دو فصلنامه بازاریابی سياسی شماره 2 - مگ لند

دو فصلنامه بازاریابی سياسی شماره 2

دو فصلنامه بازاریابی سياسی شماره 2

دو فصلنامه بازاریابی سياسی شماره 2

‫ݨݐݡی ت ک ݐ‬ ‫ں‬ ‫ݨ ݧݨݐ ݩݑ‬ ‫ݡݡسٮ حل ݒ ݦسم ى ڡ ݧݐݩ‬ ‫ٮ ݣاݤݣهى ݣ ݨݒݦساݣݣن(ݣگوݣرݣٮ ݥݣح ف�) ݣٮ‬ ‫ݡص ݣ ݣاݣݤݤݤ ب ݣݐݨݣ�ݦ ݣر ݣگرݣ�ر ݣٮݣ ݣݐݬݓݩݦ ݣ ݣ ݣار ݣ ݤمݤ‬ ‫ى‬ ‫ح‬ ‫گ‬ ‫ى‬ ‫ݫ‬ ‫ݣ‬ ‫ݣ‬ ‫ݣ‬ ‫ݣ‬ ‫ݣ‬ ‫ݣ‬ ‫ݣ‬ ‫ݣ‬ ‫ݣ‬ ‫ݣ‬ ‫ک‬ ‫ݣ‬ ‫ݣ‬ ‫ݣ‬ ‫ݣ‬ ‫ݣ‬ ‫ݣ‬ ‫ݣ‬ ‫ݣ‬ ‫ݣ‬ ‫ا‬ ‫ݣ‬ ‫ݣ‬ ‫ݣی‬ ‫ݣ‬ ‫ݣ‬ ‫ݣ‬ ‫و‬ ‫ݣ‬ ‫ݣ‬ ‫ݣ‬ ‫م‬ ‫ݣ‬ ‫ݣ‬ ‫ݣ‬ ‫ݣ‬ ‫ݣ‬ ‫ݣ‬ ‫ݣ‬ ‫و‬ ‫ݣ‬ ‫ݣ‬ ‫ݣ‬ ‫ݣ‬ ‫ݣ‬ ‫ݣمی‬ ‫ݣ‬ ‫ݣ‬ ‫ݣمن‬ ‫ݣ‬ ‫ݣ‬ ‫ݣکه‬ ‫ݣ‬ ‫ݣ‬ ‫ݣ‬ ‫د‬ ‫و‬ ‫ݣ‬ ‫ݫ‬ ‫ݫ‬ ‫ݥ‬ ‫ݭ‬ ‫ݓ‬ ‫ݫ‬ ‫ݭ‬ ‫ا‬ ‫ݫݬݓ ݭݫ ݫݔ‬ ‫ݫݬݓا ݫ ݭ ݫݕ ݓ ݫݭݔ ݫ ݫݔ‬ ‫ݫ ݬݫݔ‬ ‫ݫݫ‬ ‫ٮ ݨݐسݦ ق� ط ݫ ݭݫݔى ح ݩݐ ݑ ݦ ݦ م ؟هر؟ �ز خ� ݑݩٮح حم ه ݒݨݦ‬ ‫ݡیݤ‬ ‫� ݣ ݣ ݔݣ ݬݪ ݣى ݣرسݣ ݣ ݣو ݣ ݣرݣ ݣوݣ ݤ‬ ‫ݣم� ب ݣ ݣه ݣوݣ ݭݣݫݣىݫݔرݣاݤݣموݣ ݣݣر ݣ اݣرݣ جݣ� ݣ ݣهاݤ ݣ اݣ ݣݣد ݭݣ ݫݓ ݣاݣ ݣ ݣ ݣ ݣ ݣ ݣ‬ ‫ݣٮ ݣاݣ ݣ‬ ‫ݫݕݣاݣ ݣ ݣح ݣ ݣاݣ ݣع ݣ ݣݣو ݣݣص ݣرݣ ݣ ݣ ݣح ݣ صرݣ ݣ ݣاݤ ݣ‬ ‫�ز غ �ن ݨݑ ݦ ٮى ݐݩݦ‬ ‫ݣی ݣ ݭݭݫاݣ ݫ ݣ ݫݭݔرݣحی ݣ‪-‬ݣݣ‪67/12/۷‬‬ ‫ݣ� ݣاݣݣم ݣه ݣ ݣ‬ ‫ݡعداݤ ݣ ݣ ݣاݤ�ب ݣالݣ ݣ‬ ‫ب� ݣ ݣ‬ ‫نشـ ـ ــریه‬ ‫علمݡی‪-‬تخصصݡی‬ ‫شماره دوم ‪ -‬بهار و تابستان ‪1396‬‬ ‫صاحب امتیاز‪:‬‬ ‫مرکز رشد دانشگاه امام صادق؟ع؟‬ ‫سردبیر‪:‬‬ ‫دکتر نادر جعفری‬ ‫مدیر داخلی‪ :‬حسن وکیل زاده‬ ‫مدیر فنی‪ :‬سامان قاموس‬ ‫مدیر هنری‪ :‬سیدمصطفی شفیعی‬ ‫هیئت تحریریه‪:‬‬ ‫نادر جعفری‪ ،‬مهدی مشفق‪ ،‬محمدامین باقری‪ ،‬سیدجواد حسینی‬ ‫محمدمهدی حسین زاده‪ ،‬حسن وکیل زاده‪ ،‬امیرحسین رشیدی‬ ‫نشانی دفتر نشریه‪:‬‬ ‫تهران‪ -‬بزرگراه شهید چمران‪ -‬جنب پل مدیریت‬ ‫دانشگاه امام صادق؟ع؟‪ -‬مرکز رشد‬ ‫باتشکر از‪:‬‬ ‫حجت االسالم حامد کاشانی‪ ،‬دکتر سیدعلی علوی‪ ،‬دکتر رضا بنی اسد‬ ‫حسین سرابادانی‪ ،‬ابراهیم شکوری‪ ،‬فاطمه مشهدی پور‪ ،‬سلمان زالی‬ ‫تلفکس‪89775592-88590027 :‬‬ ‫رایانامه‪ info@pm.rushd.ir :‬کانال تلگرام‪t.me/rushdisu :‬‬ ‫در این شماره می خوانید‪:‬‬ ‫ ‬ ‫نطق پیش از دستور ‬ ‫‪ 3‬‬ ‫بازاریابی سیاسی ارزش افرین‬ ‫ ‬ ‫یک هسته‪ ،‬یک قصه ‬ ‫‪ 5‬‬ ‫در مسیر «ما» شدن‬ ‫ ‬ ‫ ‬ ‫‪ 8‬‬ ‫‪ 16‬‬ ‫از طنز پروا نیست!‬ ‫سینما سیاست‬ ‫ ‬ ‫ ‬ ‫ ‬ ‫ ‬ ‫‪ 26‬‬ ‫‪3‬‬ ‫‪ 6‬‬ ‫‪ 50‬‬ ‫‪ 70‬‬ ‫تعبیر یک رویای نفتی‬ ‫به بزرگی یک تسخیر‪ ،‬به فراموشی یک فرمانده‬ ‫تبیین سیره ی ایت اهلل مهدوی کنی؟هر؟‬ ‫کدام مشهورترند؟‬ ‫ ‬ ‫ ‬ ‫‪7‬‬ ‫‪ 6‬‬ ‫‪8‬‬ ‫‪ 4‬‬ ‫بازافرین دین و مکتب‬ ‫در اندیشه یک اسوه حسنه‬ ‫ ‪9 0‬‬ ‫ ‪1 22‬‬ ‫ ‪ 125‬‬ ‫شایسته گزینی نامزدهای ریاست جمهوری‬ ‫یک مساله حیاتی‬ ‫اندخاباتی!‬ ‫وعده های ِ‬ ‫ ‬ ‫گزارش یک نشست ‪1 26‬‬ ‫از روانشناسی شناختی تا سیاست‬ ‫ ‬ ‫یادداشت خواننده ‪1 43‬‬ ‫ ‪1 44‬‬ ‫ ‪1 45‬‬ ‫مجاهد‪ ،‬منافق و حاال منجی!‬ ‫نیاز امروز‪ ،‬ضروری فردا‬ ‫هاشمی یک حزب بود!‬ ‫ ‬ ‫بازاریابی سیاسی ما ‪1 48‬‬ ‫صادقانه برای رئیس جمهور نوشتم‬ ‫ن�ط ݩݑ ٮݫ ݫ ݫ ݩݒ‬ ‫ݡى از ݩݑ‬ ‫س ݣ ݣݤ� ݣدݣݡسٮ ݣوݣرݤ‬ ‫ٯ ݫݕݭݣ ݫ ݫݭ ݫݔ ݣ ݣ ݤ ݣ‬ ‫ݣݣݣݣ‬ ‫ٮ ز ى ى ز ݒݩݦ ا ݧݐݩ‬ ‫ݣس ݣݤڡرݣی�ن‬ ‫ݣسی ݣرݣ ݣݣ�ݣ ݣ ݣݤ� ݣ‬ ‫ݫݬݓاݣ ݣݣ� ݣاݤرݣ ݔݬݪاݣ ݭݫݓٮ ݣ ݣ ݣی ݣݡس ݫݔاݣ ݣ ݣاݤݣ‬ ‫ّ‬ ‫«منت خدای را عز و جل که ‪ ...‬باران رحمت بی حسابش همه را رسیده و خوان نعمت بی دریغش‬ ‫همه جا کشیده ‪ّ ...‬فراش باد صبا را گفته تا فرش ّ‬ ‫زمردی بگسترد و دایه ابر بهاری را فرموده تا‬ ‫بنات نبات در مهد زمین بپرورد؛ درختان را به خلعت نوروزی قبای سبز ورق در َبرگرفته و اطفال‬ ‫شاخ را به قدوم موسم ربیع کاله شکوفه بر سر نهاده ‪» ...‬‬ ‫‪ ‬در شماره ی نخست بازاریابی سیاسی وعده‬ ‫ّ‬ ‫پای کار باشیم و بر‬ ‫کرده بودیم که با جدیت ِ‬ ‫عهدی که با یکدیگر بستیم‪ ،‬بمانیم‪ .‬قرارمان بود‬ ‫که تمام توان مان را به کار گیریم و تالش کنیم تا‬ ‫انچه را به عنوان نشریه بازاریابی سیاسی خدمت‬ ‫شما ارائه می دهیم ارزشی در شان شما داشته‬ ‫ّ‬ ‫باشد‪ .‬خودمان را مکلف و مسوول می دانیم برای‬ ‫همه ی شما خوانندگان‪ ،‬عالقمندان به موضوع‬ ‫بازاریابی سیاسی و همراهان مرکز رشد‪ ،‬ارزشی‬ ‫ّ‬ ‫تازه و نو خلق کنیم «در لباسی که متکلمان را‬ ‫به کار اید و ّ‬ ‫مترسالن را بالغت افزاید»‪.‬‬ ‫و این‪ ،‬همان هدف نشریه است که هم دانش‬ ‫میان رشته ای بازاریابی سیاسی را در تطبیق‬ ‫بومی ایرانی (تاریخی و‬ ‫با موضوعات و مسائل ِ‬ ‫معاصر) به کار گیرد و از این مسیر‪ ،‬اندکی بر این‬ ‫دانش بیافزاید؛ و هم مجموعه ای از دانشگاهیان‬ ‫عالقمند دانشی و عملیاتی به‬ ‫و متخصصان‬ ‫ِ‬ ‫بازاریابی سیاسی را به واسطه ی این نشریه به‬ ‫هم پیوند بزند و شبکه سازی نماید‪.‬‬ ‫به همین خاطر در شماره ی دوم بازاریابی سیاسی‬ ‫به ّ‬ ‫همت دوستان هیات تحریریه ی نشریه و‬ ‫همراهی برخی دیگر از اساتید و کارشناسان‬ ‫شماره دوم ‪ -‬بهار و تابستان ‪1396‬‬ ‫‪3‬‬ ‫ن�ط ݑݩ ٮ ݫ ݫ ݫ ݩݒ‬ ‫ݡى از ݩݑ‬ ‫س ݣݤ�ݣ ݣدݣݡسٮ ݣوݣرݤ‬ ‫ٯ ݫݭݕݣ ݫ ݫ ݭ ݫݔ ݣ ݣݤ ݣ‬ ‫ݣݣݣݣ‬ ‫عالقمند‪ ،‬مجموعه ی زیر از مطالب را فراهم‬ ‫اورده ایم‪:‬‬ ‫«بازار سیاست در اندیشه ی یک اسوه ی‬ ‫حسنه» و «درامدی بر تبیین سیره ی ایت اهلل‬ ‫مهدوی کنی؟هر؟ از چشم انداز بازاریابی سیاسی»‬ ‫دو تالش تطبیقی اند برای هویت یابی بازاریابی‬ ‫سیاسی ایرانی که مقاله ی نخست از نظرگاه‬ ‫ِ‬ ‫پیامبر اعظم؟ص؟ به بازافرینی بنیادها و ارزش ها‬ ‫پرداخته و مقاله ی دوم با مروری بر عملکرد یک‬ ‫فقیه سیاست مدار معاصر به این مهم دست زده‬ ‫است‪ .‬مقاله ی «شایسته گزینی نامزدهای ریاست‬ ‫ً‬ ‫جمهوری‪ »...‬عمدتا به منظور تبیین رویکرد‬ ‫محصول محور در معرفی یک رئیس جمهور نمونه‬ ‫نوشته شده است و همین رویکرد تطبیقی با تمرکز‬ ‫بر بازاریابی رویداد و بازاریابی واقعه به تدوین‬ ‫مقاله ی «به بزرگی یک تسخیر و به فراموشی‬ ‫یک فرمانده» منجر شده که به خوبی فرصت ها‬ ‫و تهدیدهای حاصل از دو رویداد مهم در تاریخ‬ ‫انقالب اسالمی یعنی تسخیر النه ی جاسوسی‬ ‫ازیک سو و ربوده شدن یک فرمانده ی ایرانی‬ ‫توسط صهیونیست ها در لبنان را ازسوی دیگر‬ ‫مرور می کند‪ .‬دو مقاله ی «سینما سیاست» و‬ ‫«از طنز پروا نیست» هم به خوبی تالش کرده اند‬ ‫مسیر شناسایی و خلق ارزش برای مشتریان و‬ ‫مخاطبان را با دو رسانه ی ارتباطی سینما و ادبیات‬ ‫(طنز) و اثرگذاری ان ها را در بازاریابی سیاست‬ ‫نشان دهند‪ .‬مقاله ی «تعبیر یک رویای نفتی»‬ ‫نیز سعی در تطبیق مفاهیم بازاریابی سیاسی با‬ ‫رویداد مهم ملی شدن صنعت نفت ایران دارد‬ ‫و امید است به همت نویسنده ی محترم‪ ،‬این‬ ‫روند بدیع در شماره های اتی نشریه نیز تداوم‬ ‫‪4‬‬ ‫هسته بازاریابی سیاسی مرکز رشد‬ ‫ً‬ ‫یابد‪ .‬نوشته ی «کدام مشهورترند؟» عمدتا‬ ‫دغدغه ی یکی از همیاران گرامی مرکز و نشریه‬ ‫و از کارشناسان عالقمند به این حوزه است‬ ‫پیش رو‪،‬‬ ‫که ضمن یاداوری بسیاری از‬ ‫ِ‬ ‫وظایف ِ‬ ‫ایده های پژوهشی قابل توجهی را در بر دارد‪.‬‬ ‫«از روانشناسی شناختی تا سیاست» گزارش‬ ‫کارگاه تجربه دکتر سیدکمال خرازی است که‬ ‫تجربه هایی گرانقدری از عمل و رفتار بازارگرایانه‬ ‫در سیاست را از زبان این معلم سیاست مدار با‬ ‫سابقه ی همکاری مستقیم با طیف متنوعی از‬ ‫روسای جمهور و احزاب سیاسی عرضه می دارد‪.‬‬ ‫‪ ‬دو بخش تازه را نیز از این شماره به نشریه‬ ‫افزوده ایم که به تداوم ان با حسن ظن و‬ ‫همراهی شما عزیزان امیدواریم؛ ابتدا بخش‬ ‫نظرگاه خوانندگان که این بار سه یادداشت از‬ ‫خوانندگان محترم نشریه را در بر دارد که هم‬ ‫ایده پردازانه اند و هم دلگرم کننده‪ .‬حسن ختام‬ ‫نشریه از این شماره نیز صفحه ای خواهد بود‬ ‫باعنوان «بازاریابی سیاسی ما» که تالش دارد یک‬ ‫رفتار واقعی و نمایشگر رویکرد بازاریابی سیاسی‬ ‫ایرانی و اسالمی را بازتاب دهد‪ .‬برای این شماره‪،‬‬ ‫مطلب «صادقانه برای رئیس جمهور نوشتم» را‬ ‫از انتخابات ریاست جمهوری سال‪ 92‬برگزیده ایم‬ ‫سیاسی موردنظر‬ ‫تا نشانگر این تمایز در بازاریابی‬ ‫ِ‬ ‫هسته باشد‪.‬‬ ‫و سرانجام باید به نمایندگی از هسته ی بازاریابی‬ ‫سیاسی بگویم که شماره ی دوم نشریه را از دل و‬ ‫جان مان ساخته و پرداخته ایم تا ارزشی شایسته ی‬ ‫شما خوانندگان ارائه نماییم‪ .‬امیدواریم که این‬ ‫تحفه قبول افتد و در نظر اید‪.‬‬ ‫سردبیر ‪ -‬اردیبهشت ‪۱۳۹۶‬‬ ‫ݠهس ت ݧ ݧ ݧݑݩݩ‬ ‫کݣ‬ ‫ک ݣ‪ ،‬ݬىݫ ݫݔ ݣٯ ݣ ݣ ݣص ݣ ݣهݤ ݣ‬ ‫ݬىݫ ݣݫݔ ݣ ݣ ݣ ݣ� ݣ ݣهݤ ݣ‬ ‫ݣ ݣ ݣ ݣ ݣم‬ ‫نݤ‬ ‫درسݣ ی�ر «ما» ݣ ݒس ݣ ݣدݣ ݤ‬ ‫‪ ‬هسته فکری بازاریابی سیاسی در طول ‪ 5‬ماه گذشته‪ ،‬همچنان مراحل شکل گیری را طی‬ ‫می کند‪ .‬در طول این دوره‪ 19 ،‬جلسه هفتگی با محوریت موضوعات دانشی این حوزه مبتنی بر کتاب‬ ‫بازاریابی سیاسی «نیومن» مطالعه و مورد بحث جمعی قرار گرفت‪ .‬همچنین موضوعات مرتبط‬ ‫روز در جلسه مورد بحث و تبادل نظر واقع شد و تالش گردید با عقبه ی دانشی این حوزه‪ ،‬مطابقت‬ ‫ً‬ ‫شود‪ .‬ضمنا با تشکیل گروه تلگرامی هسته‪ ،‬با اشترا ک گذاری مطالب و موضوعات مربوط‪ ،‬سعی‬ ‫شد ارتباط اعضا با مسائل حوزه‪،‬بیش از پیش و تنگاتنگ شود‪ .‬انتخابات اخیر ریاست جمهوری‬ ‫امریکا در بین موضوعات مطرح شده در جلسات هسته و گروه تلگرامی‪ ،‬بیشترین ترا کم مطلب و‬ ‫بحث را به خود اختصاص داد‪.‬‬ ‫شماره دوم ‪ -‬بهار و تابستان ‪1396‬‬ ‫‪5‬‬ ‫ݠهس ت ݧ ݧ ݧ ݧݑݩݩ‬ ‫کݣ‬ ‫ک ݣ‪ ،‬ݬى ݫ ݫݔ ݣ ݣٯ ݣ ݣ ݣص ݣ ݣهݤݣ ݣ‬ ‫ݬىݣݫ ݣݫݔ ݣ ݣ ݣ ݣ ݣ� ݣ ݣهݤݣ ݣ‬ ‫‪ ‬در بخش ترویج و شبکه سازی‪ ،‬هسته اقدام‬ ‫به دو کار اساسی نمود‪:‬‬ ‫اول) تولید و نشر اولین پیش شماره نشریه‬ ‫بازاریابی سیاسی که پیش شماره دومش هم‬ ‫اینک نزد شما است‪ .‬مجوز این نشریه در دی‬ ‫ماه سال جاری از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد‬ ‫اسالمی صادر گردید‪ .‬توزیع این نشریه‪ ،‬فضای‬ ‫گفتمانی در این حوزه را برای به اشترا ک گذاردن‬ ‫مساله مورد بحث‪ ،‬بسیار سهل تر کرد و هم‬ ‫موجب ارتقا سطح مباحثات شد‪.‬‬ ‫دوم) برگزاری نشست های تخصصی (عمومی‬ ‫یا خاص) ؛از مهرماه تا پایان بهمن ماه‪ 9،‬برنامه‬ ‫در قالب ‪ 13‬نشست توسط هسته برگزار گردید‪.‬‬ ‫‪ -1‬برگزاری مصاحبه تخصصی با دکتر سیدکمال‬ ‫خرازی در خصوص فعالیت های ستاد تبلیغات‬ ‫جنگ با حضور اعضای هسته درهفته دفاع‬ ‫مقدس(‪ 5‬مهر ماه)‪.‬‬ ‫‪ -2‬برگزاری نشست سیره ایت اهلل مهدوی کنی؟هر؟‬ ‫از چشم انداز بازاریابی سیاسی در استانه دومین‬ ‫سالگرد ارتحال معظم له (‪ 26‬مهرماه) با ارائه‬ ‫استاد هادی هسته جناب اقای دکتر نادر جعفری‬ ‫‪ -3‬برپایی سلسله جلسات هیات مرکز با موضوع‬ ‫سیره سیاسی امام سجاد؟ع؟ پس از واقعه عاشورا‬ ‫در ایام سالگرد شهادت ان امام همام (‪ 4‬تا‪ 6‬ابان‬ ‫ماه) با سخنرانی حجت االسالم اقای کاشانی‪.‬‬ ‫‪ -4‬نشست تحلیل انتخابات ریاست جمهوری‬ ‫امریکا از جهت بررسی و تحلیل فرایند اقناع مردم‬ ‫با ارائه استاد دکتر بنی هاشمی ( ‪ 24‬ابان ماه)‪.‬‬ ‫‪ -5‬برگزاری کارگاه تجربه با محوریت ارائه تجربیات‬ ‫شخصی‪ ،‬حرفه ای و مدیریتی اقای دکتر سیدکمال‬ ‫خرازی در محل شورای راهبردی روابط خارجی‬ ‫( ‪ 25‬دی ماه)‪.‬‬ ‫‪ -6‬نشست بررسی و تحلیل برنامه ها و فعالیت‬ ‫های سازمان فرهنگ و ارتباطات اسالمی با‬ ‫حضور حجت االسالم اقای زائری‬ ‫( ‪ 6‬بهمن ماه)‪.‬‬ ‫‪ -7‬سلسله نشست های «برجام؛ یک سال‬ ‫بعد» با ارائه اقای دکتر علی باقری معاون سابق‬ ‫شورای امنیت ملی ( روزهای ‪ 9‬تا ‪ 11‬بهمن ماه)‪.‬‬ ‫‪ -8‬نشست با اقای حسین دهباشی در خصوص‬ ‫مستند های تبلیغاتی و اثر ان در نظام انتخاباتی‬ ‫ایران با تا کید بر مستند هایی که ایشان در دوره‬ ‫قبلی انتخابات ریاست جمهوری برای اقای دکتر‬ ‫روحانی ساختند‪.‬‬ ‫‪-9‬برگزاری کارگاه تجربه با حضور اقای دکتر پیمان‬ ‫جبلی با محوریت ارائه تجربیات ایشان در دوره‬ ‫تصدی سفارت ایران در تونس و سالهای متمادی‬ ‫خدمتگزاری در سازمان صدا و سیما(خاصه در‬ ‫حوزه برون مرزی)‬ ‫‪ ‬همچنین ارائه درس بازاریابی سیاسی در‬ ‫نیمسال دوم سال تحصیلی ‪ 95 -96‬به استادی‬ ‫اقایان محمدامین باقری و حسن وکیل زاده و‬ ‫استقبال دانشجویان رشته های مختلف(خاصه‬ ‫دانشجویان رشته فقه و مبانی حقوق)‪ ،‬زمینه‬ ‫مناسبی را برای امر شبکه سازی و درگیر کردن‬ ‫افراد با صبغه ها و سابقه های مختلف دانشی‬ ‫فراهم نموده است که می تواند مثمر ثمرات‬ ‫خوبی برای جریان شبکه سازی هسته باشد‪.‬‬ ‫این قصه حاال حاالها ادامه دارد ‪. . .‬‬ ‫‪6‬‬ ‫هسته بازاریابی سیاسی مرکز رشد‬ ‫محمدمهدی حسین زاده‬ ‫دانش اموخته کارشناسی ارشد معارف اسالمی و مدیریت بازرگانی دانشگاه امام صادق؟ع؟‬ ‫ط ݩ ݧ ݧ ݧݩݧݩݐ ݐݩݦ ݐںىݩ‬ ‫ݩ‬ ‫ݑ‬ ‫ݦ‬ ‫ݨ‬ ‫ݭ‬ ‫س‬ ‫ݫ‬ ‫ݡݡں‬ ‫ر‬ ‫ݔ‬ ‫ݤ‬ ‫ݣ ݣ ݐاݥݣ ݣ ݣرݥ ݣ ݣ ݫ ݣݣٮݫݭݕرݣو ݣ ݣاݤ ݣ ݡٮ!‬ ‫نݤ‬ ‫ݑ ݨݦ اٮ�م م ه�� ݑ ݦ ݦ ط ݐݩݦںݨݐرسى ن�س� ݑ ݦ ݦ ݖ ݦ ݤا ز‬ ‫ݣدراݤݣ ݫ ݭݣݣىݫݔ ݣر ݣ ݣاݥ ݤݤ‬ ‫ݡݡس ی�اݣݣسی ݣ ݣ‬ ‫ݤنٮݫݣݓا ݣٮݫݓاݣ ݣݣ�اݤݣرݣ ی�ا ݭݫݣݓٮ ݣ ݣ ݣی ݣ‬ ‫ٮݣ ݣ‬ ‫ٮ ݣ ݣݤ ݣ ݫݬݔاݣݣسی ݣ ݣ ݣݣو ݣ ب ݣ ݣ ݣ‬ ‫ݣدر ݣاݣ ی ݣ ݣ ݣ ݣ ݣ‬ ‫ݤݣ ل ݣیݥ ݣ ݣ‬ ‫سال ‪ 1392‬انتخابات ریاست جمهوری‪ ،‬گفتگوی ویژه خبری؛‬ ‫اقای روحانی در پایان گفتگو‪ ،‬کلید گاوصندوقی را از جیب خود بیرون اورد‬ ‫و با لبخند‪ ،‬ان را به عنوان کلید حل مشکالت کشور معرفی کرد‪.‬‬ ‫خیلی ها تصور می کردند این فقط یک شوخی است‪ .‬اما همین شوخی به ظاهر ساده‪ ،‬یکی از‬ ‫مولفه های موفق تبلیغات سیاسی ایشان در انتخابات بود‪ .‬از همان لحظه ‪ ،‬سیل ُجک ها‪ ،‬شوخی ها‬ ‫و پیامک ها شروع شد‪ .‬بیشتر از جانب رقبا که می خواستند با گوشه و کنایه‪ ،‬به مردم ثابت کنند‬ ‫که این کلید‪ ،‬قفلی را باز نخواهد کرد اما نمی دانستند که این شوخی ها در فقدان نشانه یا نماد‬ ‫ً‬ ‫دیگری (مثل ساعت) که احیانا کاندیدای رقیب (اقای قالیباف) می توانست از ان استفاده کند‪،‬‬ ‫بیشتر باعث جا خوش کردن کلید در حافظه ی مردم می شود‪.‬‬ ‫این تنها یک نمونه ساده از شوخ طبعی هایی است که در تبلیغات سیاسی یک کاندیدا و در نتیجه‬ ‫ً‬ ‫انتخابات ‪-‬یک اتفاق سیاسی مهم در انتقال قدرت‪ -‬موثر افتاده است‪ .‬اصوال شوخی با قدرت و‬ ‫عاقل دیوانه نمایی را تحریک می کند تا به راحتی از کنار‬ ‫قدرت مندان‪ ،‬موقعیتی است که هر انسان ِ‬ ‫ان نگذرد‪ .‬اما از یک شوخی ساده تا طنز سیاسی راه بسیاری است‪ .‬در این یادداشت سعی می کنیم‬ ‫ق و نسبت این دو پدیده را در‬ ‫تا مختصری از ماهیت طنز‪ ،‬بازاریابی سیاسی‪ ،‬نقاط اشترا ک و افترا ‬ ‫موضوع و هدف بیان کنیم‪.‬‬ ‫‪8‬‬ ‫هسته بازاریابی سیاسی مرکز رشد‬ ‫‪mn.zadeh@gmail.com‬‬ ‫نشـ ـ ـ ـ ـ ـ ــریه‬ ‫علمݡی‪-‬تخصصݡی‬ ‫‪ ‬شوخ طبعی در میان ایرانیان از جایگاه‬ ‫ویژه ای برخوردار است‪ .‬تاریخ ادبیات و هنر‬ ‫ایران و به خصوص شعر نشان می دهد هر کجا‬ ‫که مردم از حیث فردی یا جمعی در تنگنا قرار‬ ‫می گرفتند و در نسبت با یک موضوع اجتماعی‬ ‫یا سیاسی در بن بستی گرفتار می امدند بیان‬ ‫شوخ طبعانه‪ ،‬راه گریز و ّ‬ ‫مفر فردی و جمعی انان‬ ‫از فروبستگی ها بوده است‪ .‬یعنی نوعی مواجهه‬ ‫ُ‬ ‫کمیک با درد و مساله ای که امکان طرح جدی‬ ‫ان در عالم خارج نبوده است‪ .‬وقایع تاریخی‬ ‫زیادی در زمان سلسله ها و سالطین مختلف‪،‬‬ ‫موید این معناست‪ .‬البته گاهی این شوخ طبعی ها‬ ‫تا انجا ّ‬ ‫تنزل پیدا می کرد که به بد و بیراه گفتن و‬ ‫دشنام دادن و تمسخر و استهزاء منتهی می شد‬ ‫و گاهی تا حد شوخ طبعی های رندانه ی حافظ‬ ‫ّ‬ ‫اوج گرفته که گویی در بلندترین قله ی انسانیت‬ ‫ّ‬ ‫ایستاده و ادمیانی را که گرفتار عادات و تعلقات‬ ‫عالم مادی هستند‪ ،‬ریشخند می کند‪.‬‬ ‫‪ ‬دو ژانر یا گونه ی اساسی در ادبیات و هنرهای‬ ‫نمایشی از یونان باستان تا کنون رایج بوده است‪:‬‬ ‫کمدی و تراژدی‪ .‬بنا به تعریف‪ ،‬تراژدی گریستن‬ ‫بر االم و رنج های بشری است و کمدی خندیدن‬ ‫به این دردها و رنج ها‪ .‬بنابراین ماهیت هر دوگونه‬ ‫یا بیان یکی ست و فقط چگونگی نگاه یا تغییر‬ ‫زاویه ی دوربین‪ ،‬سبب اشک انگیز شدن یکی و‬ ‫خنده دار بودن دیگری شده است‪ .‬شوخ طبعی‬ ‫را در ‪ 4‬نوع مختلف تقسیم بندی می کنند‪:‬‬ ‫هزل‪ ،‬هجو‪ ،‬فکاهه و طنز‪.‬‬ ‫شماره دوم ‪ -‬بهار و تابستان ‪1396‬‬ ‫‪9‬‬ ‫طنز‪ ،‬شیرین است چون از موضع دوستی و‬ ‫برادری بیان می شود‪ .‬در هجو و هزل می توان از‬ ‫در دشمنی با کسی درامد و برای شکستن شان و‬ ‫منزلت فردی یا اجتماعی اش‪ ،‬او را به باد استهزاء‬ ‫و تمسخر گرفت اما طنز از این معنا ّ‬ ‫مبراست‪.‬‬ ‫هزل‬ ‫نوعی از شوخی است که با بیان و کلمات زشت‪ ،‬رکیک و شرم اور همراه‬ ‫است‪ .‬عمده ی اشعار‪ ،‬شوخی ها و جک های رکیک امروز و دیروز از این‬ ‫دست محسوب می شود‪.‬‬ ‫هجو‬ ‫به گونه ای از شوخ طبعی اطالق می شود که با بدگویی و دشنام و با‬ ‫غرض ورزی و کینه توزی به جهت انتقام از یک فرد همراه می شود‪ .‬هجو‬ ‫اخرین سالح غیراخالقی انسان ازرده خاطر است‪.‬‬ ‫فکاهی‬ ‫رایج ترین نوع شوخ طبعی است که نه زشتی و رکا کت هزل را دارد و نه‬ ‫بی پروایی و پرده دری هجو را‪ .‬هدف فکاهی فقط خنداندن است‪ .‬این‬ ‫گونه از شوخ طبعی در همه جا قابل نقل است و جنبه ی خنده دار بودن‬ ‫موقعیت و گفتار ان‪ ،‬بیشتر از شاخصه های دیگرش قابل توجه است‪.‬‬ ‫طنز (کمدی)‬ ‫ً‬ ‫بیان نقد جدی و احیانا تلخ‪ ،‬به زبانی شیرین‪ ،‬کنایی و نشاط اور است که‬ ‫ّ‬ ‫در ان جانب عفت و انصاف رعایت شود‪( .‬زرویی نصراباد‪ ،۱۳۹۳ ،‬ص ‪)242‬‬ ‫ً‬ ‫طنز اساسا نقد است؛ نقدی که یک ناهنجاری اجتماعی‪ ،‬سیاسی یا اخالقی‬ ‫ناپسند از حیث فردی یا جمعی‪ ،‬و هر عیب و نقصی از این قبیل را جراحی‬ ‫می کند‪ .‬طنز چاقوی جراحی است نه ساطور سالخی‪ .‬جراحی ا گر چه بی درد‬ ‫نیست اما راه بهبود و شفاست‪ .‬طنز‪ ،‬شیرین است چون از موضع دوستی و‬ ‫برادری بیان می شود‪ .‬در هجو و هزل می توان از در دشمنی با کسی درامد‬ ‫و برای شکستن شان و منزلت فردی یا اجتماعی اش‪ ،‬او را به باد استهزاء‬ ‫و تمسخر گرفت اما طنز از این معنا ّ‬ ‫مبراست‪ .‬طنز بیانی کنایی دارد؛ یعنی‬ ‫با استفاده از تکنیک ها و فنون ادبی به «فرم معنادار» در سخن می رسد و‬ ‫از فکاهی که صورتی بسیط از شوخ طبعی است متمایز می شود و به «هنر»‬ ‫ارتقاء می یابد‪ .‬نقد ّ‬ ‫طنازانه‪ ،‬با نقد ا کادمیک متفاوت است چرا که پس از‬ ‫سرگرمی و نشاط انگیزی‪ ،‬مخاطب خود را به ّ‬ ‫تامل وا می دارد‪ .‬این تفاوت‬ ‫اساسی نقد هنری با نقد علمی است‪.‬‬ ‫‪10‬‬ ‫هسته بازاریابی سیاسی مرکز رشد‬ ‫نشـ ـ ـ ـ ـ ـ ــریه‬ ‫علمݡی‪-‬تخصصݡی‬ ‫وقتی که موضوع یا پدیده ای از دایره رفتار سیاست مداران‪ ،‬احزاب‪ ،‬انتقال قدرت‪ ،‬وقایع سیاسی‬ ‫و‪ ...‬دستمایه ی نقد شوخ طبعانه یک نویسنده‪ ،‬شاعر یا کمدین قرار بگیرد‪ ،‬محصول ان طنز سیاسی‬ ‫یا کمدی سیاسی خواهد بود‪ .‬طنز سیاسی به معنای امروزی کلمه از زمان مشروطه و با پدیدامدن‬ ‫تلقی جدیدی از حکومت و توابع ان در بین مردم و مطبوعات رواج پیدا کرد‪ .‬صورت ظاهری این‬ ‫ً‬ ‫طنز در فرهنگ ما غالبا نوشتاری و کالمی است که ویترین اصلی ان مطبوعات بوده است‪.‬‬ ‫‪ ‬اما نسبت طنز سیاسی به معنای عام‬ ‫(شوخ طبعی) و به معنای خاص (طنز) با بازاریابی‬ ‫سیاسی چیست؟ چگونه می توان میان یک مقوله‬ ‫هنری و ذوقی با یک مقوله علمی نسبتی برقرار‬ ‫ً‬ ‫کرد؟ برقراری این نسبت اصال چه ضرورتی دارد؟‬ ‫برای دریافت پاسخ این پرسش ها الزم است کمی‬ ‫به به معنا و مفهوم بازاریابی سیاسی بپردازیم‪.‬‬ ‫بازاریابی سیاسی با استفاده از فنون و تکنیک های‬ ‫بازاریابی به دنبال ساخت تصویر سیاسی از یک‬ ‫کاندیدا‪ ،‬حزب یا حکومت و انتقال یک پیام‬ ‫سیاسی به بخش های هدف‪ ،‬به منظور کسب‬ ‫قدرت برای گروه ذینفعان است‪( .‬نیومن‪:۲۰۱۱ ،‬‬ ‫‪ )۱۰۱‬میدان اصلی بازاریابی سیاسی‪ ،‬انتخابات‬ ‫است‪ .‬جایی که احزاب و سلیقه های سیاسی‬ ‫گونا گون در یک بازار رقابتی‪ ،‬محصول سیاسی‬ ‫خود را با ارای مردم مبادله می کنند‪ .‬مبادله‪،‬‬ ‫اساس بازاریابی سیاسی است‪ .‬مردم از یک سو‬ ‫قول ها و وعده های سیاسی دریافت می کنند و‬ ‫به ازای ان رای خود را به یک حزب یا کاندیدای‬ ‫خاص وا گذار می کنند‪.‬‬ ‫‪ ‬شوخی با یک مساله سیاسی در ساده ترین‬ ‫حالت می تواند در تبلیغات سیاسی یک کاندیدا‬ ‫جاذبه مثبت ایجاد کند‪ .‬به ابتدای متن بازگردیم‪.‬‬ ‫نحوه استفاده اقای روحانی از نشانه کلید هم در‬ ‫اولین رونمایی از کلید (گفتگوی ویژه خبری) و‬ ‫هم در محافل و سخنرانی های تلویزیونی و غیر‬ ‫تلویزیونی‪ ،‬بسیار شوخ طبعانه بود‪ .‬چیزی که‬ ‫مقبول هواداران ایشان افتاد و نشان از ایجاد‬ ‫جاذبه مثبت در بخش های مختلفی از مخاطبان‬ ‫داشت‪ .‬این نحوه از شوخ طبعی نه به شخصیت‬ ‫ایشان ضربه زد و نه انقدر سبک بود که پیام‬ ‫سیاسی کلید را در سایه قرار دهد‪ .‬اما رقبا با‬ ‫هجو کلید‪ ،‬سعی در از کار انداختن این نشانه‬ ‫انتخاباتی داشتند که ا گر نشانه دیگری برای‬ ‫کاندیدای رقیب‪ ،‬طراحی می شد شاید این هجو‬ ‫می توانست کلید را از میدان به در کند‪ .‬این گونه‬ ‫شوخ طبعی ها در انتخابات که گرم ترین میدان‬ ‫ً‬ ‫بازاریابی سیاسی است‪ ،‬غالبا از سوی مشاوران ‬ ‫کاندیداها تجویز می شود و نمی توان نام طنز‬ ‫ً‬ ‫سیاسی بر ان نهاد چرا که تقریبا هیچکدام از‬ ‫ویژگی های امده در تعریف را ندارد‪.‬‬ ‫شماره دوم ‪ -‬بهار و تابستان ‪1396‬‬ ‫‪11‬‬ ‫طنز نیاز این دو بخش از جامعه را به نقد سیاست و قدرت براورده می کند‪ .‬طنزپرداز‬ ‫هم نیاز مردم را می شناسد و هم ان را جهت دهی می کند و با کمترین هزینه برای‬ ‫حکومت‪ ،‬جدی ترین نقدها را شوخ طبعانه طرح می کند‪.‬‬ ‫بعد از گذشت چندین ماه از انتخابات‪ ،‬از‬ ‫جانب طنزنویسان مطبوعاتی و غیرمطبوعاتی‬ ‫شوخی های تازه ای با کلید شروع شد؛ این بار‬ ‫هم با مضمون نقد پیام اصلی اقای روحانی در‬ ‫انتخابات و با محوریت کلید‪ .‬با این تفاوت که‬ ‫این شوخی ها دیگر محصول سفارش مشاوران‬ ‫بازاریابی سیاسی نبود بلکه برامده از ذوق و‬ ‫شناخت طنزپرداز از نیاز مردم به نقد پیام‬ ‫سیاسی اقای روحانی و سنجش ان در نسبت‬ ‫با وقایع روز و براوردن این نیاز بود‪.‬‬ ‫درد و درمان‪ ،‬کلید روحانی‬ ‫سخت و اسان‪ ،‬کلید روحانی‬ ‫مرد و زن هر دو عاشقش هستند‬ ‫حور و غلمان‪ ،‬کلید روحانی‬ ‫دست رعیت کلید روحانی‬ ‫دست سلطان کلید روحانی‬ ‫نرسد نا گهان ‪-‬زبانم الل‪-‬‬ ‫دست شیطان کلید روحانی ‪...‬‬ ‫(رضا احسان پور‪ ،‬خبرگزاری ایسنا‪)۱۳۹۲ ،‬‬ ‫‪12‬‬ ‫هسته بازاریابی سیاسی مرکز رشد‬ ‫‪ ‬بروس نیومن در مقاله بازاریابی سیاسی در‬ ‫کتاب «راهنمای ارتباطات سیاسی» مردم را به‬ ‫اعتبار میزان انگیزش سیاسی و درگیری با مسائل‬ ‫سیاسی به دو گروه تقسیم می کند‪ :‬گروه اول‪،‬‬ ‫افرادی که درگیری و انگیزش پایینی‪ 1‬نسبت‬ ‫به مسائل سیاسی دارند و گروه دوم‪ ،‬افرادی‬ ‫که درگیری و انگیزش باالیی‪ 2‬نسبت به چنین‬ ‫مسائلی دارند‪ .‬ادوار مختلف انتخابات در ایران‬ ‫همواره میدان چالش و زورازمایی این دو گروه‬ ‫از مردم با هم بوده است‪ .‬نیومن بیان می کند‬ ‫که به طور تقریبی عموم مردم (حدود دوسوم)‬ ‫تعلقات جناحی ندارند و در هر انتخابات‪ ،‬کسی را‬ ‫برمی گزینند که پیامی اقناع کننده داشته باشد و‬ ‫نیاز اصلی مردم را در ان دوره ی خاص انتخاباتی‬ ‫براورده کند‪ .‬در مقابل حدود یک سوم مردم‪،‬‬ ‫دارای تحلیل و موضع سیاسی جناحی هستند که‬ ‫در هر شرایطی به کاندیدای حزب یا گروه متبوع‬ ‫خویش رای می دهند‪ .‬رای این دسته همواره‬ ‫از پیش معین است‪ ،‬بنابراین در نتیجه ی یک‬ ‫رقابت سیاسی‪-‬انتخابات‪ -‬نمی تواند تاثیرگذار‬ ‫باشد اما تدقیق در خواست و نیاز بخش های‬ ‫مختلف از گروه اول‪ ،‬تعیین کننده است‪.‬‬ ‫طنز نیاز این دو بخش از جامعه را به نقد سیاست‬ ‫و قدرت براورده می کند‪ .‬طنزپرداز هم نیاز مردم‬ ‫را می شناسد و هم ان را جهت دهی می کند و با‬ ‫کمترین هزینه برای حکومت‪ ،‬جدی ترین نقدها‬ ‫را شوخ طبعانه طرح می کند‪.‬‬ ‫‪1-Low Involvement‬‬ ‫‪2-High Involvement‬‬ ‫نشـ ـ ـ ـ ـ ـ ــریه‬ ‫علمݡی‪-‬تخصصݡی‬ ‫‪ ‬زنده یاد کیومرث صابری فومنی (گل اقا)‪1‬را می توان بهترین طنزنویس پس از انقالب دانست که‬ ‫جامعه ایران و مسائل سیاسی روز را به خوبی می شناخت و با فهم دقیق از نیازهای عموم مردم و‬ ‫ُ‬ ‫نیز گروه هایی که تعلق جناحی دارند بی اینکه به ورطه ی عوام زدگی و هجو و هزل درافتد‪ ،‬یا خود‬ ‫را در موضع هدایت گری جامعه قرار دهد؛ از طریق نقد شوخ طبعانه ی سیاست مداران جناح چپ‬ ‫و راست ان روزگار‪ ،‬نیاز مردم به چنین نقدهایی را براورده می کرد‪ .‬با وجود اینکه مرحوم صابری‬ ‫دانشی تاریخی‪-‬ادبی ارزشمند و شناختی دقیق از جریانات سیاسی و وقایع سیاسی روز داشت‪،‬‬ ‫همواره خود را از عامه ی مردم می دانست‪.‬‬ ‫ ‬ ‫ ‬ ‫ ‬ ‫ ‬ ‫ ‬ ‫ ‬ ‫ما نمی گوییم حرفی غیر ح ‬ ‫ق‬ ‫ورنه ما غیر از گل اقا نیستیم ‬ ‫تازه یک کم هم که باال می رویم ‬ ‫ما گل اقاییم و صاف و ساده ایم ‬ ‫نه که با مستضعفان در یک صفیم ‬ ‫حال تو در پشت سر یا پیش رو ‬ ‫این چنین خواندیم در خردی سبق‬ ‫در غم پایین و باال نیستیم‬ ‫با همین نام گل اقا می رویم‬ ‫دوستدار مردم ازاده ایم‬ ‫خا ک پای مردم مستضعفیم‬ ‫هر چه می خواهد دل تنگت بگو‬ ‫(گل اقا‪ ،‬روزنامه اطالعات‪)۱۳۶۷ ،‬‬ ‫‪ -1‬از روز ‪ ۲۳‬دی سال ‪ ۱۳۶۳‬یادداشت های روزانه طنز با نام مستعار «گل اقا» و تحت عنوان «دو کلمه حرف حساب» با محتوای انتقاد از دستگاه های‬ ‫دولتی و مشکالت موجود جامعه در صفحه سوم روزنامه اطالعات چاپ شد که نقطه عطفی در طنزنویسی ایران و احیا گر طنز مطبوعاتی بعد از انقالب بود‪.‬‬ ‫نویسنده این ستون کیومرث صابری فومنی بود که بعدها و در سال ‪ 1369‬مجله طنز و کاریکاتور «گل اقا» را منتشر کرد‪ .‬مجله ای که در اولین شماره اش و با‬ ‫شمارگان صدهزار نسخه نایاب شد و به چاپ دوم رسید‪ .‬فعالیت های گل اقا منحصر به هفته نامه باقی نماند‪ .‬ماهنامه گل اقا‪ ،‬سالنامه گل اقا‪ ،‬هفته نامه‬ ‫«بچه ها‪...‬گل اقا»‪ ،‬انتشارات گل اقا برای انتشار کتب طنز و کاریکاتور‪ ،‬و سرانجام خانه طنز ایران جهت پرورش طنزنویسان جوان‪ ،‬از دیگر فعالیت های‬ ‫کیومرث صابری بود‪ .‬سرانجام در ‪ ۲‬ابان سال ‪ ،۱۳۸۱‬و در دوازدهمین سالگرد انتشار هفته نامه گل اقا‪ ،‬هم زمان با چاپ ‪۵۴۸‬مین شماره‪ ،‬گل اقا تصمیم‬ ‫به تعطیلی هفته نامه به دالیلی نامعلوم گرفت‪ ،‬و با چاپ سرمقاله شماره ‪ ،۵۴۸‬که این بار در ان نه شاغالم و غضنفری بود و نه گل اقایی‪ ،‬با نام صابری از‬ ‫تصمیم خود برای پایان کار هفته نامه خبر داد‪.‬‬ ‫شماره دوم ‪ -‬بهار و تابستان ‪1396‬‬ ‫‪13‬‬ ‫ّ‬ ‫معروف است که می گویند طنز «ضد قدرت» است اما در حقیقت‪ ،‬طنز «ضد تعلق‬ ‫به قدرت» است‪ .‬طنزپرداز مانند عامه ی مردم‪ ،‬علیه سیاست مدارانی است که‬ ‫همه ی حیثیت و شخصیت خود را از «میز» می گیرند‪.‬‬ ‫‪ ‬زرویی در کتاب حدیث قند بیان می کند‬ ‫که ستون دو کلمه حرف حساب در روزنامه‬ ‫اطالعات و بعدها در هفته نامه ی گل اقا میدانی‬ ‫برای خلق شخصیت هایی بود که هر کدام به‬ ‫نوعی این دو بخش عمده از جامعه را نمایندگی‬ ‫می کردند‪ :‬گل اقا‪ ،‬مش رجب‪ ،‬غضنفر‪ ،‬شاغالم‪،‬‬ ‫ممصادق و کمینه عیال ممصادق‪ .‬کارا کتر گل اقا‬ ‫فردی مستبد‪ ،‬دیکتاتور و خودرای است که‬ ‫خود را صاحب نظر می داند و ابدارخانه شاغالم و‬ ‫اذنابش محل تجمع عده ای از طبقه ی متوسط‬ ‫و ضعیف جامعه که از ا گرچه از گل اقا حساب‬ ‫می برند اما در وقت خود‪ ،‬رای و نظرشان را ابراز‬ ‫می کنند و البته سزایش را هم از سوی گل اقا‬ ‫می بینند‪( .‬دود دادن سبیل‪ ،‬باطل کردن جواز‬ ‫ّ‬ ‫ابدارخانه‪ ،‬سبیل را شقه کردن‪ ،‬کشیدن گوش‪،‬‬ ‫انگشت شاغالم را به تنوره سماور چسباندن‬ ‫و‪ )...‬کشمکش ها و مناسباتی که بین کارا کتر‬ ‫گل اقا و پنج کارا کتر دیگر در ابدارخانه در زمینه‬ ‫وقایع سیاسی روز در جریان است‪ ،‬بیانگر چالش‬ ‫همیشگی بین این دو گروه ذکرشده در جامعه‬ ‫ً‬ ‫است‪ .‬بازاریابی سیاسی اساسا در میدان این‬ ‫چالش و با پس زمینه ی انتخابات و انتقال قدرت‬ ‫است که معنا پیدا می کند‪.‬‬ ‫‪14‬‬ ‫هسته بازاریابی سیاسی مرکز رشد‬ ‫‪ ‬نسبت مردم با حکومت‪ ،‬نسبت مشتری با‬ ‫فروشنده است‪« .‬طنز» زبان مشتری است و نه‬ ‫فروشنده‪ .‬طنزهایی که از موضع قدرت نوشته‬ ‫می شوند هجوهای سیاسی ای هستند که در‬ ‫میان مردم محبوبیت پیدا نمی کنند‪ .‬زبان طنز‬ ‫زبان دشمنی نیست؛ حتی ا گر موضع دشمن‬ ‫بسیار درست و اصولی باشد‪ .‬معروف است که‬ ‫می گویند طنز «ضد قدرت» است اما در حقیقت‪،‬‬ ‫ّ‬ ‫طنز «ضد تعلق به قدرت» است‪ .‬طنزپرداز مانند‬ ‫عامه ی مردم‪ ،‬علیه سیاست مدارانی است که‬ ‫همه ی حیثیت و شخصیت خود را از «میز»‬ ‫ی در دوره‬ ‫می گیرند‪ .‬بعضی از اثار طنز سیاس ‬ ‫معاصر هستند که به جای دستمایه قراردادن‬ ‫وقایع سیاسی روز یا نقد جناح های سیاسی یا‬ ‫هجوهای انتخاباتی‪ ،‬به نقد قدرت به مفهوم عام‬ ‫و بی اعتباری سیاست می پردازند‪ .‬این گونه طنزها‬ ‫اندکی از منطق رایج در بازاریابی سیاسی فاصله‬ ‫می گیرند و با نگاهی متفاوت تر‪ ،‬طنزی عمیق و‬ ‫انسانی می سازند‪ .‬شعر زیر یکی از نمونه های‬ ‫خوب از این دست است‪:‬‬ ‫ارزش مون به طول و عرض میزه‬ ‫چقدر میز و صندلی عزیزه‬ ‫اونا که مرد و زن دعا گوشون بود‬ ‫میز ریاست سر زانوشون بود‬ ‫بیا بشین که میز ا گه وفا داشت‬ ‫وفا به صاحبای قبل ِ ما داشت‬ ‫روی لبت خوبه ّ‬ ‫تبسم باشه‬ ‫دفتر کارت دل مردم باشه‬ ‫مردا بدون میز هم عزیزن‬ ‫رفوزه ها همیشه پشت میزن ‪...‬‬ ‫(زرویی نصراباد‪ ،‬رفوزه ها‪ ،‬بخشی از شعر بلند با معرفت های عالم)‬ ‫نشـ ـ ـ ـ ـ ـ ــریه‬ ‫علمݡی‪-‬تخصصݡی‬ ‫‪ ‬طنز و بازاریابی سیاسی ا گر چه دو مقوله متفاوت از هم‬ ‫هستند‪ ،‬اما وقتی در یک بازار مشترک سیاسی قرار می گیرند‪،‬‬ ‫نسبت به هم تاثیر و تاثرات فراوانی خواهند داشت‪ .‬طنز در نسبت‬ ‫با گروه های مختلف مردم‪ ،‬وقایع سیاسی روز و‪ ...‬موقعیت هایی‬ ‫را از طریق بیان هنری خلق می کند که بازاریابی سیاسی به کمک‬ ‫ن است‪ .‬این گونه‬ ‫ابزار‪ ،‬روش ها و فنون علمی خود در پی ایجاد ا ‬ ‫نیست که طنزنویس ابتدا چند واحد بازاریابی سیاسی بگذراند‬ ‫و سپس با درکی خودا گاه و علمی‪ ،‬موضع و تحلیل سیاسی اش‬ ‫ً‬ ‫را در قالب طنز ارائه کند‪ .‬طنز اصوال قالب نیست بلکه مدیوم و‬ ‫ُ‬ ‫بیانی است که حا کی از مواجهه شوخ طبعانه‪ ،‬کمیک و رندانه با‬ ‫پدیده های این جهان است‪ .‬طنز و بازاریابی سیاسی هرکدام از‬ ‫حیث موضوع و هدف‪ ،‬محدوده ی خود را دارند که در نسبت با‬ ‫بازار سیاست و متعلقات ان‪ ،‬در سطوح مختلف به قلمرو یکدیگر‬ ‫سرک می کشند‪ .‬این سرک کشیدن ها از شوخ طبعی های سیاسی‬ ‫برای اثرگذاری در تبلیغات یک کاندیدا اغاز می شود و به طنزهای‬ ‫سیاسی با هدف جناحی‪ ،‬و طنزهای سیاسی در نقد شوخ طبعانه‬ ‫سیاست و باالتر از ان می رسد‪.‬‬ ‫طنز در نسبت با گروه های مختلف مردم‪ ،‬وقایع سیاسی روز‬ ‫و‪ ...‬موقعیت هایی را از طریق بیان هنری خلق می کند که‬ ‫بازاریابی سیاسی به کمک ابزار‪ ،‬روش ها و فنون علمی خود‬ ‫در پی ایجاد ان است‪.‬‬ ‫ادامه دارد‪...‬‬ ‫منابع‬ ‫ •خبرگزاری ایسنا (‪ ،)۱۳۹۳‬شعر طنز برای کلید اقای روحانی‪۱۳۹۳۰۳۲۷ ،‬‬ ‫ •زرویی نصراباد‪ ،‬ابوالفضل (‪ )۱۳۹۳‬حدیث قند ‪ -.‬تهران‪ :‬نیستان‪ ،‬چاپ دوم‪.‬‬ ‫ •گل اقا‪ :‬صابری فومنی‪ ،‬کیومرث (‪ ،)۱۳۶۷‬روزنامه اطالعات؛ ستون دو کلمه حرف حساب روزنامه اطالعات‪1367/10/22 ،‬‬ ‫ •نیومن‪ ،‬بروس (‪ ،)۲۰۱۱‬مبانی نظری و راهبردی بازاریابی سیاسی‪.‬‬ ‫شماره دوم ‪ -‬بهار و تابستان ‪1396‬‬ ‫‪15‬‬ ‫حسین سرابادانی تفرشی‬ ‫دانش اموخته ی کارشناسی ارشد معارف اسالمی و مدیریت بازرگانی‬ ‫و دانشجوی دکتری مدیریت دولتی دانشگاه امام صادق؟ع؟‬ ‫ن س ݑ ݦݩ ݦ‬ ‫ٮݤ‬ ‫ݡݡس ݭݫ ݫݭىݔ�م ݣا ݣسݣ ݣ ݫىݬݔݣاݣ ݤ‬ ‫‪ -1‬مقدمه‬ ‫عالم سینما‪ ،‬عالم حس و تصویر است؛ عالم اثر و اثرپذیری است‪ .‬رسانه و مدیومی است که شکل‪،‬‬ ‫قالب و زبان خاص خود را دارد‪ .‬هنر هفتم‪ ،‬هنر اقناع است؛ هنر خلق‪ ،‬تغییر و شکل دهی باور است‪.‬‬ ‫این باورها ا گر ناظر بر ساحت حیات اجتماعی انسان باشد و در ساحت اجتماعی ناظر بر مهم ترین‬ ‫و حساس ترین ُبعد ان‪ ،‬یعنی سیاست (بخوانید میدان کسب‪ ،‬حفظ و تغییر قدرت) رقم زننده ی‬ ‫ژانر «سینمای سیاسی» است‪ .‬سینمای سیاسی حاصل تالقی عالم سینما و جهان سیاست است‪.‬‬ ‫این تالقی میان سینما به عنوان هنر‪ ،‬و سیاست به عنوان ّ‬ ‫فن قدرت بر ابهامات این تالقی می افزاید‪.‬‬ ‫تعریف سینما به هنر هفتم می تواند ابتدای نزاع و بحث باشد‪ :‬فلسفه هنر چیست؟ چرا هنر شکل‬ ‫می گیرد؟ و چه هدفی دارد؟ پاسخ های متعددی به این سواالت ارائه شده است‪ :‬هنر متعهد‪ ،‬هنر‬ ‫برای هنر‪ ،‬فرمالیسم‪ ،‬هنر گریزی است ازانچه هست و‪...‬‬ ‫ً‬ ‫سینما را هم می توان این گونه نگاه کرد و پرسید که واقعا سینما چیست؟ قرار است چه کند؟ چرا‬ ‫ل گرفته و کجای زندگی انسان جای گرفته است؟ هدف ان اموزش است یا تفریح و سرگرمی؟‬ ‫شک ‬ ‫یا افرینش؟ یا بیان زیبایی ها یا ارائه فرم خاصی از نگاه به زندگی یا چیزی در حد هیچ؟! سینما گر‬ ‫از سینما چه می تواند کسب کند؟ لذت خلق هنر‪ ،‬یا ارضای خودشیفتگی‪ ،‬یا قدرت معنوی‪ ،‬یا‬ ‫موفقیت مادی‪ ،‬یا کسب شهرت یا‪...‬؟‬ ‫‪16‬‬ ‫هسته بازاریابی سیاسی مرکز رشد‬ ‫‪87sarabadani@gmail.com‬‬ ‫نشـ ـ ـ ـ ـ ـ ــریه‬ ‫علمݡی‪-‬تخصصݡی‬ ‫‪ -2‬سینمای سیاسی و مساله ژانر‬ ‫در سینما از ژانرهای مختلفی سخن گفته می شود که این‬ ‫دسته بندی برای فیلم ها بر اساس شباهت های روایتی که فیلم‬ ‫بر ان ها بناشده‪ ،‬صورت می پذیرد‪ .‬بیشتر نظریات در باب ژانر‬ ‫فیلم ها از نقد ژانر ادبی وام گرفته اند‪( .‬لنگفورد‪ )1393 ،‬در عموم‬ ‫کتب سینمایی تا حدود ‪ 40‬ژانر سینمایی مورد اشاره قرارگرفته‬ ‫که ازجمله مهم ترین ان ها عبارت است از سینمای اجتماعی‪،‬‬ ‫جنایی‪ ،‬کمدی‪ ،‬کودک‪ ،‬حادثه ای‪ ،‬خانوادگی‪ ،‬درام‪ ،‬ترسنا ک‪،‬‬ ‫معمایی‪ ،‬ورزشی‪ ،‬تراژدی‪ ،‬جنگی (برای کشور ما دفاع مقدس)‬ ‫و خبری‪( .‬حقیری‪)1394 ،‬‬ ‫سینمای سیاسی از دیگر ژانرهای مهم و اثرگذار در دنیای سینما‬ ‫است‪ .‬گذشته از اینکه چقدر این «تقسیم بندی فیلم ها بر اساس‬ ‫ژانر»‪ ،‬جامع ومانع است ‪-‬که به نظر خالی از اشکال هم نیست‪،-‬‬ ‫این تقسیم بندی موجب افزایش قدرت تحلیل در مورد اثار‬ ‫سینمایی است‪ .‬علی رغم حضور پررنگ سیاست در سینمای‬ ‫ایران‪ ،‬حضور امر سیاسی در درون یک درام هیچ گاه به یک جریان‬ ‫پایدار و متمایز تبدیل نشده است‪ .‬حضور سیاست در سینمای‬ ‫ایران همیشه در حد نشانه ها و بحث های فرامتنی و یا در حد‬ ‫چند دیالوگ برای به دست اوردن پذیرش جشنواره های خارجی‬ ‫و برخی محافل داخلی باقی مانده است‪.‬‬ ‫شماره دوم ‪ -‬بهار و تابستان ‪1396‬‬ ‫‪17‬‬ ‫‪ -3‬تحلیل روابط میان سینما و سیاست‬ ‫نوع دیگری از رابطه ی میان سینما و سیاست هم وجود دارد‬ ‫که هدف عمده ی ان خدمت گزاری سینما به سیاست است‪.‬‬ ‫سینمای هالیوود سال هاست که بخشی از تولیدات خود را‬ ‫به این مهم اختصاص داده و سعی کرده وزن سیاسی امریکا‬ ‫را در معادالت سیاسی دنیا چنان باال و پرعظمت نشان دهد‬ ‫که دست هیچ ملتی به ان نمی رسد!‬ ‫‪18‬‬ ‫هسته بازاریابی سیاسی مرکز رشد‬ ‫جامعه شناسان برای مطالعه جامعه از سینما به مثابه سندی‬ ‫تاریخی یاد می کنند‪ .‬ا گر منظور از رابطه ی سینما و سیاست‪،‬‬ ‫این است که «سینمای سیاسی» شکل بگیرد‪ ،‬طبیعی است که‬ ‫این رابطه وجود داشته‪ ،‬دارد و خواهد داشت! سینما‪ ،‬هنری‬ ‫اجتماعی است که نمی تواند از کنار سیاست‪ ،‬بی تفاوت بگذرد‪.‬‬ ‫سینما گران بسیاری هستند که دغدغه سیاسی دارند و برای‬ ‫بیان همین دغدغه ها رو به سینما اورده اند‪ .‬سینمای سیاسی‬ ‫همان قدر ارزش دارد و موردتوجه است که شعر سیاسی و ادبیات‬ ‫سیاسی‪ ،‬تاثیرگذار و ارزشمند است‪ .‬سینما گرانی که در زمره ی‬ ‫هنرمندان متعهد و مسئول قرار می گیرند و در قبال تغییرات‬ ‫اجتماعی‪ ،‬وظیفه موضع گیری را بر دوش خود می دانند کم‬ ‫ً‬ ‫نیستند و البته عموما در قبال این موضع گیری‪ ،‬ضرر مادی هم‬ ‫دیده اند‪ .‬چنین رابطه ای بین سینما و سیاست ا گر نفی شود یا‬ ‫ً‬ ‫نباشد‪ ،‬حتما سینما چیزی کم خواهد داشت‪.‬‬ ‫نوع دیگری از رابطه ی میان سینما و سیاست هم وجود دارد که‬ ‫هدف عمده ی ان خدمت گزاری سینما به سیاست است‪ .‬سینمای‬ ‫هالیوود سال هاست که بخشی از تولیدات خود را به این مهم‬ ‫اختصاص داده و سعی کرده وزن سیاسی امریکا را در معادالت‬ ‫سیاسی دنیا چنان باال و پرعظمت نشان دهد که دست هیچ‬ ‫ملتی به ان نمی رسد! واضح است که این موضوع فقط اختصاص‬ ‫به امریکایی ها و هالیوود ندارد‪ .‬دولت نازی هیتلر هم در زمان‬ ‫حیات خود از صنعت سینما استفاده ای این چنینی داشت و پس‬ ‫از شکست این کشور و هم پیمان هایش در جنگ جهانی دوم‪،‬‬ ‫تا زمان حاضر هم هنوز فیلم های ضد نازی ساخته می شود که‬ ‫بیشتر از ان که ضدنازی باشد‪ ،‬برای مظلوم نمایی صهیونیست ها‬ ‫ساخته و پرداخته شده اند‪.‬‬ ‫نشـ ـ ـ ـ ـ ـ ــریه‬ ‫علمݡی‪-‬تخصصݡی‬ ‫‪ -4‬سینمای سیاسی در‬ ‫ایران؛ تعریف و قلمرو‬ ‫سینمای سیاسی ایران در قالب موجی نو‪ ،‬از‬ ‫دهه ی ‪ 50‬شمسی و با اثار کیمیایی (گوزن ها و سفر‬ ‫سنگ) در ایران به شکل جدی اغاز شد و در طی‬ ‫این فرایند رویداد به اتش کشیده شدن سینماها‬ ‫و به خصوص سینما رکس ابادان بر فرامتن های‬ ‫سیاسی ان افزود‪ .‬بعد از انقالب اسالمی جریانی‬ ‫با محوریت انقالب و نقد طاغوت در سینمای‬ ‫ایران شکل گرفت‪ .‬نقد ایدئولوژی چپ‪ ،‬در پی‬ ‫ان سینمای دفاع مقدس (با کارهای اجتماعی‬ ‫حاتمی کیا)‪ ،‬سینمای اجتماعی و مضامین روز‬ ‫دوران اصالحات‪ ،‬سینمای کمدی سیاسی‪ ،‬و‬ ‫سینمای ناظر بر فتنه ‪ 88‬از دیگر محورهای مهم‬ ‫در تاریخ سینمای سیاسی بوده است‪.‬‬ ‫به نظر می رسد جهت رهایی از این اشفتگی و‬ ‫سردرگمی در حوزه سینمای سیاسی‪ ،‬نیازمند‬ ‫تعریف روشن‪ ،‬واضح و متمایز از ان هستیم‪.‬‬ ‫البته پیش از طرح بحث باید اعالم کنیم هیچ‬ ‫اتفاق نظری در باب اینکه با معیاری مشخص‬ ‫بتوان فیلمی را متعلق به یک ژانر سینمایی‬ ‫مشخص بدانیم وجود ندارد‪ .‬به عنوان مثال فیلم‬ ‫«عصبانی نیستم» ُدرمیشیان که در جشنواره فجر‬ ‫سال ‪ 92‬رونمایی شد‪ ،‬از نگاه برخی منتقدان‬ ‫سیاسی ترین فیلم تاریخ بعد از انقالب تلقی‬ ‫گشت و از نگاه برخی دیگر یک فیلم عاشقانه با‬ ‫یک درام مشخص شناخته شد‪ .‬این اختالف‬ ‫دیدگاه البته در جهان سینما امری طبیعی است‪،‬‬ ‫اما باید تا انجا که می توان در جهت ایجاد نوعی‬ ‫اجماع در تعریف سینمای سیاسی تالش کرد‪.‬‬ ‫اینکه فیلم سازی همچون ُدرمیشیان در میان‬ ‫تمامی رویدادهای معاصر کشور‪ ،‬روی حوادث‬ ‫دانشجویی پس از سال ‪ 1388‬متمرکز شده‬ ‫و داستان دانشجوی ستاره دار و ملی گرایی را‬ ‫روایت می کند که به دالیل سیاسی از دانشگاه‬ ‫اخراج می شود‪ ،‬برای کسانی که با پیچیدگی های‬ ‫دنیای سیاست اشنا هستند‪ ،‬کافی ست که بر‬ ‫سیاسی بودن این فیلم مهر تایید بزنند؛ اما‬ ‫درنقطه ی مقابل برای افرادی که حداقل به ظاهر‬ ‫با موضعی روشنفکرانه وارد می شوند‪ ،‬ساحت‬ ‫هنری سینما از دنیای سیاست متمایز و دارای‬ ‫خط تمایزی پررنگ است‪ .‬این افراد معتقدند‬ ‫فیلم ساز تنها به دنبال ساخت فیلم خود است و‬ ‫برحسب جذابیت داستان‪ ،‬گاه بستری اجتماعی‬ ‫و سیاسی را به عنوان مایه اصلی التهاب و چالش‬ ‫در فیلم نامه برمی گزیند‪.‬‬ ‫شماره دوم ‪ -‬بهار و تابستان ‪1396‬‬ ‫‪19‬‬ ‫‪ ‬تعارض میان این دو دیدگاه که من ان ها را‬ ‫«نگرش سیاسی» و «نگرش هنری» می نامم‪،‬‬ ‫به نظر اشتی ناپذیر می اید‪.‬‬ ‫در نگرش اول‪ ،‬سیاست دارای نقطه تالقی در‬ ‫همه ی امور اجتماعی زندگی انسان است چرا که‬ ‫تمام این امور از مناسبات قدرت اثر می پذیرند و‬ ‫درجهت ان معنا می یابند‪ .‬سینما گر نیز در حال‬ ‫ارائه ی برداشت و تفکری خاص حول حیات‬ ‫اجتماعی پیرامونی ما و مناسبات قدرت است‬ ‫و به همین دلیل در این جهان فیلم ساز بی طرف‬ ‫و بی غرض وجود ندارد‪ .‬بر اساس این دیدگاه‪،‬‬ ‫سینمای سیاسی در وسیع ترین قلمرو و محدوده‬ ‫قرار می گیرد به گونه ای که تقسیم بندی های‬ ‫متداول ژانرهای سینمایی را درمی نوردد و گاه‬ ‫فیلمی به ظاهر کمدی‪ ،‬رنگ سیاسی به خود‬ ‫می گیرد و فیلمی عاشقانه‪ ،‬سیاسی ترین فیلم‬ ‫سینمای ایران می شود‪.‬‬ ‫نگرش دوم که متعلق به اهالی روشنفکر در‬ ‫سینمای ایران است‪ ،‬نگرش اول را متهم به‬ ‫ً‬ ‫سیاسی کردن همه ی اموری می کند که اساسا‬ ‫سیاسی نیستند‪ .‬ان ها دیدگاه اول را دیدگاه‬ ‫محافظه کارانه ای تلقی می کنند که در تالش است‬ ‫به هر چیزی رنگ سیاسی بزند‪ .‬ساحت سینما‪،‬‬ ‫ساحت قصه گویی و طرح داستان است؛ دنیای‬ ‫فرم و تکنیک است و در این فضا‪ ،‬بستر سیاسی‪،‬‬ ‫بستری جذاب برای بیان قصه است‪ .‬مطابق‬ ‫این نگرش‪ ،‬سینمای سیاسی در محدودترین‬ ‫قلمرو قرار دارد و مختص فیلم هایی است که‬ ‫یک رویداد و واقعه‪ ،‬شخصیت و کنش سیاسی‬ ‫صرف وجود‬ ‫را محور تمرکز خود قرار داده و با ِ‬ ‫برخی عناصر سیاسی در داستان یک فیلم‪ ،‬ان‬ ‫فیلم سیاسی نخواهد بود‪.‬‬ ‫‪20‬‬ ‫هسته بازاریابی سیاسی مرکز رشد‬ ‫‪ ‬در حال حاضر قصد داوری میان این دو‬ ‫دیدگاه را نداریم؛ همین قدر متذکر می شویم که به‬ ‫نظر می رسد میان دو سطح تعریف در سینمای‬ ‫سیاسی می توان تمایز قائل شد‪:‬‬ ‫سطح گسترده به معنای انکه فیلم ساز دارای‬ ‫عالئق و گرایش های سیاسی خاصی است و از این ‬ ‫جهت در اثار سینمایی او نوعی خاص از مناسبات‬ ‫قدرت توصیه و از نوعی دیگر نهی می شود‪ .‬گاه‬ ‫فیلم ساز با ایدئولوژی و فلسفه سیاسی حا کمیت‬ ‫به چالش برمی خیزد درحالی که در فیلم وی‪ ،‬نه‬ ‫شخصیت سیاسی‪ ،‬نه حادثه سیاسی و گاه نه‬ ‫حتی یک متلک سیاسی اشکار وجود ندارد؛ اما‬ ‫دارای رگه های سیاسی بسیار پررنگی است‪ .‬به‬ ‫نظر برخی‪ ،‬سینمای روشنفکرانی چون عباس‬ ‫کیارستمی‪ ،‬اصغر فرهادی‪ ،‬کیانوش عیاری‪،‬‬ ‫داریوش مهرجویی و مسعود کیمیایی (خالق‬ ‫اثاری همچون «سفر سنگ ها» و «گوزن ها»‪ )1‬از‬ ‫این سنخ است‪.‬‬ ‫سطح محدود که ناظر بر فیلم هایی است که به‬ ‫شکل مستقیم در سینمای ایران‪ ،‬یکی از ارکان‬ ‫جهان سیاست را سوژه خود قرار داده‪ ،‬گاه یک‬ ‫شخصیت سیاسی‪ ،‬محور فیلم است‪ :‬همچون اثار‬ ‫اخیر حاتمی کیا (اژانس شیشه ای‪ ،‬موج مرده‪ ،‬به‬ ‫رنگ ارغوان‪ ،‬چ‪ ،‬بادیگارد)‪« ،‬خصوصی» فر ح بخش‬ ‫و «اقای رئیس جمهور» طالبی‪ .‬گاه یک رویداد‬ ‫و حادثه ی سیاسی‪ ،‬محور فیلم است‪ :‬همچون‬ ‫ً‬ ‫سینمای سیاسی دفاع مقدس که عمدتا در‬ ‫اثار حاتمی کیا اشاره شد‪ ،‬حوادث سال ‪1388‬‬ ‫همچون «تلفن همراه رئیس جمهور» عطشانی‪،‬‬ ‫‪ -1‬هر دو از ساخته های مسعود کیمیایی در سال های پیش از انقالب‬ ‫اسالمی است که رگه های پررنگ سیاسی در ان ها به چشم می خورد و در‬ ‫حکومت پهلوی دچار سانسور و ممنوعیت ا کران شدند و خیلی دیرتر از‬ ‫زمان ساخت‪ ،‬امکان نمایش پیدا کردند‪.‬‬ ‫نشـ ـ ـ ـ ـ ـ ــریه‬ ‫علمݡی‪-‬تخصصݡی‬ ‫«اخراجی ها» ده نمکی‪« ،‬قالده های طال» طالبی‪،‬‬ ‫«پایان نامه» کالهداری‪« ،‬پل چوبی» کرم پور‪،‬‬ ‫«قصه ها» بنی اعتماد‪« ،‬گزارش یک جشن»‬ ‫حاتمی کیا و «النتوری» رضا درمیشیان‪ .‬گاه اوضاع‬ ‫ملتهب دانشجویی‪ ،‬محور فیلم است همچون‬ ‫«متولد ماه مهر» درویش‪ .‬گاه یک سازمان و‬ ‫گروه سیاسی‪ ،‬محور است؛ همچون «سیانور»‬ ‫شعیبی و «امکان مینا» کمال تبریزی‪ .‬البته‬ ‫گاه سینمای سیاسی با طرح مسائل سیاسی‬ ‫بین المللی به توسعه ی این ژانر می پردازد که‬ ‫ازجمله ان «شکارچی شنبه» شیخ طادی و‬ ‫«یتیم خانه ایران» طالبی را می توان نام برد‪.‬‬ ‫البته باید در اینجا تمایزی دیگر نیز مورد توجه‬ ‫قرار گیرد که به نوعی بازطراحی تقسیم بندی فوق‬ ‫است‪ .‬بررسی سابقه سینمای سیاسی در ایران‪،‬‬ ‫تمایز میان حضور سیاست در فیلم ها ازیک سو و‬ ‫فیلم هایی که با پایبندی فیلم ساز به ژانر سیاسی‬ ‫تولیدشده اند را ازسوی دیگر مشخص می کند‪.‬‬ ‫ا گر این موضوع را در نظر بگیریم باید اولین فیلم‬ ‫ناطق ایرانی را اولین فیلم سیاسی بدانیم‪ :‬سپنتا‪،‬‬ ‫کارگردان فیلم «دختر لر» به دستور دربار پهلوی‬ ‫تصویر رضاشاه را در فیلم گنجاند‪ .‬در مجموع‬ ‫باید گفت تعریف متداول سینمای سیاسی یعنی‬ ‫ً‬ ‫«سینمایی که به یکی از امور مشخصا سیاسی‪-‬‬ ‫واقعه‪ ،‬زندگی نامه و یا فرایند سیاسی‪ -‬بپردازد»‬ ‫(علوی پور و منوچهری‪ )1392 ،‬به نظر نگارنده‬ ‫نه تعریفی جامع و نه تعریفی مانع است و در‬ ‫شمولیت بر فیلم هایی که سویه های هنجاری‬ ‫ً‬ ‫سیاسی دارند‪ ،‬اما ضرورتا مساله سیاسی را روایت‬ ‫نمی کنند‪ ،‬ناتوان است‪.‬‬ ‫تعریف متداول سینمای سیاسی یعنی «سینمایی‬ ‫ً‬ ‫که به یکی از امور مشخصا سیاسی‪-‬واقعه‪،‬‬ ‫زندگی نامه و یا فرایند سیاسی‪ -‬بپردازد»‬ ‫شماره دوم ‪ -‬بهار و تابستان ‪1396‬‬ ‫‪21‬‬ ‫ّ‬ ‫معجزه ی سینما‪ ،‬اقناع مخاطب است و این بهترین و جذاب ترین بستر برای‬ ‫دنیای سیاست است‪ .‬دنیایی که بازیگران ان همواره در تالش جهت اقناع‬ ‫احاد جامعه هستند‪.‬‬ ‫‪ -5‬سینمای سیاسی و معجزه اقناع‬ ‫فار غ از مصادیق یادشده و تعریف ما از سینمای‬ ‫سیاسی‪ ،‬باید تالقی سینما و سیاست را به رسمیت‬ ‫شناخت و به تحلیل ان پرداخت؛ زیرا معجزه ی‬ ‫سینما‪ ،‬اقناع مخاطب است و این بهترین و‬ ‫ّ‬ ‫جذاب ترین بستر برای دنیای سیاست است‪.‬‬ ‫دنیایی که بازیگران ان همواره در تالش جهت‬ ‫اقناع احاد جامعه هستند‪ .‬فلسفه‪ ،‬ایدئولوژی‪،‬‬ ‫گفتمان و در صریح ترین شکل‪ ،‬حزب و گروه‬ ‫سیاسی می تواند موضوع توجه افکار عمومی‬ ‫باشد‪ .‬یکی از بهترین راهکارها برای اقناع و‬ ‫مدیریت افکار عمومی‪ ،‬استفاده از مدیوم سینما‬ ‫است‪ .‬فیلم سازی که در ساحت اجتماعی به‬ ‫دنبال پیگیری حقوق زنان و ارتقای جایگاه‬ ‫ان ها در عالم سیاست است‪ ،‬در ساحت سینما‬ ‫خالق ژانر سینمای فمینیستی خواهد بود‪.‬‬ ‫سینمای فمینیسم در ایران با اثار فیلمسازانی‬ ‫مانند «بنی اعتماد» (همچون زیر پوست شهر)‪،‬‬ ‫میالنی ( همچون نیمه پنهان) و «درخشنده»‬ ‫(همچون هیس؛ دخترها فریاد نمی زنند)‬ ‫رقم زننده نوعی سینمای سیاسی است و در‬ ‫پی تغییر مناسبات قدرت به نفع زنان به عنوان‬ ‫گروهی از جامعه است‪ .‬در این بیان‪ ،‬سینما‬ ‫تریبونی برای طرح دیدگاه ها و تجمیع نیروها و‬ ‫‪22‬‬ ‫هسته بازاریابی سیاسی مرکز رشد‬ ‫قابلیت ها برای شکل دهی به نوعی گفتمان و‬ ‫در مرحله بعد نوعی کنش سیاسی خواهد بود‪.‬‬ ‫در اینجا استفاده از تکنیک های خلق جذابیت‬ ‫جهت این اقناع و پذیرش موضوعیت پیدا‬ ‫می کند‪ .‬سینما به عنوان یک رسانه ی اثرگذار با‬ ‫بهره گیری از انواع فنون اقناع که ازجمله ی ان ها‬ ‫تکنیک های بازاریابی است‪ ،‬به توسعه و بسط‬ ‫ایده اصلی خود مبادرت می ورزد‪.‬‬ ‫سینمای سیاسی موفق ‪ ،‬سینمایی است که‬ ‫بتواند به دور از شعار و بزرگ نمایی و با یک‬ ‫قصه ی جذاب ‪ ،‬بیشترین ا گاهی و بیشترین تاثیر‬ ‫را روی مخاطب داشته باشد و این کار بسان راه‬ ‫رفتن روی یک خط باریک است؛ خطی باریک و‬ ‫البته قرمز که نیازمند صراحت لهجه و شجاعت‬ ‫در پذیرش هزینه های ان است‪ .‬رفتن به سوی‬ ‫ً‬ ‫سینمای سیاسی اساسا ازهرجهت نوعی ریسک‬ ‫و خطر برای فیلم ساز است‪ .‬فیلم های سیاسی‪،‬‬ ‫ً‬ ‫عموما اولویت اول عموم تماشا گران برای تماشا‬ ‫ً‬ ‫نیستند و معموال افرادی که به دنبال محصولی‬ ‫برای سرگرمی هستند‪ ،‬راهشان از اثاری که‬ ‫به طور مستقیم یا کنایی به یک واقعه‪ ،‬جریان‬ ‫یا شخصیت سیاسی اشاره می کنند‪ ،‬جداست‪.‬‬ ‫عده ای دیگر هم که در پی سینمای هنری و‬ ‫متفاوت می گردند‪ ،‬کمتر دوست دارند در سینما‬ ‫از سیاست بشنوند و ببینند و به همین دلیل‪،‬‬ ‫اعالن موضع فیلم ساز‪ ،‬الجرم مخالفانی را برای‬ ‫وی می تراشد و دایره دوستداران اثر وی را محدود‬ ‫می کند‪ .‬ضمن این که خطر نگاه سیاسی شعارگونه‬ ‫نیز چنین فیلم هایی را تهدید می کند و همواره‬ ‫امکان تبدیل یک اثر هنری به یک بیانیه و صدور‬ ‫یک مانیفست سیاسی وجود دارد‪.