‫به جنجال رسانه ای علیه یکدیگر پایان بدهند‪ .‬در نهایت‬ ‫این دعوا بــرای مقطعی کوتاه پایان یافت امــا این دو نفر‬ ‫در ســال ‪ 94‬بارها و بارها در مقاطع مختلف علیه یکدیگر‬ ‫به طور اشــکار موضع گیری کرده اند و در حال حاضر نیز با‬ ‫زبان طعنه از خجالت یکدیگر درمی ایند‪ ،‬اما اتفاق دیگری‬ ‫که کی روش باز هم نقش اول ان را بر عهده داشت ماجرای‬ ‫اســتعفای این مربی پرتغالی بود‪ .‬کی روش پس از حذف‬ ‫تیم ملی امید در حالی به ایران بازگشت که خیلی ها تصور‬ ‫می کردند او می خواهد پاســخ های سختی به مایلی کهن‬ ‫بدهد امــا او در جمع خبرنــگاران حاضر شــد و قاطعانه از‬ ‫استعفا سخن گفت‪ .‬البته او هرگز اســتعفایش را مکتوب‬ ‫نکرد‪ .‬اعضای هیات رئیســه فدراســیون فوتبــال اوایل‬ ‫اسفندماه تاکید کردند که استعفای کارلوس کی روش تنها‬ ‫به صورت شفاهی جاری شده است که ارزش قانونی ندارد‪.‬‬ ‫کی روش بعد از بازی پرســپولیس برابر فوالد در استادیوم‬ ‫حاضر شد و در جمع خبرنگاران خبر از استعفایش به خاطر‬ ‫مصلحت فوتبال ایــران داد‪ .‬او در ان زمان اعالم کرد که‬ ‫برای اینکه دست علی کفاشــیان را باز بگذارد‪ ،‬استعفای‬ ‫خود را به فدراســیون فوتبال می دهد‪ .‬او در روز مقرر طبق‬ ‫قرار قبلی به فدراســیون رفت و مدعی شد که استعفا داده‬ ‫اســت اما نکته جالب اینکه او هرگز استعفای رسمی خود‬ ‫را به علی کفاشیان رئیس فدراسیون فوتبال نداد و تنها به‬ ‫صورت شــفاهی اعالم کرد که از تاریخ ‪ 11‬اردیبهشت ماه‬ ‫‪ 95‬که همزمان با انتخاب فدراسیون فوتبال است‪ ،‬دیگر‬ ‫مسئولیتی در تیم ملی نخواهد داشت‪.‬‬ ‫اگر کی روش به صورت کتبی اســتعفا می داد از نظر‬ ‫حقوقی این موضوع قابل پیگیری بود اما حاال که او تنها به‬ ‫صورت شفاهی استعفای خود را اعالم کرده‪ ،‬این موضوع‬ ‫تنها به صورت یک ادعای غیرقابل بررسی باقی می ماند و‬ ‫جنبه حقوقی هم ندارد‪.‬‬ ‫علی کفاشــیان هم در واکنش به این موضوع گفت‪:‬‬ ‫«اقای کــی روش می گویــد اگــر می خواهم بمانــم باید‬ ‫شــرایط مهیا باشــد و زمین‪ ،‬امکانات و بودجه الزم فراهم‬ ‫شــود تا بتوانم کار کنم چون در مقابل رقبایــی مثل ژاپن‪،‬‬ ‫کره و کشــورهای عربی که پول های کالن خرج می کنند‬ ‫راه ســختی برای رفتن به جام جهانی داریم‪ .‬باالخره باید‬ ‫امکانات الزم را برای او فراهم کنیــم تا تیم ایران بتواند به‬ ‫جام جهانی برود‪ .‬اقای کی روش این استعفاء را داد ولی با ما‬ ‫هماهنگی کامل دارد‪ .‬کی روش گفت من این استعفا را دادم‬ ‫تا بعد از انتخابات فدراسیون فوتبال دست رئیس فدراسیون‬ ‫برای انتخاب سرمربی باز باشــد‪ .‬به رغم اینکه قرارداد ما با‬ ‫کی روش چهارساله است و تا مسابقات جام جهانی ‪2018‬‬ ‫می تواند باشــد اما این تصمیم را گرفته اســت‪ ».‬اگر چه‬ ‫دعوای کی روش‪-‬اسدی نزاعی درون سازمانی و رویدادی‬ ‫مهم در فوتبال ایران محسوب می شد اما به نظر نمی رسد‬ ‫که اســتعفای کی روش در حد رویداد باشد‪ .‬استعفای او به‬ ‫دلیل تکراری بودنش حاال فقط یک شایعه است ‪.‬‬ ‫ستارگان فوتبال جهان در تهران‬ ‫رویدادها‬ ‫‪88‬‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫‪2‬‬ ‫بازی ســتارگان فوتبال ایران و ســتارگان جهان یک‬ ‫نوســتالژی تمــام عیار بــود‪ .‬یک خاطــره بازی جــذاب با‬ ‫ســتاره هایی چون فیگو‪ ،‬روبرتو کارلــوس‪ ،‬داویدز‪ ،‬هیرو و‬ ‫برخی دیگر از ستاره های فوتبال جهان که روزگاری انها را‬ ‫از دریچه قاب جعبه جادویی می نگریســتیم‪ .‬ستاره هایی‬ ‫که گرد پیری روی ســر و صورت انها نشسته بود و مدت ها‬ ‫از وداع شان با مستطیل سبز می گذشت‪ .‬میشل سالگادو‪،‬‬ ‫روبرتو کارلوس‪ ،‬فیگو‪ ،‬داویدز‪ ،‬کاناوارو و خیلی های دیگر‬ ‫که دیدن شان از نزدیک برای عالقه مندان به فوتبال لذت‬ ‫خاصی داشــت‪ .‬دیدار خیرخواهانه تیم ســتارگان جهان‬ ‫و ســتارگان ایران البته با پیــروزی تیم ســتارگان جهان به‬ ‫پایان رسید‪.‬‬ ‫دیدار دوستانه ای که شــهریورماه در ورزشگاه ازادی‬ ‫برگزار شــد و با پیروزی سه بر صفر تیم ســتارگان جهان به‬ ‫پایان رســید‪ .‬گل های این دیدار را روبرتــو کارلوس‪ ،‬لوئیز‬ ‫فیگو و پائولتا در نیمه نخست وارد دروازه احمدرضا عابدزاده‬ ‫کردند‪ .‬اما ایــن بازی خیریه حاشــیه هایی هــم به همراه‬ ‫داشت‪ .‬شبی که روبرتو کارلوس و میشل سالگادو به تهران‬ ‫امدند‪ ،‬در فــرودگاه امام (ره) اتفاق تلخــی افتاد و یک نفر‬ ‫در میان ازدحام جمعیت به روبرتو کارلوس پس گردنی زد‪.‬‬ ‫اگرچه کارلــوس اصال متوجه این حرکت نشــد و ضربه ای‬ ‫را که به پس سرش خورد به حساب شــلوغی گذاشت‪ ،‬اما‬ ‫ماموران حراست شخصی را که به ستاره برزیلی پس گردنی‬ ‫زد‪ ،‬بازداشت کردند‪ .‬این شخص در جواب سوال ماموران‬ ‫فرودگاه که پرسیدند «چرا این کار زشت را انجام دادی؟»‬ ‫گفت‪« :‬می خواستم کاری کنم س ِر کارلوس مو دربیاورد!»‬ ‫این شــخص در همان محوطه فرودگاه با چند نفر شــرط‬ ‫بســته بود به روبرتو کارلــوس پس گردنی بزند‪ .‬شــعار این‬ ‫دیدار خیریه «ورزش‪ ،‬هنر و انســانیت» بود و عواید ان به‬ ‫جامعه حمایــت از بیماران ام‪ .‬اس ایــران تعلق گرفت‪ .‬از‬ ‫حاشیه های این دیدار عدم حضور علی دایی در این دیدار‬ ‫بود‪ .‬او به بهانه حضور در تمرینات صبا در این بازی شرکت‬ ‫نکرد اما مشــخص بود که او به دلیــل حضور علی کریمی‬ ‫ در این دیدار ترجیحا به تیم ســتارگان فوتبال ایران ملحق‬ ‫نشد‪ .‬از دیگر حاشیه های این دیدار درگیری لفظی خداداد‬ ‫عزیزی در بین دو نیمه با فرهاد مجیدی بود‪ .‬عزیزی اعتقاد‬ ‫داشت که مجیدی در این بازی خیریه نیز قصد داشته مقابل‬ ‫هواداران با انجام بیش از حد حرکات انفرادی خودنمایی‬ ‫کند‪.‬‬ ‫تیم ملی امید ایران با شکست ســنگین از مسابقات‬ ‫انتخابی المپیک حذف شد‪ .‬شــاگردان محمد خاکپور در‬ ‫دیــدار یک چهارم نهایی مســابقات انتخابــی المپیک در‬ ‫قاره اســیا مقابل ژاپن قرار گرفتند و در حالی که ‪ 90‬دقیقه‬ ‫بازی را صفر‪-‬صفر حفظ کردنــد در وقت های اضافه ‪ 3‬گل‬ ‫خوردند و حذف شدند‪ .‬تیمی که مدیر فنی پر حاشیه داشت‪،‬‬ ‫سرمربی اش تجربه نداشت و کلی هم ستاره داشت‪.‬‬ ‫ایــن اتفــاق در حالــی افتــاد کــه امیدهــای ایران‬ ‫موقعیت های زیادی در این بازی داشــتند و حتی پیش از‬ ‫دریافت اولین گل از ژاپنی ها می توانستند دروازه این تیم را‬ ‫باز کنند اما تیم خاکپور دیگر نای برخاستن نداشت‪ .‬تیمی‬ ‫که با انبوهی از حاشیه ها پا به رقابت های مقدماتی گذاشته‬ ‫بود و حتی پس از کسب پیروزی نیز مورد استقبال رسانه های‬ ‫داخلی قرار نگرفت‪ .‬با شکست تیم ملی فوتبال امید ایران‬ ‫مقابل ژاپن‪ ،‬شــعار معروف «حســرت المپیــک» یک بار‬ ‫دیگر بر زبان ها افتاد و نرفتن فوتبال ایران به المپیک چهار‬ ‫ســال دیگر تمدید شــد‪ .‬فوتبال ایران انواع ناکامی ها در‬ ‫راه صعود به المپیک را تجربه کرده اســت اما اخرین بازی‬ ‫تیم امید مقابل ژاپن با نتیجه ســه بر صفر به اتمام رسید تا‬ ‫سنگین ترین شکســت فوتبال در مسابقات انتخابی هم به‬ ‫کارنامه ایران اضافه شود‪.‬‬ ‫مهــدی مناجاتــی‪ ،‬برانکــو ایوانکوویــچ‪ ،‬محمــد‬ ‫مایلی کهن‪ ،‬حسین فرکی‪ ،‬رنه ســیموئز‪ ،‬وینگو بگوویچ‪،‬‬ ‫نناد نیکولیــچ‪ ،‬غالمحســین پیروانی‪ ،‬هومــن افاضلی‪،‬‬ ‫علیرضا منصوریان و نلو وینگادا از سال ‪ 2000‬سرمربیگری‬ ‫تیم های امید ایران را به عهده داشــتند و تمامی انها شاید‬ ‫شکســت های بدتری داشــتند اما باخت با اختالف ‪ 3‬گل‬ ‫فقــط در تورنمنت اخیر و توســط تیم محمــد خاکپور رقم‬ ‫خورد تا رقابت های قطر ناکامی های فوتبال ایران را در راه‬ ‫المپیکی شدن کامل کند‪ .‬فرمول مدنظر فدراسیون برای‬ ‫سپردن تیم ملی امید به حبیب کاشانی‪ ،‬محمد مایلی کهن‬ ‫و محمد خاکپور در نهایت به تقابل با تیم ملی بزرگســاالن‬ ‫و امید تبدیل شــد‪ .‬جایی که کی روش حتی اجازه ورود به‬ ‫المپیک برای حضــور قدرتمند در رقابت هــای مقدماتی‬ ‫ک یک مربی کروات را زیرنظر داشتند و با وی به توافق‬ ‫المپی ‬ ‫رسیده بودند‪ ،‬وزارت ورزش با تشکیل یک کمیته یک شبه‬ ‫صالحیت کرانچار را زیرســوال برد تا پایــه حضور محمد‬ ‫خاکپور را در تیم امید بریزد‪ .‬خاکپور که پیش از هدایت تیم‬ ‫المپیک ایران تنها دوســابقه ناموفق و منجر به سقوط در‬ ‫لیگ برتر ایران داشــت‪ ،‬با وجود انتقاد برخی کارشناسان‪،‬‬ ‫به عنوان سرمربی این تیم انتخاب شــد و در نهایت کار به‬ ‫اردوی تیم ملی را پیدا نکرد‪ .‬تغییرات پیاپی ترکیب تیم ملی‬ ‫در بازی هــای دوحــه و البته نیمکت نشــینی های عجیب‬ ‫بازیکنان انتقاداتی بود که بر کادرفنی امیدها وارد شد‪.‬‬ ‫امــا ناکامی تیم ملــی امیــد در حالی تکرار شــد که‬ ‫فدراســیون فوتبال‪ ،‬کمیته ملی المپیــک و وزارت ورزش‬ ‫در این ناکامی نقش داشــتند‪ .‬در شرایطی که مدیران تیم‬ ‫جایی رسید که از همان ابتدا پیش بینی می شد‪ .‬گذشته از‬ ‫حبیب کاشانی و علی کفاشیان که مسئولیت مستقیم این‬ ‫انتخاب را داشتند‪ ،‬وزیر ورزش هم به شدت مورد انتقاد قرار‬ ‫گرفت که چــرا در مقطعی که امیدها می توانســتند با یک‬ ‫مربی بزرگ کار خود را اغــاز کنند‪ ،‬با دخالت در امور فوتبال‬ ‫همه چیز را عوض کرد‪.‬‬ ‫‪4‬‬ ‫برنز بسکتبال‬ ‫و فرصتی که از دست رفت‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫مسابقات قهرمانی بسکتبال اسیا مهرماه برگزار شد‬ ‫که تیم ملی ایران در این رقابت ها به عنوان سومی رسید‪.‬‬ ‫این برنز اما راضی کننده نبود چون می توانســتیم با طالی‬ ‫جام ملت های اســیا به رقابت های المپیک برویم؛ طال و‬ ‫بعد المپیک‪ .‬اولی را از دست دادیم اما برای دومی باید در‬ ‫رقابت های بین قاره ای دوباره بجنگیم‪.‬‬ ‫هر چند در مســابقات بین قاره ای نیز بازی در کالس‬ ‫بسکتبال اروپایی ها و امریکایی ها دشوار است‪ ،‬به ویژه سه‬ ‫تیمی که شــانس دوباره ندارند اما وقتی با میزبانی می ایند‬ ‫بیشتر نگرانمان می کند‪ .‬به خصوص اینکه بسکتبال برای‬ ‫صعود بــه المپیک زمان زیادی را از دســت داده اســت‪.‬‬ ‫ســال ‪ 2011‬که در یک چهــارم نهایی بــه اردن باختیم یا‬ ‫سال ‪ 2013‬با وجود قهرمانی در اســیا اشکال داشتیم اما‬ ‫ضعف هایمان با یک قهرمانی گم شــد‪ .‬ســال ‪ 2014‬در‬ ‫بازی های اسیایی اینچئون کره جنوبی هم با از دست دادن‬ ‫قهرمانی بار دیگر زنگ خطر به صــدا درامد اما واقعیت ها‬ ‫کمتر مورد بررسی قرار گرفت‪.‬‬ ‫یکی از مشــکالت بســکتبال عدم ثبات در بخش‬ ‫کادر فنی تیم ملی اســت‪ .‬حتــی درباره بازیکنان نســل‬ ‫طالیی نیز ثبات خاصی به چشــم نمی خورد‪ .‬با نگاه های‬ ‫نامتوازن و بدون اعتدال در بیشــتر زمینه های بسکتبال‬ ‫مشــکالت متعددی ایجاد شــده اســت‪ .‬تیمی که سال‬ ‫‪ 2007‬با قهرمانی در اسیا به المپیک ‪ 2008‬رفت و همان‬ ‫ســال هیجان المپیکی بســکتبال را با خود در بسکتبال‬ ‫ایر ان جاری ســاخت برای دومین بار بعــد از رقابت های‬ ‫‪ 2011‬ووهــان از راهیابی به فینال بســکتبال ملت های‬ ‫اسیا در ســال منتهی به المپیک بازماند‪ .‬بسکتبال ایران‬ ‫در راه المپیک پکن بازی های جانانــه تدارکاتی با ایتالیا‬ ‫برگزار کرد و صربســتان را در تورنمنت چیــن برد‪ .‬همان‬ ‫روزها به این باور بزرگ رســیدیم‪ .‬دیگر بردن هنگ کنگ‬ ‫و ژاپن و تایوان شوق و ذوق ندارد‪ .‬کارشناسان بسکتبال‬ ‫معتقدند فدراسیون باید ترکیه را به عنوان الگوی پیشرفت‬ ‫انتخاب کند‪.‬‬ ‫ترکیه ای که حاال ان قدر رشــد داشــته که به ‪NBA‬‬ ‫بازیکن صادر می کند و در بسکتبال اروپا تنه به تنه بزرگان‬ ‫می زند‪ .‬بسکتبال ایران هشت سال پیش با حدادی‪ ،‬صمد‪،‬‬ ‫مهدی‪ ،‬افاق و‪ ...‬جوان تر و باصالبت تر از این روزها بود‬ ‫که این راه را با گام های قوی تر رفت‪.‬‬ ‫اهالی بســکتبال اگر چه از کســب عنوان ســومی‬ ‫ بسکتبال در اســیا و برنز جام ملت ها خوشــحال شدند اما‬ ‫همین اهالی بســکتبال حاال حســرتی هشت ســاله برای‬ ‫صعود به المپیک دارند‪.‬‬ ‫رویدادها‬ ‫‪3‬‬ ‫حسرت حضور امیدها در ریو‬ ‫ورزش‬ ‫‪89‬‬ ‫ورزش‬ ‫‪5‬‬ ‫ســرخابی ها صاحب ورزشــگاه اختصاصی شــدند‪.‬‬ ‫اســتقالل و پرســپولیس در ســال ‪ 94‬باالخره ورزشــگاه‬ ‫اختصاصی خود را از شــهرداری تهــران تحویل گرفتند‪.‬‬ ‫ورزشگاه امام رضا (ع) به باشگاه پرســپولیس و استادیوم‬ ‫شهید کاظمی به باشگاه استقالل رسید‪.‬‬ ‫استادیوم امام رضا(ع) در ســال ‪ 90‬ـ ‪ 89‬و استادیوم‬ ‫ی در ســال ‪ 92‬ـ ‪ 91‬با درخواست شورای شهر‬ ‫شهید کاظم ‬ ‫به نیت اماده ســازی این اســتادیوم ها به عنوان ورزشگاه‬ ‫اختصاصی دو باشگاه استقالل و پرسپولیس ساخته شد‪.‬‬ ‫البته قرار بود نام استادیوم منطقه ‪ 15‬ناصر حجازی باشد‪،‬‬ ‫ان زمان مرحوم ناصر حجازی در قید حیات بود و بنابراین‬ ‫ی نام گرفت‪ .‬برانکو‬ ‫این استادیوم به نام شهید احمد کاظم ‬ ‫ایوانکوویچ در حاشیه مراسم اهدای ورزشگاه اختصاصی‬ ‫‪6‬‬ ‫‪ -1‬جلندر هند‪ ،‬ایران ‪1979‬‬ ‫‪ -2‬الهور پاکستان‪ ،‬ایران ‪1981‬‬ ‫‪ -3‬تهران ایران‪ ،‬ایران ‪1983‬‬ ‫‪ -4‬دهلی هند‪ ،‬ایران ‪1987‬‬ ‫‪ -5‬اسالم اباد پاکستان‪ ،‬ایران ‪1988‬‬ ‫‪ -6‬اورای ژاپن‪ ،‬ایران ‪1989‬‬ ‫‪ -7‬دهلی هند‪ ،‬ایران ‪1991‬‬ ‫‪ -8‬تهران ایران‪ ،‬ایران ‪1992‬‬ ‫‪ -9‬اوالن باتور‪ ،‬مغولستان ایران ‪1993‬‬ ‫‪ -10‬مانیل فیلیپین‪ ،‬ایران ‪1995‬‬ ‫رویدادها‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫‪90‬‬ ‫به دو باشگاه پرسپولیس و استقالل گفت‪« :‬واقعا خوشحال‬ ‫هســتم‪ .‬این یک اتفاق بزرگ برای پرســپولیس اســت و‬ ‫واقعا رضایت دارم‪ .‬اینکه اســتقالل و پرســپولیس دارای‬ ‫مکان های مشخصی شدند و کارهای خود را در انجا انجام‬ ‫می دهند‪ ،‬خوشــایند اســت و می تواند یک کمک موثر به‬ ‫فوتبال ملی محسوب شود‪».‬‬ ‫همچنین پرویز مظلومی‪ ،‬ســرمربی استقالل در این‬ ‫مورد گفت‪« :‬از انجام این واگذاری خوشحالم ‪ .‬کاش این‬ ‫اتفاق زودتر می افتاد‪ .‬این مساله را به فال نیک می گیریم‬ ‫و امیدواریم برای تمامی باشگاه هایی که مثل استقالل و‬ ‫پرسپولیس ورزشگاه اختصاصی ندارند چنین اقدامی صورت‬ ‫بگیرد‪ .‬البته استقالل و پرسپولیس برای در اختیار گرفتن‬ ‫ورزشگاه امام رضا(ع) با یکدیگر به اختالف هایی برخوردند‬ ‫موفقیت های کشتی ازاد ایران‬ ‫بیست و نهمین دوره رقابت های کشتی ازاد قهرمانی‬ ‫اسیا روزهای اول و دوم اســفندماه در شهر بانکوک تایلند‬ ‫ی میثم نصیری‪،‬‬ ‫برگزار شد و تیم ایران با کسب ‪ 5‬مدال طال ‬ ‫مصطفی حسین خانی‪ ،‬احسان لشگری‪ ،‬رضا یزدانی و پرویز ‬ ‫هــادی در اوزان ‪ 97 ،86 ،74 ،65‬و ‪ 125‬کیلوگــرم‪ ،‬یک‬ ‫نقره بهنام احسان پور در وزن ‪ 61‬کیلوگرم‪ ،‬یک برنز محمد‬ ‫نادری در وزن ‪ 70‬کیلوگرم و مقام پنجمی یونس سرمستی‬ ‫‪7‬‬ ‫سرخابی ها‬ ‫صاحب ورزشگاه‬ ‫شدند‬ ‫در وزن ‪ 57‬کیلوگــرم و بــا ‪ 73‬امتیــاز عنــوان قهرمانی را‬ ‫از ان خود کرد‪ .‬ایران در حالی برای بیســت و چهارمین بار‬ ‫قهرمان مسابقات کشتی ازاد قهرمانی اسیا شد که جز ایران‬ ‫ازبکستان (‪ 3‬بار)‪ ،‬هند و ژاپن هر کدام یک بار قهرمان این‬ ‫مســابقات شــده اند‪ .‬در حالی که منابع اطالعاتی در ارائه‬ ‫مناسب تاریخ ادواری مســابقات قهرمانی کشتی ازاد اسیا‬ ‫کامل و بی اشکال نیستند‪ ،‬به بهانه قهرمانی دوباره در اسیا‬ ‫میزبانان و قهرمانان مسابقات کشتی ازاد قهرمانان اسیا‬ ‫‪ -11‬اکسیشان چین‪ ،‬ایران ‪1996‬‬ ‫‪ -12‬تهران ایران‪ ،‬ایران ‪1997‬‬ ‫‪ -13‬تاشکند ازبکستان‪ ،‬ازبکستان ‪1999‬‬ ‫‪ -14‬جولیان چین‪ ،‬ازبکستان ‪2000‬‬ ‫‪ -15‬اوالن باتور‪ ،‬مغولستان ایران ‪2001‬‬ ‫‪ -16‬دهلی نو هند‪ ،‬ایران ‪2003‬‬ ‫‪ -17‬تهران ایران‪ ،‬ایران ‪2004‬‬ ‫‪ -18‬ووهان چین‪ ،‬ایران ‪2005‬‬ ‫‪ -19‬المااتی قزاقستان‪ ،‬ایران ‪2006‬‬ ‫‪ -20‬بیشکک قرقیزستان‪ ،‬ایران ‪2007‬‬ ‫قهرمانی تیم ملی فوتسال بانوان‬ ‫یکی از رویدادهای مهم ورزشی در سال ‪ 94‬قهرمانی‬ ‫تیم ملی فوتسال بانوان در رقابت های قهرمانی اسیا بود‪.‬‬ ‫بانوان تالشــگر ایرانی با وجود همه کمبودها موفق شدند‬ ‫برابر تیم بزرگی مثل ژاپن به برتری دست پیدا کنند‪ .‬تیم ملی‬ ‫بانوان ایران به عنوان قهرمانی مسابقات فوتسال زنان اسیا‬ ‫رسید و اولین قهرمانی بانوان ایران را در رشته های تیمی در‬ ‫اسیا به دست اورد تا خیلی ها بیش از پیش متوجه توانمندی‬ ‫بانوان در عرصه ورزش حرفه ای شوند‪.‬‬ ‫تیم های ملی فوتســال بانوان ایران و ژاپن در دیدار‬ ‫نهایی مسابقات قهرمانی اسیا در ســالن «نیالی» مالزی‬ ‫به مصاف هم رفتند که تیم ایران با گل دقیقه هشت یک بر‬ ‫صفر از سد ژاپن گذشت و قهرمان این رقابت ها شد‪.‬‬ ‫بانوان فوتسالیست ایران در این بازی بیشتر به دفاع‬ ‫و استفاده از ضدحمالت دل بسته بودند و توپ و میدان در‬ ‫اختیار حریف ژاپنی بود که در نهایت بازی منطقی شاگردان‬ ‫سلیمانی نتیجه بخش بود تا این تیم جام قهرمانی را باالی‬ ‫سر ببرد‪.‬‬ ‫این دیدار با قضاوت لیانگ کینیک یــان از چین در‬ ‫سالن فوتســال نیالی برگزار شــد که علی کفاشیان‪ ،‬الهه‬ ‫عرب عامری و مسئوالن ســفارت ایران در مالزی در محل‬ ‫برگزاری بازی حضــور داشــتند‪ .‬نکته جالب توجــه اینکه‬ ‫بازیکنان تیم ملی فوتســال بانوان به احترام درگذشتگان‬ ‫که در نهایت تکلیف این ورزشگاه ها با قرعه کشی مشخص‬ ‫شد‪ .‬هر چند مسئوالن شهرداری تاکید داشتند که سبک و‬ ‫سیاق این دو ورزشگاه در یک ســطح است و تنها در موارد‬ ‫جزئی با یکدیگر اختالف دارند‪ ،‬به عنوان مثال ورزشــگاه‬ ‫شهید کاظمی دارای سوناســت اما ورزشگاه امام رضا (ع)‬ ‫این امکانات را ندارد‪ .‬اگرچه در این زمینه هم توافق شــد‬ ‫که امکاناتی که ورزشــگاه امام رضا (ع) نــدارد برای انها‬ ‫فراهم شود‪».‬‬ ‫نکته دیگری که در این مورد جالب توجه است اینکه‬ ‫ورزشگاه های این دو باشگاه هم در جنوب شهر تهران واقع‬ ‫شده اســت و مردم ان منطقه هم عالقه بســیار زیادی به‬ ‫فوتبال دارند بنابراین به صورت خودجوش کار استعدیابی‬ ‫در مناطق محروم انجام خواهد گرفت‪.‬‬ ‫این تاریخچه مختصــر را بار دیگر به شــکل صحیحی از‬ ‫نظرتان می گذرانیم‪ .‬اما قهرمانی زودهنگام در تایلند همه‬ ‫موفقیت های کشتی ازاد ایران در سال‪ 94‬نبود‪ .‬چه در پایان‬ ‫بیست و هشتمین رقابت های کشتی ازاد قهرمانی اسیا که‬ ‫اردیبهشت ماه در دوحه قطر برگزار شد تیم ملی کشتی ازاد‬ ‫ایران با کسب چهار مدال طال‪ ،‬دو نقره و یک برنز با کسب‬ ‫‪ 68‬امتیاز مقتدرانه عنوان قهرمانی قاره کهن را از ان خود‬ ‫کرد‪ .‬این برای بیست و سومین بار بود که ایران به قهرمانی‬ ‫می رسید‪ .‬ژاپن با ‪ 60‬امتیاز به عنوان نایب قهرمانی رسید و‬ ‫قرقیزستان با ‪ 54‬امتیاز سوم شد‪ .‬کشــتی ازاد در سال ‪94‬‬ ‫خوش درخشید‪.‬‬ ‫‪ -21‬ججو کره جنوی‪ ،‬ژاپن ‪2008‬‬ ‫‪ -22‬پاتایا تایلند‪ ،‬ایران ‪2009‬‬ ‫‪ -23‬دهلی نو‪ ،‬ایران ‪2010‬‬ ‫‪ -24‬تاشکند ازبکستان‪ ،‬ازبکستان ‪2011‬‬ ‫‪ -25‬گومی کره جنوبی‪ ،‬ایران ‪2012‬‬ ‫‪ -26‬دهلی هند‪ ،‬هندوستان ‪2013‬‬ ‫‪ -27‬استانه قزاقستان‪ ،‬ایران ‪2014‬‬ ‫‪ -28‬دوحه قطر‪ ،‬ایران ‪2015‬‬ ‫‪ -29‬بانکوک تایلند‪ ،‬ایران ‪2016‬‬ ‫حجاج در عربستان‪ ،‬بازوبند مشکی بسته و به زمین مسابقه‬ ‫رفته اند‪.‬‬ ‫تیم ملی فوتســال بانــوان ایــران در مرحله گروهی‬ ‫این رقابت ها به ترتیب برابر هنک گنگ با نتیجه شــش بر‬ ‫صفر‪ ،‬ازبکستان با نتیجه ‪ ۹‬بر یک و مالزی با نتیجه ‪ ۴‬بر ‪۲‬‬ ‫به پیروزی دست یافت‪ .‬در دیدار نیمه نهایی هم شاگردان‬ ‫سلیمانی با یک گل از سد تایلند عبور کرده و به دیدار فینال‬ ‫رسیدند‪.‬‬ ‫این موفقیت ان قدر چشــمگیر بود که چند هفته بعد‬ ‫وقتی علی کفاشیان اعالم کرد تیم فوتسال بانوان به دلیل‬ ‫مشــکالت مالی به رقابت های جام جهانی گواتماال اعزام‬ ‫نمی شــود‪ ،‬رئیس جمهور شخصا دســتور داد با حل شدن‬ ‫مشکالت مالی و همچنین صدور روادید‪ ،‬زنان فوتسالیست‬ ‫به گواتماال اعزام شوند‪.‬‬ ‫اساسنامهجنجالیفوتبال‬ ‫‪8‬‬ ‫بحث اساسنامه فدراســیون فوتبال و تایید ان توسط‬ ‫هیات دولت در دوره ای که کمیته انتقالی این فدراسیون را‬ ‫اداره می کرد‪،‬در روزهای پایانی سال حاشیه های فراوانی را‬ ‫باعث شد؛ اینکه اساسنامه فدراسیون تاییدیه هیات دولت‬ ‫را دارد یا خیر به محل سوال تبدیل شد‪.‬‬ ‫سال ‪ 1385‬سال تلخی برای فوتبال ایران بود ؛ سالی‬ ‫که فدراسیون فوتبال ایران از ســوی فیفا تعلیق شد و بعد‬ ‫از ان کمیته ای شــش نفره مسئول تدوین اساسنامه جدید‬ ‫فدراسیون شد تا فوتبال ایران از تعلیق خارج شود‪ .‬سه عضو‬ ‫این کمیته را فیفا و ســه عضو این کمیته را دولت انتخاب‬ ‫کرد‪ .‬اعضای منصــوب فیفا‪ ،‬مهندس صفایــی فراهانی‪،‬‬ ‫عضو وقت کمیته توســعه فوتبال اسیا و عضو هیات رئیسه‬ ‫‪ ،AFC‬محمد خبیری‪ ،‬نماینده وقت ‪ AFC‬در ایران و غفاری‬ ‫رئیس کمیته روابط بین الملل وقت فدراســیون بودند‪ .‬سه‬ ‫نفری که از ســوی ایران برای اساســنامه مشخص شدند‬ ‫نیز محمدحســن انصاری فرد مدیرعامل پیشــین باشگاه‬ ‫پرســپولیس‪ ،‬کیومرث هاشــمی معــاون ورزش قهرمانی‬ ‫سازمان تربیت بدنی سابق و علی رغبتی دیگر معاون سازمان‬ ‫بود‪ .‬این شش نفر در نهایت اساسنامه ای را نوشتند و برای‬ ‫اجرایی شدن و قانونی شدن اساسنامه‪ ،‬ان را جهت تصویب‬ ‫به هیات دولت فرستادند‪ .‬بعد از جلسه هیات دولت با ریاست‬ ‫پرویز داوودی معاون اول محمود احمدی نژاد اعالم شــد‬ ‫که هیات دولت این اساسنامه را تایید کرده و این اساسنامه‬ ‫می تواند اجرایی شــود‪ .‬با این حال بعد از گذشت ‪ 8‬سال‪،‬‬ ‫ســازمان بازرسی کل کشــور پس از اســتعالم از دبیرخانه‬ ‫هیات دولت متوجه تخلفی بزرگ شــده و ان هم اینکه این‬ ‫اساسنامه به تایید هیات دولت وقت نرسیده است‪.‬‬ ‫مشکل اصلی وقتی ایجاد شــد که در روزهای پایانی‬ ‫ســال موضوعی چالش برانگیز مطرح شد؛ باتوجه به عدم‬ ‫تصویب این اساسنامه در هیات دولت‪ ،‬فدراسیونی ها باید‬ ‫بر اساس اساســنامه ســال ‪ 1381‬انتخابات را برگزار کنند‪.‬‬ ‫سوالی که اینجا مطرح اســت‪ ،‬اینکه چرا این اساسنامه در‬ ‫هیات دولت محمــود احمدی نژاد تصویب نشــده و بر چه‬ ‫اساسی این مساله تاکنون اعالم نشده است؟ نکته بعدی‬ ‫اینکه چرا سرپرست وقت فدراسیون فوتبال تاکنون به این‬ ‫مساله اشاره نکرده و ایا بهتر نیست درحال حاضر در این باره‬ ‫شفاف سازی الزم صورت گیرد؟‬ ‫پس از طرح شــبهه در مورد ســند تصویب اساسنامه‬ ‫فدراســیون فوتبــال از ســوی هیــات دولــت در دوره‬ ‫ریاســت جمهوری احمدی نــژاد محمــد خبیــری یکی از‬ ‫اعضای وقت کمیته انتقالی اینگونه اظها رنظر کرد‪« :‬یکی‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫خبیری‪ :‬اساسنامه ‪ 86‬مصوبه دولت را داشت‬ ‫از اقدامات فیفا تصویب یا تایید اساســنامه مصوب هیات‬ ‫دولت یا هیات وزیران بود‪ .‬ان زمان کمیته انتقالی پس از‬ ‫نگارش اساسنامه ان را در اختیار سازمان تربیت بدنی وقت‬ ‫قرار داد تا اساسنامه را به هیات وزیران ببرند‪».‬‬ ‫او ا ضافه کرد ‪« :‬ســازمان تربیت بدنــی وقت پس از‬ ‫اعالم تصویب اساسنامه توسط هیات دولت‪ ،‬نامه ای را در‬ ‫اختیار ما قرار دادند و ما ان را ترجمه و به فیفا ارائه کردیم و‬ ‫پس از ان بود که توانســتیم مجمع و انتخابات فدراسیون‬ ‫فو تبا ل را برگزار کنیم‪ .‬حتی پل مونی‪ ،‬دبیرکل ‪ AFC‬و ژروم‬ ‫شــامپاین نماینده فیفا هم در انتخابات فدراسیون فو تبا ل‬ ‫حضور داشتند‪».‬‬ ‫عضو کمیته انتقالی فدراســیون فو تبا ل در سال ‪86‬‬ ‫در پاسخ به این سوال که ایا مدرکی مبنی بر تایید اساسنامه‬ ‫توسط مجمع وزیران وجود دارد یا خیر؟ گفت‪« :‬یک کپی‬ ‫از نامه ارائه شده از سوی ســازمان تربیت بدنی را در اختیار‬ ‫ل حاضر ان را در اوراقم پیدا نمی کنم‪».‬‬ ‫داشتم که در حا ‬ ‫وی ادامه داد‪ « :‬طبق رویه طی شده‪ ،‬مرداد ماه سال‬ ‫‪ 86‬اساســنامه به هیات وزیران تقدیم شد‪ .‬یک ماه قبل از‬ ‫ان فیفا چنین طرحی را تصویب کرده بود و باتوجه به اینکه‬ ‫از روند کاریمــان عقب افتاده بودیم‪ ،‬بیــش از همه پیگیر‬ ‫این موضوع بودم که ه ر چ ه ز ود تر هیات دولت اساســنامه‬ ‫را تصویب کنــد‪ .‬باتوجه به مشــغله زیاد وزیــران تصویب‬ ‫اساسنامه عقب افتاده بود‪ ،‬ام ا نهایتا دو ماه بعد هیات دولت‬ ‫جواب مــا را داد و ما توانســتیم اذر ماه انتخابــات را برگزار‬ ‫کنیم‪ ».‬خبیری تاکید کرد‪« :‬تعجب می کنم چرا مسئوالن‬ ‫سازمان تربیت بدنی وقت‪ ،‬ســند تصویب اساسنامه را ارائه‬ ‫نمی کنند‪ .‬انها باید این نامه را در اختیار داشته باشند و اگر‬ ‫جست وجوی مختصری را در اســناد و مدارک انجام دهند‬ ‫می توانند نامه تایید اساسنامه توســط هیات دولت را پیدا‬ ‫کنند‪ .‬انها می توانند ابهام این ماجرا را روشن کنند‪».‬‬ ‫اما دکتر غفاری اظهاراتی را مطرح کرد که ماجرا کمی‬ ‫پیچیده تر شــد‪ .‬پس از اینکه محمد خبیری‪ ،‬عضو کمیته ‬ ‫انتقالی فدراسیون فو تبا ل تاکید کرد که اساسنامه به تصویب‬ ‫هیات دولت رسیده و مدرک کتبی مبنی بر این موضوع وجود‬ ‫دارد حسن غفاری عضو دیگر کمیته انتقالی حرف هایی را‬ ‫مطرح کرد که واکنش هایی را به همراه داشت‪.‬‬ ‫غفاری گفت‪« :‬در کمیت ه انتقالی هر کسی وظیفه ای‬ ‫داشت و طبق تقسیم بندی هایی که محمد علی ابادی رئیس‬ ‫وقت سازمان تربیت بدنی و معاون رئیس جمهور انجام داده‬ ‫بود‪ ،‬کیومرث هاشمی مسئول به تایید رساندن اساسنامه در‬ ‫هیات وزیران بود و سایرین نیز هر کدام وظیفه ای داشتند‪،‬‬ ‫من هم مســئول ارتباط با فیفا بودم و بر این اساس پس از‬ ‫اینکه اعالم شد اساســنامه به تایید هیات وزیران رسیده‪،‬‬ ‫من هم طبق وظیفه ام این نامه را به فیفا ارسال کردم‪».‬‬ ‫عضو کمیت ه انتقالی در سال ‪ 86‬در پاسخ به این سوال‬ ‫که ایا مدرکــی کتبی مبنی بر تایید اساســنامه فدراســیون‬ ‫فو تبا ل در هیات وزیران وجود دارد؟ گفت‪« :‬هیچ مدرکی‬ ‫وجود نــدارد‪ .‬در ان موقع شــفاها به ما گفته شــد که این‬ ‫اساســنامه به تایید هیات وزیران رسیده است‪ .‬من مدرکی‬ ‫مبنی بر این موضوع ندیدم‪.‬‬ ‫او ا ضافه کــرد ‪« :‬بیشــتر از ‪ 90‬درصــد مطمئنم که‬ ‫اساسنامه به تایید هیات وزیران رســیده چرا که اگر غیر از‬ ‫این بود فیفا ایراداتی را بر اساسنامه وارد می کرد‪ .‬همان طور‬ ‫که می دانید دلیل تعلیــق فو تبا ل ایــران دخالت دولت در‬ ‫فدراسیون فو تبا ل بود و فیفا می خواست که دولت دخالت‬ ‫نکردنش در فو تبا ل را تایید کند‪».‬‬ ‫غفاری گفت‪ :‬در جلسه تایید اساسنامه در هیات دولت‬ ‫حضور نداشتم چرا که وظیفه من چیز دیگری بود‪ .‬فقط به‬ ‫صورت شــفاهی به ما اعالم کردند که اساســنامه به تایید‬ ‫رسیده است و ما هم ان را به فیفا ارسال کردیم‪.‬‬ ‫اما واکنش علی کفاشیان نیز در نوع خود جالب توجه‬ ‫بود‪ .‬رئیس فدراســیون فو تبا ل در واکنش بــه اینکه گفته‬ ‫می شود اساســنامه فعلی فدراسیون هشــت سال پیش به‬ ‫تصویب هیات وزیران نرسیده است‪ ،‬گفت‪« :‬این اساسنامه‬ ‫در دوران ریاســت کیومرث هاشمی‪ ،‬سرپرست فدراسیون‬ ‫فو تبا ل به هیات وزیران ارائه شد و انها این اساسنامه را تایید‬ ‫کردند‪ .‬بعد هم در سال ‪ 90‬اصالحیه جدیدی صادر شد که‬ ‫نیاز به تصویب نداشــت‪ .‬اینکه می گویند اساسنامه قانونی‬ ‫نیست‪ ،‬غلط است و شاید حضور من باعث این صحبت ها‬ ‫می شــود‪ .‬مجمع کاری به این صحبت ها ندارد و باتوجه به‬ ‫اساسنامه پیش می رود‪».‬‬ ‫کیومرث هاشــمی‪ ،‬رئیــس کمیته ملــی المپیک و‬ ‫سرپرســت وقت فدراســیون فوتبال در ســال ‪ 86‬نیز یک‬ ‫روز بعد از حرف های علی کفاشیان نشســت خبری برگزار‬ ‫کرد و اسنادی را نشــان داد که مصوبه هیات دولت نهم در‬ ‫خصوص اساســنامه فدراســیون فوتبال را تایید می کرد‪.‬‬ ‫اسنادی که نشان می داد اساســنامه برای تاییدیه از سوی‬ ‫محمــد علی ابادی‪ ،‬رئیــس وقت ســازمان تربیت بدنی به‬ ‫هیات دولت ارسال شده اســت و انها نیز این اسناد را مورد‬ ‫تایید قرار داده اند‪.‬‬ ‫کفاشیان پس از این نشســت خبری در مصاحبه ای‬ ‫گفت‪« :‬حرف های کیومرث هاشمی برای شکاک ان جای‬ ‫ تردید باقی نگذاشــت‪ .‬به نظر می رسد یکی از رویدادهای‬ ‫مهم در سال ‪ 94‬شبهه وزارت ورزش در خصوص به تصویب‬ ‫رسیدن اساســنامه فدراســیون فوتبال در ســال ‪ 86‬بود ؛‬ ‫شبهه ای که به نتیجه نرسید‪.‬‬ ‫رویدادها‬ ‫رئیسکمیتهملیالمپیکبهوزیرورزشرودستزد‬ ‫‪91‬‬ ‫بررسی وقایع سال ‪ 94‬و چشم انداز سال ‪ 95‬درگفت وگوهای نوروزی مثلث‬ ‫گفت وگوهــ‬ ‫گفت وگوهای ویژه مثلث با‪:‬‬ ‫محمدجواد ظریف – سیدعباس عراقچی – احمد توکلی – محمدرضا باهنر‬ ‫عباس عبدی – نجات الله ابراهیمیان – کاظم جاللی – سیدامیرحسین قاضی زاده هاشمی‬ ‫علیرضا محجوب – مسعود فراستی – بهروز افخمی – علی کفاشیان‬ ‫ـای داغ‬ ‫ی ویژه‬ ‫و‬ ‫توگ‬ ‫گف ‬ ‫گفت وگوی ویژه‬ ‫‪94‬‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫محمدجواد ظریف‬ ‫نه اصالح طلبم‬ ‫نه اصول گرا‬ ‫برجام یکی از عوامل موثر بر انتخابات بوده است‬ ‫مذاکرات به نتیجه رسید ولی چالش با منتقدان داخلی به نتیجه نرسیده‬ ‫مذاکره راحت تر از چالش با منتقدان داخلی بود‬ ‫انتقاد از من از بار گناهانم کم می کند‬ ‫هیچ وقت فکر نمی کردم وزیر خارجه شوم‬ ‫در زمان احمدی نژاد‪ ،‬در وزارت خارجه اجازه نداشتند کاری به من واگذار کنند‬ ‫در کوتاه مدت‪ ،‬تحول اساسی در رابطه ایران‪-‬امریکا نخواهیم داشت‬ ‫وقتی جوان بودم از نظر تفکر روابط بین المللی‪ ،‬چپ تر بودم‬ ‫سعید اجورلو‪-‬مصطفی صادقی‬ ‫سردبیر ‪-‬دبیر تحریریه‬ ‫اقــای ظریف! فکــر می کنیــد نتایــج انتخابات‬ ‫مجلــس شــورای اســامی خصوصــا در حوزه‬ ‫انتخابیه تهران چقدر برگرفته از برجام است؟‬ ‫بسم الله الرحمن الرحیم‪ .‬قبال هم گفته ام که اگر‬ ‫قضاوت در مورد نتایج انتخابات براســاس مشــاهده تیتر‬ ‫روزنامه ها باشد‪ ،‬این نتیجه گیری خیلی مبارک خواهد بود‪.‬‬ ‫چون اولین بار است که همه جناح ها احساس می کنند در‬ ‫انتخابات پیروز شده اند‪ .‬من فکر نمی کنم تنها یا مهم ترین‬ ‫عامل تاثیرگذار در نتیجه انتخابات چــه در تهران و چه در‬ ‫سایر شهرســتان ها «برجام» باشــد یا مثال هر عامل تک‬ ‫دیگری‪ .‬باالخره بسیاری از عوامل‪ ،‬نحوه حضور مردم در‬ ‫انتخابات را شکل می دهد‪ .‬اوال میزان حضورشان را و ثانیا‬ ‫نحوه حضورشان را که بر ان اساس در انتخابات مشارکت‬ ‫می کنند‪ .‬من احساس می کنم این بار هم همین طور بوده و‬ ‫برجام فقط یکی از عوامل بوده است‪ .‬عوامل زیاد دیگری‬ ‫اقای دکتر الریجانی نقش بسیار برجسته و‬ ‫موثری داشتند‪ .‬هم در رصدکردن تحوالت‪،‬‬ ‫هم در مشورت دادن به اقای رئیس جمهور‬ ‫و بنده در طول مذاکرات‪ .‬ایشــان از ابتدای‬ ‫مذاکراتفعاالنهدرهمهجلساتکمیتهعالی‬ ‫هسته ای حضور داشتند‪ .‬بســیار با عالقه‬ ‫دنبالمی کردند‪.‬‬ ‫محمــد جــواد ظریــف از چهــره هــای مهم‬ ‫ســال ‪ 94‬اســت‪ .‬پــس از دو ســال مذاکــره‪ ،‬او و‬ ‫فدریــکا موگرینی خبــر توافق هســته ای ایران و‬ ‫گــروه ‪ 5+1‬را اعــام کردنــد و حاال فصــل تازه ای‬ ‫از سیاســت خارجــی ایــران اغــاز شــده اســت ‪.‬‬ ‫محمد جواد ظریف ‪ ،‬دو سال ســخت را پشت سر‬ ‫گذاشته‪ ،‬هم در خارج و هم داخل کشور‪.‬او درست‬ ‫در همان زمانی که مشــغول مذاکرات هســته ای‬ ‫بود در داخل کشــور هم با منتقدان سرســختی‬ ‫مواجه بــود که اعتقــاد داشــتند راهی کــه او در‬ ‫مذاکرات دنبال می کند چندان صحیح نیســت‪.‬‬ ‫ظریــف چــه در پارلمان‪ ،‬چــه خــارج از ان و حتی‬ ‫در رســانه های متعلق به منتقدان بــا چالش های‬ ‫فراوانی مواجــه بود ‪ .‬حــاال هرچه هســت توافق‬ ‫هســته ای حاصل شــده و او جزو وزرایی است که‬ ‫ســال ‪ 94‬را با خشــنودی و رضایت بــه پایان برده‬ ‫است‪ .‬گفت وگو با او در پاویون دولت در فرودگاه‬ ‫مهراباد انجام شده است‪ .‬از اقای جابری انصاری‬ ‫که تالش فراوانی برای ایــن گفت وگو انجام دادند‬ ‫متشکریم‪.‬‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫هم بوده‪ ،‬مثــل امید مردم به اینده و نشــاط جدیدی که در‬ ‫مردم هست‪ .‬حاال ممکن اســت بگویید همه اینها از نتایج‬ ‫برجام اســت ولی من فکر می کنم از نتایج فضای سیاسی‬ ‫کشور اســت‪ .‬به هرحال هر پدیده اجتماعی را باید زائیده‬ ‫مجموعه ای از عوامل و شرایط دانست‪.‬‬ ‫اقای دکتر! مذاکره در وین‪ ،‬ژنو و لوزان برای شما‬ ‫سخت تر بود یا چالش با منتقدان داخل کشور؟‬ ‫این سوال یک جواب دارد و ان اینکه ان مذاکرات‬ ‫به نتیجه رســید و این یکی به نتیجه نرسید! بنابراین اگر از‬ ‫نتیجه اش بخواهید قضاوت کنید‪ ،‬قطعا ان یکی راحت تر‬ ‫بوده است‪ .‬به هر حال چالش با منتقدان داخلی از جهاتی‬ ‫سخت تر است‪ .‬به خاطر اینکه شــما در مذاکرات خارجی‬ ‫از طرف مقابل توقعی ندارید اما از کســانی که هم وطن‪،‬‬ ‫هم ارمان و هم فکر شما هستند توقع دارید‪ .‬اتفاقا بر همان‬ ‫مبنایی که مجله شــما هم بر ان مبنا فعالیت می کند‪ ،‬یعنی‬ ‫استقالل‪ ،‬ازادی و جمهوری اسالمی می بینید کسانی که‬ ‫معتقد به این مبنا هستند‪ ،‬دل مشغولی ها و دل نگرانی های‬ ‫واقعی دارند که بحق هم هســت و ناشــی از بی اعتمادی‬ ‫عمومی است که همه ما نسبت به امریکا داریم اما بعضی‬ ‫مواقع ادم احســاس می کنــد وارد لج و لجبــازی جناحی و‬ ‫داخلی می شود و بعضا منافع ملی بازیچه قرار می گیرد‪ ،‬ان‬ ‫وقت این مساله حتما خیلی سخت تر از مذاکره با یک طرف‬ ‫خارجی اســت‪ .‬شــما از او توقعی جز این ندارید که منافع‬ ‫ملی خودش را پیش ببرد‪ .‬توقع ندارید که نســبت به منافع‬ ‫ملی شما حساس باشد یا حتی عالقه مند باشد‪ .‬حتی توقع‬ ‫خالفش را دارید‪.‬‬ ‫کدام انتقــاد مخالفین شــما را خیلــی دلخور یا‬ ‫عصبانی کرد؟ جایی که واقعا احساس کنید خیلی‬ ‫به شما برخورده است؟‬ ‫هرجایی که خــاف واقــع و خــاف اینکه همه‬ ‫دنیا می گفتند ایــران در این مذاکــرات عزتمندانه حضور‬ ‫پیدا کــرد‪ ،‬خالف ایــن را گفتند‪ .‬نه به خاطــر اینکه به من‬ ‫برخورده‪ ،‬بلکه به خاطر اینکه احســاس کــردم این مردم‪،‬‬ ‫مردم عزیز و عزتمندی هستند و ما نباید خودمان بیخودی‬ ‫ادعای ذلیل شدن این مردم را مطرح کنیم‪ ،‬اما دیدیم که‬ ‫این چنین ادعا کردند‪ .‬من روزنامه های خارجی و نقدهای‬ ‫خارجی را می خوانــدم که می گفتند ایرانی هــا همه چیز را‬ ‫گرفتند و هیچ چیز ندادند و بعد می امدم‪ ،‬چیزی دیگری این‬ ‫طرف می دیدم‪ .‬من خودم هیچ وقت این ادعا را نداشتم و‬ ‫می گفتم مذاکره بده بستان است‪ .‬شما یک چیزی می دهید‬ ‫و یک چیزی می گیرید‪ .‬ولی به فرمــوده حضرت ایت الله‬ ‫جوادی املی ان چیــزی که مــا دادیم درواقــع ان چیزی‬ ‫بود که ما نمی خواســتیم‪ .‬یعنی مثال ما گفتیم بمب اتمی‬ ‫ نمی خواهیم‪ .‬ایــن چیزی نبود که ما بدهیــم چون از ابتدا‬ ‫مفروض بود‪ .‬به هرحال اگر معتقد باشــیم که یک چیزی‬ ‫دادیم و یک چیزی گرفتیم‪ ،‬خارجیان همه معتقدند انچه‬ ‫به دست اوردیم بسیار باارزش تر بوده از انچه معامله کردیم‪،‬‬ ‫بعد ان وقت یک گروهی در داخل خــاف این را بگویند و‬ ‫بعد هم تالش کنند که فضاسازی کنند‪ .‬این فضاسازی هم‬ ‫بی تاثیر نیست‪ .‬باالخره اگر ما دائما به دنیا تاکید کنیم که‬ ‫تحریم ها پابرجاست‪ ،‬درســت نیست‪ .‬در واقع تحریم یک‬ ‫جور فضای روانی است‪ .‬اتفاقا اگر شما تاکید کنید که ایران‬ ‫تحت تحریم اســت‪ ،‬کم کم شــرکت ها و بانک ها از اینکه‬ ‫در ایران ســرمایه گذاری کنند نگران می شوند‪ .‬می گویند‬ ‫چه خبر است که خود ایرانیان و دســت اندرکاران ایرانی و‬ ‫کسانی که در تصمیم گیری نقش دارند کماکان می گویند‬ ‫که تحریم ها پابرجاست و اصال این مقررات باعث برداشته‬ ‫شدن تحریم ها نمی شود‪ .‬اگر چنین القایی در جهان خارج‬ ‫شود‪ ،‬چون عمده سیاست براساس تصور ساخته می شود‪،‬‬ ‫ت دلخور می شوم‪.‬‬ ‫اینجاست که من خیلی از این جور حرکا ‬ ‫نه من شخصیت مهمی هســتم که انتقادات به من خیلی‬ ‫چیز عجیب و غریبی باشد و نه اینکه خیلی تاثیری دارد‪ .‬فکر‬ ‫می کنم انتقاد به من هرچقدر هم که صورت بگیرد فقط از‬ ‫بار گناهان من کم می کند‪ .‬اما فکر می کنم حرف هایی که‬ ‫نتیجه اش خسارت به منافع ملی است‪ ،‬به مصلحت نیست‪.‬‬ ‫در این مدت منصف ترین منتقد شــما چه کسی‬ ‫بود؟‬ ‫ادم های زیادی نقد منصفانه از ما کردند‪ .‬معموال‬ ‫دوست ندارم از افراد نام ببرم ولی ادم های زیادی بودند که‬ ‫نقدهای منصفانه ای کردنــد‪ .‬ادم هایی بودند که برای من‬ ‫مطلب نوشتند‪ ،‬برای خودم فرستادند؛ هم در داخل سیستم‬ ‫تصمیم گیری و هم خارج از ان‪ .‬از مسئوالن افرادی بودند‬ ‫که ایرادات ما را تذکر دادند‪ .‬شاید از همه باالتر مقام معظم‬ ‫رهبری بودند که همیشه با یک دقت خاصی موضوعات را‬ ‫رصد می فرمودند و به ما حسب مورد تذکر می دادند‪.‬‬ ‫رابطه شما با رهبری به نظرم رابطه جالبی است‪.‬‬ ‫از قدیم هم در کتاب تان به لطف هایی که به شما‬ ‫داشته اند اشاره کرده اید‪ .‬در این مذاکرات هم به‬ ‫شما الطافی داشــتند‪ .‬اصوال رمز و راز این رابطه‬ ‫چیست؟‬ ‫اولش که لطف خدا و بزرگواری ایشــان است‪ .‬اما‬ ‫قسمت کوچکش که به من مربوط است اینکه من از ابتدا‬ ‫هیچ وقت خالف نگفتم‪ ،‬حتی اگر می دانســتم گزارشــم‬ ‫نتیجه مثبتــی برای من نــدارد یا مورد قبول هم نیســت یا‬ ‫دیدگاهم مورد قبول نیســت‪ .‬در گزارش انچه که واقعیت‬ ‫بــوده و در دیدگاهم انچه به نظرم می رســیده کــه دیدگاه‬ ‫درست ان اســت را مطرح کرده ام‪ .‬خاطرم است زمانی که‬ ‫ســفیر بودم یکبار بعد از یک بحثی که در محضر ایشــان‬ ‫داشتم‪ ،‬ایشــان فرمودند من از این جور بحث های صریح‬ ‫در مقایسه با کســانی که بحث شــان را در لفافه می پیچند‬ ‫بیشتر خوشم می اید‪ .‬این ســعه صدر ویژه ای می طلبد که‬ ‫من در خیلی ها ندیدم‪ .‬در ایشــان به رغم نقش سیاســی و‬ ‫نقش معنوی که دارند و حرفشان برای ما مالک عمل است‪،‬‬ ‫دیده ام که واقعا به من جرات داده که دیدگاه هایم را خدمت‬ ‫ایشــان مطرح کنم‪ .‬ایشــان هم با بزرگواری و ســعه صدر‬ ‫همیشه این دیدگاه ها را شنیده اند‪ .‬فکر می کنم ان قسمت‬ ‫کوچکی از این لطف و بزرگواری که نســبت به من دارند و‬ ‫به من برمی گردد‪ ،‬مربوط به این می شــود که تالش کردم‬ ‫هیچ وقت خالف نگویم‪.‬‬ ‫ناگفتــه ای هم در مذاکــرات و بحث هایــی که با‬ ‫رهبری داشتید‪ ،‬وجود دارد که برای ما بگویید‪.‬‬ ‫خب‪ ،‬اگر ناگفته است که نباید گفته شود دیگر‪.‬‬ ‫شما اگر بخواهید خود را در سپهر سیاسی ایران‬ ‫تعریف کنید‪ ،‬کجا تعریف می کنید؟ اصالح طلب‬ ‫هستید یا اصولگرا؟‬ ‫هیچ جــا‪ .‬مــن هیچ وقــت خــودم را در ایــن‬ ‫قالب بندی های سیاسی داخلی تعریف نکردم‪ .‬دیدگاه های‬ ‫من معلوم اســت و زیاد هــم تغییر نکرده‪ .‬یعنی دوســتان‬ ‫اصالح طلب و اصولگرا در طول ‪ 30‬ســال گذشته‪ ،‬رفت و‬ ‫برگشت هایی در دیدگاه هایشان داشته اند‪ .‬شاید اینکه ادم‬ ‫بتواند متحول شــود‪ ،‬خوب باشد! من یک سری باورهایی‬ ‫دارم و یک رشــته نگرش هایی هم به حوزه خــودم دارم‪.‬‬ ‫در حوزه های دیگر هــم تخصص نــدارم و اظهارنظر هم‬ ‫نمی کنم‪ .‬شــاید اصال از من ندیده باشید که در حوزه های‬ ‫دیگری غیر از سیاست خارجی اظهارنظری کرده باشم‪ .‬به‬ ‫خاطر اینکه تخصص ندارم‪ .‬معتقدم دنیای امروز به شدت‬ ‫حرفه ای و تخصصی اســت‪ .‬من در یک حوزه ای درس را‬ ‫تا حد دکترا خواندم‪ 30 ،‬ســال تا ‪ 35‬سال سابقه کاری اش‬ ‫را هم دارم‪ .‬فهمیده ام که تــازه من در این حوزه ای که کار‬ ‫کردم خیلی مجهوالت دارم چه رســد به حوزه هایی که نه‬ ‫درسش را خواندم و نه روی ان کار کردم‪ .‬بنابراین فقط در‬ ‫حوزه خودم اظهارنظر کردم و ان اظهارنظرم هم کارشناسی‬ ‫و تخصصی بوده است‪ .‬تالش کرده ام که گرفتار خطوط‬ ‫سیاسی نشــوم‪ .‬احســاس خوبی هم می کنم ضمن اینکه‬ ‫معتقدم وزارت خارجه طبق اساســنامه اش‪ ،‬کارشناســان‬ ‫و مســئوالنش باید غیرحزبی باشــند و حزبی شدن مغایر با‬ ‫پیگیــری منافع ملی اســت کــه در وزارت خارجه ضرورت‬ ‫دارد‪ .‬البته ممکن اســت خیلی ها مخالف این دیدگاه من‬ ‫باشــند ولی فعال که ماده ‪ 84‬اساســنامه ما حــرف بنده را‬ ‫تائید می کند‪.‬‬ ‫یک جایی فرمــوده بودید کــه نمی خواهید نامزد‬ ‫انتخابــات ریاســت جمهوری شــوید‪ .‬می توانم‬ ‫بپرسم چرا؟‬ ‫گفت وگوی ویژه‬ ‫گفت وگویویژه‬ ‫‪95‬‬ ‫گفت وگویویژه‬ ‫گفت وگوی ویژه‬ ‫‪96‬‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫به خاطر اینکه مــن این کار را بلــدم و ان کار را بلد‬ ‫نیستم‪.‬‬ ‫نمونه هایی داشتیم که از حوزه سیاست خارجی‬ ‫وارد این کار شده اند!‬ ‫ممکن اســت نمونه های زیادی داشته باشیم که‬ ‫افراد وارد سیاســت خارجی هم شــده باشــند بدون اینکه‬ ‫تخصصی داشته باشــند ولی دلیل نمی شــود که بنده هم‬ ‫همان کار را بکنم‪ .‬باز هم نمی گویم من کار درستی می کنم‬ ‫ولی من اعتقادم این است که فقط کاری که بلدم را انجام‬ ‫دهم‪ .‬تازه همان را هم خیلی مطمئن نیستم!‬ ‫فکــر می کنیــد تــا چــه زمانــی در وزارت خارجه‬ ‫می مانید؟‬ ‫تا هروقت که این تکلیف را از من برنداشته باشند‪.‬‬ ‫این را شــعار نمی دهــم‪ .‬به خاطــر اینکــه در دوران اقای‬ ‫احمدی نژاد هم که هیچ تناسب فکری با ایشان نداشتم تا‬ ‫زمانی که مرا برنداشــتند‪ -‬ضمن اینکه از مقامات خواهش‬ ‫کردم اجازه دهند از کار معاف باشــم‪ -‬ولی تــا روزی که در‬ ‫ِس َمت بودم‪ ،‬کارم را انجام دادم‪.‬‬ ‫زمانی که از نیویورک برگشتید و بیشتر به تحصیل‬ ‫مشغول بودید‪ ،‬فکر می کردید یک روز وزیر خارجه‬ ‫شوید؟‬ ‫نه‪ ،‬هیچ وقت فکــر نمی کردم‪ ،‬بــرای همین هم‬ ‫خودم را بازنشســته کــردم‪ .‬می دانیــد که در ‪ 25‬ســالگی‬ ‫درخواست بازنشستگی کردم‪ .‬در وزارت خارجه هم جناب‬ ‫متکی و هــم جناب دکتر صالحــی خیلی با اکــراه این کار‬ ‫را قبول کردند‪ .‬اما مــن می دیدم که کاری بــه من واگذار‬ ‫نمی شود‪ .‬البته مسئولیتش هم با ان اقایان نبود که کاری‬ ‫واگذار نمی شد‪ ،‬اجازه نداشتند که کاری به من واگذار کنند‪.‬‬ ‫احساس می کردم که از صبح تا بعدازظهر کاری نمی کنم و‬ ‫حقوق می گیرم‪ .‬احساس کردم ممکن است این کار خالف‬ ‫باشد و برای همین درخواست بازنشستگی کردم‪.‬‬ ‫اقای متکی هم قبول کردند!‬ ‫خیلی سخت‪ .‬یعنی عالوه بر چندین نامه نگاری که‬ ‫کردم‪ ،‬یادم هست یک بار که ایشــان فرصت هم نداشتند‬ ‫از دفتر مطالعات وزارت خارجه به زور در ماشــین ایشــان‬ ‫نشســتم‪ .‬ایشــان به دولت می رفتند‪ .‬تا دولت با ایشــان‬ ‫صحبت کردم و ایشــان را قانع کردم که لطــف کنید امضا‬ ‫کنید‪.‬‬ ‫اگر بر فــرض محال اقــای احمدی نژاد به شــما‬ ‫پیشنهاد وزیر خارجه می دادند‪ ،‬قبول می کردید؟‬ ‫خیر‪ ،‬قبول نمی کردم‪ .‬حتی اگر به من پیشــنهاد‬ ‫ســفارت هم می دادند‪ ،‬قبول نمی کردم‪ .‬چون در سفارت‬ ‫بودم‪ ،‬ادامه دادم‪ .‬البته بعد از گذشــت زمان برای انســان‬ ‫خیلی راحت اســت که این حــرف را بزند ولی مــن تقریبا‬ ‫مطمئنم که این شرایط را داشتم‪ .‬ضمن اینکه فرض محال‬ ‫است و ایشان همین کاری که داشــتم را هم خیلی راضی‬ ‫نبودند چه رسد به اینکه کار جدیدی پیشنهاد دهند‪.‬‬ ‫گویا رهبری اصرارشــان این بوده که شــما در‬ ‫نیویورک تشریف داشته باشید‪.‬‬ ‫ظاهرا ایشان موافق نبودند که من برگردم‪.‬‬ ‫به برجام برگردیم‪ .‬در هفته یا مــاه چقدر با طرف‬ ‫امریکایی تان ارتباط دارید؟‬ ‫هر زمان که نیاز باشــد‪ .‬البته همکاران من تقریبا‬ ‫به صورت روزانه ارتباط دارند‪ .‬برای اینکه مطمئن شــویم‬ ‫طرف مقابــل وظایفش را انجــام می دهد‪ ،‬البتــه انها هم‬ ‫در بعضی مــوارد در مورد اجــرای تعهدات ما بــا ما تماس‬ ‫می گیرند‪ ،‬بنابراین دو طرف پیگیری می کنند‪ .‬سازوکارش‬ ‫را هم برای پیگیری کردن در برجام گذاشــته ایم اما بیشتر‬ ‫تالشمی کنیمبدوناینکهمجبورشویمکمیسیونمشترک‬ ‫تشکیل دهیم از طریق تبادل ایمیل و حل و فصل ایرادات‬ ‫کار را پیش ببریــم‪ .‬خیلی جاها هم تا بــه حال خوب پیش‬ ‫یادم هست یک بار که اقای متکی فرصت‬ ‫هم نداشــتند از دفتر مطالعات وزارت خارجه به زور در‬ ‫ماشین ایشان نشستم‪ .‬ایشان به دولت می رفتند‪ .‬تا‬ ‫دولت با ایشــان صحبت کردم و ایشــان را قانع کردم‬ ‫که لطف کنید درخواست بازنشستگی ام را امضا کنید‬ ‫رفته؛ در مورد بیمه‪ ،‬خیلی از مشــکالت حل شــده است‪.‬‬ ‫اینها مشکالتی است که بعضی ها از برخی حرف هایی که‬ ‫زدیم سوءاســتفاده کردند و بعد از انتخابات گفتند که اجرا‬ ‫نشده! نه‪ ،‬اینطور نیســت‪ .‬امریکایی ها دستورالعملی که‬ ‫باید می دادند را دادند اما چندین سال است که ایران تحت‬ ‫تحریم بوده و وکالی این شرکت ها یا بانک ها چنین است که‬ ‫به انها می گویند اصال نزدیک ایران نشوید‪ .‬حاال می خواهند‬ ‫نظر مخالــف بدهند و وکیــل هم ذاتا محافظه کار اســت‪.‬‬ ‫می گوید من باید از ‪ 20‬جا مطمئن شوم که اگر االن به شما‬ ‫یک نظر حقوقی دادم که کار با ایران مجاز است‪ ،‬پس فردا‬ ‫که شما را فالن جا جریمه کرد‪ ،‬من مسئولم‪ ،‬بنابراین خود‬ ‫وکال به خاطر ان سابقه ذهنی‪ ،‬سخت گیری می کنند‪ .‬ما هم‬ ‫باید پیگیری و اطمینان حاصل کنیم‪ .‬اینجاهاست که ادم‬ ‫ناراحت می شود‪ .‬من گفتم هر روز پیگیری می کنیم تا انچه‬ ‫در کاغذ پیاده شــده در عمل هم اجرا شود‪ ،‬هنوز هم این را‬ ‫می گویم‪ .‬هر وکیلی کــه به اداره خزانــه داری امریکا نامه‬ ‫می نویســد‪ ،‬ما باید اطمینان حاصل کنیم که پاسخ درست‬ ‫می گیرد که این یک مقدار روند را کند می کند‪.‬‬ ‫یعنی ربطی به برجام ندارد؟‬ ‫درواقع ربط بــه ان زحماتی دارد که دوســتان در‬ ‫سال های گذشته کشــیدند و این همه تحریم علیه کشور‬ ‫ایجاد شــد و نه برجام که تحریم ها را برداشته است! خیلی‬ ‫تعجب اور است‪ ،‬ان زمان که یک کلمه از این حرف ها در‬ ‫هیچ روزنامه ای نه می شــد خواند و نه می شد دید‪ ،‬االن که‬ ‫ماشاءالله همه جور صحبتی می کنند و یک مقدار پیازداغش‬ ‫را هم زیاد می کنند‪.‬‬ ‫ممکن است در زمان وزارت خارجه شما تحولی در‬ ‫رابطه ایران و امریکا اتفاق بیفتد؟‬ ‫ببینید! تحول در رابطه ایران و امریکا حتما باید با‬ ‫اقدامات امریکا برای رفع سوءظن مردم ما نسبت به امریکا‬ ‫همراه باشد‪ .‬نظرســنجی اخیری که دانشگاه مریلند انجام‬ ‫ی برجام ‬ ‫داده‪ ،‬نشــان می دهد اکثریت قاطع مــردم ما حام ‬ ‫هستند‪ .‬یعنی حدود ‪ 80‬درصد و شاید بیش از ‪ 80‬درصد به‬ ‫امریکا بی اعتمادند‪ .‬حاال یکی از کارهایی که امریکایی ها‬ ‫باید انجام دهند‪ ،‬این اســت که در مســیر اجرای برجام به‬ ‫نحوی عمل کنند که این بی اعتمادی ها کم شود‪ ،‬ان وقت‬ ‫ممکن است‪ .‬مثال همان طور که ابتدای سال مقام معظم‬ ‫رهبــری در فرمایشات شــان فرمودنــد ممکن اســت این‬ ‫بحث قابل بررسی باشد که در موضوعات دیگری هم ما با‬ ‫امریکایی ها صحبت کنیم‪ .‬ولی اینکه در این دوران کوتاه ما‬ ‫شاهد یک تحول اساسی در تحول روابط دو کشور باشیم‪،‬‬ ‫از نظر من بسیار غیرمحتمل است‪.‬‬ ‫مخصوصا که دوره اقای اوباما درحال اتمام است‬ ‫و شــاید رئیس جمهور بعــدی امریــکا متفاوت‬ ‫باشــد‪ِ .‬‬ ‫خود شــما حدس می زنید چه کسی انجا‬ ‫رئیس جمهور شود؟‬ ‫االن پیش بینــی اینکــه چــه کســی در امریــکا‬ ‫رئیس جمهــور می شــود‪ ،‬خیلی دشــوار اســت‪ .‬باید اول‬ ‫صبر کنیم و ببینیم که این دعواهــای داخل حزبی به کجا‬ ‫می انجامد؟ من مخصوصا با باال گرفتن و داغ شدن دعوای‬ ‫داخل حزب جمهوریخواه که بعضی از رهبران سنتی حزب‬ ‫جمهوریخواه مثل اقای مک کین و اقــای رامبلی که دور‬ ‫قبل کاندید ریاست جمهوری حزب بود‪ ،‬خیلی با الفاظ تند و‬ ‫حتی غیرمعمول و غیرمتعارفی نسبت به فردی که امروز در‬ ‫انتخابات مقدماتی از همه با فاصله زیاد صحبت می کند‪،‬‬ ‫دارد‪ .‬این نشــان دهنده یک هیجان و اضطراب در داخل‬ ‫نخبگان سیاســی حزب جمهوریخواه است که باید ببینیم‬ ‫حاصلش چه خواهد شد‪.‬‬ ‫ی ترامپ هم گفته که ممکن اســت مســتقل‬ ‫اقا ‬ ‫بیاید‪.‬‬ ‫بله ایشان هم صحبت کرده است‪ .‬البته در گذشته‬ ‫هم نمونه هایی بوده از افرادی که از بخش خصوصی یعنی‬ ‫ثروتمندان‪ ،‬وارد صحنه ریاست جمهوری شدند و در مبارزات‬ ‫مقدماتی نتوانستند حمایت حزب شان را به دست بیاورند‪.‬‬ ‫انها کنار نکشیدند بلکه به عنوان نامزد مستقل وارد شدند‪.‬‬ ‫معروف تریشــان اقای َپرو اســت که یک ثروتمند معروف‬ ‫تگزاسی بود‪ .‬وقتی نتوانست نامزدی حزب جمهوریخواه را‬ ‫به دست بیاورد‪ ،‬به عنوان کاندیدای مستقل وارد رقابت شد‪.‬‬ ‫البی ایران هم ممکن اســت در انتخابات امریکا‬ ‫موثر باشد؟‬ ‫ایران که البی اساســی ندارد‪ .‬گروهی از جوانان‬ ‫ایرانی هستند که در برخی موارد مثل برجام که منافع ویژه‬ ‫ایران هســت‪ ،‬دخالت می کنند‪ .‬متاســفانه هنوز افرادی‬ ‫که برای ایران دلشــان می تپــد‪ ،‬چنان قدرتــی در امریکا‬ ‫نگرفته اند که بتوانند تاثیرگذار باشــند‪ .‬البتــه هیچ دلیلی‬ ‫ندارد که این اتفاق نیفتد‪ .‬به خاطر اینکه اقلیت ایرانی مقیم‬ ‫امریکا تحصیلکرده ترین‪ ،‬بافرهنگ تریــن‪ ،‬نخبه ترین و‬ ‫ثروتمندترین اقلیت داخل امریکاست‪ .‬بنابراین اگر اینها به‬ ‫فکر تاثیرگذاری در روند سیاسی امریکا شوند‪ ،‬حتما قدرت‬ ‫گفت وگویویژه‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫گفت وگوی ویژه‬ ‫قابل توجهی دارند ولی هنوز دیده نشــده که چنین حرکت‬ ‫خودجوشی از طرف این گروه شکل بگیرد‪ .‬هرگونه مداخله‬ ‫دولتی هم در چنین روندی بسیار خطرناک است‪ .‬لذاست‬ ‫که باید امیدوار بود که ایــن اقلیت فرهیخته ایرانی در این‬ ‫حوزه هم بتوانند مثل ســایر حوزه هایی کــه فعال و باعث‬ ‫افتخار کشور بودند‪ ،‬فعال باشند و منافع اب و خاک‪ ،‬منافع‬ ‫زادگاهشان یا منافع کشور پدر و مادرشان را دنبال کنند‪.‬‬ ‫نظر شما راجع به اقای الریجانی و نقش ایشان‬ ‫در برجام چیست؟‬ ‫من معموال راجع به افراد نظــر نمی دهم اما اقای‬ ‫دکتر الریجانی نقش بســیار برجســته و موثری داشــتند‪.‬‬ ‫هم در رصدکردن تحوالت‪ ،‬هم در مشورت دادن به اقای‬ ‫رئیس جمهور و بنده در طول مذاکرات‪ .‬ایشــان از ابتدای‬ ‫مذاکرات فعاالنه در همه جلســات کمیته عالی هسته ای‬ ‫حضور داشــتند‪ .‬بســیار با عالقــه دنبال می کردنــد‪ .‬ریز‬ ‫مذاکــرات را پیگیری می کردند و مترصــد بودند که من یا‬ ‫همکارانم از مذاکره برگردیم و ایشــان بخواهند عالوه بر‬ ‫گزارشــی که در جلســه می دهیم یک گزارش بسیار ریز و‬ ‫دقیق خدمت ایشان بدهیم‪ .‬من معتقدم که ایشان نقش‬ ‫بی بدیلــی در کمــک به ریاســت محترم جمهــوری برای‬ ‫پیگیری مذاکرات ایفاء کردند‪.‬‬ ‫ممکن است همین سوال را در مورد اقای والیتی‬ ‫تکرار کنیم؟‬ ‫اقای والیتی هم بسیار مفید و موثر در مذاکرات در‬ ‫کمیته برجام حضور داشتند و محبت می کردند‪ ،‬سوال هایی‬ ‫را مطرح می کردند و ما هم به نقطه نظرات ایشــان توجه‬ ‫می کنیم‪ .‬ایشان هم نقش بسیار خوبی دارند‪.‬‬ ‫ما همیشه شــما را خندان دیدیم اما در مذاکرات‬ ‫گاهی خبرهایی بود که شــما خیلی جدی هستید‬ ‫و حتی گاهی شده که ســر طرف مقابل هم فریاد‬ ‫زدید‪ .‬راجع به ان بخش اقای ظریف هم صحبت‬ ‫کنید‪ .‬چه موقع هایی اینجوری می شود؟‬ ‫بیشــتر اوقات! یعنی شــما در مذاکره باید جدی‬ ‫باشید‪ .‬مذاکره‪ ،‬شوخی نیست‪ .‬اصال چنین مذاکره ای که‬ ‫درمورد موضوعی است که این میزان هزینه به کشور وارد‬ ‫کرده باید با جدیت دنبال و انجام می شد‪ .‬در زمانی هم الزم‬ ‫می شد که صدا بلند شود یا با حساسیت بیشتری کار دنبال‬ ‫شود‪ .‬اما با فاصله کمی لبخند هم در مذاکره پیدا می شد تا‬ ‫بتوان فضا را کنترل کرد‪.‬‬ ‫در مورد شب اخر هم ممکن است بفرمایید؟‬ ‫البته ان شب اخر نیســت و در دور اخر مذاکرات‬ ‫است‪ .‬اینکه هرگز یک ایرانی را تهدید نکن یا نه؟‬ ‫خیر‪ ،‬همان شــب اخر را می گویم‪ .‬گویا احتمال‬ ‫گالویز شدن را هم می دادند! تا این حد رفته بود؟‬ ‫نه‪ ،‬ولی خب یک برخورد نسبتا تندی در شب اخر‬ ‫در جلسه کوچک تری شکل گرفت که ان را هنوز مصلحت‬ ‫نمی بینم که واردش شوم‪ .‬در واقع در بین مذاکره کنندگان‬ ‫موضوعی پیش امد و از من سوال کرد که تو دستورالعمل‬ ‫در این زمینه از کشورت گرفتی؟ من هم مصلحت بود که‬ ‫در ان قسمت بگویم نه‪ ،‬چون هنوز داشتم روی ان موضوع‬ ‫چانه زنی می کردم‪ .‬بعد ایشان گفت پس تو داری وقت ما‬ ‫را تلف می کنی! بدون دستورالعمل از کشورت داری اینجا‬ ‫با ما صحبت می کنی و بنده هم به ایشــان گفتم شما حق‬ ‫نداری درمورد نحوه ارتباط من با دولت خودم دخالت بکنی‪.‬‬ ‫اینجا بود که از کلمات تندی استفاده کردیم‪.‬‬ ‫نظر شــما در مورد اقای عراقچی و اقای روانچی‬ ‫چیست؟‬ ‫اقای عراقچی و اقای روانچی از بهترین همکاران‬ ‫من در وزارت خارجه هســتند‪ .‬هــر دو افراد بســیار قوی‪،‬‬ ‫سلیم النفس و قابل اعتمادند که حتما این مذاکرات بدون‬ ‫وجود این دو بزرگوار به نتیجه نمی رسید‪.‬‬ ‫ایا در دولت با وزیری رابطه خانوادگی دارید؟‬ ‫‪ 40‬ســال اســت با اقای دکتر واعظی رفیقم‪ .‬در‬ ‫امریکا با هم بودیم و همسرانمان را خواهر صدا می کردیم‪.‬‬ ‫من به همســر ایشــان خواهر و ایشــان هم به همسر من‬ ‫خواهــر می گفتند‪ .‬رفت و امد هم داشــتیم‪ .‬همین طور با‬ ‫اقای دکتر جنتــی و همکارانی که ســابقا در وزارت خارجه‬ ‫بوده اند‪ ،‬با اینها هم ارتباطات این گونــه داریم‪ .‬االن هم‬ ‫باالخره اعضای هیات دولت مثل یک خانواده هســتند و‬ ‫همه با هم رابطه دارند‪ .‬البته ما در مقامات ازدواج نکردیم!‬ ‫یعنی همسران دختر و پسرم ربطی به مقامات ندارند‪.‬‬ ‫دانشگاه هم تدریس می کنید؟‬ ‫فرصــت نمی کنــم‪ .‬من کالســی که بــه صورت‬ ‫سنتی نزدیک ‪ 30‬سال اســت تدریس می کنم االن یکی‬ ‫از دانشجویان خوب ســابقم که از من جلوتر و استاد تمام‬ ‫اســت‪ ،‬زحمت تدریســش را در دانشــکده وزارت خارجه‬ ‫می کشند‪ .‬دانشگاه تهران که قبل از وزارتم هم چهار سالی‬ ‫بود که تدریس نمی کردم‪.‬‬ ‫در حوزه خودتان چه اندیشــمندان سیاســی را‬ ‫دنبال می کنید؟‬ ‫اندیشــمندان سیاســی را در حــد اشــنایی بــا‬ ‫دیدگاه هاشــان کم و بیش دنبال می کنم‪ .‬اعتقاد ندارم به‬ ‫اینکه نظریه های سیاسی باید برای شما یک مکتب فکری‬ ‫ایجاد کنند بلکه اعتقــاد دارم نظریه های روابط بین الملل‬ ‫ابزار تحلیل هســتند و بنابراین خــودم را هیچ وقت به یک‬ ‫اندیشمند به خصوص سیاسی محدود نکردم‪ .‬نظرات افراد‬ ‫و اندیشمندان مختلف و دیدگاه های مختلف علوم سیاسی‬ ‫و علوم اجتماعی و روابط بین الملل را در حد بضاعتم دنبال‬ ‫کردم و تالش می کنم دیدگاه هایم را خودم بسازم به جای‬ ‫اینکه به یک اندیشمند وابسته شوم‪.‬‬ ‫اما فضای جهان بیشــتر نظریات نئورئالیستی‬ ‫است‪.‬‬ ‫من هیچ وقت از نظریات رئالیستی و نئورئالیستی‬ ‫خوشم نمی امده‪.‬‬ ‫لیبرالی چطور؟‬ ‫االن نظریات ســازه انگاری را بیشتر می پسندم‪.‬‬ ‫ولی خودم را محدود بــه ان نظریات هم نمی کنم‪ .‬ممکن‬ ‫اســت وقتی جوان تر بودم در دهــه ‪ 60‬خودمان بعضی از‬ ‫دیدگاه های انتقادی را کامــا در گرایش دیدگاه انتقادی‬ ‫مکتب فرانکفورت دنبــال می کردم اما بعــد از ان تالش‬ ‫کردم خیلی خودم را محصور به یک دیدگاه و نظریه نکنم‬ ‫که خود ایــن هم یک شــعبه از دیدگاه انتقــادی و مکتب‬ ‫فرانکفورت می شــود‪ .‬به هر حال تالش کــردم از نظرات‬ ‫مختلف استفاده بکنم‪ .‬جوان بودم حتما از نظر تفکر روابط‬ ‫بین المللی چپ تر بودم‪.‬‬ ‫انقالب هم شده بود و‪...‬‬ ‫حاال انقالب هم شده بود و قبل از انقالب هم بود‪.‬‬ ‫ممنون از فرصتی که در اختیار ما قرار دادید‪.‬‬ ‫‪97‬‬ ‫گفت وگوی ویژه‬ ‫‪98‬‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫سید عباس عراقچی‬ ‫با هم گفتیم‬ ‫مذاکره می کنیم‬ ‫ولو قربانی شویم‬ ‫ی ویژه‬ ‫و‬ ‫توگ‬ ‫گف ‬ ‫صحبت هایی که در کمیسیون برجام کردیم‪ ،‬انگار نه انگار‪.‬‬ ‫یعنی اگر نرفته بودیم هم همان بود‪ .‬به نظرم گزارش خود را از‬ ‫قبل نوشته بودند‬ ‫در انتخابات هفتم اسفند رقابت به قول یک نفر بین برجامیان‬ ‫و نابرجامیان بود‬ ‫اقای توکلی واقعا ادم حر و ازاده ای است‪ .‬متاسف شدم که‬ ‫ایشان به مجلس جدید نرفت‬ ‫گفت و گو‪ :‬سعید اجورلو‬ ‫سردبیر‬ ‫سال ‪ 94‬برای شما با مذاکرات لوزان شروع شد‪،‬‬ ‫با توافق در وین به نیمه رســید و با اجرایی شدن‬ ‫توافق تقریبا به پایان خودش نزدیک شد‪ .‬سال‬ ‫‪ 94‬بر شما چطور گذشت؟‬ ‫بســم الله الرحمن الرحیم‪ .‬ســال ‪ 94‬سال خیلی‬ ‫ســختی بود ولی به هر حال پایان شــیرینی داشت‪ .‬البته‬ ‫کل سه سال گذشته‪ ،‬سال های سختی بود‪ .‬سال ‪ 94‬روند‬ ‫توافق هسته ای به مراحل اخر رســیده و خیلی سخت تر و‬ ‫حساس تر شده بود‪ .‬در عین حال می دانستیم که احتماال‬ ‫توافق خواهیم داشت‪ .‬البته ســال های ‪ 92‬و ‪ 93‬به نوعی‬ ‫ســخت تر بود‪ .‬از این جهت که مذاکرات غالبا در بن بست‬ ‫بود و به دلیل پافشــاری که دو طرف بر مواضع خودشــان‬ ‫داشــتند‪ ،‬مذاکرات خوب پیش نمی رفت‪ .‬در ســال ‪ 94‬ما‬ ‫وارد مذاکرات خالق شدیم‪ .‬توانستیم برای مشکالتی که‬ ‫یادماستیکبارخیلیمذاکراتتلخشدوبیرون‬ ‫امدیم‪ .‬اخباری هم از داخل مذاکرات رفته بود که‬ ‫اوضاعخوبنیست‪.‬فکرکردیمبرایاینکهپیام‬ ‫متفاوتی به طرف مقابل بدهیم به بالکن برویم و‬ ‫کمیبخندیم‪.‬بههوایهواخوریبهبالکنامدیم‬ ‫وشروعبهصحبتوبگووبخندکردیم‪.‬مخصوصا‬ ‫شروع به خندیدن و گفت وگو کردیم تا پیامی که‬ ‫به داخل و خارج کشــور منتقل می شود‪ ،‬مثبت‬ ‫باشدونهمنفی‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫حل ناشدنی بودند‪ ،‬راه حل پیدا کنیم‪ .‬شــروع سال همراه‬ ‫با چارچوبی بود که در لوزان به ان رســیدیم‪ .‬در حقیقت در‬ ‫لوزان ان بن بست ها شکسته شد‪،‬راه حل های کالن پیدا‬ ‫شد و از لوزان به بعد سعی کردیم این راه حل ها را در عمل به‬ ‫راه حل های عملیاتی جزئی قابل اجراشدن برسانیم که ِ‬ ‫خود‬ ‫این هم کار سختی بود‪ .‬یعنی برخالف انکه فکر می کردیم‬ ‫که دیگر کلیات پیدا شده و بقیه اش راحت است‪ ،‬دیدیم که‬ ‫در عمل خیلی مشکل است‪.‬‬ ‫شــاید فکر می کردید از لوزان کــه برمی گردید و‬ ‫دوباره به وین می روید کار خیلی ســختی ندارید‬ ‫ولی سخت بود‪.‬‬ ‫بله! فکر می کردیم کار سختی نیست ولی سخت‬ ‫بود‪ .‬یک مقدار هم طوالنی شد‪ .‬حدود سه ماه طول کشید‬ ‫و حتی روزهای اخر‪ ،‬شبانه روزی کار می کردیم‪ .‬در دور اخر‬ ‫وزرا فقط ‪ 17‬روز بودند ولــی نزدیک به یک ماه کامل من و‬ ‫اقای روانچی و تیم کارشناســی در وین بودیم‪ .‬از چند روز‬ ‫قبل از ماه رمضان رفته بودیم‪ 27 ،‬ماه رمضان توافق شد و‬ ‫در حقیقت تمام ماه رمضان را انجا بودیم‪.‬‬ ‫یعنی با زبان روزه مذاکره می کردید؟‬ ‫حقیقتش را بخواهیــد‪ ،‬نه‪ .‬برای اینکــه در وین‬ ‫حدود ساعت‪ 10‬شب افطار می شد و ما هم روز بسیار سختی‬ ‫داشتیم‪ .‬یعنی از صبح اول وقت چانه می زدیم تا اخر شب‪.‬‬ ‫واقعا اگر می خواستیم روزه بگیریم انرژی برای هیچ کس‬ ‫نمی ماند‪ .‬مسافر هم بودیم و منعی نداشت برای اینکه ان‬ ‫‪ 10‬روز هم رعایت شود از شهر خارج شده و بر می گشتیم‪ .‬از‬ ‫لوزان تا وین شب و روزهای بسیار سختی گذراندیم تا همه‬ ‫جزئیات تکمیل شــود‪ .‬به خصوص روزهــای اخر که واقعا‬ ‫شبی یک ساعت بیشتر نخوابیدیم‪ .‬هرچه به شب های اخر‬ ‫نزدیک می شدیم کار بیشتر شــبانه روزی می شد و دو شب‬ ‫اخر دقیقا هر شــب یک ســاعت خوابیدیم‪ .‬یعنی تا شش‬ ‫صبح کار می کردیم‪ ،‬مذاکره و چک و چانه می زدیم و فقط‬ ‫یک ساعت می خوابیدیم‪ .‬هفت صبح بلند می شدیم و یک‬ ‫صبحانه سریع و مشــورت هایی که با اقای ظریف الزم بود‬ ‫را انجام دادیم و دوباره از اول همان روند شــروع می شــد‪.‬‬ ‫ِ‬ ‫خود اقای ظریف هم تا اخرین لحظه پــای کار بود‪ .‬بعد از‬ ‫وین تا روز اجرایی شــدن‪ ،‬نه فقط روزهای سخت که دوره‬ ‫وحشتناکی را پشت سر می گذاشتیم‪ .‬به دلیل اینکه ما در‬ ‫دو جبهه کامال ســخت کار می کردیم‪ .‬به ایــن معنا که در‬ ‫داخل هم برای پاســخ به انتقــادات و ایرادهایی که تقریبا‬ ‫به طور کامــل غیرمنصفانه به برجام گرفته می شــد و حتی‬ ‫تالش هایی که برای جلوگیری از تصویب برجام در کشور و‬ ‫مجلس صورت می گرفت؛ باید پاسخ می دادیم و روشنگری‬ ‫می کردیم‪.‬‬ ‫بعد از اینکه توافق شــد‪ ،‬واقعا فکر می کردید که‬ ‫فشار ان قدر در تهران زیاد باشد؟‬ ‫نه! در طول مذاکرات انتقادات و ایرادات زیاد بود‬ ‫ولی عمدتا مفید بود و به ما کمک می کرد که مسیر را اصالح‬ ‫کنیم‪ .‬اما بعد از توافق فکر می کردیم با همه ان مســائل‪،‬‬ ‫کار به نقطه ای رسیده که دیگر در ان باید اجماع باشد‪ ،‬ولی‬ ‫بعد از توافق دیگر بیشتر انتقادها غیرمنصفانه بود‪ .‬به نظرم‬ ‫دالیل انتقادها غیرواقعی بود و شاید حتی دالیل سیاسی با‬ ‫زمینه رقابت های جناحی داشت‪ .‬به هر حال پاسخگویی کار‬ ‫سختی بود‪ .‬جلسات متعدد مجلس را که خاطرتان هست‪.‬‬ ‫یک دور کامل در کمیسیون امنیت ملی طی کردیم و وقتی‬ ‫که تمام شد‪ ،‬دوباره برگشــتیم نقطه سر سطر و کمیسیون‬ ‫برجام را تشکیل دادند‪ .‬در کمیسیون برجام جلسات مفصل‪،‬‬ ‫فشرده و طوالنی برگزار شــد‪ .‬صحبت هایی که انجا کردیم‬ ‫در یک جمله بگویم «اصال انگار نه انگار»! یعنی اگر نرفته‬ ‫بودیم هم همان بود‪ .‬به نظرم گزارش خود را از قبل نوشته‬ ‫بودند‪ .‬یعنی در نگارش گزارش خیلی توجهی به توضیحات‬ ‫ما نشده بود‪ .‬به هر حال این یک جبهه بود و جبهه دوم با خود‬ ‫‪ 5+1‬بود‪ ،‬چرا که اجرایی شــدن برجام موکول به اقداماتی‬ ‫بود کــه دو طرف بایــد می کردند‪ .‬یکســری اقدامات باید‬ ‫داخل کشور انجام می شد و یکسری اقدامات هم انها باید‬ ‫می کردند‪ .‬مهم ترین ان‪ PMD‬بود که کار بسیار بسیار بزرگی‬ ‫بود‪ .‬تاریخ در این مورد قضاوت خواهــد کرد که چه کاری‬ ‫صورت گرفت‪ .‬در این فاصلــه ‪ PMD‬را حل و فصل کردیم‬ ‫برخالف انکه همه معتقد بودند این پرونده بســته نخواهد‬ ‫شد‪ .‬حتی شب قبل از قطعنامه برخی نوشتند که اطالعات‬ ‫موثق داریم که ‪ PMD‬بسته نمی شود و فردا قطعنامه شکل‬ ‫دیگری اســت؛ یعنی می خواهم بگویم بسته شدن ‪PMD‬‬ ‫اینقدر غیرقابل باور بود‪ .‬همان طور که لغو شــش قطعنامه‬ ‫شــورای امنیت برای همــه غیرقابل باور بــود‪ .‬به هر حال‬ ‫درمورد ‪ PMD‬خیلی کار شــد‪ .‬بعد از ان هم ایین نامه های‬ ‫مربوط بــه رفع تحریم ها بود که باید نوشــته می شــد‪ .‬اگر‬ ‫مالحظه کنیــد بزرگتر از ِ‬ ‫خود برجام ایین نامه هایی هســت‬ ‫که انها در سایت های اتحادیه اروپا و امریکا چاپ کردند؛‬ ‫شــیوه نامه و راهنمای رفع تحریم ها که دربــاره همه اینها‬ ‫دوباره مذاکره شــد‪ .‬متن انها بود ولی چــون قرار بود طبق‬ ‫برجام با مشورت ما تهیه کنند در مشورت با ما تهیه شد و روی‬ ‫هم این هم خیلی زحمت کشیده شد‪ .‬اتحادیه اروپا هم باید‬ ‫یکســری قوانین را تصویب می کرد‪ .‬رئیس جمهور امریکا‬ ‫هم باید دستوراتی می داد که با انها هم کلنجار می رفتیم‪.‬‬ ‫کارهایی هم خودمان باید می کردیم که در مورد انها یکسری‬ ‫مشکالت و موانع وجود داشــت‪ ،‬مثال بحث قراردادی که‬ ‫باید در مورد اراک با دیگران بسته می شد‪ ،‬خالصه دوران‬ ‫ســختی بود‪ .‬بنابراین وقتی به روز اجرایی شدن رسیدیم‪،‬‬ ‫واقعا دیگر تمام توان ما مصرف شــده بود امــا به هر حال‬ ‫پایان شیرینی داشــت و ما به نقطه اجرایی شدن رسیدیم‪.‬‬ ‫کار بزرگی که شاید هیچ کس در سراسر جهان فکر نمی کرد‬ ‫بتوان درمورد ان توافق به این بزرگی کرد و بعد از ان بتوان‬ ‫به مرحله اجرایی شــدن رســاند؛ با همه کم و کاستی ها و‬ ‫مشکالت و موانعی که با ان روبه رو بود ولی به هر حال انجام‬ ‫شد و برجام هم شــروع به اجرایی شدن کرد‪ .‬در پایان سال‬ ‫هم انتخابات مجلس یک حماسه دیگر بود که درمجموع‬ ‫فکر می کنم سال ‪ 94‬برای ملت ایران سال بسیار خوبی بود‪.‬‬ ‫فکر می کنید برجام روی انتخابات هفتم اسفند‬ ‫هم تاثیر گذاشت؟‬ ‫حتما گذاشت‪.‬‬ ‫یعنی روی نوع رای دادن مردم تاثیر داشت؟‬ ‫تلقی من این اســت‪ .‬البته من بحث های داخلی‬ ‫را زیاد بلد نیستم و دخالت نمی کنم‪ ،‬ولی بعضی از مقاالت‬ ‫دوســتانی که روی الگــوی رای دادن مــردم کار کردند را‬ ‫دیدم‪ ،‬هنوز هم در این مورد کار می کنند‪ .‬یکی گفته بود که‬ ‫در این انتخابات رقابت بین اصولگرا و اصالح طلب نیست‬ ‫بلکه رقابت بین برجامیان و نابرجامیان اســت که به نوعی‬ ‫فکر می کنم درســت بود‪ .‬فکر می کنم مردم در رای دادن‬ ‫خودشــان برجام را مالک قرار دادند‪ .‬چــه انها که موافق‬ ‫برجام بودند و چه انها که مخالف برجام بودند این را در رای‬ ‫دادن خودشان تاثیر دادند‪.‬‬ ‫در دورانــی کــه در کمیســیون امنیــت ملــی و‬ ‫کمیسیون برجام بودید‪ ،‬کجا واقعا خیلی عصبانی‬ ‫شدید؟ البته یک مورد را در تلویزیون دیدیم‪ .‬غیر‬ ‫از ان دیگر کجا بوده است؟‬ ‫مواقعی که خیلی به من ســخت گذشــت زمانی‬ ‫بود که به خاطر مســائل فروملی شامل مســائل جناحی‪،‬‬ ‫رقابت های شخصی و فردی‪ ،‬انتخابات پیش رو و هر اسم‬ ‫دیگری که بگذاریم‪ ،‬برخی تالش می کردند یک دستاورد‬ ‫که متعلق بــه ملت ایران بــود را کوچک کننــد‪ .‬من در ان‬ ‫صحن ه یک جا عصبانی شدم و از این عبارت استفاده کردم‬ ‫که «نامردی می کنید در حق مردم ایران‪ ،‬جفا می کنید در‬ ‫حق مردم ایران» ولی به کرات اتفاق می افتاد و واقعا اذیت‬ ‫می شــدم‪ .‬یعنی برای اینکه به اهداف دیگری برسند یک‬ ‫چیزی که ملت ایران ‪ 12 ،10‬ســال به خاطرش خون دل‬ ‫خورده بودند و تا به اینجا رســیده بود را کوچک می کردند‪.‬‬ ‫نمونه اش همان مورد خاص که واقعا یکی از دستاوردهای‬ ‫بزرگ مردم ایران در مذاکرات اســت؛ «حفظ اب سنگین‬ ‫اراک »‪ .‬چیــزی که رئیس جمهــور امریکا علنــا مصاحبه‬ ‫کرده بود و گفته بود که نمی دهیم بــه ایران‪ .‬به طوری که‬ ‫امریکایی ها اخرین حرف شان این بود که «همه چیز قبول‪،‬‬ ‫ولی حرف رئیس جمهورمان را چه کار کنیم که ایشان موضع‬ ‫گرفته ما به ایران اب سنگین نخواهیم داد!» خب‪ ،‬باالخره‬ ‫اب سنگین در اراک ماند‪ .‬امریکایی ها در مورد ان اعتراف‬ ‫ کردند و اروپایی ها هم درمورد اب سنگین اذعان داشتند‪ ،‬در‬ ‫متن هم امده است‪ ،‬ولی دوستان در کمیسیون می گفتند‬ ‫که نه‪ ،‬این اب سنگین نیســت! یعنی اصال اوج استیصال‬ ‫من می شــد وقتی یک حقیقت واضح را کتمان می کردند‪.‬‬ ‫چون اگر قبول می کردند که اب ســنگین است باید تشکر‬ ‫می کردند که چنین دستاوردی را برای کشور حفظ کردیم‪.‬‬ ‫به هر حال این صحنه ها بود که اذیت می کرد‪.‬‬ ‫همه را هم شــما جوابگو بودید و فکــر کنم اقای‬ ‫ظریف یک بار امدند‪.‬‬ ‫اقای ظریف در کمیسیون برجام یک بار تشریف‬ ‫اوردند‪ .‬در کمیســیون امنیت ملی دقیقا یادم نیســت ولی‬ ‫بعــد از برجام شــاید یک بار بــود‪ .‬در طول مذاکــرات هم‬ ‫کمیسیون امنیت ملی ما را خیلی خواســت‪ ،‬احضار کرد و‬ ‫جلســات خیلی تندی هم داشــتیم‪ .‬از یک مقطعی بعد از‬ ‫برجام کمیسیون امنیت ملی تصمیم گرفت که جلسات را‬ ‫علنی برگزار کند که خوب هم بود‪ .‬چون باالخره مردم مطلع‬ ‫می شدند‪ .‬معموال دوستان همه صحبت ها را بعد از جلسات‬ ‫غیرعلنی کمیســیون مصاحبه می کردند و می گفتند! پس‬ ‫این چه کاری بــود؟ بگذارید الاقل عیــن واقعیت را مردم‬ ‫ببینند و کســی نخواهد از دید خودش تعریــف کند‪ .‬اقای‬ ‫ظریف کمیسیون برجام را یکبار امدند و کمیسیون امنیت‬ ‫ملی هم بعد از برجــام یک بار امدند و البته قبــل از ان زیاد‬ ‫گفت وگوی ویژه‬ ‫گفت وگویویژه‬ ‫‪99‬‬ ‫گفت وگوی ویژه‬ ‫‪100‬‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫گفت وگویویژه‬ ‫تشریف اوردند‪.‬‬ ‫کدام انتقاد به نظر شما درســت و بجا بود و شما‬ ‫حق را به منتقدین می دادید؟‬ ‫ببینیــد! انتقــاد به برجام مســلما وجــود دارد‪ .‬ما‬ ‫نمی توانیم بگوییم برجام صددرصد به نفع ماســت‪ .‬برجام‬ ‫محصول مذاکره اســت‪ ،‬محصول یک بده بستان است‪.‬‬ ‫در همه قسمت هایی که قسمت «بده» هست معلوم است‬ ‫که هیچ کس دلش نمی خواهد و قسمت های «بستان» را‬ ‫همه دوست دارند‪ .‬شما وقتی یک معامله می کنید و جنسی‬ ‫را می خرید لحظه پول دادن‪ ،‬پول را از جگرتان می کنید و‬ ‫می دهید (با خنده)‪ .‬درســت است؟ خیلی موقع پول دادن‬ ‫راضی نیستید‪ .‬اما از شــوخی گذشته برجام محصول یک‬ ‫بده بستان اســت بنابراین در همه قسمت هایی که قسمت‬ ‫«بده» هســت‪ ،‬طبیعی اســت کــه از من گرفته تــا اقای‬ ‫ظریف‪ ،‬هیچ کس خوشــحال نیســت‪ ،‬امــا از اینکه یک‬ ‫معامله ای انجام شده که خواسته های اصلی ما رعایت شده‬ ‫و ما هیچ خط قرمزی را رد نکردیم‪ ،‬خب این معامله باالخره‬ ‫شیرین اســت‪ .‬بنابراین انتقاد به برجام وجود دارد ولی اگر‬ ‫این انتقادات در یک قالب کالن دیده نشــود‪ ،‬بی انصافی‬ ‫است‪ .‬در داخل خودش که نگاه کنید ممکن است بنشینیم‬ ‫و بررسی کنیم ‪ِ -‬‬ ‫خود من بهتر از همه می دانم ‪ -‬که اگر این‬ ‫گوشه اینطوری بود‪ ،‬بهتر بود یا اگر ان شب سر فالن قضیه‬ ‫یک خرده بیشــتر دعوا کرده بودیم‪ ،‬بهتر بود‪ .‬یا اینکه ان‬ ‫شــب زیادی دعوا کردیم‪ ،‬طرف را روی لج انداختیم و اگر‬ ‫از مســیر دیگری رفته بودیــم‪ ،‬بهتر بود‪ .‬از ایــن ایرادات‬ ‫تکنیکی همیشــه می توان گرفت‪ .‬مثالی که چند بار زده ام‬ ‫را تکرار بکنــم؛ اگر فرماندهــان عزیز ســپاه و ارتش ما به‬ ‫بهترین پیروزی خودشــان مثال فتح خرمشهر برگردند‪ ،‬ایا‬ ‫نمی توانند به تاکتیک های ریز خودشان ایراد بگیرند؟ مثال‬ ‫اگر از فالن معبر می رفتیم‪ ،‬دو تا شهید کمتر می دادیم‪ .‬یا‬ ‫اگر روز قبل شناســایی فالن نقطه را کامل تر کرده بودیم‪،‬‬ ‫تعداد تلفات کمتر یا سرعت پیروزی بیشتر می شد‪ .‬همیشه‬ ‫از این چیزها می توان گفت‪ .‬بعضی از دوســتان بودند که‬ ‫منصفانه این انتقادات را انجام می دادند‪ .‬مثال اقای احمد‬ ‫توکلی در یک قضیه ای یک ایراد خیلی جدی گرفت و حتی‬ ‫نامه ای هم علنی نوشــت‪ .‬من یک جلســه خدمت ایشان‬ ‫رفتم و توضیحات کامل دادم و در اخر جلسه ایشان گفت‬ ‫که حق با شماست و درست است‪ .‬بعد از ان هم حرفش را‬ ‫علنی اصالح کرد و گفت‪ .‬این برای من خیلی ارزشمند بود‪.‬‬ ‫حری است‪ .‬انجا که باید حرفش را بزند‬ ‫اقای توکلی واقعا ادم ّ‬ ‫می زند و انجا که باید اصالح کند‪ ،‬می کند و حتی اگر بفهمد‬ ‫که اشــتباه هم کرده‪ ،‬می گوید‪ .‬واقعا هم متاسف شدم که‬ ‫ایشــان به مجلس جدید نرفت چراکه مجلس ادم های حر‬ ‫و ازاده مثل ایشان زیاد می خواهد‪ .‬اما دوستانی هم بودند‬ ‫که هرچه صحبت می کردید‪ ،‬انگار نه انگار‪ .‬یعنی یک ذهن‬ ‫کامال بســته که فقط می خواهد برجام را بزند‪ .‬اصال کاری‬ ‫ندارد که شما چه می گویید و چه نمی گویید‪ .‬گاهی اوقات در‬ ‫اخر حرف هایم می فهمیدم که در طول مدت صحبت های‬ ‫من و حتی در پاسخ گویی های رودررو‪ ،‬اصال به حرف هایم‬ ‫گوش نمی کرده است‪ .‬احساس بدی به ادم دست می داد‪.‬‬ ‫در ان «بده»ها کجا خیلی دلتان ســوخت؟ مثال‬ ‫اورانیوم های غنی شده یا اراک؟ اگر مایل هستید‪،‬‬ ‫بگویید‪ .‬در مقابلش انجا هم که واقعا کیف کردید‪،‬‬ ‫بگویید‪.‬‬ ‫ببینید! نمی شــود بگوییم جایی دلسوزی خاصی‬ ‫داشت‪ .‬من معتقدم که ما هیچ امتیازی که خیلی ارزشمند‬ ‫باشــد به طرف مقابل ندادیم‪ .‬اگر قلب اراک خارج شــده‬ ‫این قلب بــا یک قلبی که بــه مراتب کامل تــر و مدرن تر و‬ ‫کاراتر اســت‪ ،‬جایگزین می شود‪ .‬ممکن اســت که سه‪،‬‬ ‫چهار ســال عقب بیفتد ولی در این سه‪ ،‬چهار سال نیازی از‬ ‫کشور نیست که لنگ شود که فرض کنیم چند سالی عقب‬ ‫افتادیم‪ .‬یا اگر سرعت غنی سازی ما یک مقدار کند می شود‬ ‫و ما به غنی سازی صنعتی مثال در ‪ 15‬سال دیگر برسیم در‬ ‫این مدت نیازی از کشور معطل نمی شود‪ .‬درحقیقت ما دو‬ ‫امتیاز به طرف مقابــل دادیم؛ یکی محدودیــت در برنامه‬ ‫هایمان‪ ،‬یعنی کاهش ســرعت در برنامه هســته ای مان و‬ ‫دوم نظارت های بیشتر‪ .‬اما در مقابل خیلی چیزها گرفتیم‪.‬‬ ‫واقعا اینکه دنیا بیاید و به برنامه هسته ای ما احترام بگذارد‬ ‫برای خود من شیرین بوده است‪ .‬برنامه هسته ای ما از نظر‬ ‫شورای امنیت که باالترین مرجع حقوق بین الملل است یک‬ ‫برنامه ممنوعه بوده و ایران حق نداشته که انجام دهد و باید‬ ‫همه قسمت هایش را تعطیل می کرده است‪ .‬همه کشورها‬ ‫موظف بودند هر کاالیی به سمت ایران می رود را چک کنند‬ ‫که مبادا کمکی به برنامه هسته ای ایران بشود‪ .‬یعنی کمک‬ ‫به ایران ممنوع و درس خواندن دانشجویان ایرانی در زمینه‬ ‫صنعت هســته ای هم ممنوع بود‪ .‬یعنی تا این حد‪ ،‬برنامه‬ ‫هسته ای ما از نظر شورای امنیت ممنوعه بود‪ .‬حاال این به‬ ‫یک برنامه کامال مجاز و مشروع تبدیل می شود که شورای‬ ‫امنیت دیگر کشــورها را تشــویق می کند که با ما همکاری‬ ‫کنند‪ .‬این فقــط نتیجه کار مذاکره نیســت بلکه نتیجه ‪10‬‬ ‫سال مقاومت مردمی است که می گفتند «انرژی هسته ای‬ ‫حق مسلم ماســت»‪ .‬این حق مســلم باالخره تثبیت شد و‬ ‫هرکس این را کوچک کند‪ ،‬موجب تاسف است‪ .‬کشورهای‬ ‫دنیا‪ ،‬شــورای امنیت‪ ،‬شــورای حکام اژانــس همه صحه‬ ‫گذاشــتند که انرژی هسته ای‪ ،‬حق مســلم ایرانیان است‬ ‫و این به عنوان قطعنامه شــورای امنیت تصویب شد‪ .‬این‬ ‫بزرگترین دستاورد ماست‪ .‬اینکه چهره ایران از یک تهدید‬ ‫علیه صلح و امنیت به یک چهره دیگر تبدیل می شود‪ .‬شش‬ ‫قطعنامه فصل هفت شورای امنیت لغو می شود‪ ،‬بی تعارف‬ ‫بگویم خودم هنوز باورم نمی شــود که قطعنامه های فصل‬ ‫هفتی شــورای امنیت در مورد ایران بدون اینکه اجرا شده‬ ‫باشد‪ ،‬لغو شده است!‬ ‫پس فرقی با منتقدان نداریــد چون انها هم باور‬ ‫نمی کنند!‬ ‫یعنی واقعا غیرقابل باور اســت‪ .‬این ادعا نیست‪،‬‬ ‫یک حقیقت تاریخی است که هیچ کشوری از فصل هفت‬ ‫شورای امنیت‪ ،‬سر ســالم بیرون نیاورده است‪ .‬یا با جنگ‬ ‫بوده‪ ،‬یا تغییر رژیم یا با بدبختی و فالکت هنوز درحال ادامه‬ ‫است‪ .‬هیچ کشــوری نیســت که از فصل هفت با مذاکره‬ ‫بیرون امده باشــد و از ان مهمتر ان چیزی که به خاطر ان‬ ‫به فصل هفت رفته باشــد را در دســت گرفته و با ان بیرون‬ ‫امده باشد‪ .‬یادمان نرود که شورای امنیت و مجموعه غرب‬ ‫خواستار لغو و تعلیق غنی سازی بودند تا با ما مذاکره کنند‪.‬‬ ‫خواســت اولیه قطعنامه ها‪ ،‬تعلیق بالدرنگ غنی ســازی‬ ‫است‪ .‬شرط همه برای مذاکره و توافق همین بود و داستان‬ ‫طوالنی دارد‪ .‬بــه هر حال لغو قطعنامه ها و بســته شــدن‬ ‫پی ام دی خیلی شیرین بود‪ .‬برای اینکه واقعا بنای بزرگی از‬ ‫دروغ‪ ،‬ادعا و اتهام با مدارک و اسناد مختلف علیه جمهوری‬ ‫اســامی ایران درســت کرده بودند ‪ -‬یکســری اشتباهات‬ ‫داخلی خودمان را به عنوان پایه قــرار داده و روی این یک‬ ‫بنایی ساخته بودند ‪ -‬جعلیات و ادعاها را هم جمع کرده و از‬ ‫برنامه هسته ای ایران یک هیوال برای دنیا ساخته بودند که‬ ‫این فرو ریخت و بزرگترین حربه و بهانه ای که دست شــان‬ ‫بود که براساس ان همه تحریم ها را گذاشته بودند را پس‬ ‫گرفتند و این پرونده را بســتند‪ .‬واقعا دوستانی که باورشان‬ ‫نمی شد و تا اخرین لحظه هم می گفتند که این پرونده بسته‬ ‫نمی شود‪ ،‬شاید به نوعی حق داشتند‪ .‬ولی از عنایت الهی‬ ‫غفلت کرده بودند که وقتی تالش کنید و زحمت بکشــید‪،‬‬ ‫خداوند هم کمک های خودش را عنایت می کند‪.‬‬ ‫سراغ شب توافق برویم؛ عکسی در اینستاگرام‬ ‫گذاشــتید ان هم زمانی که هنوز خبــر توافق دو‬ ‫طرف نیامده بــود‪ .‬چرا این عکس را گذاشــتید؟‬ ‫تعبیــر ما این بــود که حضــرت اقا با ایــن توافق‬ ‫موافقند‪.‬‬ ‫اســتفاده از این عکس چند تا علت داشت؛ یکی‬ ‫ِ‬ ‫خــود حضرت اقا‬ ‫اینکه قبل از اینکــه من بگذارم ســایت‬ ‫گذاشــته بود‪ .‬یعنی اگر به ســایت ‪khamenei.ir‬مراجعه‬ ‫کنیــد‪ ،‬خواهید دیــد که اول انجا گذاشــت و مــن از روی‬ ‫ان ســایت برداشــتم‪ .‬علت دوم اینکه توافق هســته ای‬ ‫که هیچ ‪ ،‬هیــچ کار دیگری که امضای اقا پای ان نباشــد‬ ‫را انجام نخواهیــم داد‪ .‬منظــورم از امضا‪ ،‬نظــر‪ ،‬عنایت‬ ‫و موافقــت یــا حداقل عــدم مخالفت ایشــان اســت‪ .‬در‬ ‫جمهوری اســامی بــه والیت فقیه این طــور معتقدیم که‬ ‫هیچ امری به نوعی مشــروعیت ندارد مگــر انکه امضای‬ ‫والیت پای ان باشــد‪ .‬قطعا در موضوع هسته ای با همین‬ ‫نگاه جلو رفتیــم و در همین چارچوب هــم حرکت کردیم‪.‬‬ ‫خط قرمزهای ایشــان برای ما خط قرمزهــای مطلق بوده‬ ‫است‪ .‬البته این را چند جا گفته ام و باز هم تکرار می کنم که‬ ‫بعضی موارد را دوستان به عنوان خط قرمز تلقی می کنند در‬ ‫حالی که نبود‪ .‬ما بر اســاس روند مذاکره گزارش می دادیم‬ ‫که بعضــی چیزها عملــی هســت و بعضی چیزهــا عملی‬ ‫گفت وگویویژه‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫گفت وگوی ویژه‬ ‫نیست بنابراین بعضی دستورات‪ ،‬و نه خط قرمزها‪ ،‬اصالح‬ ‫می شــدند‪ .‬این معنایش عبور از خط قرمز یا نادیده گرفتن‬ ‫دستورات نیســت‪ ،‬بلکه معنایش این اســت که باتوجه به‬ ‫واقعیت های میدانی دســتورات ممکن اســت تغییر یابند‬ ‫اگرچه چارچوب هــا و خطوط قرمز همواره ثابت هســتند‪.‬‬ ‫به عنوان مثال یــک نمونه که ایشــان در اخرین صحبتی‬ ‫که با مجلس خبرگان داشتند بدان اشــاره فرمودند درمورد‬ ‫لغو تحریم هاســت‪ .‬ایشــان در این صحبت می فرمایند با‬ ‫این مضمون کــه «گفتند که کنگره امریــکا نمی تواند لغو‬ ‫کند‪ ،‬خیلی خب‪ ،‬انها که می توانند لغــو کنند را لغو کنند»‪.‬‬ ‫یعنی صراحتا گفتند ان قســمتی از تحریم ها که کنگره لغو‬ ‫نمی کند و اگر اصرار کنیــم به معنای عدم توافق اســت‪،‬‬ ‫می تواند به گونه دیگری عمل شود‪ .‬من قصد خرج کردن از‬ ‫رهبری را ندارم‪ ،‬صحبت هایی که ایشان علنی فرموده اند را‬ ‫عرض می کنم‪ .‬به هر حال بدون امضای والیت‪ ،‬مذاکرات‬ ‫هسته ای که هیچ‪ ،‬ما هیچ چیز دیگر را در سیاست خارجی‬ ‫و دیگر سیاست های خودمان مشروع نمی دانیم‪ .‬بنابراین‬ ‫قطعا در این چارچوب حرکت کردیم‪.‬‬ ‫در مورد ان عکس با اقای ظریف هماهنگ کردید؟‬ ‫نه‪ ،‬ساعاتی بود که مشخص بود کار تمام است‪.‬‬ ‫از شب اخر اتفاق جالبی در ذهن دارید؟‬ ‫موارد جالب که زیاد است‪ .‬اخرین دعوا بر سر تعداد‬ ‫سال های تحریم تسلیحاتی موشکی بود که دعوای خیلی‬ ‫ی در اتاق اقای کری‬ ‫زیادی در بر داشت‪ .‬جلسه خیلی مهم ‬ ‫با حضور برخی از وزرای ‪ 5+1‬و اقای ظریف انجام شد که در‬ ‫ان جلســه اقای ظریف با یکی از وزرا چنان دعوایی کردند‬ ‫که خانم شرمن بلند شد و همه افراد متفرقه را از اتاق بیرون‬ ‫کرد‪ .‬چون این دعوا خیلی شدید بود و هیچ کس توقع ندارد‬ ‫که دو وزیر خارجه اینگونه برخورد کننــد‪ .‬کم مانده بود که‬ ‫گالویز شوند! من اقال ســه‪ ،‬چهار صحنه بود که احتمال‬ ‫گالویز شــدن را دادم‪ .‬یک بار را من دخالــت کردم‪ ،‬اقای‬ ‫ظریف را ارام کردم و خودم ادامه دادم‪ .‬یک بار حتی با اقای‬ ‫روانچی خودمان را اماده کردیم که اگر گالویز شدند‪ ،‬جدا‬ ‫کنیم‪ ،‬یعنی تقریبا نیم خیز شدیم‪ .‬یک بار هم شب اخر بود‬ ‫که خانم شرمن بقیه را از اتاق بیرون و کمی فضا را ارام کرد‪.‬‬ ‫در کمیســیون برجام مجلس یکی از دوستان گفت اینطور‬ ‫که با ما حــرف می زنید با انها هم حــرف می زدید؟ با اینکه‬ ‫همه می دانستند من در مجلس چقدر ارام برخورد می کنم و‬ ‫تنها در یکی‪ ،‬دو صحنه عصبانی شدم جوابم این بود که ای‬ ‫کاش بودید‪ ،‬می دیدید صحنه ها و کشمکش هایی که انجا‬ ‫بود‪ .‬یک بار محافظان اقای کری الی درب را باز کرده و نگاه‬ ‫کردند‪ .‬انها هم نگران شده بودند که نکند گالویز شوند و تا‬ ‫پشت در امده بودند‪ .‬یک بار یکی از همکاران خانم اشتون‬ ‫در را باز کرد و داخل را نگاه کرد که خانم اشتون گفت نگران‬ ‫نباشید! بین ما زیاد پیش می اید! اینکه دست روی میز بکوند‬ ‫و صدا بلنــد کنند و غیره زیــاد اتفاق می افتــاد که لحظات‬ ‫پرتنش و پراسترسی را رقم می زد‪.‬‬ ‫جایی شد که در مذاکرات بغض کنید و احساس‬ ‫کنید که کم اوردید؟‬ ‫در مذاکرات نــه ولی در مجلس بلــه‪ .‬ادم جلوی‬ ‫دشمن بغض نمی کند‪ ،‬خشم دارد‪ .‬بغض را جلوی دوست‬ ‫می کند‪.‬‬ ‫بعد از ورودتان از وین به تهران یک روایت هست‬ ‫که با تیم هسته ای نزد اقا رفتید‪ .‬این طور شنیدیم‬ ‫که اقای ظریــف می گویند اول من بــروم که اگر‬ ‫اقا خواســتند دعوا کنند با من بکننــد! که اتفاقا‬ ‫جلسه خوبی هم بوده و رهبری هم می فرمایند که‬ ‫موفقیت حاصل شــده و بروید به خانواده هایتان‬ ‫برسید‪.‬‬ ‫چون از ان جلسه دفتر اقا هیچ خبری بیرون نداد‬ ‫ما هم مجاز نیستیم‪ .‬البته واقعیت این است که مقام معظم‬ ‫رهبری همیشه به تیم عنایت داشتند‪.‬‬ ‫به هر حال میــزان دفاع رهبری از تیم هســته ای‬ ‫کم نظیر بوده است‪.‬‬ ‫ایشــان چه از روند مذاکرات راضــی بودند و چه‬ ‫راضی نبودند‪ ،‬در هر جلســه ای دفاع کردند‪ .‬در واقع چه از‬ ‫دستاوردها راضی بودند یا نبودند‪ ،‬که اینها را باید جداگانه‬ ‫قضاوت کــرد‪ ،‬ولی همیشــه در کنــارش از تیــم حمایت‬ ‫می کردنــد‪ .‬ان موقــع که ما مذاکــره می کردیم‪ ،‬ایشــان‬ ‫تندترین تعبیرها را درمورد امریکا داشتند اما در عین حال از‬ ‫تیم حمایت می کردند‪ .‬کلماتی که به کار بردند مثل غیور‪،‬‬ ‫شجاع و‪ ...‬نشان دهنده عنایت ایشــان است‪ .‬به برخی از‬ ‫دوستان می گفتم که اگر عنایت رهبری نبود پیش از اینها‬ ‫سر ما را بریده بودند! ولی خب‪ ،‬ایشان تیم را حفظ کردند‪،‬‬ ‫همواره عنایت داشــتند و از تیم حمایــت می کردند‪ .‬حتی‬ ‫در اخرین صحبتی که ایشــان داشــتند‪ ،‬باز گفتند که تیم‬ ‫خیلی زحمت کشیدند و عرق ریختند‪ .‬همیشه این محبت‬ ‫را داشتند‪.‬‬ ‫می خواهم در مورد ان عکســی که از شما و اقای‬ ‫ظریف در بالکن هتل کوبورگ منتشر شد بپرسم‪.‬‬ ‫در چه مــوردی صحبــت می کردید کــه ان گونه‬ ‫می خندیدید؟‬ ‫این عکس بخشی از «دیپلماسی بالکن» است‪،‬‬ ‫یک جور دیپلماسی عمومی بود‪ .‬این بالکن در اتاق اقای‬ ‫ظریف بود‪ .‬بار اولی که من و اقای ظریف رفتیم کمی هوا‬ ‫بخوریم‪ ،‬عکاســان از پایین هجوم اوردنــد و اقای ظریف‬ ‫هم قصد رفتن کرد‪ .‬من بــه او گفتم عیبی نــدارد اینها دو‬ ‫ساعت است که منتظرند‪ .‬واقعا خبرنگاران خیلی کار سختی‬ ‫داشــتند‪ .‬برای ِ‬ ‫خود من غیرقابل تحمــل و غیرقابل تصور‬ ‫است که از صبح تا سه بعدازظهر پشت در اتاقی بایستم تا‬ ‫بیرون بیایند و من بتوانم یک کلمه از انها بشنوم یا عکسی‬ ‫بگیرم و بعد هم سرشــان را زیر بیندازند و بروند و محل هم‬ ‫نگذارند! نمی دانم شــما خبرنگاران چطور تحمل می کنید‬ ‫اما کارتان خیلی ســخت و ارزشمند است‪ .‬شــاید با همین‬ ‫احســاس به اقای ظریف گفتم صبر کند تا عکس شــان را‬ ‫بگیرند‪ .‬چند تا عکس گرفتند و ان عکس ها خیلی انعکاس‬ ‫پیدا کرد‪ ،‬چون متفاوت بود‪ .‬بعد دیدیم که از بالکن می توان‬ ‫در راستای دیپلماسی عمومی استفاده کرد‪ .‬یادم است یکبار‬ ‫خیلی مذاکرات تلخ شد و بیرون امدیم‪ .‬اخباری هم از داخل‬ ‫مذاکرات رفته بود که اوضاع خوب نیست‪ .‬فکر کردیم برای‬ ‫اینکه پیام متفاوتی به طرف مقابل بدهیم به بالکن برویم و‬ ‫کمی بخندیم‪ .‬به هوای هواخوری به بالکن امدیم و شروع‬ ‫به صحبت و بگووبخند کردیم‪ .‬مخصوصا شروع به خندیدن‬ ‫و گفت وگو کردیم تا پیامی که به داخل و خارج کشور منتقل‬ ‫می شــود‪ ،‬مثبت باشــد و نه منفی‪ .‬یک بار دیگر بعد از یک‬ ‫مذاکره شنیدیم قرار اســت اقای کری صحبت مطبوعاتی‬ ‫داشته باشد‪ .‬ایشان که به ســمت محل مورد نظر می رفت‬ ‫اقای ظریف به بالکن رفته و در پاسخ به یکی از خبرنگاران‬ ‫که معموال از ان زیر داد می زدند و ســوال می کردند پیامی‬ ‫ را که می خواســت داد‪ .‬بعد هم این جمله را توئیت کرد که‬ ‫«وســط مســابقه اســب را عوض نمی کنند»‪ .‬دیپلماسی‬ ‫عمومی و دیپلماسی رسانه ای ما خوب کار کرد و پا به پای‬ ‫طرف مقابل امد‪ .‬هر دو طرف در مذاکرات حواســمان به‬ ‫صحنه رسانه ای هم بود‪ .‬هر دو طرف‪ ،‬موبایل ها را همیشه‬ ‫در دست داشتند تا اخرین وضعیت را رصد کنند‪ .‬یک بار حتی‬ ‫ان اوایل نوشــته بودند که دست گرفتن موبایل توسط من‬ ‫برای عکس گرفتن از کری بوده است! فکر می کنند موبایل‬ ‫فقط برای عکس گرفتن است‪ .‬در صورتی که ما مرتبا اخبار‬ ‫را چک می کردیم که در نبرد رسانه ای از طرف مقابل عقب‬ ‫نمانیم‪ .‬ان طرف هم همین طور بــود‪ .‬یک بار در ژنو به یاد‬ ‫‪101‬‬ ‫گفت وگویویژه‬ ‫دارم قبل از اینکه بخواهیم پشت میز مذاکره بنشینیم‪ ،‬پشت‬ ‫در با خبرنگار ایرنا مصاحبه کردم‪ .‬جمله ام هم پخش شده‬ ‫بود‪،‬وسط مذاکره اقای کری از روی موبایلش خبر را خواند‬ ‫و گفت که این چه حرفی است که عباس زده؟‬ ‫به شما می گفت «عباس»؟!‬ ‫ببین! در فرهنگ انها اینگونه است‪ .‬در فرهنگ ما‬ ‫وقتی خیلی خودمانی می شویم با اسم کوچک صدا می زنیم‬ ‫و در محل هــای اداری و رســمی هم هرچقــدر هم رفیق‬ ‫باشیم اصال با اسم کوچک صدا نمی زنیم مگر دیگر خیلی‬ ‫خصوصی باشد ولی برای انها خیلی طبیعی است‪ .‬از یک‬ ‫مرحله ای که می گذرد با اسم کوچک خطاب کردن‪ ،‬عادی‬ ‫اســت‪ .‬ما واقعا در این سه سال‪ ،‬ســاعت های متمادی و‬ ‫جلسات پشت سر هم با هم بودیم‪ .‬دیگر اینطوری جا افتاده‬ ‫بود‪ .‬با اسم کوچک صدا می کردند و ما هم انها را همینطور‪.‬‬ ‫هنوز هم برجام از شما وقت می گیرد؟‬ ‫اکنون چون در مرحله اجرایی شدن است در موارد‬ ‫رفع اشــکاالت و گیرها نه به اندازه گذشته ولی یک مقدار‬ ‫وقت می گیرد‪ .‬چون وارد این بحث شدیم باید بگویم اجرای‬ ‫برجام نیازمند دقت و مراقبت زیاد است به خصوص اجرای‬ ‫تعهدات از سوی طرف مقابل‪ .‬چون تعهدات طرف مقابل‬ ‫دو تا بخش دارد؛ یکی اینکه قوانین خودش را اصالح کند‬ ‫که کرده و دوم اینکه در اثر این اصالح قوانین کار راه بیفتد‪.‬‬ ‫اینکه کار راه بیفتد دیگر دست دولت های امریکا‪ ،‬انگلیس‬ ‫و المان نیست‪ ،‬بلکه دست بنگاه های اقتصادی انهاست که‬ ‫خصوصی هستند و منطق اقتصادی خود را برای کار کردن‬ ‫دارند وخودشان باید تصمیم بگیرند تا با ایران کار کنند‪.‬‬ ‫می گوینــد امریکایی هــا به صورت غیررســمی‬ ‫به بعضی بانک ها هشــدار داده اند که به ســمت‬ ‫ایران نروید؟‬ ‫نه‪ ،‬ببینید! یکی از کارهایی که طبق برجام صورت‬ ‫گرفته راهنماهایی اســت که امریکایی هــا و اروپایی ها با‬ ‫مشــورت ایران تهیه کردنــد‪ .‬با این هدف کــه وقتی یک‬ ‫شــرکت یا بانک مثال بخواهد با ایــران کار کند‪ ،‬مثل یک‬ ‫دفترچه راهنما مراجعه می کند که ببیند چه کارهایی می تواند‬ ‫و چه کارهایی را نمی توانــد انجام دهد‪ .‬این طور نیســت‬ ‫کــه امریکایی ها ان را داده باشــند و پشت ســر بگویند که‬ ‫نه‪ ،‬نکنید! این نیست ولی اینکه هشــدار یا توجه دهند که‬ ‫یک سری تحریم ها برداشته نشده مثل تحریم های اولیه‬ ‫امریکا که ســال ها قبل از برنامه هسته ای و مربوط به خود‬ ‫شــرکت های امریکایی می شود‪ ،‬هســت‪ .‬حاال نکته این‬ ‫اســت که وقتی یک شــرکت اروپایی یا ژاپنی می خواهد با‬ ‫ایران کار کند‪ ،‬باید یک تصمیم تجاری مســتقل بگیرد که‬ ‫با ایران کار کند‪ .‬بــرای اینکه این تصمیــم را بگیرد چون‬ ‫می خواهد در این همکاری اقتصادی یک ســرمایه ای را‬ ‫بیاورد و یک پولی را ببرد‪ ،‬دنبال ســود است‪ ،‬باید مطمئن‬ ‫شود که ان ســود وجود دارد‪ .‬ســود و کار اقتصادی جایی‬ ‫گفت وگوی ویژه‬ ‫‪102‬‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫سه ‪،‬چهارصحنهاحتمالگالویزشدن‬ ‫اقایظریفبابرخیوزراوجودداشت‬ ‫صورت می گیــرد که اعتماد وجود داشــته باشــد‪ .‬اعتماد‬ ‫هم فقط با عوض شــدن یک قانون نیست‪ ،‬در طول زمان‬ ‫به دست می اید‪ .‬یعنی اگر کســی به شما قولی دهد‪ ،‬کسی‬ ‫که به او اعتماد نداریــد‪ ،‬طبیعتا صبر می کنیــد تا ببینید به‬ ‫قولش پایبند هســت یا نه‪ ،‬صبر می کنید ببینید فضا خوب‬ ‫هســت یا نه‪ .‬طبیعتا خیلی از کمپانی ها و شرکت هایی که‬ ‫می خواهند بــا ایران کار کننــد یک مقدار بــا طمانینه جلو‬ ‫می ایند تا مطمئن شــوند کــه همه چیز خوب اســت‪ .‬این‬ ‫معضلی اســت که اکنون با ان مواجهیم که شــرکت های‬ ‫خصوصی را به تدریج قانع کنیم که در این فضای پرتالطم‬ ‫خاورمیانه ایران محل باثباتی برای ســرمایه گذاری است‪.‬‬ ‫این دیگر ربطی به مذاکرات هم ندارد‪ .‬طرف اصال اســم‬ ‫خاورمیانه را می شنود که هر گوشــه اش تروریسم و جنگ‬ ‫است‪ ،‬خودبه خود ضدانگیزه است‪ .‬قانع کردن طرف های‬ ‫دیگر که در این فضای پرتالطم خاورمیانه‪ ،‬به اینکه ایران‬ ‫جای باثباتی هســت‪ ،‬به اینکه برجام خوب کار خواهد کرد‬ ‫و طرفین به تعهدات خودشــان پایبند خواهند بود‪ ،‬ممکن‬ ‫اســت زمانبر باشــد‪ .‬این یکی از معضالت و چالش هایی‬ ‫است که داریم و البته هر روز بهتر خواهد شد و می بینید که‬ ‫به تدریج شرکت های جدید و هیات های بازرگانی بیشتری‬ ‫می ایند‪ .‬خیلی از شرکت ها‪ ،‬بازرگانان‪ ،‬کمپانی ها و بانک ها‬ ‫هنوز در مرحله شناســایی بازار ایران هستند‪ .‬راه ها باز شده‬ ‫و حاال می خواهند مطالعه کنند تا ببیننــد چه کار می توانند‬ ‫کنند‪ .‬یک معضل دیگر هم تالقی تحریم های اولیه و ثانویه‬ ‫اســت چون اولیه ها مانده و ثانویه ها نمانده بعضی جاها با‬ ‫هم برخورد دارد و رفع مشــکالت اینها‪ ،‬کار دیگری است‪.‬‬ ‫کار دیگری که با کمپانی ها و بانک ها داریم‪ ،‬تدوین روال‬ ‫همکاری جدید اســت که خودش طول می کشد‪ .‬تعبیری‬ ‫که دوســتان به کار می برند مثل ماشینی است که مدت ها‬ ‫خوابیده و حاال قصد راه افتادن دارد‪ .‬باید روغنکاری شود و‬ ‫بعضی قطعاتش را عوض کرد و گاهی هم ُهل داد‪ .‬در این‬ ‫مراحل هستیم ولی به نظر من روال خوب است و همان طور‬ ‫که انتظار داشتیم این چرخ با روال و شتاب مناسبی در حال‬ ‫جلورفتن است‪ .‬بعضی جاها کندتر‪ ،‬بعضی جاها تندتر و در‬ ‫مجموع خوب پیش می رویم‪.‬‬ ‫فکر می کنید اجرای برجام در رابطه ایران و امریکا‬ ‫چه تاثیری گذاشته یا در اینده تاثیر می گذارد؟‬ ‫رابطه ایران و امریکا یک موضــوع کامال جدا از‬ ‫مساله هسته ای اســت‪ .‬معضالت و پیچیدگی هایی دارد‬ ‫که اصال با هســته ای رابطه ای ندارد‪ .‬مســاله هســته ای‬ ‫هم در قالــب یک مذاکــرات چند جانبه حل و فصل شــد‪.‬‬ ‫اگر فقط ما بودیم و امریکایی ها چه بســا که حل نمی شد‪.‬‬ ‫اگر فقط ما بودیم و امریکایی ها و غربی ها باز هم چه بســا‬ ‫حل نمی شــود‪ .‬حتی اگر ما بودیم و ‪ 5+1‬و شورای امنیت‬ ‫حمایت نمی کرد‪ ،‬حل نمی شد‪ .‬هسته ای نتیجه یک حرکت‬ ‫چندجانبه بین المللی بود‪ .‬روابط مــا با امریکا یک موضوع‬ ‫کامال جداگانه اســت که پیچیدگی های خیلی زیادی هم‬ ‫دارد‪ .‬شــاید همه از ابعاد ان باخبر نباشــند که اگر واردش‬ ‫شوید‪ ،‬چه مســائل الینحلی دارد که حل کردنش شاید از‬ ‫مساله هسته ای سخت تر باشد‪ .‬ضمن اینکه دو طرف اصال‬ ‫اعتمادی هم به هم ندارند‪ .‬در عین حال هنوز تغییراتی در‬ ‫نوع رفتار امریکایی ها شاهد نیســتیم که زمینه ای در باب‬ ‫مذاکره دوجانبه ایجاد کند‪ .‬ما هنوز منتظریم که برجام یک‬ ‫تجربه موفقی شود‪ .‬باید اثرات ان در عمل به تدریج اشکار‬ ‫شود‪ .‬اینکه یک بار گفته شد که اگر برجام تجربه خوبی باشد‬ ‫ما ممکن است درمورد سایر موضوعات هم با امریکا مذاکره‬ ‫کنیم‪ ،‬منظور روابط دوجانبه نیست‪ ،‬بلکه سایر موضوعات‬ ‫مثال در منطقه و غیرمنطقه اســت ولی هنوز به این مرحله‬ ‫نرســیده ایم که به ضرس قاطع بگوییــم برجام یک تجربه‬ ‫موفق بوده اســت‪ .‬هنوز به زمان احتیاج داریم که به ‪5+1‬‬ ‫اطمینان کنیم که همه تعهداتش را کامل انجام دهد‪ .‬انها‬ ‫هم به زمان احتیاج دارند تا بدانند ایران به تعهداتی که دارد‬ ‫کماکان پایبند خواهد بود‪ .‬دوم اینکه ما در سایر موضوعات‬ ‫موجود بین ایران و امریکا هنوز به این اقناع نرســیدیم که‬ ‫مذاکره ما با انها در جهت منافع ما و منطقه هست‪ .‬این هم‬ ‫هنوز به وجود نیامده است‪ .‬به نظر من برجام فعال تاثیر قابل‬ ‫مالحظه ای در روابط ایران و امریکا ندارد‪ .‬امریکایی ها هم‬ ‫رفتارشان طوری است که نشان می دهد همان نکته ای که‬ ‫مقام معظم رهبری فرمودند‪ ،‬درست است‪ ،‬که اصال قابل‬ ‫اعتماد نیســتند‪ .‬اجازه بدهید برای بار دیگر تاکید کنم که‬ ‫دســتاوردهای برجام و مذاکرات بر اثر اعتماد به امریکا به‬ ‫دست نیامد‪ ،‬بلکه این دســتاوردها نتیجه توانمندی های‬ ‫جمهوری اســامی ایران بوده اســت‪ .‬اینکه امریکایی ها‬ ‫کوتاه امدند به خاطر ان نبود که ادم خوبی شده بودند‪ .‬اینکه‬ ‫غنی سازی ما را قبول کردند به خاطر منصف شدنشان نبود‪،‬‬ ‫بلکه به انها تحمیل شد‪ .‬اگر هم قطعنامه ها را لغو کردند نه‬ ‫اینکه ادم های خوبی بودند‪ ،‬بلکه چاره ای نداشتند‪ .‬در مورد‬ ‫توانمندی های علمــی و فنی ما در صحنــه عمل‪ ،‬مدیون‬ ‫دانشمندان هسته ای مان هستیم‪ .‬توانمندی های دفاعی‬ ‫ما که هیچ کس جرات حمله به ما نکند را مدیون نیروهای‬ ‫نظامی و سپاه و بســیج مان هستیم‪ .‬درســت است که در‬ ‫تحریم ها هزینه دادیم اما در توانمندی های اقتصادی به‬ ‫زانو درنیامدیم‪ .‬توانمنــدی مردمی که مقاومت کردند ولی‬ ‫دست از ارمان و حق مسلم شــان برنداشتند‪ ،‬امریکایی ها‬ ‫و اروپایی ها را مجبور به امدن پای میــز مذاکره کرد و انها‬ ‫را مجبور کرد که قطعنامه را لغو کنند و تحریم ها را بردارند‪.‬‬ ‫بنابراین در اینده هم کماکان بین ما و امریکا اعتماد وجود‬ ‫ندارد و نخواهد داشت‪ .‬ولی ما با اتکا به قدرت و توانمندی‬ ‫خودمان می توانیم با امریکا و هر قدرت دیگری وارد تعامل‬ ‫شویم و به خواســته های خودمان برسیم‪ .‬این جمله را هم‬ ‫اضافه کنم که معتقدم موضوع مذاکرات هســته ای تبلور‬ ‫خیلی از قدرت ها و توانایی های جمهوری اسالمی ازجمله‬ ‫هنوز خودم باورم نمی شــود که قطعنامه هــای فصل هفتی‬ ‫شورای امنیت لغو شده است‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫توانایی دیپلماتیک بود‪ .‬تصور غلطــی وجود دارد که فکر‬ ‫می کنند قدرت فقط قدرت نظامی اســت و دیپلماسی هم‬ ‫فقط برای وادادن اســت‪ .‬درصورتی که دیپلماسی یکی از‬ ‫مولفه های مهم در توانمندی هــا و قدرت های داخلی هر‬ ‫کشوری است‪ .‬اگر دیپلماسی نباشد‪ ،‬اتفاقا سایر قدرت های‬ ‫کشور نمی تواند نقد شود‪ .‬یعنی دیپلماسی است که قدرت‬ ‫نظامی‪ ،‬اقتصادی‪ ،‬رســانه ای و هرچه داریم را در صحنه‬ ‫عمل به مزیت تبدیــل می کند و بــه اصطالح انهــا را نقد‬ ‫می کند‪ .‬مثال اگــر در کارخانه ای کاالیی تولید شــود و در‬ ‫انبار چیده شــود‪ ،‬ولی بازاریاب خوبی نداشته باشد که این‬ ‫کاال را تبدیل به اسکناس و نقد کند این تولید فایده ندارد‪.‬‬ ‫صرف پر شدن انبارها ایجاد ثروت نمی کند‪ .‬باید این قدرت‬ ‫در صحنه بین المللی نقد شود که این کار دیپلمات هاست‪.‬‬ ‫اگر یک دیپلماسی توانمندی داشــته باشیم ان وقت بقیه‬ ‫توانمندی های کشــور ظهور و تبلور پیدا می کنند و تبدیل‬ ‫به منفعت یا امنیت ملی می شوند‪ .‬به نظر من در مذاکرات‬ ‫هسته ای‪ ،‬قدرت دیپلماسی جمهوری اسالمی نیز در کنار‬ ‫سایر قدرت های کشور به دنیا ثابت شد‪.‬‬ ‫همیشه با خودم فکر می کردم که اقای عراقچی‬ ‫شــاید گاهی با خودش فکر کند که اشتباه کرده‬ ‫وارد این معرکه شــده اســت‪ .‬ایا این حالت را در‬ ‫خود داشــتید که کاش نمی امدید! چون شما از‬ ‫نظر طیف سیاسی با اقای دکتر ظریف و روانچی‬ ‫متفاوت هستید‪.‬‬ ‫شــاید اگر ادعا کنم بــاور نکنید‪ .‬اما بنــده و اقای‬ ‫ظریف و بقیه تیم هیچ حساب و کتاب فردی و شخصی در‬ ‫این قضیه نکردیم‪ .‬یک بار ان اوایل بعد از توافق ژنو فشارها‬ ‫خیلی سخت شد ‪.‬واقعا بین خودمان جمع بندی کردیم که‬ ‫این کار را ادامه دهیم یا ندهیم؟ انجا نتیجه ای که هر سه‬ ‫نفر روی ان تائید داشتند و هیچ کس نبود که روی ان تردید‬ ‫داشته باشد این بود که این کار در جهت منافع کشور است‪،‬‬ ‫باید انجام شود‪ ،‬اگر نشود‪ ،‬تبعات سنگینی برای کشور دارد‪.‬‬ ‫گفتیم ما این کار را انجام می دهیم ولو قربانی شویم‪ .‬اصال‬ ‫بحث جناح بندی هیچ گاه مطرح نبوده اســت‪ .‬نگاه ما این‬ ‫بود که یک وظیفه برعهده دیپلمات های جمهوری اسالمی‬ ‫گذاشته شده که در جهت منافع کشور است و حضرت اقا هم‬ ‫روی ان عنایت دارد‪ ،‬بنابراین ما جلو می رویم و تا زمانی که‬ ‫دستور توقف نرسیده ادامه خواهیم داد‪ .‬ولی تا اخرین روز‬ ‫کسی نگفت که برگردید‪ .‬اصال بحث های فردی و جناحی‬ ‫در میان نبود‪ .‬ما به عنوان ســرباز یــک ماموریتی برعهده‬ ‫داشــتیم‪ .‬خودمان هم این اعتقاد راسخ را داشتیم که این‬ ‫ماموریت در جهت منافع کشــور و برای حفظ کشور از یک‬ ‫سری بالهای بزرگتر است‪ .‬سرنوشــت خودمان هم مهم‬ ‫نیست و هرچه می خواهد‪ ،‬بشود‪.‬‬ ‫به دوران قبل از دولت جدید برگردیم؛ اینکه شما‬ ‫به تیم مذاکره کننده اضافه شدید هم در تیم اقای‬ ‫الریجانی بودید و هم در تیم دکتر جلیلی‪ .‬از طرف‬ ‫وزارت خارجه به این تیم ها اضافه می شوید‪ .‬این‬ ‫قبل از دوران سفارت شما در ژاپن بود؟‬ ‫بله‪ ،‬اقای متکی که وزیر خارجه شــدند به فاصله‬ ‫چند ماهی به عنوان معاون بین الملل انتخاب شدم‪ .‬اقای‬ ‫الریجانی دبیر شورای امنیت ملی بودند و از قبل این طور بود‬ ‫که از وزارت خارجه‪ ،‬معاون بین الملل در مذاکرات شرکت‬ ‫می کرد‪ ،‬کمااینکه وقتی اقای روحانی بودند‪ ،‬اقای ظریف‬ ‫معاون بین الملل بود و شــرکت می کرد یا ایشان نیویورک‬ ‫بود و اقای خوشــرو معاون بود و شرکت داشت‪ .‬بنابراین به‬ ‫اقتضای مسئولیتم در مذاکراتی که اقای الریجانی انجام‬ ‫می داد‪ ،‬شــرکت کردم‪ .‬بعدا مســائلی پیش امد که منجر‬ ‫به کنار رفتن اقای الریجانی شــد و پــس از ان هم بنده به‬ ‫ژاپن رفتم‪.‬‬ ‫چه شــد که از معــاون بین الملل یکبــاره به ژاپن‬ ‫رفتید؟‬ ‫یک جواب ســاده این اســت که ایــن چیزها در‬ ‫وزارت خارجه عادی اســت‪ .‬افراد مرتب در ماموریت های‬ ‫خارج و داخل کشور درحال جابه جایی هستند‪.‬‬ ‫ولی برای معاون بین الملل کمی غیرعادی است‪.‬‬ ‫ژاپــن جایی بــود که مــا همیشــه معــاون وزیر‬ ‫فرستادیم‪ .‬از ان نظر غیرعادی نیست‪ .‬به هرحال تغییرات‬ ‫در وزارت خارجه امری طبیعی اســت و افراد در سمت های‬ ‫داخل و خارج مدام جابه جا می شوند‪ .‬از ژاپن که برگشتم‪،‬‬ ‫معاون اسیا و اقیانوسیه شدم‪ .‬بعد دور جدیدی از مذاکرات‬ ‫شــروع شــد‪ .‬چون اقای جلیلی چند دور مذاکــرات کرده‬ ‫بودند و بعد متوقف شــده بود‪ .‬اگر به خاطر داشــته باشید‬ ‫از ســال ‪ 91‬دور جدید مذاکرات از اســتانبول شــروع شد‪.‬‬ ‫اقای دکتر جلیلــی از معاونان وزارت خارجه برای جلســات‬ ‫امادگی دعوت می کردند و از بنده هم به خاطر ســابقه ای‬ ‫که در زمان دکتر الریجانی داشتم‪ ،‬دعوت می شد‪ .‬موقعی‬ ‫که قرار شــد برای مذاکره عزیمــت کننــد‪ ،‬نمی دانم بین‬ ‫ایشــان و دکتر صالحی چه گذشــت اما نتیجه این شد که‬ ‫فرمودند من همراهی کنم‪ ،‬بنابراین در ان مذاکرات شرکت‬ ‫داشــتم‪ .‬بعد از تغییر دولت و وزارت دکتــر ظریف به خاطر‬ ‫رفاقت دیرینه ای که با ایشــان داشــتم گفتم هرجا که در‬ ‫وزارت خارجه نیاز دارید و فکر می کنید می توانم کمک کنم‪،‬‬ ‫حاضرم و جایش برایم مهم نیست اگرچه از همه بهتر برای‬ ‫من ان اســت که بگذاری به دانشــکده وزارت خارجه بروم‬ ‫ی دانشــکده هستم‪ ،‬درس می دهم و‬ ‫چون جزو هیات علم ‬ ‫مقاله می نویســم‪ .‬این بهترین حال از نظر شخصی است‬ ‫ولی از نظر وزارت خارجه هرکاری که داشــته باشید‪ ،‬انجام‬ ‫می دهم و جایش برایم مهم نیست‪ .‬ایشان گفت که حتما‬ ‫می خواهم از تو استفاده کنم و عبارات محبت امیزی به کار‬ ‫بردند‪ .‬در پروسه ای که ایشان معاونان را انتخاب می کرد‪،‬‬ ‫درحقیقت همه معاونت هــا را یک دور زدم تا باالخره شــد‬ ‫معاون بین الملل‪ .‬تقدیر بــود یا تدبیر به هــر حال معاون‬ ‫بین الملل شدم‪.‬در ان مقطع مذاکرات دوجانبه با عمان بود‬ ‫که اقای خاجی شروع کرده بودند‪ .‬اقای روانچی مسئولیت‬ ‫اقای خاجی را گرفت و ایشان مســئول ان مذاکرات شد‪.‬‬ ‫منتها اقای ظریــف فرمودند که من هــم همراهی کنم‪ .‬با‬ ‫تقسیم کار قرار شد هرجا دوجانبه با امریکایی هاست‪ ،‬اقای‬ ‫روانچی مسئول باشد و هرجا ‪ 5+1‬است من به عنوان معاون‬ ‫بین الملل مسئول باشــم‪ .‬این در طول مذاکرات همیشه‬ ‫رعایت شــده و برای همین ما همیشــه با هــم می رفتیم‪.‬‬ ‫مذاکرات دوجانبه تا وقتی به ژنو رســید اقای دکتر روانچی‬ ‫مســئول مذاکره بودند و بنده هم در کنارشان بودم‪ .‬هرجا‬ ‫که ‪ 5+1‬می امد‪ ،‬من مسئول مذاکره بودم و ایشان در کنارم‬ ‫بودند‪ .‬بعد در طول دو‪ ،‬سه ســال واقعا یک روح در دو بدن‬ ‫شدیم و چنان با هم اخت شــده بودیم که اصال حرف هیچ‬ ‫منیتی در کار نبود‪ .‬با هم می رفتیــم و مذاکره می کردیم و‬ ‫اصال کی مسئول است و کی نیست‪ ،‬در میان نبود‪ .‬خیلی‬ ‫هم تیم خوبی شده بودیم و با هم به شدت هماهنگ بودیم‪.‬‬ ‫هرجا که یکی صحبت می کرد دیگری فکر می کرد و بعد وارد‬ ‫میدان می شد‪ .‬انها هم دیگر تنهایی جلوی ما نمی امدند و‬ ‫خانم شرمن حتما با اقای راب مالی در دوجانبه ها می امد‪،‬‬ ‫یا خانم اشــمیت هم بادیگری به صورت تیمی می امدند‪.‬‬ ‫بعضی وقت ها هم تقسیم وظیفه می کردیم که مثال االن‬ ‫تو تند برو مــن ارام‪ ،‬یا حاال من تند مــی روم و تو کوتاه بیا‪.‬‬ ‫حسن اش این بود که فارسی یواشکی به هم می گفتیم چه‬ ‫کار کنیم‪ .‬خانم شــرمن یک بار گفت که شما این مزیت را‬ ‫دارید فارسی با هم هماهنگ می کنید‪ ،‬ما نمی فهمیم ولی‬ ‫ما انگلیسی می گوییم شما می فهمید‪ .‬البته درگوشی با هم‬ ‫زیاد حرف می زدند‪.‬‬ ‫خانم شــرمن گفته بود کــه ما اقــای عراقچی را‬ ‫می دیدیم که در دوران جلیلی اصال با ما انگلیسی‬ ‫صحبت نمی کرد‪ .‬داستان چه بود؟‬ ‫ما اصــا صحبــت نمی کردیم‪ ،‬چه فارســی چه‬ ‫انگلیســی! در دوران ســال های ‪91‬و‪ 92‬که دکتر جلیلی‬ ‫مذاکرات را انجام می دادند‪ ،‬شــکل مذاکــره طور دیگری‬ ‫بود‪ .‬ایشان و خانم اشتون طرف گفت وگو بودند‪ .‬ان طرف‬ ‫معاونین وزیر‪ 5+1‬کنار خانم اشتون می نشستند و این طرف‬ ‫هم ما بودیــم‪ .‬انها همگی صحبت می کردنــد و از ما فقط‬ ‫دکتر جلیلی صحبت می کرد‪ .‬بیرون مذاکره هم برخوردی‬ ‫با هم نداشــتیم که بخواهیم صحبــت کنیم‪ ،‬به خصوص‬ ‫با امریکایی هــا‪ .‬با اروپایی ها بعضــا در البی هتل صحبت‬ ‫می کردم ولی با امریکایی ها هیچ برخوردی نداشتم‪ .‬انجا‬ ‫مذاکرات در حد این بود که مواضع دو طرف بیان شــود تا‬ ‫ببینیم اصال می شــود جلو رفت یا نمی شــود‪ .‬در واقع وارد‬ ‫مذاکرات واقعی نشدیم‪.‬‬ ‫ظاهــرا وقتی قــرار بــوده به عنوان ســخنگوی‬ ‫وزارت خارجــه تعییــن شــوید با مخالفــت اقای‬ ‫احمدی نژاد مواجه شدید؟‬ ‫نه! قضیه مخالفت مربوط به زمانی است که قرار‬ ‫بود معاون اسیا شوم‪ .‬از توکیو به درخواست دکتر صالحی‬ ‫برای تصدی معاونت اسیا و اقیانوسیه برگشتم ولی مدتی‬ ‫طول کشــید چون اقای دکتــر صالحی در کــش و قوس‬ ‫راضی کردن اقای احمدی نژاد بودنــد‪ .‬اینکه موضوع چه‬ ‫بود و چگونه گذشــته بود‪ ،‬را مطلع نیســتم و از اقای دکتر‬ ‫صالحی هیچ وقت نپرســیدم که چه گذشته است‪ .‬ایشان‬ ‫فقط می فرمودند کمی صبر کن‪ .‬باالخره رضایت ایشــان‬ ‫را جلب کردند‪ .‬سخنگویی همان سه ماه اخر بود که اقای‬ ‫میهمانپرست برای ثبت نام در انتخابات استعفا داد‪ .‬اقای‬ ‫کمالوندی ان موقع معــاون اداره مالی وزارت خارجه بود با‬ ‫من تماس گرفــت و گفت که موقتا این کار ســخنگویی را‬ ‫انجام دهم‪ .‬من هم گفتم حرفی ندارم و کمک می کنم‪ .‬به‬ ‫خانه که رسیدم اخبار‪ ،‬خبر سخنگویی وزارت خارجه شدن‬ ‫مرا اعالم کرد‪ .‬صبح گفتم که قرار ما این طوری نبود‪ .‬به هر‬ ‫حال گردن من افتاد ولی راضی هستم‪ ،‬تجربه خوبی بود‪.‬‬ ‫فکر می کنم ان سه ماهی که به عنوان سخنگو با خبرنگاران‬ ‫سروکار داشتم خیلی برایم مغتنم بود‪ .‬هم به لحاظ شناخت‬ ‫خبرنگاران و اصحاب رســانه و هم به لحــاظ درک نوع کار‬ ‫کردن با انها‪ .‬واقعا در ان سه ماه ارتباط خیلی خوبی ایجاد‬ ‫شــد‪ .‬خواســت خدا بود که این تجربه ســه ماهه در طول‬ ‫مذاکرات خیلی به درد خورد‪ .‬هم ادم هایی که می شناختم و‬ ‫هم نوع ارتباط با انها برای ایجاد یک رابطه کاری در راستای‬ ‫منافع ملی و پیشبرد اهداف مذاکراتی بسیار مفید بود‪ .‬الحق‬ ‫ی هم و غم شــان این بود‬ ‫و االنصاف همه خبرنگاران تمام ‬ ‫که چگونه می توانند در عرصه رسانه به ما کمک کنند‪ .‬شاید‬ ‫برخی از انها در مراکزشان جور دیگری عمل می کردند ولی‬ ‫خود خبرنگاران هم و غم شــان این بود کــه چگونه خبر را‬ ‫منعکس کنند که به ما کمک کرده باشند‪.‬‬ ‫تشکر از وقتی که در اختیار ما گذاشتید‪.‬‬ ‫گفت وگوی ویژه‬ ‫گفت وگویویژه‬ ‫‪103‬‬ ‫گفت وگوی ویژه‬ ‫‪104‬‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫احمدتوکلی‬ ‫گذشت حاکمیت‬ ‫زیاد است‬ ‫ی ویژه‬ ‫و‬ ‫توگ‬ ‫گف ‬ ‫اصالح طلبان در مجلس دهم کارهای تند مشارکت را تکرار نمی کنند‬ ‫فکر می کنم الریجانی رئیس شود‪ .‬در ان صورت عارف نایب رئیس‬ ‫می شود و زمینه برای رئیس شدن اش در سال بعدفراهم می شود‬ ‫اگر روحانی موفق نشود‪ ،‬اصول گرایان و اصالح طلبان گزینه می دهند‬ ‫اقای جنتی اگر سفر قرچک و ورامین را نمی رفت ‪ ،‬رای نمی اورد‬ ‫اگر خاتمی از مواضع سال ‪ 88‬خود اعالم پشیمانی کند به نظرم نظام‬ ‫از او می پذیرد‬ ‫گفت و گو‪ :‬مصطفی صادقی‬ ‫دبیر تحریریه‬ ‫اقای توکلی! می خواهم این گفت وگوی ویژه پایان‬ ‫سالرابا سوالی درموردخودتاناغازکنم‪.‬واقعیت‬ ‫ایناستکهازهم جناحی هاتارقبا‪،‬ازشمابهلحاظ‬ ‫شخصیت فردی و رفتاری‪ ،‬به عنوان انسانی ازاده‬ ‫و حر یاد می کنند‪ .‬این را بــدون مداهنه می گویم‪.‬‬ ‫اما در مورد هویت شناسی سیاســی شما حرف ها‬ ‫متفاوت اســت‪ .‬چرا راه دوری برویم؛ همین یکی‪،‬‬ ‫دو روز پیش اقای علی مطهری در مورد شما چنین‬ ‫گفته بود‪« :‬من به روش اقای توکلی انتقاد دارم که‬ ‫خودشرادربینایثارگرانوبه طورکلیاصولگرایان‬ ‫محصورکرده‪،‬درحالیکهایشانافکاراصالح طلبانه‬ ‫خوبیداردوبهیکمعناایشاناصالح طلبشمرده‬ ‫می شود‪ ».‬می خواهم بپرسم اقای احمد توکلی به‬ ‫لحاظ سیاسی کجا قرار گرفته‪ ،‬اصالح طلب است‬ ‫یااصولگرا؟‬ ‫اگر معلوم کنیم کــه مقصودمــان از اصولگرایی و‬ ‫اصالح طلبی در عرصه عینی چیســت‪ ،‬تشخیص جای من‬ ‫خیلی دشوار نیســت‪ .‬چون هر کســی تلقی خاص خود را از‬ ‫اصالح طلبــان اختالفاتــی با اقــای روحانی‬ ‫دارند‪ .‬هم از نظر تاریخی و شاید هم االن کمی‬ ‫کمتر‪ ،‬از نظر اعتقادی‪ .‬کمتر چون قبال بحث‬ ‫اعتقادی اش هــم پررنگ بــود و تیپ اهداف‬ ‫بلندمدتیراهمکهتعریفمی کنند‪،‬می تواندبا‬ ‫هممتفاوتباشد‪.‬پسممکناستاگرزمینهرا‬ ‫هممساعدببیننددرانتخاباتریاست جمهوری‬ ‫نامزدجدیدیهممعرفیکنند‪.‬‬ ‫مصاحبه کردن با احمد توکلی لذت خاص‬ ‫خودش را دارد‪ .‬راحت حرف می زند‪ ،‬حرف های‬ ‫مهم می زند و در موضع گیری‪ ،‬خودش را درگیر‬ ‫جناح یا مساله سیاسی خاصی نمی کند‪ .‬انچه را‬ ‫که اعتقاد دارد می گوید‪ .‬همین هم باعث شده‬ ‫که هرکس در مورد و گرایش های سیاســی اش‬ ‫نظری دارد‪ .‬به ســراغ او در دفترش در خیابان‬ ‫ابان جنوبی رفتیم و گفت وگوی مفصلی انجام‬ ‫دادیم‪ .‬احمد توکلی صبورانه به سواالت متعدد‬ ‫ما پاسخ داد‪ .‬از او متشکریم‪.‬‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫اصالح طلبی و اصولگرایی دارد‪ ،‬با ان تلقی اش افراد را وزن‬ ‫کرده و برایشــان جایگاه تعریف می کند‪ .‬اما انچه در واقعیت‬ ‫وجود دارد این اســت که اصالح طلبان از نظر تاریخی تغییر‬ ‫ماهیت داده اند‪ .‬یعنی انها او ایل انقالب گروه هایی بودند که‬ ‫دررویکرداقتصادیمعتقدبهاقتصاددولتیبودندوماهممایل‬ ‫بهاحکامشرعیبودیمکهازادیرابادرجهباالییتاییدمی کند‪.‬‬ ‫این اختالف از مسائل مربوط به ساماندهی اقتصادی کشور‬ ‫شروعشد‪.‬بعدهااینگروهچپقبلیتغییرماهیتدادولیبرال‬ ‫شد‪ .‬تالش ما این بود که انها در دولتی کردن اقتصاد خیلی‬ ‫جلوتر نیایند که از پشــت بام به پایین نیفتند اما بعد که لیبرال‬ ‫شدند عقب عقب رفتند؛ در ان وقت ما باید مواظب می بودیم‬ ‫کهازانطرفپشتبامنیفتند‪.‬درابتدامشکلمابااینهاهمین‬ ‫یکردنان‪.‬ما‬ ‫بود‪.‬دعوابرسردولتیکردناقتصادبودومردم ‬ ‫مصر بودیم که احکام اسالمی در ابتدا و عمدتا از ازادی مردم‬ ‫در اقتصاد حمایت می کند‪ ،‬به همین دلیل وقتی ان دوستان‬ ‫چپانروزاصراربردولتیکردنداشتندمامی گفتیمبااحکام‬ ‫اولیه سازگار نیست و مقاومت می کردیم ولی ان دوستان ما‬ ‫را به حمایت از ســرمایه داری متهم می ساختند‪ .‬البته همان‬ ‫موقع وقتی بحث در دولت اقای موســوی درگرفت به بعضی‬ ‫از دوستان تذکر دادم که ایشان اگر با این فرمان ادامه دهد از‬ ‫دولت ساالری فعلی به لیبرالیسم خواهد رسید‪ .‬برای اینکه ما‬ ‫ازشرعیشدن مناسبات انسانی دفاع می کردیم وکارشناسی‬ ‫را در خدمت مناســبات منبعث از شــریعت در می اوردیم ولی‬ ‫ایشان بر کارشناســی تاکید می کرد و اگر نظر کارشناسان با‬ ‫احکام شرع مغایر در می امد‪ ،‬راه می جست تا از الزام شرعی‬ ‫نجات یابد‪ .‬اگر کارشناسی را بر شرعیت حاکم کنیم‪ ،‬قطع به‬ ‫یقین به لیبرالیسم کشیده می شویم‪ .‬ما خودمان کارشناسیم‬ ‫و می دانیم سوار بر چه مرکبی هســتیم؛ می دانیم این مرکب‬ ‫به کارمان می اید و بدون ان موفق نمی شویم ولی این را هم‬ ‫می دانیماینمرکبمارابهکرهماهنمی برد‪.‬ماتعیینمناسبات‬ ‫انسانیراکارپیامبرانمی شمریمنهوظیفهعلمنسبیحاصل‬ ‫کار علوم انســانی‪ .‬انها که به کارشناسی اصالت می بخشند‬ ‫مجبور می شوند به بعضی چیزهایی که جزو مشهورات زمانه‬ ‫می شود‪ ،‬تن دهند و همین جور هم شــد‪ .‬بعدها نام ان جناح‬ ‫چپ سابق با تغییراتی «اصالح طلب» شــد‪ .‬در واقع طیفی‬ ‫از ادم ها هستند که یک سرشان شــریعت و حکومت دینی را‬ ‫قبول دارند‪ .‬یعنی هم متشرع هستند و هم نظام والیت فقیه را‬ ‫قبولدارندکهنظامرسمیمبتنیبرقانوناساسیاست‪ .‬یک‬ ‫سرشاننیروهاییهستندکهسکوالرند‪،‬اباحی گرندوشریعترا‬ ‫قبولندارند‪.‬البتهنمی خواهمبگویمنامسلمانند‪،‬گرچهممکن‬ ‫استاباحی گریانهارابهنامسلمانیبکشاند‪.‬اینسرطیفکه‬ ‫متدین و متشرع است و نظام والیی کشور را قبول دارد نسبت‬ ‫بهانسرطیفموضعنمی گیردوتبرینسبتبهسرسکوالرو‬ ‫ بی اعتنایامنکرشریعتدرانهانیست‪.‬البتهاینالفاظیکهبه‬ ‫کار می برم مطلق نیست ولی عموما اینطوری هستند‪ .‬نتیجه‬ ‫اینمی شودکهنقشسکوالرهایاباحی گربرایهدایتکل‬ ‫طیف اصالح طلب زیادتر می شود چون از بیرون هم حمایت‬ ‫می شوند‪ .‬درنتیجه ما با هم مساله پیدا می کردیم‪ .‬یعنی من‬ ‫به این معنا کــه واقعیت خارجی هســت‪ ،‬قطعا اصالح طلب‬ ‫نیستم؛مناصولگراهستم‪.‬امااگراصالح طلبیبهمعنیانکار‬ ‫وضعموجودواصراربرتغییراتوتحوالتجهت داربر اساس‬ ‫اصول باشد من شاید یکی از اصالح طلبان ردیف اول باشم‬ ‫مثال در دفاع از حاکمیت قانون یا ازادی های فردی و جمعی‬ ‫یارفعبی عدالتی‪،‬کمتراصالح طلبیمثلمنبهوضعموجود‬ ‫معترضبوده وبرایاصالحوضعموجودمایهگذاشتهاست‪.‬‬ ‫یک فرق دیگر هم بین اصالح طلبــان واصولگرایان وجود‬ ‫دارد‪ .‬باز هم طبع نگاه لیبرالیســتی این است که تاکید انها بر‬ ‫ازادی خیلی بیشتر است تا عدالت‪ .‬این به اقتصاد نئولیبرال‬ ‫مربوط می شود که در ســال های بعد از تجدید نظر‪ ،‬در طیف‬ ‫اصالح طلبان(نههمه انها)پذیرفتهشدهاست‪ .‬اینطرف ما‬ ‫به خاطر اینکه معتقدیم اسالم اصال بدون عدالت معنا ندارد‬ ‫و تمام احکام شــریعت هم برای این است که عدالت محقق‬ ‫شود‪ ،‬اصولگرایان روی عدالت بیشتر تاکید می کنند‪ .‬پس به‬ ‫این معنا که عدالت و شریعت را قبول دارم‪ ،‬اصولگرا هستم و‬ ‫به معنایی که از نظام سیاسی دفاع می کنم‪ ،‬اصولگرا هستم‪.‬‬ ‫فرقمبابرخیازاصالح طلبانکهاینسرطیفهستند‪،‬تاکید‬ ‫برعدالتوازادیاست‪.‬ولییکفرقیبارفقایمپیدامی کنمو‬ ‫اناینکهتاکیدبرازادیراتقریباهم وزنعدالتمی دانم‪،‬ولی‬ ‫اصولگرایانعمومابهازادیانتوجهالزمراندارند‪.‬‬ ‫در واقع شما تاکید دارید که ازادی و عدالت‪ ،‬الزم و‬ ‫ملزومیکدیگرهستند؟‬ ‫بله!همینطوراست‪.‬الزموملزومهمدیگرهستند‪.‬‬ ‫یعنی می گویم نمی توانید عدالت را بدون ازادی برقرار کنید‪.‬‬ ‫نمی توانید! برای اینکه محصور می شــوید و امور را برای تان‬ ‫مقلوب جلوه می دهنــد؛ یا روی نادانی یــا روی غرض‪ .‬چون‬ ‫ازادی نیست‪ ،‬کانال ها محدود می شــود و فرصت طلب ها‪،‬‬ ‫منافقــان و نفوذی هــا ســعی در مدیریت می کنند تــا زمینه‬ ‫تصمیم گیری دلخواه را فراهم سازند‪ .‬در این مسیر حتی این‬ ‫شیوهرادربارهپیامبراکرم(ص)انجاممی دهند‪.‬درایه‪ 48‬سوره‬ ‫توبهخطاببهرسولگرامی امدهاست‪:‬‬ ‫ُ‬ ‫ور َح َّتى َجاء‬ ‫" َلق َِد ا ْب َت َغ ُو ْا ا ْل ِف ْتن ََه ِمن َق ْب ُل َو َق َّل ُبو ْا َلــک اال ُم َ‬ ‫ــون‪ ،‬در حقیقت پیش از این‬ ‫ا ْل َح ُّق َو َظ َه َر َا ْم ُر ال ّل ِه َو ُه ْم کا ِر ُه َ‬ ‫[نیز]در صددفتنه‏جویىبرامدندوکارهارابرتووارونهساختندتا‬ ‫حقامدوامرخدااشکارشددرحالىکهانانناخشنودبودند ‪».‬‬ ‫ازادی رسانه ها این خطر را به شدت کاهش می دهد و‬ ‫ی ناعادالنه باشد یا اجرا ظالمانه باشد مطبوعات‬ ‫اگر تصمیم ‬ ‫به میــدان می ایند‪ .‬در ایــن موضوع فرق مــن و امثال من با‬ ‫هم جناحی هایمان اصرار بر تامین ازادی اســت و فرق من با‬ ‫رفقای متدین و وفادار به نظام سیاســی از اصالح طلبان این‬ ‫می شود که اوال اکثرشان از نظر اقتصادی لیبرالند و از عدالت‬ ‫دفاع نمی کنند‪ ،‬همچنین از بخش اباحی گر و سکوالر طیف‬ ‫اصالح طلب‪ ،‬تبری ابــراز نمی کنند‪ ،‬موضــع نمی گیرند‪ ،‬به‬ ‫اندازه ای که حق اســت از والیت فقیه و نظام سیاسی اسالم‬ ‫دفاع نمی کنند‪ .‬در واقع به این معنا که ان ســر ناجور طیف‪،‬‬ ‫فضای این طیف را می ســازند‪ .‬به این معنا من اصالح طلب‬ ‫نیستم‪ .‬اما به معنایی که وضع موجود را نمی پذیرم‪ ،‬از ازادی‬ ‫دفاع می کنم و هیچ وقت حاضر نیستم که اختناق‪ ،‬زورگویی‬ ‫و بی عدالتی را بپذیرم از این جهت اصالح طلبم‪ .‬به یک معنا‬ ‫اصولگرایاصالح طلبهستم‪.‬بازهمتاکیدمی کنمبنابراین‬ ‫مناصالتااصولگراهستمواگرقرارباشدانتخابکنم‪،‬خودم‬ ‫را در ایــن اردوگاه تعریف می کنم‪ .‬برای اینکــه مواردی که با‬ ‫فضایعمومیاصالح طلباناختالفداریم‪،‬اساسیاست‪،‬‬ ‫یعنی مبنایی می شود‪ .‬من تمام عمرم برای حکومت اسالمی‬ ‫جنگیده ام حاال بروم سکوالریســم را تائید کنم! نمی شود که‬ ‫خودمراتکذیبکنم‪.‬درهمهعمرموازجوانیشریعترامحترم‬ ‫شمرده اموخداهمدستمرابهخاطرهمینمسالهگرفت‪،‬حاال‬ ‫بخواهماباحی گریراتائیدکنم‪،‬بهکمکخداهرگزنخواهم‬ ‫کردحتیغیرمستقیمنمی توانم!بنابرایننمی دانممقصوداز‬ ‫اینالفاظیکهدرسوالشمابود‪،‬چیست‪.‬‬ ‫اجازه بدهید همین سوالم را به یک شکل دیگر و بر‬ ‫مبنایتقسیم بندی هایسیاسیاینروزهابپرسم‪.‬‬ ‫گویابیشتراالناینگونهشدهکهنیروهایسیاسی‬ ‫در کشــور ما را بر اســاس نوع نگاه انها بــه برجام‬ ‫تقسیم بندی می کنند‪ .‬شــما جزو کدام دسته اید؛‬ ‫نیاساکتینبرجام؟‬ ‫برجامیان‪،‬نابرجامیا ‬ ‫ببینید! تقســیم بندی شما درســت و واقعی نیست‪.‬‬ ‫تقسیم بندیدرستایناست؛کهعده ایموافقبرجامبودند‬ ‫که دولت و طرفدارانش را شــامل می شــد‪ .‬عده ای مخالف‬ ‫پذیرش انبودندکهعمدتااعضایجبههپایداریبودندکهدر‬ ‫مجلسگرچهبهتعدادزیادنیستندولیفعالبودند‪.‬دسته ایان‬ ‫راقبولنداشتندولیچونردانرابادرنظرگرفتنجمیعشرایط‬ ‫مقدور نمی دانستند‪ ،‬پذیرش مشروط را ترجیح دادند‪ .‬بنده و‬ ‫امثال اقایان دکتر حداد‪ ،‬زاکانی‪ ،‬نادران؛ و همین طور (شاید‬ ‫کمی مالیم تر نسبت به شروط) اقایان الریجانی‪ ،‬بروجردی‬ ‫و ابوترابی جزو این دســته بودیم‪ .‬گزارش کمیسیون ویژه که‬ ‫مقام معظم رهبری هــم از ان تقدیر کردند نیز همین پذیرش‬ ‫مشروط را پیشنهاد داشــت‪ .‬من هنوز هم برجام را بد می دانم‬ ‫ولیردانرانهبهمصلحتکشورمی دانستمنهبهصالحجایگاه‬ ‫رهبریونهموردپذیرشداخلوخارج‪.‬بنابراینراهبردکاهش‬ ‫تبعاتسوءباافزودنقیودراپیشگرفتم‪.‬معتقدمنمی شدبرجام‬ ‫راردکردچونبرجامثمرهکار‪ 23‬ماههنظامجمهوریاسالمی‬ ‫بودکهبهدستظریفوگروهشانجامشدهبود‪.‬‬ ‫یعنی می خواهید بگویید این برجام متعلق به اقای‬ ‫روحانییاظریفنیست‪...‬‬ ‫بیشازانکهمالانهاباشدکارانهاست‪.‬چونسیاست‬ ‫خارجی زیر نظر رهبری است و اقا با همت خیلی باالیی بدون‬ ‫اینکه دست خودشــان را ببندند‪ ،‬مراقبت کرده اند ‪ .‬اگر کسی‬ ‫گفت وگوی ویژه‬ ‫ویژه‬ ‫ وگوی‬ ‫گفت‬ ‫سیاست‬ ‫خارجی‬ ‫‪105‬‬ ‫گفت وگوی ویژه‬ ‫‪106‬‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫گفت وگویویژه‬ ‫بگویدبرجامبههیچدردینمی خوردومطلقانمی توانپذیرفت‪،‬‬ ‫باید گفت که کار رهبری و این فرمانش را نمی توان پذیرفت!‬ ‫چه کار می شود کرد؟ بنابراین به عنوان یک نظام اسالمی که‬ ‫عــده ای را از طرف خودمان مامور کردیم کــه بروند‪ ،‬مذاکره‬ ‫کنندومذاکره کنندگانراقدمبهقدمکنترلکردیم‪،‬نمی توانیم‬ ‫در پایان کار بگو ییم که کارشان را مطلقا قبول نداریم؛ اصال‬ ‫شدنی نیســت‪ .‬چنین حرفی با مصالح حکومتی و با واقعیت‬ ‫نمی سازدوهزینه هایبسیارسنگین‪،‬حتیسنگین ترازقبلاز‬ ‫مذاکره برای کشور به بار می اورد‪ .‬حاال چه کار کنیم؟ مشروط‬ ‫می کنیم‪ .‬روز سه شنبه ‪ 7‬مهر ‪ 1394‬جلسه ای با حضور دکتر‬ ‫الریجانی‪،‬دکترحدادوچندنفرازاقایاندوفراکسیونرهروان‬ ‫واصولگرایانتشکیلشدوقرارشداقایانبروجردی‪،‬جاللی‬ ‫و حقیقت پور از یک طرف و اقایان زارعی‪ ،‬بذرپاش و زاکانی‬ ‫ازطرفدیگرجلسهبگذارندتاشرایطراتعیینکنند‪،‬کاریکه‬ ‫من کردم این بود که خودم را به این جلســه دعوت کردم! روز‬ ‫پنجشنبه‪،‬روزجلسه‪،‬واردشدم‪،‬سالمکردموگفتمکهخودم‪،‬‬ ‫خودم را به جلسه شــما دعوت کرده ام! خندیدند و گفتند که‬ ‫بفرمایید‪.‬قبلازشروعبحث‪،‬گفتمبایدرویچنداصلتوافق‬ ‫کنیدودرادامهبحثدیگررویاینمبانیبرنگردید‪ .‬چهار اصل‬ ‫را خودم پیشنهاد کردم؛ گفتم که ‪ )1‬ما نمی خواهیم برجام را‬ ‫مطلقاردکنیم‪)2.‬نمی خواهیمبرجامراکالومطلقاتائیدکنیم‬ ‫و‪...‬ازپیشنهادمناستقبالکردندو‪ 3،2‬تاهمخودشانگفتند‬ ‫و تبدیل به‪ 7،6‬تا اصل شد‪ .‬گفتم پس اگر کسی پیشنهادی‬ ‫داد که با رد برجام مالزمه داشت این پیشنهاد مردود است‪ .‬یا‬ ‫پیشنهادی داد که مالزمه داشت با اینکه ما دربست برجام را‬ ‫قبول داریم ان هم مردود است‪ .‬بحث درگرفت و با این اصول‬ ‫پیشرفتیم‪.‬جلسهبعداز چهارساعتتمامشد‪.‬اقایجاللیکه‬ ‫جلسهراادارهمی کردازمنپرسیدکهفرداچهساعتیمی توانی‬ ‫بیایی؟گفتمهرساعتیبگویید‪،‬می ایم‪ .‬رویچهاربعد از ظهر‬ ‫جمعه توافق شــد‪ .‬بیرون که امدیم اقای زارعی به من گفت‬ ‫کهحتمابیاونکندکهنیایی‪،‬چونوجودتخیلیمفیداست‪.‬‬ ‫یک مقدار سن‪ ،‬سابقه و لطفی که طرفین به من داشتند و مرا‬ ‫دارایهدفخاصیازاینامدنجزکمککردننمی دیدند‪،‬‬ ‫ازاینجهتاستقبالهردوطرفمثبتبود‪.‬فردارفتموبحث‬ ‫خیلی خوب ادامه پیدا کرد‪ .‬قرار شد نتایج این دو جلسه را روز‬ ‫بعد‪ ،‬شــنبه با اقای الریجانی نهایی کنیم‪ .‬در خروج از جلسه‬ ‫اقای دکتر زارعی خصوصی به من تاکیدکرد حتما در جلسه با‬ ‫الریجانی باشم‪ .‬فردا دفتر دکتر الریجانی زنگ زد و مرا برای‬ ‫جلسه دعوت کرد‪ .‬در انجا اقای زارعی پیشنهاد خیلی خوبی‬ ‫مطرح کرد که من دفاع کردم‪ .‬اقــای الریجانی هم پذیرفت‬ ‫که از نظر سیاســی و تقنینی هر دو مثبت بود‪ .‬پیشنهادهایی‬ ‫هم رای نیاورد‪ .‬در پایان کار اقای زارعی و بذرپاش نتیجه کار‬ ‫را امض ا نکردند‪ .‬استداللشان هم این بود که اقای الریجانی‬ ‫نمی خواهد بگذارد گزارش کمیســیون برجام اصال خوانده‬ ‫شود‪ .‬دکتر الریجانی قسم خورد که من قصدم این است که‬ ‫حتما گزارش خوانده شــود و حق با شماست و منطقا باید اول‬ ‫گزارشخواندهشود‪.‬فردایانروزدرصحنخواندندامابازهم‬ ‫امض انکردند‪.‬اینعهد شکنی‪،‬اقایالریجانیودوستانشرابه‬ ‫واکنشغیرمعقولکشاندکهدوکارکردند؛یکیاینکهبهشکل‬ ‫نادرستیبرجامراجمعکردندودیگراینکه‪ 165‬فضیلتبرای‬ ‫برجامشمردند‪.‬اینهایککنشوواکنش هایزیانباربود‪.‬حرفم‬ ‫اینبودکهبرجامرانمی توانردکرد‪.‬بایدباشروطیضررهایش‬ ‫رامحدودومنافعشراتسهیلمی کردیم‪.‬برایتکمیلشروطی‬ ‫کهدرجلسهتعیینشدهبود‪،‬ششپیشنهادمکتوبدادم‪.‬یک‬ ‫تیمبرایمنکارکارشناسیقویانجامدادهبودندکهخودمهم‬ ‫قانعشدهبودم‪.‬متاسفانهدکترالریجانیباعجلهغیرقانونی اش‬ ‫نگذاشت شرط هایی مثل شش شرط پیشنهادی من مطرح‬ ‫شــود‪ .‬اگر قبول می کرد اصال الزم نبود اقا دخالت کرده و از‬ ‫خودشانخرجکنند‪.‬‬ ‫گویا از اقــای الریجانی در همان جلســه محرمانه‬ ‫معروف خواسته شــده بود که چند شرط به برجام‬ ‫اضافه کند‪ ،‬اما ایشــان این کار را نکرد‪ .‬این همان‬ ‫شروطیاستکهشمامی گویید؟‬ ‫نمی دانم‪ .‬ولی چون شرط های ما با رد برجام مالزمه‬ ‫نداشتوچونقوهمقننهاینشرط هاراگذاشتهبود‪،‬کمیچک‬ ‫وچانهمی زدندومسالهراحلمی کردندچونانهامی خواستند‬ ‫که حتما برجام عملی شود‪ .‬ما در موضع ضعف قرار نداشتیم‬ ‫در موضع قدرت مطلق هم نبودیم باید یــک طوری با ما کنار‬ ‫می امدند‪ .‬خب‪ ،‬نتیجه ان طرز رسیدگی اقای الریجانی این‬ ‫شدکهاقامجبورشدنددخالتکنندوبگویندعالوهبرشروطی‬ ‫کهمجلسگذاشتهاینمواردهمبایدرعایتشود‪.‬پسبرجام‬ ‫اینطورنیستکهبگوییمقبولنداریم‪.‬دولتقبولداشتولی‬ ‫اکثریتمجلسیانهمینجوریقبولنداشتند‪،‬مشروطقبول‬ ‫ت کشور هم مشــروط بود‪ .‬مهمترین نکته‬ ‫داشتند و مصلح ‬ ‫که اینجا وجود دارد و نباید از ان غافل شویم‪ ،‬طرز اجراست‪.‬‬ ‫همیناالنکهدرحالاجراشدناستماازانهاپیشهستیم!‬ ‫چرابایدپیشباشیم؟بارهاگفته ایمکهعقلمی گوید‪،‬نقلهم‬ ‫کهاقاگفته اندوقانونهمکهگفته‪،‬شماچراپیشمی افتید؟‬ ‫باید متناســب قدم های انها قدم برداشت‪ .‬پس تقسیم بندی‬ ‫اینطوری است که یکســری برجام را قبول دارند که دولتی ها‬ ‫بودند ؛ کسانی که برجام مشــروط را قبول دارند و کسانی هم‬ ‫برجامراقبولندارند‪.‬‬ ‫ازبحثفنیبرجامبیرونبیاییم‪.‬می خواهمازشما‬ ‫بپرسمبرجامبااصولگرایاندرحوزهسیاستداخلی‬ ‫چه کار کرد؟ درواقع یک طیف کامل از اصولگرایان‬ ‫ایــن طرف و طیــف دیگری هــم ان طــرف امدند‪.‬‬ ‫صریح تر بپرسم؛ برجام چه شــکاف هایی را میان‬ ‫اصولگرایانایجادکرد؟‬ ‫اصولگرایاندودستهشدند؛یکدستهبرجاممشروط‬ ‫راپذیرفتندویکدستههمبرجامراقبولنداشتند‪.‬اقاباتائیدی‬ ‫کهخیلیصریحازاقایزاکانیوکمیسیونویژهکردندبهنظرم‬ ‫گرایشخودشانرانشاندا دندکهبهمشروطکردناست‪.‬پس‬ ‫برجامباعثاختالفدراصولگرایانشد‪.‬‬ ‫اما اقای توکلی! واقعیت این اســت کــه در جامعه‬ ‫جا افتاده که اصولگرایان همگــی با برجام مخالف‬ ‫هستند‪...‬‬ ‫انعکاسش همین شد که شما می گویید‪ .‬برای اینکه‬ ‫یک طیف از اصولگرایان از موضع نفی برجام وارد می شدند و‬ ‫ماپذیرشمشروط‪.‬‬ ‫واینبهضرراصولگرایانشد؟‬ ‫بله‪ ،‬به نظر من به ضرر اصولگرایان شــد‪ .‬باید با هم‬ ‫تفاهممی کردندکهبهایندالیلنفیمقدورنیست‪،‬کمااینکه‬ ‫در گزارش کمیسیون هم همین شد‪ .‬در گزارش کمیسیون با‬ ‫ان عیب های مفصلی که برای برجام شمرد‪ ،‬نتیجه در اخر‪،‬‬ ‫پیشنهاد‪ ،‬همین پذیرش مشــروط بود‪ .‬اگر می توانستند این‬ ‫اســتراتژی را به اعضای خودشــان تسری ببخشــند و این را‬ ‫توافقکنندکهازموضعنفیمطلقحرفنزنیم‪،‬ایناتفاقیکه‬ ‫می فرمایید‪،‬نمی افتاد‪.‬مثلیکگروهمعقولیکهمنافعملیرا‬ ‫جست وجومی کنندومتوجههستند‪.‬یعنیارمانگرایواقع بین‬ ‫کهاقافرموده بودندازکاردرمی امدند‪.‬ولیوقتیمعلومشدکه‬ ‫اینهانفیبرجامرامی خواهند‪،‬سفیدوسیاهشد‪.‬دولتیانبرجام‬ ‫را می خواهند و جبهه پایداری اصال برجام را نمی خواهند‪ .‬در‬ ‫یبیشتراست‪.‬‬ ‫ایندستهوسطکهقرارمی گیری‪،‬دشوار ‬ ‫اصولگرایان دو دسته شدند؛ یک دسته‬ ‫برجام مشروط را پذیرفتند و یک دسته هم برجام‬ ‫را قبول نداشتند‬ ‫وهمینمجادلهبرسربرجاموالبتهتسریاینپیام‬ ‫بهجامعهکهاصولگرایانمخالفبرجامهستند‪،‬این‬ ‫نتیجهرابرایانتخاباتتهرانرقمزدهاست؟‬ ‫بله‪ .‬برای اینکه تهران سیاســی ترین شــهر کشور‬ ‫اســت‪ .‬جو حاکم بر طیــف اصالح طلب در تهران بیشــتر‬ ‫ است ‪ .‬البته در جمعیت نسبی اســت و به معنای مطلق بودن‬ ‫نیست‪ .‬طبیعتا برجام بدون قید و شرط در تهران به طور نسبی‬ ‫ طرفداران بیشتری نسبت به همه جا دار د‪ .‬درنتیجه وقتی که‬ ‫ایندو دستگیدربخشیازواقعیت هاخودشرانشانمی دهد‬ ‫ونهدرهمهواقعیت ها‪،‬می توانددرگرایشرای دهندگانحتما‬ ‫تاثیربگذاردوورقرابرگرداندکهورقهمبرگشت‪.‬‬ ‫یعنی اگــر بخواهیم مردم تهران را رفتارشناســی‬ ‫کنیم درواقع گفتند ما مخالف کســانی هستیم که‬ ‫مخالفبرجام اند؟‬ ‫یکیازمواردشهمینبود‪.‬البتهمردمتهراننه‪،‬ولی‬ ‫شایداکثریترای دهندگانتهرانبله‪.‬‬ ‫از کی احتمال می دادید که نتیجه این دوره مجلس‬ ‫این طورشود؟‬ ‫ازدورهدومصدارتاقایاحمدی نژاد‪.‬‬ ‫یعنیچه؟‬ ‫یعنیوقتیدوستانهیچچیزنمی گفتند‪،‬می گفتمکه‬ ‫منتظریکمجلسششمباشید‪.‬‬ ‫یعنیمی خواهیدبگوییداینمجلسشبیهمجلس‬ ‫ششممی شود؟‬ ‫نه‪.‬‬ ‫دراظهارنظرهاییازبرخیمنتخبینانتخاباتدهم‬ ‫عباراتی مثل اینکه حجــاب باید اختیاری شــود و‬ ‫موضوع حصربایدحلشودراداریم‪.‬چرامی گویید‬ ‫شبیهمجلسششمنمی شود؟‬ ‫چون یک تجربه شکست خورده را پشت سر دارند‪.‬‬ ‫اینها می دانندکه اگر بخواهنددرانمسیربروند‪،‬ظرفیتشرا‬ ‫ندارندکهبههدفشانبرسندوبیشترضررمی کنند‪.‬چونادمی ‬ ‫مثلدکترعارفباالیسرشان استومطهریهمدرمیانقرار‬ ‫گرفته‪،‬انهامی دانندکهنبایدبانظامدربیفتند‪.‬مناقایعارف‬ ‫را این سر طیف می دانم‪ ،‬ســر درست طیف و وفادار به نظام‪.‬‬ ‫نمی ایندکارهایجبههمشارکتراتکرارکنند‪.‬‬ ‫اقای توکلی! اگر بخواهیــم جز ئی تر وارد معادالت‬ ‫انتخاباتمجلسدهمشویم‪،‬یکواقعیتایناست‬ ‫کهاقایالریجانیوطیفپایداریحاضرنبودندکنار‬ ‫همبنشینند‪.‬اقایالریجانیحاضرنشدسمتشما‬ ‫بیاید شما هم ایشانرادرادامهنیاوردید‪.‬اکنونکه‬ ‫به قبل نگاه می کنید فکر نمی کنید بهتر بود تالش‬ ‫بیشتریبرایاوردنایشانانجاممی شد؟‬ ‫این نیامدن بیشتر از طرف اقای الریجانی بود‪ .‬من‬ ‫با ایشــان صحبت کردم و گفتم که نیامدن برای شــما مضر‬ ‫اســت‪ .‬البته احتمال نمی دادم که ایشــان حاضر شود مورد‬ ‫تائیداصالح طلبانقراربگیردودوستاننزدیکشرادرلیست‬ ‫اصالح طلبانبفرستد‪.‬ولیحدسمندرستبودکهاین جور‬ ‫رفتاربهضررایشاناست؛نشانه اشهمانتخاباتقم‪.‬‬ ‫یعنی می خواهید بگویید چون سمت اصولگرایان‬ ‫نیامددرقماینطوریشد؟‬ ‫چوناینجانیامدوانجارفت‪.‬‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫ماایشانراازاینبهبعددرچهکانتکسیببینیم؟‬ ‫نمی دانمبایدخودشرابازتعریفکند‪.‬اقایالریجانی‬ ‫اصولگرابود‪،‬االنمبانیفکری اشرا‪...‬‬ ‫ماننداقایناطق نوریدلخوراست؟‬ ‫ولیاصالمثلاقایناطقرفتارنکرد‪.‬‬ ‫هماناتفاقبرایاقایالریجانیافتادهاست؟‬ ‫نمی دانم‪ ،‬نباید اینطور باشــد چون دلیلــی ندارد که‬ ‫دلخورباشد‪.‬‬ ‫ولیخیلی هابدشاننمی ایدکهاقایناطقنیست‪.‬‬ ‫دوست هم ندارند که برگردد‪ .‬برای اقای الریجانی‬ ‫همهمیناتفاقمی افتد؟‬ ‫شایدباشد!بههرحالاقایالریجانیمواضعیگرفته‬ ‫که این مواضع به ضررش اســت و به نفع کشور هم نیست‪.‬‬ ‫خاکستری شــدن مواضع نیروها‪ ،‬مضر اســت و باید با حفظ‬ ‫موضعمفاهمهکرد‪.‬ماگفت وگونمی کنیم‪،‬اگرگفت وگوکنیم‪،‬‬ ‫موضع مان سر جای خودش باشد‪ ،‬به هم نزدیک می شویم‪.‬‬ ‫تغییرموضعبرایسیاستمدارخوبنیست‪،‬مگراینکهخودش‬ ‫رابازتعریفکند‪.‬‬ ‫اقایالریجانیرفتکهرئیسبماند؟‬ ‫نمی دانم‪،‬مننمی خواهمنیت خوانیکنم‪.‬‬ ‫اقایالریجانیرئیسمی ماند؟‬ ‫حدسمی زنممی ماند‪.‬‬ ‫چرا باید اصالح طلبانی کــه ‪ 90‬صندلی در مجلس‬ ‫دارند‪ ،‬اقــای الریجانــی را رئیس نگــه دارند؟ چرا‬ ‫خودشان گزینه نمی دهند؟ ممکن است یکسری‬ ‫ازاصولگرایانیاهمیناعتدالیونبدشاننیایدکه‬ ‫اقایعارفرئیسشود!‬ ‫خب اقای الریجانی بیشتر می تواند به دولت کمک‬ ‫یکهقراراستدرمجلسگرفتهشودکه‬ ‫کند ‪.‬ازجهتتصمیم ‬ ‫می تواند بیشتر به ان جهت دهد‪ .‬یعنی از اب و گل دراورد اما‬ ‫اقایعارفاینتجربهراندارد‪.‬‬ ‫چرا قوه عاقله اصالح طلبان مخالف ریاست اقای‬ ‫عارفاست؟‬ ‫به نظر من اقای عــارف ظرفیت اقــای الریجانی را‬ ‫برایاینکارنداردکهانچهازاومی خواهندراازمجلسبیرون‬ ‫بکشد‪.‬تجربهاقایالریجانیرابرایاینکارنداردوشایدهنوز‬ ‫کاریزماییبرایاینکارنداشتهباشد‪،‬چوندفعهاولاستکه‬ ‫بهمجلسمی اید‪.‬‬ ‫تکلیف اقای عارف در مجلس چیست؟ از نظر شما‬ ‫نایب رئیسیارئیسفراکسیونمی شود؟‬ ‫به نظر من نایب رئیس شود خیلی خوب است‪ .‬چون‬ ‫من فکر می کنم الریجانــی رئیس می شــود‪ .‬در ان صورت‬ ‫اقای عارف نایب رئیسشودزمینهرئیس شدنبعدی اشهم‬ ‫فراهماست‪.‬‬ ‫ریاست جمهوری؟‬ ‫نه‪،‬رئیسمجلسشدنبعد‪.‬چونهرسالانتخابات‬ ‫ریاستمجلسمی شود‪.‬‬ ‫ممکناستاینشانسراپیداکند؟‬ ‫بله‪.‬‬ ‫چه کســانی از رئیس شــدن اقای الریجانی دفاع‬ ‫می کنند؟ ایــا این‪ 80‬نماینــده اصولگرایی که االن‬ ‫هستندموافقریاستاقایالریجانیهستند؟‬ ‫نمی دانمبستگیبهارایشصحنهداردوبایدانموقع‬ ‫تصمیمگرفت‪،‬ولیمنخیالمی کنمدسته ایازاصولگرایان‬ ‫که به اقای الریجانی نزدیکترند‪ ،‬ظرفیتــی دارند که بتوانند‬ ‫اصالح طلبان را هم قانع کنند کــه اگر اقای الریجانی رئیس‬ ‫شود‪ ،‬بهتر است‪ .‬چون اگر اقای الریجانی رئیس شود برای‬ ‫تلطیفرابطهدولتباقوه قضائیهنیزموثراست‪.‬‬ ‫اقــای توکلی! به خاطر همین خاکســتری شــدن‬ ‫مواضع اقــای الریجانی که شــما معتقدید اتفاق‬ ‫افتاده‪،‬خیلیسختاستتصورکنماقایالریجانی‬ ‫بخواهد فراکســیون اصولگرایان را تشکیل دهد‬ ‫و همه اصولگرایان در ان جمع شــوند‪ .‬هم به دلیل‬ ‫مواضع خودش و هم به دلیل مواضعی که برخی از‬ ‫اصولگرایان نسبت به اقای الریجانی پیدا کردند و‬ ‫دارند‪.‬بر اینمبنابفرماییدشکلمجلسجدیدچگونه‬ ‫می شــود؟ یعنی ما می توانیم فکر کنیــم که اقای‬ ‫الریجانی و دوستانشــان یک فراکسیون رهروان‬ ‫دارندواقایعارفهمیکفراکسیونامیدرادارندو‬ ‫یکفراکسیونهمازاینهفتادنمایندهمخالفاقای‬ ‫الریجانیداریم؟!اینگونهمی شودیااقایالریجانی‬ ‫واقایعارفممکناستباهمائتالفکنندحتیدر‬ ‫فراکسیون؟‬ ‫نمی دانمبایدازمیلخودمحرفبزنمیاازحدسیکه‬ ‫می زنم!فکرمی کنمبیشترسهدسته ایمی شود‪.‬درمقاطعی‬ ‫اقایالریجانیهمباانهاهمراهیمی کند‪.‬‬ ‫یعنیچه؟‬ ‫یعنی سه فراکسیون درست می شود همین که شما‬ ‫گفتید‪.‬‬ ‫باز به انتخابات باز گردیم‪ .‬چرا مردم به یکســری از‬ ‫اصالح طلبان که نمی شناسند رای می دهند ولی به‬ ‫اقای حسن سبحانی‪ ،‬دکتر خوش چهره و امثالهم‬ ‫کهخیلیادم هایخوبیهستند‪،‬راینمی دهند؟!‬ ‫تهران از نظر انتخاباتی یک دریای بیکران اســت‪.‬‬ ‫مشــکل نامزدهایی که می خواهند تنهایی به میدان بیایند‪،‬‬ ‫این استکه اصالکسی از نامزدشدنشان مطلع نمی شودکه‬ ‫تصمیم بگیرند به او رای بدهند یا ندهنــد! اگر امکانی وجود‬ ‫داشت که از نامزدشــدن اقای ســبحانی همه مطلع شوند‪،‬‬ ‫ایشان شــاید رای می اورد‪ .‬یا بنده بدون لیست باشم و مطلع‬ ‫شوند که بنده هستم‪ ،‬رای می اوردم‪ .‬این همان ورق برگشتن‬ ‫استکهگفتم‪.‬‬ ‫ک با هم می ســوزند‪ .‬حتــی اقای‬ ‫یعنی تر و خشــ ‬ ‫ابوترابیهمکهموافقبرجامبوده‪،‬حذفمی شود‪.‬‬ ‫بله‪.‬البتهاقایابوترابیهممشروطقبولداشت‪.‬‬ ‫اصالح طلبان می گوینــد گام دوم با موفقیت تمام‬ ‫شد‪ ،‬گام سوم ریاست جمهوری است! این یعنی‬ ‫چه؟یعنیجایاقایروحانینامزددارند؟‬ ‫باالخــره اصالح طلبان اختالفاتی بــا اقای روحانی‬ ‫دارند‪ .‬هم از نظر تاریخی و شاید هم االن کمی کمتر‪ ،‬از نظر‬ ‫اعتقادی‪.‬کمترچونقبالبحثاعتقادی اشهمپررنگبودو‬ ‫تیپاهدافبلندمدتیراهمکهتعریفمی کنند‪،‬می تواندباهم‬ ‫متفاوتباشد‪.‬پسممکناستاگرزمینهراهممساعدببینند‬ ‫درانتخاباتریاست جمهورینامزدجدیدیهممعرفیکنند‪.‬‬ ‫ممکناستباپدیدهعبورازروحانیمواجهشویم؟‬ ‫احتمالش ضعیف نیســت‪ .‬من احتمالش را ضعیف‬ ‫نمی دانم‪.‬‬ ‫باچهکسیمثال؟عارف!‬ ‫بستگی به شــرایط دارد‪ .‬حاال یک ســال و خرده ای‬ ‫ماندهاست‪.‬یک سالخیلیتعیین کنندهماندهاست‪.‬اگراقای‬ ‫روحانی موفق شــود برخی از وعده هایی که به مــردم داده را‬ ‫عملیکند‪،‬خودشرئیس جمهورمی ماندولیاگرنتواندانهارا‬ ‫عملیکند‪،‬احتمالمعرفینامزدازاصالح طلبانواصولگرایان‬ ‫جدیاست‪.‬‬ ‫بخشی از اصولگرایان معتقدند تنها راه رای اوردن‬ ‫برگشتنبهاحمدی نژاداست‪...‬‬ ‫اصال به نظر چنین نیســت‪ .‬من اقای احمدی نژاد را‬ ‫صالحنمی دانم‪.‬‬ ‫ممکن اســت بخشــی از اصولگرایان به ســمت‬ ‫احمدی نژاد بروند و مشــوق حضور ایشان در سال‬ ‫‪ 96‬باشند‪.‬‬ ‫شاید!‬ ‫حــاال درصورتی که اســتدالل این باشــد که اقای‬ ‫احمدی نژاد مجوز حضــور از حاکمیت را بگیرد‪ ،‬به‬ ‫نظر شــما این انتخابات با شــناختی که در این دو‬ ‫ســال از اقای روحانی داریم و اتفاقی که االن برای‬ ‫اصولگرایــان افتــاده‪ ،‬فکر می کنیــد احمدی نژاد‬ ‫می تواندپیروزاینانتخاباتباشد؟‬ ‫یکدلیلاینکهبرخیاحمدی نژادرامطرحمی کنند‪،‬‬ ‫عملکرد دولت اقای روحانی است‪ .‬یعنی دولت اقای روحانی‬ ‫بعضیکارهایاحمدی نژادراموجهکرد‪.‬وقتیبهاقایروحانی‬ ‫انتقادمی کنیم‪،‬می گویدکهچرادردولتاحمدی نژادهمهمین‬ ‫کارها انجام شده اســت؟ اما اینها امده اند که نکنند چون اگر‬ ‫قرار باشد همان کارها را بکنند‪ ،‬او داشت بهتر انجام می داد‪.‬‬ ‫یکنمونههمینکسبدرامدازطریقتغییرنرخارزاست‪.‬به‬ ‫یاد دارید‪ 74‬هزار میلیارد تومانی که از طریق دیوان عدالت و‬ ‫مصوبه مجلس جلوی ان را گرفتیم ‪ ،‬وگرنه احمدی نژاد دائما‬ ‫ما را دور می زد‪ .‬در الیحه احکام دائمی بودجه که دولت اقای‬ ‫روحانی داد‪ ،‬همان ‪ 74‬هزار میلیارد تومان را می خواســت از‬ ‫همانطریقتامینکندکهمنبراینمایندگانگزارشنوشتم‬ ‫والحمداللهجلویشگرفتهشد‪.‬االنهمدراینالیحهبودجه‬ ‫‪ 95‬مبلغ‪50‬هزارمیلیاردتومانازهمانطریقتجدیدارزیابی‬ ‫ذخایرارزیبانکمرکزیمی خواهدمنبعبهدست اورددرحالی‬ ‫که این ذخایر‪ ،‬ذخیره اســت و پول نیست‪ .‬فکر کنید شما در‬ ‫خانه ای نشسته اید و خانه دیگری هم ندارید‪ ،‬تورم خانه شما‬ ‫را گران می کند‪ ،‬دارایی شــما زیاد می شــود ولی شما داراتر‬ ‫نمی شوید چون همان خانه دوخوابهراداریدوخانهاضافه ای‬ ‫ندارید‪.‬هروقتفروختیدوخواستیدکوچکتروجایارزانتری‬ ‫بخرید‪ ،‬پولی می مانــد که دارایی مالی جدیدتان می شــود‪.‬‬ ‫می خواهمبگویمازاینجورمصیبت هاداریمواینطرزرفتار‬ ‫دولتاقایروحانیبهعدم توفیقشبرای اجرایوعده هایش‬ ‫کهپیاپیاتفاقمی افتد‪،‬زمینهحضورکسانیرافراهممی کند‬ ‫که معروفند به جزم و عزم قوی‪ .‬پیغمبر فرمود‪« :‬الظفر بالعزم‬ ‫والحزم‪،‬پیروزیدرگروتصمیم گیریقدرتمندانهوم ال اندیشی‬ ‫است‪».‬می گفتماقایاحمدی نژادعزمرابهغایتدارد‪،‬حزم‬ ‫رابهضرورتهمنداردوحاالاگرقرارباشد ازهمانکارهابکند‪،‬‬ ‫احمدی نژادقوی تروبهترمی کرد‪.‬‬ ‫اصالصالحاستکهاصولگرایاندرسال‪ 96‬یعنی‬ ‫به همین زودی ســراغ معرفی نامزد برونــد با این‬ ‫احتمالکهممکناستیکشکستدیگرمتحمل‬ ‫شوند؟ اصال الزم اســت که وارد چنین صحنه ای‬ ‫شوند؟‬ ‫نه‪ .‬اگر اقای روحانی توفیق نسبی به دست اورد که‬ ‫منهمدعامی کنمبه دستبیاورد‪،‬برایاینکهمردمخیرشرا‬ ‫می برند‪،‬طبیعتااحتمالرایاوردنشباالمی رودودلیلیندارد‬ ‫کهرقابتجدیبکنند‪.‬‬ ‫پسچه کارکنند؟‬ ‫نامزدندهند‪.‬البتهخیلینگراننباشیدبرخیخودشان‬ ‫نامزدمی شوند!‬ ‫اقایجلیلیمی تواندنامزدموردتوافقاصولگرایان‬ ‫شود؟‬ ‫نمی دانم‪.‬‬ ‫شمابهایشانتوصیهمی کنید؟‬ ‫خیر‪.‬‬ ‫یعنیدراینموردساکتید؟‬ ‫ادمدرموردهرچیزیکهمجبورنیستحرفبزند!‬ ‫یک اتفاق متفاوت دیگر کهدرتهرانافتاد‪،‬لیست‬ ‫خبرگان بود‪ .‬ماجرای لیســت انگلیسی را چقدر در‬ ‫رای نیاوردن برخی جــدی می دانید؟ یا اصال تبلیغ‬ ‫دوســتان ما که لیست انگلیســی است برعکس‬ ‫بدترنشد؟‬ ‫یکمقدارافراطدرشرحومقابلهبایکپدیدهسیاسی‬ ‫مذمومموثربودویکمقدارهمکناره گیریاقایانازتبلیغات‪.‬‬ ‫اقای جنتی اگر ســفر تبلیغاتی ورامین و قرچک را نمی رفت‪،‬‬ ‫گفت وگوی ویژه‬ ‫گفت وگویویژه‬ ‫‪107‬‬ ‫گفت وگوی ویژه‬ ‫‪108‬‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫گفت وگویویژه‬ ‫راینمی اورد‪.‬اقایمصباحبرنامهتلویزیونیراپرنکرد‪،‬اگرپر‬ ‫می کردودوتاسفرمی رفتبهنظرمرایمی اورد‪.‬ولیدرمورد‬ ‫انافراطدرذکریکواقعیت؛منخودمبهاقایهاشمینامه‬ ‫نوشتم‪،‬شماهممطلعهستید‪.‬برایشاننوشتمکهموضع گیری‬ ‫صریح تری کنند که به حال خودشــان مثبت بود‪ .‬ولی مساله‬ ‫لیستانگلیسیراعادالنهنمی دانمودرنامه امهمنوشتمکه‬ ‫هدفمهماینکارایجاداختالفداخلیاست‪.