‬‬ ‫نشـ ـ ـ ـ ـ ـ ــریه‬ ‫علمݡی‪-‬تخصصݡی‬ ‫با این حال نویسندگان و فیلم سازان هوشمندتر‪ ،‬با بهره گیری از خالقیت خود‪ ،‬بسته بندی شکیل‬ ‫ّ‬ ‫و جذابی از موضوعات سیاسی ارائه می دهند و ممکن است حتی تماشا گر بی عالقه به این فضا‬ ‫را نیز برای تماشا و پیگیری اثر تا پایان‪ ،‬سر ذوق اورند‪ .‬با این وصف جسارت فیلم سازان در ورود‬ ‫به این جرگه ستودنی است‪ .‬نمونه اخیر ان فیلم «یتیم خانه ایران» ابوالقاسم طالبی است که به‬ ‫برهه خاصی از تاریخ معاصر ایران می پردازد که پیش از این در کتب تاریخی هم از ان به سادگی‬ ‫ت روی موضوع قحطی بزرگ و ویرانگر ایران می گذارد که ماحصل‬ ‫می گذشتند‪ .‬جایی که فیلم ساز دس ‬ ‫حضور اشغالگرانه و استعماری روس ها و انگلیس هاست‪ .‬ضمن این که کارگردان در لحظات اخر‬ ‫فیلم‪ ،‬نماهایی امروزی از تعرض و زیاده خواهی دشمنان ایران را پیش روی مخاطب قرار می دهد‬ ‫تا پلی میان گذشته و امروز برقرار کند‪ .‬پرداخت به چنین سوژه هایی نیازمند صراحت لهجه و‬ ‫شجاعت نظری است‪.‬‬ ‫‪ -6‬سینما به مثابه یک فیلم بلند سیاسی‬ ‫سینمای سیاسی انجا که به انعکاس مسائل‬ ‫و مشکالت جامعه می پردازد‪ ،‬ناخودا گاه وارد‬ ‫وادی سیاست شده است‪ .‬سینما یک فیلم بلند‬ ‫سیاسی است و انگار که فیلم سازان مختلف از‬ ‫منظرهای گونا گون به این چالش می پیوندند‪.‬‬ ‫سینمای سیاسی باید مساله اش‪ ،‬مساله سیاست‬ ‫باشد و به اجزای قدرت و حوزه نظام سیاسی و‬ ‫تحوالتی که در حوزه نظام سیاسی وجود دارد‬ ‫بپردازد‪ .‬مایک واینه در ابتدای کتاب خود در‬ ‫باب سینمای سیاسی می نویسد‪« :‬همه فیلم ها‬ ‫سیاسی هستند اما نه به شکلی مشابه» (علوی پور‬ ‫و منوچهری‪ .)1392 ،‬این مساله انگاه پررنگ‬ ‫می شود که اندیشه سیاسی به عنوان اندیشه ای‬ ‫هنجاری به شمار اید که نمایانگر نوعی مدل‬ ‫نمایش زندگی انسانی است و نوعی فلسفه زندگی‬ ‫که راوی نظام مطلوبیت ها و ارزش ها است و از‬ ‫این جهت سینما در تاریخ بیش از صدساله ی‬ ‫خود‪ ،‬راوی یک فیلم سیاسی بلند است‪.‬‬ ‫سینما مدیوم مناسبی برای گفتار سیاسی است‪ .‬امروز در فضای جهانی‪،‬‬ ‫جشنواره های بین المللی بهترین بستر برای ایجاد تالقی میان سینما و سیاست‬ ‫و ارائه ی نوعی خاص از الگوی سیاسی در جهان هستند‪.‬‬ ‫سینما مدیوم مناسبی برای گفتار سیاسی‬ ‫است‪ .‬امروز در فضای جهانی‪ ،‬جشنواره های‬ ‫بین المللی بهترین بستر برای ایجاد تالقی‬ ‫میان سینما و سیاست و ارائه ی نوعی خاص از‬ ‫الگوی سیاسی در جهان هستند‪ .‬برای کسانی‬ ‫که چنین پنداری را یک ّ‬ ‫توهم تلقی می کردند‪،‬‬ ‫رویداد سال ‪ 2012‬در انتخاب «ارگو» به عنوان‬ ‫بهترین فیلم جشن هشتاد و پنجم اسکار باید‬ ‫یک نشانه برای تغییر دیدگاه باشد‪ .‬اثری کمتر از‬ ‫حد متوسط کیفیت‪ ،‬که به واسطه ی درون مایه‬ ‫و مضمون ان ‪ -‬که برداشتی ازاد از وقایع بحران‬ ‫گروگان گیری در سفارت ایاالت متحده امریکا در‬ ‫تهران بود‪ ،-‬به عنوان بهترین فیلم اسکار برگزیده‬ ‫شد و جالب تر انکه همسر رئیس جمهور امریکا‬ ‫از کاخ سفید برنده شدن این فیلم را اعالم کرد‪.‬‬ ‫این نمونه در کنار سایر شواهدی که ذکر همه ی‬ ‫شماره دوم ‪ -‬بهار و تابستان ‪1396‬‬ ‫‪23‬‬ ‫ان ها در این مجال نمی گنجد‪ 1‬به خوبی نشان‬ ‫می دهد سینمای سیاسی هالیوود به عنوان‬ ‫قطب تصویرسازی امریکا‪ ،‬امروزه به وضوح‬ ‫ابزاری برای بیان خواسته ها و دیدگاه های دولت‬ ‫امریکا است‪( .‬ر‪.‬ک به سلطانی و دیگران‪)1392 ،‬‬ ‫از این جهت سینمای سیاسی وارد ساحت‬ ‫دیپلماسی سیاسی و عرصه ی رقابت سیاسی در‬ ‫گستره جهانی نیز شده است‪ .‬بنابراین سینمای‬ ‫سیاسی از سویی ناظر بر سیاست داخلی است‬ ‫و از سوی دیگر که کمتر مورد توجه قرار گرفته‪،‬‬ ‫عرصه طرح دیدگاه ها در ساحت بین المللی و‬ ‫مبارزه با استکبار و استعمار است‪.‬‬ ‫شاید جمله ژان لوک گدار در انتهای «تاریخ(های)‬ ‫سینما» وصف مساله ی روز سینمای ما باشد‪:‬‬ ‫«سینما ابزار ساده بازنمایی نیست‪ ،‬بلکه فرمی‬ ‫است که می اندیشد‪ ».‬او تا کید می کرد که مساله‪،‬‬ ‫ساختن فیلم های سیاسی نیست‪ ،‬بلکه سیاسی‬ ‫فیلم ساختن است‪ .‬درواقع رابطه ای مساله دار‬ ‫میان فیلم و سیاست برقرار است‪ ،‬و ان «چگونگی»‬ ‫بازنمایی است‪ .‬سینمای سیاسی در ایران در‬ ‫سال های اخیر چه در ُبعد سیاست داخلی و چه‬ ‫در ُبعد سیاست خارجی‪ ،‬بیش ازپیش مورد توجه‬ ‫قرار گرفته و اثار ان به لحاظ ّکمی توسعه پیدا کرده‬ ‫است‪ .‬اما همچنان مسیرهای نرفته ی بسیاری‬ ‫وجود دارد و اثار سینمای سیاسی به لحاظ فرم‬ ‫و تکنیک سینمایی نیز نیازمند بازنگری جدی‬ ‫است‪ .‬نهایت ان که سینمای سیاسی باید در‬ ‫‪ -1‬موضوعاتی چون وقوع انقالب اسالمی‪ ،‬مساله النه جاسوسی‪ ،‬واقعه‬ ‫ی هسته ای‪ ،‬دین اسالم‪ ،‬فرهنگ ایرانی‪ ،‬جهاد‪ ،‬زنان‬ ‫یازده سپتامبر‪ ،‬انرژ ‬ ‫ایرانی‪ ،‬حوادث ‪ 88‬و‪ ...‬سوژه های اصلی فیلم های بی شمار ضدایرانی‬ ‫هالیوود مانند ارگو‪ ،‬سیریانا‪ ،‬بدون دخترم هرگز‪ ،‬نفوذی‪ ،‬اسکندر‪، 300 ،‬‬ ‫مریم‪ ،‬تصادف‪ ،‬خانه ای از شن و مه‪ ،‬رز قرمز‪ ،‬گالب و ‪ ...‬قرار گرفته اند که‬ ‫همگی در راستای اهداف سیاست خارجی امریکا به شمار می ایند‪( .‬ر‪.‬ک‬ ‫به سلطانی و دیگران‪)1392 ،‬‬ ‫‪24‬‬ ‫هسته بازاریابی سیاسی مرکز رشد‬ ‫چارچوب هنر مکتبی و متعهد فهم شود‪ .‬انجا‬ ‫که ان پیر فرزانه در ‪ 30‬شهریور ‪ 1367‬در پیامی‬ ‫به هنرمندان نوشت‪:‬‬ ‫«تنها هنری مورد قبول قران است که صیقل دهنده ی‬ ‫اسالم ناب محمدی؟ص؟‪ ،‬اسالم ائمه هدی؟ع؟‪،‬‬ ‫اسالم فقرای دردمند‪ ،‬اسالم پابرهنگان‪ ،‬اسالم‬ ‫تاریخ تلخ و شرم اور محرومیت ها‬ ‫تازیانه‬ ‫ِ‬ ‫خوردگان ِ‬ ‫باشد‪ .‬هنری زیبا و پا ک است که کوبنده ی‬ ‫سرمایه داری مدرن و کمونیسم خون اشام و‬ ‫نابودکننده ی اسالم رفاه و تجمل‪ ،‬اسالم التقاط‪،‬‬ ‫ّ‬ ‫اسالم سازش و فرومایگی‪ ،‬اسالم مرفهین بی درد‪،‬‬ ‫و در یک کلمه «اسالم امریکایی» باشد‪ .‬هنر در‬ ‫مدرسه ی ْ‬ ‫عشق نشان دهنده ی نقاط کور و‬ ‫مبهم معضالت اجتماعی‪ ،‬اقتصادی‪ ،‬سیاسی‪،‬‬ ‫ترسیم روشن‬ ‫نظامی است‪ .‬هنر در عرفان اسالمی‬ ‫ِ‬ ‫ّ‬ ‫عدالت و شرافت و انصاف‪ ،‬و تجسم تلخ کامی‬ ‫مغضوب قدرت و پول است‪ .‬هنر در‬ ‫گرسنگان‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫جایگاه واقعی خود تصویر زالوصفتانی است که‬ ‫از مکیدن خون فرهنگ اصیل اسالمی‪ ،‬فرهنگ‬ ‫عدالت و صفا‪ ،‬لذت می برند‪ .‬تنها به هنری باید‬ ‫پرداخت که راه ستیز با جهان خواران شرق و‬ ‫غرب‪ ،‬و در راس انان امریکا و شوروی را بیاموزد‪».‬‬ ‫(صحیفه امام خمینی‪ ،‬ج‪ : 21‬ص ‪)145‬‬ ‫منابع‬ ‫‪ -1‬امام خمینی‪ ،‬روح اهلل‪ .‬صحیفه امام خمینی‪ ،‬جلد ‪ .21‬موسسه تنظیم‬ ‫و نشر اثار امام خمینی؟هر؟‪.1395 ،‬‬ ‫‪ -2‬حقیری‪ ،‬عبدالرضا‪ .‬ژانر در سینما‪ ،‬انتشارات تریتا‪.1394 ،‬‬ ‫‪ -3‬سلطانی‪ ،‬علیرضا و دیگران‪ .‬سینمای سیاسی و سیاست خارجه امریکا‬ ‫در قبال ایران پس از ‪ 11‬سپتامبر‪ ،‬دانشنامه حقوق و سیاست‪ ،‬شماره ‪،20‬‬ ‫پاییز و زمستان ‪.1392‬‬ ‫‪ -4‬علوی پور‪ ،‬سید محسن و منوچهری‪ ،‬عباس‪ .‬تضمنات سیاسی سینمای‬ ‫عباس کیارستمی‪ ،‬دو فصلنامه پژوهش سیاست نظری‪ ،‬شماره چهاردهم‪،‬‬ ‫پاییز و زمستان ‪.1392‬‬ ‫‪ -5‬لنگفورد‪ ،‬بری‪ .‬ژانر فیلم؛ از کالسیک تا پسا کالسیک‪ ،‬ترجمه حسام الدین‬ ‫موسوی‪ ،‬انتشارات سازمان توسعه سینمایی سوره‪.1393 ،‬‬ ‫سید جواد حسینی‬ ‫دانش اموخته کارشناسی ارشد معارف اسالمی و علوم سیاسی دانشگاه امام صادق؟ع؟‬ ‫دانشجوی دکتری علوم سیاسی دانشگاه عالمه طباطبایی؟هر؟‬ ‫ݩݧݑٮع ى روى ن� ݐڡ ت‬ ‫ݣی�ݣی‬ ‫ݡک ݣݬݫݔاݣ ݣ ݣ ݣ ݣ ݣ ݣ‬ ‫ݓٮ ݭݪ ݔݭى ݣرݥ ݫݣ ݫ ݬݫݔ ݣ ݣ ݤ ݣ ݣ ݤݢ ݣ‬ ‫ٮ ز ى س ݩݑ ݦ ݩݧݐݦں ݦ ف� ݑ ݦ‬ ‫ٮ‬ ‫ٮ ݣ ݣ‪ ،‬ݣ ݤݤ‬ ‫ݫݬݓاݣ ݣݣ�اݤݣ ݣݣر‪ ،‬ݣس ݫݬݔاݣ ݣ ݣ ݣ ݣ ݣ ݣ ݣ‬ ‫مقدمه‬ ‫نفت از ان زمان که وارد اقتصاد ایران شد بازار سیاست ایران را نیز تحت تاثیر خود قرار داد و بالفاصله‬ ‫تبدیل به یک بازیگر معنادار در صحنه ی تاریخ معاصر ایران شد‪ .‬هر چند پیوستگی اقتصاد‪،‬‬ ‫سیاست‪ ،‬بازار و قدرت‪ ،‬تنها در موضوع نفت خالصه نمی شود اما کمتر موضوعی را می توان یافت‬ ‫که در اقتصاد سیاسی ایران در سده ی گذشته این چنین تاثیرگذار و تعیین کننده باشد‪ .‬اهمیت این‬ ‫موضوع زمانی بیشتر درک می شود که دریابیم بسیاری از وقایع سیاسی تاریخ معاصر ایران نظیر‬ ‫برامدن دودمان پهلوی و رفت وامد نخست وزیران این رژیم متاثر از نفت و منافع حاصل از این‬ ‫ّ‬ ‫طالی سیاه در بازار مکاره ی سیاست بوده است‪ .‬قدرت های استعماری هریک با هدف دست یابی‬ ‫بیشتر به نفت ایران‪ ،‬معادالت پیچیده ی سیاست را رقم می زدند‪.‬‬ ‫‪26‬‬ ‫هسته بازاریابی سیاسی مرکز رشد‬ ‫‪S.J.HOSSEINI66@gmail.com‬‬ ‫نشـ ـ ـ ـ ـ ـ ــریه‬ ‫علمݡی‪-‬تخصصݡی‬ ‫اما در تاریخ معاصر ایران تالقی سه موضوع‬ ‫نفت‪ ،‬اقتصاد و سیاست در نهضت ملی شدن‬ ‫صنعت نفت به اوج خود رسید‪ .‬بازیگران عرصه ی‬ ‫سیاست این بار نه برای تغییر نظام سیاسی و نه‬ ‫برای اخذ یک حق حقوقی یا سیاسی‪ ،‬بلکه برای‬ ‫ً‬ ‫مساله ای ظاهرا خارج از دایره ی سیاست یعنی‬ ‫مساله ی نفت به رقابت با هم پرداختند‪ .‬از این‬ ‫منظر نهضت ملی شدن صنعت نفت را می توان‬ ‫تنها با نهضت تنبا کو مقایسه کرد‪ .‬ا گر عرصه ی‬ ‫سیاست را به مثابه یک بازار در نظر بگیریم‪،‬‬ ‫ان گاه نفت تبدیل به کاالی گرانبهایی می شود‬ ‫که بازیگران مختلف در نقش هایی متفاوت به‬ ‫دنبال سود حدا کثری خود هستند‪ .‬از این رو‬ ‫یکی از رویکردهایی که می تواند نهضت ملی‬ ‫شدن صنعت نفت را به خوبی تحلیل نماید‪،‬‬ ‫رویکرد بازاریابی سیاسی است‪ .‬در جریان‬ ‫ملی شدن صنعت نفت‪ ،‬همه ی ارکان و عناصر‬ ‫تحلیل بازاریابی سیاسی حضور دارند‪ :‬جریان ها و‬ ‫احزاب مختلف‪ ،‬بازیگران متعدد‪ ،‬کاالی رقابتی‪،‬‬ ‫افراد مشهور و معتبر‪ ،‬احزاب تمام عیار‪ ،‬رقابت‬ ‫سیاسی‪ ،‬برندهای محصول و ‪ . ...‬اما قبل از‬ ‫ورود به تحلیل ابتدا الزم است بازیگران این‬ ‫عرصه را بهتر بشناسیم‪.‬‬ ‫‪ -1‬نقش افرینان سیاسی بازار نفت‬ ‫در عرصه ی سیاست ایران از شهریور ‪ 1320‬تا‬ ‫مرداد ‪ 1332‬شاهد رونق و ظهور جریان های‬ ‫سیاسی مختلف و متعددی هستیم‪ .‬لذا یکی از‬ ‫ْ‬ ‫سطوح تحلیل باید فهم مختصات این گروه ها‬ ‫شناخت نسبت هریک از ان ها با مساله ی‬ ‫و‬ ‫ِ‬ ‫نفت و ملی شدن ان باشد‪ .‬به عبارت دیگر یکی‬ ‫از عوامل کج فهمی در ملی شدن صنعت نفت‪،‬‬ ‫نکردن نسبت هر یک از بازیگران یادشده‬ ‫درک‬ ‫ِ‬ ‫با مساله ی نفت است‪ .‬به عنوان مثال برای‬ ‫خیلی از تحلیل گران این سوال وجود دارد که چرا‬ ‫ایت اهلل العظمی بروجردی از مصدق در جریان‬ ‫ملی شدن صنعت نفت حمایت نکرد؟ این در‬ ‫ افرین مهمی چون‬ ‫حالی است که برای نقش ِ‬ ‫ایشان‪ ،‬تنها ملی شدن صنعت نفت‪ ،‬مهم نبوده‬ ‫بلکه در محاسبه ی ایشان وضعیت و موقعیت‬ ‫جهان تشیع مولفه ای تعیین کننده بوده است‪.‬‬ ‫بنابراین ابتدا بازیگران این عرصه باید شناسایی‬ ‫و از هم تفکیک شوند‪.‬‬ ‫شماره دوم ‪ -‬بهار و تابستان ‪1396‬‬ ‫‪27‬‬ ‫‪ -1-1‬دکتر مصدق‬ ‫در الیه ی زیرین روشنفکری تاریخ معاصر ایران در صحنه ی‬ ‫عمل‪ ،‬میل به استبداد موج می زند‪ .‬همان طور که نشانه هایی‬ ‫از این خصلت را نیز در دوران نخست وزیری دکتر مصدق‬ ‫می توان دید‪.‬‬ ‫دکتر مصدق مهم ترین شخصیتی است که نهضت ملی شدن‬ ‫صنعت نفت با نام او گره خورده و شاخص ترین بازیگر و عنصر ّفعال‬ ‫در این عرصه است‪ .‬در مورد دکتر مصدق بسیار گفته و خوانده‬ ‫شده‪ ،‬اما چند نکته در این مجال مهم است‪:‬‬ ‫ •اول دکتر مصدق یک روشنفکر بود‪ .‬روشنفکران ایرانی در غرب تحصیل‬ ‫کرده بودند و به دلیل زیست و اموزش در فضا و فرهنگ غربی‪ ،‬روش‬ ‫حل مساله ی انان نیز برگرفته از همان رویکردها و پارادایم های‬ ‫جامعه ی غربی بود‪ .‬در تاریخ معاصر ایران هیچ روشنفکری را نمی توان‬ ‫یافت که به دنبال یک روش بومی برای حل مسائل ایران باشد‪.‬‬ ‫ •دوم روان شناسی اجتماعی روشنفکری در ایران است‪ .‬در الیه ی‬ ‫زیرین روشنفکری تاریخ معاصر ایران در صحنه ی عمل‪ ،‬میل به‬ ‫استبداد موج می زند‪ .‬همان طور که نشانه هایی از این خصلت را‬ ‫نیز در دوران نخست وزیری دکتر مصدق می توان دید‪.‬‬ ‫مصدق هم از همین جامعه بود و با تمام تالشی که برای اصالح‬ ‫امور ایران داشت‪ ،‬این دو محور یعنی «حل مسائل با روش غیر‬ ‫بومی» و «تمایل به استبداد» در روش و منش وی نیز بروز و ظهور‬ ‫داشت‪ .‬شاید ذکر این نکته قابل توجه باشد که زمینه ساز ظهور‬ ‫رضاخان نیز شخصیت هایی مانند دکتر مصدق بوده اند‪ .‬یحیی‬ ‫دولت ابادی در جلد چهارم «خاطرات یحیی» نام دکتر مصدق‬ ‫را در زمره ی نخبگانی می برد که به رضاخان مشاوره می دادند‪.‬‬ ‫وی حتی مصدق را عامل پیشنهاد یک ماده ی قانونی می داند‬ ‫که مجلس در مقام ضرورت‪ ،‬می تواند فرماندهی کل قوا را به فردی‬ ‫غیر از شاه بسپارد و همین موضوع را زمینه ساز سلطنت رضاخان‬ ‫می داند‪( .‬دولت ابادی‪)۳۳۹ :۱۳۶۲ ،‬‬ ‫‪28‬‬ ‫هسته بازاریابی سیاسی مرکز رشد‬ ‫نشـ ـ ـ ـ ـ ـ ــریه‬ ‫علمݡی‪-‬تخصصݡی‬ ‫‪ -2-1‬ایت اهلل کاشانی‬ ‫ایت اهلل کاشانی به عنوان رهبر مذهبی جریان ملی شدن صنعت‬ ‫نفت نقش مهمی در جذب طیف وسیعی از افراد مذهبی به‬ ‫موضوع ملی شدن صنعت نفت داشت؛ چرا که حضور و فعالیت‬ ‫شخصیت های مذهبی برای مسائل اقتصادی نظیر نفت‪ ،‬باعث‬ ‫تغییر رویکرد جامعه نسبت به روحانیت شده و منجر به استمرار‬ ‫حرکت نهضت می شد‪ .‬ایت اهلل کاشانی هرچند عالم و مجتهد‬ ‫ّ‬ ‫مبرز حوزه ی علمیه نجف بود و در نزد بزرگان ان حوزه تحصیل‬ ‫کرده بود اما شدت فعالیت سیاسی وی باعث شد تا شخصیت‬ ‫علمی و فقهی وی در سایه قرار گیرد‪ .‬یکی از عوامل شکل گیری‬ ‫این تصویر از وی‪ ،‬مبارزات و تالش های ایشان در عراق علیه‬ ‫استعمار انگلستان بود‪( .‬جعفریان‪)۱۶۵ :۱۳۸۵ ،‬‬ ‫در تحلیل نقش ایت اهلل کاشانی در ملی شدن صنعت نفت باید‬ ‫به این نکته توجه کرد که وی ادامه ی جریان فکری روحانیت‬ ‫مبارز در تاریخ معاصر محسوب می شود‪ .‬شیخ فضل اهلل نوری‪،‬‬ ‫سیدحسن مدرس و ایت اهلل کاشانی را باید نماد روحانیتی دانست‬ ‫که به مسوولیت اجتماعی و سیاسی خود پایبند بوده و در مقابل‬ ‫استعمار و استبداد می ایستند‪ .‬برای مثال مواضع ایت اهلل کاشانی‬ ‫در جریان نخست وزیری هژیر باعث شد تا محور مبارزات از دست‬ ‫حزب توده گرفته شود و محوریت این جریان با گروه های مذهبی‬ ‫باشد‪( .‬جعفریان‪)۱۶۷ :۱۳۸۵ ،‬‬ ‫ایت اهلل کاشانی هرچند عالم و مجتهد ّ‬ ‫مبرز حوزه ی علمیه‬ ‫نجف بود و در نزد بزرگان ان حوزه تحصیل کرده بود اما‬ ‫شدت فعالیت سیاسی وی باعث شد تا شخصیت علمی و‬ ‫فقهی وی در سایه قرار گیرد‪ .‬یکی از عوامل شکل گیری این‬ ‫تصویر از وی‪ ،‬مبارزات و تالش های ایشان در عراق علیه‬ ‫استعمار انگلستان بود‪.‬‬ ‫شماره دوم ‪ -‬بهار و تابستان ‪1396‬‬ ‫‪29‬‬ ‫‪ -3-1‬جبهه ی ملی‬ ‫جبهه ی ملی به عنوان ثمره ی تالش های‬ ‫شخصیت های ملی گرا در سال ‪ 1328‬تشکیل‬ ‫شد و موسسان ان تالش کردند تا به عنوان یک‬ ‫ّ‬ ‫جمع نخبگانی و در قالب یک تشکل به مساعدت‬ ‫دکتر مصدق در پیاده سازی ایده ی ملی شدن‬ ‫صنعت نفت بپردازند‪ .‬اما این تالش به دلیل‬ ‫اینکه حول یک واقعه ی سیاسی اقتصادی نظیر‬ ‫واقعه ی نفت شکل گرفته بود بعد از کودتای ‪28‬‬ ‫مرداد ‪ 1332‬دچار افول شد و این جبهه دیگر تا‬ ‫سال ‪ 1356‬نتوانست اثرگذاری تعیین کننده ای‬ ‫در تاریخ معاصر ایران داشته باشد‪ .‬نکته ی‬ ‫قابل توجه در این مجال ان است که با فاصله‬ ‫گرفتن جبهه ی ملی از دکتر مصدق‪ ،‬زمینه برای‬ ‫حضور و فعالیت جریان هایی نظیر حزب توده‬ ‫فراهم امد که این میدان داری حزب توده باعث‬ ‫حساسیت و فاصله ی بیشتر جریان های مذهبی‬ ‫از دکتر مصدق شد‪.‬‬ ‫‪ -4-1‬شاه و دربار‬ ‫دربار نیز یکی از بازیگران و حتی بازیگردان های‬ ‫تعیین کننده در نهضت ملی شدن صنعت نفت‬ ‫بود‪ .‬محمدرضای پهلوی به دلیل ترس از قدرت‬ ‫بریتانیای کبیر‪ ،‬موافق ملی شدن صنعت نفت‬ ‫نبود اما از طرف دیگر نیز تمایل نداشت در مقابل‬ ‫جریان ملی شدن صنعت نفت بایستد‪ .‬ان زمان‬ ‫محمدرضای پهلوی هنوز توان و اقتدار رضاخان‬ ‫را کسب نکرده بود و در مقابل سیاستمداران‬ ‫کهنه کاری چون قوام السلطنه و مصدق و ‪...‬‬ ‫تازه کار و جوان به حساب می امد‪ .‬نقش منفی‬ ‫دربار در کارشکنی و تجهیز گروه های فشار برای‬ ‫ّ‬ ‫حذف دولت ملی مصدق نیز یکی از شرایط اثرگذار‬ ‫در کودتای ‪ 28‬مرداد ‪ 1332‬به شمار می اید‪.‬‬ ‫‪ -5-1‬مرجعیت قم‬ ‫مرجعیت قم و شخص ایت اهلل العظمی بروجردی نیز از جمله نقش افرینان پنهان نهضت ملی شدن‬ ‫صنعت نفت هستند‪ .‬ایشان از ابتدا رویکرد مثبتی به فعالیت های فدائیان اسالم و ملی شدن صنعت‬ ‫نفت نداشت لذا از تایید ان امتناع ورزید؛ هرچند تالشی هم در تضعیف ان نکرد‪ .‬اما این عکس العمل‬ ‫ایشان انعکاس معناداری در بین فعالین مذهبی و سیاسی داشت‪ .‬با قدرت گرفتن مصدق و حزب‬ ‫توده در دولت او ایت اهلل العظمی بروجردی خود را کنار کشید و ترجیح داد در مقابل قدرت گرفتن‬ ‫پهلوی به ظاهر شیعه حمایت کند‪( .‬جعفریان‪)۱۷۳ :۱۳۸۵ ،‬‬ ‫کمونیست ها از محمدرضا‬ ‫ِ‬ ‫‪30‬‬ ‫هسته بازاریابی سیاسی مرکز رشد‬ ‫نشـ ـ ـ ـ ـ ـ ــریه‬ ‫علمݡی‪-‬تخصصݡی‬ ‫‪ -6-1‬فدائیان اسالم‬ ‫فدائیان اسالم را باید بخشی از بدنه ی جامعه ی‬ ‫مذهبی دانست که برای انان ارمان گرایی بر‬ ‫واقع گرایی ترجیح داشت‪ .‬فدائیان اسالم پدیده ی‬ ‫شگفتی تلقی می شدند که از صبر اجتماعی‬ ‫الزم برخوردار نبودند و تالش داشتند تا با اقدام‬ ‫انقالبی مخالفان را حذف کنند‪ .‬لذا می توان‬ ‫انان را موتور محرکه ی نهضت ملی شدن صنعت‬ ‫نفت دانست‪ .1‬فدائیان اسالم عقیده ای ناب از‬ ‫حکومت اسالمی داشتند و تا حدودی توانسته‬ ‫بودند طرح کلی انچه را که به دنبال ان بودند‬ ‫مهیا سازند‪ .‬اما سران این جمعیت باوجود ان که‬ ‫برای قدرت گرفتن دکتر مصدق و ملی شدن‬ ‫صنعت نفت هزینه ی زیادی داده بودند در تمام‬ ‫ایام نخست وزیری دکتر مصدق در زندان به سر‬ ‫می بردند و این خود منجر به جدایی فدائیان‬ ‫اسالم از نهضت ملی شدن صنعت نفت شد‪.‬‬ ‫‪ -1‬پس از بارها تذکر صریح فدائیان اسالم به رزم ارا‪ ،‬نخست وزیر وقت برای عدم‬ ‫مثابله و مانع تراشی دربرابر نهضت ملی شدن صنعت نفت و عدم تمکین وی‪،‬‬ ‫سرانجام در ‪ 16‬اسفند ‪ 1329‬رزم ارا ازسوی یکی از فدائیان اسالم به قتل رسید‬ ‫و شور و شادی در بین مردم و نمایندگان برپا شد و سرعت و حرکت ملی شدن‬ ‫صنعت نفت‪ ،‬شتاب شدیدی گرفت و می توان به جرات گفت که قتل رزم ارا‪،‬‬ ‫نهضت ملی شدن صنعت نفت را زنده کرد و جان دوباره ای به این نهضت داد‪.‬‬ ‫پس از قتل رزم ارا و نخست وزیری خلیل فهیمی‪ ،‬دیگر هیچ یک از نمایندگان‬ ‫وابسته به انگلیس نتوانستند در مقابل ملی شدن صنعت نفت که خواسته ی‬ ‫مردم بود‪ ،‬از خود مقاومت نشان دهند‪ .‬از این رو‪ ،‬الیحه ی ملی شدن صنعت نفت‬ ‫برای تصویب به مجلس تقدیم شد و تنها یک روز بعد از قتل رزم ارا‪ ،‬یعنی در ‪17‬‬ ‫اسفند ‪ 1329‬کمسیون نفت «اصل ملی شدن صنعت نفت» را در کشور با ا کثریت‬ ‫ارا تصویب کرد و گزارش کمیسیون در ‪ 24‬اسفند ‪ 1329‬به تصویب مجلس شورا و‬ ‫در ‪ 29‬اسفند به تصویب مجلس سنا رسید و صنعت نفت ایران‪ ،‬ملی اعالم شد‪.‬‬ ‫اعتماد بیش از ّ‬ ‫حد دکتر مصدق به این حزب و از طرف دیگر ترس جامعه ی‬ ‫مذهبی ایران از مسلط شدن کمونیست ها بر کشور ‪ ،‬منجر به دوقطبی شدن‬ ‫نهضت ملی شدن صنعت نفت و جداشدن مذهبی ها شد‪.‬‬ ‫‪ -7-1‬حزب توده‬ ‫حزب توده را می توان تشکیالتی ترین سازمان در‬ ‫تاریخ احزاب و جریان های سیاسی تاریخ معاصر‬ ‫ایران دانست‪ .‬این حزب بالفاصله بعد از سقوط‬ ‫رضاخان و در مهرماه ‪ 1320‬اعالم موجودیت کرد‬ ‫و تا سال ‪ 1360‬که به اتهام جاسوسی در جنگ‬ ‫ایران و عراق محکوم شد‪ ،‬نقش پررنگی در‬ ‫حوادث سیاسی ایران داشت‪ .‬نفت و مساله ی‬ ‫مقابله با استعمار و لیبرالیسم جهانی‪ ،‬محمل‬ ‫ّ‬ ‫موجهی برای حضور و فعالیت حزب توده در‬ ‫نهضت ملی شدن صنعت نفت بود اما اعتماد‬ ‫بیش از ّ‬ ‫حد دکتر مصدق به این حزب و از طرف‬ ‫دیگر ترس جامعه ی مذهبی ایران از مسلط‬ ‫شدن کمونیست ها بر کشور‪ ،‬منجر به دوقطبی‬ ‫شدن نهضت ملی شدن صنعت نفت و جداشدن‬ ‫مذهبی ها شد‪.‬‬ ‫شماره دوم ‪ -‬بهار و تابستان ‪1396‬‬ ‫‪31‬‬ ‫‪ -2‬تضاد اهداف و استراتژی ها؛ افول یک نهضت‬ ‫در تالقی این بازیگران و عناصر تشکیل دهنده ی ملی شدن صنعت نفت و در پرتو معادالت روابط بین‬ ‫این جریان ها بهتر می توان به علل افول این نهضت رسید‪ .‬هر یک از نقش افرینان واقعه ی سیاسی‬ ‫نهضت ملی شدن صنعت نفت با اهداف و استراتژهای متفاوتی به این نهضت ملی می نگریستند‪.‬‬ ‫شناخت و مقایسه ی این اهداف و استراتژی ها گام نخست از تحلیل افول این نهضت از دیدگاه‬ ‫بازاریابی سیاسی است‪.‬‬ ‫اما در ورای این اختالف در اهداف و استراتژی ها و در الیه های بعدی‪ ،‬باید پرسید چه چیزی‬ ‫باعث افول نهضت ملی شدن صنعت نفت شد؟ به عبارت دیگر چه عواملی منجر به این شد که‬ ‫دکتر مصدق از نخست وزیری عزل شود‪ ،‬و جامعه هم اعتراضی به این عزل نکند‪ ،‬و حتی بخشی‬ ‫از جامعه به هواداری از سلطنت در کوچه و خیابان حضور پیدا کنند‪ .‬به نظر می رسد در پاسخ به‬ ‫این سوال باید به چند محور توجه نمود‪ .‬محورهایی که به تحلیل این واقعه از دیدگاه بازاریابی‬ ‫سیاسی عمق بیشتری می بخشند‪.‬‬ ‫‪32‬‬ ‫‪ -1-2‬خالء رهبری واحد‬ ‫‪ -2-2‬توهم و تصویر کاذب از موفقیت‬ ‫مقایسه ی نهضت تنبا کو و نهضت ملی شدن‬ ‫صنعت نفت به خوبی خالء رهبری در واقعه ی‬ ‫اخیر را نمایان می سازد‪ .‬ملی شدن صنعت نفت‬ ‫از فقدان رهبری واحد رنج می برد و این خود‬ ‫زمینه ساز اختالف ایت اهلل کاشانی و دکتر مصدق‬ ‫شد‪ .‬خالء رهبری منجر به اتحاد جناح های‬ ‫رقیب هم شد؛ طوری که جریان سلطنت طلب‬ ‫با همکاری گروه های فشار و با همراهی دربار‬ ‫پهلوی و رهبری سفارتخانه های امریکا و انگلیس‬ ‫توانست با فرصت طلبی از خال رهبری واحد در‬ ‫نهضت‪ ،‬هم جریان ملی و هم جریان مذهبی را‬ ‫در ملی شدن صنعت نفت به شکست بکشاند‪.‬‬ ‫دکتر مصدق در نهضت ملی شدن صنعت نفت‬ ‫ً‬ ‫ظاهرا دچار توهم و تصویری کاذب و غیرواقعی‬ ‫از موفقیت و پیروزی خود شد‪ .‬درست زمانی که‬ ‫ایت اهلل کاشانی به وی هشدار داد که زاهدی به‬ ‫دنبال کودتا علیه دولت اوست‪ ،‬دکتر مصدق با‬ ‫غروری کاذب که برخاسته از تصویری غیرواقعی‬ ‫از موفقیت بود در پاسخ به یادداشت هشدارامیز‬ ‫ایت اهلل کاشانی درباره ی وقوع حتمی کودتا‬ ‫(به تاریخ ‪ ۲۷‬مرداد ‪ ۱۳۳۲‬و یک روز قبل از وقوع)‬ ‫نوشت ‪« :‬مرقومه حضرت اقا‪ ،‬توسط اقای حسن‬ ‫اقای سالمی زیارت شد‪ .‬اینجانب مستظهر به‬ ‫پشتیبانی ملت ایران هستم‪( ».‬سالمی‪۱۳۹۴ ،‬‬ ‫به نقل از خبرگزاری فارس) مصدق انچنان از‬ ‫موفقیت مطمئن بود که حتی احتمال کودتا را هم‬ ‫نمی داد و یا به پشتیبانی ّ‬ ‫تام و تمام هوادارانش‬ ‫ً‬ ‫دلخوش داشت؛ در هرحال‪ ،‬او اصال فکر نمی کرد‬ ‫روزی ساقط شود‪.‬‬ ‫هسته بازاریابی سیاسی مرکز رشد‬ ‫نشـ ـ ـ ـ ـ ـ ــریه‬ ‫علمݡی‪-‬تخصصݡی‬ ‫نقش افرینان سیاسی بازار نفت در عرصه ی سیاست ایران از شهریور ‪ 1320‬تا مرداد ‪1332‬‬ ‫نقش افرین‬ ‫هدف‬ ‫استراتژی‬ ‫قم و مرجعیت‬ ‫حفظ هویت جامعه تشیع‬ ‫سکوت محتاطانه‪ /‬بی اعتمادی به روشنفکران‬ ‫ایت اهلل کاشانی‬ ‫قطع دست استعمار‬ ‫حمایت از نهضت‪ /‬تالش برای اتحاد بین جریان ها‬ ‫دکتر مصدق‬ ‫اثبات حق ایران‬ ‫کسب قدرت ‪ /‬محدود کردن قدرت سلطنت‬ ‫فدائیان اسالم‬ ‫احیای حکومت اسالمی‬ ‫حمایت تا کتیکی از مصدق‪ /‬حذف موانع‬ ‫جبهه ملی‬ ‫هویت یابی سیاسی‬ ‫حمایت سیاسی‬ ‫حزب توده‬ ‫منافع استعماری بلوک شرق‬ ‫منافع حزبی‬ ‫شاه و دربار‬ ‫حفظ سلطنت پهلوی‬ ‫حمایت محتاطانه‪ /‬مقابله سرسختانه‬ ‫‪ -3-2‬دوگانگی در ایده و هدف‬ ‫جریان ملی گرا به رهبری مصدق‪ ،‬جریان فدائیان‬ ‫اسالم و شخص ایت اهلل کاشانی در واقعه ی‬ ‫ملی شدن صنعت نفت با یکدیگر اختالف ایده‬ ‫داشتند‪ .‬فدائیان اسالم به دنبال اجرای احکام‬ ‫اسالم بودند و ایده ی تشکیل حکومت اسالمی را‬ ‫دنبال می کردند (جعفریان‪)۳۳۸ :۱۳۸۵ ،‬؛ دکتر‬ ‫مصدق به قصد مخالفت با قدرت انگلستان و‬ ‫قدرت مطلقه ی سلطنت وارد صحنه شده بود و‬ ‫ایت اهلل کاشانی برای قطع منافع استعمار در ایران‬ ‫به ملی شدن صنعت نفت امید داشت‪ .‬این سه‬ ‫گروه در ملی شدن صنعت نفت با یکدیگر تالقی‬ ‫داشتند اما هریک از این مسیرها از ایده ای مجزا‬ ‫بر می خواست‪ .‬این اختالف ها تا زمانی که در رفع‬ ‫ّ‬ ‫سد استعمار انگلیس همراه بودند‪ ،‬چندان شفاف‬ ‫نبود اما وقتی زمان اجرایی شدن ایده ها رسید‪،‬‬ ‫اختالف ها نمایان شد‪ .‬ایت اهلل کاشانی به دنبال‬ ‫اسقاط رژیم پهلوی نبود اما نگران قدرت گرفتن‬ ‫قدرت استعمارگری دیگر یعنی امریکا به جای‬ ‫انگلستان بود‪ .‬وی در همان نامه ی پیش گفته‬ ‫ً‬ ‫به تاریخ ‪ 27‬مرداد ‪ 1332‬صراحتا این نکته را به‬ ‫دکتر مصدق گوشزد می کند که «‪ ...‬ا گر نقشه شما‬ ‫نیست که مانند سی ام تیر عقب نشینی کنید و‬ ‫به ظاهر قهرمان زمان بمانید و ا گر حدس و نظر‬ ‫من صحیح نیست که همان طور که در اخرین‬ ‫مالقاتم در دزاشیب به شما گفتم و به هندرسون‬ ‫هم گوشزد کردم که امریکا ما را در گرفتن نفت‬ ‫از انگلیسی ها کمک کرد و حاال به صورت ملی و‬ ‫دنیاپسندی می خواهد به دست جنابعالی این‬ ‫ثروت ما را به چنگ اورد‪( ».‬سالمی‪ ۱۳۹۴ ،‬به‬ ‫نقل از خبرگزاری فارس)‬ ‫شماره دوم ‪ -‬بهار و تابستان ‪1396‬‬ ‫‪33‬‬ ‫‪ -5-2‬عدم شناخت صحیح بازار سیاست‬ ‫‪ -4-2‬جریان سازی کاذب‬ ‫بی شک نقش حزب توده در شکل گیری جریان‬ ‫کاذب پیروزی‪ ،‬در نهضت ملی شدن صنعت‬ ‫نفت نقش داشته است‪ .‬حزب توده توانست با‬ ‫یک استراتژی حساب شده و گام به گام خود را‬ ‫به دولت دکتر مصدق نزدیک کند‪ .‬شاید دکتر‬ ‫مصدق به دنبال ان بود که با استفاده از توان‬ ‫و تشکیالت حزب توده در مقابل قدرت شاه و‬ ‫دربار‪ ،‬امتیاز بیشتری از شاه جوان بگیرد اما به‬ ‫نظر می رسد این استراتژی مصدق یک اشتباه‬ ‫جدی بود؛ چرا که دیگر بازیگران محتاط نیز با‬ ‫ً‬ ‫این جهت گیری دولت‪ ،‬عمال از حمایت هر چند‬ ‫ضعیف وی دست برمی داشتند؛ و این چنین نیز‬ ‫شد‪ .‬حزب توده با توان تشکیالتی که به دست‬ ‫اورده بود‪ ،‬توانست خالء عدم حمایت جبهه ی‬ ‫ملی را پر کند‪ .‬وضعیتی که در رویداد بنی صدر هم‬ ‫رخ داد‪ :‬بالفاصله بعد از فاصله گرفتن نیروهای‬ ‫ملی گرا از بنی صدر‪ ،‬سازمان مجاهدین خلق خالء‬ ‫این فاصله را ُپر و از وی حمایت کرد‪.‬‬ ‫‪34‬‬ ‫هسته بازاریابی سیاسی مرکز رشد‬ ‫نیروهای فعال در ملی شدن صنعت نفت‬ ‫نتوانستند عرصه ی بازی و بازار سیاست را به‬ ‫خوبی تحلیل کنند‪ .‬هر چند تحلیل کنونی ما‬ ‫نیز پس از سال ها و مبتنی بر انتشار اسناد متعدد‬ ‫نگاشته می شود اما انچه مشخص است این که‬ ‫هیچ یک از طرف های درگیر در ملی شدن صنعت‬ ‫نفت نتوانستند به نقش و رسالت تاریخی خود‬ ‫به طور کامل عمل کنند‪ .‬برای مثال جریان‬ ‫جبهه ی ملی یا همان جریان روشنفکری‪ ،‬در‬ ‫عرصه ی ملی شدن صنعت نفت غایب است و از‬ ‫انچه که به عنوان رسالت تاریخی خود گرد اورده‬ ‫بود نتوانست در ان بزنگاه تاریخی بهره ببرد‪ .‬از‬ ‫ْ‬ ‫روشنفکران مهم ترین غایبان ملی شدن‬ ‫این رو‬ ‫صنعت نفت بودند؛ هرچند انانی هم که بودند‬ ‫سرافراز نماندند‪( .‬جعفریان‪ )۳۳۸ :۱۳۸۵ ،‬یکی‬ ‫از علل کم فروغ شدن جریان روشنفکری بعد از‬ ‫نهضت ملی شدن صنعت نفت‪ ،‬سرخوردگی از‬ ‫کودتای ‪ 28‬مرداد بود‪ .‬جریان روشنفکری ا گرچه‬ ‫توانست با نخست وزیری مصدق به زمینه ی‬ ‫الزم برای ایجاد اصالحات مدنظر خود دست‬ ‫یابد اما استفاده از روش استبدادی‪ ،‬ضربه ی‬ ‫مهلکی به این جریان زد‪ .‬از شهریور ‪ 1320‬تا‬ ‫مرداد ‪ 1332‬جریان روشنفکری بیش از یک دهه‬ ‫فرصت داشت تا خود را برای یک بزنگاه تاریخی‬ ‫مهم اماده کند اما درست در لحظه ی ّ‬ ‫حساس‪،‬‬ ‫تصمیمی نادرست گرفت‪ .‬بعد از شکست اتحاد‬ ‫منجر به ملی شدن صنعت نفت و وقوع کودتا‪،‬‬ ‫حس سرخوردگی که در جریان روشنفکری ریشه‬ ‫دواند منجر به میدان گرفتن احزاب چپ و افکار‬ ‫تندی نظیر سازمان مجاهدین خلق شد‪.‬‬ ‫نشـ ـ ـ ـ ـ ـ ــریه‬ ‫علمݡی‪-‬تخصصݡی‬ ‫‪ -3‬جمع بندی‬ ‫به نظر می رسد در تحلیل واقعه ی ملی شدن‬ ‫صنعت نفت از دیدگاه بازاریابی سیاسی‪ ،‬تفکیک‬ ‫بازیگران این واقعه ی سیاسی از یکدیگر و‬ ‫همچنین تحلیل اهداف و استراتژی های هریک‬ ‫ْ‬ ‫نخست مهم و اجتناب ناپذیر‬ ‫از بازیگران‪ ،‬در گام‬ ‫باشد‪ .‬در گام دوم باید به این پرسش توجه کرد‬ ‫که چرا در تالقی این جریان ها و نقش افرینان‬ ‫نهضت‪ ،‬انان نتوانستند اهداف و منافع خود‬ ‫را با اهداف نهضت تنظیم کنند؟ در تالش‬ ‫برای یافتن پاسخ‪ ،‬باید محورهایی نظیر خالء‬ ‫رهبری واحد‪ ،‬توهم و تصویر کاذب از موفقیت‪،‬‬ ‫دوگانگی در ایده و هدف‪ ،‬جریان سازی کاذب‪،‬‬ ‫و عدم شناخت صحیح بازار سیاست را ازجمله‬ ‫اصلی ترین بسترهای زمینه ساز برای مدیریت‬ ‫موفق افکار عمومی توسط جریان های رقیب‬ ‫تلقی کرد‪ .‬نقش افرینانی که با شناخت دقیق‬ ‫اهداف نهضت و لحاظ منفعت جامعه ی ایران‬ ‫اسالمی در ان مقطع می توانستند با رفع هر‬ ‫یک از محورهای یادشده‪ ،‬موفقیت حاصل از‬ ‫نهضت ملی شدن صنعت نفت را به عنوان یک‬ ‫سرمایه ی اجتماعی بزرگ برای پیوند دولت و‬ ‫ّ‬ ‫ملت حفظ و مراقبت کنند و با همراهی نهاد‬ ‫روحانیت‪ ،‬گام های سریع تری برای تحقق دولت‬ ‫اسالمی بردارند‪.‬‬ ‫منابع‬ ‫‪ -1‬جعفریان‪ ،‬رسول (‪ )۱۳۸۵‬جریان ها و سازمان های مذهبی سیاسی ایران‬ ‫‪ -.1357-1320‬تهران‪ :‬خانه کتاب‬ ‫‪ -2‬خبرگزاری فارس‪ ۱۳۹۴/۵/۲۸ ،‬قابل دسترس در‪:‬‬ ‫‪http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13940526000143‬‬ ‫‪ -3‬دولت ابادی‪ ،‬یحیی (‪ )۱۳۶۲‬حیات یحیی ‪ -.‬تهران‪ :‬انتشارات عطار و‬ ‫انتشارات فردوسی‪ ،‬جلد چهارم‪.‬‬ ‫شماره دوم ‪ -‬بهار و تابستان ‪1396‬‬ ‫‪35‬‬ ‫فاطمه مشهدی پور‬ ‫دانش اموخته کارشناسی ارشد مدیریت و پژوهشگر بازاریابی اسالمی‬ ‫ݩ‬ ‫سݑ‬ ‫خ‬ ‫ݩ‬ ‫ݩ‬ ‫ݩ‬ ‫ݧ‬ ‫ݧ‬ ‫ݦ‬ ‫ݒ‬ ‫ݐ‬ ‫ٮ‬ ‫ݐ‬ ‫ݐ‬ ‫ݦ‬ ‫ݨ‬ ‫�‬ ‫ى‬ ‫ى‬ ‫ک ݣݣڡرم ݧݐاݣں ݣ ݣدݣ ݤه‬ ‫م‬ ‫ا‬ ‫ر‬ ‫�‬ ‫ک ݣی ݤ ݣ‪،‬ٮݣ ݫݬݣݓ ݣهݣڡݣ ݣر ݤݣ ݣوݣݣسی ݣ ݫݬݔ ݣ ݣ‬ ‫ٮ ݬ ݫݓ ݣهݭݫ ݣݣٮݫݓݭ ݣررݣݣگی ݣ ݫ ݫݬݔ ݣ ݣ ݣ ݣ ݣ‬ ‫ٮ ز ى ى ٮ ݨݐ ى ىس ݤݡیݤݤ‬ ‫ݬݫݓاݣ ݣݣ� ݣاݤ ݔݣر ݬݪاݣݬݓٮی ݣ ݣروݣ ݫݬݔ ݣداݤݣݣد ݣ ݣݣو ݣݫݬݓاݣ ݣݣر ݤݣارݣݔ ݬݪاݣ�ب ݣ ݣ ݣی ݣݡس ݣ ݣ ݬݔݣ ݣاݣ ݤ‬ ‫مقدمه‬ ‫بازاریابی واقعه یا بازاریابی رویدادمحور‪ 1‬در حقیقت ابزاری است برای برجسته سازی و اصالح یا تغییر‬ ‫نگرش مشتری‪ /‬مخاطب نسبت به یک محصول‪ ،‬خدمت یا مفهوم‪ .‬می توان بازاریابی رویداد را‬ ‫یکی از مهم ترین و موثرترین روش های ایجاد و جهت دهی تصویر ذهنی جمعی دانست‪ .‬ازسویی‬ ‫مفهوم بازاریابی سیاسی بین المللی نیز از طریق تصویر سازی و انتقال ان‪ ،‬به دنبال تاثیر گذاری‬ ‫بر افکار عمومی است تا بتواند موجب پیشبرد منافع ملی یک کشور شود‪ .‬با توجه به این که در‬ ‫بازاریابی رویداد نیز هدف نهایی از تصویرسازی ابعاد و مفاهیم یک رویداد‪ ،‬افزایش تاثیر و به دنبال‬ ‫ان ترغیب مخاطب به اقدام است‪ ،‬شاهد یک همگرایی بین بازاریابی رویداد در حوزه ی بین المللی‬ ‫و بازاریابی سیاسی بین المللی هستیم‪.‬‬ ‫نظر به این که امروزه قدرت نرم در روابط میان کشورها اهمیت شایان توجهی یافته‪ ،‬الزم است‬ ‫بازاریابی سیاسی بین المللی و نیز بازاریابی رویداد به عنوان روش ها و ابزارهای ایجاد و به کارگیری‬ ‫قدرت نرم و ارتقاء ان مورد توجه و کاربرد کشورها قرار گیرند همان طور که کشورهایی مانند امریکا‬ ‫ّ‬ ‫دهه هاست که این ابزارها را جهت پیشبرد منافع ملی خود به کار می گیرند‪ .‬ا گرچه به نظر می رسد‬ ‫ان طور که شاید و باید در کشور ایران از این منبع قدرت و روش های به کارگیری ان به درستی‬ ‫استفاده نشده است‪.‬‬ ‫‪1-Event Marketing‬‬ ‫‪36‬‬ ‫هسته بازاریابی سیاسی مرکز رشد‬ ‫‪fmashhadypour@yahoo.com‬‬ ‫نشـ ـ ـ ـ ـ ـ ــریه‬ ‫علمݡی‪-‬تخصصݡی‬ ‫‪ ‬این مقاله با مرور دو رویداد مهم در تاریخ‬ ‫دهه ی نخست انقالب اسالمی‪ ،‬تالش دارد‬ ‫تفاوت در به کارگیری دو مفهوم بازاریابی رویداد‬ ‫و بازاریابی سیاسی بین المللی را ازسوی دو کشور‬ ‫ایاالت متحده و جمهوری اسالمی ایران مورد‬ ‫توجه قرار دهد‪.‬‬ ‫به عنوان نمونه در رویداد تسخیر النه جاسوسی‪،‬‬ ‫ایاالت متحده از همان روزهای نخست (‪-۱۳۵۸‬‬ ‫‪ )۱۹۷۸‬تا کنون سعی کرده تصویری در راستای‬ ‫منافع خویش ‪-‬و نه منطبق با واقعیت‪ -‬در‬ ‫اذهان عمومی ایجاد کرده و ان را ارتقاء دهد‪.‬‬ ‫جان لیمبرت‪ 1‬رئیس سابق میز ایران در وزارت‬ ‫جاسوس گروگان‬ ‫امور خارجه امریکا و یکی از ‪52‬‬ ‫ِ‬ ‫امریکایی در سال ‪ 1358‬در ایران معتقد است‬ ‫کاری که کارمندهای سفارت امریکا در تهران‬ ‫در سال های ابتدایی انقالب صورت می دادند‬ ‫نه جاسوسی که یک اقدام عادی بوده است!‬ ‫او می گوید‪:‬‬ ‫که عجیب نیست ا گر سفارت امریکا در ایران‬ ‫هم جاسوسی کرده باشد‪ ،‬می گوید‪:‬‬ ‫«گروگان گیری صورت گرفته توسط ایرانی ها‬ ‫هیچ توجیه دیپلماتیک و مذهبی ندارد و به‬ ‫همین خاطر باید به کارمندان باقی مانده غرامت‬ ‫پرداخت شود‪».‬‬ ‫«تا جایی که من می دانم‪ ،‬هر سفارت خانه ای‬ ‫در هر کشور‪ ،‬از جمله سفارت سابق ایران در‬ ‫امریکا‪ ،‬یک بخش اطالعاتی دارند و این به نظر‬ ‫من‪ ،‬جای تعجب ندارد‪ .‬ان ها ادعا می کردند که‬ ‫ً‬ ‫مثال امریکا می خواسته در ایران کودتا کند‪ ،‬اما‬ ‫هیچ شاهد و مدرکی برای این ادعا نداشتند‪ ،‬بلکه‬ ‫همه را از خودشان ساخته بودند‪ .‬البته این ها‬ ‫حدود هفتاد‪ ،‬هشتاد جلد اسناد را با سروصدا‬ ‫و هیاهو به نام افشا گری منتشر کردند که ‪97‬‬ ‫یا ‪ 98‬درصد ان‪ ،‬اسناد پیش پا افتاده درباره ی‬ ‫کارهای روزانه ی هر سفارت بود؛ اما با هیاهو‬ ‫گفتند بیایید ببینید این ها چه کار می کردند‪.‬‬ ‫ً‬ ‫مثال در اسناد امده که سفارت با فالن مقام‬ ‫ایرانی جلسه داشته است‪ ،‬در صورتی که این‬ ‫یک کار بسیار عادی است‪ .‬این ها هم مثل هر‬ ‫سفارتی‪ ،‬وظیفه شان این بود که درباره وضعیت‬ ‫رایج کشور اطالعات جمع اوری کنند؛ این خیلی‬ ‫طبیعی است‪ .‬حاال این که نام این را بگذارید‬ ‫جاسوسی یا فعالیت های دیپلماتیک‪ ،‬دیگر‬ ‫من نمی دانم‪( ».‬مشرق نیوز‪)۱۳۹۴ ،‬‬ ‫وی در پاسخ به این سوال که اسناد اسنودن‪،‬‬ ‫ویکی لیکس و مشابه این ها هم نشان می دهند‬ ‫در ادامه به تشریح بیشتر این دو رویداد پرداخته‬ ‫می شود‪:‬‬ ‫‪1-John Limbert‬‬ ‫شماره دوم ‪ -‬بهار و تابستان ‪1396‬‬ ‫‪37‬‬ ‫رویداد اول‪ :‬تسخیر سفارت امریکا‬ ‫‪ ‬پس از پیروزی انقالب اسالمی در ‪ 13‬ابان ‪ 58‬دانشجویان چند دانشگاه‬ ‫تهران به دنبال دخالت های مکرر امریکا در ایران و حرکت سازش کارانه ی‬ ‫دولت موقت و دیدار بازرگان‪ ،‬نخست وزیر وقت با برژینسکی‪ ،‬مشاور امنیت‬ ‫ملی دولت امریکا و در نهایت پذیرش شاه توسط امریکا به بهانه ی درمان‪،‬‬ ‫که باعث تشدید خشم امام خمینی؟هر؟ و امت از امریکا گردید‪ ،‬اقدام به‬ ‫تسخیر سفارت امریکا نمودند‪ .‬در ابتدا قرار بود این تسخیر پس از چند‬ ‫روز به اتمام برسد‪ ،‬اما بعد از تایید و ستایش امام از این حرکت و کشف‬ ‫جاسوسان به ظاهر دیپلمات‪ ،‬این تسخیر‬ ‫اسنادی محرمانه از جاسوسی‬ ‫ِ‬ ‫‪ 444‬روز یعنی ساعاتی پس از اتمام ریاست جمهوری کارتر و روی کار امدن‬ ‫ریگان به پایان رسید‪.‬‬ ‫از بدو تسخیر سفارت امریکا‪ ،‬کاخ سفید تمایل داشت که مساله ی تسخیر‬ ‫برچسب گروگان گیری به مجامع بین المللی بکشاند تا‬ ‫النه جاسوسی را با‬ ‫ِ‬ ‫با تکیه بر اساسنامه ی ملل متحد و براساس حقوق بین الملل‪ ،‬خود را‬ ‫قربانی یک «توهین غیرقابل اغماض» قلمداد نماید و وانمود کند که این‬ ‫توهین از طرف کشوری انجام شده که حتی «قواعد ابتدایی» احترام به‬ ‫قراردادهای بین المللی را زیر پا گذاشته است‪ .‬اقدامات امریکا در دو مسیر‬ ‫پیگیری می شد‪ .‬گروهی به نمایندگی سایروس َونس وزیر خارجه‪ ،‬راه های‬ ‫دیپلماتیک‪ ،‬گفتگو و در نهایت تحریم های اقتصادی را پیشنهاد می کردند‬ ‫و گروهی دیگر به رهبری برژینسکی مشاور امنیت ملی‪ ،‬دخالت نظامی را‬ ‫برای حل مساله ی گروگان گیری الزم می دانستند‪.‬‬ ‫‪38‬‬ ‫هسته بازاریابی سیاسی مرکز رشد‬ ‫نشـ ـ ـ ـ ـ ـ ــریه‬ ‫علمݡی‪-‬تخصصݡی‬ ‫‪ ‬اقدامات زیر نمونه ای از کارهایی است که امریکا برای ازادی دیپلمات های‬ ‫جاسوس خود انجام داد‪:‬‬ ‫‪ )۱-۱‬در ‪ 21‬ابان ‪ ۱۳۵۸‬کارتر دستور قطع خرید نفت ایران را صادر کرد‪ ،‬ا گرچه‬ ‫این اقدام در داخل امریکا باعث کمبود نفت و بنزین و نارضایتی مردم شد‪.‬‬ ‫همچنین کارتر از کشورهای غربی خواست که از خرید نفت اضافی ایران‬ ‫خودداری کنند و المان‪ ،‬فرانسه‪ ،‬ایتالیا و انگلیس پاسخ مثبت دادند‪.‬‬ ‫‪ )۲-۱‬در ‪ 23‬ابان به دنبال قطع خرید نفت‪ ،‬ایران تصمیم گرفت سپرده های‬ ‫خود را از بانک های امریکایی بیرون بکشد که کارتر دستور مسدود شدن‬ ‫دارایی های ایران در کلیه بانک های امریکایی و شعب خارجی ان را صادر‬ ‫کرد و اروپایی ها هم از ان حمایت کردند‪ .‬در این خصوص دیوان عالی لندن‬ ‫نیز دارایی های ایران را در انگلستان توقیف کرد‪ .‬در فرانسه نیز امانت های‬ ‫پولی ایران دچار مشکل شد‪.‬‬ ‫‪ )۳-۱‬در ‪ 13‬اذر ‪ 1358‬شورای امنیت سازمان ملل بعد از چهار روز گفت وگو‬ ‫در قطعنامه ای (شماره ‪ )۴۵۷‬از دولت ایران خواست که «بالفاصله کارکنان‬ ‫زندانی سفارت امریکا در تهران را ازاد نماید‪ ».‬هر پانزده عضو شورای امنیت‬ ‫از جمله شوروی به این قطعنامه رای مثبت دادند‪ .‬کمی پس از ان نماینده‬ ‫ً‬ ‫امریکا در سازمان ملل اظهار داشت که اختالف فعلی صرفا بین ایاالت‬ ‫متحده و ایران نیست بلکه مساله ی ایران و جامعه بین المللی است‪.‬‬ ‫این قطعنامه که نخستین قطعنامه شورای امنیت در رابطه با تسخیر‬ ‫شماره دوم ‪ -‬بهار و تابستان ‪1396‬‬ ‫‪39‬‬ ‫کتاب «‪، take over in Tehran‬به جهت انعکاس قرائت و روایت اشغال سفارت امریکا‪ ،‬توسط یکی از‬ ‫تسخیرکنندگان‪،‬خانم معصومه ابتکار‪،‬به زبان انگلیسی نوشته شد‪.‬هدف این بود که «از این طرف ماجرا» نیز‬ ‫‪،‬قضیه تسخیر روایت شود‪.‬هیچ انتشاراتی در امریکا حاضر به چاپ نشد‪ ،‬اما در کانادا با همین توجیه و تنها‪،‬‬ ‫انتشارات تالون بوکز حاضر به چاپ شد‪ .‬در مقدمه کتاب‪ ،‬ناشر به انگیزه نشر (روایت ماجرا از طرف دیگر) اشاره‬ ‫کرد‪ .‬کمتر از یک هفته بعد ‪ ،‬ناشر بعد از دریافت تهدیدات مختلف مجبور شد کتاب را جمع اوری نماید!!‬ ‫بعد از مدتی‪ ،‬نویسنده کتاب را با عنوان «تسخیر» به فارسی ترجمه و در تهران چاپ کرد‪.‬‬ ‫النه جاسوسی امریکا محسوب می شود‪ ،‬ضمن‬ ‫اشاره به مفاد کنوانسیون «وین»‪ ،‬معاهدات‬ ‫دیپلماتیک سال ‪ 1961‬و همچنین کنوانسیون‬ ‫ارتباطات کنسولی سال ‪ 1963‬از جمهوری‬ ‫اسالمی خواست این قواعد را رعایت کند‪ .‬عالوه‬ ‫بر این قطعنامه‪ ،‬از ایران خواسته شده برای‬ ‫حل مسائل باقی مانده با امریکا‪ ،‬به روش های‬ ‫مسالمت امیز متوسل شود و از اقدام قهری بیشتر‬ ‫خودداری نماید‪.‬‬ ‫‪ )۴-۱‬با توجه به بی توجهی ایران به قطعنامه اول‬ ‫و به تبع تالش های بی سابقه ی امریکا در تاریخ‬ ‫‪ 30‬اذر ‪ 1358‬بر پایه ی تقاضای نماینده امریکا‬ ‫در شورای امنیت‪ ،‬جلسه دوم شورا تشکیل و‬ ‫قطعنامه شماره ‪ 461‬صادر شد که در ان‪ ،‬ضمن‬ ‫تکرار مفاد قطعنامه ‪ 457‬از دبیرکل خواسته شد‬ ‫ً‬ ‫شخصا به ایران سفر کند‪ .‬شورا در این جلسه‬ ‫با ‪ 11‬رای موافق‪ ،‬بدون هیچ مخالفتی و با رای‬ ‫ممتنع روسیه و چکسلوا کی‪ ،‬تصویب می کند که‬ ‫‪40‬‬ ‫هسته بازاریابی سیاسی مرکز رشد‬ ‫ایران باید تا ‪ 18‬دی ماه همان سال گروکان ها‬ ‫را ازاد کند؛ و ا گر در این مهلت گروگان ها ازاد‬ ‫نشوند‪ ،‬شورای امنیت قطعنامه ی شدید تری‬ ‫صادر می کند‪ .‬همچنین از شورا خواسته شد‬ ‫که در تاریخ ‪ 7‬ژانویه ‪ 1980‬جلسه ای بگذارد‬ ‫و عدم تبعیت ایران از قطعنامه ها را مشخص‬ ‫کند تا شورا بتواند بر اساس مواد ‪ 39‬و ‪ 41‬منشور‬ ‫سازمان ملل متحد عمل نماید‪.‬‬ ‫‪ )۵-۱‬ارجاع موضوع گروگانگیری به دیوان‬ ‫بین المللی دادگستری در الهه از دیگر اقدامات‬ ‫امریکا علیه ایران بود‪ .‬رای این دیوان نیز روز ‪24‬‬ ‫اذر علیه ایران صادر شد و ‪ 15‬قاضی این دادگاه‬ ‫به اتفاق ارا ایران را به دلیل تصرف سفارت امریکا‬ ‫محکوم کردند‪.‬‬ ‫‪ )۶-۱‬در ‪ 22‬دی ماه ‪ ۱۳۵۸‬شورای امنیت با‬ ‫پافشاری ایاالت متحده تشکیل جلسه می دهد‬ ‫و با طرح دعاوی جدید ازسوی نماینده ی این‬ ‫کشور علیه ایران‪ ،‬از شورا تقاضا می شود که برای‬ ‫نشـ ـ ـ ـ ـ ـ ــریه‬ ‫علمݡی‪-‬تخصصݡی‬ ‫حفظ صلح بین المللی قطعنامه مورد درخواست ایاالت متحده‬ ‫مبنی بر تحریم اقتصادی ایران به تصویب برسد‪ .‬پس از چندین‬ ‫ساعت بحث و بررسی‪ ،‬انگلستان‪ ،‬نروژ‪ ،‬پرتغال و فرانسه از‬ ‫قطعنامه امریکا حمایت می کنند؛ بنگالدش و مکزیک رای‬ ‫ممتنع و چکسلوا کی رای مخالف می دهد ولی با رایزنی های‬ ‫هیات نمایندگی ایران در سازمان ملل و همچنین وتو شدن‬ ‫قطعنامه پیشنهادی امریکا توسط اتحاد جماهیر شوروی‪،‬‬ ‫دولت جیمی کارتر در اتخاذ تصمیم برای قطع مناسبات‬ ‫سیاسی و بازرگانی بین المللی با ایران تنها ماند و امریکا اعالم‬ ‫می کند که یک طرفه به قطعنامه عمل خواهد کرد‪.‬‬ ‫‪ )۷-۱‬در ‪ 20‬فروردین ‪ ۱۳۵۹‬سه کشیش امریکایی به محل‬ ‫النه جاسوسی می روند و مراسم مذهبی عید پا ک را باحضور‬ ‫جاسوس های گروگان اجرا می کنند‪ .‬اما کارتر یک روز پس از‬ ‫عید پا ک روابط دیپلماتیک امریکا با ایران را قطع می کند‪ .‬او‬ ‫باالخره قطعنامه را یک طرفه اجرا کرده و ّ‬ ‫تردد همه محموله ها‬ ‫را به ایران ممنوع می کند و به کاردار سفارت ایران در واشنگتن‬ ‫و دیپلمات های دیگر دستور می دهد تا ظرف ‪ ۳۶‬ساعت ان‬ ‫کشور را ترک کنند‪.‬‬ ‫ارجاع موضوع گروگانگیری به دیوان بین المللی دادگستری در‬ ‫الهه از دیگر اقدامات امریکا علیه ایران بود‪ .‬رای این دیوان‬ ‫نیز روز ‪ 24‬اذر علیه ایران صادر شد و ‪ 1 5‬قاضی این دادگاه به‬ ‫اتفاق ارا ایران را به دلیل تصرف سفارت امریکا محکوم کردند‪.‬‬ ‫شماره دوم ‪ -‬بهار و تابستان ‪1396‬‬ ‫‪41‬‬ ‫ایاالت متحده از همان زمان تسخیر النه جاسوسی تا کنون به طور پیوسته تصویری منفی از حکومت جمهوری اسالمی ایران در افکار‬ ‫عمومی جهان و اذهان مقامات کشورهای مختلف شکل داده و همان تصویر ساخته شده را مبنای بسیاری از تصمیم گیری های بین المللی‬ ‫ّ‬ ‫و جهانی درارتباط با جمهوری اسالمی ایران در سطح ملی و بین المللی قرار داده است‪.‬‬ ‫‪ )۸-۱‬در دسامبر ‪( 1979‬اذر ماه ‪ )۱۳۵۸‬گروهی‬ ‫از نیروهای ویژه انتخاب شده و تحت تمرینات‬ ‫مخصوصی در پایگاهی در مصر قرار گرفتند‪ .‬در‬ ‫‪ 27‬فروردین ‪ ۱۳۵۹‬انجام عملیات تایید و بین‬ ‫روزهای ‪ ۳۰‬فروردین تا ‪ ۲‬اردیبهشت ‪۱۳۵۹‬‬ ‫نیروهای عمل کننده به جنوب غربی اسیا منتقل‬ ‫شدند‪ .‬امریکا با طراحی عملیاتی پیچیده و دقیق‬ ‫برای حمله نظامی به ایران‪ ،‬به بهانه ی رهاسازی‬ ‫جاسوس های مستقر در محل سفارت روی اورد‪.‬‬ ‫ان ها حتی یک روز پیش از حمله‪ ،‬جاسوسان‬ ‫خود را در کسوت نمایندگان صلیب سرخ روانه‬ ‫ایران کردند تا با دیپلمات های دستگیر شده‬ ‫در داخل سفارت دیدار کرده و ان ها را در جریان‬ ‫برنامه ی رهاسازی قرار دهند‪ .‬گروگان ها نیز ان‬ ‫شب را به صورت اماده و با پوشیدن لباس و‬ ‫کفش به امید ازادی سپری کردند‪ .‬امریکایی ها‬ ‫با غرور و اطمینان ناشی از پیش بینی نیروی‬ ‫انسانی کارازموده و تجهیزات مدرن و کارامد در‬ ‫شبانگاه پنجم اردیبهشت سال ‪ 1358‬در حالی‬ ‫‪42‬‬ ‫هسته بازاریابی سیاسی مرکز رشد‬ ‫که خود را روی زمین طبس می دیدند‪ ،‬در اوج‬ ‫حیرت و ناباوری با طوفان شن مواجه شده و‬ ‫پس از برخورد بالگردهای متجاوز به یکدیگر‪،‬‬ ‫شکست سنگین و غیرقابل تصوری را متحمل‬ ‫گردیدند و سرانجام با لغو عملیات مجبور به فرار‬ ‫از خا ک ایران شدند‪.‬‬ ‫علیرغم این شکست در راهکار مستقیم نظامی‪،‬‬ ‫ایاالت متحده به تالش های خود برای ازادسازی‬ ‫گروگان ها پایان نبخشید و با به کارگیری انواع روش ها‬ ‫ضمن تالش برای زمینه سازی ازادی ان ها (که‬ ‫باالخره در ‪ ۳۰‬دی همان سال ‪ ۱۳۵۹‬به نتیجه‬ ‫رسید) از همان زمان تا کنون به طور پیوسته‬ ‫تصویری منفی از حکومت جمهوری اسالمی‬ ‫ایران در افکار عمومی جهان و اذهان مقامات‬ ‫کشورهای مختلف شکل داده و همان تصویر‬ ‫ساخته شد ه را مبنای بسیاری از تصمیم گیری های‬ ‫بین المللی و جهانی درارتباط با جمهوری اسالمی‬ ‫ّ‬ ‫ایران در سطح ملی و بین المللی قرار داده است‪.‬‬ ‫نشـ ـ ـ ـ ـ ـ ــریه‬ ‫علمݡی‪-‬تخصصݡی‬ ‫رویداد دوم‪ :‬ربودن حاج احمد‬ ‫متوسلیان و ‪ 3‬نفر همراه‬ ‫‪ ‬سردار احمد متوسلیان وابسته نظامی سفارت‬ ‫ایران در بیروت‪ ،‬سید محسن موسوی کاردار‬ ‫سفارت‪ ،‬تقی رستگار مقدم کارمند سفارت و‬ ‫کاظم اخوان عکاس خبرگزاری جمهوری اسالمی ‬ ‫‪ ۴‬دیپلمات ایرانی بودند که در ‪ ۱۴‬تیرماه سال‬ ‫‪ ۱۳۶۱‬در مسیر سفارت ایران در بیروت و در‬ ‫ّ‬ ‫معیت پلیس لبنان در یک پست بازرسی توسط‬ ‫گروه شبه نظامیان فاالنژ ربوده شده و بعد ها‬ ‫طبق خبرهای رسمی و غیررسمی‪ ،‬تحویل‬ ‫رژیم صهیونیستی شدند‪ .‬در روزهای نخست‬ ‫پس از ربایش‪ ،‬تالش هایی از جانب مسوولین‬ ‫وقت لشکر ‪ 27‬محمد رسول اهلل؟ص؟ به کمک‬ ‫برخی از افراد حزب اهلل لبنان برای ازادی حاج‬ ‫احمد و همراهان او صورت گرفت؛ اما با توجه‬ ‫به عدم حمایت مسوولین وقت‪ ،‬این تالش ها‬ ‫علیرغم نزدیکی به نتیجه‪ ،‬مثمرثمر واقع نشد‬ ‫و متاسفانه با گذشت ‪ 34‬سال از این رویداد‪،‬‬ ‫هنوز حاج احمد و همراهان او ازاد نشده اند‪.‬‬ ‫در طول این سال ها نیز اقدام خاصی (حداقل‬ ‫به صورت اشکار و به وسیله ی دولت مردان)‬ ‫برای پیگیری سرنوشت این افراد انجام نشده‬ ‫است‪ .‬درعوض حتی کارهایی نیز انجام شد تا‬ ‫حاج احمد را به عنوان یک فرمانده شهید در‬ ‫ً‬ ‫اذهان عموم مردم معرفی کند‪ 1.‬خصوصا زمانی‬ ‫که سمیر جعجع‪ ،‬فرمانده فاالنژهای لبنان‬ ‫(رهبر فعلی حزب نیروهای لبنان) که متهم‬ ‫اصلی ربودن دیپلمات های ایرانی است‪ ،‬پس‬ ‫از ازادی از زندان اعتراف کرد که گروگان های‬ ‫ایرانی توسط نیروهای وی کشته شده اند‪ ،‬عدم‬ ‫پیگیری مسئولین ذی ربط در خصوص سرنوشت‬ ‫دیپلمات ها توجیه قابل قبولی پیدا کرد‪.‬‬ ‫‪-1‬مانند نصب تابلویی با تصویر حاج احمد و با عنوان «شهید احمد‬ ‫متوسلیان» در کنار تابلوی شهید موحد دانش زیر پل روگذر سرلشکر‬ ‫شهید محمد حاجی‪.‬‬ ‫شماره دوم ‪ -‬بهار و تابستان ‪1396‬‬ ‫‪43‬‬ ‫‪ ‬کتاب هایی که نیز در این مدت به چاپ‬ ‫رسیده همانند کتبی که در خصوص فرماندهان‬ ‫شهید به رشته تحریر درامده‪ ،‬به معرفی این‬ ‫سردار بی نشان و تالش ها و مجاهدت های وی‬ ‫در دفاع مقدس و نیز بیان ویژگی هایی چون‬ ‫شجاعت‪ ،‬صالبت‪ ،‬جدیت‪ ،‬دلسوزی برای دیگران‬ ‫و‪ ...‬اختصاص داشته است‪ .‬کتاب هایی چون‬ ‫«قصه فرماندهان ‪ :9‬فرمانده جدید‪ -‬براساس‬ ‫زندگی شهید احمد متوسلیان» و «می خواهم با‬ ‫تو باشم»‪ .‬در این میان دیدگاه حمید داوودابادی‬ ‫نویسنده صاحب نام دفاع مقدس‪ ،‬کسی که‬ ‫تحقیقات کاملی روی پرونده ربوده شدن چهار‬ ‫دیپلمات ایرانی در لبنان انجام داده و نتیجه‬ ‫این تحقیقات را در کتاب «کمین جوالی ‪»82‬‬ ‫منتشر کرده‪ ،‬بهتر می تواند دلیل این کم ّ‬ ‫ تحرکی‬ ‫یا انفعال را نشان دهد‪.‬‬ ‫‪44‬‬ ‫هسته بازاریابی سیاسی مرکز رشد‬ ‫«صحبت هایی مبنی بر این که می شد حاج احمد‬ ‫و همراهانش را در همان ساعات اولیه نجات داد‬ ‫و شایعاتی مبنی بر این که مسئوالن‪ ،‬اجازه چنین‬ ‫کاری را نداده اند بی پایه و کذب محض است‪.‬‬ ‫حاج ابراهیم همت و نیروهای دیگری که همراه‬ ‫متوسلیان در لبنان بودند حدود ‪ 24‬ساعت بعد‬ ‫متوجه می شوند این چهار نفر گم شده اند‪ .‬پس‬ ‫از گذشت ساعتی از جداشدن متوسلیان و سه‬ ‫دیپلمات دیگر از سایر نیروها‪ ،‬نیروهای ایرانی از‬ ‫طریق بی سیم از بعلبک و بیروت‪ ،‬سراغ ان ها را‬ ‫می گیرند و جواب مشخصی دریافت نمی کنند‪.‬‬ ‫فردای ان روز اتومبیل گارد حفاظت که ‪4‬‬ ‫دیپلمات را در زمان ربایش‪ ،‬همراهی می کرده‬ ‫به نیروهای ایران اطالع می دهد که متوسلیان‬ ‫و همراهانش را ربوده اند‪ .