‬اینکهعده ای‬ ‫بهعدهدیگربگویندانگلیسیتاانهابهاقایهاشمیرایندهند‬ ‫این اثر مثبت نداشت ولی رای نیاوردن اقایان مصباح و یزدی‬ ‫بخشیبهرفتارانتخاباتیخودشانمربوطاستنهاینکهحتما‬ ‫مردماینهارانمی خواستند‪.‬‬ ‫یعنیرفتاراعتراضینبود؟‬ ‫نمی شــود گفت که نبود ولی چــون انگلیس گفته‪،‬‬ ‫نیست‪ .‬شورای نگهبان نزد خیلی از مردم کارنامه انتخاباتی‬ ‫قابل دفاعی ندارد گرچه انها دالیلی برای کار خودشان دارند‬ ‫که بعضی از انها درســت اســت ولی ظلم هم واقع می شود ؛‬ ‫ظلم به داوطلبان و ظلم به مردم‪ .‬مثال در اصفهان چند تن از‬ ‫اساتید با تجربه و شناخته شده دانشگاه صنعتی رد صالحیت‬ ‫یا عدم احراز گرفتند ولی در عوض امروز از اصفهان دو خانم‬ ‫یکیمتولد‪ 55‬ومدرسدانشگاه ازادواحدفالورجانودیگری‬ ‫متولد‪ 64‬ودانشجویدکترایرشتهحقوق‪،‬بدوناینکهیک روز‬ ‫سابقهاجرایییاتجربهکارسیاسیداشتهباشند‪،‬بهمجلسراه‬ ‫یافته اند‪.‬ایااینطریقتعیینصالحیتبادرنظرگرفتنمنافع‬ ‫کشورونظامقابلتاملنیست!؟شوراینگهبانهمکمحرف‬ ‫می زند و کم توضیح می دهد و در برابر اعتراض ها بیشــتر به‬ ‫سکوت برگزار می کند‪ ،‬بنابراین تلقی هایی که پیش می اید‪،‬‬ ‫به مشهورات تبدیل می شود و مشــهورات را هم عموما مردم‬ ‫می پذیرند‪.‬عصبانیتناشیازاین جوررفتارهانیزموثربود‪.‬در‬ ‫مورد لیست انگلیسی واکنش اقای هاشمی به نظر من کافی‬ ‫نبودومحکم ترازاینبایدمی شد‪،‬واکنشاین طرفهمزیادی‬ ‫بود!خوداینتاثیرمی گذارد‪.‬‬ ‫اقای هاشــمی این لیست ســوم را منتشر کرد که‬ ‫رقبای سیاسی اش وارد نشوند یا این کار را کرد که‬ ‫رئیسشود؟‬ ‫اقای هاشمی یک رجل سیاسی است و می خواهد‬ ‫تاثیر بگذارد‪ .‬خودش جــواب دارد و می گوید اگــر این افراد‬ ‫باشــند‪ ،‬بهتر از ان افرادند‪ .‬برای خودش هم دلیل می اورد و‬ ‫می گوید سن شان زیاد اســت و اینها جوانتر و بازترند‪ ،‬قدرت‬ ‫فوران فکری شان بیشتر اســت‪ .‬می خواهد قدرت سیاسی‬ ‫خودش را حفظ کند‪ ،‬من این را طبیعی می دانم‪ .‬حتی اگر نه‬ ‫نیت رئیس شدن داشته باشد و نه نیت حذف رقیب تاریخی‪.‬‬ ‫حاالممکناستبخشیازعلتهمهمین هابودهباشد‪.‬‬ ‫دراینمجلسمی تواندرئیسشود؟‬ ‫فکرنمی کنم‪.‬‬ ‫گزینهمطلوباقایهاشمیبهنظرشمااقایامینی‬ ‫استیااقایشاهرودی؟‬ ‫اقایامینیشود‪،‬منخیلیخوشحالمی شوم‪.‬‬ ‫اقایامینیبهتراست؟‬ ‫اقــای امینــی ادم اســتخوان دار بســیار اخالقی‪،‬‬ ‫ساده زیستومردمی است‪.‬مالاست؛علموفضیلتشراهمه‬ ‫قبولدارند‪.‬صرف نظرازتجربهو اعلمیتایت اللهشاهرودی‪،‬‬ ‫وقت گذاریایت اللهامینیهمبیشتراست‪.‬‬ ‫دوستان این طرف بخواهند حمایت کنند‪ ،‬به نظر‬ ‫شــما از اقای موحدی کرمانی حمایت می کنند یا از‬ ‫اقایاملی الریجانی‪.‬بهنظرتانگزینهمطلوب شان‬ ‫کیست؟‬ ‫من فکر می کنم انکه بیشــتر از همه در این ســمت‬ ‫شانسدارد‪،‬اقایموحدی کرمانیاست‪.‬دراینسطوحبعضی‬ ‫از رقابت های عادی صورت نمی گیــرد‪ .‬یعنی اقایان امینی و‬ ‫موحدی کرمانی با هم رقابت نمی کنند‪ .‬اصال میل ندارند‪ .‬من‬ ‫این دو نفر را باالخص اســم می برم‪ .‬همه متدین هستند ولی‬ ‫برخی صفات روحی دارند که این دو تا را مثال می زنم؛ حاضر‬ ‫نیســتند با هم رقابت کنند‪ .‬با هم کنار می اینــد‪ .‬یکی رئیس و‬ ‫دیگرینایب رئیسمی شود‪.‬‬ ‫اینرفتارانتخاباتیکشورومخصوصاتهرانازچه‬ ‫جهاتدیگریهممهمبود؟‬ ‫اینحادثهنشاندادکهاکثریتمردمبازهمنظامرادر‬ ‫حفظ ارای شان امین می دانند‪ .‬حتی اقایان موسوی و کروبی‬ ‫ابرازتمایلمی کنندکهرایدهندیارایمی دهند‪.‬‬ ‫چراموسویرایداد؟‬ ‫این یک عالمت مثبت است‪ .‬یعنی اینها می خواهند‬ ‫بگویندکهماهنوزیکچیزهاییراقبولداریم‪.‬‬ ‫خباینهاکهاصالسیستمرازیرسوالبردهبودند!‬ ‫یکنوعتجدیدنظرلطیفاست‪.‬‬ ‫شایدهمیکجورپالسبهحاکمیت‪...‬‬ ‫حاکمیت اگر بخواهد‪ ،‬می تواند چیزی از این ماجرا‬ ‫بفهمد‪.‬‬ ‫این ناشی از یک جور رایزنی است یا تصمیم گیری‬ ‫شخصی؟‬ ‫من از رایزنی خبر ندارم‪ .‬شــبیه کاری است که اقای‬ ‫خاتمیدرمجلسهشتمکرد‪.‬بعدازقضیه‪ 88‬اولینانتخابات‬ ‫اســفند‪ 91‬بود‪ .‬اقای خاتمــی در دماونــد رای داد و معنایش‬ ‫همینبود‪.‬‬ ‫ی را مخابره‬ ‫اینها به طرفداران و حامیانشان چه پیام ‬ ‫می کنند ؟اینهاکهگفتهبودندتقلبشده!‬ ‫حرفی زده بودند که خودشان هم می دانستند درست‬ ‫نیســت‪ .‬این دفعه ایــن کار خیلی خــوب انجام شــد‪ .‬تقریبا‬ ‫اصالح طلبان توانستند حدود یک میلیون نفر را قانع کنند که‬ ‫بهلیسترایدهند‪.‬شماکفرای‪ 30‬نفرراکهنگاهکنید‪،‬اینرا‬ ‫می بینید‪.‬یعنیاینبراینظاممثبتاستوبرایاصالح طلبان‬ ‫هممثبتاست‪.‬‬ ‫یکجوراعتمادسازیباحاکمیتاست؟‬ ‫یک جور خودشــان را احیــاء می کنند‪ ،‬بــه مالزمه‬ ‫حاکمیتهمایننتیجهرامی گیرد‪.‬یکنکتهخیلیمهمترکه‬ ‫همسایهاینمطلباست‪،‬ازانطرفاست‪.‬ببینید!انتخابات‬ ‫درایرانواقعیاست‪.‬واقعارایمردمحاکممی شود‪.‬‬ ‫اگر حاکم نبود که انگلیسی ها نمی گفتند بروید رای‬ ‫دهید!‬ ‫در همین حادثه مواضعی که رهبــری اواخر در مورد‬ ‫غرب گرفتند خیلی ها پالس گرفتند که اقا می خواهند انها که‬ ‫ضداستکبارترندرایبیاورند‪.‬لیستمادرتهراناصالراینیاورد‬ ‫و همه هم قبول کردند‪ ،‬یعنی با اغوش باز همه را قبول کردند‪.‬‬ ‫اینخیلینکتهمهمی است‪.‬مثلسال‪ 76‬شد ؛یعنیپذیرفتن‬ ‫رایمردم‪.‬انجاتقریباتلقیعموماینبودکهصدرتاذیلاقای‬ ‫ناطقرامی خواهند‪.‬یعنیحاکمیتناطقرامی خواهد‪.‬‬ ‫و نتیجه چی شــد؟ عکس شــد‪ .‬حکومت رای مردم را‬ ‫پذیرفت‪ .‬زمان اقــای روحانی بعد از اینکــه حکومت به عدم‬ ‫امانتداری متهم شــد‪ ،‬اولین انتخابات ریاست جمهوری بود؛‬ ‫اقای روحانــی‪ 50‬درصد به ا ضافه چند رای اورد و برنده شــد‪.‬‬ ‫من به شــما خبر می دهم که بین رهبری‬ ‫و اقای هاشمی ســال ها این بحث وجود‬ ‫داشت؛ هاشمی می گفت باید کنترل شده‬ ‫باشــد تا نتیجه هم مطلوب شــود‪ .‬البته‬ ‫نه به عنوان تحکم بلکــه به عنوان تبلیغ‬ ‫باید طوری رفتار کنیم که وفادارترها پای‬ ‫صندوق بیایند‪ .‬ولی اقــا می فرمودند که‬ ‫نه‪ ،‬باید همه بیایند پــای صندوق‪ .‬یعنی‬ ‫اگر مرا قبول ندارید‪ ،‬هیچی‪ ،‬مخالف هم‬ ‫هستید‪ ،‬باشید اما پای صندوق بیایید که‬ ‫عزت ایران زیاد شود‬ ‫کمتراز‪ 51‬درصدونامزداصالح طلبانبود‪.‬اگرحکومتاهل‬ ‫امانتدارینبودبدونحرفمی توانستایشانرابیندازد‪،‬مثالدو‬ ‫تاصندوقراباطلمی کردیاپنجتاصندوقراگممی کردندولی‬ ‫حکومتاینکاررانکردووفاداربهرایمردمبود‪،‬مثلسال‪.76‬‬ ‫قبالازصحنه ایکهخیلیمنقلبشدمواشکمراکنترلکردم‬ ‫صحبتکرده ام‪.‬وقتیمی دیدمبرایاولین باردرتاریخدو‪،‬سه‬ ‫هزارسالهایرانیکنفرازقدرتبلندمی شود‪،‬فقطبهایندلیل‬ ‫کهمردمخواسته اند‪.‬قبلازانقالبکهمعلومبودواگرشاهی‬ ‫احساسمی کردولیعهدشبیشترازانتظاردرقدرتطمعدارد‪،‬‬ ‫ولیعهدش را کور می کرد‪ .‬بعــد از انقالب‪ ،‬رئیس جمهور اول‬ ‫فراری شد و جایش خالی شــد رئیس جمهور دوم شهید شد و‬ ‫صندلی قدرت خالی شد‪ ،‬رئیس جمهور سوم ارتقا یافت و رهبر‬ ‫شد‪،‬جایشخالیشدورئیس جمهورچهارمامد‪.‬طرفدارانشاز‬ ‫جملهاقایمهاجرانیواقایعبداللهنوریصریحاادامهصدارت‬ ‫اقایهاشمیرفسنجانیرامطرحوازاندفاعکردند‪،‬اقااجازه‬ ‫ندادند خالف قانون اساسی عمل شــود و اقای هاشمی هم‬ ‫دنبالنکرد‪.‬حاالروزیاستکهیکرئیس جمهورقدرازروی‬ ‫صندلی قدرت بلند می شود و حکم صدارت بعدی را می خواند‬ ‫فقط به این دلیل که مردم خواستند‪ .‬این در تاریخ کشورهای‬ ‫ن سوم بی نظیر است و نه کم نظیر‪ ،‬که ناشی از دینداری‬ ‫جها ‬ ‫حکومتاست‪.‬یعنیرهبریوفاداربهقولخودش است‪.‬واقعا‬ ‫همراستمی گوید؛واقعیمی گویدکهکثرتمشارکترامهمتر‬ ‫از نتیجه مشــارکت می دانم‪ .‬من به شما خبر می دهم که بین‬ ‫ایشانواقایهاشمیسال هااینبحثوجودداشت؛هاشمی‬ ‫می گفتبایدکنترل شدهباشدتانتیجههممطلوبشود‪.‬البته‬ ‫نهبه عنوانتحکمبلکهبه عنوانتبلیغبایدطوریرفتارکنیمکه‬ ‫وفادارترهاپایصندوقبیایند‪.‬ولیاقامی فرمودندکهنه‪،‬باید‬ ‫همه بیایند پای صندوق‪ .‬یعنی اگر مرا قبول ندارید‪ ،‬هیچی‪،‬‬ ‫مخالفهمهستید‪،‬باشیداماپایصندوقبیاییدکهعزتایران‬ ‫زیاد شود‪ .‬این هم یک نتیجه بزرگ این انتخابات بود‪ .‬نتیجه‬ ‫دیگریکهدوستاناصالح طلبمی گفتندوضعخراباستو‬ ‫اصالرقابتنمی شد‪،‬دیدندکهانتخاباتخیلیرقابتیبود‪.‬انقدر‬ ‫رقابتیبودکهادم هایناشناسخودشانهمرایبیاورند‪.‬البته‬ ‫درچنینوضعیتیکاراییمجلساسیبمی بیندولیانتخابات‬ ‫اثباتخیلیچیزهاشدوتفاهمراهمزیادمی کند‪.‬چونانهاکه‬ ‫برندهمی شوند‪،‬پذیرفتهمی شوندوحالتقهرکمترمی شودو‬ ‫به وحدت ملی کمک می کند‪ .‬واکنش اصولگرایان هم خوب‬ ‫بود‪.‬البتهبعضیفکرمی کننداینکهمارایراپذیرفتیممعنایش‬ ‫این بود که شکایت هم نمی کنیم! شکایت هم ممکن است‬ ‫بشوداماازطریقش‪.‬مثالاالنانتخابنفربیست ونهممساله‬ ‫استویکعدهمعترضندکهاینفردنمی تواندمنتخبباشد‪.‬‬ ‫احتمالمی دهیدکهایناتفاقبیفتد؟‬ ‫بله‪،‬احتمالمی دهم‪.‬‬ ‫و احتمال می دهید که اقای حداد داخل بروند؟ یعنی‬ ‫قانونا این شــکلی اســت که اگر نفر سی ام بیفتد‪،‬‬ ‫سی ویکمواردمی شود‪.‬‬ ‫بله‪ ،‬این طوری اســت چون رای گیری تمام شده نه‬ ‫انتخابات‪.‬درمجلسششمهموقتیاقایهاشمی رفسنجانی‬ ‫باتخریب هایشدیدوغیرمنصفانههمینجناحاصالح طلب‬ ‫نفر سی ام شد‪ ،‬انصراف داد و تصادفا انجا هم اقای حداد نفر‬ ‫بعدیبودکهبهمجلسراه یافت‪.‬‬ ‫االنباشناختیکهدارید‪،‬ایناتفاقمی افتد؟‬ ‫منحدسمی زنم‪،‬می افتد‪.‬‬ ‫اگرایناتفاقبیفتد‪،‬ترکیبمجلستغییرمی کند‪.‬‬ ‫بله‪،‬اصولگرایانسرپیدامی کنند‪.‬‬ ‫اگراقایحدادنتواندواردشودازاینافرادیکهامدند‬ ‫چهکسیمی تواندلیدرباشد؟‬ ‫یک از کســانی که ظرفیتــش را دارد‪ ،‬دکتر دهقان‬ ‫است‪ .‬باســواد و با تدبیر اســت‪ .‬یعنی ظرفیتش را دارد‪ ،‬البته‬ ‫سختاست‪.‬‬ ‫یک واقعیت این اســت کــه بیــن اصالح طلبان و‬ ‫گفت وگویویژه‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫گفت وگوی ویژه‬ ‫حاکمیت شــکافی وجود دارد‪ .‬شاید خیلی قبل تر و‬ ‫از مجلس ششم به وجود امده است‪ .‬این شکاف با‬ ‫جلوتر امدن و بعد ماجرای ‪ 88‬بدتر شد ولی از سال‬ ‫‪ 91‬که اقای خاتمی در انتخابات شــرکت کرد کمی‬ ‫تعدیل شد و بعد او ممنوع التصویر شد‪ .‬اوال بگویید‬ ‫کهاصالح طلبانبایدباحاکمیتچهکارکنند؟یعنی‬ ‫چطوریبهحاکمیتاعتماددهندکه«برحاکمیت»‬ ‫نیســتند و «با حاکمیــت» هســتند‪ .‬از ان مهمتر‬ ‫حاکمیت باید با اصالح طلبان چه کار کند؟ ببینید ‪،‬‬ ‫مادرشورایشهرپایتختاصالح طلبداریم‪،‬االن‬ ‫در مجلس هم درصد قابل توجهی داریم و در دولت‬ ‫همداریم‪.‬االنباالخرهحاکمیتبایکگروهیمواجه‬ ‫استکهاگرزمانیرفتهبودهحاالبرگشته‪...‬‬ ‫راه حل باید از همانجا شــروع شود که مشکل شروع‬ ‫شده است‪ .‬یعنی اقایان اگر واقعا می خواهند «بر» حاکمیت‬ ‫نباشند و «در» حاکمیت باشند‪ ،‬ان «بر» حاکمیت خودشان‬ ‫راخنثیکنند‪.‬‬ ‫یعنی چه کار کنند؟ مثال بیانیه دهند که ما اشــتباه‬ ‫کردیم؟‬ ‫بله‪،‬رسمابایداطالعیهبدهندکهقشون کشیخیابانی‬ ‫به جای تعقیب دموکراتیــک و قانونی مطالبات غلط بود‪ .‬من‬ ‫می خواهمبگویمگذشتحاکمیتازاینبیشتراست‪.‬ازنظر‬ ‫دینی قدم اول توبه این است که گناهی که مرتکب شده ایم را‬ ‫محکوم کنیم‪.‬‬ ‫یعنی انهــا باید قــدم اول را بردارنــد و بگویند که ما‬ ‫اشتباهکردیم!‬ ‫اگر نگویند که مردم با ادعای بی اساس تقلب فریب‬ ‫خوردندوبااینرفتارمردمرابهخیابانکشاندند‪،‬برخیازهمان‬ ‫معترضان هنوز تصــور خواهند کرد که محــق بودند‪ ،‬چگونه‬ ‫می فهمندکهاشتباهبودهاست؟‬ ‫وبعدحاکمیتبایدچکارکند؟‬ ‫به نظر من اگر اشتباهشــان را بپذیرند‪ ،‬حاکمیت انها را‬ ‫برمی گرداند‪.‬‬ ‫شناخت شــما از شرایط سیاســی می گوید که این‬ ‫اتفاقدرایندهنزدیکمی افتد؟اقایموسویکهرفته‬ ‫ورایدادهحاضراستبگویدکهمناشتباهکردم!‬ ‫اقای موسوی ممکن است نگوید‪ .‬ولی اقای خاتمی‬ ‫شخصیتمتفاوتیدارد‪،‬می تواندبگوید‪.‬سکوتخاتمیدران‬ ‫زمان خیلی بد بود‪ .‬انهایی از خواص که ساکت بودند مصداق‬ ‫مهمشاقایخاتمیبود‪.‬‬ ‫اقای خاتمی پل ارتباطی اصالح طلبان با حاکمیت‬ ‫بود‪.‬یکیازمعدودکسانیبودکه‪...‬‬ ‫بعد از شعار «نه غزه نه لبنان‪ ،‬جانم فدای ایران» من‬ ‫به اقای خاتمی و اقای موســوی نامه نوشتم و گفتم که شما‬ ‫خودتان را انکار نکنید‪ .‬امام خمینی(ره) دو مورد خیلی روشن‬ ‫در سیاست داخلی و خارجی داشت؛ قطعا در سیاست خارجی‬ ‫دفاع از فلســطین و در عرصه داخلی دفاع از والیت فقیه بود و‬ ‫کسی غیر از این نمی تواند بگوید‪ .‬حاال این حوادث به سمتی‬ ‫می رود که این دو به صراحت نفی می شوند و شما حق ندارید‬ ‫ســکوت کنید‪ .‬هنوز هم می گویند که ما خط امامی تریم! ما‬ ‫نمی فهمیماینتناقضراچگونهحلمی کنند؟حقایناست‬ ‫کهاینکاررابکنند‪.‬‬ ‫پسشمامعتقدیدکهاینکاررانمی کنند؟‬ ‫در خاتمــی این زمینه هســت‪ .‬به نظر مــن به دلیل‬ ‫روحیه ایکهازاقایخاتمیمی شناسمازاقایموسویخیلی‬ ‫زمینه اشبیشتراست‪.‬‬ ‫ایا حاکمیت اقای خاتمی را می پذیرنــد؟ حاال نه در‬ ‫زمینهقدرترسمی‪.‬‬ ‫بله‪،‬می پذیرد‪.‬بهنظرمنمی پذیرد‪.‬برایاینک هترمیم‬ ‫گسستدرملتبهوسیلههمینکارهاامکان پذیراست‪.‬‬ ‫اقای عبدی به من گفت اقای خاتمی حاضر اســت‬ ‫اینکاررابکندولی ترسشازایناستکهحاکمیت‬ ‫نپذیرد‪.‬‬ ‫صداقتخیلیکارهامی کند‪.‬اگرزمانامامانحوادث‬ ‫رخمی دادبرخوردباانهابسیارسخت تربود‪.‬رهبریخیلیمدارا‬ ‫می کنند‪.‬اینهاکهمدعیخط امامهستندبایدبگویندای خدا!ای‬ ‫مردم!مااشتباهکردیم‪.‬پدرکشورراازنظراقتصادیوسیاسی‬ ‫در فتنه‪ 88‬دراوردند‪ .‬بخشــی از بی ثباتی که درست شد‪ ،‬مال‬ ‫انهاست‪،‬هنوزهمشکافهست‪.‬شماا زترمیمسوالکردید‪،‬‬ ‫شکافرااینهابایدپرکنند‪.‬ابرومندمی شوندوابرویخودشان‬ ‫رابیشترمی کنند‪.‬‬ ‫بهبدنه شانچهبگویند؟‬ ‫بگوینداشتباهکردیم‪.‬‬ ‫تکلیف شانچهمی شود؟‬ ‫هیچی‪،‬اینراکهبگویند‪،‬محبوب ترمی شوند‪.‬‬ ‫کجامحبوبمی شوند؟‬ ‫پیش همان طرفداران خودشان و پیش خیلی های‬ ‫دیگر‪.‬‬ ‫یعنیچه؟‬ ‫خدا این کار را عهده دار شــده‪ ،‬در قران فرموده توبه‬ ‫عملصالحاستوتائبمحبوبمناست‪.‬بعددرجاییدیگر‬ ‫گفته من برای مومنان دارای عمل صالح در دل مومنان دیگر‬ ‫مودتایجادمی کنم‪،‬همینطورخودوفرشتگانشراسرپرست‬ ‫بندگانمحبوبخویشخواندهاست‪.‬مگرامامخمینی(ره)دو‬ ‫بارازملترسماعذرخواهینکردند؟محبوب ترنشدند؟‬ ‫بدنه شانمی پذیرد؟‬ ‫ممکن اســت بخشــی از سیاسی هایشــان نپذیرند‬ ‫ولی اکثر مردم فطری اند و از عذرخواهی اســتقبال می کنند‪،‬‬ ‫پوزش خواهراتکریممی کنندونسبتبهویمحبتپیداخواهند‬ ‫کرد‪.‬درستمثل ِ‬ ‫خودخدا‪.‬‬ ‫اقا هم این راه را باز گذاشــته اند و بارها هم گفته اند‬ ‫کهتوبهکنند‪.‬‬ ‫بلههمینطوراست‪.‬‬ ‫ایناخرمصاحبهمی خواهمبازبهانتخاباتباز گردم‪.‬‬ ‫شما می دانســتید که انتخابات را در تهران واگذار‬ ‫می کنید؟‬ ‫بله‪.‬‬ ‫چرامثلاقایباهنر بی خیالنامزدینشدید؟‬ ‫منوظیفهخودممی دانستمتاوقتیاحساسکنمبرای‬ ‫خدمتبهمردمموثرم‪،‬خودمرادرمعرضانتخابقراردهم‪.‬من‬ ‫درمجلسموثربودم‪،‬الاقلدرجلوگیریازبعضیچیزهایبد‪.‬‬ ‫دلیلی ندارد وقتی موثر هستم و می توانم خدمت کنم‪ ،‬جلوی‬ ‫بعضی اتفاقات بد را بگیرم و بعضی چیزهای خوب را بتوانم جا‬ ‫بیندازم‪،‬کناربکشم‪.‬بهشوخیسال هاستکهمی گویمزناول‬ ‫من انقالب است و زن دومم‪ ،‬خانمم‪ .‬خانم من هم به هووی‬ ‫خودشحسادتنمی ورزد‪.‬‬ ‫به نظرم احمد توکلــی برای ســال ‪ 96‬گزینه خوبی‬ ‫اســت‪ .‬دلیل هم دارم! می دانم ممکن اســت بنا به‬ ‫داللیلمتعددیبرندهانتخاباتجناحاصولگرانباشد‬ ‫ولیشمافردیهستیدکهکارشناسیبحثمی کنید‬ ‫و می توانید بگو ییــد اقای روحانی کجاها اشــتباه‬ ‫کردی‪.‬یعنیبیاییدولواینکهبرندهانتخاباتنباشید‪.‬‬ ‫احمــد توکلــی هروقــت بــه میــدان امد بــه قصد‬ ‫رئیس جمهور شدن به میدان امد و چون این قصد االن در او‬ ‫منعقدنمی شود‪،‬نمی کند‪.‬‬ ‫اصولگرایانکیبرمی گردند؟‬ ‫نمی دانمبستگیبهشرایطدارد‪.‬‬ ‫رســانه هاشــمی زده بود کــه به اســتراحت مطلق‬ ‫رفته اند!‬ ‫یزنندکهیکبارههمهچیزازکفشان‬ ‫همینحرف هارام ‬ ‫می رود!‬ ‫‪109‬‬ ‫گفت وگوی ویژه‬ ‫‪110‬‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫کاظم جاللی‬ ‫سر ریاست مجلس‬ ‫درگیر نمی شویم‬ ‫ی ویژه‬ ‫و‬ ‫توگ‬ ‫گف ‬ ‫اگر اقای مهدوی کنی زنده بودند چنین ائتالفی با این شکل‬ ‫ایجاد نمی شد‬ ‫لیست امید ‪ 16‬اصالح طلب داشت ‪ 14‬اعتدالی‪ .‬پس فقط‬ ‫لیست اصالحات نبود‬ ‫اقای مظفر هم قبل از اینکه در فهرست اصولگرایان قرار‬ ‫بگیرد در فهرست ما بود‬ ‫اقای محسن رضایی به من گفت که اگر دکتر الریجانی‬ ‫نمی خواهد نماینده داشته باشد‪ ،‬شما خودت شرکت کن‬ ‫گفت و گو‪ :‬مصطفی صادقی‬ ‫دبیر تحریریه‬ ‫اقای جاللی فکر می کردید با چنین نتیجه ای در‬ ‫انتخابات مواجه شــوید؟ اصال قبل از انتخابات‬ ‫چه تحلیلی روی فضا داشتید؟ به نظر‪ ،‬برخالف‬ ‫انتخابات قبلی‪ ،‬پیش بینی در این انتخابات کار‬ ‫ساده ای نبود‪ .‬قبول دارید؟‬ ‫به نظــرم در انتخابــات ریاســت جمهوری کمی‬ ‫راحت تر می شــد فضای انتخابات را تحلیل کرد‪ .‬در مورد‬ ‫این انتخابات شــرایط فرق می کرد‪ .‬حتی روز چهارشــنبه‬ ‫قبل از انتخابات که من و یکی دیگر از اعضای لیست امید‬ ‫که از اصالح طلبان هستند‪ ،‬با هم گفت وگویی در حاشیه‬ ‫یک جلسه داشتیم‪ ،‬برداشت ایشان این بود که تقریبا ‪10‬‬ ‫نفر از لیســت امید و ‪ 10‬نفر از لیســت اصولگرایان در دور‬ ‫اول انتخاب می شــوند و تعدادی هم به دور دوم کشــیده‬ ‫می شوند‪ .‬این پیش بینی برای چهارشنبه بعدازظهر است‪.‬‬ ‫انچه من مطلوب می دانم این است که ائتالفی‬ ‫از عقالی داخل کشــور با حضــور اصولگرایان‬ ‫معتدل‪،‬اعتدالی هایطرفدولتواصالح طلبان‬ ‫معتدلشکلگرفتهاست‪.‬اگرمابتوانیمدرداخل‬ ‫مجلس‪ ،‬همین ترکیب را به عنوان اداره کشــور‬ ‫حفظ کنیم‪ ،‬پیام بسیار روشنی برای مردم دارد‪.‬‬ ‫مردمازمااینرامی خواهند‪.‬‬ ‫در اخرین روزهای قبــل از ثبت نام نامزدهای‬ ‫انتخابات مجلس ناگهان یک خبر امد بر این مبنا‬ ‫که کاظم جاللی‪ ،‬بنا ندارد در این دوره ثبت نام کند‪.‬‬ ‫این خبر شاید از انجا اهمیت بیشتری پیدا می کرد‬ ‫که کاظم جاللی رئیس فراکســیون رهروان والیت‬ ‫بود و این کناره گیری معادالت انتخاباتی را پیچیده‬ ‫می کرد‪ .‬ان ماجــرا البته با اصرار علــی الریجانی و‬ ‫برخی چهره هــای دیگر با ثبت نــام کاظم جاللی‬ ‫پایان یافت‪ .‬در ادامه تحوالت انتخاباتی اما ناگهان‬ ‫ائتالفی شــکل گرفت و کاظم جاللی در فهرست‬ ‫امید جای گرفت‪ .‬او اکنون نامش در میان منتخبان‬ ‫تهــران قــرار دارد‪ .‬با کاظــم جاللــی گفت وگویی‬ ‫تفصیلی در دفترش در مرکز پژوهش های مجلس‬ ‫انجام دادیم؛ درباره اصولگرایان‪ ،‬انتخابات اخیر و‬ ‫ارایش سیاسی مجلس دهم‪ .‬این نکته هم قابل ذکر‬ ‫است که نام برخی افراد و رسانه ها در این مصاحبه‬ ‫اورده شــده که چنانچه تمایل داشتند می توانند‬ ‫پاسخ خود را در اختیار مثلث قرار دهند‪.‬‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫پنجشنبه هم فضا‪ ،‬روشــن نبود‪ .‬به نظرم جمعه بعدازظهر‬ ‫می شــد این تصور را کرد که بخش زیادی از لیســت امید‬ ‫رای بیاورند‪ .‬اما من یک تحلیل اماری از قبل داشتم که به‬ ‫خیلی ها هم گفته بودم؛ تحلیل اماری من این بود که اگر‬ ‫زیر دو میلیون شرکت کنند‪ ،‬کال لیست اصولگرایان برنده‬ ‫است‪ .‬مثل دوره قبل که یک میلیون و ‪ 700‬هزار نفر شرکت‬ ‫کردند البته با اینکه در دور نهم هم همین میزان شــرکت‬ ‫کردند‪ ،‬فقط پنج نفــر در مرحله اول توانســتند به مجلس‬ ‫بروند و ‪ 25‬نفر به دور دوم رفتنــد‪ .‬دوم اینکه اگر تعداد ارا‬ ‫تا دومیلیون و ‪500‬هزار نفر برسد‪ ،‬بخشی از لیست امید و‬ ‫بخشی هم از لیست اصولگرایان خواهد بود‪.‬‬ ‫اما اگر از دومیلیــون و ‪ 500‬باالتر برویم‪ ،‬این دیگر‬ ‫لیســت امید خواهد بود که برنده می شــود‪ .‬اتفاقا بیش از‬ ‫سه میلیون نفر شرکت کردند که این مشارکت تا بعدازظهر‬ ‫جمعه قابــل پیش بینی نبود‪ .‬حتی روز شــنبه هــم یکی از‬ ‫اقایان به من زنگ زد و گفتم که فکر می کنم ســه میلیون‬ ‫و ‪700‬هزار نفر شرکت کردند اما گفت که این میزان برای‬ ‫کل استان تهران است‪.‬‬ ‫برداشت ایشــان این بود که دومیلیون و ‪400‬هزار‬ ‫نفر بیشتر در انتخابات شــرکت نکرده اند‪ .‬به لحاظ عددی‬ ‫چنین وضعیتی داشتیم اما به لحاظ اینکه مردم این لیست‬ ‫را بنویســند‪ ،‬شــرایط جور دیگری بود‪ .‬ادم هــای زیادی‬ ‫داشــتیم که روز جمعه بعدازظهر در جاهــای مختلف دور‬ ‫می زدند و عنــوان می کردند که مردم به این لیســت رای‬ ‫می دهند‪ .‬بنابراین واقع گرایانه این است که بگوییم تا شنبه‬ ‫هم به شــکل کامل انتخابات قابل تجزیه و تحلیل نبود‪.‬‬ ‫نمی توان گزافه گویی کرد و گفت مــا تحلیلی از روزهای‬ ‫قبلش داشتیم که یک اتفاقی قرار است بیفتد‪ .‬به نظر من‬ ‫دلیل عمد ه نتیجه انتخابات این است که این اولین رقابت‬ ‫دیجیتالی ایران بود‪.‬‬ ‫یعنی اولین انتخاباتی بود که فضای مجازی نقش‬ ‫بسیار موثری داشــت‪ .‬در خیابان ها شرایط فرق داشت؛‬ ‫عکس ها و تصاویر زیــادی از فهرســت های دیگر بود‪،‬‬ ‫مثال لیست ائتالف اصولگرایان به شــکل انبوهی تبلیغ‬ ‫شــده بود‪ .‬من در ایــام انتخابــات به همه نقــاط تهران‬ ‫می رفتم و ســخنرانی می کــردم‪ .‬از جنوبی ترین مناطق‬ ‫تهران تا غربی ترین و شرقی ترین مناطق‪ ،‬همه جا لیست‬ ‫اصولگرایان بود‪ .‬در کنــار ان ادم های دیگری هم بودند‬ ‫که تبلیغات زیادی کرده بودند‪ .‬این انتخابات زیر پوست‬ ‫شــهر شــکل گرفت‪ .‬فضای مجازی اعم از کانال های‬ ‫تلگرامی و اینســتاگرام در ایــن انتخابــات تاثیر زیادی‬ ‫داشت‪.‬‬ ‫برخــی می گوینــد ایــن انتخابــات‪ ،‬رقابتی بین‬ ‫اصولگرایان و اصالح طلبان بود‪ .‬اما من معتقدم‬ ‫که این تحلیل ناقصی است‪ .‬یک پای تاثیرگذار‬ ‫ایــن رقابــت‪ ،‬فراکســیون رهــروان و خصوصا‬ ‫اقــای الریجانی بود‪ .‬یعنی اگــر تصمیم دیگری‬ ‫می گرفتند‪ ،‬طبیعتــا در نتیجه انتخابــات تاثیر‬ ‫دیگری داشــت‪ .‬از اینجــا فلش بک بزنیــم و از‬ ‫ناگفته های شما در مورد همان جلسه معروفتان‬ ‫با اقای الریجانی قبل از انتخابات بپرسیم‪ .‬بین‬ ‫شما و اقای الریجانی چه گذشت؟‬ ‫ناگفته اش این اســت کــه من از قبل با ایشــان‬ ‫صحبــت کــرده بــودم کــه نمی خواهــم در انتخابــات‬ ‫شرکت کنم‪ ،‬ولی گویی برداشت ایشــان این بود که من‬ ‫نمی خواهم از شاهرود شــرکت کنم‪ .‬از من گالیه کردند‬ ‫که شما باید در مورد تصمیم تان مشورت می کردید‪ .‬من‬ ‫هم به ایشان گفتم که ما با هم صحبت کردیم‪ .‬پرسیدند‬ ‫که چه زمانی صحبــت کردیم؟ گفتم همــان روزی که با‬ ‫هم به سمینار ســفرا می رفتیم در ماشــین با هم نشستیم‬ ‫و حرف زدیم‪ .‬اتفاقــا روزی بود که نم بارانــی هم امده و‬ ‫ ترافیک هم خیلی شدید بود‪ .‬با هم به خیابان شهیداقایی‬ ‫برای شرکت در سمینار سفرا رفتیم‪ .‬غیر از ان هم قبل از‬ ‫سمینار سفرا دو یا ســه بار با اقای دکتر الریجانی صحبت‬ ‫کردم و ایشان گفتند که برداشت شان نیامدن از شاهرود‬ ‫بوده و حاال اگر شــاهرود نشــد من از تهران می ایم‪ .‬من‬ ‫به ایشــان گفتم تهران هم معلوم اســت چه می شود؛ یا‬ ‫لیست اصولگرایان رای می اورد یا لیست اصالح طلبان‪.‬‬ ‫اصولگرایان که قاعدتا ما را در لیســت نمی گذارند ضمن‬ ‫اینکه اگر در ان لیســت ادم های تندی هم باشند‪ ،‬خیلی‬ ‫مصلحــت هم نیســت مــا باشــیم‪ .‬در خصوص لیســت‬ ‫اصولگرایان که ما مدتی است بحث های دیگری مطرح‬ ‫می کنیم و درســت نیســت با این عزیزان در این لیســت‬ ‫همراه باشــیم‪ .‬در مورد لیســت اصالح طلب هــم که ما‬ ‫اصالح طلب نیســتیم و حتمــا تبعات خــودش را خواهد‬ ‫داشــت‪ .‬ایشــان به من گفت‪« :‬حاال تا ان موقع که کار‬ ‫به لیست ها برســد‪ ،‬زمان زیادی باقی مانده است‪ .‬ضمن‬ ‫اینکه شما چهره ای هستید که همه شما را در لیست قرار‬ ‫می دهند‪ .‬پس اگر لیست های مختلفی هم تشکیل شود‬ ‫در انها جای دارید‪ ».‬این بحث هایی بود که تقریبا ان روز‬ ‫انجام دادیم‪ .‬البته ایشان می گفتند‪« :‬با این همه ادمی ‬ ‫که اصرار دارند در انتخابات شرکت کنند‪ ،‬احساس تکلیف‬ ‫شرعی نمی کنید؟» گفتم‪« :‬نه‪ ،‬احساس تکلیف شرعی‬ ‫نمی کنم ‪ ».‬ان روز دقیقا زمان تشــییع جنازه پدرهمســر‬ ‫بنده بود‪ .‬مادر و همشیره های من از شهرستان به تهران‬ ‫امده بودند و ما صبح به بهشت زهرا(س) رفته بودیم‪ .‬در‬ ‫بهشت زهرا(س) اقای رحمانی فضلی‪ ،‬وزیر کشور زنگ‬ ‫زده بود و بعد ازان هم از دفتر اقای دکتر الریجانی پیگیر‬ ‫بودند که هرطور هست مرا پیدا کنند‪.‬‬ ‫راســتش را بخواهید من هم تلفن ها را خیلی جواب‬ ‫نمی دادم‪ .‬دفتر اقای دکتر الریجانی بعدا به من می گفت‬ ‫که ما شماره قطعه‪ ،‬قبر و همه را هم شناسایی کرده بودیم‬ ‫که بیاییم از همانجا شــما را برداریم و ببریــم‪ .‬اقای دکتر‬ ‫الریجانی خیلی اصرار و محبت داشــتند که برای تسلیت‬ ‫به منزل ما بیایند‪ .‬من به دفتر ایشــان گفتم که یکشنبه در‬ ‫مسجد مراسم داریم؛ انجا تشــریف بیاورند‪ ،‬بهتر است و‬ ‫ما ُپز هم می دهیم! ایشــان گفتند پس اگر اینطور اســت‬ ‫شما به خانه ما بیایید‪ .‬من هم به منزل ایشان رفتم‪ .‬حدود‬ ‫یک ساعت و نیم گفت وگو داشــتیم‪ .‬با این حال در منزل‬ ‫ایشــان نپذیرفتم که نامزد شــوم‪ .‬پایین که امــدم‪ ،‬باز با‬ ‫اقای جعفری‪ ،‬رئیس دفتر ایشــان بحث هایمان را مطرح‬ ‫کردیم‪ .‬ایشــان هــم مطالبی گفتنــد که باالخــره رفاقت‬ ‫یکســری هزینه هایی دارد و شــما باالخره بایــد این را هم‬ ‫درنظر بگیرید‪.‬‬ ‫یک دفعه با تلفن هایی مواجه شــدیم که نامه اقای‬ ‫دکتر الریجانی به سایت ها رفته که از شما تقاضا کرده اند‬ ‫برای ثبت نام اقدام کنید‪ .‬در همیــن وضعیت بودم که چه‬ ‫کار باید کنم که به خانه رســیدم‪ .‬با همسرم ماجرا را مطرح‬ ‫کردم‪ .‬ایشان گفتند که تو تصمیمت را گرفته ای و این همه‬ ‫هم بحث کرده ای‪ ،‬دلیلی ندارد که کاندیدا شوی و درواقع‬ ‫مخالفت کرد‪.‬‬ ‫در این میان یکی‪ ،‬دو نفر از دوســتانم با ماشین کنار‬ ‫در منزل ما امده بودند که مرا به وزارت کشور ببرند‪ ،‬خیلی‬ ‫زنگ می زدند‪ .‬از ان طرف هــم تماس های دیگری وجود‬ ‫داشت که زودتر برویم ثبت نام کنیم‪ .‬یکسری از مدارک را‬ ‫که در خانه می توانستم پیدا کنم‪ ،‬پیدا کردم‪ .‬در دفتر یکی‬ ‫از دوستانم نشستم و به منشی خودمان در مرکز پژوهش ها‬ ‫زنگ زدم و جویای مدارک شــدم؛ گفت بخشــی از انها در‬ ‫فایل مرکز هســت‪ .‬ادرس هایی برای پیداکردن کلید داد‬ ‫و به ظاهر دوســتان مرکز پژوهش ها امدند و فایل ها را باز‬ ‫کردند‪ ،‬یک سری مدارک دیگر ما را پیدا کردند و ما رفتیم‬ ‫و ثبت نام کردیم‪.‬‬ ‫اتفاقا اینجا برخی شبهه ای را مطرح کردند که وزیر‬ ‫کشــور در مورد من خالف قانون عمل کرده اســت‪ .‬حتی‬ ‫شنیدم در برخی از جلسات خیلی مهم و سطح باالی کشور‬ ‫هم برخی این بحث را مطرح کردند که وزیر کشور تخلف‬ ‫کرده و اقای جاللی بدون مدرک ثبت نام کرده درحالی که‬ ‫این گونه نیست‪ .‬من به دلیل اینکه می خواستم به نحوی‬ ‫از زیر بار ثبت نام شانه خالی کنم و در عین حال خجالت زده‬ ‫اقای دکتر الریجانی هم نباشــم‪ ،‬تمــاس گرفتم و گفتم‬ ‫مدارکم نیســت‪ .‬در همین اوضــاع رئیس دفتر اقای دکتر‬ ‫الریجانی بــه من زنــگ زد و گفت که اقای دکتــر با اقای‬ ‫رحمانی فضلی صحبت کردند و گفتند چون ایشان از قبل‬ ‫نماینده بوده‪ ،‬مشکلی ندارد و معلوم است که مدارکش سر‬ ‫جایش هست‪ .‬بنابراین مدارکش را بعدا ارائه دهد‪ .‬ولی من‬ ‫این کار را نکردم‪ .‬مدارکم االن ُمهر نماینده شورای نگهبان‬ ‫را دارد که تا ‪ 10‬شب در وزارت کشور با کل مدارکم ثبت نام‬ ‫گفت وگوی ویژه‬ ‫گفت وگویویژه‬ ‫‪111‬‬ ‫گفت وگویویژه‬ ‫کردم و نماینده شــورای نگهبان هم این را ُمهر زده است‪.‬‬ ‫البته اقای رحمانی فضلی هم این را نمی دانســت و بعدا به‬ ‫من گفت کاش این ماجــرا را زودتر به مــن می گفتی‪ ،‬در‬ ‫بعضی جلســات به من انتقاد کرده اند و من در ان جلسات‬ ‫گفته ام که تخلف کرده ام اما تخلــف من برای اقای دکتر‬ ‫حدادعادل و اقــای ابوترابی بوده که مدارکشــان را دیرتر‬ ‫داده اند‪ .‬اما در مورد من ماجرا رسانه ای شد‪.‬‬ ‫این نکته را نگفتیــد که چطور بعــد از نارضایتی‬ ‫همسرتان‪ ،‬راضی شدید؟‬ ‫من راضی نشــدم و هنــگ بودم؛ دیگر پاســخی‬ ‫نداشتم‪.‬‬ ‫از وزرا چه کسانی زنگ زدند؟‬ ‫در طول هفته وزرا به صــورت رفاقتی به من زنگ‬ ‫زده بودند‪ .‬اقایان علــوی‪ ،‬واعظــی و رحمانی فضلی هم‬ ‫تماس گرفته بودند‪.‬‬ ‫یکی از روزنامه ها انتقاد کــرده بود که چرا وزرای‬ ‫دولت به شما برای نامزدی اصرار کرده اند‪.‬‬ ‫من این ماجــرای تماس هــای وزرا را در جلســه‬ ‫نیمه خصوصی در شــاهرود نقل کرده بودم ‪ .‬می خواستم‬ ‫بگویم ماجرای ثبت نامم چگونه بود‪ .‬متاســفانه چون یک‬ ‫مقدار اخالق در جامعه ما تضعیف شــده‪ ،‬فقط این بخش‬ ‫از سخنرانی مرا پیاده کردند‪ ،‬درحالی که خیلی از مواردی‬ ‫که در ان سخنرانی بیان کردم‪ ،‬اخالقی بود اما با این حال‬ ‫همین قسمت ها را برجسته کردند‪.‬‬ ‫حــاج اقای علــوی‪ ،‬اقــای رحمانی فضلی یــا اقای‬ ‫واعظی به اعتبار وزیر بودنشــان زنگ نــزده بودند بلکه به‬ ‫خاطر رفیق بودنشــان با من زنگ زده بودند‪ .‬رفاقت من با‬ ‫اقای رحمانی فضلی خیلی طوالنی اســت‪ .‬شاید ‪ 20‬است‬ ‫که با حاج اقای علوی رفاقت داریــم‪ .‬من و اقای واعظی‬ ‫از وزارت خارجه همدیگر را می شناسیم و رفاقت داریم‪ .‬یا‬ ‫اقای جهانگیری‪ ،‬معــاون اول رئیس جمهور نه تنها برای‬ ‫یک موقــع به من می گفتند ســاکت فتنه‪.‬‬ ‫االن ان قدر کد در اورده اند که من قهرمان مبارزه علیه‬ ‫فتنه هستم‬ ‫من بلکه از عدم ثبت نــام اقای باهنر هــم ناراحت بودند‪.‬‬ ‫چون می گفتند باالخره این ادم ها‪ ،‬افرادی هســتند که به‬ ‫درد مجلس می خورند‪ ،‬در واقع برداشت شان از ما این گونه‬ ‫بود‪ .‬متاسفانه برخی دوســتان برای اینکه بگویند که مثال‬ ‫یک جریان دولتی از ما حمایــت می کند‪ ،‬بالفاصله از این‬ ‫ابزارها استفاده کردند‪.‬‬ ‫ما از اقــای الریجانــی دو صدا می شــنیدیم ؛ از‬ ‫یک طرف توسط دوســتان جامعه روحانیت نقل‬ ‫می شد که ایشان گفته در ائتالف شرکت می کند‬ ‫و از طرف دیگر از سوی برخی چهره های رهروان‬ ‫والیت گفته می شد که ایشــان مخالف پیوستن‬ ‫به ائتالف است‪ .‬این وســط یک خبر هم امد که‬ ‫شــما نماینده ایشان در ائتالف شــده اید‪ .‬ماجرا‬ ‫دقیقا چه بود و بین شــما و اقــای الریجانی چه‬ ‫می گذشت؟‬ ‫من خودم شــخصا با رفتن به ائتالف با ان ترکیب‬ ‫موافق نبودم‪ .‬قبال هم خدمت اقای دکتر الریجانی عرض‬ ‫کردم و گفتم که اگر خواســتید نماینده هم معرفی کنید‪،‬‬ ‫مرا معرفی نکنید که اگر مرا معرفی کنید‪ ،‬حتما نمی پذیرم‬ ‫و این خوب نیست‪ .‬چون معتقد بودم با ان ترکیب‪ ،‬حضور‬ ‫من اصال اثری ندارد و بعد هم باید دعوا کنیم‪ .‬در دوره قبل‬ ‫هم چندین بار مجبور شــدیم در جلســات مان دعوا کنیم!‬ ‫من دفعه قبل نماینده اقای دکتر الریجانی بودم و سر اقای‬ ‫مطهری دعوایمان شــد‪ .‬در مورد لیســت تهران به حدود‬ ‫‪ 70 - 80‬نفر رسیدیم‪ ،‬اسامی این تعداد را در برگه ای چاپ‬ ‫کردند و گفتند هرکس با هر فردی موافق است جلوی نامش‬ ‫عالمت بزند‪ .‬اقای مطهری از جمع ‪ 13‬نفره ما‪ ،‬هشت رای‬ ‫اورده بود که در لیست اصولگرایان باشد‪ .‬در جلسه بعدی‬ ‫یکباره یکی از دوســتان بزرگوار امد و خطابه ای خواند که‬ ‫اقای مطهری نباید در لیست باشد‪.‬‬ ‫درحالی کــه این از نظر ما درســت نبــود و بعد از ان‬ ‫اقای مطهری را اخــراج کردند‪ .‬من در انجــا تقریبا درگیر‬ ‫شــدم و گفتم که ایــن کار درســتی نیســت و این خالف‬ ‫مشــی اصولگرایی است‪ .‬کســی که دفعه قبل رای اورده‬ ‫را به چه دلیلــی باید اخراج کنیم؟ جلســه را تــرک کردم‪،‬‬ ‫اقــای دکتروالیتی دنبال مــن امدند و گفتند کــه ایت الله‬ ‫مهدوی کنی خیلی به شما عالقه مند بودند‪ .‬تکیه کالمشان‬ ‫در مورد من اینطور بود که «اقای جاللی خودمان» چون‬ ‫من در دانشگاه امام صادق(ع) شاگرد ایشان بودم بنابراین‬ ‫حتی در صحبتی هم که در جلسات همان جا داشتند از من‬ ‫به عنوان «اقای جاللی خودمان» یاد می کردند‪.‬‬ ‫اقای والیتی هم همین ها را یاداور شدند که درواقع‬ ‫من به اعتبــار اقای مهدوی امــده ام‪ ،‬نه به اعتبــار اینها و‬ ‫باالخره مــرا برگرداند‪ .‬مــن چون خاطرات ان جلســات را‬ ‫داشــتم که خاطرات زیبایی هم برایم نبــود‪ ،‬همان اول با‬ ‫اقای دکتر الریجانی تکلیف خودم را روشــن کردم که من‬ ‫حاضر نیســتم به نمایندگی از شما حضور پیدا کنم‪ .‬ضمن‬ ‫اینکه از اساس هم با اینکه ایشــان نماینده داشته باشید‪،‬‬ ‫خیلی موافق نبــودم‪ .‬مثال در مورد اقــای قالیباف یا اقای‬ ‫رضایی یا اقای والیتی هم که نماینده داشتند‪ ،‬چه اتفاقی‬ ‫افتــاد؟ ترکیــب از اول به گونه ای شــکل گرفــت که این‬ ‫نمایندگان خیلی اثری نداشــتند‪ .‬خصوصا اقای محســن‬ ‫رضایی خیال می کرد که خیلی می تواند تاثیرگذار باشد‪.‬‬ ‫حتی اقای محسن رضایی سه جلسه با من گذاشتند‬ ‫که من در ائتالف شــرکت کنم‪ .‬با هم گفت وگو داشتیم و‬ ‫ایشان اصرار داشتند که حتی اگر اقای دکتر الریجانی هم‬ ‫نمی خواهد نماینده داشته باشد‪ ،‬شما خودت شرکت کن‪.‬‬ ‫من گفتم به چه اعتبار شــرکت کنم؟ من از دو جهت اعتبار‬ ‫دارم؛ یک اعتبارم این اســت که به عنــوان نماینده اقای‬ ‫دکتر الریجانی بروم که اقــای دکتر الریجانی نمی خواهد‬ ‫نماینده داشته باشد‪ .‬یک اعتبارم هم این است که به عنوان‬ ‫فراکسیون رهروان بروم که از فراکسیون رهروان هم برای‬ ‫حضور در این نشست دعوت نشده‪ ،‬اگر دعوت هم بشود‪،‬‬ ‫در فراکســیون که به صورت استمزاجی رای گیری کردیم‬ ‫دوســتان با رفتن در این ائتالف مخالــف بودند‪ .‬بنابراین‬ ‫اینطور شد که ما کال شرکت نکردیم‪.‬‬ ‫پــس نقل قــول اقــای مصباحی مقــدم از اقای‬ ‫الریجانی چه بود؟‬ ‫یک روز درحالی که دکتر الریجانی داشتند مجلس‬ ‫را اداره می کردند اقایان مصباحی مقدم و ابوترابی موضوع‬ ‫به این مهمی را در انجا در گوش اقای دکتر مطرح کردند‪.‬‬ ‫به نظــرم در مورد صحبت تــا این حد جــدی‪ ،‬ان باال و در‬ ‫گفت وگویویژه‬ ‫اقایدکترالریجانیجمله ایراکهنوشتهبودم‬ ‫حذف کردند‪ .‬من نوشــته بــودم‪« :‬از ان باب‬ ‫که نمی خواهیم مسئولیت شکســت در این‬ ‫انتخابات را بعد از انتخابــات متوجه ما کنید‪،‬‬ ‫به رغماینکهمابهفضایاصولگرایینقدداریم‬ ‫ولیلیستنمی دهیم‪» .‬اقایدکترالریجانیبه‬ ‫من گفت این عبارت تند است‪ .‬این پیشگویی‬ ‫که از همین االن گفته ایم شکست می خورند ‬ ‫راحذفکن‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫به نظر من جناح این هزینه را متحمل می شد چون‬ ‫ما یک رای بودیــم‪ .‬اقای روح االمینی و اقــای رضایی به‬ ‫نظرم خیلی این مســاله را برجســته می کردند که اگر ما با‬ ‫هم متحد شویم خالف خواست پایداری می توانیم سهم‬ ‫باالتری داشته باشــیم‪ .‬در همان ایام وقتی اقای کعبی و‬ ‫اقای حسینی بوشــهری اعالم کردند در جلســات ائتالف‬ ‫شــرکت نمی کنند از ناحیه دکتر حداد پیشنهاد داده شد که‬ ‫اقای صدیقی‪ ،‬امام جمعه موقت تهران و اقای اشتیانی در‬ ‫این جلسات شرکت کنند‪.‬‬ ‫اقای مهندس باهنر هم دو نفر دیگر را معرفی کردند‬ ‫که شرکت کنند که یک نفرشان اقای معزی و یک بزرگوار‬ ‫دیگر بود‪ .‬وقتــی رای گیری کردند طرف اقــای باهنر ‪5‬‬ ‫رای و طرف اقای حداد ‪ 9‬رای اورد‪ .‬همان زمان به اقای‬ ‫رضایی گفتم از همین ترکیب مساله را تحلیل کنید‪ .‬بله!‬ ‫شما حرف هایتان را رک می زنید‪ .‬نماینده اقای قالیباف‪،‬‬ ‫اقای ذاکــری در همین اتــاق که االن داریــم مصاحبه‬ ‫می کنیم توضیحاتی داد‪ .‬چقدر مواضع شجاعانه و خوبی‬ ‫گرفت که البته برای جلســات خصوصی بد نیســت ادم‬ ‫مواضعش را شــفاف بیان کند ولی در نهایت از ان چیزی‬ ‫درنیامد که نتیجه داشته باشد‪ .‬قبل از اینکه این جلسات‬ ‫شــکل بگیرد خدمت ایت الله موحدی کرمانی رســیدم و‬ ‫گفتم شــما اولین کاری کــه می توانید انجــام دهید این‬ ‫است؛ «کسانی که دور میز می نشینند تا برای اصولگرایی‬ ‫لیســت تهران تصمیم بگیرند‪ ،‬هیچ کدامشــان کاندیدا‬ ‫نباشــند‪ ».‬یک مثال زدم و گفتم نقل اســت هنگامی که‬ ‫شــیخ انصاری می خواســت فتوا دهد درمورد اینکه اگر‬ ‫جانوری مثل موش در چاهی بیفتد چند تا ســطل اب باید‬ ‫بکشند تا اب چاه‪ ،‬پاک شــود‪ .‬مرحوم شیخ انصاری اول‬ ‫گفت وگوی ویژه‬ ‫جایگاه هیات رئیســه نمی توان تصمیم گیری کرد‪ .‬اقای‬ ‫دکتر الریجانی توضیح دادند که من مخالفتی ندارم با اینکه‬ ‫اقای جاللی یا کســی دیگر شــرکت کنند ولی من نماینده‬ ‫ندارم‪ .‬اقای دکتر الریجانی بااینکه خودشان نماینده داشته‬ ‫باشند‪ ،‬موافق نبودند چون می گفتند من رئیس قوه هستم‪.‬‬ ‫به ما واگذار کــرد و گفت که فراکســیون رهروان تصمیم‬ ‫بگیرد‪ .‬من به ایشــان گفتم این کار از اســاس غلط است‬ ‫چون این مساله ای است که به شــما محول شده‪ ،‬چرا ما‬ ‫در فراکسیون رهروان تصمیم گیری کنیم؟ ایشان اصرار‬ ‫کردند که شما با دوستان مطرح کنید که فردا گله نکنند که‬ ‫ما می توانستیم در این ائتالف شــرکت کنیم اما شما این‬ ‫امکان را فراهم نکردید‪.‬‬ ‫بنابراین من یــک روز در فراکســیون رهــروان این‬ ‫مساله را مطرح کردم که جمعیت زیادی مخالفت کردند‪.‬‬ ‫اتفاقا در ان جلســه اقای مصباحی مقدم هــم بودند‪ .‬بعدا‬ ‫از ایت الله موحدی شــنیدم که در یکی از جلسات به اقای‬ ‫الریجانی گفته بودند اقای جاللی در جلسات شرکت کند‪،‬‬ ‫یا اینکه فراکسیون شرکت کند‪ .‬باز استدالل کردم که من به‬ ‫چه اعتبار شرکت کنم؟ شما که نماینده ندارید! من به عنوان‬ ‫نماینده شما که نمی توانم شــرکت کنم ضمن اینکه خودم‬ ‫هم عالقه مند نیســتم به عنوان نماینده شما شرکت کنم‪.‬‬ ‫دیگر اینکه به عنوان فراکسیون هم نمی توانم شرکت کنم‪.‬‬ ‫اگر این کار را انجام دهم اعضا خواهند گفت چرا با وجود‬ ‫مخالفت ما شما شرکت کردید؟!‬ ‫در مورد سخنان شما من یک نکته دارم که برایم‬ ‫ابهام ایجاد کرده است‪ .‬اقای الریجانی گفته من‬ ‫رئیس قوه هستم و به همین دلیل هم نمی توانم‬ ‫در ائتالف حاضر باشم‪ .‬خب! دور قبل هم ایشان‬ ‫رئیس قوه بودند اما در ائتالف شرکت کردند‪...‬‬ ‫اقــای دکتر الریجانــی در دوره قبلی‪ ،‬خودشــان‬ ‫در چینش ائتالف نقش داشــتند‪ .‬یعنی از ابتدا با ایت الله‬ ‫مهدوی کنــی صحبــت کردنــد‪ .‬در دوره قبــل اول اقای‬ ‫احمدی نــژاد با ســه نفر از اقایــان یعنی عســگراوالدی‪،‬‬ ‫حدادعادل و والیتی برای ائتالف جلسه تشکیل داد‪ .‬بعد‬ ‫با ان ماجرای ‪ 11‬روزه تالقی پیدا کرد و اقای احمدی نژاد از‬ ‫این پروسه کنار رفت‪ .‬در جلسات جدیدی که می خواستند‬ ‫تشکیل دهند‪ ،‬حرمت این سه نفر را حفظ کردند که حضور‬ ‫داشته باشند‪.‬‬ ‫چهار نفر دیگر که دو نفر از جامعه مدرسین و دو نفر از‬ ‫روحانیت بودند‪ ،‬اضافه کردند و هفت نفر شدند‪ .‬بعد گفتند‬ ‫گروه ها هم نماینده بدهند‪ .‬قرار شد ترکیب اینگونه باشد‪:‬‬ ‫دو نماینده جبهــه پایداری‪ ،‬دو نماینده جبهــه پیروان‪ ،‬دو‬ ‫نماینده رهپویان و ایثارگران‪ ،‬در اصل ‪ 6‬نفر به اضافه یک‬ ‫نماینده دکتر قالیباف و یک نماینده دکتر الریجانی هشت‬ ‫نفر به عالوه هفت نفر می شدند‪.‬‬ ‫در ان جلســات‪ ،‬جبهه پایداری شــرکت نکرد‪ .‬البته‬ ‫اقای دکتر الریجانی هم اصراری نداشــت در ان جلسات‬ ‫نماینده داشته باشــد اما حضرت ایت الله مهدوی کنی در‬ ‫این مورد اصرار داشتند‪ .‬حتی در یکی از جلسات‪ ،‬ایت الله‬ ‫مهدوی کنی گالیــه کردند که چــرا یکــی از اعضای ان‬ ‫جلســات مصاحبه و انتقاد کــرده بود که چــرا اقایان دکتر‬ ‫الریجانی و قالیباف باید نماینده داشته باشند؟ ان فرد اقای‬ ‫دکتر حدادعادل بود‪ .‬اقای مهدوی در ان جلسه گفتند که‬ ‫از اقای دکتر حداد گالیه دارند که چرا وقتی در ان جلســه‬ ‫ما تعیین کردیم‪ ،‬مصاحبه کــرده و در ائتالف تردید ایجاد‬ ‫می کنیــد؟ ایت الله مهدوی کنی فرمودند که من شــخصا‬ ‫اصرار کردم اقایــان قالیباف و الریجانی نماینده داشــته‬ ‫باشند‪ .‬ان جلســات همه ضبط شــده و نوارهایش موجود‬ ‫است‪ .‬پس ان جلســات را ایت الله مهدوی کنی این گونه‬ ‫نظم می دادند‪.‬‬ ‫بگذریم‪ .‬چــرا اقای جاللی قبول کرد در لیســت‬ ‫اصالح طلبان قرار بگیرد‪ ،‬شــما که اصالح طلب‬ ‫نیستید؟‬ ‫تلویزیون و مخالفین دوز اصالح طلبی این لیست‬ ‫را باال بردند‪ .‬این لیســت در اصل ائتالف ســه ضلع بود؛‬ ‫اصالح طلبــان‪ ،‬اصولگرایــان معتدل و حامیــان دولت ‪.‬‬ ‫همان هــا که ایــن لیســت را انگلیســی نامیدنــد‪ ،‬میزان‬ ‫اصالح طلبی فهرســت را باال بردند تا این لیســت را بزنند!‬ ‫اما من تاکید می کنم که این لیست‪ ،‬یک فهرست ائتالفی‬ ‫است‪.‬‬ ‫ارایش سیاسی این لیست ائتالفی چگونه است؟‬ ‫اقای دکتر عــارف در سخنرانی شــان در ســالن‬ ‫حجاب که من هم حضور داشــتم گفتند در این لیست ‪16‬‬ ‫اصالح طلب وجود دارد‪ .‬البته این فهرست به گونه ای بود‬ ‫که از جنس ما ادم های بیشتری هم می توانستند باشند‪ .‬اما‬ ‫چه اتفاقی افتاد؟ حتی اقای مظفر هم ابتدا در این لیست‬ ‫بود‪ ،‬اما بعد ایشــان به لیســت اصولگرایان رفــت‪ .‬با این‬ ‫توضیح که عالقه مند بود به این لیست برگردد‪.‬‬ ‫به من اعالم امادگی کرد که برگردد اما دیگر فهرست‬ ‫بسته شــده بود‪ .‬یا مثال اقای دکتر عوض حیدرپور در این‬ ‫لیســت بود‪ .‬چند روزی مانده به انتخابات به من زنگ زد و‬ ‫گفت که رای من در شهرســتان اماده است‪ ،‬چه کار کنم؟‬ ‫گفتم ببین! ما در تهران همه در حالت ریســک هســتیم‪،‬‬ ‫نمی دانیم چه اتفاقی می افتد؟ تو اکنون در لیست هستی‪،‬‬ ‫اما اگــر در شهرســتان دارای رای هســتی دیگر خودت‬ ‫تصمیم بگیر و ایشان به شهرســتان رفتند‪ .‬به هر حال ما‬ ‫در این لیســت ســه ضلع بودیم‪ .‬من باز هم تاکید می کنم‬ ‫این لیست سه ضلع داشــت؛ حامیان دولت‪ ،‬اصولگرایان‬ ‫معتدل و اصالح طلبان‪.‬‬ ‫این سه ضلع چه زمانی شکل گرفت؟‬ ‫قبل از انتخابات گفت وگوهایی انجام شده بود‪.‬‬ ‫این موضوع اصال رسانه ای نشده است‪ .‬درمورد‬ ‫ان جلسات لطفا توضیح دهید‪.‬‬ ‫ببینید! جلسه ای به ان صورت نبود‪ .‬اول دوستان‬ ‫اعتدال و توســعه و حامیان دولت می خواســتند لیســت‬ ‫واحــد بدهند‪ .‬با مــا هم صحبــت می کردند که شــما هم‬ ‫شخصیت های اعتدالی هســتید و می توانید در این جمع‬ ‫باشــید‪ .‬بعدها‪ ،‬اعضای اعتدال و توسعه با اصالح طلبان‬ ‫صحبت کردنــد‪ .‬در اصل بحــث این بود که یک لیســت‬ ‫ارائه شود در مقابل یک لیســت‪ .‬چون اول تصور این بود‬ ‫که در تهران ســه تا لیست ارائه خواهد شــد‪ .‬یک لیست‬ ‫ما به عنوان رهروان‪ ،‬یک لیســت اعتدال و توسعه و یک‬ ‫لیست هم اصالح طلبان‪ .‬در نطق ‪ 26‬دی ماه گفتم که ما‬ ‫لیست نمی دهیم‪.‬‬ ‫البته اقای دکتر الریجانی جمله ای را که در این مورد‬ ‫نوشته بودم را حذف کردند‪ .‬من نوشته بودم‪« :‬از ان باب‬ ‫که نمی خواهیم مســئولیت شکســت در این انتخابات را‬ ‫بعد از انتخابات متوجه ما کنید‪ ،‬به رغم اینکه ما به فضای‬ ‫اصولگرایی نقد داریم ولی لیست نمی دهیم‪ ».‬اقای دکتر‬ ‫الریجانی به من گفت این عبارت تند است‪ .‬این پیشگویی‬ ‫که از همین االن گفته ایم شکست می خورن د را حذف کن‪.‬‬ ‫من گفتم مــا در فکــر بودیم کــه اصولگرایــی را از‬ ‫افراطی گری پاالیــش کنیم اما فضا فراهم نبــود بنابراین‬ ‫از هفتم اســفند به بعد کارهایمان را پیگیری می کنیم‪ .‬به‬ ‫هر حال قبول کــردم و این جمله حذف شــد‪ .‬در ان برهه‬ ‫جریان اعتدال و توسعه می خواست لیست بدهد و جریان‬ ‫اصالحات هم می خواست لیست دیگری ارائه کند‪.‬‬ ‫وقتی رد صالحیت هــا انجام گرفت همه احســاس‬ ‫کردند که اصال به تعــداد ادم ندارند که بخواهند لیســت‬ ‫بدهند‪ .‬از طرف دیگر می دانســتیم اگر لیســت ها متعدد‬ ‫و متنوع شــوند‪ ،‬محتمل اســت که هیچ کس رای نیاورد‪.‬‬ ‫خیلی ماجراها گذشت تا این لیســت به وجود امد‪ .‬برخی‬ ‫تصور می کنند کــه بعضی ها در لیســت اویزان شــده اند‬ ‫ولی اینطوری نبود‪ .‬تا این لیســت بیرون امد صداوسیما و‬ ‫برخی از رسانه ها گفتند این لیســت اصالح طلبان است‪،‬‬ ‫می خواســتند همه را بکوبند‪ .‬اما این لیستی که بیرون امد‬ ‫در واقع یک مدل بود‪ .‬یکی از دوســتان می گفت که این‬ ‫مدل رهروان است‪ .‬ما در رهروان‪ ،‬اصالح طلبان را اوردیم‪،‬‬ ‫اعتدالیون و اصولگرایان معتدل را هم اوردیم‪ .‬این لیست‪،‬‬ ‫مدلی از اداره کشور است‪ .‬من در نطق ‪ 26‬دی ماه امسال‬ ‫خــودم گفتم که برای حل مشــکالت کشــور بایــد جبهه‬ ‫خردمندان را تشکیل دهیم‪ .‬یعنی چترمان را وسیع کنیم‪.‬‬ ‫امــا می گویند فــرق این لیســت با رهــروان این‬ ‫اســت که انجا اقلیــت اصالح طلبــان زیر بیرق‬ ‫رهروان بودند‪ ،‬اینجا این ‪ 14‬نفر هســتند که زیر‬ ‫بیــرق اصالح طلبــان رفته اند‪ .‬یــک نکته دیگر‬ ‫را هم همین جا بگویــم؛ برخــی می گویند اقای‬ ‫الریجانی و کاظم جاللی و دوستانشــان با عدم‬ ‫حضور در ائتالف فضا را برای جبهه پایداری مهیا‬ ‫کردند‪ .‬در واقع می گویند اگر قرار باشــد هزینه‬ ‫این شکست را بررســی کنند حتما بخشی از ان‬ ‫متوجه شماست‪.‬‬ ‫‪113‬‬ ‫گفت وگوی ویژه‬ ‫‪114‬‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫اول دوستان اعتدال و توسعه و حامیان دولت‬ ‫می خواســتند لیســت واحد بدهند‪ .‬با ما هم‬ ‫صحبت می کردند که شما هم شخصیت های‬ ‫اعتدالــی هســتید و می توانیــد در این جمع‬ ‫باشــید‪ .‬بعدها‪ ،‬اعضای اعتدال و توســعه با‬ ‫اصالح طلبان صحبت کردند‪ .‬در اصل بحث‬ ‫این بود که یک لیســت ارائه شــود در مقابل‬ ‫یک لیست‬ ‫گفت چاه خانه مرا کور کنید تــا منفعت من در فتوای من‬ ‫تاثیر نداشــته باشــد‪ .‬وقتی ما یک عــده ادم را دور یک‬ ‫میز جمع می کنیم اولین کاری که می کنند این اســت که‬ ‫اسم خودشان را می نویســند‪ .‬ما از قبل از این ماجرا خبر‬ ‫داشتیم‪ .‬دوستانی به ما گفتند اســامی ‪ 18‬نفر تهران که‬ ‫مشــخص اســت‪.‬باید در مورد ‪ 12‬نفر تصمیم بگیریم‪.‬‬ ‫کل جلسات و سروصداها سر ‪ 12‬نفر دیگر بود که باید در‬ ‫لیســت می امدند یا نمی امدند‪ .‬برخی دوستان می گفتند‬ ‫برخی از چهره ها در لیست نیستند و ما موفق شده ایم اما‬ ‫بعدا دیدیم که همان ها هم به لیست اضافه شده اند! فکر‬ ‫می کنم حضور ما هیچ ثمره و فایده ای نداشت‪.‬‬ ‫ضمن اینکه مــا اخاللی ایجاد نکردیــم‪ .‬مگر ما چه‬ ‫کار کردیم؟ خیلی از دوستان‪ ،‬همین ها که بعدا در لیست‬ ‫اصولگرایی قرار نگرفتند‪ ،‬سراغ من امدند که بیایید با هم‬ ‫لیست بدهیم‪ .‬خیلی ها در همین اتاق با من جلسه گذاشتند‬ ‫که لیســت بدهیم‪ .‬من هم گفتم اگر می خواهید لیســت‬ ‫دهید‪ ،‬بدهید و اگر هم خواستید مرا در لیست تان بگذارید‬ ‫هم بگذارید ولــی من ایــن کار را نمی کنــم‪ .‬حتی برخی‬ ‫خواسته بودند که من سرلیست شان باشم‪ .‬من گفتم تا شما‬ ‫این کار را بکنید اولین حرفی که بیرون می اید این است که‬ ‫الریجانی لیست داد‪ ،‬درحالی که قبال گفته بودند ما لیست‬ ‫نمی دهیم‪ .‬در این انتخابات احتی اط های ما خیلی زیاد بود‪.‬‬ ‫اگر می خواســتیم بی گدار به اب بزنیم و ائتالف تشکیل‬ ‫دهیم می توانستیم‪ ،‬اگر می خواســتیم لیست ارائه دهیم‬ ‫هم می توانستیم ولی واقعا ما بنایمان بر این بود که اخاللی‬ ‫ایجاد نکنیم تا جریان فعلی اصولگرایی هر جور که صالح‬ ‫می داند خودش عمل کند و ببینیم نتیجه اش چه می شود‪.‬‬ ‫اوال بفرماییــد اکنون جناح چه حالــی دارد و ثانیا‬ ‫اینکه بهتر است چه راهی را برای اینده انتخاب‬ ‫کند؟‬ ‫قبال گفته ام کــه اینها اصولگرایــی را به گروگان‬ ‫گرفته اند‪ .‬اصولگرایی را نباید به گــروگان ادم ها گرفت‪.‬‬ ‫اصولگرایی مفهومی است که همه مردم ایران می توانند‬ ‫ذیل ان تعریف شوند و شامل حالشان شود‪ .‬ما قائل به این‬ ‫هستیم که خیلی از مشکالت کشور از ناحیه جناح گرایی و‬ ‫ت می تواند‬ ‫جناح بازی است‪ .‬من قائلم به اینکه اگر یک دول ‬ ‫مشکالت کشــور را حل کند‪ ،‬حتما باید ان دولت را کمک‬ ‫کنیم‪ .‬ما حتی قائــل به این بودیم که بایــد به دولت اقای‬ ‫احمدی نژاد هم کمک می شد و کمک هم می کردیم‪ .‬ولی‬ ‫یک وقتی هست که دولتی کمک می خواهد و یک وقتی‬ ‫هم هســت که خودش کمک نمی خواهد و تصمیماتش‪،‬‬ ‫تصمیماتی است که هرچقدر هم حرف هایتان را دلسوزانه‬ ‫و مشــفقانه مطرح کنید‪ ،‬خیلی اثری ندارد‪ .‬سر برجام هم‬ ‫همین بحث را داشتیم‪ .‬به برخی از دوستان می گفتم برجام‬ ‫واقعا بد است؟ می گفتند نه‪ ،‬بد نیست‪ .‬می گفتم‪ :‬پس چرا‬ ‫مخالفت می کنید؟ می گفتند چون ســودش به جیب دکتر‬ ‫روحانی می رود! می گفتم‪ :‬خب چه فرقی می کند؟ چرا ما‬ ‫کشور را ذیل تحریم نگه داریم ؟‬ ‫ما که خودمان زندگی هایمان تامین است‪ .‬بیکاری‬ ‫ِ‬ ‫مال این مــردم بیچاره اســت‪ .‬اگــر بخواهیم بــر مبنای‬ ‫جناح گرایــی تصمیــم بگیریم هــر روز هر حادثــه ای به‬ ‫نفع یکــی در افکار عمومی می شــود و اگــر این طور فکر‬ ‫کنیــم خدای ناکرده بــه ســمتی می رویم کــه خودمان و‬ ‫جمهوری اسالمی را تضعیف کنیم‪ .‬ما همه حیثیت مان از‬ ‫جمهوری اسالمی است‪ ،‬پس باید پای نظام مان بایستیم‪.‬‬ ‫باید صادقانه رفتار و کمک کنیم‪ .‬ما می گوییم معنی اینها‬ ‫اصولگرایی است‪ .‬مرحوم شهید مطهری می فرمایند برای‬ ‫دین و منافع دین هم نمی توانید دروغ بگویید‪ .‬ما می گوییم‬ ‫در منظر ما هدف‪ ،‬وسیله را توجیه نمی کند‪ .‬شما حتما باید‬ ‫برای اهداف خوب‪ ،‬از وســیله های خوب استفاده کنید‪.‬‬ ‫اینها اختالفاتی است که داریم‪.‬‬ ‫االن موضع شما نســبت به جناح‪ ،‬همان موضع‬ ‫قبل از انتخابات است؟‬ ‫مشی حضرت ایت الله مهدوی کنی چه بود؟ فکر‬ ‫می کنید اگر ایشــان در قید حیات بودنــد‪ ،‬چنین ائتالفی‬ ‫شــکل می گرفت؟ من می گویم اصال شکل نمی گرفت‪.‬‬ ‫چون من ایت اللــه مهدوی کنی و گالیه هایــش را به یاد‬ ‫دارم‪ .‬در جلسات خصوصی خدمت شان بودم‪ .‬چرا دوستان‬ ‫در دوره قبل حرمت ایت الله مهدوی کنی را حفظ نکردند‪،‬‬ ‫در ان وحدت شرکت نکردند و لیســت جداگانه دادند؟ ما‬ ‫که ایــن کار را نکردیم و حرمت ایت اللــه موحدی کرمانی‬ ‫را حفظ کردیم‪.‬‬ ‫ما ایشان را عالم ســالم‪ ،‬صادق و بزرگوار می دانیم‪.‬‬ ‫به رای جامعه مدرســین هم احترام می گذاریم کما اینکه‬ ‫جامعه مدرســین این بار به میدان نیامــد‪ ،‬نماینده هم در‬ ‫جلسات نفرستاد درحالی که دفعات قبل هم خود ایت الله‬ ‫یزدی شــرکت می کردند و هم نماینده می فرســتادند‪ .‬ما‬ ‫می گوییــم االن دو راه وجود دارد‪ .‬یک راه این اســت که‬ ‫دوســتان این راه را ادامه دهنــد و یک راه این اســت که‬ ‫دوستان نقد درون گفتمانی را شکل دهند‪.‬‬ ‫اخیرا دیدم برخی دوســتان تحلیل های خوبی ارائه‬ ‫داده اند‪ .‬اینها باید استمرار پیدا کند و اصولگرایی از بعضی‬ ‫از رفتارها و نگاه ها باید پاالیش شــود‪ .‬مــن فکر می کنم‬ ‫تحولی در کشور به وجود امده و براســاس ان تحول باید‬ ‫کمی ارایش سیاسی در داخل کشور تغییر پیدا کند‪ .‬همه‬ ‫ارایش ها را روی دو جناح نگه داشــته ایم و مرتب هرکسی‬ ‫می خواهد هرکاری بکند یا باید در این جناح باشد یا باید در‬ ‫ان جناح باشد‪ ،‬این چه نگاهی است؟‬ ‫می توانیــم به جــای اصولگــرا و اصالح طلب از‬ ‫موافقان و مخالفان برجام استفاده کنیم؟‬ ‫ایــن را هم برخــی مطــرح می کننــد‪ .‬لیکن این‬ ‫یک تقســیم بندی زمان مند و محدود است و نشانگر یک‬ ‫رویکرد نیست‪.‬‬ ‫یا مثال بگوییم موافقان دولت و مخالفان دولت‪.‬‬ ‫موافقان و مخالفان دولت هم خوب است‪.‬‬ ‫یکی از پدیده های مهم ما در این انتخابات اقای‬ ‫الریجانی بود‪ .‬منظورم رای ایشان در قم است‪.‬‬ ‫هم ریزش ارا داشت و هم اینکه نفر دوم شد‪ .‬این‬ ‫مساله را چگونه تحلیل می کنید؟‬ ‫باید حتما تحلیل شود‪ .‬بخشی به خاطر اتفاقاتی‬ ‫بود که داخل قــم افتاد‪ .‬شــب جمعه انتخابــات به مرقد‬ ‫حضرت امــام(ره) رفتم‪ .‬حاج حســن اقــای خمینی انجا‬ ‫نماز می خواندند‪ .‬بعد از نماز خدمت شان بودیم و صحبت‬ ‫کردیم‪ .‬عین عبارت ایشان این بود که از هیچ تخریبی برای‬ ‫اقای دکتر الریجانی دریغ نشد‪.‬‬ ‫مثال ایشــان می گفت مجموعه زیتون که در جاده‬ ‫قم است را به اقای دکتر الریجانی انتساب داده بودند که‬ ‫ِ‬ ‫مال ایشان است! اقای دکتر الریجانی روز شنبه (فردای‬ ‫انتخابات) بعد از یک هفته که به دلیل مشغله زیاد ارتباط‬ ‫نداشــتیم‪ ،‬محبت کردند و زنگ زدند‪ .‬با بزرگواری مترصد‬ ‫این بودند که وضعیت من چگونه است‪ .‬به ایشان گفتم ما‬ ‫شب جمعه خدمت حاج حسن اقای خمینی بودیم‪ ،‬ایشان‬ ‫گفتند هر تخریبی که تصور می شــد برای اقای الریجانی‬ ‫در قــم انجام شــود‪ ،‬انجام شــد‪ .‬یک نمونــه اش همین‬ ‫«زیتون»‪ .‬ایشان گفت یکی از این اقایان که در کسوت‬ ‫روحانیت هم هست‪ ،‬گفته اســت اقای دکتر الریجانی در‬ ‫سفری که به بغداد داشتند به نجف هم رفته اند‪.‬‬ ‫ان روحانی گفته کــه اقای دکتر الریجانــی انجا با‬ ‫حضرت ایت الله سیستانی مالقات کرده و گفته اند ما باید‬ ‫مکانیزم نظارت مرجعیت بر رهبری را درســت کنیم! اقای‬ ‫دکتر الریجانی می گفت من اصال در این ســفر با ایت الله‬ ‫سیستانی مالقاتی نداشتم که چنین چیزی بخواهد مطرح‬ ‫شود‪ .‬در تهران دیدید که همه تخریب ها متوجه من بود‪.‬‬ ‫من مطلب منفی علی ه دیگران ندیدم که جایی گفته باشند‪.‬‬ ‫یک موقع به من ســاکت فتنه می گفتند‪ .‬االن ان قدر کد‬ ‫دراورده اند که من قهرمان مبارزه علیه فتنه هستم!‬ ‫بحث ها ســر ایــن بوده که شــما چرا به لیســت‬ ‫اصالح طلبان اضافه شدید‪.‬‬ ‫یک روزنامه و سایت نماینده که مربوط به یکی از‬ ‫نمایندگان مجلس هست همین حرف را زده است‪ .‬دیگر‬ ‫نمی دانم سایت نماینده چه می توانست بنویسد که ننوشته‬ ‫است؟ در قم هم تمرکز تخریب روی دکتر الریجانی بود‪،‬‬ ‫همه علیه دکتر الریجانی فعال شده بودند‪.‬‬ ‫اصال مگر اول انقالب یادمان رفته اســت؟ درمورد‬ ‫شــهید بهشــتی طوری کار کرده بودند که اصال خیلی از‬ ‫انقالبیون هم باورشان شــده بود که شهید بهشتی اموال‬ ‫زیادی دارد‪ .‬تازه شهیدبهشــتی که شــهید شــد خیلی ها‬ ‫فهمیدند که شهید بهشتی چه شــخصیت ارزنده ای بوده‬ ‫است‪ .‬این روند در مورد اقای دکتر الریجانی در قم خیلی‬ ‫شــدید بود‪ .‬ضمن اینکــه در روزهای اخر یکبــاره یکی از‬ ‫اقایان که در لیســت جامعه مدرسین بود به نفع برادر عزیز‬ ‫دیگری که در لیست هم نبود‪ ،‬انصراف می دهند و باالخره‬ ‫لیست را هم ناکامل می کنند‪.‬‬ ‫اقــای الریجانــی االن کجــای سیاســت ایران‬ ‫هستند؟ در واقع ریخت شناسی سیاسی جدید‬ ‫ایشان چگونه است؟‬ ‫اقای دکتر الریجانی واقعا نسبت به کشور دلسوز‬ ‫هســتند‪ .‬خیلی از این دعواهای جناحی و سیاسی را قبول‬ ‫ندارند و قائل به این هســتند که این دعواها عمال مســیر‬ ‫توسعه کشور را کند می کند‪.‬‬ ‫بنابراین ایشان قائل هستند که باید به جای این همه‬ ‫جنگ و دعوا و فریاد‪ ،‬توانمان را برای حل مشکالت اصلی‬ ‫کشــور بگذاریم‪ .‬بنابراین ایشان به لحاظ اعتقادی همان‬ ‫اقای دکتر الریجانــی معتقد به انقالب‪ ،‬نظــام‪ ،‬رهبری و‬ ‫والیت فقیه است‪ .‬کمااینکه ما هم در همین مقوله تعریف‬ ‫می شویم‪ .‬اما اینکه این رفتارها و دعواهای سیاسی را قبول‬ ‫داشته باشند‪ ،‬قبول ندارند‪ .‬ایشــان در برجام نشان دادند‬ ‫به اقای الریجانی گفتم‪ ،‬اگر من را به عنوان‬ ‫نماینده خــود در ائتــاف اصولگرایــان معرفی کنید‪،‬‬ ‫نمی پذیرم‬ ‫گفت وگویویژه‬ ‫جایی که کاری در کشور انجام می شود‪ ،‬تمام توان کشور‬ ‫باید پشت سر ان قرار بگیرد‪.‬‬ ‫ایا ایشــان می تواند باالی سر نیروهای سیاسی‬ ‫باشد‪.‬‬ ‫به نظرم این اتفاق‪ ،‬رخداد مبارکی است که اقای‬ ‫دکتر الریجانی بتواند ان خط تعــادل را ایجاد کند و عمال‬ ‫نیروهای معتدل بتوانند کنار هم قرار بگیرند‪.‬‬ ‫یعنی شبیه اقای هاشمی در دهه ‪ 60‬شود؟‬ ‫من فکر می کنم االن اقای دکتــر روحانی و دکتر‬ ‫الریجانی می توانند نقش بســیار موثری در تعادل بخشی‬ ‫نیروها داشته باشند‪.‬‬ ‫اقای دکتــر! روزنامه ها با گرایش هــای مختلف‬ ‫فردای انتخابات همگی از پیروزی طیف و جناح‬ ‫خود خبر می دادند‪ .‬به نظر شما از نظر ترکیب کلی‬ ‫مجلس کدام طیف و جناح پیروز شده است؟‬ ‫من فکر می کنم عقالنیت و اعتدال برنده شد‪ .‬ما‬ ‫نیروی اصولگرای معتدل کــم نداریم‪ ،‬نیروهای اعتدالی‬ ‫به معنای مســیر اقای روحانی و حزب اعتدال و توسعه را‬ ‫هم داریم‪ .‬نیروهــای اصالح طلب اعتدالــی هم داریم‪.‬‬ ‫البته نیروهای یک مقدار تند دوطرف را هم داریم‪ .‬ولی به‬ ‫نظر من افراد تندر و دو طرف بسیار کم هستند‪ .‬مردم نشان‬ ‫دادند که دنبال ارامش و توســعه اقتصادی و از بین رفتن‬ ‫مشکالت کشور هستند‪.‬‬ ‫شــما یک پارلمانیســت باتجربه ایــد‪ .‬بنابراین‬ ‫می توانیــد به مــا بگوییــد ترکیب فراکســیونی‬ ‫مجلــس اینــده چگونــه خواهــد بــود‪ .‬در واقع‬ ‫می خواهم بپرسم اقای الریجانی با کدام گرایش‬ ‫فراکســیون تشــکیل می دهد؛ اصالح طلبان یا‬ ‫اصولگرایان؟‬ ‫البته پیش بینی کمی ســخت اســت اما انچه من‬ ‫مطلوب می دانم این اســت که ائتالفی از عقالی داخل‬ ‫کشور با حضور اصولگرایان معتدل‪ ،‬اعتدالی های طرف‬ ‫دولت و اصالح طلبان معتدل شــکل گرفته است‪ .‬اگر ما‬ ‫بتوانیم در داخل مجلس‪ ،‬همیــن ترکیب را به عنوان اداره‬ ‫کشور حفظ کنیم‪ ،‬پیام بسیار روشنی برای مردم دارد‪ .‬مردم‬ ‫از ما این را می خواهند‪.‬‬ ‫اگر دوبــاره داخل مجلــس ســنگربندی کردیم و به‬ ‫هم گلولــه زدیم‪ ،‬غلط اســت‪ .‬حتــی اصرار دارم بر ســر‬ ‫ریاست مجلس به هیچ وجه نباید درگیر شویم‪ ،‬برای اینکه‬ ‫مردم تصور می کنند پــس همه درگیری های ما ســر این‬ ‫صندلی هاســت و ما دنبال حل مشــکالت انها نیســتیم‪.‬‬ ‫بنابراین قائل هستم که این ائتالف نانوشته و این ترکیبی‬ ‫که االن بین دلســوزان نظام شــکل گرفتــه را باید داخل‬ ‫مجلس حفظ کنیم‪.‬‬ ‫ژورنالیسیتی اش این می شود که به همین شکلی‬ ‫که لیســت دادید همین شــکل هم فراکســیون‬ ‫تشکیل می دهید‪.‬‬ ‫این خواســته قلبی من اســت‪ .‬اما چقدر محقق‬ ‫شــود را نمی دانم‪ .‬چون فردا می بینید ســر یک ماجرایی‬ ‫یک اختالفــی می اندازنــد‪ .‬االن از بیرون بــا مصاحبه ها‬ ‫خیلی تالش می کننــد اختالف بیندازنــد‪ .‬توصیه کردیم‬ ‫که کســی مصاحبه نکند‪ ،‬حتی در مورد ریاســت مجلس‬ ‫هم کسی حرفی نزند‪ .‬ریاســت مجلس را می شود در یک‬ ‫فرایندی حل کرد‪.‬‬ ‫با شــناختی که از افراد دارید فکر می کنید از ان‬ ‫فراکسیون چه کسی لیدر شود؟‬ ‫شاید اقای ذوالنور یا دهقان‪.‬‬ ‫اقای دهقان سمت شما نمی اید؟‬ ‫اقای دهقان ادم معتدلی است ولی در عین حال‬ ‫نمی دانم‪ .‬شاید اقای ذوالنور بخواهد این کار را بکند‪.‬‬ ‫راجــع بــه هیات رئیســه بفرمایید‪ .‬اقــای عارف‬ ‫‪ 90‬و خــرده ای رای دارد‪ .‬در کل اصالح طلبــان‬ ‫وضع شان بد نیست‪ .‬ولی جالب است که عقالی‬ ‫اصالح طلــب می گویند مــا اصال نبایــد راجع به‬ ‫ریاســت عارف حــرف بزنیــم و بایــد روی اقای‬ ‫الریجانی تمرکز کنیم‪ .‬ســوال این است که چرا‬ ‫اصالح طلبان اقای الریجانی ر ا ترجیح می دهند؟‬ ‫واقعیت این اســت کــه یک مســیر عقالنیتی در‬ ‫کشور ایجاد شده و این مسیر روزبه روز درحال تقویت است‪.‬‬ ‫اینها برگرفته از یک عقالنیت در داخل جامعه اســت‪ .‬من‬ ‫اصال بدون اینکه بخواهم جانبداری کنم‪ ،‬عرض می کنم‬ ‫که اینها همه نشات گرفته از یک عقالنیت است و باید به‬ ‫این جامعه افریــن گفت که نخبگانش بــه یک عقالنیتی‬ ‫می رســند که ما باید با هم تعامل و کار کنیم‪ .‬ما دیگر نباید‬ ‫نگاه هــای تنگ نظرانه و حتــی ان مرزبندی هــای خیلی‬ ‫تنگ نظرانه را داشته باشــیم‪ .‬این تنگ نظری ها تا کنون‬ ‫برای این جامعه افت شده است‪.‬‬ ‫ایــا شــما از برخــی اظهارنظرهــای منتخبــان‬ ‫اصالح طلب ایــن نگرانی را نداریــد که به نوعی‬ ‫یک مجلس شبیه پارلمان ششم تشکیل شود؟‬ ‫نــه‪ ،‬اصال‪ .‬اجــازه بدهید یک مطلــب را بگویم‪.‬‬ ‫یک روز حــزب اعتدال و توســعه جلســه ای گذاشــت و‬ ‫ما ‪ 30‬نماینــده تهران را جمع کــرد‪ 10 .‬تــا ‪ 15‬نماینده یا‬ ‫بیشتر صحبت کردند‪ ،‬اندک مســائل تند هم توسط برخی‬ ‫مطرح شــد ولی در کل ان جلســه مملو از عقالنیت بود‪.‬‬ ‫واقعا صحبت های ان روز دوســتانمان خوب و جالب بود‪.‬‬ ‫مثال اقای حضرتی یا وکیلی کــه االن امده اند‪ ،‬نیروهای‬ ‫پخته ای هستند‪ .‬باالخره ِ‬ ‫خود اقای عارف یک سیاستمدار‬ ‫اخالقی است‪ .‬شاید برخی باورشان نشود اما همان روز که‬ ‫جلسه داشتیم اقای عارف سعی می کرد قبل از اذان بتواند‬ ‫صحبت کند‪ .‬ولی سه دقیقه قبل از اذان نوبت ایشان شد‪،‬‬ ‫گفت دیگر ما صحبت نمی کنیم و می رویم برای نماز‪ .‬شاید‬ ‫بیرون خیلی ها باورشان نشــود که اینگونه رفتار می شود‪.‬‬ ‫حتی در مقابل اصرار حضار گفتند نه‪ ،‬اول نماز‪ .‬بعد گفت‬ ‫حاال سر میز ناهار چند دقیقه صحبت می کنم‪ .‬می خواهم‬ ‫بگویم این خط کشی هایی که راجع به برخی ادم ها داریم‪،‬‬ ‫غلط است‪.‬‬ ‫به نظر شما اقای الریجانی رئیس می شود؟‬ ‫بحث ریاست به نظرم فرعی است‪.‬‬ ‫اصالح طلبان برای سال ‪ 96‬نامزد می دهند؟‬ ‫نه‪ ،‬من فکــر می کنــم روی اقای دکتــر روحانی‬ ‫اجماع می کنند‪.‬‬ ‫اصولگرایان نامزد می دهند؟‬ ‫اصولگرایان دفعه قبل ‪ 5‬نامزد دادند‪.‬‬ ‫ممکن است اقای روحانی یک دوره ای شود؟‬ ‫نه‪ ،‬من فکر می کنم این انتخابات مجلس نشان‬ ‫داد کــه دو دوره‪‎‬ای اســت‪ .‬البته دوســتان فکــری دیگر ‬ ‫داشتند‪ ،‬دنبال بنی صدر سازی بودند‪.‬‬ ‫اقای روحانــی دنبال ترمیم کابینه هم هســتند؟‬ ‫می گویند خیالش از مجلس راحت شــده و حاال‬ ‫می تواند این کار را بکند‪.‬‬ ‫نمی دانم‪.‬‬ ‫توصیه می کنید؟‬ ‫صــاح مملکت خویش خســروان داننــد‪ .‬اقای‬ ‫روحانی باید ببینــد اگر بــا ادم هایی نمی توانــد کار کند و‬ ‫ضعف هایی دارند‪ ،‬ترمیــم کند‪ .‬ولی فرصــت زیادی هم‬ ‫نیست‪ .‬کشور تا ‪ 7‬خرداد در تب وتاب هیات رئیسه مجلس‬ ‫اســت‪ .‬تقریبا تا ‪ 20‬خرداد همه ترکیب مجلس مشخص‬ ‫شده و مسئولیت ها توزیع می شود‪ .‬از اوایل تیر انتخابات‬ ‫ریاست جمهوری در کشور کلید می خورد بنابراین دیگر همه‬ ‫بحث کشور در همین درگیری ها و رقابت ها و انتخابات ها‬ ‫گرفته می شود‪.‬‬ ‫گفت وگوی ویژه‬ ‫‪116‬‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫محمدرضا باهنر‬ ‫الریجانی را خردکنید‬ ‫و دوباره برگردانید‬ ‫سرجایش‪ ،‬بازهم‬ ‫اصول گراست‬ ‫ی ویژه‬ ‫و‬ ‫توگ‬ ‫گف ‬ ‫تا ســه‪ ،‬چهار روز مانــده بــه انتخابات فکــر نمی کردم وضعیــت تهران‬ ‫این گونه شود‬ ‫نظر الریجانی این بود که در تهران سه لیست باهم رقابت کنند‬ ‫من با شناختی که از اقای عارف دارم از مواضع اش مجلش ششم درنمی اید‬ ‫پایداری ها و الریجانی در مجلس بعدی باید با چراغ دنبال هم بگردند‬ ‫عارف برای ریاست به اندازه کافی رای ندارد‬ ‫گفت و گو‪ :‬مصطفی صادقی‬ ‫دبیر تحریریه‬ ‫اقای باهنر! فکر کنم حاال کــه نتیجه انتخابات‬ ‫اعــام شــده‪ ،‬از تصمیمــی کــه بــرای عــدم‬ ‫کاندیداتوری گرفتید راضی هستید‪.‬‬ ‫من تصمیم گرفته بودم که نماینده مجلس نشوم‪.‬‬ ‫تصمیمم را هــم عملیاتی کردم‪ ،‬البته یک مقدار ســخت‬ ‫بود اما یک مقدار محرمانه برخورد کردم و به کسی اطالع‬ ‫ندادم‪ .‬االن هم موضع ام عوض نشده است‪.‬‬ ‫البته حرف و حدیث های زیادی هم در این مورد‬ ‫به میــان امد اما ســه تحلیــل عمده کــه مطرح‬ ‫شــد اینها بود؛ گفتنــد که نامزد نشــده اید چون‬ ‫خبردار شــده ایــد کــه رد صالحیت می شــوید ‪،‬‬ ‫گفتند می خواهید برای ریاســت جمهوری نامزد‬ ‫شــوید‪ ،‬برخی هم گفتند شما کارکشته سیاست‬ ‫هستید‪ ،‬بازی را خوانده اید و فهمیده اید شانس‬ ‫اصولگرایان کمتر اســت‪ .‬کدام یک به واقعیت‬ ‫نزدیک هستند؟‬ ‫از میان انها که انتخاب شده اند ممکن است‬ ‫‪ 10‬نفر باشند که عالقه مندند مجلس دهم‪،‬‬ ‫مجلس ششم بشود و ممکن است ‪ 10‬نفر‬ ‫دیگرهمباشندکهدوستدارندمجلسدهم‬ ‫مجلس چهارم یا مجلس هفتم شود‪ 10 .‬تا‬ ‫اینطرفو‪ 10‬تاهمانطرفهستند‬ ‫محمد رضا باهنر سال گذشته در مصاحبه ای‬ ‫که با او داشتم گفته بود که بازیگر سیاسی نیست‬ ‫و ترجیــح می دهــد در زمین سیاســت کارگردان‬ ‫باشد‪ .‬او در یک تصمیم غیر منتظره این بار نامزد‬ ‫انتخابات مجلس نشد‪ .‬با او گفت وگویی تفصیلی‬ ‫انجام دادیم و به بررسی اخرین تحوالت سیاسی‬ ‫از جمله انتخابــات هفتم اســفند‪ ،‬ارایش مجلس‬ ‫جدید‪ ،‬دولت حســن روحانی و معادالت مجلس‬ ‫خبرگان پرداختیم‪.‬‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫فکــر می کنم هیچ کــدام پایه و اساســی ندارند‪.‬‬ ‫ هیچ تصمیمی نداشتم کاندیدای ریاست جمهوری شوم‪،‬‬ ‫االن هم ندارم‪ .‬به دوستان به شــوخی می گفتم که رابطه‬ ‫ما با اقای روحانی را به هم نزنید چون ما بازنشســته کشور‬ ‫هســتیم‪ ،‬بایــد حقوقمــان را بدهند‪.‬قرار نیســت از حاال‬ ‫رابطه مان به هم بخورد‪ .‬این هم نبــود که تصور کنم رای‬ ‫نمی اورم‪ .‬البته ان زمان تصور نمی کــردم اوضاع تهران‬ ‫این گونه شود‪ .‬اگر عالقه داشتم و می خواستم به مجلس‬ ‫بیایم‪ ،‬راه حل هایی داشتم‪.‬‬ ‫یعنی مثال از شهرستان نامزد شوید؟‬ ‫بله! مثال در کرمان تقریبــا ادم و عالم‪ ،‬خودی ها‬ ‫و غیره تقریبا می دانند که مردم ایــن منطقه به من محبت‬ ‫ویــژه ای دارند‪ .‬حتی نماینــدگان موجــود مجلس که هر‬ ‫دوتایشــان هم رای اوردند‪ ،‬اقــای دکتر زاهــدی و دکتر‬ ‫پورابراهیمی اصرار داشتند از کرمان بروم‪ .‬حتی بنده خدا‬ ‫اقای زاهدی ان قدر تواضع هم داشــت که می گفت اگر‬ ‫در کرمان کاندیدا شــوی من اصال کاندیدا نمی شوم و در‬ ‫ستادت کار می کنم‪ .‬زمینه ظاهرا فراهم بود اما واقع قضیه‬ ‫همانی بود کــه گفته بودم‪ ،‬یعنی تصمیم داشــتم مجلس‬ ‫نروم‪ .‬درمورد حرف و حدیث هــای رد صالحیت هم به هر‬ ‫حال هر کسی هرچیزی می تواند بگوید‪ .‬اما این طور چیزی‬ ‫را اصال تصور نداشــتم‪ .‬امیدوارم ان شاءالله در این مدت‬ ‫که کار و زندگی کرده ایم‪ ،‬دالیلی بــرای رد صالحیت بنده‬ ‫پیدا نشود و تابه حال هم نشده است‪.‬‬ ‫شما یک کنشگر سیاسی هستید‪ ،‬وقتی تصمیم‬ ‫می گیریــد دیگر پارلمانتاریســت نباشــید حتما‬ ‫برنامــه ای بــرای ادامــه زندگی تــان می ریزید‪.‬‬ ‫می خواهــم بدانــم ایــن ادم سیاســت ورز چه‬ ‫تصمیمی برای ادامه زندگی اش دارد؟‬ ‫من کارهای زمین مانده در فعالیت های سیاســی‬ ‫زیاد دارم‪ .‬مثال ِ‬ ‫خود متشــکل کــردن نیروهای اصولگرا‬ ‫تحت قالب یک حزب فراگیر یا اینکه مجموعه ای فراتر از‬ ‫جامعه مهندسین و جبهه پیروان امام و رهبری‪ .‬من معتقدم‬ ‫نظام جمهوری اسالمی‪ ،‬نظام مردمســاالر دینی است و‬ ‫الگوی بسیار مناسبی برای اداره کشــور است و می تواند‬ ‫الگویی برای نسل های اینده و حتی دیگر کشورها باشد‪.‬‬ ‫یکی از مشخصات این نظام این است که همه مسئوالن‬ ‫خودشان را مستقیم یا با یک واسطه با رای مردم انتخاب‬ ‫می کننــد‪ .‬این نظام مردمســاالر دینی از داشــتن ســه‪،‬‬ ‫چهار تا حزب قدرتمند شناســنامه دار فراگیر خالی است و‬ ‫اگر به ان نقطه نرســد حلقه مفقوده ای جدی برای نظام‬ ‫مردمســاالر دینی خواهد بود‪ .‬این خواست خودمان هم‬ ‫نیست‪ ،‬فکر می کنم رقبایمان هم باید همین کار را بکنند‪.‬‬ ‫اصالح طلبان و اصولگراها یا اگر الیه های دیگری هستند‬ ‫به نام معتدلین یا میانه روها‪ ،‬اینها باید خودشان را در یک‬ ‫حزب فراگیر متشکل کنند‪ .‬البته االن در کشورمان حزب‬ ‫داریم و قانون اساســی هم مجوز تاســیس حزب را داده‬ ‫و از ان طرف هــم می گوید هیچ شــهروندی را نمی توان‬ ‫الزام کرد در حزبی وارد یا از حزبی خارج شــود‪ .‬اما شــاید‬ ‫‪ 400 ،300‬تا مجــوز تابه حال وزارت کشــور صادر کرده‬ ‫که از این میــزان تنها ‪ 50 ،40‬حزب فعال هســتند و بقیه‬ ‫فقط مجوز گرفته انــد‪ .‬از ان ‪ 50 ،40‬تا هم تــازه ‪ 4 ،3‬تا‬ ‫حزب در زمان نزدیک به انتخابات فعال می شوند‪ .‬بعد هم‬ ‫تعطیل می کنند تا دوره بعد و این مضار و اشکاالت زیادی‬ ‫دارد‪ .‬من معتقــدم از جمله وظایف احزاب‪ ،‬کادرســازی‬ ‫اســت‪ .‬رویش های انقالب حتما بیش از ریزش های ان‬ ‫است‪ .‬اما به نظر می رسد بعضی ُپســت ها و مسئولیت ها‬ ‫فقــط در اختیار یک قشــر و صنف خاص اســت و باید در‬ ‫اینها یک مقدار رفت و امد وجود داشــته باشــد‪ .‬یکی از‬ ‫وظایف احزاب کادرســازی اســت‪ .‬نکته دوم اینکه برای‬ ‫اداره کشــور باید برنامه داشته باشــند‪ .‬روسای جمهور ما‬ ‫وقتی رئیس جمهور می شوند ممکن اســت برنامه داشته‬ ‫باشند اما برنامه هایشان‪ ،‬برای اداره مملکت نیست بلکه‬ ‫بیشتر تبلیغاتی است‪ .‬ظرف دو‪ ،‬سه ماه یک سری مطالب‬ ‫را مطرح می کنند که البته احتماال حرف هایشــان جاذب‬ ‫خواهد بــود و افکار عمومــی را به ســمت خودش جذب‬ ‫می کننــد و رای می گیرند‪ .‬امــا این برنامــه اداره مملکت‬ ‫نیست‪ .‬احزاب باید برای اداره مملکت برنامه داشته باشند‬ ‫که جای این هم خالی اســت‪ .‬روســای جمهور اقال یک‬ ‫دوره از ریاست جمهوری خود را صرف نفی حرف های دوره‬ ‫قبلی می کنند و دوره بعد هم تا می خواهند خودشان را جمع‬ ‫و جور کنند‪ ،‬وقت شــان تمام می شود‪ .‬اینها خسارت های‬ ‫سنگینی است که به انقالب وارد می شود‪ .‬نکته سومی هم‬ ‫که احزاب وظیفه دارند اینکه باید مطالبات مردم را واقعی‬ ‫و واقعا و نه براساس ذهن خودشان‪ ،‬شناسایی کنند و انها‬ ‫را اولویت بندی و بعد در دستور اجرا بگذارند‪ .‬می دانید که‬ ‫مطالبات اصال متضاد است‪ .‬بعضی وقت ها حتی مطالبات‬ ‫یک قشــر‪ ،‬یک صنف یا یک منطقه ممکن است با منافع‬ ‫ملی در تضاد باشد‪ .‬این مطالبات باید شنیده شود نه اینکه‬ ‫به همه انها پاسخ داده شود‪ .‬اولویت بندی شود‪ ،‬تضادها‪،‬‬ ‫مزاحمت ها و مخالفت هایش پاالیش شــود و بعد به یک‬ ‫خواســت عمومی قابل اجــرا تبدیل شــود‪ .‬اینها وظایف‬ ‫احزاب اســت که البته فکر کنم هیچ کدام از انها االن در‬ ‫کشور ما انجام نمی شود‪.‬‬ ‫یعنی شــما می خواهید یک حزب جدیــد ایجاد‬ ‫کنید؟‬ ‫مثال جبهــه پیــروان امــام و رهبــری از ‪17-18‬‬ ‫تشــکیالت صنفی به وجود امــده که یک حــزب موتلفه‬ ‫را دارد‪ .‬امــا بقیه از کارمنــدان‪ ،‬مهندســین‪ ،‬فرهنگیان‪،‬‬ ‫دانشــجویان و این قبیل هســتند‪ .‬جامعه مهندســین هم‬ ‫حزب اســت ولی مجوز دارد‪ ،‬اما مجوزش جامعه اصناف‬ ‫مهندسین است‪ .‬یعنی اعضای ما غیرمهندس نمی توانند‬ ‫باشند‪ .‬یا در جامعه کارمندان‪ ،‬اعضا غیرکارمند نمی توانند‬ ‫باشــند‪ .‬اینها تازه ‪ 17-18‬تا هم که شوند و روی هم جمع‬ ‫کنیم‪ ،‬باز همه اصولگراها که نیستند‪.‬‬ ‫یعنی می توانیم بگوییم که اقای باهنر برنامه اش‬ ‫برای دوران پســا نمایندگی ایجــاد حزب فراگیر‬ ‫است؟‬ ‫نــه اینکه من حزبی بــرای خودم تشــکیل دهم‪.‬‬ ‫مضمون این مثال را می اورم که اگر کســی مریض است‬ ‫و باید دارویی مصــرف کند‪ ،‬با هزار بــار اوردن نام ان دارو‬ ‫مشکلش حل نمی شــود‪ .‬باید دارو را مصرف کند تا بتواند‬ ‫مرضش را درمان کنــد‪ .‬باز هم برخی عنــوان می کنند که‬ ‫می خواهم در دولت یا مجلســی یا جای خاصی کار کنم‪،‬‬ ‫اما من جــای خاصــی نمی خواهــم بروم‪.‬فکــر می کنم‬ ‫راه حل هایی برای این مســاله وجود دارد که می توان قوا‬ ‫را بــه همدیگر نزدیک کرد یــا مثال کار را کلیــد زد‪ .‬از این‬ ‫نوع مــوارد هم در ذهنم هســت که ان شــاءالله به وقتش‬ ‫بیان می کنم‪.‬‬ ‫اقای باهنر از چه زمانی فهمید که چنین نتیجه ای‬ ‫در تهران حاصل خواهد شد؟‬ ‫خیلی دیر‪ .‬مثال ســه‪ ،‬چهار روز مانده به تبلیغات‬ ‫که البته باز هم نه تا ایــن حد که ‪ 30‬به هیچ شــویم‪ .‬فکر‬ ‫می کردیم تفوق با لیست امید یا اصالح طلبان است‪.‬‬ ‫نظرسنجی نداشتید؟‬ ‫نظرســنجی ها ایــن را نمی گفت‪ .‬مــا در اخرین‬ ‫نظرسنجی ها که داشــتیم این دو لیست زیگزایکی درهم‬ ‫رفته بودند‪ .‬گاهی عارف و گاهی حداد اول می شد‪ .‬گاهی‬ ‫هم مطهری اول می شــد یعنی پایین و باال می شد‪ .‬اصال‬ ‫این طوری نبود که بگوییم ‪ – 30‬هیچ می شویم‪.‬‬ ‫چه اتفاقی در روزوهای اخر افتاد؟‬ ‫من دو تا حرف داشتم ؛ یکی اینکه باید تالش کنیم‬ ‫فضای تهران دوقطبی نشود‪ .‬برخی این تحلیل مرا قبول‬ ‫نداشتند و برخی هم قبول داشتند اما نتوانستند کاری کنند‬ ‫که دوقطبی نشــود‪ .‬فکر می کردند اگر تهران ســه قطب‬ ‫می شد‪ ،‬مســاله راحت تر حل می شــد‪ .‬حال اگر بخواهم‬ ‫تحلیلی کنم بایــد بگویم اگر در لیســت رقیب اصولگراها‬ ‫(لیســت عارف) نگاه کنید‪ ،‬اصالح طلب هست‪ ،‬معتدل‬ ‫هســت‪ ،‬حتی یک تعداد اصولگرا هم هست‪ .‬لیست امید‬ ‫ترکیبی از این سه تا بود این طرف لیست فقط اصولگراها‬ ‫بود‪ .‬درحالی که من تصور می کردم اگر ما ســه تا لیســت‬ ‫داشتیم؛ یک لیست اصالح طلب‪ ،‬یک لیست اصولگرا و‬ ‫یک لیست اعتدالی این تعادل بیشتر برقرار می شد‪ .‬نکته‬ ‫دوم هم اینکه تبلیغات تند شد‪.‬‬ ‫از طرف شما؟‬ ‫حاال شــاید یک مقدار از ســمت ما بــوده اما من‬ ‫نمی خواهم تندروی اصولگرایانه را محکوم کنم‪ .‬تندروی‬ ‫اصولگرایانه الزم اســت و اگر بحث شــعارهای انقالب و‬ ‫نظام در میان هست‪ ،‬دشمن شناسی و بصیرت هست‪ ،‬این‬ ‫را قبول دارم که الزمه نظام انقالبی اســت‪ .‬اما یک سری‬ ‫حرکات غیرمعمول انجام شد که ممکن است در انتخابات‬ ‫اثر مثبت داشته باشــد‪ .‬اما به یک نقطه اوج می رسد که از‬ ‫ان به بعد دیگر شکسته می شــود‪ .‬مثال بعضی از دوستان‬ ‫گفت وگوی ویژه‬ ‫گفت وگویویژه‬ ‫‪117‬‬ ‫گفت وگوی ویژه‬ ‫‪118‬‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫گفت وگویویژه‬ ‫در این زمان یکبــاره به افشــاگری افتادند کــه کی رانت‬ ‫برده‪ ،‬خورده‪ ،‬قرارداد اینطوری یــا ان طوری امضا کرده‪،‬‬ ‫حتی اســم بردند‪ ،‬درحالی که در حالت عادی هم شرعا و‬ ‫قانونا نمی توان این حرف ها را زد‪ .‬در انتخابات افشاگری‬ ‫ان هم افشــاگری های این تیپــی افکارعمومی را به فکر‬ ‫وامی دارد که ایا این مســائل االن به وجود امده یا قبل از‬ ‫انتخابات هم بوده است‪ .‬یعنی پس می زند‪ .‬اگر قبال بوده‬ ‫که دادگاه‪ ،‬مجلس‪ ،‬تحقیق و تفحص و کمیسیون اصل‬ ‫‪ 90‬و قس علیهذا هست‪ .‬مثال بعضی از این حرف ها پس‬ ‫می زند یا حتی مســاله دخالت خارجی در انتخابات‪ .‬مثال‬ ‫رادیو بی بی سی باالخره ممکن است از یک لیستی بیشتر‬ ‫خوشش بیاید و اگر مثال بگوید به لیســت الف رای دهید‬ ‫معنایش این نیســت که اینها کاندیدای انگلیس هستند‪.‬‬ ‫خب‪ ،‬نمایندگانی که در شــورای نگهبان‪ ،‬صالحیت شان‬ ‫تائید شده‪ ،‬صالح هستند‪.‬‬ ‫اصل بر این است که تمامی پنج هزار نفری که برای‬ ‫انتخابات مجلس صالحیت شان تائید شده‪ ،‬صالح هستند‪.‬‬ ‫یا انها که برای خبرگان تائید شدند صالح هستند برای اینکه‬ ‫به ان مجلس بروند‪ .‬البته یکی از ان طرف گفته بود که در‬ ‫ایران اصال ادم عادی وجود نــدارد‪ ،‬یک عده تندرو و یک‬ ‫عده کندروترند‪ .‬حضرت اقا درباره این انتخابات واژه های‬ ‫عجیبی را به کار بردند‪ .‬در برهــه ای فرمودند که حتی اگر‬ ‫کسی مرا قبول ندارد پای صندوق های رای بیاید‪ .‬من در‬ ‫تحلیل هایم حتی در رسانه ملی گفتم که دوران قهر گذشته‬ ‫و اتفاقا اســتقبال می کردم و می گفتم کــه اصالح طلبان‬ ‫هم به رشد سیاسی رســیده اند که اگر بخواهند حقشان را‬ ‫احقاق کنند باید پای صندوق بیاینــد و قهر و تحریم و این‬ ‫حرف ها جواب نداده است‪ .‬همه این راه ها را رفقای ما قبال‬ ‫رفته اند‪ ،‬خب الحمد لله به این حد سیاســی رسیده اند که‬ ‫پای صندوق بیایند‪.‬‬ ‫حضرت اقا هم تاکید فرمودنــد و دیگران هم تاکید‬ ‫کردند که پای صندوق بیایید‪ .‬خب همه دارند پای صندوق‬ ‫می ایند و قــرار اســت از بیــن کاندیداها یک عــده ای را‬ ‫انتخاب کنند‪ .‬در این میــان رادیو انگلیس هم گفته که به‬ ‫این ســه تا رای ندهید یا به ان چهار تا رای دهید! اینکه ما‬ ‫خودمان قبول کنیم که داریم در انتخابات با انگلیســی ها‬ ‫رقابت می کنیم‪ ،‬خیلی بد و اشتباه جدی است‪ .‬البته همان‬ ‫موقع هم گفتم مثــا اگر صدای بیگانه گفتــه که از یک‬ ‫لیست بیشتر خوشــش می اید حداقل توقع این است که‬ ‫صاحبان ان لیست یا سرلیست ان فهرست بگوید که بیخود‬ ‫کرده ای! اگر این کار را می کردند خــوب بود اما حاال اگر‬ ‫هم نکرده اند نباید بگوییم که کاندیدای انگلیس یا امریکا‬ ‫هستند‪ .‬الحمد لله رب العالمین این برای همه عا َلم و ادم‬ ‫ثابت شــده چه داخلی ها و چه مخالف ها و چــه انها که به‬ ‫قول حضرت اقا اصال مخالف نظام و رهبری هســتند‪ ،‬چه‬ ‫خارجیان و امریکا و صهیونیست ها همه می دانند مردم ما‬ ‫هیچ گونه وابستگی را نمی پذیرند و تحت تاثیر حرف های‬ ‫خارجی قــرار نمی گیرند‪ .‬خب نباید بیخــودی انچه وجود‬ ‫ندارد را بزرگ کنیم‪ .‬اینها رفتارهای تحریک کننده بود‪.‬‬ ‫در مورد انتخابات مجلــس صحبت کنیم‪ .‬اقای‬ ‫باهنر ! اگر به عقــب برگردیم ایا بــاز هم توصیه‬ ‫می کنید همین افراد در لیست باشند؟‬ ‫من فکــر می کنم لیســت در درجــه دوم اهمیت‬ ‫اســت‪ .‬اگر تحلیل ارا در تهران را داشــته باشید‪ ،‬نفر اول‬ ‫لیســت امید یک میلیون و ‪700‬هــزار رای اورده و اخرین‬ ‫نفر لیست امید تقریبا یک میلیون و ‪50‬هزار تا رای اورده‪.‬‬ ‫اقای حداد ‪20‬هزار تا رای کمتر از نفر سی ام اورده‪ .‬نفر اول‬ ‫لیســت ما یعنی اقای حداد یک میلیون و ‪700‬هزار تا رای‬ ‫اورده و اخرین نفر ما ‪ 660‬هزار تا رای اورده اســت‪ .‬بعد از‬ ‫ان اتفاق خیلی جالبی افتاده؛ نفر شصتم ‪ 660‬هزار تا رای‬ ‫اورده و بین این دو یعنی ســکوت کامل یعنی انتخابات دو‬ ‫تا بازیکن بیشتر نداشته یکی اول شده و یکی دوم‪ ،‬تمام‪.‬‬ ‫شصت ویکم خیلی جالب است‪ .‬از شصت و یکم تا هفتادم‬ ‫لیست را ببینید ادم های بسیار مشهور و قابل قبول که همه‬ ‫انها را می شناسند‪ .‬برخی حتی توانســته اند قبال انفرادی‬ ‫رای بیاورند‪ .‬من این را جزو رشــد سیاســی می دانم که در‬ ‫تهران مردم کامال حزبی رای می دهند‪ .‬این همان نکته ای‬ ‫است که می گویم ما دو‪ ،‬سه تا حزب فراگیر می خواهیم‪.‬‬ ‫حزب اولی بین یک و ‪ 700‬تا یــک‪ ،‬حزب دومی بین یک‬ ‫تا ‪ 600‬و حزب ســومی یکدفعه زیر ‪ .100‬برخی می گویند‬ ‫این دوستان شــما که قرار بود کنار بروند و نرفتند به لیست‬ ‫ضربه زدند‪ .‬بله‪ ،‬ولی ‪ 10‬درصد به لیســت ضربه زد‪.‬اینکه‬ ‫شــما می فرمایید اگر قرار بود لیســت را مجددا می چیدید‬ ‫ایا همین ترکیــب را انتخاب می کردیــد؟ می گویم بله‪ ،‬ما‬ ‫همینطور می چیدیم‪.‬‬ ‫برخی می گویند که احمدی نژاد این لیســت زیاد‬ ‫بود!‬ ‫اینها دیگر تمرین های ژورنالیستی است‪.‬کسانی‬ ‫که در دولت های نهم و دهم با اقای احمدی نژاد کار کردند‬ ‫االن ‪ 4‬گروه هســتند‪ .‬انها که امروز اقای احمدی نژاد را با‬ ‫ان دوست صمیمی اش قبول دارند‪ ،‬خط قرمز ما هستند‪،‬‬ ‫با انها شوخی نداریم‪.‬‬ ‫اما می گویند جبهه پیروان در این لیست نادیده‬ ‫گرفته شد‪.‬‬ ‫یک موقع هست می خواهیم بگوییم اصولگرایان‬ ‫مثــا بعضی از دوســتان در ایــن زمان‬ ‫یکبــاره بــه افشــاگری افتادنــد که کی‬ ‫رانت برده‪ ،‬خــورده‪ ،‬قــرارداد اینطوری‬ ‫یــا ان طــوری امضا کــرده‪ ،‬حتی اســم‬ ‫بردنــد‪ ،‬درحالی که در حالــت عادی هم‬ ‫شــرعا و قانونــا نمی توان ایــن حرف ها‬ ‫را زد‪ .‬در انتخابــات افشــاگری ان هــم‬ ‫افشاگری های این تیپی افکارعمومی را‬ ‫به فکر وامی دارد که ایا این مسائل االن‬ ‫به وجود امده یا قبل از انتخابات هم بوده‬ ‫است‪ .‬یعنی پس می زند‬ ‫دو گروه هستند؛ یک گروه جبهه امام و رهبری است‪ ،‬یک‬ ‫گروه هم بقیه انــد‪ .‬اگر اینطوری تحلیــل کنیم‪ ،‬بله‪ .‬یک‬ ‫موقع هســت که می گوییم اینها ســه گروهند؛ یک گروه‬ ‫جبهه پیروان خط امام و رهبری‪ ،‬یک گروه جبهه پایداری و‬ ‫یک گروه هم ایثارگران و رهپویان‪ .‬اینجوری وزن به هیچ‬ ‫طرفی نیست‪ .‬یک موقع هست که می گوییم ما نه دو گروه‬ ‫و نه سه گروهیم بلکه ما دایره هستیم‪ .‬ما ادم ها را بررسی‬ ‫می کنیم‪ .‬یــک جریــان اصولگرایی هســتیم‪ .‬یک بار در‬ ‫رسانه ها هم گفته بودم که ما نه شکل مثلث را قبول داریم‪،‬‬ ‫نه مثدث را قبول داریــم و نه مربع و نه مخمــس را‪ ،‬بلکه‬ ‫یک دایره هستیم‪ .‬دور هم می نشینیم و بررسی می کنیم‪.‬‬ ‫حاال انها که می گویند اکثریت لیســت ِ‬ ‫مال غیرجبهه بود‪،‬‬ ‫درســت‪ .‬چون می گویند جبهه یک طــرف‪ ،‬بقیه هم یک‬ ‫طــرف‪ .‬پایداری ها هم همیــن حرف را می تواننــد بزنند‪.‬‬ ‫پایداری های خالص در لیســت تهران ما هفت نفر بیشتر‬ ‫نبودند‪ .‬ایثارگران هم اگر بخواهند تنها بنشینند‪ ،‬همینطور‪.‬‬ ‫جامعه روحانیت هم که محور اتحاد ما بودند در لیست ‪،4‬‬ ‫‪ 5‬نفر بیشتر نبودند‪.‬‬ ‫این انتخابــات پدیده هایــی دارد‪ .‬از جمله اینکه‬ ‫اقای علی الریجانی در قم دوم شــد و حتی ارای‬ ‫او نسبت به گذشــته ریزش داشت‪ .‬اقای احمد‬ ‫توکلــی معتقد بــود که چــون ایشــان نزدیک به‬ ‫اصالح طلبان شــد‪ ،‬رای شــان ریخــت اما اقای‬ ‫عبدی می گفتند که چون افراد دیگر در این حوزه‬ ‫فعال تر بودنــد این اتفــاق افتاد‪ .‬کــدام تحلیل‬ ‫درست تر است‪.‬‬ ‫هیچ کدامشان علی الطالق نیست‪ .‬اگر بخواهیم‬ ‫وارد انتخابات کشــور شــویم ان وقت به بســیاری از این‬ ‫سواالت پاســخ داده ایم‪ .‬مشــهد‪ 5 ،‬نفر رای اورده بودند‬ ‫که همه جــزو لیســت پایــداری بودنــد‪ .‬در اصفهان هم‬ ‫دوســتان اصولگرا و هم اصالح طلب رای اوردند‪ .‬شیراز‬ ‫و تبریز هــم همینطور‪ .‬اگــر بخواهیم قــم را بگوییم باید‬ ‫گفت که دو‪ ،‬ســه تا مســاله اتفاق افتاد‪ .‬اقای الریجانی‬ ‫اصوال چــون در این انتخابات بیشــتر اعتقاد مرا داشــت‬ ‫که البته باید از خودش ســوال کنید‪ -‬اما می گفت تهران‬‫نباید دوقطبی شود و باید سه گروه شوند‪ .‬من از قول اقای‬ ‫الریجانی اظهارنظر نمی کنم و تصور من این است‪ .‬اقای‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫الریجانی می گفت باالخره یــک گروه اصالح طلب‪ ،‬یک‬ ‫گروه اصولگرا و یک گروه هم میانه هســتند‪ .‬شــاید اقای‬ ‫الریجانی می خواســت ان گروه میانه را مدیریت کند‪ .‬اما‬ ‫چون دو گروه شــدند‪ ،‬اقای الریجانی حتی در قم هم که‬ ‫ثبت نام کــرد در جواب اینکــه از کدام گروه امده اســت‪،‬‬ ‫گفت من مستقل ثبت نام می کنم‪ .‬اقای الریجانی را بزنید‪،‬‬ ‫خرد کنید و دوباره برگردانید ســر جایش‪ ،‬اصولگراســت!‬ ‫احدی در کشــور نمی تواند مدعی باشد که الریجانی جزو‬ ‫ظرفیت اصولگرایان نیســت‪ .‬ایشــان در مجلس ششم‪،‬‬ ‫رئیس صداوســیما بود‪ .‬در مجلس هفتم‪ ،‬هشــتم و نهم‬ ‫هم که تکلیفش معلوم اســت‪ .‬برچســب غیر اصولگرایی‬ ‫به دامن اقای الریجانی نمی چســبد‪ .‬اما چه شــد؟ جامعه‬ ‫مدرســین به هر دلیلی ســه نفر را در لیســت گذاشتند که‬ ‫نماینده اول قم دران لیســت نبود‪ .‬جناب اقای امیرابادی‬ ‫که از دوستان خوب ما هســتند اسم شان در لیست جامعه‬ ‫مدرســین درنیامد‪ .‬بــاز نمی خواهم تحلیل کنــم که چرا‬ ‫جامعه مدرسین این طوری شد و ایا می توانست بهتر شود‬ ‫یا نمی توانست بهتر شود‪ .‬بعد انجا یک گروه اصولگرا پیدا‬ ‫شدند که لیستی درســت کردند اما اقای الریجانی در ان‬ ‫نبود‪ .‬ان وقت جالب است دوستان سران لیست اصولگرای‬ ‫تهران بیانیه ای دادند که از لیست اصولگرایان قم حمایت‬ ‫کردند همان لیســتی که اقای الریجانی در ان نبود! خب‬ ‫اینها اثــر دارد‪ .‬بچــه حزب اللهی های قم هم احســاس‬ ‫کردند نکند اقای الریجانی یک طرف دیگر کشیده است‪.‬‬ ‫چند اتفاق با همدیگر افتاد و برای برخی امر مشــتبه شد‪.‬‬ ‫بچه ها و نیروهای قــم‪ ،‬نیروهای متدین‪ ،‬مخلص‪ ،‬والیی ‬ ‫و دلسوز انقالب هستند و الحمد لله رب العالمین انجا کم‬ ‫نیرو ندارد‪ .‬اما یک عده امر بهشان مشتبه شد و این چند تا‬ ‫کد را هم دیدند و احســاس کردند که نکند در اصولگرایی‬ ‫اقای الریجانی خدشه ایجادشــده‪ ،‬بعضی ها رای ندادند‬ ‫و این اتفاق افتاد‪.‬‬ ‫ریخت شناســی و هویت شناســی این ‪ 30‬تای‬ ‫تهران و بقیه اصالح طلبانی که از سراسر کشور‬ ‫امدند به اقای باهنر چه می گوید؟‬ ‫من قبل از انتخابات می گفتم شبیه مجلس پنجم‬ ‫می شــود‪ .‬اکثریت اصولگرا خواهد بود اما اقلیت قدرتمند‬ ‫اصالح طلب خواهد داشت؛ االن هم همین را می گویم‪ .‬از‬ ‫میان انها که انتخاب شده اند ممکن است ‪ 10‬نفر باشند که‬ ‫عالقه مندند مجلس دهم‪ ،‬مجلس ششــم بشوند و ممکن‬ ‫است ‪ 10‬نفر دیگر هم باشند که دوست دارند مجلس دهم‬ ‫مجلس چهارم یا مجلس هفتم شــود‪ 10 .‬تــا این طرف و‬ ‫‪ 10‬تا هم ان طرف هســتند‪ .‬یک عده هم هســتند شــاید‬ ‫‪ 70 ،60‬نفــر که علی الظاهــر االن می گویند ما مســتقل‬ ‫هستیم‪ .‬اما وقتی وارد مجلس شــوند متوجه می شوند که‬ ‫در مجلس نمی توانند مستقل باشند‪ .‬البته بستگی دارد به‬ ‫اینکه دوســتان چگونه بخواهند اداره کنند‪ .‬فرق نمی کند‬ ‫اگر اقای عارف هم بنا باشد که تصمیم بگیرد مجلس دهم‬ ‫یک کپی از مجلس ششم باشد‪ ،‬شاید تا یک حدی بتواند‬ ‫این کار را بکند و کار را جلو ببرد اما من عرض می کنم که اگر‬ ‫قرار باشد اقای عارف هم خدای ناکرده به این جمع بندی‬ ‫برسد ان وقت قاطعانه می گویم هم به اصالح طلبان‪ ،‬هم‬ ‫به اصولگراها‪ ،‬هم به دولت و هم به منافع ملی ضربه وارد‬ ‫می شود‪ .‬اگر قرار باشد کسی این کار را انجام دهد‪ ،‬یعنی‬ ‫چیزی شــبیه مجلس ششــم راه بیندازد‪ ،‬اقای عارف باید‬ ‫انجام دهد‪ .‬من از شــاکله عارف و اطالعاتی که دارم این‬ ‫تیپ رفتار از او نمی بینم‪.‬‬ ‫یعنی می توانــد به قول شــما ان ‪ 10‬نفر را کنترل‬ ‫کند؟‬ ‫اقای عارف هم می تواند کنترل کند و هم می تواند‬ ‫تحریک نکند‪ .‬یک موقع هســت که اقای عارف احساس‬ ‫می کند مردم به او رای داده اند و نفر اول هم در تهران شده‬ ‫بنابراین باید رئیس مجلس شــود‪ .‬خب نمایندگان تهران‬ ‫که رئیس مجلــس را انتخاب نمی کنند‪ .‬مــا در دوره های‬ ‫گذشــته هم رئیــس مجلس مــان‪ ،‬نماینده تهــران نبود‪.‬‬ ‫اقای دکتر حداد در مجلس هفتم‪ ،‬هشــتم و نهم هر ســه‬ ‫شاگرداول بود‪ .‬من به گذشته هم برگردم‪ ،‬همینطور است‪.‬‬ ‫در مجلس ششــم هم محمدرضا خاتمی نفر اول بود قرار‬ ‫نبود رئیس مجلس باشــد‪ .‬اگر اقای عــارف تصورش این‬ ‫باشد که چون نفر اول تهران شده باید رئیس مجلس بشود‪،‬‬ ‫اشکالی ندارد این تصور حرام و گناه نیست ولی بروند بدنه‬ ‫را بررسی کنند‪ .‬نمایندگان مجلس دهم باید رئیس مجلس‬ ‫را انتخاب کنند‪ ،‬نه ما که نماینده مجلــس نهم بودیم و نه‬ ‫کسانی که از بیرون تحریک می کنند و پروبال می دهند‪.‬‬ ‫من تصورم این اســت که اتفاقا مجلس دهــم را می توان‬ ‫یک مجلس معتدل و مجلسی که کمک کار دولت باشد نه‬ ‫اینکه دولتی باشد تصور کرد‪ .‬در واقع ما سه جور مجلس در‬ ‫واژه ها داریم؛ دولتــی‪ ،‬ضددولتی و کمک کار دولت‪ .‬من‬ ‫فکر می کنم مجلس باید کمک حال دولت باشــد نه اینکه‬ ‫هرکار بکند‪ ،‬بگوید احسنت‪ ،‬احســنت‪ .‬ما االن مشکالت‬ ‫اقتصادی‪ ،‬توسعه‪ ،‬رشد‪ ،‬کمبود درامد نفت و بیکاری داریم‬ ‫که به شــدت مردم را اذیت می کند‪ .‬بهتر است مجلس به‬ ‫دولت کمک کند تا این مشکالت از جلوی پا برداشته شود‪.‬‬ ‫االن ترکیب مجلس به چه شکل است؟‬ ‫برای اقــای الریجانــی هویت مســتقلی تعریف‬ ‫نکنید‪ .‬ما یکســری ادم ها را داریم که اصولگرا هســتند‪،‬‬ ‫یکســری ادم ها را داریــم که اصالح طلب انــد‪ ،‬یک عده‬ ‫هم داریم که مســتقل اند‪ .‬مســتقل ها یعنی چی؟ من که‬ ‫می گویم نمی شود مستقل بود به خاطر اینکه این مستقل ها‬ ‫در هر موضعی متفاوت خواهند بود‪ .‬مثال یک موقع هست‬ ‫که می گویند ‪ 20‬نفــر از اصالح طلبان می خواهند مجلس‬ ‫را شــبیه مجلس ششــم کنند‪ .‬این مســتقل ها صد درصد‬ ‫در مقابل اصالح طلبانی کــه می خواهند تنــدروی کنند‪،‬‬ ‫می ایستند‪ .‬یک موقع هست کاری به اصالح طلبان ندارند‬ ‫و می گویند می خواهیم بین اقای الریجانی و عارف یکی‬ ‫را به عنوان رئیس مجلس انتخاب کنیم که در این صورت‬ ‫ترکیب به هم می خورد و یک ترکیب دیگر می شــود‪ .‬بله‪،‬‬ ‫فراکسیون اصولگرایان کامال تفاهم می کند و فراکسیون‬ ‫اصالح طلبــان هم ممکن اســت کامال تفاهــم کند و ان‬ ‫مستقل ها نگاه می کنند تا نظر دولت را بدانند چیست‪ .‬اگر‬ ‫در اینجا فرض کنیم که نظر دولت یا میانه ها این باشد که‬ ‫یکی از این دو تا رئیس مجلس شــوند‪ ،‬اگر بخواهند فکر‬ ‫می کنم می توانند موفق شوند‪.‬‬ ‫این بخش از فرمایش شما یک ابهامی دارد؛ اقای‬ ‫الریجانی در مجلس نهم با طیفی از اصولگرایان‬ ‫ابش در یک جوی نرفت‪ .‬ما نمی توانیم فکر کنیم‬ ‫اقای الریجانی با انهــا االن در یک طیف تعریف‬ ‫می شود‪.‬‬ ‫کمی شــفاف تر بگویم! یک بزرگی کــه نامش را‬ ‫نمی برم ســه ماه قبــل از انتخابات‪ ،‬هم خطــاب به اقای‬ ‫الریجانی و هــم خطاب به پایداری هــا می گفت که اقای‬ ‫الریجانی‪ ،‬ممکن اســت مجلس دهم‪ ،‬مجلســی شــود‬ ‫گفت وگوی ویژه‬ ‫گفت وگویویژه‬ ‫‪119‬‬ ‫گفت وگوی ویژه‬ ‫‪120‬‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫گفت وگویویژه‬ ‫که شــما چراغ بردارید و دنبال پایداری هــا بگردید که ای‬ ‫کاش ‪ 5 ،4‬تا از این پایداری ها باشــند و به پایداری ها هم‬ ‫می گفت؛ پایداری ها خدای ناکرده مجلس دهم مجلسی‬ ‫می شــود که شــما باید چــراغ بردارید و دنبــال الریجانی‬ ‫بگردید‪ .‬االن وضعیت اینگونه است‪.‬‬ ‫یعنــی االن هــر دو چــراغ به دســت دنبــال هم‬ ‫هستند؟‬ ‫نه اینکه چراغ به دســت دنبال همدیگر باشند اما‬ ‫اقای الریجانی قطعا اصالح طلبی از نوع مجلس ششم را‬ ‫به هیچ وجه برنمی تابد‪ .‬نه به نفع نظام و نه به نفع اسالم و نه‬ ‫به نفع انقالب می داند‪ .‬حتــی من معتقدم اقای عارف هم‬ ‫مجلس ششم را برنمی تابد‪ِ .‬‬ ‫خود من تحلیلم از شخصیت‬ ‫اقای عــارف اینطوری اســت‪ .‬مگــر اینکه اقــای عارف‬ ‫خدای ناکرده نتواند مدیریت کند‪.‬‬ ‫البته باز بایــد با خود اقای دکتر عــارف صحبت کرد‬ ‫ولی مــن عارفی کــه می شناســم و در مجمع تشــخیص‬ ‫مصلحت نظام با ایشــان کار می کنم و باالخره معاون اول‬ ‫رئیس جمهور در زمان اقای خاتمی بودند‪ ،‬را به هیچ وجه‬ ‫ادم اصالح طلب تنــدرو و ساختارشــکن نمی دانم‪ .‬حتما‬ ‫در دایره انقالب و دوســتداران انقالب تعریفش می کنم‪.‬‬ ‫ممکن است اختالف نظرهای سیاسی با هم داشته باشیم‬ ‫که ان یک بحث دیگر است‪ .‬بنابراین عرضم این است که‬ ‫اگر فرض کنیم دوستان پایداری در مجلس‪ 15 ،‬نفر باشند‪،‬‬ ‫معلوم است که کسی بهتر از علی الریجانی برای ریاست‬ ‫مجلس دهم گیرشان نمی اید‪.‬‬ ‫در ایــن کانتکســی کــه شــما تعریــف کردیــد‬ ‫اعتدالیون کجا قرار می گیرند؟‬ ‫ببینید! اعتدالیــون در موارد مختلــف می توانند‬ ‫اصالح طلب باشــند‪ ،‬می توانند اصولگرا هم باشــند‪ .‬من‬ ‫می خواهم بگویم با نوع کاری که می خواهند انجام دهند‪،‬‬ ‫تعریف می شوند‪.‬‬ ‫فراکســیون را بفرمایید‪ .‬یعنی شــما می فرمایید‬ ‫که اقای الریجانی یک فراکســیون اصولگرایی‬ ‫تشــکیل می دهــد و امثال اقــای دهقــان و همه‬ ‫پایداری هــا در ان می اینــد و ان وقــت مــا یــک‬ ‫فراکســیون اصالح طلبان را داریم کــه نامش را‬ ‫امید یا هرچیز دیگر بگذارند‪ .‬ایا این شکلی است؟‬ ‫ممکن اســت ‪ 10‬تا ‪ 15‬تا از بچه هــای اصولگرا‬ ‫در فراکســیون اصولگرایــی که اقای الریجانی تشــکیل‬ ‫می دهد‪ ،‬نروند‪ .‬امــا زمانی که می خواهند برای ریاســت‬ ‫مجلــس تصمیــم بگیرنــد حتمــا بــه نظــر فراکســیون‬ ‫اصولگرایان توجه می کنند‪.‬‬ ‫اما اصالح طلبان می گویند ما یک فراکسیون امید‬ ‫تشــکیل می دهیم که حامیان اقای الریجانی و‬ ‫اعتدالیون هم انجا عضو هستند‪.‬‬ ‫نه‪ ،‬من بعید می دانم چنین فراکســیونی تشکیل‬ ‫شود‪.‬‬ ‫اگر اصالح طلبــان بخواهند راجع بــه انتخابات‬ ‫هیا ت رئیســه با اقای الریجانی یا اصولگرایانی‬ ‫که شما می فرمایید معامله ای داشته باشند‪ ،‬این‬ ‫معامله چه مختصاتی دارد؟ یعنــی این داده ها و‬ ‫ســتانده ها چیســت؟ یعنی اقای عارف که ‪ 90‬تا‬ ‫خالص در مجلس دارد را نمی توانیم تصور کنیم‬ ‫که بخواهد ان پایین بنشیند‪.‬‬ ‫چرا احتماال تصور این راحت تر است تا اینکه اقای‬ ‫عارف بخواهد در جایگاه رئیس بنشــیند‪ .‬من فکر می کنم‬ ‫اقای عارف اگر بپذیرد که نایب رئیس شــود‪ ،‬مســاله اش‬ ‫حل اســت‪ .‬راحت تر می تواند تفاهم کنــد و رای به اندازه‬ ‫نایب رئیسی دارد‪ ،‬خوب هم دارد ولی برای ریاست تصورم‬ ‫این است که رای ندارد‪.‬‬ ‫این کار را نمی کنند؟‬ ‫اینکــه ما خودمان قبــول کنیم کــه داریم در‬ ‫انتخابات با انگلیسی ها رقابت می کنیم‪ ،‬خیلی‬ ‫بد و اشتباه جدی است‪ .‬البته همان موقع هم‬ ‫گفتم مثال اگر صــدای بیگانه گفته که از یک‬ ‫لیست بیشتر خوشــش می اید حداقل توقع‬ ‫این است که صاحبان ان لیست یا سرلیست‬ ‫ان فهرست بگوید که بیخود کرده ای!‬ ‫نمی دانم اینها را باید از اقای عارف پرسید‪ .‬تجربه‬ ‫نشان می دهد کســانی که خودشــان را در حد رئیس قوه‬ ‫می دانند‪ ،‬حاضر نیستند نایب رئیس شوند‪ .‬حتی خودی ها‬ ‫مثــا در مجلس هفتم و هشــتم اقای دکتر حــداد رئیس‬ ‫مجلس بودند‪.‬‬ ‫اگر در مجلس هشــتم اقــای حداد نایب رئیســی را‬ ‫می پذیرفتند چه من و چه اقای ابوترابی حتما به نفع شــان‬ ‫کنار می رفتیم‪ .‬تصورم این اســت که اقای عارف ممکن‬ ‫اســت بر همین قاعده عمل کند‪ .‬اگر بشــود من استقبال‬ ‫می کنم‪ .‬من دوســت دارم و شخصا اســتقبال می کنم که‬ ‫اقای عارف نایب رئیســی را بپذیرد و نایب رئیس شــود اما‬ ‫اینکه تصور خودش چیست را باید از خودش بپرسید‪.‬‬ ‫اصالح طلبــان از خیلی وقت پیــش و حتی االن‬ ‫هم می گویند کــه بهتر اســت الریجانی رئیس‬ ‫شود‪ .‬چرا؟‬ ‫از خودشان بپرســید‪( .‬خنده) ببینید! من تصورم‬ ‫این اســت که ریاست اقای الریجانی بیشــتر برای دولت‬ ‫مفید است تا اقای عارف‪ .‬از جنبه های مختلف مثال سابقه‬ ‫اقای الریجانی در مدیریت مجلس‪ .‬تصور این اســت که‬ ‫اقای الریجانی با حاکمیت خیلی راحت تر است‪ ،‬می تواند‬ ‫برود و صحبت کند‪.‬‬ ‫اگر فرض کنیم ان گونه که شما می گویید نشود‬ ‫و دوستان اصولگرا ریاست اقای الریجانی را به‬ ‫فراکسیون نپذیرند‪ ،‬ان وقت چه کسی می تواند‬ ‫رئیس چنین فراکسیونی باشد؟‬ ‫بســتگی دارد‪ .‬یعنی هر مقدار فردی که می رود‪،‬‬ ‫تجربه بیشــتر و ســابقه بیشــتری داشته باشــد و رفتارش‬ ‫حکومتی تر باشد‪ ،‬بیشتر می تواند نیروها را جذب کند‪.‬‬ ‫اصولگرایان بــه نظــر االن دو راه پیش رو دارند ؛‬ ‫یکی اینکه همین وحدتی که به دســت اورده اند‬ ‫با همین ترکیب را حفــظ کنند و البته قطب مقابل‬ ‫دولت هم باشــند‪ .‬یک راه هم این است که کمی‬ ‫نسبت به دولت تغییر موضع داده و شکل ارایش‬ ‫و همبستگی های داخلی خودشان را جور دیگری‬ ‫تعریف کنند‪ .‬به نظر شما انها کدام راه را انتخاب‬ ‫می کنند؟‬ ‫اگــر منظورتــان از اصولگراهــا‪ ،‬اصولگراهــای‬ ‫شــورای ائتالف اســت کــه مــا ‪ 22‬نفــر بودیــم و اقای‬ ‫موحدی کرمانی محوریت داشتند باشــد که ما با همدیگر‬ ‫هنوز بحث نکردیم اما برداشــت من این اســت که اصال‬ ‫درگیری با دولت را به مصلحت نمی دانیم‪.‬‬ ‫یعنی نمی خواهید قطب مخالف دولت باشید ؟‬ ‫عرض می کنم برداشــت من از ایــن ‪ 22‬نفر این‬ ‫است‪ .‬ولی جلسه ای تشــکیل ندادیم که بنشینیم‪ .‬اینکه‬ ‫مثال یک عده نذر کرده باشــند که با دولــت مخالفت کنند‬ ‫یا کاری کنیم که اقای دکتر روحانــی در دوره اینده موفق‬ ‫نشــود از این عدم موفقیت اقای روحانی چه کســی سود‬ ‫می برد؟ دولت که ضرر می کند و من معتقدم که مردم هم‬ ‫ضرر می کنند چون بسیاری از مشکالت روی زمین مانده اند‬ ‫و باید دســت به دســت هم داد و حل شــان کرد‪ .‬یعنی در‬ ‫دعواهای سیاسی این وسط مردم فدا می شوند‪.‬‬ ‫یعنی شما توصیه نمی کنید که اصولگرایان قطب‬ ‫مخالف دولت شوند؟‬ ‫حتما‪ .‬البته نه اینکه دولتی شوند‪.‬‬ ‫و بر این اســاس توصیــه نمی کنید که ســال ‪96‬‬ ‫تصمیم بگیرند نامزد معرفی کنند‪.‬‬ ‫اینها ربطی به هم ندارد‪ .‬ما چهــار انتخابات ملی‬ ‫داریم‪ .‬اگر دوتا دوتا بر هم منطبق کنیم یعنی ما هر ســال‬ ‫یک انتخابات داشتیم که هفت‪ ،‬هشت ماه از زمان پر شده‬ ‫از فضای انتخابات‪ .‬چون انتخابات در کشــور ما بســیار‬ ‫مهم است‪.‬‬ ‫مــردم‪ ،‬رســانه ها و افــکار عمومــی همگــی را‬ ‫تحت الشــعاع و تحــت تاثیر قــرار می دهــد‪ .‬بنابراین هر‬ ‫انتخابات ســه ماه پیش لرزه و ســه ماه پس لرزه دارد‪ .‬این‬ ‫به حال کشور مضر است‪ .‬انتخابات خوب است و باید هم‬ ‫داشته باشیم و هیجانات و شعارها و درگیری ها باشد ولی نه‬ ‫هر سال که هشــت ماه ان اینطوری باشد! به همین دلیل‬ ‫می گوییم تا انتخابات ریاست جمهوری هنوز نزدیک به دو‬ ‫سال فرصت داریم‪ ،‬این دو سال نباید فضا انتخاباتی باشد‪.‬‬ ‫باید یک سال را دنبال حل مشکالت مردم برویم و سه ماه‬ ‫اخر را دوباره رقابت کنیم‪ .‬اینکه از حاال تصمیم بگیریم که‬ ‫ما باید از حاال کاری کنیم که اقای روحانی موفق نشــود‪،‬‬ ‫فکر می کنم ظلم به انقالب اســت‪ .‬هیــچ ارتباطی هم به‬ ‫شــخص روحانی ندارد‪ .‬اینکه از حاال یــک عده تصمیم‬ ‫بگیرند جنــاب اقــای رئیس جمهــور در دوره اینده موفق‬ ‫نشــود و بخواهند مقدمات این کار را فراهم کنند‪ ،‬ظلم به‬ ‫مملکت است‪.‬‬ ‫بر این اســاس توصیه می کنید که نامزد معرفی‬ ‫کنند یا نه؟‬ ‫باید ببینیم اقای روحانی چه کار می کند؟ مجلسیان‬ ‫و بقیه هم کمک کنند‪ ،‬ایشــان هم شــروع بــه حل کردن‬ ‫مشکالت کنند‪ .‬یک ســال دیگر هم می نشــینیم تحلیل‬ ‫می کنیم که چقدر موفق بودند یا نبودند‪ .‬ان موقع وقتش‬ ‫اســت‪ .‬فرق این حرف من با حرف شما این است که یک‬ ‫موقع االن تصمیم می گیرند که روحانی نباید موفق شود‪،‬‬ ‫این را من ظلم به اسالم و انقالب و نظام و مردم می دانم‪.‬‬ ‫یک موقع هســت که می گویید مطمئن هستید یک سال‬ ‫دیگر اقای روحانی موفق می شود؟ می گویم نه‪ ،‬ان موقع‬ ‫می نشینیم و بررسی می کنیم‪.‬‬ ‫روحانی از االن به بعد یعنی بعد از برجام و مجلس‬ ‫دنبال چیست؟‬ ‫دنبال اینکه مشکالت مملکت حل شود‪.‬‬ ‫می تواند در عرض یک سال؟‬ ‫نمی دانــم‪ .‬مردم در ضمن اینکــه بعضی وقت ها‬ ‫نهایت هــدف را می خواهند اما روی قدم ها هم محاســبه‬ ‫می کنند‪ .‬االن مردم به رغم اینکه هنوز هم ممکن اســت‬ ‫از گرانــی ناراحت باشــند‪ ،‬اما مــن معتقدم کــه اکثریت‬ ‫افکارعمومی قبول دارند که در مســاله کنترل تورم موفق‬ ‫بوده نه اینکه تورم حل شده‪ ،‬اما موفق بوده‪ .‬در مذاکره با‬ ‫خارجی ها و برجام تا حدی موفق بوده‪.‬‬ ‫االن خارجی ها گروه گروه بــه ایران می ایند و دوری‬ ‫می زنند و می روند اما اینکه چقدر ســرمایه وارد می شــود‪،‬‬ ‫چقدر کار راه می افتد و چقدر رونق ایجاد می شــود‪ ،‬اقای‬ ‫روحانی چاره ای ندارد باید این کار را بکند به حدی که مردم‬ ‫و ذینفعان حس کنند این کار دارد انجام می شــود نه اینکه‬ ‫به نهایت برسد‪.‬‬ ‫ممکن است اصالح طلبان نامزد معرفی کنند؟‬ ‫نمی دانم‪ .‬اینها همه باید بعدا بررسی شود‪.‬‬ ‫راجع به خبــرگان بفرماییــد چــرا ان دو نفر رای‬ ‫نیاوردند‪ .‬اقایان یــزدی و مصبــاح را می گویم‪.‬‬ ‫می توانیم یک دلیلش را همین ماجرای لیســت‬ ‫انگلیسی بدانیم؟‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫اینها همه روی هم اثــر دارد‪ .‬یعنی این اقایان در‬ ‫لیســت بودند‪ ،‬بعد رادیوهای خارجی یکسری حرف هایی‬ ‫زدنــد‪ .‬یک عــده امدنــد و ان را جــدی گرفتند کــه اینها‬ ‫ضدانگلیس هســتند و باید شــاگرداول شــوند‪ .‬یک عده‬ ‫هم گفتند اینها انگلیسی هســتند و نباید بیایند‪ .‬همه اینها‬ ‫با یکدیگر جمع شــد‪ .‬اقای هاشــمی که ظرف ‪ 20‬ســال‬ ‫گذشته خیلی عوض نشــده‪ ،‬همان اقای هاشمی است‪.‬‬ ‫من درباره خبرگان بارها و بارها گفتم که هاشمی در تهران‬ ‫اول می شود‪ .‬اما اقای هاشــمی سال ‪ 84‬چقدر رای اورد؟‬ ‫یک زمانــی در افکار عمومــی جزو ادم هایی بــود که رای‬ ‫منفی باالیی داشت‪ .‬اما چند تا حرکت کرد‪ ،‬رفت و امد شد و‬ ‫رای اش مثبت شد‪ .‬اخیرا از قول اقای هاشمی نقل کردند‬ ‫که جایی در جلســه خصوصی به اقای روحانی گفته که تو‬ ‫چند درصد بیشتر رای نداشتی‪.‬‬ ‫سخنرانی رســمی بود؛ عین جمله ایشان است‬ ‫که گفتند اقایی چهاردرصد بیشتر رای نداشت‬ ‫و من از ایشــان حمایت کردم و رای شــان باال‬ ‫رفت‪.‬‬ ‫می خواهــم بگویــم یک موقــع اقای هاشــمی‬ ‫خودش در مقابل اقای احمدی نــژاد ان قدر کم می اورد و‬ ‫رای منفی اش باال می رود اما یک موقع هســت که اقای‬ ‫هاشــمی رای اش مثبــت اســت‪ .‬البته به درصــدش کار‬ ‫ندارم که چقدر اثر داشــت ولی قطعا اگر تصور کنید اقای‬ ‫روحانی می توانست بدون اقای هاشمی رای بیاورد اشتباه‬ ‫می کنید‪ .‬بنابرایــن می خواهم بگویــم مجموعه عواملی‬ ‫دست به دست هم می دهد که یک ادمی را باال ببرد و پایین‬ ‫بیاورد یا در افکار عمومی خراب کند‪.‬‬ ‫االن ترکیب خبرگان خیلی عوض شده؟‬ ‫در سطح کشوری خیر ‪.‬‬ ‫بر این مبنا اقای هاشمی ممکن است به ریاست‬ ‫خبرگان فکر کند؟‬ ‫بعید می دانم‪ .‬یعنی من اگر جای هاشــمی باشم‬ ‫اصال فکر نمی کنم‪.‬‬ ‫یعنــی شــما اگر جــای هاشــمی باشــید‪ ،‬نامزد‬ ‫نمی شوید؟‬ ‫ خیر‪.‬‬ ‫دور قبل هم همه فکر می کردند نامزد نمی شود‪.‬‬ ‫خب برای اینکه من جای اقای هاشــمی نیستم!‬ ‫اقای هاشمی در ضمن اینکه یک تحلیلگر قوی است ولی‬ ‫یک جاهایی تصوراتش غیرطبیعی است‪.‬‬ ‫اقای هاشمی وقتی ان لیســت را ارائه کرد برای‬ ‫این بود کــه فقط رقبایــش به مجلــس خبرگان‬ ‫نروند یا اینکه از همان زمان برای ریاست مجلس‬ ‫برنامه داشت؟‬ ‫باالخره اقای هاشــمی می تواند همه این اهداف‬ ‫را باهم جمع کرده و کار کند‪ .‬شــما می توانید ســوال کنید‬ ‫که چــرا اقای دکتــر روحانی در تهران ســوم شــد؟ اقای‬ ‫امامی کاشانی ادم خوبی است‪ .‬نه در این دعواها بوده و نه‬ ‫کار اجرایی مهمی داشته و نه ســابقا رای سنگینی از مردم‬ ‫گرفته است‪.‬‬ ‫اقــای روحانی همین دو ســال قبل یــک میلیون و‬ ‫‪700‬هزار تا رای در تهران گرفته است‪ .‬بعد اینجا یک مرتبه‬ ‫ســوم می شــود! خب‪ ،‬اینها همه اش جای ســوال دارد‪.‬‬ ‫می توان نشست و تحلیل کرد‪ .‬در واقع می خواهم بگویم‬ ‫یک عامل نیست‪ ،‬مجموعه عوامل است که جمع می شود‬ ‫و این اتفاق ها می افتد‪.‬‬ ‫شــانس کدام گزینه را بــرای ریاســت خبرگان‬ ‫محتمل تــر می دانیــد؛ اقــای امینــی‪ ،‬اقــای‬ ‫شاهرودی و‪...‬‬ ‫یعنی می خواهید مــن رئیس مجلس خبرگان را از‬ ‫االن معرفی کنم و به قول معروف بسوزد؟‬ ‫گفت وگوی ویژه‬ ‫گفت وگویویژه‬ ‫‪121‬‬ ‫گفت وگوی ویژه‬ ‫‪122‬‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫عباسعبدی‬ ‫پروژهاصلیمملکت‬ ‫بازتعریف اصو ‬ ‫لگرایی‬ ‫است‬ ‫ی ویژه‬ ‫و‬ ‫توگ‬ ‫گف ‬ ‫بهترین کاری که اصول گرایان به نفع اصالح طلبان انجام دادند‬ ‫این بود که لیست واحد دارند‬ ‫ساختار اجازه بازگشت به احمدی نژاد نمی دهد‬ ‫با موضع هاشمی رفسنجانی‪ ،‬عمال حسن اقا قربانی شد‬ ‫برای اقای هاشمی ریاست اقای امنیتی در خبرگان بهتر است‬ ‫مجلس دهم مثل مجلس ششم نخواهد بود‬ ‫اقای خاتمی نگران است که گام جدی بردارد ولی به جواب نرسد‬ ‫گفت وگو‪ :‬مصطفی صادقی‬ ‫دبیر تحریریه‬ ‫در ســال ‪ 92‬و در حالــی که کمتــر از چنــد روز به‬ ‫انتخابات ریاست جمهوری زمان باقی مانده بود ما‬ ‫متوجه تغییر فضا شدیم‪ .‬از همان زمان اندک قبل‬ ‫انتخاباتبرخیتحلیلگرانگمانه زنیمی کردندکه‬ ‫اقای روحانی ممکن است رای بیاورد‪ .‬در انتخابات‬ ‫اخیرهمبرخیتحلیلگرانازچرخشفضاوشرایط‬ ‫سیاســی ان هم چند روز مانده بــه انتخابات خبر‬ ‫می دادند‪.‬شماهمیکتحلیلیروییکنظرسنجی‬ ‫درباره حوزه انتخابیه تهران نوشته بودید که همان‬ ‫زمان واکنش هایی به همراه داشــت‪ .‬ســوال من‬ ‫این است که شما از چه زمانی متوجه شدید نتیجه‬ ‫انتخابات متفاوت خواهد شد و اساسا چرا به این‬ ‫تحلیلرسیدید؟‬ ‫بعد از ســال ‪ ،92‬نگاه دیگری به انتخابات شــکل‬ ‫گرفته بود‪ .‬این نگاه کمابیش در دل جامعه وجود داشت‪ .‬ان‬ ‫نگاه این بود که نمی شود بی تفاوت از کنار انتخابات گذشت‪.‬‬ ‫یک حس و تجربــه تاریخــی از‪ 88‬و‪ 92‬در‬ ‫اصالح طلبان شکل گرفت که منجر به این‬ ‫رفتار شــد‪ .‬ان موقع اینها همه با هم پیوند‬ ‫خوردند‪ .‬ولی نکته مهم این اســت که خطر‬ ‫طرفمقابلوفشاریکهاوردهمهاینهاراباهم‬ ‫بهشکلیمتحدکرد‪.‬اصولگرایانایننقش‬ ‫را داشــتند که همه اینها را به خوبی به وسط‬ ‫رودخانه هل دادند که با ســرعت بیشــتری‬ ‫حرکتکردند‬ ‫عباس عبدی از ان دسته تحلیلگرانی است‬ ‫که بسیاری از سیاست مداران به پیش بینی های او‬ ‫توجه می کنند‪ .‬باور او این است که یک بازسازی‬ ‫اصولی باید در اصولگرایان انجام شود که مهم تر از‬ ‫اصالح طلبان است‪ .‬با عباس عبدی درباره اوضاع‬ ‫این روزهای سیاست ایران البته با نگاهی ویژه به‬ ‫نتیجه انتخابــات مجلس دهم صحبــت کردم‪ .‬او‬ ‫ضمن تحلیل شرایط کنونی حرف هایی هم درباره‬ ‫اینده زده است‪.‬یک گفت وگوی ویژه که خواندنش‬ ‫را توصیه می کنیم‪.‬‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫انتخابات موثر است و حتی بیشــتر از ان انتظاری که وجود‬ ‫دارد یا برخی فکر می کنند‪ ،‬اثر دارد‪ .‬پس نکته اول این است‬ ‫که این نگاه همچنان وجود داشت و این از کجا معلوم بود؟‬ ‫بخشی از ان تحلیلی بود‪ .‬به هر حال کسی نمی تواند تجربه‬ ‫انتخابات سال ‪ 92‬را نادیده بگیرد و این تجربه حتما در ذهن‬ ‫مردم وجود دارد‪ .‬بخش دیگر‪ ،‬تعدادی از نظرسنجی هایی‬ ‫بود که انجام می شــد؛ مثال اگر از مردم پرســیده می شــد‬ ‫که ایا می خواهید در انتخابات مجلس شــرکت کنید یا نه؟‬ ‫درصدهایی که می گفتند ما شــرکت می کنیم یا به احتمال‬ ‫زیاد شرکت می کنیم‪ ،‬خیلی بیشتر از درصدهایی بود که در‬ ‫انتخابات های گذشته با این فاصله زمانی گفته می شد‪ .‬مثال‬ ‫اگر‪ 10‬سال پیش‪ ،‬شش ماه قبل از انتخابات پرسیده می شد‬ ‫که می خواهید در انتخابات شــرکت کنید‪ ،‬شــاید مجموعه‬ ‫کسانی که می گفتند‪ ،‬می خواهند یا حتما شرکت می کنند و‬ ‫به احتمال زیاد شرکت می کنند‪ 30،‬تا‪ 40‬درصد هم نمی شد‪.‬‬ ‫البته وقتی که به سمت روزهای انتخابات می رفت‪ ،‬این رقم‬ ‫زیاد می شد‪ .‬اما این دفعه این طوری نبود‪ .‬از همان شش ماه‬ ‫پیش بیشاز‪ 60‬درصدشانمی گفتندکهماقطعایابهاحتمال‬ ‫زیادشرکتمی کنیم‪.‬بنابرایناینذهنیتبه عنوانیکگزاره‬ ‫درامده بود‪ .‬فقط تنها سوالی که اینجا می ماند این بود برای‬ ‫عملی شدن ذهنیتی که به این شکل درامده باید یک چیزی‬ ‫عرضه شــود تا ان را به فعلیت دراورد‪ .‬این دیگر کار کنشگر‬ ‫سیاسی است که ببیند ایا می تواند این چیز مطلوب را عرضه‬ ‫کند یا نه؟ من مثالش را زده ام؛ مثال فرض کنید که تصمیم‬ ‫دارید به سفر بروید و می گویید که عید حتما به سفر خواهید‬ ‫رفتاماهیچجاییدرذهن تاننیست‪،‬بههرحالسعیدارید‬ ‫تا جایی پیدا کنید و بروید‪ ،‬این درحالی اســت که اگر اصال‬ ‫برنامه خوبی نداشته باشید‪ ،‬ممکن است سفرتان را لغو کنید‪.‬‬ ‫حاال اگر برنامه خوبی به شما ارائه شود‪ ،‬در این صورت حتما‬ ‫می روید‪.‬می خواهمبگویمایندفعهشرایطاین گونهبود‪،‬اما‬ ‫دفعات پیش از قبل کسی تصمیم نداشت به سفر برود و باید‬ ‫یک برنامه خوب پیشنهاد شود تا اماده سفر رفتن شود‪ .‬حاال‬ ‫سوالایناستکهچراپیش بینیمی شدایناتفاقمی افتد؟‬ ‫زیراسهانتخاباتگذشتهنشاندادهبودکهاصولگراهاپایگاه‬ ‫رای خیلی مشخصی دارند و پایگاه رای شان تغییری نکرده‬ ‫اســت‪ .‬البته این هم حسن شان و هم بدی شــان است که‬ ‫نمی توانند شخص دیگری را به خودشان اضافه کنند و هم‬ ‫اینکه بدی دیگران است که نمی توانند اینها را به خودشان‬ ‫جذبکنند‪.‬واقعیتایناستکهاینهایکپایگاهثابتیدارند‬ ‫که سقف رای شان اقای حداد با یک میلیون رای است‪ .‬اما‬ ‫پاسخ های مردم برای شرکت در انتخابات نشان می داد که‬ ‫باالی سه میلیون حاضرند شرکت کنند‪ .‬پس اینجا اگر این‬ ‫معادله را جلوی خود بگذارید فقط این می ماند که کسی باید‬ ‫این کاالی مطلوب را خوب بسته بندی و عرضه کند تا مردم‬ ‫بیایند‪ ،‬نتیجه روشن است؛ شکست اصولگرایان‪ .‬قبال هم‬ ‫همینتحلیلراگفتهبودمکهاگربتوانیدخیلیخوباینکار‬ ‫را انجام دهید دیگر موضوعی برای عدم شــرکت نمی ماند‪،‬‬ ‫به خصوص اینکه اصولگراها اشتباهاتی هم داشتند که این‬ ‫شرایط را خیلی تشدید کرد‪.‬‬ ‫قبل از اینکه وارد قســمت کنشــگران سیاسی و‬ ‫نوع عملکــرد و تاکتیک هــای انها شــویم‪ ،‬بهتر‬ ‫است همچنان بحث را در ســطح جامعه شناسی‬ ‫ادامه دهیم و من این ســوال را از شــما بپرسم که‬ ‫ایا از نتیجه این انتخابــات می توانیم بگوییم که‬ ‫ما حاال در جامعه خود یک دو قطبی طبقه شــهری‬ ‫و روستایی‪ ،‬یا متوســط و ضعیف داریم و در ادامه‬ ‫ان نتیجه بگیریم که در شهرهای بزرگتر و مراکز‬ ‫استان هامردمسمتاصالح طلبانهستندولیدر‬ ‫مراکز حاشیه ای و ضعیف تر اصولگراها رای دارند‪.‬‬ ‫ایا چنین تصویری از جامعه امروز صحیح است؟‬ ‫خ سوال شما هم مثبت است و هم منفی‪ .‬چون‬ ‫پاس ‬ ‫شــما از روی جواب‪ ،‬مقدمه را نتیجه می گیرید‪ .‬به نظر من‬ ‫جواب دقیق نیست‪ .‬یعنی اینکه نمی توانیم در این انتخابات‬ ‫شهرستان ها را با تهران مقایســه کنیم‪ .‬همه جای دنیا هم‬ ‫کم و بیش این طور هســت‪ .‬یعنی وقتی مبارزه انتخاباتی در‬ ‫سطح مسائل ملی نباشــد و در سطح خرد مسائل منطقه ای‬ ‫باشــد ویژگی های شــخصی و منطقــه ای نامزدها اهمیت‬ ‫بیشتری پیدا می کند‪ .‬مثال ممکن است من اصولگرا باشم‬ ‫و شــما اصالح طلب‪ ،‬یک جا با هم رقابت کنیم و شما برنده‬ ‫شوید اما اگر چنانچه اصالح طلبی تواناتر از بنده باشد و بیاید‬ ‫ممکن است به شما پیروز شــود‪ .‬بنابراین اینجا ویژگی های‬ ‫فردی خیلی اثرگذار و مهم خواهد بود‪ .‬بنابراین و باتوجه به‬ ‫رد صالحیت های گسترده نمی شود روی ان بخش از نتایج‬ ‫شهرستان هاکهبهنفعاصولگرایاناستحسابکرد‪.‬ضمن‬ ‫اینکه واقعا خیلی از رد صالحیت ها بیشتر ناظر به همین بوده‬ ‫که چه کســانی رای بیاورند‪ .‬در واقــع هدف ردصالحیت ها‬ ‫معطوف بــه این قضیه بوده اســت‪ .‬این جــواب منفی‪ .‬اما‬ ‫جواب مثبت قضیه هم وجود دارد‪.‬چرا؟ چون ان شــکاف‪،‬‬ ‫همان شــکاف احمدی نژاد و اصالح طلبان است‪ .‬یعنی در‬ ‫یک بخشی از جامعهشهری‪،‬شکافاقتصادیوطبقاتیکه‬ ‫زیاد شده‪ ،‬یک حالت به نسبت دوقطبی شکل گرفه است‪.‬‬ ‫این قطبیت وقتی از بین می رود که رشــد اقتصادی جدی را‬ ‫شاهد باشیم‪ .‬تا وقتی نتوانیم چنین رشــدی را تجربه کنیم‬ ‫که طبقات پایین تر اشتغال پیدا کنند‪ ،‬این دوقطبی کماکان‬ ‫وجود دارد‪ .‬امــا تجربه دوره احمدی نــژاد تجربه تلخی هم‬ ‫برای بخش هایی از همان فرودست هاســت‪ .‬مثال در مورد‬ ‫سال ‪ ،92‬کامال اعتقادم این است که بخش قابل توجهی از‬ ‫همان هایی که به احمدی نژاد رای داده بودند‪ ،‬موتور محرکه‬ ‫انتخابات‪ 92‬شدند‪ .‬انها حاشیه بودند‪ ،‬بسیاری امدند و برخی‬ ‫هم اصال نیامدند‪ .‬بنابراین انها که امدند‪ ،‬همان ها بودند که‬ ‫حس می کردند راه دولت احمدی نژاد جواب نمی دهد و ضرر‬ ‫کرده اند‪ .‬اما همان مــردم اگر ببیننــد راه دولت روحانی هم‬ ‫بهشان جواب نمی دهد‪ ،‬این دوقطبی موردنظر شما ممکن‬ ‫است باز هم شکل بگیرد‪.‬‬ ‫اگر بنا باشد بر مبنای همان دو قطبی تحلیل کنیم‬ ‫به نظر می رســد که بعد از ســال ‪ 92‬اقای روحانی‬ ‫بیشــتر‪ ،‬جامعه هدف خود را همان طبقه متوسط‬ ‫شهری انتخاب کرده است‪ .‬برخالف احمدی نژاد‬ ‫که روی طبقه پایین کار می کرد‪ .‬ایــن را می توان‬ ‫از روی اقدامات اقای احمدی نژاد و اقای روحانی‬ ‫به خوبی فهمید‪ .‬شــما این رفتار اقــای روحانی را‬ ‫چگونهتحلیلمی کنید؟‬ ‫بله‪ ،‬حتما این گونه است که شما می گویید‪ .‬خب‪،‬‬ ‫این دو دلیل دارد‪ .‬یک دلیلش این اســت که اقای روحانی‬ ‫متوجه بود که این طبقه متوسط در دوره احمدی نژاد صدمه‬ ‫دیده است‪ .‬ضمن اینکه کارهایی هم که دولت پیش انجام‬ ‫می داده‪ ،‬در نهایت خیری برای طبقه پایین نداشــته است‪.‬‬ ‫مهمترین مساله برای طبقه پایین اشــتغال است‪ .‬وقتی در‬ ‫هشت ســال هیچ اشــتغالی تولید نمی کنید‪ ،‬این طبقه چه‬ ‫خیریبردهاست؟بادادن‪ 45‬هزارتومانبهاینطبقهدرحالی‬ ‫که ارزش این پول هر روز اب می رود‪ ،‬ان طبقه جان نخواهد‬ ‫گرفت‪ .‬در حالی که طبقه متوسط به یک شکل موتور توسعه‬ ‫همهستامااینطبقهدرهشتسالاندولتتضعیفشده‬ ‫بود‪.‬طبیعیاستکهاوهمنیرویشرارویتقویتهمینطبقه‬ ‫می گذارد‪.‬ولیخباینسوالپیشمی ایدکهفراموشیطبقه‬ ‫پایین ممکن است بحران ایجاد کند‪ .‬به نظر من به موازات‬ ‫بازسازی طبقه متوسط باید فکری اساسی و جدی هم برای‬ ‫طبقه پایین شود‪ .‬ضمن اینکه در این دو سال تا حدی شده‬ ‫است‪.‬مثالنگاهکنیددربحثدرمانسیاست هایاتخاذ شده‬ ‫کمکیبرایانهابودهاست‪.‬فکرمی کنماگردرمانواموزش‬ ‫و از همه مهمتر وضع اشتغال بهبود پیدا کند‪ ،‬انها هم کامال‬ ‫بهره مند می شــوند‪ .‬به شــرطی که از انچه بود‪ ،‬بدتر نشود‪.‬‬ ‫جامعه نسبت به سیاست های بخش درمان‪ ،‬رضایت داشت‬ ‫یدولتکمبودهاست‪.‬البتهممکناستطبقات‬ ‫امامنابعمال ‬ ‫پایین‪ ،‬منافــع دیگری هم حس کنند‪ .‬مثــا در مورد همین‬ ‫افزایش قیمت های ســوخت برخالف انچه همیشــه فکر‬ ‫می کردند که خطرناک است‪ ،‬دو بار قیمت سوخت و انرژی‬ ‫باال رفت اما تاثیر مهمی روی تورم نداشت‪ .‬با اینکه بیش از‬ ‫صد درصد افزایش قیمت پیدا کرد امــا اتفاقی نیفتاد‪ .‬پس‬ ‫نشان می دهد که می توان به نفع طبقات پایین هم کار کرد‬ ‫ولی این حرف تان هم درست است‪ .‬یعنی اگر اقای روحانی‬ ‫و دولت به ایــن طبقه توجهی نکند ممکن اســت در اینده با‬ ‫عوارض جدی مواجه شود‪.‬‬ ‫برگردیم به همین انتخابات هفتم اسفند! ایا این‬ ‫تصور درستی است که بگوییم ِ‬ ‫خود اصالح طلبان‬ ‫هم از نتیجه انتخابات شوکه شدند؟ یعنی در واقع‬ ‫انتظارش را نداشتند؟‬ ‫شاید در گذشته انتظارش را نداشــتند اما در هفته‬ ‫پایانی این انتظار بود‪ ،‬هر چند هیچ وقت دوســت نداشــتند‬ ‫گفت وگوی ویژه‬ ‫گفت وگویویژه‬ ‫‪123‬‬ ‫گفت وگوی ویژه‬ ‫‪124‬‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫گفت وگویویژه‬ ‫این طوری فکر کنند‪ .‬علتش این است که وقتی این طوری‬ ‫فکر کنید‪ ،‬و ان را تبلیغ کنید و با این حس جلو بروید‪ ،‬در این‬ ‫صورت اگر چیز کمتری به دســت اورید‪ ،‬برایتان شکســت‬ ‫محسوب می شود‪ .‬یک بازیکن خوب همیشه باید انتظارش‬ ‫را پایین بیاورد که اگر چیز باالتری هم اورد‪ ،‬بیشــتر برایش‬ ‫مطلوب باشد‪ .‬وضعیت این گونه بود ضمن اینکه خب یک‬ ‫بی اعتمادی هنوز به کل سیستم داشتند و نمی خواستند این‬ ‫را برجسته کنند که می توانیم این کار را بکنیم در نتیجه طرف‬ ‫مقابل را هم به حساسیت بیندازند‪ .‬در عین حال کل برداشت‬ ‫شما غیرواقعی نیســت‪ .‬یک دلیلش هم این است که فکر‬ ‫نمی کردند بتوانند لیست را برای مردم جا بیندازند‪.‬‬ ‫اقایعبدی !رفتار شناسیانتخاباتیمردمایرانبه‬ ‫ما می گوید انگار مردم رای می دهند که یکی نباشد‬ ‫و اینکه چه کسی بیاید مساله درجه دوم انهاست‬ ‫و گاهی اصال مساله نیست! مثل ســال ‪ 84 ،76‬و‬ ‫همینانتخاباتاخیر‪.‬دلیلتعمیماینحرفمبهاین‬ ‫انتخابات هم این است که مردم بسیاری از افراد‬ ‫لیست اصالح طلبان را که حاال منتخبان پایتخت‬ ‫هم شده اند‪ ،‬نمی شناختند اما رای دادند تا برخی از‬ ‫افرادلیستمقابلبهمجلسنروند‪.‬شمااینتصور‬ ‫را قبول دارید؟‬ ‫این تحلیل کامال درســت اســت اما همه اش این‬ ‫نیســت‪ .‬یعنی اگــر در همان انتخابــات ‪ 92‬به جــای اقای‬ ‫روحانی اقای والیتی می امد‪ ،‬این فضا به این صورت‪ ،‬شکل‬ ‫نمی گرفت‪ .‬یعنی همیشــه وقتی می خواهید به کسی رای‬ ‫بدهید که دیگری نشــود باید این طرف هم یک ایجابیاتی‬ ‫داشتهباشد‪.‬اگراینایجابیاترانداشتهباشد‪،‬مشکلاست‪.‬‬ ‫فرضکنیدبههردلیلیاقایروحانینبود‪،‬اقایوالیتیواقای‬ ‫قالیباف که نمی توانســتند بیایند ان دوگانه را با اقای جلیلی‬ ‫درست کنند تا یک عده از ترس او به اینها رای بدهند‪ .‬بنابراین‬ ‫یکبخشایناستاماوجهمثبتقضیهراهمدرنظرداشته‬ ‫باشیم‪ .‬اگر اصالح طلبان نمی توانستند یک انسجام خوبی‬ ‫برای خودشــان ایجاد کنند و لیست حداقلی بدهند ان موقع‬ ‫مردم باید می گفتند به کی رای بدهیم که مثال اقای فالن از‬ ‫طرفداراناحمدی نژادانتخابنشود؟پسنمی توانستنداین‬ ‫کاررابکنند‪.‬بنابراینانبخشکهبهکیرایبدهندهمخودش‬ ‫مهم است‪ .‬اما واقعیت همین است و این واقعیتی است که‬ ‫به نظرم اصولگرایان باید به ان خیلی توجه کنند‪ .‬ما در مورد‬ ‫ارایاصولگرایاندو‪،‬سهتاایرادخیلیکلیدیمی بینیم‪.‬یکی‬ ‫همیناستکهبیشترارایسلبیعلیهاناناستویکیدیگر‬ ‫هم اینکه از نتیجه ارا شگفت زده می شویم‪ .‬این شگفت زده‬ ‫شدن از نتایج رفتارهای مردم به دلیل وجود یک ایراد است‪.‬‬ ‫ایرادش این نیســت که مــردم کارهــای غیرعقالنی انجام‬ ‫می دهند‪.‬ایرادشایناستکهمانمی فهمیمانهاچهکنشیرا‬ ‫می خواهندانجامدهند‪.‬توجهمی کنید؟چرانمی فهمیم؟برای‬ ‫اینکهانهاازادیعملدرکنش شانراهمیشهدراختیارندارند‪.‬‬ ‫فقط شب صندوق است که می توانند از خودشان بروز دهند و‬ ‫وقت های دیگر همیشه می گوییم ان شاءالله گربه است اما‬ ‫شبصندوقمی ایندوکاردیگریمی کنند‪.‬اینمهماستکه‬ ‫رهبری می گویند که مخالفان نظام بیایند رای دهند‪ ،‬ولی این‬ ‫افراد در صورت حضور کارهای خاص خودشــان را می کنند‬ ‫و ان مخالف نظام هم به هر حال حواســش هســت که چه‬ ‫کارهاییبکند‪.‬مشکلاساسیایناستکهچرامامی پذیریم‬ ‫که مخالف نظام در این اندازه های بزرگ و تاثیرگذار باشــد؟‬ ‫باید ان قدر تعداد موافق نظا م غلبه داشته باشد که انتخابات‬ ‫را در دل خودش انجام دهد‪ .‬ان موقع دیگر دچار این اتفاقات‬ ‫نخواهیم شــد‪ .‬باید دایره نظام را وسیع کرد که اغلب مردم را‬ ‫دربربگیرد‪ .‬انتخابات نباید به چند روز محدود شود‪ .‬نگاه کنید‬ ‫امریکاراکههمهمبارزهمی کنندواخرسربادو‪،‬سهدرصدرای‬ ‫بیشتربرندهمی شوند‪.‬چونهمهمتوجه اندکهچهاتفاقیدارد‬ ‫می افتد‪ .‬این طوری نیست که یکی یکباره از زیر خاک بیرون‬ ‫وقتــی که شــما بــا برجــام مخالــف کنید‪،‬‬ ‫ان مخالفت خیلی برجســته می شــود تــا موافقتش‪.‬‬ ‫موافقانش خیلی برجســته نمی شــوند و این مخالفان‬ ‫اســت که اصوال برجسته می شــوند‪ .‬فکر می کنم یک‬ ‫دلیلش هم ایــن بود کــه بخش های قابــل توجهی از‬ ‫اصولگرایان که واقعا موافق هم بودند‪ ،‬در این انتخابات‬ ‫قربانی این برداشــت شــدند؛ مثل اقایــان ابوترابی و‬ ‫ال اسحاق‬ ‫بیاید و بتواند همه چیز را زیر و زبر کند‪ .‬در انجا وقوع این اتفاق‬ ‫شدنی نیست‪ .‬به همین دلیل هر دو مشکل فوق دو روی یک‬ ‫سکه هستند و خطرناک است‪ .‬چرا اصال باید کاری کنیم که‬ ‫مردم سلبی رای دهند؟ چرا نباید خودشان نامزدهای ایجابی‬ ‫داشته باشند؟ یکی از مهمترین مســائل همین است که در‬ ‫ادامهصحبتبهانمی پردازیم‪.‬‬ ‫رایی که اصالح طلبان در تهران اوردند‪ ،‬رای اقای‬ ‫خاتمی است‪ ،‬رای اقای هاشمی است یا رای «نه»‬ ‫به برخی اصولگرایان یا هر سه مورد اینهاست؟‬ ‫اجازه دهید این را توضیح دهم؛ اقای هاشمی یک‬ ‫صحبت بسیار مهمی کرد که هر کسی که حرف حق را بزند‬ ‫مردم به او رای می دهند‪ .‬در این صورت باید نتیجه بگیریم‬ ‫که این قاعده برای دفعات قبل هم صادق اســت و در مورد‬ ‫گذشــته نمی شــود خالف این ادعا را گفت‪ .‬ایا می توان به‬ ‫این نتیجه رسید که کسی ان موقع حرف حق نمی زده و االن‬ ‫دارد می زد‪ .‬پس باید در همه موارد از منطق مشترک تبعیت‬ ‫کنیم‪ .‬البته بنده به این گزاره عقیده ندارم‪ .‬مساله این نیست‬ ‫که اگر نامزدها حرف حق بزنند مردم لزوما دنبالشان می روند‪.‬‬ ‫اصال قضیه این طور نیســت‪ .‬قضیه به گونه دیگری است‪.‬‬ ‫می خواهم بگویم که یک تعامل دیالکتیکی میان رهبران و‬ ‫مردم وجود دارد‪ .‬دیدیم که در مجلس هشتم نام لیست خود‬ ‫را گذاشتند یاران خاتمی‪ ،‬اما رای نیاوردند‪.‬‬ ‫و چــرا در مجلــس هشــتم‪ ،‬یــاران خاتمــی رای‬ ‫نیاوردند؟‬ ‫برای اینکه منطق حضــور اصالح طلبان روی پایه‬ ‫قوی ای اســتوار نبود‪ .‬با صرف تبلیغات که نمی توان پیروز‬ ‫شــد‪ .‬مردم درک نمی کردند که چرا انان می خواهند شرکت‬ ‫کنند؟ پس انهایی که باید رای دهند‪ ،‬شــرکت نمی کنند‪ .‬اما‬ ‫این بار حتی یک درصد ا دم ها را هم ندیدید که مخالف شرکت‬ ‫باشند‪ .‬یعنی می فهمند که چرا این اتفاق می افتد‪ .‬بنابراین در‬ ‫مجلس هشتم نام اقای خاتمی رای نمی اورد! چون تبلیغات‬ ‫تاثیرگذاری اصلــی را ندارد‪ .‬اما این بــار این گونه نبود‪ .‬یک‬ ‫بسته کامل مهیا بود‪ .‬مثال اینکه در رودخانه ای که با سرعت‬ ‫خوبی درحال حرکت است‪ ،‬قایقران هم می تواند حرکت خود‬ ‫را همسو با اب تسریع کند اما رودخانه ای که با شیب تند اب‬ ‫جلو می رود قایقران نمی تواند جهت عکس ان پارو بزند‪ .‬بزند‬ ‫هم خسته می شــود‪ .‬با چهار بار پارو زدن خسته شده و کنار‬ ‫می افتد‪ .‬ولی همان قایقران وقتی در جهت درســت جریان‬ ‫حرکت می کند‪ ،‬موفق است‪ .‬بنابراین یک رابطه ای بین همه‬ ‫رهبری ها و جریان ها وجود دارد و این قضیه فقط مربوط به‬ ‫اقای هاشمی یا خاتمی نیست‪ .‬یک حس و تجربه تاریخی از‬ ‫‪ 88‬و ‪ 92‬در اصالح طلبان شکل گرفت که منجر به این رفتار‬ ‫شد‪ .‬ان موقع اینها همه با هم پیوند خوردند‪ .‬ولی نکته مهم‬ ‫این است که خطر طرف مقابل و فشاری که اورد همه اینها را‬ ‫باهمبهشکلیمتحدکرد‪.‬اصولگرایانایننقشراداشتندکه‬ ‫همه اینها را به خوبی به وسط رودخانه هل دادند که با سرعت‬ ‫بیشتریحرکتکردند‪.‬‬ ‫اقــای عبــدی! رفتــار انتخاباتــی اصولگرایان را‬ ‫چگونه تحلیل می کنید؟ چرا انها در تهران با چنین‬ ‫نتیجه ای مواجه شدند؟‬ ‫یک اشــکال اساســی در اصولگرایان وجود دارد‬ ‫که هنوز حاضر نیســتند به ان بپردازند‪ .‬این اشکال بیشتر از‬ ‫همه در اقای مصباح خودش را نشان می دهد‪ .‬ولی در بقیه‬ ‫هم وجود دارد و ان فلسفه سیاسی شــان است‪ .‬البته اقای‬ ‫مصباح این تناقض را ندارد و می گوید رای مردم این وســط‬ ‫هیچ! درســت هم فکر می کند‪ .‬نمی دانم رای مردم چگونه‬ ‫می تواند چیزی را شــرعی کند یا نکند‪ .‬به همین دلیل حتی‬ ‫حاضرنیستدرتلویزیونبنشیندوتبلیغکند‪.‬امااصولگرایان‬ ‫دیگربهاینموضوعتوجهیندارندومی گویندمامردمساالری‬ ‫می خواهیــم اما قیدی کــه به مردمســاالری می زنند عمال‬ ‫مردمســاالری را از ماهیت خودش تهی می کند‪ .‬شما وقتی‬ ‫مردمساالری می خواهید یعنی اینکه ما ‪ 80‬میلیون جمعیت‬ ‫در این کشور داریم و شاید بتوانید حداکثر پنج میلیون ان را‬ ‫هم کنار بگذارید اما نمی توانید طوری تعریف کنید که فقط‬ ‫به ‪ 10‬میلیون ادم محدود شــود‪ .‬ان هــم ‪ 10‬میلیون ادمی ‬ ‫که لزوما باکیفیت ترین ها نیستند‪ .‬منظورم از باکیفیت‪ ،‬ادم‬ ‫خوب و بد نیست و ارزشــگذاری نمی کنم‪ .‬حتما مهندسان‪،‬‬ ‫اساتید دانشگاه و کارافرینان ادم های موثرتری برای جامعه‬ ‫هستند‪ .‬نمی توانید مردمســاالری را طوری تعریف کنید که‬ ‫هیچ کدام اینها نتوانند در انتخابات باشند‪ .‬شما این انتخابات‬ ‫را نگاه کنید! فکر نکنید رد صالحیت شدن منحصر به اینها‬ ‫بود‪ 10.‬برابر این افراد ثبت نام نکردند! افرادی که اصال شاید‬ ‫مذهبینیستند‪.‬مناصالکاریبهاینندارمکهشمامی توانید‬ ‫ادم مذهبی بیاورید یا نیاورید‪ ،‬موضوع این است که وقتی از‬ ‫مردمساالری می گویید یعنی فیلی بزرگ را تصویر کردید که‬ ‫می خواهیددریکاتاق‪ 3‬در‪ 2‬جادهیدامانمی شود‪.‬انموقع‬ ‫عوارضش اینجا بیرون می زند و به همین دلیل می گویید که‬ ‫علیه انان ســلبی رای دادند و خواســتند که انها نباشند‪ .‬اگر‬ ‫مردمساالری باشد‪ ،‬دیگر به کسی رای نمی دهند تا دیگری‬ ‫نباشد‪ .‬ممکن است یک بار اســتثنایی هم این مساله پیش ‬ ‫اید ولی نه همیشــه‪ .‬نتیجه این نوع انحصار به نظر من این‬ ‫شد که مثال االن قرار است ‪ 20‬خانم وارد مجلس شوند حتی‬ ‫اگر ‪ 40‬تا از همین نوع خانم ها هم وارد شوند ایا به نظر شما‬ ‫نماد همه خانم های کشورند؟ نیستند‪ .‬حاال چه خوب یا بد یا‬ ‫هرچه اسمش را بگذارید‪ .‬همین اقایان هم که می روند نماد‬ ‫مردانکشورنیستند‪.‬بنابرایناینگیروپیچاصولگرایاناالن‬ ‫خودشرانشانداده‪،‬درادامهبازهمنشانمی دهد‪،‬قبالهم‬ ‫نشــان داده بوده‪ ،‬فقط در یک مقطعی پول نفت ظهور این‬ ‫مساله را از طرف اقای احمدی نژاد به تاخیر انداخت‪.‬‬ ‫مایکپدیدهمستقل هاهمدراینانتخاباتداریم‪.‬‬ ‫انها رای قابل توجهی به دست اورده و درصد خوبی‬ ‫هم در منتخبان دارند‪ .‬این پدیده را چگونه تحلیل‬ ‫می کنید؟‬ ‫این انتخابات یک درسی برای اقای مطهری داشت‬ ‫که به نظرم خوب بود‪ .‬اقای مطهری عمال این طوری رفتار‬ ‫کرد؛ بعد از لیست اصالح طلبان لیســت داد‪ .‬فکر می کنم‬ ‫همهافرادانهاازشصتمبهبعدباشند‪.‬کمترینرایانانظاهرا‬ ‫حدودپنج هزار رای دارد‪.‬ایشانفکرمی کردکهنهاینونهان‬ ‫و یکی دیگر این وسط خواهد امد‪ .‬درحالی که این طوری نبود‬ ‫ودیدیدکههیچتوجهیهمبهاننشدوکناررفت‪.‬امادرمورد‬ ‫مستقالنشهرستانبایدبگویمهمان طورکهگفتمانتخابات‬ ‫مجلسفردیاستوشرایطفردیمی تواندتاحدیازنتیجه‬ ‫را تعیین کند‪ .‬نظرسنجی ها هم نشان داد که اکثر مناطق از‬ ‫نمایندگان فعلی شان به شدت ناراضی اند و دوست دارند که‬ ‫انها کنار بروند‪ .‬حاال اگر در جاهایی سیستم حزبی هم نباشد‬ ‫و رد صالحیت هم گسترده باشد و یک فرد خودش قوی باشد‬ ‫گفت وگویویژه‬ ‫و احــزاب نتوانند او را جذب کنند‪ ،‬خیلــی راحت می تواند در‬ ‫شهرستان خودشان نامزد شود البته او درواقع مستقل نیست‬ ‫واوهمیکحزبمنطقه ایونانوشتهبرایخودشدارد‪.‬یک‬ ‫فرد در فالن شهر یک حزب منطقه ای برای خودش دارد و‬ ‫اگر ‪ 50‬تا ادم داشته باشــد کفایت می کند‪ .‬در سیستمی که‬ ‫حزبی نیست این عوارض همیشه وجود دارد ولی در تهران‬ ‫به طور مشــخص به نظرم درســی برای ادعای استقالل و‬ ‫لیست اقای مطهری داشت‪.‬‬ ‫البته در انتخابات مجلس قبل هم از لیست صدای‬ ‫ملت فقط او انتخاب شده بود‪...‬‬ ‫اندفعهفرقشاینبودکهمتوجهنبودندکهاینفضا‬ ‫درحال شکل گیری است‪« .‬مســتقل» کلمه به درد بخوری‬ ‫در انتخابات نیست‪ .‬ضمن اینکه بدان معناست که مستقل‬ ‫تعریف روشــن و ایجابی از خودش ندارد و خود را نســبت به‬ ‫دو تای دیگر تعریف می کند‪ .‬درحالی که مدعی مستقل هم‬ ‫گروهی است مثل انها‪.‬‬ ‫این انتخابات پدیده زیاد دارد‪ .‬یکی از پدیده های‬ ‫جالبش اقای الریجانی اســت که در قم دوم شد‪.‬‬ ‫رای او هم نسبت به قبل ریزش داشت و هم فاصله‬ ‫عجیب و غریبی با نفر اول دارد‪ .‬می گویند دلیل این‬ ‫ماجرانزدیکشدناقایالریجانیبهاصالح طلبان‬ ‫استوبههمیندلیلهمدرقمچنیناتفاقیافتاده‬ ‫است‪.‬شماچگونهفکرمی کنید؟‬ ‫واقعیت این اســت که مــن اصالتــا از اطراف قم‬ ‫هستم ولی از جزئیات تحوالت قم اطالعی ندارم و تا حدی‬ ‫که می دانم کلیاتی در این مورد می گویم‪ .‬اصال فرض کنید‬ ‫که ایشان به اصالح طلبان نزدیک شد‪ .‬در این صورت لزوما‬ ‫ایرادی ندارد که رای کســی به دلیل این تغییر سیاســتش‬ ‫بریزید‪ ،‬به دلیل اینکه هزینه باال بودن رای قبلی زیاد است و‬ ‫االن به دردش نمی خورد‪ .‬اگر کسی فکر کند که باید طوری‬ ‫رفتارکندکهرایهمهرابه دستبیاوردولیعمالانچهخودش‬ ‫می خواهد باشد‪ ،‬نباشد‪ ،‬چه فایده ای دارد؟ او بر خالف سایر‬ ‫اصولگرایان به دالیل روشن سیاسی به دولت روحانی نزدیک‬ ‫شده‪ ،‬در نتیجه او را زده اند که به نظرم مشکل خاصی ندارد‬ ‫و این انتخابی اســت که ادم انجام می دهد‪ .‬اما در مورد نفر‬ ‫اول تا انجا که من شــنیدم‪ ،‬خیلی مردمی رفتار می کند و به‬ ‫همه ســر می زند و عمال به معنای نماینده منطقه ای است‪.‬‬ ‫اقای الریجانی چون رئیس مجلس اســت حتــی به لحاظ‬ ‫پرستیژوجایگاهشهمنمی تواندنمایندهمحلیباشد‪.‬چون‬ ‫نماینده هایمحلیبایددرروستاهاسربزنندوبامردمصحبت‬ ‫کنندوهزارتاکارمشابهدارند‪.‬بنابرایناگرتاحاالهمبهاورای‬ ‫می دادندچونفکرمی کردنداورئیسمجلساست‪،‬بنابراین‬ ‫بیشتر می تواند به منطقه قم کمک کند تا یک نماینده ای که‬ ‫هر روز می خواهد در خانه مان بیاید و ببیند مشکل ما چیست‪.‬‬ ‫به نظرم میزان رای اش اهمیت زیادی ندارد‪.‬‬ ‫اقــای عطریانفر چند مــاه قبــل از انتخابــات در‬ ‫مصاحبه ای که با او داشــتم گفت کــه ما نقد اقای‬ ‫ف ترجیح می دهیم‪.‬‬ ‫الریجانی را به نسیه اقای عار ‬ ‫بعد اقای دهقان که ســخنگوی اعتدال و توسعه‬ ‫اســت در مصاحبه با نشــریه ما گفت که عقل مان‬ ‫می گوید اقــای الریجانی و دلمــان می گوید اقای‬ ‫عارف‪ .‬گویــی یک اتحاد نظــری در بخش مهمی‬ ‫ از اصالح طلبــان در مــورد اقــای الریجانی پدید‬ ‫امده بود‪ .‬در این ســوال فعال کاری بــا اقای عارف‬ ‫ندارم‪ .‬می خواهم بپرسم ایا نگاه اصالح طلبان به‬ ‫اقای الریجانی همچنان مثل قبل از هفتم اسفند‬ ‫اســت؟ لیســت امید رای و تعداد خوبی دارد‪ ،‬چرا‬ ‫باید سمت الریجانی بروند؟ اگر فکر کنیم که نگاه‬ ‫اصالح طلبانبهالریجانیقبلازانتخاباتیکنگاه‬ ‫تاکتیکی بوده‪ ،‬شاید االن دیگر ان تاکتیک معنایی‬ ‫نداشته باشد‪...‬‬ ‫این طوری نیســت‪ ،‬نگاهشــان به انها‪ ،‬تابع رفتار‬ ‫انهاست‪...‬‬ ‫و شاید هم تابع شرایط؟‬ ‫بازتاب شــرایط در رفتار انهاســت‪ .‬یعنی اگر اقای‬ ‫الریجانی بخواهد رئیس مجلس شود و همان تعاملش را با‬ ‫دولت حفظ کند‪ ،‬نــگاه اصالح طلبان تداوم همان تاکتیک‬ ‫خواهد بود‪ .‬من فکــر می کنم نه به خاطر اینکه کســی را به‬ ‫کسیدیگر ترجیحدهند‪،‬بیشتربهدلیلاینکهبهلحاظمرحله‬ ‫سیاسی این وضعیت وجود دارد‪ .‬شما تیم فوتبال را ببینید که‬ ‫گاهی اوقات تاکتیک مربی طوری اســت که ممکن است‬ ‫بازیکن خوبی را بیرون بکشــد و کسی دیگر را به جایش قرار‬ ‫دهد‪ .‬این به این معنا نیست که کســی که داخل رفته لزوما‬ ‫بهتر از کسی اســت که بیرون امده‪ .‬در این بازی خاص این‬ ‫فرد بیشــتر به درد می خورد‪ .‬توجه کنید! به نظرم سیســتم‬ ‫بازی اصالح طلبان در وضعیتی هست که اقای الریجانی با‬ ‫همان خط مشی دفاع از دولت در ان می گنجد و اگر با همان‬ ‫خط مشی ادامه دهد‪ ،‬هیچ مشکلی ندارد‪.‬‬ ‫شما از مرحله سیاســی صحبت کردید‪ .‬چرا اقای‬ ‫عارف را به ان مرحله سیاســی نمی رســانید؟ چه‬ ‫اشکالی دارد؟‬ ‫این مســاله شــخصی نیســت‪ .‬این هیچ ربطی به‬ ‫شخص ندارد‪.‬‬ ‫به پتانسیل های اقای عارف مربوط است؟‬ ‫شما اگر پتانسیل های اقای عارف را در منتهی الیه‬ ‫خط ایده ال خودتان هم بگذارید باز هم نگاه فوق وجود دارد‪.‬‬ ‫این نگاه در این شرایط و سیستم بازی این طرف ترجیح دارد‪.‬‬ ‫من شــخص ا ترجیح می دادم چقدر خوب بود که اقای ناطق‬ ‫می امد و اصالح طلبان حمایت می کردند و او رئیس مجلس‬ ‫می شــد‪ .‬برای اینکه در این مرحله اختالف و شکاف میان‬ ‫اصالح طلب و اصولگرا نیست‪ .‬شــما باید ببینید اینها دنبال‬ ‫چه هستند و ان موقع می فهمید که از کی حمایت می کنند‪.‬‬ ‫چرا شــما نمی خواهید بازیگر سیاســی خط اول‬ ‫خلق کنید؟ به هر حال اقــای خاتمی و برخی دیگر‬ ‫از چهره های رده اول اصالح طلب به دلیل شرایط‬ ‫به وجود امده دیگر نتوانســتند وارد قدرت رسمی‬ ‫شــوند‪ .‬این یک واقعیت اســت‪ .‬اقــای عارف که‬ ‫دم دســت اســت و دوبار از نظام تائیدیه گرفته‪.‬‬ ‫چرا او را به مرحله سیاسی نمی اورید و از او بازیگر‬ ‫سیاسیخطاولخلقنمی کنید‪.‬‬ ‫اصالاینقضیهمشکلیندارد‪.‬اگراقایعارفراهم‬ ‫بردارید و اقای خاتمی را جایش بگذارد همین است که گفته‬ ‫شد‪.‬نتیجه اشهمینمی شد‪.‬‬ ‫یعنی شما می گویید االن زمان خلق بازیگر نقش‬ ‫اول نیست؟‬ ‫بحــث خلــق بازیگر نیســت‪ .‬هر کســی می تواند‬ ‫بازی اش را بکند‪ .‬بحث این است ک ه ترجیح این به ان االن‬ ‫مساله شان نیست‪ .‬به خاطر خط مشی ای که برای بازی شان‬ ‫دارند‪ ،‬ان شــخص اهمیت دارد و باید ببینید اینها دنبال چه‬ ‫هستند؟‬ ‫یعنی شــما می گویید که اصالح طلبان االن دنبال‬ ‫این نیســتند که این پیام را به حاکمیت بدهند که‬ ‫می خواهند در این سطح باال بازی کنند؟‬ ‫مشکل اصلی در اصولگرایان است‪ .‬اصولگرایان‬ ‫بایدتکلیفخودشانراباهمروشنکنند‪،‬نهبااصالح طلبان‪.‬‬ ‫اصالح طلبان مشکلی از این نظر ندارند‪ .‬این ساخت سیاسی‬ ‫باید به مرحله ای برسد که طرف اصولگرا اول تکلیف خودش‬ ‫را با مردمساالری روشن کند و بعد با اینها کنار بیاید‪ .‬وقتی که‬ ‫مفهوموسیعیازمردمساالریوحاکمیتقانونرابهرسمیت‬ ‫بشناسند‪ ،‬نه از باب اجبار در انتخابات‪.‬اصالانروزکلقاعده‬ ‫بازی عوض می شود‪.‬‬ ‫یعنــی این طــور می تــوان فهمیــد کــه فعــا‬ ‫اصالح طلبان می خواهند حد تکلیف سیاسی شان‬ ‫در حد مشــارکت در قدرت باشــد نــه تصاحب در‬ ‫قدرت‪.‬‬ ‫اصالح طلبان از هر اصولگرایی که بتواند یک گام‬ ‫کشــور را جلو ببرد‪ ،‬حمایــت می کنند‪.‬اصالح طلبان در این‬ ‫انتخابات یک منافعی داشتند که اصولگرایان به ان توجهی‬ ‫ندارند و ان اینکه تمام نیروهایشان که در مجلس رفته ‪ -‬غیر از‬ ‫چند نفرشــان ‪ -‬نیروهایی هستند که اساســا در عرصه مدنی ‬ ‫چندانفعالنبودند‪.‬اماتمامنیروهایشاندرعرصهمدنیباقی‬ ‫می مانند و از گذشته هم فعال تر می شوند‪ .‬شما به میزانی که‬ ‫دراینعرصهحضورداشتهباشید‪،‬ساختسیاسیمی خواهد‬ ‫با شــما چه کار کند؟ در این مرحله نیاز ندارند که بخواهند در‬ ‫ان ســطح باال از قدرت کار کنند‪ .‬اقای خاتمی کار خودش‬ ‫گفت وگوی ویژه‬ ‫‪126‬‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫گفت وگویویژه‬ ‫را انجام می دهــد و اقای عارف هم انجا بــرود و هرکاری که‬ ‫می تواند انجام دهد‪ .‬یک نفر از نیروهایشان به مجلس نرفته‬ ‫و همه در حوزه عمومی هستند و کار خودشان را می کنند‪ .‬به‬ ‫نظرم اصولگرایان به این مسائل توجه کافی نمی کنند و بعد‬ ‫ممکن است چهار سال دیگر نگاه کنند که مثال وضعیت به‬ ‫شکل دیگری درامده است‪ .‬اصالح طلبان باتوجه به تجربه‬ ‫گذشــته اصراری ندارند که با تنش در ســاخت سیاسی قرار‬ ‫بگیرند‪ .‬باید وقتی در ساخت سیاسی اثرگذار باشند و حضور‬ ‫رسمی و جدی داشــته باشــند که ان طرف هم کامال این را‬ ‫پذیرفته باشد‪ .‬تا قبل از این مرحله ان طرف باید هزینه اش را‬ ‫در هر کاری که می کند‪ ،‬بپذیرد‪ .‬در عرصه عمومی اینها دارند‬ ‫کار خودشــان را انجام می دهند و مشکلی ندارند‪ .‬در عرصه‬ ‫عمومیتاثیرخودشانراهممی گذارند‪.‬ولیبهنظرمسیستم‬ ‫واصولگرایاننبایداجازهدهندکهشکافاین قدرتعمیقشود‬ ‫وبایدزودترطرفینبهیکتفاهم سیاسیبرسند‪.‬انموقعاگر‬ ‫بهتفاهم سیاسیبرسند‪،‬دیگرخلقیکادمسیاسیمعناندارد‬ ‫وهرکسیخودشاستکهمی توانددریک ترازسیاسیباشد‬ ‫یا نمی تواند باشد‪ .‬اقای عارف می توانست باشد‪ ،‬هست‪ .‬اگر‬ ‫نمی توانست هم خودش می داند‪.‬‬ ‫در تشبیه این مجلس با مجالس قبلی از مجلس‬ ‫ششم و پنجم سخن به میان می اید‪ .‬اما به نظرم‬ ‫این مجلس شبیه هیچ مجلسی نیست و درواقع‬ ‫شبیهمجلسدهماست!‬ ‫اســتفاده از این طور کلمات به این منظور است که‬ ‫در جمع از لحــاظ ترکیب به کدام یک نزدیک تر می شــود‪.‬‬ ‫ولی به هیچ وجــه االن فضا‪ ،‬فضــای دوره مجلس پنجم‪،‬‬ ‫ششم یا حتی هفتم و هشتم نیست‪ .‬بنابراین هر چیز ماهیت‬ ‫خودش را دارد‪ .‬پس چرا ما یک واقعیت بزرگ را در یک جمله‬ ‫خالصه می کنیم؟ وقتی خالصه شود بخش عمده ای از ان‬ ‫می ریزد‪ .‬پس اگر صحبت از مجلس پنجم است می خواهند‬ ‫تا حدی ترکیب نیروهایش را توضیح دهند‪ .‬ولی نه به لحاظ‬ ‫اشخاص‪ ،‬شبیه ان است و نه به لحاظ مسائلی که جامعه با‬ ‫ان درگیر است‪.‬‬ ‫پسبهنظرشمابهنفعاصالح طلبان استکهاقای‬ ‫الریجانیهمچنانرئیسبمانند‪.‬‬ ‫برحسب تحلیل سیاسی که دارند‪ ،‬بله‪.‬‬ ‫پس برحسب تحلیلی که دارند‪ ،‬جای اقای عارف‬ ‫کجاست؟‬ ‫این خیلی مســاله ای نیســت‪ .‬قرار نیست در حوزه‬ ‫سیاست‪ ،‬فکر کنیم که یک نفر حتما پست داشته باشد‪ .‬مگر‬ ‫تا حاال که رئیس مجلس نبود‪ ،‬مشــکلی برای نقش افرینی‬ ‫ی نفوذ داشته باشد کنار مجلس هم روی‬ ‫داشت؟ اگر یک ادم ‬ ‫یک صندلی بنشیند‪ ،‬کار خودش را انجام می دهد‪.