‬فاالنژها در این ‪24‬‬ ‫ساعت هر اقدامی را که می خواستند انجام داده‬ ‫بودند‪ .‬ضمن این که محلی که این چهار نفر‬ ‫دستگیر شدند‪ ،‬دژبانی ثابتی نبوده است یعنی‬ ‫همان روز‪ ،‬یک پست ایست بازرسی ایجاد و هر‬ ‫کسی شیعه بوده دستگیر می کردند و می کشتند‪.‬‬ ‫حتی این پست ایست بازرسی در روز بعد دیگر‬ ‫وجود نداشته و باید پرسید چگونه ممکن بوده‬ ‫در همان ساعات اولیه‪ ،‬برای ازادی ان ها اقدام‬ ‫شود؟» (داوودابادی‪)۱۳۸۴ ،‬‬ ‫نشـ ـ ـ ـ ـ ـ ــریه‬ ‫علمݡی‪-‬تخصصݡی‬ ‫ً‬ ‫‪ ‬البته ظاهرا مواضع مسئوالن سیاسی کشور‬ ‫نیز بسیار عادی و به این خالصه شده که‬ ‫وزارت خارجه نامه ی اعتراضیه ای ارسال کند‪:‬‬ ‫«در ان دوره تکلیف لبنان معلوم و مشخص نبود‬ ‫با چه کسی طرف هستیم‪ .‬گروه فاالنژیست ها‬ ‫مزدور اسرائیل بودند‪ .‬وضعیت ان دوره مثل این‬ ‫است که ‪ ...‬ما بخواهیم نامه نگاری کنیم که‬ ‫ارتش عراق اسرای ما را ازاد کند‪ .‬وقتی مزدوران‬ ‫اسرائیل نیروهای ما را اسیر کرده اند چگونه از‬ ‫طریق دیپلماتیک از ان ها بخواهیم اسرای ما را‬ ‫ازاد کنند؟ ‪ ...‬ما در ان زمان‪ ،‬درگیر جنگ تحمیلی‬ ‫بودیم و از سوی دیگر فاالنژها و حتی اسرائیل‬ ‫تا کید داشتند این سوال را برجسته کنند که‬ ‫ایران در لبنان چه کار می کند؟ به همین خاطر‬ ‫هیچ عکس العملی نمی توانستیم نشان دهیم‪.‬‬ ‫اما بعدها در سطح سازمان ملل پیگیری هایی‬ ‫شد‪ .‬به ویژه به واسطه ی گروگان های غربی‬ ‫که در لبنان اسیر بودند‪ .‬ان ها وعده پیگیری‬ ‫می دادند تا در نهایت دکوئیار‪ ،‬دبیرکل وقت‬ ‫سازمان ملل‪ ،‬نامه ی تسلیتی به ایران نوشت‬ ‫و از طرف سازمان ملل اعالم کرد که این چهار‬ ‫نفر کشته شده اند ‪ ...‬فاالنژها و اسرائیلی ها‬ ‫ّ‬ ‫شیادانی هستند که به هیچ حرف شان نمی توان‬ ‫اطمینان کرد‪ .‬به نحوی که اظهارات ان ها در‬ ‫طول سی سال گذشته همه ضد و نقیض بوده‬ ‫است‪ .‬اما از طرف دیگر نظام پیگیر وضعیت این‬ ‫چهار دیپلمات بوده و برای روشن شدن تکلیف‬ ‫ان ها کارهای مهمی انجام داده است‪ .‬دوره هایی‬ ‫بوده که گروگان های ارزشمندی از دشمن‪ ،‬در‬ ‫بند لبنانی ها بوده اند و ایران برای ازادی ان ها‬ ‫واسطه می شده است‪ .‬ا گر قرار بود متوسلیان در‬ ‫ً‬ ‫دست ان ها باشد قطعا او را تحویل می دادند تا‬ ‫به نتایج بهتری در این معامالت برسند‪ .‬چون از‬ ‫لحاظ امنیتی‪ ،‬حاج احمد نسبت به گروگان های‬ ‫ان ها از لحاظ اطالعاتی اهمیت کمتری داشته‬ ‫و منطقی نیست که او را نگه دارند و هزینه های‬ ‫باالیی در این گروگان گیری ها بپردازند‪ .‬حتی در‬ ‫قضیه مک فارلین یک پای معامله همیشه چهار‬ ‫گروگان ایرانی بوده اند که این اخبار تا کنون مطرح‬ ‫نشده است‪ .‬غربی ها به دنبال ازادی جاسوس‬ ‫خود بودند و ایران‪ ،‬شرط ان را مشخص شدن‬ ‫وضع دیپلمات های گروگانش اعالم می کرد‪ .‬یعنی‬ ‫افتضاح مک فارلین و ان همه هزینه ای که برای ان‬ ‫پرداخت کردند به اندازه ی کافی اهمیت داشت‬ ‫که ا گر امکان معاوضه دیپلمات های ایرانی وجود‬ ‫داشت‪ ،‬این کار را بکنند تا ان افتضاحات پیش‬ ‫نیاید‪( ».‬داوودابادی‪)۱۳۸۴ ،‬‬ ‫شماره دوم ‪ -‬بهار و تابستان ‪1396‬‬ ‫‪45‬‬ ‫‪ ‬شاید تاثیرپذیری اقای داوودابادی از دیدگاه‬ ‫مسووالن وقت خیلی دور از واقع نباشد‪ .‬خاطرات‬ ‫اقای هاشمی رفسنجانی دلیلی است بر این ادعا‪.‬‬ ‫وی در خاطرات سال ‪ ۱۳۶۷‬خود نوشته است‪:‬‬ ‫«فرستاده رئیس جمهور کنیا امد‪ .‬اطالع داد که‬ ‫گروگان های ما در لبنان سال ‪ ۶۲‬شهید شده اند‬ ‫و خواستار مبادله گروگان های انگلیسی و سه‬ ‫اسرائیلی با ‪ ۹۰‬اسیر شیعه در اسرائیل شد‪».‬‬ ‫(هاشمی‪)۴۸۴ :۱۳۹۱ ،‬‬ ‫وی همچنین در خاطرات سال ‪ ۱۳۶۹‬در جریان‬ ‫کمک به ازادسازی گروگان های امریکایی در لبنان‬ ‫به پیامی از جرج بوش ‪-‬رئیس جمهور وقت‬ ‫ایاالت متحده‪ -‬اشاره کرده و نوشته‪:‬‬ ‫«اطالعات امریکا می گوید گروگان های ایرانی در‬ ‫دست مارونی ها در همان روزهای اول کشته‬ ‫شده اند ولی باز هم ان ها امادگی دارند که‬ ‫پیگیری مساله ان گروگان ها را ادامه دهند‪».‬‬ ‫(هاشمی‪)۸۳ :۱۳۹۲ ،‬‬ ‫‪ ‬بااین وجود ازنظر بسیاری از صاحبنظران نیز‬ ‫موضوع شهادت دیپلمات های ربوده شده ی ایران‬ ‫قابل تردید بوده و هست‪ .‬چنان که سیدحسن‬ ‫نصراهلل در یک کنفرانس خبری در بیروت در سال‬ ‫‪46‬‬ ‫هسته بازاریابی سیاسی مرکز رشد‬ ‫‪ ۱۳۸۷‬اذعان داشت که «نشانه هایی وجود دارد‬ ‫مبنی بر اینکه دیپلمات های ایرانی در زندان های‬ ‫رژیم صهیونیستی به سر می برند» (خبرگزاری‬ ‫فارس‪ )۱۳۸۷/۱۱/۱۰ ،‬البته در سال های ‪۱۳۹۱-۹۲‬‬ ‫تحرکات دیگری نیز انجام شد که نشان می داد‬ ‫شهادت دیپلمات ها مورد تردید است و امکان‬ ‫زنده بودن انان وجود دارد‪ .‬اما این اقدامات از‬ ‫پوشش رسانه ای ضعیفی برخوردار شد‪ .‬چاپ‬ ‫کتاب «در هاله ای از غبار؛ سرگذشت نامه سردار‬ ‫بی نشان حاج احمد متوسلیان» در سال ‪ ۱۳۹۱‬و‬ ‫کتاب «وقتی کوه گم شد» در سال ‪ ۱۳۹۲‬را می توان‬ ‫شاهدی بر بروز این تردیدها نزد عالقمندان به‬ ‫پیگیری وضعیت دیپلمات های ربوده شده ی‬ ‫ایران دانست‪.‬‬ ‫مراسم گرامیداشتی نیز در تیرماه سال ‪ ۱۳۹۱‬در‬ ‫«پارک ایران» واقع در منطقه «مارون الراس»‬ ‫در نقطه صفر مرزی لبنان با فلسطین اشغالی‬ ‫از سوی سفارت جمهوری اسالمی ایران برگزار‬ ‫شد که حائز اهمیت بود‪ .‬در این مراسم که‬ ‫شهید غضنفر رکن ابادی سفیر وقت ایران در‬ ‫بیروت‪ ،‬حجت االسالم پناهیان‪ ،‬خواهر حاج‬ ‫احمد متوسلیان و مریم مجتهدزاده مشاور رئیس‬ ‫جمهور ایران و همسر سیدمحسن موسوی حضور‬ ‫داشتند‪ ،‬تندیسی با نماد حاج احمد متوسلیان ‪،‬‬ ‫تصاویر ‪ 3‬دیپلمات دیگر کشورمان و امام موسی‬ ‫صدر در محل نصب شد‪ .‬این تندیس که در ان‬ ‫اشاره دست حاج احمد متوسلیان به سمت‬ ‫قدس شریف بیت المقدس است‪ ،‬به همگان‬ ‫این موضوع را بیان می کند که سرزمین های‬ ‫اشغالی به دست رزمندگان مقاومت ازاد خواهد‬ ‫شد‪( .‬خبرگزاری ایرنا‪)۱۳۹۱ ،‬‬ ‫نشـ ـ ـ ـ ـ ـ ــریه‬ ‫علمݡی‪-‬تخصصݡی‬ ‫‪ ‬در ‪ 13‬تیر ‪ ۱۳۹۲‬شهید رکن ابادی سفیر وقت‬ ‫ایران در بیروت در مراسم سی و یکمین سالگرد‬ ‫ربایش این چهار دیپلمات که در محل سندیکای‬ ‫روزنامه نگاران لبنان برگزار شده بود اعالم کرد‬ ‫«چهار دیپلمات ربوده شده ایرانی زنده و در زندان‬ ‫های رژیم صهیونیستی هستند‪( ».‬خبرگزاری‬ ‫میزان‪.)۱۳۹۵/۵/۲ ،‬‬ ‫سال ‪ ۱۳۹۵‬را می توان نقطه اوجی برای این‬ ‫رویداد دانست‪ .‬در ‪ 3‬خرداد سردار دهقان‬ ‫وزیر دفاع اعالم کرد‪« :‬سردار احمد متوسلیان‬ ‫و سه دیپلمات دیگر ایرانی زنده و در اسارت‬ ‫رژیم صهونیستی هستند» (خبرگزاری تسنیم‪،‬‬ ‫‪ .)۱۳۹۵/۳/۳‬سردار محسن رضایی نیز همان‬ ‫زمان طی پستی در صفحه اینستا گرام خود‬ ‫وعده داد به زودی خبرهای خوشی از این‬ ‫سردار شجاع و دلیر خواهد رسد (خبرگزاری‬ ‫میزان‪ .)۱۳۹۵/۵/۲ ،‬همچنین اعالم رسمی‬ ‫ً‬ ‫سیدحسن نصراهلل مبنی بر این که خود شخصا‬ ‫پیگیر ازادی حاج احمد متوسلیان و سه همراه‬ ‫وی است‪ ،‬بازتاب گسترده ای از لحاظ داخلی و‬ ‫بین المللی داشته است‪.‬‬ ‫در ‪12‬خرداد حسین روح االمین‪ ،‬تصویرساز جوانی‬ ‫که بیشترین اثار او در زمینه های ائینی و عاشورایی‬ ‫است‪ ،‬طرحی از حاج احمد متوسلیان کشید که‬ ‫ا گر زنده باشد در این ‪ 34‬سال چقدر پیر شده‬ ‫است‪ .‬این اثر در فضاهای مجازی به اشترا ک‬ ‫گذاشته شد‪ .‬در ‪ 19‬خرداد فیلم «ایستاده در‬ ‫غبار» به تهیه کنندگی و کارگردانی محمد حسین‬ ‫مهدویان که پیش از در جشنواره فیلم فجر‪،‬‬ ‫سیمر غ بهترین فیلم را از ان خود کرده بود‪ ،‬در‬ ‫سینماهای کشور به ا کران درامد‪.‬‬ ‫در ‪ 31‬خرداد و در دیدار حضرت اقا با شاعران‪،‬‬ ‫دانیال فرخی کاندیدای چهره برتر هنر سال ‪94‬‬ ‫تصویری را که از حاج احمد متوسلیان پس از‬ ‫ازادی در اغوش حضرت اقا کشیده بودند به‬ ‫ایشان تقدیم کرده و گفت‪ :‬خدا کند که حاج‬ ‫احمد برگردد‪ .‬و اقا فرمودند‪ :‬انشاءاهلل‪ ،‬ما هم‬ ‫امیدواریم‪ .‬البته این عکس و گفتگو بیشتر در‬ ‫سایت های ارزشی و نه در بین عموم مردم‪،‬‬ ‫انعکاس پیدا کرد‪ .‬در ‪ 10‬تیر بیانات منتشر نشده‬ ‫رهبر انقالب درباره حاج احمد منتشر شد‪ .‬حضرت‬ ‫اقا در دیدار جمعی از خانواده های شهدای سپاه‬ ‫و نیز خانواده حاج احمد متوسلیان در تاریخ‬ ‫‪ 25‬اذر ‪ ۱۳۷۵‬فرمودند‪« :‬ما منتظریم که اقای‬ ‫حاج احمد متوسلیان انشاءاهلل بیاید؛ نگویید‬ ‫شهید‪ ،‬ما که خبر نداریم از شهادت ایشان‪.‬‬ ‫خداوند انشاءاهلل که فرزند شما را ‪ -‬هر جا که‬ ‫هست‪ ،‬هر جور که هست ‪ -‬مشمول لطف و فضل‬ ‫خودش قرار بدهد‪ ،‬ما که ارزو می کنیم ان شاءاهلل‬ ‫خداوند این جوان مومن و صالح را برگرداند‪.‬‬ ‫بله‪ ،‬اقای حاج احمد متوسلیان با همین اقای‬ ‫حاج همت هم دوست و رفیق و همکار بودند؛‬ ‫خداوند ان شاءاهلل همه شان را مشمول لطف‬ ‫خودش قرار بدهد‪».‬‬ ‫شماره دوم ‪ -‬بهار و تابستان ‪1396‬‬ ‫‪47‬‬ ‫در مرداد ‪ ۱۳۹۵‬مدیر پروژه تولید بازی «حاج احمد» از اغاز این پروژه خبر داد و گفت این بازی با حضور‬ ‫متخصصان حوزه بازی سازی موسسه مصاف اغاز شده و داستان ان در فضای سوریه‪ ،‬زندان های‬ ‫اسرائیل و مرز لبنان و اسرائیل روایت می شود‪ .‬شخصیت اصلی بازی یک سردار ایرانی است که با‬ ‫احمد متوسلیان در زمان جنگ تحمیلی همرزم بوده است و هم ا کنون در سوریه مشغول عملیات‬ ‫مستشاری است‪ .‬در ابتدای بازی‪ ،‬شخصیت اصلی بازی در محاصره داعش گرفتار می شود و پس‬ ‫از اسارت تحویل رژیم اسرائیل می شود‪ .‬در زندان اسرائیل‪ ،‬شخصیت بازی متوجه حضور احمد‬ ‫متوسلیان در زندان شده و برای ازادی خودش و او تالش می کند‪( .‬خبرگزاری فارس‪)۱۳۹۵/۵/۲۰ ،‬‬ ‫‪ ‬اما تمامی این اقدامات نیز از حمایت رسمی و پوشش رسانه ای قوی بی نصیب ماند و این موج‬ ‫به وجودامده بدون این که تاثیر عمیقی در اذهان مردم داشته باشد و درخواست برای ازادی حاج‬ ‫احمد و همراهان او را به یک مطالبه عمومی از جامعه جهانی و سازمان های بین المللی تبدیل‬ ‫کند‪ ،‬فروکش کرد‪.‬‬ ‫جمع بندی و نتیجه گیری‬ ‫انچه که ازدیدگاه نویسنده در مورد تسخیر سفارت‬ ‫امریکا حائز اهمیت است تالش فراوان امریکا برای‬ ‫ازادسازی دیپلمات های جاسوس خود است که‬ ‫در داخل خا ک کشور ایران مشغول انجام اعمال‬ ‫غیرقانونی بودند‪ .‬تالشی با به کارگیری دو مفهوم‬ ‫بازاریابی رویداد و بازاریابی سیاسی که عالوه بر‬ ‫این که به ازادسازی انان منجر شد ولی خاتمه‬ ‫نیافت و تا کنون نیز ازسوی مقامات رسمی این‬ ‫کشور مورد توجه قرار داشته است‪ .‬در طول ‪444‬‬ ‫روز دستگیری جاسوسان امریکایی‪ ،‬این کشور‬ ‫راه های مختلفی را امتحان کرد‪ .‬راه هایی مانند‬ ‫فرستادن نمایندگان مختلف برای مذا کره‪ ،‬قطع‬ ‫روابط سیاسی و اقتصادی‪ ،‬بلوکه کردن اموال‬ ‫و دارایی های ایران در بانک ها و شعب خارجی‬ ‫ان‪ ،‬ازار و اذیت ایرانیان مقیم امریکا و حتی‬ ‫راه کار نظامی حمله ناموفق و ماجرای صحرای‬ ‫طبس‪ .‬با این که اسناد جاسوسی امریکا در النه‬ ‫‪48‬‬ ‫هسته بازاریابی سیاسی مرکز رشد‬ ‫جاسوسی کشف شد‪ ،‬امریکا تالش می کرد نشان‬ ‫دهد ایران اقدامی غیرقانونی انجام داده است‬ ‫و در مجامع بین المللی‪ ،‬ایران را متهم به نقض‬ ‫اشکار معاهدات بین المللی نمود‪ .‬دولت مردان‬ ‫امریکایی حتی بعد از ازادی دیپلمات هایشان و‬ ‫سال ها پس از این رویداد با مظلوم نشان دادن‬ ‫دیپلمات ها و تصویب قانون مبنی بر پرداخت‬ ‫غرامت به ان ها و خانواده هایشان به ازای ‪444‬‬ ‫روز اسارت‪ ،‬سعی دارند جمهوری اسالمی ایران‬ ‫را متهم و مقصر اصلی نشان دهند‪.‬‬ ‫در مقابل در رویداد ‪ 14‬تیر ‪ 61‬که گروهی موسوم‬ ‫به فاالنژها ‪ 4‬دیپلمات ایرانی را ربودند و به‬ ‫مکان نامعلومی بردند‪ ،‬مستندات موجود نشان‬ ‫می دهند مسئوالن وقت ایران منفعالنه عمل‬ ‫کرده اند؛ رفتاری که باعث شده بعد از گذشت‬ ‫‪ 34‬سال از این رویداد هنوز از سرنوشت این ‪4‬‬ ‫دیپلمات اطالع کاملی در دست نباشد‪ .‬حال‬ ‫نشـ ـ ـ ـ ـ ـ ــریه‬ ‫علمݡی‪-‬تخصصݡی‬ ‫ان که باید در همان ابتدا با جدیت بیشتری‬ ‫ازادی دیپلمات های کشورمان که از مصونیت‬ ‫برخوردار بودند‪ ،‬پیگیری می شد و مقامات‬ ‫رسمی کشور این موضوع را در مجامع بین المللی‬ ‫و افکار عمومی جهان به چالش می کشیدند‬ ‫که چگونه ممکن است عده ای به خود اجازه‬ ‫دهند دیپلمات های کشور دیگری را بربایند وبه‬ ‫کشور دیگری انتقال داده و به گفته خودشان به‬ ‫قتل برسانند‪ .‬عدم توجه مسووالن ارشد کشور‬ ‫در ارتباط با این رویداد به دو مفهوم بازاریابی‬ ‫سیاسی و بازاریابی رویداد و غفلت از به کارگیری‬ ‫ان ها در محیط داخلی و به خصوص در سطح‬ ‫ً‬ ‫بین المللی کامال محسوس و قابل توجه است‪.‬‬ ‫در داخل کشور نیز این موضوع علیرغم غفلت‬ ‫نسبی مسووالن ازسوی مردم و به صورت غیررسمی‬ ‫کمابیش مورد توجه قرار گرفته و فعالیت های‬ ‫متنوع و متعددی ازنظر فرهنگی انجام شده‬ ‫(مانند تولید کتاب‪ ،‬فیلم‪ ،‬نقاشی‪ ،‬تندیس و ‪)...‬‬ ‫که منابع بسیار خوبی برای استفاده در بازاریابی‬ ‫رویداد و بازاریابی سیاسی به شمار می ایند‪ .‬بااین‬ ‫وجود حجم این فعالیت ها نیز در قیاس میان دو‬ ‫ً‬ ‫رویداد مورد بحث‪ ،‬جالب توجه است‪ .‬مثال در‬ ‫حالی که تنها در حوزه چاپ‪ ،‬پیرامون دستگیری‬ ‫کارکنان سفارت در امریکا ‪ 40‬عنوان کتاب چاپ‬ ‫شده‪ ،‬در ایران فقط ‪ 6‬عنوان کتاب در خصوص‬ ‫رویداد ربایش به چاپ رسیده است‪ .‬به همین‬ ‫علت بسیاری از افراد حاج احمد را نمی شناسند‬ ‫و برخی دیگر او را شهید می پندارند‪ .‬الزم است‬ ‫برنامه هایی در دستور کار قرار گیرد که ازادی‬ ‫برای این ‪ 4‬دیپلمات به یک خواست و مطالبه‬ ‫عمومی و اجتماعی جامعه ایران تبدیل شود‬ ‫تا مقامات سیاسی نیز به تبع ان بر فعالیت ها و‬ ‫اقدامات سیاسی خود بیافزایند‪.‬‬ ‫‪ -1‬پایگاه الکترونیکی مشرق نیوز‪ ،‬به تاریخ ‪ ،۱۳۹۴/۱/۲۵‬به نشانی‪:‬‬ ‫‪http://www.mashreghnews.ir/fa/news/404581‬‬ ‫‪ -2‬خبرگزاری تسنیم‪ ،‬به تاریخ ‪ ،۱۳۹۵/۳/۳‬به نشانی‪:‬‬ ‫‪www.tasnimnews.com/fa/news/1395/03/03/1081762‬‬ ‫‪ -3‬خبرگزاری جمهوری اسالمی (ایرنا) به تاریخ ‪ ،۱۳۹۱/۴/۷‬به نشانی‪:‬‬ ‫‪http://www.irna.ir‬‬ ‫‪ -4‬خبرگزاری فارس‪ ،‬به تاریخ ‪ ،۱۳۸۷/۱۱/۱۰‬و ‪ ۱۳۹۵/۵/۲۰‬به نشانی‪:‬‬ ‫‪http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=8711100949‬‬ ‫‪ -5‬خبرگزاری میزان‪ .‬به تاریخ ‪ ،۱۳۹۵/۵/۲‬به نشانی‪:‬‬ ‫‪http://www.mizanonline.ir/fa/news/200075‬‬ ‫‪ -6‬داودابادی‪ ،‬حمید (‪ )۱۳۸۴‬کمین جوالی ‪ ٨٢‬؛ روزشمار ربع قرن‬ ‫گروگانگیری چهار دیپلمات ایرانی‪ -.‬تهران‪ :‬فرهنگسرای پایداری و نشر‬ ‫غنچه‪ .‬قابل دسترس در‪http://davodabadi.persiangig.com :‬‬ ‫‪ -7‬هاشمی‪ ،‬علیرضا (‪ )۱۳۹۱‬پایان دفاع‪ ،‬اغاز بازسازی؛ خاطرات روزنوشت‬ ‫سال ‪ ۱۳۶۷‬حجت االسالم هاشمی رفسنجانی‪ -.‬تهران‪ :‬نشر معارف انقالب‬ ‫‪ -8‬هاشمی بهرمانی‪ ،‬عماد (‪ )۱۳۹۲‬اعتدال و پیروزی؛ خاطرات روزنوشت‬ ‫سال ‪ ۱۳۶۹‬حجت االسالم هاشمی رفسنجانی‪ -.‬تهران‪ :‬نشر معارف انقالب‬ ‫منابع‬ ‫در داخل کشور نیز این موضوع علیرغم غفلت نسبی مسووالن ازسوی مردم و‬ ‫به صورت غیررسمی کمابیش مورد توجه قرار گرفته و فعالیت های متنوع و متعددی‬ ‫ازنظر فرهنگی انجام شده (مانند تولید کتاب‪ ،‬فیلم‪ ،‬نقاشی‪ ،‬تندیس و ‪ )...‬که منابع‬ ‫بسیار خوبی برای استفاده در بازاریابی رویداد و بازاریابی سیاسی به شمار می ایند‪.‬‬ ‫شماره دوم ‪ -‬بهار و تابستان ‪1396‬‬ ‫‪49‬‬ ‫دکتر نادر جعفری هفت خوانی‬ ‫دکتری فرهنگ و ارتباطات و استادیار گروه مدیریت بازرگانی دانشگاه امام صادق؟ع؟‬ ‫ݖݦ‬ ‫م‬ ‫ݡیݥݥݫݭݓ ݣر‬ ‫ݑ ݦݩ ݣ ݣ ݣ ݣ ݣ ݣ ݣد ݣ ݣ ݣر ݣ ݤا ݣ ݣ ݣ ݣدݣ ݣ ݫݣݭݣٮݣ‬ ‫ٮ‬ ‫ݩݖ ݦ ݤاى ݑ ݦ اݤ ه ک ݐݩ‬ ‫ٮ‬ ‫ݓى‬ ‫م‬ ‫ݡس‬ ‫ݔ‬ ‫ݫ‬ ‫ݬ‬ ‫ر‬ ‫ى‬ ‫ݡیݥںݣیݥ‬ ‫ݣهللݣ ݣ ݣ ݣ ݣ ݣ ݣد ݣوݣ ݣ ݣ ݣ ݣ‬ ‫ٮݣݣݣݣݣ‬ ‫ݣی ݣݫݭ ݔ ݣ ݣ ݣ ‬ ‫ݬ ݭݫݔ ݣى ݣ ݣ ݣ ݣن ݣ ݫݭݔ ݤ ݣ ݣهݤ ݣ ݣݫ ݫݣ‬ ‫ز ݩ ݧݒ ݧݨݐں ݧݐ ٮ ز ى ىسیݤ‬ ‫چکیده‬ ‫؟هر؟‬ ‫م ݣدݣاݤݣر ݣ ݬݫݓاݣ ݣݣ� ݣارݣ ݔݬݪاݣݓݪٮ ݣ ݣ ݣی ݣݡس ݣ ݫݬݔ ݣ ݣا ݤݤ‬ ‫حݡس ݣ ݤاݢݣ ݣ‬ ‫اݣ ݣ ݣݣ� ݣ ݭݫݕ‬ ‫این مقاله ضمن معرفی و تبیین دانش بازاریابی سیاسی و ارائه ی تاریخچه مختصری از روند جهانی‬ ‫ان درصدد است تا با مرور اندیشه‪ ،‬عمل و رفتار سیاسی ایت اهلل مهدوی کنی؟هر؟ در طول حدود‬ ‫چهار دهه مسوولیت های سیاسی ایشان در انقالب اسالمی در قالب سه محور دولت‪ ،‬انتخابات‪،‬‬ ‫و سطح بین الملل به شناسایی و تبیین سیره ی استاد از چشم انداز بازاریابی سیاسی بپردازد‪.‬‬ ‫روشمندی مقاله این گونه است که ابتدا اندیشه های استاد به عنوان زیربنای عمل وی‪ ،‬از خالل‬ ‫نوشته ها و گفته های استاد مرور و معرفی می شوند و سپس عمل و مواضع ایشان در گذر مسوولیت ها‬ ‫و فعالیت های سیاسی به عنوان شاهدی بر اندیشه های پیش گفته مورد بررسی قرار می گیرند‪.‬‬ ‫یافته های این مقاله نشان می دهند که گزاره های زیر بخشی از سیره ی سیاسی استاد را ازمنظر‬ ‫بازاریابی سیاسی نشان می دهند‪ :‬نقد برادرانه‪ ،‬دلسوزانه و سازنده ی دولت؛ ترک مواضع شبهه ی‬ ‫قدرت؛ مقام گریزی در عین وظیفه پذیری و فدا کاری برای انقالب؛ رفاقت به جای رقابت (انتخابات‪،‬‬ ‫بستر انسجام نظام)؛ پرهیز از برچسب زنی و تا کید بر انتساب صحیح دیدگاه های سیاسی به افراد‬ ‫و گروه ها؛ تا کید بر جایگاه خاص والیت فقیه به عنوان مرز و خط قرمز افراد و گروه ها در انتخابات؛‬ ‫نسبت انقالب اسالمی و روحانیت‪ :‬تا کید بر نقش روحانیت در حفظ و تداوم انقالب و هشدار به‬ ‫روند تضعیف روحانیت مشابه مشروطیت؛ ّرد «انتخاب تبلیغی» به سبک غربی و مبتنی بر تبلیغات‬ ‫غیراخالقی؛ و تنش زدایی خارجی مبتنی بر مصالح انقالب‪.‬‬ ‫واژ گان کلیدی‪ :‬بازاریابی سیاسی‪ ،‬ایت اهلل مهدوی کنی؟هر؟‪ ،‬دولت‪ ،‬انتخابات‪.‬‬ ‫‪50‬‬ ‫هسته بازاریابی سیاسی مرکز رشد‬ ‫‪Jafari@isu.ac.ir‬‬ ‫نشـ ـ ـ ـ ـ ـ ــریه‬ ‫علمݡی‪-‬تخصصݡی‬ ‫‪ -1‬مقدمه و طرح مساله ‬ ‫بازاریابی سیاسی‪ ،‬دانشی میان رشته ای است‬ ‫که از پیوند رویکردها و فنون بازاریابی با حوزه ی‬ ‫کاربردی دولت‪ ،‬انتخابات‪،‬‬ ‫سیاست در مقوله های‬ ‫ِ‬ ‫و دیپلماسی حاصل شده و سعی خود را مصروف‬ ‫تبیین و تحلیل رفتارها و اقدام های احزاب‪،‬‬ ‫سیاست مداران و دولت ها در عرصه های داخلی‬ ‫و بین المللی نموده است‪ .‬سابقه ی پژوهش های‬ ‫مرتبط با این حوزه به دهه ی ‪ ۱۹۶۰‬و سالهای‬ ‫ً‬ ‫پس از ان برمی گردد که عمدتا تبلیغات سیاسی‬ ‫کاندیداها مورد مطالعه قرار می گرفت‪ .‬ازجمله کتاب‬ ‫معروف «ساخت رئیس جمهور»‪( 1‬وایت‪،)۱۹۶۱ ،‬‬ ‫کتاب «نفوذ بر رای دهندگان؛ مطالعه ی عقالنیت‬ ‫کمپین ها»‪( 2‬رز‪ ،)۱۹۶۷ ،‬کتاب «متقاعدسازی‬ ‫سیاسی؛ تکنیک های مدرن کمپین های‬ ‫انتخاباتی»‪( 3‬نیمو‪ ،)۱۹۷۰ ،‬کتاب «مدیریت‬ ‫کمپین های انتخاباتی»‪( 4‬ا گرونات‪ ،)۱۹۷۶ ،‬و‬ ‫نیز کتاب «نمایانگر حا کم جدید»‪( 5‬گاجالی‪،‬‬ ‫‪ )۱۹۸۱‬که بدین ترتیب حجم قابل مالحظه ای‬ ‫از مطالب متمرکز بر موضوع تبلیغات سیاسی و‬ ‫شیوه های ان تولید و عرضه شد (ایوبی‪:۱۳۷۹ ،‬‬ ‫‪1- "The Making of the President" by Theodore White, 1961‬‬ ‫‪2- "Influencing Voters: A Study of Campaign Rationality" by‬‬ ‫‪Richard Rose, 1967‬‬ ‫‪3- "The Political Persuades; the Techniques of modern Election‬‬ ‫‪Campaigns" by Dan Nimmo, 1970‬‬ ‫‪4- "The Management of Election Campaign" by Robert Agranot, 1976‬‬ ‫‪5- "The New King Marker" by David Ghagali, 1981‬‬ ‫‪ .)۱۲۸-۱۲۷‬پژوهش هایی که با مستندسازی و‬ ‫تحلیل برنامه های موثر بر انتخابات و نتایج ان‬ ‫نشان دادند که «تبلیغات در انتخابات نقش‬ ‫تعیین کننده ای ایفا می کند و پیروزی از ِان کسانی‬ ‫است که بتوانند نیازهای واقعی رای دهندگان را‬ ‫دریابند و با انتخاب شیوه ای مناسب تبلیغی‪،‬‬ ‫ارای انان را به سوی خود جلب کنند‪( ».‬ایوبی‪،‬‬ ‫‪ )۱۲۹ :۱۳۷۹‬ا گرچه شکل گیری عنوان مستقل‬ ‫پژوهشی و اموزشی بازاریابی سیاسی با پیشگامی‬ ‫بروس نیومن و انتشار کتاب پایه ی وی «بازاریابی‬ ‫سیاسی‪ :‬کتابشناختی متون»‪ 6‬ازسوی انجمن‬ ‫بازاریابی امریکا در سال ‪ ۱۹۸۵‬انجام گرفته و‬ ‫مرهون پژوهش های تطبیقی و کاربردی فراوان‬ ‫در انتخابات ایاالت متحده است‪.‬‬ ‫این مرور اجمالی نشان می دهد که حوزه ی‬ ‫مطالعاتی بازاریابی سیاسی با بیش از سه دهه‬ ‫سابقه ی متمرکز در جهان‪ ،‬ترکیب نوینی از‬ ‫پیوند میان بازاریابی‪ ،‬سیاست و ارتباطات را به‬ ‫مدد دانش های ّ‬ ‫مکمل دیگری فراهم نموده و‬ ‫مطالعه ی ان می تواند زمینه ساز کارامدی بیشتر‬ ‫نظام انتخابات ملی و در پی ان نظام سیاسی‬ ‫جمهوری اسالمی ایران شود‪.‬‬ ‫‪6- "Political Marketing: Readings and annotated bibliography" by‬‬ ‫‪Newman and Sheth, 1985‬‬ ‫شماره دوم ‪ -‬بهار و تابستان ‪1396‬‬ ‫‪51‬‬ ‫بااین وجود مطالعه ی بازاریابی سیاسی در دانشگاه امام صادق؟ع؟ از دیدگاه نویسنده‪ ،‬با اهداف‬ ‫زیر می تواند مورد مطالعه‪ ،‬اموزش و پژوهش قرار گیرد‪:‬‬ ‫ •شناخت مبانی علمی موجود و مطالعه ی پژوهش های تطبیقی در سایر کشورها‬ ‫ت شناختی و انسان شناختی اسالمی و ایرانی‬ ‫ •تالش برای بازخوانی بازاریابی سیاسی با مبانی معرف ‬ ‫ •تطبیق بازاریابی سیاسی با نمونه های شاخص بومی برگرفته از سرچشمه های معرفتی اسالمی‬ ‫و اما اینکه چرا این تطبیق با اتکای به شخصیت و سیره ی ایت اهلل مهدوی کنی؟هر؟ اغاز و طرح‬ ‫می شود را باید در وهله ی نخست مرهون یگانه و منحصر به فرد بودن تجربه ی استاد در بیش از نیم ‬ ‫قرن فعالیت مستقیم سیاسی (از پیش از انقالب اسالمی) و سوابق متعدد مسوولیت های سیاسی‬ ‫ایشان (پس از انقالب اسالمی) بدانیم‪ .‬افزون بر این‪ ،‬ویژگی های شخصیتی متمایز و برجسته ی‬ ‫ایشان نیز این تطبیق را ضروری می سازد‪ .‬ازجمله‪:‬‬ ‫ّ‬ ‫یک) استاد یک کل واحد هستند‪ .‬به این معنا‬ ‫که برای اخالق از سیاست نمی گذرند و برای‬ ‫سیاست هم از اخالق نمی گذرند؛ هم اخالق‪ ،‬هم‬ ‫ً‬ ‫دیانت‪ ،‬هم سیاست‪ ،‬و هم اجرا را مجموعا در‬ ‫خود داشته اند و این باور را به عمل دراورده اند‪.‬‬ ‫دو) تایید خاص حضرت امام نسبت به ایشان‬ ‫در جمله ی معروف‪:‬‬ ‫«‪ ...‬ما از سابق ایشان را ارادت داشتیم و حاال‬ ‫هم ارادت داریم و بعدها هم ارادت خواهیم‬ ‫داشت به ایشان‪( ».‬دیدار با نخست وزیر و اعضای‬ ‫هیات دولت به تاریخ ‪ ۱۳۶۰/۵/۳۱‬به نقل از‬ ‫امام خمینی‪ ،۱۳۶۴ ،‬ج‪)۲۲۴ :۱۵‬‬ ‫نشانگر پختگی ایشان از همان اغاز راه مسوولیت پذیری‬ ‫و عملکرد سیاسی در پیروزی انقالب اسالمی و‬ ‫تداوم مسیر ان است‪ .‬لذا به باور نویسنده‪ ،‬عمل‬ ‫و رفتار سیاسی ایشان را نباید ّ‬ ‫تطوری و رو به‬ ‫تکامل دانست (ا گرچه این روند هم در مسیر‬ ‫زندگی اجتماعی و سیاسی افراد‪ ،‬طبیعی تلقی‬ ‫ّ‬ ‫مورداتکای استاد‪،‬‬ ‫می شود) بلکه مبانی و اصول‬ ‫‪52‬‬ ‫هسته بازاریابی سیاسی مرکز رشد‬ ‫واحد و یکپارچه اند لذا اقتضاءات محیطی و‬ ‫ّ‬ ‫محدثه‪ ،‬زمینه ساز تجلی رفتار و عمل متناسب‬ ‫با ان اقتضاءات شده اند‪.‬‬ ‫سه) وجه غالب در معرفی استاد و به عبارتی‬ ‫ْ‬ ‫بیشتر شناخته شده از ایشان «فقیه‬ ‫وجهه ی‬ ‫ّ‬ ‫بصیر» است‪ .‬متضمن این معنای درست که ‬ ‫ّ‬ ‫فقه در منظر استاد‪ ،‬متکفل ابعاد مختلف زندگی‬ ‫فردی و اجتماعی انسان است و خود ایشان هم‬ ‫از این لحاظ جامع االبعادند‪.‬‬ ‫چهار) همراهی نظر و عمل در استاد‪ .‬ایشان‬ ‫مظهر عمل به همان چیزهایی است که به‬ ‫ان ها توصیه هم می کند‪ :‬ا گر همگان را به اخالق‬ ‫سیاسی توصیه می کند‪ْ ،‬‬ ‫خود پایبند و مظهر ان‬ ‫است؛ و ا گر به سیاست اخالقی معتقد است‪،‬‬ ‫رفتار سیاسی وی را می توان ّ‬ ‫اتم مصادیق ان به‬ ‫شمار اورد‪ .‬این همراهی نظر و عمل در تمامی‬ ‫موضع گیری های سیاسی استاد می تواند مورد‬ ‫توجه واقع شود‪.‬‬ ‫نشـ ـ ـ ـ ـ ـ ــریه‬ ‫علمݡی‪-‬تخصصݡی‬ ‫‪-2‬چهارچوب نظری و پیشینه‬ ‫‪ -1-2‬چیستی بازاریابی سیاسی‬ ‫برخی معتقدند «همه ی تکنیک های بازاریابی‬ ‫انبوه که کوکا کوال را به یک نام تجاری معروف‬ ‫تبدیل کرد توسط کلینتون جهت برقراری ارتباط‬ ‫با مردم امریکا مورد استفاده قرار گرفت» (نیومن‪،‬‬ ‫‪ )۱۵ :۱۳۹۱‬و «همچنان که وارد هزاره ی سوم‬ ‫می شویم همان فنون بازاریابی انبوه که توسط‬ ‫شرکت ها استفاده می شود به وسیله ی رهبران‬ ‫سیاسی در تمام کشورهای دموکراتیک دنیا‬ ‫به منظور خلق و عرضه ی تصاویر ذهنی به کار‬ ‫گرفته می شود‪( ».‬نیومن‪ )۲۹ :۱۳۹۱ ،‬شاید ا گر‬ ‫این طور به بازاریابی سیاسی نگاه کنیم نا گزیریم‬ ‫ان را همان بازاریابی بدانیم البته با تطبیق‬ ‫بر بازاری چون سیاست و محصوالتی به نام‬ ‫کاندیداها‪ .‬و این وضعیت به درستی ممکن‬ ‫است زنگ خطری برای دموکراسی و انتخابات‬ ‫واقعی به شمار اید‪« :‬خطری که برای جامعه‬ ‫ کنندگان‬ ‫وجود دارد این است که همان مصرف‬ ‫ِ‬ ‫محصوالت بازاریابی شده که عادت کرده اند به‬ ‫ِ‬ ‫محصوالتی که برایشان بازاریابی شده توجه‬ ‫کنند‪ ،‬به سیاست مدارانی هم توجه می کنند‬ ‫که از همان فنون بازاریابی استفاده می کنند‪...‬‬ ‫و این عالوه بر موضوع نگران کننده ی پول در‬ ‫سیستم سیاسی و انتخابات امروز کشورهاست»‬ ‫(نیومن‪)۲۹ :۱۳۹۱ ،‬‬ ‫البته این طور نقدها به بازاریابی سیاسی کمی‬ ‫منسوخ شده اند و مناسب بازاریابی سیاسی‬ ‫مدرن نیستند‪« .‬این عقیده که کاندیداها و‬ ‫احزاب را می توان به روشی مشابه با کاالهای‬ ‫مصرفی ترویج داد (یعنی مفهوم فروش) تبدیل‬ ‫به مکانیزمی برای تقبیح و وارداوردن انتقاد به‬ ‫جنبه های فرعی بازاریابی سیاسی شده است‪...‬‬ ‫امروزه دیگر کاندیداها فروخته نمی شوند بلکه‬ ‫بازاریابی می شوند‪( .‬کوالینا و همکاران‪:۱۳۹۳ ،‬‬ ‫‪ )۲۳‬بنابراین شاید بتوان مفاهیمی چون بازاریابی‬ ‫خدمات‪ ،1‬بازاریابی خدمات محور‪ ،2‬و یا بازاریابی‬ ‫رابطه ای‪ 3‬را کانال های ارتباطی و نقاط اتصال‬ ‫بهتری برای پیوند میان بازاریابی و سیاست‬ ‫‪1- Service Marketing‬‬ ‫‪2- Service-centered Marketing‬‬ ‫‪3- Relationship Marketing‬‬ ‫شماره دوم ‪ -‬بهار و تابستان ‪1396‬‬ ‫‪53‬‬ ‫به شمار اورد‪ .‬در هر حال بازاریابی و سیاست‪،‬‬ ‫شباهت ها و تمایزهایی دارند که در محورهای‬ ‫زیر قابل بررسی هستند‪« :‬میزان حساسیت به‬ ‫ارزش ها و پاسخگویی اخالقی‪ ،‬پیچیدگی بازار‬ ‫(محیط)‪ ،‬نوع و سطح اهداف‪ ،‬نوع محصول‬ ‫(مشاهده پذیری‪ .‬نحوه ی ایجاد و عرضه‪،)...‬‬ ‫رابطه ی مصرف کنندگان با محصول (جمع پذیری‬ ‫یا اجتناب)‪ ،‬تعیین پذیری خواسته های بازار‪ ،‬نقش‬ ‫زمان در بازار‪ ،‬نقش و روابط بازیگران (احزاب‪ /‬افراد)‬ ‫با یکدیگر و با مخاطبان‪ ،‬رسانه ها و مخاطبان‪،‬‬ ‫و مردم محوری (دموکراسی‪-‬مشتری مداری)»‬ ‫(لیزمارشمنت‪)۱۳۹۴ ،‬‬ ‫برخی از صاحبنظران برای تبیین جایگاه بازاریابی‬ ‫سیاسی و نسبت ان با دو حوزه ی بازاریابی و‬ ‫سیاست از مفهوم «پیوند و استعاره ی فرزند»‬ ‫استفاده می کنند‪ .‬در این حالت باید گفت بازاریابی‬ ‫سیاسی ازطریق به کارگیری مفاهیم بازاریابی از‬ ‫حوزه ی کسب وکار در حوزه ی سیاست ایجاد‬ ‫شده‪ ،‬نه با تحمیل ان؛ لذا باید این ظرافت را‬ ‫درنظر گرفت که در استعاره ی فرزند‪ ،‬ما با هویتی‬ ‫متمایز و در عین حال واجد تشابهاتی با والدین‬ ‫ً‬ ‫سروکار داریم‪ .‬این دیدگاه نهایتا به این تعریف‬ ‫می رسد که «بازاریابی سیاسی‪ ،‬به کارگیری اصول‬ ‫و تکنیک های بازاریابی در سیاست است و‬ ‫به دنبال ایجاد‪ ،‬حفظ و ارتقای روابط سودمند و‬ ‫طوالنی مدت سیاسی در جامعه است تا اهداف‬ ‫بازیگران سیاسی (فرد یا حزب) ازطریق تبادل‬ ‫و تحقق وعده ها انجام شود‪( ».‬لیزمارشمنت‪،‬‬ ‫‪ )۱۳۹۴‬همین موضوع ازسوی نیومن هم مورد‬ ‫تا کید است که‪« :‬مفهوم کلیدی بازاریابی سیاسی‪ ،‬‬ ‫مفهوم مبادله است‪ .‬فرایند مبادله بر کاندیدایی‬ ‫‪54‬‬ ‫هسته بازاریابی سیاسی مرکز رشد‬ ‫متمرکز است که در قبال رای شهروندان‪ ،‬وعده ی‬ ‫مدیریت سیاسی می دهد‪ .‬به عبارت دیگر‪،‬‬ ‫هنگامی که رای دهندگان اقدام به رای دهی‬ ‫می کنند یک مبادله رخ می دهد‪ .‬ان ها در یک‬ ‫مبادله ی زمان و حمایت (یا همان رای شان)‬ ‫در قبال خدماتی درگیر می شوند که کاندیدا یا‬ ‫حزب موردنظر وعده ی ان را در صورت پیروزی‬ ‫در انتخابات می دهد‪( ».‬نیومن‪ ۱۹۹۴ ،‬به نقل‬ ‫از کوالینا و همکاران‪)۳۶ :۱۳۹۳ ،‬‬ ‫مبتنی بر چنین دیدگاهی می توان کارکردهای‬ ‫بازاریابی سیاسی را بازتعریف نمود‪ .‬طوری که‬ ‫ً‬ ‫بازاریابی سیاسی‪« :‬صرفا درباره ی تبلیغات‬ ‫سیاسی نیست‪ ،‬درباره ی «طراحی محصول»‬ ‫ً‬ ‫است؛ صرفا راجع به ارتباطات سیاسی نیست‪،‬‬ ‫درباره ی «چگونگی رفتار» سیاست مداران و‬ ‫ً‬ ‫احزاب است؛ صرفا درباره ی مبارزات انتخاباتی‬ ‫نیست‪ ،‬درباره ی «همه ی ان چیزی»ست که‬ ‫ً‬ ‫به مردم ارائه می شود؛ و صرفا درباره ی مدیریت‬ ‫رسانه ها و فرایندها نیست‪ ،‬درباره ی «میزان‬ ‫تناسب» محصوالت عرضه شده به مردم است‪».‬‬ ‫(لیزمارشمنت‪)۱۳۹۴ ،‬‬ ‫برخی مفاهیم کلیدی در بازاریابی سیاسی‬ ‫عبارتند از‪ :‬بخش بندی بازار رای دهندگان‪،‬‬ ‫هدف گیری بخش (های) منتخب از رای دهندگان‪،‬‬ ‫تعریف و متمایزسازی محصول(ایده‪ /‬فرد‪/‬‬ ‫حزب)‪ ،‬جایگاه یابی برای محصول نسبت به‬ ‫رقبا‪ ،‬متناسب سازی محصول با خواسته های‬ ‫رای دهندگان‪ ،‬امیخته ی بازاریابی سیاسی (‪،)4C‬‬ ‫فلسفه ی بازار (بازارمحوری‪ .‬مشتری مداری)‪،‬‬ ‫مدیریت ترویج محصول‪ ،‬و مدیریت برند (و‬ ‫تصویر) محصول‪( .‬لیزمارشمنت‪)۱۳۹۴ ،‬‬ ‫نشـ ـ ـ ـ ـ ـ ــریه‬ ‫علمݡی‪-‬تخصصݡی‬ ‫‪ -2-2‬بازاریابی سیاسی در عمل‬ ‫باربارا هینکلی در یکی از پژوهش های کالسیک‬ ‫حوزه ی بازاریابی سیاسی در کتاب خود‬ ‫«ریاست جمهوری نمادین»‪ 1‬با بررسی عملکرد‬ ‫هشت رئیس جمهور ایاالت متحده پس از‬ ‫جنگ جهانی دوم (ترومن‪ ،‬ایزنهاور‪ ،‬کندی‪،‬‬ ‫جانسون‪ ،‬نیکسون‪ ،‬فورد‪ ،‬کارتر و ریگان) مدلی‬ ‫سه وجهی را مبتنی بر بازیگران‪( 2‬تصویر دولت)‪،‬‬ ‫عملکرد و اقدام (سیاست و اخالق)‪ ،‬و مخاطبان‪،‬‬ ‫(مسوولیت نهاد ریاست جمهوری) ارائه می دهد‬ ‫و تالش می کند نقش شخص روسای جمهور را‬ ‫در ایجاد تصویری نمادین از خود نشان دهد‪.‬‬ ‫(هینکلی‪)۱۹۹۰ ،‬‬ ‫دومینیک رینگ و همکاران او با بررسی انتخابات‬ ‫سال ‪ ۲۰۰۵‬مجلس نمایندگان انگلستان‪ ،‬و متمرکز‬ ‫بر رویکرد ارتباطات سیاسی به ارائه ی یک مدل‬ ‫شش وجهی شامل احزاب‪ ،‬کمپین های ارتباطی و‬ ‫تبلیغاتی‪ ،‬نظرسنجی ها‪ ،‬رای دهندگان‪ ،‬رسانه های‬ ‫پخش‪ 3‬و رسانه های مکتوب‪ 4‬پرداخته اند‪ .‬دنیس‬ ‫کاوانا در کتاب خود «کمپین سازی انتخاباتی؛‬ ‫بازاریابی نوین سیاست»‪ 5‬در بحث کاربردها و‬ ‫محدودیت های بازاریابی سیاسی به موارد زیر‬ ‫اشاره می کند‪:‬‬ ‫ •ادعاهای موافق و مخالف فراوانی درخصوص‬ ‫اثربخشی رویکردهای ارتباطات حرفه ای‬ ‫وجود دارد‪.‬‬ ‫‪6‬‬ ‫ •این ادعا که کمپین های منفی یا هجومی‬ ‫موفق اند و به مثابه نتیجه ی روش های جدید‪ ،‬‬ ‫افزایش یافته اند‪.‬‬ ‫‪1- The Symbolic Presidency, 1990‬‬ ‫‪2- The Actors, The Action & The Audience‬‬ ‫‪3- Broadcasting media‬‬ ‫‪4- press‬‬ ‫‪5- Election Campaigning; the new marketing of politics, 1995‬‬ ‫‪6- attack campaigning‬‬ ‫ •پیش بینی پذیری یا قابلیت پیش بینی‬ ‫راهبردهای کمپین ساز به عنوان منطق‬ ‫روش های مدرن کمپین سازی موجب شده‬ ‫تا احزاب قادر به کنترل موضوعاتی باشند که‬ ‫ازسوی مخالفان اصلی ان ها مطرح می شود‪.‬‬ ‫ •رابطه و تنش میان کارگزاران حرفه ای کمپین ها‪،‬‬ ‫مسووالن احزاب و سیاست مداران مبتنی بر‬ ‫ً‬ ‫روش های مشابهی شکل می گیرد که عمدتا‬ ‫در بازار رقابت انتخاباتی ایاالت متحده به کار‬ ‫گرفته می شود‪.‬‬ ‫ •کارایی رویکردهای جدید به کمپین سازی در‬ ‫میان احزاب‪( .‬کاوانا‪.)۱۴۸ :۱۹۹۵ ،‬‬ ‫با وجود همه ی این انتقادها‪ ،‬کاوانا معتقد است‬ ‫سیاستمداران روزبه روز به استفاده از تکنیک های‬ ‫ً‬ ‫ارتباطی مدرن گرایش می یابند زیرا ان ها شدیدا‬ ‫به اثربخشی بیشتر و جلب نظر انبوه رای دهندگان‬ ‫تمایل دارند‪ .‬به همین دلیل کمپین های سیاسی‬ ‫ً‬ ‫نیز دائما خود را با اخرین ابزار نفوذ و اقناع‪ 7‬مجهز‬ ‫می کنند و عالوه بر نظرسنجی ها‪ ،‬تلویزیون‪،‬‬ ‫تبلیغات‪ ،‬و روابط عمومی‪ ،‬مشاوران رسانه ای‬ ‫و افکار عمومی‪ ،‬روزنامه نگاران را نیز در قالبی‬ ‫ً‬ ‫کامال هماهنگ و یکپارچه‪ 8‬برای تاثیرگذاری روی‬ ‫مخاطبان هدف‪ 9‬به کار می گیرند‪( .‬کاوانا‪:۱۹۹۵ ،‬‬ ‫‪ .)۱۷۶‬نتیجه گیری کاوانا در تحقیقات مشابه‬ ‫دیگری که درباره ی تبلیغات سیاسی و مبارزات‬ ‫انتخاباتی کشورهای مختلف اروپایی ازجمله‬ ‫انگلستان‪ ،‬فرانسه‪ ،‬المان‪ ،‬ایتالیا‪ ،‬دانمارک ‪ ،‬و‬ ‫ً‬ ‫فنالند انجام گرفته بود کامال به چشم می امد‬ ‫( ِکید و هولتزباخا‪ )۱۹۹۵ ،10‬و به خوبی نشان‬ ‫‪7- Persuation‬‬ ‫‪8- Orchestrated‬‬ ‫‪9- Target Audiences‬‬ ‫‪10- Kaid & Holtz-Bacha‬‬ ‫شماره دوم ‪ -‬بهار و تابستان ‪1396‬‬ ‫‪55‬‬ ‫می داد که کاربرد رسانه ها و به ویژه تلویزیون تا‬ ‫چه حد بر تبلیغات سیاسی احزاب و کاندیداها‬ ‫تاثیر داشته است‪.‬‬ ‫بروس نیومن به عنوان یکی از پیشروان حوزه ی‬ ‫بازاریابی سیاسی در نخستین کتاب کاربردی خود‬ ‫در این زمینه یعنی «بازاریابی رئیس جمهور»‪،1‬‬ ‫ا گرچه بازاریابی سیاسی را تنها در حد یک راهبرد‬ ‫برای طراحی کمپین های انتخاباتی معرفی کرد‬ ‫ولی مدل کاربردی او که اثربخشی خود را در‬ ‫موفقیت کاندیدای دموکرات ها در انتخابات‬ ‫ریاست جمهوری سال ‪ ۱۹۹۲‬ایاالت متحده نشان‬ ‫داده بود موجب جلب توجه بیشتری ازسوی‬ ‫محققان به رویکرد میان رشته ای بازاریابی‬ ‫ً‬ ‫و سیاست شد‪ .‬مدل موردنظر وی کامال بر‬ ‫بستری از بازاریابی و با به کارگیری تکنیک َ‬ ‫ستپ‬ ‫(بخش بندی‪ ،‬هدف گیری و موقعیت یابی) تالش‬ ‫داشت مفاهیمی چون حزب‪ ،‬محصول‪ ،‬فروش‬ ‫و بازاریابی را به هم پیوند بزند و شکل دهی و‬ ‫اجرای راهبرد کمپین سازی یک کاندیدا را در‬ ‫‪1- The Marketing of the President, 1994‬‬ ‫‪56‬‬ ‫هسته بازاریابی سیاسی مرکز رشد‬ ‫چهارچوب مدل امیخته ی بازاریابی (‪ )p۴‬نشان‬ ‫دهد‪( .‬نیومن‪.)۱۲ :۱۹۹۴ ،‬‬ ‫جالب این که مدل پیشنهادی نیومن پس از‬ ‫تطبیق و تحلیل در پژوهش های متعدد بازاریابی‬ ‫سیاسی در کشورهای مختلف و ازجمله در‬ ‫کشورهای اروپایی‪ ،‬و پس از حدود دو دهه در‬ ‫سال ‪ ۲۰۱۱‬اصالح و تکمیل شد که مدل کامل تر‬ ‫در کتاب اخیر نیومن (کوالینا و همکاران‪)۱۳۹۳ ،‬‬ ‫در دسترس پژوهشگران قرار گرفته است‪ .‬باقری‬ ‫(‪ )۱۰۲ :۱۳۹۵‬مدل اصالح شده ی نیومن را واجد‬ ‫خصوصیات زیر معرفی می کند‪ )۱ :‬تعمیم پذیری‬ ‫مدل افزایش یافته و قابلیت کاربرد در کشورهایی‬ ‫با دموکراسی های مختلف دارد؛ ‪ )۲‬بر دائمی‬ ‫دیدن کمپین بازاریابی سیاسی تلکید نموده‬ ‫و ان را محدود به ایام انتخابات نمی داند؛ ‪)۳‬‬ ‫محوریت ایجاد و توزیع پیام موثر سیاسی در‬ ‫فرایند بازاریابی سیاسی؛ ‪ )۴‬تا کید بر ارزیابی‬ ‫رقبا؛ ‪ )۵‬طراحی ابزارهای خاص بازاریابی سیاسی‬ ‫متفاوت از بازاریابی معمول؛ ‪ )۶‬ایجاد هارمونی‬ ‫و تناسب بیشتر در اجزای مدل‪.‬‬ ‫نشـ ـ ـ ـ ـ ـ ــریه‬ ‫علمݡی‪-‬تخصصݡی‬ ‫‪ -3‬روش مندی مقاله‬ ‫‪ -4‬یافته ها‬ ‫در مطالعه ی سیره ی ایت اهلل مهدوی کنی؟هر؟ از‬ ‫چشم انداز بازاریابی سیاسی‪ ،‬ابتدا اندیشه های‬ ‫استاد به عنوان زیربنای عمل ایشان‪ ،‬از خالل‬ ‫نوشته ها و گفته های استاد مرور و معرفی می شوند‬ ‫و سپس عمل و موضع ایشان در خالل فعالیت های‬ ‫سیاسی به عنوان شاهدی بر اندیشه های‬ ‫پیش گفته مورد بررسی قرار می گیرند‪ .‬برای این‬ ‫بخش اخیر‪ ،‬مطابق چهارچوب مطر ح شده در‬ ‫بازاریابی سیاسی‪ ،‬سه گانه ی دولت‪ ،‬انتخابات‪،‬‬ ‫و بین الملل مورد توجه این مقاله است‪:‬‬ ‫سیاسی دولت‪ :‬دوران‬ ‫ •نخست در سطح بازاریابی‬ ‫ِ‬ ‫وزارت و دولت موقت استاد مرور می شود‪.‬‬ ‫سیاسی انتخابات‪:‬‬ ‫ •سپس در سطح بازاریابی‬ ‫ِ‬ ‫مروری بر مواضع استاد در قبال چهاردهه‬ ‫انتخابات‪ :‬دهه ی ‪( ۶۰‬مجلس سوم)‪ ،‬دهه ی‬ ‫‪( ۷۰‬ریاست جمهوری ‪ ،)۷۶‬دهه ی ‪( ۸۰‬ریاست‬ ‫خبرگان ‪ ،)۸۹‬و دهه ی ‪( ۹۰‬ریاست جمهوری‬ ‫‪ )۹۲‬می شود‪.‬‬ ‫ً‬ ‫سیاسی بین المللی‬ ‫ •و نهایتا در سطح بازاریابی‬ ‫ِ‬ ‫ً‬ ‫نیز مختصرا به برخی مواضع ایشان اشاره‬ ‫می شود‪.‬‬ ‫منابع اصلی برای گرداوری داده های موردنظر‬ ‫ً‬ ‫در این مقاله عمدتا دو کتاب «خاطرات ایت اهلل‬ ‫مهدوی کنی؟هر؟» (‪ )۱۳۸۵‬و «مجموعه ی خطبه ها‬ ‫و سخنرانی های ایشان در نمازجمعه تهران» (‪)۱۳۹۳‬‬ ‫و گزیده ای از مصاحبه ها و اظهارنظرهای مرتبط‬ ‫با ایشان در وقایع و رخدادهای یادشده است‪.‬‬ ‫‪-4‬الف‪ -‬اندیشه های استاد‬ ‫با مرور و شناسایی دیدگاه های اخالقی‪ ،‬تجویزی‬ ‫و توصیه ای ایت اهلل مهدوی کنی؟هر؟ درباره ی‬ ‫سه وجه بازاریابی سیاسی‪ ،‬یعنی انتخابات‪،‬‬ ‫دولت‪ ،‬و وجهه بین المللی به ترتیب گزاره های‬ ‫اندیشه ای زیر را می نمایاند‪ .‬در خصوص هر‬ ‫اندیشه تالش می شود دست کم به یک نمونه‬ ‫از اظهارات ایشان استناد شود‪:‬‬ ‫اندیشه ی ‪ -۱‬باور عمیق به نظر مردم‪ :‬رهبر از‬ ‫نظر عموم مردم‪َّ ،‬‬ ‫متعین باشد حتی نیازی به‬ ‫مجلس خبرگان نیست‪.‬‬ ‫«در این هشت سال ‪ -‬که ان شاءاهلل برای امام‬ ‫هشت سال هایی هم بگذرد ‪ ...‬و حادثه ایی هم‬ ‫نباشد‪ -.‬ا گر حادثه ایی پیش بیاید اینها یک‬ ‫مجلسی تشکیل می دهند و رهبر اینده را تعیین‬ ‫می کنند؛ ان هم در صورتی که رهبر‪ ،‬خودش‬ ‫ّ‬ ‫متعین نشود‪ .‬چون تعیین در جایی است که‬ ‫ً‬ ‫معلوم نباشد‪ :‬مثال ا گر شما بخواهید دنبال یک‬ ‫طبیبی که حاذق و خوب است بروید‪ ،‬ا گر از هر‬ ‫ن چنین‬ ‫کس که بپرسید بگوید اقا فالن پزشک ای ‬ ‫است‪ ،‬دیگر الزم نیست بروید و مجلس تشکیل‬ ‫بدهید که ببینید طبیب متخصص چه کسی‬ ‫است؟ ا گر همه ی مردم‪ ،‬ا کثریت مردم یک کسی‬ ‫را به رهبری پذیرفتند باز نیاز به مجلس خبرگان‬ ‫نیست‪( ».‬نمازجمعه ‪ -۱۳۶۱/۹/۵‬مهدوی کنی‪،‬‬ ‫‪ :۱۳۹۳‬ص )‬ ‫شماره دوم ‪ -‬بهار و تابستان ‪1396‬‬ ‫‪57‬‬ ‫اندیشه ی ‪ -۲‬ضرورت مشارکت حدا کثری مردم‬ ‫در عرصه ی انتخابات به منزله ی یک تکلیف‬ ‫شرعی نه دولتی‬ ‫ّ‬ ‫«من به همه ی ملت ایران عرض می کنم که‬ ‫شما ا گر با من قهر کردید‪ ،‬یا با فالن مسوول‬ ‫قهر کردید‪ ،‬با اسالم که قهر نکردید‪ ،‬با انقالب‬ ‫که قهر نکردید‪ .‬مبادا کسی در انتخابات شرکت‬ ‫نکند که این معنایش قهر با اسالم و انقالب و‬ ‫ّ‬ ‫ملت ایران است‪ .‬باید همه شرکت کنند و این‬ ‫بایدی که من می گویم‪« ،‬تکلیف شرعی» است نه‬ ‫تکلیف دولتی؛ به ان معنا که ا گر مردم نیامدند‬ ‫مواخذه می شوند‪( ».‬نمازجمعه ‪-۱۳۶۳/۱/۱۷‬‬ ‫مهدوی کنی‪ :۱۳۹۳ ،‬ص )‬ ‫اندیشه ی ‪ -۳‬لزوم انتخاب اصلح به عنوان یک‬ ‫ضرورت قرانی (به استناد ایات شریفه زمر‪17 :‬و‪)18‬‬ ‫«ما در انتخابات در عین حال که باید کسانی را‬ ‫انتخاب کنیم که صالحیت ها را داشته باشند‪،‬‬ ‫باید «بهترین» را انتخاب کنیم‪ .‬زیرا قران همیشه‬ ‫ما را دعوت به خیر و احسن می کند و مادامی که‬ ‫فرد احسن‪ ،‬موجود است ما نباید به دنبال فرد‬ ‫َ‬ ‫َح َسن برویم‪ّ َ :‬‬ ‫ین َی ْس َتم ُع َ‬ ‫عبادی ّال ِذ َ‬ ‫ون‬ ‫«فب ِشر ِ‬ ‫ِ‬ ‫ُ‬ ‫َ‬ ‫ّ‬ ‫َ‬ ‫ون َا ْح َس َن ُه اولئ َ‬ ‫ْال َق ْو َل َف َی َّتب ُع َ‬ ‫ک ال ِذ َ‬ ‫ین َه َد ُاه ُم‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ُ َُ َ َ ُ ْ ُ ُ‬ ‫َْ‬ ‫اب»‪( .1‬نمازجمعه‬ ‫اهَّلل واول ِئک هم اولو االلب ِ‬ ‫‪ -۱۳۶۲/۱۱/۷‬مهدوی کنی‪ :۱۳۹۳ ،‬ص )‬ ‫‪ -1‬سوره زمر‪ ،‬ایات ‪ 17‬و ‪« :18‬پس بندگان مرا بشارت بده * همان هایی که‬ ‫به سخنان گوش فرا می دهند و بهترین ان را پیروی می کنند اینانند که‬ ‫خدای شان هدایت کرده و هم اینانند خردمندان‪».‬‬ ‫‪58‬‬ ‫هسته بازاریابی سیاسی مرکز رشد‬ ‫• موضوع انتخابات و ضرورت انتخاب اصلح‬ ‫و نه فقط صالح ها به عنوان یک رویکرد قرانی‬ ‫«ما از قران استفاده می کنیم که راهی را که باید‬ ‫در زندگی انتخاب کنیم‪ ،‬همیشه باید راه احسن‬ ‫باشد و انتخاب اصلح داشته باشیم‪ .‬از قران‬ ‫این طور استفاده می شود که ما در دنیا سه راه‬ ‫بیشتر نداریم‪ :‬یا راه بد یا راه خوب و یا راه خوب تر‪.‬‬ ‫ً‬ ‫ولی قران غالبا ما را دعوت به خوب تر می کند نه‬ ‫خوب‪ ... .‬در مراحل مختلف زندگی ‪ ...‬در همه‬ ‫چیز‪ ،‬قران ما را دعوت به «بهتر» می کند نه به‬ ‫«خوب»‪ .‬زیرا همیشه دو جهت را باید در نظر‬ ‫گرفت‪ [۱] :‬یک جهت ان که دنیا دار رقابت و مبارزه‬ ‫است‪ .‬شما ا گر ا کتفا به خوب کنید‪ ،‬خوب ترها‬ ‫به میدان خواهند امد و شما را از میدان بیرون‬ ‫ً‬ ‫خواهند کرد‪ .‬پس قهرا باید همیشه خوب ترها‬ ‫بیایند‪ [۲] .‬عالوه بر اینکه صرف وقت و نیرو برای‬ ‫چیز خوب تر‪ ،‬بهتر است و انسان در حقیقت‬ ‫خسران دیده ا گر وقتی را صرف کند و انچه را‬ ‫که می تواند‪ ،‬به دست نیاورد‪ .‬در بازار رقابت در‬ ‫دنیا‪ ،‬ما باید دولتی بهتر‪ ،‬ارتشی بهتر‪ ،‬اقتصادی‬ ‫بهتر‪ ،‬اخالقی بهتر‪ ،‬سیاستی بهتر‪ ،‬مجلسی بهتر‬ ‫و وکالیی بهتر داشته باشیم‪ .‬چون ما در دنیا به‬ ‫حال خود رها نشد ه ایم‪ ... .‬به خصوص این که‬ ‫ا گر ما خوب ترها را کنار بگذاریم‪ ،‬این یک ّ‬ ‫سنتی‬ ‫خواهد شد و به تدریج خوب ها کنار خواهند‬ ‫رفت و ناامیدی در جامعه رواج پیدا می کند‪».‬‬ ‫(نمازجمعه ‪ -۱۳۶۳/۱/۱۷‬مهدوی کنی‪ :۱۳۹۳ ،‬ص )‬ ‫نشـ ـ ـ ـ ـ ـ ــریه‬ ‫علمݡی‪-‬تخصصݡی‬ ‫اندیشه ی ‪ -۴‬ضرورت نقش افرینی نهادهای‬ ‫روحانی‬ ‫«امام ‪ ...‬فرمودند جامعه روحانیت و جامعه ی‬ ‫مدرسین در انتخابات شرکت و اظهارنظر کنند‬ ‫و نباید کنار بروند‪ .‬این یک واقعیت و حقیقت‬ ‫است که مساله ی انتخابات‪ ،‬مهم ترین موضوعی‬ ‫است که ما از نظر مسائل سیاسی و اجتماعی‬ ‫در مملکت داریم‪ .‬بنابراین روحانیت نمی تواند‬ ‫ن مورد ‪ -‬به این اعتبار که بعضی می گویند‬ ‫در ای ‬ ‫روحانیون وقتی دخالت کنند دیگران دست شان‬ ‫کوتاه می شود!‪ -‬بی تفاوت باشد‪ .‬اینجا گویا ما‬ ‫ً‬ ‫سر دو راهی هستیم‪ :‬یا این که روحانیون اصال‬ ‫اظهارنظر نکنند و کنار بنشینند‪ ،‬که این مساله‬ ‫خواست دشمنان ماست؛ و یا این که روحانیون‬ ‫ِ‬ ‫دخالت کنند‪ ،‬و دخالت ان ها این طور است که‬ ‫صالح ها و اصلح ها را برای مردم معرفی کنند‬ ‫که البته در این میان خواه ناخواه عده ایی کنار‬ ‫گذاشته می شوند»‪( .‬نمازجمعه ‪-۱۳۶۲/۱۱/۷‬‬ ‫مهدوی کنی‪ :۱۳۹۳ ،‬ص )‬ ‫• توصیه به برادران روحانی برای نقش افرینی‬ ‫جدی در عرصه ی انتخابات‬ ‫«برادران و سروران عزیز روحانی در مساله ی‬ ‫ً‬ ‫انتخابات واقعا نباید بی تفاوت باشند ‪ ...‬همان طور‬ ‫که امام فرمودند بی تفاوتی در این گونه مسائل به‬ ‫ضرر اسالم و مسلمین است و باید از گذشته ها‬ ‫و از حوادثی که ما در انقالب های دیگر در ایران‬ ‫داشتیم پند بگیریم که کناره گیری ا گر چه ممکن‬ ‫ّ‬ ‫است بعضی ها را در بعضی از مقاطع وجیه المله‬ ‫کند و یک عده ایی بگویند که خب این اقا ادم‬ ‫خوبی است و کاری به کاری ندارد‪ ،‬ولی این‬ ‫ّ‬ ‫ً‬ ‫الزاما منشا ٌ‬ ‫وجیه عنداهلل شدن‬ ‫وجیه المله شدن‬ ‫نیست! ا گر ما ]روحانیون[ زمام امور جامعه را‬ ‫رها کنیم تا به دست کسانی بیافتد که ان ها‬ ‫صالحیت ندارند و ما هم به تدریج یکی پس‬ ‫ً‬ ‫از دیگری کناره گیری کنیم‪ ،‬مسلما دیگران به‬ ‫میدان خواهند امد‪( ».‬نمازجمعه ‪-۱۳۶۲/۱۱/۷‬‬ ‫مهدوی کنی‪ :۱۳۹۳ ،‬ص )‬ ‫اندیشه ی ‪ -۵‬انتخاب تبلیغی‪ ،‬یعنی انتخابات‬ ‫وابسته به تبلیغات از نوع غربی‪ ،‬در حکومت‬ ‫اسالمی صحیح و واقعی نیست‪.‬‬ ‫«این نوع «انتخاب تبلیغی» از نوع انتخابات‬ ‫غربی هاست که می خواهند خود را با وعده های‬ ‫دروغین به مردم معرفی کنند و بگویند ما چنین‬ ‫و چنان می کنیم تا مردم به ان ها امیدوار شوند‬ ‫و رای دهند‪ ،‬بدون این که از سابقه ی ان ها‬ ‫خبری داشته باشند‪ ،‬بدون این که از فعالیت‬ ‫ان ها خبری داشته باشند‪ ،‬حال ا گر فردی بیاید‬ ‫و به مردم وعده های دروغ بدهد که من چنین‬ ‫و چنان خواهم کرد‪ ،‬و مردم هم گول او را بخورند‬ ‫و انتخابش کنند‪ ،‬ا گر مردم او را نمی شناسند‪ ،‬پس‬ ‫با این تبلیغات‪ ،‬انتخاب واقعی انجام نمی شود‪».‬‬ ‫(نمازجمعه ‪ -۱۳۶۲/۱۱/۷‬مهدوی کنی‪ :۱۳۹۳ ،‬ص )‬ ‫شماره دوم ‪ -‬بهار و تابستان ‪1396‬‬ ‫‪59‬‬ ‫اندیشه ی ‪ -۶‬منع انحصارطلبی نهادهای موثر‬ ‫در انتخابات (تکرار توصیه ی حضرت امام)‬ ‫«امام هم در پیامی فرمودند که جامعه ی مدرسین‪،‬‬ ‫جامعه ی روحانیت‪ ،‬و احزاب‪ ،‬طوری در انتخابات‬ ‫برخورد نکنند که مردم خیال کنند انحصارطلبی‬ ‫است و شما یک عده ایی را خودتان می خواهید‬ ‫انتخاب کنید ولو در این میان افراد دیگری هم‬ ‫باشند که صالحیت داشته باشند‪( ».‬نمازجمعه‬ ‫‪ -۱۳۶۲/۱۱/۷‬مهدوی کنی‪ :۱۳۹۳ ،‬ص )‬ ‫اندیشه ی ‪ -۷‬اهمیت خلوص ّنی ِت داوطلبان‬ ‫ورود به انتخابات؛ توصیه به داوطلبان واجد‬ ‫صالحیت برای انگیزه و ّنیت الهی داشتن برای‬ ‫ورود به عرصه ی انتخابات‬ ‫ً‬ ‫«‪ ...‬واقعا در سراسر ایران کسانی ‪ -‬از روحانی و‬ ‫غیر روحانی‪ -‬که صالحیت هایی دارند و ما ان ها‬ ‫را نشناخته ایم‪ ،‬ان ها خود را معرفی کنند و به‬ ‫میدان بیایند که این خود یک وظیفه است‪ .‬چرا‬ ‫شما که صالحیت دارید به میدان نمی ایید ولو‬ ‫اینکه حاال رای هم نیاورید؟ ]بگویید[ خدایا من‬ ‫‪60‬‬ ‫هسته بازاریابی سیاسی مرکز رشد‬ ‫برای خاطر تو به میدان مبارزه امدم و خودم را‬ ‫عرضه کردم؛ حال ممکن است یک کسی خود‬ ‫را عرضه کند و رای هم نیاورد این چه اشکالی‬ ‫دارد؟ باالخره دفعه ی دیگر و دفعات دیگر‬ ‫ان شاءاهلل انتخاب خواهد شد‪ .‬البته درجه ی‬ ‫شناسایی مردم‪ ،‬و درجات اعتبار مردم متفاوت‬ ‫است‪( ».‬نمازجمعه ‪ -۱۳۶۲/۱۱/۷‬مهدوی کنی‪،‬‬ ‫‪ :۱۳۹۳‬ص )‬ ‫اندیشه ی ‪ّ -۸‬رد صنف گرایی در عرصه ی‬ ‫انتخابات و تا کید بر کارکرد اصلی انتخابات‪:‬‬ ‫انسجام اجتماعی‬ ‫«حتی امام به برادران بازاری فرمودند شما هم‬ ‫به میدان بیایید و همه ی اصناف و اقشار باید‬ ‫بیایند اما نه به ان صورت که جریان انتخابات‬ ‫جریان صنفی شود‪ .‬زیرا ما در اسالم صنف گرایی‬ ‫نداریم بلکه باید طوری شود که دل ها و افکار‬ ‫بیشتر به هم نزدیک شود و همه بتوانیم افراد‬ ‫بهتر را بشناسیم و ان شاءاهلل در انتخابات شرکت‬ ‫کنیم‪( ».‬نمازجمعه ‪ -۱۳۶۲/۱۱/۷‬مهدوی کنی‪،‬‬ ‫‪ :۱۳۹۳‬ص )‬ ‫نشـ ـ ـ ـ ـ ـ ــریه‬ ‫علمݡی‪-‬تخصصݡی‬ ‫اندیشه ی ‪ -۹‬ضرورت رشد ا گاهی مردم به گونه ای‬ ‫که خود بتوانند اهل تشخیص و انتخاب باشند‪.‬‬ ‫«به نظر من ا گر شما مردم ]به انتخاب خودتان[‬ ‫همه ی اسامی را قبول کنید یا بعضی را قبول کنید‪،‬‬ ‫ّ‬ ‫ا گر این حالت انتخاب در شما باشد برای ملت ما و‬ ‫انقالب ما مفیدتر است تا اینکه طوری تبلیغ کنیم که‬ ‫بگوییم فالن گروه نه‪ ،‬بلکه انچه ما گفتیم ]صحیح‬ ‫است‪ [.‬بیایید همانطور که امام به مردم بیداری و‬ ‫روشنی می دهند که «مردم‪ ،‬خودتان به فکر بیافتید»‪،‬‬ ‫همه ی گروه ها بیایند بگویند نظر ما این افراد است‬ ‫ولی شما باز هم بروید به دنبال انتخاب و این عملی‬ ‫که انجام شده طلیعه ی انتخاب است‪( ».‬نمازجمعه‬ ‫‪ -۱۳۶۳/۱/۱۷‬مهدوی کنی‪ :۱۳۹۳ ،‬ص )‬ ‫«این راهی بود که امام نشان دادند مبنی بر این که‬ ‫همه ی مردم باید باشند و همه هم باید در تشخیص‬ ‫کاندیداهای خودشان احساس مسئولیت کنند‪.‬‬ ‫ا گر این حالت در مردم پیدا نشود‪ ،‬اینده خطرنا ک‬ ‫خواهد شد چون ما نباید همیشه به مردم تزریق‬ ‫کنیم که این خوب است و ان بد است‪ .‬باید مردم‬ ‫خودشان اهل تشخیص شوند و از یک جایی هم باید‬ ‫این کار را شروع کنند و خودشان به دنبال تشخیص‬ ‫بیایند و تحقیق کنند‪ .‬منتظر نباشند همواره غذای‬ ‫در خانه ی ان ها بیاورند که‬ ‫پخته ایی را دیگران به ِ‬ ‫این کاندیدا؛ شما حاال رای بدهید‪ .‬ا گرچه ممکن‬ ‫است این کار به خصوص در شهر بزرگی مثل تهران یک‬ ‫مقدار مشکل باشد ولی محال و نشدنی نیست‪ .‬لذا‬ ‫این دستور و رهنمودی که امام دادند بهترین چیز‬ ‫است برای اینکه هم همه به میدان بیایند و هم‬ ‫مردم بتوانند خودشان انتخاب کنند‪( ».‬نمازجمعه‬ ‫‪ -۱۳۶۳/۱/۱۷‬مهدوی کنی‪ :۱۳۹۳ ،‬ص )‬ ‫اندیشه ی ‪ -۱۰‬باور عمیق به مشورت در گروه با‬ ‫همکاران و دوستان ناصح‬ ‫• نمونه اول‪ -‬شبهه ی تداخل قوا در عضویت‬ ‫شورای نگهبان و وزارت کشور‬ ‫«‪ ...‬این مساله را با دوستان شورای نگهبان در‬ ‫میان گذاشتم ‪ ...‬بیشتر دوستان این را مشکل‬ ‫نمی دانستند‪ ».