‬‬ ‫اما شما نمی توانید سرلیست فهرستی باشید که‬ ‫‪ 90‬نماینده در مجلس داشته باشید و بعد بگویید‬ ‫که اقای الریجانی رئیس اســت و اقای عارف هم‬ ‫می خواهد یک گوشه ای روی صندلی بنشیند!‬ ‫ممکن است خودشان تفاهم کنند که یک سال این‬ ‫و یک ســال ان‪ .‬می تواند این طور هم باشد و من ایده ای در‬ ‫این باره ندارم چون اصال هنوز به انجا نرسیده ایم و فکر هم‬ ‫نمی کنم االن وقت مناسبی برای بحث در این باره باشد‪ .‬این‬ ‫سوال را هم اگر جواب می دهم نه به دلیل اینکه بگویم این‬ ‫رئیس باشد و ان رئیس نباشــد‪ ،‬اصال مساله ام این نیست‪.‬‬ ‫مساله امایناستکهخطمشیاصلیچیستوقتیکهعارف‬ ‫یا الریجانی بخواهد رئیس باشد‪ .‬الریجانی در صورت عدم‬ ‫حمایت اصالح طلبان برای رئیس شدن باید با بخش های‬ ‫دیگر اصولگرایــان ببندد که خالف این فرایندی اســت که‬ ‫باال امده و پیام انتخابات بوده است‪ .‬تازه اگر عارف بخواهد‬ ‫رئیس شــود او هم باید برود و با ان بخش ها ببندد که خیلی‬ ‫بدتر است‪ .‬بنابراین در این تقسیم بندی هاست که ما داریم‬ ‫صحبتمی کنیمولیاصالبرایمندردرجهاولمهمنیست‬ ‫که «الف» یا «ب» رئیس شود یا یک سال درمیان باشد‪.‬‬ ‫اکنون خیلی تعیین کننده است که اقای الریجانی‬ ‫کدام سمت برود‪ .‬اگر به سمت اصولگرایان برود‬ ‫یک فراکســیون اکثریتی از اصولگرایان تشکیل‬ ‫می شــود و اصالح طلبان تبدیل به اقلیت مجلس‬ ‫می شوند‪ .‬یعنی اگر اقای الریجانی بخواهد چنین‬ ‫شکلیرادرستکنددوبارهیکفراکسیوناکثریت‬ ‫داریم‪ .‬شــاید یکی از دالیلی کــه اصولگرایان در‬ ‫روزنامه هایشان می گویند که ما انتخابات را بردیم‬ ‫اصال همین است‪ .‬یعنی اینکه اقای الریجانی سر‬ ‫یک فراکسیون باشد که فراکسیون اکثریت شود‬ ‫حتی اگر مدل فراکســیون رهروان باشــد و چهار‬ ‫نفر اعتدالی هم در خودش داشته باشد‪ ،‬اشکال‬ ‫ندارد‪ .‬ان وقت فراکسیون اقلیتی تشکیل شود به‬ ‫نام فراکسیون اصالح طلبان و این چیزی است که‬ ‫اصالح طلبان نمی خواهند‪ .‬به نظر شما چه اتفاقی‬ ‫می افتد؟‬ ‫به نظرم در این سوال اشتباهی وجود دارد و ان اینکه‬ ‫این دوگروهرابهصورتمکانیکی کنارهمگذاشتید‪ .‬درحالی‬ ‫که یکــی از ان دو گروه می خواهند جلوی دولت بایســتند و‬ ‫دیگریحمایتشمی کند‪.‬اگرهردومی خواهندحمایتکنند‬ ‫که فبهاالمطلوب‪ .‬اصولگرایان بروند حامی دولت شوند‪ .‬اما‬ ‫نمی توانند این کار را بکنند چون بخشــی از انها امده اند که‬ ‫ریشه دولت را بزنند‪ .‬بنابراین به محض اینکه اقای الریجانی‬ ‫بخواهد به ســمت ان طرف برود‪ ،‬تازه ریزش های خودش‬ ‫شروع می شود‪ .‬بخش عمده ای از نیرویش ریزش می کند‪.‬‬ ‫این طور نیســت که به راحتی من و شــما جایمان را عوض‬ ‫کنیم‪.‬بنابرایناناتحادغیرممکن است تردیدنداشتهباشد‪.‬‬ ‫اما اتحاد ایــن طرف(اصالح طلبــان و اصولگرایان میانه)‬ ‫ممکن است؛ ائتالف انان اکثریت قاطعی به دست می اورند‬ ‫که به لحاظ تعداد هم متعادل هســتند‪ .‬حتی ممکن است‬ ‫که اصالح طلبان قوی تر هم باشند‪ ،‬مساله خاصی نیست‪،‬‬ ‫کامال می توانند با هم همکاری کنند‪ .‬اما شما از من که دارید‬ ‫می پرســید‪ ،‬هیچ وقت پیش بینی نمی کنم که ان موقع چه‬ ‫می شود‪.‬یعنیانچهبهشماگفتم‪،‬مطلوبخودمهمهست‪.‬‬ ‫از ان دفاع می کنم که اتفاق بیفتد‪.‬‬ ‫می توانم این طور برداشت کنم که اگر بخواهیم‬ ‫ارایش نیروهای سیاسی را در مدل پارلمان دهم بررسی‬ ‫کنیم‪ ،‬دیگر اصولگرا‪-‬اصالح طلب نداریم و به جای ان‬ ‫موافقانبرجامومخالفانبرجامداریمیاهماندوقطبی‬ ‫دالور‪ -‬دلواپس‪ .‬ایا می توانیم به این فکر کنیم که شکل‬ ‫سیاسی و صورت بندی اش این طور است که از این پس‬ ‫باید بگوییم موافقان دولت و مخالفان دولت؟‬ ‫بله‪ ،‬همین طور است‪ .‬البته همان برجام و غیربرجام‬ ‫عمیق تر است‪ .‬حتی بر رفتار دولت‪ ،‬حاکم است‪ .‬متاسفانه‬ ‫برخی به برجام توجه نمی کنند‪ .‬اساســا برجــام یک توافق‬ ‫هســته ای نبود‪ .‬مثال فرض کنیم که بتــن را جایی ریختیم‬ ‫و چهار تا ســانتریفیوژ را برداشــتیم و انها هــم تحریم ها را‬ ‫برداشتند! اصال این مساله مهمی در دنیا نیست‪ .‬برجام یک‬ ‫نوع تغییر راهبــرد ایران در عرصه جهانی بــود‪ ،‬نه به معنای‬ ‫منفی‪ .‬توجه کنید! منظورم معنای منفی اش نیســت‪ .‬به هر‬ ‫حال انتخابی کرد که یک سری چیزهایی را داد و یک سری‬ ‫چیزهایی را گرفت که طبعا به نظــر من همان ها که گرفته‪،‬‬ ‫خیلی باارزش تر است و قبل از برجام نمی توانستیم ان وضع‬ ‫راادامهدهیم‪.‬برجامیعنیاینکهایرانپذیرفتهراجعبهمسائل‬ ‫خودش و ان چیزی که حقوق خودش می دانسته با دیگران‬ ‫تفاهم کند‪ .‬می دانید چــرا برجام اصال در شــورای نگهبان‬ ‫رسیدگی نشد؟ برای اینکه اگر قرار می شد در شورای نگهبان‬ ‫رسیدگیشود‪،‬شوراینگهباننمی توانستانرابامعیارهای‬ ‫سنتی اشتائیدکند‪.‬دربرابرایننکته‪،‬برجامیکنوعرسمیت‬ ‫یافتن قدرت ایران در عرصه بین المللی بود به معنای اینکه‬ ‫ایران هم عرصه بین المللی را به رســمیت می شناســد و به‬ ‫الزاماتش تن داده است‪ .‬یکی از الزاماتش در سوریه است؛‬ ‫به این موضوع توجه کنید که در سوریه چه اتفاقاتی می افتد‪.‬‬ ‫این را قبال نوشته ام که اولین اثر برجام در سوریه است‪ .‬ایران‬ ‫اکنوننقشمستقلیدرسوریهنداردودرکنارروس هاهستند‪.‬‬ ‫روس ها هم در ساختار بین المللی تصمیم می گیرند‪ .‬وقتی‬ ‫که ایران برجام را پذیرفت انجا هم کنار روســیه رفته است‪.‬‬ ‫نمی خواهم بگویم که تصمیم روس ها در ســوریه درست یا‬ ‫غلط است یا با هماهنگی ایران هست یا نیست اما روس ها‬ ‫هستند که با امریکایی ها قرارداد امضا می کنند که اتش بس‬ ‫بشودیانشود‪.‬بنابراینمادرعملضمناینکهدنبالمنافع مان‬ ‫هستیم تابع یک الزامات جهانی هم شدیم‪ .‬درحالی که قبال‬ ‫این کار را نمی کردیم و اصــا ان الزامات را نمی پذیرفتیم‪.‬‬ ‫رفتن ایران به ژنو برای شــرکت در کنفرانس ســوریه همین‬ ‫معنا را داشت که ما یک حرف هایی داریم ولی وقتی جمع به‬ ‫نتیجه ایرسیدماهمانرامی پذیریم‪.‬اینهاالزاماتیاستکه‬ ‫از تبعات برجام است و از این پس بخشی از سیاست خارجی‬ ‫ما انکادره شده است‪ .‬یعنی مثل اتوبانی است که می توانید از‬ ‫سمت راست و چپش بروید ولی دیگر بیش از این طرف و ان‬ ‫طرفش نمی توانید بروید‪ .‬هرکاری می خواهید بکنید باید در‬ ‫این چارچوب باشد‪.‬‬ ‫یعنیازانکانتکسداخلیخودبیرونامدهاست؟‬ ‫بله‪ ،‬کامال در یک ضابطه از پیش تعیین شده است‪.‬‬ ‫ل هم این مســائل وجــود دارد و دیگر فردا هر‬ ‫حتی در داخ ‬ ‫کسی نمی تواندهرکاریراانجامدهد‪.‬البتهیکمنافعبسیار‬ ‫زیادی هم برای ما دارد‪ .‬بنابراین شکاف مذکور میان دو جناح‬ ‫اصولگراسرجایخودشاستوانهاهمکهبابرجاممخالفت‬ ‫می کردند‪،‬کامالمتوجهاثارداخلیوخارجیاینقضیهبودند‪.‬‬ ‫ما دیگر نمی توانیم هر کاری حتی در داخل انجام دهیم‪ .‬در‬ ‫نتیجه این شکاف اصلی اســت و با موافق و مخالف دولت‬ ‫همپوشانی دارد‪ .‬منظورمان از موافق و مخالف دولت عین‬ ‫یک موافق و مخالف عادی دولت نیست‪.‬‬ ‫اقــای عبــدی! درســت اســت کــه افــرادی از‬ ‫اصولگرایان که اتفاقا صدای بلندی هم داشــتند‬ ‫با برجام به شــدت مخالفــت می کردنــد اما همه‬ ‫اصولگرایانمخالفبرجامنبودند‪.‬درپارلماناقای‬ ‫الریجانی و حامیان ایشــان و در خارج از پارلمان‬ ‫هم افرادی مانند اقای والیتی از حامیان دولت در‬ ‫مساله برجام بودند اما االن گویا در جامعه این طور‬ ‫تلقیمی شودکهاصولگرایانمخالفبرجامهستند‬ ‫و بر همین مبنا مخالف پیشــرفت و توســعه اند‪.‬‬ ‫می خواهم بپرســم از این کانتکس مــردم دقیقا‬ ‫چگونهبهاصولگرایاننگاهمی کنند؟‬ ‫ببینید! این تحلیل تان درست است و فکر می کنم‬ ‫خطری که اصالح طلبان را هم تهدید می کند‪ ،‬همین تصور‬ ‫است‪ .‬بخشی از این تصور را رسانه‪ ،‬بخشی را اصالح طلبان‬ ‫و بخشی را ِ‬ ‫خود اصولگرایان به وجود اورده اند‪ .‬وقتی که شما‬ ‫با برجام مخالف کنید‪ ،‬ان مخالفت خیلی برجســته می شود‬ ‫تا موافقتش‪ .‬موافقانش خیلی برجســته نمی شــوند و این‬ ‫مخالفان است که اصوال برجسته می شــوند‪ .‬فکر می کنم‬ ‫یک دلیلش هــم این بود کــه بخش های قابــل توجهی از‬ ‫اصولگرایان کــه واقعا موافق هم بودنــد‪ ،‬در این انتخابات‬ ‫قربانی این برداشت شدند؛مثلاقایانابوترابیوال اسحاق‪.‬‬ ‫اشــتباه اساســی را خود اصولگرایان مرتکب شدند که یک‬ ‫لیست به نام اصولگرایی دادند که اغلبشان همان مخالفان‬ ‫هستند‪ .‬خب وقتی شــما خودتان یک لیست می دهید بعد‬ ‫از همه این جریان و اغلب هم مخالفان هســتند‪ -‬حتی اگر‬ ‫کوچک زادهراهمکناربگذارید‪-‬اینمساله ایراحلنمی کند‪.‬‬ ‫پس خودشان دارند این پیام را می دهند‪ .‬در یادداشتی عنوان‬ ‫کردم بهترین کاری که اصولگرایان بــه نفع اصالح طلبان‬ ‫انجام دادند اینکه یک لیست واحد ارائه دادند‪ .‬این وحدتی‬ ‫گفت وگویویژه‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫بخشی از اصالح طلبان هم جزو اصولگرایان می شوند‪ .‬یک‬ ‫موردرایجرابرایتانبگویم؛مسالهحجاب‪.‬اینمسالهحجاب‬ ‫رابایدکنندونمی توانندچونگذشتهبهانبپردازند‪.‬امااینهابه‬ ‫نظرم کامال راه حل دارد مستلزم این است که در اصولگرایان‬ ‫این تحول رخ دهــد‪ .‬اینها به این معنا نیســت که حجاب را‬ ‫بردارند و تمام شود‪ .‬همین که بحث شود کافی است‪ ،‬راه حل‬ ‫هم پیدا خواهد شد‪ .‬زیرا این مساله مرتبط با نظم اجتماعی و‬ ‫عفت عمومی است و باید در چارچوب اجتماع به ان نگاه کرد‬ ‫نه در چارچوب های دیگر که مشکل اســت و بحران ایجاد‬ ‫می کند‪ .‬همین می شود که در رادیو و تلویزیون دیدید! طرف‬ ‫حجاب هم دارد اما پایش را که ان طرف می گذارد‪ ،‬می بینید‬ ‫که جور دیگری ظاهر می شود‪ .‬نه اینکه بخواهم به او توهین‬ ‫کنم او که تقصیر نداشته‪ ،‬اینها می خواســتند که او اینطور‬ ‫رفتار کند‪ .‬بنابراین می خواهم بگویم این دوگانگی تا عمق‬ ‫جامعه مانهست‪.‬بازسازیاصولگرایانکهبهدستخودشان‬ ‫هم هســت‪ ،‬مهم اســت‪ .‬به نظرم اولویت هر چیزی در این‬ ‫مملکتازجملهاولویتسیاسیهمیناست‪.‬اگرهمدرست‬ ‫شودیقینبدانیدبابخشعمده ایازاصالح طلبانمی توانند‬ ‫همسو و همگروه باشند‪ .‬ولی اینکه ایا بشود یا نشود من فعال‬ ‫در جبین شان نمی بینم یعنی نیروی قدرتمندی ندارند که این‬ ‫کار را سریع راهبری کنند و جلو بروند‪.‬‬ ‫ایا ممکن اســت اصولگرایان به جهت رای اوری و‬ ‫همراهکردنبخش هاییازجامعهباخودبازبهاقای‬ ‫احمدی نژاد برگردند؟‬ ‫بخش های حاشیه ای شان می روند‪ .‬ببینید! ایرادی‬ ‫کهبهاصالح طلباندارماینکهدرمواردیدنبالرایمی روند‪.‬‬ ‫هرموقع دنبال رای رفتید‪ ،‬باختید‪ .‬اگر می بینید که در غرب‬ ‫دنبــال رای می روند برای اینکه اصل بــازی اش انجا افتاده‬ ‫است‪ .‬اینکه درغرب می بینیم که دنبال رای می روند‪ ،‬درست‬ ‫است برای اینکه اصل بازی شان حل شــده اما وقتی اصل‬ ‫بازی ما حل نشــده‪ ،‬دنبال رای می رویم به ابتذال کشــیده‬ ‫می شود‪.‬اناناینباردنبالراینبودندوگفتندکهمی خواهیم‬ ‫بازی مان را بکنیــم‪ .‬اصولگراها هم بــرای رای اوری دنبال‬ ‫احمدی نژاد خواهند رفت و این به منزله نابودی انان است‪.‬‬ ‫گفت وگوی ویژه‬ ‫که انجــام دادند از همه چیز بــرای اصالح طلبان بهتر بود‪.‬‬ ‫اساسا این وحدت نیست‪ .‬شما اگر اقای ال اسحاق وابوترابی‬ ‫را کنار وزرای احمدی نژاد می گذارید‪ ،‬معلوم است که کسی‬ ‫نمی تواند با این لیســت حس همدلی پیدا کند‪ .‬مواضع این‬ ‫لیســت نســبت به دولت و برجام و اصالح طلبان متناقض‬ ‫است‪ .‬فقط تنها کارکردش این اســت که دیگران را در برابر‬ ‫خــودش موضوعیت می دهــد و اول انها بودند که لیســت‬ ‫اصالح طلبــان را واحد کردنــد‪ .‬بنابراین وقتــی اقای حداد‬ ‫با افتخار چنین لیســتی ارائه می دهد اصــا توجه ندارد که‬ ‫شکســت های قبلی شــان هم به دلیل فقدان وحدت نبوده‬ ‫است‪ .‬هیچ کدام از شکست های قبلی به دلیل عدم وحدت‬ ‫نبودهاستومنباهمهاینهامخالفم‪.‬حتی‪ 84‬راکالمخالفم‬ ‫که اصالحات به دلیل نداشتن وحدت شکست خورده‪ .‬مگر‬ ‫اصولگرایان در سال‪ 84‬وحدت داشتند که احمدی نژاد پیروز‬ ‫اعالم شــد؟ اصالحات به دالیل دیگری شکست خورد که‬ ‫یکی از اثارش نداشتن وحدت است‪ .‬برای مثال باید بگویم‬ ‫وقتی کسی می میرد می گویند به دلیل تب مرده درحالی که‬ ‫به دلیل میکروب مرده و تب اثر ان میکروب است و خودش‬ ‫که بیماری نیست‪ .‬اگر می خواهید تب نداشته باشید باید ان‬ ‫بیماری را از بین ببرید‪ .‬انان این طور نگاه و فکر می کنند که‬ ‫مشکل فقدان وحدت اســت‪ .‬فقط می خواهند تب را پایین‬ ‫اورند بدون اینکه منبع میکــروب را نابود کنند‪ .‬اصولگرایان‬ ‫به دلیل تشتت و بی برنامگی شان بود که شکست خوردند‪.‬‬ ‫امدند این را از طریق یک لیســت صوری جبران کنند و فکر‬ ‫می کردند اگر وحدت کنند‪ ،‬بهتر است اما این قضیه را بدتر‬ ‫کرد‪.‬چوندربطنواقعیانهااینوحدتوجودنداشتهاست‪.‬‬ ‫به همین دلیل خودشان این را خیلی برجسته کردند بنابراین‬ ‫تقصیری متوجه کسی نیست که چرا جامعه این گونه راجع به‬ ‫اصولگرایان فکر کرده است‪.‬‬ ‫اگر بخواهیم نگاه رو به جلو داشته باشیم به نظر‬ ‫می رســد اکنــون اصولگرایــان دو راه دارند؛ یک‬ ‫راه اینکه همین قطبی که بــا مختصات مخالفین‬ ‫دولت درست کرده اند را بر این مبنا که شاید روزی‬ ‫جواب دهد حفظ کنند و بر همین مبنا هم اکت های‬ ‫سیاسی شان را اد امه دهند‪ .‬یک راه هم این است‬ ‫که این کار را نکنیم و به ســمت طیفــی که حذف‬ ‫کردیم‪،‬برگردیم‪.‬یعنیطیفسنتیکهازیکجایی‬ ‫به بعد کمرنگ شد‪ .‬مثال مصداقی اگر بحث کنیم‬ ‫اینکهبهسمتعلیالریجانیبازگردیم‪.‬بهنظرشما‬ ‫بخش تصمیم ساز اصولگرا اوال باید چه تصمیمی‬ ‫ بگیــرد؟ و دوما اینکــه تحلیل و پیش بینی شــما‬ ‫براساس رفتارشناسی که از انها دارید‪ ،‬چیست؟‬ ‫اول بگذارید بگویم که چه چیزی خوب است و بعد‬ ‫حدس بزنیم چه کار می کنند‪ .‬به نظر بنده اول باید مساله شان‬ ‫را با مردمســاالری روشن کنند‪ .‬مردمســاالری یعنی در این‬ ‫مملکت ‪ 80‬میلیون ادم اســت که حدود ‪ 60‬میلیون شــان‬ ‫صاحب حق رای هســتند‪ .‬نســبت به هر چیزی همه نسبت‬ ‫به این مملکت حق دارند‪ .‬کسی را نمی توانیم رد صالحیت‬ ‫کنیم‪ .‬اســم جمهوری مان را جمهوری اسالمی گذاشتیم‪،‬‬ ‫بگذاریم ولی اگر رد صالحیت کردیم‪ ،‬این عوارض را دارد‪.‬‬ ‫اگر مساله شــان را با دموکراسی و مردمســاالری حل کنند‪،‬‬ ‫به نظرم منافع زیــادی حتی برای جایگاه و حضور اســام و‬ ‫خودشان در جامعه خواهد داشت‪ .‬بنابراین اول از همه حل‬ ‫این مساله است‪ .‬اگر نتوانند این را حل کنند هیچ چیز دیگری‬ ‫حل نخواهد شــد؛ از این شاخه به ان شــاخه پریدن است‪.‬‬ ‫دومینسوالیکهمطرحاستاینکهشمافرضکنیداینهایک‬ ‫قطببمانندوهمیناالناصالدولترابهدستاصولگرایان‬ ‫بدهند از این بهتر که نمی شود! می خواهند چه کار کنند؟ چه‬ ‫برنامه و ایده ای دارند که می خواهند این مملکت را درســت‬ ‫کنند؟ می خواهنــد با خارجی ها دعــوا کنند و برجــام را کنار‬ ‫بگذارند؟ اقتصاد را مسخره کنند؟ اصال از کجا می خواهند‬ ‫پول بیاورند و چگونه می خواهند این مردم را به جامعه شــان‬ ‫معتمدکنندکهبتوانندکاریبکنند؟فرضکنیدفرداهمه‪290‬‬ ‫نفر مجلس و همه دولت از انها باشند‪ ،‬چه گلی می خواهند به‬ ‫سر مملکت بزنند که دارند کوشــش می کنند به انجا برسند؟‬ ‫اگر نمی توانند گلی بزنند و تجربه گذشته نشان داده که این‬ ‫ناکارامدی ها مشکل انان اســت و موجب بحران می شود‪،‬‬ ‫خب در موردش فکری بکنند‪ .‬اگر دوباره بیایند‪ ،‬مملکت به‬ ‫کجا می رسد؟ همین االن دوســتانه می گویم و قصدم این‬ ‫نیستکهبگویماصولگرایاننمی توانندیامی توانندامابیایند‬ ‫تجربه کارنامه خودشــان را بگذارند روی میز‪ .‬یکی یکی را‬ ‫می توان بحث کرد‪ .‬در رسانه ها کجا موفق شدند؟ این رادیو‬ ‫تلویزیون را ببینید‪ .‬خدایی جلوی دو تا اتاق ان طرف اب دوام‬ ‫می اورد؟ اخر نمی شود که اینطوری مملکت را اداره کرد‪ .‬ولی‬ ‫نتیجه این شده که دو تا خانم می گذارند و می روند و پایشان‬ ‫از مرز رد می شود‪ ،‬چادر و روسری شان را برداشته اند کلی هم‬ ‫افشــاگری‪ .‬از این طرف یک نفر با مانتو قرمز وارد محوطه‬ ‫صداوسیماشودایرادمی گیرند!اینطوریکهنمی شود‪.‬حتما‬ ‫جایی گیری وجود دارد‪ .‬اصال می گویم این بحث ها را تمام‬ ‫کنیم که یکی اصولگرا و یکی اصالح طلب اســت‪ .‬گور پدر‬ ‫همهاینحرف ها‪.‬ببینیماگرمملکتینباشدومانتوانیمبرای‬ ‫فرزندانمان شــغل ایجاد کنیم چه کار خواهیم کرد؟ چرا من‬ ‫باید به فرزندم بگویم که در ایران بمانــد؟ توجه کنید! برای‬ ‫چی باید بگویم جای دیگر نرو و اینجا کار کن‪ .‬بله‪ ،‬می توانم‬ ‫بگویم همه مال این اب و خاک هســتیم امــا اینها کفایت‬ ‫نمی کند‪ .‬بنابراین مساله دوم اصولگرایان به نظرم کارامدی و‬ ‫اندیشه اداره کشور است‪ .‬مساله دیگرشان این است که باید‬ ‫چترشانرافراگیرکنند‪.‬می خواهمبگویمدراینمملکتاگر‬ ‫اصولگرایاننتواننددرزیرچنینچتریجمعشوند‪،‬نمی توانند‬ ‫مساله خودشان را حل کنند‪ .‬کار دیگرشان تکلیف خودشان‬ ‫را باید با رهبری مشخص کنند‪ .‬این نکته ای است که اخیرا در‬ ‫نوشته یک روحانی جوان اصولگرا دیدم‪ .‬ببینید! رهبری یک‬ ‫جایگاه کشــوری دارند و اینکه برخی همه ایده های ایشان‬ ‫را فقط در ســطح دنبال کنند هیچ خدمتی به رهبری نیست‪.‬‬ ‫باید خالقیت خودشان را داشته باشــند‪ .‬اصالح طلبان هم‬ ‫کار خودشــان را انجام می دهند‪ .‬به نظر یک مقدار جایگاه‬ ‫خودشان را مشــخص کنند‪ .‬از رانت سیستم استفاده نکنند‬ ‫و پشت چیزی قایم نشوند‪ .‬این کاری بود که اصالح طلبان‬ ‫هم یک زمانی به شکل دیگری ممکن بود انجام می دانند‪.‬‬ ‫پشت امام قایم شــدن هم به نظرم کار خوبی نبود و نیست‪.‬‬ ‫این به این معنی نیست که کمک‪ ،‬حمایت و تبعیت نکنند‪.‬‬ ‫اصال قصدم اینها نیســت‪ .‬به هر حال رهبر جامعه اســت و‬ ‫قاعدتا یک ایده ها و ارزش هایی دارند و هرکس که بیشــتر‬ ‫عالقه دارد باید قاعدتا انها را بیشتر پیگیری کند‪ .‬ولی جمع‬ ‫شدن پشت یک چیزهایی و عین اسالم دانستن خود و قایم‬ ‫شدن‪،‬کمکینهبهخودشانمی کندونهبهجامعه‪.‬یکمثال‬ ‫خیلی ســاده می زنم؛ در این دوره شورای نگهبان چند نفر را‬ ‫برای خبرگان تعیین کرد؟ حــدود ‪ 160-170‬تا‪ .‬هنوز از دور‬ ‫اول که ‪ 40‬سال پیش تعیین کرده‪ ،‬این تعداد بیشتر نشده‪.‬‬ ‫چرا؟یابایدبگوییماینقمباایندمودستگاهعریضوطویل‬ ‫نمی تواندمجتهددرستکندیابایدبگوییمانمجتهدانیکه‬ ‫درست می کنند‪ ،‬اصال بی تفاوتند و سیستم را قبول ندارند و در‬ ‫انتخاباتش نمی ایند یا باید بگوییم که همه شان یا مشکل دار‬ ‫یا ضدانقالب هستند‪ .‬غیر از این مگر می شود چیز دیگری‬ ‫هم گفت؟ اقا این سیستم به درونی ترین الیه های خودش‬ ‫هم اعتماد ندارد‪ ،‬یعنی به همان تولیدات خودش‪ .‬انجا که‬ ‫دیگر دانشگاه نیســت‪ .‬انجا رفته و حوزه درســت کرده و در‬ ‫این ‪ 35‬سال نتوانسته پنج برابر بیشتر مجتهد نسبت به قبل‬ ‫از انقالب بســازد‪ .‬این همه امکانات در قم است و یک ذره‬ ‫و دو ذره نیســت‪ .‬به نظرم باید یک بازنگری شود و یک چتر‬ ‫فراگیرتری برای خودشــان درســت کنند‪ .‬بعد هم نخواهند‬ ‫اســام را از طریــق زور حکومت جــا بیندازند‪ .‬این شــدنی‬ ‫نیست‪ .‬این پارادوکس است‪ .‬اگر بخواهید اسالم را از طریق‬ ‫حکومت جا بیندازید‪ ،‬معنایش این است که وقتی حکومت‬ ‫ندارید‪ ،‬نمی توانید مسلمان و مومن باشــید‪ .‬درحالی که ما‬ ‫در گذشته که حکومت نداشــتیم حتی به تعبیری حکومت‬ ‫ضداسالمی هم بوده‪ ،‬ولی وضع رفتار اسالمی مردم باالخره‬ ‫خوب بوده‪ .‬پس انچه به معنای فرهنگ و اندیشــه اســت‪،‬‬ ‫لزوما ربطی به حکومت ندارد‪ .‬وظایف حکومت‪ ،‬بحث های‬ ‫دیگر است‪ .‬از این نگاه کنار بیایند و یک چتر گسترده برای‬ ‫خودشــان درســت کنند‪ .‬من واقعا صادقانه می گویم؛ اگر‬ ‫چنین کنند باالی‪ 40‬درصد را در جامعه ایران خواهند داشت‪.‬‬ ‫اگر اینطوری باشد ان موقع خیلی راحت می توانند حتی یک‪،‬‬ ‫دو جناح داشته باشــند‪ ،‬خیلی دقیق تر عمل کنند و خدمات‬ ‫عمده ای می توانند داشته باشند‪ .‬اصال چرا ما داریم اسالم را‬ ‫باعقالنیتمتفاوتمی کنیم؟کارهاوحرف هایدولتپیش‬ ‫اصال هیچ ربطی به اسالم نداشت‪ .‬اقتصاد را مسخره کردند‬ ‫و همه چیز را به ابتذال کشــاندند‪ .‬به نظرم پروژه اصلی این‬ ‫مملکت‪،‬بازتعریفاصولگراییاست‪.‬چرا؟چوناصولگرایی‬ ‫یک سنت جدی این مملکت است و نمی توان ان را نادیده‬ ‫گرفت‪ .‬اما کسانی که این سنت را نادیده می گیرند‪ ،‬اشتباه‬ ‫می کنند و فکر می کنند اینها میرا هستند‪ .‬ترکیه را نگاه کنید‬ ‫که بعد از ‪ 90‬سال اتاتورکیسم‪ ،‬اسالمگرایان سر کار امده اند‬ ‫اما رفتارشان طوری هست که می توانند درهمان دموکراسی‬ ‫‪ 5 ،4‬بار انتخاب شوند‪ .‬به نظرم یک بازسازی اصولی باید در‬ ‫اصولگرایان انجام شــود که مهم تر از اصالح طلبان است‪.‬‬ ‫به همین دلیل است که در مورد مجلس که می پرسید اصال‬ ‫قبول ندارم که اصالح طلبان بیاینــد جلو‪ .‬این تحول باید در‬ ‫ِ‬ ‫خوداصولگراهااتفاقبیفتد‪.‬مطمئنباشیددرچنینشرایطی‬ ‫‪127‬‬ ‫گفت وگوی ویژه‬ ‫‪128‬‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫گفت وگویویژه‬ ‫اگر هم می خواهند بروند نباید دنبال رای بروند‪ .‬باید بگویند‬ ‫این حرفش درست است چه رای داشته باشد چه رای نداشته‬ ‫باشد‪.‬امااگرازاینزاویهبروندکهبخواهندحالاصالح طلبان‬ ‫را بگیرند یا رای بیاورند همان اول هم گفتم فوقش که بیاورند‬ ‫چه گلی بر سر این ملت می خواهند بزنند که تاحاال نزده اند؟‬ ‫امافارغازانبهنظرمنابودمی شوند‪.‬منطقمحضرای اوری‬ ‫بدون توجه به بــازی‪ ،‬در جامعــه ایران‪ ،‬منطــق ویرانگر و‬ ‫نابودگری است‪.‬‬ ‫االن اقای احمدی نژاد به خاطــر اتفاقی که برای‬ ‫اصولگرایان افتاده‪ ،‬خوشحال است یا ناراحت؟ به‬ ‫تازگی گفته که اصولگرایی تمام شد‪.‬‬ ‫همانایدهکههمهبه دنبالمنبیاییدرابهاینشکل‬ ‫افراطی مطرح می کند که بگوید همه بیایید دنبال من‪.‬‬ ‫دوســت دارد که برگــردد؟ الاقــل در کوتاه مدت‪،‬‬ ‫مثال‪96‬؟‬ ‫ساختار به او اجازه نمی دهد‪.‬‬ ‫می داند که ساختار به او اجازه نمی دهد؟‬ ‫به این دلیل اجازه نمی دهد که احمدی نژاد درست‬ ‫اســت که یک ذهنیت اســت اما ذهنیتی است که به شدت‬ ‫ِ‬ ‫خــود فرد اســت‪ .‬یکی از‬ ‫متمرکــز و متجلی و متجســم در‬ ‫اشتباهاتیکهدرارائهاینلیستاخیرشانداشتنداینبودکه‬ ‫فکر می کردند اینها منتسب به احمدی نژادند‪ .‬و مردم هم او‬ ‫را دوست دارند و به لیست رای خواهند داد‪ .‬در حالی که مردم‬ ‫میلی به ان لیست نشان ندادند و طرفداران احمدی نژاد که‬ ‫درلیستبودنددررتبه هایپایینهستند‪.‬انگرایشاگرهم‬ ‫باشد یک ذهنیتی است که فقط می تواند در وجود خودش‬ ‫بروز پیدا کند‪ .‬ادبیات احمدی نژاد را کســی نمی تواند تقلید‬ ‫کند‪ .‬کمی شــاید حالت ذاتی پیدا کرده اســت‪ .‬اما من فکر‬ ‫نمی کنم ساختار به او اجازه بازگشت دهد‪.‬‬ ‫تــا روزهــای اخــر خیلی هــا حــدس می زدند که‬ ‫احمدی نــژاد لیســت انتخاباتی می دهــد اما این‬ ‫کار را نکرد و ترجیح داد ســکوت کند‪ .‬ایا بر همین‬ ‫مبنای رفتار او در انتخابات هفتم اسفند است که‬ ‫می گویید او فعال بنای بازگشت ندارد؟‬ ‫نمی ایــد‪ .‬اصالح طلبــان بدشــان نمی ایــد کــه‬ ‫احمدی نژاد بیاید برای اینکه تــازه رو می ایند‪ .‬به میزانی که‬ ‫طبقهمتوسطجامعهقویمی شودوپولنفتهمنباشدحضور‬ ‫برای انها خیلی سخت است‪ .‬احمدی نژاد هم وقتی امد که‬ ‫رسانه مجازی ان قدر قدرتمند نبودند و پول مفت نفت هم از‬ ‫سر و روی مملکت می بارید‪.‬‬ ‫می خواهید بگویید احمدی نژاد در قدرت رسمی‬ ‫ایران تمام شده است؟‬ ‫واللهاگرازمنبپرسیددرقدرترسمیبایدبگویمبله‪.‬‬ ‫مناحمدی نژادیسمراکالیکبشکهنفتمی دیدم!ایننفت‬ ‫راازاومی گرفتنداصالچیزینداشت‪.‬بهمیزانیکهاینبشکه‬ ‫پراست‪،‬هیاتدولتشهممحکمنشستهاست‪.‬اصالچکار‬ ‫می توانست بکند؟ در هشت سال به اندازه شش ماه خاتمی‬ ‫شغلدرستنکردهاست؟اقایخاتمیساالنه‪600‬هزارشغل‬ ‫درست می کرد‪ .‬او فقط نفت بود‪ ،‬از سال‪ 90‬که نفتش گرفته‬ ‫شدادبیاتشراباسالقبلشمقایسهکنید‪.‬تحلیلمحتواازقبل‬ ‫و بعدش بکنید و ببینید ادبیاتش چقدر فرق کرده است‪ .‬فکر‬ ‫نکنید‪ ،‬فقط احمدی نژاد این طور است‪ ،‬شاه هم همینطوری‬ ‫بود‪ .‬شما شاه قبل از‪ 52‬را با شاه بعد از‪ 52‬مقایسه کنید‪ .‬انچه‬ ‫درذهنشماهاست‪،‬شاهبعداز‪ 52‬است‪.‬شاهنفتیاست‪.‬شاه‬ ‫قبل از‪ 52‬به نسبت ادم قابل تحمل‪ ،‬جاافتاده و معقولی بود‪.‬‬ ‫اما به محض اینکه پول نفت امد‪ ،‬برای غربی ها هم نســخه‬ ‫می پیچید‪.‬رشداقتصادیایراندردهه‪ 40‬نمونهبود‪.‬‬ ‫به انتخابات خبرگان هم بپردازیم‪ .‬برای اولین بار‬ ‫درایندورهجامعتینلیست هایمجزادادندوالبته‬ ‫اقای هاشمی هم یک لیست داد که معادالت این‬ ‫انتخابات را عوض کرد‪ .‬شما رفتار اقای هاشمی را‬ ‫الریجانــی در صــورت عــدم حمایــت‬ ‫اصالح طلبــان بــرای رئیس شــدن باید با‬ ‫بخش های دیگــر اصولگرایــان ببندد که‬ ‫خالف این فرایندی اســت که بــاال امده و‬ ‫پیام انتخابات بوده اســت‪ .‬تازه اگر عارف‬ ‫بخواهد رئیس شود او هم باید برود و با ان‬ ‫بخش ها ببندد که خیلی بدتر است‪.‬‬ ‫در این دوره چگونه تحلیل می کنید؟‬ ‫اقای هاشمی کوشــش هایی کرد که یک عده ای‬ ‫بیاینــد‪ .‬با انها صحبــت می کرد و تشویق شــان می کرد که‬ ‫بیایند و ِ‬ ‫خود این کار یک مقدار به انتخابات خبرگان اهمیت‬ ‫داد‪ .‬وجه خبرگانی اقای هاشــمی را هم کنار بگذارید چون‬ ‫در جامعه با موضع انتقادی شــناخته می شد بنابراین به طور‬ ‫طبیعی انعکاســش در خبرگان هم همین می شد که درواقع‬ ‫به عنوان یک منتقد بیاید درحالی که قبال انتخابات خبرگان‬ ‫اینطور نبود‪ .‬با مواضعی هم که در مســائل شــورایی شدن‬ ‫رهبری و نظارت گرفت سعی کرد که خبرگان را مهمتر کند‪.‬‬ ‫برداشت من هم این اســت که با ان صحبتی که کرد عمال‬ ‫حسن اقا کنار زده شد‪ .‬چون خیلی احتمال داشت با روندی‬ ‫که بود‪ ،‬حسن اقا تائید صالحیت شود ولی با ان موضع تند‬ ‫علیهشوراینگهبانعمالایشانکنارگذاشتهشد‪.‬شایدیک‬ ‫دلیلشهماینبودکهبانظرسنجی هافاصلهحسناقابابقیه‬ ‫زیاد بود‪ .‬عمال حسن اقا این وسط به نظرم یک مقدار قربانی‬ ‫این برنامه شد‪ .‬البته بعضی ها هم این را ناشی از زیرکی اقای‬ ‫هاشمی می دانند‪ .‬به همین دلیل است که انتخابات خبرگان‬ ‫بیش از انتظار اولیه سیاسی شد‪ .‬البته برخی فکر می کنند که‬ ‫ایده حذف این سه نفر اقایان از خارج امده است‪ ،‬در حالی که‬ ‫یک موضوع بسیار ساده بود‪.‬‬ ‫چه شد که اقای یزدی و مصباح رای نیاوردند؟‬ ‫اینکه رای نیاوردند را می توان بعدا صحبت کرد ولی‬ ‫اینکه شما بتوانید در تهران لیستی را ببندید که تبلیغ کنید و‬ ‫رای بیاورد و انها نباشــند به همان اندازه واضح است که این‬ ‫در را می شود باز کرد و رفت بیرون! اصال نیازی نیست کسی‬ ‫از جایی این موضوع را بگوید‪ .‬یعنــی به محض اینکه تائید‬ ‫صالحیت های خبرگان انجام شد شــما می توانستید این را‬ ‫بفهمید که در تهران ‪ 26‬نفر هستند‪ .‬پس بنابر این می توانید‬ ‫بفهمید که اگر بخواهید چند نفر نباشند و برایتان مهم باشد‬ ‫پس می توانید لیســتی ببندید که ان چند نفر در ان نباشند‪.‬‬ ‫اگر بتوانید این لیست را جا بیندازید بنابراین می توانید انها را‬ ‫حذف کنید‪ .‬این اصال نه ایده انگلیسی است‪ ،‬نه امریکایی و‬ ‫نههیچجایدیگر‪.‬اینیکایدهانتخاباتیروشنوسادهبود‪.‬‬ ‫این سه نفر هم هر کدام به یک دلیلی حساسیت ایجاد کرده‬ ‫بودند‪ .‬اقای یزدی به دلیل رئیس خبرگان شدن و مواضعی‬ ‫کهگرفتهبود‪،‬اقایمصباحکهکالبهدلیلمخالفت هایشان‬ ‫با اندیشه های این طرف و حمایت از احمدی نژاد بود و اقای‬ ‫جنتی هم به دلیل همین مســائل ردصالحیت ها‪ .‬بنابراین‬ ‫اگر کسی فکر می کرد که خبرگانی می توانیم بیاوریم که این‬ ‫سه نفر در ان نباشند طبیعی است که پیام مهمی را می تواند‬ ‫برساند‪ .‬خبرگان که تا حاال اصال رقابتی نبوده‪ ،‬این از همان‬ ‫جاهایی اســت که گفتم اصولگرایان باید وضع خودشان را‬ ‫با مردمســاالری تعیین کنند‪ .‬انها از نــوع انتخابات خبرگان‬ ‫خوشش شانمی امدکهیکسریرامعرفیمی کنیموبهمردم‬ ‫می گوییم بیایید رای دهید و ما هم می دانیم کی رای می اورد‬ ‫البته نه اینکه بخواهیم تقلب کنیم‪ .‬اما اگر همین طوری هم‬ ‫کسی بتواند این نیمه انتخابات را رقابتی کند کامال می تواند‬ ‫معنا را تغییر دهد‪ .‬بنابراین اتفاقی که افتاد همین بود‪ .‬ولی‬ ‫خارج نشینانانایدهراراحت ترعنوانکردندودرداخلاینرا‬ ‫نمی گفتند درحالی که اصال اینطوری نیست که از خارج امده‬ ‫باشد ضمن اینکه تعیین این هدف حق هر شرکت کننده ای‬ ‫هم هســت‪ .‬حاال اگر ‪ 26‬کاندیدا در تهران هست‪ ،‬من حق‬ ‫دارم که به ‪ 16‬تا رای دهم و بــه ‪ 10‬تا رای ندهم که ان ‪ 10‬تا‬ ‫هرکس که هســت و به هر دلیلی چه یک نفر یا سه نفرشان‬ ‫نباشــد‪ .‬بنابراین این اصال توطئه ای محسوب نمی شد که‬ ‫انگلیسیمحسوبشکنیم‪.‬‬ ‫ایا اقای هاشمی دنبال ریاســت مجلس خبرگان‬ ‫است؟‬ ‫خب‪ ،‬قطعا می خواهد رئیس مجلس خبرگان باشد‬ ‫همچنان که دفعه قبل هم نامزد شد‪.‬‬ ‫ان زمان که رای نداشت؟‬ ‫ولی اینطوری هم نیست که فکر کنیم االن ترکیب‬ ‫ان مجلــس تغییر نکرده باشــد‪ .‬چــون اعضــای خبرگان‬ ‫این طوری نیست که فکر کنیم یک رای ثابتی دارند‪ .‬من و‬ ‫شما هم همین طوریم‪ .‬فرض کنید من و شما هم در مجلس‬ ‫باشــیم به فضا نگاه می کنیم‪ .‬اصال فضای عمومی ناشی‬ ‫از این انتخابات بســیار مهمتر از این است که چه کسی به‬ ‫مجلسرفتهوچهکسینرفته‪.‬‬ ‫یک بحــث این اســت که چــون اقای هاشــمی‬ ‫می داند به دلیل فضای خبرگان خودش نمی تواند‬ ‫رئیس باشد دنبال اقای امینی یا شاهرودی است‪.‬‬ ‫همین طوراست؟‬ ‫والله من اینها را اطالع ندارم‪ .‬چون بیشتر تحلیلی‬ ‫حرف می زنم تا اطالعات موردی داشته باشم‪ .‬بنابراین فکر‬ ‫می کنماگرکسیمثلاقایامینیرارئیسکنند‪،‬خیلیخوب‬ ‫است‪ .‬شاید اصال برای خود اقای هاشمی هم بهتر باشد که‬ ‫اقای امینی رئیس شود‪.‬‬ ‫به اصالح طلبان برگردیم‪ .‬می گویند این گام دوم‬ ‫بوده‪ ،‬گام سوم ریاست جمهوری یعنی چی؟ یعنی‬ ‫دقیقا می خواهند در انتخابات‪ 96‬چه کار کنند؟‬ ‫من نمی دانم گام سوم چیست‪ .‬اینها ادبیات فضای‬ ‫مجازی است‪ .‬اصال برای خودم مهم نیست و نگاه نمی کنم‬ ‫و واقعا این اولین بار است که می شنوم‪.‬‬ ‫ممکن است که اصالح طلبان در ‪ 96‬نامزد معرفی‬ ‫کنندیاخیلیبعیداست؟‬ ‫نه‪ .‬چرا نمی توانند؟ برای اینکه خیلی ساده است‪.‬‬ ‫برایاینکهخیلی هامثلبندهمخالفند‪،‬منظورمشخصعبدی‬ ‫نیست البته‪ .‬منظورم ِ‬ ‫من نوعی است‪ .‬برای اینکه هیچ چنین‬ ‫تفاهمی بیناصالح طلبانشکلنمی گیردکهکسیراجلوی‬ ‫روحانی موجود بگذارند‪ .‬یکی به این دلیل که چهار سال امده‬ ‫و باید چهار سال بعدی را هم ادامه دهد‪ .‬وقتی تا این حد در‬ ‫موضوعی مخالف وجود داشته باشد نمی توانید فکر کنید که‬ ‫می توانند به یک اجماعی برســند‪ .‬امکان ندارد در این مورد‬ ‫به اجماع برسند‪.‬‬ ‫در این چند روز برخی اظهارنظرهــای متفاوت از‬ ‫منتخبان تهران در فضای مجازی منتشــر شده‬ ‫است‪.‬برخیبرهمینمبنامی گویندمنتظرتشکیل‬ ‫یکمجلسششمدیگرباشید‪.‬‬ ‫اصالاینطورینیست‪.‬اگراینبودکهنمی توانستند‬ ‫اینانتخاباتراشکلدهند‪.‬توجهداشتهباشیدکهراهبرداین‬ ‫انتخابات یک امر تاکتیکی نیست‪ .‬از دل یک حزب سیاسی‬ ‫چهبرسدبهیکجریانسیاسینمی توانیکامرتاکتیکیرا‬ ‫اینگونه بیرون اورد‪ .‬این حتما نتیجه یک تحول راهبردی در‬ ‫میانشان است‪ .‬یعنی اگر دو نفرشان تند حرف بزنند‪ ،‬مطمئن‬ ‫باشید بقیه جلویش می ایستند‪ .‬در این قضیه تردید نکنید‪ .‬در‬ ‫رسانه هایشان می ایستند و محکوم می کنند و اینطور نیست‬ ‫که یک امر تاکتیکی رخ داده است‪.‬‬ ‫یعنیدنبالخواسته هایحداکثری شاننمی روند؟‬ ‫خواسته حداکثری و حداقلی را کنار بگذاریم‪ .‬یعنی‬ ‫من یک مطالبه حداکثری دارم که ایران بشــود ســوئیس!‬ ‫یعنیچه؟‬ ‫گفت وگویویژه‬ ‫مطالبــه حداکثــری مثل اینکــه به مســاله حصر‬ ‫بپردازند‪.‬‬ ‫قضیه حصر در اختیار مجلس نیست‪.‬‬ ‫یامنتظرنطق هایانچنانیمجلسششمباشیم‪.‬‬ ‫اصال چنین خبرهایی نیســت‪ .‬کسی این کارها را‬ ‫نخواهد کرد‪.‬‬ ‫راجع به اقای روحانــی هم صحبت کنیم‪ .‬ابتدای‬ ‫مصاحبــه در مورد نــگاه اقــای روحانی بــه طبقه‬ ‫متوسطوضعیفحرفزدیم‪.‬اکنونبعدازبرجامو‬ ‫انتخاباتمجلسسرمایهاجتماعیاقایروحانیبا‬ ‫چه وضعیتی رو به رو شده است؟‬ ‫اول در مــورد ان طبقه پایین توضیــح دهم؛ اقای‬ ‫احمدی نژاد چه کار می کرد؟ اقــای احمدی نژاد این طرف‬ ‫و ان طرف می رفت و نامه ای به او می دادنــد و او هم ‪ 50‬تا‬ ‫‪ 100‬هزار تومــان به انها می داد‪ .‬اما طبقه متوســط که این‬ ‫کارها را نمی خواهد و این دولــت هم اگر بخواهد این کارها‬ ‫را بکند‪ ،‬اصال پولی ندارد‪ ،‬حتی اگر عقیده هم داشــته باشد‬ ‫اساســا پولی برای این کارها ندارد‪ .‬این دولت چاره ای ندارد‬ ‫جز اینکه یک تحرک به اقتصاد به معنــای دقیق بدهد‪ .‬که‬ ‫این تحرک هم فقط با طبقه متوســط امکان پذیر است که‬ ‫بتواندسرمایه گذاریجذبکند‪،‬بتوانداعتمادایجادکندواین‬ ‫طبقهکارافرینیکنندواقتصادراراهبیندازند‪.‬ولیطبیعیاست‬ ‫اگر نتواند این کار را بکند بــرای طبقه پایین هم کار چندانی‬ ‫نمی تواند انجام دهد ولی اگر توانســت تحرک اقتصادی را‬ ‫ایجادکندبهنظرمنبایدبهبخشتامیناجتماعیوبهداشت‬ ‫و اموزش طبقات پایین جدی تر بپردازد برای اینکه یک تغییر‬ ‫و حس خوبی در طبقه پایین ایجاد می شود‪.‬‬ ‫ایا خطر کاهش یا شیفت سرمایه اجتماعی‪ ،‬اقای‬ ‫روحانی را تهدید می کند؟‬ ‫بله‪.‬‬ ‫چقدر جدی است؟‬ ‫مننمی دانمچقدردراقتصادمی توانندموفقباشند‬ ‫و اگر موفق باشند خطر علیه او خیلی جدی نخواهد بود و اگر‬ ‫نتواند تحول ایجاد کند‪ ،‬طبقه متوسط هم ناراحت می شود‬ ‫و نارضایتی این دو طبقه همدیگر را تشدید می کنند‪ .‬اما اگر‬ ‫بتواندتحولایجادکندوطبقهمتوسطخوشحالشوند‪،‬حتما‬ ‫یکبخشیازطبقاتپایینهممنتفعوخوشحالمی شوندو‬ ‫اینهاخیلیاجازهنمی دهندکهمخالفتنمودپیداکند‪.‬‬ ‫نســبت اقای روحانی اکنــون به اقای هاشــمی‬ ‫چگونه اســت؟ اقای روحانی یک جورهایی دیگر‬ ‫نمی خواهد خیلی زیر سایه اقای هاشمی باشد‪.‬‬ ‫کامال همینطور است و طبیعی است‪ .‬چون باالخره‬ ‫ایشانبرایخودشیکجایگاهیبهدستاوردهوانحرفی‬ ‫هم که اقای هاشمی اخیرا زده حرف منطقی نیست‪.‬‬ ‫چــرا غیرمنطقــی اســت؟ اقــای روحانــی در‬ ‫نظرسنجی ها‪ 5‬درصد بود‪ .‬یک باره چه شد؟‬ ‫یک سوال از شما می پرسم تا بدانید چرا غیرمنطقی‬ ‫است‪ .‬خیلی ســاده است؛ شــما فرض کنید اقای هاشمی‬ ‫از غرضی حمایت می کرد‪ ،‬فرض کنید دیگر! چه می شــد؟‬ ‫غرضی دو درصد رای مــی اورد؟ نکته کلیدی این اســت‪.‬‬ ‫مسخره است که در این مملکت به این راحتی از این چیزها‬ ‫رد می شویم‪ .‬فرض کنید از اقای حداد حمایتمی کرد‪ ،‬حداد‬ ‫رایمی اورد؟اگرازروحانیحمایتنمی کرد‪،‬برایخودشبد‬ ‫بود‪.‬ایامثلایناستکهمثالمنیکپولیدارمکهمی توانم‬ ‫به شــما یا دیگری بدهم‪ .‬خودش یک زمانی رای نداشت و‬ ‫تا مواضع خودش تغییر پیدا نکرد‪ ،‬این جایگاه را پیدا نکرد‪،‬‬ ‫چگونهچنینجایگاهیرامی تواندبهکسیدهد؟معلوماست‬ ‫ک از سیاست درست نیست‪ .‬پس بگوییم از‬ ‫که اصال این در ‬ ‫حداد حمایت کند اما می گوید که حداد به من نمی خورد پس‬ ‫اومی خوردهکهازاوحمایتکردی‪.‬خبوظیفه اتبودهواگر‬ ‫حمایت نمی کردی برای خود فرد بد می شود اما ان ظرفیت‬ ‫کسی دیگر است که می تواند حمایت ها را به خودش جلب‬ ‫کند‪ .‬ظرفیت دیگران است ضمن اینکه راجع به نظرسنجی‬ ‫هم باید گفت اینها روزهای اخر حمایت کردند و تا قبل از ان‬ ‫به ‪ 17‬و ‪ 20‬و ‪ 27‬هم رسیده بود‪ .‬نه اینکه بخواهم بگویم این‬ ‫حمایت ها بی اثر بوده‪ ،‬کامال هم موثر بود اصال قصدم این‬ ‫نیست‪.‬امااینحمایت هادوجانبهاست‪.‬اواستقاللخودش‬ ‫را دارد و این هم رفتار خودش را دارد‪ .‬می توانســت حمایت‬ ‫نکند تا امروز همه نقدش کنند‪ .‬چرا نگوییم اقای خاتمی او را‬ ‫تعیین کرده پس چرا اصال به حساب اقای خاتمی نگذاریم؟‬ ‫اگر اقــای خاتمی مخالفــت می کرد‪ ،‬چه می شــد؟ اینطور‬ ‫تحلیل کردن سیاسی کامال مال عهد قاجار است و زمانش‬ ‫گذشته است‪.‬‬ ‫نســبت اقای روحانی با حاکمیت در این دو ســال‬ ‫چگونه بوده است؟‬ ‫یک بخش بحث شخصی است که سعی می کند‬ ‫غرور خودش را داشته باشد‪ .‬فکر می کنم توان تعاملی اش‬ ‫هم مثل اقای خاتمی نیست‪ .‬ولی به دلیل جایگاهی که در‬ ‫سیستم دارد‪ ،‬احتماال ُبرِش بهتری دارد‪ .‬اما اینها بحث های‬ ‫خیلی فردی اســت و ادم ها به همدیگر نــگاه حب و بغضی‬ ‫دارند‪.‬‬ ‫می خواهم بــه رابطه اصالح طلبان بــا حاکمیت و‬ ‫شــکاف این رابطه بپردازم‪ .‬ســوالم این است که‬ ‫قبول دارید بخشی از این شکاف به دلیل عملکرد‬ ‫اقای خاتمی در سال‪ 88‬است؟‬ ‫صــد درصد‪ ،‬مشــکلی در ایــن قضیه نیســت‪ .‬او‬ ‫می توانســت این اشــتباه را در ســال ‪ 90‬جبران کنــد‪ .‬اگر‬ ‫می گویم این طرف اشتباه کرده معنایش این نیست که ان‬ ‫طرف اشتباه نداشته االن فقط داریم این طرف را می گوییم‪.‬‬ ‫ان طرف هم که الی ماشاءالله کار خودش را داشته و حمایت‬ ‫از احمدی نــژاد یک فاجعه بود که باالتر از اشــتباه اســت‪.‬‬ ‫بنابراین انچه ما می گوییم این است که اشتباه ایشان در این‬ ‫نبود‪ .‬اشتباه تحلیلی در اصل نحوه ورود به انتخابات بود که‬ ‫ان نحوه ورود در نهایت همه را با خــودش برد‪ .‬یعنی وقتی‬ ‫می خواهید وارد انتخابات شوید با موج های قوی‪ ،‬ان موقع‬ ‫دیگر معلوم نیست بتوانید این موج را کنترل کنید‪ .‬موج سوار‬ ‫و قایق به صخره کوبیده می شــوند‪ .‬بنابراین بعد از ‪ 88‬شاید‬ ‫بتوانیم این طور بگوییم که اساسا کسی کنترلی روی خودش‬ ‫نداشت‪ .‬در اندیشــه پویا نوشــتم که وقتی رهبر فرانسه در‬ ‫مجلس گفت من رفتم به سمت انقالب و از او پرسیدند که‬ ‫کجا؟ گفت مردم می خواهند انقالب کنند‪ .‬به او گفتند تو که‬ ‫رهبر هســتی چرا دنبال مردم می روی؟ گفت به خاطر اینکه‬ ‫رهبرم باید دنبال مردم بدوم‪ .‬این اشــتباه اصلــی بود‪ .‬ایراد‬ ‫نداشــت که یک بار دنبال مردم رفت‪ ،‬ایراد این بود که این‬ ‫ویژگی یک جنبش اصالح طلبانه نیست‪ ،‬پس از ابتدا نباید‬ ‫در فرایندی که منجر به این اتفاق می شد‪ ،‬شرکت کرد‪ .‬با ان‬ ‫فرایند نباید همساز می شد‪ .‬اقای خاتمی طبعا ان قدر تبعات‬ ‫برای ادامه حضور احمدی نژاد قائل بودند ولی به این چیزها‬ ‫خیلی بها ندادند‪ .‬اما چون بنده قائل بــودم که امکان ندارد‬ ‫احمدی نژاد در‪ 88‬نباشد‪ ،‬بنابراین نباید در این فرایند وارد شد‬ ‫و بگذارید تا سال‪.92‬‬ ‫این شکاف خیلی سخت جبران می شود؟‬ ‫خیلیسختکهبهنظرمنسخت ترازانکهسیستم‬ ‫برجامراپذیرفت‪،‬نیست‪.‬منمعتقدمکهدوطرفبایدبتوانند‬ ‫گام هایی بردارند‪ .‬یکی از کارهایی که اصولگرایان می توانند‬ ‫بکنند این است که این موضوع را حل کنند که اگر این حل‬ ‫نشودهیچ چیزدرایرانحلنخواهدشد‪.‬اینسیستممی تواند‬ ‫از ظرفیت اقای خاتمی استفاده کند‪ .‬ایشان در سال‪ 90‬رای‬ ‫دادویکیازمعدودکسانیکهازرای دادنشدر‪ 92‬دفاعکرد‪،‬‬ ‫من بودم‪ ،‬هرچند می توانست جور دیگری هم رای دهد باید‬ ‫در حسینیه ارشاد می رفت‪ .‬همین جاهاست که باید تصمیم‬ ‫گرفت ولی برخــی خیلی محتاطند مبادا گامــی بردارند و به‬ ‫جواب نرسند‪ .‬اگر مطمئن شوند به جواب می رسند‪ ،‬به نظرم‬ ‫شرایط فراهم است‪.‬‬ ‫انها کی هستند؟‬ ‫اقای خاتمــی و اینها‪ .‬اقای خاتمــی خیلی نگران‬ ‫ی بردارد ولی به جواب نرسد‪.‬‬ ‫است که گام ‬ ‫در بیمارستان هم تالش هایی شــد اما به نتیجه‬ ‫نرسید‪...‬‬ ‫شــاید ان موقع وقت مناســبی برای این کار نبود‪.‬‬ ‫همان طور که در قضیه امریکا اول یک اصولی را پذیرفتند‬ ‫و بعــد جزئیاتش را حــل کردنــد‪ ،‬اینجا هم ایــن کار کامال‬ ‫امکان پذیر است‪ .‬حاکمیت باید کار خودش را انجام دهد و‬ ‫اقای خاتمی هم کار خــودش را‪ .‬من مطمئنم اقای خاتمی‬ ‫حاضر اســت یک چیز جدی بگوید‪ ،‬به شــرطی که به یک‬ ‫جایی برسد‪ ،‬ولی نگرانی اش این است که به جایی نرسد‪.‬‬ ‫گفت وگوی ویژه‬ ‫‪130‬‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫نجات ال ّله ابراهیمیان‬ ‫نمک نشناس‬ ‫نیستم‬ ‫ی ویژه‬ ‫و‬ ‫توگ‬ ‫گف ‬ ‫من از تعرفه رای ام عکس گرفتم‪ .‬در صورتی که زنده باشم‬ ‫و این مدت تمام شود‪ ،‬ممکن است خیلی ها از پیش داوری ها و‬ ‫حدس هایشان پشیمان شوند‬ ‫کسی به من به عنوان عضو شورای نگهبان برای تایید برجام‬ ‫تکلیف نکرد‬ ‫در بررسی صالحیت ها‪ ،‬من با حاج اقا جنتی در یک گروه بودیم‬ ‫در ایت الله یزدی هیچ تفاوتی قبل و بعد از انتخابات ندیدم‬ ‫گفت وگو‪ :‬مصطفی صادقی‬ ‫دبیر تحریریه‬ ‫شــورای نگهبان تابه حال چند ســخنگو داشته‬ ‫اما قبول دارید که از میان انها شــما ســخنگوی‬ ‫متفاوتی هستید؟‬ ‫فکر می کنم همین طور است‪.‬‬ ‫خودتان می خواهید متفاوت باشید؟‬ ‫تربیت حرفــه ای‪ ،‬کار قضایی و برخــی کارهای‬ ‫دیگر مرا طوری بار اورده که شــاید یک مقــدار با برخی از‬ ‫عادت های معمولی سخنگوها نتوانم کنار بیایم‪ .‬به اضافه‬ ‫اینکه من فقط یک سخنگو نیستم و در تصمیم سازی هایی‬ ‫که باید گزارش شــود‪ ،‬شــرکت دارم‪ .‬یعنی خبــر از چیزی‬ ‫می دهم که خودم در ساختنش شرکت دارم‪ .‬ممکن است‬ ‫ســخنگو در وزارت خارجــه در تصمیم هایی کــه هیات و‬ ‫شخصیت های سیاســی می گیرند مداخله نداشته باشد‪.‬‬ ‫برجامان طورکهبرخیازدوستانمی گویندیک‬ ‫فتح الفتوح نبوده و نیســت‪ .‬یــک راه حل عملی‬ ‫بوده که ما به معضلی برخوردیم و نظام جمهوری‬ ‫اســامی ایران بــه رهبــری حضــرت ایت الله‬ ‫خامنه ای‪ ،‬راه حلی زیر نظر ایشــان انتخاب کرد‬ ‫که این راه حــل یک گزینش برای نظــام بود‪ .‬ما‬ ‫همان طور که ‪ 598‬یا تصمیمات سخت دیگر را‬ ‫به دلیل شــرایط مان قبول کردیم‪ ،‬باید با همین‬ ‫مسالهبرخوردکنیم‬ ‫نجات الله ابراهیمیان که هم عضو حقوقدان‬ ‫شــورای نگهبان اســت و هم ســخنگوی شورا در‬ ‫حوزه کاری خود فردی خبره و باعلم اســت‪ .‬او در‬ ‫موارد مختلف مواضع خاص خودش را دارد و بدون‬ ‫رودربایســتی چیزی را کــه صحیح بدانــد اعالم‬ ‫می کند‪ .‬همین مســاله او را فــردی متفاوت کرده‬ ‫اســت‪ .‬با ابراهیمیان گفت وگویی مفصل در دفتر‬ ‫شورای نگهبان انجام دادیم‪ .‬روبه روی ما نشست و‬ ‫راجع به مسائل مختلفی که در مورد انها بحث شد‬ ‫مواضعش را اعالم کرد‪ .‬از همه مهم تر به شبهاتی‬ ‫پاسخ داد که بســیار تعیین کننده است‪ .‬او گفت‬ ‫برای ایت اللــه جنتی احترام بســیار ویژه ای قائل‬ ‫اســت و معتقد اســت که باید برای حفظ جایگاه‬ ‫شورای نگهبان تالش کرد‪.‬‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫به او می گویند که این تصمیم اتخاذ شــده و شــما خبرش‬ ‫را اعالم کــن‪ .‬منتهــا من در ساخت و ســاز شــکل گیری‬ ‫تصمیمــات انها شــرکت دارم و ســعی می کنــم گزارش‬ ‫زنده ای از شــورای نگهبان بدهم‪ .‬به اضافه بــرای اینکه‬ ‫شــورای نگهبان در معــرض تهمــت و برخــی انتقادات‬ ‫غیر منصفانه قرار نگیرد به نظر می رســید باید مکانیزم کار‬ ‫و ریزه کاری هــای مربوط به کارمــان را به خصوص در امر‬ ‫انتخابات بشــکافیم تا مردم بدانند که ما با مباحث نظری‬ ‫و تئوریک مهمی درگیر هســتیم‪ .‬این طور نیست که یک‬ ‫لیســت به ما دهند و ما چند تا را خط بزنیم و چنــد تا را هم‬ ‫تایید کنیم! هر کــدام از این اســم ها و پرونده ها موضوع‬ ‫یک مباحثه طوالنی اســت که قواعد قضا‪ ،‬داوری‪ ،‬فقه و‬ ‫حقوق به مناســبتی در مورد هر کدام از اینها قابلیت طرح‬ ‫دارد‪ .‬بنابراین تالشم این است که بگویم شورای نگهبان و‬ ‫اعضای شورای نگهبان کار پیچیده ای انجام می دهند که‬ ‫هدفشــان هم حفظ مصالح نظام‪ ،‬اسالمیت و جمهوریت‬ ‫است‪.‬به این دلیل سعی کردم از نمای نزدیک‪ ،‬تصویری‬ ‫از شورای نگهبان ارائه دهم‪.‬‬ ‫اما واقعیت این اســت که بعضی از صحبت های‬ ‫شما این تصور را ایجاد کرده که گاهی به جناحی‬ ‫نزدیک شــدید و گاهــی هم احســاس کردیم از‬ ‫جناحی دور شــدید‪ .‬اقای ابراهیمیــان واقعا به‬ ‫کدام جناح بیشتر نزدیک است؟‬ ‫ســعی در انجام وظیفه دارم و اجــازه بدهید بماند‬ ‫برای بعــد از زمانی کــه دوره حضورم در شــورای نگهبان‬ ‫تمام شــد‪ .‬من از تعرفه رای ام عکس گرفتم‪ .‬در صورتی‬ ‫که زنده باشم و این مدت تمام شود‪ ،‬ممکن است خیلی ها‬ ‫از پیش داوری ها و حدس هایشــان پشــیمان شوند‪ .‬من‬ ‫واقعا جناحــی فکر نمی کنــم‪ .‬در انتخابم به یک لیســت‬ ‫واحد رای نمی دهــم‪ .‬منفردین و اشــخاص مختلف را از‬ ‫لیست ها انتخاب کردم ولی مسلما با ماجراجویی سیاسی‬ ‫و عقیدتی مخالفم‪ .‬مسلمات دینی و فقهی ما که اساس و‬ ‫بنیان نظام جمهوری اسالمی هستند باید روزبه روز تقویت‬ ‫شوند تا جلوی التقاط و انحرافاتی که در مشروطه دیدیم و‬ ‫االن هم وجود دارد‪ ،‬گرفته شود‪ .‬بنابراین من به ادم های‬ ‫ریشــه داری که به اصول حاکــم بر نظام معتقد هســتند‪،‬‬ ‫عالقه دارم و خودم سعی می کنم جزو انها باشم‪ .‬به تقلید‬ ‫از ادبیات وارداتی سیاسی حساس هستم‪ ،‬بنابراین در حد‬ ‫توان و ســوادم تالش دارم که به سمت دوســتانی بروم و‬ ‫انتخاب های شــخصی سیاسی ام به ســمت انهایی باشد‬ ‫که خواهان یک نوع اســتقالل فرهنگی و تمدن ســازی‬ ‫برای نظام جمهوری اسالمی ایران هستند؛ البته براساس‬ ‫داده های بومی و اعتقادات مذهبی مان‪.‬‬ ‫البته چند وقتی است که تقســیم بندی جناح ها‬ ‫براســاس اصولگرا و اصالح طلب نیســت؛ این‬ ‫گزاره خــودش را در همین انتخابات هم نشــان‬ ‫داده‪ ،‬به قول یکی از مسئوالن‪ ،‬دیگر باید بگوییم‬ ‫برجامیان و نابرجامیان! می خواهم بپرسم شما‬ ‫به طور شــخصی موافق برجام بودیــد یا مخالف‬ ‫برجام؟‬ ‫اگر از من بپرسید که موافق قطعنامه ‪ 598‬بودید‪،‬‬ ‫می گویم وقتــی قطعنامــه ‪ 598‬تصویب شــد مــا همراه‬ ‫دوستان و بچه های بســیج گریه کردیم! ناراحت بودیم‪.‬‬ ‫ما می خواستیم که شعار امام که «جنگ جنگ تا پیروزی»‬ ‫اســت در عمل هم به منصه ظهور برســد‪ ،‬ثابت شود و از‬ ‫کربال به سمت قدس برویم‪ .‬ولی شرایط و اوضاع واحوال‬ ‫گاهی اوقات ان طور که ما می خواهیم پیش نمی رود و ما‬ ‫مجبوریم برای رسیدن به اهدافمان صبوری پیشه کنیم‪.‬‬ ‫در مورد مســاله برجام هم‪ ،‬من با تقدس برجام و برجسته‬ ‫کردن بی جهت ان و سعی در استفاده های تبلیغاتی از ان‪،‬‬ ‫کامال مخالفم‪.‬‬ ‫برجام ان طور کــه برخی از دوســتان می گویند یک‬ ‫فتح الفتوح نبوده و نیســت‪ .‬یک راه حل عملی بوده که ما‬ ‫به معضلی برخوردیم و نظام جمهوری اســامی ایران به‬ ‫رهبری حضرت ایت الله خامنه ای‪ ،‬راه حلی زیر نظر ایشان‬ ‫انتخاب کرد که این راه حل یک گزینش برای نظام بود‪ .‬ما‬ ‫همان طور که ‪ 598‬یا تصمیمات ســخت دیگر را به دلیل‬ ‫شرایط مان قبول کردیم‪ ،‬باید با همین مساله برخورد کنیم‪.‬‬ ‫اوبامــا می گوید ایــده ال بــرای او باز کــردن تمام‬ ‫پیچ و مهره های صنعت هسته ای است‪ .‬برای من ایده ال‬ ‫غنی ســازی بی حد و حصر بدون فضولی دیگران اســت‪.‬‬ ‫بنابرایــن مخالفت با برجام به این عنوان که خیانتی شــده‬ ‫و مصالح نظام قربانی شــده‪ ،‬وقتی یک نگهبان و پاسدار‬ ‫بیداری مثل مقام معظم رهبری باالی سر این نظام هستند‪،‬‬ ‫جایگاهی ندارد‪ .‬تقدس و بزرگ کردن ان مثل اینکه یک‬ ‫انقالبی اتفاق افتاده هــم جایگاهی نــدارد‪ .‬اینها تصویر‬ ‫حقیقی از برجام نیســت‪ .‬برجام راه حلی بــوده که ما برای‬ ‫رســیدن به اهدافمان انتخاب کردیــم‪ .‬در واقع مبتنی بر‬ ‫یک دادوســتد داوطلبانه بوده که تا زمانــی که به نفع مان‬ ‫اســت باید پی بگیریم‪ .‬هروقت دیدیــم ضررهایش از نفع‬ ‫ان بیشتر شده‪ ،‬راه حل های دیگری هم قابل تصور است‪.‬‬ ‫بنابراین من این تقسیم بندی را هم که می گویند برجامیان‬ ‫و غیربرجامیان قبول ندارم‪ .‬کمااینکه درباره تقسیم بندی‬ ‫بر پایــه اصولگرایی و اصالح طلبــی هم بایــد بگویم که‬ ‫اصولگرایی که همه معتقدین به نظام باید پیرو ان باشــند‬ ‫معنای ویژه ای دارد‪ ،‬زیرا نکته این اســت که اصولگرایی‬ ‫به یک حزب سیاسی هم تبدیل شده من صرف نظر از ان‬ ‫حزب سیاسی به معنای لغوی کلمه سعی می کنم اصولگرا‬ ‫باشــم‪ .‬از این جواب قبلی من این شــبهه ایجاد نشود که‬ ‫به حزب و گروهــی که االن تحت عنوان اصولگرا شــکل‬ ‫گرفتــه‪ ،‬تعلق ســازمانی و تشــکیالتی دارم‪ .‬اوال‪ ،‬از اول‬ ‫به خاطر شغلم تعلق حزبی و جناحی نداشتم‪ .‬شما درواقع‬ ‫از انتخاب های شخصی من سوال می کنید من هم به این‬ ‫میزان اکتفا می کنم که به نظرم حرف ها و شعارهای ما نباید‬ ‫وارداتی باشــد‪ .‬ما باید اصول ثابتی داشــته باشیم و بر ان‬ ‫اصول ثابت پافشاری کنیم‪ .‬ان وقت می توانیم تکنیک ها و‬ ‫شیوه های برخورد با مسائل داخلی و بین المللی را براساس‬ ‫این اصول ثابت برنامه ریزی کنیم‪.‬‬ ‫به نظرم مهمترین روز مجلــس نهم‪ ،‬همین روز‬ ‫تصویب برجام بود‪ .‬ســوالم این اســت که روند‬ ‫تصویب برجام در شورای نگهبان چگونه بود؟‬ ‫درمورد برجام من یک عقیده شــخصی داشــتم‪.‬‬ ‫همان ابتدا از من ســوال کردند که ایا برجام یک قرارداد‬ ‫بین المللی اســت و ایا نیــاز به تصویب مجلــس دارد؟ در‬ ‫جلســات مشــورتی خدمت برخی عزیزان مجلس عرض‬ ‫کردم که وقت شــان را بــا تمرکز بر بحــث معاهدات تلف‬ ‫می کنند‪ ،‬بحث در مورد اینکه برجام یک قرارداد بین المللی‬ ‫اســت یا خیر و از این راه مجلس بخواهد بــا وادار کردن‬ ‫دولت به تقدیم الیحه وارد شود‪ ،‬فقط اتالف وقت است‪ .‬به‬ ‫نظرم می رسید برجام یک معاهده بین المللی نباشد‪ .‬مثال‬ ‫می زنم؛ یک جور شرط ابتدایی یا قرارداد نامزدی است که‬ ‫طرفین می توانند به هم بزنند‪ .‬این را صریحا به عنوان نظر‬ ‫کارشناســی اعالم کردم‪ .‬بنابراین به جــای اینکه وقت ها‬ ‫تلف شود به ســمت اینکه دولت باید یک الیحه بیاورد که‬ ‫این معاهده بین المللی تایید شــود به نظرم می رســید که‬ ‫نمایندگان مجلس باید روی یــک قانون اجازه اجرای این‬ ‫توافقات متمرکز می شدند که ان قانون سعی می کرد به طور‬ ‫دقیق مفاهیم پیچ دار و کش دار مربــوط به برجام را به نفع‬ ‫خودمان معنا کند و بر همین اساس در سندی اجازه اجرای‬ ‫ان را به دولت بدهد‪ .‬پس مــا نمی توانیم بگوییم یک روزه‬ ‫تصویب شد‪ .‬مجلس مدت ها درگیر این مساله بود‪.‬‬ ‫اما شاید یک روزه در شورای نگهبان تمام شد‪ .‬ایا‬ ‫قبال شورای نگهبان جلسه ای داشت؟‬ ‫انچــه در شــورای نگهبان بــرای بررســی امــد‪،‬‬ ‫ِ‬ ‫خود برجام نبود؛ ایــن خیلی مهم اســت‪ .‬برجام متضمن‬ ‫مجموعه ای از قول و قرارها بود که خیلی از انها جنبه فنی‬ ‫داشت و اگر قرار بود ِ‬ ‫لو قرارها را کسی بررسی کند‪،‬‬ ‫خود قو ‬ ‫به فرمایش شما یا به تعبیری که ممکن است نزد شما شکل‬ ‫گرفته باشد‪ ،‬هفته ها و شاید ماه ها طول می کشید‪ .‬منتها‬ ‫به نظرم می رسد نزد ما برجام مثل یک توافقی بوده که این‬ ‫توافق در حیطه اجرا قرار داشته است‪ .‬یعنی اگر مثال ایران‬ ‫و عراق راجع به یک کارخانه سیمان توافقاتی نه به صورت‬ ‫قرارداد بلکه قول و قرارهایی بگذارند و بگویند یک کارخانه‬ ‫سیمان درست کنید ولی دیگر از چین سیمان وارد نکنید‪،‬‬ ‫این قول و قرار چون جنبه معاهده ندارد دیگر نیاز به تصویب‬ ‫مجلس ندارد و یک قــول و قرار اجرایی اســت‪ .‬اگر نظر‬ ‫مجلس این باشــد که در این قول و قــرار یکی‪ ،‬دو نکته را‬ ‫رعایت کنید‪ ،‬موضوع قانون همان یکی‪ ،‬دو نکته اســت‬ ‫گفت وگوی ویژه‬ ‫گفت وگویویژه‬ ‫‪131‬‬ ‫گفت وگوی ویژه‬ ‫‪132‬‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫گفت وگویویژه‬ ‫و شــورای نگهبان هم روی همان یکــی‪ ،‬دو نکته مهم ‬ ‫ی‬ ‫که مجلس شــورای اســامی به عنوان دســتورالعمل به‬ ‫دولت خطاب کرد‪ ،‬نظر داد که ایا این مغایر شرع و قانون‬ ‫اساسی است یا خیر و نه کل برجام‪ .‬چراکه کل برجام اساسا‬ ‫موضوع بررسی و داوری شورای نگهبان نبوده است‪ .‬همان‬ ‫سند چندماده ای مربوطه که مجلس تصویب کرد بررسی‬ ‫کردیم‪ .‬می دانید که ســواالت ما اینجا تستی است و باید‬ ‫جواب تستی بدهیم که ایا مغایر شرع است یا خیر‪ .‬پاسخ‬ ‫یک بلی یا خیر است‪ .‬مطابق قانون اساسی هست یا خیر‪.‬‬ ‫بنابراین ما در یک بحث خیلی طوالنی بیش از معمول وقت‬ ‫به این اختصاص دادیم وبه این موضوع پرداختیم‪ .‬یعنی‬ ‫می توانم بگویم یک صبح تــا بعدازظهر و حتی یک نصف‬ ‫روز قبل هم در مورد این بررسی و بحث کردیم‪ .‬وقت زیادی‬ ‫از ما گرفته است‪.‬‬ ‫حتی نظرات مخالف هم وجود داشت؟‬ ‫مــن االن دقیقا تعــداد ارا را به خاطر نــدارم ولی‬ ‫معموال رای گیری های ما اقلیت و اکثریت دارند و احتمال‬ ‫اینکه یک اقلیتی هم وجود داشته باشد‪ ،‬هست ولی چون‬ ‫االن هنوز صورت جلسات به نظرم نرسیده‪ ،‬صورت تفصیلی‬ ‫رای گیری را به یاد ندارم ولی مســلما اکثریت گفته اند ان‬ ‫مصوبه ای که قیودی را برای اجــرا پیش بینی کرده بود با‬ ‫قانون اساسی و شرع مغایر نیست و رای دادند‪.‬‬ ‫می خواهم یک سوال تستی در این مورد بپرسم؛‬ ‫ایا به شــورای نگهبان تکلیف شــد کــه برجام را‬ ‫تصویب کند؟‬ ‫به من به عنوان یک عضو شــورای نگهبان کسی‬ ‫تکلیف نکرد‪.‬‬ ‫مدتی قبل تــر از برگزاری انتخابات‪ ،‬اعالم شــد‬ ‫کــه اصالح طلبــان کمیته هایی بــرای رایزنی با‬ ‫شورای نگهبان تشکیل داده اند‪ .‬روند رایزنی انها‬ ‫با شما قبل از انتخابات چگونه بود؟‬ ‫قبل از انتخابات و در جریــان ان‪ ،‬رفت و امدها و‬ ‫مذاکرات با برخی از اقایان فقها و با دبیر شــورای نگهبان‬ ‫یا اعضــا در جریان بــود‪ .‬اما با شــناختی که از ایشــان و‬ ‫شورای نگهبان دارم‪ ،‬اساســا موضوعاتی که مطرح شده‬ ‫بود به هیچ وجه شــبیه یک مصالحه و کوتــاه امدن نبود‪.‬‬ ‫نهایت چیزی که ممکن است مطرح شده باشد این است‬ ‫که برخی مصادیق هم طرفداران نظام جمهوری اسالمی‬ ‫ایران هستند‪ .‬من از همان زمان که این خبرها پیچید گفتم‬ ‫محتوای ان بیش از این نمی تواند باشد که انها البد امدند‬ ‫بعضی اشخاص را معرفی کنند که اینها ادم های مسلمان‬ ‫و ملتزم به شرع و قانون اساسی هستند‪ .‬ولی من با شناختی‬ ‫که از خودم و اعضای شورای نگهبان دارم به شما تضمین‬ ‫می دهم مذاکراتی که شائبه یک مصالحه را در ذهن متبادر‬ ‫می کند‪ ،‬به هیچ وجه حقیقت ندارد‪ .‬کسانی امدند‪ ،‬حرف ها‬ ‫و نظراتشان را منتقل کردند ولی نه قولی گرفتند و نه انچه‬ ‫از شورای نگهبان خارج شد‪ ،‬متکی بر این مذاکرات بوده‬ ‫است‪ .‬شــورای نگهبان خوب یا بد هر تصمیمی که گرفته‬ ‫اصال به این مذاکرات و مصالحه هــای ادعایی مربوط به‬ ‫جناح ها ارتباط نداشته است‪ .‬اگر جایی از کارمان اشکال‬ ‫داشته‪ ،‬خودمان کردیم‪ ،‬خوب هم بوده‪ ،‬خودمان کردیم‪.‬‬ ‫با شما هم در این زمینه جلسه ای برگزار شد؟‬ ‫جلســه با این هدف خیر‪ .‬وقتی مجلس می رفتم‬ ‫بعضی اشخاص خیرخواه یا اینجا در شورا با ما دیدارهایی‬ ‫می کردند در حد اینکه کمک کنید همــه جناح ها فرصت‬ ‫مشــارکت در انتخابات را داشته باشــند‪ ،‬بعد هم بر اساس‬ ‫تصمیم جمعی قرار شد تا انتخابات مالقاتی با این عنوان‬ ‫نداشته باشیم که بنده از رســانه ها اعالم کردم‪ .‬اما حرف‬ ‫من این بــود و خواهد بود کــه ما مکلف به اجــرای قانون‬ ‫هستیم و در اجرای قانون مسامحه نمی توان کرد‪ .‬ممکن‬ ‫است در اجرای قانون مثل هر داوری مرتکب لغزش های‬ ‫با الریجانی بعد از اینکه به شورای نگهبان امدم‪ ،‬برخوردهای کاری‬ ‫داشتم و به نظر می رســد که ادم معقول و معتدلی است‪ .‬من روی واژه معتدل‬ ‫هم حساسیت دارم‪ .‬مسلمان خوب و با کیاستی است که می تواند برای نظام‬ ‫اسالمی کار کند‪.‬‬ ‫ناخواسته ای شــویم اما موظفیم قانون را اجرا کنیم‪ .‬اگر‬ ‫هر یک از ما به این نتیجه رســید یک کســی التزام عملی‬ ‫ندارد‪ ،‬مثل یک قاضی که بخواهــد داوری کند‪ ،‬این نوع‬ ‫مذاکرات و توصیه ها را باید به دیوار چســباند‪ .‬اینها هیچ‬ ‫ارزشی ندارد‪ .‬بله‪ ،‬ممکن است راجع به کسی به من یا عضو‬ ‫دیگر اطالعاتی داده باشــند‪ ،‬که ما این فرد را می شناسیم‬ ‫و ادم معتقد و ملتزمی است‪ .‬در این حد ممکن است برای‬ ‫شناسایی افراد از برخی توصیه های موثقین بهره ببریم‪ ،‬اما‬ ‫اسم این را مذاکره و مصالحه و رایزنی نمی توان گذاشت‬ ‫که بعد هم بگوییم لیســت هایی که به عنــوان رد یا قبول‬ ‫درامده‪ ،‬نتیجه مذاکرات بوده است‪ .‬من اصال از اساس‪،‬‬ ‫چنین چیزی را نفی می کنم و ارزش طرح هم برایش قائل‬ ‫نیستم‪.‬‬ ‫اصولگراهــا و اصالح طلبــان هر کــدام در مورد‬ ‫دیگری این نظر را داشتند که از طرف مقابل افراد‬ ‫زیادی ثبت نام کرده اند‪ ،‬شــما اماری داشتید که‬ ‫کدام طرف بیشتر ثبت نام کرده است؟‬ ‫وقتــی بــا لیســت و اســامی مواجه می شــویم‪،‬‬ ‫تقســیم بندی براســاس جنــاح سیاســی در لیســت ها و‬ ‫پرونده هایــی که به مــا می دهند‪ ،‬به صــورت قاطع وجود‬ ‫ندارد‪ .‬من چون تهران زندگی کردم و بزرگ شده ام‪ ،‬ممکن‬ ‫است سیاسیون تهران را بشناســم و در مواجهه با اسامی‬ ‫ در پرونده ها بگویم کدام یک چپ یا راست است اما وقتی‬ ‫به نسل دوم سیاسیون می رسیم واقعا من از خیلی تعلقات‬ ‫خبر نداشتم‪ .‬یعنی ممکن اســت صالحیت خیلی ها را رد‬ ‫یا تایید کرده باشــم و اساســا از جناح بندی سیاسی شــان‬ ‫اطالع دقیقی نداشته باشم‪ .‬هنوز هم ما چنین اماری تهیه‬ ‫نکردیم‪ .‬به نظرم کار شورای نگهبان نیست چون نباید این‬ ‫نگاه را داشته باشــد‪ .‬بنابراین دوســتان ما هم این جوری‬ ‫مطالعــه امــاری نمی کنند‪.‬به نظــرم گروه های سیاســی‬ ‫خودشان باید این کار را بکنند‪.‬‬ ‫اما یک تحلیــل این بوده که طیفی می خواســته‬ ‫با سونامی ثبت نام برای شورای نگهبان مشکل‬ ‫درســت کند و مثال کاری کند که دیگران بگویند‬ ‫شــورای نگهبان درصــد زیــادی از ایــن طیف‬ ‫را رد صالحیــت کــرده اســت‪ .‬حتی به شــوخی‬ ‫می گفتند می دانید لشکر جلو برود و تیپ برگردد‪،‬‬ ‫یعنی چه؟‬ ‫کســانی امدند‪ ،‬حرف ها و نظراتشــان‬ ‫را منتقــل کردند ولی نه قولــی گرفتند و‬ ‫نه انچه از شــورای نگهبان خارج شد‪،‬‬ ‫متکی بــر این مذاکــرات بوده اســت‪.‬‬ ‫شورای نگهبان خوب یا بد هر تصمیمی‬ ‫ که گرفتــه اصــا به ایــن مذاکــرات و‬ ‫مصالحه های ادعایی مربوط به جناح ها‬ ‫ارتباط نداشته است‪.‬‬ ‫ببینید! من قرار است در اینده هم بین جناح های‬ ‫سیاسی داروی کنم‪ ،‬بنابراین اجازه دهید چیزی که رنگ و‬ ‫بوی سرزنش‪ ،‬تحسین یا تقبیح گروه های سیاسی دارد از‬ ‫زبان من خارج نشود‪ .‬در غیر این صورت روزی که بخواهم‬ ‫علیه این جناح یا ان جناح تصمیــم بگیرم‪ ،‬می گویند او از‬ ‫اول این نظر را داشــته و از همان زمان دورخیز کرده بوده‬ ‫که ما را بزند‪ ،‬بهتر است این کار را نکنم‪.‬‬ ‫میزان اعتراضات به نتایج بررســی صالحیت ها‬ ‫زیــاد بود‪ ،‬خــود شــما هم گفتیــد کــه غافلگیر‬ ‫شدید‪...‬‬ ‫وقتــی ‪12‬هزار نفــر ثبت نــام کردند‪6 ،‬هــزار نفر‬ ‫بــه تصمیمــات اعتــراض کردنــد‪ .‬شــیوه رســیدگی در‬ ‫هیات های اجرایی با ان شیوه ای که هیات های نظارت و‬ ‫شورای نگهبان با ان مواجه بود‪ ،‬از نظر مبانی قانونی نباید‬ ‫فرقی کند و نمی کند‪ .‬اما شاید ما در عمل متفاوت باشیم‪.‬‬ ‫برای مثال من می گویم در ان وقت کم وقتی تعداد زیادی‬ ‫در هیات های اجرایی رد شــدند‪ ،‬قطعا فرصــت اینکه در‬ ‫محل تحقیقات کنند‪ ،‬نداشــتند‪ .‬ممکن است بگویید که‬ ‫هیات های اجرایی از معتمدین هستند اما در تهرانی که دو‬ ‫تا همسایه همدیگر را نمی شناسند‪ ،‬نمی توان توقع داشت‬ ‫که معتمدینش همه را بشناسند‪ .‬بنابراین شاید انها به همان‬ ‫منابع چهارگانه اکتفا کردند‪ .‬درحالــی که قانون انتخابات‬ ‫به انها این اجازه را داده بود کــه تحقیقات در محل را هم‬ ‫در مورد ادم هایی که خوب نمی شناسند‪ ،‬انجام دهند‪ .‬من‬ ‫حدس می زنم و ارزیابی ام این است که انها چنین فرصتی‬ ‫نداشتند چون زمانی در اختیار نداشــتند‪ .‬در نتیجه بدون‬ ‫اینکه انها را سرزنش کنیم که کوتاهی کردید‪ ،‬می گویم که‬ ‫رسیدگی شان یک رسیدگی ناقص بوده است‪.‬‬ ‫پس این مســاله فقط به خاطــر ضیق وقت بوده‬ ‫است‪.‬‬ ‫ببینیــد! قانــون ما ناقص اســت و وقــت ما کم‪.‬‬ ‫علی القاعده من و همکارانم کسی را عامدانه و با اطالع از‬ ‫صالحیت واقعی او‪ ،‬ردصالحیت نکردیم‪ .‬منتها وقتی قرار‬ ‫است به شش هزار پرونده رسیدگی کنید با یک قانونی که‬ ‫ابزار ناقصی در اختیارت قرار داده و وقت کم‪ ،‬خودبه خود‬ ‫لغزش های انســانی طبق امــار علمی‪ ،‬باال مــی رود‪ .‬بین‬ ‫اینکه شورای نگهبان ‪ 12‬نفری هزار پرونده را بررسی کنند‬ ‫تا شــش هزار پرونــده را‪ ،‬خیلی متفاوت اســت‪ .‬بنابر این‬ ‫اگر کسی بگوید قانون ناقص اســت‪ ،‬ممکن است مردم‬ ‫بگویند که شــما نظام و مدیران ما هستید‪ ،‬درستش کنید‪.‬‬ ‫باید قانون انتخابات را هرچه زودتر درست کنیم اما مسئول‬ ‫این کار شورای نگهبان نیست‪ .‬من حامی نظارت انتخاباتی‬ ‫شورای نگهبان هستم‪ .‬شورا ابزار ناقصی در اختیار دارد‪،‬‬ ‫وقت کمی هم در اختیار دارد‪ ،‬احتمال اینکه درمورد برخی‬ ‫موارد نتوانسته باشیم به حقیقت برسیم‪ ،‬وجود دارد‪.‬‬ ‫یعنی تعمد سیاسی وجود نداشته است‪...‬‬ ‫قطعا قصد اینکه تعمدا به کســی صدمه بزنم یا با‬ ‫ابروی کسی بازی کنیم را نداشتیم‪.‬‬ ‫یک مســاله مهم راجــع به تایید یــا رد صالحیت‬ ‫گفت وگویویژه‬ ‫مــا ایــن امیــد را داریــم کــه ارتبــاط اقــای روحانــی بــا مجلس‪،‬‬ ‫شورای نگهبان و با نهادهای رسمی کشور قانونمندتر از دولت قبل باشد‪ .‬من‬ ‫این ابراز امیدواری را می کنم و ان شاءالله این طور خواهد بود‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫گفت وگوی ویژه‬ ‫برخی از چهره های مشهور در تهران هست؛ مثال‬ ‫صالحیت علی مطهری که رد شده بود را چگونه‬ ‫دوباره تایید کردید؟‬ ‫چون تعداد زیاد و شش هزار نفر بود‪ ،‬بنابراین این‬ ‫تعداد را نمی توان مستقیما در جلسه ‪ 12‬نفره بررسی کرد‪.‬‬ ‫اگر مثال ‪ 20‬دقیقه بــه هر کدام اختصــاص دهید‪ 20 ،‬تا‬ ‫شش هزار تا چند ساعت می شود؟ گروه های دونفره تشکیل‬ ‫دادیم که کار مقدماتی کارشناسی را انجام دهد‪ .‬یعنی اگر‬ ‫الزم شــد طرف را ببیند و اظهاراتش را بشنود و توسط بقیه‬ ‫اعضا تایید شود‪.‬‬ ‫در مورد چهره های مشــهور دقیقــا چطور عمل‬ ‫کردید؟‬ ‫یک فقیه و یک حقوقدان همراه شده بودند‪ .‬برای‬ ‫مثال من با حاج اقای جنتی در یک گروه بودیم‪.‬‬ ‫یعنی چه؟‬ ‫یعنی بدون اینکه ‪ 12‬نفر ایــن را تجویز کنند‪ ،‬ان‬ ‫تصمیم گیری دونفره اعتبار ندارد‪ .‬اگر کسی می خواست‬ ‫که در صحــن ‪ 12‬نفره مســائل از ابتدا مطرح شــود‪ ،‬این‬ ‫امکان وجود داشت‪ .‬کما اینکه در مورد کسانی که نماینده‬ ‫بودند‪ ،‬چــون یکبار قبال صالحیت شــان احراز شــده بود‬ ‫و دارای جایــگاه اجتماعی بودند و ما می خواســتیم یک‬ ‫نماینــده را از مجلس بیــرون و محروم کنیم‪ ،‬تــا انجا که‬ ‫به خاطــر دارم در مورد اینها تقریبا می تــوان گفت همه در‬ ‫صحن ‪ 12‬نفره به صورت تفصیلی مطرح شد‪.‬‬ ‫مورد علی مطهری چطور؟‬ ‫ایشان هم همینطور‪.‬‬ ‫در ابتدا در هیات دو نفره رد کردید؟‬ ‫توافق این شــد که ایشان را مســتقیما در جلسه‬ ‫‪ 12‬نفره مطــرح کنیم‪ .‬ایشــان را هیات نظــارت رد کرده‬ ‫بود‪ ،‬نه ما‪.‬‬ ‫روند بررســی صالحیت چند نفر بــه این صورت‬ ‫بوده است؟‬ ‫حدود ‪ 40‬نفر را در ابتدا و مســتقیما بردیم‪ .‬شاید‬ ‫عده ای دیگری را هم بــه انجا بردیم و مطــرح کردیم که‬ ‫تعداد را به خاطر ندارم‪.‬‬ ‫چهره های معروف دیگری مثل اقای مهرعلیزاده‬ ‫را چگونه بررسی کردید؟‬ ‫برخی را ابتدا در گروه مطرح کردیم احتماال ایشان‬ ‫هم همینطور بوده است‪.‬‬ ‫برای اصالح طلبان گروه ویژه درست کردید؟‬ ‫این کار به هیچ وجه برای اشخاص یا جناح خاصی‬ ‫نبود‪ .‬مثال مــا هزار یا ‪ 900‬تــا پرونده داشــتیم که از همه‬ ‫جناح ها‪ ،‬منفرد و مســتقل وجود داشــت‪ .‬بنابراین قاعدتا‬ ‫تصادفی بود که کدام داوطلب به کدام گروه می رسد‪.‬‬ ‫ایا در برهه بررســی مجــدد‪ ،‬خــود کاندیداها به‬ ‫خودتان زنگ می زدند؟‬ ‫اصال ما خودمــان گاهــی کاندیداهــا را دعوت‬ ‫می کردیــم و از انها توضیــح می خواســتیم‪ .‬قانون اجازه‬ ‫داده کاندیدایی که رد صالحیت شــده‪ ،‬در اولین جایی که‬ ‫رد صالحیت شده‪ ،‬حاضر شود‪ .‬حضوری توضیح داده و از‬ ‫خودش دفاع کند‪ .‬این یک حق فردی است‪.‬‬ ‫ایا ادم های مشــهور هم بــرای نامزدهای خاص‬ ‫زنگ زده بودند؟‬ ‫من این احتمال را بعید نمی دانم‪ .‬شاید!‬ ‫اقای روحانــی گفتند کــه یک گروه متشــکل از‬ ‫معاون اول‪ ،‬وزیر اطالعات و وزیر کشور را برای‬ ‫مذاکره با شورای نگهبان گذاشته اند‪ .‬شکل این‬ ‫مذاکره چطور بوده است؟‬ ‫ممکن اســت نزد دبیــر شــورای نگهبان یــا نزد‬ ‫برخی دیگر از فقهای شــورای نگهبان رفته و گفته باشند‬ ‫این ادم ها‪ ،‬ادم هــای خوبی اند‪ .‬اینها را می شناســیم و رد‬ ‫صالحیت نکنید‪ .‬در همین حد اما بنده در جریان وقوع این‬ ‫مالقات ها نیستم‪.‬‬ ‫ما شــنیده بودیم اقای جهانگیری لیست مفصل‬ ‫دادند‪ .‬ایا درست است؟‬ ‫من اطالع دقیقی از ارائه لیســت ندارم که اقای‬ ‫جهانگیری چنین کاری کردند یا نه‪ ،‬اما همینطوری حدس‬ ‫می زنم اگر قرار باشد یکی بیاید و بگوید این افراد را مالحظه‬ ‫کنید که دارای سابقه خوبی هســتند‪ ،‬قطعا اسامی مطرح‬ ‫می کند و عنوان کلی نمی اورد‪ .‬یعنی بعید نیســت که مثال‬ ‫اسامی ارائه داده باشــند که اینها را می شناسیم و ادم های‬ ‫خوبی هستند ولی به نظرم شــورای نگهبان کار خودش را‬ ‫کرده است‪.‬‬ ‫اقای رحمانی فضلــی گفته بودند حتــی از دفتر‬ ‫هم با شورای نگهبان تماس گرفته شده است‪.‬‬ ‫من چنین اطالعی ندارم‪.‬‬ ‫در حد اینکه مالطفتی شود‪.‬‬ ‫من اصال اطالعی از جزئیات این امور ندارم‪.‬‬ ‫چند سوال هم در مورد ماجرای اقای سید حسن‬ ‫خمینی بپرســم‪ .‬ایا واقعا برای ازمون از ســمت‬ ‫شما به ایشان زنگ زده بودند؟‬ ‫من دقیقا مطلع نیســتم‪ .‬من هم شــنیدم به دفتر‬ ‫ایشان زنگ زدند ولی اینکه چه کسی و در چه شرایطی و به‬ ‫چه کســی زنگ زده جزئیاتش را خبر ندارم‪ .‬صرفا شنیدم و‬ ‫قاطع نمی توانم بگویم‪ .‬در این شلوغی ها شنیدم زنگی هم‬ ‫زده اند اما اینکه چه کسی زنگ زده را مطلع نیستم‪.‬‬ ‫پس اینکه اصال دعوتی از ایشان نشده‪ ،‬صحت‬ ‫ندارد‪.‬‬ ‫ببینید! من این را قبــا در مصاحبه تلویزیونی هم‬ ‫گفتم که قرار نبوده از کسی با تلفن دعوت کنند‪.‬‬ ‫اما می گویند به خیلی ها زنگ زدند‪.‬‬ ‫این را هم من مطمئن نیستم و بعید می دانم‪.‬‬ ‫یعنی در حد همان پیامک بوده است؟‬ ‫پیامک هــم یک امر اجباری نبــود‪ .‬درواقع بیانیه‬ ‫شورای نگهبان نوعی دعوت به ازمون بوده است‪ .‬بنابراین‬ ‫برای دعوت به ازمون چیز دیگری الزم نبوده‪ ،‬خیلی ها هم‬ ‫که امدند با همان بیانیــه و پیامک امدند‪ .‬فقط برای اینکه‬ ‫محکم کاری کنند‪ ،‬پیامک فرستادند‪.‬‬ ‫اما خــب برخی دیگــری هم ازمــون ندادنــد اما‬ ‫تایید صالحیت شدند‪.‬‬ ‫این بحث دیگری اســت‪ .‬عده ای حدود ‪ 150‬نفر‬ ‫ازمون ندادند که روند بررسی صالحیت شان با اطالعاتی‬ ‫بوده که ِ‬ ‫خود اقایــان فقها اطالع داشــتند؛ اقای مومن و‬ ‫بقیه اقایــان‪ .‬عقیده فقهای محترم‪ ،‬ایــن بوده که ازمون‬ ‫اختیارات انها را برای احــراز اجتهاد در حد تجزی محدود‬ ‫نمی کند یعنی انها می توانند از طرق دیگر هم اگر به قطع‬ ‫یا اطمینان به درجه اجتهاد کسی رسیدند ترتیب اثر دهند‬ ‫که این کار را هم کردند‪ .‬حاال اینکه جزئیات برای این ‪150‬‬ ‫نفر چطور بوده را مطلع نیستم‪.‬‬ ‫گفته می شود به اقای حسن خمینی گفته بودند‬ ‫حتی به شــکل خــاص و متفــاوت می تواند این‬ ‫ازمون را بدهد‪.‬‬ ‫من اطالع ندارم‪.‬‬ ‫اینکه گفته می شــود برخی با شورا تماس تلفنی‬ ‫داشتند که ایشان را تایید کنند‪ ،‬چطور؟‬ ‫علما معموال علمایی را که صالحیت احراز داشتند‬ ‫مورد خطاب قرار می دهند ما جزو علما نیستیم‪ ،‬بنابراین به‬ ‫من تلفن نزدند‪.‬‬ ‫اقای هاشــمی چنــد روز قبل از انتخابــات و بعد‬ ‫از موعــد تاییــد صالحیت ها ســخنان تندی در‬ ‫مورد شورای نگهبان بیان کردند‪ .‬از جمله اینکه‬ ‫گفتند‪« :‬چه کسی به شما صالحیت داده است؟»‬ ‫استنباط شما از این سخنان چیست؟‬ ‫معنای دقیــق این الفــاظ را باید از خــود گوینده‬ ‫محترم پرســید‪ .‬امــا اجماال بگویــم که یــک وقت روی‬ ‫مصادیق اختالف داریم که چرا این را تایید کردید و دیگری‬ ‫را نکردید‪ .‬در اختالف مصادیق باید حواسمان باشد فقط‬ ‫راجع به مصداق دعوا کنیم‪ ،‬کار به اساس و بنیان نداشته‬ ‫باشیم‪ .‬معلوم است که شــورای نگهبان قدرتش را از کجا‬ ‫می گیرد! قانون اساسی که امضای امام هم پای ان هست‬ ‫و شورای نگهبانی که قدرتش را از قانون اساسی گرفته که‬ ‫رای اکثریت قریب به اتفاق این ملت هم پشتوانه ان قانون‬ ‫اساسی است‪ .‬ضرورتش را هم کسی نمی تواند انکار کند‪.‬‬ ‫نظامی که مبتنی بر اسالم و ارای مردم است‪ ،‬نیاز به یک‬ ‫پاسدار دارد‪ .‬مگر این جزو ارزوهای چند دهه ای و یک قرن‬ ‫اخیر ما نبوده که هیات طراز اول مجتهدین داشته باشیم‬ ‫که بر اسالمیت نظام ما کنترل و ارزیابی داشته باشند؟ خب‬ ‫ما به ارزویمان رسیدیم‪ .‬ارزوهای خودمان را خراب نکنیم‪.‬‬ ‫ممکن اســت روی مصادیق دعوا داشته باشــیم‪ ،‬ما هم‬ ‫ممکن است در شورای نگهبان یک روز که راجع به نماینده‬ ‫مجلس بحث می کنیم‪ ،‬یکی بگوید که من موافق هستم‬ ‫و چند نفر بگویند که من مخالفم! اما نباید الفاظ و عباراتی‬ ‫از ما صادر شود که اصل شورای نگهبان یا نظارت او را زیر‬ ‫ســوال ببریم‪ .‬شــورای نگهبان نیاز به تقویت و پشتیبانی‬ ‫دارد‪ .‬ممکــن اســت یــک روز ابراهیمیان به شــیوه کار‬ ‫شورای نگهبان در یک جاهایی منتقد باشد و این انتقادات‬ ‫را بیگانگان هم می کنند منتهــا خیلی وقت ها کلمات حق‬ ‫گفته می شود و انها از ان اراده باطل می کنند‪ .‬من می گویم‬ ‫ابزار قانونی شــورای نگهبان ناقص اســت و مجلس باید‬ ‫ســریعا ابزار خوبی در اختیار ما بگــذارد‪ .‬در این وضعیت‬ ‫ممکن است ما زیاد اشــتباه بکنیم‪ .‬ممکن است رادیوی‬ ‫امریکا و انگلیس هم همین حرف را بزنند اما منظور انها این‬ ‫است که کل نظارت از بین برود تا شبکه های فراماسونری تا‬ ‫بهائیت‪ ،‬تا الئیک ها و سکوالرها هم مجال مداخله داشته‬ ‫باشــند‪ .‬اگر من و همه جناح های داخــل نظام یک وقت‬ ‫شورای نگهبان‪ ،‬مجلس و دولت را مورد خطاب و پیشنهاد‬ ‫و انتقاد قرار می دهیم‪ ،‬مرادمان این باشــد که این سنگر‬ ‫‪133‬‬ ‫گفت وگویویژه‬ ‫گفت وگوی ویژه‬ ‫‪134‬‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫ان چنان محکم باشد که هرگز راه نفوذ این قبیل ادم ها به‬ ‫نظام جمهوری اســامی ایران وجود نداشته باشد و هیچ‬ ‫بهانه ای هم دســت کسی داده نشــود‪ .‬دوستان خودمان‬ ‫و انها که طرفدار نظام هســتند در این شیوه کار ما خدای‬ ‫ناکــرده از قلم نیفتنــد‪ .‬اگر هم می خواهیــم در مصداقی‬ ‫به شــورای نگهبان انتقاد کنیم‪ ،‬حواســمان باشــد که به‬ ‫اصل این نهاد‪ ،‬صدمــه ای وارد نشــود‪ .‬تمامیت و کلیت‬ ‫شــورای نگهبان و تصمیمات او باید محترم شمرده شود‪.‬‬ ‫شورای نگهبان ثمره تالش و اوارگی و زندانی شدن دوران‬ ‫مبارزه خود ان بزرگان اســت پس نباید کاخی که خودمان‬ ‫درســت کردیم‪ ،‬خراب کنیــم‪ .‬خیلی از بزرگــواران زندان‬ ‫کشــیده اند‪ ،‬اوارگی و تبعید را تحمل کرده اند برای اینکه‬ ‫همین اتفاق بیفتد‪ .‬حاال مواظب باشــیم در درگیری های‬ ‫سلیقه ای و جناحی به اصل و تمامیتش صدمه وارد نشود‪.‬‬ ‫اقای روحانی گفتند که در این مجلس یهودیان و‬ ‫زرتشتیان هم نماینده دارند چرا یک جماعت ‪10‬‬ ‫میلیونی را رد صالحیت می کنید؟ ســوالم به طور‬ ‫مشــخص این اســت که ایا در شــورای نگهبان‬ ‫اراده ای برای حذف جریان خاص بود؟‬ ‫ببینید! مــن فقط یــک جمله بگویــم؛ اوال جناح‬ ‫خاصی که شــما می فرمایید‪ ،‬باالخره خیلی جاها توانسته‬ ‫در این انتخابات موفق شــود‪ .‬بنابرایــن ادعای حذف ان‬ ‫جناح مقرون به دلیل نیست چون واقعیت خالف ان است‪.‬‬ ‫ثانیا‪ ،‬همیشــه گفته ام گاهی بزرگانی را که در خدمتشــان‬ ‫هستیم‪ ،‬دوســتان به خاطر اینکه در جناح خاصی هستند‬ ‫یا مدیریت جناح خاصی را برعهده دارنــد‪ ،‬متهم می کنند‬ ‫یا ابــراز تردید می کننــد در مواردی هم برخــی از اعضای‬ ‫شورای نگهبان تعلقات فردی سیاسی شان را از قبل مخفی‬ ‫نکرده اند منتها همان ها صالحیت کسانی را از جناح های‬ ‫منتقد تایید کرده اند که ممکن است ان افراد خودشان باور‬ ‫نکنند‪ .‬دوســتان عزیز! ممکن است این دستگاه نقص ها‬ ‫و لغزش هایی داشته باشــد ولی اینکه تمام این بزرگواران‬ ‫مخصوصا فقهای شــورا را متهم به نــگاه جناحی بکنید‪،‬‬ ‫رعایت انصاف نیست‪ .‬شاید از فعال ترین شخصیت های‬ ‫جناح های مختلف را اقایانی تاییــد صالحیت کرده اند که‬ ‫ان عزیزان انها را در نقطه مقابل خودشان از نظر سیاسی‬ ‫می بینند‪.‬‬ ‫ایا این اتفاق افتــاده که به کســی بگویید برای‬ ‫ثبت نام اقدام نکند چون رد صالحیت می شود؟‬ ‫من شخصا نه‪.‬‬ ‫ایا احتمال وقوع چنین پدیده ای هست؟‬ ‫این احتمــال را بعیــد نمی دانم کــه توصیه های‬ ‫دوســتانه از جانب برخی از اعضا به برخی شــده باشد که‬ ‫باتوجه به سوابق شان و زحماتی که کشیده اند‪ ،‬این احتمال‬ ‫وجود دارد که صالحیت شان مورد پذیرش قرار نگیرد‪ .‬اما‬ ‫من االن مصداقی را در ذهن ندارم‪.‬‬ ‫اقای ابراهیمیان! می گویند تهران کوفه شــده‬ ‫است‪ ،‬شما هم شنیده اید؟!‬ ‫یک ســوالی قبــا در یکــی از روزنامه هــا از من‬ ‫شــده بود‪ .‬احتماال یــک جور بــه شــخصیت هایی که با‬ ‫شورای نگهبان در ارتباط هســتند یا عضو شورای نگهبان‬ ‫هستند‪ ،‬نسبت داده شده است‪ .‬من این را تکذیب می کنم‪.‬‬ ‫اصطالح بد «لیســت انگلیســی» به هیچ وجــه از جانب‬ ‫اعضای متشــخص شــورای نگهبان صادر نشده است‪.‬‬ ‫ممکن است در رده های دوم و سوم از جناح های مختلف‬ ‫جوگیر شــویم و همدیگــر را متهم کنیــم‪ .‬می دانید که در‬ ‫دعواهــای انتخاباتی جوگیر می شــویم‪ ،‬یکی به لیســت‬ ‫دیگری لیست انگلیســی می گوید یا تو اهل کوفه هستی‬ ‫یا نیســتی! به نظرم اینها ناشــی از جوگیری های سیاسی‬ ‫اســت‪ .‬مردم تهران مثــل همه ایــران به کمــک قانون‬ ‫اساسی که میراث انقالب اسالمی است و با حضور و تائید‬ ‫شــورای نگهبان‪ ،‬انتخاب سیاســی و انتخاب خودشان را‬ ‫کرده اند و گردش گر وه ها و اقلیت ها و اکثریت ها الحمدلله‬ ‫در نظام جمهوری اسالمی ایران در جریان است‪ .‬یک روز‬ ‫این جناح می رود و ان جناح می اید و روزی بالعکس‪.‬‬ ‫چطور در تهران این نتیجه شکل گرفت؟‬ ‫شــاید از قبل‪ ،‬تبلیغات و فضاهایی که هــر کدام از‬ ‫گروه ها برای خودشان ایجاد کردند این زمینه را فراهم کرد‬ ‫که تهرانی ها هم انتخاب سیاسی خودشان را داشته باشند‪.‬‬ ‫از چه زمانی این فضا شکل گرفت؟‬ ‫شــخص من از خیلی وقت پیش ایــن احتمال را‬ ‫می دادم‪.‬‬ ‫که اصالح طلبان انتخابات تهران را ببرند؟‬ ‫که یک جناحــی درصد بیشــتری را بــه خودش‬ ‫اختصاص دهد‪.‬‬ ‫چرا به این تحلیل رســیده بودید‪ ،‬از نوع ائتالف‬ ‫طرف مقابل؟‬ ‫با کمی روانشناســی و تجربه موارد مشابه عرضم‬ ‫این است که با دوستانی که طرفدار ایده های بنیادین نظام‬ ‫جمهوری اسالمی ایران هستند و اصول را در قالبی فراتر‬ ‫از یک جناح سیاســی می پذیرند‪ ،‬می گویم که باید بیشتر‬ ‫روی شــیوه انتقال پیام دقت کنند‪ .‬شــیوه های مستقیم‪،‬‬ ‫شــیوه هایی که یک مقــدار در ان مخاطب خــوب دیده‬ ‫نمی شود‪ ،‬ممکن است اثر عکس بگذارد‪ .‬به نظرم می رسد‬ ‫برخی از دوستان شیوه های خوبی را انتخاب نکرده بودند‪.‬‬ ‫یک دوست عالم و دانشــمندی دارم که از او کسب فیض‬ ‫می کنم و حــرف خوبی می زد؛ می گفت شــاید بد نباشــد‬ ‫واعظی که انتخاب می کنیم برای مــردم حرف بزند‪ ،‬ادم‬ ‫خوش قیافه ای باشد نه تنها خوش کالم باشد‪ ،‬خوش قیافه‬ ‫و خوش منظر هم باشــد‪ .‬اینها از حیث روانی در مخاطب‬ ‫ما اثر می گذارد‪ .‬به نظرم ما شیوه هایی که می خواهیم از‬ ‫ایده هایمان دفاع کنیم باید ســنجیده و مبتنی بر شناخت‬ ‫مردم و داده های علمی باشد‪ .‬باید جوری از اصول و رهبری‬ ‫حمایت کنیم که چتر حمایت رهبری ان قدر گسترده باشد‬ ‫که همه ایرانیانی که وطن دوست هستند زیر ان چتر قرار‬ ‫بگیرند‪ .‬سعی کنیم ارزش ها را مختص به خودمان نکنیم‪.‬‬ ‫اگر اصالح طلبان همــه اصولگرایان را کنــار بزنند بعد از‬ ‫مدتی میل به قبیله گرایی باعث می شــود که خودشــان را‬ ‫تقســیم کنند به اصالح طلب حسابی و اصالح طلب کمتر‬ ‫اصالح طلب! و این دفعه یک دعوا راه بیندازند‪ .‬این شیوه‬ ‫حذف که بخواهیم تقســیم کنیــم و تقابل ایجــاد کنیم‪،‬‬ ‫باعث می شــود نیروهایمان هدر برونــد‪ .‬اصولگرایان هم‬ ‫ممکن است همین طور باشند‪ .‬اگر روزی موفق شوند همه‬ ‫اصالح طلبان را کنار بزنند‪ ،‬فــوری این میل وجود دارد که‬ ‫به اصولگرای اصولگرا و اصولگرای نیمه اصولگرا تقسیم‬ ‫شوند که این باعث می شود بخش زیادی از سرمایه هایمان‬ ‫را از دســت بدهیم‪ .‬به نظرم می رســد باید با همدیگر کار‬ ‫کردن و در کنار همدیگر کار کردن را یاد بگیریم‪.‬‬ ‫شــکایتی که درمورد ورود اقای حداد به مجلس‬ ‫شده بود را در جریان هستید؟‬ ‫هنوز موعد رسیدگی این مســاله مشخص نشده‬ ‫است‪.‬‬ ‫شکایتی شده است؟‬ ‫من اطالعی ندارم‪.‬‬ ‫یعنی قبل از سال موعدش می رسد؟‬ ‫بله‪.‬‬ ‫یعنی به صورت اتوماتیک اقای حداد در صورت‬ ‫گفت وگویویژه‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫حکم را نقض کند بلکه گفته اختیاری باشد‪ .‬ببینید! حجاب‬ ‫با حد شــرب خمر‪ ،‬با حد زنا و غصب از نظــر وجوب یکی‬ ‫است‪ .‬اگر قرار است حکومت ما دینی باشد باید کم کم از‬ ‫احکام شرعی و حالل ها و حرام ها ببریم و به حقوق اضافه‬ ‫کنیم‪ .‬معنی توسعه این نیست که الزامات حقوقی مبتنی بر‬ ‫اموزه ها را از نظام حقوقی حذف کنیم‪ .‬به هر حال جناح ها‬ ‫باید کف اموزه های مربوط به نظام جمهوری اسالمی را به‬ ‫افراد انتقال دهند‪ ،‬بعد انها را وارد زندگی سیاسی کنند‪ .‬این‬ ‫قبیل خطاها مرا نگران می کند‪ ،‬البته ادم های عاقل هم از‬ ‫دو جناح هستند و امیدم این اســت که ان ادم های عاقل‬ ‫اجازه ندهند تجربه تلخ مجلس ششم تکرار شود‪.‬‬ ‫اقای الریجانی را چگونه می بینید؟‬ ‫با ایشــان بعد از اینکه به شــورای نگهبان امدم‪،‬‬ ‫برخوردهای کاری داشتم و به نظر می رسد که ادم معقول‬ ‫و معتدلی است‪ .‬من روی واژه معتدل هم حساسیت دارم‪.‬‬ ‫مسلمان خوب و با کیاستی اســت که می تواند برای نظام‬ ‫اسالمی کار کند‪.‬‬ ‫در این ترکیب که اکنون وارد مجلس شده‪ ،‬اقای‬ ‫الریجانی می تواند رئیس خوبی باشد؟‬ ‫اجازه دهید به عنوان عضو شــورای نگهبان حرف‬ ‫نزنم‪ .‬انهــا همکاران ما در دســتگاه قانونگذاری هســتند‬ ‫و اجازه دهید من در موردشــان اظهارنظر نکنــم‪ .‬انها در‬ ‫کار ما مداخله نمی کنند ما هم جز در حــد توصیه به خیر و‬ ‫سفارشات خیر خواهانه کلی در کار انها مداخله نکنیم‪.‬‬ ‫نظر شخصی تان در این مورد چیست؟‬ ‫اگر نظر شخصی ندهم‪ ،‬بهتر است‪.‬‬ ‫اقای روحانی را چگونه می بینید؟‬ ‫چه سوال های سختی! اقای روحانی شخصیت‬ ‫محترمی است‪ ،‬پرتالش است و در زمان انقالب می دانید‬ ‫که خطیب بزرگــی بوده کــه لفظ امــام خمینــی را در ان‬ ‫سخنرانی زیبا به کار برده است‪ .‬در زمان جنگ هم زحمت‬ ‫کشــیدند و االن رئیس جمهور همه ما هستند‪ .‬بنابراین ما‬ ‫باید قدر ســرمایه هایمان را بدانیم و به دنبال مطلق گرایی‬ ‫نباشــیم‪ِ .‬‬ ‫خوب خوب وجود ندارد‪ .‬گل بی خار کجاســت؟‬ ‫تمــام تالشــم را بــرای موفقیت دولــت مثل هــر ایرانی‬ ‫وطن دوســت خواهم کــرد‪ ،‬هر چند بنــده در انتخابات به‬ ‫کسی دیگر غیر از ایشان رای دادم‪.‬‬ ‫فرق ایشان با اقای احمدی نژاد چیست؟‬ ‫بحث خیلی سیاسی شد‪.‬‬ ‫در نوع تعامل با ساختار قدرت بفرمایید‪.‬‬ ‫ما این امید را داریم که ارتباط ایشــان با مجلس‪،‬‬ ‫شــورای نگهبان و با نهادهای رســمی کشــور قانونمندتر‬ ‫از دولت قبل باشــد‪ .‬من این ابراز امیــدواری را می کنم و‬ ‫ان شاءالله این طور خواهد بود‪.‬‬ ‫سطح تعاملش نســبت به ایشــان بیشتر است‬ ‫یا کمتر؟‬ ‫این را ارزیابی نکردم‪.‬‬ ‫راجــع به اقــای هاشــمی ســال ‪ 94‬بفرمایید که‬ ‫ایشان را چگونه می بینید؟‬ ‫ببینید! اقای هاشمی رفســنجانی شــخص مورد‬ ‫اعتماد رهبری است‪ .‬کســی که رهبر به او حکم داده اند و‬ ‫مســئولیتی برایش تعیین تکلیف کرده اند ان هم در یکی‬ ‫از بزرگترین ارکان عمده نهادهای نظام‪ ،‬ما باید احترامش‬ ‫را حفظ کنیم و من احترام ایشــان را حفــظ می کنم‪ .‬این‬ ‫اظهارنظرهــا و انتقاداتــی که مــن یا راســت ها یا چپ ها‬ ‫می کنند‪ ،‬این ازادی که االن داریم‪ ،‬نشان می دهد که ما‬ ‫سر یک سفره ای نشســته ایم که این سفره را کسانی مثل‬ ‫اقایان جنتی‪ ،‬یزدی‪ ،‬هاشــمی‪ ،‬مرحوم شــهید بهشتی و‬ ‫خیلی از انها که در جناح های مختلف هستند برای نسل من‬ ‫فراهم کردند‪ .‬ما ایرانیان و شیعه ها‪ ،‬نمک نشناس نیستیم‪.‬‬ ‫به نظرم باید نمک شناســی کنیم و جایــی که می خواهیم‬ ‫انتقــاد کنیم انصاف را هــم رعایت کنیم‪ .‬بنــده انتقاداتی‬ ‫نســبت به برخی از این بزرگواران دارم اما انتقاد داشــتن‬ ‫به یک کســی یا رای ندادن به معنای این نیست که روی‬ ‫همدیگر شمشیر بکشیم‪.‬‬ ‫می گویند اگر اقای احمدی نژاد بخواهد برگردد‪،‬‬ ‫ســاختار قــدرت و حاکمیــت در ایــران اجــازه‬ ‫نمی دهد‪ .‬منظــور از حاکمیت شــورای نگهبان‬ ‫است؟‬ ‫تا زمانی کــه شــورای نگهبان تصمیــم نگرفته‪،‬‬ ‫نمی توان تصمیماتش را پیشگویی کرد‪.‬‬ ‫هنوز هم در جلســات شــورا از اقای احمدی نژاد‬ ‫حرف می زنید؟‬ ‫نه‪ ،‬ما به کار و زندگی خودمان مشغولیم‪.‬‬ ‫اقای عارف را چطور شخصیتی می بینید؟ باالخره‬ ‫االن دیگر فاز سیاسی شــان کمی تغییر کرده و‬ ‫وارد قدرت رسمی شده اند‪.‬‬ ‫جایگاه مــن به عنوان عضــو شــورای نگهبان و‬ ‫به عنوان داور و قاضی اجازه اظهار نظر در مورد مسئولین‬ ‫احزاب و جناح های سیاســی را نمی دهد‪ .‬انچــه در مورد‬ ‫سایرین هم عرض کردم در حد توصیه به تقوی و انصاف‬ ‫در مقام نقادی است‪.‬‬ ‫نظر شخصی تان در مورد ایشان چیست؟‬ ‫نظر شخصی ام را بعد از اینکه دوره شورای نگهبانم‬ ‫تمام شد‪ ،‬باتوجه به جایگاهی که در ان قرار خواهم گرفت‬ ‫عرض خواهم کرد‪ ،‬ان شاء الله‪.‬‬ ‫باتوجه به بحثی که راجع به سرلیست ها مطرح‬ ‫کردید که امیدوارید جلــوی تندروی ها را بگیرند‬ ‫ایا اقای عارف می تواند جلودار اصالح طلبان در‬ ‫مجلس باشد؟‬ ‫من امیــدوارم که ایشــان باتوجه بــه اینکه نظام‬ ‫را قبول دارد و مســئولیت های ســنگینی در نظام داشته‪،‬‬ ‫دلسوزی اش را برای نظام در مجلس به حد اعالء برساند‪.‬‬ ‫باید هر کدام از این تحوالت را تبدیل به یک فرصت کنیم‪.‬‬ ‫اما متاســفانه یک مقدار فرصت ســوزی در ما زیاد است‪.‬‬ ‫االن این اقایان چهار ســال مجال پیــدا کردند که حضور‬ ‫پیدا کنند‪ .‬از این چهار ســال برای اینکــه یک خاطره ای‬ ‫برای استحکام بخشــی به امنیت‪ ،‬ســعادت و خوشبختی‬ ‫گفت وگوی ویژه‬ ‫قبول این شکایت به مجلس می روند؟‬ ‫حال که انتخابات تمام شده و اگر می بینید کسی‬ ‫شرایط را ندارد‪ ،‬ســوال این اســت که این مثل استعفای‬ ‫نماینده است؟ چون دیگر انتخاب شده یا مثل رد صالحیت‬ ‫قبل از انتخابات است؟ این خودش یک انتخاب حقوقی‬ ‫است که باید در جلسات شورای نگهبان بررسی شود‪.‬‬ ‫در هر دو مورد شرایط را توضیح دهید؟‬ ‫اگر کسی بگوید موعد رد صالحیت گذشته و یکی‬ ‫این طوری استدالل کند‪ ،‬اعتبارنامه این اقا تصویب نشود‬ ‫به نظرم خود به خود دور دوم و انتخابات میان دوره ای باید‬ ‫برگزار شود‪.‬‬ ‫زمانش اولین انتخاباتی است که برگزار می شود‪.‬‬ ‫به سه سال نمی رسد اما اگر کسی و اکثریت تحلیل‬ ‫و برداشت حقوقی شان این باشد که بعد از انتخاب بفهمیم‬ ‫که ان شــرط را ندارد مثل قبل از انتخــاب می توانیم او را‬ ‫رد صالحیت کنیم‪ .‬ممکن است این شــائبه و تفسیر قابل‬ ‫طرح باشد که بعدی بیاید و در لیست قرار بگیرد‪ .‬بنابراین‬ ‫فعال چون شورای نگهبان تصمیمی نگرفته من نمی توانم‬ ‫وارد موضوع شوم‪.‬‬ ‫شــکایتی که راجع به خبرگان شــده و خواستار‬ ‫شمارش ارا شده چطور؟‬ ‫ان راجع به جابه جایی است و فرق می کند‪.‬‬ ‫چرا ایت الله یزدی نتوانست رای بیاورد؟‬ ‫بد نیست از من بپرسید که ایت الله یزدی را دیدید؟‬ ‫چه حالی داشت؟ من ایت الله یزدی را دیدم‪ ،‬ادم هایی که‬ ‫وابســتگی به دنیا ندارند‪ ،‬برای همه ما درس هســتند‪ .‬در‬ ‫ایت الله یزدی هیچ تفاوتی با قبل از این واقعه انتخابات و‬ ‫بعد از واقعه انتخابات ندیدم‪ .‬زهد‪ ،‬تقوا و حصار درونی که‬ ‫در حکومت دینی بر وجود او در دولتمردان تاکید می کنیم‪،‬‬ ‫یک دکور نیســت‪ ،‬یک اثر عملی دارد‪ .‬یــک ادمی مثل‬ ‫ایشان‪ ،‬مثل اقایان مومن و مدرسی اصال برایشان فرقی‬ ‫نمی کند که در این مناصب قــرار بگیرند یا نگیرند‪ .‬اینها به‬ ‫این به عنوان یک تکلیف نگاه می کنند و اگر هم این تکلیف‬ ‫سنگین از انها برداشته شود‪ ،‬چه بسا خوشحال هم بشوند‪.‬‬ ‫یعنی من شــخصا متاســفم که خبرگان از یک شخصیت‬ ‫پرتالشــی که همراهی امام و نهضت امــام را کردند مثل‬ ‫حاج اقای یزدی‪ ،‬محروم شــده ولی باور و قبول بفرمایید‬ ‫که اینها هرجا باشند‪ ،‬منشــا خیرند و برای خود اینها اصال‬ ‫اهمیت ندارد‪.‬‬ ‫ترکیب خبرگان چقدر از نظر شــکلی تغییر کرده‬ ‫است؟‬ ‫به نظرم فرق زیادی نکرده است‪.‬‬ ‫به نظر شخصی تان رئیس چه کسی خواهد شد؟‬ ‫نمی دانم‪ .‬اینکه گفتم من یک حقوقدان و بیشتر‬ ‫قاضی هستم به خاطر این است که بگویم تمریناتی را که‬ ‫شــما روزنامه نگاران می کنید که کدام جناح یا چه کســی‬ ‫می اید خیلی برایم مهم نبوده و درگیر ان نبوده ام‪.‬‬ ‫شاید در مورد مجلس راحت تر باشید! می گویند‬ ‫ما باید منتظر مجلس ششم باشیم؟‬ ‫امیدوارم ایــن اتفاق نیفتد‪ .‬ایــن دوره از مجلس‬ ‫یک ویژگی داشــت و ان اینکه چهره های جدید و شــاید‬ ‫چهره هــای صــف دوم و ســوم جناح های سیاســی وارد‬ ‫شدند‪ .‬از یک نظر خوب است که این گردش باید از نسلی‬ ‫به نســلی دیگر عادی شــود و نباید همه بار را روی دوش‬ ‫پیرمردهایمان بگذاریم‪ .‬از یک نظر هم من نگرانم چون‬ ‫در کشور ما تمرین کار حزبی و گروهی وجود ندارد‪ ،‬وقتی‬ ‫از عقبه ستاد انتخاباتی جدا می شــوند دیگر کسی نیست‬ ‫اینها را پشتیبانی کند‪ .‬وقتی کسی نیست اینها را پشتیبانی‬ ‫کند برخــی جوگیر می شــوند‪ .‬مثال گفته اند یــک نماینده‬ ‫منتخب در یک اظهارنظر سخیف یکی از مسلمات فقهی‬ ‫ما که حجاب بوده را از نظر حقوقی زیر سوال برده نه اینکه‬ ‫در ایت الله یزدی هیچ تفاوتی با قبل از این واقعه انتخابات و بعد از‬ ‫واقعه انتخابات ندیدم‪ .‬زهد‪ ،‬تقوا و حصار درونی که در حکومت دینی بر وجود‬ ‫او در دولتمردان تاکید می کنیم‪ ،‬یک دکور نیست‪ ،‬یک اثر عملی دارد‪.‬‬ ‫‪135‬‬ ‫گفت وگویویژه‬ ‫گفت وگوی ویژه‬ ‫‪136‬‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫این مردم و نظام به جا گذارند اســتفاده کنند‪ .‬الفرصه تمر‬ ‫کمر السحاب‪.‬‬ ‫فکر می کنید برای شورای نگهبان با این مجلسی‬ ‫که االن این ترکیب را دارد کار نســبت به مجلس‬ ‫قبل سخت تر شده است؟‬ ‫کار شــورای نگهبان‪ ،‬این اســت که مصوبات را‬ ‫کنترل کند‪ .‬همکاران ما هرکه باشــند وقتی یک مصوبه و‬ ‫قانونی را تصویب کنند‪ ،‬قانون اساســی فرمول روشــنی را‬ ‫معلوم کرده که بر اســاس ان مصوبه ارسال و نویسندگان‬ ‫هم همراهش نیســتند که بــا همدیگر دعوایمان شــود‪.‬‬ ‫خود مصوبه می اید و ما در مورد این مصوبه تســتی جواب‬ ‫می دهیــم و اگــر هم اختــاف شــد‪ ،‬قانون اساســی باز‬ ‫فرمولش را مشخص کرده که مجمع تشخیص مصلحت‬ ‫نظام اســت‪ .‬در طراحی قانون اساســی بن بست نداریم‪،‬‬ ‫بنابراین رفت و امد اقلیت ها و اکثریت ها در استحکام کار‬ ‫شورای نگهبان تاثیری ندارد‪.‬‬ ‫برپایه همان روانشناســی که فرمودید در شهر‬ ‫تهران زندگی می کنید و مردم را می شناســید نه‬ ‫به عنوان عضو شورای نگهبان و حقوقدان بلکه‬ ‫نظر شــخصی شــما در مورد رای دادن مردم در‬ ‫سال ‪ 96‬به اقای روحانی چیست؟‬ ‫باید منتظر باشــیم و ببینیم که عزیزان در مجلس‬ ‫شورای اســامی چه کار می کنند‪ .‬اگر به حواشی بپردازند‬ ‫و فیل انها هوای هندوســتان کنــد و از زیر ســوال بردن‬ ‫بدیهیات فقهی و شــرعی ما شــروع کنند ایــن تکرار یک‬ ‫تجربه تلخ خواهد شد و به نظرم دیگر نباید اجازه دهیم که‬ ‫این تجربه تلخ تکرار شود‪ .‬به جای حرف زدن خوب و زود‬ ‫وارد عمل شویم‪.‬‬ ‫چه تاثیری در قوه مجریه دارد؟‬ ‫در قوه مجریه هم همین طور تاثیر دارد‪.‬‬ ‫منظورم این اســت که عملکرد مجلــس در این‬ ‫حوزه چه ربطی به اقای روحانی دارد؟‬ ‫ان شــاءالله ادم های عاقل ایــن مجلس را هم‬ ‫تبدیل به مجموعه ای می کنند تا ما را برای مقابله با نظام‬ ‫ســلطه اماده کنند‪ .‬دولت و مجلس فرصت ایجاد تحول‬ ‫در اقتصاد‪ ،‬فر هنگ و مبارزه با رانت و فساد را دارند‪ .‬اگر‬ ‫موفق عمل کننــد فرصت خدمت بیشــتر را می یابند و اال ‬ ‫خیر و ان وقت برای همه کشور بد است‪ .‬من می خواستم‬ ‫فرصتی شود و توضیحی دهم تا از فرصت باقیمانده برای‬ ‫حل مشــکالت واقعی و احراز نمره قبولــی بهره گیریم‪.‬‬ ‫رهبری فرمودند از واژگان سیاسی دشمنان استفاده نکنید‬ ‫تا ما درگیر مسائل ساختگی نشــویم‪ .‬برخی از بزرگواران‬ ‫در اعالم مواضع‪ ،‬گفته اند کــه ما راه تقابل با دنیا را قبول‬ ‫نداریم‪ .‬اینجــا می خواهم ایــن اصالح شــود که هرگز‬ ‫مردم ما در مقــام تقابل با دنیا برنیامدنــد‪ .‬مردم ما‪ ،‬مردم‬ ‫صلح طلب‪ ،‬متین و مهربانی هســتند که شعارهای بحقی‬ ‫دادند که این شعارها با شعارهای نظام سلطه و خود نظام‬ ‫سلطه در تعارض اســت‪ .‬حرفمان یک حرف خیلی قابل‬ ‫قبولی از نظــر مردم جهان اســت و می گوییم همان طور‬ ‫که شــما در کشــورهایتان‪ ،‬در امریکا‪ ،‬فرانســه یا المان‬ ‫می گویید هر شهروند حق انتخاب دارد‪ ،‬در جامعه جهانی‬ ‫هم هر کشــور حق انتخاب دارد‪ .‬کشور ما حق انتخابش‬ ‫انجام شده و ما می خواهیم یک نظام مبتنی بر دین و ارای‬ ‫مردم داشــته باشــیم‪ .‬وقتی شــما می گویید می خواهید‬ ‫یک نظام مبتنی بر دین و اتصال بر اسمان و وحی داشته‬ ‫باشید‪ ،‬این حســادت خیلی ها را تحریک و برمی انگیزد‪.‬‬ ‫ان حســودان در پی این هســتند که این فرمــول را زیر‬ ‫ســوال ببرند‪ .‬انها برای اینکه کســی ازادانه انتقاد کند‪،‬‬ ‫دین و اموزه هــای دینی را کنار گذاشــتند‪ .‬بــرای اینکه‬ ‫به یک مفهوم پیــش پاافتاده از ازادی کــه ازادی های‬ ‫جنسی و شهوت در راس ان است‪ ،‬برســند و کنارش هم‬ ‫یک ازادی بیان است که ان هم محاسبه شده که با نظام‬ ‫سلطه برخورد نداشته باشــد ناگزیر همه ارزش ها را کنار‬ ‫گذاشته اند‪ .‬اما ما داریم تجربه می کنیم یک نظام مبتنی‬ ‫بر ارزش ها را که در ان انتقاد هست‪ ،‬ازادی بیان هست‪،‬‬ ‫انتخاب هم هســت‪ .‬ما باید واژگان مربــوط به خودمان‬ ‫را داشــته باشــیم‪ .‬ما تقابل با دنیا را از قبــل هم انتخاب‬ ‫نکرده بودیم‪ .‬دنیای اســتکبار به جهت اینکه شــعارها و‬ ‫خواسته های مشروع ما را که مورد قبول ملت های جهان‬ ‫هم هست با نقشه های خودش در تعارض می بیند‪ ،‬برای‬ ‫ما هر روز زحمت درســت می کند‪ .‬تهاجم مــا یک حمله‬ ‫فیزیکی نبــوده و ما یک حــرف منطقی مطــرح کردیم‪،‬‬ ‫بنابراین ما از قبل هــم در مقام تقابل نبودیــم‪ .‬البته این‬ ‫حرف خوبی اســت که لسان ما باید لســان جدال احسن‬ ‫باشــد و از لســان ما نباید خشــونت دراید‪ .‬زبان ما باید‪،‬‬ ‫زبان علوی و سلوک ما منش اوالد علی(ع) باشد که زبان‬ ‫مبتنی بر دلیل‪ ،‬منطق و کرم است‪ .‬این حرف خوبی است‬ ‫که در دیپلماسی جوری رفتار کنید که بتوانید کار دشمن‬ ‫را سخت کنید و نگذارید دشمن توده ها را علیه شما بسیج‬ ‫کند‪ .‬اما اینکه بگوییم شــیوه تقابلی با جهان داشــتیم‪،‬‬ ‫هرگز نداشــته ایم و نوعی اقرار مضر به دعاوی ماســت‪.‬‬ ‫خواهشم این اســت که دوســتان و مجلس جدید وقتی‬ ‫می خواهنــد ویژگی های جنــاح خودشــان را بنمایانند از‬ ‫تکرار واژگان بیگانگان حسود خودداری کنند‪ .‬ما انقدر در‬ ‫زمینه از بین بردن فقر‪ ،‬مبارزه با فساد و رانت کار داریم و‬ ‫اصالح نظام پولی بانکی و برنامه و بودجه فوریت دارد که‬ ‫جا برای ماجراجویی باقی نمی ماند‪ .‬خواهشــم به عنوان‬ ‫یک شهروند از این دوستان این است که اگر می خواهند‬ ‫خود و جناح خودشان را بنمایانند‪ ،‬از این زمینه ها استفاده‬ ‫کنند‪ .‬هرکســی که بهتر با فســاد و رانت مبــارزه کند و در‬ ‫تصویب قوانین پایه دقیق تر عمل کند‪ ،‬نســبت به جناح‬ ‫دیگر موفق تر است‪ .‬بسم الله این گوی و این میدان‪.‬‬ ‫در چنــد روز اخیــر دو مصاحبــه داشــتید کــه‬ ‫بازتاب هایی داشته است و تصوراتی درمورد شما‬ ‫به وجود امده که این طرفی یا ان طرفی هستید‪.‬‬ ‫من نه این وری هستم و نه ا ن وری‪ .‬خودم یک‬ ‫من هم شنیدم به دفتر اقای سیدحسن خمینی زنگ زدند ولی اینکه‬ ‫چه کسی و در چه شرایطی و به چه کسی زنگ زده جزئیاتش را خبر ندارم‪ .‬صرفا‬ ‫شنیدم و قاطع نمی توانم بگویم‪ .‬در این شلوغی ها شنیدم زنگی هم زده اند اما‬ ‫اینکه چه کسی زنگ زده را مطلع نیستم‪.‬‬ ‫ایت الله جنتی نه از مال دنیا چیزی دارد‬ ‫و نه دلبســتگی‪ .‬نه در ِ‬ ‫کارتل و تراستی‬ ‫دخالت دارد و نه خویشــان وی ســعی‬ ‫کردند از منابع کشور استفاده کنند و جز‬ ‫به منافع نظام جمهوری اسالمی ایران‬ ‫فکــر نمی کنــد‪ .‬تصمیم او بر اســاس‬ ‫باورهای اوست‬ ‫ور هســتم‪ .‬من یک حقوقدان معتقد به نظام اســامی‬ ‫و تابع والیت فقیه هســتم‪ .‬پایبند بــه تمام اصول قانون‬ ‫اساســی منتها محتاطم‪ ،‬طرفدار دقت حقوقی هستم‪.‬‬ ‫عقیــده دارم کــه شــورای نگهبان یــک ســنگر محکم‬ ‫اســت‪ .‬من خیلی توفیق حضور در جبهه را نداشتم ولی‬ ‫به تجربه حاصله از مدت کمی که بــوده ام‪ ،‬معتقدم در‬ ‫یک ســنگر که قرار می گیرید باید مواظب باشید سیبل‬ ‫دشمن نشوید‪ .‬اگر یک نفر ســرش را باال کند و رفیقش‬ ‫به او تشــر بزند که ســرش را پایین بیاورد تــا او را نزنند‪،‬‬ ‫این انتقاد یک انتقادی اســت برای تحکیم این سنگر‪.‬‬ ‫من به فکر تحکیم این ســنگرم و به ان پایبندم‪ .‬در عین‬ ‫حال عرض کردم من ادم نمک نشناســی نیســتم‪ .‬اگر‬ ‫ابراهیمیان فرصتــی پیدا می کند که جایــی انتقاد کند‪،‬‬ ‫گوشه و کنایه ای بزند و به دوستان خودش بگوید که ما‬ ‫باید خودمان را مهیای یک نبرد طوالنی مدت کنیم‪ ،‬این‬ ‫نبرد از نوع نبرد نرم افزاری اســت‪ .‬نبرد قواعد حقوقی و‬ ‫کار امدی نظام است و نباید ساختارهای حقوقی ما را به‬ ‫راحتی زیر سوال ببرند‪ .‬اگر من می گویم که ما خودمان‬ ‫را مهیای این نبرد کنیم‪ ،‬نمک نشناس نیستم و می دانم‬ ‫این ازادی را مدیون چه کســانی هستم‪ .‬همان عزیزان‬ ‫و فقهایی که االن در شورای نگهبان هستند‪ ،‬مثل اقای‬ ‫مومن‪ ،‬اقای جنتی و اقای یزدی ادم های زجرکشیده ای‬ ‫هســتند که اوارگی‪ ،‬تبعید و زنــدان را تحمل کرده اند تا‬ ‫ابراهیمیان و امثــال او گاهی به درســتی گاهی هم به‬ ‫خطا بتوانند حرف بزنند و من ایــن را یادم نمی رود‪ .‬ما‪،‬‬ ‫مردم و جناح های سیاسی موقعی که همدیگر را خطاب‬ ‫قرار می دهیم‪ ،‬نبایــد ســرمایه هایمان را از بین ببریم‪.‬‬ ‫اینده خود را بر دســتاوردهای مثبت گذشــتگان استوار‬ ‫خواهیم کرد‪ ،‬ان شا ء الله‪.‬‬ ‫شما االن باالخره سخنگو هستید یا خیر؟‬ ‫با اســتعفای من از ســوی دبیر شــورای نگهبان‬ ‫مخالفت شده است‪.‬‬ ‫هنوز هم فکر می کنید سخنگویی «بوق» است؟‬ ‫تعبیری که من داشتم این بود که سخنگویی یک‬ ‫سمتی نیست که شــما لزوما در ان سمت تصمیم ساز هم‬ ‫باشید‪ .‬شما موظفید تصمیمات دیگران را مثل یک وسیله‬ ‫منتقل کنید‪ .‬بلندگو بــودن یا بوق بودن یعنی اینکه شــما‬ ‫وسیله انتقال پیام هستید‪ .‬در مصاحبه اخیر بنده متاسفانه‬ ‫روزنامه شــرق در انتخاب تیترها و ســوتیتر منطق بحث و‬ ‫رسالت رســانه ای را قربانی تسویه حســاب های جناحی یا‬ ‫عقده گشایی های کم اهمیت کرده است‪.‬‬ ‫یک برداشــت از کلمه «بوق» که گفتید این بود‬ ‫که از نظر شما سخنگو یک عضو بی ثمر است‪.‬‬ ‫طبق ایین نامه داخلی شــورای نگهبان‪ ،‬سخنگو‬ ‫می تواند از اعضا باشد و اگر از اعضا مایل نباشد می توانند‬ ‫از بیرون هم ســخنگو انتخاب کنند‪ .‬شان سخنگویی من‬ ‫شــان بلندگو بودن اســت‪ .‬ســخنگو به عنوان سخنگو در‬ ‫تصمیم سازی تاثیری ندارد‪ .‬اما من عضو شورای نگهبان‬ ‫هم هستم‪ .‬اما از حیث سخنگویی‪ ،‬قرار نیست سخنگوها‬ ‫خودشان بسازند‪ ،‬تولید و اعالم کنند یعنی در تصمیم سازی‬ ‫سخنگو قاعدتا بی ثمر اســت‪ ،‬البته هنر انتقال پیام بسیار‬ ‫بااهمیت است‪ .‬سخنگو انعکاس دهنده مواضع اکثریت و‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫تصمیمات شورای نگهبان است‪ .‬از این حیث یک بلندگو‬ ‫اســت‪ .‬اما ِ‬ ‫من ابراهیمیــان دو تا شــان دارم؛ یک) عضو‬ ‫شــورای نگهبان و دو) غیر از این عضویت انتقال پیام هم‬ ‫برعهده من گذاشته شــده حاال ممکن اســت یک روزی‬ ‫تصمیم بگیریم این انتقال پیام را به کسی دیگر بدهیم که‬ ‫عضو شورای نگهبان نیست‪ .‬خب‪ ،‬یک بلندگو است‪ .‬این‬ ‫بلندگو یک اصطالح عامیانه خودمانی اســت برای اینکه‬ ‫بگوییم اگر کسی سخنگوی شورای نگهبان باشد یا نباشد‬ ‫مســئولیت خیلی مهمی اســت اما او خودش در ســاخت‬ ‫پیام‪ ،‬لزوما دخالت نــدارد‪ .‬از حیث عضو بودن بنده خود را‬ ‫عنصری پر تالش می دانم اما قضاوت صحیح تر بر عهده‬ ‫همکارانم خواهد بود‪.‬‬ ‫گفتید که تضعیف شــورای نگهبان به هیچ وجه‬ ‫کار درستی نیست‪ .‬اگر به گذشته برگردید باتوجه‬ ‫به واکنش ها و اتفاقاتی که افتاده ممکن اســت‬ ‫استعفا نکرده یا ان را رسانه ای نمی کردید؟‬ ‫این از اموری است که داوری در مورد ان محتاج‬ ‫به گذشت زمان است‪.‬‬ ‫به عنوان ســوال اخــر‪ ،‬لطفا نظرتــان را راجع به‬ ‫همگروهی تان بگوییــد؛ ایت الله جنتی را عرض‬ ‫می کنم‪.‬‬ ‫مــن نمک نشــناس نیســتم‪ ،‬به رغــم اختــاف‬ ‫ســلیقه هایی که با هم داریم ممکن است بگویم ایشان‬ ‫یک قاضــی حرفه ای نیســت چون کارش ایــن نبوده‪،‬‬ ‫ممکن اســت شــیوه رســیدگی من به پروند ه ها با نگاه‬ ‫ایشان فرق می کند چون ایشــان تربیت ویژه ای دارد‪.‬‬ ‫اما باید در مورد همدیگر انصاف را رعایت کنیم‪ .‬ایشان‬ ‫نه از مال دنیــا چیزی دارد و نه دلبســتگی‪ .‬نه در ِ‬ ‫کارتل‬ ‫و تراســتی دخالت دارد و نه خویشان وی سعی کردند از‬ ‫منابع کشور اســتفاده کنند و جز به منافع نظام جمهوری‬ ‫اســامی ایران فکــر نمی کنــد‪ .‬تصمیم او بر اســاس‬ ‫باورهای اوســت‪ .‬یک وقت در اینده ممکن اســت من‬ ‫با هر عضو دیگری از شــورا اختالف نظر داشته باشیم‪.‬‬ ‫اصال طبیعت شورایی بودن همین است‪ .‬من یک نظری‬ ‫دارم و می گویم اینطوری بهتر اســت و نیروی جوانتری‬ ‫هســتم و می گویم باید تحول و تغییر شــود‪ .‬اقدامات و‬ ‫تصمیمات ایشان مبتنی بر یک تجربه طوالنی مبتنی بر‬ ‫گذشــت زمان و تداوم ایام اســت‪ .‬در اینده هم ممکن‬ ‫اســت در جلســه شــورا ی نگهبان خیلی جاها با ایشان‬ ‫مخالفت کنم‪ .‬اما باید منصف باشیم‪.‬‬ ‫یک قاضی باید انصاف داشــته باشــد‪ .‬ایشــان اگر‬ ‫رای و نظری دارد به اعتقاد وی گره خــورده و حقیر هم از‬ ‫این عزیزان اموخته ام و به نظرم همین طور هستم‪ .‬منتها‬ ‫ممکن اســت من یک جاهایی اشــتباه کنم و ایشــان هم‬ ‫یک جاهایی اشتباه کنند‪ .‬بنابراین شــان و جایگاه ایشان‬ ‫که مورد احترام رهبری هست را می دانم‪ .‬بحث های ما با‬ ‫صدای بلند یک مانور قدرت در نظام جمهوری اســامی‬ ‫ایران است‪.‬‬ ‫وقتی فردی از مسئولی انتقاد می کند این یک مانور‬ ‫قدرت اســت‪ .‬ما به درجه ای از اقتــدار در نظام جمهوری‬ ‫اســامی ایران رســیدیم که می توانیم مباحثاتمــان را با‬ ‫صدای بلند مطرح کنیــم و در روزنامه ها هم گاهی اوقات‬ ‫منعکس می شــود‪ .‬این نه برای تضعیف نظام اســت و نه‬ ‫برای اینکه انها که اراده باطــل از این حرف ها می کنند به‬ ‫هدفشان برسند‪ ،‬بلکه برای این اســت که ما سنگرمان را‬ ‫روزبه روز مستحکم تر کنیم‪ .‬شورای نگهبان یک رکن نظام‬ ‫اســت اعضای فقیه ان غالبا یک الگوی اخالقی هستند‪،‬‬ ‫ادم هایی هستند که چون بریده از دنیا هستند‪ ،‬دعواکردن‬ ‫و بحث کردن با انها هم مزه دارد‪ .‬چون مطمئن هستید که‬ ‫از داخلش دنیاطلبی در نمی ایــد‪ ،‬مصالح نظام جمهوری‬ ‫اسالمی ایران درمی اید‪.‬‬ ‫گفت وگوی ویژه‬ ‫گفت وگویویژه‬ ‫‪137‬‬ ‫ی ویژه‬ ‫و‬ ‫توگ‬ ‫گف ‬ ‫گفت وگوی ویژه‬ ‫‪138‬‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫سیدامیر حسین قاضی زاده هاشمی‬ ‫روحانی ریاست جمهوری‬ ‫اینده اش را قربانی‬ ‫ریاستالریجانینمی کند‬ ‫در انتخابات‪ ،‬رفراندوم مورد نظر دولت این بود که ایا جمهوری اسالمی‬ ‫بعد از این انقالبی بماند یا به روند جهانی شدن بپیوندد‬ ‫اصولگرایان حامی دولت از فضای دوقطبی انتخابات ضرر کردند‬ ‫ائتالفطیفالریجانیبادولتسرریاستمجلسبههممی خورد‬ ‫به نظرم الریجانی رئیس مجلس اینده می شود‬ ‫فراکسیون اصولگرایان ‪ 150‬عضو خواهد داشت مثل فراکسیون‬ ‫اصالحات‪-‬اعتدال‬ ‫اگر احمدی نژاد تایید صالحیت شود‪ ،‬رئیس جمهور می شود‬ ‫پایداری حاضر نیست از احمدی نژاد حمایت کند‬ ‫گفت و گو‪ :‬امید کرمانی ها‬ ‫روزنامه نگار‬ ‫دهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسالمی‬ ‫هفتم اســفند مــاه ‪ 94‬برگزار شــد و یک ســری‬ ‫اتفاقات ویژه رقم خورد‪ ،‬از جمله انکه اقای علی‬ ‫الریجانی در حوزه انتخابیه قم رای دوم را اورد‪،‬‬ ‫منتخبــان خانم در مقایســه با ادوار گذشــته در‬ ‫مجلس اینده بیشتر هستند و در حوزه انتخابیه‬ ‫تهران‪ ،‬ری‪ ،‬اسالمشــهر و شــمیرانات لیست‬ ‫ائتالف امیــد به طور کامل و صــد درصدی پیروز‬ ‫رقابت شد و لیست ائتالف بزرگ اصولگرایان از‬ ‫کسب کرسی نمایندگی در تهران بی نصیب ماند‪،‬‬ ‫شما چه ارزیابی از این رقابت سیاسی دارید؟‬ ‫نتیجه انتخابــات دهمین دوره مجلس شــورای‬ ‫اســامی در هفتم اســفند ‪ 1394‬را باید براساس عوامل‬ ‫مداخله گــر هر منطقــه و اســتان تحلیل کــرد‪ .‬این دوره‬ ‫اقــای الریجانی اگر بخواهــد رئیس مجلس‬ ‫بشود خود را عضو هیچ فراکسیونی نخواهد‬ ‫کــرد‪ ،‬ضمــن انکــه او داخــل فراکســیون‬ ‫اصولگرایان هم مخالفان جدی دارد‪ ،‬بنابراین‬ ‫نمی تواند رئیس یک فراکســیونی شــود که‬ ‫بعضیاعضایشمخالفانجدیاوهستند‪.‬‬ ‫سیدامیر حســین قاضــی زاده هاشــمی‬ ‫معتقد اســت علت ناکامی یا به مشــکل خوردن‬ ‫اصولگرایــان در برخــی حوزه هــای انتخابیــه‬ ‫همچون شیراز‪ ،‬اصفهان‪ ،‬تبریز و تهران ان بود که‬ ‫لیست های ترکیبی دادند‪.‬‬ ‫او هفتم اســفند ‪ 94‬را پایان وحدت ســایق‬ ‫اصولگرایــی خوانــد و تاکید کرد‪« :‬شفاف ســازی‬ ‫گفتمانی باید صــورت گیرد چون خواســت بدنه‬ ‫اجتماعی اصولگرایــان یعنی قشــر حزب اللهی‬ ‫و متدیــن جامعــه اســت اما اگــر بدنه سیاســی‬ ‫اصولگرایــان با پایــگاه اجتماعی خــود همراهی‬ ‫نکند‪ ،‬جز شکست نتیجه دیگری نخواهد گرفت‪».‬‬ ‫عضــو جبهــه پایــداری معتقد اســت‪« :‬اگر‬ ‫احمدی نــژاد یا کســی بــا تیــپ و ادبیــات او در‬ ‫انتخابات ریاســت جمهوری مقابــل روحانی قرار‬ ‫بگیرد‪ ،‬حتی اگر حمایت نشود‪ ،‬پیروز رقابت لقب‬ ‫می گیرد‪ ».‬قاضــی زاده انتخاب رئیــس مجلس را‬ ‫مناقشه جدی میان الریجانی و عارف می داند که‬ ‫با وجود حمایت دولت از عارف‪ ،‬رقابت را الریجانی‬ ‫پیروز خواهد شد‪.‬‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫انتخاباتی بود که دولت می خواســت یک رفراندوم میان‬ ‫حامیان و مخالفان سیاســتش بگذارد‪ ،‬بر همین اســاس‬ ‫جریان فکری اصالحات و اعتــدال به هم پیوند خوردند و‬ ‫یک لیســت دادند‪ ،‬هر چند از اول می گفتند ما دو لیســت‬ ‫جداگانه هســتیم اما در نهایت یک لیســت و تابلو شدند‪.‬‬ ‫رفراندوم مدنظر دولت هم این بود که ایا جمهوری اسالمی‬ ‫بعد از این انقالبی بماند یا به روند جهانی شــدن بپیوندد‪.‬‬ ‫به عبارت بهتر دولت معتقد اســت انقالب تمام شــد و از‬ ‫این پس باید پارادایم های جهانی را قبــول کرد و تابع ان‬ ‫پارادایم ها بود‪ .‬به تبع وقتی کشــوری تابــع پارادایم های‬ ‫جهانی می شود می رود تا براساس ضوابط بین الملل یک‬ ‫جایگاهی برای خود دســت و پا کند‪ .‬مثــا رویکرد دولت‬ ‫اقای روحانی این اســت که ایران کشــوری تاثیرگذار در‬ ‫منطقه غرب اســیا یا یک قــدرت منطقه ای شــود‪ .‬البته‬ ‫دولتی هــا دنبال ایــن هدف بودنــد اما انچــه در اصل به‬ ‫رفراندوم گذاشــته شــد و مــردم براســاس ان رای دادند‬ ‫این مفهوم بود کــه ایا بــه دولت برای اصــاح وضعیت‬ ‫معیشت شــان امید دارنــد یا خیــر‪ .‬در واقع ایــن مفهوم‬ ‫موضوع رفراندوم شد نه انچه دولتی ها می خواستند‪ .‬یعنی‬ ‫مردم براســاس این مبنا رای دادند‪ .‬بدنــه جامعه در قالب‬ ‫جناح بنــدی اصالح طلــب و اصولگرا تعریف نمی شــود‪،‬‬ ‫البته عده ای باطنا و براســاس ایدئولوژی و اعتقاداتی که‬ ‫دارند اصولگرا یا اصالح طلب هستند اما جمعیت انها ‪20‬‬ ‫تا ‪ 30‬درصد رای دهندگان را شامل می شود که به صورت‬ ‫هدفمند عملیات سیاســی می کنند امــا صددرصد بدنه و‬ ‫توده های جامعه این طور نیستند بنابراین موضوع انتخابات‬ ‫دهمین دوره مجلس شورای اسالمی این شد که «ایا امید‬ ‫اســت که دولت اقای روحانــی بتواند بعــد از برجام وضع‬ ‫اقتصادی کشور را بهبود ببخشــد و وضع معیشت مردم را‬ ‫خوب کند یا خیــر؟» طبق چنین معیــار و مالکی انجا که‬ ‫محرومیت و معضالت اقتصادی جدی مردم بیشــتر بود‬ ‫اکثرا رای دهندگان به عدم توانایی دولت رای دادند چون‬ ‫اثار رکود را زودتر حس کردند ولی ان حوزه های انتخابیه ای‬ ‫که مقداری ثروتمندتر بودند و رفاه بیشتری وجود داشت‪،‬‬ ‫رای دهندگان اری گفتند چــون امید دارند که بعد از برجام‬ ‫گشــایش اقتصادی اتفاق بیفتد‪ .‬نگاهی به نوع اقبال به‬ ‫دو لیســت ائتالف اصولگرایــان و ائتالف امیــد در حوزه‬ ‫انتخابیه تهران‪ ،‬ری‪ ،‬شــمیرانات و اسالمشهر مشخص‬ ‫می کند که شمال و جنوب تهران دو نوع رای دادند‪ ،‬مردم‬ ‫مناطق محروم تر رای شــان را در حمایــت از جناح منتقد‬ ‫دولت به صندوق انداختند اما در مناطق مرفه تر طرفداران‬ ‫دولت را تقویت کردند‪ .‬اگر اسالمشهر یا شهر ری از تهران‬ ‫جدا می شــد اصولگرایان پیروز می شــدند؛ در مشهد نیز‬ ‫اگر مناطــق مرفه را جــدا می کردیــم اصالح طلبان رای‬ ‫می اوردند‪ .‬پس جنس این انتخابات سیاســی نبود‪ ،‬بلکه‬ ‫ماهیت و موضوع اقتصادی ‪ -‬معیشتی داشت‪.‬‬ ‫با توجــه بــه نتیجــه ای کــه در انتخابــات رقم‬ ‫خــورد‪ ،‬اصالح طلبــان دو نوع تحلیل داشــتند؛‬ ‫برخی گفتنــد «نتیجه برای مــا غافلگیر کننده و‬ ‫غیرمنتظره بــود» عده ای هم گفتنــد با توجه به‬ ‫اتفاقاتی که در بحــث تایید صالحیت نامزدهای‬ ‫مجلس خبرگان افتاد این تغییر فضای سیاسی‬ ‫را به نفع نامزدهــای اصالح طلب حس کردند اما‬ ‫گذاشــتند روند طبیعی این تغییر طی شود تا به‬ ‫نتیجه برســد‪ ،‬به نظر شــما تحلیل کــدام گروه‬ ‫قرین به واقع است؟‬ ‫انها تحلیل سیاســی می کنند‪ ،‬در صورتی که من‬ ‫اصال انتخابات را سیاســی نمی بینــم‪ .‬جامعه می خواهد‬ ‫چارچوب کلی نظام حفظ شــود و زندگی بهتری هم داشته‬ ‫باشد و اگر احســاس کند دولتی دارد کار خودش را درست‬ ‫انجام می دهد به طرفــداران دولــت رای می دهد اما اگر‬ ‫احســاس کند دولت کارش را درســت انجام نمی دهد به‬ ‫منتقدان دولت رای می دهد بنابراین مالک عملکرد دولت‬ ‫است‪ .‬از اول انقالب تا کنون نیز همین طور بود‪ ،‬مثال در‬ ‫انتخابات مجالس دوم و ســوم اکثرا به نامزدهای طرفدار‬ ‫دولت موســوی رای دادنــد‪ ،‬در انتخابــات مجلس پنجم‬ ‫اکثر مردم به نامزدهای طرفدار دولت اقای هاشمی اقبال‬ ‫کردند‪ ،‬در انتخابات مجلس ششم اکثر رای دهندگان ارای‬ ‫خود را به نامزدهای حامی دولت اقای خاتمی به صندوق‬ ‫انداختند و در مجلس هشتم و نهم اکثریت رای دهندگان‬ ‫به نامزدهای اصولگرا اعتماد کردند تا با تشــکیل مجلس‬ ‫اصولگرابه دولت اقای احمدی نژاد کمک شود‪ .‬یعنی االن‬ ‫هم اگر نظر مــردم این بود که دولــت دارد کارش را خوب‬ ‫انجام می دهد و به دولت امیــد دارند به نامزدهای طرفدار‬ ‫دولت اقای روحانی رای دادند‪ ،‬انهایی هم که از عملکرد‬ ‫دولت یازدهم ناامید هســتند و می خواهنــد دوره مدیریت‬ ‫این دولت زودتر تمام شود به مخالفانش رای دادند‪ .‬البته‬ ‫خود این دولت فضا را دو قطبی کرد و گفت «اصالح طلبان‬ ‫و اعتدالیون» طرفدار من هستند و حضور دیگر نامزدها در‬ ‫مجلس به سیاست های اجرایی دولت لطمه می زند؛ همین‬ ‫هم باعث شد عمده اصولگرایان طرفدار دولت در مجلس‬ ‫نهم حذف شدند‪ .‬چون دولت یک پیام کلی صادر کرد‪ ،‬به‬ ‫عبارت دیگر با این پیام دولــت ان نمایندگان اصولگرایی‬ ‫که طرفدار دولت در مجلس نهم بودند وسط گیر کردند و‬ ‫حذف شــدند‪ .‬دولت دوقطبی سازی کرد‪ ،‬قطب خودش را‬ ‫هم اصالح طلبان و اعتدالیون معرفی کرد‪ ،‬بنابراین غالب‬ ‫ان عده از اصولگرایانی که می گفتند ما اصولگرا اما طرفدار‬ ‫دولت هســتیم و در مجلس نهم به نفع دولت کار کردند و‬ ‫حاضر به نقد دولت نبودند حذف شدند‪ .‬در کل اگر به نتیجه‬ ‫حوزه های انتخابیه سراسر کشــور نگاه شود اصولگرایان‬ ‫منتقد دولت عمدتا به جز تهران رای اوردند اما چرا در حوزه‬ ‫انتخابیه تهران‪ ،‬ری‪ ،‬شــمیرانات و اسالمشــهر این طور‬ ‫نشد؟ چون اصولگرایان لیست شــفافی ندادند‪ ،‬فهرست‬ ‫انتخاباتی انها ترکیبی از طرفداران و مخالفان دولت بود و‬ ‫همین مساله به لیست انها لطمه جدی زد‪.‬‬ ‫اما فقــط دو نفــر از چهره هــای لیســت ائتالف‬ ‫اصولگرایــان یعنــی اقایــان ابوترابی فــرد و‬ ‫مصباحی مقدم طرفدار دولــت بودند‪ ،‬بقیه همه‬ ‫منتقد دولت محسوب می شدند؟‬ ‫خیر‪ ،‬خیلی از کسانی که وابسته به جریانی بودند‬ ‫که در بیــن اصولگرایان به عنــوان حامی دولــت معرفی‬ ‫می شــدند‪ ،‬تعداد افــراد بیشــتری در لیســت نمایندگان‬ ‫داشتند‪.‬‬ ‫شــما چند درصد لیســت اصولگرایــان در حوزه‬ ‫انتخابیه تهران‪ ،‬ری‪ ،‬شمیرانات و اسالمشهر را‬ ‫حامی دولت می دانید؟‬ ‫حداقل ‪ 30‬درصد لیســت اصولگرایــان در حوزه‬ ‫انتخابیه تهران‪ ،‬ری‪ ،‬اسالمشــهر و شــمیرانات با دولت‬ ‫زاویه نداشت‪.‬‬ ‫یعنــی شــما معتقدیــد اگــر نامزدهای لیســت‬ ‫اصولگرایــان در حــوزه انتخابیه تهــران‪ ،‬ری‪،‬‬ ‫اسالمشهر و شمیرانات یکدســت منتقد دولت‬ ‫بودند و با سیاست های دولت اقای روحانی زاویه‬ ‫می داشتند نتیجه بهتری کسب می کردند؟‬ ‫نمی گویم برنده می شدند ولی حتما خروجی بهتری‬ ‫می گرفتنــد‪ .‬در فضای دو قطبی طبیعتا یــک قطب پیروز‬ ‫می شــود‪ ،‬دولت فضا را دوقطبی کــرد؛ در چنین فضایی‬ ‫انهایی بعضا برنده شدند که قطب مخالف بودند به عبارت‬ ‫دیگر مردم قطب مخالف را قطب مطلوب دانستند‪.‬‬ ‫یعنی شما معتقدید که اصولگراها در این دو قطبی‬ ‫توفیق بیشتری به دست اوردند؟‬ ‫مثــال می زنم در حــوزه انتخابیه کرمــان‪ ،‬هر دو‬ ‫نماینده منتقد دولت رای اورند‪ .‬اقای شــهریاری در حوزه‬ ‫انتخابیه زاهــدان‪ ،‬اقای ده مرده در حــوزه انتخابیه زابل‪،‬‬ ‫در اســتان لرســتان همه طرفداران دولت حذف شدند و‬ ‫مخالفان دولت به مجلس دهم راه یافتند‪ ،‬اقای بروجردی‬ ‫که نماینــده اصولگرای حامــی دولت بود بــه دور دوم راه‬ ‫پیدا کرد‪.‬‬ ‫پس در مجموع می گویید انتخابات مجلس دهم‬ ‫را اصولگرایان منتقد دولت بردند؟‬ ‫نمی گویم که اصولگرایان منتقد دولت رقابت هفتم‬ ‫اسفند را پیروز شدند‪ .‬می گویم انتخابات اصال سیاسی نبود‬ ‫و تحلیل سیاســی نباید روی ان کرد چــون انتخابات مثل‬ ‫انتخابات ریاست جمهوری سال ‪ 92‬معیشتی بود‪.‬‬ ‫گفت وگوی ویژه‬ ‫گفت وگویویژه‬ ‫‪139‬‬ ‫گفت وگویویژه‬ ‫‪140‬‬ ‫بدنه اجتماعــی اصالح طلبان پیامــدش خواهد بود چون‬ ‫بدنه اجتماعی اصالح طلبان برداشــت می کنــد که انگار‬ ‫جریان اصالحات بدون سر و شخصیت است که نمی تواند‬ ‫کشور را اداره کند و این قطعا در ریاست جمهوری بعدی کار‬ ‫دست شان می دهد‪.‬‬ ‫یک ســری از اصالح طلبان مانند اقای زیباکالم‬ ‫معتقدند گام هایی که علی الریجانی با ریاستش‬ ‫بر مجلس می تواند به ســمت تحقــق اهداف و‬ ‫گفتمان اصالح طلبی بــردارد بلندتر از گام هایی‬ ‫اســت که اقای عارف اگر رئیس شــود می تواند‬ ‫بردارد‪ ،‬نظر شما چیست؟‬ ‫بستگی دارد هدف چه باشد‪ .‬باالخره هدف جناح‬ ‫اصالحات از به دســت اوردن مدیریت مجلس ان اســت‬ ‫بتواند عملیات سیاســی کند‪ .‬اگر هدف برداشتن حصر و‬ ‫جلوگیــری از ممنوع التصویری خاتمی باشــد‪ ،‬قطعا علی‬ ‫الریجانــی زیر بــار اینها نمــی رود و وجــه المصالحه این‬ ‫حرف ها نخواهد شد‪ .‬علی الریجانی اوج همکاری اش با‬ ‫این حضرات همان برجام بــود‪ .‬اینکه بگویند می خواهیم‬ ‫حجاب را ازاد کنیم‪ ،‬علی الریجانی به عنوان فرزند ایت الله‬ ‫میرزا هاشم املی و نزدیک به بیوت مراجع قم چه واکنشی‬ ‫نشان می دهد؟ پس بستگی دارد استراتژی اصالحات از‬ ‫در اختیار گرفتن مدیریت مجلس چه باشد‪ .‬ضمن انکه بعید‬ ‫می دانم اقای روحانی نیز ریاست جمهوری اینده خودش را‬ ‫قربانی ریاست مجلسی این دوره اقای الریجانی کند‪ .‬چون‬ ‫اگر پشت اقای الریجانی قرار گیرد احتمال اینکه حمایت‬ ‫اصالحات و دگراندیشــان را در ریاست جمهوری بعدی از‬ ‫دست دهد و باعث سقوطش شود زیاد است‪.‬‬ ‫اقای علی مطهری حامــی اقای علی الریجانی نیســت‪ ،‬مطهری‪،‬‬ ‫مطهری است‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫گفت وگوی ویژه‬ ‫شــعار لیســت اصولگرایان در حــوزه انتخابیه‬ ‫تهــران‪ ،‬ری‪ ،‬اسالمشــهر و شــمیرانات نیــز‬ ‫«معیشت» بود‪.‬‬ ‫عملکرد دولت با انچه مردم باورش کنند دو مطلب‬ ‫است‪ .‬تهرانی ها هنوز به اینکه بعد از برجام گشایشی اتفاق‬ ‫می افتد امید دارند‪ .‬در مشهد داســتان پدیده و پردیسبان‬ ‫باعث شــد مردم کال از دولت ناامید شــوند و ناامید شدند‬ ‫از اینکه دولت بتواند مشکالت شــان را حل کند‪ .‬دو سال‬ ‫طول کشید و مردم دیدند هیچ اتفاقی نمی افتد‪ ،‬هیچ کس‬ ‫انگار دنبال کارشان نیست‪ .‬در حالی که تمام این پروژه ها‬ ‫زمان ریاســت جمهوری احمدی نژاد فعــال و رو پا بودند و‬ ‫کار داشــت جلو می رفت‪ .‬یــا وقتی مــردم می بینند که در‬ ‫وضع رکود تورمی یارانه ها نیز دارد قطع می شود ‪ ،‬اینها اثر‬ ‫سیاسی می گذارد‪.‬‬ ‫برجام چقدر در ایجاد دوقطبی فضای سیاســی‬ ‫انتخابات دهمین دوره مجلس شورای اسالمی‬ ‫موثر بود؟‬ ‫خیلــی موثر بود چــون بــرای عده ای ایــن امید‬ ‫را ایجاد کــرد که بعد از اجــرای برجام فضــای اقتصادی‬ ‫کشور خوب می شــود‪ ،‬بر همین اساس پشــت سر دولت‬ ‫قرار گرفتند‪.‬‬ ‫االن دو تحلیل وجود دارد اصالح طلبان می گویند‬ ‫مــا اکثریــت کرســی ها را داریــم و اصولگراها‬ ‫می گویند ما اکثریت هســتیم‪ ،‬به نظر شما کدام‬ ‫طیف دست برتر را دارند؟‬ ‫روز انتخاب رئیس مجلس مشخص می شود کدام‬ ‫طیف اکثریت هستند‪ .‬اینکه یک اصالح طلب رئیس شود‬ ‫یا یک اصولگرا ارایش اکثریت و اقلیت مجلس را مشخص‬ ‫می کند‪ .‬البته اگر هماهنگی های پشت صحنه اتفاق نیفتد‬ ‫و دوباره اقای عارف از عرصه رقابت کنار نرود (خنده)‪.‬‬ ‫به نظر شما احتمال ائتالف بین اقای الریجانی و‬ ‫اقای عارف وجود دارد یا خیر؟‬ ‫این احتمال وجــود دارد چون باالخــره مدیر این‬ ‫صحنه اقای هاشــمی اســت‪ ،‬شــاید اقای هاشمی یک‬ ‫کارهایی بکند‪.‬‬ ‫اصولگراهــای حامی اقــای الریجانــی در حوزه‬ ‫انتخابیه تهران‪ ،‬ری‪ ،‬اسالمشــهر و شمیرانات‬ ‫با اصالح طلبان و اعتدالی ها ائتــاف کردند‪ ،‬به‬ ‫نظر شما بعد از تشکیل مجلس دهم ائتالف شان‬ ‫پابرجا می ماند یا خیر؟‬ ‫ائتالف انها سر ریاســت مجلس به هم می خورد‪.‬‬ ‫اصالح طلبان ســر انصــراف اقــای عــارف از انتخابات‬ ‫ریاست جمهوری مدعی و دلخور هستند‪ ،‬با طرح این مقدمه‬ ‫معتقدم یکی از این دو حالت رخ می دهد ؛ حالت نخســت‬ ‫انکه اصالح طلبــان کوتاه نمی اینــد و دوگانه اصالحات‪-‬‬ ‫اصولگرا برای انتخاب رئیس مجلس و ترکیب هیات رئیسه‬ ‫درســت می شــود یا اگر کوتــاه بیاینــد حجــم عظیمی از‬ ‫عصبانیت در دل شــان جمع می شود و ســرخوردگی برای‬ ‫اما بعضی می گویند ترجیح اقای روحانی ان است‬ ‫که اقای علــی الریجانی رئیس مجلس شــود تا‬ ‫انکه محمدرضا عارف بر کرســی ریاســت تکیه‬ ‫بزند‪ ،‬نظر شما چیست؟‬ ‫بــه نظــر مــن حتــی اقــای روحانــی از‬ ‫ردصالحیت هایــی که انجام شــد‪ ،‬خیلی خوشــحال بود‬ ‫چون اقای روحانی یک شــخصیت محافظه کار است و‬ ‫اصالح طلب نیســت‪ .‬او ارمان هــای اصالح طلبی را که‬ ‫خواهان گذر از مرزهای ســنتی ایران است قبول ندارد‪.‬‬ ‫اقای روحانی نگاهش به غرب یک نگاه تعاملی است نه‬ ‫یک نگاه تابعیت صددرصدی از ارزش های مادی غربی‬ ‫به گونه ای که یک کشور غربی شــویم‪ .‬اقای روحانی از‬ ‫این نظر با ملی‪ -‬مذهبی ها و طیف سروش مرزبندی دارد‪.‬‬ ‫تاریخ ‪ 60‬سال عمرش این را می گوید‪ .‬اقای روحانی یک‬ ‫ائتالف در انتخابات ریاست جمهوری با جناح اصالحات‬ ‫کرد و اصالح طلبان هم دیدند شانســی ندارند‪ ،‬بنابراین‬ ‫از نامزدی کــه به خــود نزدیکتــر می دانســتند حمایت‬ ‫کردند‪ .‬امروز خود اصالح طلبان هــم می گویند روحانی‬ ‫اصالح طلب نیست‪ .‬برد همکاری اینها هم در حد ارتباط‬ ‫با امریکاست‪ ،‬بیشــتر از این دیگر نخواهد بود‪ ،‬بنابراین‬ ‫اقای روحانــی به لحاظ شــخصی عالقه مند به ریاســت‬ ‫اقای الریجانی در مجلس اســت چون به لحاظ فکری و‬ ‫اعتقادی به او نزدیک تر اســت‪ .‬در کل علی الریجانی را‬ ‫بیشتر قبول دارد اما در معامله سیاسی که کرده باید ببیند‬ ‫ان شخصی را که بیشــتر قبولش دارد تقویت کند یا انکه‬ ‫اینده سیاســی خود را در انتخابات ریاست جمهوری سال‬ ‫‪ 96‬به خطر بیندازد‪.‬‬ ‫کارگزاران هم می گوید «نقد الریجانی را به نسیه‬ ‫عارف ترجیح می دهد»‪ ،‬حتی اقــای قوچانی در‬ ‫مقاله ای نوشــت «اقای عارف در بهترین حالت‬ ‫در مجلس دهم رئیس فراکسیون اصالح طلبان‬ ‫می شود»‪ ،‬این یعنی خود اصالح طلبان هم راضی‬ ‫هستند که اقای الریجانی رئیس مجلس بشود؟‬ ‫اصالح طلبــان دو گــروه هســتند‪ ،‬یک ســری‬ ‫اصالح طلبان عملگرا هســتند که اینها حرکــت پلکانی را‬ ‫دنبال می کنند‪ ،‬در ضمن شخصیت ارمانی شان هم عارف‬ ‫نیست‪ .‬کما اینکه شخصیت ارمانی شان صادق خرازی نبود‬ ‫چون به امثال اقای صادق خرازی مشکوک هستند به انها‬ ‫می گویند اصالح طلبان بدلی‪ .‬این گروه از اصالح طلبان‬ ‫معتقدند به جای انکه از عارف یــا یک اصالح طلب بدلی‬ ‫اقــای روحانــی از ردصالحیت هایی که‬ ‫انجام شد‪ ،‬خیلی خوشــحال بود چون‬ ‫اقای روحانی یک شخصیت محافظه کار‬ ‫اســت و اصالح طلــب نیســت‪ .‬او‬ ‫ارمان های اصالح طلبــی را که خواهان‬ ‫گذر از مرزهای سنتی ایران است قبول‬ ‫ندارد‪ .‬اقای روحانی نگاهش به غرب یک‬ ‫نگاه تعاملی اســت نه یک نگاه تابعیت‬ ‫ صددرصــدی از ارزش های مادی غربی‬ ‫به گونه ای که یک کشور غربی شویم‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫حمایت کنند بهتر است از اقای علی الریجانی حمایت شود‬ ‫چون او قدرتمندتر عمل می کند‪ .‬گروه دیگر براساس بدنه‬ ‫اجتماعی اصالح طلبان صحبت می کنند و سوال می پرسند‬ ‫این بدنه اجتماعی چقدر می تواند بدون سر بودن جریان‬ ‫اصالحات را بپذیرد؟ یعنی اینها بر ایــن باورند که وقتی با‬ ‫تبلیغ روی کار امدن گفتمان اصالح طلبی بدنه اجتماعی‬ ‫این تفکر پــای صندوق های رای می ایــد‪ ،‬نباید در ادامه‬ ‫حرکت را عقیم گذاشــت چون این کار باعث سرخوردگی‬ ‫پایگاه اجتماعی اصالح طلبان می شود‪.‬‬ ‫یعنــی معتقدیــد بــا وجــودی کــه االن خیلی از‬ ‫اصالح طلبان می گویند تکلیف ریاســت مجلس‬ ‫قبل از ‪ 7‬خرداد ‪ 95‬مشخص می شود‪ ،‬این مساله‬ ‫تبدل به یک مناقشــه جدی بیــن علی الریجانی‬ ‫و محمدرضــا عــارف در صحــن علنــی مجلس‬ ‫می شود؟‬ ‫به نظــرم بحث ریاســت مجلس دهم بــه همین‬ ‫راحتی تمام نمی شود‪ .‬البته به نظرم برنده این کارزار اقای‬ ‫الریجانی می شود یعنی اقای الریجانی ابزاری دارد و نوع‬ ‫کارش طوری اســت که از پس اقای عارف بر می اید ولی‬ ‫به همین راحتی تمام نمی شــود چــون مولفه ها و عوامل‬ ‫تاثیرگذار زیادی وجود دارد‪ .‬االن اصالح طلبان پیش روی‬ ‫خود یک فرصت به دست اوری تنفس گاه می بینند‪ ،‬بنابراین‬ ‫نمی خواهند ان را از دست بدهند‪.‬‬ ‫ائتــاف امیــد در حــوزه انتخابیه تهــران‪ ،‬ری‪،‬‬ ‫شمیرانات و اسالمشهر سه ضلع داشت؛ حامیان‬ ‫اقای الریجانــی‪ ،‬اعتدالی هــا و اصالح طلبان‪.‬‬ ‫اینها در مجلس اینده هر کدام سمت راه اندازی‬ ‫فراکســیون خــاص خــود می رونــد یــا انکــه‬ ‫فراکسیون مشترک تشکیل می دهند؟‬ ‫حامیان اقای الریجانی که در این ائتالف نبودند‪.‬‬ ‫کسانی بودند که اصالح طلب شــدند‪ .‬یعنی اصالح طلب‬ ‫بودند و این مشی را در رقابت هفتم اسفند نشان دادند ؛ اگر‬ ‫منظور شما اقایان کاظم جاللی و بهروز نعمتی است‪...‬‬ ‫و البته اقای مطهری‪...‬‬ ‫اقــای مطهری حامــی اقای الریجانی نیســت‪،‬‬ ‫مطهری‪ ،‬مطهری است‪.‬‬ ‫یعنی نمی توان گفت که گرایش اقای مطهری به‬ ‫سمت اقای علی الریجانی است؟‬ ‫مطهری فقط شخص مطهری است (خنده)‪.‬‬ ‫اقای کاظم جاللی و اقای بهروز نعمتی خودشان‬ ‫می گوینــد مــا اصولگراییــم چــرا شــما انهــا را‬ ‫اصالح طلب می خوانید؟‬ ‫بگذریم‪.‬‬ ‫با تفاسیری که گفته شد فراکسیون مشترک در‬ ‫همان چارچوب ائتالف امید تشــکیل می شود یا‬ ‫خیر‪ ،‬هر سلیقه ای به دنبال ایجاد مجموعه خاص‬ ‫خود می رود؟‬ ‫معتقدم در مجلــس اینده دو فراکســیون اصلی‬ ‫بیشتر نخواهیم داشت و همان ارایش نیروهای سیاسی در‬ ‫انتخابات به داخل مجلس منتقل می شود‪ .‬البته داخل دو‬ ‫فراکسیون اصلی شاید خرده فراکسیون هایی شکل بگیرد‬ ‫اما در کالن قضیه فراکسیون «اصالحات و اعتدال» در‬ ‫مقابل فراکسیون اصولگرایان قرار می گیرد‪.‬‬ ‫رئیــس فراکســیون اصولگرایــان چــه کســی‬ ‫می شــود؟ باتوجه بــه اینکــه اقــای حدادعادل‬ ‫به دهمیــن دوره مجلس شــورای اســامی راه‬ ‫پیدا نکرد‪ ،‬ایــا اقای الریجانــی می تواند رئیس‬ ‫فراکسیون اصولگرایان مجلس شود؟‬ ‫بعید می دانم‪.‬‬ ‫چرا؟‬ ‫اقای الریجانی اگر بخواهد رئیس مجلس بشود‬ ‫خود را عضو هیچ فراکسیونی نخواهد کرد‪ ،‬ضمن انکه او‬ ‫داخل فراکســیون اصولگرایان هم مخالفان جدی دارد‪،‬‬ ‫بنابراین نمی تواند رئیس یک فراکســیونی شود که بعضی‬ ‫اعضایش مخالفان جدی او هستند‪.‬‬ ‫رئیس فراکسیون اصولگرایان مجلس دهم اقای‬ ‫ذوالنور می شود یا اقای دهقان؟‬ ‫باید ببینیم‪ ،‬باالخره یکی می شود‪.‬‬ ‫با توجــه به اینکه خیلــی از چهره هــای اصولگرا‬ ‫از حــوزه انتخابیه تهــران‪ ،‬ری‪ ،‬اسالمشــهر و‬ ‫شــمیرانات کاندیــدا شــدند و بــه مجلــس راه‬ ‫پیــدا نکردند‪ ،‬گزینه های ریاســت فراکســیون‬ ‫اصوگرایان محدود به دو یا نهایت ‪ 3‬نفر اســت‪،‬‬ ‫کدام یک شانس بیشتری دارند؟‬ ‫ارزیابــی ندارم که چه کســی رئیس فراکســیون‬ ‫می شــود‪ ،‬البته خیلی هم مهم نیســت‪ .‬مهم ان است که‬ ‫تعداد اعضای این مجموعه زیاد باشند و بتوانند با یکدیگر‬ ‫همفکری کنند و برای مســائل و امور مربــوط به مجلس‬ ‫تصمیم بگیرند‪.‬‬ ‫وزن فراکســیون اصولگرایان را چطــور ارزیابی‬ ‫می کنید؟ از دوره نهم که یک صد عضو داشــت‬ ‫بیشتر می شود یا کمتر؟‬ ‫به نظرم بیشتر می شــود و بین ‪ 130‬تا ‪ 150‬عضو‬ ‫خواهد داشت‪.‬‬ ‫خب در ایــن صــورت فراکســیون اصولگرایان‬ ‫ریاســت مجلس را بدون هیچ شک و شبهه ای‬ ‫در اختیار خواهد داشــت و حتــی می تواند اقای‬ ‫علی الریجانــی را که زمان انتخابــات اعالم کرد‬ ‫نامزد مستقل است از گزینه رئیس مجلس بودن‬ ‫کنار بگذارد ‪.‬‬ ‫خیــر‪ ،‬این طــور نمی شــود‪ .‬اوال فراکســیون‬ ‫اصولگرایان یکدســت نخواهد بــود‪ ،‬باالخــره بعضی از‬ ‫اصولگرایانی که در قالب شــورای ائتالف اصولگرایان به‬ ‫مجلس امدند اصولگرایان وابســته به تفکر جبهه پیروان‬ ‫خط امام و رهبری هســتند که متمایل بــه اقای الریجانی‬ ‫عمل می کنند‪ ،‬دوم انکه ما باید شخصیتی داشته باشیم که‬ ‫در تراز ریاست مجلس عرضه کنیم ‪ .‬اگر اقای حدادعادل‬ ‫نباشد‪ ،‬باید شخصیتی داشــته باشــیم که بتوانیم در تراز‬ ‫ریاست مجلس عرضه کنیم که قابلیت رای گرفتن داشته‬ ‫باشد‪ .‬موضوع ســوم که مطرح می شود ان است که کدام‬ ‫گزینــه در مقابل الریجانــی؟ این گزینه حتمــا باید داخل‬ ‫فراکسیون روی نام او اجماع شود‪ ،‬اینها چالش هایی است‬ ‫که اصولگرایان دارند اما برخالف ما اصالح طلبان چنین‬ ‫چالشــی ندارند و گزینه شان معلوم اســت و از اقای عارف‬ ‫هنگام انتخاب رئیس مجلس حمایت می کنند‪.‬‬ ‫اقای الریجانــی قبل انتخابات گفت مســتقلم و‬ ‫وارد ائتالف با جریان منتقد دولت اعم از پایداری‪،‬‬ ‫گفت وگوی ویژه‬ ‫گفت وگویویژه‬ ‫‪141‬‬ ‫گفت وگوی ویژه‬ ‫‪142‬‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫اصولگراهــا ممکن اســت گزینــه ای را‬ ‫معرفی کنند اما ان دو قطبی که اتفاق می افتاد‬ ‫در انتخابات ریاســت جمهوری بعدی باز هم‬ ‫سیاسی نخواهد بود‪ ،‬بلکه معیشتی می شود ‪.‬‬ ‫در ایــن دو قطبی معیشــتی کســی هم تیپ‬ ‫احمدی نژاد رقابت را می برد چون دولت اقای‬ ‫روحانی برنامه روشنی برای اصالح وضعیت‬ ‫معیشت محرومان ندارد‬ ‫ایثارگران‪ ،‬رهپویان و حتی موتلفه نشــد‪ ،‬به نظر‬ ‫شــما بعد از تشــکیل مجلس دهم و در موضوع‬ ‫ریاست مجلس این ائتالف شکل می گیرد؟‬ ‫این ســوال را باید از اقای الریجانی پرســید‪ ،‬او‬ ‫خودش را در چارچوب همکاری با دولت تعریف کرد‪.‬‬ ‫شــما چه نظری دارید؟ ایا بعــد از ‪ 7‬خرداد ‪ 95‬در‬ ‫زمان انتخابات هیات رئیســه این ائتالف شکل‬ ‫می گیرد؟‬ ‫االن ذهنیت روشنی ندارم‪.‬‬ ‫شما وزن فراکســیون اصولگراها را گفتید‪ ،‬وزن‬ ‫فراکســیون اصالح طلبان و اعتدالی ها را چطور‬ ‫می بینید؟‬ ‫تقریبــا ‪ 50-50‬هســتیم‪ ،‬البتــه دور دوم خیلــی‬ ‫تاثیرگذار اســت ولی فکر می کنم ‪ 50-50‬باشیم‪ .‬یعنی از‬ ‫‪ 290‬نماینده حاضر در مجلس دهم‪ ،‬تقریبا ‪ 30‬نفر نماینده‬ ‫مستقل خواهند بود و دو فراکسیون ‪ 130‬نفری هم مقابل‬ ‫یکدیگر تشکیل می شود‪.‬‬ ‫به نظر شــما ‪ 30‬نماینده مســتقلی که از انها یاد‬ ‫کردیــد به ســمت حمایــت از دولــت می روند یا‬ ‫اصولگرایان‪ ،‬چون انها تعیین کننده می شوند؟‬ ‫بهنظرمنانتخاباتریاست جمهوریایندهوفضای‬ ‫عمومی ان انتخابات خیلی روی انهــا تاثیر می گذارد‪ .‬اگر‬ ‫وضعیت افکار عمومی علیه دولت در حال بدتر شدن باشد‪،‬‬ ‫اینهابهسمتاصولگراهامی ایندواصولگراهایحامی دولت‬ ‫هم کم کم مواضع شان انتقادی تر می شــود و حتی کامال‬ ‫منتقد دولت خواهند شد؛ ضمن انکه اصالح طلبان نیز شاید‬ ‫کم کم بخواهند سهم خودشان را از دولت جدا کنند اما اگر‬ ‫افکار عمومی به سمت حمایت از دولت برود انها نیز به همان‬ ‫سمت متمایل می شوند‪ ،‬در کل به نظرم چون دولت برنامه‬ ‫اقتصادی روشنی را عرضه نکرده است‪ ،‬فضا به ضرر دولت‬ ‫در حال تغییر است‪.‬‬ ‫یعنی نمی تــوان گفت انتخابــات مجلس دهم‪،‬‬ ‫ریاست جمهوری اقای روحانی را قطعا دو دوره ای‬ ‫کرد؟‬ ‫خیر‪ .‬من برعکــس این فکر می کنــم‪ .‬یعنی اگر‬ ‫احمدی نژاد تایید صالحیت شود قطعا رئیس جمهور بعدی‬ ‫احمدی نژاد است‪.‬‬ ‫یعنی اصولگراها یک بازگشــت بــه احمدی نژاد‬ ‫خواهند داشت؟‬ ‫اصولگراهــا ممکن اســت گزینــه ای را معرفی‬ ‫کنند امــا ان دو قطبی که اتفــاق می افتــاد در انتخابات‬ ‫ریاست جمهوری بعدی باز هم سیاسی نخواهد بود‪ ،‬بلکه‬ ‫معیشتی می شود ‪ .‬در این دو قطبی معیشتی کسی هم تیپ‬ ‫احمدی نژاد رقابــت را می برد چون دولــت اقای روحانی‬ ‫برنامه روشــنی برای اصالح وضعیت معیشت محرومان‬ ‫ندارد‪ .‬در ایــن رکود و بیکاری که در حال تشــدید اســت‬ ‫نرخ بیکاری به ســرعت در حال افزایش اســت‪ 37 .‬هزار‬ ‫بنگاه اقتصادی تعطیل شــد‪ .‬اینها بر معادالت انتخابات‬ ‫ریاست جمهوری سال ‪ 96‬تاثیر می گذارد‪.‬‬ ‫اما بعضــی می گویند نقش اقــای احمدی نژاد را‬ ‫فقط خود احمدی نژاد می تواند ایفا کند حتی اقای‬ ‫سعید جلیلی نیز در ایفای این نقش موفق نبود‪،‬‬ ‫نظر شما غیر از این است؟‬ ‫اما اقای جلیلی اصال اقای احمدی نژاد نبود‪.‬‬ ‫بعضی ها او را احمدی نژاد ثانی معرفی می کردند‪.‬‬ ‫خیر‪ ،‬انها اشتباه می کردند‪.‬‬ ‫همچنین تحلیل ایــن بود که حتی اگر مشــایی‬ ‫هم تایید صالحیت می شــد نمی توانست نقش‬ ‫احمدی نــژاد را بــازی کنــد‪ ،‬پــس چطور شــما‬ ‫می گویید اگر کســی در تیپ اقــای احمدی نژاد‬ ‫مقابل روحانی در انتخابات ریاست جمهوری سال‬ ‫‪ 96‬قرار بگیرد پیروز میدان رقابت خواهد شد؟‬ ‫خیر‪ ،‬من نمی گویم چه کسی می تواند این نقش‬ ‫را ایفا کند‪ ،‬بلکه می گویم اگر چنین کسی پیدا شود‪ .‬ضمن‬ ‫انکه منظورم گفتمان احمدی نژاد اســت نه شخصیتش‪.‬‬ ‫یعنی کسی که موضوع و مساله او عدالت اجتماعی‪ ،‬توجه‬ ‫به محرومان و رســیدگی به مســتضعفان باشــد‪ .‬او برنده‬ ‫انتخابات ریاست جمهوری اینده می شود‪.‬‬ ‫اصولگراها دنبال چنین کسی هستند؟‬ ‫نمی دانم اصولگراها دنبال چه کســی هســتند‪،‬‬ ‫می گویم بر اســاس ان اتفاقاتی که افتاده اســت فضای‬ ‫انتخابات مجلس دهم و انتخابات ریاست جمهوری سال‬ ‫‪ 96‬اقتصادی شده‪ ،‬بنابراین تحلیل سیاسی پیرامون این‬ ‫دو انتخابات غلط است‪.‬‬ ‫حاال با این تفاســیر که می گویید هرچه به زمان‬ ‫انتخابــات ریاســت جمهوری ‪ 96‬نزدیک تــر‬ ‫می شویم‪ ،‬باید انتظار داشــته باشیم که فاصله‬ ‫اصولگراها از دولت اقای روحانی بیشــتر شود و‬ ‫بیشتر از اقای روحانی زاویه پیدا کنند؟‬ ‫بلــه‪ ،‬در همیــن مجلس نهــم هم همیــن اتفاق‬ ‫افتاد‪ .‬یعنی از زمان ابتدای مجلس تا انتهای مجلس بین‬ ‫فراکســیون اصولگرایان و رهروان والیت یک جابه جایی‬ ‫نیرو بود‪ .‬فراکسیون اصولگرایان از ‪70-80‬نفر در ابتدای‬ ‫مجلس نهم به ‪ 120-130‬عضو رســید‪ ،‬در حالی که تعداد‬ ‫اعضای فراکسیون رهروان به مرور زمان کاهش پیدا کرد‪.‬‬ ‫معمول انتخابات مجلس شورای اسالمی بعد از انتخابات‬ ‫ریاست جمهوری این بوده که ‪ 80‬درصد طرفداران دولت‬ ‫رای می اوردند اما امروز دیده می شــود که حامیان دولت‬ ‫فقط ‪ 50‬درصد کرسی ها را کســب کردند و بقیه کرسی ها‬ ‫متعلق به منتقدان دولت است‪ .‬این نشانه ریزش محبوبیت‬ ‫دولت است که بی سابقه محسوب می شود‪ .‬یعنی در هیچ‬ ‫دوره ای نبوده که انتخابات مجلس پس از روی کار امدن‬ ‫یک رئیس جمهور جدید برگزار شود و چنین پدیده ای رقم‬ ‫بخورد‪ .‬همواره در این شرایط اکثریت کرسی ها در اختیار‬ ‫طرفداران دولت بود‪.‬‬ ‫اما یک نکته ای وجــود دارد‪ ،‬احمدی نژاد زمانی‬ ‫‪ 25‬میلیون رای اورد که همه گرایش ها و سالیق‬ ‫اصولگرایی بــا تمام ظرفیــت خود بــرای تبلیغ‬ ‫و توجیــه کارهــای دولت او بســیج شــدند‪ ،‬در‬ ‫چنین فضایــی او توانســت در ســال ‪ 88‬پیروز‬ ‫میدان رقابت لقب گیــرد اما در حال حاضر خیلی‬ ‫از ســلیقه های اصولگرایــی حاضر نیســتند به‬ ‫حمایت از احمدی نــژاد برگردند‪ ،‬حتی ایثارگران‬ ‫و رهپویــان‪ ،‬جبهه پیــروان خط امــام و رهبری‬ ‫که جــای خــود دارد چــون انها ســال ‪ 88‬پیش‬ ‫احمدی نــژاد رفتند که بــرای حمایت خــود از او‬ ‫شرط بگذارند اما احمدی نژاد در اتاق را باز کرد و‬ ‫گفت بروید به تکلیف تان عمل کنید ‪.‬‬ ‫حتی پایداری هم مخالف برگشت به احمدی نژاد‬ ‫است‪.‬‬ ‫یعنی پایداری هم حاضر به این رجعت نیست؟‬ ‫بله‪ ،‬پایداری هم حاضر نیست که از احمدی نژاد‬ ‫حمایت کند‪.‬‬ ‫اما برداشــت این اســت که امروز پایداری برای‬ ‫رجعــت اصولگرایــان بــه احمدی نــژاد در حال‬ ‫زمینه چینی است؟‬ ‫خیــر‪ ،‬پایــداری بــا احمدی نژاد مشــکل فکری‬ ‫و زاویــه جــدی دارد‪ .‬در کل حرفم این نیســت کــه ما به‬ ‫احمدی نژاد بر می گردیم ولی می گویــم اگر در انتخابات‬ ‫ریاست جمهوری سال ‪ 96‬یک کســی مثل تیپ او‪ ،‬با ان‬ ‫شــعارها و گفتمان و ادبیات بیاید یا انکه خود احمدی نژاد‬ ‫بیاید و تایید صالحیت شود‪ ،‬در صورتی هم که هیچ کس‬ ‫از او حمایت نکند برنده است‪.‬‬ ‫با توجه به اینکــه اصولگراها بــا محوریت اقای‬ ‫حدادعــادل در حــوزه انتخابیــه تهــران‪ ،‬ری‪،‬‬ ‫اسالمشهر و شــمیرانات نتوانســتند حتی یک‬ ‫کرسی کســب کنند‪ ،‬دو تحلیل وجود دارد؛ یکی‬ ‫اینکه به ســمت خالص ســازی نامزدهــای مورد‬ ‫حمایت خود در عرصه های رقابتی پیش رو بروند‪،‬‬ ‫دوم انکه به گفتمان اقای ناطق‪ ،‬اقای الریجانی‬ ‫و اقای والیتی رجعت کنند‪ ،‬به نظر شما کدام یک‬ ‫از دو حالت رخ می دهد؟‬ ‫هر دو ســناریوی یادشــده به معنی پایان وحدت‬ ‫اصولگرایان است‪.‬‬ ‫اگر وضعیت موجود پیگیری شود شما معتقدید‬ ‫اصولگرایان دوباره شکست می خورند؟‬ ‫بله‪ ،‬چون در هر دو ســناریویی که گفته شــد یک‬ ‫بخش حاضر نیست بخش دیگر را همراهی کند‪ ،‬بنابراین‬ ‫به معنای پایان وحدت است‪ .‬اگر بخواهند وحدت را نگه‬ ‫دارند‪ ،‬دوباره شــکل ترکیبــی خواهد شــد و نتیجه همان‬ ‫می شــود کــه االن رخ داد یعنی شکســت دوبــاره تکرار‬ ‫می شود‪.‬‬ ‫بیشتر توضیح می دهید؟‬ ‫یعنــی لیســتی از معتــدالن‪ ،‬محافظــه کاران و‬ ‫انقالبی تر ها تشکیل شود چنین ترکیبی جواب نمی دهد‪.‬‬ ‫یعنــی هیــچ ســناریوی ســومی بــرای وحدت‬ ‫اقای عارف هم خیلی هنر کند یک کروبی مجلس ششــم‬ ‫خواهد بود‬ ‫گفت وگویویژه‬ ‫دولت اقای روحانی برنامه‬ ‫روشنی برای اصالح وضعیت‬ ‫معیشت محرومان ندارد‬ ‫اصولگرایان وجود ندارد؟‬ ‫وحدت به معنی نشستن همه سلیقه ها و گرایش ها‬ ‫دور یــک میز اســت که نتیجــه اش ترکیبــی عمل کردن‬ ‫می شود‪ ،‬اگر کسی سناریوی سومی دارد مطرح کند تا ما از‬ ‫او راهنمایی بگیریم‪.‬‬ ‫یعنی به نظر شــما هفتم اسفند ‪ 94‬پایان وحدت‬ ‫سلیقه های اصولگرا در یک رقابت انتخاباتی بود؟‬ ‫تقریبا همین طور است‪.‬‬ ‫یعنی از این بــه بعد هر ســلیقه اصولگرایی باید‬ ‫به دنبال لیست خودش یا حمایت از نامزد مطلوب‬ ‫خودش برود؟‬ ‫شــورای ائتالف اصولگرایان در حوزه هایی برنده‬ ‫شــد که یا تک کاندیدا بودند یا نامزدهای حاضر در لیست‬ ‫گفتمان شفافی داشــتند اما ترکیب گفتمانی جواب نداد‪،‬‬ ‫مثال در مشــهد عمــا جبهه پیــروان خط امــام و رهبری‬ ‫از شــورای ائتالف جدا شــد و یک لیســت دیگر داد‪ .‬در‬ ‫کرمان نامزدهای اصولگرا مواضع شــان روشــن بود‪ .‬در‬ ‫قم اخرش جامعه مدرسین لیســت نداد و ائتالف شورای‬ ‫اصولگرایان لیستی بدون حضور نام اقای الریجانی داد‪.‬‬ ‫در این حوزه های انتخابیه اصولگرایان برنده شدند اما در‬ ‫تبریز‪ ،‬شــیراز و اصفهان گیر کردند چون لیســت ترکیبی‬ ‫بود‪ .‬به عبارت بهتر جاهایی اصولگرایان برنده شــدند که‬ ‫دارای موضع گفتمانی شفاف بودند‪ .‬هر جا ترکیبی لیست‬ ‫دادند‪ ،‬باختند‪ .‬من راجع به حوزه های انتخابیه تک کاندیدا‬ ‫صحبت نمی کنم چون در این حوزه های انتخابیه یک نامزد‬ ‫وارد مجلس می شــود اما در حوزه های انتخابیه دو یا چند‬ ‫نامزدی وضعیــت فرق می کند‪ .‬در مجمــوع اصولگرایان‬ ‫در جاهایی برنده شدند که وحدت به معنای تهران در انجا‬ ‫اتفاق نیفتاد‪.‬‬ ‫یعنی لیست خالص بود؟‬ ‫بله‪.‬‬ ‫پس این نتیجه از صحبت های شــما برداشــت‬ ‫می شــود که اصولگرایان باید دوباره به ســمت‬ ‫ناب ســازی و خالص ســازی گفتمانی نامزدهای‬ ‫مورد حمایت پیش بروند؟‬ ‫به نظر من این دوره تجربه بود‪ .‬مــا در انتخابات‬ ‫دوره قبل که رقابــت درون گفتمانی داشــتیم بهتر نتیجه‬ ‫گرفتیم تــا االن که همــه را یکپارچه کردیم‪ .‬این نشــان‬ ‫می دهد افکار بدنه حزب اللهی جامعه با افکار سیاسیون با‬ ‫هم منطبق نیست‪ .‬بالطبع بدنه حزب اللهی با بدنه سیاسی‬ ‫جریان اصولگــرا نمی اید‪ ،‬حال انکــه اصولگرایان بدون‬ ‫پشتیبانی مردمی به جایی نمی رسند‪.