‬اما «‪ ...‬ازانجا که مساله مورد‬ ‫شبهه بود بنده بهتر دیدم که استعفا بدهم‪».‬‬ ‫(مهدوی کنی‪)۳۴۳ :۱۳۸۵ ،‬‬ ‫• نمونه دوم‪ -‬نامه ی اعضای شورای مرکزی‬ ‫جامعه به حضرت امام در انتخابات مجلس سوم‬ ‫«‪ ...‬بنده میان دو مرحله ی انتخابات با مشورت‬ ‫ً‬ ‫دوستان با نامه ای که قبال تهیه کرده بودم خدمت‬ ‫امام شرفیاب شدم‪( ».‬مهدوی کنی‪ :۱۳۸۵ ،‬؟؟)‬ ‫• نمونه سوم‪ -‬در ماجرای نظر رهبری و اقای‬ ‫ناطق (انتخابات ‪: )۷۶‬‬ ‫« ‪ ...‬من با مشورت با دوستان جامعه روحانیت‬ ‫و مالحظه ی مصالحی که در نظر داشتم‪ ،‬حدسم‬ ‫را اعالم کردم و گفتم من گمان دارم که نظر مقام‬ ‫رهبری به اقای ناطق نوری باشد‪( ».‬مهدوی کنی‪،‬‬ ‫‪)۳۷۱ :۱۳۸۵‬‬ ‫شماره دوم ‪ -‬بهار و تابستان ‪1396‬‬ ‫‪61‬‬ ‫‪-۴‬ب‪ -‬سیره (عمل و مواضع) استاد‬ ‫همان طور که در بخش روشمندی مقاله ذکر شد مرور عمل سیاسی ایت اهلل مهدوی کنی؟هر؟‬ ‫متناسب با سه بخش معمول در بازاریابی سیاسی صورت می گیرد که به ترتیب زیر است‪:‬‬ ‫سیاسی دولت‪ :‬دوره ی وزارت و دولت موقت ایشان‬ ‫‪-۴‬ب‪ -۱-‬بازاریابی‬ ‫ِ‬ ‫انتخابات دهه ی ‪( ۶۰‬مجلس‬ ‫سیاسی انتخابات‪ :‬مواضع ایشان در قبال‬ ‫‪-۴‬ب‪ -۲-‬بازاریابی‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫سوم)‪ ،‬دهه ی ‪( ۷۰‬ریاست جمهوری ‪ ،)۷۶‬دهه ی ‪( ۸۰‬ریاست مجلس خبرگان ‪ ،)۸۹‬و دهه ی ‪۹۰‬‬ ‫ً‬ ‫(ریاست جمهوری ‪ .)۹۲‬و نهایتا‬ ‫سیاسی بین المللی‪.‬‬ ‫‪-۴‬ب‪ -۳-‬بازاریابی‬ ‫ِ‬ ‫‪-۴‬ب‪ -۱-‬بازاریابی سیاسی دولت‬ ‫‪ ‬نقد برادرانه‪ ،‬دلسوزانه و سازنده ی دولت‬ ‫• نگاه متفاوت استاد به موضوع «دخالت‬ ‫همه جانبه و فرا گیر دولت در همه ی امور» ازجمله‬ ‫در بازرگانی خارجی و اشاره به مقاله ای که در این‬ ‫موضوع در روزنامه ی اطالعات نوشتند‪:‬‬ ‫«بنده با بسیاری از کارهایی که در امور اقتصادی‬ ‫می شد موافق نبودم و در عین حال برخورد قهرامیز‬ ‫نداشتم و به خاطر حفظ وحدت و هماهنگی‪،‬‬ ‫موضع گیری تند نمی کردم و در محافل عمومی‬ ‫نظرات خود را کمتر مطرح می کردم و فقط در‬ ‫جلسات خصوصی مخالفت خود را با دوستان‬ ‫به صراحت بیان می کردم‪( ».‬مهدوی کنی‪،‬‬ ‫‪)۳۲۵ :۱۳۸۵‬‬ ‫‪ ‬ترک مواضع شبهه ی قدرت‬ ‫• ‪ ...‬موضوع عضویت ایشان در شورای نگهبان‬ ‫ً‬ ‫(دوره ی اول) و بعدا موضوع سرپرستی وزارت‬ ‫کشور که به ایشان پیشنهاد شد و شبهه ی‬ ‫تداخل قوا (متمم مقننه‪-‬مجریه) و احتمال‬ ‫جمع پذیری این ها‪.‬‬ ‫‪62‬‬ ‫هسته بازاریابی سیاسی مرکز رشد‬ ‫«‪ ...‬از انجا که مساله مورد شبهه بود بنده‬ ‫بهتر دیدم که استعفا بدهم‪ .‬البته کسی به من‬ ‫نگفت استعفا بده‪ .‬من خودم نامه ای خدمت‬ ‫امام نوشتم و عرض کردم بنده برای اینکه هیچ‬ ‫ابهامی باقی نماند و کسی از موافق و مخالف‬ ‫نسبت به نهادی که نگهبان قوانین شر ع و‬ ‫قانون اساسی است شبهه ای وارد نکند اجازه‬ ‫خواستم که استعفا بدهم‪ .‬ایشان هم پذیرفتند‪».‬‬ ‫(مهدوی کنی‪)۳۴۳ :۱۳۸۵ ،‬‬ ‫‪ ‬مقام گریزی در عین فدا کاری برای انقالب‬ ‫• نمونه ‪ -۱‬پیشنهاد‪/‬انتخاب‪/‬الزام ازسوی اعضای‬ ‫شورای انقالب برای تصدی وزارت کشور {بعد‬ ‫از کاندیداتوری اقای هاشمی – که وزیر کشور‬ ‫بودند‪ -‬برای انتخابات مجلس‪ ،‬قرار بر استعفای‬ ‫ایشان و جایگزینی شد‪}.‬‬ ‫«‪ ...‬باالخره مرحوم شهید بهشتی‪ ،‬جناب اقای‬ ‫هاشمی و دیگران گفتند که اقای مهدوی این‬ ‫مسوولیت را بپذیرد‪ .‬به من گفتند شما قبول‬ ‫می کنید؟ ‪ ...‬من عرض کردم نمی توانم این‬ ‫منصب را بپذیرم برای اینکه احساس می کنم‬ ‫نمی توانم وزیر باشم‪ .‬چون من سابقه ی این‬ ‫نشـ ـ ـ ـ ـ ـ ــریه‬ ‫علمݡی‪-‬تخصصݡی‬ ‫ً‬ ‫کارها را ندارم‪ ،‬من اصال این کارها را نکرده ام‪.‬‬ ‫گفتند نه! می توانی‪ .‬خالصه من خیلی اصرار‬ ‫کردم که این پست را نپذیرم‪ .‬گفتم فردی که از‬ ‫من بهتر باشد را انتخاب کنید ولی ان ها خیلی‬ ‫اصرار کردند‪ .‬حتی در چشمان من اشک جمع‬ ‫شد ‪ ...‬علیرغم اصرارهای بنده چون اقایان‬ ‫ً‬ ‫گفتند که وظیفه است‪ ،‬ان را پذیرفتم ‪ ...‬تقریبا‬ ‫به اتفاق ارا ]ی شورای انقالب[ ‪( »...‬مهدوی کنی‪،‬‬ ‫‪)۲۷۶ :۱۳۸۵‬‬ ‫• نمونه ‪ -۲‬دفاع ایت اهلل خامنه ای از ایت اهلل‬ ‫مهدوی کنی در مجلس پس از مخالفت یکی از‬ ‫نمایندگان با ایشان برای تصدی وزارت کشور‪،‬‬ ‫به عنوان گزینه پیشنهادی شهید باهنر‬ ‫«شروع می کنم از فرد برجسته ی این کابینه و وزنه‬ ‫و ابروی این کابینه و کابینه ی قبل‪ ،‬و چهره ی‬ ‫درخشنده ی همیشه در سنگر زجرکشیده ی‬ ‫کتک خورده ی این انقالب‪ ،‬یعنی ایت اهلل‬ ‫ً‬ ‫مهدوی کنی که دیروز به ایشان شدیدا جفا‬ ‫شد‪ ،‬و جفا از سوی دوستان می شد ‪ ...‬اقای‬ ‫مهدوی کنی هرگز نگفته اند من صالحیت ندارم ‪...‬‬ ‫شما وزارت کشور را از اول انقالب تا امروز مطالعه‬ ‫کنید‪ .‬وزارت کشوری که تحویل ایشان شد با‬ ‫وزارت کشوری که امروز هست‪ ،‬مطالعه کنید‪.‬‬ ‫ژاندارمری امروز را با ژاندارمری دوران شاه و رژیم‬ ‫گذشته مقایسه کنید ‪ ...‬ایشان از روز اولی که در‬ ‫شورای انقالب‪ ،‬ما خودمان وظیفه ی وزارت کشور‬ ‫را به ایشان محول کردیم؛ بعد از برادر عزیزمان‬ ‫جناب اقای هاشمی که ایشان می خواستند‬ ‫کاندیدای مجلس بشوند و ما با اصرار به اقای‬ ‫مهدوی کنی درحقیقت می شود گفت تحمیل‬ ‫کردیم‪ .‬از ان روز تا امروز ایشان می گوید مرا از‬ ‫روی این کار بردارید‪« ،‬بردارید» را همه ی ما‬ ‫می گوئیم‪ .‬بنده خودم بارها گفته ام بنده را از‬ ‫روی این مسئولیت ها بردارید و بگذارید من بروم‬ ‫قم یا مشهد درسم را بگویم‪ ،‬بروم کارم را بکنم‪.‬‬ ‫بروم کتابم را بنویسم‪ .‬کار اصلی ما ان است‪ .‬این‬ ‫خیلی روشن است‪ .‬اما فشار مسئولیت و نیاز‬ ‫جامعه‪ ،‬این مرد فقیه عالم مجتهد‪ ،‬عادل کاردان‬ ‫قاطع و با تدبیر را وادار کرده که یک وزارتخانه ای‬ ‫را اداره کند‪ ...‬اقای مهدوی بسیار وزیر کشور‬ ‫خوبی است و ا گر در این کابینه باشند‪ ،‬وزن‬ ‫این کابینه اند؛ ابرو و افتخار این کابینه هستند‬ ‫و ا گر من به جای برادر عزیزمان اقای باهنر بودم‬ ‫همین اصرار را می کردم که ایشان را نگهدارید‪».‬‬ ‫(پایگاه الکترونیکی دفتر رهبری)‬ ‫• نمونه ‪ -۳‬ریاست بر مجلس خبرگان رهبری‬ ‫{توضیح‪ ۱۷ :‬اسفندماه ‪ ۱۳۸۹‬ایت اهلل مهدوی کنی؟هر؟‬ ‫بنا بر ضرورت و مصلحت‪ ،‬نامزد ریاست مجلس‬ ‫خبرگان رهبری شدند و با ‪ ۶۳‬رای موافق از ‪۸۴‬‬ ‫رای‪ ،‬عهده دار این مسوولیت شدند‪ }.‬رهبر‬ ‫انقالب پس از این انتخاب در دیدار با اعضای‬ ‫مجلس خبرگان‪:‬‬ ‫«ان چه که انتخاب هم کردید اقایان! انتخاب‬ ‫بجا و بحقی بود‪ .‬جناب اقای مهدوی شخصیت‬ ‫برجسته و بارزی هستند؛ هم در عالم روحانیت‪،‬‬ ‫هم در عالم سیاست‪ ،‬هم در مسائل جاری‬ ‫کشور‪ ،‬در مسائل حوزه و دانشگاه‪ ،‬از اول انقالب‬ ‫َّ‬ ‫ شاالل به برکت‬ ‫تا امروز‪ .‬ان چه اتفاق افتاد‪ ،‬ان‬ ‫اخالص اقایان و اخالص شماها و عقل و تدبیری‬ ‫که انسان در رفتارها و گفتارها مشاهده می کند‪،‬‬ ‫به خیر اسالم و مسلمین خواهد بود؛ انتظار هم‬ ‫همین است‪( ».‬پایگاه الکترونیکی دفتر رهبری)‬ ‫شماره دوم ‪ -‬بهار و تابستان ‪1396‬‬ ‫‪63‬‬ ‫‪ ‬رفاقت به جای رقابت‬ ‫{توضیح‪ :‬برای انتخابات ریاست جمهوری سوم‬ ‫(‪ )۱۳۶۰‬و بعد از شهادت مرحوم رجایی‪ ،‬ایت اهلل‬ ‫خامنه ای از سوی حزب جمهوری اسالمی و نیز‬ ‫جامعه روحانیت نامزد انتخابات ریاست جمهوری‬ ‫شدند‪ .‬ایت اهلل مهدوی کنی؟هر؟ نیز به عنوان‬ ‫نامزد احتمالی ریاست جمهوری مورد معرفی‬ ‫َ‬ ‫برخی اعالم بودند که بعد از مدتی بنا به هماهنگی‬ ‫که از قبل بین نیروهای انقالب وجود داشت و‬ ‫برای اینکه رئیس جمهور منتخب از رای باالیی‬ ‫برخوردار باشد به نفع ایت اهلل خامنه ای از دور‬ ‫رقابت انتخابات کنار کشیدند و در برنامه های‬ ‫تبلیغاتی خود نیز ایشان را اصلح معرفی کردند‪}.‬‬ ‫«‪ ...‬باالخره یک روز قبل از انتخابات چون‬ ‫بر حسب ظاهر من نیز نامزد شده بودم مثل‬ ‫سایر کاندیداها مصاحبه کردم ‪ ...‬در پایان هم‬ ‫گفتم اما با تمام این حرف ها بنده فکر می کنم‬ ‫بهترین کسی که این نقش را می تواند ایفا بکند‬ ‫ایت اهلل خامنه ای هستند‪ .‬بنابراین بنده االن‬ ‫اعالم انصراف می کنم و از ملت می خواهم به‬ ‫ایشان رای بدهند ‪ ...‬در روز رای گیری هم یک‬ ‫مصاحبه ی رادیو تلویزیونی کردم ‪ ...‬و گفتم‬ ‫مردم! ‪...‬هرچه رای بیشتر باشد بهتر است‪،‬‬ ‫به اقای خامنه ای رای بدهید ‪ ...‬بعد از اینکه‬ ‫انتخابات تمام شد و اراء اعالم شد و ایت اهلل‬ ‫خامنه ای به ریاست جمهوری انتخاب شدند‪.‬‬ ‫هیئت دولت را تشکیل دادیم ‪ ...‬بنده همان جا‬ ‫استعفانامه خودم را نوشتم و برای ایت اهلل‬ ‫خامنه ای فرستادم تا دست ایشان در انتخاب‬ ‫نخست وزیر باز باشد‪( »...‬مهدوی کنی‪:۱۳۸۵ ،‬‬ ‫‪)۳۵۶-۳۵۵‬‬ ‫‪64‬‬ ‫هسته بازاریابی سیاسی مرکز رشد‬ ‫‪-۴‬ب‪ -۲-‬بازاریابی سیاسی انتخابات‬ ‫‪ ‬پرهیز از برچسب زنی و تا کید بر انتساب‬ ‫صحیح دیدگاه های سیاسی به افراد و گروه ها‬ ‫• روایت اختالف در دیدگاه سیاسی و اقتصادی‪:‬‬ ‫اغاز انشعاب در روحانیت در انتخابات مجلس‬ ‫سوم (‪)۱۳۶۷‬‬ ‫«گروهی سیاست اقتصادی اقای میرحسین‬ ‫موسوی را نمی پسندیدند یعنی سیاست دخالت‬ ‫دولت به طور مطلق در امور اقتصادی‪ ،‬یا به تعبیر‬ ‫دیگر‪ ،‬دولت ساالری یا دولتی کردن اقتصاد را»‬ ‫‪« ...‬در مصاحبه ی بعضی از اقایان گفته شد‪:‬‬ ‫اینها ]جامعه روحانیت[ طرفدار سرمایه دارها‬ ‫و طرفدار ارتباط با امریکا هستند ‪ ...‬سیاست‬ ‫اقتصادی ان ها اقتصاد سرمایه داری است‪،‬‬ ‫سیاست خارجی ان ها هم سیاست ارتباط با‬ ‫اسالم اینها اسالم‬ ‫غرب است و در یک جمله‪،‬‬ ‫ِ‬ ‫امریکایی است‪ .‬چنین بیاناتی کردند و چنین‬ ‫نسبت هایی را به جامعه ی روحانیت دادند‪.‬‬ ‫امام هم اصل این انشعاب را تایید کردند‪».‬‬ ‫‪« ...‬برداشت عمومی از اصل انشعاب با این‬ ‫فلسفه‪ ،‬و تایید حضرت امام این بود که جناح‬ ‫باقی مانده از جامعه ی روحانیت‪ ،‬طرفدار اقتصاد‬ ‫سرمایه داری و طرفدار اسالم امریکایی هستند‬ ‫و انشعاب مجمع روحانیون‪ ،‬بدین علت بود‬ ‫که اسالم شان اسالم ناب محمدی است ‪...‬‬ ‫باتوجه به ّ‬ ‫جوی که با این شعارها و تبلیغات‬ ‫پدید امد برداشت عمومی این بود که امام هم‬ ‫این فلسفه را قبول دارند‪« ... ».‬گرچه حضرت‬ ‫امام خودشان فلسفه ای بر تایید این جدایی ذکر‬ ‫نکردند ولی پس از ان که فلسفه ی این جدایی‬ ‫از زبان اقایان ذکر شد‪ ،‬صغرا و کبرایی درست‬ ‫نشـ ـ ـ ـ ـ ـ ــریه‬ ‫علمݡی‪-‬تخصصݡی‬ ‫شد که نتیجه ی ان‪ ،‬برچسب اسالم امریکایی به‬ ‫جامعه ی روحانیت بود‪ .‬ان هم برچسبی با تایید‬ ‫حضرت امام‪( ».‬مهدوی کنی‪)۳۳۰-۳۲۹ :۱۳۸۵ ،‬‬ ‫‪ ‬تا کید بر جایگاه خاص والیت فقیه‬ ‫به عنوان مرز و خط قرمز افراد و احزاب‬ ‫• نمونه ‪ -۱‬حساسیت رسانه ها درباره ی واژه ی‬ ‫والیت فقیه (انتخابات ریاست جمهوری سال‬ ‫‪)۱۳۷۶‬‬ ‫«در اوایل انتخابات ریاست جمهوری دوره ی‬ ‫هفتم‪ ،‬در تبلیغات رسانه ای‪ ،‬کلمه ی والیت فقیه‬ ‫را مطرح نمی کردند بلکه به جای ان کلمه ی رهبر‬ ‫و رهبری می گفتند‪ ... .‬من همیشه به دوستان‬ ‫می گفتم شما در این کلمه دقت کنید‪ ... .‬حرفم‬ ‫این بود که کلمه ی رهبر که در این روزنامه ها‬ ‫می اید کاشف از این است که اینها حاضر نیستند‬ ‫کلمه ی والیت فقیه را ذکر کنند و این نمی تواند‬ ‫بی علت باشد و ساده اندیشی است که ما از کنار‬ ‫این موضع گیری ها بی تفاوت بگذریم و به دست‬ ‫خودمان انقالب را در اختیار نااهالن قرار دهیم‪».‬‬ ‫(مهدوی کنی‪)۳۴۱ :۱۳۸۵ ،‬‬ ‫وابستگی مشروعیت‬ ‫• نمونه ‪ -۲‬پاسخ به شبهه ی‬ ‫ِ‬ ‫والیت به مقبولیت ان (مقاله ی عصر ما)‪:‬‬ ‫«شب نوزدهم ماه رمضان همان سال مطلبی از‬ ‫نشریه ی عصرما خواندم که در ان ‪ ...‬گفته بود‬ ‫ً‬ ‫که اصال مشروعیت والیت ‪ -‬نه تنها والیت فقیه‬ ‫بلکه والیت امیرالمومنین و معصومین؟مهع؟‪-‬‬ ‫هم منوط به قبول و رای مردم است ‪ ...‬من در‬ ‫سخنرانی شب احیا گفتم ‪ ...‬شما چیزی را که‬ ‫ّ‬ ‫از مسلمات شیعه است انکار می کنید و ما شیعه‬ ‫هستیم‪ .‬من در ان شب گفتم که ما در این راه‬ ‫تا پای شهادت ایستاده ایم و در مساله ی والیت‬ ‫کوتاه نمی اییم ‪ ...‬شما در زمان حیات امام جرات‬ ‫نمی کردید حرفی بزنید اما حاال که امام در بین‬ ‫ما نیست با صراحت می گویید مشروعیت والیت‪ ،‬‬ ‫منوط به ارای مردم است و بدون رای مردم‪،‬‬ ‫والیت و امامت قانونی نیست و شرعیت ندارد‪».‬‬ ‫(مهدوی کنی‪)۳۷۰-۳۶۷ :۱۳۸۵ ،‬‬ ‫• نمونه ‪ -۳‬عهد والیت‪ :‬موضع جامعه روحانیت‬ ‫بعد از انتخابات سال ‪ ۷۶‬در دیدار با رهبری‬ ‫«خدمت اقا هم همین حرف را زدم و گفتم ‪...‬‬ ‫باالخره سیاست است و دعوای سیاسی همین‬ ‫حرف ها را دارد و ما باز هم بر همان عهدی ‪-‬‬ ‫عهد والیت ‪ -‬که بسته ایم هستیم و روی ان‬ ‫ایستاده ایم‪ .‬ولی شما ا گر بفرمایید که مخالفت‬ ‫کنید! می کنیم؛ بگویید نه مخالفت هم نکنید!‬ ‫نمی کنیم‪ .‬ا گر بگویید حتی هیچ انتقادی هم‬ ‫نکنید! انتقاد هم نمی کنیم؛ ا گر شما بفرمایید‬ ‫انتقاد کنید! انتقاد می کنیم‪ .‬ما دروغ نمی گوییم‬ ‫که شما را به عنوان ّ‬ ‫ولی امر قبول داریم‪ ،‬باید هم‬ ‫بپذیریم حتی در مواردی که مخالف رای مان‬ ‫باشد‪( »...‬مهدوی کنی‪)۳۷۶ :۱۳۸۵ ،‬‬ ‫• نمونه ‪ -۴‬انتخابات ریاست جمهوری سال ‪۱۳۸۸‬‬ ‫«اقای اقازاده قبل از انتخابات ‪ 88‬پیش من امد‬ ‫و گفت شما با اقای میرحسین موسوی مخالفت‬ ‫نکن و سکوت کن‪ .‬من دو تا ایراد گرفتم و گفتم ‬ ‫من اقای میرحسین را از نظر اقتصادی یک ادم‬ ‫سوسیالیست می دانم‪ .‬ایشان نه فقط در دوران‬ ‫ً‬ ‫ّ‬ ‫جنگ که اصوال سبک تفکرش این بود ‪ ...‬مساله‬ ‫بعدی هم اینکه ایشان به اقای خامنه ای اعتقاد‬ ‫والیی ندارد‪ .‬والیت اقای خامنه ای مثل والیت‬ ‫بوش و مائو نیست‪ ،‬مردم انجا هم ان ها را رهبر‬ ‫می دانند‪ ،‬ولی ما اقای خامنه ای را به معنای عام‬ ‫شماره دوم ‪ -‬بهار و تابستان ‪1396‬‬ ‫‪65‬‬ ‫و انچه که در دنیا مرسوم است‪ ،‬رهبر نمی دانیم؛‬ ‫بلکه می گوییم ایشان نائب امام زمان«عج» است‬ ‫و نوعی ّ‬ ‫تقدس برای این جایگاه قائلیم‪ .‬اقای‬ ‫میرحسین به این اعتقاد ندارد‪ .‬ممکن است‬ ‫بگوید رهبری را در قانون اساسی قبول دارد‪،‬‬ ‫ولی این برای ما کافی نیست‪ .‬اقای اقازاده‬ ‫گفت در زمان امام ایشان را قبول نداشت‪ ،‬چون‬ ‫امام رهبر بود؛ ولی االن که ایشان رهبر شده اند‪،‬‬ ‫قبولشان دارد‪ .‬گفتم ‪ :‬خیر‪ ،‬این نوع رهبری را‬ ‫که ما می گوییم‪ ،‬ایشان قبول ندارد‪ .‬گفت ‪ :‬دارد‪.‬‬ ‫گفتم‪ :‬ندارد و خواهی دید‪ .‬انتخابات که تمام‬ ‫شد و ان اوضاع که پیش امد‪ ،‬به ایشان گفتم‬ ‫دیدی اقا را قبول ندارد‪ .‬ایشان ا گر مقام والیت و‬ ‫مقام رهبری را قبول داشت‪ ،‬نتیجه انتخابات را‬ ‫می پذیرفت و می رفت تا در دوره های بعد شرکت‬ ‫کند‪ ،‬ولی این کار را نکرد‪ .‬رهبری و والیت در نظام‬ ‫ما ّ‬ ‫تقدسی دارد که افرادی که می خواهند به‬ ‫میدان بیایند‪ ،‬باید ان را قبول داشته باشند و‬ ‫ما با این ّ‬ ‫تقدس‪ ،‬این رهبری را پذیرفته ایم‪ .‬ا گر‬ ‫کسانی این را بپذیرند‪ ،‬می توانیم بگوییم نظام‬ ‫را قبول دارند و ا گر نپذیرند‪ ،‬نمی شود ‪ ...‬انچه‬ ‫که در نظام والیی و اسالمی ما می تواند کارساز‬ ‫باشد‪ ،‬این اعتقاد است که والیت فقیه‪ ،‬نیابت از‬ ‫جانب ولی عصر«عج» است‪ .‬من در اقای خامنه​‬ ‫ای تقوا و عدالت و مردمداری و زهد را می بینم‪.‬‬ ‫ایشان تمام خصوصیاتی را که یک فقیه نایب‬ ‫امام زمان«عج» باید داشته باشد‪ ،‬دارند‪».‬‬ ‫(مهدوی کنی‪)۱۳۹۰ ،‬‬ ‫‪66‬‬ ‫هسته بازاریابی سیاسی مرکز رشد‬ ‫‪ ‬نسبت انقالب اسالمی و روحانیت‬ ‫تا کید بر نقش روحانیت در حفظ و تداوم انقالب‬ ‫و هشدار به روند تضعیف روحانیت مشابه‬ ‫مشروطیت‬ ‫• نمونه ‪۱‬‬ ‫«بنده قبل از انتخابات دوره ی ششم [سال‬ ‫‪ ۱۳۷۲‬و دولت دوم اقای هاشمی] احساس خطر‬ ‫می کردم و گفتم احساس می کنم که مشروطه دارد‬ ‫تکرار می شود‪ .‬چون می دیدم برخی از مدیران و‬ ‫مسووالنی که در متن نظام و در دولت هستند‬ ‫و بودند مطالبی را اظهار می دارند گویا بعضی از‬ ‫اصول قانون اساسی برایشان قابل قبول نبود‬ ‫‪ ...‬و گاهی به طرفداری از دولت اقای هاشمی‪،‬‬ ‫رهبری را زیر سوال می بردند و رهبری را مزاحم‬ ‫می دیدند به خصوص بعد از اینکه جریان کارگزاران‬ ‫پیش امد ‪ ...‬از اینرو در بعضی از سخنرانی هایم‬ ‫ً‬ ‫گفتم که من واقعا احساس خطر می کنم‪ ،‬همان‬ ‫احساس خطری که در مشروطیت می شد‪.‬‬ ‫بنابراین با صراحت گفتم که مشروطیت دارد‬ ‫برمی گردد‪( ».‬مهدوی کنی‪)۳۶۶-۳۶۵ :۱۳۸۵ ،‬‬ ‫• نمونه ‪۲‬‬ ‫«هشدار من در اغاز برای بسیاری قابل قبول‬ ‫ً‬ ‫نبود و غریب می نمود و احیانا مورد اعتراض قرار‬ ‫می گرفت‪ .‬حتی اقای هاشمی هم گفتند این‬ ‫حرف ها چیست که اقای مهدوی می گوید؟ اقای‬ ‫کروبی هم مخالفت کردند‪ ،‬دیگران هم اعتراض‬ ‫کردند ولی من چنین احساس خطری را داشتم و‬ ‫روزبه روز هماین احساس بیشتر می شد و بعد هم‬ ‫معلوم شد که حق با من است‪( ».‬مهدوی کنی‪،‬‬ ‫‪)۳۶۶ :۱۳۸۵‬‬ ‫نشـ ـ ـ ـ ـ ـ ــریه‬ ‫علمݡی‪-‬تخصصݡی‬ ‫• نمونه ‪۳‬‬ ‫«خالصه اینکه من در دوره ی هفتم ریاست‬ ‫جمهوری که به این صورت احساس خطر می کردم‬ ‫و جدی هم به میدان امده بودم‪ ...‬حتی من‬ ‫راه افتادم به بعضی از شهرها و استان ها مانند‬ ‫ً‬ ‫مشهد و مازندران رفتم‪ ،‬چون واقعا احساس خطر‬ ‫می کردم‪ .‬در خود تهران در جلساتی سخنرانی‬ ‫کردم‪ ،‬در جلسه ی ائمه جمعه رفتم و صحبت‬ ‫کردم ‪ ...‬و انچه که به نظرم درست امد بیان‬ ‫کردم‪( ».‬مهدوی کنی‪)۳۶۷ :۱۳۸۵ ،‬‬ ‫• نمونه ‪ -۴‬شکایت حضرت استاد به علت تهمت‬ ‫مجله ی ایران فردا‬ ‫«‪ ...‬من هیچ گاه از کسی که علیه بنده حرفی‬ ‫ً‬ ‫زده باشد شکایت نکرده ام ولی چون اینجا واقعا‬ ‫حیثیت و ابروی روحانیت مطرح بود و در تاریخ‬ ‫هم می ماند‪ ،‬به دادگاه شکایت کردم ‪ ...‬دادگاه به‬ ‫خاطر اعتراف ایشان به اشتباه و اظهار پشیمانی‪،‬‬ ‫او را محکوم نکرد ‪ ...‬در حالی که من نظرم این‬ ‫بود که ایشان محکوم بشود ‪ ...‬خداوند مرا و‬ ‫او را ببخشاید‪( ».‬مهدوی کنی‪)۳۷۵ :۱۳۸۵ ،‬‬ ‫ّ‬ ‫‪ ‬رد «انتخاب تبلیغی» به سبک غربی‬ ‫و مبتنی بر تبلیغات غیراخالقی‬ ‫• نمونه ‪ -۱‬تا کید بر رعایت اصول و حساسیت های‬ ‫اسالمی در تبلیغات انتخاباتی کاندیداها‪{ :‬نقل از‬ ‫حجت االسالم مصباحی مقدم عضو و سخنگوی‬ ‫جامعه روحانیت در تشریح مواضع جامعه در‬ ‫قبال انتخابات سال ‪}84‬‬ ‫«در دور اول انتخابات ‪ ،84‬جامعه روحانیت مبارز‬ ‫ً‬ ‫رسما از ایشان حمایت و دور دوم سکوت کرد‪،‬‬ ‫علت سکوت هم رفتارهای انتخاباتی حامیان‬ ‫ایشان بود‪ .‬خاطرم هست دور اول بین اقایان‬ ‫هاشمی و احمدی نژاد رای گیری کردیم و اقای‬ ‫هاشمی رای قاطعی اوردند‪ .‬در پی این رای‬ ‫قاطع اعالم کردیم که جامعه روحانیت از اقای‬ ‫هاشمی حمایت می کند‪ .‬در انتخابات دوره دوم‬ ‫‪ ۸۴‬ستادهای ایشان رفتارهایی نشان دادند که‬ ‫هیچ در شان ایشان نبود و البته خالف انتظار‬ ‫ما نیز بود ‪ ...‬اقای مهدوی هم در دوره دوم‬ ‫از نوع رفتار اقای هاشمی و طرفداران ایشان‬ ‫رنجیده خاطر بود و همین موجب شد که به‬ ‫ا کثریت نسبی در حمایت از ایشان نرسیم و‬ ‫البته از اقای احمدی نژاد هم حمایت نکردیم‪».‬‬ ‫(مصباحی مقدم‪)۱۳۹۵ ،‬‬ ‫• نمونه ‪ -۲‬همین رویکرد درخصوص مناظره ی‬ ‫معروف انتخابات سال ‪{ ۸۸‬ایشان در محافل‬ ‫ِ‬ ‫ً‬ ‫عمومی طرح بحث و اعالم نظر نکردند ولی ظاهرا‬ ‫این موضوع را به جد در جمع های خصوصی‬ ‫طرح و پیگیری کرده اند‪ .‬نقل از حجت االسالم‬ ‫مصباحی مقدم‪ ،‬عضو و سخنگوی جامعه روحانیت}‬ ‫« در مناظرات انتخاباتی سال ‪ 88‬نسبت به اقای‬ ‫ناطق هم بی حرمتی شد و ایشان انتظار داشت‬ ‫جامعه روحانیت مبارز نسبت به این مساله یک‬ ‫وا کنش جدی نشان دهد و در پی عدم تحقق این‬ ‫انتظار‪ ،‬ایشان رنجیده خاطر شد ]و در جلسات‬ ‫جامعه شرکت نکرد‪ [ .‬البته به صورت خصوصی‬ ‫ایت اهلل مهدوی کنی نسبت به این وا کنش ها و‬ ‫رفتارها در نخستین جلسه وا کنش نشان داد؛‬ ‫حضوری و خصوصی هم به ایشان اعتراض‬ ‫کردند‪ ،‬اما بازتاب عمومی پیدا نکرد‪ .‬اما اینکه‬ ‫چرا این تذکر هرگز رسانه ای نشد شاید علتش این‬ ‫بود که ا گر وا کنش رسمی و عمومی این چنینی‬ ‫نشان داده می شد‪ ،‬بر نتیجه ی انتخابات اثرگذار‬ ‫می شد‪( ».‬مصباحی مقدم‪)۱۳۹۵ ،‬‬ ‫شماره دوم ‪ -‬بهار و تابستان ‪1396‬‬ ‫‪67‬‬ ‫‪۱‬‬ ‫جدول ‪ -۱‬اندیشه های استاد از چشم انداز بازاریابی سیاسی‬ ‫باور عمیق به نظر مردم‪ :‬رهبر از نظر عموم مردم‪َّ ،‬‬ ‫متعین باشد حتی نیازی به مجلس خبرگان نیست‬ ‫‪۲‬‬ ‫ضرورت مشارکت حدا کثری مردم در عرصه ی انتخابات به منزله ی یک تکلیف شرعی نه دولتی‬ ‫‪۳‬‬ ‫لزوم انتخاب اصلح در انتخابات به عنوان یک ضرورت قرانی‬ ‫‪۴‬‬ ‫ضرورت نقش افرینی نهادهای روحانی‬ ‫‪۵‬‬ ‫انتخاب تبلیغی ‪-‬یعنی انتخابات وابسته به تبلیغات از نوع غربی‪ -‬در حکومت اسالمی صحیح و واقعی نیست‬ ‫‪۶‬‬ ‫منع انحصارطلبی نهادهای موثر در انتخابات‬ ‫اهمیت خلوص ّنی ِت داوطلبان ورود به انتخابات؛ توصیه به داوطلبان واجد صالحیت برای انگیزه‬ ‫و ّنیت الهی داشتن برای ورود به عرصه ی انتخابات‬ ‫ّرد صنف گرایی در عرصه ی انتخابات و تا کید بر کارکرد اصلی انتخابات‪ :‬انسجام اجتماعی‬ ‫‪۷‬‬ ‫‪۸‬‬ ‫‪۹‬‬ ‫ضرورت رشد ا گاهی مردم به گونه ای که خود بتوانند اهل تشخیص و انتخاب باشند‬ ‫‪۱۰‬‬ ‫باور عمیق به مشورت در گروه با همکاران و دوستان ناصح‬ ‫جدول ‪ -۲‬سیره ی استاد از چشم انداز بازاریابی سیاسی‬ ‫‪68‬‬ ‫‪۱‬‬ ‫نقد برادرانه‪ ،‬دلسوزانه و سازنده ی دولت‬ ‫‪۲‬‬ ‫ترک مواضع شبهه ی قدرت‬ ‫‪۳‬‬ ‫مقام گریزی در عین وظیفه پذیری‬ ‫و فدا کاری برای انقالب‬ ‫‪۴‬‬ ‫رفاقت به جای رقابت‬ ‫{انتخابات‪ ،‬بستر انسجام نظام}‬ ‫‪۵‬‬ ‫پرهیز از برچسب زنی و تا کید بر انتساب صحیح‬ ‫دیدگاه های سیاسی به افراد و گروه ها‬ ‫‪۶‬‬ ‫تا کید بر جایگاه خاص والیت فقیه به عنوان‬ ‫مرز و خط قرمز افراد و گروه ها در انتخابات‬ ‫‪7‬‬ ‫نسبت انقالب اسالمی و روحانیت‪ :‬تا کید بر نقش‬ ‫روحانیت در حفظ و تداوم انقالب و هشدار به‬ ‫روند تضعیف روحانیت مشابه مشروطیت‬ ‫‪8‬‬ ‫ّرد «انتخاب تبلیغی» به سبک غربی‬ ‫و مبتنی بر تبلیغات غیراخالقی‬ ‫‪9‬‬ ‫تنش زدایی خارجی مبتنی بر مصالح انقالب‬ ‫‪10‬‬ ‫‪11‬‬ ‫اجتناب از مفهوم مرسوم ّ‬ ‫تحزب برای‬ ‫ّ‬ ‫روحانیت باوجود پذیرش اصل تحزب‬ ‫رعایت مصالح و نفع انقالب‪ ،‬اصلی بی بدیل‬ ‫انقالبی مسلمان‬ ‫مسلمان انقالبی و‬ ‫است‪:‬‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫‪12‬‬ ‫تالش همیشگی درجهت وفاق و‬ ‫ائتالف نیروهای انقالب‬ ‫‪13‬‬ ‫ازاداندیشی و غیرت سیاسی برای نظام و انقالب‬ ‫‪14‬‬ ‫نقد سازنده و مشفقانه‪ :‬استفاده ی محدود از‬ ‫رسانه های گروهی (و تریبون ها) برای بیان نظرات‬ ‫و ترجیح ارتباط میان فردی و جلسات خصوصی‬ ‫‪15‬‬ ‫ّ‬ ‫اعتقاد به کارکرد انسجام بخشی ملی انتخابات {اجتناب از قطبی گرایی}‬ ‫هسته بازاریابی سیاسی مرکز رشد‬ ‫نشـ ـ ـ ـ ـ ـ ــریه‬ ‫علمݡی‪-‬تخصصݡی‬ ‫سیاسی بین المللی‬ ‫‪-۴‬ب‪ -۳-‬بازاریابی‬ ‫ِ‬ ‫‪ ‬تنش زدایی خارجی مبتنی‬ ‫بر مصالح انقالب‬ ‫• موضع حضرت استاد درخصوص سیاست‬ ‫خارجی‪ :‬تنش زدایی مبتنی بر مصالح انقالب و‬ ‫مدیریت دشمنان نظام‬ ‫«در سیاست خارجی هم ما در ان موقع [دهه ی‬ ‫‪ ]۶۰‬معتقد به تنش زدایی بودیم‪ .‬ما می گفتیم که‬ ‫ً‬ ‫واقعا به نفع انقالب است که تنش زدایی شود‪،‬‬ ‫ چون در داخل و خارج دشمن مشغول توطئه‬ ‫است و به دنبال بهانه می گردد و از طرف دیگر ما‬ ‫گرفتار جنگ تحمیلی بودیم و دشمن از چندسو‬ ‫به ما حمله کرده بود‪ .‬ما نباید به دشمنان مان‬ ‫ّ‬ ‫مرتب بیافزاییم چه در موضع گیری ها‪ ،‬چه در‬ ‫سخنرانی ها‪ ،‬و چه در برخوردها‪ ....‬صحیح‬ ‫نیست که ما بیخود برای خود دشمن درست‬ ‫کنیم یا دشمن را تحریک کنیم‪ .‬یعنی پا روی‬ ‫دم دشمن بگذاریم و او را تحریک کنیم‪».‬‬ ‫(مهدوی کنی‪)۲۳۸ :۱۳۸۵ ،‬‬ ‫ ‪ -5‬نتیجه گیری‪:‬‬ ‫سیره ی ایت اهلل مهدوی کنی؟هر؟‬ ‫از چشم انداز بازاریابی سیاسی‬ ‫در مجموع و با مرور مبانی اندیشه ای استاد از‬ ‫یک سو و عمل و رفتار سیاسی ایشان ازسوی‬ ‫دیگر از چشم انداز بازاریابی سیاسی و با لحاظ‬ ‫محورهای سه گانه ی دولت‪ ،‬انتخابات‪ ،‬و سطح‬ ‫بین الملل در بازاریابی سیاسی‪ ،‬می توان موارد و‬ ‫گزاره های زیر را در قالب جدول های شماره ی ‪۱‬‬ ‫و ‪ ۲‬بخشی از سیره ی استاد در این باره دانست‪:‬‬ ‫منابع‬ ‫‪ -1‬ایوبی‪ ،‬حجت اهلل (‪ )۱۳۷۹‬ا کثریت چگونه حکومت می کند؟ ‪ -.‬تهران‪:‬‬ ‫سروش‪ ،‬چاپ اول‬ ‫‪ -2‬باقری کنی‪ ،‬محمد امین (‪« ،)۱۳۹۵‬از بیل تا هیالری؛ از نیومن ‪۱۹۹۴‬‬ ‫تا نیومن ‪ ،»۲۰۱۱‬نشریه ی بازاریابی سیاسی‪( ،‬مهر ‪ ،)۹۵‬صص ‪۱۰۲-۹۷‬‬ ‫‪ -3‬خمینی‪ ،‬روح اهلل (‪ )۱۳۶۴‬صحیفه نور‪ :‬مجموعه رهنمودهای امام‬ ‫خمینی‪ ،‬ج‪ ،۱۵‬گرداوری مرکز مدارک فرهنگی انقالب اسالمی ‪ -.‬تهران‪:‬‬ ‫وزارت ارشاد اسالمی‬ ‫‪ -4‬کوالینا‪ ،‬ووسیچ؛ فالکوفسکی‪ ،‬اندرژ؛ نیومن‪ ،‬بروس (‪ )۱۳۹۳‬بازاریابی‬ ‫سیاسی؛ مبانی نظری و راهبردی‪ .‬ترجمه ی حمیدرضا عسگری و شهاب‬ ‫طالیی‪ -.‬تهران‪ :‬موسسه کتاب مهربان نشر‪.‬‬ ‫‪ -5‬لیز مارشمنت‪ ،‬جنیفر (‪ )۱۳۹۴‬مدیریت بازاریابی سیاسی؛ اصول و کاربردها‪.‬‬ ‫ترجمه بهرام خیری و پدرام باقرنژاد ‪ -.‬تهران‪ :‬بهمن برنا‬ ‫‪ -6‬مصباحی مقدم‪ ،‬غالمرضا (‪ )۱۳۹۵‬مصاحبه با ایسنا‪۱۳۹۵۰۶۱۲ ،‬‬ ‫‪ -7‬مهدوی کنی‪ ،‬محمدرضا (‪ )۱۳۸۵‬خاطرات ایت اهلل مهدوی کنی‪ .‬تدوین‬ ‫غالمرضا خواجه سروی‪ -.‬تهران‪ :‬مرکز اسناد انقالب اسالمی‪ .‬چاپ اول‬ ‫‪ -8‬مهدوی کنی‪ ،‬محمدرضا (‪ )۱۳۹۰‬مصاحبه با مجله ی پاسدار اسالم‪.‬‬ ‫به نقل از خبرانالین‪۱۳۹۰۰۹۱۳ :‬‬ ‫‪ -9‬مهدوی کنی‪ ،‬محمدرضا (‪ .)۱۳۹۳‬سیاست اخالقی و اخالق سیاسی؛‬ ‫مجموعه خطبه ها و سخنرانی های ایت اهلل مهدوی کنی در نمازجمعه‬ ‫تهران‪ .‬گرداوری و تدوین نادر جعفری هفت خوانی‪ -.‬تهران‪ :‬انتشارات‬ ‫دانشگاه امام صادق؟ع؟‬ ‫‪ -10‬نیومن‪ ،‬بروس (‪ )۱۳۹۱‬بازاریابی انبوه در سیاست؛ دموکراسی در عصر‬ ‫تصاویر ساختگی‪ -.‬تهران‪ :‬دفتر پژوهش های فرهنگی‬ ‫‪ -11‬پایگاه الکترونیکی دفتر رهبری معظم انقالب‪ .‬به نشانی‪:‬‬ ‫‪http://farsi.khamenei.ir/others-report‬‬ ‫‪12- Hinckley, Barbara (1990) The Symbolic Presidency; How‬‬ ‫‪presidents portray themselves. Routledge, new York.‬‬ ‫‪13- Kaid, Lynda Lee; Holtz-Bacha, Christina (1995) Political‬‬ ‫‪Advertising in Western Democracies. Sage publication, London.‬‬ ‫‪14- Kavanagh, Dennis (1995) Election Campaigning; the new‬‬ ‫‪marketing of politics. Blackwell, Oxford, UK.‬‬ ‫‪15- Newman, Bruce I. (1994) The Marketing of the President; political‬‬ ‫‪marketing as campaign strategy, Sage Publication, California, USA.‬‬ ‫‪16- Wring, Dominic; Green, Jane; Mortimore, Roger; Atkinson, Simon‬‬ ‫‪(2007). Political Communications; The general election campaign of‬‬ ‫‪2005. Palgrave Macmillan, Hampshire, UK.‬‬ ‫شماره دوم ‪ -‬بهار و تابستان ‪1396‬‬ ‫‪69‬‬ ‫ابراهیم شکوری‬ ‫دانش اموخته کارشناسی ارشد علوم سیاسی و مدیر در خبرگزاری صداوسیما‬ ‫ک م ݒݩسݠݠه ݨݑ ݦ ݧݨ دݐ‬ ‫ں‬ ‫ݣم ݣوݣ ݣرݣݣٮ ݣر ݤݤ؟‬ ‫اݤس ݣ ݣداݤ ݣ ݣ ݣ ݣ ݣ ݣ‬ ‫معم ݖ ݩݦ ىک ݧݐݩں ى معم ݐݦاں ݑݦ‬ ‫ٯ‬ ‫ݣٮ ݣالݣمݡیݥ؛‬ ‫ݣن ݣ الݣ ݭݓ ݣ ݤݣ ݣ ݣ‬ ‫ݣی ݣ یوݣ�ن ݣ ݬݫݔ ݣا ݣ اݣ ݣراݣݤ ݣ ݣ ݤ ݣ‬ ‫ݣن ݣݣم ݣ ݫرݣ ݫ ݫݭݔاݣ ݣ ݣ‬ ‫اݣ ݣراݤݣ ݣ ݣݤا ݣ‬ ‫صبح دوشنبه ‪ 26‬مهر ‪ 1395‬که در نشست علمی مرکز رشد دانشگاه امام صادق؟ع؟ با موضوع‬ ‫«بازاریابی سیاسی در سیره ایت اهلل مهدوی کنی؟هر؟» حضور داشتم‪ ،‬بار دیگر یاد ایمیل های شرکت‬ ‫فروش اینترنتی امازون در سال های ماموریتم در نیویورک افتادم که هر از چندگاهی به دلیل ان که‬ ‫سابقه خرید کتاب قبلی من را در اختیار داشت‪ ،‬چاپ کتاب جدیدی درباره ابراهام لینکلن را‬ ‫اطالع رسانی می کرد‪ .‬در همان جلسه در جستجویی کوتاه در اینترنت دیدم که به روایت گوگل تا‬ ‫ژانویه ‪ 2013‬میالدی‪ ،‬بیش از پانزده هزار عنوان کتاب و به روایت سایت کتاب یابی ‪ questia‬تعداد‬ ‫یازده هزار و هشتصد و هجده جلد کتاب‪ ،‬فقط درباره زندگی و جوانب مختلف شخصیت و عملکرد‬ ‫ابراهام لینکلن به عنوان یکی از معماران امریکای نوین نوشته و منتشر شده است‪.‬‬ ‫‪70‬‬ ‫هسته بازاریابی سیاسی مرکز رشد‬ ‫‪ebrahim.shakouri@gmail.com‬‬ ‫نشـ ـ ـ ـ ـ ـ ــریه‬ ‫علمݡی‪-‬تخصصݡی‬ ‫‪ ‬در میانه نشست مرکز رشد‪ ،1‬وقتی شاهد تالش‬ ‫نوپا ولی شایسته تقدیر دکتر جعفری در تبیین‬ ‫شاخصه های سیره سیاسی ایت اهلل مهدوی کنی؟هر؟‬ ‫بودم که چطور مواضع و سخنرانی های ایشان را‬ ‫از ابتدای انقالب تا هنگام رحلت شان ‪ ،‬محوریابی‬ ‫و با اصول بازاریابی سیاسی منطبق کرده اند ‪ ،‬به‬ ‫این دغدغه دیرینه ام رسیدم که معماران انقالب‬ ‫اسالمی مانند خود این انقالب بزرگ‪ ،‬چقدر‬ ‫مظلوم هستند و نسل جوان ما چون میراث‬ ‫مکتوب قابل توجهی در دست ندارد ‪ ،‬چقدر با‬ ‫اندیشه های انان بیگانه است‪.‬‬ ‫‪ ‬دو هفته قبل از این نشست ‪ ،‬در کمیته امریکای‬ ‫اخبار خارجی صداوسیما یکی از دیپلمات های‬ ‫ارشد وزارت خارجه که در شرف اعزام به عنوان‬ ‫سفیر به کشوری افریقایی است ‪ ،‬گالیه مخاطبان‬ ‫دانشگاهی خارج از کشور را به اعضای کمیته‬ ‫منتقل می کرد‪ .‬وی می گفت ما در ادبیات شفاهی‬ ‫مطلب کم نداریم و در هر همایش بین المللی‬ ‫که حاضر می شویم‪ ،‬کلی مطلب در بیان مواضع‬ ‫انقالب و نظام داریم که با استقبال خوب حاضران‬ ‫و طرف های خارجی مواجه می شود ولی همین‬ ‫افراد به ما می گویند چرا شما ایرانی ها در تولید‬ ‫محتوای مکتوب به ویژه در حوزه کتاب و یا‬ ‫حداقل مقاالت اینترنتی به زبان های زنده دنیا‪،‬‬ ‫حضور ندارید و امارتان نزدیک به صفر است؟!‬ ‫‪-1‬منظور‪ ،‬نشست سیره سیاسی ایت اهلل مهدوی کنی از چشم انداز بازاریابی‬ ‫سیاسی‪ ،‬مرکز رشد‪ ،‬مهرماه ‪ 1395‬است‪.‬‬ ‫‪ ‬شاید گفته شود یکصد و پنجاه سال از مرگ‬ ‫ابراهام لینکلن می گذرد ولذا پانزده هزار عنوان‬ ‫کتاب تالیفی‪ ،‬امری طبیعی است ؛ اما سئوال‬ ‫اینجاست که ایا گذشت حدود چهل سال از‬ ‫پیروزی انقالب و حداقل پانزده سال قبل از ان‬ ‫ً‬ ‫فرضا مبداء انقالب اسالمی را خرداد ‪1342‬‬ ‫(ا گر ‬ ‫بدانیم) یعنی از پنجاه و پنج سال قبل تا کنون‬ ‫(یک سوم تاریخ ‪ 150‬ساله ابراهام لینکن) کافی‬ ‫ً‬ ‫فرضا ما یک سوم کتاب هایی که درباره ی‬ ‫نبوده که ‬ ‫او نوشته اند ‪ ،‬یعنی رقم پنج هزار جلد را درباره ی‬ ‫حضرت امام؟هر؟ شاهد باشیم؟! ایا حتی ده‬ ‫درصد از این پنج هزار جلد‪ ،‬یعنی پانصد جلد‬ ‫کتاب را هم درباره زندگی‪ ،‬اندیشه ها و عملکرد‬ ‫حضرت امام؟هر؟ در این پنجاه و پنج سال شاهد‬ ‫بوده ایم؟ ا گر از اثاری مانند گرداوری مقاالت‬ ‫کنگره ها و سمینارهای ساالنه درباره ایشان‬ ‫بگذریم ‪ ،‬فکر نکنم به عدد پنجاه جلد یعنی یک‬ ‫درصد تعداد مورد توقع برسیم!‬ ‫‪ ‬حال ا گر به گالیه مخاطبان خارجی دیپلمات‬ ‫ایرانی بازگردیم ‪ ،‬به خوبی متوجه می شویم که‬ ‫در معرفی نفر اول انقالب مان به دیگر زبان های‬ ‫زنده دنیا که هیچ ‪ ،‬به زبان فارسی خودمان نیز ‬ ‫ّ‬ ‫کم کاری کرده ایم‪ ،‬چه رسد به معرفی جذاب‬ ‫افکار و اندیشه های سایر معماران این انقالب‬ ‫یعنی مهدوی ها ‪ ،‬مطهری ها ‪ ،‬بهشتی ها و امثالهم‬ ‫رحمت اهلل علیهم اجمعین‪.‬‬ ‫شماره دوم ‪ -‬بهار و تابستان ‪1396‬‬ ‫‪71‬‬ ‫‪ ‬در همان جستجوی ساده اینترنتی درباره‬ ‫ابراهام لینکن ‪ ،‬به برج ده و نیم متری کتاب های‬ ‫مرتبط با او که در ورودی سالن مرکز اموزشی فورد‬ ‫در واشنگتن پایتخت امریکا طراحی شده است‪،‬‬ ‫برخوردم (تصویر ‪.1)۱‬‬ ‫در دنیایی که جلوه های بصری حتی با ابزارهای‬ ‫ساده و کم زحمتی مانند اینفوگرافی اطالع رسانی‬ ‫را متنوع تر می کنند‪ ،‬چیدن این چند هزار عنوان‬ ‫کتاب درباره یک نفر در ورودی یک سالن ‪ ،‬نواوری‬ ‫درخور توجهی برای به رخ کشیدن میراث مکتوب‬ ‫یک ملت تازه تاسیس است‪ .‬شاید گفته شود‬ ‫که ابراهام لینکن‪ ،‬موردی خاص بوده و باید‬ ‫دید ایا درباره دیگر معماران امریکای نوین هم‬ ‫کتاب هایی وجود دارد؟ در همان جستجوی‬ ‫ساده در می یابیم درباره جورج واشنگتن‪ ،‬یکی‬ ‫دیگر از روسای جمهور ایاالت متحده (که ‪۶۶‬‬ ‫سال قبل از لینکلن درگذشته ) نیز تا کنون پانزده‬ ‫هزار و نود و یک جلد کتاب نوشته شده است‪.‬‬ ‫‪1-https://washington.org/meetings/find-dc-listings/fords-theatre‬‬ ‫‪72‬‬ ‫هسته بازاریابی سیاسی مرکز رشد‬ ‫‪ ‬شاید بازهم گفته شود چون امثال جورج‬ ‫واشنگتن و ابراهام لینکلن از بنیان گذاران معروف‬ ‫ایاالت متحده بوده اند‪ ،‬درباره ان ها کتاب های‬ ‫زیادی با نگاه تاریخی نوشته شده است ولی در‬ ‫جستجوی اینترنتی می یابید که درباره روسای‬ ‫جمهور قرن بیستم امریکا مانند دوایت ایزنهاور‪،‬‬ ‫شش هزار و هفتصد و شصت و یک جلد کتاب؛ و‬ ‫یا درباره هری ترومن‪ ،‬پنج هزار و هشتصد و پنجاه‬ ‫و چهار جلد کتاب تالیف و منتشر شده است‪ .‬ا گر‬ ‫جستجو را درباره ی برخی روسای جمهور دیگر‬ ‫امریکا از هر دو عصر قدیم و جدید ادامه دهیم به‬ ‫ارقام دو هزار و ششصد و سی جلد درباره اندرو‬ ‫جانسون؛ و سه هزار و ششصد و هشتاد و سه‬ ‫جلد درباره توماس وودرو ویلسون برمی خوریم‪.‬‬ ‫نشـ ـ ـ ـ ـ ـ ــریه‬ ‫علمݡی‪-‬تخصصݡی‬ ‫تصویر ‪ -1‬بر ج ‪34‬فوتی کتاب های‪ ،‬مرتبط با ابراهام لینکولن‬ ‫شماره دوم ‪ -‬بهار و تابستان ‪1396‬‬ ‫‪73‬‬ ‫‪ ‬تنوع موضوعاتی که پژوهشگران حرفه ای و غیر‬ ‫حرفه ای امریکا در تالیف این قبیل کتب انتخاب‬ ‫کرده اند ‪ ،‬خود حدیث مفصلی است که در این مختصر‬ ‫نمی گنجد‪ .‬برای مثال درباره ی ابراهام لینکلن به‬ ‫طیف متنوعی از نامه ها‪ ،‬سخنرانی ها‪ ،‬فتوبیوگرافی ها‪،‬‬ ‫نقش فرماندهی او در سال های جنگ داخلی‪ ،‬نگاه‬ ‫وی به مقوالتی مانند برده داری و اتحاد ایاالت شمال‬ ‫و جنوب امریکا و ده ها موضوع دیگر بر می خوریم‪.‬‬ ‫‪ ‬بی شک درباره ی زندگی پربرکت حضرت امام‬ ‫خمینی؟هر؟ و شا گردان ایشان می توان درباره هر‬ ‫روز ان‪ ،‬کتاب ها نوشت و فیلم ها ساخت؛ بله هر روز‬ ‫ان‪ .‬همانطور که کارگردانی به نام ابراهیم حاتمی کیا‬ ‫با فیلم تاثیرگذار «چ» درباره برشی از یک شبانه روز‬ ‫از زندگی شهید دکتر مصطفی چمران در کردستان‪ ،‬‬ ‫نشان داد که لحظه لحظه های این انقالب و دفاع‬ ‫ً‬ ‫مقدس‪ ،‬از زوایای مختلف قابل توجه است‪ .‬مضافا‬ ‫اینکه اندیشه های معماران انقالب اسالمی ما‪،‬‬ ‫در سرچشمه ی زالل و عمیقی به نام «دین مبین‬ ‫اسالم» با پشتوانه سترگ چهارده قرن میراث مکتوب‬ ‫ریشه دارد و این گنجینه ی گرانبها‪ ،‬زحمت محققان‬ ‫ و پژوهشگران جوان را در مقایسه با تاریخ سازی‬ ‫عجوالنه ی امریکایی ها بسیار اسان تر می کند‪.‬‬ ‫امروز شاهد تشنگی حق طلبان منطقه و دنیا درباره ی‬ ‫اندیشه های ناب معماران بزرگ انقالب اسالمی‬ ‫هستیم و بر ماست که با بومی سازی هنرمندانه و‬ ‫خوش سلیقه ی ان ‪ ،‬این مهم را ولو اندکی به جلو ببریم؛‬ ‫ان شاء اهلل‬ ‫منابع‪:‬‬ ‫‪1- http://www.fords.org/home/explore-lincoln/lincoln-book-tower‬‬ ‫‪2- https://www.questia.com/‬‬ ‫‪74‬‬ ‫هسته بازاریابی سیاسی مرکز رشد‬ ‫نشـ ـ ـ ـ ـ ـ ــریه‬ ‫علمݡی‪-‬تخصصݡی‬ ‫شماره دوم ‪ -‬بهار و تابستان ‪1396‬‬ ‫‪75‬‬ ‫حجت االسالم حامد رحمت کاشانی‬ ‫پژوهشگر تاریخ اسالم و استاد دانشگاه و حوزه‬ ‫س ݤݤݡیݤ‬ ‫سح‬ ‫م‬ ‫ݣم ݣ ݫݓاݣݣد‬ ‫ݣیݣس ݣ ݣ ݫىݔݣ ݣا ݣ ݣݤا ݣ اݣ ݣ ݣ ݣ ݣ‬ ‫ݡس ی�رݣ ݣه ݣ ݣ‬ ‫ٮ ز ݖ ݦ ݩ ݧݐ د مکٮݧݩݑ‬ ‫ݡٮ‬ ‫ݫݬݓاݣ ݣݣ� ݣݤاݣڡ یرݣ� ݣ ݣ ݤ ݫݭݣنىݫݔݣ ݣ ݣ ݣ‬ ‫ن ݣ ݣݥو ݣ ݓ‬ ‫؟ع؟‬ ‫امام سجاد؟ع؟ را می توان یکی از محوری ترین امامان شیعه در عصری پرخفقان دانست که با‬ ‫تدابیری دقیق‪ ،‬کاری بس عظیم و جریان ساز را موجب شدند‪.‬‬ ‫در ایام شهادت این امام همام‪ ،‬هسته بازاریابی سیاسی به وا کاوی جریانات تاریخی عصر ایشان‬ ‫پرداخت و راهبردهای طراحی شده برای برون رفت از خدعه و زایل شدن کامل و مطلق دین و‬ ‫مکتب را پی جویی کرد‪.‬‬ ‫برای این مناسبت‪ ،‬از بیانات و تحلیل های سیره شناس معظم‪ ،‬حجت االسالم حامد کاشانی‬ ‫بهره بردیم‪.‬‬ ‫‪76‬‬ ‫هسته بازاریابی سیاسی مرکز رشد‬ ‫تنطیم کننده‪ :‬حسن وکیل زاده‬ ‫نشـ ـ ـ ـ ـ ـ ــریه‬ ‫علمݡی‪-‬تخصصݡی‬ ‫‪ ‬یکی از مظلوم ترین ائمه ی ما حضرت سجاد؟س؟‬ ‫است‪ .‬به این جهت که هم در دهه ی اول محرم‬ ‫بخاطر عدم شهادتشان در کربال روزی به ایشان‬ ‫ً‬ ‫اختصاص ندارد که دهه ی اول تقریبا همه ی‬ ‫اشنایی ما با سیره ی اهل بیت؟مهع؟ و مباحث‬ ‫ً‬ ‫عقیدتی عمدتا عموم مردم دهه ی اول محرم‬ ‫است و چون در سبد دهه ی اول محرم حضرت‬ ‫سجاد؟ع؟ متاسفانه نقشی ندارند ما محروم‬ ‫هستیم از این که بدانیم ایشان چه کردند؛ از‬ ‫طرف دیگری ان بزرگوار در یک شرایط خفقان‬ ‫و تنگنایی امامت کردند و زمینه را برای ائمه ی‬ ‫بعدی فراهم کردند که از این جهت در بازه زمانی‬ ‫خودشان نه روایت زیادی داریم نه عالم زیاد‪.‬‬ ‫علما هم گزارشگر بودند که خبر بدهند چه‬ ‫اتفاقی افتاده یعنی یا باید جنگی می شد خبرنگار‬ ‫دشمن توضیح بدهد چه اتفاقی افتاده یا عالم‬ ‫یا دانشمند بود که توضیح می داد ما رفتیم‬ ‫چه دیدیم و چه شد‪ ،‬مثل زمان حضرت امام‬ ‫صادق؟ع؟‪ .‬کما این که در مورد دوران هایی مثل‬ ‫دوران امام صادق؟ع؟ ان زمانی که بنی امیه‬ ‫به حضرت فشار می اوردند باز ما ان جاها را هم‬ ‫گزارش زیاد نداریم منتها فرصت امامت حضرت‬ ‫صادق؟ع؟ زیاد بوده و یک وقت هایی فرصت‬ ‫ارتباط با شا گردان بوده و لذا ان را نقل کردند‪.‬‬ ‫‪ ‬عنوان این بحثی که می خواهیم خدمت‬ ‫شما ارائه کنیم این هست که راهبرد اصلی‬ ‫امام سجاد؟ع؟ چه بود و در چه بحرانی به ان‬ ‫هدفی که می خواستند سعی کردند برسند؟ چرا‬ ‫امام سجاد؟ع؟ قیام نکردند در برابر یزیدی که‬ ‫پدرشان قیام کردند؟‬ ‫‪ ‬وقتی معاویه می خواست تالش کند برای‬ ‫والیت عهدی یزید‪ 4 ،‬تا جریان که توسط ‪ 4‬نفر‬ ‫یعنی جریان عبدالرحمان ابن ابی بکر‪ ،‬عبداهلل‬ ‫ابن زبیر‪ ،‬عبداهلل ابن عمر و سیدالشهدا؟ع؟‪.‬‬ ‫این ‪ 4‬جریان بیعت نکردند و چون ابراز‬ ‫مخالفت کردند این ها بیعت نکرده ها شدند‪.‬‬ ‫حضرت سیدالشهدا؟ع؟ دنبال اهدافی بودند‪.‬‬ ‫سیدالشهدا؟ع؟ ‪ 4‬تا هدف داشتند که هدف‬ ‫اول‪ :‬اعاده ی حیثیت جایگاه اهل بیت؟ع؟ به‬ ‫عنوان مرجع دینی‪ ،‬سیاسی و اجتماعی‪ ،‬و دوم‪:‬‬ ‫ابراز مخالفت‪ ،‬تخریب شخصیت و ابطال باطلی‬ ‫که بنی امیه باشد و قبل از بنی امیه باشد این ‪2‬‬ ‫هدف اولیه ی سیدالشهدا است‪.‬‬ ‫شماره دوم ‪ -‬بهار و تابستان ‪1396‬‬ ‫‪77‬‬ ‫رسول خدا؟ص؟ فرمودند ا گر می خواهید‬ ‫گمراه نشوید‪ ،‬ثقلین تا وقتی با هم هستند‬ ‫گمراه نمی شوید و ا گر از هم جدا بشوند‬ ‫و یکی انتخاب بشود شما گمراه خواهید‬ ‫شد‪ .‬از همان روزهای اول دو تا شد یکی‪،‬‬ ‫بعد سیره ی شیخین‪ ،‬بعد رای و نظر هم به‬ ‫ان اضافه کردند‪.‬‬ ‫‪ ‬حاال امام سجاد؟ع؟ به امامت رسیدند‪ .‬بحران دوران حضرت همان چیزی‬ ‫است که در زمان سیدالشهدا هست چون یزید همان یزید هست‪ .‬این ‪2‬‬ ‫بحران را یک مقدار توضیح بدهم که فضای زمان حضرت روشن بشود‪ .‬رسول‬ ‫خدا؟ص؟ فرمودند ا گر می خواهید گمراه نشوید‪ ،‬ثقلین تا وقتی با هم هستند‬ ‫گمراه نمی شوید و ا گر از هم جدا بشوند و یکی انتخاب بشود شما گمراه خواهید‬ ‫شد‪ .‬از همان روزهای اول دو تا شد یکی‪ ،‬بعد سیره ی شیخین‪ ،‬بعد رای و نظر‬ ‫هم به ان اضافه کردند‪ .‬هر چیزی که شما به این اضافه کنید یا کم کنید در‬ ‫واقع ان هویت ثقلین را از دست می دهید‪ .‬منتها ان جبهه ی فکری و اتاق فکر‪،‬‬ ‫دو کار مهم دیگر هم کردند؛‬ ‫‪ ‬یکی این که ارتباط با اهل بیت؟مهع؟ هزینه اش‬ ‫خیلی زیاد شد ان قدر که کسی جرات نکند با‬ ‫ً‬ ‫اهل بیت ارتباط بگیرد‪ .‬مثال فرض بفرمایید که‬ ‫به اتهامی طرف را می کشتند‪ ،‬این از امام باقر؟ع؟‬ ‫معروف است که فرمودند‪ :‬ا گر کسی را به کفر یا به‬ ‫زنا متهم می کردند برای او ساده تر بود این اتهام‬ ‫تا او را به علوی گری متهم می کردند‪ .‬این جرم‬ ‫نابخشودنی بود و هیچ جوری از ان نمی گذشتند‪.‬‬ ‫ً‬ ‫در اخبار تاریخی ما است که کال وقتی امام‬ ‫سجاد؟ع؟ به امامت رسیدند ‪ 4‬نفر به امامت‬ ‫ایشان باور داشتند‪ .‬تازه یک نفر به نام ابوخالد‬ ‫ً‬ ‫کابلی هم بعدا ملحق شد‪ ،‬چون خودش گفته‬ ‫من اول باور به امامت امام سجاد؟ع؟ نداشتم‪.‬‬ ‫یعنی از ان اول سه نفر بودند‪ .‬از این ‪ 4‬نفر‪ 2 ،‬نفر‬ ‫هم به نام های سعید ابن مصیب و سعید ابن‬ ‫ً‬ ‫جبیر اصال تشیعشان روشن نیست و یکی هم‬ ‫‪78‬‬ ‫هسته بازاریابی سیاسی مرکز رشد‬ ‫یحیی ابن ام طویل که برادر خوانده حضرت‬ ‫بود‪ .‬یعنی فقر یاران این طوری بود‪ .‬شرایطی‬ ‫که امام به حکومت رسیدند این شرایط بود‪ ،‬لذا‬ ‫کسی جرات نمی کرد ابراز کند بنده معتقد هستم‪.‬‬ ‫یکی از دالیلی که امام حسن مجتبی؟ع؟ اهل‬ ‫کرامت مالی بودند این بود که حضرت دیدند‬ ‫در خانه ی اهل بیت دارد بسته می شود یعنی‬ ‫کسی به خاطر امنیتی بودن خانه نمی اید‪ .‬لذا هر‬ ‫کسی می امد همه یا مخالف بودند یا بی اعتنا‪ ،‬و‬ ‫دوستی نبود و هر کسی هم می امد حضرت پول‬ ‫می داد‪ ،‬لذا در خانه ی امام حسن؟ع؟ وقتی باز‬ ‫می شد‪ ،‬مدینه شلوغ می شد یعنی در خانه ی‬ ‫ابامحمد که باز می شد مردم جمع می شدند‪.‬‬ ‫این پول دادن حضرت مجتبی؟ع؟ غرضش‬ ‫ً‬ ‫این بود که اقال مردم‪ ،‬اهل بیت پیغمبر؟مهس؟ را‬ ‫فراموش نکنند‪.‬‬ ‫نشـ ـ ـ ـ ـ ـ ــریه‬ ‫علمݡی‪-‬تخصصݡی‬ ‫‪ ‬مشکل دوم مشکل مدیریتی بود‪ .‬من برای‬ ‫این که مطلب جا بیفتد از این جا شروع می کنم‪.‬‬ ‫االن شما نسبت به سادات چه حالتی دارید؟ ما‬ ‫یک اهل بیت داریم که مصداقش غیر از پیغمبر‪،‬‬ ‫چهار نفر بیشتر نیست و فامیل های پیامبر داریم‬ ‫که احترامشان بر ما واجب است‪ ،‬سادات بنی‬ ‫هاشم هستند‪ ،‬شما از اهل بیت انتظار امامت‬ ‫دارید‪ ،‬افتراض طاعت دارید‪ ،‬عصمت قائل هستید‬ ‫و علم غیب قائل هستید ولی برای سیدها این‬ ‫طوری نیست بلکه احترام قائل هستید ولی‬ ‫شما برای یک فتوا سراغ یک سید به خاطر سید‬ ‫بودنش نمی روید‪ ،‬مگر این که ان سید عالم دینی‬ ‫باشد‪ ،‬او مرجع دینی شما نیست ولی احترامش‬ ‫بر شما واجب است‪ .‬این را امدند خلط کردند و‬ ‫تبلیغ کردند که اهل بیت پیغمبر همان سادات‬ ‫بنی هاشم هستند‪ .‬سادات بنی هاشم چند نفر‬ ‫ً‬ ‫بودند؟ مثال ده هزار نفر‪ .‬اشترا ک این ده هزار نفر‬ ‫چه بود؟ علم بود؟ خیر‪ .‬تقوا بود؟ خیر‪ .‬بعضی‬ ‫از این ها نعوذباهلل فاسق بودند‪ .‬خوب اشترا ک‬ ‫این ها مهم است‪ ،‬یعنی این ها همه اهل بیت‬ ‫شدند‪ .‬اشترا کشان چه بود؟ فقط فامیل پیغمبر‬ ‫بودند‪ .‬همین امر باعث شد که توجه به اهل بیت‬ ‫در جامعه به حداقل برسد‪.‬‬ ‫این که اهل بیت یک جمع زیادی هستند همین‬ ‫خودش منهدم کننده ی شخصیت اهل بیت‬ ‫بود چون مردم که جرات نمی کردند در خانه ی‬ ‫اهل بیت بروند و ارتباط بگیرند از طرفی دیگرانی‬ ‫تبلیغ می شدند مثل بنی عباس‪ ،‬مثل خود بنی‬ ‫امیه! ابن تیمیه می گوید مردم شام قائل نبوت‬ ‫یزید هستند‪ ،‬نبوت یزید را قبول داشتند دیگر‬ ‫کسانی که محتاط بودند می گفتند اهل بیت‬ ‫پیغمبر است دیگر‪ ،‬فامیل پیغمبر است چون‬ ‫عمه ی او همسر پیغمبر است‪ ،‬فامیل پیغمبر‬ ‫است و وقتی اهل بیت از ان مقام قدسی ‪4 -5‬‬ ‫نفر مفترض الطاعه‪ ،‬معصوم و علم غیب بیایید‬ ‫پایین تبدیل بشود به فامیل‪ ،‬حاال عمه یا‬ ‫دخترعمه فرق نمی کند می شود فامیل‪ ،‬یعنی‬ ‫بنی امیه می تواند بشود اهل بیت پیغمبر‪ .‬اما‬ ‫این تالش جدی توسط حکومت باعث شد که‬ ‫سیدالشهدا؟ع؟ و امام حسن؟ع؟ از مرجعیت‬ ‫دینی و سیاسی افتادند‪ .‬لذا شما بگردید از امام‬ ‫حسن و سیدالشهدا؟مهع؟ استفتا پیدا نمی کنید‪.‬‬ ‫یعنی گزارشش نرسیده که یک نفر از این حضرات‬ ‫ً‬ ‫سوال کرده باشد که مثال نماز چگونه بخوانیم‪،‬‬ ‫حج چطوری برویم‪ ،‬در حالی که از امام جواد؟ع؟‬ ‫‪ 2‬جلد استفتا داریم که ان هم در کودکی امامت‬ ‫پیدا کردند‪ .‬از امام حسن و امام حسین؟مهع؟‬ ‫ً‬ ‫مجموعا یک مکتوب هم نیست‪ .‬حدیث نیست‬ ‫یعنی چه؟ امام که جهل ندارد باید یک مخاطبی‬ ‫باشد بیان کند ‪ ،‬ولی مخاطب نیست‪ .‬اهل بیت‬ ‫مرجعیت دینی نداشتند یعنی مردم نسبت به‬ ‫ان ها طوری رفتار می کردند که مرجع نیستند‪.‬‬ ‫شماره دوم ‪ -‬بهار و تابستان ‪1396‬‬ ‫‪79‬‬ ‫‪ ‬عالوه بر این‪ ،‬دوره ی امام سجاد؟ع؟‪،‬‬ ‫دوره ی غرق شدن در شهوات است‪ .‬احوال‬ ‫تاریخی می گوید که بزرگترین نفوذ تاریخ اسالم‬ ‫و بزرگترین شبیه خون فرهنگی مال شهر مدینه‬ ‫است‪ .‬اعمال منافی عفت و هم جنسگرایی‬ ‫در مدینه بیداد می کند‪ ،‬کنسرت و موسیقی‬ ‫مشهور است‪ .‬ابویوسف که شا گرد برجسته ی‬ ‫ابوحنیفه است بعدها می گوید‪ :‬ای مردم مدینه‬ ‫من تعجب می کنم این جا شهر پیغمبر است یا‬ ‫شهر رقاصه ها!!! طبیعی هم هست وقتی مردم‬ ‫از دین ناامید بشوند و از ارتباط معنوی ناامید‬ ‫بشوند عده ای زیادی غرق در شهوات می شوند‪.‬‬ ‫‪ ‬مشکل مهم دیگر حضرت این بود که حضرت‬ ‫از پیغمبر؟ص؟ نص بر امامت عمومی که همه‬ ‫شنیده باشند نداشت‪ ،‬بله شیعیان یک چیزهایی‬ ‫دارند ولی این ها مخفی هستند‪ .‬البته نه تنها‬ ‫بخاطر حفظ جان خود حضرت تنصیص عمومی‬ ‫بر امامت ایشان نشده بلکه تنصیص به کس‬ ‫دیگری شده‪ .‬لذا ان چیزی که مسلم است بین‬ ‫شیعیان این است که استقرار امامت علی ابن‬ ‫الحسین؟ع؟ به شخصیت ایشان بود نه به نص‪.‬‬ ‫هم شیخ صدوق‪ ،‬هم شیخ طوسی‪ ،‬هم شیخ‬ ‫مفید و هم طبرسی فرمودند‪ .‬این عبارت اشبه‬ ‫الناس به رسول اهلل برای حضرت علی ا کبر؟ع؟‬ ‫ً‬ ‫خیلی کلمه ی رفیعی است قطعا این نص بر‬ ‫امامت است روشن ترین نص بر امامت همین‬ ‫است‪ .‬حاال بنده نمی خواهم بگویم سیدالشهدا‬ ‫نص بر امامت کرد می خواهم بگویم از این نص‬ ‫بر امامت برداشت می شود لذا ا گر وجود مبارک‬ ‫علی ا کبر زنده می ماند بعد از کربال مگر این که‬ ‫خود ایشان از خودشان رد می کرد وگر نه کسی‬ ‫در امامت ایشان شک نمی کرد و این را هم‬ ‫‪80‬‬ ‫هسته بازاریابی سیاسی مرکز رشد‬ ‫نمی خواهم عرض کنم وجود مبارک حضرت علی‬ ‫ا کبر صالحیت نداشت ولی سیدالشهدا برای این‬ ‫که ایشان مورد توجه قرار بگیرد و ذهن مردم از‬ ‫امام سجاد؟ع؟ منصرف بشود این کار را کردند‬ ‫لذا شما می بینید وقتی به امام سجاد؟ع؟ (هم‬ ‫در کوفه این نقل شده و هم در شام) گفتند‬ ‫اسم تو چیست؟ فرمود‪ :‬علی ابن الحسین‪.‬‬ ‫گفتند‪ :‬او که در کربال کشته شد‪ .‬یعنی ان کسی‬ ‫که می توانست قیادت و رهبری را برعهده بگیرد‬ ‫بعد از او را هم کشتیم لذا همین این خودش‬ ‫باعث شد توجه ها از حضرت سجاد کم بشود‪.‬‬ ‫لذا شروع امامت حضرت سجاد؟ع؟ در این‬ ‫فضای بی توجهی به مقام امامت حضرت بود‪.‬‬ ‫‪ ‬وقتی که امام حسین؟ع؟ به شهادت رسید‬ ‫شما وضع روحی خود حضرت سجاد؟ع؟ را هم‬ ‫در نظر بگیرید‪ .‬ما فقط همین قدر بتوانیم تصور‬ ‫کنیم یک فردی روز عاشورا را دیده و صحنه های‬ ‫اسارت را دیده که غیرت اهلل اعظم است بعد‬ ‫نسیان او هم صفر است یعنی هیچ پرده ای‬ ‫روی حافظه ی حضرت نمی افتد‪ ،‬در این شرایط‬ ‫امامت حضرت شروع شد یعنی نه جایگاهی برای‬ ‫او تعریف شده‪ ،‬توقعی هم از مردم نیست چون‬ ‫مردم برای امام حسین؟ع؟ و امام حسن؟ع؟‬ ‫یادشان هست پیغمبر ان ها را روی دوششان‬ ‫می نشاند‪ .‬ان ها برای امام حسین؟ع؟ دیده‬ ‫بودند و واقعه کربال برای حضرت اتفاق افتاد ولی‬ ‫مردم برای امام سجاد؟ع؟ که همچین چیزی‬ ‫هم ندیده بودند‪ .‬لذا عالمه سید جعفر مرتضی‬ ‫عاملی در مقاله ای در مورد امام سجاد؟ع؟ بیان‬ ‫می کند‪« :‬الامام علی ابن الحسین باعث الاسلام من‬ ‫جدید» یعنی علی ابن الحسین پیغمبر دوباره ی‬ ‫اسالم است‪ .‬یعنی اسالم نابود شده را حضرت‬ ‫دوباره بلند کرد‪.‬‬ ‫نشـ ـ ـ ـ ـ ـ ــریه‬ ‫علمݡی‪-‬تخصصݡی‬ ‫‪ ‬با این مشکالت چطور باید حضرت قیام می کردند؟ سیدالساجدین این معضل را می خواست‬ ‫حل کند‪ ،‬لذا یک طرحی درانداخت‪ .‬بنده معقتد هستم یکی از راهبرهای حضرت در حل این‬ ‫ً‬ ‫معضل‪ ،‬راهبرد زیست سلوک اسالمی بود‪ .‬ایشان شروع کردند به عبادت کردن خالصا لوجه اهلل‬ ‫ولی یک غرض هم هدایت مردم بود‪ .‬عبادت ایشان چهار تا خصیصه داشت‪.