‬‬ ‫اما بعد از انتخابات ریاســت جمهوری ســال ‪92‬‬ ‫اصولگراها قریب به اتفاق این طور تحلیل کردند‬ ‫که چون ما چند کاندیدایی داشــتیم و هر سلیقه‬ ‫کاندیدای خودش را به صحنــه اورد‪ ،‬ان نتیجه‬ ‫رقم خورد‪ .‬امــروز ایــن تحلیل شــما در تضاد با‬ ‫تحلیل غالبی اســت که تا قبل از انتخابات هفتم‬ ‫اسفند از اردوگاه اصولگرایان بیان می شد ‪.‬‬ ‫ اشــتباه تحلیل می کردند‪ ،‬تحلیل شان خطا بود‪.‬‬ ‫در انتخابات ریاســت جمهوری ســال ‪ 92‬همه نامزدهای‬ ‫اصولگــرا با هــم جمــع می شــدند‪ ،‬بــاز اقــای روحانی‬ ‫رئیس جمهور می شد‪.‬‬ ‫پس این تحلیل اشــتباه بود‪ ،‬االن باید عوضش‬ ‫کرد؟‬ ‫از همان روز اول من می گفتم این تحلیل اشتباه‬ ‫بود‪.‬‬ ‫به نظر شما اقای الریجانی چرا در قم دوم شد؟‬ ‫اقای الریجانــی به خاطر ریــزش ارای گفتمانی‬ ‫دوم شد‪.‬‬ ‫چون حمایت از دولت کرد؟‬ ‫بله‪.‬‬ ‫یعنــی قضیــه برجــام خیلــی بــر ارای او تاثیر‬ ‫گذاشت؟‬ ‫بله‪ ،‬قضیــه برجام پر اقــای الریجانی را شــدیدا‬ ‫گرفت‪ .‬در حــوزه انتخابیــه تهــران‪ ،‬ری‪ ،‬شــمیرانات و‬ ‫اسالمشهر مردم گفتند به حامیان دولت یعنی اصالحاتی ها‬ ‫رای بدهیم اما اقای ابوترابی و دیگرانی که در مجلس نهم‬ ‫حامی دولت بودنــد از این رای بی نصیــب ماندند‪ ،‬از این‬ ‫طرف بچه حزب اللهی ها و متدینین هم گفتند چه لیستی‬ ‫اســت که معلوم نیســت طرفدار یا مخالف برجام اســت‪.‬‬ ‫خودشــان رفتند رای دادند اما نیامدند فعالیت کنند و رای‬ ‫جمع کنند‪.‬‬ ‫ریاست مجلس با اقای الریجانی را از این به بعد‬ ‫چطور ارزیابی می کنید؟ اگــر اقای عارف رئیس‬ ‫شــود چطور؟ در واقع هر کــدام از این دو حالت‬ ‫اتفاق بیفتد چــه نوع مدیریتــی در مجلس رقم‬ ‫خواهد خورد؟‬ ‫من خیلی در ان تفاوت نمی بینــم چون هر کدام‬ ‫رئیس شوند یک اقلیت مقتدر جلوی انها ست و باید حتما‬ ‫با مالحظه مدیریت کنند‪ .‬وقتی رئیــس می تواند با اقتدار‬ ‫بحث و سخنش را جلو ببرد که اکثریتی پشتیبانش باشند‪.‬‬ ‫اگر اقای الریجانی بر همین اساس با طیف اقای‬ ‫عارف پشت پرده تعامل و ائتالف داشته باشد ان‬ ‫موقع چه اتفاقی می افتد یا برعکس؟‬ ‫اقای الریجانــی نمی تواند خواســته های انها را‬ ‫اجابت کنند چون خواســت انها درباره برجام تمام شد‪ ،‬از‬ ‫این به بعد دنبال مباحث دیگری هســتند‪ ،‬یک بحث شان‬ ‫قومیتی اســت‪ ،‬اقای الریجانی می تواند در این موضوع‬ ‫با انهــا همراهی کند؟ نبــود حجاب را در خواســت دارند‪،‬‬ ‫ایا اقای الریجانــی می تواند از این حمایــت کند؟ ازادی‬ ‫ســران فتنه را می خواهند ایا اقای الریجانی می تواند این‬ ‫مطلب را حمایت و پیگیری کند؟ البته ممکن اســت همه‬ ‫این اصالحاتی ها کــه وارد مجلس شــدند چنین مباحثی‬ ‫را نخواهند امــا یک ‪ 10‬تا ‪ 15‬تنــدرو اصالح طلب جلو راه‬ ‫می افتند و این طرف هم ‪ 15- 10‬تا حزب اللهی جلوی انها‬ ‫می ایستند‪ ،‬یعنی فضای مجلس اینده باز هم یک فضای‬ ‫دو قطبی اســت‪ .‬وســطی ها مجبورند یکی از دو قطب را‬ ‫انتخــاب کننــد و در نهایت به یکــی از دو قطــب متمایل‬ ‫می شوند‪.‬‬ ‫شما می گویید اقای الریجانی نمی تواند خواست‬ ‫اصالح طلبان را اجابت کند‪ ،‬اقــای عارف چطور‬ ‫می تواند در کنار مدیریت نمایندگان اصالح طلب‪،‬‬ ‫خواست اصولگرایان حامی دولت را براورده کند‬ ‫تا از شکل گیری دو قطبی اصولگرا‪ -‬اصالح طلب‬ ‫جلوگیری کند؟‬ ‫اقــای عارف هــم نمی توانــد‪ .‬اقای عــارف هم‬ ‫به عنــوان یک عضو مجمع تشــخیص مصلحــت نظام و‬ ‫کســی که خودش را در چارچوب نظام تعریف کرده او هم‬ ‫نمی تواند‪ .‬اقای کروبی زمانی رئیس مجلس ششــم بود‪،‬‬ ‫مجلس ششــم را چطور اداره می کرد؟ ایا می توانســت از‬ ‫مرزهای نظام عبور کند؟ اقای عارف هم خیلی هنر کند یک‬ ‫کروبی مجلس ششم خواهد بود‪.‬‬ ‫وضعیــت اصولگرایــان را در انتخابــات‬ ‫ریاست جمهوری سال ‪ 96‬بیان کردید‪ ،‬وضعیت‬ ‫اصالح طلبان چه می شود؟ ایا گزینه اختصاصی‬ ‫جلوی اقــای روحانــی می اورند یــا همچنان در‬ ‫ائتالف بــا او باقی می ماننــد تا چهار ســال دوم‬ ‫ریاست جمهوری او بگذرد‪ ،‬فضای سیاسی برای‬ ‫تحرک انها بیشتر باز شود‪ ،‬نیروهای جوان شان‬ ‫تبدیل به چهره سیاســی شــوند و در انتخابات‬ ‫ریاســت جمهوری ‪ 1400‬گزینه اختصاصی را به‬ ‫میدان بیاورند یــا انکه برای ریاســت جمهوری‬ ‫دوازدهم برنامه دارند؟‬ ‫به نظــر من چــون مدیریت ایــن ماجرا بــا اقای‬ ‫هاشــمی اســت و اصالحات هم تن دادند به مهندسی و‬ ‫مدیریت فکری اقای هاشمی‪ ،‬به نظر من این طور خواهد‬ ‫شد؛ دولت از ریاست مجلس اقای عارف حمایت می کند‬ ‫تا اصالح طلبــان نیز در عوض از ریاســت جمهوری اقای‬ ‫روحانــی حمایت کننــد‪ .‬منتها مــن بعید می دانــم به رغم‬ ‫حمایت دولــت‪ ،‬اقای عــارف در این تقابــل از پس اقای‬ ‫الریجانی بر بیاید و بر کرسی ریاســت مجلس تکیه بزند‪.‬‬ ‫یعنی حتی اگر دولت بر خالف میل باطنی خود از ریاســت‬ ‫اقای عارف حمایت کند اما دوبــاره اقای الریجانی رئیس‬ ‫مجلس خواهد شد‪.‬‬ ‫گفت وگوی ویژه‬ ‫‪144‬‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫علیرضا محجوب‬ ‫مجلسدهم‬ ‫شبیهخودشاست‬ ‫ی ویژه‬ ‫و‬ ‫توگ‬ ‫گف ‬ ‫انتخابات مجلس زیر سایه انتخابات خبرگان قرار گرفت‬ ‫دو قطبی مجلس اینده بین حامیان و مخالفان دولت خواهد بود‬ ‫داستان ریاست مجلس تبدیل به مناقشه نخواهد شد‬ ‫مجلس اینده‪ ،‬شبیه هیچ مجلسی نیست‪ .‬شبیه خودش است‬ ‫گفت و گو‪ :‬امید کرمانی ها‬ ‫روزنامه نگار‬ ‫نتیجه برگزاری دهمیــن دوره انتخابات مجلس‬ ‫شــورای اســامی در حالی مشــخص شــد که‬ ‫اتفاقی نــادر رقم خورد و ســی نامــزد حاضر در‬ ‫لیست ائتالف امید به طور کامل راهی خانه ملت‬ ‫شدند‪ .‬شــما رقابت سیاسی هفتم اســفند را در‬ ‫سراسر کشور به ویژه حوزه انتخابیه تهران‪ ،‬ری‪،‬‬ ‫شمیرانات و اسالمشهر چگونه ارزیابی می کنید؟‬ ‫البته ایــن اتفاق مشــابه را در ادوار دوم‪ ،‬ســوم و‬ ‫چهارم انتخابات مجلس شــاهد بودیــم و منحصر به دوره‬ ‫دهم نیســت که تمام نامزدهای یک فهرســت انتخاباتی‬ ‫با کســب اکثریت ارا باالتر از نامزدهای رقیب قرار بگیرند‬ ‫و به مجلس راه پیدا کنند‪ .‬اوال تصــور می کنم انچه باعث‬ ‫لیست نویسی در این دور شد‪ ،‬تاکید مقام معظم رهبری بود‬ ‫که یک فضای خاصی در جامعــه ایجاد کرد و خود به خود‬ ‫همه رای دهنــدگان این رویکرد را دنبــال کردند‪ .‬برهمین‬ ‫اساس هر کس با گرایش و برداشت خاص خودش این کار‬ ‫گزارش ها نشــان مــی داد که حضــور در‬ ‫حوزه هــای رای گیــری بــا ادوار گذشــته‬ ‫متفاوت است چون صبح شلوغ تر از ادوار‬ ‫گذشــته بود‪ .‬بعد از ظهر هم شــلوغ تر از‬ ‫ادوار گذشته بود‬ ‫علیرضا محجوب از جملــه چهره های‬ ‫اصالح طلب است که با قرار گرفتن در لیست‬ ‫امید توانسته در صدر منتخبان تهران وارد‬ ‫پارلمان شود‪ .‬با او در مورد تحوالت انتخابات‬ ‫هفتم اســفند خصوصــا رقابــت در تهران و‬ ‫البتــه پیش بینی او در مــورد تحوالت اینده‬ ‫گفت وگو کردیم‪.‬‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫را انجام داد‪ .‬اگر دقت شــود این مساله درباره هر دو جناح‬ ‫صادق است حال انکه در ادوار گذشته سابقه نداشت نفر‬ ‫شــصتم بیش از ‪ 627‬هزار رای کســب کند و نفر شصت و‬ ‫یکم حدود ‪ 80‬هزار رای‪ .‬یعنی از نفر شصتم به نفر شصت‬ ‫و یکم یک دفعه ســقوط ‪ 550‬هزار رایی را شاهد هستیم‪.‬‬ ‫فکر می کنم ارای منتخب شــصتم تهران در دهمین دوره‬ ‫انتخابات مجلس شورای اســامی حداقل چهار برابر نفر‬ ‫شــصتم انتخابات مجلس نهم اســت که خــود مبین این‬ ‫است که لیست ها در این دوره بســیار پررنگ بودند‪ .‬پس‬ ‫دو لیست ائتالف امید و ائتالف اصولگرایان حرف اصلی‬ ‫را در رقابت سیاســی هفتم اســفند زدند‪ .‬نکته دیگر انکه‬ ‫انتخابات همیشــه یک پایــه دارد‪ ،‬رئیس جمهور وقت و‬ ‫حامیــان او همواره یک تاثیرگذاری بــر انتخابات مجلس‬ ‫داشــتند‪ ،‬تاثیرگذاری حامیــان دولت اقــای احمدی نژاد‬ ‫در انتخابات مجلس هشــتم و نهم‪ ،‬حامیــان دولت اقای‬ ‫خاتمی در انتخابات مجلس ششــم و حامیان دولت اقای‬ ‫هاشمی در انتخابات مجلس چهارم و پنجم مشهود است‪.‬‬ ‫در واقع رای دهنــدگان به رئیس جمهــور اعتماد می کنند‬ ‫و عالقه دارند مجلس را هم در همین راســتا ببینند‪ .‬نکته‬ ‫دیگری نیز عرض کنم و انکه اقای احمدی نژاد در انتقاد از‬ ‫لیست اصولگرایان سخنی گفت‪« :‬اگر لیست دسته سوم‬ ‫و دسته چهارم اصالح طلبان هم بیاید بر این لیست پیروز‬ ‫می شود»‪ .‬که البته این حرف تکذیب شد واصال این جمله‬ ‫را به کسی منتسب نمی کنم اما معتقدم علت این حرف ان‬ ‫بود که همه ما می دانیم در انتخابات یکی از رویکردهایی‬ ‫که در سراسر کشــور اتفاق می افتد ‪ 60‬تا ‪ 70‬درصد تغییر‬ ‫است‪ .‬هیچ مجلســی نبود که نســبت به دوره قبل از خود‬ ‫کمتر از ‪ 60‬درصد تغییر داشته باشــد اما در حوزه انتخابیه‬ ‫تهران‪ ،‬ری‪ ،‬شمیرانات و اسالمشهر در دوره های هفتم‪،‬‬ ‫هشــتم و نهم این اتفاق نیفتاد یا اگر افتاد درصد تغییرش‬ ‫خیلی محدود بود پس فضا برای یک تغییر مطالبه معمول‬ ‫و رایج داشــت‪ .‬مجموعه این نکات به انضمــام اتفاقات‬ ‫حاشــیه ای نتیجه ای را که در انتخابات مجلس شــورای‬ ‫اسالمی شاهد هســتیم رقم زد‪ .‬البته معتقدم در ‪7‬اسفند‪،‬‬ ‫انتخابات مجلس شــورای اســامی در ســایه انتخابات‬ ‫مجلس خبرگان رهبری قرار داشــت‪ ،‬به عبارت بهتر انچه‬ ‫بیشترین تاثیر را در افزایش ارا داشت‪ ،‬انتخابات مجلس‬ ‫خبرگان رهبری و رویکرد مردم به این انتخابات بود‪ .‬معتقدم‬ ‫نسبت هایی که به اقای هاشــمی داده شد و صحبت هایی‬ ‫مثل اینکه «به چند نفــر غیر انگلیســی رای دهید» یعنی‬ ‫بقیه نامزدها‪ ،‬اتهام زده شد و‪ ...‬همه عواملی بودند که اثار‬ ‫معکوسی بر جای گذاشت‪ ،‬در واقع در این دوره انتخابات‬ ‫بر دنده معکوس عمــل کرد‪ .‬انتخابات خبــرگان در چهار‬ ‫دوره قبلی همیشه در حاشیه انتخابات دیگر بود اما این بار‬ ‫انتخابات خبرگان متن و انتخابات مجلس شورای اسالمی‬ ‫حاشیه شد‪ .‬به عبارت دیگر انتخابات مجلس یک تاثیر هم‬ ‫از انتخابات مجلس خبرگان رهبری گرفت و همه این نکات‬ ‫با هم جمع و این نتیجه رقم خورد‪.‬‬ ‫برخی رد صالحیت سیدحســن اقــای خمینی را‬ ‫عامل ایجاد موج اجتماعی به نفع لیست ائتالف‬ ‫امید (‪ )30+16‬می دانند‪ ،‬نظر شما چیست؟‬ ‫هر اتفاقی افتــاده به انتخابــات مجلس خبرگان‬ ‫رهبری برمی گردد و تاثیرش را روی ان لیســت گذاشت‪.‬‬ ‫در واقع هر کســی امد لیســت حداکثری یعنــی ‪ 46‬نفر را‬ ‫هدف قــرار داد‪ .‬اول هم همــه برگه مربوط بــه انتخابات‬ ‫مجلس خبرگان رهبری را می نوشتند و سپس برگه مربوط‬ ‫به انتخابات مجلس شــورای اســامی را پــر می کردند‪.‬‬ ‫گویا این در اکثرحوزه ها مرســوم بود‪ .‬در حوزه ای که رای‬ ‫دادم مشاهده کردم که مردم ابتدا برگه انتخابات خبرگان‬ ‫را می نویسند‪.‬‬ ‫چه زمانی متوجه شدید که فضای سیاسی کشور‬ ‫در انتخابات مجلس شــورای اسالمی در تهران‬ ‫به نفع لیســت ائتالف امید تغییر کرده اســت؟‬ ‫چون تا دو هفته مانده به انتخابات هفتم اسفند‬ ‫هنوز فضای انتخاباتی در شــهر تهران شــکل‬ ‫نگرفته بود‪.‬‬ ‫بارها گفتیم حتی ساعت اخر روز انتخابات هم مهم‬ ‫است‪ ،‬از صبح روز هفتم اسفند می شد این فضا را مشاهده‬ ‫کرد‪ ،‬گزارش ها نشــان مــی داد که حضــور در حوزه های‬ ‫رای گیری با ادوار گذشته متفاوت است چون صبح شلوغ تر‬ ‫از ادوار گذشته بود‪ .‬بعد از ظهر هم شلوغ تر از ادوار گذشته‬ ‫بود اما درباره مجلس خبرگان از یک هفته پیش یعنی اغاز‬ ‫فعالیت تبلیغاتی نامزدها مشــخص بود این اتفاق خواهد‬ ‫افتاد اما میزانش مهم بود ولی هرکس نگاه می کرد می شد‬ ‫حدس زد که ایــن حجم تبلیغــات منفی بــا واکنش های‬ ‫اجتماعی منفی رو به رو خواهد شد‪.‬‬ ‫یعنی شما بازخوردهای انتخابات مجلس خبرگان‬ ‫را از یــک هفته پیش گرفتــه بودید‪ ،‬امــا درباره‬ ‫مجلس شــورای اســامی از صبح هفتم اسفند‬ ‫متوجه تغییر فضا شدید؟‬ ‫بله چون هنوز بازخوردی درباره انتخابات مجلس‬ ‫نداشتیم مردم نظر خاصی را منعکس نمی کردند ولی درباره‬ ‫خبرگان اعالم نظر می کردند و فضا مشخص بود‪.‬‬ ‫در جبهــه اصالحــات و حامیــان دولــت برخــی‬ ‫همچون اقــای عبدالله ناصری هم نظر با شــما‬ ‫هســتند کــه می گوینــد «روز انتخابــات فضــا‬ ‫دســت مان امد» یا «وقتی نتیجه را دیدیم برای‬ ‫مان غیرمنتظره بود‪ ،‬انتظار نداشــتیم همه سی‬ ‫نامزد ائتالف امیــد رای بیاورند و بــه مجلس راه‬ ‫پیدا کنند» اما یک عده همچون اقای عبدی هم‬ ‫می گویند «براســاس بازخوردهایی که از نحوه‬ ‫تایید صالحیت هــای نامزدهای مجلس خبرگان‬ ‫در جامعــه دیدیم تغییــر فضا را حــس کردیم و‬ ‫گذاشــتیم این تغییر روند طبیعی خودش را طی‬ ‫کند و این نتیجه رقــم بخورد»‪ ،‬چــرا دو دیدگاه‬ ‫یادشده اینقدر از هم فاصله دارند؟‬ ‫افرادی که نام انها در ســوال یاد شــد مطالعاتی‬ ‫در این رابطــه دارند و جامعه شــناس هســتند و می توانند‬ ‫بازتاب های اجتماعی و نظرسنجی های مختلف را اساس‬ ‫ی دارد‪ .‬من درباره‬ ‫قرار دهند‪ .‬قاعدتا نظرات شان مبانی علم ‬ ‫نظراتی که دارای مبانی علمی اســت یا نظراتی که توسط‬ ‫اســاتید جامعه شناســی اعالم می شــود با احتیاط حرف‬ ‫می زنم چون انها از نظر علمی تحلیل می کنند حال انکه من‬ ‫براساس برداشت های عمومی صحبت می کنم‪.‬‬ ‫شما خودتان تصورتان از میزان رای اوری لیست‬ ‫ائتــاف امیــد در حــوزه انتخابیه تهــران‪ ،‬ری‪،‬‬ ‫شمیرانات و اسالمشهر چه بود؟‬ ‫من هیچ حدسی نداشــتم که بگویم چه میزان یا‬ ‫درصدی امکان داشت این لیست رای بیاورد‪ ،‬اما درباره‬ ‫مجلس خبرگان برداشتم این بود که تعداد رای دهندگان‬ ‫در انتخابات خبرگان خیلی بیشتر از ادوار گذشته خواهد‬ ‫بود‪.‬‬ ‫از دوره پنجم تا دوره نهم اقای محجوب همواره‬ ‫در دوره دوم رای می اورد و وارد مجلس می شد‪،‬‬ ‫دو اتفاق متفاوتی که درباره خود اقای محجوب‬ ‫این دوره افتاد قرار گرفتــن او در رتبه چهارم بود‬ ‫و اینکــه دور نخســت انتخابات بــه مجلس راه‬ ‫یافت‪ .‬تحلیل خود شما چیست؟ چطور شد این‬ ‫اتفاق افتاد؟‬ ‫ممکن اســت بخشــی از ارای من همراه با ارایی‬ ‫اخذ شده باشــد که به پایگاه اجتماعی اصولگرایان تعلق‬ ‫دارد ولی بخش قابل توجهی از ارای من حاصل رای دادن‬ ‫مردم به لیست ائتالف امید بود‪ .‬در کنار ارای لیست ائتالف‬ ‫امید‪ ،‬در بسیاری از حوزه ها که اصولگرایان رای بیشتری‬ ‫دارند (مانند اسالمشــهر) اســم بنده و خانم جلــودارزاده‬ ‫مخلوط با اسامی اصولگرایان در برگه های رای نوشته و به‬ ‫صندوق انداخته شد که طبیعی است‪.‬‬ ‫یعنی شما می گویید جنس سیاسی شما از نگاه‬ ‫مردم بین اصولگرایی و اصالح طلبی تلقی شد‪،‬‬ ‫از این جهت اقشــاری در هر دو پایگاه اجتماعی‬ ‫نام شما را نوشتند؟‬ ‫باتوجه به دریافت گــزارش تعــداد رای دربرخی‬ ‫شعب این طور به نظرمی رسد که در بسیاری از حوزه ها این‬ ‫تلقی برای رای دهندگان بود‪.‬‬ ‫دوره گذشته شما جزو ســی نامزد منتخب مردم‬ ‫تهران بودید‪ ،‬اما خانم جلودارزاده با فاصله اندک‬ ‫رایی از نفر سی ام‪ ،‬سی و یکم شد و به مجلس راه‬ ‫نیافت‪ .‬این دوره چطور شد که خانم جلودارزاده‬ ‫ارایی بیشتر از شما کسب کرد و در جایگاه سوم‬ ‫قرار گرفت؟‬ ‫این هم باز دلیل مشــابهی دارد‪ .‬ممکن است در‬ ‫حوزه هایی کــه به طور عمومــی به ان لیســت رای دادند‬ ‫توجه بیشتری به جنبه خانم بودن و جهات دیگر شخصیت‬ ‫سیاســی و علمی خانم جلــودارزاده کرده باشــند‪ ،‬واال در‬ ‫گفت وگوی ویژه‬ ‫گفت وگویویژه‬ ‫‪145‬‬ ‫گفت وگویویژه‬ ‫حوزه های کارگرنشین مثل هم رای اوردیم و فاصله رایمان‬ ‫مثل دوره گذشته بود‪.‬‬ ‫چقدر اجرایی شدن برجام در اقبالی که به لیست‬ ‫ائتالف امید شکل گرفت موثر بود؟‬ ‫در اینجــا یــک حرکت دفعــی متاثــر از رفتارها و‬ ‫مطالب گفته شده درباره سیدحسن اقای خمینی و ایت الله‬ ‫هاشــمی اتفاق افتاد و این مســاله اصلی بود‪ .‬البته وقوع‬ ‫اقبال به لیســت ائتالف امید ریشــه ها و عوامل مختلفی‬ ‫داشــت که اجرای برجام نیز یکی از ریشه ها و عوامل بود‬ ‫اما عامل غالــب را همان متن شــدن انتخابــات مجلس‬ ‫خبرگان می دانم‪.‬‬ ‫یک سری از چهره ها همچون اقای ابوترابی فرد و‬ ‫اقای ال اسحاق در لیست اصولگرایان بودند که‬ ‫رویکرد منفی نســبت به اقای هاشمی نداشتند‪.‬‬ ‫اقای ال اسحاق که وزیر دولت سازندگی و اقای‬ ‫ابوترابی فرد هم از اعضای شورای مرکزی جامعه‬ ‫روحانیت مبــارز بود که به حضور اقای هاشــمی‬ ‫در لیست مجلس خبرگان جامعه روحانیت مبارز‬ ‫تهران رای داد‪ .‬پس چرا مردم انها را ندیدند؟‬ ‫وقتی رای دادن لیستی می شــود مردم لیست را‬ ‫نگاه می کنند‪ .‬اینهــا در انتخابات طبیعی اســت‪ .‬من هم‬ ‫دوست داشتم که این اتفاق نمی افتاد و اقای ابوترابی هم‬ ‫در جمع منتخبان می بود‪ .‬واقعا حیف شد شخصیتی مثل‬ ‫اقای ابوترابی فرد جایش در مجلس خالی است‪.‬‬ ‫برخی می گوینــد ژنــرال مجلس اینــده کمتر از‬ ‫مجلس نهم است‪ ،‬نظر شما چیست؟‬ ‫االن حداقل چهار نفــر از منتخبان حوزه انتخابیه‬ ‫تهــران‪ ،‬ری‪ ،‬شــمیرانات و اسالمشــهر در مجلس نهم‬ ‫هستند‪ ،‬در مجموع حدود ‪ 12‬نفر از این جمع سابقه حضور‬ ‫در ادوار مجلس را در کارنامــه دارند‪ ،‬اکثر این ‪ 12‬منتخب‬ ‫بیــش از دو دوره نماینده مجلــس بودند بنابرایــن در جا و‬ ‫موقعیت خود تحرکات مجلسی قابل مالحظه ای داشتند‪.‬‬ ‫ایا می توان گفت اقــای کواکبیان یا اقــای حضرتی جزو‬ ‫کسانی هستند که بی نام و نشــان محسوب می شوند و در‬ ‫صحنه سیاسی کشــور حاضر نبودند؟! بنابراین نمی توان‬ ‫این طور قضــاوت کرد‪ .‬مــردم تغییر را مطالبــه می کنند‪.‬‬ ‫تغییر در لیست اصولگرایان ناچیز بود‪ 4-5 ،‬نفر را نخست‬ ‫در لیســت خود گذاشــته بودند اما تعداد انهــا را نیز تا روز‬ ‫اخر کم کردند‪ ،‬در حالی که به نظر من خــود تغییر در این‬ ‫انتخابات رای داشــت‪ .‬اصولگرایــان از این ظرفیت رای‬ ‫استفاده نکردند‪.‬‬ ‫وقتی نتیجه ها اعالم شد هم اصولگرایان و هم‬ ‫اصالح طلبان گفتنــد ما اکثریت هســتیم‪ ،‬نظر‬ ‫شما چیست؟‬ ‫حامیان دولت همواره یک موضوع مورد گفت وگو‬ ‫هستند‪ .‬با اینکه این دولت ســعی کرد حضور ناچیزتری از‬ ‫خود در انتخابات مجلس نسبت به دولت گذشته نشان دهد‬ ‫و کامال در حاشیه بود اما اتفاقا به نفع او رقم خورد‪ .‬به نظرم‬ ‫حامیان دولت اقای روحانی در مجلس اینده تعداد کرسی‬ ‫بیشــتری را نســبت به زمانی که دولت اقای احمدی نژاد‬ ‫رئیس دولت بود در اختیار خواهند داشت‪ .‬شاید نمایندگان‬ ‫حامی دولت چنین نامی را روی خــود نگذارند چون دولت‬ ‫هیچ اشتیاقی به این عناوین از خودش نشان نداده است‪،‬‬ ‫همان اول که دولت یازدهــم روی کار امد‪ ،‬با وجودی که‬ ‫عده ای برای تشکیل فراکسیون جدید با هدف حمایت از‬ ‫دولت امضا جمع کردند اقای رئیس جمهور این موضوع را‬ ‫رد کرد و گفت‪« :‬من با همین ترکیب فراکسیونی در مجلس‬ ‫کار می کنم» اما این اشتیاق در جمع نمایندگان مردم بوده‪،‬‬ ‫االن هم با وجودی که دولت خود خیلی مشتاق به این کار‬ ‫نیست اما به نظرم این اتفاق مهمترین اتفاقی است که در‬ ‫مجلس اینده تعیین کننده اســت‪ .‬یعنی اکثریت کرسی ها‬ ‫در اختیار نمایندگانی اســت که سمت و ســوی هدف انها‬ ‫حمایت از دولت است‪.‬‬ ‫یعنــی دو قطبی مجلــس اینده حامیــان دولت‪-‬‬ ‫منتقدان دولت می شود؟‬ ‫البته هنوز زود است که درباره این مسائل صحبت‬ ‫کنیم‪ ،‬ولی فکر می کنم این اتفاق نزدیک تر به واقع باشد‪.‬‬ ‫با نگاهی که بــه اســامی منتخبان مــردم برای‬ ‫مجلس اینده می اندازیم چهار گرایش سیاسی‬ ‫رهروانی هــا (اصولگرایــان حامی دولــت)‪،‬‬ ‫اصولگرایــان (منتقدان دولــت)‪ ،‬اصالح طلبان‬ ‫و مســتقل ها به چشــم می خورند‪ ،‬به نظر شــما‬ ‫رهروانی ها در کنار کدام گرایش سیاســی قرار‬ ‫می گیرنــد؟ بــا اصالح طلبان ائتــاف می کنند و‬ ‫یک فراکســیون مشــترک تشــکیل می دهند یا‬ ‫بــا اصولگرایان همنشــین خواهند شــد و اقای‬ ‫الریجانــی در نبود اقــای حدادعادل بر کرســی‬ ‫ریاست ان تکیه می زند؟‬ ‫دو متغیر مجهــول در انتخابات وجــود دارد که با‬ ‫وجود این دو جواب دادن به این سوال ناممکن است‪ .‬یک‬ ‫متغیر مشــخص نبودن تکلیف ‪ 64‬کرسی باقیمانده است‬ ‫که در دوره دوم انتخابات وضعیت انها معلوم خواهد شد و‬ ‫این مساله خیلی بر معادالت مجلس اینده تاثیرگذار است‪.‬‬ ‫متغیر مجهول دیگر نام بردن از کاندیداهای مستقل است‬ ‫که من معنی این تعبیر را متوجه نمی شوم‪.‬‬ ‫اصال تعریف از نامزد مستقل چیست؟‬ ‫من نمی دانم چه کســی این ابــداع را انجام داده‬ ‫است‪ ،‬کسی که این ابداع را کرده اشنایی با مجلس ندارد‪.‬‬ ‫برخی اسامی که رسانه ها گرایش سیاســی انها را مستقل‬ ‫اعالم کرده بودند برایم خنده دار بود چون معلوم است انها‬ ‫در مجلس با چه جریانی همراه می شوند‪ .‬شاید برخی باشند‬ ‫که متفاوت از جریان های سیاسی مرسوم کشور فکر کنند‬ ‫اما تعدادشــان کم اســت‪ ،‬حتی اینقدر نیســتند که بتوان‬ ‫برای انها عدد تعریف کرد‪ .‬عمده کســانی که دیدم جلوی‬ ‫گرایش سیاسی انها عنوان مستقل درج شده بود رهروانی‬ ‫یا اصالح طلب بودند پس می ماند به تعداد انگشتان دست‬ ‫افرادی که بــاز معلوم نیســت در نهایت موضع سیاســی‬ ‫نداشته باشند‪ .‬معتقدم اســتفاده از تعبیر «نامزد مستقل»‬ ‫ابداع مطبوعاتی و راهی برای فرار از شکست است‪ .‬البته‬ ‫به نظر من کســی در این انتخابات بازنده نبود‪ ،‬همه برنده‬ ‫بودند‪ .‬رقابت خوب و قوی را تجربه کردیم‪ .‬همه گرایش ها‬ ‫و سالیق در مجلس دهم هستند‪ ،‬باید احترام گذاشته شود‬ ‫به کسانی که حتی اقلیت هستند‪ .‬معتقدم باید همه با هم‬ ‫برای کشــور کار کنند‪ .‬مهم حفظ استقالل مجلس از قوه‬ ‫مجریه است نه حفظ استقالل چند نفر‪.‬‬ ‫اقای الریجانی قبــل از دهمیــن دوره انتخابات‬ ‫مجلس حاضــر نشــد وارد ائتالف بــا پایداری و‬ ‫اصولگرایان منتقد دولت شود‪ ،‬ایا بعد از انتخابات‬ ‫چنین ائتالفی را انجام می دهد؟‬ ‫همان طور گفتم متغیرهای مهمی وجود دارند که‬ ‫هنوز مجهول هســتند‪ ،‬از جمله انکه تکلیف ‪ 64‬کرسی در‬ ‫دور دوم انتخابات مشخص می شود‪.‬‬ ‫احتمــال ایــن تغییــر رویکــرد سیاســی اقای‬ ‫الریجانی وجود دارد؟‬ ‫حتما نباید رفتن از طرف اقای الریجانی باشــد‪،‬‬ ‫ممکن است انها به سمت اقای الریجانی بیایند‪.‬‬ ‫وضعیت فقط ‪ 64‬کرســی مشــخص نیست‪ ،‬ایا‬ ‫این تعداد خیلی می تواند معادالت مجلس اینده‬ ‫را باال و پایین کند؟‬ ‫اکثر قریــب به اتفاق نمایندگان شهرســتان های‬ ‫کوچک با تابلوی سیاســی وارد مجلس نمی شوند‪ ،‬انها با‬ ‫هدف حل مسائل و مشــکالت منطقه ای امدند‪ ،‬بنابراین‬ ‫فی نفسه در هر دوره نزدیک به جریان حاکم به دولت عمل‬ ‫می کنند‪ .‬معتقــدم باید ضرورت این گــروه از نمایندگان را‬ ‫درک کرد‪ .‬تقبیح نکنیــم و نگوییم انها بی موضع هســتند‬ ‫چون انها با مصالح منطقه ای به مجلس امدند‪ ،‬خودشان‬ ‫این طور تبلیغ کردند و مردم هــم با همین نگاه به انها رای‬ ‫دادند‪ ،‬بنابراین اگر احساس کنند در مسیری بهتر اهداف و‬ ‫وعده های انتخاباتی شان محقق می شود طبیعی است که‬ ‫در ان مسیر قرار می گیرند‪ .‬اگر ان مسیر اصولگرایی باشد‬ ‫انجا قرار می گیرند یا اگر ان مسیر اصالح طلبی باشد انجا‬ ‫تعریف می شوند‪ .‬پس یک جریان وسیع سیال وجود دارد‬ ‫که قابل تحلیل نیست و کسی نمی تواند راجع به این متغیر‬ ‫اظهارنظر کند‪ ،‬هر کس هم برای این جریان ســیال قالب‬ ‫تعریف کند بعدها خواهد دید اشتباه کرده است‪ ،‬مگر انکه‬ ‫تحلیل عرضه شده اتفاقی درست از اب در اید‪.‬‬ ‫ائتالف رهروانی ها با جریــان اصالح طلب را نیز‬ ‫محتمل می دانید؟‬ ‫دور از ذهن نیست‪.‬‬ ‫اما قطعی هم نمی دانید‪.‬‬ ‫هیچ چیزی االن قطعی نیست‪.‬‬ ‫بحث دیگر ریاســت مجلس اســت‪ ،‬چه اتفاقی‬ ‫می افتد؟‬ ‫گفت وگویویژه‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫انتخابیه تهران‪ ،‬ری‪ ،‬اسالمشهر و شمیرانات قابل تفسیر‬ ‫نیســت‪ .‬اگر از شخص من سوال شــود می گویم همواره‬ ‫ارای من در مناطق جنوبی تهران بیشتر از مناطق شمالی‬ ‫بوده چون من نماینده قشر کارگر هستم‪.‬‬ ‫ترکیب مجلس دهم را بیشتر مشابه کدام یک از‬ ‫ادوار گذشته مجلس می بینید؟‬ ‫شبیه خودش است‪ ،‬شبیه هیچ دوره ای نیست‪.‬‬ ‫اینکــه می گویند مجلــس دهــم دارای اکثریت‬ ‫ضعیف اصولگرا و اقلیت قوی اصالح طلب است‪،‬‬ ‫شما رد می کنید؟‬ ‫فکر نمی کنم ســناریوی مجلس پنجم در مجلس‬ ‫دهم تکرار شود‪.‬‬ ‫عملکرد دولت اقای روحانی در انتخابات مجلس‬ ‫شورای اسالمی چگونه بود؟‬ ‫بسیار عاقالنه‪ ،‬با تدبیر و با حداقل حضور و حداکثر‬ ‫تاثیرگــذاری بود که بهتــر از این نمی تــوان از یک دولت‬ ‫انتظار داشت‪ .‬اصال سعی نکرد در جریان سازی انتخاباتی‬ ‫وارد شود‪.‬‬ ‫حتی تحــرکات انتخاباتــی حزب اعتدال و توســعه‬ ‫اعالم حضور بود تــا حضور‪ .‬به عبارت روشــن تر در زمان‬ ‫دولت اقای احمدی نــژاد مجموعه رایحه خوش خدمت و‬ ‫جبهه پایداری در استانه انتخابات اعالم موجودیت کردند‪،‬‬ ‫به این‪ ،‬حضور دولت در انتخابات می گویند‪ ،‬البته این نوع‬ ‫حضور مداخله در امر انتخابات محسوب نمی شود‪ .‬اقای‬ ‫روحانی با وجودی که از اول گفت به حزب اعتدال و توسعه‬ ‫متکی اســت اما ندیدیم ان حزب تحرک ویژه و متمایزی‬ ‫از احــزاب دیگر بکنــد‪ ،‬بنابراین به رغم انکــه برای دولت‬ ‫انتخابات مجلس شــورای اســامی مهم و تعیین کننده‬ ‫بود‪ ،‬با باالترین درجه تدبیر وارد شــد‪ .‬ایــن تدبیر در همه‬ ‫ارکان دولت یازدهم مشهود است‪ .‬مهمترین ضعف دولت‬ ‫اقای احمدی نژاد این بود که با وجود بیشترین درامد نفتی‬ ‫نســبت به دولت های قبل و بعد خودش قیمــت ارز در ان‬ ‫دولت ‪ 3‬برابر شد‪.‬‬ ‫در دولت اقای روحانی قیمت نفت به بشکه ای حدود‬ ‫‪ 20‬دالر کاهش یافت اما کاهش ارزش پول ملی ‪ 20‬تا ‪25‬‬ ‫درصد بود‪ ،‬این حاصل تدبیر و مدیریت برتر اســت‪ ،‬یعنی‬ ‫دولت همه ابزارها را به کار گرفت تا پول ملی اسیب نبیند‪.‬‬ ‫ائتالف امید گام دوم را انتخابات مجلس شورای‬ ‫اســامی و انتخابــات مجلس خبــرگان رهبری‬ ‫تعریف کرد‪ ،‬گام سوم چیست؟ برخی می گویند‬ ‫انتخابات ریاســت جمهوری‪ ،‬برخــی انتخابات‬ ‫شورای شهر و برخی اجرای برجام داخلی را گام‬ ‫سوم می خوانند‪ ،‬نظر شما چیست؟‬ ‫یکی از اتفاقاتی که حدس زده می شود می تواند‬ ‫بیفتد‪.‬بــا توجه بــه اینکــه لیســت اصولگرایان‬ ‫در حــوزه انتخابیــه تهــران‪ ،‬ری‪ ،‬شــمیرانات و‬ ‫اسالمشــهر رای نیاورد به نظر شما اصولگرایان‬ ‫چه کار خواهنــد کرد؟ ایا دوباره به ســمت اقایان‬ ‫ناطق نــوری‪ ،‬والیتی و الریجانی بــر می گردند یا‬ ‫همین رویه را ادامه می دهند؟‬ ‫نمی توانیــم درباره ایــن موضوع حــدس غالبی‬ ‫داشته باشیم ولی انها حق دارند هر تصمیمی را که به نفع‬ ‫اینده جریان خود می دانند بگیرند‪ .‬شاید بیشتر رجوع کنند‬ ‫به جبهه پایداری یا گرایش هایی که بــه ان جبهه نزدیک‬ ‫هستند‪.‬‬ ‫یعنی فضــا تندتر می شــود تا انکــه بخواهند به‬ ‫رویکرد سیاسی اقایان ناطق‪ ،‬والیتی و الریجانی‬ ‫برگردند؟‬ ‫به نظر این طور می اید ولی باز ما در دل جریان انها‬ ‫نیســتیم که ببینیم چه اتفاقی می افتد‪ .‬با همه هم رفاقت‬ ‫داریم عالقه مندیم این رفاقت را حفــظ کنیم چون منافع‬ ‫کارگران را مهمتر از منافع هر کسی می دانیم‪.‬‬ ‫با توجــه به نتیجه ای کــه در انتخابــات مجلس‬ ‫شــورای اســامی و انتخابات مجلــس خبرگان‬ ‫رهبری رقم خورد‪ ،‬ایا می تــوان گفت دو دوره ای‬ ‫شــدن ریاســت جمهوری اقای روحانــی قطعی‬ ‫است؟‬ ‫تقریبــا االن می توان گفت قطعــا او در انتخابات‬ ‫ریاست جمهوری ســال ‪ 96‬انتخاب و دوباره رئیس جمهور‬ ‫شود‪.‬‬ ‫یعنی اصالح طلبان گزینه ای اختصاصی در سال‬ ‫‪ 96‬نمی اورند که رقیب اقای روحانی شود؟‬ ‫مگر خللــی در عملکرد اقــای روحانی بــوده که‬ ‫اصالح طلبان بخواهند چنین کاری کنند؟ او انچه در توان‬ ‫داشــته تالش و کوشــش کرده و از تمام اعضای دولتش‬ ‫هم بهتر ظاهر شــده اســت‪ .‬چه کســی گزینه ای بهتر از‬ ‫اقــای روحانی می تواند پیــدا کند‪ ،‬مگر انکه خوشــی زیر‬ ‫دلش زده باشد‪.‬‬ ‫اصولگراها برای انتخابات ریاست جمهوری نامزد‬ ‫معرفی می کنند؟‬ ‫حتما مگر می شــود این کار را نکنند‪ .‬همین االن‬ ‫اقــای احمدی نژاد یا کســانی که نزدیک به او هســتند از‬ ‫گزینه های در حال گرم کردن هستند‪.‬‬ ‫بــه نظــر شــما اصولگرایــان بــه احمدی نــژاد‬ ‫بر می گردند؟‬ ‫یکی از گزینه ها می تواند اقای احمدی نژاد باشد‬ ‫چون تحرک دیده می شود مگر انکه تکذیب کنند‪.‬‬ ‫امــا اقــای احمدی نــژاد خــودش را فراتــر از‬ ‫اصولگرایــی می خوانــد یعنی با این وجود شــما‬ ‫معتقدید که اصولگرایان به او رجعت می کنند؟‬ ‫به هر حال یــک جریان را باید طیف وســیع دید و‬ ‫اقای احمدی نژاد به هر حال در این طیف است‪.‬‬ ‫موضع اصولگرایان از این به بعد نسبت به دولت‬ ‫اقای روحانی تندتر می شود یا مهربانانه تر ؟‬ ‫معتقــدم به طــور طبیعــی هرچــه بــه انتخابات‬ ‫ریاست جمهوری ‪ 96‬نزدیک تر می شویم فاصله اصولگراها‬ ‫از اقای روحانی بیشــتر می شــود ولی این عام نیست‪ .‬در‬ ‫واقع بخشــی از جریان اصولگرا یعنی همان بخشــی که‬ ‫می خواهد برای انتخابات ریاســت جمهوری فعال باشد یا‬ ‫نامزد معرفی کند‪ ،‬این رویکرد را پی می گیرد‪.‬‬ ‫گفت وگوی ویژه‬ ‫این هــم از همان معماهاســت که بعــد از اعالم‬ ‫نتیجه دور دوم انتخابات مجلس شــورای اســامی تا ‪7‬‬ ‫خرداد ســال ‪ 95‬یعنی اغاز دوره دهم جوابش مشــخص‬ ‫می شود اما حدس می زنم که این مساله به مناقشه تبدیل‬ ‫نخواهد شــد و قبل از رای گیری در صحن برای ریاســت‬ ‫مجلس وضعیتش روشن شــود اما چه کسی برای ریاست‬ ‫رای می اورد از االن نمی توان اظهارنظر دقیقی کرد‪.‬‬ ‫شما که در ادوار مختلف مجلس حضور داشتید‬ ‫گزینــه ریاســت چرخشــی مجلــس را ممکــن‬ ‫می دانید؟‬ ‫بعید می دانم‪ ،‬این در مجلس باب نبوده است‪.‬‬ ‫اقای عارف را شخصیتی می دانید که در جایگاه‬ ‫نایب رئیس بنشیند؟‬ ‫هیچ چیــزی در این مورد نمی دانم‪ .‬انچه روشــن‬ ‫است او برای ریاست از قبل اماده و نامزد انتخابات مجلس‬ ‫شورای اسالمی شد اما اینکه امروز یا فردا چطور فکر کند‬ ‫این همان مجهوالتی اســت کــه بیان کردم باید روشــن‬ ‫شوند‪.‬‬ ‫یک ســری اصالح طلبان راضی هستند که اقای‬ ‫الریجانی رئیس مجلس بماند چون معتقدند در‬ ‫این صورت گام های بلندتری می توان در تحقق‬ ‫اهداف و گفتمــان اصالح طلبی برداشــت‪ ،‬نظر‬ ‫شما چیست؟‬ ‫ترجیح می دهــم اظهارنظرم دربــاره این موضوع‬ ‫را به بعد از برگزاری مرحله دوم انتخابات مجلس شــورای‬ ‫اسالمی و روزهای نزدیک به هفتم خرداد ‪ 95‬موکول کنم‪.‬‬ ‫قطعا این حرف که اقــای الریجانی در مجلس هشــتم و‬ ‫نهم ســعی کرد رعایت بی طرفــی را در مدیریت قوه مقننه‬ ‫داشته باشد درست اســت ولی بر همین اســاس تحلیلی‬ ‫بیان نمی کنــم‪ .‬در مجموع بــاز می گویم فکــر نمی کنم‬ ‫موضوع ریاست مجلس اینده از طریق مناقشه و رای گیری‬ ‫مشخص شود‪ ،‬بلکه پیش از ان روشن می شود‪ ،‬بنابراین‬ ‫درباره مناقشــه ای که به وجود نخواهد امــد چرا بخواهم‬ ‫اظهارنظر کنم‪ .‬البته حق می دهم به هر طرفی که بخواهد‬ ‫برای رسیدن به هدفش تالش کند‪.‬‬ ‫با نگاه برخی اصالح طلبان که معتقدند هنوز وقت‬ ‫ان نرسیده که ریاست مجلس یک اصالح طلب‬ ‫باشد موافق هستید؟‬ ‫البد برداشت شــان از ارایش نیروهــا در مجلس‬ ‫اســت یا شــاید نگرانی های دیگــری دارنــد‪ .‬این حرف‬ ‫نمی تواند جامع باشــد که کســی بگوید زود یا دیر است‪،‬‬ ‫بستگی به مصالح کشور دارد‪ .‬هر زمان وضعیت متغیرهای‬ ‫یادشده مشخص شود می توان اظهارنظر کرد‪.‬‬ ‫یک تحلیل ان است که اصالح طلبان رای طبقه‬ ‫متوســط به باالی جامعه را دارنــد و اصولگرایان‬ ‫رای طبقه متوســط به پایین جامعه را‪ ،‬شما قائل‬ ‫به این دو قطبی هستید؟‬ ‫خیر؛ در ســبد رای هر جناح سیاســی از همه نوع‬ ‫قشــر جامعه حضور دارند امــا ممکن اســت نقطه قوت و‬ ‫ضعف داشــته باشــد‪ .‬مثال اگر اکثر مــردم منطقه ‪ 16‬به‬ ‫اصالح طلبان رای داده باشند‪ ،‬ایا می توان گفت مردم این‬ ‫منطقه پایگاه اجتماعی اصالح طلبان محسوب می شوند‬ ‫یا برعکس اگر اصولگرایان در منطقه یک رای بیشــتری‬ ‫اورده باشــند‪ ،‬ایا می توان گفت انها اشرافی هستند؟ خیر‬ ‫تحلیل بر مبنای مولفه های تک بعدی درست نیست هر گاه‬ ‫امار تمام حوزه های اخذ رای منتشر شد می توان براساس‬ ‫مباحث علمی تحلیل کرد‪ .‬االن هر کس می تواند براساس‬ ‫اطالعاتی که دارد فرضیه ای را بیان کند اما برعکس این‬ ‫فرضیه را هم اشــخاص دیگری می تواننــد بگویند چون‬ ‫اطالعات کلی اســت‪ ،‬بنابراین تا امار جزئی منتشر نشود‬ ‫پایگاه اجتماعی هر جناح سیاسی در مناطق مختلف حوزه‬ ‫به نظرم حامیان دولت اقای روحانی در مجلس اینده تعداد‬ ‫کرسی بیشتری را نسبت به زمانی که دولت اقای احمدی نژاد رئیس‬ ‫دولت بود در اختیار خواهند داشت‬ ‫‪147‬‬ ‫گفت وگوی ویژه‬ ‫‪148‬‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫مسعود فراستی‬ ‫نقد نکنم‬ ‫پیر می شوم‬ ‫ی ویژه‬ ‫و‬ ‫توگ‬ ‫گف ‬ ‫جسارتم را از پدرم به ارث برده ام‬ ‫بین دوستان و خانواده به شدت ادم خوش اخالقی هستم‬ ‫زندگی ام از راه اداره کافه می گذرد‬ ‫هیچ کدام از فیلم های افخمی را دوست ندارم و لی او کسی است‬ ‫که مدام مطالعه می کند‬ ‫برای برنامه هفت‪ ،‬هیچ وقتی نمی گذارم‬ ‫فیلم حاتمی کیا خوب نبود و لی حرف هایش جسورانه و خوب بود‬ ‫گفت و گو‪ :‬شایان ربیعی‬ ‫دبیر گروه فرهنگ‬ ‫می گوینــد روزنامه نــگاری فرهنگــی در ایــران‬ ‫«روزنامه نــگاری شــرمنده» اســت‪ .‬بــه گمانم‬ ‫نخســتین بار معصومی همدانی از این اصطالح‬ ‫استفاده کرد‪ .‬در واقع روزنامه نگاران و منتقدان‬ ‫فرهنگی بر اساس این تعریف ابتدا سعی می کنند‬ ‫ دریابند وببینند که جریان غالب چیست‪ ،‬بعد نقد‬ ‫می نویسند یا تحلیل می کنند و‪ ...‬اما در مورد شما‬ ‫این تعریف صــدق نمی کند‪ ،‬در واقع شــما گویا‬ ‫تعارفی با کســی ندارید‪ ،‬نزدیکتریــن رفقایتان‬ ‫را هــم با چوب تیــز نقدتــان حتی گاهــی ازرده‬ ‫کرده اید‪ .‬این جسارت از کجا می اید؟‬ ‫به احتمال زیاد از پدرم‪ .‬برای اینکه او شخصیتش‬ ‫این طوری بود و من را جوری بار اورد که این طوری باشــم‬ ‫و حاال هم سرم پیشش پایین نیست‪ .‬او خیلی ادم حسابی‬ ‫بود و صریح و رو راست بود‪ .‬در واقع این یک شیوه تربیتی‬ ‫بوده‪ .‬از بچگی روی پای خودم بوده ام‪ .‬خب دوران مدرسه‬ ‫همان دیالوگی که می گوید هرکسی از این خانه‬ ‫برودفالناستواگربرگرددفالن‪.‬منگفتماین‬ ‫دیالوگیعنیاینکهخانه ایکهدراینفیلمنشان‬ ‫دادهمی شود‪،‬ایراناست‪.‬اینجملهنشان دهنده‬ ‫تفکر نا اگاه فیلمســاز اســت‪ .‬کارگــردان برای‬ ‫کامل شدنفیلمناقصش‪،‬مجبوراستبهبیرون‬ ‫اشارهکندوتاویلبشود‪.‬خیلیطبیعیاستگفته‬ ‫شودکهاینجملهداردایرانرامی گوید‬ ‫البته ادم ارامی بودم‪ .‬اما در دبیرســتان ارام ارام شر و شور‬ ‫شدم و البته به شــدت کتابخوان‪ .‬در مدرسه هم در اقلیت‬ ‫بودم‪ .‬من طبقه متوسط به پایین بودم اما بقیه بورژوا بودند‬ ‫و این هم حتما سهم دارد‪.‬‬ ‫البتــه طبقــات پایین تر جســارت بیشــتری در‬ ‫مواجهه با طبقات باالدستی دارند‪.‬‬ ‫بله‪ ،‬جســارت در کنتراســت با باالیی ها بیشــتر‬ ‫دیده می شود‪ .‬وقتی در تضاد قرار می گیری بیشتر جسور‬ ‫می شوی‪ .‬من یادم هست بچه های مدرسه با ماشین های‬ ‫ان چنانی می امدند و با بنز برمی گشــتند و من پیاده بودم‬ ‫و کلمــات و جمــات جنجالــی و توجه برانگیزش‬ ‫توانسته است تا نقد سینما را به اندازه خود سینما‬ ‫برای مخاطبان ایرانی جذاب کند‪ .‬برنامه «هفت»‬ ‫بی تردید بخش زیــادی از شــهرت و محبوبیتش‬ ‫را مدیــون حضور مــداوم و ثابت فراســتی بوده و‬ ‫هســت‪ .‬قریب به اتفــاق مخاطبان ایرانــی فیلم‬ ‫با شــاخصه های برجســته نظرات فراســتی اشنا‬ ‫هســتند‪ .‬با ایــن حال پــس از نمایش هــر فیلمی‬ ‫ در جشــنواره های ســینمایی یا اکــران عمومی‪،‬‬ ‫ پرشــمارند کســانی کــه برنامه هــای تلویزیونــی‬ ‫و رســانه های دیگــر را پیگیــر می شــوند و دنبال‬ ‫می کنند تا بدانند اقای منتقد ســختگیر و «فیلم‬ ‫در نیامده» گوی سینمای ایران‪ ،‬دربار ه ان فیلم چه‬ ‫می گوید‪ .‬اقای منتقد چندین بار هم شگفتی ساز‬ ‫بــوده و از فیلم هایــی دفاع کــرده کــه هیچ کس‬ ‫تصورش را هم نمی کرده اســت‪ .‬مثــا اخراجی ها‬ ‫‪ ،1‬مثال زاپاس‪ ،‬مثال بارکد و تعدادی مثال دیگر‪.‬‬ ‫به هر حال مســعود فراســتی به رغــم چهره‬ ‫چهل و پنج‪ ،‬شش ساله اش‪ ،‬نوزدهم فروردین ‪65‬‬ ‫ساله می شود‪ .‬او این روزها اگرچه در برنامه هفت‬ ‫حضــوری ثابت به عنــوان منتقد دارد اما بیشــتر‬ ‫وقتش را صرف چرخاندن راندوو می کند؛ کافه اش‪.‬‬ ‫گفت وگوی ما هم با با او در این کافه انجام شــد و‬ ‫نزدیک به دو ساعت هم طول کشــید‪ .‬در این دو‬ ‫ساعت او بارها چای خورد و سیگار کشید‪.‬‬ ‫چند بــار هم مــا چــای و قهــوه تعــارف کرد‬ ‫و مــا گفتیــم باشــد بــرای بعــد از مصاحبــه‪ .‬در‬ ‫تمام طــول مدت هــم موســیقی در کافــه پخش‬ ‫می شد‪ .‬گفت وگو که تمام شــد صدای موسیقی‬ ‫هم قطع شــد‪ .‬کاشــف به عمل امد که بــرق رفته‬ ‫است‪ ،‬کاری اش هم نمی شــد کرد‪ .‬یعنی نمی شد‬ ‫دســتگاه ها را روشــن کرد و چای یا قهــوه خورد‪.‬‬ ‫اما قرار شــد برگردیم و ســهم مان از چای و قهوه‬ ‫راندوو را از فراســتی طلــب کنیم‪ .‬ایــن گفت وگو‬ ‫شبیه یک ملودرام است‪ .‬با شوخی ها‪ ،‬جدیت ها‬ ‫و شیرینی ها و تلخی های پرتعداد‪.‬‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫عصر شنبه برادر عصر جمعه است‪ .‬با همان‬ ‫بالتکلیفی و رخــوت! مخصوصا وقتــی بخواهی‬ ‫در شــلوغی روزهای دم عید از تهران بروی کرج‬ ‫و شــلوغی خیابان ها و جاده ها‪ ،‬اضطراب و دلهره‬ ‫دیر رســیدن را دو چندان کند‪ .‬قرار ما ساعت سه‬ ‫و نیم عصر اســت‪ .‬جادویی اتفاق افتــاده بود تا با‬ ‫تمام شــلوغی خیابان های راس ســاعت به کافه‬ ‫راندوو برســم‪ .‬انجا دارالکسب مســعود فراستی‬ ‫است‪ .‬کافه ای دنج روبه روی باغ بزرگ و زیبایی از‬ ‫درختان سیب در مهرشهر کرج‪.‬‬ ‫مســعود فراســتی «رب النوع» یــک منتقد‬ ‫ســینمایی ایرانی اســت‪ .‬اتفاق های زیادی باعث‬ ‫شــده اســت تا او را به این نــام بخوانم‪ .‬از شــیوه ‬ ‫ارایش صورت و پوشــش گرفته تا ادبیات جذاب و‬ ‫البته گزنده ای که موضع هــای منحصربه فردش‬ ‫را همراهی می کنــد‪ .‬به جرات می تــوان گفت که‬ ‫فراستی مشهورترین منتقد فیلم در ایران است‪.‬‬ ‫شاید بتوان گفت که نقدهای او با تکیه به موضع ها‬ ‫و پول توجیبی هایم را نگاه می داشــتم تا بــا انها کتاب و‬ ‫مجله بخرم‪ .‬بین حدودا دو هزار نفر بچه مدرسه ای تنها‬ ‫من بودم‪ .‬مدرسه اندیشه که ما در ان درس می خواندیم‬ ‫یک مدرســه ایتالیایی بود‪ .‬روزی دو ســاعت انگلیســی‬ ‫داشتیم و چهار ساعت فارســی‪ .‬بعضی معلم های خیلی‬ ‫خوبی داشــتیم که روی این چیزی که االن هستم‪-‬حاال‬ ‫هر چه هســتم‪ -‬تاثیرگذار بودند‪ ،‬به ویژه پرویز شهریاری ‪،‬‬ ‫ریاضیدان بزرگ‪.‬‬ ‫عالقه تــان به شــهید اوینــی هم از ســر همین‬ ‫جسارت بوده؟‬ ‫رفیق بودیم با هم‪ .‬دو سال تا سه سال با هم رفیق‬ ‫و همکار بودیم‪ .‬مرتضی ســردبیر مجله بود و من مسئول‬ ‫صفحات سینمایی‪.‬‬ ‫منظورم این است که او هم به شدت جسور بود ؟‬ ‫بله‪ ،‬به شدت‪ .‬البته مرتضی به شدت اقا بود‪ .‬خیلی‬ ‫اقا بود و من الل و پوت هســتم و او هنوز هم اقا ست و من‬ ‫هنوز هم الت و پوت هستم‪.‬‬ ‫البتــه شــما شکســت نفســی می فرماییــد‪.‬‬ ‫شــهید اوینی‪ ،‬انقالبی بود و انقالبی هم ماند اما‬ ‫تغییر رویــه داد و داور جشــنواره هم شــد‪ ،‬این‬ ‫کارش بر اساس کلیشــه ها و تیپ هایی که ما از‬ ‫یک انقالبی سراغ داشــتیم‪ ،‬یک هنجار شکنی‬ ‫بزرگ و جسورانه بود‪.‬‬ ‫مرتضی قبل از اینکه انقالبی باشد روشنفکر بود‪.‬‬ ‫من در فرنگ روشــنفکر بــودم‪ ،‬او در ایران‪ .‬دانشــجوی‬ ‫هنرهای زیبا بود‪ .‬ژیگول و روشــنفکر بود‪ .‬از اینها که ساز‬ ‫می زدند و شــعر می گفتند و‪ ...‬اما با انقالب و به خصوص‬ ‫با جنگ انقالبی شد‪.‬‬ ‫با جنگ یا انقالب؟‬ ‫اساســا با جنگ‪ .‬با انقالب متمایل به این ور شد‬ ‫اما اساسا با جنگ‪ ،‬انقالبی شد‪ .‬بر اســاس چیزی که من‬ ‫می دانم‪ ،‬جنگ بود که مرتضی را ساخت‪ .‬تمام شا ئبه های‬ ‫روشنفکری اش را زدود و باعث شد تا مرتضی عبوری جدی‬ ‫از روشنفکری داشته باشــد‪ .‬این تغییرات البته با انقالب‬ ‫شــروع شــد اما جنگ تغییر مهم تــری برای او داشــت‪.‬‬ ‫دوستان بعد از انقالب ما کسانی که اهل کار فکری و هنری‬ ‫هستند‪ ،‬روشنفکری را طی نکرده اند! اما مرتضی این دوره‬ ‫را طی کرده بود‪.‬‬ ‫شــما هم که البتــه از روشــنفکری و متعلقاتش‬ ‫گریز دارید‪.‬‬ ‫گریز نــدارم‪ ،‬رد کرده ام رفته‪ .‬ترســی هم ندارم‪.‬‬ ‫ولی کسانی که رد نکرده اند‪ ،‬همیشه مرعوب اش هستند‪.‬‬ ‫هنوز با یک لغت فرنگی روشنفکری کله پا می شوند‪ .‬هنوز‬ ‫با یک جشــنواره ای که می روند فکر می کنند که اوف چه‬ ‫شــد‪ .‬انها هم تا طی نکنند این مشــکل را دارند‪ .‬طی هم‬ ‫دیگر نمی شود کرد چون در شرایط روشنفکر شدن و عبور‬ ‫از ان نیستیم‪.‬‬ ‫یعنی چه االن در چنین شرایطی نیستیم؟‬ ‫منظورم ســی‪ ،‬چهل ســال اخیر اســت‪ .‬نظام ما‬ ‫نظامی نیست که روشنفکر پرورش بدهد‪.‬‬ ‫خب این خوب است یا بد؟‬ ‫هر دو ‪ .‬هم مثبت و هــم منفی‪ .‬منفی اش که خب‬ ‫به این معنی که امــکان تضارب ارا چندان که باید باشــد‬ ‫نیست‪ .‬اما مثبت اینکه اداهای روشنفکری‪ ،‬نوعی زیست‬ ‫روشــنفکری که بیشــتر با ادا توام اســت و تفکر از باال به‬ ‫پایین به مردم و‪ ...‬این دیگر در کشــور ما امکان پرورش‬ ‫ندارد‪ .‬یعنی هویت کســی که قبل از انقالب می خواست‬ ‫با نظام شاهنشــاهی نباشــد‪ ،‬اساسا روشــنفکری می شد‪.‬‬ ‫تمام کسانی که علیه شاه و نظام بودند طیف های مختلف‬ ‫روشــنفکری بودند و بعدا هم مذهبی ها‪ .‬اما بعد از انقالب‬ ‫چنین زیستی نداریم‪ .‬هرچه هم مانده مال قبل از انقالب‬ ‫است‪ .‬کسانی که مانده اند نقش جدی در جامعه ندارند‪ ،‬از‬ ‫جامعه جدا هستند‪ .‬حداکثر کار مهمی که می توانند انجام‬ ‫دهند‪ ،‬ترجمه کتاب های مهمی اســت که بهشان احتیاج‬ ‫داریم‪ .‬این تنها کاری بوده که می توانسته اند بکنند‪ .‬سعی‬ ‫نکرده اند در جنگی شــرکت کنند یا زندگی شــان را با مردم‬ ‫مماس کنند‪ .‬این داستان سر دراز دارد‪.‬‬ ‫در واقع زندگی حداقلی داشته اند؟‬ ‫حداقلــی را نمی دانم به چه معنا بــه کار می برید‪.‬‬ ‫من معتقدم اتفاقا زندگی حداکثری شــان این بوده است‪.‬‬ ‫یعنی این حداکثر کاری بوده که کرده اند‪ .‬خودشان ادمی ‬ ‫ نبوده اند که پشت شــان نیاز به پیوند با مردم وجود داشته‬ ‫باشد‪ .‬در واقع روشنفکر ایرانی پیوندی با مردم و جامعه اش‬ ‫ندارد‪ .‬از ظن خودش با مردم یار شده است‪.‬‬ ‫به ترجمه اشــاره کردید‪ .‬برخی اعتقــا د دارند که‬ ‫ســینمای ما هم یک ســینما ترجمه ای است‪ .‬به‬ ‫این معنی که ســینمای ملی نداریم‪ .‬ایــا به این‬ ‫معنی امکان شکل گیری سینما در ایران هست؟‬ ‫نه‪.‬‬ ‫پس دنبال چه هستیم این همه مدت؟‬ ‫دنبال اینکه چیزی باالخره شکل بگیرد‪.‬‬ ‫شما که می گویید امکان ندارد شکل بگیرد‪.‬‬ ‫گفت وگوی ویژه‬ ‫گفت وگویویژه‬ ‫‪149‬‬ ‫گفت وگوی ویژه‬ ‫‪150‬‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫گفت وگویویژه‬ ‫خب شــکل نمی گیرد‪ .‬تا وقتی که دولتی است‪،‬‬ ‫ شکل نمی گیرد‪.‬‬ ‫مگر دولتی است؟‬ ‫معلوم است‪ .‬صد در صد دولتی است‪.‬‬ ‫این همه فیلم ها بــا ســرمایه و کار خصوصی ها‬ ‫ تولید می شود ‪.‬‬ ‫سینما دولتی است‪ .‬سینمای ایرانی دولتی است‪.‬‬ ‫پولش که صد در صــد دولتی اســت‪ ،‬از ان ور هم که هیچ‬ ‫تهیه کننده خصوصی نداریم‪.‬‬ ‫خب مثال فیلم جدایی نادر از سیمین را یک بانک‬ ‫خصوصی سرمایه گذاری کرد و ساخت‪.‬‬ ‫خب ایــن کجایش خصوصی اســت؟ ظاهرا جزو‬ ‫بانک های خصوصی است اما خصوصی نیست در واقع‪.‬‬ ‫سینما با استودیو و تهیه کننده خصوصی باید شکل بگیرد‪.‬‬ ‫نه بــا تهیه کنندگی نیمه دولتــی و نیمه خصوصــی‪ .‬اینها‬ ‫هم از نظر ســرمایه هم به لحاظ مدیریتی دولتی هستند‪.‬‬ ‫تهیه کننده به معنای جدی کلمه نداریم‪ .‬دوســتان عمدتا‬ ‫مدیر تولیــد هســتند‪ .‬پولی از جایــی بابت ســاخت فیلم‬ ‫می گیرند و ان را تقســیم می کننــد‪ .‬تهیه کننده خصوصی‬ ‫هنوز شــکل نگرفته‪ .‬یکی‪ ،‬دو نفــر ادم می توان پیدا کرد‬ ‫که تهیه کننده خصوصی هســتند‪ .‬اما به این معنی نیست‬ ‫که سیستم ســینمای خصوصی داریم‪ .‬تهیه کننده اصلی‬ ‫دولت اســت‪ .‬از ابتدا تا امروز‪ .‬در ایــن دولت هم پیش از‬ ‫داستان برجام امکان مالی حمایت از سینما وجود نداشت‬ ‫اما خب بعد از ان همچنان سوبسیدها برقرار است‪ .‬بهشان‬ ‫می گوییم بس اســت این همه سفارش در ســینما اما‪...‬‬ ‫باید سینما شکل طبیعی خود را بگیرد‪ .‬شکل طبیعی یعنی‬ ‫سینما باید خصوصی شود‪ ،‬منتها با حفظ ممیزی هایی که‬ ‫همه جای دنیا دارد‪.‬‬ ‫یادم می اید شــما گفتــه بودید ما منافــع ملی را‬ ‫نمی شناســیم‪ .‬منظورتــان ممیــزی منافع ملی‬ ‫است؟‬ ‫بلــه‪ ،‬یکی منافع ملــی و دیگری منافــع انقالب‪.‬‬ ‫منافع ملی را نمی شناسیم‪ ،‬تا یکی‪ ،‬دو سال پیش که کال‬ ‫خیلی هم نشنیده بودیم‪ .‬اما امریکایی ها خوب منافعشان‬ ‫را می شناسند‪ ،‬نیازی هم ندارند با ممیزی به انها منافع ملی‬ ‫را اموزش بدهند‪ ،‬در زیست شان فهم این منافع وجود دارد‪.‬‬ ‫می خواهید بگویید که مثال امریکا به جای اینکه‬ ‫فیلم بسازد‪ ،‬فلیمساز ساخته است؟‬ ‫هر دو را ساخته‪ .‬منتها فیلمســازی انها بر مبنای‬ ‫اســتودیوها و تهیه کنندگان خصوصی اســت‪ .‬صاحبان‬ ‫ســرمایه ها و اســتودیو ها از وزیــر و وکیــل امریکایی هم‬ ‫امریکایی تر هســتند‪ ،‬می دانند جامعه شان چه چیزی نیاز‬ ‫دارد و حد و مرزها کجاست‪.‬‬ ‫بله ‪ ،‬من یاد فیلم اخر اسپیلبرگ می افتم و روایتی‬ ‫که از امریکا به عنوان قطب خیر جهان و شوروی‬ ‫به عنوان قطب شر جهان دارد‪.‬‬ ‫اصال انگار که دولــت فیلم را ســفارش داده‪ ،‬در‬ ‫صورتی که فیلم مال خود اسپیلبرگ است‪ .‬یعنی انها بلدند‬ ‫ن سفارش‪ ،‬منافعشان را از‬ ‫طوری ادمی تربیت کنند که بدو ‬ ‫نظر فرهنگی تامین کند‪ ،‬درست برعکس ما‪.‬‬ ‫شاید یکی از دالیلی که ما نمی توانیم چنین کاری‬ ‫کنیم این است که وجه اید ئوژیک به ملی گرایی‬ ‫داده ایم‪ .‬این طور نیست؟‬ ‫بلــه‪ ،‬مــن نظــرم این اســت که مــا فرهنــگ را‬ ‫ایدئولوژیــک کرده ایم‪ ،‬یعنی چیــزی بدتر از انچه شــما‬ ‫می گویی؛ فرهنگ ایدئولوژیک و فرهنگ دولتی‪ .‬اصوال‬ ‫تبدیل کردن فرهنگ به ایدئولوژی ستم به فرهنگ است ‪.‬‬ ‫البته خب یکی از ایرادهایی که به شما می گیرند‬ ‫این است که شــما هم در نهایت در زمینی بازی‬ ‫می کنید که از ان ســینما و فرهنگ ایدئولوژیک‬ ‫در می اید‪ .‬مثال جشنواره عمار را در همین راستا‬ ‫می بینند‪.‬‬ ‫من هیچ ربطی به عمار ندارم‪ ،‬نه داورشان شده ام‬ ‫و نه قبولشان دارم ‪ .‬همه جا هم گفته ام‪ .‬داور جشنواره فجر‬ ‫هم شده ام و باز هم اگر پیشنهاد بشود‪ ،‬می شوم‪ .‬اما به این‬ ‫معنی نیســت که تفکر فرهنگی دولتــی دارم یا طرف یک‬ ‫دسته سیاسی هستم‪ .‬نه اصالح طلب هستم نه اصولگرا‪.‬‬ ‫گاهی ممکن است که از نظر تفکری به چیزهایی نزدیک‬ ‫باشم‪ .‬مثال در اقتصاد با طیف بازار دولتی و اقتصاد دولتی‬ ‫مخالفم و در فرهنگ درســت برعکس‪ ،‬به ان ور نزدیک تر‬ ‫هستم‪ .‬از سیاست خارجی این دوره دفاع کرده ام و می کنم‪.‬‬ ‫اما معنی اش این نیست که از سیاست های فرهنگی دولت‬ ‫هم دفاع می کنم‪ .‬در بحث فرهنگی فضای فرهنگی طیف‬ ‫اصولگرا راحت تر از فضای فرهنگی دوستان امروز است‪.‬‬ ‫به سینما برگردیم‪ .‬در ایران ‪ ،‬ژانری داریم به اسم‬ ‫درام اجتماعی که‪ ...‬‬ ‫نداریم چنین چیزی‪.‬‬ ‫یعنی چه؟‬ ‫باید لغــت را دقیق بگوییــم‪ .‬ژانر جنــگ داریم‪،‬‬ ‫ملــودرام‪ ،‬کمــدی‪ .‬اما این چیــزی که شــما می گویید را‬ ‫نداریم‪.‬‬ ‫بر اساس عقل متعارف اگر بگوییم‪.‬‬ ‫عقل متعارف غلط است‪.‬‬ ‫منظورم اشاره به فیلم ابد و یک روز است‪.‬‬ ‫این اصال ژانر نیست ‪.‬‬ ‫خب کارگردانش دوست داشــته که ژانر باشد و‬ ‫اسمش را گذاشته درام اجتماعی‪.‬‬ ‫نه‪ ،‬دوســت ندارد‪ .‬کارگردانش همین موضوع را‬ ‫زندگی کرده و امده بر اساس ان یک چیزی ساخته‪.‬‬ ‫به هــر تقدیر‪ ...‬شــما اصطــاح ناتورالیســتی‬ ‫را دربــاره ایــن فیلم اســتفاده کردید‪ .‬بــه نظرم‬ ‫اصطالح جالب و بجایی بود‪ .‬انگار فیلمســازان‬ ‫ما دوست دارند در فیلم های داستانی اجتماعی‪،‬‬ ‫مثل مســتند اجتماعی فیلم بسازند‪ .‬خیلی سیاه‬ ‫و تلخ‪ .‬یعنی انگار تمایلی به سیاه ساختن وجود‬ ‫دارد‪ .‬این را با مقدمه همان چیزی که درباره فیلم‬ ‫اسپیلبرگ گفتیم می پرسم‪.‬‬ ‫البته تمایل نیست‪.‬‬ ‫بیماری است؟‬ ‫ممکن است به مریضی برسد‪ .‬بچه های پایین شهر‬ ‫فکر می کنند باید تجربه های زیسته شــان را بسازند‪ .‬این‬ ‫تمایل نیســت‪ ،‬انتخــاب نیســت ‪ ،‬ناچاری اســت‪ .‬چون‬ ‫نمی تواند چیز دیگری بسازد‪ .‬امسال هم تعداد فیلم های‬ ‫اینجوری کم نبود‪ .‬این فیلمسازها از انجا که نگاه درستی‬ ‫به مردمشــان ندارند و نگاه هنرمندانه ندارند‪ ،‬وقتی سراغ‬ ‫چنین چیزی می روند غرق می شوند و نمی توانند با موضوع‬ ‫فاصله بگیرند‪ .‬نســبتی که با ســیاهی فیلم پیدا می کنند‪ ،‬‬ ‫نسبت غیرهنرمندانه ای است‪.‬‬ ‫نسبت هنرمندانه چیست؟‬ ‫نسبت هنرمندانه این است که انسان در ان نابود‬ ‫نشــود‪ ،‬روابط انســانی و ویژگی هایی که انســان را که از‬ ‫بقیه موجــودات جدا کند در این فیلم هــا وجود ندارد‪ .‬من‬ ‫یک بار در برنامه هفت هم گفتم که جان فورد هم در فیلم‬ ‫خوشه های خشم ظاهرا خیلی سیاه و تلخ است اما در همین‬ ‫سیاهی باز ادم می بینیم و نسبت انســانی می بینیم‪ .‬برای‬ ‫اینکه هنرمند اســت و موضوع را می شناسند و ما می بینیم‬ ‫که در پس این همه سیاهی روابط انسانی هست و محبت‬ ‫هســت‪ .‬کســی که فقط ســیاهی را می بیند هنوز اول کار‬ ‫اســت و اصطالحا از تخم درنیامده‪ .‬اصال ممکن اســت‬ ‫در یک وضعیت ســیاه‪ ،‬حتی یک نقطه ســفید هم نبینید‬ ‫اما این مهم نیست‪ .‬مهم نســبت شما با ان سیاهی است‪.‬‬ ‫اینکه خــود را در ان غرق کنی به این دلیل اســت که چیز‬ ‫دیگری نمی شناسی‪ .‬در ســیاهی هم ادم هست‪ ،‬معرفت‬ ‫هست‪ ،‬کمک هست و وقتی این را نمی بینی نسبت غلطی‬ ‫با سیاهی برقرار می کنی‪.‬‬ ‫یعنی فیلم به قــول خودتان درنیامــده که اصال‬ ‫بخواهیم در نقد فنی وارد شویم؟‬ ‫من از فیلمنامه این فیلــم نقل قولی کردم؛ همان‬ ‫دیالوگــی که می گویــد هرکســی از این خانه بــرود فالن‬ ‫اســت و اگر برگردد فالن‪ .‬مــن گفتم ایــن دیالوگ یعنی‬ ‫اوه‪ ،‬اوه‪ ،‬فیلم ابیار هم خیلی فیلم بدی‬ ‫است‪ .‬فیلم قبلی اش هم فیلم بدی بود‪.‬‬ ‫این ادم هنوز فیلمساز نشده و با خودش‬ ‫فاصله دارد‪ .‬معلوم نیست چه می خواهد‬ ‫بگویــد‪ .‬اضافه بر ایــن بایــد بگویم که‬ ‫بدجور سوبســیدی اســت‪ .‬نوع کارش‬ ‫نشــان می دهد خیلی ادم سوبســیدی‬ ‫است در سینما‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫اینکه خانه ای که در این فیلم نشــان داده می شود‪ ،‬ایران‬ ‫است‪ .‬این جمله نشان دهنده تفکر نا اگاه فیلمساز است‪.‬‬ ‫بازیگر هم با حرارت این دیالوگ را بازی کرده است‪ .‬حاال‬ ‫می خواهم این را بگویم که وقتی فیلمی درســت درنیامده‬ ‫است و از نظر تکنیکی و فرم لق است و شخصیت ها کامل‬ ‫نیســتند‪ ،‬خب مجبورند که ایما و اشاره ای به بیرون داشته‬ ‫باشــند‪ .‬کارگردان برای کامل شدن فیلم ناقصش‪ ،‬مجبور‬ ‫اســت به بیرون اشــاره کند و تاویل بشــود‪ .‬خیلی طبیعی‬ ‫است گفته شــود که این جمله دارد ایران را می گوید‪ .‬اما‬ ‫اگر خانه ســاخته شده بود و ادم ها ســاخته شده بودند‪ ،‬ما‬ ‫دقیق می دانستیم با چه کسی و چه قصه ای ان قدر نقص‬ ‫دارد که طبیعی است و البته مجبور است ما را احاله کند به‬ ‫بیرون‪ .‬اما وقتی فیلمی کامل است و حرف دهنش روشن‬ ‫است و بلد اســت این حرف را به فرم و محتوا تبدیل کند‪،‬‬ ‫حرفی کــه می زند مال ان فیلم اســت و نیــازی به الصاق‬ ‫کردن بیرون ندارد‪.‬‬ ‫منظورتان این اســت که فیلم نتوانســته جهان‬ ‫درونی خود را بســازد‪ ،‬بنابراین مجبور اســت از‬ ‫بیرون برای خودش معنا کسب کند؟‬ ‫درود بر تو‪ .‬این از ناتوانی یک اثر است‪ .‬اگر اثری‬ ‫توانا و خود بســنده باشد‪ ،‬خودبســند گی اش مانع می شود‬ ‫که برای فهم و نقد و دریافتش به بیرون احاله کنی‪ .‬علت‬ ‫این هم نیت شر سازندگان نیســت‪ .‬علت اصلی‪ ،‬شناخت‬ ‫کوچک و کمی است که از جهان پیرامون دارند و همچنین‬ ‫شــناخت کم از مدیومی که بــا ان کار می کنند‪ .‬این باعث‬ ‫می شــود که به راحتی ابزار دســت طیف ها و جریان های‬ ‫مختلف قرار بگیرند‪ .‬اگر این فیلــم در خارج نمایش داده‬ ‫شود‪ ،‬مطمئن باشید که نقد خواهند نوشت و خواهند گفت‬ ‫که این یعنی ایران‪.‬‬ ‫اما خب اگر فیلم از درون بــه بیرون ارجاع ندهد‬ ‫که بــا این اوصــاف بایــد تحلیل گفتمــان را هم‬ ‫تعطیل کنیم‪.‬‬ ‫تحلیل گفتمان بعد از ان اســت کــه جهان فیلم‬ ‫ساخته می شود‪ .‬وقتی فیلمی جهان خود بسنده ندارد و روی‬ ‫پای خودش نمی تواند بایســتد‪ ،‬بیرون که می رود‪ ،‬نسبت‬ ‫درستی نمی تواند برقرار کند‪ .‬اما وقتی اثری کامل است ‪،‬‬ ‫خودبسنده است‪ ،‬خود ایین اســت و جهان بسته ای دارد‪.‬‬ ‫یعنی بسته می شود و بعد باز می شود‪ ،‬این می تواند با بیرون‬ ‫نســبت کاملی برقرار کند؛ نه نسبت از پایین به باال! نسبت‬ ‫درســت‪ .‬هم از بیرون تغذیه می کند و هــم بیرون را تغذیه‬ ‫می کند‪ .‬می گوید من مســتقل هســتم بیرون هم مستقل‬ ‫است‪ .‬حاال دو جهان مستقل می توانند با هم تعامل داشته‬ ‫باشند‪ .‬یک اثر درست و حســابی هنری می تواند جهان را‬ ‫انســان تر کند‪ .‬عمیق تر کند‪ .‬لطیف تر کند و قوی تر کند‪.‬‬ ‫اما ان دسته از فیلم ها که ادای اثر هنری در می اورند‪ ،‬اثری‬ ‫در جهان بیرون ندارند و البته اثری هم نمی پذیرند‪ .‬چون‬ ‫وقتی اثری از بیرون می توانی بپذیری که اماده اش باشی‪،‬‬ ‫وقتی در این حد نیستی دیگر چیزی نه دریافت می کنی و‬ ‫نه اثری می توانی بگذاری‪.‬‬ ‫خب به نظر می رســد که ایــن نقد شــما به همه‬ ‫فیلم ها باشد‪.‬‬ ‫بله‪ ،‬بــه همین دلیل اســت که می گویم ســینما‬ ‫نداریم‪.‬‬ ‫کمی بی انصافی نیست؟‬ ‫مــن انصــاف حالیم نمی شــود‪( .‬صــدای خنده‬ ‫فراستی که با صدای خنده ما همراه می شود‪ ،‬سکوت کافه‬ ‫را به هم می ریزد)‬ ‫به هر حال نمی شــود کــه خیلــی از فیلم ها مثل‬ ‫امکان مینــا‪ ،‬اخرین بار کی ســحر را دیدی و‪...‬‬ ‫را در کنار مثال فیلم جدایی نادر از سیمین با یک‬ ‫چوب راند‪.‬‬ ‫ خب با دو چوب می رانم‪ .‬اینها واقعا فیلم نیستند و‬ ‫هیچ کدام در نیامده اند‪.‬‬ ‫یعنی جدایی هم دارد نان تلخی اش را می خورد؟‬ ‫نه‪ ،‬کاری به جدایی نداریم هنــوز‪ .‬اما جدایی هم‬ ‫فیلم بدی است‪ ،‬خیالت را راحت کنم‪.‬‬ ‫اما حداقلش این اســت که باالخره یــک امتیاز‬ ‫دادید‪ .‬با دو چوب می رانید نه یک چوب‪.‬‬ ‫(می خندد) یک چوب فیلمفارسی است و دیگری‬ ‫فیلم انتلکت‪.‬‬ ‫با این اوصاف چرا سینما را تعطیل نمی کنیم؟‬ ‫من چه کاره ام‪ .‬من منتقدم‪( .‬دوباره می خندد)‬ ‫ باالخــره دارید به همین ســینما واکنش نشــان‬ ‫می دهیــد‪ .‬شــما یــک منتقــد حرفه ای ســینما‬ ‫هســتید‪ .‬به این معنی که هم درامدتــان از این‬ ‫حرفه است و هم اینکه مردم عموما منتقد سینما‬ ‫را با یاداوری چهره شما می شناسند‪ .‬این جایگاه‬ ‫در نسبتش با ســینما قابل تعریف است‪ .‬چطور‬ ‫می شود سینما نداشته باشــیم اما منتقد سینما‬ ‫داشته باشیم‪ .‬شما خودتان را انکار می کنید؟‬ ‫ســینما وجود ندارد به این معنی نیســت که فیلم‬ ‫وجود ندارد‪ .‬باالخره فیلم خوب یکی یا دو درصد‪ ،‬فیلم بد‬ ‫باالی پنجاه درصد و این وســط هم فیلم متوسط داریم‪.‬‬ ‫این یعنی فیلم داریم‪ .‬ولی وقتی شما کشورت پنجاه فیلم‬ ‫یا هشتاد فیلم در سال می سازد به این معنی است که سینما‬ ‫وجود دارد؟‬ ‫منظورتــان فروش اســت کــه در بهترین حالت‬ ‫حدود ‪ 60‬میلیــارد تومان در ســال فروخته‪ .‬ان‬ ‫هم پارسال؟‬ ‫ کاری با میزان فروش هم ندارم فعال‪ .‬سینما داشتن‬ ‫با فیلم داشتن فرق دارد‪ .‬هندی ها‪ ،‬ژاپنی ها و امریکایی ها‬ ‫سینما دارند‪ ،‬خیلی ها هم نه ســینما دارند و نه فیلم‪ .‬ما هم‬ ‫فیلم داریم اما ســینما نداریم‪ .‬هروقت سینما اینه خودش‬ ‫و جامعه شد‪ ،‬یعنی ســینما داریم‪ .‬وقتی ســینما داریم که‬ ‫گفت وگوی ویژه‬ ‫گفت وگویویژه‬ ‫‪151‬‬ ‫گفت وگویویژه‬ ‫المان های فرمــی ملت خــود را در فیلم هایمــان ببینیم‪.‬‬ ‫کشورهایی که اسم بردم با ســینما تفکر می کنند‪ ،‬زیست‬ ‫می کنند ‪ ،‬ما نه‪.‬‬ ‫شــما بارها گفته اید که کارویژه ســینما سرگرمی ‬ ‫است‪.‬‬ ‫هنــوز هــم می گویم‪ .‬مــن می گویم بســیاری از‬ ‫فیلم ها در اصل برای ســرگرمی هســتند و فیلم هایی هم‬ ‫که هنری هســتند – هنری البته واژه خوبی نیست ‪ -‬باید از‬ ‫ســرگرمی رد شــوند‪ .‬در مدیوم ســینما اینطور است‪ .‬وجه‬ ‫اول باید سرگر می باشــد‪ .‬بعد به هنری برســند‪ .‬هیچکاک‬ ‫مهمترین فیلمساز سرگرم ساز تاریخ و به نظر من بزرگترین‬ ‫هنرمند تاریخ سینماســت‪ .‬با این تعارف حاال که ما سینما‬ ‫نداریم و من نقدهای تندی می کنم ایا می خواهم ســینما‬ ‫تبدیل به داروخانه شــود؟ نه! می خواهم فیلم ها تبدیل به‬ ‫سینما شوند‪ ،‬منتها نه با ناز کردن و نوازش بی جهت‪ .‬بلکه‬ ‫با نقد جدی شان‪ .‬تنها راه این اســت‪ .‬تنها راهی که منتقد‬ ‫دارد این است سینما باید اوقات فراغت را پرکند و احیانا از‬ ‫پسش هم هنر دربیاید و مخاطب خاص هم داشته باشد‪.‬‬ ‫این تعریف من از داشتن و نداشتن سینماست‪.‬‬ ‫همین ســینمایی که نداریم شــما را بار دیگر به‬ ‫برنامه هفت کشــاند‪ ،‬چه شد که باالخره به هفت‬ ‫برگشتید‪.‬‬ ‫یک روز بهرو ز زنگ زد و گفت می خواهم ببینمت‪،‬‬ ‫کجا بیایم؟ گفتم بیا کرج‪ .‬گفت کرج چه خبر است‪ .‬گفتم‬ ‫اینجا کافه دارم و‪ ...‬خالصه گفت قصه این است که هفت‬ ‫را گرفته ام و می خواهم بســازم‪ .‬گفــت می خواهم تو هم‬ ‫باشــی‪ .‬خب من با بهروز رفیق بودم‪ .‬از مجله سوره با هم‬ ‫گفت وگوی ویژه‬ ‫‪152‬‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫اقایایوبیادمفرهنگیاستاماخیلیسینمایی‬ ‫نیســت‪ .‬عملکرد خیلی دندان گیری هم ندارد‪.‬‬ ‫کمی بلد اســت حرف بزند‪ .‬یعنی در مقایســه با‬ ‫دیگر مسئوالن ما حرف زدنش بهتر است‪ .‬یک‬ ‫سری نیت های احیانا به روز دارد مثل مباحثی که‬ ‫در حوزه دیجیتالی کردن ســینماها و‪ ...‬دارد که‬ ‫خوباست‪.‬امادرکلشجاعتالزمبرایرهبری ‬ ‫ســینمایی که می خواهد به شــکل طبیعی اش‬ ‫برسدراندارد‬ ‫اشنا شدیم‪ .‬از سال هفتاد‪ .‬شــصت و نه یا هفتاد تا امروز‪.‬‬ ‫طوالنی است دیگر‪ .‬اشنایی طوالنی داریم‪.‬‬ ‫شــما چرا پیــر نمی شــوید؟ (صدای بلنــد خنده ‬ ‫مسعود فراســتی برای چند لحظه میدانداری را‬ ‫از صــدای ازار دهنده عبور خودروهــا در خیابان‬ ‫کناری کافــه می گیــرد‪ .‬عکاس هــم می خندد‪.‬‬ ‫کســی که گوشــه ای از کافه نشســته و منتظر‬ ‫اســت تا گفت وگو تمام بشود و ســوال هایش را‬ ‫از اقای منتقد بپرســد هم خنــده اش می گیرد)‬ ‫مردم ناراحت می شوند که خودشان مدام دارند‬ ‫پیرتر می شوند و شما هر بار مثل همیشه می ایید‬ ‫وســط صفحه تلویزیون نه خطی بــه چین های‬ ‫پیشــانی تان اضافــه می شــود و نــه صدایتان‬ ‫عبور زمان را نشــان می دهد‪( .‬خنــده همچنان‬ ‫پابرجاست‪ ،‬چند جمله ای که در ادامه می خوانید‬ ‫با خنده و گاه با تبسمی بر لب گفته شده است)‬ ‫من یکــی‪ ،‬دو دفعه صفر کرده ام و دوباره شــروع‬ ‫شــده‪ .‬کنتور را صفر کرده ایم‪ .‬اصوال با نقد اســت که پیر‬ ‫نمی شوم‪ .‬اگر نقد نکنم پیر می شوم‪.‬‬ ‫پس دلیل نقدهایتان این است‪ ،‬خودتان گفتید‬ ‫سینمایی وجود ندارد که نقدش کنید‪ ،‬اصرارتان‬ ‫یــک روز بهروز زنــگ زد و گفــت می خواهم‬ ‫ببینمت‪ ،‬کجا بیایم؟ گفتم بیا کرج‪ .‬گفت کرج چه خبر‬ ‫است‪ .‬گفتم اینجا کافه دارم و‪ ...‬خالصه گفت قصه این‬ ‫اســت که هفت را گرفته ام و می خواهم بســازم‪ .‬گفت‬ ‫می خواهم تو هم باشی‪.‬‬ ‫بر نقد هم که دلیلش معلوم شد‪.‬‬ ‫به خاطر اینکه پیر نشوم نقد می کنم‪ .‬واقعیت این‬ ‫است که من انسان خوش اخالقی هستم‪ .‬وقتی‪( ...‬وسط‬ ‫حرف هایش می پرم)‬ ‫بله‪ ،‬البته از نقدهایتان می توان فهمید که چقدر‬ ‫خوش اخالق هستید‪.‬‬ ‫نه نه نه؛ واقعــا بین دوســتان و در خانواده اصال‬ ‫به شــدت خوش اخالقم‪ .‬وقتــی حوصله ام ســر می رود و‬ ‫بداخالق می شوم ‪ -‬البته معموال چون با موسیقی دمخورم‬ ‫خیلی کم پیش می اید که حوصله ام سر برود ‪ -‬اما این جور‬ ‫مواقع خانمم می گوید «پاشو بشــین یه نقد بنویس حالت‬ ‫خوب بشه !»‬ ‫اهان پس اوقات تلخی تان را خالی می کنید روی‬ ‫نقدها که این طوری تند و تیز می شود‪.‬‬ ‫اره‪ .‬این طوری یک تعادلی برقرار می کنم‪.‬‬ ‫به هفت برگردیم‪.‬‬ ‫اره بهروز گفت هستی؟ گفتم به شرطها و شروطها‪.‬‬ ‫گفت تو مسئول نقدی‪ .‬تو دعوت می کنی منتقدها را و اداره‬ ‫می کنی نقدها را‪ .‬گفتم اگر این طوری باشد‪ ،‬هستم‪ .‬گفتم‬ ‫که من مثل همیشــه سفارشــی نمی پذیرم‪ ،‬رحمی ندارم‬ ‫و پای برنامه می ایستم و تو هم پای نقدها باید بایستی‪.‬‬ ‫گفتید سفارشی‪ .‬یاد دفاعتان از فیلم اخراجی ها‬ ‫افتادم‪ .‬اولین اخراجی هــا‪ .‬هیچ کس فکرش را‬ ‫هم نمی کرد که مســعود فراســتی به تلویزیون‬ ‫بیاید و از چنین فیلمی دفاع کند‪ .‬ان موقع گفته‬ ‫می شد که این فیلم سفارشی است‪ .‬واقعا بود؟‬ ‫معلوم است که نه‪ .‬من هنوز هم از این فیلم دفاع‬ ‫می کنم‪ .‬ان هــم عمدتا به خاطر یک پــان خوب‪ .‬چون‬ ‫محتوای فیلــم در همان پالن بود‪ .‬هرچــه بعد از این هم‬ ‫ساختند‪ ،‬اخراجی های دو و ســه و رسوایی و‪ ...‬همه شان‬ ‫یکســره الکن و بی ربط اســت‪ .‬غیر از ان پالن خوب که‬ ‫گفتم اما اخراجی های اول هنجار شکنی کرده بود‪ .‬بعضی‬ ‫خط قرمزهای الکی و بعضی خط قرمزهای جدی را رد کرده‬ ‫بود‪ .‬فضای تازه ای ایجاد کرده بود‪.‬‬ ‫البته لیلی با من است که قبل تر از اخراجی ها این‬ ‫کارها را کرده بود‪.‬‬ ‫اخراجی هــا پیشــرو تر از لیلی با من اســت‪ ،‬بود‪.‬‬ ‫من در حضــور کارگردان هــم از فیلم دفاع کــردم‪ .‬گفتم‬ ‫فیلم بزرگتر از کارگردانش اســت‪ .‬ان موقع سازنده اش را‬ ‫نمی شناختم‪ .‬چندتا مقاله چماق دارانه ازش خوانده بودم‬ ‫و دیگر هیچ‪ .‬اما فیلم یک پالن خوب دارد‪ .‬انجا که بشین‬ ‫پاشو می کنند و دوربین سایه ها را نشان می دهد‪ .‬این پالن‬ ‫خوبی است‪ .‬کل حرف فیلم در این پالن است‪.‬‬ ‫فقط به خاطــر یک پــان؟ پس با این حســاب‬ ‫سینمای ما خیلی باید برهوت باشد که یک پالن‬ ‫خوب باعث شود شما از چنین فیلمی دفاع کنید‪.‬‬ ‫از برهوت بدتر است‪ .‬تازه برهوت را ول کن‪ .‬ببین‬ ‫من چقدر قانع هستم که حتی اگر یک پالن هم خوب باشد‬ ‫به خاطرش از یک فیلم دفاع می کنم‪( .‬و دوباره خنده‪)...‬‬ ‫خب دوباره به هفت برگردیم‪.‬‬ ‫ من البته اوایــل با یک چیزی مخالــف بودم‪ .‬ان‬ ‫هم اینکه که برنامه ضبطی باشــد‪ ،‬گفتم اگــر برنامه زنده‬ ‫نباشد‪ ،‬حس را می گیرد‪ .‬چند قسمت البته به صورت مرده‬ ‫پخش شد‪ .‬با زنده پخش شدن برنامه هم اثرش فرق کرد‬ ‫هم مخاطبش‪ .‬مرده ها را می شد ندید اما زنده ها را نمی شد‬ ‫ندید‪ .‬یک اختالفی هم درباره نقد داشتیم که مهم نیست‪.‬‬ ‫بهروز نقد را قبول نداشــت و ندارد در صورتی که نقد سوژه‬ ‫من است و برایم به شدت اهمیت دارد‪ .‬البته چون قرار بود‬ ‫که بهروز کاری به نقدها نداشــته باشد‪ ،‬اختالف ها خیلی‬ ‫جدی نبود‪.‬‬ ‫با این نگاهی که اقای افخمی به نقد دارد‪ ،‬چطور‬ ‫هنوز با هم رفیق هستید‪ ،‬رابطه تان چطور است‬ ‫با هم؟‬ ‫رفاقت‪ .‬از دیرباز تا االن‪ .‬هیچ کدام از فیلم هایش‬ ‫را هم دوست ندارم و خودش هم می داند اما تنها فیلمسازی‬ ‫اســت که مدام می خواند و مدام فیلم می بیند و خیلی هم‬ ‫جدی است‪.‬‬ ‫خب وقتــی فیلم هایش را دوســت ندارید یعنی‬ ‫اینکــه از نظــر شــما فیلم هایــی کــه می بیند و‬ ‫کتاب هایی کــه می خوانــد‪ ،‬اثــری روی کارش‬ ‫ندارد‪ ،‬بنابراین چــه جای تقدیــر از جدیتش در‬ ‫کتاب خواندن و فیلم دیدن؟‬ ‫این را گفتم چــون قبول دارم که ادم با ســوادی‬ ‫اســت‪ .‬مدام می بیند و می خواند و دو فیلم متوسط دارد؛‬ ‫عروس و شوکران‪ .‬یک ســریال خوب هم دارد؛ کوچک‬ ‫جنگلی که سریال خوبی بود‪.‬‬ ‫البته ســریال کوچک جنگلی که خیلی پر حاشیه‬ ‫بود‪.‬‬ ‫خب باالخره بهروز با همه حواشی اش در ان بوده‬ ‫و تازه ناصر تقوایی را هم به بهروز اضافه کن‪ .‬معلوم است‬ ‫پر حاشیه می شود دیگر‪.‬‬ ‫کال اقای افخمی پرحاشیه است‪.‬‬ ‫البته االن کم شده حاشیه هایش‪.‬‬ ‫واکنش مردم به هفت چگونه اســت‪ ،‬بازخوردها‬ ‫را می بینید؟‬ ‫االن خیلــی مثبــت اســت و نزدیک شــده ایم به‬ ‫واکنش هایی که مردم در هفت جیرانی داشتند‪ .‬ان موقع‬ ‫خیلی وضعیت خوبــی بود‪ .‬االن هــم اوضــاع دارد بهتر‬ ‫می شود‪.‬‬ ‫در مقایســه با هفتی که اقای گبرلو اجرا می کرد‬ ‫چطور؟‬ ‫ان دوره اصال واکنشــی نبود‪ ،‬اصال شــوخی بود‬ ‫ان دوره‪.‬‬ ‫به هر حال حضور شما با موضع و ادبیات ویژه ای‬ ‫که دارید‪ ،‬گوشــه های برنامــه را تیزتر می کند و‬ ‫سمپاتی بیشتری ایجاد می کن د اما با این اوصاف‬ ‫فکر نمی کنید که ریتم برنامه کمی کند است؟‬ ‫چرا اتفاقا همین طور اســت‪ .‬فعال که خیلی ایراد‬ ‫دارد‪ .‬بهروز خیلی ادم خوبی برای گفت وگو نیست‪ .‬چون‬ ‫خیلی ماخوذ به حیاســت برعکس من! (بــاز هم از همان‬ ‫خنده ها) بهروز اجازه می دهد هرکسی هرچیزی می خواهد‬ ‫تا اخر بگوید‪ .‬خب گفت وگوها طوالنی تر می شود دیگر‪.‬‬ ‫گفت وگویویژه‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫گفت وگوی ویژه‬ ‫شما برای برنامه هفت چقدر وقت می گذارید؟‬ ‫هیچ‬ ‫یعنی چه؟ مثال در روز هیچ وقتی به برنامه هفت‬ ‫اختصاص نمی دهید؟‬ ‫هیچ!‬ ‫در هفته چطور؟‬ ‫هیچ!‬ ‫در ماه چطور؟‬ ‫هیچ‪( .‬فراستی ‪ ،‬من ‪ ،‬عکاس و ان کسی که گوشه‬ ‫کافه منتظر نشسته بود‪ ،‬باز هم می خندیم) فقط فیلم ها را‬ ‫می بینیم و پا می شوم می روم برنامه‪.‬‬ ‫یعنی فقط فیلم را می بینید و می روید؟‬ ‫تــازه اگر فیلم هــا را هــم ببینم‪( .‬دوبــاره صدای‬ ‫ماشــین ها در صــدای خنده هــا گــم می شــود) مرتضی‬ ‫می گفت تو بعضی فیلم ها را نمی بینی می روی جلوی ســر‬ ‫در ســینماها‪ ،‬عکس ها را می بینی و نقد می نویسی‪ .‬اینجا‬ ‫هم ممکن است همین کار را بکنم‪.‬‬ ‫واقعا؟ (هنوز صدای ماشین ها شنیده نمی شود)‬ ‫بگــذار همین طــوری بماند‪ .‬اینجــوری تعلیقش‬ ‫بیشتر است‪.‬‬ ‫باشد‪ ،‬حاال وسط این خنده ها یک سوال حسابی!‬ ‫هفت از نظر مالی مــی ارزد به وقتــی که برایش ‬ ‫نمی گذارید؟‬ ‫نه ؛ نه چندان! همان طور که می بینی همین کافه‬ ‫است که زندگی ما را می چرخاند‪.‬‬ ‫یعنی هیچ ؟‬ ‫نه دیگر هیچ ! مگر عاشق چشم و ابروی بهروزم که‬ ‫بروم رایگان برایش نقد کنم؟ اما درامد قابل توجهی نیست‪.‬‬ ‫در واقع بیشتر از اینکه درامدش خوب باشد‪ ،‬اثاری که این‬ ‫برنامه دارد خوب است‪.‬‬ ‫سانسور وجود دارد؟‬ ‫در برنامه زنده نمی شــود که سانسور وجود داشته‬ ‫باشد‪.‬‬ ‫نه‪ ،‬مــن هــم منظــورم به زنــده پخش شــدن‬ ‫هفت نیســت‪ ،‬به طور کلی در تنظیم بخش ها و‬ ‫فیلم های مورد نقد و‪....‬‬ ‫خــب البتــه کــه وجــود دارد‪ ،‬قطعــا تلویزیــون‬ ‫محدودیت هایی دارد‪ ،‬مثال گفته اند که درباره فالن فیلم‬ ‫خارجی که درباره همجنس بازی اســت نقد هم نکن‪ .