‬‬ ‫‪ ‬اولین خصیصه این که عبادات حضرت‬ ‫خیلی شدید بود جوری که مردم شدت ان‬ ‫ً‬ ‫تعجب می کردند‪ .‬شدت عبادت حضرت مثال‬ ‫هزار رکعت نماز در شبانه روز است‪ .‬البته این‬ ‫را تذکر را بدهم که این هزار رکعت برای همه ی‬ ‫ائمه نیست مال ان دوران هایی است که ائمه‬ ‫از ان شان اجتماعی خود دور بودند و مخاطبی‬ ‫ندارند وگرنه مخاطب داشته باشند کارهای دیگر‬ ‫را ترجیح می دادند‪ .‬هر کسی هر شبی می گفت‬ ‫حاال امشب برویم عبادت کنیم می رفت خانه ی‬ ‫خدا‪ ،‬می دیدند زین العابدین پرده ی خانه را‬ ‫گرفته ضجه می زند ادم های عادی نه‪ ،‬بزرگان‬ ‫اهل سنت زمان امام سجاد؟س؟ که خود ان ها‬ ‫الگوی دیگران بودند تحت تاثیر قرار می گرفتند‪.‬‬ ‫طاووس از فقهای برجسته ی تابعین است‪ .‬نقل‬ ‫می کنند کسی حال عبادت نداشت می رفت‬ ‫عبادت طاووس را نگاه می کرد و حال عبادت‬ ‫پیدا می کرد‪ .‬طاووس خودش می گوید من هر‬ ‫وقتی که دیگر احساس می کردم حال عبادتم‬ ‫دارد کمرنگ می شود‪ ،‬ا گر مدینه بودم می رفتم‬ ‫مسجد پیغمبر‪ ،‬ا گر مکه بودم می رفتم خانه ی‬ ‫خدا‪ ،‬می دیدم علی ابن الحسین دارد ضجه‬ ‫می زند و وقتی این صحنه ها را می دیدم من‬ ‫هم دلم می خواست با خدا حرف بزنم‪ .‬این فقط‬ ‫هزار رکعت نماز در شبانه روز نبود‪ .‬ا کثر روزها روزه‬ ‫ً‬ ‫بودند‪ .‬مثال معروف است به خادم حضرت گفتند‬ ‫که اقا را وصف کنید؟ گفت‪ :‬طوالنی بگویم یا در‬ ‫یک جمله بگویم؟ گفتند‪ :‬نه یک جمله بگو‪.‬‬ ‫بنده معقتد هستم یکی از راهبرهای حضرت در حل این معضل‪ ،‬راهبرد زیست‬ ‫ً‬ ‫سلوک اسالمی بود‪ .‬ایشان شروع کردند به عبادت کردن خالصا لوجه اهلل ولی‬ ‫یک غرض هم هدایت مردم بود‪.‬‬ ‫گفت‪ :‬به خدا سوگند هیچ شبی برای او بستر‬ ‫خواب پهن نکردم‪ ،‬به خدا هیچ روزی قبل از این‬ ‫که افتاب از وسط اسمان برود برای او سفره ی‬ ‫غذا پهن نکردم‪ ،‬حاال یا روزه بود حضرت یا دم‬ ‫غروب غذا می خورد‪.‬‬ ‫این قدر این عبادت شدید بود که مردم نگران‬ ‫ً‬ ‫حال حضرت می شدند از شدت عبادت مثال‬ ‫خواهر حضرت فاطمه بنت الحسین می رفت و‬ ‫بعضی از صحابه را خبر می کرد و می گفت که به‬ ‫خدا ببینید پیغمبر هم این طوری نبوده است‪،‬‬ ‫دارد خودش را می کشد‪ .‬حاال شما حساب کنید‬ ‫که اخر ادم باید چقدر نماز بخواند که روی پیشانی‬ ‫اثر سجده بیاید‪ .‬چکار می کرده حضرت امام سجاد‬ ‫که باید دوبار در سال پیشانی و زانوی مبارکشان‬ ‫ً‬ ‫را می تراشیدند‪ .‬اصال حالت‪ ،‬وضع تعینی پیدا‬ ‫کرده بود یعنی وقتی اسم پینه می امد‪ ،‬مردم‬ ‫ذهنشان منصرف به امام سجاد می شد‪ .‬یکی‬ ‫از القاب حضرت همین صاحب پینه های بسیار‬ ‫است ‪ ،‬یعنی کلمه ی پینه می امد یاد ایشان‬ ‫می افتادند‪ .‬این یک مرحله بود‪.‬‬ ‫شماره دوم ‪ -‬بهار و تابستان ‪1396‬‬ ‫‪81‬‬ ‫‪ ‬دومین خصیصه زهد حضرت و این که عبادت حضرت قرانی و منصوص‬ ‫بود‪ .‬روش های امام سجاد؟ع؟ انچه نقل شده‪ ،‬گریه در خانه ی خدا است‪،‬‬ ‫عبادت است‪ ،‬نماز است و قران خواندن است و ابدا کسی نمی گفت‪ ،‬نه‬ ‫شیعیان نه از اهل سنت نمی گفتند یک کارهای عجیبی ایشان می کند‪.‬‬ ‫امام سجاد هیچ کار خاصی فوق العاده ای نمی کرد‪ .‬عبادت طوالنی بود‪،‬‬ ‫باحال هم بود ولی خاص نبود یعنی چیز جدیدی اختراع نکرد که اهل سنت‬ ‫ان زمان بگویند یک کارهای عجیبی می کند و متهم به صوفی گری بشود‪.‬‬ ‫امام سجاد؟ع؟ هیچ کار خاصی فوق العاده ای‬ ‫نمی کرد‪ .‬عبادت طوالنی بود‪ ،‬باحال هم بود ولی‬ ‫خاص نبود یعنی چیز جدیدی اختراع نکرد که‬ ‫اهل سنت ان زمان بگویند یک کارهای عجیبی‬ ‫می کند و متهم به صوفی گری بشود‪.‬‬ ‫‪82‬‬ ‫هسته بازاریابی سیاسی مرکز رشد‬ ‫‪ ‬سومین خصیصه ی حضرت زین العابدین؟ع؟ در این موضوع که‬ ‫توجه ها را جلب کرد این بود که توقع از خدا صفر بود‪ .‬دو نمونه عرض می کنم‬ ‫شما ببینید‪ .‬در صحیفه است امام سجاد؟ع؟ می فرمایند که ا گر من را قرار‬ ‫بود جهنم بیندازی باید با همان اولین اشتباهم من را نابود می کردی بعد‬ ‫در ابوحمزه می فرمایند که ا گر من را بیندازید جهنم خیال نکن من گله‬ ‫می کنم اهلش را جمع می کنم و فریاد می زنم که من دوستت دارم من توقع‬ ‫ً‬ ‫ندارم‪ ،‬اصال همین که اجازه می دهی با تو حرف بزنم را چطوری جبران کنم‬ ‫ً‬ ‫یا این عبارت حضرت که ما‪ ،‬انصافا حرف سعدی قشنگ است که (پس‬ ‫در هر نفس دو نعمت است و در هر نعمت شکری واجب) او می فرماید در‬ ‫هر نفس دو نعمت است‪ .‬امام سجاد می فرمایند خدایا نعمتی که به من‬ ‫می دهی و من را متوجه می کنی نعمت دادی که می خواهم شکر کنم این‬ ‫توجه ای که به من دادی خودش شکر دارد می فرماید در یک نعمت بی‬ ‫شمار شکر دارد چون من ا گر درصدد شکرگزاری بربیایم تو این را به من‬ ‫دادی توبه اول از سمت تو است تو اول توجه به من کردی این توجه هم‬ ‫لطف تو است و خودت خواستی من متوجه بشوم در خانه ی کس دیگری‬ ‫ً‬ ‫نروم و من اصال غرق در یک دانه محبت تو هستم این در دعای ‪ 34‬صحیفه‬ ‫ّ‬ ‫است‪ .‬یا در دعای ‪ 50‬صحیفه حضرت می فرمایند ا گر تعذیب من ِ(م َما َی ِز ُید‬ ‫فی سلطانک و ُم ْلک َ‬ ‫کَ) ا گر سلطنت تو با عذاب من افزوده می شود‪ ،‬حاال با‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫َ‬ ‫َ َ ْ ُ َ َّ‬ ‫الص ْب َر َعل ْیه) از تو می خواهم به من صبر بدهی‬ ‫این همه عبادت (لسالتک‬ ‫و من را عذاب کنی چون من بنده ی تو هستم و ّمن َدوست دارم پرچم تو‬ ‫َ َ ْ ُ َْ ُ َ َ‬ ‫َ‬ ‫ک الل ُه َّم ا ْعظم) سلطنت تو که‬ ‫باال برود و بعد می فرمایند که (و ل ِکن سلطان‬ ‫با عذاب یکی مثل من که زیاد نمی شود پس به من رحم کن‪ ،‬خیلی عجیب‬ ‫است کجا دارید؟! َمن هیچ جایی ندیدم یک عبدی به خدا تقاضای عذاب‬ ‫َ‬ ‫َ َ ْ ُ َ َّ‬ ‫الص ْب َر َعل ْیه)‪ .‬شما فرض کنید یک شخص عادی‬ ‫کند می فرمایند(لسالتک‬ ‫ً‬ ‫غیرمعصوم این طوری رفتار کند مطمئنا محبوب می شود‪.‬‬ ‫نشـ ـ ـ ـ ـ ـ ــریه‬ ‫علمݡی‪-‬تخصصݡی‬ ‫‪ ‬یک تفاوتی امام سجاد؟ع؟ با تمام عباد عالم داشت و همین هم‬ ‫باعث زیر و رو شدن همه نسبت به ایشان شد در خصیصه چهارم بود‪.‬‬ ‫می دانید عباد بزرگ روزگار‪ ،‬وقتی با خدا ارتباط می گیرند از خلق می برند‪،‬‬ ‫دست خودشان هم نیست‪ .‬پسر ایت اهلل بهجت؟هر؟ می فرمودند بابای ما‬ ‫راه می رفت‪ ،‬می گفت یاستارالعیوب یعنی خدایا من دوست ندارم بنده ها‬ ‫ً‬ ‫تو را بد ببینم‪ .‬مثال می گفتند من می خواستم ایشان را صدا بزنم حرفم‬ ‫ً‬ ‫را دو بار می زدم مثال یکبار می گفتم فالن چیز چیست؟ باید از ان عرش‬ ‫می اوردم پایین می گفت‪ :‬ها‪ .‬دوباره تکرار می کردم و بعد جواب می داد‪.‬‬ ‫ً‬ ‫ً‬ ‫معموال باید سوالی را دو بار می پرسیدی از ایشان‪ ،‬نبود اصال پایش روی‬ ‫ً‬ ‫زمین نبود‪ .‬خوب عبادت ایشان کجا و حضرت سجاد کجا‪ ،‬طبیعتا باید‬ ‫حضرت از مردم می برید‪ .‬ان چیزی که امام سجاد؟ع؟ را بی نظیر کرد که‬ ‫در تاریخ اسالم بجز پیغمبر احدی به این جایگاه در بین مسلمین نرسیده‬ ‫حتی امیرالمومنین؟ع؟‪ ،‬حتی امام حسین؟ع؟ این جایگاه را ندارند امام‬ ‫سجاد؟ع؟ دارد‪ .‬ا گر تاریخ را نگاه کنید مقبولیت اجتماعی زین العابدین‬ ‫بعد از پیغمبر در تاریخ اسالم دومی نداریم‪ .‬دیگر از نظر مقبولیت عمومی‪،‬‬ ‫ان هم این بود که ایشان با این همه غرق شدن و استغراق در عبادت‪،‬‬ ‫در صحنه های اجتماعی فعال بود‪ .‬حاال االن نمونه اش را عرض می کنم‪.‬‬ ‫یک نفر شرط بندی کرد گفت که چقدر می دهید بروم بخندانمش‪ ،‬شرط‬ ‫بستند رفت سراغ حضرت شروع کرد به ادا دراوردن حضرت همین طور‬ ‫داشت راه می رفت او همین طور می امد جلوی حضرت می ایستاد‪ ،‬دیگر‬ ‫ناامید شد و برگشت یک خورده که رفت حضرت به همراهشان فرمودند‬ ‫چه کسی بود؟ یعنی طبیعی است پایش روی این زمین نیست دیگر‪ .‬بعد‬ ‫نوشتند بیشتر اوقات حضرت گوسفند قربانی می کرد حداقل هفته ای‬ ‫ً‬ ‫یکبار مثال‪ ،‬بعد خودش تقسیم می کرد‪ .‬شما در نظر بگیرید همان عابد‬ ‫گوشت ها را تقسیم می کرد می گفت این سهم فالنی است این سهم فالنی‬ ‫است بعد اسم می برد فقرای شهر را یکی یکی اسم می برد یعنی فقرای شهر‬ ‫را می شناخت‪ ،‬این دلقک را نمی شناخت!‬ ‫ان چیزی که امام سجاد؟ع؟ را بی نظیر کرد که‬ ‫در تاریخ اسالم بجز پیغمبر احدی به این جایگاه‬ ‫در بین مسلمین نرسیده حتی امیرالمومنین؟ع؟‪،‬‬ ‫حتی امام حسین؟ع؟ این جایگاه را ندارند امام‬ ‫سجاد؟ع؟ دارد‪ .‬ا گر تاریخ را نگاه کنید مقبولیت‬ ‫اجتماعی زین العابدین بعد از پیغمبر در تاریخ‬ ‫اسالم دومی نداریم‪.‬‬ ‫شماره دوم ‪ -‬بهار و تابستان ‪1396‬‬ ‫‪83‬‬ ‫دکتر سیدعلی علوی‬ ‫دکترای مدیریت و عضو هیات علمی دانشکده معارف اسالمی و مدیریت دانشگاه امام صادق؟ع؟‬ ‫ٮ زاݣ ݣݣ� ݣاݤ ݣݣرسݣىاݣس ݑ ݦ‬ ‫ٮ‬ ‫ݫݬ ݓ ݬ ݫ ݔ‬ ‫ݩ‬ ‫ݐ‬ ‫ݧ‬ ‫ݦ‬ ‫ݒ‬ ‫ݣی ݣح ݐݡسںهݦ‬ ‫ں‬ ‫ى‬ ‫ى‬ ‫ا‬ ‫ݤ‬ ‫س‬ ‫ک ݣ وݣ ݣه ݣ ݣ ݣ ݣ ݣ‬ ‫ݣدر ݣݤا ݣ ݭݫدݣ ݫݭݔسه ݣ ݫݬݔ ݣ ݣ‬ ‫ݣݣ‬ ‫چکیده‬ ‫ّ‬ ‫بازاریابی سیاسی به عنوان بستری برای تولید پیام های جذاب و انتقال موثر ان ها در حوزه ی رفتار‬ ‫دست اندرکاران حکومتی‪ ،‬سیاست مداران و دولت مردان در عرصه های سه گانه ی انتخابات‪ ،‬برنامه ها‬ ‫و اقدامات حکومتی‪ ،‬و نیز در عرصه ی بین المللی مطرح است‪ .‬ازسویی یکی از گام های بنیادین در‬ ‫طراحی الگوی بومی و اسالمی‪-‬ایرانی بازاریابی سیاسی‪ ،‬جستجوی تطبیقی این مفاهیم در ّ‬ ‫سنت و‬ ‫ِ‬ ‫سیره است‪ .‬از این رو مقاله ی حاضر که تالش دارد به تبیین بایسته های بازاریابی سیاسی مبتنی بر‬ ‫سیره ی نبوی بپردازد می تواند گام مهمی در شناخت ابعاد الگوی یادشده و تبیین اقتضاءات بومی‬ ‫ان تلقی شود‪ .‬نویسنده با هدف یادشده و با به کارگیری روش تاریخی و استفاده از منابع متنوع و‬ ‫اصیل تاریخ اسالم به مرور ّ‬ ‫سنت نبوی و سیره ی علوی؟امهع؟ با رویکرد بازاریابی سیاسی می پردازد‬ ‫و به یافته های قابل توجهی دراین باره دست می یابد که عبارتند از‪ :‬خصوصیات داعی (بازاریاب‬ ‫سیاسی)؛ مخاطب شناسی و توجه به ویژگی های اجتماعی مخاطبان؛ پیام شناسی و ویژگی های‬ ‫پیام؛ واقع نمایی و پرهیز از وعده های فریبکارانه‪ ،‬و ایمان راسخ به هدف و پایمردی در تحقق اهداف‪.‬‬ ‫واژ گان کلیدی‪ :‬بازاریابی سیاسی‪ ،‬سیره ی نبوی ‪ ،‬داعی‪ ،‬بازاریابی سیاسی اسالمی‪.‬‬ ‫‪84‬‬ ‫هسته بازاریابی سیاسی مرکز رشد‬ ‫‪Alavi@isu.ac.ir‬‬ ‫نشـ ـ ـ ـ ـ ـ ــریه‬ ‫علمݡی‪-‬تخصصݡی‬ ‫‪ .1‬خصوصیات بازاریاب سیاسی (داعی)‬ ‫در باب تاثیرگذاری کالم کسی که در جهت تبلیغ‬ ‫اهداف و سیاست های خود یا گروه و حزب‬ ‫خویش فعالیت می کند ویژگی های شخصیتی‬ ‫ّ‬ ‫مبلغ یا به عبارتی بازاریاب عرصه ی سیاست‪،‬‬ ‫عامل بسیار مهمی است‪ .‬بنابراین این ویژگی ها‬ ‫الزم است در بایسته های بازاریابی سیاسی‬ ‫تحت عنوان «خصوصیات داعی» مورد توجه‬ ‫قرار گیرند‪ .‬در این نوشتار که حول بایسته های‬ ‫بازاریابی سیاسی مبتنی بر سیره ی نبوی است‪،‬‬ ‫شایسته است نخست بر ویژگی های شخصی‬ ‫رسول ا کرم؟ص؟ تا کید ورزیم‪ .‬رسول گرامی اسالم‬ ‫َ‬ ‫از نظر َح َسب و ن َسب پرورش یافته در خاندانی‬ ‫بود که به بزرگ منشی و شرافت موصوف بودند و‬ ‫در میان قوم قریش که از ان به عنوان بزرگترین و‬ ‫ّ‬ ‫شریف ترین خاندان مکه یاد می شود‪ ،‬بنی هاشم‬ ‫به شریف ترین و کریم ترین خاندان قریش شهره‬ ‫بودند و رسول خدا از روزگار نوجوانی و جوانی‪،‬‬ ‫َ‬ ‫هم به واسطه ی شرافت ن َسب و هم خصوصیات‬ ‫اخالق فردی‪ ،‬چهره ای ممتاز و مورد احترام بود و‬ ‫به واسطه ی همین صدق گفتار و سالمت رفتار در‬ ‫روزگار جوانی به «محمد امین» ملقب شده بود‪.‬‬ ‫سالمت نفس و راستی و راستگویی رسول خدا‬ ‫چنان زبانزد خاص و عام بود که کتمان ان حتی‬ ‫ازسوی دشمنان ایشان ممکن نبود و دشمنان‬ ‫سرسخت و منکرین رسالت ان حضرت‪ ،‬چه در‬ ‫محضر رسول خدا و چه در غیاب ان حضرت‪ ،‬به‬ ‫صفات حمیده و سجایای اخالقی رسول خدا و‬ ‫شرافت خانوادگی ان حضرت تا کید می ورزیدند‪.‬‬ ‫رسول گرامی اسالم چنان به صدق گفتار شهره‬ ‫بود که همگان معترف بودند که هیچگاه سخنی‬ ‫در باب تاثیرگذاری کالم کسی که در جهت تبلیغ اهداف و سیاست های خود‬ ‫ّ‬ ‫یا گروه و حزب خویش فعالیت می کند ویژگی های شخصیتی مبلغ یا به عبارتی‬ ‫بازاریاب عرصه ی سیاست‪ ،‬عامل بسیار مهمی است‪.‬‬ ‫به ناراست از وی نشنیده اند؛ چنان که برخی از‬ ‫روات نقل کرده اند «هنگامی که ایه ی شریفه ی‬ ‫ناح َ‬ ‫َ«و َا ْنذ ْر َعش َیر َت َ‬ ‫ک ْال َا ْق َرب َ‬ ‫ین َو ْاخ ِف ْض َج َ‬ ‫ک ِل َم ِن‬ ‫ِ ِ‬ ‫ِ‬ ‫َّات َب َع َ‬ ‫ک ِم َن ْال ُم ْو ِم ِن َ‬ ‫ین»‪ 1‬نازل شد‪ ،‬پیامبر بر کوه صفا‬ ‫برامد و اواز داد‪ :‬اى بنى فهر‪ ،‬اى بنى عدى‪ ،‬اى‬ ‫بنى عبدالمطلب‪ ،‬و همین گونه تیره هاى قریش‬ ‫را به ترتیب نزدیکى به خود‪ ،‬نام مى برد تا همگى‬ ‫گرد امدند و هر که نمى توانست به سوى او بیاید‬ ‫کسى را به نزد او فرستاد تا نظر او را دریابد‪ .‬در‬ ‫این هنگام پیامبر؟ص؟ فرمود‪« :‬ا گر من به شما‬ ‫خبر دهم که لشکرى از دامنه ی این کوه حرکت‬ ‫کرده و مى خواهد بر شما بتازد چه مى گوئید‪ ،‬ایا‬ ‫سخن مرا مى پذیرید؟» گفتند‪« :‬به خدا سوگند‬ ‫ارى‪ ،‬زیرا ما از تو سابقه ی دروغ نداریم‪ .‬پیامبر‬ ‫فرمود‪ :‬من شما را از عذابى سخت که در برابر‬ ‫شماست بیم مى دهم‪( ».‬حسنی‪ ،۱۳۷۳ ،‬ج ‪،1‬‬ ‫ص‪)145-144‬‬ ‫‪« -1‬خویشان نزدیکت را بیم ده و بال هاى خویش را براى مومنانى که تو را‬ ‫پیروى مى کنند فرود ار‪( .‬شعرا‪)214 -۲۱۵ :‬‬ ‫شماره دوم ‪ -‬بهار و تابستان ‪1396‬‬ ‫‪85‬‬ ‫‪ .2‬مخاطب شناسی و توجه به‬ ‫ویژ گی های اجتماعی مخاطبان‬ ‫نکته ی دیگری که در بایسته های بازاریابی سیاسی الزم‬ ‫است مورد توجه قرار گیرد «ویژگی های مخاطبان و شرایط‬ ‫اجتماعی جامعه ی هدف» است‪ .‬نگاهی به عصر بعـثت و‬ ‫ّ‬ ‫خصوصیات جامعه ی عرب به ویژه مردم مکه و دیگر نقاط‬ ‫جزیره العرب بیانگر این واقعیت است که پیش از بعثت‪،‬‬ ‫اعراب در وضعیت نامناسبی از نظر اخالقی‪ ،‬اقتصادی و روابط‬ ‫اجتماعی به سر می بردند‪.‬‬ ‫نکته ی دیگری که در بایسته های بازاریابی سیاسی الزم است مورد‬ ‫توجه قرار گیرد «ویژگی های مخاطبان و شرایط اجتماعی جامعه ی‬ ‫هدف» است‪ .‬نگاهی به عصر بعـثت و خصوصیات جامعه ی عرب‬ ‫ّ‬ ‫به ویژه مردم مکه و دیگر نقاط جزیره العرب بیانگر این واقعیت‬ ‫است که پیش از بعثت‪ ،‬اعراب در وضعیت نامناسبی از نظر‬ ‫اخالقی‪ ،‬اقتصادی و روابط اجتماعی به سر می بردند‪ .‬تعبیری که‬ ‫امیرالمومنین علی؟ع؟ در کمال ایجاز از ویژگی های عصر جاهلیت‬ ‫بیان می فرماید بسیار جامع و روشنگر است‪:‬‬ ‫ً‬ ‫َ ْ‬ ‫َّ َ‬ ‫َ‬ ‫َ‬ ‫َ َ‬ ‫َْ‬ ‫ین َو فِی ش ّ ِر‬ ‫«ان ا ّلل َه َب َعث ُم َح َّمدا؟ص؟ ‪َ ...‬و ان ُت ْم َم ْعش َر ال َع َر ِب َعلى ش ّ ِر ِد‬ ‫ٍ‬ ‫ْ‬ ‫ُ‬ ‫َ‬ ‫ْ‬ ‫َ‬ ‫َ َ َ ُ‬ ‫َ ُ ُ‬ ‫کل َ‬ ‫ون َب ْی َن ح َج َارهٍ ُخ ْشن َو َح َّیات ُص ّم ت ْش َر ُب َ‬ ‫یخ َ‬ ‫ون‬ ‫ون الک ِدر و تا‬ ‫د ٍار م ِن‬ ‫ِ‬ ‫ٍ ٍ‬ ‫ٍ‬ ‫ْ َ َ َ َ ْ ُ َ َ َ ُ ْ َ َ ْ َ ُ َ َْ َ َ ُ ْ ْ َ ْ َ ُ ُ ْ َ ْ ُ َ ٌ‬ ‫الج ِشب و تس ِفکون ِدماءکم و تقطعون ارحامکم الاصنام ِفیکم منصوبه‬ ‫َ ْ َ ُ ُ‬ ‫ٌ‬ ‫ام ِبک ْم َم ْع ُص َوبه»؛ «همانا خداوند محمد؟ص؟ را برانگیخت‬ ‫و الاث‬ ‫‪ ...‬ان هنگام شما ای مردم عرب! بدترین ایین را برگزیده بودید‪،‬‬ ‫ْ‬ ‫سرای خزیده‪ .‬منزل گاه تان سنگستان های ناهموار‪،‬‬ ‫و در بدترین‬ ‫همنشین تان گرزه مارهای زهردار‪ .‬ابتان تیره و نا گوار‪ ،‬خورا ک تان‬ ‫گلوازار؛ خون یکدیگر را ریزان‪ ،‬از خویشاوند بریده و گریزان؛ بت هاتان‬ ‫همه جا بر پا‪ ،‬پای تا سر الوده به خطا‪( ».‬نهج البالغه‪ ،۱۳۷۱ ،‬ص ‪)26‬‬ ‫شهرت سختی معیشت و تنگدستی اعراب و سابقه ی حمالت‬ ‫ایذایی و غارت گرانه ی گاه و بیگاه برخی از قبایل عرب سا کن در‬ ‫مناطق شمالی شبه جزیره به خا ک ایران برای به دست اوردن‬ ‫اذوقه که در خشکسالی ها شدت می یافت‪ ،‬به ّ‬ ‫حدی بود که به‬ ‫هنگام لشکرکشی مسلمانان به قصد فتح ایران در زمان خلیفه ی‬ ‫دوم‪ ،‬رستم فرخزاد ساالر سپاه ایران‪ ،‬به مغیره نماینده فرمانده‬ ‫سپاه عرب می گوید‪« :‬خداوند پادشاهى ما را بزرگ قرار داد و ما‬ ‫ّ‬ ‫را بر ّامت ها پیروزى داد ‪ ...‬و بر روى زمین هیچ ملتى در نظر ما‬ ‫پست تر از شما نبوده است که شما گروهى اندک و خوار و داراى‬ ‫سرزمین خشک و زندگى سخت و دشوارید‪ ،‬چه چیز شما را واداشته‬ ‫است که به سرزمین ما هجوم اورید؟» مغیره نیز به او گفت‪:‬‬ ‫«خداوند متعال ما را در سرزمین هاى دورافتاده و با ابى اندک و‬ ‫‪86‬‬ ‫هسته بازاریابی سیاسی مرکز رشد‬ ‫نشـ ـ ـ ـ ـ ـ ــریه‬ ‫علمݡی‪-‬تخصصݡی‬ ‫زندگى دشوار قرار داد‪ ،‬زورمندان ما ناتوانان ما را مى خوردند و ما‬ ‫پیوند خویشاوندى را قطع مى کردیم و از بیم تنگدستى فرزندان‬ ‫خود را مى کشتیم و بت ها را پرستش مى کردیم ‪( .»...‬دینوری‪،‬‬ ‫‪ ،۱۳۶۴‬ص‪)154-153‬‬ ‫بنابراین رسول گرامی اسالم در میان مردمی به رسالت مبعوث شد‬ ‫که از طرفی به شدت از نظر اخالقی دچار انحطاط شده و از طرف‬ ‫ّ‬ ‫ّ‬ ‫ّ‬ ‫متعصب بودند‪.‬‬ ‫منحط خود بسیار متصلب و‬ ‫دیگر در باورهای‬ ‫در چنین جامعه ای و برای اقناع مردمی با این ویژگی ها‪ ،‬راهبرد‬ ‫رسول خدا بسیار هوشمندانه بود‪ .‬در نخستین گام پس از نزول‬ ‫وحی تنها کسانی را به پذیرش ائین اسالم فرا خواند که با همه ی‬ ‫وجود به صدق گفتارش ایمان داشتند و جسم و جان شان در شعاع‬ ‫انوار وجودی رسول خدا پرورش یافته بود و ّ‬ ‫ذره ای ابهام نسبت به‬ ‫برحق بودن گفتار و کردار رسول خدا در ذهن و ضمیرشان وجود‬ ‫نداشت‪ .‬یعنی حضرت خدیجه کبری؟اهس؟ که علت ازدواجش با‬ ‫رسول خدا پیش از بعثت‪ ،‬ایمان و باورش به درست کرداری و‬ ‫درست گفتاری رسول خدا بود؛ و حضرت علی مرتضی؟ع؟ که از‬ ‫کودکی در محضر رسول خدا پرورش یافته بود؛ و زید بن حارثه که‬ ‫برخوردار از تعلیم و تربیت پدرانه پیامبر ا کرم؟ص؟ بود‪ .‬در نخستین‬ ‫ایام پس از بعثت‪ ،‬رسول گرامی اسالم بی ان که به صورت علنی‬ ‫مردم را به ائین اسالم دعوت بفرماید‪ ،‬ذهن مخاطبان را «درگیر‬ ‫یک سوال و چالش ذهنی» می فرمود‪ .‬ایشان همه روزه به هنگام‬ ‫نماز‪ ،‬خود و حضرت علی؟ع؟ و حضرت خدیجه کبری؟اهس؟ در‬ ‫مسجدالحرام به نماز می ایستادند و مردمانی که در مسجدالحرام‬ ‫حضور داشتند به نظاره می نشستند و شاهد رفتاری بودند که تا‬ ‫ان روز ندیده بودند و معنی و مفهوم این رفتار را در نمی یافتند‪.‬‬ ‫(حسنی‪ ،۱۳۷۳ ،‬ج ‪ ،1‬ص‪132-131‬؛ ایتی‪ ،۱۳۷۸ ،‬ص‪)92- 91‬‬ ‫در چنین جامعه ای رسول گرامی اسالم‪ ،‬اهداف خویش را ابتدا‬ ‫به تدریج و با طرح سوال و چالش ذهنی در مخاطبان‪ ،‬و پس از‬ ‫مدتی با اتمام ّ‬ ‫حجت‪ ،‬به روشنی و صراحت اعالم می فرماید که‬ ‫ّ ُ ُ َّ َ َ ُ ْ‬ ‫«انی ب ِعثت ِلات ِمم مکارم الاخلاق» و در نفی شرک و بت پرستی‬ ‫ُ‬ ‫فلحوا»‪.‬‬ ‫می فرماید «قولوا لااله الااهلل ت ِ‬ ‫در چنین جامعه ای رسول گرامی اسالم‪ ،‬اهداف خویش را‬ ‫ابتدا به تدریج و با طرح سوال و چالش ذهنی در مخاطبان‪،‬‬ ‫و پس از مدتی با اتمام ّ‬ ‫حجت‪ ،‬به روشنی و صراحت اعالم‬ ‫ّ ُ ُ َّ َ َ ُ ْ‬ ‫می فرماید که «انی ب ِعثت ِل ت ِمم مکارم الخالق» و در نفی‬ ‫ُ‬ ‫فلحوا»‪.‬‬ ‫شرک و بت پرستی می فرماید «قولوا الاله االاهلل ت ِ‬ ‫شماره دوم ‪ -‬بهار و تابستان ‪1396‬‬ ‫‪87‬‬ ‫‪ .3‬پیام شناسی و ویژ گی های پیام‬ ‫یکی از مهم ترین نکاتی که در بایسته های بازاریابی‬ ‫سیاسی الزم است مورد توجه قرار گیرد محتوای‬ ‫پیامی است که برای مخاطب ارسال می شود‪.‬‬ ‫یکی از ویژگی های پیام‪« ،‬صراحت‪ ،‬شفافیت‬ ‫و قابل درک بودن» ان است‪ .‬ویژگی دیگر پیام‬ ‫ان است که باید «عقالیی و باورپذیر» باشد تا‬ ‫مخاطب با طیب خاطر پذیرای ان باشد‪ ،‬نه‬ ‫اینکه نا به دلخواه و به ا کراه بدان تن در دهد‪.‬‬ ‫دیگر اینکه پیام باید «صادقانه» باشد و کذب‪،‬‬ ‫ریا و فریبکاری در ان راه نداشته باشد‪ .‬وجود این‬ ‫ویژگی ها در کالم و پیام رسول گرامی اسالم یکی‬ ‫از عوامل تاثیرگذار در پذیرش کالم ایشان بود‪.‬‬ ‫پیام عام رسول خدا صریح روشن و قابل فهم‬ ‫برای همگان بود‪« :‬قولوا لااله الا اهلل تفلحوا»‪.‬‬ ‫پیامبر خدا به فرمان خداوند پیروان ادیان الهی‬ ‫پیشین را مخاطب ساخته و می فرمود‪:‬‬ ‫َّ‬ ‫َ‬ ‫ُ َ َّ َ‬ ‫َ‬ ‫واء َب ْی َننا َو َب ْی َنک ْم الا ن ْع ُب َد ِالا‬ ‫«تعال ْوا ِالی ک ِل َمهٍ َس ٍ‬ ‫ًَ ً‬ ‫َ ً‬ ‫َ‬ ‫ُْ‬ ‫َ َ ُ‬ ‫ا ّلل َه َو لا نش ِر َک ِبهِ ش ْیئا َو لا َی ّت ِخذ َب ْعضنا َب ْعضا ا ْربابا‬ ‫َ‬ ‫ْ ُ‬ ‫ون ا ّلل ِه»؛ «بگو ای اهل کتاب‪ ،‬بیایید بر سر‬ ‫ِمن د ِ‬ ‫سخنی که میان ما و شما یکسان است (انبیاء‬ ‫و کتاب های اسمانی بر ان ّ‬ ‫متفق اند) گرد اییم؛‬ ‫و ان این که جز خدا را نپرستیم و چیزی را شریک‬ ‫او نکنیم و برخی از ما برخی دیگر را خدایانی به‬ ‫‪88‬‬ ‫هسته بازاریابی سیاسی مرکز رشد‬ ‫جای خدا نگیرد‪ .‬پس ا گر (از این پیشنهاد) روی‬ ‫گرداندند بگویید گواه باشید که ما مسلمانیم‪».‬‬ ‫(ال عمران‪)64 :‬‬ ‫پیام صدق خداوند و کالم صادقانه ی رسول گرامی‬ ‫اسالم؟ص؟ که از پیش از بعثت به صدق گفتار‬ ‫شهرت داشت‪ ،‬کالمی تاثیرگذار بود که وجدان‬ ‫مخاطبان را بیدار می کرد و ان ها را به فطرت پا ک‬ ‫الهی شان فرا می خواند‪ .‬نوشته اند‪« :‬بعد از جنگ‬ ‫بعاث که اخرین جنگ بین اوس و خزرج بود و‬ ‫ُ‬ ‫َ‬ ‫اوسیان بر خ ْز َرجیان ظفر یافته بودند‪ ،‬اسعد بن‬ ‫زراره و ذکوان خزرجی در عمره ی ماه رجب به مکه‬ ‫ُ‬ ‫رفتند تا با قبیله ی قریش‪ ،‬علیه قبیله ی اوس‬ ‫پیمان ببندند‪ .‬اسعد بن زراره از دوستان عتبه‬ ‫بن ربیعه بود و براى همین به منزل وی رفت تا‬ ‫در باب طلب یاری از قریش با وی سخن بگوید‬ ‫‪ ...‬عتبه گفت‪ :‬ما از مدینه بسیار دوریم و در مکه‬ ‫گرفتارى هایى داریم که به ما مهلت نمى دهد به‬ ‫مدینه بیاییم تا به شما کمک کنیم‪ ...‬مردى در‬ ‫میان ما ظهور کرده که ادعا مى کند رسول خدا‬ ‫است و خواب راحت ما را اشفته کرده و الهه هاى‬ ‫ما را ّ‬ ‫سب نموده و جوانان مان را فاسد و در میان‬ ‫جمع ما تفرقه ایجاد کرده ‪ ...‬او فرزند عبداهلل بن‬ ‫عبدالمطلب است که از جهت شرف از اشراف و‬ ‫نشـ ـ ـ ـ ـ ـ ــریه‬ ‫علمݡی‪-‬تخصصݡی‬ ‫داراى باالترین مقام و منزلت خانوادگى است‪.‬‬ ‫اسعد و ذکوان و تمام اوس و خزرج‪ ،‬از یهودیان‬ ‫بنى نضیر و بنى قریظه و بنى قینقاع که در بین شان‬ ‫زندگى مى کردند شنیده بودند که زمان ظهور‬ ‫پیغمبرى که از مکه بر مى خیزد و به مدینه‬ ‫مهاجرت مى کند فرا رسیده است‪ .‬هنگامى که‬ ‫اسعد سخنان عتبه را شنید‪ ،‬به یاد گفته هاى‬ ‫یهودیان افتاد و گفت‪ :‬حاال او کجاست؟ عتبه‬ ‫گفت‪ ... :‬االن او در حجر اسماعیل نشسته است‬ ‫و ا گر نزد وى رفتى به سخنانش گوش نده و با او‬ ‫حرف نزن؛ زیرا که با کالمش تو را افسون مى کند‪.‬‬ ‫اسعد گفت‪ :‬من چگونه این کار را کنم در حالى‬ ‫ً‬ ‫که براى عمره ی حج امده ام و باید حتما خانه‬ ‫خدا را طواف کنم؟ عتبه گفت‪ :‬مقدارى پنبه‬ ‫در گوش هایت بگذار‪.‬پس اسعد مقدارى پنبه‬ ‫در گوش هایش گذاشت و وارد مسجدالحرام‬ ‫شد‪ ...‬خانه ی کعبه را طواف کرد و نگاهى گذرا‬ ‫به رسول اهلل انداخت‪ .‬هنگامى که مشغول شوط‬ ‫دوم طواف شد ‪ ...‬پنبه را از گوش هایش دراورد‬ ‫ً‬ ‫و به رسول اهلل گفت‪ :‬انعم اهلل صباحا‪ ،‬صبح به‬ ‫خیر و خوشى! رسول اهلل؟ص؟ سرش را بلند کرد و‬ ‫گفت‪ :‬خداوند کالمى زیباتر از این را به ما اموخته‬ ‫که تحیت اهل بهشت است‪ :‬السالم علیکم‪،‬‬ ‫سالمتى بر شما باد‪ .‬اسعد گفت‪ :‬به سوى چه‬ ‫چیزى دعوت مى کنى اى محمد؟ گفت‪ :‬دعوت‬ ‫مى کنم به سوى خدایى که جز او نیست و این که‬ ‫من رسول خدا هستم و دعوت مى کنم‪:‬‬ ‫ً َْ ُ‬ ‫َ ً ْ‬ ‫َ َّ ُ ْ ُ‬ ‫«الا تش ِرکوا ِبهِ ش ْیئا َو ِبالوا ِل َد ْی ِن ِا ْحسانا َو لا تق ُتلوا‬ ‫َْ‬ ‫لاد ُک ْم م ْن ا ْملاق َن ْح ُن َن ْر ُز ُق ُک ْم َو ا َّی ُ‬ ‫َا ْو َ‬ ‫اه ْم َو لا تق َر ُبوا‬ ‫ِ ِ ٍ‬ ‫ِ‬ ‫َ َ َ ْ َ َ َ َ َ َ ْ ُ ُ َّ ْ‬ ‫َ‬ ‫َْ‬ ‫النف َس‬ ‫واحش ما ظهر ِمنها و ما بطن و لا تقتلوا‬ ‫الف ِ‬ ‫َّ َ َّ َ َّ ُ َّ ْ َ ّ ُ ْ َ َّ ُ ْ َ َ َّ ُْ‬ ‫ال ِتی حرم الله ِالا ِبالح ِق ِذلکم وصاکم ِبهِ لعلکم‬ ‫َ‬ ‫َّ َّ‬ ‫َْ ُ َ ْ‬ ‫َْ ُ َ‬ ‫یم ِالا ِبال ِتی ِه َی ا ْح َس ُن‬ ‫تع ِقلون َو َلا تق َرب َوا مال ال َی ِت ِ‬ ‫َ َّ َ ْ ُ َ ُ َّ ُ َ ْ ُ ْ َ ْ َ َ ْ َ ْ‬ ‫یزان ِبال ِق ْس ِط لا‬ ‫حتى یبلغ اشده و اوفوا الکیل و ال ِم‬ ‫ُ َُّ َْ ً‬ ‫سا ا َّلا ُو ْس َعها َو اذا ُق ْل ُت ْم َف ْاعد ُلوا َو َل ْو َ‬ ‫کان‬ ‫نک ِلف نف‬ ‫ِ‬ ‫ُ ْ َ َ ْ ِ َّ َ ْ ُ ِ ُ ْ َ َّ ُ ْ َ َ َّ ُْ‬ ‫ذا قربى و ِبعه ِد الل ِه اوفوا ِذلکم وصاکم ِبهِ لعلکم‬ ‫َ َ َّ‬ ‫ک ُر َ‬ ‫ون»؛ «چیزى را شریک او قرار ندهید‪ ،‬به‬ ‫تذ‬ ‫پدر و مادر نیکى کنید‪ ،‬فرزندان خود را از بیم فقر‬ ‫نکشید‪ ،‬ما شما و ان ها را روزى خواهیم داد و‬ ‫گرد کارهاى زشت‪ ،‬چه پنهان و اشکار‪ ،‬نگردید‬ ‫و کسى را که خدا کشتنش را حرام کرده جز‬ ‫به حق نکشید‪ .‬این است انچه خداوند شما را‬ ‫به ان سفارش کرده است تا بیندیشید‪ .‬به مال‬ ‫یتیم جز به نیکى نزدیک نشوید تا به سن بلوغ‬ ‫(و رشد) برسد و حق پیمانه و وزن را به عدالت‬ ‫ادا کنید‪ ،‬ما هیچ کس را جز به اندازه ی توانش‬ ‫تکلیف نمى کنیم‪ .‬هرگاه سخن گویید‪ ،‬عدالت را‬ ‫رعایت کنید‪ ،‬حتى ا گر (علیه) نزدیکان بوده باشد‪،‬‬ ‫این چیزى است که خدا شما را به ان سفارش‬ ‫مى کند تا متذکر شوید‪( ».‬االنعام‪)۱۵۲-۱۵۱ :‬‬ ‫هنگامى که اسعد اینها را شنید گفت‪ :‬گواهى‬ ‫مى دهم که خدایى جز اهلل نیست‪ .‬او یکتا است‬ ‫و شریکى ندارد‪ ،‬و تو پیام اور او هستى‪ .‬این دو‬ ‫ایه از سوره مبارکه انعام‪ ،‬درمان کننده ی هر امتى‬ ‫است که در جهل و خونریزى فرو رفته باشد و‬ ‫براى همین اثر عمیقى در قلب اسعد و ذکوان‬ ‫ً‬ ‫خزرجى بر جاى گذاشت و ان ها فورا ایمان اوردند‪.‬‬ ‫دقت در مفاد این دو ایه ی شریفه ما را از هر گونه‬ ‫بحث و تحقیقى در مورد اوضاع عرب قبل از اسالم‬ ‫شماره دوم ‪ -‬بهار و تابستان ‪1396‬‬ ‫‪89‬‬ ‫بى نیاز مى کند و امراض اخالقى اعراب جاهلیت را‬ ‫به خوبى براى ما بیان مى کند‪ .‬این دو ایه بیانگر‬ ‫اوصاف رذیله اى است که اعراب جاهلیت بدان‬ ‫مبتال بودند و براى همین رسول اهلل؟ص؟ در اولین‬ ‫دیدار ان ها را براى اسعد و ذکوان تالوت فرمود‬ ‫و رسالت خویش را براى ان ها اعالن نمود‪».‬‬ ‫(یوسفی غروی‪ ،۱۳۸۳ ،‬ج ‪ ،1‬ص‪ )99-9۷‬محتوا‬ ‫و ماهیت کالم اهلل از زبان رسول خدا چنان تاثیر‬ ‫شگرفی بر ضمیر مخاطب داشت که مشرکین‬ ‫قریش ّ‬ ‫هم خود را بر ان مصروف می داشتند که‬ ‫به هر نحو ممکن کاری کنند که کالم رسول اهلل‬ ‫به گوش مخاطبان نرسد‪.‬‬ ‫همچنان که «طفیل بن عمرو دوسى گوید‪:‬‬ ‫ّ‬ ‫ّ‬ ‫هنوز رسول خدا در مکه بود که وارد مکه شدم‬ ‫و مردانى از قریش به من گفتند گفتار این مرد‬ ‫سحرامیز است ‪ ...‬و ما بر تو و قوم تو از انچه بر‬ ‫سر ما امده بیم داریم‪ .‬البته با وى سخن مگو و‬ ‫گوش به گفتار وى مده‪ .‬و ان همه اصرار کردند‬ ‫که تصمیم گرفتم گفتار وى را نشنوم و با او‬ ‫سخن نگویم‪ ،‬تا ان جا که از بیم شنیدن گفتار‬ ‫وى در موقع رفتن به مسجد گوش هاى خود را‬ ‫پنبه گذاشتم‪ .‬چون وارد مسجد شدم رسول‬ ‫خدا را نزد کعبه ایستاده به نماز دیدم و نزدیک‬ ‫وى ایستادم و خدا نخواست که گفتار او را هیچ‬ ‫نشنوم‪ .‬سخنى دلپذیر به گوشم رسید و با خود‬ ‫‪90‬‬ ‫هسته بازاریابی سیاسی مرکز رشد‬ ‫گفتم‪ :‬من مردى خردمند و شاعرم و زشت و زیبا‬ ‫را نیک مى شناسم‪ ،‬چه مانعى دارد که گفتار‬ ‫این مرد را بشنوم تا ا گر نیک باشد بپذیرم و ا گر‬ ‫زشت باشد رها کنم؟ همان جا ماندم تا رسول‬ ‫خدا به خانه خویش بازگشت و من هم از پى او‬ ‫رفتم تا به خانه وى درامدم و گفتم‪ :‬اى ّ‬ ‫محمد!‬ ‫قریش با من چنین و چنان گفته و مرا بر ان‬ ‫داشتند تا گوش خود را پنبه گذاردم تا سخنت‬ ‫را نشنوم‪ ،‬اما خدا خواست که گفتارت را به من‬ ‫بشنواند و ان را نیک و دلپذیر یافتم‪ ،‬پس امر‬ ‫خویش را بر من عرضه دار‪ .‬رسول خدا اسالم را‬ ‫بر من عرضه داشت و قران بر من تالوت کرد‪ ،‬به‬ ‫خدا قسم که هرگز سخنى دلنشین تر و دعوتى‬ ‫عادالنه تر از ان ندیده و نشنیده بودم‪ .‬اسالم‬ ‫اوردم و شهادت ّ‬ ‫حق بر زبان جاری ساختم‪».‬‬ ‫(ایتی‪ ،۱۳۷۸ ،‬ص‪ )164-163‬و نیز چنین است‬ ‫قولی که از سوید بن صامت اوسى از بنى عمرو‬ ‫بن عوف روایت شده که او را به خاطر شجاعت‬ ‫َ‬ ‫و شاعرى و ن َسب و شرفى که داشت «کامل»‬ ‫مى گفتند‪( .‬ایتی‪ ،۱۳۷۸ ،‬ص‪)177‬‬ ‫َ‬ ‫ویژگی های شخصیتی‪ ،‬اصالت َ‬ ‫حسب و نسب‪،‬‬ ‫شهرت به راستگویی و نیک نفسی‪ ،‬اخالق‬ ‫کریمه ی رسول خدا از سویی و محتوای پیام‬ ‫و زیبایی کالم رسول گرامی اسالم ازسوی دیگر‬ ‫مشرکان را دچار مشکلی عظیم کرده بود و‬ ‫نشـ ـ ـ ـ ـ ـ ــریه‬ ‫علمݡی‪-‬تخصصݡی‬ ‫همواره در اندیشه ان بودند که به نحوی مانع مردم از مالقات با رسول‬ ‫خدا شوند و یا ان ها را از شنیدن کالم خدا باز دارند‪ .‬همین صراحت در‬ ‫بیان هدف را در کالم مولی الموحدین امیرالمومنین حضرت علی؟ع؟ نیز‬ ‫شاهدیم‪ .‬حضرت پس از قبول زعامت جامعه اسالمی بدان کیفیت که در‬ ‫نهج البالغه نیز بدان اشارت فرموده علت پذیرفتن رهبری و هدف خود در‬ ‫جایگاه زعامت ظاهری را چنین تبیین می فرماید‪:‬‬ ‫َ َ َ َّ َ َ َ ْ َ َّ َ َ َ َ َ َّ‬ ‫الن َس َم َه َل ْو َلا ُح ُض ُور ْال َحاضر َو ق َی ُ ْ َ‬ ‫ود‬ ‫«اما و ال ِذی فلق الحبه و برا‬ ‫ام ال ُح ّجهِ ِب ُو ُج ِ‬ ‫ِ ِ ِ‬ ‫ََ َ َ َْ ُ‬ ‫َ َ َ َ َ َّ ُ َ َ ْ ُ َ َ َ َّ ُ َ ُّ َ َ‬ ‫َّ َ‬ ‫َّ‬ ‫وم‬ ‫الن ِ‬ ‫اص ِر و ما اخذ الله على العلم ِاء الا یقار وا على ِ‬ ‫ک َظهِ ظ ِال ٍم ولا سغ ِب مظل ٍ‬ ‫ْ‬ ‫َ‬ ‫ْ‬ ‫َ‬ ‫َ‬ ‫َ‬ ‫َ‬ ‫ْ‬ ‫َ‬ ‫َ‬ ‫َ‬ ‫َ‬ ‫َ‬ ‫ْ‬ ‫ُ‬ ‫ُ‬ ‫ََ ُ‬ ‫لالق ْیت َح ْبل َها َعلى غ ِار ِب َها َول َسق ْیت ِاخ َر َها ِبکا ِس ا َّو ِل َها َو لالف ْی ُت ْم ُدن َیاک ْم‬ ‫َ‬ ‫ْ‬ ‫ْ‬ ‫َه ِذهِ ا ْز َه َد عِ ْن ِدی ِم ْن َعف َطهِ َعنز»؛ «به خدایى که دانه را کفید و جان را افرید‪،‬‬ ‫ا گر این بیعت کنندگان نبودند‪ ،‬و یاران‪ّ ،‬‬ ‫حجت بر من تمام نمى نمودند‪ ،‬و‬ ‫خدا علما را نفرموده بود تا ستمکار شکمباره را برنتابند و به یارى گرسنگان‬ ‫ستمدیده بشتابند‪ ،‬رشته این کار را از دست مى گذاشتم و پایانش را چون‬ ‫اغازش مى انگاشتم و چون گذشته‪ ،‬خود را به کنارى مى داشتم‪ ،‬و مى دیدید‬ ‫که دنیاى شما را به چیزى نمى شمارم و حکومت را پشیزى ارزش نمى گذارم‪».‬‬ ‫(نهج البالغه‪ ،1371 ،‬ص‪)11‬‬ ‫ویژگی های شخصیتی‪ ،‬اصالت َ‬ ‫حسب و َنسب‪،‬‬ ‫شهرت به راستگویی و نیک نفسی‪ ،‬اخالق کریمه ی‬ ‫رسول خدا از سویی و محتوای پیام و زیبایی کالم‬ ‫رسول گرامی اسالم ازسوی دیگر مشرکان را دچار‬ ‫مشکلی عظیم کرده بود و همواره در اندیشه ان‬ ‫بودند که به نحوی مانع مردم از مالقات با رسول‬ ‫خدا شوند و یا ان ها را از شنیدن کالم خدا باز دارند‪.‬‬ ‫و در نخستین ایامی که طبق معمول هر زمامداری در کسب ِع ّده و ُع ّده‬ ‫و در اندیشه ی تحکیم قدرت خویش است‪ ،‬امیرالمومنین به رغم اینکه‬ ‫بدین امر واقف است که برخی از بزرگان صحابه و متنفذین و روسای قبایل‬ ‫که در دوران خالفت خلیفه ی دوم و سوم از امتیازات ویژه ای برخوردار‬ ‫ّ‬ ‫بوده اند و با برخورداری مضاعف از بیت المال‪ ،‬امروز در زمره ی متمکنین‬ ‫و ثروتمندان جامعه هستند‪ ،‬بی هیچ مداهنه و مماشاتی می فرماید‪«َ :‬و‬ ‫َّ ُ َ ُ َ ْ‬ ‫َّ َ‬ ‫َ ُ‬ ‫ُُْ َْ ُ‬ ‫ک ِبهِ ال ِا َم ُاء ل َر َد ْدت ُه»؛ «سوگند به خدا‬ ‫النساء و م ِل‬ ‫الل ِه ل ْو َو َجدته قد ت ُز ّ ِو َج ِبهِ ِ‬ ‫ا گر بخشیده عثمان را بیابم‪ ،‬به مالک ان بازگردانم‪ ،‬ا گرچه با ان با زنانی‬ ‫ازدواج کرده یا کنیزان خریده شده باشد‪( ».‬نهج البالغه‪ ،1371 ،‬ص‪)15‬‬ ‫شماره دوم ‪ -‬بهار و تابستان ‪1396‬‬ ‫‪91‬‬ ‫‪ .4‬واقع نمایی و پرهیز از وعده های فریبکارانه‬ ‫یکی دیگر از بایسته های بازاریابی سیاسی واقع نمایی و پرهیز‬ ‫از دادن وعده هایی است که تحقق ان به هر دلیل از توان‬ ‫بازاریاب خارج است‪ .‬کاری که در بازاریابی سیاسی متعارف‬ ‫و متداول چنان رواج دارد که گویی بازاریابی سیاسی چیزی‬ ‫نیست جز دادن وعده های دروغین به مخاطبان برای جلب‬ ‫ کارگیری ان‪ ،‬گویی قبحی‬ ‫کثرت به‬ ‫اراء انان‪ .‬کاری که به دلیل ِ‬ ‫ِ‬ ‫بر ان مترتب نیست‪.‬‬ ‫‪92‬‬ ‫هسته بازاریابی سیاسی مرکز رشد‬ ‫یکی دیگر از بایسته های بازاریابی سیاسی واقع نمایی و پرهیز از‬ ‫دادن وعده هایی است که تحقق ان به هر دلیل از توان بازاریاب‬ ‫خارج است‪ .‬کاری که در بازاریابی سیاسی متعارف و متداول‬ ‫چنان رواج دارد که گویی بازاریابی سیاسی چیزی نیست جز‬ ‫دادن وعده های دروغین به مخاطبان برای جلب اراء انان‪.‬‬ ‫ کارگیری ان‪ ،‬گویی قبحی بر ان مترتب‬ ‫کثرت به‬ ‫کاری که به دلیل ِ‬ ‫ِ‬ ‫نیست‪ .‬در راستای همین شیوه ی متعارف در بازاریابی سیاسی‪،‬‬ ‫توجیه بهره گیری از هر گفتار و کردار غیراخالقی برای رسیدن‬ ‫به هدف و نیز باور بدین پندار ناصواب است که برای رسیدن‬ ‫به هدفی که خود با الصاق برچسب های مقدس‪ ،‬و توجیهات‬ ‫فریبکارانه‪ ،‬مقدسش می پندارند و نیکش می دانند‪ ،‬بهره گرفتن‬ ‫ْ‬ ‫نامقدس روا است‪ .‬نگاهی به سیره ی نبوی‬ ‫از هر وسیله ای‪ ،‬ولو‬ ‫و مشی و ممشای علوی؟امهع؟ بیانگر این واقعیت است که محمد‬ ‫مصطفی؟ص؟ و علی مرتضی؟ع؟ به هیچ وجه حاضر به دادن‬ ‫وعده ای نبوده اند که انجام ان را در اختیار خود نمی دانستند و‬ ‫یا با انجام ان مخالف بودند‪.‬‬ ‫«محمد بن مسلم می گوید‪ :‬پیغمبر به محل قبیله بنى عامر امد‬ ‫و ان ها را سوى خدا خواند و یکى از ان ها که بیحره نام داشت‬ ‫گفت‪ :‬به خدا ا گر این جوان را از قریش مى گرفتم به وسیله او‬ ‫عربان را مى خوردم‪ .‬پس از ان بیحره به پیغمبر عرض کرد‪ :‬ا گر ما‬ ‫پیرو تو شویم و خدایت بر مخالفان چیره کند ایا پس از تو کار با ما‬ ‫خواهد بود؟‪ .‬پیامبر؟ص؟ فرمود‪ :‬این کار به دست خداست که ان ‬ ‫را هر کجا خواهد می نهد‪ .‬بیحره گفت‪ :‬ما سینه هاى خویش را در‬ ‫مقابل عربان سپر کنیم و چون غالب شدى کار به دست دیگران‬ ‫باشد‪ ،‬ما احتیاجى به این کار نداریم؛ و دعوت او را نپذیرفتند‪.‬‬ ‫(طبرى‪ ،۱۳۶۲ ،‬ج ‪ ،3‬ص‪)892‬‬ ‫نشـ ـ ـ ـ ـ ـ ــریه‬ ‫علمݡی‪-‬تخصصݡی‬ ‫امروزین بازاریابی سیاسی جایز به نظر می اید‬ ‫و ای بسا در نگاه‬ ‫ِ‬ ‫وعده ی کاری را که معلوم نیست زمان تحقق و ایفای ان در اینده ی‬ ‫دادن‬ ‫نزدیک باشد به راحتی به مردم و طرفداران داد و متاسفانه ِ‬ ‫این چنین وعده هایی سهل را کاندیداها‪ ،‬بازاریابان و یا احزاب‬ ‫سیاسی به دور از اخالق دینی بر خود هموار می نمایند‪.‬‬ ‫پیامبر خدا؟ص؟ در امر دین هیچگاه اهل مداهنه و مماشات‬ ‫نبود و برای رسیدن به اهداف مقدس خویش هیچ گفتار و کردار‬ ‫نامشروعی را مشروع نمی دانست و به توجیه عمل ناصواب برای‬ ‫رسیدن به هدفی مقدس نمی پرداخت‪ .‬نه مردم را فریب می داد‬ ‫و نه از جهل مردم برای رسیدن به هدف بهره برداری می نمود‪.‬‬ ‫«از ابن ّ‬ ‫عباس نقل شده که گروهى از نمایندگان قبیله ثقیف نزد‬ ‫پیامبر امدند و گفتند ما به سه شرط ایمان مى اوریم و با تو بیعت‬ ‫مى کنیم‪ّ .‬اول این که ما را از نماز خواندن و رکوع و سجود در برابر‬ ‫خدا معاف کنى‪ .‬دوم ان که ما را مامور شکستن بت های مان‬ ‫به دست خودمان نکنى‪ .‬و سوم ان که اجازه دهى ما یک سال‬ ‫دیگر بت الت را پرستش کنیم‪ .‬رسول خدا؟ص؟ فرمود‪ :‬شرط‬ ‫ّاول را هرگز نمى پذیرم؛ زیرا دینى که در ان نماز و رکوع و سجود‬ ‫نباشد‪ ،‬ارزشى ندارد‪ّ .‬اما شرط دوم تان را مى پذیرم و شما را‬ ‫مامور شکستن بت های تان نمى کنم و مسلمانان دیگر را مامور‬ ‫این کار مى کنم‪ّ .‬اما درباره ی شرط سوم‪ ،‬هرگز اجازه نمى دهم که‬ ‫بت الت را پرستش کنید‪( ».‬دلشاد تهرانی‪ ،۱۳۸۳ ،‬ج ‪ ،1‬ص‪)130‬‬ ‫در حالی که دور نیست کسانی در چنین مواقعی با ّ‬ ‫تمسک به‬ ‫پندار ناصواب «هدف وسیله را توجیه می کند» براین باور باشند‬ ‫که بهتر بود رسول گرامی اسالم این فرصت را از دست نمی داد و‬ ‫برای افزودن بر تعداد پیروان خود‪ ،‬با این قبیله ی پرجمعیت و‬ ‫مشهور که در منطقه طائف می زیستند مدارا می فرمود تا رفته رفته‬ ‫تبدیل به مسلمانان پا ک اعتقاد می شدند‪.‬‬ ‫پیامبر خدا؟ص؟ در امر دین هیچگاه اهل مداهنه و مماشات‬ ‫نبود و برای رسیدن به اهداف مقدس خویش هیچ گفتار‬ ‫و کردار نامشروعی را مشروع نمی دانست و به توجیه عمل‬ ‫ناصواب برای رسیدن به هدفی مقدس نمی پرداخت‪ .‬نه‬ ‫مردم را فریب می داد و نه از جهل مردم برای رسیدن به هدف‬ ‫بهره برداری می نمود‪.‬‬ ‫شماره دوم ‪ -‬بهار و تابستان ‪1396‬‬ ‫‪93‬‬ ‫نگاهی به سیره ی علوی نیز موید این واقعیت‬ ‫است که امیرالمومنین علی؟ع؟ نیز در اجرای‬ ‫اوامر الهی اهل مداهنه و مماشات نبود و در‬ ‫اجرای عدالت هیچ گاه به سخنان کسانی که به‬ ‫حکم سیاست متعارف از حضرت می خواستند‬ ‫با سیاست گام به گام دست از تغییر و تبدیل‬ ‫اوضاع بدارد و یک چند با مدارا با دست نشاندگان‬ ‫ً‬ ‫عثمان ‪-‬که قهرا بر مشی عدالت نبودند و هر لحظه‬ ‫حضورشان‪ ،‬توام با ارتکاب گناهی بود‪ -‬کنار‬ ‫بیاید تا اوضاع بر وفق مراد سامان یابد و ان گاه‬ ‫که پایه های حکومت استوار گردید‪ ،‬هرانچه‬ ‫خواهد انجام دهد‪ ،‬توجه نفرمود و جز بر مدار‬ ‫عدالت گام ننهاد‪ .‬حضرت علی؟ع؟ از نخستین‬ ‫روزهای خالفت خویش تغییر و تحوالت بایسته‬ ‫را اغاز نمود و با صراحت فرمود‪:‬‬ ‫ََ‬ ‫َ َ‬ ‫َ‬ ‫َ‬ ‫ُ َ‬ ‫«الا َو ِا ّن َب ِل َّی َتک ْم ق ْد َع َاد ْت ک َه ْیئ ِت َها َی ْو َم َب َعث‬ ‫َّ‬ ‫َ ْ‬ ‫َ ْ ُ ْ ًَ‬ ‫َ َ‬ ‫ا ّلل ُه ن ِب َّی ُه َو ال ِذی َب َعث ُه ِبال َح ّ ِق ل ُت َبل َبل َّن َبل َبله َو‬ ‫َل ُت َغ ْر َب ُل َّن َغ ْر َب َل ًه َو َل ُت َس ُاط َّن َس ْو َط ْالق ْدر َحتَّى َی ُع َ‬ ‫ود‬ ‫ِ ِ‬ ‫َ َُ ُ َ َ ُ َ َ ُ َ ََ ُ َ َ‬ ‫ا ْسفلک ْم ا ْعلاک ْم َو ا ْعلاک ْم ا ْسفلک ْم َو ل َی ْس ِبق َّن‬ ‫َ ُ َ َ ُ َ َّ ُ َ َ ُ َ ّ َ َّ َ َّ ُ َ َ ُ‬ ‫ون کانوا‬ ‫س ِابقون کانوا قصر وا و لیق ِصرن سباق‬ ‫ُ‬ ‫َس َبقوا»؛ «بدانید که روزگار دگرباره شما را در بوته‬ ‫ازمایش ریخت‪ ،‬مانند روزى که خدا پیامبر شما‬ ‫را برانگیخت‪ .‬به خدایى که او را به راستى مبعوث‬ ‫فرمود‪ ،‬به هم خواهید درامیخت‪ ،‬و چون دانه‬ ‫که در غربال بیزند یا دیگ افزار که در دیگ ریزند‪،‬‬ ‫روى هم خواهید ریخت‪ ،‬تا ان که در زیر است‬ ‫‪94‬‬ ‫هسته بازاریابی سیاسی مرکز رشد‬ ‫زبر شود‪ ،‬و ان که بر زبر است به زیر در شود؛ و‬ ‫انان که واپس مانده اند‪ ،‬پیش برانند‪ ،‬و انان که‬ ‫پیش افتاده اند‪ ،‬واپس مانند‪( ».‬نهج البالغه‪،‬‬ ‫‪ :1371‬خطبه ‪)16‬‬ ‫نوشته اند «پس از پذیرش رهبری توسط‬ ‫امیرالمومنین حضرت علی؟ع؟ مغیره بن شعبه‬ ‫پیش ان حضرت امد و گفت تو از یاران رسول‬ ‫خدایى و حق دارى؛ معاویه را همچنان بر حکومت‬ ‫شام باقى بدار و همچنین دیگر کارگزاران عثمان‬ ‫را بر کار خودشان مستقر بدار تا ان که خبر اطاعت‬ ‫و بیعت ایشان به تو برسد و ان گاه ان ها را تغییر‬ ‫مى دهى یا باقى مى گذارى؛ على؟ع؟ فرمود در‬ ‫این باره فکر خواهم کرد‪ .‬مغیره بیرون رفت و‬ ‫فرداى ان روز برگشت و گفت اى امیرمومنان‬ ‫دیروز به شما مطلبى گفتم ولى چون اندیشیدم‬ ‫دانستم خطاست و راى صحیح ان است که با‬ ‫شتاب معاویه و تمام کارگزاران عثمان را عزل‬ ‫کنى تا بدین وسیله فرمانبردار را از سرکش و‬ ‫ّ‬ ‫متمرد بشناسى و به هر یک پاداش شایسته را‬ ‫بدهى‪ .‬سپس برخاست و بیرون رفت در همان‬ ‫حال ابن عباس وارد شد و او را دید و به على؟ع؟‬ ‫گفت مغیره براى چه کارى پیش تو امده بود‪،‬‬ ‫على؟ع؟ به او خبر داد که دیروز چه گفته بود و‬ ‫امروز چه گفت‪ .‬ابن عباس گفت دیروز براى شما‬ ‫خیرخواهى کرده است و امروز خیانت؛ و چون‬ ‫این خبر به مغیره رسید گفت ابن عباس درست‬ ‫نشـ ـ ـ ـ ـ ـ ــریه‬ ‫علمݡی‪-‬تخصصݡی‬ ‫گفته است‪ .‬دیروز براى على؟ع؟ خیرخواهى کردم‬ ‫و چون گفتار مرا نشنید امروز ان را تغییر دادم‪».‬‬ ‫(دینوری‪ ،۱۳۶۴ ،‬ص‪)178‬‬ ‫رسول خدا؟ص؟ هرگز براى ترویج دین و ایین‪ ،‬و‬ ‫تحکیم قدرت و حکومت از وسیله ا ی غیرحق‬ ‫استفاده نکرد‪ .‬حتی ا گر این وسیله ‪ ،‬جهالت‬ ‫عامه ی مردم باشد‪« .‬هنگامى که ابراهیم پسر‬ ‫رسول خدا؟ص؟ در هجده ماهگی فوت کرد‪،‬‬ ‫زمینه اى پیدا شد تا روحیه ی استفاده از ابزار‬ ‫نامقدس در راه اهداف ّ‬ ‫ّ‬ ‫مقدس در جامعه رشد‬ ‫کند که پیامبر؟ص؟ سخت در برابر ان ایستاد و‬ ‫ان محل نفوذ را مسدود کرد‪ .‬رسول ا کرم؟ص؟‬ ‫ّ‬ ‫که کانون عاطفه بود ]از فوت ابراهیم[ متاثر شد‬ ‫ّ‬ ‫و اشک ریخت‪ .‬همه ی مسلمانان متاثر بودند‪،‬‬ ‫زیرا غبارى از حزن بر دل پیامبر ا کرم؟ص؟ نشسته‬ ‫ً‬ ‫بود‪ .‬تصادفا همان روز خورشید گرفت‪ .‬مسلمانان‬ ‫گفتند گرفتن خورشید هماهنگى عالم باال با‬ ‫عالم پایین بوده و خورشید به سبب ان که فرزند‬ ‫پیامبر خدا از دنیا رفته‪ ،‬گرفته است‪ .‬در نتیجه ‬ ‫این حادثه سبب شد که عقیده و ایمان مردم‬ ‫به پیامبر بیش تر شود؛ ولى پیامبر نمى خواست‬ ‫از ضعف و جهالت مردم براى هدایت ان ها و به‬ ‫نفع اسالم استفاده کند‪ ،‬بلکه مى خواست از‬ ‫نقاط ّقوت‪ ،‬علم‪ ،‬معرفت و بیدارى مردم استفاده‬ ‫ُ‬ ‫کند‪ ،‬چون قران به وى فرمان داده است که «ا ْد ُع‬ ‫ْ َ ْ‬ ‫َّ َ ْ ْ‬ ‫ک ِبال َ ِحک َمهِ َو ال َم ْو ِعظهِ ال َح َس َنهِ َو‬ ‫یل ر ِب‬ ‫الى َسب‬ ‫ِ ْ ُ ِ ِ َّ‬ ‫جادله ْم ِبال ِتی ِه َی ا ْح َس ُن»‪ .1‬از این رو پیامبر در‬ ‫ِ‬ ‫برابر ان احساسات‪ ،‬سکوت نکرد و نگفت که‬ ‫خود مردم این گونه فهمیده اند‪ ،‬بنابراین من‬ ‫هم سا کت باشم‪ ،‬هدف را ببینم‪ ،‬وسیله هرچه‬ ‫مى خواهد باشد! بر منبر رفت و مردم را ا گاه کرد‬ ‫و فرمود‪ :‬خورشید گرفته است‪ ،‬ولى براى از دست‬ ‫رفتن فرزند من نبوده است؛ و با این عمل این‬ ‫ّ‬ ‫«ایها ّ‬ ‫منطق پست را رد کرد‪ّ :‬‬ ‫الناس ّان الشمس و‬ ‫القمر ایتان من ایات ا ّلله یجریان بامره مطیعان له‬ ‫لاینکسفان لموت احد و لا لحیاته فاذا انکسفا او‬ ‫ّ‬ ‫احدهما صلوا» مردم‪ ،‬بى گمان خورشید و ماه دو‬ ‫ایه از ایات خدایند که به فرمان او در حرکتند و‬ ‫مطیع اویند‪ ،‬و براى مرگ و زندگى کسى نمى گیرند‪،‬‬ ‫پس چون گرفتند نماز گزارید‪ .‬سپس از منبر فرود‬ ‫امد و نماز ایات گزارد‪( ».‬دلشاد تهرانی‪،۱۳۸۳ ،‬‬ ‫ج ‪ ،1‬ص‪)132-13۰‬‬ ‫‪[« 1‬مردم را] با حکمت (گفتار درست و استوار) و پند نیکو به راه پروردگارت‬ ‫بخوان‪ ،‬و با انان به شیوه اى که نیکوتر است مجادله و گفتگو کن‪( ».‬النحل‪)۱۲۵ :‬‬ ‫شماره دوم ‪ -‬بهار و تابستان ‪1396‬‬ ‫‪95‬‬ ‫‪ .5‬ایمان راسخ به هدف و‬ ‫پایمردی در تحقق اهداف‬ ‫یکی دیگر از بایسته های بازاریابی سیاسی‪ ،‬ایمان‬ ‫راسخ بازاریاب به محتوایی است که مخاطبان‬ ‫را بدان فرا می خواند و ثبات قدم و استواری او‬ ‫در این دعوت است‪ .‬کسی که به اهدافی که‬ ‫مخاطبانش را به تحقق ان فرا می خواند باور‬ ‫ً‬ ‫نداشته باشد طبعا کالم او در مخاطبان در‬ ‫نمی گیرد و ایمان در دل ان ها بار نمی اورد و خود‬ ‫در ادامه ی راه مصمم و استوار نمی ماند‪ .‬نگاهی‬ ‫به سیره ی نبی ا کرم؟ص؟ نشان می دهد که ایشان‬ ‫با همه ی وجود به انچه دعوت می کرد ایمان‬ ‫ّ‬ ‫داشت و هیچ سختی و مشقتی او را در مسیری‬ ‫که در پیش گرفته بود متزلزل نمی نمود‪ .‬رسول‬ ‫گرامی اسالم پس از ان که نزدیک ترین کسان به‬ ‫خود را به اسالم دعوت کرد دامنه ی دعوت خود‬ ‫را گسترش داد و پس از سه سال دعوت غیرعلنی‪،‬‬ ‫ازسوی خداوند دستور یافت اقرباء خود را به قبول‬ ‫اسالم دعوت فرماید و دعوت خویش را علنى و‬ ‫عمومى سازد‪ ،‬و از ازار مشرکان نهراسد و کارشان‬ ‫را به خدا وا گذارد‪ .‬دعوت ایشان هر چند جهانى‬ ‫بود و لیکن مرحله به مرحله صورت مى گرفت‬ ‫(طباطبایی‪ ،‬ج ‪ ،17‬ص‪ .)545‬تا پیش از این که‬ ‫دعوت علنی شود رسول خدا؟ص؟ هرگاه بر گروهى‬ ‫از قریش مى گذشت مى گفتند پسر عبدالمطلب‬ ‫از اسمان سخن مى گوید‪ .‬اما همین که رسول‬ ‫خدا؟ص؟ دعوت خود را علنی فرمود و انان را‬ ‫اشکارا از پرستش بت ها نهی نمود و فرمود‪:‬‬ ‫ترک‬ ‫«انى رسول اهلل ادعوکم الى عبادهِ اهلل وحده و ِ‬ ‫َ‬ ‫عباده الاصنام التى لاتنفع و لاتضر و لاتخلق و‬ ‫لاترزق و لاتحیى و لاتمیت»؛ «همانا من فرستاده‬ ‫خدایم‪ ،‬شما را دعوت مى کنم به پرستش خداى‬ ‫‪96‬‬ ‫هسته بازاریابی سیاسی مرکز رشد‬ ‫یکتا و رها کردن پرستش بت هایى که سود‬ ‫نمى دهند و زیانى ندارند و نمى افرینند و روزى‬ ‫نمى دهند و زنده نمى کنند و نمى میرانند‪».‬؛‬ ‫«ان اهلل لم یبعثنى لجمع الدنیا و الرغبه فیها و‬ ‫انما بعثنى لابلغ عنه و ادل علیه»؛ «همانا خدا‬ ‫مرا براى فراهم ساختن دنیا و دل بستن بدان‬ ‫نفرستاده بلکه مرا مبعوث کرده تا پیام او را‬ ‫برسانم و به او رهبرى کنم‪».‬‬ ‫رسول خدا بی توجه به مواضع مشرکین در‬ ‫اندیشه ی هدایت مردم بود و از هر فرصتی برای‬ ‫نجات مردم از چنگال جهل و خرافات می کوشید‪.‬‬ ‫(یعقوبى‪ ،۱۳۷۰ ،‬ج ‪ ،1‬ص‪ )380‬لذاست که با‬ ‫پایداری رسول خدا در امر تبلیغ‪ ،‬سخن از تطمیع‬ ‫ً‬ ‫ایشان ّ‬ ‫مبدل به تهدید می شود و مشرکان علنا در‬ ‫ستیز با پیامبر خدا هم رای می شوند و به قول ابن ‬ ‫اسحق جز مردم اندکى که به توفیق خدا اسالم‬ ‫اورده و پنهان بودند‪ ،‬بر مخالفت و دشمنى با‬ ‫وى هم داستان می شوند‪ ،‬و رسول خدا هم با‬ ‫حمایت عموی بزرگوارشان‪ ،‬ابوطالب بى پرده و‬ ‫بى ان که از مانعى بهراسد امر خویش را اشکار‬ ‫می ساخت‪ .‬وقتی که جمعى از اشراف قریش‬ ‫برای دومین بار نزد ابوطالب رفتند و خواستند تا‬ ‫جلوی پیامبر را بگیرد یا کار وی را به انان وا گذارد‪،‬‬ ‫رسول خدا گفت‪« :‬اى عمو‪ ،‬به خدا قسم ا گر‬ ‫خورشید را در دست راست‪ ،‬و ماه را به دست‬ ‫چپ من نهند که از این کار ‪ ...‬صرف نظر کنم‪،‬‬ ‫]این کار را[ نخواهم کرد‪ .‬ان گاه رسول خدا گریه‬ ‫کرد و برخاست تا برود که ابوطالب او را صدا زد‬ ‫و گفت‪ :‬برادرزاده ام‪ ...‬انچه دوست دارى بگو‪،‬‬ ‫به خدا قسم که هرگز دست از یارى تو بر نخواهم‬ ‫داشت‪( ».‬ایتی‪ ،۱۳۷۸ ،‬ص‪ .)107‬یا ان گاه که‬ ‫برخی بزرگان قریش به وی پیشنهادهایی مالی‬ ‫امیخته به تهدید و تطمیع ارائه کردند‪ ،‬رسول‬ ‫خدا گفت‪ ...« :‬ان چه را اورده ام نه براى ان‬ ‫نشـ ـ ـ ـ ـ ـ ــریه‬ ‫علمݡی‪-‬تخصصݡی‬ ‫است که بر مال هاى شما دست یابم‪ ،‬یا از این‬ ‫راه بر شما سرورى و پادشاهى پیدا کنم‪ .‬خداى‬ ‫متعال مرا به پیامبرى فرستاده و کتابى بر من‬ ‫نازل ساخته‪ ،‬و مرا فرموده است تا براى شما‬ ‫بشیر و نذیر باشم‪( .‬شما را مژده دهم و بیم دهم)‬ ‫من هم رسالت هاى پروردگار خویش را رساندم‬ ‫و شما را پند دادم‪ ،‬تا ا گر ان چه را اورده ام از‬ ‫من بپذیرید‪ ،‬در دنیا و اخرت بهره مند باشید‪».‬‬ ‫(ایتی‪ ،۱۳۷۸ ،‬ص‪)12۳‬‬ ‫رسول خدا پس از ان که در سال چهارم بعثت‬ ‫دعوت خویش را اشکار ساخت‪ ،‬ده سال متوالى در‬ ‫ّ‬ ‫موسم ّ‬ ‫«مجنه» و «ذو المجاز»‬ ‫حج در «عکاظ» و‬ ‫ّ‬ ‫و «منى» و «مکه» و دیگر منازل حاجیان با انان‬ ‫تماس مى گرفت و از انان مى خواست تا او را یارى‬ ‫دهند و در راه رساندن رسالت هاى خدایى‬ ‫حمایتش کنند و بهشت را پاداش برند‪« .‬بدین‬ ‫ترتیب رسول خدا قبایل مختلف را یکایک به‬ ‫اسالم دعوت می فرمود‪ ،‬اما هیچ یک از این‬ ‫قبایل دعوت وى را نپذیرفتند (ایتی‪،۱۳۷۸ ،‬‬ ‫ص‪ .)176‬با این وجود ایشان به این دعوت‬ ‫خویش ادامه می داد‪ .‬به تعبیر امیرالمومنین‬ ‫علی؟ع؟ رسول خدا طبیبی بود که خود در پی‬ ‫بیماران روان بود و در جستجوی انان بود تا به‬ ‫مداوای انان بپردازد‪:‬‬ ‫َ‬ ‫َ َ َ‬ ‫َ«طب ٌ‬ ‫یب َد َّو ٌار ِب ِط ِّب ِه ق ْد ا ْحک َم َم َر ِاه َم ُه َو ا ْح َمى‬ ‫ِ‬ ‫ََ َ ُ َ َ ُ َ َ َ ْ ُ ْ َ َ ُ َْ ْ ُُ‬ ‫وب‬ ‫ل‬ ‫ق‬ ‫ن‬ ‫م‬ ‫ی‬ ‫ل‬ ‫ا‬ ‫ه‬ ‫اج‬ ‫ح‬ ‫ال‬ ‫ث‬ ‫ی‬ ‫ح‬ ‫ک‬ ‫ل‬ ‫ذ‬ ‫ع‬ ‫ض‬ ‫ی‬ ‫ه‬ ‫م‬ ‫اس‬ ‫مو‬ ‫هِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ٍ‬ ‫ِ‬ ‫َ‬ ‫ُع ْمی َو َاذان ُص ّم َو ا ْل ِس َنهٍ ُب ْکم ُم َت َت ّب ٌع ب َد َو ِائهِ َم َو ِاضعَ‬ ‫ْ َ ٍْ َ ٍ ٍ ْ َ َ ٍ َ ِ َ ِ ُ َ‬ ‫ْ‬ ‫َ‬ ‫الغفل ِه َو َم َو ِاط َن ال َح ْیرهِ ل ْم ی ْست ِضیئوا ِباضو ِاء‬ ‫َ ْ ُ‬ ‫ْ ْ‬ ‫َّ‬ ‫َ‬ ‫َ َْ َ‬ ‫وم الث ِاق َبهِ ف ُه ْم‬ ‫ال ِحک َمهِ َو ل ْم یقد ُحوا ِب ِزن ِاد ال ُعل ِ‬ ‫َ‬ ‫ْ‬ ‫ْ‬ ‫َ‬ ‫َّ َ َ ُّ ُ‬ ‫َ َ َ َْ‬ ‫اس َیهِ »؛‬ ‫ور الق ِ‬ ‫فِی ذ ِلک کالانع ِام الس ِائمهِ و الصخ ِ‬ ‫«طبیبى که بر سر بیماران گردان است‪ ،‬و مرهم او‬ ‫بیمارى را بهترین درمان؛ و انجا که دارو سودى‬ ‫ندهد‪ ،‬داغ او سوزان‪ .‬ان را به هنگام حاجت بر‬ ‫دل هایى نهد که از دیدن حقیقت نابیناست‪،‬‬ ‫و گوش هایى که ناشنواست و زبان هایى که‬ ‫نا گویاست‪ .‬با داروى خود دل هایى را جوید که‬ ‫در غفلت است‪ ،‬یا از هجوم شبهت در حیرت‪.‬‬ ‫کسانى که از چراغ دانش بهره اى نیندوختند‪ ،‬و‬ ‫اتش زنه ی علم را براى روشنى جان نیفروختند‪.‬‬ ‫پس انان چون اشتر و گوسفندند که سرگرم چرا‬ ‫ماند‪ ،‬یا خرسنگ هاى سخت که گیاهى نرویاند‪.‬‬ ‫(نهج البالغه‪ ،1371 ،‬ص‪)101‬‬ ‫و پیامبر براى مردم خویش چون طبیب بود‪.‬‬ ‫از جمله خصوصیات طبیب معالج نسبت به‬ ‫بیمار‪ّ ،‬‬ ‫ترحم به حال بیمار است و رسول گرامی‬ ‫ّ‬ ‫اسالم در ترحم به حال بیمارانش که سالمت‬ ‫ْ‬ ‫انسانی و‬ ‫لذت کمال‬ ‫نفس را از کف داده و با ِ‬ ‫ْ‬ ‫انسانی بیگانه بودند و در‬ ‫جالل شکوه‬ ‫جمال و ِ‬ ‫اتش فقر مادی و معنوی و نکبت و نحوست‬ ‫گناه و تیرگی های جهل می سوختند‪ ،‬چنان دل‬ ‫می سوزاند که خداوند از سر لطف و مرحمت‬ ‫ک باخ ٌع َن ْف َس َ‬ ‫به حبیبش می فرماید‪«َ :‬ل َع َّل َ‬ ‫ک‬ ‫ِ‬ ‫َ‬ ‫ا َّلا َی ُک ُونوا ُم ْو ِم َ‬ ‫نین»‪1‬پیامبر بزرگواری که به رغم‬ ‫ان همه ازار و اذیت و فشارهای طاقت فرسایی‬ ‫که از جانب مردم می دید باز نسبت به انان رئوف‬ ‫و مهربان بود‪ .‬خداوند در باب این خصوصیت‬ ‫ٌ‬ ‫ُ‬ ‫ََ‬ ‫رسول برگزیده اش می فرماید‪« :‬لق ْد َجاءک ْم َر ُسول‬ ‫ّ ْ َ ُ ُ ْ َ ٌ َ َ ْ َ َ ُّ ْ َ ٌ َ َ ْ ُ‬ ‫ِمن انف ِسکم ع ِزیز علیهِ ما ع ِنتم ح ِریص علیکم‬ ‫ُْْ َ َ ُ ٌ‬ ‫وف َّر ِح ٌ‬ ‫ِبالمو ِم ِنین ر و‬ ‫یم»‪ .2‬و این چنین بود‬ ‫پایمردی رسول گرامی اسالم در راه ابالغ دعوت‬ ‫الهی و باور عمیق ایشان به هدف الهی دعوت‬ ‫ّ‬ ‫خویش که وی را به این میزان از تعلق خاطر‬ ‫اثربخشی دعوت به توحید و مکارم اخالقی‬ ‫به‬ ‫ِ‬ ‫ّ‬ ‫مقید می ساخت‪.‬‬ ‫‪« -1‬ای رسول ما‪ ،‬تو چنان در اندیشه ی هدایت خلقی که می خواهی‬ ‫جان عزیزت را از غم اینکه ایمان نمی اورند هال ک سازی‪( ».‬الشعراء‪)3 :‬‬ ‫‪« -2‬به حقیقت براى شما پیغمبرى از خودتان امد که رنج بردن شما بر‬ ‫او گران است و نسبت به (ایمان) و (نجات) شما بسیار حریص است و به‬ ‫مومنان رئوف و مهربانست‪( .‬التوبه‪)128 :‬‬ ‫شماره دوم ‪ -‬بهار و تابستان ‪1396‬‬ ‫‪97‬‬ ‫مولفه های اصلی بازاریابی سیاسی مبتنی بر سیره ی‬ ‫نبوی؟ص؟ عبارتند از‪ :‬خصوصیات داعی (بازاریاب‬ ‫سیاسی)؛ مخاطب شناسی و توجه به ویژگی های‬ ‫اجتماعی مخاطبان؛ پیام شناسی و ویژگی های‬ ‫پیام؛ واقع نمایی و پرهیز از وعده های فریبکارانه‪،‬‬ ‫و ایمان راسخ به هدف و پایمردی در تحقق اهداف‪.‬‬ ‫جمع بندی و نتیجه گیری‬ ‫ّ‬ ‫بازاریابی سیاسی به عنوان بستری برای تولید پیام های جذاب و انتقال‬ ‫موثر ان ها در حوزه ی رفتار دست اندرکاران حکومتی‪ ،‬سیاست مداران‬ ‫و دولت مردان در عرصه های سه گانه ی انتخابات‪ ،‬برنامه ها و اقدامات‬ ‫حکومتی‪ ،‬و نیز در عرصه ی بین المللی مطرح است‪ .‬این مقاله به منظور‬ ‫بومی بازاریابی سیاسی تالش کرد تا با بررسی تطبیق‬ ‫جستجوی الگوی ِ‬ ‫ّ‬ ‫برخی ویژگی های بازاریابی سیاسی در سنت نبوی و سیره ی علوی؟امهع؟‬ ‫به تبیین بایسته های رویکرد اسالمی در این حوزه بپردازد‪ .‬هدف اصلی‬ ‫این مقاله تمهید مبانی تدوین الگوی بومی (اسالمی ایرانی) برای بازاریابی‬ ‫سیاسی بوده و تالش شده با به کارگیری روش تاریخی و استفاده از منابع‬ ‫متنوع و اصیل تاریخ اسالم به مولفه هایی دراین باره دست یابد‪ .‬مولفه های‬ ‫اصلی بازاریابی سیاسی مبتنی بر سیره ی نبوی؟ص؟ عبارتند از‪ :‬خصوصیات‬ ‫داعی (بازاریاب سیاسی)؛ مخاطب شناسی و توجه به ویژگی های اجتماعی‬ ‫مخاطبان؛ پیام شناسی و ویژگی های پیام؛ واقع نمایی و پرهیز از وعده های‬ ‫فریبکارانه‪ ،‬و ایمان راسخ به هدف و پایمردی در تحقق اهداف‪ .‬هریک از این‬ ‫مولفه ها با مستندات متعدد قرانی و تاریخی همراه شده اند و در استخراج‬ ‫ان ها محتوا و ماهیت عمل و کالم پیامبر؟ص؟ مدنظر قرار گرفته است‪.‬‬ ‫منابع (پس از قران کریم)‬ ‫‪ -1‬ایتی‪ ،‬محمدابراهیم‪« ،‬تاریخ پیامبر اسالم»‪ ،‬تجدیدنظر و اضافات از ابوالقاسم گرجی‪ ،‬تهران‪ :‬انتشارات دانشگاه‬ ‫تهران‪ ،۱۳۷۸ ،‬چاپ ششم‪.‬‬ ‫‪ -2‬حسنی‪ ،‬هاشم معروف‪« ،‬سیره المصطفی؛ نگرشی نوین بر زندگانی رسول ا کرم؟ص؟»‪ ،‬ترجمه ی حمید ترقی‬ ‫جاه‪ ،‬تهران‪ :‬حکمت‪.1373 ،‬‬ ‫‪ -3‬دلشاد تهرانی‪ ،‬مصطفی‪« ،‬سیره نبوى‪ ،‬منطق عملى؛ دفتر اول‪ :‬سیره ی فردی»‪ ،‬ج ‪ ،1‬تهران‪ :‬انتشارات دریا‪.۱۳۸۳ ،‬‬ ‫‪ -4‬دینوری‪ ،‬ابوحنیفه احمدبن داود‪« ،‬اخبار الطوال»‪ ،‬ترجمه محمود مهدوی دامغانی‪ ،‬تهران‪ :‬نشر نی‪.1364 ،‬‬ ‫‪ -5‬طباطبایی‪ ،‬سیدمحمدحسین‪ ،‬تفسیر المیزان‪ ،‬ترجمه ی جلد ‪ ۱۷‬از محمدباقر موسوی همدانی‪ ،‬قم‪ :‬دفتر‬ ‫انتشارات اسالمی‪.۱۳۷۴ ،‬‬ ‫‪ -6‬طبری‪ ،‬محمدبن جریر‪« ،‬تاریخ طبری یا تاریخ الرسل و الملوک»‪ ،‬ترجمه ابوالقاسم پاینده‪ ،‬تهران‪ :‬انتشارات‬ ‫اساطیر‪ ،1362 ،‬شانزده جلد‪.‬‬ ‫‪« -7‬نهج البالغه»‪ ،‬ترجمه ی سیدجعفر شهیدی‪ ،‬تهران‪ :‬دفتر نشر فرهنگ اسالمی‪.۱۳۷۱ ،‬‬ ‫‪ -8‬یعقوبی‪ ،‬احمد ابن ابی یعقوب‪« ،‬تاریخ یعقوبی»‪ ،‬ترجمه ی محمدابراهیم ایتی‪ ،‬تهران‪ :‬انتشارات علمی و فرهنگی‪،‬‬ ‫‪ ،۱۳۷۰‬چاپ ششم‪ ۲ ،‬جلد‪.‬‬ ‫‪ -9‬یوسفی غروی‪ ،‬محمدهادی‪« ،‬تاریخ تحقیقی اسالم؛ موسوعه التاریخ االسالمی»‪ ،‬ترجمه ی حسین علی عربی‪،‬‬ ‫قم‪ :‬موسسه اموزشی و پژوهشی امام خمینی‪ ،۱۳۸۳ ،‬چهار جلد‪.‬‬ ‫‪98‬‬ ‫هسته بازاریابی سیاسی مرکز رشد‬ ‫رضا بنی اسد‬ ‫عضو هیئت علمی دانشگاه امام صادق؟ع؟‬ ‫ݡیݤ‬ ‫ݒ ݦس ݑ ݦ ݦ ݨݐ ݦ ى ݐ �نݩ‬ ‫ٮ ݣه ݣ ݣ ݣوݤ ݣرݤݣ ݤݤݤ‬ ‫�ز‬ ‫ݣی ݣرݣى ݫ ݣ ݫاݬݔ ݣ ݣسݣ ݣ ݣ ݣ ݣ ݑ ݣ ݦ ݣ ݦ ݣݬݓݪ ݣح ݣ ݣ ݣم‬ ‫ݭ‬ ‫ݣ‬ ‫اه‬ ‫ݣ‬ ‫د‬ ‫ݣ‬ ‫ݣ‬ ‫ݣم‬ ‫ا‬ ‫ݣ‬ ‫ݣ‬ ‫ی‬ ‫ݔں‬ ‫ݣگر‬ ‫ݣ‬ ‫ه‬ ‫ ‬ ‫ݣ‬ ‫ݣ‬ ‫ݡسٮ‬ ‫ݣى‬ ‫ا‬ ‫ݣ‬ ‫ݔ‬ ‫ݫ‬ ‫ݫ‬ ‫ݫ‬ ‫ݫ‬ ‫ݬ‬ ‫ݩ‬ ‫ش‬ ‫ݩ‬ ‫ݩ‬ ‫ݩ‬ ‫ݑ ݦݨٯ ݧݐں اس ݩݐ ݦ ݩݒ ݦ‬ ‫ݡیݤ‬ ‫ىاݣس ݑ ݦٮ ݣ ݣ ݣ ݣی ݣ ݣ ݣݣو ݣ ݣر ݣا ݣه ݣ� ݣ ݣ ݣ ب�ݣ ݣر ݣ ݣدݣ ݤ‬ ‫ݣس ݣ‬ ‫ݣسی‪ :‬ݣںگ ݣرݣ ݣ ݣ ݣ ݣ ݣ ݣ‬ ‫ݣن ݣ اݣ ݣ‬ ‫ل ݣݣ‪ ۱۱۵‬ݣ اݣ وݣ ݣ ݣ ݤݣ ݣ‬ ‫ݣدراݤ ݣص ݣ ݣ‬ ‫ݣس ݫ ݣ ݫݔݡىاݣرݣ ݣݣاه ݣ ݣݣو ݣݣ�رݣاݤݣ ݫىݔ ݣطمݣ ݣݫݭدݣݣىݫݭر ݣݣو ݣم ݣݭدݣݣٮر ݣ ݣ ݣ‬ ‫�ب رݣاݤݣساݣ ݣ ݣمݣ ݣعݣ ݣ ݣ ݣ‬ ‫ݡس ݫݔ‬ ‫با همکاری‪ :‬سلمان زالی؛‬ ‫دانشجوی کارشناسی ارشد معـارف اسالمی‬ ‫و مدیریت دولتی و سیاستگذاری عمومی دانشگاه امام صادق؟ع؟‬ ‫ݔ ݫݭݓ‬ ‫ݬ‬ ‫چکیده‬ ‫یکی از موضوعات مهم در شایسته گزینی نامزدهای ریاست جمهوری و متعاقب ان شایسته ساالری‬ ‫در اداره امور اجرایی کشور‪ ،‬شناخت معیارها و شرایط مدیر و مدبر ( به عنوان دو مفهوم جدا گانه)‬ ‫ً‬ ‫است‪ .‬مدیر و مدبر بودن رییس جمهور صراحتا در اصل ‪ 115‬قانون اساسی‪ ،‬قانون انتخابات و‬ ‫سیاست های کلی انتخابات‪ ،‬ابالغی از سوی رهبر معظم انقالب اسالمی‪ ،‬ذکر شده است‪ .‬با توجه به‬ ‫شان و وظیفه رییس جمهور‪ ،‬عدم تفسیر اصل ‪ 115‬از سوی شورای نگهبان و نبود تبیین دقیق مدیر‬ ‫و مدبر به منظور احراز صالحیت نامزدها‪ ،‬این پژوهش با نگرش سیاستی و راهبردی به وا کاوی این‬ ‫دو مفهوم با رویکرد پژوهش کیفی از طریق تحلیل مستندات و مصاحبه های بی درنگ حقوق دانان‬ ‫و متخصصان که در فضای وب منتشر شده اند‪ ،‬می پردازد‪ .‬مضامین استخراج شده از مستندات‬ ‫درباره مدیر و مدیریت و مدبر و تدبیر از مصاحبه ها و مستندات‪ ،‬با ادبیات پژوهش مقایسه شده و‬ ‫سرانجام معیارها و شرایط الزم تشریح خواهد شد‪ .‬براساس یافته ها برای مدیر و مدیریت نامزدها‪،‬‬ ‫معیارهای اصول مدیریتی‪ ،‬مهارت های مدیریت‪ ،‬نقش ها و شایستگی ها و برای مدبر و تدبیر نامزدها‪،‬‬ ‫معیارهای مساله شناسی‪ ،‬چشم انداز و اینده نگری‪ ،‬ظرفیت شناسی و قابلیت شناسی در سطح ملی‬ ‫و محیط شناسی در سطح بین المللی استخراج و سرانجام نتایج حاصل از این مقاله بصورت یک‬ ‫جدول برای احراز صالحیت نامزدها پیشنهاد گردید‪. .‬‬ ‫واژ گان کلیدی‪ :‬مدیر‪ ،‬مدبر ‪ ،‬نامزد ریاست جمهوری‪ ،‬اصل ‪ 115‬قانون اساسی‪ ،‬معیار و شرایط‪،‬‬ ‫سیاست های کلی انتخابات‬ ‫‪100‬‬ ‫هسته بازاریابی سیاسی مرکز رشد‬ ‫‪baniasadmba@gmail.com‬‬ ‫نشـ ـ ـ ـ ـ ـ ــریه‬ ‫علمݡی‪-‬تخصصݡی‬ ‫‪ .1‬مقدمه‬ ‫اصل یکصدوپانزدهم قانون اساسی جمهوری‬ ‫اسالمی ایران تصریح می کند که «رییس جمهور‬ ‫باید از میان رجال مذهبی و سیاسی که واجد‬ ‫شرایط زیر باشند انتخاب گردد‪ :‬ایرانی االصل‪،‬‬ ‫تابع ایران‪ ،‬مدیر و مدبر‪ ،‬دارای حسن سابقه و‬ ‫امانت و تقوی‪ ،‬مومن و معتقد به مبانی جمهوری‬ ‫اسالمی ایران و مذهب رسمی کشور‪ ».1‬یکی از‬ ‫موضوعات مهم در شایسته گزینی نامزدهای‬ ‫ریاست جمهوری‪ ،‬شناخت معیارها و شرایط‬ ‫مدیر و مدبر ( به عنوان دو مفهوم جدا گانه)‬ ‫است‪ .‬اهمیت این موضوع به اندازه ای است که‬ ‫در بند دهم سیاست های کلی انتخابات که از‬ ‫سوی رهبر معظم انقالب اسالمی در ‪ 24‬مهرماه‬ ‫‪ 1395‬ابالغ شده است‪ ،‬به ارتقای شایسته گزینی‬ ‫در انتخاب داوطلبان تراز شایسته جمهوری‬ ‫اسالمی ایران و دارای جایگاه مربوط از طریق‬ ‫تعریف و اعالم معیارها و شرایط الزم برای مدیر‬ ‫و مدبر بودن نیز اشاره شده است‪( 2‬سایت مقام‬ ‫معظم رهبری‪ ،‬مشاهده در ‪.)1395/09/20‬‬ ‫بنابراین ضرورت تبیین مدیر و مدبر را می توان‬ ‫به صورت زیر برشمرد‪:‬‬ ‫• در زمان نگارش قانون اساسی‪ ،‬شرایط مدیر‬ ‫مدبر بودن در پیش نویس‪ ،‬در متن بررسی اصول‬ ‫و متن جلسه علنی صبح وجود نداشت‪ .‬اما پس‬ ‫از ان‪ ،‬قید مدیر و مدبر پیشنهاد و اصل موردنظر‬ ‫با ‪ 52‬رای موافق و ‪ 4‬مخالف و ‪ 4‬ممتنع مصوب‬ ‫می شود (ورعی‪ ،1386 ،‬صص ‪.)731-735‬‬ ‫‪ -1‬قانون اساسی جمهوری اسالمی ایران ( اصل ‪)115‬‬ ‫‪ -2‬ابالغ سیاست های کلی انتخابات مورخ ‪1395/07/24‬‬ ‫‪http://farsi.khamenei.ir/news-content?id=34642‬‬ ‫مفهوم مدیر و مدبر بودن از سطح خرد تا سطح کالن را شامل می شود‪ .‬با توجه به‬ ‫شان و وظیفه رییس جمهور‪ ،‬طبیعی است که مدیر و مدبر بودن ناظر به مباحث‬ ‫خرد نیست‪ ،‬بلکه مدیریت کالن و ملی مد نظر است که برای تبیین این مهم‪،‬‬ ‫توجه به جنبه های مدیر و مدبر بودن از نظر سیاست و راهبرد ضروری است؛ به‬ ‫عبارت دیگر‪ ،‬رییس جمهور باید راهبردشناس و سیاستگذار باشد‪.‬‬ ‫• مفهوم مدیر و مدبر بودن از سطح خرد تا‬ ‫سطح کالن را شامل می شود‪ .‬با توجه به شان و‬ ‫وظیفه رییس جمهور در اصل‪ 113‬قانون اساسی‬ ‫همچون؛ ‪ .1‬عالی ترین مقام رسمی کشور پس از‬ ‫مقام رهبری‪ .2 ،‬ریاست قوه مجریه و ‪ .3‬مسئول‬ ‫اجرای قانون اساسی‪ ،‬طبیعی است که مدیر و‬ ‫مدبر بودن ناظر به مباحث خرد نیست‪ ،‬بلکه‬ ‫مدیریت کالن و ملی مد نظر است که برای‬ ‫تبیین این مهم‪ ،‬توجه به جنبه های مدیر و مدبر‬ ‫بودن از نظر سیاست‪ 3‬و راهبرد‪ 4‬ضروری است؛ به‬ ‫‪5‬‬ ‫عبارت دیگر‪ ،‬رییس جمهور باید راهبردشناس‬ ‫و سیاستگذار‪ 6‬باشد‪.‬‬ ‫• مدیر و مدبر بودن اموری نسبی هستند که هر‬ ‫چه این شرایط در وجود یک نامزد بیشتر ظهور‬ ‫و بروز داشته باشد‪ ،‬پس از تصدی مسئولیت‪،‬‬ ‫عملکرد بهتری در حوزه اجرای وظایف قوه مجریه‪،‬‬ ‫وجود خواهد داشت‪ .‬اصول مختلفی در قانون‬ ‫اساسی به صورت مستقیم و غیر مستقیم به‬ ‫وظایف رییس جمهور اشاره می کنند‪.‬‬ ‫‪3- Policy‬‬ ‫‪4- Strategy‬‬ ‫‪5- Strategist‬‬ ‫‪6- Policy-Maker‬‬ ‫شماره دوم ‪ -‬بهار و تابستان ‪1396‬‬ ‫‪101‬‬ ‫تحلیل‪ ،‬تفسیر و تبیین دو شرط مدیر و مدبر‪ ،‬نیازمند به دانش‬ ‫مدیریت و علوم سیاسی دارد که البته اندیشمندان این حوزه‬ ‫در کشور‪ ،‬کمتر این شرایط را تشریح کرده و توضیح داده اند‪.‬‬ ‫• شورای نگهبان قانون اساسی‪ ،‬بر اساس مدیر و مدبر بودن‪ ،‬اقدام‬ ‫به احراز یا عدم احراز صالحیت نامزدهای ریاست جمهوری می کند؛‬ ‫لذا با وجود تبیین دقیق تر از مدیر و مدبر و تعیین شاخص ها‪،‬‬ ‫تصمیم گیری در این زمینه با دقت بیشتر صورت خواهد گرفت؛‬ ‫حتی پاسخ گویی به معترضان نیز بر اساس شاخص ها و معیارهای‬ ‫مشخص انجام می شود‪ .‬هرچند شهود‪ ،‬کفایت مذا کرات در‬ ‫جلسات مستمر شورای نگهبان و رای گیری‪ ،‬نقش جدی در‬ ‫تطبیق این شرایط با هر یک از نامزدها دارد‪ ،‬اما وجود معیارها‬ ‫و اطالعاتی که در قالب یک محور مشخص برای این مهم تبیین‬ ‫شود‪ ،‬عالوه بر شهود‪ ،‬اطالعات مورد نیاز برای تصمیم گیری را‬ ‫نیز تقویت می کند؛ زیرا به اعتقاد متخصصان مدیریت‪ ،‬تصمیم ‬ ‫خوب تصمیمی است که بر اساس ‪ 90‬درصد اطالعات و ‪ 10‬درصد‬ ‫شهود باشد (رضاییان‪ .)1381 ،‬البته این مهم را نیز نباید از یاد‬ ‫برد که ممکن است‪ ،‬تشخیص مدیر و مدبر بودن رجل سیاسی‬ ‫و مذهبی‪ ،‬امری وجدانی و اثباتی باشد‪.‬‬ ‫• با مراجعه به وب سایت شورای نگهبان قانون اساسی‪،1‬‬ ‫مشخص گردید که تفسیر اصل ‪ 115‬قانون اساسی از سوی شورای‬ ‫نگهبان صورت نگرفته است (سایت شورای نگهبان؛ مشاهده‬ ‫در ‪.)1395/09/20‬‬ ‫• با بررسی مصاحبه ها و مقاالت حقوق دانان در این زمینه‪،‬‬ ‫مشاهده می شود که سایر شرایط این اصل‪ ،‬عمیق تر بحث شده‬ ‫است‪ ،‬اما شرایط مدیر و مدبر کمتر مورد توجه قرار گرفته است‪.‬‬ ‫البته این مهم‪ ،‬امری طبیعی به نظر می رسد‪ ،‬زیرا سایر شرایط‬ ‫ریشه در دانش حقوق داشته و اندیشمندان حقوق ‪ -‬چون به‬ ‫مفاهیم تخصصی خود و تفسیر قوانین نزدیکترند‪ -‬ان ها را به‬ ‫ً‬ ‫خوبی تبیین کرده و قطعا مورد استفاده هم بوده است‪ .‬اما تحلیل‪،‬‬ ‫تفسیر و تبیین دو شرط مدیر و مدبر‪ ،‬نیازمند به دانش مدیریت‬ ‫و علوم سیاسی دارد که البته اندیشمندان این حوزه در کشور‪،‬‬ ‫کمتر این شرایط را تشریح کرده و توضیح داده اند‪.‬‬ ‫‪1- http://www.shora-gc.ir‬‬ ‫‪102‬‬ ‫هسته بازاریابی سیاسی مرکز رشد‬ ‫نشـ ـ ـ ـ ـ ـ ــریه‬ ‫علمݡی‪-‬تخصصݡی‬ ‫• در ترجمه ی قانون اساسی جمهوری اسالمی‬ ‫ایران به زبان انگلیسی‪ ،‬مدیر به ‪administrative‬‬ ‫‪ capacity‬و مدبر به ‪ resourcefulness‬ترجمه‬ ‫شده است که نمی توانند گویای کامل این دو‬ ‫مفهوم باشند‪ .‬هرچند به زوایایی از مدیر و مدبر‬ ‫اشاره می کند‪ .1‬ترجمه ی دقیق «‪administrative‬‬ ‫‪ »capacity‬ظرفیت اداری است که به بخشی از‬ ‫کارکرد مدیریت اشاره می کند‪ ،‬حال انکه مدیر‪،‬‬ ‫اشاره به انسان و شخص دارد و ظرفیت اداری‬ ‫اشاره به فعل ان دارد‪2‬؛ حتی به کار بردن اصطالح‬ ‫‪ administrator‬برای مدیر بهتر است‪ .‬اصطالح‬ ‫‪ resourcefulness‬هم اسم است که به معنای‬ ‫کاردانی‪ ،‬چاره اندیشی و تدبیر است‪ .‬البته برای‬ ‫استفاده از خانواده این واژه‪ resourceful ،‬به‬ ‫معنای باتدبیر‪ ،‬بادرایت‪ ،‬مدبر و کارامد است‬ ‫( فرهنگ معاصر هزاره انگلیسی‪ ،1382 ،‬ص‬ ‫‪ .)1411‬این اصطالح در ترجمه ی انگلیسی قران‬ ‫کریم برای ایات مربوط به تدبر و تدبیر استفاده‬ ‫نشده است‪ .‬با مراجعه به ترجمه های مختلف‬ ‫قران کریم‪ ،‬به ویژه ترجمه پیکتال‪ ،‬واژ گان‬ ‫‪ directeth، ponder، orderth‬و ‪ ،direct‬معادل‬ ‫تدبر و مدبر استفاده شده اند (قران کریم‪ ،‬ترجمه‬ ‫انگلیسی پیکتال)‪.‬‬ ‫شناخت معادل دقیق تدبر و مدبر کمک خواهد‬ ‫کرد تا در ادبیات متعارف‪ ،‬جستجوی تخصصی‬ ‫داشته و ادبیات این مفهوم شناسایی شود‪ .‬با‬ ‫جستجوی اصطالحات فوق در فضای مجازی‪،‬‬ ‫ً‬ ‫مشاهده شد که ‪ ،ponder‬اصطالح بهتری مخصوصا‬ ‫برای تدبیر در سطح کالن است‪ .‬مدبر که اسم‬ ‫‪ -1‬دلیل مراجعه به متن انگلیسی قانون این است که معادل التین مدیر و‬ ‫مدبر شناسایی و بر اساس ان در ادبیات مدیریت متعارف در فضای مجازی‬ ‫جستجو شود‪ .‬البته برای جست وجوی واژگان بیشتر به ایات مرتبط با تدبر‬ ‫در ترجمه انگلیسی قران هم مراجعه شد‪.‬‬ ‫‪ -2‬برای مطالعه بیشتر رجوع شود به پینتر و دیگران‪ ،2005 ،‬صص ‪.1-18‬‬ ‫این کلمه است را به صورت‪ onderer‬می نویسند‪.‬‬ ‫جستجوی ‪ Ponder‬با استراتژی نتایج خوبی‬ ‫حتی در مورد رییس جمهور ایاالت متحده امریکا‬ ‫‪4‬‬ ‫داشت‪ .3‬البته اصطالحاتی نظیر‪ ponder policy‬‬ ‫و ‪ political ponderer5‬هم در ادبیات متعارف‬ ‫مدیریت و علوم سیاسی ب ه کار گرفته شده است‪.‬‬ ‫• معیارها و شرایط مدیر و مدبر از نظر فقهی‪،‬‬ ‫سیاسی و سایر حوزه های حقوق ( به جز حقوق‬ ‫عمومی) نیز چندان بررسی نشده است‪.‬‬ ‫بنابراین‪ ،‬شواهد و مسائل فوق نشان می دهد که‬ ‫تبیین‪ ،‬تعریف و اعالم معیارها و شرایط الزم برای‬ ‫مدیر و مدبر بودن نامزدهای ریاست جمهوری با‬ ‫توجه به اصول ‪ 113‬و ‪ 115‬قانون اساسی ضروری‬ ‫است‪ .‬در این پژوهش به دو سوال اصلی زیر‬ ‫پاسخ داده خواهد شد‪:‬‬ ‫معیارها و شرایط مدیر به منظور شایسته گزینی‬ ‫نامزدهای ریاست جمهوری بر اساس اصل ‪115‬‬ ‫قانون اساسی کدامند؟‬ ‫معیارها و شرایط مدبر به منظور شایسته گزینی‬ ‫نامزدهای ریاست جمهوری بر اساس اصل ‪115‬‬ ‫قانون اساسی کدامند؟‬ ‫بدین منظور‪ ،‬ابتدا پیشینه پژوهش در این‬ ‫زمینه بررسی شده و سپس نظرات اندیشمندان‬ ‫ً‬ ‫در این حوزه که قبال منتشر شده است‪ ،‬تحلیل‬ ‫خواهد شد‪ .‬سرانجام با مقایسه یافته ها با ادبیات‬ ‫پژوهش‪ ،‬مفهوم مدیر و مدبر تحلیل خواهد شد‪.‬‬ ‫‪3- http://www.gobanimonews.com/obama-ponder-strategy‬‬‫‪islamic-state/‬‬ ‫‪4- http://www.washingtontimes.com/news/2015/sep/21/‬‬ ‫‪advocates-of-boston-north-south-rail-link-ponder-s/‬‬ ‫‪http://ieeexplore.ieee.org/document/1317639/?reload=true‬‬ ‫‪http://www.doc.ic.ac.uk/~mss/Papers/Ponder-Policy01V5.pdf‬‬ ‫‪5- https://www.reddit.com/r/politics/comments/99czt/‬‬ ‫‪political_ponderer/‬‬ ‫شماره دوم ‪ -‬بهار و تابستان ‪1396‬‬ ‫‪103‬‬ ‫مدیر و مدبر دو مفهوم جدا گانه و در عین حال مرتبط به هم هستند که باید‬ ‫در حوزه مدیریت و حکمرانی ( مدیریت دولتی و سیاست گذاری) تبیین شوند‪.‬‬ ‫این دو مفهوم‪ ،‬همه ی حوزه های اجتماعی‪ ،‬فرهنگی‪ ،‬اقتصادی و فناوری را نیز‬ ‫دربرمی گیرند‪ .‬البته در سطح عالی‪ ،‬بیشتر از زاویه مدیریت استراتژیک به ان ها‬ ‫نظاره می شود‪.‬‬ ‫‪ .2‬ادبیات پژوهش‬ ‫ً‬ ‫عمدتا‪ ،‬نزدیک به زمان انتخابات ریاست جمهوری‪،‬‬ ‫به دلیل بررسی صالحیت نامزدهای ریاست جمهوری‬ ‫و شایسته گزینی ان ها‪ ،‬توجه به تعریف‪ ،‬مفهوم‪،‬‬ ‫معیارها و شرایط «مدیر و مدبر» از سوی‬ ‫متخصصان و همچنین خبرگزاری ها‪ ،‬پررنگ‬ ‫می شود‪ .‬پس از انتخاب نامزدها و برگزاری‬ ‫ً‬ ‫انتخابات‪ ،‬مجددا توجه به این موضوع رنگ ‬ ‫می بازد‪ .1‬البته این دو مفهوم‪ ،‬چالش هایی را‬ ‫در پاسخ گویی شورای نگهبان برای نامزدها‬ ‫ایجاد می کند؛ اینکه چه معیاری برای مدیر و‬ ‫مدبر بودن نامزدها تعریف و مورد سنجش قرار‬ ‫گرفته است‪ .‬ایا امر وجدانی و شهودی بوده است‬ ‫یا بر اساس برنامه ها و اطالعات مکفی از نامزدها‬ ‫انجام شده است؟‪ .‬البته ‪ ،‬انتظار پاسخگویی از‬ ‫سوی نامزدها در سال های اتی‪ ،‬بیشتر خواهد‬ ‫ً‬ ‫شد؛ زیرا در سیاست های کلی انتخابات صراحتا‬ ‫عبارت «اعالم» نیز ذکر شده است‪.‬‬ ‫ً‬ ‫مدیر و مدبر بودن رییس جمهور‪ ،‬صراحتا در‬ ‫اصل صدوپانزدهم (‪ )115‬قانون اساسی جمهوری‬ ‫‪ -1‬با بررسی های انجام شده از نشر اخبار مرتبط در خبرگزاری ها در فضای‬ ‫مجازی‪ ،‬نشر مطالب مربوط به این شرایط از چندماه قبل از انتخابات شروع‬ ‫شده و با احراز یا عدم احراز صالحیت ها فروکش می کند‪.‬‬ ‫‪104‬‬ ‫هسته بازاریابی سیاسی مرکز رشد‬ ‫اسالمی‪ ،‬سیاست های کلی انتخابات و قانون‬ ‫انتخابات ایران اورده شده است‪ .‬پیشینه‬ ‫پژوهش نشان می دهد که مطالعات در این‬ ‫ً‬ ‫حوزه در کشور اندک است و عمدتا مطالعات‬ ‫به تحلیل حقوقی این اصل و ان هم بیشتر از‬ ‫حوزه ی حقوق عمومی پرداخته است‪ .‬به عنوان‬ ‫مثال‪ ،‬رستمی و دیگران در توضیح مدیر و مدبر‬ ‫(با قید مدیریت و تدبیر در مقاله) به یک پارا گراف‬ ‫بسنده کرده اند (رستمی و دیگران‪ ،‬ص ‪.)235‬‬ ‫در مصاحبه های موجود در فضای مجازی و‬ ‫روزنامه ها هم به صورت پرا کنده مفاهیمی در‬ ‫ً‬ ‫این زمینه بیان شده است‪ .‬اخیرا شورای نگهبان‬ ‫برای این مهم‪ ،‬تدوین ایین نامه ای را در دستور‬ ‫کار خود قرار داده است‪ .‬بر اساس شواهد موجود‬ ‫در سایت این شورا‪ ،‬هنوز این اصل از سوی‬ ‫شورای نگهبان تفسیر نشده است (سایت شورای‬ ‫نگهبان؛ مشاهده در ‪.)1395/09/20‬‬ ‫مدیر و مدبر دو مفهوم جدا گانه و در عین حال‬ ‫مرتبط به هم هستند که باید در حوزه مدیریت‬ ‫و حکمرانی ( مدیریت دولتی و سیاست گذاری)‬ ‫تبیین شوند‪ .‬این دو مفهوم‪ ،‬همه ی حوزه های‬ ‫اجتماعی‪ ،‬فرهنگی‪ ،‬اقتصادی و فناوری را نیز‬ ‫دربرمی گیرند‪ .‬البته در سطح عالی‪ ،‬بیشتر از زاویه‬ ‫مدیریت استراتژیک به ان ها نظاره می شود‪ .‬فعل‬ ‫مدیر در مدیریت‪ ،‬خواه اسالمی‪ ،‬خواه متعارف و‬ ‫حوزه های وابسته محقق می شود‪ .‬مدیریت نیز‬ ‫در نهادها و وزارت خانه ها و سازمان ها باید پیاده‬ ‫شود تا اهداف کالن نظام محقق گردد‪ .‬بنابراین‪،‬‬ ‫این مقاله در تالش است تا معیارها و شرایط‬ ‫مدیر و مدبر را از دیدگاه مدیریت بررسی کند‪.‬‬ ‫نشـ ـ ـ ـ ـ ـ ــریه‬ ‫علمݡی‪-‬تخصصݡی‬ ‫در زندگی روزمره زمانی که در مورد مسئولین و کار ان ها سخن به میان می اید‪ ،‬یکی از مهمترین‬ ‫ً‬ ‫واژگان رایج «مدیر» و «مدیریت» است‪ .‬در مسائل مهم کشور هم عمدتا رسانه ها و متخصصان یکی‬ ‫از عمده ترین مسائل را مدیریت می دانند‪ .‬به راستی این اصطالح به چه معناست؟ و چرا این همه‬ ‫گره گشای امور خرد و کالن کشور به ویژه در وضعیت حساس فعلی شده است؟ برای پاسخ به سواالت‬ ‫پژوهش‪ ،‬ضرورت دارد که در ادامه‪ ،‬واژگان عملیاتی همچون شایسته گزینی و شایسته ساالری و‬ ‫مفهوم مدیر و مدبر توضیح داده شود‪.‬‬ ‫‪ .1-2‬شایسته گزینی و شایسته ساالری‬ ‫در توضیح شایسته گزینی و شایسته ساالری‪،‬‬ ‫توجه به مفهوم شایستگی ضروری است؛ در‬ ‫لغت نامه ی ا کسفورد‪ ،‬شایسته و شایستگی‬ ‫به معنای توانایی‪ 1‬انجام کار است‪ .‬استوف و‬ ‫دیگران بر این باورند که مفهوم شایستگی تحت‬ ‫تاثیر سه عنصر افراد‪ ،‬هدف و زمینه‪ ،‬خواهد بود‬ ‫(‪Stoof and Martens and Van Merrinboer and‬‬ ‫‪ .)Bastiaens, 2002‬در ذیل‪ ،‬به برخی از این‬ ‫تعاریف اشاره می شود‪:‬‬ ‫• شایستگی عبارت است از دانش‪ ،‬مهارت‪،‬‬ ‫توانایی یا مشخصه های مرتبط با عملکرد‬ ‫برتر در یک شغل‪ :‬همچون حل مساله‪ ،‬تفکر‬ ‫تحلیلی یا رهبری‪.‬‬ ‫• شایستگی به دانش ها‪ ،‬مهارت ها و نگرش های‬ ‫درهم تنیده اشاره می کند که بر بخش عمده ای‬ ‫از کار فرد اثرگذار بوده و با عملکرد کاری فرد‬ ‫ارتباط دارند‪.‬‬ ‫• شایستگی عبارت است از رفتار اظهارشده ی‬ ‫افراد در یک موقعیت خاص که حداقل کارایی‬ ‫در اجرا و اثربخشی در نتایج را داشته باشد؛‬ ‫‪1- Ability‬‬ ‫• شایستگی ترکیبی از دانش ضمنی و اشکار و‬ ‫نیز رفتارها و مهارت هایی است که استعداد‬ ‫اثربخشی در انجام یک کار را به فرد می دهد؛‬ ‫• مشخصه ها‪ ،‬دانش‪ ،‬مهارت ها‪ ،‬اعتقادات‪،‬‬ ‫الگوهای تفکر و مواردی مشابه‪ ،‬زمانی که‬ ‫به تنهایی یا به صورت ترکیبی استفاده شده‬ ‫و منجر به عملکرد موفق می شوند؛‬ ‫• مهارت ها‪ ،‬دانش‪ ،‬توانایی ها و دیگر مشخصه هایی‬ ‫که یک فرد برای انجام اثربخش شغلش بدان‬ ‫نیاز دارد‪.‬‬ ‫امور اجرایی کشور باید بر اساس شایسته ساالری‬ ‫باشد؛ شایسته ساالری را می توان به عنوان یک‬ ‫فرایند‪ ،‬تلفیقی از زیرفرایندهای شایسته خواهی‪،‬‬ ‫شایسته سنجی‪ ،‬شایسته گزینی‪ ،‬شایسته گیری‪،‬‬ ‫شایسته گماری‪ ،‬شایسته داری و شایسته پروری‬ ‫ترسیم کرد‪ .‬به طور مختصر در ذیل به این فرایند‬ ‫و ارتباط میان ان ها پرداخته می شود (قربان‬ ‫پناه‪:)1387 ،‬‬ ‫شماره دوم ‪ -‬بهار و تابستان ‪1396‬‬ ‫‪105‬‬ ‫شایسته خواهی به منزله یک ارزش اجتماعی‪ ،‬به صورت‬ ‫فرهنگ جامعه بروز می کند‪ .‬در فرهنگ اسالمی به مثابه یک‬ ‫ارزش‪ ،‬مورد توجه بسیار قرار دارد‪ .‬شایسته خواهی از سوی‬ ‫نخبگان و احاد مردم صورت می گیرد و انتظار این است که‬ ‫رییس جمهور در تمامی عوامل اجرایی‪ ،‬شایستگی الزم برای‬ ‫مدیریت و تدبیر امور را داشته باشد‪.‬‬ ‫شایسته شناسی نیازمند تمهیدات مناسب و مخصوص به‬ ‫خود است‪ .‬امروزه با توسعه نرم افزارها و ایجاد بانک های‬ ‫اطالعاتی‪ ،‬اطالعات شایستگان بر حسب توانمندی های روحی‪،‬‬ ‫ذهنی‪ ،‬عمومی‪ ،‬تخصصی و براساس بررسی های دقیق علمی‬ ‫و ازمون ها و مصاحبه های ساخت مند‪ ،‬شناخته می شوند‪.‬‬ ‫‪ .1‬شایسته خواهی‬ ‫شایسته خواهی به منزله یک ارزش اجتماعی‪ ،‬به صورت فرهنگ‬ ‫جامعه بروز می کند‪ .‬در فرهنگ اسالمی به مثابه یک ارزش‪،‬‬ ‫مورد توجه بسیار قرار دارد‪ .‬شایسته خواهی از سوی نخبگان و‬ ‫احاد مردم صورت می گیرد و انتظار این است که رییس جمهور‬ ‫در تمامی عوامل اجرایی‪ ،‬شایستگی الزم برای مدیریت و تدبیر‬ ‫امور را داشته باشد‪.‬‬ ‫‪ .2‬شایسته شناسی‬ ‫شایسته شناسی نیازمند تمهیدات مناسب و مخصوص به خود‬ ‫است‪ .‬امروزه با توسعه نرم افزارها و ایجاد بانک های اطالعاتی‪،‬‬ ‫اطالعات شایستگان بر حسب توانمندی های روحی‪ ،‬ذهنی‪،‬‬ ‫عمومی‪ ،‬تخصصی و براساس بررسی های دقیق علمی و ازمون ها‬ ‫و مصاحبه های ساخت مند‪ ،‬شناخته می شوند‪ .‬زمانی که یک‬ ‫رییس جمهور‪ ،‬تصدی قوه مجریه را بر عهده دارد در وزارت خانه ها‬ ‫و امور اجرایی به مدیران زیادی در سطوح مختلف و با دانش های‬ ‫متنوع نیاز دارد‪ ،‬لذا شایسته شناسی یکی از ضرورت های اصلی‬ ‫برای اداره امور جامعه است‪.‬‬ ‫‪ .3‬شایسته سنجی‬ ‫الزم است افرادی که تصور می کنند توانمندی شایستگان برای‬ ‫ریاست جمهوری را دارند‪ ،‬سنجیده شوند‪ .‬این معیارها و شرایط‬ ‫که در اصل ‪ 115‬قانون اساسی نیز به ان اشاره شده است‪ ،‬نیازمند‬ ‫بازخوانی دقیق اموزه های دینی‪ ،‬اخالقی‪ ،‬فرهنگی و اجتماعی‬ ‫برای تعریف معیارهای سنجش است‪ .‬معیارها و شرایط مدیر و‬ ‫مدبر برای شایسته سنجی فوق العاده ضروری هستند‪.‬‬ ‫‪106‬‬ ‫هسته بازاریابی سیاسی مرکز رشد‬ ‫نشـ ـ ـ ـ ـ ـ ــریه‬ ‫علمݡی‪-‬تخصصݡی‬ ‫‪ .4‬شایسته گزینی‬ ‫این بخش شامل دو مرحله است‪ :‬نخست‪ ،‬باید‬ ‫مراحل قبلی ارزیابی شده‪ ،‬و سپس‪ ،‬جایگاه‬ ‫موردنظر به افراد ایده ال تخصیص داده شود‪.‬‬ ‫‪ .5‬شایسته گیری‬ ‫به معنای جلب توجه و جذب مدیران شایسته‬ ‫است‪ .‬بدین منظور‪ ،‬به فضای رقابتی سالم برای‬ ‫فعالیت مدیران الزم است؛‬ ‫‪ .6‬شایسته گماری‬ ‫به معنای گماردن شایستگان در جایگاه درست‬ ‫خود است‪ .‬این امر‪ ،‬پس از انتخاب رییس جمهور‬ ‫از سوی مردم‪ ،‬برای تشکیل هیات دولت‬ ‫ضروری است؛‬ ‫‪ .7‬شایسته پروری‬ ‫نظام شایسته ساالر در نهایت‪ ،‬با رعایت موارد‬ ‫مزبور و فراهم اوردن زمینه های پرورش افراد‪،‬‬ ‫انان را به مراتب باالتر بینش و ا گاهی و توانمندی‬ ‫سوق می دهد‪ .‬هر مدیر‪ ،‬دوران رشد و شکوفایی‬ ‫محدودی از نظر زمان دارد‪ ،‬لذا باید اقدام به‬ ‫جانشین پروری برای انجام و اداره امور کشور شود‪.‬‬ ‫‪ .8‬شایسته داری‬ ‫به حفظ و نگهداری افراد شایسته‪ ،‬شایسته داری‬ ‫می گویند‪ .‬این امر‪ ،‬اهمیت فراوانی در پیشبرد‬ ‫اهداف از سوی رییس جمهور دارد‪ .‬از این رو‪،‬‬ ‫باید تمهیدات الزم فراهم شود تا افراد احساس‬ ‫عدالت کنند و موجب ماندگاری این افراد در‬ ‫جایگاه مناسب و شایسته خود شود‪.‬‬ ‫نظام شایسته ساالر در نهایت‪ ،‬با رعایت موارد مزبور و فراهم اوردن زمینه های‬ ‫پرورش افراد‪ ،‬انان را به مراتب باالتر بینش و ا گاهی و توانمندی سوق می دهد‪.‬‬ ‫هر مدیر‪ ،‬دوران رشد و شکوفایی محدودی از نظر زمان دارد‪ ،‬لذا باید اقدام به‬ ‫جانشین پروری برای انجام و اداره امور کشور شود‪.‬‬ ‫‪ -2-2‬مفهوم تفکر‪ ،‬تدبر و مدیر‬ ‫در ادبیات متعارف مدیریت برای توضیح و تبیین‬ ‫ً‬ ‫اندیشه عمدتا از اصطالح «تفکر‪ »1‬و متفکر استفاده‬ ‫می شود‪ ،‬حال انکه در اصل ‪ 115‬قانون اساسی‬ ‫واژه «مدبر» به کار گرفته شده است‪ .‬بنابراین‬ ‫ضرورت دارد ابتدا مفهوم تفکر‪ ،‬تدبر و مدیر و‬ ‫مدیریت وا کاوی شده تا با بیان تفاوت های این‬ ‫دو‪ ،‬بهتر بتوان معیارها و شرایط مدیر و مدبر را‬ ‫شناخت‪ .‬البته برای رجوع به قران و وا کاوی این‬ ‫کلمات باید با خانواده مفهومی یا ابر مفهومی‬ ‫واژگان نزدیک یا مرتبط وارد شد؛ به عبارت دیگر‪،‬‬ ‫برای این مهم یک زنجیره ای از مفاهیم و کلمات‬ ‫نزدیک به مفهوم مدیر‪ ،‬شناسایی و برای تبیین‬ ‫ً‬ ‫به متن قران و تفاسیر رجوع کرد؛ مثال مفاهیمی‬ ‫نظیر قوی‪ ،‬امین‪ ،‬حکم‪ ،‬هدایت‪ ،‬حفیظ‪ ،‬علیم‪،2‬‬ ‫سعه صدر‪ 3‬و موارد مشابه می توانند برای وا کاوی‬ ‫این مهم به کار گرفته شوند‪.‬‬ ‫در قران کریم‪ ،‬هم ریشه با مدیر‪ ،‬در بخشی از‬ ‫ایه ‪ 282‬سوره بقره‪« ،‬تدیرونها بینکم» ‪ ،‬اشاره‬ ‫شده است؛ اما در ترجمه ها و تفاسیر‪ ،‬به صورت‬ ‫مستقیم به معنای مدیریت و اداره کردن تفسیر‬ ‫نشده است‪.‬‬ ‫‪1- Thinking‬‬ ‫َ‬ ‫‪َ -2‬ق َال ْاج َع ْل ِنی َع َلى َخ َزا ِئن ْال ْرض ا ّ ِنی َح ِف ٌیظ َعل ٌ‬ ‫یم ( سوره یوسف‪ ،‬ایه ‪)55‬‬ ‫ِ ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ َ َ‬ ‫‪َ -3‬ا َل ْم َن ْش َر ْح َل َ‬ ‫ک َص ْد َر َک (سوره انشراح‪ ،‬ایه ‪ )1‬و قال َر ِّب ْاش َر ْح ِلی َص ْد ِری‬ ‫َ‬ ‫* َو َی ِّس ْر ِلی ا ْم ِری ( سوره طه‪ ،‬ایات ‪)26-25‬‬ ‫شماره دوم ‪ -‬بهار و تابستان ‪1396‬‬ ‫‪107‬‬ ‫ً‬ ‫تدبر‪ ،‬یک فرایند قلبی است و صرفا اختصاص به مطالب دیداری همچون تفکر و‬ ‫مطالب شنیداری مانند تعقل و تفقه ندارد‪ ،‬بلکه جامع نگر است و تمام محسوسات‬ ‫و ابزار شناخت قبل از عمل و بعد از ان را شامل می شود‬ ‫در حوزه تدبر که بر ماده دبر ( بر وزن ابر) است‪44 ،‬‬ ‫ایه در قران وجود دارد‪ .‬الزم است برای شناخت‬ ‫مفهوم مدبر در قانون اساسی برای شرایط یک‬ ‫نامزد ریاست جمهوری‪ ،‬به تفسیر برخی از این‬ ‫ایات که با مفهوم تدبر مرتبط است مراجعه کرد‪.‬‬ ‫خانواده مفهومی این کلمه با واژ گانی همچون‬ ‫تدبر‪ ،‬تدبیر‪ ،‬مدبر و غیره در ایات دیده می شود‪.‬‬ ‫در جدول ‪ ،1‬به دو ایه از قران کریم اشاره شده و‬ ‫به مفهوم تدبر از تفسیر نمونه پرداخته می شود‪.‬‬ ‫بنابراین‪ ،‬تدبر از ماده «دبر» به معنی نگریستن‬ ‫به عاقبت و اخر ان کار و تامل و فکر کردن در ان‬ ‫و نیز به معنای چاره جویی‪ ،‬تنظیم‪ ،‬اداره کردن و‬ ‫وضع مقدمات امده است‪ .‬از وادی تعریف لغوی‪،‬‬ ‫تدبر بیشتر مترادف با تفکر‪ ،‬تعقل‪ ،‬تذکر‪ ،‬تفقه‬ ‫به کار برده شده است‪ ،‬اما در بیان تفاوت ها باید‬ ‫گفت که تفکر‪ ،‬ادرا کی است که از طریق تصور و‬ ‫تصدیق امور بدیهی‪ -‬محسوسات‪ ،‬متواترات‪،‬‬ ‫تجربیات‪ ،‬فطریات‪ ،‬وجدانیات و اولیات‪ -‬حاصل‬ ‫شود و مجهوالت نظری را برای خود معلوم‬ ‫سازد‪ .‬تعقل‪ ،‬چیزی است که با ان اندیشیدن‪،‬‬ ‫استدالل کردن و امیزش تصورات و تصدیقات‪،‬‬ ‫روی می دهد و خوب و بد‪ ،‬خیر و شر و حق و‬ ‫باطل از هم تشخیص داده می شود‪ .‬تفقه‪ ،‬از‬ ‫ریشه فقه‪ ،‬به معنای درک عمیق علمی و تخصص‬ ‫یافتن در ان است‪ .‬تدبر‪ ،‬یک فرایند قلبی است و‬ ‫ً‬ ‫صرفا اختصاص به مطالب دیداری همچون تفکر‬ ‫و مطالب شنیداری مانند تعقل و تفقه ندارد‪،‬‬ ‫بلکه جامع نگر است و تمام محسوسات و ابزار‬ ‫شناخت قبل از عمل و بعد از ان را شامل می شود‬ ‫و در نهایت‪ ،‬تذکر‪ ،‬از امور قلبی است و دانشمندان‬ ‫عرفانی ان را از نتایج تفکر می دانند‪ .‬در تفاوت‬ ‫میان تدبر و تفکر می توان گفت که تدبر‪ ،‬تصرف‬ ‫قلب با نظر در عواقب است‪ ،‬ولی تفکر تصرف ان‬ ‫در نظر به دالئل است‪ .‬تدبر‪ ،‬تفکری عمیق است‪.‬‬ ‫تفکر مربوط به بررسی علل و خصوصیات یک‬ ‫موجود است‪ ،‬ولی تدبر مربوط به بررسی عواقب‬ ‫و نتایج ان است‪ .‬تفکر‪ ،‬پردازش محسوسات‬ ‫دیداری و تعقل‪ ،‬پردازش محسوسات دیداری‬ ‫جدول ‪ :1‬مفهوم «تدبر» برگرفته از تفسیر نمونه (مکارم شیرازی و دیگران‪)1373 ،‬‬ ‫مشتقات از‬ ‫ریشه (دبر)‬ ‫َی َت َد َّب ُر َ‬ ‫ون‬ ‫َی َت َد َّب ُر َ‬ ‫ون‬ ‫‪108‬‬ ‫ادرس‬ ‫متن ایه‬ ‫مفهوم تدبر در تفسیر نمونه‬ ‫َ َ َ َ َ َّ ُ َ ْ ُ‬ ‫ون الق ْر َان ‪ -‬تدبر در اصل از ماده «دبر» بر وزن ابر به معنی پشت سر و عاقبت‬ ‫«ا ف َلا یتدبر‬ ‫ْ‬ ‫َ‬ ‫َ ْ‬ ‫کان ِم ْن عِ ن ِد چیزی است‪ .‬بنابراین تدبر یعنی بررسی نتایج و عواقب و پشت و‬ ‫سوره نساء؛ َو لو َ َ‬ ‫ُ‬ ‫َ‬ ‫غ ْی ِر ا ّلل ِه ًل َوجدوا ً ِفیهِ روی چیزی است‪ .‬و تفاوت ان با تفکر این است که تفکر مربوط‬ ‫ایه ‪82‬‬ ‫َ‬ ‫ْ‬ ‫به بررسی علل و خصوصیات یک موجود است‪.‬‬ ‫اخ ِتلافا ک ِثیرا»‪.‬‬ ‫سوره‬ ‫محمد؛‬ ‫ایه ‪24‬‬ ‫هسته بازاریابی سیاسی مرکز رشد‬ ‫ تدبر برای کشف حقیقت و انجام وظیفه‬‫َ َ َ َ َ َّ ُ َ ْ ُ‬ ‫ون ال ُق ْر َان ‪ -‬تدبر ( از ماده «دبر» یعنی بررسی عواقب و نتایج کار‪ ،‬به عکس‬ ‫«ا فلا یتدبر‬ ‫َ ْ َ ُ ُ َْ‬ ‫وب اقفالها»‪ .‬تفکر که بیشتر به بررسی علل و اسباب چیزی گفته می شود‪.‬‬ ‫ام على قل ٍ‬ ‫‪ -‬تدبر طراحی برنامه جامع‬ ‫نشـ ـ ـ ـ ـ ـ ــریه‬ ‫علمݡی‪-‬تخصصݡی‬ ‫و شنیداری و تدبر‪ ،‬پردازش همه مفاهیم است‪.‬‬ ‫ا گر ما قران را مانند قانون اساسی در نظر بگیریم‪،‬‬ ‫تفسیر مانند تبدیل قانون اساسی به جزئیات و‬ ‫ایین نامه های اجرایی است‪ ،‬اما تدبر‪ ،‬فهمیدن‬ ‫قانون اساسی است؛ پس تدبر‪ ،‬به معنای فهم‬ ‫است‪( .‬ال حبیب‪ :1390 ،‬صص ‪.)8-11‬‬ ‫از نظر حسین رهبری (‪ ،)1386‬تدبر یک فرایند‬ ‫قلبى است و کلید و رمز بازگشایى قلب ها است‪.‬‬ ‫تدبر‪ ،‬اختصاصى به موارد دیدارى همچون تفکر‪،‬‬ ‫و اختصاصى به مطالب شنیدارى همچون تعقل‬ ‫و تفقه ندارد‪ ،‬بلکه جامع نگرى است و استفاده‬ ‫از تمام محسوسات و ابزار شناخت را در قبل از‬ ‫عمل و بعد از عمل‪ ،‬شامل می شود‪ .‬همچنین‪،‬‬ ‫تدبر‪ ،‬اسیب شناسى را به دنبال دارد‪ .‬هرچه تدبر‬ ‫در امور افزایش یابد‪ ،‬به همان مقدار‪ ،‬نتایج و‬ ‫پیام هاى بیشترى از ان حاصل خواهد شد‪.‬‬ ‫تدبر به معنای نفى تقلید ایستایى نیز است که‬ ‫با توجه به شرایط پیش روی نامزدها‪ ،‬رویکرد‬ ‫فعال و اینده نگر نیز باید در اداره امور کشور‬ ‫لحاظ شود‪ .‬تدبر‪ ،‬از واژه هاى مهجور است که‬ ‫تا کنون از معناى ان نقاب گشایى کاملى انجام‬ ‫نگرفته است‪ ،‬گاه ان را تفکر معنا کرده اند‪ ،‬گاه‬ ‫تعقل و گاه تفقه!‪ .‬هرچند این واژ گان و تعابیر‬ ‫در دستگاه وجودى انسان‪ ،‬بى ارتباط با همدیگر‬ ‫نیستند‪ ،‬ولى هر کدام جایگاه و مفهوم ویژه خود را‬ ‫دارند‪ .‬تدبر در معنای پس از عمل خود نیز وجود‬ ‫دارد و به معنای فرصت شناسی و بهره برداری‬ ‫از فرصت ها در شرایط پویای تعامالت داخلی و‬ ‫جهانی از سوی رییس جمهور است (رهبری‪،‬‬ ‫‪ :1386‬صص ‪.)24-27‬‬ ‫‪ -3-2‬مفهوم مدیریت در‬ ‫اداره امور کالن کشور‬ ‫در مدیریت سیاسی‪ ،‬مدیریت نظامی‪ ،‬مدیریت‬ ‫امور اقتصادی‪ ،‬مدیریت منابع انسانی ‪ ،‬مدیریت‬ ‫دولتی‪ ،‬مدیریت استراتژیک و ده ها موضوع دیگر‪،‬‬ ‫اصطالح ثابت «مدیریت» به کار گرفته می شود‪.‬‬ ‫اصطالحی که در تمام سطوح‪ ،‬اداره از سطح‬ ‫خرد و کالن را شامل می شود‪ .‬مدیریت در سطح‬ ‫کالن‪ ،‬بیانگر حداقل سه تفکر استراتژیک است‪:‬‬ ‫الف‪ :‬شناخت منابع‪ ،‬امکانات‪ ،‬ظرفیت ها و‬ ‫توانمندی های کشور و لزوم بهره برداری بهینه‬ ‫معروف از ان ها؛‬ ‫ب‪ :‬شناخت مسائل خارجی و بین المللی و‬ ‫دشمن شناسی و تعامالت مختلف با محیط بیرونی؛‬ ‫ج‪ :‬حرکت در سیر چشم انداز بیست ساله نظام‬ ‫جمهوری اسالمی ایران براساس سیاست ها‬ ‫و برنامه ها‪.‬‬ ‫‪ -1-3-2‬لزوم مدیریت برای همه ی‬ ‫حوزه های خرد و کالن کشور‬ ‫در نگاه اول باید گفت که مدیریت از اموری‬ ‫است که برای همه حوزه های کالن و خرد‬ ‫کشور الزم است؛ چه اداره ی امور نظامی‪ ،‬چه‬ ‫امور انتظامی‪ ،‬چه اقتصاد‪ ،‬چه فرهنگ‪ ،‬چه‬ ‫سیاست و چه علم و فناوری‪ ،‬چه صنعت و چه‬ ‫اداره ی امور عمومی کشور‪ ،‬همه و همه نیازمند‬ ‫مدیریت هستند؛ عالی ترین نوع این مدیریت‪ ،‬در‬ ‫مدیریت و هماهنگی اداره ی کالن کشور متجلی‬ ‫می شود که باید در وجود یک رییس جمهور‪،‬‬ ‫ظهور داشته باشد‪.‬‬ ‫شماره دوم ‪ -‬بهار و تابستان ‪1396‬‬ ‫‪109‬‬ ‫مدیر یک کشور باید جامع نگر باشد‪ .‬رشد کاریکاتوری یک حوزه و عقب افتادگی حوزه ی دیگر‪ ،‬به معنای مدیریت موثر نیست‪ .‬البته‬ ‫اینکه یک حوزه به عنوان محور قرار گیرد‪ ،‬خود‪ ،‬تدبیر مدیریتی متناسب با زمان و فشارهای محیط خارجی است؛ امروزه‪ ،‬این محور‪،‬‬ ‫اقتصاد و اقتصاد مقاومتی است‪.‬‬ ‫اداره ی امور کشور هرچه به سمت سطوح باال می رسد‪ ،‬از تنوع مدیریتی و کاری بیشتری برخوردار خواهد بود‪ ،‬لذا انسجام مدیریتی و‬ ‫هماهنگی بیشتر‪ ،‬الزم و ضروری است‪.‬‬ ‫‪ -2-3-2‬جامع نگری مدیر و عدم برتری‬ ‫اهداف مدیریتی یک حوزه بر دیگری‬ ‫در این مورد‪ ،‬مدیر یک کشور باید جامع نگر‬ ‫باشد‪ .‬رشد کاریکاتوری یک حوزه و عقب افتادگی‬ ‫حوزه ی دیگر‪ ،‬به معنای مدیریت موثر نیست‪.‬‬ ‫البته اینکه یک حوزه به عنوان محور قرار گیرد‪،‬‬ ‫خود‪ ،‬تدبیر مدیریتی متناسب با زمان و فشارهای‬ ‫محیط خارجی است؛ امروزه‪ ،‬این محور‪ ،‬اقتصاد‬ ‫و اقتصاد مقاومتی است‪ .‬همانطور که رهبری‬ ‫معظم انقالب در جمع نمایندگان محترم مجلس‬ ‫فرمودند «من روی اقتصاد مقاومتی تکیه ]‬ ‫تا کید[ می کنم‪ »1‬و حتی ان را مصداق تقوای‬ ‫جامعه بر شمردند‪.2‬‬ ‫‪ -1‬بیانات رهبر معظم انقالب اسالمی در دیدار با رئیس و نمایندگان مجلس‬ ‫شورای اسالمی (‪)1395/03/16‬‬ ‫‪ -2‬بیانات رهبر معظم انقالب اسالمی در دیدار با مسئوالن نظام (‪)1394/04/02‬‬ ‫‪110‬‬ ‫هسته بازاریابی سیاسی مرکز رشد‬ ‫‪ -3-3-2‬ضرورت انسجام‬ ‫و هماهنگی مدیریتی‬ ‫دیگر اینکه اداره ی امور کشور هرچه به سمت‬ ‫سطوح باال می رسد‪ ،‬از تنوع مدیریتی و کاری‬ ‫بیشتری برخوردار خواهد بود‪ ،‬لذا انسجام‬ ‫مدیریتی و هماهنگی بیشتر‪ ،‬الزم و ضروری است‪.‬‬ ‫ً‬ ‫همانطور که در درون یک حوزه‪ ،‬مثال فرهنگ‪،‬‬ ‫نباید بی انسجامی وجود داشته باشد‪ ،‬باید در‬ ‫تعامل فرهنگ و اقتصاد نیز‪ ،‬این انسجام حاصل‬ ‫گردد‪ .‬نامگذاری سال ‪ 1393‬از سوی رهبر معظم‬ ‫انقالب با عنوان «اقتصاد و فرهنگ؛ با عزم ملی و‬ ‫مدیریت جهادی»‪ ،‬بیانگر تعامالت خرده سیستم‬ ‫فرهنگی و اقتصادی است‪.‬‬ ‫نشـ ـ ـ ـ ـ ـ ــریه‬ ‫علمݡی‪-‬تخصصݡی‬ ‫‪ -4-3-2‬چندبعدی بودن‬ ‫نظام تهدیدات منطقه ای‬ ‫امروزه شوک ها و تنش های راهبردی کشورهای‬ ‫متخاصم علیه ایران چند بعدی است‪ .‬از یک‬ ‫سو‪ ،‬در درون یک حوزه‪ ،‬همچون فرهنگ‪ ،‬انواع‬ ‫شوک ها و شبیخون ها همچون حجاب‪ ،‬فضای‬ ‫مجازی و ‪ ...‬وجود دارد و از سوی دیگر‪ ،‬تهدیدات‬ ‫کشورهای متخاصم علیه ایران به طور همزمان‪،‬‬ ‫اقتصادی‪ ،‬فرهنگی‪ ،‬فناورانه و سیاسی خواهد‬ ‫بود؛ بنابراین‪ ،‬برای اداره ی بهتر کشور‪ ،‬لزوم تدبیر‬ ‫و اینده نگری و همچنین بحران شناسی از سوی‬ ‫رییس جمهور‪ ،‬ضروری است‪.‬‬ ‫‪ -5-3-2‬مدیریت در سطوح‬ ‫مختلف سیاسی کشور‬ ‫مدیریت در سطوح مختلف‪ ،‬ساری و جاری‬ ‫است‪ .‬به عبارت دیگر‪ ،‬مدیریت خرد فرهنگی‬ ‫که وظیفه یک نهاد فرهنگی کوچک در یک‬ ‫شهرستان است تا مدیریت کالن وزارت خانه هاو‬ ‫نهادهایی و همچون صدا و سیما‪ ،‬شورای عالی‬ ‫انقالب فرهنگی و وزارت فرهنگ و ارشاد اسالمی‪.‬‬ ‫در اقتصاد هم همین طور‪ ،‬از یک کارگاه کوچک در‬ ‫یک شهرک صنعتی در یک شهر کوچک کشور و‬ ‫کارگاه اقتصادی را شامل می شود تا مدیریت کالن‬ ‫و سیاست های کالن اقتصادی در وزارت خانه‬ ‫و بانک مرکزی و حتی باالتر از ان سیاست های‬ ‫کلی نظام در حوزه اقتصاد همچون سیاست های‬ ‫اقتصاد مقاومتی را در برمی گیرد‪ .‬انچه که از این‬ ‫نوع مدیریت ها برای رییس جمهور مدنظر است‪،‬‬ ‫مدیریت کالن و صبغه ملی و راهبردی ان است‬ ‫که البته گسترده تر و متنوع تر نیز است‪.‬‬ ‫‪ -6-3-2‬توجه به زنجیره راهبرد تا سیاست‬ ‫در این بخش باید زنجیره راهبرد تا سیاست را‬ ‫برای مدیریت کارامد نظام بیان کرد‪ .‬هر سیاست‬ ‫کلی نظام‪ ،‬برای اجرای قانون اساسی جمهوری‬ ‫اسالمی ایران از سوی رهبری با مشورت مجمع‬ ‫تشخیص مصلحت نظام‪ ،‬وضع می شود‪ .‬این‬ ‫سیاست‪ ،‬خود را در قالب سیاست های عمومی‬ ‫(سیاست های قوه مجریه‪ ،‬قضاییه‪ ،‬فرهنگی‪،‬‬ ‫انتظامی و نظامی و مجلس و قانون گذاری)‬ ‫متجلی می کند‪ .‬سیاست های عمومی اجرایی از‬ ‫سوی دولت به صورت ایین نامه ‪ ،‬تدوین شده و‬ ‫ی جریان می یابد‬ ‫در ادارات و سازمان های دولت ‬ ‫و از سوی دیگر‪ ،‬دولت نقش خود را در قالب‬ ‫سیاست های حمایتی‪ ،‬تسریعی و هدایتی در مورد‬ ‫بخش خصوصی ایفا می کند‪ .‬انچه که به صورت‬ ‫اثربخش به اجرای این سیاست ها در نهادهای‬ ‫مختلف کمک می کند‪ ،‬راهبردهای نهادها و‬ ‫سازمان ها در تحقق ان سیاست های عمومی‬ ‫هستند‪ .‬همواره برای اجرای موثر‪ ،‬زنجیره ای از‬ ‫سیاست تا راهبرد وجود خواهد داشت‪.‬‬ ‫در این بخش به طور مختصر ادبیات مربوط‬ ‫به شایستگی‪ ،‬شایسته ساالری و مفهوم مدیر‬ ‫و مدبر و مدیریت بررسی شد‪ .‬با توجه به اینکه‬ ‫بخشی از ادبیات در مقایسه با یافته های پژوهش‬ ‫استفاده می شود‪ ،‬تحلیل تفصیلی سایر مباحث‬ ‫در جای خود بیان خواهد شد‪.‬‬ ‫شماره دوم ‪ -‬بهار و تابستان ‪1396‬‬ ‫‪111‬‬ ‫جدول ‪ :2‬مستندات تحلیل شده برای شناخت مفهوم مدیر و مدبر‬ ‫مولف‪ /‬مصاحبه شونده‬ ‫ناشر‪/‬برنامه‬ ‫عباس علی کدخدایی (عضو حقوق دانان و سخنگوی شورای نگهبان)‬ ‫برنامه زنده تلویزیونی نگاه یک‬ ‫ولی رستمی‪ ،‬میثم موسی پور (ص ‪)235‬‬ ‫فصلنامه حقوق دانشکده حقوق‬ ‫و علوم سیاسی دانشگاه تهران‬ ‫حسین علی امیری (عضو حقوق دانان شورای نگهبان)‬ ‫نشریه حقوقی عدلیه‬ ‫سیدبهزاد پورسید (عضو کمیسیون حقوقی‬ ‫قضایی سازمان بسیج مستضعفین)‬ ‫شارا (شبکه روابط عمومی)‬ ‫رامرز عباسی‪ -‬رضا اردکانی‬ ‫خبرگزاری پیام سمنان‬ ‫عباس کعبی (عضو سابق شورای نگهبان)‬ ‫بخش سیاسی خبرگزاری تسنیم‬ ‫محسن جمشیدی‬ ‫خبرگزاری شمال نیوز‬ ‫(تحلیل بیانات مقام معظم رهبری)‬ ‫محمد یزدی (عضو فقهای شورای نگهبان)‬ ‫سایت الف‬ ‫حسن سبحانی (عضو هیئت علمی دانشکده اقتصاد دانشگاه تهران)‬ ‫پایگاه شخصی و اطالع رسانی‬ ‫حسن سبحانی‬ ‫‪ -3‬روش شناسی پژوهش‬ ‫در این پژوهش با رویکرد تفسیری‪ 1‬و روش شناسی‬ ‫پژوهش کیفی عمومی‪ 2‬اقدام به گرداوری‬ ‫مصاحبه های بی درنگ‪ 3‬و مستندات منتشرشده‬ ‫در فضای مجازی در توضیح و تشریح دو اصطالح‬ ‫مدیر و مدبر شد‪ .‬با بررسی محتوای فضای مجازی‬ ‫‪ 9‬مصاحبه منتشر شده و مستند شناسایی شدند‪.‬‬ ‫توصیف و تحلیل داده های گرداوری شده در این‬ ‫پژوهش‪ ،‬بر اساس سوال محوری و با استفاده از‬ ‫روش تحلیل مضمون‪ 4‬است‪ .‬گیبسون و براون‬ ‫بر این باورند که یکی از روش های مناسب برای‬ ‫مرتبط کردن سواالت پژوهش به تحلیل‪ ،‬محور‬ ‫قرار دادن خود سواالت است‪ .‬بنابراین بر محور‬ ‫سواالت‪ ،‬داده های گرداوری شده‪ ،‬تحلیل و‬ ‫‪1- interprative approach‬‬ ‫‪2- General qualitative research‬‬ ‫‪3- online interviews‬‬ ‫‪4- Thematic analysis‬‬ ‫‪112‬‬ ‫هسته بازاریابی سیاسی مرکز رشد‬ ‫معیارها و شرایط مدیر و مدبر برای شایسته گزینی‬ ‫نامزدها معرفی می شود (‪Gibson & Brown, 2009,‬‬ ‫‪ .)p. 197‬کرسول به پژوهشگران کیفی توصیه‬ ‫می کند که پیشینه پژوهش را در بخش پایانی‬ ‫برای مقایسه و مقابله با مضمون ها و طبقه ها‬ ‫استفاده کنند ( کرسول‪ ،2009 ،‬صص ‪.)58-57‬‬ ‫در این پژوهش نیز ادبیات مرتبط با مدیر و مدبر‬ ‫با مضامین حاصل شده از مصاحبه های برخط‬ ‫مقایسه شده است و توضیحات بر اساس ان‬ ‫تکمیل شده است‪.‬‬ ‫‪ -4‬تحلیل یافته ها‬ ‫برای انجام این پژوهش‪ ،‬به ‪ 9‬مصاحبه و مستند‬ ‫منتشر شده از حقوق دانان در فضای مجازی‬ ‫مراجعه شد؛ جدول ‪ 2‬فهرست مصاحبه ها و‬ ‫مقاالت منتشر شده در فضای مجازی را که تحلیل‬ ‫مضمون شده اند‪ ،‬در این زمینه نشان می دهد‪.‬‬ ‫نشـ ـ ـ ـ ـ ـ ــریه‬ ‫علمݡی‪-‬تخصصݡی‬ ‫دو مفهوم مدیر و مدبر در این مصاحبه ها با رویکرد تحلیل مضمون‪ ،‬بررسی و مضامین توصیفی و‬ ‫فرا گیر شناسایی شدند‪.‬بنابراین بر اساس تحلیل مصاحبه ها و مستندات منتشر شده‪ ،‬مضامین‬ ‫اصلی احصا شدند(جدول‪ )3‬که برای مدیر و مدبر بودن نامزدهای ریاست جمهوری تحلیل می شوند‪:‬‬ ‫جدول ‪ :3‬مضامین اصلی استخراج شده مرتبط با «مدیر» و «مدبر»‬ ‫مضامین اصلی با مدیر بودن و مدیریت نامزدها‬ ‫مضامین اصلی مدبر بودن و تدبیر نامزدها‬ ‫توانایی اجرای اصول مدیریتی‬ ‫مساله شناسی‬ ‫مهارت های مدیریت‬ ‫چشم انداز و اینده نگری‬ ‫نقش ها‬ ‫ظرفیت شناسی و قابلیت شناسی در سطح ملی‬ ‫شایستگی ها‬ ‫محیط شناسی در سطح بین المللی‬ ‫مضامین اصلی فوق و مضامین توصیفی زیرمجموعه ی ان ها با‬ ‫ادبیات پژوهش هم مقایسه شده و برای تنظیم یافته ها‪ ،‬ابتدا‬ ‫سوال اول به منظور شناخت معیارها و شرایط مدیر و سپس‬ ‫سوال دوم برای شناخت معیارها و شرایط مدبر‪ ،‬بررسی می شود‪:‬‬ ‫‪ -1-4‬معیارها و شرایط مدیر‬ ‫با مطالعات انجام شده در این حوزه برای شناخت معیارها و‬ ‫ً‬ ‫شرایط مدیر عمدتا می توان ‪ 4‬حوزه ی زیر را تحلیل و بررسی کرد‪:‬‬ ‫‪ -1-1-4‬توانایی اجرای اصول مدیریتی‬ ‫الف) برنامه ریزی‬ ‫در مدیریت کالن کشور‪ ،‬برنامه و برنامه ریزی یکی از اصولی است‬ ‫که صحت ان بارها از سوی متخصصان تجربه شده است‪ .‬لذا‬ ‫مهمترین رکن اداره ی یک نهاد‪ ،‬برنامه ی ان است؛ لذا پاینده بودن‬ ‫ان به قوام و موفقیت مجموعه ی کالن کشور‪ ،‬کمک خواهد کرد؛‬ ‫اما در مورد جاوید ماندن تشکیالت دولت باید گفت که دولت ها‬ ‫همواره به دنبال این هستند که چرخه ی حیات خود را طوالنی‬ ‫کنند؛ لذا برنامه ریزی یکی از اصولی است که این مهم از طریق‬ ‫ان محقق می شود‪( .‬الوانی‪.)1389 ،‬‬ ‫در مورد جاوید ماندن تشکیالت دولت باید گفت که دولت ها‬ ‫همواره به دنبال این هستند که چرخه ی حیات خود را‬ ‫طوالنی کنند؛ لذا برنامه ریزی یکی از اصولی است که این‬ ‫مهم از طریق ان محقق می شود‪.‬‬ ‫شماره دوم ‪ -‬بهار و تابستان ‪1396‬‬ ‫‪113‬‬ ‫ب) تصمیم گیری‬ ‫تصمیم گیری جزء اصلی مدیریت است و در‬ ‫واقع‪ ،‬تصمیم گیری و مدیریت را می توان مترادف‬ ‫دانست‪ .‬تصمیم گیری‪ ،‬جوهر تمامی فعالیت های‬ ‫مدیریت است و از اجزای جدایی ناپذیر مدیریت‬ ‫به شمار می اید و در هر وظیفه ی مدیریت‪ ،‬به‬ ‫نحوی جلوه گر است‪ .‬در تعیین خط مشی ها‪،‬‬ ‫اهداف‪ ،‬طراحی نهادهای دولتی‪ ،‬انتخاب‪،‬‬ ‫ارزیابی و در تمامی افعال مدیریت‪ ،‬تصمیم گیری‪،‬‬ ‫رکنی اساسی به شمار می اید (رضاییان‪.)1381 ،‬‬ ‫ج) سازماندهی‬ ‫برای نیل به اهداف برنامه ریزی شده‪ ،‬سازماندهی‬ ‫گامی ضروری است و به کمک این فعالیت است‬ ‫که هدف کلی و ماموریت اصلی یک دولت‪ ،‬در قالب‬ ‫هدف های جزئی تر و وظایف واحدها‪ ،‬شکسته و‬ ‫تحقق ان میسر می شود‪ .‬در سازماندهی‪ ،‬وظایف‬ ‫و اختیارات و مسئولیت های پست ها‪ ،‬مشخص‬ ‫و نحوه ی هماهنگی و ارتباط بین ان ها‪ ،‬معین‬ ‫می شود‪ .‬سازماندهی‪ ،‬فعالیتی مستمر و مداوم‬ ‫است که مدیر در هر سطحی به خصوص در‬ ‫سطح کالن جامعه‪ ،‬همواره با ان روبه رو است‬ ‫و منحصر به طراحی نهادهای دولتی در ابتدای‬ ‫ان نمی شود (الوانی‪.)1389 ،‬‬ ‫د) رهبری‬ ‫رهبری‪ ،‬فرایندی است که در ضمن ان‪ ،‬رییس جمهور‬ ‫می کوشد تا با ایجاد انگیزه و ارتباطی موثر‪ ،‬انجام‬ ‫سایر وظایف خود را در تحقق اهداف باالدستی‬ ‫نظام‪ ،‬تسهیل و زیرمجموعه ی خودش را از‬ ‫روی میل و عالقه به انجام وظایف شان ترغیب‬ ‫کند‪ .‬اهمیت هدایت و رهبری به حدی است‬ ‫‪114‬‬ ‫هسته بازاریابی سیاسی مرکز رشد‬ ‫که برخی صاحب نظران‪ ،‬موفقیت هر مدیر را در‬ ‫گرو توان وی در هدایت نیروی انسانی می دانند‪.‬‬ ‫رهبری در مفهوم کالن‪ ،‬به عنوان جزئی مجزا و‬ ‫مستقل از مدیریت مطرح نیست‪ ،‬بلکه یکی‬ ‫از وظایف عمده و اصلی ان به شمار می اید‪.‬‬ ‫مهم ترین نکته در رهبری‪ ،‬جهت دادن و نفوذ‬ ‫بر افراد است‪ .‬مدیر در نقش رهبر‪ ،‬کسی است‬ ‫که بتواند بر افراد تحت سرپرستی خود‪ ،‬نافذ و‬ ‫موثر باشد و به عبارت دیگر‪ ،‬زیرمجموعه ی وی‪،‬‬ ‫نفوذ و قدرت او را بپذیرند‪ .