‬این‬ ‫طبیعی است‪ .‬من هم نقد نمی کنم چون نقد جدی باید به‬ ‫این چیزها هم اشاره کند‪ .‬خب البته بعضی ها می خواستند‬ ‫نگذارند ما فیلم های جشــنواره را نقد کنیم‪ .‬می خواستند‬ ‫اذیت کنند‪ .‬اما خب ما گوشــمان به ایــن حرف ها بدهکار‬ ‫نیســت‪ .‬همان طور که دیدید ما فیلم های جشنواره را هم‬ ‫نقد کردیم و انها این بازی را باختند‪.‬‬ ‫جالب بود که در جشــنواره امسال از دو فیلم طنز‬ ‫دفاع کردید؟ جشنواره هیچ فیلم خوبی نداشت ؟‬ ‫بله دو فیلم را دفاع کردم؛ زاپاس و بارکد‪ .‬همه فکر‬ ‫می کردند دارم شــوخی می کنم‪ .‬اما جدی بودم‪ .‬نه اصال‬ ‫فیلم خوبی نداشت‪ .‬اما جشــنواره پارسال یک فیلم خوب‬ ‫داشت؛ در دنیای تو ساعت چند اســت‪ .‬خالصه اینکه در‬ ‫یکی‪ ،‬دو سال اخیر باالخره سالی یک دانه فیلم دستمان را‬ ‫گرفته‪ .‬به هر حال امسال زاپاس و بارکد از بقیه بهتر بودند‪.‬‬ ‫این دو فیلم به شدت کوچک و متوسط و ادمیزادی هستند‬ ‫و می شود دید و اذیت نشد و بعد از سینما امد بیرون‪.‬‬ ‫امسال یکی از پرحاشــیه ترین فیلم ها بادیگارد‬ ‫بود‪ ،‬گویا سر همین فیلم هم با خیلی از مسئوالن‬ ‫سینمایی و مسئوالن وزارت ارشــاد هم با تندی‬ ‫حرف زد‪ ،‬نظر شما درباره این حرف ها چه بود؟‬ ‫فیلم حاتمی کیا کــه البته خیلی بد بــود‪ .‬اما خب‬ ‫حرف هایی کــه زده خوب بود‪ .‬منظورم این اســت که این‬ ‫خیلی خوب است که ادم شجاع باشد و حرفش را بزند‪.‬‬ ‫یعنی اینکه شما هم با او همدل هستید‪.‬‬ ‫نه من به جز خودم با هیچ کسی هم دل نیستم‪.‬‬ ‫رابطه تان با اقای حاتمی کیا چطور است؟‬ ‫ســام عیلک داریم با هم‪ .‬قبــا جدی تر بودیم‬ ‫البته اما االن کمتر‪.‬‬ ‫چرا؟‬ ‫من ســمت هیچ بشــری نمی روم‪ .‬چــه می دانم‪.‬‬ ‫خودش می داند‪.‬‬ ‫درباره فیلم مانی حقیقی چطور؟‬ ‫پرت و پــای محــض‪ .‬دری وری‪ .‬فیلم نیســت‬ ‫اصال‪ .‬سر و شکل ندارد‪ .‬ســر و ته ندارد‪ .‬قصه ای ندارد‪.‬‬ ‫شخصیتی در کار نیست‪ .‬سرکاری است‪ .‬خودش را سرکار‬ ‫گذاشته و ما را که البته نمی تواند سرکار بگذارد‪.‬‬ ‫درباره فیلم میرکریمی چه! گویا خیلی از این فیلم‬ ‫بدتان نیامده بود‪.‬‬ ‫فیلم خوبی نیست‪ .‬البته از چند فیلم قبلی اش بهتر‬ ‫ت اما پایانش بد است‪ ،‬پایان باز بد‪.‬‬ ‫است‪ .‬جمع و جور تر اس ‬ ‫معلوم نیست چه بالیی سر شخصیت فیلم می اید‪.‬‬ ‫ابیار چطور؟‬ ‫اوه‪ ،‬اوه‪ ،‬فیلم او هم خیلی فیلم بدی است‪ .‬فیلم‬ ‫قبلی اش هم فیلم بدی بود‪ .‬این ادم هنوز فیلمساز نشده و‬ ‫با خودش فاصله دارد‪ .‬معلوم نیست چه می خواهد بگوید‪.‬‬ ‫اضافه بر ایــن باید بگویم که بدجور سوبســیدی اســت‪.‬‬ ‫خودش بچه بدی نیســت البتــه‪ .‬ولی نوع کارش نشــان‬ ‫می دهد خیلی ادم سوبسیدی است در سینما‪.‬‬ ‫خب برای سوال اخر برســیم به عملکرد نفر اول‬ ‫سینمایی که شــما می گویید وجود ندارد‪ ،‬چون‬ ‫دولتی است‪ .‬با این حســاب نفر اول این سینما‬ ‫هم اقای ایوبی اســت‪ .‬فکر می کنید عملکردش‬ ‫در این مدتی که تصدی ســازمان سینمایی را در‬ ‫دست داشته‪ ،‬چطور بود؟‬ ‫اقای ایوبی ادم فرهنگی است اما خیلی سینمایی‬ ‫نیســت‪ .‬عملکرد خیلی دندان گیری هم نــدارد‪ .‬کمی بلد‬ ‫است حرف بزند‪ .‬یعنی در مقایسه با دیگر مسئوالن فرهنگی‬ ‫ما حرف زدنش بهتر است‪ .‬یک سری نیت های احیانا به روز‬ ‫دارد مثــل مباحثی که در حوزه دیجیتالی کردن ســینماها‬ ‫و‪ ...‬دارد که خوب اســت‪ .‬اما در کل شجاعت الزم برای‬ ‫رهبری سینمایی که می خواهد به شکل طبیعی اش برسد‬ ‫را ندارد‪ .‬ادعایــش را دارد اما شــجاعتش را ندارد‪ .‬دانش‬ ‫ســینمایی چندانی هم ندارد‪ .‬کال همان طور که گفتم ادم‬ ‫سینمایی نیست‪ .‬در ضمن تحمل نقد را هم ندارد و این بد‬ ‫است‪ .‬نقد را دشوار می بیند‪ .‬نمی دانم درباره نقدهایی که‬ ‫از او می شــود‪ ،‬چه فکری می کند اما با نقد رفیق نیســت‪.‬‬ ‫مدیــر فرهنگی که با نقد رفیق نباشــد موفق نیســت‪ .‬باید‬ ‫تاب نقد را بیاورد‪ .‬تا جلو برود اگر نه که هیچ‪ .‬اگر بخواهد‬ ‫ بی خطر رفتار کند و جلو هم نرود و همه هم بگویند به به و‪...‬‬ ‫پیشرفتی و موفقیتی که نخواهد داشــت هیچ‪ ،‬عقب هم‬ ‫می رود و حتما با خودش سینما را هم عقب می برد‪.‬‬ ‫اما باالخره خیلی از اتفاق هایی که افتاد و نمونه اش‬ ‫را خودتــان در حــوزه دیجیتالی کردن ســینماها‬ ‫گفتیــد‪ ،‬در دوره او اتفــاق افتاده‪ .‬ضمــن اینکه‬ ‫خیلی ها معتقدند شکل گیری و فعالیت گروه هنر و‬ ‫تجربه هم مدیون دوران کاری ایوبی است‪.‬‬ ‫نه‪ ،‬ربطی بــه این دوره ندارد‪ .‬ضمــن اینکه گروه‬ ‫هنر و تجربه هم برای نمایش دادن یک ســری فیلم های‬ ‫نفــروش اســت‪ .‬ســاختاری هم ندارد‪ .‬دســت کــم فعال‬ ‫ساختمند نیست و تازه اول کارش است‪.‬‬ ‫‪153‬‬ ‫ی ویژه‬ ‫و‬ ‫توگ‬ ‫گف ‬ ‫گفت وگوی ویژه‬ ‫‪154‬‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫بهروز افخمی‬ ‫اصالح طلبان‬ ‫دیگر نمی توانند‬ ‫تند رویکنند‬ ‫تا امروز هیچ کس به من سفارشــی نکرده اســت‪ .‬هرکاری خودم خواسته ام‬ ‫انجام دا ده ام‬ ‫فریــدون جیرانی خــودش تمایل نداشــت کــه برنامــه را ادامه دهــد؛ یعنی‬ ‫اصرارداشت که برنامه را رها کند‬ ‫به نظرم اقای ایوبی به اشتباه مطلب را به خودش و مدیریتش گرفت و باعث شد‬ ‫فیلمسازانی که ما می خواستیم با انها رو به رو شویم و با انها دعوا راه بیندازیم از زیر‬ ‫اتش خارج شوند یا خودشان را از این دعوا خارج کنند‬ ‫من در مجلس ششم هم همان یک سال اول خسته شدم و حوصله ام سر‬ ‫رفت؛ به این نتیجه رسیدم که در این مجلس و با این فضای سیاسی کاری‬ ‫نمی توان انجام داد‬ ‫من و فراستی توی سر و کله هم می زنیم‬ ‫از شرایطی که در برنامه هفت دارید راضی هستید؟‬ ‫بله‪ .‬گویا از زمانی که برنامه به طور زنده پخش می شود‬ ‫بهتر هم شده و ظاهرا بینندگان بیشتری پیدا کرده است‪.‬‬ ‫اگر بار دیگر به زمانی برگردید که اقای پورمحمدی‬ ‫به شما پیشــنهاد داد با برنامه هفت همکاری کنید‪،‬‬ ‫باز هم می پذیرید؟‬ ‫بله‪ .‬یعنی در ان شــرایط‪ ،‬وضعیت ســینمای ایران‬ ‫بحرانی بود و فکر می کردم که یک نفر باید داد و فریاد کند که‬ ‫این سینما به معنای نمایش فیلم در ســالن سینما و روی پرده‬ ‫بزرگ و در حضور جمعیت مرده اســت‪ .‬باید یــک نفر این کار‬ ‫را انجام می داد‪ .‬به نظر می رســد همه عــادت کرده اند در هر‬ ‫شرایطی فیلم بسازند و حتی زمانی که مردم به تماشای فیلم ها‬ ‫نمی نشینند باز هم فیلم بسازند؛ در حالی که اتفاقی که رخ داده‬ ‫بود‪ ،‬این بود که سینما تعطیل شــده بود یا حداقل به تعطیلی‬ ‫کاملنزدیکشدهاست‪.‬بنابراینتصورمی کنمکهبایداینکار‬ ‫را انجام می دادم و اگر بار دیگر به ان شرایط رجوع کنم‪ ،‬باز هم‬ ‫همان کار را انجام می دهم‪.‬‬ ‫فضای تلویزیون را چگونه می بینید؟ ایا دستتان در‬ ‫اجرای کاری باز است؟‬ ‫کسی به من چیزی نگفته است؛ و تا امروز هیچ کس‬ ‫مسعود فراستی هر کاری که دلش بخواهد‬ ‫انجام می دهد و هر زمانــی که من فکر کنم‬ ‫اشــتباه عمده ای کرده یا با نظر و تصور من‬ ‫اختالف عمده دارد‪ ،‬روی انتن و حین پخش‬ ‫برنامهبهاومی گویمولحنمننشانمی دهد‬ ‫انتظارمندارمکهاوازمناطاعتکند‬ ‫بهــروز افخمی با برنامه «هفت» در ســال ‪94‬‬ ‫از چهره های مطرح بوده اســت‪ .‬نقدهایی که در‬ ‫برنامه او به اثار فیلم ســازان ایرانی وارد می شــود‬ ‫«هفت» را وارد فاز تازه ای کرده است‪ .‬افخمی یک‬ ‫چهره خاص اســت که وقتی در کنار فراستی قرار‬ ‫می گیرد‪ ،‬می تواند یک برنامه جذاب و گیرا را حتی‬ ‫اگر طوالنی هم باشــد‪ ،‬بســازد‪ .‬با او گفت وگویی‬ ‫تفصیلی انجام داده ایم‪.‬‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫به من سفارشی نکرده است‪ .‬هر کاری خودم خواسته ام انجام‬ ‫دا ده ام‪.‬‬ ‫هیچ باید و نبایدی برای شما تعریف نشده است؟‬ ‫نه‪ ،‬هرگز چنین مسائلی نداریم‪ .‬البته برخی چهره ها‬ ‫هستند که ممکن است حضورشان در تلویزیون ممنوع باشد‬ ‫که مشــکالتی برای انها وجود داشته باشد که به ما می گویند‬ ‫و ما هم مراعات می کنیم یا سعی می کنیم اجازه حضور انها در‬ ‫تلویزیونرااخذکنیمکهگاهیهمموفقمی شویم‪.‬برخیافراد‬ ‫نیز خودشان به تلویزیون نمی امدند که گاهی اوقات به دلیل‬ ‫تولیدی بودن برنامه‪ ،‬به انها اطمینان می دادیم که خودشان‬ ‫بر تدوین نهایی نظارت خواه ند داشت و انها خودشان می امدند‬ ‫اماممکناستدیگرنیایند‪.‬یاازانجاییکهبهبرنامهعالقه مند‬ ‫شده اند و به ما اطمینان پیدا کرده اند‪ ،‬با وجود اینکه برنامه زنده‬ ‫اســت‪ ،‬در برنامه حضور می یابند‪ .‬ما امادگی داریم که برخی‬ ‫برنامه ها را به صورت تولیدی روی انتن ببریم؛ یعنی اگر کسی‬ ‫حاضر نباشد در برنامه زنده شــرکت کند‪ ،‬به دفتر او می رویم یا‬ ‫قبل از پخش زنده‪ ،‬در استودیوی برنامه هفت‪ ،‬برنامه را ضبط‬ ‫و تدوین می کنیم و می گذاریم که خود ان فرد‪ ،‬برنامه را ببیند‪.‬‬ ‫به غیر از این موانع که موانع عادی همه برنامه هاســت‪ ،‬مورد‬ ‫خاصی به من گفته نشده است‪.‬‬ ‫اتفاق جالبی که در برنامه شما رخ داده این است که‬ ‫هراسی ندارید که افراد مختلف در برنامه تان حضور‬ ‫پیدا کننــد؛ اقای جیرانــی‪ ،‬اقای فراســتی یا اقای‬ ‫صدرعاملیازجملهاینچهره هاهستند‪.‬ایندرحالی‬ ‫است که در مقطعی‪ ،‬برنامه هفت حالت انحصاری‬ ‫پیدا کرده بود‪.‬‬ ‫به نظر من‪ ،‬برنامه سینمایی باید متنوع و سرگرم کننده‬ ‫باشد؛ به خصوصکهموضعورویکرداندرقبالکلیتسینمای‬ ‫ایران این اســت که ســینمای ایران‪ ،‬خصوصیات اولیه را از‬ ‫دست داده است‪ .‬سینمای ایران سرگرم کننده نیست و حوصله‬ ‫تماشاچی را سر برده است‪ .‬اگر ما چنین ادعایی داریم‪ ،‬اولین‬ ‫کاری که باید انجام دهیم این است که برنامه خودمان را جذاب‬ ‫و سرگرم کننده بسازیم‪ .‬بنابراین من فکر می کنم که جمع شدن‬ ‫عقاید متفاوت و شــخصیت های متفاوت که گاهی اوقات با‬ ‫یکدیگر جور در نمی ایند‪ ،‬برای تماشاچی جالب است و باعث‬ ‫می شــود که در وهله اول سرگرم شــود و در وهله بعد‪ ،‬به این‬ ‫مساله فکر کند که این برخورد عقاید به کجا می رسد؛ یعنی نظر‬ ‫خودشچیست؟خودشتفکریکندوازمیاننظراتانتخابی‬ ‫انجامدهد؛ممکناستهوادارمسعودفراستیباشدودربرنامه‬ ‫بعدی پیرامون یک موضوع دیگر‪ ،‬طرفدار نظر من باشد‪ .‬من‬ ‫فکر می کنم که این نقد و نظر‪ ،‬اصلی ترین جنبه برنامه هفت‬ ‫است‪ .‬اگر ما برنامه را یک طرفه و یک سویه کنیم‪ ،‬نقد و نظر به‬ ‫معنایدقیقنیست‪.‬‬ ‫نظرسنجی های سیما درباره برنامه شما چه نتایجی‬ ‫داشته است؟‬ ‫بعد از برنامه زنده و اتمام جشنواره تا امروز‪ ،‬نظرسنجی‬ ‫جدیدی به ما ارائه نکرده اند و حتی ممکن اســت تا عید نوروز‬ ‫هم نتیجه ای به دست ما نرسد؛ چراکه معموال نظرسنجی های‬ ‫سازمان طول می کشد و با وسواس انجام می شود‪ ،‬سراسری‬ ‫استوهنوزیکنظرسنجیوسیعودقیقکهشاملپخشزنده‬ ‫برنامه بشود ‪ ،‬به دست ما نرسیده است‪.‬‬ ‫اتفاقیکهبرایاقایجیرانیافتاداینبودکهجریان‬ ‫ارزشی حوزه فرهنگ نسبت به ایشان موضع گرفت‬ ‫ی نامه نوشــت‪ .‬نســبت ان‬ ‫و حتی به اقای ضرغام ‬ ‫گروه با شما چگونه است؟ به نظر می رسد که چندان‬ ‫ناراضی نباشند‪...‬‬ ‫خودمهمچنیننظریدارمامافکرمی کنمکهفریدون‬ ‫جیرانی خودش تمایل نداشــت که برنامه را ادامه دهد؛ یعنی‬ ‫اصرار داشتکه برنامهرارهاکند‪ .‬رفتار اقایجیرانی به گونه ای‬ ‫بودکهبهنظرمی رسیدتحتفشارسانسورمی کند‪.‬فکرمی کنم‬ ‫خودش عالقه چندانی به ادامه برنامه نداشت اما در عین حال‬ ‫فشارهایی هم وجود داشت‪.‬‬ ‫شما با این جریان چه می کنید؟ ما دو جریان در حوزه‬ ‫فرهنگ داریم؛ یکی جریان روشنفکری که تکلیف‬ ‫شما با انها روشن است و از روز نخست گفته اید که‬ ‫با انها کاری ندارید و دیگری جریان ارزشــی است‪.‬‬ ‫فکر می کنید که در میانه این دو جریان چگونه باید‬ ‫حرکتکنید؟‬ ‫در واقع بــرای هیچ یک از دو جریــان اهمیتی قائل‬ ‫نیســتم و فکر می کنم که ســینما یک امر سیاســی نیست و‬ ‫موضع گیریسیاسیگروه هایمختلفکهپیشازاینکهبرنامه‬ ‫هفت را یک برنامه سینمایی در نظر بگیرند به عنوان یک برنامه‬ ‫سیاسیدرنظرمی گیرند‪،‬اهمیتیبرایمنندارد‪.‬اصلمطلب‬ ‫ایناستکهسینمایایرانبایدباتماشاچیایرانیارتباطبرقرار‬ ‫کند‪ .‬اگر ایــن موضوع موردتایید گروه های سیاســی خاصی‬ ‫قرار دارد‪ ،‬احتماال با من هم جهت می شوند و اگر این موضوع‬ ‫برای شان اهمیت ندارد‪ ،‬من و برنامه هفت در مقابل انها قرار‬ ‫می گیریم‪.‬اینبهمعنایجهت گیریسیاسینیستبلکهبهاین‬ ‫معناست که ما سعی می کنیمسینمای ایران را نجات بدهیم‪.‬‬ ‫روی کلیدواژه نجات سینمای ایران تاکید ویژه ای‬ ‫دارید‪...‬‬ ‫بله‪ ،‬حرکت دون کیشوت وار نجات سینمای ایران که‬ ‫دیگرنسبتبهقبلچندانغیرممکنبهنظرنمی رسدکهچهار‪،‬‬ ‫پنج ماه پیش به نظر می رسید‪.‬‬ ‫فضا تغییر کرده اســت‪ .‬نکته ای کــه درخصوص‬ ‫برنامه شما وجود دارد این است که ریتم کندی دارد‪.‬‬ ‫این نکته به ویژه درباره گفت وگوهای ابتدای برنامه‬ ‫بیشتر جلب توجه می کند و گاهی اوقات حدود یک‬ ‫ساعت به طول می انجامد‪ .‬فکر نمی کنید ان جنبه‬ ‫ســرگرمی که اعتقاد خاصی به ان دارید‪ ،‬به بیننده‬ ‫القانمی شود؟‬ ‫فکر می کنم فصــل اول برنامــه باید کنــد می بود و‬ ‫موضوع نظری و تا حدودی غیرمنتظره ای را منعکس می کرد‪.‬‬ ‫چارچوب های تصور جاافتاده درباره ســینمای ایــران را باید‬ ‫می شکستیم؛ باید با اینکه ســینما امری روشنفکرانه است یا‬ ‫اینکه فیلم انتقاد اجتماعی لزوما فیلم باارزشی است‪ ،‬مخالفت‬ ‫می کردیم و این تصور را از بین می بردیم‪ .‬یا حداقل این تصور‬ ‫را جا می انداختیم کــه برنامه هفت این تصــورات را خرافات‬ ‫می داند و برای انها اهمیتی قائل نیســت‪ .‬طبیعتا این مسائل‬ ‫باعثمی شدکهمباحثیکهدربرنامه هایاولاتفاقمی افتد‪،‬تا‬ ‫حدودیدقیق ترباشدواحتیاجداشتکهگفتوگوهافشرده تر‬ ‫باشد؛درنتیجهتدوینوبیرونکشیدنتمامحرف هایتکراری‬ ‫نیز الزم بود‪ .‬من فکر می کنم که ان گفت وگوها شــنیدنی بود‬ ‫و مخاطب هم داشــت اما دیگر نمی توانست ادامه پیدا کند؛‬ ‫یعنی قبول ندارم که این برنامه ها خسته کننده بود بلکه تصور‬ ‫می کنمکهانگفت وگوهاییکهحتیتایکساعتنیزبهطول‬ ‫می انجامید مخاطب پیدا کرد و مخاطبان نیــز درباره رویکرد‬ ‫جدیدی که ما درباره سینما داریم فکر کردند‪ .‬ما سعی می کنیم‬ ‫به یاد مردم بیاوریم که ســینمای واقعی همان است که شما‬ ‫فکر می کنید؛ یعنی اگر شما فیلم تماشا نمی کنید به این دلیل‬ ‫نیســت که فیلم دیدن را از یاد برده اید بلکه به این دلیل است‬ ‫که فیلم ساختن از یاد فیلمسازان رفته است‪ .‬اما در عین حال‬ ‫اگر این وضعیت ادامه پیدا می کرد‪ ،‬تا حدودی خســته کننده‬ ‫می شــد و من تصور می کنم که حرف ها تا حــد زیادی گفته‬ ‫شــده بود و حاال نوبت این بود که برنامه به طور زنده روی انتن‬ ‫برود و سرگرم کننده تر باشــد‪ .‬لحن کلی برنامه همچنان باید‬ ‫ِ‬ ‫نگرفتن روشنفکران و رویکرد‬ ‫همان لحن شــوخ طبعی جدی‬ ‫روشنفکرانهباشد‪.‬‬ ‫ گروتسکباشدیعنی؟‬ ‫نه ‪ ،‬گروتســگ نیســت بلکه کمی ناهمخوان اســت؛ ‬ ‫گروتسگمعنایدقیقیداردوبایدجنب هترسناکودرعینحال‬ ‫پوچ داشته باشــد‪ .‬اما تا حدودی تفریح کردن با این گرایش‬ ‫ن سینمای روشنفکرانه باید همچنان ادامه‬ ‫جاافتاد ه قمپز درک ‬ ‫پیدا کند‪...‬‬ ‫شمادشمنخونینسینمایروشنفکریهستید‪...‬‬ ‫بل هودشمنقمپزدر کردندرسینماهستم‪.‬یعنیکسی‬ ‫کهساختنیکفیلممعمولیرابلدنیست‪،‬اینژسترابگیردکه‬ ‫می خواهد فیلم بسیار مهمی را بسازد و اهمیت بیشتری از گنج‬ ‫قارون دارد (خنده)‪ .‬بسیاری از اینها واقعیت ندارد و می بینیم‬ ‫بسیاری از فیلم هایی که با ژست روشنفکری ساخته می شود‪،‬‬ ‫حتی به اندازه گنج قارون هم برای تماشاچی گیرایی و جذابیت‬ ‫ندارد؛ یعنی حتی تا اخر هم تماشا نمی شود‪.‬‬ ‫با اقای فراستی چه می کنید؟‬ ‫تو ســر و کله هم می زنیم (خنده)‪ .‬فکــر می کنم که‬ ‫اصال نکته جذاب این برنامه باید این باشــد که سه شخصیت‬ ‫ناهمخوان و ناجور در ان حضور داشــته باشــند که هر یک از‬ ‫انها خیاالت و خصوصیات کاراکتری متفاوتی دارند که به هیچ‬ ‫وجه با یکدیگر جور در نمی اید‪ .‬اینها در کنار یکدیگر صحبت‬ ‫می کنند‪ ،‬در بخش های مختلف برنامه ظاهر می شــوند و در‬ ‫بسیاری از موارد‪ ،‬حرف هایی می زنند که با یکدیگر همخوانی‬ ‫ندارد‪ .‬من به شوخی می گفتم که با امدن رسول صدرعاملی‪،‬‬ ‫سهکله پوکتکمیلشدند‪.‬‬ ‫و به یک معنا قرار اســت که اقای فراستی به حرف‬ ‫شماگوشکند؟‬ ‫گفت وگوی ویژه‬ ‫گفت وگویویژه‬ ‫‪155‬‬ ‫گفت وگوی ویژه‬ ‫‪156‬‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫گفت وگویویژه‬ ‫اصال اینطور نیست‪.‬‬ ‫باالخره شما رئیس هستید‪...‬‬ ‫نه نه‪ ،‬رئیسی وجود ندارد‪ .‬مسعود فراستی هر کاری‬ ‫دلش بخواهــد انجام می دهــد و هر زمانی که مــن فکر کنم‬ ‫اشتباه عمده ای کرده یا با نظر و تصور من اختالف عمده دارد‪،‬‬ ‫روی انتن و حین پخش برنامه به او می گویم و لحن من نشان‬ ‫می دهد انتظارم ندارم که او از من اطاعت کند‪.‬‬ ‫ولی به نظر می رسد که اقای فراستی کمی بیشتر در‬ ‫چارچوب قرار گرفته است‪.‬‬ ‫این مساله دیگر به خودش مربوط است‪ .‬اگر تصمیم‬ ‫گرفته باشد که کمی مهربان تر باشد‪...‬‬ ‫کمی ان ویژگی های قبل را کنار گذاشته است‪.‬‬ ‫اگر چنین تصمیمی گرفته باشد‪ ،‬خودش گرفته است‬ ‫و من هیچ نقشی نداشته ام‪ .‬اتفاقا من لحن تند و بیرحم مسعود‬ ‫فراستیراخیلیبیشترمی پسندم‪.‬‬ ‫این مســاله موجــب چالــش شــما بــا کارگردانان‬ ‫نمی شود؟‬ ‫فکر می کنم اگــر ان کارگردان هــا نمی توانند لحن‬ ‫مســعود فراســتی را تحمل کنند به این دلیل است که اصال‬ ‫منش و روش درست فیلمسازی را بلد نیستند یا ان را فراموش‬ ‫کرده اند‪.‬فیلمسازبایدازمنتقدخوببترسدوبداندکهاگرفیلمی‬ ‫ بی س رو ته ساخت یا نقاط ضعف بزرگی در کارش وجود داشت‪،‬‬ ‫منتقد پنبه اش را می زند و با او با خشونت برخورد می کند؛ چراکه‬ ‫فیلمساز مقدار زیادی پول و وقت دیگران و تماشاچی را هدر‬ ‫داده و حاال باید اماده فحش شــنیدن باشد‪ .‬این در همه جای‬ ‫دنیا متداول اســت‪ .‬اینجا اگر فیلمســازها عادت کرده اند که‬ ‫مانند مردان مقدس با انها برخــورد کنیم‪ ،‬یکی از کارهایی که‬ ‫ما می کنیم و در اینده نیز ان را انجام خواهیم داد این است که‬ ‫همین هالهتقدسانهارابشکنیم‪.‬‬ ‫فکر می کنید «هفت» تا چه زمانی ادامه یابد؟‬ ‫من خودم تا یک سال یعنی تا اخر شهریور ماه برنامه‬ ‫داشتم اما باتوجه به اینکه برنامه به طور زنده روی انتن می رود و‬ ‫ایناتفاقزودترازانچهمنتصورمی کردمرخدادهاست‪،‬شاید‬ ‫اگرالزمباشدبتوانمبیشترهمادامهبدهم؛چراکهبیشترازیک‬ ‫روز در هفته وقت من را نمی گیرد‪ .‬من فکر می کردم که برنامه‬ ‫تا پایان تابستان به صورت تولیدی پیش می رود اما حاال تصور‬ ‫می کنم که متنوع تر می شود‪ .‬پخش برنامه در ایام جشنواره به‬ ‫صورت زنده باعث شد ک ه ترسم از پخش زنده بریزد و از انجایی‬ ‫کهیکمشاوروجانشینفعالبهنامیوسفمنصوریدارم‪،‬فکر‬ ‫کردم که می توان با پخش زنده ادامه داد‪ .‬منصوری اطالعات‬ ‫ال طی هفته بســیار فعال است و تنوع‬ ‫بسیار خوبی دارد‪ ،‬معمو ‬ ‫زیادی در اماده کردن مواد الزم برای برنامه در روز جمعه دارد‪.‬‬ ‫این اتفاق‪ ،‬شش ماه زودتر از انچه فکر می کردیم رخ داد و به‬ ‫پخش زنده رسیدیم‪.‬‬ ‫می توانید به کارهای دیگرتان هم برسید؟‬ ‫بله‪.‬تصورمی کنمبعدازعیدمی توانمحتیبهساختن‬ ‫فیلمهمفکرکنم‪.‬‬ ‫در شــبکه های مجازی امده بود که شما در حال‬ ‫اموزش دادن به اقای منصوری هستید‪.‬‬ ‫تحریف و دروغ بود‪.‬‬ ‫می گفتند کــه با اقــای پورمحمدی هم نســبت‬ ‫فامیلی دارد‪.‬‬ ‫بله؛ در یک سال و نیم اخیر داماد اقای پورمحمدی شده‬ ‫اما یک برنامه ساز باسابقه است‪.‬‬ ‫پس پیش از این هم در ایــن حوزه فعالیت کرده‬ ‫است ؟‬ ‫بله و تا حدود زیادی هم فرد شناخته شده و تقدیرشده ای‬ ‫اســت؛ برای مثال‪ ،‬دو یا سه ســال پیش داور جشنواره فیلم‬ ‫کودکان بود‪ .‬خالصه اینکه همه ســابقه حرفه ای‪ ،‬مدیریتی‬ ‫و برنامه ســازی اش را قبل از ازدواجش در دوره اقای دارابی و‬ ‫اقای میرباقری به دست اورده است‪.‬‬ ‫یکی از نکاتی که در برنامه شــما وجود دارد‪ ،‬این که‬ ‫اصالمالحظهمدیرانسینماییرانمی کنید‪.‬‬ ‫به نظر من مدیران سینمایی واقعا تقصیرکار نیستند‪.‬‬ ‫مساله اصلی ما فیلمســازان هستند؛ به خصوص فیلمسازانی‬ ‫که سن و سالی از انها گذشــته و به هیچ وجه نگاه نکرده اند که‬ ‫ســینمای جهان در دهه های اخیر چه تحوالتی را طی کرده و‬ ‫به چه صورتی درامده اســت‪ .‬انها تصور می کنند که همچنان‬ ‫یک کوپن دارند که هر سال یک فیلم بسازند در حالی که دیگر‬ ‫کسی فیلم های انها را نمی بیند‪ .‬انها سعی می کنند سینما را به‬ ‫همین صورت ادامه بدهند و با کمک های دولت و هر شــکل‬ ‫دیگری که می توانند‪ ،‬فیلم بسازند‪ .‬بنابراین من انتظار نداشتم‬ ‫که مدیریت دولتی و وزارت ارشــاد‪ ،‬تا این حد حســاس باشد‬ ‫و عکس العملی که ما داشــتیم به انها بر بخــورد‪ .‬طبیعتا فکر‬ ‫می کردیمکهسیاست هایمدیریتیهمبایدتغییرکند‪،‬اصالح‬ ‫شود و بسیاری از انها درست نیست اما اصل مطلب این نبود‪ .‬به‬ ‫نظرماقایایوبیبهاشتباهمطلبرابهخودشومدیریتشگرفت‬ ‫و باعث شد فیلمسازانی که ما می خواستیم با انها رو به رو شویم‬ ‫و با انها دعوا راه بیندازیم از زیر اتش خارج شوند یا خودشان را از‬ ‫ایندعواخارجکنند‪.‬‬ ‫قرار نبود کــه اقای ایوبــی مورد حمله شــما قرار‬ ‫بگیرداما‪...‬‬ ‫بله‪ .‬البته نه اینکه قرار نبود حملــه قرار نگیرد؛ باالخره ما‬ ‫نســبت به انها نیز انتقاداتی داشتیم اما این مساله نیست بلکه‬ ‫مسالهاصلیسینمایایران‪،‬فیلمسازانپیریهستندکهعادت‬ ‫کرده اند از کمک های دولتی اســتفاده کنند‪ .‬منظور من فقط‬ ‫کارگردانان نیستند بلکه ما تهیه کنندگان پیری داریم که عادت‬ ‫کرده اندازکمک هایدولتیاستفادهکنند‪.‬‬ ‫البته با اقای ایوبی رابطه دوستانه ای پیدا کردید و در‬ ‫ایامجشنوارهباایشانمصاحبهکردید‪.‬‬ ‫بله من از ابتدا با اقای ایوبی ســام و علیک داشتم و‬ ‫باالخرهموفقشدمایشانراقانعکنمکهمشکلاصلیماباشما‬ ‫نیست اما در عین حال در دو سال اخیر شما سیاست هایی را در‬ ‫وزارتارشاددرپیشگرفتهایدکهتحتتاثیرفیلمسازانپیری‬ ‫بودهکهنمی دانندسینمامتحولشدهاستوانهاهستندکهشما‬ ‫را اداره کرده اند‪ .‬طبیعی است که اقای ایوبی اشنایی چندانی با‬ ‫عرصهسینماومدیریتسینمایایراننداشتوتحتتاثیرگروه‬ ‫کوچکی قرار گرفت که به او می گفتند چه باید بکند و چه نباید‬ ‫بکند‪.‬همان هامشکلسینمایایرانهستند‪.‬‬ ‫ممکناستبگوییددقیقاچهکسانی؟‬ ‫نه‪،‬نمی خواهمنامببرم‪.‬‬ ‫دعوای شــما با اقای اســعدیان نیز در همین قالب‬ ‫می گنجد؟‬ ‫بله‪ ،‬اقای اســعدیان و بســیاری از افراد دیگر؛ یعنی‬ ‫شــاید یک جمع هفت یا هشت نفره باشــند که عادت کرده اند‬ ‫سرمایه های دولتی‪ ،‬رانت و شکل های مختلف کمک گرفتن‬ ‫از موسسات دولتی را به هم بدوزند و فیلم را به عنوان یک فیلم‬ ‫ساختهشدهدربخشخصوصیجلوهبدهند!یعنیگروهکوچک‬ ‫تهیه کنندگانبهاصطالحخصولتی‪...‬‬ ‫البته ممکن است برخی از این افراد مدعی سینمای‬ ‫ارزشیباشند‪.‬‬ ‫همهاینهاادعایسینمایارزشیرادارند‪.‬‬ ‫کمی هم دربــاره خودتان صحبت کنیــم‪ .‬چرا دیگر‬ ‫شوکراننمی سازید؟‬ ‫شــوکران یک اتفاق بود‪ .‬این گونه نیســت که وقتی‬ ‫ادم یک فیلم خــوب می ســازد‪ ،‬خیال کند که خــودش همه‬ ‫کارها را کرده است‪ .‬این هم از همان تصوراتی است که برخی‬ ‫از فیلمســازانی که خودشــان را مقدس جلوه می دهند مطرح‬ ‫کرده اند‪ .‬هم شــوکران‪ ،‬هم عروس و هر فیلم دیگری که من‬ ‫ساختهباشم وبهنظربرخیافرادفیلمخوبیازکاردرامدهباشد‪،‬‬ ‫شامل مجموعه ای از حوادث خوب بوده است؛ یعنی شانس‬ ‫اورده ام‪ .‬به قول جان فورد‪ ،‬بهترین چیزها در سینما‪ ،‬لحظات‬ ‫اتفاقی هســتند‪ .‬من زمانی که این حرف را برای نخستین بار‬ ‫شنیدم سر در نیاوردم اما به تدریج طی چند دهه تجربه کاری در‬ ‫عرصهفیلمسازیفهمیدمکهشانسازهمهچیزمهم تراست؛‬ ‫خداشانسبدهد(خنده)‪.‬‬ ‫یبسازیدکهبهترازشوکرانباشد؟‬ ‫ممکناستفیلم ‬ ‫ببینید داســتان شــوکران داســتان خوبی بود؛ یعنی‬ ‫همان زمانی که فیلمنامه را می نوشتم تعجب می کردم چراکه‬ ‫فکر می کردم همــه چیز با یکدیگر جــور در می اید‪ .‬اما هنگام‬ ‫فیلمبرداری نیز اتفاقات بسیار خوبی افتاد؛ اتفاقاتی که ممکن‬ ‫بود برای یک فیلمساز دیگر ترســناک باشد یا ممکن بود یک‬ ‫فیلمساز دیگر ان اتفاقات را به فال بد بگیرد و با دست خودش‪،‬‬ ‫فیلمشراخرابکندامابرایماباعثشدکهفیلمبهتریبسازیم‬ ‫و در طول فیلمبرداری‪ ،‬فیلمنامه را بازنویسی کنیم که به نتایج‬ ‫بهتریهمرسیدیم‪.‬‬ ‫باز هم پاسخ سوالم را نگرفتم‪ .‬ممکن است فیلمی‬ ‫ بسازیدکهبهترازشوکرانباشد؟‬ ‫اگر داستان خوب پیدا کنم و در فاکتورهایی همچون‬ ‫انتخاب بازیگر یا در برهه فیلمبرداری شــانس بیاورم‪ ،‬ممکن‬ ‫است‪.‬‬ ‫برنامه بعدی شما ســاخت همان فیلم جنگی است‬ ‫که‪...‬‬ ‫بلهخمسهخمسه‪.‬‬ ‫بعدازعیداینکارراکلیدمی زنید؟‬ ‫بعد از عید نه اما شاید از ابتدای تابستان شروع به کار‬ ‫کنیم‪.‬‬ ‫برنامه تان این است که فیلم در جشنواره سال اینده‬ ‫بهنمایشدر بیاید؟‬ ‫امیدوارمبهجشنوارهبرسد؛چراکهفیلمسنگینیاست‪.‬‬ ‫پر خرجهمهست؟‬ ‫ت احدودیپر خرجاستاماچندانهم پرخرجنیست‪.‬‬ ‫بودجه فیلــم را از کجا تامیــن می کنید؟ خصوصی‬ ‫است یا‪...‬‬ ‫هنوز نمی دانم‪ .‬و به همین دلیل هنوز مطمئن نیستم‬ ‫که‪...‬‬ ‫خصوصینیست؟‬ ‫نه؛ یا دولتی کامل اســت و با ســرمایه دولتی ساخته‬ ‫می شود یا اینکه با سرمایه کامل بخش خصوصی‪ .‬من شکل‬ ‫نیمه خصوصی – نیمه دولتی را برای پخش نامناسب می دانم؛‬ ‫یعنی فکر می کنم تهیه کننده ای که پیش از اتمام تولید فیلم‪،‬‬ ‫حاتمی کیــا همــان حالتــی را پیــدا کــرده اســت کــه‬ ‫شوخ طبعی اش را از دســت داده و موضوع کار خودش را بیش از حد‬ ‫سیاسی می کند‬ ‫گفت وگویویژه‬ ‫با رانت و گرفتن کمک از دولت به ســود رســیده است‪ ،‬عالقه‬ ‫چندانی به پخش فیلم ندارد‪ ،‬فیلمش تماشاچی پیدا نمی کند‬ ‫و به درستی پخش نمی شود‪ .‬من دوست دارم تماشاچی فیلم‬ ‫منراببیند‪.‬‬ ‫بهترین فیلمی که در جشنواره امسال دیدید‪ ،‬کدام‬ ‫فیلمبود؟‬ ‫من یک فیلم اول را به بخش مســابقه راه پیدا نکرد‪،‬‬ ‫بیشترازسایرفیلم هاپسندیدم؛نامشبود‪«:‬برادرمخسرو»‪.‬اما‬ ‫اگربخواهمبگویمکهکدامفیلمپرفروش ترازسایرفیلم هاست‬ ‫و مطابق سیاست های برنامه هفت و رویکرد این برنامه توصیح‬ ‫بدهم‪،‬احتماالزاپاسیابارکدرامی گویم‪.‬‬ ‫یکهدرسینمایایران‬ ‫درجشنوارهامسالاتفاقمهم ‬ ‫رخ داده باشد‪ ،‬باز هم همان برادرم خسرو بود یا‪...‬؟‬ ‫نه؛ واقعا ابد و یک روز فیلم بســیار خوبی است و فکر‬ ‫می کنم بســیاری از جوایزی که گرفت‪ ،‬حقش بــود اما اتفاق‬ ‫خوب در جشنواره امسال خیلی زیاد داشتیم‪ .‬جشنواره امسال‪،‬‬ ‫جشنوارهخوش شانسیبودوواقعاهمهشانساوردند‪.‬ماییکه‬ ‫می خواهیمبرنامه ایجذابوسرگرم کنندهداشتهباشیم‪،‬شانس‬ ‫اوردیم؛چراکهتعدادزیادیفیلمخوبساختهشد هکهمی توانیم‬ ‫در طول سال اینده راجع به انها حرف بزنیم‪ .‬اقای ایوبی شانس‬ ‫بسیارزیادیاوردومنفکرمی کنمکسانیبدشانسیاوردندکه‬ ‫مجبور به ترک سینمای ایران هستند؛ زیرا هیچ چیزی در چنته‬ ‫ندارند و در مقابل این جوانانی که یکی از دیگری بااستعدادتر‬ ‫هستند‪،‬بایدعرصهراواگذارکنند‪.‬‬ ‫اگر شــما داور بودید‪ ،‬تــا چه حــدی جوایزتان با‬ ‫جوایزیکهاهداشدتفاوتداشت؟‬ ‫فرقچندانینداشت‪.‬منفکرمی کنمداوریامسالبسیار‬ ‫دشوار بود؛ یعنی هر گروه داوری که می امد‪ ،‬تعدادی از فیلم ها‬ ‫از گروه نامزدها بیرون می ماند که فیلم های خوبی بودند‪ .‬واقعا‬ ‫مقدورنبودکههمهفیلم هاجزونامزدهاباشند؛مگراینکهتعداد‬ ‫نامزدهارابهعددهشتمی رساندیم‪.‬‬ ‫چهاشکالیداشت؟‬ ‫شاید راهش همین بود اما اگر قرار بود ما بیش از پنج‬ ‫کاندیدانداشتهباشیم‪،‬هرگروهداورییاشخصمن‪،‬اشتباهات‬ ‫زیادی می داشتم‪ .‬البته من پیش از این نظرم را در برنامه هفت‬ ‫گفته ام و معتقدم که نظر هیات داوران درباره بازیگر نقش اول‬ ‫مرد کامال اشــتباه بود؛ یعنی بازیگران نقش اول بسیار بهتری‬ ‫داشتیم‪.‬‬ ‫دربارهحاتمی کیاچطور؟‬ ‫من در مورد حاتمی کیا ‪ -‬همان طور که مسعود فراستی‬ ‫گفتهاست‪-‬فکرمی کنمکهفیلمشازلحاظتکنیکیخوباست‬ ‫و سکانس اخر فیلم بسیار خوش ساخت و موثر است اما به طور‬ ‫کلی بهترین فیلم حاتمی کیا نیست و فیلمنامه اش هم خالی از‬ ‫ایراد نیست‪ .‬گذشته از این فکر می کنم که در میان فیلم های‬ ‫اخیرحاتمی کیا‪،‬ازهمه پرفروش ترباشد‪.‬‬ ‫شخصحاتمی کیاراچگونهمی بینید؟بسیارمعترض‬ ‫و شاکی است‪...‬‬ ‫فکرمی کنمحاتمی کیاهمانحالتیراپیداکردهاست‬ ‫که به طور کلی از ان صحبت کردیم؛ یعنی شوخ طبعی اش را از‬ ‫دست داده و موضوع کار خودش را بیش از حد سیاسی می کند‪.‬‬ ‫حاتمی کیا تصــور می کند کــه در حال نمایندگــی کردن یک‬ ‫جریان یا جهت سیاسی است‪ .‬فیلمساز پیش از هر چیزی باید‬ ‫به یاد داشته باشد که باید داستان گوی خوبی برای مردم باشد‬ ‫و انها را خسته نکند‪ ،‬حوصله شان را سر نبرد‪ .‬در مرحله بعد اگر‬ ‫بتواند فیلمی بسازد که چیزی بیش از سرگرمی صرف باشد باید‬ ‫خدا را شکر کند‪ ،‬شانس اورده‪ ،‬با استعداد بوده است یا هر چیز‬ ‫دیگری‪ .‬ما نباید فکر کنیم که در حال انجام دادن یک وظیفه‬ ‫سیاسی هســتیم یا تماشــاچی فیلم مان یک وظیفه سیاسی‬ ‫انجاممی دهد‪.‬‬ ‫برخی معتقدند که حاتمی کیا عالقه دارد اوینی دوم‬ ‫باشد و نوعی حالت پدرخواندگی در میان بخشی از‬ ‫جریانفرهنگیداشتهباشد‪.‬‬ ‫ممکن است غیر از او افراد دیگری نیز دوست داشته‬ ‫باشند که این وضعیت را پیدا کنند‪ ،‬اما این مساله به من ربطی‬ ‫ندارد و من در این باره کنجکاوی هم نمی کنم بلکه به فیلم نگاه‬ ‫می کنم؛ فیلم را هم به لحاظ خصوصیات فنی و زیبایی شناسی‬ ‫وارســی می کنیم و فکر می کنم مهم ترین نکته ای که در نظر‬ ‫می گیریم این اســت که فیلم جذاب و جالبی اســت یا فیلمی‬ ‫ خسته کننده کهحوصلهادمراسرمی برد‪.‬‬ ‫ایستادهدرغبارراپسندیدید؟‬ ‫بله‪ ،‬من دو ماه قبل از جشنواره‪ ،‬مونتاژ اول ایستاده در‬ ‫غبار را دیدم؛ در ان زمان محمدحسین مهدویان فیلم را به من‬ ‫نشانداد‪.‬فکرمی کنمانمونتاژیکسریخصوصیاتخوبی‬ ‫همداشتکهوقتیدرزمانبرگزاریجشنوارهمونتاژجدیدفیلم‬ ‫رادیدم‪،‬مشاهدهکردمکهبرخیازانهاحذفشده اند‪.‬‬ ‫ابد و یکروزرا چگونه دیدید؟‬ ‫فیلم خیلی خوبــی بود‪ .‬به طور کلی فیلــم خوب زیاد‬ ‫داشتیم‪.‬‬ ‫برخیمعتقدندکهبهسیانورظلمشده‪...‬‬ ‫بله‪ ،‬به نظر من هم ســیانور یکی از فیلم هایی بود که‬ ‫نادیده گرفته شد‪ .‬من با سازندگان این فیلم شوخی می کنم و‬ ‫به انها می گویم که شــما جزو «ندیده گرفته شدگان» هستید‬ ‫(خنده)‪ .‬غیر از ســیانور فیلم هایی از قبیل بارکد هم بودند که‬ ‫به طور کلی به انها بی توجهی شــد‪ .‬اساسا فیلم هایی که هیچ‬ ‫توجهیبهانهانشد‪،‬کمنبودند‪.‬‬ ‫اقایمیرکریمی راچگونهمی بینید؟‬ ‫منازفیلمدخترخوشمامدوالبتهفکرمی کنمیکیاز‬ ‫افراد شایستهگرفتن جایزه نقش اول مرد‪،‬فرهاد اصالنی برای‬ ‫بازیدراینفیلمبود‪.‬‬ ‫خودش هم توقع داشت که این جایزه را بگیرد و بعد‬ ‫ازاهدایجوایز‪،‬بسیارناراحتبود‪.‬‬ ‫بله‪.‬کمنیستندکسانیکهناراحتشدند‪.‬اینجایزهبنا‬ ‫به مصلحت اهدا شد و بازیگران بسیاری را ناراحت کرد؛ حتی‬ ‫بازیگرانیکهامسالفیلمنداشتندامافیلم هارادیدند‪،‬می گویند‬ ‫یکسریازاصولابتداییبایدرعایتمی شدکهنشد‪.‬‬ ‫کمی هم وارد عرصه سیاست بشویم‪ .‬انتخابات‬ ‫مجلسشماراوسوسهنکردکهوارداینفضابشوید؟‬ ‫اصال بههیچ وجه‪ .‬ان دوره دیگرتمامشده است‪.‬‬ ‫دیگردوستندارید؟‬ ‫نه‪ ،‬هیچ عالقه ای ندارم‪ .‬من در مجلس ششــم هم‬ ‫همان یک سال اول خسته شدم و حوصله ام سر رفت؛ به این‬ ‫نتیجه رسیدم که در این مجلس و با این فضای سیاسی کاری‬ ‫نمی توان انجام داد‪ .‬البته من تا حدی از روی کنجکاوی امده‬ ‫بودم تا ببینم برای این تجربه می توانم داســتانی هم بسازم یا‬ ‫ی در ارتباط با مجلس تهیه کنم اما حتی این هم در همان‬ ‫فیلم ‬ ‫یکسالاولبرایمتمامشد‪.‬‬ ‫انتخاباترادنبالمی کردید؟‬ ‫خیلیکم؛فقطرای دادم‪.‬‬ ‫فکرمی کردیدانتخاباتباایننتیجهبهپایانبرسد؟‬ ‫این نتیجه غیرمنتظره نیســت‪ .‬به هر حال گروه های‬ ‫مختلفیکهدرحالحاضربهفعالیتسیاسیمی پردازند‪،‬سعی‬ ‫می کنندتحلیل هایدلخواهخودراارائهدهند‪.‬‬ ‫اصالفقطارایتهرانرابررسیکنیم‪...‬‬ ‫در تهــران در نگرش امــاری و واقع بینانــه‪ ،‬نیمی از‬ ‫صاحبان حق رای در انتخابات شرکت کردند که حدود نیمی از‬ ‫انهابهاقایعارفرایدادندکهسرلیستاصالح طلباناست؛‬ ‫یعنیمجموعا‪...‬‬ ‫کو نیممیلیوننفر‪...‬‬ ‫حدودای ‬ ‫یکونیممیلیوننفرازحدودهشتمیلیوننفر‪.‬‬ ‫نه‪،‬شهرتهرانهشتمیلیوننفرنیستبلکهشش‬ ‫میلیوننفراست‪.‬‬ ‫مطابق اعالم وزارت کشور‪ ،‬مشــارکت در تهران ‪۵۰‬‬ ‫درصدبودهوچهارمیلیوننفرهمرایداده اند‪.‬‬ ‫استانتهران‪...‬‬ ‫بلهوچهارمیلیوننفربهدولیست ‪ 30‬نفرهرایداده اند‪.‬‬ ‫نه مشارکت در استان تهران برای انتخابات خبرگان‬ ‫چهار میلیون نفر و برای مجلس شــورای اسالمی‬ ‫سه میلیون رای از میان شش و نیم میلیون واجدین‬ ‫شرایطبودهاست‪.‬‬ ‫یعنیبیستوپنجدرصدصاحبانحقرایدرانتخابات‬ ‫شــرکت کرده اند و حدود یک میلیون نفر به اقای حدادعادل‬ ‫رای داده اند؛ یعنی حدود‪ ۱۸‬درصد‪ .‬اما به دلیل اینکه انتخابات‬ ‫تهران و شهرهای بزرگ اشکال فنی دارد و من پیش از این هم‬ ‫درمجلسششمیادداشتیدرباره اشنوشتهبودم‪30 ،‬نفرعضو‬ ‫فهرست اصالح طلبان به مجلس رفتند و ‪ 30‬نفر بعدی که رای‬ ‫انها به نســبت ارای اصالح طلبان حدود ‪ 10‬درصد کمتر بود‪،‬‬ ‫نتوانستندواردمجلسبشوند‪.‬بهنظرمننبایدنتایجچندانمبالغه‬ ‫شده ای از این نتیجه گرفت؛ یعنی خیلی نباید مایه خوشحالی‬ ‫برایاصالح طلبانباشد‪.‬واقعیتایناستکهشمارشاماریو‬ ‫عددینشانمی دهدکهاقایعارفکمترازبیستوپنجدرصد‬ ‫ارایواجدانحقرایدرمیانمردمتهرانراکسبکردهاست‪.‬‬ ‫در واقع عارف و حداد‪ ،‬پنج یا شش درصد با یکدیگر‬ ‫فاصلهدارند‪.‬‬ ‫بله‪.‬‬ ‫شــما همواره منتقد تندروی هــای اصالح طلبان به‬ ‫ویژه جبهه مشارکت در مجلس ششم بوده اید‪ .‬فکر‬ ‫می کنیداینبارنیزاصالح طلبانتندرویکنند؟‬ ‫فکر نمی کنم دیگر بتوانند تندروی کنند؛ چرا که یک‬ ‫فراکسیون صد یا ‪110‬نفره خواهند بود که نمی توانند اکثریت‬ ‫رابهدستبیاورند‪.‬‬ ‫عاقل ترشده اند‪...‬‬ ‫حتما عاقل تر شده اند؛ باالخره حوادث چند سال اخیر‬ ‫ بی تاثیرنبودهاست‪.‬‬ ‫ایا می توانند در سال ‪ ۹۶‬هم قدرت را در اختیار خود‬ ‫نگهدارند؟‬ ‫معموالرئیس جمهوریکهانتخابشدهوبهاصطالح‬ ‫داخل کاخ ریاست جمهوری اســت‪ ،‬رای می اورد‪ .‬ما در تاریخ‬ ‫جمهوری اسالمی نداشــته ایم که رئیس جمهور برای بار دوم‬ ‫انتخابنشود؛ممکناستارایرئیس جمهوردردوردومکمتر‬ ‫باشد اما معموال رای می اورد‪.‬‬ ‫ی ویژه‬ ‫و‬ ‫توگ‬ ‫گف ‬ ‫گفت وگوی ویژه‬ ‫‪158‬‬ ‫مثلث | شماره ‪320‬‬ ‫علیکفاشیان‬ ‫بدونهزینهنمی توانند‬ ‫تغییرمدهند‬ ‫وقتی وارد فوتبال شدم‪ ،‬نفسم بند امد‬ ‫در تمام دوران مدیریتم به اندازه این ‪ 8‬سال به من توهین نشد‬ ‫راحت بگویم؛ دلم شکسته‬ ‫گاهی اوقات احساس می کنم که در استانه انفجار هستم‬ ‫من شاه تعامل هستم‬ ‫از وزرای ورزشی که تلخ و سخت با من برخورد کردند دلخورم و تا‬ ‫عمر دارم رفتارشان را فراموش نمی کنم‬ ‫اعضای مجمع کمتر از وزیر دلشان برای فوتبال نمی سوزد‬ ‫نمی خواهم عقب نشینی کنم‬ ‫اگر از فوتبال بروم دیگر پشت سرم را هم نگاه نمی کنم‬ ‫گفت وگو‪ :‬مهدی ربوشه‬ ‫دبیر گروه ورزش‬ ‫علــی کفاشــیان اگر چه در پســت ریاســت‬ ‫فدراســیون فوتبــال فــرد قابــل نقــدی اســت‪،‬‬ ‫همان طور که خودش هم اعتقاد دارد هرگز بدون‬ ‫ایراد نبوده اما چه کســی است که نداند او یکی از‬ ‫خوش اخالق ترین مدیران ورزشــی طی دهه های‬ ‫اخیر بوده اســت‪ .‬او بارها از سوی اهالی فوتبال و‬ ‫رسانه ها به شدت مورد انتقاد قرار گرفته‪ ،‬اما هرگز‬ ‫واکنش تندی از خود نشــان نداده است‪ .‬با علی‬ ‫کفاشیان‪ ،‬مرد شــماره یک فوتبال ایران که در دو‬ ‫دوره اخیر انتخابات فدراسیون برنده بیرون امده‬ ‫است درباره بسیاری از مســائل مربوط به فوتبال‬ ‫ایران صحبت کرده ایــم‪ .‬متن گفت وگوی مثلث با‬ ‫رئیس فدراســیون فوتبال را می خوانید‪ .‬در انجام‬ ‫این گفت وگــو الزم اســت از نقــش فــراوان اقای‬ ‫مصطفی شوقی تشکر کنیم‪.‬‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫حضور علی کفاشیان در فوتبال را شاید بتوان در دو‬ ‫نیمهکلیدید‪.‬‬ ‫البته االن در وقت اضافه حضور دارم‪(.‬می خندد)‬ ‫ابتدا نیمــه ای را دیدیم که فوتبال برای شــما هزینه‬ ‫می کرد‪ .‬شما با فوتبال و مدیریت ان اشنایی نداشتید‬ ‫امابعدازدومین بارکهرئیسفوتبالایرانشدیدماجرا‬ ‫کمی تغییر کرد‪ .‬انگار این شــما بودید که در مقاطع‬ ‫مختلف هزینه فوتبال شدید‪ .‬پرسش من این است‬ ‫کهکدامهزینهسنگین تربود؟‬ ‫در همه کشورهای پیشــرفته‪ ،‬فوتبال این گونه است‬ ‫که وقتی روی یک نفر هزینه می کنند و تشــکیالت فوتبال را به‬ ‫او می سپارند و صبر می کنند تا زمان بهره برداری فرا برسد‪ .‬بعد از‬ ‫چهار سال ان مدیر با شــرایط فوتبال ان کشور اشنا شده است‪.‬‬ ‫می داند که فوتبال ان کشــور را چگونه اداره کند‪ .‬موانع رشد ان‬ ‫فوتبالراشناخته‪.‬می داندکهچگونهبایدبانهادهایبین المللی‬ ‫البی های موثر داشته باشد‪ .‬بنابراین در دور دوم ریاست ان فرد‬ ‫همه انتظار دارند که او فوتبال را بهتــر از قبل مدیریت کند‪ .‬این‬ ‫انتظار بجا و طبیعی است‪ .‬وقتی قرار است فرد جدیدی جانشین‬ ‫ان مدیر شود این بدان معنا نیست که رئیس جدید فوتبال باز هم‬ ‫این دوره هزینه و بازدهی را طی کند‪ .‬بلکه بهتر است از تجربیات‬ ‫مدیرقبلیاستفادهشودتارئیسجدیدفوتبالمجبورنباشدراه های‬ ‫رفته را دوباره طی کند‪ .‬من بیش از ‪ 30‬ســال است که در ورزش‬ ‫این کشور فعالیت می کنم‪ .‬به این نتیجه رسیده ام که وقتی قرار‬ ‫استیکمدیررابراینهادیانتخابکنیمبایداینفرصترابه‬ ‫اوبدهیمکهاشتباهکند‪.‬بایدبدانیمکهاویکی‪،‬دوسالزماننیاز‬ ‫دارد که بتواند خود را بشناساند‪ .‬در مورد من هم همین طور بود‪.‬‬ ‫تقریبایکی‪،‬دوسالطولکشیدتااهالیفوتبالمنراپذیرفتند‪.‬‬ ‫مدیریت فوتبال به نظرم کار ساده ای نیست‪ .‬پیچیده است‪ .‬این‬ ‫طورنیستکهشمایکدستورالعملکلیداشتهباشیدوطبقان‬ ‫حرکت کنید‪ .‬پیچ و خم های زیادی دارد‪ .‬به عنوان مثال اگر شما‬ ‫بخواهیدرئیسفدراسیوند وو میدانیباشیدشایدششماهطول‬ ‫بکشد که ورزشکاران این رشته شــما را قبول کنند اما در فوتبال‬ ‫این زمانچندبرابر است‪.‬دوسال و نیمتاسه سالطولمی کشد‬ ‫تا شــما را بپذیرند‪ .‬باز هم مثال می زنم؛ مــن در دو مقطع کامال‬ ‫متفاوت ریاست فدراسیون دو و میدانی را بر عهده گرفتم‪ .‬هر دو‬ ‫بار هم مدت زمانی طول کشید تا من را به عنون رئیس بپذیرند‪.‬‬ ‫این طور نبود که به مدیریت قبلی من استناد کنند و بگویند چون‬ ‫این مدیر چند سال پیش هم رئیس فدراسیون بوده حاال باز هم‬ ‫می تواند مثل قبل موفق شود‪ .‬من برای بار دوم که به فدراسیون‬ ‫د وو میدانی رفتم برای انها غریبه بودم‪ .‬این اتفاق در مورد فوتبال‬ ‫هم رخ داد‪ .‬وقتی برای اولین بار رئیس فدراسیون فوتبال شدم‪،‬‬ ‫خیلی ها خودشان را رئیس می دانستند‪ .‬خیلی ها خودشان را از‬ ‫من قوی تر می دانستند و اصال من را به عنوان یک مدیر فوتبالی‬ ‫قبول نداشتند‪ .‬در صورتی که من با تجربه مدیریتی‪ 30‬ساله وارد‬ ‫یکهقبل‬ ‫فدراسیونفوتبالشدم‪.‬واقعابهمروربخش هایمهم ‬ ‫ازفوتبالدرانهاحضورداشته امنیازینیستاماوقتیواردفوتبال‬ ‫شدم نفسم بند امد‪ .‬متوجه شدم که اینجا دنیای متفاوتی است‪.‬‬ ‫اما فوتبال برای من هزینه کرد تا شدم ان مدیری که فوتبالی ها‬ ‫تا حدی قبولش کردند‪ .‬نتیجه این پذیرفتن ان شــد که در دور‬ ‫دوم مجمع فوتبال به من رای اعتماد داد تا برای چهار سال دیگر‬ ‫بتوانم در خدمت فوتبال باشم‪ .‬این اعتماد نتیجه بخش بود‪ .‬ما‬ ‫باالترین شاخص ها را به دســت اوردیم‪ .‬به جام جهانی رفتیم‪.‬‬ ‫تیم های مختلف ما در رده های مختلف در سطح اسیا ایستادند‬ ‫ودیدهشدند‪.‬‬ ‫کدامهزینهسنگین تربود؟‬ ‫قطعا هر کســی که بخواهد وارد فدراســیون فوتبال‬ ‫شود باید برایش هزینه شود‪ .‬شــاید مهم ترین هزینه هم همان‬ ‫زمان است‪ .‬فوتبال برای من هزینه نکرد بلکه این سیر همواره‬ ‫وجود داشته و شما نمی توانید بگویید مدیری وجود دارد که وارد‬ ‫فدراسیون شود و از همان ابتدا تا اخرین روز کاری اش به عنوان‬ ‫رئیسفدراسیونهیچاشتباهیمرتکبنشود‪.‬دردوردومهماین‬ ‫من نبودم که برای فوتبال هزینه دادم‪ .‬فقط سعی کردم فوتبال را‬ ‫بهسمتمستقلشدنپیشببرم‪.‬‬ ‫اما شما در پســت های مختلفی که پیش از ریاست‬ ‫فدراسیون فوتبال داشتید راحت بودید‪ .‬شخصیتی‬ ‫بودید کــه همواره در پســت های مختلف به بهترین‬ ‫شــکل ممکن کارتان را انجام می دادیــد‪ .‬در فوتبال‬ ‫اما شرایط شما تغییر کرد‪ .‬تحت فشار قرار گرفتید‪.‬‬ ‫موافقید؟‬ ‫موافقم‪ .‬باید به حرف های شما این را اضافه کنم که در‬ ‫تمامدورانمدیریتمبهاندازهاینهشتسالبهمنتوهیننشد‪.‬‬ ‫ بی احترامی هایی به من شده که واقعا انگیزه کار کردن را از من‬ ‫گرفتهاست‪.‬راحت تربگویم؛دلمشکسته‪.‬‬ ‫اماهنوزهستید‪.‬‬ ‫بله‪.‬چوندلگرمهستم‪.‬‬ ‫دلگرمبهچهچیزی؟‬ ‫به نظرات و احساساتی که مردم دارند‪ .‬واقعا دلم به این‬ ‫مردمخوشاست‪.‬دیدگاهمردمدربارهمنوکارهاییکهدرفوتبال‬ ‫انجامداده ایممثبتاستوهمینبرایمکافیاست‪.‬‬ ‫اگر فوتبال این قدر شما را اذیت کرده چرا در دور دوم‬ ‫بازهمواردانتخاباتشدید؟‬ ‫اشــتباه نکنید‪ .‬فوتبال من را اذیت نکرد‪ .‬حاشیه های‬ ‫این فوتبال من را اذیت کرد‪ .‬کج سلیقگی افراد غیرمسئولی که‬ ‫می خواستندهرطورشدهدرفوتبالاینکشوراعمالنفوذکنندو‬ ‫حرفزورشانرابهکرسیبنشانندمنرااذیتکرد‪.‬البتهمنامروز‬ ‫خوشحالم‪.‬وجدانمراحتاست‪.‬چونهیچوقتکمنیاوردم‪.‬‬ ‫شــما رئیس صبوری بودید‪ .‬این را باید در مورد شــما‬ ‫گفت‪ .‬فکر می کنید رئیس بعدی به اندازه شما صبور‬ ‫باشد؟‬ ‫درفوتبال‪،‬شمابهشرطظرفیتاستکهمی توانیدزنده‬ ‫بمانیدوادامهدهید‪.‬گاهیاوقاتاحساسمی کنمکهدراستانه‬ ‫انفجارهستمامابازهمخودمراکنترلمی کنم‪.‬‬ ‫چه چیزهایی شما را اذیت می کند که می گویید گاهی‬ ‫دراستانهانفجارقرارمی گیرید؟‬ ‫وقتی می بینم که همه انگیزه ام رشــد اوضاع عمومی‬ ‫فوتبال این مملکت است اما عده ای همه فکر و ذهن شان این‬ ‫است که این زحمات را طور دیگری جلوه دهند به شدت دلسرد‬ ‫می شــوم‪ .‬به من توهین می کنند‪ .‬تهمت می زنند‪ .‬این درست‬ ‫نیست‪.‬قرارمااینبداخالقی هانبود‪.‬قرارنبودکهبهجایگرفتن‬ ‫نشان لیاقت به من نشان درجه یک محکومیت بدهند و بگویند‬ ‫کفاشیانمتهمردیفاولاست‪.‬اینمزدکسینیستکههمیشه‬ ‫با صبوری پیش رفته اســت‪ .‬چرا باید در این فوتبال بمانم؟ شما‬ ‫حتما می خواهید این را از من بپرسید‪ .‬به شما می گویم که فقط‬ ‫به خاطر مردم‪ .‬از بچه پنج ســاله گرفته تا افراد ‪ 70‬ساله در این‬ ‫مملکت به من لطف دارند و دلشان برای این فوتبال می سوزد‪.‬‬ ‫امیدوارم فوتبال بعد از من یک مرد صبور را به خود ببیند‪ .‬مدیری‬ ‫کهمردباشدودوامبیاورد‪.‬هشتسالتحتفشارکارکردنگمان‬ ‫نکنید که کارساده ای است‪.‬بعضی ها هستند که دو روزهم دوام‬ ‫نمی اورند‪.‬البتهاینرابگویمکهدرچهارسالنخستریاستمن‬ ‫در فوتبال با من مدارا شد‪ .‬من هم از ان فرصت استفاده کردم تا‬ ‫زودتربهاوضاعفوتبالمسلطشوماماجالباست‪،‬درستدرچهار‬ ‫سالاخیرکهبهکارمسلطشده امبههرروشیکهشدهمی خواهند‬ ‫منراکناربزنند‪.‬‬ ‫چهکسییاچهکسانیشماراتحتفشارقرارداده اند؟‬ ‫طی سال های اخیر از چند نهاد رسمی کشور این فشار‬ ‫به من تحمیل شده اســت‪ .‬از چند جبهه من را تحت فشار قرار‬ ‫داده اند‪ .‬انگار قرار اســت هر یک از ایــن نهادها گزینه دلخواه‬ ‫خودشان را به ریاست فوتبال برسانند‪ .‬این به نفع فوتبال نیست‪.‬‬ ‫مقامات باالدستی یا به طور کلی نهادهای مختلف و مهم کشور‬ ‫بایدمیانخودشانبهاجماعبرسند‪.‬چوندراینصورتهرکسی‬ ‫که رئیس شود کار بسیار سختی خواهد داشت‪ .‬هر سرپرست یا‬ ‫وزیری که به وزارت ورزش امده ســعی کرده به نوعی در فوتبال‬ ‫دخالتکندوسلیقه هایخودشرادرفوتبالپیادهکند‪.‬‬ ‫شــما هم البته همیشــه مقابــل ایــن اعمال نفوذها‬ ‫ایستادگینکردید‪.‬درستاست؟‬ ‫منشاهتعاملهستم‪.‬هیچکسبهاندازهمننمی تواند‬ ‫بهموقعوبجابانهادهایمختلفتعاملکند‪.‬امابااینحدازتعامل‬ ‫هم باز تحت فشارهای ســنگینی قرار دارم‪ .‬این خوب نیست‪.‬‬ ‫بهنظرمرئیسبعدازمنکاردشواریدرپیشخواهدداشت‪.‬‬ ‫شمادردولتاحمدی نژادهمتحتفشاربودید؟‬ ‫بله‪.‬‬ ‫به نظر می رســد بحث دولــت احمدی نــژاد یا دولت‬ ‫روحانینیست‪.‬بلکهبحثاصلیایناستکهفوتبال‬ ‫جاییاستکهوزارتورزشبه شدتبه دنبالدراختیار‬ ‫گرفتن اوضاع ان است و فوتبال را محلی می بیند که‬ ‫سیاست هایخودشرادرانجاعملیکند‪.‬موافقید؟‬ ‫به نظر من موضوع اصلی این است که انتخاب مقام‬ ‫باالدستی ورزش کشــور باید با دقت بیشتری انجام شود‪ .‬وقتی‬ ‫شــما فردی را در مدیریت کالن ورزش قرار می دهید که تحت‬ ‫تاثیراطرافیانقرارمی گیردوخیلیزودعلیهفوتبالتحریکشده‬ ‫وموضعمی گیردنتیجه اشهمیناستکهمشاهدهمی کنید‪.‬در‬ ‫همه دوره ها این اعمال نفوذ و این دخالت ها وجود داشته است‪.‬‬ ‫شمابهدورهاقایهاشمی طبانگاهنکنید‪.‬اندورهواقعااستثنابود‪.‬‬ ‫ورزشکشورثباتداشت‪.‬چونخودهاشمی طباورزشیمدیریت‬ ‫می کرد و ورزشــی به جریانات مختلف نــگاه می کرد و تصمیم‬ ‫می گرفت‪ .‬اما شــما در اکثر دوره ها می بینید که روســای وقت‬ ‫سازمان تربیت بدنی یا وزرای ورزش چون در مقام باالدستی قرار‬ ‫گرفتندهمهسعی شاناینبودهکهدرامورفوتبالدخالتکنند‪.‬‬ ‫شــما در مقابل این جریان چه کردید؟ دستاورد شما‬ ‫چهبوده؟‬ ‫اســتقالل فوتبــال‪ .‬این دســتاورد مدیریــت من در‬ ‫فدراسیون بوده‪ .‬ما نشان دادیم که فوتبال می تواند با مقاومت‬ ‫و مســتقل بودنش خیلی کارها انجام دهد‪ .‬می تواند روی پای‬ ‫خودش بایســتد و به هیچ نهادی هم وابســته نباشد‪ .‬البته یک‬ ‫نکته مهم را باید بگویم؛ من عالقه ای ندارم که میان فدراسیون‬ ‫و سایر نهادها جنگ باشد‪ .‬در این جنگ که شاید نابرابر هم باشد‬ ‫این فوتبال است که از بین می رود‪ .‬اما قرار نیست که هر روز یک‬ ‫ی از مقامات باالدستی مخابره شود و ما هم چشم بسته‬ ‫تصمیم ‬ ‫بگوییم چشم‪ .‬در صورتی که باز هم می گویم ما همواره در مسیر‬ ‫تعاملبوده ایم‪.‬اماچهبایدکرد‪.‬استقاللفوتبالرادوستندارند‪.‬‬ ‫مقاماتباال دستیفدراسیونفوتبالازمستقلبودنماناراحتند‬ ‫اماماوخیلی هایدیگرمی دانیمکهایناستقاللبرایفوتبالما‬ ‫یکارزشاستوبایدپایانبایستیم‪.‬‬ ‫گفت وگوی ویژه‬ ‫گفت وگویویژه‬ ‫‪159‬‬ ‫گفت وگوی ویژه‬ ‫‪160‬‬ ‫مثلث | شماره ‪302‬‬ ‫گفت وگویویژه‬ ‫اعمال سلیقه از سوی وزیر ورزش کدام دولت بیشتر‬ ‫شــما را به هم ریخته؟ کدام یک برای شما سخت تر‬ ‫بوده؟‬ ‫هردوبرایمسختبوده‪.‬مناینجاصادقانهکارمراانجام‬ ‫می دهم‪ .‬انها از مسیر اصلی و درست وارد نشدند‪ .‬من به خوبی‬ ‫می دانم که وزیر ورزش حق دارد به عنوان یک مقام باالدستی از‬ ‫رئیس فدراسیونی ناراضی باشد‪ .‬چه اشکالی دارد‪ .‬حق او است‬ ‫کهاعالمنارضایتیکندوازمابخواهدکهمجمعتشکیلدهیم‪.‬‬ ‫وقتی مجمع را تشکیل دادیم وزیر یا نماینده وزیر به مجمع بیاید‬ ‫و با اعضای ما خیلی راحت نقطه نظراتــش را در میان بگذارد‪.‬‬ ‫اصالبگویدکهاقایانمجمع!اینمدیربهدردفوتبالنمی خورد‪.‬‬ ‫چراصریحنیستند؟چرابامسالهفوتبالصریحبرخوردنمی کنند؟‬ ‫بیایند مجمع را قانــع کنند‪ .‬در این صورت مــن هیچ اصراری به‬ ‫ماندنندارم‪.‬امابهیکشرط؛استقاللفوتبالرانادیدهنگیرند‪.‬‬ ‫اقایاناجازهبدهندکهنفربعدیانتخابشود‪.‬انهمنهبااعمال‬ ‫فشار بلکه با نظر و رای مجمع فدراسیون فوتبال‪ .‬اما اگر اقایان‬ ‫راه دیگری را انتخاب کنند‪ ،‬بروند پای نهادهای امنیتی و نظارتی‬ ‫را وسط بکشند‪ ،‬رئیس فدراسیون را به زندان بیندازند یا با جنگ‬ ‫روانیبخواهندفوتبالرابههمبریزندواقعانتیجهکارنتیجهخوبی‬ ‫نخواهدشد‪.‬‬ ‫شمابه شدتدلخورهستید‪.‬‬ ‫دلخورم‪ .‬از وزرای ورزشی که این گونه تلخ و سخت با‬ ‫من برخورد کردند شــدیدا دلخورم و تا عمر دارم این رفتارشان را‬ ‫فراموش نمی کنم و از انها نمی گذرم‪ .‬اما ایــن راه کنار زدن من‬ ‫نیست‪.‬منحیثیتفوتبالملیراباهیچچیزعوضنمی کنم‪.‬راه‬ ‫ماندنیارفتنمنفقطمجمعاستوبس‪.‬‬ ‫مجمعیکهبیشاز‪ 60‬درصدانزیرنظرشماست؟‬ ‫شاید هم زیر نظر وزارت ورزش‪ .‬نه؟ می خواهم بگویم‬ ‫مجمعاستکهتصمیمنهاییرامی گیرد‪.‬اعضایمجمعافرادی‬ ‫هستند که دلشان برای این فوتبال می ســوزد‪ .‬مجمع افرادی‬ ‫هســتند که اســتخوان خرد کرده این فوتبال هستند‪ .‬ادم های‬ ‫عادی نیســتند‪ .‬مجمع بهترین جا برای تصمیم گیری در مورد‬ ‫مدیریتفوتبالاست‪.‬وزارتورزشاگر‪ 20‬یا‪ 25‬نفرازایناعضا‬ ‫راقانعکندکهمنبهدرداینفوتبالنمی خورم‪،‬می توانندباامضای‬ ‫همین افراد مجمع فوق العاده تشــکیل بدهند و اساســا رئیس‬ ‫فدراســیون را تعلیق کنند‪ .‬این خیلی راه خوبی است‪ .‬این را یاد‬ ‫بگیرید‪ .‬این گونه با فوتبال برخورد کنید‪ .‬نه اینکه ابروی ان فرد را‬ ‫بهبازیبگیریدوبهاوتهمتبزنیدتاخودشاحساسکندکهدیگر‬ ‫جاییدرفوتبالندارد‪.‬منباروسایهیاتفوتبالاستان هاهرگز‬ ‫چنین برخوردی نکرده ام‪ .‬گاهی در مورد برخی افراد با اعضای‬ ‫هیاتفوتبالاناستانصحبتکرده اموگفته امحضوراینادم‬ ‫نه به درد فالن استان و نه به درد فوتبال مملکت مان نمی خورد‪،‬‬ ‫اما خدا را شاهد می گیرم که در مورد برکناری اش که اتفاقا خیلی‬ ‫راحت هم می توانم چنین کاری انجام دهم از راه زور و تهدید وارد‬ ‫نشده ام‪.‬صریححرفمرازدهام‪.‬گفته اماینادمراقبولندارماماباز‬ ‫همتصمیمنهاییرابر عهدههیاتفوتبالاناستانگذاشته امکه‬ ‫خودشاندرموردانفردتصمیمنهاییرابگیرند‪.‬‬ ‫اقای کفاشــیان! با ضعیف ترین رئیس فدراسیون‬ ‫فوتبال هم این گونه برخورد نشــده که با شما برخورد‬ ‫صورتگرفتهاست‪.‬چرا؟‬ ‫این بهای اســتقالل فوتبال است‪ .‬شما برای مستقل‬ ‫شدن باید مبارزه کنید‪ .‬گناه من این است که اساسنامه ام را اجرا‬ ‫کرده ام‪ .‬االن اساسنامه من را زیر سوال می برند‪ .‬می گویند نه‪.‬‬ ‫این اساسنامه را قبول نداریم‪ .‬چرا؟ چرا قبول ندارند‪ .‬چون باب‬ ‫میل اقایان نیست‪ .‬چون این اساسنامه به انها اجازه نمی دهد در‬ ‫فوتبالدخالتواعمالسلیقهکنند‪.‬چرابهاساسنامه ایکهبرای‬ ‫تدوینانخیلیزحمت هاکشیدهشداحترامنمی گذارید؟چرااز‬ ‫استقالل مجمع فدراسیون فوتبال می ترسید؟ به خدا اعضای‬ ‫مجمع دل شان برای فوتبال می سوزد‪ .‬اگر بیشتر از وزیر دلشان‬ ‫برای فوتبال نســوزد کمتر از وزیر نمی ســوزد‪ .‬اصال تشخیص‬ ‫مجمعاشتباهاستکهپایمنایستاده اند‪.‬اجازهبدهیدخودشان‬ ‫تصمیمبگیرندوخودشاناگراشتباهمی کننداصالحاتیصورت‬ ‫بدهند‪ .‬اصال بروید فردی را بیاورید که باالتر از کفاشیان بتواند‬ ‫نظرمثبتمجمعراجلبکند‪.‬‬ ‫خیلیتلخکامهستید‪.‬‬ ‫چون ناراحتم‪ .‬این ضربه ها جوانمردانه نیســت‪ .‬این‬ ‫رفتارهازشتاست‪.‬اینرفتارهااگرنتیجهبخششوددرایندههر‬ ‫فردی که رئیس فوتبال شود باید به مقامات باالدستی اش فقط‬ ‫بگوید بله قربان‪ ،‬چشم قربان‪ .‬من این را بارها گفته ام‪ .‬دوستان‬ ‫که خدا را شکر همه مستند ساز هســتند‪ .‬بروند از فوتبال هشت‬ ‫سال پیش تا همین حاال که در خدمت شما هستم مستند تهیه‬ ‫کنند‪.‬ببینیددرفوتبالچهتغییراتیایجادشدهاست‪.‬هشتسال‬ ‫استکهدربدترینشرایطاقتصادیفوتبالراادارهمی کنیم‪.‬من‬ ‫پولرانمی توانستمجابه جاکنم‪.‬هشتسالاستکهپولیبهاین‬ ‫فدراسیون واریز نشده‪ .‬شــاخص های فوتبال ایران را از هشت‬ ‫سال پیش تا کنون مقایسه کنید تا ببینید ما چگونه کار کرده ایم‪.‬‬ ‫ببینیدچهدستاوردهاییداشته ایم‪.‬ساختوسازهایمارانسبت‬ ‫به‪ 8‬سالپیشمقایسهکنید‪.‬مارابافدراسیون هایموفقمقایسه‬ ‫کنید‪ .‬در یک فرایند هشت ساله ببینید ما چگونه عمل کرده ایم و‬ ‫در سطح کنفدراسیون فوتبال اســیا و فیفا چه کرسی هایی را در‬ ‫اختیارگرفته ایم‪.‬‬ ‫چهمقام هاییداشتهایموکدامشاخص هارارشدداده ایم‪.‬‬ ‫خیلی از فعالیت های ما هم اصال دیده نشد‪ .‬ما هم در بوق و کرنا‬ ‫نکردیم‪.‬ششماهتماممی رفتیمومی امدیمتابانوانماباحجاب‬ ‫در مسابقات فوتبال حضور پیدا کنند‪ .‬اجازه نمی دادند‪ .‬اما ما انها‬ ‫را قانع کردیم که ما باید بازی کنیم و اتفاقا بانوان ما باید با حجاب‬ ‫بازی کنند‪ .‬اینها کارهای ارزشــمندی اســت‪ .‬تا حرف می زنیم‬ ‫می گویند والیبال‪ .‬اشکالی ندارد‪ .‬بیایند والیبال را با فوتسال ما‬ ‫مقایسهکنند‪.‬ببینندفوتسالمادرچهسطحیقرارداردووالیبالدر‬ ‫‪ 8‬سالاخیرچگونهعملکردهاست‪.‬چرامی خواهیدذهنیتمردم‬ ‫رانسبتبهفوتبالخرابکنید؟چرادرمقایسه هاییقرارمی دهید‬ ‫که اصال منطقی نیست‪ .‬ذهنیت دولت‪ ،‬مجلس و قوه قضائیه را‬ ‫خراب می کنند و مرتب می گویند فوتبال فاسد است‪ .‬صدها هزار‬ ‫نفر در این جامعه کارت معافیت سربازی شان تقلبی است اما چرا‬ ‫می ایند همه تمرکزشان را روی افشاگری در مورد فوتبالیست ها‬ ‫می گذارند؟ اگر فوتبالیست خطایی کرده باید مجازات شود اما‬ ‫چرا ذهن مردم را نسبت به کل فوتبال خراب می کنند؟ این کارها‬ ‫بد است‪ .‬این فوتبالیســت ها الگوی فرزندان شما هستند‪ .‬چرا‬ ‫بداخالقیمی کنید؟‬ ‫به نظر می رســد که شما نســبت به طیفی از مدیران‬ ‫باالدستی تان معترض هســتید که هیچ گاه حوصله‬ ‫شــنیدن یا درک موفقیت های فدراســیون شــما را‬ ‫نداشته اند‪.‬‬ ‫ما در بخش بانوان کارهایی کرده ایم که اگر بخواهم‬ ‫برای شــما درباره جزئیات ان بگویم یــک روز تمام باید توضیح‬ ‫بدهم‪ .‬کاری کردیم که ارزش بانوی ایرانی در دنیای ورزش چند‬ ‫برابر شد‪ .‬اقایان باید ممنون ما باشند چون نشان دادیم که بانوی‬ ‫محجبه ایرانی تا چه حد می توانــد در میادین مختلف فوتبال و‬ ‫فوتسال ارزشــمند و با انگیزه ظاهر شود و بر سکوهای قهرمانی‬ ‫بایستد‪ .‬نخواستند این موفقیت ها را ببینند‪ .‬در مسابقات اسیایی‬ ‫و البته جهانی دو بار همین بانوان محجبه و تالشــگر فوتســال‬ ‫ایران موفق شدند ژاپن را شکست بدهند‪ .‬ان هم ژاپنی که همه‬ ‫پول نمی دهنــد‪ .‬تلویزیون ‪،‬پول فوتبال‬ ‫را نمی دهــد‪ .‬مجلس علیــه ما بیانیــه صادر‬ ‫می کند‪ .‬مقامات نظارتی و امنیتی دفتر کاری‬ ‫من را به هم می ریزند‪ .‬به من تهمت می زنند‪.‬‬ ‫در برخی رســانه ها بــه من توهیــن می کنند‬ ‫و‪ ...‬اینها برخوردهایی است که به نظرم مزد‬ ‫زحمات ماست‬ ‫می دانیمدربخشنرمافزاروسختافزارچقدرازماجلوتراستو‬ ‫چهامکاناتیرادراختیاردارد‪.‬اقایانیکهمرتبازماانتقادمی کنند‬ ‫بیایند و بگویند که چه زمانی توانستند در ان واحد ‪ 9‬یا ‪ 10‬سمت‬ ‫مهمدرای اف سیداشتهباشند‪.‬‬ ‫در مقابل این دســتاوردها برخوردها با شــما چگونه‬ ‫بودهاست؟‬ ‫پول نمی دهند‪ .‬تلویزیون ‪،‬پــول فوتبال را نمی دهد‪.‬‬ ‫مجلس علیه ما بیانیه صادر می کنــد‪ .‬مقامات نظارتی و امنیتی‬ ‫دفترکاریمنرابههممی ریزند‪.‬بهمنتهمتمی زنند‪.‬دربرخی‬ ‫رسانه هابهمنتوهینمی کنندو‪...‬اینهابرخوردهاییاستکهبه‬ ‫نظرممزدزحماتماست‪.‬‬ ‫اما با همه این برخوردها شــما نمی گویید که برای بار‬ ‫ســوم نامزد انتخابات فدراســیون فوتبال نخواهید‬ ‫شد‪.‬چرا؟‬ ‫مننمی خواهمعقب نشینیکنم‪.‬‬ ‫چرا؟‬ ‫چون معتقدم کاری که انجام داده ام و روشی که در این‬ ‫فوتبال داشته ام درست بوده است‪ .‬حاال باید اعاده حیثیت کنم‪.‬‬ ‫حاالبایدازاستقاللفوتبالدفاعکنم‪.‬االنهممی گویمکهمن‬ ‫هستم‪.‬باصدایبلندهممی گویم‪.‬بگذاریدانهامنراحذفکنند‪.‬‬ ‫اگر از فوتبال بروم دیگر پشت سرم را هم نگاه نمی کنم‪ .‬اصال به‬ ‫ورزش برنمی گردم‪ .‬می روم دنبال کارم‪ .‬مــی روم دنبال زندگی‬ ‫خودم‪ .‬اما خودم نمی روم‪ .‬اگر این قدر نبودن من برای شــان به‬ ‫مسالهتبدیلشدهمنمی ایستمکهنگویندخودکفاشیانرفتوما‬ ‫کاریبااونداشتیم‪.‬انهابایدهزینهبدهند‪.‬بدونهزینهنمی توانند‬ ‫کارشانراپیشببرند‪.‬‬ ‫شماعالقهداریدکهبمانید؟‬ ‫نه‪ 99 .‬درصــد دلم می خواهد بروم‪ .‬اما دوســت دارم‬ ‫اقایان ویترین خود را با حذف من کامل کنند‪ .‬چرا اقایان هر جا‬ ‫می نشینند می گویند فوتبالی ها فاســد هستند‪ .‬ایا فساد فقط در‬ ‫فوتبال است؟ ایا برچسب زدن به کل یک مجموعه کار درستی‬ ‫است؟مردممابافوتبال زندگیمی کنند‪.‬گوش شانبدهکاراین‬ ‫تهمت های ناروا نیست‪ .‬به ارژانتین می بازیم اما بیرون می ریزند‬ ‫و برای غیرتمندی بچه های تیم ملی دست می زنند‪ .‬چرا اقایان‬ ‫نمی خواهندمردموعالقهوتعصبودلخوشیمردمراببینند؟‬ ‫اقــای کفاشــیان! بــه نظر می رســد جریان فاســد‬ ‫جلوه دادن یا به نوعی بی انصافی در مــورد فوتبال از‬ ‫انجاییشروعشدکهلیستقراردادبازیکناناستقالل‬ ‫وپرسپولیسازسویوزارتورزشمنتشرشد‪.‬شاید‬ ‫این کار مقدمه ای بود تا مرحله به مرحله این فوتبال از‬ ‫چشممردمبیفتد‪.‬نظرشماچیست؟‬ ‫شما فکر می کنید کمیسیون اصل نود مجلس محترم‬ ‫شورایاسالمیچراانگزارشرادربارهفوتبالمنتشرکرد؟معلوم‬ ‫استکهبرای شانذهنیتغلطایجادکردند‪.‬متاسفانهیکسری‬ ‫از افراد هم به این مساله دامن زدند‪ .‬همان افراد کوته نگری که‬ ‫فکرمی کنندهرگاهخودشاندرراسامورفوتبالهستندهمه چیز‬ ‫پاکوسالماستوهر گاهنیستندهمه چیزنادرستوفاسداست‪.‬‬ ‫این افراد هم در ایجاد و دامن زدن به مخالفت های اساســی با‬ ‫فوتبال سنگ هایی به ســینه زدند که در نهایت باید بگویم این‬ ‫فوتبال اسیبش را خواهد دید‪ .‬اینها ادم های کوچکی هستند‪ .‬از‬ ‫حقارتانهاستکهاین گونهفکرمی کنندونمی دانندکهخواسته‬ ‫یاناخواستهدرمسیرنابودیفوتبالحرکتمی کنند‪.‬‬ ‫همهاینهابهخاطرایناستکهشماراکناربزنند؟‬ ‫شایداینهمبخشیازایده شانباشد‪.‬اماایدهاصلی شان‬ ‫این است که مردم را از فوتبال دلسرد کنند‪ .‬فوتبال را فاسد نشان‬ ‫دهند‪.‬همهسعی شانایناستکهخالفجریانابشناکننداما‬ ‫نمی توانند‪.‬چونقرارگرفتندرمسیرحرفه ایفوتبالقاعدهوقانون‬ ‫دارد‪ .‬ما اگر می خواهیم در فوتبال دنیا پیشرفت کنیم باید هزینه‬ ‫فوتبال حرفه ای را بدهیم‪ .‬فوتبال ما باید با اسیا و شرایط عمومی‬ ‫جهان حرکت کند‪ .‬این قایق که نامش فوتبال ایران است باید در‬ ‫مسیر همین رودخانه حرکت کند‪ .‬حال انکه ما نمی توانیم مسیر‬ ‫گفت وگویویژه‬ ‫حرکتابدراینرودخانهراتغییردهیم‪.‬ازطرفینمی توانیماین‬ ‫قایقرابگیریموازاینرودخانهبیرونبیندازیم‪.‬ماخالفجریان‬ ‫حرفه اینمی توانیمحرکتکنیم‪.‬شمانمی توانیدبگوییدمافوتبال‬ ‫رامی خواهیمبهشرطیکهفوتبالیستحرفه ایدرسطحلیگبرتر‬ ‫‪ 50‬میلیون پول بگیرد‪ .‬وقتی این طوری فکر می کنیم همه چیز‬ ‫بهسمتفســادمی رود‪.‬همهچیزبهســمتپول هایزیر میزی‬ ‫می رود‪ .‬بهترین بازیکنان ما جذب لیگ های عربی می شــوند‪.‬‬ ‫شمامی خواهیدفوتبالیستمامثلمسیبازیکنداما‪ 50‬میلیون‬ ‫پولبگیرد‪.‬شمابایدنرخ هایبهروزجهانیرابدانیدودراینمسیر‬ ‫حرکتکنید‪.‬باورکنیدذهنیتبعضی هاهمیناندازهکهمی گویم‬ ‫بچگانهوسطحیاست‪.‬‬ ‫شما از استقالل فوتبال حرف زدید‪ .‬عده ای می گویند‬ ‫فوتبال مستقل شد اما به نفع علی کفاشیان یا دست‬ ‫کمبهنفعنهادهایبین المللی‪.‬نظرشماچیست؟‬ ‫این را قبول ندارم‪ .‬چون فوتبال ما مجمــع دارد‪ .‬اگر تا‬ ‫کنون یک قدم به نفع خودم برمی داشتم و به منافع ملی و فوتبال‬ ‫کشورمفکرنمی کردممجمعبامنبرخوردمی کرد‪.‬اگراینطور‬ ‫بودماالناصالموردتاییدمجمعنبودم‪.‬روزیکهمنامدمفوتبال‬ ‫فقط یک ساختمان داشت‪ .‬االن هر بخشی را که نگاه می کنید‬ ‫سازمان جداگانه ای دارد‪ .‬ســاختمان مستقلی دارد‪ .‬مجمع این‬ ‫نکات را بررســی می کند‪ .‬ما به فوتسال اســتقالل عمل دادیم‪،‬‬ ‫نتیجهاینشدکهامسالسهجامگرفتیم‪.‬اینهاکارهایمثبتیاست‬ ‫که هیچ کدام شان در راستای منافع فرد نبوده بلکه منافع فوتبال‬ ‫ملی در ان در نظر گرفته شده است‪ .‬این استقالل به نفع فوتبال‬ ‫ماستچونرئیسبعدیاگربخواهدباسلیقه هایشخصینفع‬ ‫خودشرادرنظربگیردفدراسیونفوتبالودرواقعسیستمی که‬ ‫برانحاکمشدهچنیناجازه ایرابهانفردنخواهدداد‪.‬ایناتفاق‬ ‫خوبیاستیااتفاقبدیاست؟روزیکهمنامدمفوتسالاصال‬ ‫اساسنامهنداشت‪.‬سازمانلیگهیات رئیسهنداشت‪.‬بخش های‬ ‫مختلفهمینطور‪.‬مناینسیستمرامثلبچهخودمدوستدارم‪.‬‬ ‫نمی خواهمانراتحویلفردیاجریانیبدهمکهقدرشرانمی داندو‬ ‫همهچیزاینفوتبالدوبارهازنقطهصفرشروعشود‪.‬می خواهماین‬ ‫بچه ایکههشتسالبرایشزحمتکشیده امرابهدستفردی‬ ‫بسپرمکهمی داندچگونهبایدانرابزرگکند‪.‬می خواهمباخیال‬ ‫راحتبروم‪.‬مناهلتعاملوتوافقهستم‪.‬چوناهلتعاملبودم‬ ‫‪ 35‬سالدرعرصهمدیریتورزشدواماورده ام‪.‬درهرمجموعه ای‬ ‫که کار کرده ام از من می خواستند که در انجا بمانم و به مدیریتم‬ ‫ادامهبدهمچوناهلکارم‪.‬اهلگفت وگووتعاملم‪.‬انتقاد پذیرمو‬ ‫کارجمعیرادوستدارم‪.‬‬ ‫امادرفوتبالاصراردارندکهشمابروید‪.‬‬ ‫بله‪ .‬شاید دلشان را زده ام‪ .‬برای برخی رسانه ها‪ .‬برای‬ ‫برخیمسئوالنوبه طورکلیبرایعده ایدیگرخوشایندنیست‬ ‫کهعلیکفاشیانرئیسفدراسیونفوتبالباقیبماند‪.‬‬ ‫تحلیلشماازانتخاباتایندهفوتبالچیست؟‬ ‫اگر ببینم فردی هســت که به درد فوتبــال می خورد و‬ ‫اقایانهمبااومشکلیندارندازمجمعمی خواهمکهازفردجدید‬ ‫حمایت کنند‪ .‬به مجمع می گویم که وارد دعوا نشوند‪ .‬چون این‬ ‫دعواها به نفع فوتبال نیست‪ .‬از مجمع خواهش می کنم که به‬ ‫گزینهمناسببرایادارهفوتبالرایبدهند‪.‬‬ ‫ایا دولــت در انتخابات فدراســیون فوتبــال دخالت‬ ‫خواهدکرد؟‬ ‫نمی دانم‪ .‬در تالش هستند که افرادی را بیاورند و مورد‬ ‫حمایت قرار بدهند اما اینکه بتوانند این کار را انجام بدهند یا خیر‬ ‫رابندهنمی دانم‪.‬‬ ‫گزینهدولتوجودخواهدداشت؟‬ ‫فعال که گزینه ای نشــان نداده اند‪ .‬فقط نظرشان این‬ ‫استکهمننباشم‪.‬انهامنرانمی خواهند‪.‬‬ ‫اقای اســامیان چطــور؟ مهم ترین الترناتیو شــما‬ ‫ایشاننیستند؟‬ ‫نه‪ .‬من خودم خیلی از اقای اسالمیان خواستم که وارد‬ ‫انتخابات شود اما او وارد انتخابات نخواهد شد‪ .‬می گوید اگر تو‬ ‫باشی من در فوتبال می مانم و اگر تو از فوتبال بروی من هم در‬ ‫فدراسیوننمی مانم‪.‬اوصددرهزاربامنهماهنگاست‪.‬روزی‬ ‫کهاورابهفدراسیونفوتبالاوردمبهاوگفتمتورابهاینجااورده ام‬ ‫کهبعدازمن‪،‬تورئیسفوتبالایرانباشی‪.‬اوگفتمندرصورتی‬ ‫درفوتبالمی مانمکهشمادراینفوتبالحضورداشتهباشید‪،‬در‬ ‫غیراینصورتاصالنمی مانم‪.‬‬ ‫عده ای می گویند اســامیان بیشتر از انکه الترناتیو‬ ‫رئیس فدراسیون فوتبال باشد الترناتیو وزیر ورزش‬ ‫است‪.‬نظرشماچیست؟‬ ‫شاید‪ .‬اسالمیان فردی است که با دولت رابطه خیلی‬ ‫خوبی دارد‪ .‬چنین فردی خیلی به درد می خورد که در پست های‬ ‫مهم از او استفاده شود‪ .‬باید از افراد مجربی که در حوزه فوتبال‬ ‫فعالیت کرده اند به خوبی استفاده کنند اما متاسفانه االن ذهنیت‬ ‫برخی از دولتمردان را طوری به هم ریخته اند که گمان می کنند‬ ‫اگر صد میلیون به فوتبال کمک کنند پول شان را به مرکز فساد‬ ‫تزریقکرده اند‪.‬اینذهنیتخیلیبرخورندهاست‪.‬‬ ‫می خواهم در مورد حضورتان در برنامه نود و چالشی‬ ‫کهباعادلفردوسی پورداشتیدباشماصحبتکنم‪.‬در‬ ‫اینبرنامهعادلفردوسی پورمتفاوتازگذشتهباشما‬ ‫سخنگفت‪.‬خودتانچهنظریدارید؟‬ ‫انها برنامــه داشــتند که بنــده را تخریــب کنند‪ .‬من‬ ‫ممنوع التصویــر بــودم‪ .‬چرا دعوت شــدم؟ خیلی ایــن رفتار را‬ ‫نمی پسندم‪.‬هر چندمردمخودشانبهترمسائلرامی دانند‪.‬صدا‬ ‫وسیمابهیکیازبازوهایاصلیجریانیتبدیلشدهکهمی خواهد‬ ‫منراتخریبکند‪.‬‬ ‫شماقبلازبرنامهمی دانستیدکهماجراچیست؟‬ ‫بله‪.‬‬ ‫پسچرادربرنامهحضورپیداکردید؟‬ ‫چــرا نباید بروم‪ .‬من بــا خیال راحــت و دل قرص وارد‬ ‫این برنامه شــدم‪ .‬می دانســتم که می توانم از خودم و فوتبال و‬ ‫البته کارنامه ام دفاع کنم‪ .‬من نمی ترســم‪ .‬خدا شاهد است که‬ ‫حرف هایم در برنامه نود همه واقعیت داشت‪ .‬از ان حرف هایم‬ ‫بازخوردهایخوبیهمگرفتم‪.‬‬ ‫بهنظرمی رسدکناررفتنبرخیازافرادنزدیکبهشما‬ ‫در فدراسیون فوتبال که البته خواسته وزارت ورزش‬ ‫بود نیز در تشدید فشارها نسبت به شما تاثیر فراوانی‬ ‫داشت‪.‬موافقید؟‬ ‫هر ســازمانی حــق دارد در درون خــودش تغییراتی‬ ‫را ایجــاد کنــد‪ .‬مگــر خــود صــدا و ســیما هــر از گاهــی در‬ ‫درون خودش دســت بــه تغییــر نمی زند‪ .‬مــن با اقــای نبی و‬ ‫خانم شــجاعی حرف زدم‪ .‬گفتم اگر کنار برویــد فوتبال ضربه‬ ‫نمی خورد‪.‬اجازهبدهیدموقتاهمکهشدهبهرایایناقایاناحترام‬ ‫بگذاریم‪.‬فکرنکنندکهمااصالرایانهارابهحسابنمی اوریم‪.‬‬ ‫یکجاهاییبایدصلحکردویکجاهاییبایدایستاد‪.‬‬ ‫یعنی انجایی که پای دوســتان شــما بین است باید‬ ‫صلح کرد و انجایی که پای خود شــما در بین اســت‬ ‫بایدجنگید؟‬ ‫واقعا این طور نیست‪ .‬برخی از همین دوستان اتفاقا با‬ ‫وزارت ورزش رابطه خوبی هم داشتند‪ .‬تعامل خوبی هم داشتند‪.‬‬ ‫امابه طورکلیمابهایننتیجهرسیدیمکهبهنفعفوتبالاستکه‬ ‫تغییراتیایجادکنیم‪.‬اگراینتغییراتموقعیتکلیفوتبالرابه‬ ‫هممی ریختقطعاباوزارتورزشهمراهنمی شدیم‪.‬اتفاقابرخی‬ ‫از نزدیکان من با وزارت ورزش رابطه خیلی خوبی دارند‪ .‬من اگر‬ ‫قراربودبهخودموسلیقهخودماهمیتبدهماجازهنمی دادمچنین‬ ‫فردیدرفدراسیونکارکندامابحثمنایناستکهچهاشکالی‬ ‫داردکهوزارتورزشحتیاگرشدهبایکنفرازفدراسیونفوتبال‬ ‫ارتباطخوبیبرقرارکند‪.‬‬ ‫اقای کفاشیان! شــما پنج سال است که جدی ترین‬ ‫ی کی روش هستید و به طور کلی به مربی ایرانی‬ ‫حام ‬ ‫روی خوش نشان نداده اید‪ ،‬چرا؟‬ ‫خواســته مردم برای مــن خیلی اهمیــت دارد‪ .‬مردم‬ ‫همیشه از ما خواســته اند که مربی خوب و بزرگی برای تیم ملی‬ ‫بیاوریم‪.‬برگبرندهماایناستکهمربیرابرایتیم ملیاورده ایم‬ ‫کهکارشرابلداست‪.‬حتیوقتیمی بازدهممردمدوستشدارند‪.‬‬ ‫چون می دانند وظیفه اش را به درستی انجام داده است‪ .‬ما مردم‬ ‫راراضینگهداشتیموایناتفاقمهمی است‪.‬مردم‪،‬کی روشرا‬ ‫دوستدارندومی دانندکهاوبهتیم ملیشخصیتدادهاستوبه‬ ‫همیندلیلاستکهحتیدرموقعباختهمتیم ملیراسرزنش‬ ‫نمی کنند‪ .‬این برای این اســت که مردم فوتبال را درک می کنند‬ ‫و می بینند تیم ملی حتی در روز باخت هم بــا همه وجود تالش‬ ‫می کندوحاالاینکهدریکبازیهممی بازد‪،‬ایندیگرمربوطبه‬ ‫ماهیتفوتبالاست‪.‬‬ ‫درمقطعیکهوزارتورزشبه شدتاصرارداشتکه‬ ‫قرارداد کی روش تمدید نشود ایا این دولت بود که در‬ ‫این زمینه به وزارت ورزش تذکر داد؟‬ ‫از طرف دولــت بــه وزارت ورزش توصیه هایی کرده‬ ‫بودند‪ .‬اما اینکه اقای روحانی دستور داده بودند یا فرد دیگری را‬ ‫من نمی دانم‪ .‬اما می دانم که دولت در ان مقطع وارد عمل شد و‬ ‫اینحمایتراهمداشتند‪.‬‬ ‫وزارتورزشامامدعیاستکههرگزبهشمانگفتهکه‬ ‫کی روشبایدبرود‪.‬شمااینراتاییدمی کنید؟‬ ‫صدبارفقطبهمنگفتند‪.‬‬ ‫یشماست؟‬ ‫چراکی روشحام ‬ ‫مــا درک متقابلی از کار بــا یکدیگر داریم‪ .‬او به رشــد‬ ‫فوتبال ما فکر می کند‪ .‬اگر او درخواست زمین مناسب تمرین و‬ ‫بازی های دوستانه خوب دارد تنها دلیلش رشد فوتبال ماست و‬ ‫دلیلشخصیندارد‪.‬‬ ‫بامزه ترینشوخیشمادرطولاینسال هاچهبوده؟‬ ‫اینکه می گویم خسته شده ام شوخی با مزه ای است‪.‬‬ ‫چوناهلخستگینیستم‪.‬‬ ‫و اینکه می گوییــد دیگر وارد انتخابات نمی شــوید‪،‬‬ ‫چطور؟‬ ‫اینهمشایدشوخیباشد‪(.‬می خندد)‬ ‫اگرازفوتبالبرویدچهخواهیدکرد؟‬ ‫باحاجخانمکهسال هاستمنرادرکمی کندوهمیشه‬ ‫کنارمبودهوبهمنقوتقلبدادهمسافرتمی روم؛ماسوله‪.‬جای‬ ‫قشنگی است‪ .‬غار علی صدر هم می رویم‪( .‬می خندد) ان موقع‬ ‫حتماحوصلهرانندگی کردنهمخواهمداشت‪.‬‬

آخرین شماره های روزنامه صمت

روزنامه صمت 1848

روزنامه صمت 1848

شماره : 1848
تاریخ : 1400/05/05
روزنامه صمت 1843

روزنامه صمت 1843

شماره : 1843
تاریخ : 1400/04/29
روزنامه صمت 1841

روزنامه صمت 1841

شماره : 1841
تاریخ : 1400/04/26
روزنامه صمت 1840

روزنامه صمت 1840

شماره : 1840
تاریخ : 1400/04/23
روزنامه صمت 1836

روزنامه صمت 1836

شماره : 1836
تاریخ : 1400/04/19
روزنامه صمت 1655

روزنامه صمت 1655

شماره : 1655
تاریخ : 1399/08/21
ثبت نشریه در مگ لند

شما صاحب نشریه هستید ؟

با عضویت در مگ لند امکانات متنوعی را در اختیار خواهید داشت
ثبت نام ناشر
لطفا کمی صبر کنید !!