‬رهبری در هماهنگی‬ ‫بین مجموعه ی دولت با سایر قوا و همچنین‬ ‫هماهنگی وزارت خانه ها با یکدیگر‪ ،‬بسیار مهم‬ ‫و کلیدی است (الوانی‪.)1389 ،‬‬ ‫هـ) کنترل‬ ‫کنترل‪ ،‬ابزار کار مدیران در رده های مختلف از‬ ‫مراتب عالی تا رده های سرپرستی است و لزوم ان‬ ‫در مراتب مختلف به سادگی احساس می شود‪.‬‬ ‫دولت بدون وجود یک سیستم موثر کنترل‪،‬‬ ‫در تحقق ماموریت های خود‪ ،‬موفق نیست و‬ ‫نمی تواند از منابع خود‪ ،‬به درستی استفاده‬ ‫کند‪ .‬شاید مهمترین مسائلی که وجود کنترل‬ ‫را ضروری می سازد‪ ،‬از یک طرف‪ ،‬ان باشد که‬ ‫پیش بینی ها و برنامه های عملیاتی در دولت‪،‬‬ ‫همواره با درصدی از خطا همراه هستند و برای‬ ‫رفع این خطاها و اصالح عملیات‪ ،‬کنترل‪ ،‬تنها‬ ‫راه چاره است‪ .‬از طرف دیگر‪ ،‬محیط متغیر و‬ ‫دگرگون نهادها‪ ،‬دلیلی دیگر بر ضرورت کنترل‬ ‫است (الوانی‪.)1389 ،‬‬ ‫نشـ ـ ـ ـ ـ ـ ــریه‬ ‫علمݡی‪-‬تخصصݡی‬ ‫‪ -2-1-4‬مهارت های مدیریت‬ ‫ً‬ ‫عمدتا سه مهارت برای هر مدیر حیاتی است‪.‬‬ ‫مهارت ادرا کی‪ ،‬مهارت انسانی و مهارت فنی‬ ‫(مقیمی‪ ،1394 ،‬ص ‪:)33‬‬ ‫الف) مهارت های ادرا کی‬ ‫مهارت ادرا کی‪ ،‬شامل توانایی درک پیچیدگی های‬ ‫کلی جامعه‪ ،‬توان تجزیه و تحلیل مسائل و قدرت‬ ‫تصمیم گیری‪ ،‬با در نظر گرفتن اهداف کلی نظام‬ ‫و جامعه است‪ .‬این مهارت برای مدیریت در‬ ‫سطوح عالی از اهمیت باالیی برخوردار است؛ چه‬ ‫برای مدیریت بحران و چه برای راهبردشناسی و‬ ‫سیاست گذاری در امور مختلف کشور‪.‬‬ ‫ب) مهارت های انسانی‬ ‫مهات انسانی‪ ،‬به توانایی کارکردن با دیگران‬ ‫مربوط است که شامل توان ارتباطی‪ ،‬درک‬ ‫نیازهای انگیزشی و به کارگیری رهبری موثر‬ ‫است‪ .‬مهارتی که روزانه یک مدیری عالی به ان‬ ‫نیاز داشته و تمامی تصمیمات خود را بر محور‬ ‫سرمایه ی انسانی دنبال خواهد کرد‪.‬‬ ‫ج) مهارت های فنی‬ ‫مهارت فنی‪ ،‬عبارت است از توانایی به کارگیری‬ ‫دانش‪ ،‬روش ها‪ ،‬فنون و تجهیزات مورد نیاز برای‬ ‫انجام یک وظیفه ی تخصصی که از طریق تجربه‪،‬‬ ‫اموزش و کاراموزی به دست می اید‪ .‬شاید این‬ ‫مهارت در خود نامزد ریاست جمهوری کمتر الزم‬ ‫باشد و به اصطالح‪ ،‬رییس جمهور‪ ،‬مدیر کلی دان‬ ‫باشد‪ ،‬اما بازوهای وی باید از مهارت فنی کافی‬ ‫برای اداره ی امور تخصصی برخوردار باشند‪.‬‬ ‫مهارت ادرا کی‪ ،‬شامل توانایی درک پیچیدگی های کلی جامعه‪ ،‬توان تجزیه و تحلیل‬ ‫مسائل و قدرت تصمیم گیری‪ ،‬با در نظر گرفتن اهداف کلی نظام و جامعه است‪.‬‬ ‫مهات انسانی‪ ،‬به توانایی کارکردن با دیگران مربوط است که شامل توان ارتباطی‪،‬‬ ‫درک نیازهای انگیزشی و به کارگیری رهبری موثر است‪.‬‬ ‫‪ -3-1-4‬نقش ها‬ ‫هنری مینتزبرگ در تحقیقات خود‪ 10 ،‬نقش را‬ ‫برای مدیران بر می شمارد که به سه دسته ی‬ ‫نقش های میان فردی‪ ،‬اطالعاتی و تصمیم گیری‬ ‫تقسیم می شوند (مقیمی‪ ،1394 ،‬صص ‪:)32-30‬‬ ‫الف) نقش های میان فردی‬ ‫ً‬ ‫این نقش ها مستقیما از اختیار رسمی مدیر‬ ‫نشات می گیرند و دربرگیرنده ی روابط میان فردی‬ ‫وی هستند‪:‬‬ ‫‪ .1‬نقش تشریفاتی‬ ‫هر مدیر‪ ،‬الزم است اداب و رسوم ایینی و‬ ‫تشریفاتی را بجا اورد‪ .‬این نقش‪ ،‬در سفرهای‬ ‫نمایندگان مختلف کشورها به ایران و همچنین‬ ‫سفر نمایندگان ما به سایر کشورها ضروری است؛‬ ‫‪ .2‬نقش رهبر‬ ‫مدیران‪ ،‬مسئول کار افراد خودشان هستند؛‬ ‫بنابراین باید به نحو مطلوب‪ ،‬زیردستان خود‬ ‫ً‬ ‫را مدیریت کنند‪ .‬در کشور ما هم مرتبا‪ ،‬خطا یا‬ ‫اثربخشی یک مدیر را به رییس جمهور نسبت‬ ‫می دهند‪.‬‬ ‫شماره دوم ‪ -‬بهار و تابستان ‪1396‬‬ ‫‪115‬‬ ‫مدیر‪ ،‬مسئول تصمیم گیری در این خصوص است که چه کسی‪ ،‬چه چیزی را‬ ‫دریافت کند و با طراحی ساختار که نشان دهنده ی الگوی روابط رسمی است‪،‬‬ ‫تعیین می کند که کارها چگونه باید تقسیم و هماهنگ شوند‪ .‬این نقش در‬ ‫تخصیص بودجه ی کالن کشور‪ ،‬پر رنگ تر است‪.‬‬ ‫‪ .3‬نقش رابط‬ ‫مدیران صرف نظر از سلسله مراتب عمودی‪ ،‬با‬ ‫افراد دیگر تماس برقرار می کنند‪ .‬مدیران بیشتر‬ ‫زمان خود را به همکاران و زیردستان و سایر‬ ‫افراد بیرونی‪ ،‬اختصاص می دهند‪.‬‬ ‫ب) نقش های اطالعاتی‬ ‫پردازش اطالعات یکی از بخش های کلیدی شغل‬ ‫مدیران است‪ .‬بر اثر تماس های میان فردی مدیر‬ ‫با افراد زیرمجموعه ی خود‪ ،‬همکاران‪ ،‬مدیران‬ ‫هم تراز خود در سطوح دیگر و سایر افراد‪ ،‬مدیر‪،‬‬ ‫تبدیل به یک شاهراه اصلی در مجموعه ی‬ ‫مدیریتی می شود‪.‬‬ ‫‪ .1‬نقش پایش کننده‬ ‫مدیران در راستای کسب اطالعات‪ ،‬در حال‬ ‫جست وجو در محیط هستند؛ بخش مفید‬ ‫اطالعات از این نقش مدیر استخراج می گردد و‬ ‫به طور مستمر مطالب جدید را رصد می کند‪ .‬در‬ ‫شرایط بحران و شناخت تحرکات دشمن‪ ،‬این‬ ‫نقش‪ ،‬مفید و کاربردی است‪.‬‬ ‫‪ .2‬نقش اشاعه دهنده‬ ‫مدیر در این نقش‪ ،‬برخی از اطالعاتی را که در‬ ‫اختیار دارد‪ ،‬به زیرمجموعه ی خود و جامعه‬ ‫منتقل می کند‪.‬‬ ‫‪116‬‬ ‫هسته بازاریابی سیاسی مرکز رشد‬ ‫‪ .3‬نقش سخنگو‬ ‫مدیر‪ ،‬برخی از اطالعات را در اختیار افراد جامعه‬ ‫که بر مجموعه ی مدیریتی وی تاثیرگذار هستند‪،‬‬ ‫قرار می دهد‪.‬‬ ‫ج) نقش های تصمیم گیری‬ ‫اطالعات به عنوان ورودی اصلی در فرایند‬ ‫تصمیم گیری نقش ایفا می کند و مدیران به‬ ‫عنوان محور‪ ،‬تصمیم هایی را اخذ می کنند که‬ ‫استراتژی را تعیین می کند‪.‬‬ ‫‪ .1‬نقش کارافرین‬ ‫مدیر در نقش کارافرین‪ ،‬به دنبال بهبود عملکرد‬ ‫و انطباق مجموعه ی مدیریتی با شرایط متغیر‬ ‫محیطی است‪.‬‬ ‫‪ .2‬نقش مهارکننده اشوب‬ ‫در حالی که نقش کارافرین‪ ،‬مدیر را به عنوان‬ ‫اغازگر داوطلبانه ی تغییر توصیف می کند؛ نقش‬ ‫مهارکننده ی اشوب‪ ،‬مدیر را به عنوان کسی که‬ ‫به صورت داوطلبانه به فشارها وا کنش نشان‬ ‫می دهد‪ ،‬به تصویر می کشد‪.‬‬ ‫‪ .3‬نقش تخصیص دهنده منابع‬ ‫مدیر‪ ،‬مسئول تصمیم گیری در این خصوص‬ ‫است که چه کسی‪ ،‬چه چیزی را دریافت کند و با‬ ‫طراحی ساختار که نشان دهنده ی الگوی روابط‬ ‫رسمی است‪ ،‬تعیین می کند که کارها چگونه باید‬ ‫تقسیم و هماهنگ شوند‪ .‬این نقش در تخصیص‬ ‫بودجه ی کالن کشور‪ ،‬پر رنگ تر است‪.‬‬ ‫‪ .4‬نقش مذا کره کننده‬ ‫مذا کره با دیگران‪ ،‬بخش جدایی ناپذیر مدیریت‬ ‫است و مدیران زمان قابل مالحظه ای را باید‬ ‫صرف ان کنند‪ .‬این نقش در روابط خارجی و‬ ‫ً‬ ‫دیپلماسی بین المللی‪ ،‬کامال مفید و کارساز است‪.‬‬ ‫نشـ ـ ـ ـ ـ ـ ــریه‬ ‫علمݡی‪-‬تخصصݡی‬ ‫ج) شایستگی های خودمدیریتی‬ ‫شامل خودکنترلی عاطفی (زیستن با عواطف‬ ‫مزاحم و مختل کننده و میل به بهره مندی از‬ ‫دیگران)‪ ،‬انطباق پذیری (انعطاف پذیری در انطباق‬ ‫با موقعیت های در حال تغییر و کنترل شرایط‬ ‫ابهام الود)‪ ،‬موفقیت گرایی (تحریک برای بهبود‬ ‫عملکرد جهت دستیابی به استانداردهای نهایی‬ ‫سرامدی) و نقطه نظر مثبت (داشتن دیدگاه و‬ ‫نقطه نظر مثبت درباره ی افراد‪ ،‬رویدادها و اینده)‪.‬‬ ‫‪ -4-1-4‬شایستگی ها‬ ‫شایستگی های مدیریت‪ ،‬خوشه ای از دانش‪،‬‬ ‫مهارت ها و نگرش های مرتبط با عملکرد مدیریتی‬ ‫اثربخش است‪ .‬با توجه به مطالعات صاحب نظران‬ ‫مختلف‪ ،‬مجموعه ی شایستگی های مدیران‪ ،‬در‬ ‫قالب شش خوشه ی اصلی تقسیم بندی می شوند‬ ‫(مقیمی‪ ،1394 ،‬صص ‪:)36-34‬‬ ‫الف) شایستگی های هوش شناختی‬ ‫شامل تفکر سیستمی (دیدن موقعیت ها به عنوان‬ ‫ّ‬ ‫رویدادهای علی و پی بردن به جریان اطالعات‪،‬‬ ‫تعامل افراد و تولید محصوالت و خدمات در‬ ‫درون یک سازمان و یا یک جامعه) و تشخیص‬ ‫الگو (دیدن مضامین‪ ،‬موضوعات یا الگوها در‬ ‫رخدادهای به ظاهر تصادفی)‪.‬‬ ‫ب) شایستگی های هوش عاطفی‬ ‫یا خودا گاهی عاطفی‬ ‫شامل شناختن احساسات افراد به وسیله ی‬ ‫خودشان و تشخیص اثرات ان ها‪.‬‬ ‫د) شایستگی های هوش اجتماعی‬ ‫توانایی درک حاالت درونی‪ ،‬انگیزه ها و رفتارهای‬ ‫خود و دیگران به منظور بهینه سازی اقدامات با‬ ‫توجه به اطالعات حاصل شده‪.‬‬ ‫هـ) شایستگی های ا گاهی اجتماعی‬ ‫شامل همدلی (درک کردن عواطف و احساسات‬ ‫و دیدگاه های دیگران و فعال نمودن عالیق در‬ ‫ان ها) و ا گاهی سازمانی (تفسیر وضع جاری‪،‬‬ ‫شبکه های تصمیمات و سیاست ها در سطح‬ ‫سازمان)‪.‬‬ ‫و) شایستگی های مدیریت روابط‬ ‫شامل رهبری الهام بخش (هدایت کردن و‬ ‫برانگیختن افراد با بینش جذاب و گیرا)‪ ،‬نفوذ‬ ‫(استفاده از طیفی از تا کتیک ها برای متقاعدسازی‬ ‫دیگران)‪ ،‬مربی گری و مرشدی (ایجاد توانایی ها‬ ‫در دیگران از طریق بازخور و هدایت)‪ ،‬مدیریت‬ ‫تضاد (حل مسائل و مشکالتی که در اثر عدم‬ ‫توافقات مخرب ایجاد شده است) و کار تیمی‬ ‫(همکاری و تیم سازی)‪.‬‬ ‫شماره دوم ‪ -‬بهار و تابستان ‪1396‬‬ ‫‪117‬‬ ‫مساله شناسی و تحلیل مسائل کالن استراتژیک کشور یکی از مهمترین ارکان اداره ی دولت است‪ .‬عالوه بر مساله شناسی‪ ،‬ضرورت‬ ‫اولویت بندی ان ها و تخصیص بودجه برای حل نیز‪ ،‬ضروری است‪.‬‬ ‫‪ -2-4‬معیارها و شرایط مدبر‬ ‫‪-1-2-4‬توانشناختمسائلاستراتژیکو‬ ‫کالنوانعکاسان هادر برنامه(مساله شناسی)‬ ‫مساله شناسی و تحلیل مسائل کالن استراتژیک‬ ‫کشور یکی از مهمترین ارکان اداره ی دولت است‪.‬‬ ‫عالوه بر مساله شناسی‪ ،‬ضرورت اولویت بندی ان ها‬ ‫و تخصیص بودجه برای حل نیز‪ ،‬ضروری است‪.‬‬ ‫‪ -2-2-4‬چشم انداز و اینده نگری‬ ‫در مدیریت کشور‪ ،‬باید همسویی همه ی حوزه های‬ ‫کشور برای تحقق چشم انداز بیست ساله ی کشور‬ ‫در اولویت باشد و نحوه هدف گذاری کالن برای‬ ‫تحقق چشم انداز و حفظ ارزش ها و اهداف بنیادین‬ ‫انقالب اسالمی مشخص باشد‪ .‬طبیعی است که‬ ‫بر اساس ان هدف ها‪ ،‬باید برنامه های مختلف‬ ‫را ارائه و راه را برای تحقق چشم انداز باز کنند‪.‬‬ ‫‪118‬‬ ‫هسته بازاریابی سیاسی مرکز رشد‬ ‫‪ -3-2-4‬ظرفیت شناسی و‬ ‫قابلیت شناسی در سطح ملی‬ ‫در حوزه ی ظرفیت شناسی و قابلیت شناسی‪،‬‬ ‫متخصصان مدیریت راهبردی ده ها کتاب و‬ ‫هزاران مقاله منتشر کرده اند‪ ،‬بنابراین برنامه ای‬ ‫که بر اساس امایش سرزمین توانسته باشد به‬ ‫ظرفیت های مختلف کشور در حوزه های مختلف‬ ‫اقتصادی‪ ،‬علمی‪ ،‬فرهنگی و ‪ ...‬اشاره کند‪ ،‬می تواند‬ ‫به عنوان یک برنامه ی مدبرانه برای اداره ی امور‬ ‫کشور تلقی شود‪ .‬امروزه‪ ،‬برنامه ریزی مبتنی بر‬ ‫قابلیت‪ ،‬در بیشتر وزارت خانه ها در کشورهای‬ ‫مختلف اجرایی می شود و ضرورت توجه به ان‪،‬‬ ‫بر اساس ظرفیت های بومی‪ ،‬الزم است‪ .‬برخی‬ ‫از این ظرفیت های کشور که ضرورت شناخت و‬ ‫توجه به ان ها وجود دارد عبارت است از‪ :‬جایگاه‬ ‫فضای مجازی در توسعه ی فرهنگ و اقتصاد‬ ‫کشور‪ ،‬شناخت صنایع نوین و اینده ساز‪ ،‬تعامل‬ ‫کسب وکارها و دولت‪ ،‬تعامل اثربخش قوا با یکدیگر‬ ‫و بیان کاستی های قانونی کشور و ارائه ی لوایح‬ ‫پیشنهادی‪ ،‬طراحی سناریوهای مشخص برای‬ ‫مبارزه با فساد و فقر و رکود‪ ،‬طراحی سناریوهای‬ ‫مشخص برای تعیین وضعیت و هم نیروزایی بین‬ ‫وزارت خانه ها ‪ ،‬شناخت عالمانه تفکر استراتژیک‬ ‫در امور کشور و توان اجرای سیاست ها و راهبردها‬ ‫و تعیین موضع مشخص در مورد امنیت ملی‪.‬‬ ‫نشـ ـ ـ ـ ـ ـ ــریه‬ ‫علمݡی‪-‬تخصصݡی‬ ‫‪ -4-2-4‬محیط شناسی در‬ ‫سطح بین المللی‬ ‫ً‬ ‫شناخت محیط بین الملل صرفا برای روابط‬ ‫بین الملل در حوزه ی سیاسی تحلیل نمی شود‪،‬‬ ‫ الملل فرهنگی‪ ،‬اجتماعی‪،‬‬ ‫بلکه باید به محیط بین ِ‬ ‫سیاسی و فناوری در برنامه‪ ،‬به دقت اشاره شده‬ ‫و راهکارهای مشخص برای مبارزه با تهدیدات و‬ ‫بهره برداری از فرصت ها مشخص گردد‪ .‬شناخت‬ ‫محیط متخاصم و دشمنان نظام و سناریوهای‬ ‫مشخص در برابر ایاالت متحده امریکا‪ ،‬رژیم‬ ‫صهیونیستی‪ ،‬ال سعود و داعش و تخمین‬ ‫سناریوهای انان و ارائه ی راهکار مناسب‪،‬‬ ‫توان شناخت تالطم های محیطی و جهانی و‬ ‫پاسخ وقع و شجاعانه به ان ها‪ ،‬حداقل عواملی‬ ‫هستند که در محیط شناسی بین المللی‪ ،‬باید‬ ‫به ان ها توجه کرد‪.‬‬ ‫‪ -5‬نتیجه گیری‬ ‫تحلیل و تفسیر مدیر و مدبر در اصل ‪ 115‬قانون‬ ‫اساسی نیازمند زمان و پژوهش های عمیق و‬ ‫گسترده است‪ ،‬اما در این مقاله برای تشخیص‬ ‫ً‬ ‫مدیر و مدبر بودن که عمدتا در شورای نگهبان بر‬ ‫اساس نظرات شخصی افراد تصمیم گیری می شده‬ ‫است‪ ،‬معیارهایی همچون اجرای اصول مدیریتی‪،‬‬ ‫نقش ها‪ ،‬مهارت ها و شایستگی ها در ارتباط با مدیر‬ ‫و معیارهایی همچون مساله شناسی‪ ،‬چشم انداز‬ ‫و اینده نگری‪ ،‬ظرفیت شناسی و قابلیت شناسی در‬ ‫سطح ملی و محیط شناسی در سطح بین المللی‬ ‫در ارتباط با مدبر تحلیل شده است‪ .‬البته باید‬ ‫ً‬ ‫گفت که صرفا برنامه نمی تواند معیار مدیر و‬ ‫مدبر بودن یک نامزد باشد‪ .‬بر اساس مطالعات‬ ‫صورت گرفته‪ ،‬جدول‪ 4‬شاید بتواند در کنار شهود‬ ‫و کفایت مذا کرات و همچنین سایر موارد‪،‬‬ ‫معیارها و شرایط نامزدها را برای شایسته گزینی‬ ‫بر اساس اصل ‪ 115‬قانون اساسی واضح تر کند‪.‬‬ ‫پژوهشگران بر این باورند که جدول زیر‪ ،‬نیاز به‬ ‫پژوهش بیشتر و جدی تری در ارتباط با تعیین‬ ‫صالحیت یک نامزد ریاست جمهوری دارد‪ ،‬ولی‬ ‫می توان گفت که سنجش موارد موجود در جدول‬ ‫مذکور‪ ،‬بینش خوبی برای ارزیابی خواهد داد و‬ ‫حتی معیاری برای گزینش مردم هم خواهد بود‪.‬‬ ‫شماره دوم ‪ -‬بهار و تابستان ‪1396‬‬ ‫‪119‬‬ ‫جدول‪ :4‬امتیاز بندی معیارها و شرایط مدیر و مدبر برای نامزدهای ریاست جمهوری‬ ‫شرایط و معیارها‬ ‫مدیر و مدبر‬ ‫توانایی برنامه ریزی‬ ‫توانایی به‬ ‫کار گیری اصول‬ ‫مدیریتی‬ ‫توانایی تصمیم گیری‬ ‫توانایی سازماندهی‬ ‫توانایی رهبری‬ ‫توانایی کنترل‬ ‫توانایی‬ ‫به کارگیری‬ ‫نقش ها‬ ‫نقش های میان فردی‬ ‫نقش های اطالعاتی‬ ‫نقش های تصمیم گیری‬ ‫شایستگی های هوش شناختی‬ ‫شایستگی های‬ ‫هوش عاطفی‬ ‫مدیر‬ ‫شایستگی های خودمدیریتی‬ ‫شایستگی ها‬ ‫شایستگی های‬ ‫هوش اجتماعی‬ ‫شایستگی های‬ ‫ا گاهی اجتماعی‬ ‫شایستگی های‬ ‫مدیریت روابط‬ ‫دارا بودن‬ ‫مهارت ها‬ ‫مهارت های ادرا کی‬ ‫مهارت های منابع انسانی‬ ‫مهارت های فنی‬ ‫توانایی شناخت مسائل استراتژیک و کالن‬ ‫توانایی حرکت در مسیر چشم انداز‬ ‫کشور و اینده نگری‬ ‫مدبر‬ ‫توانایی شناخت ظرفیت ها و قابلیت های‬ ‫ملی و بهره برداری بهینه از ان ها‬ ‫محیط شناسی در سطح بین المللی‬ ‫به ویژه محیط متخاصم‬ ‫جمع امتیازات‬ ‫‪120‬‬ ‫هسته بازاریابی سیاسی مرکز رشد‬ ‫نامزد اول‬ ‫( امتیاز از‬ ‫‪ 1‬تا ‪)10‬‬ ‫نامزد دوم نامزد سوم‬ ‫( امتیاز از ( امتیاز از‬ ‫‪ 1‬تا ‪)10‬‬ ‫‪ 1‬تا ‪)10‬‬ ‫نشـ ـ ـ ـ ـ ـ ــریه‬ ‫علمݡی‪-‬تخصصݡی‬ ‫منابع‬ ‫‪ -1‬قران کریم‪.‬‬ ‫‪ -2‬قران کریم‪ ،‬ترجمه ی پیکتال به زبان انگلیسی‪.‬‬ ‫‪ -19‬قانون اساسی جمهوری اسالمی ایران‪ ،‬دریافت از طریق سایت‬ ‫مجلس شورای اسالمی‪.‬‬ ‫‪ -20‬قربان پناه‪ ،‬جاوید (‪ .)1378‬نظام شایسته ساالر‪.‬‬ ‫‪ -3‬ابالغ سیاست های کلی انتخابات در تاریخ ‪ ،1395/07/24‬مشاهده در‬ ‫ادرس‪http://farsi.khamenei.ir/news-content?id=34642 :‬‬ ‫‪ -21‬کدخدایی‪ ،‬عباس‪ ،‬مصاحبه در برنامه زنده تلویزیونی نگاه یک در‬ ‫ارتباط با احراز صالحیت نامزدهای ریاست جمهوری‪.‬‬ ‫‪ -5‬امیری‪ ،‬حسین علی‪ ،‬مصاحبه ی هفته نامه ی حقوق همشهری‪ 1 ،‬مرداد‬ ‫‪ ،1392‬دریافت از طریق‪http://adlpub.com :‬‬ ‫‪ -22‬کرسول‪ ،‬جان‪ .‬دبلیو (‪ .)2009‬طرح پژوهش (رویکردهای کمی‪ ،‬کیفی‬ ‫و شیوه ترکیبی)‪ ،‬ترجمه دکتر حسن دانایی فرد و دکتر علی صالحی‪ ،‬تهران‪،‬‬ ‫موسسه کتاب مهربان نشر‪.‬‬ ‫‪ -6‬ال حبیب‪ ،‬سکینه (‪ .)1390‬تفسیر و مفاهیم‪ :‬بازشناسی مفهوم تدبر در‬ ‫قران‪ ،‬فصلنامه بینات‪ ،‬شماره ‪ ،71‬صص ‪.18-6‬‬ ‫‪ -23‬کعبی‪ ،‬عباس‪ ،‬مصاحبه با بخش سیاسی خبرگزاری تسنیم‪ ،‬دریافت‬ ‫از طریق‪https://www.tasnimnews.com :‬‬ ‫‪ -7‬بیانات رهبر معظم انقالب اسالمی در دیدار با رییس و نمایندگان مجلس‬ ‫شورای اسالمی (‪.)1395/03/16‬‬ ‫‪ -24‬مقیمی‪ ،‬سیدمحمد (‪ .)1394‬مبانی سازمان و مدیریت‪ ،‬تهران‪،‬‬ ‫انتشارات راه دان‪.‬‬ ‫‪ -8‬بیانات رهبر معظم انقالب اسالمی در دیدار با مسئوالن نظام جمهوری‬ ‫اسالمی ایران (‪.)1394/04/02‬‬ ‫‪ -25‬مکارم شیرازی‪ ،‬ناصر و دیگران (‪ .)1373‬تفسیر نمونه‪ ،‬قم‪ ،‬دارالکتب‬ ‫االسالمیه‪.‬‬ ‫‪ -9‬پورسید‪ ،‬سیدبهزاد‪ ،‬بازخوانی اصل ‪ ۱۱۵‬قانون اساسی جمهوری اسالمی‬ ‫ایران‪ 30 ،‬فروردین ‪ ،1392‬دریافت از طریق‪:‬‬ ‫‪.http://www.ghatreh.com/news/nn13720923‬‬ ‫‪ -26‬ورعی‪ ،‬سیدجواد (‪ .)1386‬مبانی و مستندات قانون اساسی جمهوری‬ ‫اسالمی ایران‪ ،‬قم‪ ،‬دبیرخانه مجلس خبرگان رهبری‪.‬‬ ‫‪ -4‬الوانی‪ ،‬سید مهدی (‪ .)1389‬مدیریت عمومی‪ ،‬تهران‪ ،‬نشر نی‪.‬‬ ‫‪ -10‬ترجمه ی قانون اساسی جمهوری اسالمی ایران‪ ،‬دریافت از طریق‬ ‫سایت مجلس شورای اسالمی‪.‬‬ ‫‪ -11‬جمشیدی‪ ،‬محسن‪ ،‬تحلیل بیانات مقام معظم رهبری‪ ،‬دریافت از‬ ‫طریق‪http://www.shomalnews.com :‬‬ ‫ت نامزدهای انتخابات‬ ‫‪ -27‬یزدی‪ ،‬محمد‪ ،‬مصاحبه در مورد بررسی صالحی ‬ ‫ریاست جمهوری‪ ،‬دریافت از طریق‪http://alef.ir :‬‬ ‫‪28- Draganidis Fotis and Gregoris Mentzas (2006); Competency‬‬ ‫‪based management: a review of systems and approaches, Information‬‬ ‫‪Management & Computer Security. Vol. 14, No. 1, pp. 51-64.‬‬ ‫‪ -12‬حق شناس‪ ،‬علی محمد؛ سامعی‪ ،‬حسین و انتخابی‪ ،‬نرگس (‪.)1382‬‬ ‫فرهنگ معاصر هزاره‪ ،‬تهران‪ ،‬نشر فرهنگ معاصر‪.‬‬ ‫‪29- Gibson, W. J., & Brown, A. (2009). Working with qualitative‬‬ ‫‪data. London, Thousand Oaks, Calif.: SAGE.‬‬ ‫‪ -13‬رستمی‪ ،‬ولی؛ موسی پور‪ ،‬میثم (‪ .)1390‬تحلیل حقوقی اصل ‪ 115‬قانون‬ ‫اساسی جمهوری اسالمی ایران در خصوص شرایط رییس جمهور‪ ،‬فصلنامه‬ ‫حقوق‪ ،‬صص ‪.240-225‬‬ ‫;)‪30- Moore D. and Meia-I Cheng and Andrew R. Dainty (2002‬‬ ‫‪Competence, Competency and Competencies: performance Assessment‬‬ ‫‪in organizations, work study. Vol. 51, No. 6, pp. 314-319.‬‬ ‫‪ -14‬رضاییان‪ ،‬علی (‪ .)1381‬سیستم های اطالعاتی مدیریت‪ ،‬تهران‪،‬‬ ‫انتشارات سمت‪.‬‬ ‫‪31- Painter, M., & Pierre, J. (2005). Unpacking Policy Capacity:‬‬ ‫‪Issues and Thems. In M. Painter & J. Pierre (Eds ,(Challenges to state‬‬ ‫‪policy capacity: Global trends and comparative perspectives) pp.1-18).‬‬ ‫‪Houndmills Basingstoke Hampshire, New York: Palgrave Macmillan.‬‬ ‫‪ -15‬رضاییان‪ ،‬علی (‪ .)1386‬مبانی سازمان و مدیریت‪ ،‬تهران‪ ،‬انتشارات سمت‪.‬‬ ‫رهبری‪ ،‬حسن (‪ .)1386‬بازکاوی تدبر در قران‪ .‬فصلنامه پژوهش های‬ ‫قرانی‪ ،‬دوره ‪ ،13‬شماره ‪ ،50-49‬صص ‪.297-260‬‬ ‫‪ -16‬سایت اطالع رسانی شورای نگهبان به ادرس‪.http://www.shora-gc.ir :‬‬ ‫‪ -17‬سبحانی‪ ،‬حسن‪ ،‬رییس جمهور مدیر و مدبر کیست؟‪ ،‬دریافت از‬ ‫طریق پایگاه شخصی و اطالع رسانی حسن سبحانی به ادرس ‪http://‬‬ ‫‪.hasansobhani.ir‬‬ ‫‪ -18‬طیب نیا‪ ،‬محمدصالح‪ ،‬نشست مباحث نوین امر خیر در ایران‪28 ،‬‬ ‫شهریورماه ‪ ، 1395‬دانشکده ادبیات دانشگاه تهران‪ ،‬دریافت از طریق‪:‬‬ ‫‪http://kahlek.ir/index.php/post247098‬‬ ‫‪32- Painter, Martin; Pierre, Jon (2005): Unpacking Policy Capacity:‬‬ ‫‪Issues and Themes. In Martin Painter, Jon Pierre (Eds.): Challenges to‬‬ ‫‪State Policy Capacity: Global Trends and Comparative Perspectives.‬‬ ‫‪London: Palgrave Macmillan UK, pp. 1–18.‬‬ ‫‪33- Stoof A. and Rob L. Martens and Jeroen J. G. Van Merrinboer‬‬ ‫‪and Theo J. Bastiaens (2002); The Boundary Approach of Competence:‬‬ ‫‪A Constructivist Aid for Understanding and Using the Concept of‬‬ ‫‪Competence, Human Resource Development Review, Vol. 1, No.‬‬ ‫‪3 September, pp. 345-365.‬‬ ‫شماره دوم ‪ -‬بهار و تابستان ‪1396‬‬ ‫‪121‬‬ ‫محمدامین باقر ی کنی‬ ‫دانشجوی دکتری معارف اسالمی و مدیریت دولتی‬ ‫گرایش خط مشی گذاری عمومی دانشگاه امام صادق؟ع؟‬ ‫ݑٮݡیݦ‬ ‫ى س ى ݤݤݤ‬ ‫کم ݣ ݣا ݣ ݣݣله ݣݡح ݣ ݫݔݣاݣ ݤ‬ ‫ݫ ݫݬݔ ݣ ݣ‬ ‫‪ -1‬از نشانه های توسعه یافتگی حکومت ها و ملت ها در عصر حاضر‪ ،‬دارا بودن یک نظام انتخاباتی‬ ‫پیشرفته است‪ .‬در حقیقت‪ ،‬ا گر بهترین فرد یا فکر(حزب) مطابق با شرایط احراز و شاخص های‬ ‫تعریف شده برای پیشرفت و ابادانی یک کشور در مسئولیت مورد نظر‪ ،‬به عنوان منتخب مردم‬ ‫شناخته شود‪ ،‬با یک نظام انتخابات کار امد رو به رو هستیم‪.‬‬ ‫‪ -2‬مدرنیته و سنت همچنان ‪ -‬و به نظر می رسد برای همیشه ‪ -‬درگیر جنگی فرسایشی هستند‪.‬‬ ‫این موضوع در نظامات انتخاباتی نیز صادق است و نمود دارد‪ .‬لذا فرایندهای سنتی و مدرن‬ ‫انتخابی برای جا گیر و فرا گیر شدن‪ ،‬تقابل جدی پیش رو دارند‪ .‬از این رو رسیدن به یک نظام‬ ‫انتخاباتی پیشرفته‪ ،‬از منظر انتزاعی راهی قابل وصول و حصول ولی در میدان واقعی سیاست‪،‬‬ ‫محلی برای تناز ع و کشمکش است‪.‬‬ ‫‪ -3‬در ممالک مختلف‪ ،‬تالش بر این است‪ ،‬گر چه نمی توان نظام انتخاباتی را بهینه مطلق کرد‪ ،‬اما‬ ‫بتوان از بروز شرایط احساسی مفرط که از ان به عنوان فروش تهاجمی یاد می شود جلوگیری و‬ ‫اثر ان را کاهش داد‪ .‬تعبیه الیه های مختلف برای انتخاب‪ ،‬شرایط انتخاب کنندگان و انتخاب‬ ‫شوندگان‪،‬طول زمان فرایند انتخاب‪ ،‬فرایند اطالع رسانی و تبلیغ با اریب متعارف و ‪ ...‬از‬ ‫متغیرهایی هستند که برای کاهش افات انتخابات‪ ،‬طراحی و کارگزاری شده است‪.‬‬ ‫‪122‬‬ ‫هسته بازاریابی سیاسی مرکز رشد‬ ‫نشـ ـ ـ ـ ـ ـ ــریه‬ ‫علمݡی‪-‬تخصصݡی‬ ‫‪ -4‬در عصر جمهوری اسالمی‪ ،‬تا کنون بیش‬ ‫از ‪ 30‬مورد انتخابات ملی برگزار شده است‬ ‫که بیشترین ان مربوط به انتخاب رئیس‬ ‫جمهور با ‪ 11‬فقره می باشد‪ .‬با توجه به‬ ‫نظام و ساختار حا کمیتی‪ ،‬رئیس جمهور‬ ‫وزن بسیار باالیی در اداره حکومت دارد و‬ ‫از انجا که باالترین رکن نظام اجرایی است‪،‬‬ ‫کوچک ترین تصمیمات و سیاست ها یش‪،‬‬ ‫بزرگترین اثرات مثبت و منفی را می تواند‬ ‫پیامد داشته باشد‪.‬‬ ‫‪ - 5‬مروری بر انتخابات گذشته ریاست جمهوری‪،‬‬ ‫به روشنی خال در ساز کار انتخاب ان را نشان‬ ‫می دهد‪ .‬با اینکه نظام سوال و استیضاح‬ ‫برای کنترل احکام‪ ،‬انتصابات‪ ،‬فرمان ها و‬ ‫اعمال رئیس جمهور در قانون تعبیه شده‪،‬‬ ‫لیکن ساز کار اجرای ان‪ ،‬بشدت تنش زا و‬ ‫تشنج افرین است‪ .‬فلذا‪ ،‬ابزارهای نظارتی‬ ‫عمدتا نا کارامد و معیوب عمل می کنند‪ .‬‬ ‫ً‬ ‫نتیجتا بیشترین ٖتا کید باید روی فرایند‬ ‫انتخاب رئیس جمهور برای رسیدن به‬ ‫یک خروجی خوب باشد‪ .‬خروجی مناسب‪،‬‬ ‫همان انطباق شرایط احراز و ویژگی های فرد‬ ‫منتخب است‪.‬‬ ‫‪ -6‬از مرحله ورودی نظام انتخابات تا پایانی ترین‬ ‫مراحل که رئیس جمهور ٖرای اعتماد وزرای‬ ‫خود را از مجلس می گیرد‪ ،‬این نقص ها دیده‬ ‫می شود‪.‬‬ ‫ثبت نام فله ای بیش از هزار نامزد در‬ ‫دوره های گذشته‪ ،‬عدم شفافیت و نامعلوم‬ ‫بودن شاخص های هر یک از معیارهای احراز‬ ‫صالحیت نامزدها‪ ،‬زمان و چگونگی حد و‬ ‫حدود تبلیغ و تخریب و اثر قوانین بازدارنده‬ ‫در این فرایند‪ ،‬ارائه برنامه های شعاری و غالبا‬ ‫سلبی‪ ،‬غلبه تبلیغ فردی به جای معرفی‬ ‫تیم و همکاران‪ ،‬ایجاد فضای هیجانی و‬ ‫احساسی رسانه ای‪ ،‬سنتی بودن جریان‬ ‫شمارش ارا و نظارت بر ان‪ ،‬چگونگی اعالم‬ ‫نتیجه‪ ،‬نامعلوم بودن معیارهای انتخاب‬ ‫کابینه و‪ ..‬همه نقص ها و خال عدم مطابقت‬ ‫ً‬ ‫است که بعضا همیشه و یا در برخی انتخابات ‬ ‫گذشته ضربه زننده و موجب ایجاد ابهام و‬ ‫سوال و تشنج شده است‪.‬‬ ‫این موارد و خیلی بیشتر از ان‪ ،‬انتخابات‬ ‫را در جمهوری اسالمی‪ ،‬شبیه به یک بازی‬ ‫نامتعارف کرده که در هر دوره ان‪ ،‬می تواند به‬ ‫راحتی اعتبار و حیثیت نظام را به بازی گرفته‬ ‫و به میزان دلخواه از ان بکاهد و زایل کند‪.‬‬ ‫‪ -7‬وجود نگاه فرد محوری (بجای گروه و حزب‬ ‫محوری) و همچنین اثر بسیار باالی جریانات‬ ‫رسانه ای ‪،‬نیروی گریز از مرکز انتخاب درست‬ ‫را فراتر از نرم متعارف نموده و اثر تخریبی‬ ‫بازی با حیثیت و اعتبار نظام را بشدت‬ ‫فزونی بخشیده است‪.‬‬ ‫‪ -8‬در نگاه فرد محور‪،‬هر قدر هم فرد منتخب‬ ‫صاحب و حایز ویژگی های مناسب و شایسته‬ ‫این منصب باشد‪،‬لیکن بواسطه این که‬ ‫این تضمین در خصوص انتخاب همکاران‬ ‫و معاونین و دستیاران دستخوش سلیقه و‬ ‫خوشایندی فردی و شخصی می شود‪،‬لذا‬ ‫هیچ گاه انتخاب اولیه تضمین مناسبی بر‬ ‫انتخاب های مناسب و شایسته تبعی نبوده‬ ‫و نیست‪.‬‬ ‫شماره دوم ‪ -‬بهار و تابستان ‪1396‬‬ ‫‪123‬‬ ‫‪ -9‬رسانه نیز با اینکه در ممالک پیشرفته با درجه‬ ‫باالیی از کنترل پذیری و هدایت شده عمل‬ ‫می کند اما در جوامعی مثل ما این نوع کنترل‬ ‫قبیح و مطرود است و البته فرایند نظام مندی‬ ‫هم برای ان تعبیه نشده است‪.‬لذا اثر رسانه‬ ‫در انتخاب هیجانی و احساسی بشدت باال‬ ‫است‪.‬‬ ‫جالب توجه اینکه ظهور شبکه های اجتماعی‬ ‫و ارتباطات متقاطع در همان جوامع پیشرفته‪،‬‬ ‫کار کنترل و نظام تنظیم را سخت و صعب نموده‬ ‫و حتی در مقاطعی از دست خارج نموده است‪.‬‬ ‫نمونه بارز ان ‪،‬انتخاب ترامپ در انتخابات‬ ‫اخیر ریاست جمهوری امریکا است که کامال‬ ‫دست ساز این رسانه های جدید است‪ .‬قابل‬ ‫ذکر اینکه مجموع هزینه های تبلیغاتی ترامپ‬ ‫حدود ‪ 60‬درصد هزینه های کلینتون بود اما‬ ‫استفاده و بکارگیری شبکه های اجتماعی‬ ‫توسط ترامپ بسیار باالتر از کلینتون بود و‬ ‫کارشناسان عمدتا نظر به اثر باالی این بخش‬ ‫در انتخاب نهایی ترامپ دارند‪.‬‬ ‫حال ا گر این اثر تصاعدی رسانه های جدید را‬ ‫هم در انتخابات خودمان اضافه کنیم‪ ،‬شرایط‬ ‫سخت انتخاب درست و دور از احساس و‬ ‫هیجان را بیشتر درک می کنیم‪.‬‬ ‫‪ - 10‬بسیاری از مسائل خرد و کالن نظام‪ ،‬سال هاست‬ ‫مورد توجه همه گروه ها و جریان ها قرار می گیرد‬ ‫ولی از رسیدن به راهکار عاجزند‪ .‬با اینکه برخی‬ ‫مسایل بسیار معمولی است ولی انقدر کالف‬ ‫پیچیده است که هزینه های یک جراحی‬ ‫ساده و سطحی‪ ،‬بسیار بسیار فراتر بروز کرده‬ ‫فلذا بدون متصدی و متولی رها شده است‪.‬‬ ‫به عنوان نمونه‪ :‬ترا کم تعطیالت خاصه در ایام‬ ‫نوروز‪ ،‬همواره مورد شکایت همه متصدیان امر‬ ‫‪124‬‬ ‫هسته بازاریابی سیاسی مرکز رشد‬ ‫از هر صنف و گروه فکری بوده است ولی نظام‬ ‫تقیننی مملکت به واسطه حساسیت های کاذب‬ ‫که عمدتا ناشی از طوالنی شدن فرایند حل‬ ‫مساله است‪ ،‬از رسیدن به یک راه حل بهینه‬ ‫عاجز نشده داده است‪ .‬یا همین ثبت نام تعداد‬ ‫کثیری از افراد در انتخابات ریاست جمهوری‬ ‫که حداقل در ‪ 16‬سال گذشته عددهای سه‬ ‫رقمی! و چهار رقمی!! بخود گرفته است و‬ ‫همچنان این مساله بدون پاسخ به دوره های‬ ‫بعد منتقل می شود‪ .‬حال ان که اینها نمونه‬ ‫هایی از مسائل خرد هستند‪.‬‬ ‫‪ -11‬نظام انتخاباتی همان طور که گفته شد از‬ ‫کالن مسائل نظام است که راه کار بسیاری از‬ ‫مسائل دیگر در ارائه راه کار شفاف و مناسب و‬ ‫مطلوب این مساله نهفته است‪ .‬مع الوصف‪،‬‬ ‫اشکاالت متعددی در بخش های مختلف‬ ‫نظام انتخاباتی وجود دارد که ان را بصورتی‬ ‫غیر منتظم و ناهمگون ساخته است‪ .‬از انجا‬ ‫که اولیاء امر در نظام جمهوری اسالمی از‬ ‫انتخابات فراتر از نقش سنتی و ساختاری اش‬ ‫در یک نظام متعارف مردم ساالر انتظار دارند و‬ ‫مشارکت حدا کثری در ان را نشانه اشکاری از‬ ‫تایید مجدد و میثاق دوباره و جلوه عیانی از‬ ‫مشروعیت نظام می دانند‪ ،‬بنابراین اهتمام به‬ ‫طراحی یک نظام کارامد انتخاباتی یک کالن‬ ‫مساله حیاتی به حساب می اید‪.‬‬ ‫‪ -12‬این مساله یکی از چند برنامه اصلی و محوری‬ ‫است که هسته بازاریابی سیاسی مرکز رشد‬ ‫دانشگاه امام صادق؟ع؟ با ان مواجه و بخشی‬ ‫از هم و تالشش را برای رسیدن به راهکاری‬ ‫نظام مند و منطقی در این موضوع مصروف‬ ‫می کند‪.‬‬ ‫نشـ ـ ـ ـ ـ ـ ــریه‬ ‫علمݡی‪-‬تخصصݡی‬ ‫ع ݧاݐں ݧݩݐح ٮ ݧݩ ݧݩ ݧ ݑݩ‬ ‫ݡیݥ ݣ ݣݫݬِ ݣد اݣ ݫݬݓاݣݣٮی!‬ ‫ݣ ݣ ݣ ݣ ݣو ݣ ݣ ݣ ݣ ݣ ݣد ݣ ݣه ݣ ݣاهݣ ݣ ݣ ݤ ݣ‬ ‫کاریکاتوریست‪ :‬مازیار بیژنی‬ ‫شماره دوم ‪ -‬بهار و تابستان ‪1396‬‬ ‫‪125‬‬ ‫ݒ ݦ ݩݦ ن� ش‬ ‫�‬ ‫ک ݣ�ت ݤ‬ ‫ݣس ݫى ݣ ݫݬݔ ݣ ݣ ݣ ݣ ݣ ݣ ݣس ݣ ݣ‬ ‫ݐ ݦ ݣگر ݣاݤ ݣرݣ ݣ‬ ‫ݩ‬ ‫ݦ‬ ‫ݑ‬ ‫ݦ‬ ‫ݐ‬ ‫ݩ‬ ‫ݐ‬ ‫ݧ‬ ‫س‬ ‫ݩ‬ ‫ݩ‬ ‫ݩ‬ ‫ݧ‬ ‫ݑ‬ ‫ݧ‬ ‫ݒ‬ ‫ݒ‬ ‫�ن‬ ‫�ن‬ ‫ݦ‬ ‫ݑ‬ ‫ز‬ ‫ݨ‬ ‫ٮݤ‬ ‫ݡس ݣاݣحٮی ݣٮ ݣا ݣسݣ ݣ ݣݫىݬݔ ݣاݣ ݤ‬ ‫ݣ ݤݣاݣ� ݣرݣو ݣ ݥݣاںݡس ݣا ݣ ݣ ݣس ݣ ݣݤݡی ݩݑ ݣ‬ ‫ݐ ݦ ݒݩݦ‬ ‫ݩݧݑ‬ ‫ٮ‬ ‫ݧݩ‬ ‫ݡیݤ‬ ‫ݣگراݤݣ ݣرݣ ݣ ݣ ݣݫ ݣح‬ ‫ݣی ݣٮ ݣر ݣسى ݣ ݣدک ݣما ݣ ݣ ݣ ݣ ݣ ݣ ݣ ݧ‬ ‫ر ݣ ݩݐاݥ ݣ ݣرݥݣ ݤݤ‬ ‫سه ݣکاݣرݣ ݣگݣ ݣا ݣ ݣ ݣݣه ݓݣݡح ݣٮ د‬ ‫ݣݡحݣ ݣ ݣ ݣ ݣ ݣ‬ ‫ݣلݐ ݣ ݣ ݣ‬ ‫ݣسݫݓلݣ ݣ‬ ‫رݣ ݫ ݫݓݣه ݣ ݣ ݤݢݣکݣ ݣ ݫݬ ݫݔ‬ ‫بخش نخست‪ :‬زندگی خانوادگی و تحصیل در مدرسه ی علوی‬ ‫رشد در خانواده ای مذهبی؛ تربیت در محضر عالمه کرباسچیان؟هر؟‬ ‫‪ ‬من در یک خانواده مذهبی متولد شدم و مرحوم پدرم حاج سید مهدی خرازی از ارکان بازار‬ ‫و تربیت شده مرحوم حاج شیخ مرتضی زاهد بودند‪ .‬پدر بنده خیلی با علما محشور بودند و برای‬ ‫ما تعریف می کردند که «مرتب خدمت ایت اهلل بروجردی؟هر؟ می رسیدم و گاهی که به دالیلی‬ ‫نمی توانستم خدمت شان برسم‪ ،‬ایشان تذکر می دادند که چند ماه و چند روز است که به دیدن‬ ‫ما نیامده اید و اصرار داشتند که خدمت ایشان برسم؛ می گفتند که شما از مشاوران من هستید و از‬ ‫وضعیت بازار و جامعه باخبر هستید و مشورت هایی که به من می دهید‪ ،‬خیلی ذی قیمت است‪».‬‬ ‫علما به منزل ما خیلی رفت وامد داشتند‪ ،‬از سال های کودکی یادم هست که مرحوم اقای کاشانی‪،‬‬ ‫مرحوم فلسفی و مرحوم خوانساری به منزل ما می امدند‪.‬‬ ‫‪126‬‬ ‫هسته بازاریابی سیاسی مرکز رشد‬ ‫تنظیم‪ :‬امیرحسین رشیدی‪ ،‬دانشجوی کارشناسی معارف اسالمی و علوم سیاسی‬ ‫محل برگزاری‪ :‬شورای راهبردی روابط خارجی زمان‪ 1395/10/25 :‬ساعت ‪15‬تا‪17‬‬ ‫نشـ ـ ـ ـ ـ ـ ــریه‬ ‫علمݡی‪-‬تخصصݡی‬ ‫‪ ‬دبستان به مدرسه برهان که در نزدیکی‬ ‫منزل ما در خیابان لرزاده بود‪ ،‬رفتم‪ .‬در ان‬ ‫ّ‬ ‫متدین به فرزندان خود‬ ‫دوران خانواده های‬ ‫اجازه نمی دادند که در دبیرستان تحصیل کنند؛‬ ‫تربیتی خوب و مناسبی‬ ‫زیرا دبیرستان را محل‬ ‫ِ‬ ‫نمی دانستند‪ .‬ششم دبستان بودم که عالمه‬ ‫کرباسچیان؟هر؟ از قم به تهران تشریف اوردند و‬ ‫تصمیم گرفتند دبیرستانی را تاسیس کنند‪ .‬ایشان‬ ‫با پدر بنده تماس گرفتند و جلساتی گذاشتند‬ ‫ً‬ ‫که چندان موفق نبود؛ اما عالمه؟هر؟ بعدا با‬ ‫مرحوم حاج مقدس در بازار مرتبط شدند و مورد‬ ‫حمایت وی قرار گرفتند و باالخره کمک هایی‬ ‫جمع شد و ایشان توانستند دبیرستان علوی‬ ‫را راه اندازی کنند‪.‬‬ ‫‪ ‬من در سال دوم تاسیس مدرسه علوی به انجا‬ ‫رفتم و چون مدرسه ی مذهبی مناسب و درستی‬ ‫بود‪ ،‬پدرم هم اجازه دادند تا در انجا تحصیل‬ ‫کنم‪ .‬مرحوم اقای عالمه؟هر؟ و اقای روزبه‪،‬‬ ‫مدیران دبیرستان علوی‪ ،‬از نظر خودساختگی‪،‬‬ ‫تعهد مذهبی و رعایت شرعیات‪ ،‬شخصیت های‬ ‫برجسته ای بودند‪.‬‬ ‫‪ ‬عالمه کرباسچیان؟هر؟ از شا گردان برجسته‬ ‫ً‬ ‫مرحوم ایت اهلل بروجردی؟هر؟ بودند و حتما‬ ‫می دانید که رساله توضیح المسائل را که االن در‬ ‫دسترس همه است ایشان برای اولین بار نوشته‬ ‫و به تایید اقای بروجردی رساندند؛ مرحوم اقای‬ ‫عالمه؟هر؟ خیلی فرد دقیق‪ ،‬با نظم و غیرمادی‬ ‫بودند و زندگی ساده ای داشتند‪ .‬ایشان در غذا‬ ‫خوردن و زمان بندی ساعات روز نیز دقت باالیی‬ ‫داشتند‪ .‬منزل ایشان در ده ونک بود که ان زمان‬ ‫روستایی در اطراف تهران بود که وسیله حمل و‬ ‫نقل مناسبی نداشت‪ .‬با این وجود ایشان پیاده‬ ‫بخش زیادی از این مسیر طوالنی تا مدرسه را‬ ‫روزانه طی می کردند و اغلب اوقات قبل از همه‬ ‫در مدرسه حاضر می شدند‪ .‬به طور کلی ایشان‬ ‫دقیق و منظم بودند و اخالق و منش اسالمی‬ ‫را در زندگی شان رعایت می کردند‪ .‬روانشناسی‬ ‫را در عمل می دانستند‪ ،‬بدون این که درس ان‬ ‫ً‬ ‫را خوانده باشند‪ .‬در ارتباط با دیگران واقعا یک‬ ‫روانشناس برجسته بودند و ذهن ها را خوب‬ ‫می خواندند و در ذهن دیگران تاثیر گذاشته و‬ ‫می دانستند با دیگران چگونه صحبت و تعامل‬ ‫کنند‪ .‬عالمه کرباسچیان؟هر؟ تاثیر فوق العاده ای‬ ‫بر دانش اموزان و معلمان داشتند‪.‬‬ ‫‪ ‬اقای رضا روزبه هم شخصیتی برجسته‬ ‫بود که درس فقه و اصول را خودش در زنجان‬ ‫خوانده بود و علوم جدید را هم تحصیل کرده و‬ ‫فوق لیسانس فیزیک داشت‪ .‬پیش از تاسیس‬ ‫دبیرستان به ایشان پیشنهاد داده بودند که‬ ‫به امریکا برود و از بورسیه دکتری خود جهت‬ ‫تحصیل در انجا استفاده کند؛ اما ایشان پس‬ ‫از اشنایی با عالمه؟هر؟ و تاسیس مدرسه از‬ ‫رفتن به امریکا صرف نظر کرد و در اینجا ماند‬ ‫تا به مدرسه بپردازد‪ .‬اقای روزبه هم خیلی‬ ‫ساده زیست‪ ،‬اخالقی و دقیق بود‪ .‬به رشته های‬ ‫مختلف درسی مسلط بود و به جای معلمانی‬ ‫که غیبت داشتند سر کالس ها حاضر می شد و‬ ‫به دانش اموزان درس می داد‪.‬‬ ‫شماره دوم ‪ -‬بهار و تابستان ‪1396‬‬ ‫‪127‬‬ ‫نش‬ ‫ݐ ݦ ا ݒ ݦ ݩݦ ى ��س�ت‬ ‫کݣ ݤ‬ ‫ݣس ݫ ݣ ݫݔݬ ݣ ݣ ݣ ݣ ݣ ݣ ݣ ݣ ݣ‬ ‫ݣگر ݤݣ ݣرݣ ݣ‬ ‫‪ ‬عالمه کرباسچیان؟هر؟ و اقای روزبه همکاری‬ ‫خود را از ابتدای تاسیس مدرسه در سال ‪1335‬‬ ‫شروع کردند‪ .‬هر دو بزرگوار اعتقاد داشتند که‬ ‫مدرسه اسالمی باید بهترین مدرسه ها باشد‪.‬‬ ‫مرحوم عالمه؟هر؟ همت باالیی داشتند و‬ ‫می گفتند باید برای بچه مسلمان ها بهترین‬ ‫شرایط را اماده کنیم؛ لذا ازمایشگاه های مفصلی‬ ‫را در حوزه فیزیک‪ ،‬شیمی و علوم زیستی اماده‬ ‫کردند و امکانات ورزشی و غیره برای مدرسه‬ ‫فراهم اوردند‪ .‬ان موقع مدارس برجسته تهران‬ ‫سه مدرسه البرز‪ ،‬هدف و خوارزمی بودند که‬ ‫معلمان خوبی داشتند و مدرسه علوی به دنبال‬ ‫این بود که از ان ها برتر باشد؛ چنان که با تالش‬ ‫اقایان مدرسه بسیار خوبی ساخته شد و درصد‬ ‫موفقیت باالیی در کنکور داشت و توانست رقابت‬ ‫جدی با مدارس معروف غیراسالمی داشته باشد‪.‬‬ ‫‪ ‬مرحوم عالمه؟هر؟ در عین حال اندیشه های‬ ‫دیگری همچون تربیت طالب داشتند که ان ها را‬ ‫با علوم جدید اشنا کنند‪ .‬در ان زمان ا گر طلبه ای‬ ‫انگلیسی می خواند‪ ،‬در قم یک نگاه دیگری‬ ‫به او می کردند و به این کار اعتقاد نداشتند‪.‬‬ ‫مرحوم عالمه؟هر؟ از تعدادی طالب جوان‬ ‫قم از جمله مرحوم ایت اهلل مهدوی کنی؟هر؟‪،‬‬ ‫ایت اهلل باقری کنی؟ظفح؟‪ ،‬مرحوم اقای هاشمی و‬ ‫اقای امامی کاشانی؟ظفح؟ دعوت کردند‪ .‬همه این‬ ‫بزرگواران بعد از انقالب شاخص بوده و مشاغل‬ ‫حساسی را بدست گرفتند و این یکی از نتایج‬ ‫همان کالس های تابستانه بود که می امدند و‬ ‫با درس های جدید و محیط های علمی جدید‬ ‫اشنا می شدند‪.1‬‬ ‫مدرسه علوی و بانیان ان‪ :‬عالمه کرباسچیان و مرحوم رضا روزبه‬ ‫‪ ‬هر یک از این دو مرد از خودگذشتگی بسیاری‬ ‫داشتند و با این که می توانستند پیشرفت هایی‬ ‫در زندگی خود داشته باشند‪ ،‬اما وقت خود را‬ ‫صرف تربیت دانش اموزان مدرسه می کردند‪.‬‬ ‫منبری توانمندی بودند و‬ ‫عالمه؟هر؟ واعظ‬ ‫ِ‬ ‫جمعیت زیادی برای گوش دادن منبرهای‬ ‫ایشان گردهم می امدند؛ اما ایشان منبر را‬ ‫کنار گذاشت و می گفت وظیفه من رسیدگی‬ ‫و تربیت بچه مسلمان ها است‪ .‬به هر صورت‬ ‫مدرسه علوی با همت این شخصیت های‬ ‫خودساخته و کمک های مالی مردم ساخته شد‪.‬‬ ‫سخت گیری های مرحوم عالمه؟هر؟ و اقای روزبه‬ ‫در انتخاب دانش اموزان و ادامه تحصیل ان ها‬ ‫در مدرسه بسیار جدی بود‪ .‬برای مثال یکی از‬ ‫بزرگان که پول ساختمان مدرسه را داده بود و‬ ‫فرزندش نیز در انجا تحصیل می کرد پس از مدتی‬ ‫اقای عالمه؟هر؟ تشخیص دادند که فرزند ان‬ ‫شخص مناسب مدرسه نیست و لذا عذر او را‬ ‫خواستند؛ جالب این است که پدر ان دانش اموز‬ ‫کمک خود را به مدرسه ادامه داد و این حا کی‬ ‫از نفوذ معنوی این بزرگواران بر دانش اموزان‪،‬‬ ‫معلم ها و خانواده های انان بود‪.‬‬ ‫‪« -1‬پس از دو سال برای ادامه ی تحصیل به قم هجرت کردم و چند سالی در حوزه ی قم مشغول تحصیالت حوزوی بودیم که به امر حضرت ایت اهلل العظمی‬ ‫ّ‬ ‫بروجردی بنا شد گروهی از طلب جوان برای تبلیغ در خارج از کشور اماده ی اعزام شوند‪ .‬در ابتدا ‪ ...‬گروهی از طلبه های جوان تر مانند بنده‪ ،‬مرحوم شهید‬ ‫مفتح‪ ،‬اقای هاشمی رفسنجانی‪ ،‬اقای حاج شیخ علی غفوری قزوینی‪ ،‬اخوی ما [اقامهدی باقری کنی]‪ ،‬اقای میرزا علی اصغر کنی‪ ،‬اقای طاهری خرم ابادی‪،‬‬ ‫اقای امامی کاشانی‪ ،‬اقای نوری همدانی و عده ای دیگر به تهران اعزام شدیم و برای امادگی علمی و فرهنگی‪ ،‬تابستان ها به مدرسه ی علوی می امدیم که زبان‬ ‫و دروس جدید بخوانیم‪ .‬دوره ی دبیرستان را ما در مدرسه ی علوی تمام کردیم‪( ».‬خاطرات ایت اهلل مهدوی کنی‪ ،‬مرکز اسناد انقالب اسالمی‪ .)۱۳۸۵ ،‬برای‬ ‫ا گاهی بیشتر همچنین نگاه کنید به‪« :‬ماجرای دفاع ایت اهلل مهدوی کنی از عالمه کرباسچیان و مدرسه علوی» قابل دسترس در‪.http://mahdavikani.ir :‬‬ ‫‪128‬‬ ‫هسته بازاریابی سیاسی مرکز رشد‬ ‫نشـ ـ ـ ـ ـ ـ ــریه‬ ‫علمݡی‪-‬تخصصݡی‬ ‫‪ ‬محیط مدرسه علوی‪ ،‬محیط رشد و‬ ‫انسان سازی بود و از این محیط انسان های‬ ‫متفاوتی بیرون امدند‪ .‬اقای عالمه؟هر؟ اعتقادی‬ ‫به کار سیاسی نداشتند و چه بسا مخالف بودند‬ ‫که دانش اموزان و معلم ها کار سیاسی انجام‬ ‫دهند‪ .‬ایشان معتقد بودند که کار سیاسی به‬ ‫جایی نمی رسد لذا هدف اصلی خود را بر کار‬ ‫تربیتی و انسان سازی گذاشته بودند‪ .‬ولی از همین‬ ‫مدرسه علوی گرایشات مختلفی به وجود امدند‬ ‫که تعداد زیادی در مناصب مختلف جمهوری‬ ‫اسالمی خدمت و فعالیت می کنند و تعدادی‬ ‫از فار غ التحصیالن مدرسه علوی و از مدارس‬ ‫وابسته مثل مدارس نیکان نیز به حرکت های‬ ‫مسلحانه علیه رژیم گذشته روی اوردند و جزء‬ ‫مجاهدین ان موقع شدند‪ .‬اما در مجموع مدرسه‬ ‫علوی پروژه موفقی بود که مرحوم عالمه؟هر؟‬ ‫پایه گذاری کردند و توانستند نیروهای با ارزشی‬ ‫را برای جامعه تربیت کنند‪.‬‬ ‫‪ ‬یکی از درس هایی که از مرحوم عالمه؟هر؟ و‬ ‫اقای روزبه گرفتیم این بود که وابستگی نداشته‬ ‫باشیم و استقالل خود را حفظ کنیم؛ این‬ ‫وابستگی ها اغلب مایه انحراف می شوند؛ چه‬ ‫وابستگی به ظواهر مادی باشد و چه وابستگی‬ ‫گروهی و غیره‪ .‬درس استقالل ایشان بر پایه ی‬ ‫مال ک ها و ارزش های اسالمی بود نه براساس‬ ‫خودمحوری و اموزه های غیرمذهبی‪ .‬ساده زیستی‬ ‫از دیگر درس هایی بود که این دو بزرگوار به ما‬ ‫دادند و زندگی خود این ها از جهت ساده زیستی‬ ‫نمونه بود‪ .‬در برابر خانواده هایی که از نظر مالی‬ ‫مشکل داشتند خیلی سخاوت مندانه عمل‬ ‫می کردند‪ .‬گرفتاری ها و مسائل معلم ها را مدنظر‬ ‫داشته و به فکر حل ان ها بودند‪ .‬عالمه؟هر؟ در‬ ‫یکی از درس هایی که از مرحوم عالمه؟هر؟ و اقای روزبه گرفتیم این بود که وابستگی‬ ‫نداشته باشیم و استقالل خود را حفظ کنیم؛ این وابستگی ها اغلب مایه انحراف‬ ‫می شوند؛ چه وابستگی به ظواهر مادی باشد و چه وابستگی گروهی و غیره‪.‬‬ ‫ساده زیستی یکی از درس هایی بود که اقای روزبه و عالمه کرباسچیان؟هر؟ به‬ ‫شا گردان شان می دادند و هرکس بسته به استعداد‪ ،‬ظرفیت و شان خود از ان‬ ‫اموزه ها بهره می گرفت‪ .‬همواره به سهم خود تالش کرده ام که زندگی ساده ای داشته‬ ‫باشم؛ البته بیش از بنده همسرم زندگی ساده ای دارد و پا کی و ایثار ایشان برای من‬ ‫درس اموز است‪ .‬سادگی زندگی ما‪ ،‬نعمتی است که خداوند به ما عطا نموده است‪.‬‬ ‫بازار نفوذ کالم باالیی داشتند و تجار و بازرگانان‬ ‫در امور خیر خیلی با ایشان همکاری می کردند‪.‬‬ ‫سخاوت عالمه؟هر؟ به حدی بود که ا گر کسی‬ ‫از ایشان پولی می خواست‪ ،‬پول را از جیب شان‬ ‫خارج می کردند و می فرمودند هرچه نیاز دارید‬ ‫بردارید‪ .‬با چنین بزرگواری و مناعت طبعی رفتار‬ ‫می کردند؛ لذا دانش اموزان‪ ،‬معلم ها و خانواده ها‬ ‫خیلی تحت تاثیر رفتار ایشان قرار داشتند‪.‬‬ ‫‪ ‬اقای روزبه هم ساده زیست بود و منزل بسیار‬ ‫ّ‬ ‫محقری داشت‪ .‬تصور می کنم اجاره نشین بود‪.‬‬ ‫همسر بنده از شا گردان اقای روزبه بود‪ .‬اقای روزبه‬ ‫و اقای سید کاظم موسوی یک سری کالس ها‬ ‫برای خانم ها تشکیل می دادند و خانم من هم‬ ‫در ان جلسات شرکت می کرد‪ .‬ساده زیستی‬ ‫یکی از درس هایی بود که اقای روزبه و عالمه‬ ‫کرباسچیان؟هر؟ به شا گردان شان می دادند و‬ ‫هرکس بسته به استعداد‪ ،‬ظرفیت و شان خود از‬ ‫ان اموزه ها بهره می گرفت‪ .‬همواره به سهم خود‬ ‫تالش کرده ام که زندگی ساده ای داشته باشم؛‬ ‫البته بیش از بنده همسرم زندگی ساده ای دارد‬ ‫و پا کی و ایثار ایشان برای من درس اموز است‪.‬‬ ‫سادگی زندگی ما‪ ،‬نعمتی است که خداوند به‬ ‫ما عطا نموده است‪.‬‬ ‫شماره دوم ‪ -‬بهار و تابستان ‪1396‬‬ ‫‪129‬‬ ‫نش‬ ‫ݐ ݦ ا ݒ ݦ ݩݦ ى ��س�ت‬ ‫کݣ ݤ‬ ‫ݣس ݫ ݣ ݫݔݬ ݣ ݣ ݣ ݣ ݣ ݣ ݣ ݣ ݣ‬ ‫ݣگر ݤݣ ݣرݣ ݣ‬ ‫در تمام دوره های زندگی ام طبق همان اموزه ها سعی کردم استقالل خود را حفظ‬ ‫کنم و عضو گروه‪ ،‬جناح و حرکت خاصی نشوم و ا گر هم عضو می شدم‪ ،‬این دقت را‬ ‫ً‬ ‫داشتم که ا گر من را از مسیر مورد تشخیص خودم دور می کند سریعا از ان جدا شوم‪.‬‬ ‫‪ ‬اموزه دیگری که از ان ها درس گرفتیم این‬ ‫بود که هر انسانی بایستی خود را اندازه بگیرد‪:‬‬ ‫َ‬ ‫َ َ‬ ‫َ«ر ِح َم ا ّلل ُه َم ْن َع َرف ق ْد َره»‪ ،1‬یعنی قدر خود را بداند‬ ‫و مسئولیتی که می پذیرد مطمئن باشد که از‬ ‫ّ‬ ‫عهده ی ان بر می اید و ال موجب ضایع شدن‬ ‫حق الناس می شود‪ .‬یکی از نکاتی که مرحوم‬ ‫اخالق همراه با خنده و‬ ‫عالمه؟هر؟ در کالس‬ ‫ِ‬ ‫مزاحشان‪ ،‬خیلی بر ان تا کید داشتند این بود‬ ‫که در انجام هر کار و مسئولیت‪ ،‬حق الناس را در‬ ‫نظر داشته باشید‪ .‬در هنگام استفاده از اموال یا‬ ‫دارایی دیگران‪ ،‬مراقب حق الناس باشید‪ .‬یکی از‬ ‫مصادیق تضییع حق الناس پذیرش مسئولیتی‬ ‫است که از عهده ی شما بر نمی اید‪ .‬بنابراین ا گر‬ ‫روزی احساس کردید که از عهده اش بر نمی ایید‬ ‫می بایست کار را به دیگری بسپارید‪.‬‬ ‫‪ ‬محیط مدرسه علوی با محیط مدارس دیگر‬ ‫تفاوت بسیاری داشت؛ محیط تحصیلی ما از‬ ‫نظر انگیزشی خیلی برجسته بود و شیوه هایی‬ ‫که مرحوم عالمه؟هر؟ و مرحوم اقای روزبه به‬ ‫کار می گرفتند‪ ،‬انگیزه یادگیری و پیشرفت را‬ ‫در دانش اموزان تقویت می کرد‪ .‬دانش اموزان‬ ‫مدرسه علوی با انگیزه و عالقه بسیاری درس‬ ‫می خواندند و این باعث پیشرفت های شگرفی‬ ‫در زندگی و تحصیل ان ها شده بود؛ لذا تالش‬ ‫زیادی می کردند تا به رشد حدا کثری در زندگی‬ ‫نایل شوند‪.‬‬ ‫‪«َ -1‬ر ِح َم اهلل ْام ٍرء َع َر َف َق ْد َره و ْلم َی َتعد َ‬ ‫طوره» خداوند بیامرزد مردى را که‬ ‫اندازه اش را بشناسد و از ّ‬ ‫حد و اندازه ی خویش تجاوز نکند‪ .‬حضرت امیر؟ع؟‬ ‫ََ َ ٌ‬ ‫ک ْام ُرو‬ ‫همین مضمون را در حکمت ‪ ۱۴۹‬نهج البالغه نیز فرموده اند که «هل‬ ‫َ‬ ‫ْ َ‬ ‫ل ْم َی ْع ِرف ق ْد َر ُه»‪ ،‬ان کس که قدر خود را نشناسد هال ک مى شود‪( .‬مصادر‬ ‫نهج البالغه‪ ،‬ج‪ ،۴‬ص ‪)۱۳۰‬‬ ‫‪130‬‬ ‫هسته بازاریابی سیاسی مرکز رشد‬ ‫‪ ‬امروز که من در حوزه های علوم شناختی‬ ‫فعالیت و تدریس دارم‪ ،‬این را به خوبی لمس‬ ‫می کنم که اموزش و پرورش ما غیرشناختی‬ ‫است و ا گر مبتنی بر رویکرد شناختی باشد‬ ‫چقدر می تواند موجب خودیادگیری‪ ،‬انگیزش و‬ ‫تعمیق یادگیری شود‪ .‬چنانچه انسان ها هنگام‬ ‫ً‬ ‫مطالعه‪ ،‬انگیزه ی زیادی داشته باشند طبیعتا‬ ‫محصول ان خیلی فرق می کند با حالتی که‬ ‫به اجبار بخواهند درسی را بخوانند‪ ،‬امتحان‬ ‫بدهند و بعد هم ان را فراموش کنند‪ .‬متاسفانه‬ ‫در کشور ما شیوه های رفتارگرایی مدارس و‬ ‫دانشگاه ها به همین صورت است‪ ،‬درحالی که‬ ‫در شیوه های شناختی این گونه نیست؛ یعنی‬ ‫شما بایستی از مطالعه لذت ببرید و انگیزه باالیی‬ ‫داشته باشید تا فهم شما عمق بیشتری بیابد‪.‬‬ ‫ً‬ ‫شیوه هایی که سابقا در حوزه های علمیه ی ما‬ ‫به کار می رفت نسبت به مدارس و دانشگاه ها‬ ‫شناختی تر بود‪ ،‬اما متاسفانه حوزه های علمیه‬ ‫نیز به وضع دانشگاه ها دچار امده اند و به جای‬ ‫ً‬ ‫اینکه دانشگاه ها را اصالح کنند خود نیز ظاهرا‬ ‫درگیر همین نظام های دانشگاهی شده اند‪.‬‬ ‫‪ ‬من هم به عنوان یکی از فار غ التحصیالن‬ ‫مدرسه علوی‪ ،‬مدرک کارشناسی ارشد خود را‬ ‫در رشته علوم تربیتی از دانشگاه تهران دریافت‬ ‫نمودم‪ 2‬و در مقطع دکتری در دانشگاه هیوستون‬ ‫تگزاس امریکا موضوع انگیزه پیشرفت را کار‬ ‫کردم‪ .3‬در تمام دوره های زندگی ام طبق همان‬ ‫اموزه ها سعی کردم استقالل خود را حفظ کنم‬ ‫و عضو گروه‪ ،‬جناح و حرکت خاصی نشوم و ا گر‬ ‫هم عضو می شدم‪ ،‬این دقت را داشتم که ا گر‬ ‫من را از مسیر مورد تشخیص خودم دور می کند‬ ‫ً‬ ‫سریعا از ان جدا شوم‪.‬‬ ‫‪ -2‬اخذ مدرک کارشناسی ارشد علوم تربیتی از دانشگاه تهران در در سال ‪۱۳۵۱‬‬ ‫‪ -3‬اخذ مدرک دکتری در رشته ی مدیریت اموزشی در سال ‪۱۹۷۶‬‬ ‫نشـ ـ ـ ـ ـ ـ ــریه‬ ‫علمݡی‪-‬تخصصݡی‬ ‫بخش دوم‪ :‬تجارب دوران کاری؛ همیشه مرتبط با سیاست خارجی‬ ‫‪ ‬مسوولیت در سیمای جمهوری اسالمی ایران (اسفند ‪ -۱۳۵۷‬مرداد ‪)۱۳۵۸‬‬ ‫بنده در هفته ی دوم پیروزی انقالب به ایران امدم‪ .‬در خارج از کشور در انجمن های اسالمی‬ ‫دانشجویان ایرانی در امریکا فعال بودم و در انجا با اقای قطب زاده‪ 1‬اشنا شده بودم؛ ایشان هم از‬ ‫فعالین بود و به نیروهایی که در جریان انقالب فعال بودند‪ ،‬کمک می کرد‪.‬‬ ‫به عنوان نمونه جمعی از مبارزین از جمله مرحوم محمد منتظری‪ ،‬خانم حدادی و خانم دباغ‬ ‫تحت عنوان روحانیت مبارز به اروپا سفر کردند که اقای قطب زاده خیلی از اینها پذیرایی می کرد‬ ‫و زمانی که به پاریس می امدند‪ ،‬منزلش را برای استراحت در اختیار ان ها می گذاشت‪ .‬من و اقای‬ ‫قطب زاده در این رفت وامدها اشنا شده بودیم‪ .‬در ابتدای انقالب ایشان رئیس صداوسیما شدند و‬ ‫از من دعوت کردند مسئول برنامه های تلویزیون شوم‪ .‬در دوره ای که من مسئول تلویزیون بودم‬ ‫چهره های برجسته ای مانند اقای مهندس موسوی‪ ،‬اقای دکتر حجت و اقای مهندس بهشتی‪،‬‬ ‫ً‬ ‫ما را در حل مسائل تلویزیون کمک می کردند‪ .‬با این حال من با اقای قطب زاده مکررا اختالف مان‬ ‫می شد؛ به همین خاطر پیش از گذشت شش ماه‪ ،‬بنده صداوسیما را ترک کردم‪.‬‬ ‫‪ -1‬صادق قطب زاده (‪ )۱۳۶۱-1314‬متولد تهران و فرزند یک تاجر بازاری‬ ‫بود‪ .‬پس از کودتای ‪ 28‬مرداد ‪ ۱۳۳۲‬وارد نهضت مقاومت ملی شد و به‬ ‫فعالیت پرداخت‪ .‬در سال ‪ 1337‬برای ادامه تحصیل به امریکا رفت و در‬ ‫رشته زبان انگلیسی به تحصیل پرداخت‪ .‬اولین کار وی‪ ،‬تاسیس انجمن‬ ‫اسالمی دانشجویان ایرانی در واشنگتن درکنار ابراهیم یزدی در نیوجرسی‪،‬‬ ‫و مصطفی چمران در برکلی در سال های ‪ ۱۹۵۹-۶۰‬بود‪ .‬اما پس از مدتی به‬ ‫دلیل بر هم زدن جلسه سخنرانی اردشیر زاهدی در واشنگتن و سیلی زدن‬ ‫به او در سفارت ایران از امریکا اخراج شد‪ .‬در سال ‪ ۱۳۴۲‬در پی گسترش‬ ‫مخالفت ها با رژیم به صف هواداران امام پیوست و بعد از ان طی سفرهایی‬ ‫به لبنان پس از اشنایی با مبارزات و فعالیت های امام موسی صدر شیفته‬ ‫رهبر شیعیان این کشور شد و کمک به انان را در راس فعالیت های خود قرار‬ ‫داد‪ .‬در سال ‪ 1343‬به همراهی تنی چند از دوستانش به خاورمیانه عربی‬ ‫رفت و در انجا زمینه های مبارزه مسلحانه را علیه رژیم ایران فراهم کرد‪.‬‬ ‫ساوا ک در تمام این سالها همواره به دنبال قطب زاده بود ولی هیچ گاه موفق‬ ‫به دستگیری وی نشد‪ .‬پس از ورود امام به پاریس نیز قطب زاده امکانات‬ ‫اقامت ایشان و همراهانش را در فرانسه فراهم کرد و از جمله کسانی بود‬ ‫که در کنار یاران امام فعالیت می کرد‪ .‬در طول دوران حضور امام در پاریس‬ ‫قطب زاده یکی از مشاوران اصلی رهبر انقالب بود و ایشان را در بسیاری از‬ ‫تصمیم گیری های مهم همراهی می کرد‪.‬‬ ‫هنگام پیروزی انقالب همراه با امام و در همان پرواز انقالب به ایران امد‬ ‫و از اعضای شورای انقالب شد‪ .‬وی پس از روی کار امدن دولت موقت‬ ‫عهده دار سرپرستی صداوسیما و سپس با حفظ سمت عهده دار وزارت‬ ‫امور خارجه دولت موقت گردید‪ .‬حضور او در راس سازمان رادیو تلویزیون‬ ‫ملی ایران انتقادات بسیاری را از طیف های مختلف سیاسی‪ ،‬کارکنان این‬ ‫سازمان‪ ،‬برخی از روحانیون و حتی سخنگوی دولت موقت برانگیخت و‬ ‫بسیاری او را به سانسور و بازگرداندن فضای اختناق متهم کردند‪ .‬در پی‬ ‫تسخیر سفارت امریکا و استعفای دولت موقت‪ ،‬صادق قطب زاده سمت‬ ‫وزارت خارجه را برعهده گرفت و جانشین بنی صدر شد‪ .‬در این دوره وی به‬ ‫یکی از مشهور ترین سیاستمداران ایرانی تبدیل شد که هر روز تصویرش در‬ ‫رسانه های جهانی منتشر می شد‪ .‬وی تالش زیادی از یک سو برای ازادی‬ ‫گروگان های امریکایی و از سوی دیگر برای بازگرداندن شاه به ایران انجام‬ ‫داد‪ .‬وی در اذر ماه ‪ ۱۳۵۸‬بازداشت و به زندان اوین منتقل شد‪ .‬بازداشت‬ ‫وی اعتراضات گروهی از مردم‪ ،‬بازاریان و برخی از مقامات و روحانیان را‬ ‫برانگیخت‪ .‬اینچنین بود که بعد از دو روز صادق قطب زاده از زندان ازاد‬ ‫شد و پس از ازادی به دیدار امام رفت‪ .‬وی پس از ان در انتخابات اولین‬ ‫دوره ریاست جمهوری شرکت کرد اما در رقابت با رقیب دیرینش بنی صدر‬ ‫شکست خورد و در میان هفت کاندید نهایی انتخابات کمترین ارا را‬ ‫کسب کرد و هفتم شد‪.‬‬ ‫قطب زاده به تدریج با از دست دادن مناصبش خط مشی سیاسی خود‬ ‫را هم تغییر داد تا جایی که در برابر امام و نظام اسالمی به توطئه گری‬ ‫ً‬ ‫پرداخت‪ .‬وی ظاهرا پس از خانه نشینی به این نتیجه رسیده بود که‬ ‫جمهوری اسالمی از مسیر خود منحرف شده و برای بازگرداندن ان به‬ ‫مسیر اصلی راهی جز برخورد نظامی وجود ندارد‪ .‬وی برای تحقق هدف‬ ‫خود حدود یک سال و نیم تالش کرد‪ .‬ارتباط با برخی از کشورهای منطقه‪،‬‬ ‫ارتباط با تنی چند از نظامیان و ارتباط با شماری از روحانیون مخالف‪،‬‬ ‫نمونه هایی از فعالیت های وی بود که سرانجام منجر به بازداشت وی‬ ‫در تاریخ ‪ ۱۳۶۱/۱/۱۷‬به اتهام کودتا علیه جمهوری اسالمی و تالش برای‬ ‫ترور امام خمینی شد‪ .‬پس از دستگیری صادق قطب زاده‪ ،‬دادگاه انقالب‬ ‫ارتش با عنایت به اتهامات وی‪ ،‬او را به عنوان یاغی و مفسد‪ ،‬محکوم به‬ ‫اعدام کرد‪ .‬قطب زاده دراخرین لحظات اجرای حکم اعدامش‪ ،‬در جمع‬ ‫زندانیان اوین سخنرانی و به کودتا علیه جمهوری اسالمی اعتراف کرد و‬ ‫ً‬ ‫نهایتا رای صادره در ‪ ۱۳۶۱/۶/۲۴‬اجرا شد‪( .‬تابنا ک‪ ،‬کد خبر ‪ ۱۲۱۰۳۳‬به‬ ‫تاریخ ‪ ۲۹‬شهریور ‪۱۳۸۹‬؛ تاریخ ایرانی ‪)tarikhirani.ir‬‬ ‫شماره دوم ‪ -‬بهار و تابستان ‪1396‬‬ ‫‪131‬‬ ‫نش‬ ‫ݐ ݦ ا ݒ ݦ ݩݦ ى ��س�ت‬ ‫کݣ ݤ‬ ‫ݣس ݫ ݣ ݫݔݬ ݣ ݣ ݣ ݣ ݣ ݣ ݣ ݣ ݣ‬ ‫ݣگر ݤݣ ݣرݣ ݣ‬ ‫‪ ‬مسوولیت معاونت سیاسی وزارت‬ ‫امور خارجه (مرداد ‪-۱۳۵۸‬بهمن ‪)۱۳۵۸‬‬ ‫ان زمان دکتر ابراهیم یزدی وزیر خارجه بود‪.‬‬ ‫ایشان از من برای معاونت سیاسی وزارت خانه‬ ‫دعوت کرد‪ .‬در دوران شش ماهه ای که معاون‬ ‫بودم جریان النه جاسوسی و سقوط دولت‬ ‫موقت اقای بازرگان پیش امد‪ .‬بعد از خروج اقای‬ ‫یزدی از وزارت خارجه‪ ،‬از قضا اقای قطب زاده‬ ‫به جای ایشان امد‪ .‬سوابق تیره ای که با اقای‬ ‫قطب زاده داشتم را با اقای بهشتی در میان‬ ‫گذاشتم و گفتم که من با ایشان نمی توانم کار‬ ‫کنم و رفتار و منش و افکار ما با هم جور نیست‪.‬‬ ‫ایشان اصرار کردند که بمانید و بودن شما الزم‬ ‫است‪ .‬اما دو سه ماه ماندم و اختالف باال گرفت‬ ‫و از انجا هم بیرون امدم‪ .‬بیشتر اختالفات ما بر‬ ‫سر سبک مدیریتی متفاوت ما بود‪ .‬ایشان افراد‬ ‫زیادی را بی محابا وارد وزارت خارجه می کرد اما‬ ‫بنده مخالفت می کردم و معتقد بودم می بایست‬ ‫افراد شایسته به وزارت خارجه ورود پیدا کنند‪.‬‬ ‫ایشان به دنبال این بود که در کارها دستش‬ ‫باز باشد؛ اهل دادوستدهای رفاقتی بود و تیپ‬ ‫مذهبی ان چنانی هم نداشت‪.‬‬ ‫‪132‬‬ ‫هسته بازاریابی سیاسی مرکز رشد‬ ‫‪ ‬مسوولیت کانون پرورش فکری کودکان‬ ‫و نوجوانان (مرداد ‪-۱۳۵۸‬شهریور ‪)۱۳۵۹‬‬ ‫همزمان با مسوولیتم در وزارت خارجه‪ ،‬مدیر‬ ‫عامل کانون پرورشی فکری کودکان و نوجوانان‬ ‫نیز بودم‪ .‬در ان دوران تب انقالبی گری باال بود‬ ‫و همه می خواستند قانون را زیر و رو کنند و‬ ‫افراد سابق را اخراج کنند‪ .‬اما منش من این‬ ‫نبود و معتقد بودم افرادی که امادگی همراهی‬ ‫با انقالب را دارند باید بمانند و تجربیات خود‬ ‫را به جوانان منتقل کنند‪ .‬زیرا کانون مجموعه‬ ‫موفقی بود که با اهداف خاص خودش در زمان‬ ‫رژیم سابق تاسیس شده بود و ساختارها و‬ ‫بنیان های قوی داشت‪.‬‬ ‫‪ ‬مسوولیت خبرگزاری جمهوری‬ ‫اسالمی (شهریور ‪)۱۳۶۷-۱۳۵۹‬‬ ‫تا شهریور سال ‪ 59‬در کانون ماندم و پس از ان از‬ ‫من خواستند به خبرگزاری جمهوری اسالمی بروم‪.‬‬ ‫اندکی پس از ان که مدیرعامل خبرگزاری شدم‪،‬‬ ‫جنگ شروع شد‪ .‬از انجایی که در وزارت خارجه‬ ‫مسئول بازسازی نیروها بودم در خبرگزاری نیز از‬ ‫همان ابتدا بازسازی را شروع کردیم‪ .‬نیروهایی را‬ ‫که مشهور بودند به اینکه عوامل رژیم هستند به‬ ‫شیوه های مختلف کنار می گذاشتیم و نیروهای‬ ‫جوان مذهبی را جایگزین ان ها می کردیم‪.‬‬ ‫نشـ ـ ـ ـ ـ ـ ــریه‬ ‫علمݡی‪-‬تخصصݡی‬ ‫‪ ‬مسوولیت ستاد تبلیغات جنگ‬ ‫دو هفته ای از جنگ گذشته بود که مرحوم حاج‬ ‫احمد اقا با من تماس گرفتند و گفتند نظر امام‬ ‫این است که ما یک ساختاری برای تبلیغات‬ ‫جنگ داشته باشیم و مسئولیت ان هم با شما‬ ‫باشد‪ .‬به دلیل این که مسئول ستاد تبلیغات‬ ‫جنگ بودم در جلسات شورای عالی دفاع ‪-‬که‬ ‫شورای عالی امنیت ملی ان زمان بود‪ -‬شرکت‬ ‫می کردم‪ .‬در ان بازه در جلسات شورای عالی‬ ‫دفاع‪ ،‬حضرت اقا؟دم؟‪ ،‬مرحوم اقای هاشمی‪ ،‬شهید‬ ‫رجائی و قبل از ان بنی صدر شرکت می کردند و‬ ‫دو هفته ای یکبار هم با یک هواپیمای کوچک‪،‬‬ ‫همراه اعضای شورا به جبهه ی جنوب می رفتیم‬ ‫و جلسات را انجا تشکیل می دادیم‪ .‬در جلسات‬ ‫شورا مسائل مختلف دفاعی بررسی می شد و‬ ‫مسائل تبلیغات را نیز بنده دنبال می کردم‪.‬‬ ‫ستاد تبلیغات جنگ مجموعه ای بود از بخش های‬ ‫مختلفی که در کار تبلیغات موثر بودند از جمله‬ ‫صداوسیما‪ ،‬خبرگزاری ها‪ ،‬وزارت خارجه‪ ،‬وزرات‬ ‫ارشاد‪ ،‬سپاه و ارتش‪ .‬در ستاد تبلیغات یک‬ ‫شورای خبر داشتیم که اخباری را که قرار بود‬ ‫پخش شود انجا مطرح می کردیم تا تصویب‬ ‫و پخش شود‪ .‬عالوه بر این ستاد تبلیغات بر‬ ‫نحوه ی تبلیغات جنگ‪ ،‬نوعی نظارت و کنترل‬ ‫داشت و همچنین اقداماتی مانند جمع اوری‬ ‫تصاویر‪ ،‬فیلم ها و ایجاد ارشیو بزرگی از مسائل‬ ‫جنگ در انجا انجام می شد‪ .‬در ان زمان گروهی‬ ‫به نام «چهل شاهد» تشکیل داده بودیم که‬ ‫شامل بیست نفر از جوانان به همراه بیست نفر‬ ‫ً‬ ‫موتورسوار بودند که جمعا چهل نفر می شدند‪.‬‬ ‫برای ان ها دوربین های کوچک هشت میلیمتری‬ ‫تهیه کرده بودیم که به خط مقدم جبهه ها‬ ‫می رفتند و لحظات حساس دفاع مقدس را‬ ‫ثبت می کردند که با این طرح ارشیو ذی قیمتی‬ ‫از عملکرد جبهه ها تشکیل شد‪ .‬تصاویر گروه‬ ‫چهل شاهد و عکس های خبرنگاران دیگر را‬ ‫جمع اوری کرده و از ان ها حدود شش جلد البوم‬ ‫چاپ کردیم که به بهترین وجه‪ ،‬وضعیت ان‬ ‫دوران را به تصویر می کشیدند‪ .‬همچنین ستاد‬ ‫تبلیغات جنگ برخی از مجروحین دفاع مقدس‬ ‫ً‬ ‫مخصوصا جانبازان شیمیایی را برای درمان‬ ‫به خارج از کشور می فرستاد تا ضمن درمان‬ ‫مجروحین‪ ،‬استفاده تبلیغاتی الزم ضد رژیم‬ ‫صدام هم انجام شود‪ .‬به طور کلی دوران دفاع‬ ‫مقدس دوران سازندگی بود و جوانان بسیاری‬ ‫در انجا ساخته و پرداخته می شدند؛ لذا از این‬ ‫جهت دوران با ارزشی بود‪.‬‬ ‫شماره دوم ‪ -‬بهار و تابستان ‪1396‬‬ ‫‪133‬‬ ‫نش‬ ‫ݐ ݦ ا ݒ ݦ ݩݦ ى ��س�ت‬ ‫کݣ ݤ‬ ‫ݣس ݫ ݣ ݫݔݬ ݣ ݣ ݣ ݣ ݣ ݣ ݣ ݣ ݣ‬ ‫ݣگر ݤݣ ݣرݣ ݣ‬ ‫‪ ‬مسوولیت نمایندگی ایران در‬ ‫سازمان ملل متحد (‪)۱۳۷۶-۱۳۶۷‬‬ ‫پس از دوران دفاع مقدس از من خواستند که‬ ‫برای ریاست هیات نمایندگی ایران در سازمان‬ ‫ملل به سفارت ایران در نیویورک بروم‪ .‬حکم‬ ‫مسئولیت من را در ان زمان حضرت اقا؟دم؟ امضا‬ ‫کردند زیرا زمان ریاست جمهوری ایشان بود و‬ ‫هنوز حضرت امام؟هر؟ در قید حیات بودند‪.‬‬ ‫پس از رحلت حضرت امام؟هر؟‪ ،‬اقای هاشمی‬ ‫رئیس جمهور شدند و دوباره ایشان یک حکم‬ ‫برای نمایندگی سازمان ملل به بنده دادند‪.‬‬ ‫قبل از من اقای محالتی‪ 1‬و قبل از ایشان هم‬ ‫اقای رجائی خراسانی‪ 2‬نماینده ایران در سازمان‬ ‫ملل بودند‪ .‬در دوران نیویورک برای جمع اوری‬ ‫وجوهات‪ ،‬نمایندگی چند تن از مراجع از جمله‬ ‫حضرت اقا؟دم؟ را هم به عهده داشتم‪ .‬در این دوره‬ ‫‪ -1‬دکتر محمد جعفر محالتی (‪ -۱۳۳۱‬تهران)‪ ،‬نوه ی شیخ بهاءالدین محالتی‪،‬‬ ‫مرجع تقلید مقیم شیراز‪ ،‬استاد دانشگاه و دیپلمات سابق از سال ‪ ۱۳۶۷‬تا‬ ‫‪ ۱۳۶۸‬سفیر ایران در سازمان ملل متحد‪ .‬دکترای فلسفه اسالمی از دانشگاه‬ ‫ُ‬ ‫مک گیل در سال ‪ .۲۰۰۶‬وی هم ا کنون استاد معارف اسالمی دانشگاه ابرلین‬ ‫است‪)http://new.oberlin.edu( .‬‬ ‫‪ -2‬دکتر سعید رجایی خراسانی (‪ ۱۳۹۲-۱۳۱۵‬کرمان) استاد دانشگاه و‬ ‫دیپلمات سابق ایرانی‪ ،‬لیسانس فلسفه از دانشگاه تهران‪ ،‬کارشناسی ارشد‬ ‫فلسفه اموزش و پرورش از دانشگاه امریکایی بیروت و دکترای فلسفه از‬ ‫دانشگاه دورهام انگستان ‪ .۱۳۵۵‬وی نماینده جمهوری اسالمی در سازمان‬ ‫ملل در سال های ‪ ۱۳۶۰‬تا ‪ ۱۳۶۶‬و نماینده مردم تهران در مجلس شورای‬ ‫اسالمی در دوره های سوم و چهارم بوده است‪)http://www.irna.ir( .‬‬ ‫‪134‬‬ ‫هسته بازاریابی سیاسی مرکز رشد‬ ‫ارتباطات خیلی خوبی با ایرانی های مقیم انجا‬ ‫ً‬ ‫مخصوصا دانشگاهی ها برقرار شد‪ .‬همچنین‬ ‫رفت وامد ان ها با ایران را تسهیل کردیم‪ ،‬زیرا‬ ‫پیش از ان روابط مناسب نبود‪.‬‬ ‫با ارتباطات صمیمانه ای که با ایرانیان مقیم برقرار‬ ‫شد ان ها در برنامه های نمایندگی شرکت فعال‬ ‫داشتند‪ .‬همچنین انجمن هایی را از متخصصان‬ ‫ایرانی در حوزه های مختلف تشکیل دادیم که در‬ ‫مجموعه ای به نام ا کادمی علوم ایرانیان دور هم‬ ‫جمع می شدند و از دانشی که در انجا به دست‬ ‫اورده بودند برای مسائل داخل کشور کمک‬ ‫می گرفتیم‪ .‬همچنین کارهای سیاسی مهمی در‬ ‫ان دوران انجام گرفت از جمله شناسایی رژیم‬ ‫عراق به عنوان اغازگر جنگ‪ 3‬که این هم طی‬ ‫یک پروسه طوالنی و دشوار به سرانجام رسید‬ ‫که این پیروزی بزرگی برای ما بود‪.‬‬ ‫‪ -3‬پس از پذیرش قطعنامه ‪ ۵۹۸‬شورای امنیت ازسوی ایران در تیرماه سال‬ ‫‪ ۱۳۶۷‬و برقراری اتش بس میان دو کشور‪ ،‬ایران همواره بر شروع جنگ ازسوی‬ ‫عراق پافشاری می کرد‪ .‬سرانجام پس از سه سال و نیم در اذرماه ‪ ۱۳۷۰‬و پس‬ ‫از یک دهه کارشکنی و حق پوشانی‪ ،‬با پیگیری های مستمر ایران و بررسی ها‬ ‫و تالش های حق جویانه ی دبیرکل وقت سازمان ملل‪ ،‬خاویر پرز دکوئیار‪ ،‬با‬ ‫صدور قطعنامه ‪ ۶۷۸‬شورای امنیت کشور عراق به عنوان مسوول و اغازگر‬ ‫جنگ معرفی شد‪ .‬این اقدام براساس بند ‪ ۶‬قطعنامه ی ‪ ۵۹۸‬صورت گرفت‬ ‫که دبیرکل را موظف کرده بود متجاوز را به شورای امنیت معرفی نماید‪.‬‬ ‫نشـ ـ ـ ـ ـ ـ ــریه‬ ‫علمݡی‪-‬تخصصݡی‬ ‫‪ ‬مسوولیت وزارت امور‬ ‫خارجه (‪)۱۳۸۴-۱۳۷۶‬‬ ‫پس از انتخابات سال ‪ 1376‬و روی کار امدن‬ ‫دولت اصالحات از من خواسته شد تا مسئولیت‬ ‫وزارت خارجه را بپذیرم‪ .‬این مسئولیت را پذیرفتم‬ ‫و سعی داشتم که وزارت خارجه را بازسازی کنم‬ ‫و ان را از حالت رکود خارج کنم‪ .‬نیروی انسانی‬ ‫وزارت خارجه وضعیت مناسبی نداشت و تعداد‬ ‫کارمندان ان بسیار زیاد بود که این مساله‬ ‫اسیب هایی را وارد می ساخت؛ لذا نیروهای‬ ‫اضافی را با شیوه های مختلف بازخرید و بازنشسته‬ ‫کرده و چابک سازی ساختار وزارت خانه را انجام‬ ‫دادیم‪ .‬در عوض به اموزش نیروهای موجود‬ ‫پرداخته و هرکس را که قصد اعزام به خارج یا‬ ‫ترفیع رتبه داشت‪ ،‬ملزم کردیم که در دوره ها و‬ ‫کالس های اموزشی وزارت خانه و ازمون ها شرکت‬ ‫ً‬ ‫کند؛ مخصوصا در مورد اموزش زبان محلی کشور‬ ‫هدف‪ ،‬سخت گیری هایی را انجام می دادیم‪ .‬در‬ ‫این حال به مسائل رفاهی دیپلمات ها خیلی‬ ‫می رسیدیم که دیپلمات ها مستغنی باشند‪.‬‬ ‫ً‬ ‫متاسفانه قبال درامد سفرای جمهوری اسالمی‬ ‫کافی نبود‪ ،‬لذا ان ها در بدترین نقاط شهرهای‬ ‫خارج از کشور که در شان یک دیپلمات و شان‬ ‫جمهوری اسالمی نبود‪ ،‬منزل می گرفتند؛ اما‬ ‫ما به مساله ی رفاه سفرا توجه نموده و حقوق‬ ‫ان ها را افزایش دادیم و همچنین درصد باالیی‬ ‫از هزینه منزل شان را پرداخت کردیم تا زندگی‬ ‫ابرومندی داشته باشند و شئونات جمهوری‬ ‫اسالمی بیشتر حفظ شود‪.‬‬ ‫در ان دوران ارتباط من با حضرت اقا؟دم؟ خیلی‬ ‫نزدیک بود و پس از هر سفری که به ایران‬ ‫می امدم‪ ،‬خدمت ایشان می رسیدم‪ .‬مرحوم اقای‬ ‫هاشمی هم خیلی برای بنده وقت می گذاشت‬ ‫و با ایشان گفتگوهایی را در مورد مسائل کشور‬ ‫داشتیم‪ .‬حضرت اقا؟دم؟ توجه ویژه ای به وزارت‬ ‫خارجه داشتند و به بنده می فرمودند برای من‬ ‫وزارت خارجه مانند نیمی از هیات دولت است‬ ‫و به همان نسبت هم امادگی دارم که برای ان‬ ‫وقت گذاشته و به سیاست خارجی کشور کمک‬ ‫نمایم‪ .‬لذا خیلی زیاد خدمت ایشان می رسیدم‬ ‫و اصرارم بر این بود که دیدگاه ها و سیاست های‬ ‫ایشان در وزارت خارجه به درستی اعمال شود‪.‬‬ ‫اقای خاتمی نیز با وجود اختالف نظرهایی که‬ ‫داشت وقتی نظر حضرت اقا؟دم؟ را مطلع می شد‪،‬‬ ‫اطاعت می کرد؛ این یکی از ویژگی های خوب اقای‬ ‫خاتمی در تمام دوران ریاست جمهوری شان بود‪.‬‬ ‫سعی بنده بر این بود که وزارت خارجه استقالل‬ ‫خودش را حفظ نموده و بتواند انچه را که به‬ ‫مصلحت انقالب هست انجام دهد‪.‬‬ ‫شماره دوم ‪ -‬بهار و تابستان ‪1396‬‬ ‫‪135‬‬ ‫نش‬ ‫ݐ ݦ ا ݒ ݦ ݩݦ ى ��س�ت‬ ‫کݣ ݤ‬ ‫ݣس ݫ ݣ ݫݔݬ ݣ ݣ ݣ ݣ ݣ ݣ ݣ ݣ ݣ‬ ‫ݣگر ݤݣ ݣرݣ ݣ‬ ‫‪ ‬شورای راهبردی روابط خارجی؛ فرصتی برای پرداختن به فعالیت های علمی و فکری‬ ‫پس از دوران وزارت خارجه تصمیم گرفتم که دیگر فعالیت اجرایی انجام ندهم و این موضوع را در‬ ‫اخرین روزی که با خبرنگاران جلسه داشتم‪ ،‬مطرح کرده و گفتم از این پس تصمیم دارم به مسائل‬ ‫فکری و علمی بپردازم‪ .‬بر همین اساس مسئولیت کنونی بنده در شورای راهبردی روابط خارجی‪،‬‬ ‫یک کار فکری است؛ در واقع با توجه به تجارب مسئوالن دوره های گذشته‪ ،‬مسائلی را بررسی کرده‬ ‫و راهبردهایی طراحی می کنیم و خدمت حضرت اقا؟دم؟ ارائه می دهیم تا هم برای شخص ایشان‬ ‫ً‬ ‫احیانا مفید واقع شود و هم این که به دستگاه های مختلف ابالغ شود‪.‬‬ ‫‪ ‬تحقیق و ترویج علوم شناختی‬ ‫یکی از کارهای علمی که در حال پیگیری ان‬ ‫هستم‪ ،‬موضوع علوم شناختی است؛ این موضوع‬ ‫از اهمیت باالیی برخوردار است و توانسته تحولی‬ ‫را در ابعاد مختلف زندگی بشر ایجاد کند‪ .‬لذا‬ ‫جهت ترویج این حوزه ی علمی در دانشگاه ها و‬ ‫مرا کز علمی کشور‪ ،‬سندی را تحت عنوان «سند‬ ‫راهبردی علوم و فناوری شناختی» در شورایعالی‬ ‫انقالب فرهنگی تصویب کردیم و براساس ان‬ ‫ستادی تشکیل شد که تربیت نیرو و تحقیقات‬ ‫در این حوزه را پیگیری می کند‪.‬‬ ‫برای توسعه علوم شناختی یک سری اقدامات‬ ‫در سطح اموزش عالی انجام داده ایم‪ ،‬از جمله‬ ‫تاسیس پژوهشکده علوم شناختی که در حال حاضر‬ ‫حدود شش رشته در دوره دکتری و چند رشته‬ ‫در دوره ی کارشناسی ارشد دارد‪ .‬این پژوهشکده‬ ‫یک موسسه غیردولتی و غیرانتفاعی است که با‬ ‫همان شیوه هایی که مرحوم عالمه؟هر؟ داشتند‬ ‫برنامه ریزی و تاسیس شده است‪ .‬در دانشگاه‬ ‫تهران درسی با موضوع «فناوری اطالعات و‬ ‫مدیریت اموزشی» تدریس می کردم که در انجا‬ ‫این موضوع را مطرح نمودم که چگونه می شود‬ ‫‪136‬‬ ‫هسته بازاریابی سیاسی مرکز رشد‬ ‫در بحث اموزش از فناوری اطالعات استفاده‬ ‫کرد‪ .‬برخی دانشجویان حاضر در کالس به این‬ ‫موضوع ابراز عالقه کردند و با پیگیری بحث‬ ‫توانستیم یک «دانشگاه یادگیری الکترونیکی‬ ‫به نام مهر البرز» تاسیس کنیم‪.‬‬ ‫به هر صورت به دنبال این هستم که تتمه عمر‬ ‫خود را در حوزه های علمی و اموزشی صرف‬ ‫کنم و از پذیرش مسئولیت های اجرایی پرهیز‬ ‫دارم و تصور می کنم به اندازه کافی سهم خود‬ ‫را در کار اجرایی انجام داده ام و زمان ان است‬ ‫که به اصل تربیت و گسترش علم و فناوری در‬ ‫کشور بازگردم‪ .‬در تمام این مراحل سعی داشتم‬ ‫که استقالل خود را حفظ نموده و با در نظر‬ ‫داشتن توانایی های خود‪ ،‬کارهایی را نپذیرم‬ ‫ً‬ ‫که از عهده بنده خارج باشد‪ .‬مثال در دوران‬ ‫انتخابات ریاست جمهوری اخیر از من دعوت‬ ‫شد که کاندیدا شوم‪ .‬اما چون می دانستم که‬ ‫این کار از من برنمی اید‪ ،‬قبول نکردم‪ .‬همیشه‬ ‫در زندگی سعی می کنم در خدمت مردم باشم‬ ‫و ان شاءاهلل بتوانم در هر مسئولیتی که هستم‪،‬‬ ‫اثار ماندگاری از خود باقی بگذارم‪.‬‬ ‫نشـ ـ ـ ـ ـ ـ ــریه‬ ‫علمݡی‪-‬تخصصݡی‬ ‫‪ ‬شیوه ی ترکیب مطالعات تخصصی‬ ‫دانشگاهی و مسوولیت های اجرایی‬ ‫علت این که هم در حوزه تخصصی علمی ام‬ ‫پیشرفت هایی داشته ام و هم عهده دار‬ ‫مسوولیت های اجرایی قابل توجهی برای کشور‬ ‫بوده ام باید علت ان را نظم زندگی بگویم؛ یعنی‬ ‫انسان بتواند زندگی اش را طوری تنظیم کند‬ ‫که به همه ی کارهایش برسد‪ .‬من وقتی که در‬ ‫نیویورک بودم صبح تا بعدازظهر کارهای نمایندگی‬ ‫را انجام می دادم ولی شب ها وقت خود را صرف‬ ‫کارهای علمی کرده و برخی از کتاب های رشته‬ ‫روانشناسی و علوم شناختی را مطالعه و ترجمه‬ ‫می کردم‪ .‬در انجا یک کتاب با عنوان روانشناسی‬ ‫تربیتی ترجمه کردم که در فاصله ای که به ایران‬ ‫امدم در مرکز نشر دانشگاهی چاپ شد‪ .‬در دوران‬ ‫وزارت خارجه نیز به همین صورت کار علمی را‬ ‫ادامه می دادم؛ تعداد زیادی کتاب منتشر کردم‬ ‫ً‬ ‫که عمدتا محصول رفت وامدهایم در خودروی‬ ‫کارم است‪ ،‬به این صورت که کتاب را مطالعه‬ ‫می کردم و ترجمه را در رایانه تایپ می کردم تا به‬ ‫تدریج تمام می شد‪ .‬از کتاب هایی که ترجمه‬ ‫کرده ام می توان به روانشناسی تربیتی‪ ،‬روانشناسی‬ ‫شناختی‪ ،‬مبانی علوم اعصاب شناختی‪ ،‬مبانی‬ ‫اموزش و پرورش شناختی و نظریه های علم‬ ‫شناخت اشاره نمود‪ .‬کتاب دیگری با عنوان‬ ‫واژه نامه علوم شناختی نیز اماده کرده ام که در‬ ‫انتشارات فرهنگ معاصر در حال چاپ است‪.‬‬ ‫ً‬ ‫اخیرا هم در حال اماده کردن کتابی با همکاری‬ ‫تعدادی از اساتید برجسته حوزه های مختلف‬ ‫علوم شناختی هستیم‪ .‬عنوان این کتاب علوم‬ ‫شناختی و کاربردهای ان است که در انتشارات‬ ‫سمت چاپ خواهد شد‪.‬‬ ‫علت این که توانسته ام در زندگی ام کار علمی را‬ ‫همراه کار اجرایی پیش ببرم این است که بنده‬ ‫زندگی بسیار منظمی دارم؛ از ساعت ‪ 5‬صبح بیدار‬ ‫ً‬ ‫می شوم و سه روز در هفته ورزش می کنم که ا کثرا‬ ‫به شنا می پردازم‪ .‬هفته ای یک جلسه هم به‬ ‫کوه می روم‪ .‬زمانی که در نیویورک بودم فاصله‬ ‫ده کیلومتری دور سنترال پارک را می دویدم؛‬ ‫لذا ورزش جزئی از عادت های زندگی روزانه ی‬ ‫من شده است‪ .‬بخش مشخصی از ساعات‬ ‫ً‬ ‫هفته را نیز به کارهای علمی می پردازم و بعضا‬ ‫پایان نامه هایی را در دانشگاه تهران بررسی و‬ ‫راهنمایی می کنم‪ .‬در ترم گذشته یک کالس با‬ ‫ّ‬ ‫عنوان مبانی علوم شناختی با طلب داشتم‪.‬‬ ‫در پژوهشکده علوم شناختی رشته ای داریم‬ ‫با عنوان فلسفه ذهن که به کارکردهای علوم‬ ‫شناختی و کارایی و روابط ذهن می پردازد‪ .‬ما‬ ‫به کمک مجمع عالی حکمت اسالمی و دانشگاه‬ ‫باقرالعلوم در دو دوره تعدادی طلبه مستعد که‬ ‫فلسفه اسالمی خوانده باشند ثبت نام کردیم تا‬ ‫با گذارندن این دوره ها بتوانند ّ‬ ‫مدرسان فلسفه‬ ‫ذهن شوند و از ان لحاظ که نگاه مادی گرایانه‬ ‫در این حوزه زیاد است‪ ،‬این مسیر را از انحراف‬ ‫باز دارند‪ .‬البته این موضوع را هم باید اضافه‬ ‫کنم که همسرم ّ‬ ‫مشوق و همراه من در این راه‬ ‫بوده اند‪ .‬ایشان انتظارات معمول زنان عادی‬ ‫را ندارند و ا کثر کارهای منزل را خودشان انجام‬ ‫می دهند و بیشتر وقت بنده در منزل به کارهای‬ ‫علمی می گذرد‪.‬‬ ‫شماره دوم ‪ -‬بهار و تابستان ‪1396‬‬ ‫‪137‬‬ ‫نش‬ ‫ݐ ݦ ا ݒ ݦ ݩݦ ى ��س�ت‬ ‫کݣ ݤ‬ ‫ݣس ݫ ݣ ݫݔݬ ݣ ݣ ݣ ݣ ݣ ݣ ݣ ݣ ݣ‬ ‫ݣگر ݤݣ ݣرݣ ݣ‬ ‫‪ ‬اموزش تجارب کاری‬ ‫با وجود تجربه قابل توجه در حوزه سیاست خارجی‪ ،‬چون رشته اصلی من علوم سیاسی نبود به‬ ‫خودم اجازه نمی دادم که بروم در دانشکده وزارت خارجه تدریس کنم‪ .‬البته چند ترم موضوع‬ ‫«فن مذا کره» را تدریس کردم که بیشتر ابعاد روانشناسی و شناختی قضیه را بحث می کردم چون‬ ‫تخصصی در علوم سیاسی نداشتم‪ .‬در زمان وزارت و سفارت نیز بیشتر کار مدیریتی و انتخاب درست‬ ‫نیروها و بکارگیری مناسب ان ها را انجام می دادم و یک سری متخصصان در کنارم بودند که کارهای‬ ‫تخصصی سیاسی را انجام می دادند‪.‬‬ ‫علوم شناختی در حوزه ی روابط‬ ‫‪ ‬کاربرد‬ ‫ِ‬ ‫خارجی و سیاست گذاری های مرتبط‬ ‫مباحث علوم شناختی چه در حوزه ی روابط خارجی‬ ‫و چه در حوزه های سیاست گذاری کاربردهای‬ ‫قابل توجهی دارد و می تواند در این امور کمک‬ ‫کند؛ ا گر ما کارکردهای شناختی ذهن و مغز را‬ ‫ً‬ ‫بشناسیم‪ ،‬طبیعتا در هر کاری که با ذهن و مغز‬ ‫سر و کار دارد موفق تر خواهیم بود؛ برای مثال‬ ‫در اموزش و پرورش کودکانی که برای تربیت به‬ ‫شما سپرده می شوند‪ ،‬چگونه ذهن این کودکان‬ ‫را می توان ساخت و ان ها را انسان های مستقل‬ ‫و یا خودا گاه به بار اورد؟ همه ی اینها یک نوع‬ ‫اموزه های شناختی دارد که می توان با کمک‬ ‫ان‪ ،‬این تاثیرگذاری را انجام داد‪.‬‬ ‫در حوزه های سیاسی و مذا کره نیز همین گونه‬ ‫است؛ یکی از ّ‬ ‫مدرسان سازمان سیا کتابی با‬ ‫عنوان «روانشناسی تحلیل اطالعات» نوشته‬ ‫که به فارسی نیز ترجمه شده است‪ .1‬وی در ان‬ ‫‪ -1‬کتاب روانشناسی تحلیل اطالعات‪ ،‬نوشته ی ریچاردز جی‪ .‬هوور‪ ،‬ترجمه ی‬ ‫جواد عالقبندراد‪ ،‬انتشارات وزارت امور خارجه‪.۱۳۸۹ ،‬‬ ‫‪138‬‬ ‫هسته بازاریابی سیاسی مرکز رشد‬ ‫کتاب ّ‬ ‫سر شکست های سیا را با دیدگاه روانشناسی‬ ‫شناختی بیان کرده است؛ و این که چرا ما در‬ ‫تحلیل ها و تصمیم های خود دچار اشتباه‬ ‫می شویم‪ .‬امروز متنی از کمیسیون اطالعات‬ ‫امریکا را مشاهده کردم که راجع به اینده سیاسی‬ ‫امریکا است؛ یعنی اینده نگاری صورت گرفته‬ ‫است‪ .‬مقدمه ای که رئیس این کمیسیون در ان‬ ‫ً‬ ‫متن نوشته تماما شناختی و براساس اموزه های‬ ‫روانشناسی شناختی است؛ در این متن مطرح‬ ‫ِ‬ ‫شده که چرا پیش بینی های ما درست از اب در‬ ‫نمی اید؟ در دنیای غرب خیلی از موضوع علوم‬ ‫شناختی استفاده می شود؛ ا گرچه ما در ایران‬ ‫در اغاز راه قرار داریم و خیلی کار داریم و بایستی‬ ‫نیروهایی تربیت کنیم که براساس این اموزه ها‬ ‫بتوانند درمسائل سیاسی‪ ،‬اجتماعی‪ ،‬بین المللی‪،‬‬ ‫اموزشی و مسائل دیگر تحلیل کنند و بگویند‬ ‫که چگونه می توان از اشتباهات بر حذر بود و‬ ‫چگونه می توان تصمیم های صحیح تری گرفت‪.‬‬ ‫نشـ ـ ـ ـ ـ ـ ــریه‬ ‫علمݡی‪-‬تخصصݡی‬ ‫در حوزه اقتصاد یک زمانی عقالنیت محض مطرح‬ ‫بود؛ اما امروزه عقالنیت محدود در این حوزه‬ ‫مطرح است‪ .‬کتابی را اقای کاهن و همکارش‬ ‫اقای تئورسکی‪ ،‬که هر دو یهودی و اهل رژیم‬ ‫صهیونیستی هستند‪ ،‬نوشته اند که کتاب خوب‬ ‫و عالمانه ای است‪ .‬در تحلیل رفتارهای اقتصادی‬ ‫و تصمیم گیری های اقتصادی کارهای بسیاری‬ ‫در دنیا در حال انجام است؛ در حوزه های‬ ‫مختلف از جمله سیاست و اقتصاد با دید علوم‬ ‫شناختی در حال تحلیل مسائل و پیش بینی‬ ‫هستند‪ .‬بنابراین تسلط در حوزه علوم شناختی‬ ‫اهمیت باالیی برای کشور ما دارد و باید بدانیم‬ ‫که با تقویت این حوزه می توانیم تحلیل های‬ ‫درست تری داشته باشیم‪.‬‬ ‫‪ ‬تا کید بر به گزینی و شناخت‬ ‫نیروهای همکار در سازمان‬ ‫با توجه به تجاربی که در زمینه ی سیاست خارجی‬ ‫ً‬ ‫طبیعتا تا ّ‬ ‫حدی با دانش و مسائل این‬ ‫داشته ام‬ ‫حوزه اشنا بوده و هستم و توانایی هایی را در این‬ ‫زمینه کسب نموده ام؛ اما یک سری مسائل فنی‬ ‫مانند بحث های حقوقی نیز وجود داشته که من‬ ‫به جای ان که خودم به طور تخصصی وارد این‬ ‫حوزه ها شوم سعی داشتم با انتخاب همکاران‬ ‫و جوانان متعهد و متخصص در این حوزه ها‪،‬‬ ‫مسائل پیش امده را مدیریت و راهبری کنم‪.‬‬ ‫‪ ‬میزان تحقق اهداف شورای راهبردی‬ ‫روابط خارجی و ارتباط ان با دانشگاه ها‬ ‫شاید فلسفه ی وجودی شورای راهبردی روابط‬ ‫خارجی این باشد که تغییر سیاستی که همواره‬ ‫در سیاست خارجی کشور‪ ،‬به دلیل تغییر دولت ها‬ ‫وجود داشته به تدریج از بین برود و یک برنامه ی‬ ‫بلندمدت برای سیاست خارجی جمهوری‬ ‫اسالمی در نظر گرفته شود؛ در حال حاضر و پس‬ ‫از گذشت یک دهه از تاسیس شورا این هدف تا‬ ‫حدودی محقق شده است‪ .‬شورا تا کنون توانسته‬ ‫با مجامع دانشگاهی و علمی ارتباط محدودی‬ ‫برقرار کند و از نظرات متخصصین بهره ببرد‪.‬‬ ‫البته در دوره اول فعالیت شورا بنای ما بر این‬ ‫بود که بروز خارجی قابل توجهی نداشته باشیم‬ ‫ّ‬ ‫و توصیه رهبری هم این بود که «خیلی با تانی‬ ‫حرکت کنید‪ ».‬ولی در دوره ی دوم یک سری‬ ‫فعالیت های بیرونی را شروع کردیم‪ .‬جهت ایجاد‬ ‫تعامل میان دانشگاهیان و شورا یکسری جلسات‬ ‫پیوسته و عمومی برگزار می شود‪ .‬همچنین به‬ ‫تناسب موقعیت‪ ،‬جلساتی را هم با حضور مهمانان‬ ‫داخلی و خارجی برگزار می کنیم‪.‬‬ ‫عالوه بر این نشست هایی با عنوان اینده نگاری‬ ‫برگزار نموده و از دانشجویان مستعد در این‬ ‫حوزه دعوت کرده ایم‪ .‬جلسه ای هم با جمعی‬ ‫از دانشجویان و اساتید رشته علوم سیاسی‬ ‫شماره دوم ‪ -‬بهار و تابستان ‪1396‬‬ ‫‪139‬‬ ‫نش‬ ‫ݐ ݦ ا ݒ ݦ ݩݦ ى ��س�ت‬ ‫کݣ ݤ‬ ‫ݣس ݫ ݣ ݫݔݬ ݣ ݣ ݣ ݣ ݣ ݣ ݣ ݣ ݣ‬ ‫ݣگر ݤݣ ݣرݣ ݣ‬ ‫بزرگترین خالء در حوزه ی دیپلماسی فرهنگی کشور‪ ،‬نیروی‬ ‫انسانی است‪ ... .‬باید اذعان کنیم که در تربیت نیرو خیلی‬ ‫سهل انگاری کرده ایم‪.‬‬ ‫ً‬ ‫برگزار نمودیم که محور اصلی ان این بود که واقعا رشته های علوم‬ ‫سیاسی در دانشگاه های کشور‪ ،‬به خصوص دانشگاه های مذهبی‬ ‫و انقالبی‪ ،‬باید تالش کنند تا در باب مسائل سیاست خارجی و‬ ‫روابط بین الملل مبتنی بر تجارب انقالب اسالمی نظریه پردازی‬ ‫کنند‪ .‬تئوری های مطرح دنیا که در دانشکده های ما تدریس‬ ‫می شوند با نظام اسالمی ما تناسب ندارند‪ .‬برای مثال فرض‬ ‫کنید نقشی که شهادت طلبی در تاثیرگذاری های بین المللی‬ ‫و موفقیت های سیاست خارجی کشور ظرف این سال ها پیدا‬ ‫کرده‪ ،‬می بایست تئوریزه شود و یک مبانی نظری سالم برای ان‬ ‫فراهم شود که بتوان یک دیدگاه انقالبی را مطرح کرد‪ .‬در حال‬ ‫حاضر متاسفانه داعش با حرکت ناسالم خود دارد از بنیان های‬ ‫سالم و مذهبی مانند شهادت طلبی سوءاستفاده می کند و برخی‬ ‫جوانان اروپایی را این چنین شست وشوی مغزی می دهد‪ .‬باید‬ ‫این پدیده ی نوظهور بررسی و علت تاثیرگذاری ان احصا شود‪.‬‬ ‫دانشجویان و اساتید ما ا گر بتوانند مسائلی مانند شهادت طلبی‪،‬‬ ‫ایثار و غیره را در روابط بین الملل وارد نموده و نظریه پردازی کنند‪،‬‬ ‫ً‬ ‫واقعا کار ارزشمندی است‪ .‬در این زمینه ها همکاری هایی را با‬ ‫دانشجویان و اساتید شروع کرده ایم؛ متنها در ابتدای راه هستیم‬ ‫و بنای ما این است که بدون عجله به صورت گام به گام پیش‬ ‫برویم‪ .‬بنده مخالف گسترده سازی یک باره ی شورا هستم و این‬ ‫را اقدامی موثر نمی دانم‪.‬‬ ‫‪ ‬راهبرد مشخص در حوزه دیپلماسی فرهنگی در کشور؛‬ ‫خالهای موجود در این حوزه و روش های رفع ان ها‬ ‫بزرگترین خالء در حوزه ی دیپلماسی فرهنگی کشور‪ ،‬نیروی انسانی‬ ‫است؛ یعنی ما در حوزه دیپلماسی فرهنگی افراد کمی را داریم‬ ‫که بتوانند با توجه به فرهنگ جامعه ی هدف فعالیت های خود‬ ‫ً‬ ‫را انجام دهند و ا کثرا این اشتباه را می کنند که هر روشی را که در‬ ‫اینجا جواب داد در کشور دیگر نیز به کار می برند‪ .‬درحالی که این‬ ‫طور نیست؛ یعنی از نظر اموزه های شناختی‪ ،‬زمانی می توانیم بر‬ ‫دیگران تاثیر بگذاریم که درباره مدل های ذهنی ان ها کار کرده‬ ‫‪140‬‬ ‫هسته بازاریابی سیاسی مرکز رشد‬ ‫نشـ ـ ـ ـ ـ ـ ــریه‬ ‫علمݡی‪-‬تخصصݡی‬ ‫و بتوانیم ذهن ان ها را به تدریج تغییر دهیم‪.‬‬ ‫شخصیت افرادی که عهده دار کار تبلیغاتی هستند‬ ‫خیلی مهم است؛ یعنی یک شخصیت فرهیخته‬ ‫ا گر هم کار خاصی انجام ندهد‪ ،‬همین که در‬ ‫ً‬ ‫میان جامعه ای باشد‪ ،‬تاثیر خود را می گذارد‪ .‬مثال‬ ‫شما ببینید مرحوم دکتر بهشتی در مرکز اسالمی‬ ‫هامبورگ تاثیرگذاری فراوانی داشته اند‪ .‬اما بعد‬ ‫از انقالب به دلیل مسئولیت های سنگینی که‬ ‫مسئوالن نظام پیدا کردند دیگر نمی شد انتظار‬ ‫داشت که افرادی مثل اقای بهشتی به خارج از‬ ‫کشور بروند و عهده دار این مسئولیت شوند؛ زیرا‬ ‫کارهای واجب تری در داخل کشور داشتند‪ .‬اما‬ ‫حداقل می توانستیم نیروهایی را در این حوزه‬ ‫تربیت کنیم تا عهده دار این مسئولیت های‬ ‫خطیر شوند‪.‬‬ ‫باید اذعان کنیم که در تربیت این نیروها خیلی‬ ‫سهل انگاری کرده ایم‪ .‬سازمان فرهنگ و ارتباطات‬ ‫اسالمی که مسئول این کار است‪ ،‬افرادی را به‬ ‫عنوان رایزن فرهنگی به خارج از کشور می فرستد‬ ‫که با وجود این که اشخاص خوبی هستند اما‬ ‫تاثیرگذاری باالیی در جامعه ان ها ندارند‪ .‬شما‬ ‫این را با فعالیت های فرهنگی زمان رژیم گذشته‬ ‫در خارج از کشور مقایسه کنید‪ .‬در ان زمان‬ ‫اساتید بسیار برجسته ای را برای رایزنی فرهنگی‬ ‫می فرستادند؛ لذا خود ان ها یک محور می شدند‬ ‫و افراد زیادی در کشور مقصد دور ان ها جمع‬ ‫ً‬ ‫می شدند‪ .‬مثال برای ترویج زبان فارسی اساتید‬ ‫مطرح زبان و ادبیات فارسی را می فرستادند و‬ ‫این خود باعث اشاعه ی فرهنگ ایران می شد‪.‬‬ ‫ما در این بخش بسیار ضعیف عمل کرده ایم و‬ ‫تربیت نیرو به درستی انجام نشده است‪.‬‬ ‫درسی که از دور اول مذا کرات هسته ای گرفتیم این بود که زمانی باید وارد‬ ‫دست ُپر باشد و از سر موضع ضعف نباید‬ ‫مذا کره شد که کشور‪ ،‬قدرتمند و با‬ ‫ِ‬ ‫وارد مذا کرات شد‪.‬‬ ‫‪ ‬سابقه ی مشارکت در مذا کرات هسته ای‬ ‫با غربی ها؛ و درس هایی از این مذا کرات‬ ‫در ابتدا بنده مسئول مذا کرات هسته ای بودم‬ ‫و با سه کشور اروپایی در حال گفتگو بودیم؛‬ ‫منتها به این نتیجه رسیدیم که ا گر این کار‬ ‫را به شورای امنیت بسپاریم‪ ،‬از دو جهت به‬ ‫مصلحت است؛ اول این که باور نداشتم این‬ ‫ً‬ ‫مسیر به جایی برسد و ثانیا این که دیگران نظرات‬ ‫وزارت خارجه را گوش نمی دادند و دستگاه های‬ ‫مختلف دخیل در این موضوع‪ ،‬کار خودشان‬ ‫را می کردند‪ .‬لذا به این نتیجه رسیدیم که ا گر‬ ‫مذا کرات از سوی شورایعالی امنیت ملی هدایت‬ ‫ً‬ ‫شود طبیعتا حرف شنوی بیشتری وجود خواهد‬ ‫داشت‪ .‬بنابراین مذا کرات را به شورای امنیت ملی‬ ‫منتقل کردیم که در انجا اقای روحانی مسوول‬ ‫مذا کرات شد‪ .‬درسی که از این مذا کرات گرفتیم‬ ‫این بود که زمانی باید وارد مذا کره شد که کشور‪،‬‬ ‫دست ُپر باشد و از سر موضع ضعف‬ ‫قدرتمند و با ِ‬ ‫نباید وارد مذا کرات شد‪.‬‬ ‫شماره دوم ‪ -‬بهار و تابستان ‪1396‬‬ ‫‪141‬‬ ‫نش‬ ‫ݐ ݦ ا ݒ ݦ ݩݦ ى ��س�ت‬ ‫کݣ ݤ‬ ‫ݣس ݫ ݣ ݫݔݬ ݣ ݣ ݣ ݣ ݣ ݣ ݣ ݣ ݣ‬ ‫ݣگر ݤݣ ݣرݣ ݣ‬ ‫به یاد دارم در اوایل مذا کرات هسته ای‪ ،‬غربی ها‬ ‫حتی به چند عدد سانتریفیوژ در ایران راضی‬ ‫نبودند‪ .‬با هدایت حضرت اقا؟دم؟ قبل از پایان‬ ‫دوره ریاست جمهوری اقای خاتمی تصمیم‬ ‫گرفته شد تعلیق فعالیت های هسته ای شکسته‬ ‫شود؛ به همین دلیل تاسیسات ‪ UF6‬اصفهان را‬ ‫راه اندازی کرده و مقاومت در برابر فشارهای غرب‬ ‫را شروع کردیم‪ .‬در این بازه که به جای مذا کرات‪،‬‬ ‫مقاومت می کردیم‪ ،‬توانستیم توانایی های‬ ‫خودمان را در زمینه ی فناوری هسته ای به‬ ‫حدی برسانیم که دست مان ُپر باشد و جهت‬ ‫مذا کره با غربی ها از موضع قدرت وارد شویم‪.‬‬ ‫ساخت ‪ 19000‬سانتریفیوژ و حل مساله ی سوخت‬ ‫را کتور تهران نمونه هایی از پیشرفت های این‬ ‫دوره بود‪ .‬حتی روسای جمهور ترکیه و برزیل‪،‬‬ ‫توافق نامه ای را در تهران امضا کردند که سوخت‬ ‫‪۲۰‬درصد به ایران بفروشند اما امریکایی ها مانع‬ ‫شدند و این توافق را برهم زدند‪ .‬همان موقع‬ ‫که ما اعالم کردیم سوخت ‪۲۰‬درصد را جهت‬ ‫تامین سوخت را کتور تهران خواهیم ساخت‪،‬‬ ‫غربی ها با لبخندی طعنه امیز بیان کردند که‬ ‫شما نمی توانید این کار را انجام دهید؛ ولی با‬ ‫‪142‬‬ ‫هسته بازاریابی سیاسی مرکز رشد‬ ‫همت متخصصان داخلی توانستیم ظرف حدود‬ ‫یکسال سوخت ‪20‬درصد را تولید کرده و صفحات‬ ‫سوخت را در را کتور تهران استفاده کنیم‪ .‬این‬ ‫اقدام موضع ما را قوی کرد و به ان ها فهماند‬ ‫که ایران توانایی هایی دارد که نمی توان ان ها را‬ ‫نادیده گرفت‪ .‬لذا ا گر در این زمان با ایران مذا کره‬ ‫ً‬ ‫نکنند‪ ،‬بعدا مذا کره با ایران دشوارتر می شود‪.‬‬ ‫ابتدا خود ان ها از طریق ّ‬ ‫عمان و عراق پیشنهاد‬ ‫مذا کرات را دادند که به تدریج به مذا کرات رسمی‬ ‫ایران و ‪ 1+5‬منجر شد‪ .‬پذیرش ایران به عنوان‬ ‫یک کشور هسته ای‪ ،‬پذیرش غنی سازی ایران و‬ ‫پذیرش تحقیق و توسعه کشورمان در زمینه ی‬ ‫هسته ای بخشی از دستاوردها و نتایج همان‬ ‫مقاومتی است که انجام دادیم‪ .‬زمانی حضرت‬ ‫اقا؟دم؟ اجازه مذا کرات هسته ای را دادند که دست‬ ‫ما ُپر بود و می توانستیم قدرتمندانه بایستیم؛‬ ‫علت این که ایشان در زمینه های دیگر مخالف‬ ‫مذا کره با امریکا هستند شاید این باشد که‬ ‫ً‬ ‫فعال زود است؛ زیرا می بایست قدرت و نفوذ ما‬ ‫ان چنان افزایش یابد که ان ها چاره ای جز کنار‬ ‫امدن با ما نداشته باشند‪.‬‬ ‫ى ݩݒس ݑ ݦ ݦ ݩݐ ݦح �ن�ن د ݤهݤ‬ ‫ٮ ݣ ݣوݣاݣ ݣ ݣ ݤ‬ ‫ݬݔادداݣ ݣ ݣ‬ ‫ݧݩ‬ ‫ݡمںݐ‬ ‫�ن ݩ‬ ‫ݐ‬ ‫ݑ‬ ‫ݧ‬ ‫م‬ ‫ح‬ ‫�‬ ‫ڡ‬ ‫ٯ ݣ ݣݣو ݣ ݣ ݣ ݣاݤ ݣ ݣ ݣ ݣݣال ݣ ݓݪ حی!‬ ‫ݓݡحاݣ هد ݣ‪،‬ݣم اݣ ݣ‬ ‫حسین مهدوی‬ ‫‪ ‬در شماره ی اول نشریه تان به مقوله ی‬ ‫منافقین با تیتر جذاب «روسری قرمز ‪ ...‬روسری‬ ‫فیروزه ای» پرداختید‪.‬‬ ‫‪ ‬متاسفانه این جریان فکری منحط با استفاده‬ ‫از فضای غفلت جوانان و نوجوانان و کم کاری‬ ‫متولیان امر سعی می کند خود را طیب و طاهر‬ ‫نشان دهد‪ .‬این گروه با حضور در عرصه های‬ ‫فرهنگی خاص تا مرز الابالی گری و اباحه گری و‬ ‫دورشدن از عرصه های نظامی و تروریستی ‪-‬که‬ ‫به پاشنه ی اشیل انان بدل شده و زمینه ساز‬ ‫نفرت بیش از پیش از ایشان شده بود‪ -‬تالش‬ ‫فراوانی می کند تا خود را ازادی خواه‪ ،‬طرف دار و‬ ‫دوست دار مردم‪ّ ،‬‬ ‫منزه‪ ،‬پا ک و انسانی و در یک‬ ‫کالم منجی نشان دهد و تصویر قبلی خود را‬ ‫که شکل منسجم و واضحی به خود گرفته بود‬ ‫کمرنگ یا پا ک کند‪.‬‬ ‫‪ ‬خوشبختانه از سوی برخی دلسوزان تالش هایی‬ ‫اغاز شد که فساد‪ ،‬انحراف و کینه توزی این گروه‬ ‫را عیان سازد و از ان جمله دو فیلم سینمایی‬ ‫سیانور و ماجرای نیمروز به خوبی توانستند به نوعی‬ ‫واقعیت های گروهک منافقین قبل از انقالب و‬ ‫بعد از انقالب را نشان دهند‪ .‬این دو فیلم‪ ،‬با‬ ‫دست مایه قرار دادن قصه و درامی حاشیه ای‪،‬‬ ‫متن و محتوای مناسبی از اندیشه ی انحرافی‬ ‫غالب بر این جریان را به مخاطبان عرضه کردند‪.‬‬ ‫به نظر می رسد با توجه به تالش های همه‬ ‫جانبه ای که تمامی دشمنان این مرزوبوم برای‬ ‫از بین بردن انسجام ملی به کار می بندند‪ ،‬الزم‬ ‫است ا گاهی بخشی و باالبردن سطح فکری‬ ‫بخش های مختلف جامعه از طریق ابزارهای‬ ‫رسانه ای مختلف مورد توجه قرار گیرد‪ .‬لذا شاید‬ ‫ضروری باشد با دوربین های مختلفی به زوایای‬ ‫متفاوتی که این گروه ها در زندگی مردم نفوذ کرده‬ ‫و عاقبت ّ‬ ‫شر و زندگی نکبت بار را برای هواداران‬ ‫و هواخواهان شان رقم زدند و می زنند‪ ،‬نگاه‬ ‫کرد و ان را اشاعه داد و این کار همان بازاریابی‬ ‫سیاسی بود که ان ها با تمام ّ‬ ‫هم و غم شان بدان‬ ‫مبادرت نمودند‪.‬‬ ‫ً‬ ‫لطفا به این موضوع بیشتر بپردازید‪.‬‬ ‫شماره دوم ‪ -‬بهار و تابستان ‪1396‬‬ ‫‪143‬‬ ‫ى ݩݒس ݑ ݦ ݦ ݩݐ ݦح �ن�ن د ݤهݤ‬ ‫ٮݣ ݣ ݣوݣاݣ ݣ ݣ ݣ ݤ‬ ‫ݬݔادداݣ ݣ ݣ‬ ‫ز ز ݨݐ ݧ ݧ ݧ ݧݧݩ ݐݩ‬ ‫ںݐݩ‬ ‫رݤدݣاݥ‬ ‫ݡڡ ݣ‬ ‫ݣی ݣ‬ ‫ݭݔݡىاݣ ݣݣ�اݤݣݣمرݣوݣ ݣݣ� ݣ ݣ‪ ،‬ݣصرݤوݣ ݣرݣ ݣ ݣ ݣ ݣ‬ ‫سیدرضا تقویان‬ ‫مقوله ی بازاریابی سیاسی در کشورمان چه‬ ‫از لحاظ دانشی و چه از لحاظ عملیاتی هنوز‬ ‫تا پختگی الزم‪ ،‬فرسنگ ها راه فاصله دارد‪.‬‬ ‫از لحاظ دانشی کتاب هایی که حتی به اسم‬ ‫ً‬ ‫تالیف‪ ،‬چاپ شده اند عمدتا ترجمه‪ ،‬گرداوری‬ ‫و انباشت نظرات و دانش ها در حوزه ی بازاریابی‬ ‫سیاسی ان هم بیشتر در مقوله ی انتخابات است‬ ‫و حوزه های «بازاریابی سیاسی برای دوام و قوام‬ ‫دولت ها» (و حکومت ها) و «بازاریابی سیاسی‬ ‫بین الملل» کمتر مورد توجه‪ ،‬اعتنا‪ ،‬ترویج و نشر‬ ‫قرار گرفته است‪ .‬در حوزه عملیاتی نیز به تناسب‬ ‫نیاز گروه ها و احزاب به فهم چگونگی رقابت در‬ ‫بازاریابی سیاسی و عرصه ی انتخابات‪ ،‬دانش‬ ‫این حوزه به صورت پاره پاره شده و غیربومی و‬ ‫بدون توجه به اقتضائات محیطی مختلف به‬ ‫کار بسته شده است‪.‬‬ ‫به نظر می اید هرچه نیازهای عملیاتی در این‬ ‫حوزه بیشتر عیان و کشف می شود‪ ،‬فحص و غور‬ ‫در چگونگی و کیفیت حرکت در میدان بازاریابی‬ ‫سیاسی‪ ،‬بیشتر مورد توجه واقع شده و از این‬ ‫رهگذر‪ ،‬انباشت دانش متناسب نیز ّ‬ ‫میسر می گردد‪.‬‬ ‫لذا همانطور که در عرصه ی کسب وکار‪ ،‬تا ان گاه که‬ ‫تقاضا بسیار بیشتر از عرضه بود و مصرف کنندگان‬ ‫مجبور به خرید هران چیزی بودند که تولید می شد‬ ‫‪144‬‬ ‫هسته بازاریابی سیاسی مرکز رشد‬ ‫و عرضه کنندگان نیازی به بازاریابی نمی دیدند‪،‬‬ ‫فلذا به دنبال اقناع برای خرید نمی رفتند؛ در بازار‬ ‫سیاست هم تا ان گاه که تمایز بین رقبا از لحاظ‬ ‫سابقه‪ ،‬جهت فکری و برنامه کمتر رخ می نمود‪،‬‬ ‫رقابت بی معنا جلوه می کرد‪ .‬اما در انتخابات ‬ ‫اخیر چه در عرصه ی ریاست جمهوری و چه‬ ‫در عرصه ی مجلس و شوراها‪ ،‬فضا به نوعی به‬ ‫سمت تفاوت های معنادار بین جریانات فکری‬ ‫و کاندیداهای متنوع رفته است و هر انتخاب‬ ‫به نوعی هزینه ها و فواید خود را دارد؛ لذاست‬ ‫که کسب و دانش چگونگی پیروزی در میدان‬ ‫سیاست‪ ،‬معنادار شده است‪ .‬در انتخابات اخیر‪،‬‬ ‫تجربه ی استفاده از مشاوران در این عرصه بسیار‬ ‫پررنگ تر از قبل شده است‪ .‬با این که همچنان تا‬ ‫شدن ان ها با‬ ‫بومی شدن اندیشه ها و متناسب ِ‬ ‫شرایط نهادی حا کم در نظام‪ ،‬باز هم فاصله ی‬ ‫بسیار وجود دارد‪.‬‬ ‫شاید ذکر این نکته ضروری باشد که در دو عرصه ی‬ ‫دیگر بازاریابی‪ ،‬همچنان نیاز ادرا ک شده برای‬ ‫نقش افرینی‪ ،‬بسیار کمتر از انرژی و توانی است‬ ‫که منتج به تولید دانش و علم می گردد؛ لذا‬ ‫بایست با روش هایی میان ُ بر این نیاز را برجسته‬ ‫و اولویت دار نمود‪.‬‬ ‫نشـ ـ ـ ـ ـ ـ ــریه‬ ‫علمݡی‪-‬تخصصݡی‬ ‫ݐݦݩ‬ ‫ݩݦ‬ ‫ں‬ ‫ݑݦ ݦ‬ ‫ݣی ݣݡطرݣ ݤ�ج‬ ‫ٮ ݣ ݣه ݣم�ث اݣ ݣه ݒݣ ݣ ݣ ݣ ݣس‬ ‫س ݬىݫݬݫݔاݣس ݣ�ب �ب‬ ‫ݩ‬ ‫اه ݒ‬ ‫�ز‬ ‫د‬ ‫ݣٮٮݓ ݣ ݣ ݤوݣݤ!ݤ‬ ‫ى‬ ‫ݡس‬ ‫ݣ ݣݤ م ݣ ݣݡی ݫݣ ݬ ݫݔ ݣ ݣ‬ ‫ک ݣݣح ݣ ݬݫݓ ݭݣ ݫ‬ ‫سیدجواد املی‬ ‫‪ .1‬سیاست ورزی ازجمله اموری است که‬ ‫مانند فلسفه باید به ان عالقه مند بود‪ .‬ا گر از‬ ‫بسیاری از سیاست دوستان و سیاست ورزان‬ ‫پرسیده شود که چرا به بحث و مجادله ی‬ ‫سیاسی می پردازید و حال انکه تاثیرتان در‬ ‫عرصه ی سیاست حداقلی است!؛ شاید‬ ‫پاسخی نداشته باشند اما دیری نمی گذرد‬ ‫که دوباره خود را برای بحث سیاسی دیگری‬ ‫اماده می کنند‪.‬‬ ‫‪ .2‬بسیاری از امور در زندگی انسان هستند‬ ‫که ا گر با عقل ابزاری سنجیده شوند؛ امری‬ ‫مهمل هستند اما ا گر با این رویکرد نگاه‬ ‫کنیم که؛ انسان گاهی اوقات برای انچه‬ ‫که عالقه دارد و با ان خوش است حاضر‬ ‫است هزینه بدهد؛ مساله ی جوری دیگر‬ ‫رقم خواهد خورد‪ .‬سیاست ازجمله ی این‬ ‫امور است‪ .‬سیاست و سیاست ورزی ازجمله‬ ‫اموری است که ذهن خالق و نقاد و غواص‬ ‫می خواهد‪ .‬تا در مورد هر چیزی فکر کند و‬ ‫در مورد هر واقعه ای تحلیل ارائه دهد‪ .‬البته‬ ‫جان مایه ی سیاست قدرت است و قدرت‬ ‫نیز برای همه جذاب است و فریبنده‪.‬‬ ‫‪ . 3‬از طرف دیگر شخصیت های بزرگ سیاسی‬ ‫همواره مورد نقد و مدح بسیار بوده اند‪.‬‬ ‫ذو ابعاد بودن شخصیت ها منجر به ان‬ ‫می شود که هم در نقد ان ها و هم در مدح‬ ‫ان ها افراط شود‪ .‬هرچند این مطلب در‬ ‫مورد شخصیت های بزرگوار صادق نیست و‬ ‫اظهارنظرها در مورد شخصیت های بزرگوار به‬ ‫واقعیت نزدیک تر است اما شخصیت هایی‬ ‫که بزرگ هستند همواره موافقان و مخالفان‬ ‫جدی دارند‪ .‬البته که بین شخصیت های‬ ‫بزرگ و بزرگوار تفاوت وجود دارد‪.‬‬ ‫‪ . 4‬عرصه ی سیاست نیز باعث پیچیدگی دوچندان‬ ‫این دست از شخصیت ها می شود‪ .‬این عرصه‬ ‫جذابیت و فریبندگی بسیار دارد‪ .‬فریبندگی‬ ‫و جذابیت سیاست باعث می شود تا تصویر‬ ‫سیاستمدارن از واقعیت دور و از سوی‬ ‫دیگر به شدت متغیر باشد‪ .‬به عبارت دیگر‬ ‫تصویری که از شخصیت های بزرگ سیاسی‬ ‫به واسطه ی ورود به عرصه ی سیاست عرضه‬ ‫می شود با تصویر واقعی انان فاصله دارد و‬ ‫ً‬ ‫این تصویر دائما در حال تغییر است‪ .‬تلون‬ ‫و تغییر؛ خاصیت عرصه ی سیاست است‪.‬‬ ‫شماره دوم ‪ -‬بهار و تابستان ‪1396‬‬ ‫‪145‬‬ ‫ى ݩݒس ݑ ݦ ݦ ݩݐ ݦح �ن�ن د ݤهݤ‬ ‫ٮݣ ݣ ݣوݣاݣ ݣ ݣ ݣ ݤ‬ ‫ݬݔادداݣ ݣ ݣ‬ ‫‪ .5‬‬ ‫‪ .6‬‬ ‫‪ .7‬‬ ‫‪ .8‬‬ ‫‪ .9‬‬ ‫‪146‬‬ ‫هسته بازاریابی سیاسی مرکز رشد‬ ‫این دو ویژگی‪ :‬یعنی فریبندگی سیاست و چندبعدی بودن شخصیت های‬ ‫بزرگ؛ قضاوت را در مورد انان سخت تر می کند‪ .‬قضاوت سخت است چون‬ ‫تصویر سیاسی انان از تصویر واقعی انان فاصله دارد‪ .‬قضاوت سخت است‬ ‫ً‬ ‫چون دائما در حال تغییر هستند‪ .‬هرچند ممکن است این تغییر ذاتی‬ ‫عرصه ی سیاست باشد‪ .‬اما بی شک این ویژگی به فعاالن و عالقه مندان به‬ ‫این حوزه نیز سرایت می کند‪.‬‬ ‫در تاریخ معاصر ایران شخصیت های بزرگ سیاسی بسیاری می توان یافت‬ ‫که انان همواره مورد نقد و مدح بسیار بوده اند و دیگران را در قضاوت خود‬ ‫به سختی انداخته اند‪ .‬نادرشاه افشار‪ ،‬امیرکبیر‪ ،‬دکتر مصدق و‪ ...‬ازجمله ی‬ ‫این شخصیت ها هستند‪ .‬شخصیت های بزرگی که ا گاهانه وارد عرصه ی‬ ‫سیاست شده اند و به دلیل بزرگی شخصیت و ویژگی های عرصه ی سیاست‬ ‫قضاوت در مورد خود را سخت کرده اند‪.‬‬ ‫به نظر می رسد هاشمی را باید جزو همین دسته دانست‪ .‬هاشمی از سنخ‬ ‫افرادی هست که عالقه به سیاست داشت و ا گاهانه وارد سیاست شد و برای‬ ‫ان طرح‪ ،‬برنامه‪ ،‬نقشه و فکر داشت و برای به ثمر نشستن افکار خود جهد‬ ‫و جد فراوان داشت‪ .‬حضور فعاالنه ی هاشمی در سیاست برای خودش که‬ ‫ا گاهانه سیاست را انتخاب کرده بود حل شده بود اما برای دیگران که از‬ ‫ابعاد دیگر به شخصیت وی می نگریستند نکته ای منفی به حساب می امد‪.‬‬ ‫عرصه ی سیاست لغزش های بسیار هم دارد و لغزش شخصیت های بزرگ هم‬ ‫بیشتر خود را نشان می دهد‪ .‬اشتباهات هاشمی هم به اندازه ی شخصیت‬ ‫خود او بزرگ بود‪ .‬هاشمی در ‪ 88 ،78‬و ‪ 92‬ریسک های بسیار کرد که از یک‬ ‫سیاستمدار زیرک بعید بود و اما بااین حال وی هرگز از سیاست ورزی خسته‬ ‫نشد‪ .‬او چون به سیاست عالقه داشت هرگز حاضر به ترک این عرصه نشد‪.‬‬ ‫ازاین رو هاشمی یک خصیصه ی برجسته داشت‪ .‬او یک سیاستمدار قهار‬ ‫بود و این در رفتار و مسلک وی قابل رویت‪.‬‬ ‫در بازاریابی سیاسی؛ سیاست بیشتر حول شخصیت ها رقم می خورد‪ .‬در‬ ‫حقیقت محیط سیاست چیزی جز تالش های سیاست ورزانه ی سیاستمداران‬ ‫و سیاست دوستان نیست‪ .‬این ذهن و خالقیت یک سیاستمدار است که‬ ‫زمینه ی شکل گیری سیاست را رقم می زند و از سوی دیگر عرصه ی سیاست‬ ‫به یک سیاستمدار جهت و نیرو می دهد‪ .‬سیاست عرصه ی عرضه ی ایده ها‬ ‫و نقشه های یک سیاستمدار است‪.‬‬ ‫نشـ ـ ـ ـ ـ ـ ــریه‬ ‫علمݡی‪-‬تخصصݡی‬ ‫‪ .10‬سیاست وزران بازار سیاست مانند هاشمی چند ویژگی برجسته دارند‪ .‬اول‬ ‫اینکه بسیار عالقه مند و عاشق عرصه ی سیاست هستند‪ .‬دوم انکه هوش‬ ‫سرشار نیاز دارد و روابط پیچیده ی دنیای سیاست را می فهمند ازاین رو‬ ‫عرصه ی سیاست برای این دست از افراد مثابه ی شطرنج است‪ .‬ویژگی بعدی‬ ‫این شخصیت ها بردباری است‪ .‬بردباری در عین امید به پیروزی‪ .‬با یک یا‬ ‫دو شکست از عرصه ی سیاست کنار نمی روند چون سیاست اولویت اول انان‬ ‫است‪.‬‬ ‫‪ .11‬جدای از شم اقتصادی هاشمی در زندگی شخصی‪ ،‬فهم هاشمی از عرصه ی‬ ‫سیاست به مثابه بازار بود و تالش می کرد همواره با خوانش نظر و رای مردم؛‬ ‫مشتری مناسب ان بازه را فراهم اورد‪ .‬هاشمی در دوره ای عالی جناب سر خ پوش‬ ‫بود و گاهی هم امیرکبیر‪ ،‬گاهی عامل شکست بود و گاهی عامل پیروزی و ‪. ...‬‬ ‫درهرحال هاشمی برای بازار سیاست همواره کاالیی در خورد فراهم می ساخت‪.‬‬ ‫‪ .12‬هاشمی نه مانند شهید مطهری یک تئوریسین بود و نه مانند عبدالکریم‬ ‫موسوی اردبیلی قاضی القضات بود و نه مانند مهدوی کنی فقیه بود؛ او یک‬ ‫سیاستمدار بود و تمام هم وغمش سیاست بود‪ .‬برای همین هیچ وقت مانند‬ ‫هیچ یک از انقالبیون عرصه ی سیاست را رها نکرد و همواره ی اولویت اول وی‬ ‫سیاست بود‪ .‬به همین خاطر همواره عالقه مند بود در راس سیاست باشد‪.‬‬ ‫‪ .13‬هاشمی بعد از سه دوره ریاست مجلس ‪ ،‬دو دوره رئیس جمهور شد و دوباره در‬ ‫سال ‪ 78‬برای ریاست مجلس تالش کرد‪ .‬هاشمی در ‪ 84‬دوباره برای ریاست‬ ‫جمهوری خیز برداشت اما موفق نشد و بازهم برای ریاست جمهوری در ‪92‬‬ ‫تالش کرد اما این تالش ها مقرون موفقیت نشد‪ .‬همه ی این تالش ها در نظر‬ ‫بازاریابی سیاسی یعنی اولویت داشتن سیاست و عالقه به قدرت‪ .‬این در حالی‬ ‫بود که هیچ یک از انقالبیون هم طراز وی تا این حد درگیر میدان سیاست‬ ‫نبودند‪.‬‬ ‫‪ .14‬به نظر می رسد در شناخت هاشمی باید اندکی با تامل قدم برداشت‪ .‬هاشمی‬ ‫خودا گاهانه عرصه ی سیاست را پذیرفت و خود تالش داشت تا مدیریت ان‬ ‫را بر عهده گیرد‪ .‬این عرصه واقعیت های بسیار داشته و دارد و موجب نقد و‬ ‫مدح بسیار هم می شود‪ .‬ا گر هاشمی با ضمیمه ی ویژگی های عرصه ی سیاست‬ ‫ارزیابی شود؛ به نظر می رسد به شخصیت واقعی او نزدیک تر می شود‪ .‬هاشمی‬ ‫خود به تنهایی یک حزب سیاسی بود‪.‬‬ ‫شماره دوم ‪ -‬بهار و تابستان ‪1396‬‬ ‫‪147‬‬ ‫ز‬ ‫م‬ ‫ٮݫݬݓاݣ ݣݣ�اݤݣرݣ ݔݬݪىا�ب ݣ ݣ ݣ ݣی ݣݡس ݫݭىݫݔاݣ ݣ ݣس ݣ ݤا ݣݡی ݣ‬ ‫ݒݩ‬ ‫ݡس ݩݧٮݑ‬ ‫�ئ‬ ‫ݦ‬ ‫ݑ‬ ‫ݦ‬ ‫ݐ‬ ‫س ݣه ݣ ݣوݣ ݣݐݩ ݣݣرں ݣ ݣوݣ ݤمݤ‬ ‫ݡى‬ ‫ݫ‬ ‫ݫ‬ ‫ݫ‬ ‫ݫ‬ ‫ݫ‬ ‫�جم‬ ‫ٯ‬ ‫ݭ‬ ‫ݣی ݣرݣ ݫݔݭ ݣ ݣ ݣ ݣ ݣ ݣ ݣ ݣ‬ ‫صاݣدݣ اݣں ݣ ݫݣهݭݣٮݫݣݓ ݣراݤݣ ݣ ݣ ݣ ݣ ݣ‬ ‫در پیام تبریکی که بعد از انتخابات ریاست جمهوری به اقای‬ ‫روحانی دادم‪ ،‬سعی کردم جمله ای برمبنای سیاسی بازی و‬ ‫دوری از صداقت ننویسم‪ .‬ا گر گفتم ما به شما کمک می کنیم‬ ‫ً‬ ‫واقعا با اعتقاد این جمله را نوشتم؛ چون ما می خواهیم‬ ‫دولت اسالمی موفق باشد و از این کار حمایت می کنیم‪.‬‬ ‫ً‬ ‫نگاه فرد حزب اللهی این نیست که «حتما من باید باشم‬ ‫تا موفق شویم»‪ ،‬بلکه مهم این است که ان کار در جهت‬ ‫صحیح گفتمان انقالب اسالمی و پیشرفت مدنظر تمدن‬ ‫اسالمی که رهبر انقالب هم بر ان تا کید دارند‪ ،‬انجام شود‪.‬‬ ‫ما در این جهت کمک می کنیم‪ .‬کمک هم این است که‬ ‫هر کار ایجابی ای که درست انجام می شود‪ ،‬خدا را شکر‬ ‫می کنیم‪ .‬هرجایی هم که احساس کردیم خالف است‬ ‫براساس همان اصل هشتم قانون اساسی و امر به معروف‬ ‫و نهی از منکر‪ ،‬کمک خود را این می دانیم که متذکر بشویم‬ ‫و نظارت کنیم و بگوییم اینجا اشتباه است‪.‬‬ ‫سخنرانی در جمع اعضای ستاد انتخابات ریاست جمهوری؛ ‪ ۲۵‬خرداد ‪۱۳۹۲‬‬ ‫برگرفته از «و این شدنی است» (کتاب مجموعه خاطرات دکتر سعید جلیلی)‪،‬‬ ‫‪ ،۱۳۹۵‬ص ‪۵۷‬‬ ‫‪148‬‬ ‫هسته بازاریابی سیاسی مرکز رشد‬

آخرین شماره های دو فصلنامه بازاریابی سياسی

دو فصلنامه بازاریابی سياسی 4

دو فصلنامه بازاریابی سياسی 4

شماره : 4
تاریخ : 1397/07/01
دو فصلنامه بازاریابی سياسی 3

دو فصلنامه بازاریابی سياسی 3

شماره : 3
تاریخ : 1396/07/01
دو فصلنامه بازاریابی سياسی 1

دو فصلنامه بازاریابی سياسی 1

شماره : 1
تاریخ : 1395/07/01
ثبت نشریه در مگ لند

شما صاحب نشریه هستید ؟

با عضویت در مگ لند امکانات متنوعی را در اختیار خواهید داشت
ثبت نام ناشر
لطفا کمی صبر کنید !!